به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمدامین عدالت منش

  • طاهره جایدری، مهرداد شریعتی*، محمدامین عدالت منش
    سابقه و هدف

    پره اکلامپسی (PE) می تواند عامل بروز آسیب مغزی پیش از تولد باشد. هرچند، مکانیسم آن مشخص نیست. مطالعه حاضر اثر سینامیک اسید را بر بیان سایتوکاین های التهابی مغز قدامی و آسیب عصبی در هیپوکامپ جنین مدل PE القاء شده با l-NAME بررسی کرد.

    روش بررسی

    25 سر موش صحرایی ماده باردار به صورت تصادفی به 5 گروه تقسیم بندی شدند: گروه کنترل)بدون تیمار)، گروه PE+NS (تزریق روزانه 250 میلی گرم l-NAME از روز 15 تا 20 بارداری جهت القاء PE و سپس، یک ساعت بعد گاواژ نرمال سالین)، گروه های PE+CIN25، PE+CIN50 و PE+CIN100 (گاواژ سینامیک اسید به ترتیب با دوزهای 25، 50 و 100 میلی گرم یک ساعت پس از تزریق l-NAME). در روز 21 بارداری با سزارین جنین های زنده، مغز جنین تشریح شد. میزان فاکتور نکروز دهنده توموری آلفا (TNF-α)، اینترلوکین 6 (IL-6) و اینترلوکین- 1 بتا (IL-1β) در مغز قدامی و تراکم سلولی در مناطق CA1 و CA3 هیپوکامپ جنین سنجیده شد. 

    یافته ها

    افزایش معنی دار TNF-α، IL-6 و IL-1β در مغز قدامی به همراه کاهش تراکم نورونی در نواحی CA1/CA3 در گروه PE+NS نسبت به گروه کنترل دیده شد (05/0<p). در حالی که در گروه های دریافت کننده CIN کاهش معنی دار TNF-α، IL-6 و IL-1β در مغز قدامی و افزایش تراکم نورونی CA1/CA3 را نسبت به گروه PE+NS نشان دادند (05/0<p).

    نتیجه گیری

    CIN از طریق تعدیل سطح سایتوکاین های ضد التهابی در مغز قدامی جنین سبب بهبود التهاب و کاهش آسیب سلولی هیپوکامپ جنین مدل PE می شود.

    کلید واژگان: پره اکلامپسی, سینامیک اسید, التهاب عصبی, هیپوکامپ, جنین
    Tahereh Jaidari, Mehrdad Shariati*, Mohammadamin Edalatmanesh
    Background

    Pre-eclampsia (PE) can cause brain damage before birth. However, its mechanism is not clear. The present study evaluated the effect of cinnamic acid (CIN) on the expression of inflammatory cytokines of the forebrain and neuronal damage in the hippocampus of PE model fetuses induced with l-NAME.

    Materials and methods

    25 pregnant female rats were randomly divided into 5 groups: control group (no treatment), PE+NS group (daily injection of 250 mg l-NAME from embryonic day (ED) 15 to 20 to induce PE and then one hour later normal saline gavage), PE+CIN25, PE+CIN50 and PE+CIN100 groups (CIN gavage with doses of 25, 50 and 100 mg, respectively, one hour after l-NAME injection). On the ED21, after cesarean section, the fetal brain was dissected. The content of tumor necrosis factor alpha (TNF-α), interleukin 6 (IL-6) and interleukin-1 beta (IL-1β) in the forebrain and cell density in the CA1 and CA3 regions of the fetal hippocampus were measured.

    Results

    A significant increase in TNF-α, IL-6 and IL-1β in the forebrain along with a decrease in neuronal density in the CA1/CA3 regions was seen in the PE+NS group compared to the control group (p<0.05). While in the groups receiving CIN, they showed a significant decrease in TNF-α, IL-6 and IL-1β in the forebrain and an increase in CA1/CA3 neuronal density compared to the PE+NS group (p<0.05).

    Conclusion

    CIN improved the inflammation and reduced cell damage in the hippocampus of PE model fetuses through modulating the level of anti-inflammatory cytokines in the fetal forebrain.

    Keywords: Preeclampsia, Cinnamic Acid, Neuroinflammation, Hippocampus, Fetus
  • میلاد انصاری، محمدامین عدالت منش*
    سابقه و هدف

    بیماری پارکینسون (PD) نوعی بیماری تحلیل برنده عصبی است که با آسیب پیشرونده نورون های دوپامینرژیک در جسم سیاه و کاهش دوپامین در اجسام مخطط مشخص می شود. مطالعات متعدد نشان داده اند که استرس اکسیداتیو نقش مهمی در پاتوفیزیولوژیPD  ایفا می کند و عوامل آنتی اکسیدانی می توانند برای کاهش سرعت تخریب عصبی مفید باشند. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر آنتی اکسیدانی و محافظت کننده عصبی p-cymene در مدل موش صحرایی  PDالقاء شده با رزرپین (RES) انجام شد.

    روش بررسی

    40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در  5 گروه کنترل، دریافت کننده حلال  p-Cymene+ دریافت کننده حلال رزرپین (VP+VR)، دریافت کننده رزرپین (1میلی گرم/5 روز/درون صفاقی) + حلال p-Cymene (RES+VP)، دریافت کننده p-Cymene (50 میلی گرم/14 روز/دهانی) + حلال رزرپین (p-Cymene+VR) و دریافت کننده رزرپین+ p-Cymene (RES+p-Cymene) تقسیم شدند. پس از تیمار، حیوانات تحت ارزیابی رفتاری (آزمون کاتالپسی و آزمون شاتل باکس) قرار گرفتند. در پایان، سنجش سطح هیپوکامپی کاتالاز (CAT)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD) به روش الایزا و مالون دی آلدهید (MDA) به روش تیوباربیتوریک اسید و تراکم نورون های آپوپتیک در نواحی مختلف هیپوکامپ انجام شد. 

    یافته ها

    : نتایج نشان دهنده کاهش معنی دار رفتار کاتالپسی، بهبود حافظه اجتنابی، افزایش معنادار CAT و SOD و کاهش MDA در گروه RES+p-Cymene نسبت به گروه p-Cymene+VR بود. از طرفی، p-cymene  از افزایش تراکم نورون های آپوپتیک ناشی از RES در نواحی CA1 و CA3 هیپوکامپ جلوگیری کرد.

    نتیجه گیری

    به طور کلی، نتایج نشان داد که  p-cymeneاثر محافظتی در مدلPD  دارد و از اختلالات حرکتی-شناختی و آسیب نورونی ناشی از RES جلوگیری می کند.

    کلید واژگان: رزرپین, بیماری پارکینسون, مونوترپن, کاتالپسی
    Milad Ansari, Mohammadamin Edalatmanesh*
    Background

    Parkinson's disease (PD) is a neurodegenerative disease characterized by progressive damage of dopaminergic neurons in the substantia nigra and reduction of dopamine in the striatum. Several studies have shown that oxidative stress plays an important role in the pathophysiology of PD, and antioxidant agents can be useful in reducing the rate of neurodegeneration. This study aimed to evaluate the antioxidant and neuroprotective effect of p-Cymene in the reserpine-induced (RES) PD rat model.

    Materials and methods

    40 male Wistar rats were divided into 5 groups, including control, receiving vehicle of p-Cymene + receiving vehicle of reserpine (VP+VR), receiving reserpine (1 mg/5 days/intraperitoneal) + vehicle of p-Cymene (RES+VP), receiving p-Cymene (50 mg/14 days/oral) + vehicle of reserpine (p-Cymene+VR) and receiving reserpine+p-Cymene (RES+p-Cymene) were divided. After the treatment, the animals were subjected to behavioral evaluation (catalepsy test and shuttle box test). At the end, the level of hippocampal catalase (CAT), superoxide dismutase (SOD) by ELISA and malondialdehyde (MDA) by thiobarbituric acid method and the density of apoptotic neurons in different areas of the hippocampus were measured.

    Results

    The results showed a significant reduction in catalepsy behavior, amelioration of avoidance memory, a significant increase in CAT and SOD, and a decrease in MDA in the RES+p-Cymene group compared to the p-Cymene+VR group. On the other hand, p-Cymene prevented the increase in the density of apoptotic neurons caused by RES in the CA1 and CA3 regions of the hippocampus.

    Conclusion

    In general, the results showed that p-cymene had a protective effect in the PD model and prevented motor-cognitive disorders and neuronal damage caused by RES.

    Keywords: Reserpine, Parkinson's Disease, Monoterpene, Catalepsy
  • مهدی جاویدی، مهرزاد مقدسی*، محمدامین عدالت منش، مهدی نورا
    زمینه و هدف

    یکی از مشخصه های بیماری پارکینسون، افزایش آلفا سینوکلئین (α-Syn) و کاهش پروتئین متصل شونده به عنصر پاسخگوی cAMP (CREB) در مغز است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر یک دوره تمرین شنای تناوبی شدید بر بیان ژن α-Syn و CREB در موش های صحرایی مبتلا به پارکینسون انجام شد.

    روش ها

    در این مطالعه تجربی، تعداد 21 سر موش نر صحرایی نژاد ویستار بالغ 8 تا 10 هفته ای انتخاب شدند. 14 موش پس از القاء پارکینسون با تزریق درون صفاقی رزرپین، به طور تصادفی به دو گروه بیمار و تمرین تقسیم شدند. 7 موش سالم نیز به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. موش های گروه تمرین، طی 6 هفته در 20 نوبت 30 ثانیه ای و با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت شنا کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، بیان ژن α-Syn و CREB با روش Real-Time PCR در نمونه خون همه گروه ها اندازه گیری شد.

    یافته ها

    بیان ژن α-Syn در گروه بیمار نسبت به گروه شاهد و گروه تمرین به طور معنی داری بالاتر (به ترتیب 0/001=P و 0/002=P) است؛ در حالی اختلاف معنی داری بین دو گروه تمرین و شاهد مشاهده نشد (0/2=P). بیان ژن CREB در گروه بیمار نسبت به گروه شاهد و گروه تمرین به طور معنی داری پایین تر بود (به ترتیب 0/006=P و 0/003=P)؛ اما اختلاف معنی داری بین دو گروه تمرین و شاهد گزارش نشد (0/6=P).

    نتیجه گیری

    تمرین شنای تناوبی شدید با کاهش α-Syn و افزایش CREB ممکن است در بقاء نورون های دوپامینی و بهبود بیماری پارکینسون موثر باشد، البته انجام مطالعه بیشتر در این زمینه ضروری است.

    کلید واژگان: بیماری پارکینسون, تمرین شنای تناوبی شدید, آلفا سینوکلئین, پروتئین متصل شونده به عنصر پاسخگوی Camp
    Mehdi Javidi, Mehrzad Moghadasi*, Mohammdamin Edalatmanesh, Mehdi Noora
    Background and Aim

    Parkinson's disease is characterized by an increase in alpha-synuclein (α-Syn) and a decrease in cAMP-responsive element-binding protein (CREB) levels in the brain. This study aimed at investigating the effects of a period of high-intensity interval training in swimming on α-Syn and CREB gene expression in rats with Parkinson's disease.

    Methods

    In this experimental study, 21 male Wistar rats aged 8 to 10 weeks were selected. Fourteen rats were induced with Parkinson's disease through intraperitoneal injection of reserpine and randomly divided into patient and training groups. Additionally, seven healthy rats served as the control group. Rats in the training group underwent 20 sets of 30-second swims with 30-second rest intervals over a period of 6 weeks. α-Syn and CREB gene expression levels were measured using Real-Time PCR in blood samples collected 48 hours after the final training session in all groups.

