به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "jami" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «jami» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • منیره پنج تنی*، محمد خزایی
    نگاه و نظر عاشقانه دلدادگان یکی از موضوعات پر تکرار شعر فارسی است و در این میان کوشش مجنون برای دیدار لیلی بارها به نظم درآمده است. در مجلسی از این حکایت، مجنون به هیات گوسفندی درمی آید و به دیدار لیلی می رود. این بخش از حکایت را عطار و جامی به دو شکل متفاوت روایت کرده اند. شکل تصویری این رخداد نیز در نسخه هفت اورنگ جامی نگارگری شده است. هدف پژوهش استخراج مولفه های دیداری و شاعرانه هر دو متن برای نزدیک شدن به جهان معنای آن هاست. روش پژوهش توصیفی-تفسیری و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و برخط است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در متن عطار دیدار دو یار، سروده نشده و صرفا خوش شدن حال مجنون آمده است. در روایت جامی جزییات بیشتری از بیرون آمدن لیلی از خیمه، شناختن مجنون، تلاقی نگاه و از هوش رفتن مجنون وجود دارد. نگاره لحظه رسیدن مجنون در لباس گوسفند بر در خیمه لیلی را نگاریده که مجنون در هیات گوسفند به لیلی خیره شده است. نگارگر با این که رسیدن مجنون نزد لیلی را روایت کرده اما باز هم در روایت بصری تلاقی نگاه دو دلداده را مجسم نکرده، درحالی که در روایت جامی لحظه دیدار و به هوش آمدن مجنون توصیف شده است. ارزش پژوهش به تاکید بر جایگاه توصیف و مقایسه برای آشکارگی دوباره متون است. نتیجه عمده افزون بر یافته های پژوهش، تاکید بر جایگاه رخداد نگاه و نگریستن عاشقانه در سنت ادبی و تصویری است.
    کلید واژگان: نگاه عاشقانه, لیلی ومجنون, عطار, جامی, هفت اورنگ ابراهیم میرزا
    Monireh Panjtani *, Mohammad Khazaei
    The romantic gaze and perspective of lovers, especially in the tale of Layla and Majnun, is a recurring theme in Persian poetry. This article compares the poetic themes of Attar and Jami with the visual representation in Jami’s “Haft Orang” manuscript. It examines the similarities and differences in their narratives, focusing on the climax of the lovers’ meeting. Attar emphasizes the union and Majnun’s well-being, while Jami provides more details about Layla and Majnun’s eye contact and Majnun’s loss of consciousness. The visual representation captures Majnun’s arrival at Layla’s tent but not their meeting gaze. The research method is descriptive-analytical, using library sources and manuscripts. Findings indicate both poets use the tale according to their poetic styles, with notable differences in form and content. In Attar’s text, the climax is the union of the lovers, focusing on Majnun’s well-being and his loss of consciousness. In contrast, Jami’s narrative includes more details about Layla recognizing Majnun, their eye contact, and Majnun losing consciousness. Attar’s narrative concludes with a sarcastic conversation emphasizing Majnun’s self-sacrifice, while Jami’s narrative describes the lovers’ meeting until dawn and then returns to the metaphor of returning to one’s previous state. The visual representation depicts Layla’s tent in a tranquil space, surrounded by flowers and rocks, with Majnun hidden among the flowers. The painting captures the moment Majnun arrives at Layla’s tent dressed as a shepherd, gazing at Layla, who is caressing a lamb
    Keywords: The Romantic Gaze, Layla, Majnun, Attar, Jami, Ibrahim Mirza's Haft Awrang
  • پریسا پورشکیبا، احمد طحان *، سید مهدی خیراندیش
    زمینه و هدف

    گنجینه راز اثر اویس بن غیاث الدین رستمداری است. قدیمیترین نسخه این اثر در نیمه قرن یازدهم ه.ق، احتمالا مقارن با حیات نویسنده کتابت شده است. در تذکره ها نام و نشانی از وی در دست نیست. رستمداری در این کتاب به شرح شانزده بیت پراکنده از اشعار نظامی در منظومه های مخزن الاسرار، خسرووشیرین، هفت پیکر و شرفنامه میپردازد که به ادعای یکی از طرفداران جامی این ابیات خمسه از نظر این شاعر بی معناست. رستمداری در ادامه هفتادونه بیت دیگر از خمسه را شرح میدهد که به گفته خودش دشوارتر از شانزده بیت موردنظر جامی هستند و از آنجا که شیعی مذهب است، در پایان کتاب هم برای تیمن و تبرک به شرح سه قصیده از ناصر خسرو میپردازد که حاوی نعت و منقبت است.

    روش ها

    این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی، با ابزار کتابخانه ای و اسنادی و با اتکا به سه نسخه خطی گنجینه راز انجام شده است. نگارندگان علاوه بر ضبط اختلاف نسخ خطی و چاپی به مقایسه شرح رستمداری درباره این شانزده بیت با شرح دیگران پرداخته اند.

    یافته ها

    از شانزده بیت یادشده، توضیحات رستمداری درباره بیتهای 5، 6، 13 و 14 روشن کننده است و وجوه معنایی بیت را تا حد زیادی دستیاب میکند. در سایر موارد هرچند تلاش او در گره گشایی از معنای بیت قابل اعتناست، اما از درک مقصود شاعر بازمانده است. دیگر شارحان و مصححان اشعار نظامی نیز گاه در گره گشایی از معنای بیت موفق عمل کرده اند و گاه برخلاف تلاششان، ابهام بیت برطرف نشده است.

    نتیجه گیری

    موفقیت رستمداری در ابهام زدایی از بیتها نسبی است؛ در حالیکه تلاش مصححان و شارحان معاصر در شرح و توضیح ابیات با موفقیت بیشتری همراه بوده است؛ اگرچه در مواردی نیز ابهام شعر به قوت خود باقی است.

    کلید واژگان: گنجینه راز, نسخه خطی, اویس بن غیاث الدین رستمداری, شرح, جامی, نظامی
    Parisa Pourashkiba, Ahmad Tahan *, Seyed Mehdi Khairandish
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Ganjineh Raz is a book written by Owais ibn Ghiyath al-Din Rostamdari, the oldest manuscript of which was recorded by an inscriber halfway through the eleventh century A.H. This manuscript was probably contemporaneous with the author, who is not found in any bibliographical biographies (Tazkires). In this book, Rostamdari presents an exposition of sixteen scattered verses by Nizami which are taken from Makhzan-ol-Asrâr, Khosrow o Shirin, Haft Peykar and Sharafnameh. These verses of Khamsa are claimed by a follower of Jami to have been deemed meaningless by this poet. Rostamdari continues to present another exposition of seventy nine other verses of Khamsa which he believes to be of more complexity than these sixteen verses, and since Rostamdari is of Shiite faith, he brings the book to an end, out of blessedness and sacredness, by presenting yet another exposition of three odes by Nasir Khusraw, which include praise and glorification upon the great Imams and personages of Shiite faith.

    METHODOLOGY

    This research was done in a descriptive-analytical way. Authors have carried out using the library and documentary tools. They have been carried out using the library research method, rely on three manuscripts of this book. in addition to recording the differences between the manuscripts and published versions and embark on a comparison of Rostamdari’s exposition of these sixteen verses with those of others.

    FINDINGS

    Rostamdari’s explanations about verses 5, 6, 13 14 are illustrative and explain meanings clearly. In other verses, although his effort is appreciable, but he failed to understand the poet’s intention. Other editors have sometimes succeeded in description of meanings and sometimes they failed.

    CONCLUSION

    Rostamdari’s success in disambiguation of the verses is only relative and the explanations provided by contemporaries are sometimes unhelpful. the expositions have in some instances led to resolution and disambiguation and in some other instances the ambiguity remains unsolved.

