به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "human resource" در نشریات گروه "پزشکی"

  • ناهید جعفری، علیرضا حیدری *، حورا رضایی، زهرا خطیرنامنی، محمد زاینده
    زمینه و هدف

    بهره وری نیروی انسانی یکی از شاخص های مهم در اندازه گیری بهره وری سازمان ها بوده و نشانگر سهم نیروی انسانی در تولید خدمات می باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت بهره وری نیروی انسانی از دیدگاه کارکنان بهداشتی انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه توصیفی تحلیلی و از نوع مقطعی بود. 313 نفر از کارکنان معاونت بهداشتی استان گلستان، کارکنان ستادی مرکز بهداشت شهرستان گرگان، کارکنان مراکز خدمات جامع سلامت شهری و روستایی، پایگاه های سلامت شهری و روستایی و خانه های بهداشت در مطالعه شرکت نمودند. نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بهره وری نیروی انسانی مدل آچیو بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری -23SSPSS و روش های آمار توصیفی و ازمون های استنباطی تحلیل گردید.

    یافته ها

    میانگین نمره بهره وری 09/15±81/79 بود که نشان می دهد میزان بهره وری نیروی انسانی کارکنان مراکز بهداشتی گرگان در حد متوسط بود. بیشترین نمره مربوط به بعد توانایی و سپس ابعاد بازخورد، سازگاری و درک و شناخت بود و کمترین نمره نیز مربوط به بعد حمایت سازمانی، انگیزش و سپس بعد اعتبار بود. متغیرهای سطح تحصیلات (020/0 = p)، محل خدمت (001/0 > p) و گروه شغلی (001/0 = p) ارتباط معناداری با نمره توانایی داشتند. بین متغیر سن (027/0 = p) و سابقه کاری (007/0 = p) با نمره درک و شناخت ارتباط معناداری وجود داشت.

    یافته ها

    با توجه به بهره وری متوسط نیروی انسانی و نقش اساسی عملکرد کارکنان در سازمان ها، شناخت عوامل موثر بر عملکرد و بهره وری کارکنان بسیار مهم است.

    کلید واژگان: بهره وری, نیروی انسانی, مرکز بهداشت, مدل آچیو
    Nahid Jafari, Alireza Heidari*, Hoora Rezaei, Zahra Khatirnamani, Mohammad Zayandeh
    Background & objectives

    Human resource productivity serves as a crucial metric for evaluating organizational effectiveness, particularly in the healthcare sector where the quality of service directly impacts community well-being. This study aims to assess the human resource productivity as perceived by healthcare employees in Gorgan City, utilizing the Achieve Model framework.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study involved 313 employees from various sectors of the Golestan Province health department, including urban and rural health service centers in Gorgan City. A stratified random sampling technique was employed to ensure representation across different groups. Data collection was facilitated through a validated questionnaire based on the Achieve Model of human resource productivity. Statistical analyses were conducted using SPSS-23, employing both descriptive and inferential statistics to draw meaningful insights from the data.

    Results

    The analysis revealed an average productivity score of 79.81±15.09 among healthcare staff in Gorgan, indicating that overall productivity levels fell within an average range. Notably, the highest scores were attributed to the dimensions of ability, feedback, adaptability, understanding, and knowledge. Conversely, dimensions associated with organizational support and motivation scored the lowest, highlighting potential areas for improvement. Furthermore, significant relationships emerged between various demographic factors - such as education level (p=0.020), workplace setting (p<0.001), and occupational group (p=0.001) - with productivity in the ability dimension. Age (p=0.027) and work experience (p=0.007) also demonstrated significant correlations with the understanding and recognition dimension.

    Conclusion

    It is crucial to understand the factors that impact employee performance and productivity, considering their significant role in organizational productivity.

    Keywords: Productivity, Human Resource, Health Center, Achieve Model
  • Shahpar Dolati, Akram Mojarad, Mansoureh Dimeh Noghani, Marzieh Hedayat, Maliheh Morgan Torqabeh, Zohreh Sezavarmanesh, Hamidreza Jalalzaei, Mohammadmehdi Shahabi, Seyed Mahsan Mousavi, Zohre Pouresmail, Fatemeh Heshmati Nabavi *
    Background

    Human resource provision in the COVID-19 pandemic crisis is a challenge for nursing managers. The outbreak of the COVID-19 pandemic has made a major challenge of staff for health organizations.

    Aim

    The present study was conducted with aim to provide managerial methods in crisis management in the field of the COVID-19 pandemic.

    Method

    This study was conducted during the COVID- 19 pandemic in Shariati Hospital. Facing the crisis was done in two steps: "reorganization of the physical environment of the hospital" and "reorganization and provision of the staff". Step 1: integrating the medical wards from 17 wards to 5 wards and classification of units into three levels of care. Step 2: “Transfer of high-risk staff from the hospital to other centers”, “Classification of operational and middle-level managers”, “Providing appropriate staff based on levels of patient care needs”, “Review of job descriptions of head nurses at the crisis stage”, “Working shift scheduling, reviewing the staff planning” and “Rehabilitation of the staff”.

    Results

    Shariati Hospital had 151 beds, 88 of which were used during the COVID crisis. A total of 88 nurses resigned from the hospital because of high risk conditions, and 117 nurses began cooperating with the hospital on permanent shift or voluntary basis.

    Implications for Practice: 

    Early response to the crisis in terms of reorganizing medical departments and predicting staff needs in the hospital could lead to staff protection and provision of appropriate staff ratio. Based on this study, crisis management can be done in similar situations.

    Keywords: COVID-19, Human Resource, Management, Nurse, Staff
  • ناهید جعفری، علیرضا حیدری*، عرفان کوهستانی، زهرا خطیرنامنی
    سابقه و هدف

    تعهد سازمانی تحت عنوان دستیابی تعصب آمیز و کارآمد به اهداف و ارزش های سازمان، دستیابی به نقش فرد در رابطه با اهداف و ارزش ها و دستیابی به سازمان به خاطر خودش تلقی شده است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی انجام شد.

    مواد و روش ها

    یک مطالعه مقطعی به صورت توصیفی- تحلیلی در سال 1401 انجام شد. 280 نفر از کارکنان سطوح ارائه خدمات بهداشتی شهرستان گرگان به روش طبقه ای تصادفی در مطالعه شرکت نمودند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های روا و پایا شده کیفیت زندگی کاری والتون و تعهد سازمانی آلن و مایر جمع آوری و با روش های توصیفی و آزمون های آماری در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین سنی شرکت کنندگان 04/9 ±11/40 سال بود. اکثریت شرکت کنندگان زن (3/69 درصد) و بقیه مرد بودند. به طور کلی 9/18 درصد از افراد کیفیت زندگی پایین، 8/66 درصد کیفیت زندگی متوسط و 3/14 درصد کیفیت زندگی بالایی داشتند. همچنین، 1/11 درصد از افراد تعهد سازمانی پایین، 1/77 درصد تعهد سازمانی متوسط و 8/11 درصد تعهد سازمانی بالایی داشتند. بین کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی ارتباط آماری معناداری مشاهده شد (001/0 > P).

    نتیجه گیری

    کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی کارکنان در سطح متوسطی ارزیابی شد و با افزایش کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی نیز افزایش می یابد. مدیران دانشگاه و مراکز بهداشت شهرستان برای اینکه بتوانند میزان تعهد و دلبستگی کارکنان خود را افزایش دهند، باید به کیفیت زندگی کاری آنان توجه بیشتری نموده و ساز وکارهایی برای ارتقاء آن فراهم سازند.

    کلید واژگان: کیفیت زندگی کاری, تعهد سازمانی, نیروی انسانی, کارکنان بهداشتی
    Nahid Jafari, Alireza Heidari*, Erfan Kouhestani, Zahra Khatirnamani
    Background and Objective

    Organizational commitment has been considered as the objective and efficient achievement of the organization's goals and values, the achievement of the individual's role in relation to the goals and values, and the achievement of the organization for its own sake. This study was conducted to investigate the quality of work life and organizational commitment and their relationship with each other.