    Results

    The patient group exhibited significantly higher α-Syn gene expression compared to both the control group and the training group (P=0.001 and P=0.002, respectively). However, no significant difference was observed between the training and control groups (P=0.2). Additionally, CREB gene expression was significantly lower in the patient group compared to both the control group and the training group (P=0.006 and P=0.003, respectively), with no significant difference between the training and control groups (P=0.6).

    Conclusion

    High-intensity interval training in swimming may reduce α-Syn expression and increase CREB levels, potentially contributing to the survival of dopamine neurons and improvement in Parkinson's disease symptoms. Further research in this area is warranted to validate these findings.

    Keywords: Parkinson's Disease, High-Intensity Interval Training In Swimming, Alpha-Synuclein, Camp-Responsive Element-Binding Protein
  • سمیه رشیدفرد، مهرزاد مقدسی*، محمدامین عدالت منش، سارا حجتی
    هدف
    بیماری پارکینسون با کاهش نرون های دوپامینرژیک و التهاب عصبی همراه است. اثر تمرینات ورزشی تناوبی شدید بر بقاء نرون های دوپامینرژیک بیماران پارکینسونی به درستی مشخص نیست. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرینات تناوبی شدید شنا بر بیان ژن DJ-1 و mir-874 هیپوکامپ موش های صحرایی مبتلا به پارکینسون انجام شد. روش شناسی: 21 سرموش نر صحرایی نژاد ویستار با دامنه سنی 8 -10 هفته و میانگین وزن 2/10 ± 200 گرم به طور تصادفی و مساوی در سه گروه سالم، بیمار و تمرین شنا قرار گرفتند. به منظور القاء بیماری پارکینسون، طی 5 روز، روزانه 1 میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن ماده رزرپین تزریق شد. موش های گروه تمرین، تمرینات شنا را به مدت شش هفته و در قالب 20 نوبت 30 ثانیه ای با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت اجرا کردند. برای مقایسه نتایج بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی LSD توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 و در سطح معنی داری 05/0>P بهره گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج تحقیق حاضر نشان داد بیان ژن DJ-1 در گروه بیمار نسبت به گروه سالم و گروه تمرین به طور معنی داری پایین تر (به ترتیب 02/0=p و 04/0=p) بود، در حالی که بیان ژن mir-874 در گروه بیمار نسبت به گروه سالم و گروه تمرین به طور معنی داری بالا تر بود (به ترتیب 001/0=p و 02/0=p). اختلافی در بیان ژن این دو پروتئین بین گروه سالم و تمرین مشاهده نشد (به ترتیب 6/0=p و 08/0=p).
    نتیجه گیری
    به طور کلی به نظر می رسد تمرینات تناوبی شنا با شدت زیاد در بهبود مکانیسم های مربوط به بقاء نرون های دوپامینرژیک بیماران پارکینسونی موثر بوده و ممکن است به این واسطه به بهبود روند بیماری کمک نماید.
    کلید واژگان: بیماری پارکینسون, تمرین شنا, نرون های دوپامینرژیک, DJ-1, mir-874
    Somayeh Rashidfard, Mehrzad Moghadasi *, Mohammad Amin Edalatmanesh, Sara Hojati
    Aim
    Parkinson’s disease characterized by loss of the dopaminergic neurons, accompanied by neuroinflammation. The effect of high intensity interval training on dopaminergic neurons survival is not well known. The aim of present study was to examine the effect of high intensity interval swimming on DJ-1 and mir-874 gene expression of hippocampal cells in rats with Parkinson’s disease.
    Methods
    In this experimental study, twenty-one 8 to 10-week-old male Wistar rats (weight 200 ± 10.2 grams) were divided into three groups (7 rats in each group), including: healthy control, PD and training. PD induced by injection of 1 mg/kg reserpine during 5 days. The rats in the training group performed high intensity interval swimming, including 20 times of 30 seconds of swimming with 30 seconds of rest between each time for 6 weeks. Data were analyzed using one-way ANOVA and LSD post hoc test were run using SPSS-22 at the P <0.05.
    Results
    The study results indicated that DJ-1 gene expression were lower in the PD group compare to the healthy group and training group (p=0.02 and p=0.04 respectively); while, mir-874 gene expression was higher in the PD group compare to the healthy group and training group (p=0.001 and p=0.02 respectively). No significant difference was observed between training group and healthy group for these proteins' gene expression (p=0.6 and p=0.08 respectively).
    Conclusions
    In general, it seems that high intensity swimming interval training is effective for improving PD by enhancing the mechanisms of dopaminergic neurons survival.
    Keywords: Parkinson’s disease, Swimming, Dopaminergic neurons, DJ-1, mir-874
  • سمیه رشیدفرد، مهرزاد مقدسی*، محمدامین عدالت منش، سارا حجتی
    مقدمه و هدف

    اختلال در miRNAها می تواند موجب بروز و پیشرفت بیماری هایی از جمله پارکینسون شود. اثر فعالیت های ورزشی بر عوامل موثر در پیشرفت بیماری پارکینسون و miRNA های مرتبط با آن به درستی مشخص نیست. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات شنای تناوبی شدید بر بیان ژن LRRK2 و mir-205 موش های مبتلا به پارکینسون بود.

    مواد و روش ها

    تعداد 14 سر موش نر صحرایی نژاد ویستار 8 تا 10 هفته ای با تزریق روزانه 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ماده رزرپین و به مدت 5 روز به پارکینسون مبتلا شدند. سپس موش ها به طور تصادفی در دو گروه تمرین شنا و کنترل بیمار قرار گرفتند. 7 سرموش نیز بدون تزریق رزرپین به عنوان گروه سالم کنترل در نظر گرفته شد. موش های گروه تمرین، به مدت شش هفته و در قالب 20 نوبت 30 ثانیه ای با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت تمرینات شنا را اجرا کردند. پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرینی، حیوانات کشتار و بیان ژن هیپوکامپی LRRK2 و mir-205 اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و در سطح معنی داری 0.05>P بهره گرفته شد.

    یافته ها

    بیان ژن LRRK2 در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل سالم و گروه تمرین به طور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب 0.001=P و 0.001=P) اما تفاوت معنی داری بین گروه تمرین و کنترل سالم مشاهده نشد (0.1=P). بیان ژن mir-205 در گروه بیمار نسبت به گروه سالم و گروه تمرین به طور معنی داری پایین تر بود (به ترتیب 0.001=P و 0.01=P). ارتباط معکوس و معنی داری بین بیان ژن هیپوکامپی LRRK2 و mir-205 مشاهده شد (0.01=P و 0.71-=r).

    بحث و نتیجه گیری

    به نظر می رسد تمرین شنای تناوبی شدید می تواند با کاهش بیان ژن LRRK2 و افزایش بیان ژن mir-205 در بهبود بیماری پارکینسون موثر باشد.

    کلید واژگان: تمرین شنای تناوبی شدید, پارکینسون, LRKK2, Mir-205
    Somayeh Rashidfard, Mehrzad Moghadasi *, Mohammdamin Edalatmanesh, Sara Hojati
    Introduction and Purpose

    Dysregulation of miRNAs will result in development and progression of numerous diseases, such as in Parkinson’s disease (PD). The effect of exercise training on mechanisms of development and progression of PD are not well known. The aim of present study was to examine the effect of high intensity interval swimming on LRRK2 and mir-205 gene expression in rats with PD.

    Materials and Methods

    PD induced in fourteen 8 to 10-week-old male Wistar rats by injection of 1 mg/kg reserpine during 5 days. Then, these rats were divided into PD group or training group. Seven rats were considered as the healthy control group without any reserpine injection. The rats in the training group performed high intensity interval swimming, including 20 times of 30 seconds of swimming with 30 seconds of rest between each time for 6 weeks. 48h after last session of training, sacrificed animals and hypocampic LRKK2 and mir-205 gene expression was measured. To analyze data, the statistical method of one-way analysis of variance was used with significance P<0.05.

    Results

    The results indicated that LRRK2 gene expression were higher in the PD group compare to the healthy group and training group (P=0.001 and P=0.001 respectively) and no significant difference was observed between training group and healthy group (P=0.1). mir-205 gene expression was lower in the PD group compare to the healthy group and training group (P=0.001 and P=0.01 respectively). There was negative correlation between hypocampic LRKK2 and mir-205 gene expression (r=-0.71 and P=0.01).

    Discussion and Conclusion

    It seems that high intensity interval swimming improves PD by reducing LRRK2 and increasing mir-205 gene expression.

    Keywords: High Intensity Interval Swimming, Parkinson’S Disease, LRRK2, Mir-205
  • سحر عبداللهی، مهرزاد مقدسی*، محمدامین عدالت منش، سارا حجتی
    زمینه و هدف

    بیماری پارکینسون، یک اختلال عصبی پیشرونده است که در آن از دست دادن نورون های دوپامین در جسم سیاه و کاهش دوپامین در جسم مخطط باعث طیف وسیعی از علایم حرکتی و غیرحرکتی می شود. فاکتور نروتروفیک مشتق از سلول های گلیال (GDNF) یکی از مهم ترین نروتروفین ها است که از طریق گیرنده تیروزین کیناز Ret اثر ترمیمی خود را بر نورون های دوپامینرژیک در بیماری هایی همچون پارکینسون می گذارد. اثر فعالیت های ورزشی بر بیان ژن این دو پروتیین به درستی مشخص نیست. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین شنای تناوبی شدید بر بیان ژن GDNF و Ret در بافت هیپوکامپ موش های صحرایی مبتلا به پارکینسون بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی و بنیادی، تعداد 21 سرموش نر نژاد ویستار 8 تا 10 هفته ای با میانگین وزنی 200 تا 250 گرم از مرکز پرورش حیوانات دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز تهیه و به آزمایشگاه حیوانی این دانشگاه منتقل شدند. 14 سرموش با تزریق 1 میلی گرم رزرپین به ازای هر کیلو وزن بدن و طی 5 روز به بیماری پارکینسون مبتلا گشتند. سپس به طور تصادفی در دو گروه تمرین و بیمار قرار گرفتند. موش های گروه تمرین به مدت 6 هفته در قالب 20 نوبت 30 ثانیه ای با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت شنا کردند. 7 سرموش نیز بدون هر گونه مداخله به عنوان گروه کنترل سالم در نظر گرفته شدند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، بیان ژن GDNF و Ret در بافت هیپوکامپ به روش Real Time-PCR اندازه گیری شد. از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. اطلاعات توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 و در سطح معنی داری 05/0>p تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد با القاء بیماری پارکینسون، بیان ژن هیپوکامپی GDNF و Ret در گروه بیمار نسبت به گروه سالم به طور معنی داری کاهش پیدا کرد (به ترتیب 001/0=p و 03/0=p). با اجرای 6 هفته تمرین شنای تناوبی شدید، بیان ژن GDNF و Ret در گروه تمرین نسبت به گروه بیمار افزایش معنی داری یافت (به ترتیب 009/0=p و 007/0=p)؛ اما تفاوتی در بیان ژن GDNF و Ret بین گروه تمرین و گروه سالم مشاهده نشد (به ترتیب 6/0=p و 9/0=p).

    نتیجه گیری

    به طور کلی به نظر می رسد تمرینات شنای تناوبی شدید با مشخصات به کار رفته در مطالعه حاضر می تواند با افزایش فاکتور نروتروفین GDNF و سیگنال های پایین دست یعنی Ret در بقاء نورون های دوپامینرژیک در بیماری پارکینسون موثر باشد. البته به دلیل محدودیت اطلاعات، انجام مطالعات بیشتر به خصوص روی نمونه های انسانی نیاز است.

    کلید واژگان: تمرین شنای تناوبی شدید, بیماری پارکینسون, GDNF, Ret
    Sahar Abdolahi, Mehrzad Moghadasi *, Mohammdamin Edalatmanesh, Sara Hojati
    Background and Purpose

    Parkinson’s disease is a progressive neurological disorder where loss of dopamine neurons in the substantia nigra and dopamine depletion in the striatum cause characteristic motor and nonmotor symptoms. Glial cell line-derived neurotrophic factor (GDNF) is one of the most important neurotrophins that regenerates dopaminergic neurons by receptor tyrosine kinase Ret in Parkinson's disease. The effect of exercise on these proteins are not well known. The present study was conducted to examine the effect of high intensity swimming training on GDNF and Ret gene expression in hippocampal tissue in rats with Parkinson's disease.

    Material and Methods

    In this experimental study, twenty-one male Wistar rats (age 8 to 10 weeks and weight 200-250 gr) were obtained from the Animal Breeding Center of Islamic Azad University, Shiraz branch and transferred to the animal laboratory of this university. Parkinson's disease induced in fourteen rats by injection of 1 mg/kg reserpine during 5 days and then these rats were divided into Parkinson's disease group or training group randomly. The rats in the training group swam 20 times of 30 seconds with 30 seconds of rest between each time for 6 weeks. Additionally, seven remaining rats were included in the healthy control group without any intervention. GDNF and Ret gene expressions were measured in hippocampus 48h after the last session of training using Real Time-PCR. Data were analyzed using one-way ANOVA test and Bonferoni post hoc using SPSS-22 at the P < 0.05.

    Results

    Data indicated that GDNF gene expression was reduced after induction of Parkinson's disease and this gene was lower in Parkinson's disease group compare to the healthy control group (p=0.001). For Ret gene expression also our results indicated that this gene was reduced after induction of Parkinson's disease and this gene was lower in Parkinson's disease group compare to the healthy control group (p=0.03). After 6-week of training, GDNF gene expression increases compare to the Parkinson's disease group (p=0.009). For Ret gene expression also our results indicated that this gene expression increases compare to the Parkinson's disease group (p=0.007 respectively); while on significant differences were observed between training group and healthy group (p=0.6 and p=0.9 respectively).

    Conclusion

    In summary it seems that high-intensity interval swimming training that used in this study improves dopaminergic neuron survival in Parkinson's disease by increasing GDNF as a neurotrophine factor and subsequent signaling, receptor tyrosine kinase Ret. According to limit of information, future studies are needed specially in human cases.

    Keywords: High-intensity interval swimming training, Parkinson's disease, GDNF, Ret
  • مهرزاد مقدسی*، رضا زین العبادی، محمدامین عدالت منش، مهدی نورا
    مقدمه و هدف
    بیماری پارکینسون یک بیماری پیش رونده سیستم عصبی است که علاوه بر سیستم عصبی مرکزی، دیگر اعضای بدن را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر یک دوره تمرین تناوبی شنا با شدت بالا بر بیان ژن هیپوکامپی برخی عوامل التهابی در موش های صحرایی مبتلا به پارکینسون انجام شد.
    مواد و روش ها
    در مطالعه تجربی حاضر، 21 سر موش نر صحرایی نژاد ویستار 10 -8 هفته ای با میانگین وزن 2/10 ± 200 گرم به طور تصادفی در سه گروه کنترل سالم، بیمار و تمرین شنا قرار گرفتند. القای بیماری به واسطه تزریق 1 میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن رزرپین و طی 5 روز صورت گرفت. گروه تمرین به مدت شش هفته 20 نوبت 30 ثانیه ای شنا با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت انجام دادند. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 05/0>P مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج نشان داد بیان ژن هیپوکامپی TNF-α پس از اجرای تمرینات تناوبی شنا در گروه تمرین نسبت به گروه بیمار (01/0=p) به طور معنی داری کاهش داشته است درحالی که علی رغم پایین تربودن بیان ژن IL-1β در گروه تمرین نسبت به گروه بیمار، اما این کاهش معنی دار نبود (6/0=p).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده اجرای تمرینات تناوبی شنا با شدت بالا در کاهش بیان ژن برخی عوامل التهابی در بافت هیپوکامپ موش های مبتلا به پارکینسون موثر است و ممکن است به این واسطه به بهبود روند بیماری کمک کند.
    کلید واژگان: تمرین تناوبی شنا, بیماری پارکینسون, TNF-α, IL-1β
    Mehrzad Moghadasi *, Reza Zeinolebadi, Mohammadamin Edalatmanesh, Mehdi Noora
    Background and Objective
    Parkinson disease (PD) is a progressive neurodegenerative disease that affects peripheral organs as well as the central nervous system (CNS). The present study was done to examine the effect of high intensity swimming interval training on gene expression of some hippocampal inflammatory markers in rats with PD.
    Materials and Methods
    In this experimental study, 21 male Wistar rats (aged 8-10 weeks; weight 200 ± 10.2 grams) were divided into three groups including: healthy control, PD and training. PD was induced by injection of 1 mg/kg of reserpine during 5 days. The rats in the training group performed 6 weeks of HIIT including 20 times of 30 seconds of swimming with 30 seconds of rest between each time. Data were analyzed using one-way ANOVA and LSD post hoc test were run using SPSS-22 at the P <0.05.
    Results
    Data revealed that TNF-α gene expression was reduced after 6 weeks of swimming interval training (p=0.01) compared to the PD group. We observed non-significant decrease in IL-1β after the intervention as compared to the PD group (p=0.6).
    Conclusion
    According the results of this study, high intensity swimming interval training is effective in reducing the gene expression of some hippocampal inflammatory markers in rats with PD and it is suggested as the effective strategy to improve PD.
    Keywords: Swimming interval training, Parkinson’s disease, TNF-α, IL-1β
  • محمدامین عدالت منش*، سمانه رفیعی

    سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) با اختلالات هورمونی-متابولیکی، استرس اکسیداتیو و اختلال در تخمک گذاری همراه است. پژوهش حاضر به ارزیابی اثر نانوذرات سلنیوم (SeNPs) بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و ساختار بافت تخمدان و آسیب اکسیداتیو DNA در مدل سندرم تخمدان پلی کیستیک می پردازد. تعداد 32 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار به 4 گروه کنترل، PCOS، PCOS+SeNPs0.1 و PCOS+ SeNPs0.1 تقسیم شدند. سندرم تخمدان پلی کیستیک با یک بار تزریق عضلانی استرادیول والرات (4 میلی گرم/کیلوگرم) القاء شد و SeNPs  با دوزهای 1/0 و 2/0 میلی گرم/کیلوگرم به مدت 14روز به صورت خوراکی تجویز گردید. در پایان دوره تیمار، سطح بافتی آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT)، مالون دی آلدهید (MDA) و 8-هیدروکسی داکسی گوانوزین (8-OHdG) در بافت تخمدان توسط روش الایزا سنجش شد و ساختار بافتی تخمدان مورد بررسی هیستوپاتولوژیک قرار گرفت. کاهش معنی دار تعداد کیست های فولیکولی، 8-OHdG و سطح MDA همراه با افزایش معنی دار سطح بافتی آنزیم های SOD و CAT در گروه های تیمار با SeNPs در مقایسه با گروه PCOS دیده شد. در واقع، SeNPs با عملکرد آنتی اکسیدانی سبب  بهبود ساختار بافتی تخمدان در مدل سندرم تخمدان پلی کیستیک گردید.

    کلید واژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک, نانوذرات سلنیوم, استرس اکسیداتیو, موش صحرایی
    MohammadAmin Edalatmanesh *, Samaneh Rafiei

    Polycystic ovary syndrome (PCOS) is associated with hormonal-metabolic disorders, oxidative stress and ovulation disorders. The present study evaluated the effect of selenium nanoparticles (SeNPs) on the activity of antioxidant enzymes and ovarian tissue structure and oxidative DNA damage in the polycystic ovary syndrome (PCOS) model. 32 female Wistar rats were divided into 4 control groups, PCOS, PCOS+SeNPs0.1 and PCOS+SeNPs0.1. Polycystic ovary syndrome was induced by a single intramuscular injection of estradiol valerate (4 mg/kg) and SeNPs with doses of 0.1 and 0.2 mg/kg were administered orally for 14 days. At the end, the tissue level of superoxide dismutase (SOD), catalase (CAT) enzymes, content of malondialdehyde (MDA) and 8-hydroxydeoxyguanosine (8-OHdG) in the ovarian tissue was measured by ELISA technique and the ovarian tissue structure was examined histopathologically. A significant decrease in the number of follicular cysts, 8-OHdG and MDA levels along with a significant increase in tissue levels of SOD and CAT enzymes were seen in the SeNPs treatment groups compared to the PCOS group. In fact, SeNPs with antioxidant function improved ovarian tissue structure in polycystic ovary syndrome model.

    Keywords: Polycystic ovary syndrome, selenium nanoparticles, Oxidative stress, Rat
  • سمیره نعمتی، محمدامین عدالت منش*، محسن فروزانفر
    سابقه و هدف

    نارسایی رحمی-جفتی (UPI)  با القاء استرس اکسایشی در مغز جنین منجر به اختلال در تکامل آن می گردد. مطالعه حاضر به ارزیابی اثرات نارینجین بر سیستم دفاع آنتی اکسیدانی در مغز قدامی جنین و پیشگیری از آسیب سلولی هیپوکامپ به دنبال UPI در موش صحرایی پرداخته است.

    روش بررسی

     تعداد 20 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار به صورت تصادفی در 4 گروه کنترل، UPI+Saline (نارسایی رحمی-جفتی+نرمال سالین)،  UPI+Nar50 (نارسایی رحمی-جفتی+نارینجین با دوز mg/kg  50) و UPI+Nar100 (نارسایی رحمی-جفتی+نارینجین با دوز  mg/kg100) تقسیم شدند. جهت القاء UPI، انسداد دایم عروق قدامی رحم در روز 18 بارداری صورت گرفت. تجویز دهانی نارینجین و نرمال سالین از روز 12 تا 18 بارداری انجام شد. در روز 21 بارداری، سنجش سطح کاتالاز (CAT)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) به روش الایزا و مالون دی آلدهید (MDA) به روش تیوباربیتوریک اسید در مغز قدامی جنین و ارزیابی تراکم نورونی در نواحی CA1 و CA3 هیپوکامپ صورت گرفت. 

    یافته ها

    کاهش معنی دار در فعالیت مغزی بافتی آنزیم CAT، SOD، TAC و تراکم نورونی در نواحی CA1/CA3 هیپوکامپ همراه با افزایش معنی دار  MDA در گروه UPI+Salin نسبت به گروه کنترل دیده شد (05/0<p). در حالی که گروه های دریافت کننده نارینجین، افزایش معنی دار  CAT، SOD، TAC و تراکم نورونی CA1/CA3 را با کاهش معنی دار  MDA نسبت به گروه UPI+Saline دیده شد (05/0<p).

    نتیجه گیری

    تجویز نارینجین پیش از القاء UPI با تقویت سیستم آنتی اکسیدانی در مغز قدامی جنین سبب پیشگیری از عوارض عصبی ناشی از UPI در مغز جنین شد.

    کلید واژگان: محدودیت رشد درون رحمی, نارینجین, استرس اکسایشی, هیپوکامپ, موش صحرایی
    Samireh Nemati, MohammadAmin Edalatmanesh*, Mohsen Forouzanfar
    Background

    Uteroplacental insufficiency (UPI) by inducing oxidative stress in the fetal brain leads to disruption of its development. The present study evaluated the effects of Naringin on the antioxidant defense system in the fetal forebrain and prevention of the hippocampal damage following UPI.

    Materials and methods

    20 pregnant Wistar rats were randomly divided into 4 groups: control, UPI+Saline, UPI+Nar50 (UPI+naringin with a dose of 50 mg/kg) and UPI+Nar100 (UPI+ naringin with a dose of 100 mg/kg). In order to induce UPI, permanent occlusion of the anterior uterine vessels was performed on the embryonic day (ED) 18. Naringin and saline were gavagd from ED12-18. On the ED21, measuring the level of catalase (CAT), superoxide dismutase (SOD) and antioxidant capacity (TAC) by ELISA technique and malondialdehyde (MDA) by thiobarbituric acid method in the fetal forebrain and evaluating neuronal density in the CA1 and CA3 areas of the hippocampus were done.

    Results

    A significant decrease in the brain activity of CAT, SOD, TAC and neuronal density in the CA1/CA3 areas of the hippocampus along with a significant increase in MDA was seen in the UPI+Saline group compared to the control group (p<0.05). While, a significant increase in CAT, SOD, TAC and CA1/CA3 neuronal density and a significant decrease in MDA was seen in the groups receiving Naringin compared to the UPI+Saline group (p<0.05).

    Conclusion

    Administering Naringin before induction of UPI by strengthening the antioxidant system in the fetal forebrain caused the prevention of neurological complications caused by UPI in the fetal brain.

    Keywords: Intrauterine growth restriction, Naringin, oxidative stress, hippocampus, rat
  • شیما مختارکیا، محمدامین عدالت منش*
    مقدمه

    مسمومیت ناشی از تری متیل تین (Trimethyltin; TMT) با آسیب دستگاه کولینرژیک در هیپوکامپ همراه است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر ترانس سینامیک اسید بر زوال شناختی، آسیب سلولی نواحی CA1/CA3 هیپوکامپ و سنجش فعالیت استیل کولین استراز (Acetyl Choline Esterase, AChE) در هیپوکامپ موش های صحرایی گونه بیماری آلزایمر انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار در 4 گروه کنترل، TMT+Saline، TMT+CIN20 و TMT+CIN40 به صورت تصادفی تقسیم گردیدند. القای گونه بیماری آلزایمر با تزریق درون صفاقی 8 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن TMT صورت گرفت. 72 ساعت پس از تجویز TMT، دوزهای 20 و 40 میلی گرم ترانس سینامیک اسید روزانه به مدت 4 هفته گاواژ شد؛ سپس سنجش حافظه کاری، یادگیری اجتنابی غیرفعال، تراکم نورونی در نواحی CA1 و CA3 و فعالیت آنزیم AChE هیپوکامپ انجام گردید.

    یافته ها:

     افزایش معنادار تراکم نورونی CA1/CA3، درصد تناوب حرکتی و بهبود حافظه اجتنابی غیرفعال در گروه های دریافت کننده ترانس سینامیک اسید در مقایسه با گروه دریافت کننده نرمال سالین دیده شد؛ همچنین فعالیت آنزیم AChE در هیپوکامپ به ویژه در گروه TMT+CIN40، در مقایسه با گروه TMT+Saline، به طور معناداری افزایش یافت.

    بحث و نتیجه گیری:

     به نظر می رسد ترانس سینامیک اسید با آثار مهارکنندگی AChE سبب بهبود زوال شناختی و آسیب سلولی هیپوکامپ در گونه تری متیل تینی بیماری آلزایمر گردد.

    کلید واژگان: سینامیک اسید, دمانس, تری متیل تین, استیل کولین استراز, موش صحرایی
    Shima Mokhtarkia, MohammadAmin Edalatmanesh*
    Introduction

    Trimethyltin (TMT) intoxication is associated with damage to the cholinergic system in the hippocampus. The aim of this study was to evaluate the effect of trans-cinnamic acid on cognitive deficit and cell damage in CA1/CA3 regions of the hippocampus, as well as measure the activity of acetyl choline esterase (AChE) in the hippocampus of a rat model of Alzheimer’s disease (AD).

    Material & Methods

    In this experimental study, 40 adult male Wistar rats were randomly divided into four groups: control, TMT+Saline, TMT+CIN20, and TMT+CIN40. The AD model was induced by intraperitoneal injection of 8 mg/kg TMT body weight, and 72 h after TMT administration, doses of 20 and 40 mg of trans-cinnamic acid were gavaged daily for four weeks. Subsequently, working memory, passive avoidance learning, neuronal density in hippocampal CA1 and CA3 regions, and AChE enzyme activity were measured in this study.

    Findings

    There was a significant increase in CA1/CA3 neuronal density, percentage of motor frequency, and improved passive avoidance memory in the groups receiving trans-cinnamic acid, compared to the group receiving normal saline. Moreover, AChE enzyme activity in the hippocampus, especially in the TMT+CIN40 group, increased significantly, compared to the TMT+Saline group.

    Discussion & Conclusion

    It seems that trans-cinnamic acid with AChE inhibitory effects improves cognitive decline and hippocampal cell damage in the TMT model of AD.

    Keywords: Acetylcholinesterase, Cinnamic Acid, Dementia, Rat, Trimethylettin
  • فاطمه مهرابی، محمدابراهیم پارسانژاد*، مهرداد شریعتی، محمدامین عدالت منش
    مقدمه

    با افزایش جمعیت جهان بروز ناباروری در حال افزایش است و در حال حاضر ناباروری 8 تا 12 درصد از زوج ها در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار می دهد. فن آوری کمک باروری (ART) مانند لقاح آزمایشگاهی (IVF) و تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI)  انقلابی در زمینه پزشکی باروری ایجاد کرده است و به طور مستمر تلاش می کند تا دسترسی بیماران نابارور را به درمان های مناسب و کارآمد افزایش دهد. با این حال، برخی از علل منجر به کاهش نرخ کلی لقاح درART می شود. فسفولیپاز C زتا (PLCζ) فاکتور اصلی مختص اسپرم است که مسیول فعال سازی تخمک (OA) است. از این رو ناهنجاری های PLCζ شامل بیان کم و عدم بیان آن و هم چنین جهش های ایجاد شده در آن به عنوان یکی از عوامل کاهش نرخ لقاح ناشی از نقص فعال سازی تخمک و ناهنجاری هایی در پارامترهای اسپرم و شکست سیکل های IVF و ICSI مطرح شده است. هدف از این مطالعه، مروری بر آخرین اطلاعات PLCζ است که در پایگاه های Web of Science، اسکوپوس، ساینس دایرکت و پاب مد منتشر شده و منجر به شکست IVF و ICSI و شکست مکرر ICSI و IVF شده است. به علاوه مطالعات انجام شده در مدل های حیوانی بر روی ژن PLCζ و پروتیین کد کننده آن گزارش شده است.

    نتیجه گیری: 

    مطالعات نشان می دهند که تغییر بیان PLCζ و جهش های ایجاد شده در آن می تواند سبب کاهش نرخ لقاح ناشی از نقص فعال سازی تخمک و ناهنجاری هایی در پارامترهای اسپرم و شکست درART شود.

    کلید واژگان: ناباروری, تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم, لقاح آزمایشگاهی
    Fatemeh Mehrabi, MohammadEbrahim Parsanezhad*, Mehrdad Shariati, MohammadAmin Edalatmanesh
    Introduction

    As the world's population increases, the incidence of infertility is increasing, and infertility is now considered to affect 8–12% of couples worldwide. Assisted reproductive technology (ART) such as in vitro fertilization (IVF) and intracytoplasmic sperm injection (ICSI) is revolutionizing the field of reproductive medicine and strives continuously to provide infertile patients with access to appropriate and efficient treatments. However, some causes leading to total/low fertilization rate in ART have been addressed. Phospholipase C zeta (PLCζ) is the main sperm-specific factor responsible for triggering oocyte activation (OA). Therefore, PLCζ abnormalities, including low and absent expression as well as its mutation has been described as one of the fertility rate inducers resulted from the oocyte activation deficiency and sperm parameters abnormalities and failed IVF and ICSI cycles. In this review article we have aimed to focus on the latest information of the PLCζ published data in the Web of Science, Scopus, Science Direct and PubMed databases and resulted in the failed IVF and ICSI and recurrent ICSI and IVF failure. In addition the investigations on PLCζ gene and its coded protein in the animals have been also reported.

    Conclusion

    Studies have shown that the change in PLCζ expression and its mutations can cause a decrease in the fertilization rate due to egg activation defects and abnormalities in sperm parameters and failure in ART.

    Keywords: Infertility, Intracytoplasmic Sperm injection, In-vitro fertilization
  • حسین روشنفکر، محمدامین عدالت منش*، حیدر آقابابا
    سابقه و هدف

    هرچند، آسیب حاد کلیوی (AKI) از پیامدهای ایسکمی- خونرسانی مجدد کلیوی (RIR) است، آسیب اکسیداتیو ناشی از RIR بر اندام های دور نیز اثر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثر اسید گالیک بر شاخص های استرس اکسیداتیو و  تراکم نورونی هیپوکامپ مغز به دنبال RIR بود.

    روش بررسی

    48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در 4 گروه کنترل، ایسکمی/ریپرفیوژن+ نرمال سالین (RIR+Saline)، ایسکمی/ریپرفیوژن+ اسید گالیک با دوزهای 100 (RIR+GA100) و 200 میلی گرم (RIR+GA200) تقسیم شدند. حیوانات در تمامی گروه ها به جز کنترل، مورد نفروکتومی یک طرفه (سمت راست) قرار گرفتند. تیمار به مدت 14 روز انجام شد و سپس، کلیه سمت چپ به مدت 45 دقیقه مورد ایسکمی قرار گرفت. 72 ساعت بعد، سطح فعالیت هیپوکامپی آنزیم کاتالاز (CAT)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPx)، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) و مالون دی آلدهید (MDA) ارزیابی شد و در پایان، تراکم نورونی نواحی CA1 و CA3 هیپوکامپ سنجیده شد. 

    یافته ها

    در گروه RIR+Saline کاهش معنی دار CAT،GPx  و TAC و افزایش MDA نسبت به گروه کنترل دیده شد که با کاهش معنی دار تراکم نورونی در نواحی CA1/CA3 همراه بود (05/0>p). در حالی که گروه های دریافت کننده اسید گالیک همراه با افزایش معنی دار CAT، GPx و TAC و کاهش میزان MDA در هیپوکامپ افزایش معنی دار تراکم نورونی در نواحی CA1/CA3 را نسبت به گروه RIR+Saline نشان دادند (05/0˂p).

    نتیجه گیری

    پیش درمان با اسید گالیک می تواند آسیب اکسیداتیو و مرگ نورونی را در هیپوکامپ مغز موش های صحرایی دچار آسیب حاد کلیوی ناشی از RIR کاهش دهد.

    کلید واژگان: اسید گالیک, هیپوکامپ, آسیب حاد کلیوی, موش صحرایی
    Hossein Roshanfekr, MohammadAmin Edalatmanesh*, Heydar Aghababa
    Background

    Although acute renal injury (AKI) is a consequence of renal ischemia-reperfusion (RIR), RIR-induced oxidative damage also affects distant organs. The aim of this study was to evaluate the effect of gallic acid (GA) on oxidative stress parameters and neuronal density in the brain hippocampus following RIR.

    Materials and methods

    48 male Wistar rats were randomly divided into 4 groups, including control, ischemia/reperfusion+normal saline (RIR+Saline), and ischemia/reperfusion+GA groups at doses of 100 mg/kg (RIR+GA100) and 200 mg/kg (RIR+GA200). Animals in all groups except control underwent unilateral nephrectomy (right). The treatments were performed for 14 days and then, the left kidney was ischemized for 45 minutes. After 72 hours, hippocampal activity levels of catalase (CAT), glutathione peroxidase (GPx), total antioxidant capacity (TAC) and malondialdehyde (MDA) were evaluated. Finally, neuronal density was measured in CA1 and CA3 regions of the hippocampus.

    Results

    A significant decrease in CAT, GPx and TAC and an increase in MDA was observed in RIR + Saline group compared to the control group, which was associated with a significant decrease in neuronal density in CA1/CA3 (p<0.05). While in the GA-treated groups, along with a significant increase in CAT, GPx and TAC and a decrease in MDA in the hippocampus, showed a significant increase in neuronal density of CA1/CA3 regions compared to the RIR+Saline group (p˂0.05).

    Conclusion

    GA pretreatment can ameliorate oxidative damage and neuronal death in the brain hippocampus of rats with RIR-induced acute renal damage.

    Keywords: Gallic acid, Hippocampus, Acute renal failure, Rat
  • مریم ابراهیمی، نرگس ابرشهر، محمدامین عدالت منش*

    سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) علت اصلی ناباروری ناشی از فقدان تخمک گذاری و نتیجه استرس اکسایشی بافت تخمدان است که با اختلال در عملکرد تخمدان همراه می باشد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثر 4 هفته تجویز گالیک اسید (GA) و تمرین شنا (EX) بر پارامترهای هیستولوژیک تخمدان در مدل PCOS می باشد. تعداد 40 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار با وزن 10 ± 180 گرم به طور تصادفی در 5 گروه کنترل،PCOS ، GA + PCOS، PCOS + EX و PCOS + GA + EX  قرار گرفتند. برای ایجاد مدل PCOS، لتروزول (1 میلی گرم بر کییلوگرم) به مدت 28 روز گاواژ شد. سپس، تجویز خوراکی اسید گالیک به مدت 4 هفته و تمرینات شنا 3 جلسه در هفته و به مدت 4 هفته انجام شد. در پایان، پس از تشریح تخمدان و رنگ آمیزی با هماتوکسی لین-ایوزین، ارزیابی های بافتی صورت گرفت. نتایج کاهش معنادار قطر جسم زرد، تعداد فولیکول های تک لایه، چند لایه، ثانویه، گراف و جسم زرد در گروه PCOS و نیز افزایش معنی دار تعداد فولیکول های آترتیک و کیستیک را نسبت به گروه کنترل نشان داد. در حالی که تعامل تجویز اسید گالیک و تمرین شنا سبب بهبود شاخص های تخمدان گردید. با این حال، تغییر معنا داری در قطر اووسیت و فولیکول های بدوی و چند لایه در گروه های مطالعه مشاهده نشد. به نظر می رسد گالیک اسید و تمرین شنا در بازگرداندن فولیکولوژنز موش های صحرایی مبتلا به PCOS و بر روند تخمک گذاری موثر واقع شوند.

    کلید واژگان: اسید گالیک, تمرین شنا, سندرم تخمدان پلی کیستیک, موش صحرایی
    Maryam Ebrahimi, Narges Abarshahr, MohammadAmin Edalatmanesh *

    Polycystic Ovary Syndrome (PCOS) is the leading cause of infertility due to lack of ovulation and the result of oxidative stress of ovarian tissue, which is associated with disability in ovarian functions. This study aims at evaluating the effect of 4 weeks of Gallic Acid (GA) prescription and swimming (EX) training on ovarian tissue parameters in PCOS model. Forty adult Wistar female rats weighing 180 ± 10 g were randomly divided into 5 groups: PCOS, PCOS + GA, PCOS + EX and PCOS + GA + EX. To induce the PCOS model, letrozole (1 mg / kg) was NG tubed for 28 days. Then, GA was prescribed orally for 4 weeks and swimming was performed for 4 weeks and 3 sessions per week. Finally, after dissection of the ovary and staining with hematoxylin-eosin, histological evaluations were performed. The results showed a significant decrease in corpus luteum diameter, number of monolayer, multilayer, secondary and Graafian follicles and corpus luteum in PCOS group and also a significant increase in the number of atretic and cystic follicles compared with control group. While the interaction of GA prescription and swimming improved ovarian parameters. However, no significant change in the diameter of oocytes and primary and multilayered follicles was observed in the groups. GA and swimming appear to be effective on restoring the folliculogenesis of PCOS rat model and the ovulation process.

    Keywords: Gallic acid, Swimming, Polycystic ovary syndrome, Rat
  • راضیه راغبی، سهیلا محمدی صفری کوچی، محبوبه کریمی، محمدامین عدالت منش*
    سابقه و هدف

    مسمومیت پری ناتال با تری متیل تین (TMT) با القاء استرس اکسیداتیو سبب مرگ نورونی گسترده در سیستم عصبی مرکزی می گردد. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثر آنتی اکسیدانی اسید گالیک (GA) بر دانسیته نورونی قشر انتورینال، سلول های هرمی هیپوکامپ و فاکتورهای استرس اکسیداتیو در مغز قدامی جنین به دنبال مسمومیت باTMT بود.

    روش بررسی

    25 سر موش صحرایی ماده باردار نژاد ویستار به صورت تصادفی در 5 گروه کنترل، TMT+Saline، TMT+GA100، TMT+GA200 و TMT+GA400 قرار گرفتند. جهت القای مسمومیت تری متیل تینی، در روز 14 بارداری، TMT (9 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) به موش های صحرایی باردار به صورت درون صفاقی تزریق شد. گروه های تیمار از روز 12 تا 18 بارداری، GA را با دوزهای مختلف به روش گاواژ دریافت کردند. پس از سزارین جنین ها در روز 21 بارداری، ارزیابی تراکم نورونی قشر انتورینال، نواحی CA1 و CA3 هیپوکامپ و سطح بافتی آنزیم های کاتالاز (CAT)، سوپر اکسید دیسموتاز (SOD) و مالون دی آلدهید (MDA) در مغز قدامی جنین به روش الایزا صورت گرفت. 

    یافته ها

    نتایج نشان دهنده افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های CAT و SOD و کاهش معنی دار MDA در مغز قدامی جنین های دریافت کننده اسید گالیک نسبت به گروه TMT+Saline بود. علاوه بر این، افزایش تراکم نورونی در قشر انتورینال و نواحی CA1/CA3 هیپوکامپ در گروه های دریافت کننده اسید گالیک نسبت به گروه TMT+Saline دیده شد.

    نتیجه گیری

    مسمومیت پریناتال با TMT با القای استرس اکسیداتیو در مغز قدامی جنین، سبب آسیب قشر انتورینال و هیپوکامپ مغز جنین موش های صحرایی شد. از طرف دیگر، اسید گالیک سبب بهبود آسیب نورونی در این نواحی از مغز جنین شد.

    کلید واژگان: قشر انتورینال, هیپوکامپ, تری متیل تین, پریناتال, گالیک اسید
    Razieh Raghebi, Soheila Mohammadi Safari Kuchi, Mahboobeh Karimi, Mohammad Amin Edalatmanesh*
    Background

    Prenatal intoxication with trimethyletin (TMT) induces widespread neuronal death in the central nervous system by inducing oxidative stress. The aim of this study was to evaluate the antioxidant effect of gallic acid (GA) on the neuronal density of the entorhinal cortex, hippocampal pyramidal cells and oxidative stress parameters in the fetal forebrain following TMT intoxication.

    Materials and methods

    25 pregnant Wistar female rats were randomly divided into 5 groups, including control, TMT+Saline, TMT+GA100, TMT+GA200 and TMT+GA400. To induce TMT intoxication, TMT (9 mg/kg body weight) was injected intraperitoneally into pregnant rats on embryonic day (ED) 14. From the ED12 to ED18, the treatment groups received orally GA at different doses. After fetal cesarean section on the ED21, neuronal density assessment of the entorhinal cortex, CA1 and CA3 regions of the hippocampus and forebrain level of catalase (CAT), superoxide dismutase (SOD) and malondialdehyde (MDA) was performed by ELISA.

    Results

    The results showed a significant increase in the activity of CAT and SOD enzymes and a significant decrease in MDA in the forebrain of GA-receiving groups compared to the TMT + Saline group. In addition, increased neuronal density was observed in the entorhinal cortex and CA1/CA3 regions of the hippocampus in the GA treated rats compared to the TMT + Saline group.

    Conclusion

    Prenatal TMT intoxication induced oxidative stress in the fetal forebrain, causing damage to the entorhinal cortex and hippocampus of rat fetal brain. On the other hand, GA prevented and improved neuronal damage in these areas of the fetal brain.

    Keywords: Entorinal cortex, Hippocampus, Trimethylettin, Prenatal, Gallic acid
  • محسن مصباح، محسن فروزانفر *، شاهین اقبال سعید، محمدامین عدالت منش

    انتخاب جنسیت قبل از لقاح فرآیندی است که طی آن از اسپرمهای تعیین جنسیت شده حاوی کروموزوم X یا Y استفاده میشود تا جنسیت دلخواه در زاده ها تولید شود. اعتقاد بر این است که اسپرم‌های حاوی کروموزوم X در مقایسه با اسپرم‌های حاوی Y دارای طول عمر بیشتر بوده و در شرایط اسیدی، تغییرات دمایی و حتی استرس اکسیداتیو مقاوم‌تر می‌باشند. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی اثر استرس گرمایی بر پارامترهای اسپرمی و نسبت جنسی اسپرم های حاوی کروموزوم X یا Y پس از انجماد – ذوب سیمن بز بود. سیمن رقیق شده گروه‌ استرس گرمایی، ابتدا به مدت 30 دقیقه در دمای° C 43 قرار داده شد و سپس همانند گروه کنترل منجمد-ذوب شدند. نتایج نشان داد که که استرس گرمایی منجر به کاهش معنی‌دار پارامتر تحرک کلی اسپرم، زنده‌مانی و یکپارچگی غشا سلولی اسپرم در مقایسه با گروه کنترل شد. همجنین در گروه استرس گرمایی میانگین نسبت Y به X به میزان 4/94 درصد بود که در مقایسه با میانگین Y به X به میزان 1 مورد انتظار، تفاوت معنی‌داری (p< /001) نشان داد. اعمال استرس گرمایی به اسپرم در شرایط آزمایشگاهی می‌تواند منجر به کاهش معنی‌دار پارامترهای اسپرمی شود به علاوه کاهش تعداد اسپرم‌های حاوی کروموزوم Y در مقایسه با X در جمعیت زنده مانده پس از انجماد-ذوب، می‌تواند نشان‌دهنده حساس‌تر و شکننده‌تر بودن اسپرم‌های حاوی کروموزوم Y در مقایسه با اسپرم‌های حاوی X در گونه بز باشند.

    کلید واژگان: تعیین جنسیت, حفظ انجمادی, استرس گرمایی, اسپرم بز
    Mohsen Mesbah, Mohsen Forouzanfar*, Shahin Eghbalsaeid, Amin Edalatmanesh
    Introduction

    Pre-sex selection is the process by which Y or X-bearing spermatozoa are used to produce the desired sex in the offspring. X-bearing spermatozoa are believed to have a longer lifespan, and are more resistant to acidic conditions, temperature changes, and even oxidative stress compared to Y-bearing.

    Methods

    The present study was aimed to investigate the effect of heat stress on sperm parameters and sex ratio of sperm containing X or Y chromosome after freezing-thawing of goat semen. The diluted semen of the heat stress group was first placed at 43 ° C for 30 minutes and then frozen-thawed as in the control group.

    Results

    The results showed that heat stress led to a significant reduction in the overall sperm motility, viability and sperm cell membrane integrity compared to the control group. Also, in the heat stress group, the mean Y to X ratio was 94.4%, which showed a significant difference (p <001) compared to the expected Y to X ratio of 1.

    Conclusion

    Applying heat stress to sperm in vitro can lead to a significant reduction in sperm parameters. In addition, the decrease in the number of Y-bearing spermatozoa in the survived population post thawing, may indicate that the Y-bearing spermatozoa are more sensitive and fragile compared to X-bearing spermatozoa in goat species. Keywords: Sex determination, Cryopreservation, Heat stress, Goat sperm

    Keywords: sex determination, cryopreservation, heat stress, Goat Sperm
  • سید کمال الدین یزدانفر، محمدامین عدالت منش*، سید ابراهیم حسینی

    مسمومیت با تری متیل تین (TMT) با القاء دژنراسیون هیپوکامپ سبب بروز آسیب شناختی و تولید نورون های تیره در مناطق مختلف هیپوکامپ می شود. مطالعه حاضر اثر اسید گالیک (GA) را بر حافظه کاری، حافظه اجتنابی، و تراکم نورون های تیره در نواحی CA1/CA3 هیپوکامپ موش های صحرایی در پی مسمومیت با TMT ارزیابی می کند. در این مطالعه، تعداد 32 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی در 4 گروه شامل کنترل، TMT+NS، TMT+GA100 و TMT+GA200 قرار گرفتند. اسید گالیک با دوزهای  100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن حیوان، 24 ساعت پس از مسمومیت با TMT (mg/kg 8) به صورت دهانی تجویز شد. جهت ارزیابی حافظه کاری از ماز Y و جهت سنجش حافظه اجتنابی از جعبه شاتل استفاده شد. آنگاه تراکم نورون های تیره در نواحی CA1 و  CA3 هیپوکامپ به روش دایسکتور بررسی شد. همچنین، به منظور تعیین وجود اختلاف معنا دار بین گروه های مورد نظر، از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد و از نظر آماری مقادیر 05/0 > p  معنادار در نظر گرفته شد. کاهش معنی دار درصد رفتار تناوبی، تاخیر ورود به محفظه تاریک شاتل باکش، به همراه افزایش تراکم نورون های تیره در گروه TMT+NS نسبت به گروه کنترل دیده شد (001/0 > p). در حالی که تجویز گالیک اسید سبب بهبود حافظه کاری و اجتنابی و کاهش تراکم نورون های تیره CA1/CA3 هیپوکامپ نسبت به گروه TMT+NS گردید (001/0˂p). به نظر می رسد تجویز اسید گالیک با کاهش میزان آسیب دیدگی نورون های نواحی CA1/CA3 هیپوکامپ سبب بهبود علایم شناختی به دنبال مسمومیت با TMT می گردد.

    کلید واژگان: تری متیل تین, گالیک اسید, هیپوکامپ, موش صحرایی
    Seyed Kamaladdin Yazdanfar, MohammadAmin Edalatmanesh *, Seyed Ebrahim Hosseini

    Trimethyltin (TMT) intoxication with hippocampal degeneration induces the production of dark neurons in different areas of the hippocampus. The present study assessed the effect of Gallic acid (GA) on working memory, avoidance memory, and the density of dark neurons in the CA1/CA3 regions of the rat hippocampus following TMT intoxication. In this study, 32 adult male Wistar rats were randomly assigned to four groups including control, TMT+NS, TMT+GA100, and TMT+GA200. GA at doses of 100 and 200 mg/kg per body weight was administered orally 24 hours after TMT injection (8 mg/kg). The Y-maze was used to assess the working memory and the shuttle box was used to measure avoidance memory. The density of dark neurons in CA1 and CA3 regions of the hippocampus was then assessed by dissector method. Moreover, in order to determine the existence of significant differences between the groups, one-way ANOVA and Tukey’s post hoc test were used and p <0.05 was considered statistically significant. There was a significant decrease in the percentage of alteration behavior, delay in entering the dark room of shuttle box, along with an increased density of dark neurons in the TMT+NS group compared to the control group (p<0.001). While, administration of GA ameliorated the working and avoidance memory and reduced the density of CA1/CA3 dark neurons in the hippocampus compared to TMT+NS group (p˂0.001). GA administration appears to improve cognitive symptoms following TMT intoxication by reducing neuronal damage to CA1/CA3 areas of the hippocampus..

    Keywords: Trimethyltin, Gallic acid, Hippocampus, Rat
  • رویا کاوه، محمدامین عدالت منش*
    زمینه و هدف

    سمیت تحریکی ناشی از مونوسدیم گلوتامات (MSG) منجر به استرس اکسیداتیو در نواحی مختلف مغز می گردد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر محافظت عصبی کوانزیم Q10 بر بهبود حافظه کوتاه مدت و بلند مدت و پارامترهای استرس اکسیداتیو در موشهای صحرایی تحت تیمار با MSG می باشد.

    مواد و روش ها

     در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی در 4 گروه شامل کنترل، MSG، MSG+Q10-10 و MSG+Q10-20 قرار گرفتند. گاواژ MSG (gr/kg 3) و تزریق کوآنزیم Q10 در دو دوز 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم (درون صفاقی) به مدت 4 هفته صورت گرفت. سپس، ارزیابی حافظه کوتاه مدت کاری با استفاده از ماز Y و حافظه بلند مدت اجتنابی با شاتل باکس انجام شد. سطح هیپوکامپی کاتالاز (CAT) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) به روش الایزا و سطح مالون دی آلدهید (MDA) به روش تیوباربیتوریک اسید انجام شد.

    یافته ها

     در گروه MSG کاهش معنی دار رفتار تناوبی، افزایش تاخیر در ورود به محفظه تاریک شاتل باکس، کاهش بیان CAT، TAC و افزایش MDA نسبت به گروه کنترل دیده شد (05/0>p). در حالی که در گروه های دریافت کننده Q10 افزایش حافظه کاری و اجتنابی، افزایش بیان CAT و TAC و کاهش میزان MDA در هیپوکامپ نسبت به گروه MSG دیده شد (05/0˂p).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد کوانزیم Q10 از طریق مهار استرس اکسایشی در هیپوکامپ سبب بهبود علایم شناختی و سمیت عصبی MSG در موش های صحرایی گردید.

    کلید واژگان: هیپوکامپ, مونوسدیم گلوتامات, استرس اکسایشی, موش صحرایی, یوبی کوئینون
    Roya Kaveh, MohammadAmin Edalatmanesh *
    Introduction

    Monosodium glutamate (MSG) induced excitotoxicity leads to oxidative stress in different areas of the brain. The aim of this study was to evaluate the neuroprotective effect of coenzyme Q10 (Co-Q10) on amelioration of short-term and long-term memory and oxidative stress parameters in MSG-treated rats.

    Material and Methods

    In this experimental study, 40 adult male Wistar rats were randomly divided into 4 groups including control, MSG, MSG + Q10-10 and MSG + Q10-20. MSG gavage (4 mg / kg) and coenzyme Q10 injection at doses of 10 and 20 mg / kg (intraperitoneally; i.p.) were performed for 4 weeks. Then, short-term working memory was assessed using the Y maze and long-term avoidance memory was performed with the shuttle box. Hippocampal level of catalase (CAT) and total antioxidant capacity (TAC) were determined by ELISA method and malondialdehyde (MDA) content was determined by thiobarbituric acid method.

    Results

    In MSG group, there was a significant decrease in alteration behavior, increased latency time to the dark room of the shuttle box, decreased CAT, TAC expression and increased MDA compared to the control group (p <0.05). While in the Q10 treated groups, there was an increase in working and avoidance memory, an increase in CAT and TAC expression and a decrease in MDA in the hippocampus compared to the MSG group (p˂0.05).

    Conclusion

    It seems that Co-Q10 ameliorates MSG induced neurotoxicity and cognitive symptoms through preventing oxidative stress in the hippocampus.

    Keywords: Hippocampus, Monosodium glutamate, Oxidative stress, Rat, Ubiquinone
  • نوشین یزدانی، سید ابراهیم حسینی*، محمدامین عدالت منش
    پیش زمینه و هدف

    بیماری های ناشی از رژیم پرچرب و چاقی امروزه به عنوان معضلی برای سلامتی شناخته شده اند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر عصاره هیدروالکلی آلویه ورا بر پارامترهای اسپرماتوژنز و ساختار بافتی بیضه موش های صحرایی تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب بود.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه تجربی مداخله ای 40 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار به طور تصادفی در 5 گروه کنترل، گروه شاهد تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب H.F.D  و گروه های تجربی 1 تا 3 (گروه دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب+150 میلی گرم آلویه ورا، گروه دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب+300 میلی گرم آلویه ورا، گروه دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب+600 میلی گرم آلویه ورا  تقسیم شدند. امولسیون پرچرب و سه دوز آلویه ورا به صورت خوراکی و به مدت 60 روز تجویز گردید. در پایان پس از تشریح و آماده سازی، بافت بیضه ها موردبررسی هیستوپاتولوژیک قرار گرفت و تعداد سلول های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت، اسپرماتید، سرتولی و سلول های لایدیگ شمارش شد. داده های به دست آمده توسط نرم افزار SPSS-20 آنالیز و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون پارامتری ANOVA و Post hoc توکی در سطح (05/0 ≤p) انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که در گروه های رژیم غذایی پرچرب نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری در تعداد سلول های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیست، اسپرماتید و سلول های لیدیک مشاهده شد. درحالی که عصاره ژل آلویه ورا باعث افزایش معنی داری در تعداد سلول های فوق گردید. افزایش دوز آلویه ورا به mg/kg 600 باعث بهبود بیشتر آسیب های بافتی در نمونه های هیستوپاتولوژیک شد.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهد که عصاره آلویه ورا در موش هایی که از رژیم غذایی پرچرب استفاده می کنند، به طور قابل توجهی خطر آسیب بافتی پاتولوژیک در بیضه ها را کاهش و با افزایش تعداد سلول های جنسی، باروری را افزایش می دهد.

    کلید واژگان: آلوئه ورا, عصاره هیدروالکلی, رژیم غذایی پرچرب, اسپرماتوژنز, بیضه
    Nooshin Yazdani, Seyed Ebrahim Hossini*, MohammadAmin Edalatmanesh
    Background & Aims

    Diseases caused by high-fat diets and obesity are now recognized as a health problem. The aim of this study was to evaluate effect of aloe Vera hydroalcoholic extract on spermatogenesis parameters and tissue structure of testis of rats fed with a high-fat diet.

    Materials & Methods

    40 adult male Wistar rats were randomly divided into 5 groups (control group (Con), control group fed with a high-fat diet (HFD), and experimental groups 1 to 3 (HFD +150 mg aloe Vera, HFD +300 mg aloe Vera, and HFD + 600 mg aloe Vera(. High-fat emulsion and three doses of aloe Vera were administered orally for 60 days. Finally, after dissection and preparation, testicular tissue was examined histopathologically. The number of spermatogonia, spermatocytes, spermatids, Sertoli, and Leydig cells was counted. Data were analyzed by SPSS software and the means were compared using ANOVA and Post hoc Tukey's test at 0.05%.

    Results

    The results showed a significant decrease in mean of spermatogonia, spermatocytes, spermatids, and Leydig cells in the group receiving a high-fat diet (HFD) compared to the control group. Aloe Vera extract significantly increased the number of sex cells in the testis. Increasing the dose of aloe Vera to 600 mg/kg further improved histopathological tissue damage.

    Conclusion

    The results of study showed that the hydroalcoholic extract of aloe Vera in mice fed with a high-fat diet significantly reduces the risk of pathological tissue damage in testes and increases fertility by increasing the number of sex cells.

    Keywords: Aloe Vera, hydroalcoholic extract, High fat diet, Spermatogenesis, testis
  • ریحانه محبعلی، اکرم عیدی*، پژمان مرتضوی، محمدامین عدالت منش
    زمینه و هدف

    واریکوسل یکی از شایع ترین علل ناباروری در مردان دارد. مطالعات گوناگونی در خصوص درمان واریکوسل و تغییرات هورمونی بیضه ها صورت گرفته است. یکی از درمان های غیرتهاجمی واریکوسل درمان با گیاه زیرفون(Tilia platyphyllos L.) به عنوان یک دارویی در درمان زخم معده، اسپاسم و آرام بخش استفاده می شود. ترکیبات شیمیایی همانند ترپنوییدها و فلاونوییدها در گیاه زیرفون شناسایی شده است. هدف بررسی اثر عصاره گیاه زیرفون بر آسیب شناسی بیضه موش های صحرایی سالم و واریکوسلی انجام گرفت.

    روش کار

    در این تحقیق 48 سر موش صحرایی به صورت تصادفی در 8 گروه تقسیم شدند: کنترل سالم، گروه های سالم دریافت کننده عصاره زیرفون (50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن دریافت خوراکی، روزانه)، کنترل نابارور(جراحی واریکوسل)، گروه های واریکوسلی همراه با عصاره زیرفون(50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن دریافت خوراکی، روزانه). پس از 60 روز خون گیری و آزمایشات هورمونی و بافتی بیضه انجام شد و داده ها با آنالیز واریانس یک عاملی ارزیابی شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که میزان هورمون تستوسترون کاهش و میزان هورمون LH و FSH افزایش معناداری در حیوانات کنترل واریکوسل در مقایسه با کنترل سالم نموده است. تیمار عصاره زیرفون از تغییرات هورمون های جنسی جلوگیری کرده و سبب بهبود معناداری در میزان هورمون های جنسی و بافتی حیوانات نابارور شده است.

    نتیجه گیری

    ظاهرا زیرفون به عنوان عامل آنتی اکسیدانی در برابر آسیب های القاء واریکوسل در موش صحرایی عمل می کند.

    کلید واژگان: زیرفون, واریکوسل, بیضه, موش صحرایی
    Reihaneh Mohebali, Akram Eidi *, Pejman Mortazavi, Mohammad Amin Edalatmanesh
    Background and Aim

    Varicocele is one of the most common causes of infertility in men. Various studies have been performed on the treatment of varicocele and hormonal changes in the testicles. One of the non-invasive treatments for varicocele is treatment with Tilia platyphyllos L. as a medicine used to treat stomach ulcers, spasms and sedatives. Chemical compounds such as terpenoids and flavonoids have been identified in the linden. The aim of this study was to evaluate the effect of linden extract on testicular pathology of healthy and varicocele rats.

    Materials and Methods

    In this study, 48 rats were randomly divided into 8 groups: healthy control, healthy groups receiving linden extract (50, 100 and 200 mg / kg intragastrically, daily) alone, infertile control (varicocele surgery), varicocele groups together with linden extract (50, 100 and 200 mg / kg intragastrically, daily). After 60 days, serum was obtained and hormonal assays and histopathological examinations were performed and the data were analyzed using one-way analysis of variance.

    Results

    The results showed that the level of testosterone decreased and levels of LH and FSH increased significantly in varicocele control animals compared with healthy controls. Also, administration of linden extract has prevented hormonal changes and has significantly improved the sex hormones level and histological index in varicocele rats.

    Conclusion

    The linden extract acts as a potent antioxidant against varicocele-induced damage in rats.

    Keywords: Linden, Tilia platyphyllos, Varicocele, Testis, Rat
  • محمدامین عدالت منش*، سمیره نعمتی، حبیب الله خدابنده
    مقدمه

    : درمان های مبتنی بر سلول های بنیادی امید تازه ای در درمان بیماری آلزایمر ایجاد کرده اند. ازآنجا که سلول های بنیادی مزانشیمی آثار حفاظت و بازسازی عصبی دارند، هدف این مطالعه ارزیابی حافظه، یادگیری و ظرفیت آنتی اکسیدانی هیپوکامپ متعاقب پیوند سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی انسان در موش های صحرایی مدل تری متیل تینی بیماری آلزایمر است.

    مواد و روش ها

    24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به سه گروه (8=n)، شامل گروه های کنترل (بدون هیچ نوع تیماری)، TMT+PBS (تری متیل تین+ فسفات بافر سالین) و TMT+Ad-MSC (تری متیل تین+سلول های بنیادی بافت چربی) تقسیم شدند. برای القای بیماری آلزایمر، تری متیل تین (TMT) به صورت درون صفاقی (8 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) تزریق گردید. 48 ساعت بعد، گروه TMT+Ad-MSC یک میلیون سلول به صورت درون وریدی دریافت کرد. یک ماه پس از پیوند، حافظه اجتنابی و کاری ارزیابی شد؛ سپس سطح هیپوکامپی سوپر اکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و مالون دی آلدهید (MDA) به روش الایزا سنجیده گشت.

    یافته ها

    نتایج نشان دهنده افزایش معنا دار درصد تناوب صحیح حرکتی در ماز Y، کاهش مدت زمان طی شده در محفظه تاریک (P˂0.05) و افزایش معنا دار تاخیر در ورود به محفظه تاریک در گروه TMT+Ad-MSC نسبت به گروه TMT+PBS بود (P˂0.01)؛ همچنین افزایش فعالیت آنزیم های CAT، SOD و GPX و کاهش سطح MDA در هیپوکامپ در گروه TMT+Ad-MSC در مقایسه با گروه TMT+PBS دیده شد (P˂0.05).

    بحث و نتیجه گیری

    پیوند زنوگرافت سلول های بنیادی بافت چربی انسان سبب بهبود حافظه و یادگیری، کاهش استرس اکسیداتیو بافتی و افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی هیپوکامپ در مدل حیوانی بیماری آلزایمر گردید.

    کلید واژگان: استرس اکسیداتیو, بیماری آلزایمر, حافظه, سلول های بنیادی مزانشیمی, موش صحرایی
    Mohammad Amin Edalatmanesh*, Samireh Nemati, Habibollah Khodabandeh
    Introduction

     Stem cell-based therapies create new hope for the treatment of Alzheimer's disease (AD). Since the mesenchymal stem cells have neuroprotective and regeneration effects, this study aimed to investigate the memory, learning, and antioxidant capacity of the hippocampus following human adipose-derived mesenchymal stem cell (Ad-MSC) transplantation in Trimethyltin (TMT) rat's model of AD.

    Material & Methods

    In total, 24 male Wistar rats were randomly divided into three groups (8 animals per group) of control (without any treatment), TMT+PBS (Trimethyltin+Phosphate buffer saline), and TMT+Ad-MSC (Trimethyltin+Stem cells). For the induction of the AD, TMT was peritoneally injected (8 mg/Kg). After 48 h, the TMT+Ad-MSC group received 1 million stem cells intravenously. One month after transplantation, avoidance and working memories were evaluated. Afterward, hippocampal levels of superoxide dismutase (SOD), catalase (CAT), glutathione peroxidase (GPX), and malondialdehyde (MDA) were measured using ELISA.

    Findings

    The results showed a significant increase in the percentage of correct motor frequency in the Y maze, a decrease in the spent time in the dark room (P<0.05), and an increase in the latency time to the dark room in the TMT+Ad-MSC group, compared to the TMT+PBS group (P<0.01). Moreover, a significant increase in the CAT, SOD, and GPX enzymes activity, as well as a decrease in the MDA level in the hippocampus were observed in the TMT+Ad-MSC group, compared to the TMT+PBS group (P<0.05).

    Discussion & Conclusion

    Xenotransplantation of human adipose tissue stem cell improved learning and memory, reduced tissue oxidative stress, and increased hippocampal antioxidant capacity in an animal model of AD.

    Keywords: Alzheimer's disease, Memory, Mesenchymal stem cells, Oxidative Stress, Rat
  • زینب ابوطالبی اردکانی، محمدامین عدالت منش*
    مقدمه

    مونوسدیم گلوتامات (MSG) سبب القاء سمیت تحریکی و آسیب سلولی در نواحی مختلف مغز به ویژه هیپوکامپ می‌گردد. مطالعه حاضر به ارزیابی اثر ضد التهابی و حفاظت عصبی کوانزیم Q10 (Co-Q10) بر آسیب سلولی هیپوکامپ در موش‌های صحرایی تحت تیمار با MSG می‌پردازد.

    روش کار

    تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی در 4 گروه کنترل، MSG، MSG+Q10-10 و MSG+Q10-20 قرار گرفتند. MSG (gr/kg 3، به روش دهانی) و Co-Q10 (mg/kg 20 و mg/kg 10، درون صفاقی) روزانه و به مدت 4 هفته تجویز شد. پس از 4 هفته، حیوانات قربانی شدند و هیپوکامپ مغز به سرعت بر روی یخ جدا شد. سطح هیپوکامپی فاکتور نکروز دهنده توموری آلفا (TNF-α)، اینترلوکین 1 بتا (IL-1β) و اینترلوکین 6 (IL-6) به روش الایزا ارزیابی شد و در پایان، تراکم نورون‌های تیره در نواحی مختلف هیپوکامپ به روش استریولوژی سنجیده شد.

    یافته ها

    در مقایسه با گروه MSG، تیمار با Co-Q10 سبب کاهش معنا‌دار فاکتورهای التهابی (TNF-α، IL-1β و IL-6) در هیپوکامپ موش‌های صحرایی گروه‌های تیمار با Co-Q10 گردید (05/0>p). تراکم نورون‌های تیره در نواحی CA1، CA2، CA3 و ژیروس دندانه ای هیپوکامپ در گروه‌های دریافت کننده Co-Q10 در مقایسه با گروه MSG کاهش معناداری داشت (05/0˂p).

    نتیجه‌گیری

    ویژگی ضد التهابی کوانزیم Q10 احتمالا مسیول عملکرد حفاظت عصبی آن در هیپوکامپ است و سمیت عصبی ناشی از MSG را در موش‌های صحرایی بهبود می‌بخشد.

    کلید واژگان: یوبی کوئینون, مونوسدیم گلوتامات, هیپوکامپ, التهاب عصبی, موش صحرایی
    Zeynab Abutalebi Ardakani, Mohammad Amin Edalatmanesh *
    Introduction

    Monosodium glutamate (MSG) induces excitotoxicity and cell damage in different areas of the brain, especially the hippocampus. The present study evaluated the anti-inflammatory and neuroprotective effects of coenzyme Q10 (Co-Q10) on hippocampal cell damage in MSG-treated rats.

    Materials and Methods

    Forty adult male Wistar rats were randomly divided into 4 groups: control, MSG, MSG+Q10-10 and MSG+Q10-20. MSG (3 gr/kg, orally) and Co-Q10 (20 mg/kg and 10 mg/kg, intraperitoneally) were administered day after day for 4 weeks. After 4 weeks, the animals were sacrificed and the brain hippocampus was isolated quickly on ice. Hippocampal levels of tumor necrosis factor-alpha (TNF-α), interleukin-1 beta (IL-1β) and interleukin-6 (IL-6) were estimated by ELISA technique. Finally, the density of dark neurons in different areas of the hippocampus was measured by stereology method.

    Results

    In comparison with MSG group, Co-Q10 treatment significantly reduced inflammatory factors (TNF-α, IL-1β and IL-6) in the hippocampus of Co-Q10-treated rats (p <0.05). The density of dark neurons in CA1, CA2, CA3 and dentate gyrus regions of the hippocampus was significantly reduced in the Co-Q10 group compared with the MSG group (p˂0.05).

    Conclusion

    The anti-inflammatory properties of coenzyme Q10 may be responsible for its neuroprotective function in the hippocampus and ameliorates MSG-induced neurotoxicity in rats.

    Keywords: Ubiquinone, Monosodium glutamate, Hippocampus, Inflammation, Rat
  • Elham Shahrzad, Mehrdad Shariati*, Sirous Naeimi, MohammadAmin Edalatmanesh
    Background & Objectives

    Acrylamide (ACR) is a chemical with toxic effects on various body tissues. The present study was conducted to investigate the antioxidant effect of N-acetylcysteine (NAC) on the level of testicular apoptosis in acrylamide-treated adult rats.

    Material & Methods

    Thirty-six adult male Wistar rats were randomly divided into 6 equal groups. The intact control group was without treatment, the positive control group (PC) received 50 mg/kg ACR by oral gavage, the negative control group (NC) received 40 mg/kg NAC intraperitoneally, the animals in experimental groups of 1 (EXP1), 2 (EXP2) and 3 (EXP3) received 10, 20 and 40 mg/kg NAC intraperitoneally, respectively, and then all groups received 50 mg/kg acrylamide by oral gavage. The treatment period in all groups was 28 days. At the end of the study, FAS mRNA expression level was measured by real-time PCR and testicular tissue was evaluated histopathologically.

    Results

    The PC group showed a significant increase in FAS gene expression level (p<0.05) and spermatogenic degradation compared to the intact control and NC groups. The EXP1 and EXP2 groups showed decrease in FAS gene expression level (p˃0.05) and spermatogenesis improvement in a dose-dependent manner while the EXP3 group exhibited a significant decrease in FAS gene expression level (p˂0.05) and complete spermatogenesis recovery compared to the PC group.

    Conclusion

    The findings indicate that ACR increases apoptosis and destroys spermatogenesis by increasing FAS gene expression levels. In contrast, at the maximum dose (40 mg/kg), NAC could inhibit ACR-induced apoptosis by reducing FAS gene expression and improves spermatogenesis in rats.

    Keywords: Apoptosis, N-acetylcysteine, Acrylamide, Testis, Rat
  • محمدعلی زارعی، سید ابراهیم حسینی، محمدامین عدالت منش*
    مقدمه و هدف

    تشنج مادری با القاء استرس اکسیداتیو در سیستم عصبی جنین، سبب آپوپتوز نورون های هیپوکامپ می گردد. این مطالعه به ارزیابی اثر تمرین شنا (ST) و تجویز ترانس سینامیک اسید (CIN) در دوران بارداری بر میزان اضطراب، آسیب سلولی و دانسیته نورون های آپوپتیک در هیپوکامپ نوزادان موش های صحرایی متعاقب تشنج پریناتال ناشی از پنتیلن تترازول (PTZ) می پردازد.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق تجربی نوزادان حاصل از 25 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار که به صورت تصادفی در 5 گروه کنترل سالم، نرمال سالین (NS) + PTZ، PTZ+CIN،PTZ+ST  و PTZ+CIN+ST قرار گرفتند، استفاده شد. از روز 14 بارداری، حیوانات به مدت 5 روز متوالی در معرض تجویز مکررPTZ  (50 میلی گرم بر کیلوگرم، درون صفاقی) قرار گرفتند. در طول بارداری، تمرین شنا با شدت متوسط (20 دقیقه، 3 جلسه در هفته) و گاواژ سینامیک اسید (100 میلی گرم/کیلوگرم) روزانه و تا قبل از زایمان انجام شد. رفتارهای شبه اضطرابی و حافظه کاری به ترتیب با ماز صلیبی مرتفع و  ماز Y و دانیسته دارک نورونی هیپوکامپ نوزادان نر در 30 روزگی سنجیده شد.

    یافته ها

    کاهش معنی دار رفتارهای تناوبی،افزایش میزان اضطراب باتراکم بالای دارک نورونی در نواحی مختلف هیپوکامپ در گروه PTZ+NS  نسبت به گروه کنترل دیده شد (05/0≥p) از طرفی، در گروه PTZ+CIN+ST در مقایسه با گروه PTZ+NS  کاهش میزان اضطراب، بهبود اختلال حافظه کاری و کاهش دانسیته دارک نورونی هیپوکامپ مشاهده شد (05/0≥p).

    بحث و نتیجه گیری

    به نظر می رسد تعاملتمرین شنا و تجویز ترانس سینامیک اسید سبب کاهش اختلالات شناختی- رفتاری و آسیب سلولی در هیپوکامپ نوزادان موش های صحرایی در معرض تشنجات مادری می گردد.

    کلید واژگان: تشنج, شنا, ترانس سینامیک اسید, هیپوکامپ, بارداری
    MohammadAli Zarei, Seyed Ebrahim Hosseini, MohammadAmin Edalatmanesh *

    Intruduction: 

    Perinatal seizure cause hippocampal neuronal apoptosis by inducing oxidative stress in the fetal central nervous system. This study evaluates the effect of swim training (ST) and trans-cinnamic acid (CIN) administration during pregnancy on anxiety, cell damage and density of apoptic neurons in the neonatal hippocampus following penthylentetrazol (PTZ)-induced perinatal seizures.

    Material and method

    In this experimental study neonates from 25 Wistar pregnant rats were randomly divided into 5 healthy control, PTZ+NS, PTZ+CIN, PTZ+ST and PTZ+CIN+ST groups were used. From embryonic day (ED) 14, the animals were treated with repeated PTZ administration (50 mg / kg, intraperitoneally) for 5 consecutive days. During pregnancy, moderate intensity swimming (20 min, 3 sessions per week) and CIN gavage (100 mg/kg) were performed daily until term delivery. Anxiety-like behaviors and working memory were assessed with elevated plus maze and Y maze, respectively and dark neurons density was measured in the hippocampus of male neonate at postnatal day (PND) 30.

    Finding

    Significant decrease in alteration behavior, increase in anxiety with high density of dark neuron in different areas of hippocampus were observed in the PTZ+NS group compared to the control group (p ˂ 0.05). On the other hand, in PTZ+CIN+ST group, in comparison with PTZ+NS group, a decrease in anxiety, amelioration of working memory deficit and a decrease in hippocampal dark neuron density were observed (p ˂ 0.05).

    Conclusion

    Interaction of swimming training with trans-cinnamic acid administration ameliorates cognitive-behavioral deficits and cell damage in the hippocampus of rats exposed to maternal seizures.

    Keywords: Seizure, Swimming, trans-Cinnamic acid, Hippocampus, pregnancy
  • حبیب الله خدابنده، محمدامین عدالت منش*
    سابقه و هدف

    تری متیل تین (Trimethyltin; TMT) اورگانوتینی است که تجویز پریناتال آن سبب تخریب انتخابی قشر مغز، هیپوکامپ و بروز بیش فعالی می شود. هدف این پژوهش، ارزیابی اثر فرولیک اسید بر بهبود اختلال در یادگیری حرکتی - شناختی در موش های صحرایی متعاقب مسمومیت پریناتال با TMT بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی، 30 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار به صورت تصادفی در 5 گروه تقسیم شدند: گروه های کنترل، دریافت کننده نرمال سالین (TMT+Saline) و  دریافت کننده فرولیک اسید (TMT+FER25، TMT+FER50 و TMT+FER100). TMT به صورت درون صفاقی (9 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به موشهای صحرایی باردار در روز 14 بارداری تزریق شد. فرولیک اسید در دوزهای 25، 50 و 100 میلی گرم از روز 12 تا 18 بارداری تجویز شد. آزمون محفظه باز برای ارزیابی حرکات لوکوموتور و رفتار اضطرابی، آزمون راه رفتن شعاعی و شبکه ای جهت سنجش یادگیری حرکتی و آزمون ماز Y  برای ارزیابی حافظه کاری در نوزادان انجام شد. داده ها با آزمون ANOVA و تعقیبی توکی تحلیل شدند. 

    یافته ها

    افزایش رفتارهای شبه اضطرابی، کاهش یادگیری حرکتی و حافظه کاری در گروه TMT+Saline نسبت به گروه کنترل دیده شد. هرچند، تجویز فرولیک اسید سبب بهبود قابل توجهی در تناوب صحیح حرکتی، یادگیری حرکتی و کاهش اضطراب شد (05/0>p).

    نتیجه  گیری:

     مسمومیت پریناتال باTMT ، سبب اختلال در یادگیری و توجه در موش های صحرایی می شود و فرولیک اسید احتمالا نواقص شناختی-رفتاری ناشی از آن را کاهش می دهد.

    کلید واژگان: اختلال نقص توجه با بیش فعالی, تری متیل تین, فرولیک اسید, یادگیری حرکتی, موش صحرایی
    Habiboolah Khodabandeh, MohammadAmin Edalatmanesh*
    Background

    Trimethyltin (TMT) is an organotin with selectively damage in the cerebral cortex and hippocampus which leads hyperactivity in prenatal exposure. The aim of this study was the evaluation of Ferulic acid (FER) effect on amelioration of motor and cognitive deficits in prenatal TMT-intoxication rat model.

    Materials and methods

    In this experimental study, 30 Wistar pregnant rats were randomly divided into 5 groups, including control group, TMT+Saline group and TMT+FER25, TMT+FER50 and TMT+FER100 groups. TMT (9 mg/kg) were intraperitoneally injected to the pregnant rats on embryonic day (ED) 14. Ferulic acid groups were treated by 25, 50 and 100 mg/kg doses of Ferulic acid during ED12 to ED18. Open field test for evaluation of anxiety and locomotor activity, beam walking and grid walking test for assessment of motor learning and Y-maze for evaluation of working memory were used on postnatal day (PND) 30. The data were analyzed by ANOVA and Tukey post hoc.

    Results

    Increased rates of anxiety- like behaviors, decrease of motor learning and working memory were shown in TMT+Saline group compared to the control. Although, Ferulic acid treated groups were shown a significant amelioration in correct alteration behavior and motor learning with reduction of anxiety- like behaviors (p˂0.05).

    Conclusion

    TMT prenatal exposure impairs learning and attention in rats and Ferulic acid may reduce cognitive-behavioral deficits.

    Keywords: Attention deficit disorder with hyperactivity, Trimethyltin, Ferulic acid, Motor learning, Rat
  • محمدامین عدالت منش*
    مقدمه

    در سال های اخیر، کشف سلول های بنیادی در شیر مادر، سرنوشت این سلول ها در نوزادان شیرخوار و نقش بالقوه آن ها در پزشکی ترمیمی مورد توجه بوده است. با توجه به انعطاف پذیری و ظرفیت تمایزی بالای این سلول ها و نیز امکان تمایز آن ها به سلول های شبه عصبی، نقش این سلول ها در طول شیرخوارگی و امکان مهاجرت آن ها در امتداد محور روده- مغز به طور گسترده ای بررسی شده است.

    نتیجه گیری

    ارزیابی ویژگی های جذاب شیر مادر، نقش احتمالی سلول های بنیادی شیر در بهبود اختلالات عصبی نوزادی و امکان افزایش ضریب هوشی نوزادان به واسطه انتقال این سلول ها به مغز نوزاد و پتانسیل درمانی آن ها در پزشکی ترمیمی عصبی مرور شد.

    کلید واژگان: سلول های بنیادی, حفاظت عصبی, میکروبیوتا
    Mohammad Amin Edalatmanesh*
    Introduction

    In recent years, the discovery of stem cells in breast milk, the fate of these cells in infants, and their potential role in regenerative medicine are taken into consideration. Due to the high plasticity and differentiation capacity of these cells as well as the possibility of their differentiation into neural-like cells, the role of these cells during infancy and the possibility of their migration along the intestinal-brain axis are extensively investigated.

    Conclusion

    Considering the attractive properties of breast milk, the possible role of milk stem cells in the amelioration of pediatric neurological disorders in newborns, and the possibility of increasing neonatal intelligence quotient by migration to the neonatal brain, and their therapeutic potentials in regenerative medicine were reviewed.

    Keywords: Stem Cells, Neuroprotection, Microbiota
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال