به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "انگیزه ها" در نشریات گروه "پزشکی"

  • محمد لهراب گله، طیبه شریفی*، احمد غضنفری
    مقدمه

    اشتیاق تحصیلی یکی از عوامل موثر بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان می باشد که می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی انگیزه تحصیلی بین خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شد.

    روش کار

    پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان کوهرنگ در سال 1402 بود. در این مطالعه 384 دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، "مقیاس انگیزه تحصیلی" (Academic Motivation Scale)، "مقیاس خودکارآمدی دانش آموز جینگز و مورگان" (Morgan-Jinks Student Efficacy Scale) و "مقیاس اشتیاق تحصیلی" (Academic Enthusiasm Scale) بود. روایی ابزارها به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ محاسبه شد. تحلیل داده ها در نرم افزارهای آماری اس پی اس اس نسخه 24 و آموس نسخه 24 انجام شد.

    یافته ها

    الگوی پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود (63/2=CMIN/DF، 96/0=CFI، 06/0=RMSEA). علاوه بر این، خودکارآمدی تحصیلی با اشتیاق تحصیلی (29/0=β)، انگیزه درونی (48/0=β) و انگیزه  بیرونی (37/0=β) همبستگی مثبت، مستقیم و معنادار و با بی انگیزگی (32/0-=β) همبستگی منفی، مستقیم و معنادار دارد. نتایج نشان داد که بی انگیزگی تحصیلی (19/0-=β) با اشتیاق تحصیلی همبستگی منفی مستقیم و معنادار و با انگیزه درونی (17/0=β) و انگیزه بیرونی (17/0=β) همبستگی مثبت، مستقیم و معنادار دارد (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که هر 3 زیر مقیاس انگیزه درونی (17/0=β)، بیرونی (11/0=β) و بی انگیزگی تحصیلی (09/0=β) بین خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی نقش میانجی دارند.

    نتیجه گیری

    خودکارآمدی به صورت مثبت و مستقیم و با میانجی گیری انگیزه تحصیلی با اشتیاق تحصیلی دانش آموزان همبستگی معنادار دارد. پیشنهاد می شود که جهت افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان به برنامه های آموزشی و درمانی با هدف بهبود خودکارآمدی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان توجه شود.

    کلید واژگان: انگیزه تحصیلی, خودکارآمدی, اشتیاق تحصیلی, دانش آموزان مقطع متوسطه
    Mohammad Lohrab Gale, Tayebeh Sharifi*, Ahmad Ghazanfari
    Introduction

    Academic enthusiasm is one of the factors affecting the academic success of students, which can be influenced by various factors. The present study was conducted with the aim of determining the mediating role of academic motivation between self-efficacy and academic enthusiasm in high school students.

    Methods

    The present study was descriptive-correlational. The statistical population of the research included all students of the second year of high school in Kohrang city in 2022. In this study, 384 male and female students participated by multi-stage cluster random sampling method. Data collection instruments include demographic questionnaire, "Academic Motivation Scale", "Morgan-Jinks Student Efficacy Scale" and "Academic Enthusiasm Scale". The validity of the instruments was calculated by qualitative method and reliability by internal consistency method by calculating Cronbach's alpha coefficient. Data analysis was done in SPSS .24 and Amos. 24..

    Results

    The proposed model had good fit (CMIN/DF=2.63, CFI=0.96, RMSEA=0.06).In addition, academic self-efficacy has a direct and significant positive correlation with academic enthusiasm (β=0.29), intrinsic motivation (β=0.48) and extrinsic motivation (β=0.37) and with demotivation (β=0.32) has a direct and significant negative correlation. The results showed that academic motivation (β=0.19) has a direct and significant negative correlation with academic enthusiasm and a positive and direct and significant (P<0.05) correlation with intrinsic motivation (β=0.17) and extrinsic motivation (β=0.17).The results of the bootstrap test showed that all 3 subscales of intrinsic motivation (β=0.17), extrinsic motivation (β=0.11) and academic demotivation (β=0.09) play a mediating role between self-efficacy and academic enthusiasm.

    Conclusions

    Self-efficacy has a positive and direct correlation with students' academic enthusiasm through the mediation of academic motivation. It is suggested that in order to increase students' academic enthusiasm, attention should be paid to educational and therapeutic programs with the aim of improving students' self-efficacy and academic motivation.

    Keywords: Academic Motivation, Self-Efficacy, Academic Enthusiasm, High School Students
  • فاطمه شریفی فرد، حمید آسایش، عابد عسگری، اعظم حیدرپور، مهسا حاجی محمد حسینی*
    مقدمه

    انگیزه عاملی مهم در امر یادگیری و آموزش مناسب است که بر جنبه های مختلف رفتار و عملکرد دانشجویان درمحیط های آموزشی تاثیرگذار است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین انگیزه تحصیلی دانشجویان پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم در یک دوره چهارساله انجام شده است.

    روش ها

    این مطالعه از سال 1396 تا 1399 به روش پیمایشی طولی (Longitudinal) به صورت سرشماری روی 76 نفر (از 81 نفر) دانشجوی رشته هوش بری، اتاق عمل و فوریت پزشکی در پایان ترم یک، سه، پنج و هشت انجام گرفت و پرسش نامه انگیزه تحصیلی والرند (Vallerand Academic Motivation Scale) که دارای 28 عبارت و 3 بعد به صورت لیکرت 7 درجه ای با دامنه نمرات 28 تا 196 است، توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. با توجه به نرمال نبودن توزیع داده های متغیر انگیزه تحصیلی، جهت توصیف داده ها از میانه و دامنه میان چارکی و جهت مقایسه نمرات انگیزه تحصیلی در سال های مختلف تحصیل دانشجویان، از آزمون فریدمن استفاده شد. مقادیر کوچک تر از 0/05 معنادار در نظر گرفته شدند.

    یافته ها

    میانه و دامنه میان چارکی نمرات انگیزه تحصیلی دانشجویان شرکت کننده در این مطالعه به ترتیب درترم یک 23/5 ± 157/5، ترم سه 18/2±146/1، ترم پنج 17/8±147 و ترم هشت 5/3±138/4 بود. نتایج آزمون فریدمن نشان داد بین نمرات کل انگیزه تحصیلی دانشجویان مورد مطالعه و همچنین نمرات خرده مقیاس های آن ها در چهار سال تحصیلی تفاوت آماری معناداری وجود داشت؛ به طوری که با بالا رفتن سال تحصیلی دانشجویان، نمرات انگیزه تحصیلی آن ها کاهش یافت.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های این مطالعه، نمره انگیزش تحصیلی کل و خرده مقیاس های درونی و بیرونی دانشجویان در پایان سال چهارم تحصیل کاهش معناداری نسبت به سال اول داشت. با توجه به اینکه پیراپزشکان با بیماران و افراد آسیب پذیر در ارتباط هستند، باید در مرحله انتخاب رشته، حین تحصیل، پس از فارغ التحصیلی و در طول اشتغال از انگیزه بالایی برخوردار باشند تا بتوانند خدمات مناسبی ارائه دهند. بنابراین سیاست گذاران و اساتید دانشگاهی بایستی تمام تلاش خود را به حفظ و افزایش انگیزه دانشجویان پیراپزشکی معطوف کنند.

    کلید واژگان: انگیزش, انگیزه تحصیلی, ایران, دانشجویان, علوم پزشکی
    Fatemeh Sharififard, Hamid Asayesh, Abed Asgari, Azam Heidarpour, Mahsa Haji Mohammad Hoseini*
    Introduction

    Motivation is an important factor in proper learning and education that affects various aspects of student behavior and performance in educational environments. Therefore, the present study aimed to determine the motivation of paramedical students at Qom University of Medical Sciences over a four-year period.

    Methods

    This longitudinal survey study was conducted from 2017 to 2020, using a census method, on 76 (out of 81) students of anesthesia, operating room, and emergency medicine at the end of the first, third, fifth, and eighth semesters. The Vallerand Academic Motivation Scale with 28 items and 3 dimensions was completed by the participants. The responses to this scale are rated on a 7-point Likert, with a total score range of 28-196. Given the non-normal distribution of the data on the variable of academic motivation, the median and interquartile range were used to describe the data. The Friedman test was performed to compare academic motivation scores in different years of study. Values less than 0.05 were considered significant.

    Results

    The median and interquartile range (IQR) of the academic motivation scores of the students participating in this study were 157.5 ± 23.5 in semester one, 146.1 ± 18.2 in semester three, 147 ± 17.8 in semester five, and 138.4 ± 5.3 in semester eight. The results of the Friedman test showed that there was a statistically significant difference between the total academic motivation scores of the students and their subscale scores in the four academic years; as a result, student motivation scores decreased as the academic year progressed.

    Conclusion

    Based on the findings of this study, the total academic motivation score and the intrinsic and extrinsic subscales of students at the end of the fourth year of study had a significant decrease compared to the first year. Given that paramedics are in contact with patients and vulnerable people, they must be highly motivated during the stage of choosing a major, during their studies, after graduation, and during their employment in order to be able to provide appropriate services. Therefore, policymakers and academic professors should focus all their efforts on maintaining and increasing the motivation of paramedic students.

    Keywords: Academic Motivation, Iran, Medical Science, Motivation, Students
  • مریم مسگرزاده*، سهیلا ربیعی پور، رسول قره آغاجی، زهرا پاشایی
    پیش زمینه و هدف

    تغییرات جمعیتی درنتیجه کاهش نرخ باروری و افزایش امید به زندگی از موضوعات مهم جهان و بالاخص ایران است. انگیزه فرزند آوری و ترجیحات باروری دو پیش بینی کننده قوی رفتار باروری در زوجین می باشند؛ انگیزه فرزندآوری موضوع پیچیده ای است که دارای ریشه های فرهنگی، رفتاری و اعتقادی بوده و در بستر انتقال جمعیتی و توسعه اقتصادی و اجتماعی تغییر می یابد. ترجیحات باروری ارتباط مستقیمی با میل به فرزندآوری داشته و مبین احساسات و آرزوهای هیجانی زوجین است. مطالعه حاضر باهدف تعیین ارتباط بین انگیزه های فرزندآوری و ترجیحات باروری زوجین مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهر ارومیه در سال 1402 انجام شد.

    مواد و روش کار

    این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی- همبستگی است که بر روی 223 زوج مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهرستان ارومیه انجام شد. روش نمونه گیری چندمرحله ای بوده و ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه انگیزه فرزندآوری میلر (1995) و پرسشنامه ترجیحات باروری میلر (1995) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 و آزمون های آماری انجام شد.

    یافته ها

    نتایج به طورکلی نشان داد، بین انگیزه های مثبت فرزندآوری در زنان و مردان تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت (05/0p). همچنین یافته ها نشان داد، با افزایش انگیزه های مثبت فرزندآوری، تمایل به فرزندآوری به ویژه با جنسیت دلخواه دختر در بین مردان افزایش می یابد (02/0=p) و درنتیجه فاصله زمانی ازدواج تا اولین باروری زوجین نیز کم می شود (001/0>p). و برعکس با افزایش این انگیزه های منفی فرزندآوری علاوه بر افزایش فاصله زمانی ازدواج تا اولین بارداری، تعداد دلخواه فرزند نیز کاهش می یابد (002/0=p). بااین حال در زنان تحت این مطالعه، درصورتی که تمایل به دختر بودن فرزند وجود داشته باشد، انگیزه های منفی آنان نیز کمتر می شود (001/0>p). این یافته در مورد مردان نیز صدق می کند و آن ها نیز با افزایش تمایلشان به پسر بودن فرزند، انگیزه های منفی کمتری از خود نشان دادند (04/0=p).

    بحث و نتیجه گیری

    بین ترجیحات باروری و انگیزه های مثبت برای فرزندآوری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد، یعنی با افزایش این انگیزه ها میل افراد برای فرزندآوری افزایش می یابد. لذا سیاست گذاری های مبنی بر ایجاد انگیزه های مثبت فرزندآوری می تواند تاثیر بسزایی در افزایش نرخ باروری کشور رقم زند.

    کلید واژگان: فرزندآوری, انگیزه فرزندآوری, ترجیحات باروری
    Maryam Mesgarzadeh*, Soheila Rabiepur, Rasul Gharaaghaji, Zahra Pashaei
    Background & Aim

    Population changes due to declining fertility and increasing life expectancy are significant global concerns, particularly in Iran. The desire to have children and the fertility preferences are two crucial factors that strongly influence the reproductive decisions of couples. The motivation to have children is a multifaceted issue influenced by cultural, behavioral, and religious aspects, and it evolves in the context of population changes, as well as economic and social development. Fertility preferences are directly linked to the desire to have children, reflecting the emotional desires of couples. The study aimed to determine the link between childbearing motivations and fertility preferences of couples attending comprehensive health centers in Urmia City in 2023.

    Materials & Methods

    This is a descriptive, cross-sectional, correlational study on 223 couples referred to comprehensive health centers in Urmia City. The research used a multi-stage sampling method and employed the demographic information questionnaire, Miller's Childbearing Motivation Questionnaire (1995) and Miller's Fertility Preferences Questionnaire (1995) for data collection. The data analysis was performed using SPSS software version 20 and various statistical tests.

    Results

    The results indicated that there was no statistically significant difference between men and women in their positive motives for having children (p < 0.05). However, women had significantly more negative motives for having children than men (p < 0.05). The findings also revealed that as the positive motives for having children increased, the desire to have children increased, particularly among men who desired to have girls (p = 0.02). The time between marriage and the couple's first fertility decreases (p<0.001). Also, the findings showed that with the increase in the positive motives of having children, the desire to have children increases especially with the desired gender of the girl among men. (p=0.002). However, in women under this study, if there is a desire for the child to be a girl, their negative motivations also decrease (p<0.001). This finding applies to men as well, and they also showed less negative motivations as they increased their desire for the child to be a boy (p=0.04).

    Conclusion

    There is a positive and significant relationship between fertility preferences and positive motivations for having children, that is, with the increase of these motivations, people's desire to have children increases. Therefore, policies based on creating positive incentives to have children can have a significant impact on increasing the country's fertility rate.

    Keywords: Childbearing, Childbearing Motivation, Fertility Preferences
  • تانیا طاهری، نسترن شریفی*، مالک میرهاشمی

    پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری رضایت تحصیلی از روی شش عاملی شخصیت هگزاکو و سبک زندگی با میانجی گری انگیزه پیشرفت در دانشجویان انجام گرفت. جامعه این مطالعه، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. بااستفاده از روش نمونه گیری تصادفی 315 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون انگیزه پیشرفت هرمنس (1970)، مقیاس رضایت تحصیلی دانشجویان (ترک زاده و محترم، 1391)، پرسشنامه سبک زندگی (کرن و همکاران، 1993) و مقیاس 60 سوالی هگزاکو (اشتون و لی، 2009) می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد مدل رضایت تحصیلی از روی شش عاملی شخصیت هگزاکو و سبک زندگی با میانجی گری انگیزه پیشرفت در دانشجویان از برازش مطلوبی برخوردار است. تاثیر ابعاد ویژگی شخصیت هگزاکو بر رضایت تحصیلی معنادار است (0005/0>P)؛ بطوری که برای صداقت فروتنی 341/0=β، گشودگی به تجربه 426/0=β، وظیفه شناسی 513/0=β، برون گرایی 363/0=β، سازگاری 420/0=β، و برای هیجان پذیری 392/0-=β گزارش شد. سبک زندگی بر رضایت تحصیلی تاثیر دارد (412/0=β؛ 0005/0>P). همچنین، انگیزه پیشرفت بر رضایت تحصیلی تاثیر دارد (784/0=β؛ 0005/0>P). به نظر می رسد بررسی میزان رضایت از تحصیل و انگیزش تحصیلی دانشجویان بتواند شاخصی برای بهبود عملکرد تحصیلی باشد. همچنین، به نظر می رسد ارزش یابی روانی و شخصیتی متقاضیان ورود به دانشگاه ها بتواند موجب انتخاب رشته تحصیلی متناسب شده و رضایت تحصیلی بالاتری را ایجاد کند.

    کلید واژگان: انگیزه پیشرفت, رضایت تحصیلی, سبک زندگی, شخصیت هگزاکو
    Tania Taheri, Nastaran Sharifi *, Malek Mirhashemi

    The present study was conducted with the aim of determining the fit of the structural model of academic satisfaction based on the six factors of Hexaco's personality and lifestyle with the mediation of progress motivation in students. The population of this study was the students of Islamic Azad University, Roudhen branch, in the academic year of 1402-1401. 315 people were selected using random sampling method. The data collection tool is the Hermans achievement motivation test (1970), the academic satisfaction scale of students (Terekzadeh and Mzamd, 2013), the lifestyle questionnaire (Kern et al., 1993) and the 60-question Hexaco scale (Ashton and Lee, 2009). Data analysis with the structural equation modeling approach showed that the academic satisfaction model has a good fit based on the six factors of Hexaco's personality and lifestyle with the mediation of motivation to progress in students. The effect of Hexaco's personality trait dimensions on academic satisfaction is significant (P<0.0005); So that honesty, humility, β=0.341, openness to experience, β=0.426, conscientiousness, β=0.513, extroversion, β=0.363, adaptability, β=0.420, and excitability, β=0.392, were reported. . Lifestyle has an effect on academic satisfaction (β=0.412; P<0.0005). Also, achievement motivation has an effect on academic satisfaction (β=0.784; P<0.0005). It seems that studying the level of satisfaction with education and academic motivation of students can be an indicator for improving academic performance. Also, it seems that the psychological and personality evaluation of the applicants to enter the universities can lead to the selection of a suitable field of study and create higher academic satisfaction.

    Keywords: Progress Motivation, Academic Satisfaction, Lifestyle, Hexaco's Personality
  • فاطمه حسامپور، علی محمد رضایی*
    زمینه و هدف

    از اهداف مهم آموزش و پرورش، ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد است که در این بین، بهبود عملکرد تحصیلی یکی از عوامل مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان بر اساس انگیزه تحصیلی، هیجان های تحصیلی، و هوش اخلاقی انجام شد.

    روش

    روش این مطالعه، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران در نیمسال دوم سال تحصیلی 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ‍ای تعداد 2065 دانش آموز به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند که در نهایت به علت افت آزمودنی، تحلیل داده ها روی 2010 دانش آموز انجام شد. دانش‎آموزان به پرسشنامه‎های هوش اخلاقی (لنیک و کیل، 2005)، انگیزه تحصیلی (والرند، 1992) ، هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده های پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد متغیرهای انگیزه تحصیلی، هیجان های تحصیلی، و هوش اخلاقی با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان همبستگی معنادار دارند (0/01>p). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که هوش اخلاقی، هیجان های تحصیلی، و انگیزه تحصیلی به ترتیب 18 درصد، 33 درصد و 39 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تبیین کردند. این متغیرها به طور همزمان با هم توانستند 39 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تبیین کنند.

    نتیجه گیری

    بر این اساس به منظور ارتقای عملکرد تحصیلی دانش آموزان می توان به تدوین برنامه هایی در جهت بهبود هوش اخلاقی و به تبع آن انگیزه تحصیلی و هیجان های تحصیلی اقدام کرد. کاربردهای ضمنی نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفت.

    کلید واژگان: انگیزه تحصیلی, هیجان های تحصیلی, هوش اخلاقی, عملکرد تحصیلی
    Fatemeh Hesampour, Ali Mohammad Rezaei*
    Background and Purpose

    One of the important goals of education is to create an environment for the holistic development of an individual. Therefore, the current research was conducted to predict students' academic performance based on academic motivation, academic emotions, and moral intelligence.

    Methods

    The present research was a descriptive-correlational study. The statistical population included all high school students in Tehran in the second semester of the academic year 2022-2023, and 2065 participants were selected as the sample group by multi-stage random sampling method, and finally data analysis was conducted on 1010 participants. Students responded to the Questionnaires on Moral Intelligence (Lennick and Kiel, 2005), Academic Motivation (Vallerand, 1992), Academic Emotions (Pekrun et al., 2005), and Academic Performance (Pham and Taylor, 1999). To analyze the research data, Pearson's correlation test and stepwise regression were used.

    Results

    The results showed that the variables of academic motivation, academic emotions, and moral intelligence have a significant correlation with academic performance in students (p<0.01). The results of regression analysis also showed that moral intelligence, academic emotions, and academic motivation explained 18%, 33%, and 39% of the variance of students' academic performance, respectively. These variables were able to simultaneously explain 39% of the variance of students' academic performance.

    Conclusion

    Therefore, to improve the academic performance of students, it is possible to develop programs to improve moral intelligence and, accordingly, academic motivation and academic emotions. The implications of the obtained results were discussed in the article.

    Keywords: Academic motivation, academic emotions, moral intelligence, academic performance
  • عین الله نادری*، فاطمه شعبانی
    مقدمه و اهداف

      مطالعات متعددی درمورد ارتباط ویژگی های شخصیتی با بروز آسیب های ورزشی صورت گرفته است، اما چگونگی ارتباط آن ها با بروز آسیب های ورزشی در هاله ای از ابهام است. ازاین رو هدف از مطالعه حاضر مروری بر ارتباط فاکتورهای شخصیتی ارائه شده در مدل استرس آسیب ورزشی ویلیامز و اندرسون با آسیب های ورزشی بود.

    مواد و روش ها

     جست وجوی مقالات، با در نظر گرفتن واژه های کلیدی و در پایگاه های تخصصی وب آو ساینس، بایومد سنترال، اسپورت دیس کاس، مدلاین، ام باس و پابمد از ژانویه 1980 تا تاریخ می سال 2021 صورت گرفت. واژه های کلیدی,Sports injury, Athletic injury  sensation seeking, Achievement motivation, Locus of control ,Anxiety, Personality traits and hardiness  برای جست وجو استفاده شدند.

    یافته ها

     در جست وجوی مطالعات در پایگاه های مختلف 1283 مقاله یافت شد. بعد از حذف موارد تکراری، غربالگری مقالات و ارزیابی متن کامل آن ها، 28 مقاله یافت شد که ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و آسیب های ورزشی را بررسی کرده بودند. بررسی محتوای این مقالات نشان داد که بین اضطراب صفتی و بروز آسیب های ورزشی ارتباط معنی داری وجود دارد. این در حالی است که مورد ارتباط منابع کنترل و حس هیجان خواهی با بروز آسیب های ورزشی نتایج متناقضی وجود دارد و درمورد ارتباط سرسختی و انگیزه پیشرفت با آسیب های ورزشی نیز تعداد مطالعات صورت گرفته محدود بود.

    نتیجه گیری

     مرور مطالعات گذشته حاکی از آن است که ارتباط معنی داری بین اضطراب صفتی رقابتی با آسیب های ورزشی وجود دارد.  برای نتیجه گیری بهتر و قوی تر درمورد ارتباط بین سرسختی ذهنی، منابع کنترل، حس هیجان خواهی و انگیزه پیشرفت با آسیب های ورزشی به انجام مطالعات بیشتری نیاز است.

    کلید واژگان: اضطراب صفتی, منبع کنترل, انگیزه پیشرفت, هیجان خواهی, سرسختی
    Aynollah Naderi *, Fatemeh Shaabani
    Background and Aims

     Although several studies have been conducted on the relationship between personality traits and sports injuries, their relationship with the occurrence of sports injuries is unclear. Therefore, the purpose of this systematic review study was to review the relationship between personality factors presented in Williams and Anderson’s stress sports injury model.

    Methods

     The present study was a systematic review. Search for articles was conducted in the specialized databases “Embase,” “Medline,” “SPORTDiscus,” “Biomed Central,” “Web of Science,” and “PubMed” from inception until May 2021. The keywords “sports injury,” “sensation seeking,” “achievement motivation,” “locus of control,” “anxiety,” “personality traits,” and “hardiness” were used for the search.

    Results

     The literature search in different databases led to the extraction of 1283 articles. After duplicate removal, article screening, and full-text assessment, 28 articles were found that examined the association between personality traits and sports injuries. The study of the content of these articles showed a significant relationship between trait anxiety and the emergence of sports injuries. However, there are conflicting results regarding the relationship between locus of control and sensation seeking with the occurrence of sports injuries. Additionally, the number of studies on the relationship between hardiness and achievement motivation with sports injuries was limited.

    Conclusion

     A review of previous studies suggests a significant relationship between competitive trait anxiety and sports injuries. Further studies are needed to draw better and stronger conclusions about the relationship between mental hardiness, locus of control, sensation seeking, and achievement motivation with sports injuries.

    Keywords: Trait Anxiety, Locus Of Control, Achievement Motivation, Sensation Seeking, Hardiness
  • شیما سنیسل بچاری، ارغوان افرا*، ویدا رحیمی
    مقدمه و هدف

    دانشجویان اتاق عمل از نظر توانایی و استعداد یادگیری بسیار مشابه هم هستند اما در پیشرفت درسی آنان در طول دوران تحصیلی، تفاوت های چشمگیری بوجود می آید که می تواند بازتابی از تفاوت در انگیزه تحصیلی آنان باشد. با توجه به اهمیت فراوان انگیزه در پیشرفت، فرایند یاددهی-یادگیری، برنامه ریزی و اجرای برنامه های آموزشی مطالعه حاضر با هدف «بررسی ارتباط انگیزه تحصیلی با انتظارات-پیامد تحصیلی دانشجویان کارشناسی اتاق عمل استان خوزستان» انجام شده است.

    روش کار

    این پژوهش توصیفی-مقطعی با مشارکت 225 نفر از دانشجویان اتاق عمل دانشگاه های شهرهای مختلف استان خوزستان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انجام شد. سپس فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه انگیزش تحصیلی  و پرسشنامه انتظارات- پیامد دانشجو توسط دانشجویان تکمیل گردید. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار spss نسخه 19، آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل نشان داد که 6/83 درصد از دانشجویان دارای انگیزه بسیار خوب، 6/15 درصداز دانشجویان دارای انگیزه متوسط و 9/. درصد دارای انگیزه ضعیف بودند. میانگین و انحراف معیار نمره انگیزش تحصیلی در تمام دانشجویان به ترتیب 15/25 ±62/135 بود. در نهایت؛ رابطه بین تمام زیر مقیاس های انگیزش تحصیلی و انتظار پیامد بین دانشجویان اتاق عمل خوزستان در تمام سال های تحصیلی، معنی دار شده است (p<./05) و (r=. /46).

    نتیجه گیری

    باتوجه به معناداری رابطه ی بین انگیزه تحصیلی با انتظار-پیامدتحصیلی در بین دانشجویان اتاق عمل استان خوزستان؛ عوامل انگیزشی بر پیشرفت تحصیلی تاثیر می گذارند. بدیهی است که نظام های آموزشی باید بر تلاش خود  جهت ارتقاء انگیزه تحصیلی دانشجویان، آموزش و مولفه های مربوطه یعنی فراگیر، فرادهنده، محیط و امکانات آموزشی بیافزایند.

    کلید واژگان: انگیزه تحصیلی, انتظارات-پیامد تحصیلی, اتاق عمل
    Shima Seneysel Bachari, Arghavan Afra*, Vida Rahimi
    OBJECTIVE

    Operating room students are very similar in terms of  learning abilities and talents, but there is a significant difference in their academic progress during the academic year, which can reflect the difference in their academic motivation. Considering the importance of the motivation for progress, the learning-learning process, the planning and implementation of educational programs, the present study aims to "investigate the relationship of academic motivation with the expectations and outcomes of undergraduate students operating room operative in Khuzestan province ".

    METHODS

    This descriptive cross-sectional study was carried out with the participation of 225 students of operating rooms of universities in different cities of Khuzestan province and using stratified sampling method. Then the demographic information form, the academic motivation questionnaire and the students' outcomes-expectations questionnaire were completed by the students. Data were analyzed using descriptive and analytical statistics.

    RESULT

    The results showed that 83.6% of the students had a very good motivation, 15.6% had moderate motivation and 9.9% had moderate motivation. Percentage was poorly motivated. The mean and standard deviation of academic motivation score in all students were 135.62 ± 25.15, respectively. Finally, the relationship between all the sub-scales of academic motivation and the outcome of the outcome between Khuzestan operating room students in all academic years is significant.

    CONCLUSION

    Considering the significant relationship between academic motivation and expectation-outcome among students in operating room of Khuzestan province in general, motivational factors affect academic achievement. Obviously, educational systems should increase their efforts to promote students' academic motivation, education, and related components - inclusive, learner, environment and educational facilities.

    Keywords: educational motivation, Expectations-Learning outcomes, operating room
  • آذین نیازی، مریم مرادی*، مریم نورآوران فیض آبادی، شیما قاسمی اصل، مهرناز بشیری، فریبا صالحی
    مقدمه و هدف

    انگیزه های فرزندآوری به عنوان محرک اولیه رفتار باروری است. دانشجویان می توانند منشا تغییرات مثبتی برای افزایش انگیزه فرزندآوری و تشکیل خانواده باشند، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین انگیزه فرزندآوری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان طراحی شد.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر از نوع مقطعی بود که بر روی 200 نفر از دانشجویان دختر و پسر واجد شرایط دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد. ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه، پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه ترجیحات باروری میلر (1995) و پرسشنامه انگیزه های باروری میلر (1995) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 16) در دو قالب توصیفی و تحلیلی در سطح معناداری کمتر از 5% آنالیز شد.

    یافته ها

    میانگین سنی دانشجویان 2.25±22.8 سال بود. 52درصد دانشجویان مرد و 48درصد زن بودند. بین میل به فرزندآوری و ترس از والد شدن، چالش های مراقبتی ارتباط معکوس و معناداری مشاهده شد (p<0.01). بین تعداد دلخواه فرزند دختر با لذت بارداری، تولد و کودکی، احساس نیاز و بقا، استرس والدین، ترس از والد شدن ارتباط معناداری مشاهده شد (p<0.01). تعداد دلخواه فرزند با دیدگاه سنتی و چالش های مراقبتی رابطه معکوس و معناداری داشت اما با احساس نیاز و بقا رابطه مستقیم و معناداری داشت. زمان دلخواه ازدواج تا تولد اولین فرزند (ماه) با انگیزه های منفی بارداری رابطه معنادار و معکوسی داشت (p<0.01).

    نتیجه گیری

    با افزایش انگیزه های مثبت باروری در افراد میل به فرزندآوری و تعداد دلخواه فرزند افزایش و فاصله دلخواه بین ازدواج تا تولد فرزند اول در آنان کاهش می یابد.

    کلید واژگان: فرزندآوری, انگیزه باروری, دانشجو, باروری, ترجیحات باروری
    Azin Niazi, Maryam Moradi *, Maryam Nouravaran Feizabadi, Shima Ghasemi Assal, Mehrnaz Bashiri, Fariba Salehi
    Introduction

    Childbearing motives are the primary driver of fertility behavior and an important part of fertility decision making. the aim of determining the motivation to have children of students of Lorestan University of Medical Sciences.

    Methods

    The present study was a cross-sectional study that was conducted on 200 eligible male and female students of Lorestan University of Medical Sciences. The data collection tools in this study were personal information questionnaire, Miller's Fertility Preferences Questionnaire (1995) and Miller's Fertility Motivations Questionnaire (1995). The data were analyzed using SPSS software (version 16) in two descriptive and analytical formats at a significance level of less than 5%.

