به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « نجوم » در نشریات گروه « تاریخ »

تکرار جستجوی کلیدواژه «نجوم» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • احمد بادکوبه هزاوه*، طاهره شریف زاده، عبدالله فرهی، حنیف قلندری

    مصر در دوره حکومت فاطمیان از مراکز مهم علوم عقلی ازجمله ریاضیات و نجوم در تمدن اسلامی بود. دیدگاه تاویلی و کیفی اسماعیلیه به ریاضیات و نیز علم اعداد که آن را عنصر اصلی حکمت و کیمیای اکبر می دانستند، در رویکرد فاطمیان به ترویج علوم عقلی تاثیرگذار بود. این نوشتار که براساس رویکرد توصیفی و تحلیلی سامان یافته، می کوشد ضمن بررسی برخی از ارکان نظام آموزشی ازجمله مراکز، محتوا و مواد آموزشی به این پرسش پاسخ دهد که آموزش ریاضیات و نجوم در بیش از دو قرن حکومت فاطمیان بر مصر چه روندی را طی کرد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که در این دوره آموزش ریاضیات و نجوم از محافل خصوصی به مراکز آموزشی فاطمیان مثل الازهر و دارالعلم منتقل شد و مواد آموزشی شامل کتب یونانیان و نیز آثار برجسته ریاضیدانان و منجمان شرق و غرب قلمرو اسلامی می شد که تاییدی بر تبادل دانش و اندیشه بین مراکز علمی تمدن اسلامی است.

    کلید واژگان: آموزش, ریاضیات, نجوم, مصر, فاطمیان, الازهر
    Ahmad Badkobe Hazaveh*, Tahereh Sharifzadeh, Abdullah Farahi, Hanif Qalandari

    During the Fatimid rule, Egypt was one of the important centers of intellectual sciences, including mathematics and astronomy, in Islamic civilization. Ismailiyyah's interpretative and qualitative view of mathematics and the science of numbers, which they considered to be the main element of wisdom and alchemy, were influential in the Fatimids' approach to the promotion of intellectual sciences. This article, which is organized based on descriptive and analytical approach, tries to answer the question of what course mathematics and astronomy education went through during more than two centuries of Fatimid rule in Egypt, while examining some of the elements of the educational system, including centers, content, and educational materials. ? The findings of the research show that during this period, the education of mathematics and astronomy was transferred from private circles to Fatimid educational centers such as Al-Azhar and Dar al-Alam, and the educational materials included the books of the Greeks as well as the outstanding works of mathematicians and astronomers of the East and West of the Islamic realm, which confirmed the exchange of knowledge and Thought is among the scientific centers of Islamic civilization.

    Keywords: Education, Mathematics, Astronomy, Egypt, Fatimian, Al-Azhar
  • نرگس عصارزادگان*

    از قاسم علی قائنی دانشمند سده یازدهم هجری آثاری در زمینه نجوم، ریاضیات، هیئت، علم مناظر و علوم اعتقادی بر جای مانده است. او از ساخت ابزار رصدی آگاهی کامل داشته و بیشتر اوقات خود را به آن می پرداخته است. شماری از رساله های او در فهرست ها و منابع زیر نام اسطرلاب ثبت شده اند، درحالی که محتوای کاملا متفاوتی دارند. در این مقاله نخست آثاری از او که در فهرست ها آمده اند و آثار نویافته ای که در پژوهش در باره آثارش به دست آمده اند معرفی می شود، سپس محتوای رساله های متفاوتی که با نام اسطرلاب در فهرست ها ضبط شده اند به منظور نمایش تفاوت ها تحلیل و عرضه می شود. عنوان این رساله ها عبارت است از: در امتحان اسطرلاب، ربع مجیب، در مسائل ربع مقنطرات، رساله صاحبقرانی در علم اسطرلاب، اسطرلاب، مطلع الهیلاج، اسطرلاب زورقی، مطلع الحکم و جامع الانوار من الکواکب و الابصار

    کلید واژگان: اسطرلاب, دوره صفویه, ریاضیات, قاسم علی قائنی, نجوم
    Narges Assarzadegn *

    Qāsim ʿAlī Qāʾinī is an Iranian astronomer and mathematician (? - alive in 1099 AH). His works have been left behind. A number of his treatises have been listed under the name of Astrolabe, which has completely different contents. In this article, while introducing a number of his works that are listed in the lists and the new works that were found, the differences and distinctions of the treatises that are recorded in the lists with the name of Astrolabe are stated. Qāʾinī was one of the students of Mullā Muḥammad Ḥusayn, the son of Mullā Muḥammad Bāqir Yazdī, and he learned the science of astrolabe from him. Qāʾinī was living in the reign of Shāh Sulaymān, the 8th king of the Safavid dynasty, and was alive in 1099 AH

    Keywords: Astrolabe, Astronomy, Mathematics, Qāsim ʿalī Qāʾinī, The Safavid Period
  • طاهره عظیم زاده طهرانی*، الهام طهرانی
    هدف

    ازجمله آثاری که در سده یازدهم هجری قمری، در زمینه نجوم و ریاضیات نوشته شده، کتاب تحفه عباسیه از میرزا قاضی بن کاشف الدین محمد یزدی اردکانی است. این کتاب تاکنون به صورت خطی است و درباره آن پژوهشی انجام نشده است. هدف از این پژوهش، معرفی نسخه های خطی و بررسی جایگاه علمی کتاب در زمینه نجوم و تاریخ نجوم در عصر صفویه است.

    روش و رویکرد پژوهش: 

    روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است که با مراجعه به کتابخانه ها و فهرست های نگاشته شده در زمینه نسخه های خطی، دست نوشته های کتاب تحفه عباسیه را به دست آورده و به مطالعه محتوا و مقایسه نسخه ها می پردازد.

    یافته ها و نتایج

    قاضی، کتاب تحفه عباسیه را در معرفی دستگاه مقالید السموات و الارض که آن را به جای ذات الشعبتین ساخته، نوشته است. پنج نسخه خطی از کتاب در کتابخانه های ایران وجود دارد که شباهت بسیاری باهم دارند و تقریبا کامل هستند، فقط صفحات نخستین نسخه مجلس افتادگی دارد. نسخه ها همه دارای 19 تصویر هستند که با خط کش و پرگار و ابزار هندسی دقیق، ترسیم شده اند، به ویژه نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی با رنگ های گوناگون مطالب نجومی را مصور کرده است. دست کم دو نسخه در زمان مولف کتابت شده است که البته کاتب آن ها مشخص نیست. قاضی، ضمن نقد دستگاه ذات الشعبتین که از روزگار بطلمیوس مطرح بوده، به بیان امتیازات دستگاه مقالیدالسموات پرداخته است، آنگاه نظریات بزرگان نجوم و ریاضیدانان از یونان و دوره اسلامی تا روزگار خود را با تکیه بر کتاب هایشان مطرح و آن ها را نقد می کند.

    کلید واژگان: تحفه عباسیه, قاضی بن کاشف الدین محمد یزدی اردکانی, نسخه های خطی, نجوم
    Tahereh Azimzadeh Tehrani *, Elham Tehrani
    Objective

    One of the books in the field of astronomy and mathematics written in the 11th AH/17th AD century, during the Safavid era, is Tohfˉa Abbasiyya by Mirza Qazi b. Kashifuddin Mohammad Yazdi Ardakani. This book is still in manuscript form, and no research has been done about it. The purpose of this research is to introduce the manuscripts and study the book's scientific position in astronomy and the history of astronomy in the Safavid era.

    Research Method /Approach: 

    The research method is descriptive-analytics that gathers the manuscripts of Tohfˉa Abbasiyya book by referring to the libraries and lists written in the field of manuscripts and studies the content, and compares the copies.

    Findings and Conclusions

    Qazi Yazdi wrote the book Tohfˉa Abbasiyya in the introduction of an instrument, Maqalid al-Samawat va al-‘Arz (The reins of the heavens and the earth), which he made instead of Zaat al-Sha‘baatin (With two branches). The results revealed that there are five manuscripts of the book in Iran's libraries, which are very similar and almost complete, and only some pages of the Parliament copy are missing. All copies have nineteen illustrations that were precisely drawn with ruler, compass and geometrical tools; especially the Astan Quds Razavi library copy which has illustrated the astronomical positions with different colors. At least two copies were scripted in the author's era, although the scriber is unknown. In three chapters of the book Tohfˉa Abbasiyya, Qazi, while criticizing the Zaat al-Sha‘baatin system, which has been in use since the time of Ptolemy, has expressed the advantages of the Maqalid al-Samawat system. Then he presents and criticizes the ideas of great astronomers and mathematicians from Greece and the Islamic period to his own time, relying on their books.
    .

    Keywords: Tohfˉa Abbasiyya, Qazi B. Kashifuddin Mohammad Yazdi Ardakani, Manuscripts, Astronomy
  • بهرام دردی گری*، حنیف قلندری

    مکتب علمی سمرقند را می توان یکی از مهم ترین مراکز علمی در تاریخ علم دوره اسلامی قلمداد کرد. این مکتب حاصل تکامل نهادهای علمی پیش از خود بود که از حدود 812 ق با شروع حکومت الغ بیگ در سمرقند پا گرفت. کتاب های برجای مانده از این دوره با گذشت زمان به منابع علمی معتبر تبدیل شد و در قلمروهای اسلامی موردمطالعه قرار می گرفت. در میان رساله های هییت که می توان آنها را درس نامه های آموزشی نجوم به شمار آورد، رساله الملخص فی الهییه چغمینی بیش از همه مورد توجه قرار گرفت و یکی از مهم ترین شرح های این رساله توسط قاضی زاده رومی در همین مکتب نوشته شد. پس از کاهش فعالیت های محیط علمی سمرقند، برخی از دانشمندان این منطقه به آناتولی مهاجرت کردند که نقش بسزایی در شکل گیری سنت نجومی عثمانی ایفا کردند. این مقاله با بررسی شخصیت علمی چغمینی به دنبال عرضه تاثیر این دانشمند مسلمان و آثارش بر نجوم دوره عثمانی است. شمار شاگردان و رهروان علمی چغمینی در حوزه علم نجوم دوره عثمانی، تثبیت کتاب الملخص به عنوان منبع درسی در مدارس و نهادهای آموزشی عثمانی، و نگارش شرح های مختلف بر الملخص، به ویژه به زبان های فارسی و ترکی همگی نشان از گستره تاثیرگذاری این کتاب ارزشمند است.

    کلید واژگان: محمود بن محمد بن عمر چغمینی, تاریخ علوم اسلامی, سمرقند, نجوم, عثمانی
  • افتخار قاسم زاده، جعفر نوری

    رصدخانه مراغه از مهم ترین رصدخانه های دوره اسلامی است که در سده هفتم هجری قمری و در زمان سیطره ایلخانیان بر ایران ساخته شد. پایه گذاری رصدخانه مراغه به مثابه مرکزی آموزشی و پژوهشی؛ زمینه های گردهمایی دانشمندان، گردآوری اسناد و کتب علمی معتبر و انجام پژوهش در فضایی آزاد به همراه امکانات لازم را فراهم ساخت. نتیجه آنکه ارایه دستاوردها و کشفیات این مرکز علمی در جهان آن روز است. آوازه و شهرت این مرکز علمی باعث گردید تا توجه بسیاری از سرزمین ها را به سوی خود جلب سازد تا جایی که بعضی حکمرانان، آرزو می کردند تا بتوانند نظیر چنین مرکزی را در سرزمین خویش برپا ساز ند. حال با توجه به اهمیت این مجموعه پر ارزش از نظر تاریخ علم ایران و جهان، سوالی که ضرورت پاسخ گویی به آن وجود دارد، این است که عملکرد رصدخانه مراغه به عنوان مهم ترین مرکز علمی پژوهشی دوره ایلخانان </strong>در گسترش علم نجوم چگونه بوده که به الگویی برای ساخت رصدخانه های دیگر تبدیل شده است؟ پژوهش حاضر قصد دارد با روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانه ای به این سوال پاسخ بدهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رصدخانه مراغه به تمام معنی یک مرکز علمی پژوهشی و آموزشی بود. این بنیاد علمی بی نظیر همچون فرهنگستان های پیشرفته امروزه، فضای بسیار وسیعی را در جای مناسبی در مراغه به خود اختصاص داده بود که باعث گردید این رصدخانه به عنوان مهم ترین مرکز علمی پژوهشی و نجومی دوره ایلخانان در سده هفتم هجری قمری شناخته شود.

    کلید واژگان: رصدخانه مراغه, خواجه نصیرالدین طوسی, نجوم, ایلخانیان, تاریخ, علم مرکز علمی
    Eftekhar Gasemzadeh, jafar noori

    Maragheh Observatory was built as one of the most important observatories of the Islamic period in the seventh century AH during the Ilkhanid domination of Iran. Establishment of Maragheh Observatory as an educational and research center; Facilitated the gathering of scientists, the collection of credible scientific documents and books, the conduct of research in the open air, and the necessary facilities. The result is the presentation of the achievements and discoveries of this scientific center in the world of that day. The reputation of this scientific center attracted the attention of many lands to the point that some rulers wished to be able to establish such a center in their land. Now, considering the importance of this valuable collection in terms of the history of science in Iran and the world, the questions that need to be answered are what factors and roles played in the construction of the Maragheh Observatory as the most important scientific research and astronomical center of the Ilkhanate period.What was Khajeh Nasiral-DinTusi in this important matter? Also, how has the Maragheh Observatory functioned in spreading the achievements of astronomy in the Ilkhani era, which has become a model for the construction of other observatories? The present study intends to answer these questions using a descriptive-analytical method and relying on library resources. The research findings indicate that the Maragheh Observatory was in every sense scientific research and educational center. Like today's advanced academies, this unique scientific foundation had a very large space in a suitable place in Maragheh, which made this observatory known as the most important scientific research and astronomical center of the Ilkhanate period in the seventh century AH.

    Keywords: Maragheh Observatory, Nasir al-Din al-Tusi, Astronomy, Ilkhanate, History of Science
  • رمضان محمدی، محمدباقر خزاییلی

    مقاله حاضر با عنوان «نقش خواجه نصیر طوسی در توسعه علوم» با هدف کشف و توصیف نحوه و چگونگی تاثیرخواجه نصیرالدین (م.653)، درعلوم ریاضی و نجوم صورت گرفته است. خواجه از مشهورترین دانشمندان شیعی که در حوزه‌های مختلف علمی پیشرفت‌های فراوانی را ایجاد کرد. بدون تردید نقش وی در حوزه ریاضی و نجوم بسیار برجسته است. رصد خانه مراغه تنها بخشی از از سازمان علمی خواجه بود که اعتبار جهانی یافت. کتاب «شکل‌القطاع» او تحولی شگرف در حوزه علوم ریاضی خصوصا هندسه بوجود آورد. وی با تبدیل هندسه سه‌بعدی به هندسه دوبعدی در علم هندسه توانست در حوزه ریاضیات (هندسه) گام‌های اساسی بردارد.
    طبق یافته‌ها می‌توان گفت مهم‌ترین تحول در علم نجوم قبل از کپرنیک توسط خواجه صورت پذیرفت. خواجه با طرح جفت‌های طوسی انتقاد جدی به نظریه زمین‌محوری بطلمیوس کرد واثبات کرد که خورشید مرکز است و زمین به دور خورشید می‌چرخد؛ کاری که بعدها اساس تحولات نجوم جدید شد. این پژوهش با طرح این سوال که خواجه به عنوان یک دانشمند شیعی، چه تحولی در علم ریاضیات و نجوم ایجاد کرد؟ این فرضیه را مطرح می‌نماید که انتقادات جدی خواجه به نظریات ریاضی و نجوم یونانی و طرح نظریات جدید، مبنای تحولات علمی در اروپا شد.

    کلید واژگان: خواجه نصیرالدین طوسی, علم, هندسه, نجوم, ریاضیات
    Ramazan Mohammadi, Mohammad Bagher Khazaili

    The present article entitled "the role of Khajeh Nasir al-Din Tusi in the development of mathematics and astronomy in the Islamic world" aimed to investigate Khajeh Nasir al-Din's influences on mathematics and astronomy. Maragheh observatory was once considered the most advanced scientific institution in the Eurasian world. His book al-Shakl al-qattā brought about a dramatic change in the field of mathematical sciences, especially geometry. By transforming three-dimensional into two-dimensional geometry, he was able to take fundamental steps in the field of mathematics. According to the findings, it can be said that the most important developments in astronomy before Copernicus was made by Khajeh Nasir. This study hypothesizes that Khajeh's serious criticisms of Greek mathematical and astronomical theories and therefore the emergence of new theories, became the basis for scientific developments in Europe.

    Keywords: Khajeh Nasir al-Din Tusi, science, geometry, astronomy, mathematics
  • نسرین بیک محمدی، احمد صالحی کاخکی*، محمدابراهیم زارعی

    «نماد شناسی» کوششی برای آگاهی یافتن از رمز و رازهایی است که معمولا به صورت شکل، اشاره، علامت به تصویر کشیده شده اند و ترکیب مفهمومی چندگانه را به همراه دارد؛ درواقع «نماد» زبان پنهان و نشانه های متنوع از: نجوم، مذهب، طلسم و جادو، وقایع مختلف، باورهای عامیانه را با خود به همراه دارد. این نشانه ها می تواند به تنهایی و یا پیوسته در کنار هم قرار گرفته و مفهوم چندگانه را بازگو کنند. «سفال» یکی از مهم ترین آثار هنری سده های نخستین دوران اسلامی، حاوی نمادهای بسیاری، از جمله «گاو» است که می توان مفاهیم پنهان بسیاری از آن ریشه یابی کرد. هدف از پژوهش پیش رو، نمادشناسی مضمون نقش گاو با مد نظر داشتن اوضاع اجتماعی، مذهبی و عقاید و باورهای مردم سده های نخستین اسلامی با واکاوی اسناد تاریخی است؛ از این رو، در پی منشایابی نماد گاو، پرسش پیش رو مطرح می شود؛ منشا مفاهیم نقش گاو برروی سفالینه های نیشابور چیست؟ بر این اساس، مفروض است که منشا مفاهیم نقش گاو سفالینه های نیشابور ریشه در باورهای عامیانه مرتبط با مفاهیم نجومی، مذهبی و جشن بوده است. روش پژوهش، با رویکرد تاریخی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای انجام گرفت؛ در روند انجام پژوهش، ابتدا اقدام به جمع آوری نمونه های آماری از موزه ها، و طراحی نقوش با نرم افزار «کورل دراو» شد؛ و در ادامه به مطالعات کتابخانه ای در جهت منشایابی مضمون گاو در اسناد تاریخی پرداخته شده است. دستاورد مطالعه نماد گاو و ریشه یابی مفهوم آن در سفالینه های نیشابور، گویای آن است که، با توجه به نقش پر اهمیت گاو در معیشت مردم در ادوار مختلف تاریخی و استفاده های فراوانی همانند: گوشت، لبنیات، پوست، شخم زدن زمین و بارکشی، می توان نمادهایی چون: قدرت و نیرومندی، باروری و حاصلخیزی را متصور شد، که این نماد از دوران پیش ازتاریخ تا دوران اسلامی در آثار مختلف هنری قابل پیگیری است و دارای مفاهیم مشترکی هستند؛ هم چنین علاوه بر مفهوم ذکر شده ، نمادهای دیگری ازجمله: ترکیب گاو با انسان، ترکیب گاو با پرنده، در سفالینه های نیشابور دارای مفاهیم نجومی و مذهبی هستند و منشا آن ها مختص عقاید و باورهای مردم دوران اسلامی بوده است.

    کلید واژگان: نماد, سامانیان, سفال, نیشابور, گاو, نجوم, مذهبی, جشن
    Nasrin Beik Mohammadi, Ahmad Salehi Kakhki *, MohammadEbrahim Zaree

    "Symbol"is a collection of signs, indications, and words that denote a higher meaning and concept than its appearance. In other words, symbols are used to express concepts that roots of many of them can be found in the history of predecessors and myths. Artwork is one of the most suitable platforms for the emergence of the symbol. In the meantime,"pottery"is one of the most important art works in early Islamic centuries, which it contains many symbols among the"cows", and can be traced its implications in the myths of historical and Islamic periods. The aim of this study, semiotics of cow with regard to social conditions, religious and the idea and beliefs of the people of the early Islamic centuries through analysis of historical documents. Hence, following the semiotics of cow, the following question is raised: What is the origin of the cow symbol on the Neyshabur pottery? The research method is historical-analytical and based on library studies. In the process of research, we first began to collect statistical samples from museums, designing motifs with CorelDraw software; and in the following, library studies have been conducted to identify the subject matter of the cow in historical documents. The achievement of studying the cow symbol and its conception in the pottery of Neyshabur suggests that, considering the importance of cow in livelihoods of people in different historical periods and using of: meat, skin, milk, fats (for domestic heating and cooking) along with its efficiency in portage and plowing, can be imagen such icons as: power and strength, fertility and fecundity, which these symbols can be traced from prehistoric times to the aforementioned period in different artistic works and have common concepts. In addition to the above mentioned concept, other symbols, such as the combination of cattle with humans, the composition of cows with birds, are found in Neyshabur's pottery with astronomical and religious concepts and their origin is specific to Islamic beliefs.

    Keywords: Symbol, Pottery, Neyshabur, Cow, Astronomy
  • محمود مهمان نواز*

    تنجیم و احکام آن همواره در تاریخ ایران از جایگاهی مهمی برخوردار بوده است. آگاهی دادن از آینده یکی از کارکردهای مهم و اصلی تنجیم بود. چنین خاصیتی سبب توجه بیشتر پادشاهان به آن می شده است. در بین شاهان صفوی (حک. 907-1135) به ویژه در دوره شاه عباس اول (حک. 996-1038) تنجیم از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. مسئله اصلی پژوهش این است که تنجیم و منجمین چه تاثیراتی در حکومت شاه عباس اول داشته اند؟ این پژوهش بر اساس داده های تاریخی نشان می دهد برخلاف تصور رایج در میان محققان، شاه عباس اول خردگرا نبوده بلکه به صورت کاملا افراطی از آغاز تا انجام پادشاهی، تحت تاثیر منجمین و احکام نجومی بوده است. افراد مورد وثوق شاه برای مشورت در امور نظامی، سیاسی، معماری، تفریحات و نظایر اینها، منجم بوده و شاه بدون نظر مثبت آنها از انجام دادن هر کاری پرهیز می کرد. به نظر می رسد عواملی چون تلقین، برخی پیش گویی های درست منجمین، بی اعتمادی به اطرافیان و به طور کلی نامشخص بودن آینده حکومت، در تاثیرپذیری شاه عباس از تنجیم و احکام نجومی موثر بوده است.

    کلید واژگان: تنجیم, سعد و نحس, شاه عباس اول, علم در دوره صفوی, نجوم
    Mahmoud Mehmannavaz*

    Astronomy and its rules always have had a significant position in Iran history. One of the significant and main functions of astronomy was to inform about the future. Such a feature has made kings pay more attention to it. Among Safavid kings (907-1135), especially in Abbas the Great period (996-1038), astronomy had special importance. The main issue of the research is what effects had the astronomy and astronomers on Abbas the Great government?Based on historical data, findings of this study indicate that despite the conventional belief among researchers, Abbas the Great was not rationalist, rather had been extremely influenced by astronomers and astronomical rules from the beginning to the end of the kingdom. King’s trustworthy people were astronomers in martial, political, architectural, recreation affairs and the like and king avoided doing anything without their positive opinion. It seems that factors such as indoctrination, some correct predictions of astronomers, distrust in others and uncertain future of the government in general, have been effective in impressionability of Abbas the Great from astronomers and astronomical rules.

    Keywords: Astronomy, Good, Bad of the Days, Abbas the Great, Science in Safavid era
  • فاطمه رضایی، یونس فرهمند*، موسی اکرمی، قنبرعلی رودگر

    جایگاه و اهمیت قبله در فرایض شرعی مسلمانان موجب شده تا قبله یابی در کانون توجه دانشمندان مسلمان قرار گیرد. با ورود مسلمانان به اندلس در سال 93ق که از نخستین پیامدهای آن ساخت اولین مسجد در این شبه جزیره بود، قبله یابی در این سرزمین مورد توجه قرار گرفت. تا نیمه دوم قرن 3ق که هنوز روش های ریاضیاتی و ابزارهای قبله یابی رواج نداشت، قبله یابی از آگاهی های نجومی عامیانه اعراب پیش از اسلام اثر پذیرفته و برپایه مشاهدات طلوع و غروب نجومی تعیین می شد. چگونگی قبله یابی منجمان و فقهای اندلس تا پیش از به کار بردن روش های ریاضیاتی موضوع این پژوهش است. نویسندگان با تمرکز بر بناهای کهن اندلس و با تاکید بر متون کهن و نیز بازگفت و تبیین برخی از تحقیقات اخیر اروپایی، به بحث درباره شیوه های مختلف قبله یابی در اندلس پرداخته اند. یافته ها نشان می دهد که در نخستین روش های قبله یابی در اندلس اختلاف نظر وجود داشته و قبله یابی حاصل از آن ها در مقایسه با تعیین قبله از طریق روش های ریاضیاتی که بعدها از سوی منجمان به کار گرفته می شد، نتایج دقیقی نداشته است.

    کلید واژگان: قبله یابی, اندلس, نجوم, کعبه
    Fatemeh Rezaei, Younes Farahmand *, Musa Akrami, GhanbarAli Roodgar

    The status and importance of the qibla in the religious obligations of Muslims has placed locating qibla at the center of Muslim scholar’ attention. When Muslims arrived in Andalusia in 93 AH, one of their initial projects was the construction of the first mosque on the peninsula, which necessitated finding qibla in this land. Until the second half of the 3rd century AH, when mathematical methods and qibla-finding instruments were not yet common, qibla-locating, influenced by the popular astronomical knowledge of pre-Islamic Arabs, was determined by astronomical observations of sunrise and sunset.This study aims to investigate how qibla was located by Andalusian astronomers and jurists before the advent of mathematical methods. The paper discusses different ways of locating qibla in Andalusia, focusing on ancient Andalusian landmarks and ancient texts, along with an explanation of some recent European research. The findings suggest the divergence of viewpoints in the first qibla-finding methods in Andalusia so that their qibla –locating methods were not as precise as mathematical methods later adopted by astronomers.

    Keywords: Qibla, Andalusia, Astronomy, Kaaba
  • مریم یراه زاده دزفولی، رضا شجری قاسم خیلی*، امامعلی شعبانی

    ازجمله کهن ترین باورها در طول تاریخ، باور به وجود قدرتی عظیم و ماورایی در اجرام کیهانی اعم از سیارات و ستارگان است. نیاکان ما بر این باور بودند آنچه در آسمان ها رخ می دهد، تاثیر مستقیمی بر حوادث روی زمین دارد. بدین سبب در تعیین هنگام جلوس، عقد و نکاح، لشکرکشی، کوچ، مسافرت و کشت و زرع، زمان بنای شهرها، زمان بنای شهرها، به کارگیری افراد در امور مهم سیاسی و... به کنکاش در کیهان جهت تدبیر امور زمینی می پرداختند. این پژوهش بر آن است به واکاوی تاثیر باورهای کیهانی بر رخدادهای تاریخی ایران سده های دوم تا هفتم هجری، با اتخاذ رویکرد توصیفی تحلیلی، بپردازد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باور به تاثیر قاطع ماوراءالطبیعه بر رویدادهای زمینی، آثار و نتایج عملی و حایز اهمیتی در تاریخ ایران داشته است که در بعد مثبت می توان به رشد و توسعه علم نجوم و علوم وابسته یا معین آن ازجمله ریاضیات، هندسه و هییت، ساخت رصدخانه ها و تالیف کتب ارزشمند در حوزه علم نجوم و تدوین دقیق ترین تقویم های نجومی اشاره کرد. اعتقاد به تقدیرگرایی، باور به بیهودگی تدبیر و عمل گرایی، به تعویق افتادن و معطل ماندن امور مهم و تغییر در سیر طبیعی رخدادها نیز به عنوان پیامدهای منفی قابل ذکر است.

    کلید واژگان: باورهای کیهانی, نجوم, طالع, زایجه, ایام سعد و نحس
    Maryam Yarezadeh Dezfoli, Reza Shajari Qasemkheili *, Emamali Shabani

    One of the oldest beliefs throughout history is the belief in the existence of a supernatural power in cosmic bodies, including the planets and stars. Our ancestors believed that what happens in the heaven has a direct effect on the events on earth. For this reason, in determining the time of sitting, marriage, campaigning, migration, travel and cultivation, the time of building cities, employing people in important political affairs and so on, they explored the universe to manage the earthly affairs. This study intends to analyze the effects of the cosmic beliefs on the historical events of Iran in the second to seventh centuries (AH), using a descriptive-analytical approach. The results of this study show that the belief in the decisive effect of the supernatural on the terrestrial events has had practical and important effects on the history of Iran. The positive aspects were the growth and development of astronomy and its related sciences including mathematics and geometry, the construction of the observatories, the writing of valuable books in the field of astronomy and the compilation of the most accurate astronomical calendars. Belief in destiny, belief in the futility of deliberation and pragmatism, procrastination of the important affairs and the change in the natural course of the events could be mentioned as its negative consequences.

    Keywords: Cosmic Beliefs, Astronomy, Horoscope, Lucky, Unlucky Periods
  • نسرین بیک محمدی*، سپیده مرادی محتشم

    شواهد باستان شناسی و مطالعه آثار به جای مانده از دوران تاریخی تا دوران اسلامی نشان می دهد علم نجوم از هزاران سال پیش در بین مردمان باستان رایج بوده است. نجوم در دوران اسلامی پیشرفت بسزایی داشت و از آن در دو بعد علمی و طالع بینی استفاده می شد. در قرون میانه اسلامی نقوش به کار رفته بر روی سفال ها بسیار متنوع بود؛ به طوری که منشا نقوش سفال ها از یک سو، و تفسیر مفاهیم آن از سوی دیگر، ذهن پژوهشگران را به چالش کشیده و باعث اختلاف نظر و چندگانگی در بین آن ها شده است. به طوری که گروهی آن را به تاثیرات پیش از اسلام بالاخص ساسانیان اطلاق می کنند و گروه دیگر در پی تفسیر آن با اندیشه های بستر جامعه ای که این نقوش در آن شکل گرفته، هستند. از این رو ضرورت تحقیق پیش رو از خلاء احساس شده توسط نگارندگان در منشایابی مضامین نقوش سفال ها با رویکرد نجومی است. جستار پیش رو با طرح پرسش هایی ریشه یابی شده است که عبارتنداز: آیا منشا مضامین نقوش سفال های قرون میانه اسلامی را صرفا باید در دوران قبل از اسلام جستجو کرد؟ بازتاب صورت های فلکی بر نقوش سفال های این دوران چگونه بوده است؟ روش کار مقاله پیش رو، از نوع تاریخی با رویکرد تحلیلی-تطبیقی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است. در روند انجام پژوهش، ابتدا اقدام به جمع آوری نمونه های آماری از موزه ها، طراحی نقوش با نرم افزار «کورل دراو» و تطبیق نقوش سفال ها با صورت های فلکی گردید و سپس در ادامه پژوهش به مطالعات کتابخانه ای در جهت منشایابی مضامین و معانی صورت های فلکی در اسناد تاریخی پرداخته شده است. دستاورد مطالعه تطبیقی نقوش سفال ها با صورت های فلکی نشان داد، مباحث مربوط به نجوم و صورت های فلکی بخشی از اعتقادات و باورهای مردمان دوره میانه اسلامی را شکل می داد، که اغلب با خرافات و موجودات فرا زمینی تلفیق شده بود؛ بنابراین، می توان منشا برخی از مضامین نقوش سفال ها را به باورهای خرافی صورت های فلکی اطلاق کرد.

    کلید واژگان: سفالگری, قرون میانه, صورت های فلکی, نجوم, طالع بینی
    Nasrin Beyk Mohammadi *, Sepideh Moradi Mohtasham

    Archaeological evidence and the study of remains from prehistory to the Islamic era show that astronomy has been prevalent among ancient peoples for thousands of years. Astronomy made a great progress in the Islamic era and was used in both science and astrology. In the middle Islamic Period, the motifs used on pottery varied widely, so that the origins of pottery motifs on the one hand and the interpretation of its concepts on the other challenged scholars and has been caused disagreement and divisions between them, insofar one group refers to pre-Islamic influences especially the Sassanians and the other seeks to interpret it with the ideas of the community context in which these motifs were formed. The necessity of this research, therefore, is due to the vacuum felt by the authors in locating the purports of pottery motifs by an astronomical approach. The forgoing essay is rooted in questions such as "Should the origins of medieval pottery motifs be merely searched in the pre-Islamic era?", "How the constellations were reflected on the pottery motifs of this era?" The methodology of this paper is historical-analytical-comparative and based on and library studies. In the process of researching, we first done to gathering statistical samples from museums, drawing the motifs with CorelDraw software and matching the pottery designs with constellations and in the continuation of the research, library studies have been carried out to trace the semantic themes and meanings of historical documents. The achievement of a comparative study of pottery motifs with constellations showed that astronomy and constellation discussions formed part of the credence and beliefs of the medieval peoples that often incorporated with superstitions and supernatural beings. Therefore, some of the themes of pottery motifs can be attributed to superstitious beliefs of constellations.

    Keywords: Pottery, Middle Ages, Constellations, Astronomy, Astrology
  • مهرداد فردیار*
    هرچند امروزه تقویم های خطی و چاپ سنگی کمیاب اند و نمونه اعلان های نجومی که در دوره قاجار منتشر و توزیع شده اند و از گزند حوادث در امان بوده و به دست پژوهشگران رسیده است، بسیار نایاب اند، اما خوشبختانه نمونه ای از آنها شامل پیشگویی تاریخ پایان جنگ جهانی اول در تیر ماه سال 1296ش. در دسترس نگارنده قرار گرفت. این سند یک آگهی بدون تاریخ است. این آگهی به شیوه چاپ سنگی و بر روی کاغذ کاهی با خطوط نستعلیق و نسخ به چاپ رسیده است. این پیشگویی توسط شخصی به نام عبدالعلی نجم الدوله طهرانی [تبریزی] در اواخر آذر ماه سال 1295ش (حدود دو سال قبل از پایان جنگ جهانی اول) انجام شده است. اگر چه این پیشگویی به حقیقت نپیوسته، اما این سند مقدمه شناسایی و معرفی عبدالعلی نجم الدوله تبریزی (پیشتر نجم الممالک) و خاندان وی به عنوان یکی از مهم ترین خاندان های منجمین درباری در دوره قاجار است.
    کلید واژگان: تقویم, عبدالعلی نجم الدوله, قاجار, نجوم
    Mehrdad Fardyar *
    Although manuscripts and lithographs of calendars are rare today and astronomical announces published and distributed during the Qajar period and remained safe and received by the researchers, are very rare, nevertheless fortunately an example of a prediction of the end of the First World War In 1296 AS/June 1917 AD is available to us. This undated announcement was published in the style of lithography and on brown paper with the fonts of Nastaliq and Nasakh scripts, and was foretold by a person named ʿAbd al-ʿAlī Najm al-Dawla Tihrānī in late autumn 1295 AS/December 1916 AD (About two years before the end of the WWI). Although this prediction is not correct, but this document leads to identify one of the most important families of astronomers, in the Qajar period, as well as ʿAbd al-ʿAlī Najm al-Dawla Tabrīzī (formerly: Najm al-Mamālik).
    Keywords: Abd al-ʿAlī Najm al-Dawla, Astrology, calendar, Qajar
  • ایرج نیک سرشت*، صادق شهریار
    سیاست گذاری علمی و نوع روابط حاکمان با یکدیگر در پیشرفت و انتقال دانش و فرهنگ اثرگذار است. حکومت عثمانی معمولا با تیموریان روزگار را به صلح می گذرانید. این موضوع موجب به وجود آمدن ارتباطات علمی و فرهنگی بین دو سرزمین تحت سیطره این دو امپراطوری بود. تمرکز این مقاله بر روی نقش ملاعلی قوشچی در انتقال دانش ستاره شناسی و ریاضیات از مدرسه سمرقند به مدارس عثمانی است. نشان داده خواهد شد که قوشچی چگونه با فروپاشی مدرسه و رصدخانه سمرقند پس از مرگ بنیان گذار آن یعنی الغ بیگ حجم عظیمی از اطلاعات علمی را به کشور عثمانی انتقال داد، به طوری که اثرات آن حتی در ابتدای دوران انقلاب علمی اروپا نیز مشاهده می شود. اثرگذاری قوشچی نه تنها در انتقال دانش ریاضیات و ستاره شناسی بلکه در شکل گیری مدارس علمی نوین در سرزمین عثمانی قابل ملاحظه است. همچنین خواهیم دید که چگونه فروپاشی یک مدرسه علمی موجب رونق گیری مدارس علمی جدید در سرزمینی دیگر می گردد.
    کلید واژگان: قوشچی, تیموریان, سمرقند, عثمانی, نجوم
    Iraj Nikseresht*, Sadegh Shahriar
    Scientific policy-makings and type of relations of rulers with each other are effective in development and transfer of knowledge and culture. Ottoman government usually was in peace with Timurid. This led to scientific and cultural relationships between both territories ruled by these two emperorships. This paper is focused on the role of Mullā Alī Qūshjī in transferring knowledge of astronomy and mathematics from Samarqand School to Ottoman schools. It will be shown that how Qūshjī, after collapsing school and Samarqand observatory after the death of its founder, i.e. Ulugh Beg, transferred a huge volume of scientific information to Ottoman country, up to the pint that its impacts were seen even at early of era of European scientific revolution. Qūshjī’s effectiveness is not only noticeable in transferring knowledge of mathematics and astronomy, but also in forming new scientific schools in Ottoman territory. Also, we will see that how collapsing a scientific school causes development of new scientific schools in another territory.
    Keywords: Qushji, Timurid, Samarkand, Ottoman government, Astronomy
  • فرشاد کرم زاده *، حنیف قلندری، غلام حسین رحیمی
    منظور از جغرافیای ریاضی بخشی از آثار نجومی است که موضوع آن تحدید و توصیف بخش آباد زمین، روش تقسیم آن براساس عرض جغرافیایی و چگونگی پدیداری آسمان در عرض های جغرافیایی مختلف آن است. این بخش در مجسطی در فصل پایانی مقاله اول و در مقاله دوم آمده است و مطالب آن در قالب محاسبات ریاضی و بر پایه هندسه کره، تدوین شده اند. در آثار نجومی دوره اسلامی، حسب تقسیم آنها به زیج ها و کتاب های هیئت، این بخش را ذیل عنوان کلی «هیئه الارض» می توان جستجو کرد. تفاوت عمده میان این دو دسته در آن است که در زیج ها این مطالب مشابه مجسطی مدون شده اند اما در کتاب های هیئت این مطالب صورت توصیفی به خود گرفته است و از آوردن برهان های هندسی و حل مسائل نمونه عاری شده است. در این مقاله با تکیه بر نخستین آثار نجومی نوشته شده توسط دانشمندان اسلامی -منظور آثار نوشته شده در سده های سوم تا پنجم هجری است- تکوین موضوع جغرافیای ریاضی در این آثار بررسی شده است.
    کلید واژگان: جغرافیا, جغرافیای ریاضی, زیج ها, نجوم, هندسه کره, هیئت
    farshad karamzadeh*, Hanif Ghalandari, G.H. Rahimi
    Mathematical geography is part of astronomical works in which is described the habited world, its division based on geographical latitudes and the way the sky appears in different latitudes. The last chapter of the Book I and the whole of the Book II of Almagest are devoted to mathematical geography based on mathematical computation and spherical geometry. In astronomical works of the Islamic period, in both Astronomical tables (Zījes) and cosmological works (Hayʾa books), one can find this subject in a separate part entitled “Hayʾa al-ʾArḍ”. The main difference between these two groups of texts is that Zījes are similar to Almagest whereas Hayʾa works are free from geometric demonstrations and examples. This paper investigates mathematical geography based on the first astronomical works in Islamic period written between 3rd to 5th centuries AH
    Keywords: Astronomy, Geography, Hay?a, Mathematical geography, Spherical geometry, Z?j(es)
  • سید محمد مظفری
    در این مقاله به سه تاثیر عمده بوعلی سینا بر نجوم دوره اسلامی پرداخته می شود: نخست، وی تمایزی روش شناختی بین نجوم به عنوان علمی محاسباتی و برهانی، و تنجیم، به عنوان علمی تخمینی نهاد و از این رو یک انفکاک اصولی بین نجوم و تنجیم، که در سراسر نجوم بابلی و یونانی و اسکندرانی به منزله یک کل پنداشته می شدند، رقم زد؛ دوم، دفاع وی از فلسفه ارسطویی در برابر تشکیکات ذهن تجربی ابوریحان بیرونی است که از نقش مثبت عوامل جامعه شناختی به نفع وی نیز سود برده بود؛ سوم، تاثیر آموزه های مشایی با قرائت سینوی در فعالیت های نجومی دوره نخست رصدخان ه مراغه، حلقه علمی نصیرالدین طوسی، است. این تاثیرات در مقیاس دانش نجوم واجد جنبه های منفی و مثبت بوده است : تاثیر نخست گامی رو به جلو محسوب می شود، در حالی که دو تاثیر بعدی، یا به کاستن قدرت دانش نجوم و ناتوانی آن در تغییر باورهای رایج فلسفه طبیعی منجر شد یا در برخی جای ها و برهه ها منجر به فروکاستن آن تا حد یک دانش هندسی گردید.
    کلید واژگان: نجوم, تنجیم, بوعل یسینا, فلسفه مشاء, مکتب مراغه
    This paper deals with three main effects of Avicenna on the Islamic Astronomy. First, he, methodologically, made a remarkable distinct between Astronomy, as a proofed and mathematical science, and Astrology, as a conjectural knowledge, and hence, he made a principal separation between Astronomy and Astrology, while these two assumed to be permanently as a united whole throughout the Babylonian, Greek, and Hellenistic periods. Second, his defense of the Aristotelian philosophy against the experimental doubts of Bīrūnī. Third, the effect of his peripatetic ideas on the astronomical activities in the first period of Maragha observatory, namely, the scientific circle established by Nasīr al-Dīn al-Tūsī. These effects bear some positive and negative consequences on Astronomy; the first may be assumed as a step to forward, while the two latter ones diminished the power of Astronomy as an experiential science and made it unable to change the customary, dominant ideas of the natural philosophy, or, in some places, reduced it as a purely geometrical science.
    Keywords: Astronomy, Astrology, Avicenna, Peripatetic Philosophy, Maragha School
  • عبدالله همتی گلیان
    بخش اعظم اسپانیا (اندلس) حدود هشتصد سال جزو دارالاسلام بود، و رونق و شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی در این سرزمین آن را به یکی از درخشان ترین مراکز و کانون های علمی جهان بدل کرده بود که بر سراسر اروپا پرتو می افکند. اندلس بر خلاف برخی دیگر از مناطق اسلامی همچون مغرب اقصی، گرایشی به انزوا گزیدن از سرزمین های مرکزی جهان اسلامی نداشت؛ حاکمان آن جا پس از استحکام بخشیدن به حکومت خود، در جهت پیوند با سنت های علمی، شرقی، اسلامی اهتمام ورزیدند که حاصل آن رونق یافتن بازار علم و دانش به ویژه از سده چهارم هجری به بعد بود. مقاله حاضر به پاره ای از فعالیت ها و توانایی های علمی مسلمانان اسپانیا در رشته های نجوم، ریاضیات، گیاه شناسی و پزشکی پرداخته و سهم آنان را در ترقی و توسعه این علوم نشان داده است.
    کلید واژگان: مسلمان, اسپانیای اسلامی, اندلس, نجوم, گیاه شناسی, پزشکی
    Abdollah Hemmati Goliyan
    The greater part of Spain, or Andalusia, was part of the Muslim World for 800 years. The prosperity and spread of Islamic culture and civilization in Spain had turned this land into one of the most brilliant scientific centers of the world that shone brightly all over Europe. Contrary to some other Islamic regions such as Maghrib al-Aghsa, or the Distant West, Andalusia was not inclined to isolate itself from the central parts of the Muslim World. After the reinforcement of their rule, the rulers of Andalusia did their best to join their culture and civilization with the scientific traditions of the Muslim East the result of which was the spread of knowledge and science in Spain, in particular since the 4th century A.H. onward. This paper deals with a number of scientific progresses and activities of Spanish Muslims in astronomy, mathematics, botany and medicine shedding light on their share in the advancement and spread of these sciences throughout the Muslim World and elsewhere.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال