به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

علی انتظاری

  • علی انتظاری، اسماعیل نوده فراهانی*، امیر نوده فراهانی

    انتقاد درباره وجود ناکارآمدی و موازی کاری در نهادهای فرهنگی و از جمله ساختارهای قرآنی امری شایع و نیازمند ‏بررسی علمی است. بر این اساس، مقاله پیش رو سیاستگذاری قرآنی در جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار ‏داده و برای انجام این مهم از روش تحلیل اسنادی استفاده شده است. همچنین، برای جمع ‏آوری داده‏ ها به اساسنامه، ‏ساختار اداری و گزارش عملکرد هریک از نهادها و سازمان‏ های مورد مطالعه مراجعه شده است. بر اساس یافته های ‏تحقیق، نهادهای فعال در حوزه ‏های قرآنی سه دسته هستند: الف) ساختارهای نسبتا مستقل قرآنی، ب) ساختار‏های ‏قرآنی که زیرمجموعه دستگاه های فرهنگی دیگر قرار داشته و به لحاظ اداری به آنها وابستگی کامل دارند، ج) ‏ساختارهای فرهنگی که بخشی از فعالیت آنها قرآنی است. مطابق بررسی صورت گرفته، مسایل ساختاری در حوزه ‏فعالیت ‏های قرآنی، سازماندهی نامناسب دستگاه های ذی ربط، هم افزا نبودن تنوع میان زمینه های پیدایش نخبگی در ‏امور قرآنی و متمرکز نبودن مسئولان ارشد سازمان های مربوطه بر فعالیت های قرآنی ازجمله چالش های موجود ‏ساختارهای قرآنی در کشور است. تحلیل داده‏ها مشخص می‏کند به رغم ظرفیت‏های موجود در کشور فاصله زیادی تا ‏دستیابی به اهداف تبیین شده توسط رهبر انقلاب در حوزه قرآن وجود دارد. مردمی کردن و تعامل پویا با ظرفیت های ‏مردمی قرآنی مهم ترین راهکار پیشنهادی است لکن به منظور اصلاح وضعیت موجود، ساماندهی ساختارهای قرآنی ‏می تواند از طرق زیر پیگیری شود: 1. ادغام ساختاری دستگاه های دسته نخست،2. هماهنگی و جهت دهی ‏ساختارهای دسته دوم ازطریق تعریف همکاری های مشترک، و در نهایت3. همسوسازی ساختارهای گروه سوم با ‏ایده ‏های کلان نظام در این حوزه به واسطه حضور و مشارکت در شورای برآمده از ساختارهای ادغام شده.‏

    کلید واژگان: ساختارهای قرآنی, فعالیت قرآنی, مولفه های عملکرد سازمانی, تمرکزگرایی سازمانی, ‏مردمی بودن.‏
    Ali Entezari, Esmaeil Nodeh Farahani *, Amir Nodeh Farahani

    Criticism about the existence of inefficiency and parallel work in cultural institutions, ‎including Quranic structures, is common and requires scientific investigation.Based on ‎this, the upcoming article has studied the Quranic policy-making in the Islamic ‎Republic of Iran and to do this, document analysis method has been used. Also, to ‎collect data, have been referred to the statutes, administrative structure and ‎performance report of each of the studied institutions and organizations. According to ‎the findings of the research, there are three categories of institutions active in the ‎Quranic fields: a) relatively independent Quranic structures, b) Quranic structures that ‎are a subset of other cultural institutions and are completely dependent on them from ‎an administrative point of view, c) cultural structures that Part of their activity is ‎Quranic..According to the investigation, inappropriate organization of relevant ‎institutions, lack of diversity among the fields of emergence of elites in Quranic affairs, ‎and lack of concentration of senior officials of relevant organizations on Quranic ‎activities are among the existing challenges of Quranic structures in the country. ‎Popularization and dynamic interaction with people's capacities is the most important ‎proposed solution, but in order to improve the existing situation, can be pursued in ‎the following ways: 1-Structural integration of the first class devices, 2-Coordinating ‎and directing the structures of the second category by defining joint collaborations. 3-‎Alignment of the structures of the third group with the big ideas of the system in this ‎area through the presence and participation in the council arising from the integrated ‎structures.‎

    Keywords: Quranic Structures, Quranic Activity, Organizational Performance Components, ‎ ‎Organizational Centralization, Being Humanist.‎
  • علی انتظاری*، حسین احمدی منش

    کتاب اصول علم ثروت ملل؛ یعنی اکونومی پلیتیک، ترجمه محمدعلی فروغی مشهور به ذکاءالملک (ثانی)، نخستین کتاب علمی در رشته اقتصاد در ایران است و به همین دلیل پس از بازنشر آن در دهه های اخیر، بیشتر از منظر اقتصادی مورد توجه و تامل قرار گرفته، اما دلالت های سیاسی آن نادیده مانده؛ به خصوص از آن جهت که این اثر در کشاکش گفتمانی عصر مشروطه منتشر شده است. نوشتار پیش رو می کوشد با بهره گیری از آراء میشل فوکو درباره نسبت اقتصاد سیاسی و حکومت مندی و از منظر جامعه شناسی تاریخی کتاب مزبور را بازخوانی و دلالت های سیاسی آن را بررسی نماید؛ و به این پرسش پاسخ گوید که آیا ترجمه و انتشار این اثر را می توان دلیلی بر شکل گیری «گفتمان اقتصاد سیاسی» در ایران دانست؟ مقاله پس از بررسی مضامین اصلی کتاب و دلالت آن بر مقوله سیاست و حکم رانی، پرسش مزبور را چنین پاسخ می دهد که اگرچه پل بورگار کتاب اکونومی پلیتیک را در فرانسه، در «گفتمان اقتصاد سیاسی» تالیف کرده، اما فروغی آن را در ایران، در زمانه استیلای «گفتمان حقوقی» عصر مشروطه ترجمه نموده است و ازاین روی ترجمه و انتشار این کتاب را نمی توان مصداقی از «گفتمان اقتصاد سیاسی» در ایران به شمار آورد.

    کلید واژگان: جامعه شناسی تاریخی, اقتصاد سیاسی, لیبرالیسم, خرد حکم رانی, جنبش مشروطه, میشل فوکو
    Ali Entezari *, Hossein Ahmadimanesh

    The book “Usule elme servate melal ya’ni economiypolitik” (Principles of the Wealth of Nations, Namely Économie Politique), translated by Mohammad Ali Foroughi, known as Zoka-ul-Molk (the second), is the first scientific book in the field of economics in Iran. As a result, after its republication in recent decades, it has received more attention and reflection from an economic perspective. However, its political implications have been overlooked, especially considering that this work was published in the discursive conflict of the constitutional era. The present article seeks to revisit the book in question by employing Michel Foucault's ideas regarding the relationship between political economy and governmentality from a historical sociological perspective. It aims to analyze the book's political implications and address the question of whether the translation and publication of this work can be considered evidence of the formation of an "economic-political discourse" in Iran. After examining the main themes of the book and its implications for politics and governance, the article responds to the aforementioned question by stating that although Paul Beauregard wrote the book “Économie Politique” within the "discourse of political economy" in France, Mohammad Ali Foroughi translated it in Iran during the dominance of the "legal discourse" of the constitutional era. Therefore, the translation and publication of this book cannot be regarded as an example of an "economic-political discourse" in Iran.

    Keywords: Historical sociology, Political Economy, Constitutional Movement, Michel Foucault
  • علی انتظاری*، امیر نوده فراهانی، اسماعیل نوده فراهانی

    این مقاله وضعیت و سیر فعالیت های جمعی قرآنی را از دیدگاه فعالان این عرصه مورد مطالعه قرار داده است. هدف اصلی این اقدام بررسی تغییرات اجتماعی- فرهنگی و چگونگی تاثیر آن‏ها بر فعالیت‏های جمعی قرآنی است. برای پاسخ به این مهم از مفاهیم مرتبط با نظریات اوقات فراغت، جهانی شدن و دینداری بهره برده‏ایم. رویکرد پژوهشی در مقاله حاضر، از نوع کیفی می‏باشد و از روش نظریه داده ‏بنیاد (گراندد تیوری) برای تجزیه و تحلیل داده ‏ها بهره گرفته شده است. همچنین برای جمع ‏آوری داده ‏ها، تکنیک مصاحبه و مشاهده مشارکتی به کار برده شده است. مصاحبه شوندگان در این پژوهش 20 نفر، شامل فعالان کنونی و سابق قرآنی بودند که به صورت هدفمند انتخاب شده‏اند. از دیدگاه فعالان این عرصه، فعالیت‏های جمعی قرآنی خودجوش در ایران از دهه 1370 تاکنون رو به کاهش بوده است. بر اساس یافته ‏های پژوهش، زمینه‏ های کاهش فعالیت های جمعی قرآنی متاثر از: اولویت یابی مسایل اقتصادی برای خانواده ‏ها و جامعه، رجحان یابی آموختن مهارت‏هایی نظیر زبان انگلیسی و ورزش حرفه ای که به نوعی زمینه کسب موفقیت های اقتصادی قلمداد می شوند، و سرانجام بروز بستر‏های فراغتی نوین فردگرایانه میان فرزندان بوده است. همچنین در مورد شرایط مداخله ‏گر در این پدیده می توان به چالش سیاست گذاری، عدم توجه به تبلیغ و ترویج، ناکافی بودن حمایت‏ها، نبود نگرش راهبردی در رسانه ‏های قرآنی و فرافکنی چالش ‏های سیاسی و حکومتی به این فعالیت ها اشاره کرد. در نهایت، مجموعه عوامل مذکور پیامدهایی را به دنبال داشته که کاهش منزلت فعالان قرآنی، تنزل گرایش مردم به برپایی این فعالیت ها و افزایش ساختارهای اداری مرتبط مهمترین آنهاست.

    کلید واژگان: فعالیت های جمعی قرآنی, فعالان قرآنی, فعالیت خودجوش, بوروکراتیزه کردن
  • عباس خورشیدنام*، علی انتظاری

    نهاد خانواده نقش مهمی در بازتولید نظام فرهنگی و جامعه پذیری افراد دارد. اما این نهاد همواره در وضعیت متعادل به سر نمی-برد و در موارد متعددی، روال متعارف زندگی روزمره به چالش کشیده می شود و اعضای خانواده به جستجوی راه حل ها و چاره های جدید برای حل مسایل رخ داده می پردازند. یکی از رایج ترین بحران ها در زندگی خانوادگی ناشی از تنش بین والدین و فرزندان و عدم درک مشترک آنها از موضوعات مختلف است. این مقاله با بهره گیری از روانکاوی لکانی و خوانش سمپتماتیک فیلم «من مادر هستم» به این مسئله می پردازد که یک مادر در چنین موقعیت چالش برانگیزی ممکن است دست به چه انتخابی بزند و چگونه ممکن است بر این بحران ها غلبه کند. فیلم از خلال وقایع و رویدادهایی درهم تنیده، موقعیتی را به تصویر می کشد که در بسیاری از خانواده ها رخ می دهد و از اینرو توجه به موقعیت پارادوکسیکالی که مادر در این فیلم دارد، به خوبی از بن-بست روابط والدین و فرزندان در خانواده ها پرده برمی دارد. یافته ها نشان می دهد که آنچه در نگاه اول فداکاری بی دریغ مادرانه برای حل مشکلات و مصایب خانوادگی به نظر می آید، تلاشی منحرفانه و ریاکارانه برای تملک و به انحصار خود دراوردن روابط و مناسبات خانوادگی است. از اینرو، روابط خانوادگی که در بسیاری از موارد حول فداکاری مادر یا زن می گردد، همواره مستعد آسیب های پیش بینی نشده و غیر مترقبه است. این ادعا به معنای زیر سوال بردن اهمیت و ارزش فداکاری زنان در خانواده نیست. اما در بسیاری از موقعیت ها، منطق حاکم بر وضعیت با آنچه کنشگران می پندارند تفاوت بنیادین دارد.

    کلید واژگان: سینما, هویت زنانه, اسلاوی ژیژک, انحراف
    Abbas Khorshidnam *, Ali Entezari

    The family has an important role in reproducing cultural system and socializing individuals. But this institution is not always stable and sometimes undergoes challenge and tension in everyday life. One of the most current tensions in family life is due to misunderstanding between parents and children on different issues. This article deals with this problem by symptomatic reading of the film ‘I am a Mother’ and with the question that what a mother may do in such circumstances to solve the problem. The film shows the situation many families in Iran may have experienced. That’s why dealing with the paradoxical position of the mother in the film, reveals the deadlock of the parental relation in families. The findings show that what looks like maternal sacrifice in the first glance, is a pervert attempt to monopolize familial relations by the mother. Hence, the familial relation which is supported by maternal sacrifice, is susceptible to unexpected pathologies. This claim does not intend to undermine humanist values like sacrificing (especially that of women in the family life), but in some circumstances, the order which prevails is different from what people suppose.

    Keywords: Cinema, Gender identification, Slavoj Zizek, Perversion
  • علی انتظاری*، فاطمه درخشان

    امروزه صنایع فرهنگی از مهم ترین مولفه های مرکزی اقتصاد فرهنگ و جزء صنایع با ارزش افزوده بالاست که در سیاست گذاری ها، برای دستیابی به توسعه مد نظر قرار می گیرد. توسعه نیافتگی ایران در اقتصاد فرهنگ با وجود ذخایر غنی فرهنگی و نوپا بودن سیاست گذاری در این حوزه، بررسی سیاست های مرتبط با آن را ضروری می سازد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی جایگاه و مولفه های اقتصاد فرهنگ در سیاست گذاری ها و خلاهای آن با توجه به الگو های نظری است؛ بدین منظور اسناد بالادستی مرتبط، با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی و 455 کد اولیه و 33 مقوله استخراج شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که به طور کلی در اسناد بالادستی به مولفه های توسعه اقتصاد فرهنگ در قالب مضامین اصلی تولید، توزیع، مصرف، زیرساخت، سطح، نوع و واکنش به جهانی شدن توجه شده است؛ اما کمیت و چگونگی آنها متفاوت و در برخی موارد کاستی هایی دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان مولفه های سیاست گذاری در اقتصاد فرهنگ، به بخش تولید بیش از توزیع و مصرف در سیاست های کلان کشور توجه شده است؛ همچنین به تولید محصولات فرهنگی، متناسب با بازارهای جهانی و منطقه ای و ارایه آن در این بازارها توجهی کمتر و اکثر سیاست ها در سطح ملی تنظیم شده است؛ بنابراین تاکید مقاله بر این موضوع است که پیشرفت اقتصاد فرهنگ در گرو توجه و رشد متعادل همه بخش های آن اعم از تولید، توزیع و مصرف است و توجه یکسان به بخش ها و سطوح مختلف اقتصاد فرهنگ در تدوین سیاست ها ضروری است.

    کلید واژگان: اقتصاد فرهنگ, سیاست گذاری, سیاست گذاری فرهنگی, صنایع فرهنگی, سیاست های فراملی
    Ali Entezari *, Fatemeh Derakhshan
    Introduction

    According to the prevailing approach to development, the path of growth at its various micro and macro levels has been made through the production of and focus on high value-added industries like cultural industries in recent decades.According to UNESCO, cultural economics is a very strategic industry in the national economy in most developed countries in the world and governments have played an important role in it. Policy-making in the process of production, distribution, and consumption of cultural products is one of the most well-known and important tasks of governments throughout the world, which is considered as the main axis for the development of socio-cultural economics. Despite having rich cultural resources, Iran is far behind the developed countries and even the similar countries earning their incomes from the most important cultural industries according to the available evidence and statistics. Planning in the form of policies, laws, programs, and rituals in the cultural industry has an important role in the growth and development of this sector and thus the present policies need to be reviewed. Based on the theories, models, and policy discourses in the field of cultural industries and cultural economics, there are several components in policy-making that can be classified according to varied criteria, including level, section, type, and reaction to globalization. Based on the criterion of level, policies are made at the three local, regional, and national levels. Based on the criterion of sector, they are made in the sector of cultural economy, including production, distribution, and consumption concerning the required infrastructure. A type-based policy-making has two interrelated classifications, which include direct and indirect policies and regulations (distributional, regulatory, redistributive, and stakeholder policies). Finally, policies are categorized according to their types of response to globalization, which include prevention, resistance, and development policies. In this study, the upstream documents and their gaps were examined based on the different types of policy models in the field of cultural economics.

    Materials & Methods

    To analyze the policies of cultural economy in Iran the method of qualitative content analysis of documents was used with a descriptive-analytical approach in this research. The research population included the texts of upstream documents and laws, in which culture and cultural industries were discussed. Also, a summary content analysis was utilized. The analysis of the hidden contents in the concepts was done by identifying and quantifying the keywords or themes extracted from the researcher's texts of interest or research literature. To assess the validity of the research process, the raw data related to those themes were also referred to in addition to the researcher’s long-term engagement and continuous observation of the texts. The theoretical validity was increased by reviewing the theoretical foundations of the research at each stage of coding and referring to the extracted primary themes. In the next step, to ensure that the coding was suitably done and the content was properly extracted, the experts were provided with the categorized categories in the mentioned field under the title of "Peer Review".

    Discussion of Results & Conclusions

    The study and analysis of the upstream documents showed that the majority of policies in the field of cultural economics were related to the production sector based on the theoretical models presented. The lowest policies were related to the consumption sector. Although the production sector was very important in the cultural economy, other sectors were not significant and the development of the cultural economy depended on the balanced attention and growth of all its sectors, including production, distribution, and consumption since the produced goods and services required the existence of distributional platforms, i.e., market and marketing, for supply on the one hand and the consumer market with the consumers, who received the expected cultural goods and services in proportion to their needs and demands on the other hand. The difference of the natures and values of the cultural goods (cultural and financial values) with those of other goods doubled the need to pay attention to the consumer sector because these goods could be developed by promoting cultural capital, i.e., knowledge and understanding of the consumers. Cultural and social assistance in a society occurs along with economic development. In the studied documents and policies, the issue of Iranian-Islamic culture and identity and the need to revive them through cultural industries were considered, which indicated a preventive approach in policy-making. In this investigation, the issues of endogenous production, as well as extroversion and consumption of cultural products, were raised in the form of resistant culture economics. Also, strengthening and facilitating our presence in the international cultural forums, becoming part of a cultural hub in the region, and reinforcing international scientific centers for research communications were mentioned by referring to the documents and plans related to the subject of international relations in the field of cultural industries. However, in terms of the level of policy-making, most of the programs and policies were related to the national level. In general, it can be said that although proper policy-making, regulation, and provision of policy infrastructure in any field, especially in the field of cultural economics, which are the responsibilities of governments, are essential, this policy can be further developed when suitably implemented by governmental and non-governmental organizations and institutions with the help of people.

    Keywords: Cultural Economics, Policy-making, cultural policy-making, cultural industries, transnational policies
  • سید مهدی جولایی، علی انتظاری *

    پژوهش حاضر با هدف مطالعه سیر تطور سیاست‎های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت های پس از انقلاب انجام شده است. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل مضمون با رویکرد سه مرحله ای است. برای گردآوری داده ها در این تحقیق به اسناد و مدارک موجود اعم از پژوهش ها، متون مکتوب و مصاحبه های موجود متولیان امر سیاست‎گذاری فرهنگی مراجعه شد. روش نمونه گیری در این تحقیق «نمونه گیری هدفمند» است. دراین مقاله تفکیک هایی بین سیاست‎های فرهنگی اعلامی و سیاست‎های اعمالی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیاست‎های فرهنگی اتخاذ شده در هر دوره و  نتیجه این سیاست‎ها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رویکرد کلی دولت ها نسبت به سیاست فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آنچه به صورت خاص در وزارت ارشاد گذشته، صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد که سیاست‎گذاری فرهنگی در کشور در دولت های بعد از انقلاب اسلامی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آنگونه که باید صورت نپذیرفته است؛ بدین معنی که در دولت موقت و دولت اول به دلیل عدم همسویی با اهداف انقلاب، در دولت دوم به دلیل کوتاه بودن دوره فعالیت، شاهد سیاست‎گذاری فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیستیم و در دولت های دیگر پس از انقلاب اسلامی نیز به دلیل اتخاذ سیاست تک بعدی در پرداختن به اهداف انقلاب اسلامی، شاهد اتخاذ نگاه گزینشی و بخشی نگری به مقوله فرهنگ هستیم.

    کلید واژگان: انقلاب اسلامی, تحلیل مضمون, دولت, سیاست‎گذاری فرهنگی, مهندسی فرهنگی
    Seyed Mahdi Joulaee, Ali Entezari

    The aim of this study is study the evolution of cultural policies of the Ministry of Culture and Islamic Guidance in post-revolutionary governments. The method of this research is qualitative and is a thematic analysis with a three-step approach. In order to collect data, were referred to the existing documents including researches, written texts and existing interviews of cultural policy makers.The sampling method is "targeted sampling". In this article, distinctions between cultural policies announced and policies implemented by the Ministry of Culture and Islamic Guidance and Cultural policies adopted in each period and the result of these policies Has been studied. In the interim government and the first government due to lack of alignment with the goals of the revolution, In the second government, due to the short period of activity, we do not see cultural policy in the Ministry of Culture and Islamic Guidance And in other governments after the Islamic Revolution due to the adoption of a one-dimensional policy in addressing the goals of the Islamic Revolution We are witnessing the adoption of a selective and partisan view of culture.

    Keywords: Islamic Revolution, Theme Analysis, Government, Cultural Policy, Cultural Engineering
  • علی انتظاری، عهدیه اسدپور*، ندا یوسفی، کاظم احمدی آهنگ

    اعتماد مفهوم کانونی نظریات کلاسیک جامعه شناسی و نیز محور اصلی نظریه های نوین سرمایه اجتماعی و زمینه تعاملات و روابط اجتماعی است. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت عوامل اجتماعی موثر بر میزان اعتماد اجتماعی در شهر آمل است. تحقیق با روش پیمایش و با کاربرد پرسشنامه محقق ساخته از مجموع افراد بالای 20 سال ساکن در شهر آمل، 385 نفر به عنوان نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب و اطلاعات موردنیاز گردآوری شده است. براساس نتایج، میزان اعتماد اجتماعی شهروندان آملی در حد متوسط بوده است. از میان متغیرهای موردبررسی، متغیرهای عضویت در انجمن های رسمی و غیررسمی، استفاده از رسانه داخلی و خارجی (به صورت معکوس) و ارزیابی افراد از عملکرد نیروی انتظامی با اعتماد اجتماعی رابطه معنی دار دارند. در مجموع، نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان می دهد نسبتی از واریانس متغیر اعتماد اجتماعی که توسط متغیرهای مستقل تبیین شده است، بیش از 29 درصد است. به نظر می رسد با توجه به میزان نسبتا قابل قبولی از واریانس تبیین شده توسط متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش، باید جهت افزایش میزان اعتماد اجتماعی شهروندان اقداماتی را صورت داد که در راستای دسترسی بیشتر افراد به انجمن های غیررسمی و رسمی و ارزیابی مثبت از عملکرد نیروی انتظامی به عنوان نهادی مدرن و امنیتی باشد.

    کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, گروه های رسمی و غیررسمی, رسانه, ارزیابی, عملکرد, نیروی انتظامی
  • عزت الله میرزایی، علی انتظاری*، محمدتقی کرمی، وحید شالچی
    هدف

    پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش جهانی شدن فرهنگی در فضاهای همسرگزینی انجام شد.

    روش

    روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و شرکت کنندگان شامل 1197 دختر ازدواج کرده تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تهران در سال های 1395 تا 1398 بودند که به شیوه تمام شماری و به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های اجتماعی در پژوهش شرکت داشتند. ابزار پژوهش پرسش نامه جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی میرزایی (1400) بود. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بین مولفه های مختلف جهانی شدن فرهنگی (مصرف رسانه، مصرف موسیقی، مصرف پوشش، فردگرایی) و سن با فضاهای همسرگزینی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (p<01.0). همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که جهانی شدن فرهنگی، پیش بینی کننده نیرومندی برای پیش بینی فضاهای همسرگزینی بود (R2= %56).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج حاضر، جهانی شدن فرهنگی موجب تغییر در فضاهای همسرگزینی و روابط عاملان با فضا شده و کنش همسرگزینی را به سمت ازدواج های بدون دخالت یا با دخالت منفعلانه خانواده ها و در فضاهای نظارت گریز هدایت می کند. ازاین رو لازم است که علاوه بر امکان انتخاب همسر از سوی جوانان، این فرآیند در فضایی با نظارت والدین صورت گیرد و امکان ارزیابی و شناخت افراد در ابعاد مختلف فراهم باشد.

    کلید واژگان: جهانی شدن فرهنگی, فضاهای همسرگزینی, ازدواج
    Ezatalah Mirzaei, Ali Entezari*, Mohamad Taqi Karami, Vahid Shalchi

    The aim of this study was to investigate the role of cultural globalization in mate selection spaces.

    Methods

    The research method was descriptive using survey and the participants included 1197 married girls under the auspices of the Imam Khomeini Relief Committee in Tehran from 2016 to 2017, which were included by census, online and through the social network. The research tools included the Mirzaei (1400) Questionnaire on Cultural Globalization, and Mate Spaces. Research data were analyzed using SPSS software version 24 using, and Pearson correlation coefficient and multivariate regression was utilized.

    Findings

    The results showed that there is a negative and significant relationship between different components of cultural globalization (media consumption, music consumption, clothing consumption, and individualism) and age with mate selection spaces (p<01.0). Stepwise regression analysis also showed that cultural globalization was a strong predictor for predicting mate selection spaces (R2=56%).

    Conclusion

    According to the present results, cultural globalization causes a change in the mate selection spaces and the actors' relations with space, and leads the act of marriage selection to marriages without intervention or with passive intervention of families and in spaces of control. Therefore, in addition to the possibility of choosing a spouse by young people, this process should be done in an environment with parental supervision and the possibility of evaluating and recognizing people in different dimensions.

    Keywords: Cultural Globalization, mate selection, spaces, marriage
  • شریف خسروی ترازک*، ابوتراب طالبی، علی انتظاری

    پژوهش حاضر تحت عنوان «زمینه فرهنگی کنش اقتصادی؛ مورد مطالعه استان کرمانشاه» با هدف کشف و ارایه الگویی از زمینه های فرهنگی کنش اقتصادی در بین شهروندان کرمانشاه صورت گرفته است. ادبیات نظری پژوهش نیز ملهم اقتصاد نیوکلاسیک، نظریات رونالد اینگلهارت، کریستین ولزل، ماکس وبر، ورنر سومبارت و نظریه خرده فرهنگ دهقانی می باشد. روش تحقیق از نوع کیفی می باشد. تکنیک جمع آوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. مصاحبه پس از اجرا بین 35 نفر از افراد نمونه که به صورت هدفمند انتخاب شدند، به اشباح نظری رسید. کدگذاری داده ها نیز به سه صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی می باشد، و کدهای استخراج شده بر اساس منطق اشتراوس و کوربین در قالب یک الگو تدوین شده است. برای سنجش روایی از نظر متخصصان و برای سنجش پایایی از آزمودن مجدد روش انجام کار استفاده نموده ایم. نتایج تحقیق نشان داد که الگوی پارادایمی کنش های اقتصادی شهروندان کرمانشاهی در بخش شرایط علی تحت تاثیر عوامل فرهنگی گوناگون از قبیل دین و مذهب، آداب و رسوم و ضرب المثل ها قرار می گیرند. اثرگذاری این عوامل تحت شعاع عوامل زمینه ای که بیشتر جنبه ی مکانی و زمانی دارد، و همچنین شرایط مداخله ای که به نگاه های درونی فرد و نگاه های اجتماعی مردم بر می گردد، قرار می گیرد. قضیه بعدی در مدل طراحی شده مربوط به مقوله پدیده محوری می باشد. مفاهیم مربوط به پدیده محوری در کنش اقتصادی شهروندان کرمانشاهی در پنج دسته (ماهیت پول در زمان و مکان، عوامل درونی رفتارهای اقتصادی، عوامل اجتماعی رفتارهای اقتصادی، نوع نگاه به انباشت سرمایه و نوع فعالیت های اقتصادی) قرار می گیرند. در نهایت راهبردها بر پایه قضایای پیشین با ایجاد آمادگی ذهنی در بین کنشگران جهت مواجهه با پول، کار و پس انداز منجر به پیامدهایی می شود که کنش اقتصادی را در پی دارد.

    کلید واژگان: کنش اقتصادی, کار, پس انداز و سرمایه گذاری
    Sharif Khosravi Tarazak *, Aboutorab Talebi, Ali Entezari

    The present study is entitled "Cultural context of economic action"with the aim to explore and provide a model of cultural contexts of economic action among Kermanshah’ citizens. The research literature is also inspired by neoclassical economics, the theories of Ronald Inglehart, Christine Welzel, Max Weber, Werner Sombart, and the theory of the Peasant Sub-Culture.The research method is qualitative. The data collection technique was also a semi-structured interview. The interview reached theoretical saturation after conducting among 35 purposeful selected individuals. Data encoding is also in three forms of open, axial and selective coding, and the extracted codes are compiled based on Strauss and Corbin logic in the form of a template. To assess the validity of the experts and to assess the reliability, we have tried to retest the method of work (Test-Retest Reliability). The results showed that the paradigmatic pattern of Kermanshah' citizens economic actions are influenced by various cultural factors such as religion, customs and proverbs. The effectiveness of these factors is influenced by the contextual factors that are most spatially and temporally relevant, also the interference conditions that related to the individual's inner and social attitudes. The next theme in the designed model was the axial phenomenon. The concepts related to the axial phenomenon in economic actions of Kermanshah' citizens fall into five categories (nature of money in time and place, internal factors of economic behaviours, social factors of economic behaviours, type of capital accumulation, and type of economic activities). Finally, strategies based on prior theorems lead to the consequences that economic action has on the mental readiness of actors to deal with money, labour, and savings.

    Keywords: Economic Action, Labour, Savings, Investment
  • مرضیه افضلی*، علی انتظاری

    ممادری از مفاهیم اساسی در گفتمان فمنیستی است که نظریه پردازان فمینیست به آن توجه ویژه ای داشته اند. پس از رواج اندیشه های فمنیستی در ایران شهید مطهری به عنوان یک اندیشمند اجتماعی در مواجهه با نظریه هایی که اختصاص مادری به زنان را نفی می کرد به بیان وجوه مادری از منظر اسلام پرداخت. این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مادری را از منظر فمینیسم و استاد مطهری بررسی و مقایسه کرده است. شهید مطهری مادر را جامعه ساز تعریف می کند زیرا فعالیت مادر به صلاح یا فساد جامعه منتهی می شود. پیامد مادری برای زنان در سطح فردی هویت بخشی و در سطح اجتماعی منزلت بخشی به آنها است. از منظر شهید مطهری پیامدهای فردی و اجتماعی به همراه لذت درونی که مادر هنگام ایفای نقش مادری احساس می کند رضایت او از مادری را ایجاد می کند. برخلاف او نظریه پردازان فمینیست مادری را قربانی شدن برای نوع تعریف می کنند که در سطح فردی از خودبیگانگی و در سطح اجتماعی فرودستی زنان را به دنبال دارد و موجب نارضایتی آنها از قرار گرفتن در پایگاه مادری است.

    کلید واژگان: مادری, تعریف مادری, آثار فردی مادری, آثار اجتماعی مادری
    marzieh afzali*, ali entezari

    Mothering is one of the profound concept in feminist discourse that simon de Beauvoir pied attention to it. After expanding, feminist ideas in Iran, Motahari confronted this stream by explaining the characteristic of mothering and its status in Islam. This essay use qualitative content analysis to gain point of view of motahari to mothering. Mother from his point of view is founder of society because her action due to the development or regress of society. Result of mothering is identity and social status, these in addition to leisure cause women satisfaction. Unlike him; simon de Beauvoir mean mothering as the victim of human kind in individual dimension results alienation and in social dimension humble of women then causes dissatisfaction of women.

    Keywords: mothering, meaning of mothering, individual result of mothering, social result of mothering
  • مرضیه افضلی*، علی انتظاری
    مادری که زمانی اصلی ترین پایگاه هویت بخش برای زنان بود، در دوران مدرن از جایگاه پیشین خود دور شد و به عنوان مسیله، مورد توجه نظریه پردازان قرار گرفت. در جامعه ایرانی نیز مادری تحت تاثیر تحولات دنیای مدرن دستخوش تغییراتی شد که آن را به موضوعی نیازمند بررسی تبدیل می کند. نخستین گام در تبیین مادری، شناخت چگونگی وضع پایگاه مادری نزد زنان است. این پژوهش با هدف سنخ بندی زنان در نسبت با مادری با استفاده از روش تحلیل مضمون در نمونه ای 51 نفره از زنان 15 تا 70 ساله شهر تهران انجام شد. تکنیک گرد آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته بود. یافته های حاصل از مصاحبه در سه مرحله کدگذاری و شبکه مضامین موجود در آنها ترسیم شد. بر اساس عامل معنا که به عنوان مضمون کانونی شناخته شد، سه گونه اصلی انتخابگر مادری، مردد درباره مادری و گریزان شناسایی شد. زنان انتخابگر بر اساس عامل انگیزه به دو دسته سنت گرا و معرفت گرا و زنان مردد درباره مادری به دو دسته مادی گرا و معرفت گرا تقسیم شدند. سنخ های به دست آمده بیانگر تحول در نهاد مادری است که با برجسته شدن عامل انتخاب و آگاهی فشار نهادی برای قرار گرفتن در پایگاه مادری کاهش یافته است؛ گرچه ارزشمندی پایگاه مادری و گرایش های درونی زنان، آنها را به پذیرفتن این پایگاه سوق می دهد.
    کلید واژگان: زن, مادری, معنا, سنخ شناسی
    Marzieh Afzali *, Ali Entezari
    In modern times, motherhood, once regarded as the main source of identity for women, has been moved away from its former status; hence, theorists focused on this issue as a dilemma. Likewise, affected by the influence of the developments of the modern world, motherhood in Iranian society underwent some changes, turning it as a subject that needs to be studied. The first step for explaining motherhood is to know about the status of motherhood in the outlook of women. This study aimed to classify women in relation to motherhood by applying content analysis method with a sample including 51 women aged from 15 to 70 years in Tehran. The data collection was carried out based on semi-structured in-depth interview. The findings of the interview were coded in three stages and their existing themes were designed. Based on the semantic factor known as the focal theme, three main types are identified regarding the issue of motherhood:  selector, hesitant, and elusive. Selector type women were divided into two groups based on their motivation: traditionalists and epistemologists; whereas women who were hesitant about motherhood were divided into two groups of materialists and epistemologists. The foresaid types indicated a change in motherhood position, implying that with the dominance of the selection factor and awareness of the institutional pressure to be in the motherhood position has decreased. However, the value of motherhood and the inner tendencies of women lead them to accept this position.
    Keywords: Woman, Motherhood, Meaning, Typology
  • علی انتظاری، باقر مرسل*

    امروزه کوه ها یکی از پرتقاضاترین کانون های گذران اوقات فراغت محسوب می شوند.هدف از مطالعه حاضر بررسی وضعیت بررسی پراکنش آلاینده ها در منطقه گردشگری کوه سنگی مشهد می باشد.این تحقیق به لحاظ زمان اجرا از نوع مقطعی و به لحاظ خروجی ها از نوع کاربردی است و به لحاظ تجزیه و تحلیل از نوع توصیفی - تحلیل و نیز تطبیقی است. داده های مربوط به 6 آلاینده شاخص هوا (منواکسید کربن، دی اکسید گوگرد، دی اکسید ازت، ازن و ذرات معلق) و آلودگی صوت در سطح محدوده تحقیق جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. طراز فشار صوت در منطقه در نوبت های مختلف ثبت گردید برای بررسی وضعیت ازروش ارزیابی ریسک آلودگی در منطقه ازتکنیک ارزیابی ریسک کمی - روش ویلیام فاین استفاده شد.یافته نتایج نشان داد که آلودگی هوا و آلودگی صوت در منطقه گردشگری کوهسنگی مشهد در حد نامناسب قرار دارد و این زنگ خطری برای مسیولان منطقه کوهسنگی می باشد . بنابراین گردشگری کوهستان کوهسنگی از پتانسیلهای لازم برخوردار است ولی در مجموع یکسری موانع وجود دارد که با تشکیل کمیته طبیعت گردی و ارایه راهکارهای منطقی برای توسعه این صنعت با تشکیل جلسات منظم با عضویت کارشناسان جغرافیا، مشکلات منطقه کوهسنگی، قابل حل خواهد بود.

    کلید واژگان: گردشگری کوهستان, آلودگی, کوه سنگی
    Ali Entezari, Bagher Morsal *

    Today, mountains are one of the most popular leisure centers. The purpose of this study is to investigate the distribution of pollutants in the mountainous tourist area of Mashhad. This study is cross-sectional in terms of implementation time and applied in terms of outputs. In terms of analysis, it is descriptive-analytical as well as comparative. Data on 6 air pollutants (carbon monoxide, sulfur dioxide, nitrogen dioxide, ozone and particulate matter) and noise pollution were collected and analyzed at the research area. The level of noise pressure in the region was recorded in different times. To investigate the situation of pollution risk assessment method in the region, quantitative risk assessment technique - William Fine method was used. The results showed that air pollution and noise pollution in Kuhsangi tourist area of Mashhad are inappropriate. And this is an alarm for the officials of Kuhsangi region. Therefore, Kuhsangi mountain tourism has the necessary potentials, but in general, there are a number of obstacles that can be solved by forming a nature tourism committee and providing logical solutions for the development of this industry by holding regular meetings with members of geography experts.

    Keywords: Mountain tourism, Pollution, Sangi mountain
  • عباس خورشیدنام*، علی انتظاری
    تدوین یک روش منسجم و قابل اعتماد همواره یکی از دغدغه های مهم دانشمندان و پژوهشگران در حوزه علوم اجتماعی بوده است. این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای به معرفی روش خوانش سمپتماتیک می پردازد. این روش که تفاوت های مهمی با روش های کمی و کیفی مرسوم دارد و محصول سنت روانکاوی است کمتر در حوزه علوم اجتماعی شناخته شده است. این مقاله با توضیح روش مذکور نشان می دهد که رویکرد میشل فوکو به روش، شباهت های زیادی با خوانش سمپتماتیک دارد. برای بررسی رویکرد فوکو به روش شناسی، از تفسیر جورجیو آگامبن از فوکو اسنفاده خواهد شد. پس از آن نیز با استناد به آرا و نظرات اسلاوی ژیژک و مفسرانش خصوصا رکس باتلر به تشریح این روش و ارتباطش با تفکر معاصر و به طور خاص تفکر انتقادی پرداخته می شود.
    کلید واژگان: خوانش سمپتماتیک, روش شناسی, میشل فوکو, ژاک لکان, اسلاوی ژیژک
  • علی انتظاری، عهدیه اسدپور*
    حجه الاسلام، ابوحامد، امام محمد غزالی طوسی، یکی از بزرگ ترین مردان تصوف سده ی پنجم هجری (505- 450 ه.ق) است. مقاله ی پیش رو در پی شناخت گزیده ای از اندیشه های جمعیتی غزالی درباب پدیده های مهاجرت و یا به تعبیر خود وی "سفر" می باشد. وی اندیشه های خود را حدود نهصد سال پیش در کتاب "احیاء علوم الدین" و هم چنین کتاب کیمیای سعادت که فشرده ی فارسی اثر فوق است، ارایه نمود. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است. در این زمینه، از اسناد و مدارک، منابع و آثار غزالی بهره گرفته ایم تا درزمینه موضوع مدنظر به جمع بندی برسیم. بنابر یافته های تحقیق، او بسیاری از ابعاد پدیده ی مهاجرت را که دوران کنونی مطرح هستند را بررسی کرده است. وی مهاجرت را پدیده ای گروهی، اختیاری و غالبا کوتاه مدت دانسته که به دلایل مختلف نظیر اوضاع نامساعد اقتصادی و گرانی، در جهت کسب علوم مختلف دینی، اخلاق نفس و آیات خدای روی زمین، تفرج و تفنن، گریختن از بیماری های مرگبار و آن چه دین را مشوش می کند؛ صورت می پذیرد. هم چنین قایل به ارتباط تنگاتنگ میان مهاجرت و عمران و آبادنی می باشد و در نوشته های خویش به روایت های تاریخی و سیره ی ایمه معصومین و امامان استناد می کند که این امر ناشی از عقاید و روحیات مذهبی متفکر مسلمان می باشد.
    کلید واژگان: امام محمد غزالی, کیمیای سعادت, سفر, مهاجرت, اندیشه های جمعیتی
    Ali Entezari, Ahdie Asadpour *
    Abu Hamed, Imam Mohammad Ghazali Tusi, is one of the greatest thinkers of the fifth century AH (505-450 AH). The preliminary paper seeks to recognize the excerpts from al-Ghazali's demographic thoughts about the phenomena of migration or, in his own words, "travel." He presented his thoughts about nine years ago in the book "Islamic Revival of Sciences" and also the book of Kimia Sa'adat, which is the Persian compression of the above effect. The research method is descriptive and analytical. In this regard, we have used Ghazali's documents, materials and works to sum up the subject matter. According to research findings, he examines many aspects of the phenomenon of migration that is currently being raised. He considered immigration to be a voluntary, often short-lived phenomenon, due to various reasons, such as unfavorable economic and expensive situations, for the acquisition of various religious sciences, the verses of God on earth, recreation, and escape from the deadly diseases and that -What is the religion of the Lord. He also believes in the close connection between immigration and civilization, and in his writings he refers to historical narratives and hadiths, which is due to the ideas and beliefs of this Muslim thinker.
    Keywords: Imam Mohammad Ghazali, Kimia Sa'adat, Travel, Immigration, Demographic Thoughts
  • علی انتظاری*، عهدیه اسدپور

    لقد بات مفهوم الإنجاب فی العصر الحدیث یتمتع باهمیه کبیره فی نظریات علم السکان (الدیمغرافیا) ویعبر عنه بمصطلح الخصوبه. تحاول الدراسه الحالیه وصف وتحدید هذا المفهوم لدی عدد من المفکرین المسلمین بما فیهم: الفارابی وابوعلی مسکویه والمعری وابن سینا ونصیر الدین الطوسی وابن خلدون. وتتمثل اهمیه هذه الدراسه کونها تعبر عن حاجه النظام الجامعی الإیرانی- الذی یعد مجتمعا یعتمد فی اسسه مبادی الإسلام وشریعته- إلی علم محلی فی کافه مجالات العلوم الإنسانیه بما فیها علم السکان. ویعتبر علم السکان الذی یدرس فی الجامعات هو تقلید للمفهوم الغربی لهذا العلم المعرفی ولیست هناک إشارات إلی ما خلفه مفکرو الإسلام والحضاره الإسلامیه. ومن اجل تحقیق اهداف البحث استفدنا من المنهج الوثایقی. اظهرت نتایج البحث ان جمیع مفکری الإسلام الذین تمت دراسه آرایهم کانوا یهتمون بموضوع التناسل(الإنجاب) والقضایا المتعلقه به. إن اهمیه التناسل او الإنجاب لدی هولاء المفکرین کانت کبیره بحیث اعتبروا القابلیه للإنجاب احد خصایص المراه وما یمیزها فی النوع البشری، کما عرفوا التناسل والإنجاب بانه اهم هدف للزواج. وفی هذا الإطار استعانوا بالآیات والروایات الدینیه من اجل تعزیز آرایهم ودعمها. وفی هذا المجال نجد ان ابا العلاء المعری مستثنی من هذه القاعده العامه لانه کان یوصی الناس بعدم الزواج والإنجاب. إن تحلیل النتایج یظهر ان مفکری العالم الإسلامی الذین تمت دراستهم فی هذا البحث وعلی الرغم من انهم ناقشوا موضوع الإنجاب والقضایا المتعلقه به إلا انهم لم یقدموا إحصاییات وارقام فی هذا الباب وکانوا فی الغالب یتکلمون نظریا ویبینون آراءهم ومعتقداتهم حول هذا الموضوع.  والجدیر بالذکر انه لا ینبغی علینا ان نعتبر هذا الامر علامه ضعف او نقص فی هولاء المفکرین الکبار بل یجب ان نقر بالمحدودیه فی البیانات والإحصاییات فی العصور القدیمه لان موضوع الجمع والإحصاء السکانی وتحلیله هو امر خاص بالعصر الحدیث.

    کلید واژگان: الإنجاب, الفارابی, ابوعلی مسکویه, ابن سینا, نصیر الدین الطوسی, ابن خلدون
    Ali Entezari*, Ahdieh Asadpour

    Childbearing is a very important concept in contemporary demographic theories, referred to as fertility. In order to describe and understand this concept, the current article has taken into account the views and ideas of Muslim thinkers such as Al-Farabi, Miskawayh, Al-Machr('39')arri, Ibn Sina, Khaje Nasir al-Din, and Ibn Khaldun, using the attributional method. This reseacrh is important as today’s university system of Iran is based on the principles of Islamic law hence; there is need for indigenous knowledge in all fields of humanities, including demography. The findings of the study show that all the thinkers have had paid attention to the issue of reproduction and its related forces. The importance of reproduction or generational reproduction in their view has been so importnat that they not only introduced fertility as a vital feature of women but also explained the first and foremost purpose of marriage as the human generational reproduction. They used religious verses and traditions to substantiate their views. However, Al-Machr('39')arri is an exception as he recommends men to abstain from marriage and childbearing. The analysis of the findings and results shows that the Muslim thinkers, despite discussing about childbearing and related phenomenon, have not provided figures in this regar and rather expressed their ideas theoretically. Of course, this should not be seen as a sign of the weaknesses of those great thinkers, but that was probably due to a limitation on statistical data in the past.

    Keywords: Childbearing, Farabi, Ma'arri, Miskawayh, Ibn Sina, Toosi, Ibn Khaldun
  • سامان یوسفوند *، علی انتظاری، زینب مرادی نژاد

    پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زنان از فرایند مدرنیزاسیون در جامعه محلی، بر آن است که با اتخاذ رویکرد بازاندیشانه جایگاه و شان زنان را در فرازوفرودهای مدرنیزاسیون نشان دهد. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و رویکرد تحلیل نظریه زمینه‎ای و ابزارهای گردآوری اطلاعات روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه‎ساخته یافته و بحث گروهی) بهره گرفته است. یافته ‎های تحقیق حاکی از آن است که فرآیند مدرنیزاسیون در جامعه محلی تابعی از الگوی نوسازی نامتعادل و آلاکلنگی است؛ به ‎گونه ‎ای که می ‎توان مهم ‎ترین پیامد آن را، نامتوازنی نتایج، شکست و یا بدفرجامی پروژه مدرنیزاسیون در جامعه محلی دانست. زیرا تاکنون ایدیولوژی ‎های غالب بر مدرنیزاسیون، وضعیت تعادلی را به وجود نیاورده ‎اند و نوعی کنش ‎های متعارض پذیرندگی و طرد کنندگی را در پی داشته است. همچنین گونه‎های شناسایی شده نیازهای زنان محلی در این مطالعه در سه دسته تصورات ازدواج‎گرا، خانواده‎گرا و معیشت‎گرا مقوله‎بندی شده‎اند که مبتنی بر ارزش‎های مادی- معیشتی هستند. علاوه بر این، اینکه روایت غالب جامعه محلی حاکی از آن است که جنبش ‎ها و تلاش ‎های حمایتی، مطالبه ‎جویانه و بعضا ستیزه ‎جویانه زنان در جامعه به ‎رغم دستاوردهایی که برای گروه ‎های خاص (طبقه متوسط و روبه بالا) داشته است؛ اما چندان مورد رضایت و متناسب با نیازهای قشر ضعیف و فرودست جامعه نیست؛ زیرا این نوع پیگیری ‎ها را نه‎تنها در راستای طرح مطالبات واقعی جامعه زنان نمی ‎دانند؛ بلکه قایل به بزرگ شدن واقعیت ‎های مجازی و مطالبات غیر اولویت ‎دار گروهی از زنان دارای رسانه هستند که این مسئله خود حاکی از آن است که سناریوهای دنیای مشترک زنان، اساسا به لحاظ تیوریک و سیاسی قوم مداران، امپریالیستی و ذات ‎انگارانه هستند.

    کلید واژگان: نوسازی, حاشیه ای شدن, زنان, نابرابری, زنان محلی لرستان
    Saman Yousefvand, Ali Entezari, Zeinab Moradi Nezhad

    The purpose of this study is to show the women's experience of the modernization process in the local community by introducing a retrospective approach to women's status and dignity in the upgrading of modernization. Accordingly, the methodology of qualitative research (semi-structured interview and group discussion) has been used from the interpretative paradigm and the field theory analysis and information gathering tools. The studied population is women in rural and marginal local communities in Lorestan province (Khorramabad, Selsele and Delfan, respectively). Research findings indicate that the process of modernization in the local community is a function of the unbalanced modernization model. So that the most important consequence of this pattern, the uneven results, failure or misplacedness of the modernization project in the local community can be called because the dominant ideologies of modernization have not created a balance of power and have led to conflicting actions of acceptance and rejection. To the extent that local women have interpreted their lives as marginalized and powerless. In addition, their active subjectivity in the sphere of presence in society is conceived as a passive intuition in the form of a consumer culture, and on the other hand, despite the monotonous interpretations of gender inequalities, the interpretations of women in the local community suggest a kind of in-gender gender inequality that points There is a tendency for women to have a certain degree of convergence, since identified types of local women's needs are categorized into three categories of marital, family-oriented, and livelihoods-based on material-livelihoods. In addition, the prevalent narrative of the local community suggests that women's advocacy, adversarial, and sometimes militant movements and efforts in the community, in spite of the achievements that have been made for particular groups (middle and upper), are as satisfying and tailored to the needs. It is not a weak and subconscious stratum of society, because it does not consider this type of follow-up not only in the context of the real demands of the women's society, but also the increase in virtual reality and non-priority demands of a group of women with media, which itself suggests that world scenarios The common women, essentially theatrical Rick political and ethnocentric, imperialistic and are essential.

    Keywords: modernization, marginalization, women, inequality, local women in Lorestan
  • عهدیه اسدپور *، علی انتظاری، کاظم احمدی اهنک
    مشارکت اجتماعی از پدیده های اجتماعی مهم است که در پژوهش حاضر، عوامل موثر بر آن در شهرستان آمل بررسی و تجزیه وتحلیل شده است. داده ها با بهره گیری از روش پیمایشی و فن پرسش نامه جمع آوری شده اند؛ بدین ترتیب که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای، از 386 نفر از شهروندان بالای 18 سال شهرستان آمل، اطلاعات جمع آوری شده اند. نتایج آماری پژوهش نشان می دهند میانگین مشارکت اجتماعی جامعه آماری مطالعه شده در حد متوسط بوده است. میانگین مشارکت اجتماعی رسمی (با میانگین 91/3 از 10) نشان دهنده میزان مشارکت متوسط روبه پایین بوده است و میانگین مشارکت اجتماعی غیررسمی در سطح متوسط روبه بالا ارزیابی شده است (میانگین 74/5 از 10). مشارکت اجتماعی ازنظر محل سکونت متفاوت و در روستا بیشتر از شهر بوده است؛ همچنین بین میزان مشارکت اجتماعی رسمی با متغیرهای ساخت قدرت اقناع گرا در خانواده، استفاده از رسانه های داخلی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی و گرایش خانواده به مشارکت، رابطه معنادار و مثبت و بین متغیرهای ساخت قدرت استبدادگرا در خانواده و میزان استفاده از رسانه های خارجی، رابطه معنادار و معکوس وجود داشته است. بین میزان مشارکت اجتماعی غیررسمی با متغیرهای مدت اقامت در محل، گرایش خانواده به مشارکت، ساخت قدرت اقناع گرا در خانواده و میزان استفاده ار رسانه های داخلی، رابطه معنادار و مثبت و با متغیر ساخت قدرت استبدادگرا در خانواده، رابطه معنادار و منفی وجود داشته است. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز مشخص می کند متغیرهای مستقل پژوهش، در تبیین میزان مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی سهم عمده ای داشته اند و مقدار تبیین به دست آمده به ترتیب برابر با 21 و 9/23 درصد است.
    کلید واژگان: مشارکت اجتماعی, ساختار قدرت در خانواده, استفاده از رسانه های داخلی و خارجی, گرایش خانواده به مشارکت, شهرستان آمل
    Ahdie Asadpour *, Ali Entezari, Kazem Ahmadi Ahank
    Introduction
    Achieving progress without having a collective life and engaging with other people and in the form of a multi-disciplinary interactive process is not possible. In other words, with the assumption of a society, in order to achieve development, one of the essential conditions must be provided: the presence of participation. A bond or partnership between members of the community leads to the development of society. Therefore, participation in all its dimensions, in particular social participation, is one of the requirements of social life. In this paper, participation in social dimension is examined. Therefore, it is important to achieve a precise cognition of the extent of social participation and factors affecting it and it is essential to achieve a sustainable development, especially sustainable development. Accordingly, the purpose of this study was to study the social participation of people over the age of 18 who live in Amol city. The influence of factors such as power structure in the family, family orientation on social participation and the use of communication media on the level of social participation. In other words, we can say that the present article seeks to answer the following questions: a. What is the rate of social participation? b. What are the factors influencing social participation? The researchers are determined to identify the ways to strengthen social participation by finding a scientific and experimental response to the above questions, in order to portray the prospect for officials and practitioners in order to achieve a thorough and comprehensive planning on the path to urban and rural development. Take great strides.
    Material &
    Methods
    The research method is a survey and a cross-sectional research design, using a questionnaire technique to collect data. Based on the latest census in the Statistical Center of Iran in 2011, the population of the research is all individuals over the age of 18 living in urban and rural areas of Amol, which is 281,457. In order to select the sample size, a multi-stage cluster sampling method was used and the sample size was calculated using Cochran formula 382 (222 samples in the city and 160 samples in the village). Finally, 386 questionnaires were analyzed. Descriptive and inferential statistics (t test, analysis of variance and multiple regression) were used to analyze the collected data using SPSS software. In order to investigate the validity of the questionnaire, the faculty credentials were used and referring to experts in this field. Also, in the present study, to obtain acceptable reliability, Cranach’s alpha statistic, matched consistency and internal consistency of the questionnaire were provided.
    Discussion of Results &
    Conclusions
    Regarding the purpose of this study and the findings, the total social participation among respondents was moderate. But the rate of informal social participation is greater than the level of formal participation. Regarding the historical context of our society, it has been observed that traditional (informal) partnerships and collaborations have long existed among tribes, villagers, and townspeople in various mourning and weddings, as well as economic and livelihood activities. Also, the statistical results of the research show that social participation in the rural areas has been more than urban ones. The social participation between the variables of power in the family, the domestic media, education, socio-economic status and length of stay in the location and had a positive significant relationship. But the authoritarian power structure in the family, use of foreign media has been significant inverse relationship. Multiple regression analysis revealed that the independent variables to study social participation of citizens Amol played a major role in explaining and explaining the derived value of 24.1 percent.
    Keywords: Social participation, Family Power Structure, The Use of Domestic, Foreign Media, Socialization, City of Amol
  • علی انتظاری
    این مقاله منعکس کننده پیمایش نظرات و ارزیابی های دانشجویان در مورد طرح تفکیک جنسی است که بخشی از پژوهشی جامع است که در این مورد انجام شده است. در چهارچوب مفهومی و نظری پژوهش با اتکا به نظرات اروینگ گافمن، ساندرا بم و دیگران و همچنین نقد آنها تلاش کرده ام از موضعی بی طرف مساله تفکیک جنسی را مورد بررسی قرار دهم. جمعیت آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه های علامه طباطبائی، تهران و تک جنسیتی بانوان است، که از میان آنان 1350 نفر به صورت تصادفی و سهمیه ای بر حسب جنس، مقطع تحصیلی، دانشگاه و دانشکده محل تحصیل انتخاب شده اند. نتایج گواه بر آن است که اکثریت دانشجویان دانشگاه های علامه و تهران که مهم ترین مخاطب اجرای طرح تفکیک جنسی هستند نسبت به آن مقاوم هستند. فقط 13/7 درصد دانشجویان دانشگاه علامه و حدود 13 درصد دانشجویان دانشگاه تهران نسبت به تفکیک جنسی در دانشگاه نگرش مثبت دارند. این نسبت در دانشگاه تک جنسیتی بانوان به حدود 31 درصد می رسد. 57/4 درصد دانشجویان دانشگاه علامه خواستار توقف اجرای تفکیک جنسی بوده اند و 59/1درصد دانشجویان دانشگاه تهران مخالف اجرای این طرح در دانشگاه خود هستند
    کلید واژگان: طرح تفکیک جنسی, نگرش, دانشجو, روابط جنسیتی
    Ali Entezari
    The current study comprises the survey of comments and evaluations from students regarding the gender segregation plan which was done as a part of a comprehensive research about this topic. In the conceptual and theoretical framework of the research based on the works of Erving Goffman, Sandra Bem and others, and through criticizing the works, this study aims to examine gender segregation with an impartial approach. The statistical population of the research included students from Allameh Tabataba’i University, University of Tehran, and an all-female women’s university, from which 1350 students were chosen through a randomized and quota sampling based on gender, education, university and faculty. The results show that the majority of the students from Allameh Tabataba’i University and University of Tehran who were the most important recipient of this plan were resistant towards it. Only 13.7 percent of Allameh Tabataba’i students and about 13 percent of University of Tehran students has a positive attitude towards gender segregation in universities. This percentage reaches 31 percent in the all-female women’s university. 57.4 percent of Allameh Tabataba’i students have demanded for the plan to be terminated, and 59.1 percent of the students of University of Tehran are against the implementation of this plan at their university
    Keywords: Gender segregation plan, attitude, students, gender relations
  • علی انتظاری، عهدیه اسدپور
    از بین سه پدیده ی اساسی باروری، مرگ ومیر و مهاجرت، که به تغییر و تحولات جمعیتی منجر می شوند، مقاله حاضر درصدد بررسی و تحلیل مفهوم باروری در میان اندیشه های ابن سینا، پزشک و فیلسوف ایرانی (370 – 428 ه. ق) است. روس مورد استفاده در این بررسی نیز روش اسنادی- تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ابن سینا در آثار خود علاوه بر بحث در باب زنان به عنوان کسانی که نقش فرزندآوری را برعهده دارند، درباره ازدواج که مبنایی برای فرزندآوری مشروع است و پدیده طلاق که در با گسست پیوند زناشویی، فرزندآوری مشروع را از هم می گسلد، بحث نموده است. هم چنین یافته ها مبین آن است که وی به صورت مستقیم بحث باروری و تنظیم خانواده (مانند سن مناسب ازدواج، راه های پیشگیری از حاملگی و…) را نیز مطرح نموده است. وی از مباحث بهداشتی پیرامون پدیده ی باروری غفلت ننموده و از مرگ جنینی در طول دوران بارداری، مرگ مادر در دوران بارداری و در هنگام زایمان سخن به میان آورده و به صورت کاملا مبسوط و با دیدی تخصصی و پزشکی به تشریح و توصیف آن ها پرداخته است.
    کلید واژگان: مرگ جنینی, تنظیم خانواده, باروری, طلاق, ازدواج و تشکیل خانواده, زنان, ابن سینا
    ali entezari, ahdie asadpour
    Of the three basic phenomenon of fertility, mortality and migration leads to demographic changes, this paper attempts to analyze the concept of fertility among the ideas of Avicenna, a Persian physician and philosopher (370-428 AD) is. The method used in this study is a documentary-analytical method. The findings suggest that Avicenna in his books, in addition to discussing the role of women as those who are responsible for childbearing, That marriage is a legitimate basis for childbearing and divorce phenomenon in the breakdown of marriage, childbearing, disrupt legitimate, argued. The findings also suggest that he talk directly to fertility and family planning (such as proper age for marriage, ways to prevent pregnancy) is also proposed. He did not neglect health issues surrounding the phenomenon of fertility and fetal death during pregnancy, maternal death during pregnancy and childbirth spoken And to be quite detailed and technical and medical with a view to describing them.
    Keywords: fetal death, family planning, fertility, divorce, family, marriage, women, Avicenna
  • علی انتظاری*، عباس خورشیدنام
    اهمیت نهاد خانواده در جامعه و نقش انکارناپذیری که در انتقال فرهنگ و نظام های ارزشی به نسل بعد دارد، پژوهشگران را به مطالعه و شناخت این نهاد اجتماعی واداشته است. اهمیت این نهاد به حدی است که جامعه شناسان آسیب شناسی و تلاش برای حل وفصل معضلاتی را که دامنگیر آن می شود، رسالتی بر عهده خود می دانند. از سوی دیگر زنان نقشی بنیادین در این نهاد ایفا می کنند و سلامت اجتماعی و رفتاری زنان بر سلامت خانواده به شدت اثرگذار است. هدف این مقاله، توصیف وضعیت اجتماعی زنان در روابط خانوادگی و حوزه خصوصی به میانجی سینماست. با عنایت به رابطه متقابل وثیق میان سینما و جامعه که در پژوهش های پرشماری بررسی شده است، می توان با بررسی تغییراتی که در محتوای تولیدات رسانه ای رخ می دهد، به شناختی از تغییراتی که در الگوهای ذهنی حاکم بر جامعه درباره موضوعی خاص رخ می دهد نیز دست یافت. این نوشتار با اتکا به چشم انداز روانکاوی لکانی و روش خوانش سم‍پتماتیک به بررسی نحوه بازنمایی هویت زنانه در فیلم «درباره الی» می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد این فیلم ترسیم کننده شکلی از هویت یابی منحرفانه در زنان است که به موجب آن، زن هیچ پرسشی از میل دیگری ندارد و به آنچه دیگری می خواهد، کاملا آگاه است و خود را ابزاری برای تحقق این میل می داند؛ درنتیجه میل دیگری کاملا قابل اندازه گیری و قابل سنجش است و هیچ ابهامی در مورد آن وجود ندارد. در چنین وضعیتی شکاف میان میل و کیف پر می شود و هدف زن این است که ابژه کیف وقیحی باشد که دیگری آن را در ساحت نمادین جذب و ادغام کرده است.
    کلید واژگان: سینما, هویت زنانه, اسلاوی ژیژک, انحراف
    Ali Entezari *, Abbas Khorshidnam
    The importance of family institute in society and its undeniable role in the transfer of culture and value based systems to the next generation has made the researcher study and recognize this social institute. Due to its significance, the sociologists consider their duty to do pathology and to settle its problems. On the other hand, the women are of fundamental role in this institute and the social and behavioral healthiness of women is effective on the health of family. The purpose of this article is the description of woman’s social status in the family relationships as well as the private domain through cinema.  Considering the mutual and reliable relationship between cinema and society which has been done numerous researches about that, it can be achieved an insight of changes on the intellectual patterns dominant on the society through the study of changes happened within the content of media productions. Relying on the viewpoint of Lakani psychology as well as the symptomatic reading, this article studies the way of representation of feminine identity in the movie, About Eli. The findings of research illustrate that this movie is showing a form of deviational identity seeking in women and consequently, the woman has no question about the other’s desire and is aware of what the other wishes and she considers herself as a means of fulfillment of this desire. Consequently, the other’s desire is thoroughly measurable and there is no ambiguity about it. In this situation, the gap between desire and joy is filled and the aim of woman is that the object is some kind of hideous joy that the other has attracted it in the symbolic realm.
    Keywords: Cinema, feminine identity, Slavoj Zhizhek, Deviation
  • محمدحسین حسنی*، محمد سعید ذکایی، ابوتراب طالبی، علی انتظاری
    در سال های اخیر پژوهش های قابل توجهی در موضوع سبک زندگی انجام شده است که مفهوم سازی های نامناسب و خلط مفهومی سبک زندگی با مفاهیم نزدیک، از جمله مشکلات برخی از این پژوهش ها به شمار می آیند. هدف از این مقاله پالایش فضای مفهومی سبک زندگی و ارائه مفهوم سازی دقیق از سبک زندگی فرهنگی است. بدین منظور، با استفاده از روش اسنادی و تکنیک تحلیل مفهومی، ابتدا ارتباط میان فرهنگ، خرده فرهنگ، مصرف و سبک زندگی بررسی و سپس با تحلیل وجوه مشترک تعاریف موجود، تعریف روشن تری از سبک زندگی و سبک زندگی فرهنگی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد که سبک زندگی به معنی الگوی کنش های روزمره مطعوف به مصرف و تولید فرهنگی، اجتماعی و مادی با مفاهیمی نظیر فرهنگ، خرده فرهنگ و مصرف همبسته است و با آنها همپوشانی جزئی و یا کلی دارد. سبک زندگی به سه مقوله فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابل تفکیک است؛ در حالی که سبک زندگی اجتماعی به تولید و مصرف روابط اجتماعی معطوف است، سبک زندگی اقتصادی شامل تولید و مصرف مادی است و سبک زندگی فرهنگی نیز به الگوی کنش های روزمره معطوف به مصرف و تولید محتوای نمادین راجع است.
    کلید واژگان: سبک زندگی, سبک زندگی فرهنگی, مصرف, فرهنگ, خرده فرهنگ
    Mohammad Hosein Hasani *, Mohammad Saeed Zokaei, Aboutorab Talebi, Ali Entezari
    Considerable research has been done on the subject of lifestyle in recent years, but they experience poor conceptualization, confusing concept of lifestyle with close concepts and less attention to the consistency of levels of analysis. This article aims refining the conceptual space of lifestyle and providing a precise conceptualization of cultural lifestyle. For this purpose, using documentary method and conceptual analysis techniques, the conceptual space and the relationship between culture, subculture, consumption and lifestyle are examined and then analyzing common aspects of definitions, a clearer definition of lifestyle and cultural lifestyle has been provided. The findings suggest that lifestyle means patterns of daily activities deal with cultural, social and material consumption and production and is correlated and overlaps partially or totally with concepts such as culture, subculture and consumption. Lifestyle is divided in three categories of cultural, social and economic segregation. While the social lifestyle is concerned with social production and consumption, the economic lifestyle is including material consumption and production and cultural lifestyle means pattern of everyday actions aimed at production and consumption of symbolic content.
    Keywords: Lifestyle, Cultural lifestyle, culture, consumption, Subculture
  • علی انتظاری، نجمه سادات مرتجی
    زمینه و هدف
    آینده کشورها به واسطه نقش دانش در گرو بکارگیری هوشمندانه شبکه های اجتماعی تخصصی دانش محور است که توجه به سهم برتر متخصصین از عوامل محوری آن است. این مقاله شاخص های الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصین ایرانی را در شبکه های اجتماعی تخصصی شناسایی کرده است.
    روش پژوهش: بدین منظور از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با خبرگان حوزه پژوهش (15 نفر) و همچنین روش دلفی (9 نفر) به عنوان ابزار گردآوری داده ها در پژوهش استفاده شده است.
    یافته ها
    نشان می دهد که در الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصین در فضای مجازی شاخص های بعد فردی شامل انگیزش، اخلاقیات، شخصیت (شامل برونگرا، سازشکار و خودگشوده)، توانایی، نگرش به منظور اشتراک دانش و امینت روانی می باشد. بعد گروهی دارای 3 شاخص منافع مشترک، ساختار گروه و سرمایه اجتماعی است. بعد محیطی دارای 4 مولفه به ترتیب زیر است: مولفه تکنولوژیکی با شاخص های: زیبایی گرافیکی، کاربرپسند بودن شبکه، امنیت سرور، نوع زیرساخت ارتباطی؛ مولفه سیاسی- حقوقی با شاخص های: بودجه برای R&Dفضای مجازی، تخصیص منابع مالی به توسعه زیرساخت، فیلترینگ، قوانین مربوط به مالکیت فکری و معنوی، پهنای باند، تنظیم مقررات و قوانین فضای مجازی؛ مولفه اقتصادی با شاخص های: هزینه اینترنت و تنوع بسته های اینترنتی؛ و مولفه اجتماعی- فرهنگی با شاخص های: سبک زندگی متخصصین و شخصیت ملی شناسایی شدند.
    نتیجه گیری
    تنها زمانی می توانیم به الگویی جامع از حیث نظری و کاربردی در حوزه رفتار اشتراک دانش دست پیدا کنیم که به شناسایی تعاریف، مفاهیم، ابعاد و مولفه های آن مبتنی بر شرایط حاکم بر فضای مجازی کشور اهتمام ورزیم زیرا موضوع رفتار کاربر ایرانی به خاطر تعامل با موضوعات تاریخی، سیاسی، فرهنگی اجتماعی چند وجهی و پیچیده است.
    کلید واژگان: الگوی رفتار اشتراک دانش, متخصصین ایرانی, فضای مجازی, شبکه اجتماعی تخصصی, روش تحقیق کیفی اکتشافی
    Maghsoud Amiri, Ali Entezari, Najmeh Sadat Mortaji
    Background And Aim
    Due to the extensive use of knowledge intelligence, the future of countries depend on the application of specialized knowledge-based social networks. Thus, it is noteworthy to highlight the important role of the professionals. The key indicators of a model for knowledge sharing of Iranian experts, in experts’ social networks has been identified.
    Methods
    For this purpose, experts were interviewed in depth using a semi-structured framework in the field of research (n = 15) as well as the Delphi method (n = 9) were used to collect data in research.
    Results
    Findings indicate that the main variable of knowledge sharing behaviors are divided into individual, group, and environmental indexes respectively. Components of the individual dimension of knowledge sharing includes motivation, ethicality, personality, ability, attitude towards knowledge sharing and psychological security. Group dimension of knowledge sharing include shared benefits, group structure and social capital; and finally environmental factors, including technological (beautiful graphics, user-friendly network, server security, the communication infrastructure), political-legal (Funding for R & D for cyberspace area, allocation of financial resources to develop the infrastructure, filtrating, laws relating to intellectual property, bandwidth regulations and laws of cyberspace), economic (The cost of Internet and diversity of online packages) socio-cultural (experts lifestyle and Iranian national character).
    Conclusion. We can only come to a comprehensive and theoretical model in the field of knowledge sharing behavior of Iranian users when identify the definitions, concepts, dimensions and components of virtual space based on the conditions prevailing in the country.
    Keywords: knowledge sharing behavior model, Iranian professionals, cyberspace, expert's social network, exploratory qualitative method
  • علی انتظاری*، مقصود امیری، نجمه سادات مرتجی
    این مقاله تلاش کرده است الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصان ایرانی را در فضای مجازی موردمطالعه قرار دهد. بدین منظوراز مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند، روش دلفی و پرسشنامه الکترونیک به عنوان ابزار تحقیق در دو مرحله کیفی و کمی استفاده شده است. به منظور تامین اهداف تحقیق، مصاحبه با خبرگان مسلط بر موضوع تا تحقق «کفایت نظری» ادامه یافته است. پس از آن به منظور تایید و یا تصحیح شاخص های شناسایی شده از تحلیل محتوای کیفی متن مصاحبه ها، از روش دلفی استفاده شد. بدین ترتیب الگوی رفتار اشتراک دانش از دل داده های مرحله کیفی پژوهش استخراج شد. پس از آن به منظور اعتبارسنجی کمی الگو، پرسشنامه های الکترونیک از طریق روش زنجیره ای در اختیار 299 نفر (نرخ بازگشت، 77%) از کاربران شبکه تخصصی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS و تکنیک تحلیل عاملی تاییدی تحلیل و وزن متغیرها مشخص گردید. در الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصان در فضای مجازی به ترتیب اهمیت: شاخص های ابعاد فردی، گروهی و محیطی، استخراج شدند. شاخص های بعد فردی به ترتیب انگیزش، اخلاقیات، شخصیت (شامل برونگرا، سازشکار و خود گشوده)، توانایی، نگرش به منظور اشتراک دانش و امینت روانی می باشد. بعد گروهی دارای 3 شاخص منافع مشترک، ساختار گروه و سرمایه اجتماعی است. مولفه های بعد محیطی شامل تکنولوژیکی (الزامات فنی شبکه های اجتماعی تخصصی)، سیاسی- حقوقی (سیاست گذاری فضای مجازی کشور)، اقتصادی (هزینه و تنوع بسته های اینترنت) اجتماعی- فرهنگی (سبک زندگی متخصصان و شخصیت ملی) می باشد.
    کلید واژگان: الگوی رفتار اشتراک دانش, متخصصان, فضای مجازی, شبکه اجتماعی تخصصی, روش تحقیق آمیخته اکتشافی
    Ali Entezari *, Maghsoud Amiri, Najmeh Sadat Mortaji
    This paper attempts to study the knowledge-sharing behaviors of Iranian professionals in cyberspace. To this end, semi-structured interviews, Delphi method and an online questionnaire were used as research tools through qualitative and quantitative methods. Since the main research tools were semi-structured interviews with 15 experts to meet the research purposes, the process was continued until the “theoretical saturation” was realized. Afterwards, in order to approve or amend the obtained indices from the analysis of interview texts, the Delphi method was used. Hence, the knowledge-sharing behavior model was extracted. Through chain sampling, the selected network users, 299 electronic questionnaires were collected and analyzed using Smart PLS software and confirmatory factor analysis (rate of return, 77%). The findings indicate that the main variables of knowledge-sharing behaviors are divided into individual, group, and environmental indices respectively. Components of the individual dimension of knowledge-sharing include motivation, ethicality, personality, ability, attitude towards knowledge-sharing and psychological security. Group dimension of knowledge-sharing include shared benefits, group structure and social capital and finally environmental factors, including technological (technical requirements of specialized social networks), political rights (the country's cyberspace policy), economic (cost and variety of internet packages), socio-cultural (expert lifestyle and national character).
    Keywords: knowledge-sharing behavior model, Iranian professionals, cyberspace, expert's social network, exploratory qualitative method
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر علی انتظاری
    دکتر علی انتظاری
    دانشیار جامعه شناسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال