جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "آلمان" در نشریات گروه "تاریخ"
تکرار جستجوی کلیدواژه «آلمان» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
اهمیت راهبردی و تجاری خلیج فارس از آغاز قرن سیزدهم هجری قمری/ نوزدهم میلادی زمینه توجه و حضور کشورهای اروپایی را در این منطقه فراهم کرد. از اواخر این قرن، با تغییر رویکرد آلمان در نظام بین الملل، این کشور در نقشه سیاسی خود به خلیج فارس توجه کرد و در صدد برآمد که در منطقه غرب آسیا از جمله خلیج فارس در برابر انگلستان نفوذ خود را افزایش دهد؛ بنابر این، در پی یافتن راه های جدید از طریق تاسیس شرکت های آلمانی در کرانه های خلیج فارس برای نفوذ اقتصادی برآمد. با وقوع نهضت مشروطه و دوره پس از آن، آلمانی ها خطوط متعدد کشتیرانی به منظور جابه جایی کالاهای تجاری دو کشور بین بندر هامبورگ و جزایر و بندرهای خلیج فارس دایر کردند و فعالیت تجاری شان نسبت به قدرت های دیگر به اوج رسید. مسئله اصلی این مقاله، راهبرد تجاری آلمان در خلیج فارس با هدف نفوذ و کسب امتیاز و چگونگی مواجهه با دیگر قدرت های اروپایی در دوره پهلوی اول است. به تبع آن پرسش اصلی پژوهش، چگونگی اتخاذ این راهبرد، سازوکار و نتایج آن است. هدف مقاله حاضر، بررسی رویکرد آلمان در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در باره ایران و خلیج فارس با تاکید بر فعالیت های تجاری است. این مقاله با روش پژوهش تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و بهره مندی از منابع تاریخی و اسناد وزارت امور خارجه انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که آلمانی ها در دوره پهلوی اول جهت نفوذ سیاسی با در اختیار گرفتن سهمی از تجارت در برابر دیگر قدرت های جهانی از راهبرد تاسیس شرکت های تجاری در ایران بهره برده اند.کلید واژگان: ایران, آلمان, پهلوی اول, خلیج فارس, راهبرد تجاریThe strategic and commercial importance of the Persian Gulf from the beginning of the 19th century AD provided the grounds for the attention and presence of European countries in this region. Since the end of this century, with the change in Germany's approach to the international system, this country paid attention to the Persian Gulf in its political map and tried to increase its influence in the West Asian region, including the Persian Gulf, against England. Therefore, this country sought to find new ways for economic influence through the establishment of German companies on the shores of the Persian Gulf. With the occurrence of the constitutional movement and the period after it, the Germans opened numerous shipping lines to transfer the commercial goods of the two countries between the port of Hamburg and the islands and ports of the Persian Gulf, and their commercial activity reached a peak compared to other powers. The main problem of this study is Germany's commercial strategy in the Persian Gulf with the aim of influencing and gaining points and how to face other European powers during the first Pahlavi period. Accordingly, the main question is how to adopt this strategy, its mechanism, and its results. The purpose of this study is to examine Germany's approach to Iran and the Persian Gulf in the late 19th and early 20th centuries, emphasizing commercial activities. This study has been done with the method of historical research and descriptive-analytical type and benefits from historical sources and documents of the Ministry of Foreign Affairs. The findings show that the Germans used the strategy of establishing commercial companies in Iran during the first Pahlavi period for political influence by taking over a share of trade against other world powersl.The strategic and commercial importance of the Persian Gulf from the beginning of the 19th century AD provided the grounds for the attention and presence of European countries in this region. Since the end of this century, with the change in Germany's approach to the international system, this country paid attention to the Persian Gulf in its political map and tried to increase its influence in the West Asian region, including the Persian Gulf, against England. Therefore, this country sought to find new ways for economic influence through the establishment of German companies on the shores of the Persian Gulf. With the occurrence of the constitutional movement and the period after it, the Germans opened numerous shipping lines to transfer the commercial goods of the two countries between the port of Hamburg and the islands and ports of the Persian Gulf, and their commercial activity reached a peak compared to other powers. The main problem of this study is Germany's commercial strategy in the Persian Gulf with the aim of influencing and gaining points and how to face other European powers during the first Pahlavi period. Accordingly, the main question is how to adopt this strategy, its mechanism, and its results. The purpose of this study is to examine Germany's approach to Iran and the Persian Gulf in the late 19th and early 20th centuries, emphasizing commercial activities. This study has been done with the method of historical research and descriptive-analytical type and benefits from historical sources and documents of the Ministry of Foreign Affairs. The findings show that the Germans used the strategy of establishing commercial companies in Iran during the first Pahlavi period for political influence by taking over a share of trade against other world powersl.Keywords: Iran, Germany, First Pahlavi, Persian Gulf, Commercial Strategy
-
آلمان نازی در آستانه جنگ جهانی دوم به قدرتی مهم در عرصه های سیاست و اقتصاد در اروپا دست یافت. این قدرت در پی توسعه طلبی در شرق بود و این امر به گسترش روابط ایران و آلمان منتهی شد. حضور آلمان در ایران دوره رضا شاه طی سال های 1320-1313 ش. دو فرصت مهم را برای ایران به وجود آورد؛ اول اینکه رضا شاه از آن به عنوان ابزاری برای کاهش نفوذ شوروی و بریتانیا استفاده کرد. دوم اینکه این ارتباط را برای توسعه مدارس صنعتی و نوسازی و توسعه اقتصادی کشور به کار برد. این ارتباط برای آلمان نیز خالی از فایده نبود، چرا که محصولات آلمان مورد استقبال ایران قرار گرفت. بر همین اساس، تعداد فراوانی از کارخانه های سبک و سنگین آلمان به ایران فروخته شد. پیشرفت روزافزون صنعت و تاثیر آن در زندگی سیاسی و اقتصادی مردم، ایجاب می کرد که کانون هایی برای تعلیم صنایع و فنون جدید ایجاد گردد. با ورود صنایع آلمانی به کشور، مدارس فنی با تدریس مهندسین آلمانی در ایران شروع به کار کردند که می توانستند در انتقال فناوری موثر واقع شوند. نمونه بارز این نوع مدارس در تبریز، مدرسه صنعتی آذربایجان بود که در سال 1309 ش. تاسیس شد و مهندسان خارجی را که بیشتر آلمانی بودند، برای تربیت افراد تحصیل کرده فنی و ماهر به خدمت گرفت. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی، کتاب ها و مطبوعات دوره مورد پژوهش، به این پرسش پاسخ می دهد که حضور آلمان ها در مدرسه صنعتی آذربایجان طی دوره رضا شاه در رشد و تعالی آموزش در این مدرسه چه تاثیری داشته است.
کلید واژگان: ایران, آلمان, پهلوی اول, حضور آلمانی ها, آموزش, آذربایجان, مدرسه صنعتیOn the eve of the World War II, the Nazi Germany became a major political and economic power in Europe. This power sought to expand to the East, and this led to the expansion of the Iran - German ties. Germany’s presence in Iran during the Reza Shah reign (1934-1941) provided two major opportunities for Iran; first, Reza Shah used it as a means to reduce the Soviet and UK influence. Second, he employed this connection to develop the industrial schools and renovate and develop the country’s economy. The connection was not void of benefit for Germany, because Iran welcomed the German products. Based on this, so many light and heavy German factories were sold to Iran. The daily increasing industrial progress and its impact on people’s economic and political lives caused the creation of centers for teaching the new industries and techniques. With the German industries entering Iran, technical schools, taught by German engineers Started to Work, These Schools were influential in transferring technology. A prominent example of this type of schools was the Azerbaijan Industrial School, which was established in 1930 and took to service foreign teachers, mostly Germans, to nurture educated, skilled and technical persons. The present research uses the descriptive-analytical method as well as the archived documents, books and the press from the period in question, to answer the question, What impact did the Germans, presence at the Azerbaijan Industrial School during the Reza Shah era have on the growth and fostering of this school?
Keywords: Iran, Germany, 1st Pahlavi Era, German’s Presence, Education, Azerbaijan, Industrial School -
در دوران قاجار با افزایش ارتباطات با غرب و به صورت خاص، در نتیجه شکست ایرانیان در جنگ با روسیه به عنوان یک دولت اروپایی، آنها متوجه ضعف های درونی خود و عقب ماندگی های کشور شدند. در آن زمان، بخش عمده ای از نخبگان کشور، علت ضعف را در عقب ماندگی علمی- صنعتی کشور یافته که ریشه آن را بعدها به استبداد داخلی و استعمار خارجی مربوط دانستند. یکی از راه های برون رفت از این عقب ماندگی را دستیابی به علوم و فناوری های جدید در غرب می دانستند. اعزام دانشجو برای کسب علوم، فنون و فناوری جدید، اولین اقدام ایرانیان در این مسیر بود. از این رو، سوال اصلی مقاله این است که اعزام دانشجو به فرانسه و آلمان چه تاثیری بر سطح علمی ایران و ایجاد تغییر در تفکر و ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته است؟ فرض اصلی آن است که اعزام دانشجو در یک قرن اخیر به فرانسه و آلمان یکی از پایه های اصلی انتقال علم و فناوری مدرن به ایران و ایجاد تغییر در تفکر، فرهنگ و ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اعزام دانشجو از دوره قاجار تاکنون به فرانسه و آلمان عامل عمده ای در انتقال علم و فناوری، شکل گیری مدارس و نهادهای جدید علمی، احداث راه آهن، ورود صنایع جدید، ورود معماری غربی و شهرسازی مدرن و هنر جدید، ورود مفاهیم مدرن و استقرار نهادهای جدید، ظهور روشنفکران، افزایش آگاهی سیاسی و اجتماعی، تغییر در فرهنگ، نظام اداری و قضایی، نهادها و ساختارهای قانونی و سیاسی ایران بوده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای است.
کلید واژگان: ایران, فرانسه, آلمان, اعزام دانشجو, علم, فناوری, تغییرات فرهنگی و اجتماعیWith the increase of communication with the West and after the Iranian defeats in the war with Russia, as a European state, during the Qajar era, the rulers became aware of their internal weaknesses and the country’s underdevelopment. At the time, a large part of the country's elite saw the reason of weakness in the scientific-industrial underdevelopment of the country, whose root cause later was deemed related to the domestic dictatorship and foreign colonization. They saw the way out of this retardation in achieving the new sciences and technologies in the west. Dispatching students for acquiring the new techniques, sciences and technologies, was the first step of the Iranians along this path. Thus, the main question of this paper is what impact has dispatching students to France and Germany had on the Iranian scientific level and creating change in the thinking and political, social and cultural structures? The main hypothesis is that dispatching students in the recent century to France and Germany has been one of the main bases of transfer of modern science and technology to Iran, creation of change in the thinking and political, social and cultural structures. The findings of the research show that sending students since the Qajar era up to now has been a major factor in transfer of science and technology and shaping new scientific schools and institutes, constructing railways, entrance of new industries and western architecture and modern urban planning and new arts, entrance of modern concepts and formation of new institutes, emergence of the intelligentsia, improvement of political and social awareness, change in the culture, the administrative and Judicial system, and the legal and political institutes and structures in Iran. The method of research in this paper is descriptive-analytical, using library tools.
Keywords: Iran, France, Germany, Dispatch of Students, Science, technology, Social, Cultural Changes -
ایل سنجابی طی سال های 1293 تا 1345 هجری قمری در تحولات مهم نظیر حوادث و جریان های قبل و بعد از انقلاب مشروطیت در منطقه غرب و جنگ جهانی اول نقش مهمی را بازی کرد. تعرض قوای عثمانی به غرب ایران و مقابله نیروهای روسی و انگلیسی با آنها در 1914م/ 1332ه.ق، ضمن نقض بی طرفی ایران، صفحات غربی ایران را به صحنه مبارزه و رقابت هر سه قدرت مبدل ساخت. از آن پس تلاش هر سه قدرت برای جلب همراهی ایلات و عشایر منطقه با خود، سران این ایلات و عشایر را به عرصه سیاست وارد ساخت. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای و اسنادی درصدد پاسخ به این سوال است که ایل سنجابی در ایجاد امنیت و دفاع از مرزهای غربی کشور در جنگ جهانی اول چه تاثیری داشته است؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که سنجابی ها، با توجه به قدرت رزمی در دفاع از منافع ملی و حیثیت ایرانی، در مقابل تجاوز روس ها و انگلیسی ها مقاومت کردند که فقدان دولت مقتدر مرکزی و عدم حمایت رسمی از ایل سنجابی به شکست و پراکندگی سران این ایل منجر شد.
کلید واژگان: ایل سنجابی, امنیت, جنگ جهانی اول, روسیه, آلمان, عثمانی, انگلیسThe Sanjabi tribe played an important role in important developments such as the events and currents before and after the Constitutional Revolution in the western region and the First World War during the years 1293 to 1345 AH. The invasion of western Iran by the Ottoman forces and the confrontation of the Russian and British forces with them in 1914/1332 AH, while violating Iran's neutrality, turned the western pages of Iran into an arena of struggle and rivalry between the three powers. Since then, the efforts of all three powers to bring the tribes and nomads of the region with them have brought the leaders of these tribes and nomads into the realm of politics. This article uses descriptive-analytical method and library and documentary tools to answer the question that what effect did the Sanjabi tribe have in creating security and defending the western borders of the country in the First World War? The results of the study show that the Sanjabi people, due to their fighting power in defense of national interests and Iranian prestige, resisted the aggression of the Russians and the British. became.
Keywords: Squirrel, Security, World War I, Russia, Germany, Ottoman, British -
اهمیت تاریخ باستانی و باستان شناسی به منظور ایجاد هویت ملی در سال های اخیر بارها مورد تاکید قرار گرفته است. این مقاله به اهمیت مطالعات خاور نزدیک در آلمان از 1870 تا 1945 می پردازد. این پژوهش به منافع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی رایج در آلمان زمان ویلهلم می پردازد. پس از جنگ جهانی اول، به دلایل ایدیولوژیکی و سیاسی مختلف، این دغدغه ، مسیر جدیدی را در مطالعات یونان باستان باز کرد، در مدتی که رژیم نازی روی کار بود، رویکرد مطالعه خاور نزدیک دوباره تغییر کرد، که با تنزل مقام افراد سامی و ستودن آریایی ها همراه بود. در هر حال، با هرگونه موضوع ایدویولوژیکی نسبت به خاور نزدیک، پژوهش در مورد این موضوع در روابط بین الملل نقش مهمی داشته و عاملی برای نفوذ آلمان در منطقه بوده است.
کلید واژگان: ایران, آلمان, تاریخ, باستانشناسی, سیاستThe importance of ancient history and archaeology for the construction of national identities has repeatedly been stressed in recent years. This essay addresses the question of the importance of Ancient Near Eastern studies in Germany from 1870 to 1945. It is argued that this seemingly apolitical research developed hand in hand with the economic and political as well as cultural interests prevalent in Wilhelmian Germany. After World War I, this concern, for various ideological and political reasons, gave way to a reorientation toward ancient Greece. During the Nazi regime, the auspices for the study of the Ancient Near East changed again. Here it was put to use for the devaluation of the Semitic people and glorification of Aryan history. But whatever ideological stance was taken toward the Ancient Near East, its research remained a very important vehicle in international relations and a factor for German influence in the region.
Keywords: Iran, German, History, Archaeology, Relation -
بررسی میزان و سطح روابط سیاسی و تجاری ایران و آلمان در سالهای جنگ جهانی دوم و عواملی که تحت تاثیر این روابط منجر به ایجاد تنش میان دولت ایران و متفقین گردید، مساله پژوهش حاضر می باشد. این پژوهش در راستای پاسخ به این سوال که روابط سیاسی و اقتصادی ایران و آلمان در این دوران تحت تاثیر چه عواملی صورت گرفت، انجام شده است. دست آوردهای پژوهش حاکی از آن است که نتیجه ی رقابت استعمارگران روس و انگلیس در ایران و تمایل رضاشاه به دیکتاتوری به ویژه بعد از روی کار آمدن هیتلر در آلمان موجبات نزدیکی رضاشاه با دولت آلمان را فراهم آورد. اما به کار نگرفتن سیاست درست در مقابل همسایه های شمالی و جنوبی کشور(شوروی و انگلستان) بهانه ی لازم را به این دولتها برای اشغال ایران را داد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی-تحلیلی وکتابخانه ای، مناسبات سیاسی و تجاری ایران و آلمان در جنگ جهانی دوم را بررسی نماید.
کلید واژگان: ایران, آلمان, روسیه, انگلیس, جنگ دوم جهانی, مناسبات سیاسی و تجاریThe issue of the extent and level of political and trade relations between Iran and Germany during the years of World War II and the factors that influenced these relations led to tensions between the Iranian government and the Allies, is the subject of this study. This research has been conducted in order to answer the question of what factors influenced the political and economic relations between Iran and Germany during this period. The findings of the study indicate that the result of the rivalry between the Russian and British colonialists in Iran and Reza Shahc desire for dictatorship, especially after Hitler came to power in Germany, brought Reza Shah closer to the German government. But not pursuing the right policy towards the country northern and southern neighbors (Soviet and British) gave these governments the necessary excuse to occupy Iran. This research tries to study the political and trade relations between Iran and Germany in the Second World War with a descriptive-analytical and library method.
Keywords: Iran, Germany, Russia, Britain, World War II, political, trade relations -
از قرن نوزدهم با شروع تحقیقات شرقشناسی اسلامی در سرزمین های آلمانی زبان (آلمان، بلژیک، اتریش، لوکزامبورگ، سوییس)، شاهد جایگاه حاشیه ای آن در زندگی فکری محققان این ناحیه هستیم. وجود تعابیر عامیانه، بر جدی نبودن و حالت تفننی داشتن مطالعات شرق شناسانه در آلمان دلالت دارد. با وجود این، سرزمین ژرمن محققان بزرگی در زمینه مذکور در دامان خود پرورش داد که از جمله این شرق شناسان تمدن اسلام می توان تیودور نولدکه، خاورشناس برجسته و متخصص تاریخ و تمدن اسلام را نام برد. پژوهش حاضر بر آن است تا با بهکارگیری روش توصیفی- تحلیلی به بررسی افکار و انگیزههای این شرق شناس معروف آلمانی بپردازد. با واکاوی منابع مختلف می توان گفت، بهره مندی نولدکه از علوم مختلف، هم چون، آگاهی از علوم مربوط به خاورشناسی، پرداختن و توجه به رشته های تاریخ و تمدن اسلامی، تسلط بر زبانهای سامی، حقیقت جویی، نگاه لغت شناسانه و دقت و بصیرت در تمام آثار برجای مانده از وی از جمله دستاوردهای این پژوهش نسبت به شخصیت علمی این مستشرق به شمار می رود.
کلید واژگان: خاورشناسی, نولدکه, تمدن اسلام, ایران, آلمان, علمSince the 19th century, with the beginning of Oriental studies in German-speaking lands (Germany, Belgium, Austria, Luxembourg, Switzerland), we have witnessed its marginal place in the intellectual life of scholars in this region. The existence of slang terms indicates that Oriental studies in Germany are not serious and casual. Nevertheless, the land nurtured great scholars in this field, including Theodore Noldeke, a prominent orientalist and specialist in Islamic history and civilization. This research intends to use the descriptive-analytical method to examine the thoughts and motives of this famous German orientalist. By analyzing different sources, it can be said that Noldeke benefited from different sciences, such as knowledge of Oriental sciences, dealing with the fields of Islamic history and civilization, mastery of Semitic languages, and truth-seeking., Lexical view and accuracy and insight in all his surviving works are among the achievements of this research towards the scientific personality of this Orientalist.
Keywords: Orientalism, Noldeke, Islamic civilization, Iran, Germany, science -
دیدگاه سیاسی مستشرقان آلمان و انگلیس نسبت به مکتب عاشورا دارای نوسانات و چالش های فراوانی است. آلمان و انگلیس به عنوان سردمداران اسلام شناسی به طور عام و عاشورا پژوهی به طور خاص، تلاش کرده اند شخصیت، اهداف و دستاورد های قیام امام حسین (ع) را مادی گرایانه و فارغ از مذهب، مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. با توجه به اینکه جهان اسلام و منابع موجود از ابتدا در سیطره جماعت اهل سنت بوده، و منابع شیعه تحریف یا کمتر بدان اعتماد شده، عمدتا شاهد نتایج مغرضانه و کمتر منصفانه بوده ایم. از یک سو مستشرقان به امام حسین (ع) به عنوان یک اپوزیسیون حکومت مرکزی و دارای اندیشه ضد سکولار نظر دارند، و اندیشه های اعتقادی و دینی او را خلط در آراء سیاسی و اقتصادی می کنند؛ از طرفی تعداد اندکی از مستشرقین موفق شده اند که تحت تاثیر عواطف شخصی، ملی و مذهبی واقع نشوند و این نهضت را صرفا از نظر علمی مورد مطالعه و بررسی قرار دهند. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی مواضع سیاسی مستشرقین آلمان و انگلیس درباره واقعه عاشورا و مطالعه بنیاد فکری و رویکرد عملی آن ها می باشد. در این تحقیق با رویکردی تحلیلی و تبیینی درصدد پاسخ به این سیوالات هستیم که: برداشت سیاسی مستشرقان آلمان و انگلیس از واقعه کربلا چگونه بود؟ مبانی فکری عاشورا پژوهی از بعد سیاسی چگونه بوده است؟ فرض غالب بر این است که مستشرقین آلمان و انگلیس با توجه به وجود پژوهشگران برجسته و پژوهشکده های فراوان اسلامی- شیعی، سعی کرده اند بعد اعتقادی نهضت کربلا را تحت شعاع سیطره سیاسی قرار دهند.
کلید واژگان: امام حسین(ع), مستشرقین, عاشورا, آلمان, انگلیسThe political views of German and British Orientalists towards Ashura movement have many variations and challenges. Germany and Britain, as the leaders of Islamology in general and Ashura studies in particular, have tried to analyze the personality, goals and achievements of Imam Hussein (AS) materialistically and regardless of religion. Given that the Islamic world and the available sources have been dominated by the Sunni community from the beginning, and that the Shiite sources have been distorted or less trusted, we have mostly seen biased and less fair results. On the one hand, Orientalists view Imam Hussein (as) as an opponent of the central government who has an anti-secular ideology, and they mix his doctrinal and religious ideas with political and economic aspects; On the other hand, a small number of Orientalists have managed not to be influenced by personal, national and religious emotions and to study this movement only from a scientific point of view. The purpose of this study is a comparative study of the political positions of the German and British Orientalists on the event of Ashura and the study of their intellectual foundation and practical approach. In this research, with an analytical and explanatory approach, we seek to answer the following questions: What was the political perception of the German and British Orientalists about the Karbala event? What have been the intellectual foundations of Ashura studies from a political perspective? The prevailing assumption is that German and British Orientalists, given the prominent scholars and numerous Islamic-Shiite research institutes, have tried to overshadow the doctrinal dimension by politic.
Keywords: Imam Hussein (AS), Orientalists, Ashura, Germany, England -
هویت از مهم ترین مفاهیم علوم اجتماعی است. برخلاف نگاه ذات گرا به هویت، هویت ها در حال تحول و دگرگونی هستند. مولفه های اساسی هویت در طی زمان و تحت تاثیر برخی حوادث و اندیشه ها دچار تغییر و دگرگونی می شوند. نژاد آریایی به عنوان یک مولفه هویت بخش از سال های جنگ جهانی اول به بعد، به عنوان یکی از مولفه های هویت بخش اضافه گردید. این مقاله دلایل و چگونگی برسازی هویت ایرانی بر اساس مولفه نژاد را با استفاده از روش تاریخی-تحلیلی و با اتکا به نظریه برساخت گرایی مورد بررسی قرار داده و به دنبال پاسخ به این سوال است که حوادث و پیامدهای جنگ جهانی اول چه تاثیری بر هویت نژادی ایرانیان داشته است؟ یافته های پژوهش بر آن است که دوران جنگ جهانی اول به خاطر گسترش ارتباطات فکری و فرهنگی ایرانیان با اندیشه های جدید و نیز حوادث سیاسی و اجتماعی خاصی که برای کشور پدید آمد، زمینه برای پذیرش نژاد آریایی به عنوان یکی از مولفه های هویت ملی ایرانی فراهم گردید.
کلید واژگان: هویت, نژاد آریا, ایران, جنگ جهانی اول, آلمان -
نشریه مطالعات تاریخی، پیاپی 63 (زمستان 1397)، صص 129 -152
مقاله ی حاضر به بررسی روابط ایران و آلمان از آغاز دوره پهلوی تا پایان مقطع جنگ جهانی دوم (1324-1304 ه ش) می پردازد. این روابط در طی دوره مذکور با فرازونشیب های زیادی همراه بوده است. به طورکلی بعد از روی کارآمدن رضاشاه و درنتیجه ی اتخاذ سیاست گرایش به نیروی خارجی سوم و اجرای برنامه های نوسازی ازسوی وی و نیز مسئله بازسازی خرابی های ناشی از جنگ جهانی اول در آلمان، روابط دو کشور در زمینه های مختلف گسترش یافت، تا این که در مقطع زمانی جنگ جهانی دوم به قطع روابط انجامید. در این پژوهش، ابتدا خلاصه ای از روابط ایران و آلمان تا قبل از به قدرت رسیدن رضاشاه بیان می شود، سپس این روابط در دوره حکومت این پادشاه مورد بررسی قرار می گیرد و در ادامه، به چگونگی روابط دو کشور در مقطع زمانی جنگ جهانی دوم پرداخته می شود. لازم به ذکر است که در این مقاله از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است.
کلید واژگان: ایران, آلمان, روابط خارجی, نیروی سوم, عصر پهلوی اول -
مشهد به عنوان مرکز ایالت خراسان در دوره قاجار، از نظر اقتصادی و تجاری اهمیت خاصی داشت، تا آنجا که می توان آن شهر را به عنوان بارانداز بزرگی در شمال شرق برای واردات و صادرات کالا به شمار آورد. موقعیت شهر مشهد در شمال شرق ایران برای تجار افغانستان، روسیه، انگلیس، آلمان و سایر طرف های تجاری با ایران دارای اهمیت بود. از این رو، تجار آلمانی با توجه به ظرفیت ممتاز تجارت در مشهد به این شهر آمدوشد داشتند. برخی از تجار تنها برای واردات کالاهای تولیدی دولت متبوع خود به مشهد می آمدند، اما برخی از آنها در مشهد تجارتخانه نیز گشوده بودند. کارل فردیناند هوفمان از جمله تجار آلمانی بود که علاوه بر واردات کالا از آلمان به مشهد، تجارتخانه ای هم دایر کرده بود و کالاهای صنعتی، تزئینی، خواروبار، ادوات کشاورزی و وسایلی از این دست می فروخت. در پژوهش حاضر با شیوه پژوهش تاریخی از نوع توصیفی- تحلیلی و با بهره وری از اسناد آرشیو وزارت امور خارجه ایران، فراز و فرود فعالیت تجارتخانه هوفمان و نوع کالاهای وارداتی از آلمان به مشهد تحلیل و بررسی خواهد شد.
کلید واژگان: ایران, آلمان, دوره قاجار, تجارتخانه هوفمان, مشهد -
مقاله حاضر نگرانی روس ها از نفوذ آلمان در ایران در خلال جنگ جهانی اول را از منظر روزنامه «آچیق سوز» مورد بررسی قرار داده است. با عنایت به اینکه این روزنامه، یکی از مهم ترین روزنامه های قفقاز در سال های بین 1915 تا 1918 بود، تحلیل رویکرد آن نسبت به مساله نگرانی روس ها از نفوذ آلمان در ایران می تواند آگاهی های دست اولی از این موضوع در اختیار بگذارد. بنابراین، هدف از این پژوهش تحلیل نحوه ی بازتاب نگرانی روس ها از نفوذ آلمان در ایران در یکی از مهم ترین نشریات قفقاز در دهه اول قرن بیستم و هم چنین بازخوانی آن است. برای دستیابی به این هدف، جستار حاضر درصدد است به این پرسش پاسخ دهد که روزنامه آچیق سوز نگرانی های روس ها از نفوذ آلمان در ایران را چگونه بازتاب داده و مهم ترین این نگرانی ها چه بوده است؟ فرض بر آن است که روزنامه آچیق سوز و سردبیر آن محمدامین رسول زاده رویکردی متمایل به آلمان ها در بازتاب نگرانی های روسیه از نفوذ آلمان در ایران داشت. یافته های پژوهش نشان می دهد، این روزنامه با وجود همه فشارها از سوی اداره سانسور، از هیچ تلاشی در افشای سیاست استعماری روسیه در ایران و همراهی غیر مستقیم با هواداران آلمان، فروگذار نمی کرد. هم چنین، مهم ترین نگرانی های روسیه درباره نفوذ آلمان در ایران طی سال های 1915 تا 1916 را در پنچ حوزه، عدم اعتماد روسیه به بی طرفی ساختار سیاسی و اجتماعی ایران، تحرکات آلمان ها در همدان و کرمانشاه، استفاده آلمان ها از حربه پان اسلامیسم، همکاری ژاندارمری با آلمان ها و اشتباهات روسیه در قبال ایران را مورد توجه و بررسی قرار داده است.کلید واژگان: روزنامه آچیق سوز, محمدامین رسول زاده, ایران, روسیه, آلمان, جنگ جهانی اولThe present article examines the Russians' concern about Germany's influence in Iran during World War I based on Achiq Soz newspaper. Considering that this newspaper was one of the most important newspapers of the Caucasus in the years 1915 to 1918, analyzing its approach to the issue of Russians' concern about Germany's influence in Iran can provide firsthand information on this issue. The purpose of the present research is thus analyzing how the aforementioned concern is reflected in one of the most important publications of the Caucasus in the first decade of the 20th century, in addition to attempting at a rereading of the newspaper. To achieve these goals, this study seeks to answer this question that how the Achiq Soz newspaper reflects Russians' concerns about Germany's influence in Iran? And what was the most important of these concerns? It is assumed that the newspaper Achiq Soz and its editor Mohammad Amin Rasulzadeh had a German-oriented approach to reflect Russia's concerns about the German influence in Iran. The results show that, despite all the pressure from the censorship office, Achig Soz newspaper did not spare any attempt to expose Russia's colonial policy in Iran and to indirectly accompany the German supporters in Iran. The Achig Soz newspaper also had examined the most important Russian concerns about Germany's influence in Iran in the years 1915 to 1916 in five areas: Russia's lack of confidence in the neutrality of Iran's political and social structure, the mobilizations of the Germans in Hamedan and Kermanshah, Germans' use of Pan-Islamism weapon, Gendarmerie's cooperation with the Germans and Russia's mistakes in its relations with Iran.Keywords: Achiq Soz newspaper_Mohammad Amin Rasulzadeh_Iran_Russia_Germany_World War I
-
دیپلماسی فرهنگی یکی از ابزارهای دیپلماسی عمومی است که حکومت ها تلاش می کنند با استفاده از آن پیش جذب حکومت های دیگر، مردم آن کشورها را جذب کنند؛ در میان انواع دیپلماسی نوین اعم از دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه ای و دیپلماسی آموزشی، دیپلماسی فرهنگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دولت آلمان در دوران قاجار با درک ساختار بین المللی متاثر از دو قدرت روسیه و انگلستان و هم چنین درک صحیح قدرت دیپلماسی فرهنگی، فعالیت های فرهنگی منسجم و گسترده ای را در بسیاری از کشورها از جمله ایران آغاز نمود. بررسی ارتباطات فرهنگی ایران-آلمان و تاثیر آن بر جریان روشنفکر موضوع بسیار مهمی است که تلاش می شود در این مقاله مورد مطالعه قرار گیرد.کلید واژگان: ارتباطات فرهنگی, ایران, آلمان, جریان روشنفکریCultural diplomacy is a type of public diplomacy that is employed by different governments to foster mutual understanding and support among the ordinary people of other societies, rather than their official governments; among different types of modern diplomacy, including public diplomacy, media diplomacy, and educational diplomacy, cultural diplomacy is of unique importance. During Qajar dynasty rule in Iran, the government of Germany, having a clear understanding of international systems order under two powerful states of Russia and Great Britain and also the influence of cultural diplomacy, started consistent and expansive cultural activities in many different countries including Iran .Keywords: cultural relations, Iran, Germany, intellectual movements
-
وابستگی به خاندان قاجار از مهم ترین معیارهای انتخاب حکام ایالات در دوره قاجاریه بود، در تعیین حکام کرمان نیز این معیار لحاظ می شد. علیرغم این، دو خاندان غیر قاجاری یعنی خاندان وکیل الملکی و بختیاری خارج ازاین رویه مرسوم در این دوره به حکومت کرمان و بلوچستان رسیدند. خوانین بختیاری بین سنوات 1912 م/1330 ق تا سال 1923 م/1342 ق در کرمان مصدر کار بودند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی – تحلیلی و با بررسی اسناد، منابع تاریخ محلی کرمان، تاریخ محلی بختیاری و مطالعات جدید در پی پاسخی برای این پرسش است که بختیاری ها بر اساس چه انگیزه ها و اهدافی به حکومت کرمان تعیین شدند؟ یافته های پژوهش حاکی است که دو خاندان غیر قاجاری یعنی خاندان وکیل الملکی و خاندان بختیاری 28 سال، و بیش از 20 درصد از 135 سال طول مدت حکومت کرمان در دوره قاجار را، حکومت کردند. مدت زمان حکومت بختیاری ها در کرمان 66/6 درصد کل میزان حکومت در دوره قاجار بود. حکام بختیاری کرمان وابستگی زیادی به انگلستان داشتند و به قدرت رسیدن آن ها در کرمان مبتنی بر اعمال نفوذ انگلستان بود. تعیین آنان به حکومت کرمان و بلوچستان نقش مهمی در بازیابی قدرت مورد تهدید انگلستان در سال های منتهی به جنگ جهانی اول در این منطقه داشت.
کلید واژگان: حکام بختیاری, قاجار, کرمان, انگلیس, آلمان, جنگ جهانی اولRelating to Qajars was one of the most important criteria in selection as Qajarid governors, however, the mentioned respect was observed to appointment of Kerman rulers. In spite of this, the other two families (non- Qajarid) i.e Bakhtiyari and Vakil oul-molki gained power in Kerman not on the mentioned basis of relating to Qajars. The Bakhtiyari Family ruled in Kerman from 1912 to 1923. Using the descriptive-analytic method, the present article seeks to answer the question that what factors and motivations effected on the selection of Bakhtiyari governors? Findings show the two aforementioned families ruled 28 of 135 years i.e. more than 20 percent which Qajarid rulers governed in Kerman. The period took 6/66 the whole of Qajars yoke in the city. The Bakhtiyari rulers depended on Britain drastically and their penetration was based on Britain exertion. Nevertheless, Appointment of them in Kerman and Baluchistan played a pivotal role in revitalizing of Britain power which had been threatened at the end of WWI.
Keywords: Bakhtiyari governors, Qajar, Kerman, Britain, Germany, WWI -
در جنگ جهانی اول، مناطق غربی ایران به علت موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود به محل رویارویی و برخوردهای نظامی و سیاسی دولت های متفق و متحد تبدیل شدند؛ این مناطق با امپراتوری عثمانی هم مرز بودند و در منطقه نفوذ دولت روسیه قرار داشتند. در پژوهش حاضر، پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جنگ جهانی اول بر این منطقه بررسی شد. براساس یافته های این پژوهش، جمعیت بسیاری از این منطقه بر اثر برخوردهای نظامی، گرسنگی، قحطی و بیماری های ناشی از جنگ کشته شدند. شهرها به پایگاه نظامی قدرت های متخاصم تبدیل و پایه های اجتماعی و اقتصادی این منطقه همانند نهادهای اجتماعی شهری و کشاورزی نابود شدند. نابودشدن نظارت حکومت مرکزی، پایمال شدن اقتدار حاکمان محلی و نابودشدن ثبات سیاسی از دیگر پیامدهای این جنگ بودند.کلید واژگان: مناطق غربی ایران, جنگ جهانی اول, آلمان, روسیه, انگلستانDuring the World War I, the western district of Iran was the place of military and political conflicts of the Entente and Alliance states, owing to its strategic geographical location. On the one side, it was bordered by the Ottoman Empire, and on the other side it was located under the influence of Russia. In this research, we try to consider the impacts of the World War I on the social, economic and political spheres. Based on the results of the research, large numbers of people of this area were killed due to military combats, starvation, famine and disease during the war. Cities became the military base of the hostile powers and economic and social institutions such as municipal and farming were destroyed. The domination of the central government, and the authority of local governors and political stability were exhausted.Keywords: The Western District of Iran, World War I, Germany, Russia, England
-
محمدرضاشاه پهلوی پس از پادشاه شدن تلاش کرد که ایران را به کشورهای اروپایی نزدیک کند. افزایش چشمگیر بهای نفت برگ برنده حکومت بود تا به سوی آرمان های پیش بینی شده حرکت کند؛ به این ترتیب، بسیاری از صنایع به کشور وارد شدند. پس از جنگ جهانی دوم، آلمان نیاز داشت محصولات صنعتی خود را بفروشد و مواد اولیه وارد کند و ایران می توانست از تامین کنندگان مهم منابع اقتصادی آلمان باشد؛ با این رویکرد، رفت وآمدهای سیاسی و اقتصادی نمایندگان این کشور به ایران افزایش یافت. کنار این صنایع، در ایران مدارس فنی آلمانی برای انتقال دانش فنی آغاز به کار کردند. در پژوهش حاضر، سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به اسناد، مدارک آرشیوی، کتاب ها و مطبوعات بررسی می شوند. همچنین هدف پژوهش حاضر، بررسی سیاست های اقتصادی این دوره است که به ورود صنایع مختلف به ایران منجر شدند و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت، به ویژه با استفاده از صنایع آلمانی، چه تحول کمی و کیفی در راستای نوسازی صنایع ایران ایجاد کرد؟. برای یافتن پاسخ این پرسش، ابتدا اجمالی سیاست های اقتصادی پهلوی دوم را واکاوی و سپس روابط با کشورهای دیگر را در زمینه صنعت و قراردادها و انگیزه های این فعالیت ها را بررسی می کنیم.کلید واژگان: اقتصاد, صنعت, پهلوی دوم, ایران, آلمانAfter ascending to the throne, Muhammad Reza Shah Pahlavi tried to approximate the face of Iran to that of European countries dramatically. Meanwhile, impressive increase of oil price became the trump card in the hand of the second Pahlavi governments, by which to move toward the predicted goals. As a result, various small scale and large scale industries entered Iran and started to work as the main symbols of modernization. Germany had a special position among the industrial countries exporting industries to Iran, and much attention had been drawn to it. Germany, especially after the Second World War, needed to sell its industrial products and import raw material, thus Irans market could be considered one of the important economic recourse suppliers for Germany. With this mutual approach, many small and large German factories were sold to Iran and economical and political commutes of this countrys representatives to Iran increased. In addition to these industries, German technical schools started to work in order to transfer technical knowledge. In the present research, we investigate economic policies of second Pahlavis Governments in relation to industry with an emphasis on Iran-Germany relations. We use a descriptive-analytic method, and take advantage of the research period archive documents, books and media. The research aims to evaluate the economic policies in the second Pahlavi period which led to light and heavy industries entering Iran. The present research seeks to answer the question that what qualitative and quantitative changes did the second Pahlavi governments industry-related policies made, especially using German industry, to modernize Iranian industry? In order to find the answer, we explain briefly Muhammad Reza Shah rising to power in the beginning, and then after entering the research period, we focus on the second Pahlavi economic policies, Iran foreign relations in the field of light and heavy industries, contracts and the motives of these activities.Keywords: Economy, Industry, Second Pahlavi, Iran, Germany
-
پژوهش نامه تاریخ، پیاپی 45 (زمستان 1395)، صص 141 -160آلمانی ها همزمان با سلطنت رضاشاه پهلوی در ایران تبدیل به یکی از قدرت های اقتصادی مهم شدند. آنها که به دنبال فروش محصولات خود و تهیه مواد خام برای کارخانه هایشان بودند، ایران را علی رغم نفوذ ابرقدرت های بزرگ جهان ، که مانع اصلی ورود آنها به حساب می آمدند، به عنوان بازار هدف انتخاب کردند. حکومت ایران هم که می خواست از نفوذ انگلیس و شوروی در خاک خود بکاهد و علاقه مند به نوسازی صنایع سنتی خود بود،از این روابط استقبال کرد. ملی گرایی سیاسی و وجود اشتراکات نژادی میان هر دو کشور هم به این مسئله کمک می کرد. آلمانی ها تمایل به فروش محصولات مختلف خود، از جمله کارخانه های صنعتی داشتند که ایران هم از آن استقبال می کرد. به همین دلیل بود که تعداد فراوانی از کارخانه های سبک و سنگین آلمانی به ایران فروخته شد؛ صنایع مختلفی مثل : صنایع نساجی، فولاد، ارتباطات، صنایع غذایی و بسیاری دیگر از کارخانه های کوچک و بزرگ که در مالکیت دولت یا سرمایه گذاران بخش خصوصی بود. در کنار این صنایع مدارس فنی با تدریس مدرسین آلمانی در ایران شروع به کار کردند که وظیفه آموزش نیروهای فنی را برعهده داشتند و می توانستند در انتقال تکنولوژی موثر واقع شوند. این سبک از روابط سیاسی اقتصادی توسط ایران آن سال ها کمتر تجربه شده بود و بطور کلی می توانست در قالب روابط برد –برد میان دو کشور به اقتصاد و توسعه صنایع هر دو کشور کمک کند. در تحقیق حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و کتاب ها و مطبوعات دوره مورد پژوهش، به بررسی فعالیت صنایع آلمان در ایران عصر رضاشاه پهلوی پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی ورود و استقرار صنایع سبک و سنگین آلمانی و تاثیر آن بر نوسازی صنعتی ایران در دوره پهلوی اول است. این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که ورود صنایع آلمانی به ایران در عصر رضاشاه پهلوی چه تحول کمی و کیفی در جهت نوسازی صنایع سنتی ایران ایجاد کرد. جهت یافتن پاسخ این پرسش، ابتدا بطور کوتاه اوضاع ایران و آلمان پیش از برقراری این روابط تبررسی شده و پس از ورود به دوره مورد پژوهش ورود صنایع مختلف آلمانی به ایران، قراردادهای منعقد شده، انگیزه ها و موانع بین المللی این فعالیت ها مورد بررسی قرار گرفته است.کلید واژگان: ایران, آلمان, صنایع, نوسازی, رضا شاه پهلویThe Germans were transformed into one of the important economic powers in Reza Shah Pahlavis terms of office. Looking for selling their products and preparing raw materials for their factories, they selected Iran as their target market, despite influence of the world superpowers that were the main obstacles for them. Iranian government that wanted to reduce British and Soviet Union influence, and wanted to renovate its traditional industry, welcomed the relations. Political nationalism and common racial interactions between the two countries used to help this relationship. The Germans were eager in selling their different products, including industrial factories, and Iran was also interested in that. It was the reason that a lot of light and heavy German factories were sold to Iran; various industries such as: textile industries, steel industries, communication, food industries and many other large or small firms that were owned by the government or private sector. Along with these industries, technical schools started work with German instructors, who had the duty for instructing technical forces and could be effective in transfer of technology. This style of political-economic relations were experienced a little by the Iranians.
In conducting descriptive/analytical method and using archive documentations, publications and books for the research period, the present research deals with analyzing the activities of German industries in Iran during Reza Shah Pahlavi era. The aim of this study is investigating the importation and deploying light and heavy German industries and their effects on Irans industrial renovation during the first Pahlavid dynasty king. We are trying to find the answer to the question regarding qualitative and quantitative transformations in renovating Iranian traditional industries, by importation of German industries in Reza Shah Pahlavi era. To find the answer to the question, Iran and Germany situations before holding these relations are explained briefly. After considering the studying period for the importation of different German industries, the concluded contracts, motivations and international hindrances for these activities shall be investigated.Keywords: Iran, Germany, industries, renovation, Reza Shah Pahlavi -
خلیج فارس در طول تاریخ، مورد توجه کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای قرار داشته است. این منطقه از آن جا که ادامه ی آب های اقیانوس هند است، در قرن نوزدهم مورد توجه کشورهای استعمارگر اروپایی قرار گرفت و موجب افزایش اهمیت این آبراه و به ویژه بنادر و جزایر آن شد. در اواخر قرن نوزدهم، آلمان ها برای نفوذ در ایران و به دست آوردن جایگاه سیاسی و اقتصادی در خلیج فارس تلاش هایی را آغاز کردند. یکی از روش های نفوذ آلمان ها در خلیج فارس، توجه بیشتر به روابط بازرگانی و اقتصادی بود. آلمان ها سعی کردند با فرستادن هیات های تجاری و بازرگانی، بر بازرگانی خلیج فارس تسلط یابند ولی در سایه اقتدار انگلستان نتوانستند جایگاه مناسبی برای خود در خلیج فارس ایجاد کنند. ناصرالدین شاه قاجار برای مقابله با نفوذ و مداخله نمایندگان روس و انگلیس در امور داخلی کشور و ایجاد تعادل در سیاست خارجی و حفظ استقلال، درصدد برآمد یک دولت دیگر اروپایی را در سیاست ایران ذی نفع کند. به دنبال دیدار ناصرالدین شاه قاجار از آلمان در سال 1290ه.ق/ 1873م. عهدنامه مودت تجارت بین ایران و آلمان در سن پترزبورگ منعقد و به دنبال آن روابط اقتصادی ایران و آلمان آغاز شد. این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد تهیه شده است در صدد بررسی جایگاه آلمان در فعالیت های اقتصادی خلیج فارس در بیستم می باشد. با توجه به نتایج این مقاله، آلمان ها در یک دوره کوتاه مدت ولی پربار توانستند تجارت خلیج فارس را در بین سال های انقلاب مشروطه تا جنگ اول جهانی به دست گیرند.کلید واژگان: ایران, آلمان, قاجار, بنادر خلیج فارس, نیروی سوم, تجارتThroughout different historical eras, Persian Gulf has always been in the center of attention for regional and trans-regional countries. As Persian Gulf is an extension of the water of Indian Ocean, European colonist countries were attracted to the area in the 19th century which highlighted the importance of the area and especially its harbors and islands.
In the late 19th century, Germans made efforts to exert an influence over Iran in order to achieve political and economic position in Persian Gulf. Emphasizing on commercial and economic relations in Persian Gulf, German tried to exert an influence in Persian Gulf. They sent commercial groups to dominate the trades engaging in Persian Gulf, nevertheless they failed to achieve a leading role in the area due to strength and influence of the Great Britain.
Naser al-Din Shah planned to engage another European country in politics of Iran as a beneficiary in order to encounter the influence of Russian and British representatives in internal affairs of Iran. It could also protect independence of the country and create balance in foreign policies. Following the visit of Naser al-Din Shah to Germany in 1873 a commercial convention between Iran and Germany was agreed in Saint Petersburg which start economic relations between the two countries.
Through a descriptive analytical method and by means of library study and documentation, the position of Germany in economic affairs in Persian Gulf during the ninetieth and twentieth centuries will be analyzed in the present paper. Based on the findings of this article, Germans managed to achieve a leading role over commercial trades in Persian Gulf from the Constitutional Revolution in Iran until World War I. Although it was profitable for them, it lasted only for a short period of time.Keywords: Iran, Germany, Qajar era, Harbors in Persian Gulf, Economic affairs -
در هنگام جنگ جهانی اول، ایران مورد هجوم کشورهای انگلیس و آلمان قرار گرفت و هردو کشور در راستای حفظ منافع خود وارد جنوب ایران و فارس شدند و استان فارس به بازی شطرنج این دو قدرت تبدیل شد که هردو کشور با اقداماتی سعی در مات کردن حریف داشتند . عوامل متعددی از نظر سیاسی در ایران عصر قاجار وجود داشت که زمینه های دخالت دو دولت انگلیس و آلمان را در ایران فراهم کرد که این عوامل عبارتند از: ناتوانی نظامی حکومت قاجار در حفظ تمامیت ارضی کشور، موقعیت جغرافیایی ایران، مختل شدن مسیر تجاری جنوب و اهمیت هند برای دولت انگلستان . پژوهش حاضر، با روش استقرایی و کتابخانهای، سعی در بررسی سیاستهای این دو کشور، در طی جنگ جهانی اول، در فارس دارد.کلید واژگان: انگلستان, آلمان, فارس, جنگ جهانی اولDuring World War I, Iran was attacked by two countries: Britain and Germany. These two countries, in line with their own interests, arrived in the southern Iran and the Fars province as well, and the foresaid province changed into the chess game between these two superpowers, and both countries, by taking some measures, were trying to checkmate the opponent. Politically, in the Qajar Persia, there were various factors that facilitate the involvement of both Britain and Germany in Iran: Military failure in preserving the territorial integrity of the Qajar rule, geographical position of Iran, disrupting trade routes of the southern Iran, and the importance of India to British government. The current research, through benefiting from inductive and library approaches, attempts to study the policies of these two countries in the Fars province during World War I.Keywords: England, Germany, the Fars Province, World War I
-
هر چند که پیشینه مناسبات ایران و آلمان به دوران قاجار بازمی گردد، اما آلمان، در دوران جنگ جهانی اول بود که توانست نفوذ خود را در ایران گسترش دهد و بر سرنوشت ایران، به خصوص در دو جنگ بین الملل موثر باشد. در جنگ جهانی دوم، متفقین ایران را با وجود اعلام رسمی بی طرفی اشغال کردند و سبب تهاجم آنها، حضور و نفوذ آلمانی ها در ایران اعلام گردید. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با به کارگیری اسناد آرشیوی، در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه مناسبات ایران و آلمان بهانه اشغال کشور را به دست متفقین داد و منجر به ورود ناخواسته ایران به جنگ گردید؟ بر اساس یافته های پژوهش، نظر مساعد شاه، نخبگان سیاسی و ملت ایران به کشور آلمان و امید به وارد کردن این نیروی سوم در جهت کاهش قدرت انگلیس و شوروی باعث افزایش مناسبات دو کشور گردید. در جریان جنگ جهانی دوم، تعدادی از آلمان ها در ایران در زمینه های صنعتی، عمرانی، تجاری، اداری و نظامی مشغول فعالیت بودند که این امر با بزرگ نمایی سفیر و وابسته مطبوعاتی انگلستان در تهران، به بهانه ای برای اشغال ایران تبدیل شد.کلید واژگان: ایران, آلمان, جنگ جهانی دوم, مناسبات سیاسی - اقتصادی, اسناد ایرانیThe history of Iran-Germany relations dates back to the Qajar era, however, it was during the First World War that Germany managed to expand its influence in the country to the extent that it bore upon Irans destiny during the two World Wars. Despite Irans declaration of neutrality in the Second World War, the Allied forces occupied the country under the pretext of German presence in Iran. The current article draws upon archived documents and employs descriptive-analytical method to find answers to the question as to how Iran-Germany relations constituted a pretext for the Allies under which they occupied the country and dragged Iran into the War? The research findings suggest that the Shahs approval of Germany and the political elite and Iranians favorable opinion of them in hopes of using Germany as a counterweight to balance out the influence of Britain and Russia contributed to the growth of bilateral relations. The relations grew so strong that on the eve of World War II numerous Germans resided in Iran, which was the reason the Allies invaded and engaged Iran in a War that not only precipitated the transition of political power, but also had severe economic consequences.Keywords: Iran, Germany, Second World War, Political-Economic Relations, Iranian Documents
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.