ali khalegkhah
-
زمینه و هدف
معلمان به واسطه فعالیت های یاددهی-یادگیری مشکلات سلامت روان بیشتری در مقایسه با دیگر کارکنان تجربه می کنند. بکارگیری بهینه استعدادها می تواند به کاهش استرس شغلی و جلوگیری از آسیب روانی معلمان بیانجامد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بکارگیری استعدادها و نقش آن در سلامت روان معلمان مدارس ابتدایی شهر اردبیل انجام یافته است.
مواد وروشپژوهش حاضر با روش ترکیبی از نوع کیفی-کمی انجام شد. در مرحله کمی از بین تعداد 1632 معلم دوره ابتدایی شهر اردبیل تعداد 320 نفر با استفاده از جدول مورگان به روش نمونه گیری چندمرحله ای و طبقه ای انتخاب و پرسشنامه در بین آن ها توزیع شد. جامعه آماری تحقیق در مرحله کیفی نخبگانی متشکل از مدیران و معلمان نمونه سه سال اخیر و کارشناسان آموزش ابتدایی بود که با روش نمونه گیری هدفمند و با لحاظ اشباع نظری با 20 نفر از آنان مصاحبه به عمل آمد. پس از تحلیل داده های کیفی، پرسشنامه محقق ساخته 46 سوالی تدوین گردید که روایی صوری و محتوایی توسط اساتید راهنما و مشاور تائید شد و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ وAVE[1] (میانگین واریانس متغیرها) به ترتیب 78/0، 84/0 و 58/0 به دست آمد که نشان می دهد از پایایی مطلوبی برخوردار است(به ترتیب مقادیر بالای 7/0 ، 7/0 و 5/0 برای این شاخص ها قوی محسوب می شود). داده های کمی با استفاده از روش معادلات ساختاری در Smart PLS2 تحلیل شد.
یافته هایافته های تحقیق نشان داد که مولفه های بکارگیری استعداد شامل تامین نیروی انسانی مستعد، (371/0= Beta، 842/2= T.valu)، هوشمندی اهداف (418/0= Beta، 702/5= T.valu) و امکانات آموزشی (348/0= Beta، 440/3= T.valu) تاثیر مثبت و معناداری بر راهبرد استقرار مدیریت استعداد دارند و راهبرد استقرار مدیریت استعداد (624/36= T.valu، 862/0= Beta) تاثیر معناداری در سلامت روان معلمان دارد.
نتیجه گیریطبق نتایج تحقیق، بکارگیری استعدادها از طریق جذب افراد مستعد و علاقه مند و با کاربست راهبردها و زمینه های لازم می تواند تاثیر بسیار مهمی در ارتقای سلامت روان معلمان دوره ابتدایی داشته باشد. لذا مسئولان با بذل توجه به مولفه های اثرگذار در بکارگیری استعدادها و رفع موانع و تسهیل امور می توانند از سلامت روانی معلمان حراست کنند.
کلید واژگان: سلامت روان, استعدادها, معلمان ابتداییBackground and AimTeachers experience more mental health problems due to teaching-learning activities compared to other employees. Optimum use of talents can reduce job stress and prevent teachers from psychological damage. Therefore, the current research was conducted with the aim of designing a model of using talents and its role in the mental health of teachers of primary schools in Ardabil city.
Materials and methodsThe present research was conducted with a qualitative-quantitative mixed method. In the quantitative stage, among the 1632 elementary school teachers in Ardabil, 320 people were selected using Morgan's table by multi-stage and stratified sampling method, and the questionnaire was distributed among them. The statistical population of the research in the qualitative phase was an elite group consisting of principals and teachers sampled in the last three years, experts in elementary education, and 20 of them were interviewed with the purposeful sampling method and in terms of theoretical saturation. After analyzing the qualitative data, a researcher-made questionnaire of 46 questions was compiled, which was confirmed by the supervisors and advisors, and the combined reliability, Cronbach's alpha and AVE were obtained as 0.78, 0.84 and 0.58, respectively, which shows that It has good reliability (values above 0.7, 0.7 and 0.5 respectively are considered strong for these indicators). Quantitative data were analyzed using structural equation method in Smart PLS2.
ResultsThe findings of the research showed that the components of talent utilization include provision of talented human resources (Beta=0.371, T.valu=2.842), intelligence of goals (Beta=0.418, T.valu=5.702) and training facilities (Beta=0.348), T.valu=3.440) have a positive and significant effect on the deployment strategy of talent management, and the talent management deployment strategy (T.valu=36.624, Beta=0.862) has a significant effect on teachers' mental health.
ConclusionAccording to the results of the research, the use of talents by attracting talented and interested people and by applying the necessary strategies and contexts can have a very important effect on improving the mental health of primary school teachers. Therefore, the authorities can protect the mental health of teachers by paying attention to the effective components in using talents and removing obstacles and facilitating things.
Keywords: Mental Health, Aptitudes, Elementary School Teachers -
اهداف
پژوهش حاضر با هدف مدل سازی تاثیر اخلاق اسلامی کار و فرهنگ مدرسه بر اشتیاق شغلی معلمان با نقش میانجی کارآمدی جمعی و تعهد حرفه ای معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل انجام شد.
مواد و روش هاروش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 2671 نفر بود که از این تعداد 350 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای برای جمع آوری داده ها انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد اخلاق کار اسلامی گل پرور و نادی (1390)، اشتیاق شغلی سالانووا و شائوفلی (2001) و تعهد حرفه ای ایمر (2003)، فرهنگ مدرسه گرونت (1999) و کارآمدی جمعی داناهو و همکاران (2020) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی ظاهری با استناد به دیدگاه های صاحب نظران و متخصصان تایید گردید؛ همچنین پایایی پرسشنامه ها نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، برای پنج پرسشنامه به ترتیب 83/0، 92/0، 88/0، 82/0، 91/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS 24 وlisrel انجام گرفت.
یافته هانتایج نشان داد که تاثیر مستقیم اخلاق بر کارآمدی (81/0)، اخلاق بر تعهد (79/0)، فرهنگ بر تعهد حرفه ای (66/0)، فرهنگ بر کارآمدی جمعی (59/0)،تعهد حرفه ای بر اشتیاق شغلی (35/0) و کارآمدی جمعی بر اشتیاق شغلی (52/0) است. همچنین با توجه به یافته ها میزان تاثیر غیرمستقیم اخلاق اسلامی کار بر اشتیاق شغلی با تعهد حرفه ای (27/0)، تاثیر غیرمستقیم اخلاق بر اشتیاق شغلی با کارآمدی جمعی (42/0)، تاثیر غیرمستقیم فرهنگ بر اشتیاق شغلی با تعهد حرفه ای (23/0) و تاثیر غیرمستقیم فرهنگ مدرسه بر اشتیاق شغلی با کارآمدی جمعی (30/0) بوده است.
نتیجه گیریاخلاق اسلامی کار در انگیزه معلمان تاثیر مثبت گذاشته و باعث می شود افراد در سازمان با میل و رغبت بیشتری عمل کرده و خودکارآمدی شغلی بیشتری داشته باشند.
کلید واژگان: اخلاق اسلامی کار, اشتیاق شغلی, فرهنگ مدرسه, کارآمدی جمعی, تعهد حرفه ای, معلمان ابتداییObjectiveThe present study was conducted with the aim of modeling the effect of Islamic work ethics and school culture on teachers' job enthusiasm with the mediating role of collective efficiency and professional commitment of primary school teachers in Ardabil city.
MethodsThe present research method is descriptive-correlation. The statistical population of this research included all the primary school teachers of Ardabil city in the number of 2671 people, of which 350 people were the statistical sample of the research based on Cochran's formula and using the multi-stage cluster random sampling method to collect Data collection was selected. To collect data from the standard questionnaires of Islamic work ethics of Gol Parvar and Nadi (1390), job enthusiasm of Salanova and Shaofli (2001) and professional commitment of Imer (2003), Grunt school culture (1999) and efficiency Danahoe et al.'s (2020) collective was used. The validity of the questionnaires was confirmed through face validity based on the opinions of experts and experts; Also, the reliability of the questionnaires was obtained based on Cronbach's alpha coefficient for five questionnaires, respectively 0.83, 0.92, 0.88, 0.82, 0.91. Data analysis was done using SPSS 24 and lisrel statistical software.
ResultsThe results showed that the direct effect of ethics on efficiency (0.81), ethics on commitment (0.79), culture on professional commitment (0.66), culture on collective efficiency (0.59), professional commitment on job enthusiasm (0.35) and collective efficiency on job enthusiasm (0.52). Also, according to the findings, the indirect effect of Islamic work ethics on job enthusiasm with professional commitment (0.27), the indirect effect of ethics on job enthusiasm with collective efficiency (0.42), the indirect effect of culture on job enthusiasm with commitment professional (0.23) and the indirect effect of school culture on job enthusiasm with collective efficiency (0.30).
ConclusionIslamic work ethic has a positive effect on teachers' motivation and makes people in the organization act more willingly and have more job self-efficacy.
Keywords: Islamic Ethics Of Work, Job Enthusiasm, School Culture, Collective Efficiency, Professional Commitment, Elementary Teachers -
مقدمه و هدف
پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی مدرسه موفق در مدارس دوره دوم متوسطه استان اردبیل انجام گرفت.
روش شناسی پژوهش:
این پژوهش با رویکرد پژوهش کیفی و ابزار هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2007) به ارزیابی و تحلیل نظام مند مطالعات انجام شده در حوزه مدرسه پرداخته و ابعاد و اجزای الگوی مدرسه موفق را مشخص نموده است. جامعه پژوهش شامل مقالاتی می باشد که در زمینه مدرسه موفق بین سال های 1385 تا 1398 در منابع داخلی و 2005 تا 2020 در منابع خارجی چاپ شده اند. در نتیجه جست وجو و بررسی در پایگاه های اطلاعاتی مختلف 2151 اثر یافت شد. پس از چندین مرحله غربالگری با شاخص های بررسی عنوان، چکیده و محتوای پژوهش، در نهایت تعداد 50 مقاله که از نظر محتوا، ارتباط بیشتری با معیارهای پژوهش داشت، انتخاب گردید. روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تایید شد و ضریب پایایی به دست آمده 83/0 بود. از نقطه نظر افراد خبره در زمینه موضوع مورد بررسی، مدل ارائه شده از کیفیت بالایی برخوردار بود.
یافته هابا مطالعه و بررسی دقیق منابع نهایی شده 12 مولفه اصلی و 55 شاخص مدرسه موفق استخراج شد. یافته ها نشان می دهد که برای دستیابی به مدرسه موفق باید به مولفه های: چشم انداز و اهداف، تمرکز و توجه، ساختار مدرسه، همکاری و ارتباط موثر کارکنان، پشتیبانی، مدیریت همکارانه، جو یادگیری مثبت، اخلاق حرفه ای، رهبری اثربخش، فراگیران، کارایی و اثربخشی و همچنین مدیریت بهینه منابع توجه نمود.
بحث و نتیجه گیریبطورکلی فرایند مدارس موفق مبتنی بر اطلاعات تحقیق شده و الگوی جامع برای بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان است. بر اساس این الگو، دانش آموزان می توانند استانداردهای عملکرد تحصیلی قابل انتظار را کسب نمایند. این عوامل چارچوب مفیدی را برای مدارس فراهم می کنند که موفقیت دانش آموزان را در کل اجزای کاری مدرسه در برمی گیرد.
کلید واژگان: مدرسه موفق, الگوی مدرسه موفق, مدیریت مدرسه موفق, فراترکیبIntroductionThe present study was conducted with the aim of designing and presenting a successful school model in secondary schools in Ardabil province.
research methodologyAccordingly, the present study was conducted to provide a successful school model. This research has systematically evaluated and analyzed the studies conducted in the field of school with the qualitative research approach and the seven-stage meta-synthesis tool of Sandlowski and Barroso (2007) and has identified the dimensions and components of a successful school model. The research population includes articles that have been published in the field of successful school between 1385 to 1398 in domestic sources and in 2005 to 2020 in foreign sources. As a result, 2151 works were found in various databases. After several stages of screening with the criteria of reviewing the title, abstract and content of the research, finally 50 articles were selected that were more related to the research criteria in terms of content. Its face and content validity was confirmed by experts and the obtained reliability coefficient was 0.83. From the point of view of experts in the field under study, the proposed model was of high quality.
FindingsBy carefully studying the finalized sources, 12 main components and 55 school indicators were successfully extracted.
ConclusionFindings show that to achieve a successful school, you need to have the following components: vision and goals, focus and attention, school structure, effective cooperation and communication between employees, support, collaborative management, positive learning climate, professional ethics, leadership Effectiveness, learners, efficiency and effectiveness as well as optimal resource management.
Keywords: successful school, successful school pattern, successful school management, Meta-Synthesis -
زمینه و هدف
با افزایش میزان رفتارهای غیر اخلاقی در محیط های کاری، پرداختن به اخلاق کار اسلامی می تواند نقش مهمی در مدیریت اثربخش سازمان ها و کاهش فساد اداری ایفا نماید. بنابراین هدف از انجام این پژوهش تبیین پیامدهای اخلاق اسلامی کار در سازمان های دولتی می باشد.
روشاین مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروس (2007) انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه تحقیقات و مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه پیامدهای اخلاق اسلامی کار در بین سال های 1380 تا 1400 می باشد. در این راستا، واژگان کلیدی مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مقالات و اسناد به دست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت 36 مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند، با استفاده از روش کد گذاری سه مرحله ای (باز، محوری، انتخابی) از طریق نرم افزار Maxqda 20 2020 تجزیه و تحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا در نرم افزار SPSS 24 و با مقدار 83/0 تایید شد و برای بررسی روایی پژوهش، یافته ها در اختیار 4 نفر از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی:
در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصول متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته هابر اساس نتایج تحلیل داده ها 145 کد باز شناسایی شد که در 45 زیرمقوله و 4 مقوله اصلی دسته بندی شدند که عبارتند از: 1 پیامد فردی؛ 2 پیامد سازمانی؛ 3 پیامد اجتماعی؛ 4 پیامد شغلی.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که وجود اخلاق اسلامی کار در سازمان می تواند منجر به افزایش رشد اخلاقی کارکنان و مدیران و اثربخشی سازمانی شود و پیامدهای درونی و بیرونی چشم گیری برای سازمان داشته باشد.
کلید واژگان: اخلاق, سازمان, پیامد, اخلاق اسلامی کار, فراترکیبBackground and AimBy increasing the rate of unethical behaviors in the workplace, addressing Islamic work ethic can play an important role in effective management of organizations and reducing corruption. Therefore, the purpose of this study is to explain the consequences of Islamic work ethic in reducing corruption in government organizations.
MethodsThis study was conducted through a qualitative approach using Sandlowski and Barroso’s seven-step meta-synthesis method (2007). The corpus of the study included all Persian and English studies published on consequences of Islamic occupational ethics between 2001 and 2021. In this regard, keywords related to the purpose of the study were searched and the obtained papers and documents were examined using purposive sampling according to the acceptance criteria. Finally, 36 papers meeting the inclusion criteria were analyzed using the three-step coding method (open, axial, selective) by MAXQDA 20 (2020) software. The reliability of coding was calculated using kappa agreement coefficient in SPSS software with a value of 0.83.
Ethical Considerations:
In order to organize this research, while observing the authenticity of the texts, honesty and fidelity have been observed.
ResultsBased on the results of data analysis, 145 open codes were identified for the data which were classified into 45 subcategories and four main categories of: 1- Individual; 2- Organizational; 3- Occupational; 4- Social Consequences.
