به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

amirmansour tehranchian

  • هدف گذاری کسب و کار در ایران: رهیافت ترکیبی شبیه سازی - بهینه یابی
    امیرمنصور طهرانچیان*، سوگند حسین نیا چافجیری

    به منظور محاسبه روند اشتغال در ایران هدف مقاله، روند اشتغال در ایران برای سال های اجرای برنامه ی ششم توسعه ی اقتصادی (1400-1396)، اجتماعی و فرهنگی کشور بهینه یابی شده است. برای این منظور، ابتدا با استفاده از الگوریتم گاوس_ سایدل، سیستم معادلات کلان سنجی پویا و غیرخطی و اهداف کمی ششمین برنامه توسعه، روند اشتغال در کشور شبیه سازی گردید. سپس روند بهینه جمعیت شاغل، از حداقل سازی تابع زیان رفاهی سیاست گذار با برنامه نویسی و اجرای یک الگوریتم چرخه ی باز و حل معادلات بلمن محاسبه گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که دستیابی به اشتغال بالاتر، نیازمند کنترل تورم در نرخ های پایین تر و همچنین دستیابی به نرخ رشد اقتصادی بالاتر است. یافته های این تحقیق با نظریه کینزی های جدید مانند گرایش، کلاریدا، گرتلر ، منکیو، والش و تیلور مبنی بر لزوم کاهش همزمان تورم و افزایش تولید سازگار است.از این رو، جهش تولید و مهار تورم می تواند کنترل بهینه اشتغال و کسب و کار در سطح هدف گذاری شده را امکان پذیر نماید. بر این اساس، هدف گذاری شاخص های اقتصاد کلان در قلمرو در دسترس (امکان پذیر)، انضباط کامل پولی و مالی، استقلال بانک مرکزی و استفاده از نظریه کنترل بهینه تصادفی در هدف گذاری برنامه های توسعه، از جمله توصیه های سیاستی این مقاله محسوب می شوند.

    کلید واژگان: شبیه سازی, اشتغال, تورم, رشد اقتصادی
    Business targeting in Iran: a hybrid simulation-optimization approach
    Amirmansour Tehranchian *, Sogand Hoseinnia Chafjiri

    In order to calculate the employment trend in Iran, the aim of the article is to optimize the employment trend in Iran for the years of implementation of the sixth economic, social and cultural development program (1396-1400). For this purpose, firstly, using the Gauss-Seidel algorithm, the system of dynamic and non-linear macrometric equations and the quantitative goals of the sixth development program, the employment process in the country was simulated. Then, the optimal trend of the working population was calculated from the minimization of the welfare loss function of the policymaker by programming and implementing an open-loop algorithm and solving the Bellman equations. The obtained results showed that achieving higher employment requires controlling inflation at lower rates as well as achieving a higher economic growth rate. The findings of this research are compatible with the theory of new Keynesians such as Gerish, Clarida, Gertler, Menkiu, Walsh and Taylor regarding the necessity of simultaneously reducing inflation and increasing production. Therefore, the jump in production and curbing inflation can be the optimal control of employment and business at the level Make the goal possible. Based on this, the targeting of macroeconomic indicators in the available (possible) territory, complete monetary and financial discipline, independence of the central bank and the use of stochastic optimal control theory in the targeting of development programs are among the policy recommendations of this article.

    Keywords: Simulation, Employment, Inflation, Economic Growth
  • سهیل رودری، اسماعیل جلیلی، امیرمنصور طهرانچیان*

    در پژوهش حاضر نحوه انتقال و دریافت و هم چنین رابطه علی انتقال نوسانات با توجه به دوره زمانی بروز نوسانات میان نرخ ارز، تورم و کسری بودجه دولت در دوره زمانی 2019:02-2006:03 (1397:12-1385:01) با تواتر ماهانه با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری با پارامترهای متغیر در زمان- مقیاس بررسی شده است. عامل اصلی شکل گیری نوسانات در کسری بودجه دولت و هم چنین تورم، نرخ ارز است؛ به ویژه چنان چه نوسانات نرخ ارز بلندمدت باشد انتقال نوسانات و اثرگذاری خالص نرخ ارز بر تورم و کسری بودجه افزایش می یابد. هم چنین چنانچه نوسانات ارز ادامه دار باشد و منجر به ایجاد نوسانات تورم و کسری بودجه دولت شود، در میان مدت نوسانات کسری بودجه زمینه انتقال نوسان به نرخ ارز را ایجاد خواهد کرد و با افزایش نوسانات ارزی، تورم به شدت متلاطم خواهد شد. بنابراین کنترل نوسانات ارزی در کوتاه مدت مانع از افزایش نوسانات تورم و کسری بودجه دولت شده و چنان چه سیاست گذار این مهم را مدنظر قرار ندهد در میان مدت مجددا نرخ ارز از کانال کسری بودجه دولت متلاطم خواهد شد و متعاقبا نوسانات با شدت بیشتری در بلندمدت به تورم منتقل می گردد.

    کلید واژگان: نرخ ارز, تورم, کسری بودجه دولت, فرکانس-زمان, الگوی TVP-VAR-BK
    Soheil Roudari, Esmaeil Jalili, Amirmansour Tehranchian *

    In the present study, the transferring and receiving, as well as the causal relationship of volatilities transmission according to the time-frequency across exchange rate, inflation, and budget deficit in the period of 2006:03-2019:02 (1385:01-1397:12) with a Monthly basis, is investigated using time-varying parameters vector autoregression model in different time-frequencies. The results showed that the main factor in the formation of volatilities in the government budget deficit as well as inflation is the exchange rate, especially if the exchange rate volatilities are long-term, the transmission of volatilities, and the net effect of the exchange rate on inflation and budget deficit increases. In addition, if exchange rate volatilities continue and lead to inflation and volatilities of government budget deficit, in the medium term, budget deficit volatilities will create the basis for transferring volatilities to the exchange rate, and with the increase of exchange rate volatilities, inflation will be volatile in the long term intensively. Therefore, the control of exchange rate volatilities in the short term will prevent the increase of inflation and the government budget deficits volatilities, and if the policymaker does not consider this important, in the medium term, the exchange rate will volatile again through the channel of the government budget deficit, and subsequently, the volatilities will be transferred to inflation in the long run severely.

    Keywords: Exchange Rate, Government Budget Deficits, Inflation, Time-Frequency, TVP-VAR-BK Model
  • رقیه ناظم فر*، امیرمنصور طهرانچیان

    در شرایطی که سیستم بانکی کشور آسیب پذیر است، رفتار سپرده گذاران بر اساس ارزیابی سطح ریسک بانک ها می تواند منجر به افزایش احتمال وقوع بحران های سیستمی و بی ثباتی شبکه بانکی شود. اخیرا از نظریه شبکه و شبیه سازی مبتنی بر عامل برای بررسی سیستم های پیچیده بانکی استفاده می شود. مدل سازی مبتنی بر عامل (ABM) یک روش محاسباتی جدید است که پدیده های اقتصادی را با نمایش رفتار افراد و عوامل مورد مطالعه قرار می دهد. پژوهش حاضر با استفاده از این رویکرد به ارزیابی پدیده فرار بانکی و تاثیر بیمه سپرده بر شبکه بانکی کشور می پردازد. عوامل این ABM شامل بانک ها، بانک مرکزی، شرکت ها و سپرده گذاران می باشد. بانک ها و سپرده گذاران عوامل هوشمندی هستند که بر اساس یک مدل یادگیری تطبیقی عمل می کنند. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر رفتار سپرده گذاران بر شبکه بانکی و سیاست ایمنی بیمه سپرده بر اساس ترازنامه 25 بانک عضو بازار بین بانکی ایران طی سال های 1385 تا 1398 انجام شد. دریافتند که وقتی سپرده گذاران استراتژیک عمل می کنند، عملیات بانک اتفاق می افتد و بانک ها استراتژی های تطبیقی با نسبت کفایت سرمایه (CAR) پایین تر را انتخاب می کنند. همچنین یافته های ما این است که ایمنی شبکه بانکی از طریق بیمه سپرده ها در کاهش ریسک سرایت در سیستم موفقیت چشمگیری نداشته است.

    کلید واژگان: مدل چند عاملی هوشمند, یادگیری تطبیقی, شبکه بین بانکی
    Roghayyeh Nazemfar*, Amirmansour Tehranchian

    In a situation where the country's banking system is vulnerable, the behavior of depositors based on their assessment of the banks' risk level can lead to an increase in the probability of systemic crises and instability of the banking network. Recently, network theory and agent-based simulation are used to investigate complex banking systems. Agent-based modeling (ABM) is a new computational method that studies economic phenomena by representing the behavior of individuals and agents. Using this approach, the present study evaluates the phenomenon of bank runs and the effect of deposit insurance on the country's banking network. The agents in this ABM include banks, central bank, firms and depositors. Banks and depositors are intelligent agents that operate on an adaptive learning model. This research was conducted with the aim of investigating the effect of depositors' behavior on the banking network and the safety policy of deposit insurance based on the balance sheets of 25 banks that are members of the Iranian interbank market during the years 2006 to 2019. We find that when depositors act strategically, bank operations occur and banks choose adaptive strategies with lower capital adequacy ratios (CARs). Also, our findings are that the safety of the banking network through deposit insurance has not been significantly successful in reducing the risk of contagion in the system.

    Keywords: Intelligent Multi-Agent Model, Adaptive Learning, Interbank Network
  • مهدیه رضاقلی زاده*، امیرمنصور طهرانچیان، فاطمه علیزاده نقارچی

    با توجه به جایگاه نفت در اقتصاد کشورهای غنی از منابع نفتی، عدم اطمینان ناشی از تغییرات قیمت آن یکی از منابع مهم ریسک و نااطمینانی است که تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد.با توجه به این که صنایع محصولات شیمیایی دارای نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور بوده و نیز از تحولات سایر بازارها نظیر بازار نفت تاثیر می پذیرند، در این مطالعه اثرات نامتقارن عدم اطمینان قیمت نفت برنت بر سرمایه گذاری شرکت های گروه محصولات شیمیایی در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1400-1389 مورد بررسی قرار گرفته است. مدل سازی تحقیق بر اساس الگوهای پانل پویا و محاسبه نا اطمینانی قیمت نفت به روش گارچ صورت گرفته است. روابط بین متغیرها نیز با استفاده از تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) دومرحله ای برآورد گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این است که در طی دوره موردبررسی، نااطمینانی ناشی از تغییرات قیمت نفت اثر منفی بر سرمایه گذاری شرکت ها داشته است. از سوی دیگر یافته ها بیانگر این است که عدم اطمینان ناشی از تغییرات مثبت و منفی قیمت نفت دارای اثری نامتقارن بر سرمایه گذاری شرکت ها می باشد.

    کلید واژگان: نااطمینانی قیمت نفت, سرمایه گذاری شرکت ها, اثر نامتقارن, گارچ (GARCH), گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)
    Mahdieh Rezagholizadeh *, Amirmansour Tehranchian, Fatemeh Alizadeh Nagharchi

    Considering the position of oil in the economy of countries with oil resources, oil price uncertainty is one of the important sources of risk and uncertainty that affects the investment decisions of companies. In addition, another important issue that should be considered in this regard is whether the companies' investment response to the positive and negative uncertainty is symmetric or asymmetric.  Considering that the chemical products industry has an important role in the economic development of the country and is also affected by the developments of other markets such as the oil market, in this study the asymmetric effects of Brent oil price uncertainty on the investment of chemical products group companies in the Tehran stock exchange has been investigated from 2010 to 2021. The research modeling is based on dynamic panel models and the calculation of oil price uncertainty has been done by the GARCH method. Relationships between variables have also been estimated using the Generalized Method of Moment (GMM). The results show that during the period under review, oil price uncertainty had a negative effect on corporate investment. On the other hand, the findings indicate that the positive and negative oil price uncertainty has an asymmetric effect on corporate investment.

    Keywords: Oil Price Uncertainty, Corporate Investment, Asymmetric Effect, Garch, Generalized Method of Moments (GMM)
  • امیرمنصور طهرانچیان*، میر حسین موسوی، زهرا میلا علمی، زهرا کاشانیان

    هدف مقاله بررسی پویایی های متغیرهای کلان اقتصادی و شکاف هسته تورم با استفاده از روش خودرگرسیون برداری با داده های توالی زمانی مختلط (MIDAS-VAR) در اقتصاد ایران در بازه زمانی 1367 - 1399 است. نتایج حاکی از آن است که تورم هسته در مقایسه با تورم جاری باثبات‎تر است. تکانه نوسانات قیمت نفت و نقدینگی تاثیر معناداری بر شکاف تورم هسته ندارند. شکاف تورم هسته بیشترین تاثیرپذیری را از تکانه ‎های ارزی و نوسانات خود دریافت می کند که این مساله نشان دهنده‎ تاثیر انتظارات تورمی در شکل گیری تورم هسته است؛ با توجه به یافته‎ های تحقیق، کنترل نوسانات نرخ ارز و هدف‎گذاری تورم هسته برای کنترل انتظارات تورمی پیشنهاد می‎گردد.

    کلید واژگان: تورم هسته, شکاف تورم هسته, الگوی داده‎های ترکیبی با تواتر متفاوت, سیاست پولی
    AmirMansour Tehranchian *, Mirhosssein Mousavi, Zahramila Elmi, Zahra Kashanian

    The wide scope of influence and effectiveness has turned inflation into one of the most important subjects of empirical studies as well as one of the main axes of policy making. In addition to the causes and effects of inflation, some economists have paid attention to the inflation index. Based on this, current inflation is not considered a suitable indicator for policy making and modeling due to high fluctuations. On the other hand, core inflation as a stable component of current inflation is a more suitable indicator for economic policies due to its stability. In this paper, we investigate the dynamics of macroeconomic variables and inflation core gap using SVAR method, n Iran's economy in the period of1998-2021. The momentum of oil price fluctuations and liquidity do not have a significant impact on the core inflation gap. The core inflation gap is most influenced by currency impulses and its own fluctuations, which shows the impact of inflation expectations on the formation of core inflation; According to the findings of the research, it is suggested to control exchange rate fluctuations and target core inflation in order to control inflationary expectations.The results show that the core inflation index has been more stable compared to the inflation rate and exchange rate fluctuations have the greatest impact on the core inflation gap.

    Keywords: Core Inflation, Monetary Policy, mixed frequency VAR
  • نسیم نبوی قادی، امیرمنصور طهرانچیان*، سعید راسخی، دوستعلی مژده، احمد جعفری صمیمی

    سرایت مالی، به انتقال اثرات مخرب بحران از یک بازار مالی به بازار مالی دیگر اشاره دارد که از کانال های مختلف (کانال مالی، حقیقی و تغییر نگرش سرمایه گذاران) اتفاق می افتد. در این مقاله، نقش سیاست پولی در سرایت بحران مالی سال 2008 ایالات متحده آمریکا ٬با استفاده از نظریه نمودار و  الگوی MST، بر اساس داده های ماهانه شاخص سهام و نرخ بهره واقعی از سال 2004 تا 2021 در کشورهای ایران، چین، روسیه، آلمان، هلند، انگلستان، برزیل، کره جنوبی، ژاپن و فرانسه بررسی شده است. با توجه به الگوی MST  و خروجی الگوریتم پریم، سرایت مالی از ایالات متحده آمریکا به تمامی کشورهای منتخب، تایید شده است. بحران از کانال های تجاری، مالی و تغییر نگرش سرمایه گذاران، از ایالات متحده آمریکا به کشورهای منتخب سرایت کرده است. از آن جایی که در دوره مورد بررسی، کشور ایران، ارتباطات گسترده مالی و تجاری با کشور منشا بحران نداشته است سرایت به بازار سهام ایران را می توان انتقال غیرمستقیم اثرات مخرب از بازار های داخلی (مانند بازار نفت) و بازار مالی کشورهایی مانند چین (که ارتباط مالی و حقیقی هم با ایران و هم با ایالات متحده آمریکا دارند) و هم چنین تغییر نگرش و سبد دارایی سرمایه گذاران داخلی تلقی کرد. هم چنین  نتایج حاکی از آن است که بعد از معرفی سیاست پولی، هزینه جهانی سرایت مالی، کاهش یافته است که این موضوع ریسک سرمایه گذاری در بازارهای مالی جهانی را کم تر و سرمایه گذاران را برای سرمایه گذاری های مولدتر تشویق می کند.

    کلید واژگان: بحران مالی, سرایت مالی, سیاست پولی, نظریه گراف, MST
    Nasim Nabavi Ghadi, Amirmansour Tehranchian*, Saeed Rasekhi, Doostali Mojdeh, Ahmad Jafari Samimi
  • حامد عزیزی گنزق*، احمد جعفری صمیمی، زهرا میلا علمی، امیرمنصور طهرانچیان

    پیش بینی تورم یکی از مهم ترین مسایل برای اقتصاد کشورها است. دولت ها و بانک های مرکزی برای اتخاذ تصمیمات و سیاست گذاری های اقتصادی خود، شاخص های تورم را رصد می کنند. هدف از انجام این پژوهش مقایسه الگوهای ARDL، NARX، LSTM و ARDL-D-LSTM  با یکدیگر و همچنین معرفی الگوی مناسب برای پیش بینی نرخ تورم ماهانه ایران در افق زمانی کوتاه مدت و بلندمدت است. در این پژوهش با توجه به استفاده از الگوی ترکیبی، هر دو بعد خطی و غیرخطی پوشش داده می شود و بعد از برآورد نرخ تورم ماهانه ایران در بازه 1384/1/30 تا 1397/5/30 با استفاده از آزمایش این الگوها در بازه 1397/6/31 تا 1399/6/31 می توان نتیجه گرفت که الگوی NARX برای افق زمانی کوتاه مدت و الگوی ترکیبی ARDL-D-LSTM برای افق زمانی بلند مدت عملکرد خوبی را براساس معیار RMSE از خود نشان دادند.

    کلید واژگان: پیش بینی تورم, الگوهای ترکیبی, ARDL, LSTM
    Hamed Azizi Ganzagh *, Ahmad Jafari Samimi, Zahra Mila Elmi, AmirMansour Tehranchian

    Inflation forecasting is one of the most important issues for the economies of countries, As the existing literature suggests, hybrid models will bring better prediction accuracy due to attention to both linear and non-linear dimensions. Furthermore, the use of ARDL model can include lags of other variables in tandem with having linear features. It should also be noted that LSTM models have a forgetting gate due to their non-linear estimation characteristics, and they can incorporate data with very distant lags in the model. Therefore, the combination of these two models can significantly improve the prediction accuracy. Accordingly, attempts have been made in the current study to compare ARDL, NARX, LSTM and ARDL-D-LSTM models with one another and to introduce a suitable model for predicting Iran's monthly inflation rate in the short-term and long-term time horizon. After estimating the monthly inflation rate of Iran in the period of 4/21/2005 to 8/22/2018 and testing the model on the data for the period of 9/22/2018 to 12/21/ 2020 it was found that the NARX model and the ARDL-D-LSTM hybrid model performed well respectively for short-term time horizon and the long-term horizon according to the RMSE criteria.

    Keywords: Inflation Forecasting, Hybrid Models, ARDL, LSTM
  • سهیل رودری، امیرمنصور طهرانچیان، سید هادی عربی، امیدعلی عادلی*

    در سال های پس از انقلاب اسلامی ایران به دلایل مختلف اقتصاد ایران همواره تحت تحریم های اقتصادی آمریکا، سازمان ملل و یا اتحادیه اروپا بوده است که بعضا توسط کشور آمریکا به تنهایی و در برخی دوره ها نیز توسط هر سه مورد تحریم شده است. در پژوهش حاضر تاثیر شوک مثبت و منفی  شاخص تحریم از طریق دو مسیر تاثیر بر بودجه دولت و هم چنین تاثیر بر نرخ ارز بر نقدینگی در دوره زمانی 1399-1358 با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری ساختاری آستانه ای (TSVAR) بررسی شده است. بر اساس نتایج پژوهش، آستانه رشد تحریم در اثرگذاری بر نقدینگی از مسیر نرخ ارز و تورم، 162/5 درصد و از طریق تغییر کسری بودجه دولت، 057/3 درصد بوده است و نشان می دهد آستانه رشد شاخص تحریم در اثرگذاری بر نقدینگی در قالب مسیر نرخ ارز و تورم بزرگ تر است. هم چنین، تفاوت پاسخ نقدینگی در کشور به درآمدهای نفتی به آستانه تحریم مرتبط است. بر این اساس و در راستای کاهش اثرات شوک برونزای نفت بر نقدینگی، بایستی نقش تثبیتی صندوق توسعه ملی در کنار مدیریت انتظارات تورمی مدنظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: تحریم, کسری بودجه, نرخ ارز, درآمدهای نفتی, الگوی TSVAR
    Soheil Roudari, Amirmansour Tehranchian, Seyed Hadi Arabi, Omid Ali Adeli*

    In the years after the Islamic Revolution of Iran, for various reasons, Iran's economy has always been under the economic sanctions of the United States, the United Nations, or the European :union:, sometimes by the United States alone, and in some periods by all three. In the present research, the impact of positive and negative shocks on the sanctions index through two paths of impact on the budget deficit and also the impact on the exchange rate and inflation on liquidity in the period of 1979-2020 has been investigated using the Threshold Structural Vector Autoregressive model (TSVAR). According to the research results, the threshold of sanctions growth through the path of exchange rate and inflation was 5.162 % and through the government budget deficit channel was 3.057%, which shows that the threshold of sanction growth in the exchange rate channel and inflation is greater. Also, the difference in the country's liquidity response to oil revenues is related to the sanctions threshold. Based on this, and to reduce the effects of exogenous oil shocks on liquidity, the stabilizing role of the National Development Fund should be considered along with the management of inflationary expectations.

    Keywords: Sanctions, Budget Deficit, Exchange rate, Oil Revenues, TSVAR Model
  • رقیه ناظم فر، امیرمنصور طهرانچیان*، محمدرضا اصغری اسکوئی

    از موضوع های کلیدی در مطالعات ثبات مالی و سیاست گذاری احتیاطی، ریسک نقدینگی سیستمیک، (ریسک مشکلات نقدینگی به صورت همزمان و در چندین موسسه مالی) است. این حقیقت که در شبکه پیچیده ارتباطات متقابل بازار بین بانکی، کمبود نقدینگی، با انتشار آن بین موسسات مالی، تامین می شود، می تواند منجر به «سرایت سیستمیک» در شبکه بانکی شود. هدف این پژوهش بررسی وجود سرایت سیستمیک در شبکه بانکی ایران و تاثیر مقررات نظارتی احتیاطی کمیته بازل بر سرایت بین بانکی بر اساس داده های ترازنامه ای 25 بانک عضو بازار بین بانکی در سال های 1397-1385 است. برای این منظور، بر اساس رویکرد عامل بنیان، شبکه بانکی ایران الگوسازی و شبیه سازی شده است. در این الگو، بانک ها و بانک مرکزی، عواملی هوشمند هستند. بر اساس نتایج به دست آمده، الزامات نظارتی احتیاطی، استراتژی های تطبیقی بانک ها را تغییر می دهند و  بانک ها افزایش نسبت کفایت سرمایه را در دستور کار خود قرار می دهند. علاوه بر این، این تحقیق نشان می دهد که اگر چه دستورالعمل های کمیته بازل در در بلندمدت در کاهش سرایت موفق بوده و باعث ثبات بیشتر شبکه بانکی می شوند، اما بانک ها عرضه وام به  بخش واقعی را نیز کاهش می دهند که این امر می تواند منجر به تنگنای اعتباری در اقتصاد شود.

    کلید واژگان: مدل عامل بنیان, شبکه بانکی, سرایت سیستمیک
    Roghayeh Nazemfar, AmirMansour Tehranchian*, Mohammadreza Asghari Oskoei

    One of the key issues in financial stability studies and prudential policies is systemic liquidity risk, in other words, the risk of liquidity problems at the same time and in several financial institutions. The fact that in the complex network of interbank market interconnections, the lack of liquidity is provided by spreading it between financial institutions, can lead to "systemic contagion" in the banking network. This research aims to investigate the existence of systemic contagion in the banking network of Iran and the effect of the Basel Committee's prudential regulations on interbank contagion based on the balance sheet data of 25 banks that are members of the interbank market in the years 2006-2018. For this purpose, based on the agent-based approach, Iran's banking network has been modeled and simulated. In this model, banks and the central bank are intelligent agents. Based on the obtained results, prudential regulatory requirements change banks' adaptive strategies, and banks put increasing the capital adequacy ratio on their agenda. In addition, this research shows that although the guidelines of the Basel Committee have succeeded in reducing contagion in the long run and making the banking network more stable, banks also reduce the supply of loans to the real sector, which can lead to a crunch in the economy.

    Keywords: Agent-based model, Banking network, Systemic contagion
  • سلام حامد کریم*، احمد جعفری صمیمی، محمدتقی گیلک حکیم آبادی، امیرمنصور طهرانچیان

    بخش بانکی، بخش مهمی در اقتصاد است؛ زیرا نیازهای مالی سایر بخش های دیگر توسط سیستم بانکی تامین می شود. بنابراین عملکرد اقتصاد کلان به عملکرد مربوط به بخش بانکی بستگی دارد.هدف مقاله حاضر آزمون تقارن تاثیر سیاست پولی بر روی عملکرد بانک های تجاری (سود آوری با شاخص های بازده دارایی وحاشیه سود خالص و کارایی با شاخص نسبت هزینه به درآمد) و همچنین تولید ناخالص داخلی، حجم تسهیلات اعطایی بانک های دولتی و غیر دولتی در کشور های منا بررسی شده است. برای این منظور از روش خودرگرسیون برداری آستانه ای (TVAR) و داده های فصلی 2013- 2018 استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اثرات تکانه های مثبت و منفی پولی و اعتباری بر روی بازده دارایی، حاشیه سود خالص، نسبت هزینه به درآمد، تولید ناخالص داخلی، حجم تسهیلات اعطایی بانک های دولتی و غیر دولتی از نظر جهت و شدت اثرگذاری این دو رژیم متفاوت است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تاثیر سیاست پولی و تورم بر متغیرهای فوق، در دو رژیم تولید بالا و پایین نامتقارن است.

    کلید واژگان: عملکرد بانک ها, سیاست پولی, کارایی بانک ها, منطقه منا
    Salam Hamed Kareem *, Ahmad Jafari Samimi, Mohammad Taghi Gilak Hakimabadi, Amir Mansour Tehranchian

    The banking sector is an important sector in the economy; Because the financial needs of other sectors are met by the banking system. Thus, macroeconomic performance depends on the performance of the banking sector. The purpose of this paper is to test the symmetry of the effect of monetary policy on the performance of commercial banks (profitability with return on assets and net profit margins and efficiency with cost-to-income ratio) as well as GDP, volume of facilities granted by state and non-state banks in countries. (MENA) has been reviewed. For this purpose, the threshold vector autoregression method (TVAR) and quarterly data for 2013-2018 were used. Based on the results, the effects of positive and negative monetary and credit shocks on asset returns, net profit margin, cost-to-income ratio, GDP, volume of facilities granted by state and non-state banks in terms of direction and intensity The effectiveness of these two regimes is different. Therefore, it can be concluded that the effect of monetary policy and inflation on the above variables is asymmetric in both high and low production regimes.

    Keywords: Banking Performance, Monetary Policy, Banking efficiency, Mena Region
  • محمد عبدی سیدکلایی*، امیرمنصور طهرانچیان، احمد جعفری صمیمی، Gino Favero
    معرفی

    نرخ ارز، متغیری است که تکانه‌های اقتصادی بین‌المللی را به اقتصاد داخلی منتقل می‌کند. در کشورهایی مانند ایران که نر خ تورم بالا را تجربه می‌کنند و تولید ناخالص داخلی‌اشان همانند مخارج مصرفی‌ از وابستگی بیشتری به واردات و جریان‌های سرمایه‌ای خارجی برخوردار است، تغییرات نرخ ارز و اثرات آن نیازمند این است که با دقت بیشتری توسط سیاست‌گذاران و پژوهشگران اقتصادی رصد ‌شود. با توجه به اهمیت تورم در مباحث نظری و نیز بالا بودن نرخ تورم در برخی از کشورهای درحال‌توسعه، بررسی تاثیر نرخ ارز بر تورم مورد توجه اقتصاددانان علاقه‌مند به موضوعات اقتصاد پولی و اقتصاد بین‌الملل بوده است.رفتارهای غیرخطی در اثرگذاری نرخ ارز بر تورم می‌تواند در شرایطی که الگوی اقتصادسنجی به صورت خطی برآورد می‌شود تخمین‌های خلاف واقع از ضریب نرخ ارز ارایه کند. در این شرایط می‌توان پذیرفت که وضعیت تورم و نرخ آن می‌تواند بر پاسخ عوامل اقتصادی به تکانه‌ی نرخ ارز تاثیر بگذارد. در حقیقت، قیمت‌های داخلی ممکن است به علت تورم پایین و باثبات به یک تکانه‌ی نرخ ارز واکنش نشان ندهند. اما اگر تورم بالای سطح آستانه‌اش باشد آن‌ها به تکانه‌های مشابه واکنش نشان می‌دهند.با وجودی که مطالعات انجام شده بیشتر بر اندازه‌گیری میزان اثرگذاری نرخ ارز بر سطح قیمت‌ها متمرکز شده است، اما بررسی امکان وجود یک و یا بیشتر از یک حد آستانه‌ای در اثرگذاری نرخ ارز از اهمیت و جایگاه متفاوتی برخوردار است. زیرا ممکن است واکنش سیاست‌گذاران پولی کشور به میزان اثرگذاری نرخ ارز از یک حد آستانه‌ای وابسته باشد. در حقیقت، این امکان وجود دارد که آن‌ها نوسانات نرخ ارز و تاثیر آن بر قیمت‌های داخلی را تا سطحی از نرخ ارز برای اقتصاد کشور، مهم قلمداد نکنند. در صورتی‌که اگر نرخ ارز از یک سطح آستانه‌ای معینی فراتر رود به استنباط آن‌ها به اقتصاد کشور و همچنین رفاه مردم آسیب جدی وارد می‌کند، بنابراین لازم بدانند که در این شرایط در بازار ارز دخالت کنند.

    متدولوژی

    یکی از دلایل واکنش غیرخطی تورم، ماهیت غیرخطی روند نرخ ارز است. در حقیقت، از نظر هندسی، از بین تمام مسیرهای زمانی نرخ ارز، احتمال مسیر خطی بین هر دو نقطه‌ی زمانی، بسیار اندک است. برآیند تاثیر همه‌ی تعیین‌کننده‌های نرخ ارز، در تغییرات آن نمایش داده می‌شوند. در این‌جا توجه به دو نکته بسیار مهم است. نخست این‌که اثرات متقابل تعیین‌کننده‌های نرخ ارز می‌تواند تاثیر هر یک از تعیین‌کننده‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. دوم، اهمیت ارز، به خصوص در کشورهای در حال توسعه و نقش کلیدی آن بین بازارهای ارزی و مالی، نرخ ارز را به یک متغیر هوشمند تبدیل نموده است، که از طریق فرایند یادگیری[1]، به تصحیح اشتباهات در نرخ بعدی می‌پردازد. از این‌رو، انتظار می‌‌رود که مسیر نرخ ارز در طی زمان، غیرخطی باشد.هدف مقاله حاضر، آزمون یک مدل غیرخطی است که واکنش تورم به نرخ ارز موثر حقیقی در ایران را تخمین می‌زند. به منظور بررسی اثرات آستانه‌ای نرخ ارز بر تورم در ایران، با پیروی از پاسدل و تیکا[2] (2009) الگوی زیر مورد استفاده قرار گرفت: که در آن، تورم (π) تابعی از نرخ ارز موثر حقیقی () است. متغیر  یک متغیر دامی (ساختگی) است،   است اگر نرخ ارز موثر حقیقی () برابر یا بزرگتر از آستانه‌ () باشد و   است اگر نرخ ارز موثر حقیقی () کوچکتر از آستانه‌ باشد.

    یافته ها

    یافته‌ها براساس داده‌های سری زمانی برای دوره‌ی زمانی 1396-1350 و روش رگرسیون آستانه‌ای (TR) نشان می‌دهد که نرخ ارز موثر حقیقی 27/6160 ریال به عنوان یک آستانه عمل کرده است.  به عبارت دیگر، براساس مقدار آستانه‌ی فوق، مقدار برآورد شده نشان می‌دهد که ضریب نرخ ارز  تا حدودی از رژیم اول به رژیم دوم افزایش یافته است.

    نتیجه

    با عنایت به این‌که حفظ ارزش پول ملی از جمله مهم‌ترین وظایف بانک مرکزی محسوب می‌شود، بنابراین، توجه به نرخ ارز و اثرات آستانه‌ای آن در طراحی و اجرای سیاست‌های پولی و ارزی در برنامه‌ریزی برای کنترل تورم ضروری به نظر می‌رسد. نتایج حاصل از این پژوهش، ما را به این رهنمود سیاستی هدایت می‌کند که به دلیل نوسانات نرخ ارز در ایران و با توجه به آثار مخرب تورم بر اقتصاد و رفاه خانوارها، سیاست‌گذاران پولی کشور باید تکانه‌های ارزی را مهار کنند.

    کلید واژگان: تصریح غیرخطی, رگرسیون آستانه ای, نرخ ارز موثر حقیقی
    Mohammad Abdi Seyyedkolaee *, AmirMansour Tehranchian, Ahmad Jafari Samimi, Gino Favero
    INTRODUCTION

    Exchange rate is a variable transferring international economic shocks to domestic economy. In countries like Iran which are experiencing a high inflation and whose GDP as well as consumption expenditures are mostly dependent on imports and foreign capital flows, exchange rate changes and its effects need to be carefully monitored by policy makers and economic researchers. Considering the importance of inflation in the theoretical discussions and the high inflation rate in some developing countries, the effect of exchange rate on inflation has attracted economists interested in monetary issues and international economics.Nonlinear behavior in the exchange rate effect on inflation can provide false estimates of exchange rate coefficient when the econometric model is estimated linearly. In such a circumstance, we can accommodate cases when the inflation condition and its rate affect economic factors in response to an exchange rate shock. Indeed, domestic prices may not be sensitive to an exchange rate shock due to a low and stable inflation. However, they may respond wildly to a similar shock when inflation is above some significant thresholds.Although studies have mostly focused on measuring the extent of exchange rate effect on price levels, we believet that investigating the possible existence of one or more thresholds in exchange rate effect is important, because the reaction of monetary policymakers may somehow depend on the extent of exchange rate effect with respect to one (or more) threshold value(s). For instance, policymakers might not take care of the exchange rate fluctuations below a certain level, but as soon as it crosses such a level, they believe it damages the economy and the country welfare, thus triggering some intervention in the currency market.

    METHODOLOGY

    A reason for the non-linear response of inflation is the non-linear nature of exchange rate trend. In fact, geometrically, among all the time paths of exchange rate, the probability of a linear path between the two time points is very weak. The effect consequence of all determinants of the exchange rate is displayed in its changes. Here are two important points to note. First, the cross-effects of exchange rate determinants can influence the impact of each determinant. Second, the importance of currency, especially in developing countries, and its key role between the foreign exchange and financial markets, has made the exchange rate an intelligent variable, which corrects mistakes at the next rate through the learning process. Hence, the course of exchange rate over time is expected to be nonlinear.The purpose of the present paper is to the test a nonlinear model estimating the response of inflation to real effective exchange rate in Iran. In order to examine threshold effects of exchange rate on inflation in Iran, following Posedel & Tica (2009), pattern was used:where inflation π is a function of the Real Effective Exchange Rate (REER). The variable  is a dummy variable:  if the REER () is equal or bigger than the threshold () and  if the REER () is smaller than threshold ().

    FINDINGS

    Finding based on time series data for the period 1971-2017 and Threshold Regression (TR) model indicates that real effective exchange rate of 6160.27 Rials has been applied as a threshold value. In other words, based on the above threshold value, the estimated model shows the exchange rate coefficient has increased somewhat from the first to the second regime.

    CONCLUSION

    Considering the fact that preserving the value of the national currency is one of the most important tasks of central banks and to control inflation, it seems necessary to give the due attention to exchange rate and its threshold impacts when planning, designing and implementing monetary and exchange policies. The results of this study suggests a policy guideline, namely, that, in order to limit the damaging effects of inflation on the economy and household welfare, monetary policymakers in Iran must restrain the foreign exchange shocks.

    Keywords: Non-linear Specification, Threshold Regression (TR), Real Effective Exchange Rate (REER)
  • هدی رضایی روشن، علی رحمانی فیروزجاه*، امیرمنصور طهرانچیان، رضاعلی محسنی

    پژوهش پیش رو ضرورت بررسی نحوه تاثیر پیشرفت اجتماعی بر تولید ناخالص داخلی این دسته از کشورها را نمایان می سازد. آمارهای مربوط به شاخص توسعه انسانی، شاخص پیشرفت اجتماعی، سرمایه و اشتغال و همچنین تولید ناخالص داخلی سرانه در 104 کشور به ترتیب برگرفته از برنامه توسعه ملل متحد، شاخص پیشرفت اجتماعی و بانک جهانی در سال های 2014 تا 2018 می باشد. جهت بررسی تاثیر متغیرهای مذکور بر تولید ناخالص داخلی از روش داده های تابلویی با استفاده از نرم افزار Eviews10 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج برآورد داده های تابلویی در سال های موردبررسی نشان داد که تاثیر توسعه انسانی بر تولید ناخالص داخلی در دو گروه از کشورهای با درآمد متوسط به بالا و کشورهای با درآمد بالا افزایشی و معنی دار؛ اثر توسعه انسانی از کانال پیشرفت اجتماعی به تولید ناخالص داخلی در هر چهار گروه از کشورها تاثیر افزایشی و معنادار؛ درنهایت، سرمایه و اشتغال تاثیر افزایشی و معنادار بر تولید ناخالص داخلی سرانه در کشورهای با درآمد بالا دارد. پیشرفت اجتماعی به عنوان پل ارتباطی می تواند نقش فزاینده ای در انتقال اثر توسعه انسانی به تولید ناخالص داخلی داشته باشد؛ بنابراین، باید توجه ویژه ای به سطوح پیشرفت اجتماعی برای تقویت سطوح نیازهای اساسی انسان، زیرساخت های رفاه، فرصت ها در کشورها شود.

    کلید واژگان: پیشرفت اجتماعی, توسعه انسانی, سرمایه, اشتغال, تولید ناخالص داخلی سرانه
    Hoda Rezaei Roshan, Ali Rahmani Firoozjah *, Amir Mansour Tehranchian, Rezaali Mohseni

    attention to social progress and human development for the creation and sustainability of the economy, especially in developing countries, is of particular importance and highlights the need to examine the impact of social progress on GDP of these countries.The statistics on the Human Development Index, the Human Development Index through the Social Progress Index, Capital and Employment Index, as well as GDP per capita in 104 countries are taken from the United Nations Development Program, the Social Development Index and the World Bank from 2014 to 2018, respectively.In order to investigate the effect of these variables on GDP, panel data method has been analyzed using Eviews10 software.The results of estimating panel data in the studied years showed that the impact of human development on GDP in two groups of middle to high income countries and high income countries is increasing and significant;Social progress in the transfer of the effect of human development to GDP in all four groups of countries has an increasing and significant effect;Finally, capital and employment have a significant increase in GDP per capita in high-income countries.

    Keywords: social progress, Human development, Capital, Employment, GDP per capita
  • سعید راسخی*، امیرمنصور طهرانچیان، عبدالله رستمی

    موج فزاینده مهاجرت ایرانی ها این سیوال را مطرح کرده است که روند مهاجرت به مقاصد اساسا توسعه یافته، چه اثری بر الگوی تجارت خارجی کشور دارد. به نظر می رسد مهاجرت ایرانی ها موجب زیان های جدی برای کشور شده و ظرفیت های فنی و علمی و اقتصادی مورد نیاز کشور را در اختیار کشورهای مهاجر پذیر به ویژه کشورهای توسعه یافته قرار گرفته و در مقابل، خروج ایرانی ها از کشور که عموما صاحبان علم و کار و سرمایه هستند، منجر به افت اقتصادی کشور شده است. از آنجا که تجارت درون صنعت به مولفه های فناوری و رقابت پذیری حساس است، هدف اصلی پژوهش حاضر، آزمون این فرضیه است که جریان خروجی و یکطرفه مهاجرت موجب افت تجارت درون صنعت ایران شده است. برای این منظور، از مدل جاذبه تعمیم یافته با تبدیل لجستیک برای داده های تابلویی ایران با مقاصد اصلی مهاجران ایرانی در فواصل زمانی دوره 2018-2000 استفاده شده است. یافته های تحقیق حاضر موید اثر منفی روند یکطرفه مهاجرت ایرانی ها به مقاصد اصلی بر تجارت درون صنعت متقابل ایران با این کشورها می باشد. بر این اساس، جهت جلوگیری از زیان های جدی، توصیه اکید می شود روند نگران کننده مهاجرت مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد و در این راستا، استراتژی مشخصی در رابطه با مهاجرت بین المللی در راستای منافع ملی پایه ریزی شود.

    کلید واژگان: مهاجرت, تجارت درون صنعت, ایران, مقاصد اصلی مهاجران ایرانی, مدل جاذبه تعمیم یافته, تبدیل لجستیک
    Saeed Rasekhi *, Amir Mansour Tehranchian, Abdollah Rostami

    The growing wave of Iranian emigration has raised the question of how the process of migration to the mainly developed destinations, has an impact on the country’s foreign trade pattern. It seems that the migration of Iranians has caused serious losses for the country and the technical, scientific and economic capacities required by the country have been provided to the migrating countries, especially the developed ones, and in return, the emigrating of Iranians, who generally have knowledge, labor and capital, has led to the country's economic decline. Since intra-industry trade is sensitive to the components of technology and competitiveness, the main purpose of this study is to test the hypothesis that the outflow and one-way migration has caused a decline in Iran’s intra-industry trade. For this purpose, the gravity panel data model with a logistic transformation for Iran with the main destinations of Iranian emigrants in the period of 2000-2018 has been used. The findings of the present study confirm the negative and significant effect of the unilateral trend of Iranian migration to the main destinations on intra industry trade of Iran with these countries. Accordingly, in order to prevent serious losses, it is strongly recommended that the worrying process of migration should be considered by policymakers and in this regard, a specific strategy in relation to international migration be established in national interests.

    Keywords: Immigration, Intra industry Trade, Iran, Top destinations of Iranian emigrants, Augmented Gravity Model, Logistic Transformation
  • امیرمنصور طهرانچیان*، سهیل رودری، حسین هدایتی، هدایت بهرامی

    در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر میزان قاچاق کالا در دو حالت با لحاظ شرایط تحریم و بدون لحاظ تحریم در دوره زمانی 1398-1352 به صورت سالانه پرداخته شده است. در پژوهش حاضر جهت استخراج نوسانات نرخ ارز از رویکرد تبدیل موجک دابشیز و جهت استخراج شاخص تحریم از رویکرد تحلیل مولفه های اصلی جهت مشخص نمودن بار عاملی استفاده شده است. هم چنین در نهایت جهت بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز با توجه به دوره زمانی بروز نوسانات در دو حالت با لحاظ شاخص تحریم و بدون لحاظ شاخص تحریم بر میزان قاچاق کالا در کشور از الگوی مارکوف سویچینگ استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد افزایش باز بودن تجاری فارغ از سطح و رژیم قاچاق کالا در کشور موجب کاهش معنادار قاچاق کالا می شود. افزایش درآمدهای مالیاتی نیز در تمامی سطوح و رژیم های قاچاق کالا تاثیر مثبت و معنادار داشته است. افزایش اندازه دولت در شرایطی که میزان قاچاق کالا پایین باشد، تاثیر منفی و معنادار و در سطح پایین قاچاق کالا تاثیر مثبت و معنادار داشته است. نوسانات کوتاه مدت و بلندمدت نرخ ارز در شرایط بدون تحریم و با تحریم در تمامی سطوح و رژیم های قاچاق کالا تاثیر مثبت و معنادار داشته است و تاثیر مثبت نوسانات بلندمدت ارز به ویژه با لحاظ تحریم قوی تر بوده است. هم چنین شکاف نرخ ارز اسمی نیز در حالتی که سطح و رژیم قاچاق کالا بالا باشد، تاثیر مثبت و معنادار داشته است. بنابرابن بایستی سهم صندوق توسعه ملی از درآمدهای فروش نفت و گاز افزایش یابد تا منابع ارزی بانک مرکزی نیز بواسطه آن افزایش یابد و در شرایط تحریم بتواند مانع از بروز نوسانات نرخ ارز به ویژه به صورت بلندمدت شود.

    کلید واژگان: نوسانات نرخ ارز, قاچاق, شاخص تحریم, تبدیل موجک, مارکوف سویچینگ
    Amirmansour Tehranchian *, Soheil Roudari, Hossein Hedayati, Hedayat Bahrami

    In the present study, the effect of exchange rate fluctuations on the smuggling rate of goods in two cases with and without sanctions in 1352-1398 has been investigated annually. In the present study, the Daubechies wavelet transform approach has been used to extract exchange rate fluctuations, and the principal component analysis approach has been used to extract the factor loading of the sanctions index. Finally, to investigate the effect of exchange rate fluctuations according to the period of fluctuations in two cases with and without the sanctions index on the smuggling rate of goods in the country, the Markov switching model has been used. The results show that increasing trade openness regardless of the level and regime of smuggling in the country significantly reduces smuggling. The increase in tax revenues has also had a positive and significant effect on all levels of smuggling. Increasing the size of government in a situation where the smuggling rate of goods is low, has a positive and significant impact on smuggling of goods. Short-term and long-term exchange rate fluctuations in the conditions without sanctions and with sanctions have had a positive and significant effect at all levels and regimes of smuggling of goods and the positive effect of long-term exchange rate fluctuations has been stronger, especially in terms of sanctions. The official exchange rate gap has also had a positive and significant effect on smuggling of goods in high regime. Therefore, the share of the National Development Fund in oil and gas sales revenues should be increased in order to increase the foreign exchange resources of the Central Bank, and in the event of sanctions, it can prevent exchange rate fluctuations, especially in the long run.

    Keywords: Exchange rate Fluctuations, Smuggling, Sanctions Index, Wavelet Transform, Markov Switching
  • علیرضا پورمحمد*، مجید مداح، امیرمنصور طهرانچیان
    بودجه دولت یک ابزار مهم سیاست گذاری برای دست یابی به اهداف تخصیصی، توزیعی و تثبیتی است که از کانال متغیرهای مخارج و درآمدهای دولت، عملکرد اقتصادی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. بر این اساس همواره تعیین سطح بهینه اجزای بودجه دولت برای نظام سیاست گذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش مقادیر  بهینه بودجه دولت در چارچوب متغیرهای برنامه ششم توسعه، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران (1400-1396)  با استفاده از روش کنترل بهینه تصادفی برآورد می شوند. در این راستا متغیرهای نرخ رشد اقتصادی، نرخ تورم، کسری بودجه و نرخ بیکاری متغیر هدف و نقدینگی، درآمد مالیاتی، مخارج مصرفی و تملک دارایی های سرمایه ای به عنوان متغیر کنترل در نظر گرفته شدند. نتایج تجربی حاصل از پژوهش نشان می دهند که اولا مقادیر بهینه اجزای بودجه دولت از مقادیر مصوب برنامه ششم کمتر است و ثانیا بیشترین شکاف بین مقادیر بهینه و مقدار مصوب برنامه ششم مربوط به تملک دارایی های سرمایه ای است.
    کلید واژگان: بودجه دولت, مخارج دولت, درآمد دولت, کنترل بهینه تصادفی, برنامه ششم توسعه اقتصادی
    Alireza Pourmohamad *, Majid Maddah, Amirmansour Tehranchian
    Government budget is an important policy-making tool to achieve allocation, distribution and stabilization goals that affect the economic performance of society through variables of government expenditures and revenues; accordingly, determining the optimal level of budget components is always important for the policy-making system. Therefore, the purpose of the current study is to assess the optimal level of government budget components for the period of the Sixth Economic, Social and Cultural Development Plan. To do so, the random optimal control approach was used in which the control amounts include tax revenues, government's consumption expenditures, government's acquisition of non-financial assets and liquidity. The result of this study shows optimal tax revenues, non-tax revenues, government's current payments, and government's acquisition of non-financial assets is less than the sixth plan amount and secondly, the largest gap between the optimal amounts and the amount of the Sixth Plan is related to government's acquisition of non-financial assets.
    Keywords: Government Budget, government spending, government revenue, Random Optimal Control, Sixth Plan of the Economic
  • سهیل رودری*، امیرمنصور طهرانچیان، پگاه زارعی

    در پژوهش حاضر تاثیر قیمت نفت بر شاخص توسعه مالی مبتنی بر شبکه بانکی و مبتنی بر بازار سهام در دوره زمانی 1396-1357 در قالب الگوی چرخشی مارکوف بررسی شده است. نتایج نشان می دهد در شرایطی که توسعه مالی مبتنی بر بازار سهام در رژیم پایین خود باشد، افزایش قیمت نفت برای توسعه مالی نفرین نمی باشد و تاثیر معناداری ندارد و چنانچه در رژیم بالای خود باشد باعث کاهش توسعه مالی بازار سهام می شود. همچنین چنانچه شاخص توسعه مالی مبتنی بر شبکه بانکی در رژیم میانه باشد، افزایش قیمت نفت نفرین نبوده و توسعه مالی بانکی را کاهش نمی دهد. همچنین متغیرهای باز بودن تجاری و رشد اقتصادی بسته به نوع توسعه مالی و رژیم دارای تاثیر متفاوتی می باشند. بر اساس نتایج پژوهش افزایش قیمت و درآمدهای نفتی تحت هر شرایطی منجر به کاهش توسعه مالی در کشور نمی شود و با توجه به پایداری و  رژیم حاکم بر توسعه مالی و نوع توسعه مالی بایستی سیاست گذاری صورت پذیرد.

    کلید واژگان: نفرین منابع, توسعه مالی, باز بودن تجاری, رشد اقتصادی, الگوی مارکوف سویچینگ
    Soheil Roudari*, Amirmansour Tehranchian, Pegah Zarei

    In the present paper we study the effect of oil prices on the financial development index based on the banking network and the stock market for the period 1357-1396 by using the Markov Switching Model. The results show that if the financial development based on the stock market is in a low regime, the increase in oil prices is not a curse for financial development, with no significant effect either positive or negative while if it is  in a high regime, then oil income acts as a curse and reduces the financial development of the stock market. If the financial development index is in the middle regime, the increase in oil prices will not be a curse and will not reduce bank financial development. Also, the variables of trade openness and economic growth have different effects depending on the type of financial development regime. According to the research results, the increase in oil prices and revenues does not always lead to a decrease in the country’s financial development. The impact depends on the stability and speed of financial development.

    Keywords: Recourse Curse, Financial Development, Trade Openness, Economic Growth, Markov Switching Model
  • سید مجتبی مجاوریان*، فواد عشقی، امیرمنصور طهرانچیان، سید علی حسینی یکانی
    مقدمه و هدف

    شکاف بین قیمت دریافتی تولیدکننده با قیمت پرداختی مصرف کننده به عنوان حاشیه بازاریابی یاد می شود. نحوه تصمیم گیری تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و کارگزاران زنجیره تامین و بازاریابی متاثر از شوک های مختلف است.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی و توابع ضربه- واکنش جهت بررسی شوک ها طی دوره زمانی 1393-1353 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که تکانه خبر خوب و فن آوری منجر به انحراف مثبت در تولید و انحراف منفی در حاشیه بازاریابی بخش کشاورزی می شود. همچنین نوسانات قیمت در اثر تکانه های خبر و فن آوری در اقتصاد ایران موافق با چرخه رکود و رونق حرکت می کند. بنابراین تکانه های اخبار و فن آوری نقش مهمی در نوسانات متغیرهای مهم اقتصادی دارند. همچنین تاثیر رسانه ها بر حاشیه بازاریابی بخش کشاورزی، اهمیت خبر و شفافیت در فضای اقتصادی باید مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد. 

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، تکانه خبر به طور کلی منجر به انحراف منفی در حاشیه بازاریابی و حاشیه بازاریابی بخش کشاورزی به طور اخص می شود. همچنین نوسانات قیمت در اثر تکانه فن آوری در اقتصاد ایران موافق با چرخه رکود و رونق خبر حرکت می کند زیرا بروز تکانه فن آوری منجر به انحراف مثبت تولید می گردد.

    کلید واژگان: اقتصاد سنجی بیزی, توابع ضربه- واکنش, رکود, رونق, مدل تعادل عمومی پویای تصادفی
    Seyed- Mojtaba Mojaverian *, Foad Eshghi, AmirMansour Tehranchian, Seyed Ali Hosseini Yekani
    Introduction

    The gap between the price received by the producer and the price paid by the consumer is referred to as the marketing margin. How decision-makers, consumers and supply chain brokers make decisions is affected by various shocks.

    Materials and Methods

    In this study, a stochastic dynamic general equilibrium model and impact-response functions were used to investigate shocks during the period 1974-2014.

    Findings

    The results showed that the shock of good news and technology leads to a positive deviation in production and a negative deviation in the marketing margin of the agricultural sector. Also, price fluctuations due to news and technology shocks in the Iranian economy move in line with the cycle of recession and prosperity. Thus, news and technology shocks play an important role in the fluctuations of important economic variables. Also, the impact of the media on the marketing margin of the agricultural sector, the importance of news and transparency in the economic environment should be considered by policy makers.

    Conclusion

    news shock in general leads to a negative deviation in the marketing margin and the marketing margin of the agricultural sector in particular. Also, price fluctuations due to technological shocks in the Iranian economy move in line with the cycle of recession and news boom, because the emergence of technological shocks leads to a positive deviation of production.

    Keywords: Technology shocks, News shocks, Consumption, DSGE, Small open economies
  • سهیل رودری، امیرمنصور طهرانچیان*

    اقتصاد غیررسمی از مهمترین عواملی است که می تواند در تعیین نوع فعالیت های کارآفرینی موثر باشد. بر این اساس در پژوهش حاضر نقش اقتصاد غیررسمی بر شکل گیری انواع فعالیت های کارآفرینی (کارآفرینی مبتنی بر فرصت و ضرورت) با تاکید بر نقش شاخص کیفیت نهادی در کشورهای تولیدکننده نفتی منتخب در دوره زمانی 2018 - 2008 با استفاده از الگوی حداقل مربعات سه مرحله ای بررسی شده است. در این مطالعه برای استخراج متغیر پنهان حجم اقتصاد غیررسمی از الگوی شاخص چندگانه - علل چندگانه و همچنین جهت استخراج شاخص کیفیت نهادی از تحلیل مولفه های اصلی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد افزایش بیکاری، افزایش نرخ مالیات و افزایش رانت منابع طبیعی به افزایش حجم اقتصاد غیررسمی در این کشورها منجر می شود. از سوی دیگر افزایش حجم اقتصاد غیررسمی منجر به کاهش فعالیت های کارآفرینی مبتنی بر فرصت و افزایش فعالیت های کارآفرینی مبتنی بر ضرورت می شود. این نتایج نشان می دهد چنانچه هدف سیاستگذاران بهبود کارآفرینی مبتنی بر فرصت باشد، باید سیاستگذاری های کلان ناظر بر کاهش تاثیر تعیین کننده های اندازه اقتصاد غیررسمی مانند بیکاری، نرخ مالیات و رانت ناشی از منابع طبیعی باشد.

    کلید واژگان: اقتصاد غیررسمی, فعالیت های کارآفرینی, حقوق مالکیت معنوی, حداقل مربعات سه مرحله ای
    Soheil Roudari, AmirMansour Tehranchian *

    The informal economy is one of the most important influencing factors on the type of entrepreneurial activity. In this study, the role of the informal economy on the formation of entrepreneurial activities (opportunity and necessity-based entrepreneurship) with an emphasis on the institutional quality index in selected oil producing countries during the period 2018–2008 has been investigated. This was done by using the three stage least squares model. In addition, the MIMIC model was used to extract the hidden variable of the informal economy volume and the principal components. Furthermore, the analysis model was used to extract the institutional quality index.The results show that increasing unemployment, increasing tax rates and increasing natural resource rent lead to an increase in the informal economy in these countries, whereas an increase in the informal economy leads to a decrease in opportunity-based entrepreneurship and increases necessity-based entrepreneurship. These results suggest that if the goal is to improve opportunity-based entrepreneurship, macroeconomic policies should be designed to reduce unemployment and lower tax rates and natural resources rent, thereby reducing the size of the informal economy in these countries. In such circumstances, an increase in opportunistic entrepreneurship is possible and an improvement in the economic growth of this field can be expected.

    Keywords: Informal Economy, Entrepreneurial Activities, Intellectual Property Rights, 3SLS, Three Stage Least Squares
  • سهیل رودری، امیرمنصور طهرانچیان*، پگاه زارعی، حمید کاکایی

    در پژوهش حاضر تاثیر شوک درآمد نفت بر شاخص بازار سهام در دوره زمانی 1384:1-1397:2 به صورت فصلی با استفاده از الگوی مارکف سویچینگ خودرگرسیون برداری بررسی شده است. نتایج نشان می دهد در شرایطی که شاخص سهام در رژیم پایین باشد شوک مثبت تورم، نرخ ارز و بدهی دولت به شبکه بانکی منجر به افزایش شاخص سهام شده و شوک مثبت نرخ بهره بانکی منجر به کاهش شاخص بازار سهام در تمامی دوره ها می شود. همچنین شوک مثبت رشد اقتصادی منجر به افزایش شاخص سهام در بیشتر دوره ها شده است، اما در شرایطی که شاخص سهام در رژیم بالا باشد شوک مثبت درآمد نفت، نرخ بهره و رشد اقتصادی در تمامی دوره ها تاثیر منفی داشته و کسری بودجه دولت، نقدینگی، تورم، نرخ ارز و بدهی دولت به شبکه بانکی در تمامی دوره ها تاثیر مثبت داشته است. براساس نتایج پژوهش، چنانچه هدف رشد متعارف در بازار سهام باشد بایستی سیاست های پولی و مالی و همچنین ابزارهای تحت اختیار بانک مرکزی (نقدینگی، نرخ ارز و نرخ بهره) با توجه به سطح و رژیم حاکم بر بازار سهام اتخاذ شوند تا بازار سهام در کشور از مسیر و روند خود خارج نگردد. در غیر این صورت، بازار سهام با می تواند نااطمینانی زیادی روبرو شود و این موضوع خود زمینه را برای خروج نقدینگی از این بازار و انتقال به سایر بازارهای موازی و ایجاد آثار زیانبار اقتصادی فراهم می کند.

    کلید واژگان: شاخص بازار سهام, درآمدهای نفتی, کسری بودجه, نرخ ارز, الگوی MS-VAR
    Soheil Roudari, Amirmansour Tehranchian*, Pegah Zarei, Hamid Kakaei

    The results show that if the stock index be in the low regime, the positive shock of oil revenues, liquidity, inflation, exchange rate and government debt to the banking network will lead to an increase in the stock index and the shock of economic growth will lead to a decrease in the stock index over time. when the stock index be in the high regime, the shock of the research variables has different behavior in different time periods. Given the high share of oil revenues in the countrychr(chr('39')39chr('39'))s budget and also its high share in explaining changes in the stock index, the dependence of the countrychr economy on oil revenues should be reduced as much as possible, while   external shocks such as changes in oil revenues and oil sanctions happened, liquidity, inflation, exchange rate and government debt to the banking network and ultimately the countrychr  economic growth are not so affected that the outcome can be effective in shaping the real behavior of the stock market and if stock market index increased for external shocks, high liquidity that created in the stock market do not lead to harmful economic effects.

    Keywords: Stock Market Index, Oil Revenues, Budget Deficit, Exchange rate, MS-VAR Model
  • سهیل رودری، پگاه زارعی، امیرمنصور طهرانچیان*

    در این پژوهش نقش تکانه های مثبت و منفی نرخ ارز، شاخص سهام و قیمت نفت در مقادیر بالا و پایین آستانه شاخص سهام با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری ساختاری آستانه ای در دوره زمانی 1397:09-1388:01 به صورت ماهانه بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در مقادیر بالای آستانه شاخص سهام، تکانه مثبت قیمت نفت، تکانه منفی نرخ ارز و همچنین تکانه منفی شاخص سهام می توانند باعث کاهش بی ثباتی مالی در کشور شوند همچنین در مقادیر پایین تر از آستانه شاخص سهام، تکانه مثبت قیمت نفت در بلندمدت و تکانه منفی قیمت نفت در کوتاه مدت و میان مدت و همچنین تکانه منفی نرخ ارز در کوتاه مدت و میان مدت و تکانه مثبت شاخص سهام می تواند بی ثباتی مالی را کاهش دهد. براساس نتایج، تحت هر شرایطی حمایت از بازار سهام نمی تواند موجب کاهش بی ثباتی مالی در کشور شود. در مقادیر بالاتر از آستانه شاخص بازار سهام (رشد بیش از 8/6 درصدی شاخص در ماه) تکانه های مثبت به شاخص سهام موجب افزایش بی ثباتی مالی در کشور می شود اما در مقادیر کمتر از آستانه می تواند عاملی در جهت کاهش بی ثباتی مالی در کشور محسوب شود. همچنین بایستی ثبات در بازار ارز کشور شکل بگیرد تا تکانه های مثبت ارز سبب افزایش بی ثباتی مالی در کشور نشود.

    کلید واژگان: بی ثباتی مالی, آستانه شاخص سهام, الگوی MIMIC, الگوی THSVAR
    Soheil Roudari, Pegah Zarei, Amirmansour Tehranchian *

    In this study, the role of positive and negative shocks of exchange rate, stock index and oil price in the upper and lower values of the stock index threshold has been investigated by using the threshold structural vector autoregressive model in the period 1388:01-1397:09 on a monthly basis. The results show that in higher values of threshold of stock index, positive oil price shock, negative exchange rate shock and also negative stock index shock can reduce financial instability in the country, also in lower values of threshold of stock index, Positive shock of oil prices in the long run and negative shock of oil prices in the short and medium term, as well as negative shock of exchange rates in the short and medium term and positive shock of the stock index can reduce financial instability. According to the results, under any circumstances, supporting the stock market cannot reduce financial instability in the country. in higher values of threshold of stock index (growth of more than 6.8% of stock market index per month) positive shocks to the stock index increase financial instability in the country, but in lower values of threshold of stock index can be reducing financial instability in the country. Also, foreign exchange market stability should be formed in the country so that positive currency shocks do not increase financial instability in the country.

    Keywords: Financial Instability, Stock Index Threshold, MIMIC Model, THSVAR Model
  • زهرا مژده، امیرمنصور طهرانچیان*، احمد جعفری صمیمی، سعید راسخی

    یکی از اهداف دولت افزایش رقابت شرکت های داخلی برای صادرات کالاها و خدمات است. بر این اساس، نقش صادرات در بسیاری از بخش های اقتصادی مورد تاکید قرار گرفته است. برای توسعه صادرات غیرنفتی  دو الزام اساسی وجود دارد: اول ، حضور بنگاه ها در بازارهای صادراتی و افزایش رقابت آن ها و دوم ، بقای بنگاه ها در بازارهای بین المللی. در این مقاله با استفاده از داده های تابلویی 16 شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران  فعال در صنعت کشاورزی و صنایع غذایی برای سال های 1999-2018، تاثیر اهرم بر بقای صادرات ارزیابی شده است. با توجه به برآورد مدل نیمه پارامتری کاکس، بین اهرم مالی یک شرکت و بقای صادرات رابطه علی و منفی وجود دارد.

    کلید واژگان: بقای بنگاه, اهرم مالی, الگوی نیمه پارامتری کاکس, بنگاه های ناهمگن
    Zahra Mojdeh, AmirMansour Tehranchian*, Ahmad Jafari Samimi, Saeed Rasekhi

    One of the goals of the government is to increase the competitiveness of domestic firms to export goods and services. Moreover, the role of exports in many economic sectors has been emphasized. There are two essential requirements for developing non-oil exports: first, the presence of firms in export markets and increasing their competitiveness; second, the survival of them in international markets. This paper assesses the impact of leverage on export survival by using the data of 16 Iranian manufacturing firms from 1999-2018. These companies operate in the agricultural and food industry and are indexed in the stock exchange market. Based on Cox semi-parametric model estimation, the main result is that leverage harms export survival.

    Keywords: Export survival, Leverage, Firm Heterogeneity, Cox Semi-Parametric Model
  • خوشه بندی پیشرفت اجتماعی و تاثیر آن بر رشد اقتصادی
    هدی رضایی روشن، علی رحمانی فیروزجاه*، امیرمنصور طهرانچیان، رضاعلی محسنی

    مقاله حاضر در نظر دارد تا میزان تاثیر متغیر پیشرفت اجتماعی و آزادی اقتصادی بر رشد اقتصادی را آزمون کند. برای این منظور آمارهای مربوط به پیشرفت اجتماعی، آزادی اقتصادی و همچنین تولید ناخالص داخلی سرانه در 128 کشور به ترتیب برگرفته از شاخص پیشرفت اجتماعی و بنیاد هریتیج و بانک جهانی در سال 2017 و روش های درخت تصمیم گیری و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج حاصل از روش درخت تصمیم گیری نشان می دهد که تفاوت های قابل توجهی در میزان پیشرفت اجتماعی و آزادی اقتصادی در بین کشورها با درآمدهای متفاوت وجود دارد. همچنین، نتایج برآورد رگرسیون چندگانه در سال تحت بررسی نشان می دهد که متغیرهای پیشرفت اجتماعی و آزادی اقتصادی در این کشورها موثر بوده و اثر مثبت و معنی داری بر روی تولید ناخالص داخلی سرانه داشته است. بدین ترتیب می توان گفت با موثر بودن این شاخص ها، جامعه به سمت توسعه پیش رفته و رفاه اقتصادی و اجتماعی آمده و این جامعه یک جامعه ایده آل خواهد بود.

    کلید واژگان: پیشرفت اجتماعی, آزادی اقتصادی, تولید ناخالص داخلی, رشد اقتصادی, درخت تصمیم گیری
    Clustering Social Progress and its Impact on Economic Growth
    Hoda Rezaei Roshan, Ali Rahmani *, Amir Mansour Tehranchian, Reza Ali Mohseni

    The present paper intends to test the impact of these two variables of social progress and economic freedom on economic growth. Statistics related to the social progress, economic freedom and per capita gross domestic product in 128 countries are based on the Social Development Index, the Heritage Foundation and the World Bank in 2017, and are used the methods of decision tree and multiple regression. The results of the decision tree method show that there are significant differences in the rate of social progress and economic freedom between countries with different revenues. Also, the results of multiple regression estimations in the study year show that the variables of social progress and economic freedom in these countries have been effective and have a positive and significant effect on GDP per capita. Thus, with the effectiveness of these indicators, society will come toward development and economic and social well-being, and this society will be an ideal society.

    Keywords: social progress, Economic Freedom, gross domestic product, Economic Growth, Decision tree
  • زهرا مژده، امیر منصور طهرانچیان*، احمد جعفری صمیمی، سعید راسخی

    در پژوهش حاضر با استفاده از داده‏های تابلویی 138 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران (1379-1396) و روش تحلیل مولفه اصلی، شاخص ترکیبی سلامت مالی محاسبه شده، سپس تاثیر سلامت مالی بر بقای بنگاه ها در بازار صادراتی در چارچوب نظریه بنگاه های ناهمگن با روش تحلیل بقای انعطاف پذیر، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که متغیرهای مالی یکی از عوامل تاثیرگذار بر عملکرد صادراتی بنگاه ها بوده و  افزایش سلامت مالی به ‏عبارتی کاهش محدودیت مالی آن ها احتمال خروج از بازار صادراتی را کاهش می دهد.

    کلید واژگان: صادرات, سلامت مالی, بنگاه های ناهمگن, تحلیل بقای انعطاف پذیر
    Zahra Mojdeh, Amirmansour Tehranchian *, Ahmad Jafari Samimi, Saeed Rasekhi

    This paper examines the impact of financial health on firms’ survival in export market based on heterogeneous firm hypothesis by using data of 138 companies in Tehran Stock Exchange during the 1379-1396. Initially, for determining financial health index, principal component analysis is used and then, by using flexible survival analysis, the effect of financial health on firm survival in export market is tested. The results show that financial variables are one of the Heterogeneous factors among firms and increase of financial health (decrease of financial constraint) reduces the possibility of exit from export market.

    Keywords: Export, Financial Health, Firm Heterogeneity, Flexible Survival Analysis
  • AmirMansour Tehranchian *, Mohammad Abdi Seyyedkolaee, Nava Imani, Seyedeh Zahra Zakeritabar

    decline in private sector investment expenditures, crowding-out effect, lack of conditions for optimal allocation of resources, reduction inefficiency, and the possibility of increasing inequality in income distribution are considered as the effects of increasing the government size according to many theoretical studies and empirical evidence. Hence, identifying the determinants of the government size and contribution of each of them is very important. In this study, in addition to inflation and economic growth rate, the effect of financial openness measures on the government size in selected countries such as Iran has been tested experimentally. In the present paper, Chinn and Ito's indicators are used as variables of financial openness measure. Also, to analyze the sensitivity of the results to the statistical sample, the econometric model for the two groups of countries with high and low GDP per capita (2000-2016) was estimated by the Generalized Moment Method (GMM). The results showed that in both groups of studied countries an increase in the degree of financial openness will reduce the size of the government, but this effect is more in countries with high GDP per capita and minimal in countries by low GDP per capita. In high GDP per capita countries, the relationship between inflation and government size is positive and significant, and the relationship between GDP per capita and government size is negative and significant. But the study of low GDP per capita countries shows a negative and significant relationship between inflation and government size and a positive and significant relationship between GDP per capita and government size. Besides, according to research findings, the economic growth rate has the largest impact on government size in both groups of countries.

    Keywords: Financial Openness Measure, Government Size, Generalized Moment Method
  • ساعده عزیزی ثالث*، امیرمنصور طهرانچیان، احمد جعفری صمیمی، حسین توکلیان

    رشد اقتصادی یکی از مهمترین شاخص های اقتصاد کلان در ارزیابی عملکرد اقتصادی دولت ها است. رشد اقتصادی خود از عوامل دیگری تاثیر می پذیرد که در نظریات رشد اقتصادی به آنها توجه شده است. در بین عوامل مورد بررسی در نظریات رشد، پیشرفت فنی به دلیل اثرات بلندمدتی که بر رشد دارد، دارای اهمیت ویژه ای است. در الگوهای جدید رشد، پیشرفت فنی عاملی درونزا معرفی شده است که خود از سایر متغیرها اثر می گیرد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثر تکانه های پولی بر پیشرفت فنی در ایران با استفاده از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی در دوره 1383-1396 است.نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تکانه افزایش حجم پایه پولی از مسیر افزایش میزان سرمایه گذاری در سرمایه دانش باعث افزایش رشد فناوری می شود. توجه به تاثیر سیاست های پولی بر پیشرفت فنی در شرایط رکود-تورمی که نیاز به افزایش تولید در اقتصاد وجود دارد، به خصوص برای مقام سیاست گذار پولی که به تحریک عرضه در اقتصاد می اندیشد، توصیه سیاستی مقاله حاضر است.

    کلید واژگان: پیشرفت فنی, رشد درونزا, سیاست پولی, تعادل عمومی پویای تصادفی
    Saedeh Azizi Sales*, AmirMansour Tehranchian, Ahmad Jafari Samimi, Hossein Tavakolian

    Economis growth is one of the main factors for evaluating the performance of governments. Economic growth itself is influenced by other factors that have been addressed in growth theories. Among the factors examined in growth theories, technical progress is of particular importance due to its long-term effects on growth. In recent growth models, the technological progress considered an endogenous factor which is influenced by the other variables. The present study seeks to investigate the effect of monetary shocks on technical progress in Iran during 1996-2004, using the Dynamic Stochastic General Equilibrium Model.The results of this study showed that the shock of increase in money base through increasing the amount of investment in knowledge would lead to an increase in technology growth. Considering the impact of monetary policy on technical progress in a recession-inflationary situation which there is a need of production increase, especially for a monetary authority to stimulate supply in the economy, is the policy recommendation of this paper.

    Keywords: technical progress, endogenous growth theory, monetary policy, Dynamic Stochastic General Equilibrium
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال