مرتضی نورائی
-
در دو دهه ابتدایی قرن بیستم میلادی، حوادثی همچون انقلاب مشروطه و جنگ جهانی اول، سبب وقوع بحران های سیاسی و اجتماعی در حیات سیاسی و اجتماعی حکومت قاجار شد که بارزترین نتیجه آن، افزایش ناامنی در جاده ها و مسیرهای ارتباطی سراسر کشور بود. این مسئله، هم برای اتباع ایران و هم خارجیانی که از این راه ها رفت وآمد می کردند و مال التجاره های خود را حمل می نمودند، بسیار مشکل ساز شد. در این میان، ناامنی در منطقه قائنات و سیستان که از قرن نوزدهم میلادی موردتوجه کشورهای استعمارگر، به ویژه بریتانیا قرارگرفته بود، بیش ازپیش اهمیت یافت. بریتانیا به سبب اهداف و منافع مهمی که در هند داشت، ناگزیر به نفوذ در مناطق شرقی ایران شد تا بدین وسیله از مستعمره ارزشمندش در مقابل روسیه دفاع کند، اما به دنبال افزایش ناامنی و راهزنی در جاده های این مناطق، بریتانیایی ها با چالش جدیدی روبرو شدند. ازآنجاکه سیستان و قائنات در مسیر مهم ترین راه های تجاری و ارتباطی جنوب شرق قرار داشتند و در این دوره اهمیت ویژه ای در معادلات نیروهای خارجی یافتند، در این پژوهش تلاش شده ناامنی ها و غارت ها در مسیرهای ارتباطی این مناطق و واکنش بریتانیا در قبال آن، موردبررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی تلاش دارد به بررسی موضوع بپردازد. مبنی بر یافته ها، به نظر می رسد که راهزنی ها، همواره کاروان های ایرانی و خارجی را مورد تهدید قرار می داده و خسارت های عمده ای به مردم محلی و اتباع خارجی وارد می آورده و در مقابل بریتانیایی ها برای دفاع از اتباع خویش به مقابله با اشرار و سارقین و ایجاد امنیت در منطقه می پرداختند، هرچند که گاهی بر اساس منافعشان، خود به تحریک راهزنان دست می زدند. نتیجه گیری عبارت است از این که بریتانیا در برخورد با مسئله امنیت در منطقه قائنات و سیستان رفتاری دوگانه و متضاد داشت. به این معنا که هم به سرکوب راهزنان می پرداخت و هم با حمایت و استفاده از آنان تلاش می کرد به اهداف و مقاصد موردنظر خود دست یابد.کلید واژگان: راهزنی, ناامنی, قائنات, سیستان, بریتانیاSuch events as the constitutional revolution and the World War I in the early 20th century imposed socio-political crises on the socio-political atmosphere of Qajar government. The most obvious consequence of the issues was more insecurity on the roads of Iran. The situation made it problematic for Iranian and foreigners who traveled through the roads and transported their goods. Moreover, the insecurity of Qaenat and Sistan, where colonial countries especially Britain had special attention to since the 19th century, made it more significant. Britain tried to dominate the eastern Iran due to its significant goals and interests in India. This way, it would have defended its precious colony against Russia, though faced new challenges as the consequence of the insecurity and banditry on the roads of the two regions. Qaenat and Sistan were especially important to the foreign forces’ decisions in this period as the cities were located on the most significant commercial roads of the southeast Iran. Focusing on the library resources and taking a descriptive-analytical method, this study tried to explore the insecurities and banditries on the exchanging roads between the regions and Britain’s reactions to them. The results showed that banditry had been always a threat to the Iranian and foreign caravans, causing major damages to the local people and foreigners. On the contrary, British army defended their nationals against attackers and bandits to secure the regions, though they had encouraged sometimes bandits to achieve their own goals. The study concludes that Britain had conflicting behaviors regarding the security in Qaenat and Sistan regions. That is, sometimes they suppressed bandits and in occasions supported them to achieve their desirable goals.Keywords: Britain, Qaenat, Sistan, Insecurity, Trading, Banditry
-
هدف
بررسی مسلح شدن دوباره ایل جاف جوان رود در سال 1320ش/1941م، نپذیرفتن خلع سلاح در دوره محمدرضاشاه و دلایل خلع سلاح آن به دست حکومت مرکزی در سال 1334ش/1955م.
روش/رویکرد پژوهش:
این پژوهش، به شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع اولیه، همچون اسناد انتشارنیافته، مصاحبه و منابع کتاب خانه ای انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیریایل جاف جوان رود به دلیل مسلح بودن ایلات ایرانی و عراقی هم جوارش و بیم از تجاوز و غارت قلمروش توسط آن ایلات حاضر نبود خلع سلاح را بپذیرد. حکومت مرکزی نیز چون سران این ایل مجددا املاک مزروعی و چراگاه های سابق این ایل را تصرف کرده بودند و از واردات و صادرات کالاها در مناطق مرزی قلمرو ایلیاتی شان با عراق حقوق گمرکی می گرفتند که درنهایت به خودمختاری شان منجر شده بود تصمیم گرفت این ایل را خلع سلاح کند.
کلید واژگان: ایل جاف جوان رود, خلع سلاح, پهلوی دوم, خودمختاری ایلیPurposeExamining the rearmament of the Jaf Javanrud's Jaf tribes in 1320 SH/1941 AD, their refusal to disarm during the reign of Mohammad Reza Shah Pahlavi, and the reasons for their disarmament by the central government in 1334 SH/1955 AD.
Method and Research DesignThis research was conducted in a descriptive-analytical manner, relying on primary sources such as published documents, interviews, and library resources.
Findings and ConclusionThe findings of this research show that the Javanrud'sJaf tribes, due to the armed nature of Iranian and Iraqi tribes in proximity and fear of encroachment and looting of their territories by these tribes, was unwilling to accept disarmament. The central government, as the leaders of this tribe had repossessed their agricultural fields and former grazing lands, and were levying customs duties on imports and exports of goods in their border regions with Iraq, ultimately leading to their autonomy, decided to disarm this tribe. [1]. Ph.D. Student, Islamic History, Department of History, Faculty of Literature & Humanities, University of Isfahan, Isfahan, Irankayomarth1353@gmail.com[2]. Professor, Department of History, Faculty of Literature & Humanities, University of Isfahan, Isfahan, Iran, (Corresponding author)mdehqannejad@yahoo.com [3] . Professor, Department of History, Faculty of Literature & Humanities, University of Isfahan, Isfahan, Iranm.nouraei@ltr.ui.ac.irCopyright © 2024, NLAI (National Library & Archives of I. R. Iran). This is an Open Access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution 4.0 International, which permits others to download this work, share it with others and adapt the material for any purpose.
Keywords: Javanrud'sJaf tribe, disarming, Pahlavi II, tribal autonomy -
این پژوهش در نظر دارد گستره و تنوع موقوفات در قلمرو عثمانی (سده های 10-13ق) را بر مبنای اسناد آرشیو ملی بلغارستان مورد بررسی قرار دهد. هدف از این بررسی، شناخت انواع موقوفات، چگونگی توزیع فراوانی آن ها، و نیز موارد مصرف عایدات وقف در قلمرو عثمانی طی بازه زمانی مذکور بوده است. اسناد مورد استفاده در این پژوهش، افزون بر اسناد منتشر نشده، شامل 470 سند مربوط به وقف در قلمرو عثمانی است که توسط دپارتمان شرق شناسی کتابخانه ملی بلغارستان[1] گردآوری و تحت عنوان فهرست اسناد ترکی عثمانی در مورد وقف در دپارتمان شرق شناسی کتابخانه ملی بلغارستان[2] منتشر شده اند. پرسش اصلی پژوهش عبارت از این است که بر مبنای آرشیو مورد مطالعه، نوع موقوفات و نیز مصارف عایدات وقف در امپراتوری عثمانی چگونه بوده است؟ به عبارتی این پژوهش بر آن است تا بر مبنای اسناد مذکور، منابع درآمد وقف و موارد مصرف آن را در قلمرو عثمانی طی سده های 10 تا 13ق مورد بررسی قرار دهد. بر اساس مطالعات صورت گرفته، بیشترین فراوانی درآمد موقوفات در سده های 10 و 13ق، مربوط به اجاره املاک موقوفه و در قرن 11ق وقف مبلغ حاصل از مالیات جزیه در شهرهای مختلف بوده است. همچنین، موارد مصرف عایدات وقف شامل مواردی چون پرداخت حقوق کارمندان در املاک موقوفه، نگهداری موقوفات و تهیه غذا برای مستمندان بوده است.
کلید واژگان: وقف, امپراتوری عثمانی, تاریخ اقتصادی, اسناد آرشیویThe present study surveys the spread and diversity of Waqf endowments in the Ottoman empire (10th-13th centuries A.H./16th-19th centuries A.D.) according to the documents found in the national archive of Bulgaria. The study aims at identifying the various types of Waqf, its distribution patterns, and the usages of Waqf revenues in the Ottoman empire during the specified time span. The documents studied in this research, in addition to the unpublished records, include 470 records related to Waqf in the Ottoman empire compiled by the Oriental Department at the St. Cyril and Methodius National Library and published as the Inventory of Ottoman Turkish Documents about Waqf Preserved in the Oriental Department at the St. Cyril and Methodius National Library. The study’s main question is: What were the common types of Waqf and the usages of Waqf revenues in the Ottoman empire? In other words, the study sets to analyze the sources of Waqf income and its usages in the Ottoman empire according to the aforementioned documents and during 10th-13th centuries A.H./16th-19th centuries A.D. It is concluded that the highest frequency of Waqf income in 10th-13th centuries A.H./16th-19th centuries A.D. was from leasing endowed properties, while in the 11th century A.H./17th century A.D. it came from the Jizyah taxes in different cities. Additionally, the usage of Waqf revenues include instances such as paying salaries to the employees in endowed properties, maintaining the endowments, and providing food for the poor.
Keywords: Waqf, Ottoman Empire, Economic History, Archival Documents -
ساختار زنده محله های تاریخی تحت تاثیر تعاملات پیچیده اجتماعی در بین ساکنین محله و روابط آنها با محله های پیرامون شکل گرفته اند. این روابط دارای سلسله مراتبی است که با تاثیر خود بر روی کالبد محله باعث به وجودآمدن مراکز خاصی در محله به عنوان مکان های شکل گیری تعاملات اجتماعی در اقشار مختلف جامعه از لحاظ سیاسی (میدان های مطرح شهر)، اقتصادی (چهارسو بازارها)، مذهبی (مساجد اعظم)، آموزشی (مدارس علمیه) و حتی موارد حل اختلافات (دیوان خانه و وکالت خانه) شده بود. این مراکز در سه مقیاس کلان و در سطح شهر تا مقیاس میانی محله مثل مرکز محله ها و مقیاس خرد گذرها و خانه ها ایجاد شده بودند. این طبقه بندی وسیع نشان از کهن الگوهای نهفته در بافت های تاریخی در تعاملات اجتماعی و پویایی اجتماعی دارد. براین اساس این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که «ساختارهای کالبدی متقارن با تعاملات اجتماعی در مقیاس محله حکیم و گذرها و خانه های تاریخی برجای مانده آن در دوران قاجار کدام اند؟». تحلیل های انجام شده بر اساس رویکرد کیفی و پارادایم تفسیری - تاریخی بر روی بافت تاریخی محله حکیم نشان دهنده وجود ساختارهای کالبدی شاخص تعاملات اجتماعی در مقیاس های متفاوت در سطح محله و فرا محله ای است. در مقیاس خرد (دیوان خانه و وکالت خانه)، در مقیاس میانی (گذرهای اصلی)، در مقیاس محلی (مساجد، تکیه ها، مدارس، بازار و بازارچه) و در مقیاس فرا محله ای (مساجد بزرگ شهر و میدان ها اصلی شهر) این ساختارهای تعاملات اجتماعی قابل مشاهده هستند.کلید واژگان: تعاملات اجتماعی, خانه تاریخی, بافت محله, محله حکیم
-
مطالبات زنان به ویژه در حیطه خانواده که از پیش از انقلاب مشروطه آغاز شده بود تا آغاز دهه 1340/ 1961 به نتیجهای نرسیده بود و زنان همچنان در مسایلی همچون طلاق، چندهمسری، و حضانت فاقد حقوق مناسب بودند. اگرچه در اسفند 1341/ 1963، محمدرضاشاه با اعطای حق رای به زنان، تحولی در موقعیت اجتماعی و سیاسی آنان ایجاد کرد، اما جایگاه حقوقی آنان در نظام خانواده همچنان شکننده و لرزان بود. به دنبال تلاشهای بینتیجه سناتور مهرانگیز منوچهریان جهت تصویب قانون حمایت از خانواده، طولی نکشید زنان حزب «ایران نوین» دولت را ترغیب به اقدامی جهت تصویب قانون ویژهای در رابطه با حمایت از خانواده کردند و این لایحه در سال 1346/ 1967 به تصویب رسید، اما کم و کاستیهای آن باعث شد در سال 1353/ 1974 یک لایحه اصلاحی در مجلس به تصویب برسد که حاوی شرایط بهتری برای زنان شد. پژوهش حاضر ضمن بررسی زمینهها و ضرورتهای مطرح شدن لایحه حمایت از خانواده، در تلاش است با تکیه بر مشروح مذاکرات مجلس، به این پرسش پاسخ دهد که مجالس 21 و 23 چه نقشی در تصویب لوایح حمایت از خانواده داشتند. یافتههای تحقیق نشان میدهد نمایندگان حاضر در این مجالس به گونهای مستقل و جدی این لوایح را مورد بررسی قرار داده، به چالش کشیده و نشان دادند که نقش آنان صرفا تایید صرف لوایح دولتی نیست، به طوری که وزارت دادگستری ناچار به تغییراتی در برخی مواد آن ها شد.
کلید واژگان: قانون خانواده, مطالبات زنان, مجلس 21, مجلس 23, ایران نوینDuring the Timurid period (771–913 Lunar Hijri), Shiite teachings became more widely spread as a basis for the Safavids' recognition of Shiism in the next century. The Timurids' inclination towards Sufism, which is the doctrine of tolerance of their beliefs, has had a great impact on this approach, while the existence of Shiite poets has increased the growth of this phenomenon. The role of Shiite and Sunni poets in the emergence and spread of Shiite beliefs is the question of this historical research. Findings based on statistical analysis and analysis of poems of several Shiite and Sunni poets in the Timurid period identified that in this period, Shiite poets, by composing Poetical works full of Shiite beliefs, praise, and care of the Twelve Imams, observed politeness and tolerance towards Sunni beliefs and Sunni poets by composing many poems in praise of twelve imams and the minimal praise of three caliphs, having an influential role in the emergence and consolidation of Shiite beliefs and the spread of that religion. It seems that the writing of correct poetry by the Shiite elders was considered a sign of grace and lack of work in this regard, a sign of the poet's lack of skill, and it resulted in the general lack of popularity of the poems.
Keywords: Timurids, Poetical work, Shiite, praise, poet -
فقدان بهداشت و عدم وجود امکانات لازم برای مقابله با بیماری های واگیردار یکی از مهمترین مشکلات حکومت های قاجار و پهلوی بود. این مساله یکی از دلایل مرگ و میر بالا و عدم رشد جمعیت در ایران بود. در آغاز دهه چهل محمد رضاشاه پهلوی تحت تاثیر عواملی داخلی و خارجی دست به انجام اصلاحاتی اجتماعی زد که یکی از آنان صدور فرمان تاسیس سپاه بهداشت در اول بهمن 1342/ 1964 م بود. پژوهش حاضر ضمن نگاهی گذرا به پیشینه وضعیت بهداشتی کشور، در تلاش است به این پرسش پاسخ دهد که مجلس چه نقشی در تصویب تاسیس سپاه بهداشت و چالش های موجود بر سر اجرایی شدن مصوبات مربوط به آن داشت؟ مقاله به روش کتابخانه ای و با تکیه بر صورت مذاکرات مجلس و مطبوعات و اسناد، و به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد اولا ایده تشکیل سپاه بهداشت از سوی یکی از نمایندگان مجلس (شفیع امین) به شاه پیشنهاد شده بود؛ در ثانی با تامل در تلاش های نمایندگان در جهت هموار سازی زمینه های پیشرفت برنامه سپاه بهداشت، رویهمرفته می توان گفت مجلس نقش فعالی از خود نشان داد و سپاه بهداشت هم طی فعالیت مجلس بیست و یک فعالیت قابل قبولی از خود نشان داده و لااقل با کنترل مرگ و میر، باعث شد جمعیت کشور به رشد معناداری برسد.
کلید واژگان: سپاه بهداشت, مجلس بیست و یک, محمد رضا شاه, شفیع امین, اصلاحات اجتماعیThe lack of health and the lack of necessary facilities to deal with infectious diseases was one of the most important problems of the Qajar and Pahlavi governments. This issue was one of the reasons for high mortality and lack of population growth in Iran. At the beginning of the forties, shah, under the influence of internal and external factors, began to carry out social reforms, one of which was the issuance of the decree establishing the Health Corps on January 21, 1964.While taking a quick look at the background of the country's health situation, the present research is trying to answer the question of what role did the parliament play in approving the establishment of the Health Corps and the challenges in implementing the related approvals? The article has investigated the subject in a library method, relying on the parliament's deliberations, the press and documents, and in a descriptive and analytical way. The findings of the research show that the idea of forming the Health Corps was first suggested to the Shah by one of the MPs (Shafi Amin); Secondly, reflecting on the efforts of the representatives to smooth the progress of the health corps program, it can be said that the parliament has shown an active role and the health corps has also shown acceptable activities during the activity of the parliament. And at least by controlling mortality, it caused the country's population to grow significantly.
Keywords: Health Corps, St parliament, Mohammad Reza Shah, Shafi Amin, social reforms -
در پی اشغال ایران به دست متفقین در شهریور 1320 هجری شمسی و با استعفای رضاشاه، انتخابات مجلس چهاردهم در فضایی کاملا متفاوت برگزار شد. حزب توده در این دوره توانست نمایندگانی را از مناطق عمدتا شمالی کشور که تحت اشغال نظامی ارتش سرخ بود روانه مجلس کند. در بین نامزدهای حزب توده، وضعیت تقی فداکار به عنوان داوطلب نمایندگی از اصفهان تا حدودی متفاوت بود. نخست آنکه اصفهان در مرکز کشور و خارج از حوزه نفوذ همسایه شمالی قرار داشت؛ دوم اینکه توفیق یک کاندیدای چپ گرا در حوزه انتخابیه ای که به داشتن فرهنگی سنتی و محافظه کار شناخته شده بود، امری بعید می نمود؛ ازاین رو بررسی انتخابات مجلس چهاردهم در اصفهان تحقیقی مجزا می طلبد. پژوهش حاضر در پاسخ به پرسش که موفقیت نامزد حزب توده در این انتخابات تابع چه عواملی بود این فرضیه را مطرح می کند که عامل اصلی کامیابی تقی فداکار در رسیدن به نمایندگی اصفهان، ایتلافی شکننده با دو نامزد محافظه کار بود که از قضا به شدت با حزب توده زاویه داشتند. در این راستا با تلفیق دو روش کمی و کیفی و استخراج داده های مربوط به انتخابات مجلس چهاردهم در حوزه انتخابیه اصفهان از اسناد منتشرنشده آرشیو مجلس شورای ملی، تحلیلی آماری از نتایج شمارش آرا ارایه می شود. یافته ها نشان می دهد که برخلاف باور رایج، بخش عمده رای فداکار مربوط به توده های روستایی توابع حوزه انتخابیه بود و نه جامعه کارگری شهر اصفهان، به گونه ای که راهیابی وی به مجلس، بدون این ایتلاف و رای روستاها عملا امکان پذیر نبود.کلید واژگان: حزب توده, انتخابات, مجلس چهاردهم, اصفهان, تقی فداکارAfter the occupation of Iran by the Allies in August 1941 and the resignation of Reza Shah, the fourteenth National Consultative Assembly election took place in a completely different atmosphere. During this election, the Tudeh party managed to secure some parliamentary seats mainly from the northern region that were under the occupation of the Soviet Army. However, one Tudeh party candidates, Taghi Fadakar, stood out in Isfahan. Isfahan Located at the center of the country, Isfahan was not within the infiltration zone of neighboring north. Moreover, it was unlikely for a leftist candidate to win in a constituency known for its traditional and conservative culture. Hence, a separate study is necessary to analyze the fourteenth parliamentary election in Isfahan.The current research investigates the factors that were linked to the Tudeh party candidate’s victory in this election and presents the hypothesis that the main factor behind the success of Taqi Fadakar was a fragile coalition with two other conservative candidates, who had strong conflicts with the Tudeh Party. Using a combination of quantitative and qualitative methods, by extracting data from the unpublished documents of the archive of the National Assembly, a statistical analysis of the vote counting results is presented. According to findings, despite the common belief, most of Taghi Fadakar’s votes comes from rural parts of the constituency, not labor society of Isfahan. Therefore, without the coalition and rural votes, Fadakar's success would have been almost impossible.Keywords: Tudeh Party, Election, The fourteenth round of National Consultative Assembly, Isfahan, Taghi Fadakar
-
مالاریا از مهلک ترین بیماری های انگلی و عفونی است که به رغم پیشرفت علم پزشکی درمان قطعی برای آن کشف نشده است. این بیماری در ایران تا دوره پهلوی (1320-ش1357ش)، یکی از دلایل اصلی مرگ و میر بود که به لحاظ گستردگی، پیامدهای آن اقشار آسیب پذیر مانند کشاورزان و کارگران را تهدید و استان های مالاریاخیز را درگیر می کرد. شرایط محیطی، مسایل اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی در کنار عناصر اقلیمی نقش مهمی در شیوع بیماری داشتند. از این رو بررسی عملکرد دولت (1320-1356ش/1941-1978م)، به عنوان نهاد اداره کننده جامعه در مواجه با این بیماری همه گیر و معضلی که بر جنبه های مهم زندگی افراد از جمله ادامه حیات و معیشت تاثیر داشت، حایز اهمیت است. یکی از راهکارهای دولت در مقابله با بیماری، تبادل تجربه و هم اندیشی در پیشبرد گام هایی بود که در قالب برنامه های توسعه تبلور پیدا کرد. اما مقایسه اقدامات دولت و سازمان برنامه در ادوار مختلف نشان داد، فعالیت ها همواره با کامیابی همراه نبوده است. از این رو بررسی علل موفقیت یا ناکامی دولت در کنترل و مهار مالاریا در برنامه های توسعه پرسش مطرح در پژوهش است. نتایج با بهره گیری از مذاکرات مجلس شورای ملی و گزارش های سازمان برنامه، به روش توصیفی- تحلیلی و پسارویدادی نشان داد، گرچه تغییر در سیاست گذاری های بهداشتی از سوی برنامه ریزان و دولت، با آغاز برنامه های توسعه (1327ش/1948م)، و تمرکز بر دلایل شیوع بیماری در کاهش عوامل بیماری زا و تقلیل تعداد بیماران موثر بود، متغییرهایی همچون تخصیص بودجه، تجهیزات و مساعدت های جهانی دلایل کامیابی یا ناکامی در مبارزه با بیماری را روشن می کرد.
کلید واژگان: مالاریا, دوره پهلوی, سازمان برنامه, مجلس شورای ملی, برنامه های توسعهMalaria is one of the deadliest parasitic and infectious diseases for which, despite the progress of medical science, no definitive treatment has been discovered. This disease was one of the main causes of death in Iran until the Pahlavi period (1941- 1979) and its consequences threatened vulnerable groups such as farmers and workers and affected malaria-prone provinces. Environmental conditions, socio-economic and cultural issues along with climatic elements played an important role in the spread of this disease. Therefore, it is important to examine the performance of the government (1978-1941) as the governing body of society in the face of this epidemic and a problem that has affected the important aspects of people's lives, including the continuation of life and livelihood. One of the solutions of the government in dealing with this disease was the exchange of experience and consensus in advancing the steps that crystallized in the form of development plans. However, comparing the actions of the government and the program organization in different periods showed that the activities were not always successful. Therefore, examining the reasons for the success or failure of the government in controlling and curbing malaria in development programs is a question that is raised in the research. The results using the National Council negotiations and the reports of the program organized in a descriptive-analytical and post-event method showed that although there was a change in health policies by the planners and the government, with the beginning of the development programs in 1948 and with a focus On the causes of disease outbreaks, it was effective in reducing pathogens and reducing the number of patients, changes such as allocation of funds, equipment, and global aid would clarify the reasons for success or failure.
Keywords: Malaria, Pahlavi Period, Program organization National Assembly, Development Plans -
تعاملات قوای مجریه و مقننه (1327-1356ش/ 1948-1977م) در پیشبرد برنامه های توسعه مبین این امر بود که سازندگی فرایندی پرهزینه، زمان بر و چالش برانگیز است و برنامهریزی به عنوان روندی سیاسی اقتصادی در پرتو قانون گذاری تحقق مییابد. از این رو، ارزیابی مذاکرات مجلس شورای ملی، روایتی نوین از چگونگی تحقق برنامه های توسعه و گفتمان حاکم بر این نهادها را نشان میدهد. به همین خاطر، این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش است که اساسا قوه مقننه در صورت بندی و فرایند سیاست گذاری برنامه های توسعه در دوره محمدرضاشاه ایفاگر چه نقشی بود؟ برای یافتن پاسخ باید دریافت هم گرایی نهادهای مذکور در چه سطوحی در پیشرفت برنامه های توسعه و تغییرات سازمان برنامه قابل ملاحظه بود و چه عواملی سبب می شد واگرایی آن ها در قبال برنامه ها افزایش یا تقلیل یابد. سپس ارزیابی کرد که مجلس با توجه به شرایط اقتصادی، در بررسی لوایح برنامه تا چه اندازه انعطاف نشان می داد. همچنین به نقش کمیسیون برنامه در ساختار درونی مجلس و ایجاد هییت نظارت برنامه، اشاره کرد. یافته ها نشان می دهد همسویی و تباین میان این نهادها در لزوم برنامه ریزی و ایجاد زیرساخت های لازم در چند سطح قابل مشاهده است. ابتدانهادها در نیازمندی کشور به برنامه ریزی اقتصادی اجتماعی و تصویب قوانین کلیدی، سپس همکاری در ایجاد سازمان برنامه و درنهایت بروز اختلافات در مسایلی همچون تخصیص اعتبارات و صرف هزینه ها، تمرکززدایی، توسعه منطقه ای و کوچک سازی دولت. این پژوهش به روش علی مقایسه ای، با بهره گیری از مذاکرات مجلس، اسناد و منابع کتابخانه ای، این مسایل را ارزیابی می کند.
کلید واژگان: محمدرضاشاه, مجلس شورای ملی, سازمان برنامه, کمیسیون برنامه, هیئت نظارت برنامهThe interactions of the executive and legislative powers (1327-1356 AH/1948-1977 AD) in the advancement of the development programs showed that construction is a costly, time-consuming and challenging process, and planning is realized as a political-economic process in the light of legislation. Therefore, the evaluation of the deliberations of the National Council shows a new narrative of how to realize the development plans and the discourse governing these institutions. This article seeks to answer this question, “what was the role of the legislature in the formulation and policy making process of the development programs during the period of Mohammad Reza Shah? In order to find an answer, it is necessary to find out at what levels the convergence of the mentioned institutions was significant in the progress of the development programs and changes in the program organization? What factors caused their divergence towards programs to increase or decrease? How much flexibility did the parliament show in considering the economic conditions? The role of the program commission in the internal structure of the parliament and the creation of the program supervision board is also examined. The findings show that the alignment and difference between these institutions can be seen in the planning and creating the necessary infrastructures at several levels. First, the convergence of the institutions could be observed in the country's need for economic-social planning and the approval of key laws, cooperation in the creation of the program organization. The differences appeared in issues such as the allocation of credits and expenditure, decentralization, regional development and government downsizing. This research evaluates these issues in a causal-comparative way, using parliament's deliberations, documents and library resources.
Keywords: Reza Shah, National Council, program organization, program commission, Program Supervisory Board -
محمدعلی جمالزاده متولد 1309 ه. ق در اصفهان در طول 106 سال عمر خود، آثار متعددی را در قالب کتاب، مقاله، نمایشنامه، ترجمه، نقد و خاطرات نوشته است. در عمده آثار او چه در انتخاب موضوع و چه محتوا، دغدغه شناخت ایران و کمک به ترقی و کمال ادبیات ایران مشهود است. جمالزاده پیشرو ادبیات معاصر است. او تاثیر گذار بر بسیاری از نویسندگان هم عصر و پس از خود بوده است. در این مقاله سعی شده است تا ابعاد مختلف محتوای آثار جمالزاده، تحت عناوین و چشم اندازهای گوناگون ایرانشناسی، دسته بندی و استخراج شوند. پژوهش حاضر همچنین درصدد است با کدگذاری محتوای آثار جمالزاده الگوی ایرانشناسی بومی را بازنویسی کند. این مقاله قصد دارد به این سوال پاسخ دهد که چرا سبک جمالزاده به «دموکراسی ادبی» مشهور است؟ به نظر می رسد ادبیات مردمی جمالزاده حاوی جذابیت ویژه ای افزون بر آشناسازی مخاطبان با زبان و ادبیات معاصر، برای انتقال موضوعات ایرانشناسی، به ویژه جغرافیای تاریخی و مردم شناسی است. بررسی ها نشان داد نگرش خاص جمال زاده به موضوعات متنوع در باب فرهنگ ایران و ایرانی در قالب ایرانشناسی و شمول کارهای او در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، آداب و رسوم و سنت ها، او را به دایره المعارف ایرانشناسی تبدیل کرده است. روش پژوهش در این بررسی، روش معمول تاریخی متکی بر توصیف و تحلیل و با استفاده از منابع کتابخانه ای و آثار جمال زاده است.کلید واژگان: جمالزاده, ایرانشناسی, دائره المعارف, مردمشناسی, جغرافیای تاریخیMohammad-Ali Jamalzadeh was born in 1309 AH It is in Isfahan. During his 106 years of life, he has written many works such as books, articles, plays, translations, reviews and memoirs. In his works, the concern of knowing Iran and contributing to the progress and perfection of Iranian literature is evident. Jamalzadeh was a pioneer in contemporary literature and had an influence on many contemporary and later writers. In this article, an attempt has been made to examine the various aspects of the content of Jamalzadeh's works and to categorize and extract the position of Iranian studies in them. Also, the present research tries to rewrite the model of native Iranian studies in the content of Jamalzadeh's works. Also, this article intends to answer the question why Jamalzadeh's style is known as "literary democracy"? It seems that Jamalzadeh's folk literature contains a special attraction, and in addition to familiarizing the audience with contemporary language and literature, it is also used to convey the topics of Iranian studies or Iranian studies, especially historical geography and anthropology. Investigations showed that Jamalzadeh's special attitude towards various topics related to Iranian culture in the form of Iranian studies and including his works in various economic, cultural, social dimensions, customs and traditions, made him works the encyclopedia of Iranian studies. The research method in this review is the usual historical method based on description and analysis and using library sources. Introduction Mohammad Ali Jamalzadeh was born in Isfahan. His father Seyyed Jamaluddin Vaez Esfahani was one of the constitutional defenders. After finishing high school in Lebanon, Jamalzadeh first went to Switzerland and then to France and studied law. In 1293 AH / 1915 AD, at the same time as the First World War, he joined the Iranian Millions Committee (nationalists) in Germany and was sent to Baghdad and Kermanshah to carry out a mission. And with the continuation of the British conquests, he was forced to return to Berlin and cooperate with Kaveh newspaper. the payment. After Kaveh was closed and in 1302 AH. He was responsible for Iranian students at the Iranian Embassy in Berlin for 8 years and then went to Geneva, Switzerland. From the same year, Jamalzadeh taught Persian language and literature at the University of Geneva, and at the same time, he worked in the International Labor Organization and lived in Geneva until the end of his life. Therefore, this claim is true that the beginning of Jamalzadeh's social, political and cultural activities started in Berlin. He wrote the book Ganj Shaygan or the economic situation of Iran in 1297 AH more or less in simple language and participated in the Wednesday night meetings of the Million Committee (nationalists). With the encouragement of the people present in that gathering, especially Mohammad Qazvini, he entered the field of literature and story writing. After the closure of Kaveh due to financial problems, he took over the magazine "Science and Art" which was published in Berlin in the years 1307-1308 AH by the efforts of Abulqasem Wathouq.Iraj Afshar has categorized Jamalzadeh's works into several groups: A. Research writings B. Narrative C. Socio-political D: Translation.E: Tafanni's writings, F: Criticism and introduction of the book. In this article, we want to examine the topic of Iranian studies in Jamalzadeh's opinions and writings. Material & MethodsBy reviewing Jamalzadeh's works, he can be introduced as an encyclopedia of Iranian studies, because he paid attention to issues related to Iran and knowledge of Iran with a critical view, and his most important tool for knowledge of Iran is the use of simple, fluent, popular and understandable Persian literature, which can be considered as an introduction to 20th century Iranian studies. He used the most obvious tools or mechanisms in Iranian studies, which is the Persian language and literature, and invented an easy method for Iranian studies. He founded a literature that was understandable to both Iranians and non-Iranians. He considered literature to be the solution and gateway to the knowledge of Iran. Also, he paid attention to the eight classes of Iranian studies, which included culture, society, economy, politics, customs, art and architecture, urban planning, health and education, and he worked on them in a continuous and purposeful manner. Hence Jamalzadeh was considered the history, culture and geography of Iran itself. Since he observed the constitutional revolution in his youth, the First and Second World War in his middle age, the victory of the Islamic Revolution and the developments after the 1357 Iranian Revolution outside of Iran, he searched for the root of many events inside the country. Therefore, in this article, an attempt has been made to examine Jamalzadeh's works and introduce his Iranological indicators with the method of historical criticism Discussion of Results & Conclusions Studies have shown that Mohammad Ali Jamalzadeh is known as the father of modern Iranian story writing. Because by using common language and common people, he established a simple writing method. Ordinary and average people became interested in Jamalzadeh's works through simple and understandable writing and topics that existed in their daily life.Investigations showed that Jamalzadeh, who was a prolific writer in many fields of story writing, essays, translation, etc., tried to show the people, customs, culture, community, ethics, various economic and social corruptions, and the issues Let the people of Iran know the simple and then make them think. Investigations showed that Jamalzadeh even proposes a comprehensible and vernacular way of expression and the so-called localization for translation, which is a continuation of his special attitude towards the middle class and ordinary people. Of course, Jamalzadeh had an elite view of society, events and ethics. In addition to intelligently choosing the type of language for his audience, using language, the most basic and accessible tool of Iranian studies, he has expressed its examples in his numerous works.Investigations showed that Jamalzadeh, who was a prolific writer in many fields of story writing, essays, translation, etc., tried to show people customs, culture, community, ethics, various economic and social corruptions. and make them think.Investigations showed that Jamal Zadeh even suggests an understandable and native way of expression and the so-called localization for translation, which is in continuation of his special attitude towards the middle class and ordinary people.Of course, Jamalzadeh had an elite view of society. In addition to intelligently choosing the type of language for his audience, using language, the most basic and accessible tool of Iranian studies, he has expressed examples of it in his numerous works.Keywords: Jamalzadeh, Iranology, Encyclopedia, anthropology, Historical Geography
-
هدف
در پژوهش حاضر نقش گروه اجتماعی نوجوانان در روند حرکتی انقلاب اسلامی بررسی شده است. پرسش اصلی این تحقیق، نقش دانش آموزان در انقلاب اسلامی است و پرسش فرعی آن میزان اثرگذاری دانش آموزان در عمومی کردن نهضت اسلامی است.
روش٫ رویکرد پژوهش:
بنابه ماهیت موضوع و نیاز به بررسی میدانی، شهر اصفهان به عنوان محدوده مکانی تحقیق، و مرحله نهایی نهضت (1350 تا 1357) به عنوان محدوده زمانی تحقیق انتخاب شد. پژوهش به روش کیفی و با تکیه بر اسناد موجود و به طور ویژه مصاحبه فعال (تاریخ شفاهی) انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیرینقش دانش آموزان مقطع متوسطه اصفهان در عمومی کردن انقلاب و مشارکت بخش های گوناگون مردم این شهر در مرحله نهایی نهضت، اساسی و خیلی اثرگذار بوده است. دانش آموزان به ویژه از آبان 1357، در کشاندن مردم به خیابان ها نقش اصلی را داشته اند و به همین&zwn
کلید واژگان: مشارکت سیاسی, دانش آموزان, مقطع متوسطه, انقلاب اسلامیPurposeThe purpose of the research is to investigate the role of teenagers as an important social group, their movement and its effectiveness in publicizing the Islamic Revolution.
Method and Research Design:
Archival records and Oral history of Isfahan from1972 to 1979 were investigated.
Findings and conclusionsThe role of secondary school students of Isfahan in publicizing the revolution and the participation of various citizens of the city were fundamental and very effective in the final stage of the movement. Students played the main role in bringing people to the streets, especially since November 1978, and thus were the leaders in the final process of street struggles.
Keywords: Political Participation, Students, Secondary Level, Islamic Revolution -
با عضویت ایران در صلیب سرخ و تشکیل جمعیت شیر و خورشید به سال 1302 ش/ 1923 م. در تهران، به مرور شعبات جمعیت شیر و خورشید در ایران تاسیس شد و اولین گام ها برای ایجاد جمعیت شیر و خورشید اصفهان در سال 1309 ش./ 1930 م. برداشته شد. شکل گیری این جمعیت در اصفهان با اقداماتی که در طول سال های فعالیت خود انجام داد، تاثیرات مهمی در زندگی جامعه اصفهان داشت. لذا در این مقاله تلاش بر آنست تا با استفاده از منابع و اسناد تاریخی و به روش توصیفی- تحلیلی به این سوال پاسخ داده شود: جمعیت شیر و خورشید اصفهان در دوره رضا شاه چه تاثیراتی بر زندگی کودکان بی بضاعت و بی سرپرست در اصفهان داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تشکیل و فعالیت جمعیت شیر و خورشید اصفهان در دوره پهلوی اول، با جمع آوری و ساماندهی کودکان بی سرپرست و بی بضاعت توانست در آینده کودکان بی بضاعت و بی سرپرست و حتی برخی از کودکان طبقه متوسط جامعه اصفهان موثر باشد.کلید واژگان: جمعیت شیروخورشید اصفهان, پرورشگاه, کودکان بی سرپرست, کارگاه های فنی, خیریه, دوره پهلوی اولIran became affiliated with the International Federation of Red cross and founded its Lion and Sun Society in 1923. Afterwards this society gradually expanded and established its branches in Tehran and other cities of Iran. One of these branches was opened in Isfahan in 1930. Lion and Sun Society of Isfahan had significant effects on Isfahan society. Therefore, this study by employing the archival documents and historical sources with descriptive- analytical approach tries to answer this question: How did Red Lion and Sun Society of Isfahan effect on the lives of orphans and underprivileged children in Isfahan under the reign of Reza shah? The outcomes of the study indicate that the foundation and performance of Isfahan Lion and Sun Society during Pahlavi I period could be influential in the future of orphans and underprivileged children and even some middle-class children in Isfahan society by providing shelters and services for them.Keywords: Red Lion, Sun Society of Isfahan, Nursery, Orphans, Underprivileged Children, Technical Workshops, Charity, Pahlavi I period
-
در ایران، تاریخ شفاهی دوره شکوفایی کمی خود را طی می کند. این شکوفایی کم وبیش، با مباحث نظری و روش شناسی موازی نیست. این روند ممکن است در آینده اعتبارمندی تاریخ شفاهی و جایگاه آن را تهدید کند. غفلت از مباحث نظری و روشی و تولید بی رویه آثاری با نام تاریخ شفاهی در ایران، کلیت این مقوله را به خطر خواهد انداخت. مسئله دامنه و رویکرد تاریخ شفاهی ازجمله مباحثی است که شفاهی کاران به آن بی توجه یا دست کم، کم توجه اند. در این مقاله، شناخت تعریف تاریخ شفاهی و تفاوت های آن با خاطرات و سنت شفاهی فرض گرفته شده و از تکرار آن پرهیز شده است؛ همچنین دو موضوع بررسی شده است که توجه به آن ممکن است برای پژوهشگران رهیافت های موثری داشته باشد و به لحاظ معنایی و دانشی، آنها را در حیطه تاریخ شفاهی قدرتمند ظاهر کند. در این نوشتار به این پرسش پاسخ داده خواهد شد: دامنه تاریخ شفاهی تا کجا امتداد دارد و چه کسان و موضوعاتی را شامل می شود؟ سپس درباره سه رویکرد تامل برانگیز تاریخ شفاهی، در مقام نظری، بحث خواهد شد. تاریخ شفاهی همچون بیشتر علوم انسانی در وضعیت بینارشته ای قرار دارد؛ بنابراین در مواجهه با این مکاتب، قادر است رویکردهای مختلفی داشته باشد. در این پژوهش، رویکردهای مطرح و انطباق پذیر با تاریخ شفاهی بررسی و ارزیابی خواهد شد.
کلید واژگان: تاریخ شفاهی, روش شناسی, کارکردگرایی, ساختار گرایی, رئالیسم انتقادیOral history is in its quantitative heyday in Iran. However, this heyday is not parallel with theoretical and methodological discussions. This trend can undermine the creditability and status of oral history in the future. Ignoring the theoretical and methodological discussion and overgrown production of works under the title of ‘oral history’ in Iran will endanger this field in general. The questions of realm and approaches of oral history are among the neglected or at least not fully noted matters among oral historians. In the present study, it is assumed the readers know the identification of oral history and its differences with memories and oral tradition, and they are not mentioned to avoid repetition. The author has presented two subjects that can have effective approaches for the researchers and empower them by good knowledge in the field of oral history. In the present study, two questions are answered: How extended is the realm of oral history? And which people and subjects can be included in it? Then, three notable theoretical approaches are discussed. Oral history like many other fields of humanities is an interdisciplinary one. So, considering any discipline it will have different approaches. In this study, notable and compatible approaches with oral history are assessed.
IntroductionOral history, as a new phenomenon in historiography, has gone through a tortuous path for more than seven decades to reach its current state. In its ups and downs, it has passed through certain states and has treaded in numerous arenas. A history researcher needs to discern how far oral history has extended in terms of time, space, and topic. When it comes to speech and the quality of being oral, whether we like it or not, certain disciplines such as linguistics, anthropology, and psychology are also involved. In the face of different disciplines, oral history adapts to past and present theories in various situations. Awareness of the theoretical context and basic knowledge of sciences at any time tells us that oral history can relate to many of these theories and even strengthen them. Of course, oral history is not able to relate to all theories, but it sometimes borrows dimensions from them. The impromptu nature of oral history has allowed it to be weighed by different theories. It is interesting that sometimes in several opposite and contradictory theories, oral history can be defined. The present study is an attempt to see how far the scope and realm of oral history extends, and how it is related to the three approaches of functionalism, structuralism, and critical realism. Of course, it must be kept in mind that oral history and its question system determine in which theoretical school, strategy, approach, and method should be followed and which position should be obtained.
Materials and MethodsIn this descriptive study, the scope of oral history and three approaches of functionalism, structuralism, and critical realism in the face of oral history have been studied.
Discussion of Results and ConclusionsThe result of the present study indicates that the scope and realm of oral history are divided into three dimensions: 1) Temporal (encompassing two generations or 160 years), 2) Spatial (location of events), and 3) Topical (infinite number of topics, depending on the capacity of mind, memory, conditions of presence and action or witnessing events, happenings, and phenomena). In examining the functionalist approach and its relationship with oral history, it was determined that oral history, given its interdisciplinary nature, can have a reciprocal effect in the face of some other approaches in humanities. Functionalism is concerned with systemic and organic theory, but it has a positivist illusion and considers reasoning and mind as merely bodily functions of mankind. Oral history, therefore, is influenced by the mind and the dignity of human rationality is contrasted with functionalism. On the other hand, it considers functionalism of the society superior to man and considers man as a function of the society. The system of oral history, considering the inherent characteristics as well as the spiritual and psychological traits of human beings, does not reflect this superiority, and merely considers human beings and society as overlapping.Reflecting on the prevailing views of structuralism, it can be construed that society comprises various relationships, social ideas, and structures. In the field of history, structuralism sees phenomena as a coherent and interconnected whole, and because it reduces the fields of study of history, it kind of becomes a reductionist approach. Therefore, structuralism can be criticized in this regard. In oral history with a structuralist approach, human action, advantage, and consciousness are degrade and the networked relationships of structural elements are placed at the center of historical phenomena.In structuralist oral history research, attitudes, and explanations are based on the participants’ mental views, based on the narrator’s understanding of the relationships between phenomena. Research in such a situation is a bottom-up one. Narrators' narratives are the result of experience, interaction, and relationships between elements of society, and putting them together can even lead to a theory. By examining the critical realist approach, it can be considered that oral history is a window towards the real world, and can serve as a thread for the mental fabric. To reflect on the world and reality, perception is needed as a material that is only possible through oral history. Oral history seems to be fully analyzable from the perspective of critical realism.Given critical realism, oral history passes through the mind to discover the world and exploits language, thought, and perception en route. A multi-layered world is formed from complex and intertwined objective layers. Oral history enables critical reflection by counting data and retrieving sensory experiences from the world. Critical realism, then, brings oral history closer to gaining knowledge of the existence and deepening knowledge of the world and its surroundings.
Keywords: Oral History, Methodology, Functionalism, Structuralism, Critical Realism -
نقش حاکمان محلی در برهم زدن امنیت ایالات سرحدی خراسان و استرآباد از قرارداد آخال تا پایان دولت تزاری
این پژوهش نقش حاکمان محلی را در برهم زدن امنیت ایالات سرحدی خراسان و استرآباد از انعقاد قرارداد آخال تا پایان دولت ترازی بررسی می کند. پرسش های اصلی پژوهش حاضر عبارتند از: 1. حاکمان محلی چگونه باعث برهم زدن امنیت مناطق تحت کنترل خود و سرزمین های اطراف می شدند؟ 2. دلایل تلاش حاکمان محلی برای برهم زدن امنیت این مناطق چه بود؟ این پژوهش دو فرضیه دارد: حاکمان با تحریک ترکمن ها به آشوب و ایجاد ناامنی، باعث برهم زدن امنیت مناطق تحت کنترل خود و مناطق اطراف می شدند؛ منافع شخصی حاکمان محلی علت اصلی تلاش آنان برای برهم زدن امنیت این مناطق بود. روش پژوهش در مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی و بر مبنای منابع اسنادی آرشیوی و چاپ شده، سفرنامه ها، خاطرات و آثار پژوهشی است.
کلید واژگان: حاکمان محلی, امنیت مرزی, ایالات سرحدی, خراسان, استرآباد, قرارداد آخال, روسیه تزاری -
هدف از این تحقیق، بررسی-بهداشت زنان- است. برای تمرکز بهتر بر موضوع بحث، اصفهان به عنوان یکی از شهرهای مهم کشور برای پژوهش انتخاب گردید. خانواده واحدی بنیادی در همه جوامع بوده و همین مسئله اهمیت نقش زنان را در بهداشت خانواده و کل جامعه نشان میدهد. با شکل گیری حکومت پهلوی، فعالیت هایی درزمینه بهداشت زنان مانند ایجاد بیمارستانهای تخصصی و تربیت کادر متخصص انجام شد. با شکل گیری سپاه بهداشت، بهداشت زنان نیز در زیرمجموعه بهداشت همگانی موردتوجه قرار گرفت و بخش های زنان و مراکز بهداشت مادر و کودک در بیمارستانها ایجاد شد. در دانشگاه ها بخش های تخصصی زنان شکل گرفت و نشستهایی برای بررسی فنی تر بهداشت زنان و معرفی پیشرفت های آن انجام شد؛ بنابراین مسئله اصلی این پژوهش تحولاتی است که در زمینه بهداشت زنان رخ داد و سوال اصلی پژوهش چگونگی توسعه بهداشت زنان، عوامل علاقمندی زنان به بهداشت فردی و نقش ارگان های حامی زنان در این توسعه است. در این مقاله، با تکیه بر اسناد آرشیوی،مجلات،روزنامه ها و مصاحبه و با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی این موضوع پرداخته شده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که برای تامین بهداشت جامعه، نیاز به بررسی اساسی مشکلات بهداشتی زنان بوده است؛ زیرا زنان به عنوان یکی از ارکان اصلی خانواده وظیفه تامین بهداشت و سلامت سایر اعضا را به عهده گرفته اند. درواقع برونداد اصلی این پژوهش آشکار ساخت که آموزش و بهداشت زنان،از راهکارهای پزشکی در امر پیشگیری محسوب می شد.رسیدگی به بهداشت زنان،در امر پیشگیری از بروز بیماری در سایر اعضای خانواده موثر است.
کلید واژگان: بهداشت زنان, پهلوی دوم, اصفهان, سپاه بهداشتThe purpose of this study is to study women's health.To better focus on the topic of discussion, Isfahan has been selected as another important city in the country for research.The family has been a fundamental unit in all societies And this shows the importance of the role of women in family health and the promotion of community health.With the formation of the Pahlavi government,activities were carried out in the field of health affairs,which included matters related to women,such as the establishment of specialized hospitals and the training of specialized staff.With the formation of the Health Corps,women's health was also considered in the public health subdivision,and women's wards and maternal and child health centers were established in hospitals.Specialized women's departments were formed in universities,and meetings were held to technically review women's health and introduce their progress.Therefore,the main issue is the developments that occurred in the field of women's health and,consequently,the main question is how to develop women's health,factors of women's interest in personal health and the role of women's advocacy bodies in this development. based on archival documents, magazines,newspapers and interviews,this issue has been studied by descriptive-analytical method.The results obtained show that in order to ensure public health,it was necessary to thoroughly investigate women's health problems; Because women,as one of the main pillars of the family,have taken on the task of ensuring the health and well-being of other members.In fact,the main outcome revealed that women's education and health is one of the medical strategies in prevention.
Keywords: Women', s Health, PahlaviII, Esfahan, Health Corps -
از مهم ترین ویژگی های تاریخ شفاهی دموکراتیک بودن آن است، بنابراین می تواند دربرگیرنده مسایل طبقات مختلف اجتماعی باشد. نیز از آن جا که تاریخ شفاهی دچار تنگناهای سایر گرایشات تاریخ در حیطه پوششی موضوع نیست، می تواند از تاریخ نگاری مرکزیت زدایی کرده و آن را به سمت مردم معمولی توسعه دهد. تا پیش از دهه دوم قرن بیستم میلادی و ظهور فعال مکتب آنال، تاریخ نگاری توجه چندانی به مردم معمولی و گروه های فرودست جامعه نداشته است. از آن پس به ویژه طی هفت دهه گذشته تاریخ شفاهی به همراه دیگر سبک های روزآمد، تلاش بسیاری صورت داده است تا تاریخ نگاری را از نخبه گرایی و مرکزیت گرایی به سویه های متکثر اجتماعی راهبری کند. هدف این پژوهش روشن نمودن جای و جایگاه تاریخ شفاهی در تاریخ اجتماعی است، از این رو با دو پرسش اساسی مواجه بوده است که: 1. چرا باید طبقات فرودست و گروه های نادیده و یا کمتر دیده شده جامعه را به کانون توجه تاریخ بازگرداند؟ 2. تاریخ شفاهی چگونه می تواند فرایند آزادسازی (democratisation of history) و مرکزیت زدایی (decentralization of history) تاریخ را عملی کند؟ برای این منظور به سراغ تعدادی از این طبقات مغفول در تاریخ رفته و وضع و موقعیت آن ها و نحوه تعامل تاریخ شفاهی با آنان را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است.کلید واژگان: تاریخ شفاهی, تاریخ اجتماعی, مرکزیت زدایی, طبقات فرودست, تاریخ درمانی, بهداشت تاریخیBeing democratic is one of the most outstanding features of oral history, so it can cover the concerns of all walks of society. Also, since oral history does not suffer from the bottlenecks of other historical disciplines regarding coverage of a phenomenon, it can be decentralized from historiography and be extended to ordinary people. Until the second decade of the twentieth century and the active emergence of the Annales school, historiography would often overlook ordinary people and lower classes of society. Since then, especially over the past seven decades, oral history, combined with other modern styles, has made great efforts to steer historiography from elitism and centralism to multiple social aspects.The purpose of this study is to expose the place and status of oral history in social history, therefore, it has addressed two basic questions: 1) Why should the lower classes and the neglected or less seen groups of society be brought back into the spotlight of history? 2) How can oral history materialize the process of democratization and decentralizing history? For this purpose, the present study has touched upon a number of these neglected classes in history and examined and evaluated their conditions and the way in which oral history interacts with them.Keywords: Oral History, social history, Decentralization, lower classes, history therapy, historical health
-
مورخان درباره نادرشاه و کارنامه اعمال او، ارزیابی های گوناگون و پرتعارضی ارایه کرده اند، اما سرگذشت نادرشاه و اقدامات او تصویری از خوی و خصلت جامعه ایران آن زمان را که از دوران صفویه به جا مانده بود، نشان می دهد. بی شک نادرشاه، به عنوان یکی از سرداران بزرگ جنگی، در لحظه ای خطیر توانست پادشاهی فروپاشیده صفویان را به نیروی شمشیر و در پرتو نبوغ نظامی، بار دیگر احیا کند. اگرچه جنگ های اجتناب ناپذیر نادر برای اخراج بیگانگان و تامین امنیت، نیازمند صرف نیروی انسانی و هزینه های اقتصادی بود، او پس از تنبیه و اخراج متجاوزان، جاه طلبانه به کشورگشایی پرداخت. جنگ های بیست و یک ساله او(1160-1139) با افغان ها، عثمانی ها، هندی ها، خانات بخارا، خوارزم و گردن کشان داخلی، باعث نابودشدن سرمایه انسانی، تباه شدن ثروت مملکت و ویرانی کانون های تجاری، زمین های کشاورزی، مراکز اقتصادی و گسترش فقر عمومی شد. در واقع، نادر به جای آنکه همت خود را صرف بهبود زیرساخت های کشاورزی، توسعه مراکز تجاری و افزایش درآمدهای اقتصادی کند تا هزینه های جنگ های او تامین شود، تغییرات نهادی گسسته در نهادهای عصر صفوی ایجاد کرد که سلطه حکومت بر منابع اقتصادی را افزایش داد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نظریه نهادگرایی داگلاس نورث[1] به ارزیابی تغییراتی که نادرشاه در نهادهای عصر صفوی ایجاد کرد، می پردازد و نشان می دهد، تغییرات نهادی او چه تاثیری بر عملکرد اقتصادی دوران افشاریه برجای گذاشت. از سویی، پیامد سیاست های نادرشاه بر وضعیت کشاورزی و تجاری عصر افشاریه را بررسی کرده و شرایط فعالان اقتصادی این دوران را شرح می دهد.
کلید واژگان: نادرشاه, افشاریه, نورث, نهادگرایی, عملکرد اقتصادیRegarding Nader Shah and his actions, historians have provided various and conflicting evaluations, yet the history of Nader Shah and his actions depict the picture of the temperaments and characteristics of the Iranian society inherited from from the Safavid period. There is no doubt that Nader Shah, as one of the most powerful generals of the war, was able to restore the Safavid Empire by the force of the sword and in the light of his military genius. Although Nader Shah's inevitable wars to expel the aliens and ensure security resulted in casualties to manpower and economic expenses, he ambitiously continued his conquests after punishing and expelling the aggressors. The twenty-one-year wars lead by him (1139-1160) with the Afghans, Ottomans, Indians, Bukhara Khanates, Khwarezm, and the internal arrogance destroyed human capital, ruined the country's wealth as well as destroying the trade centers, agricultural lands, economic centers and causing the spread of poverty. In fact, instead of devoting himself to improving agricultural infrastructure, developing business centers and increasing economic revenues to cover the costs of his wars, Nader undertook discrete institutional reformations in the Safavid institutions that increased governmental dominance over economic resources. This descriptive-analytical method, using the theory of institutionalism by Douglas North, evaluates the changes that Nader Shah made in the institutions left from the Safavid era and shows how his institutional changes affected the economic performance of the Afshari period. On the other hand, it examines the consequences of Nader Shah's policies on the agricultural and commercial situation of the Afshari era and explains the conditions of the economic activists of this period.
Keywords: Nader Šāh, Afšāarid, Douglas North, Institutionalism, Economic Performance -
بعد از حکومت صفوی، از اهمیت شهر اصفهان کاسته شد و بناهای زیادی به علت انتقال مرکز حکومت متروکه گشت و محوطه دولتخانه، به حالت ویرانه درآمد. با شروع دوره قاجاریه و تلاش های حاکم اصفهان، میرزا حسین خان صدر اصفهانی، رونق مجدد اصفهان و شکل گیری خانواده های متمکن بازرگانان، ساخت خانه هایی با معماری رایج و تحت تاثیر منزلت اجتماعی مالکان آن، آغاز شد. این پژوهش با شیوه تحقیق تفسیری تاریخی، با فرض تاثیر پذیری ویژگی های کالبدی خانه های تاریخی از منزلت اجتماعی متفاوت مالکین آن، انجام گرفته است. داده های مورد نیاز از بستر منابع اسنادی، مطالعات میدانی، کالبد خانه ها و تاریخ شفاهی، جمع آوری و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که معنای منزلت اجتماعی از طریق خصوصیات فضایی در سه مقیاس خرد (خانه)، متوسط (همسایگی) و کلان (محله) نمایان است.
کلید واژگان: منزلت اجتماعی, خانه های قاجاری, محله حکیم, اصفهانAfter the Safavid Government, the importance of the city of Isfahan diminished and many buildings were abandoned due to the transfer of the government center and the government compound fell into ruin. After the beginning of the Qajar dynasty and the efforts of the ruler of Isfahan Mirza Hosein Khan Sadr Isfahani, Isfahan began flourishing again and wealthy families of merchants and landlords were formed. As a result, the construction of houses with common architecture and influenced by the social status of its owners began. This research has been done with the method of historical interpretive research. The required data have been collected and analyzed from documentary sources, field studies, annexes and oral histories. Findings show that the meaning of social status is manifested through spatial characteristics in three scales: micro (home), medium (neighborhood) and macro (district).
Keywords: Social status, Qajar Houses, Hakim District, Isfahan -
شاه عباس صفوی با ایجاد دولتی مقتدر که حاصل سهیم کردن غلامان در قدرت و اعطای مناصب نظامی به آنان بود، قزل باشان و عناصر دارای ابزار خشونت را سرکوب کرد و به تدریج در سراسر قلمرو خود امنیت برقرار ساخت؛ راه ها نسبتا امن شد و دزدی، کشتار و راهزنی کاهش یافت و تجارت و حمل ونقل مال التجاره رونق گرفت. برهمین اساس، برخی از مورخان، دوره شاه عباس را عصر طلایی و زمان شکفتگی اقتصادی دوره صفوی قلمداد کرده اند. این تصور، معطوف به تغییرات نهادی شاه عباس در حوزه سیاسی و اجتماعی است که باعث مرکزیت سیاسی، امنیت راه ها، ساخت کاروان سراها و بازارها، ایجاد شهرها و برقراری روابط بازرگانی با کشورهای خارجی شد. اگرچه برای توسعه تجارت این اقدامات مطلوب بود و به واسطه اصلاحات مذکور تحولی عظیم در امر تجارت رخ داد و شکوفایی تجاری در کوتاه مدت را به دنبال داشت، اما بااین حال، اصلاحات اقتصادی او به گونه ای بود که به انباشت بلندمدت سرمایه و رشد پایدار اقتصادی منجر نشد. علت این امر، ناشی از موانع نهادی بود که نورث آن ها را به دو دسته محدودیت های رسمی و محدویت های غیررسمی تقسیم می کند. این پژوهش تغییرات نهادی و اوضاع تجاری و موقعیت بازرگانان در دوره شاه عباس اول را با توجه به نظریه نهادگرایی داگلاس نورث مورد بررسی وکنکاش قرار داده و تلاش می کند اوضاع اقتصادی ایران عصر شاه عباس را با نظریه «نونهادگرایی» و برمبنای نظریه سازگاری لیندا هاچن بررسی کند.
کلید واژگان: تجارت, تجار, شاه عباس, نهادگرایی, داگلاس نورث, صفویهShah Abbas of Safavid dynasty, with a powerful government as the result of the sharing of slaves in power, and giving them military posts; suppressed the force and elements of violence, and gradually strengthened security throughout his realm; roads were fairly safe , theft , killing and robbery was reduced and Trade and transport prospered. Accordingly, some historians describe Abbaschr('39')s era as golden age and the economic flowering of the Safavid period. this conception is directed towards the institutional changes of shah abbas in the political and Social sphere which led to political centrality, road security, construction of Caravanserais and markets, the creation of cities and the establishment of trade relations with foreign countries. although these measures were favourable to the development of trade, and as a result of the reforms, great development occurred in business and The trade boom followed in the short - term but, however, was the kind of economic reform that led to the long - term accumulation of capital and stable economic growth. this is due to institutional barriers which North are divided into formal and informal constraints. this study examines the institutional changes and business conditions and the position of merchants in Shah Abbas I first regarding the theory of Douglas North and tries to examine the economic situation in Iran in the age of Shah Abbas with the theory of New Institutionalism and based on the theory of Adaptition with Linda Hutcheon.
Keywords: Trade, Merchants, Shah Abbas, Institutionalism, Douglass north, Safavid -
از سال 1341تا1357ش با برنامه های اقتصادی و اجتماعی متنوعی، سیاست های اصلاحی دولت در روستاها به طور مستمر افزایش یافت. اجرای اصلاحات ارضی در سال 1341ش، ازجمله این برنامه ها بود که تغییراتی در ساختار مالکیت اراضی و به تبع آن، دگرگونی هایی در ساخت طبقات اجتماعی اقتصادی روستایی ایجاد کرد. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است: تحولات جمعیتی پس از اصلاحات ارضی در ایلام، چه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی داشت؟ نتایج پژوهش از آن حکایت دارد که هدف اصلاحات ارضی ایجاد تعادل در مالکیت ارضی و بهره مندی منطقی روستاییان از مالکیت بود؛ اما نتیجه متفاوت بود و بیشتر دهقانان به علت کمبود اعتبار و سرمایه و نبود زمین مناسب، استقلال خود را از دست دادند و نفوذ مالکان کاهش نیافت و وضع اقتصادی دهقانان به تدریج ضعیف تر نیز شد. این وضعیت آرزوهای روستاییان را خواه درباره اصلاحات ارضی و خواه در زمینه دیگر سیاست های کشاورزی دولت تا حد بسیاری نابود کرد. همین مسئله در استان ایلام نیز رخ داد و مهاجرت روستاییان به شهر و افزایش جمعیت و حاشیه نشینی در شهر ایلام را به دنبال داشت. حاشیه نشینی در این شهر باعث این مشکلات شد: گسترش آسیب های اجتماعی، تخریب زمین های کشاورزی، توسعه فیزیکی شهر در زمین های نامناسب و ایجاد محله های فقیرنشین.
کلید واژگان: اصلاحات ارضی, شهر ایلام, کشاورزی, حاشیه نشینی, مهاجرتGovernment reform policies in rural areas have steadily increased through a variety of economic and social programs from 1962 to 1978. One of them was the implementation of land reforms in 1962 that changed the structure of land ownership and consequently transformed the construction of socio-economic classes. The present article seeks to answer the following question with a descriptive-analytical approach: what are the social and economic consequences of demographic changes after land reforms in Ilam? The results showed that while the goal of land reform was to balance ownership and the rational use of lands by the villagers, the outcome was different and most peasants lost their independence due to the lack of credit, capital, and suitable land, and not only the influence of the owners didn’t diminish, but their economic conditions also gradually weakened. This situation largely destroyed the aspirations of villagers regarding land forms and other agricultural policies of the government. This happened in Ilam province and caused the migration of villagers to the city, increasing the population and suburbanization in Ilam city. Suburbanization in this city caused the spread of social harm, the destruction of agricultural lands, the physical development of the city in unsuitable lands, and the creation of slums.
IntroductionOne of the actions of the Iranian government in the 1960s was the approval of six bills including land reforms to address the lower classes of the society. The land reform that was passed to divide the land among the farmers and for the welfare of the farmers was practically the transfer of land ownership to the landless peasants and farmers, which led to changes in the relations of production and the structure of the society through the promotion of national power. These reforms were generally welcomed by the peasants and farmers, but in practice, and after the implementation, their shortcomings and problems became apparent that had a profound effect on the political, social, and economic structure of the society. Despite the abolition of the landlord-peasant system and the abolition of traditional management of farmers’ agriculture production, these reforms led to a decline in agricultural production, migration, and the growth of suburbanization in cities. The increasing population of cities was actually due to the migration of villagers and the liberated manpower of the agriculture sector in the village and their turning to the cities. Large landowners and capitalists also diverted their capitals to the cities and built financial, service, and industrial institutions due to the transfer of land to the peasants. In the process of agricultural modernization in the second Pahlavi period, the community of tribes and nomads who had the traditional method of production was integrated with the rural community in order to develop modern agriculture. This changed agriculture and the land ownership system. Land reforms caused the transformations in the social and economic situations of Ilam city including more nomadic settlement in the villages, the growth of rural migration to the city of Ilam, and the expansion of suburbanization in the city. Land reforms were approved on January 10, 1961, and their annexes were added until the end of these reforms in 1972. Land reforms have gone through three stages. The beginning of the first stage was in 1961, which lasted one year. The second stage began with the approval of 7 February 1962 and was implemented with the approval of 22 February 1964. Finally, the third stage began in 1968 and officially ended in 1972. These land reforms also took place in Ilam.
Material & MethodsThe present study, based on library information and data, documents, and interviews, examined the impact of land reforms of 1962-1978 on the Ilam population. The main question of the research was: what were the effects of land reforms on the population of Ilam city? In answer to the question, this hypothesis was considered: land reforms caused the migration of villagers and increased the population of Ilam city.
Discussion of Results & ConclusionsLand reforms in Iran were proposed by the government in 1963 and were approved by two parliaments and were implemented in three stages. The first stage began in 1963, according to which anyone who owned more than one land had to sell the surplus to the government. Arsanjani presented at this stage, and 700,000 people became landowners. The second stage began in 1965. At this stage, the land was leased to the farmers who cultivated it. This guaranteed the ownership right of landowners. Finally, the government decided to start the third stage in the 1970s, according to which the lands that were leased for 30 years were sold to the tenants. The aim of land reforms was to carry out a series of complementary and continuous measures to bring about fundamental changes in agriculture including the ownership of arable lands, the system of exploitation and the method of production, and the increase of income and the welfare of farmers. Land reform also sought to divide the lands and eliminate the influence of major landowners. With the implementation of the land reform law, Ilam province was included in these reforms, and parts of the government properties in Mehran, Dehloran, and Darrehshahr counties, as well as parts of the properties in Ilam, Ivan, Sirvan, and Chardavol counties were purchased by the government. In the central part of Ilam, 32 plots of land were subject to land reform regulations. Thirty-one plots of land were purchased during the implementation of the third stage of the land reform law, and one plot was purchased by the government (cooperative and Rural Affairs organization), which was owned by the Agriculture Bank. In most of Iran’s major cities, land reforms have led to the migration of a large number of poor and small peasants to the cities, especially large cities, and the expansion of suburbanization in these cities. Land reforms in Ilam province and consequently in Ilam city caused the influx of immigrants in this period and the rapid growth of the city and the expansion of suburbanization to the city. This issue eliminated the opportunity to plan for the future expansion of the city and the establishment of the necessary elements and applications in a balanced way in the city and neighborhoods. Land reforms in Iran have created many inequalities in various economic, political, and social fields. While the purpose of land reforms was to create an independent and self-reliant class of peasants, but the result was inverse, and most peasants lost their independence due to the lack of credit, capital, and adequate land, and landowners’ influence didn’t decrease, as expected. At the same time, political power was transferred to the government. The government also strengthened the remnants of wealthy landowners and peasants. All these factors caused more poverty and inequality in the villages, the gap between the poor and the rich increased day by day, and the level of development in the villages not only didn’t increase but also decreased.
Keywords: Land Reforms, Ilam City, Agriculture, Suburbanization, Migration -
اهمیت تاریخ نگاری و تاثیرگزاری آن بر ابعاد مختلف حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، ضرورت همگانیسازی آن را در سطح عمومی آشکار می سازد. محققان برای پاسخگویی به این نیاز، راه کارهایی اندیشیده اند. یکی از سازوکارهای موثر در این زمینه، «تاریخ جایگزین»است که در نقطه عطفهای تاریخی، مسیرهای احتمالی و موازی رخدادهای تاریخی را به چالش میکشد. درحقیقت نتایج مترتب از حادثه ی تغییریافته، با به چالش کشیدن شرایط سیاسی- اقتصادی دنیای کنونی، جهانی جایگزین و غیرواقع را تصویر می کند. این رویه، به خاطر قابلیت های بالقوه ی آن، در عرصه ی تاریخ نگاری نیز کارکردهای مفیدی می یابد. ایجاد جذابیت برای عامه مردم، بالابردن قدرت تخیل و تعقل در درک گذشته، ارایه ی اشکال نوینی از واقعیت های اجتماعی، شکل دهی به تفکرات تاریخی و تقویت حافظه ی تاریخی، بخشی از قابلیت های تاریخ جایگزین بشمار می آید. این مقاله که با رویکرد توصیفی و تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای تدوین گشته، به ضرورت اجتماعیسازی تاریخ، تاریخ جایگزین و چگونگی شکل گیری، توسعه وکارکرد آن در همگانی سازی تاریخ میپردازد.
کلید واژگان: تاریخ جایگزین, اجتماعی سازی, مخاطب عام, همگانی سازی تاریخImportance of historiography and its effect on different dimensions of the society's political, social and economic life, highlights the necessity of its popularization for different strata of the society. Researchers have studies about solutions for this society need. One of those solutions is "Alternative History", which tries to challenge probable and parallel historical route of events in historical points of divergence. In fact, the upcoming events after this divergence illustrates a new world by challenging the present world political-economic conditions. This technique, due to its potential characteristics, is of useful applications in historiography. Some of those characteristics are attracting the public, improving the fantasy and reason power of the public in thinking about the past, presenting novel shapes of social realities and shaping historical thinking and improving historical memory of the society. This is a library research and was prepared using descriptive analysis and investigates the necessity of socialization of history, Alternative history and its appearance, development and applications in the history popularization.
Keywords: Alternative History, Public audience, Socialization, history popularization -
نشریه تاریخ، پیاپی 60 (بهار 1400)، صص 187 -209
بینارشته ای بودن تاریخ شفاهی موجب شده است، تا کاربست ها و کارکردهای نظری و عملی دیگر رشته های علوم انسانی، به ویژه علوم اجتماعی در این گونه تاریخ نگاری مورد توجه قرار بگیرد. برای مطالعات جامعه شناختی رویکردهای متعددی برشمرده اند، رویکرد زبان شناسی و انسان شناسی از جمله آنها هستند. زبان شناسی امروزه یک رشته کاملا اندیشناک است، که در پی ساختن و یافتن نشانه ها، معناها و مفاهیم عمیق تر از انسان، اندیشه رفتار، عملکرد و احساس اوست. انسانی با هزارتوی ناشناخته که شاید بتوان با علم «انسان شناسی» کمی (ذره ای) معرفت از اندرون و برون اش به دست آورد. تاریخ شفاهی به عنوان یک پدیده مرتبط با انسان، درباره انسان و جهان انسان؛ راهی برای انتقال پیام ها، معناها و روایت هایش می جوید، که از دهلیز زبان می گذرد. انسان صاحب زبان است، و زبان به مفهوم اندیشه در ساخت جامعه و نهادهای انسان نقش ایفا می کند. انسان در محیط باورها، مراسم، آیین ها، فولکلورها، و نهادهای برساخته اجتماعی و فرهنگی محصور است. شناخت چنین انسانی نیازمند زبان، معناها، نشانه ها و نمادهایی است که با مطالعات زبان شناسی و انسان شناسی، تا حدودی رفع می شود. بررسی برخی کارکردها و مفاهیم زبان شناختی در کنار آرا و نظریه های انسان شناسی بر جلوه های تاریخ شفاهی خواهد افزود. در این نوشتار کوشش خواهد شد به شیوه استنباطی و تبیینی، و با ارایه مباحث مقدماتی در خصوص «زبان شناسی» و «انسان شناسی» مسیر تامل و تعمق بر جنبه های نادیده تاریخ شفاهی گشوده شود.
کلید واژگان: تاریخ شفاهی, زبان شناسی, انسان شناسی, مردم شناسی, فرهنگ نگاریJournal of History, Volume:16 Issue: 60, 2021, PP 187 -209Oral history as an interdisciplinary field has made the pragmatics and theoretical functions of other disciplines of humanities, particularly social sciences, being noted in this kind of historiography. There are several approaches for sociological studies; such as linguistics and anthropology. These days linguistics is a totally apprehensive discipline that is in search of constructing and finding deeper signs, meanings and concepts of human, and the thought, behavior, act and sensation of his/her. A human with his unknown labyrinth that anthropology might reveal some (a bit) knowledge of his/her inner and outer world. Oral history as a phenomenon related to human, about human and his/her world; is about to find a way to transfer his/her messages, concepts and narratives that pass through the language. Human owns the language and language as a thought plays its role in the structure of society and human institutions. Human is surrounded by his/her believes, costumes, folklores and the sociocultural institutions. Identifying this human needs a language, meanings, signs and symbols that can attained to some degree through linguistic and anthropological studies. Studying some functions and linguistic concepts beside anthropological ideas and theories can reveal more aspects of oral history. This paper tries represent a way for hesitation on unknown aspects of oral history based on perceptive and explanatory methodology and presenting introductory discussions on linguistics and anthropology.
Keywords: Oral history, Linguistics, Anthropology, culture studies.&lrm -
هدف
این پژوهش با تکیه بر اسناد، انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی در حوزه انتخابیه اصفهان را بررسی می کند و با تبیین نقش گروه های ذی نفوذ سیاسی در مبارزات انتخاباتی، تحلیلی آماری از روند شمارش آرا و نتیجه نهایی انتخابات به دست می دهد.
روش/ رویکرد پژوهشتحقیق حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و تلفیقی از دو روش کیفی و کمی مبتنی بر منابع اسنادی، مطبوعاتی و کتاب خانه ای انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیریانتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی در حوزه انتخابیه اصفهان بسیار رقابتی و تنگاتنگ بود. حضور رضاخان سردارسپه به عنوان داوطلب نمایندگی در چندین حوزه انتخابیه ازجمله در اصفهان -که بیشتر با هدف نمایش قدرت انجام می شد تا رسیدن به کرسی نمایندگی مجلس- به تنش سیاسی بین هواداران رضاخان و عوامل لشکر جنوب از یک سو و حلقه علمای اصفهان در سوی دیگر منجرشد. یافته های این تحقیق هم چنین موید نوعی تضاد تعیین کننده بین رای توده های روستایی با جمعیت شهری است. رای شهر اصفهان به کاندیداهای موردحمایت آقانورالله نجفی تمایل داشت و رای روستاها -که در دست ملاکان بود- عمدتا به سبد نامزدهای دیگری ریخته شد. درپایان، اگرچه نتیجه تجمیعی رای شهر و توابع به شکست ایتلاف علما انجامید، ولی تحلیل نتایج این انتخابات نشان می دهد که روحانیون در صندوق شهر، نه تنها از سایر کاندیداها بلکه حتی از خود رضاخان نیز بیشتر رای کسب کرده اند.
کلید واژگان: مجلس شورای ملی, اصفهان, مجلس پنجم, رضاخان, آقانورالله نجفیPurposeThis paper discloses the role of the influential political groups in the election campaign. It also provides a statistical analysis of the votes.
Methodology and Research DesignArchival records and library materials were consulted for gathering data. Findings and
ConclusionThe competition was very close in Isfahan. The candidacy of Reza Khan, then Reza Shah Pahlavi (1925-1941) in several electorates including Isfahan was more to manifest his power than to win a seat. That led to political tension between his local supporters and the agents of the so-called South Division military forces on one hand, and the circles of Isfahan religious leaders - the Ulamaa- on the other hand. Vote counts revealed that urban areas voted in favor of the Ulama, headed by hugely influential Aqa Nourollah Najafi. Rural voters were cast for candidates favored by landlords. Although the coalition of the Ulama was defeated, our analysis of numbers shows that they received the support of urban voters.
Keywords: National Parliament of Iran, Isfahan, 5th round of parliament, Reza Khan, Aqa Nourollah Najafi -
چرخش ضرورت های اجتماعی از میانه قرن 19، به دگرگونی هایی اساسی در تاریخ نگری و تاریخ نگاری انجامید. شتاب این تغییرات در گذار از سده 20 در سه پارادایم اساسی، قابلیت تعریف و سازماندهی یافت. برخی از مورخان معتقدند: در روند بازیابی گذشته، می توان آن را کم وبیش بازسازی کرد (re-Construction). برخی گفته اند: چنین کاری از نظر حجم و شمار رخدادها میسر نیست. به این دلیل کار مورخ به نوعی ساختن (Construction) با الهام گیری از گذشته است. الهامی که گاه با گفتمان های حال یا آینده مرتبط است و در بهترین شرایط به اصل واقعه نزدیک است. چنین زمینه ای اسباب کلان نظریه نگاری total explanation & history) (در تاریخ و نفوذ ایدیولوژی به عرصه تاریخ نگاری را فراهم ساخته است. گروه سوم بر مبنای همان تردید، معتقدند شالوده شکنی (de-Construction) راه را برای فهم بیشتر و بهتر گذشته ممکن تر می سازد.کوشش بر آن است با تکیه بر منابع اصلی، هر یک از قالب های مذکور و برون دادهای آن ها، معرفی، مقایسه، تحلیل و ارزیابی شود. چنین تمهیداتی روش شناسانه، موقعیت تاریخ نگاری ایران را در جهان دیگران روشن می کند. شاید این نقطه عزیمتی برای برون رفت از پاره ای انسداد های تاریخ نگارانه نیز باشد.
کلید واژگان: مدرن, پسامدرن, تاریخ نگاری, تاریخ نگریThe shift in societal needs from the mid-19th century led to major changes in historiocism and historiography. From the 20th century onwards, the pace of these changes could be determined and organized in three main paradigms.Some historians believe that the past may be reconstructed in the process of being reproduced. Others have stated that such a practice is impractical duo to the number and magnitude of events. Therefore, the historian’s purpose is to somehow construct the events, inspired by the past. Such an inspiration is sometimes related to present or future discourses. At its best, it is close to the heart of the matter at hand. This setting has laid the foundations for total explanation and adopting some ideology in the field of history. The third group of scholars are skeptical and believe that deconstruction is a better practice in understanding the past comprehensively.The present study draws on major resources and aims to introduce, compare, analyse, and evaluate each of these models and their findings. Such methodological arrangements highlight the status of Iranian historipgraphy. Hopefully it would offer a good starting point towards departing from some of the dead-ends in the field of historiography.
Keywords: Modern, Post Modern, historiography, Historiocism -
در این پژوهش عملکرد بلدیه (شهرداری) های کوچک در روزگار پهلوی اول بررسی شده است. منظور از بلدیه های کوچک در این مقاله، بلدیه های فارس به استثنای شیراز (مرکز ایالت فارس) است؛ یعنی بلدیه مناطق کوچک که تعداد اعضای انجمن بلدی در آنها تنها شش نفر بود. در این مناطق، بلدیه پدیده ای نوپا بود و برای نخستین بار مردم طعم برخورداری از خدمات شهری را می چشیدند. پرسش هایی که این پژوهش درصدد پاسخ گویی به آنها است، عبارت اند از: الف) حاکمیت در مناطق کوچک و دور از مرکز از چه شیوه ای برای برقراری خدمات عمومی استفاده می کرد؟ ب) مهم ترین مشکل حاکمیت در برقراری این خدمات در مناطق دور از مرکز چه بود؟ دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که: 1) دولت سعی داشت تعداد بلدیه ها را افزایش دهد؛ 2) بلدیه های کوچک در نقاط مختلف فارس در حد توان به ارایه خدمات شهری پرداختند؛ 3) در بیشتر نقاط بلدیه ها به علت کمبود منابع مالی فاقد مولفه های لازم برای خدمات رسانی شهری بودند.
کلید واژگان: بلدیه های فارس, شهرداری, پهلوی اول, مشکلات بلدیهThis study attempted to examine the performance of minor baladias during Pahlavi I. Minor baladia in Fars refers to the municipalities of Fars, except Shiraz. In these areas, the number of members of the Baldaia Association was only six. In those regions, baladia was a newly emerging system, where people for the first time benefited from civil service. In this era, baladia turned into a mere means of governance, where the role of people diminished. Nonetheless, its performance affected the everyday life more than other state-run departments. The method used in this research is descriptive-analytic and document research. The purpose of this research is to provide a comprehensive picture of the activities of Small Baladias. The questions that this research seeks to answer include: a. how did governance in small and remote areas use public services? B. What was the most important problem for the government in providing services in remote areas? The research results are: 1) The government was trying to increase the number of municipalities 2) The baladias was provided urban services as much as possible, 3) in most areas of baladia, there was insufficient capability for civil service due to poor financial resources. Furthermore, this study attempted to figure out the root cause of key problems in small baladias.
Keywords: Baladias of Fars, municipality, Pahlavi I, problems of Baladias
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.