    Results

    A significant relationship was observed between the desired number of female children with the joy of pregnancy, birth and childhood, feeling of need and survival, stress of parents, fear of becoming a parent (p<0.01). The desired number of children had an inverse and significant relationship with the traditional view and care challenges, but it had a direct and significant relationship with the feeling of need and survival. The desired time of marriage until the birth of the first child (month) had a significant and inverse relationship with the negative motives of pregnancy (p<0.01).

    Conclusion

    With the increase of positive fertility motives in people, the desire to have children and the desired number of children increases and the desired distance between marriage and the birth of the first child decreases

    Keywords: Childbearing, Fertility Motivation, Student, Fertility, Fertility preferences
  • فاطمه شریفی فرد، مهسا حاجی محمدحسینی*، محسن فارسی، آیدا مهدی پور، فائزه طهماسبی، اعظم حیدرپور
    مقدمه

    آموزش عالی یکی از مهم ترین زیرمجموعه های نظام آموزشی است. مهم ترین هدف آن فراهم سازی زمینه برای رشد و تربیت انسان های سالم، کارآمد و مسیول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است. مطالعه حاضر به تعیین ارتباط فرسودگی- تحصیلی با خودکارآمدی تحصیلی وانگیزه تحصیلی دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم می پردازد.

    روش ها

    پژوهش حاضر، به صورت توصیفی مقطعی در دانشجویان رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1399 انجام شد. نمونه های مطالعه با روش سرشماری (132 نفر) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، فرسودگی تحصیلی، مقیاس انگیزه تحصیلی و پرسشنامه خودکارآمدی بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین) و رگرسیون لجستیک تک و چندمتغیره (مدل ENTER) از طریق نرم افزار  SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار نمرات دانشجویان در مقیاس های فرسودگی تحصیلی18/03 ± 38/47، خودکارآمدی تحصیلی 46.22 ± 164.11و انگیزه تحصیلی 27/37 ± 141/50بود. نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که از میان متغیرهای دموگرافیک و خرده مقیاس ها، مهم ترین عوامل موثر بر فرسودگی تحصیلی، سال تحصیلی    (OR= 11/40, CI= 1/47-88/36)، وضعیت سکونت (1/26-OR= 1/17, CI= 1/08)،  اطمینان به توانایی مدیریت کار، خانواده، دانشگاه (0/98-OR= 0/83, CI= 0/70) و انگیزه بیرونی (1/12-OR= 1/07, CI= 1/02) است (0/05>P).

    نتیجه گیری

    متغیر خودکارآمدی و انگیزه تحصیلی از عوامل پیش بینی کننده فرسودگی تحصیلی در بین دانشجویان دندانپزشکی می باشد، به طوری که دانشجویان دارای خودکارآمدی و انگیزه بیرونی بالاتر، با احتمال کم تری دچار فرسودگی تحصیلی می شوند.

    کلید واژگان: فرسودگی تحصیلی, خودکارآمدی تحصیلی, انگیزه تحصیلی, دانشجو
    F .Sharififard, M .Haji Mohammad Hoseini*, M .Farsi, A .Mehdipour, F .Tahmasebi, A. Heidarpoor
    Introduction

    Higher education is one of the most important subcategories of the educational system. Its most important goal is to provide a context for the growth and training of healthy, efficient and responsible people to play a role in personal and social life. The present study has been done to determine the relationship between burnout education with self efficacy and academic motivation of  Dental students of Qom University of Medical Sciences.

    Methods

    This descriptive cross sectional study was conducted among dental students of Qom University of Medical Sciences in 2019. The study samples were 132 students who were selected by census method. The data collection tools included demographic information questionnaire, academic burnout, academic motivation scale and self-efficacy questionnaire. Data were analyzed using descriptive statistics (prevalence, percentage, mean) and single and multivariate logistic regression through Spss.

    Results

    The mean and standard deviation of students' grades in this study were 38.47 ± 18.03 in the academic burnout scale, 164.11 ± 46.22 in the academic self-efficacy scale, and 141.50 ± 27.37 in the academic motivation scale. The results of the logistic regression analysis showed that, among the demographic variables and subscales, the most important factors affecting academic burnout are the academic year (CI = 1.47-88-36, OR = 11.40), residence status (OR= 1.17, CI=1.08-1.26), confidence in the ability to manage work, family, university (OR= 0.83, CI=0.70-0.98)and external motivation Is (OR= 1.07, CI=1.02-1.12). (P<0.05)

    Conclusion

    The variables of self-efficacy and academic motivation are the predictors of academic burnout among dental students, so that students with higher self-efficacy and external motivation are less likely to suffer from academic burnout.

    Keywords: Academic burnout, Academic self-efficacy, Academic motivation, Student
  • فاضله همتی*، مجید میرمحمدخانی، سحرناز نجات، احسان مصطفوی، علیرضا بیگلری، محسن اسدی لاری
    هدف

    واکسن ها موفق ترین و مقرون به صرفه ترین ابزار بهداشت عمومی هستند که به کنترل، حذف یا ریشه کنی بسیاری از بیماری های واگیر کمک کرده اند. از این رو سازمان جهانی بهداشت توصیه می کند که به منظور افزایش پذیرش واکسیناسیون، هر کشور باید راهبردی مناسب برای افزایش انگیزه ها و تمایل افراد و هم چنین رفع چالش های ایجاد شده برای دریافت واکسن شناسایی و ارایه کند. هدف از این مطالعه کیفی، شناسایی انگیزه ها و چالش های شرکت کنندگان در برنامه واکسیناسیون کووید19، به ویژه با واکسن پاستوکووک بود که به طور مشترک توسط موسسه واکسن های فینلای کوبا (IFV) و انستیتوهای پاستور ایران (PII) تهیه شده، تا به درک بهتری از چالش های واکسیناسیون در جامعه ایرانی دست یافته و راه هایی برای افزایش و تقویت انگیزه ها بیابند.

    مواد و روش ها

    در مطالعه کیفی حاضر نمونه ای هدفمند از مراجعه کنندگان به یکی از مراکز اصلی شهری سمنان برای رسیدن به اشباع داده ها (30 نفر) با سوالات باز در یک مصاحبه ی 30 دقیقه ای مورد بررسی قرار گرفتند. پس از انجام مصاحبه فایل صوتی به دقت و در صورت لزوم به صورت منقطع توسط شخص مصاحبه کننده گوش داده و تایپ شد. محتوای آشکار و پنهان داده های به دست آمده از گزاره ها بررسی شد و سپس از تحلیل محتوای مرسوم برای توسعه خوشه های معنادار مضامین استفاده شد.

    یافته ها

    مضامین اصلی انگیزه های شناسایی شده افراد در پژوهش حاضر شامل: کنترل بیماری و کاهش مرگ و میر، حفاظت از سلامتی و برقراری ایمنی جمعی، بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی، پیشبرد دانش پزشکی، اعتماد و اعتبار شرکت انستیتو پاستور، عوارض احتمالی قابل قبول و اثربخشی بالا، ایرانی بودن واکسن، ویژگی های منحصر به فرد واکسن می باشد و هم چنین موانع شناسایی شده عبارت است از: باورهای نادرست و نااگاهانه، عدم اعتماد به واکسن، ترس و نگرانی افراد از عوارض جانبی، ویژگی های منحصر به فرد واکسن، عدم مقبولیت جهانی، عدم شناخت کافی از ویژگی های واکسن.

    نتیجه گیری

    پاستوکووک به عنوان یکی از واکسن های اصلی ضد کووید19 که به طور مشترک توسط PII و IFV ساخته شد، از هر نظر برای مردم ایران قابل قبول بود. بنابراین پاستوکووک، نقش مهمی در دستیابی به سطوح قابل قبول ایمنی در کشور در طول همه گیری ایفا کرد.

    کلید واژگان: انگیزه ها, موانع, واکسیناسیون, کووید19, واکسن های کووید 19, پاستوکووک
    Fazeleh Hemmati*, Majid Mirmohammad Khani, Saharnaz Nejat, Ehsan Mostafavi, Alireza Biglari, Mohsen Asadi Lari
    Introduction

    Vaccines are the most successful and cost-effective public health tools that have helped control, eliminate, or eradicate many infectious diseases, and are the key intervention to end the COVID-19 pandemic. Therefore, the World Health Organization recommends that to increase the acceptance of vaccination, each country should identify and provide appropriate strategies to increase the motivation and desire of people and also to solve the challenges created to receive the vaccine. The purpose of this qualitative study was to identify the motivations and challenges of the participants in the COVID-19 vaccination program, particularly with PastoCovac which was jointly developed by the Finlay Institute of Vaccines in Cuba (IFV) and Pasteur Institute of Iran (PII), and to achieve a better understanding of the challenges of vaccination in the Iranian society, and to find ways to increase and strengthen the motivations.

    Materials and Methods

    A purposeful sample of people who visited a major urban health center in Semnan were approached for this qualitative study to reach data saturation (30 people) with open questions in a 30-minute interview. Relatively, after conducting the interview, the audio file was listened to carefully and if necessary intermittently by the interviewer and transcribed. The overt and hidden content of data obtained from the statements were checked and then the traditional content analysis was used to develop meaningful clusters of themes.

    Results

    The main themes of people's motivations identified in the current research include controlling disease and reducing mortality, protecting health and establishing collective safety, improving social and economic conditions, advancing medical knowledge, trust and credibility of the Pasteur Institute of Iran (PII), acceptable possible side effects and The high effectiveness, local production of the vaccine are the unique characteristics of the vaccine, while the obstacles identified are: false and ignorant beliefs, lack of trust in the vaccine, people's fear and worry of side effects, the unique characteristics of the vaccine, lack of universal acceptability, insufficient recognition of vaccine characteristics.

    Conclusion

    PastoCovac as one of the major vaccines against COVID-19 developed jointly by PII and IFV, was acceptable to the Iranian population in every aspect. PastoCovac, therefore, played an important role in achieving e acceptable levels of safety in the country during the pandemic.

    Keywords: motivations, barriers, vaccination, COVID-19, COVID-19 Vaccines, PastoCovac
  • مسعود سیرتی نیر، مهدی جعفری عوری *، مرتضی خاقانی زاده
    مقدمه

    انگیزه یکی از مهمترین مسایل تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی است. این مطالعه با هدف بررسی انگیزه تحصیلی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا...عج انجام شد.

    روش

    در مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر 180 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده شامل بخش های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس انگیزش تحصیلی و بخش چهار آیتمی مربوط به رضایت از وضعیت رفاهی، آموزشی، آینده شغلی و رشته تحصیلی بود. p ‹ 0.05 در نظر گرفته شد.

    نتایج

    دانشجویان شامل 50 دانشجوی پزشکی، 4 دانشجوی داروسازی، 34 دانشجوی پرستاری، 24 دانشجوی اطاق عمل و 43 دانشجوی هوشبری بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان در پژوهش 55/1±66/21 بود. همچنین 2/82 درصد مرد، 6/90 درصد مجرد، 1/51 درصد مقطع کارشناسی، 3/93 درصد غیر بورسیه و 3/88 درصد ساکن خوابگاه دانشجویی بودند. میانگین (SD±) برای انگیزش درونی 77/52 (90/13±)، برای انگیزش بیرونی 08/55(07/14±)، برای بی انگیزشی 98/14(32/6 ±) و برای کل انگیزش تحصیلی 84/122(48/29 ±) گزراش شد. انگیزه تحصیلی با در رابطه با سطوح مختلفی سنی، تفاوت آماری معنی داشت (05/0 ≥ p) . همچنین انگیزه بیرونی با رضایت از آینده شغلی (20/0 = r) و رضایت از رشته تحصیلی (15/0 = r) همبستگی معنی داری نشان داد (05/0 ≥ p).

    نتیجه گیری

    جهت افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان توانمند سازی اساتید در به کارگیری تیوری های مختلف انگیزشی و توجه بیشتر به رفاه دانشجویان پیشنهاد می شود. تحصیل داشنجویان در رشته مورد علاقه خود و اطمبنان از آینده شغلی میتواند زمینه را برای افزایش میزان موفقیت تحصیلی آنها را فراهم آورد.

    کلید واژگان: انگیزه تحصیلی, عوامل مرتبط, دانشجو, دانشگاه علوم پزشکی
    Masoud Sirati nir, Mahdi Jafari *, Morteza Khaghanizade
    Introduction

    Motivation is one of the most important issues affecting academic achievement. The aim of this study was to investigate academic motivation and its related factors in students of Baqiyatallah University of Medical Sciences.

    Method

    In the present cross-sectional descriptive study, 180 students were randomly selected. The study survey consisted from the demographic section, academic motivation questionnaire and a four-item section related to satisfaction with welfare and educational status, job future and field of study. Significance levels was considered less than 0.05.

    Results

    The students were 50 medical, 34 nursing, 24 operating room, 43 anesthesia and four pharmacy students participated. The mean (SD) age of subjects was 21.66 (1.55). In addition, out of them, they were 82.2% male, 90.6% single, 51.1% undergraduate, 93.3% non-scholarship holders and 88.3% dormitories' residents. The mean (SD) scores of internal and external motivation, lack of motivation, and total academic motivation were 52.77 ± 13.90, 55.08 ±14.07, and 14.98 ± 6.32, and 122.84 ± 29.48, respectively. Academic motivation was statistically significant with respect to different age levels (p ‹ 0.05). External motivation also showed a significant correlation with job satisfaction (p ‹ 0.05) and satisfaction with the field of study (r = 0.15) (p ‹ 0.05).

    Conclusion

    Findings showed that students' academic motivation is not desirable and needs attention. Providing a basis for students to study in the field of interest, paying more attention to the welfare of students can be effective.

    Keywords: Academic Motivation, Related Factors, Student, University of Medical Sciences
  • آزاده سمسار کازرونی، صدیقه رضایی دهنوی*
    زمینه و هدف

    محرومیت اقتصادی-اجتماعی از اشکال بسیار مهم ناتوانی اجتماعی است. سلامت روان دختران نوجوان مناطق محروم تحت تاثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی دشوار آن ها قرار دارد. ازطرفی خشونت در رابطه صمیمانه با جنس مخالف برای دختران نوجوان محروم، عاملی آسیب زا برای سلامت جسم و روان با پیامدهای درازمدت است و دختران نوجوان محروم آمادگی لازم برای مواجهه با این چالش را ندارند؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پذیرش بی قیدوشرط خود و انگیزه پیشرفت دختران نوجوان مناطق محروم شیراز با تجربه خشونت در رابطه صمیمانه با جنس مخالف، بود.

    روش بررسی

    روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری را تمامی دختران 14تا17ساله ساکن در مناطق محروم شیراز تشکیل دادند که تجربه خشونت در رابطه صمیمانه با جنس مخالف داشتند. برای شناسایی دخترانی که خشونت در رابطه صمیمانه با جنس مخالف را تجربه کرده اند، از نسخه اصلاح شده هشت ماده ای مقیاس راهکنش های تعارض (اریکسون و همکاران، 2010) استفاده شد. در ابتدا 34 دختر داوطلب واجد شرایط، به روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. بیست وچهار نفر از این افراد (هر گروه دوازده نفر) تا انتهای پژوهش مشارکت داشتند. گروه آزمایش طی دوازده جلسه هفتاددقیقه ای، مداخله گروهی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد را دریافت کرد؛ درحالی که برای گروه گواه در این مدت مداخله ای ارایه نشد. برای جمع آوری داده ها، پرسش نامه پذیرش بی قیدوشرط خود (چمبرلین و هاگا، 2001) و آزمون انگیزه پیشرفت (هرمنس، 1970) به کار رفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 22 تجزیه وتحلیل شدند. سطح معناداری آزمون ها 0٫05 بود.

    یافته ها

    نتایج نشان داد، پس از حذف اثر پیش آزمون، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پذیرش بی قیدوشرط خود (0٫011=p) و انگیزه پیشرفت (0٫002=p) دختران نوجوان مناطق محروم دارای تجربه خشونت رابطه صمیمانه با جنس مخالف موثر است؛ همچنین باتوجه به مجذور اتا، افزایش میانگین هریک از متغیرهای پذیرش بی قیدوشرط خود و انگیزه پیشرفت به ترتیب 26٫9درصد و 38درصد متاثر از مداخله با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های پژوهش، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پذیرش بی قیدوشرط خود و انگیزه پیشرفت دختران نوجوان مناطق محروم شیرازی که تجربه خشونت در رابطه صمیمانه با جنس مخالف داشتند، دارای تاثیر مثبتی بود.

    کلید واژگان: درمان پذیرش و تعهد, پذیرش بی قیدوشرط خود, انگیزه پیشرفت, خشونت در رابطه صمیمانه نوجوانان, مناطق محروم
    Azadeh Semsar Kazerouni, Sedigheh Rezaei Dehnavi *
    Background & Objectives

    Socioeconomic deprivation is one of the most significant forms of social disability. The mental health and academic achievement of adolescent girls in deprived areas are influenced by their poor socioeconomic status.
    Furthermore, during adolescence, sexual arousal and attraction to the opposite sex begin. In Iran, despite cultural restrictions, the relationship with the opposite sex among adolescents has increased significantly in the last two decades. Teen dating violence is a detrimental factor to physical and mental health with long–term consequences, and deprived adolescent girls are not prepared to face this challenge. They feel they cannot deal effectively with this situation, so the risk of a negative image of "self and its abilities" increases. Here, the concept of unconditional self–acceptance is of particular importance. Self–acceptance means that one fully (unconditionally) accepts herself, her values, and her life. Self–acceptance opens the way for the growth of one's inner motivations, including achievement motivation. The achievement motivation is the individual's desire to achieve personal goals. On the other hand, acceptance and commitment therapy is a mindfulness–based cognitive–behavioral therapy that is effective for adolescents. This therapy aims to create a rich and meaningful life while the person accepts life's inevitable suffering and pain and becomes ready and committed to life. Therefore, the present study aimed to investigate the effectiveness of acceptance and commitment therapy on unconditional self–acceptance and achievement motivation of adolescent girls in deprived areas with experience of dating violence.

    Methods

    The research method was quasi–experimental with a pretest–posttest design and a control group. The statistical population comprised all girls aged 14 to 17 years living in deprived areas of Shiraz City, Iran, who had experienced violence in a dating relationship with the opposite sex. The modified version of the Conflicts Tactics Scale (CTS) was used to identify girls who experienced dating violence (Erickson et al., 2010). By purposive sampling, 34 eligible female volunteers were first included in the study and randomly divided into experimental and control groups; 24 of these persons participated until the end of the research (12 in each group). These girls were introduced to the researchers in two ways: some had used the educational and counseling services of an NGO in a deprived area, and the NGO counselors in their schools identified others. The exclusion criteria included absence from more than 2 sessions and withdrawal from continuing cooperation. The control group received no intervention, and the experimental group received twelve 70–minute training program sessions. The unconditional self–acceptance questionnaire (Chamberlain and Haaga, 2001) and the achievement motivation test (Hermans, 1970) were administered to both groups in the pretest and posttest. The obtained data were analyzed using descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (the Shapiro–Wilkes test, Levene test, and analysis of covariance) in SPSS software version 22. The significance level of the tests was set at 0.05.

    Results

    The present research results suggested that after eliminating the pretest effect, acceptance and commitment therapy effectively increased unconditional self–acceptance (p=0.011) and achievement motivation (p=0.002). In other words, according to Eta squared, the increases in the mean values of unconditional self–acceptance and achievement motivation were 26.9% and 38%, respectively, affected by the intervention with acceptance and commitment therapy.

    Conclusion

    The current research data indicate that group–based acceptance and commitment therapy positively improves unconditional self–acceptance and achievement motivation of deprived areas adolescent girls who experienced dating violence. Therefore, this method can improve adolescent girls' mental health and academic achievement in deprived areas who have experienced dating violence with the opposite sex.

    Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Unconditional self–acceptance, Achievement motivation, Teen dating violence, Deprived areas
  • علی اکبر قادرنژاد، حسن فهیم دوین*، امیر مقدم، محمدرضا اسماعیل زاده قندهاری
    هدف

    در این پژوهش کاربردی به لحاظ هدف، ترکیبی) کمی و کیفی) به لحاظ نوع جستجوی داده هاو توصیفی-اکتشافی به لحاظ روش تجزیه وتحلیل داده ها، هدف طراحی الگوی تبیین عوامل موثر بر تقویت انگیزه شغلی در مربیان آماتور ورزش کشور با تاکید بر نظریه دوعاملی انگیزش - بهداشت هرزبرگ بود.

    مواد و روش ها

     جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل 30 نفر (10 نفر زن -20 نفر مرد) از مدرسین دانشگاه، مدرسین فدراسیون ها در رشته های ورزشی با مدرک مربیگری بین المللی و ملی و روسای انجمن ها و کمیته های ورزشی به صورت هدفمند و با استفاده  از روش گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل مربیان ورزش شاغل در باشگاه های ورزشی شهرداری ها، ادارات کل ورزش و جوانان و آموزش وپرورش سراسر کشور بود. نمونه آماری با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری به روش نمونه گیری چند مرحله خوشه ای و تصادفی ساده و با استفاده از فرمول رابطه کوکران 384 نفر محاسبه گردید. ابزار جمع آوری داده های پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و اکتشافی و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از مصاحبه در بخش کیفی مشتمل بر 4 عامل،12 مولفه و 78 گویه بر پایه طیف پنج درجه ای لیکرت بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و پاسخ به سوالات پژوهش از روش های تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری، آزمون آلفای کرونباخ و گاتمن جهت بررسی پایایی ابزار و روایی همگرا و واگرا، آزمون کولموگروف اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع داده ها، آزمون تحلیل عاملی اکتشافی جهت بررسی و کشف عوامل موثر بر تقویت انگیزه شغلی، آزمون فریدمن جهت رتبه بندی بین عوامل موثر بر تقویت انگیزه شغلی، با استفاده از نرم افزار Atlas/TI 8 (در بخش کیفی) و در بخش کمی از نرم افزار لیزرل نسخه 8/ 8 و نرم افزار SPSS ورژن 20 استفاده گردید.

    یافته ها

     بر اساس یافته های پژوهش، عوامل شناسایی شده موثر بر تقویت انگیزه شغلی مربیان ورزشی، شامل 4 عامل (عامل فردی، زمینه ای، سازمانی، مدیریتی - رهبری) در قالب کد گذاری انتخابی، 17 مولفه در قالب کد کذاری محوری و 78 گویه (شاخص) در قالب کد گذاری باز بود عامل.

    نتیجه گیری

    در بین این عوامل، عامل سازمانی از نظر میزان اهمیت در اولویت اول بود. مدل احضا شده پژوهش از برازش مناسبی یر خوردار بود

    کلید واژگان: انگیزه شغلی, مربیان آماتورورزش, نظریه دوعاملی انگیزش - بهداشت هرزبرگ
    AliAkbar Ghaderanejad, Hassan Fahim Devin *, Amir Moghadam, Mohammadreza Esmailzadeh Ghandehari
    Purpose

    In this research, applied in terms of purpose, combined (quantitative and qualitative) in terms of the type of data searchand descriptive-exploratory in terms of the data analysis method, the purpose of designing a model to explain the effective factors on strengthening job motivation in amateur sports coaches of the country with emphasis on Herzberg's two-factor theory of motivation - health.

    Materials and methods

    The statistical population in the qualitative part of the research includes 30 people (10 women - 20 men) from university teachers, teachers of federations in sports fields with international and national coaching degrees, and heads of sports associations and committees in a targeted manner and using The snowball method was chosen. In the quantitative part, the statistical population included sports coaches working in sports clubs of municipalities, general administrations of sports and youth and education all over the country. Considering the unlimitedness of the statistical population, the statistical sample was calculated using the multi-stage cluster and simple random sampling method and using the Cochrane relationship formula of 384 people. The research data collection tool in the qualitative part was an in-depth and exploratory interview, and in the quantitative part, a researcher-made questionnaire derived from the interview in the qualitative part consisted of 4 factors, 12 components and 78 items based on a five-point Likert scale. To analyze the data and answer the research questions from the methods of confirmatory factor analysis and structural equations, Cronbach and Guttman's alpha test to check the reliability of the tool and convergent and divergent validity, Kolmogorov Smirnov test to check the normality of data distribution, exploratory factor analysis test to check and discover Effective factors on job motivation, Friedman's test to rank between the factors effective on job motivation, using Atlas/TI 8 software (in the qualitative part) and in the quantitative part using Lisrel software version 8.8 and SPSS version 20 software. became

    Findings

    Based on the findings of the research, the identified factors effective in strengthening the career motivation of sports coaches, including 4 factors (individual, contextual, organizational, managerialleadership factors) in the form of selective coding, 17 components in the form of axial coding and 78 items ( index) in the form of open coding was the factor.

    Conclusion

    Among these factors, the organizational factor was the first priority in terms of importance. The obtained model of the research was of good fit

    Keywords: Career Motivation, Amateur Sports Coaches, Two-Factor Theory of Motivation - Herzberg's Health
  • پگاه شریفیان، مهناز شوقی، طیبه میرزازاده، الهام انیسی*
    زمینه و هدف

    ماهیت فعالیت های پرستاری ایجاب می کند که افراد، با انگیزه شغلی و علاقه فراوان وظایف محوله را انجام دهند. مطالعه حاضر با هدف تبیین مفهوم، ویژگی ها، پیشامدها و پیامدهای انگیزه شغلی در زمینه پرستاری با رویکرد راجرز طراحی شد.

    مواد و روش ها

     در این مطالعه از رویکرد تکاملی راجرز استفاده و کلیدواژه های"انگیزه کاری"، "انگیزه شغلی"، "انگیزش حرفه ای" و "انگیزه پرستاری"در پایگاه داده خارجی و داخلی PubMed، SCOPUS، Science Direct، WILEY، SID و Iranmedex جستجو شد. تحلیل متن مقالات به روش تحلیل درون مایه ای و استقرایی انجام گرفت. در این مطالعه، در مرحله اول تعداد 1403 مقاله بدون حذف همپوشانی جستجو شد. با غربالگری عنوان، چکیده و حذف همپوشانی، 253 مقاله باقی ماند.  205 مقاله دیگر با استفاده از سوالات راهنما حذف شد. از 48 مطالعه باقی مانده در این مرحله، 30 مورد در رشته غیر پرستاری و 18 مورد در رشته پرستاری بود که برای تحلیل انتخاب شد.

    یافته ها

     ویژگی شغلی پرستاران شامل 8 ویژگی (تمایل برای غلبه بر موانع شغلی، پتانسیل درونی جهت دستیابی به اهداف سازمان، تمایل فرد برای تلاش در جهت اهداف، ابزار خلق محیط کاری مثبت و کارآمد و...) شناسایی شد. پیشامدها شامل 10 پیشامد (استقلال و خودکارامدی شغلی، ارزشمند شمردن مهارت های پرستاران، ارتباط کاری و تیمی موثر، مشارکت پرستار در فرآیند تصمیم گیری، آموزش مداوم در جهت غنی کردن شغل و...) طبقه بندی شد. پیامدهای شغلی نیز شامل 8 پیامد (ارتقاء کیفیت کاری پرستاران، افزایش کیفیت مراقبت از مددجویان، افزایش سطح سلامت افراد و جامعه و...) بود.

    نتیجه گیری

     ارتقاء انگیزه شغلی پرستاران می تواند باعث بهبود کیفیت کار، افزایش بهره وری، افزایش ایمنی بیمار، افزایش سطح سلامت جامعه، روحیه تیمی خوب، ارتباط تیمی و کاری موثرتر، کاهش فرسودگی شغلی و تمایل پایین تر به ترک شغل شود.

    کلید واژگان: انگیزه شغلی, پرستار, مدل راجرز
    Pegah Sharifian, Mahnaz Shoghi, Tayebeh Mirzazadeh, Elham Anisi*
    Background & Aim

    The nature of nursing activities requires that people perform the assigned tasks with great job motivation and interest. The current study was designed with the aim of explaining the concept, characteristics, events and consequences of career motivation in the field of nursing with the Rogers approach.

    Materials and Methods

    In this study, Rogers' evolutionary approach was used and the keywords "Work Motivation", "Job motivation", "Career motivation" and "Nursing motivation" were used in the internal and external databases of PubMed, SCOPUS, Science. Direct, WILEY, SID and Iranmedex were searched. The analysis of the text of the articles was done by the method of thematic and inductive analysis. In this study, in the first stage, 1403 articles were searched without removing the overlap. By screening the title, abstract and removing overlap, 253 articles remained. A further 205 articles were excluded using guiding questions. Of the remaining 48 studies at this stage, 30 were in the non-nursing field and 18 were in the nursing field that were selected for analysis.

    Results

    Job characteristics of nurses include 8 characteristics (willingness to overcome career obstacles, internal potential to achieve the organization's goals, individual's willingness to strive towards goals, means of creating a positive and efficient work environment …) were identified. The incidents include 10 incidents (job independence and self-efficacy, valuing nurses' skills, effective work and team communication, nurses' participation in the decision-making process, continuous training to enrich the job …) were classified. Job outcomes included 8 outcomes (improving the quality of work of nurses, increasing the quality of patient care, increasing the level of health of individuals and society …).

    Conclusion

    Improving the work motivation of nurses can improve the quality of work, increase productivity, increase patient safety, increase the level of community health, good team spirit, team communication and more effective work, reduce job burnout, and lower the desire to leave the job.

    Keywords: Career Motivation, Nurse, Rogers model
  • رضا غلام نیا، فاطمه امیرسالاری فرد، شکوه السادات خالو، رضا سعیدی
    زمینه و اهداف

     انگیزه کارکنان برای انجام وظایف شغلی در حالت ایمن نقش مهمی در کاهش ریسک حوادث شغلی در صنعت ساخت و ساز دارد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی، وزن‌دهی و اولویت‌بندی عوامل و مولفه‌های موثر بر انگیزش بهداشت، ایمنی و محیط‌زیست (HSE) در صنعت ساخت و ساز انجام شد.

    مواد و روش‌ها:

     ابتدا فهرست اولیه عوامل و مولفه‌های بالقوه موثر بر انگیزش HSE از طریق بررسی پیشینه تحقیق و مصاحبه‌های حضوری با خبرگان (کارشناسان HSE و متخصصین دانشگاهی) تهیه گردید و با استفاده از تکنیک دلفی فازی عوامل و مولفه‌های حایز اهمیت مشخص شد. سپس وزن‌دهی و رتبه‌بندی این عوامل بر اساس سه معیار هزینه، اثربخشی و قابلیت اجرا به روش فرآیند تحلیل شبکه‌ای (ANP) با استفاده از نرم‌افزار Super Decision انجام شد.

    یافته‌ها: 

    فاکتورهای سازمانی، فاکتورهای فردی، فاکتورهای مدیریتی، دانش ایمنی و جو ایمنی به عنوان عوامل اصلی موثر بر انگیزه HSE تعیین شدند و مهم‌ترین عوامل، فاکتورهای مدیریتی، دانش ایمنی و فاکتورهای سازمانی به ترتیب با وزن 0/27، 0/25 و 0/22 بودند. اولویت‌بندی مولفه‌های موثر بر انگیزش HSE در صنعت ساخت و ساز با روش ANP نشان داد که مولفه‌های با اولویت بالاتر تنها مربوط به فاکتورهای مدیریتی نیست و ترکیبی از اقدامات نظیر افزایش آگاهی نسبت به مخاطرات موجود، برگزاری مانورهای عملیاتی، تعهد مدیریت به مسایل HSE و منصفانه بودن تشویق و تنبیه می‌تواند در ارتقاء انگیزه HSE در کارکنان صنعت ساخت و ساز اثربخش‌تر باشد.

    نتیجه‌گیری:

     بکارگیری نتایج شناسایی و اولویت‌بندی عوامل موثر در ایجاد انگیزه HSE در کارکنان صنعت ساخت و ساز و تمرکز بر روی مولفه‌های مربوط به دانش ایمنی، فاکتورهای مدیریتی و فاکتورهای سازمانی می‌تواند اثربخشی برنامه‌های مدیریت HSE در این صنعت را ارتقاء دهد.

    کلید واژگان: انگیزه HSE, روش دلفی فازی, صنعت ساخت و ساز, فرآیند تحلیل شبکه ای
    Reza Gholamnia, Fatemeh Amirsalari Fard, Shokooh Sadat Khaloo, Reza Saeedi
    Background and Aims

    Employees’ motivation to perform job duties safely plays an important role in reducing risk of occupational accidents in the construction industry. The aim of this study was to identify, weight and prioritize the main factors and components affecting health, safety and environment (HSE) motivation in the construction industry.

    Materials and Methods

    First, a primary list of factors and components potentially affecting HSE motivation was prepared by literature review and face-to-face interviews with the experts (faculty members and executive experts) and important factors and components were identified using fuzzy Delphi technique. Then, weighting and ranking of these factors and components were performed based on three criteria of cost, effectiveness and feasibility by network analysis process (ANP) using Super Decision software.

    Results

    The main factors affecting HSE motivation were organizational factors, individual factors, management factors, safety knowledge and safety climate, and the most important factors were respectively management factors (with a weight of 0.27), safety knowledge (with a weight of 0.25), and organizational factors (with a weight of 0.22). The prioritization of the components affecting HSE motivation showed that the components with the highest priorities are not only related to management factors and a combination of actions such as increasing awareness of existing risks, holding operational maneuvers, management's commitment to HSE, and fairness of encouragement and punishment can be more effective in promoting HSE motivation in the construction industry.

    Conclusion

    Applying the results of identifying and prioritizing effective factors in HSE motivation in the construction industry and focusing on components related to safety knowledge, management factors, and organizational factors can improve the effectiveness of HSE management programs in this industry.

    Keywords: HSE motivation, Fuzzy Delphi method, Analytic network process, Construction industry
  • احمد سلامی*، سید صدرالدین فردوسی
    زمینه و هدف

    احساس خلا معنا و معنویت در دوران مدرن، نوعی بازگشت به زیست معنوی و ارتباط برقرار کردن میان اجزای مختلف زندگی را ایجاب نمود. «سلامت معنوی» به عنوان چهارمین بعد سلامت در فضایی مطرح شد که سایر ابعاد در تامین نیازهای انسان کافی دانسته نشد. در بازیابی سلامت معنوی و عبور از بحران معنا، «هنر» را می توان از قدرتمندترین عوامل دانست. آثار هنری در هنر ایرانی-اسلامی با نمایش جلوه هایی از عالم برتر و تصویری از بهشت، همواره در نسبت با معنویت دینی تعریف و تولید شده و بخش مهمی از سلامت معنوی جامعه را فراهم نموده است. هدف این تحقیق بررسی نسبت هنر و سلامت معنوی است که از موضوعات مهم بین رشته ای و دارای اهمیت فراوانی در جهت پیوند هنر و سلامت معنوی جامعه است.

    روش ها

    این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و با مراجعه به منابع مرتبط با هنر و سلامت معنوی انجام گرفته و در آن از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.

    یافته ها

    از تحقیق حاضر این نتیجه به دست آمد که در فرهنگ ایرانی-اسلامی همواره رابطه ای دو سویه بین هنر و سلامت معنوی برقرار بوده است و تاثیری متقابل میان این دو وجود داشته است. هنر ایرانی-اسلامی از جمله ادبیات، معماری، نگارگری و موسیقی کارکرد مهمی در زمینه ارتقای سلامت معنوی داشته و انسان را به وجه دیگری از حیات دعوت نموده و بستری برای تعالی او فراهم کرده و از مهمترین عوامل گسترش معنویت در جامعه بوده است و در عین حال متاثر از آموزه های دینی و زیست دینی هنرمند بوده است. بنابراین اثرگذاری هنر بر (و نیز اثرپذیری هنر از) سلامت معنوی مهمترین یافته تحقیق به شمار می رود.

    نتیجه گیری

    با توجه به ارتباط متقابل هنر و سلامت معنوی، برای ارتقای سلامت معنوی که امروزه نیازی اساسی برای جوامع به شمار می رود، هنر نقشی اساسی ایفا می کند. سلامت معنوی صرفا به بعد شناختی انسان محدود نمی شود و در این زمینه، توجه به هنر که مستقیما بر انگیزه سازی و تقویت یا تضعیف اراده ها اثرگذار است، بسیار حایز اهمیت است. هنر با استفاده از قوه خیال و تحریک عواطف، الهام بخشی می کند و واسطه میان عالم معقولات و محسوسات می شود. بنابراین نمی توان بدون استفاده از ظرفیت مهم آثار هنری به نتایج مطلوبی در بهبود سلامت معنوی دست یافت.

    کلید واژگان: هنر, سلامت معنوی, هنر ایرانی-اسلامی, انگیزه سازی, الهام بخشی, قوه خیال
    Ahmad Salami*, Seyed Sadruddin Ferdosi
    Background and Aim

    The spiritual emptiness in the modern era caused a kind of return to spiritual life and communication between different parts of life. "Spiritual health" was proposed as the fourth dimension of health when other dimensions were not considered sufficient in meeting human needs. "Art" can be regarded as one of the most influential factors in restoring spiritual health. Iranian-Islamic art has always produced artworks about spirituality by showing manifestations of the higher world and an image of heaven. It has provided a necessary part of the spiritual health of society. This study aimed to assess the relationship between art and spiritual health.

    Methods

    This research was carried out in a library manner by referring to studies related to art and spiritual health, and a descriptive-analytical method was used.

    Results

    The results demonstrated that there has always been a two-way relationship between art and spiritual health in Iranian-Islamic culture. Iranian-Islamic art, including literature, architecture, painting, and music, has played a vital role in the progress of spiritual health. This art has invited people to a different aspect of life and provided a platform for sublimation. It has been one of the most influential factors in the progress of spirituality in society. At the same time, it was influenced by religious teachings and the religious life of the artist. Therefore, the effect of art on spiritual health (as well as the effect of spiritual health on art) is considered the most notable result.

    Conclusion

    Considering the interrelationship between art and spiritual health, art promotes spiritual health as a basic need of societies. Spiritual health is not only limited to the cognitive dimension of a person. Thus in this context, attention to art, which directly affects motivation and strengthening or weakening wills, is essential. Art inspires and mediates between the world of the senses and sensations by using the power of imagination and stimulating emotions. Therefore, it is not possible to achieve good results in improving spiritual health without using the capacity of works of art.

    Keywords: Art, Spiritual Health, Iranian-Islamic Art, Motivation, Inspiration, Imagination
  • مسعود حسین پور زنوزی، محمدعلی رحمانی*، محمدرضا زربخش بحری
    مقدمه

    هدف این پژوهش، مقایسه میزان محرومیت کشیدگی جنسی در دو جامعه ایرانی و اروپایی- امریکایی و رابطه آن با میزان افسردگی و انگیزه پیشرفت بود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش علی‌مقایسه‌ای پس‌رویدادی انجام گرفت.

    روش کار

    برای این منظور تعداد 219 آزمودنی 25 تا 55 ساله، با سطوح تحصیلی متوسطه به بالا، شامل 61 مرد و 51 زن ایرانی ، و 50 مرد و 57 زن از کشورهای اروپایی- امریکایی، به روش داوطلبانه به پرسشنامه پاسخ دادند. برای سنجش متغیر «محرومیت جنسی» در دو گروه تحقیق، از «پرسشنامه سنجش شدت عوامل بسترساز محرومیت جنسی» ASSD استفاده شد.

    نتایج

    مقایسه میانگین و انحراف معیار شدت عوامل بسترساز محرومیت جنسی در دو گروه پژوهش نشان داد که میزان شدت این عوامل و در نتیجه میزان محرومیت مزبور در جامعه ایرانی، از جامعه امریکایی اروپایی بیشتر است (01/0>p). همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که نمونه‌های ایرانی در تمام مولفه‌ها نمرات بیشتری داشتند (سطح‌ معناداری 001/0).

    نتیجه گیری

    این نوع محرومیت محصول کهن‌الگوها و در نتیجه فرهنگ منحصربفرد ایرانی است تبعاتی در بینش‌ها و رفتارهای جامعه ایرانی دربرداشته و رابطه‌ای با دستورات و ارزشهای دین اسلام ندارد. کاربرد یافته‌های این پژوهش، منظور نمودن مفاهیم بدست آمده در برنامه‌ریزی های بلند مدت آموزشی و فرهنگی است.

    کلید واژگان: کهن الگوی ایرانی, محرومیت جنسی, افسردگی, انگیزه پیشرفت
    Masoud Hossein Pour Zanozi, MohammadAli Rahmani *, Mohammadreza Zarbakhsh Bahri
    Introduction

    The aim of this study was to compare the rate of sexual deprivation in Iranian and European-American societies and its relationship with the rate of depression and achievement motivation. This research was applied and post-event comparative method.

    Materials and Methods

    For this purpose, 219 subjects aged 25 to 55 years, with upper secondary education levels, including 61 Iranian men and 51 women, and 50 men and 57 women from European-American countries, voluntarily answered the questionnaire. To measure the variable of "sexual deprivation" in the two research groups, the "ASSD" questionnaire was used to assess the severity of the factors that underlie sexual deprivation.

    Results

    Comparison of the mean and standard deviation of the severity of the factors underlying sexual deprivation in the two groups showed that the severity of these factors and consequently the amount of deprivation in Iranian society is higher than the American-European community (p <0.01). Also, the results of multivariate analysis of variance showed that Iranian samples had higher scores in all components (significance level 0.001).

    Conclusion

    This type of deprivation is the product of archetypes and as a result of the unique Iranian culture. It has consequences in the insights and behaviors of the Iranian society and has nothing to do with the commands and values of Islam. The application of the findings of this study is to include the concepts obtained in long-term educational and cultural planning.

    Keywords: Iranian archetype, sexual deprivation, Depression, motivation for progress
  • لیلا کریمی فرشی، نعیمه محب*، رضا عبدی، شعله لیوارجانی
    مقدمه

    سالمندی دوران حساسی از زندگی بوده که توجه به مسایل و نیازهای این مرحله یک ضرورت می باشد. توجه به نیازهای بهداشتی، عاطفی و روانی و برطرف کردن این نیازها مستلزم شناخت بهتر آنان می باشد.

    روش کار

    پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش، کلیه سالمندان دارای علایم اضطراب (جمعیت زیرحد مرضی) مقیم خانه های سالمندان شهر تهران می باشند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند با حجم 30 نفر انتخاب شدند که به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل در انتظار درمان تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سیاهه 21 سوالی اضطراب بک، پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته و برنامه مراقبت های روانشناختی سالمندان بوده است. برای گروه آزمایشی مداخله آموزشی 7 جلسه براساس برنامه مراقبت روان شناختی سالمندان توسط مداخله گر اعمال گردید و گروه کنترل در انتظار درمان هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. در پژوهش حاضر برای تحلیل داده های توصیفی از شاخص های آمار توصیفی، میانگین و انحراف استاندارد و برای تحلیل استنباطی، از تحلیل کوواریانس استفاده شد و تمامی تحلیل ها از نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد.

    یافته ها:

     نتایج حاصل ازتحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد، آموزش هفت جلسه ای برنامه مراقبت های روانشناختی درکاهش شدت نشانه های مشکلات اضطراب سالمندان شرکت کننده در پژوهش هم از نظر آماری در سطح (p<05/0  ) و هم از نظر بالینی معنادار است. 

    نتیجه گیری: 

    برنامه مراقبت‎های روان‎شناختی از طریق فعال سازی تمام مولفه های شناختی، بدنی و عاطفی و با آموزش مهارت ها، و همچنین با افزایش انگیزه مشارکت و اشتیاق بر تغییر سبب کاهش اضطراب سالمندان می شود.

    کلید واژگان: مراقبت های روان شناختی, سالمندان, مشکلات اضطرابی, کیفیت زندگی, انگیزه مشارکت
    Leila Karimifarshi, Naeimeh Moheb*, Reza Abdi, Sholeh Livarjani
    Introduction

    elderly is a critical period of life that it is necessary to pay attention to the issues and needs of this stage. which is important to pay attention to their health, emotional and psychological needs, and meeting these needs requires a better understanding of the elderly and different aspects of their lives.

    Methods

    The present study is fundamental-applied research in terms of aim and is considered as quasi-experimental research. The statistical population of the study consisted of all elderly with anxiety symptoms living in nursing homes in Tehran. The research sample was selected to be 30 people purposefully. They were divided into two groups of experimental and control waiting for treatment (15 people in each group). The instruments used in this study were the Beck Anxiety Inventory and the Elderly Psychological Care Program.participants in the experimental groups educational intervention was implemented by the intervener on the experimental group during 7 sessions based on the elderly psychological care program, and the control waiting for treatment did not receive any intervention.

    Results

    The results of one-way analysis of covariance showed that seven-session training of psychological care program was significantly effective in reducing depression in the elderly.

    Conclusion

    Psychological care program creates new behaviors, it provides a framework for understanding emotional experiences. Also, it reduces anxiety in the elderly and increases their quality of life by increasing motivation to participate and change.

    Keywords: Psychological care, the elderly, anxiety problems, quality of life, motivation to participate
  • فاطمه معارفی، سارا رحمانی
    زمینه و هدف

    خلاقیت کارکنان یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت سازمان‌ها و حفظ مزیت رقابتی آن‌هاست. بی‌نزاکتی همکاران یکی از عوامل تهدیدکننده خلاقیت کارکنان است که از طریق کاهش انگیزه درونی و افزایش فرسودگی شغلی خلاقیت کارکنان را متاثر می‌سازد. این پژوهش درصدد بررسی تاثیر بی‌نزاکتی همکاران بر خلاقیت کارکنان با نقش میانجی فرسودگی عاطفی و انگیزه درونی بود.

    روش

    جامعه آماری این پژوهش، کارکنان نمایندگی‌های شرکت ایران‌خودرو در شهر اهواز با تعداد 1300 نفر در زمان مطالعه بود. شیوه نمونه‌گیری تصادفی و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 279 نفر بود. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های بی‌نزاکتی Cortina, Magley, Williams & Langhout (2001 م.)، فرسودگی عاطفی Maslach & Jackson (1981 م.)، خلاقیت Randsip (1979 م.) و انگیزش درونی McAuley, Duncan & Tammen (1989 م.) استفاده شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل مسیر) و با به کارگیری نرم‌افزارهای SPSS 23 و Lisrel 8.8 انجام شد.

    ملاحظات اخلاقی

     مشارکت‌کنندگان در پژوهش با رضایت و آگاهانه پرسشنامه‌ها را تکمیل نمودند.

    یافته‌ها

     نتایج پژوهش نشان داد بی‌نزاکتی همکاران به ترتیب با ضرایب مسیر 41/0- ، 85/0 و 6/0- و آماره t، بالاتر از 96/1 بر خلاقیت کارکنان، فرسودگی عاطفی و انگیزه درونی تاثیر معناداری دارد. نقش میانجی متغیرهای فرسودگی عاطفی و انگیزه درونی نیز تایید شد.

    نتیجه‌گیری

     بی‌نزاکتی کارکنان باعث افزایش فرسودگی شغلی و کاهش انگیزه درونی و در نتیجه کاهش خلاقیت کارکنان خواهد شد. بنابراین پیشنهاد می‌گردد مدیران توجه ویژه‌ای به زدودن رفتارهای توام با بی‌نزاکتی در سازمان نمایند.

    کلید واژگان: بی نزاکتی همکاران, خلاقیت, فرسودگی عاطفی, انگیزه درونی
    Fateme Maarefi, Sara Rahmani
    Background and Aim

    Employee creativity is one of the most important factors for the success of organizations and sustaining their competitive advantage. The incivility of coworkers is one of the factors threatening the creativity of employees which affects the creativity of employees through reduced internal motivation and increased burnout. The purpose of this study was to investigate the impact of workplace incivility on creativity with mediator variable of emotional exhaustion and intrinsic motivation.

    Methods

    The statistical population studied consisted of 1300 employees of Iran Khodro Company in Ahvaz city. The sample size is 279 people who were selected through random sampling according to the Cochran formula. To collect the data, the Cortina, Magley, Williams, Langhout's Incivility Questionnaires (2001), the Maslach & Jackson's Emotional Exhaustion Questionnaire (1981), the Randsip's Creativity Questionnaire (1979) and the Intrinsic Motivation Questionnaire of McAuley, Duncan, Tammen (1989) were used. Data were analyzed statistically through descriptive (mean and standard deviation) and inferential (path analysis) using SPSS 23 and LISREL 8.8 software.

    Ethical Considerations

     Participants in this study completed the questionnaires with satisfaction and knowledge.

    Results

    The results showed that the incivility of colleagues with path coefficients of -0.41, 0.85 and -0.6 and t-statistic, above 1.96, respectively, had a significant impact on employee creativity, emotional burnout and intrinsic motivation. The mediating role of emotional burnout and intrinsic motivation variables were also confirmed.

    Conclusion

    Incivility of employees will increase job burnout and decrease intrinsic motivation and thus reduce employee creativity. Therefore, it is recommended that administrators must pay special attention to abolish incivility behaviors in the organization.

    Keywords: Workplace Incivility, Creativity, Emotional Exhaustion, Intrinsic Motivation
  • فاطمه جهانشاهی، مرتضی قاسمی*، مریم احمدی
    مقدمه

     محقق تلاش دارد در این پژوهش به بررسی تاثیر اخلاق کاری اسلامی بر انگیزه شغلی با نقش میانجی عدالت سازمانی در بیمارستان ولی عصر اراک بپردازد.

    روش کار

    تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش علی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 630 نفر از پرستاران بیمارستان ولی عصر اراک می باشد. در این راستا محقق از پرسشنامه  برای جمع آوری داده ها استفاده کرده است. روایی و پایایی پرسشنامه ها در این تحقیق تایید شده است. تجزیه و تحلیل نتایج حاصل در این پژوهش با استفاده از نرم افزار های آماری در دو سطح  توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح توصیفی از آماره هایی نظیر فراوانی و درصد فراوانی و نرم افزار SPSS استفاده شده است.در سطح آمار استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و تعیین برازش مدل و نرم افزار lisrell استفاده شده است.

    یافته ها

    اخلاق کاری اسلامی بر انگیزه شغلی با نقش میانجی عدالت سازمانی تاثیر مثبت دارد. اخلاق کاری اسلامی بر انگیزه شغلی تاثیر مثبت دارد. اخلاق کاری اسلامی بر عدالت سازمانی تاثیر مثبت دارد. عدالت سازمانی بر انگیزه شغلی تاثیر مثبت دارد.

    نتیجه گیری

    افرادی که ارزش ها و اصول اخلاق کار اسلامی را درون خود نهادینه می سازند و به آن اصول پایبند هستند، کار را به عنوان منبع استقلال و خودشکوفایی می دانند و این ویژگی ها بر انگیزش درونی فرد تاثیر دارد و باعث رغبت و تمایل فراوان برای انجام کار می شود.

    کلید واژگان: اخلاق کاری اسلامی, انگیزه شغلی, عدالت سازمانی
    Fatemeh Jahanshahi, Morteza Ghasemi*, Maryam Ahmadi
    Introduction

    In this study, the researcher tries to investigate the effect of Islamic work ethic on job motivation with the mediating role of organizational justice in Valiasr Hospital in Arak.

    Methods

    The present study is applied in terms of purpose and causal in terms of method. The statistical population of this study includes 630 nurses of Valiasr Hospital in Arak. In this regard, the researcher has used a questionnaire to collect data. The validity and reliability of the questionnaires have been confirmed in this study. The analysis of the results in this study was performed using statistical software at both descriptive and inferential levels. At the descriptive level, statistics such as frequency and frequency percentage and SPSS software have been used. At the inferential statistics level, research equations have been used to test research hypotheses and determine the fit of the model and Lisrell software.

    Results

    Islamic work ethic has a positive effect on job motivation with the mediating role of organizational justice. Islamic work ethic has a positive effect on job motivation. Islamic work ethic has a positive effect on organizational justice. Organizational justice has a positive effect on job motivation.

    Conclusions

    People who institutionalize the values and principles of Islamic work ethic and adhere to those principles, consider work as a source of independence and self-fulfillment, and these characteristics affect the inner motivation of the individual and cause a great desire to do It works.

    Keywords: Islamic work ethic, job motivation, organizational justice
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال