afsaneh saber garakani
-
هدف
برنامه درسی نقش موثری در موفقیت نظام های آموزشی دارد و برنامه درسی مبتنی بر آموزش کارآفرینی می تواند در این زمینه کمک کننده باشد. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی مبتنی بر آموزش کارآفرینی در دوره متوسطه انجام شد.
روشاین مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان و متخصصان آشنا به حیطه پژوهش بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 10 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و متخصصان بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق درون موضوعی 33/83 درصد و ضریب توافق بین دوکدگذار 22/72 درصد محاسبه شد. داده ها با روش کدگذاری مبتنی بر نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته هایافته های این مطالعه حاکی از آن بود که برنامه درسی مبتنی بر آموزش کارآفرینی در دوره متوسطه دارای 36 مفهوم، 9 مولفه و 6 بعد بود؛ به طوری که عوامل علی شامل یک بعد شناخت فرصت های کارآفرینانه با دو مولفه ارتباط با بازار کار و سیاست ها و اهداف کارآفرینی، پدیده محوری شامل یک بعد فرآیندهای محوری طراحی برنامه درسی با یک مولفه طراحی برنامه درسی، عوامل زمینه ای شامل یک بعد دانش عملیاتی با دو مولفه کسب تجربه های واقعی در قالب فعالیت های عملی و مدیریت کسب وکار، عوامل مداخله گر شامل یک بعد موانع پیش روی کارآفرینی با یک مولفه مداخله های اجرایی خط مشی برنامه درسی آموزش کارآفرینی، راهبردها شامل یک بعد فعالیت های یادگیری با دو مولفه راه اندازی کسب وکار و توسعه مهارت ها و پیامدها شامل یک بعد رخداد نتایج تصمیم گیری با یک مولفه موفقیت برنامه درسی آموزش کارآفرینی بود. در پایان، الگوی کدگذاری مبتنی بر نظریه داده بنیاد ابعاد و مولفه های برنامه درسی مبتنی بر آموزش کارآفرینی در دوره متوسطه طراحی شد.
نتیجه گیریبر اساس ابعاد و مولفه های برنامه درسی مبتنی بر آموزش کارآفرینی در دوره متوسطه، متخصصان و برنامه ریزان می توانند گام موثری در جهت بهبود طراحی برنامه درسی بردارند.
کلید واژگان: برنامه درسی, آموزش کارآفرینی, دوره متوسطهObjectiveCurriculum has an effective role in the success of educational systems and a curriculum based on entrepreneurship education can help in this field. Therefore, this study was conducted with the aim of identifying the dimensions and components of the curriculum based on entrepreneurship education in secondary school.
MethodThis study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The present study population was experts and specialists familiar with the research field, which according to the principle of theoretical saturation number of 10 people of them were selected as a sample with using the purposeful sampling method. The research tool was a semi-structured interview with experts and specialists, which whose validity was confirmed calculated by the triangulation method and its reliability was calculated by the intra-subject agreement coefficient 83.33 percent and the agreement coefficient between two coders 72.22 percent. The data were analyzed by the coding method based on the grounded theory in MAXQDA software
ResultsThe findings of this study indicated that the curriculum based on entrepreneurship education in secondary school had 36 concepts, 9 components and 6 dimensions; So that the causal factors were include one dimension of recognition of entrepreneurial opportunities with two components of connection with the labor market and entrepreneurial policies and goals, the central phenomenon were include one dimension of central processes of curriculum design with one component of curriculum design, the contextual factors were include one dimension of operational knowledge with two components of gaining experiences real in the form of practical activities and business management, the intervening factors were include one dimension of obstacles to entrepreneurship with one component of executive interventions of the entrepreneurship education curriculum, the strategies were include one dimension of learning activities with two components of starting a business and developing skills and the outcomes were include one dimension of occurrence of decision-making results with one component of success of entrepreneurship education curriculum. In the end, the coding pattern based on the grounded theory of dimensions and components of the curriculum based on entrepreneurship education in secondary school was designed.
ConclusionBased on the dimensions and components of the curriculum based on entrepreneurship education in secondary school, specialists and planners can take an effective step to improve the curriculum design.
Keywords: Curriculum, Entrepreneurship Education, Secondary School -
هدف
کیفیت برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روشاین مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامه درسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیت ها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی)، کیفیت بخشی امکانات و فناوری های نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیت بخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیت سنجی اصول برنامه درسی (با 4 مولفه انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی و جامعیت برنامه درسی) و کیفیت سنجی مدیریت استراتژیک برنامه درسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفه های تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی، بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفه های دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (P<0.001).
نتیجه گیرینتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در راستای بهبود مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی و به ویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی بردارند.
کلید واژگان: ارزشیابی, برنامه درسی, کیفیت برنامه درسی, مدارس ابتداییPurposeCurriculum quality plays an important role in academic success and performance. As a result, the aim of this study was investigating the status of evaluation components of curriculum quality in the elementary schools in Tehran city.
MethodologyThis study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative-quantitative). The population of the qualitative section was the curriculum experts and professors of Tehran city, which according to the principle of theoretical saturation number of 12 people of them were selected by purposive sampling method. The population of the quantitative section was male and female teachers of public elementary schools of Tehran city in the 2021-2022 academic years with number 23593 people, which according to the Krejcie and Morgan table number of 377 people of them were selected by cluster sampling method. The research tools were semi-structured interviews and researcher-made questionnaires, which validity of the interviews was confirmed by triangulation method and its reliability was calculated by the coefficient of agreement between two coders 0.83, and the face validity of the questionnaire was confirmed by the opinion of experts and its reliability was calculated by Cronbach's alpha method 0.85. Data were analyzed with open, axial and selective coding methods in MAXQDA software and one-sample t-test in SPSS software.
FindingsThe findings showed that evaluation of curriculum quality in the elementary schools has 108 indicators in 23 components and 6 dimensions were included systematic approach of evaluation of curriculum quality (with 4 components of strategic thinking, generalizability of goals, receiving corrective feedback and facilitating the teaching and learning process), qualitative evaluation of activities ( with 3 components of evaluation of motivational activities, evaluation of practical activities and evaluation of curriculum activities), quality of modern facilities and technologies (with 3 components of cultural and sports facilities, educational facilities and welfare facilities), quality of structural factors (with 4 components of lack of resources and inappropriate distribution, weak foresight, individual and organizational communication and lack of work discipline), quality assessment of curriculum principles (with 4 components of flexibility, curriculum sequence, curriculum usefulness and curriculum comprehensiveness) and quality assessment of curriculum strategic management (with 5 components of improving the appearance of the curriculum, improving the content of the curriculum, coherence of the curriculum, drawing the vision and growth of national-religious identity). Also, the components of strategic thinking, generalizability of goals, facilitating the teaching and learning process, evaluation of motivational activities, evaluation of practical activities and evaluation of curriculum activities, cultural and sports facilities, educational facilities, welfare facilities, lack of resources and inappropriate distribution, weak foresight, individual and organizational communication, flexibility, curriculum sequence, curriculum usefulness, improving the appearance of the curriculum, improving the content of the curriculum, coherence of the curriculum, drawing the vision and growth of national-religious identity were in favorable situation, but the components of receiving corrective feedback, lack of work discipline and curriculum comprehensiveness were in an unfavorable situation (P<0.001).
ConclusionThe results of this study have many practical implications for education specialists and planners, and they based on the results of this study, can take an effective step towards improving the evaluation components of curriculum quality, especially the three components of receiving corrective feedback, lack of work discipline and curriculum comprehensiveness.
Keywords: Evaluation, Curriculum, Curriculum Quality, Elementary Schools -
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی اجرای طرح درس ریاضی با رویکرد درس پژوهی بر تفکر انتقادی در دانش آموزان دختر و پسر پایه نهم شهر تهران بود.این پژوهش در زمره طرح های آمیخته می باشد که با استفاده از روش کیفی از نوع مصاحبه نیمه استاندارد، تدریس درس ریاضی با رویکرد درس پژوهی تدوین شد و سپس با بهره گیری از روش کمی از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل با نقش تعدیل کننده جنسیت دانش آموزان پرداخته شد. ابزارهای جمع آوری داده ها؛ سوالات جمعیت شناختی و پرسشنامه تفکر انتقادی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی؛ سرگروه های درسی و یک دبیراز عضو گروه درس ریاضی مناطق 19 گانه شهر تهران با روش نمونه گیری تمام شماری که در مجموع 38 نفر و در بخش کمی 120 نفر دانش آموز دختر و پسر پایه نهم انتخاب شدند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آمار استنباطی از جمله تحلیل کواریانس تک متغیره (مانوا) ، تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) و تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد. نتایج نشان داد در تاثیر اجرای طرح درس ریاضی پایه نهم با رویکرد درس پژوهی بر تفکر انتقادی و مولفه های آن تجزیه و تحلیل، ارزشیابی، استنباط، استدلال استقرایی و استدلال قیاسی) موثر است و مولفه های جنسیت دانش آموزان نقش تعدیل کننده دارد.
کلید واژگان: اثربخشی, طرح درس ریاضی, درس پژوهی, تفکر انتقادیThe purpose of this study was to evaluate the effectiveness of the implementation of mathematics lesson plan with a lesson study approach on critical thinking in ninth grade male and female students in Tehran. Mathematics lesson was developed with a lesson study approach and then using a quantitative method of semi-experimental type pre-test and post-test with a control group with a role that adjusts the gender of students.Data collection tools; Demographic questions and a critical thinking questionnaire were used. Yes, this research is in the qualitative part; The heads of the departments and one of the secretaries, members of the mathematics departments of the19districts of Tehran,were selected by numerical sampling method, for a total of 38 students, and in the quantitative section,120ninth grade male and female students. Inferential statistics such as univariate analysis of covariance (MANOVA), multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and two-way analysis of variance were used to test the research hypotheses.The results showed that the implementation of the ninth grade math lesson plan with a lesson study approach is effective on critical thinking and its components.Analysis;, evaluation, ;inference;, inductive; reasoning and deductive reasoning) And the components of students' gender have a moderating role.
Keywords: Effectiveness, Mathematicslesson Plan, Lesson Study, Critical Thinking -
هدف
کیفیت برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روش شناسی:
این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامه درسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیت ها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی)، کیفیت بخشی امکانات و فناوری های نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیت بخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیت سنجی اصول برنامه درسی (با 4 مولفه انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی و جامعیت برنامه درسی) و کیفیت سنجی مدیریت استراتژیک برنامه درسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفه های تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی، بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفه های دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (001/0P<).
بحث و نتیجه گیرینتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در راستای بهبود مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی و به ویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی بردارند.
کلید واژگان: ارزشیابی, برنامه درسی, کیفیت برنامه درسی, مدارس ابتداییPurposeCurriculum quality plays an important role in academic success and performance. As a result, the aim of this study was investigating the status of evaluation components of curriculum quality in the elementary schools in Tehran city.
MethodologyThis study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative-quantitative). The population of the qualitative section was the curriculum experts and professors of Tehran city, which according to the principle of theoretical saturation number of 12 people of them were selected by purposive sampling method. The population of the quantitative section was male and female teachers of public elementary schools of Tehran city in the 2021-2022 academic years with number 23593 people, which according to the Krejcie and Morgan table number of 377 people of them were selected by cluster sampling method. The research tools were semi-structured interviews and researcher-made questionnaires, which validity of the interviews was confirmed by triangulation method and its reliability was calculated by the coefficient of agreement between two coders 0.83, and the face validity of the questionnaire was confirmed by the opinion of experts and its reliability was calculated by Cronbach's alpha method 0.85. Data were analyzed with open, axial and selective coding methods in MAXQDA software and one-sample t-test in SPSS software.
FindingsThe findings showed that evaluation of curriculum quality in the elementary schools has 108 indicators in 23 components and 6 dimensions were included systematic approach of evaluation of curriculum quality (with 4 components of strategic thinking, generalizability of goals, receiving corrective feedback and facilitating the teaching and learning process), qualitative evaluation of activities ( with 3 components of evaluation of motivational activities, evaluation of practical activities and evaluation of curriculum activities), quality of modern facilities and technologies (with 3 components of cultural and sports facilities, educational facilities and welfare facilities), quality of structural factors (with 4 components of lack of resources and inappropriate distribution, weak foresight, individual and organizational communication and lack of work discipline), quality assessment of curriculum principles (with 4 components of flexibility, curriculum sequence, curriculum usefulness and curriculum comprehensiveness) and quality assessment of curriculum strategic management (with 5 components of improving the appearance of the curriculum, improving the content of the curriculum, coherence of the curriculum, drawing the vision and growth of national-religious identity). Also, the components of strategic thinking, generalizability of goals, facilitating the teaching and learning process, evaluation of motivational activities, evaluation of practical activities and evaluation of curriculum activities, cultural and sports facilities, educational facilities, welfare facilities, lack of resources and inappropriate distribution, weak foresight, individual and organizational communication, flexibility, curriculum sequence, curriculum usefulness, improving the appearance of the curriculum, improving the content of the curriculum, coherence of the curriculum, drawing the vision and growth of national-religious identity were in favorable situation, but the components of receiving corrective feedback, lack of work discipline and curriculum comprehensiveness were in an unfavorable situation (P<0.001).
ConclusionThe results of this study have many practical implications for education specialists and planners, and they based on the results of this study, can take an effective step towards improving the evaluation components of curriculum quality, especially the three components of receiving corrective feedback, lack of work discipline and curriculum comprehensiveness.
Keywords: Evaluation, Curriculum, Curriculum quality, Elementary schools -
در این مقاله هنر اسوه گزینی به عنوان یک شیوه ی آموزشی، با فرض اینکه هدف نهایی تربیت دینی را قرب الی الله تلقی کنیم، مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش تحلیلی استنتاجی از روش های پژوهش کیفی است. در تبیین قرب الی الله به عنوان هدف غایی تربیت، نزدیک شدن به خداوند، با دل سپردن و متصف شدن به صفات و زیباییهای الهی امکان پذیر است. هرچه کیفیت و میزان این اتصاف بیشتر باشد قرب بیشتری حاصل شده است. در این فرایند، خداوند و صفات او همچون چراغ راهنمایی فراروی ما قرار می گیرد، اما تصور خداوند به عنوان وجود مطلق و بی نهایت در ذهن محدود بشر با سختی های همراه است که ناشی از دشواری و حتی امتناع انطباق مطلق با محدود است، لذا ما همین فرایند قرب الی الله را با کمک گرفتن از وجودهای محدود (انسان) که تا حد ممکن به صفات مطلق (الهی) آراسته شده اند، انجام شود. شیوه ای که خداوند خود در قرآن پیاده نموده است. این مسیری است که می تواند بر آن استدلال کرد و گریزی نیست. علاوه بر آن ساختار فطری انسان هم منطبق براین هدف بوده و بستری برای تحقق و گام نهادن در این فرایند را ممکن می کند. با این اوصاف می توان در همه افراد جامعه به نسبتی صفاتی چند از صفات خداوندی را یافت و مورد اسوه سایرین قرار داد و در صفات ناپسند فقط وصف نمود و مصداقی برای آن نیاورد. مساله ای که از سویی (بهنگام اسوه شدن) باعث پرورش اعتماد به نفس و عزت، و از سوی دیگر حفظ حرمت انسان ها (خطاکاران) که امکان بازگشت و امید را باقی گذاشت.
کلید واژگان: اسوه گزینی, زیبایی مطلق, روش آموزش, یادگیری, اسلامIn this article, the art of impersonation as an educational method has been studied, assuming that the ultimate goal of religious education is to be close to God. Analytical research method is an inference of qualitative research methods. In the explanation of nearness to God as the ultimate goal of education, it is possible to get close to God, to surrender and be ascribed to God's attributes and beauties. The higher the quality and quantity of this attribution, the greater the closeness has been achieved. In this process, God and his attributes are placed in front of us like a guiding light, but the idea of God as an absolute and infinite existence in the limited human mind is accompanied by difficulties, which is caused by the difficulty and even refusal to adapt the absolute to the limited, so We want this process of getting close to God to be done by taking help from limited beings (man) who are adorned with absolute (divine) attributes as much as possible. The way that God himself has implemented in the Quran. This is a path that can be argued on, and there is no escape. In addition to that, the natural human structure is also suitable for this purpose and makes possible the foundation for the realization and taking steps in this process. With these attributes, it is possible to find some of God's attributes in all the members of the society in proportion, and put them to the test of others, and only describes the unpleasant attributes and do not give an example for it. A problem that, on the one hand (getting lost at the time), fosters self-confidence and dignity, and on the other hand preserves the dignity of human beings (wrongdoers), which left the possibility of return and hope.
Keywords: Selection, Absolute Beauty, Teaching Method, Learning, Islam -
هدف
هدف اصلی پژوهش، مدلسازی معادلات ساختاری رابطه بین سرمایه روان شناختی با صلاحیت حرفه ای مدیران آموزشی با میانجیگری فرهنگ سازمانی در مدارس شهرستان دماوند بود.
روش شناسی:
این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی مدیران آموزشی مدارس شهرستان دماوند در سال تحصیلی 99-1398 بودند که 240نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه با روش پیشنهادی شوماخر و لوماکس(2004) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه های سرمایه روانشناختی24 سوالی لوتانز (2007) ،پرسشنامه 60 سوالی فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و پرسشنامه 39 سوالی صلاحیت های حرفه ای ملایی نژاد (1391) استفاده شد و روایی و پایایی آنها مورد بازآزمایی قرار گرفت که ضرایب آلفای کرونباخ همه مولفه ها نزدیک به یا بالاتر از 7/0 بود. داده ها با شاخص های فرآوانی، میانگین، انحراف معیار، آزمون همبستگی پیرسون و روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-24 تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان دادکه مسیر های مستقیم سرمایه روانشناختی به صلاحیت حرفه ای در مدیران آموزشی و مسیر غیرمستقیم سرمایه روانشناختی به صلاحیت حرفه ای با میانجیگری فرهنگ سازمانی معنی دار بود. در مورد میانجیگیری مولفه های فرهنگ سازمانی عامل مشارکت فرهنگ سازمانی 54 درصد، یکپارچگی فرهنگ سازمانی 49 درصد، سازگاری فرهنگ سازمانی48 درصد و عامل ماموریت فرهنگ سازمانی، سرمایه روان شناختی و سرمایه اجتماعی در مجموع 46 درصد از واریانس صلاحیت حرفه ای در مدیران آموزشی را تبیین می کند.
بحث و نتیجه گیرییافته های این پژوهش بر اهمیت نقش میانجیگری فرهنگ سازمانی در رابطه سرمایه روان شناختی با صلاحیت حرفه ای مدیران آموزشی تاکید دارد.
کلید واژگان: سرمایه روان شناختی, صلاحیت حرفه ای, فرهنگ سازمانیPurposeThe main purpose of the research is to model the structural equations of the relationship between psychological capital and the professional competence of educational managers with the mediation of organizational culture in Damavand schools.
MethodologyThis research was applied in terms of purpose and structural equation modeling in terms of descriptive method. The statistical population was all the educational managers of schools in Damavand city in the academic year 2019-2020, and 240 people were selected by stratified random sampling as the sample size with the method suggested by Schumacher and Lomax (2004). The research tools of Loutans (2007) 24-question psychological capital questionnaire, Denison's (2000) 60-question organizational culture questionnaire, and Melainejad's 39-question professional qualifications questionnaire (2013) were used and their validity and reliability were retested, and Cronbach's alpha coefficients were all The components were close to or higher than 0.7. The data were analyzed with correlation coefficients, mean, standard deviation, Pearson correlation test and structural equation modeling method in SPSS-25 and AMOS-24 software.
FindingsThe findings showed that the direct paths of psychological capital to professional competence in educational managers and the indirect path of psychological capital to professional competence with the mediation of organizational culture were significant. Regarding the mediation of organizational culture components, organizational culture participation factor 54%, organizational culture integrity 49%, organizational culture compatibility 48%, and organizational culture mission factor, psychological capital and social capital explain a total of 46% of the variance of professional competence in educational managers.
ConclusionThe findings of this research emphasize the importance of the mediating role of organizational culture in the relationship between psychological capital and the professional competence of educational managers.
Keywords: Psychological capital, Professional competence, Organizational Culture -
هدف
هدف اصلی پژوهش، ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران با رویکرد نظریه داده بنیاد است.
مواد و روش هاروش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده، کیفی است که با رویکرد داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری شامل نخبگان دارای مدرک تحصیلی دکتری و عضو هیئت علمی دانشگاه با سابقه حداقل 10 سال و دارای مدارک تحقیقاتی و شرکت در سمینارهای مورد نظر می باشد. حجم نمونه 15 نفر خبره بود که با روش هدفمند و با توجه به اصل اشباع نظری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه سازمان یافته است. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) استفاده شده است.
یافته هاپس از کدگذاری باز و محوری مشخص شد که ابعاد و مقوله های برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی تحصیلی براساس نظریه داده بنیاد 4بعد علی به دست آمد که این ابعاد عبارتند از 1- هدف برنامه درسی با سه مولفه توجه به شادکامی، ایجاد انگیزش و توجه به مهارت های زندگی2- محتوای برنامه درسی با سه مولفه ی مهارت ارتباط اثربخش، اجرای مهارت های زندگی، مشارکت3- فرایند یاددهی - یادگیری برنامه درسی با دو مولفه ایجاد نشاط، مهارت بهزیستی روان-شناختی 4- ارزشیابی برنامه درسی با دو مولفه ارزشیابی سرزندگی، ارزشیابی اشتیاق به مدرسه می باشند و با توجه به مبانی نظری و عملی، روابط بین مقوله های شناسایی ترسیم شده است. براساس تحلیل های صورت گرفته با پرسشنامه اشتراوس و کوربین (2003)، مشخص شد که این مدل از اعتبار لازم برخوردار است.
نتیجه گیریبنابراین به کارگیری و عملیاتی کردن الگوی مذکور می تواند به ارتقای کیفی برنامه درسی، کمک به سزایی کند.
کلید واژگان: الگو, برنامه درسی, سرزندگی, دانش آموزان, داده بنیاد, آموزش و پرورشPurposeThe main purpose of the research is to present a curriculum model based on academic vitality in elementary school students of Tehran city with the approach of data base theory.
Materials and MethodsThe research method is applied in terms of purpose and qualitative in terms of data type, which was carried out with the foundational data approach. The statistical population includes elites with doctorate degrees and university faculty members with at least 10 years of experience and with research degrees and participation in the desired seminars. The sample size was 15 experts who were selected with a purposeful method and according to the principle of theoretical saturation. The data collection tool is a semi-structured interview. Theoretical coding method (open, central and selective) was used to analyze the data.
FindingsAfter open and axial coding, it was determined that the dimensions and categories of the curriculum based on academic vitality were obtained based on the data theory of the 4 causal dimension foundation, which these dimensions are 1- The goal of the curriculum with three components of attention to happiness, creating motivation and paying attention to life skills 2- Curriculum content with three components of effective communication skills, life skills implementation, participation 3- Teaching process -Learning curriculum with two components of creating vitality, psychological well-being skill 4- Curriculum evaluation with two components Evaluation of vitality is evaluation of passion for school, and according to theoretical and practical bases, the relationships between identification categories have been drawn. Based on the analysis conducted with the questionnaire of Strauss and Corbin (2003), it was found that this model has the required validity.
ConclusionTherefore, the application and operationalization of the mentioned model can significantly help to improve the quality of the curriculum.
Keywords: pattern, Curriculum, Vitality, Students, Foundation Data, Education -
هدف
سرزندگی نقش مهم و موثری در بهبود و ارتقای متغیرهای روانشناختی و تحصیلی در دانش آموزان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه، ارایه مدل برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی بود.
روش شناسی:
پژوهش حاضر از نظر هدف و روش اجرا به ترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کمی بودند. جامعه پژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 11526 نفر بودند که تعداد 374 نفر از آنها بر اساس جدول کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه ها به پرسشنامه محقق ساخته برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی (100 سوالی) پاسخ دادند که شاخص های روانسنجی آن قابل قبول بود. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان داد که برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی در مقوله اصلی یعنی برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی شامل انگیزش و باور مثبت، روابط اجتماعی و اشتیاق تحصیلی، در مقوله شرایط علی شامل اهداف آموزشی، متن کتب درسی، روش های آموزشی و ارزشیابی برنامه درسی، در مقوله شرایط زمینه ای شامل شرایط درون کلاسی و شرایط مدرسه، در مقوله شرایط مداخله گر شامل سیاست گذاری آموزشی، محیط و فرهنگ، در مقوله راهبردها شامل تمرکززدایی و زیرساخت و در مقوله پیامدها شامل اشتیاق و رفتار بود. همچنین، بار عاملی مقوله اصلی، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده آنها بالاتر از 70/0 و پایایی آنها با روش های آلفای کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 برآورد شد. افزون بر آن، مدل برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی برازش مناسبی داشت و در این مدل شرایط علی بر مقوله اصلی، مقوله اصلی، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر معنادار مستقیم داشت (001/0<p).
نتیجه گیریطبق نتایج این پژوهش، مدل طراحی شده برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی می تواند به برنامه ریزان و متخصصان در طراحی و اجرای برنامه هایی برای بهبود سرزندگی در دانش آموزان کمک نماید.
کلید واژگان: برنامه درسی, سرزندگی, دانش آموزان, روش های آموزشی, ارزشیابی برنامه درسیPurposeVitality plays an important and effective role in improving and promoting psychological and academic variables in students. Therefore, the aim of this study was to presenting a curriculum model based on the vitality in primary school students.
MethodologyThe present research in terms of purpose and implementation method was applied and descriptive from type of quantitative, respectively. The research population was primary school teachers of Tehran city in the academic years of 2019-20 with number 11526 people who 374 people of them were selected as a sample based on the Krejcie and Morgan table with the multi-stage cluster sampling method. The samples responded to the researcher-made questionnaire of curriculum based on the vitality in primary school students (100 questions) which whose psychometric indicators were acceptable. Data were analyzed with exploratory factor analysis and structural equation modeling methods in SPSS and Smart PLS software.
FindingsThe findings showed that curriculum based on the vitality in primary school students in the main category i.e. curriculum based on the vitality were included of positive motivation and belief, social relations and academic engagement, in the category of causal conditions were included of educational goals, textbook text, educational methods and curriculum evaluation, in the category of contextual conditions were included of intra-classroom conditions and school conditions, in the category of intervening conditions were included of educational policy-making, environment and culture, in the category of strategies were included of decentralization and infrastructure and in the category of consequences were included of engagement and behavior. Also, the factor load of the main category, causal conditions, contextual conditions, intervening conditions, strategies and consequences was estimated higher than 0.50, their average variance extracted was estimated higher than 0.70, and their reliability with using Cronbach's alpha and combined methods was estimated higher than 0.80. In addition, the curriculum model based on the vitality in primary school students had a good fit and in this model the causal conditions on the main category, main category, contextual conditions and intervening conditions on the strategies, and strategies on the consequences had a direct significant effect (P<0.001).
ConclusionAccording to the results of this research, the designed curriculum model based on the vitality in primary school students can help planners and experts in designing and implementing programs to improve vitality in students.
Keywords: Curriculum, Vitality, students, Educational Methods, curriculum evaluation -
هدف
هدف اصلی پژوهش، ارائه الگوی بومی مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه شهر تهران (کاربرد الگوی پارادایمی داده بنیاد) است.
مواد و روش هاروش پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع داده، کیفی است که با رویکرد داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری شامل نخبگان دارای مدرک تحصیلی دکتری و عضو هیات علمی دانشگاه با سابقه حداقل 10 سال و دارای مدارک تحقیقاتی و شرکت در سمینارهای مورد نظر می باشد. حجم نمونه 15 نفر خبره بود که با روش هدفمند و با توجه به اصل اشیاع نظری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه سازمان یافته است. برای تحلیل داده ها از روش کد گذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) استفاده شده است. پس از کد گذاری باز و محور مشخص شد که ابعاد و مقوله های مدرسه محوری شامل 1-بعد تصمیم گیری 2- بعد تمرکز زدایی3- بعد کنترل و نظارت 4- ارزیابی عملکرد 5- بعد سلامت سازمانی 6- بعد درون سازمانی می باشند و با توجه به مبانی نظری و عملی، روابط بین مقوله های شناسایی ترسیم شده و مدل بومی مدرسه محوری نهایتا در 6محور اصلی و26مقوله فرعی ترسیم شده است.
یافته هابراساس تحلیل های صورت گرفته با پرسشنامه اشتراوس و کوربین(2003)، مشخص شد که این مدل از اعتبار لازم برخوردار است.
نتیجه گیریبنابراین به کارگیری و عملیاتی کردن الگوی مذکور می تواند به ارتقای کیفی مدیریت آموزش و پرورش، کمک به سزایی کند.
کلید واژگان: لگو, مدیریت مدرسه محور, دانش, داده بنیاد, آموزش و پرورشPurposeThe main purpose of this study is to present a native model of school-based management in high schools in Tehran (application of the data paradigm model of the foundation).
Materials and MethodsThe research method is applied in terms of purpose, in terms of data type, it is a quality that has been done with the foundation data approach. The statistical population includes elites with doctoral degrees and faculty members with at least 10 years of experience and with research degrees and participation in seminars. The sample size was 15 experts who were selected by purposive method and according to the principle of theoretical dissemination. The data collection tool is a semi-organized interview. Theoretical coding method (open, axial and selective) was used to analyze the data. After open and axis coding, it was found that the dimensions and categories of school-centered include 1- decision dimension 2- decentralization dimension 3- control and supervision dimension 4- performance evaluation 5- organizational health dimension 6- intra-organizational dimension and with Attention to theoretical and practical foundations, the relationships between the categories of identification are drawn and the native school-centered model is finally drawn in 6 main axes and 26 sub-categories.
FindingsBased on the analysis of the Strauss and Corbin (2003) questionnaire, it was found that this model has the necessary validity.
ConclusionTherefore, the application and operation of this model can help to improve the quality of education management.
Keywords: Template, School-Based Management, Knowledge, Datafoundation, Education
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.