به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « جهاد » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه «جهاد» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه صحراییان*
    جهاد کبیر به معنای اطاعت نکردن از کفار و مشرکان، دستوری الهی بر پیامبر اکرم (ص) است که در فضای مکه برای مقابله با مشرکان صادر شده است؛ در حقیقت خدا با این فرمان، خواسته که جامعه اسلامی در عرصه های مختلف زندگی در برابر خواسته دشمنان خود تسلیم نشوند و مطابق میل آن ها رفتار نکنند. مومنان باید نهایت تلاش خود را در جهت اقتدار جامعه اسلامی به کار گیرند تا دشمن نتواند با اقدامات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود به تسلط بر جامعه دست یابد و نتواند آن ها را به تبعیت از خود وادار کند. در این پژوهش، نگارنده به منظور بررسی دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی ایران پیرامون جهاد کبیر با روشی توصیفی- تحلیلی به ساماندهی پژوهش پرداخته است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که رهبر انقلاب اسلامی، سه رکن اصلی؛ حساسیت در مقابل دشمن و نقشه او، عدم تبعیت از دشمن و مقاومت و ایستادگی در مقابل دشمن را در مفهوم جهاد کبیر مورد توجه و تاکید خویش قرار دادند. همچنین محورهای اساسی دیدگاه آیت الله خامنه ای پیرامون جهاد کبیر را می توان ذیل پنج محور؛ مفهوم شناسی، الزامات، نقش آفرینان، عرصه ها و پیامد و آثار جهاد کبیر، سازماندهی کرد.
    کلید واژگان: آیت الله خامنه ای, نفوذ, مقاومت, جهاد, جهاد کبیر}
    Fatemeh Sahraeian *
    Jihad Kabir (Mighty Struggle) means not to obey the unbelievers and mushriks (polytheists); it is a divine command which was revealed to Prophet Mohammad (PBUH) in Mecca to confront mushriks at the time. In fact, by this command- which Allah mentions in the Quran, He calls for an Islamic society that its people would not give in to the demands of enemies going through various junctures of life. The believers should strive diligently to uphold and promote the status and authority of the Islamic society so that the enemy would not be able to establish dominance over the society through its political, economic, and cultural measures and make people abide by them. This article analyzes Leader of the Islamic Revolution Ayatollah Seyed Ali Khamenei’s viewpoints with respect to Jihad Kabir, employing an analytical-descriptive method. Data have been collected through the library method and thematic analysis has been used to analyze the data. The result shows that the Leader- in his works and comments- has highlighted a number of issues including the enemy and its plots as well as disobeying the enemies and standing against them. Ayatollah Khamenei’s viewpoints regarding Jihad Kabir pivot around conceptology, requirements, actors, fields, consequences, and impacts of Jihad Kabir.
    Keywords: Ayatollah Khamenei, Resistance, Jihad, Jihad Kabir, Infiltration}
  • حسین احمدپور*، سید سجاد جعفری
    از آنجا که تبلیغ و ترویج اسلام ناب در طول تاریخ دچار کج اندیشی و کج فهمی هایی بوده است، پژوهش حاضر با نقد دیدگاه داعش (از گروه های تکفیری و تندرو) درباره حکم جهاد از منظر فریقین نگاشته شده و در پی پاسخ به این سوال بوده است که نظر آنان درباره جنس جهاد و جهاد ابتدایی چگونه است؟ روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری داده ها با استفاده از اسناد نوشتاری، کتابخانه ای و نرم افزارهای علمی صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان داده است که داعش در مورد جنس جهاد، با توجه به روایات نبوی و آیاتی که در آن ها از لفظ "قاتلوا" استفاده شده است جهاد را واجب عینی دانسته و برای حکم به جواز جهاد ابتدایی نیز، صرف انتساب به کفر را کافی می دانند و بر اساس ادله ای که از آیات و روایت آورده اند کشتار و جنگ با کفار را نتیجه کفر آن ها قلمداد کرده اند. اما با توجه به اجماع فقها و آیاتی نظیر آیه عدم اکراه در پذیرش دین، آیه احسان به کفار... می توان دیدگاه آنان در مورد حکم جهاد و عینی بودن آن را نقد و رد نمود.
    کلید واژگان: داعش, جهاد, ابتدایی, فریقین}
  • زهرا محمدی، سید محمود کاویانی*

    فقه و تربیت از عرصه های هستند که نقش برجسته ای در زندگی هر فرد مسلمان دارد. تربیت اجتماعی نیز عرصه ای مهم از مسایل جدید فقهی است که بیان حکم فقهی آن لازم است. این پژوهش تلاشی می کند نقش فقه در تربیت اجتماعی را موردبررسی و مطالعه قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که علم فقه در تربیت اجتماعی مسلمانان آنچه نقشی دارد؟ نتایج بررسی نشان می دهد که فقه به عنوان بعد عملی شریعت جایگاه ویژه ای در تربیت انسان مسلمان دارد زیرا فقه مجموعه ای از بایدها و نبایدهای زندگی ماست و تربیت نیز یکی از نیازهای بنیادین در زندگی انسان به شمار می رود. ازاین رو فقه در بسیاری از عرصه های زندگی انسان مسلمان دخالت دارد که در این تحقیق به سبک زندگی، آزادی، امربه معروف و نهی از منکر و جهاد پرداخته شده است. نقش علم فقه در ایجاد سبک زندگی اسلامی امری روشن است زیرا فقه نیز یک علم رفتارگرا است که در صدد تبیین رفتارهای صحیح انسان مسلمان است. مسیله دیگر بحث آزادی است که فقه در توسعه و محدود ساختن این مفهوم نقش برجسته ای دارد و همین طور فقه در تبیین دو مفهوم امربه معروف و نهی از منکر و فریضه جهاد نقش پررنگ به عهده دارد.

    کلید واژگان: فقه, تربیت اجتماعی, سبک زندگی, آزادی, امربه معروف, جهاد}
  • بررسی و نقد اقدامات تروریسم تکفیری و بیان جایگاه جهاد درفقه اسلامی
    محمدعلی انصاری چمرودی*، حسین سجادی، یونس واحد یاریجان

    تروریسم تکفیری به دنبال خشونت ، تهدید و کشتار است ، که نتیجه آن، ترس و ناامنی در کشورهای منطقه شده است ، آنها اقدامات خود را در قالب جهاد اسلامی مطرح کرده اند در حالی که هدف از جهاد جنایات غیر انسانی نبوده بلکه اعتلای ندای توحید است . بنابراین هدف اصلی پژوهش بررسی اقدامات تروریسم تکفیری و بیان جایگاه جهاد در متون روایی و فقه اسلامی است که با روش کتابخانه ایی، بصورت تبیین و استناد به آیات و روایات پیامبر اکرم (ص) در نزد فریقین، به بیان آراء پرداخته و در ادامه برخی عملکرد پدیده تروریسم تکفیری را مورد نقد قرار داده است ، و بر این نتیجه است ، تروریسم ، محصول اندیشه های تند ، جمود ، افراط، تعصب و جهالت است که با هدف ، فتنه گری و کشتار در منطقه ، بدنبال تامین منافع سیاسی برای خود و حامیانشان ، تشکیل شده است و این در حالی است که اعمال آنها هیچ گونه ارتباط شرعی و عقلی با سنت نبوی (ص) و اسلام ندارد.

    کلید واژگان: تروریسم, گروه های تکفیری, جهاد, دفاع, اسلام}
    Takfiri terrorism ahd exprwssing the position of jihad in lslamic jurisprudence
    Mohammadali Ansarichamroudi *, Hossein Sadjadi, Younes Vahed Yarijan
  • مهدی فیروزی*
    زندگی در فضای صلح آمیز و به دور از جنگ، یکی از مهم ترین آرزوهای بشر بوده است و برای تحقق آن تلاش های بسیاری صورت گرفته که از جمله می توان به شناسایی «حق بر صلح» اشاره کرد که بر اساس آن «زندگی در صلح» به مثابه «حق بشری» در کنار سایر حق های به رسمیت شناخته شده برای بشر موردتایید و تاکید قرار گرفته است. با این حال، علاوه بر مکاتب بشری، در اسلام نیز جنگ و جهاد در مواردی تجویز شده است و به مسلمانان اجازه داده شده با کسانی که با آنان سر جنگ دارند، به جهاد و مقاتله برخیزند. سوالی که این مقاله درصدد یافتن پاسخ آن می باشد، این است که آیا می توان حق زندگی در صلح را برای کسانی که سر جنگ و ستیز با مسلمانان ندارند، از جمله غیرمسلمانان، به رسمیت شناخت؟ در پاسخ به این پرسش به نظر می رسد با استناد به ادله دینی، به ویژه آیات قرآن کریم، می توان قایل شد که جنگ و قتال با کسانی مجاز است که سر جنگ و ستیز با مسلمانان دارند؛ بنابراین غیرمسلمانانی که خواهان زندگی مسالمت آمیز با مسلمانان هستند، حق دارند در فضایی صلح آمیز زندگی کنند.
    کلید واژگان: قرآن کریم, فقه, جنگ, جهاد, صلح, حقوق بشر, حق بر صلح}
    Mahdi Firouzi *
    Living in a peaceful environment away from war has been one of the most important human aspirations and many efforts have been made to achieve it, including the recognition of the "right to have peace", according to which "living in peace" as "the right of human" has been affirmed and emphasized along with other recognized human rights. However, in addition to the humanistic schools, war and jihad have been emphasized in Islam in some cases, and Muslims are allowed to wage jihad and fight against those with whom they are at war. The question, which this paper seeks to answer, is whether the right to live in peace can be recognized for those who are not at war with Muslims, including non-Muslims. In answer to this question, it seems that by referring to religious arguments, especially the verses of the Holy Qur'an, it can be considered that fighting is permissible with those who are at war with Muslims. Therefore, non-Muslims who want to live peacefully with Muslims have the right to live in a peaceful environment.
    Keywords: he Holy Qur'an, Fiqh, war, jihad, peace, human rights, right to have peace}
  • محمدحسن فصیحی*

    اینکه اصل در روابط دولت اسلامی با دول غیر اسلامی با توجه به فقه سیاسی جنگ است یا صلح دو نظریه مطرح است 1- اصالت جنگ، 2- اصالت صلح، با توجه به مجموع بحث ها پیرامون جنگ و صلح و روشن شدن ادلهی طرفداران جنگ و صلح و نقد نظریهی جنگ، به این نتیجه رسیدیم که اصل در روابط سیاست خارجی دولت اسلامی با دول غیر اسلامی صلح و همزیستی مسالمت آمیز است نه جنگ و منازعه. در عین حال باید دقت کرد که مراد از صلح، صلح عزت مدار است، نه هر صلحی و به هر بهای که شد. و جواز جهاد ابتدایی نیز در اسلام ملازم با اصل بودن جنگ نیست زیرا جایگاه جهاد ابتدایی در اسلام، جهاد با محاربان است و محارب تنها کسانی نیستند که به کیان، جان و مال مسلمانان چشم طمع داشته باشند، بلکه مصداق مهم تر محارب کسانی هستند که قصد براندازی دین و ایمان مسلمانان را داشته باشند. دقت بیشتر اینکه اصل اولی بر صلح باشد یا جنگ، این تنها در مرحله نظریه و تیوری خواهد بود اما در مرحله عمل هیچکدام به عنوان اصلی ثابت نبوده، بلکه در مرحله عمل منافع و مصالح اسلام و امت اسلامی تعیین کننده جنگ و صلح خواهد بود.

    کلید واژگان: جنگ, صلح, صلح عزت مدار, جهاد, جهاد ابتدایی, روابط دولت اسلامی, دول غیر اسلامی}
  • حسین حقیقت پور *

    جنگ از دیرباز وضعیتی اضطراری محسوب می‌شده و سبب تجویز برخی افعال نامشروع بوده است. ازجمله این افعال، به‌کاربردن حیله است که احیانا بسیار مفید نیز می‌نماید. گاهی یک حیله جنگی سبب کاهش چشمگیر خسارات جانی و مالی جنگ می‌شود. عنصر محوری حیله، فریب طرف مقابل و به‌اشتباه‌انداختن او است؛ با اینکه خیانت جنگی نیز بر همین مبنا استوار است، اما به هیچ روی تجویز نشده؛ بنابراین تعیین قلمرو حیله‌های جنگی در گرو مقایسه آن با مفهوم خیانت است. در معاهدات و عرف بین‌المللی، با ارایه ضابطه مشخص این دو مفهوم از یکدیگر متمایز می‌شوند. در فقه اسلامی با وجود تفکیک موضوعی و حکمی این دو مفهوم، یافتن ضابطه این تفکیک تا حدی دشوار به نظر می‌رسد. در این نوشتار با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای و مطالعه توصیفی‌تطبیقی آثار فقیهان امامیه و اهل‌سنت، ضابطه تمایز حیله و خیانت در حقوق اسلامی، تعیین و با مفاد معاهدات بین‌المللی مقایسه شده است. تمایز مفهومی میان خیانت و حیله و نیز ضابطه پیشنهادی در پروتکل الحاقی اول به کنوانسیون ژنو دقیقا منطبق با دیدگاه فقه اسلامی است.

    کلید واژگان: خیانت جنگی, حیله جنگی, خدعه, غدر, حقوق بشردوستانه, جهاد, کنوانسیون ژنو, مقررات لاهه}
    Hossein Haghighatpour *

    War has long been considered as a state of emergency and has led to permitting some illegitimate acts. One of these acts is to use a trick, which can be very useful. Sometimes a war trick can significantly reduce the loss of life and property of a war. The central element of the trick is to deceive and mislead the other party; While the betrayal of war is based on the same but not permitted in any way, Therefore, determining the domain of war tricks depends on comparing it with the concept of betrayal. In international treaties and custom, these two concepts are distinguished from each other by presenting a specific rule. In Islamic jurisprudence, despite the thematic and rule separation of these two concepts, it seems somewhat difficult to find the criterion of this separation. In this article, using library resources and descriptive-comparative study of the works of Imami and Sunni jurists, the criterion for distinguishing between deceit and betrayal in Islamic law has been determined and compared with the provisions of international treaties. The conceptual distinction between betrayal and deceit, as well as the criterion proposed in the First Protocol to the Geneva Convention, is exactly in line with the view of Islamic jurisprudence.

    Keywords: War Betrayal, Trick of War, Deception, Treason, Humanitarian Law, Jihad, Geneva Convention, Hague Regulations}
  • حسین حقیقت پور*

    از جمله اصول حاکم بر جنگ در نظام حقوق بین الملل معاصر، اصل تفکیک است. براساس مواد 48، 51 (2) و 52 (2) پروتکل الحاقی اول به کنوانسیون های ژنو، حملات فقط می تواند علیه رزمندگان انجام گیرد و نباید متوجه افراد غیرنظامی باشد. در عین حال براساس بند 3 ماده 51 همان سند، این حمایت با شرکت مستقیم غیرنظامیان در جریان درگیری از دست می رود. با وجود این به دلایلی چند از جمله فقدان ضمانت اجرای حقوقی و کیفری کافی، قواعد حقوق بشردوستانه بین المللی کمتر به اهداف خود نزدیک شده اند. حقوق بشردوستانه اسلامی در اوج انحطاط حقوق جنگ در میان ملل، اصل تفکیک را الزام آور شناخته و تجاوز به غیرنظامیان را ممنوع اعلام داشته است. این مصونیت گاه به طور خاص تا آنجا تفسیر موسع می شود که حتی قواعد بشردوستانه معاصر را نیز درمی نوردد. گواه صحت این مبنای نظری سیره عملی پیامبر (ص) و گزارش های تاریخی در خصوص تعداد قربانیان در جنگ های پیامبر (ص) است. در نوشتار پیش رو با تکیه بر روش تحلیلی - تطبیقی، و با بررسی منابع کتابخانه ای، پرده از چهره اصل تفکیک از منظر اسلام برمی دارد.

    کلید واژگان: اصل تفکیک, جهاد, حقوق جنگ, حقوق بشردوستانه, حقوق بین الملل اسلامی, فقه امامیه, مخاصمات مسلحانه}
    Hussein Haghighatpoor *

    One of the principles governing the war in contemporary international law is the principle of distinction. According to the Articles 48, 51 (2) and 52 (2) of the Additional Protocol I to Geneva Conventions, attacks can only be carried out against combatants and should not be directed against the civilians. At the same time, according to the third paragraph of Article 51 of the same document, this support will be lost through direct involvement of the civilians during the conflict. However, for some reasons such as the lack of sufficient legal and criminal executive guarantees, the international humanitarian law has become less relevant to its goals. At the height of the degradation of the law of war among nations, Islamic humanitarian law has recognized the principle of distinction as a binding principle and prohibited the invasion against civilians. This immunity is sometimes specifically extended even beyond the contemporary humanitarian law. This theoretical basis will be completed and confirmed in the light of the Prophet's practice, and is evidenced by historical reports about the number of victims of the Prophet's wars. Relying on the analytical-comparative method, the present article seeks to draw on the library sources and to reveal the face of the principle of distinction from the perspective of Islam.

    Keywords: War Law, Humanitarian law, Islamic International Law, Armed conflicts, principle of distinction, Jihad, Imamiyyah Jurisprudence}
  • حسن قاسمی مقدم*، زکیه سادات میرسیدی، حسین حقیقت پور
    اکثر فقهای امامیه، بر مبنای آیه 66 سوره انفال و روایات معصومین (ع) معتقد اند در صورتی که در جهاد، تعداد دشمنان، تا دو برابر مسلمانان باشد، مطلقا فرار کردن حرام است. البته ایشان، نظرات متفاوتی را درباره فرضی که تعداد دشمنان، بیش از دو برابر مسلمانان باشند، مطرح نموده اند. به علاوه، در این فرض در خصوص حالتی که مسلمانان، ظن کشته شدن دارند نیز اختلاف نظر وجود دارد. برخی از فقهای امامیه، حد نصاب تعداد مذکور را به شرطی پذیرفته اند که دو گروه مدافعان مسلمان و دشمنان، از حیث اوصاف مربوط به توانمندی و امکانات نظامی، متقارب باشند. افزون بر این، تحرف، تحیز و اضطرار از موارد جواز فرار موقت است. درباره حکم موارد فوق، باید به حکومتی بودن موضوع جهاد و لزوم در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات زمانی برای تعیین حکم مساله توجه نمود. متاسفانه قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب 1382، توجه کافی به احکام فرار نشان نداده است. اگرچه در حال حاضر، با استناد به اصل 167 قانون اساسی می توان به فتاوی معتبر فقهی جهت تعیین حکم مسایل مربوطه مراجعه نمود، حاکم اسلامی با اختیارات ولایی خود بهتر است بر اساس مقتضیات زمانی، شرایط و معیارهای عینی جواز فرار را اصالتا برای فرماندهان نظامی در قانون سابق الذکر، تعیین نماید.
    کلید واژگان: فرار, جهاد, ظن کشته شدن, تحرف, تحیز}
  • مهدی جاودانی*، محمدحسن خزاعی

    عملیات استشهادی مورد توجه ویژه علمای اسلام قرار گرفته است و با توجه به مبانی فقهی مجوز و شرایط عملیات استشهادی را فرموده اند. همچنین برای این نوع عملیات ارزش ویژه قایل شده اند و مجاهد در این مسیر و شهادت در این راه را از با فضیلت ترین نوع جهاد وشهادت برشمرده اند. عملیات استشهادی نوعی جهاد دفاعی است که یا راه دیگری وجود ندارد یامصلحت اهمی وجود دارد. دفع ضرر نیز عقلا ادله حفظ اسلام بر ادله حفظ نفس ترجیح دارد. جواز این نوع عملیات با ایجاد ضرورت و مجوز حاکم شرع قابل اجرا می باشد. عملیات استشهادی با عملیات انتحاری که علیه انسان های بی گناه انجام می گیرد یا به عبارتی خودکشی، بدون دلیل شرعی است متفاوت است زیرا عملیات استشهادی با نیت الهی و رسیدن به قرب الهی انجام می گیرد و هدف آن حفظ نظام اسلامی و ناموس مسلمانان است و همه شرایط فقهی و اخلاقی در نظر گرفته می شود برخلاف عملیات انتحاری که هدف آن بر خلاف عقلانیت دینی و فقط برای ضربه زدن به مسلمانان انجام می گیرد و در بسیاری از موارد افراد غیر نظامی، زنان، و کودکان را به شهادت می رسانند؛ بنابراین ادله حرمت قتل نفس منصرف از آن است.

    کلید واژگان: عملیات شهادت طلبانه, حفظ جان, دفاع, جهاد}
    Mahdi Javdani*, MohammadHasan Khozaie

    Islamic scholars have paid special attention to "martyrdom operation" (Istishhad) and according to the jurisprudential basis, they have stated the authority and conditions of it. They, also, have considered this Jihad a valuabletype of jihad and martyrdom. Martyrdom operation is a kind of defensivejihad that is done when there is no other way or there is a more importantinterest like protecting Islam; as in "preventing loss", the evidence of protecting Islam has priority, rationally, over the evidence of protecting the life. Theauthority for this type of operation is issued with the necessity for it and withthe permission of a Sharia ruler. Martyrdom operation is different from suicide operation against innocent people, or in other words, suicide withoutreligious evidence; Because the martyrdom operation is carried out with theintention of proximity, its purpose is to preserve the Islamic regime and thehonor of Muslims, and has all jurisprudential and moral conditions whit it;unlike suicide operation, which is carried out against religious rationality,aims to hit Muslims, and in many cases, civilians, women, and children aremartyred; Therefore, the prohibition evidence of suicide does not includemartyrdom operations

    Keywords: Martyrdom Operation, Protect Life, Defense, Jihad}
  • حسین حقیقت پور*
    خیانت جنگی ازجمله مفاهیم حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی و در زمره جنایات و جرایم جنگی در حقوق بین الملل کیفری است. در کنوانسیون لاهه و همچنین پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون ژنو تلاش شده این مفهوم تعریف و با ذکر مصادیق روشن شود که این تعاریف اغلب از عرف بین المللی نشات می گیرند. در میان قوانین نظامی کشور ما تعریفی برای این مفهوم یافت نمی شود و تنها در قالب لایحه الحاق جمهوری اسلامی ایران به پروتکل الحاقی بر این تعریف صحه گذاشته شده و در ماده 127 قانون مجازات نیروهای مسلح به طور ناقص به برخی از مصادیق این جرم اشاره شده است. در میراث فقهی اسلام نیز گرچه از خیانت جنگی در قالب کلیدواژگانی مانند «غدر» یاد شده با وجود این، تعریفی از آن صورت نپذیرفته است. از همین رو در نوشتار حاضر بر آنیم با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش تحلیلی تطبیقی، تعریف خیانت جنگی را به مثابه یک عنوان مجرمانه از منظر منابع اسلامی به دست دهیم و ارکان این مفهوم را منقح سازیم. حاصل تحقیق آن است که تعریف فقهی جرم خیانت جنگی با اندکی تفاوت و ترجیح، به تعریف ارایه شده در پروتکل الحاقی اول به کنوانسیون ژنو نزدیک است.
    کلید واژگان: حقوق بشردوستانه, مخاصمات مسلحانه, جهاد, خیانت جنگی, حیله جنگی, غدر}
    Hossein Haghighat Pour *
    War perfidy is among the concepts of international law of armed conflicts and war crimes in international criminal law. It has been attempted in the Hague Convention as well as the Protocol I Additional to the Geneva Conventions to define this concept and clarify it by giving examples; the definitions are mostly derived from international custom. There is no definition of this concept in the military laws of our country and this definition has been approved only in the form of the Bill of Accession of the Islamic Republic of Iran to the Protocol Additional and article 127 of the Armed Forces Penal Code has imperfectly mentioned some examples of this crime. In the jurisprudential heritage of Islam, despite referring to war perfidy through keywords such as Ghadar (treachery), perfidy has not been defined. Accordingly, the author intends in this paper, by using library sources and analytical-comparative method to define war perfidy as a criminal title from the viewpoint of Islamic sources and rectify the elements of this concept. The outcome of this research is that the jurisprudential definition of war perfidy crime is close to the definition provided in Protocol I Additional to the Geneva Conventions with slight difference and preference.
    Keywords: Humanitarian law, Armed Conflicts, Jihad, War Perfidy, Ruse of War, Ghadar (treachery)}
  • حسین حقیقت پور*

    در حقوق  معاهدات بین المللی ، بر اساس ماده 51 منشور ملل متحد، اقدام مسلحانه فردی علیه کشورها تنها در قالب «دفاع مشروع» جایز شمرده می شود. یکی از مهم ترین بسترهای اختلاف نظر درباره دفاع مشروع، شمول آن نسبت به دفاع بازدارنده در حملات قریب الوقوع است که با عنوان «دفاع پیش دستانه» یاد می شود. بسیاری از حقوقدانان به استناد ضرورت آن را می پذیرند، اما اغلب آنان با تفسیر واقع نگرانه تلاش می کنند این شمول را انکار کنند تا از پیامدهای خطرناک سوء استفاده از آن بکاهند. نوشتار حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیلی - توصیفی از طریق منابع کتابخانه ای، استراتژی اسلام را در این مسئله به دست دهد. یافته ها حاکی است منابع معتبر اسلامی پیش دستی در دفاع در برابر حملات فوری را تایید می کند، اما از آنجا که روش های جنگی در حوزه منطقه الفراغ قرار می گیرد، این امکان وجود دارد که حاکم اسلامی بر اساس مصالح مقتضی درباره آن تصمیم اخذ کند. رهبری حکومت اسلامی این اختیار را دارد که در صورت اجماع جهانی در تفسیر مضیق دفاع، و یا شکل گیری عرف بین المللی در این باره، از دفاع پیش دستانه صرف نظر کند. این تاکتیک مانعی در برابر حامیان تجاوز است و در سنت معصومان نیز تایید شده است.

    کلید واژگان: دفاع مشروع بازدارنده, دفاع پیش دستانه, دفاع پیشگیرانه, جهاد, حقوق بین الملل, حقوق جنگ}
    Hossein Haghighat Pour*

    In the law of international conventions, under article 51 of the Charter of the United Nations, individual armed attack against countries is permitted only in the form of self-defense. One of the most important grounds for disagreement over self-defense is whether it includes preventive defense in imminent attacks referred to as “anticipatory defense”. Many jurists accept it on the basis of necessity; however, most of them, attempt to deny this inclusion, through realistic interpretation, in order to reduce the dangerous consequences of its abuse. The present paper, through descriptive-analytical method using library sources, seeks to introduce the Islamic strategy with regard to this issue. The findings suggest that authoritative Islamic sources confirm anticipatory defense against imminent attacks; nevertheless, since war methods are included in the Mentaqa Al-Feraq, the Islamic ruler may decide about it on the basis of appropriate interests. The Islamic state ruler has the authority to withdraw from anticipatory defense in case of global consensus on restrict interpretation of defense or formation of international custom in this regard. Such tactic is an obstacle against the supporters of the invasion and also has been approved in the Infallibles' Sunna.

    Keywords: preventive self-defense, anticipatory defense, preventive defense, jihad, international law, war law}
  • حمید مسجد سرایی*، زهرا فیض، مجتبی نورزاد
    پیچیدگی دنیای امروز و گوناگونی عرصه جنگ ها سبب شده است که موضوع جهاد زن در معرض مناقشه های علمی و فقهی واقع شود. برابر آموزه های فقهی، جهادی که از زن برداشته شده، جهاد ابتدایی بوده نه جهاد دفاعی و در خصوص جهاد ابتدایی، یکی از مسائل مطرح جامعه امروزی، وجوب حضور زن در گسترش دین و ارزش های اسلامی و دست یافتن به فضایلی است که می تواند در این عرصه به دست آورد. از این رو جهاد ابتدایی یا جهاد دعوت به معنای «شروع جنگ به واسطه مسلمانان تحت شرایط و ضوابط خاص بدون وجود حمله ای از سوی مشرکان و صرفا برای دعوت آنان به اسلام»، طبق نظر بسیاری از فقها، درباره زنان غیرواجب شمرده شده است. در تحقیق حاضر به بررسی، تنقیح و راستی آزمایی حکم عدم وجوب جهاد ابتدایی بر زنان پرداخته ایم و بر آنیم تا مسیری برای اثبات وجوب جهاد بر زنان بیابیم؛ همچون اطلاقات ادله وجوب جهاد یا انصراف نهی از جهاد زنان به حالتی که زنان در جهاد ابتدایی به نحو تن به تن وارد عمل شوند، وگرنه وجوب آن با این مبنا که زنان نقش های موثر دیگری همچون پرستاری از مجروحان و پخت غذا برای جنگجویان را ایفا کنند، ثابت است.
    کلید واژگان: جهاد, جهاد ابتدایی, جهاد دفاعی, جهاد زن, حکم ثانوی, وجوب}
    Hamid Masjedsaraie *, Zahra Feiz, Mojtaba Nurzad
    As a result of the complexity of life today and diversity of wars, the issue of jihad of the women is subject to the scientific and Islamic jurisprudential disputes. According to jurisprudential teachings, the women have been removed from the responsibility of primary jihad but not defensive jihad. In the case of primary jihad, one of the important and prominent issues in today’s life is the necessity of women’s involvement in the expansion of Islam and Islamic values and attainment of virtues that are achievable in this area. Therefore, primary jihad or jihad of calling, which means “going into war by Muslims under certain circumstances and conditions in the absence of any attack by polytheists and infidels solely to call hem to Islam”, is held to be non-obligatory for women according to many Islamic scholars. This paper, thus, studies, refines, and verifies the concept of the lack of necessity of primary jihad for women and tries to provide a way to prove the necessity of jihad for women, such as the generalities of the evidences for the obligation of jihad or withdrawing the prohibition of jihad for women in the case of involving physical contact with the enemy. In other cases which doesn’t involve such physical contact with enemy, such as nursing the wounded or cooking for fighters, necessity of jihad for women is well-established.
    Keywords: Jihad, Primary Jihad, defensive jihad, Women’s Jihad, necessity, Secondary Ruling}
  • حسن غوث*، محسن رزمی، مصطفی رجایی پور

    پدیده اسارت مولود جنگ است. اسیر، رزمنده ای است که در اثنای تخاصم مسلحانه، به دست نیروهای دشمن می افتد. در خصوص احکام و حقوق اسیران پرسشی مهم که کمتر بدان پرداخته شده است، آن است که اسارت یک حق است؟ اگر هست، حق اسیرشونده است یا اسیرگیرنده یا هردو؟ در حقیقت، ما به دنبال احکام پیشینی اسارت هستیم نه پسینی؛ یعنی اساسا آیا فقه اسلامی پدیده ای به نام «اسارت» را به رسمیت می شناسد؟ حقوق بین الملل معاصر در این خصوص، چه موضعی دارد؟ این نوشتار ضمن بررسی احتمالات مسئله، به این نتیجه رسیده است که «اسارت» برای رزمنده ناتوان، یک حق و برای نیروهای غالب، یک حکم و تکلیف است. منابع احکام، شامل کتاب، سنت، سیره عقلا، همه بر لزوم صیانت جان رزمنده ناتوان از ادامه نبرد، دلالت دارند. کنوانسیون های بین المللی نیز بر رعایت همه جانبه حقوق اسیران به ویژه حفاظت از جان آنان، تاکید ورزیده اند.

    کلید واژگان: اسارت, استئسار, جنگ, جهاد, حقوق بشردوستانه, بردگی}
    Hassan Ghaws*, Mohsen Razmi, Mostafa Rajaei Pour

    The phenomenon of captivity is caused by war. Captive is a combatant captured by enemy forces during an armed conflict. As far as the captives’ rules and rights are concerned, a significant question not discussed adequately, is whether captivity is a right. If the answer is positive, is it the captive’s right or the captor's or the right of both? In fact, the authors intend to identify the post-captivity rules not pre-captivity rules; i.e. principally, does Islamic jurisprudence recognize a phenomenon such as “captivity”? What is the attitude of contemporary international law in this regard? This paper, after studying the possibilities of this issue, has concluded that captivity is a right for the powerless combatant and a rule and duty for prevailing forces. The sources of religious rules including the holy Quran, sunna and the behavior of wise all indicate the necessity of preserving the life of combatant who is not able to continue the battle. International conventions have emphasized on the encompassing respect of the captives' rights particularly preserving their lives.

    Keywords: captivity, prisoner of war status, war, Jihad, humanitarian rights, slavery}
  • رقیه علی زاده، عبدالهادی فقهی زاده*، محمدهادی امین ناجی

    مبانی فکری سلفیه تکفیری، پیش فرض هایی است که اقدامات و دیدگاه گروه بر آن استوار می باشد. مهمترین مبنای فقهی- سیاسی این جریان احیای خلافت اسلامی با الگوبرداری از مدل خلافت خلفای راشدین است. اینان هر نظام سیاسی در قالبی غیر از خلافت را برنتابیده و با تقسیم جوامع به دارالایمان و دارالکفر، همه جوامع امروزی را جوامع جاهلی قلمداد می کنند. حال آنکه این دیدگاه، هم باعث افول جایگاه خلافت و توسعه تکفیر بی ضابطه مسلمانان شده است و هم راه اندازی این شیوه باید با راه کارهای خاص و با ایجاد شرایط و اقدامات لازم همراه باشد. از دیدگاه سلفیه تکفیری یکی از وظایف مهم مسلمانان در برابر دارالاسلام، ضرورت مهاجرت به آن به عنوان واجب کفایی است لیکن طبق آیات و سنت نبوی وجه وجوب هجرت، دستیابی به مکانی است که بتوان در آن، خداوند را بندگی و به وظایف خویش عمل کرد. جهاد، اساسی‏ترین راهکار رهبران سلفیه تکفیری برای دست‏یابی به اهداف مورد نظرشان، از جمله تشکیل حکومت اسلامی است و در این راستا حکم جهاد را در اختیار همه قرارداده و تقلید در احکام را جایز نمی دانند. فارغ از آنکه این، تلقی عوامانه از جهاد بوده و نیز تقلید از اوایل تاریخ اسلام وجود داشته است.

    کلید واژگان: جهاد, خلافت, سلفیه تکفیری, مشروعیت, دولت اسلامی}
    Roghayeh Alizadeh, abdolhadi feghhizadeh*, Mohammad Hadi Amin Naji

    The intellectual bases of Salafi Takfiri are the preconditions which the group's actions and views are based on. The most important legal-political basis of this currents is the revival of the Islamic caliphate, with the modeling of Rashidun Caliphates. They don’t tolerate any political system in a format other than this, and by dividing the communities into Dar al-iman and Dar al-Kufar, they consider all modern societies. This view has caused the decline of the caliphate status, and the launch of this approach should be accompanied by specific actions and by creating the necessary conditions and measures. From the point of view of Takfiri Salafism, one of the important duties of Muslims towards Dar al-Islam is the necessity of immigration as a collective obligation. But, according to the verses and prophetic tradition, the cause of necessity of emigration is to achieve a place where to serve God and to perform one’s duties. Jihad is the most basic solution of Takfiri Salafi leaders to achieve their desired goals, including the establishment of an Islamic government, and in this regard, they have given to the every one the warrant for jihad, and imitation in religious rules is not permissible. They ignore that this is a popular interpretation of jihad, and that Imitation has existed since early Islamic history.

    Keywords: Jihad, Caliphate, Takfiri Salafists, Legitimacy, Islamic state}
  • سید محمدعلی میرصانعی *

    قرآن کریم به عنوان مهمترین منبع دین اسلام، دارای چهارچوب روشنی برای دعوت دینی در گفتار و رفتار است و سیره پیامبر اسلام نیز با این چهارچوب قرآنی همسو است، ولی کشورگشاییهای برخی حاکمان مسلمان و تبلیغات مغرضانه اسلام هراسان این تصویر روشن را غبارآلود کرده است. در این پژوهش آیات قرآن و سیره پیامبر اسلام به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین حق آزادی مذهبی در دعوت دینی و ارتباط جهاد با آن مشخص شده است. براساس نتایج، دعوت به دین مبتنی بر بصیرت، حکمت، موعظه و جدال احسن است و اگر کسی از پذیرش این دعوت سر باز زد، تا زمانی که امنیت مسلمانان را تهدید نکرده، از حق آزادی مذهبی برخوردار است و باید با ویرفتار مسالمت آمیز شود. در این میان جهاد فی سبیل الله جنبه دفاعی داشته و برای حراست از جان و مال امت اسلامی پایه گذاری شده است. آیاتی از قرآن که به قتال با غیرمسلمانان دستور داده است، ناظر بر تبلیغ دین به زور شمشیر نیست؛ بلکه هدف ایجاد امنیت اجتماعی در برابر تهدیدهای دشمن است و سیره رسول اکرم نیز با اینرویکرد قرآنی همسو است.

    کلید واژگان: آزادی مذهبی, جهاد, دعوت دینی, غیرمسلمانان, قرآن, هم زیستی مسالمت آمیز}
    Sayed Mohammad Ali Mirsanei *

    As the most important source of Islamic religion, the Holy Qur'an has a clearframework for inviting to religion in speech and behavior, and the manner of Islam’sProphet is also consistent with this Quranic framework. but conquests some Muslimrulers in the pretext of Islam spreading on one hand, and hostility propaganda ofIslamophobians on the other has hazy this clear image, as It is necessary to explainthe principles of the Qur'an and the Prophet's manner about this. In this study, theverses of the Quran and manner of Islam’s Prophet were investigated by descriptiveanalyticmethod and the principles of invitation to religion were specified. Accordingto the results of this study, invitation to the religion is based on insight, wisdom,preaching and best disputations; and if one of them wasn’t accept this invitation, he ismust treated peacefully, until don’t menace the security of the Muslims. In themeantime, Jihad has a defensive aspect and has been legislated for the protection ofthe life and property of the Muslims. Verses from the Qur'an, ordered to fightingagainst non-Muslims, are not directed to the propaganda of religion with the sword,but the purpose in these verses is to create societal security against enemy threats,and manner of Islam’s prophet matches this.

    Keywords: Religious Freedom, Jihad, Religious Invitation, Quran, peaceful coexistence}
  • محمد ابراهیم الهیان *، مجتبی الهیان، سید علی محمد یثربی
    تسلیحات کشتار جمعی شامل سلاح های هسته ای، میکروبی و بیولوژیک هستند. ویژگی مهم این تسلیحات، قدرت تخریب بسیار و تفکیک ناپذیری در اهداف است. فقها در بیان حکم اولیه به اتفاق به حرمت تولید و استفاده از این تسلیحات فتوا داده اند. از جمله عناوین ثانویه که تغیردهنده حکم خواهد بود، قاعده مقابله به مثل است. از دیگر عناوین ثانویه قاعده ضرورت است که با پیدایش آن، تکلیف مربوط از عهده مکلف برداشته می شود و نتیجه آن جواز ارتکاب فعل حرام است. آنچه از مبانی دینی و اسلامی استنباط می شود، آن است که استفاده از تسلیحات کشتارجمعی ذیل عناوین ثانویه نیز مجاز نیست. اگر هدف جنگ، تسلیم دشمن از طریق نبرد با نیروهای نظامی اوست، آسیب رسانی به کسانی که در جنگ مشارکتی ندارند، موجبات آسیب و تالم بی گناهان را فراهم خواهد آورد که امری بی فایده، غیرضروری و غیرانسانی محسوب می شود و تناسبی با ضرورت های نظامی نخواهد داشت. آنچه در کاربرد تسلیحات کشتارجمعی مشهود خواهد بود، کشتار مردم بی دفاع و تخریب اموال غیرنظامیان است که به دور از صحنه منازعه هستند و در حمایت حقوق اسلام قرار دارند، چرا که اصل تفکیک در اهداف، یکی از اصول مسلم حاکم بر جهاد در اسلام محسوب می شود، به طوری که این اصل مورد اتفاق فقهای اسلام است. هدف از نگارش این مقاله، تبیین دیدگاه فقه امامیه در زمینه کاربرد تسلیحات کشتارجمعی ذیل عناوین ثانویه و در سایه قاعده ضرورت و مقابله به مثل است تا به این ترتیب علاوه بر پر کردن خلا علمی در این امر، موضع اسلام در این موضوع روشن و از اظهارنظرهای بی اساس جلوگیری شود..
    کلید واژگان: جهاد, سلاح کشتار جمعی, ضرورت, غیرنظامیان, مقابله به مثل}
    Mohammad Ebrahim Elahian*, Mojtaba Elahian, Seyed Ali Mohammad Yasrebi
    Weapons of mass destruction, including nuclear, biological and microbiological. An important feature of these weapons of destruction and seamless web of goals. Jurists unanimously expressed preliminary ruling in respect of the production and use of these weapons have issued. Including secondary titles that sentence is Tghyrdhndh rule is retaliation. Basis of reciprocity is that the same should be proportionate to the aggression. However, according to Islamic law the legitimacy of defensive measures to be another place that leads to aggression. A second rule is necessary other topics related to the creation of the task must be lifted up and The result is a license to commit an unlawful act. What is the Islamic religious principles, and it is understandable that the use of these weapons is not permitted under the headings secondary. If the purpose of the submission of the enemy through his battle with security forces, those who do not contribute to the injury, damage and innocent people will talm that it is useless, unnecessary and inhumane and is not proportional to military necessity.
    Keywords: : retaliation, war, civilians, of necessity, Weapons of mass destruction}
  • محمدجواد فاضل لنکرانی

    یکی از مباحث مهم تفسیری، فقهی و تاریخی در دین مبین اسلام، بحث «جهاد» است که در کتب فقهی به نام کتاب الجهاد شناخته می‌شود و فروع بسیار مهمی دارد. در گستره این بحث مهم، بحث «جهاد ابتدایی» یکی از جستارهای پربحث و چالش‌برانگیز در عصر غیبت به‌شمار می رود؛ بحثی که فهم نادرست آن باعث شده است برخی آن را دستاویز حمله به دین اسلام قرار دهند و آن را دین جنگ معرفی کنند، درحالی‌که طبق نظر اسلام، اصل نه صلح است و نه جنگ، بلکه مسئله به اختلاف موارد گوناگون است؛ باوجوداین، اصل مشروعیت جهاد ابتدایی از مسایل اجماعی اسلامی است که دلایل عقلی و نقلی فراوانی بر اقامه آن وارد شده است. نوشتار حاضر پس از تبیین اهداف اسلام از برپایی جهاد ابتدایی، به بررسی آیات و نقل و نقد نظر موافقان و مخالفان جهاد ابتدایی دراین‌باره می‌پردازد. گفتنی است ادله دیگر همچون اجماع و ضرورت دینی و ادله روایی متعددی دراین‌باره ارایه شده است، ولی موضوع مقاله پیش رو فقط بررسی ادله قرآنی جهاد ابتدایی می‌باشد.

    کلید واژگان: جهاد, جهاد دفاعی, جهاد ابتدایی, کتاب الجهاد, صلح و جنگ در اسلام}
    Mohammad Javad Fazel Lankarani

    Jihad is an important interpretive, jurisprudential, and historical issue in Islam which is known as kitab al-jihad in jurisprudential books and has many important branches. Within the wide range of this important issue, “preliminary jihad” is considered a very challenging issue in the time of occultation and has been discussed extensively; misunderstanding of which has led some groups to use it as an excuse to attack Islam and to introduce it as the religion of war. While, according to Islam, it is based neither on peace nor war, but it is a matter of difference among various cases. Nonetheless, there is a consensus among Islamic jurisprudents about the principle of legitimacy of preliminary jihad for which considerable traditional and rational evidences have been presented. The present research, after explaining the purposes of Islam for the establishment of preliminary Jihad, reviews the related verses of the Quran and states and criticizes the views of pros and cons of preliminary Jihad. It is worth mentioning that there are many other evidences like consensus, and religious requirement, as well as a considerable amount of traditional evidences in this regard, but the present research aims only to study the Quranic evidences on preliminary Jihad.

    Keywords: Jihad (Holy War), Defensive Jihad, Preliminary Jihad, Kitabal-Jihad, Peace, War in Islam}
  • محمد قائینی

    تقسیم جهاد مشروع به دو قسم «جهاد دفاعی» و «جهاد ابتدایی» در دانش فقه معروف است؛ همچنین معروف، مشروط‌بودن وجوب جهاد ابتدایی به حضور معصوم است. در زمان غیبت معصوم† برای این نوع جهاد، موضوعی نیست و فقیهانی که این شرط را نپذیرفته‌اند، اندک‌اند. نوشتار پیش رو به آن دسته از ادله قرآنی و روایی که امکان تمسک بدان در این مقام وجود دارد، پرداخته، به‌خصوص از گستره دلالت آیات بر جهاد ابتدایی سخن به‌میان آورده است. برآیند این پژوهش این است که نه‌تنها آیات بر وجوب جهاد ابتدایی و مشروعیت آن دلالتی ندارد، بلکه دراین‌میان آیاتی هست که مشروعیت جهاد ابتدایی را نفی می‌کند.

    کلید واژگان: جهاد, جهاد ابتدایی, جهاد دفاعی, کفار, اهل کتاب}
    Mohammad Ghaeini

    The division of jihad into two categories of “defensive jihad” and “preliminary jihad” as well as the condition of the presence of infallible Imam for obligation of preliminary jihad are well-known acts in the science of jurisprudence. Preliminary jihad should not be undertaken during the absence of infallible Imam. There are only a few Islamic jurisprudents who have not accepted the condition. The present text deals with the Quranic and traditional evidences which can be referred to in this regard, it specifically discusses the wide range of indications of the Quranic verses about preliminary jihad. The research concludes that the Quranic verses not only do not indicate the necessity and legitimacy of preliminary jihad, but also there are some verses that reject it.

    Keywords: Jihad, Preliminary Jihad, Defensive Jihad, Unbelievers, ThePeople of Book}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال