به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

mohammadjavad jamshidi ‎

  • زینب بحرینی، علیرضا رشیدی*، محمدجواد جمشیدی، مهدی حسین پور
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ارتقای ظرفیت جذب دانش در شتاب دهنده های استارت آپ ایرانی انجام گرفت.    

    روش

    پژوهش کنونی بر اساس یک مطالعه توسعه ای-کاربردی قرار دارد و با توجه به نوع گردآوری داده ها، یک مطالعه غیرآزمایشی (توصیفی) و پیمایشی مقطعی هست. از روش آمیخته (کمی-کیفی) در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. مصاحبه نیم ساختاریافته در بخش کیفی، به عنوان ابزار گردآوری داده ها است و پرسشنامه طیف لیکرت نیز در بخش کمی برای گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. برای اعتبارسنجی بخش کیفی از ضریب هولستی استفاده شد و اعتبارسنجی بخش کمی نیز با اعتبار صوری و محاسبه آلفای کرونباخ صورت گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران شتاب دهنده های ایران است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با 15 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. جامعه آماری بخش کمی شامل مدیران و کارشناسان شتاب دهنده های استارتاپ ایرانی است. حجم نمونه با فرمول کوکران 137 نفر محاسبه شد. نمونه گیری در بخش کمی نیز با روش تصادفی ساده صورت گرفت. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش گراندد تئوری و نرم افزار مکس کیو دا استفاده شد. سپس با استفاده از حداقل مربعات جزئی به اعتبارسنجی مدل ارتقای ظرفیت جذب دانش پرداخته شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهشی نشان داد ارتقای ظرفیت جذب دانش در برگیرنده شناسایی دانش و فناوری مورد نیاز خارجی، جذب دانش و فناوری مورد نیاز خارجی، تسهیم دانش و فناوری جذب شده و بکارگیری دانش و فناوری خارجی است.

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش می تواند به عنوان الگویی جهت توسعه ظرفیت جذب دانش  استفاده شده و به این ترتیب زمینه را برای رشد و توسعه هرچه بیشتر شتاب دهنده ها فراهم کند.

    کلید واژگان: ظرفیت جذب دانش, شتاب دهنده های ایران, رویکردآمیخته اکتشافی
    Zeinab Bahreini, Alireza Rashidi *, Mohammadjavad Jamshidi, Mahdi Hosseinpour
    Purpose

     the present study is aimed to design a model for improving the capacity of knowledge absorption in Iran's accelerators.

    Methodology

    This study is an applied-developmental design in terms of purpose, and non-experimental (descriptive) in terms of data collection and a cross-sectional survey study. Also, in this study, a mixed research method (qualitative-quantitative) is used. The data collection measure in the qualitative section is semi-structured interview, and in the quantitative section, the Likert scale questionnaire is used. The Holsti coefficient is used to validate the qualitative section, and the quantitative section is validated with face validity and Cronbach's alpha calculation. The statistical population in the qualitative section includes the managers of Iran's accelerators who are selected by the purposeful sampling method and theoretical saturation was achieved with 15 interviews. The statistical population of the quantitative section includes the managers and experts of Iran's accelerators. The sample size is calculated by Cochran's formula with 137 individuals. Sampling in the quantitative section is performed by simple random method. Grounded theory method and MAXQDA software were used for data analysis in the qualitative section. Then, the validation of the knowledge absorption capacity improvement model is done using partial least squares.

    Finding

    The research findings indicated that promoting knowledge absorption capacity includes acquiring knowledge from external resources, identification of foreign knowledge and technology, the absorption of foreign knowledge and technology, the sharing of absorbed knowledge and technology, and the application of foreign knowledge and technology.

    Conclusion

    The results of this research can be used as a model   for improving the capacity of knowledge absorption in Iran's accelerators .and thus provide the ground for the growth and development of such accelerators as much as possible.

    Keywords: Knowledge Absortive Capacity, Iran's Accelerators, Exploratory Mixed Method
  • عطیه خدایی، مهدی حسین پور*، محمدجواد جمشیدی، یوسف محمدی فر

    در سال های اخیر مدل های کسب وکار چرخشی مورد توجه بسیاری از حوزه های کسب وکار قرار گرفته است. حوزه کشاورزی و غذایی نیز با چالش های جدیدی به منظور کاهش تلفات و ضایعات مواد غذایی در طول زنجیره تامین خود روبرو می باشد. در این زمینه، پذیرش و کاربست مدل های کسب وکار چرخشی، فرصت هایی را برای ارتقای انتقال به سمت عملکرد پایدارتر و آینده ای از نظر اقتصادی مناسب تر فراهم می کند. از این رو پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش فراترکیب به شناسایی مزایای کاربست مدل های کسب وکار چرخشی در حوزه کشاورزی- غذایی پرداخته است. در همین راستا، تعداد 57 مطالعه مرتبط ارزیابی و درنهایت، پس از بررسی 29 مقاله انتخاب شد و با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، در دو مرحله کدگذاری باز و کدگذاری محوری تحلیل گردیدند. به این ترتیب مهم ترین مزایای شناسایی شده کاربست مدل های کسب وکار چرخشی در حوزه کشاورزی-غذایی در پنج طبقه اصلی اقتصادی، زیست محیطی، زنجیره ارزش، بازاریابی و اجتماعی دسته بندی شدند. در پایان، با توجه به گزاره های پژوهش، پیشنهادهایی ارائه گردید. در یک نمونه مهم، سیاست گذاران و دست اندرکاران حوزه کشاورزی-غذایی بایستی آگاهی جامعه (از طریق فرهنگ سازی به وسیله صداوسیما و مدارس) و کشاورزان (از طریق برگزاری دوره ها و کمک به ارزش گذاری مجدد محصول و محصولات جانبی و برچسب زنی آن ها) را افزایش دهند. به علاوه ایجاد تسهیلات و مشوق های مالی نیز می توانند در فراهم نمودن مقدمات اجرا و موفقیت مدل های کسب وکار چرخشی در حوزه کشاورزی-غذایی اثرگذار باشند.

    کلید واژگان: اقتصاد چرخشی, مدل های کسب وکار, مدل های کسب و کار چرخشی, بخش کشاورزی-غذایی, فراترکیب
    Atieh Khodaei, Mahdi Hosseinpour *, Mohammadjavad Jamshidi, Yousef Mohammadifar

    In recent years, circular business models have attracted the attention of many business fields. The agri-food sector is also facing new challenges in order to reduce losses and food waste along its supply chain. In this context, the adoption and application of circular business models provide opportunities to promote the transition towards a more sustainable performance and a more economically suitable future. Therefore, the current research has identified the benefits of using circular business models in the agri-food sector with a qualitative approach and a meta-synthesis method. In this regard, the number of 57 related studies was evaluated and finally, after reviewing, 29 articles were selected and analyzed using the seven-step model of Sandelowski and Barroso, in two stages of open coding and axial coding. In this way, the most important identified benefits of using circular business models in the agri-food sector were categorized into five main categories: economic, environmental, value chain, marketing and social. In the end, according to the propositions of the research, suggestions were presented. In an important example, the policy makers and those involved in the agri-food sector should raise the awareness of the society (through culture building by television and radio and schools) and farmers (through holding courses and helping to revalue the product and by-products and their labeling). In addition, the creation of facilities and financial incentives can also be effective in providing the prerequisites for the implementation and success of circular business models in agri-food sector.

    Keywords: Circular Economy, Business Models, Circular Business Models, Meta-Synthesis
  • باسم عبدالحسن جاسم، محمدجواد جمشیدی*، مهدی حسین پور، محمد رسول الماسی فرد
    هدف

    هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی الگویی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در بانک های حامی تشکل های تعاونی در کشور عراق بوده است.

    روش

    داده ها جمع آوری و با استفاده از طرح نظام مند استراوس و کوربین کدها و مولفه های الگوی توسعه کارآفرینی سازمانی در بانک های حامی تشکل های تعاونی به دست آمد و در قالب مدل مفهومی داده بنیاد تدوین گردید. با مشارکت خبرگان حوزه کارآفرینی و مدیریت امور بانکی دانشگاه رازی شهر کرمانشاه در کشور ایران و دانشگاه التقنیه الوسطی در شهر بغداد ، پرسشنامه طراحی و از طریق روش نمونه گیری تصادفی با مشارکت 103نفر بین کارشناس ها و نیروی انسانی شعب بانک کشاورزی در سطح شهر بغداد در کشور عراق توزیع شد. در فاز کمی پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و استفاده از معیارهای بار عاملی، ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، متوسط واریانس تبیین شده و سطح معنی داری آزمون بارتلت ، یافته های پژوهش : یافته های پژوهش حاکی از این است که شرایط علی شامل مولفه های توسعه قابلیت های کارآفرینانه، توسعه قابلیت های نوآورانه، توسعه قابلیت های استراتژیک و پویایی مشتریان، مقوله محوری شامل (توسعه کارآفرینی سازمانی)، راهبردها نیز دارای مولفه های راهبردهای رفتاری و راهبردهای ساختاری، در بخش شرایط زمینه ای مولفه های ویژگی های ساختاری و وضعیت سیستماتیک، در قسمت شرایط مداخله گر مولفه های شرایط محیطی و خصوصیات ساختاری صنعت و در نهایت در بخش پیامدها مولفه های ارایه خدمات نوین و فناورانه، افزایش سطح بهره وری و عملکرد، تعالی منابع انسانی، ارتقای سطح رضایت مشتریان و بهبود جایگاه رقابتی جای گرفته است.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج به دست آمده تحقق توسعه کارآفرینی سازمانی در بانک های حامی تشکل های تعاونی نیازمند هم افزایی و همکاری یک سری از بازیگران کلیدی محیطی و تعدیل یا تقویت برخی از متغیرهای ساختاری است که مراجع ذی ربط می توانند با در نظر گرفتن این موارد و اتخاذ سیاست های مطلوب در راستای بهبود شرایط لازم برای تحقق کارآفرینی در بانک های حامی تشکل های تعاونی در عراق اقدام کنند.

    کلید واژگان: کارآفرینی سازمانی, توسعه, بانک های حامی تشکل های تعاونی, داده بنیاد, تحلیل عاملی
    Basem Abdolhasan Jasem, Mohammad Javad Jamshidi *, Mahdi Hosseinpour, Mohammad Rasoul Almasi Fardd
    Objective
    Purpose

    The main purpose of the current research was to design a model for the development of organizational entrepreneurship in banks supporting cooperative organizations in Iraq.

    Method

    In order to achieve the goal in the current research, a sequential exploratory mixed method was used, and the data were collected in two phases. In the qualitative phase, the required data were gathered through semi-structured interviews with 34 experts in the form of the Foundation's data approach. . In this section, in order to check the validity of the combination of the four-stage framework and the six key questions model, and the within-subject agreement method was used to check the reliability, and finally, the data was collected and using the systematic design of Strauss and Corbin, codes and components were used. The pattern of organizational entrepreneurship development in banks supporting cooperative organizations was obtained and compiled in the form of a conceptual data model of the foundation. With the participation of experts in the field of entrepreneurship and banking management of Razi University in Kermanshah in Iran and Al-Taqanieh Al-Wasati University in Baghdad, a questionnaire was designed and through random sampling with the participation of 103 people among experts and human resources of the Bank of Agriculture branches in Baghdad. The country of Iraq was distributed. In the quantitative phase of the research, by using the confirmatory factor analysis method and the use of factor loading criteria, Cronbach's alpha coefficient, composite reliability, average variance explained and the significance level of Bartlett's test, the validity of each of the components of the obtained model was examined in the qualitative part. found thvelopment of organizational entrepreneurship), strategies also have components of behavioral strategies and structural strategies. In the background conditions, the components of structural characteristics and syste, and finally, in the c

    Keywords: Organizational Entrepreneurship, Development, banks supporting cooperative organizations, Foundation Data, Factor analysis
  • فاطمه الماسی، یوسف محمدی فر*، محمدجواد جمشیدی

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال صنعت بیمه در ایران انجام گرفته است؛ بنابراین ازنظر هدف، توسعه ای- کاربردی، براساس ماهیت، توصیفی- پیمایشی و به لحاظ رویکرد از نوع آمیخته می باشد. در این پژوهش به استخراج شاخص های توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال با استفاده از روش تحلیل محتوای متنی و سپس به غربال این شاخص ها در صنعت بیمه با استفاده از تکنیک دلفی پرداخته شده است و در آخر شاخص ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی دسته بندی شده اند. در بخش تحلیل محتوای متنی جامعه آماری پژوهش شامل مستندات و سوابق بالادستی در رابطه با توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال بوده و روش نمونه گیری هدفمند می باشد. در بخش دلفی جامعه آماری 10 نفر از خبرگان صنعت بیمه است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش تحلیل عاملی اکتشافی نیز جامعه آماری 384 نفر از کارشناسان صنعت بیمه می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. همچنین ابزار مطالعه میدانی این پژوهش پرسشنامه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد آگاهی از مجموعه عوامل و شاخص های توسعه قابلیت های بازاریابی دیجیتال صنعت بیمه در ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. ازجمله این شاخص ها می توان به تبلیغات محیطی، تبلیغات پیامکی، ارتباط با مشتری و... اشاره کرد. در نهایت با توجه به شاخص ها، آن ها در سه بعد تحقیقات بازاریابی، تشکیلات دیجیتالی سازمان و عوامل مربوط به مشتری دسته بندی شدند.

    کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی دیجیتال, صنعت بیمه
    Fatemeh Almasi, Yousef Mohammadifar *, MohammadJavad Jamshidi

    The aim of present study is to identify indicators for development capabilities of digital marketing insurance industry indexes in Iran. It is a development- applied research and it is a descriptive- survey by nature and it is also the mixed type of qualitative and quantitative approach. In this study, extraction of indicators for development capabilities of digital marketing with the help of textual content analysis method is performed and then these indicators are screened in the insurance industry by using Delphi technique and finally, the indicators have been categorized by using the exploratory factor analysis method. In the textual content analysis section, the statistical population of the research includes documents and upstream records related to the development of digital marketing capabilities and the sampling method is purposeful. In Delphi section, the statistical population of the study was 10 insurance industry experts who were selected using purposive sampling and the statistical population in the exploratory factor analysis section is 384 insurance industry experts who were selected by using random sampling method. The field study tool of this research is a questionnaire. Findings show that knowledge of the set of factors and indicators for development of digital marketing capabilities of the insurance industry in Iran is very important for managers and researchers. These indicators include environmental advertising, SMS advertising, customer relationship, and etc. Finally, according to the indicators, indicators were categorized in the three dimensions of marketing research, organization's digital organization, and customer-related factors.

    Keywords: Marketing, Digital Marketing, Insurance Industry
  • زینب بحرینی، علیرضا رشیدی*، محمدجواد جمشیدی، مهدی حسین پور

    موفقیت شتاب دهنده ها مستلزم رشد و بهبود مستمر ظرفیت جذب دانش از منابع درون و برون سازمانی است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف مدلسازی توسعه ظرفیت جذب دانش در شتاب دهنده های استارتاپ انجام گرفت. این پژوهش براساس هدف یک مطالعه کاربردی-توسعه ای است و براساس روش گردآوری داده ها یک مطالعه غیرآزمایشی (توصیفی) از نوع پیمایش مقطعی می باشد. همچنین در این مطالعه از روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه ISM بود. برای اعتبارسنجی بخش کیفی از ضریب هولستی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، شامل مدیران شتاب دهنده های استارتاپ است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با 15 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل کیفی مضمون و نرم افزار Nvivo استفاده شد. سپس با استفاده از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری به ارایه مدل پژوهش پرداخته شد. . در آخر با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و تاثیر پذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است، یافته های پژوهشی نشان داد توانمندی منابع انسانی تاثیرگذارترین مولفه می بشاد و در سطح 4 قرار گرفته است در نتیجه برای هرگونه برنامه و اقدام برای ارتقای ظرفیت جذب دانش در شتاب دهنده ها باید به نقش کلیدی و پایه ای این عامل توجه شود. این مولفه در ارتقای طرفیت جذب دانش در شتاب دهنده ها دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی می باشد و جزء اولویت های اقدام در توسعه جذب دانش در شتاب دهنده های استارتاپ می باشد.

    کلید واژگان: ظرفیت جذب دانش, شتاب دهنده های استارتاپ, رویکردآمیخته اکتشافی, مدل سازی ساختاری تفسیری
    Zeinab Bahreini, Alireza Rashidi *, MohammadJavad Jamshidi, Mahdi Hosseinpour

    The success of accelerators requires continuous growth and improvement of the capacity to absorb knowledge from internal and external organizational resources. In this regard, the present study is aimed to design a model for improving the capacity of knowledge absorption in startup accelerators. This study is an applied-developmental design in terms of purpose, and non-experimental (descriptive) in terms of data collection and a cross-sectional study. Also, in this study, a mixed research method (qualitative-quantitative) is used. The data collection measure in the qualitative section is semi-structured interview, and in the quantitative section, ISM questionnaire is used. The Holsti coefficient is used to validate the qualitative section, The statistical population includes the managers of startup accelerators who are selected by the purposeful sampling method and theoretical saturation was achieved with 15 interviews. Thematic analysis method and Nvivo software were used for data analysis in the qualitative. Then, using the interpretive- structural modeling method, the research model was presented. Finally, using MICMAC analysis, the type of variables has been identified based on their influence and susceptibility to other variables. The research findings showed that the human rsources emmpowerment is the most influential components and is placed at level 4. Therefore, any program or action to enhance knowledge absorption capacity in accelerators should focus on the key and fundamental role of this factor. This components have high penetration power and low dependence in enhancing knowledge absorption capacity in accelerators and is among the priorities for action in improving knowledge absorption in startup accelerators

    Keywords: knowledge Absortive Capacity, startup accelerators, exploratory mixed method, interpretive structural modeling
  • مهتاب مرتضایی*، محمدجواد جمشیدی، مهدی حسین پور

    هدف اصلی این مقاله، شناسایی موانع استقرار هوش تجاری در بیمارستان های شهر کرمانشاه است. روش شناسی این پژوهش، کیفی است و از مطالعات اسنادی و مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه تحقیق شامل اعضای هییت علمی دانشگاه، مدیران بیمارستانی و متخصصان فناوری اطلاعات در شهر کرمانشاه است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 21 متخصص برای گردآوری داده ها انتخاب شده اند. به منظور اعتباربخشی درونی داده های حاصل از مصاحبه ها از سه روش مثلث سازی، تایید و درگیر بودن اعضا با موضوع استفاده شده است؛ پایایی پژوهش نیز با استفاده از پایایی بازآزمون و با استفاده از فرمول پایایی هولستی محاسبه شده که عدد 89 درصد به دست آمده است که نشان از مناسب بودن قابلیت اعتماد پژوهش است. داده های به دست آمده در بخش مطالعات اسنادی با استفاده از روش تحلیل محتوا و تحلیل مضمون گردآوری شده است. طبق یافته های این پژوهش، موانع استقرار هوش تجاری در بیمارستان های شهر کرمانشاه شامل شش دسته عوامل زیرساختی، سازمانی، مدیریتی، انسانی، فرهنگی و آموزشی هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تغییرات شتابان محیط سازمان را ناگزیر به کاربری این مهم ساخته است تا بتوانند در محیط رقابتی امروز همچنان مشتریان خود را حفظ کنند. شناخت این موانع، گام اول مدیریت و استقرار هوش تجاری در بیمارستان ها است و دست یافتن به این مهم برای بیمارستان های شهر کرمانشاه مستلزم حذف یا مدیریت هریک از موانع شناسایی شده در این نوشتار است.

    کلید واژگان: شناسایی, موانع, استقرار, هوش تجاری, بیمارستان ها
    Mahtab Mortezaei *, MohammadJavad Jamshidi, Mahdi Hosseinpour

    The main purpose of this article was to identify barriers to the establishment of Business Intelligence (BI) in hospitals of Kermanshah city. The research methodology was qualitative, and documentary studies and in-depth semi-structured interviews were conducted to collect information. The research population included university faculty members, hospital managers, and information technology specialists in Kermanshah. Using the purposive sampling method, 21 specialists were selected to collect data. In order to internalize the data obtained from the interviews, three methods of triangulation, verification and involvement of members with the subject were used; the reliability of the research was calculated using the reliability of the retest and using the Holstie reliability formula, which is 89%, indicating the appropriateness of the reliability of research. The obtained data were collected in the documentary studies section using content analysis and content analysis methods. According to the findings of this study, barriers to the establishment of business intelligence in hospitals in Kermanshah included six categories of infrastructural, organizational, managerial, human, cultural, and educational factors. The results of this research show that the rapid changes in the organization's environment have inevitably made it important for them to retain their customers in today's competitive environment. Recognizing these barriers is the first step in managing and establishing business intelligence in hospitals, and achieving this important goal for hospitals in Kermanshah requires the removal or management of the barriers identified in this paper.

    Keywords: Identification, Barriers, deployment, Business Intelligence, Hospitals
  • سبا نعمان موسی، نادر نادری*، بیژن رضایی، محمدجواد جمشیدی

    هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل کنترل بحران کرونا ویروس در کسب وکارهای کوچک و متوسط در واحدهای صنعتی استان کرمانشاه می باشد. در این پژوهش از رویکرد آمیخته و با استفاده از روش کیفی گراندد تئوری کلاسیک و تعیین ضریب اهمیت آنتروپی شانون بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران کسب وکارهای کوچک ومتوسط در واحدهای صنعتی استان کرمانشاه، اعضای هیئت علمی گروه-های اقتصاد و کارآفرینی، مدیران و مسئولین مربوطه در زمینه تصمیم گیری در حوزه کسب وکارهای کوچک و متوسط در استان می باشدکه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و نظری و با انجام 15 مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری کلاسیک (گلیزر) طی فرآیندی منظم و در عین حال مقایسه مداوم داده ها در هفت مرحله کدگذاری باز، انتخابی، یادداشت برداری، مرتب سازی، کدگذاری نظری، مرور ادبیات و در مرحله نهایی تدوین و طراحی نظریه در نرم افزار Atlas-ti صورت گرفت و در بخش کمی برای تعیین اهمیت و اولویت شاخص ها از روش آنتروپی شانون در Excel استفاده شد. یافته ها نشان دادند، افزایش شفافیت اطلاعاتی مالی و بهبود امور کسب وکار از طریق ابزار دیجیتال، تامین مالی نیروهای پشتیبانی از کسب و کارهای کوچک و متوسط با مقدار (0232/0)، عدم ساماندهی صحیح داوطلبین و پرستاران و همچنین تسهیل ورود کالاهای ضروری با مقدار (0201/0)، دارای بالاترین ضریب اهمیت هستند و شاخص های مجهزسازی سازمان ها برای جلوگیری از ورود بیماران کرونا ویروس، اشاعه فرهنگ قانون مداری در جامعه، رونق کسب وکار، کاهش فرار مالیاتی، دارای پایین ترین میزان ضریب اهمیت با مقدار (0036/0) از نظر پاسخ دهندگان می باشد

    کلید واژگان: مدل کنترل بحران, کرونا ویروس, کسب وکارهای کوچک و متوسط, واحدهای صنعتی, استان کرمانشاه
    Saba Namanmousa, Nader Naderi *, Bijan Rezaei, Mohammadjavad Jamshidi

    The purpose of this study is to design a corona virus crisis control model in small and medium businesses in industrial units of Kermanshah province. In this research, a mixed approach was used using the grounded qualitative method of classical theory and determining the Shannon entropy significance coefficient. The study population includes managers of small and medium businesses in industrial units of Kermanshah province, faculty members of economics and entrepreneurship departments, managers and relevant officials in the field of decision-making in the field of small and medium businesses in the province using the sample method هدف Targeted shooting of snowball and theoretical type and by conducting 15 interviews, theoretical saturation was achieved. Analysis of qualitative data using the classical theory ground method (Glaser) in a regular process and at the same time continuous comparison of data in seven stages of open coding, selective, note-taking, sorting, theoretical coding, literature review In the final stage, the theory was formulated and designed in Atlas-ti software, and in a small part, Shannon entropy method in Excel was used to determine the importance and priority of indicators. The findings showed that increasing financial information transparency and improving business affairs through digital tools, financing small and medium business support forces with the amount of (0.0232),

    Keywords: Crisis Control Model, Corona Virus, Small, Medium Businesses, Industrial Units, Kermanshah Province
  • فاطمه پروین، محمدجواد جمشیدی*، یوسف محمدی فر
    زمینه و هدف

    امروزه یکی از دغدغه های اصلی کشورها و سیاست گذاران اقتصادی، ایجاد توسعه پایدار و اشتغال در مناطق مرزی می باشد، تا از طریق آن با مشکلاتی مانند بیکاری، بهره وری پایین کشاورزی، افزایش مهاجرت به شهرها مقابله کند. توسعه صنعت بوم گردی در این مناطق می توانند در رفع این مشکلات موثر باشند. این پژوهش با هدف ارایه مدلی برای شناسایی برآیندهای توسعه بوم گردی در مناطق مرزی استان کردستان انجام شده است.

    روش

    پژوهش حاضر از نظر روش شناسی یک تحقیق آمیخته است که با روش های تحلیل محتوا و دلفی انجام شده است. در روش تحلیل محتوا گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و در روش دلفی گردآوری داده ها با استفاده از پیمایش با پرسشنامه طی سه دور صورت گرفته است. جامعه تحقیق درروش تحلیل محتوا شامل تمامی متون مرتبط با موضوع پژوهش و در روش دلفی، خبرگان صنعت بوم گردی بوده است. روش نمونه گیری در روش تحلیل محتوا، تمام شماری و در روش دلفی، نمونه گیری گلوله برفی بوده است.

    یافته ها

    در این پژوهش 30 نفر از خبرگان تا انتهای دور سوم با محققان همکاری داشته اند و 22 شاخص جدید شناسایی شد و نهایتا، پس از طی سه دور دلفی، 45 شاخص مورد تایید خبرگان قرار گرفت و 9 مورد نیز مورد تایید قرار نگرفت.

    نتایج

    مدل نهایی تحقیق شامل سه بعد (برآیندهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی)، 21 مولفه و 45 شاخص است. توجه به مدل مطرح شده در این پژوهش و پیشنهادهای کاربردی آن، می تواند موجب ایجاد درک بهتری از ضرورت توسعه صنعت بوم گردی در مناطق مرزی ایران شود.

    کلید واژگان: صنعت بوم گردی, گردشگری, گردشگری مرزی, مناطق مرزی, ایران
    Fatemeh Parvin, MohammadJavad Jamshidi *, Yousef Mohammadifar
    Background and Aim

    One of the main economic concerns of the country and policy-making is the creation of stability in border areas and regional areas, to deal with problems such as unemployment, low agricultural productivity, increasing migration to cities, and marginalization through it. The ecotourism development industry in these areas can solve these problems. This study aims to provide a model to identify the Results of ecotourism development in border areas of Kurdistan province.

    Methodology

    In terms of methodology, this research is mixed research that is done with content analysis and Delphi methods. In the content analysis method, data collection was performed using library studies and in the Delphi method, data collection was performed using a questionnaire survey in three rounds. The research community in the content analysis method includes all texts related to the research topic and in the Delphi method, includes eco-tourism industry experts. The sampling method was complete enumeration in the content analysis method and snowball sampling in the Delphi method.

    Results

    In the Delphi method, 30 experts collaborated with researchers until the end of the third round. In the Delphi method, 22 new indicators were identified, and finally, after three Delphi rounds, 45 indicators were approved by experts, and 9 were not approved.

    Conclusion

    The research model includes three dimensions (Political, Economic, and Social results), 21 components, and 45 indicators. Paying attention to the model proposed in this research and its practical suggestions can lead to a better understanding of the need to develop the ecotourism industry in the border areas of Iran.

    Keywords: Terrorist victims, Border residents, Police, Citizen Rights, victims' rights
  • فاطمه الماسی، یوسف محمدی فر، محمدجواد جمشیدی

    باتوجه به اینکه کسب وکارهای الکترونیک در جامعه در حال گسترش است، صنعت بیمه باید در این زمینه گام بردارد و اطلاعات خود را درزمینه بازاریابی دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک بیشتر کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد توسعه بازاریابی دیجیتال کسب و کار های الکترونیک صنعت بیمه در ایران صورت گرفته است. پژوهش پیش رو از نظر ماهیت و هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی اس ت. جامعه آماری پژوهش در بخش تحلیل عاملی شامل کارشناسان صنعت بیمه در سراسر کشور و در بخش AHP نیز شامل خبرگان این صنعت بوده است. در بخش تحلیل عاملی تعداد 384 نمونه به روش نمونه گیری در دسترس و در بخش AHP نیز 10 نفر از خبرگان صنعت بیمه به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین، ابزار مطالعه میدانی در این پژوهش پرسشنامه است که برای بررسی روایی و پایایی پرسشنامه و روایی محتوا، آلفای کرونباخ به ضریب آلفای کرونباخ تبدیل شد. در پژوهش حاضر ابتدا شاخص های بازاریابی دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه از مرور پیشینه پژوهش استخراج و سپس برای بررسی داده های پژوهش و شناسایی ابعاد بازاریابی دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده و در نهایت، برای تایید ابعاد شناسایی شده از روش تحلیل عاملی تاییدی و نیز برای رتبه بندی آنها از تکنیک AHP استفاده شده است. ابعاد شناسایی شده شامل تشکیلات دیجیتالی سازمان، پژوهش های بازاریابی و عوامل مربوط به مشتری بوده است. نتایج حاصل از تکنیک AHP نشان داد که تبلیغات پیامکی، تبلیغات محیطی و ارتباط با مشتری سه شاخص برتر در میان سایر شاخص ها هستند.

    کلید واژگان: بازاریابی دیجیتال, کسب وکار الکترونیک, صنعت بیمه, دیجیتالی شدن, فناوری اطلاعات
    Fatemeh Almasi ‎, Yousef Mohammadifar ‎ *, MohammadJavad Jamshidi ‎

    E-businesses are expanding in the society. The insurance industry should increase its information in the field of digital marketing of E-businesses. The present study aims to identify the dimensions of digital marketing of E-businesses in Iran's insurance industry. This research is applied and descriptive survey in terms of purpose and method. The statistical population in the factor analysis section includes insurance industry experts across the country and the AHP section includes experts in this industry. In the factor analysis section, 384 samples were selected by using the simple sampling method, and in the AHP section, 10 experts were selected as the sample. The tool of the field study is a questionnaire. To check the validity of the questionnaire, the content, and its reliability, Cronbach's Alpha was used. In the present research, first, digital marketing indicators of E-businesses of the insurance industry have been extracted from the literature review. Then, to identify the digital marketing dimensions of E-businesses in the insurance industry, the exploratory factor analysis method was used. The confirmatory factor analysis method was used to confirm the identified dimensions and the AHP technique was used to rank them. The identified dimensions include the organization's digital organization, marketing research, and customer-related factors. The results of the AHP technique showed that SMS advertising, environmental advertising, and customer communication have been the top three indicators.

    Keywords: Digital Marketing, E-business, Insurance Industry, Digitization, Information Technology
  • سعید بخشی، محمدجواد جمشیدی*، بیژن رضایی

    هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات قابلیت های فناوری اطلاعات، سازمانی و مهارت های پرسنلی فناوری اطلاعات بر کشف فرصت های نو ظهور کسب و کار الکترونیک است. تحقیق حاضر، از نظر پارادایم روش شناسی تحقیق، جزو تحقیقات کمی به حساب می آید که بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی کسب و کارهای کوچک و متوسط (شامل1670 شرکت) در استان کرمانشاه است. در مرحله ی اول نمونه گیری، از شیوه ی طبقه بندی با انتساب متناسب استفاده شده و در مرحله ی دوم از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. با توجه به جدول کرجسی و مورگان، تعداد اعضای نمونه 313 نفر برآورد شده و نهایتا تعداد 296 پرسش نامه توسط مدیران، معاونین و سرپرستان واحدهای زیر مجموعه ی شرکت ها تکمیل شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی استاندارد بوده و روایی و پایایی آن تایید شده است. داده های تحقیق با روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شده اند. نتایج، نشان دهنده ی تاثیر معنادار و مثبت قابلیت های فناوری اطلاعات، سازمانی و مهارت های پرسنلی بر کشف فرصت های نوظهور کسب و کار الکترونیک است.

    کلید واژگان: قابلیت های فناوری اطلاعات, قابلیت های سازمانی, مهارت های پرسنلی, کشف فرصت, کسب و کار الکترونیک
    Saeed Bakhshi, MohammadJavad Jamshidi *, Bijan Rezaee

    The purpose of this study is to investigate the effects of Information Technology, Organizational Capabilities and IT personnel skills on discovering emerging e-business opportunities. The present study was applied and quantitative research in terms of research methodology paradigm using a descriptive-survey method. The statistical population of the present study included all small and medium businesses (1670 one) in Kermanshah Povince. In the first stage of sampling, the proportional allocation classification method was used; then, in the second stage, the companies were randomly selected. According to the Krejcie and Morgan Table, the sample number was estimated to be 313. 296 questionnaires were completed by managers, executives and supervisors of the sub-units of the companies. The data collection tool was a standard questionnaire and its validity and reliability were confirmed. The research data was analyzed by structural equation modelling using AMOS software. The results showed a significant and positive effect of IT and organizational capabilities and personnel skills on the discovery of emerging e-business opportunities.

    Keywords: Information technology capability Organizational capabilities IT personnel skills Opportunity discovery E, Business
  • فتانه بهاروند، مهدی حسین پور*، محمدجواد جمشیدی
    مقدمه و هدف

    کشاورزی سنتی دیگر قادر به تامین پایدار غذای ایمن و مغذی برای سیاره ای که تا سال 2050 جمعیت آن به بیش از 9 میلیارد نفر خواهد رسید، نیست. این موضوع سبب روی آوری پژوهشگران به پژوهش در زمینه کشاورزی مدرن و عوامل موثر و مرتبط با آن شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل پذیرش فناوری اینترنت اشیاء در بخش کشاورزی انجام شده است.

    مواد و روش ها: 

    در پژوهش حاضر، طی دو مرحله شاخص ها و عوامل موثر بر به کارگیری فناوری اینترنت اشیاء در بخش کشاورزی استخراج گردید. در مرحله اول و با استفاده از تحلیل محتوا، تحقیقات صورت گرفته در حوزه فناوری اینترنت اشیاء در بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفتند. در مرحله بعد، با تکنیک دلفی و نظرسنجی از 15 نفر از خبرگان حوزه فناوری اینترنت اشیاء که به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند، شاخص های موثر بر پذیرش فناوری اینترنت اشیاء در بخش کشاورزی استخراج شدند.

    یافته ها: 

    یافته های مرحله ی اول پژوهش نشان داد که، 25 شاخص بر پذیرش اینترنت اشیاء در بخش کشاورزی موثرند که در مرحله ی دوم با نظرسنجی از خبرگان 38 شاخص به شاخص های مرحله ی اول اضافه گردید. در مجموع یافته های پژوهش حاکی از آن بود که 63 شاخص در قالب 11مقوله و 4 بعد در پذیرش فناوری اینترنت اشیاء در بخش کشاورزی موثرند. مفاهیم اصلی شامل عوامل محیطی، فناوری، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی و مقوله های فرعی شامل عوامل هزینه ای، مشوق های مالی، عوامل درآمدی، عوامل سازمانی، قوانین و سیاست ها، عوامل زراعتی- بوم شناختی، زیرساخت فناوری، عوامل امنیتی، قابلیت ها و ویژگی های IoT، عوامل انسانی و فرهنگ سازی هستند.

    نتیجه گیری:

     با توجه به نتایج پژوهش، برای تسهیل ورود و راه اندازی فناوری اینترنت اشیا در بخش کشاورزی لازم است بسترسازی صورت گیرد. که این بسترسازی و انجام تغییرات و اصلاحات در هر چهار عامل اصلی محیطی، فناوری، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی ضروری به نظر می رسد. پیشنهاد می شود در این راستا دولت، به ایجاد قوانین حامی حریم خصوصی و مالکیت داده و اصلاح قانون بهره وری بخش کشاورزی با تاکید بر استفاده از فناوری اینترنت اشیاء اقدام نماید. علاوه بر این همکاری بین متخصصین آکادمیک کشاورزی و فناوری اطلاعات، توسعه شرکت های دانش بنیان در حوزه اینترنت اشیاء در بخش کشاورزی و ایجاد رشته دانشگاهی IoT پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: بکارگیری, الگو, عوامل موثر, اینترنت اشیاء, تکنیک دلفی
    Fataneh Baharvand, Mahdi Hosseinpour*, MohammadJavad Jamshidi
    Introduction and Objective

    Traditional agriculture is no longer able to provide sustainable, safe, and nutritious food for a planet with a population of more than 9 billion by 2050. This has led researchers to study about modern agriculture and its related factors. In this regard, the present study was conducted with the aim of presenting an adoption model of IoT in the agricultural sector.

    Material and Methods

    Indicators and factors affecting the implementation of IoT in the agricultural sector were extracted in two stages. Using content analysis, researches related to IoT in the agricultural sector was reviewed in the first stage. In the next stage, effective indicators on the adoption of IoT in the agricultural sector were extracted by Delphi technique and a survey of 15 experts whom were purposefully selected using snowball method.

    Results

    The research findings showed that 63 indicators in the form of 11 categories and 4 dimentions are effective in adoption of IoT in the agricultural sector. Key concepts include environmental, technological, economic, and socio-cultural factors; sub-categories include cost factors, financial incentives, revenue factors, organizational factors, laws and policies, agricultural and ecological factors, technology infrastructure, security factors, IoT capabilities and features, human factors, and cultur-building.

    Conclusion

    It can be said that in order to adopt IoT in the agricultural sector, changes and reforms in all four main concepts including environmental, technological, economic, and socio-cultural factors seem necessary. In this regard, it is suggested to government to create laws supporting privacy and data ownership as well as to modify and revise the agricultural sector productivity law emphazing on the implementation of IoT technology. Also, providing cooperation between academic agriculture and information technology experts, developing knowledge-based companies in the field of IoT in agricultural sector, and creating an academic field of IoT are recommended.

    Keywords: Delphi Technique, Effective Factors, Implementation, Internet of Things, Pattern
  • Mahtab Mortezaei, MohammadJavad Jamshidi *, Mahdi Hosseinpour
    Introduction

    In recent years, Business Intelligence (BI) has become an obvious necessityand an important element for the survival of any business. This study aimed to investigate theeffect of BI on organizational agility and innovation.

    Methods

    This research is quantitative in terms of paradigm and descriptive-correlational in termsof the type of study. The population of this study was the IT experts in Kermanshah hospitals (375people); they were selected using total number method, but after distributing the questionnairesamong all of them, only 97 complete questionnaires were collected and used for data analysis.Data were collected by a researcher-made questionnaire. Data analysis was performed by PartialLeast Squares (PLS) structural equation modeling using Smart PLS software.

    Results

    There was a positive and significant relationship between BI and organizationalagility and innovation in hospitals. In other words, if BI is used in a hospital, it will lead toorganizational agility, which will increase the ability of hospitals to respond to environmentalchanges and turn environmental threats into opportunities. Further, BI leads to moreorganizational innovation, i.e. the hospital will be able to deliver innovative services to thetarget community and gain more market share than its competitors.

    Conclusion

    Since hospitals are facing increasing pressure to find new ways to competeand deal with increased operating overhead costs, they need to establish BI to cope withthese changes, which will reduce the costs, increase the speed and efficiency, enhance theeffectiveness, and gain competitive advantage by promoting organizational agility andinnovation.

    Keywords: Business intelligence, Hospital information systems, Hospitals, Organizational innovation
  • محمدجواد جمشیدی*
    زمینه و هدف

    توزیع نامتوازن پتانسیل های فضایی گردشگری شهری مشهد میان کنشگران و عدم مشارکت بهینه شهروندان در پروژه های گردشگری بر توزیع فضایی خدمات گردشگری شهر مشهد تاثیرگذاشته است. اولین هدف پژوهش حاضر تبیین اثرات ناشی از توزیع نامتوازن منافع میان کنشگران بر توزیع فضایی خدمات گردشگری شهری است. دومین هدف شناسایی عوامل تشدید توزیع نامتوازن منافع میان کنشگران و سومین هدف شناسایی الزامات اولیه مورد نیاز برای تعدیل شرایط موجود در چارچوب مدل شراکت عمومی-خصوصی-مردمی(4P) است.

    روش شناسی:

     روش تحقیق پژوهش حاضر تلفیقی از روش های کمی و کیفی است. تبیین توزیع نامتوازن فضایی خدمات گردشگری در شهر مشهد مبتنی بر روش کمی و با استفاده از داده های پایگاه اطلاعات شهری مشهد می باشد. همچنین تبیین اثرات ناشی از توزیع نامتوازن منافع میان کنشگران گردشگری بر توزیع نامتوازن فضایی خدمات گردشگری شهر مشهد و شناسایی الزامات اولیه مورد نیاز جهت کاربست مدل 4P نیز مبتنی بر روش کیفی و از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با کنشگران آگاه به تحولات فضایی شهر مشهد می باشد. انتخاب مصاحبه شوندگان براساس روش نمونه گیری هدفمند بوده و اشباع نظری در سی و دومین مصاحبه حاصل شده است.

    یافته ها

    توزیع نامتوازن منافع میان کنشگران گردشگری شهری، منجر به توزیع نامتوازن فضایی خدمات گردشگری در شهر مشهد شده است.

    نتیجه گیری و پیشنهادات: 

    توزیع متوازن منافع میان کنشگران در چارچوب مولفه های مدل 4P، علاوه بر تقویت انسجام میان کنشگران عمومی، خصوصی و مردمی در تحولات فضایی شهر مشهد می تواند با جلب مشارکت بیشتر کنشگران، زمینه ساز توزیع متوازن منافع فضایی گردشگری شهری و  توسعه متوازن خدمات گردشگری پیرامون تمامی جاذبه های گردشگری شهر مشهد باشد.

    نوآوری و اصالت:

     تبیین الزامات کاربست مدل 4P در پروژه های گردشگری شهری مشهد جهت تعدیل توزیع نامتوازن منافع فضایی حاصل از خدمات گردشگری شهری از مهمترین نوآوری های پژوهش حاضر است.

    کلید واژگان: خدمات گردشگری شهری, شهر مشهد, شراکت عمومی-خصوصی-مردمی(4P), منافع فضایی گردشگری, مصاحبه نیمه ساختار یافته
    MohammadJavad Jamshidi *
    Context and Purpose

    The unbalanced distribution of spatial potentials of Mashhad city tourism among actors and the lack of optimal participation of citizens in tourism projects has affected the spatial distribution of tourism services in Mashhad. The first purpose of this study is to explain the effects of unbalanced distribution of benefits among actors on the spatial distribution of city tourism services. The second purpose is to identify the factors that exacerbate the unbalanced distribution of interests among actors and the third purpose is to identify the basic requirements needed to adjust the existing conditions within the framework of the public-private-people partnership model.

    Design/methodology/approach:

     In the present study, the research method is a combination of quantitative and qualitative methods. The study of the spatial distribution of tourism services in the city of Mashhad is based on a quantitative method by using the data of the Mashhad city database. Also, explaining the effects of unbalanced distribution of benefits among tourism actors on the spatial distribution of tourism services in Mashhad and identifying the basic requirements for using the 4P model is based on a qualitative method by using semi-structured interviews with actors aware of spatial developments in Mashhad.

    Findings

    The unbalanced distribution of interests among city tourism actors in Mashhad has intensified the unbalanced spatial distribution of tourism services in this city.

    Conclusion

    Balanced distribution of interests among Mashhad actors in the framework of 4P model components, can attract more actors, pave the way for balanced distribution of city tourism spatial benefits and balanced development of tourism services around all the tourist attractions of Mashhad.

    Originality/value:

     Explaining the requirements of applying the 4P model in Mashhad in order to adjust the unbalanced distribution of spatial benefits of urban tourism is one of the most important innovations of the present research.

    Keywords: Tourism Services, Mashhad, public-private-people partnership (4P), spatial benefits of city tourism, semi-structured interview
  • خدیجه عزیزی، مهدی حسین پور، محمدجواد جمشیدی

    همه گیری ویروس کووید 19 (کرونا)، نه‌ تنها بر سلامت همگانی اثر داشته، بلکه موجب رکود اقتصادی زیادی در جهان شده است. اقتصاد ایران در کنار تبعات ویروس کرونا فشار تحریم را نیز تحمل کرده و این دو عامل را هم‌ زمان با هم تجربه می کند. مهم تر آن که کسب وکارها نیز از آسیب های این ویروس در امان نبوده اند. استان کرمانشاه با آمار بالای بیکاری در معرض تهدید ناشی از آسیب کسب وکارهای روستایی قرار دارد؛ لذا پژوهش حاضر به دنبال ارایه الگوی احیای کسب وکارهای کوچک و متوسط روستایی آسیب ‌دیده در بحران کووید 19 با تمرکز بر کسب وکارهای روستایی استان کرمانشاه می باشد. جامعه آماری این پژوهش به شیوه نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی انتخاب شده اند و شامل کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان و اساتید دانشگاه رازی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر رویکرد، آمیخته اکتشافی و از نظر روش پژوهش، ترکیبی از دو روش تحلیل محتوای کیفی و توصیفی می باشد. برای گردآوری داد ‌ه های پژوهش در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمه‌ساختارمند و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. حاصل تجزیه ‌و تحلیل داده ها در چهار مقوله اصلی مالی- تسهیلاتی، خدماتی- حمایتی، توانمند سازی کسب وکار و بازار خلاصه شد. دو عامل، مالی - تسهیلاتی و خدماتی- حمایتی موجب توانمند سازی کسب وکارشده و این عامل به نوبه خود می‌تواند منجر به زمینه سازی برای اخذ تصمیم هایی با محوریت مشتری، بازار و بازاریابی باشد. نتایج آزمون فریدمن عوامل را به صورت مالی- تسهیلاتی (43/3)، توانمند سازی کسب وکار (73/2)، حمایتی- خدماتی (40/2) و عوامل بازار (43/1) اولویت بندی کرد.

    کلید واژگان: کسب و کارهای روستایی, بحران, کووید 19(کرونا), کرمانشاه
    khadijeh azizi, Mahdi Hosseinpour, MohammadJavad Jamshidi

    The Covid 19 virus pandemic (Corona) has not only affected public health, but has caused a major recession in the world. In addition to the consequences of the Corona virus, the Iranian economy is also facing the pressure of sanctions and is experiencing these two factors simultaneously. More importantly, businesses have not been immune to the virus. Kermanshah province with high unemployment is at risk of damage to rural businesses. Therefore, the present study seeks to provide a model for the revitalization of small and medium-sized rural businesses affected by the Covid 19 crisis, which has been conducted in rural businesses in Kermanshah province. Experts of the Jihad Agricultural Organization of the province and professors of Razi University have formed the statistical population of this study who were selected by purposive sampling and snowball method. Semi-structured interview method was used to collect research data in the qualitative part and survey method was used in the quantitative part. The data collection process continued until the theoretical saturation of the available information Qualitative analysis of the data was performed by Max Kyoda software and by analyzing 15 interviews, a total of 45 codes were identified. The data were analyzed in four main categories: financial - facility, service - support, business empowerment and market summary. The two factors of finance - facilities and services - support empower the business, and this in turn can be a factor in creating decisions with a focus on customer, market and marketing. In the quantitative part, the results of Friedman prioritization test showed that for the rehabilitation of damaged rural units in Kermanshah province, respectively, financial-facility factors (3.43), empowerment- resilience (2.73), support-services (2.40) and market factors (1.43) had a higher priority.

    Keywords: Rural businesses, Crisis, Covid19 (Corona), Kermanshah
  • حسین کریمی، محمدجواد جمشیدی*، میلاد بخشم

    فناوری اینترنت اشیاء در مراقبت های بهداشتی و مقابله و کنترل بیماری همه گیر مزایای زیادی را ارایه می دهد و تا حد زیادی روند تشخیص و نظارت مداوم بیمار از راه دور را با حسگرهای بی سیم و دستگاه های هوشمند تسهیل خواهد کرد. این مقاله با هدف شناسایی و تحلیل کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر همچون کرونا تهیه شده است. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بود که در دو مرحله انجام شد. ابتدا با مرور مبانی نظری و مطالعات پیشین از طریق روش مرور متون، کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر همچون کرونا شناسایی شدند؛ سپس برای تایید و اولویت بندی کاربردهای شناسایی شده، این کاربردها در اختیار 23 نفر از خبرگان دانشگاهی و خبرگان حوزه پزشکی قرار گرفت. کاربردهای اینترنت اشیا در مقابله و کنترل بیماری های همه گیر همچون کرونا، دارای ابعاد کاربردهای درمانی(5 مولفه و 9 شاخص)، کاربردهای نظارتی(4 مولفه و 14 شاخص)، کاربردهای اطلاعاتی(2 مولفه و 5 شاخص)، کاربردهای مدیریتی(2 مولفه و 8 شاخص)، کاربردهای پیشگیری(7 مولفه و 14 شاخص) می باشد. در شرایط بروز بیماری های همه گیر مانند کرونا، اینترنت اشیا باعث بهبود کیفیت درمان و تشخیص، پشتیبانی در تصمیم گیری و نظارت بر علایم حیاتی بیماران، کاهش ویزیت های بیمارستانی و افزایش امکان پایش و نظارت بر وضع بیماران می شود.

    کلید واژگان: اینترنت اشیا, کنترل بیماری, بیماری های همه گیر, کووید 19, انقلاب دیجیتال
    Hossein Karimi, Mohammad Javad Jamshidi *, Milad Bakhsham

    IoT technology offers many benefits in health care and epidemic control and will greatly facilitate the process of continuous remote patient diagnosis and monitoring with wireless sensors and smart devices. This article aims to identify and analyze the applications of the Internet of Things to combat and control epidemics such as covid 19 disease. This research was applied in terms of purpose, which was conducted in two stages. First, by reviewing the theoretical foundations and previous studies through the method of reviewing texts, IoT applications in combating and controlling epidemic diseases such as covid 19 disease were identified; then, to confirm and prioritize the identified applications, these applications were provided to 23 experts from academic experts and experts in the medical field. IoT applications in the fight against and control of epidemic diseases such as covid 19, It has the dimensions of therapeutic applications (5 components and 9 indicators), Monitoring applications (4 components and 14 indicators), Information applications (2 components and 5 indicators), management applications (2 components and 8 indicators), prevention applications (7 components and 14 indicators). In the case of epidemics such as covid19 disease, The Internet of Things improves the quality of treatment and diagnosis, supports decision-making and monitoring patients 'vital signs, reduces hospital visits, and increases the ability to monitor and monitor patients' condition.

    Keywords: IoT, Disease control, pandemics, Covid 19, digital revolution
  • مهدی حسین پور*، محمدجواد جمشیدی، میلاد بخشم، حسین کریمی، عطیه خدایی

    امروزه انتظارات مشتریان درحال توسعه و بالا رفتن است و از همین رو هر سازمانی به دنبال برآورده کردن انتظارات مشتریان از طریق افزایش کیفیت محصولات و خدمات خود می باشد. با توجه به این موضوع و وضعیت رقابتی کنونی در بازارهای محلی و جهانی، سازمان ها به دنبال اتخاذ و به کارگیری رویکردهای جدیدی در سازمان هستند که آن ها را برای رسیدن به سطح کیفی بالاتر و عملکرد بهتر کمک کند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مسیولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی مدیریت کیفیت جامع است. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و نحوه گرداوری داده ها از نوع توصیفی علی می باشد که در جامعه پژوهش 274 نفری، با نمونه 160 نفری بر اساس روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان اجرا شد . ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی و روایی آن بررسی و تعیین شده است. نرم افزار Smart PLS3 نیز برای تحلیل داده ها و بررسی مدل پژوهش به کار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که مسیولیت اجتماعی شرکت ها و مدیریت کیفیت جامع تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد سازمانی خواهد داشت و مدیریت کیفیت جامع نیز به عنوان متغیر میانجی رابطه مثبت اجتماعی شرکت و عملکرد سازمانی عمل می کند.

    کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی شرکت, مدیریت کیفیت جامع, عملکرد سازمانی
    Mahdi Hosseinpour *, MohammadJavad Jamshidi, Milad Bakhsham, Hossein Karimi, Atieh Khodaei

    Today, customer expectations are developing and rising, and therefore every organization seeks to meet customer expectations by increasing the quality of its products and services. Given this issue and the current competitive situation in local and global markets, organizations are looking to adopt and apply new approaches in the organization that will help them to achieve a higher level of quality and better performance. The purpose of this study is to investigate the effect of corporate social responsibility on organizational performance with the mediating role of total quality management. The research method in terms of purpose is applied and Based on the data collection method, it is descriptive causal which was performed in a research population of 274 people with a sample of 160 people based on random sampling method using Krejcie and Morgan table. The data collection tool was a researcher-made questionnaire whose reliability and validity were assessed and determined. Smart PLS3 software is also used to analyze the data and review the research model. The results showed that corporate social responsibility and total quality management will have a positive and significant effect on organizational performance and total quality management also acts as a mediating variable of the positive social relationship between the company and organizational performance.

    Keywords: Corporate Social Responsibility, Total Quality Management, Organizational Performance
  • حسین کریمی، محمدجواد جمشیدی*، مهدی حسین پور، میلاد بخشم

    امروزه مسایل سبز و توسعه پایدار با توجه به افزایش فشارهای اجتماعی، اقتصادی و قانونی، برای شرکت ها و سازمان ها جهت باقی ماندن در رقابت محلی و جهانی، تبدیل به موضوعی مهم و راهبردی شده است؛ به همین منظور سازمان ها همواره به دنبال استفاده از ابزارها و روش هایی هستند که در کنار تامین اهداف خود از اهداف اجتماعی و زیست محیطی نیز پشتیبانی کند. فناوری اطلاعات سبز به عنوان یکی از عوامل کلیدی برای دست یابی به توسعه پایدار زیست محیطی شناخته شده است. هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر پذیرش فناوری اطلاعات سبز در صنایع کوچک و متوسط شهر کرمانشاه است. این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش های پژوهش، پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران صنایع کوچک و متوسط شهر کرمانشاه تشکیل می دهند. جهت گردآوری داده از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید و بر اساس مقیاس لیکرت امتیازدهی شد. تجزیه وتحلیل داده ها در قالب مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 انجام شده است. نتایج مطالعه حاکی از تاثیر مستقیم عوامل بررسی شده در پژوهش (حمایت مدیریت ارشد، حمایت دولت، پیشران های اقتصادی، محرک های انطباق محیط زیست، منابع کسب وکار، حاکمیت شرکتی و منابع فناورانه) بر پذیرش فناوری اطلاعات سبز بوده است.

    کلید واژگان: توسعه پایدار, فناوری اطلاعت سبز, صنایع کوچک و متوسط
    Hossein Karimi, MohammadJavad Jamshidi *, Mahdi Hosseinpour, Milad Bakhsham

    Today, green issues and sustainable development have become an important and strategic issue for companies and organizations to remain in local and global competition due to increasing social, economic and legal pressures; To this end, organizations are always looking to use tools and methods that, in addition to achieving their goals, also support social and environmental goals. Green information technology is recognized as one of the key factors in achieving sustainable environmental development. The purpose of this article is to investigate the factors affecting the adoption of green information technology in small and medium industries in Kermanshah city. This study is a survey-descriptive in terms of applied purpose and in terms of research methods. The statistical population of the study consists of managers of small and medium industries in kermanshah city. a standard questionnaire was used to collect data from and Scoring based on the likert scale. Data analysis was performed in the form of structural equation modeling using Smart PLS3 software. The results of the study have been the direct effect of the factors studied in the research(senior management support, government support, economic drivers, environmental compliance drivers, business resources, corporate governance and technological resources) on the acceptance of green information technology.

    Keywords: Sustainable Development, green information technology, small, medium industries
  • مهتاب مرتضایی، محمدجواد جمشیدی*
    زمینه و هدف

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر مدیریت کیفیت بیمارستانی در بحران ها با مورد مطالعه بیمارستان های شهر کرمانشاه در شرایط بحران کووید-19 انجام شده است.

    روش

    جامعه آماری این پژوهش، در بخش کیفی کلیه کارکنان بیمارستان های شهر کرمانشاه بودند که بر اساس اشباع نظری و منطق نمونه گیری نظری و گلوله برفی تعداد 17 نفر انتخاب گردیدند. نمونه آماری در بخش کمی تعداد 150 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش در دو بخش کیفی و کمی به ترتیب مصاحبه و پرسشنامه بود که در بخش کیفی مصاحبه به صورت حضوری و پرسشنامه ها در بخش کمی به صورت فرم برخط گوگل در بین اعضای نمونه توزیع گردید. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از تم های به دست آمده در بخش کیفی طراحی گردید. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت و در بخش کمی با استفاده از آزمون فریدمن، اولویت بندی صورت گرفت. نرم افزار مورد استفاده در بخش های کیفی و کمی به ترتیب MAXQDA 2018 و SPSS 25 بوده است. 

    یافته ها: 

    نتایج بخش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون با استفاده از مصاحبه ها نشان داد که 24 تم فرعی در قالب 4 تم اصلی شامل ساختار، کارکنان، فرآیند و نتایج دسته بندی شدند. همچنین نتایج حاصل از بخش کمی و آزمونt  تک نمونه ای نشان داد که کلیه این عوامل بر مدیریت کیفیت بیمارستانی تاثیر گذارند.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از آزمون فریدمن به منظور بررسی اولویت بندی عوامل نیز برای اولویت عوامل با توجه به میانگین رتبه ها ترتیب اولویت را به صورت کارکنان، فرآیند، ساختار و نتایج نشان داد.

    کلید واژگان: مدیریت کیفیت, بحران, بیمارستان های شهر کرمانشاه, کووید-19
    Mahtab Mortezaei, MohammadJavad Jamshidi*
    Background and objective

    The aim of this study was to identify and prioritize the factors affecting hospital quality management in crises in Kermanshah hospitals during the Covid-19 crisis.

    Method

      The statistical population of this study was in the qualitative part of all employees of hospitals in Kermanshah in 1399 and the statistical sample is managers and experts whose theoretical saturation was 17 people. The statistical population in the quantitative ward was all the staff of Kermanshah hospitals in 1399 and the statistical sample of 150 people were selected from the staff by available sampling method. The research tools in the qualitative and quantitative sections were interview and questionnaire, respectively. In the qualitative section, the interview was conducted in person and the questionnaires in the quantitative section were distributed online in the form of Google among the sample members. The questionnaire used in this research was a researcher-made questionnaire designed using the themes obtained in the qualitative section. The qualitative part was done using the theme analysis

    method

    and the quantitative part was prioritized using the Friedman test. The software used in the qualitative and quantitative sections were MAXQDA 2018 and SPSS 25.

    Findings

    The results of the qualitative section using thematic analysis using interviews showed that 24 sub-themes were categorized into 4 main themes including structure, staff, process and results. Also, the results of quantitative ward and one-sample t-test showed that all these factors affect hospital quality management.

    Conclusion

    The results of Friedman test to check the prioritization of factors for the priority of factors according to the average ranks showed the order of priority in terms of staff, process, structure and results.

    Keywords: Quality Management, Covid-19, Kermanshah Hospitals, Crisis
  • فاطمه پروین، محمدجواد جمشیدی*، یوسف محمدی فر

    امروزه صنعت بوم گردی به یکی از منابع مهم درآمدی روستاییان تبدیل شده است. فناوری اطلاعات به عنوان توانمندساز و یکپارچه ساز شبکه ارزش در صنعت بوم گردی، می تواند در توسعه این صنعت نقش چشم گیری داشته باشد و افزون بر افزایش اشتغال محلی، درآمد مردم بومی را افزایش داده و قابلیت های مناطق روستایی را ارتقا دهد. نوشتار پیش رو با هدف ارایه الگویی برای توسعه صنعت بوم گردی در ایران با تاکید بر فناوری اطلاعات انجام شده و از نظر روش شناسی، پژوهشی کیفی است که با روش های تحلیل محتوا و دلفی انجام شده است. در روش تحلیل محتوا، شاخص های مدل اولیه استخراج شده و این مدل با روش دلفی تکمیل و آزمون شده است. جامعه آماری در روش تحلیل محتوا شامل تمامی متون مرتبط با موضوع پژوهش و در روش دلفی خبرگان و اساتید دانشگاهی متخصص در صنعت بوم گردی و گردشگری الکترونیکی بوده اند. روش نمونه گیری در روش تحلیل محتوا با استفاده از تمام شماری و در روش دلفی با استفاده از گلوله برفی صورت گرفته است. در روش دلفی سی نفر از خبرگان تا انتهای دور سوم با پژوهشگران همکاری کرده اند. بر اساس یافته های بخش اول پژوهش، 38 شاخص شناسایی و استخراج شده اند و در بخش دوم نیز 24 شاخص به آن ها افزوده شده است که از مجموع شاخص های شناسایی شده، شش مورد، مورد توافق خبرگان نبوده است. مدل نهایی پژوهش شامل 56 شاخص، 34 مولفه و 9 بعد (شامل ابعاد زیرساخت حقوقی - قانونی، زیرساخت مالی، زیرساخت تجارت سیار، مدیریت تبلیغات الکترونیکی، بازاریابی محتوایی، مدیریت ارتباط با مشتری، مدیریت منابع انسانی الکترونیک، مشارکت محلی و زیرساخت نرم افزاری) است. توجه به مدل استخراج شده از پژوهش حاضر می تواند زمینه ساز توسعه هرچه بیشتر صنعت بوم گردی در ایران با استفاده از قابلیت های فناوری اطلاعات باشد.

    کلید واژگان: توسعه, صنعت بوم گردی, فناوری اطلاعات, گردشگری, گردشگری الکترونیک
    Fatemeh Parvin, Mohammad Javad Jamshidi *, Yousef Mohammadifar

    Today, the ecotourism industry has become one of the important sources of income for the villagers. IT, as an empowerment and integrator of the value network in the ecotourism industry, can play a significant role in the development of this industry by increasing local employment, increasing the income of local people and capabilities of rural areas. This study aims to provide a model to develop ecotourism industry in Iran with an emphasis on IT. This research is a qualitative research that has been carried out by content analysis and Delphi methods. In the content analysis method, the indicators of the initial model have been extracted. Then, this model has been completed and tested by the Delphi method. The statistical population in the content analysis method included all texts related to the research topic and in the Delphi method were experts and university professors specializing in e-tourism and e-tourism industry which 30 experts cooperated until the end of the third round. Sampling method was done in content analysis method using counting and in Delphi method using snowball. Based on the findings of the first part of the research, 38 indicators have been identified, and in the second part, 24 indicators have been added to model, of which six of the identified indicators have not been agreed by experts. The research model includes 56 indicators, 34 components and 9 dimensions (including legal infrastructure, financial infrastructure, mobile commerce infrastructure, e-advertising management, content marketing, customer relationship management, e-HRM, local partnership and software infrastructure). Paying attention to the model extracted from this research can pave the way for the further development of the ecotourism industry in Iran by using the capabilities of IT.

    Keywords: Development, Ecotourism Industry, Information Technology, Tourism, E-Tourism
  • MohammadJavad Jamshidi *, Mahdi Hosseinpour, Hamed Heshmati, Bahareh Fathi Zolmabadi
    Background

     Performance improvement in hospitals requires an appropriate model for performance evaluation. Because organizational goals cannot be achieved without a comprehensive model for evaluating and reviewing programs, organizations cannot apply effective management of programs without regard to the results of their activities.

    Objectives

     The purpose of this study is to introduce a new model for improving the performance of hospital information systems using Six Sigma method in Kermanshah province hospitals.

    Methods

     This is a qualitative research based on content analysis and Delphi method. The data are collected through semi-structured interviews and the participants are 19 experts in hospital performance systems which were selected by snowball sampling. After transcribing the interviews, three steps were done using content analysis: firstly, using line-by-line coding (or open coding) words and segments of interviews were coded, secondly, each code was conceptualized and categorized into some axial codes based on focused coding, and finally, selective coding was done in which categories were identified based on axial codes’ similarity, conceptual relationship and common characteristics.

    Results

     The results of the coding of the interviews showed that variables such as reduction of medical errors, improvement of hospital quality of services, promotion of hospital efficiency and productivity, quick and easy access to information, increased patient satisfaction and safety, management and cost reduction, and time management and control influences the performance of hospital information systems.

    Conclusions

     For improving hospital information systems, hospital managers and system developers should not only pay attention to variables which are controlled by the software and are least affected by the human resources of the organization; such as: cost control, quality control, information control and time control but also human based variables such as specialization of the staffs, their motivation, reduce errors and etc., which are sometimes neglected.

    Keywords: Hospitals, Health Information Systems, Quality Improvement, Systems Analysis
  • سعید بخشی، محمدجواد جمشیدی*، مهدی حسین پور

    در عصر حاضر، رشد و پایداری سازمان ها منوط به توجه مضاعف به کارآفرینی سازمانی و حرکت از مدیریت منابع انسانی سنتی به مدیریت منابع انسانی الکترونیکی به منظور سازگاری با فضای پویای کسب و کار است. این پژوهش از نظر پارادایم جزء تحقیقات کمی محسوب می شود و بر اساس هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، جزء پژوهش ای توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل 42600 نفر از مدیران و کارشناسان شاغل در 59 اداره دولتی استان کرمانشاه می باشد. با توجه به جدول مورگان و روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب برای هر طبقه، 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، سه پرسش نامه استاندارد مدیریت منابع انسانی الکترونیکی، پذیرش سیستم های اطلاعاتی و کارآفرینی سازمانی بود. برای معین کردن روایی پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تایید استفاده گردید و همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ پایایی آن ها مورد تایید قرار گرفت. داده های تحقیق با روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شده اند. نتایج نشان دهنده تاثیر معنادار و مثبت مدیریت منابع انسانی الکترونیکی بر دو متغیر پذیرش سیستم های اطلاعاتی و کارآفرینی سازمانی است. همچنین پذیرش سیستم های اطلاعاتی نقش میانجی در رابطه میان مدیریت منابع انسانی الکترونیکی و کارآفرینی سازمانی ایفا می کند.

    کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی الکترونیکی, پذیرش سیستم اطلاعاتی, کارآفرینی سازمانی
    Saeed Bakhshi, MohammadJavad Jamshidi *, Mahdi Hosseinpour

    The main purpose of the present study is to investigate the impact of e-HRM on Intrapreneurship with the mediating role of information systems adoption. This research is a quantitative research and is a descriptive-survey research in terms of purpose. Data were collected using standard questionnaires and their validity and reliability were confirmed. The research data were analyzed by structural equation modeling using AMOS software. The results show the significant and positive impact of e-HRM on the two variables of information systems adoption and organizational entrepreneurship. The adoption of information systems also plays a mediating role in the relationship between e-HRM and Intrapreneurship.

    Keywords: Electronic Human Resources Management, Intrapreneurship, Information Systems Acceptance
  • حسین کریمی، محمدجواد جمشیدی*، مهدی حسین پور
    مقدمه

    امروزه استفاده از فناوری اطلاعات سبز، اثرات مثبتی در نظام سلامت به خصوص در زمینه کنترل مصرف بی رویه انرژی، کاهش کاغذبازی، استفاده کم از فناوری و دستگاه های پزشکی و افزایش عملکرد زیست محیطی و اقتصادی دارد. این مطالعه با هدف واکاوی چالش های استقرار فناوری اطلاعات سبز در بیمارستان ها و مراکز درمانی تهیه شده است.

    روش

    این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بود که در دو مرحله انجام شد. ابتدا با مرور مبانی نظری و مطالعات پیشین از طریق روش مرور متون، چالش های استقرار فناوری اطلاعات سبز در بیمارستان ها و مراکز درمانی شناسایی شدند؛ سپس برای تایید و اولویت بندی چالش های شناسایی شده، این چالش ها در اختیار 21 نفر از خبرگان دانشگاهی و مسیولان فناوری اطلاعات شاغل در بیمارستان ها قرار گرفت.

    نتایج

    بیمارستان ها و مراکز درمانی در مسیر استقرار فناوری اطلاعات سبز با چالش هایی مربوط به ابعاد نظام مدیریت منابع انسانی (2 مولفه و 10 شاخص)، فشارهای نهادی (4 مولفه و 9 شاخص)، نظام اداری (3 مولفه و 16 شاخص)، نظام مالی (4 مولفه و چهار شاخص)، نظام حقوقی-قانونی (دو مولفه و سه شاخص) و زیرساخت های سازمانی (دو مولفه و دو شاخص) روبه رو هستند.

    نتیجه گیری: 

    استقرار فناوری اطلاعات سبز در بیمارستان ها و مراکز درمانی، پتانسیل بی نظیری در زمینه کاهش انرژی، ترویج قابلیت بازیافت محصولات از بین رفته و زباله های کارخانه، ایجاد محصولات متناسب با محیط زیست، تشویق مردم برای کار از راه دور دارد.

    کلید واژگان: فناوری اطلاعات سبز, چالش ها, بیمارستان ها, مراکز درمانی
    Hossein Karimi, MohammadJavad Jamshidi*, Mahdi Hosseinpour
    Introduction

    Today, the use of green information technology has positive effects on the health system, especially in controlling energy waste, reducing paperwork, lowering the use of technology and medical devices, and enhancing environmental and economic performance. This study aimed to investigate the challenges of implementing green information technology in hospitals and treatment centers.

    Method

    This study was an applied research carried out in two phases: first, by reviewing the theoretical foundations and previous studies through the method of reviewing texts, the challenges of establishing green information technology in hospitals and medical centers were identified; then, to confirm and prioritize the identified challenges, these challenges were provided to 21 academic experts and IT officials working in hospitals.

    Results

    On the path of implementing green information technology, hospitals and treatment centers faced challenges related to Human Resource Management System (2 components and 10 indicators), Institutional Pressures (4 components and 9 indicators), Administrative System (3 components and 16 indicators), Financial System (4 components and 4 indicators), Legal System (2 components and 3 indicators), and Organizational Infrastructure (2 components and 2 indicators).

    Conclusion

    The implementation of green information technology in hospitals and treatment centers has a unique potential in reducing energy, promoting the recyclability of obsolete equipment and hospital waste, creating environmentally friendly products, and encouraging people to work remotely.

    Keywords: Green Information Technology, Challenges, Hospitals, Treatment Centers
  • زهره امیری سردری، علی اکبر حیدری، محمدجواد جمشیدی، مهدی زیودار*

    تهدف هذه الدراسه الی البحث فی مدی تاثیر مکونات الإداره القانونیه ومشارکه المنتفعین فی صناعه السیاحه البیییه علی جذب ملاک الاعمال فی محافظه کرمانشاه. تعتمد الدراسه فی عرض المتغیرات علی منهج ترکیب (الکمیه والکیفیه) والتبنی نسبیا وجهات نظر الخبراء بالنتایج المستخلصه من تقنیه دلفی حیث تضم خمس وعشرین خبیر واکادیمی  سیاحی وفی القسم الثانی تم توزیع استبانات بین 100 فرد من الشرایح المستهدفه وتنظیم إحصاییات تم تصنیفهم الی ثلاثه فیات، هم اصحاب الکفاءات، رواد الاعمال والمثقفین وللإجابه علی الاستبیان تم طرح الاستماره، ولاختبار المنهج تم اعتماد تحلیل عامل تاییدی (CFA) وعلی نمذجه المعادله الهیکلیه للمربعات الاقل(PLS) واستخدام تطبیق القبان الالکترونی Smart PLS نسخه 3، وذلک للإجابه علی الاستبیان. یشیر معامل AVE بقیم اکثر من 0.5 علی جمیع هیاکل النموذج عن تاثیر التقارب المتناغم للمکونات الإداریه _القانونیه ومشارکه المساهمین فی السیاحه البیییه علی جذب ملاک الاعمال (المستمثمرین) وموشر معامل الارتباط یظهر  بالتوالی0/38  و0/65 ؛ لذلک، تعتبر مکونات الإداره القانونیه ومشارکه اصحاب المصلحه فی الصناعه البیییه موثره فی اجتذاب راس المال والخبره لدی ملاک الاعمال.

    کلید واژگان: السیاحه البیئیه, الإداره القانونیه, مساهمه المستثمرین, ملائکه الاعمال, محافظه کرمانشاه
    Zohreh Amiri Sardari, Aliakbar Heydari, Mohammad Javad Jamshidi, Mehdi Zivdar*

    The purpose of this study is to investigate the impact of legal management components and participation of stakeholders in the ecotourism industry on attracting business angels in Kermanshah province. This research is based on mixed (qualitative-quantitative) method. The variables of this study are based on the relative consensus of experts and have been extracted using the Delphi technique. In the first part, the sample consists of 25 experts in the field of tourism and academia, and the second part includes the distribution of questionnaires among 100 people working in this field which was selected considering three indices: Entrepreneurs, Executives and Graduates of tourism industry in Iran. Confirmatory factor analysis (CFA) is used to test the model and Structural Equation Modeling (SEM) is used to answer the research questions using SmartPLS version 3 software. According to the results, AVE coefficient for all model constructs with greater than 0.5 and valid convergent validity indicates the impact of managerial-legal components and participation of ecotourism stakeholders on attracting business angels. The path coefficients for each are 0.38 and 0.65, respectively, so management-legal components and stakeholder engagement are effective in attracting capital, expertise and energy from business angels.

    Keywords: Ecotourism, Managerial-Legal, Stakeholder Engagement, Business Angels, Kemanshah Providence
  • مهدی حسین پور*، محمدجواد جمشیدی، یوسف محمدی فر، شهین بهور

    امروزه با افزایش پیچیدگی محیط رقابتی کسب وکارها، آنها تلاش می کنند در این محیط پویا و متلاطم، فعالیت های خود را ادامه دهند. یکی از عوامل مهم برای رقابت کسب وکارهای کوچک و متوسط، نوآوری است. نوآوری همچنین منجر به کاهش هزینه ها و افزایش بهروری کسب وکارها می شود. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تاثیر نوآوری استراتژیک بر عملکرد نوآورانه با نقش تعدیل گر محیطی در کسب وکارهای کوچک و متوسط واقع در شهرک های صنعتی در استان کرمانشاه انجام پذیرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های کوچک و متوسط صنعتی فعال در شهر کرمانشاه می باشد (567 =N) که با توجه به جدول کرجسی و مورگان (1970) 234 شرکت به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نوآوری استراتژیک بر عملکرد کسب وکارهای کوچک و متوسط به صورت مثبت و معنادار (263/0) در ارتباط است و در محیط های رقابتی (251/0) با درصد کمی اختلاف نسبت به محیط پویا (247/0)، نوآوری استراتژیک بر عملکرد نوآورانه تاثیر بیش تری را نشان می دهد؛ به گونه ای که هرچه رقابت بیشتر باشد تاثیر نوآوری استراتژیک بر عملکرد نوآورانه قوی تر می شود.

    کلید واژگان: نوآوری استراتژیک, عملکرد نوآورانه, کسب وکارهای کوچک و متوسط, محیط تجاری
    Mahdi Hosseinpour *, Mohammad Javad Jamshidi, Yousef Mohamadifar, Shahin Behvar

    Nowadays, as the competitive environment of businesses increases, they try to continue their activities in this dynamic and turbulent environment. One of the important factors for competition in the small and medium sized enterprises is innovation. Innovation also reduces costs and increases business productivity. As a consequence, this study was conducted to investigate the effect of strategic innovation on innovative performance with the role of environmental moderator in small and medium sized enterprises located in industrial towns in Kermanshah province. The method used in this research is a descriptive- Survey method. The statistical population of the study includes small and medium sized industrial companies operating in Kermanshah (N = 567) which according to the table of Krejcie and Morgan (1970) 234 companies were randomly selected as a sample. Data analysis was performed using structural equation modeling with Smart PLS software. The results show that strategic innovation is positively and significantly (0.263) related to the performance of small and medium sized enterprises and in competitive environments (0.251) with a small percentage difference compared to the dynamic environment (0.247), strategic innovation has a greater impact on innovative performance. The more competition there is, the stronger the impact of strategic innovation on innovative performance.

    Keywords: Strategic Innovation, Innovative performance, Small, Medium Businesses, business environment
  • مهدی حسین پور، محمدجواد جمشیدی، حسین کریمی، میلاد بخشم*

    امروزه شرکت های کوچک و متوسط به عنوان یکی از حوزه هایی که توانایی بالایی در توسعه ملی و منطقه ای دارد شناخته می شود و به بهبود فناوری محلی و توسعه کارآفرینان بومی کمک می کنند. این مقاله با هدف شناسایی عوامل موثر بر موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط در شهر کرمانشاه با استفاده از رویکرد تفسیری ساختاری تهیه شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بوده و ازنظر روش شناسی کیفی با رویکرد توصیفی تحلیلی هست. جهت تهیه داده ها ابتدا با مرور مبانی نظری و استفاده ازنظر 19 متخصص به عنوان اعضای پانل از طریق روش دلفی مهم ترین عوامل موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط در شهر کرمانشاه شناسایی و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از 19 متخصص درروش مدل سازی ساختاری- تفسیری استفاده شد. جامعه اماری پژوهش شامل مدیران، کارشناسان و خبرگان در حوزه کسب و کارهای کوچک و متوسط بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 21 نفر انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از بین عوامل موثر بر موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط، حمایت های همه جانبه دولت به عنوان کلیدی ترین عامل موثر بر موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط در شهر کرمانشاه شناخته شده است.

    کلید واژگان: شرکت های کوچک و متوسط, توسعه ملی و منطقه ای, موفقیت, رویکرد تفسیری ساختاری
    Mahdi Hosseinpour, Mohammad Javad Jamshidi, Hossein Karimi, Milad Bakhsham *

    Today, small and medium-sized enterprises are recognized as one of the areas that has a high ability for national and regional development and helping to improve local technology and develop Native entrepreneurs. this paper aims to identify the factors affecting the success of small and medium enterprises in kermanshah city using structured interpretative approach. the present study in terms of the target is an applied and in terms of qualitative methodology with analytical descriptive approach. in order to provide data, first by reviewing the theoretical bases and using 21 experts as panel members through the delphi method, the most important success factors small and medium enterprises in kermanshah city Identification and to analyze the data, 21 experts were used in structural and structural modeling. The statistical population of the study included managers, experts and connoisseurs in the field of small and medium enterprises, who were selected using the targeted sampling method of 21 people. The results indicate that among the factors affecting the success of small and medium enterprises in Kermanshah, All-round government support and The level of experience and skills of the manager as The key factors in this study Were recognized.

    Keywords: small, medium enterprises, National, Regional Development, Success, Structural Interpretive Approach
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال