حمزه گنجی
-
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس ویژگی های شخصیتی و باورهای هوشی با میانجیگری خودکارامدی تحصیلی در دانش آموزان پسر انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بجنورد بود که در سال تحصیلی 1396- 1395 مشغول به تحصیل بودند روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد پرسشنامه های اضطراب امتحان (ابوالقاسمی و همکاران ،1375) طراحی شد جهت اندازه گیری متغیر ها از پرسشنامه باورهای هوشی توسط عبدالفتاح و ییتس (2006)، پرسشنامه اضطراب امتحان (TAI)؛ پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نیو (NEO-FFI) ، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999) استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی بارهای عاملی نشانگرها بر متغیرهای مکنون مربوط به خودشان معنادارند. همچنین تمامی ضرایب مسیر مستقیم متغیرهای برونزا، شامل ویژگی های شخصیتی، باورهای هوشی به خودکارامدی تحصیلی، و خودکارامدی تحصیلی به اضطراب امتحان، در سطح آلفای 05/0 معنادار بودند. علاوه بر این، مدل توانست بیش از 58 درصد از خودکارامدی تحصیلی و 30 درصد از تغییرات اضطراب امتحان را تبیین کند. همچنی ثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی، آگاهی فراشناختی و باورهای هوشی بر اضطراب امتحان از طریق خودکارامدی تحصیلی معنادار بود. بنابر این می توان گفت که ویژگی های شخصیتی، باورهای هوشی با اضطراب امتحان رابطه دارند و از این طریق قابل پیش بینی هستند.کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, باورهای هوشی, اضطراب امتحان و خودکارامدی تحصیلیThe present study was conducted with the aim of predicting test anxiety based on personality traits and intelligence beliefs with the mediation of academic self-efficacy in male students. This research was a type of correlation research and structural equation model. The statistical population included all the students of the second secondary level of Bojnord city who were studying in the academic year of 2015-2016. A multi-stage cluster sampling method was chosen. Test anxiety questionnaires (Abolqasmi et al., 2015) were designed to measure the variables. From the Intelligence Beliefs Questionnaire by Abdul Fattah and Yates (2006), Test Anxiety Questionnaire (TAI); NEO personality traits questionnaire (NEO-FFI), Morgan and Jinks (1999) academic self-efficacy scale were used. The results showed that all the factor loadings of the indicators on the related variables are significant. Also, all direct path coefficients of exogenous variables, including personality traits, intelligence beliefs to academic self-efficacy, and academic self-efficacy to exam anxiety, were significant at the alpha level of 0.05. In addition, the model was able to explain more than 58% of academic self-efficacy and 30% of changes in test anxiety. Also, the indirect effects of personality traits, metacognitive awareness and intelligence beliefs on test anxiety through academic self-efficacy were significant. Therefore, it can be said that personality traits, intelligence beliefs are related to exam anxiety and can be predicted in this way.Keywords: personality traits, intelligence beliefs, Metacognitive Awareness, Test Anxiety, Academic Self-Efficacy
-
مقدمه
هدف اصلی از انجام این پژوهش علی- مقایسه ای، بررسی روند" تحول رشد زبان کودکان 4 تا 6 ساله ی مهدکودکی براساس وضعیت جمعیت شناختی خانواده های آنها در استان قم" بود.
روش پژوهش:
300 کودک دختر و پسر براساس جدول کهن، 2000 در 5 ردهی سنی: چهار، چهار و نیم، پنج، پنج ونیم و شش ساله از مهدکودکهای استان قم، به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و در آزمونها شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده شامل: آزمون رشد زبان".3P-Told "حسنزاده و مینایی، 2002 و آزمون محقق ساخته ی جمعیت شناختی بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی، آزمونهای تک نمونهای کالموگروف- اسمیرنوف، نمونه های مستقل کروسکال- والیس و نمونه های مستقل یومان- ویتنی استفاده شد.
یافته هابهطور کلی، یافته ها، نشاندادند که روند تحول رشد زبان در این کودکان، با افزایش سن، پیشرفت میکند. متغیرهای جمعیت شناختی خانواده ها، در رشد زبان کودکان تاثیری نداشته است.
بحث و نتیجه گیریبحث در مورد نتایج نشاندادند که براساس نظریه های رشد زبانی، رشد زبان کودکان همراه با افزایش سن پیشرفت کرده است. همچنین عدم تاثیر متغیرهای جمعیت شناختی خانواده ها در رشد زبان کودکان، تاییدی بوده است بر اهمیت نظریه یادگیری اجتماعی و تاثیرات عوامل مختلف مانند مهدکودک، همسالان، رسانه ها، فرهنگ، مربیان، بازی و موقعیت های اجتماعی.
کلید واژگان: مهدکودک, وضعیت جمعیت شناختی خانواده ها, آزمون رشدزبان., Told-P.3IntroductionThe main purpose of this causal–comparative research was to assess the development of language of four to six years old kindergarten children based on the demographic status of their families in Qom province.
Method300 boys and girls (according to the Cohen`s table, 2000) of 5 age groups: 4, 4.5, 5, 5.5 and 6 years old were selected from kindergartens in Qom province by a multi-stage cluster method, then they participated in tests. The tools were used included: Language Development Test "Told-P.3" (Hasanzadeh and Minayi, 2002) & Researcher-made demografic test. Data was analyzed by using descriptive statistical methods, Kolmogorov-Smirnov one-sample test, Kruskal-Wallis Independent Samples test and Mann-Whitney Independent Samples test.
ResultsIn general, the findings showed that the process of language development in these children progresses with age. The demographic variables of the families did not affect the children's language development.
ConclusionThe results showed that based on the theories of language development, children`s language development has progressed with age. Moreover, the lack of influence of families' demographic variables on children`s language development has been a confirmation of the importance of social learning theory and the effects of various factores such as kindergarten, peers, media, culture, teachers, games, social situations &…
Keywords: kindergarten, demographic status of families, test of language development, Told-P.3 -
پرسش نامه فرسودگی شغلی ماسلاچ رایج ترین ابزار سنجش فرسودگی شغلی است. هدف پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی مقیاس فرسودگی شغلی ماسلاچ در بین داوران حرفه ای فوتبال و فوتسال کشور بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه داوران مرد و زن فعال در لیگ های برتر و دسته اول فوتبال و فوتسال کشور شامل 341 نفر (229 داور مرد و112 داور زن) تشکیل دادند. نمونه برابر کل جامعه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. برای بررسی روایی این مقیاس از روش تحلیل عامل تاییدی و برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های تحلیل عاملی نشان داد که سوالات این مقیاس از بارهای عاملی بالایی برخوردار هستند و تا حد زیادی با پرسشنامه و یافته های پژوهشهای دیگر همخوان است. همچنین، پایایی این ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ در مرحله آزمون و بازآزمون مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که پرسش نامه فرسودگی شغلی ماسلاچ قابلیت استفاده برای سنجش فرسودگی شغلی داوران را نیز دارد.
کلید واژگان: فرسودگی شغلی, روایی, پایایی, داورانMaslach Burnout Inventory is the most commonly used measure of burnout. The main purpose of this study was to investigate validity and reliability of Maslach Burnout Inventory among professional Football and Futsal referees of the country. The Statistical Society of this study consisted of all active male and female referees in the Premier League and first Division Football and Futsal of the country in including 341 persons ( 229 male and 112 female referees ). The Sample was considered equal to the entire studied society.To verify the validity of this scale, confirmatory factor analysis method was used and for reliability analysis, Cronbach's alpha was used. Factor analysis findings showed that the questions of this scale have high factor load and largely correspond to the questionnaire and findings of other research. Also, the reliability of this tool is confirmed by Cronbach's alpha at the test and retest stage. The results of this study indicate that MBI can be used for measuring of burnout among referees.
Keywords: job burnout, Validity, Reliability, Referees -
مقدمه
نظر به اهمیت مباحث مرتبط به اثربخشی مداخله های شناختی درمانی به عنوان عامل تاثیرگذار بر عملکرد دانشجویان و نیاز به اندیشیدن تمهیدات مناسب و راه گشا در جهت حمایت و گسترش این مبحث، این پژوهش باهدف مطالعه ی تاثیر سه روش درمان شناختی خوان داری، دیداری، شنیداری بر عملکرد دانشجویان با توجه به جنسیت و سبک یادگیری انجام شد.
روشدر این پژوهش از روش پیش آزمایشی از نوع پس رویدادی استفاده شده است و ابزار پژوهش پرسشنامه های استانداردشده ی سبک های یادگیری کلب و عملکرد در تکلیف است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان درس روش تحقیق مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد رودهن تشکیل می دهد که 80 نفر از این تعداد به عنوان گروه نمونه، به روش غیر تصادفی و داوطلبانه انتخاب شدند و موردمطالعه قرار گرفتند.
نتایجیافته های به دست آمده نشان داد که اثر اصلی عامل جنسیت بر روی عملکرد در تکلیف معنی دار نیست ولی اثر اصلی سبک یادگیری بر روی عملکرد در تکلیف معنی دار است، همچنین اثر اصلی روش درمانی بر روی عملکرد در تکلیف معنی دار است. براساس نتایج این پژوهش اثر تعاملی روش درمان، جنسیت و سبک یادگیری بر روی عملکرد نیز معنی داراست.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به یافته ای به دست آمده در این پژوهش می توان گفت درمان شناختی تاثیر به سزایی در سبک یادگیری دارد و یا استفاده از این روش درمان گران می توانند برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان از آن بهره گیرند.
کلید واژگان: روش تحقیق, سبک یادگیری, عملکرد شناختی, روش درمان شناختیBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:19 Issue: 1, 2021, PP 15 -25IntroductionIssues related to the effectiveness of cognitive therapy interventions are important as a factor influencing students' performance. These issues need to think of appropriate and expedient measures to support and expand. The present research aimed to investigate the effect of three methods of cognitive reading, visual and auditory therapy on students' performance according to gender and learning style.
MethodThis was pre-experimental research with a posttest design. The research tools are the standardized questionnaires of Club learning styles and homework performance. The statistical population included undergraduate students of the research methodology course at Roudehen Azad University. 80 people were selected as a sample group using non-random and voluntary methods and were studied.
ResultsThe obtained results showed that the main effect of gender factor is not significant on performance in homework. However, the main effect of learning style is significant on performance in homework. Moreover, the main effect of therapy method is significant on performance in homework. Based on the results of this research, the interactive effect of therapy method, gender and learning style is also significant on performance. Discussion and
conclusionAccording to the findings of this research, it can be included that cognitive therapy has a significant effect on learning style. In addition, therapists can use this method for students' academic achievement.
Keywords: Research Methodology, Learning Style, Cognitive performance, Cognitive Therapy Method -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 94 (دی 1399)، صص 1307 -1318زمینه
تحقیقات متعددی به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی پرداخته اند. اما پژوهشی که به ارایه مدل ساختاری به منظور پیش بینی فرسودگی شغلی داوران حرفه ای فوتبال ایران بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت با میانجیگری حرمت خود پرداخته باشد مغفول مانده است.
هدفپژهش حاضر با هدف ارایه مدل ساختاری به منظور پیش بینی فرسودگی شغلی داوران حرفه ای فوتبال ایران بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت با میانجیگری حرمت خود انجام شد.
روشپژوهش از نوع توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه داوران مرد و زن فعال در لیگ های برتر و دسته اول فوتبال و فوتسال کشور در سال 1398 شامل 341 نفر (229 داور مرد و 112 داور زن) بود. نمونه برابر کل جامعه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلش (1981)، ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کری (1986) و حرمت خود روزنبرگ (1965) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافته هاشاخص های نیکویی برازش، برازش مدل را با داده ها نشان داد، مسیرهای مستقیم ویژگی های شخصیتی و حرمت خود به فرسودگی شغلی از لحاظ آماری معنادار بود (0/01 >(P. بین ویژگی های شخصیتی با فرسودگی شغلی از طریق میانجی گری حرمت خود نیز رابطه غیر مستقیم معنادار بود (0/01 >(P.
نتیجه گیریحرمت خود نقش میانجی گری بین ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی دارد. لذا با مد نظر قرار دادن حرمت خود و ویژگی های شخصیتی می توان نقش موثری در کاهش فرسودگی شغلی داوران و افزایش بهره وری در آنها داشت.
کلید واژگان: فرسودگی شغلی, پنج عامل بزرگ شخصیت, حرمت خود, داوران فوتبالBackgroundNumerous studies have examined the relationship between personality traits and burnout. However, research that has provided a structural model for predicting burnout in Iranian professional football referees based on five major personality factors mediated by self-esteem has been neglected.
AimsThe present study aimed to provide a structural model to predict job burnout of professional football referees in Iran based on five major personality factors mediated by self-esteem.
MethodThe research was descriptive and a sample of correlation schemes. The statistical population of this study included all male and female referees active in the top leagues and the first division of football and futsal in the country in 2019, including 341 people (229 male referees and 112 female referees). The sample was considered equal to the whole study population. Critical burnout questionnaires (1981), Costa and McCraychr('39')s personality traits (1986), and Rosenbergchr('39')s own self-esteem (1965) were used to measure research variables. Data were analyzed using structural equation method.
ResultsGood fitness indicators showed model fit with the data, direct trajectories of personality traits and self-esteem to job burnout were statistically significant (P< 0/01). Personality traits with job burnout through indirect mediation of self-esteem also had a significant indirect relationship (P< 0/01).
ConclusionSelf-esteem plays a mediating role between personality traits and burnout. Therefore, considering Self-esteem and personality traits can play an important role in reducing judgeschr('39') burnout and increasing productivity
Keywords: Job burnout, big five personality factors, self-esteem, referees of football -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین صفات شخصیت با مصرف و سوءمصرف مواد توهمزا انجام شد. جامعه آماری این پژوهش افرادی بودند که در زندگی خود حداقل یک بار مواد توهمزا مصرف کرده بودند یا به سوءمصرف این مواد میپرداختند. هر دو گروه نمونه (100 نفر زن و مرد با سابقه مصرف/ سوءمصرف مواد توهم زا) و کنترل (100 نفر زن و مرد بدون سابقه مصرف/ سوءمصرف مواد توهم-زا) به صورت پرسشنامه شخصیتی (NEO-FFI) و پرسشنامه (محقق ساخته) مربوط به ویژگی های جمعیتشناختی پاسخ دادند. نتایج تحلیل لجستیک داده ها نشان دادند که افراد مصرف کننده مواد توهمزا در مقایسه با افرادی که هرگز از این مواد استفاده نکردهاند، در دو ویژگی شخصیتی باز بودن به روی تجربههای جدید و سازگاری (خوشاخلاقی و کنار آمدن با دیگران) نمرات بالاتری کسب می-کنند (در هر دو، 01/0P ≤).
کلید واژگان: شخصیت, مواد توهم زا, باز بودن نسبت به تجربیات جدید, سازگاریThe goal of this study was to examine the correlation between personality traits and use or abuse of hallucinogens. The statistical population consisted of all Iraninans who had used a hallu-cinogen at least once or abused these drugs. The sample group consisted of 100 men and women users or abusers and the control group consisted of 100 individuals who had never used these drugs. Participants answered an online survey consisting of a questionnaire for demographic background and the NEO Five Factor Personality Inventory (NEO-FFI). Demographic, personality, and hallucinogenic drug use data were analysed using logistic regression analysis method. The analysis revealed that users/abusers of hallu-cinogenic drugs, compared to nonusers, are more open to new experiences and are more agreeable.
Keywords: : personality, hallucinogens, open-ness, agreeableness -
نشریه روان سنجی، پیاپی 34 (پاییز 1399)، صص 113 -132
هدف تحقیق مشخص شدن این موضوع بود که آیا با استفاده از ویژگی های جمعیت شناختی، پرسشنامه شخصیتی نیو و فهرست عوارض SCL-90-R، که برای تشخیص سمپتوم های روانی است، می توان تمایل افراد به استفاده از ماده توهم زا را پیش بینی کرد. این پژوهش یک فرضیه کلی و سه فرضیه جزیی داشت. فرضیه کلی این بود که بین ویژگی های جمعیت شناختی، پنج عامل شخصیتی نیو و مقیاس های تشکیل دهنده SCL-90-R همبستگی مثبت معنا دار وجود دارد. در فراخوان اینترنتی و در دو نوبت، از داوطلبان خواسته شده به صورت آنلاین به دو پرسشنامه فوق و یک پرسشنامه جمعیت شناختی محقق-ساخته پاسخ دهند. در فراخوان اول از کسانی که حداقل یک بار مواد توهم زا مصرف کرده بودند و در فراخوان دوم از کسانی که اصلا مصرف نکرده نبودند دعوت به پر کردن پرسشنامه شد. با رسیدن تعداد پاسخ دهندگان به 100 نفر در هر گروه (در مجموع 200 نفر)، درخواست متوقف شد. تحلیل رگرسیون لجیستیک نشان داد که از پنج عامل شخصیتی پرسشنامه نیو، تنها دو عامل باز بودن به روی تجربه های جدید و مداراجویی با تمایل به استفاده از مواد توهم زا همسبتگی مثبت معنا دار دارند. سه عامل دیگر (روان رنجور خویی، برون گرایی، وظیفه شناسی) همبستگی معنا دار نشان ندادند. از بین پنج عامل شخصیتی، تنها دو عامل، باز بودن به روی تجربه های جدید و مداراجویی، در پیش بینی تمایل به استفاده از مواد توهم زا روایی نشان دادند. در مورد سمپتوم های مورد ارزیابی با SCL-90-R، تنها دو ویژگی پرخاشگری و حساسیت بین فردی توانستند عضویت در گروه مصرف کنندگان را پیش بینی کنند.
کلید واژگان: روایی, مواد توهم زا, باز بودن به روی تجربه های جدید, مداراجویی, پرخاشگری, حساسیت بین فردیThe objective was to see if the fivefactor personality test of Neo and the SCL-90-R, which are used to diagnose psychological symptoms, could predict people's desire to use hallucinogenic substances. In this study, we had a general hypothesis and three specific hypotheses. Our general hypothesis was that there are significant positive correlations between the five personality traits evaluated by Neo and the symptomatic dimensions evaluated by SCL-90-R. To test this hypothesis, we asked people online to answer the two tests and a researcher-made demographic questionnaire for those who have used hallucinogenic substances at least once and those who had not used them at all. When the number of respondents reached 100 (a total of 200), we stopped the request. Logistic Regression analysis showed that of the five personality factors of the neo test, only two factors had significant correlation with openness and agreeableness with the use of hallucinogenic substances. The other three factors (neuroticism, extraversion, and conscientiousness) did not show a significant correlation. Of the five personality traits, only two traits, openness and agreeableness could predict the inclination of people to use hallucinogenic substances. In the case of symptoms evaluated by SCL90-R, only two features of hostility and interpersonal sensitivity could predict people’s inclination to use hallucinogenic substances
Keywords: validity, hallucinogenic substances, openness, agreeableness, hostility, Interpersonal Sensitivity -
زمینه و هدف
انسان، موجودی اجتماعی است و جنبه اجتماعی تحول کودک، پایه و اساس زندگی انسانی را تشکیل میدهد. زندگی اجتماعی مستلزم برخورداری از آمادگی روانی، دارا بودن مهارتهای اجتماعی و اعتماد به خود، و توانایی سازشیافتگی اجتماعی است. هدف از این پژوهش، تعیین سطح تحول روابط اجتماعی کودکان 4 تا 6 سال مهد کودکهای استان قم براساس وضعیت جمعیتشناختی خانواده های آنها بود.
روشبرای انجام این پژوهش تحلیلی- مقطعی،300 کودک چهار تا شش سال (150 پسر، 150 دختر) از ده مهد کودک استان قم، در سال 1395 به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. وضعیت تحول روابط اجتماعی این کودکان بر اساس زیرمقیاس ارتباط اجتماعی مربوط به آزمون سنجش تحول شناخت، ارتباط اجتماعی و حرکت نیوشا در کودکان فارسیزبان (جعفری و همکاران، 1388) و آزمون محققساخته دموگرافیک، ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمارتوصیفی، آزمون کروسکال- والیس، و یومان- ویتنی استفاده شد.
یافتهها:
نتایج نشان داد که روند تحول روابط اجتماعی در این کودکان، با افزایش سن، پیشرفت میکند و متغیرهای جمعیتشناختی شامل تحصیلات پدران (714/0<p)، تحصیلات مادران (574/0<p)، درآمد پدران (796/0<p)، درآمد مادران (479/0<p)، وضعیت مسکن خانواده (330/0<p)، سابقه جدایی یا از دستدادن والدین و یا عزیزان (433/0<p)، سابقه مشکلات روانپزشکی برادر و خواهر (758/0p<)، راستدست و یا چپدست بودن (351/0<p)، و یکزبانه یا دوزبانه بودن (907/0<p)، در تحول روابط اجتماعی کودکان، تاثیری نداشته است.
نتیجه گیریبه طورکلی نتایج این پژوهش نشان میدهد که بر اساس نظریههای تحولی مانند نظریه تحول اجتماعی و نظریه یادگیری اجتماعی، روابط اجتماعی کودکان همراه با افزایش سن پیشرفت میکند. همچنین عدم تاثیر متغیرهای جمعیتشناختی خانوادهها در روابط اجتماعی کودکان، تاییدی بر اهمیت نظریه یادگیری اجتماعی، و نشانه اثرپذیری کودکان از عوامل اجتماعی شدن در محیط بیرون از خانواده، است.
کلید واژگان: روابط اجتماعی, مهد کودک, وضعیت جمعیت شناختی خانواده هاBackground and PurposeMan is a social being. The social aspect of child development shapes the basis of his/her life. Social life demands mental readiness, social skills, self-confidence, and social adjustment. This study aimed to determine the development of social relationships in children aged 4 to 6 in the kindergartens of Qom province, based on the demographic status of their families.
MethodTo carry out this causal-comparative study, 300 children aged 4 to 6 (150 boys and 150 girls) were selected by multi-stage cluster sampling from ten kindergartens of Qom province in 2016. Development of social relationships in these children was determined based on the subscale of the social relationship in Newsha Cognitive, Social Communication and Motor Development Scale for Persian Speaking Children (Jafari et al., 2009) and Researcher-made Demographic Test. Descriptive statistical techniques, Kruskal-Wallis test, and Mann-Whitney U- were used to analyze the data.
ResultsResults showed that development of social relationships in these children improved with age. The demographic variables, including the paternal level of education (p <0.714), maternal level of education (p<0.574), paternal income (p <0.796), maternal income (p <0.479), housing status of the family (p<0.330), history of parental death or divorce or death of a loved one (p <0.433), history of psychiatric problems in siblings (p<0.758), being right-handed or left- handed (P <0.351), being monolingual or bilingual (p <0.907) had no effect on the development of social relationships in these children.
ConclusionIn general, results of this study showed that based on developmental theories like social development theory and social learning theory, childchr('39')s social relationships improves with age. Also, noneffectiveness of family demographic factors on the childchr('39')s social relationships indicates the importance of social learning theory and it shows that children are affected by socialization factors outside the family.
Keywords: Social relationships, kindergarten, demographic status of families -
هدف این پژوهش مقایسه پیشرفت تحصیلی، درگیری تحصیلی، سرسختی و ادراک محیط کلاس دانش آموزان دختر و پسر بود. نمونه ای با حجم 300 دانش آموز (150 دختر و 150 پسر) سوم تجربی شهر دزفول با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های سرسختی، ادراک محیط کلاس و درگیری تحصیلی را تکمیل کردند. میانگین نمرات دروس ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی مد نظر قرارگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش تحلیل واریانس چندمتغیره به کار رفت. نتایج نشان دادند که جنسیت بر متغیرهای وابسته اثر معناداری دارد (001/0p<). برای تعیین مکان معنادارشدن آماری اثر جنسیت روی هر یک از متغیرهای وابسته، تحلیل واریانس تک متغیره به طور جداگانه اجرا شد. نتایج نشان داد بین میانگین پیشرفت تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). اما بین میانگین سرسختی و ادراک محیط کلاس دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری یافت نشد(001/0<p). لذا ضرورت دارد که والدین، برنامه ریزان و معلمان فرصت هایی را جهت درگیری و فعال سازی، بهره مندی از تکالیف چالش برانگیز مفید برای رشد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هر دو جنس فراهم سازند.کلید واژگان: ادراک محیط کلاس, پیشرفت تحصیلی, درگیری تحصیلی, سرسختیThe aim of this study was to compare students' academic achievement, academic engagement, hardiness and perceived classroom environment among female and male students in math and science. A sample size of 300 female and male students in the third grade high school in Dezful were selected using multi-stage random sampling. For data collection, hardiness questionnaire, perceived classroom environment and academic engagement questionnaire were used. To analyze the data, multivariate analysis of variance (MANOVA) and analysis of variance (ANOVA) were used. The results showed that gender significantly affected dependent variables (p<0/001). It also means academic achievement, and academic engagement (p<0/001) of female and male students were significantly different and the mean of hardiness and perceived classroom environment were not significantly different. Based on the results, it is necessity that parents, instructional planners and trainers produce good opportunities for engagement, activation and using of challenging and useful tasks for the development and academic achievement of girls and boys.Keywords: Academic engagement, academic achievement, hardiness, perceived classroom environment
-
این پژوهش با هدف آزمون نقش واسطهای هیجانهای پیشرفت در رابطه اسنادهای علی و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. 446 دانشجو (201 زن، 245 مرد) که به کمک روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند به نسخه کوتاه مقیاس هیجانهای پیشرفت مربوط به کلاس درس (گراوند، ابوالمعالی، کیامنش و گنجی، 1395)، پرسشنامه سبک اسنادی (پیترسون و دیگران، 1982) و سیاهه فرسودگی تحصیلی (سالملا آرو، کیورو، لسکینن و نورمی، 2009) پاسخ دادند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که نقش واسطهای هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی در رابطه بین اسنادهای علی و فرسودگی تحصیلی دانشجویان با داده ها، برازش مطلوبی داشت. افزون بر آن، در مدل پیشنهادی واسطه گری نسبی هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی، تمامی وزنهای رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند. همچنین، نتایج نشان داد که در مدل مفروض به ترتیب 57 و 60 درصد از نمره های هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی و 63 درصد از پراکندگی نمره های فرسودگی تحصیلی از طریق منابع تغییرپذیری منتخب توضیح داده میشوند. نتایج این پژوهش از نقش تعیین کننده اسنادهای علی در پیش بینی فرسودگی تحصیلی فراگیران حمایت کرد. همچنین، نتایج نشان داد که بخشی از واریانس مشترک بین اسنادهای علی و فرسودگی تحصیلی فراگیران، نتیجه تغییرپذیری در مقادیر عددی منتسب به نقش واسطهای در مدل پیشنهادی بود.کلید واژگان: اسنادهای علی, فرسودگی تحصیلی, هیجانهای پیشرفتThis study examined the mediating effect of achievement emotions on the relationship between casual attributions and academic burnout among university students. The method of the current study was descriptive-correlation. Four hundred and forty six university students (201 females, 245 males) were selected using a multistage random sampling method. The participants completed the Class-Related Achievement Emotions-Short Form (CRE-SF; Geravand et al, 2016), the Attribution Style Questionnaire (ASQ; Peterson et al. 1982) and the School Burnout Inventory (SBI; Salmela-Aro, Kiuru, Leskinen & Nurmi, 2009). The results of structural equation modeling indicated that the partially mediated model of achievement emotions on the relationship between casual attrition patterns and academic burnout had acceptable fit to data. Furthermore, all of the regression weights in the hypothesized model were statistically significant and predictors of the model accounted for 57% and 60% variances of positive and negative achievement emotions, respectively, and 63% variances of academic burnout. The results of the current study supported the role of casual attributions in predicting learners' academic burnout. The findings suggested that the part of common variance between casual attributions and academic burnout were resulted from variability in numerical values attributed to mediating factors in the proposed model.Keywords: casual attributions, academic burnout, achievement emotions
-
فصلنامه اعتیاد پژوهی، پیاپی 49 (زمستان 1397)، صص 223 -242هدفافراد دارای وابستگی مصرف مواد محرک با عدم شناخت صحیح از عواطف و احساسات خویش در به کار بردن درست هیجان ها مشکل دارند و این مشکلات در تنظیم هیجان ها منجر به مصرف مواد می شوند. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک در افراد وابسته به متامفتامین بود.روشروش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری افراد وابسته به متامفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد امید پویا در شهر تهران در سال 1395 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر درگروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس را دریافت کردند و گروه گواه آموزش دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های سنجش ولع مصرف لحظه ای، و افسردگی (لاویبوند، 1995) به دست آمد.یافته هانتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک افراد وابسته به متامفتامین موثر است (0/01p<).نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش می توان گفت دشواری در تنظیم هیجان ها یکی از مشکلات افراد وابسته به متامفتامین است و آموزش نحوه ابراز و مدیریت هیجانات به این افراد می تواند در کاهش ولع و افسردگی پس از ترک مواد موثر واقع شود.کلید واژگان: تنظیم هیجان, ولع, افسردگی, متامفتامینObjectiveIndividuals with addiction to stimulant drugs have difficulty in proper employment of emotions due to the misconception of their feelings and, thereby, these difficulties in emotion regulation lead to substance use. The aim of this study was to determine the effectiveness of emotion regulation training based on Grass model in the reduction of craving and depression after withdrawal among methamphetamine-dependent individuals.MethodThe current study employed a quasi-experimental research design along with pre-test/post-test and control group. The methamphetamine-dependent patients presenting to Omid Pooya addiction treatment clinic in Tehran in 2016 constituted the statistical population of this study. A sample of 30 participants was selected via convenience sampling method and, then, 15 subjects were assigned to the experimental group and 15 subjects were assigned to the control group at random. The experimental group received emotion regulation training based on Grass model, but the control group did not receive any training. The data were collected by means of Instantaneous Craving Questionnaire and Depression Questionnaire (Lovibond, 1995).ResultsThe results of this study showed that emotion regulation training based on Grass model is effective in decreasing craving and depression after withdrawal among methamphetamine-dependent patients (p <0.01).ConclusionAccording to the research findings, difficulty in emotion regulation is one of the problems of methamphetamine-dependent patients and teaching how to express and manage emotions can help them reduce craving and depression after addiction withdrawal.Keywords: emotion regulation, craving, depression, methamphetamine
-
پیشرفت تحصیلی در هر نظام آموزشی، یکی از شاخص های موفقیت علمی و زمینه توسعه جوامع است. هدف پژوهش تبیین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر اساس سرسختی و ادراک محیط کلاس با میانجیگری درگیری تحصیلی در یک مدل، و روش پژوهش، توصیفی یا غیر آزمایشی بود. نمونه ای 300 نفری از کلیه دانش آموزان دختر و پسر سوم تجربی دزفول در سال تحصیلی94- 93، به حجم1411 نفر، با روش چند مرحله ای تصادفی ساده، انتخاب و به پرسشنامه سرسختی کوباسا (1994)، با 0/68= پایایی، شاخص های برازش,GFI=0/93) (RMSEA=0/074، فعالیت های کلاس درس من(MCA) جنتری،گابل و ریزا (2002)، با 0/81=پایایی،,GFI=0/93) (RMSEA=0/063 و راهبردهای انگیزشی برای یادگیری(MSLQ) پینتریچ و دیگروت (1994)، با 0/90= پایایی و ,GFI=0/94) (RMSEA=0/058 دارای روایی مناسب پاسخ دادند. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد: الگوی علی تبیین پیشرفت تحصیلی براساس سرسختی و ادراک محیط کلاس با میانجیگری درگیری تحصیلی با داده های گردآوری شده برازش دارد. اثر مستقیم درگیری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی32/0، اثر مستقیم ادراک محیط کلاس بر درگیری تحصیلی 0/758، اثر غیر مستقیم ادراک محیط کلاس بر پیشرفت تحصیلی با میانجیگری درگیری تحصیلی 0/24، مثبت و معنادار و اثر سر سختی بر پیشرفت تحصیلی 0/29- ، منفی و معنادار شد. به طورکلی سرسختی و ادراک محیط کلاس % 16/ 7از واریانس پیشرفت تحصیلی و ادراک محیط کلاس %57/9از واریانس درگیری تحصیلی را تبیین کردند. با توجه به اهمیت درگیری تحصیلی در ارتباط با پیشرفت تحصیلی ضرورت دارد که برنامه ریزان و معلمان فرصت هایی برای فعال سازی و بهره مندی از تکالیف چالش برانگیز را برای دانش آموزان فراهم کنند.
کلید واژگان: سرسختی, ادراک محیط کلاس درس, درگیری تحصیلی, پیشرفت تحصیلیAcademic achievement is one of the indicators of the academic success and development of societies. The aim of this study was to explain a model of causal prediction of students' academi achievement based on hardiness and perception of the classroom environment by mediation of the academic engagement. Research method was correlation. A sample size of 300 of all (1411) male and female students of the third grade in empirical science course of high school in Dezful in 1393-94 was selected using multi-stage random sampling. They answered Kobasa.'S hardiness questionnaire (1994), Reliability =0/68,Index fit (GFI=0/93, RMSEA=0/074), Gentry, Gable and Rizza perception of the classroom environment (2002), Reliability=0/81, (GFI=0/93 (RMSEA=0/063) and Pintrich & De Groot academic engagement (1994), Reliability=0/90, (GFI=0/94, RMSEA=0/058).The data analyzed by structural equation modeling. Results showed that model, was good fit by data. Direct effect of the academic engagement on academic achievement was0/32, perception of the classroom environment on academic engagement was 0/758 and Indirect effect of the perception of the classroom environment on academic achievement by mediation of the academic engagement was0/24, which all (p<0/0001) were meaningful. Effect of the hardiness on academic achievement was -0/29 (p<0/0001) and meaningful. On the whole, hardiness and perception of the classroom environment explained16/7% of the variance of academic achievement and perception of the classroom environment explained 57/9 % of the variance of academic engagement. Thus, it is necessary that planners and teachers provide opportunities for activating and benefiting from challenging assignments for students.
Keywords: hardiness, perceived classroom environment, academic engagement, explanation, Academic achievement -
This research aimed to explain wisdom based on identity styles through psychological capital. For this aim, based on multistage-cluster sampling method, a sample of 424 students from Hamedan universities was selected, and Three-Dimensional Wisdom Scale (3D-WS), Identity Styles Inventory (ISI-3) and Psychological Capital Questionnaire (PCQ) were completed by them. The data analyzed by using the structural equation modeling (SEM) method and AMOS software. For each of the latent variables, measurement models were estimated and tested, and all of the models were supported. The final model presented a particular pattern of relationship between the research variables, and could explain 0/18 of the variance of wisdom. The fitness indicators of the model showed the proper fit with the data (χ2=3.58, P=0/17, χ2/df=1.79, GFI=1/00, AGFI=0/98, CFI=1/00, NFI=0/99, RMSEA=0/04). Direct effects of diffuse/avoidant identity style on wisdom was confirmed, but direct effects of informational and normative were non-significant. All three identity styles showed indirect effects through psychological capital on wisdom. In totall, the data supported the role of identity styles in development of wisdom through psychological capital, so that diffuse/avoidant identity had considerable negative effect and informational identity the most positive effct.
Keywords: wisdom_psychological capital_informational_normative & diffuse_avoidant identity styles -
به منظور ساخت و استانداردسازی مقیاس سازشنایافتگی تحصیلی در دانشآموزان مقطع متوسطه یکم شهر تهران، 405 نفر (261 دختر، 144 پسر) به شیوه نمونه برداری خوشهای انتخاب شدند و به مقیاس سازشنایافتگی تحصیلی پاسخ دادند. با حذف 23 ماده، به دلیل همبستگی منفی و ضعیف با کل مقیاس و 24 0 برآورد شد. نتایج تحلیل عاملی به / 0، ضریب اعتبار مقیاس 88 مادهای از طریق فرمول کلی آلفای کرونباخ 979 / ماده، به دلیل داشتن بار عاملی کمتر از 3 استخراج شش عامل: 1) بیتفاوتی تحصیلی و کمبود توجه، 2) رفتار نامناسب با معلم و همکلاسی ها، 3) رفتار مخرب و بینظمی، 4) قلدری و رفتار ضداجتماعی، 57 درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین کردند. روایی ملاکی همزمان مقیاس / 5) فریب و نقض قوانین، و 6) گوشهگیری و قربانی قلدری بودن منجر شد، که 80 از طریق همبستگی با پرسشنامه سازشیافتگی دانشآموزان (سینها و سینگ، 0/405 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل شش (1993 عاملی با بیش از هفت شاخص برازندگی مورد تایید است. همه مولفه های ششگانه مقیاس ضریب اعتبار بالایی داشتندکلید واژگان: سازش نایافتگی تحصیلی, ساخت و استانداردسازی, اعتبار, روایی, تحلیل عاملیIn order to construct and standardize a School Maladjustment Scale, 405 students (261 girls, 144 boys) were selected from junior high schools of City of Tehran by cluster sampling method. The participants completed the School Maladjustment Scale. Examining the item-total correlation led to elimination of 23 items. The results of principle components analysis and varimax rotation indicated that 24 items had factor loading less than 0.3, so these items were eliminated. The Cronbach's Alpha reliability coefficient for 88 item scale was 0.979. The results of factor analysis led to extraction of six factors: 1) academic indifference and lack of attention, 2) inappropriate behaviors toward teachers and classmates, 3) destructive and indiscipline behaviors, 4) bullying and antisocial behaviors, 5) deception and violation of rules, and 6) withdrawal and victimization by bullies, which explained 57.80 percent of the total variance. The concurrent validity of the scale using comparison to the Student Adjustment Inventory (Sinha & Singh, 1993) was 0.405. The results of confirmatory factor analysis indicated that the 6-factor model was supported by more than seven fit indices. All of the six components yielded high reliability coefficientKeywords: school maladjustment, construction, standardization, validity, reliability, factor analysis
-
نشریه روان سنجی، پیاپی 25 (تابستان 1397)، صص 117 -132
پژوهشگران پیش از استفاده از هر آزمونی باید در باره ویژگی هایی از جمله کافی بودن پایایی و روایی آزمون را بررسی کنند. (مارنات، گری گراث، 1373). بنابراین هدف این پژوهش بررسی اعتبار و روایی آزمون سرسختی روانی در دانش آموزان دوره متوسطه بود. روش پژوهش در چهارچوب طرح مطالعاتی اعتبار سنجی با هدف بررسی روایی و پایایی مقیاس سرسختی کوباسا در نمونه ای 300 نفری از دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم تجربی (1411نفر) دبیرستان های دولتی شهر دزفول در سال تحصیلی94- 93، بودکه با روش چند مرحله ای تصادفی ساده، انتخاب و پرسشنامه سرسختی کوباسا (1994)، را تکمیل کردند. همسانی درونی کل سوالات آزمون از طریق آلفای کرونباخ 683/0، ضریب پایایی از روش بازآزمایی با فاصله6 هفته، برای کل آزمون 61/0، محاسبه شد و پایایی و همسانی درونی قابل قبولی را برای این آزمون نشان دادند. به منظور مطالعه روایی سازه ای این پرسشنامه، از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری، استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، سه عامل(کنترل، تعهد و چالش) از پرسشنامه سرسختی روا ن شناختی را استخراج و تاییدکرند. مقدار واریانس تبیین شده برای کل پرسشنامه سرسختی 42/61% باسطح معناداری آزمون بارتلت P<0/001به دست آمد. در مجموع نتایج این پژوهش حاکی از ویژگی های روان سنجی قابل قبول پرسشنامه سرسختی است و می تواند در بررسی سرسختی روان شناختی دانش آموزان در حوزه روانشناسی مثبت گرای شخصیت مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: سرسختی روان شناختی, روایی, پایاییThe scholars must investigate tests' psychometrics traits to make use of they(Marnat, Grey Gross,1373). Thus the aim of this study was to investigate reliability and validity hardiness psychological scale. Research method was reliability and validation. A sample size of 300 of all (1411) male and female students of the third grade in empirical science course of high school in Dezful in1393-94 was selected using multi-stage random sampling. They answered Kobasa.'S hardiness questionnaire (1994).The data analyzed by Cronbach's Alpha, Retest and Exploratory and Confirmatory factor analysis on the base structural equation modeling. Results showed models, were good fit, and Confirmed three factors (control, commitment, challenge) and explained %61/42 of the variance of hardiness psychological. also Cronbach's Alpha =0/683, Retest =0/61 that were significant and Confirmed internal consistency and reliability this scale.
Conclusionhardiness psychological questionnaire is a reliability and validation scale for Measurement hardiness psychological in the grope of students.
Keywords: Hardiness Psychological, Reliability, Validation -
نشریه روان سنجی، پیاپی 24 (بهار 1397)، صص 137 -150Background and Purpose
This research was carried out with the aim of investigating the effect of indirect relation between information identity, normative identity and confusion-avoidance identity on psychological capital.
MethodFor this purpose, a sample of 424 students was selected through a cluster sampling method from the Hamedan universities and the questionnaire of Bersonsky Identity Styles (ISI-3, 1989) and the Lutangan Psychological Capital (PCQ, 2007) They were executed on them. Data were analyzed using structural equation model (SEM) and AMOS software. For each of the variables, the measurement models were evaluated and tested and all models were supported. The final model presents a specific pattern of relationships between research variables.
ResultsThe path coefficient of normative identity style to psychological capital is significant (β = 0.36, P <0.05). Also, the confused-avoidance identity stroke coefficient for psychological capital is significant (β = -0.08, P <0.05).
ConclusionThe patterns derived from the relationship between identity styles and psychological capital support the basic assumptions of the research that the growth of wisdom is influenced by identity styles and psychological capital.
Keywords: Identity, informational identity, normative identity, confusion-avoidanceidentity, psychological capital -
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری روابط بین ویژگی های شخصیتی، باورهای هوشی و آگاهی فراشناختی با اضطراب امتحان با میانجی گری خودکارامدی تحصیلی در دانش آموزان پسر انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بجنورد بود که در سال تحصیلی 1396- 1395 مشغول به تحصیل بودند روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شد پرسشنامه های اضطراب امتحان ( ابوالقاسمی و همکاران ،1375) طراحی شد جهت اندازه گیری متغیر ها از پرسشنامه باورهای هوشی توسط عبدالفتاح و ییتس (2006)، پرسشنامه اضطراب امتحان (TAI)؛ پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو[1] (NEO-FFI) ،مقیاس آگاهی فراشناختی ( مختاری و ریچارد،2002) مقیاس خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999) استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی بارهای عاملی نشانگرها بر متغیرهای مکنون مربوط به خودشان معنادارند. همچنین تمامی ضرایب مسیر مستقیم متغیرهای برونزا، شامل ویژگی های شخصیتی، باورهای هوشی و آگاهی فراشناختی به خودکارامدی تحصیلی، و خودکارامدی تحصیلی به اضطراب امتحان، در سطح آلفای 05/0 معنادار بودند. علاوه بر این، مدل توانست بیش از 58 درصد از خودکارامدی تحصیلی و 30 درصد از تغییرات اضطراب امتحان را تبیین کند. همچنی اثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی، آگاهی فراشناختی و باورهای هوشی بر اضطراب امتحان از طریق خودکارامدی تحصیلی معنادار بود.کلید واژگان: آگاهی فراشناختی, باورهای هوشی, خودکارآمدی, ویژگی های شخصیتی
-
مقدمه
هدف پژوهش حاضر مقایسه مقایسه عملکرد تحصیلی، انگیزش پیشرفت و نگرش به تحصیل بین دانش آموزان دارای معلم فن آور و غیرفن آور بود.
روش پژوهشروش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه استان قم در سال 1396 بودند که از میان آن ها 600 نفر به روش نمونه برداری هدف مند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از معدل نمره ها، فرم تجدیدنظرشده پرسشنامه سنجش نگرش به مدرسه و آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون t گروه های مستقل تجزیه و تحلیل شد.
یافته هانتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دانش آموزان دارای معلم فن آور و غیرفن آور در عملکرد و پیشرفت تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین دانش آموزان دارای معلم فن آور به طور معناداری بالاتر بود. بین دانش آموزان دارای معلم فناور و غیرفناور در انگیزش پیشرفت تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین دانش آموزان دارای معلم فن آور در انگیزش پیشرفت به طور معناداری بالاتر بود. بین دانش آموزان دارای معلم فن آور و غیر فن آور در نگرش نسبت به تحصیل تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین دانش آموزان دارای معلم فن آور نسبت به دانش آموزان دارای معلم غیرفن آور به طور معناداری بالاتر بود.
نتیجه گیریاگر فن آوری در اختیار یادگیرندگان قرار گیرد می تواند به بهبود کیفیت آموزش و عملکرد و پیشرفت تحصیلی و نگرش به تحصیل کمک کرده و در امر تدریس موثر باشند.
کلید واژگان: انگیزش پیشرفت, عملکرد تحصیلی, فن آور, نگرش به تحصیلIntroductionThe purpose of this study was to compare the academic performance, achievement motivation and attitude to studding among students with technical and nontechnical teachers.
MethodThe research method was descriptive and causal-comparative and the statistical population of the study consisted of high school students in Qom province in 2017, among which 600 were selected through targeted sampling. The mean of the scores, School Attitude Assessment Survey-Revised and Hermen's achievement motivation test were used to collect the data. Data were analyzed using multivariate analysis of variance analysis and independent group t-test.
ResultsThe results of this study showed that there is a significant difference between students with technological teacher and non-technical teacher in performance and academic achievement and the average of students with technological teacher was significantly higher. There is a significant difference between students with technological teacher and non-technical teacher in achievement motivation and the average of students with technological teacher was significantly higher. There is a significant difference between students with technological teacher and nontechnical teacher in attitude to studding and the average of students with technological teacher was significantly higher.
ConclusionIf technology be available to learners, it can help improve the quality of education and performance, and improve academic achievement and attitude to studding, and they can be effective in teaching.
Keywords: academic performance, achievement motivation, attitude to studding, technological -
هدف این پژوهش مقایسه رابطه بین درگیری تحصیلی، سرسختی، ادراک محیط کلاس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر بود. روش پژوهش علی – مقایسه ای بود. از جامعه آماری (1411 نفر)، نمونه ای با حجم 300 دانش آموز (150 دختر و 150 پسر)، سوم تجربی دزفول به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرسختی کوباسا (1994)، پرسشنامه ادراک فعالیت های کلاسی من جنتری، گابل و ریزا (2002) و پرسشنامه درگیری تحصیلی از خرده مقیاس های راهبردهای-انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و دیگروت (1994) استفاده شد. داده ها، با روش همبستگی پیرسون و آزمون معناداری Z فیشر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان دادند ضرایب همبستگی بین پیشرفت تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر 160/0= R و پسر 358/0=R در سطح 05/0 =P معنادار بودند ولی تفاوت بین این دو ضریب برابر 80/1 =Z که در سطح 05/0 =P معنادار نبود. ضرایب همبستگی بین پیشرفت تحصیلی و سرسختی دانش آموزان دختر 162/0- =R و پسر 183/0-=R منفی و معنادار بودند ولی تفاوت بین این دو ضریب برابر 18/0 =Z که در سطح 05/0=P معنادار نبود. ضرایب همبستگی بین پیشرفت تحصیلی و ادراک محیط کلاس دانش آموزان دختر برابر 036/0- =R و معنادار نبود ولی در پسران 252/0 - =R و در سطح 002/0=P معنادار شد. لذا تفاوت بین این دو ضریب برابر 48/2 =Z که در سطح 05/0=P معنادار بود. ضرایب همبستگی بین ادراک محیط کلاس و درگیری-تحصیلی دانش آموزان دختر 556/0 =R و در پسران 664/0 =R که در سطح 000/0 =P معنادار بودند ولی تفاوت بین این دو ضریب برابر 43/1= Z که در سطح 05/0 = P معنادار نبود. ضرایب همبستگی بین سرسختی و ادراک محیط کلاس و همچنین بین سرسختی و درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر معنادار نبودند بنابراین تفاوت بین آن ها هم معنادار نشد. به طورکلی، از شش مقایسه روابط بین هر جفت از متغیرهای موردمطالعه، رابطه پیشرفت تحصیلی و ادراک از محیط کلاس بین گروه دختران و پسران تفاوت معناداری وجود داشت که دلیل احتمالی آن نقش عوامل فرهنگی و اجتماعی است. لذا ضرورت دارد که اولیاء و مربیان برای هر دو جنس فرصت های مناسب رشد و پیشرفت را فراهم کنند.کلید واژگان: ادراک محیط کلاس, پیشرفت تحصیلی, درگیری تحصیلی, سرسختیThe aim of this study was the comparison of Relationship of academic achievement and academic engagement, hardiness and perceived classroom environment among female and male students. The method was Comparative causal. A sample size of 300 female and male students from (1411) students in empirical discipline third grade of high school in DEZFUL were selected using multi-stage random sampling. For data collection, Kobasa S. hardiness questionnaire (1994), Gentry, Gabel & Rizza my classroom activities (2002). And Pint rich & DEG Root (1994), Motivation strategies Learning Questionnaire were used. The data, analyzed by Pearson Correlation Coefficient and Fisher Z Test.ResultsResults showed that Correlation Coefficient between Academic Achievement and Academic Engagement of female students (r=0/160) and male students(r=358/0) were significant while theirs difference (z=1/80, p=0/05) were not significant. Correlation Coefficient between Academic Achievement and hardiness of female students (r= -0/162) and male students (r=-0/183) were negative and significant while theirs difference (z=-0/18, p=0/05) were not significant. Correlation Coefficient between Academic Achievement and Perceived Classroom Environment of female students) r= -0/036) was not significant but male students(r=0/252, p=0/002) was significant, and theirs difference (z=2/48, p=0/05) was significant. Correlation coefficient between Perceived Classroom Environment and academic engagement of female student's (r=0/556, p=0/000) and male students(r=0/664, p=0/000) were significant while theirs difference (z=1/43, p=0/05) was not significant. Correlation Coefficient between hardiness and academic engagement and also between hardiness and Perceived Classroom Environment of female and male student's and theirs differences werent significant. On the research outcomes become a necessity that, Parent and Trainers productive good opportunity for development and achievement of girls and boys .Keywords: academic achievement, academic engagement, hardiness, perceived classroom environment
-
این مطالعه با مقایسه عملکرد دانش آموزان در کلاس های با امکانات فناوری و فاقد فناوری به این سوال پاسخ می دهد که آیا پیشرفت تحصیلی، عملکرد تحصیلی، انگیزش پیشرفت و نگرش به فناوری دانش آموزان در این دو وضعیت آموزشی (دارا و فاقد فناوری)، تفاوت دارد یا خیر؟ و آیا کلاس های دارای فناوری، می تواند متغیرهای پیشرفت تحصیلی، عملکرد تحصیلی، انگیزش پیشرفت و نگرش به فناوری دانش آموزان را پیش بینی کند؟ این مطالعه به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه آماری همه دانش آموزان دوره متوسطه شهر قم و نمونه آماری 600 نفر به صورت تصادفی هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری نمره معدل برای پیشرفت تحصیلی، نمره درس فناوری برای نگرش به فناوری، پرسش نامه نگرش به تحصیل مک کوچ و سیگل و انگیزش پیشرفت هرمنس که دارای روایی و پایایی مطلوب هستند بود. میانگین نگرش به فناوری، پیشرفت تحصیلی، انگیزش پیشرفت و نگرش به تحصیل در کلاس های دارای فناوری، بالاتر از کلاس های با وضعیت آموزشی بدون فناوری است. کلاس های دارای فناوری، در تقویت نگرش به فناوری، پیشرفت تحصیلی، انگیزش پیشرفت و نگرش به تحصیل؛ تاثیر معناداری داشته اند. کلاس های دارای فناوری، در تبیین نگرش به فناوری (11.5 درصد)، در تبیین پیشرفت تحصیلی (16 درصد)، در تبیین انگیزش پیشرفت (16.6 درصد) و در تبیین نگرش به تحصیل (5.4 درصد)؛ تاثیر معنادار داشته اند.کلید واژگان: نگرش به فناوری, پیشرفت تحصیلی, انگیزش پیشرفت, نگرش به تحصیل, کلاس های دارای فناوریThis study by comparing the performance of students in technology-free and technology-free classes answers the question whether the academic achievement, academic performance, motivation for progress and attitude towards student's technology in these two educational settings (with and without technology) are different. ? And can classrooms with technology predict the variables of academic achievement, academic performance, motivation for progress, and attitudes towards student technology? This study was a descriptive survey. The statistical population of all high school students in Qom and 600 students were randomly selected. The tool used to measure the grade score for academic achievement, the technology lesson score for technology attitude, McGuak and Siegel's attitude toward education and Herman's motivation to motivate the students, which has a desirable validity and reliability. The average attitude toward technology, academic achievement, motivation for progress and attitudes towards studying in technology classes is higher than those with non-technology education status. Technology classes have had a significant impact on strengthening technology attitudes, academic achievement, motivating progress, and attitudes toward education. Technology classes were effective in explaining the attitude toward technology (11.5%), in explaining academic achievement (16%), in explaining the motivation of progress (16.6%), and in explaining the attitude toward education (5.4%).Keywords: Attitude Towards Technology, Academic Achievement, Motivation for Progress, Attitude to Study, Technology Classes
-
زمینهبه جز مقیاس های مربوط به اضطراب امتحان، کمبود در زمینه دسترسی به ابزارهای سنجش هیجانات پیشرفت فراگیران یک واقعیت غیرقابل انکار است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف آزمون روایی عاملی مقیاس های هیجان مربوط به کلاس (CRES) در گروهی از دانشجویان ایرانی انجام شد.روشدر مطالعه همبستگی حاضر 400 دانشجوی کارشناسی (240 پسر و 160 دختر) به مقیاس های هیجان مربوط به کلاس (CRES) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی و پایایی CRES به ترتیب روش های آماری تحلیل عاملی تاییدی و ضرایب همسانی درونی استفاده شد.یافته هانتایج تحلیل عاملی تاییدیCRES بر پایه نرم افزار AMOS نشان داد که در نمونه دانشجویان ایرانی ساختار چندبعدی مقیاس های هیجان مربوط به کلاس با داده ها برازش قابل قبولی داشت. نتایج مطالعه حاضر با تاکید مجدد بر تفکیک مقیاس های هیجانات مثبت (لذت، امیدواری، غرور) و منفی (خشم، اضطراب، شرم، ناامیدی و خستگی) برای اندازه گیری تجارب هیجانی مختلف در موقعیت کلاس درس به طور تجربی، از روایی درونی CRES حمایت کرد. ضرایب همسانی درونی مقیاس های هیجان مربوط به کلاس شامل هیجانات لذت، امیدواری، غرور، خشم، اضطراب، شرم، ناامیدی و خستگی به ترتیب برابر با 0/93، 0/92، ،0/89،0/89،0/89،0/91، 0/93 و 0/95 به دست آمد.نتیجه گیریدر مجموع، نتایج مطالعه حاضر، از یک سو، شواهدی را در دفاع از نظریه کنترل ارزش هیجانات پیشرفت ارائه کرد و از دیگر سوی نشان داد که CRES برای سنجش هیجانات مربوط به کلاس در گروه نمونه دانشجویان ایرانی ابزاری روا و پایا است.کلید واژگان: تحلیل عاملی تاییدی, مقیاس های هیجان مربوط به کلاس, روایی عاملی, همسانی درونیBackgroundAside from test anxiety scales, measurement instruments assessing students achievement emotions are largely lacking. Therefore, the main purpose of the present study was to investigate factorial validity of the Class-Related Emotion Scales (CRES) among Iranian university students.Method400 university students (240 male, 160 female) completed the Class-Related Emotion Scales. The confirmatory factor analysis method and internal consistency were used to compute the CRES's factorial validity and reliability, respectively.ResultsThe results of confirmatory factor analysis, based AMOS software, indicated that multidimensional structure of the CRES consisted enjoyment, hope, pride, anger, anxiety, shame, hopelessness and boredom had acceptable fit to data in the Iranian sample. The results of the confirmatory factor analysis by replication multidimensional factorial structure of the Farsi version of the CRES consisted of 8 scales measuring enjoyment, hope, pride, anger, anxiety, shame, hopelessness, and boredom during class indicated that the scales were internally valid. Internal consistencies for the scales measuring enjoyment, hope, pride, relief, anger, anxiety, shame, hopelessness, and boredom during class were 0.93, 0.92, 0.89, 0.89, 0.89, 0.91, 0.93 and 0.95, respectively.ConclusionIn sum, on the one hand, the results provide further support for the control-value theory and on the other hand, these findings provide evidence for the validity and reliability of the AEQ as an instrument to measure of achievement emotions among Iranian university students.Keywords: Confirmatory factor analysis, Class-Related Emotion Scales (CRES), factorial validly, internal consistency
-
هدفتعیین سهم هوش هیجانی، ویژگی های شخصیتی و عوامل جمعیتی با میانجی گری انگیزش پیشرفت در تبیین خلاقیت دانش آموزان دوره متوسطه است.روشجامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان مقطع اول متوسطه مدارس شهرستان همدان در سال تحصیلی92–93 بود. حجم نمونه به تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و تصادفی طبقه ای متناسب( جنسیت به عنوان طبقه) انتخاب و سپس آزمون خلاقیت تورنس، هوش هیجانی شوت، شخصیت (NEO)، انگیزش پیشرفت هرمنس (HAMQ) و عوامل جمعیتی توسط آنها تکمیل شد.یافته هانتایج نشان داد هوش هیجانی با خلاقیت رابطه مثبت معنادار دارد و از ابعاد ویژگی های شخصیتی، برون گرایی و انعطاف پذیری با خلاقیت رابطه مثبت معنادار دارد و روان نژندی با خلاقیت رابطه منفی و معنادار دارد و ابعاد دلپذیر بودن و مسئولیت پذیری با خلاقیت رابطه وجود ندارد. بین انگیزش پیشرفت و خلاقیت رابطه مثبت معنادار وجود دارد. از بین عوامل جمعیتی «وضعیت اقتصادی خانواده»، حدود 143/0 بر افزایش خلاقیت دانشآموزان تاثیر دارد.کلید واژگان: خلاقیت, هوش هیجانی, وی~ژگیهای شخصیتی, انگیزش پیشرفت, عوامل جمعیتی, دانش آموزانPurposeThe aim of this study was to determine the role of emotional intelligence, personality traits and demographic factors mediated by achievement motivation in explaining the creativity of high school students.
MethodThe population of this study consisted of all secondary school students in Hamadan in 93-92. 300 students were selected using multistage random sampling and stratified random sampling (gender as a class) and completed Torrance creativity, Shout emotional intelligence, personality (NEO), achievement motivation (HAMQ) and demographic factors questionnaires. Data were analyzed using SPSS 22.
Findings: The results showed that there is a significant positive relationship between emotional intelligence and creativity. Among personality traits, extraversion and flexibility had significant positive relationship with creativity. Neuroticism has a significant negative relationship with creativity. There is not a significant relationship between agreeableness and accountability with creativity. There is a significant positive relationship between achievement motivation and creativity. Among the factors of population "economic situation of family", has about 143/0 impact on increasing student's creativity.Keywords: Creativity, Emotional intelligence, Personality traits, Motivation, Demographic factors -
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش سخت رویی (مدل کوباسا و مدی) بر میزان اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه چهارم دوره ابتدایی شهرایلام می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم دوره ابتدایی شهرایلام بوده، حجم نمونه در این پژوهش به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 120 نفربوده،که در گروهآزمایش (60نفر) و کنترل (60نفر) جایگزین شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه اضطراب امتحان TAI و آزمون پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استفاده شده است. طرحپژوهش،طرحپیش آزمونپس آزمونباگروهکنترل می باشد،پس ازانتخابگروه هایآزمایشوکنترل،ابتدابررویهردوگروهپیش آزمون اجراشد،سپس مداخلهآزمایشی (آموزش سخت رویی) فقطبرروی گروه آزمایش و در 12 جلسه ارائه شد و پس از اتمام برنامه، پس آزمون روی هر دوگروه اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد آموزش سخت روییدر سطح معنی داری کمتر از (05/0P<) موجب کاهش اضطراب امتحان و همچنین موجب افزایش پیشرفت تحصیلیدانش آموزان در گروه آزمایش شده است.کلید واژگان: آموزش سخت رویی, اضطراب امتحان, پیشرفت تحصیلیThe present study was an attempt to investigate the effectiveness of hardiness Training (Kobasa Mody model) on the students test anxiety and academic achievement in the Fourth grade primary schools of Ilam. The population consisted of all elementary school male students in Ilam. The sample in this study, selected through amulti-stagecluster sampling method, included 120 male students. Who were assigned in the experimental (n=60) and control groups (n=60). To measure the research variables, Test Anxiety Inventory (TAI), and students achievement tests, were used. The research design was pretest, posttest with control group. Having selected the participants, the researcher administered the pretest in both experimental and control group. Then, the experimented group received hardiness training in 12 sessions, at the end of which the post test was given to both groups. Then, the data were analyzed using multivariate analysis of covariance. The results showed that hardiness significantly lower than 0/05 reduced test anxiety and increased academic achievement of the students in the experimental group.Keywords: hardiness training, test anxiety, academic achievment
-
به منظور تعیین سهم مشترک و اختصاصی چهار متغیر عزت نفس کلی، خودپنداره، انگیزش خودتعیین گر، و راهبردهای یادگیری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، 417 دانش آموز سال اول دبیرستان های شهر سقز (226 پسر و 191 دختر) به روش تصادفی خوشه ایانتخاب شدند و به پرسشنامه عزت نفس کلی روزنبرگ، پرسشنامه خودپنداره ساراسوات، مقیاس انگیزش تحصیلی والرند، و پرسشنامه راهبردهای یادگیری پینتریچ و دی گروت، پاسخ دادند. داده ها با رگرسیون چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که تغییرات پیشرفت تحصیلی از طریق متغیرهای خودپنداره تحصیلی، راهبردهای یادگیری، و انگیزش تحصیلی خودمختار، قابل پیش بینی است.
کلید واژگان: عزت نفس کلی, خودپنداره, انگیزش تحصیلی خودمختار, راهبردهای یادگیری, پیشرفت تحصیلیTo determine both the individual and joint contribution of the four variables of global self-esteem, self-concept, self-determination moti-vation, and learning strategies in predicting stu-dents academic achievement, 417 students of the first grade at high school in Saghez City (con-sisting of 226 boys and 191 girls) were selected by stratified random sampling and answered the Rosenberg`s Global Self-esteem Questionnaire, Saraswat`s Self-concept Questionnaire, Vallera-nd`s Academic Motivation Scale, and Pintrich & Degroth`s Learning Strategies Questionnaire. The data were analized by multiple regression analysis method. The findings are indicative of the fact that variations in academic achievement can be pre-dicted, by academic self-concept, learning stra-tegies, and self-determination motivation vari-ables.Keywords: global self, esteem, self, concept, self, determination motivation, learning strategies, academic achievement -
دوره ی نوجوانی، دوره ی مهمی است که با فرایند شکل گیری هویت همراه است. قسمتی از این فرایند رشدی، خطرجویی است که به شکل رفتارهای جنسی ناسالم، مصرف الکل، سیگار و سایر مواد نشان داده می شود. ویژگی های شخصیتی و سبک های فرزندپروری در دوران حساس نوجوانی می تواند زمینه را برای گرایش به اعتیاد فراهم کند. هدف این پژوهش، ارایه ی مدلی برای پیش بینی گرایش نوجوانان به اعتیاد براساس ویژگی های شخصیتی و سبک های فرزند پروری بود. بدین منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 500 نفر از دانش آموزان دبیرستان های دخترانه و پسرانه ی شهر قزوین به صورت تصادفی انتخاب و از نظر نگرش به اعتیاد، پنج عامل بزرگ شخصیت و سبک های فرزندپروری مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین روان رنجورخویی، بازبودن به تجربه، وجدانی بودن و سبک های فرزندپروری (سهل گیر، مستبد و مقتدر) با نگرش به اعتیاد کلی دانش آموزان رابطه ی معنادار وجود دارد. طبق مدل به دست آمده، با افزایش نمره ی افراد در این متغیرها، شانس مثبت شدن نگرش به مصرف مواد افزایش خواهد یافت. به نظر می رسد که ویژگی های شخصیتی و سبک های فرزندپروری بانگرش به اعتیاد در دانش آموزان دختر و پسر رابطه ی معناداری دارند و می توانند در پیشگیری ازگرایش به اعتیاد موثر باشند.
کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, سبک های فرزندپروری, نگرش به اعتیادAdolescence, is a critical period which is always associated with the process of identity formation. Part of this growth process is seeking danger which is shown in the shape of unhealthy sexual behavior, alcohol, tobacco and other items. Personality characteristics and parenting styles in the critical period of adolescence can provide a context for an orientation to addiction. The purpose of this study was to present a model to predict the adolescent’s orientation to addiction based on personality characteristics and parenting style. For this purpose, in a descriptive study, 500 boys and girls high school students were randomly selected from Qazvin city. They were tested in terms of orientation towards addiction, five major factors of personality and parenting style. Results of regression analysis indicated that there is a significant difference among the mental-neuroticism, openness to experience, having conscientiousness and parenting styles (Permissive, autocratic, authoritative) with the attitude of students in relation to addiction. Considering the obtained model, with increased scores in these variables, the odds of a positive attitude to substance use will increase. It seems that personality traits and parenting styles have a significant difference with attitudes towards addiction in male and female students. They can be effective in preventing orientation towards addiction.
Keywords: personality traits, parenting styles, attitudes toward addiction
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.