    Keywords: Ganjineh Raz, manuscript, Owais ibn Ghiyath al-Din Rostamdari, exposition, Jami, Nizami
  • عبدالرضا سیف، آراد غلامی*
    طنز در لغت به معانی مسخره کردن، طعنه زدن، تمسخر نمودن و مانند این‏ها آمده است. در ادبیات فارسی، برای انواع شوخ‏طبعی‏ها، به اعتبارات متفاوت، نام‏های متعددی وجود داشته و دارد. در پژوهش‏های معاصر در این عرصه، طنز به‏عنوان واژه‏ای برای تمام متونی که وجه تمایز آن‏ها، خنده‏آوری است به کار می‏رود. درواقع، طنز، نوعی از ادبیات است که بدی‏ها و زشتی‏ها را بزرگ‏تر می‏نمایاند. در این پژوهش توصیفی - تحلیلی، معنای عام و گسترده طنز، که در‏بر‏گیرنده مفاهیمی چون هجو و هزل نیز هست، بیان می‏شود و پس از بررسی تعریف و دامنه مفهوم طنز و به طور خاص، طنز موقعیت، به تحلیل این‏گونه در روضه ششم بهارستان جامی می‏پردازیم تا وضعیت‏های گوناگون ایجادکننده طنز موقعیت را در این متن شناسایی نماییم؛ در نهایت می‏کوشیم تا چرایی بهره‏گیری فراوان‏تر از برخی وضعیت‏های خاص را تحلیل کنیم. یافته‏های پژوهش حاضر، نشان می‏دهند که جامی در بیش از نیمی از مطایبه‏های روضه ششم بهارستان، از پردازش طنز موقعیت بهره گرفته است و بیشترین استفاده او در ایجاد طنز موقعیت، از وضعیت اوصاف ناپسند بوده است. وی در این راه هم صفات نامطلوب ظاهری، مانند زشتی و هم ویژگی‏های ناپسند باطنی مثل ستمگری را دست‏مایه طنز‏پردازی قرار داده است. افزون بر این، استفاده جامی از هشت وضعیت مختلف از میان ده وضعیت پربسامد ایجادکننده طنز موقعیت در ادبیات کهن فارسی، تنوع بالایی را به نمایش گذاشته است.
    کلید واژگان: بهارستان, جامی, طنز موقعیت, مطایبه, وضعیت اوصاف ناپسند
    Abdoreza Seif, Arad Gholami *
    Irony as a word means mockery, ridicule, derision, and the like. In Persian literature, there have been many names for all kinds of jokes, with different credits. In contemporary research in this field, irony is used as a word for all texts that are characterized by laughter. In fact, irony is a type of literature that magnifies evil and ugliness. In this descriptive-analytical research, the general and expanded meaning of irony, which includes concepts such as lampoon and facetiae, is used, and after examining the definition and scope of the concept of irony and specifically, situational irony, we will analyze this genre in the sixth chapter of Jami’s prose work called Baharestan in order to identify the various statuses that create irony in this text; Finally, we try to analyze why certain statuses are used more frequently. So, in this research, at the theoretical level, the most frequent statuses used to create the situational irony in the classical Persian literature have been discussed and then, at the applied level, the situational irony in a specific literary work has been analyzed using those theoretical tools. On one hand, the descriptive dimension of this paper is based on the explanations about irony, in general, and the situational irony and the statuses which make it, in particular. On the other hand, the analytical aspect of this research is based on the implementation of the aforesaid analysis in the sixth chapter of Jami’s Baharestan. The findings of this research show that Jami has used situational irony in more than half of the passages of the sixth chapter of Baharestan, and his most frequent use in creating situational irony has been the status of disagreeable characteristics. In this way, he has ironized both external undesirable traits, such as ugliness, and inner unsavory characteristics, such as oppression. In addition, Jami’s use of eight different situations out of the ten most frequent situations that create situational irony in classical Persian literature has displayed a high diversity in the aforementioned book.
    Keywords: Baharestan, Jami, Joke, Situational Irony, Status of Disagreeable Characteristics
  • رعنا جوادی، علیرضا قوجه زاده*، زهرا سلیمانی
    در ادب فارسی کم نیستند آثاری که با عنوان مجمع الحکایات، مجمع النوادر و... نوشته شده اند؛ آثاری با ارزش و تاثیرگذار که در کنار محبوبیت و مقبولیت، نقش عظیمی در شکل گیری و پایه ریزی داستان و داستان پردازی در ادبیات فارسی داشته اند. در میان حکایت های این کتب، کمتر حکایاتی یافت می شوند که نویسنده، خود خالق آن باشد. چه بسا نویسنده ای بیشتر حکایات را از منابع پیشین یا آثار هم عصرش آورده و با توانایی هنری و متناسب با سبک متداول عصر خود، آن ها را بر پایه مضمون موردنظر طبقه بندی کرده است.مجمع النوادر، مجموعه ای از حکایت ها و روایت ها و مثل هایی است که توسط فیض الله بن زین العابدین بن حسام بنبانی معروف به صدر جهان (زنده 907 ق) در زمان محمود شاه بیگره (863- 917 ق) تحریر یافته و به نام او اتحاف شده است. بنبانی در این اثر به تصریح خود از منابع هم زمان یا پیشین خویش بهره جسته و در نگارش این کتاب طریق ایجاز را در پیش گرفته است. یکی از این منابع، بهارستان جامی (با 28 حکایت و روایت مشترک) است . با بررسی های انجام گرفته آبشخور اصلی این حکایت ها در متون عربی و فارسی پیش ازاین دو نویسنده نیز یافت شد. بیشترین بسامد را کتب نثر الدر فی المحاضرات، تذکره الحمدونیه و محاضرات الادباء دارا است. منابع فارسی سهم کمتری از این بسامد دارند. باوجود اشتراکات و افتراقات سبکی و هنری بنبانی و جامی به ویژه توجه بنبانی به ایجاز و وفاداری او به متن اصلی و شیوه ساده نویسی و به نظم درآوردن حکایات توسط جامی سبب شده است اختلافات بسیاری در بیان مفهوم حکایات به وجود آید.
    کلید واژگان: مجمع النوادر, بنبانی, جامی, بهارستان. ریشه یابی
    Raana Javadi, Alireza Ghojezade *, Zahra Soleimani
    In Persian literature, there are many works with the titles of " Majma 'al -Qasas", " Majma 'al-Nawadir "and so on. Valuable and influential works that, along with popularity and acceptance, have played a significant role in the formation and consolidation of stories and storytelling in Persian literature. Among the anecdotes of these books, there are less anecdotes created by the author himself, perhaps most of the authors took the anecdotes from previous sources or the works of his contemporaries and translated them according to the desired theme with artistic ability and in accordance with the common style of his time.Majma 'al-Nawadir is a collection of anecdotes, narrations and parables written by Faizullah ibn Zayn al-Abidin ibn Hussam Banbani, known as Sadr Jahan (d. 907 AH) during the reign of Mahmud Shah Bigara (863-917 AH). In this work, Banbani has used his contemporary or previous sources. One of these sources is Baharestan Jami (with 28 common anecdotes and narrations). The main source of these anecdotes in Arabic and Persian texts was also found in the previous studies of these two authors. Such as books of nathr aldur fi almuhazarati, Tazkerat al-Hamduniyah, muhazarat al'udaba'. Persian sources have a smaller share of this frequency. Despite the commonalities of these two works, Banbani did not pay attention to brevity and Jami to simplification. There are many differences in the expression of the concept of anecdotes.
    Keywords: Majma 'al-Nawadir, Banbani, Jami, Baharestan, Rooting, Arabic texts
  • حجت رسولی*، شلیر احمدی
    نور الدین عبدالرحمن بن احمد جامی، ملقب به خاتم الشعرا، شاعر توانای ایرانی قرن نهم هجری قمری است که به دو زبان فارسی و عربی تسلط داشته است. درباره تسلط جامی به زبان عربی، همین بس که الفواید الضیاییه فی شرح الکافیه، مشهور به شرح جامی در نحو از وی بر جای مانده است. وی توانسته است مضامین ادب عربی را به خوبی به زبان فارسی بسراید و علاوه بر آثار ارزشمند در نظم و نثر به زبان های فارسی و عربی و منظومه های متعدد فارسی، اشعار ملمع نیز از خویش بر جای بگذارد که خود از زمینه های ارزشمندی است که شاعران فارسی زبان در آن طبع آزمایی کرده اند. اشعار ملمع جامی استمرار ملمع سرایی شاعران دوزبانه است که در عین حال در تکوین و تحول ملمعات در عصر خویش ایفای نقش کرده است. درباره ملمع سرایی شاعران فارسی زبان، همواره این سوال مطرح است که آنان در تحول صنعت ملمع، چه نقشی ایفا کرده اند و از حیث ساختار و مضمون چه نوآوری هایی بدان افزوده اند؟ این سوال درباره ملمعات جامی نیز به ذهن پژوهشگران می خلد؛ از این رو، بررسی ملمعات جامی و تحلیل ساختار و مضامین آن به منظور دستیابی به میزان تنوع و نو آوری او در آنها موضوع این نوشتار است که با مراجعه به دیوان وی و با تحلیل ساختار ملمعات آن انجام پذیرفته است. بر اساس بررسی انجام شده، می توان به این نتیجه رسید که جامی در انواع ملمع از نظر ساختاری طبع آزمایی کرده و مضامین مختلف تغزل و وصف و مدح را موضوع ملمعات قرار داده و نو آوری هایی در ساختار آنها داشته است که به نوعی می توان آن را تفنن در سرایش شعر تلقی کرد.
    کلید واژگان: ملمع, شعر عربی, شعر فارسی, جامی, دوزبانگی
    Hojjat Rasouli *, Sheler Ahmadi
    Mastered both Persian and Arabic languages, Nour al-Din Abdul Rahman ibn Ahmad Jami, nicknamed as Khatam al-Shoara, is a powerful Iranian poet of the 9th century AH. It is enough about Jami's mastery of Arabic language that the Fava’ed al-Ziya'iyya in Sharh Al-Kafia, left of him, are known as Sharh-e Jami in Syntax. In addition to valuable works in verse and prose in Persian and Arabic languages and numerous Persian poems, he has been able to write the themes of Arabic literature well in Persian language and also left behind Molamma’ poems, which is one of the valuable fields tested by Persian-language poets. Playing a role in the development and evolution of Molamma’ in his era, Jami’s poems of Molamma’ are the continuation of the poetry of bilingual poets. There always has been a question about the Persian-language poets' Molamma’ that in terms of structure and content, what role did they play in the evolution of Molamma’ industry and what innovations did they add to it. With this same question on the mind, the investigation of Jami's Molamma’ consisting the analysis of its structure and themes for achieving the degree of variety and innovation of Jami in Molamma’ was chosen as the subject of this article. According to this research, through making innovations in terms of the structure, Jami has experimented with different types of Molamma’s and created various themes of poetry, description, and praise as the subject of these Molamma’ types, which can be considered as a technique in poetry writing.
    Keywords: Molamma’, Arabic Poetry, Persian poem, Jami, Bilingual
  • سپیده اسکندری*، هنگامه آشوری، مهرانگیز اوحدی

    تشبیه نخستین صورت بیانی از ابتدای دوره رشد و تکوین زبان و ادبیات فارسی بوده است. هر شاعری قصد داشته نسبت به پیشینیان، کلام خود را مخیل تر، متعالی تر و تازه تر جلوه بدهد که برای تحقق چنین امری، ناگزیر بوده تشبیهات مبتذل را نوسازی کند. در این پژوهش کوشیده ایم به این پرسش پاسخ دهیم که سعدی در باب پنجم گلستان و جامی در روضه ششم بهارستان برای نوسازی تشبیهات خود، از چه ابزاری بهره گرفته اند؟ به این منظور، با روش تحلیلی- توصیفی و بر اساس شواهد و قراین به دست آمده، نشان داده ایم که سعدی و جامی از ابزار تشبیه مشروط، تشبیه تفضیل و تشبیه مقید، تشبیه غریب بعید، تشبیه کنایی، تشبیه مرکب، تشبیه تسویه و تشبیه جمع، تشبیه و صور خیال مضاعف، تناسی تشبیه، به کار بردن مشبه به غیر معمول و ادات نادر برای نوسازی تشبیه و رفع ابتذال از آن بهره گرفته اند. تشبیه تسویه، به ویژه در نثر مسجع، می تواند به مثابه ابزاری باشد که شاعر می تواند همانند تشبیه جمع با آن تشبیه را نوسازی کند و مجالی برای سجع سازی فراهم آورد. با این که جامی قصد تتبع از طرز سعدی را داشته، اما همواره در این امر کامیاب نبوده است. زمانی که تشبیه حسی به تشبیه عقلی تبدیل، یا مشبه به غیرمعمول می شود، کلام سعدی همواره استوار و بدون ابهام است؛ اما کلام جامی دچار ابهام می شود. سعدی نیز گاهی در پیدا کردن وجه شبهی روشن برای تشبیه مرکب یا تشبیه تفضیل از نوع مرجوع عنه درمانده است. روند شکل گیری صور خیال معمولا با تشبیه شروع می شود و شاعر مجبور است برای ایجاد آشنایی زدایی، یکی از ارکان تشبیه را کنار بگذارد. استعاره نتیجه آشنایی زدایی از تشبیهی مبتذل شده است. تناسی تشبیه محملی برای آشنایی زدایی و بستری برای خلق استعاره است. سعدی و جامی برای این که بتوانند کلام خود را از ابهام دور نگه دارند، کوشیده اند چندان از تشبیهات دور از ذهن یا بکر بهره نگیرند و در عوض از تشبیهات متقدمان آشنایی زدایی کرده اند.

    کلید واژگان: سعدی, جامی, گلستان, بهارستان, تشبیه, ابتذال, نوسازی
    Sepideh Eskandari *, Hengameh Ashouri, Mehrangiz Owhadi

    As much as poets have tried to elevate their words, prose writers have also tried to elevate their works by using various rhetorical aspects.The simile has been the first imagery since the beginning of the development of Persian language and literature. Every poet wanted to make his words more imaginative, sublime and fresh than predecessors, and in order to achieve such a thing, he had to redefy trite similes. Metaphor in every poet's poetry is the result of exaltation and perfect simile of poets before him. Considering the passage of several centuries in the literary life of the Persian language and literature and passing through the stage of growth and development, Saadi and Jami should have either used new similes or changed the similes of the predecessors to create a fresh and new image in order to elevate their literary works. and accompanied by metamorphosis. Considering the fact that Saadi's words for commoners and elites have often been far from ambiguity, it is expected that he and his followers have tried more to change the words of the predecessors and less to create fresh similes. In this research, we have tried to answer the question that what devices did Saadi use in the fifth chapter of Golestan and Jami in the sixth shrine of Baharestan to redefy their similes? For this purpose, by analytical-descriptive method and based on the obtained evidence, we have shown that Saadi and Jami use the devices of conditional simile, preferential simile and conditional simile, conceit simile, metonymical simile, allegorical simile, equivalent simile and asymmetrical simile, similes and additional imagery, negleational similes, the use of vehicle, and rare words of comparison have been used to redefy similes and eliminate trite. equivalent simile, especially in rhythmic prose, can be used as a device with which the poet, like the asymmetrical simile, can redefy the simile and provide an opportunity for homophony. Although Jami intended to follow Saadi's style, he was not always successful. When sensitive simile becomes rational simile, or vehicle becomes unusual, Saadi's words are always firm and unambiguous ; But Jami's words become ambiguous. Saadi is also sometimes helpless in finding a clear point of resemblance for allegorical simile or preferential simile of reference type. The process of forming  imagery usually begins with simile and the poet has to leave one of Sides of comparison in order to defamiliarization. Metaphor is the result of defamiliarization, de-familiarity with trite metaphor. negleational simile is a metaphor for familiarity, de-familiarization and a platform for creating metaphors. The negleational simile is a vehicle for defamiliarization  and a platform for the creation of metaphor. In order to keep their words out of ambiguity, Saadi and Jami have tried not to use often far-fetched or pristine metaphors, and instead have become for defamiliarization with the metaphors of the predecessors.

    Keywords: Saadi, Jami, golestan, Baharestan, Simile, trite, redefy
  • توحید شالچیان ناظر*

    مقامات شیخ الاسلام حضرت خواجه عبدالله انصاری هروی یکی از آثاری است که آن را متعلق به عبدالرحمن جامی دانسته اند. برخی از جملات و عبارات این کتاب یا عینا مانند نفحات الانس جامی و طبقات الصوفیه انصاری است یا این که با اندکی تغییر در این کتاب آمده است. تاکنون، سه تصحیح از این اثر صورت گرفته است و با وجود کوشش های آربری، فکری سلجوقی و بشیر، هنوز نقص ها و ایرادهایی در تصحیح یا تحشیه ها و تعلیقات آن دیده می شود. این پژوهش با شیوه سندپژوهی انجام یافته است و کوشیده ایم با معرفی آن، ضمن اشاره به مولفه‎ های فکری، زبانی و ادبی و ویژگی های سبکی اثر، با بیان برخی از ایرادها و اشکالات موجود در تصحیح های انجام شده، ضرورت تصحیح مجدد آن را یادآور شویم. قراین به دست آمده نشان می دهد که اولا، اشکال های متن ذیل پنج مولفه کلی ایراد در علایم نگارشی و ویرایشی، خطا در چاپ، اشتباه خواندن نسخه ها، ایراد در تحشیه و تعلیقه یا نقص در آن و حذف واژه یا اصطلاحی مهم از متن خلاصه می شود. ثانیا، از منظر ویژگی های سبکی، با توجه به قراین به دست آمده این متن بر چند مولفه کلی استوار است. به لحاظ ویژگی فکری، برخی از شاخص ترین و محوری ترین اندیشه های صوفیه مانند ذکر شطحیات اهل سلوک و تفوق طریقت بر شریعت در این متن آشکارا دیده می شود. به لحاظ ویژگی زبانی، با توجه به این که نویسنده رسالت خود را نه فضل فروشی و تقدم چگونه گفتن بر چه گفتن، بلکه راحت‎بودن درک معنا و انتقال پیام می داند، با متنی ساده و مرسل روبه روییم. با توجه به این مسیله، به لحاظ ویژگی ادبی نیز، نویسنده کوشیده است تا حد امکان از آرایه های لفظی و معنوی ساده ای بهره بگیرد تا این اثر برای اغلب مخاطبان قابل فهم باشد.

    کلید واژگان: تصحیح, نسخه‎پژوهی, خواجه عبدالله انصاری, مقامات شیخ الاسلام, جامی
    Tohid Shalchian Nazer *

    "Authorities of Sheykh al-Islam Hazrat_e Khajeh Abdullah Ansari Heravi" is one of the works that are believed to belong to Abdul Rahman Jami. Some of the sentences and phrases in this book are either exactly the same as Jami’s Nafahat Al-Ons and Ansari’s Tabaqat al-Sufiyyeh or they are included in this book with slight changes. So far, three revisions have been made of this work, and despite the efforts of Arberry, Fekri Saljuqi and Bashir, there are still flaws and defects in the revision or corrections and annotations. This research has been done with the method of document research, and we have tried to introduce it, while pointing to the intellectual, linguistic and literary components and stylistic features of the work, by expressing some of the flaws and problems in the corrections made, to remind the necessity of correcting it again. The evidence obtained shows that, firstly, the forms of the text are summarized under the five general components of errors in punctuation and editing, errors in printing, misreading of versions, errors in the text, and omission of an important word or term from the text. Secondly, from the point of view of stylistic features, according to the evidence obtained, this text is based on several general components. In terms of intellectual characteristics, some of the most prominent and central ideas of Sufism, such as the mention of the hypocrisy of mysticism and the superiority of Spiritual Way over Divine Law, are clearly seen in this text. In terms of language characteristics, considering that the author considers his mission not to sell favors and prioritize how to say over what to say, but to be easy to get the meaning and convey the message, we are dealing with a simple and authentic text. Considering this issue, in terms of literary characteristics, the author has tried to use simple verbal and spiritual arrays as much as possible so that this work can be understood by most of the audience.

    Keywords: proofreading, copy-research, Khajeh Abdullah Ansari, Authorities of Sheykh Al-Islam, Jami
  • مالک شعاعی*

    نورالدین عبدالرحمن جامی، نام آورترین شاعر و عارف قرن نهم هجری است. در میان 45 اثر برجا مانده از وی، مثنوی تحفهالاحرار به داشتن مضامین تمثیلی تعلیمی متمایز است. این کتاب، مرام نامه ای حاوی دستورهای اخلاقی و نصایح پدر برای فرزند خردسال خویش بوده سوال اصلی این است که جامی چه مسایلی از این حوزه ودر چه حدودی بیان کرده است؟ لذا هدف این پژوهش، تبیین و بررسی مضامین تعلیمی از قبیل: تاکید بر علم اندوزی، توجه به اصول و فروع دین، قناعت، مبارزه با هوس، بی اعتباری دنیا، یاد مرگ، نکوهش آزمندی، پرهیز از مداهنت، دوری از مصاحبت فرومایگان، توجه به عدل و انصاف، پیروی از پیر و... است که از دریچه تمثیل بدان کم تر نگریسته شده است. در میان مبانی مختلف تمثیلی تعلیمی، توجه به دین، پرهیز از مداهنت و یاد مرگ، بسامد بالاتری دارند. پژوهش حاضر با روش توصیف و تحلیل، به بررسی این آموزه های پرداخته، روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتاب خانه ای است. جامعه آماری شامل بیت های تحفهالاحرار جامی است. نمونه های آماری، بیت هایی از تحفهالاحرار است که علاوه بر مبانی تعلیمی، مبتنی بر صنعت تمثیل، حسب کتب فنون و صناعات ادبی است.

    کلید واژگان: تمثیل, آموزه های تعلیمی, جامی و تحفه الاحرار
    Malek SHOAEI *

    Nuruddin Abdulrahman Jami is the most famous poet and mystic of the 9th century. Among the 45 works left by him, the Masnavi of Tuhfah-al-Ahrar is distinguished by having allegorical-didactic themes This book is a manifesto containing the moral instructions and advice of a father for his young son. The main question is what issues Jami has expressed in this area and to what extent? Therefore, the purpose of this research is to explain and examine educational themes such as: emphasis on knowledge, paying attention to the principles and branches of religion, contentment, fighting against lust, discrediting the world, remembering death, condemning temptation, avoiding criticism, avoiding the company of lowly people, paying attention to Justice and fairness, following the elders and Isکه It has been viewed less from the point of view of allegory. Among the various allegorical-didactic bases, attention to religion, avoiding drunkenness, and remembrance of death have a higher frequency. The current research investigates these teachings with descriptive and analytical method, the method of collecting information is documentary and library . The statistical community includes verses of Tohfa-ul-Ahrar Jami. Statistical examples are verses from Tohfa-ul-Ahrar, which, in addition to educational principles, are based on the art of allegory, according to the books of literary techniques and industries.

    Keywords: allegory, Didactic Teachings, Jami, Tohfa-ul-Ahrar
  • عبدالرحمن دیوسالار*، احمد غنی پور ملکشاه، مرتضی محسنی

    اخلاق عرفانی مجموعه ای از الگوهای معرفت شناختی است که نتایج و کارکرد آن، تجلی صفات خداوند در عارف است و غایت آن، کامل ساختن و رساندن انسان است از فروترین حد وجودی خود به بالاترین مرتبه کمال، که با طی طریق و سیر در منازل معنوی و بر محور پیراستگی از رذایل و آراستگی به فضایل، از راه ریاضت و مجاهدت، به دست می آید. توجه به این مفهوم غنی و پربار معنوی در مثنوی هفت اورنگ جامی بسیار خودنمایی می کند. هدف این مقاله، پس از ارایه تعریف اخلاق عرفانی، استخراج و بیان شمه ای از مضامین اخلاق عرفانی در مثنوی هفت اورنگ است که در سه حوزه اخلاق عرفانی، یعنی «ارتباط انسان با خدا»، «ارتباط انسان با خود» و «ارتباط انسان با انسان های دیگر» و نیز در پنج ساحت «عقیدتی معرفتی»، «احساسی و عاطفی»، «ارادی»، «کردار» و «گفتار»، به روش توصیفی تحلیلی طرح شده اند. با مطالعه این مثنوی مشاهده می شود که جامی سعی دارد مخاطبانش را به سوی اخلاق عرفانی با محوریت بندگی خدا سوق دهد. ازاین رو، مضامین به کاررفته در این مثنوی بیشتر حول حوزه ارتباط انسان با خدا می گردد.

    کلید واژگان: اخلاق عرفانی, سه حوزه اخلاق عرفانی, ساحت های مختلف وجود انسان, هفت اورنگ, جامی
    Abd-Al-Rahman Divasalar*, Ahmad Ghanipour Malekshah, Morteza Mohseni

    Mystical ethics is a set of epistemological models that their results and functions are manifestations of God’s attributes in the mystic and their aim is perfecting and bringing man from the lowest level of his existence to the highest level of perfection. This can be achieved through following the path of God and dwelling in spiritual homes and by abstaining from vices and adornment with virtues and through austerity and effort. Attention to this rich and prolific spiritual concept is very prominent in Jami’s Masnavi of Haft Awrang. Based on a descriptive-analytical method the aim of this study is first to define mystical ethics and then to extract and express some of the themes of mystical ethics in the Masnavi of Haft Awrang, which are proposed in three areas of “Man’s relationship with God”, “Man’s relationship with himself” and “Man’s relationship with other men” and within five domains of “ideological-epistemological”, “emotional-affective”, “voluntary”, “action” and “speech”. By studying this Masnavi, we find that Jami tried to encourage his audience to observe mystical ethics based on serving God. Thus, the themes used in this Masnavi mainly revolve around the area of man’s relationship with God.

    Keywords: Mystical Ethics, Three Areas of Mystical Ethics, Different Domains of Human Existence, Haft Awrang, Jami
  • رضا شجری*، الهام عربشاهی کاشی

    بیان مسیله: 

    تسبیح موجودات یکی از مباحث مهم و کلیدی مطرح در قرآن کریم و تفسیرهای شیعه و سنی، احادیث روایی و نیز بیشتر تالیفات عرفانی است. اهمیت این مسیله تاحدی است که در شعر و ادبیات فارسی نیز بازتاب وسیعی داشته است و بسیاری از شاعران مشهور ادب فارسی در آثار خود، بدان پرداخته اند؛ البته درباره چگونگی این تسبیح و شیوه استماع آن، در متون و منابع اسلامی، ادبی و عرفانی، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. نورالدین عبدالرحمن جامی از شاعران بزرگ قرن نهم و از پیروان دلبسته مکتب ابن عربی، تحت تاثیر آبشخورهای دینی و آموزه های ابن عربی و نیز به پیروی از شاعران پیشین کوشیده است تا با نگاهی متمایز، در آثار خود، به ویژه هفت اورنگ، به تبیین و تشریح این مسیله بپردازد.

    روش

    در این پژوهش، سعی شده است با استفاده از روش توصیفی  تحلیلی، ضمن بیان دیدگاه های مفسران، متکلمان و عارفان، این نگاه متفاوت نیز واکاوی شود.

    یافته ها و نتایج

    جامی تسبیح موجودات را به دو گونه گفتاری و غیرگفتاری تقسیم کرده است؛ تسبیح گفتاری موجودات تنها با حس و خیال درک می شود و اصحاب کشف با کمک حواس و اصحاب عیان با یاری خیال و حواس باطنی می توانند این تسبیح را بشنوند؛ اما تسبیح غیرگفتاری یا حالی موجودات با گوش خرد اهل حس فهمیده می شود؛ زیرا تسبیح گفتاری برای ارباب حس یا اهل کشف و نظر فقط با عقل، قیاس و ذکر لفظ و کلام درک پذیر است. درواقع تفاوت برجسته جامی با پیشینیانش در تحلیل و تبیین معمای پر رمز و راز چگونگی تسبیح موجودات، گذشته از نوع و شیوه استدلال، همین تسبیح قالی موجودات با نیروی خیال است.

    کلید واژگان: تسبیح, شعر عرفانی, هفت اورنگ, جامی
    Reza Shajari *, Elham Arabshahi Kashi

    The glorification of creatures is one of the important topics discussed in the Holy Qur'an, Shia and Sunni interpretations, narrative hadiths, and most mystical works. The importance of this issue is such that it has a wide reflection in Persian poetry and literature, and many famous poets of Persian literature have addressed it in their works. Of course, there are many differences in the opinions about the nature of this glorification (tasbih) and the way to listen to it in Islamic, literary, and mystical texts and sources. Nooruddin Abdul Rahman Jami was one of the great poets of the 9th century and one of the close followers of the school of Ibn Arabi. He was influenced by religious teachings, the teachings of Ibn Arabi, and following the example of the poets before him, and tried to explain the issue of glorification in his works, especially in Haft Orang. In the present study, an attempt has been made to analyze this view using the descriptive-analytical method, while expressing the views of commentators, theologians, and mystics. It can be said that he has divided the glorification of beings into verbal and non-verbal aspects. The glorification of beings can be understood only by senses and imagination, and the companions of discovery can hear this glorification with the help of the senses. But, non-verbal glorification is understandable by the inner ear of the senses. In fact, Jami’s prominent difference from his predecessors is in the analysis and explanation of the mysteries of how creatures glorify, apart from the type and method of reasoning of creatures with the power of imagination.

    Introduction

    The glorification (tasbih) of creatures is one of the important topics in Islamic sources, which has also had a wide reflection in Persian poetry and literature. Of course, there are different opinions in Islamic, literary, and mystical texts and sources about the nature of glorification and how to listen to it. It is one of the most important and challenging religious, mystical, and literary topics because what and how to perform glorification and whether it is in the verbal language remain unknown. Jami is one of the poets and mystics who have had a special look at this category.
    Jami Khatam, one of the great poets of Persian poetry in the Iraqi style, in addition to the variety of Persian poetry and prose formats, has also followed his predecessors in terms of content and theme. He is one of the most prolific writers and his works in both literary and mystical sections include Divan Poems, Haft Orang, Nafahat Elans, Naqd al-Nusus fi Sharrah Naqsh al-Fusus, Lawaih, Rayy al-Ma'at, Evidence of Prophethood, etc. (Afsahzad, 1999, p. 35; Danesh Pajoh & Mokhtarpour Ghahroudi, 2008, p. 12-45; Modaberi, 1990, p. 7-8; Safa, 1989, p. 347-348 ). In his works, especially in Haft Orang, he tried to answer the mysteries of the glorification of beings using his religious and mystical teachings, along with the thoughts of Muhyiddin Ibn Arabi.
    In this regard, the present study aims to investigate the glorification of beings and their intelligence in Jami’s Haft Orang. The three research questions posed in the study are as follows:What is the nature and essence of the glorification of creatures and the way to listen to it in Islamic, literary, and mystical texts and sources?
    What was the quality of the glorification of creatures, especially their verbal glorification in Jami's works? And what is his view on this matter?
    In his works, especially Haft Orang, how has Jami responded to the mysteries of the glorification of creatures by using his religious and mystical aphorisms?

    Review of the Literature:

    A review of the literature reminds us that the issue of the glorification of creatures is one of the most challenging religious, mystical, and literary topics. However, there are some studies in this regard. For Example, Aram (2011) investigated cosmic consciousness and glorification in the Qur'anic and literary views. In another study, Mohammadi Sheikhi and Fereidunpour (2016) examined the generality of the true glorification of creatures in the epistemological geometry of religious thought. Moreover, Seraj and Mansouri (2017) provided a philosophical explanation of the issue of the glorification of beings from Mullah Sadra's point of view. They have established three arguments for the generality of the glorification of creatures in the universe based on their knowledge, awareness, and their own special language. The issue of glorification can be examined from different perspectives, including the interpretations of the Holy Quran, theologians, philosophers, and researchers of natural sciences, mystics, and mystical works. To the best of the authors’ knowledge, there are few, if any, studies investigating the glorification of creatures in Jami’s works. Jami, following his contemporaries and poets before him and also influenced by the school of Ibn Arabi, considered all creatures, including plants, inanimate objects, and animals, without exception, to glorify God Almighty. According to Jami, only the Lord of Revelation understands the glorification. He did not consider the speech of inanimate objects, plants, and animals to be necessary for speech and says: Just as God Almighty is able to speak without words and expressions, He has granted such speech to all the creatures of existence, including inanimate objects, plants, and animals. Jami believes in both kinds of glorification (i.e. verbal and non-verbal) of beings, as he mentions them in Haft Orang. 

    Methodology

    In this descriptive-analytical research, an attempt has been made to analyze Jami's different views on the issue of the glorification of creatures and its types in Haft Orang, as well as the quality of this glorification from his point of view, while expressing the perspectives of commentators, theologians, and mystics.

    Results

    The verbal glorification of beings is one of the most important issues that have been discussed in Islamic works, as well as authentic mystical and literary sources. Jami, one of the great poets of the 9th century, also paid special attention to this issue and in his Haft Orang by referring to the principle of "All things are incomparable and non-comparable". He considered all beings to be connected to the divine essence; there should be no similarity between God and creatures. Therefore, the necessity of attributing the creatures to the source of the absolute consciousness of existence, that is, the Almighty God, has led to the consciousness of the creatures. By knowing their consciousness, it can be concluded that they are perfect. Jami, in Haft Orang, influenced by the teachings of the school of Ibn Arabi, considers all possibilities in the system of existence to be glorified and masculine, and he believes that this glorification is realized in a real way and with the language of ‘Qal’. But not everyone is able to understand these conversations.
    In analyzing and explaining the glorification of beings, Jami followed the examples of mystical poets before him and tried to depict the verbal glorification of beings after their creation in Haft Orang. But in order to distinguish his opinion from others, after dividing the glorification of beings into two verbal and non-verbal forms, he admitted that glorification without words or formation (presence) is acceptable by any common sense. Moreover, he divides verbal glorification into two categories. In the first category, only special people (discoverers of the nature of the universe) are able to understand this glorification through reasoning and analogy. In the second category, it is understandable through imagination and with the help of the inner senses. In other words, the only prominent difference in Jami’s view, despite his pure imitation in the analysis and explanation of the glorification of beings, is the glorification of beings with the power of imagination. Otherwise, one can easily trace the thoughts of Ibn Arabi and great poets such as Molavi, Attar, and Sana'i in Jami’s works.

    Keywords: Glorification, mystical poetry, Haft Orang, Jami
  • نگرش تصویری جامی در تلمیحات
    الیاس نورایی*، زینب رشیدی، فاطمه کلاهچیان

    تصویر، رابطه بین جهان بیرونی و جهان درونی شاعر و هنرمند است. تصویر در شعر، معادله ی بین دو پدیده مثلا میان مشبه و مشبه به است که هدف از آن اثبات زیبایی یا تناسب است. تلمیح، یکی از شگردهای بلاغی است که برای تاثیر کلام به کار می رود و بر پایه تشبیه و تناسب است. جامی، یکی از سرآمدان شعر سبک عراقی است که استفاده چشمگیری از تلمیح کرده است، او با استفاده از تشبیه، استعاره،ایهام و کنایه و... تصاویری را در ذهن برجسته و مجسم می کند و به آن حالت عینیت و همانندی می دهد. او در شعر مخصوصا غزل با استفاده از تلمیح، تصاویر زیبایی را خلق کرده است. برجسته ترین تلمیحات جامی در غزل عبارت اند از: تلمیحات و اشارات قرآنی و ماجرای پیامبران، تلمیحات تاریخی- داستانی و تلمیحات و اشارات اساطیری. نگارندگان با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نگرش تصویری جامی در تلمیحات غزل پرداختند. جامی، برای بیان اندیشه خود از مفاهیم مهم عرفانی چون «وحدت وجود، تجلی، فقر، فنا و...» و نیز با استفاده از صناعات ادبی مانند: (تشبیه، استعاره، ایهام و کنایه و...) استفاده کرده است.

    کلید واژگان: نگرش, تصویر, جامی, تلمیحات, غزل
    Jami's visual attitude in lyric allusions
    Elyas Nooraei *, Zeinab Rashidi, Fatemeh Kolahchian

    The image is the relationship between the outer world and the inner world of the poet and the artist. An image in poetry is an equation between two phenomena, for example between likeness and likeness, the purpose of which is to prove beauty or proportion. Allusion is one of the rhetorical techniques that is used for the effect of words and is based on analogy and proportion Jami is one of the leaders of Iraqi style poetry who has made significant use of allusion. He uses simile, metaphor, allusion, irony, etc. He has created beautiful images in poetry, especially in ghazal, using allusions. The most prominent allusions of Jami in Ghazal are: Qur'anic allusions and allusions and the story of prophets, historical-story allusions and mythological allusions and allusions. Using descriptive-analytical method, the authors examined Jami's semantic and visual attitude in sonic allusions.To express his thought, Jami has used important mystical concepts such as "unity of existence, manifestation, poverty, annihilation, etc." and also using literary industries such as:"simile, metaphor, ambiguity and irony, etc.".

    Keywords: Attitude, image, Jami, Allusions, Sonnet
  • ناصر علیزاده خیاط، احمد گلی، زینب رشیدی*
    معماری همانند ادبیات، با نماد و رمز، استعاره، مفاهیم عرفانی، اندیشه های فرهنگی، اجتماعی و... در پیوند است و همچون ادبیات از بارزترین جلوه های فرهنگ و اندیشه اقوام در ادوار مختلف به شمار می آید. درحقیقت، واژه ها، عناصر و اصطلاحات معماری ازجمله ابزارهای الهام بخش، هنرآفرین و آرایه ساز برای شعرا و نویسندگان به شمار می آید. کسب آگاهی و شناخت لازم در زمینه اصطلاحات خاص، عمومی و بومی معماری به یقین خواهد توانست به ادیبان و تحلیل گران متون ادبی کمک های چشمگیری نماید. استخراج، مطالعه و بررسی بناها و ساختمان هایی که در ضمن داستان های منظوم و منثور ادب فارسی در ادوار گوناگون به آن ها اشاره شده است، به شناخت شیوه های معماری در دوره های مختلف کمک می کند و قسمت های مبهم تاریخ معماری اسلامی و ایرانی را تا حدود زیادی آشکار می سازد. دوره مورد مطالعه در این مقاله، عصر تیموری است که مهم ترین مشخصه معماری در آن، مربوط به تزیین بناهاست و از این نظر، این دوره از ادوار مهم معماری اسلامی محسوب می شود. نتایج حاصل از این پژوهش، از سویی، بیانگر کاربرد تزییناتی همچون «مقرنس کاری، گچ بری، نقش نگاری، خطاطی و کتیبه نگاری، طلاکاری، منبت کاری و شمسه» در معماری دوره تیموری، و از سوی دیگر، گویای چگونگی و میزان کاربرد تزیینات مذکور در خلق آرایه های ادبی در شعر این دوره است. مقاله حاضر به روش کتابخانه ای و شیوه تفسیری و تحلیلی انجام گرفته است. به یقین آثار ادبی، یکی از مهم ترین منابع کشف و استخراج انواع تزیینات به کاررفته در معماری دوره های مختلف است و تزیینات معماری نیز ازجمله کاربردی ترین ابزارهای زیبایی آفرین در متون ادبی محسوب می شود. بنابراین، مطالعه آثار مهم نظم و نثر به جا مانده از عصر تیموریان، به ویژه شعر جامی از این جهات بسیار حایز اهمیت است.
    کلید واژگان: ادبیات, معماری, زیباشناسی, تزئین, دوره تیموری, جامی
    Nasser Alizadeh Khayat, Ahmad Goli, Zeynab Rashidi *
    Like literature, architecture has a bond with symbols, mysteries, metaphors, mystical concepts, socio-cultural mentalities and etc. and like literature is considered one of the most outstanding displays of the culture and thoughts of nations in different periods. In fact, words, elements and idioms in architecture are considered as one of the inspiring, artistic and array making tools for poets and writers. Extracting, studying and assessing buildings that are mentioned in poetry and writings of Persian literature, helps to know the architectural styles of different periods and to illustrate the ambiguous parts of Islamic and Persian history of architecture to a large extent. The period under study in this article is the Timurid period which it's most important characteristic in its architecture, is related to the decoration of its buildings and in this view this period is considered to be one of the most important periods of Islamic architecture. On one hand results of this research are an indicator of the usage of decorations like “Muqarnas, plastering, engraving, calligraphy and inscription, goldsmithing, woodcarving and shamseh” in architecture in Timurid period, and on the other hand are an illustrator of the manner and amount of usage of these decorations in the creation of literary arrays in poetry of this period. This article is prepared using the library and interpretation and analyzation method. Surely literature is one of the most important resources of discovery and extraction of kinds of decoration used in architecture in different periods. and architectural decorations are also considered one of the most beautifying tools in literary texts. So, study of important works of poetry and writing remaining from the Timurid period, especially Jami's poetry is very important in this view.
    Keywords: literature, Architecture, Aesthetics, Decoration, Timurid Period, Jami
  • حسین قاسمی، رویا احمد امرجی*، خورشید نوروزی

    التصوف بالمعنی المحدد یعنی العثور علی حقایق الاشیاء من خلال الاکتشاف والحدس، وفی الواقع یعتمد التصوف المعرفی علی الحاله الروحیه وهو غیر موصوف، وهو مرتبط ارتباطا مباشرا بالکاین المطلق ویتجلی اولا فی النفس البشریه والجوهر البشری، وثانیا فی التصرفات والسلوک البشری. کان إستخدام التمثیل والرموز للتعبیر عن المفاهیم الصوفیه الدقیقه والمعقده امر شایع بین الصوفیین والشعراء الفارسیین فی الفترات المبکره من التصوف الإسلامی علی وجه الخصوص مولانا عبدالرحمن الجامی بصفته من اواخر الشعراء العظام فی تلک الفتره. کان لمظهر "الماء" مکانه واضحه وعالیه فی القصص الصوفیه وحکایات هولاء الناس العظماء حیث تم استخدامه کرمز"للمعرفه".إن تاثیر هذه القضیه ملحوظ تماما لیس فقط علی شعراء عصره ولکن ایضا علی شعراء عصرنا. نهدف فی هذا البحث دراسه تاثیر وإنعکاس التفکیر هذا فی فکر وقصاید الشاعر المعاصر سهراب سپهری کواحد من اکثر الشعراء الصوفیین إبداعا. فی قصیده "رساله الاسماک"، یعید سهراب إنتاج کلمه "الماء"، التی هی رمز "المعرفه"، فی التصوف الإسلامی بافضل طریقه ممکنه وبشکل جمیل. نظرا لان فکر سهراب الصوفی وبالإضافه إلی التصوف الإسلامی الإیرانی یتاثر بمدارس فکریه اخری وخاصه التصوف البوذی ،فإن هذا الاهتمام سیکون مهما للغایه ویستحق التفکیر فیه.

    کلید واژگان: الماء, الرمز, المعرفه, جامی, سهراب سبهری
    Hossein Ghasemi, Roya Ahmad Amraji *, Khorshid Noroozi

    Sufism in the specific sense means finding the truths of things through discovery and intuition. In fact, cognitive mysticism depends on the spiritual state and is not described, and is directly related to the Absolute Being and is manifested first in the human soul and human essence, and secondly in human actions and behavior. The use of representations and symbols to express delicate and complex Sufi concepts was common among the Persian mystics and poets in the early periods of Islamic mysticism, in particular Maulana Abdul Rahman al-Jami, as one of the last great poets of that period. The appearance of “water” had a clear and high place in the mystical stories and tales of these great people as it was used as a symbol of “knowledge”. The influence of this issue is quite noticeable not only on the poets of his time but also on the poets of our time. We aim in this research to study the impact and reflection of this thinking on the thought and poems of the contemporary poet Sohrab Sepehri as one of the most creative Sufi poets. In the poem "The Message of the Fish", Sohrab reproduces the word "water", which is the symbol of "knowledge", in Islamic mysticism in the best possible way and beautifully. Since Sohrab's Sufi thought, in addition to Iranian Islamic mysticism, is influenced by other schools of thought, especially Buddhist mysticism, this interest will be very important and worth considering.

    Keywords: Water, Symbolknowledge, Jami, Sohrab Sepehri
  • فرانک جهانبخش، مسروره مختاری*، عسگر صلاحی

    تجزیه و تحلیل رفتار اجتماعی انسان و چگونگی تعامل با دیگران، از مسایل بنیادی در روان شناسی اجتماعی است. ازآنجاکه آثار ادبی و حکایات داستانی بازتابی از کنش ها و واکنش های بینافردی از واقعیت های موجود در جوامع انسانی است و از خلال تحلیل روابط شخصیت های داستانی و گفت وگوهای آنان می توان تا حدود زیادی به تحلیل رفتارها و تعاملات اجتماعی در جوامع گوناگون پرداخت، مقاله پیش رو، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، هفت اورنگ جامی را، که سرشار از حکایات و تمثیلات داستانی است، با استفاده از نظریه های نظریه پردازان روان شناسی اجتماعی، همچون اتو کلاین برگ، الیوت ارونسون، و بارون بررسی و تحلیل کرده است. یافته ها نشان می دهد که پنج مولفه ارتباط جمعی و متقاعدسازی، هم رنگی، کشش و جاذبه، پرخاشگری و پیش داوری در هفت اورنگ جامی بیش از مولفه های دیگر ظهور کرده است. حاصل سخن اینکه ساختار بسیاری از مولفه های مطرح در روان شناسی اجتماعی با مفاهیم و چارچوب های سنتی حکایات مطابقت دارد و نقش باورهای اجتماعی و قالب های فکری اجتماع، در ظهور هریک از مولفه ها مشهود است.

    کلید واژگان: روان شناسی, روان شناسی اجتماعی, جامی, هفت اورنگ, اتو کلاین برگ, الیوت ارونسون
    Faranak Jahanbakhsh, Masroureh Mokhtari*, Asgar Salahi

    Analysis of human social behavior and interaction with others is a fundamental issue in social psychology. Since literary works and anecdotes are reflections of interpersonal actions and reactions of the existing realities in human societies, it is possible to analyze social behaviors and interactions in different societies through the analysis of the relationships between characters and their dialogues. Using descriptive-analytical method and the desk research approach, the present study analyzed Jami’s Haft Awrang, a book replete with anecdotes and allegories. We utilized the theories proposed by social psychology theorists such as Otto Klineberg, Elliott Aronson, and Baron. The findings of the study revealed that the five components of mass communication and persuasion, conformity, attraction, aggression, and prejudice are more outstanding than other components in Jami’s Haft Awrang. Consequently, we can say that the structure of many social psychology components corresponds to the traditional concepts and frameworks of anecdotes, and the social beliefs and intellectual forms of society play an obvious role in the emergence of each component.

    Keywords: psychology, social psychology, Jami, Haft Awrang, Otto Klineberg, Elliot Aronson
  • رقیه خدامی، مهناز رمضانی*، زهره سرمد
    از گذشته تاکنون جایگاه و سیمای زن در ادبیات فارسی یکسان نبوده است و در ادوار تاریخی مختلف، جلوه ای از زن ستایی و زن ستیزی در آثار ادبی دیده می شود. جامی به عنوان یکی از شعرای دوره تیموریان در اشعار خود جلوه های متفاوتی از زن را مطرح نموده است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دیدگاه  متناقض نمای جامی درباره  سیمای زن در دو مثنوی لیلی و مجنون و سلامان و ابسال پرداخته می شود. هدف از این جستار، واکاوی زن ستایی (لیلی و مجنون) و زن ستیزی (سلامان و ابسال) در اشعار جامی است. بررسی سیمای زن در این دو مثنوی بیانگر دو دیدگاه متضاد در آثار جامی است چنان که در لیلی و مجنون تصویری مثبت از ویژگی های زن چون تجلی روح الهی، خردمندی، وفاداری، پاکدامنی و... ارایه نموده و در سلامان و ابسال، زن را موجودی فریبکار، ناقص عقل، وسیله کامجویی مردان، بی و فا، کافر نعمت، بدخو و نادان معرفی کرده است. هر چند گاهی در لیلی و مجنون نیز به ندرت شاهد زن ستیزی از زبان بدگویان برضد لیلی هستیم؛ این امر می تواند هم به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره جامی و هم به دیدگاه شخصی او در ارتباط با زن ستیزی و زن ستایی از ارایه داستان و نمادسازی باشد.
    کلید واژگان: زن ستیزی, زن ستایی, جامی, لیلی و مجنون, سلامان و ابسال
    Roghaye Khorami, Mahnaz Ramezani *, Zohreh Sarmad
    From the past until now, the position and image of women in Persian literature has not been the same and in different historical periods, manifestations of feminism and misogyny can be seen in literary works. Jami, as one of the poets of the Timurid period, has introduced different manifestations of women in his poems. In this research, with a descriptive-analytical method, the contradictory view of Jami's view about the appearance of women in the two Masnavi of Lily and Majnoon and Salaman and Absal is investigated. The purpose of this article is to analyze femininity (Lily and Majnoon) and misogyny (Salaman and Absal) in Jami's poems. Examining the image of women in these two Masnavi shows two opposing views in Jami's works, as in Lily and Majnoon it presents a positive image of the characteristics of women such as the manifestation of the divine spirit, wisdom, loyalty, chastity, etc., and in Salaman and Absal, the woman. He has introduced a deceitful being, imperfect of intellect, a means of seeking men, unfaithful, an infidel of blessings, ill-tempered and ignorant. Although sometimes in Lily and Majnoon we rarely see misogyny from the language of slanderers against Lily; This can be both the political, social and cultural context of the Jami period and his personal views on misogyny and the glorification of storytelling and symbolism.
    Keywords: misogyny, Adultery, Jami, lily, majnoon, Salaman, Absal
  • رقیه خدامی، مهناز رمضانی*، زهره سرمد

    فی فتره حکم التیموریان فی القرن التاسع الهجری فی تاریخ إیران لم یکن للمراه مکانه إجتماعیه إیجابیه. جامی، احد الشعراء البارزین فی هذا القرن، فی احد اعماله الشعریه المسمی «هفت اورنگ» وفی إشاره إلی النساء فی مثنویاته قدم نهجا مزدوجا وسلبیا فی کثیر من الاحیان تجاه المراه؛ فی المقابل، من ناحیه اخری، تغیر الوضع خلال الفتره الدستوریه حیث یمکن رویه هذا التغییر فی المواقف الموجوده تجاه المراه وتحسین وضع المراه بوضوح فی قصاید ملک الشعراء بهار. یمکن ان یکون هذا الموضوع مرتبطا بالظروف السیاسیه والاجتماعیه فی عهد الشاعر ونظرته الشخصیه تجاه المراه. تظهر دراسه التحلیلیه الوصفیه ان الجامی فی لیلی ومجنون یقدم صوره إیجابیه عن صفات الانثی مثل الجمال والولاء والتعقل وما إلی ذلک، وفی سلامان وابسال ویوسف وزلیخا، قدم المراه علی انها مخلوق ناقص، وتابع الشهوه. لوحظ هذا النهج المزدوج ایضا فی قصاید ملک الشعراء بهار، مع وجود اختلاف فی ان الموقف الإیجابی تجاه المراه هو الاکثر بروزا. فی قصاید بهار، لم تذکر المراه فقط علی انها عشیقه، ولکن رکز ایضا علی عقلانیه المراه وشخصیتها وإنسانیتها.

    کلید واژگان: المراه, الفتره الدستوریه, جامی, الادب المعاصر, ملک الشعراء بهار
    Roqiyeh Khoddami, Mahnaz Ramezani *, Zohreh Sarmad

    The Timurid period is a period in the history of Iran in which women do not have a favorable position. Jami, one of the prominent poets of this century in Haft Aurang, has a dual and often negative approach to women in referring to the women of his Masnavi; In contrast, the situation has changed during the constitutional period. In the Malek osh-Sho'arā Bahār’s poets, this change of attitude and improvement of the position of women can be clearly seen. This can be related both to the political and social conditions of the poet's age and to his personal view of women. Analytical-descriptive study shows that Jami in Leili and Majnoon presents a positive image of female characteristics such as beauty, loyalty, intellect, etc. introduced as a liar and lustful. This dual approach is also observed in the Malek osh-Sho'arā Bahār’s poetries, with the difference that a positive attitude towards women is more prominent. Woman is not only mentioned as a mistress, but also the rationality, personality and humanity of women In Malek osh-Sho'arā Bahār’s poems.

    Keywords: woman, constitutional period, Jami, contemporary literature, In Malek osh-Sho'arā Bahār’s poetries
  • احسان سیدمحرمی، حمیدرضا سلیمانیان*، عباس خیرآبادی، محمود فیروزی مقدم

    این نوشتار در پی آن است تا با بررسی حکایت های هفت اورنگ جامی (قرن 9 هجری) و نیز مرصاد العباد نجم الدین رازی (قرن 7 هجری)، به تبیین دیدگاه سیاسی این دو عارف شهیر بپردازد که عرفانی متفاوت با عرفان عارفان خانقاه نشین در پیش گرفته بودند. هرچند ورود به عرصه سیاست و پیوند با دربار از دیرباز محلی از اختلاف برای  حکما و عرفا بوده است، عارفانی همچون عبدالرحمن جامی و نجم الدین رازی توصیه هایی را برای بهبود اوضاع اجتماع ارایه داده اند. آرمان های سیاسی این دو عارف از چهار جهت قابل بررسی است: چگونگی برگزیدن پادشاه، دیانت و سیاست پادشاه، شیوه سامان بخشی به اوضاع مظلومان در جامعه، و انتقاد از راهکار حکومت برای کسب درآمد. این پژوهش که به روش توصیفی تدوین یافته، با ذکر نمونه هایی شاخص از حکایت های هفت اورنگ و با استناد به تعالیم نجم الدین رازی، در پی این است که آرمان های سیاسی این دو عارف را که به لحاظ شرایط اجتماعی در دو دوره متفاوت می زیسته اند، بررسی کند تا تفاوت نقش آفرینی آنها و دلیل ورودشان به عرصه فعالیت های سیاسی مشخص گردد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که به علت شرایط اجتماعی متفاوت در این دو عصر، تفاوت های بنیادی در اندیشه سیاسی این دو عارف قرن های 7 و 9 هجری وجود دارد.

    کلید واژگان: سیاست, عرفان, جامی, نجم الدین رازی
    Ehsan Seyyed Moharrami, HamidReza Soleimanian *, Abbas Kheir Abadi, Mahmoud Firouzi Moghaddam

    This article seeks to explain the political views of two famous mystics holding different mystical views than those of Khanghah-Sufis, Jami (9th century AH) and Najm al- Din Razi (7th century AH), through the study of their anecdotes, Haft Aurang and Mursad al-Ebad. Although entering the realm of politics and affiliation with the court has long been a point of contention for intellectuals and mystics, mystics like Abd al-Rahman Jami and Najm al- Din Najmuddin Razi have provided advice for improving the state of the society. The political aspirations of these two mystics can be examined from four perspectives: how the king was elected, the religiosity and policies of the king, how the oppressed of the society were organized, and criticism levelled at the government's policy for earning money. This descriptive study, by citing representative examples from Hafte Aurang stories and quoting the teachings of Najm al- Din Najmuddin Razi, seeks to examine the political ideals of these two mystics, who lived in two different social conditions, so that the differences between the roles played by them and the reasons for their involvement in the political activities could be determined. The results of this study show that due to different social conditions in these two eras, there are fundamental differences in the political thoughts of these two mystics of the 7th and 9th centuries AH.

    Keywords: Politics, Mysticism, Jami, Najm al- Din Najmuddin Razi
  • علیرضا یاوری، هادی خدیور*

    جامی شاعر عارف قرن نهم، برای بیان موضوعات اخلاقی، تعلیمی و عرفانی در هفت اورنگ، به طریقی موثر و هنرمندانه از دویست حکایت و تمثیل استفاده کرده است. از میان این حکایات یازده حکایت در مصیبت نامه عطار وجود دارد. یکی از راه های سنجش قدرت خلاقیت و سبک شاعران، بررسی و مقایسه تمثیل های داستانی آن ها با یکدیگر است. دراین پژوهش به بررسی و مقایسه یازده حکایت مشترک هفت اورنگ و مصیبت نامه با تکیه برعنصر شخصیت پرداخته ایم. عطار گاه با پندواندرز و گاه با بیان ظرافت های اخلاقی، از زبان دیوانگان(عقلای مجانین) جهت عبرت شاهان و ظالمان حاکم بر مردم به انتقاد می پردازد و برتری و خلاقیت خود را با استفاده از عنصر شخصیت و شخصیت پردازی در ساختار حکایات، در جهت تبیین مقاصد و اندیشه های خود به کارگرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از تفوق، قدرت و خلاقیت عطار است زیرا وی از عنصر شخصیت به عنوان ابزاری اساسی برای پیشبرد اهداف و اندیشه های خود بیشترین بهره را برده است.

    کلید واژگان: جامی, عطار, هفت اورنگ, مصیبت نامه, حکایت, تمثیل, شخصیت
    Alireza Yavari, Hadi Khadivar *

    The nineteenth - century mystic poet Jami used two hundred anecdotes and allegories to express ethical, educational, and mystical themes in Haft Ourang.Of these, there are eleven anecdotes in the AttarMosibat-nameh. One way of measuring the power of the poets' creativity and style is to compare and contrast their fictional allegories. In this study, have compared and compared eleven common stories of the Haft Ourangs and the Mosibat - nameh based on personality traits. Attar sometimes criticizes Wonders, sometimes by expressing moral delicacies, from the language of the insane to the instruction of kings and tyrants ruling the people, using his personality and personality in the anecdote to explain his creativity.  He has used the intentions of his thoughts. The results show Attar's superiority, power and creativity because he has made the most use of the personality element as a fundamental tool in explaining his intentions and thoughts.

    Keywords: Jami, Attar, Haft Ourang, Mosibat-Nameh, Anecdote, allegory, personality
  • Hojat Boodaghi, Mehdi Bagheri, Zahra Sadat Geibi

    Cryptography and the use of code in narration are among the common methods of the writers for indirect conveying the message. In cryptographic texts, the text is meaningful both at the level of the appearance of the word and at the secondary level of signification. From this point of view, narratives that have a similar narrative structure will naturally have similarities at the level of meaning and signification. "Salaman and Absal", "Sheikh Sanaan and the Christian Girl "and "King and Maid" all have symbolic narratives, and we find many similarities by comparing the signification of these three stories. The story of Salaman and Absal is a narrative of the man's strange identity in the material world and his evolutionary path in the ascending and descending circular path. This circular movement is also seen in the story of Sheikh Sanaan and the King and the Maid. In all three stories, after virtual love of the seeker, he reaches the life of goodness and spiritual growth. The deterministic nature of this movement is represented in all three stories. In these stories, there is potential perfection at the beginning; however there is a veil between the right and the hero from old times, which is removed by passing through homes.

    Keywords: Salaman, Absal, Sheikh Sanaan, the Christian Girl, the King, Maid, Jami, Attar, Rumi, Crypto graphic structure
  • زهرا حاتم پور، عطامحمد رادمنش*، محبوبه خراسانی

    هر متن به وسیله پیرامتن ها با ذهن مخاطب و جهان بیرون ارتباط برقرار می کند. نفحات الانس ازجمله آثار منثور جامی است که قابلیت بررسی پیرامتنی را داراست. در پژوهش حاضر پیرامتن های نفحات الانس شناسایی و مطابق با نظریه ژنت به دو دسته تقسیم و بررسی گردید. عناصر درونی و بیرونی پیرامتن در نفحات الانس به شکلی متناسب و سازوار با متن اصلی شکل گرفته اند. هریک از این پیرامتن ها با ارایه اطلاعاتی درباره متن اصلی، از طرفی فهم و دریافت مخاطب را عمق می بخشند و از سوی دیگر مخاطب را در چگونگی استفاده از این اثر راهنمایی می کنند. این عناصر از جانب اشخاص گوناگون اعم از مولف، کاتب، ناشر، مصحح و دیگر منتقدان، پژوهشگران و نویسندگان خلق شده اند که از میان این همه، مولف و مصحح نقشی بسزا در خوانش متن این کتاب داشته اند. دیگر پیرامتن ها نیز که به وسیله منتقدان، محققان و نویسندگان در قوالب گوناگون عرضه شده است امکان ارتباط بیشتر با متن و نقد و تبلیغ آن را فراهم نموده است. بیشترین و مهم ترین پیرامتن های بیرونی نفحات الانس به زمان نزدیک به تالیف این کتاب بازمی گردد.

    کلید واژگان: نفحات الانس, جامی, پیرامتن درونی, پیرامتن بیرونی
    Zahra Hatampour, Atamohammad Radmanesh *, Mahboubeh Khorasani

    Any text linkes to the mind of the audience and the world by paratextualites. Nafahat ol-ons is including Jami's prose works which has the ability to be survey paratextuality. In this research, Nafahat ol-ons's paratextualites were identified and divided into two categories according to the genette's theory and investigated. The outer and inner elements of paratextualite in Nafahat ol-ons have been formed proportionally and fit with main text. On one side, each of these paratextualites deep down the audience's understanding and realizing and on the other side guide the audience how to use this work. Different people have created this elements, including author, scribe, publisher, editor and andandother critics, researchers and writers that of all these, author and editor have a great role in thetext readings. Also critics, researchers and writers have presented other paratextualites in various formats, have provided the possible of more communication with the text and its advertising and criticism. The maximum number and most important outer paratextualites of Nafahat ol-ons related to the time that this book was written.

    Keywords: Nafahat ol-ons, Jami, inner Paratextuality, Outer Paratextuality
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال