به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

هادی رزقی شیرسوار

  • محمدمهدی کیوان بنه کهل، خدیجه خانزادی*، هادی رزقی شیرسوار
    هدف

    منتورینگ در محیط های آموزشی از جمله مدارس می تواند باعث بهبود عملکردهای آموزشی شود. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی منتورینگ برای مدیران مدارس استان تهران انجام شد. 

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر از نظر هدف و روش اجرا به ترتیب کاربردی و مقطعی از نوع کمی بودند. جامعه پژوهش مدیران مدارس استان تهران در سال تحصیلی 1-1400 بودند که با توجه استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری حجم نمونه 320 نفر در نظر گرفته شد. نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه محقق ساخته 81 سوالی منتورینگ برای مدیران مدارس پاسخ دادند. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه محقق ساخته منتورینگ برای مدیران مدارس با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و Lisrel نسخه 8/8 تحلیل شدند. 

    یافته ها

    در این مطالعه تعداد 4 پرسشنامه به دلیل نقص کنار گذاشته شد و تحلیل ها برای 316 نفر صورت پذیرفت. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که منتورینگ برای مدیران مدارس استان تهران 81 آیتم در 16 مولفه و 2 بعد داشت. ابعاد شامل منتورینگ برای مدیران مدارس (با 9 مولفه دانش، نگرش، مهارت، مشارکت محوری، تمرکز، سازماندهی، حمایت، رهبری آموزشی و ارتباط آموزشی) و پیامدهای منتورینگ (با 7 مولفه توسعه مهارت های ذاتی، توسعه مهارت های فنی، توسعه مهارت های ارتباطی، توسعه مهارت های محیطی، عملکرد نوآورانه، عملکرد رقابتی و عملکرد آموزشی) بودند. همچنین، بار عاملی مولفه های منتورینگ برای مدیران مدارس بالاتر از 40/0 و پایایی آنها با روش ترکیبی بالاتر از 80/0 محاسبه شد. یافته های مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی منتورینگ برای مدیران مدارس استان تهران برازش مناسبی داشت و منتورینگ برای مدیران مدارس بر هر 7 پیامد منتورینگ شامل توسعه مهارت های ذاتی، توسعه مهارت های فنی، توسعه مهارت های ارتباطی، توسعه مهارت های محیطی، عملکرد نوآورانه، عملکرد رقابتی و عملکرد آموزشی تاثیر مستقیم و معنادار داشت (05/0<p). 

    نتیجه گیری

    الگوی منتورینگ پژوهش حاضر برای مدیران مدارس استان تهران دارای تلویحات کاربردی بسیاری برای مسئولان و دست اندرکاران نظام آموزش وپرورش است و آنان بر اساس الگوی مذکور می توانند از طریق ابعاد و مولفه های شناسایی شده گام های مهم و موثری در راستای بهبود منتورینگ مدیران مدارس بردارند.

    کلید واژگان: منتورینگ, مدیران مدارس, رهبری آموزشی, ارتباط آموزشی, توسعه مهارت های ارتباطی
    Mohammadmahdi Keivan Bonehkohal, Khadijeh Khanzadi *, Hadi Rezghi Shirsvar
    Purpose

    Mentoring in educational environments including schools can improve educational performance. As a result, the present research was conducted with the aim of designing a mentoring pattern for school principals in Tehran province. 

    Methodology

    The present research in terms of purpose and implementation method was applied and cross-sectional from type of quantitative, respectively. The research population was school principals in Tehran province in the academic years of 2021-2, which according to the structural equation modeling method, the sample size was considered 320 people. The samples were selected by multi-stage cluster random sampling method and answered the 81questions of research-made questionnaire of mentoring for school principals. The data obtained from the implementation of the researcher-made questionnaire of mentoring for school principals were analyzed with the methods of exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS version 23 and Lisrel version 8.8. 

    Findings

    In this study a number of 4 questionnaires were left out due to defects and analyzes were done for 316 people. The findings of exploratory factor analysis showed that mentoring for school principals in Tehran province had 81 items in the 16 components and 2 dimensions. The dimensions were included of mentoring for school principals (with 9 components of knowledge, attitude, skills, participation-oriented, focus, organization, support, educational leadership and educational communication) and the consequences of mentoring (with 7 components of developing intrinsic skills, developing technical skills, developing communication skills, developing environmental skills, innovative performance, competitive performance and educational performance). Also, the factor loading of the components of mentoring for school principals was higher than 0.40 and their reliability with the combined method was calculated higher than 0.80. The results of structural equation modeling showed that mentoring pattern for school principals in Tehran province had a good fit and mentoring for school principals had a direct and significant impact on all 7 mentoring outcomes, including the developing intrinsic skills, developing technical skills, developing communication skills, developing environmental skills, innovative performance, competitive performance and educational performance (P<0.05). 

    Conclusion

    The mentoring pattern of the present study for school principals in Tehran province has many practical Implications for the officials and involved in the education system, and they based on the mentioned model can take important and effective steps through the identified dimensions and components to improve the mentoring of school principals.

    Keywords: Mentoring, School Principals, Educational Leadership, Educational Communication, Developing Communication Skills
  • سیمین اصغری نژاد، هادی رزقی شیرسوار*، خدیجه خانزادی
    هدف

    پس از وقوع شبکه جهانی وب، اینترنت اشیا با توجه به افزایش چشمگیر اینترنت میتواند انقلاب بعدی باشد و این سازه به دنبال ایجاد پلی بین دنیای واقعی و مجازی است که توانمندی ایجاد شبکه ای یکپارچه از میلیاردها اشیاء با قابلیت اتصال بیسیم به یکدیگر جهت تبادل اطلاعات را دارد لذا با توجه به اهمیت اینترنت اشیاء در مدارس امروزی، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی انجام شد. 

    روش

    این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کمی بود. جامعه پژوهش مدیران و برنامه ریزان آموزش وپرورش و مسئولان دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 281 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی با 26 گویه بود که داده های آن با روش تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. 

    یافته ها

    یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی دارای 26 گویه در 7 مولفه حذف محدودیت زمان (با سه گویه اتصال در هر ساعت، استفاده بدون محدودیت و بهره گیری آفلاین)، حذف محدودیت مکان (با چهار گویه استفاده در هر مکان، استفاده در مدرسه و خانه، بهره گیری بدون تجهیزات خاص و قابلیت استفاده با رایانه)، کاهش هزینه های زیرساختی (با چهار گویه اشتراک گذاری آموزش ها، انتقال بی واسطه آموزش، حذف امکانات زیرساختی ویژه و اتصال بی واسطه به سیستم)، مدیریت دانش (با سه گویه خلق دانش، انتقال دانش و توزیع دانش)، صلاحیت حرفه ای (با سه گویه صلاحیت شناختی، صلاحیت دانشی و صلاحیت مهارتی)، فناوری اطلاعات (با سه گویه خودکارسازی جریان اطلاعات، دسترسی راحت به اطلاعات و تغییر شکل سازمان) و اثربخشی نظام آموزشی (با شش گویه آموزش کارآمد، الگوهای رفتاری متناسب با زمان، استعدادمحوری متناسب با نیاز آینده، تطابق درون داد مدارس با انتظارهای آینده، رضایت بخشی فرآیند آموزشی و ارائه خدمات آموزشی رضایت بخش متناسب با نیاز آینده) بود. در این مطالعه، بار عاملی هر 26 گویه بالاتر از 40/0، بار عاملی هر 7 مولفه بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، یافته های آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که میانگین هر 7 مولفه به طورمعناداری بالاتر از میانگین فرضی جامعه بود (P<0.001). 

    نتیجه گیری

    با توجه به اهمیت اینترنت اشیاء در مدارس و از آنجایی که میزان همه مولفه های آن اندکی بالاتر از میانگین فرضی جامعه بود، پیشنهاد می شود که بر اساس پرسشنامه پژوهش حاضر برنامه های کارآمد و کاربردی برای توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی طراحی و اجرا شود.

    کلید واژگان: توسعه اینترنت اشیاء, مدارس, آینده پژوهی, مدیریت دانش, صلاحیت حرفه ای, اثربخشی نظام آموزشی
    Simin Asgharinezhad, Hadi Rezghi Shirsavar *, Khadijeh Khanzadi
    Purpose

    After the occurrence of the World Wide Web, the Internet of Things can be the next revolution due to the significant increase of the Internet, and this structure seeks to create a bridge between the real and virtual worlds, which has the ability to create an integrated network of billions of objects with the ability to connect wirelessly to each other to exchange information. So Considering the importance of internet of things in today's schools, the current research was conducted with the aim of investigating the status of internet of things development in schools based on the future research. 

    Methodology

    This research in terms of purpose was practical and in terms of implementation method was quantitative. The research population were education managers and planners and officials of universities of Tehran city in the academic years of 2021-2022, which 281 people of them were selected as a sample by cluster sampling method. The tool of the current research was a researcher-made questionnaire of internet of things development in schools based on the future research with 26 items, which whose data were analyzed by exploratory factor analysis and one sample t-test in SPSS-26 software. 

    Findings

    The findings of the exploratory factor analysis showed that the internet of things development in schools based on the future research has 26 items in 7 components of removing time restrictions (with three items of connection per hour, unlimited use and offline use), removing location restrictions (with four items of use in any place, use at school and home, use without special equipment and ability to use a computer), reducing infrastructure costs (with four items of sharing of training, direct transfer of training, eliminating special infrastructure facilities and direct connection to the system), knowledge management (with three items of knowledge creation, knowledge transfer and knowledge distribution), professional competence (with three items of cognitive competence, knowledge competence and skill competence), information technology (with three items of information flow automation, easy access to information and changing the shape of the organization) and effectiveness of educational system (with six items of efficient education, behavior patterns appropriate to time, talent-oriented appropriate to future needs, matching school input with future expectations, satisfactory educational process and providing satisfactory educational services appropriate to future needs). In this study, the factor loading of all 26 items was higher than 0.40, the factor loading of all 7 components was higher than 0.50, their average variance extracted was higher than 0.60, and their Cronbach and combined reliability was higher than 0.70. Also, the results of the one sample t-test showed that the average of all 7 components significantly was higher than the assumed average of the society (P<0.001). 

    Conclusion

    Considering the importance of internet of things in schools and since the amount of all its components was slightly higher than the assumed average of the society, it is suggested that based on the questionnaire of the current research design and implement efficient and practical programs for the internet of things development in schools based on the future research.

    Keywords: Internet Of Things Development, Schools, Future Research, Knowledge Management, Professional Competence, Effectiveness Of Educational System
  • رمضان جنتی، مریم افضل خانی*، هادی رزقی شیرسوار
    هدف

     پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی (مراکز پژوهش سرای دانش آموزی) انجام شد.

    روش شناسی:

     مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان حوزه پژوهش سرای دانش آموزی استان سمنان در سال 2021-2022 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری 16 نفر با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپایی کوهن 62 درصد به دست آمد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند.

    یافته ها

     یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی شامل 18 مفهوم، 6 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی بود. مقوله های اصلی شامل ساختار پژوهش سرا (با دو مقوله فرعی سیستم پاداش دهی و قدردانی از تلاش های معلمان و دانش آموزان و شرایط به کارگیری و اصول اخلاقی در فرایند آن)، ماموریت و چشم انداز شفاف پژوهش سرا (با دو مقوله فرعی تدوین برنامه استراتژیک و تدوین مشخص اهداف، رسالت ها، ارزش ها و چشم اندازها) و قوانین، مقررات و سیاست گذاری ها (با دو مقوله فرعی انعطاف پذیری در فرآیند به کارگیری معلمان، دانشجومعلمان و دانشجویان مستعد و افزودن امتیاز در ارزشیابی سالانه و رتبه بندی) بودند.

    بحث و نتیجه گیری

     با توجه به عوامل موثر شناسایی شده بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی (مراکز پژوهش سرای دانش آموزی)، برنامه ریزی جهت توسعه مشارکت آنان ضروری است که از طریق عوامل شناسایی شده محقق می شود.

    کلید واژگان: توسعه مشارکت, معلمان, دانش آموزان, پژوهش سرای دانش آموزی
    Ramazn Jannati, Maryam Afzalkhani *, Hadi Rezghi Shirsavar
    Purpose

    The present study aimed to identify factors affecting the development of teacher and student participation in research activities (student research centers).

    Methodology

     This applied research was conducted using a qualitative approach. The research population consisted of experts in student research centers in Semnan province in the 2021-2022 academic year. From among them, based on the principle of theoretical saturation, 16 individuals were selected as samples using purposive and snowball sampling methods. Data collection tools were semi-structured interviews, the validity of which was confirmed by triangulation, and reliability was achieved with a Cohen’s kappa coefficient of 62%. Data were analyzed using open, axial, and selective coding in MAXQDA 2020 software.