ConclusionThe results revealed that the existence of Islamic occupational ethics in the organization can lead to increased ethical growth of managers and employees and organizational effectiveness and it will have Impressive internal and external consequences for the organization.
Keywords: Ethics, Organization, Consequence, Islamic Work Ethics, Meta-Synthesis -
فرهنگ مدرسه ابزار مدیریتی مهمی است که به موفقیت مدرسه کمک میکند. در بسیاری از سازمان های موفق، مدیران به این مهم توجه لازم را دارند. اما مطالعات و تحقیقات در این زمینه نشان می دهد بسیاری از سازمان ها از وجود و نحوه عملکرد فرهنگ سازمانی بی اطلاع اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگ مدرسه موفق انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی کمی) است. در بخش کیفی، جامعه پژوهش شامل مقالاتی بودند که در زمینه فرهنگ مدرسه و مدرسه موفق بین سال های 2005 تا 2020 در منابع داخلی و خارجی چاپ شده بودند. تعداد 50 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل همه دبیران دوره دوم متوسطه شهر اردبیل به تعداد 500 نفر بودند. تعداد 217 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کیفی از ابزار هفت مرحلهای فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده شد. در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافتههای پژوهش بیانگر شناسایی 55 شاخص الگوی فرهنگ مدرسه موفق در قالب 12 مولفه شامل چشمانداز و ماموریت مدرسه، توجه به رشد همه جانبه شاگردان، ساختار توانمندساز مدرسه، همکاری و ارتباط موثر کارکنان، حمایت اجتماعی، مدیریت همکارانه، جو یادگیری مثبت، اخلاق حرفهای، رهبری موثر، ویژگیهای شناختی فراگیران، کارآیی و اثربخشی، مدیریت منابع انسانی اثربخش بود. اعتبار الگوی طراحی شده با استفاده از نرم افزار SmartPLS3 از طریق تحلیل عاملی مورد سنجش و تایید قرار گرفت. نتایج این مطالعه می تواند به مدیران و کارشناسان آموزشی در توسعه فرهنگ مدرسه و شناسایی ویژگی های مدارس موفق و اثربخشی آن کمک کند.
کلید واژگان: رهبری, فرهنگ مدرسه, مدرسه موفق, مدیریتSchool culture is an important managerial tool that helps school succeed. In many successful organizations, managers pay sufficient attention to this issue. However, studies related to this issue show that many organizations are not informed about the existence and performance manner of organizational culture. Thus, the present study was carried out to design and validate the successful school culture model. The research method adopted in this study was mixed-methods approach. In the qualitative phase, the statistical population involved articles published about school culture and successful school from 2005 to 2020 in Iranian and non-Iranian journals, out of which 50 articles were selected for the final analysis. In the quantitative phase, the statistical population involved all teachers of secondary high schools of Ardabil (five hundred teachers). Out of these, 217 individuals were selected as the statical sample using cluster random sampling. In the qualitative phase, the seven-stage meta-synthesis instrument proposed by Sandelowski and Barroso (2007) was used. In the quantitative phase, a researcher-made questionnaire was used. The results of the study led to the identification of 55 indices of successful school culture model. These were formed as 12 components, namely school prospect and mission, attention to the comprehensive growth of students, school’s empowering structure, effective cooperation and relation of employees, social support, cooperative management, positive learning environment, professional morality, effective leadership, learners’ cognitive features, effectiveness and efficiency, and effective human resource management. The validity of designed model was assessed and confirmed using SmartPLS3 software through factorial analysis. The results of this study can help educational managers and staff develop school culture, identify successful schools’ features, and improve effectiveness of schools.
Keywords: Leadership, management, school culture, successful school -
پیشرفت سازمان های امروزی منوط به رشد و توسعه نیروی انسانی آن هاست در این راستا، رهبران سازمانی به دنبال مدیریت بهینه استعدادهایشان هستند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارایه الگوی توسعه استعداد معلمان دوره ابتدایی در شهر اردبیل با رویکرد کیفی و مبتنی بر طرح نظام مند اشتراوس_کوربین (1998) انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان نمونه سه سال اخیر، مدیران، خبرگان آموزش وپرورش و اساتید دانشگاه می باشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند با 20 نفر از آنان مصاحبه به عمل آمد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که «شایستگی استعدادها» به عنوان پدیده محوری؛ عوامل مدیریتی و عوامل سازمانی در قالب عوامل علی؛ مدیریت عملکرد به عنوان راهبرد؛ استراتژی سازمانی تحت عنوان عوامل زمینه ای؛ مدیریت مدرسه محور به عنوان عامل مداخله گر و پیامدهای توسعه سازمانی و توانمندی فردی معلمان عناصر الگوی ارایه شده را تشکیل دادند. طبق نتایج این تحقیق، آموزش وپرورش می تواند از طریق ارتقای شایستگی معلمان و بکارگیری مدیریت عملکرد به تعالی سازمانی دست یابد.
کلید واژگان: استعداد, توسعه استعداد, مدیریت استعداد, معلمان ابتداییResearch in Teaching, Volume:10 Issue: 2, 2022, PP 144 -169Organizational managers seek to discover and implement the best management practices, and talent management is a suitable option to help them. The implementation of the talent management process in organizations means that organizations must identify their competent and talented employees (talent identification), take development measures such as providing training and experience opportunities for these talents (talent development) and finally can have these talents. For long-term programs (talent retention).Talent development is one of the main and important dimensions of talent management, which is related to measures such as appreciation and compensation of services, providing training and experience opportunities, mapping career path, developing the capacity and individual and collective capabilities of employees, and so on. Talent Development By emphasizing program development, selection, and implementation of a development strategy for all organizational talents, it ensures that the organization has enough talent now and in the future to achieve its strategic goals. Therefore, managers must have a specific management strategy and development plans, because the task of creating a suitable platform for training and development of organizational talents is the responsibility of managers.In this regard, attention and investment to improve the competencies, talents, skills and abilities of employees, competent management, development of correct and needs-based program, development of content-oriented content and the accurate implementation of these programs to achieve employee development is recommended.In education, despite the fact that this institution has different conditions than commercial organizations, but in the field of attracting, retaining and developing talents, empowering and strengthening the skills of teachers, there is competition. It can be said that the success of educational organizations depends on the level of talent and their development, and the failure of these organizations is due to their poor leadership and management.It should be noted that the growth and development of societies is due to changes in their educational system and a fundamental change in the country's educational system requires the effective use of resources and facilities, proper use of organizational talents and the development of these talents. Lack of self-specific talent model on the one hand and lack of awareness of the conditions and reality in the education organization on the other hand has led to the failure of talent management planning in this organization.The component of talent development independently has not been studied much in educational organizations. There is a serious shortage in the development of talented manpower in primary school and the talents of teachers have been neglected. It has also been argued that despite the lack of knowledge on the component of talent development, evidence suggests that organizations are designing their own talent development processes. Therefore, the present study was conducted to design a model for developing the talent of primary school teachers.This research is an exploratory research in terms of nature and from the perspective of purpose, it is an applied research and of qualitative and phenomenological studies.The statistical population includes sample teachers of the last three years, administrators, education experts and university professors. The selection of the statistical sample was based on the purposeful sampling method and on the people who have the most knowledge and information about the research topic. In the present study, after interviewing 20 participating experts, the topics were theoretically saturated.Qualitative research data were analyzed through a coding process based on the systematic design of foundation data theory (Strauss & Corbin, 1998). For the validity and reliability of the main and sub-concepts and categories as well as the proposed model has been evaluated and approved using the following two
methods1- Validity evaluation in a communication method in which the main and sub-concepts and categories are extracted and The inference was reviewed by the participants in the interview and their opinions were taken into account. 2- By consulting experts, experts and professors of educational management, the categories have been reviewed several times, some rare concepts have been removed.The analysis of the findings of this research shows that the competencies of talents (knowledge, attitude, and ability) are the central phenomenon of the research, and the influencing factors include 1- the development of organizational knowledge, such as organizational trainings upon entry of employees for their organizational socialization and on-the-job trainings for Updating teachers' skills 2- The process of effective communication with the theme of facilitating the circulation and transfer of information for the purpose of knowledge management is affected. Also, the effective causal factors including 1- managerial factors (compensation for services and teachers' commitment to development) and 2- organizational factors (decentralization in order to delegate more authority and positive budgeting approach in order to resolve financial concerns) were introduced in the form of causal factors affecting the central category of the research.The necessary basis for this effective strategy is the strategic intelligence of the organization. This means that if the organization has a specific program to provide welfare services and support to employees as well as positive orientations to facilitate organizational learning; It will be possible to implement a performance management strategy. Also, adopting a school-based approach (participation, financial independence, appointing competent principals and delegating decisions to the school) is an intervention factor that can strengthen or weaken the talent development strategy.The results indicate that the strategy of establishing performance management in action and reaction with contextual and environmental factors will lead to organizational excellence. Organizational excellence means achieving the individual development of teachers and enhancing their capabilities and abilities, followed by the development of organizational achievements.achieving organizational goals requires the ability to motivate employees. The excellence of the Education Organization depends on the employment of elites, the training and development of these talents, the continuous evaluation of teachers 'performance and the award of certificates of teaching competence, the improvement of the quality of teaching and, in general, the promotion of teachers' professional capacity. Achieving such a level requires the implementation of the talent management process, including the identification and recruitment, training and development and retention of talents.Determining the level of teachers 'competence using appropriate tools, planning for education according to the level of competence of individuals and facilitating the flow of information are important measures that, if aligned with the organizational strategy, will lead to the empowerment and development of teachers' talents.- If the training, improvement and development of human resources is the focus of future plans, the result will definitely be the success and excellence of the education organization.- The successful planning and implementation of development programs will be guaranteed if it is accompanied by consultation with teachers and their participation. Therefore, a participatory approach is recommended.
Keywords: Talent, Talent development, talent management, Elementary teachers -
زمینه و هدف
اشتیاق شغلی معلمان جنبه برجسته ای است که باعث بهبودی بهزیستی و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر اخلاق اسلامی کار بر اشتیاق شغلی معلمان با نقش میانجی تعهد حرفه ای در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل انجام شد.
روشروش پژوهش توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 2671 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از این تعداد 340 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش برای جمع آوری داده ها انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد اخلاق کار اسلامی Ali (2008 م.)، اشتیاق شغلی Salanova & Schaufeli (2001 م.) و تعهد حرفه ای Clikeman & Henning (2000 م.) استفاده شد. داده ها نیز به وسیله شاخص های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و الگوی روابط ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS 24 و lisrel تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی:
پس از توضیح درباره اهداف مطالعه و اطمینان بخشی به شرکت کنندگان درباره محرمانگی اطلاعات و رضایت شفاهی آنان، پرسشنامه ها بین شرکت کنندگان توزیع گردید.
یافته هانتایج نشان داد که اخلاق اسلامی کار با تعهد حرفه ای (44/0=r، 001/0< p) و اشتیاق شغلی (43/0=r، 001/0< p) رابطه مثبت و معناداری دارد. نتایج همچنین نشان داد اشتیاق شغلی با تعهد حرفه ای (56/0=r، 001/0< p) ارتباط مثبت و معناداری دارد. نتایج مدل نشان می دهد مقدار ضریب تاثیر اخلاق اسلامی کار بر اشتیاق شغلی با میانجی تعهد حرفه ای 33/0 است و اخلاق اسلامی کار به صورت غیر مستقیم و با میانجیگری تعهد حرفه ای بر اشتیاق شغلی تاثیر مثبت و معنادار دارد (مقدار آماری آزمون سوبل 53/4 و 05/0>P).
نتیجه گیریبنا به یافته های پژوهش، می توان گفت که وجود اخلاق اسلامی کار در مدارس باعث می شود معلمان و مدیران مدارس دیدگاه مثبتی نسبت به شغل خود داشته باشد و با شور و شوق فراوان در مدارس حاضر شوند و نسبت به شغل خود تعهد ویژه ای داشته باشند.
کلید واژگان: اخلاق اسلامی کار, اشتیاق شغلی, تعهد حرفه ای, معلمان ابتداییBackground and AimTeachers' job enthusiasm is a prominent aspect that improves students' well-being and academic performance. The aim of this study was to investigate the effect of Islamic work ethic on teachers' job motivation with the mediating role of professional commitment among primary school teachers in Ardabil.
MethodsThe research method is descriptive-correlation. The statistical population of this study included all primary school teachers in Ardabil in the academic year 1398-99 to 2671 people based on Cochran's formula and using multi-stage cluster random sampling method of this number, 340 people as a statistical sample of the research for Data collection was selected. Ali (2008), Salanova & Schaufeli (2001) and Clikeman and Henning (2000) standard professional commitment questionnaires were used to collect research data. Data were analyzed by descriptive indices, Pearson correlation coefficient and structural relationships model using SPSS 24 and lisrel statistical software.
Ethical Considerations:
After explaining the objectives of the study and reassuring the participants about the confidentiality of information and their verbal satisfaction, questionnaires were distributed among the participants.
ResultsThe results showed that Islamic work ethic has a positive and significant relationship with professional commitment (r=0.44; p<0.001) and job motivation (r=0.43; p<0.001). The results also showed that job motivation has a positive and significant relationship with professional commitment (r=0.56; p<0.001). The results of the model show that the coefficient of impact of Islamic work ethic on job motivation mediated by professional commitment is 0.33 and Islamic work ethic indirectly and mediated by professional commitment has a positive and significant effect on job motivation (statistical value of the Subel test. 4.53 and P<0.05).
ConclusionAccording to the research findings, it can be said that the existence of Islamic work ethic in schools makes teachers and school principals have a positive attitude towards their jobs and attend schools with great enthusiasm and have a special commitment to their jobs.
Keywords: Islamic Work Ethic, Job Enthusiasm, Professional Commitment, Elementary Teachers -
زمینه و هدف
تحقیقات نشان داده است که نظامهای آموزشی و تدریس معلمان میتواند متاثر از بحرانهای اجتماعی مانند کووید-19 باشد بنابراین هدف از این مطالعه ارایه الگوی مولفههای شخصیتی و عوامل روانشناختی موثر بر تدریس معلمان در زمان شیوع کووید-19 میباشد.
مواد و روشهاروش پژوهش توصیفی همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی ناحیه 2 مشهد که در سال تحصیلی 98 -97 مشغول به تدریس میباشند که با بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که 873 نفر در مقاطع ابتدایی مشغول به تدریس هستند که 329 نفر زن و 544 نفر مرد بودند. ابزار بهکاررفته در پژوهش حاضر عبارتاند از پرسشنامه تدریس تحولآفرین، پرسشنامه عوامل اجتماعی و پرسشنامه عوامل شخصیتی هگزاکو که با رعایت اصول اخلاقی پژوهش، توسط اعضای نمونه تکمیل شد. دادههای بهدستآمده با بهره گیری از معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی با بهره مندی از نرم افزار لیزرل تحلیل شد.
یافتههایافتههای آماری نشاندهنده برازش مطلوب مدل و تایید معنادار مدل پژوهشگر بود (001/0≥P).
نتیجهگیریبه نظر میرسد که توجه به مولفههای شخصیتی عامل مهمی در ارایه تدریس در زمان شیوع کووید-19 میباشد.
کلید واژگان: تدریس, مولفه های شخصیتی, معلمان, عوامل روانشناختی, عوامل اجتماعی, کووید-19BackgroundResearch has shown that teacher education systems can be affected by social crises such as Covid-19, so the purpose of this study is to provide a model of personality components and psychological factors affecting teacher teaching during the outbreak of Covid-19.
Methods and MaterialsThe research method is descriptive correlation and path analysis using structural equations. The statistical population of the study is all primary school teachers in District 2 of Mashhad who are teaching in the 98-97 academic year. The studies revealed that 873 people are teaching in primary schools, of which 329 were women and 544 were men. The instruments used in the present study are the Transformational Teaching Questionnaire, the Social Factors Questionnaire and the Hexaco Personality Factors Questionnaire, which were completed by the sample members in accordance with the ethical principles of the research. The obtained data were analyzed using structural equations with partial least squares approach using LISREL software.
FindingsStatistical findings showed a good fit of the model and significant confirmation of the researcher model (P≥0.001).
ConclusionsIt seems that paying attention to personality components is an important factor in providing teaching during the outbreak of Covid-19.
Keywords: Teaching, Personality components, Teachers, Psychological factors, Social factors, Covid-19 -
مهارت های نرم مدیران برای موثری و خودکارآمدی سازمان بسیار مفید است. مدیران مدرسه نیاز دارند که مهارت های رسمی و غیر رسمی خود را در ارتباط با کارکنان و جامعه تکمیل کنند.هدف این پژوهش، بررسی نقش سواد علمی - فناوری مدیران آموزشی در افزایش مولفه های مهارت نرم است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث گرد آوری داده ها از نوع میدانی- کتابخانه ای و از نظر روش از نوع همبستگی (رگرسیون همزمان) است. جامعه آماری شامل همه مدیران مدارس شهر اردبیل به تعداد 200 نفر هستند. حجم نمونه به وسیله فرمول کرجسی- مورگان به تعداد 80 نفر برآورد شد. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفته است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش یک عدد پرسش نامه استاندارد- پرسشنامه سواد علمی - فناوری میلر (2006) و پرسش نامه محقق ساخته مهارت نرم خالق خواه و نجفی (1397) است. که روایی ابزارها با روش تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آنها با ضریب آلفای کرونباخ (همسانی درونی) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با کمک نرم افزار 20Spss مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان داد که سواد علمی با مهارت نرم مدیران آموزشی رابطه مثبت و معناداری دارند (05/0; p < 56/0r =) هم چنین سواد فناوری با مهارت نرم مدیران آموزشی رابطه مثبت و معناداری دارند (05/0; p < 55/0r =). نتایج رگرسیون همزمان نشان داد که سواد علمی - فناوری قادر است حدود 67 درصد از تغییرات مهارت نرم مدیران آموزشی را تبیین و پیش بینی نماید (134 /0 Adj= ، 672/0 R2 =، 820/0= r) که بالاترین آن مر بوط به سواد علمی با ضریب بتای 39/0 (39/0 = β) است. مهارت های نرم مدیران در دنیای متغیر و رقابتی امروزی بیش از مهارت های سخت و رسمی مورد نیاز است و مدیران آموزشی باید به راهکارهای افزایش آن توجه ویژه کنند.
کلید واژگان: مهارت نرم, سواد علمی, سواد فناوری, مدیران آموزشیBackgroundAdministrator soft skills are very useful for organization effective and self-efficacy. School administrators need to complete their formal and informal skills in relation to staff and community.
ObjectivesThe purpose of this study was to investigate the role of educational managers' scientific-technology literacy in increasing the soft skills components.
MethodThe research is applied in terms of purpose, and in terms of data collection, it is a field-library type and a correlation type (regression) method. The statistical population includes 200 schoolchildren in all cities of Ardabil. The sample size was estimated by the Krejci-Morgan formula of 80 people. Sampling was carried out using simple random sampling. The instrument used in this research is a standard questionnaire - Miller scientific-technology literacy Questionnaire (2006) and a Khalegkhah and Najafi researcher made questionnaire (2018) of soft skills. The validity of the tools was verified by confirmatory factor analysis and their reliability with Cronbach's alpha coefficient (internal consistency). Data was analyzed by using of Spss20 software.
ResultsThe results of the findings showed that there is a positive and significant relationship between scientific literacy and the soft skills of educational managers (r = 0.56; p < 0.05); Also, technology literacy has a positive and significant relationship with soft skills of educational managers (r = 0.55, p < 0.05). The results of simultaneous regression showed that scientific-technology literacy can explain and predict about % 67 of soft skills changes in educational managers (Adj = 0.134; r = 0.820; R2 = 0.672) that The highest is the scientific literacy with a beta coefficient of 0.39 (β = 0.39).
ConclusionSoft skills of managers are needed more than hard and formal skills in today's changing and competitive world and educational managers should pay special attention to the ways to increase it.
Keywords: Soft Skills, Scientific Literacy, Technology Literacy, Educational Leaders -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و سوم شماره 6 (پیاپی 174، بهمن و اسفند 1399)، صص 3079 -3085مقدمه
تدریس تحول آفرین به عنوان اهداف بیان شده یا بیان نشده برای افزایش تسلط دانش آموزان بر مفاهیم کلیدی تعریف میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عوامل اجتماعی معلمان با میانجی گری مولفه های شخصیتی بر تدریس تحول آفرین انجام شد.
روش کارروش پژوهش توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی ناحیه 2 مشهد که در سال تحصیلی 98 -97 مشغول به تدریس می باشندکه با بررسی های صورت گرفته مشخص شد که 873 نفر در مقاطع ابتدایی مشغول به تدریس هستند که 329 نفر زن و 544 نفر مرد هستند. ابزار به کار رفته در پزوهش حاضر عبارتند از پرسشنامه تدریس تحول آفرین، پرسشنامه عوامل اجتماعی و پرسشنامه عوامل شخصیتی هگزاکو که با رعایت اصول احلاقی پژوهش، توسط اعضای نمونه تکمیل شد. داده های بدست آمده با بهره گیری از معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی با بهره مندی از نرم افزار SPSSتحلیل شد.
نتایجیافته های آماری نشان دهنده برازش مطلوب مدل و تایید معنادار مدل پژوهشگر بود (001/0≥P).
نتیجه گیریبه نظر می رسد که این یافته ها بیانگر اهمیت توجه به شاخصه های اجتماعی و روان شناختی در تدریس تحول آفرین آموزگاران می باشد.
کلید واژگان: تدریس تحول آفرین, مولفه های شخصیتی, آموزگاران, عوامل روانشناختی, عوامل اجتماعیIntroductionTransformational teaching is defined as stated or unspoken goals to increase students' mastery of key concepts. The aim of this study was to investigate the effect of teachers' social factors through the mediation of personality components on transformational teaching.
MethodsThe research method is descriptive correlation. The statistical population of the study is all primary school teachers in District 2 of Mashhad who are teaching in the 2018-2019 academic year. The studies revealed that 873 people are teaching in primary schools, of which 329 are women and 544 are men. The instruments used in the present study are the Transformational Teaching Questionnaire, the Social Factors Questionnaire and the Hexaco Personality Factors Questionnaire, which were completed by the sample members in accordance with the ethical principles of the research. The obtained data were analyzed using structural equations with partial least squares approach using SPSS software.
ResultsStatistical findings showed a good fit of the model and significant confirmation of the researcher model (P≥0.001).
ConclusionIt seems that these findings indicate the importance of paying attention to social and psychological characteristics in transformational teaching of teachers.
Keywords: Transformational teaching, Personality components, Teachers, Psychological factors, Social factors -
زمینه
در عصر حاضر که عصر انفجار دانش می باشد، یادگیری سنتی که سالیان متمادی است نظام آموزش و پرورش را احاطه کرده است،دیگر پاسخگوی نیازهای دانش آموزان و معلمان نمی باشد. انگیزه تحصیلی و خودکارآمدی فردی به عنوان دو فاکتور مهم و ضروری برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می باشد.فرضیه ها یا سوال ها:این پژوهش شامل فرضیه و سوال زیر می باشد: آیا یادگیری مشارکتی از نوع جیگ ساو بر خودکارآمدی فردی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد؟ یادگیری مشارکتی از نوع جیگ ساو برخودکارآمدی فردی دانش آموزان تاثیر دارد. یادگیری مشارکتی ازنوع جیگ ساو برانگیزش تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد.
هدفاین پژوهش با هدف بررسی تاثیر یادگیری مشارکتی از نوع جیگ ساو برخود کارآمدی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر نمین انجام گرفته است.
روشروش این پژوهش از نوع نیمه تجربی به صورت دوگروه کنترل و گواه (پیش آزمون- پس آزمون) می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه دهم متوسطه روستای عنبران در سال تحصیلی 1395 باحجم 47 نفرمی باشد که حجم نمونه به وسیله جدول کرجسی-مورگان به تعداد 62 نفربرآورد شدکه ازطریق روش نمونه گیری هدفمند (در دسترس) انتخاب شدند.ابزار گردآوری داده ها شامل دو عدد پرسش نامه استاندارد-انگیزش تحصیلی هارتر (1981) وخودکارآمدی فردی شرر (2003) -می باشدداده ها به کمک نرم افزار spss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هانتایج یافته ها نشان داد که بین انگیزش تحصیلی (05/0>p ; 371/950F=) و خود کارآمدی فردی (05/0>p; 436/1374F=) دانش آموزان در گروه آزمایشی تفاوت معناداری وجود دارد.
بحث و نتیجه گیریروش یادگیری مشارکتی درمقایسه باروش سنتی سخنرانی برافزایش انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی فردی دانش آموزان موثر است.
کلید واژگان: انگیزش تحصیلی, خودکارآمدی فردی, یادگیری مشارکتی, جیگ ساوIntroductionIn the present age, whichis the age of the explosion of knowledge,the traditional learning that has surrounded the education system for many years does not meet the needs of students and teachers. Individual academic motivation and individual self-efficacy are two important factors for students' academic achievement.Research Questions or Hypothesis:This research includes the following hypothesis and question:Is participatory learning of jig-sao type affecting individual self-efficacy and student's educational motivation?Participatory learning ofthe Jig-Saw type affects students' individual self-efficacy. A participatory learning of the type of jig-up has an impact onstudent's educational motivation.
PurposeThe purpose of this study was to investigate the effect ofparticipatory learning ofJig-Saw onself-efficacy and academic motivation of secondary high school students in Namin.
MethodsThis study was semi experimental carried out in two groups of control and the experiment (pre-test and post-test).The statistical population of this study includes all students of the 10thgrade high school ofEnbrand in the academic year of2016with a total of 2958 people.The sample size was estimated by Krājsi-Morgan table 62 number Which were selected through targeted sampling(available).31members inthe control group and31members inthe experimental group.the data gathering tool included two standard questionnaires- Harter's academic motivation(1981)and Sherer;s Individual self-efficacy(2003).data were analyzed using SPSS18 software.
ResultsThe results of the findings showed that there was a significant difference between the educational motivation(F= 950/371; p < 0.05) and individual self-efficacy (F= 1374/436;p < 0.05)in the experimental group before the intervention and after it. Discussion and
ConclusionThe participatory learning method is effective in increasing the students' academic motivation and self-efficacy compared with the traditional lecture method.
Keywords: Educational Motivation, Individual Self-Efficacy, Collaborative Learning, Jig Saw -
زمینه و هدف
با توجه به اهمیت ارایه دیدگاهها، پیشنهادات سازنده و نگرشهای مثبت در سازمانهای اخلاقمدار و نقشی که کار تیمی و فضیلت سازمانی در حس مسوولیتپذیری و اعتماد در بین معلمان دارد، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اخلاق حرفهای بر آوای سازمانی معلمان با میانجیگری فضیلت سازمانی و کار تیمی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل انجام شد.
مواد و روشهاروش پژوهش توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 3850 نفر بود که از این تعداد 350 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای برای جمع آوری دادهها انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد اخلاق حرفهای، فضیلت سازمانی، کار تیمی و آوای سازمانی استفاده شد. روش آماری مورد استفاده نیز معادلات ساختاری میباشد.
یافتههانتایج نشان داد که فضیلت سازمانی بر آوای سازمانی (49/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری دارد. فضیلت سازمانی بر کار تیمی (61/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری دارد. کار تیمی بر اخلاق حرفهای (57/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری دارد. آوای سازمانی بر اخلاق حرفهای (43/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری دارد. فضیلت سازمانی از طریق آوای سازمانی بر اخلاق حرفهای (21/0) اثر غیر مستقیم مثبت و معناداری دارد. همچنین فضیلت سازمانی از طریق کار تیمی بر اخلاق حرفهای (34/0) اثر غیر مستقیم و معناداری دارد.
ملاحظات اخلاقیپس از توضیح درباره اهداف مطالعه و اطمینانبخشی به شرکتکنندگان درباره محرمانگی اطلاعات و رضایت شفاهی آنان، پرسشنامهها بین شرکتگنندگان توزیع گردید.
نتیجهگیریبنا به یافتههای پژوهش، مدیران سازمانهای آموزشی میتوانند به ارتقای اخلاقیات و حمایت از پیشنهادات سازنده در مدارس اقدام کنند و از این طریق به پرورش فضایل سازمانی و کار تیمی در بین معلمان کمک کنند.
کلید واژگان: فضیلت سازمانی, اخلاق حرفه ای, کار تیمی, آوای سازمانی, معلمان ابتدایی اردبیلBackground and AimGiven the importance of providing views, constructive suggestions and positive attitudes in ethics-oriented organizations and the role that organizational creativity and virtue has in the sense of responsibility and trust among teachers, this study aims to Investigating the role of professional ethics on teachers' organizational voice mediated by organizational virtue and team work was done among primary school teachers in Ardabil.
Materials and MethodsThe research method is descriptive-correlation. The statistical population of this study included all primary school teachers in Ardabil with 3850 people, of which 350 people were selected as a statistical sample of the research based on Cochran's formula and using multi-stage cluster random sampling method to collect data. Standard questionnaires of professional ethics, organizational virtue, team work blanche and organizational voice were used to collect data. The statistical method used is also structural equations.
FindingsThe results showed that organizational virtue has a positive and significant direct effect on organizational voice (0.49). Organizational virtue has a direct positive and significant effect on teamwork (0.61). team work on professional ethics (0.57) Has a positive and significant direct effect. Organizational voice has a positive and significant direct effect on professional ethics (0.43). Organizational virtue has a positive and significant indirect effect on professional ethics (0.21) through organizational voice. Organizational virtue through team work has an indirect and significant effect on professional ethics (0.34). Ethical Considerations: After explaining the objectives of the study and reassuring the participants about the confidentiality of information and their oral satisfaction, questionnaires were distributed among the participants.
ConclusionAccording to the research findings, the managers of educational organizations can promote ethics and support constructive suggestions in schools, and thus help to cultivate organizational and cardinal virtues among teachers.
Keywords: Organizational Virtue, Professional Ethics, Team Work, Organizational Voice, Ardabil Primary Teachers -
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی استعداد به اعتیاد براساس سرسختی روان شناختی و تنظیم شناختی- هیجانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی شهر اردبیل (1300 نفر) در سال تحصیلی 97- 1396 تشکیل داده اند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 377 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند که از این تعداد 356 پرسشنامه قابل تحلیل بود. از مقیاس استعداد به اعتیاد اهواز زرگر و همکاران (1992)، پرسش نامه سرسختی روان شناختی کوباسا و همکاران (1997) و تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (2001) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون در SPSS 18 استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد بین سرسختی روان شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی مثبت (پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه پذیری) با استعداد به اعتیاد رابطه منفی معنادار (0.01p < ،0.30r = -) و بین راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی منفی (ملامت خویش، نشخوارگری، فاجعه سازی، ملامت دیگران) با استعداد به اعتیاد رابطه مثبت معنادار وجود دارد (0.01p < ،0.26r =).
کلید واژگان: اعتیاد, تنظیم شناختی- هیجانی, سرسختی روان شناختیThe aim of this study was to predict the Addiction Potential Based on Psychological hardiness and cognitive emotion regulation in Students. The design of this study was correlational and statistical population comprised of all students in University og Mohaghegh Ardabili in the academic year 2017-2018, from this population 377 students were selected using Cluster random sampling, from this pupolation, 356 questionnaires was analyzed. The tools were Zargar and et al Addiction potential scale (1992), Kobasa and et al hardiness questionnaire (1997) and Granfsky and et al cognitive emotion regulation questionnaire (2001). Data analysis was performed through Pearson’s correlation coefficient and regression analysis. The finding showed negative significant correlation between Psychological hardiness and positive cognitive-emotional regulation strategies (Acceptance, positive refocusing, refocus on planning, positive reappraisal, perspective) (r = - 0.30; p < 0.01) and positive significant correlation between Negative cognitive-emotional regulation strategies (Self-blame, Rumination, catastrophizing, blaming others) (r = 0.26; p < 0.01).
Keywords: Addiction, psychological hardiness, cognitive emotion regulation -
هدفاین پژوهش با هدف تعیین نقش هوش فرهنگی و هوش اجتماعی بر سبک تصمیم گیری کارکنان دولت انجام شده است.روشروش پژوهش همبستگی مبتنی بر رگرسیون است. جامعه آماری این پژوهش شامل 600 نفر مدیران و کارکنان ادارات دولتی شهر بابل در سال 1396 می باشد. حجم نمونه با روش تصادفی طبقه ای نسبی و بر اساس جدول کرجسی- مورگان به تعداد 235 نفر انتخاب گردید. داده ها با استفاده از سه پرسشنامه استاندارد - هوش فرهنگی ارلی و آنگ (2003)، هوش اجتماعی ترمسو سیلورا، مارتین یوسن و داهل (2001) و سبک تصمیم گیری اسکات و بروس (1995) جمع آوری گردیده است.یافته هایافته های تحقیق نشان داد که بین هوش فرهنگی (0.05; p < 0.179r =) و هوش اجتماعی (0.05; p < 0.383r =) با سبک تصمیم گیری کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میانگین هوش فرهنگی (60M >) و سبک تصمیم گیری (75M >) کارکنان از حد متوسط بالاتر است اما میانگین هوش اجتماعی (84M <) کارکنان از حد متوسط پایین تر است. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که هوش اجتماعی و هوش فرهنگی قادر هستند به میزان 67 درصد سبک تصمیم گیری کارکنان را تبیین و پیش بینی نمایند که بالاترین آن مربوط به هوش اجتماعی با ضریب بتای 0.496 می باشد.نتیجه گیریدر دنیایی با عدم اطمینان بالا، مدیران باید به هوش فرهنگی، هوش اجتماعی و تقویت مولفه های آن برای انتخاب سبک تصمیم گیری مطلوب، توجه ویژه نمایند.کلید واژگان: سبک تصمیم گیری, هوش فرهنگی, هوش اجتماعیPurposeThe purpose of this study was to investigate the correlation between cultural intelligence and social intelligence with decision making style of managers and employees of government departments of Babol city.MethodThe research method is correlation based on Regression. The statistical population of this research includes 600 managers and employees of government departments of Babol in 2017. The sample size was selected by stratified random sampling method and based on Morgan's Morgan table 235 peaple. data were collected using of three questionnaires- Early and Ang cultural intelligence (2003); Tromso Silvera, Martin Yousen and Dahl Social Intelligence (2001) and Scott and Brose decision making style (1995).ResultsThe findings showed that there is a positive and significant relationship between cultural intelligence (r = 0.179; p < 0.05) and social intelligence (r = 0.383; p < 0.05) with decision making style of managers. the average cultural intelligence (M > 60) and decision making style (M >75) of managers are higher than average, but the average social intelligence (M < 84) is lower than average. the results of simultaneous regression analysis showed that social intelligence and cultural intelligence can explain and predict %67 of decision makers' style, the highest of which is social intelligence with beta coefficient of 0.496.Conclusionin a world with high and uncertainty, managers should pay special attention to cultural intelligence, social intelligence and its components to select the desired decision making style.Keywords: Decision Making Style, cultural intelligence, Social intelligence
-
هدف
بررسی رابطه ی بین هوش اجتماعی و خودکارآمدی با سبک حل مساله ی خلاق دانش آموزان دختر شهر اردبیل است.
روشروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش را همه ی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان دوره دوم شهر اردبیل (6745 نفر) که در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند، که از بین آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایو بر اساس جدول کرجسی - مورگان تعداد 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه ی سبک حل مساله، پرسشنامه ی خودکارآمدی و مقیاس هوش اجتماعی ترومسو است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS 20 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته هانتایج آزمون همبستگی نشان داد که روابط مثبت و معنی داری بین هوش اجتماعی و خودکارآمدی با سبک حل مساله ی خلاق وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 9 درصد از کل واریانس سبک حل مساله ی خلاق به وسیله ی متغیرهای هوش اجتماعی و خودکارآمدی پیش بینی می شود، که خودکارآمدی به طور معناداری توان پیش بینی سبک حل مساله ی خلاق را دارد.
نتیجه گیریبنابراین، می توان نتیجه گرفت که هوش اجتماعی و خودکارآمدی از متغیرهای موثر و مرتبط با سبک حل مساله ی خلاق می باشند.
کلید واژگان: خودکارآمدی, دانش آموزان, سبک حل مساله ی خلاق, هوش اجتماعیObjectiveThe purpose of this study was to investigate the relationship between social intelligence and self-efficacy with creative problem solving style of girl students in Ardebil city.
MethodThis study examined the relationship between social intelligence and self – efficacy with creative problem solving style of girl students in Ardabil city. The research design was descriptive and correlational. The study population research included all students high school second period in Ardabil (6745 patients) were enrolled in the academic year 94-95, was included. Sample was selected 380 individuals based on kerjessy and Morgan table by cluster random sampling method. The data gathering tool was a problem solving style questionnaire, a self-efficacy questionnaire and Trumsu's social intelligence scale. For data were analyzed using SPSS 20 software, Pearson correlation coefficient and multiple regression tests.
ResultsThe test results show that a significant positive relationship between social intelligence and self - efficacy with creative problem solving style. Regression analysis results showed that 9% of the total variance of creative problem solving style is predicted by social intelligence and self-efficacy variables. Self-efficacy can significantly predict the problem of creative problem solving.
ConclusionTherefore, it can be concluded that social intelligence and self-efficacy are the effective and related variables of the creative problem solving.
Keywords: Self – efficacy_Students_Creative problem solving style_Social intelligence -
زمینه و هدفرهبری معنوی از طریق ترسیم ایمان به یک چشم انداز و فرهنگ تعالی به صورتی مثبت و قابل توجه بر خوب زیستی معنوی و متغیرهای عملکرد سازمانی پرسنلی تاثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رهبری معنوی و اخلاق حرفه ای در تعهد سازمانی بهورزان انجام شده است.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری شامل تمامی بهورزان شاغل در مراکز بهداشتی شهرستان ارومیه در سال 1396 بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 240 نفر برآورد گردید. نمونه گیری به شیوه تصادفی طبقه ای انجام شده و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد رهبری معنوی Fry ، اخلاق حرفه ای قاسم زاده و تعهد سازمانی Allen و Meyer استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS 22 و Amos استفاده شده است.یافته هااثر مستقیم رهبری معنوی بر اخلاق حرفه ای (0/37) و تعهد سازمانی (0/69) معنی دار بود (p=0/01). همچنین اثر مستقیم متغیر اخلاق حرفه ای بر تعهد سازمانی (0/80) معنی دار بود (p=0/01). اثر غیر مستقیم رهبری معنوی بر تعهد سازمانی (0/29) نیز معنی دار بود (p=0/01). برازش مدل پیش بینی متغیرهای تحقیق در سطح نسبتا خوب (62 %) و حاکی از همسویی مدل برازش شده با جامعه نظری پژوهش است.نتیجه گیریبر اساس یافته های پژوهش رهبری معنوی بر تعهد سازمانی بهورزان با نقش میانجی گری اخلاق حرفه ای تاثیر می گذارد. بنابراین پیشنهاد می گردد مدیران مراکز بهداشتی با در نظرگرفتن اهداف، جهت افزایش کارایی نیروی انسانی عمل کنند تا به اثربخشی مناسبی دست یابند.کلید واژگان: رهبری معنوی, اخلاق حرفه ای, تعهد سازمانی, بهورزBackground And AimSpiritual leadership positively and significantly effects on spiritual well-being and organizational-personnel performance variables, through drawing faith in a vision and culture of excellence. The purpose of this study was to investigate the role of spiritual leadership and professional ethics in the organizational commitment of health care workers.Materials And MethodsIn this descriptive-correlational study, the statistical population consisted of all health care workers who work in health facilities of the Urmia, Iran, in 2017. The sample size was estimated 240 people by Morgan table. Stratified random sampling method, and Frys Spiritual Leadership, Ghasemzadehs professional ethics and organizational Allen and Meyers commitment Questionnaire were used to collect data. SPSS 22 and Amos statistical soft wares were used to analyze the data.
Findings: The direct effect of the spiritual leadership on professional ethics (0.37) and organizational commitment of the health care workers was significant (p=0.01). The direct effect of the spiritual leadership on organizational commitment of health care workers (0.69) also was significant (p=0.01). The indirect effect of the spiritual leadership on organizational commitment of health care workers also was significant (p=0.01). The fitting of the predictive model of the research variables was relatively good (62%) and suggests the alignment of the fitted model with the theoretical community of research.ConclusionBased on the findings, it can be concluded that spiritual leadership influences on the organizational commitment of health care workers with the mediation role of professional ethics.Keywords: Spiritual Leadership, Professional Ethics, Organizational Commitment, Health Care Workers -
این پژوهش به منظور توصیف، تحلیل و ترکیب ارائه شده در زمینه عوامل همبسته با تعهد هنجاری معلمان در جمهوری اسلامی ایران است. روش این پژوهش از نوع فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش حاضر را اسناد مکتوب اعم از پایان نامه ها، پژوهش ها و مقالات مندرج در مجلات علمی پژوهشی در بین سالهای 95-86 به موضوع عوامل همبسته با تعهد هنجاری پرداخته اند، تشکیل می داد. از بین آثار منتشر شده در دسترس که در پایگاه اطلاعاتی مگ ایران و آثار منتشر نشده بخش مرجع کتابخانه دانشگاه های محقق اردبیلی، تهران و ارومیه، تعداد 16 سند در 60 عامل پژوهشی انتخاب شد. اطلاعات جمع آوری شده از هر یک از اسناد و پژوهشهای مورد نظر با استفاده از نرم افزار CMA-2 و SPSS 22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مقدار شاخص خی دو 053/0 و مقدار اندازه اثر در مدل ثابت 312/0 محاسبه شده است و بررسی این مطالعات 60 عامل اثرگذار شناسایی و اثرگذاری آنها معنادار ارزیابی شد. کلیه مقادیر مذکور در سطح اطمینان 95 درصدی معنادار ارزیابی شده است.کلید واژگان: تعهد سازمانی, تعهد هنجاری, معلمان, فراتحلیلThis research is intended to describe, analyze, and combine the presented in the field of factors correlated with normative commitment. The method of this research is a meta-analysis. The statistical population of the present study consisted of written documents including theses, researches and articles in scientific journals between the years of 2016-2006 on the subject of affective factors with normative commitment. Of the published works available in the Magiran database and the unpublished works of the reference section of the University of Mohaghegh Ardebili, Tehran and Urmia, 16 documents were selected in 60 research subjects. Data collected from each of the documents and researches were analyzed using CMA-2 and SPSS-22 software. The findings of this study showed that the value of xi index is 0.053 and the magnitude of the effect size in the fixed model is 0.312. In the study, 60 effective factors were identified and their significance was evaluated. All of these values are evaluated at a 95% confidence level.Keywords: Organizational Commitment, Normative commitment, Teachers, Meta-analysis
-
In the industrial age, many people are faced with stress. Religion and spirituality can be effective in reducing stress. The aim of this study was to do relationship between religious attitudes and spiritual intelligence and anxious among medical students.The research method was structural equation model. The purpose of this study is applied design. The population was 1,232 medical students. 290 students were selected by multistep random sampling method. The research instruments were Khodayari's religious attitudes questionnaire, Abdollahzadeh et al.'s spiritual intelligence questionnaire and Speilberger's state/trait anxiety questionnaire. There is negative relationship between religious attitudes and anxiety. There is negative relationship between spiritual intelligence (understanding and communication with the source of life) with anxiety. Regression analysis showed that understanding and communication with the source of life, worship, behavior and human life, social issues and worldviews and beliefs predict student's anxiety. The results of path analysis showed that understanding and communication with the source of existence, worship, worldviews, ideologies and social issues of human life through changing behavior and effect on student's anxiety indirectly but human life and behavior has directly effect on student's anxiety. On the other hand, understand and communicate with the source of life and social issues through the sacrifice of human life and behavior can have indirect effect but worship can have direct effect on human life and behavior. The findings of this study emphasized on the use of religious attitude and spiritual intelligence in student's anxiety.Keywords: Anxiety, Attitude, Spirituality, Intelligence
-
این پژوهش با هدف بررسی نقش مکانیزم های یادگیری سازمانی در رفتار اشتراک دانش معلمان در سال تحصیلی 93-1392 اجراء شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه معلمان مدارس دوره اول متوسطه شهرستان اردبیل (ناحیه 1 و 2) است که با استفاده از فرمول کوکران 250 معلم به روش تصادفی ساده مورد آزمون قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه به ترتیب مکانیسم های یادگیری سازمانی آرمسترانگ و فولی و رفتار اشتراک دانش بر گرفته از پژوهش مجید که پایایی آنها به ترتیب 79/0 و 86/0 می باشد استفاده شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آماری T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد وضعیت مکانیزم های یادگیری سازمانی، رفتار اشتراک دانش در مدارس دوره اول متوسطه شهرستان اردبیل با میانگین متوسط به بالا است. همبستگی حاصل از فرضیه های تحقیق نیز نشان داد بین ابعاد مکانیزم های یادگیری سازمانی با رفتار اشتراک دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان ابعاد مکانیزم های یادگیری سازمانی، به ترتیب تعیین نیازهای رشد و یادگیری و تامین آن پیش بینی کننده مناسبی برای رفتار اشتراک دانش معلمان است.کلید واژگان: مکانیزم های یادگیری سازمانی, رفتار اشتراک دانش, معلمانManagement Researches, Volume:8 Issue: 29, 2015, PP 153 -180This study aimed to investigate the role of Analysis of the role Organizational Learning Mechanisms in the Manner of Sharing Knowledge among teachers has been conducted in years 1392-93. Sample space of this project includes all teachers of grade one secondary school in Ardebil (area 1 and 2), By means of Kokaran formula, statistical samples were selected, using simple random method and we selected 250 teachers, who were tested by the same method. Inorder to gather the data, we devised two questionnaires in order Organizational Learning Mechanisms Armstrong & Foley & manner of sharing knowledge by Majid Research and realiability of which ate 79/0 and 86/0 respectively. The gathered data were analyzed step by step using few statisticalMethods"single sampled T", "Pirsons correlation coefficient" and "multiple regression analysis". The results indicate that the condition of Organizational Learning Mechanisms and manner of sharing knowledge in grade one secondary schools in Ardebil town, has an average above normal. According to correlations based on the hypothesis of the research, It is indicated that there is a positive relation between Organizational Learning Mechanisms and manner of sharing knowledge. According to the results of multiple regression analysis among different aspects of Organizational Learning Mechanisms, determining growth need, learning, and providing it, are respectively convenient predictors for manner if sharing knowledge.Keywords: Organizational Learning Mechanisms, manner of sharing knowledge, teachers
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.