malek zolghadr
-
در دهه های اخیر تلاش هایی از سوی جامعه بین المللی و نیز در سطوح منطقه ای و ملی برای مدیریت تغییرات اقلیمی صورت گرفته است. اتحادیه اروپا با لحاظ مدیریت این پدیده در فهرست اولویت های خود برنامه جامعی (پیمان سبز اروپایی) را در این خصوص دنبال می کند. هدف نهایی و نوآوری این مقاله توصیفی تحلیلی، ارائه الگویی بومی براساس پیمان فوق، در ایران است. با این سئوال اصلی که آیا با توجه به شرایط اقلیمی و سایر شرایط خاص ایران، پیمان سبز از قابلیت بومی سازی در کشورمان برخوردار است یا خیر؟ و این فرض که گرچه پیمان سبز از قابلیت اجرای فراسرزمینی برخوردار است و چارچوب های حقوقی کشورمان چنین الگویی را برای مقابله با تغییرات اقلیمی حمایت می کند، اما به واسطه شرایط متفاوت حاکم بر اتحادیه اروپا و ایران، الگوگیری از آن در کشورمان، به سادگی ممکن نیست. در نتیجه علیرغم جامعیت این طرح نمی توان آن را به عنوان یک نسخه ایرانی مورد استفاده قرار داد. تفاوت های اقلیمی، سطح تکنولوژی، منابع اروپا با ایران و در نهایت هزینه های هنگفت الگوگیری اجرای این طرح در کشورمان، به ویژه به دلیل محدودیت های مالی و فنی ناشی از تحریم ها، اجرای آن را با چالش های جدی مواجه می کند. با این وجود به نظر می رسد این طرح می تواند به عنوان یک افق ایده آل قابل جرح و تعدیل در شرایط بومی ایران، مد نظر قرار گیرد.
کلید واژگان: تغییرات اقلیمی, پیمان سبز اروپایی, اتحادیه اروپا, ایران, الگوسازی بومی.In recent decades, efforts have been made by the international community as well as at the regional and national levels to manage climate change. In terms of managing this phenomenon, the European Union follows a comprehensive program (European Green Deal) in its list of priorities. The final goal and innovation of this descriptive-analytical article is to present a local model based on the above agreement in Iran. With this main question, is Peyman Sabz able to be localized in our country, considering the climatic conditions and other special conditions of Iran? And the assumption that although the Green Pact is capable of extraterritorial implementation and the legal frameworks of our country support such a model to deal with climate change, but due to the different conditions governing the European Union and Iran, it is simply not possible to model it in our country. As a result, despite the comprehensiveness of this design, it cannot be used as an Iranian version. Climatic differences, the level of technology, the resources of Europe and Iran and finally the huge costs of implementing this plan in our country, especially due to the financial and technical limitations caused by sanctions, make its implementation face serious challenges. Nevertheless, it seems that this plan can be considered as an ideal horizon that can be modified in the native conditions of Iran.
Keywords: Climate Change, European Green Pact, European Union, Iran, Local Modeling -
حفظ محیط زیست یکی از چالش های اصلی جهان معاصر است که در بسیاری از کشورها، ازجمله: جمهوری اسلامی ایران، با روند توسعه اقتصادی و صنعتی شدن تداخل پیدا کرده است. این پژوهش به بررسی «نقش سیاست گذاری کلان دولت های جمهوری اسلامی ایران در حفظ محیط زیست باتمرکزبر برنامه های توسعه اقتصادی از سال 1360 تا 1400» می باشد. به طورخاص، تبیین چارچوب چگونگی سیاست گذاری و تاثیر اقدامات اقتصادی، عملکرد محیط زیست و روابط این اقدامات در برنامه توسعه اول تا ششم را نشان می دهد. همچنین، اقدامات دولت ها و مشکلات مطرح شده در دوره های مخلتف ریاست جمهوری را موردتفتیش قرار می دهد. با این فرضیه که «سیاست گذاری دولت ها در محیط زیست جمهوری اسلامی ایران در 40سال گذشته در زمینه زیرساخت ها، استانداردها، امنیت، حقوق انسانی، قانونی در استفاده از محیط زیست در گذار به توسعه اقتصادی باموفقیت چندانی روبه رو نبوده است». روش تحقیق این پژوهش به صورت توصیفی-مضمونی انجام شده است. در مرحله طراحی مدل فرایند از روش کیفی و استفاده از مستندات کتابخانه ای و مقالات علمی بهره برداری برخوردار است. همچنین یافته ها به شیوه توصیفی موردواکاوی قرار گرفته اند. برای ارزیابی محیط زیست در سیاست ها و برنامه های این کشور، شاخص های مهم توسعه اقتصادی ازجمله: صنعتی شدن، کثرت ماشین آلات صنعتی، درآمدهای ناخالص، الگوی مصرف غیرصحیح، افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی بر کیفیت محیط زیست و استفاده از منابع طبیعی بررسی شده اند. این پژوهش نشان داد در دهه های گذشته به دلیل نرخ بالای برداشت، تخلیه منابع، تجاوز به محیط زیست و عدم توجه دولت ها به قوانین و برنامه ها، میان رشد اقتصادی و تخریب محیط زیست ارتباط مستقیم وجود داشته و عملکرد دولت ها در حفظ محیط زیست موفقیت آمیز نبوده است.
کلید واژگان: محیط زیست, جمهوری اسلامی ایران, توسعه اقتصادی, سیاست گذاری, دولت ها.Environmental preservation is a significant global challenge, particularly evident in countries like the Islamic Republic of Iran, where it intersects with economic development and industrialization. This study investigates the "Role Of Macroeconomic Policymaking Of The Governments Of The Islamic Republic Of Iran In Environmental Preservation With A Focus On Economic Development Programs From 1981 To 2021." It explores the policymaking framework, economic measures' impacts, environmental performance, and their interrelations across the first to sixth development plans. The research scrutinizes governmental actions and issues highlighted during various presidential terms. The hypothesis posits that "The environmental policies of the governments of the Islamic Republic of Iran over the past 40 years have been inadequate in infrastructure, standards, security, human rights, and legal environmental usage during the transition to economic development." This study employs a descriptive-analytical approach, utilizing qualitative methods and drawing from library documentation and scientific articles in the process model design phase. Findings are analyzed descriptively, focusing on key economic development indicators such as industrialization, industrial machinery abundance, gross income, unsustainable consumption patterns, population growth, and urbanization's impact on environmental quality and natural resource utilization. This research indicates a direct correlation between economic growth and environmental degradation due to high extraction rates, resource depletion, environmental damage, and governmental neglect of laws and programs, highlighting inadequate government performance in environmental preservation efforts.
Keywords: Environment, Islamic Republic Of Iran, Economic Development, Policymaking, Governments -
تاریخ سیاسی معاصر ایران شاهد نقش آفرینی رجال سیاسی فراوانی می باشد. هرکدام از این رجال در دوره ی خود سیاست های متفاوتی را برای اداره ی کشور در پیش گرفته اند. در میان قوام و مصدق به عنوان دو شخصیت مطرح و قدرت مند نقش تعیین کننده ای در سرنوشت سیاسی ایران داشته اند.هدف از پژوهش حاضربررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در دولت های مصدق و قوام و پاسخ به این سوال کهنقاط اشتراک و افتراق سیاست های دولت مصدق و قوام چه بوده است؟می باشد. فرضیه پژوهش مطرح می نماید که هر دو سیاست های واحدی را نسبت به گروه های مخالف دنبال می کردند ولی سیاست های دو دولت متاثر از عوامل مختلف مخالفت با شاه تا حدود زیادی یکسان می باشد. روش تحقیق این پژوهش –از نوع مقایسه ای بوده و گردآوری داده ها براساس منابع کتابخانه ای و اینترنتی می باشد.یافته ها نشان می دهد تفاوت های این دو غیرقابل انکار بوده اما شباهت هایشان در اهداف و باورهای سیاسی، همچون مشروطه خواهی و برداشت غیرنهادی از سیاست و سیاست ورزی هم کم نیست.
کلید واژگان: اوضاع سیاسی, اجتماعی, قوام السلطنه, مصدق, ایران, نفت و ملی شدنDuring the contemporary political history of Iran, we see the role of many political men. Each of these nobles have adopted different strategies and policies to run the affairs of the country. Among these men, Qavam and Mossadegh, as two prominent and powerful figures, played a decisive role in the political fate of Iran during their prime ministership. The purpose of this research is to investigate the political and social situation of Iran in the governments of Mossadegh and Qavam. The question is whether the policies of the Mossadegh government and the Qawam al-Sultaneh government were different from each other. The research method is library and we reviewed the available information by extracting the vouchers. The findings show that the differences between Mossadegh and Qawam cannot be denied, but their similarities in basic political goals and beliefs, such as constitutionalism and non-institutional perception of politics and politics, are not lacking.
Keywords: Political, Social Situation, Qawam Al-Sultaneh, Mossadegh. Iran, Oil, Nationalization -
بررسی عوامل تاثیرگذار بر نزدیکی سیاست های قوام و مصدق
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار بر نزدیکی سیاست های قوام و مصدق طی دوره فعالیت شان می باشد.روش تحقیق کتابخانه ای بوده و با فیش برداری از اطلاعات و منابع موجود به نقد و بررسی این عوامل پرداختیم.یافته ها نشان می دهد ، برداشت مطلوب مصدق و قوام از مشروطه برآیندی از حفظ نظم سیاسی موجود در کنار اصلاحات سیاسی و مشروط کردن نهاد سلطنت بود. در حوزه سیاست خارجی نیز اهداف یکسان اما روش های متفاوتی داشتند. هر دو تربیت شده مکتب موازنه ایرانی و دلبسته تعادلی میان دو قدرت با هدف استقلال و اقتدار ملی. اگر برای قوام حضور توازن بخش دو قدرت می توانست توجیه کننده مصالحه و گاه معامله با سفارتخانه ها باشد اما مصدق دریافتی تنزه طلبانه تر داشت. استقلال کشور و پاک کردن دامان آن از نفوذ بیگانه برای او وجهی ارزشی و بلکه شبه مذهبی داشت، ناسیونالیسم پرشور و سازش ناپذیر او با موازنه گرایی عملگرای قوام یکسان نبود .
کلید واژگان: سیاست, قوام, مصدق, عوامل تاثیرگذارInvestigating the influencing factors on the closeness of Qavam and Mossadegh policiesThe purpose of the current research is to investigate the factors influencing the closeness of the policies of Qavam and Mossadegh. The method of research was library research and we analyzed them by extracting the available information. It was about maintaining the existing political order along with political reforms and conditioning the institution of the monarchy. In the field of foreign policy, they had the same goals but different methods. Both of them were trained in the Iranian balance school and attached to the balance between the two powers with the goal of independence and national authority. If for the consistency of the balancing presence of the two powers, it could justify the compromise and sometimes deal with the embassies, but Mossadegh had a more ambitious reception. The country's independence and clearing its lap from foreign influence had a value and quasi-religious aspect for him, his passionate and uncompromising nationalism was not the same as Qawam's pragmatic balancing act.
Keywords: Politics, Consistency, Mossadegh, Influential Factors -
آسیب شناسی فرایند سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی درگذری تاریخی
.در این پژوهش تلاش شده است ابتدا به مرور نظام مند مطالعات پیشین در حوزه سیاستگذاری فضای مجازی (مطالعات منتشر شده از سال 1390 تا 1399) پرداخته شود. مطالعات مربوط با موضوع سیاستگذاری فضای مجازی به زبان فارسی در پایگاه های اطلاعاتی معتبر به زبان فارسی جستجو شده و پس از بررسی و تحریر بر اساس موضوع دسته بندی شدند. در مرحله دوم با استفاده از رویکرد کیفی اجرا شده و داده های آن از طریق برگزاری مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان حوزه قوانین و مقررات فضای مجازی که دست کم پنج سال سابقه فعالیت در این حوزه را داشتند، جمع آوری شده است.یافته های پژوهش نشان داده است با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مضمون متن مصاحبه ها، آسیب های فرایند سیاست گذاری در فضای مجازی، شناسایی شد و در پنج دسته کلی قرار گرفت. یافته ها نشان داد آسیب های شناسایی شده که به پنج طبقه دسته بندی شدند، عبارت اند از: شرایط علی (روح بخش بودن فضای مجازی، جامعه شبکه ای و ارتباط جمعی خود انگیز توسعه شبکه های اجتماعی مجازی)، عوامل زمینه ای (عدم وجود اعتماد، جنبه تفننی و عدم عقلانی بودن، ایزار تمدن سازی)، شرایط مداخله گر (دسترسی آسان افراد به ابزارهای ارتباطی، نظارت ضعیف، فراهم نبودن بسترهای لازم)، راهبردها (ایجاد شبکه ملی اطلاعات، مشخص نمودن نیازمندی ها و الزامات سیاستگذاری، ارتقای دانش سیاستگذاری، هماهنگی و همکاری دستگاه ها و استفاده از افراد متخصص) و پیامدها (قابلیت جابه جایی یافتن، تخصصی شدن، رقابت با سایر رسانه های اجتماعی، خدمات مبتنی بر بومی) مطرح گردید.
کلید واژگان: شبکه مجازی, سیاستگذاری, آسیب های شبکه مجازیPathology of the policymaking process of the Islamic Republic of Iran in Cyberspace in historical transitionIn this research, an attempt has been made to first systematically review previous studies in the field of cyber space policy (studies published from 2010 to 2019). Studies related to the topic of cyber space policy in Persian language were searched in reliable databases in Persian language and after review and writing, they were categorized according to the topic. In the second stage, it was implemented using a qualitative approach and its data was collected through semi-structured interviews with 14 experts in the field of cyber space laws and regulations who had at least five years of experience in this field. Research findings It has been shown that by using the method of analyzing the content of the interviews, the harms of the policy making process in cyberspace were identified and placed in five general categories. The findings showed that the identified harms, which were categorized into five categories, are: causal conditions (spirituality of virtual space, network society and self-motivated collective communication of the development of virtual social networks), background factors (lack of trust, technical aspect and lack of rationality, hindrance to civilization), intervening conditions (easy access of people to communication tools, weak supervision, lack of necessary platforms), strategies (creating a national information network, specifying policy requirements and requirements, promoting policy knowledge, coordination and cooperation devices and the use of experts) and consequences (ability to move, specialization, competition with other social media, native-based services) were discussed.
Keywords: Virtual Network, Politics, Damages Of Virtual Network -
شاخه هایی از حقوق بین الملل که ارتباط تنگاتنگی با منازعات و درگیری های مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی دارند از این رو سعی خواهد شد این اصول در مناقشه ناگورنو قره باغ عملیاتی شود. از منظر حقوق بین الملل، منطقه مورد مناقشه به عنوان بخشی از قلمروی سرزمینی آذربایجان شناخته می شود و هیچ کشوری، جمهوری خودخوانده ارامنه در آنجا را به رسمیت نشناخته است. از منظر حقوق بین الملل و به استناد قطعنامه های شورای امنیت منطقه قره باغ متعلق به آذربایجان است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد حقوقی بحران قره باغ و به دنبال پاسخی به آثار حقوقی بحران قره باغ می باشیم که نتایج آن ، براین اساس حقوق جمهوری آذربایجان در حفظ تمامیت ارضی خود انکارناپذیر و مشروع است، بااین حال اقدامات جمهوری آذربایجان ولو در چارچوب دفاع از تمامیت ارضی خود، نباید تهدیدی را متوجه موجودیت مردم ارمنی قره باغ نماید . به طور کلی با استناد به پذیرش اصل تمامیت ارضی بر حق تعیین سرنوشت ملت ها در حقوق بین الملل، هرگونه اقدامی علیه این اصل مشروع نبوده و حق تعیین سرنوشت تا جایی که به اصل مذکور لطمه ای وارد نشده پذیرفته می شود.
کلید واژگان: تمامیت ارضی, تعیین سرنوشت, حقوق بین الملل, قره باغBranches of international law closely concern international and non-international armed conflicts. So, these principles are tried to be operationalized in the Nagorno-Karabakh conflict. From the point of view of international law, the disputed region is recognized as a part of the territory of Azerbaijan, and no country has recognized the self-proclaimed Republic of Armenia there. Nagorno-Karabakh region belongs to Azerbaijan from the perspective of international law and based on the resolutions of the Security Council. This study is conducted to examine the legal aspects of the Nagorno-Karabakh crisis, seeking an answer to its legal implications. According to the results, Azerbaijan's rights to maintain its territorial integrity are undeniable and legitimate. However, the actions of the Republic of Azerbaijan, even in the context of defending its territorial integrity, should not pose a threat to the Armenian people of Karabakh. Referring to the acceptance of the principle of territorial integrity regarding the right of nations to self-determination in international law, any action against this principle is not legitimate, and the right to self-determination is accepted as long as the said principle is not violated.
Keywords: territorial integrity, self-determination, international law, Nagorno-Karabakh -
نشریه مطالعات سیاسی - اجتماعی تاریخ و فرهنگ ایران، سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، پاییز 1402)، صص 403 -421
مقاله حاضر به بررسی نقش نهادها و احزاب سیاسی در غنی سازی انرژی هسته ای در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد با توجه به تحلیل نظریه سیستم ها از دیدگاه دیوید ایستون، می پردازد. برنامه های هسته ای ایران در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد تحت تاثیر تعاملات پیچیده نهادهای مختلف و فرآیندهای متنوع بوده است. بر اساس نظریه سیستم ها، این برنامه ها با ورودی هایی چون حمایت های احزاب سیاسی، تصویب قوانین در مجلس شورای اسلامی، و تدوین سیاست های امنیتی از سوی شورای عالی امنیت ملی و وزارت دفاع روبه رو بوده اند. این نهادها با تامین منابع مالی و امنیتی، نقش محوری در پیشبرد فناوری های هسته ای ایفا کردند. فرآیندهای کلیدی شامل تحقیق و توسعه فناوری های هسته ای توسط سازمان انرژی اتمی و حفاظت از تاسیسات هسته ای به وسیله وزارت دفاع بوده که منجر به افزایش ظرفیت غنی سازی اورانیوم و تامین نیازهای انرژی داخلی شدند. خروجی های این برنامه ها به تقویت امنیت ملی و کاهش وابستگی به منابع خارجی کمک کرد. بازخوردهای داخلی و بین المللی، از طریق ارزیابی مستمر عملکرد و پاسخ به فشارهای جهانی، به بهبود سیاست ها و تطبیق فرآیندها با شرایط جدید منجر شدند. این بازخوردها نه تنها نقاط قوت و ضعف سیستم را شناسایی کردند بلکه به بهبود مستمر برنامه های هسته ای و ارتقاء تعاملات بین المللی کمک کردند. به طور کلی، تحلیل این فرآیندها و بازخوردها نشان دهنده اهمیت تعامل و تطبیق مداوم در موفقیت برنامه های هسته ای است.
کلید واژگان: انرژی هسته ای, ریاست جمهوری احمدی نژاد, نظریه سیستم ها, غنی سازی انرژی هسته ایJournal of Social-Political Studies of Iran's Culture and History, Volume:2 Issue: 3, 2023, PP 403 -421This article examines the role of institutions and political parties in nuclear enrichment during Ahmadinejad's presidency, utilizing an analysis based on David Easton's systems theory. Iran's nuclear programs during Mahmoud Ahmadinejad's presidency were influenced by the complex interactions of various institutions and diverse processes. According to systems theory, these programs encountered inputs such as the support of political parties, the enactment of legislation in the Islamic Consultative Assembly (Parliament), and the formulation of security policies by the Supreme National Security Council and the Ministry of Defense. These institutions played a pivotal role in advancing nuclear technologies by providing financial and security resources. Key processes included the research and development of nuclear technologies by the Atomic Energy Organization and the protection of nuclear facilities by the Ministry of Defense, which led to an increase in uranium enrichment capacity and the fulfillment of domestic energy needs. The outputs of these programs contributed to strengthening national security and reducing dependency on foreign resources. Domestic and international feedback, through continuous performance evaluation and responses to global pressures, resulted in policy improvements and the adaptation of processes to new conditions. This feedback not only identified the strengths and weaknesses of the system but also contributed to the continuous improvement of nuclear programs and the enhancement of international interactions. Overall, the analysis of these processes and feedback highlights the importance of continuous interaction and adaptation in the success of nuclear programs.
Keywords: Nuclear Energy, Ahmadinejad Presidency, Systems Theory, Nuclear Enrichment -
منطقه گرایی و اتحادیه های اقتصادی، سیاسی و نظامی یکی از عناصر قدرت و روابط کشورهای در عصر جهانی شدن محسوب و ناتو یکی از اتحادیه های قدرتمند نظامی شناخته می شود که بر رفتار کشورهای عضو بسیار تاثیرگذار بوده است. با تهاجم روسیه به اوکراین، نقش ترکیه در ناتو بار دیگر به موضوع بحث فکری تبدیل شد و بسیاری از ناظران استدلال می کنند که احیای قدرت روسیه منجر به بازگشت ترکیه به ائتلاف به عنوان یک عضو خوب خواهد شد. سوال و هدف محوری پژوهش روابط ترکیه و ناتو در سال های 2014 تا 2023 است. با روش توصیفی- تحلیلی می توان گفت که ترکیه اغلب به عنوان شریک ارزشمند و فداکار ناتو توصیف می شود. نقش، دفاع و هویت ترکیه همواره توسط اعضای اروپایی مورد تردید بوده است اما این بحث ها در مورد ترکیه، توسط ایالات متحده بر اساس منافع خود هدایت و/یا سرکوب می شد و آمریکا حامی اصلی ترکیه در اتحاد علیه مخالفان و انتقاد اروپایی ها در ازای پایبندی ترکیه به سیاست های آمریکا به حساب می آید. در واقع، تفاوت بین آنها از مسائل مبتنی بر امنیت به مسائل هویتی گسترده تر و عمده تر تبدیل شد. عناصر و مولفه هایی مختلفی در روابط ترکیه و ناتو در سطح بین المللی، منطقه ای و داخلی تاثیرگذار بودند. چنانکه می توان به عناصری همچون بودجه نظامی ناتو و امریکا، روابط نظامی ترکیه و امریکا، پایگاه اینرجلیگ در ترکیه، مهاجران و اروپا، مواد مخدر و اروپا، اسلام گرایی و ترکیه و اروپا، روابط روسیه با اروپا و ترکیه و... اشاره کرد.کلید واژگان: امنیت, سیاست خارجی, ناتو, ترکیه, عدالت و توسعه
-
انسان شناسی محور تعیین کنندگی اندیشه سیاسی تلقی می شود، در واقع بدون انسان شناسی، اندیشه سیاسی معنا نخواهد داشت. در همین راستا جهت فهم اندیشه سیاسی هر متفکری باید در ابتدا هستی شناختی و انسان شناختی آن متفکر را فهمید. به همین دلیل انسان شناسی جان رالز باعث فهم عدالت و مختصات آن می شود. سوال و هدف محوری این پژوهش تعامل انسان شناسی و عدالت در اندیشه سیاسی جان رالز است. با روش تبیینی می توان گفت که انسان شناسی رالز خاستگاه لیبرالیستی مبتنی بر حق مداری، عقلانیت، برابری و فردگرایی است. در واقع نظریه رالز تلاشی است برای یافتن مبانی فلسفی عمیق تر برای مدل ساده گرایانه خودگرای عقلانی «همو اقتصادی»، که توسط کلاسیک های فایده گرایی ارایه شده است. ایده کانتی از خودمختاری به عنوان توانایی برای تعیین سرنوشت از طریق قانون اخلاقی برای آن استفاده شد. از سوی دیگر، مفهوم «طرح زندگی» که بیانگر عقلانیت علایق و اعمال یک فرد است و موفقیت در آن «خوشبختی» را به همراه دارد، نظریه رالز را به سمت اخلاق فضیلت ارسطویی سوق می دهد.
کلید واژگان: جان رالز, انسان شناسی, لیبرالیسم, عدالت -
این مقاله در پی آن است که ریشه ها و علل رویدادهای سیاسی شدن تفاوت های فرهنگی، نژادی، زبانی و منطقه ای در شمال غرب در دوره معاصر را در هر دو رهیافت «کهن» و «مدرن» بررسی نماید. تبیین جریان های سیاسی قومی-ملی، رهیافت های پیچیده تری را درخصوص مسیله ملیت و ملت «به طور عام» و قوم گرایی «به طور خاص» می طلبد. لذا براین اساس، یکی از نظریه های مدل علمی «مایکل هشتر» (به عنوان یک مدل مطلوب) با تبیین ساختاری (یعنی تاثیر توسعه ناموزون) برای تحلیل قوم گرایی در آذربایجان، استخوان بندی و مسیر مقاله را تشکیل می دهد. مقاله پیش رو تنوعات قومی، فرهنگی و هویتی در ایران را نعمتی بزرگ می داند. زیرا بقا، تداوم و عرض اندام ایران در صحنه های مختلف، قایم به تنوعات آن می باشد. نتایج به دست آمده در مقاله، تاثیر مستقیم شاخص ها و متغیرهای برآمده از نظریه توسعه ناموزون منطقه ای در ظهور و تداوم تحولات ناسیونالیستی و قوم گرایانه در آذربایجان در سده اخیر را نشان می دهد.
کلید واژگان: توسعه ناموزون, قوم گرایی, احزاب, نخبگان, تفاوت های جغرافیایی, ایران معاصرThe movement of “ethnicism” (in the sense of right - seeking and central demand against The “ethnocentrism “of the dominant ethnic group in Iran) in the form of “Turkish nationalism” is an important par t of political Life in Azerbaijan. This article seeks to trace the roots and causes of the events of the politicization of cultural, racial, linguistic and regional differences in Azerbaijan in the contemporary peried; and especially after the Islamic Revolution to look at both the “primordial” and “modern” approaches to ethnicity. Explaining the ethnic-national political currents of Azerbaijan requires more coplex approaches to the issue of nationality and nation in “general” and nationalism in “particular”. The refore, one of the the ories of Michael Hechter’s scientific model (as a desirable model) with a structural explanation (ie, the effect of the uneven development & regional inequalities) for the analysis of ethnicism in Azerbaijan, forms the skeleton and direction of the article. The present article considers ethnic, cultural and identity diversity in Iran as a great blessing. Because the survival, continuity and width of the Iranian body in different scenes depends on its diversity. However, in the last century, the multi faceted tree of existence, the diverse Iranig culture and identity, has been plagued by wounds of “internal” and “external” origin. The results obtained in this article clearly show the direct effect of indicators and variables derived from the theory of the in the occurrence, emergence and continuation of nationalist and ethnocentr developments in Azerbaijan in the last century.
Keywords: unbalanced development, Ethnicism, parties, Elites, geographical differences, contemporary Iran -
راهبرد سیاست خارجی ایران نسبت به عراق بعد از سقوط صدام تحت تاثیر عناصر مختلف جغرافیایی، مذهبی، اقتصادی، محور مقاومت و...بوده است. این راهبرد با توجه به اشغال عراق توسط امریکا، زوال دولت و ارتش مستقر، نگرش خاص کشورهای منطقه ای باعث شد که بتدریج قدرت منطقه ای و جهانی ایران در عراق جدید افزایش یابد. بعد از سقوط صدام، سیاست خارجی ایران در عراق از یک سو باعث شکل گیری امنیت در عراق شد، چرا که بعد از صدام و زوال ارتش بعث، بحران های امنیتی عراق را فرا گرفت. ایران در صورت بندی امینت نوین عراق اعم از امنیت سخت افزاری و نرم افزاری نقش محوری داشت. اما از سوی دیگر دخالت سایر کشورهای منطقه ای همچون عربستان باعث شکل گیری بحران های نوین امنیتی در عراق شد. در واقع سیاست ایران در عراق در بعد امنیت ملی اثراتی پارادوکسیکالی داشته است. چنانکه در بعد اقتصادی و رشد اقتصادی و زوال جریان های افراطی همانند داعش تاثیرات مثبت و ظرفیت زا بوده است، ولی در ابعاد دیگر همانند حمایت رقبای منطقه ای ایران از شورش ها در عراق، تدام حیات گروه های افراطی و اقتدار دولت مرکزی با جالش های مواجه بوده است.
کلید واژگان: عراق, ایران, امنیت ملی, پساصدام, قدرت منطقه ایIran's foreign policy strategy towards Iraq after the fall of Saddam has been influenced by various factors, including geography, religion, economy and axis of resistance. Given the US occupation of Iraq, the decline of established government and the army, the particular attitude of the regional countries gradually led to an increase in Iran's regional and global influence in the new Iraq. After the fall of Saddam, Iran's foreign policy in Iraq, on the one hand, shaped security in Iraq, because after Saddam and the fall of the Ba'athist army, the security crisis spread in Iraq. Iran has played a key role in shaping Iraq's new security, including hardware and software security. But on the other hand, the involvement of other regional countries, such as Saudi Arabia, has led to new security crises in Iraq. In fact, Iran's policy in Iraq has had paradoxical effects on national security. As the economic dimension and economic growth and the decline of extremist groups such as ISIS has had positive and capacity-building effects, but in other dimensions such as the support of Iran's regional rivals for the insurgency in Iraq, the survival of extremist groups, authority of the central government have been challenged.
Keywords: Iraq, Iran, National Security, Post Saddam, Regional power -
منابع و درآمدهای ملی همواره یکی از مهم ترین و حیاتی ترین ابزارها برای تکوین دولت مدرن و پیشبرد فرایند سیاستگذاری در هر جامعه ای به شمار می رود. با این حال میزان و نحوه بهره برداری از این منابع توسط سیاستگذاران می تواند پیامدهای مثبت و یا منفی برای توسعه ملی در پی داشته باشد. دراین پژوهش، با رویکرد مقایسه ای به بررسی دو رویداد مهم و حساس در دو مقطع تاریخ معاصر ایران، یعنی ملی شدن صنعت نفت ایران و دستیابی به انرژی هسته ای و مشکلاتی که ساختار سیاسی و اجتماعی ایران ایجاد شده است، در دستور کار قرار گرفت.تاکید این پژوهش بر نظریه سیستمها دیوید ایستون بوده است با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهدزمینه های ملی شدن صنعت نفت و اجرای غنی سازی هسته ای در ایران در دو زمان متفاوت (دهه 1320 و دهه 1380) رامی بایست متاثر از اقدامات استبدادی و به اصطلاح نوسازانه رضاشاه در پرتو شخصی و موروثی شدن قدرت از یک سو و پیامدهای نفوذ و سلطه ی بیگانگان از جمله کشور انگلستان در امور داخلی ایران د رچارچوب صنعت نفت و از سوی دیگر، تحریم و دخالت سازمان های بین المللی و محدودیت های اقتصادی کشورهای بیگانه درچارچوب غنی سازی انرژی هسته ای دانست. که این امر سبب افزایش تقاضاها گردیده که این مسایل زمینه های برپایی جنبش ملی شدن نفت و غنی سازی انرژی هسته ای را فراهم ساخت.کلید واژگان: ملی شدن صنعت نفت, انرژی هسته ای, مصدق, احمدی نژاد, دیوید استونNational resources and incomes have always been one of the most important and vital tools for the formation of a modern government and the advancement of the policy-making process in any society. In this study, with a comparative approach to the study of two important and sensitive events in two periods of contemporary Iranian history, namely the nationalization of Iran's oil industry and access to nuclear energy and the problems created by the political and social structure of Iran, is on the agenda. The emphasis of this research on systems theory has been David Easton by descriptive and analytical methods and data collection has been in the form of library and documentary studies. The results show that the grounds for the nationalization of the oil industry and the implementation of nuclear enrichment in Iran at two different times (1320s and 1380s) Rami must be influenced by the authoritarian and so-called modernist actions of Reza Shah in the personal light and inheritance of power on the one hand He considered the consequences of foreign influence and domination, including the United Kingdom, in the internal affairs of Iran within the framework of the oil industry, and on the other hand, the sanctions and interference of international organizations and economic restrictions of foreign countries in the framework of nuclear energy enrichment. This has led to an increase in demand, which has paved the way for the movement to nationalize oil and enrich nuclear energy.Keywords: nationalization of oil industry, Nuclear Energy, Mossadegh, Ahmadinejad, David Stone
-
امریکا از کشورهایی می باشد که بر پایه مهاجرت بنا شده است. در واقع برخلاف کشورهایی که دارای بستر تاریخی می باشند این کشور بر اساس مهاجرت اروپاییان تشکیل شده است که بدلایل مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی از زادگاه خود به این سرزمین مهاجرت کردند و در نتیجه اقدام اجرایی پرزیدنت اوباما شاید به میلیون ها مهاجر مستند نشده در بلند مدت برای اجتناب از دیپورتی و خلق زندگی دایمی در ایالات متحده کمک کند. متاسفانه ، هزینه رسیدن به این اصلاح خیلی بالا است. شاید DACA مهم ترین اقدام اجرایی بوده باشد. گروه بزرگی از متخصصان حقوقی تحت رهبری هیروشی موتومورا ، نقشی کلیدی در نمایش چگونگی اقتدار حقوقی برنامه ای مانند DACA به دولت ایفا کرده است. به علاوه ، سناتور مارکو روبیو کمک ناخواسته ای به کل تلاش با سیگنال این مورد به رای دهندگان لاتین تبار نمود که انها مجبور به شرط بندی هر چیزی بر اوباما نیستند. شاید DACA انتخابات را برای اوباما برنده شده و در GOP علاقه مندی جدیدی به ارزش رای دهندگان لاتین تبار ایجاد کرده باشند. روش این پژوهش توصیفی -تحلیلی می باشد. در این پژوهش سعی شده است به این پرسش" سیاست های مهاجرتی اوباما چه تاثیری در امنیت ملی آمریکا می گذارد؟ پاسخ مناسب داده شود .به نظر می رسد حادثه 11 سپتامبر تاثیر بسزایی در سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده به جا گذاشت. و هدف از این پژوهش بررسی تاثیر سیاست های مهاجرتی اوباما در امنیت ملی آمریکا می باشد.کلید واژگان: سیاست های مهاجرتی, اوباما, امنیت ملی, امریکاThe United States is an immigration-based country. In fact, unlike countries that have a historical background, this country is based on the migration of Europeans who migrated to this land from their homeland for various political, cultural, social, and economic reasons, and as a result, President Obama's executive action may document millions of immigrants. Not help in the long run to avoid deportation and create permanent life in the United States. Unfortunately, the cost of achieving this correction is very high. DACA was perhaps the most important executive action. A large group of legal experts led by Hiroshi Motomura has played a key role in demonstrating to the government how the legal authority of a program like DACA is to the government. In addition, Senator Marco Rubio unwittingly contributed to the entire effort by signaling to Latin voters that they do not have to bet anything on Obama. Maybe DACA won the election for Obama and created a new interest in the GOP value for Latino voters. The method of this research is descriptive-analytical. The study seeks to provide an appropriate answer to the question, "How do Obama's immigration policies affect US national security?" 9/11 seems to have had a significant impact on US domestic and foreign policy. The study examines the impact of Obama's immigration policies on US national security.Keywords: Immigration policy, Obama, National Security, America
-
جنبش اتنیسیسم (به معنی مطالبه محوری و حقخواهی دربرابر اتنوسنتریسم گروه قومی مسلط در ایران) در قالب ملی گرایی ترکی بخش مهمی از حیات سیاسی در آذربایجان را رقم می زند. در این جستار سعی بر این است تازمینه ها، علل و ریشه های سیاسی شدن تفاوت های فرهنگی، نژادی، زبانی و منطقه ای در آذربایجان کنونی؛ مخصوصا از زمان وقوع انقلاب اسلامی تاکنون– در «رهیافت مدرن» درباره قومیت و ملی گرایی رابیابیم. برای تبیین جریان های سیاسی قومی - ملی یا تحلیل قوم گرایی در آذربایجان، یکی از نظریه های مدل علمی مایکل هشتر یعنی؛ تاثیر گزینش حسابگرانه و عقلانی (با تبیین غیرساختاری) به کار گرفته می شود. نتایج حاصله در این مقاله تاثیر مستقیم شاخص ها و متغیرهای برآمده از نظریه «انتخاب عقلانی» یا «اصل موازنه فایده» مدل مایکل هشتر در ظهور و تداوم «قوم گرایی» و «ناسیونالیسم در آذربایجان» در سده اخیر را به طور آشکار نمایان می سازد.
کلید واژگان: موازنه فایده, قوم گرایی, ناسیونالیسم, عوامل سازمانی, موقعیت سیاسیThe ethnocentric movement (meaning centralism and right-seeking against the ethnocentrism of the dominant ethnic group in Iran) in the form of Turkish nationalism forms an important part of political life in Azerbaijan. In this article, we try to find out the reasons, causes and roots of politicization of cultural, racial, linguistic and regional differences in present-day Azerbaijan; Especially since the Islamic Revolution - in the "modern approach" to ethnicity and nationalism. the ethnic-national political currents or the analysis of ethnicity in Azerbaijan, one of the theories of Michael Hechter's scientific model is: The effect of arithmetic and rational selection (with non-structural explanation) is used. The results of this article show the direct effect of the indicators and variables derived from the theory of "rational choice" or "principle of balance of benefit" of Hechter's model on the emergence and continuation of "ethnicism" and "nationalism in Azerbaijan" in the last century. The ethnocentric movement (meaning centralism and right-seeking against the ethnocentrism of the dominant ethnic group in Iran) in the form of Turkish nationalism forms an important part of political life in Azerbaijan. In this article, we try to find out the reasons, causes and roots of politicization of cultural, racial, linguistic and regional differences in present-day Azerbaijan; Especially since the Islamic Revolution - in the "modern approach" to ethnicity and nationalism. the ethnic-national political currents or the analysis of ethnicity in Azerbaijan, one of the theories of Michael Hechter's scientific model is,
Keywords: Balance of benefit, Ethnicism, Nationalism, Organizational factors, Political Situation -
فصلنامه تاریخ روابط خارجی، پیاپی 90 (بهار 1401)، صص 125 -146
در این پژوهش، به منظور تبیین عوامل موثر بر تصمیم گیری در عرصه سیاست خارجی عصر پهلوی دوم، به بررسی تصمیم گیرندگان رسمی این عرصه پرداخته می شود. این پژوهش بر اساس مدل جیمز روزنا، پنج عامل مورد نظر این مدل یعنی عامل فردی، نقشی، دولتی، اجتماعی و بین المللی را مورد تفکیک و بررسی قرار می دهد. در این راستا، بازیگران عرصه سیاست خارجی این دوره، بازشناسی شده و قدرت و میزان تاثیرگذاری هریک در قالب متغیر های پنج گانه روزنا مورد کنکاش قرار می گیرد. استبداد در عرصه تصمیم گیری در این دوره موجب تقلیل نقش سایر مولفه ها از جمله تصمیم گیرندگان بوروکراتیک سیاست خارجی کشور (قوه مجریه، دربار و قوه مقننه) شده بود و فعالیت این نهادها صرفا در تایید اوامر شاه خلاصه می شد. تصمیم گیرندگان به جای تصمیم گیری بر اساس اصول، خط مشی و قواعد سازمانی، خود را در مقابل فرد (شاه) پاسخگو می دانستند و معیار ارتقای افراد نیز نه بر اساس شایستگی و لیاقت، بلکه برمبنای میزان وفاداری به شخص شاه سنجیده می شد. به اعتقاد نویسنده، در این دوره تصمیمات حوزه سیاست خارجی متاثر از عناصر شناختی و عموما توسط شاه اخذ می شد و در بین متغیر های پنج گانه دخیل، متغیر فرد و پس از آن، نظام بین الملل بیشترین تاثیر را در اخذ تصمیمات سیاست خارجی داشته اند.
کلید واژگان: ایران, پهلوی دوم, سیاست خارجی, بازیگران, جیمز روزنا, مدل پژوهشیIn this research, to explain the influential factors on decision-making in the foreign policy area of the 2nd Pahlavi reign, we study the official decision-makers during the era. This research, based on the James Rosenau model, separates and examines the five elements considered in this model, that is the Individual, Participatory, Governmental, Social and International elements. In doing so, the actors of the foreign policy arena in this period are recognized and their power, and amount of influencibility of each other are explored in the form of the Rosenau’s five variables. Tyranny in decision-making in this period reduced the role of other elements such as the bureaucratic decision-makers of the country’s foreign policy (the Judiciary, court, and the Parliament) and the activities of these institutes were merely summarized in approving the Shah’s orders. The decision-makers saw themselves responsible against the individual (Shah) according to the principles, policy line and organizational rules, and the criteria for promoting persons were not based on qualification, but based on loyalty to the Shah. To the author, in these decisions , the foreign policy sphere was influenced by cognitive elements and were mostly adopted by the Shah, and among the five variables involved , the variable of person and after that the international system had the most influence in adopting decisions of foreign policy.
Keywords: Iran, 2nd Pahlavi, Foreign Policy, Actors, James Resonau, Research model -
بن بست سیاسی روابط ایران و امریکا، با حدوث انقلاب اسلامی و استمرار تعارض آکنده از تشتت روابط بین دو کشور، پس از سپری شدن چهار دهه، این سوال را برای خرد پرسشگر مطرح می کند که با توجه به تطور تاریخی ایران و امریکا و تکاثر منافع منطقه ای، همراه با لحاظ کردن فرصت های پیش آمده برای ترمیم و بهبود روابط دو کشور و تاثیر آن بر خاورمیانه، چرا با ورود به دهه پنجم انقلاب، مجاری دیپلماتیک دو کشور همچنان مسدود است. چه متغیرهای بر این مساله تاثیر می گذارد، در این مقاله این موضوع بررسی شده است که بین مناقشه ایران و آمریکا از طرفی و مناقشه فلسطین یا به عبارتی روند صلح خاورمیانه پیوند وجود دارد، پیوندی در هم تنیده شده که حل و فصل مناقشه ایران و آمریکا را به روند صلح خاورمیانه گره زده است، از طرفی خاتمه دادن به مناقشه اسراییل با فلسطینی ها بدون موافقت جمهوری اسلامی ایران اگر ناممکن نباشد بسیار دشوار است لذا بر این پیچیدگی ها در دوره اوباما و ترامپ تمرکز شده است.. در این مقاله از روش تبیینی برای تجزیه و تحلیل رابطه بین متغیرها استفاده شده است و روش گردآوری داده ها نیز به روش کتابخانه ای و اسنادی است.
کلید واژگان: امریکا, ایران, صلح خاورمیانه, مناقشه, نوواقع گرائیThe political stalemate between Iran and America, with the Islamic revolution and the continuation of the conflict filled with the separation of relations between the two countries, after the passage of four decades, raises this question for the wisdom of the questioner, that according to the historical development of Iran and America. and the multiplication of regional interests, along with taking into account the opportunities that have arisen to restore and improve the relations between the two countries and its impact on the Middle East, why, entering the fifth decade of the revolution, the diplomatic channels of the two countries are still blocked. What variables affect this issue, in this article it has been investigated that there is a link between the conflict between Iran and America on the one hand and the Palestinian conflict or in other words the Middle East peace process, a link is intertwined that the resolution of the conflict between Iran and America is tied to the Middle East peace process, on the other hand, it is very difficult, if not impossible, to end the conflict between Israel and the Palestinians without the agreement of the Islamic Republic of Iran, so it is focused on these complications in the era of Obama and Trump. An explanatory method has been used to analyze the relationship between variables, and the method of data collection is library and documentation.
Keywords: America, Iran, Middle East peace, conflict, Neo-realism -
در این مقاله، نویسنده با بررسی مقایسه ی سیاست های دولت های قوام و مصدق نسبت به گروه های منتقد و یا مخالف براساس مدل گروهی، تحلیل ها و اختلافات سیاسی قوام و مصدق را ارایه می دهد که در پی پاسخ به این پرسش است که آیا دولت های قوام و مصدق سیاست های واحدی را نسبت به گروه های مخالف قانونی براساس مدل گروهی دنبال می کردند یا سیاست های ایشان متمایز از یکدیگر بود؟ برداشت مطلوب مصدق و قوام از مشروطه برآیندی از حفظ نظم سیاسی موجود در کنار اصلاحات سیاسی و مشروط کردن نهاد سلطنت بود. در حوزه سیاست خارجی مصدق و قوام اهداف یکسان اما روش های متفاوتی داشتند. هر دو تربیت شده مکتب موازنه ایرانی و دلبسته تعادلی میان دو قدرت با هدف استقلال و اقتدار ملی بودند. تفاوت های مصدق و قوام را نمی شود انکار کرد اما شباهت هایشان به ویژه در اهداف و باورهای سیاسی پایه مثل مشروطه خواهی و دولت ملی و برداشت غیرنهادی از سیاست و سیاست ورزی هم کم نیست. این مقاله، برای اثبات ناکارآمدی علم سیاست غربی، به توصیف و تبیین این جهات می پردازد و مصداق هایی از کاستی های موجود در نظریه های غربی را به عنوان نمونه ای از این ناکارآمدی بیان می دارد.
کلید واژگان: دولت قوام, دولت مصدق, سیاست, مدل گروهیIn this article, the author compares the policies of Ghavam and Mossadegh governments towards critical or opposition groups based on the group model, and presents the political analysis and differences of Ghavam and Mossadegh, which seeks to answer the question of whether the government Did Ghavam and Mossadegh pursue the same policies towards the opposition groups based on the group model, or were their policies different from each other? Mossadegh and Qawam's favorable conception of the constitution was the result of maintaining the existing political order alongside political reforms and conditionalizing the monarchy. In the field of foreign policy, Mossadegh and Ghavam had the same goals but different methods. Both were trained in the Iranian school of balance and attached to a balance between the two powers with the aim of independence and national authority. The differences between Mossadegh and Qawam can not be denied, but their similarities, especially in basic political goals and beliefs such as constitutionalism and the national government, and the non-institutional conception of politics and politics. In order to prove the inefficiency of Western political science, this article describes and explains these aspects and gives examples of shortcomings in Western theories as an example of this inefficiency.In order to prove the inefficiency of Western political science, this article describes and explains these three directions and gives examples of shortcomings in Western theories as an example of this inefficiency in these three directions.
Keywords: Consistency government, Mossadegh government, Politics, group model -
نمونه تاریخی مدل کشور نروژو طرح اجرایی روی عملکرد حوزه نفت در کشورهای تولید کننده نفت (1972- 2020)
کشو رنروژ منابع را با استفاده ازسه هییت دولتی مجزا ازهم اجرانموده: دولت برای اداره کردن سیاست، یک هییت نظم بخشی برای ایجاد نظارت وتخصص های فنی و صنعتی.موفقیت کشورنروژدرمدیریت هیدروکربن،توسعه نهادها را برانگیخت تا رسیدگی کنند که آیا نمونه کشورنروژ از طرزعمل های مجزا شده دولتی بایستی برای دیگرکشورهای تولید کننده نفت هم توصیه شود. با بررسی کشورکه به طور وسیعی روش های متفاوتی دراجرای حوزه های هیدروکربن به کاربرده اند نتیجه گرفتیم جداسازی این عمل ها پیش نیازی برای توسعه موفقیت حوزه نفت نمی باشد. کشورهایی که جداسازی عملکردها را به کار برده اند باترکیب رقابت سیاستی قوی و ظرفیت نهادی بیشتر مشخص شده اند.رهبرانی که چالش ندارند در اصل به قدر کافی قادر به ارایه کردن عمل های نظم بخشی سیاسی و تجاری با استفاده ازهمان نهاد می باشند. تا زمانی که چنین ظرفیتی توسعه یابد کشورهایی دارای رقابت سیاسی فعال اما ظرفیت توانایی محدود شده نهادی چالش های بیشتری را برای بهسازی حوزه نفت دارند. کنترل حوزه ای که ممکن نیست اماجداسازی عملکردها اغلب برای اجرا دشوار می باشد.
کلید واژگان: حاکمیت بخش نفت, مدل نروژی, شرکت ملی نفتEpochal sample of Norway's model and executive plan on function of oil sector in oil producing countries(1972-2020)Norway has implemented resources using three separate government bodies: the government to administer policy, a regulatory body to establish oversight, and technical and industrial expertise. Norway's success in hydrocarbon management prompted the development of institutions to consider whether Norway's example of separate government practices should be recommended for other oil-producing countries. Examining the country that has widely used different methods in this area, we concluded that the separation is not a prerequisite for the development of oil fields. Countries that have implemented segregation of functions are characterized by strong political competition and greater institutional capacity. Leaders who are not challenged, are capable of delivering political and commercial regulatory action using the same institution. Until such capacity is developed, countries with active political competition but limited institutional capacity have greater challenges in improving the oil sector. Domain control that is not possible but segregation of functions is often difficult to implement.
Keywords: Oil Sector Governance, Norwegian Model, National Oil Company -
مهمترین اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در سند چشم انداز بیست ساله کشور آورده شده تا دستگاه سیاست خارجی موظف باشد عملکردی مطابق با این اهداف و سیاست ها داشته باشد. با توجه به نزدیکی افق مدنظر در این سیاست و ضرورت ارزیابی عملکرد 8 ساله دولت حسن روحانی به عنوان جزوی از نهاد حکمرانی جمهوری اسلامی ایران و آسیب شناسی اهداف و سیاست ها و نتایج کسب شده، این مقاله با هدف ارزیابی سیاستگذاری خارجی دولت های یازدهم و دوازدهم در انطباق با سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران به انجام رسیده است. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی - تحلیلی درصدد است تا با ارایه یک مدل ارزیابی، ضمن تشریح اهداف سیاست خارجی سند چشم انداز بیست ساله ایران، عملکرد دستگاه سیاست خارجی کشور را طی سالهای 1392-1400 در رابطه با پرونده هسته ای و برجام، ظهور داعش، پاندومی کرونا، روابط با غرب و شرق و کشورهای منطقه و...را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است که در بحث انطباق عملکرد دولت های یازدهم و دوازدهم با سند چشم انداز بیست ساله 1404 نمی توان به طور قاطع ادعای انطباق یا عدم انطباق را مطرح نمود با این حال موارد انطباق عملکرد را می توان شامل :«روابط با شرق»،«روابط و تقابل با آمریکا»، «اقدامات مرتبط با ظهور داعش و تروریسم بین الملل» و موارد عدم انطباق شامل: «مسیله هسته ای و برجام»، «روابط با اروپا»، «روابط با کشورهای منطقه» و «مسیله پاندومی و شیوع ویروس کرونا»، برشمرد.کلید واژگان: سیاستگذاری خارجی, سندچشم انداز, ارزیابی و تطبیق عملکرد, اعتدال گرایی, دولت یازدهم و دوازدهمThe most important goals of the foreign policy of the Islamic Republic of Iran are stated in the 20-year vision document (Horizon 1404) of the country so that the foreign policy apparatus is obliged to act in accordance with these goals and policies. Given the proximity of the horizon in this policy and the need to evaluate the performance of the last 8 years of Hassan Rouhani's government, this study was conducted to evaluate the foreign policy of the eleventh and twelfth governments in accordance with the vision document of the Islamic Republic of Iran 1404. By adopting a descriptive-analytical method, this research seeks to present an evaluation model, while explaining the foreign policy goals of the 20-year vision document of Iran, the performance of the country's foreign policy apparatus during the years 1392-1400 in relation to the nuclear case and the rise of ISIL. Corona pandemic to examine and evaluate relations with the West and the East and the countries of the region, etc. The results and findings of the study indicate that in the discussion of compliance of the performance of the eleventh and twelfth governments with the 20-year vision document 1404, it can not be conclusively claimed compliance or non-compliance. However, cases of compliance compliance can include: "Relations with the East", "Relations and Confrontation with the United States", "Measures related to the rise of ISIS and international terrorism" and cases of non-compliance include: "Nuclear issue and BRICS",Keywords: Foreign Policy, Vision Document, Performance Evaluation, Implementation, moderation, Eleventh, Twelfth Governments
-
در ایران نفت به عنوان منبع انرژی، زندگی و اقتصاد مردم، کشور را تحت تاثیر قرار داده است و عامل اعتبار ملی و موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی و بزرگترین منبع درآمدی کشور شناخته شده است. عواید حاصل از بهره برداری از منابع نفتی، همواره بخش مهمی از درآمدهای دولت را تشکیل می دهد که میزان و اهمیت و درصد بالای آن، با یک مقایسه ساده میان درآمدهای حاصل از صادرات نفت و درآمدهای حاصل از صادرات غیرنفتی که آن نیز وابستگی شدیدی به درآمد نفتی دارد، مشخص و مشهود می گردد. این پژوهش به دنبال شناسایی اثرات منفی نفت بر اقتصاد است و در نهایت راهکار مناسب برای برون رفت از وضع موجود را نشان دهد. این پژوهش مهمترین راه برای جلوگیری از اثرات منفی نفت بر اقتصاد ایران، جلوگیری از ورود نفت به اقتصاد است. با توجه به تجربیات نروژ در این زمینه تاسیس صندوق ثروت ملی، راهکاری مناسب است.کلید واژگان: نفت, شومی منابع, صندوق ثروت ملی, نروژIn Iran, oil as a source of energy, life, and economy of the people has influenced the country and it has been recognized as the agent of the national credit and engine of economic growth and the country's largest source of revenue. Oil resources have been an important part of the state revenues. The significant role of oil can be detected clearly by a simple comparison between the revenues from oil export and revenues from non-oil export. It is also highly dependent on oil revenues. This research recognizes the negative effects of oil on the economy and finally shows an appropriate strategy to resolve the current situation. The results of the study suggest the best way to avoid negative impacts of oil on Iran's economy. Considering Norway's experiences in this area, the establishment of the National Wealth Fund is an appropriate way.Keywords: Oil, Resource Curse, National Wealth Fund, Norway
-
نویسنده به منظور تبیین عوامل موثر بر تصمیم گیری سیاست خارجی ایران در دوره پهلوی دوم به بررسی چرایی اتخاذ برخی تصمیمات در این دوره می پردازد. این پژوهش براساس مدل جیمز روزنا، پنج عامل مورد نظر این مدل یعنی فردی، نقشی، دولتی، اجتماعی و بین المللی در زمان پهلوی دوم را مورد تفکیک و بررسی قرار می دهد. در این راستا، چهار تصمیم مهم و تاثیرگذار این دوره یعنی تنش زدایی با شوروی، بحران بحرین و واگذاری آن، رفتارهای ایران در بحران نفتی 1967 و 1973 و اقدام نظامی ایران در عمان به صورت شاخص، انتخاب، بررسی و میزان تاثیر هریک از متغیرهای پنجگانه فوق مورد کنکاش قرار می گیرد. به اعتقاد نویسنده در این دوره، تصمیمات سیاست خارجی متاثر از عناصر شناختی و عموما توسط شخص شاه اخذ می شد. نظام شناختی عمدتا متاثر از شخصیت و خلقیات شخص شاه بوده است و برای دستیابی به طرح ویژه فکری مورد نظر شخص، در بین متغیر های دخیل، متغیر فرد و پس از آن متغیر نظام بین الملل بیشترین تاثیر را در اخذ تصمیات سیاست خارجی داشته اند.
کلید واژگان: سیاست خارجی ایران, پهلوی دوم, تصمیم گیری سیاست خارجیIn order to explain the factors affecting foreign policy decision-making of Iran during the Pahlavi II period, the author examines the reasons for the adoption of some decisions in this period. According to James Rosena’s Model, the present research investigates five factors, namely, individual, role, government, social and international during the Pahlavi II period. In this regard, the four important and influential decisions of this period, namely de-escalation of tensions with the Soviet Union, the crisis in Bahrain and its transfer, Iran's behavior in the oil crisis of 1967 and 1973 and Iran's military action in Oman as indicators, selected, reviewed and the impact of each of the five variables discussed above are examined. According to the author, in this period, foreign policy decisions were influenced by cognitive elements and were generally made by the Shah himself. The cognitive system has been mainly influenced by the personality and temperaments of the Shah and in order to achieve the specific intellectual design of the person, among the variables involved, the individual variable and then the international system variable had the greatest impact on foreign policy decisions.
Keywords: Foreign policy, Second Pahlavi, decision making, Decision Making in Foreign Policy -
پس از انتخاب احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور، سیاست خارجی دچار دگرگونی شد و این دگرگونی نه تنها در سیاست خارجی بلکه در سیاست داخلی هم آشکارا نمایان شد. بخصوص که در سیاست هسته ای سیاست عدم انعطاف و سازش ناپذیری را در پیش گرفت. هدف از نگارش این مقاله پاسخ به این سوال است که با توجه به مدل تصمیم گیری طرح پیوستگی جیمز روزنا چه عواملی باعث سازش ناپذیری و عدم اعتنا به قطعنامه های شورای امنیت از طرف دولت نهم و دهم در سیاست هسته ای شد و هدف ما اثبات این فرضیه هست که با توجه به مدل تصمیم گیری جیمز روزنا عامل (محیط بین الملل - نظام سیاسی) بیشتر از سایر عوامل(فرد - نقش- جامعه) در سازش ناپذیری و در پیش گرفتن سیاست مقاومت احمدی نژاد در سیاست هسته ای موثر بوده است.
کلید واژگان: جمهوری اسلامی ایران, سیاست هسته ای, دولت نهم و دهم, نظام بین الملل, مدل پیوستگی جیمز روزناAfter the election of Ahmadinejad as president, foreign policy changed, and this change became evident not only in domestic politics but also in foreign policy. Especially in nuclear policy, it pursued a policy of inflexibility and incompatibility. The purpose of writing this article is to answer the question of what factors c a u sed the incompatibility and disregard for Security Council resolutions by the ninth and tenth governments in nuclear policy, according to the decision-making model of the James N.Rosenau Accession Plan, and our aim is to prove this. It is hypothesized that according to James N. Rosenau's decision-making model, the factor (international environment-political system) has been more e ff ective than other factors (individual-role-society) in incompatibility and in adopting Ahmadinejad's policy of resistance in nuclear policy.
Keywords: nuclear policy 9th, 10th administrations, International system, James N. Rosenau's, solidarity Model -
مقدمه
بین المللی سازی آموزش عالی برابر اسناد بالا دستی کشور به عنوان یک اولویت و ضرورت برای دانشگاه ها تعیین شده است. هدف پژوهش پیش رو، بررسی نقش اعضای هیات علمی در بین المللی سازی دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود.
روش بررسیبرای انجام پژوهش از روش تحقیق ترکیبی استفاده گردید. در بخش کیفی با استفاده از نظریه زمینه ای از طریق بررسی متون و مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از خبرگان، نقش اعضا هیات علمی شناسایی و در بخش کمی اعتبار و برازش عوامل با تکمیل پرسشنامه توسط 124 نفر از صاحبنظران با روش تحلیل معادلات ساختاری تعیین شد.
نتایجچهار عامل شایستگی های فردی، فعالیت های آموزشی و پژوهشی، توانمندسازی و تحرک اساتید همراه با 28 شاخص شناسایی گردید، براساس تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم مقدار نسبت مجذور خی به درجه آزادی (CMIN/DF) برابر با 092/2 مقدار شاخص ریشه دوم میانگین مربعات باقی مانده (RMSEA) برابر با 0/054، میزان شاخص نکویی برازش (GFI) 0/983، شاخص تعدیل شده نکویی برازش (AGFI)، شاخص برازش تطبیقی (CFI)، شاخص برازش هنجار شده بنتلر بونت (NNFI)، شاخص برازش توکر-لویس (TLI)، شاخص برازش افزایشی (IFI) و شاخص برازش نسبی (RFI) بالاتر از %90 به دست آمد، بنابراین داده های این پژوهش با ساختار عاملی این مقیاس برازش مناسبی دارد.
نتیجه گیریاعضا هیات علمی نقش کلیدی در بین المللی سازی دانشگاه های علوم پزشکی کشور دارند و مدیریت دانشگاه ها می بایست در فرایند بین المللی سازی از طریق حمایت سازمانی، مدیریت مشارکتی و سرمایه گذاری زمینه بین المللی سازی را از طریق اساتید هموار نمایند.
کلید واژگان: اعضای هیات علمی, بین المللی سازی, دانشگاه علوم پزشکیIntroductionThe internationalization of higher education has been identified as a priority and necessity for universities in the country. The purpose of this study was to investigate the role of faculty members in internationalization of medical universities in Iran.
MethodsIn this qualitative study using grounded theory through literature review and semi-structured interviews with 20 experts, the role of faculty members was identified and a questionnaire by 124 experts with qualitative theory was used. Structural equation modeling analysis method was determined.
ResultFour factors were identified as individual competencies, teaching and research activities, empowerment and teacher mobility along with 28 indicators. Based on the first and second order factor analysis. The indexes of fitness measurement of final model showed that Chi-square ratio to the degree of freedom (CMIN/DF) equals 2.092. Furthermore, the value of the index of square root of reminder squares mean (RMSE(, equals 0.54. The value of goodness of fit index (GFI), adjusted goodness of fit index (AGFI), correlation of fit index (CFI), normalized fit index of Bentler Bonette (NNFI), fit index of Toker – Loise (TLI), increased fit index (IFI), and relative fit index (RFI) in the presented model is higher than 90%, so the data of this study fit the factor structure of this scale.
ConclusionFaculty members play a key role in the internationalization of medical universities in Iran, and university management should facilitate the process of internationalization through organizational support, participatory management, and investment through professors.
Keywords: Faculty members, Internationalization, University of Medical Sciences -
راهبرد سیاست خارجی ایران نسبت به عراق بعد از سقوط صدام تحت تاثیر عناصر مختلف جغرافیایی، مذهبی، اقتصادی، محور مقاومت و...بوده است. این راهبرد با توجه به اشغال عراق توسط امریکا، زوال دولت و ارتش مستقر، نگرش خاص کشورهای منطقه ای باعث شد که بتدریج قدرت منطقه ای و جهانی ایران در عراق جدید افزایش یابد. بعد از سقوط صدام، سیاست خارجی ایران در عراق از یک سو باعث شکل گیری امنیت در عراق شد، چرا که بعد از صدام و زوال ارتش بعث، بحران های امنیتی عراق را فرا گرفت. ایران در صورت بندی امینت نوین عراق اعم از امنیت سخت افزاری و نرم افزاری نقش محوری داشت. اما از سوی دیگر دخالت سایر کشورهای منطقه ای همچون عربستان باعث شکل گیری بحران های نوین امنیتی در عراق شد. در واقع سیاست ایران در عراق در بعد امنیت ملی اثراتی پارادوکسیکالی داشته است. چنانکه در بعد اقتصادی و رشد اقتصادی و زوال جریان های افراطی همانند داعش تاثیرات مثبت و ظرفیت زا بوده است، ولی در ابعاد دیگر همانند حمایت رقبای منطقه ای ایران از شورش ها در عراق، تدام حیات گروه های افراطی و اقتدار دولت مرکزی با جالش های مواجه بوده است.
کلید واژگان: عراق, ایران, امنیت ملی, پساصدام, قدرت منطقه ایIran's foreign policy strategy towards Iraq after the fall of Saddam has been influenced by various factors, including geography, religion, economy and axis of resistance. Given the US occupation of Iraq, the decline of established government and the army, the particular attitude of the regional countries gradually led to an increase in Iran's regional and global influence in the new Iraq. After the fall of Saddam, Iran's foreign policy in Iraq, on the one hand, shaped security in Iraq, because after Saddam and the fall of the Ba'athist army, the security crisis spread in Iraq. Iran has played a key role in shaping Iraq's new security, including hardware and software security. But on the other hand, the involvement of other regional countries, such as Saudi Arabia, has led to new security crises in Iraq. In fact, Iran's policy in Iraq has had paradoxical effects on national security. As the economic dimension and economic growth and the decline of extremist groups such as ISIS has had positive and capacity-building effects, but in other dimensions such as the support of Iran's regional rivals for the insurgency in Iraq, the survival of extremist groups, authority of the central government have been challenged
Keywords: Iraq, Iran, national security, Post Saddam, Regional power -
نشریه مطالعات منافع ملی، پیاپی 11 (بهار 1397)، صص 140 -160
انتخابات ریاست جمهوری در دوران گذشته یک تفاوت عمده بسیار داشت و آن برگزاری مناظره از طریق رسانه ملی بود. این مناظره ها که منعکس کننده قدرت کلام نامزدها بود، تاثیر بسیار عمیقی بر ذهنیت مردم گذاشت. این امر در انتخابات سال 92 بیشتر خود را نشان داد، به طوری که یکی از موفقیت های حسن روحانی انتقال پیام خوب، تسلط به بیان، داشتن صدای رسا و مهمتر از همه بیان سخنان مردم پسند بود. بخشی از موفقیت روحانی ناشی از عملکرد او در مناظره های تلویزیونی بود. موفقیت در مناظره تلویزیونی تا اندازه زیادی به حضور ذهن و قدرت بیان بستگی دارد. با این وجود این سوال به وجود می آید که قدرت کلام تا چه اندازه ای در موفقیت نامزدهای انتخاباتی دوره های یازدهم نقش داشت؟ در جواب باید گفت که زبان و کلام دکتر روحانی به لحاظ نوع گفتار، ایجاد انگیزه در شهروندان، ایجاد نشاط سیاسی، امید برای حل مشکلات و... باعث کسب آرا شد.
کلید واژگان: مناظره, انتخابات, کسب آرا, رسانه, نشاط سیاسیIn previous presidential elections, the TV debate had an important role in the election process. The TV debates reflected the power of candid-ates’ rhetoric that had a deep influence on the mentality of the citizens. The phenomenon emerged in the 2013 elections. The success of Rohani was because of the conveyance of good message, loud voice and populist rhetoric. He won in 2013 election due to its success in TV debates. The success in TV debate depends on the presence of mind and power of expression. Therefore, the main question of the article is: to what extent did a power of expression contribute to success of preside-ntial candidates in the 2013 presidential election? The hypothesis of the article would be: the word of President Rohani due to its kind of speech, the motivation of citizens, political vitality and hope of solving problems led to his victory.
Keywords: debate, elections, Vote, Media, Political Vitality
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.