جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "self-differentiation" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «self-differentiation» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش خود متمایز سازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل دارای مدت ازدواج زیر 5 سال و سن بین 20 تا 40 سال شهر تبریز بودند. نمونه آماری 45 زن متاهل، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دوگروه آزمایش، یک گروه برای آموزش واقعیت درمانی و یک گروه برای آموزش خود متمایز سازی (هر گروه 15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری از پرسشنامه صمیمیت زناشویی (باگاروزی، 2001)، پرسشنامه سازگاری (اسپانیر، 1976) استفاده شد. داده های بدست آمده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد، آموزش خود متمایزسازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متاهل موثر است. همچنین بر اساس نتایج، بین اثر بخشی آموزش خود متمایزسازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متاهل تفاوت معناداری وجود ندارد.
کلید واژگان: خودمتمایزسازی, واقعیت درمانی, صمیمیت, سازگاریThe present study aimed to compare the efficacy of self-differentiation and the reality therapy training on the intimacy and adaptation of the married women .The research method was semi-experimental using a pre-test,post-test and follow up design with a control group.The community of society was all married women whose terms of marriage were under 5 years and their age were between 20 and 40 years in Tabriz city.A sample of 45 married women was selected available method and randomly assigned to two groups of experiments, a group for the treatment of reality therapy and a group for self-differentiation training (each group was 15) and a control group (15 people). To collect the data the pre-test and post-test stages, Marital intimacy questionnaire (Bagarozzi, 2001) and adaptation questionnaire (Spanier,1976) were used. The data were analyzed by repeated measures analysis of variance. The result showed that the self-differentiation and the reality therapy training is effective on the intimacy and adaptation of the married women . Also, based on the result, there is no significant difference between the efficacy of self-differentiation and the reality therapy on the intimacy and adaptation of the married women. According to the results of the study, it can be stated that for those who have little intimacy and compatibility, use self-differentiation and reality therapy as a treatment.
Keywords: Self-Differentiation, Reality Therapy, Intimacy, Adaptation -
تمایزیافتگی خود، پدیده ای بافتارمند، فرهنگی و وابسته به شرایط محیطی و اجتماعی است که در فرآیندی پویا و متاثر از عوامل مختلفی شکل می گیرد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی و بازنمایی چگونگی شکل گیری فرآیند تمایزیافتگی خود در خانواده، با رویکرد کیفی و به روش نظریه برخاسته از داده ها از نوع نظام مند انجام شد. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش شامل متاهلین 30 تا 45 ساله شهر تبریز که با خانواده خود زندگی می کردند، بود که تعداد 17 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند و نظری تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه نیمه ساختار یافته برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. تحلیل داده ها هم زمان با گردآوری داده ها باروش کدگذاری نظری (طی سه مرحله؛ کدگذاری باز، محوری و گزینشی) انجام شد. در نهایت461 کد اولیه و 117 زیرمقوله و 18 مقوله استخراج شد و در بخش های شش گانه الگوی پارادایمی طبقه بند گردید و یک نظریه میانی تکوین یافت. نتایج نشان داد که انگیزه پیشرفت و شرایط چالش برانگیز، افراد را به استقلال فکری، هویت طلبی و منزلت اجتماعی سوق می دهد که این موارد پدیده های محوری فرآیند شکل گیری تمایزیافتگی خود را تشکیل می دهند. همچنین، چنانچه افراد تحت تاثیر شرایط واسطه ای نظیر کسب تجربه های متفاوت، ویژگی های خودتعیین گر و تمایل به موفقیت و شرایط زمینه ای مانند ارتباط با الگوهای موفق، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، بسترها و رویدادها در خانواده و جو مشارکتی/حمایتی خانواده قرار گیرند، راهبردهایی همچون رفتارهای مسئولانه، همیارانه و سنجیده و تلاش برای کنترل احساسات را خواهند داشت که این راهبردها منجر به موفقیت در شغل و زندگی، رضایتمندی و خوداتکایی توام با بهبود روابط می شود.
کلید واژگان: تمایزیافتگی خود, فرایند شکل گیری تمایزیافتگی خود, خودمتمایزسازی, تمایزیافتگی خود در خانواده, نظریه برخاسته از داده ها, نظریه داده بنیادSelf-differentiation is a contextual phenomenon and dependent on environmental and social conditions that is formed and experienced in a dynamic process under the influence of various conditions. This qualitative study aimed to explore the formation process of self-differentiation in families using the grounded theory approach (systematic type). The population included married people aged 30 to 45 living with their own families in the city of Tabriz, and 17 of them were selected by the judgmental sampling until theoretical saturation was reached through semi-structured interviews. The data analysis was done simultaneously with the data collection using the theoretical approach (during three stages: open coding, axial coding, and selective coding). Finally, 461 initial codes were extracted and categorized into 117 subcategories and 18 categories, which were classified into six sections of the paradigmatic model, resulting in the development of a middle-range theory. The findings suggested that progress motivation and challenging conditions lead people to intellectual independence, identity seeking, and social dignity, which are the central phenomena of the formation process of self-differentiation. Additionally, if people are influenced by intermediary conditions, such as gaining different experiences in life, self-determining characteristics, communication with successful models, social and cultural structures, contexts, and events in the family, as well as the cooperative/supportive atmosphere of the family, they will carry out strategies, like responsible, cooperative, and considered behaviors, and will try to control emotions, which these strategies lead to success and progress in life, satisfaction, self-reliance, and the improvement of the quality of relationships.
Keywords: Self-Differentiation, Formation Process Of Self-Differentiation, Self-Differentiation In Family, Grounded Theory -
رضایت از زندگی یکی از مهم ترین عوامل سلامت بهزیستی و روان است، که در چند دهه اخیر روان شناسی مثبت نگر توجه ویژه ای به آن کرده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای تمایزیافتگی و بخشودگی بین فردی در رابطه بین سرمایه های روانشناختی با رضایت از زندگی در زنان متاهل انجام گرفت. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن 798 نفر از زنان متاهل شهر تهران را شامل می شد که با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایت از زندگی داینر (1985)، سرمایه های روانشناختی لوتانز و مورگان (2007)، تمایزیافتگی فردی دریک (2011) و بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران (1389) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان دادند سرمایه های روانشناختی، تمایزیافتگی فردی و بخشودگی بین فردی به طور مستقیم بر رضایت از زندگی تاثیر معنادار داشتند (05/0 >P). افزون بر این سرمایه های روانشناختی به طور غیر مستقیم و از طریق واسطه گری بخشودگی بین فردی و تمایزیافتگی فردی بر رضایت از زندگی تاثیر داشت (05/0 > P). یافته های این مطالعه برای ایجاد راهکاری در جهت کاهش اثرات مخرب نداشتن رضایت از زندگی در زنان متاهل قابل بهره برداری است.
کلید واژگان: رضایت از زندگی, سرمایه های روانشناختی, بخشودگی بین فردی, تمایز یافتگی فردیLife satisfaction is one of the most important factors of well-being and mental health, which positive psychology has paid special attention to in recent decades. The present study was conducted with the aim of determining the mediating role of self-differentiation and forgiveness in the relationship between psychological capital and life satisfaction in married women. This research was descriptive and correlational. Its statistical population included 798 married women in Tehran city, who were selected by multi-stage sampling method and used Diener's (1985) life satisfaction questionnaires, Luthans and Morgan's (2007) psychological capitals, Drake's individual differentiation (2011) and interpersonal forgiveness answered by Ehtshamzadeh et al. (2011). Structural equation method and Pearson correlation coefficient were used to analyze the data. The results showed that psychological capital, self-differentiation and interpersonal forgiveness directly had a significant effect on life satisfaction (P < 0.05). In addition, these psychological capitals had an effect on life satisfaction indirectly and through the mediation of interpersonal forgiveness and self- differentiation (P < 0.05). The findings of this study can be used to create a solution to reduce the destructive effects of not being satisfied with life in married women.
Keywords: Psychological Capital, Life Satisfaction, Self-Differentiation, Interpersonal Forgiveness -
پیمان شکنی زناشویی مایه آشفتگی چشمگیر زندگی فردی و میان فردی زوجین و تباه کننده رابطه آنها است. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تحلیل همبستگی کانونی رابطه بین تمایزیافتگی خود و رفتار دلبستگی در روابط زناشویی با هیجان طلبی در زنان دارای گرایش به پیمان شکنی زناشویی بود. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناختی شهر تهران در سال 1401 بودند. به این منظور تعداد 200 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و به مقیاس گرایش به پیمان شکنی زناشویی، مقیاس هیجان طلبی، سیاهه تمایز یافتگی خود و مقیاس دسترسی پذیری، پاسخگویی و همدم طلبی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی کانونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین ابعاد تمایریافتگی خود و ابعاد رفتار دلبستگی در روابط زناشویی با ابعاد هیجان طلبی رابطه معناداری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل همبستگی کانونی نشان داد که واریانس مشترک 6/57 درصد بود. با توجه به یافته های این پژوهش، روانشناسان و مشاوران خانواده می توانند از متغیرهای پیش بین هیجان طلبی همچون تمایزیافتگی خود و رفتار دلبستگی در روابط زناشویی همسران آگاهی یابند و با تقویت آن ها به مشاوره ی زناشویی بپردازند.
کلید واژگان: تمایزیافتگی خود, رفتار دلبستگی در روابط زناشویی, هیجان طلبی, گرایش به پیمان شکنی زناشوییThe aim of this study will be to investigate canonical correlation analysis of the relationship between self-differentiation and attachment behavior in couple relationships with sensation seeking in women with tendency to marital infidelity. The quantitative- correlation method was used. The statistical population of the present study was all married women who referred to counseling and psychological centers in Tehran city in year 1401. In this study, according Convenience sampling method, 200 people were selected as samples and they were asked to fill in attitudes toward infidelity scale, sensation seeking scale, self-differentiation inventory short form and brief accessibility, responsiveness, and engagement scale of Sandberg. The collected data was analyzed using Canonical correlation. Findings showed that there was significant relationship between self-differentiation and attachment behavior in couple relationships with sensation seeking (P<0/01). The results Canonical correlation showed that common variance of self-differentiation and attachment behavior in couple relationships with sensation seeking was 57/6%. According to the findings of this research, psychologists and family counselors can learn about variables predicting sensation seeking, such as self-differentiation and attachment behavior in spouses' marital relationships, and by strengthening them, engage in marital counseling.
Keywords: Sensation Seeking, Self-Differentiation, Attachment Behavior In Couple Relationships, Tendency To Marital Infidelity -
چکیدهاین پژوهش با هدف پیش بینی تمایزیافتگی خود براساس ابعاد شخصیت و دینداری در افراد متاهل شهر قم در سال 1401 انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی...بود. ابتدا پرسشنامه ها در فضای مجازی در بستر تلگرام و ایتا در اختیار جامعه آماری قرار داده شد و تعداد 364 نفر با نمونه گیری دردسترس، به پرسشنامه ها پاسخ دادند. به منظور اجرای پژوهش حاضر از سه پرسشنامه استاندارد تمایز یافتگی خود اسکورن و فریدلندر(DSI.) و پرسشنامه ی ویژگی های شخصیت نئو فرم کوتاه (NEO-FFI) مک کری و کاستا و پرسشنامه دینداری گلاک و استارک (CRS) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها نشان داد که بین تمایزیافتگی خود با تمام ابعاد شخصیت و بین تمایزیافتگی خود با نمره کل دینداری و زیرمقیاس های عاطفی، پیامدی و مناسکی ارتباط معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که همه ابعاد شخصیت به جز گشودگی به تجربه و نمره کل دینداری و زیرمقیاس های عقائدی، عاطفی و پیامدی می توانند پیش بینی کننده تمایزیافتگی خود باشند.
کلید واژگان: تمایزیافتگی خود, ابعاد شخصیت, دینداریThis research was conducted with the aim of predicting self-differentiation based on the dimensions of personality and religiosity in married people of Qom city in 1401. The method of the current research was a correlational description. First, the questionnaires were provided to the statistical community in the virtual space on the Telegram and Eitaa platforms, and 364 people answered the questionnaires with available sampling. In order to carry out the current research, three standard questionnaires of Skorn and Friedlander's self-differentiation (DSI), short-form NEO-FFI (NEO-FFI) by McCree and Costa, and Gluck and Stark's religiosity questionnaire (CRS) were used. Data analysis was done by multiple regression method. The findings showed that there is a significant relationship between self-differentiation with all personality dimensions, and between self-differentiation with the total religiosity score and emotional, consequential and ritual subscales. Regression analysis showed that all personality dimensions except openness to experience and the total score of religiosity and belief, emotional and consequence subscales can predict their differentiation.
Keywords: Self-Differentiation, Personality Dimensions, Religiosity -
نقش میانجی خود - تمایزیافتگی والدین در رابطه میان همبسته ویژگی های شخصیتی و خطرپذیری نوجواناننشریه آسیب شناسی، مشاوره و غنی سازی خانواده، سال هشتم شماره 2 (پیاپی 16، پاییز و زمستان 1401)، صص 61 -80هدف
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی معادلات ساختاری ویژگیهای شخصیتی والدین با میانجیگری خود - تمایزیافتگی عاطفی و تاثیر این دو مولفه بر خطرپذیری فرزندان نوجوان آنها طراحی و اجرا شد.
روش و موادپژوهش حاضر ازنظر روش گردآوری دادهها توصیفی با طرح مدل یابی معادلات ساختاری است و با هدف تعیین رابطه بین ویژگیهای شخصیتی والدین و خطرپذیری نوجوانان آنان با میانجیگری سطوح تمایز یافتگی خود والدین طرح ریزی شده است. روش آماری در بخش آمار توصیفی همبستگی و در بخش آمار استنباطی از رگرسیون و روش تجزیه و تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان 16 الی 19 ساله شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس سطح شهر مریوان و روش نمونه گیری خوشهای تصادفی گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده تمایز یافتگی خود اسکورن (Skowron, 1998)، پرسشنامه شخصیت نئو فرم کوتاه (Costa& McCrae, 1992) و پرسشنامه خطرپذیری محمد خانی 1388 (IARS) برای جمع آوری اطلاعات مربوط به خطرپذیری نوجوانان استفاده شد.
یافته ها:
ویژگیهای شخصیتی والدین بر خطرپذیری از جانب نوجوانان آنها تاثیرگذار بوده است (42/5 t=،133/0 β=) و (05/0P<). ارتباط منفی خود - تمایزیافتگی والدین با خطرپذیری نوجوانان نیز معنیدار است (99/3 t=،038/0- β=) و (05/0P<). ارتباط ویژگیهای شخصیتی والدین با خطرپذیری نوجوانان آنها از طریق متغییر میانجی خود - تمایزیافتگی والدین نیز با ضرایب تی و بتای (70/4 t=294/0- β=) و در سطح (05/0P<) معنیدار برآورد شد.
نتیجه گیری:
پژوهش نشان داد که بین عامل روان آزرده خویی والدین و خطرپذیری در نوجوانان ارتباط مثبت و بین عوامل توافق پذیری و وجدان گرایی والدین و خطرپذیری نوجوانان ارتباط منفی معنی داری وجود دارد. همچنین هرچه والدین خود - تمایزیافتگی عاطفی بیشتری داشته باشند نوجوانان آنها خطرپذیری کمتری نشان میدهند. پیشنهاد می شود نقش پایگاه اجتماعی والدین در خطرپذیری نوجوانان آنان نیز مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: خود - تمایزیافتگی, خطرپذیری, ویژگی های شخصیتThe Mediating Role of Parental Self-differentiation in the Relationship between Personality Traits and Risk-taking in AdolescentsObjectiveThis Paper was implemented to design the SEM of parents' personality traits with the mediation of emotional differentiation and the effect of these two components on the risk-taking of their teenage children.
Method and Materials:
The current Paper is descriptive with structural equation modeling in terms of data collection method, and it is designed to determine the relationship between parents' personality traits and their teenagers' risk-taking through the mediation of parents' levels of differentiation. The descriptive statistical method was correlation and in the inferential statistics section of regression and structural equation analysis method. The statistical population of the research was 16-19-year-old students studying at the second secondary level in Marivan City, and random cluster sampling was used. Research tools including the revised Skowron Self-Differentiation Questionnaire (Skowron, 1998), the Short Form Neo Personality Questionnaire (Costa & McCrae, 1992), and the Mohammad Khani Risk Taking Questionnaire 1388 (IARS) were used to collect information related to adolescent risk-taking.
FindingsThe personality characteristics of parents have an effect on risk-taking by their teenagers (t=5.42, β=0.133) and (P<0.05). The negative relationship between parents' self-differentiation and adolescents' risk-taking is also significant (t=3.99, β=-0.038) and (P<0.05). The relationship between parents' personality traits and their adolescents' risk-taking through the mediating of parents' self-differentiation Factor was also estimated to be significant with t and beta coefficients (β=-0.294, t=4.70) and at the level (P<0.05).
ConclusionAccording to the Findings there is a positive relationship between parental neuroticism and risk-taking in teenagers, and a significant negative relationship between parents' agreeableness and conscientiousness and teenagers' risk-taking. Also, the more emotional differentiation parents have, the less risky their teenagers are.
Keywords: : Self-Differentiation, Risk-Taking, Personality Traits -
هدفاین پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی تمایزیافتگی خود در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان متوسطه دوم انجام شد.
روش شناسی: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال 1402-1401 تشکیل دادند که از میان آنان 400 دانش آموز (200 دختر و 200 پسر) بر پایه فرمول کاین به صورت نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای اعتیاد به بازی های آنلاین (وانگ و چانگ، 2002)، نیازهای بنیادین روانشناختی (لاگواردیا و همکاران، 2000) و تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.7 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد نیازهای بنیادین روانشناختی و تمایزیافتگی خود بر اعتیاد به بازی های آنلاین اثر مستقیم دارند. نیازهای به علاوه، بنیادین روانشناختی بر اعتیاد به بازی های آنلاین اثر غیرمستقیم داشت. مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش نیز برازش مطلوبی با داده ها داشت (RMSEA= 0/055, GFI= /088).بحث و نتیجه گیریاین گام مهمی در جهت شناخت عوامل موثر بر اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان می باشد.کلید واژگان: اعتیاد به بازی های آنلاین, نیازهای بنیادین روانشناختی, تمایزیافتگی خود, دانش آموزانPurposeThis study aimed to investigate the mediating role of self-differentiation in the relationship between basic psychological needs and online gaming addiction among high school students.MethodologyThe research method was cross-sectional and correlational. The statistical population of this study included all high school students in Tehran during the 2022-2023 academic year, from which 400 students (200 girls and 200 boys) were selected using the Cochran formula through multistage cluster sampling. The instruments used in this study included the Online Gaming Addiction Scale (Wang & Chang, 2002), the Basic Psychological Needs Scale (La Guardia et al., 2000), and the Self-Differentiation Scale (Skowron & Friedlander, 1998). For data analysis, SPSS-V23 and Lisrel-V8.7 software were utilized. Structural equation modeling was employed to test the research hypotheses.FindingsThe results indicated that basic psychological needs and self-differentiation had a direct effect on online gaming addiction. Additionally, basic psychological needs had an indirect effect on online gaming addiction. The modified structural model of the research also showed a good fit with the data (RMSEA= 0.055, GFI= 0.88).ConclusionThe results represent a significant step toward understanding the factors influencing online gaming addiction in students.Keywords: Online Gaming Addiction, Basic Psychological Needs, Self-Differentiation, Students -
در سال های اخیر استفاده از اینترنت به طرز چشمگیری افزایش یافته و بخش قابل توجهی از زندگی افراد به خصوص نوجوانان را در برگرفته است و همچنین مادر عصری زندگی می کنیم که شاهد استفاده روزافزون اعضای خانواده از شبکه های اجتماعی به خصوص نوجوانان هستیم. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انسجام و انعطاف پذیری خانواده با اعتیاد به اینترنت نوجوانان: نقش میانجی گرایانه تمایزیافتگی خود وچشم انداز زمانی انجام شده است.روش تحقیق توصیفی - زمینه یابی بوده و از آن جهت که به بررسی رابطه بین متغیرها می پردازد از نوع پژوهش های همبستگی است. جامعه آماری تحقیق میدانی کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر بجنورد به تعداد20100نفربودند که براساس جدول کرجس و مورگان تعداد 320 نفر انتخاب و پرسشنامه های استاندارد در بین آنها توزیع شد. جهت تجزیه و تحلیل، آزمون فرضیات تحقیق از روش همبستگی بانرم افزار SPSS نسخه 20 و روش مدل ساختاری با نرم افزارPSL نسخه 3 استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیات پژوهش نشان داد بین انسجام و انعطاف پذیری خانواده با اعتیاد به اینترنت نوجوانان: نقش میانجی گرایانه تمایزیافتگی خود وچشم انداز زمانی رابطه معناداری وجود دارد(تاییدفرضیه اصلی).کلید واژگان: انسجام و انعطاف پذیری خانواده, اعتیاد به اینترنت نوجوانان, تمایزیافتگی خود, چشم انداز زمانیIn recent years, the use of the Internet has increased dramatically and has taken a significant part of people's lives, especially teenagers, and we live in an era where we see the increasing use of social networks by family members, especially teenagers. The present study was conducted with the aim of investigating the relationship between family cohesion and flexibility and adolescent Internet addiction: the mediating role of self-differentiation and time perspective. The type of research is correlation. The statistical population of the field research was 20,100 high school students of Bojnord city, 320 people were selected based on the table of Karjes and Morgan and standard questionnaires were distributed among them. In order to analyze and test research hypotheses, correlation method with SPSS software version 20 and structural model method with PSL software version 3 have been used. The results of the research hypothesis test showed that there is a significant relationship between family cohesion and flexibility with adolescent Internet addiction: the mediating role of self-differentiation and time perspective (confirmation of the main hypothesis).Keywords: Coherence, flexibility of the family, Internet addiction of teenagers, Self-Differentiation, Time Perspective
-
Satisfaction with Iranian national identity includes a person's attitude and his general evaluation towards his identity as a whole or some aspects of his life. In this research, the relationship between self-differentiation, ethnic hegemony and satisfaction with national identity was investigated. The aim is to determine the relationship between self-differentiation and the mediating role of ethnic hegemony on satisfaction with the national identity of Iranian ethnicities. The present research is a descriptive-applicative and correlational survey, the statistical population of which consists of men and women from five ethnicities: Persian, Arab, Baloch, Kurdish and Azeri. The sample size of this research includes 645 people in the young age group(15-30) who were selected based on Cochran's formula. In this research, proportional stratified sampling was done. The most important criterion for entering the research was the ethnicity of the people. The data was collected based on Skorn and Friedland's own differentiation questionnaire and researcher-made questionnaire. The findings of the research regarding the three hypotheses proposed in this research indicate the confirmation of all three hypotheses. The results show that self-differentiation is effective on ethnic hegemony and ethnic hegemony is also effective on satisfaction with Iranian national identity.Keywords: self-differentiation, ethnic hegemony, satisfaction with national identity
-
فصلنامه اعتیاد پژوهی، پیاپی 66 (زمستان 1401)، صص 223 -241هدف
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی سبک های حل مسیله بر اساس ابعاد تمایزیافتگی خود در افراد وابسته به مواد مخدر انجام گرفت.
روشاین پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل مردان و زنان وابسته به مواد بود که در سال 1399 به مراکز ترک اعتیاد شهر اراک مراجعه کردند. نمونه مطالعه 270 نفر بود که با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه تمایزیافتگی و مقیاس شیوه های حل مسیله بود. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها:
نتایج نشان داد که ابعاد تمایزیافتگی خود با سبک های حل مسیله در افراد وابسته به مواد رابطه معناداری داشتند. تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن بود که همجوشی با دیگران توانست سبک های خلاقیت و اعتماد به نفس را پیش بینی کند. همچنین، گسلش عاطفی توانست سبک های روی آورد و درماندگی را پیش بینی کند. به علاوه، واکنش هیجانی در گام دوم توانست سبک های خلاقیت و روی آورد را پیش بینی نماید. واکنش هیجانی نیز پبش بینی کننده سبک مهارگری بود، اما موقعیت من نتوانست هیچ یک از سبک های حل مسیله را پیش بینی نماید.
نتیجه گیری:
طبق این یافته ها سطح تمایزیافتگی خود نقش قابل توجهی در پیش بینی شیوه های رویارویی در افراد وابسته به مواد با مسایل و رویدادهای زندگی روزمره دارد. به همین دلیل، لازم است در برنامه های پیشگیری از اعتیاد برای کودکان و نوجوانان و همچنین در درمان افراد وابسته به مواد تمهیداتی برای ارتقاء سطح تمایزیافتگی آنان منظور گردد.
کلید واژگان: وابستگی به مواد, تمایزیافتگی خود, سبک های حل مسئلهObjectiveThe present study was conducted to predict problem-solving styles based on the dimensions of self-differentiation in substance-dependent individuals.
MethodThis research was of descriptive-correlational type, and its statistical population included substance-dependent males and females who referred to the addiction treatment centers in the city of Arak in 2020. The study sample consisted of 270 people selected by convenience sampling method. The research tool was the self-differentiation questionnaire and the problem-solving Strategies scale. The data were analyzed with Pearson's correlation coefficient and stepwise regression analysis.
ResultsThe results showed that the dimensions of self-differentiation were significantly related to the problem-solving styles in substance-dependent individuals. Also, regression analysis indicated that mixing with others could predict creativity styles and self-confidence. In addition, emotional breakdown explained approach and helplessness styles. In addition, the emotional reaction in the second step could predict creativity and approach styles. Emotional reaction also predicted the restraint style, but the position of the self could not predict any of the problem-solving styles.
ConclusionAccording to these findings, the level of self-differentiation plays a significant role in predicting ways of coping with problems and events of daily life in substance-dependent individuals. For this reason, it is necessary to include measures to improve the level of differentiation in addiction prevention programs for children and adolescents, as well as in the treatment of substance-dependent individuals.
Keywords: Substance dependence, Self-differentiation, Problem-solving styles -
هدف
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرح واره درمانی بر دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، تمایزیافتگی خود، ذهنی سازی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شهر شیراز در سال 1401 انجام شد.
روش شناسی:
روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز تشکیل دادند که از بین آنها، 50 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (هر گروه 25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش با استفاده از طرح واره درمانی، 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه شخصیت مرزی (کلاریج و بروکز، 1984)، دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998)، ذهنی سازی (فوناگی، 1991) و حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996) بودند.
یافته هاتجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. نتایج نشان داد آموزش طرح واره درمانی بر مولفه های دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی (ابراز هیجان مثبت، ابراز صمیمیت و ابراز هیجان منفی) افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. آموزش طرح واره درمانی بر تمایزیافتگی خود و مولفه های (واکنش پذیری عاطفی، جایگاه من، عدم گریز عاطفی و هم آمیختگی با دیگران) در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. آموزش طرح واره درمانی بر ذهنی سازی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. نتایج نشان داد آموزش طرح واره درمانی بر حساسیت به طرد در افراد مبتلا به اختلل شخصیت مرزی تاثیر دارد. بدین صورت که این درمان توانسته تمایزیافتگی خود و ذهنی سازی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را افزایش و ابرازگری هیجانی منفی و حساسیت به طرد را کاهش دهد
نتیجه گیریمنطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارآ جهت افزایش تمایزیافتگی خود و ذهنی سازی و کاهش ابرازگری هیجانی منفی و حساسیت به طرد بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی پیشنهاد داد.
کلید واژگان: دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی, تمایزیافتگی خود, ذهنی سازی, حساسیت به طرد, طرحواره درمانیPurposeThe present study was conducted with the aim of the effectiveness of schema therapy on ambivalence in emotional expression, self-differentiation, subjectivity and sensitivity to rejection in patients with borderline personality disorder in Shiraz city in 1401.
MethodologyThe research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design with control and follow-up groups. The statistical population of the research was made up of all people with borderline personality disorder who referred to counseling centers in Shiraz, and among them, 50 people were randomly selected in the experimental group (25 people in each group) and the control group ( 25 people) were appointed. The experimental group was trained in 12 sessions of 60 minutes using schema therapy, and the control group remained on the waiting list. The tools used in this research include borderline personality questionnaire (Claridge and Brooks, 1984), ambivalence in emotional expression (King and Emmons, 1990), self-differentiation (Skorn and Friedlander, 1998), mentalization (Fonagy, 1991) and sensitivity to rejection. (Downey and Feldman, 1996).
FindingsThe analysis of the information obtained from the implementation of the questionnaire was done in two descriptive and inferential sections (variance analysis with repeated measurements). The results showed that schema therapy training has an effect on the components of ambivalence in emotional expression (positive emotion expression, intimacy expression and negative emotion expression) of people with borderline personality disorder. Schema therapy training has an effect on self-differentiation and its components (emotional reactivity, my place, lack of emotional escape and integration with others) in people with borderline personality disorder. Schema therapy training has an effect on the mentalization of people with borderline personality disorder. The results showed that schema therapy training has an effect on sensitivity to rejection in people with borderline personality disorder. In this way, this treatment has been able to increase self-differentiation and mentalization of patients with borderline personality disorder and reduce negative emotional expression and sensitivity to rejection.
ConclusionAccording to the findings of the present study, schema therapy can be suggested as an effective method to increase self-differentiation and mentalization and reduce negative emotional expression and sensitivity to rejection in patients with borderline personality disorder.
Keywords: Ambivalence in Emotional Expression, Self-Differentiation, mentalization, sensitivity to rejection, Schema therapy -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خود-تمایزیافتگی در ارتباط بین عزت نفس و تصویر بدن انجام شد.
روشپژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متاهل ساکن شهر تهران در سال 1399 می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 211 نفر از آنها انتخاب شده و به ابزارهای مقیاس تصویر بدن، مقیاس عزت نفس و پرسشنامه تمایزیافتگی خود پاسخ دادند. پس از اجرای پرسشنامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص-های آمار توصیفی و همچنین روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
نتایج نشان داد که بین تصویر بدن، خود-تمایزیافتگی و عزت نفس ارتباط معناداری وجود دارد (05/0<p) و خود-تمایزیافتگی در ارتباط بین عزت-نفس و تصویر بدن نقش واسطه ای ایفا می کند.
نتیجه گیری:
می-توان نتیجه گرفت که خود-تمایزیافتگی به عنوان یک متغیر واسطه ای می تواند ارتباط بین عزت نفس با تصویر بدن را تعدیل کند. بنابراین، تاکید بر آموزش خود-تمایزیافتگی به جهت کاهش اثرات تصویر بدنی منفی می تواند مورد توجه قرار گیرد. نتایج مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: تصویر بدن, خودتمایزیافتگی, عزت نفس, زنانPurposethe purpose of this study was to investigate the mediating role of Self-Differentiation between the Self-Esteem and Body image.
Methodsthis is a descriptive correlational study. The statistical population of the present study includes all Married Women living in Tehran in 2020. That 211 of them were selected by available sampling method and they completed the Body Image Scale, Self-Esteem Scale and Self-Differentiation Questionnaire. the data were analyzed by Pearson Correlation and Path Analysis.
Resultsthe results showed that there is a significant relationship between Body Image, Self-Differentiation and Self-Esteem (p<0.05), and Self-Differentiation in the relationship between Self-Esteem and Body Image, play a mediating role.
Conclusionit can be concluded that Self-Differentiation as a mediator can modify the relationship between Self-Esteem and Body Image. Therefore, the emphasis on Self-Differentiation training can be considered in order to reduce the effects of negative Body Image. The results are discussed.
Keywords: Body Image, Self-differentiation, self-esteem, Women -
زمینه و هدف
یکی از مفاهیمی که در پیشگیری از انواع آسیب ها و بد کارکردی هایی همچون اعتیاد موردتوجه پژوهشگران بوده و می تواند به ادبیات مربوط به حوزه اعتیاد کمک کند میزان تمایزیافتگی خود می باشد. فهم تمایزیافتگی ما را آگاه می کند که چطور افراد رفتارشان را در درون زمینه اجتماعی بزرگ تر شکل می دهند. مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان ارتباط سطوح تمایزیافتگی خود با سبک های حل مسیله در افراد وابسته به مواد مخدر سامان یافت.
روشپژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود و در میان آن دسته از معتادان شهر کاشان اجرا گردید که در سال 1400 به مراکز ترک اعتیاد این شهر مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 270 آزمودنی واجد شرایط به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و از آن ها خواسته شد پرسشنامه های تمایزیافتگی اسکورن و شیوه های حل مسیله کاسیدی و لانگ را تکمیل کنند.
یافته ها:
تجزیه وتحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون معلوم ساخت که بین سطوح تمایزیافتگی خود و شیوه های حل مسیله در معتادان ارتباط معناداری وجود دارد. این رابطه با سبک های سازنده و کارآمد حل مسیله، مثبت و با سبک های غیر سازنده و ناکارآمد، معکوس بود.
نتیجه گیرییافته ها بیانگر آن است که سطح تمایزیافتگی خود در اغلب معتادان پایین است؛ به همین دلیل، آن ها در مواجهه با مسایل و رویدادهای زندگی روزمره خویش، بیشتر از شیوه های ناکارآمد حل مسیله استفاده می کنند؛ بنابراین، لازم است در برنامه های پیشگیری از اعتیاد برای کودکان و نوجوانان و همچنین در برنامه های درمانی معتادان، آموزش هایی برای ارتقاء سطح تمایزیافتگی خود، ارایه گردد. این امر تاثیر به سزایی در استفاده از شیوه های موثر و کارآمد حل مسیله در مواجهه با مسایل و مشکلات زندگی داشته و درنتیجه، آنان برای انطباق با مشکلات و حوادث زندگی، کمتر به مواد مخدر پناه خواهند برد.
کلید واژگان: تمایزیافتگی خود, سبک های حل مسئله, اعتیاد, اختلالات مصرف موادBackground and PurposeOne of the concepts that has been considered by researchers in preventing all kinds of injuries and malfunctions such as addiction and can help the literature related to the field of addiction is the degree of its differentiation. Understanding differentiation informs us of how individuals shape their behavior within the larger social context. The present study was conducted to investigate the relationship between their levels of differentiation and problem solving styles in drug addicts.
MethodThe research was descriptive-correlational and was conducted among those addicts in Kashan who had referred to addiction treatment centers in this city in 1400. Among them, 270 eligible subjects were selected by available sampling method and were asked to complete the Scorne differentiation questionnaires and Cassidy and Lang problem solving methods.
ResultsAnalysis of data with Pearson correlation coefficient revealed that there is a significant relationship between their levels of differentiation and problem solving methods in addicts. This relationship was positive with constructive and efficient problem solving styles and inverse with non-constructive and inefficient styles.
ConclusionThe findings indicate that the level of differentiation is low in most addicts; For this reason, they are more likely to use inefficient methods of problem solving in the face of problems and events in their daily lives; Therefore, it is necessary to provide training to improve their level of differentiation in addiction prevention programs for children and adolescents, as well as in addiction treatment programs. This has a great impact on the use of effective and efficient methods of problem solving in the face of life problems and problems, and as a result, they will resort to drugs less to adapt to life problems and events.
Keywords: self-differentiation, problem-solving styles, addiction, substance use disorders -
ازدواج مرحله ای بحرانی در زندگی است که هویت یافتگی را تسهیل می کند. مولفه های گوناگونی نظیر خود متمایز سازی و یا تنظیم شناختی هیجان در ازدواج تاثیر گذارند .پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ازدواج موفق و خود متمایز سازی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش زنان و مردان متاهل شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و در دسترس تعداد 635 نفر در بازه ی زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399) انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه هایی شامل شاخص رضایت زناشویی هودسن(1992) ، پرسشنامه خودمتمایزسازی اسکورون و اشمیت (2003)و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی ، کرایج و اسپینهاون (2001) استفاده شد. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی و با استفاده از آزمون های آماری و رویکرد معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیر مستقل خود متمایز سازی با تنظیم شناختی هیجان و ازدواج موفق رابطه دارد(001/0P>) و تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خود متمایز سازی با ازدواج موفق نقش واسطه ای ایفا می کند. از آنجا که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، یکی از موثرترین عوامل فردی در ازدواج موفق و ثبات خانواده به شمار می آید، بنابراین نقش آموزش این راهبردها و همچنین خود متمایز سازی بسیار مهم بوده و ضرورت توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران را می طلبد.
کلید واژگان: ازدواج موفق, تنظیم شناختی هیجان, خود متمایز سازیMarriage is a critical stage in life that facilitates identification. Various components such as self-differentiation or cognitive emotion regulation affect marriage. This study aimed to investigate the relationship between successful marriage and self-differentiation by considering the mediating role of cognitive emotion regulation. This study was a descriptive correlational study of structural equations. The statistical population of the study was married men and women in Tehran that 635 people were selected using cluster and available sampling methods the cluster sampling method in the period of summer (2019) to summer (2020). To collect the data of this study, Hudson Successful Marriage Index Questionnaire(1992), Garnefski, Critch and Spinhaven Cognitive Emotion Regulation Questionnaire(2001), Skowron and Friedlander Self-Differentiation Questionnaire(2003) were used. The data obtained from the questionnaires were analyzed in two descriptive and inferential sections using statistical tests and the structural equation approach by SPSS and AMOS software. The results showed that the independent variables of self-differentiation is related to the cognitive regulation of emotion and successful marriage (P> 0.001) , and emotion regulation plays a mediating role in the relationship between self-differentiation with a successful marriage. Since cognitive emotion regulation skills are one of the most effective individual factors in a successful marriage and family stability, Therefore, the role of training these strategies as well as self-differentiation is very important and requires more attention from counselors and stakeholders.
Keywords: Successful marriage, Cognitive emotion regulation, Self-differentiation -
نشریه آسیب شناسی، مشاوره و غنی سازی خانواده، سال ششم شماره 1 (پیاپی 11، بهار و تابستان 1399)، صص 85 -104
در دوران جوانی مشکلات فراوانی در زندگی اجتماعی ایجاد می شود که حمایت اجتماعی می تواند یکی از ابزارهای رویارویی در این موقعیت ها باشد؛ ولی تراز تمایزیافتگی و انعطاف پذیری شناختی می تواند دراین بین نقش برجسته ای داشته باشد و پژوهش با هدف بررسی پیش بینی تراز حمایت اجتماعی ادراک شده بر پایه خود تمایزیافتگی و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دختر دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب در سال 1399 که شمار آنان 2000 نفر بود. حجم نمونه پژوهش با توجه به جدول مورگان 322 نفر تعیین شد که پس از توزیع پرسشنامه به دلیل عدم همکاری شماری از دانشجویان، شمار 160 پرسشنامه تکمیل شده و صحیح مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ و روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد و بر این اساس ابزار پژوهش نیز پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت، داهلم، زیمت و فارلی (1988)، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فرید لندر (1988)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با روش رگرسیون چند متغیره محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که جایگاه من، هم آمیختگی با دیگران، انعطاف پذیری شناختی می توانند حمایت اجتماعی را پیش بینی کنند و متغیرهای واکنش پذیری هیجانی، گریز هیجانی، تمایزیافتگی، ادراک کنترل پذیری، ادراک توجیه رفتار، ادراک گزینه های گوناگون قابلیت پیش بینی حمایت اجتماعی را نداشته اند. همچنین هم آمیختگی با دیگران قوی ترین پیش بینی کننده حمایت اجتماعی تعیین شد.
کلید واژگان: حمایت اجتماعی ادراک شده, خود تمایزیافتگی, انعطاف پذیری شناختیDuring the youth period, many problems arise in social life that social support can be one of the coping tools in these situations, but the level of differentiation and cognitive flexibility can play an important role in this. The amount of perceived social support was predicted based on students' self-differentiation and cognitive flexibility. The research method was descriptive-correlational. The statistical population of the study was female graduate students of Azad University, South Tehran Branch in 2020, whose number was 2,000. The sample size of the study was 322 according to Morgan's table. After distributing the questionnaire due to the lack of cooperation of several students, 160 questionnaires were completed and analyzed correctly. And random cluster sampling method was selected. Based on this, the research tool was Zimet, Dahlem, Zimet, and Farley (1988) Social Support Questionnaire, Skorn and Fried Lander (1988) Differentiation Questionnaire, Dennis and Vanderwall's Cognitive Flexibility Questionnaire (2010). Data analysis was calculated by the multivariate regression method. Findings showed that my position, integration with others, cognitive flexibility can predict social support, and the variables of emotional responsiveness, emotional escape, differentiation, perception of controllability, perception of behavior justification, perception of different ability options They did not anticipate social support. Integration with others was also identified as the strongest predictor of social support.
Keywords: cognitive flexibility, perceived social support, self-differentiation -
طلاق عاطفی مهمترین عامل ناامیدی خانواده است و باعث ایجاد شکاف عاطفی خانواده می شود. هدف از این مطالعه - تدوین مدل علی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی بود.پژوهش حاضر با توجه به هدف آن از نوع کاربردی و شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهرستان قصرشیرین بودند. که از میان آنها به روش تصادفی چند مرحله ای و با استفاده از نمونه های در دسترس 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس داده های مورد نظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (1999)، تمایز خود (DSI-SF) دریک (2011) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند بین گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی رابطه معنی داری بودند.یافته ها نشان داد دلزدگی زناشویی رابطه بین گرایش به طلاق عاطفی و تمایزیافتگی خود را میانجی گری می کند. دلزدگی زناشویی به عنوان عوامل مهم و تاثیرگذار بر سطح ارتقا سلامت روانی مطرح است و با شناسایی عوامل به همراه برنامه ریزی مناسب می تواند منجر به کاهش طلاق عاطفی و افزایش خودتمایزیافتگی شود.کلید واژگان: طلاق عاطفی, تمایزیافتگی خود, دلزدگی زناشویی, زوجینEmotional divorce is the most important cause of family hopelessness and can cause a family emotional split. The purpose of this study was to develop a causal model of the tendency for emotional divorce based on self-differentiation through marital attachment mediation.This study is a descriptive-correlational one with regard to its purpose and its implementation. The statistical population of this study included all couples who referred to welfare counseling center of Qasrshirin city. Among them, 100 were selected using multistage random sampling method. Data were then collected using Gutman's Emotional Divorce Questionnaire (1999), DSI-SF Self-Diversity (2011), and Paines' Marital Dissatisfaction Questionnaire (1996).The results of data analysis using Pearson correlation and structural equation tests showed that there was a significant relationship between tendency to divorce based on self-differentiation and mediation of marital burnout.The findings showed that marital attachment mediates the relationship between the tendency to emotional divorce and its differentiation. Marital attachment is one of the important factors affecting the level of mental health promotion and identifying the factors along with proper planning can lead to decrease in emotional divorce and increase self-differentiation.Keywords: emotional divorce, self-differentiation, Marital affliction
-
یکی از مشکلاتی که خانواده ها با آن درگیر هستند تجربه خشونت در ابعاد مختلف آن بخصوص آزار عاطفی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودمتمایزسازی در ارتباط بین مولفه های هم وابستگی و مولفه های آزار عاطفی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان زن متاهل دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 98-97 می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 250 نفر از آنها انتخاب شده و به ابزارهای مقیاس آزار عاطفی، مقیاس هم وابستگی هالیوک و پرسشنامه تمایزیافتگی خودپاسخ دادند. پس از اجرای پرسشنامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و همچنین روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین تمام مولفه های هم وابستگی، خودمتمایزسازی و مولفه-های آزار عاطفی ارتباط معناداری وجود دارد (05/0p <) و همچنین خودمتمایزسازی در ارتباط بین تمام مولفه های هم وابستگی با تمام مولفه های آزار عاطفی به استثنای مولفه واکنش گری نقش واسطه ای ایفا می کند. خودمتمایزسازی به عنوان یک متغیر واسطه ای می تواند ارتباط بین هم وابستگی و آزار عاطفی را تعدیل کند. بنابراین، تاکید بر آموزش خودمتمایزسازی به جهت کاهش اثرات هم وابستگی و آزار عاطفی می تواند مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: هم وابستگی, خودمتمایزسازی, آزار عاطفی, دانشجویان زن متاهلOne of the problems that families are involved with is the experience of violence, especially Emotional Abuse. The purpose of this study was to investigate the mediating role of Self-Differentiation between the components of Co-Dependency and Emotional Abuse components. This is a Descriptive Correlational study. The Statistical Population of the present study was all married female students of the Shahid Beheshti University of Tehran in 2018. That 250 of them were selected by available sampling method and they completed the Emotional Abuse Scale, Holyoake Co-Dependency Scale and Self-Differentiation Questionnaire. the data were analyzed by Pearson Correlation and Path Analysis. The results showed that there is a significant relationship between all components of Co-Dependency, Self-Differentiation and all components of Emotional Abuse (p < 0.05), as well as Self-Differentiation in the relationship between all components of Co-Dependency with all components of Emotional Abuse, except the Emotional Reactivity component, play a mediating role. Self-Differentiation as a mediator can modify the relationship between Co-Dependency with Emotional Abuse. Therefore, the emphasis on Self-Differentiation training can be considered in order to reduces the effects of Co-Dependency and Emotional Abuse.
Keywords: Co-Dependency, Self-differentiation, Emotional Abuse, Married female students -
هدف
پژوهش حاضر با هدف تاثیر فراهیجان بر تمایز یافتگی خود با واسطه گری خود شفقتی دانش آموزان انجام شد.
روشروش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99 - 1398 تشکیل دادند، که از میان آنها، تعداد 420 نفر با روش نمونهگیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه فراهیجان (میتمنسگرابر و همکاران، 2009)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و پرسشنامه شفقت خود (نف، 2003). به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. همچنین داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد فراهیجان بر تمایزیافتگی خود دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که تمایزیافتگی بر خودشفقتی دانش آموزان تاثیر مثبت داشت.
نتیجه گیریبر اساس نتایج پژوهش فراهیجان بر تمایزیافتگی خود دانش آموزان با واسطه گری خودشفقتی تاثیر دارد.
کلید واژگان: فراهیجان, تمایزیافتگی خود, خودشفقتی, نوجوانانPurposeThe aim of this study was to investigate the effect of Meta-Emotion on self-differentiation through studentschr('39') self-compassion mediation.
MethodologyThe cross-sectional research method was correlational. The statistical population of this study consisted of all high school students in Tehran in the academic year 2019- 20, from which 420 people were selected by multi-stage cluster sampling. The research instruments were: meta-emotion Questionnaire (Mittmansgraber et al., 2009), Self-Differentiation (Skorn and Friedlander, 1998) and Self-Compassion Questionnaire (Nef, 2003). SPSS-V23 and Lisrel-V8.8 software were used to analyze the data. The data were also analyzed using structural equation analysis.
ResultsThe results showed that meta-emotion had a positive and significant effect on students chr('39')own differentiation. Also, the results showed that differentiation has a positive effect on studentschr('39') self-efficacy.
ConclusionBased on the results of meta-emotion research, it has an effect on studentschr('39') self-differentiation through self-help mediation.
Keywords: Meta-Emotion, Self-Differentiation, Self-Compassion, Students -
هدف
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی بخشش براساس تنظیم هیجانی و تمایزیافتگی خود انجام شد.
روشروش تحقیق این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زنان شاغل شهر تهران که از میان آنها 210 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مقیاس بخشش (گذشت) هارتلند (HFS)، مقیاس تنظیم هیجانی، و پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شد.
یافته هانتایج حاکی از آن بود که بین مولفه های تمایزیافتگی خود با بخشش رابطه معنی داری وجود دارد (01/0>p). همچنین بین تنظیم هیجان و بخشش رابطه معنادار وجود دارد (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیونی در سطح (01/0>p) نشان داد مولفه های تمایزیافتگی قادر به پیش بینی 52 درصد از و مولفه های تنظیم هیجان قادر به پیش بینی 37 درصد از تغییرات متغیر ملاک یعنی بخشش می باشند.
نتیجه گیریبخشش بر اساس تنظیم هیجانی و تمایزیافتگی خود قابل پیش بینی است.
کلید واژگان: بخشش, هیجان, تنظیم هیجان, تمایزیافتگی, تمایزیافتگی خود -
فصلنامه اعتیاد پژوهی، پیاپی 47 (پاییز 1397)، صص 213 -228هدف
این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری هیجان طلبی با آمادگی به اعتیاد با میانجی گری تمایز یافتگی خود و تنظیم شناختی هیجان در بین معتادان مرد درحال بهبودی انجام شد.
روشاز نوع طرح های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، تمامی معتادان مرد درحال بهبودی شهر ساری حدودا500 نفر بود که تعداد 350 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها پرسش نامه های تمایز یافتگی خود، تنظیم شناختی هیجان، آمادگی به اعتیاد و هیجان خواهی مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته هابه طورکلی روابط معناداری بین متغیرهای پژوهش به دست آمد و مدل پژوهش مورد تایید قرار گرفت. در مجموع 17 درصد از متغیر آمادگی به اعتیاد قابلیت پیش بینی توسط متغیرهای پژوهش را دارا بود.
نتیجه گیرییافته ها دارای نتایج کاربردی در مراکز مداخله ی اعتیاد می باشند.
کلید واژگان: هیجان طلبی, آمادگی به اعتیاد, تمایز یافتگی خود, تنظیم شناختی هیجان, اعتیادObjectiveThe aim of this study was to assess the structural equation modeling of the relationship of emotion seeking with addiction potential with the mediation of self-differentiation and cognitive emotion regulation among male addicts under treatment in Sari.
MethodA correlational research design based on Structural Equation Modeling (SEM) method was used for the conduct of this study. The statistical population of this research included all male addicts in the city of Sari that amounted to a number of 500 addicts and a total of 350 sample units were obtained via purposive sampling method. To measure the variables, Differentiation of Self Inventory (DSI), Emotion Cognitive Regulation Questionnaire, Addiction Potential Scale, and Emotion Seeking Scale were used.
ResultsIn general, significant correlations were found between the research variables and the research model was approved were the total of 17% of addiction potential variable was explained by the research variables.
ConclusionThe current findings have positive implications in the intervention centers of addiction
Keywords: emotion seeking, addiction potential, self-differentiation, cognitive emotion regulation, addiction
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.