    Materials and Methods

    A descriptive-analytical cross-sectional study was conducted in 2022. 280 employees of the health service delivery levels of Gorgan City participated in the study in a random stratified method. The data were collected using valid and established questionnaires of Walton's quality of work life and Allen and Mayer's organizational commitment and were analyzed with descriptive methods and statistical tests in SPSS-23 software.

    Results

    The average age of the participants was 40.11 ± 9.04 years. The majority of participants were female (69.3%) and the rest were male. In general, 18.9% of people had a low quality of work life (QWL), 66.8% had an average QWL, and 14.3% had a high quality of life. Also, 11.1 percent of people had low organizational commitment, 77.1 percent had medium organizational commitment, and 11.8 percent had high organizational commitment. There was a statistically significant relationship between the QWL and organizational commitment (P-Value = 0.001).

    Conclusion

    The QWL and organizational commitment of employees were evaluated at moderate levels, and with the increase in the QWL, organizational commitment also increases.

    Keywords: Quality of Work Life, Organizational Commitment, Human Resource, Health Workers
  • ناهید بختیاری، محمدامین بهرامی*، پیوند باستانی
    زمینه و هدف

    یکی از شغل های مهم و کاربردی در بیمارستان که باوجود اهمیت بالا اغلب نادیده گرفته می شود شغل منشی بخش می باشد. منشی بخش پرستاری مسئولیت انجام کلیه امور دفتری بخش را زیر نظر مستقیم سرپرستار عهده دار می باشد؛ بنابراین برنامه ریزی مناسب برای تامین کافی این نیروها در بخش های بیمارستان اهمیت زیادی دارد.

    روش پژوهش: 

    این پژوهش، یک مطالعه توصیفی مقطعی است. جمع آوری داده ها با استفاده از مشاهده فرآیند عملیات در حین انجام در عرصه خدمت، جلسات کارشناسی با مسئولین بخش ها، پرستاران و منشی های بخش، مطالعه قوانین و مقررات، بررسی سیستم اطلاعات پرسنلی، بررسی دفاتر ثبت فعالیت و سیستم اطلاعات مدیریت انجام شد. جهت تحلیل داده ها از محاسبات شاخص حجم کار بهره گرفته شد.

    یافته ها

    در زمان مطالعه در بیمارستان حضرت زینب (س) شیراز، 13 نفر منشی مشغول انجام وظیفه بودند و تعداد نیروی منشی بخش مورد نیاز بر اساس شاخص حجم کار، 12/94بود؛ اما ازآنجایی که برای هر بخش به صورت مجزا کارسنجی انجام شد، بنابراین نتیجه در هر بخش متفاوت بود.

    نتیجه گیری

    یافته های پژوهش نشان داد که به طورکلی در بیمارستان کمبود نیروی منشی بخش وجود نداشت و نیاز به تعدیل یا جذب نیروی جدید نبود؛ اما ازنظر حجم کار و فشار کاری در بین بخش های مختلف تعادل وجود نداشت، بنابراین لازم است با برنامه ریزی مناسب بین فشار کاری در بخش های مختلف تعادل ایجاد کرد.

    کلید واژگان: کارسنجی, شاخص حجم کار, برآورد, نیروی انسانی, منشی بخش
    Nahid Bakhtiary, MohamadAmin Bahrami*, Peivand Bastani
    Background

    Department secretary position is one of the most important and practical jobs in the hospital, which is often neglected. The secretary of the nursing department is responsible for carrying out all office affairs of the department under the direct supervision of the supervisor; Therefore, proper planning for adequate supply of these forces in hospital departments is very important.

    Methods

    This was a descriptive-cross-sectional research. Data was gathered through actively observing the operational process within the service field; professional meetings with department officials, nurses and departmental secretaries; studying relevant laws and regulations, reviewing personnel information systems, examining activity registers and management information systems. At the end, Workload Indicator of Staffing Needs  (WISN) was used for analysis.

    Results

    According to the results of the research, at the time of the study in Hazrat Zainab (S) Shiraz Hospital, 13 secretaries were working, and the required number of secretaries in the department was 12.94 based on the WISN; but, since a work measurement was done for each department separately, the result was different in each department.

    Conclusion

    Results revealed that, in general, there is no shortage of secretaries in hospital departments, and there is no need to recruit new staff; however, in terms of workload, there is no balance between different departments, so it is necessary to balance the workload in different departments through proper planning.

    Keywords: Work Measurement, WISN, Estimates, Human resource, Department Secretary
  • محسن ناصر، مینا مستحفظیان*، جهانگیر کریمیان، حمید زاهدی
    مقدمه

    هدف از انجام پژوهش حاضر، ارایه مدل تاثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر پایداری سازمانی با توجه به نقش میانجی فرهنگ خدمت و انگیزش در کارکنان سازمان های ورزشی استان فارس بود.

    روش ها

    این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از حیث شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کارکنان سازمان های ورزشی استان فارس (4047 نفر) تشکیل داد. 395 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای با استفاده از روش Cochran انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه های استاندارد مدیریت منابع سازمانی Sakhavalkar و Tadani، پایداری سازمانی Karkolian و همکاران، انگیزش Hockman و Oldham و فرهنگ خدمت دانایی فر جمع آوری گردید. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه طراحی شده توسط استادان متخصص این حوزه و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب Cronbach´s alpha برای پرسش نامه های مدیریت منابع سبز، پایداری سازمانی، انگیزش و فرهنگ خدمت به ترتیب با مقادیر 86/0، 78/0، 85/0 و 96/0 تایید شد. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری (Structural equation modeling یا SEM) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    استانداردهای منابع انسانی سبز با ضریب مسیر 364/0، بر پایداری تاثیر داشت. همچنین، متغیر فرهنگ خدمت با ضریب مسیر 408/0، نقش میانجی را در رابطه منابع انسانی سبز و پایداری نشان داد و متغیر انگیزش نقش معنی داری نداشت.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که به کارگیری مدیریت منابع انسانی سبز در بخش ورزش قابل پیاده سازی است و باید به جنبه های مختلف آن مانند فرهنگ خدمت و انگیزش کارکنان توجه جدی کرد تا از طریق توسعه پایدار، سازمان های ورزشی تقویت شوند.

    کلید واژگان: منابع انسانی, سازمان ها, خدمات عمومی, انگیزش
    Mohsen Naser, Mina Mostahfezian*, Jahangir Karimian, Hamid Zahedi
    Background

    The purpose of this study was to investigate the effect of green human resource management on organizational sustainability with respect to the mediating role of motivation and service culture of employees of sports organizations in Fars Province, Iran.

    Methods

    This was an applied research in terms of purpose and a descriptive-survey of correlation type in terms of data collection method. The statistical population of the study included the employees of sports organizations in Fars Province (n = 4047). A statistical sample of 395 people was selected using Cochran's method by stratified sampling method. To conduct the research, the standard questionnaires of organizational resources management of Sakhavalkar and Tadani, organizational sustainability of Karkolian et al., Hackman and Oldham motivation, and Danaifar service culture were used. The face and content validity of the questionnaire designed for this study was confirmed by the professors of this field and the reliability was confirmed using Cronbach's alpha for the questionnaires of green resource management, organizational sustainability, motivation, and service culture with values of 0.86, 0.78, 0.85, and 0.96, respectively. Statistical analysis of data was performed using structural equation modeling (SEM).

    Findings

    Green human resource standards with a path coefficient of 0.364 had an effect on sustainability. Moreover, the variable of service culture with a path coefficient of 0.408 had a mediating role in the relationship between green human resources and sustainability, and the variable of motivation did not play a significant role.

    Conclusion

    According to the results, it can be said that the application of green human resource management in the sports sector can be implemented and serious attention should be paid to its various aspects such as service culture and employee motivation to strengthen sports organizations through sustainable development.

    Keywords: Human resource, Organizations, Public service announcement, Motivation
  • مرجان میرزایی قاضی، سید حمید سجادی هزاوه*، فریده اشرف گنجوئی
    زمینه و هدف

    مدیریت دانش برای بهبود زندگی افراد قابل استفاده است. همچنین می تواند به داشتن زندگی شادتر، سالم تر و پربارتر کمک کند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه مدیریت دانش با آموزش و بالندگی و منابع انسانی بود.

    روش کار

    روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود و از نظر جمع آوری داده ها به صورت میدانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان سازمان ورزش شهرداری تهران (1600 کارمند) تشکیل
    دادند که از میان آن ها 310 نفر به صورت تصادفی ساده و بر طبق جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از روش میدانی و پرسش نامه استاندارد منابع انسانی و پرسش نامه مدیریت دانش (لاوسون، 2003) استفاده شد. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 26 صورت پذیرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی در سازمان ورزش شهرداری تهران رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین تمامی مولفه های مدیریت دانش (خلق دانش، تسهیم دانش، به کارگیری دانش، ذخیره سازی دانش) با تمامی مولفه های مدیریت منابع انسانی (کارمندیابی، آموزش و بالندگی، ارزیابی عملکرد، جبران خدمات، شرایط کاری) ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. بالاترین همبستگی بین ذخیره سازی دانش و ارزیابی عملکرد به دست آمد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق، به نظر می رسد مدیریت دانش می تواند به ارتقاء آموزش و بالندگی کمک کند.

    کلید واژگان: مدیریت دانش, منابع انسانی, آموزش و بالندگی
    Marjan Mirzaei Ghazi, Seyed Hamid Sajjadi Hazaveh*, Farideh Ashraf Ganjoui
    Background & Aims

    Today, many organizations are trying to become knowledge-based organizations (1-3). In this effort, the adaptation and implementation of knowledge management practices in any type of organization, both private and public, is considered useful and has the potential to play an important role in improving their performance (4,5). Evidence shows that effective and efficient knowledge management is considered a key success factor for organizations to gain a sustainable competitive advantage (8-10). Psychology is the foundation of knowledge management because knowledge management is all about people. The basic goal is to use all available knowledge to live a happier, healthier and more productive life. Knowledge management and psychology are similar because knowledge management can be used not only to improve people's lives. It can also help improve the communities we live in (11). What people share is their competencies, experiences, expertise, values, background information, and insights to create institutional frameworks for evaluating and combining new experiences and information (12,13).
    In fact, knowledge is related to people and that human resource management disseminates it. Knowledge management is developed and strengthened under the cover of human resources management, therefore, in long-term knowledge-based organizations, success in competitive arenas can only be achieved through competent colleagues (15). In this regard, sports organizations also need to acquire, create, store and use knowledge, as one of the most important factors determining growth and development. So far, few researches have investigated the status of knowledge management and human resource management in sports organizations. In this regard, Zalaf et al. (2017) investigated the quality of sports human resource management in Padang using the sports development index and analyzing the availability of sports human resources. The results showed that the development of sports in Pandang depends on the quantitative and qualitative scale based on the human resource management index (16). Also, Huang and Zhang (2011) presented the management of sports events based on knowledge management, which is very important to improve the management skill of the event organization (19).
    Despite the great research interest in knowledge sharing, there are still few studies that relate this behavior to human resource variables (training, growth, and performance). The influence of human variables on knowledge sharing has been widely neglected. According to the above, the current research intends to examine the question of whether knowledge management is related to education and development and human resources?

    Methods

    The research method was descriptive-correlation and practical in terms of purpose, and in terms of data collection, it is field-based. The statistical population of this research consists of the employees of Tehran Municipal Sports Organization (1600 employees), among whom 310 people were selected as a statistical sample by simple random and according to Morgan's table. In order to collect data, the field method and the standard human resources management questionnaire and the Knowledge Management (Lawson, 2003) were used. To check the relationship between the variables, Pearson's correlation test was performed using SPSS version 26 software.

    Results

    The results showed that there is a significant positive relationship between knowledge management and human resource management in Tehran Municipality Sport Organization. There is a significant positive relationship between all knowledge management components (knowledge creation, knowledge sharing, knowledge application, knowledge storage) with all human resource management components (employee recruitment, training and development, performance evaluation, service compensation, working conditions). The highest correlation was obtained between knowledge storage and performance evaluation.

    Conclusion

    The findings of this research show that there is a significant positive relationship between knowledge management and education and development and human resources. The results of the present research are in line with the findings of Mohammadi et al. (2013) (18). Knowledge management should be analyzed as a factor that affects human resource management. Human resource management is a set of integrated human resource practices that support an organization's strategy, create a sustainable competitive advantage. Human capital (skills, knowledge, and behaviors) and organizational capital (routines, systems, tacit knowledge) are the most cited in the background of the resource-based view, which are acquired over time and make interpretation and imitation difficult for competitors (24). According to the results of Theriou and Chatzoglou (2014), organizations that follow the best human resource management practices, through the design of human resource practices that support knowledge management and, in turn, support the creation of organizational capabilities, achieve higher performance (26). Therefore, if human resource management is about the effective management of people and if the most valuable resource of people is knowledge, then human resource management and knowledge management are closely related to each other (27). Studies have long supported the claim that employees are the most important organizational asset, especially when it comes to achieving an effective knowledge management process (26-29). Employees are a vehicle for creating, sharing and implementing knowledge. Nilsson and Ellström (2012) emphasized that overall organizational success is increasingly related to identifying, recruiting, managing, and retaining high-performing or talented individuals to meet the current and future demands of an organization (28). Therefore, the main purpose of human resource performance is to develop, select and hire people, train and develop employees, evaluate their performance, reward them and create a learning culture to support and achieve the organization's strategy (30). Therefore, human resource management activities, such as recruitment and selection, training and education, performance management and reward systems, are necessary for the proper management of knowledge (31) and instrumentally help to improve the flow of knowledge, i.e., its acquisition, transfer and integration in the organization. they do. The results of our study show that there is a positive and significant relationship between knowledge management and the components of recruitment, training and development, performance evaluation, service compensation and working conditions in Tehran Municipal Sports Organization. The most valuable asset of any organization is its human force, and more importantly, the knowledge within the organization. In other words, spending money to improve knowledge or human capital is the most valuable and useful investment that any organization can make (32). There were also some limitations in the present research since the questionnaire only measures the attitude of the employees, therefore it is not considered an accurate tool to measure the reality. It is suggested to carry out this research in other situations and compare their results with each other.
    In short, the results of the present research showed that there is a positive relationship between knowledge management, education and development and human resources in Tehran Municipal Sports Organization. Considering the positive relationship between knowledge management and training and development and human resources in Tehran Municipal Sports Organization, it is suggested that Tehran Municipal Sports Organization helps by establishing knowledge and training and development of staff.

    Keywords: Knowledge Management, Human Resource, Training, Development
  • سید علی شمس نیا، کامران محمدخانی*، نادرقلی قورچیان، امیرحسین محمد داودی
    مقدمه

    فرایند آموزش کارکنان شبکه های بهداشت و درمان کشور تطبیق نیروی انسانی با شرایط متغیر سازمان و محیط است. آموزش، ابزاری است که مدیران را در اداره ی سازمان ها  یاری می رساند. این پژوهش با هدف ارایه ی مدلی برای ارتقای کیفیت آموزش کارکنان شبکه های بهداشت و درمان کشور با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام شده است.

    روش ها

    روش مطالعه، ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه ی آماری این پژوهش 150 نفر از کارکنان شعب شبکه ی بهداشت استان فارس و روش نمونه گیری، به صورت تصادفی خوشه ای بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 108 نفر تعیین شد. پرسش نامه ی کمیل شده، شامل سوالات مشخصات فردی و سوالات مربوط به فرضیه های تحقیق بوده که از میان نمونه جمع آوری شده است. به منظور بررسی روایی پرسش نامه، از تحلیل عاملی تاییدی و به منظور بررسی فرضیات تحقیق، از مدل سازی معادلات ساختاری روش الگویابی معادلات ساختاری (Structural Equation Modeling) با کمک نرم افزار  SmartPLS 3 استفاده شده است.

    یافته ها

    از 108 نفر پاسخ گو در گروه بررسی شده، 7/40درصد (44 نفر) مرد و 3/59درصد (64 نفر) زن بودند. از 108 نفر پاسخ گو در گروه بررسی شده، 3/21درصد (23 نفر) مجرد و 7/78 درصد (85 نفر) متاهل بودند. تمامی ضرایب بارهای عاملی از 4/0 بیشتر است که نشان از مناسب بودن این مدل دارد. مقدار آلفای کرونباخ برای تمامی سازه ها بالاتر از 7/0 است که حاکی از پایایی مناسب مدل است. تمام مولفه ها و ابعاد و عوامل موثر در کیفیت آموزش کارکنان شبکه های بهداشت و درمان شناسایی و تایید شد.

    نتیجه گیری

    بررسی ها نشان داد سازوکارهای اجرایی مدل ارتقای کیفیت آموزش کارکنان شبکه های بهداشت و درمان کشور مناسب است. وضعیت موجود کیفیت آموزش کارکنان شبکه های بهداشت و درمان کشور تقریبا در حد متوسط و زیاد قرار دارند. آموزش، نقش بی بدیلی در تعالی سازمان به عهده دارد. برنامه ریزی به منظور آموزش کارکنان زمینه ی بهره وری و اثربخشی بهتر در فرایند ارایه ی خدمات بهتر و رضایت مراجعه کنندگان را به همراه خواهد داشت.

    کلید واژگان: کارکنان شبکه های بهداشت و درمان, منابع انسانی, مدلسازی معادلات ساختاری, تحلیل عاملی
    Seyed Ali Shamsnia, Kamran Mohammad Khani *, Nadergholi Ghorchian, Amir Hossein Mohammad Davoodi
    Introduction

    The education process of Health and Medical Network Staff and its improvement provides human resources an ever-changing work environment compatibility. Education is a tool that aids managers in managing organizations in different ways. This research was done with the goal of presenting a model for enhancing the quality of education for health and medical network staff, using Structural Equations Modeling.

    Methods

    It is an exploratory study. Population in this research was 150 staff at Fars Province working in numerous health branches selected through random cluster sampling. The sample size (108 people) was determined using Cochran's formula. The completed questionnaire included demographic information and questions related to the research hypothesis. Confirmatory Factor Analysis was used to check the validity of the questionnaire and Structural Equation Modeling and Smart PLS 3 software were applied to analyze the data.

    Results

    Out of 108 participants, 40.7 percent were males (44 in total) and 59.3 were females (64 in total). Out of 108 participants, 21.3 percent (23 in total) were single and 78.7 percent (85 in total) were married. All factor load ratios were more than 0.4, which show the use of proper modeling. Cronbach's alpha for all structures was 0.7, which indicates high reliability. All components and effective factors on the quality of education of Health and Medical Network staff were identified and validated.

    Conclusion

    The findings showed the mechanisms used to improve the education quality of health and medical network staff were adequate, and the current status of the quality of education for health and medical network staff is approximately medium to high. Education holds an undeniable place in the prosperity of an organization. Therefore, planning for staff education will result in better service and satisfaction of the clients.

    Keywords: Health, Medical Network Staff, Human resource, Structural Equation Modeling, Factor analysis
  • Abbas Abbaspour, Hamid Rahimian, Nasrin Shaarbafchizadeh, Amirhossein Maghari, Zahra Danial
    BACKGROUND

    Despite the great comparative advantage of Iran in terms of infrastructure, technology, and human resources as well as the significance of medical tourism in the tourist industry, in practice, the quality of human resources has received less attention. Consequently, this study was conducted to design a model of competency‑based training for Iranian medical tourism.

    MATERIALS AND METHODS

    This study was an exploratory mix, and the Delphi method and semi‑structured interviews were used for the qualitative part of this study. In the second part, the analytical method was utilized for the quantitative part of this study.

    RESULTS

    The results indicated the main components of medical tourism to be public interactions and private interactions and seven subcomponents. Medical Tourism’s Competency includes three main components and seven subcomponents.

    CONCLUSION

    Although some training separated and scattered is present in Iran’s medical tourism. However, Iran requires a comprehensive training model of which its design was explained in this paper.

    Keywords: Competency‑based training, educational model, human resource, Iran, medical tourism
  • جواد مقری، حمیدرضا شعبانی کیا، علی عظیمی، وحید قوامی، سید سعید طباطبایی*
    زمینه و هدف

    ترک خدمت کارکنان، عواقب و هزینه های مستقیم و غیرمستقیم فراوانی برای نظام سلامت در پی دارد و از این حیث، بررسی و شناخت آن حاثز اهمیت می باشد. تمایل به ترک خدمت بهترین پیش بینی کننده برای ترک واقعی خدمت است. این مطالعه با هدف تعیین عوامل سازمانی مرتبط با تمایل به ترک خدمت کارکنان بهداشتی درمانی بخش غیر دولتی شاغل در مراکز خدمات جامع سلامت مستقر در حاشیه شهر مشهد انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر روی 323 نفر از کارکنان در سال 98-1397 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که علاوه بر مشخصات دموگرافیک دارای سه بعد محیط کاری، تقاضای کاری و حمایت اجتماعی بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.

    یافته ها

    تمایل به ترک خدمت کارکنان حدود 64 درصد بود. نمره میانگین ابعاد سازمانی مرتبط با تمایل به ترک خدمت شامل محیط کاری، تقاضای کاری و حمایت اجتماعی، به ترتیب 95/45، 92/39، 49/38 بود. تحلیل رگرسیون ترتیبی چند گانه نشان داد با افزایش یک واحد در نمرات عوامل محیط کاری، تقاضای کاری و حمایت اجتماعی به شرط ثابت بودن سایر متغیرها، بخت ترک خدمت به ترتیب 076/0، 099/0 و  125/0 کاهش می یابد (P<0/001).

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به بالا بودن میزان تمایل به ترک خدمت کارکنان، وجود شرح وظایف روشن، حقوق و مزایای مناسب با نوع و حجم کار، کاهش ابهام و تضاد نقش، افزایش تنوع کاری، افزایش اختیار، وجود فرصت پیشرفت و سبک رهبری حمایتی، می تواند منجر به افزایش رضایت شغلی و کاهش تمایل به ترک خدمت کارکنان گردد.

    کلید واژگان: نیروی انسانی, مراکز خدمات جامع سلامت, تمایل به ترک خدمت
    Javad Moghri, Hamidreza Shabanikiya, Ali Azimi, Vahid Ghavami, Seyed Saeed Tabatabaee *
    Background and Aim

    Leaving service by employees has many direct and indirect consequences and costs for the health system, and it is important to study and recognize it. The tendency to leave service is the best predictor of actual service left. In this study, we aimed to determine the organizational factors related to the tendency of non-governmental health workers to leave the service in the suburbs of Mashhad.

    Materials & Methods

    This descriptive-analytical study was performed on 323 health workers in 2018-2019. Data collection was performed by a researcher-made questionnaire included demographic characteristics, three dimensions of work environment, job demand, and social support. Research data were analyzed using descriptive and inferential statistics

    Result

    The tendency to leave the service was about 64%. The mean score of work environment, job demand, and social support of organizational dimensions related to the tendency to leave were 45.95, 39.92, and 38.49, respectively. The results of multivariate regression analysis showed that with one unit increase in the scores of work environment, labor demand, and social support, provided that other variables are constant, the chances of leaving the service were reduced 0.923, ,0.899 and 0.876, respectively. (P <0.001).

    Conclusion

    In conclusion, clear job descriptions, appropriate salar,y and benefits considering to the type of work and workload, reducing ambiguity and role conflict, increasing job diversity, increasing authority, opportunities for advancement, supportive leadership can lead to increased job satisfaction and consequently, increase the tendency to stay and reduce the tendency to leave service.

    Keywords: Human Resource, Comprehensive Health Service Centers, Tendency to Leave
  • سارا نوریان زواره، زهرا صادقی آرانی*
    مقدمه

    امروزه اثربخشی سازمان به طور مستقیم تحت تاثیر کیفیت منابع انسانی آن تعریف می شود. در این میان یکی از مسایل چالش برانگیز سازمان ها در حوزه ی منابع انسانی به ویژه در بخش سلامت، مخاطرات حوزه مدیریت منابع انسانی است. پژوهش حاضر باهدف ارایه مدل تعاملی و فرایندی و ترسیم ارتباطات ساختاری مخاطرات منابع انسانی در بخش سلامت انجام شده است.

    روش ها

    پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با روش ترکیبی انجام شد. مشارکت کنندگان در پژوهش 19 نفر از مدیران و کارشناسان منابع انسانی مراکز درمانی شهرهای کاشان، آران و بیدگل بودند که با روش نمونه گیری غیرتصادفی مبتنی بر معیار انتخاب شدند. در این مطالعه از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری برای ساختاربندی و ترسیم روابط تعاملی 14 خطر اصلی حوزه منابع انسانی در بخش سلامت استفاده شد.

    یافته ها

    14 خطر در حوزه منابع انسانی در بخش سلامت، شناسایی و با استفاده از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری در چهار سطح طبقه بندی شد. به گونه ای که مخاطرات «دیدگاه مبتنی بر نقش غیرراهبردی واحد منابع انسانی»، «دیدگاه مبتنی بر عملکرد غیر اثربخش واحد منابع انسانی» و «خطر سیستم انتخاب و استخدام» در سطح چهارم و مخاطرات «مالی» و «رفتاری» در سطح اول قرار گرفت.

    نتیجه گیری

    شناخت مخاطرات کلیدی منابع انسانی و روابط علی بین آن ها به مدیران کمک می کند که با هزینه کمتر بتواند در جهت کاهش سایر مخاطرات، ایجاد سیاست های یکپارچه، تصمیمات راهبردی و بهبود سیستم جذب در به کارگیری نیروی انسانی تلاش نمایند.

    کلید واژگان: منابع انسانی, مدیریت خطر, بخش سلامت
    Sara Noorian-Zavare, Zahra Sadeqi-Arani*
    Introduction

    Today, the effectiveness of an organization is directly explained by the quality of its human resources. One of the most challenging issues that the healthcare sector faces is human resource management risks. The aim of this study was to present an interactive and process model and plot the structural relationships of human resource risks in the healthcare sector.

    Methods

    This research was a quantitative research based on the structural-interpretive modeling method. Participants included 19 managers and human resources experts of medical centers in Kashan and Aran-Bidgol, who were selected by purposive and snowball sampling. In this study, the structural-interpretive modeling method was used to structure and plot the interactive relationships of 14 critical risks of human resources in the healthcare sector.

    Results

    The 14 main risks of human resources in the health sector were classified into four levels using structural-interpretive modeling. Thus, the risks of ‘perspective based on the non-strategic role of the human resources unit’, ‘perspective based on the inefficient performance of the human resources unit’ and ‘risk of selection and employment’ are in the fourth level, and ‘financial’ and ‘behavioral’ risks are in the first level.

    Conclusion

    According to the structural-interpretive modeling method, the risk of inappropriate attitude towards the role and performance of human resource management and the risk of hiring and using human resources, as key and critical risks, are the driving force behind other risks in the field of human resources in the health sector. Therefore, to manage and reduce other risks in the field of human resources, it is necessary that we manage them in the healthcare sector.

    Keywords: Human resource, Risk management, Healthcare sector
  • Fatemeh Kia, Fraydoon Rahnamay Rood Poshti*, Farhad Ghafari, Seyed Ahmad Hashemi, Nader Tavakoli
    Background

    The ultimate goal of development from the perspective of human capital development is to have a long, healthy, and creative life. This study aimed to identify the requirements for the effective human resource development in the health system.

    Methods

    This mixed method study was performed on 20 managers of Iran’s health sector in the qualitative part to reach data saturation in qualitative research. The standard questionnaire of the health system consisting of 15 questions was distributed and collected among 302 managers of the health sector (senior and intermediate managers) and faculty professors who were selected by the stratified random sampling method using the Morgan table. Finally, for data analysis in the quantitative part, confirmatory factor analysis and modeling with partial least squares were used.

    Results

    The results showed that 4 of the requirements affecting human resource development were financial requirements with 13 components, service requirements with 14 components, educational requirements with 14 components, and partnership requirements with 7 components.

    Conclusion

    According to the results, it is suggested that in order to develop effective human resources in the health system, it is necessary to pay attention to the 4 financial, service, educational, and partnership requirements.

    Keywords: Human Resource, Health System, Development
  • Akram Sadeghian, Shahram Tofighi, Nikoo Yamani, Tahereh Changiz
    BACKGROUND

    Employing appropriate and deserving staff is goal of human resource management (HRM). A group of staff at medical science universities are clinical teachers. Considering the position and importance of these peoples, this study addresses the challenges of recruiting clinical teachers.

    MATERIALS AND METHODS

    This is a qualitative study of the conventional content analysis done in Isfahan medical university in 2018. The participants were selected through intensity sampling of purposive sampling method, and data were obtained through semi‑structured interviews conducted to survey 23 experts and clinical faculty members concerning the challenges involved in employing clinical teachers. Data were analyzed using conventional content analysis method and OneNote 2013.

    RESULTS

    Two main categories and ten subcategories were classified as follows: HRM inadequacy in educational departments with six subscales such as indefiniteness of the workforce status for HR managers, reluctance of educational departments to increase human resources, nonproportionality of the teacher–student ratio, recruitment of faculty based on the needs in the treatment sector, weakness of the infrastructure to use nonfaculty teachers, and reduced public interest in employment as a faculty and weakness of the selection process with four subscales based on data analysis such as undesirable manner of selection, recruitment based on the score given by the national board of medical examiners, purpose‑based calls to recruit predefined individuals, and personal and emotional issues, rather than managerial standards, governing cooperation with teachers.

    CONCLUSION

    Recruitment process is part of HRM tasks. Employment system in a medical sciences university must be considered to improve the clinical faculty recruitment. HRM inadequacy in educational departments and weakness of the selection process are challenges that affect the employment system. According to these findings, it is necessary to review the regulations and tasks of HRM in medical sciences universities.

    Keywords: Human resource, medical faculty, staffing
  • الیاس سنائی فر، جواد مقری، بهرام محقق، فاطمه کوکبی سقی، سید سعید طباطبایی*
    زمینه و هدف

    منابع انسانی بخش سلامت علاوه بر اینکه به عنوان مهم ترین منبع بخش سلامت شناخته شده است نزدیک به سه چهارم هزینه های بخش سلامت را به خود اختصاص داده است. هدف از این مطالعه برآورد نیروی انسانی مورد نیاز بخش سی تی اسکن مرکز تخصصی رادیوتراپی - انکولوژی رضا (ع) بر اساس شاخص حجم کار در سال 8139 بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی تحلیلی که به صورت مقطعی انجام شد از روش تعیین نیروی انسانی بر اساس شاخص حجم کار استفاده شد. برای تعیین اجزاء حجم کار و زمان استاندارد از روش برگزاری جلسات کارشناسی، برای تایید زمان استاندارد فعالیت های اصلی از روش مطالعه کار و زمان سنجی، برای تعیین عوامل مرتبط با زمان کاری در دسترس از مصاحبه و قوانین و سیستم پرسنلی و برای تعیین حجم کار سالانه از طریق سیستم مدیریت بیمارستان و بررسی دفاتر ثبت فعالیت استفاده شد. برای تحلیل داده های تعیین نیروی انسانی موردنیاز از نرم افزار اکسل و برای تحلیل داده های زمان سنجی از نرم افزار SPSS استفاده شد.

    نتایج

    7 عامل مرتبط با زمان کاری در دسترس سالانه کارکنان شناسایی شد. زمان کاری در دسترس سالانه 1113 ساعت در سال تعیین شد. در این مطالعه تصویربرداری و شبیه سازی درمانی به عنوان فعالیت های اصلی تعیین شد. نتایج محاسبات شاخص حجم کار نشان داد این بخش 3 نفر کمبود نیرو دارد.

    نتیجه گیری

    مرکز تخصصی رادیوتراپی انکولوژی رضا در بخش سی تی اسکن با کمبود نیروی انسانی حرفه ای مواجه است و فشار کاری (4/0) می باشد. از این رو در اولویت تامین نیروی انسانی قرار می گیرد.

    کلید واژگان: نیروی انسانی, برآورد, رایوتراپی, سی تی اسکن, انکولوژی, حجم کار
    Elyas Sanaeifar, Javad Moghri, Bahram Mohaghegh, Fatemeh Kokabi Saghi, Seyed Saeed Tabatabaee*
    Background

    Human Resources in the health sector not only is the most crucial source in health providing but account for nearly three-quarters of the health sectorchr('39')s costs. The purpose of this study was to estimate the required Human Resources of the CT scan department of the Reza Radiotherapy-Oncology Center based on the workload indicator of staffing needs in 2019.

    Materials and Methods

    This cross-sectional descriptive study used human resources determination based on staffing needschr('39') workload indicators. The method of conducting expert meetings was used to determine the components of workload and standard time. Also, Interviews and rules, and personnel systems were used to determine the amount and factors related to available working time, and to determine the annual workload, the hospital management system and observation of activity logs were used. Excel and SPSS19 software were used to analyze the data for determining the required human resources and timing data, respectively.

    Results

     7 factors related to staff annually available work time were identified. The available work time for CT scans staff was 1113 hours per year. In this study, imaging and simulation were determined as the main activities of the CT scans ward. The results of the workload indicator calculations showed that the CT scan section lacked 3 Personnel.

    Conclusion

    This study showed that Reza Radiotherapy Oncology Center is experiencing a shortage of professional CT scan staff, and the work pressure is (0.4). Therefore, CT scans are a top priority to provide the human resource.

    Keywords: Human resource, Estimation, Radiotherapy, CT Scan, Oncology, Workload
  • احدالله عزیزی، کوروش فتحی واجارگاه*، محبوبه عارفی، محمود ابوالقاسمی
    مقدمه

    امروزه آموزش و بهسازی منابع انسانی یکی از استراتژی های اصلی دستیابی به سرمایه انسانی و سازگاری مثبت با شرایط تغییر به عنوان دو مزیت رقابتی سازمان ها تلقی می شود. در سال های اخیر تغییرات معنی دار و گسترده ای در حوزه آموزش اتفاق افتاده است که از این تغییر تحت عنوان تغییر پارادایم آموزش به یادگیری یاد می شود. یکی از تاکیدات این تغییر پارادایم استفاده از روش های متفاوت و ترکیبی در آموزش و بهسازی منابع انسانی می باشد. لذا این مطالعه با هدف تبیین تغییر پارادایم آموزش و بهسازی نیروی انسانی: با تمرکز بر مدل توسعه فردی(IDP)  انجام گرفت.

    روش ها

    مطالعه حاضر به شیوه مروری- تحلیلی با مرور ادبیات نظری در کتب نوشته شده در حوزه آموزش و بهسازی منابع انسانی و به کارگیری مقالات چاپ شده در حوزه آموزش و برنامه درسی توسعه فردی شده، منابع انسانی و بهسازی نیروی انسانی در مجلات داخلی و خارجی سال های 19-2010 انجام شد، بعد از تبیین اهمیت و ضرورت بهسازی نیروی انسانی به تغییر پارادایم آموزش به یادگیری در بهسازی نیروی انسانی و تاکید این پارادایم به استفاده از روش های ترکیبی و ویژگی های پارادایم های جدید در آموزش و بهسازی نیروی انسانی و مبانی نظری پرداخته شد؛ از جمله مهم ترین مدل های توسعه منابع انسانی، مدل توسعه انفرادی شده (IDP) به صورت مبسوط شامل تعریف، اهداف و ویژگی های طرح توسعه فردی، فرایند شش مرحله ای برنامه ریزی توسعه فردی بررسی و در نهایت جمع بندی و نتیجه گیری به عمل آمد.

    یافته ها

    برنامه توسعه فردی شده (IDP) مدلی برای برنامه ریزی و بهسازی نیروی انسانی است که متمرکز بر شناسایی تجربیات ضروری برای رشد و بهسازی هریک از افراد در راستای تحقق اهداف مشترک توسعه حرفه ای افراد در بهسازی و ارتقاء سازمانی است.

    نتیجه گیری

    یکی از جلوه های توانمندسازی کارکنان، آموزش است. برنامه توسعه فردی شده (IDP) مدلی برای برنامه ریزی برای بهسازی نیروی انسانی است؛ نتایج مطالعه حاضر نشان داد که این مدل از برنامه ریزی می تواند در قالب یک فرایند مداوم و پویا در جهت تعالی کارکنان و دستیابی به اهداف سازمانی مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: توسعه فردی, بهسازی, منابع انسانی, آموزش و یادگیری
    A Azizi, K Fathi Vajargha*, M Arefi, M Abolghasemi
    Introduction

    Today, training and improvement of human resources is one of the main strategies to achieve human capital and positive adaptation to changing conditions as two competitive advantages of organizations. In recent years, there have been significant and extensive changes in the field of education, which is called the change in the teaching-learning paradigm. One of the emphases of this paradigm shift is the use of different and combined methods in training and improving human resources. Therefore, this study was conducted to explain the paradigm shift in human resource training and improvement: focusing on the Individual Development Planning (IDP).

    Methods

    This is a  review-analytical research method with a review of theoretical literature in books written in the field of training and improvement of human resources and the use of published articles in the field of education and curriculum of personalized development, human resources and improvement was done in domestic and foreign magazines in the years 2010-2019, after explaining the importance and necessity of improving human resources to change the paradigm of training to learning in improving human resources, and emphasizing this paradigm to use combined methods and characteristics of new paradigms in human resource training and improvement and theoretical foundations were discussed; Among the most important models of human resource development, the Individualized Development Planning model (IDP) is extensively studied, including the definition, goals and characteristics of the individual development plan, the six-stage process of individual development planning, and finally summarizing and concluding.

    Results

    The Individual Development Planning (IDP) is a model for human resource training and improvement that focuses on identifying the necessary experiences for the growth and improvement of each individual in order to achieve the common goals of professional development in organizational improvement and promotion.

    Conclusion

    One of the manifestations of employee empowerment is training. The Individual Development Planning (IDP) is a model for human resource improvement planning; The present results of the study showed that this model of planning can be considered in the form of a continuous and dynamic process for employee excellence and achieving organizational goals.

    Keywords: Personal Development (IDP), Human Resource, Improvement, Teaching, Learning
  • Behrooz Pouragha, Mahnaz Keshtkar, Mahdieh Abdolahi, Hojjat Sheikhbardsiri*
    INTRODUCTION

    Organization survival is dependent on communications and managers spend a main portion of their time to establish communications. The identification, improvement, and development of communication skills serve as the essential components of successful organizations. The present study aimed to investigate the role of communication skills in human resource (HR) productivity in North Iran and aimed to investigate the role of communication skills in health HR (HHR) productivity in North Iran.

    METHODS

    The study employed a cross‑sectional design and was conducted in six deputies supervised by the Alborz University of Medical Sciences, in 2019. The statistical population included all 302 employees were selected as the sample population according to the Cochran’s formula. Using two researcher‑made questionnaires of communication skills and HHR productivity, we assessed the role of communication skills in HHR productivity.

    RESULTS

    According to the research findings, there were significant relationships between communication skills including verbal skills, listening skills, and effectiveness skills with HHR productivity (P ≤ 0.05). There was a significant relationship between age group, gender, level of education, and travel home‑university distance with communication skills and resource productivity of employees (P ≤ 0.05).

    CONCLUSION

    This study examines the role of communication skills in the promotion of HHR productivity who work in the administrative section of the University of Medical Sciences in Iran. Findings suggest that health planners and authorities may need to examine factors that contribute to the promotion of the communication skills for increase HHR productivity of employees and improved performance of health organizations.

    Keywords: Communication skills, human resource, Iran, productivity
  • Akram Sadeghian, Shahram Tofighi, Nikoo Yamani, Tahereh Changiz
    CONTEXT

     Universities of medical sciences are responsible for educating and training human resources (HRs) that provide services to all members of the community. Clinical educators play a significant role in the promotion of health and education in medical sciences universities.

    AIMS

    The aim of this study was to prioritize and develop a model to illustrate the relationship between faculty recruitment challenges in medical sciences universities. SETTINGS AND DESIGN: Interpretive structural modeling (ISM) is a system design method initially introduced by Warfield (1974). This method helps create order in the complex interconnections between components of a system by interpreting the opinions of a group of experts. It both determines the priority of elements influencing one another and uncovers the association between the elements of a multipart set in a hierarchical structure.

    SUBJECTS AND METHODS

    In this method, the identified challenges were built into a paired comparison questionnaire to be completed by policymakers and experts. By the same token, the obtained results were analyzed with the ISM technique. STATISTICAL ANALYSIS: The four steps include identified variables related to the issue, structural self‑interaction matrix, initial reachability matrix, and final reachability matrix was used for analysis. According to these steps, the ISM model was portrayed.

    RESULTS

    The ISM model was developed in ten levels that divided into three parts including key challenges, strategic challenges, and dependent challenges.

    CONCLUSION

    Health promotion and quality of education in medical sciences universities is dependent on quality of faculty recruitment system. According to the results, it is imperative that HR managers and policymakers improve existing rules and develop policies to solve the challenges in this area.

    Keywords: Educator, human resource, interpretive structural modeling, recruitment
  • سکینه خاتون غضنفری، رضا یوسفی سعیدآبادی *، وحید فلاح

    منابع انسانی سرچشمه خلاقیت و تولید یک سازمان هستند. آنها نقش موثری را در توسعه و افزایش بهره وری سازمان ها ایفا می کنند. هدف از پژوهش حاضر، مدلسازی مولفه های موثر نظام مدیریت منابع انسانی بر انتصاب مدیران در مراکز آموزش عالی مازندران از دیدگاه اعضای هیات علمی بود، روش تحقیق ترکیبی و طرح تحقیق نیز از نوع طرح تحقیق آمیخته اکتشافی بود. در بخش کیفی با استفاده از روش "نمونه های حاوی اطلاعات غنی" با 20 نفر از معاونین بخش معاونت توسعه مدیریت و منابع مراکز آموزش عالی مازندران، با روش دلفی و استفاده از پرسشنامه های نیمه ساختار یافته؛ مصاحبه گردید. در بخش کمی تحقیق، پرسشنامه محقق ساخت ه ای با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی چند مرحله ای در بین 334 تن از اعضای هییت علمی مراکز آموزش عالی استان مازندران توزیع و داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی با نرم افزارهای SPSS و AMOSتحلیل گردید. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد سیستم مدیریت منابع انسانی و انتصاب مدیران مبتنی بر شایستگی مورد تایید واقع می شوند. در تحلیل عاملی تاییدی، مولفه های کارمند یابی (ضریب استاندارد 59/0 و مقادیر تی 801/7)، گزینش (42/0 و 436/6)، آموزش (55/0 و 550/8)، توسعه و بهسازی (78/0 و 200/10)، پاداش خدمت (جبران خدمات) (39/0 و 489/5)، ارزیابی عملکرد (82/0 و 779/11)، مشارکت (ارتباط کاری موثر) (4/0 و 439/6) و کنترل و پایش مدیریت انسانی (78/0 و 256/11)، در تبیین مدل مدیریت منابع انسانی در نظام آموزش عالی موثر و معنی دار بودند

    کلید واژگان: منابع انسانی, مدیریت منابع انسانی, انتصاب مدیران, شایستگی, نظام آموزش عالی
    Sakineh Khatoon Ghazanfari, Reza Yousefi Saedabadi *, Vahid Fallah

    Human resources are the source of an organization's creativity and production. They play an important role in developing and increasing the productivity of organizations. The aim of the present study was to model the effective components of the human resource management system on the appointment of managers in Mazandaran higher education centers from the perspective of faculty members. In the qualitative section, using the method of "samples containing rich information" with 20 deputies of the Deputy of Management Development and Resources of Mazandaran Higher Education Centers, with Delphi method and using semi-structured questionnaires; interviewed. In the quantitative research section, a researcher-made questionnaire was distributed using a multi-stage relative stratified sampling method among 334 faculty members of Mazandaran Higher Education Centers and the data were analyzed by a factor of exploratory and software factor analysis. SPSS and AMOS software were analyzed. The results of the quantitative section showed that all aspects of the human resource management system and the appointment of qualified managers are approved. In the confirmatory factor analysis, the components of employment (standard coefficient of 0.59 and values ​​of T801 / 801), selection (0.42 and 6.436), training (0.55 and 5.850), development and improvement (78/7) 0 and 10/200), service reward (service compensation) (0.39 and 5.489), performance appraisal (0.82 and 11.799), participation (effective work communication) (0.4 and 6.439) And monitoring and monitoring of human resource management (0.78 and 11/256) were effective and significant in explaining the model of human resource management in higher education system.

    Keywords: human resource, Human Resource Management, Appointment of Managers, Competency, Higher education system
  • Roohollah Askari, ZahraSadat SeyedRezaei, Somayeh Mahdiyan, Masoomeh Pishehvaran*
    Background

    Organizations usually seek for decreasing problems such as slacking and aggression and increase the behaviors that lead to a benefit such as productivity for the organization. One of the factors creating productivity in the organization is organizational citizenship behavior. Therefore, this research is aimed at investigating the relationship between organizational citizenship behavior and human resources productivity in the selected hospitals of ShahidSadoughi University of Medical Sciences in Yazd, 2018.

    Methods

    This research is a descriptive correlation study. The population includes the staff of three selected hospitals in Yazd. Out of the mentioned population, 211 people were selected by random sampling. Data collection tool was a standard questionnaire. Reliability and validity of the tool have been already approved in a similar study. The questionnaire consists of two parts including: organizational citizenship behavior, , and human resources productivity. Data analysis was done by Pearson correlation, regression, t-test, and analysis of variance in SPSS16.

    Results

    The mean total scores of organizational citizenship behavior and human resources productivity were 3.06 ± 0.32 and 3.50 ± 0.62, respectively. The investigation of the mean scores of organizational citizenship behavior in each aspect indicated that the highest mean score, 4.11 ± 0.54, belonged to altruism and the lowest, 1.58 ± 0.75, belonged to sportsmanship. Among the various aspects of human resources productivity, the highest mean score was for competency, 3.89 ± 0.55, and the lowest was obtained for support, 3.22 ± 0.57. Based on the employees’ perspectives, there was a positive and significant relationship between OCB and human resources productivity (P-value < 0.001 and r = 0.297).

    Conclusion

    OCBhas a direct effect on resources productivity based on the staff viewpoints in educational hospitals. So, providing the opportunity of promotion of organizational citizenship behaviors can be an effective factor in increasing human resources productivity.

    Keywords: Human Resource, Productivity, Organizational citizenship behavior
  • غنچه صمیمی سده، سعاد محفوظ پور، سمیه حسام، سید جمال الدین طبیبی
    زمینه و اهداف
    ابر روندها تغییرات بنیادین عمده در سطح جوامع، فناوری ها و شرایط سیاسی هستند و تغییرات اساسی طولانی مدت در فضای جامعه به وجود می آورند. هدف از این مطالعه تدوین راهبردهای منابع انسانی نظام سلامت بر اساس همسویی با ابر روندهای گستره سلامت سالمندی است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی، تحلیلی-ترکیبی است. جامعه پژوهش اسناد بالادستی و خبرگان بودند. نمونه گیری اسناد به روش سرشماری و نمونه گیری خبرگان، هدفمند غیر احتمالی بود. روش جمع آوری داده، ترکیبی در یک مطالعه منفرد می باشد. ابتدا اسناد بالادستی نظام سلامت، با فن دلفی بررسی و جایگاه استراتژیک منابع انسانی در نظام سلامت توسط روش اسنو و مایلز، تعیین شد. سپس ابر روندهای حاکم بر گستره سلامت در هزاره جدید، از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی شناسایی و با استفاده از شیوه ی تحلیل روند (Trend Analysis) و پویش ماکرو (Macro) به میکرو (Micro) و نظر خبرگان، مورد تحلیل قرارگرفته و راهبردهای منابع انسانی خدمات سالمندی نگاشته شد.
    یافته ها
    بر اساس تحلیل محتوای کمی وکیفی اسناد بالادستی نظام سلامت توسط خبرگان و استفاده از روش اسنو و مایلز، جایگاه استراتژیک نظام سلامت، «توسعه ای» است. با رعایت اصل همسویی و با رویکرد نوآوری در مدیریت استراتژیک منابع انسانی، سیزده راهبرد تهاجمی، تدافعی، محافظه کارانه و رقابتی منابع انسانی خدمات سالمندی، برای استفاده حداکثری از ظرفیت های مقطعی نظام سلامت و ارائه خدمات مطلوب سالمندی با نظر خبرگان، نگاشته شد.
    نتیجه گیری
    استراتژی های منابع انسانی سالمندی نظام سلامت، باید هم راستا با نیازهای سالمندان، اسناد بالادستی، موقعیت استراتژیک نظام سلامت و ابر روندهای گستره سلامت سالمندی نگاشته شود.
    کلید واژگان: ابرروند, استراتژی سازمانی, راهبرد منابع انسانی, سالمندی
    AuthorsGhoncheh Samimi Sedeh, Soad Mahfoozpour, Somayeh Hessam, Seyed Jamaledin Tabibi
    Background and Objectives
    Mega-trends are fundamental changes in the societies, technologies and political conditions, and create long-term changes in the community. The aim of this study was to formulate Human Resource strategies for the health system based on the mega-trends. Material and Methods This was a descriptive, analytical study. The research community was the high-level documents and experts. Sampling for documents was conducted by census method and non-probabilistic sampling was applied for experts. The method of collecting data was mixed method in a single study. The high-level documentation of the health system was investigated by using Delphi technique. The strategic positioning of human resource in the health system was determined by the method of Snow & Miles. Then, the mega-trends of health domain in the new millennium were identified through library and internet resources, and analyzed using Trend Analysis, macro to micro scanning, expert opinion, and aging human resource strategies were written.
    Results
    Based on the quantitative and qualitative analysis of the high-level documents of the health system by the experts and the use of the Snow & Miles method, the strategic position of the health system was "prospectors." Based on the principle of alignment and innovation in strategic human resource management, thirteen aggressive, defensive, conservative, and competitive strategies of HR for aging services were written for the maximum use of cross-sectional capacity of the health system and the provision of desirable old-age services in regard to the experts’ opinion.
    Conclusion
    The aging HR strategies should be consistent with the needs of the elderly, high-level documents, strategic health status, and the mega-trends.
    Keywords: Mega-Trend, Organizational Strategy, Human Resource, Strategy, Aging
  • مهدیه مجیبیان، رضا جعفری ندوشن، حمیده شکاری، زهرا سلمانی، ماجده حیدری، حمیده میهن پور
    مقدمه
    کاهش احتمال ریسک در بیمارستان ها در بهبود کیفیت مراقبت های سلامت امری بسیار مهم و حیاتی است. این تحقیق با هدف شناسایی، تجزیه وتحلیل و اولویت بندی ریسک ها به روش FMEA، ارائه راهکارهای کاهش یا کنترل خطرات شناسایی شده و بررسی بسترهای موثر برمدیریت ریسک انجام گرفت.
    روش بررسی
    تیم مدیریت ریسک بیمارستان مشتمل بر 10 نفر از افراد خبره، در بازه زمانی یک ساله ریسک های موجود دربخش‏های مختلف درمانی بیمارستان را از طریق بازرسی، مشاهده و بررسی فرآیندها، عدم انطباق ها و مستندات و همچنین مشارکت کادر درمان باتجربه شناسایی نمودند و این ریسک‏ها در طبقه های مختلف قرار گرفتند و درنهایت نمره اولویت ریسک (RPN) با بهره گیری از نرم افزار Excel و فرمول مربوطه محاسبه گردید.
    یافته ها
    خطاهای مربوط به مراقبت‏های پرستاری از مهم ترین فرآیندهای کاری پرستاران در بیمارستان شناسایی شد. از تعداد ریسک‏های شناسایی شده، 22 ریسک مقدار RPN بالاتر از 150 را به خود اختصاص دادند که در اولویت اقدامات اصلاحی قرار گرفتند. بالاترین RPN متعلق به خطای عدم اجرای دستورالعمل تزریق خون (448) و بعد از آن فرآیند دارودهی- دوز اشتباه (336) بوده است.
    نتیجه گیری
    عمده اقدامات اصلاحی تدوین برنامه های آموزشی، اتخاذ خط مشی ها و روش های اجرایی و استقراربرنامه های نظارتی و ارزیابی در جهت جاری سازی مدیریت ریسک و همچنین کاهش و کنترل ریسک ها در بیمارستان، به عنوان بخشی از وظایف مدیریت منابع انسانی، مطرح می باشد.
    کلید واژگان: مدیریت ریسک, خطای انسانی, بیمارستان, FMEA, منابع انسانی
    Mahdieh Mojibian, Reza Jafari Nodoushan, Hamideh Shekari, Zahra Salmani, Majedeh Heydari, Hamideh Mahinpoor
    Introduction
    reduction of possibility risk in hospitals is an important and vital issue for improving the quality of health care.
    This research was conducted with the aim of identifying, analyzing and prioritizing risks using the failure mode and effects analysis (FMEA) method, providing solutions for reducing or controlling identified risks and examining the effective basics of risk management.
    Methods
    Hospital risk management team consists of 10 experts, during the one-year time period, the risks in different parts of the hospital's health care through inspection, observation and review of processes, non-conformities and documentation, as well as participation of experienced treatment staff These risks were identified in different classes and finally, the risk priority number (RPN) was calculated using the Excel software and the corresponding formula.
    Results
    Errors in nursing care were identified as the most important nursing work processes in the hospital. Of the number of identified risks, 22 were assigned RPNs above 150 that were in corrective proceedings priority. The highest RPN has been belonged to a failure to implement the blood injection guidelines (448) and then to medicate - missed dose process (336).
    Conclusion
    Major corrective proceedings include the formulation of educational programs, the adoption of policies and procedures, and the establishment of monitoring and evaluating programs to streamline risk management as well as reduction and control the risks in the hospital is considered as main part of the human resource management (HRM).
    Keywords: Risk Management, Human Error, Hospital, FMEA, Human Resource
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال