دکتر میثم بابایی فارسانی
-
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی شاخص های تاثیرگذار بر اندیشه ورزی با محوریت دیدگاه های مقام معظم رهبری می باشد.برای نیل به این هدف، با استفاده از روش ترکیبی اکتشافی، داده ها در دو مرحله (کیفی و کمی) جمع آوری شد. در ابتدا، ضمن مطالعه ادبیات تحقیق، از طریق مصاحبه ساخت یافته و نیمه ساخت یافته با 11 نفر از مدیران و خبرگان دانشگاهی که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند، مولفه های کلیدی اندیشه ورزی در قالب 85 مفهوم کلیدی، 15 زیر معیار و 5 معیار شناسایی گردید. در بخش کیفی، با استفاده از روش دلفی، تعداد 20 نفر از پانلیست ها (عرصه آکادمیک و عرصه عمل)، پس از چهار مرحله، در مورد مولفه های اندیشه ورزی به اتفاق نظر دست یافتند و اعتبار بخش کیفی نیز، از طریق ضریب هماهنگی کندال (k=0.89) و همچنین آزمون خی دو مورد تایید قرار گرفت. بر مبنای یافته های حاصل از مرحله کیفی، پرسش نامه بخش کمی طراحی شد که پس از سنجش روایی ظاهری و محتوا (روش لاوشه)، پایایی آن با روش آلفای کرونباخ، مقدار آن 93/0 برآورد شد و از طریق مشارکت 84 نفر از پژوهشگران دانشگاه جامع امام حسین (ع) که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند، اجرا گردید، روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، در دو سطح توصیفی و استنباطی (فریدمن) از طریق نرم افزار «اس.پی.اس.اس 22» اجرا شد. یافته-های پژوهش، شناسایی شاخص های تاثیرگذار بر اندیشه ورزی بوده است و شامل معیارهایی از قبیل: گفتمان رهبری، استراتژی ها، مبانی، دیدگاه اسلام و نهایتا پیامدهای اندیشه ورزی می باشد، که بیشترین امتیاز فریدمن مربوط به مبانی اندیشه ورزی با مقدار 44.72 و کمترین امتیاز مربوط به استراتژی ها با امتیاز 40.65 می باشد. بر همین اساس، در صورت توجه سازمان ها به پارادایم اندیشه ورزی، می توان شاهد ظهور سازمان هایی با ویژگی های دانش آفرینی، یادگیرنده بودن و نهایتا داشتن رویکردی سیستمی باشیم
کلید واژگان: شاخص های اندیشه ورزی, دیدگاه های مقام معظم رهبری, اتاق فکر, روش دلفیThe main purpose of this study is to identify and prioritize the indicators affecting Collective thinking base Supreme Leader's Views. To achieve this goal, data were collected in two stages (qualitative and quantitative) using The exploratory Sequential method. Initially, while studying the research literature, through structured and semi-structured interviews with 11 academic executives and experts selected by theoretical sampling, the key components of reflective thinking were identified in 85 key concepts, 15 sub-criteria, and 5 identification criteria. Using the Delphi method, 20 panelists (academic and practice), reached consensus on the components of reflective thinking in the qualitative part after four rounds and the validity of the qualitative part was also confirmed by the Kendall’s correlation coefficient (k = 0.89) as well as the chi - square test. According to the findings of the qualitative phase, a questionnaire was designed in quantitative part which its reliability was estimated at 0.93 by Cronbach's alpha method after reliability and content validity (Lavshe method), and were done through the participation of 84 of the researchers and employees of the University of Imam Hussein, which were selected according to stratified random sampling method. The quantitative data analysis method was implemented at both descriptive and inferential levels (Friedman) through SPSS 22 software The research findings have been identified indicators affecting reflective thinking and include criteria such as leadership discourse, strategies, foundations, Islamic viewpoints and ultimately the consequences of reflective thinking which the highest score of Freedman is related to reflective thinking bases with minimum value 44.72 and lowest score for strategies with score 40.65.it can be concluded that, if organizations pay attention to the reflective thinking paradigm, we can see the emergence of organizations with the characteristics such as Knowledge Creation, being learner and ultimately having a systematic approach.
Keywords: Collective thinking indicators, Supreme Leader', s Views, Delphi method -
زمینه و هدف
امروزه مسایل مربوط به بهداشت، ایمنی، محیط زیست به جزیی جدایی ناپذیر در هر تجارت و سازمانی تبدیل شده است. بنابراین هدف پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ریسک های HSEدر خطوط انتقال شرکت گاز استان چهارمحال و بختیاری با ترکیب روش های فراترکیب و دیمتل فازی بوده است.
روش بررسیدر بخش کیفی با استفاده از روش هفت مرحله ای «بارسو و ساندلوسکی» فراترکیب، داده ها جمع آوری شد. جامعه آماری کیفی شامل مقاله ها و پژوهش هایی در حیطه موضوع پژوهش بین سال های 2000 تا 2021 بود، در نهایت 26 پژوهش مرتبط با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. این پژوهش در سال 1401 پژوهش انجام گرفت.
یافته هاپس از بررسی اسنادی این مطالعات، 627 کد باز در قالب سه معیار اصلی و یازده زیرمعیار مورد شناسایی قرار گرفت که شامل: معیار ایمنی (عملکرد و فقدان تجهیزات، نشتی ها و سرریز شدن ها، سقوط ها و ریزش ها، کیفیت حرفه ای عوامل انسانی، فاکتورهای محیطی، سطوح و مواد آسیب زا و عوامل محترقه و شوک ها)، بهداشت (صدمات فیزیکی و انسانی و چالش های محیط کار) و محیط زیست (آلودگی هوا، آلودگی خاک و آلودگی آب) می باشد و کیفیت پژوهش نیز از طریق روش های روایی لاوشه با مقدار 81/0و شاخص تکرارپذیری با مقدار81/0 مورد سنجش قرار گرفت و نهایتا مدل تحقیق با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای طراحی گردید.
بحث و نتیجه گیرینتایج نشان داد، کیفیت حرفه ای عوامل انسانی، صدمات فیزیکی و انسانی و عملکرد و فقدان تجهیزات به ترتیب بیشترین اولویت را داشتند و همچنین کیفیت حرفه ای از عوامل انسانی بیشترین تاثیر گذاری(علت) و صدمات فیزیکی و انسانی بیشترین تاثیر پذیری (معلول) را دارا بودند.
کلید واژگان: ریسک های HSE, شاخص های HSE, فراترکیب, دیمتل فازیBackground and ObjectiveToday, issues related to health, safety, and the environment have become an integral part of every business and organization. Therefore, the purpose of this study was to identify and prioritize HSE risks in the transmission lines of Chaharmahal and Bakhtiari Province Gas Company by Meta-Synthesis and fuzzy dimethyl methods.
Material and MethodologyIn the qualitative section, data were collected using the seven-step "Barso and Sandlowski" meta-Synthesis method. The qualitative statistical population included articles and researches in the field of research between 2000 and 2021. Finally, 26 researches related to purposive sampling were selected. This research was conducted in 2023.
FindingsAfter documenting these studies, 627 open source codes were identified in the form of three main criteria and eleven sub-criteria, including: safety criteria (performance and lack of equipment, leaks and overflows, falls and falls, Professional quality of human factors, environmental factors, levels and harmful substances and incendiary agents and shocks), health (physical and human injuries and workplace challenges) and environment (air pollution, pollution Soil and water pollution) and The quality of the research was measured by Laosheh methods with a value of 0.81 and the reproducibility index with a value of 0.81 and finally the research model was designed using MAXDA software.
Discussion and ConclusionThe results showed that the professional quality of human factors, physical and human injuries, and performance and lack of equipment had the highest priority, respectively and Also, the professional quality of human factors was the most influential) Cause (and physical and human injuries were the most influential (Effect).
Keywords: HSE risks, Indicators HSE Meta-synthesis, Fuzzy DEMATEL -
هدفهدف تحقیق حاضر، تحلیل ارتباط بین کیفیت نوآوری، رهبری دانش محور، مدیریت دانش مشتری و عملکرد شرکت های کوچک و متوسط است. به عبارت دیگر، پژوهشگر به دنبال بررسی تاثیر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری با تعدیل گری رشد رقابت و همچنین بررسی تاثیر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری از طریق نقش میانجی عملکرد شرکت می باشد.روشتحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق همبستگی و از لحاظ هدف از نوع کاربردی است. ابزار تحقیق براساس پرسشنامه های استاندارد دونات و پابلود (2015)، وانگ و وانگ (2012)، طاهرپور و همکاران (2015) و گریوال و تانسوهاج (2014) می باشد که پس از سنجش روایی همگرا (میانگین واریانس استخراج شده فرنل و لاکر)، واگرا (نرخ یگانه - دوگانه یا میانگین همبستگی ها) و اکتشافی (واریماکس) و پایایی (آلفای کرونباخ، ترکیبی و دایسترا)، که از ایده مثلث بندی متدولوژیکی تبعیت نموده است؛ از طریق مشارکت 96 نفر از مدیران شرکت های کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی استان چهارمحال و بختیاری که با روش نمونه گیری تصادفی و از طریق جدول مورگان، انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) و از طریق نرم افزارهای «SPSS25» و «WarpPLS8» اجرا شد.یافته هانتایج تحقیق نشان داد، شدت رقابت با ضریب بتای 0.00 و معناداری 0.49، رابطه بین مدیریت دانش مشتری و کیفیت نوآوری را تعدیل نمی کند؛ اما کیفیت نوآوری با مقدار معناداری Z=10.47، رابطه بین مدیریت دانش مشتری و عملکرد شرکت را میانجی گری نموده است. همچنین، رهبری دانش محور بر مدیریت دانش مشتری؛ مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری؛ کیفیت نوآوری بر عملکرد شرکت و نهایتا مدیریت دانش مشتری بر عملکرد شرکت، تاثیر معناداری داشته است؛ اما رهبری دانش محور نتوانسته بر کیفیت نوآوری تاثیرگذار باشد.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان می دهد که مدیریت دانش مشتری، به کیفیت نوآوری در شرکت های کوچک و متوسط کمک می کند. جمع آوری دانش از مشتریان ممکن است به ایجاد کیفیت نوآوری با ارایه دیدگاه های خارجی و ایده های عملی و خلاقانه تر برای توسعه محصولات یا خدمات در شرکت های کوچک و متوسط کمک کند. پژوهش حاضر شرکت های کوچک و متوسط را تشویق می کند تا با مصرف کنندگان خود نزدیک تر کار کنند؛ زیرا آنها کلید دستیابی به مزیت رقابتی هستند. مدیران و صاحبان مشاغل کوچک و متوسط از داشتن دانش در مورد مشتریان و دانش برای مشتریان سود خواهند برد. در نهایت، حل مشکلات مشتری نیز باید به طور کارآمد و موثر، یکی از عوامل کلیدی موفقیت شرکت های کوچک و متوسط برای به دست آوردن مزیت رقابتی باشد.کلید واژگان: کیفیت نوآوری, رهبری دانش محور, مدیریت دانش مشتری, عملکرد شرکت, استان چهار محال و بختیاریObjectivesThe purpose of this research is to analyze the relationship between the quality of innovation, knowledge-based leadership, customer knowledge management, and the performance of small and medium-sized companies. In other words, the researcher seeks to investigate the effect of customer knowledge management on the quality of innovation by moderating the growth of competition and also to investigate the effect of customer knowledge management on the quality of innovation through the mediating role of company performance.MethodsThe current research was applied in terms of correlational research method and in terms of purpose. The research tool is based on the standard questionnaires of Donat and Pablod (2015), Wang and Wang (2012), and Tahirpour et al. which after measuring convergent validity (average variance extracted by Fornell and Locker), divergent (Heterotrait-Monotrait Ratio) and exploratory (Varimax) and reliability (Cronbach's alpha, combined and Diestra), which follows the idea of methodological triangulation; It was implemented through the participation of 96 managers of small and medium-sized companies active in the food industry of Chaharmahal and Bakhtiari provinces, who were selected by random sampling and through Morgan's table. The method of data analysis was implemented at two descriptive and inferential levels and through "SPSS25" and "WarpPLS8" software.FindingsThe research findings showed that the intensity of competition with a beta coefficient of 0.00 and a significance of 0.49 does not moderate the relationship between customer knowledge management and innovation quality, But innovation quality with a significant value of Z=10.47 has mediated the relationship between customer knowledge management and company performance. Also, knowledge-based leadership on customer knowledge management; Customer knowledge management on the quality of innovation; The quality of innovation has had a significant impact on the company's performance, and finally, customer knowledge management has had a significant impact on the company's performance; But knowledge-oriented leadership has not been able to influence the quality of innovation.ResultsThe research findings showed that the intensity of competition with a beta coefficient of 0.00 and a significance of 0.49 does not moderate the relationship between customer knowledge management and innovation quality; But innovation quality with a significant value of Z=10.47 has mediated the relationship between customer knowledge management and company performance. Also, knowledge-based leadership on customer knowledge management; Customer knowledge management on the quality of innovation; The quality of innovation has had a significant impact on the company's performance, and finally, customer knowledge management has had a significant impact on the company's performance; But knowledge-oriented leadership has not been able to influence the quality of innovation.ConclusionsThe results of this study show that customer knowledge management helps the quality of innovation in small and medium companies. Gathering knowledge from customers may help to create innovation quality by providing external perspectives and more practical and creative ideas for developing products or services in small and medium enterprises. This article encourages SMEs to work more closely with their consumers, as they are the key to achieving a competitive advantage. Managers and owners of small and medium-sized businesses will benefit from having knowledge about customers and knowledge of customers. Finally, solving customer problems efficiently and effectively should also be one of the key success factors for SMEs to gain a competitive advantage.Keywords: Quality of innovation, Knowledge-based leadership, customer knowledge management, Firm performance
-
نشریه مدیریت دانش سازمانی، پیاپی 16 (بهار 1401)، صص 135 -163
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تحلیل ارتباط رهبری دانش محور، رفتار مدیریت دانش و عملکرد نوآوری در شرکت های کوچک و متوسط استان چهارمحال و بختیاری با تعدیل گری جهت گیری هدف کارکنان بوده است. تحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق همبستگی و از لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده است. ابزار تحقیق بر اساس پرسش نامه های استاندارد دونات و پابلود (2015)، ژنگ و همکاران (2017)، شمیم و همکاران (a2017) و سوجان و همکاران (1994) می باشد که پس از سنجش روایی (همگرا، واگرای فورنل و لاکر و واگرای یگانه دوگانه) و پایایی (آلفای کرونباخ، ترکیبی و دایسترا)، از طریق مشارکت 140 نفر از مدیران شرکت های کوچک و متوسط در صنعت نرم افزاری استان چهارمحال و بختیاری که با روش نمونه گیری تصادفی و از طریق جدول مورگان انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزارهای «SPSS25» و «WarpPLS8» اجرا شد. نتایج تحقیق نشان داد رهبری دانش محور بر تمامی ابعاد رفتار مدیریت دانش (کسب، انتقال، مستندات و کاربرد) تاثیر معناداری داشته است. همچنین یافته ها نشان داد که رهبری دانش محور از طریق تمامی ابعاد رفتار مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری تاثیر داشته است. نهایتا اینکه جهت گیری هدف کارکنان، توانسته است رابطه بین رهبری دانش محور با مستندات دانش و همچنین کاربرد دانش را تعدیل نماید.
کلید واژگان: رهبری دانش محور, رفتار مدیریت دانش, عملکرد نوآوری, جهت گیری هدف کارکنان, شرکت های کوچک و متوسطThe purpose of the present study was to investigate the analysis of knowledge-based leadership relationship, knowledge management behavior, and innovation performance in small and medium-sized companies in Chaharmahal and Bakhtiari province by modifying staff orientation. The present study was correlation in terms of correlation and purpose. The research tool is based on Donat and Pablod’s standard Questionnaires (2015), Jang et al. (2017), Shamim et al. (A2017) and Sojan et al. (19940) After measuring validity (Fornel and Lockers’s convergent and divergent) and Reliability (Cronbach's alpha, Combined and Dystra), through the participation of 140 small and medium - The data analysis method was implemented at two descriptive and inferential levels through SPSS25 and Warppls8 software. The results showed that knowledge-based leadership had a significant impact on all aspects of knowledge management behavior (business, transfer, documentation, and application). The findings also showed that knowledge-based leadership has influenced innovation performance through all aspects of knowledge management behavior. Ultimately, the target orientation of employees has been able to adjust the relationship between knowledge-based leadership and knowledge documentation as well as knowledge application.
Keywords: Knowledge-based leadership, knowledge management behavior, innovation performance, employee goal orientation, Small, Medium Enterprises -
نشریه اندیشه آماد، پیاپی 80 (بهار 1401)، صص 85 -107زمینه و هدف
هدف اصلی این پژوهش، «بررسی تاثیر قابلیت هوش تجاری زنجیره تامین بر عملکرد چابکی زنجیره تامین با میانجی گری قابلیت های زنجیره تامین چابک در شرکت ظریف مصور بروجن» میباشد.
روشپژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. برای سنجش متغیرهای مدل تحقیق، از پرسش نامه استاندارد سنگری و رزمی (2015) استفاده شده است.پس از سنجش روایی منطقی، واگرا و همگرای ابزار تحقیق، پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ، مقدار 74/ برآورد شد و از طریق مشارکت 296 نفر از مدیران و کارکنان شرکت ظریف مصور که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیهوتحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی بوده است و از طریق نرم افزارهای «SPSS21» و «WarpPls7»، اجرا شد.
یافتهها و نتیجهگیریافته های پژوهش نشان داد، قابلیت هوش تجاری زنجیره تامین، با مقدار ضریب تعیین 94/0 با میانجی گری قابلیت های زنجیره تامین چابک بر عملکرد چابکی، تاثیر بسیار قوی و معناداری داشته است، که مبین قدرت پیش بینی کنندگی بالای مولفه های هوش تجاری است، همچنین مسیر قابلیت های هوش تجاری زنجیره تامین با ضریب مسیر 0.89 و معناداری p<0.001 بیشترین اثرگذاری را بر عملکرد چابکی زنجیره تامین داشته است.
نتیجه گیریبر همین اساس، یک فرهنگ قوی هوش تجاری برای بهره گیری کامل از سرمایه گذاری ها در فرآیندها و فناوری های هوش تجاری مورد نیاز است و درک بهتری از عوامل تعیین کننده فرهنگ هوش تجاری در یک زنجیره تامین درونسازمانی ارایه می دهد.
کلید واژگان: قابلیت هوش تجاری زنجیره تامین, عملکرد چابکی زنجیره تامین, قابلیت های زنجیره تامین چابک, مثلث بندی روش شناسانهAim & BackgroundThe main purpose of this study is Investigating the impact of Supply Chain Business Intelligence capability on the supply chain agility performance by agile supply chain capabilities mediation in Zarif Mosavvar’s Boroujen Company.
MethodThe present study is an applied study in terms of purpose and a descriptive survey in terms of research method. Standard questionnaire of Sangari and Razmi (2015) was used to measure the variables of the research model. After measuring the rational validity, divergence and convergence of the research tool its reliability was also estimated 0/74 by Cronbach's alpha method, which was done through the participation of 296 managers and employees of Zarif Mosavvar’s Boroujen Company whom were selected by simple random sampling. The data analysis method has been used in two descriptive and inferential levels and it was done through SPSS 21 and WarpPLS7 softwares.
FindingsThe research findings showed that Supply Chain Business Intelligence, with a determination cofficient of 0.94 mediated by agile Supply Chain capabilities, had a very powerful and significant effect on the agile performance, which represents the high predictive power of the business intelligence components. Also, the path of Supply Chain Business Intelligence capabilities with path coefficient of 0.89 and p <0.001 significance had the most impact on Supply Chain agility performance.
ConclusionThus a strong business intelligence culture is required to take full advantage of investments in business intelligence processes and technologies, and provides a better understanding of the determinants of business intelligence culture in an in-house supply chain.
Keywords: Supply Chain business intelligence capability, Supply Chain Agility Performance, Agile Supply Chain capabilities, Methodological Triangulation -
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر خودشیفتگی پیروان بر احساس حسادت و عملکرد کاری با نقش تعدیل گر درک از مبادله رهبر- عضو با روش توصیفی از نوع همبستگی، انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان به تعداد 120 نفر بودند که از بین آن ها با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 89 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. چهار پرسش نامه احساس حسادت، خودشیفتگی پیروان، مبادله رهبر- عضو و عملکرد کاری به منظور سنجش متغیرها مورد استفاده قرار گرفتند. روایی پرسش نامه ها، با روش های روایی سازه (اکتشافی، تاییدی، هم گرا و واگرا) مورد بررسی قرار گرفت و پس از اصلاحات لازم، مورد تایید قرار گرفت و پایایی نیز با روش های کلاسیک (آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی) و همچنین روش نوین (دایسترا) برآورد شد. برای تحلیل داده ها از معادلات ساختاری (WapPls6 و Amos18) استفاده شد. نتایج نشان داد که اثرخودشیفتگی پیروان بر احساس حسادت با ضریب تاثیر 25/0 معنادار می باشد. متغیر خودشیفتگی پیروان بر عملکرد کاری با ضریب تاثیر 25/0 معنادار و باعث کاهش عملکرد شغلی و رابطه تعدیل گر مبادله رهبر- عضو بین خودشیفتگی و احساس حسادت معنادار نشده است؛ ولی بین خودشیفتگی پیروان بر عملکرد شغلی را با ضریب تاثیر 22/0 و سطح معناداری P=0/01 معنادار بود.
کلید واژگان: احساس حسادت, خودشیفتگی پیروان, عملکرد کاری, مبادله رهبر- عضو, مثلث بندیThe purpose of this study was to determine the effect of self-admiration of the followers on feeling of envied and work performance through the moderator role of perceptions of the exchange of leader-member of the staff of the Department of Sports and Youth of Isfahan province with a descriptive correlation method. The statistical population of the study consisted of 120 employees in Isfahan province's sport and youth department. Among them, 89 Cochran formula and 90 available for sampling were selected. Four questionnaires Envy Vico 2005, Narcissists of NPI-40 followers Ruskin and Terry, 1988, Leader-Member Exchange, Johnson & Van Pern 2004 and Work Performance, Patterson 1997 were used to measure variables. Formal validity was confirmed by a number of respondents and content validity was confirmed by a number of experts. The reliability of the questionnaire was estimated using the Cronbach's alpha coefficient for all variables 0/70. The data were analysed using descriptive and inferential statistics including structural equations using SPSS-22 and warp pls software. The results showed that In the direct relationship between the variables, all the coefficients are significant and are not just a significant value.
Keywords: Feeling jealous, narcissism, work performance, exchange of leader-member -
در سال های اخیر به دلایل مختلفی از جمله مطرح شدن مدیریت در غرب به عنوان یک دانش مستقل و نیز به دلیل ضرورت های اجتماعی جوامع اسلامی برای بهره گیری از مدیریت اسلامی در اداره جامعه و سازمان ها، برخی از دانشمندان اسلامی کوشیده اند کتاب هایی را با محتوای مدیریت اسلامی با در نظرگرفتن پیش فرض های نظریه ای گوناگون، تالیف نمایند که در این راستا یکی از کتاب های ارزشمند در این زمینه، کتاب "مدیریت اسلامی" افجه ای می باشد. در این مقاله، ضمن بررسی اجمالی کتاب حاضر و با بیان نوع نگاه ها به مدیریت اسلامی و همچنین نگاه های فرانظریه ای متفاوت به مدیریت اسلامی، به نقد شکلی، نظری و محتوایی، از طریق کاربرد تکنیک فراتیوری و استفاده از روش تحلیل محتوای اثر، به این کتاب پرداخته شده و در پایان پیشنهاد گردیده، ضمن ویراستاری فنی و ادبی اثر مورد نظر، به غنای محتوای کتاب توجه بیشتر شود و موضوع تکلیف گرایی در فصول مربوط به برنامه ریزی و نظارت و کنترل مورد بحث قرار گیرد.
کلید واژگان: مدیریت اسلامی, فراتئوری, نقد کتاب, کتب مدیریت اسلامیIn recent years, for various reasons, including the introduction of management in the West as an independent science and also due to the social needs of Islamic societies to use Islamic management in the management of society and organizations, some Islamic scholars have tried to write books on Islamic management. Authors try to write books which consider the presuppositions of various theories and in this regard, one of the valuable books in this field is the book "Islamic Management" which is our concern in this article. The present book focuses on different types of views on Islamic management as well as different trans-theoretical views on Islamic management. This book also deals with formal, theoretical, and content critique through the application of meta-theoretical technique and the method of content analysis of the book. Finally, it is suggested that technical and literary editing of the book are needed, more attention should be paid to the richness of the book content and the issue of task orientation would be discussed in the chapters related to planning, supervision, and control.
Keywords: Islamic Management, Metatheory, book criticism, Islamic Management Books -
نشریه اندیشه آماد، پیاپی 76 (بهار 1400)، صص 145 -174زمینه و هدفهدف اصلی این پژوهش، «بررسی نقش واسطه ای همکاری زنجیره تامین در ارتباط بین فناوری اطلاعات و نوآوری رادیکالی و تدریجی در شرکت های تولیدی شهرک صنعتی شهرکرد» است.روشبرای سنجش متغیرهای مدل تحقیق، از پرسش نامه استاندارد استفاده شده است. پرسش نامه مذکور، پس از سنجش روایی (صوری، محتوایی لاوشه، تحلیل عاملی تاییدی، اکتشافی، همگرا و واگرا) و پایایی (کرونباخ و ترکیبی)، از طریق مشارکت 90 نفر از مدیران شرکت های تولیدی قطب صنعتی شهرکرد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، اجرا گردید، روش تجزیه وتحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی (مدل معادلات ساختاری) بوده است و از طریق نرم افزارهای اس پی اس اس، وارپ پی ال اس و لیزرل اجرا شد.یافته هایافته های پژوهش نشان داد، فناوری اطلاعات به نوآوری رادیکال (β=0.55) و نوآوری تدریجی (β=0.47) و همکاری زنجیره تامین (β=0.82)، همکاری زنجیره تامین به نوآوری رادیکال (β=0.35) و نوآوری تدریجی (β=0.37)، دارای اثر مستقیم هستند(001/0< p)؛ همچنین همکاری زنجیره تامین)با شمول واریانس 34/0) رابطه بین فناوری اطلاعات و نوآوری رادیکالی را میانجی گری نموده است(Z=10.17) و نهایتا همکاری زنجیره تامین)با شمول واریانس 40/0) رابطه بین فناوری اطلاعات و نوآوری تدریجی را میانجی گری نموده است(Z=10.28).نتیجه گیریاین پژوهش از دست یابی به نوآوری باز پشتیبانی می کند که حاکی از لزوم کسب دانش خارجی برای قادر ساختن شرکت ها به توسعه پروژه های نوآوری است.کلید واژگان: فناوری اطلاعات, همکاری زنجیره تامین, نوآوری تدریجی و رادیکالی, مدل معادلات ساختاری, مثلث بندیAim &BackgroundThe main purpose of this study is “to investigate the meditating role of supply chain collaboration in the relationship between information technology and gradual and radical innovation in industrial town manufacturing companies in the Shahrekord city”.MethodThe standard questionnaire was used to measure the variables of the research model. Above-mentioned questionnaire was implemented through the participation of 90 managers in Industrial town manufacturing companies in the Shahrekord city that were selected by the simple random sampling after measurement of validity (face and content validity based on Lawshe’s method, confirmatory and exploratory factor analysis, convergence and divergence) and reliability (Cranach’s alpha method and hybrid). Data analysis was based on two descriptive and inferential statistics (Structural Equation Modeling) which performed by SPSS, Warp PLS and LISREL software.FindingsFindings showed that information technology to radical innovation (β = 0.55) and to Incremental innovation (β = 0.47), and supply chain cooperation (β = 0.82), supply chain cooperation to radical innovation (β = 0.35) and Incremental innovation (β = 0.37), Have a direct effect (p <0.001). Also, supply chain cooperation (including variance 0.34) has mediated the relationship between information technology and radical innovation (Z = 10.17), And finally, supply chain cooperation (including 0.34 variance) mediated the relationship between information technology and Incremental innovation (Z = 10.28).ConclusionThis study supports the achievement of open innovation, which implies the necessity of acquiring external knowledge to enable companies to develop innovation projects.Keywords: Information Technology, Supply Chain Collaboration, Gradual, Radical Innovation, Structural Equation Modeling, Triangulation
-
نشریه مدیریت دانش سازمانی، پیاپی 12 (بهار 1400)، صص 197 -228هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر رهبری توانمندساز بر نوآوری باز با در نظر گرفتن فرهنگ یادگیری سازمانی و تعدیل گری ظرفیت جذب بوده است. تحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق همبستگی و از لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده است. ابزار تحقیق بر اساس پرسش نامه استاندارد نقش بندی و تابش (2018) می باشد که پس از سنجش روایی (همگرا، واگرا و اکتشافی) و پایایی (آلفای کرونباخ، ترکیبی و دایسترا)، از طریق مشارکت 131 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت های دانش بنیان استان چهارمحال و بختیاری که با روش نمونه گیری تصادفی و از طریق جدول مورگان، انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزارهای «SPSS25» و «WarpPLS7» اجرا شد. یافته هایی تحقیق نشان داد، بیشترین ضریب مسیر (β=0.79) و ضریب تعیین (R2=0.63) مربوط به مسیر رهبری توانمندساز به فرهنگ یادگیری سازمانی بوده است، همچنین فرهنگ یادگیری سازمانی به طور کامل، رابطه بین رهبری توانمندساز و نوآوری باز داخلی (VAF=0.64) و خارجی (VAF=0.69) را میانجی گری نموده است.کلید واژگان: فرهنگ یادگیری سازمانی, نوآوری باز, ظرفیت جذب, رهبری توانمندساز, شرکت های دانش بنیان, مثلث بندی متدولوژیکیThe purpose this study was to investigate the effect of empowering leadership on open innovation with regard to organizational learning culture and adjusting adsorptive capacity. This study was an applied method and a Correlation research. The research tool based on the standard questionnaire of Naqshbandi and et al (2019) which was done by the participation of 131 managers and experts of the knowledge-based companies of Chaharmahal and Bakhtiari province after measuring validity (convergent, divergent and exploratory) and reliability (Cronbach's alpha, hybrid and diestra), that were selected by random sampling method and through Morgan table, were implemented. Data analysis was implemented in two descriptive and inferential levels through “SPSS25” and “WarpPLS7 software”. Findings showed that the highest path coefficient (β = 0.79) and the determination coefficient (R2 = 0.63) corresponds to the empowering leadership to organizational learning culture, organizational learning culture has also fully mediated the relationship between empowering leadership and open internal (VAF = 0.64) and external innovation (VAF = 0.69Keywords: open innovation, Absorptive Capacity, empowering leadership, Organizational Learning Culture, knowledge-based companies, Methodological triangulation
-
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی مولفه های تاثیرگذار بر ریسک های HSE با استفاده از رویکرد آمیخته در شرکت گاز خطوط انتقال دوراهان می باشد. برای نیل به این هدف، با استفاده از روش ترکیبی اکتشافی، داده ها در دو مرحله (کیفی و کمی) جمع آوری شد. در ابتدا، ضمن مطالعه ادبیات تحقیق، از طریق مصاحبه ساخت یافته و نیمه ساخت یافته با یازده نفر از مدیران و خبرگان دانشگاهی که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند، بخشی از مولفه ها مورد شناسایی قرار گرفت. در بخش کیفی، با استفاده از روش دلفی، تعداد یازده نفر از پانلیست ها پس از سه راند، در مورد مولفه های تاثیرگذار بر ریسک های HSE، به اتفاق نظر دست یافتند و مدل تحقیق ارایه گردید و اعتبار بخش کیفی نیز، از طریق ضریب هماهنگی کندال (k=0.89)، مورد تایید قرار گرفت. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، در دو سطح توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارهای «SPSS22» و «Lisrel» اجرا شد. پانلیست های تحقیق حاضر، مولفه های کلیدی ریسک های HSE را در قالب 77 مفهوم کلیدی و سه معیار اصلی که شامل: ایمنی (42 مولفه)، بهداشت (15 مولفه) و زیست محیطی (20 مولفه)، مورد شناسایی قرار دادند، که بیشترین امتیاز فریدمن مربوط به معیار «ایمنی» با مقدار 2.82 و کمترین امتیاز مربوط به معیار «بهداشت» با امتیاز 1.27 می باشد؛ بر همین اساس، می توان به این نتیجه دست یافت، که در صورت توجه بیشتر سازمان ها به ایمنی، علاوه بر سلامت جسمانی، سلامت روانی کارکنان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و با کاهش هزینه و زمان، از خسارت هایی که به کارگر و کارفرما وارد می کند، پیشگیری می نماید.
کلید واژگان: ریسک های HSE, سیستم مدیریت ایمنی, بهداشت و محیط زیست, رویکرد آمیختهThe main purpose of this study is to identify the components affecting HSE risks using Delphi technique in Dorahan Transmission Lines Gas Company. To achieve this goal, data were collected in two phases (qualitative and quantitative) using a Mix method approach. At first, due to the research literature, some of the components were identified through structured and semi-structured interviews with 11 academic managers and experts who were selected by theoretical sampling method. 11 panelists (academic and practical fields) after three rounds agreed on the components affecting HSE risks in the qualitative section using the Delphi method and the research model was presented; and the validity of the qualitative part was also confirmed by Kendall's coefficient of concordance (k = 0.89). Data analysis performed at both descriptive and inferential levels (Friedman) in the quantitative part through SPSS 22 software. Panelists were identified the key elements of HSE risks in the form of 77 key concepts and 3 main criteria including safety (42), health (15) and environmental components (20) which the highest Friedman score is related to the "safety" criterion with a value of 2.82 and the lowest score is related to the "health" criterion with a score of 1.27; accordingly, it can be concluded that if more organizations pay attention to safety, in addition to physical health, it also affects the mental health of employees and by reducing the cost and time, it prevents costs incurred by the worker and employer.
Keywords: HSE risks, Health, safety, environment management system, Mix method -
هدف اصلی پژوهش تحلیل نقش میانجی استراتژی رقابتی در فعالیت های مدیریت کیفیت بر عملکرد شرکت در شرکت های دارویی شهرکرد می باشد و روش پژوهش از نوع همبستگی از شاخه میدانی و از لحاظ ماهیت کاربردی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان شرکت های دارویی شهرکرد بوده با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 84 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. روایی پرسش نامه توسط متخصصین و روایایی محتوا تایید شد و پایایی پرسش نامه به کمک ضریب آلفا کرونباخ تایید گردید. جهت بررسی فرضیات پژوهش مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده گردید. یافته ها نشان داد بین مدیریت کیفیت بهره برداری و مدیریت کیفیت اکتشافی و عملکرد شرکت ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بین شیوه-های مدیریت کیفیت اکتشافی و بهره برداری و عملکرد با نقش میانجیگری استراتژی رقابتی ارتباط مثبت وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد بین استراتژی رقابتی و عملکرد شرکت رابطه معناداری وجود دارد.
کلید واژگان: مدیریت کیفیت اکتشافی, مدیریت کیفیت بهره برداری, استراتژی رقابتیThe main purpose of this study is to analyze the mediating role of competitive strategy in quality management activities on company performance in Shahrekord pharmaceutical companies. The research method was correlational from the field branch and in terms of applied nature. The statistical population of the study was the employees of Shahrekord pharmaceutical companies and 84 people were selected as the sample using the available sampling method. The data collection tool is questionnaire. The validity of the questionnaire was confirmed by experts and content validity and the reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha coefficient. To test the research hypotheses, structural equation model was used with the help of Smart PLS software. Findings showed that there is a positive and significant relationship between operational quality management and exploratory quality management and company performance. There is a positive relationship between exploratory quality management practices and exploitation and performance with the mediating role of competitive strategy. The findings also show that there is a significant relationship between competitive strategy and firm performance.
Keywords: exploratory quality management, exploitation quality management, competitive strategy -
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی شاخص های موثر بر انتخاب تامین کنندگان در زنجیره تامین لارجت و پایدار در صنعت مواد غذایی شهرک صنعتی شهرکرد با استفاده از روش دلفی می باشد. برای نیل به این هدف، با استفاده از روش ترکیبی اکتشافی، داده ها در دو مرحله (کیفی و کمی) جمع آوری شد. در ابتدا، ضمن مطالعه ادبیات تحقیق، از طریق مصاحبه ساخت یافته و نیمه ساخت یافته با 11 نفر از مدیران و خبرگان دانشگاهی که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند، مولفه ها مورد شناسایی قرار گرفت. در بخش کیفی، با استفاده از روش دلفی، تعداد 14 نفر از پانلیست ها پس از چهار راند، در مورد مولفه های زنجیره تامین لارجت و پایدار به اتفاق نظر دست یافتند و اعتبار بخش کیفی نیز، از طریق ضریب هماهنگی کندال (k=0.61) مورد تایید قرار گرفت. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، در دو سطح توصیفی و استنباطی (فریدمن) از طریق نرم افزار «SPSS22» و «Lisrel» اجرا شد. پانلیست های تحقیق حاضر، مولفه های کلیدی را در قالب 123 مفهوم کلیدی، 26 زیرمعیار و 6 معیار اصلی که شامل: معیار ناب، چابک، تاب آوری، سبز، استعداد و نهایتا پایدار می باشد را مورد شناسایی قرار دادند، که بیشترین امتیاز فریدمن مربوط به معیار «پایدار» با مقدار 5.29 و کمترین امتیاز مربوط به معیار «تاب آور» با مقدار 2.25 می باشد. ارزش پژوهش حاضر، به دلیل نوآوری محتوایی (استفاده هم زمان از شش رویکرد) می-باشد.کلید واژگان: روش ترکیبی اکتشافی, روش دلفی, زنجیره تامین لارجت, زنجیره تامین پایدارThe main purpose of this study is to identify and prioritize the indicators affecting the Supplier’s selection in LARGT and Sustainable Supply Chain in the Food industry of Shahrekord industrial town using Delphi Mhetod. To this end, data were collected in two stages (qualitative and quantitative) using the Sequential Exploratory method. Initially, reviewing the research literature, the components were identified through structured and semi-structured interviews with 11 academic executives and experts selected by theoretical sampling. 14 panelists reached a consensus on the components of LARGT and Sustainable Supply Chain in the qualitative section after four rounds using the Delphi technique and the validity of the qualitative section was also confirmed by Kendall’s Coefficient of Concordance (k=0.61). The quantitative data analysis method was done in two descriptive and inferential statistics through SPSS and Lisrel software. The panelists identified key components in several formats including 123 key concepts, 26 sub-criteria and 6 main criteria which were Lean, Agile, Resilience, Green, Talent and Sustainable which the highest score of Freedman is related to Sustainable criterion with the value of 5.29 and lowest score was for Resilience criterion with the value of 2.25. The research value is due to the content (using six approaches simultaneously).Keywords: Delphi method, LARGT Supply Chain, Sequential Exploratory method, sustainable supply chain
-
نشریه اندیشه آماد، پیاپی 74 (پاییز 1399)، صص 127 -156زمینه و هدف
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی شاخص های موثر بر انتخاب تامین کنندگان در زنجیره تامین لارجت می باشد.
روشداده ها با استفاده از روش ترکیبی اکتشافی، در دو مرحله (کیفی و کمی) جمع آوری شد. در ابتدا، از طریق مصاحبه با 11 نفر از خبرگان که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند، مولفه ها مورد شناسایی قرار گرفت. در بخش کیفی، با استفاده از روش دلفی، تعداد 18 نفر از پانلیست ها پس از چهار راند، به اتفاق نظر دست یافتند و اعتبار بخش کیفی نیز از طریق ضریب هماهنگی کندال (k=0.79) مورد تایید قرار گرفت. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، در دو سطح توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارهای «SPSS» و «Lisrel» اجرا شد.
یافته هابر مبنای یافته های حاصل از مرحله کیفی، پرسش نامه بخش کمی طراحی و پس از سنجش روایی (عاملی) و پایایی، از طریق مشارکت 120 نفر از مدیران صنعت مواد غذایی شهرکرد که با روش نمونه گیری تصادفی 102 نفر از آن ها انتخاب شدند، اجرا گردید. خبرگان، مولفه های کلیدی را در قالب 85 مفهوم کلیدی و 5 معیار اصلی که شامل: معیار ناب، چابک، تاب آوری، سبز و استعداد پایدار می باشد را مورد شناسایی قرار دادند، که بیشترین امتیاز فریدمن مربوط به معیار «سبز» با مقدار 44.72 و کمترین امتیاز مربوط به معیار «چابک» با مقدار 40.65 می باشد.
نتیجه گیریاستفاده همزمان از این پنج رویکرد موجبات پوشش دادن نقاط ضعف رویکردها را فراهم می نماید.
کلید واژگان: روش ترکیبی اکتشافی, روش دلفی, روش آلفای کرونباخ, زنجیره تامین لارجتAim and backgroundThe main purpose of this study is to identify and prioritize the indicators affecting the Supplier’s selection in LARGT Supply Chain
Methoddata were collected in two stages (qualitative and quantitative) using the Sequential Exploratory method. Initially, through interviews with 11 experts who were selected by theoretical sampling method, Components were identified in the qualitative section, using the Delphi method, 18 panelists reached a consensus after 4 rounds.The validity of the qualitative part was also confirmed by Kendal coordination coefficient (k = 0.79) Quantitative data analysis method was implemented in two descriptive and inferential levels through SPSS and Lisrel software
FindingsBased on the findings of the qualitative stage of the questionnaire, a quantitative section was designed and after measuring the validity (factor) and reliability through the participation of 120 managers of Shahrekord food industry, 102 of them were selected by random sampling method Experts identified the key components in the form of 85 key concepts and 5 main criteria, which include: pure, "agile", resilience, green and sustainable talent, with the highest Friedman score of 44.72. And the lowest score is related to the "agile" criterion with a value of 40.65
ConclusionThe simultaneous use of these five approaches provides coverage of the weaknesses of the approaches.
Keywords: Sequential Exploratory method, Delphi method, Cronbach's alpha method, LARGT Supply Chain -
آسیب شناسی سازمانی اغلب به عنوان حساس ترین جزء استقرار یک طرح تحول سازمانی تلقی می شود، ازاین رو، یکی از مهم ترین اقداماتی که سازمان های موفق برای ارتقای اثربخشی خود انجام می دهند، آسیب شناسی صحیح و به موقع است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های نظام تحولی و تربیتی صالحین از دیدگاه مربیان و سرمربیان (رهبران تیم ها) و رتبه بندی آنها در سازمان بسیج اقشار استان خراسان رضوی است که جهت دسته بندی آسیب ها از الگوی تکمیل یافته هاریسون استفاده شد. روش این پژوهش برحسب نحوه گردآوری اطلاعات، روش آمیخته (کیفی کمی)، برمبنای هدف، از نوع پژوهش های کاربردی است و براساس ماهیت و روش از نوع توصیفی، تحلیلی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، مربیان (رهبران تیم ها) و سرگروه های نظام تربیتی صالحین می باشند که براساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران، 168 نفر تعیین شد. ابزار اصلی مورداستفاده، پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 93 درصد بوده است که با استفاده از نرم افزار SPSS12 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که آسیب های نظام تربیتی صالحین، مشتمل بر 28 آسیب است که ازاین بین، نمره 5 آسیب، به ترتیب زیر دارای اهمیت زیاد و بسیار زیادی می باشند. 1. نگاه بیشتر مدیران نسبت به کمی محوری بدون توجه کافی به کیفیت (توجه افراطی به کمیت)، 2. مطابقت نداشتن گفتار و کردار سرگروه ها و الگونبودن آنان به صورت عملی، 3. نبود سیر مطالعاتی مشخص در محتواهای آموزشی، 4. عدم تعریف مشخص و یکپارچه مدیران متولی و فرماندهان از نظام تربیتی صالحین، 5. عدم توجه به نیاز مخاطبین.
کلید واژگان: آسیب شناسی سازمانی, کارگروهی و تیمی, نظام تحولی و تربیتی صالحین, الگوی هاریسونOrganizational pathology is often considered as the most critical component of establishing an organizational transformation plan; therefore, an important step that successful organizations take to improve their effectiveness regards performing accurate and timely pathology. This research is mainly intended to identify the defects of the transformatio and training system of Salehin from the views of trainers and headmasters, and their ranking in the Basij Organization of Khorasan Razavi province. Harrison's completed model is used to classify the defects. This applied research follows mixed (qualitative-quantitative) method for data collection and descriptive analytical method for analysis. The statistical population of this study includes instructors (team leaders) of Salehin selected on the basis of stratified random sampling containing 168 people according to Cochran's formula. The main research tool contained a researcher-made questionnaire with a reliability coefficient of 93%, measured by SPSS12 software. The results indicated that the defects of Salehin training system contains 28 items, which received the score of 5 and less respectively, in terms of their significance: 1) consideration of quantity, rather than paying sufficient attention to quality by most managers without to quality (extreme attention to quantity), 2) inconsistency of the speech and the deeds of instructors and their practicality, 3) lack of a certain plan for studying the content, 4) lack of a clear and consistent definition of training system of Salehin by managers and commanders, of the righteous educational system, 5) lack of attention to the needs of the trainees.
Keywords: Organizational Pathology, group, team working, transformational, training system of the Salehin, Harrison Model -
بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر پایداری شرکت از طریق اثر میانجی مدیریت دانش (مورد مطالعه: صنایع فولادی استان چهارمحال و بختیاری)
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر پایداری شرکت از طریق اثر میانجی مدیریت دانش می باشد. این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و نیز از نظر روش جز تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بوده است که برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استاندارد عباس (2019) با سه بعد مدیریت کیفیت جامع، مدیریت دانش و پایداری با تعداد 69 گویه استفاده شده است. برای روایی پرسشنامه از روش های همگرا، تحلیل عاملی تاییدی و روایی محتوا استفاده شده است. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ انجام شد. در بخش آمار استنباطی از آزمون نرمالیتی داده ها، آزمون همبستگی و مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی (PLS) به وسیله ی نرم افزار Smart PLS3 بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر مدیریت دانش با ضریب مسیر 0.628 و مقدار آماره تی 9.776 مورد قبول واقع شد. همچنین تاثیر مدیریت دانش بر پایداری شرکت نیز با ضریب مسیر 0.656 و مقدار آماره تی 9.234 تایید گردید که بین مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع با عملکرد سازمان رابطه مستقیم وجود داشت. همچنین مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع بر عملکرد شرکت ها تاثیرگذار می باشد. نتایج حاصله از تحقیق حاضر می تواند به منظور ارتقای عملکرد سازمان مورد بهره برداری مدیران صنایع فولاد استان چهارمحال و بختیاری قرار گیرد.
کلید واژگان: مدیریت کیفیت جامع, پایداری شرکت, مدیریت دانش, مثلث بندی متدولوژیکیinvestigate the effect of total quality management on firm sustainability through the mediating effect of knowledge management (the Case of Study: Steel industries of Chaharmahal and Bakhtiari province )The purpose of this study is to investigate the effect of total quality management on firm sustainability through the mediating effect of knowledge management In terms of Purpose of research, this research is an applied research and in terms of methodology, it can be categorized as a descriptive research.For data and information collection, two methods of "library and field research" and questionnaires were used. Abbas (2019) standard questionnaires including three dimensions of total quality management, knowledge management and sustainability with 69 items were used for data collection.The questionnaires were answered based on a five-point Likert scale. In order to assess the validity of the questionnaire, Convergent and divergent validity tests were used. Moreover, the validity was confirmed by expert professors. Reliability of the questionnaires was measured via Cronbach's alpha. The value of Cronbach's alpha coefficient and combined reliability coefficient were more than 0.7 .In the inferential statistics section, data normality test, correlation test and structural equation modeling with partial least squares (PLS) approach were employed via Smart PLS3 software The results validated the effect of total quality management on knowledge management with a path coefficient of 0.628 and a t-value of 9.776. Also, the effect of knowledge management on the stability of the company was confirmed with a path coefficient of 0.656 and a t-value of 9.234, meaning there is a direct relationship between knowledge management and total quality management with the performance of the organization.Knowledge management and TQM also affect the performance of companies. The results of the present study can be used by the managers of steel industries in Chaharmahal and Bakhtiari province to improve the performance of their organizations.
-
هدف اصلی پژوهش، ارایه الگوی اندیشه ورزی با محوریت دیدگاه های مقام معظم رهبری می باشد. برای نیل به این هدف، با استفاده از روش ترکیبی اکتشافی، داده ها در دو مرحله (کیفی و کمی) جمع آوری شد. در ابتدا، ضمن مطالعه ادبیات تحقیق، از طریق مصاحبه با 11 نفر از خبرگان که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند، مولفه های کلیدی اندیشه ورزی در قالب 85 مفهوم کلیدی، 15 زیر معیار و 5 معیار شناسایی گردید. در بخش کیفی، با استفاده از روش دلفی، تعداد 20 نفر از پانلیست ها، پس از چهار راند، در مورد مولفه های اندیشه ورزی به اتفاق نظر دست یافتند و مدل تحقیق ارایه گردید و اعتبار بخش کیفی نیز، از طریق ضریب هماهنگی کندال (k=0.89) مورد تایید قرار گرفت. بر مبنای یافته های حاصل از مرحله کیفی، پرسش نامه بخش کمی طراحی شد که پس از سنجش روایی ظاهری، محتوا (روش لاوشه) و همچنین روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی)، پایایی آن با روش آلفای کرونباخ، مقدار آن 93/0 برآورد شد و از طریق مشارکت 108 نفر از پژوهشگران دانشگاه جامع امام حسین (ع) که با روش نمونه گیری تصادفی 84 نفر از آن ها انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از طریق نرم افزار «SPSS» و همچنین «Lisrel» اجرا شد. یافته های پژوهش، ارایه الگوی اندیشه ورزی می باشد که شامل معیارهایی از قبیل: راهبرد، مبانی اندیشه ورزی، دیدگاه اسلام، گفتمان رهبری و پیامدهای اندیشه ورزی است، که بیشترین امتیاز فریدمن مربوط به مبانی اندیشه ورزی با مقدار 44.72 و کمترین امتیاز مربوط به راهبرد ها با امتیاز 40.65 می باشد؛ بر همین اساس، می توان به این نتیجه دست یافت، که در صورت توجه سازمان ها به پارادایم اندیشه ورزی، می توان شاهد ظهور سازمان هایی با ویژگی های دانش آفرینی و یادگیرنده بودن باشیم.
کلید واژگان: الگوی اندیشه ورزی, دیدگاه های مقام معظم رهبری, انجمن خبرگی, تصمیم گیری گروهی, روش آمیختهThe main purpose of this study is to design a thought model based on the Supreme Leader's views. To achieve this goal, data were collected in two qualitative and quantitative phases using mixed explorative method. Initially, having reviewed the literature, the researchers identified the key components of thinking as 85 key concepts, 15 sub-criteria, and 5 criteria through interviews by 11 experts selected by theoretical sampling method. In the qualitative phase, using Delphi method, 20 panelists reached a consensus on thought components after four rounds, and the research model was designed. The validity of qualitative part was confirmed by Kendall's coefficient (k = 0.89). A quantitative questionnaire was designed based on the findings of the qualitative phase. The face validity, content validity (Lawshe method), as well as construct validity (exploratory and confirmatory factor analysis) were estimated to be as much as 0.93 by Cronbach's alpha by the participation of 108 researchers at Imam Hussein Comprehensive University, 84 of whom were selected by random sampling method. The data analysis was performed in the quantitative phase through SPSS as well as LISREL software. The findings provided a thought model including the strategy of the bases of thinking, the view of Islam, the discourse of the leadership, and the outcome of thinking, of which highest score of Friedman's method was given to thinking (44.72), and the lowest score was given to strategies (40.65). Hence, it can be concluded that if organizations consider thinking paradigm, we may observe the emergence of learning and knowledge creating organizations.
Keywords: Collective Thinking Model, Supreme Leader's Views, Communities of Practice, Group decision making, mixed method -
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر نوآوری باز بر اجرای مدیریت دانش با در نظر گرفتن فرآیندهای مدیریت دانش در منطقه دوم عملیات انتقال گاز استان اصفهان می باشد. برای نیل به این هدف، از روش پژوهش توصیفی (از نوع پیمایشی) استفاده شد. ابزار تحقیق بر اساس پرسش نامه استاندارد وو و هو (2018) می باشد که پس از سنجش روایی ظاهری، محتوا (روش لاوشه) و روایی سازه (تحلیل عاملی تاییدی) و پایایی (که با روش آلفای کرونباخ، مقدار آن 93/0 برآورد شد)، از طریق مشارکت 84 نفر از مدیران و کارکنان منطقه دوم عملیات انتقال گاز استان اصفهان که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی (مدل معادلات ساختاری) و از طریق نرم افزارهای «SPSS 21» و «Lisrel 8.9» اجرا شد. اعتبار مدل تحقیق، از طریق ضرایب استاندارد و ضرایب معناداری مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آن حاکی از برازش قابل قبول برای شاخص های مذکور بوده است. یافته های پژوهش تمامی فرضیه های پژوهش را مورد تائید قرار داد، به صورتی که بیشترین تاثیر را نوآوری باز بر فرآیندهای مدیریت دانش داشته است (β=0.66)، همچنین کمترین تاثیر را نوآوری باز بر اجرای مدیریت دانش داشته است (β=0.25)، در نهایت، فرآیندهای مدیریت دانش به طور کامل، پشتیبانی نوآوری باز از اجرای مدیریت دانش را میانجی گری نموده است.
کلید واژگان: نوآوری باز, اجرای مدیریت دانش, فرآیندهای مدیریت دانش, روایی محتوایی لاوشه, مدل معادلات ساختاریThe main purpose of this study is to investigate the impact of open innovation on knowledge management implementation with regard to knowledge management processes in the second region of gas transmission operations in Esfahan province. To this end, a descriptive research method (survey type) was used. The research tool is based on the Wu and Hou’s (2018) standard questionnaire which after measurement of external validity, content (Lawshe’s method) and structural validity (confirmatory factor analysis) and reliability (estimated by Cranach’s alpha method), were implemented through the participation of 84 managers and employees in the second region gas transmission operations that were selected by the stratified sampling method. Data analysis was performed at both descriptive and inferential statistics (structural equation model) through “SPSS 21” and “Lisrel 8.9” software. The research model validity was evaluated through standard coefficients and significance coefficients (t> 1.96) and the results showed acceptable fit for the above-mentioned indices. The findings confirmed all the research hypotheses, as open innovation has the greatest impact on knowledge management processes (β = 0.66), also, open innovation had the least impact on knowledge management implementation (β = 0.25), finally; knowledge management processes have fully mediated open innovation support for knowledge management (VAF=0.519).
Keywords: open innovation, Knowledge Management Implementation, Knowledge Management Processes, Lawshe Content Validity, structural equation model
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.