ali piranishal
-
پدیدارشناسی توصیفی با هدف مبارزه با شک گرایی و نسبیت گرایی با شعار به سوی خود اشیاء و در جهت اثبات فلسفه به عنوان یک علم متقن، توسط ادموند هوسرل پایه گذاری شد. هدف از این روش رجوع به نمودها و توصیف بدون پیش داوری آنها بود. این رویکرد با انتقاداتی مواجه شد که هوسرل را برآن داشت تا برای پاسخ به مسئله وجود عالم و واقعیت آن، فلسفه استعلایی را بنا نهد. پدیدارشناسی استعلایی با معرفی مفاهیم پیچیده ای چون التفات، فروکاست، نوئما و نوئسیس، اگوی محض، زیست جهان و سطوح مختلف زمان از جمله زمان آگاهی مطلق همراه است. آموزه هایی کاملا انتزاعی که به تفسیر و تبیین نیاز دارد. چنانچه خوانش فلسفی بعضی اشعار، امری محال فرض نشود، این عمل، علاوه بر تبیین آموزه های دشوار پدیدارشناسی برای مخاطبان، مقدمات آشکارساختن جنبه های زیبائی شناختی شعر را نیز فراهم می سازد. بنابراین پژوهش حاضر پس از بررسی ویژگی های شخصیت پسر در قصیده شجره القمر از نازک الملائکه و توجه به مفهوم انتزاعی درخت ماه از یکسو و انطباق تطور معنایی ابژه ماه در این شعر بر مراحل تغییر نظریه هوسرل از سوی دیگر، این قصیده را برای خوانش فلسفی با رویکرد پدیدارشناسی هوسرلی مناسب تشخیص داده و به واکاوی آن پرداخته است. نتایج نشان می دهد که طیف معنایی ابژه ماه برای پسر، مفاهیمی چون پرنده، کودک و سپس بذر را در برداشته است. به این ترتیب که اگوی محض(پسربچه) پس از مراحل مختلف فروکاست، نوئمای ماه را به صورت بذری که قابلیت رشد و نمو دارد، تقویم کرده است و در نهایت تصویر درخت ماه را پدیدآورده که اشاره بر سطح سوم زمان آگاهی از دیدگاه هوسرل دارد. علاوه بر این، خوانش فلسفی این قصیده، موضوع چرخش پدیدارشناسی استعلایی هوسرل را نیز در آثار متاخر او تبیین می کند.کلید واژگان: پدیدارشناسی استعلایی, هوسرل, نازک الملائکه, شجره القمرs.Edmund Husserl founded descriptive phenomenology with the aim of combating skepticism and relativism, advocating a return to "the things themselves" and seeking to establish philosophy as a valid science. The core of this method was to focus on phenomena and describe them without preconceived notions. However, this approach faced criticism, prompting Husserl to develop transcendental phenomenology as a response to the question of the existence and reality of the world. Transcendental phenomenology introduced complex concepts such as intentionality, epoche, noema and noesis, pure ego, lifeworld, and various levels of time, including time-consciousness. These concepts are highly abstract and often require interpretation and explanation.Despite the apparent complexity of phenomenology, applying its principles to literary works, such as poetry, can offer valuable insights. This practice can not only clarify the difficult teachings of phenomenology for a broader audience but also provide a foundation for revealing the aesthetic aspects of poetry. Therefore, this research examines the characteristics of the boy's character in Nazik al-Mala'ika's ode "Shajarat al-Qamar" (The Tree of the Moon), focusing on the abstract concept of the moon tree and tracing the semantic evolution of the moon within the poem, aligning it with the stages of change in Husserl's theory. The results show that the semantic spectrum of the moon for the boy encompasses concepts such as bird, child, and ultimately, seed. Through these stages, the pure ego (the boy) gradually reduces and internalizes the noema of the moon, culminating in the image of a seed with the potential for growth and development. This culminates in the creation of the "tree of the moon," which reflects the third level of time consciousness as described in Husserl's theory. Furthermore, this philosophical reading of the ode provides an explanation for Husserl's transcendental phenomenological turn in his later works.Keywords: Transcendental Phenomenology, Husserl, Nazik Al-Mala'ika, Shajarat Al-Qamar
-
نظریه جان کوهن فی الشعریه هی إحدی مقاربات البلاغه الجدیده التی تهدف إلی دراسه نصوص الشعر و الادب علی المستویین: الاستبدال و الترکیب لکی تستشف معانیها المختفیه وراء السطور. لذلک فإن المقاله تسعی لتدرس قصیده السماء و هی اولی قصائد دیوان ابی ماضی علی الطریقه الوصفیه-التحلیلیه مستعینه بهذه النظریه و تجیب عن السوالین التالیین: ما هی اسباب شعریه الابیات ذات الاستعاره؟ و کیف یتشکل معنی المعنی فیها؟ و النتیجه هی ان هذه الابیات قد حطمت القواعد الصوتیه المعیاریه فی الوقفه و الجناس و الوزن و القافیه و القواعد النحویه المعیاریه فی التقدیم و التاخیر و الحذف و القواعد الدلالیه المعیاریه فی الاستعارات المکنیه و اتسمت بالشعریه من الطراز الجید و قد اسقطت المتناظرات الوجدانیه من محور الاستبدال علی محور الترکیب و توازنت فی الصوت و النحو و الدلاله و بناء علی ذلک، فقد کسبت عمقا فی المعنی بحیث یمکن القول ان القصیده بهذا الاعتبار قیمه و قویه و نشطه.
کلید واژگان: نظریه جان کوهن, معنی المعنی, الاستعاره, قصیده السماء ابوماضی
Jean Cohen's theory of poetics is one of the approaches to the new rhetoric. It investigates poetic texts in paradigmatic and syntagmatic level to indicate their connotations. Thus, the present study employs this theory for a descriptive-analytical investigation of the Couplets Containing Metaphors of the ode Al-Sama: Heaven or Paradise, the first poem from Abu Madi's Divan and tends to answer two questions of: What is the reason for poetic level of these couplets? and how the pathems are projected from paradigmatic axis on syntagmatic axis? These couplets have broken the standard phonetic rules of pause, alliteration,, meter, and rhyme, the standard grammatical rules of substitution and deletion, and the standard semantic rules of implicit metaphors.The results show that the abundance of deviation in phonetic, grammatical and semantic level made a good poetic level for these couplets and the projection of the abundant pathems from paradigmatic axis to syntagmatic axis made a deep meaning of meaning for the couplets. So, it became valuable, potential and active.Keywords: Abu Madi, Jean Cohen', s Theory, Meaning of Meaning, Metaphor, ode Al-Sama -
هنرسازه که تحت تاثیر تاملات روانشناسانه است، به منظور بیان مقاصد و احساساتشان مدد می جویند. ناجی علوش شاعر غربت نشین فلسطینی با به کارگیری ساختار تقابل گونه مکانی توانست شبکه ای از معانی و مفاهیم مورد نظر خویش را به مخاطب القا کند و در پس همه این جفت واژگان مکانی دغدغه های روانی، سیاسی و اجتماعی اش نهفته است که گویای عواطف و عقاید اوست. از این رو، پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی برجسته ترین مکان های تقابلی در شعر این شاعر معاصر بپردازد تا بتواند به درک درستی از رابطه معنایی میان دو مفهوم متضاد مکانی که نقش بارزی در زیبایی و انسجام متن دارند، دست یابد. یافته های پژوهش بیانگر این است که دوگانه های مکانی نقش مهمی در انتقال احساسات درونی شاعر نسبت به دو مکان متفاوت و تبادل اندیشه و تفکرش داشته است. مهم ترین مکانی های تقابلی به کاررفته عبارتند از: تقابل ارتباط با جدایی، تقابل مکان عربی با مکان غربی-استعماری، تقابل وطن با تبعید و حس غربت، تقابل اینجا با آنجا. و این تقابل های دوگانه به ذهن خواننده مفهوم هویت، استعمارستیزی، دغدغه مند بودن شاعر نسبت به وطن خویش و وطن عربی، تبیین احساس درونی اش از اغتراب مکانی را تداعی می کند.
کلید واژگان: تقابل های دوگانه, مکان, کارکرد معنایی, شعر, ناجی علوشbinary opposition of place is a type of critical analysis that examines the differences between pairs of spatial words that contribute to the beauty of the text with their semantic functions. Since the presence of place is one of the most prominent features of Palestinian poetry Therefore, sometimes poets seek help from it in order to express their intentions and talk about their pleasant and unpleasant feelings. Naji Alloush, a contemporary Palestinian poet, was able to instill a network of his desired meanings and concepts into the audience by using the contrasting spatial structure and behind all these words, there is a place for his psychological, political and social concerns, which is indicative of his emotions and opinions. This research tries to investigate the most prominent contrasting places in this contemporary poet's poetry by using the descriptive-analytical method in order to achieve a correct understanding of the semantic relationship between two contrasting spatial concepts. The findings of the research show that spatial duals played an important role in conveying the poet's inner feelings towards two different places and expressing his thoughts. The most important dualities used are: connection and its contrast with separation, Homeland and its confrontation with exile, Here and its contrast with there. These duals express the concept of identity, anti-colonialism, the poet's concern for his homeland and the Arab homeland, and the sadness of a place of alienation.
Keywords: Binary Oppositions, Place, Semantic Function, Poetry, Naji Allous -
بشار و ابوالعلاء معری با وجود اینکه از فقدان حس بینایی و تجربه دیدن نور و رنگ در عرصه حیات رنج می برند اما به دلیل قابلیت ها و استعدادها و خلاقیت های فراوان، توانسته اند در ترسیم تصاویر رنگی و معانی نمادین آن ها به سطح مشارکت همتایان شعری بینای خویش برسند و حتی تا مرحله نوآوری پیش بروند. امروزه روان شناسی کاربردی رنگ ها یکی از بهترین روش های در کنارزدن نقاب ها از سیمای شخصیتی انسان است، زیرا از نظر این علم هر رنگ معنایی ساختاری دارد. آزمایش رنگ ماکس لوشر یکی از جدیدترین نظریه ها در این زمینه است که به وسیله هشت رنگ کارکردی و گروه بندی آن ها به شکل زوج های دوگانه و تفسیر و تحلیل این گروه ها، وضعیت روحی و روان افراد را بازگو می کند. پژوهش حاضر قصد دارد بر پایه آزمون رنگ لوشر به واکاوی بخش پنهان روان دو شاعر و ارتباطات و رفتار اجتماعی شان بپردازد و از این رهگذر، شخصیت آنان را در اختیار خواننده قرار دهد. مهم ترین یافته این پژوهش نشان می دهد که بشار و ابوالعلا در روابط و سبک زندگی راهبرد بینابین و محتاطانه اتخاذ کرده اند؛ بدین معنا که دنیای آن ها به دو بخش تقسیم می شود: از یک سو نیم نگاهی به حوزه جبرانی (تسلط بر هیجانات، بازسازی و مدیریت خود) دارند، چراکه با وجود تلاش در برقراری امنیت و ثبات جسمی و روانی به عنوان مولفه و پیش نیاز ارتباط بین فردی و جمعی باز هم به طور متناوب در معرض تهدیدات و عوامل چالش زای ارتباطی قرار می گرفتند و همین مسئله باعث تخریب روابط و البته طرد و تنهایی آن ها می گشت؛ از طرف دیگر، به دنبال فعال کردن تمام قابلیت های بالقوه باقی مانده از روابط و وضعیت موجود خود هستند و به نوعی نمی خواهند مانند کسی باشند که منفعلانه ضربه های سرنوشت را تحمل می کند و این آرامش و ثبات نسبی منجر به بی تفاوتی و درماندگی و بی اعتنایی آنان شود.اهداف پژوهش:بیان مفاهیم زیبایی شناسی رنگ در ادبیات فارسی و آثار هنرمندان قرون دوم و چهارم هجری.زیبایی شناسی رنگ در آثار بشاربن برد و ابوالعلاء معری.سوالات پژوهش:مفاهیم زیبایی شناسی رنگ در ادبیات فارسی و آثار هنرمندان قرون دوم و چهارم هجری چه جایگاهی دارد؟زیبایی شناسی رنگ در آثار بشاربن برد و ابوالعلاء معری چگونه است؟
کلید واژگان: روان شناسی رنگ, نظریه ماکس لوشر, شخصیت, بشاربن برد, ابوالعلاء معری -
مجال المعنی هو من اکثر مستویات المرونه فی اللغه و لهذا یتحول اکثر من مستویاتها الاخری ، تجمع قصاید الشاعر الاجتماعی السوری، محمد الماغوط، فی ثلاثه کتب شعریه و هی « الحزن فی ضوء القمر»، «غرفه بملایین الجدران» و «الفرح لیس مهنتی» و تری فیها کل انواع الانتهاکات الادبیه. احدی من هذه الانتهاکات، هی دلالیه و التی تتضمن: التشبیه، التشخیص او التجسید و الکنایه و...تمت دراسه فن او صناعه التشخیص کنموذج لانواع الانتهاکات الدلالیه فی اعمال هذا الشاعر المعاصر و ایضا" حاولنا ان نفحص تعریف دقیق و تقسیم مناسب لتمییز استخدام التشخیص فی نص ادبی. یوجد قسمان عامان، احد من القسمان من حیث الدلالات ای فی الکلمات و عبارات التی وضعت فیها صناعه التشخیص او التجسید و انها تقع فی ای مجموعه و قسم الثانی هو موقف النحوی لهذه الکلمات ای انها تستخدم مرکبا" او کجمله او عباره تنادی کالانسان، و فی کل فصل یتم اعطاء مثال من کتبه الشعریه.کلید واژگان: التشخیص, محمد ماغوط, الانتهاکات الدلالیهSemantic deviations by taking a new look at the diagnostic industry in the poems of Muhammad MaghoutThe field of meaning is one of the most flexible levels in language, and this is why it transforms more than its other levels. The poems of the Syrian social poet, Muhammad al-Maghout, are collected in three poetry books: “Sadness in the moonlight”, “A room with millions of walls” and “Joy is not my profession.” And you see all kinds of moral violations. One of these violations is indicative, which includes: simile, personification, personification, metaphor, and ... the art or making of the diagnosis was studied as a model for the types of semantic violations appropriate in the works of this contemporary poet and also “we tried to examine the use of a precise definition and Diagnosis in a literary text.There are two general sections, one of the two in terms of the semantics of any words and expressions in which the personification or embodiment is placed and that it falls into any group and the second section is the grammatical position of these words that is, that they use a compound "or as a sentence or a phrase." Each chapter is given an example from his poetry book.Keywords: Diagnosis, Muhammad Maghout, Semantic Violations
-
للاصوات دور فی إبراز قدره الإنسان علی التعبیر عن تجربته، وذلک لما لها من وظیفه دلالیه قادره علی حمل المعنی وإبرازه، وذلک من خلال الترکیز علی الاصوات وملامحها الخاصه بها، فجمالیات هذه الاصوات وقدرتها علی إیصال الدلاله ترتبط بصفاتها العامه: کالجهر، والهمس، والشده، والرخاوه و... ومما لاشک فیه ان للصوت اثره الکبیر فی تحدید المعنی. تحاول هذه المقاله دراسه الدلاله الصوتیه للاصوات المجهوره والمهموسه فی کل خطب نهج البلاغه من منظور الإحصاییه الاسلوبیه فتقسم الخطب علی قطعات معینه حسب موضوعاتها ثم تقوم بإحصاء کل اصواتها وتطبیقها مع خصایصها وفی النهایه الوصول إلی النسب المیویه للاصوات المجهوره والمهموسه فی کل الخطب وتحلیلها علی اساس خصوصیات اصواتها. وتکمن اهمیه هذا البحث فی دراسه العلاقه بین الصوت ومدلوله، ودراسه الدلاله المستوحاه من الاصوات بانها دراسه صوتیه تجمع بین النظریه والتطبیق فی الدرس الصوتی الحدیث، وتتناول التحلیل الصوتی والمقطعی للکشف عن البنیه الصوتیه بدراسه إحصاییه. والبحث یسعی الإجابه عن السوال ماهو تاثیر الاصوات المجهوره والمهموسه علی المعنی ؟ وبعد تحلیل الخطب تعین ان الاصوات المجهوره اکثر فی الخطب العسکریه (57.12%) والاصوات المهموسه اکثر فی الخطب التاسفیه (33.35%) .
کلید واژگان: الدلاله الصوتیه, الجهر, الهمس, المعنی, نهج البلاغهSounds have a role in highlighting a person's ability to express their experiences. This is because it has a semantic function capable of carrying and highlighting the meaning. And that by focusing on the sounds and their special features. The aesthetics of these sounds and their ability to convey meaning are related to their general characteristics such as being voiced, voiceless, dark light, fricative, explosive and repetitive. There is no doubt that the sound has a great influence in determining the meaning. This article attempts to study the phonemic significance of the voiced and whispered voices in all the speeches of NahjulBalaghah. From a stylistic statistical perspective, it consists of dividing speeches into certain segments according to their themes, then counting all their voices and applying them with their characteristics. In the end, the percentages of the voiced and whispered voices in all speeches were obtained and analyzed on the basis of the specifics of their voices. The importance of this research lies in the study of the relationship between the sound and its meaning, and the study of the connotation inspired by sounds, as it is a phonological study that combines theory and practice in the modern phoneme lesson. And the acoustic and crosssectional analysis to reveal the acoustic structure is covered by a statistical study. After analyzing the speeches, it was determined that loud voices were more pronounced in military speeches (522177) and whispered voices were more in remorse speeches (88285%).
Keywords: Phonological Indication, Loudness, Whispering, Meaning, Nahj al-Balaghah -
نشانه شناسی ساختارگرای دوسوسور، سبک زبانی متن و زیبایی شناسی آن را آشکار ساخته و در پی تحلیل معانی ضمنی نیست و در مقابل، نشانه شناسی پساساختارگرای رولان بارت، در پی تحلیل دلالت های معنایی متعدد در متن است. جستار پیش رو بر آن است تا با تکیه بر نظریات این دو نشانه شناس و با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی سوره قریش و مقایسه آن از این دو نگاه بپردازد با این هدف که نحوه شکل گیری معنا و نیز لایه های متعدد و ضمنی آن را در این سوره شناسایی کند. ضرورت انجام چنین پژوهشی نیز نخست معرفی تفاوت نظریات این دو زبان شناس، سپس بررسی تفاوت خوانش ساختارگرا با پساساختارگرا در سوره قریش است تا کثرت دلالت لایه های معنایی با توجه به نظریات بارت آشکار شود. برای تحلیل سوره قریش از دیدگاه نشانه شناسی دوسوسور، به بررسی تقابل ها پرداخته می شود. تقابل عمده این سوره میان وجه خبری (همبستگی میان قریش) و وجه امری (لزوم عبادت پروردگار) شکل گرفته که در سایر عناصر زبانی (واژگانی و نحوی) نیز جلوه گر شده است. در مقابل، در نشانه شناسی بارت، به تحلیل رمزگان ها و بررسی لایه های معنایی آن ها پرداخته می شود که بر این اساس، رمزگان چیستانی در پی اشاره به معنای همبستگی و اتحاد برای تمامی جوامع و گروه ها است؛ امری که با دلالت های متعدد واژگان (إیلاف و قریش) به عنوان رمزگان های معنایی و فرهنگی روشن می شود و رمزگان های نمادین نیز به تصویرسازی عواقب عدم عبادت پروردگار پرداخته و رمزگان های کنشی نتیجه عبادت خداوند را در گذشته بیان کرده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با تحلیل نشانه شناسی دوسوسور، معنای تحت اللفظی سوره در قالب عناصر متقابل متنی و روابط هم نشینی منسجم آشکار می شود که اشاره به دعوت قریش به اسلام در زمان پیامبر(ص) برای ایجاد صلح دارد؛ اما در تحلیل نشانه شناسی بارت، دعوت به اسلام و ترویج تک آیینی مقید به قریش نبوده و متوجه جوامع و گروه های مختلف در تمامی اعصار است.کلید واژگان: نشانه شناسی, سوره قریش, ساختارگرایی, پساساختارگراییWhere the structuralist semiotic model Ferdinand de Saussure developed addresses a text's linguistic style and aesthetics without analyzing its implicit meanings, the poststructuralist model propounded by Roland Barthes examines various semantic implications of a text. This study aims to critically read the Surah of Quraysh by applying the two theorists' models on its textuality to examine the formation of meaning and implicit layers of meaning. Pinpointing the difference between the two models and reading the Surah of Quraysh based on the structuralist and poststructuralist semiotic models in order to decode the multiplicity of semantic layers according to Barthes' theories constitute the significance of this study. Also, the linguistic contrasts of the Surah are examined based on Ferdinand de Saussure's model. The research finds that the main difference is between declarative sentences (solidarity among the Quraysh) and imperative sentences (the necessity of worshiping God), which are also manifested in other linguistic elements (lexical and syntactic). Barthes' model examines narrative codes' semantic layers. The hermeneutic code highlights solidarity and unity for all societies and groups, which is reinforced by the repetition of Eilaf and Quraysh as semantic and cultural codes. While symbolic codes depict the consequences of the refusal to worship God, probiotic codes refer to the result of worshiping God in the past. While reading the Surah based on Ferdinand de Saussure's model shows that its literal meaning can be understood in syntagmatic structures, which refer to the invitation of the Quraysh to Islam during the time of the Prophet (PBUH) to make peace, a reading based on Barthes' model indicates that the call to Islam and the promotion of monotheism is not limited to the Quraysh but addressed to different societies and groups throughout the ages.Keywords: Semiotics, Quraysh Surah, structuralism, Poststructuralism
-
یعتبر السرد احد الرکایز الرییسیه للنصوص القصصیه، والزمن یعد من مواصفاته عناصره الاصلیه. نظریه جیرار جینیت حول الزمن الروایی، تعد من اکمل النظریات حول هذا العنصر السردی الهام. حسب هذه النظریه نجد فرقا بارزا بین زمن القص وزمن النص؛ تقسم المنظر الفرنسی الزمن إلی ثلاثه انماط رییسیه فهی علی التوالی: الترتیب والمده والتواتر. روایه "وکان مساء" کتبها عبدالحمید جوده السحار، من الرواییین المصریین الذین اهتموا بالزمن السردی وتوظیفه بحساسیه کبیره فی الروایه. هذا الروایی یسرد فی روایته هذه، الافکار والهواجس والآلام والتفاعلات العاطفیه والنفسیه للرجل الذی فشل فی حبه و فی الوصول إلی حبیبته وفهو یلعب دور الراوی والبطل او الشخصیه الاصلیه فی الروایه. فی الدراسات السردیه، من الضروی ان نتحدث عن الانماط الزمنیه فی الروایات التقلیدیه التی کتبت بالصیغه الحکاییه المالوفه. من الواضح ان الزمن فی الروایه الجدیده تتسم بالمفارقات والثناییات العدیده، لکن کیفیه استخدامه فی الروایه التقلیدیه غیر مکشوفه؛ إذ لاندری بوضوح ا هو الزمن الخطی القدیم ام غیر ذلک. تهدف المقاله دراسه الانماط الزمنیه فی روایه "وکان المساء" من الروایات العربیه التقلیدیه وتکشف عن جمالیاتها ومفارقاتها فی ضوء نظریه جیرار جینیت. اما نتیجه البحث هی ان الکاتب ینتمی إلی المدرسه الواقعیه واستفاد من جمیع الارضیات الموجوده لعنصر الزمن، فهو قی استخدم المفارقات الزمنیه المتمایزه عبر توظیف الترتیب الخطی لسرد احداث الروایه وکذلک استفاد من الموشرات الزمنیه المالوفه لدی نمطی المده والتواتر. کذلک اهتم السحار بکسر حاجز الزمن وتحطیمه وکاهم میزات الزمن فی الروایه الحدیثه، قد لجا به الروایی لتقدیم الشخصیات والاحداث وکذلک لخلق حاله التعلیق ولتقدیم العقده والحل ولخلق الصراعات المتعدده علی صعید النص السردی. اضافه إلی ذلک شاهدنا الاهتمام البالغ بسرد الاحداث الماضیه والمستقبله عبر استعاره تقنیه الإسترجاع والإستباق.
کلید واژگان: الروایه, الانماط الزمنیه, جوده السحاره, روایه وکان مساء, المفارقات والجمالیاتNarration is one the most fundamental principles of fictional texts and time is one of the basic components. Among the theorists Gerard Genette has presented the most comprehensive theories about the factor of time in the story. He has distinguished between the time of the text and the time of the story. He divides time into three components: order, continuity and frequency. Va Kan Masa (مساء وکان (is one of the novels of Joddah al-Sahaar who is an Egyptian novelist. He paid high attention to narrative time and its usage. The novelist has focused and showed the thoughts, obsession, sufferings and emotional reactions of a man who is disappointed and heartbroken in his life. The novelist has also showed the narrator`s role in his novel. In narrative researches it is necessary to talk about time forms in pre-modern novels which have been written in common forms of writing. It is obvious that time is determined by anachronisms and paradoxes in post-modern narratives but its usage must still be considered. The aim of the present study was to consider time forms in Va Kan Masa novel which is an Arabic pre-modern novel. It also aimed to clarify aesthetics and its contradictions based on Genette’s theory. The results of the study show that the author of this novel has used all the opportunities and existing capacities for time element and time indices consisting continuity and frequency. Sahaar also noticed the breaking of time limits as one of the most important time features in post-modern novel and used it as a tool for introducing characters and creating a sense of suspense, trouble making plan, trouble shooting, and making struggle in the story. Furthermore it was seen lots of passion towards the past and future narration by using the recalling and foretelling techniques.
Keywords: Novel, Time Forms, Joddah Al-Sahaar, Va Kan Masa Novel, Paradox, Aesthetics -
کاربست هنرسازه التفات توجه خواننده را به کلام و زیبایی های آن جلب می نماید و یکی از مولفه های انسجام در خطبه های نهج البلاغه است. واکاوی نقش التفات در انسجام خطبه های امیر مومنان و تعیین میزان بهره گیری آن حضرت از گونه های التفات و بررسی تاثیر آن در انسجام متنی، هدف اصلی این پژوهش است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر زبان شناسی نقش گرا ، کوشیده است بسامد گونه های مختلف التفات را در چهل خطبه نخست نهج البلاغه مشخص نماید و نمونه هایی از آن ها را به عنوان عنصر انسجام بخش بررسی و تحلیل کند. نتایج نشان می دهد خطبه های نهج البلاغه از التفات های شش گانه در ضمایر ، عدد ، صیغه ها ، حروف ، ساختار نحوی و واژگان بهره برده است. این هنرسازه در خطبه های بلند کاربرد بیشتری داشته و در خطبه های کوتاه به کار نرفته و یا از بسامد کمتری برخوردار است و با قرار گرفتن در محور همنشینی و جانشینی با برخی از مولفه های انسجام بخش در زبان شناسی دارای تناظر است و در انسجام خطبه ها نقش ایفا می کند.
کلید واژگان: نهج البلاغه, خطبه ها, التفات, انسجامNahj-ol-balaghe's utilizing the device of Apostrophe not only is the readers' or the listeners' great attraction to its elegant eloquence but is considered as one of the cohering devices in its sermons. Analyzing the role of Apostrohe in the cohesion of the sermons presented in the same book, determining the amount of using different types of Apostrophe in them, and surveying the effectivness of it on the text cohesion are the main objectives of the present research which has attempted to specify the frequency of different rypes of Apostrophe in the first forty sermons in Nahj-ol-balaghe, and analyze some examples of them as the cohering device, while emphasizing the analytical descriptive method, and figurative linguistics. The findings of the study show that the sermons of the Nahj-ol-balaghe enjoy from hexaploid Apostrophes in pronouns, number, forms, particles, syntax, and vocabulary. They also show that the Apostrophe plays a role in the cohesion of the sermons, being used in the associative and substitutive place with some of the cohesive compentsin linguistics.
Keywords: The Nahj-ol-balaghe, Sermons, Apostrophe, cohesion -
در زیباسازی شعر، چیزی شگفت آورتر از آن نیست که شاعر، با توجه به قوه خلاق و آفرینندگی خود، این قابلیت را داشته باشد که معنای دیگری را در پس لایه های کلام نهفته سازد. به کارگیری لفظ در این حالت به کلام برای درک معنای مقصود، معنایی عاریه ای می دهد. این کاربست، همان استعاره است؛ یکی از ویژگی های خاص ادبی در حوزه بلاغت که سبب تمایز بعضی از آثار ادبی از یکدیگر می شود؛ آن چنانکه کاربرد این سبک برجسته بیانی در شعر سعاد الصباح، شاعر معاصر کویتی، نقش خیال انگیزتری به اشعار وی داده است. خاصه آنکه بدانیم، آنچه موجب شگفتی و غافلگیری خواننده می شود؛ به ویژه در دفتر شعر«إمراه بلاسواحل»، معانی دیگری است که در ماورای کلام استعاری او نهفته است و خواننده با کشف معنای مقصود آن به لذت هنری می رسد. مقاله حاضر با تکیه بر شیوه توصیفی - تحلیلی، به بررسی استعاره در اشعار سعاد الصباح می پردازد و به این سوال اساسی پاسخ می دهد که: مهم ترین لایه های پنهان و معانی نهفته در کلام استعاری شاعر چیست؟ چنین به نظر می آید که شاعر در بخش های متعددی، از انواع مختلف استعاره بهره برده است تا هدف های نهفته گوناگونی همچون بیان اهمیت، تهکم ، شکوه ، بیان قدرت، حس آمیزی و... را در پس کلام خود جای دهد.کلید واژگان: استعاره, لایه های پنهان, سعاد الصباح, امراه بلا سواحل
-
بررسی مقوله "کثرت تکرار" ومثالهایی که برای آن دربلاغت فارسی وعربی آورده شده واز دیرباز جزعیوب فصاحت کلام شمرده می شود، نشان میدهد که این مبحث بلاغی، از مقولاتیست که پرداختن بدان در کتب بلاغی بانوعی وسردرگمی همراه بوده است؛ مثالهایی که در این باب دیده میشود مثالهایی است که نه تنها غیرفصیح نیست بلکه در مرتبه ای بالاتر خود مشتمل بر آرایه ای ادبی است. نکته ای که در ذکر این مثالها قابل ملاحظه اینست که برخی آن را ذیل عیوب فصاحت کلام شمرده، و برخی دیگر بعنوان مثالی برای آرایه های دانش بدیع، ازآن یاد کرده اند. این نکته هم دربلاغت فارسی و هم عربی مشهود بوده وبنظر میرسد ازجمله مسائلی باشدکه پیشینیان در طرح نمودن آن یا حداقل ذکر نمونه های متعددی از آن خطا کرده ومعاصران هم که تردید دردیدگاه پیشینیان را روانداشته، تکرارش کردند. تاملی بر نمونه هایی چند از این مقوله در کتب بلاغی مختلف، باکاوشی در میان دیدگاه علمای بلاغی موید این موضوع است. پژوهش حاضر ضمن بررسی آرای گوناگون ادب پژوهان، به تحلیل جایگاه مقوله تکرار دربلاغت فارسی وعربی می پردازدکلید واژگان: بلاغت فارسی, بلاغت عربی, فصاحت, تکرار, ابن اثیرThe debate the issue of " repetitions" and evidence that researchers books in Persian and Arabic rhetoric presented to us that this rhetorical topic t several detective rhetoric necessarily needs to re-examine and deepen it. The examples seen in this section are examples of where there is no prejudice Pfsaanha what it is that include studying under a similar title repetitions or refining. Which you should pay attention to in the study of these examples is that some writers within Investigation defects eloquence while others book within Investigation Budaiya science. This issue is no different than the rhetoric would Persian Arab and perhaps of topics that are not cared for by the ancients but may have sinned in within the theme of eloquence, or at least may have sinned in the mentioned several examples of them. By this. But on the other hand, we find contemporaries who have not views of what the ancients were without to reflect them. This article mean by addressing The opinions of critics and researchers to discuss repetitions in rhetoric Persian and Arabic.Keywords: Persian Rhetoric, Arab rhetoric, eloquence, repeatation, Ibn asir
-
فرایند قاعده افزایی چیزی نیست جز توازن در وسیعترین مفهوم خود و این توازن از طریق "تکرار کلامی" حاصل می آید. در این شگرد، قواعدی بر قواعد زبان معیار افزوده می شود که موجب برجسته سازی در متن ادبی می گردد. قاعده افزایی موجب ایجاد موسیقی در زبان شعر می گردد و استفاده از آن بر توانایی شاعر در بهره گیری از ظرفیت های زبانی به منظورناآشنا ساختن و برجستگی زبان دلالت می کند. از این رو صورتگرایان روس، آن را عامل شکل گیری اثر ادبی می دانند. در این پژوهش، پس از بحث درباره قاعده افزایی، شگردهای آن در شعر مصطفی وهبی التل معروف به "عرار" بررسی می شود تا مشخص گردد که این شگرد ادبی تا چه اندازه توانسته است در شعر او موجب برجسته سازی شود. یکی از ویژگی های برجسته شعر وی، قاعده افزایی است که شاعر با به کار گیری مطلوب توازن آوایی و واژگانی در حیطه قاعده افزایی به عادت زدایی دست زده و از این رهگذر موجب برجسته سازی و آهنگین تر شدن کلام خود گشته است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به برجسته سازی و قاعده افزایی در سطوح آوایی و واژگانی می پردازد و در پی آن است که زیبایی شعری عرار را بر مخاطب آشکار سازد.کلید واژگان: قاعده افزایی, توازن آوایی, توازن واژگانی, عرار1. General Introduction Wahbi al-Tal whose pen name is Arar that he was born in the 1899 in Irbid city in the north of Jordan, in a cultural family. In that time the Arab world was in a cultural isolation and it was immersed in silence, pain, seclusion and backwardness, which was subordinate of the Ottoman Empire and was begin to decline and demolition. His father was a Jordanian educated and Arar learned Turkish language which was official language in educational period he also was familiar with Persian language which was taught at that time (al-Tal, 1957, 49). He got his title from, Arar Ibn Amro Ibn sha'as al-Asdi that was a poet of the era of ignorance (Bekar, 1990, 31). 1. corresponding author: 17.hoseynii@gmail.com Arar's poetry consist of themes such as love, attention to the woman, win and drunkenness, being and nothingness, life and death, debauchery and pleasures, repentance and committed lyrics and resistance. Defamiliarization is one of the significant feature of his poetry which has been done in variety of ways including the addition of rules, transgression in rhymes, elegant imagery and new combination and cohesion and harmony. 2. Theoretical framework Addition of rules unlike deviation (from the norm) is not deviation from rules of language but also it is exercising additional rules on the rules of norm language. Addition of rules can be investigated and classification according to harmony in phonetic, lexical and grammatical levels and analytic levels of phonetic harmony and lexical harmony in Mostafa Wahbi al-Tal's poetry in this way that is one of defamiliarization's practices, would analyze and investigate in this research. After discussion about addition of rules, this article seeks to answer this question: how much addition of rules could make foregrounding in his poetry and what is his goal of this literary approach? This research is based on this hypothesis which Arar has missed from rhythms of prosody and phonetic harmony in some the odes. 2-1 Review of Literature Upon exploring the history of the study, no essays regarding the criticism of Arar's poetry were discovered; however, a number of essays about the poet himself have been found including: - ،،عرار: شعریه التجربه لا شعریه الذاکره،، by Ibrahim Khalil, - "Epistemological origins of Arar" published by Ziyad al-Zaabi, - "The efforts of Arar, the great Jordanian poet, within the realm of Persian literature" by Bassam Ali Rababe'e, - "The influences of the Sage of Neyshabur upon Arar, the great poet of Jordan" by Bassam Ali Rababe'e. - ،،اللغه و الاسلوب فی شعر عرار،، by Mahmoud al-Sammarah, - And ،،وجوه تاثر مصطفی وهبی التل (عرار) بعمر الخیام النیسابوری،، Published by Behrooz Ghorbanzadeh. 2-2 The scope and focus of research The focus of this studies is different from the aim of this research. The present study is a literary research on addition of rules with regard to the aforementioned poet. It is worth noting that findings of this research are examined through the examination of his poems (divan) called the Asyat Valley yabs. 3. Methodology This study investigate addition of rule practices based on the theories of formality in an analytical-descriptive method. 4. Discussion results Defamiliarization consequently, addition of rules and deviation cause foregrounding in his poetry, which this research achieved the following results in this regard: 4-1 Phonetic and lexical harmonies is one of the most important features of addition of rules. by using these harmony the poet has done habit breaking in the field of addition of rules, of course using of deviation and addition of rules in Wahbi al-Tal's poetry are very effective and in this way he has been able to bring foregrounding to his words in the eyes of audiences. 4-2 The element of repetition is one of the most important music features of Arar's poetry which has doubled his poem's music and has given his poetry a certain coherence, repetition in his poem has much frequency and appears in variety forms such as phoneme, word and sentence repetition. 4-3 Given the harmony between rhythm and content and between rhythm and words, the poet was keen on modernism in rhythm and deviation from poetic metres, and about transgression in rhymes, one can point to enter pantastichs in his poem. 4-4 He uses the following sound and fricative continuity in his poetry to express feelings like vitality, happiness, complain, sadness, and transferring them to the audiences, and these leads poem to being foregrounding and musicality. 4-5 Derivative pun has the highest frequency in Arar's poetry. 4-6 Breaking the syntactic or verbal rules and ignoring them and combine words or vocabulary association is pleasing for him, in fact the language he uses is literary and the audience will notice a new massage and Arar's speech causes defamiliarization. 5. General Conclusion Addition of rules is one of the significant features of Arar's poetry which can be observed in form of harmonies (phonetic, lexical and grammatical), deviations, innovation and revival in a number of rhythms of prosody, attention to coherence and harmony in poetry, transgression in rhyme.Keywords: Addition of rules, Phonetic harmony, Lexical harmony, Arar
-
نگارش اثر آموزشی درباره ی سخنان امیر مومنان (ع) که به حق بعد از قرآن کریم و احادیث رسول اکرم (ص) امری ضروری و ثمربخش می باشد، سخنانی است که گاه هر جمله آن رهرو را به سر منزل مقصد رهنمون می گردد، ولی عظمت کلمات امام همام چنان است که هرکس را یارای نوشتن درآن باره نیست، بنابراین استاد فرزانه جناب آقای دکتر محمد خاقانی به سبب حسن انتخاب موضوع، بررسی و واکاوی مباحث گوناگون علم بیان وعلم بدیع در نهج البلاغه، سپس به جهت تلاش در خور ستایش درگردآوری مثالها و شواهد زیبا درباره ی مباحث این دو علم و آرایه برخی نظرات شخصی قابل تحسین میباشند و تلاششان درخور قدردانی است. از آنجاییکه کتابهای آموزشی نقش بسیار مهمی دریادگیری دارند، نقد و ارزیابی مستمر آنها و تلاش برای از بین بردن کاستی های آنها امری اجتناب ناپذیر است، از این رو نگارنده ی این مقاله، کتاب ارزشمند جلوه های بلاغت درنهج البلاغه را نخست به دقت مطالعه نموده، سپس ضمن احترام به مولف اثر واحترام به زحمات فراوان و منزلت والای علمی ایشان علاوه بر ذکر نقاط قوت، چند نکته را به منظور بهبود و بالابردن کیفیت اثر متذکر می گردد.کلید واژگان: جلوه های بلاغت در نهج البلاغه, بیان, بدیع, دکتر خاقانیThe book on rhetoricians effects in Nahj-ul-Balaghah by Dr. Mohammad Khaghani is a valuable book from two points of view: First, because of authors good authority in review and analysis of various topics in Rhetoric in valuable work of Nahj-ul- Balaghah. Second, because of authors worthy of praise effort in collecting of this book and providing personal opinion on some issues, but with overcoming on some shortcomings of this work and with doing some modifications in edition or content, it can increase the value of this work. Therefore, this paper is trying to help to fix the flaws of this book with presenting some comments and corrections.Keywords: Keywords: Rhetorical effects in Nahj-ul- Balaghah, Mohammad Khaghani Isfahani, semantics, Eloquence
-
اسهمت جماعه الدیوان فی حرکه التجدید التی غمرت الادب العربی فی بدایه القرن العشرین ویبدو من النظر فی قصائد کثیره بان شعر جماعه الدیوان حاول ان یقدم افکارا جدیده وبدات الرغبه فی الخروج علی التقالید الادبیه القدیمه والاعراف الشعریه السائده، إلا انها لم تکن بعیده عن اجواء الشعر القدیم بعدا کبیرا. الخصائص الفنیه للشعر عندهم تظهر فی جمعهم بین الثقافتین العربیه والإنجلیزیه وعند جماعه الدیوان نری إتخاذهم الشعر تعبیرا عن النفس الإنسانیه وما یتصل بها من التاملات الفکریه والنظرات؛ وفی ذلک یشبهون کثیرا من الشعراء الرومانسیین دخلت الجماعه فی تعریف اصول الشعر ومکوناته الرئیسیه العاطفه والخیال والفکره ونری ایضا الصوره الموسیقیه والوحده العضویه وکانوا یشیرون دائما إلی تزاوج هذه العناصر وبجانبه اهتموا بالمضمون فتناولوا الإحتفال بالمعنی وعدم الإحتفال بالصیاغه. إن مناهجهم فی الدراسه الادبیه تابعه من اسسهم النقدیه وتقوم علی نظریه الادب عندهم. ویجدر ان نتذکر هنا بان رغم هذه المظاهر المشترکه نری ان الدراسه والنظریه الادبیه عند العقاد والمازنی تختلف اختلافا واضحا عن النظریه الادبیه عند عبدالرحمن شکری.کلید واژگان: جماعه الدیوان, الشعر, النظریه, القصیده, التجدیدDivan School played an important role in modernism and modernity which were comprehensive in the early twentieth century. By a brief look at the poetries and odes it is founded that the school was about to found a new plan which werent different from the classic poetry. One of the technical features is the simultaneous presence of English culture beside the Arabic. From their point of view the poetry is in the human nature and is inside his thoughts and manners in a way that it closes them to the romanticism poets. The main elements of this kind of poetry are emotion, thought, music and integrity; a routine attempt in content cohesion can be seen as well in a way that the attention to the structure has been lost. The criticism principles in their literary works is significant; it is remarkable to state that beside the similarities the noteworthy differences are outstanding in their approaches and views.Keywords: Divan society, poetry, theory, ode, modernity
-
إن الشکوی حاله شعوریه تقوم علی وجع داخلی یلم بالمرء خلال موقف یستوجب التعب والصراخ واحیانا البکاء. إن حافظ إبراهیم ذاق طعم الشده فی حیاته ویحفل شعره بوصف إخفاقهولوعته علی ما فات من السعد. من جانب آخر إنه سمع شکاوی المظلومین وشارک فی مصائبهم، فنری الشاعر صاحب نفس شاکیه. نجد فی شعره الشاکی الارتباط الوثیق بین معجمه الشعری وبین حالاته الحزینه حیث الفاظه تبین لنا نفسا الیمه واعتمد الشاعر علی الفاظ تخلو من الغرابه، واستخدم لغه الماضی فذکر الماضی کان کبلسم یشفی جروحه.
کلید واژگان: حافظ إبراهیم, الشکوی, اللغه الشعریه, الموسیقیEmotional complain is derived from the human being inner pains and grief. Hafiz Ibrahim poetry is full of cries and yells because of happiness loss in his life. He has experimented poverty and difficulty and heard the oppressed people complians and shared with them. A strong relationship between his chosen vocabulary and his grief can be seen that the reader would understand the depth of his saddness. His language is simple and has used the simple past tense to express his memories. He also applies the Holy Quran, Haddith and humorous in order to express his sorrow. The complain’s effect also can be seen in his poetry rhyme and rhythm. The words and sentences repeatition helps him to transfer his grief to thev reader and aids to concentrate.Keywords: Hafiz Ibrahim, complain, vocabulary, music -
قد اهملت حقوق المراه فی بعض المجتمعات الشرقیه حیث کانت نفسها تابعه لکل ما یقدر لها إلی ان بادرت ببعض الحرکات التحریریه فی الادب و قدمت احتجاجاتها فیه لکی تفتح طریقا للوصول إلی آمالها.
فتعتبر الادیبه الشاعره الإیرانیه فروغ فرخزاد الصوت الاول الانثوی فی بلادها، کذلک لم یکن شان نظیرتها السوریه؛ غاده السمان باقل منها، حیث کانتا معروفتین بآرائهما النسائیه و قیامهما بالدفاع عن حقوق المراه فی ظل مجتمعهما الذکوری علی شکل تعابیر صریحه عن احاسیسهما و علاقاتهما فی اشعارهما. فتکون اشعارهما مرآه صادقه عن حیاتهما الإجتماعیه، إذ تصور استعباد المراه من قبل المجتمع، و عدم تواجدها البناءه فیه، کما ترسم صوره نقدیه عن حیاه المراه الساذجه و البسیطه و تمسکها بالافکار الخرافیه و بعدها عن الاحداث الرئیسیه. یسعی هذا المقال الکشف عن إتجاه الشاعرتین نحو الآراء الغربیه فی احتفاظهما عن حقوق المراه کما تتضح فیه آرائهما بالمراه من وراء الرموز التی استخدمتا عنها.
کلید واژگان: الآراء النسائیه, المراه, غاده السمان, فروغ فرخزاد, المجتمع الذکوریIn some east society women’s right was disregarded so they followed whatever was persuaded for them. Until women paid attention to liberal actions in literature and in this way say protest up to reach their desire and ideal. Thus, scholar Iranian Poet, Foruogh Farokhzad, was the first woman in Iran who composed womanish poet like her sameness, Ghadat Al-Samman who has been known in this type odd poem in Syria. Both of them are famous in womanish sight and rising against patriarchal society to defend women rights, By explicit interpretation and romantic motion in their poem.Their poems are true reflect of their social life. They express thought of society to women as slaves whit out any construction character. This both poet have critical opinion to simple life and superstition tougth of women. Indeed they wrote about facts and main events in society.In this paper we want to fount their real opinion by consider the facts that they use in their poems.Keywords: Foruogh Farokhzad, Ghadat Al Samman, women, womanish sight, patriarchal society -
بررسی دو مقوله «تنافر کلام» و«تتابع اضافات» که از عیوب فصاحت کلام شمرده می شوند، نشان می دهد که این دو چندان که باید با ویژگی های ادب فارسی همگام نیستند و چون دیگر مسائل بلاغت فارسی برگرفته از بلاغت عربی است و معمولا بلاغت نویسان بی توجه به این مساله به ذکر مثالهای نادرست پرداخته اند؛ مثالهایی که نه تنها عیبی در آن وجود ندارد، خود مشتمل بر آرایه ای ادبی است که از آن به واج آرایی یا نغمه حروف تعبیر می شود. در بلاغت عربی نیز این نکته قابل ارزیابی است؛ از آنجا که عده ای از ادب پژوهان پیشین به مقوله تکرار حرف، نگاه مثبتی نداشتند، بلاغت نویسان نیز معمولا هر تکرار حرفی را نکوهش کرده و ذیل تنافر کلام مطرح کرده اند. تتابع اضافات هم از چنین ضعفی به دور نبوده و در بیشتر کتب بلاغی عربی با نوعی سطحی نگری همراه است. پژوهش حاضر ضمن بررسی آرای مختلف ادب پژوهان، به تحلیل جایگاه این دو موضوع در بلاغت فارسی و عربی می پردازد، و بر این باور است که ذکر مباحثی از این دست نیازمند ژرف نگری بیشتر و ضابطه مند شدن است تا هم در آوردن سرفصلهای مشابه پرهیز نمود که بعضا بی توجه به ویژگی های یک زبان است و هم از ذکر مثالهای نادرست اجتناب کرد.
کلید واژگان: بلاغت فارسی و عربی, فصاحت, تنافر در کلام, تتابع اضافات, تکرارStudying two categories of speech dissonance and successive complements as the defects speech's eloquence defects, indicates that these two factors have not kept pace with the features of Persian literature and since other aspects of Persian rhetoric is roots from Arabic rhetoric and rhetoricians usually provided false examples without considering the mentioned issue; examples not only had not any problem but also comprised of literary devices. In Arabic rhetoric this is of great importance and some senior literary writers do not have a positive opinion on the subject of repetition of the letters; rhetoricians too usually reprimand such a thing and have talked about speech dissonance. Successive complement is not an exception to such weakness and most Arabic books of rhetoric is accompanied with shallow perspective. The present study, in addition to the opinions of various literary men, analyzes the place of the two issues in Persian and Arabic rhetoric and believes that discussion of such issues requires a deeper and more disciplined attention to avoid similar subheadings which is an evidence of heedlessness of the characteristics of a language and prevent giving wrong examples.Keywords: Persian, Arab rhetoric, Eloquence, Speech dissonance, Successive complements, Repetition -
رنگ برجسته ترین عنصر در شکل گیری تصاویر حسی شاعران قدیم و معاصر به شمار می رود و شاعران از واژگان رنگین در عینی تر شدن و واقع نمایی تصاویر شاعرانه و کشف و توضیح روابط میان اجزای تصاویر شعری بهره برده اند. در این میان «نازک الملائکه» نیز از رنگ های مختلفی برای تعبیر از افکار و عواطف و احساسات خود در سطح گسترده ای بهره می برد. به دلیل اهمیت و زیبایی های دو رنگ قرمز و سبز در اشعار او، این مقاله به نقد و بررسی زیبایی های این دو رنگ و دلالت های آن در اشعار «نازک الملائکه» می پردازد. روش کار در این مقاله توصیفی- تحلیلی و آماری است. رنگ ها بازگو کننده احساسات و غم و شادی های اوست و گاهی موارد نازک الملائکه از جایگاه غیر حقیقی رنگ ها بهره گرفته و رنگی را به رنگ دیگری به عنوان عنصر زیبایی و القای مفاهیم سیاسی و اجتماعی تبدیل کرده است. توجه زیاد شاعر به رنگ ها و معانی متنوع و دلالات های نمادی و زیبای آن ها نشانگر نگاه هوشمندانه شاعر به دقائق هستی و طبیعت اطراف خود و تاثیرپذیری او ازحوداث و تحولات سیاسی و اجتماعی اوست. انتخاب قرمز میل درونی او را به کوشش نشان می دهد که به مدلول هایی مثل آزادی خواهی و عشق و حیا دلالت دارد و انتخاب رنگ سبز بعد از قرمز نماد امید و زندگی و تحقق آرزوهاست.
کلید واژگان: نقد, شعر عراقی معاصر, نازک الملائکه, دلالت های رنگ, رنگ قرمز, رنگ سبزThe color is the most striking element in forming sensory images of old and contemporary poets. Poets have used colorful words to objectify poetic images and to discover and explain the relationship between poetic images. Indeed Nazik Al-Malaika uses different colors to interpret thoughts, emotions and feelings. Due to the importance and beauties of red and green in the poems of Nazik Al-Malaika, this article studies and criticizes these colors and their implications in his poems. The method of this research is descriptive-analytic and statistically based. Colors represented her emotions, grieves and joys; However in some delicate cases, she has taken advantage of non-genuine position of colors and converted one color to another one as an element of beauty and induction of political and social concepts.. The poet’s great attention to colors, different meanings, symbolic implications and their beauties show that she has had an intelligent look at the moments of life and the nature around her. She was impressed by events, social and political changes and the selection of red shows his interior desire toward effort and implies referents like love, liberty and modesty. The selection of green after red is a symbol of hope, life and desire and fulfillment of desires.Keywords: criticism_modern Iraqi poem_Nazik Al – Malaika_color implication_red color_green color -
الشخصیه الکاریکاتیریه فی الادب العربی، قسم من الهجاء الذی قلما نجد عالجه الشعراء من العصر الجاهلی حتی عصرنا الراهن، إلا وقد نری تطرقه ابن الرومی، شاعر العصر العباسی وهو اول من استخدم هذا الاسلوب الذی سمی بالهجاء الکاریکاتیری. من خلال التصفح فی دیوان الشاعر او عن طریق التعرف عن آراء النقاد حول الشاعر، نستطیع القول إن هذا من الموضوعات الرئیسه التی عالجها الشاعر، وهکذا یتفوق علی اقرانه وهو الذی احرز قصبات السبق من الآخرین فی هذا المضمار. من یدقق فی اشعار الشاعر الهجائیه المختلفه، هکذا ولم یکد یتصفح دیوان شعره حتی یواجهه النوعین من الشخصیه الکاریکاتیریه، النوع الاول وهو یضم معظم اشعاره الکاریکاتیریه ویشتمل علی هجاء العیوب الخلقیه التی تتناوب الانف الطویل، قصر القامه او العرج و... والنوع الثانی یشتمل علی العیوب المعنویه التی تتناوب هجاء البخل والکذب و... وهذا القسم قلیل بالنسبه إلی النوع الاول. ولا یزیدنا الشاعر فی رسم تصاویره هذه إلا الإعجاب بمقدرته فی خلق تصاویره وتنوعها، رغم ان هذا قسم من موارد تجدید الشاعر وله اهمیه خاصه. فملنا إلی دراسته وبیان غموضه والکشف عن خبیئات اسراره، متمنیا ان یکون جهدنا الضئیل یسهم فی الادب، کی یتضح جانبا من الجوانب الخفیه امام القارئ.
کلید واژگان: الهجاء, ابن الرومی, الشخصیه الکاریکاتیریه, الشاعرThe lampoon of caricature characters as part of a lampoon in Arabic literature has so far not been will paid to it seems، however، opportunity، that during Abbasids، Ibn al-Rumi، a professional poet، has involved it in his works greatly. It can be dare said that he ranks first in incorporating both lampoon and caricature characters in his works، that is، he has done it better than anyone ever did. Ibn al-Rumi has incorporated in various ways. One can easily notice how he employed lampoon in two ways: in depicting physical detects including long beard، short height and long nose! And personality disorders such as betrayal، jealousy، lie، etc. what is of utter amazement is the poet''s ability in depicting caricature characters. Since the poet has excelled by means of his unique initiative and the use of such masterly phenomenon in a way no other poets ever did، the researchers convinced to examine this aspect of this works and unveil the interval delicacies. It is hoped that this research establishes an influential attempt in shedding light on some aspects of Arabic literature and provides insights for young researchers and science lovers.Keywords: Lampoon, Ibn al Rumi, Caricature character, Poet -
از جمله راه های مهم و ضروری برای رهایی از مشکلات نقد ادبی و افزودن بر گنجینه فضای نقد ادبی مراجعه به آرای دانشمندان قدیم و میراث گرانقدر آنهاست. به سخن دیگر، با «بازگشت به خویش» می توان تا حدی نیازهای فرا روی نقد ادبی را پاسخگو بود. البته به همین میراث نیز باید با دید دیگری نگریسته شود. علم بلاغت و آرای بزرگان آن در طرح مباحث گوناگون را می توان در دانشهای جدیدتر بویژه سبک شناسی یافت. گرچه برخی باور دارند که سبک شناسی دانشی جدید است، نخستین کسانی که به سبک توجه کردند، دانشمندان بلاغت بودند. از این رو، این جستار در پی آن است تا به کشف رابطه این دو علم بپردازد. بنابراین ابتدا به معرفی و طرح نظریات مکاتب مختلف سبک شناسی پرداخته شد و سپس قضایای علم معانی را با آن تطبیق داده شد. در پایان مشخص شد که اندیشه های مکاتب مختلف سبک شناسی از جمله سبک شناسی هنجارگریزی، آشنایی زدایی، سبک شناسی تکوینی، سبک شناسی ساختارگرا، سبک شناسی توصیفی و سبک شناسی آوایی در علم معانی خودنمایی می کند. این امر نشان دهنده پیوند نزدیک دانش سبک شناسی با علوم بلاغت بویژه علم معانی است. البته مسائل علم معانی به طور کامل با نظرات سبک شناسی مطابقت نمی کند، بلکه میان این دو علم علاوه بر ارتباط، تفاوتهایی نیز وجود دارد. همچنین شدت و ضعف ارتباط علم معانی با هریک از این مکاتب، مختلف است به گونه ای که با برخی ارتباط بیشتر و با برخی ارتباطی کمتر دارد.
کلید واژگان: علم معانی, سبک شناسی تکوینی, سبک شناسی ساختارگرا, سبک شناسی توصیفی, سبک شناسی آراییAlthough some believe that stylistics is a new knowledge, but the first scientists who paid attention to style were rhetoricians. Stylistic deviation is clearly evident in the rhetoric. Some of its rules are based on semantic deviation and others are based on the verbal deviation. Semantics rhetoric does not often deal with issues based on defamiliarization. Genetic stylistics attempts to relate the writer's emotions to his style. In rhetoric the poet's mood is evident; however, it has not been dealt with as it should have. Structural stylistics examines a literary work as one piece and considers words and their meanings in relation to other. Semantics also deals withsome rules and issues in the same manner. Rhetoricians discussed composition only in one or a couple of sentences. Descriptive stylistics measures words and phrases with similar themes and talks about the different kinds of emotions that it creates. Semantics expresses some of its issues in the same way but to some extent, it becomes authoritative and dominant. In the phonetic stylistics, semantics has defined the condition of words and word fluency in relation to musical aspects, such as being devoid of cacophony, reluctant to listen, repetition, and so forth. The findings show that there is a close bond between stylistics and rhetorician especially that of semantics.Keywords: Chivalry, Antarah, Analyze, Age of Ignorance -
شکوائیه تعبیری از رنجهای ناشی از مشکلاتی است که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خود با آن روبه رو می شود و آن را به زبان می آورد تا تسکین دردهایش باشد. شکوائیه یکی از اغراض شعری ادبیات عربی و از وسیع ترین میدان هائی است که تخیل شاعران در آن جولان می دهد. یکی از مهم ترین مضمونهایی که شاعران عصر عباسی به آن می پرداختند شکوه از زمان بود به طوری که فن دهریات (شکایت از زمان) در این عصر شکل گرفت.
فن شکوائیه را در شعر اکثر شعراء عصر حدیث نیز می یابیم. حافظ إبراهیم در میان شاعران زمان خود در این فن بر دیگران مقدم است. او طعم یتیمی را چشید و در زندگی دچار پاره ای از مشکلات شد که این مشکلات تاثیر زیادی بر روح او گذاشت و او را نالان ساخت. او از فقر فردی و اجتماعی شکوه می کند و از اقدامات بیگانگان همچون حادثه «دنشوای»، چپاول ثروتهای کشور، طعنه زدن بیگانگان بر مصری ها، جنگ هایی که به وجود آوردند و... می-نالد و شکوه از روزگار را وسیله ای برای تقلیل غمهایش قرار می دهد و روزگار را با نام های مختلفی در شعر خویش می آورد. شکوائیه در اشعار حافظ جایگاه ویژه ای دارد. او پرچمدار شکوائیه عصر خویش و شاعر بی رقیب این عرصه است.
این بحث بر آن است که به شکایت از شقاوت و فقر و ظلم و روزگار در شعر حافظ إبراهیم بپردازد و ضمن روشن ساختن این شکوه ها به برخی از علل آنها نیز اشاره کند و در این راستا مقاله بر اساس روش وصفی تدوین شده است.
کلید واژگان: شکوائیه, حافظ ابراهیم, فقر, ظلم, روزگارComplaint is interpreted as sufferings from the problems people confront with in their social and individual life and verbalize them in order to soothe their sufferings. Complaint is one of poetic styles in Arabic literature and has a wide field wherein poet's imaginations move freely. Complaints of the time are among the most important issues that Abbasid poets dealt with and therefore they were formed in that era itself.The art of complaint can be found in poetry of most of the poets of modern times. Hafiz Ibrahim, among contemporary poets, has an edge in this art. He experienced orphanage and suffered lots of problems in his life which have had enough influence on his spirit and made him complain. He complains about individual and social poverty. He complains about alien's attempts such as "Denshvai" incident, their plundering of riches and Egyptian's mistreatment and wars they brought in. He takes complaints as relieving his sadness and brings the epoch with different names in his poems. Complaint has very important place in the poetry of Hafiz. In other words, he is a flag bearer of the art of complaint in his era and has no competitor in this field.The subject aims to focus on the complaining of cruelty, poverty, oppression and epoch in the poetry of Hafiz in order to clarify those complaints and to refer their reasons. The methodology followed in this study is descriptive.Keywords: Complaint, Hafiz Ibrahim, Poverty, Oppression, Epoch -
درسنا فی هذا المقال القصص القرآنیه و شخصیاتها، و میادین استعمالها فی دیوان معروف الرصافی؛ و بینا مدی تاثر الشاعر بها و تلاومها بمضمون قصائده، و استخدامه فنیا و موضوعیا فی خلق اجواء معنویه فی شعره، و ایصال المراد من الشعر الی المتلقی. قد استحضر الشاعر قصه آدم(ع) و هبوطه من الجنه إلی الارض، سلیمان(ع) و بلقیس ملکه سبا، یوسف(ع) و جماله، موسی(ع) و عیسی(ع) و معجزاتهما، و محمد(ص) و کمالاته. قد اختار الشاعر من القصه اجزاء تساهم فی إثراء نصه الشعری و اهدافه و قد اشار بصوره تلمیحیه فی کثیر من اشعاره، و قد عول فی اشاراته القصصیه علی وعی القارئ و معرفته بالقصه القرآنیه.
کلید واژگان: القرآن, القصه, الشخصیه, قصه آدم, قصه سلیمان, معروف الرصافیThis article studies Quranic stories and figures, focusing on their use in Ma‘ruf al-Rusafi’s Diwan. The article explains the extent to which al-Rusafi has been influenced by these elements and has developed techniques to adapt them to his odes’ content by way of technical and thematic incorporation toward the creation of a spiritual atmosphere in his poetry, in such a way he hopes to reach his audience’s minds and perception. Al-Rusafi has drawn upon Adam’s story and hissubsequent fall from paradise, has summoned such characters as Belqais, the queen of Sheba; Moses and Jesus and their miracles; Prophet Muhammad and his perfection. Al-Rusafi has selected and alluded to specificsegments of the aforementioned stories that would best enrich the texture of his poems and serve his poetic purposes. To achieve their desired effect these allusions rely to a certain degree onhis audience’s familiarity with the Quranic stories.
Keywords: Quran, story, Figures, Maruf al Rusafi -
شعر آزاد به عنوان راهکاری نوین برای به تصویرکشیدن احساسات شعرا از اهمیت به سزایی برخوردار است. میان ناقدان، اختلاف دیدگاه فراوانی درباره تاریخ دقیق پیدایش آن و عیب ها و برتری های آن در مقایسه با شعر سنتی وجود دارد. برخی عقیده دارند شعر آزاد زبان عربی ریشه در موشح- نوعی شعر عامیانه که در آندلس پیدا شد- دارد. عده ای دیگر معتقدند ریشه شعر آزاد به «بند»- اگرچه پیدایش دقیق بند نیز مشخص نیست- می رسد، چون شاعر هم در بند و هم در شعر آزاد اختیار دارد که تفعیله های شعر را برحسب مفهوم مورد نظر خویش کم و زیاد کند. دسته سوم ناقدان بر این عقیده اند که شاعران مهجر منادی تغییر و تحول در شعر عرب از لحاظ مفهوم و وزن و بحرهای عروضی می باشند. به هرحال همه تلاش ها به شعر مشهور «الکولیرا» خانم دکتر نازک الملائکه شاعره معاصر عراقی و یا قصیده «هل کان حبا» دیگر شاعر معاصر عراقی یعنی بدر شاکر السیاب منتهی می شود و این دو به عنوان پیشگامان شعر آزاد عربی مطرح می شوند، برخی نازک الملائکه را به عنوان نخستین پیشگام و دسته ای دیگر بدر را اولین سراینده شعر آزاد عربی به شمار می آورند. از مهم ترین ویژگی های شعر آزاد عربی می توان به موارد زیر اشاره کرد: قدرت شاعر در کوتاه و بلندی مصراع ها و آزادی خیال، وحدت و هماهنگی ساختمان، شایستگی برای نقل آثار عربی.
کلید واژگان: شعر آزاد, شعرا, ادبیات معاصر عرب, نوآوریAs a modern solution to portrait poets’ emotions, free verse is essentially important. There is a lot of difference in attitude toward the exact date of its arising and disadvantages and advantages in contrast to classic and traditional verse among critiques. Some of them believe that Arabic free verse is stemmed in Acrostic verse – a type of vernacular verse that was appeared in Andalusia. Other group believes in that free verse is originated from stanza- although history of arising poetic stanza is also not clear-; since in both stanza and free verse, poet has option to reduce and add free verses based on the given concept. Third category of critiques believes in that Immigrant Poets have heralded transformation in Arabic verse in terms of meaning, rhyme, and prosodic meters. Anyway, all the efforts are led to well-known verse called “Al- Kolera (Cholera)” versified by the late Dr. Nazik (Sadegh) Al-Malaika (1923-2007), Iraqi contemporary female poet and or the Ode of “Hal Kana Hobban (Was there any love?)” by other Iraqi poet called Badr Shakir Al Sayyab(1926-1964), and these two poets are purposed as pioneers of Arabic free verse. Some peoples consider Nazik Al- Malaika as the first pioneer while the other ones have believed in Badr as the primary poet of Arabic free verse. One may refer to the following cases as the foremost characteristics of Arabic free verse: Poet’s ability in versifying short and long hemistiches, freedom of imagination, unified and matched structure, and deserving for narration of Arabic worksKeywords: Free Verse, Poets, Contemporary Arabic Literature, Neology -
حکیم عمرخیام، در رباعیات بی نظیرش، راز و رمز زندگی را بی پرده بیان کرده است. وی درون طوفانی خود و امواج متلاطم وجود خویش را با مروارید کلمات به نظم در آورده و خواننده را در برابر اسرار هستی در بیابان بی نام و نشان شک و تردید و کرانه-های تاریک شیدایی و سر درگمی رها کرده است؛ چرا که بی اختیار و به ناچار در این دنیای فانی گام نهاده است و بدون میل و اراده خود از آن به ناچار کوچ خواهد کرد. بسیاری از این پرسش ها و مفاهیم پیچیده و مبهم در دیوان ایلیا ابوماضی، شاعر معاصر عرب، نیز وجود دارد. ایلیا نیز همچون خیام در سیر خود به سوی قله ی شعر و ادب با صخره ها و خارها روبه رو می گردد و به کاوش مشکلات انسان و هستی و رمز و راز این دو همت می گمارد و سرانجام سرگشته و حیران در وادی شک، بی اختیار مبهوت می ماند. از این رو صدای امواجی که در دریای درون خیام به تلاطم درآمده بود، بعد از گذشت نه قرن از وجود ناآرام ایلیا ابو ماضی به گوش می رسد.
کلید واژگان: عمر خیام, ایلیا ابو ماضی, سرگشتگی, پیچیدگیOmar Khayyam, in his outstanding poetry has unveiled the mysteries of life and philosophy of existence. He narrates his inner feeling with such words and dictums that make listeners or readers ecstatic. In other words, the poet's sore heart thinks world in a way that others view it in the same way. He talks bout those distressed thoughts through quatrains and arranges his innate thought into pearls of words. He leaves his confused readers free in the wander land, with full of doubt and distrust. He repeatedly cries out that he has come to this world unwillingly and will pass away unwillingly. Most of these ambiguous and complex queries are also found in the work of contemporary Arab poet, Ilia Abu Mazi. Like Khayyam, he chose his course toward the fort of poems and literature full of rocks and thorns. He also tries to explore human problems and mysteries of this world and remains confused in this wonderful in the desert of doubt unwillingly. One can say Khayyam's thought is manifested in Abu Mazi. Through a comparative study, the current paper tries to investigate Khayyam's influence on Abu Mazi's work.Keywords: Omar Khayyam, Ilia Abu Mazi, Philosophy, Quatrain
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.