    Findings

     The findings showed that factors affecting the development of teacher and student participation in research activities included 18 concepts, 6 subcategories, and 3 main categories. The main categories included research center structure (with two subcategories: reward system and appreciation of teachers' and students' efforts, and employment conditions and ethical principles in the process), clear mission and vision of the research center (with two subcategories: strategic program development and specification of goals, missions, values, and visions), and laws, regulations, and policies (with two subcategories: flexibility in the process of employing teachers, student teachers, and talented students, and adding points in annual evaluation and ranking).

    Conclusion

     Considering the identified factors affecting the development of teacher and student participation in research activities (student research centers), it is necessary to plan for their participation development through the identified factors.

    Keywords: Participation Development, Teachers, Students, Research Institute
  • علی آتشانی، مریم افضل خانی *، هادی رزقی شیرسوار، فخرالدین احمدی

    هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ارتقای خلاقیت دانش آموزان با تاکید بر رویکرد یادگیری معکوس بوده است. روش پژوهش ترکیبی از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. شرکت کنندگان بخش کیفی خبرگان دانشگاهی رشته مدیریت آموزشی و خبرگان آموزش وپرورش با سابقه مدیریت و سیاست گذاری بودند، که براساس قاعده اشباع نظری و به صورت نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر تعیین شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل مدیران و معلمان مدارس استان تهران به تعداد 1929نفر بودند. که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب منطقه آموزشی تعداد 303 نفر به عنوان نمونه تعیین شد. روش جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. ضریب پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است. یافته ها نشان داد 82 درصد مدل ارتقای خلاقیت دانش آموزان با تاکید بر رویکرد یادگیری معکوس به ابعادی شامل چهار تم اصلی بشرح: 1. عوامل فردی، 2. عوامل محیطی 3. عوامل نهادی، 4. عوامل سازمانی و چهار تم فرعی بشرح: 1. جذب دانش آموزان، 2. توسعه یادگیری معکوس،3. استقرار یادگیری معکوس، 4. ارزیابی عملکرد یادگیری معکوس، می باشد، وابسته است. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد شد سازمان آموزش وپرورش در راستای تحقق این مقولات گام به گام و به تدریج با توجه به یک نقشه راه و برنامه استراتژیک درازمدت عمل نمایند.

    کلید واژگان: خلاقیت, یادگیری معکوس, دانش آموزان, مدرسه, معلم
    Ali Atashani, Maryam Afzalkhani *, Hadi Rezghi Shirsawar, Fakhordin Ahmadi
    Purpose

    The purpose of the current research is to present a model for improving students' creativity with an emphasis on the flipped learning approach.

    Method

    The present research is a mixed exploratory type (qualitative-quantitative). This research has two parts: qualitative and quantitative. The statistical population of the qualitative part was university experts in the field of educational sciences and education experts, which was conducted by using purposeful sampling and based on the principle of theoretical saturation with a number of 10 experts. In the quantitative section, the statistical population included school principals and teachers of Tehran province in the number of 1929 people, of which 303 people were selected using the Karajesi and Morgan table and stratified random sampling method. The tool used in the qualitative part was a semi-structured interview and in the quantitative part a researcher-made questionnaire. The reliability coefficient was confirmed using Cronbach's alpha test. SPSS and LISREL software were used to analyze the data in the qualitative part of the theme analysis approach and in the quantitative part of the structural equation modeling method.

    Findings

    The results showed that 82% of the model for promoting students' creativity with emphasis on the reverse learning approach includes: 1. Individual factors, 2. Environmental factors, 3. Institutional factors, 4. Organizational and sub-factors, including: 1. Recruiting students, 2. Development of learning, 3. Establishment of learning, 4. Assessment of learning performance is dependent.

    Conclusion

    According to the obtained results, it was suggested that the education and training organization should act step-by-step and gradually according to a road map and a long-term strategic plan in order to realize these categories. In general, it can be said that having a paradigmatic approach with a local and regional perspective also helps to improve students' creativity by emphasizing the reverse learning approach.

    Keywords: Creativity, Flipped Learning, Students, School, Teacher
  • هادی رزقی شیرسوار*، مژگان شاعری

    مطالعه حاضر با هدف شناسایی مولفه های کارآفرینی سازمانی در مراکز آموزش جهاد کشاورزی با رویکردی آمیخته (کیفی کمی) انجام شده است. برای جمع آوری داده ها در مرحله کیفی از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته با 17 نفر از خبرگان حوزه های مدیریت آموزشی، کارآفرینی سازمانی و آموزش کشاورزی استفاده شد. داده ها با استفاده از تکنیک نمونه گیری گلوله برفی و تا نیل به اشباع نظری جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. برای تحلیل داده های کیفی از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. برای جمع آوری داده ها در فاز کمی از پرسش نامه ای استفاده شد که از تلخیص نتایج فاز کیفی تدوین شده بود. بر مبنای جدول کرجسی مورگان، از میان 270 نفر از اعضای هیات علمی رشته های کارآفرینی و کشاورزی در مراکز آموزش جهاد کشاورزی، 154 نفر به روش تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Smart pls تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کارآفرینی سازمانی در مراکز مورد مطالعه مشتمل بر هفت بعد است که به ترتیب اهمیت عبارتند از مولفه های فرهنگی و اجتماعی، مالی و پشتیبانی، خدمات پژوهشی، سیاست گذاری و برنامه ریزی، ساختار آموزشی، ارائه خدمات و خدمات نشر. بر اساس نتایج، توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی، مالی و پشتیبانی و خدمات پژوهشی در یک مجموعه علمی پژوهشی همچون مراکز آموزش جهاد کشاورزی از اهمیت بیشتری برخوردار است. به طور کلی، تمرکز بر ارتقاء فرهنگ سازمانی و حمایت فکری و مالی از کارکنان و ذی نفعان می تواند ارکان کارآفرینی سازمانی را تقویت نماید.

    کلید واژگان: مولفه های کارآفرینی, کارآفرینی, کارآفرینی سازمانی, آموزش, جهاد کشاورزی
    H. Rezghi Shirsavar *, M Shaery
    Introduction

    Today's organizations are facing extensive national and international changes and threats. They operate in a complex environment and need to maintain their competitive position. In this regard, paying attention to performance improvement strategies is important for most organizations. Currently, many organizations pay attention to performance improvement strategies through the development of organizational entrepreneurship approach. This approach is defined as a capacity that people can act beyond the control of management in an organizational context to create spaces of creativity and solidarity and find new ways of doing work. Beyond the fact, organizational entrepreneurship can be seen as the originator of new risky businesses within the organization, which helps to modernize the organization in a wider area through the use of new combinations of resources.
    The implementation of the entrepreneur system within an organization requires attention to the various dimensions of organizational entrepreneurship and the culture that governs that organization. In this regard, the components of organizational entrepreneurship have been examined from different perspectives and within different organizations. In one perspective, the components of organizational entrepreneurship include structural components (including organizational structure, strategies, reward system, research and development, and control), behavioral (content) components (organizational culture, leadership style, human resource training) and environmental (contextual) components. ) (relationship with clients, socio-cultural environment and administrative environment) In this regard, the dual view of organizational factors (structure, culture, management support, reward, communication and strategic control) and individual (attitude of managers towards entrepreneurship) is emphasized.
    In general, the literature shows that the components of organizational entrepreneurship are different from the point of view of several factors such as organizational culture, the type and nature of organizational activity, the type and style of management (private or public) and the status of employees. Extensive studies in the field of identifying the components of entrepreneurship have mainly focused on government organizations and universities, and they have less considered the organizations in charge of the agricultural sector, which are different in terms of the nature of the activity. This is despite the fact that organizations in charge of the agricultural sector, such as Academic Jahad, are different from some educational centers such as universities in terms of their functional nature and work missions. In this way, the entrepreneurship components in these organizations are also different from each other. Therefore, the main question is, what are the entrepreneurship components that are appropriate for organizations in charge of the agricultural sector, including the Academic Jahad of the agricultural sector? In addition, most of the previous studies have been conducted quantitatively and few of them have used qualitative approaches; Meanwhile, the need for a more comprehensive study is felt to combine these two approaches in order to identify the components of organizational entrepreneurship more deeply. Therefore, in response to the aforementioned research gap and in order to gain a deeper understanding of the components of organizational entrepreneurship, this study, focusing on Agricultural Jahad training centers, takes help from a mixed research approach. The results of this research can be important in the development of individual and organizational entrepreneurship in the agricultural sector.

    Materials and Methods

    The present study is based on a mixed paradigm (qualitative-quantitative). At first, the qualitative phase of the research was carried out based on thematic analysis method. Thematic analysis is a process for analyzing textual data through which diverse and scattered data are transformed into rich and detailed data. In this research, three steps include (1) collecting and reviewing textual data, (2) picking up and understanding irrelevant information and (3) coding and data analysis were noted. MAXQDA software was used for qualitative data analysis. To ensure the correctness of the coding, an external evaluator (one of the researchers familiar with the field of entrepreneurship and active in the agricultural sector) was asked to check the compatibility of the codes with the text and their corresponding categories. Also, in order to check the validity of the qualitative results, the quantitative phase of the research was considered in the form of a cross-sectional survey. The codes obtained from the qualitative phase (33 codes) were designed in the form of a closed-answer questionnaire based on a five-level Likert scale. The statistical population of this research included 270 faculty members of entrepreneurship and agriculture at Jahad Agriculture University, 154 of them were selected as a sample using the Karjesi-Morgan table and studied using simple random sampling. The t statistic was used to evaluate the factor loadings obtained in this model. The validity and reliability of the constructs were also considered using Cronbach's alpha, average variance extracted and composite reliability.

    Results and discussion

    In the qualitative phase of the research, the open coding process was started by reviewing the text of the interviews several times. In the first step, the coding process resulted in the emergence of 233 codes. These codes were summarized in the form of 33 more abstract concepts through continuous comparison and identification of hidden events among them. Finally, the summarized abstract concepts were classified into seven components based on semantic relationships. Research services with the number of references 35, refers to the set of services related to contracts that are concluded in order to conduct applied research. These contracts are usually done with universities, business and private sectors. The purpose of concluding such contracts is that Agricultural Jahad training centers align themselves with these fields in their organizational dimensions by gaining a deep understanding of the fields of entrepreneurship and its scientific dimensions. It should be noted that these researches are conducted with the aim of strengthening the practical foundations of the field of entrepreneurship. Based on the results, publishing services are also recognized as one of the important dimensions of organizational entrepreneurship with 39 references. In fact, one of the components of entrepreneurship in an entrepreneurial organization is that the relevant organization can publish content that familiarizes its users and beneficiaries with the fields of entrepreneurship and facilitates the creation of creativity and emergence of new ideas in their minds. It should be noted that in addition to the content of the publications, their number is also important in order to achieve entrepreneurial goals. The reason to this is that moving towards an entrepreneurial organization requires regular and accurate access of the employees of that organization to sufficient knowledge and information to foster creativity and new ideas. The results show that policymaking and planning with 31 references are other components of organizational entrepreneurship. This component oversees the issue that achieving an entrepreneurial organization in the studied centers requires a comprehensive look based on detailed planning in the fields related to the content of educational courses, financial and legal resources, content transfer methods and content continuity. Also, the results show that the financial and support component with 31 references is important in the field of organizational entrepreneurship. In fact, in addition to the need to attract financial resources from various actors such as the government and the private sector, supporting employees and stakeholders to move towards being creative is a necessity. These supports can be in the form of sharing successful experiences, providing expert advice and intellectual support. This issue can be considered as a component of providing consulting services.

    Conclusions

    Based on the results of the research, research services are considered as a relatively important component regarding organizational entrepreneurship. Although at first glance, research services are considered as one of the inherent duties of organizations in charge of education; it should be kept in mind that the direction and content of researches can make research services at the service of organizational entrepreneurship as a requirement. The results of the research showed that policy making and planning are necessary to some extent for an organization to enter the field of entrepreneurship. This means that the organization should have the ability to manage and determine its policies based on the organizational mission. The research results showed that the educational structure is considered as an important component in organizational entrepreneurship. The importance of structural components has been noted in various studies. In general, based on the results of the research, the following suggestions are made to strengthen the dimensions of organizational entrepreneurship in agricultural education centers: 1- Considering the importance of cultural and social components in the field of organizational entrepreneurship, it is necessary to improve individual and organizational culture in order to stimulate creativity and innovation at the organizational level. For this purpose, it is necessary to consider employee participation, creating a network of interactions and focusing on individual values. 2- It is suggested that the design of educational content evaluation charter as well as the performance of employees should be taken into consideration so that the requirements of strengthening organizational entrepreneurship can be predicted and realized more appropriately. The reason is that obtaining sufficient information about the performance of employees on the one hand and their feedback from the educational content on the other hand can determine the direction of the implementation of entrepreneurial components. 3- Providing financial and intellectual support to employees and stakeholders can stimulate organizational entrepreneurship. Financial support should be aimed at creative and new ideas in order to stimulate entrepreneurship at the organization level. Intellectual support should also be provided in the form of consulting services. 4- Adjusting the organizational structure and reducing bureaucracy and removing cumbersome rules is one of the important factors in the development of teamwork that can increase the level of participation and improve the network of interactions for gaining experience, sharing knowledge and forming cooperation networks. This issue also helps to improve the organizational culture.

    Keywords: Components of Entrepreneurship, entrepreneurship, Organizational entrepreneurship, Education, Agricultural Jahad
  • جواد گلبان، هادی رزقی شیرسوار*
    هدف اصلی این پژوهش ارایه مدل شناسایی مولفه های ارتقای فرهنگ نوآوری در ادارات و آموزشگاه های مقطع متوسطه نظری شهر تهران بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران و کارکنان اداری مدارس متوسطه دخترانه و پسرانه نظری شهر تهران بوده که بر اساس آخرین آمار سال 1397 شامل 9878 نفر می باشند. در مرحله تدوین اولیه پرسشنامه 200 پرسشنامه در جامعه مورد پژوهش توزیع شد، که در نهایت، 181 پرسشنامه به صورت کامل گردآوری شد و در مرحله سوم نیز برای ارایه مدل تاییدی پژوهش تعداد 463 نفر حجم نمونه مشخص شد. روایی ابزار پژوهش به صورت سازه ای تایید شد. پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ 911/0 محاسبه شده بود. نتایج اجرای آزمون معادلات ساختاری و مدل تاییدی فرهنگ نوآوری نشان داد، بالاترین ضریب مسیر به ترتیب، مربوط به سازمان یادگیرنده، مولفه ابتکار، مولفه ریسک پذیری و مدیریت تعارض بود. با توجه به نتایج اجرای پژوهش پیشنهاد شد، در محل کار تشویق به یادگیری تیمی صورت پذیرد و به توانایی فردی اعضا در سازمان توجه شود.در ضمن آرمان مشترک سازمان برای افراد بصورت شفاف ارایه شود.
    کلید واژگان: فرهنگ, نوآوری, خلاقیت, مدارس متوسط نظری
    Javad Golban, Hadi Rezghi Shirsavar *
    The main purpose of this study was to present an appropriate model for promoting the culture of innovation in the offices and schools of theoretical high schools in Tehran. Finally, 463 individuals were identified as the sample size. The sample was selected through simple random sampling method. In this research, based on the use of exploratory and confirmatory factor analysis, the validity of the research has been confirmed as an instrument. The questionnaire was also compiled through Cronbach's alpha of 0.911. The results of the structural equation test and the final model of innovation culture showed that the highest path coefficient is related to the learning organization component with a path coefficient of 0.89 and in the second position, the coefficient of initiative is 0.84 and in the third place is the risk factor, with the path coefficient 0.81 and in the fourth position, the conflict management component has a 0.79 path coefficient. Regarding the results of the research, education was proposed to be a learning organization in the first step in order to strengthen the culture of innovation.
    Keywords: culture, Innovation, Creativity, Theoretical high schools
  • صدیقه گل بابازاده مقری، بهارک شیرزاد کبریا*، مهدی کلانتری، هادی رزقی شیرسوار
    هدف

    هدف اصلی این پژوهش،ارائه مدل اندازه گیری بهره وری آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نظر اهداف کاربردی است زیرا هدف این پژوهش توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است، از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی می باشد.  جامعه آماری شامل 1776 نفر از اساتید تمام وقت استادیار به بالای دانشگاه های آزاد شهر تهران است که بر اساس جدول مورگان تعداد 316 نفر به روش تصادفی- خوشه ای انتخاب شدند.

    یافته ها

    ابزار مورد استفاده در این تحقیق شامل پرسشنامه 125 گویه ای مدل اندازه گیری بهره وری آموزشی می باشد. روایی ابزار بوسیله روایی محتوایی تاییدی  CVR  بدست آمد. و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابر  0.776 بدست آمد.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از اجرای مد اندازه گیری نشان داد،کلیه ابعاد مرتبط با متغیر علی، پدیده اصلی ،زمینه سازها، عوامل مداخله گر (موانع) ، شرایط راهبردی و نتایج (پیامدها) در سطح اطمینان 99% دارای بار عاملی و t بالاتر از 2.58 بوده اند.

    کلید واژگان: مدل, بهره وری, بهره وری آموزشی, دانشگاه
    Sedighe Golbabazadeh Moghri, Baharak Shirzad Kebria *, Mahdi Kalantari, Hadi Rezghi Shirsavar
    Purpose

    The main goal of this research is to provide a model for measuring the educational efficiency of Islamic Azad University faculty members.

    Materials and Methods

    The current research is practical in terms of objectives because the purpose of this research is to develop practical knowledge in a specific field, in terms of the method of data collection, it is survey type. The statistical population includes 1776 full-time assistant professors and above in the free universities of Tehran, 316 of whom were selected by random-cluster method based on Morgan's table. 

    Findings

    The tool used in this research includes a 125-item questionnaire of interest measurement model. It is educational. Instrument validity was achieved by confirmatory content validity of the CVR. And its reliability was obtained through Cronbach's alpha equal to 0.776. 

    Conclusion

    The results of the implementation of the measurement method showed that all the dimensions related to the causal variable, the main phenomenon, context makers, intervening factors (barriers), strategic conditions and results (consequences) at the confidence level of 99% have a factor load and t test have been higher than 2.58.

    Keywords: : model, Efficiency, Educational Efficiency, university
  • محمد حسن زاده امیری، هادی رزقی شیرسوار*، خدیجه خانزادی
    هدف

    پژوهش حاضر ارایه الگوی تعامل سازنده کانون های دانش آفرین دانشگاه و صنعت انجام شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی (داده بنیاد) انجام شد. با استفاده از تکنیک داده بنیاد، مولفه های تشکیل دهنده الگو با مصاحبه باخبرگان که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند در قالب  883 کد باز ، 37 کد محوری و 12 کد انتخابی یا مقوله تعیین و نهایی گردید. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزار MAXQDA بود. در نهایت بر مبنای یافته های تحقیق الگوی کیفی ارائه شده است.

    یافته ها

    یافته های تحقیق نشان داد، مهمترین مولفه های عوامل زمینه ای شامل:عوامل ارتباطی، عوامل رشدآفرین، انواع تعامل ،اهداف تعامل سازنده، اهداف بنیادی کانون های دانش آفرین و عوامل راهبردی شامل: ایجاد محیط های بازار مبتنی بر نوآوری، راهبردهای سیاستی، راهبردهای سازمانی،راهبردهای دانش بنیان. شرایط علی شامل:عوامل ضرورت بخش محیطی،عوامل ضرورت بخش اشتراکی ، عوامل مرتبط با صنعت. عوامل پیامدی شامل:تضمین توسعه پایدار، رشد کسب و کار، رشد نوآورانه و کارآفرینانه.

    نتیجه گیری

    در نهایت مهمترین عوامل مداخله گر شامل؛ مداخله گرهای اشتراکی، مداخله گرهای درون سیستمی صنعت و مداخله گرهای درون سیستمی مراکز دانش می باشد.

    کلید واژگان: تعامل سازنده, کانون های دانش آفرین, دانشگاه, صنعت
    Mohammad Hasanzadeh Amiri, Hadi Rezghi Shirsavar *, Khadijeh Khanzadi
    Purpose

    The present research was conducted to provide a model of constructive interaction between knowledge-creating centers of university and industry.

    Materials and Methods

    This research was conducted using a qualitative approach (foundation data). By using the data foundation technique, the components of the pattern were determined and finalized by interviewing the informants who were selected as a purposeful sampling in the form of 883 open codes, 37 core codes and 12 optional codes or categories. The software used for data analysis was MAXQDA software. Finally, a qualitative model is presented based on the research findings.

    Findings

    The research findings showed that the most important components of contextual factors include: communication factors, growth factors, types of interaction, goals of constructive interaction, basic goals of knowledge centers and strategic factors including: creation of market environments based on innovation, strategies Policy, organizational strategies, knowledge-based strategies. Causal conditions include: environmental factors, collective factors, industry-related factors. Consequence factors include: ensuring sustainable development, business growth, innovative and entrepreneurial growth.

    Conclusion

    Finally, the most important intervening factors include; Shared intervenors are intrasystem intervenors of industry and intrasystem intervenors of knowledge centers.

    Keywords: constructive interaction, Knowledge Centers, university, Industry
  • محمد حسن زاده امیری، هادی رزقی شیرسوار*، خدیجه خانزادی
    هدف
    هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های اصلی تاثیرگذار و تاثیرپذیر الگوی تعامل سازنده کانون های دانش آفرین دانشگاه و صنعت در ایران می باشد.
    روش
    این تحقیق، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده های توصیفی پیمایشی با رویکرد تفسیری ساختاری(ISM) می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، کارشناسان حوزه ارتباط صنعت و دانشگاه و متخصصان دانشگاهی تعیین شد. مشارکت کنندگان مطالعه حاضر، 12 تن از مدیران، سیاست گذاران و متخصصان دانشگاهی حوزه تعامل صنعت و دانشگاه بودند، که بطور هدفمند برای مشارکت در این پژوهش دعوت به همکاری شدند. ابزار گردآوری پرسشنامه محقق ساخته و  روش گردآوری داده ها در این بخش نیز ، مبتنی بر تکمیل پرسش نامه های تنظیمی بود که سوال های آن ها به صورت بسته  پاسخ ارایه شدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد  25 عامل بر تعامل سازنده کانون های دانش آفرین دانشگاه و صنعت در ایران اثرگذار می باشد. بر این اساس تنها معیار «تضمین توسعه پایدار» از نوع معیارهای مستقل هستند. این متغیر دارای وابستگی کم و هدایت (نفوذ) بالا می باشند به عبارتی دیگر تاثیرگذاری بالا و تاثیرپذیری کم از ویژگی های این متغیرها است. بقیه معیارها از نوع رابط هستند این متغیرها از وابستگی بالا و قدرت هدایت بالا برخوردارند به عبارتی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این معیارها بسیار بالاست و هر تغییر کوچکی بر روی این متغیرها باعث تغییرات اساسی در سیستم می شود.
    نتیجه گیری
    سطوح به دست آمده در مدل ISM نشان داده اند که دو شاخص« رشد کسب و کار و تضمین توسعه پایدار» در سطح یک و به عنوان «شاخص های نتیجه ای» مدل مطرحند که این امر توجه ویژه مسیولان و سیاست گذاران صنعت و دانشگاه و دستگاه های مرتبط را به این معیارها می طلبد.
    کلید واژگان: تعامل سازنده, کانون های دانش آفرین, دانشگاه, صنعت
    Mohammad Hasanzade Amiri, Hadi Rezghi Shirsavar *, Khadije Khanzadi
    Porpose: The purpose of the current research is to identify the main effective and influential indicators of the constructive interaction model of knowledge-creating centers of universities and industry in Iran.
    Methodology
    This research is applied in terms of purpose and in terms of the method of collecting descriptive survey data with structural interpretation approach (ISM). The statistical population included all managers, experts in the field of industry and university relations, and academic specialists. The participants of the present study were 12 managers, policy makers and academic experts in the field of industry-university interaction, who were purposefully invited to participate in this research. The questionnaire collection tool was made by the researcher and the data collection method in this section was also based on completing regulatory questionnaires whose questions were presented in the form of answer packets.
    Findings
    The results of the research showed that 25 factors have an effect on the constructive interaction of knowledge-creating centers of universities and industry in Iran. Based on this, the only criteria of "guaranteeing sustainable development" are independent criteria. These variables have low dependence and high influence, in other words, high influence and low influence are the characteristics of these variables. The rest of the criteria are of the interface type, these variables have high dependence and high guiding power, in other words, the effectiveness and effectiveness of these criteria is very high, and any small change on these variables causes fundamental changes in the system.
    Conclusion
    The levels obtained in the ISM model have shown that the two indicators of "business growth and guaranteeing sustainable development" are at the first level and as "outcome indicators" of the model, which is the special attention of industry officials and policy makers. And demands the university and related institutions to these standards.Identifying the main influential indicators of the model of constructive interaction of knowledge-creating centers of universities and industry in Iran
    Introduction
    Introduction
    The aim of the current research is to identify the main influential indicators of the constructive interaction pattern of knowledge-creating centers of universities and industry in Iran. This research is applied in terms of its purpose and in terms of the method of collecting descriptive data, a survey with a structural interpretive approach (ISM). The statistical population included all managers, experts in the field of industry and university relations, and academic specialists. The participants of the present study were 12 managers, policy makers and academic experts in the field of industry-university interaction, who were purposefully invited to participate in this research. The questionnaire collection tool was made by the researcher and the data collection method in this section was also based on completing regulatory questionnaires whose questions were presented in the form of answer packets.The results of the research showed that 25 factors have an effect on the constructive interaction of knowledge-creating centers of universities and industry in Iran. Based on this, the only criteria of "guaranteeing sustainable development" are independent criteria. These variables have low dependence and high influence, in other words, high influence and low influence are the characteristics of these variables. The rest of the criteria are of the interface type, these variables have high dependence and high guiding power, in other words, the effectiveness and effectiveness of these criteria is very high, and any small change on these variables causes fundamental changes in the system.
    Methodology
    The ideals and objectives of research and research of any country are a function of the ideals and objectives of the society in which the research is carried out. Therefore, since research has a high position in our value system, the structure of its research system is also of special importance. The need for a correct and logical relationship between industries and universities is agreed by all experts, and industries need an unbreakable relationship with universities and research centers to increase efficiency. Today, it is necessary to create a link between the industry and the university that can facilitate the transfer of the achievements and production concepts of the university to the industry, and on the other hand, it is necessary to transfer the needs and problems of the industry to the university in order to find solutions or meet the needs in a systematic way. In any industry, reducing production costs and thus increasing profits and maintaining the global sales market is a main goal. Achieving this goal only by conducting research, which means using human intelligence to solve problems and innovations, is the main pillar for industrial progress. Universities and research centers, as the center of thinking minds of a society, are the natural place of research in any society. These centers are able to deeply examine issues and problems and provide solutions by using scientific methods and by means of their capable human resources. Conducting research and education in the fields of sustainable development can ultimately lead to a more sustainable society. Although there are some good developments in the implementation of sustainable development, few of them have been applied in integrated ways. In fact, by emphasizing the increasing role of knowledge-creating centers of higher education institutions in the society as well as the processes of sustainable development, researchers consider the mission of universities beyond the role of training new technicians and leaders. Studies confirm that two percent of the world's population participates in higher education, but more than 80 percent of decision makers in industry, society, and politics are graduates of universities and research institutes affiliated with it. Institutions of higher education can be considered as a small city that, due to their actions, have a great impact on their environment by interacting with the environment inside and outside the university. The mission of knowledge-creating centers is to cultivate citizens who are able to think, analyze and criticize the surrounding reality, are able to perform dynamic citizenship and mutual respect, and can learn continuously. The mission of universities today goes beyond the role of training new technicians and leaders. Paying attention to integrity, justice, respect, flexibility to create human well-being, reducing the negative effects of society for future generations, protecting and well-being of humans, and restoring ecological systems are among the duties of centers and knowledge-creating institutions. The university considers itself responsible for improving environmental performance such as teaching, research, engagement, operations and leadership; Also, the university needs to influence the environment outside its boundaries and pay attention to social justice. With this description in this study, the knowledge-creating centers of the university can be divided into departments including "innovation centers, accelerators, entrepreneurship centers, growth centers, technology cores, science and technology parks, centers and scientific associations. and research" introduced.
    Findings
    The aim of the present research is a survey with a structural interpretive approach (ISM) in terms of practical purpose and in terms of the method of collecting descriptive data. The statistical population related to this department was determined based on the subject of the research, the ability of people to respond and their potential and actual role in the constructive interaction of the knowledge-creating centers of the university and industry, all managers, experts in the field of industry-university relations, and academic specialists. The participants of the present study were 12 managers, policy makers and academic experts in the field of industry-university interaction, who were purposefully invited to participate in this research. In this research, the purposeful sampling method was used. In such a way that the closed-ended questionnaire in the form of a matrix was provided to industry and university experts. The criterion of expertise at this stage will be the legitimacy of the expert. In fact, the method of data collection in this section will be based on completing regulatory questionnaires, whose questions are presented in the form of answer packets, so that the speed and ease of answering is desired. After identifying the underlying indicators of the constructive interaction model of the knowledge-creating centers of the university and industry, an nxn square matrix of the existing indicators was designed. This matrix is actually the same as the ISM questionnaire.
    Conclusion
    The levels obtained in the ISM model have shown that the two indicators of "business growth and guaranteeing sustainable development" are at the first level and as "result indicators" of the model, which is the special attention of officials and policy makers of industry and universities. It requires related devices to these standards. In the second level, there are factors such as innovative and entrepreneurial growth, growth factors, types of financial support, providing legal services, communication factors, and interlopers within the industry system, collaborative interlopers, and factors related to knowledge centers and environmental necessity factors. Agents will play a role as enabling agents in this constructive interaction. In the third level, the driving factors of this constructive interaction include factors such as political factors, reforming university educational programs, definition of joint projects with industry, strengthening of intermediary institutions and joint chapters, alignment of knowledge-creating centers in relation to surrounding industries, creation of market environments based on Innovation, government measures, culture building, architecture of constructive interaction, political strategies, knowledge-based strategies, system of interactive elements, transformational-developmental strategies, maintaining the agency of knowledge-creating centers of universities and industry. Paying attention to these indicators are suggested as necessary and effective conditions for the realization of constructive interaction between university and industry knowledge-creating centers. In the following, the results of Mick Mack analysis showed that no indicators were observed in the autonomous variables section. This problem indicates that all the indicators used in this article play an important role in the formation of interaction between the knowledge-creating centers of the university and industry. On the other hand, the above achievement means that all the criteria of the model are functional, that is, there is no criterion that does not affect this constructive interaction among the selected criteria in the model. In the link variables section, indicators such as "business growth, growth factors, interlopers within the industry system, innovative and entrepreneurial growth, types of financial support, communication factors, maintaining the agency of academic centers of universities and industry, interaction architecture Constructive, culture-building, reforming university educational programs, system of interactive elements, alignment of knowledge-creating centers in relation to surrounding industries, architecture of constructive interaction and government measures. These indicators are included in the category of the most key indicators, because they have both high influencing power and influencing power. According to the studies and rules of structural interpretive modeling, the aforementioned indicators are unstable, because any small incident on their part can affect the performance of other indicators or even themselves. These criteria form the core of the constructive interaction between science and industry knowledge centers. In the independent variables section, only the index of "guaranteeing sustainable development" was found. The indicators that were included in the category of independent indicators can be classified as the most important indicators of the constructive interaction of academic centers of the university and industry. It seems that the policy makers and leaders of this interaction should take basic steps in achieving the mentioned factors, in order to achieve this constructive interaction, because this indicator has a high power in influencing other indicators.
    Keywords: constructive interaction, knowledge-creating centers, university, Industry
  • رامین عفیفی، هادی رزقی شیرسوار*، ماشاالله ولیخانی دهاقانی، علیرضا ابراهیم پور
    هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل موثر بر تقاضای گردشگری داخلی شهر تهران با رویکرد دیمتل و تحلیل مضمون است. روش انجام پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی عوامل و مولفه ها استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش تمام خبرگان در حوزه مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی، گردشگری و توریسم بودند که بعد از انجام مصاحبه 11 اشباع نظری صورت گرفت و تمام مصاحبه ها بین 60 تا 85 دقیقه به طول انجامید. در ضمن مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان دانشگاه و پزشکان متخصص در سال 1399 به صورت کد های باز و محوری و گزینشی انجام شده و برای تعیین میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری مولفه های از تکنیک دیمتل استفاده شده است. با توجه به مصاحبه های نیمه ساختار یافته، 269 مفهوم و 66 کد باز برای عوامل موثر بر تقاضای گردشگری داخلی شهر تهران استخراج گردید، که در نهایت 6 بعد(خدمات اجتماعی، خدمات رفاهی و تبلیغاتی، خدمات اقتصادی، خدمات فرهنگی و مذهبی، خدمات گردشگری و خدمات آموزشی) به عنوان عامل های اصلی برای تقاضای گردشگری داخلی شهر تهران استخراج گردید. پس از آن با توجه به پرسشنامه مقایسات زوجی برای شناسایی مولفه های تاثیرگذار و تاثیرپذیر مشخص گردید که مولفه های خدمات گردشگری، خدمات رفاهی و تبلیغاتی، خدمات اجتماعی و خدمات فرهنگی و مذهبی به ترتیب تاثیرگذارند و ابعاد خدمات آموزشی و خدمات اقتصادی به ترتیب تاثیرپذیرند.
    کلید واژگان: تقاضای گردشگری, گردشگری داخلی, شهر تهران, تحلیل مضمون, تکنیک دیمتل
    Ramin Afifi, Hadi Rezghi Shirsavar *, Mashallah Valikhani, Alireza Ebrahimpour
    The main purpose of this article is to identify the factors affecting the domestic tourism demand in Tehran with the Dimtel approach and content analysis. The method of conducting research is mixed (qualitative-quantitative). In order to conduct this research, in addition to the documentary study, the content analysis technique with MAXQDA12 software was used to identify the factors and components. The statistical population in this study was all experts in the field of management and cultural planning, tourism, which after the interview was 11 theoretical saturation and all interviews lasted between 60 to 85 minutes. In addition, semi-structured interviews with university experts and specialized physicians in 1399 were conducted in the form of open, pivotal and selective codes, and the Dimtel technique was used to determine the effectiveness and effectiveness of the components. According to the semi-structured interviews, 269 concepts and 66 open codes were extracted for the factors affecting the domestic tourism demand in Tehran, which finally included 6 dimensions (social services, welfare and advertising services, economic services, cultural and religious services, services Tourism and educational services) were extracted as the main factors for domestic tourism demand in Tehran. Then, according to the pairwise comparison questionnaire to identify the effective and influential components, it was determined that the components of tourism services, welfare and advertising services, social services and cultural and religious services, respectively, and the dimensions of educational services and economic services are affected, respectively.
    Keywords: tourism demand, domestic tourism, Tehran, content analysis, Demetel Technique
  • هادی رزقی شیرسوار*

    هدف از این پژوهش شناسایی و واکاوی الزامات کلان آموزش آنلاین با تاکید بر پاندمی کرونا بود.روش انجام پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی ابعاد و شاخص ها و برای تعیین سهم هر عامل از روش تحلیل عاملی تاییدی نرم افزار smart pls3 استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش در بخش کیفی تمام خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی و آموزش عالی و دولتی بودند که بعد از انجام 17مصاحبه اشباع نظری صورت گرفت. در بخش کمی نیز تمام اعضای هیات علمی دانشگاه های شهر تهران بود که با توجه به جدول مورگان 353 نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند.در نهایت 7 بعد و 41 شاخص شناسایی شد. برای ترسیم الگو از روش معادلات ساختاری نرم افزار smartpls3استفاده شد. نتایج نشان داد که بعد الزامات آموزشی و پژوهشی(0.796)، الزامات مالی و اقتصادی (0.779)، الزامات اجتماعی و فرهنگی (0.874)، الزامات قانونی (0.716)، الزامات و الزامات مدیریتی و سازمانی(0.694) به ترتیب بیشترین اهمیت را در الزامات کلان آموزش آنلاین مبتنی بر پاندمی کرونا دارند.

    کلید واژگان: االزامات کلان آموزش آنلاین, پاندمی کرونا, آموزش عالی
    Shahram Hashemniya, Mogan Agahheris, Akram Dousti, Hadi Rezghi Shirsavar *, Nika Salami

    The purpose of this study was to identify and analyze the macro requirements of online education with emphasis on the corona pandemic. The method of conducting research is mixed (qualitative-quantitative). To conduct this research, in addition to the documentary study, the content analysis technique with MAXQDA12 software was used to identify the dimensions and indicators and to determine the share of each factor, the confirmatory factor analysis method of smart pls3 software was used. The statistical population in this study was in the qualitative part of all experts in the field of educational management and governmental and higher education, which was conducted after 17 saturated interviews. In the quantitative section, all faculty members of Tehran universities were selected according to Morgan's table, 353 samples were selected by simple random method. Finally, 7 dimensions and 41 indicators were identified. The structural equation method of smartpls3 software was used to draw the pattern. The results showed that the dimensions of Social and cultural requirements (0.874), Infrastructure requirements (0.872), Educational and research requirements (0.796), Policy and strategic requirements (0.791), Financial and economic requirements (0.779), Legal requirements (0.716) and Managerial and organizational requirements (0.694) are the most important in the macro requirements of online education based on the Corona pandemic, respectively..

    Keywords: Macro requirements of online education, Corona Pandemic, Higher Education
  • لیلا قاسمی، هادی رزقی شیرسوار *، مریم مصلح، آزیتا جویباری
    زمینه

    در هزاره سوم معماری سازمانی و بلوغ قابلیت‌های منابع انسانی به منزله مقوله ای نوین و بحث برانگیز پدیدار شد.

    هدف

    هدف این پژوهش، واکاوی و ارایه مدل مناسب معماری سازمانی و تاثیرآن بر بلوغ قابلیت‌های منابع انسانی شرکت گاز استان بوشهر است. روش پژوهش: روش پژوهش آمیخته اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش تحلیل عاملی اکتشافی و بخش کمی از معادلات ساختاری استفاده گردید. جامعه آماری در بخش کیفی 12 نفر از خبرگان دانشگاهی بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل 300 نفر از کارکنان شرکت گاز استان بوشهر بود که با توجه به جدول مورگان 169 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده‌ها در بخش کیفی از روش تحلیل عاملی اکتشافی و در بخش کمی از روش معادلات ساختاری استخراج گردید. روایی و پایایی پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت.

    یافته ها

    معماری سازمانی با 4 بعد و 20 شاخص و بلوغ سازمانی با 4 بعد و 60 شاخص شناسایی گردید.

    نتایج

    معماری سازمانی با چهار بعد (کسب و کار، اطلاعات، برنامه‌های کاربردی و فناوری) با ضریب 0.52 بر بلوغ قابلیت‌های منابع انسانی با چهار بعد (مدیریت شده، تعریف شده، پیش بینی شده و بهینه سازی) تاثیر دارد.

    کلید واژگان: معماری سازمانی, بلوغ قابلیت های منابع انسانی, شرکت گاز استان بوشهر, تحلیل عاملی اکتشافی
    laila ghasemi, hadi rezghi shirsavar *, maryam mosleh, azita joubari
    Background

    In the third millennium, organizational architecture and the maturity of human resource capabilities emerged as a new and controversial category.

    Objective

    The purpose of this study is to analyze and present an appropriate model of organizational architecture and its impact on the maturity of human resource capabilities of Bushehr Gas Company.  

    Method

    The research method was exploratory. In the qualitative part, exploratory factor analysis method and in the quantitative part, structural equations were used. The statistical population in the qualitative section was 12 university experts who were selected by purposive method. In a small part of the statistical population, 300 employees of Bushehr Gas Company were selected. According to Morgan table, 169 people were selected by simple random sampling. Data were extracted in the qualitative part from the exploratory factor analysis method and in the quantitative part from the structural equation method. The validity and reliability of the questionnaire were confirmed through heuristic factor analysis and Cronbach's alpha.

    Results

    Organizational architecture with 4 dimensions and 20 indicators and organizational maturity with 4 dimensions and 60 indicators were identified. Organizational architecture with four dimensions (business, information, applications and technology) with a coefficient of 0.52 affects the maturity of human resource capabilities with four dimensions (managed, defined, predicted and optimized)

    Keywords: Organizational Architecture, Human Resource Capacity Maturity, Bushehr Gas Company, Exploratory Factor Analysis
  • ساناز زاهدی، حمید شفیع زاده*، هادی رزقی شیرسوار
    هدف

    درس پژوهی الگویی از پژوهش مشارکتی در کلاس درس است که می تواند نقش موثری در بهبود کیفیت آموزش داشته باشد. در نتیجه، هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های ارتقای درس پژوهی در دوره ابتدایی بود.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران وزارت خانه آموزش وپرورش کشور در سال 1400 بودند. حجم نمونه بر اساس اصل اشباع نظری 12 نفر شد که این افراد با توجه به ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 6 سوال بود که روایی یافته ها توسط خبرگان تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 63 درصد برآورد شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار Maxquda تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که ارتقای درس پژوهی 109 شاخص در 22 مولفه و 6 بعد داشت؛ به طوری که ابعاد شامل نگاه استراتژیک به عنوان شرایط علی (با چهار مولفه آینده نگری، واقعیت گرایی، رقابت پذیری و تفکر سیستمی)، پویایی مدارس به عنوان شرایط زمینه ای (با چهار مولفه توجه به توانایی های معلمان، رفع نیازهای معلمان، فراهم آوردن امکانات و بهبود ارتباطات سازمانی)، عوامل ساختاری و فردی به عنوان شرایط مداخله گر (با سه مولفه عوامل انگیزشی، عوامل سازمانی و عدم شناخت کافی از درس پژوهی)، پژوهش محوری به عنوان پدیده محوری (با سه مولفه یادگیری مستمر، بهبود آموزش و اثربخش شدن آموزش)، بهسازی آموزشی به عنوان راهبردها (با چهار مولفه مهارت افزایی، تاکید بر مدیریت مشارکتی، نظارت و ارزیابی و سلامت سازمانی) و توسعه آموزشی به عنوان پیامدها (با چهار مولفه الگوسازی، کارآیی فزاینده، استقرار تفکر علمی و ایجاد فرهنگ یادگیری) بودند. در نهایت، الگوی پارادایمی ابعاد و مولفه های ارتقای درس پژوهی در دوره ابتدایی ترسیم شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به الگوی پارادایمی ابعاد و مولفه های ارتقای درس پژوهی در دوره ابتدایی می توان برنامه هایی برای بهبود و ارتقای درس پژوهی طراحی و اجرا کرد.

    کلید واژگان: درس پژوهی, دوره ابتدایی, نگاه استراتژیک, پویایی مدارس
    Sanaz Zahedi, Hamid Shafizadeh*, Hadi Rezghi Shirsavar
    Purpose

    The lesson study is a pattern of collaborative research in the classroom that can have an effective role in improving the education quality. As a result, the aim of this research was identifying the dimensions and components of promoting the lesson study in the elementary school.

    Materials and Methods

    The present research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The research population was academic experts and experts of the Ministry of Education country in 2021 year. The sample size based on the principle of theoretical saturation was 12 people, which these people according to the inclusion criteria to study were selected with the purposeful sampling method. The research tool was a semi-structured interview with 6 questions, which the validity of the findings was confirmed by experts and their reliability was estimated by the method of agreement coefficient between two coders 63%. Data were analyzed with open, axial and selective coding methods in Maxquda software.

    Findings

    The findings showed that the promoting the lesson study had 109 indicators in 22 components and 6 dimensions; So that the dimensions included strategic view as causal conditions (with four components of foresight, realism, competitiveness and systemic thinking), school dynamics as background conditions (with four components of attention to teachers' abilities, meeting teachers' needs, providing facilities and improving organizational communication), structural and individual factors as intervening conditions (with three components of motivational factors, organizational factors and lack of sufficient knowledge of lesson study), research-oriented as a central phenomenon (with three components of continuous learning, improving education and making education more effective), educational improvement as strategies (with four components of skill enhancement, emphasis on collaborative management, monitoring and evaluation and organizational health) and educational development as outcomes (with four components of modeling, increasing efficiency, establishing scientific thinking and creating learning culture). Finally, the paradigm pattern of the dimensions and components of promoting the lesson study in the elementary school was drawn.

    Conclusion

    According to the paradigm pattern of the dimensions and components of promoting the lesson study in the elementary school, can be designed and implemented programs to improve and promotion the lesson study.

    Keywords: Lesson Study, Elementary School, Strategic View, School Dynamics
  • صدیقه گل بابازاده مقری، بهارک شیرزاد کبریا*، مهدی کلانتری، هادی رزقی شیرسوار
    هدف

    هدف اصلی پژوهش حاضر اعتبار یابی مدل سنجش بهره وری آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نظر اهداف کاربردی است و از نظر ماهیت و نوع مطالعه روش ترکیبی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 30 نفر از خبرگان حوزه تعلیم و تربیت را شامل می شود. ابزار مورد استفاده در تحقیق شامل پرسشنامه استاندارد 6 سوالی تاییدی مدلهای کیفی  می باشد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از اجرای تحقیق نشان می دهد، در مولفه تطبیق، آماره t محاسبه شده 4.96 = t در سطح 01/0 معنادار است. مقایسه میانگین سوال تطبیق 4.17 = M با میانگین جامعه 3 نشان می دهد که این مولفه ازنظر متخصصین دارای اعتبار بالایی است و با اطمینان 99 درصد مورد تایید قرار گرفته است.در مولفه قابلیت فهم، آماره t محاسبه شده 5.23 = t در سطح 01/0 معنادار است. مقایسه میانگین قابلیت فهم 4.23 = M با میانگین جامعه 3 نشان می دهد که این مولفه ازنظر متخصصین دارای اعتبار بالایی است و با اطمینان 99 درصد مورد تایید قرار گرفته است.در قابلیت تعمیم، آماره t محاسبه شده 4.00 = t در سطح 01/0 معنادار است. مقایسه میانگین قابلیت تعمیم 4.13 = M با میانگین جامعه 3 نشان می دهد که این مولفه ازنظر متخصصین دارای اعتبار بالایی است و با اطمینان 99 درصد مورد تایید قرار گرفته است.در مولفه کنترل، آماره t محاسبه شده 5.03 در سطح 01/0 معنادار است. مقایسه میانگین مولفه کنترل 3.76 = M با میانگین جامعه 3 نشان می دهد که این مولفه ازنظر متخصصین دارای اعتبار بالایی است و با اطمینان 99 درصد مورد تایید قرار گرفته است.

    نتیجه گیری

    در ضمن نتایج اعتبار یابی نهایی مدل نشان می دهد، سازوکار اجرایی با میانگین 4.08، فلسفه و اهداف با میانگین3.98 مبانی نظری با میانگین 3.83، اصول اجرایی با میانگین 3.69 و نظام ارزیابی با میانگین 3.18 به ترتیب از مهم ترین ابعاد الگو(در زمینه اعتبار یابی) محسوب می شوند.

    کلید واژگان: بهره وری, بهره وری آموزشی, اعتبار یابی, مدل
    Sedighe Golbabazadeh Moghri, Baharak Shirzad Kebria*, Mahdi Kalantari, Hadi Rezghi Shirsavar
    Purpose

    The main purpose of the current research is to validate the educational efficiency measurement model of Islamic Azad University faculty members.

    Materials and Methods

    The current research is applied in terms of goals and it is a mixed method study in terms of nature and type of study. The statistical population of this research includes 30 experts in the field of education. The tool used in the research includes a standard 6-question questionnaire for confirming qualitative models.

    Findings

    The results of the research show that, in the matching component, the calculated t statistic = 4.96 is significant at the 0.01 level. The comparison of the average of matching question M = 4.17 with the average of the community 3 shows that this component has high credibility according to experts and has been confirmed with 99% confidence. In the comprehensibility component, the calculated t-statistic is 5.23 t at the 0.01 level. It is meaningful. The comparison of the mean of comprehension ability M = 4.23 with the average of the community 3 shows that this component has a high credibility according to experts and has been confirmed with 99% confidence. In generalizability, the calculated t statistic = 4.00 is significant at the 0.01 level. Is. Comparing the generalizability average of M = 4.13 with the community average of 3 shows that this component has high credibility according to experts and has been confirmed with 99% confidence. In the control component, the calculated t-statistic of 5.03 is significant at the 0.01 level. Comparing the average of the control component M = 3.76 with the average of the population 3 shows that this component has high reliability according to experts and has been confirmed with 99% confidence.

    Conclusion

    In addition, the results of the final validation of the model show that executive mechanism with an average of 4.08, philosophy and goals with an average of 3.98, theoretical foundations with an average of 3.83, executive principles with an average of 3.69 and evaluation system with an average of 3.18 are the most important dimensions, respectively. They are considered a model (in the field of accreditation).

    Keywords: Productivity, Educational Productivity, Accreditation, Model
  • آذر سلیمانی، هادی رزقی شیرسوار*، حمید شفیع زاده
    مقدمه

    عامل مهمی که به اساتید کمک می‌کند تا شرایط را برای یادگیری موثر آماده کنند توجه به نوع سبک یادگیری دانشجویان است. هدف این مقاله طراحی الگوی آموزش اثربخش مبتنی بر سبک‌های یادگیری در آموزش علوم پزشکی است.

    روش پژوهش

    روش انجام این پژوهش با رویکرد آمیخته (کیفی - کمی) است. در این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم‌افزار MAXQDA12، برای شناسایی ابعاد و مولفه‌ها و شاخص‌ها استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی تمام خبرگان در حوزه آموزش و علوم پزشکی بودند که بعد از انجام مصاحبه 15 نفر از خبرگان اشباع نظری صورت گرفت که پس از تحلیل مصاحبه‌ها و استفاده از روش تحلیل مضمون مضامین باز، محوری و انتخابی استخراج گردید. در جهت اعتبار بخشی الگو نیز از تحلیل عاملی تاییدی و از طریق نرم‌افزار smart pls3  استفاده شده است. نمونه آماری بخش کمی شامل387 نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران می‌باشند.

    یافته‌ ها

     یافته‌ها در بخش کیفی شامل 3 بعد 9 مولفه و 43 شاخص استخراج گردید.یافته‌های بخش کمی نشان داد که از بین ابعاد مورد بررسی، فرآیند یاددهی و یادگیری با ضریب 0.700 و در بین مولفه‌ها، آمادگی یادگیرنده با ضریب 0.875 و در نهایت طراحی آموزشی دروس پزشکی با ضریب 0.930 از بین شاخص‌ها بیشترین سهم را در طراحی آموزش اثربخش مبتنی بر سبک یادگیری برخوردارند.

    نتیجه‌ گیری

     نتایج نشان داد، برای ترسیم الگوی آموزش اثربخش مبتنی بر سبک‌های یادگیری در آموزش علوم پزشکی باید در اولویت به فرآیندهای آموزشی، برون دادها و در نهایت به درون دادها توجه ویژه شود.

    کلید واژگان: سبک های یادگیری, طراحی آموزشی, علوم پزشکی شهر تهران
    azar solimani, hadi rezghi shirsavar *, hamid shafizadeh
    Introduction

    An important factor that helps teachers to prepare the conditions for effective learning is to pay attention to the type of learning style of students. The purpose of this article is to design an effective teaching model based on learning styles in medical education.

    Methods

    The method of this research is mixed (qualitative-quantitative) approach. In this research, in addition to the documentary study, the content analysis technique with MAXQDA12 software has been used to identify the dimensions, components and indicators. The statistical population was in the qualitative section of all experts in the field of education and medical sciences. In order to validate the model, confirmatory factor analysis has been used through smart pls3 software. The statistical sample of the quantitative section includes 387 professors of Tehran University of Medical Sciences.

    Results

    Findings were extracted in the qualitative section including 3 dimensions of 9 components and 43 indicators. The findings of the quantitative section showed that among the studied dimensions, teaching and learning process with a coefficient of 0.700 and among the components, learner readiness with a coefficient of 0.875 and finally Educational design of medical courses with a coefficient of 0.930 among the indicators have the largest share in the design of effective education based on learning style.

    Conclusion

    The results showed that in order to draw an effective training model based on learning styles in medical education, special attention should be paid to educational processes, outputs and finally to inputs.

    Keywords: learning styles, educational design, Medical sciences in Tehran
  • حسین بهرامی، محمد عزیزی*، علی بدیع زاده، هادی رزقی شیرسوار
    مقدمه

    صنعت داروسازی امروزه یکی از بزرگ ترین صنایع جهان بوده و با صنایع دیگر ارتباطی تنگاتنگ دارد. این صنعت زمینه های اشتغال بسیاری از متخصصان داروسازی، تکنسین های فنی، کارشناسان بخش بازاریابی، تبلیغات و فروش را ایجاد کرده است. عوامل موثر متعددی بر صادرات پیش روی این صنعت در سطح جهان وجود دارد که برخی از این عوامل مربوط به تولیدات و برخی دیگر مربوط به بازار فروش آن ها می باشد.

    روش پژوهش

    در این پژوهش میزان اثرگذاری و اثرپذیری هر یک از عوامل نهادی موثر بر بین المللی سازی شرکت های فناور داروسازی ایران، مشتمل بر 37 شاخص برگرفته از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با صاحب نظران صنعت داروسازی، با بهره گیری از تکنیک دیمتل تعیین گردید.

    یافته ها

    بر اساس نتایج پژوهش، عوامل اثرگذار و اثرپذیر در بین المللی سازی شرکت های فناور داروسازی در 7 سطح دسته بندی گردید. معیارهایی که کاملا وابسته و تاثیرپذیرند در سطح 1 قرار دارند و در سطح 2 معیارهایی قرار گرفته اند که از سطح اول میزان اثرپذیری کمتری دارند و نسبت به سطح 3 اثرپذیری بیشتری دارند و به همین ترتیب معیارهایی که بیشترین تاثیرگذاری را دارند در سطح 7 قرار گرفتند.

    نتیجه گیری

    معیارهای ثبات سیاست ها و برنامه های بلند مدت دولت برای صادرات دارو، رعایت کیفیت و استانداردهای بین المللی در تولید دارو، پای بندی به مقررات بهداشت و درمان کشورهای هدف و نبود تحریم ها و مشکلات روابط با کشورها که اثرگذارترین شاخص ها بر بین المللی سازی شرکت های فناور داروسازی هستند در بالاترین سطح قرار گرفتند.

    کلید واژگان: بین المللی سازی, صنعت داروسازی, عوامل نهادی, شرکت های فناور, اثرگذاری و اثرپذیری
    Hossein Bahrami, Mohammad Azizi *, Ali Badizadeh, Hadi Rezghih
    Introduction

    Today, the pharmaceutical industry is one of the largest industries in the world and is closely related to other industries. This industry has created employment opportunities for many pharmaceutical professionals, technical technicians, marketing, advertising and sales experts. There are several factors affecting the industry facing exports worldwide, some of which are related to their products and others to their sales market.

    Methods

    In this study, the effectiveness and influential of each of the institutional factors affecting the internationalization of Iranian pharmaceutical technology companies, including 37 indicators derived from in-depth semi-structured interviews with pharmaceutical industry experts, was determined using the DEMATEL technique.

    Results

    Based on the research results, influential and effective factors in the internationalization of pharmaceutical technology companies were classified into 7 levels. Indicators that are completely dependent and effective are at level 1, and at level 2, there are indicators that are less effective than the first level and more effective than level 3 and similarly, the most influential indicators were at level 7.

    Conclusion

    Indicators of Consistency in government policies and long-term plans for drug exports, Observance of quality and international standards in drug production, and Adherence to the health regulations of the target countries, which are the most influential indicators on internationalization of pharmaceutical technology companies, were at the highest level.

    Keywords: Internationalization, Pharmaceutical industry, Institutional Factors, Technology companies, Influence, effectiveness
  • لیلا قاسمی، هادی رزقی شیرسوار*، مریم مصلح، آزیتا جویباری

    باوجود اهمیت معماری سازمانی و تاثیر آن بر بلوغ قابلیت های کارکنان، همچنان ابعاد و مولفه های مختلف معماری سازمانی و بلوغ قابلیت های سازمانی به خوبی روشن نیست.لذا هدف اصلی این مقاله شناسایی ابعاد و مولفه های معماری سازمانی و بلوغ قابلیت های کارکنان و مشخص کردن مولفه های تاثیرگذار و تاثیرپذیر در شرکت گاز استان بوشهر است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی عوامل و مولفه ها استفاده شده است. در ضمن مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان دانشگاه در سال 1398 به صورت کد های باز و محوری و گزینشی انجام شده و برای تعیین مولفه ها اثرگذار و اثرپذیر از تکنیک دیمتل (Dematel) استفاده شده است.در این پژوهش 85 کد باز و 23 کد محوری و در نهایت 19 مولفه اصلی برای معماری سازمانی و بلوغ قابلیت های کارکنان مشخص شد. پس از آن با توجه به پرسشنامه ماتریسی تصمیم گیری مقایسات زوجی از 20 خبره در زمینه های معماری سازمانی و بلوغ قابلیت های کارکنان به عنوان نمونه استفاده شد. در نهایت مولفه های اطلاعات، فناوری و کسب و کار از عوامل اثرگذار و تعریف شده، مدیریت شده، بهینه سازی، برنامه های کاربردی و پیش بینی شده از عوامل اثرپذیر شناسایی شدند. از نظر خبرگان مولفه اطلاعات از تاثیرگذارترین عوامل در معماری سازمانی بیان شده است.

    کلید واژگان: معماری سازمانی, بلوغ قابلیت های منابع انسانی, شرکت گاز استان بوشهر, تکنیک دیمتل
    Layla Ghasemi, Hadi Rezghi Shirsavar *, Maryam Mosleh, Azita Jouybari

    Despite the importance of organizational architecture and its impact on the maturity of employee capabilities, the various dimensions and components of organizational architecture and maturity of organizational capabilities are still not well understood. Making effective and influential components in Bushehr Gas Company. In addition to the documentary study, the content analysis technique with MAXQDA12 software has been used to identify the factors and components. In addition, semi-structured interviews with university experts were conducted in 1398 in the form of open, central and selective codes, and Dematel technique was used to determine the effective and efficient components. In this study, 85 open codes and 23 the central code and finally the 19 main components for organizational architecture and maturity of employee capabilities were identified. After that, according to the Matrix Questionnaire, decision making of pairwise comparisons of 20 experts in the fields of organizational architecture and maturity of employee capabilities was used as an example. Finally, the components of information, technology and business were identified as influential and defined factors, managed, optimized, applications and predicted as effective factors. According to experts, the information component is one of the most influential factors in organizational architecture.

    Keywords: Organizational Architecture, Human Resource Capacity Maturity, Bushehr Gas Company, Dimtel Technique
  • مژگان شاعری، هادی رزقی شیرسوار*

    هدف اصلی این پژوهش" ارایه مدل توسعه پایدار مبتنی بر تعالی آموزش کارآفرینی کشاورزی مراکز آموزش جهاد کشاورزی" می باشد.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی می باشد.در مجموع 4430 نفر جامعه شاغلین مراکز آموزش جهاد کشاورزی می باشند که مطابق جدول مورگان تعداد 354 نفر به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شدند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده اقدام به انتخاب نمونه مورد پژوهش شد.در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته 64 گویه ای (برگرفته از پژوهش شمس و همکاران (1393)) استفاده شده است. روایی ابزار پژوهش با توجه به استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و با توجه به بکارگیری خبرگان و تایید صوری ابزار پژوهش،روایی پرسشنامه بصورت صوری به تایید رسیده است.جهت تایید پایایی پرسشنامه نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ در مجموع عدد 0.953 به دست آمد.نتایج حاصل از اجرای آزمون مدل تاییدی نشان می دهد، کلیه پارامترهای مدل در سطح مطلوب و قابل قبولی قرار دارند. نتایج حاصل از اجرای مدل نهایی ساختاری نشان می دهد، بالاترین بار عاملی مربوط به مولفه رهبری (0.88) و در جایگاه دوم مولفه خط و مشی و استراتژی (0.86) و در جایگاه سوم مولفه شراکت ها و منابع (0.84) قرار دارد.

    کلید واژگان: تعالی آموزش, کارآفرینی, آموزش کشاورزی, مدل
    Mojgan Shaeri, Hadi Rezghi Shirsavar *

    The main objective of this research is "to provide a model of sustainable development based on the excellence of entrepreneurship education of agricultural jihad training centers". This study was applied in terms of purpose and in terms of data collection method, the research type is descriptive survey. A total of 4430 people in the Association of Agricultural Jihad Training centers, which according to Morgan table, 354 people were selected as the sample, which were selected by simple random sampling method. In this study, a researcher-made questionnaire 64 items (derived from Shams et al. (2014)) has been used. The validity of the research instrument was based on the use of a researcher-made questionnaire and according to the experts ' application and formal approval of the research tools, the questionnaire validity was confirmed. In order to confirm the reliability of the questionnaire, Chorenbach α was obtained by calculating the total number of 0.953. Results of test implementation the confirmatory model indicates that all parameters of the model are at an acceptable level. The results of the final structural model show that the highest factor of the leadership component (0.88) and in the second position of the line and policies and strategies (0.86) and in third position are the component of partnerships and resources (0.84).

    Keywords: Training excellence, Entrepreneurship, Agricultural Education, model
  • جواد گلبان، هادی رزقی شیرسوار*
    با توجه به اینکه هدف این پژوهش سطح بندی و رتبه بندی ابعاد و شاخص های فرهنگ سازمانی بود، پژوهشی توسعه ای از نوع توصیفی تحلیلی است. در بخش سطح بندی از پرسشنامه مقایسات زوجی ISM استفاده شد و برای تحلیل از روش مدل ساختار تفسیری و نرم افزار EXCEL2013 بهره گرفته شد. همچنین، در بخش رتبه بندی از پرسشنامه مقایسه ای AHP با تاکید بر میزان اهمیت استفاده شد. جامعه آماری در هر دو بخش 20 نفر از خبرگان فرهنگ سازمانی بودند که بر اساس روش گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد شاخص هدف گذاری پویا، توسعه و ترویج ارزش های حامی تغییر، مدیریت عملکرد متناسب با تغییر، و مدیریت رفتارهای سازمانی متناسب با اهداف رفتاری تغییر بنا بر پیشنهاد مدل ISM مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر فرهنگ سازمانی هستند. رویکردهای راهبردی، مدیریت عملکرد تغییرمدار، سازمان دهی متناسب با تغییر، کارکنان حامی تغییر، رهبری تحول گرا، مدیریت ارزش های سازمانی، و مدیریت دانش و اطلاعات تغییر به ترتیب دارای رتبه اول تا هفتم در این پژوهش بودند.
    کلید واژگان: تجزیه وتحلیل سلسله مراتبی, فرهنگ, فرهنگ سازمانی, مدل سازی تفسیر ساختاری
    Javad Golban, Hadi Rezghi Shirsavar *
    Since this study aimed to rate and rank the dimensions and characteristics of organizational culture, it was a developmental research project, and descriptive-analytical in terms of purpose. At the rating section, the ISM pairwise comparison questionnaire was used, and the interpretive structure model with EXCEL2013 software was used for analysis. Moreover, the AHP comparative questionnaire was used in the ranking section with an emphasis on the importance level. The statistical population in both sections was 20 organizational culture experts who were selected through snowball sampling method. The results  obtained from ISM model show that the dynamic targeting, development and promotion of pro-change values, performance management appropriate to change, and management of organizational behaviors appropriate to the behavioral goals of change are the most important factors affecting organizational culture. Moreover, strategic approaches, change-oriented performance management, change-appropriate organization, employees supporting change, transformational leadership, organizational value management, and change knowledge and information management were ranked first to seventh, respectively.
    Keywords: Culture, Organizational Culture, structural interpretation modeling, Hierarchical Analysis
  • جواد گلبان، هادی رزقی شیر سوار*
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف « بررسی وضعیت عوامل موثر بر ارتقاء فرهنگ نوآوری در ادارات و آموزشگاه های مقطع متوسطه نظری شهر تهران » می باشد که از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است.

    مواد و روش ها

    جامعه آماری شامل کلیه دبیران و کارکنان اداری مدارس دوره دوم متوسطه نظری دخترانه و پسرانه شهر تهران می باشند که بر اساس آخرین آمار سال 1397 شامل 9878 نفرمی باشند . ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل 42 گویه و 14 مولفه می باشد که با توجه به بکارگیری آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی از طریق روایی سازه‌ای مورد تایید واقع شده است. پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ 911/0 محاسبه گردید.

    یافته ها

    نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد ، از 42 گویه اندازه گیری شده در پرسشنامه ، ارزش ویژه 12 عامل بیشتر از یک است . از این رو ، در مجموع با استفاده از چرخش متعامد از نوع وریماکس 12 عامل (سازمان یادگیرنده ، تعهد سازمانی ، ابتکار ، ریسک پذیری ، هدایت ، انسجام ، حمایت مدیریت ، هویت ، فرهنگ پاسخگویی ، نظام پاداش ، تعارض و ارتباطات) در 38 گویه استخراج شده است که در مجموع این 12 عامل بر روی هم 454/83 درصد از واریانس فرهنگ نوآوری را تبیین می کنند.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از اجرای آزمون ساختاری و مدل نهایی فرهنگ نوآوری نشان داد ، بالاترین ضریب مسیر مربوط به مولفه سازمان یادگیرنده بوده با ضریب مسیر89/0 و در جایگاه دوم مولفه ابتکار با ضریب مسیر 84/0 و در جایگاه سوم مولفه ریسک پذیری قرار دارد با ضریب مسیر 81/0 و در جایگاه چهارم مولفه مدیریت تعارض با ضریب مسیر 79/0 قرار دارد .

    کلید واژگان: فرهنگ, نوآوری, فرهنگ نوآوری, مدارس نظری
    Javad Golban, Hadi Rezghi Shirsavar *
    Purpose

    The aim of this study was to "investigate the status of factors affecting the promotion of innovation culture in the offices and schools of theoretical high school in Tehran" which is a descriptive survey in terms of practical purpose and data collection method.

    Materials and Methods

    The statistical population includes all teachers and administrative staff of the second theoretical high school for girls and boys in Tehran. According to the latest statistics of 2018, they include 9878 people. The research tool is a researcher-made questionnaire consisting of 42 items and 14 components that have been approved through the validity of constructive analysis according to the use of exploratory and confirmatory factor analysis test. The reliability of the questionnaire was calculated 0.911 through Cronbach's alpha.

    Findings

    The results of the research showed that out of 42 items measured in the questionnaire, the eigenvalue of 12 factors is more than one. Hence, in total, using the orthogonal rotation of the Verimax type of 12 factors (learning organization, organizational commitment, initiative, risk-taking, guidance, coherence, management support, identity, accountability culture, reward system, conflict and communication) in 38 items In total, these 12 factors together explain 83.454% of the variance of the culture of innovation.

    Conclusion

    The results of the structural test and the final model of innovation culture showed that the highest path coefficient is related to the learning organization component with a path coefficient of 0.89 and in the second place the initiative component with a path coefficient of 0.84 and in the third place the risk component. It is located with a path coefficient of 0.81 and in the fourth place is the conflict management component with a path coefficient of 0.79.

    Keywords: Culture, Innovation, Culture Of Innovation, Theoretical Schools
  • مرجان مشفقی، هادی رزقی شیرسوار*، محمدصادق ضیایی، مریم مصلح

    پیشینه و اهداف:

     سرمایه انسانی در سازمانها و نهادهای آموزشی، یکی از مهمترین ارکان سرمایه به شمار می آید که مدیریت استعداد می تواند در ارتقاء آن کمک نماید. هدف اصلی این پژوهش "ارایه مدل مدیریت استعداد مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز" می باشد.

    روش ها

    این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی به شمار می آید. ابزار بکار رفته در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 39 گویه ای بوده است. در مطالعه مقدماتی ابزارها و پرسشنامه های متعددی در زمینه مدیریت استعداد وجود داشته که این پرسشنامه ها تنها ابعاد سه گانه جذب، نگهداری و ارتقاء مدیریت استعداد را مورد بررسی قرار می دادند. لذا در جهت بکارگیری ابزار دقیق تر اقدام به تدوین پرسشنامه محقق ساخته شده است. و با توجه به بکارگیری پرسشنامه محقق ساخته از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی از طریق روایی سازه ای مورد تایید واقع شده است. جهت تدوین پرسشنامه ابتدا از طریق مطالعه پیشینه تجربی موجود و برخی از منابع مرتبط با مدیریت استعداد، مولفه های اصلی اثرگذار بر مدیریت استعداد شناسایی و احصاء شد. در این پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی برای گزینش تعداد عامل ها و ارزش ویژه کمک گرفته شده است. ارزش ویژه، مقدار واریانس از کل آزمون ها است که توسط عوامل استخراج می شود. بر مبنای این معیار، حداقل ارزش ویژه جهت انتخاب عامل، بزرگتر از یک می باشد. نتایج دو آزمون کی ام او و بارتلت برای انجام تحلیل عاملی برای داده های تحقیق بسیار مناسب بوده است. زیرا مقدار شاخص KMO برابر با 768/0 و میزان سطح معنی داری این آزمون 000/0 است. بنابراین می توان گفت داده ها از تناسب مورد قبولی برای آزمون تحلیل عاملی برخوردارند.جهت تایید پایایی ابزار پژوهش، پس از اخذ و تایید روایی ابزار (به شیوه روایی سازه ای) پرسشنامه احصاء شده در اختیار 30 نفر از اعضاء جامعه مورد پژوهش قرار گرفت و در نهایت پایایی پرسشنامه نیز از طریق روش آلفای کرونباخ به تایید رسیده است و آلفای کل 899/0 بدست آمد که موید پایایی بالای پرسشنامه بود. جامعه اماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز می باشند که در مجموع شامل 188 مدرسه در چهار منطقه آموزش و پرورش شهر شیراز را شامل می شود که بصورت تمام شماری اقدام به انتخاب مدیران این مدارس شده بود.

    یافته ها

    اجرای آزمون معادلات ساختاری نشان داد بالاترین ضریب مسیر مربوط به مولفه ارزیابی و کشف استعداد، جایگاه دوم مربوط به مولفه جذب استعداد، جایگاه سوم مربوط به مولفه حفظ استعداد ، رتبه چهارم ارتقاء استعداد و در نهایت در رتبه پنجم مولفه توسعه و آموزش استعداد قرار دارد. نتایج حاصل از اجرای آزمون رتبه ای فریدمن نشان می دهد با توجه به درجه آزادی (4) و کای اسکویر (139/856) و سطح معنی داری (000/0) نشان می دهد، مولفه های پنجگانه مورد بررسی دارای میانگین های متفاوت می باشد. بالاترین میانگین مربوط به مولفه جذب استعداد(میانگین 5) در رتبه نخست و در رتبه دوم مولفه توسعه و آموزش (میانگین 84/3)، حفظ استعداد در رتبه سوم (میانگین 41/2)، رتبه چهارم ارتقاء استعداد (میانگین 08/2) و در رتبه پنجم و انتهایی ارزیابی و کشف استعداد (میانگین 67/1) قرار دارد.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد مولفه های متعددی همانند توسعه و آموزش، ارزیابی و کشف استعداد و ارتقاء استعداد بر مدیریت استعداد مدیران در مدارس اثرگذار می باشد. ضروری است در جهت ارتقاء سرمایه انسانی در آموزش و پرورش مدل مدیریت استعداد به صورت کاربردی به کار گرفته شود.

    کلید واژگان: استعداد, مدیریت استعداد, مدارس متوسطه
    M. Moshfeghi, H. Rezghi Shirsavar *, M.S. Ziyaee, M. Mosleh
    Background and Objectives

    One of the most important principles in educational organizations and institutions is human capital and that talent management can help promote it. The main purpose of this study is to "present the talent management model of high school principals in Shiraz".

    Methods

    The present study is an applied in terms of purpose. This research is a descriptive survey in terms of data collection method. The instrument used in this study was a 39-item researcher-made questionnaire. In the pilot study, there were several tools and questionnaires in the field of talent management that these questionnaires examined only the three dimensions of attracting, retaining and promoting talent management. Therefore, in order to use more accurate tools, a researcher-made questionnaire has been developed. Due to the use of a researcher-made questionnaire from the heuristic factor analysis test through the validity of the construct has been confirmed. In order to compile the questionnaire, first by studying the existing empirical background and some resources related to talent management, the main components affecting talent management were identified and counted. In this research, exploratory factor analysis has been used to select the number of factors and special value. Eigenvalue is the amount of variance of all tests extracted by factors. According to this criterion, the minimum eigenvalue for factor selection is greater than one. The results of KMO and Bartlett tests were very suitable for factor analysis for research data. Because the value of KMO index is equal to 0.768 and the level of significance of this test is 0.000. Therefore, it can be said that the data have an acceptable appropriat eness for the factor analysis test. Finally, the reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha method and the total alpha was 0.899, which confirmed the high reliability of the questionnaire. The statistical population of this study includes all principals of secondary schools in Shiraz, which includes a total of 188 schools in four education districts of Shiraz, which were selected by the principals of these schools.

    Findings

    Structural equation test showed the order of path coefficient value from highest to lowest as following: (1) talent evaluation and discovery component; (2) the talent acquisition component and the third was related to the talent retention component, the fourth was the talent promotion, and finally, the fifth, to the development and training component. The results of Friedman rank test show that according to the degree of freedom (4) and Chi-square (856/139) and the level of significance (0.000), the five components studied have different means. The highest average is related to the talent absorption component (average 5) in the first rank and in the second rank the development and education component (average 3.84), talent retention in the third rank (average 2.41), the fourth rank in talent promotion (average 2.08 ) And is in the fifth and final rank of talent assessment and discovery (average 1.67).

    Conclusion

    The results of the research showed that several components such as development and education, evaluation and discovery of talent and talent promotion affect the talent management of principals in schools. It is necessary to apply the talent management model in a practical way in order to promote human capital in education.

    Keywords: Talent, Talent Management, Secondary Schools
  • هادی رزقی شیرسوار*، مرجان مشفقی، محمدصادق ضیایی، مریم مصلح

    هدف اصلی این پژوهش" ارایه مدل مدیریت استعداد مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز " می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات پیمایشی به شمار می آید. جامعه  اماری این پژوهش شامل شامل 1110 نفر از مدیران و معاونین مدارس متوسطه شهر شیراز می باشند. حجم نمونه از طریق جدول مورگان شامل 290 نفر مشخص شد.که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده (با در نظر گرفتن این نکته که برای هر مدرسه حداقل یک نفر مدیر یا معاون به عنوان نمونه اختیار شود) اقدام به انتخاب نمونه مورد پژوهش شده است.در  این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته 39 گویه ای استفاده شده است. روایی ابزار پژوهش از طریق روایی سازه ای مورد تایید واقع شده و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ 0.899 بدست آمد. نتایج حاصل از اجرای آزمون ساختاری و مدل نهایی مدیریت استعداد در مدارس شهر شیراز نشان می دهد در مجموع ضرایب مسیر مربوط به مولفه جذب استعداد دارای بالاترین ضریب مسیر و در جایگاه دوم مولفه ارتقاء استعداد و در جایگاه سوم ارزیابی و کشف استعداد و در جایگاه چهارم نیز مولفه حفظ استعداد و در نهایت در جایگاه پنجم مولفه آموزش قرار دارد..

    کلید واژگان: مدیریت, استعداد, مدیریت استعداد, مدارس متوسطه
    Hadi Rezghishirsavar *, Marjan Moshfeghi, Maryam Mosleh

    The main objective of this research is "providing talent management model for high school principals in Shiraz". This research is applied in terms of purpose and in terms of data collection method, it is a survey type. The survey population included 188 schools and 1110 people Director and Vice-Presidents. The sample size was determined through the Morgan table of 290 people. Using a simple random sampling method (taking into account the fact that at least one manager is elected for each school, as an example), the sample was selected. In this research, a 39-item researcher-made questionnaire was used. The validity of the research tool was confirmed through the validity of the instruments. The research tool was also obtained through the Cronbach's alpha of 0.899. The results of the implementation of the structural test and the final model of talent management in Shiraz schools indicate that the path coefficients of the attraction component have the highest path coefficient and in the second place the component of the promotion of talent and in the third place of evaluation and discovery of talent and in the fourth place It is also a component of retaining talent and ultimately in the fifth place of education component.

    Keywords: Management, Talent, Talent Management, Secondary Schools
  • نرگس بیاضیان*، هادی رزقی شیرسوار
    مقدمه

    آموزش به بیمار از حقوق اساسی بیماران می باشد. موانع زیادی در آموزش به بیمار و عوامل مدیریتی در اجرای آن وجود دارد. بررسی تاثیر آموزش، جزو موارد مهم فرآیند آموزش به بیمار محسوب می گردد که نیاز به برنامه ریزی خاص و کنترل و ارزیابی های مکرر دارد. مطالعه موانع آموزش به بیمار از دید بیماران بستری و پرستاران شاغل و تاکید بر امر آموزش به بیمار و اثربخشی آموزش های ارایه شده به بیماران ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر اثربخشی آموزش بیماران بستری و تعیین اولویت بندی این عوامل طراحی شد.

    روش ها

    این مطالعه از نوع کاربردی است و بصورت مقطعی در بازه زمانی شهریور تا بهمن 1396 در بیمارستان بقیه الله(عج) اجرا شده است. با توجه به محدود بودن جامعه هدف، 168 نمونه برای این مطالعه تعیین شد که بصورت نمونه گیری تصادفی وارد مطالعه شدند. در این تحقیق از دو پرسشنامه بعنوان ابزار تحقیق استفاده شده است. پرسشنامه عوامل موثر بر اثربخشی آموزش بیماران و پرسشنامه چک لیست ارزشیابی اثربخشی آموزش پرستار به بیمار و مددجو می باشد. رگرسیون Backward در این تحقیق برای تعیین عوامل موثر بر اثربخشی آموزش استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که هر دو روش کار-محور با سطح معنی داری (01/0> p) از روش سنتی دستوری-ترجمه بهتر نتیجه داده اند. در مقایسه دو روش کار-محور با یکدیگر، روش تعاملی-مشارکتی از روش معمولی در ارتباط با خودکارآمدی بهتر عمل کرد (01/0> p) ولی در مورد مانع نگرشی، علیرغم اختلاف 5 نمره ای در میانگین دو گروه به نفع روش تعاملی-مشارکتی در دادن نگرش مثبت، به لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشد (266/0 > p).

    نتیجه گیری

    این مطالعه بر روی 168 نفر اجرا شد. 79 نفر مرد (47٪) و 89 نفر زن (53٪) هستند. 41.7٪ از شرکت کنندگان کمتر از 40 سال سن و مدرک تحصیلی 69٪ از شرکت کنندگان نیز لیسانس است. نتایج نشان داد که تمامی سازه ها بر روی نمره ارزیابی اثر معنی دار (05/0>P) آماری نشان دادند.

    کلید واژگان: اثربخشی, عوامل اثربخشی, بیماران بستری, امکانات آموزش به بیمار
    Narges Bayazian Sarkandi*, Hadi Rezghi Shirsavar
    Introduction

    Patient education is the patientchr('39')s contemporary rights. There is a great hindrance to patient education and management in its implementation. The study of the effect of education is an important part of the patientchr('39')s education process, which requires special planning and control and evaluation. The study of the barriers to patient education for hospitalized patients and working nurses and the emphasis on patient education and the effectiveness of training provided to patients are necessary. The aim of this study was to investigate the factors affecting the effectiveness of teaching of hospitalized patients and prioritizing these factors.

    Methods

    is the study was a descriptive cross-sectional study in Baqiyatallah hospital between 2001 and 2007. Due to the limited community objectives, 168 samples were selected for this study, which were randomly entered into the study. In this research, two questionnaires were used as a research tool. One questionnaire was about effective factors affected effectiveness of patient education and the second questionnaire was about the evaluation of the effectiveness of rescuer learning to patients. In this research, regression was used to determine the factors affecting the effectiveness of education.

    Results

    This study was performed on 168 subjects. 79 men (47%) and 89 women (53%). 41.7% of participants were less than 40 years age old and 69% of participants are also undergraduate. The results showed that all of the structures statistically  had a significant effect on the scores. (P <0.05).

    Conclusions

    Patient education is one of the basic needs of patients and they need to know the information in diagnosis, treatment, and surgery. Having complete information about the disease and treatment is one of the most important rights of patients, and this information should be designed and implemented based on individual needs and specific disease situation.

    Keywords: Effectiveness, Factors Affecting Function, Hospitalized Patients, Patient Education Facilities
  • مهدی رحیمی، هادی رزقی شیرسوار*، علی اکبر فرهنگی، نادر محقق
    زمینه و هدف

    مدیریت دانش یکی از عوامل اثرگذار در چابکی و اثربخشی عملکرد اداره فرهنگی و تربیتی زندان های استان تهران به شمار آمده و توسعه آن می تواند سبب بهبود عملکرد حوزه اصلاح و تربیت و کاهش رفتارهای پرخطر در بین زندانیان و خانواده های آنان شود. از این رو باتوجه به اهمیت مدیریت دانش، هدف اصلی پژوهش حاضر ارایه مدل کمی مدیریت دانش در اداره امور فرهنگی و تربیتی زندان های استان تهران است.

    روش

    پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش 271 نفر از کارکنان و مدیران امور فرهنگی زندان های استان تهران بودند که برمبنای جدول مورگان 160 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه 21 گویه ای محقق ساخته است. محاسبه پایایی ابزار پژوهش، پرسشنامه بین نمونه 25 نفری توزیع شد و میزان آلفای کرونباخ در پرسشنامه 79/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و تکنیک دیمتل استفاده شده است.

    یافته ها

    یافته های حاصل از اجرای آزمون معادلات ساختاری نشان داد که مدل احصاء شده از برازش مناسب برخوردار بوده و بالاترین رتبه مربوط به مولفه شفافیت است و مولفه های شبکه خبرگان، سهولت دسترسی و فرایندهای ارزیابی دانش در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفتند.

    نتایج

    نتایج پژوهش نشان داد، مولفه های سهولت دسترسی، شفافیت و اعتماد ازنظر تاثیرگذاری در رده مولفه های اصلی تاثیرگذار بر مدیریت دانش و مولفه های شبکه خبرگان، پاداش و راهبرد در رده مولفه های اصلی تاثیرپذیر از مدیریت دانش قرار دارند. بنابراین با ارتقاء و بهبود مولفه های تاثیرگذار می توان درنهایت موجب اعتلاء مدیریت دانش و بهبود جریان دانش در اداره امور فرهنگی زندان های استان تهران می شود.

    کلید واژگان: مدیریت دانش, مدل مدیریت دانش, زندان, امور فرهنگی و تربیتی زندان, استان تهران
    Mehdi Rahimi, Hadi Rezghi Shirsavar *, AliAkbar Farhangi, Nader Mohagegh
    Background and Aim

    Knowledge management is one of the effective factors in the agility and effectiveness of the performance of the Cultural and Educational Department of Tehran Prisons and its development can improve the performance of the field of correction and education and reduce high-risk behaviors among prisoners and their families. Therefore, considering the importance of knowledge management, the main purpose of this study is to present a quantitative model of knowledge management in the Department of Cultural and Educational Affairs of Tehran Prisons.

    Method

    The present study is descriptive-survey in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection. The statistical population of the study was 271 employees and managers of cultural affairs of prisons in Tehran province, and based on Morgan's table, 160 people were selected by simple random sampling method. The data collection tool is a 21-item researcher-made questionnaire. To calculate the reliability of the research instrument, the questionnaire was distributed among 25 samples and Cronbach's alpha was 0.79 in the questionnaire. Structural equations and the Dimitel technique have been used to analyze the data.

    Results

    The findings of the structural equation test showed that the enumerated model was well-suited and had the highest transparency component, and the components of the expert network, ease of access, and knowledge evaluation processes were ranked second to fourth.

    Conclusion

    The results showed that the components of ease of access, transparency and trust are among the main components affecting knowledge management and the components of the network of experts, reward and strategy in the category of the main components affected by knowledge management. Therefore, by upgrading and improving the effective components, it can ultimately improve knowledge management and improve the flow of knowledge in the Office of Cultural Affairs of Tehran Province Prisons.

    Keywords: knowledge management, Knowledge Management Model, Prison, Prison Cultural, Educational Affairs, Tehran province
  • هادی رزقی شیرسوار*، مژگان شاعری

    هدف اصلی این پژوهش" ارایه مدل آموزش کارآفرینی سازمانی در مراکز آموزش جهاد کشاورزی" می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی به شمار می آید.جامعه آماری این پژوهش شامل 296 نفر از کارشناسان و مدرسان آموزش و کارآفرینی مراکز آموزش جهاد کشاورزی در سال 1398 می باشند،که با در نظر گرفتن حجم جامعه و با توجه به بکارگیری آزمون های معالات ساختاری و نرم افزار AMOS 24 بصورت تمام شماری استفاده شده است. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته 51 گویه ای (برگرفته از پژوهش عزیزی (1389)) استفاده شده که طی آن ابتدا پرسشنامه مذکور در اختیار 5 نفر از خبرگان مراکز آموزش جهاد کشاورزی قرار گرفت و مولفه های اصلی و گویه های مرتبط با هر یک از مولفه ها تایید شد.بر این اساس روایی ابزار پژوهش با توجه به استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و با توجه به بکارگیری خبرگان ، بصورت صوری به تایید رسیده است.جهت تایید پایایی ابزار پژوهش، پس از اخذ و تایید روایی ابزار پرسشنامه موجود در اختیار 26 نفر از اعضا جامعه مورد پژوهش قرار گرفت و درنهایت پایایی پرسشنامه نیز از طریق روش آلفای کرونباخ بالاتر از 0.7 محاسبه گردید.نتایج حاصل از اجرای مدل ساختاری نهایی نشان میدهد،بالاترین ضریب مسیر مربوط به مولفه عوامل مدیریتی با ضریب مسیر 0.89 و در جایگاه دوم عوامل فنی با ضریب مسیر 0.87 و در جایگاه سوم رویکردهای آموزشی با ضریب مسیر 0.83 و در جایگاه چهارم محتوای آموزشی با ضریب مسیر 0.81 قرار دارد.

    کلید واژگان: آموزش, کارآفرینی سازمانی, کارآفرینی, مدل
    Hadi Rezghi Shirsavar *, Mojgan Shaeri

    The main purpose of this study is to present a model of organizational entrepreneurship training in agricultural Jihad training centers. This study is a descriptive survey in terms of purpose and method of data collection. The statistical population of this study consists of 296 experts of training and entrepreneurship in Agricultural Jihad Training Centers. Taking into account the size of the community and considering the use of structural quiz tests and the AMOS 24 software are used in their entirety. In this study, a 51-item researcher-made questionnaire (extracted from Azizi Research (2010)) was used. At first, the questionnaire was given to 5 experts of agricultural Jihad training centers and the main components and items related to each Component approved. Accordingly, the validity of the research instrument was confirmed by the use of a researcher-made questionnaire and by the use of experts, it was formally confirmed. To confirm the validity of the research instrument, after obtaining and confirming the validity of the questionnaire tool available to 26 community members The reliability of the questionnaire was calculated to be higher than 0.7 by Cronbach's alpha method. The results of the implementation of the final structural model show that the highest path coefficient is related to managerial factors with path coefficient of 0.89, second in technical factors with path coefficient of 0.87 and in third place educational approaches with path coefficient of 0.83 and fourth in educational content with coefficient of path. The route is 0.81.

    Keywords: Training, entrepreneurship, model
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال