به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فرشته دادفر

  • زهرا حسن بیگی، فرشته دادفر*، کورش بامداد
    پیش زمینه و هدف

    عوامل محیطی از قبیل امواج الکترومغناطیسی اثرات بیولوژیکی و ژنتیکی مختلفی را القا می کنند. یکی از مهم ترین سیستم های فیزیولوژیکی درگیر با میدان های الکترومغناطیسی، سیستم تناسلی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی سطوح تومورمارکرهای خونی رحم و تخمدان متعاقب دریافت امواج کوتاه مدت و میان مدت امواج الکترومغناطیسی ساطع شده از وای فای خانگی هست.

    مواد و روش کار

    در پژوهش تجربی حاضر 60 سر موش صحرایی به طور تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند گروه اول به عنوان کنترل در نظر گرفته شد. گروه دوم روزانه 1 ساعت به مدت 10 روز در مجاورت امواج وای فای دستگاه ایرانسل قرار گرفتند و گروه سوم به مدت یک ماه روزی 3 ساعت در مجاور این امواج قرار داشتند. پس از گذشت مدت زمان معین، از موش ها خون گیری به عمل آمد و سطح سرمی آنتی ژن سرطانی 9-19، آنتی ژن سرطانی 125 با استفاده از روش الیزا اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، آزمون آماری t-test و در نظر گرفتن سطح معناداری P≤0.05 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که اختلاف معناداری در سطح سرمی تومورماکرهای رحم و تخمدان در گروه سوم که در معرض میان مدت امواج وای فای بودند در مقایسه با گروه کنترل و گروه دوم که به صورت کوتاه مدت تحت تاثیر امواج وای فای بودند، مشاهده شد (P≤0.05). اما غلظت این تورمارکرها بین گروه های دوم و کنترل تفاوت معناداری نداشت (P>0.05).

    بحث و نتیجه گیری

    قرار گرفتن در معرض میدان های الکترومغناطیسی بسته به مدت و شدت موج می تواند منجر به تغییراتی در سطح تومورمارکرهای اجزای سیستم تولیدمثلی از قبیل رحم و تخمدان گردد. مطالعات گسترده تری با تعداد نمونه بیشتر و نیز در گروه های انسانی برای نشان دادن خطرات بالقوه قرارگیری در معرض امواج الکترومغناطیس بر سرطان زایی در جنس مونث پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: آنتی ژن سرطانی 125, آنتی ژن سرطانی 9-19, امواج الکترومغناطیس, وای فای, تومور مارکر
    Zahra Hassahbeigi, Fereshteh Dadfar*, Kourosh Bamdad
    Background & Aims

    Environmental factors such as electromagnetic waves induce various biological and genetic effects. One of the most important physiological systems involved with electromagnetic fields is the reproductive system. The aim of this research is to investigate blood levels of tumor markers of the uterus and ovaries after receiving short- and mid-term electromagnetic waves emitted from home Wi-Fi equipment.

    Materials & Methods

    In this descriptive study, 60 rats were randomly divided into 3 groups. The first group was considered as control, the second group was placed in the vicinity of Iran cell Wi-Fi waves for 1 hour per day for 10 days, and the third group was in the vicinity of these waves for 3 hours per day for 1 month. After certain periods of time, blood samples were taken and the serum levels of cancer antigen 19-9 and cancer antigen 125 were measured using the ELISA method. Data were analyzed by SPSS program using t-test method with significance level of P≤0.05.

    Results

    The results showed that there was a significant difference in the serum levels of uterine and ovarian tumor markers in the third group that were exposed to WiFi waves for a medium period of time in comparison with the control group and the second group which were affected short-term by Wi-Fi waves (P≤0.05), but the concentration of these tumor markers hadn't significant difference between the second groups and control group (P>0.05).

    Conclusion

    Exposure to electromagnetic fields, depending on the duration and intensity of the wave, can lead to changes in the level of tumor markers of reproductive system components such as the uterus and ovaries. More extensive studies with more samples and also on human samples are recommended to show the potential risks of exposure to electromagnetic waves on carcinogenesis in females.

    Keywords: Cancer Antigen 125, Cancer Antigen 19-9, Electromagnetic Waves, Wi-Fi, Tumor Marker
  • شهلا نیکخواه، فرشته دادفر*، کورش بامداد
    مقدمه

    سنجش مهارت های یادگیری در زمینه ادراکی- حرکتی یک رویکرد کاربردی برای درک بهتر عملکردهای مغز است. وظیفه انتقال یادگیری دو طرفه مغز، وظیفه ای با هماهنگی دو دست و تعامل عملکرد شناختی نیمکره های مغز است. هدف پژوهش حاضر اندازه گیری عملکرد ماز ذهنی و یادگیری انتقال عصبی دو طرفه در افراد راست دست و چپ دست می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نوع علمی- مقایسه ای با نمونه گیری تصادفی از 40 دانش آموز دختر و پسر مدرسه علوم پزشکی شیراز بود. ابزارهای تحقیق شامل ماز ذهنی پترسون، آزمون یادگیری حرکتی ترسیم در آینه و پرسشنامه چاپمن بود.

    یافته ها

    نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که میانگین خطا و زمان ترسیم در آینه در گروه راست دست بسیار کمتر از افراد چپ دست است. گروه راست دست میانگین خطای ماز ذهنی کمتری نسبت به گروه چپ دست داشتند.

    نتیجه گیری

    یافته های ما حاکی از آن است که افراد راست دست با مهارت های دستی برتر در یادگیری انتقال مغزی دوطرفه بهتر عمل می کنند و با زمان و خطای کمتری تصویر را در آینه ترسیم می کنند. علاوه بر این، آن ها مهارت های بهتری را در حافظه فضایی که مسوول ذخیره سازی اطلاعات در محیط و جهت گیری فضایی است، پشت سر می گذارند.

    کلید واژگان: یادگیری, طراحی, دانش آموزان
    Shahla Nikkhah, Fereshteh Dadfar*, Kourosh Bamdad
    Introduction

    Measuring learning skills in the perceptual-motor field is a practical approach to a better understanding of brain functions. The bilateral learning transfer task of the brain is a task with the coordination of two hands and the interaction of the cognitive function of the brain hemispheres. The purpose of the current research is to measure the performance of the mental maze and the learning of bilateral neural transmission in right-handed and left-handed people.

    Materials and Methods

    This study was of a causal-comparative type using a random sampling of 40 female and male students of Shiraz School of Medical Sciences. The research tools included Peterson's mental maze, the motor learning test of drawing in the mirror, and Chapman's questionnaire.

    Results

    The results of the multivariate analysis of covariance showed that the average error and drawing time in the mirror was much lower in the right-handed group than in the left-handed individuals. The right-handed group had a lower mean mental maze error than the left-handed group.

    Conclusion

    our findings suggest that right-handed people with superior hand skills perform better in bilateral brain transfer learning tasks and draw the figure in the mirror with less time and error. Moreover, they leave behind better skills in spatial memory, which is responsible for storing information in the environment and spatial orientation.

    Keywords: Learning, Drawing, Students
  • شعله جان طهماسبی، امیرعباس مینایی فر، فرشته دادفر*، کورش بامداد
    مقدمه

    امروزه باتوجه به مقاومت باکتری ها به آنتی بیوتیک ها و عوارض جانبی آن ها توجه زیادی به خاصیت ضدباکتریایی عصاره ی گیاهان دارویی شده است. گیاه پنیرک در طب سنتی و صنعت داروهای گیاهی از جایگاه مهمی برخوردار است. تحقیق حاضر با هدف سنتز نانوذرات نقره با استفاده از عصاره ی گیاه پنیرک و بررسی اثرات ضدباکتریایی آن برروی باکتری های عامل عفونت های بیمارستانی انجام گرفت.

    روش

    نانوذرات نقره با روش سنتز سبز از عصاره ی گیاه پنیرک به دست آمد. آنتی یوتیک های مروپن برای باکتری های گرم منفی و آمپی سیلین برای باکتری سودوموناس و ونکومایسین برای باکتری استافیلوکوکوس استفاده شد. حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی این نانوذرات علیه باکتری های مورد نظر با روش میکروتیترپلیت تعیین شد. داده ها با استفاده از روش آماری تی تست تجزیه و تحلیل شدند. 

    یافته‎ ها

    نانوذرات سنتز شده نقره با اندازه ی 80 نانومتر به دست آمد. در ارزیابی اثر آنتی باکتریایی نانوذرات نقره، باکتری های گرم مثبت (استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سوبتیلیس) حساسیت بالاتری را از خود نشان دادند. نانوذرات نقره فعالیت مهاری بیشتری را روی فعالیت باکتری های گرم مثبت در مقایسه با باکتری های گرم منفی داشتند. 

    نتیجه‎ گیری

    باتوجه به یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گیری کرد که نانوذرات نقره سنتز شده از عصاره ی پنیرک اثرکشندگی بر باکتری ها دارد و سنتز سبز این نانوذره می تواند گزینه مناسبی برای تهیه داروهای ضدباکتریایی باشد.

    کلید واژگان: نانوذرات نقره, پنیرک, سنتز سبز, فعالیت ضد باکتریایی
    Shoalehjan Tahmasebi, Amirabbas Minaeefar, Fereshteh Dadfar*, Koroush Bamdad
    Introduction

    Since new evidence shows the anti-inflammatory effects of selenium, the aim of the present study was to conduct a systematic review and meta-analysis of clinical trial articles on the effect of selenium on serum C-reactive protein (CRP) levels in pregnant women.

    Methods

    In this study, Clinicaltrials.gov, ISI web of science, Cochrane Library, PubMed, and Scopus databases were searched until April 2024, and all randomized clinical trials that investigated the effect of selenium on serum CRP levels in pregnant women were selected. The DerSimonian and Laird random-effects model was used to calculate the overall effect size and heterogeneity. Cochran’s Q-test and I-squared tests were also used to assess statistical heterogeneity between studies.

    Results

    The results of the meta-analysis conducted on the clinical trial studies showed that selenium supplementation reduced the serum CRP level by 3.99 mg/L, which was statistically significant (confidence interval (CI): -2.30, -5.6; 0.001˂P), and the heterogeneity between studies was also significant (0.001

    Conclusion

    The results showed that selenium supplementation can significantly reduce serum CRP levels in pregnant women. However, it seems that more studies in different parts of the world are still needed to confirm the beneficial effects or side effects of selenium supplementation on CRP levels among pregnant women due to the significant heterogeneity among studies.

    Keywords: Silver Nanoparticles, Malva, Green Synthesis, Antibacterial Activity
  • Aminollah Bahaoddini, Fereshteh Dadfar*, Mohhamad Ahmadipour
    Background &  Objective

     Thyme have been used as a medicinal plant traditionally for the treatment of digestive system disorders. In present study, the effect of hydroalcoholic extract of thyme on motility of isolated colon of male rat and its interaction with cholinergic, adrenergic and nitic oxide systems was performed.

     Materials &  Methods

    Ten adult male rats (180- 250 g) were kept in standard condition for one week. Then rats were anaesthetized by ethyl ether and their colon was isolated and divided in to 1 cm strips. The strips were held to a force transducer and inserted to organ bath contained Tyrode solution. The mechanical activity of strips was recorded by Power Lab system with administration of thyme extract (0.0175 mg/ml) and its solvent in experimental and sham groups, and after administration of acetylcholine, epinephrine and L-NAME drugs. Data were analyzed by SPSS software and independent-samples T-test.

    Results

     The result showed a significant decrease in the mechanical activity of isolated colon after administration of the effective dose of thyme extract in base line and after of administration of acetylcholine.
    There was no significant difference of mechanical activity of the strips at the presence of extract and its solvent after epinephrine and L-NAME administration.

    Conclusion

     It can be concluded that thyme extract caused colon relaxation via inhibition of cholinergic pathway and independent from adrenergic and nitric oxide systems.

    Keywords: Zataria multiflora Boiss, Isolated colon, Mechanical Activity
  • جمشید محمدی، فرشته دادفر*، حسین روشنفکر، حمداله دلاویز
    زمینه و هدف

     افراد مبتلا به دیابت از اختلالات مختلف تولیدمثلی رنج می برند که کاهش میل جنسی و ناتوانی در باروری از آن جمله محسوب می گردد. اثرات درمانی مصرف گیاهان دارویی در درمان بیماری های متعدد از جمله ناباروری به اثبات رسیده است. مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر عصاره هیدروالکلی گیاه خرگریو بر غلظت های سرمی هورمون های جنسی درموش صحرایی نر دیابتی انجام گرفته است.

    روش بررسی

    حیوانات مورد استفاده 32 سر موش صحرایی نر بالغ بودند که به چهارگروه 8 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل نرمال و کنترل دیابتی دریافت کننده آب مقطر و گروه شاهد و دیابتی تحت درمان  به ترتیب50 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره ی هیدروالکلی خرگریو را دریافت کردند. استرپتوزوتوسین برای القاء دیابت به کار برده شد. در پایان دوره از تمام گروه ها خون گیری به عمل آمد و از نمونه های خونی جمع آوری شده برای اندازه گیری غلظت سرمیLH، FSH و تستوسترون استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون واریانس یکطرفه و توکی ارزیابی شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که عصاره هیدروالکی خرگریو در گروه دیابتی تحت درمان  باعث افزایش غلظت سرمی LH، FSH و تستوسترون شد.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه نشان دهنده تاثیر مثبت گیاه خرگریو در ترشح هورمون های جنسی در موش های دیابتی بود و بنابراین این گیاه می تواند در درمان ناباروری در مبتلایان به دیابت نقش درمانی ایفا نماید

    کلید واژگان: دیابت, گنادوتروپین ها, هورمون های جنسی, خرگریو, موش صحرایی
    Jamshid Mohmmadi, Fereshteh Dadfar*, Hossein Roshanfekr, Hamdollah Delaviz
    Background and Aim

    Diabetic pateints suffer from a variety of reproductive disorders, including loss of libido and disability in fertility. The therapeutic effects of medical herbs have been proven in the treatment of very diseases, including infertility. The present study has been done to investigate od the effect of hydroalcoholic extract of Nectaroscordum Tripedale on serum levels of sex hormones in diabetic male rats.

    Methods

    The animals used were 32 adult male rats that divided into four groups of 8. The normal control and diabetic control received distilled water, the sham and diabetic treated groups received 50 mg/kg hydroalcoholic extract of Nectaroscordum Tripedale respectively. Streptozotocin was used to induce diabetes. At the end of the course, blood samples were taken from all groups and blood samples were collected for serum levels of LH, FSH and testosterone. The results were evaluated using one way ANOVA and Tukey test.

    Results

    The results showed that the hydroalcoholic extract of Nectaroscordum Tripedale in the diabetic treated group increased serum levels of LH, FSH and testosterone.

    Conclusion

    The findings of this study showed the beneficial effects of the Nectaroscordum Tripedale plant on the secretion of sex hormones in diabetic rats, and therefore this plant can play a role in the treatment of infertility in diabetic patients.

    Keywords: Diabetes, Gonadotropins, Sex hormones, Nectaroscordum Tripedale, Rat
  • فرشته دادفر*، جمشید محمدی، حسین روشنفکر
    سابقه و هدف
    گیاهان دارویی در درمان دیابت از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. مطالعات نشان داده که بیماری دیابت منجر به تغییرات تولیدمثلی در جنس مذکر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی عصاره هیدروالکلی گیاه پیاز تابستانه بر تغییرات بافت بیضه در موش صحرایی نر دیابتی انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    40 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به پنج گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروه اول و سوم (کنترل نرمال و کنترل دیابتی) آب مقطر دریافت کردند، گروه دوم (شاهد) دریافت کننده 50 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره ی هیدروالکلی پیاز تابستانه بودند و گروه چهارم و پنجم (دیابتی تحت درمان 1 و 2) به ترتیب دوز های 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره ی هیدروالکلی پیاز تابستانه را دریافت کردند. جهت القای دیابت از داروی استرپتوزوتوسین استفاده شد. در پایان دوره 21 روزه آزمایش، پس از بیهوش شدن موش ها، بافت بیضه جدا و مقاطع بافتی جهت بررسی تغییرات بافت بیضه در گروه های آزمایشی تهیه شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون واریانس یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    آنالیز داده ها نشان داد که تعداد لوله های اسپرم ساز (0/03=P) و تعداد اسپرم (0/01=P) در گروه کنترل دیابتی نسبت به گروه کنترل نرمال و شاهد، کاهش معنی دار داشت. عصاره ی گیاه پیاز تابستانه در موش های دیابتی شده سبب افزایش تعداد اسپرم، لوله های اسپرم ساز و بهبود بافت بیضه شد.
    نتیجه گیری
    می توان چنین نتیجه گیری کرد که عصاره ی گیاه پیاز تابستانه دارای اثرات کاهش دهنده تخریب بافت بیضه و افزایش میزان اسپرم در موش های دیابتی شده است.
    کلید واژگان: دیابت, پیاز تابستانه, تغییرات بافت بیضه, موش صحرایی
    Fereshteh Dadfar*, Jamshid Mohammadi, Hosein Roshanfekr
    Background
    Medicinal herbs are important in the treatment of diabetes. Studies have shown that diabetes causes reproductive changes in the male population. This study aimed to examine the effect of the hydroalcoholic extract of Nectaroscordum tripedale on testicular tissue changes in diabetic male rat.
    Materials and Methods
    In this experimental study, 40 male rats were randomly divided into five groups (n=8, each group). The first and third groups (normal control and diabetic control) received distilled water. The second group (sham) received 50 mg/kg hydroalcoholic extract and the fourth and fifth groups (diabetic treatment 1 and 2) received 50 and 100 mg / kg of hydroalcoholic extract of Nectaroscordum tripedale, respectively. Streptozotocin was used to induce diabetes. At the end of the period, after the anesthesia of the rat, the testicular tissue was isolated and tissue sections were prepared for examination of the testicular tissue changes in the experimental groups. Data were analyzed by one-way ANOVA and Tukey's test using the SPSS software.
    Results
    According to the results of this study, the number of spermatozoa tubes and the number of sperm in the diabetic control group showed a significant decrease compared to normal and control groups (P=0.03). Nectaroscordum tripedale extract increased the number of sperm, and sperm tubes and improved testicular tissues in diabetic rats.
    Conclusion
    It seems that the extract of Nectaroscordum tripedale has effects on reducing testicular tissue degradation and increasing the amount of sperm in diabetic rats.
    Keywords: Diabetes, Nectaroscordum tripedale, Testicular tissue changes, Rat
  • فرشته دادفر*، کورش بامداد، مجید پرک

    رادیوداروی سیترات گالیم در تصویر برداری پزشکی هسته ای برای آشکارسازی تومور های بافت نرم و بیماری های التهابی به کار می رود. هدف مطالعه حاضر بررسی تغییرات هورمون های پاراتورمون و محرکه تیرویید متعاقب دریافت این رادیودارو می باشد. 60 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند گروه اول به عنوان کنترل در نظر گرفته شد و به گروه دوم  0/03 میلی کوری سیترات گالیم از طریق تزریق درون صفاقی تزریق شد. 48 ساعت پس از تزریق از قلب موش ها خونگیری صورت گرفت و پارامترهای مدنظر اندازه گیری شدند. داده ها با روش آماری تی تست تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد سطح سرمی هورمون های پاراتورمون و محرکه تیرویید در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل، به ترتیب دچار افزایش و کاهش معناداری می گردد.

    کلید واژگان: سیترات گالیم, هورمون پاراتورمون, هورمون محرکه تیروئید
    Fereshteh Dadfar*, Kourosh Bamdad, Majid Parak

    Gallium citrate radiopharmaceutical is used in nuclear medicine imaging to detect soft tissue tumors and inflammatory diseases. The aim of this study was to investigate changes in parathormone and thyroid stimulating hormones following radiotherapy with gallium citrate. Sixty male rats were assigned randomly to two groups. The first group was considered as control and the second group received 0.03 mCi of gallium citrate by intraperitoneal injection. After 4h hours, blood sample was taken from their heart and the parameters were measured. Data were analyzed by independent sample t-test. The results showed a significant increase in parathyroid hormone, and a significant decrease in thyroid stimulating hormone serum levels of rats treated by gallium citrate.

    Keywords: Gallium citrate, Parathyroid hormone, Thyroid stimulating hormone
  • کورش بامداد، فرشته دادفر*، شهناز اشراقی
    مقدمه
    با توجه به اهمیت بررسی و شناسایی مسیرهای حفاظتی BDNF، تحقیق اخیر با استفاده از پایگاه های داده بیوانفورماتیکی با هدف آنالیز میزان بیان ژن های ثبت شده در پایگاه داده NCBI به منظور شناخت ژن های بیان شده در رده سلولی SH-SY5Y در نتیجه تیمار با BDNF و استرس اکسیداتیو و شناسایی مسیر های حفاظتی BDNF انجام شد.
    روش
    در مطالعه حاضر با استفاده از سرورهای بیوانفورماتیکی و پایگاه داده NCBI و با جستجوی کتابخانه هایی حاوی بیش از 48000 واحد داده حاصل از تجزیه  و تحلیل نرم افزار Illumina و Bid studio با نمونه برداری دستی در مرحله نخست (بر اساس P -value) و در مرحله دوم بر اساس میزان ارتباط با سازگاری نورون توسط نرم افزار SPSS  نسخه ؟ میزان همبستگی پیرسون و همبستگی اسپیرمن و رابطه خطی با سنجش میزان برازش یا رگرسیون اندازه گیری و آنالیزها انجام شد.
    نتایج
    همبستگی پیرسون بین داده های CTR و CMP مثبت و رابطه خطی بین آن ها با اندازه گیری رگرسیون مثبت تایید گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، درصد پروتئین های سازگار کننده نورون از داده های CTR نسبت به داده های CMP بیشتر بود. بیشترین پروتئین های حفاظت نورون مربوط به حفظ شکل سلول و اسکلت سلولی و مرتبط با بقای نورون بودند.
    نتیجه گیری
    در نتیجه تماس نورون ها با BDNF، برخی از ژن ها به صورت اختصاصی بیان شدند؛ بنابراین این عامل می تواند سبب افزایش طول عمر و سازگاری بیشتر نورون ها باشد.
    کلید واژگان: نورون, فاکتور نورون زایی مشتق شده از مغز, SH-SY5Y, NCBI
    Korosh Bamdad, Fereshteh Dadfar*, Shahnaz Eshraghi
    Introduction
    Considering the importance of the evaluation and identification of BDNF protective pathways, this study was conducted to analyze the expression rate of genes registered in the NCBI database to identify the genes expressed in SH-SY5Y cell line due to BDNF protection and oxidative stress and also to identify the protective pathways of BDNF.
    Method
    In this study, bioinformatics and NCBI databases and libraries including 48000 datasets were explored and data were collected using Illumina and Bid studio software. In the first phase, sampling was performed manually based on the P-value, and in the second phase, based on the relationship with compatibility of neurons, the Pearson correlation coefficient, Spearman's correlation coefficient, and linear relationship  were calculated by measuring fit or regression using SPSS version 20.
    Results
    The Pearson correlation between CMP and CTR data was positive; and the linear regression between them was also positive. The frequency percentage of neuron adapter proteins obtained from CTR data was higher than that from CMP data; and a great number of protective proteins were related to the protection of cell shape and cellular skeleton, and neuron survival.
    Conclusion
    Due to the contact of neurons with BDNF, some genes are specifically expressed, therefore, BDNF can increase the life and compatibility of neurons.
    Keywords: Neuron, Brain-derived neurogenic factor, SH-SY5Y, NCBI
  • فرشته دادفر*
    مقدمه
    علایم یائسگی شایع ترین مشکلات زنان یائسه می باشد. با توجه به اثرات جانبی درمان جایگزینی هورمون، استفاده از گیاهان دارویی برای درمان علائم یائسگی افزایش یافته است.
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی اثر عصاره مریم گلی بر کاهش شدت علائم یائسگی در زنان یائسه می باشد.
    موارد و روش ها
    این مطالعه تجربی روی 30 زن یائسه در محدوده سنی 46 تا 58 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی داراب که دارای درجات مختلفی از علائم یائسگی بودند، انجام گرفت. شدت علائم یائسگی توسط مقیاس ارزیابی یائسگی (MRS) ثبت شد. شرکت کنندگان یک کپسول 100 میلی گرمی عصاره مریم گلی را به مدت چهار هفته دریافت کردند. شدت علائم یائسگی قبل و چهار هفته پس از مصرف عصاره مریم گلی مقایسه شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که میانگین شدت گرگرفتگی، تعرق شبانه، هراس، خستگی و تمرکز قبل و بعد از مصرف عصاره مریم گلی به طور معنی داری تغییر یافت.
    نتیجه گیری
    چنین نتیجه گیری می شود که مریم گلی در تغییر برخی از علائم یائسگی در زنان یائسه موثر است.
    کلید واژگان: مریم گلی, یائسگی, علائم یائسگی, زنان یائسه
    Fereshteh Dadfar*, Kourosh Bamdad
    Background
    The menopausal symptoms are the most common problems in postmenopausal women. Due to the side effects of hormone replacement therapy, the use of medicinal herbs has increased for the treatment of menopausal symptoms.
    Objective
    The aim of this study was to evaluate the effect of Saliva officinalis on the decreasing of the severity of the menopausal symptoms in postmenopausal women.
    Materials and Methods
    The study was performed on 30 postmenopausal women aged 46–58 yr referred to the healthcare center of Darab who experienced various degrees of postmenopausal symptoms. The severity of menopausal symptoms is recorded by a Menopause Rating Scale. Participants received a 100 mg capsule of sage extract daily for 4 wk. The severity of postmenopausal symptoms was compared before and after four weeks of the consumption of sage extract.
    Results
    The results showed the severity of hot flashes, night sweats, panic, fatigue, and concentration had significant differences before and after the consumption of sage extract.
    Conclusion
    It was concluded that Saliva officinalis were effective to change the severity of some of the menopausal symptoms in postmenopausal women.
    Keywords: Plant, Sage, Menopause, Women, Post menopause
  • فرشته دادفر، کورش بامداد*، سمیه جعفری
    مقدمه

    کبد اندام حساس و در معرض خطر در رادیوتراپی تومورهای ناحیه سینه و شکم می باشد. در این مطالعه، تغییرات در تست های عملکردی کبد در طی رادیوتراپی با رادیو داروهای گالیم67 و ید 131 مورد بررسی قرار گرفت.

    روش کار

    حیوانات مورد آزمایش 60 سر موش صحرایی بودند که به 3 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل هیچ تیماری دریافت نکردند، به گروه تجربی اول و دوم به ترتیب،1/0 میلی کوری ید 131 از طریق گاواژ دهانی و 3/0 میلی کوری گالیم 67 از طریق تزریق درون صفاقی دریافت کردند. 48 ساعت پس از تزریق، نمونه های خونی تهیه و برای اندازه گیری آنزیم های آلانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز و سطح سرمی آلبومین تست شدند.

    یافته ها

    میزان آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز در گروه دریافت کننده ید و آلانین آمینو ترانسفراز، و سطح سرمی آلبومین در گروه دریافت کننده ید131 و گالیم 67 افزایش معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان داد.

    نتیجه گیری

    با توجه به حساسیت کبد در طی پرتودرمانی و افزایش سطح سرمی آنزیم های این اندام، بنابراین تست های عملکردی کبد به عنوان بیومارکرهای مفید جهت تشخیص اثرات رادیوتراپی به کار می روند.

    کلید واژگان: ید 131, گالیم 67, آنزیم های کبدی, پروتئین های کبدی
    Fereshteh Dadfar, Kourosh *, Somayeh Jafari
    Introduction

    The liver is an organ at risk in radiotherapy of thoracic and abdominal tumors. In this study was investigated the alteration in liver functional tests during radiotherapy with gallium 67 and iodine 131. Materials&

    Methods

    60 male wistar rats were divided into 3 groups: the control without treatment, the experimental groups 1 and 2 received 0.1Mci 131 iodine through oral gavage 0.3Mci 67Gallium with intraperitoneal injection respectively. 48 hours after injection, the level of serum aspartate aminotransferase, alanine aminotransferase and albumin were checked.

    Results

    The results showed that level of serum aspartate aminotransferase in 131 iodine group and alanine aminotransferase and albumin significant increased in 131 iodine and 67Gallium than control group.

    Conclusion

    Regarding liver sensitivity during radiation therapy and elevated serum levels of these enzymes, liver function tests are useful as biomarkers for the detection of raditherapy effects.

    Keywords: 131Iodine, 67Gallium, Hepatic enzymes, Hepatic proteins
  • فرشته دادفر، کورش بامداد، مهدی سامانی پور
    پرتو ایکس یکی از انواع پرتوهای الکترومغناطیسی یونساز می باشد که کاربرد فراوانی در حرفه پزشکی و صنعت دارند ولیکن دارای اثرات مخربی نیز می باشند. مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر پرتو ایکس بر تعداد و میزان تحرک سلول های اسپرم موش صحرایی نر بالغ انجام گرفته است. 40 سر موش صحرایی نر به ترتیب در دو گروه تیمار با اشعه ایکس با دستگاه رادیولوژی واریان و گروه کنترل قرار گرفتند. سپس تعداد کل اسپرم ها و همچنین میزان تحرک آنها در هر دو گروه با استفاده از آزمون آماری T-test مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که پرتوایکس باعث کاهش معنی داری در تعداد کل اسپرم ها شد. تعداد اسپرم های مرده و بی حرکت در شرایط تیمار با پرتو ایکس نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت. ولیکن تعداد اسپرم های فعال و با حرکت پیشرونده و اسپرم های دارای حرکت کمتر و غیر پیشرونده در گروه تیمار با پرتو ایکس نسبت به گروه کنترل اختلاف معناداری نداشت. چنین نتیجه گیری می شود پرتو ایکس می تواند اثرات مخربی را بر سیستم تولید مثلی مردان، از جمله کاهش تعداد و قدرت تحرک اسپرم داشته باشد.
    کلید واژگان: پرتو ایکس, کیفیت اسپرم, کمیت اسپرم, موش صحرایی نر
    fereshteh dadfar, Kourosh Bamdad, Mehdi Samani pour
    X-ray is the one of the types of ionizing electromagnetic rays that is widely used in medical and industrial professions, but also has destructive effects. The present study was conducted to determine the effect of X-ray on count and motility of sperm cells of in adult male rat. 40 male rats were divided into two groups, the treatment group with X-ray with variant radiography and control group, respectively. Then, the total number of sperms and their mobility were analyzed by T-test in both groups. The results showed that X-ray was reduced the total number of sperms significantly. The number of dead and immotile sperms increased in X-treated conditions compared to control group significantly. However, the number of active- progressive and slow motion and non- progressive sperms in the X-ray treated group was not significantly different with the control group. It is concluded that X-ray can have destructive effects on male reproductive systems, including reduction sperm count and motility.
    Keywords: X-ray, sperm quality, sperm quantity, male rat
  • فرشته دادفر*، کورش بامداد، مهدی سامانی پور
    زمینه و هدف
    انسان ها در دنیایی از امواج و انرژی ها زندگی می کنند؛ امواجی که از منابع مختلف ساطع شده و زیان آورند. یکی از عوارض احتمالی مواد رادیواکتیو بر بدن، تاثیر آن بر میزان تولید اسپرم و توانایی باروری است. در پژوهش حاضر به بررسی اثر ید 131 بر میزان حرکت و تعداد اسپرم ها در موش نر پرداخته شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ به دو گروه شامل: گروه تحت تیمار با گاواژ دهانی ید 131 و گروه کنترل تقسیم شدند. پس از گذشت 24 ساعت، تعداد و میزان تحرک اسپرم ها در هر دو گروه با استفاده از آزمون آماری تی تست تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    در این مطالعه، میزان تحرک و تعداد اسپرم در گروه تیمار با ید 131 نسبت به گروه کنترل، اختلاف معنی داری داشت. همچنین میزان اسپرم های فعال پیشرونده و مرده بی تحرک در گروه تیمار با ید 131 به ترتیب کاهش و افزایش معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان دادند، ولی در تعداد اسپرم های دارای تحرک کمتر و غیرپیشرونده در هر دو گروه، اختلاف معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه، از آنجا که ید 131 در درمان بیماری های مختلف به کار می رود؛ لذا درمان با این روش می تواند آثار مخربی بر دستگاه تناسلی جنس نر، ازجمله قدرت تحرک و تعداد اسپرم داشته باشد.
    کلید واژگان: ید 131, موش ها, اسپرماتوزوئیدها
    Fereshteh Dadfar*, Kourosh Bamdad, Mahdi Samanipour
    Background and Objectives
    Humans live in the world of the waves and energies; the waves that are emitted from various sources and are harmful. One of the possible side effects of radioactive substances on the body is its effect on the amount of sperm production and fertility. In the present study, the effect of iodine 131, was investigated on the motility and number of sperm in male rat.

    Methods
    In this experimental study, 40 adult male rats were divided into two groups: Treatment group treated with oral gavage of iodine 131 and control group. After 24 hours, the number and motility of sperms in both groups, were analyzed by T statistical test.
    Results
    In this study, there was a significant difference in motility and number of sperm between the iodine 131 treatment group and the control group. Moreover, the number of active progressive and dead immotile sperm in the group treated with iodine 131, respectively, showed significant decrease and increase compared to the control group, but, there was no significant difference between the two groups in the less motile and non-progressive sperms.
    Conclusion
    According to the results of this study, considering iodine 131 is used in the treatment of various diseases, thus, treatment with this method can have harmful effects on male reproductive system, such as motility and sperm count
    Keywords: Iodine 131, Rats, Spermatozoids
  • فرشته دادفر *، کورش بامداد، مهدی سامانی پور
    مقدمه
    از امواجی که امروزه بسیار با آن سر و کار داریم، امواج ساطع شده از دستگاه های بی سیم اتصال دهنده به اینترنت می باشد که می تواند اثرات منفی مختلفی را بر سلامت انسان بر جای بگذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر امواج الکترومغناطیسی ساطع شده از تبلت متصل به اینترنت بر میزان حرکت و تعداد اسپرم ها در موش صحرایی نر بالغ انجام گرفته است.
    روش کار
    تعداد 40 سر موش صحرایی نر به ترتیب به دو گروه کنترل و تیمار با امواج الکترومغناطیسی ساطع شده از تبلت متصل به اینترنت تقسیم بندی شدند. تعداد اسپرم و میزان تحرک اسپرم در هر دوگروه با استفاده از آزمون آماری T-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که امواج الکترومغناطیسی ساطع شده از تبلت متصل به اینترنت باعث کاهش معناداری در تعداد کل اسپرم ها و تاثیر معنی داری بر قدرت تحرک اسپرم ها شد. به طوری که درگروه تیمار با امواج الکترومغناطیسی حاصل از تبلت تعداد اسپرم های سالم و آسیب دیده به ترتیب کاهش و افزایش معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان داد ولیکن میزان اسپرم های نیمه متحرک در دو گروه آزمایشی اختلاف معناداری نداشت.
    نتیجه گیری
    می توان چنین نتیجه گیری کرد که امواج الکترومغناطیسی ساطع شده از تبلت متصل به اینترنت منجر به کاهش میزان اسپرم و کاهش قدرت تحرک اسپرم می گردد.
    کلید واژگان: امواج الکترومغناطیسی, تبلت, اینترنت, تحرک اسپرم
    Fereshteh Dadfar *, Koroush Bamdad, Mehdi Samanipour
    Introduction
    Today, we are dealing with the waves including, the waves emitted from wireless devices connecting to the Internet, which can have a different negative impact on human health. The aim of the present study was investigated the effect of electromagnetic waves emitted from the tablet connected to internet on the movement and number of sperm in adult male rat.
    Materials & Methods
    40 male rats were divided into two control and treatment groups with electromagnetic radiation emitted from a tablet connected to the Internet, respectively. Sperm count and sperm motility in both groups were analyzed by T-test.
    Results
    The results showed that the electromagnetic waves emitted from the tablet connected to the Internet caused a significant decrease in the total number of sperms and had a significant effect on sperm motility. In the treatment group with electromagnetic waves from tablet, the number of healthy and damaged sperm had significantly decrease and increase respectively compared to the control group, but there was no significant difference between semi motile sperms in the two experimental groups.
    Conclusion
    It can be concluded that the electromagnetic waves emitted from the internet-connected tablet lead to reduced count and motility of sperm.
    Keywords: Electromagnetic waves, tablet, internet, sperm motility
  • محبوبه دادفر، منیر نعمتی شیرزی، فرشته دادفر *
    ناباروری به عنوان یک بحران فردی، استرس زیادی را بر زوج های نابارور وارد می کند و می تواند به طرق گوناگون سلامت روانی آن ها را تهدید کند. این پژوهش برای مقایسه سلامت روانی زوج های نابارور متقاضی درمان های کمک باروری و زوج های بارور انجام شد. طی یک پژوهش مقطعی توصیفی، 37 زوج نابارور متقاضی درمان های کمک باروری لقاح در محیط آزمایشگاه، تلقیح داخل رحمی و تلقیح درون سیتوپلاسمی اسپرم به وسیله نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس از موارد پذیرفته شده در درمانگاه ناباروری رویان انتخاب شدند. آن ها پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و فرم 28 سوالی پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که زوج های نابارور متقاضی درمان های کمک باروری در مقایسه با زوج های بارور به طور معنی داری اختلال کارکرد اجتماعی بیشتری داشتند. زنان نابارور در مقایسه با مردان نابارور متقاضی درمان های کمک باروری به طور معنی داری نشانگان جسمانی بیشتری داشتند. مردان نابارور متقاضی درمان های کمک باروری در مقایسه با مردان بارور به طور معنی داری اختلال کارکرد اجتماعی و نشانگان افسردگی بیشتری داشتند. توجه به وجود نشانگان های روان شناختی در زوج های نابارور به ویژه زنان نابارور متقاضی درمان های کمک باروری، برنامه ریزی درازمدت جهت تامین خدمات بهداشت روانی برای این گروه آسیب پذیر و همچنین شناسایی زوج های در معرض خطر و ارجاع آن ها برای ارزیابی روان شناختی و ارائه خدمات مشاوره ای، روان درمانی و دارودرمانی پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: سلامت روانی, ناباروری, درمان های کمک باروری, IVF, IUI, ICSI
    Fereshte Dadfar *
    Infertility is a personal crisis. Infertile couples have greater stressors and mental disorders. The present study was carried out to compare of mental health in infertile couples with those in fertile couples. This project was a descriptive corss sectional study. Thirty seven infertile couples undergoing assisted reproductive techniques of in vitro fertilization (IVF), intrauterine insemination (IUI), and intra-cytoplasmic sperm injection (ICSI) were selected by non-random convenient sampling from the cases admitted to Rooyan Infertility Clinic. They completed demographic information sheet, and General Health Questionnaire-28 (GHQ-28). Results demonstrated that the infertile couples had significant difference in the social function disorder as compared to fertile couples. Infertile females had significant difference in the somatic syndrome as compared to infertile males.Infertile males had significant difference in the social function disorder and depression syndrome as compared to fertile males. Longtudinal planning of mental health services for infertile couples specially infertile females,identify high risk couples,their refferal to psychological assessment and consulting,psychotherapy and drug therapy are suggested.
    Keywords: Mental Health, Infertility, Assisted Reproductive Techniques, IVF, IUI, ICSI
  • کورش بامداد، محمد باقر محمد جانی، فرشته دادفر، علی مرادی *
    زمینه و هدف
    امروزه اثرات مفید نانوذرات در پزشکی و صنعت پذیرفته شده است. با توجه به کاربرد روزافزون نانوذرات و سمیت احتمالی آن ها، در این مطالعه اثر نانو ذرات بر مارکرهای استرس اکسیداتیو بررسی شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی- مداخله ای 32 سر موش سوری‏ به 4 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل سالین و 3 گروه دیگر نانوذرات طلا، اکسید روی و نقره با غلظت ppm 100 به صورت داخل صفاقی به مدت 28 روز دریافت کردند. پس از بی هوش کردن موش‏ها، بافت کبد، قلب و ریه آن ها جدا شد و میزان فعالیت مارکرهای استرس اکسیداتیو موردبررسی قرار گرفت.
    نتایج
    میزان مالون دی آلدئید در گروه تیمار با اکسید روی در هر سه بافت و در گروه تیمار طلا در بافت کبد افزایش معنی دار نشان داد. این فاکتور در تیمار نانوذره نقره کاهش معنی داری را در این بافت ها نشان داد. فعالیت آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در گروه تیمار با نانوذره نقره افزایش معنی داری نشان داد. درحالی که در گروه تیمار با نانوذرات اکسید روی و طلا فعالیت این آنزیم ها کاهش یافت که این کاهش تنها در نانوذره اکسید روی معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    نانوذره نقره با کاهش مالون دی آلدئید و استرس اکسیداتیو و القای آنزیم های آنتی اکسیدان به عنوان یک نانوذره مفید عمل می کند، درحالی که اثرات نانوذره اکسید روی سمیت آن را نشان می دهد.
    کلید واژگان: استرس اکسیداتیو, نانوذرات, نقره, اکسید روی, طلا
    Kourosh Bamdad, Bagher Mohammadgani, Fereshteh Dadfar, Ali Moradi *
    Background and Objective
    Nowadays, the beneficial effects of nanomaterials are accepted in medicine and industry. Considering the increasing use of nanoparticles and their possible toxicity, the effect of nanoparticles on oxidative stress markers was investigated in this study.
    Material &
    Methods
    In this experimental- interventional study, 32 Balb mice were divided into 4 groups of 8. The control group received saline, and other three groups received gold, silver, and zinc oxide nanoparticles at a concentration of 100 PPM with IP injection during 28 days. After anesthesia, the tissues of liver, heart and lung were removed, and the activity level of oxidative stress markers was evaluated.
    Results
    MDA level was significantly increased in zinc oxide treatment group in all three tissues and in gold treatment group in liver tissue. This factor showed a significant decrease in silver nanoparticle treatment in these tissues. The activity of catalase and glutathione peroxidase enzymes in the treatment of silver nanoparticle showed a significant increase. While in the treatment group with zinc oxide and gold nanoparticles, the activity of these enzymes decreased, this decrease was significant only in zinc oxide nanoparticle.
    Conclusion
    It is concluded that the silver nanoparticle acts as a useful nanoparticle by decreasing MDA and oxidative stress and inducing antioxidant enzymes, while the effect of zinc oxide nanoparticle shows its toxicity.
    Keywords: Oxidative stress, Nanoparticles, Silver, Gold, Zinc oxide
  • فرشته دادفر، محبوبه دادفر*، پیرحسین کولیوند
    مقدمه
    ناباروری یک بحران شخصی است. روش های مختلف کمک باروری در درمان ناباروری وجود دارد. به طور قابل توجهی اضطراب و استرس در زوج های نابارور نشان داده شده است. این مطالعه، برای مقایسه تعداد و شدت عوامل استرس زا در زوج های نابارور تحت درمان تلقیح داخل رحمی، تحت درمان تلقیح درون سیتو پلاسمی اسپرم و زوج های نابارور بدون درمان (گروه کنترل) انجام شد.
    مواد و روش ها
    سی و هفت زوج نابارور تحت درمان تلقیح داخل رحمی، تحت درمان تلقیح درون سیتو پلاسمی اسپرم و بدون درمان به وسیله نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس از موارد پذیرفته شده در درمانگاه ناباروی رویان انتخاب شدند. آن ها پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس عوامل استرس زا را تکمیل کردند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که هیچ رابطه معنی داری بین مدت ناباروری با تعداد و شدت عوامل استرس زا وجود نداشت. بین تعداد و شدت عوامل استرس زا با عوامل ناباروری تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین تفاوت معنی داری در تعداد و شدت عوامل استرس زا بین مرد و زن وجود نداشت. هیچ تفاوتی در تعداد و شدت عوامل استرس زا بین گروه تلقیح داخل رحمی، گروه تلقیح درون سیتو پلاسمی اسپرم و گروه کنترل نبود. داده ها نشان داد که یک تفاوت قابل توجهی در تعداد عوامل استرس زا با گروه درمان تلقیح داخل رحمی همچنین در تعداد عوامل استرس زا بین گروه تلقیح داخل رحمی و تلقیح درون سیتوپلاسمی اسپرم با گروه کنترل وجود دارد. یافته ها نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه های تلقیح داخل رحمی و تلقیح درون سیتوپلاسمی اسپرم با گروه کنترل در تعداد و شدت استرس وجود داشت.
    نتیجه گیری
    تلقیح داخل رحمی و تلقیح درون سیتوپلاسمی اسپرم به عنوان روش های کمک باروری می توانند پر استرس باشند. برنامه ریزی طولانی مدت خدمات بهداشت روان برای زوج های نابارور، شناسایی زوج های در معرض خطر، متقاعد کردن زوج ها برای مراجعه به منظور ارزیابی روانشناختی، روان درمانی توسط روان شناسان بالینی و دارو درمانی به وسیله روان پزشکان پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: ناباروری, روش های باروری, تلقیح درون سیتوپلاسمی اسپرم
    Fereshteh Dadfar, Mahboubeh Dadfar*, Pir Hossien Kolivand
    Introduction
    Infertility is a personal crisis. There are different assisted reproductive techniques in the treatment of infertility. Anxiety and stress have been shown to be markedly higher in infertile couples. This study was aimed to compare the frequency and intensity of stressors in infertile couples undergoing intrauterine insemination (IUI) treatment, Intra-cytoplasmic sperm injection (ICSI) treatment and without treatment (control group).
    Materials And Methods
    Thirty seven infertile couples undergoing IUI, ICSI and without treatment were selected by non-random convenient sampling from the cases admitted to Rooyan Infertility Clinic. They completed demographic information sheet, and the Stressors Scale.
    Results
    The results showed that there was no significant correlation between duration of infertility with frequency and intensity of stressors. There was no significant correlation between frequency and intensity of stressors with infertility factors. There was also no significant difference in the frequency and intensity of stressors between men and women. There were no differences in the frequency and intensity of stressors between ICSI and IUI with control group. Data showed that there was a significant difference in the frequency of stressors with the group of IUI treatment as well as in the frequency of stressors between ICSI and IUI with control group. Findings demonstrated that there was significant difference between IUI with and without ICSI groups in the frequency and intensity of stress.
    Conclusion
    IUI, ICSI and control groups as the assisted reproductive techniques can be stressful. Long-term planning of mental health services for infertile couples, identifying couples at risk, convincing couples to refer for psychological assessment, psychotherapy by clinical psychologists, and drug therapy by psychiatrists are suggested.
    Keywords: Infertility, Reproductive Techniques, Sperm Injections, Intracytoplasmic
  • فرشته دادفر*، امین الله بهاءالدینی، حمیدرضا اسماعیلی
    رشد یک از جنبه های بیولوژیک ماهیان و شاخص مناسبی جهت تعیین سلامت افراد این جمعیت است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر نورهای رنگی مختلف بر ضریب کیفیت و رابطه طول- وزن ماهی قزل آلای رنگین کمان بود. تخم های لقاح داده شده ماهی تحت شرایط نوری 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی به مدت 5 ماه در معرض هفت لامپ رنگی شامل نور سفید (کنترل)، نیلی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز در مزرعه آبزی پروری قرار گرفتند. پس از جذب کیسه زرده، وزن و طول تعدادی از بچه ماهیان به صورت تصادفی به وسیله ترازوی دیجیتالی و کولیس اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه، تست تعقیبی دانکن و رگرسیون تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین شاخص وضعیت به ترتیب در نور زرد و سبز دیده شد اما تفاوت معنی داری بین گروه های تیمار وجود نداشت. رابطه معنی داری نیز بین رابطه طول- وزن در نورهای رنگی مختلف مشاهده گردید. الگوی رشد در اغلب نورها، در روزهای متفاوت ایزومتریک بود و در برخی از نورها، الگوی رشد آلومتریک منفی بود. بر اساس داده های به دست آمده از پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که نورهای رنگی مختلف می توانند سبب تغییرات یکسان در وزن و طول ماهی شوند و یا به عبارت دیگر ماهی قزل آلای رنگین کمان می تواند در نورهای مختلف به طور متناسب رشد کند.
    کلید واژگان: نور رنگی, شاخص وضعیت, رابطه طول, وزن, ماهی قزل آلا
    F. Dadfar*, A. Bahedini, H. R. Esmaeili
    The growth is a one of biological aspects of fishes and is a good index in order to determine of health of these population. The aim of this study was to investigate the effect of different color lights on condition factor and weight- length relationships (LWR) of rainbow trout. Fertilized eggs of fish were kept under light conditions, 14h light and 10h dark for 5 months at seven lights color of white light(control), azure, blue, green, yellow, orange and red in farm aquaculture. After yolk sac absorption, weight and length of fry were measured by a digital scale and a caliper randomly. Data was analyzed by ANOVA, Duncan and Regression test. The results were showed that the highest and lowest condition factor was observed in yellow and green light respectively, but there wasnt significant different between treatment groups. There was seen significant association between weight- length relationships in different lights. Growth pattern in often lights was isometric in different days. In some of lights, growth pattern was negative allometric. On the base of data of this study, it was concluded that different light can cause similar changes in weight and length of fish. In other words, rainbow trout can growth in different light proportionately.
    Keywords: color lights, condition factor, LWR, Rainbow trout
  • فاضل بهرامی *، محبوبه دادفر، فرشته دادفر
    هدف
    سالمندان برای عقاید و رفتارهای مذهبی ارزش زیادی قائل هستند، مذهب در زندگی آن ها مهم است و به معنای عمیق تر نمادها و مناسک مذهبی می اندیشند. در بین سالمندان با هر پیشینه ای، فعالیت مذهبی با پیامدهای مثبت متعددی، مانند پیشگیری و کاهش اختلال های روانی از جمله اضطراب و افسردگی، ارتباط دارد. در این پژوهش اثربخشی آموزه های مذهبی در کاهش افسردگی سالمندان بررسی شد.
    روش بررسی
    در یک طرح آزمایشی تک موردی و طرح AB، شش آزمودنی (سه زن، سه مرد) به مدت 2 ماه در طول 8 جلسه شرکت داده شدند. آزمودنی ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از تعیین خطوط پایه در متغیرهای وابسته، وارد مرحلهٔ درمان شدند. شاخص بهبودی در هر یک از متغیرها، سیر نزولی منحنی در مرحلهٔ درمان در مقایسه با خط پایه در نظر گرفته شد. این شاخص ها شامل ابزارهای مصاحبهٔ روانی، مقیاس افسردگی سالمندان فرم 15 سوالی (GDS -15) و مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS) ارزیابی شدند.
    یافته ها
    آموزه های مذهبی در کاهش شدت افسردگی و کاهش نگرش های ناکارآمد موثر بود. حفظ مسائل معنوی و روحانی و تقویت هر گونه عقاید مذهبی یا معنوی به تخفیف افسردگی در سالمندی کمک می کند.
    نتیجه گیری
    آموزه های مذهبی در کاهش افسردگی سالمندان کارآیی دارد. تعمیم پذیری نتایج پژوهش حاضر به سایر جمعیت های دارای مذاهب متفاوت نیاز به تحقیق بیشتری دارد.
    کلید واژگان: افسردگی, مذهب, آموزش, درمان, سالمندان
    Fazel Bahrami *, Mahbube Dadfar, Fereshte Dadfar
    Objective
    Elderly people places great value on religious beliefs and behaviors، religion is of significance in their lives and think on the deeper meaning of religious symbols and rituals. Among the elders with any background، religious activity is associated with several positive outcomes such as prevention and reduction of mental disorders، including anxiety and depression. This study investigated the effectiveness of religious teachings on the treatment of Iranian elder with depression.
    Materials and Methods
    Six patients (3 males، 3 females) participated in a single case experiment with AB design for 8 sessions over a period of two months. The subjects were selected using convenience sampling، following the establishment of baselines for the dependent variables، hey entered the educational program. Improvement index for each variable was considered to be a fall in the curve during treatment period. The instruments used included Geriatric Depression Scale (GDS–15) and Dysfunctional Attitudes Scale (DAS).
    Results
    The findings showed that religious teachings were effective in decreasing depression and dysfunctional attitudes in elderly people. Maintain spiritual and religious issues and strengthen of religious or spiritual beliefs help to alleviate depression in elderly people.
    Conclusion
    Religious teachings can be useful for reducing depression symptoms among elderly people. The generalizability of the results of the present article to other populations with different religions merits further investigation.
    Keywords: Depression, Religion, Education, Treatment, Elderly People
  • فرشته دادفر، سید ابراهیم حسینی، امین الله بهاءالدینی
    گیاهان دارویی از دیرباز به عنوان یک روش درمانی مورد استفاده قرار می گرفت. زنجبیل با نام علمی Zingiber officinale از خانواده Zingibracea از جمله گیاهان دارویی است که در طب سنتی کاربرد وسیع دارد و از دیرباز زنجبیل علاوه بر به یک مکمل غذایی، در علم پزشکی نیز کاربرد فراوانی داشته است. از دهه های قبل به دلیل تنوع ترکیبات فعال آن در درمان بیماری های مختلف کاربرد داشته است. طیف درمانی این گیاه در درمان روماتیسم، آسم، تهوع، استفراغ، پرفشاری خون، دمانس، تب و عفونت می باشد. اعمال فارماکولوژیک این گیاه شامل اثرات آنتی اکسیدان، ضد تومور، ضد آپپتوز، ضد التهاب، ضد هیپرگلیسمیا، ضد سرفه و سرماخوردگی است. مطالعه حاضر مروری بر پژوهش های اخیر و بررسی خصوصیات فیتوشیمی، فارماکولوژی، فیزیولوژیک زنجبیل و ترکیبات فعال بیولوژیک آن می باشد.
    کلید واژگان: زنجبیل, فیتوشیمی, فارماکولوژی, فیزیولوژی
    Fereshteh Dadfar, Seyed Ebrahim Hosseini, Aminollah Bahaoddini
    Herbal medicines have been used as a therapeutic method for a long time. Ginger with a scientific name of Zingiber officinale from family of Zingibracea، is a one of the medicine herbal. It has a widely use in the traditional medicine and addition to its utilization as a dietary supplement، it is used in medicine frequently since ancient times. It has been used previous the decades، due to the diversity of its active components in the treatment of various diseases. The therapeutic spectrum of Ginger is in the treatment of rheumatism، cramps، asthma، nausea، vomiting، hypertension، dementia، fever and infection. The pharmacological actions of Ginger include antioxidant، anti-tumor، anti-apoptosis، anti-inflammation، anti hyperglycemia، anti cough and anti colds effects. The purpose of this study was to review of recent research، also investigation on the photochemical، pharmacological، and physiological properties of Ginger and its biological active components.
    Keywords: Ginger, Phytochemistry, Pharmacology, Physiology
  • فرشته دادفر*، امین الله بهاءالدینی، سید ابراهیم حسینی
    زمینه و هدف
    زنجبیل گیاهی است که از زمان های قدیم به عنوان شل کننده برونش استفاده می شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر عصاره هیدروالکلی زنجبیل بر فعالیت مکانیکی نای ایزوله و برهم کنش آن با سیستم نیتریک اکسید می باشد.
    مواد و روش ها
    15 سر موش صحرایی نر بالغ پس از تطابق با محیط به مدت یک هفته با تزریق داخل صفاقی پنتوباربیتال سدیم بیهوش شدند، نای آنها جدا و به قطعات 3 میلی متری تقسیم شد. سپس حلقه های نای ایزوله به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند و درحمام بافتی حاوی محلول کربس قرار گرفتند. فعالیت مکانیکی هر کدام از گروه ها به وسیله سیستم پاورلب ثبت شد. پس از ایجاد شرایط پایه، به گروه تیمار عصاره هیدروالکلی زنجبیل با دوز mg/ml3/0 و به گروه کنترل نیز در شرایط یکسان، اتانول 70 درصد به عنوان حلال اضافه گشت. سپس پاسخ مکانیکی هر کدام از گروه ها در حضورL-NAME ثبت شد. داده ها با استفاده از روش آماری paired sample t- test مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند.
    نتایج
    نتایج کاهش معنی داری در فعالیت مکانیکی حلقه هایی که در معرض زنجبیل بودند را نشان داد که بعد از به کار بردن L-NAME در مقایسه با گروه کنترل تغییری صورت نگرفت.
    نتیجه گیری
    می توان چنین نتیجه گیری کرد که زنجبیل یک اثر مهاری بر فعالیت مکانیکی نای داشته که این اثر احتمالا مستقل از سیستم نیتریک اکسید است.
    کلید واژگان: زنجبیل, عصاره ی هیدروالکلی, نای ایزوله, نیتریک اکسید, موش صحرایی
    Fereshteh Dadfar *, Aminollah Bahaoddini, Seyyed Ebrahim Hoseini
    Background and Objectives
    Ginger is a plant that was used for bronchodilation from the ancient times. The aim of this study was to evaluate the effect of hydroalcoholic extract of Zingiberofficinale on mechanical activity of isolated trachea and its interaction with nitric oxide system.
    Materials and Methods
    15 adult male rats after adapting with their environment for one week were anesthetized with intraperitoneal injection of sodium pentobarbital and theirs trachea were isolated and divided into 3-mm strips. Then the isolated tracheal strips were divided into control and experimental groups that were inserted to organ bath contained krebs solution. The mechanical activity of trachea was recorded by power lab system. After establishing the basic conditions, in experimental group, hydroalcoholic extract of ginger (0.3mg/ml) and to control group in the same conditions, ethanol 70% as solvent was added. Then, mechanical activity of each group in the presence of L-NAME was recorded. The data were analyzed through paired sample t- test at P ≤ 0.05 as the significant level.
    Results
    The results showed significant decrease of mechanical activity of tracheal strips in the group which was exposed to ginger. These effects were not reversed after administration of L- NAME in comparison with the control group.
    Conclusion
    It can be concluded that ginger has an inhibitory effect on mechanical activity of trachea which is probably independent from nitric oxide system.
    Keywords: Ginger, hydroalchololic extract, isolated trachea, Nitric oxide, rat
  • فرشته دادفر*، امین الله بهاءالدینی
    مقدمه
    امروزه، مطالعات زیادی روی زنجبیل در مورد اثرات درمانی آن از جمله در زمینه درمان اختلالات تنفسی انجام شده است. هدف از این پژوهش بررسی اثر عصاره هیدروالکلی زنجبیل بر فعالیت مکانیکی نای ایزوله موش صحرایی نر بالغ می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی 15 سر موش صحرایی نر بالغ پس از یک هفته نگهداری در شرایط آزمایشگاهی، با تزریق داخل صفاقی پنتو باربیتال سدیم بیهوش شدند، نای آنها جدا و به قطعات 3 میلی متری تقسیم شد. پس از آن حلقه های نای ایزوله هر کدام از موش ها به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند و در حمام بافتی حاوی محلول کربس اکسیژنه با دمای37 درجه سانتی گراد و 4/7pH= قرار گرفتند و به ترانسدیوسر نیرو متصل به دستگاه بریدج آمپلی فایر و دستگاه پاورلب جهت ثبت فعالیت مکانیکی مرتبط گردیدند. فعالیت های مکانیکی در گروه آزمایشی پس از برقراری شرایط پایه، در حضور عصاره هیدروالکلی زنجبیل(0/3 mg/ml) و همچنین در گروه کنترل در حضور حلال عصاره در شرایط مشابه ثبت گردید. داده ها با آزمون آماری Paired sample t- test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج حاصله نشان داد که تفاوت معنی داری در فعالیت مکانیکی نای ایزوله در گروه کنترل و آزمایشی دیده شد به طوریکه عصاره هیدروالکلی زنجبیل منجر به شل شدن نای در گروه آزمایشی شد و تانسیون آن نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد و این اثر به وسیله استیل کولین نیز تغییر قابل توجهی نداشت(P<0/05).
    بحث و نتیجه گیری
    عصاره هیدروالکلی زنجبیل اثر مهاری بر فعالیت مکانیکی نای ایزوله دارد و احتمالا اثر گشادکنندگی هم نیز بر آن داشته باشد. به نظر می رسد که احتمالا این اثر از طریق مهار مسیر کولینرژیک باشد.
    کلید واژگان: عصاره هیدروالکلی زنجبیل, نای ایزوله, فعالیت مکانیکی
  • فرشته دادفر، سید ابراهیم حسینی، امین الله بهاء الدینی، مختار مختاری، نعمت الله رزمی
    زمینه و هدف
    با توجه به افزایش توجه فیلدهای مختلف علم زیست شناسی به مطالعه عصاره های گیاهان، هدف این پژوهش بررسی اثر برهم کنشی عصاره هیدروالکلی ریزوم گیاه زنجبیل و سیستم آدرنرژیک بر فعالیت مکانیکی نای ایزوله موش صحرایی نر بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی 15 سر موش صحرایی نر بالغ پس از تطابق با محیط بی هوش شدند، نای آنها جدا شده و به قطعات 3 میلی متری تقسیم شد. پس از آن حلقه های نای ایزوله هر کدام از موش ها به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند و در حمام بافتی حاوی محلول کربس اکسیژنه قرار گرفتند و فعالیت مکانیکی آنها به وسیله ترانسدیوسر مرتبط با سیستم پاورلب و بریدج آمپلی فایر ثبت گشت. در گروه آزمایش، عصاره هیدروالکلی زنجبیل با دوز3/0 میلی گرم بر میلی لیتر به حمام بافتی اضافه شد. به گروه کنترل نیز در شرایط یکسان، حلال عصاره اضافه گشت. سپس پاسخ مکانیکی هر کدام از گروه ها در حضور ایزوپرنالین و پروپرانولول به عنوان آگونیست و آنتاگونیست سیستم آدرنرژیک ثبت شد. داده ها با آزمون آماری تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در حضور عصاره هیدروالکی زنجبیل، فعالیت مکانیکی نای ایزوله نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (05/0p<)، ولی پس از تزریق ایزوپرنالین و پروپرانولول، تفاوت معنی داری در فعالیت مکانیکی نای در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل دیده نشد(05/0p>).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان می دهد، زنجبیل از طریق مسیرهای دیگر به جز سیستم آدرنرژیک بر روی شل شدگی نای ایزوله تاثیرگذار است.
    کلید واژگان: سیستم آدرنرژیک, فعالیت مکانیکی, نای, زنجبیل
    Background And Aims
    Due to the increasing interest in studying the plant extracts in various fields of biology، the aim of the present study was to investigate the effect of ginger extract interaction and adrenergic system on the mechanical activity of the a rat’s isolated trachea.
    Methods
    In this experimental study، 15 adult male rats were anesthetized after adaptation to environment. Afterwards، the trachea was removed and divided into 3 mm segments. The isolated tracheal rings of each mouse were divided into control and experimental groups. Next، they were put in tissue baths containing oxygenated Krebs solution، and their mechanical activity were recorded by the transducer and bridge amplifier system. In the experimental group، hydroalcoholic extract of ginger (0. 5 mg/ ml) was added to the tissue bath. In the same conditions، the solvent extract was added to the control group. At the end، the mechanical response of each group in the presence of propranolol and isoprenaline as agonist and antagonist adrenergic system were recorded. The gathered data were analyzed by the paired t-test.
    Results
    In the presence of hydroalcoholic extract of ginger، the mechanical activity of isolated trachea was significantly decreased compared to the controls (p < 0. 05). However، after injection of isoprenaline and propranolol، a significant difference in the mechanical activity of the trachea was observed in the experimental group compared to the control group (p < 0. 05).
    Conclusion
    This study showed that the ginger has effects on isolated tracheal relaxation via other routes، except the adrenergic system.
    Keywords: Adrenergic system, Mechanical activity, Trachea, Ginger
  • محبوبه دادفر، فاضل بهرامی، فرشته دادفر، سیدجلال یونسی
    هدف
    پرسشنامه سرشت و منش برای ارزیابی ابعاد شخصیت که مطابق مدل زیستی- روانی- اجتماعی کلونینگر دارای دو بعد سرشت (شامل نوجویی، آسیب پرهیزی، پاداش- وابستگی و پشتکار) و منش (شامل خود- راهبری، همکاری و خود-فراروی) می باشد تهیه شده است. هدف این پژوهش بررسی پایایی و روایی این پرسشنامه بود.
    روش بررسی
    در این پژوهش که از نوع اعتبارسنجی و آزمون سازی است، پس از برگردان پرسشنامه به فارسی، فرم نهایی آن بر روی 220 دانشجو که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، اجرا گردید. بررسی پایایی پرسشنامه به کمک روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی، تایید روایی آن با بهره گیری از تحلیل عاملی چرخش پروماکس، همبستگی درونی مقیاس ها و همبستگی سن با مقیاس ها با روش پیرسون و مقایسه نمره های پرسشنامه بین دو جنس و نیز مقایسه بین فرهنگی با آزمون تی مستقل انجام شد.
    یافته ها
    دامنه ضریب آلفا از 44/0 برای مقیاس پشتکار تا 81/0 برای مقیاس خودفراروی به دست آمد. میانگین ضریب های به دست آمده 68/0 و ضریب آلفای کل آزمون 74/0 بود. دامنه ضریب های همبستگی پیرسون به روش بازآزمایی بر روی 31 دانشجو به فاصله دو ماه از 53/0 برای مقیاس های نوجویی و پشتکار تا 82/0 برای مقیاس آسیب پرهیزی و از 24/0 برای خرده مقیاس بی نظمی در برابر نظم و ترتیب تا 86/0 برای خرده مقیاس ترس از عدم موفقیت در برابر اعتماد به نفس در نوسان بود. در تحلیل عاملی 6 عامل به دست آمد. همبستگی بین مقیاس های خود- راهبری و آسیب پرهیزی 57/0 و خود- راهبری و همکاری 46/0 به دست آمد.
    نتیجه گیری
    پرسشنامه سرشت و منش از ویژگی های روانسنجی رضایت بخش و پایایی و روایی قابل قبولی برای استفاده در جمعیت دانشجویان دانشگاه برخوردار است.
    کلید واژگان: پایایی, روایی, شخصیت, پرسشنامه سرشت و منش
    Mahboube Dadfar, Fazel Bahrami, Fereshte Dadfar, Seyed Jalal Younesi
    Objectives
    The Temperament and Character Inventory (TCI) was developed to assess temperament including Novelty Seeking (NS), Harm Avoidance (HA), Reward Dependence (RD), Persistence (PS), and Character including Self-Directedness (SD), Cooperativeness (CO) and Self Transcendence (ST) dimensions of Cloninger's biopsychosocial model of personality in adults. The purpose of this study was to evaluate the reliability and validity of this inventory.
    Materials and Methods
    In this validity test and standardization study, after translation of TCI into Farsi and back translation, the final form was prepared and administered to 220 students who were selected via simple sampling. Cronbach's alpha procedure and test-retest method was used to assess the reliability, and factor analysis of promax rotation was utilized to determine the validity of the inventory. Correlation of interscales and age with scales of TCI was calculated by Pearson correlation. A comparison of TCI scores between sex and also cross-cultural was down using independent t-test.
    Results
    The alpha cofficients for the inventory ranged from 0.44 for the Persistence scale to 0.81 for the ST scale with a median 0f 0.68. The overall alpha cofficients for the whole inventory was 0.74. The Pearson correlation cofficient for the test-retest on 31 students after two months ranged from 0.53 for Novelty Seeking and Persistence to 0.82 for Harm Avoidance scales and from 0.24 for disorderliness vs regimentation (NS4) to 0.86 for fear of uncertainty vs self-confidene (HA2) subscales. The factor analysis showed six factors. Significant correlations were obtained between scales of Self–Directedness with Harm Avoidance (0.57), Self–Directedness with Cooperativeness (0.46)
    Conclusion
    The current study confirms that Persian version of the Temperament and Character Inventory has satisfactory psychometric properties and acceptable reliability and validity for the use students of university population.
  • محبوبه دادفر، رخساره یکه یزدان دوست، فرشته دادفر
    زمینه و هدف
    ارزیابی شخصیت بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی، اطلاعات با ارزشی در مورد تشخیص، پیش آگهی و درمان آنها به دست می دهد. در بیمارانی که دارای مشکلات شخصیتی نیز هستند، جراحی جوابگوی مشکلات آنها نیست، چه بسا ممکن است وضعیت آنها وخیم تر شود. این پژوهش با هدف بررسی الگوهای شخصیتی در بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی انجام شده است.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک بررسی توصیفی- مقطعی است. آزمودنی های پژوهش 36 بیمار (22 زن و 14 مرد) مبتلا به اختلال هویت جنسی بودند که از طرف پزشکی قانونی برای ارزیابی روانشناختی به درمانگاه انستیتو روانپزشکی تهران و مرکز تحقیقات بهداشت روان و ارجاع شده بودند. این بیماران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به کمک مصاحبه بالینی مبتنی بر DSM و پرسش نامه چندمحوری میلون MCMI-II مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها به کمک روش های آماری توصیفی انجام شد.
    یافته ها
    یافته های بررسی نشان داد که رمزهای دوتایی 75 (وسواسی- خودشیفته، 4 مورد) و 17 (اسکیزویید- وسواسی، 2 مورد) فراوان ترین ترکیب های رمز در نمونه های مورد بررسی بودند. فراوان ترین الگو های شخصیتی در این بیماران خودشیفته (22%) و وسواسی(29%) می باشند.
    نتیجه گیری
    فراوانی الگوهای شخصیتی در بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی بالا است و بایستی در ارزیابی و برنامه ریزی بیماران در نظر گرفته شود.
    کلید واژگان: الگوهای شخصیتی, اختلال هویت جنسی, ارزیابی شخصیتی, MCMI, II
    Background and Aim
    Personality assessment in patients with GID is effective in their diagnosis, prognosis and treatment. Surgery in patients with comorbid personality problems may be more worth their condition. This project appraised the personality patterns of GID patients.
    Materials and Methods
    This was a descriptive-cross sectional study. The subjects of the project were 36 GID patients (22 female, 14 male). They were referred to the clinic of Tehran Psychiatric Institute & Mental Health Research Center for psychological assessment by Legal Medicine Organization. The subjects were selected using convenience sampling and evaluated by DSM based clinical interview and MCMI-II. Data were analyzed by descriptive statistical methods.
    Findings
    The most frequencies of dual symbols were 75(obsessive-narcissistic,4 cases) & 17(schizoied-compulsive,2 cases)combinations. The most frequencies of personality patterns in GID patients were narcissistic(22%) and compulsive(29%).
    Conclusion
    The frequency of personality patterns GID patients is high and this should be taken into account in the assessment and treatment planning of GID patients.
  • آرام حمیدی، محبوبه دادفر، بیژن جهانگیری، مهدی نصر اصفهانی، فرشته دادفر
    زمینه و هدف
    علیرغم وجود داروهای جدید، اختلال وسواسی جبری هنوز درمان مناسب پیدا نکرده است. بالا بودن میزان هم ابتلایی بین اختلال وسواسی جبری و اختلالات طیف دو قطبی بیش از گذشته آشکار شده است. در این بیماران سوئیچ های خلقی و بروز چرخش های سریع خلقی به دنبال درمان با داروهای ضد افسردگی یک خطر واقعی محسوب می شود. از این دیدگاه درمان با داروی ضد وسواس غیر ضد افسردگی می تواند حایز اهمیت نظری و بالینی زیادی باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر نالترکسون بر درمان اختلال وسواسی جبری اجرا گردید.
    روش بررسی
    در این پژوهش 23 بیمار سرپایی مبتلا به اختلال وسواسی جبری که تا قبل از شروع تحقیق دست کم به مدت 3 ماه با دوز ثابت کلومی پرامین، فلوکستین، یا هر دو، تحت درمان بودند، بدون تغییر در دوز داروهای قبلی، تحت درمان با داروی نالترکسون با دوز روزانه 25 تا 100 میلی گرم قرار گرفتند. 4 بیمار به علت عدم پاسخ دهی و 3 بیمار به علت عوارض غیرقابل تحمل دارو از پژوهش حذف شدند و در نهایت 16 بیمار (9 زن و 7 مرد) در پژوهش شرکت داشتند. کلیه بیماران قبل و پس از درمان با استفاده از مقیاس وسواسی جبری «یل براون» ارزیابی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ویلکاکسون، کولمو گوروف - سمیرنو و تی انجام گرفت.
    یافته ها
    نمرات خرده مقیاس های وسواس فکری، وسواس عملی و کل، یل براون پس از درمان در مقایسه با قبل از درمان کاهش چشمگیری نشان داد. 2 بیمار بیش از 6 ماه پس از قطع نالترکسون و سایر داروها فاقد علایم وسواسی باقی ماندند. شایع ترین هم ابتلایی یافت شده در این بیماران اختلال دو قطبی بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به حجم کم نمونه و باز بودن پژوهش قابلیت اعتماد به یافته ها محدود می باشد، لیکن به نظر می رسد که نالترکسون حداقل بر روی زیر گروه هایی از بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری به ویژه در هم ابتلایی با اختلالات طیف دوقطبی موثر می باشد. توصیه می شود تاثیرات دراز مدت نالترکسون پس از قطع درمان در مطالعات آتی مورد بررسی قرار گیرد.
    کلید واژگان: نالترکسون, اختلال وسواسی, جبری, درمان, مقیاس وسواسی, جبری یل, براون (YBOCS)
    A. Hamidy, M. Dadfar, B. Jahangiry, M. Nasr Esfahany, F. Dadfar
    Background And Aim
    In spite of new medications, there is no effective treatment for OCD patients. At the present time strong association between OCD and the range of bipolar disorders is more evident. In these patients, the change of mood and the appearance of the fast mood cycles during medical therapy with antidepressants is a real hazard. In this view, medical therapy with anti OCD which is not accompanied by antidepressants, is of considerable theoretical and clinical value. This research deals with the assessment of the effect of naltrexone on OCD.
    Materials And Methods
    This study included 23 patients with OCD who had received clomipramine, fluextine or a combination of both for at least 3 months. Continuing these drugs with the same doses, naltrexone 25-100 mg/day was also started for the patients. Lack of response and unbearable drug side effects occurred in 3 and 4 patients respectively, leading to deletion of these patients from the study. Ultimately 16 patients (9 women and 7 men) took part in this study actively. All the patients were assessed by means of YBOCS before and after treatment. The data were analyzed by Wilcoxon, Kolomogrov-Smirnov and T tests.
    Results
    The grades of minor criteria for obsession, compulsion and total of YBOCS were decreased significantly after treatment and also the severity of OCD reduced. 2 patients remained free of symptoms of OCD for more than 6 months after stopping Naltrexone and the other medications. In this study, OCD was most commonly associated with bipolar disorders.
    Conclusion
    Regarding the small sample size and the openness of the question, the validity of these results is limited, but it appears that Naltrexone is at least effective on some subgroups of OCD especially those associated with bipolar disorders. The study of long term effects of Naltrexone after the termination of treatment is recommended in the future.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال