به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

امین باقری کراچی

  • حاتم عبدالهی پور، علیرضا قاسمی زاد*، امین باقری کراچی، پری مشایخ
    اهداف

    هدف اصلی این پژوهش طراحی چارچوب مفهومی دانشگاه بزرگسالان با تاکید بر دانشگاه های آزاد اسلامی بود.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش از روش کیفی تحلیل مضمون استقرایی استفاده شد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش متخصصان آموزش عالی، دانشجویان بزرگسال تحصیلات تکمیلی و بازنشستگان در حال تحصیل در دانشگاه بودند؛ که به شیوه نمونه گیری هدفمند ملاک مدار 31 نفر از بین آن ها به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. ملاک انتخاب مشارکت کنندگان داشتن تجربه لازم در در زمینه آموزش بزرگسالان (حداقل 1 مقاله، 1 کتاب و یا حداقل 1 سال تدریس در زمینه آموزش بزرگسالان)، و یا بودن در زمره دانشجوی بزرگسال و یا بازنشسته تحصیلات تکمیلی بود. معیار انتخاب نمونه گیری اشباع نظری داده ها بود. اعتبار یابی پژوهش با استفاده از چهار معیار قابلیت اعتبار (باورپذیری)، بی طرفی (تائیدپذیری)، قابلیت اطمینان (سازگاری)، و قابلیت کاربرد (انتقال پذیری) انجام شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که چارچوب مفهومی دانشگاه بزرگسالان از 3 بعد (کلیدی، محتوایی و اجرایی) و 20 ملاک (تعلق خاطر،آزادی عمل و تکریم، خودآگاهی، گروه محوری، انگیزه بخشی، ابراز وجود، مهارت محوری، ارتباطات، یادگیری مادام العمر، انعطاف، ارزشیابی و مرشدیت، نیازمحوری، هدفگذاری، سیاست گذاری، بستر سازی، خلق محتوا، اجرا و ارزیابی) تشکیل شده است.

    نتیجه گیری

    توجه به ابعاد و ملاک های کشف شده در این تحقیق راه را برای ایجاد دانشگاه بزرگسالان و حساسیت لازم در این عرصه را فراهم می آورد.

    کلید واژگان: آموزش عالی, دانشگاه بزرگسالان, آموزش بزرگسالان
    Hatam Abdulhaipour, Alireza Ghasemizad *, Amin Bagheri Karachi, Pari Mashayekh
    Purpose

    The primary aim of this research was to design a conceptual framework for adult universities with a focus on Islamic Azad universities.

    Method

    The qualitative method of inductive theme analysis was employed in this research. Potential participants included higher education professionals, adult graduate students, and retirees studying at universities; 31 of them were selected as participants through targeted sampling. The selection criteria for participants were having the necessary experience in adult education (at least one article, one book, or at least one year of teaching in the field of adult education) or being among adult students or retired graduate students. The sampling selection criterion was theoretical saturation of the data. Validation of the research was conducted using four criteria: credibility, neutrality, reliability, and applicability.

    Findings

    The findings revealed that the conceptual framework of adult universities consists of three dimensions (key, content, and implementation) and 20 criteria (related to the mind, freedom of action and respect, self-awareness, group orientation, motivation, self-expression, skill development, communication, lifelong learning, flexibility, evaluation and mentorship, needs orientation, goal setting, policy making, platform creation, content development, implementation, and evaluation).

    Conclusion

    Attention to the dimensions and criteria uncovered in this research paves the way for establishing an adult university and ensures the necessary sensitivity in this field.

    Keywords: Higher Education, Adult University, Adult Education
  • طیبه مرتضایی، محمد جاودانی *، ژیلا حیدری نقدعلی، امین باقری کراچی

    هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی چارچوب برنامه درسی تربیت معلم آینده پژوه بود که با رویکرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه، استادان دانشگاه فرهنگیان بودند که به شیوه هدفمند از نوع معیار و تا حد اشباع داده ها، ده نفر از آنها که بیشترین اطلاعات را در زمینه موضوع داشتند انتخاب شدند. ملاک انتخاب، داشتن سوابق آموزشی و پژوهشی و آگاهی در حوزه آینده پژوهی و مطالعات برنامه درسی و علاقه مندی به مشارکت در پژوهش بود. برای دستیابی به داده های بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی منابع و متون و پیشینه پژوهشی استفاده شد. روایی و پایایی یافته ها با استفاده از تکنیک مثلث سازی، دقت نظر و خودبازبینی پژوهشگر و نیز نظارت متخصصان بیرونی تامین شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته های کیفی، مضامین پایه و سازمان دهنده را در عنصر منطق، هدف، محتوا، روش های تدریس، مواد و منابع آموزشی و روش های ارزشیابی نشان دادند. روش پژوهش در  بخش کمی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، استادان دانشگاه فرهنگیان و معلمان نواحی چهارگانه شهر شیراز بودند که هشت استاد و چهل معلم با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته برآمده از مرحله کیفی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تایید متخصصان رسید و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. از آزمون t تک نمونه ای برای اعتبارسنجی کمی استفاده شد که نتایج، اعتبار مطلوب چارچوب را نشان داد.

    کلید واژگان: طراحی و اعتبارسنجی, چارچوب برنامه درسی, معلم آینده پژوه, تحلیل مضمون
    T. Mortezaa’Ee*, M. Jaavdaani, J. Heydari Naghdali, A. Baagheri Karaachi

    To design a framework for a teacher training curriculum that emphasizes research on future, initially a number university professors with expertise in futurology and curriculum development and interested in the study were interviewed. The interviews were semi-structured and continued to the point of saturation which was reached after 10 interviews. The gathered data were theme analyzed and result was the identification of basic concepts and constituents which consisted of the logic, purpose, content, teaching methods, instructional material and resources, and methods of evaluation. Validity and reliability of the findings were confirmed through triangulation and external experts’ supervision. Then, at the second stage of the study, a group of eight university professors and 40 teachers who were accessible, was given a questionnaire that was constructed based on the initial findings, and the validity and internal consistency of which was confirmed through experts’ opinion and alpha calculation. A single group t-test was used to measure the instrument’s validity which was desirable.

    Keywords: Design, Validation, Curriculum Framework, Futurologist Teacher, Theme Analysis
  • محمد جاودانی، زهرا حاتمی آبادشاپوری*، عباس اناری نژاد، امین باقری کراچی

    مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان آمادگی دانشگاه فرهنگیان فارس در اجرای آموزش الکترونیکی انجام شد. روش مورد استفاده، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری را دانشجویان و اساتید پردیس شهید باهنر و شهید رجایی در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. تعداد نمونه دانشجویان و اساتید بر اساس جدول مورگان به ترتیب به تعداد 378 و 102 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای سنجش آمادگی دانشجویان و اساتید به ترتیب از پرسشنامه های استاندارد واتکینز و همکاران (2004) و افیونی و همکاران (1392) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت. پایایی آنها نیز با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و تایید گردید. یافته ها نشان داد میزان آمادگی اساتید بطور کلی و در ابعاد در سطح قابل قبول است اما بصورت معناداری از سطح مطلوب پایین تر می باشد؛ میزان آمادگی دانشجویان بطور کلی و در ابعاد در سطح بالاتر از قابل قبول است، هرچند بصورت معناداری از سطح مطلوب پایین تر می باشد؛ بین میزان آمادگی اساتید و دانشجویان دو پردیس تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین بین میزان آمادگی دانشجویان علوم انسانی و علوم پایه تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج می بایست اقدامات لازم برای ارتقای این میزان آمادگی به وضع مطلوب انجام گردد.

    کلید واژگان: ارزیابی, آمادگی, آموزش الکترونیکی, دانشگاه فرهنگیان
    Mohammad Javdani, Zahra Hatami Abadshapoori *, Abbas Anari Nejad, Amin Bagheri Kerachi

    The aim of this study was to evaluate the readiness of Fars Farhangian University in implementing e-learning. The method used was descriptive-survey. statistical population consisted of students and professors of Shahid Bahonar and Rajaei Campus in the academic year 1399-1400. The number of samples of students and professors based on Morgan table was 378 and 102, respectively, and was selected using stratified random sampling. To measure students' and professors' readiness, standard questionnaire Watkins (2004) and Afyuni (2013) ,respectively, was used. The face and content validity were confirmed by experts. Their reliability was calculated and confirmed by Cronbach's alpha coefficient. Findings showed: The level of readiness of professors in general and in dimensions: is at an acceptable level but significantly lower than the desired level is; The level of readiness of students in general and in the dimensions at a higher level It is acceptable, although it is significantly lower than the desired level; There is no significant difference between readiness of professors and students of both Campus. There is no significant difference between readiness of humanities and basic sciences students. Considering to results is necessary to take the necessary measures to improve this level of readiness to the desired level.

    Keywords: Evaluate, Readiness, E-Learning, Farhangian University Of Fars
  • امین باقری کراچی*، جابر اکبری، محمد آبدونی
    هدف

    این پژوهش با هدف بررسی ادراک دانشجو یان پردیس شهید رجایی دانشگاه فرهنگیان استان فارس از کیفیت محیط و جو یاددهی -یادگیری انجام گردید.

    روش پژوهش:

     در این پژوهش از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان پردیس شهید رجایی دانشگاه فرهنگیان فارس (گروه آموزش ابتدایی)  به تعداد 477 نفر بود که یک نمونه 245 نفری به روش نمونه گیری طبقه ای از بین آن ها انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده هاپرسشنامه راف و همکاران بود که روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تایید شد. ضریب آلفای کرونباخ، 90/0 بدست آمد که بیانگر پایایی پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) ، آزمونt تک نمونه ای و آزمون خی دو استفاده گردید.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد که، میانگین ادراک دانشجویان در خصوص جو آموزشی و شرایط اجتماعی آموزش، کمتر از حد متوسط و در مورد ادراک از کیفیت یادگیری، ارزشیابی از مدرسان و توانایی علمی خود بیشتر از حد متوسط بود.

    نتیجه گیری

    دانشگاه فرهنگیان بایستی برای ایجاد تصویر مطلوب تری از خود تلاش نماید.

    کلید واژگان: کیفیت, آموزش, یادگیری, ادراک
    Amin Bagheri Kerachi *, Jaber Akbari, Mohammad Abdouni
    Objective

    This research was conducted with the aim of investigating the students' perception of the quality of the learning environment and climate in the shahid Rajaei Campus of  Farhangian University.

    Methods

    In this study, descriptive-survey method was used. The statistical population was 477 students of Shahid Rajaei campus (Department of elementary education), A sample of  245 was selected by stratified random sampling. The instrument used to collect data was the Roff  et al questionnaire, The content validity of the questionnaire was confirmed by experts, Cronbach's alpha coefficient was 0.90,  which indicates the reliability of  the questionnaire. Descriptive statistics (mean, standard deviation), t and chi-square were used to analyze the datas.

    Results

    The findings of  the research showed that the perception average of the students of  the educational climate  and social conditions of education was lower than the average, and their perception of  the quality of learning, teachers' evaluation and their academic ability was higher than the average.

    Conclusion

    Farhangian University, should strive to create a better image of the university.

    Keywords: Quality, education, learning, Perception
  • امین باقری کراچی *، کوروش زارع شیبانی، پگاه ضیایی نژاد

    این تحقیق با هدف شناسایی چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش مورد استفاده تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش، همه معلمان و مربیان پرورشی دوره ابتدایی بودند که از بین آنها 10 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار، در نقش مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. ابتدا پرسش کلیدی «چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی کدامند؟» مطرح شد و سپس بر حسب پاسخ های دریافتی، پرسش های بعدی نیز پرسیده شد. در این تحقیق، 4 مضمون فراگیر و 14 مضمون سازمان دهنده در مورد چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان دوره ابتدایی، شناسایی شد. بر مبنای این مضامین، می توان به این نتیجه دست یافت که وضعیت موجود آموزش اخلاق به دانش آموزان دوره ابتدایی از 4 منظر «محتوای آموزش اخلاق»، «دانش آموزش محتوای اخلاقی»، «فضای فیزیکی و جو عاطفی مدرسه» و «عدم هماهنگی و دوگانگی بین عناصر مختلف در آموزش اخلاق» آسیب و چالش دارند. شناسایی این چالش ها می تواند به برنامه ریزان آموزش و پرورش در برطرف کردن چالش ها و موانع آموزش اخلاق اسلامی کمک کند.

    کلید واژگان: آموزش اخلاق, چالش های آموزش اخلاق, دانش آموزان, دوره ابتدایی
    Amin Bagherikerachi *, Koorosh Zare Sheybani, Pegah Ziyayinejad

    This research was conducted with the aim of identifying the challenges of teaching Islamic ethics to students in the elementary school. The approach of this research was qualitative and the method used was thematic analysis. The potential participants of this research were all the teachers and educators of the elementary school, among whom 10 people were selected as participants by the purposeful criterion sampling method. The research tool was semi-structured interview. First, the key question, what are the challenges of teaching ethics to students in elementary school? asked and then according to the received answers, the following questions were also asked. In this research, 4 overarching themes and 14 organizing themes were identified regarding the challenges of teaching ethics to students in elementary school. Based on these themes, it can be concluded that the current situation of teaching ethics to students in elementary school, from 4 perspectives, "the content of ethical teaching ", "content teaching knowledge ", "the physical space and emotional atmosphere of the school" and “the inconsistency and duality between different elements in ethical teaching” have damages and challenges. Identifying these challenges can help education planners in solving the challenges and obstacles of ethics education.

    Keywords: ethical teaching, the challenges of ethical teaching, students, elementary school
  • حاتم عبدالهی پور، علیرضا قاسمی زاد*، امین باقری کراچی، پری مشایخ
    هدف

    یادگیری در هر سنی می تواند مفید و موثر باشد و افراد بزرگسال نیز می توانند از آموزش عالی بهره مند شوند. هدف اصلی این پژوهش واکاوی تجربه زیسته دانشجویان بزرگسال از تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی بود.

    روش

    در روش تحقیق از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شد. مشارکت کنندگان، دانشجویان بزرگسال تحصیلات تکمیلی و بازنشستگان در حال تحصیل در دانشگاه بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند ملاک مدار 23 نفر از بین آن ها انتخاب شدند. ملاک انتخاب مشارکت کنندگان داشتن تجربه لازم در در زمینه آموزش بزرگسالان و بودن در زمره دانشجوی بزرگسال و یا بازنشسته تحصیلات تکمیلی بود. معیار انتخاب نمونه گیری اشباع نظری داده ها بود. اعتبار یابی پژوهش با استفاده از چهار معیار قابلیت اعتبار(باورپذیری)، بی طرفی (تائیدپذیری)، قابلیت اطمینان (سازگاری)، و قابلیت کاربرد (انتقال پذیری) انجام شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که چارچوب مفهومی آموزش عالی بزرگسالان از 3 بعد(کلیدی، محتوایی و اجرایی) و 20 ملاک (تعلق خاطر،آزادی عمل و تکریم، خودآگاهی، گروه محوری، انگیزه بخشی، ابراز وجود، مهارت محوری، ارتباطات، یادگیری مادام العمر، انعطاف، ارزشیابی و مرشدیت، نیازمحوری، هدفگذاری، سیاستگذاری، بستر سازی، خلق محتوا، اجرا و ارزیابی) تشکیل شده است.

    نتیجه گیری

    توجه به ابعاد و ملاک های کشف شده در این تحقیق راه را برای ایجاد آموزش عالی بزرگسالان و حساسیت لازم در این عرصه را فراهم می آورد.

    کلید واژگان: آموزش عالی, آموزش بزرگسالان, دانشجویان بزرگسال, تجربه زیسته
    Hatam Abdollahpoor, Alireza Ghasemizad*, amin baghericrachi, pari mashaywkh
    Purpose

    Learning at any age can be useful and effective, and adults can also benefit from higher education. The main purpose of this research was to analyze the lived experience of adult students studying in Islamic Azad University.

    Method

    The qualitative method of theme analysis was used in the research method. The participants were adult graduate students and retirees studying at the university, and 23 people were selected from among them through a purposeful criterion-based sampling method. The criteria for selecting the participants was having the necessary experience in the field of adult education and being among adult students or retired graduate students. The selection criteria for sampling was the theoretical saturation of the data. Validation of the research was done using four criteria of credibility (credibility), impartiality (verifiability), reliability (compatibility), and applicability (transferability).

    Findings

    The findings showed that the conceptual framework of adult higher education consists of 3 dimensions (key, content and executive) and 20 criteria (belonging to the mind, freedom of action and respect, self-awareness, group-oriented, motivational, self-expression, skill-oriented, communication, lifelong learning, flexibility, evaluation and mentorship, need-oriented, goal setting, policy making, platform creation, content creation, implementation and evaluation).

    Conclusion

    Paying attention to the dimensions and criteria discovered in this research provides the way to create higher adult education and the necessary sensitivity in this field.

    Keywords: higher education, adult education, adult students, lived experience
  • امین باقری کراچی*، محمد جاودانی، ژیلا حیدری نقدعلی
    هدف

    این پژوهش به منظور طراحی چارچوب مفهومی شایستگی ها برای مدیران دانشگاه فرهنگیان در گام دوم انقلاب انجام شد.

    روش

    در این پژوهش از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش، متخصصان مدیریت آموزش عالی و تربیت معلم بودند که تجربه لازم را در زمینه موضوع تحقیق داشتند. برای انتخاب نمونه از دو روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، به صورت ترکیبی استفاده شد. ابزار پژوهش، مصاحبه نیم ساختاریافته بود.

    یافته ها

    چارچوب مفهومی شایستگی های مدیران دانشگاه فرهنگیان، از هفت بعد (منش و رفتار اخلاقی و معنوی؛ فرهمندی و تحول گرایی؛ مقبولیت و حسن شهرت؛ مهارت ارتباطی موثر؛ شایستگی های پایه؛ توانایی در مدیریت مالی، اداری و انسانی؛ سلامت جسمی و روانی) و 26 ملاک (کمال اخلاقی و دوری از ریاکاری، شعور معنوی، وجدان اخلاقی، مقبولیت فرهنگی، اجرایی، آموزشی و پژوهشی، فرهمندی، تحول گرایی، خلق نیکو، توانایی ارتباطی بالا، روحیه کار گروهی، توانا در مدیریت مالی، توانا در مدیریت منابع انسانی، توانا در ارزیابی عملکرد، قدرت استدلال، فکر نقاد، فکر خلاق، انطباق پذیری، قدرت حل مسئله، قدرت تصمیم گیری، یادگیرنده مادام العمر، مهارت فناوری، سلامت جسمانی، ثبات روحی) تشکیل شده است.

    نتیجه گیری

    هفت گزاره مرتبط با شایستگی های مدیران دانشگاه فرهنگیان استخراج شد که این گزاره ها می توانند در انتخاب، آموزش و توانمند سازی مدیران دانشگاه فرهنگیان مبنا قرار گیرند.

    کلید واژگان: دانشگاه فرهنگیان, مدیران, شایستگی های مدیران
  • امین باقری کراچی*، سهراب صادقی، محمد امین ایمنی
    هدف این پژوهش طراحی چارچوب مفهومی مدرسه ابتدایی دوستدار کودک در ایران بود. پژوهش حاضر به روش پدیدار شناسی انجام شد. در این پژوهش 16 نفر از معلمان دارای سابقه تدریس در دوره ابتدایی به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. معیارهای ورود به مطالعه شامل دارا بودن حداقل دو سال سابقه تدریس در دوره ابتدایی و داشتن حداقل یک مقاله، کتاب و یا طرح پژوهشی در زمینه مدرسه دوستدار کودک بود. برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بصورت ترکیبی استفاده شد. فرایند جمع آوری داده ها تا اشباع نظری ادامه یافت. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بدون ساختار بود. مصاحبه ها با استفاده از تماس تلفنی و یا شبکه مجازی در فاصله زمانی اردیبهشت تا مهرماه سال 1400 صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با توجه به مراحل پیشنهادی گرینهایم و لاندمن صورت گرفت. یافته ها نشان داد که چارچوب مفهومی مدرسه دوستدار کودک از 6 بعد(محیط سالم و بهداشتی، محیط شاد، محیط سبز، آموزش و پرورش فعال، امنیت و ایمنی، فضای فیزیکی کودک محور) و 17 ملاک تشکیل شده است که بر مبنای این ابعاد و ملاک ها 6 گزاره برای تبیین ویژگی های مدرسه دوستدار کودک تدوین شد.
    کلید واژگان: مدرسه, کودک, مدرسه دوستدار کودک, مدرسه ابتدایی
    Amin Bagherikerachi *, Sohrab Saedghi, Mohammad Amin Iemani
    TThe purpose of this study was to design a conceptual framework for child-friendly elementary school in Iran. The present study was conducted by phenomenological method. In this study, 16 teachers with teaching experience in elementary school were selected as participants. Inclusion criteria included having at least two years of teaching experience in primary school and having at least one article, book or research project in a field related to a child-friendly school. Targeted sampling and snowball sampling were used to select participants. The process collecting data continued until the theoretical saturation of the data. Data collection tool was unstructured interview. All interviews were conducted by telephone or virtual network between May and October 2021. Data analysis was performed according to the steps proposed by Greenheim and Landman. The findings showed that the conceptual framework of a child-friendly school consists of 6 dimensions (healthy environment, happy environment, green environment, education, active education, safety and security, child-centered physical space) and 17 criteria. Based on these dimensions and criteria, 6 statements were formulated to explain the characteristics of a child-friendly school.
    Keywords: School, child, child-friendly school, elementary school
  • ژیلا رستگاری نیا، علیرضا قاسمی زاد*، امین باقری کراچی
    زمینه

    یکی از گرایشهای قوی در انسان، «اقتدارگرایی» یا «قدرت طلبی» است که شامل افرادی می شود که در روابط اجتماعیشان می خواهند بر دیگران اعمال سلطه کنند؛ میخواهند در راس هرم قدرت خانواده باشند و وقتی در سطحی کلانتر قرار میگیرند نیز، در پی اعمال سلطه بر زیردستان خود هستند. موقعیت و عوامل مختلفی در ایجاد و تقویت اقتدارگرایی موثرند. یکی از مکانهایی که چنین رفتارهایی در آن به وفور دیده می شود، زندان است.

    هدف

    هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی میزان اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز براساس سن، جنسیت و وضعیت خانوادگی بود.

    روش

    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور، از میان زندانیان مرکزی شهر شیراز، 374 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اقتدارگرایی در خانواده اسکینر و همکاران (2005) و شیوه فرزندپروری اسکینر و همکاران (2005) استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از آزمون t تک متغیره، ضریب همیستگی و تحلیل واریانس یک راهه با بهره گیری از نرم افزار SPSS22 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    یافته های به دستآمده نشان داد، میانگین نمرات متغیر اقتدارگرایی مددجویان 3/57 بوده که از نقطه برش 3 (میانگین مقیاس) بیشتر است و در سطح 0/01 >P معنی دار است؛ و حاکی از سطح بالای اقتدارگرایی مددجویان است. بین سن با رفتار اقتدارگرایی مددجویان زندان مرکزی شیراز رابطه منفی و معناداری در سطح 0/01 >p وجود داشت. همچنین می توان گفت مردان با میانگین مقیاس اقتدارگرایی 3/136 نسبت به زنان، رفتار اقتدارگرایانه بیشتری دارند و در نهایت بین اقتدارگرایی مددجویان با وضعیت خانوادگی آنها (فرزند طلاق، متارکه و گروه عادی) تفاوت معنی داری وجود دارد و حاکی از بالا بودن رفتار اقتدارگرایانه در فرزندان خانواده طلاق در سطح 0/001>p بود.

    نتیجه گیری

    به نظر میرسد عامل زندان، سن، جنسیت و وضعیت خانواده در میزان اقتدارگرایی نقش موثری دارد. با این اوصاف توجه به چنین عواملی در میزان اقتدارگرایی میتواند در نمونه های بیشتر و فرهنگهای متفاوت برای مدیریت رفتاراقتدارگرایی مورد توجه پژوهش گران قرار گیرد.

    کلید واژگان: اقتدارگرایی, مددجویان, زندانیان
    Zhila Rastegari Nia, Alireza Ghasemi Zad*, Amin Bagheri Kerachi
    Background

    One of the strong tendencies in human beings is "authoritarianism" or "power-seeking" and includes people who want to dominate others in their social relations; They want to be at the top of the family power pyramid, and when they are at a higher level, they seek to dominate their subordinates. Different situations and states affect authoritarianism. One of the places where such behaviors are abundant is the prison.

    Aims

    The aim of this study was to predict the degree of authoritarianism of clients in Shiraz Central Prison based on age, gender and marital status.

    Methods

    This study was a descriptive correlational study. For this purpose, among the central prisoners of Shiraz, 374 people were selected by simple random sampling. Data were collected through the Skinner et al.’s (2005) authoritarianism in the family questionnaire and the Skinner et al.’s (2005) parenting style questionnaire. Then, the data were analyzed using univariate t-test, correlation coefficient and one-way analysis of variance with SPSS software.

    Results

    The results showed that the mean score of the client’s authoritarianism variable was 3.57, which is higher than the cut-off point 3 (mean scale) and was significance level of p <0.01; This indicates the high level of authoritarianism of the clients. There is a negative and significant relationship between age and authoritarian behavior of clients in Shiraz Central Prison at significance level of p<0.01. It can also be said that men with an average authoritarianism scale of 3.136 have more authoritarian behavior towards women and finally there is a significant difference between clients' authoritarianism and their marital status (being a divorce-child, divorced and normal group). Which indicates that high authoritarian behavior in the children from divorced families was at the level of p<0.001.

    Conclusion

    It seems that the factor of imprisonment, age, gender and family status play an effective role in the degree of authoritarianism. However, attention to such factors in the degree of authoritarianism can be considered by researchers in more examples and different cultures for managing authoritarian behavior.

    Keywords: authoritarianism, clients, prisoners
  • ژیلا حیدری نقدعلی*، محمد جاودانی، امین باقری کراچی، جهانگیر زر
    پژوهش پیش رو با هدف طراحی و اعتباریابی چارچوب سواد فرهنگی معلمان دوره ابتدایی و با رویکرد آمیخته از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. مشارکت کنندگان بالقوه بخش کیفی متخصصان دانشگاهی در سال تحصیلی 1399 بودند که از میان آن ها یازده نفر به شیوه هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. اصالت و صحت داده ها در بخش کیفی با زاویه بندی تحلیلی و بررسی قابلیت اعتمادپذیری داده های پژوهش تامین شد و برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در بخش کمی، روش توصیفی از نوع پیمایشی به کار گرفته شد و از تحلیل عامل تاییدی برای روایی و از ضریب آلفای کرونباخ برای تایید پایایی استفاده شد. یافته های بخش کیفی شامل 1020 گزاره مفهومی اولیه، 3 مولفه اصلی، 10 ملاک و 85 نشانگر بود که با ترسیم روابط بین آن ها، چارچوب مفهومی سواد فرهنگی معلمان شکل گرفت. در پایان بخش کیفی، براساس چارچوب اولیه حاصل از این بخش، پرسشنامه ای در خصوص ارتباط و تناسب اجزای چارچوب تنظیم شد و در اختیار 200 نفر از معلمان دوره ابتدایی ناحیه یک شهر شیراز قرار گرفت. تحلیل عامل تاییدی بر داده های بخش کمی چارچوب پیشنهادی برآمده از یافته های بخش کیفی را تایید کرد. از این چارچوب می توان در سنجش سواد فرهنگی و نیز طراحی برنامه های توسعه حرفه ای معلمان دوره ابتدایی بهره گرفت.
    کلید واژگان: سواد فرهنگی, معلمان ابتدایی, طراحی, اعتباریابی
    Zhila Heidari Naghd Ali *, Mohammad Javdani, Amin Bagheri Kerachi, Jahangir Zar
    The purpose of this study was to design and validate the cultural literacy framework for elementary school teachers. This research was conducted by sequential explanatory strategy. The thematic analysis method was used in the qualitative part.Potential participants were academic experts in the 1399 academic year who among them 11 participants were identified using Snowball sampling method. The authenticity of the data (validity and reliability) in the qualitative part was ensured by using the technique of investigator triangulation and trustworthiness. Thematic analysis was used to analyze the qualitative data; In the quantitative part, descriptive survey method was used and confirmatory factor analysis was used for validity and Cronbach's alpha coefficient was used to confirm reliability. Findings of the qualitative section includes 1020 basic conceptual propositions, 3 main components, ten criteria and 85 indicators that by drawing the relationships between them, the conceptual framework of teachers' cultural literacy was formed. At the end of the qualitative section, based on the initial framework obtained from this section, a questionnaire was developed and using it, the opinions of 200 elementary school teachers in district one of Shiraz city regarding the relationship and appropriateness of the components of the framework were received. Confirmatory factor analysis on the data of the quantitative section confirmed the framework derived from the results of the qualitative section, and based on this, the proposed framework of cultural literacy of elementary school teachers was approved. This framework can be used as a tool for measuring cultural literacy as well as designing professional development programs for elementary school teachers.
    Keywords: Cultural literacy, Elementary school teachers, Designing, Validation
  • امین باقری کراچی*، مجید کوثری، لیلا باقری سروستانی
    هدف این پژوهش بررسی میزان کاربست مولفه های مدرسه سبز در مدارس بود. رویکرد این پژوهش کمی و روش پژوهش توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری این تحقیق همه معلمان مدارس ابتدایی شهرستان زرقان به تعداد 292 نفر بودند که 166 نفر از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه مولفه های مدرسه سبز اسلامیه و همکاران Islamieh et) (al., 2019 بود که روایی آن توسط محققان تایید و پایایی آن به روش آلفای کرانباخ 92/0 به دست آمد. تحلیل داده ها بر اساس شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری t انجام گردید. یافته های اصلی پژوهش نشان داد که میزان کاربست مولفه های طراحی و معماری، استفاده از فناوری در مدیریت انرژی، استفاده از انرژی های تجدید پذیر، اصلاح الگوی مصرف و مدیریت پسماند و خرید سبز در مدارس کمتر از حد متوسط است، ولی میانگین میزان کاربست سایر مولفه ها کمی بالاتر از حد متوسط است؛ اما تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله دارند. پیشنهاد می شود نهادهای دست اندرکار آموزش محیط زیست با کمک آموزش و پرورش یک برنامه عملیاتی جهت انطباق بیشتر مدارس با مدارس سبز طراحی کنند.
    کلید واژگان: مدرسه, مدرسه سبز, مدارس ابتدایی
    Amin Bagherikerachi *, Majid Kowsari, Leila Bagheri Sarvestani
    The purpose of this study was to investigate the application of green schools’ components in schools. In this research, a descriptive-survey method was used. The statistical population was all primary school teachers in Zarghan (292 people) of whom 166 were selected by stratified sampling. The data collection tool was the questionnaire of Islamieh (Islamieh et al., 2019) whose validity was confirmed by researchers and its reliability was obtained by Cronbach's alpha method at 0.92. Data analysis was performed based on sample t-test and independent t-test. The main findings of the study showed that employment of design and architecture components, the use of technology in energy management, resorting to renewable energy, reform in consumption patterns, and waste management and green purchases in schools are below average. However, the average use of other components is slightly higher than the recommended mean level, but still far from the desired state. It is suggested that the institutions involved in environmental education try and adapt more with the green schools patterns, through proper training, design an action plans.
    Keywords: School, Green school, Elementary School
  • ژیلا رستگاری نیا*، علیرضا قاسمی زاده، امین باقری کراچی
    یکی از گرایشهای قوی در انسان، «اقتدارگرایی» یا «قدرت طلبی» است که از نخستین سالهای زندگی کودک در انسان ظهور می کند و به اندازه ای که زمینه قدرت نمایی برای طفل فراهم باشد، این گرایش در او فعال می شود و اعمال ورفتارش را جهت می دهد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی مدیریت رفتار اقتدارگرایی در بین زندانیان بود. یکی از گرایشهای قوی در انسان، «اقتدارگرایی» یا «قدرت طلبی» است که از نخستین سالهای زندگی کودک در انسان ظهور می کند و به اندازه ای که زمینه قدرت نمایی برای طفل فراهم باشد، این گرایش در او فعال می شود و اعمال ورفتارش را جهت می دهد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی مدیریت رفتار اقتدارگرایی در بین زندانیان بودپژوهش حاضر با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون بوده و با استفاده از نمونه گیری هدفمند انجام شد.. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و جمع آوری داده ها تا حدی ادامه یافت که اشباع نظری داده ها حاصل گردید. با بهره گیری از روش تحلیل مضمون ،با 24نفر از مددجویان زندان عادل آباد شیراز انجام شد، که مشتمل بر، مضمون پایه شامل 54 مفهوم و مضمون سازماندهنده شامل 3 مولفه و مضمون اصلی شامل 1 مولفه عمده است.اعتبار یابی از روش قابلیت انتقال پذیری،قابلیت اطمینان پذیری،قابلیت باورپذیری وقابلیت تاییدپذیری صورت گرفت. یافته ها منجر به استخراج چندین نمایه شد که بیانگر تجارب مشارکت کنندگان از پیامدهای اقتدارگرایی می باشد که شامل سبکهای خانواده ،الگوی تربیتی خانواده و محیط زندان بودکه نتیجه بدست آمده چنین بود که عوامل خانوادگی ،ساختار الگوی مثبت و منفی خانواده ، سبکهای تربیتی خانواده وضعیت ساختاری و بافت زندان بر گرایش افراد به اقتدارگرایی موثربوده و می تواند صدمات جدی بر کل سیستم خانواده ،محیط زندگی و حتی پیکره اجتماع وارد کند. نابهنجا بودن موقعیت فردی به عنوان مضمون پایه پژوهش حاضر گردید.
    کلید واژگان: تحقیق کیفی, اقتدارگرایی, ساختار خانواده, سبکهای خانواده
    Zhila Rastagari Nia *, Alireza Ghasemizad, Amin Bagheri Karachi
    One of the strong tendencies in human beings is "authoritarianism" or "power-seeking" which appears in the first years of a child's life in human beings, and to the extent that the child is empowered, this tendency is activated in him and his actions and behavior are directed. Gives. Therefore, the purpose of this study was to explain the pattern of management of authoritarian behavior among prisoners. The present study was conducted with a qualitative approach using content analysis method and using purposive sampling. The research tool was a semi-structured interview and data collection was continued until the theoretical saturation of the data was achieved. Using the content analysis method, 24 clients of Adelabad prison in Shiraz were interviewed. .The findings led to the extraction of several indices that reflect the participants' experiences of the consequences of authoritarianism, including family styles, family upbringing pattern and prison environment. The result was that family factors, positive and negative family pattern structure, family upbringing styles status The structure and context of the prison affect the tendency of individuals to authoritarianism and can cause serious damage to the entire family system, living environment and even the body of society. Abnormal individual position was presented as the main theme of the study.
    Keywords: Qualitative Research, Authoritarianism, family structure, family styles
  • امین باقری کراچی*
    هدف
    این تحقیق با هدف تبیین ساده سازی در مدرسه صالح انجام شد.
    روش
    در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد و 11 نفر از متخصصان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه از شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیم ساختاریافته بود. برای اطمینان از اعتبار داده ها از روش هایی مانند بررسی مداوم داده ها، تحلیل هم زمان، بازخورد به مصاحبه شوندگان و بازنگری ناظری استفاده گردید.
    یافته ها
    بعد از رفت وبرگشت هایی که میان داده ها، مفاهیم و مقوله ها صورت گرفت، مشخص شد که 2 مقوله ی ارتباط تجربیات مدرسه با تجربیات واقعی حیات طیبه و پرهیز از آموزش تصنعی و غیر واقعی به عنوان ابعاد، 3 مقوله ی پرهیز از آموزش یک طرفه، پرهیز از حافظه محوری و انتقال اطلاعات، پرهیز از عدم توجه به تفکرات معنادار و عمیق به عنوان ملاک های بعد پرهیز از آموزش تصنعی و غیر واقعی و 4 مقوله ی اولیه تناسب تجربیات مدرسه با زندگی واقعی، یادگیری موقعیتی و مساله محور، همراهی کار و دانش و پرورش مهارت های زندگی واقعی به عنوان ملاک های بعد ارتباط تجربیات مدرسه با تجربیات واقعی حیات طیبه خود را در داده ها نمایان می سازد.
    نتیجه گیری
    متصدیان آموزش و پرورش می توانند برای تحقق ساده سازی در مدارس، نتایج این تحقیق را مبنای کار خود قرار دهند.
    کلید واژگان: مدرسه صالح, گام دوم انقلاب, سند تحول بنیادین
    Amin Bagheri Kerachi *
    Aim
    The aim of this study is to explain the dimensions of simplification in Saleh School (the school expected in the second step of the revolution).
    Method
    In this research, qualitative content analysis method was used. In this study, 11 specialists were selected as a sample. Target-based sampling method was used to select the sample. The research tool was in-depth and semi-structured interviews. To ensure the validity and reliability of the data, various methods were used such as continuous data review, simultaneous data analysis, feedback to interviewees, allocation of sufficient time and observer review.
    Results
    In this study, two dimensions of the relationship between school experiences and real life experiences and avoidance of artificial and unrealistic education were identified as the dimensions of saleh school, and three categories of avoidance of one-way education, avoidance of central memory and information transfer, avoidance of inattention meaningful and deep thoughts as criteria for avoiding artificial and unrealistic education and The 4 categories of appropriateness of school experiences with real life, situational and problem-based learning, accompaniment of work and knowledge, development of real life skills were determined as the criteria for the relationship between school experiences and real life experiences.
    Conclusion
    the author of the survey concludes that education officials can use the results of this research as a basis for achieving simplification in schools.
    Keywords: Saleh School, the second step of the revolution, the document of fundamental change
  • امین باقری کراچی*، سهراب صادقی، روح الله سال افزون
    مقدمه

    اگر سبک زندگی دانشجویان ناسالم باشد، دیر یا زود بیماری گریبان آنان را می گیرد و اگر سبک زندگی سالم پیشه دانشجویان باشد، سلامتی محصول چنین انتخابی خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی علل سبک زندگی ناسالم در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان انجام شد.

    روش ها

    در این مطالعه از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق متشکل از همه دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان فارس بود که از بین آنان، یک نمونه 20 نفره به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. فرایند گزینش نمونه ها و جمع آوری داده ها (اتمام نمونه گیری) تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ابزار پژوهش، مصاحبه نیم ساختار یافته بود. تمام مصاحبه ها در محیط دانشگاه در فاصله زمانی فروردین تا مهر سال 1398 انجام گرفت. هر مصاحبه حدود 45 دقیقه به طول انجامید. در ابتدای مصاحبه، از مشارکت کنندگان درخواست شد که سبک زندگی خود در زمینه سلامت را تشریح کنند. در ادامه، متناسب با پاسخ مشارکت کنندگان، سوالات بعدی هم پرسیده شد. برای اطمینان از اعتبار داده ها، از روش های مختلفی مانند بررسی مداوم داده ها، تحلیل هم زمان آن ها، بازخورد به مصاحبه شوندگان، تخصیص زمان کافی و بازنگری ناظری استفاده گردید.  

    یافته ها

    6 مقوله بیش از همه در داده ها و مصاحبه ها خود را نمایان ساخت. به عبارت دیگر، پاسخ دهندگان به طرق مختلف، از 6 مقوله «الگوی غذایی، مدیریت سلامت، خواب و استراحت، تحرک جسمانی، بهداشت فردی و محیطی، بهداشت روانی» سخن گفتند.

    نتیجه گیری

    دانشجویان در همه مولفه های سبک زندگی سالم به مشکلات قابل توجهی اشاره نمودند که نیازمند توجه بیشتر مسوولان دانشگاه می باشد.

    کلید واژگان: سبک زندگی, سبک زندگی سالم, سلامت
    Amin Bagheri-Kerachi*, Sohrab Sadeghi, Rohullah Salafzon
    Background

    If the lifestyle of students is unhealthy, sooner or later the disease will afflict them, and if the lifestyle is healthy for students, health will be the product of such a choice. The aim of this study was to study the causes of unhealthy lifestyle in students of Farhangian University.

    Methods

    In this study, qualitative content analysis method was used. The statistical population was 477 students of Shiraz Farhangian University. A sample of 20 people were selected by purposeful sampling. The process of selecting samples and collecting data (completing sampling) continued until the theoretical saturation of the data. The research tool was semi-structured interview. All interviews were conducted on campus between April and October 2020. Each interview lasted about 45 minutes. At the beginning of the interview, participants were asked to describe their health lifestyle; The next questions were asked according to the participants' answers. Various methods were used to ensure the validity of the data, such as continuous data review, simultaneous data analysis, feedback to the interviewees, adequate time allocation and observer review.

    Findings

    The results showed that 6 categories are most prominent in the data and interviews. In other words, the respondents spoke in different ways about 6 categories of dietary pattern, health management, sleep and rest, physical activity, personal and environmental health, and mental health.

    Conclusion

    Students pointed to significant problems in all components of a professional ethics that require more attention from university authorities.

    Keywords: Lifestyle, Healthy lifestyle, Health
  • محمدسعید اکبری، امین باقری کراچی*، علیرضا قاسمی زاد
    مقدمه

    طبق بسته تحول و نوآوری در آموزش پزشکی انتظار می رود دانشگاه های علوم پزشکی گذار خود را به دانشگاه های نسل سوم (کارآفرین) طی کنند. این پژوهش با هدف طراحی چارچوب ویژگی های سازمانی تاثیرگذار بر کارآفرینی سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی انجام شد.

    روش ها

    در این مطالعه با استفاده از روش تحلیل محتوا، 16 نفراز متخصصان مدیریت سلامت و آموزش عالی، به روش نمونه گیری هدف مند و گلوله برفی وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری داده ها، مصاحبه نیم ساختاریافته بود و در نمونه گیری در فاصله زمانی فروردین تا مهر ماه سال 1399 انجام شد. برای اطمینان از اعتبار داده ها، از روش هایی مانند بررسی مداوم و تحلیل هم زمان داده ها، بازخورد به مشارکت کنندگان و بازنگری ناظری استفاده گردید. تجزیه و تحلیل و کد گذاری داده ها به صورت دستی توسط محققان و با استفاده از مراحل پیشنهادی گرینهایم و لاندمن (Greenheim and Landman) انجام گرفت.

    نتایج

    در این تحقیق، چارچوب ویژگی های سازمانی تاثیرگذار بر کارآفرینی سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی طراحی و ابعاد، ملاک ها و نشانگرهای این چارچوب شناسایی گردید. چارچوب ویژگی های سازمانی تاثیرگذار بر کارآفرینی سازمانی از 7 بعد پاسخ گویی به جامعه، دانش محوری و نوآوری، هوشمندی و انطباق پذیری سازمانی، استقلال مالی، فرهنگ شراکت و کارآفرینی، نیروی انسانی کارآفرین، برنامه درسی کارآفرینانه و مبتنی بر فناوری پیشرفته تشکیل شده است.

    نتیجه گیری

    چارچوب ویژگی های سازمانی تاثیرگذار بر کارآفرینی سازمانی می تواند مبنای مناسبی برای حرکت دانشگاه های علوم پزشکی به سمت کارآفرینی سازمانی باشد. پیشنهاد می شود با انجام تحقیقی بر مبنای این چارچوب وضعیت موجود کارآفرینی سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی و فاصله آن با وضعیت مطلوب مورد ارزیابی قرار گیرد.

    کلید واژگان: ویژگی سازمانی, کارآفرینی سازمانی, دانشگاه علوم پزشکی
    Mohammad Saeed Akbari, Amin Bagheri Kerachi*, Alireza Ghasemi Zad
    Introduction

    According to the Transformation and Innovation Package in Medical Education, medical universities are expected to move to third generation (i.e., entrepreneurial) universities. This study endeavored to design a framework for organizational characteristics affecting organizational entrepreneurship in medical universities.

    Methods

    Using content analysis method, 16 health management and higher education specialists were included in the study by purposive and snowball sampling. The method of data collection was semi-structured interview and interviews were conducted in the participants’ professional contexts between April and October of the academic year 2020. To ensure the validity of the data, methods such as continuous review and simultaneous analysis of data, feedback to participants and observer review were used. Data were analyzed and coded manually by the researchers.

    Results

    In this study, the framework of organizational characteristics affecting organizational entrepreneurship in medical universities was designed and the dimensions, criteria, and indicators of this framework were identified. According to this framework, organizational characteristics affecting organizational entrepreneurship consists of seven dimensions are like this: community responsiveness, knowledge and innovation, organizational intelligence and adaptability, financial independence, culture of partnership and entrepreneurship, entrepreneurial manpower, an entrepreneurial and technology-based curriculum.

    Conclusion

    The framework of organizational characteristics affecting organizational entrepreneurship can be a good basis for the movement of medical universities towards organizational entrepreneurship. It is suggested that based on the framework of organizational characteristics, the current situation of organizational entrepreneurship in medical universities and its distance from the desired situation need to be evaluated.

    Keywords: Organizational Characteristics, Organizational Entrepreneurship, University of Medical Sciences
  • امین باقری کراچی*
    هدف

    هدف این مقاله شناسایی قابلیتهای مورد نیاز دانشگاه ها برای کمک به تحقق اهداف گام دوم انقلاب بود.

    روش

    در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد؛ زیرا داده های کیفی تصویری طبیعی تر و واقع گرایانه تر نسبت به داده های کمی و عددی ترسیم می کنند. در این پژوهش، 29 نفر از متخصصان به عنوان مصاحبه شونده انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ابزار پژوهش، مصاحبه نیم ساختاریافته بود. برای اطمینان از اعتبار داده ها، از روش های مختلفی مانند بررسی مستمر داده ها، تحلیل همزمان با گردآوری داده ها، بازخورد به مصاحبه شوندگان، تخصیص زمان لازم و بازنگری ناظری استفاده شد.

    یافته ها

    قابلیتهای مورد نیاز دانشگاه ها برای کمک به تحقق اهداف گام دوم انقلاب عبارتند از: تجلی بخش فرهنگ اسلامی، دانش بنیان و یادگیرنده، ارایه دهنده راه حل، نوآور، نیروی انسانی توانمند شده، تعامل و شراکت سازنده، برخوردار از فناوری پیشرفته، پیشتاز در مرزهای دانش و فناوری؛ تربیت دانش آموختگان با صلاحیت.

    نتیجه گیری

    دانشگاه ها برای کمک به تحقق اهداف گام دوم انقلاب، باید خود را به این قابلیتها مجهز کنند.

    کلید واژگان: دانشگاه, گام دوم انقلاب, قابلیتها
    Amin Bagherikerachi *
    Objectives

     The aim of this study is to answer the following question: what are competencies required of Iranian universities in the second step of the revolution. 

    Method

     The method of the present research is qualitative content analysis and 29 people were selected by Snowball sampling. The process of selecting samples and collecting data continued until the theoretical saturation of the data. The research tool was semi-structured interview. Various methods were used to ensure the validity of the data, such as continuous data review, simultaneous data analysis, feedback to the interviewees, adequate time allocation and observer review. 

    Results

     The results of the research defined the universities competencies as follow : Islamic identity; Knowledge-based and Learner; Innovation and Intelligence ;having constructive interaction; advanced in technology; Empowered workforce; Leader in science and technology; graduate educated in knowledge–rich environment.

    Conclusion

     Universities must acquire these competencies in order to achieve goals of the second step of the revolution.

    Keywords: image of university, second step, competencies, higher education
  • امین باقری کراچی*، جابر اکبری، امین تامرادی

    مطالعه حاضر با هدف بازنمایی تفسیری تجارب دانشجویان از اخلاق حرفه ای تدریس مدرسان دانشگاه انجام گرفت. در این  مطالعه کیفی از روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری همه دانشجویان  دانشگاه فرهنگیان فارس بود که یک نمونه 26نفری به  روش نمونه گیری  هدفمند گلوله برفی از بین آنان انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه  نیمه ساختاریافته بود. کلیه مصاحبه ها با هماهنگی قبلی در محیط دانشگاه در فضای آرام و مناسبی در فاصله زمانی مهرماه تا آذرماه  سال  1398صورت گرفت. داده های حاصل از مصاحبه ها با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای اطمینان از اعتبار  داده ها از روش های مختلفی مانند بررسی مستمر داده ها، تحلیل همزمان با گردآوری داده ها، بازخورد به مصاحبه شوندگان، تخصیص زمان لازم و بازنگری ناظری استفاده گردید. تجربه دانشجویان پیرامون اخلاق حرفه ای تدریس مدرسان در قالب 4  مولفه ویژگی های شخصیتی، کارآمدی در ارایه محتوا، به کارگیری روش های تدریس نوین، ارزشیابی مناسب و درست تفسیر شد. دانشجویان در همه مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس به مشکلات قابل توجهی اشاره نمودند که نیازمند برنامه ریزی و توجه بیشتر دست اندرکاران دانشگاه می باشد.

    کلید واژگان: خلاق حرفه ای, مدرسان دانشگاه, دانشگاه فرهنگیان
    Amin Bagherikerachi *, Jaber Aakbari, Amin Tamoradi

    This study aimed at representing the interpretations of students' experiences of teaching professional ethics in university teachers. In this qualitative study, phenomenological method was used.  Hence, the statistical population was students of Fars Farhangian University, 26 people were selected by Purposive Snowball sampling. The process of selecting samples and collecting data continued until the theoretical saturation of the data. The research tool was semi-structured interview. All interviews were conducted with prior coordination in the university environment in a calm and appropriate atmosphere between October and December in 2019.Various methods were used to ensure the validity of the data, such as continuous data review, simultaneous data analysis, feedback to the interviewees, adequate time allocation and observer review. Then, students' experiences of teaching professional ethics were interpreted in four forms: Personality traits, Content presentation efficiency, Applying modern teaching methods, Proper and proper evaluation. Moreover, students pointed to significant problems in all components of teaching professional ethics that requires more attention from university authorities.

    Keywords: Professional Ethics, University teachers, Farhangian University
  • امین باقری کراچی *، جابر اکبری، امین تامرادی
    زمینه و هدف

    وجود اخلاق در مدرسان دانشگاه باعث رشد، تعالی و بالندگی دانشجویان می‌شود. در همین راستا، این تحقیق به ارزیابی میزان پایبندی مدرسان دانشگاه فرهنگیان به اخلاق حرفه‌ای تدریس می‌پردازد.

    مواد و روش‌ها

    روش این تحقیق، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری همه دانشجویان پسر رشته آموزش ابتدایی در دانشگاه فرهنگیان فارس به تعداد 477 نفر بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 216 نفر تعیین گردید که با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی این تعداد نمونه از جامعه آماری استخراج گردید. ابزار مورد استفاده برای جمع‌آوری داده‌ها، پرسشنامه اخلاق حرفه‌ای تدریس حیدری و همکاران (2018 م.) بود که روایی محتوایی آن توسط طراحان تعیین و ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 93/0 برآورد شد.

    یافته‌ها

    میانگین نظرات دانشجویان در مورد میزان پایبندی مدرسان دانشگاه فرهنگیان به مولفه‌های اخلاق حرفه‌ای تدریس بالاتر از حد متوسط است، اما تا وضعیت مطلوب فاصله دارد (42/3, M=0001/0>p).

    ملاحظات اخلاقی

    درباره اهداف پژوهش، علت جمع‌آوری داده‌ها، محرمانه‌ماندن اطلاعات و هویت پاسخگویان توضیحات لازم داده شد و رضایت آگاهانه آنان جهت مشارکت در پژوهش اخذ گردید.

    نتیجه‌گیری

    اهتمام بیشتر و برنامه‌ریزی در زمینه ارتقای اخلاق حرفه‌ای تدریس بایستی مد نظر دست‌اندرکاران دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد.

    کلید واژگان: اخلاق حرفه ای, تدریس, مدرسان, دانشگاه
    Amin Bagheri Kerachi *, Jaber Akbari, Amin Tamoradi
    Background and Aim

    The presence of ethics in university teachers causes the growth of students. In this regard, the purpose of this study was to assessment of the Teaching professional ethics of teachers at farhangian university.

    Materials and Methods

    In this study, descriptive-survey method was used. The statistical population was 477 students of farhangian university of fars. The sample size was 216 according to Cochran's formula, which was extracted from the statistical population using stratified random sampling. The instrument used for datas collection was the Heidary et al Questionnaires. The validity and reliability of the questionnaire were confirmed by experts and Cronbach's alpha was 0.93.

    Findings

    The results showed that the mean scores of students in all components of the Teaching professional ethics of teachers were above average, but it is far from optimal situation (P<0.0001, M=3.42). Ethical Considerations: Necessary explanations were given about the objectives of the research, the reason for data collection, confidentiality of information and the identity of the respondents. Their informed consent was obtained to participate in the study.

    Conclusion

    Planning and paying more attention to the Teaching professional ethics should be considered by university administrators.

    Keywords: Professional Ethics, Teaching, Teachers, University
  • Amin Bagherikerachi*, Hossein Aflakifard, Malihe Karami
    Background and Aim

    This study investigated the role of teachers' assessment of school environment health in predicting their mental health and happiness.         

    Materials and Methods

    This was a descriptive-correlational study. The statistical population was a group of 254 primary school teachers in the city of Darab, Iran, from whom a sample of 160 was selected by stratified sampling. Happiness and mental health were measured using the Oxford and Gildberg questionnaires, respectively, and teacher’s assessment of environmental health was determined using a researcher-made questionnaire, all the questionnaires being valid and reliable. 

    Results

    On the whole, 57.23 %, 37.73% and 5.00% of the teachers judged the school environment health to be desirable, moderate and undesirable, respectively. As regards the teachers’ assessment of the school environmental heath, there were statistically significant differences between male and female teachers, local and nonlocal teachers, their field of study (primary education and other fields), schools for boys and for girls, their previous knowledge of health, type of employment (life tenure versus others), and whether they were teaching in health promoting or ordinary schools (p<0.05). The teachers assessment of school environmental health was significantly correlated with happiness and mental health (p<0.0001); their assessment of environmental health could predict 19.8% of happiness changes and 10.2% of mental health changes.        

    Conclusion

    Judgment of the school environment health by teachers as unfavorable would affect their happiness and mental health.

    Keywords: School Environment Health, Mental Health, Happiness
  • امین باقری کراچی*، ملیحه کرمانی
    هدف

    هدف این تحقیق بررسی نقش تجربیات معنوی روزانه در پیش بینی بهداشت روان و تاب آوری معلمان بود.

    روش پژوهش:

    روش پژوهش همبستگی بود. جامعه ی آماری همه معلمان مدارس ابتدایی شهر داراب در سال تحصیلی98-1397بود که تعداد 171 نفر از آنان بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری تجربیات معنوی روزانه از پرسشنامه اندروود و ترسی، برای اندازه گیری بهداشت روانی از مقیاس سلامت عمومی گلد برگ و برای اندازه گیری تاب آوری از پرسشنامه کانر و دیویدسون استفاده شد. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان تایید و پایایی پرسشنامه های تجربیات معنوی روزانه، بهداشت روان و تاب آوری توسط محققان به روش آلفای کرانباخ به ترتیب 92/0، 93/0 و 92/0 تعیین گردید.

    یافته های پژوهش : 

    1/18 درصد از پاسخگویان مرد و 9/ 81 درصد زن، سابقه تدریس4/23 درصد از پاسخگویان کمتر از 10 سال، 2/39درصد 10 تا 20 سال، 5/20 درصد 20 تا 30 سال و 17 درصد بیشتر از 30 سال بود. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین تجربیات معنوی روزانه با بهداشت روانی (51/0=r) و تاب آوری معلمان (59/0=r) همبستگی مثبت، مستقیم و معنادار وجود دارد. نتایج آزمون آماری رگرسیون چند متغیره نشان داد که تجربیات معنوی روزانه(احساس حضور خداوند، ارتباط با خداوند و احساس مسئولیت در قبال دیگران) بر بهداشت روان (0001/0>P و33/29=F) و تاب آوری معلمان (0001/0>P و7/68=F) تاثیر معناداری دارد.

    نتایج پژوهش: 

    تجربیات معنوی روزانه، می تواند سلامت روان و تاب آوری معلمان را پیش بینی کند.

    کلید واژگان: تجربیات معنوی روزانه, سلامت روان, تاب آوری, معلمان
    Amin Bagherikerachi *, Malihe Kermani
    Objective

    The purpose of this study was to investigate the role of daily spiritual experiences in predicting teachers' mental health and resilience.

    Methods

    This research was done by correlation method. The statistical population of the study was all teachers of primary schools in Darab city. A sample of 171 people was selected through stratified sampling. Androud and Terris questionnaires was used to measure daily spiritual experiences, Golberg 's questionnaire was used to measure mental health, and the Conner and Davidson Questionnaires was used to measure the resilience. The validity of this questionnaire was confirmed by experts. The reliability of the daily spiritual, mental health and resiliency questionnaires was 0.92, 0.93, and 0.92, respectively.

    Finding

    18.1% of the respondents were male and 81.9% were female, teaching experience 23.4% of the respondents was less than 10 years old, 39.2% of the respondents were 10-20 years old, 20.5% of the respondents were 20-30 years old and 17% were more than 30 years old. The findings showed that the components of daily spiritual experiences have a positive, direct, and significant correlation with the mental health(r= 0.51) and resilience(r= 0.59) of teachers. Also, variables of God's presence, relationship with God, and sense of conscientiousness toward others have a significant effect on the mental health and resilience of teachers.

    Results

    Daily spiritual experiences can improve the mental healthand resilience of teachers.

    Keywords: Daily Spiritual Experiences, mental health, resilience, Teachers
  • امین باقری کراچی*، محمد مهدی رزمجو
    هدف

    هدف این تحقیق مقایسه خود تنظیمی در دانش آموزان علاقه مند به بازی های رایانه ای بر حسب سبک بازی، محل بازی ، سابقه بازی و میزان ساعت انجام بازی در روز بود.

    روش

    روش این تحقیق توصیفی، از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان منطقه بهارستان 2(شهرستان های تهران به تعداد 12184 بود که یک نمونه372 نفری از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. برای اندازه گیری خود تنطیمی از پرسشنامه بوفارد (1995) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ه با کمک آزمون آماری کراسکال والیس با استفاده از نرم افزار Spss23 در سطح معناداری 05/0 انجام شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که بین خود تنظیمی یادگیری دانش آموزان بر حسب سبک های بازی های رایانه ای ، سابقه بازی های رایانه ای و میزان ساعت استفاده از بازی های رایانه ای در روز تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 p<) ،اما بین خود تنظیمی یادگیری دانش آموزان بر حسب محل بازی رایانه ای تفاوت معناداری یافت نشد (14/0 p<).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق دست اندرکاران بایستی نسبت به شناسایی بازی های رایانه ای بویژه سبک آنلاین گسترده مجاز و غیر مخرب که می تواند به افزایش مهارت خودتنظیمی دانش اموزان کمک کند اقدام کنند و آنرا در قالب بسته های آموزشی در اختیار والدین و دانش آموزان قرار دهند. همچنین در مورد میزان ساعت بازی های رایانه ای در روز بایستی فرهنگ سازی شود.

    کلید واژگان: بازی رایانه ای, خود تنظیمی, سبک بازی
    Amin bagheri kerachi*, Mohammad Mehdi Razmjoo
    Purpose

    The purpose of this study was to compare self-regulation among students interested in computer games based on the style of play, the place of play, the history of the game, and the hours of playing the day.

    Methodology

    The method of this descriptive - comparative type. The statistical population of this research was elementary school students in Baharestan2, a sample of 372 of them selected through multi-stage cluster sampling. Bouffard questionnaire (1995) was used to measure self-regulation.

    Findings

    There was a significant difference between students self-regulatory based on computer game styles, computer games history and hours of computer games usage per day(P< .05), But there was no significant difference between self-regulatory learning of students according to the location of the computer game(P< .14). Data analysis was performed using Kruskal-Wallis statistical test.

    Conclusion

    According to the results of the research, schools should take action to identify non-destructive computer games that can help students to improve their self-regulation skills. Provide it to parents and students in the form of educational packages. Students should be justified on the amount of computer gaming hours per day.

    Keywords: Computer Games, self-regulation, style of play
  • ژیلا رستگاری نیا، علیرضا قاسمی زاد*، امین باقری کراچی
    مقدمه

    یکی از گرایش های قوی در انسان، «اقتدارگرایی» یا «قدرت طلبی» است که از نخستین سال های زندگی در انسان ظهور می کند و به اندازه ای که زمینه قدرت نمایی برای فرد فراهم باشد، این گرایش در او فعال می شود و اعمال و رفتارش را جهت می دهد. هدف این مطالعه تعیین اقتدارگرایی در مددجویان زندان می باشد.

    مواد و روش

    این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که در زندان مرکزی شیراز انجام شد. جامعه مورد مطالعه تمام زندانیان شهر شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 374 نفر وارد مطالعه شدند. در این مطالعه از پرسشنامه استاندارد اقتدارگرایی و شیوه فرزند پروری با 82 سوال استفاده گردید. پایایی پرسشنامه اقتدارگرایی بر اساس آلفای کرون باخ 86% و پرسشنامه والدین با آلفای کرون باخ 82% به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده گردید.

     یافته ها:

    یافته ها نشان داد که بین ساختار خانواده در تربیت فرزندان (مددجویان) با میزان اقتدارگرایی آنان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (01/0<p). به این صورت که هرقدر ساختار تربیتی خانواده منفی تر باشد به احتمال 1 صدم خطا، افراد اقتدارگرایی بیشتری خواهند داشت. هرچند ساختار مثبت گرا می تواند منجر به کاهش اقتدارگرایی فرزندان شود اما ساختار منفی گرایی خانواده در تربیت به صورت مستقیم می تواند میزان اقتدارگرایی مددجویان را پیش بینی کند (01/0 <p و20/0  =Beta). بین ساختار خانواده طرد کننده و اقتدارگرایی با (233/0 r = ،01/0 <)، خانواده های پر هرج ومرج و اقتدارگرایی با (167/0 r = ،05/0>p) و همچنین خانواده های اجبار کننده و اقتدارگرایی با (146 /0r = ،05/0>p) رابطه معنی داری وجود دارد. هرچند ساختار مثبت گرا می تواند منجر به کاهش اقتدارگرایی فرزندان شود اما ابعاد ساختار منفی گرای خانواده در تربیت شامل خانواده های طرد کننده (01/0 < pو 1820/0 =Beta) و پر هرج ومرج با (01/0 <p و 1790/0-  =Beta) به ترتیب و به صورت مستقیم می تواند میزان اقتدارگرایی مددجویان را پیش بینی کند. 

    بحث و نتیجه گیری: 

    نتایج نشان می دهد ساختار تربیتی خانواده بر میزان قلدری و اقتدارگرایی فرزندان موثر می باشد و ساختار خانواده منفی گرایی بر رفتار اقتدارگرایی اثر مستقیم داشته و علاوه براین خانواده هایی با نظام طرد کنندگی و یا اجبار نیز با درصد بیشتری از رفتار اقتدارگرایی فرزندانشان روبرو خواهند شد و این امر موید تاثیر خانواده و تربیت خانوادگی بر رفتار آینده فرزندان و سلامت روانی جامعه می باشد.

    کلید واژگان: اقتدارگرایی, خانواده, سلامت روانی, اندازه خانواده
    Zhila Rastegari Nia, Alireza Ghasemizad *, Amin Bagheri Karachi
    Introduction

    One of the strongest tendencies in human beings is "authoritarianism" or "power-seeking", which emerges from the first years of human life in a child and it is activated to the extent that one can expose power and it directs their deeds and behavior. The purpose of this study is to determine authoritarianism in prison psychologists.

    Materials and Methods

    This descriptive correlation study was performed by simple random sampling in Shiraz Central Prison. The research population was all the prisoners in Shiraz, 374 of whom were selected through simple random sampling, The information was collected through a questionnaire including authoritarianism and parenting style questionnaire which was measured with 82 questions. The reliability of the authoritarianism questionnaire was 86% and that of the parental questionnaire was 82%, both of which were measured by Chronbach’s alpha. SPSS, correlation coefficient, and regression analysis were used for data analysis.

    Results

    The findings showed that there is a significant positive correlation between family structure in parenting (for prison psychologists) and their authoritarianism (p = <0.01) in a way that the more negative the value of family educational structure (considering the probability of 0.01% error), the more authoritarianism people have.  Although positive constructs can reduce children's authoritarianism, negative parenting in raising children can directly predict the prison psychologists’ authoritarianism (P < 0.01 and Beta = 0.20). There is a significant correlation between the structure of exclusionary families and authoritarianism with r = 0.223 and p < 0.01, between chaotic families and authoritarianism with r = 0.167 and p < 0.05, and between coercive families and authoritarianism with r = 0.146 and p < 0.05.  Although positive constructs can lead to a decline in children's authoritarianism, the dimensions of negative constructs of family structure in education including  exclusionary families (P

    Conclusion

    The results show that family educational structure is effective on children’s bullying and authoritarianism and that negative parenting has a direct effect on authoritarian behavior. In addition, families with exclusion or coercion constructs have a higher percentage of authoritarian behavior of their children. This confirms the impact of family and family education on children's future behavior and on society’s mental health.

    Keywords: Authoritarianism, Family, Family Size, Mental health
  • امین باقری کراچی*، حسین اندایشگر
    مقدمه
    این تحقیق با هدف بررسی میزان احساس برخورداری از حقوق شهروندی و رابطه آن با شادکامی معلمان انجام گردید.
    روش
    روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری همه معلمان شهر بردخون بود که یک نمونه 78 نفری از میان آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای اندازه گیری احساس برخورداری معلمان از حقوق شهروندی از پرسشنامه سام آرام و برزگر(1395) و برای اندازه گیری شادکامی آنان از پرسشنامه آکسفورد(2001) استفاده شد. روایی و پایایی این پرسشنامه ها توسط محقق تعیین شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که میانگین احساس برخورداری از حقوق شهروندی در معلمان بالاتر از متوسط(24/3) است، میزان احساس برخورداری از حقوق شهروندی، همبستگی مثبت معناداری(65/0) با شادکامی معلمان دارد. میزان برخورداری از حقوق فرهنگی بالاترین تاثیر را در نمره شادکامی دارد و میزان برخورداری از حقوق اجتماعی و میزان برخورداری از حقوق مدنی به ترتیب در رتبه دوم و سوم از نظر تاثیر بر شادکامی می باشند.
    نتیجه گیری
    احساس برخورداری از حقوق شهروندی در بهبود شادکامی معلمان نقش اساسی دارد.
    کلید واژگان: حقوق شهروندی, امنیت, شادکامی, معلمان
    Amin Bagherikerachi *, Hossein Anayshegar
    Introduction
    The sense of possessing citizenship rights can create sense of satisfaction and happiness in individuals. this research was conducted with the aim of investigating the relationship between the sense of possessing citizenship rights with the happiness of teachers.
    Methods
    The method of this research was descriptive- correlational type. The statistical population were all teachers in the city of bordkhon, with a sample of 78 of them selected through simple random sampling. Sam Aram & Barzegar questionnaire(2016) was used to measure sense of possessing citizenship rights. Oxford 's questionnaire(2001) was used to measure happiness. Validity and reliability were investigated by the researchers.
    Results
    According to research findings, the level of sense of possessing citizenship rights in teachers seems to be moderate(3.24). Regarding the obtained correlation coefficient, it can be said that the sense of possessing citizenship rights have a positive significant correlation with teachers' happiness(0.65). Based on the results of multivariate regression, the rate of possessing of cultural rights has the highest impact on happiness score, the rate of possessing of social rights and the degree of possessing of civil rights are second and third respectively, in terms of impact on happiness.
    Conclusion
    The sense of possessing citizenship rights plays an essential role in improving the happiness of teachers.
    Keywords: Citizenship Rights, Security, Happiness, Teachers
  • امین باقری کراچی

    یکی از مزایای رقابتی که دانشگاه ها در این محیط آشوبناک به آن نیاز دارند، چابکی سازمانی است. از این رو هدف تحقیق حاضر، بررسی عوامل موثر بر چابکی سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی بود. روش این تحقیق توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه های علوم پزشکی فارس بوده که یک نمونه 152 نفری از میان آنها به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی و پایایی این پرسشنامه ها توسط محقق تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیر های نوآوری، شراکت، تکنولوژی، نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی با چابکی سازمانی رابطه معناداری (P< 0/001) وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که این متغیرها تقریبا 79 درصد از تغییرات چابکی سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی را پیش بینی می کنند. طبق یافته های تحقیق، متغیرهای نوآوری، شراکت، تکنولوژی، نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی تاثیر زیادی بر چابکی سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی دارند . بنابراین، دانشگاه های علوم پزشکی بایستی برنامه هایی برای ارتقا نوآوری داشته باشند، به توانمند سازی نیروی انسانی اهمیت بیشتری بدهند، شراکت بیشتری با دیگر دانشگاه ها و بخش های مختلف جامعه داشته باشند و فرهنگ چابکی را در درون دانشگاه ها بهبود ببخشند.

    کلید واژگان: علوم پزشکی, چابکی سازمانی, نوآوری سازمانی, شراکت, تکنولوژی, فرهنگ سازمانی
  • امین باقری کراچی*، علیرضا قاسمی زاد
    هدف این تحقیق شناسایی مولفه های فرهنگ سازمانی مطلوب در دانشگاه های علوم پزشکی بود. این پژوهش ،به روش آمیخته انجام شد. در ابتدا روش تحلیل محتوا کیفی برای شناسایی مولفه های فرهنگ سازمانی استفاده، و بر مبنای آن مرحله کمی تحقیق انجام گردید. جامعه تحقیق در بخش کمی اعضای اعضای هیئت علمی دانشگاه های علوم پزشکی فارس بود که 152 نفر از آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کیفی نیز به روش نمونه گیری هدفمند 25نفر برای انجام مصاحبه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود که ضریب پایایی آن به روش آلفای کرانباخ83/0بدست آمد و اعتبار محتوایی آن نیز با نظر خواهی از  متخصصان تایید شد. یافته های تحقیق نشان داد که تفکر و نواندیشی، مشتری محوری، روحیه کار تیمی،  مسئولیت پذیری، قداست کار و کسب دانش بنیان، تعامل و شراکت، مولفه های فرهنگ سازمانی مطلوب در دانشگاه ها هستند ،  میانگین نظر پاسخگویان  در خصوص بکارگیری این 6 مولفه در دانشگاه های علوم پزشکی  در حد متوسط است. دانشگاه های علوم پزشکی  بایستی  نسبت به انطباق فرهنگ سازمانی خود با این این مولفه ها اقدام نمایند.
    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, دانشگاه, آموزش پزشکی
    Amin Bagherikerachi *, Alireza Ghasemizad
    The aim of the current research was to Identification of an optimal Organizational Culture Components in Medical Sciences Universities. The methods of this study was mixed method research. At first, a qualitative content analysis method was used to identify the components of an optimal organizational culture and based on that, a quantitative study was carried out. The statistical population in the quantitative part were all faculty members of Fars University of medical sciences, the sample consist of 152 faculty members who were selected through stratified sampling. In the qualitative part, 25 members were selected using purposive sampling. Researcher made questionnaire was used to collect the data quantitative. The reliability of the questionnaire was estimated through Cronbach's alpha coefficient .83, its content validity was also confirmed by expert comments. Findings of research showed that thinking and innovation, customer orientation, structure and teamwork spirit, accountability, knowledge-based acquisition, interaction and partnership are the components of optimal organizational culture in universities, the average of respondents' opinion about using these six components in medical universities is moderate. Universities of medical science have to adapt their organizational culture to these components.
    Keywords: Organizational Culture, university, medical education
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال