به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

مرجان واحدی

  • مرجان واحدی*، کبری طرفه ئی منفرد، رویا اشراقی سامانی، همایون مرادنژادی
    در سال های اخیر، روستاها به نقاط استراتژیکی برای اجرای طرح های مربوط به انرژی تجدیدپذیر تبدیل شده اند؛ چرا که این مناطق از پتانسیل بالایی برای برای استقرار تاسیسات مربوط به انرژی تجدیدپذیر و در نتیجه توسعه پایدار روستایی برخوردار هستند. علی رغم آن که استراتژی های سیاستی اثرات مثبت انرژی های تجدیدپذیر در دستیابی به توسعه پایدار روستایی را پیش بینی نموده اند، چگونگی دستیابی به این مهم در تطابق با شرایط فعلی جوامع مختلف، هم چنان در هاله ای از ابهام به سر می برد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر پیاده سازی و توسعه کاربرد انرژی های تجدیدپذیر در مناطق روستایی استان ایلام انجام شد. برای گردآوری داده ها در این پژوهش کمی از پرسشنامه محقق ساخته ای استفاده شده که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه متخصصان و صاحبنظران حوزه انرژی در استان ایلام به تعداد 265 نفر بودند که با استفاده از جدول نمونه گیری بارتلت و همکاران، تعداد 154 نفر از آنان به روش تصادفی به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نشان داد عوامل حاکمیتی- سیاستی، اقتصادی- مالی، مدیریتی- سازمانی، اجتماعی- فرهنگی، آموزشی- ترویجی، بین المللی، ویژگی های فنی، کالبدی- زیرساختی، طبیعی- منطقه ای و شرایط بازار در سطحی بالاتر از متوسط در پیاده سازی و توسعه کاربرد انرژی های تجدیدپذیر در مناطق روستایی استان ایلام نقش دارند. نتایج این مطالعه می تواند نقش موثری در تغییر الگوی تولید انرژی در استان ایلام و حرکت به سمت توسعه انرژی پایدار داشته باشد.
    کلید واژگان: انرژی پاک, توسعه پایدار روستایی, پایداری زیست محیطی, سوخت های فسیلی
    Marjan Vahedi *, Kobra Torfei Monfared, Roya Eshraghi Samani, Homayoon Moradnezhadi
    In recent years, rural areas have become strategic points for implementing renewable energy projects; Because these areas have a high potential for the establishment of renewable energy facilities and, as a result, sustainable rural development. Despite the fact that political strategies have predicted the positive effects of renewable energy in achieving sustainable rural development, how to achieve this important goal in accordance with the current conditions of different societies, is still an aura of ambiguity. In this regard, the current research was conducted with the aim of identifying factors affecting the implementation and development of the use of renewable energy in the rural areas of Ilam province. Instrument of data gathering in this quantitative research was a researcher-made questionnaire, which validity and reliability were confirmed using content validity and Cronbach's alpha test. The statistical population of this research included all the experts in the field of energy in Ilam province (N=265), and using the sampling table of Bartlett et al., 154 of them were randomly selected as research samples. Data analysis using SPSS software showed that according to the belief of most experts, governance-political, economic-financial, managerial-organizational, social-cultural, educational-promotional, international, technical features, Physical-infrastructural, natural-regional and market conditions play a role at a higher than average level in the implementation and development of the use of renewable energy in the rural areas of Ilam province. The results of this study can play an effective role in changing the pattern of energy production in Ilam province and moving towards sustainable energy development.
    Keywords: Clean Energy, Sustainable Rural Development, Environmental Sustainability, Fossil Fuels
  • مرجان واحدی*، همایون مرادنژادی، محمد شریف شریف زاده
    به کارگیری مدیریت سبز در سازمان های دولتی علاوه بر اینکه سبب الگوسازی برای سایر بخش ها می شود، کاهش مصرف انرژی و تولید پسماندهای کمتر و حرکت در راستای توسعه پایدار را فراهم می آورد. این پژوهش با هدف تبیین کاربست مدیریت سبز در استانداری ایلام و واحدهای تابعه انجام شده است. روش شناسی پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل استانداری ایلام و 11 واحد سازمانی زیرمجموعه آن بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که بر اساس "فهرست دفتر کار سبز" و مبتنی بر ماده 38 برنامه ششم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور در 9 بند مدیریت انرژی، آب، پسماند، خرید، تدارکات، کاغذ، حمل و نقل، صدا و هوا تدوین شد. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه بر اساس پانل متخصصان و پایایی پرسشنامه با روش باز آزمایی تایید شد. بررسی وضعیت کلی هر یک از فهرست های مدیریت سبز در واحدهای سازمانی تابعه استانداری ایلام نشان داد که وضعیت مولفه های مدیریت تدارکات، کاغذ و هوا در بالاترین سطح مدیریت سبز (سطح عالی) و مولفه های انرژی، پسماند، آب، حمل و نقل، صدا و خرید در سطح خوب مدیریت سبز قرار دارد. بررسی وضعیت کلی مدیریت سبز در واحدهای سازمانی زیرمجموعه استانداری ایلام نیز نشان داد که فرمانداری های ملکشاهی، آبدانان و ایلام در بالاترین وضعیت مدیریت سبز قرار گرفته است. از آنجا که استانداری ایلام در سطح استان و فرمانداری ها در سطح شهرستان از جایگاه حکمرانی برخوردار هستند و نحوه برخورد آنها با مولفه های مدیریت سبز، می تواند برای سایر سازمان ها و دستگاه های اجرایی، مورد الگو قرار گیرد، پیشنهاد می شود با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش، برنامه ریزی لازم برای استقرار بهینه مدیریت سبز در همه واحدهای تابعه استانداری به عمل آید.
    کلید واژگان: مدیریت سبز, مدیریت انرژی, مدیریت آب, مدیریت پسماند, مدیریت تدارکات
    Marjan Vahedi *, Homayoon Moradnezhadi, Mohammad Sharif Sharifzadeh
    Applying green management in government organizations, in addition to creating a model for other sectors, will reduce energy consumption and generate less waste and move towards sustainable development. This study was conducted to investigate the status of green management in the governorate and its affiliated units. The research methodology is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection. The statistical population of the study included Ilam Governor's Office and 11 organizational units under it. The data collection tool in this study was a questionnaire based on the "Green Office Checklist" and Based on article 38 of the Sixth Economic and Social Development Plan of the country, it was compiled in 9 sections of energy management, water, waste, purchase, procurement, paper, transportation, sound and air. The apparent and content validity of the questionnaire was confirmed based on the panel of experts and the reliability of the questionnaire was confirmed by retesting method. Examination of the general status of each of the green management checklists in the organizational units affiliated to Ilam Governorate showed that Status of procurement, paper and air management components are at the highest level of green management (excellent level) and energy, waste, water, transportation, sound and purchasing components are at the good level of green management. The study of the general situation of green management in the organizational units of the Ilam governorate also showed that the governorates of Malekshahi, Abdanan and Ilam are in the highest status of green management. Because the governorate of Ilam at the provincial level and the governorates at the city level have a governing position and how they deal with the components of green management can be modeled for other organizations and enforcement agencies, It is suggested that considering the results of this research, the necessary planning be done for the optimal establishment of green management in all units of the governorate.
    Keywords: Green Management, energy management, water management, waste management, procurement management
  • سمیه شبیبی، مرجان واحدی*

    مراتع به عنوان یکی از مهم ترین عرصه های منابع طبیعی در کشور ما نقش مهمی در دستیابی به توسعه پایدار ایفا می کنند. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه فقر اقتصادی اجتماعی با تخریب مراتع در مناطق روستایی شهرستان ایلام بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خانوارهای روستایی شهرستان ایلام به تعداد 6014 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 200 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شده و با استفاده از ابزار پرسشنامه موردمطالعه قرار گرفتند. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با نظرخواهی از استاد راهنما و کارشناسان ترویج تایید و پایایی پرسشنامه از طریق انجام پیش آزمون و محاسبه آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه (به طور متوسط 0.855) مورد تایید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 به انجام رسید. بررسی وضعیت مولفه های فقر نشان داد که 63 درصد روستاییان از نظر اقتصادی و 42 درصد از نظر اجتماعی، فقیر محسوب می شوند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای وضعیت مسکن، وضعیت درآمد، وضعیت تغذیه و شرایط ذهنی روانی توانسته اند 56 درصد از تغییرات متغیر وابسته تخریب مراتع در مناطق روستایی شهرستان ایلام را تبیین نمایند؛ بنابراین پیشنهاد می گردد مسیولان با فراهم آوردن شرایط لازم جهت بهبود وضعیت زندگی روستاییان از نظر جنبه های اقتصادی و اجتماعی، از تخریب مراتع در مناطق روستایی جلوگیری به عمل آورند.

    کلید واژگان: تخریب مراتع, فقر اقتصادی, فقر اجتماعی, مناطق روستایی
    Somayye Shabibi, Marjan Vahedi *

    Pastures as one of the most important areas of natural resources in our country, play an essential role in achieving sustainable development. The purpose of this study was to investigate the relationship between socioeconomic poverty and pastures degradation in rural areas of Ilam County. This research, in terms of purpose, was applied and a descriptive-correlation research method was used. The statistical population of this study included all rural households in Ilam County (N=6014) Based on the Cochran formula, 200 of them were selected by using a proportionate stratified random sampling method and studied by a questionnaire. The content validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts and reliability was confirmed through a pilot- test and the Cronbach Alpha coefficient was calculated for each section of the questionnaire (α=0.855). Data analysis was performed by using the SPSS20 software. The survey of the status of poverty components showed that 63 percent of rural people were considered economically and 42 percent socially poor. The results of regression analysis showed that variables of housing status, income status, nutritional status and, psychological and mental conditions have explained 56% of the changes in pasture degradation in rural areas of  Ilam County. Therefore, it is suggested that the authorities provide the necessary conditions to improve the living conditions of the villagers in terms of economic and social aspects, to prevent the destruction of pastures in rural areas.

    Keywords: Pastures degradation, Economic Poverty, Social poverty, Rural area
  • صابر فتاحی، مرجان واحدی*، محمدباقر آرایش، رویا اشراقی

    در بین حوادث طبیعی، حوادث آب محور بحران های جدی را پیش روی کشور قرار داده است. علی رغم وجود تلاش هایی در جهت رفع بحران آب و بهبود شرایط موجود کماکان می توان شاهد سیر فزاینده مشکلات آب به ویژه در بخش کشاورزی کشور بود. گام ضروری برای رویارویی با حوادث آب محور و تعدیل تبعات آن، شناخت و درک عمیق از ابعاد تاب آوری برای ارتقای آستانه تحمل کشاورزان است. مطالعه حاضر به ارزیابی میزان تاب آوری کشاورزان در برابر بحران های آب محور در شهرستان هرسین پرداخته است. پژوهش حاضر در سال 1399 انجام شده و از نوع توصیفی و پیمایشی است. جامعه ی آماری تحقیق، سرپرستان خانوارهای روستایی چهار دهستان شهرستان هرسین انتخاب شدند که حدود 6000 نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 361 کشاورز تعیین گردید. ابزار سنجش، پرسشنامه بوده که روایی آن با نظر اساتید و متخصصان موضوعی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 8/0 برای تمامی بخش های آن مورد تایید قرار گرفت. نرم افزار تحلیل داده ها نیز، SPSS بوده و جهت تحلیل مقایسات زوجی از نرم افزار Expert Choice بهره گرفته شده است. نتایج مقایسات زوجی نشان داد که تاب آوری نهادی و زیرساختی در برابر خشکسالی دارای بالاترین درجه اهمیت در مفهوم تاب آوری است. مطابق با نتایج مطالعه، میزان تاب آوری در کلیه دهستان های موردمطالعه نسبتا پایین برآورد گردیده است و تفاوت سطح تاب آوری در بین دهستان های موردمطالعه معنادار است. همچنین، کشاورزان با کشت آبی نسبت به کشاورزان با کشت دیم دارای سطح تاب آوری بالاتری می باشند.

    کلید واژگان: خشکسالی, آسیب پذیری, تاب آوری زیرساختی
    Saber Fatahi, Marjan Vahedi *, MohammadBagher Arayesh, Roya Eshraghi

    Water-based incidents are natural phenomena that have posed Iran to serious crises. Despite efforts to settle water crises and improve the conditions, we still witness a growing trend of water issues, especially in the agricultural sector in Iran. A necessary step to face water-based incidents and alleviate their implications is to have a deep understanding of resilience dimensions to enhance the tolerance level of the farmers. The present study evaluated farmers’ resilience level in the face of water-based crises in Harsin County. The research, which adopted a descriptive survey methodology, was conducted in 2020. The statistical population was composed of the heads of rural households in four rural districts of the county, amounting to about 6000 people. The sample size was determined to be 361 farmers based on Morgan’s table. The measurement instrument was a questionnaire whose validity was confirmed by a panel of experts and professionals and its reliability was confirmed for all sections as their Cronbach’s alpha was estimated at >0.8. SPSS was used for data analysis and Expert Choice was used for pairwise comparisons. Based on the results of the pairwise comparisons, infrastructural resilience to drought has the highest level of importance in the concept of resilience. According to the results of the study, the resilience level was evaluated to be relatively low in all studied rural districts, and the difference in the level of resilience among the studied villages is significant. Also, farmers with irrigated farming have a higher level of resilience than farmers with rainfed farming.

    Keywords: Drought, Infrastructural Resilience, Vulnerability
  • گلاره جمشیدنژاد، مرجان واحدی*، علیرضا پورسعید، حامد چهارسوقی امین
    شرکت های دانش بنیان به عنوان موتور توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه مطرح می باشند. اما این شرکت ها در غرب ایران رشد قابل ملاحظه ای نداشته اند، پژوهش کمی حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر توسعه شرکت های دانش بنیان کشاورزی در غرب ایران به صورت توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان 45 شرکت دانش بنیان کشاورزی غرب کشور به تعداد 276 نفر تشکیل دادند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss16  و PLS3 نشان داد که مدل مورد بررسی پژوهش حاصل از مبانی نظری و مصاحبه با مدیرعامل شرکت های دانش بنیان برازش مناسبی دارد، مقدار ضریب تعیین چندگانه برای معادله ساختاری اصلی 79/0 شده که این مقدار نشان می دهد متغیرهای مستقل برون زای پژوهش شامل آرمان ها، عامل آموزشی-پژوهشی، اقتصادی، سیاستی-قانونی، مدیریتی و مشارکتی توانسته اند حدود 79/0 از تغییرات متغیر توسعه شرکت های دانش بنیان کشاورزی را پیش بینی کنند. عامل سیاستی-قانونی اولویت اول و عامل های مدیریتی، مشارکتی، آموزشی-پژوهشی، اقتصادی و آرمان ها به ترتیب رتبه های دوم تا ششم را دارند. لازم است کلیه سازمان های متولی رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان کشاورزی توجه جدی و اساسی را به گویه ها و مولفه های مشخص شده در تحقیق جهت توسعه و پیشرفت شرکت های دانش بنیان کشاورزی داشته باشند.
    کلید واژگان: شرکت های دانش بنیان, کشاورزی, توسعه کشاورزی
    Gelareh Jamshidnejad, Marjan Vahedi *, Alireza Poursaied, Hamed Chaharsooghi Amin
    Knowledge-based companies have been considered as the engine of economic development of developing countries. But these companies have not grown significantly in western Iran. The present quantitative research was conducted with the aim of presenting a model of effective factors on the development of agricultural knowledge-based companies in western Iran in a descriptive-correlative manner. The statistical population of the study consisted of experts from 45 agricultural knowledge-based companies in the west of the country, numbering 276 people,. The value of the multiple determination coefficient for the main structural equation 0.79, which indicates that the independent external variables of the research, including educational-research, economic, political-legal, managerial, ideals and participatory factors, have been able to achieve about 0.79 of Predict changes in the development of agricultural knowledge-based companies. The political-legal factor had the first priority and the managerial, participatory, educational-research, economic and ideal factors had the second to sixth ranks, respectively. It is necessary for all organizations in charge of growth and development of agricultural knowledge-based companies to pay serious and fundamental attention to the identified indicators and components. Have agricultural knowledge-based companies in research for development and progress.
    Keywords: Knowledge-based Companies, Agriculture, Agricultural development
  • آرزو پیروزه، رویا اشراقی سامانی*، محمدباقر آرایش، مرجان واحدی

    هدف کلی این پژوهش کاربردی که با دیدمان آمیخته اکتشافی انجام شد، بررسی تاثیر روش های آموزشی بر درک بهتر کشاورزان استان ایلام از پایداری زنجیره تامین محصول های کشاورزی سالم، بود. مشارکت کنندگان تحقیق در بخش کیفی شامل 45 تن از متخصصان و صاحب نظران مرتبط با موضوع تحقیق بودند که در استخراج معیارها و زیرمعیارهای زنجیره ی تامین پایدار محصول های کشاورزی سالم، مشارکت داشتند. در بخش کمی پژوهش نیز جامعه آماری تحقیق را کل کشاورزان شرکت کننده در دوره های آموزشی و ترویجی مرتبط با مدیریت زنجیره تامین محصول های کشاورزی سالم برگزار شده توسط سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام در سال 1400، تشکیل می دادند (320=N). داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند. روایی ظاهری پرسشنامه، توسط گروه متخصصان و اعتبارپذیری از طریق محاسبه (AVE)، انجام شد. در مورد پایایی نیز از پایایی ترکیبی و آلفای ترتیبی استفاده شد(α=0/98, CR=0/9). بنابر یافته ها می توان نتیجه گرفت که از دیدگاه کشاورزان شرکت کننده در دوره های آموزشی و ترویجی مرتبط با مدیریت زنجیره تامین محصول های کشاورزی سالم، روش نمایش های طریقه ای و نتیجه ای(میانگین= 62/8 از 9 و انحراف معیار= 95/0)، به عنوان مناسب ترین روش آموزشی ترویجی برای پایداری زنجیره ی تامین محصول های کشاورزی سالم، اولویت بندی شد. تحلیل رگرسیون ترتیبی نیز نشان داد در مجموع روش های آموزشی ترویجی 72 درصد از احتمال واریانس متغیر وابسته درک کشاورزان از پایداری زنجیره تامین محصول های کشاورزی سالم در استان ایلام را تبیین می کنند. بنابر یافته های تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS23 نیز معیارهای اقتصادی(94/0=β)، نمایش های طریقه ای و نتیجه ای (82/0=β)، معیارهای اجتماعی(53/0=β)، معیارهای زیست محیطی (51/0=β)، نمایشگاه ترویجی (44/0=β)، آموزش های مستقیم و چهره به چهره (43/0=β)، رسانه های دیداری و شنیداری(31/0=β)، پیشینه فعالیت کشاورزی(30/0=β)، سطح تحصیلات(29/0=β)، درآمد (26/0=β) و سن (18/0=β) کشاورزان شرکت کننده در دوره های آموزشی و ترویجی برگزار شده مرتبط با مدیریت زنجیره تامین، به ترتیب بر درک کشاورزان از پایداری زنجیره تامین محصول های کشاورزی سالم در استان ایلام، تاثیر می گذارند.

    کلید واژگان: زنجیره تامین, پایداری, محصولات کشاورزی سالم, تحلیل سلسله مراتبی, روش های آموزشی- ترویجی
    Arezoo Pirozeh, Roya Eshraghi *, Mohammad Bagher Arayesh, Marjan Vahedi

    The purpose of current applied research was to explain the promotional educational factors affecting the sustainability of the supply chain of healthy agricultural products. The research was conducted with a mixed exploratory perspective. The participants of the research in the hierarchical analysis section included 45 experts related to the research topic who were involved in extracting, ranking and weighting the criteria and sub-criteria of sustainable supply chain and determining the importance of educational-extension methods in sustainability of supply chain of healthy agricultural products. Also, in the quantitative section, the statistical population of the study consisted of all farmers participating in training and extension courses related to supply chain management supported by the Agricultural Jihad Organization of Ilam Province in 2020 and 2021 years. The sample size was determined using the sampling table of Bartlett et al. Data were collected using a questionnaire and the apparent and content validity of the questionnaire were confirmed by a group of experts and the reliability of the questionnaire was estimated by the sequential alpha (α = 0.98). The results of hierarchical analysis showed the most important factors for the sustainability of the supply chain of healthy agricultural products were economic, social, and environmental factors. Also, Result and Method demonstration method was the most appropriate extension training method for the sustainability of the supply chain of healthy agricultural products. Logistic regression analysis revealed that promotional educational factors confirmed 72% of variance of the stability of the supply chain of healthy agricultural products.

    Keywords: Supply Chain, sustainability, healthy agricultural products, Hierarchical Analysis, educational-extension methods
  • محمدرضا زنگنه، حامد چهارسوتی امین، علیرضا پورسعید، مرجان واحدی

    هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر پذیرش بانکداری الکترونیکی است. این پژوهش به لحاظ ماهیت ترکیبی و از نوع طرح اکتشافی متوالی میباشد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل کارشناسان و متخصصین موضوعی در حوزه بانکداری الکترونیکی بودند، در نهایت پس از انجام مصاحبه عمیق با 20 نفر از کارشناسان و متخصصین حوزه بانکداری الکترونیک، اطلاعات در مورد موضوع مورد بررسی با استفاده از تکنیک دلفی به دست آمد. جامعه آماری در بخش کمی شامل مشتریان کلیه 90 شعبه بانک کشاورزی استان ایلام بودند که از خدمات بانکداری الکترونیک در زمان انجام این مطالعه سال 5911  استفاده می کردند. که تعداد آنها 200000 نفر میباشند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد نمونه مورد بررسی جامعه آماری 911 نفر تعیین گردید . بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب از شهرستانهای هشت گانه استان ایلام انجام پذیرفت. ابزار جمعآوری داده  در بخش کمی ، پرسشنامهای بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید و متخصصان ذیربط مورد تایید قرار گرفت و 0 تایید شد. بر اساس نتایج بخش کیفی، پنج عامل درک آسانی کاربرد / پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ  11 فناوری توسط مشتری، درک مفید بودن کاربرد فناوری بانکداری الکترونیک توسط مشتری، عوامل اجتماعی و فرهنگی، ویژگیهای خاص فناوری بانکداری الکترونیک و نیز نوع خدمات بانکداری الکترونیک بر روی پذیرش فناوری بانکداری الکترونیکی تاثیر گذار است. نتایج بخش کمی حاکی از آن بود که بر اساس شاخصهای برازش، ساختار کلی مدل پژوهش مورد تایید بوده و همچنین درک آسانی کاربرد فناوری توسط مشتری، درک مفید بودن کاربرد فناوری بانکداری الکترونیک توسط مشتری، ویژگیهای خاص فناوری بانکداری الکترونیک و نیز نوع خدمات بانکداری الکترونیک بر روی پذیرش فناوری بانکداری الکترونیکی موثر هستند. اما عوامل اجتماعی-فرهنگی بر روی پذیرش فناوری بانکداری الکترونیکی تاثیرمثبتی ندارد.

    کلید واژگان: بانکداری الکترونیک, بانک کشاورزی, روش تحقیق آمیخته, تکنیک دلفی و پذیرش
    MohammadReza Zangeneh, Hamed Chaharsoughi Amin, Alireza Poursaeed, Marjan Vahedi

    The general purpose of the present study is to investigate the effective factors on the acceptance of electronic banking. This research used a mixed approach and an exploratory sequential design. In the qualitative part, the statistical population of this research included experts and subject matter specialists in the field of electronic banking. After conducting in-depth interviews with 20 of them, the data was obtained using the Delphi technique. In the quantitative part, the statistical population included the 200000 customers of all 30 branches of Keshavarzi Bank in Ilam province, who used electronic banking services at the time of study (2020-2021). Using the Krejcie and Morgan table, the number of samples in the statistical population was set at 384. Sampling was performed based on the stratified random sampling technique. The data collection tool (in the quantitative part) was a questionnaire, the face and content validity of which were confirmed by professors and relevant experts, and its reliability was verified using Cronbach's alpha coefficient (0887). Based on the results of the qualitative part, five factors affect the acceptance of electronic banking technology. They include: Understanding the ease of application of the electronic banking technology by the customer; Understanding the usefulness of the application of electronic banking technology by the customer; Social and cultural factors, Specific features of electronic banking technology; and the type of electronic banking services. The results of the quantitative part indicated that based on the fit indexes, the general structure of the research model is approved, and that understanding the ease of application of the electronic banking technology by the customer, understanding the usefulness of the application of electronic banking technology by the customer, Specific features of electronic banking technology, and the type of electronic banking services affect the adoption of electronic banking technology, while social and cultural factors have no effect on the adoption of electronic banking technology.

    Keywords: Electronic Banking, Keshavarzi Bank, Mixed Research Method, Delphi Technique, acceptance
  • همایون مرادنژادی*، معصومه جمشیدی، مرجان واحدی

    این پژوهش با هدف بررسی تجربه زیسته فعالان بخش آموزش غیر رسمی از عدم انطباق آموزش های فنی و حرفه ای کشور با ماهیت آموزش های غیر رسمی است به انجام رسیده است. روش استفاده شده در این پژوهش، کیفی و به شیوه پدیدارشناسانه است و با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند تعداد 12 نفر از فعالان آموزش غیر رسمی در سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور انتخاب و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. برای اطمینان از روایی یا اعتبار اطلاعات به دست آمده، از اعتبار پاسخگو بهره گرفته شد و برای اطمینان از اعتمادپذیری اطلاعات، از یک پژوهشگر دوم در نقش داور و ناظر استفاده شد تا بر مراحل دقیق مطالعه، اهداف و سوال های پژوهش تمرکز یابد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش ون مانن (1990) استفاده شده است. با تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، تعداد 131 مفاهیم اولیه توصیفی، 14 مقوله اساسی تفسیری و 2 مقوله تبیینی به دست آمد تجربه زیسته خبرگان آموزش های غیر رسمی در سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور نشان داد که رویه و ساختار آموزشی سازمان فنی و حرفه ای کشور تا حد زیادی با ماهیت آموزش غیر رسمی منطبق نیست و آموزش های سازمان مذکور کارایی اندکی از نظر تجهیز نیروی انسانی ماهر و متخصص برای بازار کار غیر قابل پیش بینی را دارند.

    کلید واژگان: سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور, آموزش غیر رسمی, مهارت آموزی, اشتغال پایدار
    Homayoon Moradnezhadi*, Masoumeh Jamshidi, Marjan Vahedi

    This research aims to investigate the lived experience of non-formal education sector activists of non-compliance of technical and vocational training and the nature of non-formal educations. And are the skill trainings of the Technical and Vocational Education Organization of the country effective in terms of equipping and providing skilled manpower for the fluctuating labor market? The research method is qualitative which was done in a phenomenological way and based on targeted sampling, 12 non-formal education activists in the technical and vocational education organization of the country were selected and interviewed in-depth. The credibility of the respondent was used to ensure the credibility of the obtained information and to ensure the dependabilit a second researcher was used in the role of observer to focus on the exact stages of the study, goals and research questions. Van Manen (1990) method was used for data analysis. The results showed that using the method, 131 basic descriptive concepts, 14 basic interpretive categories and 2 explanatory categories were obtained. The explanatory categories are the activists' experience of organizational actions and the activists' experience of extra-organizational actions, and finally, this experience of non-formal education activists in the technical and vocational education organization of the country showed that the educational procedure and structure of the organization are largely incompatible with the nature of non-formal education, and the trainings of the organization have little efficiency in terms of equipping skilled and specialized human resources for the unpredictable labor market.

    Keywords: Technical, Vocational Education Organization of the country, Non-formal Education, Skill Training, Sustainable Employment
  • امین علی کرمی، محمدباقر آرایش*، مرجان واحدی، حامد چهار سوقی امین
    زمینه

    پژوهش حاضر به دنبال طراحی و تبیین الگوی جامع شاخص های ارتقای بهره وری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام با در نظر گرفتن متغیرهای اخلاقی است.

    روش

    روش پژوهش حاضر کاربردی-کیفی و مبتنی بر تیوری داده بنیاد است. جامعه تحقیق، خبره های منابع انسانی و رفتار سازمانی در سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام است. برای شناسایی خبره ها از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شده که در نهایت 20 نفر خبره در این تحقیق مورد مصاحبه قرار گرفته اند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق استفاده شده و روش تحلیل داده ها، کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، بود.

    یافته ها

    براساس یافته های پژوهش، شرایط علی شامل: تعیین جو حمایتی و توجه به سازمان یادگیرنده؛ پدیده اصلی شامل: ویژگی های فردی و اخلاقی؛ شرایط مداخله گر شامل: عوامل درون و برون سازمانی، بستر حاکم فرهنگ سازمانی و قوانین و مقررات؛ راهبرد اصلی شامل: اقدامات مدیریت منابع انسانی، رهبران شایسته محور و مهارت های فردی و اخلاقی نیروی انسانی و درنهایت پیامد اصلی این مدل نیز بهره وری نیروی انسانی با تاکید بر ویژگی های اخلاقی است.

    نتیجه گیری

    بهره وری سازمانی موضوعی است که نقش اصول اخلاقی در آن بسیار پررنگ بوده و می بایست با نگاه سیستمی به موضوع بهره وری نیروی انسانی در سازمان ها، نگریست.

    کلید واژگان: نیروی انسانی, اقدامات مدیریت منابع انسانی, بهره وری نیروی انسانی, متغیرهای اخلاقی
    Background

    The present study seeks to design and explain a comprehensive model of indicators for improving the productivity of employees of the Agricultural Jihad Organization of Ilam province by considering ethical variables.

    Method

    The method of the present study is qualitative and based on grounded theory. The statistical population of the study was human resources and organizational behavior experts in Agricultural Jihad Organization of Ilam province. In-depth interview was used to collect data and the method of data analysis was open, axial and selective coding.

    Results

    Based on the research findings, causal conditions include: determining the supportive atmosphere and paying attention to the learning organization; The main phenomena include: individual and moral characteristics; Intervention conditions include: internal and external factors, the prevailing context of organizational culture and rules and regulations; The main strategy includes: human resource management actions, competent leaders and individual and ethical skills of human resources and finally the main consequence of this model is the productivity of human resources with emphasis on ethical characteristics.

    Conclusion

    Organizational productivity is an issue in which the role of ethical principles is very important and should be viewed from a systemic perspective on the issue of human resource productivity in organizations.

    Keywords: manpower, human resource management measures, manpower productivity, ethical variables
  • تیمور ناصری*، محمد باقر آرایش، مرجان واحدی
    باوجود ادبیات غنی بازاریابی کارآفرینانه درمتون مختلف، ماهیت تحقیقات درعرصه کسب وکارهای تعاونی گونه با بارفرهنگی و اقتصادی متفاوت، دچار تغییرات عمده شده است و درنتیجه الگوها و مدل های موجود بازاریابی کارآفرینانه به خوبی شیوه بازاریابی کارآفرینانه این کسب وکارها را بیان نمی کنند. بنابراین، هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی الگوی پیاده سازی بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک درتعاونی های تولیدی است. این پژوهش کاربردی و ازنظرنحوه گردآوری داده ها، ازنوع پژوهش های اسنادی- فراترکیب به شمار می رود. برای شناسایی الگوی پیاده سازی بازاریابی کارافرینانه استراتژیک درتعاونی های تولیدی، تعداد124 مقاله بررسی شدکه ازمیان آنها26 مقاله به کمک برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی، برای تجزیه وتحلیل نهایی انتخاب شدند. دراین پژوهش، ابتدا298 شاخص معرف بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک شناسایی ودر46مفهوم و12 مقوله طبقه بندی شدند. برای تعیین وزن شاخص ها، از آنتروپی شانون، استفاده شد. براساس یافته های تحقیق، ابعاد اصلی پیاده سازی بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک، شامل تفکراستراتژیک بازاریابی، عوامل درون سازمانی، برنامه ریزی راهبردی، انتخاب بازارهدف، شبکه قابلیت های ارتباطی-سازمانی، راهبردهای بازاریابی کارآفرین محور، الزامات استراتژیک کارآفرینانه، آمیخته بازاریابی، حمایت های نظام مند مدیریت تعاونی ها، روش های ورود به بازار، تحقیقات بازار وتحلیل رفتار مصرف کننده و کنترل و ارزیابی بازارهستند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که مدیران بخش تعاونی های تولیدی کشاورزی می توانند ازنتایج این مطالعه درجهت شناسایی مشتریان جدید ونیازهای متنوع آنها، افزایش سهم بازار و ایجاد مزیت زقابتی استفاده نمایند.
    کلید واژگان: تعاونی های تولیدی, فراترکیب, بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک, مهارت های ارزیابی حیاتی
    Taimor Naseri *, Mohammad Bagher Arayesh, Marjan Vahedi
    Despite the rich literature on entrepreneurial marketing in various texts, the nature of research in the field of cooperative businesses with different cultural and economic burden has undergone major changes and the existing patterns and models of entrepreneurial marketing do not explain well the entrepreneurial marketing methods of these businesses. Therefore, the main purpose of this study is to identify the implementation model of strategic entrepreneurial marketing in production cooperatives. This study, in terms of purpose, is considered as an applied research and it is a qualitative research in terms of data collection method. To identify the pattern of strategic entrepreneurial marketing implementation in production cooperatives, 124 articles were reviewed, of which 26 articles were selected for the final analysis using the Critical Assessment Skills Program. In this study, first 298 indicators of strategic entrepreneurial marketing were identified and classified into 46 concepts and 12 categories. Shannon entropy method was used to determine the weight of the indices. On the basis of the research findings, the main dimensions of entrepreneurial marketing implementation include strategic marketing thinking, intra-organizational factors, strategic planning, target market selection, network of communication-organizational capabilities, entrepreneur-centered marketing strategies, strategic requirements, entrepreneurial requirements, Systematic support for cooperatives management, market entry methods, market research and consumer behavior analysis, and market control and evaluation. Finally, it can be concluded that managers of production cooperatives can use the results of this study to identify new customers and their diverse needs, increase market share and create a competitive advantage.
    Keywords: Production Cooperatives, Meta-synthesis, :Strategic Entrepreneurial Marketing, CASP
  • همایون مرادنژادی*، معصومه جمشیدی، مرجان واحدی

    این پژوهش با هدف شناسایی مهم ترین عوامل آسیب آفرین در ساختار سازمانی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است.به منظور گردآوری اطلاعات، ابتدا از روش مصاحبه عمیق با 14 نفر از فعالان آموزش غیر رسمی در سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور استفاده و اطلاعات کیفی جمع آوری و پس از تحلیل کیفی داده ها به روش مفهوم سازی و توسعه طبقات و استخراج شاخص ها ، پرسشنامه محقق ساخته ماتریس تحلیل متقاطع طراحی شد. از روش مثلث سازی و بهره گیری از اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای، مشاهده مستقیم و مصاحبه عمیق به منظور اطمینان از اعتبار داده های کیفی استفاده شد. پس از طی شدن فاز اول و دوم، پرسشنامه طراحی شده در اختیار فعالان مورد نظر قرار گرفته و آن ها میزان ارتباط متغیرهای مورد نظر را در ماتریس متقاطع و در ارتباط متقابل با هم بررسی نموده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک (Micmac) استفاده شده است. نتایج نشان داد که در آینده مهم ترین شاخص های اثر گذار بر لزوم بازمهندسی ساختار سازمانی "ضعف کارکنان و مربیان ، "فقدان ارتباط با صنعت"، "تاخیر در اجرای فراگیر استانداردسازی و بهسازی نظام جامع ملی مهارت/"، "حکمرانی نا مطلوب: فقدان سازمان متولی مستقل ، فقدان دیدگاه کلان کیفی/بازار محوری-کارآفرینی"، "سیستم ناکارآمد نظارت و ارزشیابی "، "تبعیت از نظام آموزشی معیوب کشور"، "نبود گزینه های آینده نگری ، غریبه گی تکنولوژیکی"، "فقدان نظام الزامات مهارتی در ساختار سازمانی، ناکارآمدی مدیران سازمان، کارآموزان"، "فعالیت های آموزشی (اولویت های آموزشی- مطلوبیت آموزشی و نظام تضمین کیفیت آموزش ها)"، "ضعف استراتژی های سازمانی و فناوری و ابزار و روش های ارایه خدمات آموزشی-مهارتی".

    کلید واژگان: سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور, مهارت آموزی, آینده پژوهی, بازمهندسی ساختار سازمانی
    Homayoon Moradnezhadi*, Masoumeh Jamshidi, Marjan Vahedi

    This research aims to identify the most important damaging factors in the organizational structure of the technical and vocational education organization of the country to determine the drivers affecting the inevitability and necessity of re-engineering the organizational structure of the technical and vocational education organization of the country with a future study approach. In order to collect information, deep interviewing method with 14 non-formal education activists in the country's Technical and Vocational Education Organization was first used and qualitative information was collected and after qualitative analysis of the data by conceptualization and development method Classification and extraction of indicators (harm-causing factors), a researcher-made cross-sectional analysis matrix was designed.  Triangulation method and documentary and library information, direct observation and deep interviewing were used to ensure the reliability of qualitative data. After the first and second phases, the designed questionnaires are provided to the experts and they examine the relationship between the variables in the cross-sectional matrix and the interrelationship between them. Micmac software has been used to analyze the data.

    Keywords: Technical, Vocational Education Organization of the country, skill training, future research, re-engineering of organizational structure
  • حشمت مرادی، علیرضا پورسعید، مرجان واحدی، محمدباقر آرایش

    بوم گردی، راهبردی پایدار در زمینه کسب درآمد و به موازات آن حفظ منابع طبیعی است. پژوهش حاضر به منظور ارایه چارچوبی برای توسعه بوم گردی روستاهای هدف گردشگری استان کرمانشاه با با بکارگیری تیوری داده بنیاد صورت گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار maxqda12 در قالب سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. نمونه آماری به روش گلوله برفی و 20 نفر از کارشناسان بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. از میان داده‌ها 433 کد و 124 مفهوم و 23 مقوله فرعی و شش مقوله اصلی به دست آمد. مقوله‌های اصلی مدل به دست آمده شامل: مقوله‌های علی: مشارکتی، اقتصادی، جاذبه‌ها و پتانسیل های منطقه، سیاست گذاری، اجتماعی و فرهنگی، مدیریتی، زیرساخت‌ها، خدمات و تسهیلات بوم گردی، و مقوله محوری توسعه بوم گردی، مقوله‌های مداخله گر: اقتصادی، مدیریتی و آموزشی، مقوله‌های راهبردی: اقتصادی و آموزشی، مقوله‌های پیامدی: پیامدهای مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و زیست محیطی، در یک چارچوب پارادایمی، هم پیوند شده‌اند.

    کلید واژگان: توسعه بوم گردی, کدگذاری, گردشگری, کرمانشاه
    heshmat moradi, Alireza Poursaeid, Marjan vahedi, mohamadbagher Arayesh

    Ecotourism is a sustainable strategy for earning revenues while preserving natural resources. Therefore, this study set out to provide a framework for developing ecotourism in Kermanshah province's target tourism villages using grounded theory. The required data were collected via semi-structured interviews with 20 experts who were selected through snowball sampling. The collected data were then analyzed in Maxqda12 software using open coding, axial coding, and selective coding approach, resulting in 433 codes, 124 concepts, 23 sub-categories, and 6 main categories. The main categories of the model included causal categories (participatory, economic, regional attractions and potentials, policy, social and cultural, managerial, infrastructure, ecotourism services and facilities, and the core category of ecotourism development), intervening categories (economic, managerial, and educational), strategic categories (economic and educational), and consequential categories (positive and negative economic consequences, and social, cultural and environmental consequences) were grouped together in a paradigmatic framework.

    Keywords: Ecotourism Development, Coding, Tourism, Kermanshah
  • گلاره جمشید نژاد، مرجان واحدی*، علیرضا پورسعید، حامد چهارسوقی امین

    توسعه شرکتهای دانش بنیان کشاورزی میتواند در جهت رونق کشاورزی و افزایش اشتغال دانش آموختگان رشته-های کشاورزی موثر باشد. اما بررسی آمارها نشان می دهد که در سال های گذشته شرکت های دانش بنیان در غرب کشور رشد قابل ملاحظه ای نداشته اند.این پژوهش با هدف شناسایی پیش برنده و بازدارنده های آموزشی موثر بر مدیریت موفق شرکت های دانش بنیان کشاورزی غرب کشور جهت توسعه در تابستان سال 1399 به صورت کیفی و با روش تیوری بنیانی انجام گرفت.به منظور شناسایی مولفه ها از مصاحبه های عمیق انفرادی با مدیرعامل شرکت-های دانش بنیان کشاورزی در غرب کشور استفاده شد (45=N) که پس از مصاحبه با 21 مدیر عامل اشباع نظری حاصل گردید. انتخاب مدیرعامل ها جهت مصاحبه به صورت هدفمند و از نوع قضاوتی بود، تحلیل داده ها با روش تحلیل خط به خط و در قالب تحلیل محتوای متعارف با استفاده از نرم افزار MAXQDA12 منجر به شناسایی26 مولفه اصلی در قالب 4 دسته عامل های آموزشی در زمینه بازاریابی، فرهنگی، کارآفرینی و فنی-تخصصی به عنوان پیشران شد. بازدارنده های آموزشی موثر بر مدیریت موفق شرکت های دانش بنیان کشاورزی نیز شامل 25 مولفه اصلی در قالب 4 دسته موانع آموزش حرفه ای، دانایی محوری، ارتباطی و مدیریتی بود. عمده ترین پیش برنده های آموزشی با بیشترین فراوانی تکرار از سوی پاسخگویان ایجاد مراکز تحقیقات حرفه ای جهت آموزش مدیرعامل ها در زمینه انجام پژوهش های کاربردی و آموزش در زمینه نحوه انجام پژوهش های کاربردی در شرکت های دانش بنیان کشاورزی بود؛ دو بازدارنده ی عدم وجود مهارت کارآفرینی در بین مدیرعامل ها و عدم آگاهی از فن آوری های تولید شده در دانشگاه ها نیز با بیشترین فراوانی تکرار به عنوان عمده ترین موانع شناسایی گردید، ارایه آموزش ها و کارگاه های آموزشی دوره ای متناسب با نیاز مدیرعامل ها، همچنن گنجاندن واحدهای آموزشی اختیاری در دانشکده های کشاورزی جهت آموزش کارآفرینی می تواند سبب توسعه پیش برنده ها و برطرف نمودن موانع گردد. لذا لازم است برنامه ریزان جهت توسعه شرکت های دانش بنیان کشاورزی به شاخص ها و مولفه های پیش برنده توجه نموده و در جهت تسهیل و برطرف نمودن موانع اقدامات لازم را مبذول دارند.

    کلید واژگان: شرکت های دانش بنیان, پیش برنده های آموزشی, بازدارنده های آموزشی, توسعه شرکت های دانش بنیان
    Gelareh Jamshidnejad, Marjan Vahedi *, Alireza Poursaeed, Hamed Chaharsoughi Amin

    this study was conducted with the aim to identify the educational promoter and deterrent affecting the successful management of agricultural knowledge-based companies in the west of the Iran for development in the summer of 2020; it was done qualitatively and with the method of Grounded theory. In order to identify the components From in-depth solo interviews Used with the Managing Director of knowledge-based agricultural companies in the west of the country (N = 45) Which was obtained after interviews with 21 Managing Director. The selection of Managing Director for the interview was purposeful and judgmental. Data analysis by line-by-line analysis and in the form of conventional content analysis using MAXQDA12 software Leads to the identification of 26 main components In the form of 4 categories of Educational factors In the field of marketing, Cultural, Entrepreneurship And technical-specialized as Promoter. Educational deterrent affecting the successful management of agricultural knowledge-based companies also includes 25 main components in the form of 4 categories Barriers to vocational training were central knowledge, communication and management. The main educational promoters with the highest frequency of repetition by the respondents Establishment of professional research centers to train Managing Director in conducting applied research and training on how to conduct applied research in knowledge-based agricultural companies; Two barriers to the lack of entrepreneurial skills among managing director and lack of knowledge of technologies produced in universities with the highest frequency of repetition were identified as the main obstacles.

    Keywords: Knowledge-Based Companies, Educational OF Drivers, Educational of Barriers, Development of Knowledge-Based Companies
  • مرتضی رستمی، مرجان واحدی*، محمدباقر آرایش، رویا اشراقی سامانی

    هدف این تحقیق بررسی نقش نهادهای اجتماعی در توسعه پایدار کشاورزی می باشد. بدین منظور 42 نفر از کارشناسان، مدیران و مجریان طرح های کشاورزی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه های توزیع شده میان آن ها به گردآوری اطلاعات مورد نیاز پرداخته شد. به منظور تحلیل داده های حاصله از مدل یابی معادلات ساختاری از روش حداقل مربعات جزیی توسط نرم افزار آماری پی ال اس بهره گرفته شد و نتایج حاصل از شاخص های برازندگی مدل مفهومی،حاکی از برازش مناسب مدل اندازه گیری، ساختاری و مدل کلی تحقیق بود. تمام فرضیه های مربوط به عوامل تاثیرگذار بر توسعه پایدار کشاورزی تایید شدند. روایی تحقیق با استفاده از پنل متخصصان، مجریان طرح ها،اساتید وپایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، روایی همگرا و روایی همگرا تایید شد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل شرایط علی (آموزش- برنامه ریزی جامع)، مقوله محوری (شرایط اقتصادی)، عوامل مداخله گر (سیاستی-قضایی-آب و هوایی)، عوامل زمینه ساز (دولت- زیر ساخت)، راهبردها (مقررات بانکی) بر توسعه پایدار کشاورزی (وصول وام ها) تاثیر دارند، و ریشه مولد یک الگوی جامع وصول وام های بخش کشاورزی عوامل اقتصادی می باشد که بر مبنای آن درآمد کشاورزان تحت تاثیر قرارمی گیرد. با افزایش درآمد کشاورزان و برنامه ریزی همسو در جهت بازپرداخت وام های کشاورزی و اجرای زیر ساخت های لازم و کارآمد توسط دولت، زمینه اجرای مناسب روش ها و متدولوژی مناسب و درست وصول وام های بخش کشاورزی فراهم می گردد.

    کلید واژگان: نهادهای اجتماعی, بانک کشاورزی, توسعه پایدار
    Morteza Rostami, Marjan Vahedi *, Mohamad Bagher Arayesh, Roya Eshraghi Samani

    The purpose of this study is to investigate the role of social institutions in sustainable agricultural development. . For this purpose, 42 experts, managers and implementers of agricultural projects were selected as the study sample and the required information was collected through questionnaires distributed among them. In order to analyze the data obtained from structural equation modeling, the partial least squares method was used by PLS statistical software and the results of the conceptual model fit indices indicate the appropriate fit of the measurement model, structural and It was a general model of research. All hypotheses related to the factors affecting the sustainable development of agriculture were confirmed. The validity of the research was confirmed using a panel of experts, project implementers, professors and its reliability using Cronbach's alpha, combined reliability, convergent validity and convergent validity. The results showed that causal factors (education-comprehensive planning), central category (economic conditions), intervention factors (policy-judicial-climate), underlying factors (government-infrastructure), strategies (Banking regulations) affect the sustainable development of agriculture (collection of loans), and the productive root of a comprehensive pattern of collection of loans in the agricultural sector is economic factors, based on which farmers' incomes are affected. With the increase of farmers' incomes and coherent planning for the repayment of agricultural loans and the implementation of the necessary and efficient infrastructure by the government, the proper implementation of appropriate methods and methodology for receiving loans in the agricultural sector will be provided.

    Keywords: : Social Institutions, agricultural bank, Sustainable
  • محمد شریفی، علیرضا پورسعید*، حامد چهارسوقی امین، مرجان واحدی

    هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی توان سازگاری گندمکاران شهرستان مهران در مواجهه با ریزگردها و عوامل موثر بر آن می باشد. جامعه ی آماری مورد مطالعه در این تحقیق کشاورزان گندم کار شهرستان مهران به تعداد 315 نفر برای می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 173 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده است. برای افزایش دقت محاسبات، این رقم به 180 نفر افزایش یافت، اطلاعات جمع آوری شده برای این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جهت بررسی معنی داری ضرایب مسیر از تکنیک بوت استرپینگ استفاده شد. سازوکار آموزشی-ترویجی (ضریب مسیر= 446/0 و 409/3= t-value) و سازوکار زراعی (ضریب مسیر=428/0 و 470/2= t-value) تاثیر معنی داری بر سازگاری با پدیده ریزگرد از خود نشان داده اند. این در حالی است که تاثیر سازکار مدیریتی (ضریب مسیر=153/0 و 391/1 = t-value)، سازوکار فنی (ضریب مسیر=118/0 و 637/0= t-value) در این راستا، معنی دار نبود. عواملی از جمله نبود یا کمبود آگاهی، آموزش و ضعف ارتباطی و ترویجی، انجام تحقیقات بدون توجه به سازگاری و نیاز سنجی و ساده سازی نکردن نتایج آن ها برای کشاورزان، در نظر نگرفتن اعتبار و سرمایه مورد نیاز، عدم توجه به سازگاری با پدیده ریزگرد به عنوان یک ضرورت، مهیا نبودن زیرساخت ها برای هموار ساختن مسیر اجرای فعالیت های سازگاری با پدیده ریزگرد و نامتناسب بودن تعرفه های بیمه محصولات کشاورزی می توانند نقش قابل توجهی در معنی دار نشدن این سازوکارها ایفا کنند. اما سازه سازگاری با پدیده ریزگرد به طور مستقیم و سازوکارهای مرتبط با آن به صورت غیر مستقیم اثرات بسیار چشمگیر و معنی داری بر توان سازگاری داشتند.

    کلید واژگان: توان سازگاری, ریزگرد, سازوکارهای زراعی, سازوکارهای مدیریتی, کشاورز
    Mohammad Sharifi, Alireza Poursaed *, Hamed Chaharsoughi Amin, Marjan Vahedi

    The purpose of this study was to design an adaptive capacity model of wheat farmers in Mehran city in confronting with particulate matter and its effective factors. The statistical population included wheat farmers in Mehran city including 315 people for 14,500 hectares of wheat lands. The sample size was estimated 173 of wheat farmers using the Cochran formula which increased to 180 to enhance the accuracy of the calculation. The random sampling method was used. The collected data were analyzed using SPSS and AMOS software. Bootstraping technique was used to evaluate the significance of path coefficients. Educational-extension mechanism (path coefficient = 0.446 and t-value = 3.409) and agronomic mechanism (path coefficient = 0.428 and t-value = 2.470) show a significant effect on adaptation to fine dust phenomenon have given. While the effect of managerial mechanism (path coefficient = 0.153 and t-value = 1.391), technical mechanism (path coefficient = 0.118 and t-value = 0.637) in this regard was not significant. Factors such as lack or lack of awareness, education and communication and extension weakness, conducting research without considering the adaptation and needs assessment and not simplifying their results for farmers, not considering the required credit and capital, not paying attention to adaptation to the phenomenon of fine dust. As a necessity, the lack of infrastructure to pave the way for implementation of activities compatible with the phenomenon of fine dust and the disproportionate tariffs for agricultural insurance can play a significant role in the non-significance of these mechanisms. However, the structure of adaptation to the fine dust phenomenon directly and the mechanisms related to it indirectly had very significant and significant effects on the adaptability.

    Keywords: Adaptive capacity, Agricultural mechanisms, Farmer, Management mechanisms, Particulate matter
  • طیبه چراغی، رویا اشراقی*، علیرضا پورسعید، مرجان واحدی، محمدباقر آرایش
    عشایر سهم بسزایی در رونق اقتصادی کشور دارند. اگر به اشتغال و پایداری معیشت جامعه های عشایری پرداخته نشود، امنیت غذایی دیگر قشرها به خطر خواهد افتاد. از جمله راهبردها برای تحقق امنیت شغلی در منطقه های عشایری آموزش و ترویج است. این پژوهش با دیدمان آمیخته و با هدف ارزشیابی میزان یادگیری و بررسی تاثیر آموزش کشاورزی در اشتغال و پایداری معیشت عشایر ایلام انجام شده است. بخش کیفی تحقیق به روش نظریه پایه ور و بخش کمی به روش نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی 24 تن از یاریگران ترویج عشایر استان ایلام بودند. روش نمونه گیری مورد استفاده گلوله برفی بود و اطلاعات از عشایر به روش مصاحبه گرد آوری شد. یافته ها در فرآیند کد گذاری در قالب مفهوم ها طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد عامل های موثر بر پایداری معیشت عشایر استان ایلام شامل شش مولفه می باشند که آموزش های ترویجی نقش بسزایی در این راستا ایفا می کنند. در بخش کمی برای ارزشیابی میزان یادگیری و تاثیر آموزش بر اشتغال و پایداری معیشت، از بین 60 تن از یاریگران ترویج عشایر استان ایلام 40 تن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در سال 1398 انتخاب شدند که21 تن از آنان در کارگاه آموزشی و20 تن دیگر که تجربه کاشت موفق گیاهان دارویی را در سال های گذشته داشتند به عنوان گروه شاهد در پژوهش بررسی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه پیش آزمون - پس آزمون استفاده شد. پایایی آزمون با استفاده از آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از نظر کمیته راهنما تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss21 و از آزمون Scheffاستفاده شد. نتایج نشان داد آگاهی و توانمندی عشایر برای انجام فعالیت های اقتصادی در پیش و پس از برگزاری آموزش تولید گیاهان دارویی تفاوت معنی داری کرده است.
    کلید واژگان: عشایر, معیشت پایدار, کارگاه آموزشی, یاریگران ترویج
    Tayebeh Cheraghi, Roya Eshraghi *, Alireza Poursaeed, Marjan Vahedi, Mohammad Bagher Arayesh
    Nomads make a significant contribution to the country's economic prosperity.One of the strategies for achieving job security in nomadic areas is education and extension.This study is conducted with a mixed perspective and with the aim of evaluating the level of learning and examining the impact of agricultural education on employment and livelihood sustainability of Ilam nomads. The qualitative part of the research was done by the basic theory method and the quantitative part was done by the quasi-experimental method.The statistical population in the qualitative section were 24 helpers promoting nomads in Ilam.The sampling method used was snowball and information from nomads was collected through interviews.Findings in the coding process were classified into concepts.The results showed that the factors affecting the sustainability of nomadic livelihood in Ilam province include six components that extension training plays a significant role in this regard.In a quantitative section to evaluate the amount of learning and the effect of education on employment and livelihood sustainability, among 60 nomadic promoters in Ilam, 40 were selected using purposive sampling in 1398,of which 21 in the workshop and another 20control group in the study.A pre-test-post-test questionnaire was used to collect data.The reliability of the test was determined using Cronbach's alpha and its validity was determined using the opinion of the steering committee.For data analysis, spss21 software and Scheff test were used.The results showed that the knowledge and ability of nomads to carry out economic activities before and after the training of medicinal plants production was significantly different.
    Keywords: Nomads, sustainable livelihood, training workshop, extension assistants
  • مرجان واحدی*، رضا قاسمی زاده، همایون مرادنژادی

    هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر موفقیت کسب‌وکارهای مهارت آموختگان آموزش‌های فنی و حرفه‌ای در استان ایلام بوده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر جنبه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. در این تحقیق عوامل موثر بر موفقیت کسب‌وکارهای مهارت آموختگان آموزش فنی و حرفه‌ای از منظر شش عامل، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آموزشی، سیاستی و نهادی و منطقه‌ای و جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مهارت آموختگان نظام آموزش‌های فنی و حرفه‌ای در استان ایلام که یک کسب‌وکار را برای خود ایجاد نموده‌اند، به تعداد 7860 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 364 نفر برآورد گردید. این تعداد نمونه به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. در این تحقیق به‌منظور جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته که مشتمل بر 58 گویه در قالب طیف لیکرت بود؛ استفاده شد. اطلاعات حاصل از تکمیل پرسشنامه‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 21 در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 2/51 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله سه متغیر وارد شده در مدل (عوامل اقتصادی، مدیریتی و آموزشی) تبیین می‌شود.

    کلید واژگان: مهارت آموختگان, فنی و حرفه ای, موفقیت کسب وکار, استان ایلام
    Marjan Vahedi *, Reza Ghasemizadeh, Homayoon Moradnezhadi

    The purpose of this study was to investigate the factors affecting the success of ICT businesses in Ilam province. The research method is applied in terms of purpose and in terms of data collection is a descriptive correlation study. In this research, the factors affecting the success of businesses in technical and vocational education skills are studied from the perspective of six factors: managerial, economic, social and cultural, educational, political, institutional, regional and geographical. The statistical population of the study consisted of 7860 people who had developed their own business in Ilam province. The sample size was estimated 364 using Cochran formula. These samples were selected by stratified random sampling with proportional assignment. In this study, a researcher-made questionnaire consisting of 58 items in the Likert spectrum was used to collect data. Data were analyzed by SPSS 21 software in two descriptive and inferential statistics. The results showed that 51.2% of the dependent variables explained by the three variables included in the model (economic, managerial and educational factors).

    Keywords: Skilled Learners, Technical, Professional, Business Success, Ilam Province
  • طیبه چراغی، علیرضا پورسعید*، رویا اشزاقی سامانی، محمدباقر آرایش، مرجان واحدی

    انسان ها در طول تاریخ سه نظام اجتماعی کوچ نشینی، روستانشینی و شهرنشینی را با اوضاع و شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی گوناگونی تجربه نموده که به سبب توانایی محدود نظام قبلی در رفع نیازهای بشر، نظام اجتماعی جدید پا گرفته است. جامعه عشایری ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی، بخشی از ساختار تاریخی سیاسی و فرهنگی و عضو فعال از پیکره جامعه ملی است و نقش آن در تامین مواد پروتیینی و سایر فرآورده های لبنی قابل توجه است. این در حالی است که بررسی های انجام شده حاکی از آن است که الگوی معیشت عشایری با بحران مواجه است. در صورتی که این ناپایداری بدلیل عدم برخورداری ادامه یابد، توسعه ملی نیز به خطر خواهد افتاد. لذا شناسایی شیوه مناسب سکنی گزینی، یک مرحله حساس و مهم برای توسعه پایدار عشایر محسوب می گردد. از این رو این تحقیق به منظور انتخاب مناسب ترین شیوه سکنی گزینی که بتواند پایداری معیشت عشایر ایلام را فراهم کند با روش تحقیق کمی و کیفی صورت گرفته است. با توجه به مکتب کد گذاری اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل داده های کیفی در راستای استراتژی گراندد تیوری در قالب 3 مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار maxqda انجام پذیرفت. سپس مدل نهایی معیارهای پایداری معیشت عشایر تبیین گردید و بر اساس این مدل و پیشینه پژوهش، پرسشنامه فاز کمی تحقیق طراحی گردید. نمونه آماری در بخش کیفی 14 نفر از تسهیل گران و خبرگان عشایر و در بخش کمی 9 نفر از خبرگان وکارشناسان بودند. داده های مورد نیاز توسط پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه باز جمع آوری گردید. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزارEXPERT CHOICE2000  نشان داد که شیوه کوچ نشینی دارای بالاترین اولویت بوده است.

    کلید واژگان: معیشت پایدار, اسکان عشایر, کوچگری, اقتصاد عشایر
  • مرجان واحدی*، شهربانو حاجیانی، محمدباقر آرایش

    این پژوهش با هدف تعیین نیاز آموزشی کشاورزان در مرحله های گونه گون کاشت، داشت و برداشت گوجه فرنگی ارگانیک به انجام رسید. دیدمان تحقیق از نظر ماهیت موضوع کمی بوده، نوع تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوهی گردآوری داده ها میدانی بود. جامعه ی آماری شامل 31 تن کارشناس و 550 تن از گوجه فرنگی کاران شهرستان دشتی بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب و استفاده از فرمول کوکران، شمار 226 کشاورز به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط نظرخواهی از اعضای هییت علمی دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی، و روایی همگرا از طریق محاسبه ی CR=0.81 و AVE=0.73 تایید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از نرم افزار R و محاسبه ی ضریب تتای ترتیبی برای بخش های مختلف پرسشنامه (82/0 -75/0 Ө=) به دست آمد. پردازش نیازهای آموزشی بر مبنای مدل بوریچ صورت گرفت و مهم ترین نیازهای تولید محصول ارگانیک مشخص شدند. بر این اساس، مدیریت صحیح خاک و آماده سازی زمین زیر کشت، شناسایی و از بین بردن محل های تکثیر و زمستان گذرانی آفت ها، و کاشت رقم های جدید محصول که به آفت ها و بیماری ها مقاوم هستند، از مهم ترین نیازهای آموزشی در هر دو گروه کشاورزان و کارشناسان شناسایی شدند. توافق سنجی بین دیدگاه این دو گروه، با استفاده از آزمون من ویت نی صورت گرفت و یافته ها نشان دادند که این دو گروه در مورد بیشتر نیازهای آموزشی دیدگاه یکسانی دارند. نتایج تحلیل رگرسیون ترتیبی برای بررسی نقش متغیرهای اثرگذار بر نیازهای آموزشی، نشان داد که از بین متغیرهای پژوهش، تنها سه متغیر میزان تحصیلات، میزان عملکرد محصول و سطح زیر کشت بر احتمال برآورد نیازهای آموزشی گوجه فرنگی کاران تاثیر داشته اند. بدین ترتیب هر چه سطح تحصیل کشاورزان و عملکرد محصول گوجه فرنگی آنان بیشتر باشد، احساس نیاز آموزشی در آنها بالاتر است.

    کلید واژگان: کشاورزی ارگانیک, نیازسنجی آموزشی, گوجه فرنگی ارگانیک
    Marjan Vahedi *, Shahrbanoo Hajiani, MohammadBagher Arayesh

    The purpose of this study was to determine the educational needs of farmers in different stages of planting, holding and harvesting organic tomatoes. This research was applied and a quantitative descriptive research method was used. The statistical population of this research included 31 experts and all tomato growers in Dashti Township (N=550). Using proportionate stratified random sampling method and based on Cochran formula, 226 of them were selected as the sample. Research instrument to collect data was questionnaire that its content validity confirmed by an expert panel and convergent validity confirmed by calculating CR= 0.81 and AVE=0.73. Ordinal theta (using R software), was calculated to measure reliability of the questionnaire (Θ =0.75 - 0.82). Educational needs were analyzed based on the Bourich model and the most important needs in organic production were identified. So proper soil management and land preparation under cultivation, identify and eliminate pest breeding areas, and planting new cultivars that are resistant to pests and diseases, were identified as the most important educational needs in two groups of farmers and experts. An agreement was reached between these two groups using the Mann-Whitney test and the results showed that these two groups had the same view on most of the educational need items. Based on the findings of ordinal regression, three variables of education, crop yield and area under cultivation had significant effect on the probability of indicating tomato growers' educational needs. Thus, the more educated and productive farmers are, the higher their sense of need.

    Keywords: Organic Farming, Educational need assessment, Organic Tomato
  • حشمت مرادی*، علیرضا پورسعید، مرجان واحدی، محمدباقر آرایش

    پژوهش حاضر به منظور طراحی مدل توسعه بوم گردی روستاهای هدف گردشگریاستان کرمانشاه با روش کمی-کیفی صورت گرفت . تحلیل داده های کیفی با نرم افزار maxqda12 در قالب 3 مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. نمونه آماری در بخش کیفی به روش گلوله برفی و 20 نفر از کارشناسان بود و در بخش کمی به روش خوشه ای وبه کمک جدول مورگان 384 نفر (جامعه آماری 530 هزار نفر) از گردشگران و 336 نفر (جامعه آماری 2678 نفر) از سرپرست خانوارها بود. ابزارپژوهش مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته ناشی از فاز کیفی تحقیق و پیشینه بود و تحلیل داده ها با نرم افزار pls2 و Spss24 نشان داد که مدل توسعه بوم گردی در روستاهای مورد بررسی پژوهش برازش مناسبی دارند. از سویی دیگر مشخص گردید که تمام ابعاد موجود در مدل مفهومی تحقیق جهت اندازه گیری عوامل به درستی از بخش کیفی و مطالعات ادبیات پژوهش استخراج شده بودند و در سنجش مفاهیم مذکور دارای کارکرد مطلوبی بودند. مقدار ضریب تعیین چندگانه برای معادله ی ساختاری اصلی برابر با 85.5% شد که این مقدار نشان می دهد متغیرهای مستقل برونزا تحقیق شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مشارکتی، جاذبه ها، مدیریتی، سیاست گزاری و زیرساخت ها و تسهیلات بوم گردی توانسته اند حدود 85.5% از تغییرات متغیر توسعه بوم گردی را پیش بینی نماید. که عامل اقتصادی دارای اولویت اول و عامل اجتماعی و فرهنگی، جاذبه ها ،عوامل زیرساختی، مشارکتی، مدیریتی و سیاست گزاری به ترتیب از اولویتهای دوم تا هفتم برخوردارند.

    کلید واژگان: مدل توسعه بوم گردی, کدگذاری, گردشگری, کرمانشاه
    Heshmat Moradi *, AliReza Poursaeed, Marjan Vahedi, MohamadBaqer Arayesh

    The present study was conducted to design a model of ecotourism development in Kermanshah province's target villages by quantitative-qualitative method. Qualitative data analysis was performed using maxqda12 software in three stages of open coding, axial coding and selective coding. The method sample in the qualitative section was snowball and inclod 20 experts and in the quantitative section by cluster method with the help of Morgan table 384 persons (statistical population 530 thousand) were tourists and 336 persons (statistical population 2678 persons) were heads of households. The research tool was an interview and a researcher-made questionnaire derived from the qualitative phase of the research and background. Data analysis using Pls2 and Spss24 software showed that the model of Ecotourism development in the villages under study was appropriate. On the other hand, it was found that all the dimensions of the conceptual model of the research were extracted from the qualitative and literary studies of the research literature in order to measure the factors and had a good function in measuring these concepts. Multiple coefficient of determination for the main structural equation was 85.5%, indicating that the independent extrinsic variables of the study including economic, social and cultural factors, participation, attractions, management, policy making and infrastructure and ecological facilities were able to reach 85.5%. Anticipate the variations of ecological tourism development. Priority economic factor and socio-cultural factor, attractions, ecosystems infrastructure, participatory, managerial and policy making priorities are second to seventh respectively.

    Keywords: Ecotourism Development Model, Coding, Tourism, Kermanshah
  • همایون مرادنژادی*، محمدشریف شریف زاده، مرجان واحدی، حسین مهدی زاده

    این پژوهش کاربردی با هدف تدوین و کاربست چارچوبی برای ارزیابی زیست بوم کسب وکارهای نوپای فاوا در استان ایلام و با بهره گیری از روش آمیخته اکتشافی، به انجام رسید. در مرحله تدوین، با تشکیل گروه کانونی و مشارکت 14 نفر از خبرگان کسب وکارهای فاوا، چارچوبی در سه سطح مولفه ها، ابعاد و نشانگرهای زیست بوم تدوین شده و هفت مولفه (سیاست، تامین مالی، فرهنگ، پشتیبانی، سرمایه انسانی، بازار و جذابیت محیطی) شناسایی شد. در مرحله کاربست، با به کارگیری روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، درجه اهمیت هرکدام از معیارهای دوگانه «میزان اهمیت» و «میزان دسترسی» برای رتبه بندی محاسبه شده و سپس، با استفاده از وزن های به دست آمده، نشانگرهای شناسایی شده در مرحله تدوین، با استفاده از مدل TOPSIS رتبه بندی شدند. پاسخگویان در این مرحله نیز 14 مشارکت کننده ی مرحله پیشین بودند که از بین فعالان زیست بوم کسب وکارهای نوپای فاوا در استان ایلام با شیوه نمونه گیری هدفمند برگزیده شده بودند. ابزار تحقیق نیز پرسش نامه محقق ساخته براساس یافته های مرحله پیشین بود. ارزیابی وضعیت زیست بوم کسب و کار مورد مطالعه نشان داد که بیشترین میزان شکاف در ابعاد دولت، بیمه و مالیات، سرمایه مالی، الگوسازی فرهنگی، خدمات حمایتی و شبکه استارت آپی وجود دارد.

    کلید واژگان: استان ایلام, زیست بوم کارآفرینی, کسب وکارهای نوپا, کسب وکارهای نوپای مبتنی بر فاوا
    Homayoon Moradnezhadi *, Mohamadsharif Sharifzade, Marjan Vahedi, Hossein Mahdizade

    The purpose of this applied research was to formulate and apply a framework for assessing the ecosystem of ICT startup businesses in Ilam province using an exploratory mixed methodology. In the first phase, based on the formulations of the focus group and with the participation of 14 ICT key informants, a framework for three levels of ecosystem components, dimensions and indicators, and seven components (policy, finance, culture, support, human capital, market and Environmental attractiveness) was identified. In the second phase, using the AHP method, the importance degree of each dual criterion of the importance and accessibility amount was calculated and then by using the weights obtained, the identified indicators in the first phase, ranked by the using TOPSIS model. Respondents at this phase were also former participants in focus group who were selected among the ICT startup ecosystem stakeholders in Ilam province through purposeful sampling. The research instrument was a researcher-made questionnaire based on the findings of the first phase. Assessing the status of the ICT- based startups ecosystem showed that there is the highest gap in dimensions of the government, insurance and tax, financial capital, cultural role models, support services and startup network

    Keywords: Entrepreneurship ecosystem, ICT- based startups, Ilam Province, Startups
  • مرجان واحدی *، همایون مرادنژادی
    این پژوهش با هدف بررسی امکان پذیری ایجاد صنایع تبدیلی بخش کشاورزی در استان ایلام به انجام رسیده است. در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع از روش های ترکیبی پژوهش کمی-کیفی و از میان این روش ها، از الگوی تلفیقی غالب – کمتر غالب و در قالب طرح دو مرحله ای استفاده شد. در بین روش های پژوهش کیفی از روش دلفای و از میان روش های پژوهش کمی، از روش توصیفی – پیمایشی استفاده شد. در مرحله اول که روش شناسی پژوهش، کیفی بوده، نظرات اعضای پانل دلفای شامل صاحب نظران، مدیران و دیگر کنشگران مرتبط با مسائل اقتصادی و کشاورزی دریافت و مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج این مرحله 65 نوع از انواع صنایع تبدیلی کشاورزی مناسب برای استان شناسایی شد که از این نتایج جهت طراحی پرسشنامه در مرحله کمی تحقیق استفاده گردید. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل کلیه کارشناسان کشاورزی شاغل در سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام به تعداد 85 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب و بر مبنای جدول مورگان تعداد 70 نفر به عنوان نمونه انتخاب و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. در بخش کمی پژوهش، پاسخگویان بر اساس نسبت واریانس ده اولویت اول صنایع تبدیلی را برای هر یک از شهرستان-های استان ایلام مشخص کردند.نتایج آزمون رتبه های دبلیو کندال نشان از وجود توافق میان پاسخگویان در مورد اولویت بندی صنایع تبدیلی در این استان بود.
    کلید واژگان: استان ایلام, امکان سنجی, اولویت بندی, صنایع تبدیلی, محصولات کشاورزی
    Marjan Vahedi *, Homayoon Moradnezhadi
    The purpose of this study was to study the feasibility of establishing agricultural processing industries in Ilam Province.
    A mixed research method (Dominant, Less Dominant and two-phase design) was used. A Delphi technique as qualitative research method, and a descriptive-survey method for quantitative phase was applied. Based on the results of the Delphi panel, 65 different types of agricultural processing industries were identified to be appropriate for Ilam Province and were used in designing a questionnaire for the quantitative phase of the study. The statistical population of the quantitative phase comprised all agricultural experts working in the Jihad- Agriculture Organization of Ilam Province (N=85). From among them, and by using the Morgan Table, 70 individuals were selected through stratified random sampling and were studied by the questionnaire. In the quantitative phase, based on the variation ratio (VR), the respondents prioritized the agricultural processing industries for all counties of Ilam Province. Results of Kendall’s W test showed that there was agreement among the respondents about the feasibility of establishing agricultural processing industries in this Province.
    Keywords: agricultural products, feasibility, Ilam Province, prioritization, processing industries
  • معصومه سعیدی، حامد چهارسوقی امین*، هادی مومنی هلالی، علیرضا نوروزی، مرجان واحدی
    هدف این پژوهش بررسی نقش صندوق اعتبارات خرد بر توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی شهرستان چرداول استان ایلام است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها از نوع علی- ارتباطی است. جامعه آماری تحقیق کلیه زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد روستایی شهرستان چرداول به تعداد 70 نفر بود که همگی آنها به شیوه سرشماری در مطالعه شرکت نمودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که برای تامین روایی آن از نظر کارشناسان مربوط استفاده شد. جهت تعیین پایایی ابزار تحقیق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (86/0>α>70/0)که از نظر آماری مقدار قابل قبولی است. یافته های پژوهش نشان دادند که بین متغیرهای مستقل میزان درآمد ماهیانه خانوار، برگزاری کلاس های حرفه آموزی و آموزش های تخصصی، میزان اولویت به مشارکت فعال زنان در طرح های خودکفایی، مشاوره های اجتماعی، شغلی و تنوع سازی درآمد و ایجاد اشتغال و فرصت های کسب درآمد با متغیر وابسته میزان توانمندی اقتصادی زنان روستایی عضو صندوق رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، در مجموع، متغیرهای «ایجاد اشتغال و فرصت های کسب درآمد برای زنان روستایی توسط صندوق»، «برگزاری کلاس های حرفه آموزی و آموزش های تخصصی» و «مشاوره های اجتماعی، شغلی و تنوع سازی درآمد» 3/49 درصد از واریانس متغیر توانمندی اقتصادی را تبیین می کنند.
    کلید واژگان: صندوق اعتبارات خرد روستایی, توانمندسازی اقتصادی, زنان روستایی, شهرستان چرداول
    Masomeh Saeidi, Hamed Chaharsoughi Amin *, Hadi Moumenihelali, Alireza Norouzi, Marjan Vahedi
    The purpose of this cross-sectional survey research was to investigate the role of micro-credit fund on the economic empowerment of rural women in Chardavol Township, so that, in the planning to achieve this end it will be taken into account. The statistical population of this study was composed of All rural women of rural micro-credit fund (N=70), that they all participated in the study by census method. They validity questionnaire was confirmed by a panel of expert and to determine the reliability of different parts of the questionnaire Cronbach's alpha (0/7
    Keywords: Rural micro-credit fund, economics empowerment, Rural Women, Chardavol Township
  • اصغر باباخانی، مرجان واحدی*
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی در میزان موفقیت تعاونی های شیلات استان ایلام انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را اعضای تعاونی های فعال شیلات استان ایلام به تعداد 180 نفر تشکیل دادند که به علت محدود بودن تعداد جامعه آماری، تمامی اعضا به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه بود که برای تایید روایی آن از دیدگاه صاحب نظران و متخصصان بهره گرفته شد و جهت تعیین پایایی آن پیش آزمون انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، واریانس، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه) و به کمک نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیرهای فردی و حرفه ای سطح تحصیلات و سابقه عضویت و مولفه های سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی) با متغیر وابسته یعنی میزان موفقیت تعاونی های شیلات ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، متغیرهای سابقه عضویت، آگاهی اجتماعی، سطح تحصیلات و مشارکت اجتماعی حدود 51 درصد از تغییرات را تبیین کردند.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, موفقیت, تعاونی های شیلات, استان ایلام
    Marjan Vahedi *
    The main purpose of this research was to investigate the effect of social capital on the success of the fishery cooperatives in Ilam Province. This research, in terms of purpose, was applied and a descriptive-correlational research method was used. The population of this research were all members of the active fishery cooperatives in Ilam province (180 members) that because of limited number of statistical population, all members were studied by census method. The research instrument implemented was a questionnaire that its content validity was confirmed by panel of experts. Reliability of the questionnaire was confirmed through a pilot- test and Cronbach Alpha coefficient was calculated (α=0.81). Data analysis was performed by using descriptive statistical method (frequency, mean, variance, standard deviation) and inferential statistical method (correlation and multiple regression) with using SPSS software. Findings showed that there was positive and a significant relationship between variables of education level, background of membership, social trust, social awareness, social solidarity, and social participation with dependent variable of success of fishery cooperatives. Also findings of regression analysis showed that variables of membership background, social awareness, education, and social participation could explain % 51 of changes in dependence variable of success of fishery cooperatives.
    Keywords: Social capital, Success, Fishery Cooperatives, Ilam Province
  • همایون مرادنژادی*، زهرا علیخانی، مرجان واحدی
    این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی کسب و کارهای مرتبط با گیاهان دارویی در شهرستان چرداول انجام شد. در این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع از روش های ترکیبی پژوهش کمی- کیفی و از میان این روش ها، از الگوی تلفیقی غالب-کمتر غالب و در قالب طرح دو مرحله ای استفاده شد. در بین روش های پژوهش کیفی از مصاحبه های نیمه عمیق و از میان روش های پژوهش کمی، از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری در مرحله کیفی پژوهش صاحب نظران گیاهان دارویی و کارشناسان اقتصادی استان ایلام بوده اند که تعداد 12 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند در پژوهش مشارکت داده شده اند. جامعه آماری مرحله کمی تعداد 84 نفر از کارشناسان بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران 50 نفر از آنان به عنوان نمونه برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کمی پرسشنامه ای بود که براساس نتیجه مرحله کیفی و بررسی پیشینه پژوهش طراحی شده و روایی آن براساس نظر جمعی از صاحب نظران و استادان مجرب تایید گردید. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از نرم افزار spss و محاسبه آزمون آلفای کرونباخ، 0.91 بدست آمد که بیانگر مناسب بودن پایایی پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. نتایج نشان داد که کاشت گیاهان دارویی، کارگاه خشک کن، پودر و بسته بندی سیر؛ کارگاه روغن گیری و بسته بندی کلزا؛ و کارگاه تولید آدامس طبیعی بنه (سقز)؛ به ترتیب جزء اولویت های برتر کسب و کارهای تولیدی و خدماتی، فرآوری اولیه، فرآوری ثانویه و فرآوری نهایی گیاهان دارویی بودند.
    کلید واژگان: گیاهان دارویی, کسب و کار, فرآوری اولیه, فرآوری ثانویه, فرآوری نهایی
    H. Moradnezhadi *, Z. Alikhani, M. Vahedi
    This research was aimed to identify and prioritize the enterprises related to medicinal plants in Chardavol County. In the present study, due to the nature of the subject, a combination of qualitative and quantitative methods (Dominant-Less Dominant and two phases Design) was used. In qualitative and quantitative phases, depth interviews and descriptive- survey method were used, respectively. The population of qualitative phase was experts of medicinal plants of which 12 people participated in the research by using purposeful sampling method. In quantitative phase, the population was 84 experts of which 50 people were selected by using simple random sampling and based on Chocran formula as the sample. Questionnaires, designed based on the results of qualitative phase and literature review, were the instrument of data gathering in quantitative phase. The validity of questionnaire was confirmed by panel of experts and the reliability of questionnaire was tested by Cronbach alpha coefficient using SPSS software. Results showed that planting of medicinal plants, business of drying, powder and packing of garlic, business of oil extraction and packing of rapeseed, production of turpentine natural chewing gum, were respectively the most important priority of business of services and production, initial processing, secondary processing and final processing of medicinal herbs.
    Keywords: Medicinal herbs, businesses, initial processing, secondery processing, final processing
نمایش عناوین بیشتر...
فهرست مطالب این نویسنده: 40 عنوان
  • مرجان واحدی
    مرجان واحدی
    استادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران
نویسندگان همکار
  • دکتر محمدباقر آرایش
    : 10
    دکتر محمدباقر آرایش
    دانشیار ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران
  • دکتر همایون مرادنژادی
    : 6
    دکتر همایون مرادنژادی
    دانشیار گروه کارآفرینی و توسعه روستایی، دانشگاه ایلام، ، ایران
  • دکتر علیرضا پورسعید
    : 5
    دکتر علیرضا پورسعید
    استاد تمام گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران
  • دکتر حامد چهارسوقی امین
    : 3
    دکتر حامد چهارسوقی امین
    استادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران
  • طیبه چراغی
    : 2
    طیبه چراغی
    دانش آموخته دکتری ترویج و آموزش کشاورزی، ایلام
  • دکتر معصومه جمشیدی
    : 2
    دکتر معصومه جمشیدی
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال