به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تنش خشکی" در نشریات گروه "اکولوژی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «تنش خشکی» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • وحید محصلی*، حجت دیالمی، محمود ایزدی
    اهداف
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر نانوسیلیکون برعملکرد و کاهش اثر ناشی از تنش آبی در گیاه کینوا اجراء شد.
    مواد و روش ها
    آزمایش به صورت کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس اجراء گردید. تیمارها شامل رژیم های آبیاری در چهار دور 7، 14، 21 و 28 روز و محلول پاشی نانوسیلیکون در سطوح صفر، 30 و 60 میلی گرم در لیتر درنظر گرفته شد.
    یافته ها
    اعمال تنش رطوبتی متوسط (دور آبیاری 21 روز) و شدید (دور آبیاری 28 روز) در مقایسه با عدم تنش (دور آبیاری 7 روز) سبب کاهش 93/5 و 65/24 درصد در طول پانیکول، 77/8 و 81/27 درصد در عرض پانیکول، 14/5 و 44/29 درصد در تعداد پانیکول، 05/12 و 87/23 درصد در وزن کل اندام هوایی، 73/24 و 95/54 درصد در عملکرد دانه، 11/26 و 94/55 درصد در وزن هزار دانه و 53/14 و 16/41 درصد در شاخص برداشت گیاه گردید. تنش های رطوبتی فوق سبب 125 و 84/78 درصد افزایش در بهره وری مصرف آب شد. همچنین محلول پاشی نانوسیلیکون تاثیر معنی-داری بر شاخص های رشد گیاه کینوا دارد بطوری که حداکثر ارتفاع گیاه، طول, عرض و تعداد پانیکول، وزن کل اندام هوایی، عملکرد دانه و بهره وری مصرف آب در محلول پاشی نانوسیلیکون با غلظت 30 میلی گرم در لیتر مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    محلول پاشی نانوسیلیکون با غلظت 30 میلی گرم در لیتر سبب پایین آمدن اثرات منفی تنش های رطوبتی در شرایط خشکی (دور آبیاری 21 و 28 روز) در گیاه کینوا می گردد.
    کلید واژگان: تنش خشکی, رشد, گیاه, عملکرد دانه, ماده بهبود دهنده شیمیایی
    Vahid Mohasseli *, Hojat Dialamy, Mahmood Izadi
    Background and Objective
    The present study was conducted with aim of investigating the effect of nanosilicon on yield the performance and reducing the effect caused by water stress in Quinoa plant.
    Materials and Methods
    The experiment was conducted as split plot based on randomized complete blocks design with three replications in Fars Agricultural and Natural Resources Research and Education Center. The treatments included irrigation regimes in four rounds of 7, 14, 21 and 28 days and nanosilicon spraying at zero, 30 and 60 mg L-1 levels.
    Results
    Application of moderate moisture stress (irrigation cycle of 21 days) and severe (28 days) compared to no stress (7 days) caused a decrease of 5.93 and 24.65% in panicle length, 8.77 and 27.81% in panicle width, 5.14 and 29.44% in panicle number, 23.87 and 12.05% in total aerial organ weight, 24.73 and 54.95% in seed yield, 26.11 and 55.94% in the weight of one thousand seeds and 14.53 and 41.16% in the plant harvest index. The above moisture stresses caused a 125 and 78.84% increase in water consumption efficiency. Also, nanosilicon foliar has a significant effect on Quinoa plant growth, so that the maximum morphological growth, grain yield and water consumption efficiency observed in nanosilicon application with concentration 30 mg L-1 was.
    Conclusion
    Nanosilicon spraying with 30 mg L-1 concentration reduces the negative effects of moisture stress in drought stress conditions (21 and 28 days) on the Quinoa plant.
    Keywords: Drought, Stress, Plant Growth, Grain Yield, Chemical, Improver
  • عبدالله جوانمرد*، مصطفی رشیدی، فریبرز شکاری، مصطفی امانی ماچیانی
    مقدمه و هدف
    به منظور کاهش استفاده از نهاده های شیمیایی در سیستم های کشاورزی پایدار، پژوهشی با هدف بررسی اثرات کاربرد جداگانه و تلفیقی کودهای زیستی و شیمیایی و دورهای مختلف آبیاری بر عملکرد کمی و کیفی کاملینا (Camelina sativa L.) اجرا شد.
    مواد و روش ها
    آزمایش به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 18 تیمار و سه تکرار در شهرستان سقز در سال 1401 اجرا شد. فاکتور اصلی، دورهای مختلف آبیاری در سه سطح، عدم آبیاری (شرایط دیم)، آبیاری پس از 10 و 20 روز بود. همچنین، فاکتور فرعی منابع مختلف کودی در شش سطح عدم مصرف کود (شاهد)، کود زیستی، 100 درصد کود شیمیایی، کود زیستی+ 25 درصد کود شیمیایی، کود زیستی+ 50 درصد کود شیمیایی و کود زیستی+ 75 درصد کود شیمیایی می باشد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد بیشترین (81/457 کیلوگرم در هکتار) و کمترین (29/186 کیلوگرم در هکتار) میزان عملکرد دانه در واحد سطح به ترتیب در دور آبیاری 10 روز با کاربرد تلفیقی کود زیستی+ 75 درصد کود شیمیایی و عدم آبیاری بدون مصرف کود حاصل شد. بیشترین درصد (88/37 درصد) و عملکرد روغن در دور آبیاری 10 روز با کاربرد تلفیقی کود زیستی+ 75 درصد کود شیمیایی حاصل شد. آنالیز شیمیایی روغن کاملینا نشان داد که اسیدهای چرب غالب موجود در روغن این گیاه شامل لینولنیک اسید ، لینولئیک اسید ، اولئیک اسید و ایکوزنوئیک اسید می باشد. بیشترین میزان اولئیک، لینولئیک و لینولنیک اسید در دور آبیاری 10 روز با کاربرد تلفیقی کود زیستی+ 75 درصد کود شیمیایی بدست آمد.
    کلید واژگان: اولئیک اسید, تنش خشکی, کود زیستی, کشاورزی پایدار, گیاهان روغنی
    Abdollah Javanmard *, Mustafa Rashidi, Farborz Shekari, Mostafa Amani Machiani
    In order to decreasing the chemical fertilizer application in low-input and sustainable agricultural systems, a field experiment was carried out to evaluate the effects of different irrigation intervals along with separately and integrative application of chemical and biofertilizer on the quantity and quality of camelina (Camelina sativa L.).Material and methodsThe study was carried out as a split plot based on a randomized complete block design (RCBD) with 18 treatments and three replications at the Saqez city, Iran in 2022 growing season. The main factor was three irrigation intervals including without irrigation (rainfed conditions), irrigation after 10 and 20 days. Also, the sub-factor was different fertilizer sources including non-application (control), 100%chemical fertilizer, biofertilizer, biofertilizer+ 25% chmical fertilizer, biofertilizer+ 50% chemical fertilizer and biofertilizer+75% chemical fertilizer.ResultsThe results demonstrated that the highest (457.81 kg ha-1) and lowest (186.29 kg ha-1) seed yield of camelina was obtained in 10 days’ interval irrigation following integrative application of biofertilizer+ 75% chemical fertilizer and rianfed conditions without fertilization. The highest oil content (37.88%) and oil yield (173.65 kg ha-1) was observed in 10 days’ interval irrigation following integrative application of biofertilizer+ 75% chemical fertilizer. The chemical analysis showed that linolenic (30.59-34.58%), linoleic (16.92-19.29%), oleic (14.16-17.36%) and eicosenoic acid (8.93-11.76%) were the main fatty acids compounds of camelina oil. The maximum content of oleic, linoleic and linolenic acids obtained in in 10 days’ interval irrigation following integrative application of biofertilizer+ 75% chemical fertilizer.
    Keywords: Bio-Fertilizer, Drought Stress, Oil-Seed Crops, Oleic Acid, Sustainable Agriculture
  • علی نامور، هاشم هادی*، رئوف سید شریفی
    آزمایش به صورت اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در ‏سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی شامل تنش خشکی در سه سطح [آبیاری در 80 درصد ظرفیت زراعی (بدون تنش)، آبیاری ‏در 65 درصد ظرفیت زراعی (تنش متوسط) و آبیاری در 50 درصد ظرفیت زراعی (تنش شدید)] بود. عامل فرعی به ترکیب ‏دو تیمار کاربرد منابع خارجی محافظ های گیاهی در پنج سطح (آب مقطر به عنون شاهد، آسکوربیک اسید (1 میلی مولار)، آلفا ‏توکوفرول (1 میلی مولار)، سیلیکون (1 میلی مولار) و نانو ذرات روی (1 میلی مولار) و تلقیح با باکتری حل کننده ی فسفر در دو ‏سطح (با تلقیح و بدون تلقیح) اختصاص یافت.‏ محدودیت شدید آبیاری (50 درصد ظرفیت زراعی) در مقایسه با شرایط بدون تنش (آبیاری در 80 درصد ظرفیت ‏زراعی) منجر به کاهش معنی داری در عملکرد و اجزای عملکرد گندم گردید. با این وجود، استفاده از محافظ های گیاهی آلی ‏‏(آسکوربیک اسید و توکوفرول) و معدنی (سیلیکون و نانو ذرات روی) و همچنین، تلفیح با باکتری حل کننده ی فسفر بر ‏محتوای کلروفیل ‏a، کلروفیل ‏b‏ و همچنین شاخص سطح برگ و ارتقای سطوح ترکیبات موثر در توان تحملی گیاه در شرایط ‏تنش همچون کاروتنوییدها، پرولین و قندهای محلول معنی دار بود. در شرایط تنش شدید، کاربرد تعدیل ‏کننده های تنش (اسکوربیک اسید، سیلیکون، روی و توکوفرول) به ترتیب عملکرد دانه را 28، 2/18 ، 3/17 و 3/9 درصد در ‏مقایسه با عدم کاربرد این تعدیل کننده های تنش در همین سطح از ابیاری افزایش داد. ‏
    کلید واژگان: آبیاری, تنش خشکی, کود زیستی, عملکرد, محافظ گیاهی
    Ali Namvar, Hashem Hadi *, Raouf Seyed Sharifi
    Field studies were carried out for two years at the research farm of the Faculty of ‎Agriculture‏ ‏and Natural Resources, University of Mohaghegh Ardabili. Experiment was conducted as a split plot ‎factorial based on randomized complete block design with three replications. The main factor included drought ‎stress at three levels [irrigation at 80% of field capacity (no stress), irrigation at 65% of field capacity (moderate ‎stress) and irrigation at 50% of field capacity (severe stress)]. Sub factor was combination of external ‎phytoprotectants application at five levels [Distilled water as control, Ascorbic acid (1 mM), Tocopherol (1 mM) ‎‎, Silicon (1 mM) and Zinc NPS (1 mM) and inoculation with phosphorus-solubilizing bacteria at two levels (with ‎and without inoculation)]. ‎The severe water limitation (50% field capacity) compared to non-stress conditions (irrigation at 80% ‎field capacity), led to a significant decrease in wheat yield and yield components. However, the application of ‎organic (ascorbic acid and tocopherol) and mineral (silicon and zinc NPS) phytoprotectants, as well as ‎inoculation with phosphorus-solubilizing bacteria were significant on Chl a, Chl b content and also, leaf area ‎index and increment of the effective compounds in plant tolerance under stress conditions such as carotenoieds, ‎prolin and slouble sugars. under the severe water limitation, ‎application of stress modulators increased grain yield 28, 18.2, 17.3 and 9.3% in compared to no application of ‎stress modulators at the same level of irrigation‎
    Keywords: Biofertilizer, Drought Stress, Irrigation, Phytoprotectant, Yield
  • عبدالله جوانمرد*، علی استادی

    آزمایشی بصورت کرت های دو بار خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 36 تیمار و سه تکرار در دانشگاه مراغه در سال های زراعی 1398 و 1399 اجرا گردید. فاکتور اصلی رژیم های مختلف آبیاری شامل پس از 25، 50 و 75 درصد حداکثر تخلیه مجاز رطوبتی از آب در دسترس بود. فاکتور فرعی الگوهای کشت (کشت خالص نعناع فلفلی، کشت خالص مریم گلی و کشت مخلوط یک ردیف نعناع فلفلی+ یک ردیف مریم گلی) و فاکتور فرعی فرعی منابع مختلف کودی شامل عدم مصرف کود به عنوان شاهد، نانو دی اکسید تیتانیوم (100 میلی گرم در لیتر)، قارچ میکوریزا و کاربرد تلفیقی قارچ میکوریزا + نانو دی اکسید تیتانیوم بودند. یافته ها نتایج نشان داد که عملکرد ماده خشک نعناع فلفلی و مریم گلی در تنش ملایم به ترتیب 7/28 و 27 درصد و در تنش شدید به ترتیب 1/55 و1/64 درصد کاهش یافت. بیشترین عملکرد ماده خشک نعناع فلفلی و مریم گلی در کشت خالص با کاربرد تلفیقی قارچ میکوریزا+ نانو دی اکسید تیتانیوم بدست آمد. همچنین بیشترین درصد اسانس نعناع فلفلی در کشت مخلوط با کاربرد تلفیقی قارچ میکوریزا+ نانو دی اکسید تیتانیوم حاصل شد. بیشترین میزان نسبت برابری زمین معمولی، کاهش واقعی عملکرد و شاخص های اقتصادی کشت مخلوط در آبیاری نرمال با کاربرد تلفیقی نانو دی اکسید تیتانیوم + قارچ میکوریزا بدست آمد. علاوه بر این، بیشترین درآمد خالص دو گیاه در آبیاری نرمال در کشت مخلوط با کاربرد تلفیقی قارچ میکوریزا + نانو دی اکسید تیتانیوم بدست آمد که تفاوت معنی داری با کاربرد تلفیقی قارچ میکوریزا + نانو دی اکسید تیتانیوم در تنش ملایم و در کشت مخلوط نداشت.

    کلید واژگان: تنش خشکی, کشاورزی پایدار, کود زیستی, گیاهان دارویی و معطر, نانو ذره
    Abdollah Javanmard *, Ali Ostadi

    a field experiment performed to evaluate the effects of peppermint and sage intercropping with application of different fertilizer resources on the dry matter yield, essential oil content, and ecological indices under drought stress.A field experiment was carried out as a split split plot based on a randomized complete block design (RCBD) with 36 treatments and three replications . The main factor was three irrigation regimes included 25 (MAD25), 50 (MAD50), and 75% (MAD75) maximum allowable depletion (MAD) percentage of the soil available water (SAW) as normal irrigation, mild and severe water stress, respectively. The sub-factor was different planting patterns included peppermint monoculture, sage monoculture, and intercropping of peppermint + sage and also sub-sub factor were application of different fertilizer sources including no‐fertilizer as control, TiO2 nanoparticles (100 mg L−1), arbuscular mycorrhiza fungi (AMF) inoculation, and integrative application of AMF and TiO2 (AMF + TiO2).The maximum essential oil content of peppermint (1.51%) and sage (1.33%) was observed in intercropping plants with integrative application of AMF + TiO2. The essential oil content of peppermint and sage increased by 13.1 and 41.2% under mild stress in compared with normal irrigation, respectively. Also, the highest LER, K, AYL,, and monetary indices were achived in mild water stress with integrative application of AMF + TiO2. it can be concluded that the application of AMF + TiO2 in intercropping of peppermint/sage could be suggested as a sustainable strategy to increasing the quantity and quality of essential oil of both plants under drought stress conditions.

    Keywords: Bio-Fertilizer, Drought Stress, Medicinal, Aromatic Plants, Nanoparticle, Sustainable Agriculture
  • مینا فلاحتی، علی اکبر کریمیان*، حمید سودایی زاده

    کمبود منابع آب شیرین در مناطق خشک و نیمه خشک مهم ترین عامل محدودکننده فعالیت های کشاورزی است. از طرفی، یکی از چالش هایی که در شهرها وجود دارد، انباشته شدن لجن حاصل از تصفیه فاضلاب شهری است. بر اساس منابع موجود، لجن حاصل از تصفیه فاضلاب شهری حاوی مقادیر زیادی مواد معدنی و آلی است که می تواند باعث بهبود حاصلخیزی خاک و نگهداری آب شده و برای محصولات کشاورزی مفید باشد. در این راستا، به منظور بررسی تاثیر لجن فاضلاب در کاهش اثرات تنش خشکی بر ویژگی های رشدی چای ترش، مطالعه ای به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در شرایط گلخانه انجام شد. فاکتور های آزمایش شامل تنش خشکی با  چهار سطح (25، 50، 75 و 100  درصد ظرفیت زراعی) و لجن فاضلاب با  دو سطح (صفر و 10 گرم بر کیلوگرم خاک) و چهار تکرار بود. در طی دوره رشدی شش ماهه گیاهان در گلخانه، تیمارهای خشکی با استفاده از آب لوله کشی با میزان شوری 700 میکروزیمنس بر متر، بر اساس توزین گلدان ها اعمال گردید. پس از رسیدن گیاهان به مرحله گلدهی و تولید غوزه، صفات مرفولوژیکی، از قبیل ارتفاع بوته، وزن اندام هوایی، قطر ساقه، تعداد غوزه، وزن ریشه و تعداد برگ اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اثر کاربرد لجن فاضلاب بر صفات وزن تر و خشک اندام هوایی، ارتفاع، تعداد غوزه، قطر ساقه و وزن تر ریشه در سطح یک درصد (01/0 >p) و وزن خشک ریشه در سطح پنج درصد  (05/0 >p) معنی دار بود. استفاده از لجن فاضلاب وزن خشک گیاه را 46 درصد، ارتفاع را 24 درصد، قطر ساقه را 14 درصد و وزن خشک ریشه را 50 درصد در مقایسه با تیمار شاهد افزایش داد. بررسی اثر متقابل خشکی و لجن بر خصوصیات مورفولوژیک گیاه نشان داد که کاربرد لجن فاضلاب در سطوح تنش 100، 70 و 50 درصد ظرفیت زراعی، میزان وزن تر اندام هوایی را به ترتیب معادل 118، 90  و 75 درصد در مقایسه با شاهد افزایش داد. اثر متقابل خشکی و لجن بر تعداد غوزه گیاه نشان داد که بیشترین مقدار این صفت با میانگین 25 عدد در تیمار کاربرد لجن فاضلاب و 100 درصد ظرفیت زراعی و کمترین آن معادل 25/1 عدد در تیمار 25 درصد ظرفیت زراعی و عدم کاربرد لجن فاضلاب به دست آمد. اثر متقابل خشکی و لجن بر صفات فیزیولوژک گیاه از قبیل میزان پرولین، قند، کلروفیل a، کلروفیل b و کاروتنوئید معنی دار نبود. به طور کلی نتایج این تحقیق بیانگر نقش مثبت لجن فاضلاب بر بهبود رشد و عملکرد گیاه چای ترش در شرایط تنش خشکی است.

    کلید واژگان: تنش خشکی, فیزیولوژیکی, مورفولوژیکی
    Mina Felahati, Aliakbar Karimian *, Hamid Sodaeizadeh

    The lack of fresh water resources in arid and semi-arid regions is the most important factor limiting agricultural activities. On the other hand, one of the challenges that exist in cities is the accumulation of sludge resulting from urban sewage treatment. According to the available sources, the sludge obtained from urban sewage treatment contains large amounts of mineral and organic substances, which can improve soil fertility and water retention and are useful for agricultural products. In this regard, in order to investigate the effect of sewage sludge in reducing the effects of drought stress on the growth characteristics of Hibiscus sabdariffa L., a study was conducted in the form of a completely randomized design in a factorial format and under greenhouse conditions. The test factors included drought stress with four levels (100, 75, 50 and 25% of crop capacity) and sewage sludge with two levels (zero and 10 grams per kilogram of soil) and four replications. During the six-month growth period of the plants in the greenhouse, dry treatments were applied using tap water with a salinity of 700 micro Siemens per meter, based on the weighing of the pots. After the plants reached the stage of flowering and boll production, morphological traits such as plant height, shoot weight, stem diameter, number of bolls, root weight and number of leaves were measured. The results showed that the effect of sewage sludge application on the wet and dry weight of shoot, height, number of bolls, stem diameter and root wet weight at the level of one percent (p<0.01) and the dry weight of the root at the level of five percent (p>0.05) was significant. Using sewage sludge increased plant dry weight by 46%, height by 24%, stem diameter by 14%, and root dry weight by 50% compared to the control treatment.​ The investigation of the interaction effect of drought and sludge on the morphological characteristics of the plant showed that the application of sewage sludge at stress levels of 100, 70 and 50% of the field capacity increased the fresh weight of aerial parts by 118, 90 and 75%, respectively, compared to the control. The interaction effect of drought and sludge on the number of plant bolls showed that the highest amount of this trait was obtained with an average of 25 numbers in the treatment of sewage sludge application and 100% field capacity, and the lowest amount was equal to 1.25 in the treatment of 25% field capacity and no sewage sludge application. The interaction effect of drought and sewage sludge on plant physiological traits such as proline, sugar, chlorophyll a, chlorophyll b and carotenoid levels was not significant. In general, the results of this research show the positive role of sewage sludge on improving the growth and performance of this plant under drought stress conditions.

    Keywords: Drought Stress, Morphologic, Physiologic
  • آزیتا یاری، نصرت الله عباسی*، سمیه حاجی نیا
    اهداف

    این پژوهش به منظور ارزیابی اثر کشت مخلوط سری های جایگزینی و افزایشی بر عملکرد و اجزای عملکرد دو گیاه کاملینا و عدس تحت شرایط دیم و آبی اجرا شده است.

    مواد و روش ها

    آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در دو سال زراعی 1400-1399 و 1401-1400 اجرا شد. کرت های اصلی شامل آبیاری در دو سطح (دیم و آبی) و کرت های فرعی شامل الگوی های کشت مخلوط جایگزینی و افزایشی در نه سطح شامل (75 درصد کاملینا+ 25 درصد عدس، 50 درصد کاملینا+ 50 درصد عدس، 25 درصد کاملینا+ 75 درصد عدس، 100 درصد کاملینا+ 25 درصد عدس، 100 درصد کاملینا+ 50 درصد عدس، 100 درصد کاملینا+ 75 درصد عدس، 100 درصد کاملینا+ 100 درصد عدس، کشت خالص کاملینا و عدس) بودند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بیشترین عملکرد دانه (1827 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیکی کاملینا (7012 کیلوگرم در هکتار) در سری افزایشی 100درصد کاملینا+ 25 درصد عدس و بیشترین عملکرد دانه و بیولوژیکی عدس به ترتیب 750 و 1950 مربوط به کشت خالص عدس مشاهده شد. ارزیابی نسبت برابری زمین نشان دهنده برتری تمام نسبت های کشت مخلوط کاملینا و عدس بر تک کشتی آنها بود و ری های افزایشی 100 درصد کاملینا+ 75 درصد عدس و 100 درصد کاملینا+ 100 درصد عدس بیشترین نسبت برابری زمین را به خود اختصاص دادند.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد کشت مخلوط جایگزینی کاملینا و عدس تحت شرایط دیم و آبی در مقایسه با تک کشتی آنها سودمند و برتر بودند.

    کلید واژگان: الگوی کاشت, تنش خشکی, رقابت, شاخص غالبیت, کاملینا, نسبت برابری زمین
    Azita Yari, Nosratolah Abbasi *, Somayeh Hajinia
    Objective

    This research was carried out in order to evaluate the effect of intercropping of replacement and addition series on the yield and yield components of Camelina and Lentil under rainfed and irrigated conditions.

    Materials and Methods

    The experiment was carried out in the form of split plots in the form of a basic design of randomized complete blocks with three replications in the research farm of the Faculty of Agriculture of Ilam University in growing season in 2020-2021 and 2021-2022. The main plots include irrigation on two levels (rainfed and irrigated) and the subplots include alternative and incremental mixed cropping patterns in nine levels including (75% Camelina+ 25% lentils, 50% Camelina+ 50% lentils, 25% Camelina+ 75% lentils), 100% Camelina+ 25% lentils, 100% Camelina+ 50% lentils, 100% Camelina+ 75% lentils, 100% Camelina+ 100% lentils, monoculture of Camelina and lentils).

    Results

    The results showed the highest grain yield (1827 kg ha-1) and biological yield of camelina (7012 kg ha-1) in the series of 100% camelina+ 25% lentil and the highest grain and biological yield of lentil was 750 and 1950, respectively, related to monoculture lentil cultivation. The evaluation of the ratio of land equality showed the superiority of all ratios of camellia and lentil intercropping over their monoculture, and the incremental rows of 100% camellina+ 75% lentils and 100% camellina+ 100% lentils had the highest LER.

    Conclusion

    The results showed that the intercropping of camelina and lentils under irrigation and rainfed conditions was beneficial and superior compared to their monoculture.

    Keywords: Aggressivity index, Camelina, Competition, Drought Stress, LER, Planting Pattern
  • کمال شهبازی هومونلو*، علی عبادی، سلیم فرزانه، منوچهر خدارحمی
    آزمایشی با هدف تاثیر تنش خشکی بر ارقام و لاین-های گندم در سال های زراعی 98 - 1397 و 99 - 1398 در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان) به صورت آزمایش اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. کرت های اصلی شامل رژیم آبیاری (آبیاری کامل تا انتهای فصل رشد (شاهد بدون تنش خشکی)، آبیاری تا مرحله گلدهی (تنش خشکی متوسط) و آبیاری خاک آب (تنش خشکی کامل)) و کرت های فرعی شامل ارقام و لاین های گندم نان (تیرگان، احسان، آفتاب و لاین های N-91-17، N-92-9 و N-93-17) بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی متوسط و کامل باعث کاهش معنی دار تعداد روز تا سبزشدن، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، محتوای پرولین، کاتالاز، پروتئین برگ و شاخص سبزینگی برگ شد. تنش خشکی متوسط و کامل بطور میانگین باعث کاهش عملکرد دانه به ترتیب به میزان 5/12 و 31 درصد نسبت به آبیاری کامل تا انتهای فصل رشد شد. همچنین نتایج نشان داد تنش خشکی متوسط و تنش خشکی کامل باعث افزایش محتوای پرولین و فعالیت آنزیم کاتالاز و کاهش محتوای پروتئین برگ و شاخص سبزینگی برگ شد. با توجه به شرایط بحرانی آب در جهان و ایران به ویژه در استان اردبیل (مغان)، معرفی ارقامی که بتوانند حداقل کاهش عملکرد را در شرایط کم آبیاری داشته باشند، از اهمیت بسزایی برخوردارند. لذا در بین ارقام مورد بررسی لاین N-93-17 و رقم آفتاب قابل توصیه برای کشت وکار در شرایط تنش خشکی آخر فصل و توسعه انواع مقاوم به خشکی هستند.
    کلید واژگان: پروتئین, تنش خشکی, رژیم آبیاری, لاین گندم, محتوای پرولین
    Kamal Shahbazi Homounlu *, Ali Ebadi, Salim Farzaneh, Manuchehr Khodarahmi
    The aim of this study was to evaluate and select bread wheat cultivars by some physiological traits under drought stress conditions. Experiments were conducted in the cropping years from 2018- 2019 and 2019-2020 in the farm of Agricultural and Natural Resources Research Center of Moghan in the form of split plots complete random block design with three repetitions. The Main plot covered the three irrigation regimes including control irrigation (without drought stress), medium drought stress (moderate drought stress) and full drought stress. Sub-plots included bread wheat cultivars and lines (Tirgan, Ehsan, Aftab and lines N-91-17, N-92-9 and N-93-17). The results showed that moderate and full drought stress caused a significant decrease in the number of days to germination, number of fertile tillers per plant, thousand seed weight, seed yield, proline content, catalase, leaf protein and leaf greenness index. Under moderate and full drought treatments, the seed yield declined (12.5 and 31 percent, respectively). Also, the results showed that moderate drought stress and full drought stress increased proline content and catalase enzyme activity and decreased leaf protein content and leaf greenness index. Considering the critical water conditions in the world and Iran, especially in Ardabil (Maghan) province, the introduction of cultivars that can reduce yield at least in low irrigation conditions are of great importance. Therefore, among the studied cultivars, the N-93-17 line and the Aftab variety are recommended for cultivation in the conditions of drought stress at the end of the season and the development of drought-resistant varieties.
    Keywords: Drought Stress, Irrigation Regime, proline content, Protein, wheat line
  • محراب مهری چروده، حمیدرضا ذاکرین*، معرفت مصطفوی راد، سعید سیف زاده، سید علیرضا ولدآبادی
    اهداف
    مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی عملکرد دانه، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت و تجمع اسمولیت ها در برگ بادام زمینی (Arachis hypogaea L.) تحت تاثیر سطوح مختلف آبیاری و سالیسیلیک اسید انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این آزمایش، در طی سال های زراعی 1398 و 1399 به صورت کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح رژیم آبیاری: عدم انجام آبیاری، آبیاری در مرحله گل دهی، آبیاری در مرحله نمو غلاف ها، آبیاری آبیاری در مرحله گل دهی + مرحله نمو غلاف ها و سه سطح سالیسیلیک اسید شامل 100، 200 و 300 میکرومول در لیتر به ترتیب به عنوان کرت اصلی و فرعی بود.
    یافته ها
    کم آبیاری سبب کاهش عملکرد دانه، شاخص کلروفیل برگ و محتوای نسبی آب برگ در بادام زمینی گردید. ولی، میزان برخی صفات فیزیولوژیکی نظیر پرولین، کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز، پراکسیداز، محتوای قندهای محلول در برگ ها، محتوای پروتئین محلول و محتوای آنتوسیانین برگ در واکنش به کم آبیاری افزایش پیدا کرد. سالیسیلیک اسید سبب بهبودی تمامی صفات اندازه گیری شده بادام زمینی در سطوح مختلف آبیاری گردید. بیشترین عملکرد دانه بادام زمینی (3450 کیلوگرم در هکتار) در پاسخ به انجام آبیاری تکمیلی در هر دو مرحله شروع گل دهی + تشکیل غلاف ها همراه با کاربرد 300 میکرومول سالیسیلیک اسید در لیتر به دست آمد.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه، آبیاری تکمیلی و کاربرد برگی سالیسیلیک اسید می تواند در راستای افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش خشکی و بهبود عملکرد دانه تحت شرایط اقلیمی مشابه قابل توصیه باشد.
    کلید واژگان: اسمولیت ها, بادام زمینی, تنش خشکی, تنطیم کننده رشد گیاه, آنزیم های آنتی اکسیدان
    Mehrab Mehri Chavadeh, Hamid Reza Zakerin *, Marefat Mostafavi Rad, Saeed Sayfzadeh, Sayed Alireza Valadabadi
    Background and Objective
    In order to evaluate of grain yield, anti-oxidante enzymes activitie and osmolytes accumulation in leaves of peanut as affected by different irrigation levels and Salicylic acid, the present study was done.
    Materials and Methods
    This experiment carried out as split plat based on randomized complete block design with three replications in experimental field of Agicutural and Natural Resources Research and Education Center of Guilan Province, Astara, Iran, during 2018 and 2019 years. Four level of irrigation regimes including no irrigation (as control), irrigation at initial flowering stage, irrigation at pod formation stage and irrigation at initial flowering + pod formation stages and three levels of salicylic acid such as 100, 200 and 300 µmol/l comprised experimental treatments, as main and sub plot, respectively.
    Results
    Deficit irrigation decreased grain yield, chlorophyll index (SPAD) and leaf relative water content in peanut. Prolne, catalaz, superoxide dismutase, peroxidase, soluble sugar content, soluble protein content and leaf anthocyanin content enhanced in responses to deficit irrigation. In addition, foliar application of salicylic acid caused to improve all measured traits in peanut at different irrigation levels. The greatest grain yield of peanut (3450 kg/ha) was obtained in response to supplementary irrigation at both initial flowering stage + pod formation stage along with salicylic application at the rate of 300 µmol/l.
    Conclusion
    Based on results of this study, supplementary irrigation and foliar application of salicylic acid could be recommendable in direction to increase plant resistance to drought stress and grain yield improvement in peanut .
    Keywords: Anti-oxidant enzymes, Drought stress, Peanut, Plant growth regulator, Osmolytes
  • حوراسادت شهیدی، نورعلی ساجدی، حمید دهقان زاده*

    به منظور بررسی سلنیوم بر اجزای عملکرد دانه و روغن ارقام گلرنگ تحت تنش خشکی،آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 93-1392 در محلات انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل آبیاری (در سه سطح آبیاری طبق عرف منطقه، قطع آبیاری درمرحله تشکیل طبق و قطع آبیاری در مرحله گرد افشانی) به عنوان فاکتور اصلی، کاربرد سلنیوم (در سه مقدار 0، 20 و 40 گرم در هکتار) و دو رقم گلرنگ (سینا و محلی اصفهان) به عنوان فاکتورهای فرعی در نظر گرفته شدند.نتایج نشان داد خشکی باعث کاهش ارتفاع بوته، سطح برگ، عملکرد و اجزای عملکرد دانه، درصد روغن و عملکرد روغن ارقام گلرنگ گردید. قطع آبیاری در مرحله گرده افشانی منجر به بیشترین کاهش عملکرد دانه و عملکرد روغن بترتیب به میزان 6/31 و 7/39 درصد در مقایسه با آبیاری کامل گردید. بیشترین عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد روغن در آبیاری کامل و کاربرد40 گرم در هکتار سلنیوم و به ترتیب به میزان 3987، 9514 و 609 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. کاربرد سلنیوم در تیمارهای قطع آبیاری باعث کاهش معنی داراثرات خشکی بر اجزای عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد روغن شد. رقم محلی اصفهان دارای بالاترین تعداد طبق بارور در بوته، تعداد دانه در طبق، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد روغن بود. بنابراین می توان با کاربرد 40 گرم در هکتار سلنیوم و کاشت رقم محلی اصفهان، ضمن کاهش اثرات خشکی، در شرایط بدون تنش هم افزایش عملکرد دانه و روغن را به دست آورد.

    کلید واژگان: تعداد دانه در طبق, تعداد طبق در بوته, تنش خشکی, دانه های روغنی, گلرنگ
    Houra Sadat Shahidi, Nour Ali Sajedi, Hamid Dehghanzadeh *

    The present study was performed to evaluate the effect of selenium application on yield, yield components and oil yield of safflower (Carthamus tinctorius L.) cultivars under water deficit irrigation conditions as factorial split plot based on randomized complete block design with three replications in Mahalat province, Arak, Iran during 2013-2014 crop season. The main factor included complete irrigation during growing season, cutting irrigation at flowering stage and cutting irrigation at head forming stage. Sub factor was considered application of selenium (including 0, 20 and 40 k/ha) and safflower cultivars (Sina and Mahaly Esfahan). The results showed that the plant height, leaf area, yield and yield components and oil yield of safflower cultivars decreased under water stress treatments. Discontinuation of irrigation in the pollination stage led to the greatest reduction in grain yield and oil yield by 31.6% and 39.7% compared to full irrigation, respectively. The highest grain yield, biological yield and oil yield with average of 3987, 9514 and 609 k/ha by application of 40 g/ha selenium and complete irrigation obtain, respectively. Application of selenium in discontinuation of irrigation regimes due to decrease negative effect of water stress on yield components, grain yield, biological yield and oil yield. The Mahaly Esfahan cultivar had the highest number capitulum per plant, number grain per capitulum, grain yield, biological yield and oil yield. In general, 40 g/ha application of Mahaly Esfahan safflower cultivar with selenium not only can decrease water stress effect but also increase grain yield and oil yield under optimum conditions.

    Keywords: Number grain per capitulum, Number capitulum per plant, Oil Seeds, Safflower, Water Stress
  • نسرین حیدری، یاسر علیزاده*، حمزه علی علیزاده
    هدف

    این مطالعه به منظور بررسی اثر رژیم های مختلف آبیاری و میزان مصرف نیتروژن بر کارایی مصرف نور و نیتروژن و رابطه آن ها در شرایط آب و هوایی ایلام انجام شد.

    مواد و روش

    آزمایش به صورت کرت های خردشده بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ایلام اجرا شد. آبیاری بعنوان عامل اصلی در سه سطح (100I100=، 80I80= و 60I60= درصد نیاز آبی گیاه)، و عامل فرعی کود نیتروژن در سه سطح (0N0=، 100N100= و 150N150= کیلوگرم در هکتار) بود.

    یافته ها

    بالاترین میزان عملکرد دانه و زیستی به ترتیب با 5275 و 17209 کیلوگرم در هکتار در تیمار I100 N150 بدست آمد. پایین ترین میزان عملکرد دانه (1883 کیلوگرم در هکتار) و زیستی (7948 کیلوگرم در هکتار) در تیمار I60N0 مشاهده شد. کارایی مصرف نور گیاه ذرت، تحت تاثیر تیمارهای مختلف آبیاری و نیتروژن قرار گرفت و بین 97/1 (تیمار I60N0) تا 66/2 گرم بر مگاژول (تیمار I100 N150) متغییر بود. بالاترین میزان جذب تشعشع (1261 مگاژول بر متر مربع) در تیمار I100 N150 بدست آمد و کمترین میزان جذب تشعشع (740 مگاژول بر متر مربع) در تیمار I60N0 مشاهده شد. بیشترین کارایی زراعی(5/47) و جذب (6/1) نیتروژن در تیمار I100N0 بدست آمد و بالاترین کارایی مصرف نیتروژن (84/30) در تیمار I80N0 حاصل شد.

    نتیجه گیری

    در رژیم های مختلف آبیاری، رابطه بین کارایی مصرف نور و کارایی زراعی نیتروژن، یک رابطه معکوس بود. همچنین نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از نیتروژن بیشتر، راهکار مناسبی برای بهبود عملکرد دانه در شرایط کم آبیاری نیست

    کلید واژگان: تنش خشکی, جذب تشعشع, شاخص سطح برگ, کارایی نیتروژن, مدیریت پایدار منابع
    Nasrin Heidari, Yaser Alizadeh *, Hamze Ali Alizadeh
    Background & objective

    The aims of this study was to investigate the radiation and nitrogen use efficiency at different irrigation regime and nitrogen rate in Ilam climatic condition.

    Material & methods

    The experiment was conducted as a split-plot based on randomized complete block design with three replications in Agronomy Research Farm of Ilam University. The experimental factors included 3 irrigation regime (100, 80, and 60 percent of field capacity) and nitrogen rate at three levels (0, 100 and 150 kg.ha-1).

    Results

    The highest grain and biological yield were obtained with 5275 and 17209 kg/ha in I100 N150 treatment, respectively. Radiation use efficiency of Maize was affected by irrigation regime and nitrogen rate. Radiation use efficiency was in the range of 1.97 (I60N0 treatment) to 2.66 g/MJ (I100 N150 treatment). The highest and lowest of radiation absorbed were obtained in I100 N150 and I60N0 respectively. The highest of nitrogen use efficiency of agronomic (47.5 kg/kg) and uptake (1.6 kg/kg) were observed in I100N0 treatment and the highest of nitrogen use efficiency of physiologic was obtained I80N0. Nitrogen uptake in harvested biomass increased with additional N fertilizer application. The nitrogen uptake increased from ∼65 kg/ha at I60N0 treatment to ∼280 kg/ha for I100N150 treatments.

    Conclusion

    In this study, an inverse relationship was observed between radiation use efficiency and agronomic nitrogen use efficiency. The results of the experiment showed that the application of higher nitrogen rate was not the appropriate strategy for compensating for the reduced grain yield under low irrigation.

    Keywords: Drought Stress, LAI, Nitrogen Efficiency, Radiation absorbed, Sustainable resource management
  • سید امیررضا موسوی، کاظم قاسمی گلعذانی*
    اهداف
    با توجه به محدودیت آب در ایران و استفاده گسترده ذرت در تغذیه انسان و دام، در این پژوهش اثر سطوح سالیسیلیک اسید روی برخی صفات مورفولوژیکی و محصول دانه این گیاه زراعی تحت تنش خشکی در مراحل زایشی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
    مواد و روش ها
    یک آزمایش مزرعه ای به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1399 اجرا گردید تا اثر محلول پاشی سالیسیلیک اسید (0، 1، 2 و 3 میلی مولار) بر صفات مورفولوژیکی، اجزای محصول و محصول دانه ذرت تحت تیمارهای آبیاری معمول و قطع آبیاری در مراحل زایشی مورد بررسی قرار گیرد. سطوح آبیاری و محلول پاشی سالیسیلیک اسید به ترتیب در کرت های اصلی و فرعی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که قطع آبیاری از آغاز گلدهی تا رسیدگی سبب افت میانگین ارتفاع بوته، طول بلال، تعداد دانه در بلال و بوته، وزن هزار دانه، محصول دانه، وزن بوته و شاخص برداشت شده است. محلول پاشی سالیسیلیک اسید به-ویژه با غلظت 3 میلی مولار موجب افزایش میانگین اغلب این صفات و نیز وزن هزار دانه شد که منجر به بهبود محصول دانه در واحد سطح گردید. وزن هزار دانه، شاخص برداشت، وزن بوته، طول بلال، تعداد دانه در بوته و بلال بیشترین همبستگی مثبت را با محصول دانه ذرت داشتند.
    نتیجه گیری
    تامین آب در مرحله پر شدن دانه برای دست یابی به محصول بیشتر در ذرت ضروری است. محلول پاشی 3 میلی مولار سالیسیلیک اسید تیمار برتر برای افزایش محصول دانه ذرت در شرایط آبیاری معمول و محدود بود.
    کلید واژگان: ارتفاع بوته, تنش خشکی, تنظیم کننده رشد, ذرت, محصول دانه
    Seyyed Amirreza Mousavi, Kazem Ghassemi-Golezani *
    Background and objectives
    Due to the water limitation in Iran and the widespread use of maize in human and animal feeding, this research was carried out to evaluate the effects of different salicylic acid levels on some morphological traits and grain yield of this crop under drought stress during reproductive stages.
    Materials and Methods
    A field experiment was conducted as a split-plot based on a randomized complete block design with three replications in 2020 to investigate the effect of salicylic acid (SA) levels (0, 1, 2 and 3 mM) on morphological traits, grain yield and yield components of maize under normal irrigation and irrigation disruptions at reproductive stages. Irrigation and SA levels were assigned to the main and sub plots, respectively.
    Results
    The results revealed that irrigation disruptions from initial flowering up to maturity caused a significant decrease in the mean plant height, ear length, grains per ear and plant, 1000-grain weight, grain yield, plant biomass and harvest index. Foliar spray of salicylic acid, especially with 3 mM concentration increased most of these traits as well as 1000-grain weight, leading to an improvement in grain yield per unit area. The 1000-grain weight, harvest index, plant biomass, ear length, grains per plant and ear had the highest positive correlation with grain yield of maize.
    Conclusion
    Water supply during grain filling stage is necessary to obtain a higher yield in maize. Foliar application of 3 mM salicylic acid was the superior treatment for increasing maize yield under normal and limited irrigation conditions.
    Keywords: Plant Height, Drought Stress, growth regulator, Maize, Grain Yield
  • مهدی قاسم بگلو*، محمد صدقی، رئوف سید شریفی، سلیم فرزانه

    اهداف:

     این تحقیق جهت ارزیابی تاثیر کاربرد کودهای زیستی و تنش خشکی خصوصیات فیزیولوژیکی و کیفیت علوفه نخودفرنگی صورت گرفت.

    مواد و روش ها

    آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در اراضی شهرستان هریس استان آذربایجان شرقی انجام گرفت. فاکتور های آزمایش شامل: تیمار آبیاری در چهار سطح آبیاری نرمال (تیمار شاهد)، قطع آبیاری در مرحله پر شدن دانه ها، قطع آبیاری در مرحله گل دهی و عدم آبیاری و تیمار کودهای زیستی در هشت سطح عدم تلقیح بذر (تیمار شاهد)، تلقیح بذر با ازتوباکتر، آزوسپریلیوم، مایکوریزا، کاربرد توام ازتوباکتر و آزوسپریلیوم، کاربرد توام ازتوباکتر و مایکوریزا، کاربرد توام آزوسپریلیوم و مایکوریزا و کاربرد توام ازتوباکتر،آزوسپریلیوم و مایکوریزا بود.

    یافته ها

    بیشترین قابلیت هضم، خاکستر و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی در آبیاری کامل و عدم کاربرد کودهای زیستی و کمترین میزان در عدم آبیاری و کاربرد تلفیقی از سه نوع کود زیستی حاصل گردید. بیشترین میزان عملکرد، کربوهیدرات محلول و پروتیین خام در آبیاری کامل و کاربرد تلفیقی از سه نوع کود زیست و کمترین در عدم آبیاری و عدم کاربرد کودهای زیستی حاصل شد. تنش خشکی باعث کاهش الیاف نامحلول در شوینده خنثی به میزان 62/3 درصد نسبت به تیمار آبیاری کامل گردید.

    نتیجه گیری

    کاربرد کودهای زیستی در شرایط تنش خشکی با افزایش میزان کربوهیدرات محلول، میزان پروتیین، خاکستر و قابلیت هضم و کاهش میزان الیاف نامحلول در شوینده اسیدی و خنثی باعث افزایش کیفیت علوفه، همچنین افزایش عملکرد گردید.

    کلید واژگان: تنش خشکی, عملکرد, کود زیستی, کیفیت علوفه, نخودفرنگی
    Mehdi Ghasembaglou *, Mohammad Sedghi, Raouf Seyed Sharifi, Salim Farzaneh
    Background and Objective

    This study was conducted to evaluate the effect of biofertilizer application and drought stress on physiological characteristics and forage quality of pea (Pisum sativum L.).

    Materials and Methods

    The factorial experiment was conducted based on a randomized complete block design in the lands of Harris County, East Azerbaijan Province Experimental factors include: irrigation treatment at four levels of normal irrigation (control treatment), cessation of irrigation at the stage of seed filling, cessation of irrigation at the stage of flowering and non-irrigation and treatment of biofertilizers at eight levels of seed inoculation (treatment) Control was seed inoculation with Azotobacter, Azospirillium, Mycorrhiza, combined application of Azotobacter and Azospirillium, combined application of Azotobacter and Mycorrhiza, combined application of Azospirillium and Mycorrhiza and combined application of Azotobacter, Azospirillium and Mycorrhiza.

    Results

    The highest digestibility, ash and insoluble fibers in acidic detergent were obtained in complete irrigation and non-application of biofertilizers and the lowest in non-irrigation and combined application of three types of biofertilizers. The highest yield, soluble carbohydrates and crude protein were obtained in complete irrigation and combined application of three types of biofertilizers and the lowest in non-irrigation and non-application of biofertilizers. Drought stress reduced insoluble fibers in neutral detergent by 3.62% compared to full irrigation treatment.

    Keywords: Bio Fertilizer, Forage Quality, Pisum sativum, Water Stress, Yield
  • محمد موسوی بایگی*، سعید شیوخی سوغانلو، بنیامین ترابی، محمود رائینی

    اهداف:

     ارزیابی رخداد تغییر اقلیم، توزیع نامناسب و توقف بارندگی ها در مراحل انتهایی دوره ی رشد گندم در ورامین ضروری است.

    مواد و روش ها

    از خروجی مدل گردش عمومی جو HadGEM تحت سناریوهای اقلیمی RCP4.5 و RCP8.5، برای شبیه-سازی اقلیم آینده با بهره گیری از مدل تولید داده AgMIP با داده های دوره پایه (1980-2009)، در دوره های 2025، 2055 و 2085 استفاده شد. شبیه سازی مراحل فنولوژیکی گندم با مدل SSMو برای واسنجی و اعتباردهی مدل، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با تیمارهای؛] بدون تنش (NS1)، تنش در آبستنی (DS2)، گلدهی (DS3)، شیری شدن (DS4)، و خمیری شدن (DS5)[، با 3 تکرار، در دوره ی رشد 2020-2019 در ورامین انجام شد.

    یافته ها

    مدل SSM به خوبی مراحل فنولوژیکی را شبیه سازی کرد. ، در دوره 2085 تحت سناریوی RCP8.5 بیشترین افزایش دمای بیشینه و کمینه به ترتیب با 9/6 و 6/5 سانتی گراد نسبت به دوره پایه مشاهده شد. مقدار بارش در دوره های 2025 و 2055 تحت سناریو RCP8.5 دچار کاهش، اما در سناریو RCP4.5 روندی افزایشی داشت. کم ترین اختلاف روز تا گلدهی، شروع و پایان پر شدن دانه و روز تا رسیدگی مربوط به دوره 2025 تحت سناریو RCP4.5 به ترتیب با 3، 9، 12 و 11 روز بود و بیشترین اختلاف آنها در دوره 2085 تحت سناریو RCP8.5 به ترتیب با 90، 77، 47و 43 روز، نسبت به دروه پایه مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    افزایش دما و گاها کاهش بارش، اثرات سودمند افزایش غلظت دی اکسید کربن را خنثی کرده و در نهایت این عوامل در ترکیب با یکدیگر باعث کوتاه تر شدن طول دوره مراحل فنولوژیکی مورد بررسی شده اند.

    کلید واژگان: تغییر اقلیم, سناریو, تنش خشکی, مراحل فنولوژیک, مدل SSM
    Mohammad Mousavi Baygi *, Saeid Shiukhy Soqanloo, Benjamin Torabi, Mahmoud Raeini
    Background & Objective

    It is necessary to evaluation of the occurrence of climate change, Inadequate distribution and Stop of rainfall in the final stages of wheat growth in Varamin.

    Material & Objective

    From the output of HadGEM under RCP4.5 and RCP8.5, to simulate the future climate using AgMIP model with long-term baseline data (1980-2009), in the periods of 2025, 2055 and 2085 were used. SSM model was used to simulate the phonological stages of wheat and in order to calibrate and validate the model, an experiment in the form of a randomized complete block design with five treatments including; [No stress, booting stage, Flowering, Milking, and Doughing], with 3 replications, was carried out during the 2020-2019 growth season in Varamin.

    Result

    The SSM model simulated the occurrence of phonological stages with high accuracy. In 2085 period under RCP8.5, the highest increase of Tmax and Tmin was observed with 6.9 °C and 5.6 °C compared to the baseline period, respectively. While the amount of precipitation decreased in 2025 and 2055 under RCP8.5, but it increased in RCP4.5. The smallest difference between day to Flowering, BSG, TSG and day to was related to the period 2025 under RCP4.5 with 3, 9, 12 and 11 days, respectively. The highest differences were observed in the period 2085 under the RCP8.5 with 90, 77, 47 and 43 days, respectively.

    Conclusion

    Increasing the temperature and decreasing rainfall have neutralized the beneficial effects of increasing CO2 concentration and these factors have shortened the duration of phonological stages.

    Keywords: Climate change, Drought Stress, Phonological stage, Scenario, SSM model
  • سمیه محمدی ساردو، عنایت الله توحیدی نژاد*، مهدی مهیجی

    اهداف:

     گوار (Cyamopsis tetragonoloba) گیاهی یکساله و گرمسیری از خانواده بقولات است که به دلیل مقاوم بودن به شرایط کم آبی، گزینه ای مناسب برای تولید دانه در مناطق خشک و نیمه خشک است. همچنین سالیسیلیک اسید به عنوان هورمون گیاهی مهم، واکنش گیاه را به تنش های محیطی از جمله تنش خشکی، تغییر می دهد.

    مواد و روش ها

    به همین منظور آزمایشی جهت بررسی اثر محلول پاشی سالیسیلیک اسید بر صفات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد گوار تحت شرایط تنش خشکی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار صورت پذیرفت. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری (45، 65 و 85 درصد ظرفیت زراعی؛ عامل اصلی) و چهار غلظت سالیسیلیک اسید (صفر، 5/0، 1 و2 میلی مولار؛ عامل فرعی) بودند. محلول پاشی سالیسیلیک اسید در سه مرحله پنج برگی، گلدهی و غلاف دهی گیاهان صورت گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که افزایش شدت تنش خشکی سبب کاهش معنی دار تمامی صفات به استثنای میزان پروتیین دانه شد. اثر سالیسیلیک اسید نیز بر تمامی صفات به استثنای وزن هزار دانه معنی دار بود. محلول پاشی سالیسیلیک اسید با غلظت 1 میلی-مولار در شرایط آبیاری 85 و 65 درصد ظرفیت زراعی منجر به حصول بیشترین عملکرد دانه شد.

    نتیجه گیری

    در اکثر صفات مورد بررسی بین غلظت های 2 و 1 میلی مولار اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت اما با توجه به نتایج بدست آمده می توان اظهار داشت که محلول پاشی سالیسیلیک اسید با غلظت 1 میلی مولار می تواند از اثرات منفی تنش بکاهد و آبیاری گیاه در شرایط 65 درصد ظرفیت زراعی را امکان پذیر سازد.

    کلید واژگان: تنش خشکی, سالیسیلیک اسید, عملکرد دانه, گوار, آبیاری
    Somayeh Mohammadi Sardou, Enayatollah Tohidi Nejad *, Mehdi Mohayeji
    Background & Objective

    Guar (Cyamopsis tetragonoloba) is an annual and tropical plant of the legume family that is suitable for seed production in arid and semi-arid regions due to its resistance to drought.

    Methods & Materials: 

    Therefore for studying the effects of salicylic acid on morphological, physiological characteristics, yield and yield components of Guar under at three levels of field capacity (drought stress), a split plot experiment based on randomized complete block design with four replicates was conducted in Jiroft in Kerman province, Iran. The experimental treatments were included three levels of irrigation (45, 65 and 85% of field capacity as main factor) and four concentrations of salicylic acid (0, 0.5, 1 and 2 mM as the sub factor). Foliar application of salicylic acid was carried out in three five-leaf, flowering and pod stages.

    Results

    Results showed that by reducing soil moisture (from 85 to 45% FC) significantly decreased all traits except grain protein. The effect of salicylic acid was also significant on all traits except for 1000-grain weight. Foliar application of 1mM salicylic acid at 85% and 65% of field capacity resulted in the highest grain yield.

    Conclusion

    There was no statistically significant difference between 2 and 1 mM concentrations in most of the studied traits, so, it can be concluded that foliar application of salicylic acid at a 1 mM concentration can reduce the negative effects of decreasing soil moisture, Finally 65% of field capacity it can be introduced as superior level for irrigation of Guar.

    Keywords: Drought Stress, Salicylic acid, Grain Yield, Guar, irrigation
  • عباس محدثی، مصطفی شیرمردی*، حیدر مفتاحی زاده، جلال غلام نژاد

    اهداف:

     این مطالعه با هدف بررسی تاثیر بیوچار تولید شده از ضایعات حاصل از هرس درختان انار و مقایسه آن با ورمی کمپوست بر گل مغربی تحت تنش خشکی انجام شد.

    مواد و روش ها

    تیمارها شامل سطوح مختلف کاربرد اصلاح کننده آلی (هفت سطح شامل عدم کاربرد اصلاح کننده، کاربرد 10، 20 و 30تن در هکتار ورمی کمپوست و کاربرد 10، 20 و 30تن در هکتار بیوچار) در سه سطح تنش خشکی (آبیاری در 80، 60 و 40%ظرفیت مزرعه (FC)) بود.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که تنش خشکی منجر به کاهش معنی دار طول برگ، سطح برگ، قطر ساقه، ارتفاع گیاه، شاخص سبزینگی برگ و محتوای نسبی آب (RWC) شد و نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی و نشت یونی افزایش یافت. کاربرد 30تن در هکتار بیوچار و تمام سطوح کاربرد ورمی کمپوست منجر به کاهش معنی دار نسبت ریشه به اندام هوایی در شرایط تنش خشکی شدید شدند. تمام سطوح کاربرد ورمی کمپوست توانستند شاخص سبزینگی در شرایط اعمال تنش شدید خشکی افزایش دهند و سطوح مختلف بیوچار تاثیر معنی داری نشان ندادند. تمام تیمارهای اصلاح کننده منجر به افزایش معنی دار RWC نسبت به شاهد در شرایط تنش متوسط و شدید شدند. کاربرد مقادیر 30تن در هکتار بیوچار و ورمی کمپوست منجر به کاهش معنی دار نشت یونی نسبت به تیمارشاهد شد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد اصلاح کننده های آلی با تاثیر بر فراهمی عناصر غذایی و همچنین افزایش ظرفیت نگهداری رطوبت در خاک به گیاه در شرایط تنش کمک کنند. اثربخشی ورمی کمپوست در این مطالعه در مقایسه با بیوچار بهتر بود که می توان آن را به محتوای بالاتر عناصر تغذیه ای در ورمی کمپوست مربوط دانست.

    کلید واژگان: اصلاح کننده آلی, ضایعات کشاورزی, تنش خشکی, نشت یونی, محتوای نسبی آب
    Abbas Mohadesi, Mostafa Shirmardi *, Heidar Meftahizadeh, Jalal Gholamnezhad
    Background & Objective

    The aim of this study was to investigate the effect of biochar produced from wastes from pruning of pomegranate trees and compare it with vermicompost Oenothera biennis under drought stress.

    Materials & Methods

    Treatments included different levels of organic modifier application (seven levels including no modifier application, application of 10, 20 and 30 ton ha-1 vermicompost and application of 10, 20 and 30 ton ha-1 biochar) and three levels of drought stress (irrigation in 80, 60 and 40% of field capacity (FC)).

    Results

    The results showed that drought stress significantly decreased leaf length, leaf area, stem diameter, plant height, chlorophyll index and relative water content (RWC) while increased the ratio of root dry weight to shoot and ion leakage. Application of 30 ton ha-1 biochar and all application levels of vermicompost decreased root dry weight to shoot ratio under severe drought stress. All application levels of vermicompost were increased the chlorophyll index under severe stress while different levels of biochar had not significant effect. All amendments significantly increased RWC compared to the control under moderate and severe stress conditions. Application of 30 ton ha-1 biochar and vermicompost decreased ion leakage compared to the control.

    Conclusion

    It seems that organic amendments can help the plant in stressful conditions by affecting the availability of nutrients and increasing the soil moisture holding capacity. In this study the effectiveness of vermicompost was better compared to biochar, which can be attributed to the higher content of nutrients in vermicompost.

    Keywords: Agricultural Waste, Drought Stress, Ion Leakage, Organic Amendment, Relative Water Content
  • آرزو پراور، سعیده ملکی فراهانی*، علیرضا رضازاده

    هدف از این مطالعه، بررسی واکنش بالنگو شهری (Lallemantia iberica) و شیرازی (Lallemantia royleana) تلقیح شده به قارچ مایکوریزا در رژیم های متفاوت آبیاری بود. آزمایش به صورت اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی، رژیم آبیاری در سه سطح (آبیاری پس از 30، 60 و 90 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک) و ترکیب فاکتوریل قارچ آربوسکولار مایکوریزا (کاربرد و عدم کاربرد) و گونه گیاهی بالنگو (بالنگو شهری (L. iberica) و بالنگو شیرازی (L. royleana) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. کم آبیاری در هر دوگونه باعث کاهش ویژگیهای رشدی و محتوای کلروفیل، عملکرد دانه، کارایی مصرف آب، کلونیزاسیون ریشه و فسفر بذر، موسیلاژ بذر و محتوی روغن بذر شد؛ به طوری که کمترین این صفات در تیمار 90 درصد تخلیه آب به دست آمد، اما کاربرد مایکوریزا تاثیر مثبت بر روی این صفات در هر دو گونه گذاشت. در گیاهان تلقیح شده هر دو گونه، میانگین صفاتی چون عملکرد دانه، کلونیزاسیون ریشه، کارایی مصرف آب، فسفر بذر، موسیلاژ بذر و محتوی روغن بذر در تیمار آبیاری پس از 60 درصد تخلیه آب، بیشتر از سایر تیمارهای آبیاری بود. درصد کاهش عملکرد دانه در گونه شهری در پاسخ به محدودیت آب، بیشتر از بالنگوی شیرازی بود، اما در گونه شیرازی به خصوص پس از کاربرد قارچ مایکوریزا نه تنها عملکرد دانه کاهش نیافت، بلکه میزان کلونیزاسیون و کارایی مصرف آب، نیز افزایش یافت. به طور کلی، نتایج نشان داد که کاربرد قارچ مایکوریزا می تواند اثرات منفی تنش کم آبی را بر عملکرد بالنگو شهری و شیرازی کاهش دهد و سبب بهبود رشد و عملکرد آن ها شود.

    کلید واژگان: تنش خشکی, عملکرد دانه, فسفر بذر, کارایی مصرف آب, کلونیزاسیون ریشه
    Arezoo Paravar, Saeideh Maleki Farahani *, Ali Reza Rezazadeh
    Introduction

    In natural environments, plants are continuously exposed to diverse environmental conditions that may affect plant survival, development and production. Water deficiency considers as one of the most ominous abiotic factors that limits the growth and yield of crops and decreases water use efficiency and photosynthesis rate. Nowadays it is suggested to use bio-fertilizers as a tool to adjust adverse effects of water shortage in soil. Bio-fertilizers containing Arbuscular mycorrhizal fungi are supposed to use. Some plant species have the ability to form a symbiosis relationship with the Arbuscular mycorrhizal fungi (AMF). AMF can increase growth and yield of plants under water deficiency, and it is one of the most important bio-inoculant that can be used to adjust adverse effects of water stress in plants. AMF-symbiosis considerably increases root colonization which turns into improving water use efficiency. Also, it establishes a platform to increase phosphorus mobility between soil and roots in the rhizosphere. Lallemantia iberica (Dragon’s head) and Lallemantia royleana (Lady’s mantle) are medicinal plants that belong to the Lamiaceae family. Genus Lallemantia seeds contain mucilage, polysaccharide, fiber, oil, protein, and plenty of valuable secondary metabolites. Limited information is availiable about the ability of these two species to make symbiosis relation with AMF under water deficit condition.  Hence, the current study was aimed to evaluate of Lallemantia iberica and Lallemantia royleana inoculated by mycorrhizal in the different irrigation regimes.

    Materials and Methods

    The field trial was conducted at the Research Farm of the Agricultural Faculty of Shahed University, Tehran, during the cropping season of 2018 and 2019. A split-factorial experiment was employed in a randomized complete block design (RCBD) with three replications. The main plot consisted of three-level of irrigation regimes (30% (I30; without stress), 60% (I60; mild stress), and 90% (I90; sever stress) depletion of available water resource). The sub plots were factorial combination mycorrhizae (non-inoculation and inoculation of mycorrhizae) and plant species of Lallemantia (L.iberica and L. royleana). 

    Results and Discussion

    Increasing water deficit significantly reduced plant height, grain yield, chlorophyll a and b, water use efficiency, root colonization, seed phosphorus, seed mucilage, and seed oil content However, the highest plant height, grain yield, chlorophyll a and b, water use efficiency, root colonization, seed phosphorus, mucilage, and oil seed content obtained at 60% available water soil of depletion (mild stress). The application of mycorrhizae increased plant height, grain yield, chlorophyll a and b, water use efficiency, root colonization, seed phosphorus, seed mucilage, and oil seed content in cross all irrigation regimes. It has been reported that establishment a relationship of symbiotic AMF with roots of host plant, through spreading the hyphae and developing the root system, improves growth and provides more water for plants, which finally this ability leads to the yield, root colonization and water use efficiency. Inoculated and non-inoculated L .royleana had the greatest resistance to different levels of irrigation regimes and mycorrhizal treatments than L. iberica. It has been reported that L. royleana was more tolerant to water deficit in compared to L. iberica  Also the results showed that the highest root colonization was in L. royleana species which was grown under different levels of irrigation regimes and mycorrhizal treatments.

    Conclusion

    In general in this research, it can be concluded that under water deficit stress conditions, water deficit stress damages can be reduced in both species of Lallemantia with careful irrigation management (using an irrigation regime of 60% available water soil of depletion) and application of mycorrhizae.

    Keywords: Drought stress, grain yield, Root colonization, Seed phosphorous, Water use efficiency
  • رضا سلیمانی*، مجید رجایی
    هدف از این تحقیق، تعیین اثرات کاربرد ترکیبات محرک رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا در یک منطقه نیمه خشک بر اساس طبقه بندی آمبرژه در استان ایلام بود. آزمایش به صورت کرت های خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. کرت های اصلی شامل دو رژیم آبیاری پس از 80 و 140 میلی‏متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و جبران رطوبت خاک تا حد ظرفیت زراعی در بافت خاک لوم رسی سلیتی بود. کر ت های فرعی شامل: 1) شاهد (کاربرد کودهای شیمیایی مطابق آزمون خاک)؛ 2) ترکیب 1 و محلول‏پاشی L-اسید آمینه (گلایسین، بتایین و پرولین)‏؛ 3) ترکیب 1 و کود آبیاری 5 کیلوگرم در هکتار هیومیک اسید در دو مرحله (پس از آبیاری دوم و ابتدای ساقه روی)؛ 4) ترکیب 1 و محلول‏پاشی فولویک اسید؛ 5) ترکیب 1 و محلول‏پاشی عصاره جلبک دریایی؛ و 6) ترکیب 1 و کاربرد توام تیمار‏های 2، 3 و5 بود. محلول‏پاشی در کل تیمارها با غلظت 5 در هزار در مراحل خروج از روزت و شروع گلدهی انجام شد. صفات کمی اندازه گیری شده شامل عملکرد دانه، تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در متر مربع، وزن هزار دانه و غلظت عناصر غذایی بود. تجزیه آماری داده ها با نرم افزار SAS و مقایسه میانگین ها با آزمون دانکن انجام گرفت. نتایج نشان داد که هرچند تنش خشکی سبب کاهش معنی‏دار عملکرد و اجزای عملکرد شد اما کاربرد توام محرک‏ های رشد باعث افزایش معنی‏دار عملکرد دانه نسبت به شاهد گردید. مقدار افزایش عملکرد دانه در شرایط بدون تنش خشکی و با تنش خشکی به ترتیب 2/16 و 1/21 درصد بود که این داده ها بیانگر اثر بیشتر مواد محرک رشد بر افزایش عملکرد دانه در شرایط تنش خشکی نسبت به شرایط بدون تنش خشکی بود. در شرایط بدون تنش خشکی، کاربرد اسید آمینه عملکرد دانه را به طور معنی داری و به مقدار 4/14 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. در شرایط تنش خشکی، بهترین نتیجه با کاربرد توام محرک های رشد بدست آمد. کاربرد محرک های رشد سبب بهبود جذب عناصر غذایی در شرایط تنش خشکی گردید. به طوری که در مورد پتاسیم که عنصری شاخص در بهبود شرایط حاکم بر گیاه در شرایط تنش خشکی است با کاربرد فولویک اسید اثر معنی‏داری بر افزایش غلظت پتاسیم نسبت به شاهد داشت و از 9/2 درصد به 8/3 درصد افزایش یافت. همچنین کاربرد توام محرک های رشد سبب افزایش غلظت پتاسیم به 6/3 درصد شد. نتایج این تحقیق بیانگر افزایش توان تحمل به تنش خشکی و بهبود عملکرد گیاه کلزا با کاربرد توام مواد محرک‏ رشد بود.
    کلید واژگان: اسید آمینه, تنش خشکی, عصاره جلبک, فولویک اسید, کلزا, هیومیک اسید
    Reza Soleimani *, Majid Rajaei
    The purpose of this research was to determine the effects of biostimulats application on the yield and yield components of canola (Brassica napus L.) in a semi-arid region based on Amberje classification in Ilam province. The experiment was carried out as split plots arrangement based on randomized complete block design with three replications. The main plots were two irrigation regimes after evaporation of 80 and 140 mm from class-A evaporation pan and soil moisture compensation to the extent of field capacity in silty clay loam soil texture. The sub-plots were as 1- control (application of chemical fertilizers according to soil test), 2- compound 1 and L-amino acid (glycine, betaine and proline) spraying, 3- compound 1 and fertigation of 5 kg per hectare of humic acid in two stages (after the second irrigation and the beginning of shoot elongation) 4-compound 1 and spraying fulvic acid 5-compound 1 and spraying seaweed extract, 6-compound 1 and the co-application of treatments 2, 3 and 5. In all treatments, foliar spraying was done with a concentration of 5 per thousand at the late rosette stage and the beginning of flowering. Quantitative traits measured were seed yield, number of seeds per pod, number of pods per square meter, thousand grain weight and concentration of nutrient elements. Statistical analysis of data was done with SAS software and mean comparison was done with Duncan's test. The results showed that drought stress caused a significant decrease in yield and yield components, but the combined application of growth stimulants caused a significant increase in grain yield compared to the control. The amount of increase of grain yield without drought stress and under drought stress were 16.2% and 21.1%, respectively. These data indicated the greater effect of growth stimulants on increasing grain yield under drought stress than without drought stress. In normal condition, the application of amino acid significantly increased the grain yield by 14.4% compared to the control. In the condition of drought stress, the best results were obtained by combined application of growth stimulants. The application of growth stimulants improved the absorption of nutrient elements under drought stress. So, in the case of potassium, which is an important element in improving plant growth under drought stress, the application of fulvic acid had a significant effect on the increase of potassium concentration compared to the control, and its concentration increased from 2.9% to 3.8%. Also, the combined application of growth stimulants increased potassium concentration up to 3.6%. The results of this research showed the increase of drought tolerance and the improvement of canola growth with the combined application of growth stimulants.
    Keywords: Amino Acid, Canola, Drought stress, Fulvic Acid, Humic acid, Seaweed Extract
  • مرضیه حسنی، محمودرضا تدین*، مجید اولیاء

    کشاورزی ارگانیک یک سیستم کشاورزی تلفیقی مبتنی بر اصول و قوانین طبیعی بوده که در آن، کیفیت محصولات مهم تر از کمیت آن هاست. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر دو نوع کود زیستی و آلی بر رشد و عملکرد دو گونه لوبیا تحت تنش خشکی در مزرعه پژوهشی دانشگاه شهرکرد انجام شد. آزمایش به صورت کرت های دوبار خرد شده (اسپلیت اسپلیت پلات) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار اجرا گردید. مولفه های مورد بررسی شامل 1) تنش خشکی در سه سطح 60، 90 و 120 میلی متر تبخیر از سطح تشتک کلاس A؛ فاکتور دوم در چهار سطح: کود زیستی EM، کود آلی ویناس، ترکیبی از هر دو، و شاهد؛ و فاکتور سوم: گونه با دو سطح (لوبیا یام مکزیکی، لوبیا قرمز رقم گلی) بود. در این آزمایش صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، رطوبت نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشای سلولی، تعداد غلاف در بوته، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر فاکتورهای مورد بررسی و برهمکنش آن ها (به غیر از برهمکنش تنش×کود بر صفت تعداد غلاف در بوته و شاخص پایداری غشای سلولی) بر تمامی صفات معنی دار بود. نتایج نشان داد که بیشترین تاثیر را تیمار ترکیبی کودی (ویناس+EM) در گیاه لوبیا قرمز و تنش 60 بر روی صفات عملکرد دانه (8834 کیلوگرم در هکتار)، شاخص برداشت (66/64%)، ارتفاع بوته (117 سانتی متر)، تعداد غلاف در بوته (33/32)، تعداد شاخه فرعی (14) داشت و در همین تیمار کودی و در تیمار شاهد تنش، بیشترین تاثیر بر روی صفت شاخص پایداری غشای سلولی در گیاه لوبیا قرمز (7/57%) و رطوبت نسبی آب برگ (88/91%) و عملکرد بیولوژیک (35710 کیلوگرم در هکتار) در گیاه یام مکزیکی بود. به طور کلی می توان گفت که این آزمایش نشان دهنده برتری اثر تیمار کودی تلفیقی بر گیاه لوبیا قرمز تحت تنش خشکی نسبت به گیاه یام مکزیکی بود.

    کلید واژگان: یام مکزیکی, لوبیای قرمز, کود زیستی EM, کود آلی ویناس, تنش خشکی
    Marzieh Hasani, MahmoudReza Tadayon *, Majid Olia

    Organic agriculture is an integrated farming system, based on natural principles and laws, where the quality of products is more important than their quantity. Therefore, the present study was conducted in order to investigate the effect of two types of biological and organic fertilizers on the growth and yield of two types of beans under drought stress in the research farm of Shahrekord University. The experiment was carried out in the form of split split plots in the form of a completely randomized block design, and in three replications. The investigated factors include 1- drought stress at three levels of 60, 90 and 120 mm of evaporation from the surface of the class A pan and the second factor at four levels: EM biological fertilizer, Vinas organic fertilizer, a combination of both, and control; and the third factor: species of two levels (Mexican yam beans, red beans of the flower variety). In this experiment, the traits of plant height, number of secondary branches, relative humidity of leaf water, cell membrane stability index, number of pods per plant, biological yield, seed yield and harvest index were measured. The results of variance analysis of the data showed that the effect of the studied factors and their interaction (except for the interaction of stress × fertilizer on the number of pods per plant and cell membrane stability index) was significant on all traits. The results showed that the combined fertilizer treatment (vinas + EM) in red bean plant and stress 60 had the greatest effect on the characteristics of seed yield (8834 kg/ha), harvest index (64.66%), plant height (117 cm), the number of pods per plant was (32.33), and the number of sub-branches (14). In the same fertilizer treatment and in the control stress treatment, the greatest effect was on the trait of cell membrane stability index in red bean plant (57.7%) and relative humidity. Leaf water (91.88%) and biological yield (35710 kg/ha) were in Mexican yam plant. Generaly, it can be said that this experiment showed the superiority of combined fertilizer treatment on red bean plant under drought stress compared to Mexican yam plant.

    Keywords: Mexican yam, red bean, EM biofertilizer, Vinas organic fertilizer, Drought stress
  • محسن جهان، محمدبهزاد امیری*، میلاد صالح آبادی، نگار ناصری، صدیقه عباسی

    به‎منظور بررسی اثر کاربرد هم زمان نیتروژن و نهاده‎های بوم‎سازگار در سطوح مختلف آبیاری و تعیین عامل‎های موثر بر کارآیی مصرف آب ذرت دانه‎ای (Zea mays L.)، آزمایشی در سال زراعی 1395- 1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد به‎صورت کرت‎های خرد شده در قالب طرح پایه‎ی بلوک‎های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. سطوح آبیاری در دو سطح (50 و 100 درصد نیاز آبی) در کرت‎های اصلی و تیمارهای تغذیه‎ای در پنج سطح (1- نیتروژن خالص + سوپرجاذب رطوبت، 2- سوپرجاذب رطوبت + هیومیک اسید + سالیسیلیک اسید، 3- هیومیک اسید + سالیسیلیک اسید + نیتروژن خالص، 4- هیومیک اسید + سالیسیلیک اسید + نیتروژن خالص + سوپرجاذب رطوبت و 5- شاهد) در کرت‎های فرعی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که اگر چه کاربرد کلیه‎ تیمارهای تغذیه‎ای در بهبود کارآیی مصرف آب موثر بود، ولی در هر دو شرایط 50 و 100 درصد نیاز آبی بیشترین کارآیی مصرف آب در تیمار کاربرد هم زمان نیتروژن، سوپرجاذب، هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید به دست آمد. بیشترین عملکرد دانه (17542 کیلوگرم در هکتار) در تیمار کاربرد هم زمان نیتروژن، سوپرجاذب، هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید و تامین 100 درصد نیاز آبی و کمترین عملکرد دانه (12515 کیلوگرم در هکتار) در شاهد و تامین 50 درصد نیاز آبی به دست آمد. با توجه به نتایج تجزیه‎ عاملی، متغیرها به دو عامل تجزیه شدند. عامل اول 59 درصد از واریانس متغیرها را تبیین کرد. متغیرهای عملکرد دانه، عملکرد ماده‎ی خشک، ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و نیتروژن، فسفر و پی‎اچ خاک روی عامل اول و متغیرهای وزن دانه در بوته، شوری خاک و کارآیی مصرف آب روی عامل دوم بیشترین بار را داشتند. در عامل اول، متغیرهای مهمی نظیر عملکرد دانه و عملکرد ماده‎ خشک و خصوصیات رشدی قرار گرفتند، بنابراین می‎توان این عامل را توصیف‎کننده‎ عملکرد و عامل دوم که دارای بیشترین بار روی کارآیی مصرف آب بود، عامل کارآیی مصرف آب نامید. به‎طور کلی، با توجه به یافته‎های این پژوهش، به‎نظر می‎رسد که کاربرد هم زمان نیتروژن و نهاده‎های بوم‎سازگار ضمن بهبود عملکرد و خصوصیات رشدی گیاه، می‎تواند کارآیی مصرف آب را بهبود بخشد.

    کلید واژگان: تحلیل عاملی, تنش خشکی, سالیسیلیک اسید, سوپرجاذب, هیومیک اسید
    Mohsen Jahan, MohamadBehzad Amiri *, Milad Saleh Ababdi, Negar Naseri, Sedighe Abbasi
    Introduction

    Water stress is one of the most important factors in reducing the yield of agricultural products worldwide. If the stress is intensive and continuous, plant growth and productivity are severely diminished. Water superabsorbent polymer can absorb and retain extremely large amounts of a liquid relative to its own mass. They have a wide range of applications because of their high water absorbing capacity, biodegradability and low cost.Humic acid is an organic compound that is derived from the decomposition of organic matter and contains carbon, hydrogen, oxygen and nitrogen. This acid plays a key role in increasing the fertility of the soil and feeding the plant when added to the plant, in helps to increase its growth through its effect to photosynthesis, respiration, increase the plants resistance to harsh environmental conditions and stimulates many of the vital interactions within the plant.Salicylic acid, a naturally occurring plant hormone, acts as an important signaling molecule and enhances tolerance of treated plants against biotic stresses. Salicylic acid also has a vital role in plant growth, ion uptake, and nutrient transport within the plant.Factor analysis is a technique that is used to reduce a large number of variables into fewer numbers of factors. This technique extracts maximum common variance from all variables and puts them into a common score.

    Materials and Methods

    In order to evaluate the effects of different irrigation levels and nutritional treatments and determining factors affecting water use efficiency of maize (Zea mays L.), a split plots experiment based on RCBD design with three replications was conducted during 2015-16 growing season, at Research Field of Ferdowsi University of Mashhad, Iran. Irrigation levels in two levels (50 and 100% of water requirement) and nutritional treatments in five levels (1- Nitrogen+Superabsorbent, 2- Superabsorbent+Humic acid+Salicylic acid, 3- Humic acid+Salicylic acid+Nitrogen, 4- Humic acid+ Salicylic acid+Nitrogen+Superabsorbent and 5- Control) assigned to main and sub plots, respectively.

    Results and Discussion

    The results showed that all of the nutritional treatments affected water use efficiency, but in both conditions of 50 and 100% of water requirement, the highest water use efficiency were obtained in treatment of Humic acid+Salicylic acid+Nitrogen+Superabsorbent. The highest seed yield (17542 kg.ha-1) observed in treatment of nitrogen+superabsorbent+humic acid+Salicylic acid and supply 100% of water requirement and the lowest seed yield (12515 kg.ha-1) obtained in treatment of control and supply 50% of water requirement. Factor analysis results showed that variables analyzed to two factors. First factor included 51% of variables variance, respectively. First factor included variables of seed yield, biological yield, plant height, leaf area index, crop growth rate and soil nitrogen, phosphorous and pH and variables of seed weight per plant, soil EC and water use efficiency were in second factor. In first factor, important variables such as soil nitrogen, phosphorous were included, so this factor describe soil conditions and second factor which had the highest impact on water use efficiency was called as water use efficiency factor. In a research reported that application of water superabsorbent increased seed yield of maize compared to control. In another research, the highest seed yield of maize obtained in treatment of simultaneous application of 120 kg.ha-1 water superabsorbent and 8 kg.ha-1 humic acid. Application of salicylic acid and humic acid enhanced seed yield of maize 24.5 and 24.2% compared to control, respectively.

    Conclusion

    In general, based on results of this research, it seems simultaneous application of nitrogen and ecological inputs can improve yield, growth characteristics and water use efficiency. Factor analysis and high correlation among variables in same group showed that with change of variables that are in same group of water use efficiency, can increased water use efficiency and decreased damages of drought stress.

    Keywords: Drought stress, Factor analysis, Humic acid, salicylic acid, superabsorbent
  • بیتا کاظمی اسکوئی، علی بنده حق*، محمدرضا ساریخانی، توراج قاسم زاده
    اهداف

    بررسی کار آمدی تلقیح باکتریEnterobacter S16-3 در تعدیل تنش خشکی از طریق بررسی برخی خصوصیات رشدی در ارقام کلزا در شرایط تنش خشکی انجام گردید.

    مواد و روش ها

    آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل با سه تکرار در سیستم کشت هیدروپونیک دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. فاکتور ها شامل شش رقم کلزا به صورت تلقیح شده و تلقیح نشده با باکتری Enterobacter S16-3 در دو سطح تنش خشکی 6/. و 2/1 مگا پاسکال به همراه شاهد (فاقد تنش) بودند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که اعمال تنش فزآینده خشکی کاهش معنی داری را در پارامترهای رشدی کلزا نظیر ارتفاع بوته، طول ریشه، محتوای آب نسبی، وزن تر کل، وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام های هوایی و همچنین عملکرد بیولوژیک گیاه سبب شد. محتوای کلروفیل و پرولین برگ و ریشه تحت تنش ثابت ماند. تلقیح با باکتری محرک رشد علاوه بر افزایش طول ریشه ها و ارتفاع، عملکرد بیولوژیک کلزا را تا 57.5 درصد در شرایط تنش متوسط افزایش داد. همچنین تلقیح باکتری باعث افزایش محتوای کلروفیل و غلظت پرولین در سطوح مختلف تنش شد. ارقام کلزای تلقیح شده با باکتری خصوصیات رشدی و عملکرد بیولوژیک بهتری در مقایسه با گیاهان تلقیح نشده تحت سطوح مختلف تنش خشکی نشان دادند، در میان ارقام کلزا رقم Hyola308تلقیح شده با باکتری در کلیه پارامتر ها از سایر ارقام تحت تنش خشکی پیشی گرفت و فقدان پاسخ منفی به تنش فزآینده خشکی نشان دهنده افزایش تحمل به تنش در این رقم بود.

    کلید واژگان: باکتری محرک رشد, پرولین, تنش خشکی, کلزا, عملکرد بیولوژیک
    Bita Kazemi Oskuei, Ali Bandehagh *, Mohammad Reza Sarikhani, Touraj Ghasemzadeh
    Background and Objective

    The goals of study were to investigate the inoculation effects of Enterobacter S16-3 on growth characteristics of canola cultivars under drought stress.

    Methods and Materials

    This experiment was conducted as factorial-experiment based on randomized complete block design with three replications at hydroponic system of greenhouse, College of Agriculture, University of Tabriz. Inoculated and non-inoculated six canola cultivars were evaluated under two levels of drought stress conditions (0.6 and 1.2 MPa) and control.

    Results

    Results showed drought stress caused a significant reduction in canola growth parameters such as fresh and dry weights of plant organs, height, root length, leaf relative water content and biological yield. Chlorophyll and proline content were suppressed under stress. Inoculation of canola cultivars with plant growth-promoting rhizobacteria not only improved height and root length, but also increased biological yield by 57.5 %. Bacterial inoculation also increased chlorophyll content and the concentration of proline under different stress conditions. Inoculated canola cultivars have better growth characteristics and biological yield than non-inoculated plants under drought stress conditions. Among canola cultivars inoculated Hyola308 surpassed other cultivars in all parameters under drought stress and the lack of a negative response to increasing drought stress indicated enhanced drought tolerance of Hyola308.

    Conclusion

    Taken together, these results demonstrated that Enterobacter S16-3bacteria probably has moderated the negative effects of drought stress and reduced the negative response of rapeseed cultivars to increasing drought stress by modifying the plant growth.

    Keywords: Biological Yield, Canola, Drought Stress, Plant growth-promoting rhizobacteria, Proline
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال