به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "نسخه‏شناسی" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • علی شهبانی نصری، محمدامیر احمدزاده*
    ایرج افشار را بیشتر در جایگاه یک ایران شناس، نسخه شناس و کتابدار می شناسند؛ بااین حال بخش گسترده ای از فعالیت های ایران شناسانه و نسخه شناسانه او ذیل فعالیت تاریخ نگارانه نیز قرار می گیرد. او مانند هر تاریخ نگار و تاریخ پژوه پرتوان، جدی و فعال دیگر روش های مقبول خود را در پژوهش تاریخی به کار می بست و در کنار میراث دیگر خود، توانست از نظر روش شناسی نیز بر بسیاری از همکاران هم نسل و نسل های بعدی تاثیر بگذارد و آنان از وی بسیار آموختند که چگونه سرگذشت آدمی را پژوهش کنند تا به درک بهتری از واقعیت گذشته دست یابند؛ به همین دلیل شناخت روش ها و گرایش های وی در تاریخ نگاری و تاریخ پژوهی حائز اهمیت بسیار است. در این مقاله کوشش شده است این روش ها بهتر شناخته شود و پاسخی به این پرسش داده شود که ایرج افشار چگونه تلاش می کرد که واقعیت گذشته ایران را بهتر بشناسد.
    کلید واژگان: ایرج افشار, روش شناسی, تاریخ نگاری, نسخه شناسی
    Ali Shahbani Nasri, Mohammad Amir Ahmadzadeh *
    Iraj Afshar is mostly known as an Iranologist, Manuscript expert and bibliographer; However, a large part of his Iranological and manuscript studies activities is also included under historiographical activity. Like every capable, serious and active history researcher and historian, he used his preferred methods in historical research, and along with his other legacy, he influenced many colleagues of the same generation and subsequent generations in terms of methodology. They learned a lot from him; including how to research human history to achieve a better understanding of the past. For this reason, it is very important to know his methods and tendencies in historiography and historical research. In this article, has been tried to achieve a better understanding of these methods and to give an answer to the question of how Iraj Afshar tried to better understand the reality of Iran's past.
    Keywords: Iraj Afshar, Methodology, Historiography, Manuscript Studies
  • اکبر اسد علیزاده*

    کتاب «الکشکول» نوشته بهاء الدین محمد عاملی معروف به شیخ بهایی (953- 1030ق) است. این کتاب یکی از آثار ارزشمند و گران سنگ شیخ بهایی دانسته شده و آینه معلومات و مشرب ایشان محسوب می‏شود. بر پایه پژوهش های انجام شده تاریخ نگارش آن در بازه زمانی 988 تا 1029ق در مجموعه ای پنج جزئی با عبارت های گوناگون علمی به صورت نا منظم در قالب نظم و نثر به عربی و فارسی آمیخته ای از احادیث پیامبر اکرم9و ائمه معصومین:، نوشته های فلسفی، کلامی، اخلاقی، عرفانی، تفسیری، هیئت، نجوم، براهین هندسی، قواعد نحوی، حکایات، مطالب تاریخی، اشعار و غیر اینها سامان یافته است، نزدیک به صد نسخه بر این کتاب شناسایی شده است، بررسی نسخه ها نشان می دهد که این کتاب از جهت متن با انبوهی از آشفتگی و نابسامانی همراه می باشد، بگونه ای که اکثر نسخه های خطی آن از نظر چینش باهم همخوانی نداشته و هماهنگ نیستند، نظم منطقی مناسبی میان این نسخه ها حکم فرما نیست. این پژوهش افزون بر توضیحاتی که در باره محتوای کتاب و معرفی اجمالی مولف و تبارشناسی کشکول دارد در تلاش است به روش توصیفی- تحلیلی ویژگی های نسخه های گزینش شده این اثر را از جهت متن و ترکیب محتوا و ویژگی تصحیح جدید و کاستی های تصحیح سابق آن را مورد بررسی قرار دهد.

    کلید واژگان: شیخ بهایی, کشکول, نسخه شناسی, نقد, تصحیح, مقابله
    Akbar Asadalizadeh *

    The Book Al-Kashkul is written by Bahāʾ al-Dīn Muhammad ʿAmilī known as Sheikh Bahāʾi. This book is one of the valuable and precious works of Sheikh Bahāʾi and is considered as a mirror of his knowledge and inspiration. According to the researches, the date of its writing was between 988 and 1029 AH and has been organized in a collection of five sections which include various scientific terms in an irregular format in verse and prose in Arabic and Persian, a mixture of the hadiths of the Holy Prophet (PBUH) and the infallible imams, philosophical, theological, ethical, mystical, exegesis, hei’at (traditional astronomy), astronomy texts, geometric proofs, syntactical rules, anecdotes, historical materials, poems, etc. and nearly a hundred manuscripts of this book have been identified so far. Examining the manuscripts shows that this book is accompanied by a lot of confusion and disorganization in terms of the text, such that most of its manuscripts are not consistent and harmonious in terms of arrangement, and there is no proper logical order in these manuscripts. In addition to the descriptions of the content of the book and the brief introduction of the author and the genealogy of Kashkul, this study, through a descriptive-analytical method, seeks to examine the features of the selected manuscripts, of this work in terms of the text, the composition of the content, the features of the new correction, and the shortcomings of its former correction.

    Keywords: Sheikh Bahāʾi, Kashkul, Codicology, Critique, Correction, Contrastive Analysis
  • سید مهدی محمودی*
    برخی ادعا کرده اند لعن های پایانی زیارت عاشورای مشهور، در اصل در این زیارت موجود نبوده و از دوران صفویه به بعد به مصباح المتهجد، تالیف شیخ طوسی (م460ق) افزوده و درنتیجه زیارت عاشورا تحریف شده است! مهم ترین دلایل مدعیان، برای اثبات تحریف در زیارت عاشورای مشهور دو مورد است: نخست، عبارت کهن ترین نسخه خطی مصباح المتهجد (نسخه نقاش رازی)؛ دوم، عبارت کامل الزیارات. در این مقاله با دلایل و شواهد گوناگون نشان خواهیم داد تنها عاملی که باعث شده فقره پایانی زیارت عاشورا در برخی منابع این زیارت ازجمله مصباح المتهجد (نسخه نقاش رازی) و کامل الزیارات مطابق مشهور نقل نشود، این است که کاتبان و عالمان شیعه، به ویژه پیش از حکومت صفویان در نقل آن عبارات، تقیه کرده اند. در این مقاله برای حل اشکال در نسخه هایی که فقره پایانی در آن ها مطابق مشهور نیامده است، بیان کرده ایم که در آن نسخه ها از سوی کاتبان یا عالمان تقیه رخ داده است؛ همچنین برای اثبات اصالت فقره پایانی در زیارت عاشورا، تصاویر صفحات زیارت عاشورا در نسخه بسیار مهم و معتبر مختصر المصباح به خط ابن سکون حلی (م 600 ق) _ که لعن های پایانی نیز در آن آمده است _ را ارائه کرده ایم. در این نوشتار نشان خواهیم داد فقره پایانی زیارت عاشورا _ که برای اظهار برائت از دشمنان اهل بیت علیهم السلام صادر شده _ از اصالت برخوردار است.
    کلید واژگان: تبری, تقیه, تقیه عالمان, زیارت عاشورا, نسخه شناسی
    Sayed Mahdi Mahmoodi *
    Some cast doubt and claim that the final fragment of the well-known Zīyārat 'āshourā had not been authentically a part of the original text, rather they are later additions to the text earlier anthologized in Misbah al-Mutahajjid of Sheikh al-Tousī (d. 460 AH/ 1067). Their most important reasons for the existence of distortion in this pilgrimage are 1) the original text of the previous manuscript of Misbah al-Mutahajjid (the Naqqāsh Rādī's manuscript), 2) the complete text of this pilgrimage in Kāmil al-Zīyārāt. It is proved in this article that applying dissimulation (taqīyyah) by pre-Safavid Shiite scribes and leading scholars was the prime reason for such a misunderstanding. To solve the problem in those versions in which the final fragment is not mentioned, it is proved here that the scholars did dissimulation in their version. To illustrate that the version had not originally been subject to dissimulation, also, facsimiles of this pilgrimage from the famous and authentic version of Mukhtasar al-Misbāh, as transcribed by Ibn Sakkoun al-Hillī (d. 600 AH/ 1203) are reprinted wherein the final curse-phrases appear in the text. Therefore, the final curse paragraph of the pilgrimage that was issued to declare the renunciation of the enemies of Ahl al-Bayt (as) is authentic.
    Keywords: Renunciation (Tabarrī), Dissimulation (Taqīyyah), Scholars' Dissimulation, Zīyārat 'Āshourā, Codicology
  • حسن علی فریدونی، فهیمه باب الحوایجی، حبیب الله عظیمی*، زهرا اباذری
    هدف

    این پژوهش به بررسی تطبیقی ویژگی های مصاحف قرآنی مکتب هرات در دوره های تیموری و صفوی پرداخته است.

