جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "زبان شناسی" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
زمینه و هدف
پیش فرضی همیشگی وجود دارد که در متن ادبی، واژ ه ها در معنایی فراتر از معنای قاموسی خود به کار میروند و به همین دلیل، در مطالعات ادبی عمدتا به معانی ثانوی پرداخته میشود؛ چنانکه حتی در زبانشناسی که بنا داشته به زبان و نه ادبیات، بپردازد، اصطلاحات معنای ضمنی، طنین معنایی، معنای کاربردشناختی، بار معنایی و... ساخته شده و رواج یافته است.
روش هادر این پژوهش، این پیش فرض نفی نمی شود؛ بلکه تنها یادآوری میشود که در پیچیده ترین متون نمادگرا نیز معنای صریح و قاموسی واژه ها، حتی خارج از بافت جمله، میتواند روحیات شاعر و نویسنده را آینگی کند. در این پژوهش با وامگیری اصطلاح نظام ارزشی از تخیل شناسی ژیلبر دوران، بار ارزشی واژه های یک متن را به سه بخش مثبت، خنثی و منفی تقسیم کرده ایم و کار را با دو مرحله آزمایش پیش برده ایم؛ ابتدا قطعاتی از شعر و نثر شش ادیب معاصر را با هم سنجیده ایم و سپس سه شعر کامل از اخوان و شاملو را با رسم نمودار روند ارزشی متن قیاس کرده ایم.
یافته هادر این پژوهش دو اصطلاح «ارزش احساسی واژه» و «روند احساسی متن» تعریف شده اند. این مفاهیم کمک میکنند صرفا با بررسی واژه ها مستقل از متن، حتی با کمک رایانه، توان انگیزش عاطفی یک متن را تخمین بزنیم. شیوه محاسبه ارزش احساسی و روند احساسی با چند مرحله آزمون و خطا به گونه ای تنظیم شده که نتایجش با فهم مخاطبان شعر که در مقالات و کتب ثبت شده تطابق داشته باشد. بدین ترتیب شیوه پیشنهادی راستی آزمایی شده است.
نتیجه گیریواژه هایی که به هر شکلی نشان از زندگی و حرکت داشته باشند، بار احساسی مثبت دارند و واژه هایی که نشان از سکون و ایستایی داشته باشند، منفی هستند. واژه های خنثی یا اقتضای خاصی ندارند (مثل بیشتر حروف: و، یا،...) یا دو وجهی هستند و گاهی مثبت و گاهی منفی محسوب میشوند (مثل خون که گاهی نشان قتل است و گاهی یادآور زندگی).
کلید واژگان: زبان شناسی, معنای قاموسی, ارزش احساسی واژه, روند احساسی متن, سبک شناسی رایانشیJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 102, 2024, PP 265 -285BACKGROUND AND OBJECTIVESThere is a constant assumption that in literary texts, words are used in a meaning beyond their dictionary meaning, and for this reason, literary studies mainly deal with secondary meanings; As even in linguistics, which is based on language and not literature, the terms implicit meaning, semantic resonance, pragmatic meaning, semantic load, etc. have been created and popularized.
METHODOLOGYIn this research, this assumption is not negated; Rather, it is only reminded that even in the most complex symbolic texts, the explicit and dictionary meaning of the words, even outside the context of the sentence, can reflect the mood of the poet and the writer. In this research, by borrowing the term value system from Gilbert Doran"s imagination, we have divided the value load of the words of a text into three parts, positive, neutral and negative, and we have advanced the work with two stages of testing; First, we have compared pieces of poetry and prose of 6 contemporary writers, and then we have compared three complete poems of Akhwan and Shamlou by drawing a diagram of the value trend of the text.
FINDINGSIn this research, two terms "emotional value of the word" and "emotional process of the text" are defined. These concepts help to estimate the emotional motivation power of a text simply by examining the words independently of the text, even with the help of a computer. The method of calculating the emotional value and the emotional process is adjusted with several stages of trial and error in such a way that the results match the understanding of the audience of the poem recorded in the articles and books. In this way, the proposed method has been verified.
CONCLUSIONWords that show life and movement in any way have a positive emotional charge, and words that show stillness and stagnation are negative. Neutral words either do not have a special requirement (such as most letters: and, or, ...) or they are two-faceted and sometimes positive and sometimes negative (like blood, which is sometimes a sign of murder and sometimes a reminder of life).
Keywords: Linguistics, Dictionary Meaning, Affective Meaning Of The Word, Affective Trend Of The Text, Computational Stylistics -
زبان شناسی علمی است که زبان انسان ها را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد و در پی کشف اصولی است که زیربنای ویژگی های اصلی زبان را تشکیل می دهند. یکی از شاخه های زبان شناسی، کاربردشناسی است که به بررسی پاره گفتارها در درون بافت می پردازد واصول چهارگانه گرایس، ادب و نوبت گیری از جمله عواملی هستند که در کاربردشناسی مورد مطالعه قرار می گیرند که در این پژوهش به بررسی آن ها در نمایشنامه های بهمن فرسی پرداخته شده است. براساس داده های جمع آوری شده پژوهش، نمایشنامه های دو ضرب در دو مساوی بی نهایت و گلدان با بیشترین نقض اصول رعایت مکالمه و نمایشنامه پله های یک نردبان دارای بیشترین رعایت اصول مکالمه در بین سایر نمایشنامه های فرسی می باشند. هم چنین بیشترین نقضی که در دیالوگ نویسی آثار نمایشی فرسی مشاهده شد، نقض اصل کمیت بود. تکرار و زیاده گویی در دیالوگ های شخصیت ها از مهم ترین و پرکاربردترین تکنیک های پیشبرد پلات و مکالمه در آثار نمایشی فرسی به شمار آمد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی به تحلیل الگوی داده ها در چارچوب نظریات کاربردشناسی زبان پرداخته است.
کلید واژگان: زبان شناسی, کاربردشناسی زبان, زبان نمایشی, نمایشنامه, بهمن فرسیLinguistics as a science is the scientific way of studying languages. One of the branches of linguistics is called pragmatics, which focuses on the study of the meaning of utterances in context and includes the principles of Grice's maxims, politeness theory and turn-taking. In this study, the pragmatic patterns of language use in Behnam Forsi plays were examined and investigated. Based on the data collected from the research, it was found that the plays "Two Strikes on Two Equals Infinity" and "The Vase" violated the principles of conversational cooperation the most, while the play "Steps of a Ladder" had the highest adherence to these principles among other Persian plays. Furthermore, the most common violation observed in the dialogue-writing of Persian dramatic works was the violation of the principle of quantity. Repetition and verbosity in the dialogue of characters were among the most important and commonly used techniques for advancing the plot and conversation in Persian dramatic works. The present study was done on the basis of descriptive-analytical method, and reliable library sources and online databases. The analysis of the data pattern was also done within the framework of the theories of pragmatic language use.
Keywords: Linguistics, Pragmatics, Dramatic Language, The Play, Bahman Forsi -
ایمانوئل لویناس یکی از مهمترین فیلسوفان عصر جدید به شمار میآید. اهمیت فلسفه او در اخلاق نمایان میشود. در فلسفه اخلاق لویناس، سوژه محوری از اولویت خارج میشود و «دیگری» و «چهره» او در اولویت قرار میگیرند؛ به نحوی که چهره دیگری بر پیامهای اخلاقی دلالت میکند و سوژه با دریافت این پیامهای اخلاقی، احساس وظیفه میکند تا خود را در برابر دیگری پاسخگو و مسئولیتپذیر بداند؛ اما پرسش این است که در فلسفه اخلاق لویناس، مقصود از «چهره» در مواجهه با دیگری چیست؟ و وجه اخلاقی آن با چه مبنایی قابل توجیه است؟ آیا میتوان آن را بر مبنای هستیشناسی و معرفتشناسی یا روانشناسی و زبانشناسی توجیه کرد؟ لویناس هنگامی که فلاسفه غربی میکوشیدند به سوژه اولویت ببخشند و همه موضوعها را به هستیشناسی و معرفتشناسی تقلیل دهند، بازتعریفی از مفهوم دیگری و چهره دیگری را ارائه میدهد. نگارنده باور دارد بنیان اخلاقی چهره دیگری را میتوان بر اساس چهار مبنای: 1-هستیشناسی، 2-معرفتشناسی، 3-روانشناسی و 4-زبانشناسی بررسی کرد؛ به گونهای که در نهایت، بتوان بنیان اخلاقی اندیشه لویناس را در مبنای زبانی او کشف کرد.کلید واژگان: سوژه, دیگری, چهره, مبنای توجیه, پیامهای اخلاقی, زبانشناسیMetaphysic, Volume:16 Issue: 2, 2024, PP 59 -79Immanuel Levinas is considered one of the most important philosophers of the new age. The importance of his philosophy is shown in ethics. In the moral philosophy of Levinas, the central subject is left out of priority and his "other" and his "face" are given priority in such a way that the other's face indicates moral messages and the subject feels duty upon receiving these moral messages. consider himself accountable and responsible to the other. But the question is, what is the meaning of "face" in facing the other in Levinas's moral philosophy? And on what basis can its moral aspect be justified? Can it be based on ontology and epistemology, or psychology and linguistics? Levinas, when Western philosophers tried to give priority to the subject and reduce all issues to ontology and epistemology, provided a redefinition of another concept and another face. The author believes that the moral foundation of another figure can be examined based on four bases: 1- ontology 2- epistemology 3- psychology 4- linguistic so that finally the moral foundation of Levinas's thought can be discovered in his linguistic basis.Keywords: Subject, Other, Face, Basis Of Justification, Moral Messages, Linguistics
-
در زبان شناسی شناختی امروز، استعاره وسیله ی زیبایی شناختی نیست که کاربردی ادبی داشته باشد بلکه ابزاری است که با آن اندیشه آدمی تبلور می یابد و مفاهیم انتزاعی و غیرمحسوس به تصویر کشیده می شود. نهج البلاغه نیز به عنوان اخ القرآن، مشحون از مفاهیم انتزاعی است که از نظر محتوا و کلام با هم منسجم هستند و بین آن ها تعامل گفتمانی وجود دارد؛ لذا می توان با استفاده از نظریه استعاره مفهومی، شناخت بهتری نسبت به اندیشه گوینده سخن پیدا نمود. یکی از انواع استعاره های مفهومی، استعاره جهتی است که مفاهیم انتزاعی را در قالب جهت های شش گانه مفهوم سازی می کند. جهت هایی که از یک سو ریشه در تجربه و فرهنگ اهل زبان دارند و از سوی دیگر مفاهیم مجرد را به تصویر می کشند. پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس نظریه استعاره مفهومی، نقش معنایی جهات شش گانه را در حکمت های نهج البلاغه بررسی کند و از طریق آن، مفاهیم بدیع حوزه مقصد را با استفاده از حوزه مبدا هر چه روشن تر نماید. در جهت تحقق این هدف، تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال است که استعاره های جهتی چگونه مفاهیم انتزاعی حکمت های نهج البلاغه را می نمایاند؟ بر اساس نتایج، نشانه های دربرگیرنده کوچ کردن، مرگ، فرشته شدن عفیف و نشانه های دربردارنده آرزو، سفر آخرت با استعاره های نزدیک و دور مفهوم سازی شده اند؛ هم چنین معانی متعالی مانند علم با عمل، چشم پوشی و اسلام با استعاره بالا و بالاترین به تصویر درآمده است و معانی انحطاطی مانند عدم آمادگی قلبی و نگذاشتن ارث با استعاره روی گردانی آمده است.
کلید واژگان: استعاره جهتی, استعاره شناختی, حکمت ها, زبان شناسی, نهج البلاغهToday's cognitive linguistics does not consider metaphor an aesthetic device with a literary application, but it is a means that crystallizes human thought and depicts abstract concepts. Nahj al-Balagha, as the brother of the Quran, is full of abstract concepts that are coherent in terms of content and words, and there is discourse interaction between them. Therefore, by using the theory of conceptual metaphor, we can get a better understanding of the speaker's thoughts. The directional metaphor, as a conceptual metaphor, conceptualizes abstract concepts in the form of six directions which are rooted in the experience and culture of the native speakers on the one hand, and depict abstract concepts on the other. This research aims to investigate the semantic role of the six directions in the wisdoms of Nahj al-Balagha using the analytical-descriptive method based on the theory of conceptual metaphor. Accordingly, it makes the innovative concepts of the destination clearer by using the concepts of the source. The research seeks to answer the question, "How do directional metaphors show the abstract concepts of Nahj al-Balagha's wisdoms?" In conclusion, it indicates that the signs including migration, death, and becoming a chaste angel and the signs including desire, and journey to the afterlife are conceptualized with near and far metaphors. Also, transcendental meanings such as science with action, blind eye, and Islam are depicted with high and highest metaphors and decadent meanings such as lack of heart preparation and not leaving an inheritance have come with the metaphor of turning away.
Keywords: Directional Metaphor, Cognitive Metaphor, Wisdoms, Linguistics, Nahj Al-Balagha -
ادبیات با امکانات گونه گون با مداخله تجربه و حواس و از همه مهم تر با درگیر کردن ذهن پویای مخاطب بالقوه به ساخت و روایت داستان های خلاقانه می پردازد و ازاین جهت نویسندگان و هنرمندان را با گزینه های فراوانی در چگونگی آفرینش هنری روبه رو می کند. هدف از این پژوهش تحلیل شناختی مبناسازی در گفتمان داستان بر پایه شبکه های آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر است. مطالعه حاضر با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد توصیفی-تفسیری، شیوه های انطباق و عناصر سازنده شبکه مفهومی آمیخته داستان پرنده من از فریبا وفی را ازنظر می گذراند. نظریه آمیختگی مفهومی نظامی از شناخت پشت صحنه را نشان می دهد که دربرگیرنده مقوله بندی، نگاشت ها، فرافکنی های ساختاری و محرک های ذهنی پویا است. وجود فضاهای درونداد متعدد، روابط حیاتی مختلف چون هویت، تغییر، زمان و بازنمایی ازجمله مواردی است که به پرنده یک ساختار آمیخته مفهومی می دهد نتایج این مطالعه بر ضرورت توجه به ذهن در مطالعات گفتمانی تاکید می کند و نشان می دهد گسترش کاربرد نظریه آمیختگی مفهومی به واکاوی گفتمان رمان می تواند در تبیین شیوه های مبناسازی متون ادبی موثر باشد.
کلید واژگان: زبان شناسی, معناسازی, نظری آمیختگی مفهومی, روابط حیاتی, زبان شناسی اجتماعی, رمان پرنده منLiterature, with various possibilities, deals with creating and narrating creative stories by involving experience and senses, and most importantly, by involving the dynamic mind of the potential audience, and thus confronts writers and artists with many options in how to create art. The purpose of this research is the cognitive analysis of grounding in the discourse of the story based on the conceptual fusion networks of Fauconie and Turner. Using the qualitative content analysis method and descriptive-interpretive approach, the present study examines the methods of adaptation and the constituent elements of the mixed conceptual network of the story of my bird from Fariba and Wafi. Fusion theory presents a systematic conceptualization of behind-the-scenes cognition that includes categorization, mappings, structural projections, and dynamic mental stimuli. The existence of multiple input spaces, various vital relationships such as identity, change, time and representation are among the things that give the bird a conceptually mixed structure. The results of this study emphasize the necessity of paying attention to the mind in discourse studies and show the extension of the application of the theory of conceptual mixing to analysis. The discourse of the novel can be effective in explaining the basic methods of literary texts
Keywords: Linguistic, Smeaning Making, Conceptual Fusion Theory, Vital Relations, Sociolinguistics, My Bird Novel -
یکی از نظریات متداول در مورد استعاره نظریه جورج لیکاف و مارک جانسون می باشد که در سال 1980 با انتشار کتاب استعاره هایی که با آن ها زندگی می کنیم مطرح شد. در این نظریه بر مبنای تجربه و ادراک، یک مفهوم در مفهومی دیگر نمود می یابد که اساس این ارتباط برحسب تناظرهایی بین دو مجموعه صورت می گیرد و نگاشت مفهومی را شکل می دهد که بر طبق نظریه لیکاف جوهره استعاره، نگاشت است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به رده بندی استعاره های مفهومی با مفهوم زندگی، شهر، ظلم، ثروت، آزادی، وطن، عشق، طبیعت، مرگ در اشعار بدرشاکرسیاب پرداخته؛ و پس از بازبینی الگوهای بدست آمده، نتایج حاکی از این است که، شاعر با استفاده از این ابزار ادبی استعاری اندیشه های نهانش را به صورت غیرمستقیم در اذهان مخاطب زنده کرد که بر طبق دیدگاه اندیشگانی وی، هیئتی محتوایی در کالبدی فیزیکی و ذهنی متصور می باشد که هر یک از این دو عنصر مکمل و در جهت تایید و تصدیق یکدیگرند. به جهت ارتباط متقابل استعاره های هستی شناختی با تصاویر ذهنی، شاعر نگاره های ذهنی خود را با انسان انگاری و شیء وارگی انعکاس می دهد تا از طریق روزنه ی تشخیص جوهره مقصود را تشریح نماید؛ این شگرد بیانی وی در گزیده های منتخب در مرتبه بعد از استعاره های ساختاری قرار می گیرد. الگوهایی از جمله: روح، خورشید از نظر سیاب، جهتی رو به بالا دارند چرا که روح، بعد از مرگ جسمانی، رو به سوی بالا سیر می کند و خورشید که نشان از ربانیت است از نظر سیاب، کنشی رو به بالا را می طلبد. اما الگوهای متضمن معنای منفی با دال هایی از جمله: بند، خون، شراب، گلوله، و ظلمت، کنش جهتی رو به پایین دارند و القاگر مضامین اندیشگانی سلبی هستند که سیر این جهت ها گاه از بالا به پایین و گاه از پایین به بالا است. مضامین اندیشگانی جهتی به کار رفته در شعر بدرشاکر سیاب عمدتا از بالا به پایین و یا بالعکس می باشد. "مرگ" در شعر سیاب، از جمله مفاهیمی بوده که بیشترین بسامد را در بین مفاهیم دیگر داشته و مفاهیم انتزاعی سفر و زندگی به این مفهوم انتقال یافته اند.
کلید واژگان: زبان شناسی, استعاره مفهومی, جورج لیکاف, بدرشاکرسیابA significant theory concerning metaphor is that of George Lakoff and Mark Johnson, introduced in their seminal 1980 work "Metaphors We Live By." This theory asserts that through experience and perception, one concept can be represented within another; this relationship is based on correspondences between two sets that create a conceptual mapping. According to Lakoff's framework, metaphors are fundamentally about mapping. This research employs a descriptive-analytical approach to categorize conceptual metaphors associated with life themes such as city, oppression, wealth, freedom, homeland, love, nature, and death within Badr Shakir al-Sayyab's poetry. The analysis reveals that the poet effectively uses this metaphorical device to subtly articulate his underlying thoughts in a way that resonates with his audience. From his philosophical viewpoint, he envisions a content form encapsulated within both physical and mental dimensions where each element serves to complement and validate the other. The interplay between ontological metaphors and mental imagery allows him to express his thoughts through personification and objectification techniques aimed at clarifying his intended meanings via recognition. This expressive method is positioned after structural metaphors in selected passages. Al-Sayyab identifies patterns such as spirit and sun as having an upward trajectory; he suggests that the spirit ascends post-mortem while viewing the sun—symbolic of divinity—as necessitating an upward movement. Conversely, patterns with negative connotations represented by terms like bondage, blood, wine, bullet, and darkness indicate a downward trajectory that conveys adverse philosophical themes. These directional movements can shift from above to below or vice versa. In Badr Shakir al-Sayyab's poetry, philosophical themes predominantly reflect either an upward or downward orientation. Notably, "death" emerges as one of the most frequently occurring concepts among others in his work, with abstract ideas of journeying and life being associated with this notion.
Keywords: Linguistics, Conceptual Metaphor Theory, George Lakoff, Badr Shakir Al-Sayyab -
ادبیات از نقض ارتباط ها و هنجارگریزی ها شکل می گیرد و ساختار روایت و القا گفتمان آثار روایی تا حدود زیادی وابسته به همین هنجارگریزی ها و خروج از معیارهاست. در همین راستا و برای بررسی بخشی از این آشنایی زدایی ها، نظریه «اصول همکاری» از جانب محقق زبان شناس و فیلسوف بریتانیایی «هربرت پل گرایس» (1913- 1988) مورد اهتمام است؛ او در نظریه خود از چهار اصل «کمیت»، «کیفیت»، «ارتباط» و «روش» سخن می گوید که گوینده ملزم به رعایت آن در گفتار و نوشتار است. با این وجود عدم رعایت این موارد در متن نشانگر ضعف و خروج اثر از دایره ادبیت نیست؛ بلکه به نظر گرایس در این صورت معانی ضمنی و تلویحی را به ارمغان دارد که کشف و بررسی آنها برای شناخت و نقد گفتمان و بن مایه های اثر ، موثر و کارا است. این مقاله با اتکاء بر روش توصیفی - تحلیلی و با کاربست این نظریه بر روی رمان «ساعت بغداد» (2016) شهد الراوی سعی می کند معانی پنهان و لایه ای زیرین گفتمانی و معنایی اثر را کشف و بررسی کند. مقاله ساعت بغداد از شهد الراوی، نویسنده زن جوان عراقی، پیرامون موضوع جنگ و اشغال در دهه های اخیر در عراق به نگارش درآمده و نویسنده با دغدغه های اجتماعی و سیاسی، زندگی شهروندان زن جامعه خویش را بازگو می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد نویسنده هر کدام از این چهار اصل را در مقاطعی از رمان برای تجسم دقیق گفتمان جنگ و شخصیت پردازی کارآمد از دختران عراقی درگیر اشغال عراق بعد از سال 2003 نقض کرده است.کلید واژگان: زبان شناسی, اصول همکاری, پل گرایس, شهد الراوی, ساعت بغدادThe violation of norms and the avoidance of conventions significantly shape narrative structure and discourse induction. Works often rely on these deviations from norms and standards for their narrative structure and discourse. In this regard, Herbert Paul Grice's (1913-1988) theory of Cooperative Principles provides a valuable framework for examining these deviations. Grice proposes four principles—quantity, quality, relation, and manner—that speakers should adhere to in both speech and writing. However, a lack of adherence to these principles within a text does not necessarily indicate weakness or a departure from literary standards. Instead, according to Grice, it creates implicit and suggestive meanings, and uncovering and analyzing these meanings is crucial for comprehending and critiquing the discourse and indices of an effective and influential work. This article, employing a descriptive-analytical approach, applies Grice's theory to Shahad Al Rawi's novel, "The Baghdad Clock" (2016), to uncover and examine the hidden meanings and underlying layers of discourse within the work. "The Baghdad Clock," written by Shahad Al Rawi, a young Iraqi female writer, revolves around the theme of war and occupation in recent decades in Iraq. Al Rawi, driven by social and political concerns, narrates the lives of women citizens within her society. The research results indicate that the author strategically violates each of Grice's four principles throughout the novel to accurately depict the discourse of war and the nuances of character portrayal.Keywords: Linguistics, Principles Of Cooperation, Polygraphy, Shahd Al-Rawi, Saat Baghdad
-
Applying the Activity Theory Framework to Raise EFL Learners’ Ecological Critical Language AwarenessInternational Journal of Foreign Language Teaching and Research, Volume:12 Issue: 50, Autumn 2024, PP 79 -93
Our planet faces major environmental issues that must be addressed through ecological initiatives, education, and awareness raising. In language education, ecolinguistics has grown substantially during the last decade and has taken a cognitive step toward fostering and improving people’s ecological awareness; however, there was no mention of pedagogical practices of ecolinguistics rooted in theories of second language teaching and learning. Thus, the present study sought to apply a framework of English teaching based on the Activity Theory to raise EFL learners’ ecological critical language awareness. The researchers of the current quasi-experimental study employed a non-equivalent pretest and posttest control-group design to assess the effectiveness of using an AT-based framework in EFL classes to foster learners’ critical language awareness of ecological issues. An experimental group (n=45) and a control group (n=45) with intermediate-level members selected through convenience sampling took part in the study. The experimental group was taught with the AT-based framework, while the control group was not. The result of the independent samples t-test indicated that the ECLA of the experimental group had risen significantly compared to the control group. Also, the results of a series of paired samples t-tests comparing the pretest and posttest of the experimental group’s score on each domain of the ECLA showed that the learners’ awareness of all six domains had significantly improved. The study suggests that implementing the AT-based framework to teach ecolinguistics in language classes can be a promising way to raise learners’ ECLA.
Keywords: Activity Theory, Ecolinguistics, Ecological Critical Language Awareness, Environmental Studies, Second Language Acquisition -
فصلنامه تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاهی، سال پنجاه و هشتم شماره 2 (پیاپی 108، تابستان 1403)، صص 75 -86هدف
نگارش به زبان ساده در همه جوامع، از جمله جوامع علمی، توصیه می شود و پژوهشگران همواره تشویق می شوند که یافته های پژوهشی و نوشته های خود را ساده بنویسند. اصول ساده نویسی متنوع و متفاوت هستند، و یکی از این اصول به کار بردن واژگان ساده است. به گفته دیگر پژوهشگران تشویق می شوند که در نوشته های خود کمتر از اصطلاح های فنی/ تخصصی (ترم) و ژارگون ها بهره گیرند و به جای آن از واژگان ساده و همه فهم استفاده کنند. با این حال، روشن نیست که آیا ساده نویسی می تواند افزایش تاثیر آثار پژوهشی را به دنبال داشته باشد یا خیر. این پژوهش برای پاسخ به این مسئله برخی از مقاله های مجله «زبان شناسی کاربردی» (Applied Linguistics) را انتخاب و بررسی کرد. از این رو، هدف اصلی پژوهش کنونی آگاهی از نقش زبان علم در شمار استنادها و امتیاز دگرسنجی (آلتمتریک) مقاله های پژوهشی مجله انگلیسی «زبان شناسی کاربردی» بود.
روش پژوهش:
این پژوهش در دو گام کلیدی انجام شد. (1) تحلیل محتوای مقاله های علمی از دیدگاه میزان بهره برداری از اصطلاح های فنی/ تخصصی (ترم) و ژارگون ها؛ و (2) استخراج داده های در پیوند با میزان اثرگذاری مقاله های علمی، یعنی شمار استنادها و امتیاز دگرسنجی (آلتمتریک) آنها، و مقایسه این داده ها با میزان بهره برداری از اصطلاح های فنی/ تخصصی (ترم) و ژارگون ها. مقاله هایی از مجله «زبان شناسی کاربردی» نخست به شکل هدف مند و سپس به شکل تصادفی گزینش شدند. برای شناسایی میزان واژگان دشوار آنها از نرم افزار «مکس کیودی ای» و برای شناسایی میزان تاثیرگذاری آنها از پلتفرم «دایمنشنز» بهره برداری شد.
یافته هایافته ها نشان دادند که بیشترین نسبت آوردن واژگان دشوار در مقاله های بررسی شده میزان 76/1 و کمترین میزان 15/0 است. به گفته دیگر، در دشوارترین مقاله (از میان نمونه پژوهش) در هر هزار واژه نزدیک به 18 واژه دشوار بوده اند. از سوی دیگر، میانگین «نرخ استنادی زمینه علمی» برای مقاله های گزینش شده پیرامون 24 بوده است. نتایج آزمون های آماری نشان دادند که میان میزان استفاده از واژگان دشوار در مقاله ها و شمار استنادها/ امتیاز دگرسنجی (آلتمتریک) آنها رابطه معکوس برقرار است، اما این رابطه از دیدگاه آماری معنادار نیست و بر این اساس نمی توان فرضیه های پژوهش را تایید کرد.
نتیجه گیریپژوهش کنونی نشان داد که ارتباط معناداری میان ساده نویسی و اثرگذاری و توجه به آثار دانشگاهی وجود ندارد. پس، نمی توان ادعا کرد که هرچه متون دانشگاهی ساده تر باشند بیشتر به آنها توجه می شود. اگرچه، از دلایل برقرار نبودن این رابطه می تواند رفتار استنادی پژوهشگران باشد که می تواند تحت تاثیر متغیرهای فراوانی قرار گیرد. با آنکه ارتباط میان ساده نویسی و اثرگذاری آثار علمی معنادار نیست، اما این مسئله نباید پژوهشگران را از ساده نویسی باز دارد، چرا که به شکل قطعی می توان گفت که آثار ساده تر آسان تر درک و دریافت می شوند و کاربران گسترده تری نسبت به آثار دشوارتر دارند.
کلید واژگان: استناد, تاثیر پژوهش, زبان شناسی, ساده نویسی, علم سنجی, دگرسنجیObjectiveWriting in plain language is recommended in all communities, including the academic community, and researchers are consistently encouraged to write their research findings and papers in a simple manner. One principle of plain language is the use of simple vocabulary. In other words, researchers are encouraged to use fewer technical terms and jargon in their writing and instead opt for simple and understandable words. However, it is unclear whether plain language can lead to increased impact of research papers. This study aimed to answer this question by examining a selection of articles from the journal 'Applied Linguistics.' The primary objective of this research was to understand the role of scientific language in the number of citations and Altmetric scores of research articles in the 'Applied Linguistics' journal.
MethodThis research was conducted in two key steps: (1) content analysis of scientific articles to determine the extent of the use of technical terms and jargon, and (2) extracting data related to the impact of scientific articles, such as the number of citations and Altmetric scores, and comparing this data with the extent of the use of technical terms and jargon. Articles from the 'Applied Linguistics' journal were selected both purposefully and randomly. The software 'MAXQDA' was used to identify the number of difficult words, and the 'Dimensions' platform was used to identify the impact of these articles.
ResultsThe findings showed that the highest proportion of difficult words in the examined articles was 1.76%, and the lowest was 0.15%. In other words, in the most difficult article (among the research sample), there were nearly 18 difficult words per thousand words. On the other hand, the average field-weighted citation rate for the selected articles was around 24. Statistical tests showed a negative correlation between the use of difficult words in articles and the number of citations/Altmetric scores, but this relationship was not statistically significant, and therefore the research hypotheses could not be confirmed.
ConclusionsThis research indicated that there is no significant correlation between plain language and the impact and attention given to academic works. Therefore, it cannot be claimed that the simpler academic texts are, the more attention they receive. However, one reason for the lack of this relationship could be the citation behavior of researchers, which can be influenced by many variables. Although the relationship between plain language and the impact of scientific works is not significant, this should not discourage researchers from writing simply, as it is certain that simpler texts are easier to understand and have a wider audience than more difficult ones.
Keywords: Citation Linguistics, Plain Language, Research Impact, Scientometric, Altmetric -
تغلیب به معنای غلبه در بیان، پیش از اسلام در زبان عربی وجود داشته است. زرکشی اولین کسی بود که در البرهان باب جداگانه ای به آن اختصاص داد. قرآن کریم این اسلوب را به کار گرفته است؛ لذا می توان گفت: تغلیب یکی از مظاهر اعجاز قرآنی است. تغلیب برتری و ترجیح لفظی یکی از دو شخص یا دو شیئ یا دو گروه بر دیگری است، و این ترجیح در تمام جوانب زبان، اعم از آوا، صرف، نحو و معناشناسی رعایت می شود، اما همواره این سوال به ذهن پژوهشگران و زبان پژوهان می رسد که در اسلوب تغلیب دلیل غلبه و برتری و ترجیح یکی بر دیگری چیست؟تغلیب یک بحث نحوی - بلاغی است، این مبحث از یک طرف در علم معانی مورد بررسی قرار می گیرد و از طرف دیگر برخی برآنند که با توجه به اینکه لفظ در جایگاه خود استعمال نشده لذا مجاز لغوی است. آنچه که این مقاله در پی آن است معناشناسی اسلوب تغلیب است، که با بهره گیری از آیات قرآن دلایل آن مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های تحقیق حاکی است تغلیب یک پدیده زبانی است و فقط یک حکم لفظی نیست بلکه لفظی و معنوی است. که در آن جانب لفظ و معنا هردو رعایت می شود.کلید واژگان: قرآن کریم, زبان شناسی, معنا شناسی, اسلوب تغلیبTaqlib is defined as the dominance of speech, which has been common since the pre-Islamic period in Arabic prose and poetry. Zarkeshi (death 794 AH) was the first to dedicate a section to this style, in his Albohran. Quran, which was descended in Arabic to humanity, has employed the same style. It could be said that Taqlib is one of the magics of Quran. Taqlib is discussed in rhetorics. Taqlib is a combination of two or more things. It is the preference of a specific thing over all the other. In other words, it is the formal dominance or preference of a person, thing, or group over the other. This preference may occur at all levels of language, including phonology, semantics, and syntax. But a question that can be posed by researchers and linguists is what the reason for the dominance of an item over the others in the style is? Analyzing Quran with regards to Taqlib, one is likely to encounter the word 'Ghanetin'. Naturally, it (righteous) should have been recorded as 'Ghanetat'. Within the same discourse, scholars have so far merely presented some rhetorical and semantic discussions in this regard. This paper, however, aims to provide a semantic analysis of the Taqlib style in Quranic verses. The findings show that Taqlib is a linguistic phenomenon, and it is not only a formal expression, but rather a semantic one as well, in which the form and meaning both play a part.Keywords: Quran, Semantics, Taqlib
-
کتاب زبان شناسی زیست محیطی: زبان، محیط زیست، و داستان هایی که با آن ها زندگی می کنیم، نوشته آرن استیبی، زبان شناس و بوم شناس بریتانیایی، ویراست دوم کتابی است که نخستین بار در سال 2015 توسط انتشارات راتلج به چاپ رسید و از برجسته ترین آثاری محسوب می شد که به طور متمرکز به این حوزه میان رشته ای نسبتا نوظهور از زبان شناسی کاربردی پرداخته بود. ویراست دوم کتاب (استیبی، 2021) در قالب یازده فصل تنظیم شده است که به همراه پیوست منابع داده ها و واژه نامه اصطلاحات تخصصی انتهای کتاب مجموعا شامل 260 صفحه می شود. این نوشتار ابتدا مرور کوتاهی خواهد داشت بر پیشینه اصطلاح «زبان شناسی زیست محیطی»، و مسیر شکل گیری این شاخه میان رشته ای جدید و گستره مطالعات آن؛ چرا که، همانطور که اغلب در مورد بسیاری از شاخه های علمی اتفاق می افتد، این اصطلاح پوششی و سایر اصطلاحات مرتبط با آن از آغاز شکل گیری این حوزه به معانی مختلفی کاربرد داشته اند. سپس در ادامه، به بررسی محتوای کتاب در ویراست دوم آن پرداخته خواهد شد.کلید واژگان: زبان شناسی, بوم شناسی, زبان شناسی زیست محیطی, زبان, گفتمان, محیط زیستEcolinguistics: Language, Ecology and the Stories We Live by, written by the British linguist and ecologist Arran Stibbe, is the second edition of the book that was first published in 2015 by Routledge and was one of the most prominent works focused on this relatively new interdisciplinary field of applied linguistics. The book, in its second edition (Stibbe, 2021), is organised in eleven chapters and, together with the appendix of the sources of data and the glossary of technical terms at the end of the book, contains a total of 260 pages. The present article will first give a brief overview of the background of the term “ecolinguistics”, and the advent of this field and the scope of its studies; that is because, as is often the case with many scientific disciplines, this cover term and its other related terms have been used in various senses since the emergence of the field. The content of the book in its second edition will then be looked at in detail.Keywords: Linguistics, Ecology, ecolinguistics, Language, Discourse
-
نقش مدرس زبان در فرآیند تدریس و یادگیری بسیار مهم است و بر کیفیت آموزش، تجربیات یادگیری زبان آموزان، عملکرد تحصیلی، رشد شخصی و اعتماد به نفس تاثیر می گذارد. هدف این پژوهش شناسایی و الگوسازی ویژگی های یک مدرس کارامد در تدریس زبان فارسی به عنوان زبان دوم است. برای این منظور، با استفاده از مطالعات میدانی و پرسش نامه ، پاسخ های 63 نفر از زبان آموزان فارسی و دانشجویان غیرایرانی دختر و پسر گرد آوری شد. یافته ها اهمیت دانش آموزش کاوی، دانش محتوای زبانی و توانش های اجتماعی و عاطفی در کارآیی مدرسان زبان فارسی را مورد تاکید قرار می دهند. زبان آموزان در بخش ویژگی های شخصیتی، ادب و احترام به شخصیت زبان آموزان را که به ایجاد یک محیط یادگیری مشارکتی کمک می کند، در اولویت قرار می دهند. گوش دادن فعالانه به نظرات فراگیران و ایجاد اعتماد به نفس در آنها توسط مدرس نیز از جنبه های مهمی است که ارزش ارتباط فعال را برجسته می کند. از نظر توانش های اجتماعی و عاطفی، زبان آموزان تشویق به یادگیری زبان خارج از برنامه را بسیار ارزشمند می دانند و بر نیاز به انگیزه و حمایت از نظر خودکارامدی تاکید می کنند. اهمیت راهبردهای انگیزشی و توانش های ارتباطی خوب نیز مهم شناخته شده و بر نقش آنها در آموزش موفق زبان تاکید شده است. در زمینه دانش آموزش کاوی، زبان آموزان سه توانش ضروری را شناسایی کردند: ارائه توضیحات درباره دستور و واژه با استفاده از مثال های واقعی، طراحی درس های واضح و هدفمند و ارائه محتوای آموزشی به شیوه های آموزشی متنوع. یافته ها نیز بر اهمیت توانش در تدریس، آموزش آشکار و سازگاری تاکید می کند. مهارت در خواندن، نوشتن، گفتار و درک شنیداری در کنار آشنایی با قواعد و واژگان زبان فارسی از نظر دانش محتوای زبانی بسیار مهم تلقی می شود. این مهارت ها به درک جامع زبان کمک می کنند. از نظر فناوری، زبان آموزان اهمیت گنجاندن ابزارهای دیداری و صوتی در یادگیری زبان را تصدیق می کنند. زبان آموزان استفاده از نرم افزار آموزش زبان، واژه نامه های برخط، ابزار ترجمه و منابع دیجیتالی برای فعالیت های تعاملی مانند آزمون های برخط را در اولویت قرار می دهند. این یافته ها نقش فزاینده فناوری در آموزش زبان را برجسته می کنند. سایر نتایج نشان می دهند که تفاوت معناداری در دیدگاه های فارسی آموزان و دانشجویان غیرایرانی از یک طرف و به لحاظ ویژگی های مطلوب یک مدرس کارامد میان جنسیت ها وجود ندارد. یافته های این پژوهش اطلاعات متنوعی را درباره ویژگی های حیاتی مورد نیاز تدریس زبان در اختیار مدرسان قرار می دهد و به بهبود استانداردهای آموزشی برای جذب مدرس و نیز درک مدرسان از دیدگاه های زبان آموزان کمک می کند.کلید واژگان: زبان فارسی, آموزش کاوی, زبان شناسی, مدرس کارامد, یادگیرنده زبانThe role of a language teacher is of utmost importance in the teaching and learning process, exerting a significant influence on education quality, student learning experiences, academic performance, personal development, and self-confidence. This research aims to identify and model the characteristics of an effective teacher for teaching Persian as a second language. Using field research and a questionnaire, the study gathered responses from 63 participants, including Persian learners and non-Iranian male and female students. The findings emphasize the paramount significance of language didactics knowledge, linguistic content knowledge, and social and emotional competencies in the effectiveness of Persian language teachers. Regarding personality traits, language learners prioritize politeness and respect towards the learner's individuality, fostering an inclusive learning environment. Actively listening to learners' opinions and building their confidence are also crucial aspects, highlighting the value of active communication. In terms of social and emotional competencies, language learners highly value the encouragement of extracurricular language learning, underscoring the need for motivation and support in terms of self-efficacy. The importance of motivational strategies and good communication competencies is also recognized, emphasizing their role in successful language teaching. In the field of didactics knowledge, language learners identify three essential competencies: providing explanations of grammar and vocabulary using real-life examples, designing clear and goal-oriented lessons, and presenting teaching content in a learner-friendly manner while adapting instructional methods. These findings underscore the importance of teaching expertise, instructional clarity, and consistency. Proficiency in reading, writing, speaking, and listening comprehension, along with familiarity with Persian language rules and vocabulary, is deemed crucial in terms of linguistic content knowledge. These competencies contribute to a comprehensive understanding of the language. In terms of technology, language learners acknowledge the significance of incorporating visual and audio tools in language learning. They also recognize the value of utilizing language teaching software, online dictionaries, translation tools, and digital resources for interactive activities such as tests and online assessments. These findings highlight the increasing role of technology in language teaching, as perceived by language learners. It is worth noting that there were no significant variations in perceptions among Persian learners, non-Iranian students, or between genders regarding the desirable traits of an efficient Persian language teacher. This research provides valuable insights for educators, informing them about the essential attributes required for enhanced educational standards and fostering a better understanding of learner perspectives.Keywords: Persian language, Didactics, Linguistics, effective teacher, language learner
-
نهج البلاغه یکی از منابع مهم اسلامی است و تبیین کلام امام علی(ع) نقش مهمی در معرفی شخصیت آن حضرت دارد. این مقاله با هدف تحلیل حکمت «المراه عقرب حلوه اللسبه» و حکمت «المراه شر کلها و شر ما فیها انه لابد منها» نگارش یافته است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با چشم پوشی از سندیت و شان صدور، به بررسی نسخه ای، ترجمه ای و زبانی این دو روایت و نظرات شارحان همت گماشته است. آن گاه با در نظر گرفتن محکمات و تکیه بر مباحث زبان شناسی، جهت دستیابی به خوانشی صحیح تلاش کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که امام علی(ع) همواره ارزش ویژه ای برای زنان قایل بوده و دو حدیث مذکور، جهت پایبندی به مسیولیت ها و در مقابل گرفتاری های زندگی صادر شده اند. دریافت های نادرست از این دو روایت ریشه در عوامل گوناگون، از جمله نبود ترجمه های دقیق، بی توجهی به جایگاه کلی زنان در نهج البلاغه و به مخصوص اهتمام نداشتن به مباحث زبانی دارد.کلید واژگان: امام علی(ع), نهج البلاغه, کلمات قصار, زبان شناسیNahj al-balāgha is a significant Islamic source containing the words of Imam ʿAlī, which play a major role in introducing his character. This article aims to analyze two sayings in Nahj al-balagha: "Woman is a scorpion whose sting is sweet" and "Woman is evil, all in all, and the worst of it is that one cannot do without her." Employing the descriptive-analytical method, irrespective of the reliability of their chains of transmission, this article examines the versions, translations, and linguistic features of these two sayings, along with the views of commentators. By considering clear and non-ambiguous doctrines and relying on linguistic issues, it seeks to attain accurate readings of these two statements. Research findings indicate that Imam ʿAlī consistently held a special value and respect for women. However, the issuance of the above two hadiths pertains to commitments for responsibilities and against the problems in life. Inaccurate interpretations of these two hadiths stem from various factors, including a lack of precise translations, ignorance of the general status of women in Nahj al-balagha, and a lack of understanding of linguistic issues.
.Keywords: Imam ʿAlī, Nahj al-Balagha, Sayings, Linguistics -
نومعتزله مدرن که در آرای متفکرانی چون نصر حامد ابوزید خود را نشان داد ازجمله نحله های فکری دینی-اسلامی است که بر عنصر عقل گرایی تاکید بسیار دارد. بر همین اساس این پژوهش به دنبال بررسی این مسیله اساسی است که نصر حامد ابوزید چگونه با استفاده از روش شناسی نوین در علوم انسانی همچون زبان شناسی و هرمنوتیک به طرح نظریه شهروندی در جوامع اسلامی پرداخته است؟ یافته های این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی گردآوری شده، نشانگر آن است که از منظر ابوزید چون بیشتر احکام تشریعی اسلام متاثر از فرهنگ نزول بوده اند، نتوانسته است با نهادهای مدرنی چون شهروندی روبه رو شود. بر همین اساس آنچه موجب عدم تحقق شهروندی در جامعه مصر و جوامع مشابه شده، فقدان شکل گیری آزادی عقیده است؛ به عبارت دیگر شهروندی نزد ابوزید نه از رابطه سیاسی و حقوقی بین فرد و دولت، بلکه با تحقق آزادی عقیده، اندیشه و بیان شکل می گیرد. از این رو انسان، محور مطالعات ابوزید قرار می گیرد. او تلاش می کند تا با بازخوانی مجدد متن، بر تفاوت، کثرت گرایی و شناسایی دیگری صحه گذارد. لذا در خوانش ابوزید، حاکمیت قانون و شهروندی با یکدیگر رابطه متقابل دارند و شریعت نیز با توجه به ویژگی ذاتی اش مبنی بر سعادت و رفاه انسان با آن ها در یک راستا قرار می گیرد.
کلید واژگان: آزادی عقیده, ابوزید, حقوق شهروندی, زبان شناسی, عقل گرایی, نومعتزله هرمنوتیکLegal Studies, Volume:15 Issue: 4, 2024, PP 199 -238In recent decades, Muslim thinkers have grappled with the crises facing the Islamic world, especially in Arab countries such as Egypt, Libya, Yemen, and Syria. The persistent conflicts and the contradiction between the rights of Muslims and non-Muslims have led to the realization among Muslim intellectuals that political and legal structures need reformation. These structures, often incompatible with modern Western legal norms and democratic ideals, have posed significant challenges to the concept of "citizenship," a cornerstone of democratic societies. In response to these challenges, neo-Mutazilites, including thinkers like Nasr Hamed Abu Zaid, Mohammed Abed al-Jabri, and Hassan Hanafi, have utilized modern methodologies such as linguistic analysis and philosophical hermeneutics to re-examine Quranic texts.This research focuses on Nasr Hamed Abu Zaid's perspective on citizenship rights, exploring how he proposed a theory of citizenship in Islamic societies by employing modern human sciences methodologies like linguistics and hermeneutics. Abu Zaid argues that citizenship rights are rooted in humanism, emphasizing that the concept of citizenship has not been fully realized in most Islamic societies due to the lack of freedom of opinion and expression. He asserts that to establish citizenship rights, fundamental components of human rights such as freedom must be acknowledged. Abu Zaid aligns his views with the first article of the Universal Declaration of Human Rights, emphasizing the inherent freedom and equality of all human beings. In his perspective, every individual possesses the power of reason, granting them the right to participate as active citizens.Abu Zaid challenges traditional notions of identity in Islamic societies, asserting that identity is often solely related to religion, neglecting other aspects. He connects this discussion to the concept of pluralism, highlighting the need for a broader understanding of identity in the discourse of citizenship. Additionally, Abu Zaid employs hermeneutics to contextualize the Quranic texts within historical and cultural frameworks. He argues that religious texts, including the Quran, are influenced by their cultural and historical contexts, requiring linguistic analysis to interpret them in accordance with contemporary conditions.Critics have questioned Abu Zaid's approach, particularly concerning the definition of "text" and the use of modern humanities methods to interpret divine matters. Despite these criticisms, Abu Zaid's vision aligns with Western thinkers like John Locke and Jean-Jacques Rousseau, emphasizing that rulers cannot arbitrate all religious matters for citizens. He advocates for freedom of opinion as the foundational principle for achieving citizenship, believing that human rationality should guide the roadmap for the post-prophetic era. Abu Zaid's unique interpretation of Sharia focuses on creating a citizenship custom where religious morals replace mere legalities, emphasizing the symbiotic relationship between the rule of law and citizenship.
Keywords: Nasr Hamed Abu Zaid, Citizenship Rights, Islamic Societies, Modern Human Sciences, hermeneutics -
نشریه قلم، پیاپی 38 (Autumn-Winter 2024)، صص 349 -382
این مقاله که در چارچوب تحقیقات توصیفی و تحلیلی قرار می گیرد قصد دارد مشکلاتی را که احتمالا فارسی زبانان هنگام استفاده از ترکیب واژگانی- دستوری با آن مواجه می شوند فعل سببی + اسم مبین احساسات (شادی و شگفتی) در زبان فرانسه را بررسی کند. این مقاله با هدف ارائه راه حلی برای این مشکلات تدوین شده است. در سطح روش شناختی، پژوهش در دو بخش مجزا انجام گرفته است: بخش زبان شناسی بر اساس مدل LADL و بخش آموزشی که از رویکرد کریستین پورن در توسعه واحد آموزشی پیروی می کند. فرضیه اصلی این تحقیق این است که مفهوم سازی مطالعه زبان شناسی قواعد مورد بحث می تواند منجر به تدریس موثر آنها در کلاس های زبان فرانسه در ایران شود. در نهایت، نتایج فعالیت نوشتاری زبان آموزان،با استفاده از نرم افزارspss و آزمون کولموگروف اسمیرنوف ثابت می کند که زبان آموزانی که آموزش این واحد درسی را دنبال می کردند بهتر می توانستند ازترکیبات افعال سببی و کلمات مبین احساسات استفاده کنند.
کلید واژگان: واحد آموزشی, فعل سببی, کلمه مبین احساس, هم آیند, زبان شناسی, آموزش زبان فرانسه, زبان آموز ایرانیPlume, Volume:19 Issue: 38, Autumn-Winter 2024, PP 349 -382Le présent article, inscrit dans le cadre d’une recherche descriptive et analytique envisage d’étudier les difficultés auxquelles les persanophones risquent d’être confrontés lors de l’emploi de la collocation lexico-grammaticale Verbes causatifs + Noms d’émotion (joie et surprise) en français. Ceci dans l’objectif de proposer une solution à ces difficultés. Sur le plan méthodologique, la recherche a été effectuée dans deux volets distincts : une partie linguistique sur le modèle du LADL et une partie didactique qui suit l’approche de Christian Puren en matière d’élaboration d’une unité didactique. L’hypothèse principale en est que la conceptualisation de l’étude linguistique des constructions en question pourrait mener à leur enseignement efficace dans les classes de FLE en Iran. Enfin, les résultats d’une activité écrite, accomplie par les apprenants, soumis au logiciel SPSS et confirmés par le test Kolmogorov-Smirnov, prouvent que les apprenants ayant suivi l’enseignement de l’unité didactique pouvaient mieux utiliser les associations Vcaus+Némot.
Keywords: Unité, Didactique, Verbe Causatif, Nom D&Rsquo, Motion, Collocation, Linguistique, Didactique Du FLE, Apprenants Iraniens -
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از از شیوه تحلیل گفتمان نشانه- معناشناختی رابطه میان متن کلامی و تصویر را مورد بررسی قرار دهد. نظریه هایی که در راستای ارتباط متن و تصویر وجود دارد، حاکی از آن است که چیزی که به تولید معنا منجر می شود، هم پیوندی یا ارتباط درونی متن و تصویر است. آنچه در تعامل دو نظام نشانه ای نوشتاری و تصویری به تولید معنا منجر می شود، ایفای نقش آنها در بستری گفتمانی است. معناشناسی جهل در واژگان دوره جاهلیت نشان می دهد که این واژه بیشتر در مقابل حلم قرار داشته و کمتر به معنی نادانی است. با نزول قرآن، و ورود واژه جهل به آن، جهل تنها در تقابل با حلم نبود؛ بلکه علم و عقل هم در ردیف حلم قرار گرفتند. اما آنچه در دستگاه معنایی واژگان قرآن نمود بیشتری دارد، همنشین اصلی واژه ها با کفر است که در قرآن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در تقابل با اسلام است. زمانی که از اصطلاح نشانه-معناشناسی استفاده می شود، مقصود، ارتباط خام و صوری بین نوشتار و تصویر نیست؛ بلکه در اینجا هر نوع ارتباط نشانه در مورد عنصر معنا مدنظر قرار می گیرد و نمی توان متن نوشتاری و بصری را جدا از هم در نظر گرفت. نشانه- معناشناسی خاص در یک حوزه خاص، مانند ادبیات، هنر و مانند آن، در تحلیل متون مورد استفاده قرار می گیرد و نشانه شناسی عام درباره مباحث عمومی نشانه معناشناسی و شیوه های گوناگون آن است.
کلید واژگان: زبان شناسی, معناشناسی, متن, تصویر, جهلThis study aims to investigate the relationship between verbal text and image through the discourse analysis method of semiotics and semantics. The theories regarding the relationship between text and image suggest that the production of meaning is the result of the interconnectedness or intrinsic relationship between the text and image. What leads to the production of meaning in the interaction of the two semiotic systems, written and visual, is their role within a discursive framework. The semantic analysis of jahl (ignorance) in the lexicon of the Jāhiliyyah period indicates that this term was primarily opposed to ḥilm (forbearance) and was rarely synonymous with ignorance. With the revelation of the Quran and the introduction of the term jahl within it, the term was not only opposed to ḥilm but also aligned with ʿilm (knowledge) and ʿaql (intellect). However, in the Quranic semantic system, the main collocate of jahl is kufr (disbelief), which is directly or indirectly opposed to Islam. When the term "semiotic-semantic" is used, it does not refer to a mere superficial connection between text and image; rather, it concerns any type of semiotic relationship with regard to meaning. It is impossible to separate written and visual texts from each other. Specialized semiotic-semantic analysis within specific fields such as literature and art is employed in text analysis, whereas general semiotics deals with broader discussions of semiotic semantics and its various methods.
Keywords: Linguistics, Semantics, Text, Image, Ignorance -
ضرورت انجام این کار پژوهشی، نیاز به بررسی کاربرد ارتباطی بازخوانی سناریوهای فرایندی در نامه نگاری اداری زبان روسی از طریق اسناد فعالیت های طرف های اداری و ویژگی تنظیم وضعیتی و نقشی موقعیت آنها با استفاده از اسامی برگرفته از فعل و گروه واژه های برگرفته از فعل است . اسامی برگرفته از فعل با معنای فرایندی و فاعلی در سندهای اداری به عنوان موضوع پژوهش انتخاب شده اند. ویژگی تحلیل انجام شده، بررسی نامه نگاری رسمی - اداری به عنوان یک شکل خاص از تقابل طرفین ارتباط از منظر کاربرد شناختی است که اجازه می دهد معنای شناختی متون نامه های اداری به عنوان یک چارچوب ارتباطی اجتماعی توصیف و تشریح شود . مطابق با فرایند دسته بندی، نامه نگاری اداری، مفهومی چندجانبه است که تمام ویژگی های یک چارچوب اجتماعی یعنی وجود ساختار ثابت و قالب معنایی را داراست؛ تغییراتی که در معانی اسامی و گروه واژه های برگرفته از فعل مشخص می شوند و انحراف مفهومی آنها تابع شرایط تغییر بافت استفاده از آنها است، که به ایجاد مفاهیم جدید در یک گفتمان نهادی خاص منجر می شود و اجازه تشریح ویژگی تکامل این واحدهای زبانی از واحدهای نامشی تا اصطلاحی را می دهد.
کلید واژگان: متن, اسم برگرفته از فع ل, کارکرد ارتباطی, سندهای اداری, زبان شناسی, تقابل گفتاری, سناریوی فرایندیАктуальность исследования заключается в изучении коммуникативных практик реализации процессуального сценария в русском деловом письме посредством атрибуции действий деловых партнеров и специфики статусного и ролевого регулирования их позиции с помощью девербативов и девербативных словосочетаний. В качестве объекта исследования рассматриваются девербативы с процессуальным и агентным значением в деловой документации. Особенность предлагаемого анализа заключается в рассмотрении официально-деловой переписки как особой формы взаимодействия коммуникантов с позиций прагматики, что позволяет охарактеризовать когнитивную семантику текстов деловых писем как социальных фреймов. В соответствии с процессом категоризации деловое письмо представляет собой многокомпонентный концепт, обладающий всеми признаками фрейма: наличием устойчивой структуры и смысловой рамки. Выявляемые изменения в значениях девербативов и девербативных словосочетаний, их концептуальная девиация обусловлены изменением контекста их употребления, что приводит к формированию в конкретном институциональном дискурсе новых понятий и позволяет охарактеризовать особенность эволюции данных языковых единиц: от номинации к терминологизации.
Keywords: Текст, Девербативы, Коммуникативные Практики, ДеловаяДокументация, Лингвистика, Речевое Взаимодействие, Процессуальный Сценарий -
پژوهش حاضر به بررسی گزارش گزارشگران کشتی به منظور ارایه مدل اختصاصی ترجمه استعاره های مفهومی پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش به صورت کیفی و پیکره بنیاد است؛ به این منظور تعداد 20 گزارش از مجموعه مسابقه های جام جهانی کشتی در سال 2022 به صورت تصادفی انتخاب و از طریق تحلیل محتوای مبتنی بر زبان شناختی تحلیل شد. تحلیل ها نشان داد که استعاره ها به صورت میانگین بیش از 8 درصد گزارش ها را تشکیل داده است. ازاین رو، پرکاربردترین جمله استعاری این گزارش ها شناسایی و درنهایت مدل ترجمه بافت محور اختصاصی استعاره های مفهومی استفاده شده در گزارش های کشتی طراحی شد؛ بنابراین با توجه به اهمیت ترجمه درست برای یافتن مرتبط ترین مفهوم در زبان مقصد و همچنین با توجه به اینکه پژوهشگران بسیاری مهم ترین مشکل ترجمه را ترجمه استعاره ها می دانند مدل اختصاصی ترجمه بافت محور برای ترجمه استعاره های مفهومی به کار برده شده در گزارش های ورزشی خصوصا کشتی طراحی و معرفی گردید.کلید واژگان: ترجمه بافت محور, استعاره مفهومی, گزارشگران ورزشی, زبان شناسیThe present research investigated the reports of wrestling reporters to present a specific model for translating conceptual metaphors. This study was qualitative and corpus-based. To this end, 20 reports from the World Wrestling Cup series in 2022 were randomly selected and analyzed through linguistic-based content analysis. The analysis showed that metaphors constituted more than 8% of the reports on average. Therefore, the most frequent metaphorical sentences in these reports were identified and finally, a specific context-oriented translation model for conceptual metaphors was developed for wrestling sports reports. Considering the importance of accurate translation to find the most relevant concept in the target language, and also considering that many researchers regard metaphor translation as the most challenging problem of translation, the specific context-oriented translation model for conceptual metaphors was designed and introduced for sports reports, especially wrestling.Keywords: Context-Oriented Translation, conceptual metaphor, Sports Reporters, linguistics
-
مجله کتاب قیم، پیاپی 29 (پاییز و زمستان 1402)، صص 107 -128موضوع مالکیت و حکمرانی در قرآن برای خداوند و انسان به کار رفته و ممکن است این تصور پدید آید که «مالکیت الهی و انسانی از قدرت و تسلط یکسانی برخوردار هستند». این مهم، موجب شد تا مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی به معناشناسی واژه «ملک» بر اساس روابط همنشینی در آیات قرآن کریم بپردازد. بررسی تمام آیات ملک الهی و ملک انسانی (48 مورد) نشانگر امور ذیل است: الف) ملک الهی در نقش مبتدای موخر بیشتر با ریشه های «س/ ب/ ح»، (ح/ م/ د)، (ب/ ر/ک)، (خ/ ل/ ق) و... و در نقش مبتدا با موضوع ای قیامت، برپایی حکومت الهی در آن و إعطای جزای مومنان و کافران با ریشه های (ب/ غ/ ت)، (ع/ ق/ م) و... روابط همنشینی دارد، ب) ملک انسانی در غالب موارد با نقش مفعول به با ریشه های (ا/ ت / ی)، (ش/ ی/ ا)، (ن/ ز/ ع)، (ش/ د/ د) و (ص/ ف/ و) همنشین است، ج) خداوند مالک حقیقی جهان است و ملک را به هر کسی که بخواهد، می دهد و از هر کسی که بخواهد، می گیرد و إیتاء ملک به هر دو انسان مومن یا کافر بستگی به مشیت الهی دارد، د) تمام آیات ملک الهی به بیان ویژگی های یک مالک مطلق از جمله دارا بودن قدرت بی نهایت، آفرینش موجودات، ربوبیت الهی، فرمان پذیری مطلق موجودات، اجرای شفاعت، عدالت و برپایی روز جزا در جهانی دیگر می پردازد؛ اما در آیات ملک انسانی به این موضوع که فرمانروای زمینی چه ویژگی ها و اختیاراتی دارد، اشاره ای نمی کند بلکه مهم ترین موضوع، دادن و پس گرفتن قدرت فرمانروایی از انسان، انتخاب فرمانروا براساس شایستگی ها (انسان مومن) و تفویض اختیاراتی همچون علم، قدرت و حکمت می باشد. بنابراین مهمترین مساله در آیات ملک انسانی این است که ملک انسانی نیز در طول ملک الهی قرار دارد و فرمانروایی انسان و تفویض اختیار فرمانروایی به انسان، جزیی از مدیریت جهان توسط خداوند است.کلید واژگان: قرآن, ملک الهی, ملک انسانی, معناشناسی, زبان شناسی, ادبیات عربThe issue of ownership and governance in the Qur'an is used for God and man, and it may be assumed that "divine and human ownership have the same power and control". This importance made the present article deal with the semantics of the word "property" based on the relationship of cohabitation in the verses of the Qur'an in a descriptive-analytical way. The examination of all the verses of divine property and human property (48 cases) showed; A) God's property in the role of a late beginner with the roots of "SABH", "HAMD", "Barak", "Khalaq" and... and in the role of a beginner with the topics of the resurrection, the establishment of the divine government in it and the giving of punishment to believers and unbelievers with the roots "Baghat", "Aqm" and... have cohabitation relationships. b) In most cases, the human property is accompanied by the passive voice with the roots "at-y", "shiy", "naza", "shadd" and "saf" and c) according to the reviewed verses, the human property is located along with the divine property and In all cases (the ruler of a believer and the ruler of a polytheist), the surrender of property is dependent on God's will and providence.Keywords: Governance in the Qur', an, divine property, human property, semantics, providence
-
یکی از موضوعات قرآنی که از دیرباز دستخوش واکاوی اندیشمندان مسلمان و قرآن پژوهان قرار گرفته است مسیله ترجمه پذیری و جواز ترجمه قرآن است. این مبحث از جنبه شرعی و نیز زبان شناختی قابلیت بررسی دارد. رشیدرضا در اثبات جایزنبودن ترجمه قرآن به پانزده دلیل اشاره کرده است. وی ترجمه را امری فراتر از توان بشر تلقی و به علاوه حرام شرعی قلمداد کرده است؛ اما آیت الله سیدابوالقاسم خویی معتقد است قوانین و تعالیم قرآن همگانی و راهنمایی های آن عمومی و جهانی است و باید این کتاب آسمانی به تمام زبان های زنده جهان ترجمه شود تا کسانی که با زبان قرآن آشنا نیستند بتوانند از حقایق عالی و همگانی آن برخوردار شوند. وی بر آن است که مترجم باید به سه اصل ملتزم باشد: 1. پایبندی به اصاله الظهور و آنچه از ظاهر لفظ استفاده می شود؛ 2. هماهنگی متن ترجمه شده با فطرت و عقل؛ 3. توجه به روایاتی که در تفسیر قرآن از خاندان وحی روایت شده است.
کلید واژگان: قرآن, سیدابوالقاسم خویی, رشیدرضا, ترجمه, زبان شناسی, الزامات مترجمThe issue of translatability and the permissibility of translating the Holy Book of Quran is one of the Quranic issues that has been subjected to analysis by Muslim thinkers and Quranic scholars for a long time. This subject can be examined from the religious and linguistic aspects. Rashid Riḍā has mentioned fifteen reasons for proving that the translation of the Quran is not permissible. He has considered the translation of the Holy Book of Quran as something beyond human ability and also considered it forbidden by Sharia (religion); however, Āyatollāh Sayyid Abū l-Qāsim al-Khoeī believes that the laws and teachings of the Quran are universal and its guidance is general and universal and this Divine Book should be translated into all the living languages of the world in order to use its great and universal truths for those who are not familiar with the language of the Quran. He believes that the translator must adhere to three principles: 1. Adhering to the originality of the appearance (the appearance of a word’s meaning) and what is used by the word's appearance; 2. Coordination of the translated text with nature and intellect; 3. Paying attention to the aḥādīth (Arabic: احادیث, singular: ḥadīth, traditions and narrations) narrated in the interpretation (tafsīr, exegesis) of the Quran from the family of revelation.
Keywords: Quran, Sayyid Abū l-Qāsim al-Khoeī, Rashid Riḍā, Translation, Linguistics, Translation requirements
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.