saeid ali ahmadi
-
هدف
یکی از پیشرفت های اخیر در علم سرمایه گذاری مربوط به ظهور مالی رفتاری است. مالی رفتاری در سطح خرد به بررسی واکنش سرمایه گذاران به استدلال های نادرست و خطاهای شناختی می پردازد. مغلطه های مالی که ناشی از استدلال نادرست است می تواند بر قضاوت تحلیلگران مالی تاثیر داشته باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مغلطه های مالی بر قضاوت تحلیلگران مالی است.
روش شناسی پژوهشروش این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است. با توجه به آزمون فرضیه های پژوهش از طریق تی استیودنت تک نمونه ای و بر اساس نرم افزار جی پاور، تعداد 200 تحلیلگر مالی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. ابزار جمع آوری متغیرهای پژوهش، پرسش نامه مبتنی بر سناریو است. با استفاده از مبانی نظری تعداد 22 مغلطه مالی انتخاب گردید.
یافته هانتایج پژوهش حاکی از این است که در کل مغلطه های مالی بر قضاوت تحلیل گران مالی تاثیر ندارد. اما، مغلطه های قمارباز، تعمیم شتابزده، دوگانگی جعلی و جبرگرایی واپس نگرانه بر قضاوت تحلیلگران مالی تاثیر معنی دار دارد.
اصالت/ارزش افزوده علمیبه استناد یافته های پژوهش حاضر مبنی بر عدم وجود مغلطه های مالی، فعالان بازار سرمایه می توانند به استدلال های مطرح شده توسط تحلیلگران مالی اعتماد بیشتری نمایند.
کلید واژگان: مغلطه های مالی, تحلیلگران مالی, قضاوتPurposeOne of the recent developments in the science of investing is the emergence of behavioral finance. Behavioral finance at the micro level examines investors' reactions to false reasoning and cognitive errors. Financial fallacies that result from incorrect reasoning can affect the judgment of financial analysts. Therefore, the purpose of this research is to investigate the impact of financial fallacies on the judgment of financial analysts.
Research MethodologyThe method of this research is a descriptive-survey. According to the test of research hypotheses through one-sample Student's t-test and based on G*power software, 200 financial analysts were selected as the study sample. The tool for collecting study variables is a scenario-based questionnaire. Using theoretical bases, 22 financial fallacy were selected.
ResultsThe results of the study indicate that, in general, financial fallacies do not affect the judgment of financial analysts. However, the gambler's fallacy, hasty generalization, false dilemma and retrospective determinism have a significant impact on the judgment of financial analysts.
Originality / ValueBased on the findings of the current study that there are no financial fallacies, capital market participants can trust the arguments presented by financial analysts.
Keywords: Financial Fallacies, Financial Analysts, Judgment -
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ذهنیت رشد مدیران مالی بر رابطه بین تعارض نقش درک شده و رفتار گزارشگری مالی گمراه کننده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از دیدگاه گردآوری داده ها، پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مبتنی بر سناریو، برگرفته از پژوهش هگرس (2022) استفاده شده است و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی است. جامعه آماری مدیران مالی بوده و براساس جدول کوهن و همکاران (2000) نمونه پژوهش شامل 166 مدیر مالی، در بازه زمانی سال 1402 تعیین شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ذهنیت رشد مدیران مالی بر گزارشگری مالی گمراه کننده تاثیر دارد. همچنین، نتایج پژوهش اشاره دارد که تعارض نقش درک شده مدیران مالی بر گزارشگری مالی گمراه کننده تاثیر دارد. در نهایت، نتایج پژوهش اشاره دارد که تعامل ذهنیت رشد و تعارض نقش درک شده مدیران مالی بر تمایل آنها برای گزارشگری مالی گمراه کننده تاثیر دارد.
کلید واژگان: ذهنیت رشد, تعارض نقش, رفتار گزارشگری مالی گمراه کنندهAbstract The purpose of this research is to investigate the effect of financial managers' growth mindset on the relationship between perceived role conflict and financial misreporting behavior. The current research is applied in terms of purpose and survey in terms of data collection. In order to collect data, a scenario-based questionnaire was used, taken from Hegers (2022) research, and the data analysis method is inferential. The statistical population is financial managers and based on the table of Cohen et al. (2000), the research sample including 166 financial managers was determined in the period of 2023. Variance analysis was used to test research hypotheses. The results of the research showed that the growth mindset of financial managers has an effect on financial misreporting. Also, the research results indicate that the perceived role conflict of financial managers has an effect on financial misreporting. Finally, the results of the research indicate that the interaction of growth mindset and the perceived role conflict of financial managers has an effect on their desire for financial misreporting.
Keywords: Growth Mindset, Role Conflict, Financial Misreporting Behavior -
یکی از مهم ترین اهداف گزارشگری مالی ، ارائه اطلاعات به منظور ارزیابی عملکرد مالی شرکت هاست . در دهه اخیر به دلیل پیدایش بحران های پیچیده جهانی ناشی از تغییرات آب و هوایی و کمبود منابع انرژی، تقاضا برای اطلاعات از اطلاعات صرفا مالی به اطلاعات غیرمالی و آینده نگر در سه بعد فعالیت زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی به منظور ارزیابی عملکرد شرکت ها افزایش یافته است. در یک بازار رقابتی، شرکت ها به منظور ایجاد یک تصویر مثبت از خود و حفظ مزیت رقابتی سعی در افزایش عملکرد مالی خود در پرتو اتخاذ یک استراتژی مناسب فعالیت های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی دارند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تاثیر فعالیت های محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی بر عملکرد مالی با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی عملکرد غیرمالی بازار محصول در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوارق بهادار تهران بین سال های 1396 تا 1401 است. که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، 147 شرکت برای پژوهش حاضرانتخاب شد. به منظور آزمون فرضیه ها ، از نرم افزار ایویوز و روش رگرسیون داده های ترکیبی چند متغیره استفاده شده است. یافتههای پژوهش، نشان داد بین فعالیت های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی با عملکرد مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوارق بهادار تهران رابطه مثبت وجود دارد. همچنین عملکرد غیرمالی بازار محصول دارای نقش تعدیل کننده بر رابطه بین فعالیت های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی و عملکرد مالی است. نتایج و یافته های پژوهش می تواند مورد استفاده فعالان بازار سرمایه جهت رتبه بندی شرکت ها براساس فعالیت های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی و همچنین ارزیابی عملکرد مالی شرکت ها باشد.کلید واژگان: عملکرد مالی, عملکرد غیرمالی بازار محصول, فعالیت های محیطی, اجتماعی و راهبری شرکتیDuring the past decade, the increase of stakeholders' awareness, in the context of the operational effects of companies on the environment and society, and the key role of management methods in the field of sustainable performance development by companies, led to the expansion of views on the category of sustainable performance of companies from three dimensions: environmental, social and corporate governance. In this regard, this research aims to investigate the relationship between the moderating role of non-financial performance of environmental, social and management activities and financial performance among the companies admitted to the Tehran Stock Exchange in 6 years between 2017 and 2022. The statistical population of this research was the companies admitted to the Tehran Stock Exchange, and 147 companies were selected using the systematic elimination method. To test the hypotheses, the multivariate regression method of combined data and Eviews statistical software were used. The findings of the research showed that there is a positive and significant relationship between environmental, social and corporate governance activities with financial performance in companies listed on the Tehran Stock Exchange. The research findings regarding the moderating role of non-financial performance showed that non-financial performance has a moderating role on the relationship between environmental, social and corporate governance activities and financial performanceKeywords: Non-Financial Performance, Environmental Activities, Social, Corporate Governance, Financial Performance
-
نشریه اقتصاد مالی، پیاپی 66 (بهار 1403)، صص 253 -276
ناهنجاری های بازار سرمایه ناشی از عواملی است که در مدل های قیمت گذاری دارایی سرمایه ای مورد توجه قرار نگرفته است. از استدلال های مطرح شده برای توضیح ناهنجاری ها، تیوری ارزش افراطی است. بر مبنای تیوری ارزش افراطی، ریسک دنباله رویداد نامطلوبی است که می تواند تاثیر منفی بر بازده مازاد سهام داشته باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ترکیب ناهنجاری های مومنتوم و ریسک غیرسیتماتیک با ریسک دنباله بر بازده مازاد سهام است. در پژوهش حاضر از دو معیار ریسک دنباله تجمعی و ریسک کوواریانس دنباله ترکیبی برای محاسبه ریسک دنباله استفاده شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش حذف سیستماتیک و دوره زمانی پژوهش سال های 1385 تا 1398 انتخاب گردیده است. تعداد شرکت های نمونه شامل 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و از رگرسیون 5 عاملی فاما و فرنچ (2015) برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از این است که ترکیب پرتفوی ریسک غیرسیستماتیک و ریسک دنباله بر بازده مازاد سهام تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین، سرمایه گذاران با ترکیب این پرتفوی می توانند در بازار سرمایه ایران بازدهی کسب نمایند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که ترکیب پرتفوی مومنتوم و ریسک دنباله منجر به بازده مازاد سهام نمی گردد. در کل، نتایج پژوهش نشان داد که برای توضیح وجود ناهنجاری ریسک غیرسیتماتیک می توان از ریسک دنباله استفاده نمود
کلید واژگان: ناهنجاری ریسک غیرسیستماتیک, ناهنجاری مومنتوم, ریسک دنباله و بازده مازاد سهامCapital market anomalies are caused by factors that have not been considered in capital asset pricing models. One of the arguments for explaining anomalies is the theory of extreme value. According to the theory of extreme value, tail risk is an adverse event that can have a negative impact on excess stock returns. Therefore, the aim of the present study was to investigate the effect of combining momentum anomalies and idiosyncratic risk with tail risk on excess stock returns. In the present study, two criteria of cumulative tail risk and combined covariance tail risk have been used to calculate tail risk. The sampling method in this study is systematic elimination and the time period of the research years from 2007 to 2019 has been selected. The number of sample companies includes 136 companies listed on the Tehran Stock Exchange (TSE) and the 5-factor regression of Fama and French was used to test the research hypotheses. The results indicate that the combination of idiosyncratic risk portfolio and tail risk has a positive and significant effect on excess stock returns. Therefore, by combining this portfolio, investors can gain returns in the Iranian capital market. Also, the results showed that the combination of momentum portfolio and tail risk does not lead to excess stock returns. In general, the results showed that tail risk can be used to explain the existence of idiosyncratic risk anomalies.
Keywords: Momentum Anomaly, Idiosyncratic Risk Anomaly, Tail risk, Excess Stock Return -
گزارش های شرکت ها یکی از مهم ترین منابع کسب اطلاعات هستند به طوری که در مبانی نظری حسابداری و گزارشگری اکثر کشورها آمده است که هدف کلی گزارشگری شرکت ها فراهم آوردن اطلاعات است. پژوهش حاضر با هدف تعیین مولفه های اثرگذار بر افشای داوطلبانه اطلاعات غیرمالی از منظر تیوری نهادی می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی استفاده شده است که ترکیبی از مرور منابع و روش دلفی می باشد، در ابتدا با استفاده از روش مرور منابع و پیشینه مطالعات استفاده شد، عوامل موثر بر افشای اطلاعات با رویکرد افشای داوطلبانه اطلاعات غیرمالی شناسایی گردید، سپس به دسته بندی عوامل شناسایی شده پرداخته شد. به منظور تعیین مولفه های موثر بر افشای داوطلبانه اطلاعات از روش دلفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، متخصصان و خبرگان حسابداری بودند که در حسابداری و حسابرسی صاحب نظر هستند که به تعداد 20 نفر (10 نفر علمی و10 اجرایی) و به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. یافته های قسمت مرور منابع نشان داد که 33 شاخص شناسایی شد و نهایتا مفاهیم شناخته شده در پنج گروه دسته بندی شد. همچنین نتایج دلفی در دو مرحله مورد بررسی قرار گرفت و با حذف و اضافه کردن مفاهیم، نهایتا 25 شاخص شناسایی شد. شاخص های مورد نظر از طریق مرور ادبیات ضمن ارایه به خبرگان پس از روایی محتوای اولیه در پرسش نامه دلفی قرار گرفت و از 20 نفر 17 نفر شاخص ها را تایید کردند و درصد روایی 85 درصد به دست آمد؛ بنابراین، اعتبار مدل از طریق روش دلفی تایید شد. نتایج نشان می دهد که در سه گروه؛ 1) عوامل غیراختیاری و افشای داوطلبانه اطلاعات غیرمالی؛ 2) عوامل اختیاری خاص شرکت و افشای داوطلبانه اطلاعات غیرمالی؛ 3) عوامل هنجاری و افشای داوطلبانه اطلاعات غیرمالی، 25 شاخص مورد بررسی تایید شدند.کلید واژگان: تعیین مولفه های اثرگذار, افشای داوطلبانه, اطلاعات غیرمالی, تئوری نهادی, روش مرور منابع, روش دلفیCompany reports are one of the most important sources of obtaining information, so that the theoretical foundations of accounting and reporting in most countries state that the general purpose of company reporting is to provide information. The purpose of this research is to determine the factors influencing the voluntary disclosure of non-financial information from the perspective of institutional theory. In this research, a qualitative research method has been used, which is a combination of resource review and Delphi method, at first it was used by using the resource review method and background studies, the factors affecting information disclosure were identified with the approach of voluntary disclosure of non-financial information, then to The categories of identified factors were discussed. In order to determine the factors affecting the voluntary disclosure of information, the Delphi method has been used.The statistical population of the present study were accounting specialists and experts who are experts in accounting and auditing, who were 20 people (10 academic and 10 executive) and were selected as a snowball. The findings of the resource review section showed that 33 indicators were identified and finally the known concepts were categorized into five groups. The desired indicators were included in the Delphi questionnaire through the literature review while presenting to the experts after the initial content validity and 17 out of 20 people They confirmed the indicators and the validity percentage was 85%, so the validity of the model was confirmed through the Delphi method.The results show that in three groups; 1) Involuntary factors and voluntary disclosure of non-financial information; 2) specific discretionary factors of the company and voluntary disclosure of non-financial information; 3) Normative factors and voluntary disclosure of non-financial information, 25 indicators were confirmed.Keywords: determination of effective components, Voluntary Disclosure, non-financial information, Institutional theory, resource review method, Delphi method
-
هدف
تیوری رایج برای ارزش گذاری قیمت سهم بر اساس داده های حسابداری، تیوری مازاد تمیز است. همچنین، تابع ارزش می تواند بر اساس تیوری چشم انداز نیز مشخص گردد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر مقایسه قدرت توضیح دهندگی تیوری مازاد تمیز و تیوری چشم انداز است.
روش شناسی پژوهش:
روش این پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 152 شرکت در دوره 1389 تا 1400 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. متغیر های پژوهش شامل سود عملیاتی هر سهم، ارزش دفتری هر سهم و ارزش بازار هر سهم است. در این پژوهش از رگرسیون چند متغیره و با استفاده از داده های ترکیبی فرضیه های پژوهش آزمون شد.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که قدرت توضیح دهندگی سود عملیاتی هر سهم در تیوری مازاد تمیز از تیوری چشم انداز بیشتر است. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که قدرت توضیح دهندگی اقلام تعهدی سود عملیاتی هر سهم تیوری مازاد تمیز از تیوری چشم انداز بیشتر است. اما، قدرت توضیح دهندگی اقلام نقدی سود عملیاتی هر سهم تیوری مازاد تمیز از تیوری چشم انداز متفاوت نیست. در کل، نتایج پژوهش نشان داد که قدرت توضیح دهندگی تیوری مازاد تمیز بیشتر از تیوری چشم انداز است.
اصالت / ارزش افزوده علمی:
به استناد یافته های پژوهش حاضر، فعالان بازار سرمایه می توانند برای تعیین ارزش گذاری سهام از تیوری مازاد تمیز استفاده نمایند.
کلید واژگان: ارزش دفتری هر سهم, تئوری ارزشگذاری, تئوری چشمانداز, تئوری مازاد تمیز, سود عملیاتی هر سهمPurposeThe common theory for stock price valuation based on accounting data is clean surplus theory. Also, the value function can be determined based on the prospect theory. Therefore, the aim of the current research is to compare the explanatory power of the clean surplus theory and the prospect theory.
Research MethodologyUsing a systematic method, 152 listed companies were selected as the research sample. The research period is from 2009 to 2022. Research variables include operating earnings, book value and market value. In this research, research hypotheses were tested using multivariate regression and using panel data.
ResultsThe results indicate that the power of explaining the operating earnings of per share is greater in the theory of a clean surplus of the theory of prospect. Also, the results of the research showed that the explanatory power of accrual items of operating earnings of per share is greater in the theory of a clean surplus of the theory of prospect. However, the explanatory power of cash items of operating earnings of per share does not differ between the theory of a clean surplus and the theory of prospect.
Originality / Value:
Based on the findings of the present research, capital market investors can use the clean surplus theory to determine stock valuation.
Keywords: Valuation Theory, Clean Surplus Theory, Prospect Theory, Operating Earning of Per Share, Book Value Per SharE -
خطر تحریف باعث می شود حسابرس نسبت به صورت های مالی حاوی تحریف با اهمیت، اظهار نظر حرفه ای نامناسب ارایه دهد. حسابرسان باید ضمن ارزیابی خطرات مربوط به تحریف، از معیارهای تردید حرفه ای پیروی کنند. تردید حرفه ای حسابرس، نگرشی تردید آمیز و انتقادی نسبت به شواهد حسابرسی است. آموزش و یادگیری بر قضاوت های حرفه ای حسابرسان و کیفیت کار حسابرسی که ماهیتی تجربی دارد، تاثیرگذار است. بر این اساس، یادگیری می تواند رابطه بین تردید حرفه ای و ارزیابی حسابرسان از خطر تحریف با اهمیت را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تردید حرفه ای بر ارزیابی حسابرسان از خطر تحریف با اهمیت با در نظر گرفتن اثر تعدیل گر یادگیری است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از پرسش نامه مبتنی بر سناریو، برگرفته از پژوهش حسین و همکاران (2017) استفاده شد. قلمرو زمانی پژوهش سال 1399 است. جامعه آماری این پژوهش حسابرسان شاغل در حرفه حسابرسی بوده و با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه 384 نفر تعیین و نمونه ها بصورت تصادفی انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با بکارگیری روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد تردید حرفه ای حسابرس بر ارزیابی خطر تحریف تاثیر مثبت دارد. تاثیر تعدیلی یادگیری سازمانی بر رابطه بین تردید حرفه ای و ارزیابی خطر تحریف مثبت و معنی دار است، اما اثر تعدیلی یادگیری فردی بر این رابطه مورد تایید قرار نگرفت. علاوه بر این، تاثیر فشار بودجه زمانی و تجربه بر رابطه بین بین تردید حرفه ای و ارزیابی خطر تحریف نیز بررسی شد که تاثیر آنها رد شد.
کلید واژگان: ارزیابی خطر تحریف با اهمیت, تردید حرفه ای, یادگیری سازمانی, یادگیری فردیThe aim of this research was to investigate the impact of professional skepticism on auditorschr('39') assessment of the risk of material misstatement by considering the moderating effect of learning..Direction test the research hypotheses, was used a scenario-based questionnaire by taking advantage the research of Hossein et al (2017). The time domain of the research is 2020. The statistical population of this research was auditors working in the auditing profession and using Cochranchr('39')s formula the number of samples was determined to be 384 and the samples were randomly selected. The collected data were analyzed using structural equation method and PLS software. The results show that the auditorchr('39')s professional skepticism has a positive effect on the risk of misstatement. The moderating effect of organizational learning on the relationship between professional skepticism and risk assessment of distortion is positive and significant, but the moderating effect of individual learning on this relationship was not confirmed. In addition, the impact of time budget pressure and experience on the relationship between professional skepticism and risk assessment of distortion was examined, and their effect was rejected. Since the behavioral characteristics of auditors and environmental conditions can affect the use of professional skepticism and assessment of the risk of distortion and the audit process in general, it is important to pay more attention to their behavioral dimensions in the audit work environment. And can reduce the error of misstatement risk assessment.
Keywords: Misstatement Risk Assessment, Professional Skepticism, Organizational learning, Individual learning -
The main role of financial reporting in capital markets is to provide the necessary conditions for the optimal allocation of resources and making correct and timely decisions. Achieving this goal is possible if the financial statements are consistent with economic realities or even have the slightest deviation from economic performance. However, over the past few decades, fraud detected in corporate financial reporting has increased the risk of financial reporting. Therefore, the current paper aims at investigating the impact of internal control weaknesses on financial reporting risk in companies listed on the Tehran Stock Exchange. In order to achieve the purpose of the research, using the method of systematic elimination of information related to 143 companies among the companies listed on the Tehran Stock Exchange in the period from 2009 to 2019 was collected. A multivariate regression model based on composite data was used to test the research hypothesis. The research findings show the significant positive impact of internal control weaknesses on financial reporting risk. The results indicate that reducing the weaknesses of internal control can reduce the risk of financial reporting and reduce information asymmetry and consequently improve accountability processes.Keywords: Financial reporting risk, Internal control weaknesses, Quality of accruals
-
موضوع و هدف مقاله: یکی از مهم ترین ارزیابی های حسابرسان، ارزیابی ریسک تقلب است. برای ارزیابی بهتر باید از تردید حرفه-ای استفاده کنند. یادگیری سازمانی می تواند تردید حرفه ای و ارزیابی ریسک تقلب را تغییر دهد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر تردید حرفه ای و ارزیابی ریسک تقلب است.روش تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، پیمایشی می باشد. جامعه آماری حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی بوده و تعداد نمونه با روش تحلیل توان 186 نفر در بازه زمانی سال 1399 تعیین و داده ها با روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.یافته های تحقیق: یادگیری سازمانی بر تردید حرفه ای و ارزیابی ریسک تقلب اثر مثبت دارد. همچنین تاثیر تجربه و عضویت جامعه حسابداران رسمی بر رابطه بین یادگیری سازمانی و تردید حرفه ای مثبت و معنی دار است.نتیجه گیری، اصالت و افزودن آن به دانش: نتایج این پژوهش، می تواند ضمن توسعه ادبیات نظری پژوهش های مرتبط با تردید حرفه ای و ارزیابی ریسک تقلب، نقش یادگیری سازمانی را در بین حسابرسان سازمان حسابرسی آشکار نماید. این امر حسابرسان را در ارزیابی هر چه دقیق تر ریسک تقلب یاری نموده و کیفیت حسابرسی را بهبود می بخشد.کلید واژگان: ارزیابی ریسک تقلب, تردید حرفه ای, یادگیری سازمانیSubject and Purpose of the Paper: One of the most important assessments of auditors is fraud risk assessment. For better evaluation, they should use professional skepticism. Organizational learning can change professional skepticism and fraud risk assessment. The purpose of this study was to investigate the effect of organizational learning on professional skepticism and fraud risk assessment.ResearchMethodThe present study is applied in terms of purpose and survey in terms of data collection. The statistical population was the auditors working in the audit organization and the number of samples was determined by Power analysis method to 186 people and the data were analyzed by structural equation method.ResearchFindingsOrganizational learning has a positive effect on professional skepticism and fraud risk assessment. Also, the effect of experience and membership in the IACPA on the relationship between organizational learning and professional skepticism is positive and significant.Conclusion, Originality and its Contribution to the Knowledge: The results of this study can reveal the role of organizational learning in auditing firms while developing the theoretical literature of research related to professional skepticism and fraud risk assessment. This helps auditors assess the risk of fraud as accurately as possible and improves the quality of the audit.Keywords: Fraud Risk Assessment, Professional Skepticism, Organizational learning
-
مجله حسابداری مدیریت، پیاپی 53 (تابستان 1401)، صص 123 -140
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه نوع شناسی ویژگی های ادراکی مدیران از کیفیت خدمات حسابرسی مستقل می باشد و هدف کاربردی آن، ارایه پیشنهادها و راهکارهای مناسب به مدیران جهت درک بهتر خدمات حسابرسی مستقل می باشد. روش پژوهش به کارگرفته شده در این مطالعه کیفی می باشد. با استفاده از روش تحلیل کیفی فراترکیب مبادرت به استخراج شاخص ها از مقالات و مطالعات پیشین نموده و از تعداد 82 مقاله به دست آمده، تعداد 42 مقاله نهایی جهت بررسی عوامل موثر نوع شناسی ویژگی های ادراکی مدیران از کیفیت خدمات حسابرسی مستقل استفاده گردید. با مقوله بندی شاخص ها و انجام آنتروپی شانون، محتوای طرح مورد تحلیل قرار گرفته، شاخص های اصلی شناسایی و میزان اهمیت هریک از شاخص ها مشخص گردید. لازم به ذکر است، تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار MaxQDA انجام شده است. از 417 مقاله یافت شده، تعداد 55 مقاله مورد بررسی قرار گرفتند. با استناد به یافته های پژوهش، تعداد 7 مقوله اصلی و 74 مقوله فرعی (کد) با استفاده از روش تحلیل کیفی فراترکیب از متون مقالات پیشین استخراج گردید. مقوله های اصلی استخراج شده عبارتند از: عوامل مدیریتی، عوامل شرکتی، ویژگی های فنی، روند حسابرسی قابل اعتماد، دانش شرکت و صنعت، آسانی معامله و مذاکره و ویژگیهای اجتماعی.
کلید واژگان: رویکرد کیفی فراترکیب, ویژگی های ادراکی مدیران, نوع شناسی, کیفیت خدمات حسابرسی مستقلThe main purpose of this study is to study the typology of managers' perceptual characteristics of the quality of independent audit services and its practical purpose is to provide appropriate suggestions and solutions to managers to better understand independent auditing services. The research method used in this study is qualitative. Using the meta-combined qualitative analysis method, the indicators are extracted from previous articles and studies and of the 82 articles obtained, 42 final articles were used to examine the effective factors of the typology of managers' perceptual characteristics of the quality of independent audit services. The content of the design was analyzed by categorizing the indices and performing Shannon entropy, the main indicators were identified and the importance of each indicator was determined. It should be noted that the analysis of research data in the qualitative phase was performed with MaxQDA software. Of the 417 articles found, 55 were reviewed. Based on the research findings, 7 main categories and 74 sub-categories (code) were extracted from the texts of previous articles using meta-combined qualitative analysis method. The main categories extracted are: Management factors, Corporate factors, Technical features, Reliable audit process, Company and industry knowledge, Easy to trade and negotiate, and social characteristics.
Keywords: Hybrid qualitative approach, Perceptual characteristics of managers, Typology, Quality of independent audit services -
The scholars of social responsibility have focused on identifying the factors affecting corporate social responsibility disclosure (CSRD). Corporate social responsibility is a key factor in the survival of any organization. The purpose of the study was to examine the relationship between the size of the company, ownership structure, and governance structure to explain the determinants of Corporate social responsibility in Iran. Regarding this, the data of 127 companies listed on the Tehran Stock Exchange from 2009 to 2018 were collected and analyzed. Multiple regression model as panel data and fixed effects method was used to test the hypotheses. The results from the study tests indicated that the size of the company is an effective factor in Corporate social responsibility in Iran. The role of this factor is positive. Larger companies have been more successful in Corporate social responsibility. Moreover, the ownership structure is a determining factor and has improved the disclosure of social responsibility. The presence of major owners in the company potentially enhances the dissemination of information and protects the interests of minority shareholders, and the corporate governance structure has not been a determining factor in Corporate social responsibility in Iran. Indeed, the board's ability to perform its duties decreases when its size is large.Keywords: size of the company, Ownership structure, governance structure, Corporate social responsibility disclosure
-
Capital market anomalies are caused by factors haven’t been considered in capital asset pricing models. The theories of extreme value are one of the arguments for explaining anomalies. On the basis of theory of extreme value, the tail risk is an adverse event that can have a negative impact on stock excess returns. Therefore, this study aimed at investigate the effect of combining the anomalies of size, value and idiosyncratic risk with tail on stock excess returns. In this study, we have used two criteria of Aggregate Tail Risk and Hybrid Tail Covariance Risk to measure the tail risk. For this purpose, using the systematic removal method, a sample of 136 firms listed on the Tehran Stock Exchange in the period from 2008 to 2019 was selected. The research hypotheses were tested using the Five-Factor Fama and French model (2015). The results suggested that the combination of size and tail risk portfolio and the combination of value and tail risk portfolio have a negative effect on excess return on risk. The results also showed that the combination of idiosyncratic risk and tail risk portfolio has a positive and significant effect on stock excess returns. Therefore, by combining these portfolios, investors can gain excess returns in the Iranian capital market. The results generally indicated that tail risk can be added to asset pricing models in addition to the variables of the five-factor Fama and French model.Keywords: Size Anomaly, Value Anomaly, Idiosyncratic Risk Anomaly, Tail Risk, Stock Excess Returns
-
ارزیابی دقیق ریسک های سیستماتیک در بازارهای مالی می تواند به تخصیص مطلوب سرمایه منجر شود. ریسک سیستماتیک دنباله معرف رویدادهای نامطلوبی است که در صورت وقوع می تواند بر بازده سهام تاثیر داشته باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ریسک دنباله بر بازده مازاد سهام است. در پژوهش حاضر برای اندازه گیری ریسک دنباله از دو معیار ریسک دنباله تجمعی و ریسک کوواریانس دنباله ترکیبی استفاده شده است. بدین منظور با استفاده از روش غربالگری نمونه ای شامل 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1387 تا 1398 انتخاب شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل 5 عاملی فاما و فرنچ مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد ترکیب پرتفوی اندازه و ریسک دنباله و ترکیب پرتفوی ارزش و ریسک دنباله بر بازده مازاد بر ریسک تاثیر منفی دارد. علاوه بر این، نتایج پژوهش حاکی از این است که ترکیب پرتفوی سودآوری و ریسک دنباله و ترکیب پرتفوی سرمایه گذاری و ریسک دنباله منجر به بازده مازاد بر ریسک نمی شود. در کل نتایج پژوهش نشان داد که ریسک دنباله می تواند علاوه بر متغیرهای مدل پنج عاملی فاما و فرنچ، به مدل های قیمت گذاری دارایی ها اضافه گردد.کلید واژگان: ریسک دنباله, بازده مازاد سهام, ناهنجاری اندازه و ناهنجاری ارزشAccurate assessment of systematic risks in financial markets can lead to favorable capital allocation. Systematic tail risk is adverse events that, if they occur, can affect stock returns. Therefore, the purpose of this study is to investigate the effect of tail risk on excess stock returns. In the present study, two criteria of cumulative tail risk and combined tail covariance risk were used to measure tail risk. For this purpose, using the systematic removal method, a sample of 136 companies listed on the Tehran Stock Exchange (TSE) in the period 2009 to 2019 was selected. Research hypotheses were tested using the five-factor model of Fama and French regression. The results showed that the combination of size portfolio and tail risk and the combination of value portfolio and tail risk have a negative effect on excess stock returns. In addition, the results indicate that the combination of profitability portfolio and tail risk and the combination of investment portfolio and tail risk does not lead to excess stock returns. In general, the results showed that tail risk can be added to asset pricing models in addition to the variables of the five-factor model of Fama and French.Keywords: Tail risk, Excess Stock Return, Size Anomalies, Value Anomalies
-
افشای اطلاعات در بازار سرمایه بر قیمت سهام تاثیر دارد. واکنش سرمایه گذاران به افشای تدریجی و پیوسته اطلاعات یا افشای آنی و گسسته اطلاعات می تواند اثرات متفاوتی بر قیمت سهم داشته باشد. علاوه بر این، وجود استراتژی مومنتوم در بازار سرمایه و ترکیب آن با افشای گسسته اطلاعات می تواند این اثرات را تشدید نماید. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مومنتوم و گسستگی اطلاعات بر بازده مازاد بر ریسک است. روش نمونه گیری در این پژوهش حذف سیتماتیک و دوره پژوهش 1388 تا 1396 است. تعداد شرکت های نمونه پژوهش 131 شرکت و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که مومنتوم بر بازده مازاد بر ریسک تاثیر معنی دار دارد. بنابراین، سرمایه گذارن با اجرای استراتژی موننتوم می توانند در بازار سرمایه ایران کسب بازدهی نمایند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که گسستگی اطلاعات بر بازده مازاد بر ریسک تاثیر دارد. بنابراین، سرمایه گذاران می توانند با انتخاب شرکت هایی که اطلاعات آنها به صورت آنی و گسسته افشا می گردد، بازده بالاتری کسب نمایند. علاوه بر این، نتایج پژوهش حاکی از این است که ترکیب مومنتوم و گسستگی اطلاعات بر بازده مازاد بر ریسک تاثیر دارد. از این رو، سرمایه گذاران می توانند با انتخاب شرکت ها بر اساس ترکیب استراتژی مومنتوم و گسستگی اطلاعات، بازده بالاتری بدست آورند. در کل، نتایج نشان داد که گسستگی اطلاعات علاوه بر متغیر های مدل سه عاملی فاما و فرنچ، به مدل های قیمت گذاری دارایی اضافه گردد.کلید واژگان: استراتژی مومنتوم, گسستگی اطلاعات, بازده مازاد بر ریسکDisclosure of information in the capital market affects stock prices. The reaction of investors to the gradual and continuous disclosure of information or to the immediate and discrete disclosure of information can have a different effect on the stock price. In addition, the existence of a momentum strategy in the capital market and its combination with discrete disclosure of information can increase these effects. Therefore, the purpose of this study is to investigate the effect of momentum and information discreteness on the excess stock return. The sampling method in this research is the systematic method of elimination and research period from 2010 to 2018. We select of 104 the companies and the method used to estimate the model of multivariate regression method. The results of the research showed that the momentum is effect the on the excess stock return. Therefore, investors can gain returns in the Iranian capital market by implementing a momentum strategy. Also, the results showed that the information discreteness is effect on the excess stock return. Therefore, investors can make higher returns by choosing companies whose information is disclosed immediately and discretely. In addition, the results showed that the combine of momentum and information discreteness have effect on the excess stock return. investors can achieve higher returns by choosing companies based on a combination of momentum strategy and information discreteness. Overall, the results showed that the information discreteness was added to the asset pricing models in addition to the variables of the Fama and French three-factor model.Keywords: Momentum Strategy, Information Discreteness, Excess Stock Return
-
International Journal of Finance and Managerial Accounting, Volume:6 Issue: 22, Summer 2021, PP 121 -133
Disclosure of risk information plays an important role in the decision making process and the assessment of companies. The accounting standard-setters provide disclosure risk information of the company in the form of management commentary. The purpose of present study is to investigate the effect the quality of risk disclosure of management commentary and financial performance of the company on the investors' decision making. To test the research hypotheses, a scenario-based questionnaire has been used. The domain of research in 2018, the statistical population consists of all active financial analysts in Tehran Stock Exchange (TSE) and the research sample consists of 160 financial analysts. The results of the study showed that, when deciding on investing in a company with incremental financial performance, the higher quality risk of disclosure of the firm affects the willingness of financial analysts to investment in the company. Also, the results of the research indicate that when deciding on the earnings persistence of company's with incremental financial performance, the quality of company's risk disclosure high does not affect the financial analysts' judgment of continuing financial performance.
Keywords: Management Commentary, Quality of Risk Disclosure, Financial Performance, Investor Judgment -
فصلنامه دانش حسابداری، پیاپی 44 (بهار 1400)، صص 91 -110هدف
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل گر سبک پیروی و صداقت- تواضع مدیران مالی در تاثیر فشار اجتماعی و محیطی بر رفتار گزارشگری مالی متهورانه است.
روشروش گرداوری داده ها، پرسشنامه مبتنی بر سناریو و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از پرسشنامه مبتنی بر سناریو، برگرفته از پژوهش برینک و همکاران (2018) و بی شاپ و همکاران (2017) استفاده شد. قلمرو زمانی پژوهش سال 1398، جامعه آماری شامل مدیران مالی است. بر اساس جدول کوهن و همکاران (2000) نمونه پژوهش 160 مدیر مالی انتخاب گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس استفاده شد.
یافته ها:
نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش صداقت- تواضع مدیران مالی، تاثیرگذاری تعامل فشار اجتماعی و اشتهای ریسک بر گزارشگری مالی متهورانه کمتر می شود. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش تمایل مدیران مالی به سبک پیروی تفکر انتقادی و مستقل و فعال، تاثیرگذاری تعامل فشار اجتماعی و اشتهای ریسک بر گزارشگری مالی متهورانه کمتر می شود.
نتیجه گیری:
در کل نتایج پژوهش نشان می دهد که تعامل منابع فشار اجتماعی و اشتهای ریسک بر گزارشگری مالی متهورانه تحت تاثیر متغیرهای تعدیل گر سبک پیروی و صداقت- تواضع مدیران مالی قرار می گیرد.
کلید واژگان: سبک پیروی, صداقت-تواضع, فشار اجتماعی, فشار محیطی و رفتار گزارشگری مالی متهورانهObjectiveAggressive financial reporting means that the company delays reporting bad news and shows speed in reporting good news. Although sources of pressure (social pressure and corporate risk appetite) play a large role in this unethical behavior, companies' willingness to provide Aggressive financial reporting can also be influenced by a variety of factors, including psychological, sociological, and ethical motivations. The purpose of this study is to investigate the effect of financial managers' honesty-humility and followership style (with emphasis on sources of pressure) on Aggressive financial reporting behavior.
MethodData was collected using Scenario-based questionnaire, and the data analysis method was inferential. Scenario-based questionnaire was used to test the research hypotheses, taken from the research of Brink (2018) and Bishap (2017). Research time zone of 2020 and Statistical population includes financial managers. The sample of research based on Cohen (2000) table is 160 financial managers. Analysis of variance was used to test the research hypotheses.
ResultsThe results showed that decreasing the honesty-humility of financial managers, the effect of obedience pressure on aggressive financial reporting is less and the effect of aggressive risk appetite on aggressive financial reporting is greater. Also, with increasing honesty-humility of financial managers, the interaction impact of social pressure and risk appetite on aggressive financial reporting is less. In examining the moderating effect of followershipstyle, the results showed that the high tendency of financial managers to follow the style of non-critical, dependent and passive thinking, the effect of obedience pressure and the impact of aggressive risk appetite on aggressive financial reporting is greater but the interaction impact of social pressure and risk appetite on aggressive financial reporting is less..
ConclusionIn sum, the results show that the interaction of social and risk appetite pressure resources on aggressive financial reporting is influenced by the modifiers of follow-up and honesty-humility of financial managers. Recognizing the factors affecting the unethical behaviors of financial managers, can be the basis for proper planning of companies in the process of attracting successful financial managers and the vigilance of board members, the audit committee in the face of suspicious behavior. This can, to some extent, prevent them from presenting aggressive financial reporting. Knowing these factors can also increase the ability of accounting professionals to detect and prevent fraud. The potential for aggressive financial reporting stemming from social pressures from superiors and peers should also be of interest to an organization’s auditors and audit committee, since both pressures may lead to management override of controls or collusion, which are inherent limitations of any internal control system. Thus, it is imperative for auditors and audit committees to be aware of the presence and possible effects of social pressures and to create mechanisms that increase awareness of, and effectively alleviate, the negative influence of such pressures.
Keywords: Followership Style, Honesty-Humility, Social Pressure, Environmental Pressure, Aggressive Financial Reporting Behavior -
بحران اقتصادی با عدم اطمینان و نوسان های متغیرهای کلان اقتصادی همراه بوده و شرایط خاصی را برای محیط اقتصادی کشور و فعالیت شرکت ها ایجاد می کند که می تواند توانایی و قدرت مدیر بر ارزش و عملکرد شرکت را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین، کیفیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی در شرایط بحرانی می تواند رفتار فرصت طلبانه مدیران را تعدیل نماید. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تاثیر بحران اقتصادی بر ارتباط میان قدرت مدیریت، ارزش شرکت و عملکرد مالی آن با توجه به اثر تعدیلی ویژگی های گزارشگری مالی شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، برای بررسی ویژگی های گزارشگری شرکت از دو خصوصیت اثرگذار شامل کیفیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی استفاده شده است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد 197 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای دوره زمانی بین سالهای 1385 تا 1396 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که ویژگی سطح کیفیت حسابرسی بالاتر با کاهش اثر منفی شرایط بحرانی سبب تاثیر مثبت قدرت و توانایی مدیریت بر ارزش و عملکرد مالی شرکت می شود. همچنین، ویژگی سطح کیفیت گزارشگری مالی بالاتر نیز با کاهش تاثیر منفی شرایط بحرانی تنها موجب تاثیر مثبت قدرت و توانایی مدیریت بر ارزش شرکت شده اما تاثیر معناداری بر عملکرد مالی شرکت ندارند.
کلید واژگان: بحران اقتصادی, قدرت مدیریت, ارزش شرکت, عملکرد مالی, ویژگی گزارشگری مالیConsidering the fact that economic crisis comes along with uncertainty and fluctuations in macroeconomic variables and it causes in a special situation in the economic circumstance of the country and companies activities in that, therefore it can affect the ability and the power of management on the company’s performance and its value. Also, the quality of auditing and the quality of financial reporting in critical situations can moderate the opportunistic behavior of managers. The purpose of this study was to investigate the effect of economic crisis on the relationship between management power, company value and financial performance considering the moderating effect of the Characteristics of financial reporting on Tehran Stock Exchange companies. In this research, two Characteristics of financial reporting including financial reporting quality and audit quality have been used to investigate ethical characteristics of the company.Accordingly, Using the systematic removal method, the data of 197 listed companies in Tehran Stock Exchange for the years 2006-2017 is analyzed. The results of the study show that the characteristics higher level of audit quality by decreasing the negative impact of the Crisis conditions leads to a positive effect of the power and ability to manage the company's value and financial performance. Also, the characteristics higher level of financial reporting quality, as well as the negative effect of the critical situation, only have a positive effect on the ability and power of management on the value of the company but have no significant effect on the firm's financial performance.
Keywords: Economic crisis, Management power, Firm value, Financial performance, Characteristics of financial reporting -
توانایی سازمان ها در مواقع بحرانی مورد آزمایش قرار می گیرد. با توجه به این که بحران اقتصادی با عدم اطمینان و نوسان های متغیرهای کلان اقتصادی همراه بوده و شرایط خاصی را برای محیط اقتصادی کشور و فعالیت شرکت ها ایجاد می کند، می تواند توانایی و قدرت مدیر بر ارزش و عملکرد شرکت را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، در این پژوهش از ویژگی های رفتاری شامل گزارشگری مسئولیت اجتماعی، هزینه نمایندگی و اجتناب مالیاتی در شرایط بحران اقتصادی استفاده شده است. براین اساس، اطلاعات مربوط به 197 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1385 تا 1396 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین ویژگی های رفتاری شرکت، گزارشگری مسئولیت اجتماعی، با کاهش اثر منفی شرایط بحرانی، تاثیر قدرت و توانایی مدیریت بر ارزش و عملکرد مالی افزایش می یابد. همچنین با افزایش هزینه نمایندگی شرکت، تاثیر منفی شرایط بحرانی سبب شده است که اثر منفی قدرت و توانایی مدیریت بر ارزش و عملکرد مالی تشدید شود. اما، در رابطه با دیگر ویژگی رفتاری شرکت یعنی اجتناب مالیاتی این تاثیر معنادار نبوده است. در کل، نتایج پژوهش حاکی از این است که ویژگی های رفتاری شرکت می تواند موجب کاهش تاثیر بحران اقتصادی بر ارتباط بین قدرت مدیر عامل با ارزش و عملکرد مالی شود.
کلید واژگان: بحران اقتصادی, قدرت مدیرعامل, ارزش شرکت, عملکرد مالی, ویژگی های رفتاری شرکتCompanies ability during Crisis has been evaluated. Considering the fact that economic crisis comes along with uncertainty and fluctuations in macroeconomic variables and it causes in a special situation in the economic circumstance of the country and companies activities in that, therefore it can affect the ability and the power of management on the company’s performance and its value. So in this research behavioral features including; social responsibility reporting ,agency cost and tax avoidance in financial crisis have all been incorporated. Therefore, this study used behavioral characteristics including social responsibility reporting, agency costs, and tax avoidance in times of economic crisis. Accordingly, the data of 197 listed companies in Tehran Stock Exchange for the years 2006-2017 is analyzed. The results of the study show the behavioral characteristics of the company, social responsibility reporting by decreasing the negative effect of economic crisis creates a positive effect of power and management ability on its value and financial performance. In addition, the results indicate that the higher agency cost of the company by increasing the negative impact of economic crisis will have a more negative effect on the strength and ability to manage its value and financial performance. On the other hand, the results indicate that the tax avoidance characteristics does not play a significant role in the adjustment of the economic crisis on the relationship between management power, company value and financial performance. Overall this research proves that the behavioral characteristics of a company can decrease the effect of economic crisis on the relationship between CEO power and firm value and financial performance.
Keywords: Economic Crisis, CEO Power, Firm Value, Financial Performance, Behavioral Characteristics of the Company -
هدف پژوهش بررسی تاثیر سطح خوش بینی و ریسک پذیری تصمیم گیرندگان بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری با تاکید بر حسابداری ارزش منصفانه است. الزام بکارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی و اختیارهای ناشی از سطح سوم ارزش منصفانه، بررسی رفتار تصمیم گیرندگان در خصوص تاثیر سطح خوش بینی و ریسک پذیری آنها را بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش منصفانه ضروری می نماید. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت تحلیلی از نوع شبه تجربی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، پیمایشی است. قلمرو زمانی پژوهش سال 1397، جامعه آماری تصمیم گیرندگان، کلیه تحلیل گران مالی فعال در بازار سرمایه و نمونه آماری 268 تحلیل گر مالی است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه مبتنی بر سناریو استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که سطح خوش بینی و ریسک پذیری تصمیم گیرندگان بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری آنها تاثیر ندارد. سطح محافظه کاری اعمال شده در ارزیابی ارزش منصفانه بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری تاثیر دارد ولی سطح نوسان ارزش منصفانه بر تصمیم های یاد شده تاثیر ندارد. علاوه بر این، سطح خوش بینی و ریسک پذیری تصمیم گیرندگان، بر رابطه بین سطح محافظه کاری و سطح نوسان ارزش منصفانه سرمایه گذاری با تصمیم های فروش سرمایه گذاری تاثیر ندارد.
کلید واژگان: حسابداری ارزش منصفانه, تصمیم های فروش سرمایه گذاری, خوش بینی تصمیم گیرندگان, ریسک پذیری تصمیم گیرندگانThe purpose of this study was to investigate the effect of managerschr('39') optimism and riskseeking level on investment selling decisions with emphasis on fair value accounting. The requirement to apply International Financial Reporting Standards and third-level discretion of fair value requires to review the behavior of managers regarding the effect of the level of optimism and their riskseeking on the investment selling decisions based on fair value. The research method is applied in terms of the target, analytical of the kind of quasi-experimental in terms of the nature and survey in terms of data collection method. The statistical population consists of all active financial analysts in the capital market and statistical sample includes 268 financial analysts which were selected by targeted sampling method. The period of research is 2018. To collect data, we were used a questionnaire based on the scenario. The results of this study showed that the level of optimism and riskseeking of managers does not have a significant effect on the investment selling decisions based on fair value. the level of conservatism applied to the assessment of fair value affects investment selling decisions, but the level of fair value volatility does not affect the decisions made. In addition, the level of optimism and riskseeking of managers does not affect the relationship between the level of conservatism and fair value volatility with investment selling decisions.
Keywords: fair value accounting, investment decisions, decision makers' optimism, decision makers riskseeking -
حسابداری ارزش منصفانه برای ارزیابی دارایی ها و بدهی ها اختیارهایی به مدیران داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر اختیارهای مدیران در اندازه گیری ارزش منصفانه بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری است. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه مبتنی بر سناریو استفاده شد. این پرسش نامه برگرفته از پژوهش گرین (2015) می باشد. جامعه آماری این پژوهش تحلیل گران مالی فعال در شرکتهای سرمایه گذاری و کارگزاری های بورس اوراق بهادار هستند. نمونه آماری پژوهش با استفاده از جداول حجم نمونه کوهن و همکاران (2000) برابر با 268 نفر تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و تحلیل واریانس تک متغیره (آنوا) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که سطح محافظه کاری و تعامل آن با سطح نوسان ارزش منصفانه، بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش منصفانه تاثیر معنی داری دارد. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که نوسان ارزش منصفانه، تاثیر معنی داری بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری ندارد. در کل نتایج پژوهش حاکی از این است که اختیار های مدیران در حسابداری ارزش منصفانه، بر تصمیم های فروش سرمایه گذاری تاثیر دارد.
کلید واژگان: اختیارهای مدیران, محافظه کاری, نوسان ارزش منصفانه, تصمیم های فروش سرمایه گذاریFair value accounting for valuation of assets and liabilities has given managers the discretion.The purpose of this study is to investigate the effect of manager’s discretion allowed in fair value measurement on investment selling decisions. In order to test the research hypotheses, a questionnaire based on the scenario was used. This questionnaire is based on Green et al. (2015). The statistical population consists of all active financial analysts in investment companies and stock exchange brokers and the statistical sample of the study was determined using the sample size tables of Cohen et al. (2000) of 268 people. Multivariate analysis of variance (MANOVA) and univariate analysis of variance (ANOVA) were used to analyze the data and test hypotheses. The results of this study showed that conservatism and its interaction with the fair value volatility have a significant effect on the investment selling decisions based on fair value, but the fair value volatility has no significant effect on these decisions. Overall, the results of the research showed that the directors' discretions in fair value accounting affects investment selling decisions.
Keywords: Manager Discretion, Conservatism, Fair Value Volatility, Investment Selling Decisions -
هدف
هوش هیجانی ممکن است از طریق تعامل با سایر متغیر ها بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرس تاثیر داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هوش هیجانی بر تاثیر فشار بودجه زمانی و فشار صاحبکار بر قضاوت حسابرس است.
روشبه منظور آزمون فرضیه های پژوهش از پرسشنامه مبتنی بر سناریو استفاده شده است. قلمرو زمانی پژوهش سال 1397، جامعه آماری شامل حسابرسان شاغل در موسسه های حسابرسی و نمونه آماری شامل 160 حسابرس به روش نمونه گیری در دسترس است.
یافته هانتایج پژوهش نشان می دهد فشار بودجه زمانی و فشار صاحبکار بر قضاوت حسابرس تاثیر معنی دار دارد. اما، نتایج پژوهش نشان داد که تعامل هوش هیجانی با متغیرهای فشار بودجه زمانی و فشار صاحبکار تاثیر معنی داری بر قضاوت حسابرس ندارد.
نتیجه گیریدر کل نتایج پژوهش نشان داد که فشار بودجه زمانی و فشار صاحبکار موجب کاهش کیفیت حسابرسی نشده است و حسابرسان در قضاوت های خود کیفیت حسابرسی را مورد توجه قرار داده اند.
دانش افزاییانجام این پژوهش می تواند علاوه بر گسترش ادبیات نظری حوزه قضاوت حسابرسی، نقش دو عامل مهم فشار بودجه زمانی و فشار صاحبکار بر قضاوت حسابرسان را با در نظر گرفتن هوش هیجانی در بازار حسابرسی ایران مشخص نماید.
کلید واژگان: فشار بودجه زمانی, فشار صاحبکار, قضاوت حسابرس و هوش هیجانیPurposeEmotions are an important underlying factor that may interact with other variables to influence auditors’ judgments and decisions. The purpose of this study was to investigate the interactive role of emotional intelligence on the impact of time budget and client pressures on the auditor's judgment.
MethodsIn order to test the research hypotheses, a scenario-based questionnaire has been used. The period of research is 2018 and the statistical sample of research includes 160 auditors which were selected by available sampling method.
ResultsThe results show that the effect of time budget pressure and client pressure on the auditor's judgment has a significant effect. However, the results showed that the interaction of emotional intelligence with the time budget pressure and client pressure does not have a significant effect on the auditor's judgment.
ConclusionsOverall, the results of the research showed that the pressure of the time budget and client pressure did not reduce the audit quality and the auditors in their judgments have taken into account the audit quality.
ContributionsThis research can, while developing theoretical literature in audit judgment, determine the role of two important factors of time pressure and client pressure on auditors' judgments, taking into account the emotional intelligence in the audit market of Iran.
Keywords: Time Budget Pressure, Client pressure, Auditor Judgment, Emotional Intelligence -
افشای اطلاعات سودمند و با کیفیت می تواند تصمیم گیری سرمایه گذران را در بازار سرمایه بهبود دهد. یکی از کانال های افشای اطلاعات در بازار سرمایه گزارش تفسیری مدیریت است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر کیفیت افشای ماهیت کسب و کار گزارش تفسیری مدیریت و عملکرد مالی شرکت بر قضاوت سرمایه گذاران در خصوص سرمایه گذاری در شرکت و پایداری سود شرکت است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از پرسشنامه مبتنی بر سناریو استفاده شده است. قلمرو زمانی پژوهش سال 1397، جامعه آماری شامل تمامی سرمایه گذاران حرفه ای فعال در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه پژوهش شامل 160 سرمایه گذار حرفه ای است. نتایج پژوهش نشان داد که در شرایطی که کیفیت افشای ماهیت کسب و کار بالا(پایین) باشد، سرمایه گذاران حرفه ای تمایل بیشتری (کمتری) برای سرمایه گذاری دارند. همچنین، نتایج پژوهش اشاره دارد که در شرایط عملکرد مالی افزایشی (کاهشی)، کیفیت بالای (پایین) افشای ماهیت کسب و کار تمایل سرمایه گذاران حرفه ای برای سرمایه گذاری در شرکت را افزایش (کاهش) می دهد. علاوه براین، نتایج پژوهش نشان داد که هنگامی که کیفیت افشای ماهیت کسب و کار بالا (پایین) است، سرمایه گذاران حرفه ای پایداری سود شرکت را بیشتر (کمتر) در نظر می گیرند.
کلید واژگان: کیفیت افشا, گزارش تفسیری مدیریت, ماهیت کسب و کار, عملکرد مالی و قضاوت سرمایه گذران حرفه ایDisclosure of useful and high-quality information can improve investor decision-making in the capital market. One of the channels of Information disclosure in the capital market is the management commentary. The purpose of this study is to investigate the effect the quality of disclosure of the business nature of the management commentary and the financial performance of the company on the decision-making of investors. To test the research hypotheses, a scenario-based questionnaire has been used. The period of research is 2018. The statistical population consists of all active professional investors in Tehran Stock Exchange (TSE) and the research sample consists of 160 professional investors. The results of the study showed that professional investors tend to more ( less) investment in a condition which the quality of business nature disclosure is high (low). Also, the results of the research point out that in condition of incremental (decrease) financial performance, the high (low) quality of business nature disclosure is increases (low) the willingness of professional investors to investment. In addition, the results of the research indicate that with increasing (decreasing) the quality of business nature disclosure, professional investors ' decision-making on the earnings persistence of company is increases (decrease).
Keywords: Discloser Quality, Management Commentary, Nature of Business, financial performance, Professional Investors’ Judgments -
بر اساس نظریه نمایندگی و با وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین مودیان مالیاتی و دولت، به طور طبیعی شرکت ها سعی می کنند در پرداخت مالیات اجتناب کنند. از سوی دیگر دولت ها با توجه به محدودیت های موجود در تلاشند با شناسایی مودیان مالیاتی پرریسک، مطابق قوانین و مقررات، مالیات حداکثری را وصول کنند و پژوهش گران این حوزه نیز به دنبال شناسایی عوامل موثر بر اجتناب مالیاتی هستند. این تحقیق با رویکردی کیفی-کمی و با هدف رتبه بندی عوامل موثر بر اجتناب مالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. برای انجام تحقیق حاضر، ابتدا با پرسش از 10 خبره دانشگاهی و مالیاتی مستقل نظر از هم، 37 عامل کمی موثر بر اجتناب مالیاتی در هشت بعد، که بر اساس گزارش های منتشره در خصوص این شرکت ها قابل اندازه گیری است، شناسایی شد. سپس این عوامل و متغیر وابسته، اندازه گیری و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری، اثرگذاری ابعاد، مورد آزمون قرار گرفت. در انتها براساس ابعاد تایید شده، با استفاده از پرسشنامه مقایسه زوجی توزیع شده بین همان خبرگان و تحلیل سلسله مراتبی، رتبه بندی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 77 شرکت بورسی بوده که به روش غربالگری انتخاب شدند و دوره زمانی آن، سال های 1395-1391 است. مصاحبه با خبرگان در سال 1396 انجام و پرسشنامه های رتبه بندی نیز در سال 1397 توزیع شد. نتایج تحقیق نشان داد ابعاد تایید شده و رتبه بندی آنها به شرح زیر است: عوامل تجاری، عوامل راهبری شرکتی، عوامل مربوط به حسابرس، عوامل مربوط به گزارش های مالی، عوامل مربوط به صنعت، ویژگی های عمومی، عوامل مربوط به بازار سرمایه و عوامل اجتماعی.کلید واژگان: اجتناب مالیاتی شرکتی, مودیان پرخطر, اطلاعات عام شرکت ها, اطلاعات خاص شرکت هاThe Hierarchy of Effective Factors on Corporate Tax Avoidance Because of the information asymmetry within taxpayers and governments, commonly, the taxpayers try avoid the payment of tax. The problem can be explained by Agency theory. On the other hand, governmants try to maximize receiving tax by recognizing risky taxpayers and researchers try to recognize effective factors on tax avoidance. The aim of the research is the hierarchy of effective factors on corporate tax avoidance on Tehran stock exchange. In this research, first, 37 quantity factors are recognized that affect on corporate tax avoidance in 8 dimensions by interview with academic and professional experts that can be measure by corporate reports.
Then the factors and dependent variable are measured and are tested the efficacy of the dimensions by structural equation model (SEM). Finally, based on confirmed dimensions, hierarcy is done by contributed analytic hierarchy process quastionaries with same experts. Statistic population in this research involves 77 companies listed in Tehran Stock Exchange during the period 2013-2017 that are selected by systematic delete. The interview with experts done at 2017 and questionaries contributed at 2018. Results show that the hierarchy of effective factors on corporate tax avoidance is: trading factors, corporate governance factors, auditor factors, financial reporting factors, industrial factors, public attributes, capital market factors and social factors.Keywords: Tax Avoidance, Risky Taxpayers, Companies Public Information, Companies Private Information -
نحوه صحیح طبقه بندی اقلام و نیز شکل ارائه صورت های مالی یکی از راهکارهای بهبود قابل فهم بودن این صورت هاست. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر طبقه بندی همزمان اقلام سود بر اساس دو معیار ذهنی گرایی و پایداری بر پیش بینی تحلیل گران از اقلام سود است. هم چنین در این پژوهش به بررسی تاثیر شکل ارائه صورت سود و زیان بر پیش بینی سود توسط تحلیل گران پرداخته می شود. این پژوهش را می توان از دیدگاه نتایج پژوهش، کاربردی، از نظر هدف به عنوان پژوهشی شبه تجربی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها پیمایشی در نظر گرفت. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از پرسشنامه مبتنی بر سناریو استفاده شده است. این پرسشنامه برگرفته از پژوهش هویت و همکاران (2015) است. قلمرو زمانی پژوهش سال 1396، جامعه آماری شامل کلیه تحلیل گران مالی فعال در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شامل 136 تحلیل گر مالی است. نتایج نشان می دهد که ذهنی گرایی اقلام سود بر پیش بینی تحلیل گران از این اقلام دارای تاثیر معنی دار است. به عبارت دیگر برای اقلام سود با پایداری بالا و پایین در مواقعی که ذهنی گرایی بالاست، مقدار کمتری پیش بینی می شود. این نتیجه در هر دو شکل ماتریسی و متوالی صورت سود و زیان صادق است. هم چنین نتایج نشان می دهد که شکل ارائه صورت سود و زیان بر پیش بینی تحلیل گران از اقلام سود تاثیرگذار نیست.کلید واژگان: طبقه بندی ذهنی گرایی, طبقه بندی پایداری, پیش بینی تحلیل گران مالی, صورت سودوزیانThe correct method of classification is one of the ways to improve the understandability of financial statements. This paper has two purposes. Firstly, the effect of the persistence and subjectivity classification on the forecasting of analysts is investigated. Second, it examines the effect of the presentation format of income statement on the analysts’ forecast. This research in terms of purpose is applied research, in terms of method is quasi-empirical and in the point of data collection is survey. In this research, to test the research hypotheses, questionnaire based scenario is used. In this research the questionnaire of Hewitt et al (2015) research is used. The statistical sample of research includes 136 analysts participated in Tehran Stock exchange which were selected by available sampling method. The period of research is 2017 and its subject field is behavioral accounting. The results show when forecasting a high persistence earnings item, analysts forecast a lower amount when measurement subjectivity is high. Also, when forecasting a low persistence earnings item, analysts forecast a lower amount when measurement subjectivity is high. These results hold both sequential and matrix format. The other results indicate the presentation format of income statement has not significant effect on analysts forecasting.Keywords: Subjectivity Classification, Persistence Classification, Financial Analysts' Forecasting, Income Statement
-
ناهنجاری اقلام تعهدی به عنوان یکی از پدیده های مشاهده شده در بازار سرمایه، بسیاری از پژوهشگران را به جستجوی عوامل ایجاد آن واداشته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پراکندگی مقطعی بازده سهام در ناهنجاری اقلام تعهدی و ناهنجاری سرمایه گذاری است. نمونه آماری پژوهش، شامل 147 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1386 تا 1393 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی سه عاملی فاما و فرنچ (1993) استفاده و پراکندگی بازده به عنوان عامل چهارم به آن اضافه شده است. برای بررسی نقش پراکندگی بازده بر ناهنجاری اقلام تعهدی، الگوی فاما و فرنچ به تفکیک شرکت های دارای اقلام تعهدی بالا و پایین و بررسی نقش پراکندگی بازده بر ناهنجاری سرمایه گذاری، این الگو به تفکیک شرکت های دارای سرمایه گذاری زیاد و سرمایه گذاری کم برازش شده است. برازش الگو های پژوهش یکبار با استفاده از داده های ترکیبی و بار دیگر به روش سری زمانی به تفکیک سبدهای سرمایه گذاری تدوین شده انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد پراکندگی بازده سهام در ایجاد ناهنجاری اقلام تعهدی و ناهنجاری سرمایه گذاری نقشی ندارد.کلید واژگان: بازده سهام, ناهنجاری اقلام تعهدی, ناهنجاری سرمایه گذاریThe accrual anomaly as the phenomenon in the capital market has attracted the attention of many experts to its underlying causes. The purpose of this study is to investigate the role of the cross-sectional dispersion of stock returns in the accrual anomaly and investment anomaly in the companies listed in Tehran Stock Exchange. The research sample that was selected using the systematic elimination method includes 147 companies listed in Tehran Stock Exchange in the period of 2007-2014. The Fama and French (1993) model with return dispersion is used in order to test the research hypotheses. For analyzing the role of return dispersion in the accrual anomaly, Fama - French model was fitted by sorting the companies with high and low accruals and for analyzing the role of return dispersion in the investment anomaly, this model was fitted by sorting the companies with high and low investments. Research models were fitted using the combined data and then by using the time series method and sorting the given portfolios. The results show that the stock return dispersion does not affect accrual and investment anomalies.Keywords: Accrual anomalies, Investment anomalies, stock return
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.