atamohammad radmanesh
-
نسخه های خطی، میراث گرانبهای مکتوب هر ملتی به شمار می آیند. تصحیح و شناساندن این متون نخستین و مهم ترین گام در احیای این آثار است. یکی از نسخه هایی که تاکنون مورد بررسی و تصحیح علمی پژوهشگران قرار نگرفته، نسخه خطی در المجالس از سیف الدین ظفر بن برهان نوبهاری است که به دلالت رسم الخط و سبک نگارش به قرن هفتم هجری منتسب است. هدف از این پژوهش، معرفی اجمالی نسخه خطی در المجالس و بررسی مختصات زبانی آن است.پژوهش پیش رو به روش تحلیل محتوا با ابزار کتابخانه ای و شیوه توصیفی - تحلیلی انجام شده است. محدوده و جامعه مورد مطالعه نسخه خطی درالمجالس محفوظ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی است.از دست نویس در المجالس، هفت نسخه براساس فهرستگان نسخه های خطی در کتابخانه های ایران موجود است. از نام و نشان نویسنده در تذکره ها هیچ آگاهی در دست نیست. این دست نویس نوعی مجلس نویسی به صورت نثر خطابی است که دربردارنده یک دیباچه کوتاه و سی و سه باب است. مضامین هر باب، مفاهیم تعلیمی، دینی و تاریخی است. درالمجالس از سادگی، روانی زبان و شیوه بیان برخوردار است.با بررسی دست نویس در المجالس، تا حد زیادی به میزان و کیفیت تغییرات زبانی در ابعاد آوایی، لغوی و نحوی پی برده می شود.کلید واژگان: نسخه خطی, تصحیح, درالمجالس, سیف الدین ظفر, سبک شناسیManuscripts are the precious written heritage of any nation. Correcting and recognizing these texts is the first and most important step in reviving these works. One of the manuscripts that has not been studied and scientifically corrected by researchers is the manuscript of Dor Al-Majales by Seif-Al-Din Zafar Ibn Borhan Nobahari which is attributed to the seventh century AH because of calligraphy and writing style. This study aims to introduce briefly the manuscript of Dor Al-Majales and check its linguistic coordinates.The present study was conducted using content analysis method with library tools and descriptive-analytical method. The study area and population is the manuscript of Dor-Al-Majales preserved in the library of the Islamic Consultative Assembly.Seven versions of the manuscript of Dor-Al-Majales are available in Iranian libraries based on the catalogs of manuscripts. There is no information about the author's name in the biographies. This manuscript is a kind of event writing as pemonstrative prose which contains a short introduction and thirty-three chapters. The themes of each chapter are educational, religious and historical concepts. The structure of this version in each chapter is as an anecdote in the anecdote. The most important excellent feature of style in Majales is the simplicity, fluency and easy-understanding its language and expression.By examining the manuscript of Dor-Al-Majales, the extent and quality of linguistic changes in phonetic, lexical and syntactic dimensions are largely understood. At the phonetic level of language, pemonstrative prose reveals spoken expressions.Keywords: manuscript, Correction, Dor-Al-Majales, Seif Al-Din Zafar, Stylistics
-
ادبیات عامیانه هر قوم و خطه ای اعم از نظم و نثر و ادبیات شفاهی نشان دهنده و بیانگر فکر، باور، آداب و رسوم، رفتار، مناسبات فرهنگی و اجتماعی و شیوه زندگی است. در میان ضرب المثل های شهرستان رستم، حیوانات نقش قابل ملاحظه ای دارند. با بررسی های انجام شده، یک هفتم ضرب المثل ها به حیوانات اختصاص دارد. این حیوانات که به دو گروه اهلی و وحشی تقسیم می شوند، حیواناتی هستند که با زندگی مردم این دیار ارتباط تنگاتنگ دارند. نگاه به جامعه حیوانات در این مثل ها در واقع جامعه شناسی انسان هاست. بعضی از رفتار، حرکات، خلق و خوی حیوان در انسان منعکس شده است که این امر، مثلی بر پایه تشبیه، استعاره یا کنایه را فراهم آورده است. حیواناتی که انسان در زندگی روزمره بیشتر با آن ارتباط داشته است، ضرب المثل بیشتری در شان اوست و انعکاس رفتارش چشمگیرتر است. حیوانی که خدمت بیشتری عرضه می کند، نقش بیشتری را در پرورش ایفا می کند و آن که برای زندگی تهدید است، فردی است که رفتارش در جامعه منفی است و کاربرد مثل در شان وی در حقیقت برای آن است که در اصلاح خویش بکوشد. توصیف یک حیوان در ضرب المثل، در حقیقت بیان مشخصه فردی است که دارای این صفت است. این همه مثل در شان حیوانات با کاربردی که آنان در فرهنگ مردم این شهرستان دارد، جز تربیت، رشد و آموزش، قصد و هدفی در آن متصور نیست که این موضوع خود به نقش مهم انسان سازی به منظور ایجاد جامعه ای سالم تاکید دارد.کلید واژگان: شهرستان رستم, ضرب المثل, حیوانات و ضرب المثل هاThe folk literature of every nation and region, including poetry and prose, and oral literature, reflects and expresses thought, belief, customs, behavior, cultural and social relations, and the way of life. Among the proverbs of Rostam city, animals play a significant role. According to the studies, one-seventh of the proverbs are dedicated to animals. These animals, divided into domestic and wild, are animals closely related to the lives of the people of this land. Looking at the animal community in these parables is in fact the sociology of humans. Some of the animal's behavior, movements, and temperament are reflected in humans, which provides a parable based on allegory, metaphor, or irony. The animals with which man is most associated in daily life have more proverbs in his dignity and the reflection of his behavior is more dramatic. The animal that offers the most services is a human with a positive role, and the one that threatens life is a person with a negative role. A description of an animal in a proverb is in fact an expression of the characteristic of the person who is characterized by it. All this, like the dignity of animals, with their application in the culture of the people of this city, is nothing but education, growth and training, which emphasizes the important role of humanization to create a healthy society.Keywords: Rostam city, proverb, animals in Rostam city, the role of animals
-
زبان فارسی دری از آغاز قرن چهارم تا قرن هفتم، گنجینه ای گسترده از واژه های اصیل و کهن را در خود گرد آورده است، که بسیاری از آنها بر اساس زبان ها و گویش های متنوع جغرافیایی شکل گرفته اند یا وام واژهایی هستند که از مناطق اطراف، بویژه ناحیه شرق ایران به فارسی دری راه یافته اند. بازجست این واژه های سره، کمیاب و مهجور، بویژه مصادر و افعال در فرهنگنامه قرآنی، فرهنگ برابرهای فارسی قرآن بر اساس صد و چهل و دو نسخه خطی کهن، به شناخت سیر تحول تاریخی نظام زبان فارسی از دیدگاه زبان شناسی، معناشناسی، دستور زبان، تصحیح نسخه های خطی و غنای واژه نامه ها و ترجمه قرآن کریم، کمک می کند. این پژوهش، نخست با استخراج مصادر و افعال کهن و نادر فرهنگنامه قرآنی، گزینش تعدادی از کمیاب ترین و کم کاربردترین مصادر و افعال و دسته بندی آنها در سه بخش گونه های فارسی باستان و میانه، افعال ناشناخته و وام واژه ها، با استناد به واژه نامه های معتبر و متون کهن، ریشه، معنی و کاربرد این فعل ها را تجزیه و تحلیل کرده است. هدف از این جستار، نشان دادن نقش ترجمه های قرآن در غنای نظام واژه سازی زبان فارسی و نتایج به دست آمده بیانگر بهره گیری گسترده مترجمان فارسی زبان قرآن از همه توانایی های واژه سازی در زبان فارسی است.
کلید واژگان: فارسی دری, فرهنگنامه قرآنی, مصادر و افعال کهن و مهجورFrom the beginning of the fourth century to the early seventh century the Dari Persian language which was the literary, official and spoken language in Iran, has gathered in itself an extensive treasure of the noble and archaic words, many of which have been formed based on various geographical dialects or loan terms that have found their in to the Dari Persian from the languages of the surrounding areas, particularly the East region of Iran. In the Quranic Encyclopedia, which is provided on the basis of one hundred and forty-two versions of Quran manuscripts for the equivalent Persian of Quranic words, we encounter an abundance of infinitives and verbs which are archaic ,rare, and obsolete, and often related to the specific dialects of types of Persian dialects which are called language species. The exploration of these pure and rare words contribute to the study of the historical process of lexical system of Persian language and it is conducive to the enrichment of lexical dictionaries and atlases and also some of these words deserve to return to the Persian language cycle . This study tries, by means of descriptive-analytical approach and library study while introducing the infinitives and ancient, rare and obsolete Persian verbs in Quranic encyclopedia and rendering their frequency, with the selection of a number of these original language species, to explore and analyze their functions.
Keywords: the Dari Persian, Quranic encyclopedia, infinitives, archaic, obsolete verbs -
هدف
گردآوری واژگان سره فارسی، کمک به افزودن اطلاعات اطلس های گویش شناسی زبان های ایرانی، حل دشواری های متن های کهن به یاری برابرهای فارسی این ترجمه، برخی از اهداف نقد و بررسی این نسخه است.
روش شناسی:
این پژوهش، پژوهشی کیفی است، به روش توصیفی-اسنادی و با شیوه گردآوری کتابخانه ای انجام یافته است. جامعه آماری و حجم نمونه نیز کل نسخه خطی قرآن مترجم 704 است که در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می شود.
یافته ها:
ترجمه این قرآن زبانی استوار دارد و واژگان فارسی آن متعلق است به سرزمین اصلی زبان دری یعنی ماوراءالنهر و خراسان شرقی. مردم این سرزمین گونه ای از زبان را که مرکب از زبان های سغدی، دری و عربی بود، با خط عربی به کار گرفتند و آن را فارسی فرارودی نامیدند. فرارود از حیث داشتن ترجمه های قرآن به فارسی، یکی از غنی ترین و پر بارترین حوزه هاست. نسخه مورد نظر با وجود همخوانی های مشترک با برخی آثار در این منطقه، ویژگی های منحصر به فردی دارد که مترجم بر اساس گویش خاص، در زمان و مکان خویش آورده است. دقت در ترجمه های میان سطری این قرآن نشان می دهد از نظر لغوی، نحوی و آوایی ارزش بسیار دارد.
نتیجه گیری:
زبان ترجمه این قرآن، قدیمتر از اوایل سده هشتم را نشان می دهد و به نظر می رسد که همانند زبان ترجمه قرآن معروف به 1089 در سده پنجم باشد که نجم الثوری نوشته است. همچنین این متن اشتراکات زبانی بسیاری با تفسیر نسفی دارد و حروف مقطعه در آن، همچون ترجمه تفسیر طبری، ترجمه شده است.
کلید واژگان: نسخه خطی, ماوراءالنهر, قرآن مترجم, ترجمه, گویشObjectiveTranslating and interpreting the Quran into Persian is one of the surprisingly rich and less well-received treasures of the Persian language that in terms of vocabulary, structural diversity and phonetic transformations are much more productive than some of our known and less known Persian texts. The Quran Motarjam 704 with a few drops is a precious manuscript in Transoxianian dialect, with a solid language and its Persian words belong to Dari-speaking mainland namely Transoxiana and eastern Khorasan. The land of Transoxiana was formerly called Fara-rood (on the other side of river) and for over five centuries has been the cradle of Islamic civilization in Iran and the center of Iranian government.. The first translation of a well-known interpretation of the Quran into Persian or translation of the Tabari’s commentary, was done by the Persian scholars of Fara-Rood (Transoxiana) and Nasafi’s commentary along with many other ones such as Darvajegi and Gajdavani, Mogadamatol-Adab, Takmelatol -Asnaf, sahifatol- Azra, Tajol-Asami, Magasedollogat, Anisol- Moasherin and Matlae -Maghased have also been compiled in Persian language in this area.
MethodologyThis qualitative research is descriptive documentary which is done by using library method. What follows is an example that introduces the whole manuscript of the Quran 704 which is kept in Astan Ghods Razavi Library.
FindingsPaying attention to the midlines translation of this Quran shows that it is remarkable in terms of lexical, syntactic and phonetic properties, words such as difez (locast, tick) sare row (journey), Barshafidan (to become known), andokhsidan (take refuge), baraf rudan (different miscellaneous) which are not mentioned in the most of Persian dictionaries are found in this translation. collecting pure Persian words enriching vocabulary, developementing of historical grammer, preparing Iranian dialectology atlases, realizing different meanings of Persian vocabulary and solving problems of ancient texts with the help of Persian equivalents in these translations, and accessing to some linguistic differences, disparate Persian species and dialects in the Geographical areas of Persian language. The last but not the least in this research we seek to take forgotten face of this valuable version, by introducing it to the Quranic researchers and Persian lovers.
ConclusionThe translation of this Quran has many linguistic consonant with Nasafi commentary and its cross-section letters have been translated the same as translation of Tabari commentary event though the first and last pages of this version has dropped and we do not know the exact time of its writing and its scribe’s name but the language of its translation is older than early eight century. Seemingly, it is the same as the translation’s language of Quran 1089 written in the fifth century by Najm-suri.
Keywords: Manuscript, Transoxiana, Quran Motarjam (translated Quran), translation, dialect translation -
اوایل قرن هشتم، قرآنی با گویش فرارودی در حوزه ماوراءالنهر (فرارود) کتابت شده است که واژه ها و ترکیبات زیبایی از زبان فارسی را در خود دارد. با دقت در این گنج شایگان که به قرآن مترجم 704مشهور است، امتیازات این نسخه با ارزش، هر چه بیشتر شناخته شد.کاربرد واژگانی از گویش های محلی و منطقه ای مردم شرق خراسان، کهنگی زبان ترجمه را در این قرآن نشان می دهد و زمان دقیق تالیف آن را به قرن چهارم و پنجم هجری؛ یعنی دوران رشد و تکوین زبان فارسی دری می رساند. در این پژوهش، برخی از واژه ها و افعال برجسته محلی و فرارودی این مجموعه بررسی و به ادب دوستان و قرآن پژوهان معرفی شده است. آشنایی با این واژه ها و دسترسی به گنجینه عظیم این برابرها، به ما در پژوهش های دستور تاریخی یاری می رساند و می تواند گره گشای برخی متون کهن فارسی شود.کلید واژگان: قرآن مترجم 704, ماوراءالنهر, برابرهای فارسیIn the early eighth century, a Quran was written in the Fararoodi dialect of the Transoxiana region, which contains beautiful Persian words and phrases. Carefully in this treasure of Shaygan, which is known as the Quran of the 704 translators, the privileges of this valuable version became more and more known. The use of words from local and regional dialects of the people of Eastern Khorasan shows the antiquity of the language used in the translation and the exact time brings it to the fourth and fifth centuries AH, that is, the period of growth and development of the Dari Persian language. In this study, we intend to examine some of the prominent local and transcendental words and verbs of this collection as well as introducing ourselves to the literature of friends and Quran scholars. Familiarity with these words and access to the vast treasures of these equivalents will help us in historical order research and it can untie some ancient Persian texts.Keywords: Quran 704, Transoxiana, Persian equivalents
-
پیشینه کاربرد فعل با پیشوند و پیش واژک در زبان های ایرانی به دوره باستان می رسد. برخی از این پیشوندها و پیش واژک های فعلی در فارسی میانه متروک شده و برخی از آنها به صورت جزیی مرده در ساختمان فعل باقی مانده اند. فارسی دری نیز این پیشوندها و پیش واژک ها را از فارسی میانه وام گرفته است. در فرهنگنامه قرآنی، فرهنگ برابرهای فارسی قرآن بر اساس 142 نسخه خطی کهن، تعداد زیادی از فعل ها با پیشوند و پیش واژک به کار رفته اند. فراوانی فعل های فارسی در فرهنگنامه قرآنی، بویژه فعل های پیشوندی، بیانگر توانایی بالای زبان فارسی در ساخت واژه است. بررسی پیشوندها و پیش واژک های فعلی برای آشنایی با شیوه های واژه سازی در زبان فارسی و نمایاندن ظرفیت و چگونگی ساخت فعل در این زبان ضرورت دارد و به شناخت روند تکامل افعال ساده به فعل های ترکیبی و پیوندی از دوره فارسی باستان تا دوره مورد مطالعه این پژوهش، فارسی دری، کمک می کند. این جستار به شیوه تحلیلی - توصیفی و با مطالعه کتابخانه ای، با بررسی برابرهای فعلی واژگان قرآن کریم در فرهنگنامه قرآنی، نخست به استخراج پیشوندها و پیش واژک های فعلی این دوره از رشد و تکوین زبان فارسی می پردازد، سپس با آوردن نمونه، انواع آنها را دسته بندی نموده و ساختار، کاربرد، معنی و جامعه آماری این نوع از وندهای اشتقاقی و تصریفی را تجزیه و تحلیل می کند. هدف از این پژوهش، بازنمایی سیر تحول و کارکرد پیشوندها و پیش واژک های فعلی و ارایه بسامد افعال کهن مهجور، کم کاربرد و پویای پیشوندی در زبان فارسی است. نتایج به دست آمده، غلبه فعل های پیشوندی را بر ساخت های دیگر فعل در متن اصیل فرهنگنامه قرآنی نشان می دهد.
کلید واژگان: پیشوند, پیش واژک, فعل, فرهنگنامه قرآنی, فارسی دریThe background of using prefix and morpheme in the Persian language can be traced to the ancient Persian. As the middle Persian language progressed through centuries, some of these prefixes and morphemes have been left out and some were kept as a dead and unnecessary part of some verbs. Some of these prefixes and morphemes are being used in the Dari Persian. In the Qura’nic Encyclopedia, Dictionary of Persian Equivalent of Koran Based on 142 Ancient Manuscripts, we can see the usage of these prefixes and morphemes. The frequency of Persian verbs in Qura’nic Encyclopedia, especially prefix verbs, indicates high capacity of this language in word making. The study of the current prefixes and morphemes helps us to be familiarized with word-making methods in Persian, to show the capacity of making verbs in this language, and to identify the evolution of simple verbs into combined and conjunctive from the ancient Persian to the current Dari Persian. Using a descriptive analytic method, as well as library research, this study explores the current comparisons of the verbs of the Holy Quran in the Qura’nic Encyclopedia. It first deals with derivation of the current prefixes and morphemes of this period through the development of Persian language. Then, by showing the samples, it tries to categorize their types, and analyzes the structure, application, meaning and statistical population of this type of derivative and inflectional affixes. The aim of this study is to explore the evolution and function of current prefixes and morphemes. It also attempts to present the frequency of obsolete, ancient, rare and dynamic prefix verbs in Persian. The results show the dominance of prefix verbs over other verb constructions in the original text of the Qura’nic Encyclopedia.
Keywords: Prefix, Morpheme, verb, Quranic encyclopedia, Dari Persian -
یکی از ابزارهای آفرینش شعر و عامل تمایز آن از زبان عادی، فرآیندی است به نام «هنجارگریزی» است که در آن شاعر از فرم معیار زبان در جهتبه منظور ایجاد خلاقیت شعری منحرف می شود. طبق الگوی لیچ (1969)، انحراف یا هنجارگریزی از زبان معیار در هشت گونه، شامل: هنجارگریزی واژگانی، دستوری، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی و زمانی صورت شکل می گیرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ به بررسی انواع هنجارگریزی های به کار رفته در شعر مدهوش گلپایگانی پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هنجارگریزی معنایی مهم ترین و پربسامدترین شیوه ای است که مدهوش گلپایگانی در جهتبرای برجستهه سازی زبان و بیان مفاهیم موردنظر مدنظر خود در غزلیاتش از آن بهره جسته است. وی از هنجارگریزی دستوری به صورت شکستن الگوی چینش عناصر خود ایستای زبانی و از هنجارگریزی آوایی در جهتبرای کمک به حفظ نظام موسیقیایی شعرش استفاده شایانی کرده است و در عین حال با ایجاد برجسته سازی، زیبایی دوچندانی به سخن خود داده است. کاربرد هنجارگریزی زمانی و سبکی در شعر او کاربرد بسامد کمتری دارد
کلید واژگان: هنجارگریزی, برجسته سازی, غزل فارسی, مدهوش گلپایگانیLiterary Arts, Volume:12 Issue: 4, 2021, PP 57 -72The deviation technique is one of the tools for creating poetry and makes it different from natural language. When a poet goes beyond the standard form of language for more creativity, deviation emerges. According to Leech (1969), linguistic deviation happens in eight fields: lexicon, syntax, phonetics, writing, semantics, dialect, style, and time. Madhoosh is one of the contemporary poets in the Fath-Ali Sah Qajar era. He has many poems and proses not published yet. Some of his manuscripts are kept in libraries. His talent in composing a sonnet is obvious. Also, he is proficient in figurative language, artistic details, and poetry. Madhoosh, like his contemporary poets, imitated his predecessors and used their ideas in choosing themes and rhythms. He chose his poetic rhythm according to the theme. Verbal rhymes in his poems that are sometimes in question form add value to his poetry. Smooth and fluent verses, ordinary content, transferring meaning and using proper rhymes are some of his poems' features. His sonnets are full of similes, and there are a lot of metaphors, exaggerations, and allusions in his poetry. Intellectually, the theme of his sonnets is love, and his beloved is from the earth. In this aspect, he does not have a new content and only repeats his ancestors. At some points in his sonnets, he also refers to moral, philosophical, and mystical concepts, and we can see Khayyam's idea in his poetry. This study uses an analytical-descriptive method within the constructivism school framework. It aims to review different forms of deviation in Madhoosh Golpaygani's sonnets based on Leech deviation pattern. The results show that semantic deviation is the most prominent and frequent kind of deviation technique that Madhoosh Golpaygani uses in his sonnets. He also uses syntax deviation with breaking the order of linguistic self-contained elements and phonetic deviation for a better rhythm. Such kinds of deviation add more value and beauty to his poems. Time and style deviations are less than the other forms.
Keywords: deviation, foregrounding, Persian sonnet, Madhoosh, Madhoos Golpaygani -
از میان انواع متفاوت ادبیات عامه، شعر از جایگاه خاصی برخوردار است و در میان قالب های گونا گون شعری، مفردات در ادب فارسی پیشینه دیرینه ای دارد. این قالب شعری در جای جای قلمرو زبان فارسی از آغاز پیدایش شعر تا کنون رواج دارد. یکی از مناطقی که این قالب شعری در آن گسترش ویژه ای یافته است، شهرستان رستم است. بررسی ها نشان می دهد مهمترین و پربسامدترین قالب شعری ادب عامه در این شهرستان، مفردات است که با توجه به مناسبت ها، شعر آن توسط خوانندگان خوانده می شود. انواع مفردات در ادبیات عامه شهرستان رستم به «بیت»، «سرو»، «شروه» و «لالایی» تقسیم می شود. در این پژوهش سعی شده است که یکی از مفردات به نام «سرو» از نظر درونمایه تجزیه و تحلیل شود. "سرو" جولانگاه ذوق و صوت زنان در جشن عروسی است که قسمتی از فرهنگ مردم شهرستان در آن تجلی پیدا می کند. این اشعار در حقیقت حکایت مهر و علاقه مادران و زنان به پسران و مردان است؛ آنچنان که باید و شاید از عهده این عشق و علاقه قلبی برآمده اند و حق خویش را ادا کرده اند. از سوی دیگر فرهنگ عروسی را در این اشعار می توان مشاهده کرد؛ به نوعی سرو جلوگاه فرهنگی دیرین در جشن عروسی شهرستان رستم است. درونمایه هایی که این اشعار در بر دارند، عبارتند از: مرد ستایی، توصیف، پند، تهدید، آداب عروسی، تحقیر، ازدواج زود هنگام، تحذیر، فخرفروشی، تجلی دین و مذهب.
کلید واژگان: سرو, شهرستان رستم, واخون, اشعار محلی, عروسی لریThe folk literature of each realm and region reflects and expresses thought, belief, customs, behavior, cultural and social relations and way of life. This literature, which is manifested in poetry and prose, is a mirror that reflects the social characteristics of a people. Among the different types of folk literature, poetry has a special place and among the various forms of poetry, the words in Persian literature have a long history. This form of poetry has been prevalent in the Persian language since the beginning of poetry. One of the areas in which this form of poetry has been especially developed is the city of Rostam. The Studies show that the most significant and frequent poetry form of folk literature in this city is the “Mofradat” that booklovers read themaccording to the occasion. “Mofradat” in the folk literature of Rostam city is divided into "couplet", "Saro", "Sharveh" and "Lullaby". In this research, the items called "Soro" in terms of theme are analyzed. "Soro" is the origin of women's sensitivity and voice in the wedding celebration, in which a part of the culture of the people of the city is manifested. In fact, these poems express the love and affection of mothers and women for boys and men. As they should and perhaps have been able to cope with this love and affection of the heart and have done their duty well. On the other hand, wedding culture can be seen in these poems. In other words, "Soro" is a long-standing cultural center in the wedding celebration of Rostam city. The themes of these poems are masculinity, description, advice, threat, wedding custom, humiliation, early marriage, warning, boasting, manifestation of religion.
Keywords: Soro, Rostam city, Local poems, wedding -
انیس الاطباء اثر ابوالخیر محمد تقی بن محمد فارسی، کتابی است در موضوع طب از قرن دهم هجری که مشتمل بر سه بخش شامل دو صحیفه و یک گفتار است. صحیفه اول در «علم نظری» شامل هفده قول، صحیفه دوم در «علم عملی» شامل سی و چهار باب و بخش سوم «گفتاری در قرابادین مفرده و مرکبه» است. مولف در این کتاب اسامی بعضی از اطباء را آورده و از ایشان نقل قول نموده است که از حیث شناسایی برخی پزشکان هم عصرش بسیار حایز اهمیت است. این کتاب از نظر پزشکی نیز یک دوره کامل طب بالینی بر اساس دانش پیشینیان و تجارب خود مولف را در اختیار پژوهشگران قرار میدهد. همچنین این کتاب مشتمل بر روش های درمانی و تجویز داروها و مجربات مولف است که میتواند در طب سنتی و پزشکی سودمند باشد. مطالب این نسخه از جهت علمی، میتواند کمک بسیار زیادی به طب سنتی بکند. معرفی این نسخه به شناخت بیشتر متون نثر علمی در دوره صفویه کمک میکند. مقاله حاضر علاوه بر پرداختن به زندگی و احوال ابوالخیر فارسی و شناخت انیس الاطباء مختصات زبانی و رسم الخط نسخه را معرفی میکند.
کلید واژگان: قرآن کریم, مقامات حمیدی _»بینامتنیت واژگانی«_»بینامتنیت کاملمتنی«و»بینامتنیت کامل تعدیلی«Journal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:13 Issue: 57, 2021, PP 113 -129Historical developments, outbreak of wars, migrations and man’s changing insight are all influential and indispensible factors of the literary developments within any society. Historical developments, changing beliefs and intellectual developments have given rise to and furthered children’s literature. Investigating and extracting children-specific literary passages, produced both before and after the Islamic period, can shed light on fundamental shifts in this kind of literature. Therefore, studying such developments can enable the experts to cope with the current and future needs of Iranian children and adolescents. This study has sought to examine and discuss the four major elements of religion and morality, justice and injustice, Islamic educational system and, dreams and metaphysics in different historical epochs of Iran so that the findings could be potentially used for planning the creation of literary products for Iranian children.
Keywords: The Holy Quran, Maghamat e hamidi, Lexical intertextuality, Full textual intertextuality, Full modulus intertextuality -
نشریه عرفان اسلامی، پیاپی 66 (زمستان 1399)، صص 109 -130
عصر صفویه و پس از آن را نمی توان به یکباره دوران محو و قهقرای تصوف دانست زیرا اوضاع آشفته اجتماعی این عصر منجر شد تا پس از یک دوره فترت، مردم توجه ویژه ای به عارفان این دوره داشته باشند و رهپویان این وادی در این زمان آثار ممتازی از خود به یادگار گذارند. از جمله می توان از رضاقلی خان هدایت به عنوان یکی از نمادهای فرهیختگی دوره قاجار نام برد. وی علاوه بر امور درباری و دیوانی، در مسیر عرفان نیز سلوک کرده و در این زمینه آثار قابل توجهی از خود به یادگار گذاشته است. در این مقاله نگرشی به عرفان دوره قاجار صورت گرفته، طریقه طریقتی رضاقلی خان هدایت، سبک شعری، سطح عاطفی و فکری شاعر و بازتاب مباحث عرفانی در غزلیات وی مورد بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: عرفان قاجار, رضاقلی خان هدایت, دیوان غزلیاتSafavid era and the one after cannot be considered as the instant elimination period and regression era for Sufism. This was the era of turbulent social conditions so that after a period of interregnum, people had their full attention to the mystics of the time and the followers at this era left outstanding works of their own. Included was the Reza-Qoli Khan Hedayat as a symbol of sophistication during Qajar period. Along with managing court and administrative affairs, he went through the course of mysticism and left behind significant works accordingly. This paper takes a glimpse of mysticism during Qajar era, the course of tariqa by Reza-Qoli Khan Hedayat, poetic style, the emotional and intellectual level of the poet, and the reflection of the mystical topics in his lyrics.
Keywords: Qajar’s mysticism, Reza-Qoli Khan Hedayat, Divan of lyrics -
شاعران عارف ازشعر به عنوان ابزاری برای بیان اصول اعتقادی واخلاقی به مریدان ورهروان طریق حق استفاده کرده اند. لذا برای تفهیم اصطلاحات غامض فلسفه، منطق و عرفان ناگزیراز صنایع ادبیی مانندتشبیه، تلمیح، استعاره وتمثیل بهره جسته اند. مثنوی خلاصه الحقایق اثر نجیب الدین رضاتبریزی یکی ازآثارعرفانی و تعلیمی عصر صفویه است. نجیب الدین رضا از شاعران سده یازدهم هجری، از معتقدان به سلسله ذهبیه وازتالیان مولاناجلال الدین بلخی رومی بود. از آنجاکه تمثیل ازعناصر مهم ادبی درسبک هندی است، نگارندگان این مقاله برآنندتا بابکارگیری روش تحلیل اطلاعات ومنابع کتابخانه ای گونه های تمثیل مانند مثل، ارسال المثل، حکایت تمثیلی و تمثیل های قرآنی وهمچنین مواردی از نمادها و حکایت های رمزی را در این اثر عرفانی- تعلیمی بررسی نمایند. بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که این منظومه یک اثرتمثیلی با مضامین عارفانه است وپربسامدترین نوع تمثیل دراین اثرحکایت تمثیلی (الیگوری) وارسال المثل است که باهدف تربیت انسان ورهنمون کردن او به سوی کمال بکارگرفته شده اند.
کلید واژگان: تمثیل, خلاصه الحقایق, نجیب الدین رضا, عصر صفویه, سبک هندیJournal Of Research Allegory in Persian Language and Literature, Volume:12 Issue: 46, 2020, PP 93 -112TMystic poets recognize poetry as a means of expressing doctrinal and moral principles tolovers of the path of truth. Therefore, in order to understand the ambiguous terms ofphilosophy, logic and mysticism, they inevitably used literary industries such as simile,allusion, metaphor and allegory.Kholasat-ol-Haghaiegh Masnavi, of Najib-ol-Din Reza Tabrizi, It is one of the mystical andeducational works of the Safavid period that the poet has used high frequency allegory tofacilitate the understanding and teaching of religious, moral and mystical principles. Najib-ol-Din Reza is one of the poets of the 11th century, he believes in theDhahabiyadynasty and is a follower of Maulana Jalaluddin Balkhi.Since allegory is a literary element in the Indian style, the authors of this article try to use themethod of analyzing information and library resources to provide a variety of allegories suchas examples, Ersal-ol-masal, allegorical anecdotes and Qur'anic allegories, as well as, and Examine the cryptic anecdotes in this mystical-educational work.Studies show that this system is an allegorical work with mystical themes, which is the mostfrequent type of allegory in this work of allegorical anecdotes and proverbs, which have been used with the aim of educating man and guiding him to perfection.
Keywords: Allegory. Kholasat, Haghaiegh. Najib, ol, Din Reza. Safavid period. Indian style -
رشیدالدین میبدی عارف قرن ششم، مولف کشف الاسرار و محمد بن غلام گهلوی در هند عارف قرن سیزدهم، دارای دیدگاههای عرفانی مشترکی هستند. گهلوی با دیدگاه عرفانی به شرح مثنوی یوسف و زلیخای جامی پرداخته است. یکی از موضوعاتی که جایگاه برجسته ای در قلمرو اندیشه عرفانی میبدی و گهلوی به خود اختصاص داده است عشق وهجران و وصال می باشد. هدف از این تحقیق احیای یکی از ذخایر مکتوب قرن سیزدهم و مقایسه آن با یکی از تفاسیر عرفانی قرن ششم است.در این مقاله کوشش شده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، آموزه های عرفانی میبدی با دیدگاه گهلوی مقایسه و وجوه مشترک آنها بررسی شود. حاصل این پژوهش این است که بسیاری از آموزه های عرفانی میبدی، به شکل سنتی در عرفان اسلامی گهلوی وجود دارد.
کلید واژگان: یوسف و زلیخا, محمد بن غلام گهلوی, کشف الاسرارA Comparative Study of the Discovery of al-Asrar Meibodi with a Description of the Affection by JamiRashid al-din Maybodi, mystic of Sixth century and the author of Kashf al-asrar, and Mohammad bin-Gahlouy in India, mystic of thirteenth century, have the common mystical views. Gahlouy having mystical views has described Masnavi Yousef and Zoleikha written by Jami . One of the subjects is love and Hijran and joiner that has outstanding condition in the mystical thought realm of Maybodi and Gahlouy. The study aims to revive one of thirteenth century written reserves and also to compare it with one of the mystical commentaries of sixth century. In this paper, it has been attempted to compare mystical teachings of Maybodi with Gahlouy,s views and survey their common aspects by using analytical- descriptive method. The result of this research is that there are many mystical teachings of Maybodi as traditional form in Islamic mystic of Gahlouy.
Keywords: Yousef, Zoleikha, Mohammad bin-Gahlouy, Kashf al-asrar -
رنگزاها مواد طبیعی یا مصنوعی رنگینی هستند که از دوره ی غارنشینی تاکنون، انسان از آن ها برای رنگ آمیزی محیط و اشیای پیرامون خود بهره گرفته است. به نظرمی رسد، تعدادی از رنگزاهایی که در ایران کهن استفاده می شده اند، در گذر زمان به فراموشی سپرده شده یا تغییر نام داده اند و اکنون بعضی از آن ها در جوامع علمی با واژه های دخیل از سایر زبان ها، استفاده می شوند و تا کنون نیز منبعی که در آن، تمام رنگزاهای ایرانی به طورمستقل معرفی و بررسی شده باشد، دیده نشده است. ازآنجایی که شناخت کامل رنگزاهای ایرانی و واژگان مربوط به آن ها، ضرورتی علمی و عاجل است و با توجه به این که شاعران از رنگزاها به وفور در شعر خود بهره گرفته اند، از متون نظم فارسی کهن می توان در حوزه ی بازیابی بخش هایی از علوم مربوط به رنگزاها اطلاعات مفیدی گردآوری نمود که از مهم ترین اهداف این پژوهش است. در این مقاله با بررسی دیوان های شاعران از قرن چهارم تا هشتم هجری قمری، به بازشناخت سه رنگزای طبیعی فراموش شده یا تغییر نام داده در ایران کهن پرداخته شده است؛ دستیابی به رنگزاهایی مانند سکاهن، بهرمان یا عصفر و عنبر حاصل این پژوهش است. نتیجه ی این پژوهش از یک سو می تواند راهگشای تفسیر صحیح بیت هایی باشد که رنگزاها و مضمون هایشان در آن ها حضور دارند و از سوی دیگر، گوشه ای از رنگزاهای فراموش شده ی کهن ایرانی براساس شعر فارسی را معرفی کند. اطلاعات فنی استخراج شده از شعر فارسی در حوزه ی رنگزاها نیز می تواند مورد استفاده ی پژوهشگران حوزه های مختلف علوم مرتبط با آن، مانند پژوهش هنر، مرمت آثار تاریخی، باستان سنجی و صنایع قرارگیرد.
کلید واژگان: بهرمان, رنگزاها, سکاهن, شعر فارسی, عنبرBoostan Adab, Volume:12 Issue: 2, 2020, PP 118 -140AimThe purpose of the present study is to identify samples of Iranian natural dyes which were used in ancient Persian but have been forgotten, renamed or imported and used with other names. The data worked on in this study comprised historical literary documents and Persian poetry. Method and approach of research: This research has been carried out on information gained from library studies performed on the poems of poets from the fourth to the eighth century AH, dictionaries, old books on medicine and stones and jewelries. To this end, the researcher performed content analysis on the data obtained.
Findings and results:
Persian poems are considered as important historical evidence, giving witness to the large number of natural dyes used in ancient Iran. Based on the findings of this study, it is found that many natural dyestuffs have been used in poetry. The dyestuffs pointed out in the poems studied include: Sakahan, amber, Safflower and Bahraman. These dyes were important dyes in ancient Iran and their dyeing properties remained over time.
Keywords: historical literary, Persian literature, Sakahan, Bahraman, amber -
هر متن به وسیله پیرامتن ها با ذهن مخاطب و جهان بیرون ارتباط برقرار می کند. نفحات الانس ازجمله آثار منثور جامی است که قابلیت بررسی پیرامتنی را داراست. در پژوهش حاضر پیرامتن های نفحات الانس شناسایی و مطابق با نظریه ژنت به دو دسته تقسیم و بررسی گردید. عناصر درونی و بیرونی پیرامتن در نفحات الانس به شکلی متناسب و سازوار با متن اصلی شکل گرفته اند. هریک از این پیرامتن ها با ارایه اطلاعاتی درباره متن اصلی، از طرفی فهم و دریافت مخاطب را عمق می بخشند و از سوی دیگر مخاطب را در چگونگی استفاده از این اثر راهنمایی می کنند. این عناصر از جانب اشخاص گوناگون اعم از مولف، کاتب، ناشر، مصحح و دیگر منتقدان، پژوهشگران و نویسندگان خلق شده اند که از میان این همه، مولف و مصحح نقشی بسزا در خوانش متن این کتاب داشته اند. دیگر پیرامتن ها نیز که به وسیله منتقدان، محققان و نویسندگان در قوالب گوناگون عرضه شده است امکان ارتباط بیشتر با متن و نقد و تبلیغ آن را فراهم نموده است. بیشترین و مهم ترین پیرامتن های بیرونی نفحات الانس به زمان نزدیک به تالیف این کتاب بازمی گردد.
کلید واژگان: نفحات الانس, جامی, پیرامتن درونی, پیرامتن بیرونیAny text linkes to the mind of the audience and the world by paratextualites. Nafahat ol-ons is including Jami's prose works which has the ability to be survey paratextuality. In this research, Nafahat ol-ons's paratextualites were identified and divided into two categories according to the genette's theory and investigated. The outer and inner elements of paratextualite in Nafahat ol-ons have been formed proportionally and fit with main text. On one side, each of these paratextualites deep down the audience's understanding and realizing and on the other side guide the audience how to use this work. Different people have created this elements, including author, scribe, publisher, editor and andandother critics, researchers and writers that of all these, author and editor have a great role in thetext readings. Also critics, researchers and writers have presented other paratextualites in various formats, have provided the possible of more communication with the text and its advertising and criticism. The maximum number and most important outer paratextualites of Nafahat ol-ons related to the time that this book was written.
Keywords: Nafahat ol-ons, Jami, inner Paratextuality, Outer Paratextuality -
در مطالعات باستان سنجی، یکی از زوایای پنهان که می تواند کمک شایانی به حوزه شناخت دقیق مواد باستانی نماید، مطالعه متون کهن و برابرسازی مفاهیم مربوط به متون کهن با مفاهیم امروزی است. قبل از آغاز مطالعه علمی نمونه تاریخی، بهتر است داده های مربوط به آن در متون کهن، موردبررسی قرار گیرد تا مشخص شود در آن متون، در خصوص نمونه موردنظر چه اطلاعاتی وجود دارد. اولین قدم در راه شناخت و دستیابی به این اطلاعات، شناخت واژگان مربوط بدان علم است، اما گاهی واژه هایی از زبان فارسی منسوخ و امروزه جایگزین هایی از سایر زبان ها برای آن واژه تعیین شده اند که در جوامع علمی همین صورت واردشده واژه ها، شناخته شده و مورداستفاده قرار می گیرد و معادل فارسی آن ها ناشناخته است. بنابراین مشخص نبودن معادل امروزی واژه های منسوخ شده، باعث می شود تا پاره ای از اطلاعات مربوط بدان ها، در تفسیر متون کهن همچنان در ابهام و ناشناخته بماند. با یافتن نام کهن این واژه های واردشده و برابرسازیشان با واژه های شناخته شده امروزی، می توان در یک گستره مطالعاتی وسیع، اطلاعات ارزشمندی را به دست آورد. خماهن یکی از این واژه های کهن فارسی باستان و منسوخ شده ای است که تنها در کتاب های تاریخی پزشکی کهن و کانی ها، فرهنگ های لغت و حاشیه دیوان شاعران (تا قرن ششم هجری) در مورد این واژه تعاریف مختلفی ارایه شده است و این تعاریف تنها بر کانی آهن دار و رنگزا بودن آن ماده تاکید و آن را به سه دسته ماده، نر و مغناطیسی یا زنگی تقسیم بندی می کنند، اما به طور دقیق مشخص نشده است که این واژه معادل کدام کانی یا کانی های رنگزای شناخته شده امروزی است. در ابتدا بر اساس آنچه درباره خماهن ماده، نر و مغناطیسی در متون کهن آمده و آنچه از ویژگی های کانی های آهن دار مهم، امروزه شناخته شده است، برابرهای امروزی انواع خماهن مشخص شد. سپس نمونه ای از خماهن مورد استفاده در پزشکی قدیم از عطاری تهیه و جهت شناسایی اولیه نمونه، از دوربین عکاسی، سابیدن در آب، تهیه تصویر با لوپ دیجیتال و بررسی با میکروسکوپ نوری استفاده گردید. همچنین با تست شیمی کلاسیک انجام شده، وجود عنصر آهن در آن مشخص گردید و در نهایت آنالیز XRD از نمونه خماهن ماده تهیه شده، انجام شد. نتیجه این آزمایش ها نشان دهنده این موضوع است که خماهن ماده معادل با کانی شناخته شده امروزی هماتیت است. بر اساس معادل سازی ها می توان گفت که احتمالا خماهن نر معادل گوتیت و خماهن زنگی یا کهربایی نیز معادل مگنتیت است.
کلید واژگان: سنگ خماهن, XRD, هماتیت, گوتیت, مگنتیت, متون ادبی کهنIn archeometry studies, one of the hidden angles that can be the great help in the field of accurate understanding of ancient materials is the study of ancient texts and finding the equivalence of them with modern ones. Before an Iranian archaeologist wants to study a historical sample, it must be determined what information is available in ancient Persian texts about that sample .The first step in identifying and obtaining this information is to understand the vocabularies and words relevant to that science. But sometimes words from the Persian language are outdated and alternatives from another languages are nowadays designated for that word, which are well known and used in scientific societies and Their Persian form is unknown, so the obscurity of today's obsolete equivalents makes some of the information relevant to it still ambiguous in interpreting ancient texts and remains unknown. by finding the ancient name of the words and their equivalence with the well-known words of today, valuable information can be obtain in a wide range of studies. Khomāhan is one of these ancient and obsolete Persian words that has been defined only in the historical books of medicine and minerals, dictionaries and in Persian poems and these definitions only emphasizes that it is an iron ore. In these books two types of male and female are mentioned for it. It is said that female khomāhan is a reddish- black stone that, when sinking in water, red color will be appeared and It has been used as a red pigment like a vermillion, and the male khoamāhan is a black stone and when sinking it in water yellow color will be appeared, it has been used as a yellow pigment like an orpiment. In Persian poetry also is mentioned about magnetic or black khomāhan. Black khomāhan is also a kind of a very black colored stone and is considered to be the best kind of khomāhan. Thus, the word khomāhan is referred to three stone but it is not known precisely which word or equivalent is known today. In this regard, female khomāhan that has been used in ancient medicine in Iran is found from perfumery and experiments have been carried out in order to prove what is said in ancient texts about female khomāhan. This research shows that female khomāhan is the equivalent of the Latin word hematite. According to researches, this term in ancient Iran, in addition to hematite, was also referred to as other iron ore. In this study, it was found that the “male khomāhan” is equivalent to today's known mineral of the European word "goethite" and the word “magnetic and black khomāhan” refers to the word “Magnetite”.
Keywords: khomahan stone, XRD, hematite, magnetite, goethite, Persian historical literary books -
شاهنامه یکی از منابع مهم بازتاب دهنده علوم مختلف مانند معماری، پزشکی، نجوم، رنگزاها در کنار تاریخ و باورهای مردم در ایران کهن است. رنگ مشک و خاصیت رنگزایی این ماده نیز به صورت های مختلف در متون ادبی به کاررفته؛ اما در شاهنامه، این کاربرد بویژه، در زمینه کتابت و نگارگری، آشکارتر است. جالب توجه این است که با وجود اشاره به رنگ مشک در متون ادبی، امروزه آن را بیشتر به عنوان یک ماده معطر می شناسند و خاصیت رنگزایی آن به فراموشی سپرده شده و حتی در فرهنگ های فارسی نیز بدان اشاره ای نشده است. این موضوع سبب شده که نه تنها در تفسیر ابیات مرتبط با رنگ مشک، تردیدهایی در زمینه رنگزا بودن این ماده محسوس باشد؛ بلکه در واقعیت های علمی- تاریخی مربوط به علم شناخت رنگزاها (به عنوان مثال تقسیم بندی مرکب های نوشتاری کهن) نیز چنین است.در این پژوهش، ابتدا به بررسی بازتاب رنگ مشک در شعر فارسی پرداخته شده و رنگزا بودن و استفاده از آن در زمینه کتابت و نگارگری بر اساس اشاراتی که در متون ادبی و به خصوص شاهنامه و کتاب های مربوط به رنگزاهای کهن ایران آمده، به اثبات رسیده است. مشک در ابیات شاهنامه به عنوان یکی از ابزارهای کتابت و نگارگری همراه با ترکیبات و واژه هایی مانند انقاس، عنبر، گلاب، می و کاغذگونه های حریر چینی و پرند هندی آمده که در نظر نگرفتن این همراهی ها در متون ادبی باعث ایجاد نقایصی در تفسیر ابیات شده است. در این پژوهش همچنین بر اساس این همراهی ها، ارتباط زیرکانه آنها با رنگ مشک بازنمود شده است. نتیجه این پژوهش از یک سو، پیشینه تاریخی این ماده رنگزا را در زمینه کتابت و نگارگری، مشخص تر و از سوی دیگر مطالبی را مطرح خواهد کرد که با دانستن آن ها، درک معانی ابیات مرتبط با رنگ مشک و همراه های آن واضح تر می شود.
کلید واژگان: شاهنامه, رنگ مشک, رنگزا, کتابت و نگارگری, حریر چینی, پرند هندیShahnameh is not just a literary work; it is also an important source that contains information about architecture, medicine, astronomy, dyestuffs and beliefs in ancient Iran.
The color of the musk and the dyeing properties of this material ae referred to in literary texts in various ways, but they are more evidently used in the writing and painting of Shahnameh.
Interestingly, despite the fact that musk and its color are referred to in literary texts, nowadays, it is known more as an aromatic material and its properties as a dye are ignored in Persian dictionaries. This has led to doubts about the color of the substance not only in the interpretation of poems but also in the scientific-historical facts related to the knowledge of dyes (for example, the classification of inks in ancient times).
In this research, first, the reflection of the color of musk in Persian poems has been studied, and its being mentioned as a dyestuff in writings and paintings is proved based on the references in literary texts, especially Shahnameh and books about ancient Iranian dyestuffs.
The musk in Shahnameh literature is a material for writing and painting. It is combined with words such as the anqas (black ink), amber, bitumen, abir, rose water, papagayi (the objects that were written on) Chinese Harir and Indian Parand. Lack of consideration for these items in literary texts has led to the defective interpretation of verses.
In this research, based on the association of musk with other related terms in Shahnameh, the relationship between them and the color of musk has been studied. As the results show, there is a historical background for musk to have been used as a dye and ink in writing and painting. The study also presents discussions with which the poems that point to the color of musk and its accompanying materials will be easily understood.Keywords: Shahnameh, Persian literature, Color of musk, Dyestuff, Chinese paper, Indian paper -
قضاوت و دادرسی همواره از مساله های مهم جوامع بشری به شمار آمده و باتوجه به نقش پررنگ قاضیان در جامعه، این موضوع در ادبیات فارسی بازتاب گسترده ای داشته است. در حالی که آداب قضاوت قاضیان و دادگران در متون تاریخ گمشده است، شاعران و ادیبان بتصریح یا با کنایه، به افشاگری دست زده و این، اهمیت آثار آنان را دوچندان می کند. هدف مقاله حاضر بررسی ادب داوری در حکایت های دوتن از ادیبان برجسته ادب فارسی در قرن هفتم است تا از یک سو، طرز تلقی و نوع واکنش شاعران و ادیبان آن دوره در برابر نابسامانی دستگاه قضا روشن گردد و از سوی دیگر، خصیصه های اخلاقی دادگر عادل با توجه به آن دوران بررسی شود. این تحقیق به روش کتابخانه ای انجام شده است و ماحصل، آن که از ابتدا و بخصوص، از تاریخ فاجعه بار حمله مغول به ایران، انحطاطی در دستگاه قضا ایجاد گردید که شاعران و ادیبان عدالت خواه را وادار کرد تا با سلاح کلام، جهاد کنند و کوس رسوایی قاضیان را در تاریخ بنوازند. همچنین، نتایج نشان داد که ادب داوری از دیدگاه سعدی و مولوی شامل صفات والای اخلاقی و فنی همچون عدل و انصاف، علم و دانش، زهد و تقوی، فراست و تیزهوشی، رعایت شرع و قانون مداری است؛ با این تفاوت که سعدی بیشتر، به وضع موجود و واقعیت وضعیت قضاوت و احکام صادره پرداخته و در مقابل، مولوی بیشتر، به اخلاق آرمانی و فردی توجه کرده است.
کلید واژگان: قاضی, اخلاق, حکایت, سعدی, مولویudgment has always been one of the most important concerns of human societies and with regard to the outstanding role of the judges in every society, this subject has been widely reflected in Persian literature. While the manners of the judges have been lost in history books, the poets and men of letters have always tried to assert the existing fraudulent leak frankly or through symbols or allusions and this can double the importance of their literary works. The purpose of this paper is to examine the manners of judgment in the stories of the two literary men of Persian literature in the seventh century. On the one hand, the attitude and the kind of reaction of the poets and literary poets of that period against the distortion of the judiciary manners should be clarified. On the other hand, the ethical features and manners of the judges of justice should be considered with regard to their particular period. This study has been conducted through library research method and the result shows the tragic history since Mongol invasion of Iran caused a decline in the Judiciary system that made poets and men of letters call for justice to fight by a verbal weapon and the scandal would disgrace those judges in history. The results also showed that the manners of the judges from Sa'di and Molavi's views include high ethical and professional traits, such as justice and fairness, science and knowledge, asceticism and piety, virtue and vigilance, and religious and legal observance. The main difference lie in the fact that Sa’adi has focused more on the existing conditions and the reality of the judiciary status and the convicted sentences. Molavi, however, has concentrated more on individual and idealistic ethics.
Keywords: judge, ethics, anecdote, Sa’adi, Molavi -
مضامین اعتقادی و اخلاقی بخشی از ادبیات عامیانه است که نمایانگر ایمان پاک و خالص مردم عامه در طول تاریخ است. ادبیات عامیانه هر منطقه میراث معنوی نسل های پیشین است؛ و ریشه در سنت های بومی و محلی آن اقلیم دارد و ادبیات عامیانه بیانگر اعتقادات و آداب و رسوم هر منطقه است. باورهای دینی در بین مردم شهربابک جایگاه ویژه ای دارد و به اشکال گوناگون در ادبیات و شعر این مردمان مشهود است. بررسی باورهای مذهبی و اخلاقی یکی از جنبه های شعر عامیانه هستند که کمتر به آن ها توجه شده است. این مقاله در پی آن است که رویکرد اعتقادی و اخلاقی را در اشعار عامیانه شهربابک بررسی کند و نشان دهد که علاوه بر عشق و وصف، مضامین اعتقادی نیز در لا به لای اشعار عامیانه به چشم می خورد و این شاید کارکرد هنر عامه است که توانسته مضامین مختلف را در کنار هم به تصویر بکشد.
کلید واژگان: قتل مضامین اعتقادی, باورهای دینی, مضامین اخلاقی, ادبیات عامیانه, شهربابکEthical Research, Volume:10 Issue: 1, 2019, PP 173 -182The moral and moral themes are part of folk literature, which represents the pure and pure faith of the public throughout history. The folk literature of each region is the heritage of the previous generations; it is rooted in the local and local traditions of that climate, and the folk literature expresses the beliefs and customs of each region. Religious beliefs have a special place among the people of Shahrbabak and are evident in various forms in the literature and poetry of these people.
The study of religious and ethical beliefs is one of the aspects of folk poetry that has been neglected. This article seeks to examine the religious and moral approach in the folk poetry of Shahrbabak and show that in addition to love and descriptiveness, the themes of belief are also seen in folk poems, and this may be the function of public art that has been able to Draw different themes together.Keywords: Concepts, Religious Beliefs, Moral themes, Folk Literature, Shabbak -
شعرای پارسی بر علوم ادبی زمان، از قبیل فقه، کلام، روان شناسی، عرفان، فلسفه، تاریخ، جغرافیا، طب و نجوم از علما و دانشمندان معاصر خود بوده و با به کارگیری علوم مزبور به آثار خویش روح و لطافت بخشیده اند. یکی از این شاعران حکیم جمال الدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی موید نظامی گنجه ای، سخن سرای بزرگ آذربایجان ایران در قرن ششم هجری است. چنانچه از اشعار او معلوم می شود، فضیلت نظامی منحصر به شعر و شاعری نبوده و از جوانی به فنون ادب و تاریخ و قصص علاقه داشته و درتحصیل علم همت کرده است. وی اگرچه به عنوان سرآمد مثنوی سرایان دوران و کامل کننده داستان سرایی در شعر پارسی شناخته می شود اما وجود نکاتی در ابیات مخزن الاسرار او آگاهی ژرف وی را آشکار می سازد. طبیعی است که انسانها در فرود و فرازهای زندگی و کار و تحصیل گاهی با مشکلات و موانعی برخورد می کنند که آرامش را از آنان سلب و ناراحتی ها و ناهنجاری اجتماعی را در ایشان تشدید و از آنها انسانهایی خسته و ناامید می سازد. در چنین شرایطی شعر یک شاعر می تواند غمها و اندوه ها را از دل یک فرد بزداید و به جای آن بذر امید و نشاط و باور بنشاند.کلید واژگان: نظامی, مخزن الاسرار, سلامت روانPersian poets have enjoyed their contemporary scholars and scholars on the literary sciences of the time, such as jurisprudence, theology, psychology, mysticism, philosophy, history, geography, medicine and astronomy. One of these poets, Hakim Jamal al-Din Abu Muhammad Ilyas bin Yusuf bin Zaki, is the military leader of the Ganja, the great speech of the Azerbaijani Republic of Iran in the sixth century AH. As it turns out from his poems, military virtue is not exclusive to poetry and poetry, he has been interested in literary techniques, history and stories from youth, and has been successful in science education. Although he is known as the masterpiece of Masnavi, the author of the narrative of storytelling in Persian poetry, he reveals his profound knowledge of the mysteries of his reservoir. It is natural that humans encounter problems and obstacles in the descents of life, work and education, which relaxes them from calm, discomfort and social anomalies, and makes them tired and desperate. In such a situation, a poet's poetry can take away sadness and grief from one person, and instead of seeding hope and vitality and belief. Mental health is one of the main perspectives in military poetry. With these precious resources, he links to the eternity of life and the greatness of values, and promises and encourages tomorrow. Mental health creates uninterrupted lives and underpins many of the barriers and problems of life.Keywords: Military, reservoir, mental health
-
اسب در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد. در متون اوستا و ادبیات باستانی ایران از اسب به نیکی یاد شده است. شاعران، عارفان، نکته پردازان و خردمندان، پادشاهان و امیران، گردان و دلاوران، دهقانان و کارورزان ایرانی و دین آوران بزرگ آن را مظهر خوشبختی و رستگاری و فراست و تیزهوشی دانسته اند. حضور اسب در فرهنگ و تاریخ کهن ایران در جلوه های گوناگون متجلی است. که بیشتر کتیبه ها، سنگ نبشته ها، الواح سیمین و زرین دوره هخامنشی گواه اهمیت و توجه خاص به این حیوان زیبای اساطیری است و در کتیبه های گلی دوره داریوش نیز نام اسب های عالی کشور ایران عنوان شده است. اسب همچنین در فرهنگ اسلامی نیز مقام و جایگاه ویژه ای دارد. در روایات حماسی و اساطیر و افسانه های کهنی - که متضمن ماجرای قهرمانی و حوادث فراروی اوست - اسب پرکاربردترین نمادینه تمثیلی جانوری است که مثل همه عناصر غیرانسانی جهان اساطیر، صاحب هویت انسانی شده است و نمادینگی آن را تنها باید در ارتباط با متون کهن بررسی کرد. به جهت نقش این حیوان در تکامل نقش قهرمانی، جایگاه اسب های نمادین و افسانه ای در روایات زندگی قهرمانان اساطیری که در فرهنگ ها و اقوام مختلف، نمونه های کم و بیش مشابه بسیاری برای آن ها یافت می شود همیشه مد نظر بوده است. حکیم ابوالقاسم فردوسی با شخصیت بخشی به اسب و اعطای نقش تمثیلی به این حیوان باعث جذابیت و ارزش بیشتر داستانهای شاهنامه گردیده، ضرورت و اهداف تحقیقی این مقاله به روش کتابخانه ای و به طریق تحلیلی ارائه شده است.کلید واژگان: حماسه, سبک خراسانی, اسب, نماد, تمثیلJournal Of Research Allegory in Persian Language and Literature, Volume:11 Issue: 39, 2019, PP 8 -27The horse in Persian literature and culture has a special position. In Avesta text and ancient Persian literature the horse has been praised. The Iranian poets, sufists, wits, intelligent, kings, leaders, warriors, farmers, battalion, and religious messengers considered it as the symbol of fortune, luck, wisdom, and sharpness. The presence of horse in culture and ancient history of Iran Has been presented in the different images that inscriptions, silver and golden tablets, engraved stones of Achaemenian era This is the importance and special attention to this beautiful and mythological animal and on the earthen tablets of Dariush’s era also have been presented names of great horses of the country of Iran The horse also has special position in the Islamic culture. In the epical, ancient and mythological narratology-which guarantee hero’s adventure and the future events- the horse has the most important symbolic animal usages Which like all none human elements of mythological world, has got a human identification and its symbol only can Be studied in the ancient texts. For analyzing of the rule of this animal in developing the hero’s position, symbolic and mythological horses’ position In the narratology of heroes’ mythological lives which are in the different cultures and tribes we have some more similar samples that are always being considered. Personnifying horses and dedicating allegorical roles to them, Hakim Abulqasem Ferdowsi contributed to attraction and value of most of his Shahnameh stories.Keywords: epic texts, Khorasani style, horse, symbol, Allegory
-
با وجود تشابهاتی که ابن عربی و ژوزف مورفی در باب معجزه دارند ، اختلاف نظرهایی هم بین آنها دیده می شود . تفاوت در جدول وجودی و تاثیر پذیری ، یکی از علل اصلی اختلاف نظر است . ابن عربی قایل است که کرامت مخصوص اولیا و معجزه مخصوص انبیاست . اما مورفی تفاوتی بین کرامت و معجزه قایل نیست . او معتقد است که تمام انسانها دارای روحی واحد هستند ، بنابراین این روح های بالقوه وقتی شرایط بالفعل شدن را پیدا کنند ، تنها به یک صورت بالفعل می شوند . در این مقاله به ده مورد اختلاف اشاره شده است که اغلب آنها ریشه در نوع جهانبینی ، جدول وجودی ، تاثیرپذیری و تعریف شخص از «انسان » دارد.کلید واژگان: ابن عربی, مورفی, معجزه, کرامتDespite similarities between the views of Ebn Arabi and Josef Murphyregarding miracle, there are disagreement between them as well.Difference in existential table and effectiveness are among the maincauses of disagreement. Ebn Arabi believes that dignity is specialized forsaints and miracle is specialized for prophets. However, Murphy thinksthere is no difference between dignity and miracle. He thinks that allhuman beings have a single soul, thus, such potential souls can beactualized in one form when the grounds are made. In this section, we aregoing to mention ten differences, most of which have their root in thetype of worldview, existential table, effectiveness and one’s definition ofa human..Keywords: Ibn Arabi, Murphy, Miracle, Dignity
-
شاعر شعر عامه به موسیقی توجه زیادی دارد زیرا موسیقی با تاثیر عاطفی؛ ذهن مخاطب را آماده دریافت پیام شعر می کند. از مهم ترین موارد موسیقی آفرین در شعر، قافیه و ردیف است که در شعر سنتی فارسی و قالب دوبیتی جایگاه ویژه و ثابتی دارند. در این مقاله علاوه بر معرفی سروده های بومی و دوبیتی های محلی شهربابک، به تحلیل ساختار قافیه و ردیف پرداخته شده است. قافیه در سروده های بومی شهربابک همانند سایر لهجه ها بر اساس حروف قریب المخرج ساخته شده است نه یکسان بودن حرف قافیه که در دوبیتی های رسمی زبان فارسی رایج است. در لالایی ها و اشعار عروسی گاهی قافیه حذف و از ردیف برای ایجاد موسیقی استفاده می شود و یا از ضمیر الحاقی به عنوان قافیه استفاده می گردد. قافیه در بیش از ده درصد از دوبیتی های عامیانه شهربابک، مثنوی گونه است. قافیه حروف هم مخرج مثل «م» و «ر» یا «م» و «ن»، «ل» و «ر» در دوبیتی های عامیانه شهربابک از بسامد بیشتری برخوردار است. بیش از یک سوم دو بیتی های عامیانه شهربابک با ردیف همراه هستند. اکثر دوبیتی ها با ردیف «فعلی» آمده اند و فقط پنج درصد آن ها دارای ردیف غیرفعلی هستند. از کارکردهای ردیف در اشعار محلی، القای حس درونی شاعر، تقویت موسیقی شعر، کمک به انتقال مفاهیم، تاکید بر یک تصویر یا موضوع و ایجاد لذت است.کلید واژگان: قافیه, ردیف, سروده های بومی, شهربابک, کرمانThe poet of ordinary poetry pays much more attention to music because music with an emotional effect prepares the mind of the audience to receive the poem's message. One of the most important pieces of music is rhyme and row in poetry; they have a special place in traditional Persian poetry and particularly in couplets form. In this article, in addition to introducing native songs and local couplets of Shahrebabak, the analysis of the structure of rhymes and rows has been done. Rhymes in native poems of Shahre-Babak, like all other dialects, are based on the alphabets of the near ending, and it is not based on the identical rhyming which is common in the formal Persian language. In cradlesongs and wedding poems, rhymes are sometimes removed to create music tone, or to use an extended pronouns to generate the rhythm. Rhyming is in the form of Masnavi in more than 10% of Shabarbak folk couplets. The rhymes of the same alphabets, like /M/, /R/, and /M/, /N/ and /L/, /R/ are more or less frequent in popular couplets of Shahrbabak. More than one over three of local couplets is associated with the row. Most of the couplets are in the "current" row and only 5 % of them has inactive rows. Row functions in local poems inspire the poet's inner sense, reinforce the poetry, help translating the concepts, emphasize an image or subject, and create a sense of pleasure.Keywords: Rhymes, Rows, Native Poems, Shahrbabak, Kerman
-
"نصاب الصبیان" ابونصر فراهی (متوفی قرن ششم ق.) منظومه ای تعلیمی در لغت و علوم ادبی است که از زمان تالیف تا قرن چهاردهم قمری کانون توجه دانشمندان و نویسندگان بود؛ بطوریکه شروح بسیار برآن نگاشتند. "ریاض الفتیان" ابن حسام هروی یکی از بهترین شروح آن در عصر تیموری است که تا کنون نویسنده و حتی خود اثر معرفی نشده است. مساله اصلی در این مقاله معرفی "ریاض الفتیان"، بررسی نوآوری ، ویژگی و مختصات سبکی و نگارشی آن و شناساندن مولفش است. نتایج تحقیق که به شیوه توصیفی – تحلیلی و بر مبنای روش اسنادی صورت گرفته است، نشان می دهد نظام الدین بن کمال الدین بن جمال الدین خوافی هروی معروف به" ابن حسام هروی" از لغویان عصر تیموری است و ریاض الفتیان او به عنوان متنی تعلیمی، کهن ترین و جامع ترین شروح نصاب الصبیان فراهی است که آمیخته نگاری، مستندنویسی، شرح و بسط اسنادی و استشهادی کلمات از ویژگی های بارز آن است و از بسامد بالایی در تلمیح، اقتباس و استشهاد به آیات و احادیث و ارجاع به کتب لغت معتبر برخوردار است.ابن حسام ضمن رعایت سنت روان نویسی، در ثبت دقیق کلمات بسیار همت گماشته و اثرش بزرگترین گنجینه برای معرفی و شرح معربات است.کلید واژگان: ابن حسام هروی, ریاضالفتیان, شرح نصاب الصبیان, متون منظوم تعلیمی, ویژگی های سبکیJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:11 Issue: 42, 2019, PP 225 -244"Nesabossebyan" written by Abu Nasr Farahi is an educational poetic collection in lexis and literary science. It has been the focus of attention of the scientists and writers since its writing until the 14th century so that upon which too many commentaries were written. "Riyaz Alftyan" written by Ibne Hossam heravy whose author and the masterpiece itself have not been Introduced yet is one of its best commentaries and versions in the Teimurian period. The main issue in this paper is to introduce"Riyaz Alftyan,its investigation and innovation,stylistic and writing features,and introduction of its author. The findings of the present study obtained through a descriptive analysis procedure and on the basis of documentary method show that Nezamoddin Ibne Kamaloddin Ibne Jamoloddin Khafi Heravi known as Ibne Hesam Heravi is the philologist of the Teimurian age and his "Riyaz Alftyan" as an educational text is the oldest and most comprehensive commentaries of "Nesabossebyan " whose significan characteristics are miscellaneous writing, description,and documentary and testimonial extension of words. Morever,the masterpiece,is of high frequency in allusion, excerption, and reference to Koran verses and Tradition and refrence to the valid books of vocabulary. Ibne Hesam has greatly endeavoured in accurate registration of words inaddition to eloguence, tradition, and his masterpiece is the biggest treasury for introducing and interpreting "Moarrabat"(the Arabicized loaned words)Keywords: Ibn Hessam heravi, Riyaz Alftyan, commentaries ofNesabossebyan, Educational poetic texts, Stylistic features
-
بسیاری از نقاشی های ایران پس از اسلام در لابه لای نوشته های ادبی و اشعار، به تصویر درآمده اند. شاعر در شعر سبک خراسانی پیش از آن که شاعر باشد، تصویرگری است که تصاویر بدیع و متنوع را ابتدا در ذهن خود و سپس با بیانی بی نظیر در ذهن خوانندگان می نگارد. استفاده از اسامی رنگزاها در رنگ آمیزی فضای شعری یا حضور آن ها به عنوان جانشین رنگ در این سبک، قابل تامل است. شاعر سبک خراسانی گاهی با واژه های مرتبط با کتابت و نگارگری مانند نقش کردن، خامه، دفتر و گاهی به صورت غیر مستقیم از قالب های گوناگون بیانی نظیر تشبیه، از اصطلاحات و مفاهیم رنگزاها به عنوان ابزار تصویرگری مدد جسته است.از آن جایی که تا دوره صفوی در مورد رنگزا های مورد استفاده در کتابت و نگارگری ایران اطلاعات زیادی در دسترس نیست و پرداختن به این موضوع، به منظور فن شناخت این آثار تاریخی جهت حفاظت و مرمت بهتر آن ها ضروری و لازم به نظر می رسد، می توان از اطلاعات نهفته در شعر سبک خراسانی در حوزه تصویرسازی و رنگ آمیزی ها به منظور شناخت و بررسی رنگزاهای مورد استفاده در کتابت و نگارگری قرن 3 الی 6 ه.ق. استفاده نمود. شناسایی رنگزا هایی که به مرور زمان به فراموشی سپرده شده اند یا در طول زمان تغییر نام داده اند، از انگیزه اصلی نگارنده در تدوین پژوهش حاضر است. از مهم ترین نتایج این تحقیق، شناسایی تعدادی از رنگزاهای کهن ایران است که برای نخستین بار در این مقاله معرفی شده و با شناخت برخی از رنگزاها، قدمت استفاده از آن ها گاهی تا چندصد سال به عقب برگردانده شده است.کلید واژگان: رنگزاها, ایران دوره اسلامی, کتابت و نگارگری, شعر سبک خراسانیThe main features of Iranian painting in the post-Islamic centuries are the association with Persian literature. Persian literature and Persian art have intrinsic links, since the artist and poet are based on the unit's vision, rooted in a culture and intellectual space, to create. The result of this poet's creation is a literary work, and this work can have all the features of the work of art. As many believe that painting aesthetics originates from the world of imagination, the poet is also a painter who paints and colors the poetry space with the element of imagination. The poetic style of Khorasani is one of the poetic styles in which the combination of words and pictures and colors are best illustrated. One of the important factors in shaping and illustrating this style is the color element. The use of dyes in Khorasani style poetry is significant. Many of Iran's paintings after Islam have been depicted in the context of literary writing and poetry. The poet in Khorasan i’s poetry style, before being a poet, is an illustrator who looks at original and diverse images first in his mind and then illustrate with a unique statement in the minds of the readers. Using the name of dyes in coloring the poetry space in this style can be considerd. The Khorasanid style Poets sometimes directly used the words related to writing and painting such as “Khame” that means pen and sometimes indirectly used the dyes in various forms of expressions such as metaphor. Since, until the Safavid period, much information is not available about the dyes used in Iranian writing and painting, it is necessary to look at the subject in order to know the history of these works to protect and restore them better. On the pther hand one of the ways to access ancient information is to study the books of that time and our literature is a legacy of literature that is rich in scientific information and we know that, The style of Khorasani is Used.dyes to coloring the poems space like painting and study about the dyes used in poems is one way to recognize the colors used in the writing and painting of the 9rd to 12th centuries. So far, Persian art pigments before the Safavid era have not only been specifically addressed in the field of writing and painting, but also in general, and in ancient texts, only in dictionaries, medical books, or books of jewels and precious stones are scattered, There are some references to the color of some of the materials .Identifying the dyes that have been forgotten or have been renamed over time is a primary motive for the author's writing of the research. One of the most important results of this research is the identification of some of the ancient Iranian dyes that was introduced for the first time in this paper and with the recognition of some of the dyes, the use of them has been changed to some hundreds of years ago.Keywords: pigment, dyes, Islamic period of Iran, writing, painting, poem, khorasanid poetry style
-
Namaeh Farhangistan, Volume:17 Issue: 1, 2018, PP 115 -136Abūzeydābādi, one of the central dialects of Iran, has preserved many linguistic features of Old Persian, Pahlavi, and Dar Ę. Noteworthy among them are grammatical gender, functional words, and a considerable number of inflectional and derivational prefixes. As the article suggests, providing multiple evidence would pave the way for better syntactic analysis and description of Abūzeydābādi dialect.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.