    روش پژوهش:

     این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و به روش توصیفی و تحلیلی با نمونه گیری هدفمند از میان 21000 مصحف گنجینه قرآنی کتابخانه آستان قدس رضوی که جامعه آماری این پژوهش است، انجام گرفته است. با توجه به عدم دسترسی به اصل منابع، ابزار گردآوری اطلاعات، فهرست های کتابخانه و چک لیست اطلاعات به دست آمده از جامع هدف است که بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات نسخه شناسی مصاحف مرجع و نفیس این دوره انجام گرفته است.

    یافته های پژوهش: 

    بر اساس ویژگی ترقیمه کاتب و اطلاعات نسخه شناسی فهرست کتابخانه از دوره تیموری جزوه قرآنی 416 و مصحف شماره 153 و از دوره صفوی مصاحف شماره: 281، 206 و 210 از مکتب هرات به عنوان مصاحف مرجع و نفیس شناسایی شد تا اطلاعات نسخه شناسی آن ها به صورت تطبیقی مورد تحلیل قرار گیرد. در نهایت مشخص شد که از میان تمام ویژگی ها و ارکان علم نسخه شناسی، چهار ویژگی تزئینات لوح فاتحه الکتاب، خط سرسوره ها، تزئینات همراه متن قرآن و ترکیب بندی نقوش از مهمترین ویژگی هایی است که می تواند در بررسی تطبیقی مصاحف قرآنی این مکتب هنری در دوره های مورد پژوهش به کار گرفته شوند.

    نتیجه گیری

    با مطالعه یافته های پژوهش مشخص شد که می توان بر اساس ارکان نسخه شناسی به شناسایی مصاحف مکتب هرات پرداخت. نتایج این پژوهش مشخص کرد که 1) طرح لوح فاتحه الکتاب، در دوره تیموری لوح فضای بیشتری برای کتابت متن قرآن دارد و دارای یک حاشیه پهن لاجوردی بوده و سر سوره به خط کوفی تزئینی کتابت شده است. این لوح در دوره صفوی با دو ستون در دو طرف متن فضای کمتری برای کتابت وجود داشته، حاشیه لوح دو قسمتی پهن با زمینه لاجوردی و باریک با زمینه سیاه رنگ است و یک نیم ترنج بر روی حاشیه ترسیم شده و سر سوره به خط رفاع است 2) تزئینات همراه متن قرآن، نشان خمس و عشر در دوره تیموری به ترتیب به شکل بادامی و دایره است، در حالی که در دوره صفوی به شکل دایره است. 3) ترکیب بندی نقوش، در دوره تیموری، تسلط با نقوش اسلیمی و بند رومی است اما در دوره صفوی، بندهای ختایی الوان محور نقوش ترسیم شده است.

    کلید واژگان: مصاحف قرآنی, نسخه شناسی, مکتب هرات, دوره صفوی, دوره تیموری
    Hassan Ali Faridouni, Fahima Bab Al-Hawaji, Habibullah Azimi *, Zahra Abazari
    Objective

    In this research, by comparing the features of the Qur'anic manuscripts of the Herat method in the Timurid and Safavid periods, it was seeking to identify the prescription pillars of these Qurans, and based on that, it identified other Qurans whose authorship and artistic style were unknown.

    Methodology

    This research has been carried out in terms of developmental goal and descriptive and analytical method with purposive sampling from among 21000 Quranic manuscripts available in the manuscripts’ treasure of Astan Quds Razavi Library, which is the statistical population of this research. Due to the lack of access to the original sources, the information gathering tool is the library catalogs and the information checklist obtained from the objective Qurans, which is based on the analysis of the bibliographic information of the reference and precious the Qurans of this course.

    Findings

    Based on the characteristics of the scribe's promotion and the bibliographic information of the library catalog from the Timurid period, Quranic booklet 416 and Mushaf No. 153 and from the Safavid period Mushaf No. 281, 206 and 210 from the Herat method were identified as reference and Musahafs. Their bibliographic information was analyzed in a comparative manner and finally it was determined that among all the features and pillars of bibliographic science, four features of the decorations of the Fatiha al-Kitab tablet, the script of the surahs, the decorations accompanying the text of the Quran and the composition of motifs from are the most important features that can be used to identify the Qur'anic manuscripts of this method of art in the researched periods.

    Conclusion

    By studying the findings of the research, it was found that it is possible to identify the Masahifs of the Herat method based on the elements of epistemology. The results of this research determined that: 1) the design of the Fatih al-Kitab surah, these decorations took up more space on the page in the Safavid period, and the margin of the tablet is two-part wide with an azure background and narrow with a black background, and a half-orange is drawn on the margin and the beginning of the surah is in Rafa's script. In the Timurid period, an azure part and a nim- toranj motif are not drawn on the border, and the head of the surah is decorated with Kufic script. 2) The decorations accompanying the Qur'an text, khoms va ‘ashar in the Timurid period are in the form of an almond and a circle, respectively, while in the Safavid period it is in the form of a circle. 3) The composition of motifs, in the Timurid period, is dominated by Islamic motifs and Roman motifs, but in the Safavid period, alvan Khatai motifs were drawn.

    Keywords: Qur'anic Manuscripts, Herat, Safavid Period, Timurid Period
  • سید علی مرکبی*

    با توجه به جایگاه محوری متون مقدس در دو دین اسلام و مسیحیت، ضروری است که مطالعاتی همه جانبه درباره متون مقدس این دو دین بزرگ صورت پذیرد. در این راستا، مطالعات تطبیقی جایگاه ویژه ای در تبیین این امر خواهند داشت. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و انتقادی به بررسی نسخه های خطی عهد جدید و قرآن کریم پرداخته و به دنبال بررسی تطبیقی اعتبار و وثاقت این دو متن از منظر نقد نسخه شناسی است. بررسی قدیمی ترین نسخه های خطی عهد جدید حاکی از آن است که عهد جدید دستخوش تغییراتی توسط نسخه برداران شده و این تغییرات صرفا ناشی از خطای نسخه برداران نبوده است و در برخی موارد، این متون به سبب تاکید بر آموزه های الهیاتی مورد اختلاف مسیحیان نخستین دستخوش تغییراتی شده اند. از طرفی، اختلاف بسیار اندکی در میان نسخه های خطی قرآن کریم به چشم می خورد و اگر بخواهیم عهد جدید و قرآن را صرفا از حیث وثاقت نسخه های خطی آنها بررسی کنیم، نسخه برداران قرآن توجه و اهتمام بسیار بیشتری برای حفظ این کتاب داشته اند؛ حال آنکه نسخه برداران عهد جدید در بسیاری از موارد، متن را آزادانه تغییر داده اند.

    کلید واژگان: قرآن, کتاب مقدس, عهد جدید, نسخه شناسی, تحریف, اعتبار
    Seyed Ali Morakkabi*

    Considering the central position of the holy texts in the two religions of Islam and Christianity, it is necessary to carry out comprehensive studies about the holy texts of these two great religions. In this regard, comparative studies have a special place in explaining this. Using the analytical-descriptive and critical method, this research examines the manuscripts of the New Testament and the Holy Quran and seeks to compare the validity and reliability of these two texts from the perspective of manuscript criticism. Examining the oldest manuscripts of the New Testament indicates that the New Testament underwent changes by the copyists and these changes were not simply caused by the mistakes of the copyists, and in some cases, these texts underwent changes due to the emphasis on the theological teachings disputed by the first Christians. On the other hand, there is very little difference between the manuscripts of the Holy Quran, and if we want to examine the New Testament and the Quran solely in terms of the reliability of their manuscripts, the copyists of the Quran paid much more attention and effort to preserve this book. However, the copyists of the New Testament have freely changed the text in many cases.

    Keywords: Quran, Bible, New Testament, Manuscripts, Distortion, Validity
  • اکرم السادات حاجی سیدآقایی*، محمدحسن حسن زاده نیری، علی اشرف صادقی

    تفسیر سورآبادی (سورابانی)، معروف به تفسیرالتفاسیر، تفسیری است فشرده و کامل از قرآن مجید به زبان فارسی، اثر ابوبکر عتیق نیشابوری، که درحدود 470 تا 480 هجری تالیف شده است. قصه ها، بخش ها، نسخه ها و سرانجام کل این اثر به صورت های گوناگون انتشار یافته و صورت کامل آن در پنج مجلد، به کوشش علی اکبر سعیدی سیرجانی در سال 1381 به طبع رسیده است. در این مقاله کوشیده ایم کاستی ها و اشکالات این تصحیح را نشان دهیم و ضرورت تصحیح دوباره آن را یادآور شویم. در این راستا، افزون بر متن چاپی سیرجانی، از سه نسخه قونیه (مورخ 723 تا 725)، دیوان هند (مورخ 730) و لایدن (مورخ 769) بهره برده ایم و نشان داده ایم که ناشناخته بودن نسخه یا نسخه های اساس، معرفی نشدن نسخه ها و ویژگی های آن ها، نامعلوم بودن شیوه تصحیح و انتقادی نبودن آن، ناقص ماندن بخش نسخه بدل ها، بی توجهی به تحولات آوایی و ضبط واژه های مشکول، افتادگی ها و بدخوانی ها و برخی لغزش ها در تصحیح واژه های کم کاربرد مهم ترین اشکالات این چاپ بوده است. این ایرادات به حدی است که معنی و مفهوم برخی واژه ها دگرگون شده و با آنچه مولف درصدد بیان آن بوده اختلاف پیدا کرده است.

    کلید واژگان: تفسیر سورآبادی (سورآبانی), ابوبکر عتیق نیشابوری, سعیدی سیرجانی, تصحیح متن, نسخه شناسی
    Akramos Sadat Haji-Seyyed-Aghaei *, Mohammadhasan Hassanzadeh Neyeri, Ali-Ashraf Sadeghi

    The Tafsīr of Sūrābādī (Sūrābānī), also known as the Tafsīr al-Tafāsīr, is a concise Persian commentary on the entire Qurʾān authored by Abu-Bakr ʿAtīq Neyšābūrī around 470 to 480 AH. Various sections, stories, manuscripts, and ultimately the entire work have been published in different forms, with the complete version printed in five volumes by Ali Akbar Saeedi Sirjani in 1381 AH (2002 CE). This article attempts to highlight the shortcomings and errors of this edition, emphasizing the need for a re-edition. To this end, in addition to Sirjani's edition, three manuscripts are also utilized: Konya (dated 723-725 AH), India Office (730 AH), and Leiden (769 AH). This article demonstrates that the primary problems with this edition include the unknown status of the base manuscript(s), lack of an introduction and description of the manuscripts and their characteristics, unclear method of edition, non-critical approach, incomplete recording of variant readings, disregard for phonetic changes and diacritized words, omissions, misreadings, and errors in the correction of some less common words. These issues are significant enough to alter the meaning of some words, differing from what the author intended to convey.

    Keywords: Tafsīr Of Sūrābādī (Sūrābānī), Abu-Bakr ʿatīq Neyšābūrī, Saeedi Sirjani, Textual Criticism, Manuscript Studies
  • فاطمه عبدی، سهیلا موسوی سیرجانی*، ماندانا منگلی

    نسخ خطی دربردارنده اطلاعات تاریخی، ادبی و عرفانی ارزشمندی برای پژوهشگران ادبی است. به طور خاص، یکی از این نسخ (با توجه به دو نسخه مورد استناد) اثر ارزشمند «سبع سنابل» عبدالواحد محمد بلگرامی (م: 912ه.ق؟ یا 915ه.ق؟) با موضوع عرفان و تصوف و شرح احوال صوفیان هندوستان است. در پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی سعی بر آن شده است تا شرحی مصحح و منقح از نسخ مذکور و محتوای این اثر برای علاقه مندان فراهم آید. «سبع سنابل» اثر میرعبدالواحد بلگرامی، منثور و شامل هفت سنبله به زبان پارسی، با محتوای عارفانه و شیوه ای استادانه و روان است. نثر این اثر ساده و در قسمت هایی مسجع است. غالب ابیات به کار رفته در متن، سروده مولف است. نویسنده در این اثر ضمن بیان عقاید خود، حکایاتی نغز و ناب را در موضوعات گوناگون عرفانی آورده و اصول عقاید خود را با آوردن آیات و احادیث مستحکم کرده است. بررسی دقیق این اثر، انعکاس هرچه بیشتر اصول عقاید عرفانی بلگرامی، همراه با نکات است؛ ازجمله آنکه صوفی متخلق به اخلاق حسنه همچون محبت، بشاشت، شجاعت، اغماض و... است.

    کلید واژگان: عبدالواحد بلگرامی, فرقه چشتیه, سبع سنابل, نسخه شناسی, ساختار عرفانی
    Fatemeh Abdi, Soheila Mousavi Sirjani *, Mandana Mangeli

    Manuscripts contain valuable historical, literary, and mystical information for literary scholars. In particular, one of these manuscripts (with reference to the two cited manuscripts) is the valuable work of Saba Sanabel by Abdul Wahed Muhammad Belgrami (d. 912 AH or 915 AH?) On the subject of mysticism and Sufism and the description of the Sufis of India. In the present research, a descriptive-analytical method has been tried to provide a corrected and revised description of the mentioned version and the content of this work for those who are interested. "Saba Sanabel" is the work of Mir Abdul Wahed Belgrami, a prose and includes seven spikes in Persian, with mystical content, and masterful and fluent methods. The prose of this work is simple and, in some parts, concise. Most of the verses used in the text of the poem are the author. In this work, the author, while expressing his beliefs, has brought pure anecdotes in various mystical subjects and has strengthened the principles of his beliefs by quoting verses and hadiths. A careful study of this work is a reflection of the principles of Belgrami mystical beliefs as much as possible, along with newly discovered points, such as the fact that a Sufi is created with good morals such as love, good fortune, courage, forgiveness ...

    Keywords: Abdul Wahed Belgrami, Cheshtia Sect, Saba Sanabel, Manuscript, Mystical Structure
  • سمیه سلیمی*
    یافتن عوامل موثر بر تحول شبیه زینب از منظر افزایش مضامین با روی کردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای بررسی می شود.اسناد و شبیه نامه های به جا مانده از آن دوران، مهم ترین منابع موثق بر تاثیر افزایش مضامین و داستانک های مستقل بر شبیه زینب در نسخ خطی مربوطه است. گاه لازم است تا برای نشان دادن تاثیر و میزان رشد متغییرها در یک قیاس و تطبیق شکلی و معنایی، نقش زنانه شبیه زینب در کنار شبیه مردان مورد بررسی قرار گیرد. مضامین در طی گذر زمان و پیش رفت شبیه نامه نویسی در دوران ناصری، ابعاد متنوع تری پیدا می کند و حضور شبیه زینب را گسترش می دهد. افزایش مضامین در راستای گسترش روایت ها و داستانک های نمایشی راه را بر تحول شبیه زینب به سمت شبیهی پویا باز کرده است و شبیه مجال بیش تری برای معرفی خود به مخاطب پیدا می کند و در نتیجه مضمون های متنوعی بروز می یابد. عمل کردهای متفاوت شبیه زینب، سیر تحول و دگرگونی این شبیه/شخصیت را آشکار می کند.
    کلید واژگان: «تعزیه, شبیه خوانی», «حضرت زینب», «نسخه شناسی», «دوره ناصری»
  • فاطمه کناقستانی*، سلمان ساکت
    این مقاله بر آن است تا با معرفی اثری کمتر شناخته شده به نام کنزالمعارف که به زبان فارسی و در مرکز ایران نوشته شده است، اهمیت آن را در شناخت بیشتر و بهتر خاندان برمکیان نشان دهد. مولف این کتاب که به تمامی به آل برمک و شرح احوال افراد مهم آن خاندان اختصاص یافته، عبدالجلیل بن یحیی بن عبدالجلیل بن محمد بن عبدالباقی یزدی است که نوشتن آن را در سال 762ق آغاز و پس از اتمام، کتاب را به شاه شجاع مظفری تقدیم کرده است. از این کتاب سه نسخه شناخته شده که دو نسخه کهن تر با شماره های 1342 و 1351 در کتابخانه ملی فرانسه نگهداری می شوند و به ترتیب فاقد تاریخ کتابت و مورخ 926ق هستند. نسخه سوم متعلق به کتابخانه عارف حکمت مدینه است که در سده 12ق کتابت شده است. در این مقاله ضمن معرفی نویسنده، کتاب و نسخه های اثر، ارتباط آن با کتاب هایی که به طور اختصاصی درباره برمکیان نوشته شده و نیز با حکایت هایی که درباره این خاندان در کتاب های تاریخی و ادبی آمده است، بررسی و از این رهگذر وجوه مزیت و اهمیت این اثر در شناخت برمکیان نسبت به دیگر آثار نشان داده شده است.
    کلید واژگان: تاریخ (تواریخ) آل برمک, کنزالمعارف, برمکیان, تصحیح متن, نسخه شناسی
    Fateme Kenaghestani *, Salman Saket
    The present article attempts to introduce a lesser-known work called Kanz al-Maʿārif, written in Persian and in central Iran, and highlight its significance in a better and deeper understanding of the Barmakīd Dynasty. The book is entirely dedicated to ʾĀl-i Barmak (The Barmak family) and the biographies of the most important figures in this dynasty, and is authored by ʿAbd al-Jalīl ʾibn Yaḥyā ʾibn ʿAbdul Jalīl ʾibn Muḥammed ʾibn ʿAbdulbāqī Yazdī. He began writing the book in 762 A.H./1360 A.D. and dedicated it to Shāh Shujāʿ Dīn Muẓaffarī once it was finished. Three copies of this book are known to exist, with the two older copies numbered 1342 and 1351 being kept in the national library of France. The latter was transcribed in 926 A.H./1520 A.D., while the former’s transcription date remains unknown. The third copy belongs to the ʿĀrif-i Ḥikmat Library in Medina and was transcribed in the 12th century A.H./18th century A.D. In this article, in addition to introducing the author and the copies of the work, its connections with other books particularly written about the Barmakīds and with the narratives mentioned in historical and literary accounts regarding this family are analyzed. Through this analysis, the merits and significances of the work compared with others in understanding the Barmakīds is revealed.
    Keywords: History of ʾĀl-i Barmak (The Barmak Family), Kanz al-Maʿārif, Barmakīds, Text Revision, codicology
  • علی محمدیارلو*، یدالله نصراللهی، رحمان مشتاق مهر
    مقاله حاضر به معرفی و متن شناسی تک نسخه ای دست نویس با نام دیوان بلبل گیلانی می پردازد که در قرن نهم ه. ق سروده شده. این دست نویس به شماره 86 در کتابخانه دانشگاه استانبول نگهداری می شود و تا کنون مورد معرفی یا تصحیح قرار نگرفته است. هدف اصلی پژوهش پیش رو، معرفی و بررسی این نسخه و بیان عمده ویژگی های زبانی، ادبی و فکری آن می باشد. روش پژوهش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- میدانی و شواهد درون‎متنی است. در منابع ادبی و تاریخی اطلاعاتی از این شاعر در دسترس نیست و بلبل حتی در بین گیلانیان نیز ناشناخته مانده است. او شاعری از طبقه متوسط و فاقد سبک است که در قالب های مثنوی، قصیده، غزل و قطعه طبع آزمایی کرده است. بلبل در قصیده از سبک خراسانی و در غزل از شیوه عراقی پیروی می نماید. دست نویس مذکور مشتمل بر 107 برگ و 3078 بیت است و ترقیمه ای ندارد و نام و نشانی از کاتب و زمان کتابت آن به دست نیامد اما از مطاوی متن چنین برمی‎آید که کاتب دقت کافی را در استنساخ نداشته و چندین اشکال کتابتی و نگارشی در دست نویس وی دیده می شود. عمده ترین مضامین دیوان، مدح حکام محلی گیلان و توصیف سرزمین گیلان و زیبایی های آن است.
    کلید واژگان: بلبل گیلانی, دیوان اشعار, نسخه شناسی, متن شناسی, مشخصات زبانی, ادبی و فکری
    Ali Mohammadyarloo *, Yadollah Nasrollahi, Rahman Moshtaghmehr
    The present study is the introduction and textual analysis of a manuscript called the Divan of Bolbol-e Gilani, written in the 9th century AH. It is manuscript number 86 in the library of Istanbul University which has not been introduced or edited so far. The main goal of this research is to introduce and review this manuscript and express its main linguistic, literary, and intellectual features. The research method is descriptive analysis based on field and library studies and in-text evidence. There is no information about this poet in literary and historical sources and Bolbol remains unknown even among the people of Gilan. He is a poet from the middle class and lacks style, having experimented with the forms of masnavi, qasida, ghazal, and qet’a. Bolbol follows the Khorasani style in qasida and the Iraqi style in ghazal. The manuscript consists of 107 pages and 3078 verses and does not have the scribe's signature, name, or information; moreover, the time of writing is not available, but the text shows that the scribe did not have enough precision in copying: several typographical errors are seen in his manuscript. The main themes of the Divan are the praise of the local rulers of Gilan and the description of its land and beauty.
    Keywords: Bolbol-e Gilani, Divan of poems, codicology, textual analysis, Linguistic, Literary, and intellectual characteristics
  • مهدی مجتهدی*

     مقصد الراغب فی فضائل علی بن ابی طالب عنوان مختصر کتابی است که دست کم از قرن یازده قمری به دلیل مطالب منحصر به فرد و نقل از منابع کهن یا مفقود، مورد توجه و جزو منابع علمای شیعه -از شیخ حر عاملی و علامه مجلسی- تاکنون بوده است. اغلب مولف را حسین بن محمدبن حسن از عالمان قرن پنجم قمری دانسته اند. در این پژوهش پس از معرفی اثر و تنها نسخه شناخته شده آن که به فضایل دوازده امام و حضرت زهرا -علیهم السلام- اختصاص دارد، علت انتساب اشتباه کتاب به فرد مذکور مطرح شده و سپس فرایندی که بر روی نسخه -برای برداشتن دو برگ از روی برگ نخست اصل نسخه- انجام شده، تشریح گردیده است. روی برگ نخست، داده هایی درباره پدر مولف کشف شد که راه را برای شناخت وی هموار کرد. جست وجو در منابع تراجم اسلامی، فرضیه ای را پیش رو قرار داد که بررسی شواهد موجود در نسخه و متن اثر، آن را تایید کرد و به شناسایی مولف آن «خلیل بن حسین موصلی» منجر شد که در قرن هفتم قمری در موصل و اربل زندگی می کرد. عنوان کامل کتاب نیز به این شرح مشخص شد: کتاب مقصد الراغب الطالب فی فضایل الامام علی بن ابی طالب و اهل بیته نجوم السماء و مصابیح الدجی و سفن النجی علیهم الصلوه و السلام. این پژوهش باب جدیدی برای مطالعات تاریخ شیعه در موصل قرن هفتم قمری می گشاید.

    کلید واژگان: علی بن ابی طالب علیه السلام, تاریخ اهل بیت علیهم السلام, متون حدیثی قرن هفتم قمری, نسخه شناسی
    Mahdi Mojtahedi*

    Maqṣad al-rāghib fī faḍāʾil ʿAlī b. Abī Ṭālib is the short title of a book that has been of interest since at least from the 11th century AH due to its unique content and quotations from old or missing sources, and it has been among the sources of Shiite scholars, such as Shaykh Hur al-Amili and Allama Majlisi. Most of them consider the author to be "Husayn b. Muhammad b. al-Hasan", as one of the scholars of the 5th century AH. In this research, after introducing the work and the only known manuscript of it, which is dedicated to the virtues of the twelve Imams and Hazrat Zahra (PBUT); various opinions expressed about the author, and the reason for the wrong attribution of the book to the mentioned person is discussed. Then, the process performed on the manuscript - to remove two leaves from the first leaf of the original manuscript - is explained. Some data about the author's father was discovered on the first page, which paved the way for identifying him. The searching the sources of Islamic biographies brought forward a hypothesis that was confirmed by the examination of the pieces of evidence in the manuscript and the text of the work, and led to the identification of the author, i.e. Khalil b. Husayn al-Musilī, who lived in Mosul and Erbil in the 7th century A.H. Moreover, the full title was found to be as follows: Kitāb Maqṣad al-rāghib al-Ṭālib fī faḍāʾil al-Imam ʿAlī b. Abī Ṭālib wa ahl-i Baytihī Nujum al-Samā wa Masābīh al-Dujā wa Sufun al-Naja Alayhim al-salāt wa al-salām. This research opens doors for more Shiite history studies in Mosul during the 7th century AH.

    Keywords: Ali B. Abi Talib (PBUH), The History Of Ahl Al-Bayt (PBUT), Hadith Texts Of The 7Th Century A.H., Codicology
  • احترام رضایی*، کامیار پور محمدی
    «مناظره الجواهر لمسره الخواطر» مثنویی است در 759 بیت در مناظره جواهرات با یکدیگر و اظهار برتری هر کدام بر دیگری، این اثر را بصیری در سال 907 هجری قمری در سفر خویش به روم به نظم درآورد و در سال 918 هجری قمری به امیر محمد فرزند سلطان بایزید عثمانی یا آنگونه که از متن برمی آید خود سلطان بایزید دوم تقدیم نمود. از این اثر ارزشمند، نسخه ای به شماره نسخه 10143 در کتابخانه مرعشی نجفی نگهداری می شود. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای ابتدا به واکاوی مختصات نسخه شناختی این اثر پرداخته است، آنگاه بر پایه سبک شناسی موضوعی، ادبی و زبانی آن را تحلیل کرده است. نتیجه این بررسی ها نشان می دهد، این اثر از حیث رسم الخط، ویژگیهای رسم الخط سده های ده و یازده را داراست. از منظر سبک شناسی موضوعی، پرداختن به موضوعات گوهرشناسی در قالب مناظره، مباحث تعلیمی و اخلاقی و بیان شرح احوال شاعر، مهمترین موضوعات اثر را تشکیل می دهد. متن از نگرش اخلاقی و شرایط زندگی نویسنده حکایت دارد بطوریکه از طریق این اثر لایه های مخفی زندگی بصیری بغدادی مکشوف می گردد. در سطح واژگانی، کاربرد برخی لغات نوساخته یا کم کاربرد و نیز بکارگیری گسترده اصطلاحات گوهرشناسی از برجستگی های اثر است. استفاده از جناس، انواع ایهام، کنایه، انواع تشبیه، واج آرایی، بازی با حروف بخصوص در حساب جمل، استشهاد به آیات و اشاره به مضامین شعری شعرای متقدم موجب آهنگین شدن و افزایش غنا در سطح بلاغی سخن شده است.
    کلید واژگان: نسخه شناسی, سده های دهم و یازدهم, مناظره الجواهر لمسره الخواطر, بصیری, سبک شناسی
    Ehteram Rezaee *, Kamyar Poormohamadi
    AbstractThe dialectic book of "Aljavāhir Li- Maserrat-ul-Khavātir" is a mathnavi written in 759 verses on the jewels debate with each other to show their superiority. This work is composed by Basiri in his journey to Roman city on 907 Hejira calender. He presented it to Ottoman king Bäyazīd or his boy, king Mohammad. There is only one manuscript (No. 10143) of this book hold in Marāshi Najafi library. The text is handwritten by Nastaliq calligraphy with fantastic headlines and golded tabular pages. The present descriptive- analytical article was done by using of library references to, firstly, analyze the manuscript features and, then, describe its thematic, literal and linguistic style. Results showed that in respect of writing style, it follows the styles common on 10th and 11th centuries. Its thematic style involves debates or discussions on gemology, instructive and moral issues and the poet's life story. The author's ethical attitude and his life circumstances disclose some hidden aspects of his life. From a lexical viewpoint, it includes some new coined or less applicable words, as well as extensive using of gemology- related words. Homonymy, anagram, metonymy, simile, phonotactics, letterplay especially to prettify, reference to verses and poems of the precedent poets are some techniques used by the author to make his work tuneful and more affluent.
    Keywords: Manuscriptology, 10th & 11th centuries, Aljavāhir Li- Maserrat-ul-Khavātir, Basiri, stylistics
  • محمدصادق میرزا ابوالقاسمی*
    از صدرالدین محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی (متوفی 1045ق) معروف به ملاصدرا دست نوشته های متعددی برجای مانده است. این دست نوشته ها یا تالیفات اوست یا استنساخ های او از رسایل دیگران است. موضوع مقاله حاضر معرفی یکی از همین دست نوشته هاست. این اثر شامل منتخبی از اشعار مثنوی معنوی مولوی است و در 13 برگ نوشته شده است. نسخه مذکور فاقد رقم کاتب یا تاریخ کتابت است و در موزه پارس شیراز نگهداری می شود. از این نسخه در فهارس نسخه های خطی یا آثار ملاصدرا یاد نشده است. این مقاله با روش تحقیق تاریخی- توصیفی و تطبیقی و با هدف نسخه شناسی و بررسی مساله انتساب خط نسخه منتخب مثنوی معنوی مولوی به ملاصدرای شیرازی نوشته شده است. بدین منظور، ابتدا به شواهد و سرگذشت تاریخی نسخه پرداخته شده و سپس از خط و برخی ویژگی های ظاهری آن سخن رفته است. این بررسی نشان می دهد که نسخه مذکور شامل گزیده ای از ابیات دفاتر دوم تا چهارم مثنوی معنوی است و به احتمال در ایام جوانی و دوران تحصیل ملاصدرا کتابت شده است. تاریخ صحافی نسخه فعلی نیز به اواخر سده سیزدهم یا اوایل چهاردهم هجری قمری باز می گردد. این نسخه در این دوره از طرف میرزا ابوطالب رضوی به معتمدالدوله، فرمانفرمای فارس، اهدا شده است. میرزا ابوطالب موسوی در دوره حکومت فرهاد میرزا معتمدالدوله به صدارت دیوانخانه عدلیه فارس رسید. با این حال، تاریخ الحاقی یادداشت آغاز نسخه مصادف با حکومت اویس میرزا احتشام الدوله، فرزند فرهادمیرزا، بر فارس است. او نیز لقب معتمدالدوله داشت.
    کلید واژگان: نسخه شناسی, مثنوی معنوی, ملاصدرا, معتمدالدوله, شیراز
    Mohammad Sadegh Mirzaabolghasemi *
    Sadr Al-Din Mohammad b. Ibrahim b. Yahya Qawami Shirazi, also known as Mulla Sadra left behind a number of handwritings. These manuscripts represent either his original works or his copies of other authors' works. This article aims to introduce one of these manuscripts which is a 13-leave book and includes a selection of Mowlavi's Masnavi-yi Ma'navi poems. It is kept in Shiraz's Pars Museum and neither the scribe's signature nor the date of composition is available. This manuscript is not included in Mulla Sadra's lists of manuscripts or works.The present study investigated the codicology and the attribution of the script of Mowlavi's Masnavi-yi Ma'navi's selected manuscript to Mulla Sadra Shirazi. Thus, the historical evidence of this manuscript was first discussed and then its script and the visual features were mentioned. The aforementioned manuscript includes selected verses of second to fourth books of Masnavi-yi Ma'navi.This manuscript was written when Mulla Sadra engaged in his studies. The binding date of the current manuscript can be traced back to the late 19th century. Within this time, Mirza Abu-Talib Razavi presented this manuscript to Mutamid al-Dawlah, the sovereign of Fars. During the reign of Farhad Mirza Mutamid al-Dawlah, Mirza Abu Talib Razavi assumed the position of head of the Fars Court of Justice. The additional date of of the beginning note of the manuscript coincides with the reign of Uwais Mirza Ehtesham al-Dawlah, the son of Farhad Mirza, as ruler of Fars. He also held the designation of Mutamid al-Dawlah.
    Keywords: codicology, Masnavi-yi Ma'navi, Mulla Sadra, Mutamid al-Dawlah, Shiraz
  • مژده کمالی فرد*، یحیی طالبیان
    در میان پژوهش های ادبی فقدان بزرگی در حوزه معمای ادبی از جنبه های تاریخ ادبیات، کارکردها و کاربردها، احیای متون خطی، و قواعد و اعمال معمایی وجود دارد. میرحسین معمایی نیشابوری (- 904ق) که در معماسرایی شاگرد عبدالرحمان جامی بود و سرآمد معماسرایان قرن 9 و 10 به شمار می رفت، رساله ای به نام دستور معما دارد. این رساله که نگارش آن در 904ق پایان یافت حاوی 650 معمای ادبی از مولف، و توضیحاتی بسیار مختصر درباره اعمال و قواعد معمایی است. بیش از صد نسخه خطی از این رساله در کتابخانه های ایران، و نسخ متعددی در دیگر کتابخانه های جهان نگهداری می شود. پیچیدگی معماهای این رساله آن را از دیگر رسایل معمایی متمایز کرده است به گونه ای که از همان زمان تا سده 12ق افراد متعددی به شرح و توضیح معماهای آن اقدام کرده اند. به منظور رفع این خلا پژوهشی و احیای یکی از رسالات معمایی، رساله دستور معما بر مبنای نسخه اساس نسبی که نسخه 1/4495 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بود، تصحیح انتقادی گردید و معماهای آن با روشی قاعده مند شرح شد. در این جستار ضمن معرفی این نسخه و ویژگی های آن، و توضیح برخی قواعد و اعمال معمایی که آگاهی از آن ها برای گشودن معماها ضروری است، چند نمونه از معماها نیز حل می شوند.
    کلید واژگان: میرحسین معمائی نیشابوری, معمای ادبی, دستور معما, نسخه شناسی, تعمیه
    Mozhdeh Kamalifard *, Yahya Talebian
    There seems to be an enormous research gap in the study of literary wordpuzzles, which practically covers various areas of inquiry from literary history and investigation into their functions and applications to the revival of manuscript copies and explanation of the rules and procedures of puzzle making. Mīrhusayn Muʿammā’ī Nishābūrī (d. 904/1499), who followed ʿAbd al-Raḥmān Jāmī in composing wordpuzzles and was a prominent puzzle maker of the 9th/15th and 10th/16th centuries himself, wrote a treatise on the rules and procedures of puzzle making entitled Dastūr-i Muʿammā. The treatise, completed in 904/1499, contains 650 literary wordpuzzles composed by the author together with brief notes on puzzle making rules and procedures. More than one hundred manuscript copies of the treatise have been preserved at libraries across Iran and the world. The complexity of the puzzles distinguishes the treatise from other works of the same genre, prompting various literary scholars to write commentaries and provide explanatory notes on the puzzles from its completion in the 10th/16th century to the 12th/18th century. In order to fill part of the research gap and revive an important treatise on word puzzles, Dastūr-i Muʿammā was critically edited on the basis of MS 4495/1 preserved at the Central Library and Documentation Center of the University of Tehran as the base copy, adopting an eclectic method of emendation and providing a systematic method for the explanation and solution of the puzzles.
    Keywords: Mīrhusayn Muʿammā’ī Nishābūrī, Literary wordpuzzle, riddle, Dastūr-i Muʿammā, codicology
  • سجاد زهتاب سدهی، سلمان ساکت*، محمدجعفر یاحقی

    انیس الطالبین و عدهالسالکین از کتب عرفانی مهم قرن هشتم است که در شرح مقامات و اقوال خواجه بهاءالدین محمد نقشبند، بنیان گذار سلسله نقشبندیه، اندکی پس از درگذشت او به رشته تحریر درآمده است و با فاصله کمی پس از تالیف، تلخیصی از آن، صورت گرفته است. این مقاله بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا از این اثر تحریری مختصر فراهم آمده است. ازآنجاکه متن مفصل انیس الطالبین به چاپ رسیده ولی متن مختصر آن هنوز منتشر نشده است، نگارندگان پیش از چاپ متن مختصر، بر اساس نسخ خطی موجود از آن و نیز متن چاپی تحریر مفصل، به مقایسه آن ها پرداخته و کوشیده اند تا تفاوت های دو تحریر انیس الطالبین و عده السالکین را نشان دهند. در پژوهش حاضر نخست به جایگاه مولف و اثر پرداخته شده و پس از آن با به دست دادن نمونه های متنی و جداول مقایسه ای، تفاوت این دو تحریر از جنبه های مختلف بررسی شده است. نتیجه بررسی دو تحریر این است که متن مختصر صرفا، تلخیصی از متن اصلی نیست؛ بلکه مولف تحریر مختصر با کاستن و افزودن و تغییر در عبارات، جملات و حکایات کتاب، تالیف مستقلی از این اثر فراهم آورده است. ازاین رو تصحیح، انتشار و پژوهش درباره تحریر مختصر به مثابه اثری مستقل ضروری است.

    کلید واژگان: انیس الطالبین و عده السالکین, تحریر مفصل, تحریر مختصر, نسخه شناسی
    Sajad Zehtab Sedehi, Salman Saket *, MohammadJafar Yahaghi

    Anis al-Talebin and Oddah al-Salekin is a precious book written in Persian, but has not been corrected so far. Its value lies in the fact that its writer was a direct student of Khajeh Baha’ al-Din, the establisher of Naqshbandiyeh dynasty. This study examined this book in detail and the concise book of Khajeh Mohammad Parsa. It compared the linguistic and literary features of the two books. This study examined the differenced under four titles: 1. Deletion; 2. Addition; 3. Transposition; 4. Changes and differences in recording words. It showed that the significance of the concise text and examining on is plural: 1) The text is the first one that deals with the life of Khajeh Baha al-Din, the founder of the Naqshbandiyeh, and the author himself closely and directly saw the life of Khajeh Baha al-Din; 2) This work is important in terms of linguistic, literary, historical and social values; 3) The concise version is an independent of the detailed version, so it deserves to be examined as an independent work and be corrected.

    Keywords: Anis al-Talebin, Odat al-Salekin, Complete Version, Condense Version, codicology
  • شهرت معرفت*
    انیس العارفین (مثنوی ناخدا) منظومه ای داستانی است. این مثنوی سروده آغا محمدحسین صاحب شیرازی، متخلص به «ناخدا»ست. آغا محمدحسین صاحب شیرازی این منظومه را در سال 1293 ق. (در عصر حکومت ناصرالدین شاه) و به گفته خود در روزگار پیری و در زمانی سرود که سفیر ایران در بنگاله هند بود. محور این مقاله، بررسی و تحلیل زبانی منظومه انیس العارفین براساس دو چاپ سنگی موجود از این منظومه است؛ منظومه ای به زبان فارسی از سراینده ای ترک زبان که در شبه قاره آن عصر خوانندگانی داشته است. همچنین این متن افزون بر فواید زبانی، ازنظر ادبی، اطلاعات تاریخی عصر قاجار و حکومتیان، به ویژه فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه و برخی از مرزبانان محلی هند و اطلاعات جغرافیایی به ویژه درباره شیراز و هند، زادگاه و زیستگاه شاعر، از دید یک ناظر حاضر در آن عصر، دارای توضیحات و تازگی هایی است. انیس العارفین همچنین ازنظر ادبیات عامیانه، حکایت ها، افسانه ها و تمثیل ها تامل برانگیز، خواندنی و تازه است. این منظومه در حوزه صورخیال و برخی توصیف های شاعرانه نیز تازگی هایی دارد. شاعر این منظومه شخصیتی سیاسی ادبی بوده است. این منظومه در شناخت شاعر، سند منحصری است و با آن می توان به برخی از اطلاعات شخصی و خانوادگی او دست یافت و برخی از شخصیت های سیاسی تاریخی را شناخت که نشانی از آنها در تاریخ نمانده است. همچنین به پیوند این اثر با دیگر آثار، به ویژه خسرو و شیرین نظامی اشاره می شود که سراینده انیس العارفین این منظومه را با توجه به آن سروده است.
    کلید واژگان: انیس العارفین, آغا محمدحسین شیرازی, نسخه شناسی, متن شناسی, عصر قاجار, شبه قاره
    Shohrat Marefat *
    Abstract
    Anis ol-Arefin (Mathnavi of Nakhoda) is a fictional poem. This mathnavi has been written by Agha Mohammad Hosein Sahib Shirazi and is dedicated to Nakhoda. He composed this verse in 1293 A.H. (during the reign of Nasir al-Din Shah) in his old age and when he was the ambassador of Iran in Bengal, India. The purpose of this study is the linguistic analysis of the poem of Anis al-Arefin based on two existing lithographs of this poem. In addition, this text, apart from the linguistic benefits, has explanations and novelties from a literary point of view. This includes historical information about the Qajar era and the rulers, especially Fath Ali Shah and Naser al-Din Shah and some local border guards of India, geographical information, especially about Shiraz and India, and the birthplace and residence of the poet. Anis al-Arefin is noteworthy, readable, and fresh in terms of folk literature, anecdotes, legends, and parables. In addition, the poet of this poem was a political-literary person. This poem is a unique document in knowing the poet and with it you can get some of his personal and family information and get to know some of the political-historical figures that have not been left in history. Since literary works find meaning in a literary system, we also mentioned the connection of this work with other works, especially Khosrow and Shirin of Nizami, with which the poet of Anis al-Arifin wrote this poem.
     
    Introduction 
    Anis al-Arefin (Mathnavi of Nakhda) is a romantic poem mixed with mystical and religious topics and sometimes historical-geographic references. This poem, according to its poet, is a real and romantic narration of an adventure between Farrokh (son of Manouchehr, an Armenian ruler from the Hoshang generation) and Golrokh (daughter of Marzban Circassian from the Hormoz generation). Almost no information about Agha Mohammad Hossein can be obtained from the sources, but from the introduction of the poet, one can understand some of the circumstances and aspects of his life. Agha Mohammad Hossein was one of the government officials during the time of Nasir al-Din Shah Qajar (1275-1210) who sent people as political representatives to other countries. He was also sent by the Iranian government to Bengal in India and became the ambassador there for thirty years. Agha Mohammad Hossein heard the story of Anis al-Arefin in the year 1250 A.H. in his youth, from an Armenian priest who came to Shiraz from Isfahan to teach and added to it the words he had heard from others. By composing this verse, Agha Mohammad Hossein tried to imitate Khosrow and Shirin of Nizami.
      
    Materials and Methods 
    In this analytical-descriptive research, we investigated a folk story in poetry from the Qajar era and discussed various perspectives such as linguistic, historical, geographical, intertextual links, imaginary images, and other side benefits of the book. We had two lithographs of this work with different narratives, based on which we corrected the two editions.
     
    Research
    Findings
    Searching in Qajar era sources reveals new linguistic, literary, cultural, historical, and geographical aspects. Many parts of the works of this era, especially those that were in the Indian subcontinent, have not been corrected and there is no good print of them. The novelties of the work are as follows:Linguistic novelties: Agha Mohammad Hossein was a Persian-speaking Turkish speaker; therefore, there are many Turkish words in this work. Signs of the influence of dialect, composition, morphological and syntactic novelties, and archaism can also be seen in this text. There are Arabic words and signs of the Arabic language in it. In addition, due to the story axis of this poem, which is taken from folk culture and literature, signs of folk language can also be observed in it.
    Literary novelties: Agha Mohammad Hossein was familiar with the works of his predecessors and used them in his poems. Among them are Khosrow and Shirin of Nizami, Golestan and Saadi's sermons, Hafez's Divan, Moluk al-Ajam Hosseini Qazvini’s Al-Mu'jam, and Fayyaz Lahiji’s Sam and Bahram. Another literary novelty of this text is the use of anecdotes, legends, and parables that we did not find elsewhere.
    Imagery novelties: In terms of imagery, this text also has novelties, especially in the illustrations and descriptions in which the poet uses all kinds of similes.
    Side benefits: This system also has benefits in terms of anthropology and sociology.
     
    Discussion of Results and Conclusions 
    In the subcontinent of India and Pakistan, there are many works of Persian language and literature that remain unknown and have not been corrected yet. One of these works is a romantic poem titled Anis al-Arefin (Mathnavi of Nakhoda) by Agha Mohammad Hossein Sahib Shirazi (nicknamed Nakhoda, meaning captain). Agha Mohammad Hossein Sahib Shirazi was Iran's ambassador in Bengal, India, for thirty years. This work has novelties in different aspects that have been mentioned in the previous section. It has also other aspects including 1) Personal information about the personal and political life of the poet and his positions and associates, 2) Historical information, especially about the Qajar kings and local rulers of India and referring to some of the historical events of that era and personalities that have sometimes been removed from the pages of history, and 3) Geographical information, especially from Shiraz and India, from the perspective of an observer of Naser al-Din Shah era.
    Keywords: Anis al-Arefin, Agha Mohammadhossein Shirazi, Codicology, Textology, Qajar era, Subcontinent
  • حسین علیقلی زاده*، حمید پولادی
    رساله جامع الهدایه فی علم الرمایه نوشته نظام الدین احمدبن محمد معروف به شجاع الدین درودباشی بیهقی است که در سال 718 ه.ق. نوشته شده و موضوع آن فنون تیراندازی و کمانداری است که در هفده فصل جداگانه ترتیب داده شده است. این نسخه را نخستین بار محمدتقی دانش پژوه در 1342 در مجله «فرهنگ ایران زمین» بدون تصحیح، ویرایش و پژوهش بر روی متن آن، براساس یک نسخه که در اختیار داشته، به چاپ رسانده است؛ درحالی که امروزه از این رساله سیزده نسخه در کتابخانه های مختلف داخلی و خارجی ثبت شده است. از آنجا که این رساله از اهمیتی تاریخی و محتوایی برخوردار است، نویسندگان برآنند تا با پژوهش در متن این رساله، ضمن معرفی آن، ضرورت تصحیح و چاپ ویراسته این رساله را بیان کنند.این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع موجود کتابخانه ای انجام گرفته است. با توجه به اینکه نویسنده این رساله خود در تیراندازی تخصص داشته، محتوای رساله و نیز نوع و سبک کاربرد واژگان و اصطلاحات نظامی در آن قابل توجه است و ثبت آنها در فرهنگ های لغات برای غنی بخشیدن به زبان فارسی در این حوزه اهمیتی دوچندان دارد. همچنین این رساله از نظر موضوعی تکمیل کننده دیگر رساله ها در این زمینه است که راه را برای پژوهش های کامل تر در این حوزه هموار می سازد. صرف نظر از کاربرد پربسامد واژگان و اصطلاحات ویژه تیراندازی در آن، این رساله عاری از ویژگی های سبکی برجسته و منحصربه فرد زبانی است. همچنین نثر این کتاب روان است که در برخی از موارد به همراه ابیاتی از شاعران برجسته ادب فارسی است.
    کلید واژگان: جامع الهدایه فی علم الرمایه, درودباشی, نسخه شناسی, سبک شناسی, نسخه خطی
    Hossein Aligholizadeh *, Hamid Pooladi
    The Treatise of Jami’ al-Hidayah fi ‘Ilm al-Remayah written by Nizam al-Din Ahmad bin Muhammad known as Shuja al-Din Doroodbashi Beyhaqi, which was written in 718 A.H. with subject of shooting and archery techniques, which are arranged in seventeen separate chapters. This Treatise was published for the first time by Daneshpazhooh in 1963 in “Farhang Iranzmin” magazine without correction, editing and research on its text, based on one manuscript he had; while today thirteen manuscripts of this treatise have been registered in different Iranian and foreign libraries. because this treatise has historical and content importance, the authors intend to research on the text, in addition to introducing it, to express the necessity of correcting and edited publishing of this treatise.This research has been done with descriptive-analytical method and using available library resources. Considering that the writer of this treatise was an expert in shooting and archery, the content of the treatise, also the type and style of words and military terms usage in it are significant, and recording theme in dictionaries has a lot of importance to enrich the Persian language in this field; Also, this treatise is complementary to other treatises in this content, which prepares the way for more complete researches in this field. Regardless of the frequent use of special shooting and archery words in it, this treatise is devoid of outstanding linguistic features. Also, the prose of this treatise is eloquent, which in some cases is accompanied by verses from prominent poets of Persian literature.
    Keywords: Jami’ Al-Hidayah fi ‘Ilm al-Remayah, Doroodbashi, textology, stylistics, Manuscript
  • مهدی مجتهدی*

    علامه مجلسی (1037-1110 ق) در تالیف بحارالانوار از منابع بسیاری بهره برده که در مقدمه آنها را معرفی کرده است. یکی از این منابع کتاب مقصد الراغب الطالب فی فضایل علی بن ابی طالب است که پس از وی نیز در منابع مختلف و اغلب به واسطه مجلسی از آن نقل و یاد شده است. از آنجا که بر اساس تنها نسخه شناخته شده، این کتاب به فضایل دوازده امام و حضرت زهرا؟عهم؟ اختصاص دارد، با بررسی منقولات بحار از آن نخست این پرسش مطرح می شود که چرا تنها ده مورد و همه از یک باب مقصد که درباره قضاوت های حضرت علی(ع) است، در بحار نقل شده است؟ پرسش دیگر این که چرا در بحار نقلی در بخش معصومین؟عهم؟ از مقصد وجود ندارد؟ سرانجام این که نظر علامه درباره مولف کتاب که او را حسین بن محمد بن حسن، یکی از «قدماء الاصحاب» و نزدیک به عصر شیخ صدوق (د. 381 ق.) دانسته است؛ برچه اساسی است و با وجود تکرار آن در آثار اغلب پسینیان، اعتبار آن چگونه است؟ در این پژوهش با بررسی سفرهای مجلسی، این فرضیه  مطرح و با شواهد موجود تقویت می شود که وی در سفر مشهد به کتاب دست یافته است. مطلبی که به پاسخ هر سه پرسش مرتبط است و نظر علامه درباره نام مولف را تحت تاثیر شیخ حر عاملی می داند. در پایان نشان داده شده که این نظر از پایه محکمی برخوردار نیست و طبق مطالعات انجام شده، مولف از عالمان قرن ششم و هفتم بوده و با این که گمانه های متعددی برای نام او مطرح شده ؛ بررسی های انجام شده بر روی نسخه خطی کتاب حاکی از تعلق آن به عالمی در اربل در قرن ششم و هفتم هجری است.

    کلید واژگان: مجلسی, محمدباقر بن محمد تقی, علی بن ابی طالب, امام اول, حر عاملی, محمد بن حسن, نسخه شناسی
  • مهدی مجتهدی*
    گردآورنده نهج البلاغه، شریف رضی(د 406ه‍)، به ندرت از منابع خود یاد کرده است. کوشش های چند تن از محققان معاصر، به شناسایی برخی از منابع نهج البلاغه منجر شده است. نامه هفتادوهفتم یکی از عبارات مشهور و توصیه امام علی(ع) به ابن عباس هنگام اعزام او برای گفتگو با خوارج است که بسیار مورد استناد قرار می گیرد. در منبع شناسی نهج البلاغه تاکنون برای این متن تنها به برخی از منابع اشاره شده که بعد از سیدرضی تالیف شده است. مطالعه حاضر ضمن معرفی منابع دیگر، نخست به این پرسش می پردازد که منبع سیوطی (د 911 ه‍) برای این متن در آثارش چه بوده و چرا برخی از محققان را به چالش کشانده است؟ در ادامه نشان می دهد که کتاب الطبقات الکبیر اثر ابن سعد (د 230ه‍) به احتمال زیاد منبع مستقیم یا با واسطه سید رضی بوده است. همچنین ضمن بررسی چاپ های موجود کتاب و نواقص آن، مشخص می شود که نسخه های خطی بخشی از کتاب تاکنون ناشناخته بوده و چون در سال های اخیر شناسایی، تصحیح و منتشر شده، این بخش در دسترس محققان پیشین نبوده و مورد غفلت واقع شده است. با توجه به این که درباره انتساب این متن به امیرالمومنین علیه السلام تردیدهایی مطرح است، این مقاله با معرفی منبع نامه 77 راه را برای بررسی بیشتر این مساله هموار کرده است.
    کلید واژگان: علی بن ابی طالب(ع), عبدالله بن عباس, نهج البلاغه, خوارج, الطبقات الکبری, نسخه شناسی
    Mahdi Mojtahedi *
    The compiler of Nahj al-Balāgha, Sharif al-Radi (d. 406 AH), rarely mentioned his sources and most of the contents of this literary work are without mentioning the sources. Nevertheless, the efforts of several contemporary researchers have led to the identification of some sources of Nahj al-Balāgha. The seventy-seventh letter has one of the famous phrases and it is the advice of Imam Ali (a.s.) to Ibn Abbas when he was sent to talk with the Khawarij, which is often cited. In the source studies of Nahj al-Balagha, so far, only some sources have has been recognized, which all were written after al-Radi. The present study, while introducing other sources, first deals with the question of what was the source of Suyuti (d. 911 AH) and why did it was challenged by some researchers? This research shows that the Kitāb al-Ṭabaqāt al-Kabīr of Ibn Sa‘d (d. 230 AH) was most likely a direct or indirect source for Radi. Also, while examining the existing editions of the book and its defects, it is clear that the manuscripts of a part of the book have been unknown until now. So, it was not available to previous researchers and has been neglected. Due to the fact that there are doubts about the attribution of this text to Amir al-Mu’minin, this article has paved the way for further investigation of this issue by introducing the source of Letter 77.
    Keywords: Ali b. Abi Talib, Abdullah b. abbas, Nahj al-Balāgha, al-Ṭabaqāt al-Kubrā, Codicology
  • عبدالرسول فروتن*
    ملا احمد نراقی (متوفی 1244 یا 1245ق) از بزرگ ترین فقیهان ایران در اوایل عهد قاجار است. علاوه بر اینکه آثار متعددی در فقه و اصول و عمدتا به زبان عربی تالیف کرده، در ادبیات فارسی و اخلاق نیز آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است. معراج السعاده ملا احمد که ترجمه آزاد (از عربی به فارسی) از کتاب پدرش ملا محمدمهدی با عنوان جامع السعادات با اضافات و تغییراتی است، در میان کتب اخلاقی فارسی جایگاه خاصی دارد. ضمن اینکه از این کتاب نسخه های خطی متعددی به ما رسیده، بارها به صورت سنگی و جز آن چاپ شده است. بااین حال از این کتاب، متنی تصحیح شده براساس معیارهای علمی در دست نیست. معتبرترین و مشهورترین چاپ آن را انتشارات هجرت (بدون نام مصحح) در سال 1378 «با تصحیح و تحقیق و تعلیق و ویرایش» منتشر کرده است. ایرادات گوناگونی در این چاپ دیده می شود که نشان از بی دقتی در تصحیح و پژوهش دارد. در این مقاله به نقد این چاپ از منظرهای گوناگون نسخه شناسی، سبک شناسی و اصول تصحیح متن می پردازیم و پیشنهادهای خود را برای اصلاح آن ارایه می کنیم.
    کلید واژگان: معراج السعاده, ملا احمد نراقی, تصحیح, نسخه شناسی, نقد
    Abdolrasool Forootan *
    Molla Ahmad Naraghi (died 1244 or 1245 AH) is one of the greatest jurists of Iran in the early Qajar era. In addition to authoring numerous works in jurisprudence and principles of jurisprudence, mainly in Arabic, he also left valuable works in Persian literature and ethics. Molla Ahmad's Me’raj al-Sa’adat, which is a free translation (from Arabic to Persian) of his father Molla Mohammad Mahdi's book entitled Jame’ al-Sa’adat with additions and changes, has a special place among Persian moral books. In addition to the fact that many manuscripts of this book have reached us, it has been printed many times in Lithography and etc. However, there is no edited text of this book based on scientific criteria. The most reliable and famous edition of it was published by Hejrat Publications (without the editor's name) in 1378 "with correction, research, comment and editing". Various faults can be seen in this edition, which shows carelessness in editing and research. In this article, we will criticize this edition from different perspectives of edition, stylistics and the principles of text correction, and we will present our suggestions for its editing.
    Keywords: Me’raj al-Sa’adat, Molla Ahmad Naraghi, editing, codicology, criticism
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال