به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mehrdad hajihasani

  • جواد کیانی، محمدرضا مرادی*، مهرداد حاجی حسنی

    هدف :

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر بهزیستی روان شناختی و استرس ادراک شده مربیان والیبال انجام شد.

    روش شناسی: 

    پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مربیان والیبال مرد استان چهارمحال و بختیاری بودند، برای انتخاب نمونه پژوهش، 30 نفر از مربیان فعال والیبال استان که دارای کارت مربیگری درجه دو به بالا بودند و به طور فعال مشغول به کار مربیگری بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تجربی و گواه قرار گرفتند (15 نفر تجربی و 15 نفر گواه). گروه تجربی تحت مداخله آموزش گروهی تاب آوری بر اساس نظریه هندرسون به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن (1983) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی ابزار توسط 10 نفر از اساتید خبره دانشگاهی و پایایی آن باروش آلفای کرونباخ تایید گردید برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که آموزش تاب آوری تاثیر معناداری بر میزان استرس ادراک شده (001/0=p، 25/30=F) و بهزیستی روان شناختی (001/0=p، 94/30=F) مربیان والیبال داشته است.

    نتیجه گیری

    گنجاندن آموزش تاب آوری در برنامه های آموزشی مربیان والیبال در کاهش استرس و افزایش بهزیستی روان شناختی آنان می تواند موثر باشد.

    کلید واژگان: استرس ادراک شده, بهزیستی روان شناختی, تاب آوری, مربی, والیبال
    Javad Kiani, Mohammadreza Moradi, Mehrdad Hajihasani

    The aim of this study was to investigate the effectiveness of resilience training on psychological well-being and perceived stress of volleyball coaches. All male volleyball coaches in the Chaharmahal and Bakhtiari provinc were randomly divided into groups Resilience training intervention based on the Henderson's theory, and was implemented for 8 sessions of 90 minutes for the experimental group, and the control group did not receive any intervention. The Ryff’s Psychological Welfare Questionnaire and Cohen’s Perceived Stress Questionnaire were used. The results showed that resilience training had a significant effect on the perceived stress and psychological well-being of volleyball coaches. The inclusion of resilience training in training programs of volleyball coaches will be effective.

    Keywords: Resilience, Psychological well-being, Perceived stress, Volleyball coaches
  • مرضیه کرمی بروجنی، محمد ربیعی، مهرداد حاجی حسنی

    در کشورهای مختلف، سلامت روان دانش آموزان به عنوان یک سرمایه گذاری بلندمدت درنظر گرفته می شود زیرا آینده سازان کشور هستند. و این تفاوت های فردی دانش آموزان در چشم انداز زمان است که موجب تفاوت در سطح پیشرفت آن ها در آینده می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان چشم انداز زمان بر تعادل بخشی چشم انداز زمان دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شده است. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر خانمیرزا را در برمی گیرد. تعداد 24 دانش آموز دختر مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 1400-1399 انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و انتظار قرار گرفتند. تعداد هر گروه 12 نفر درنظر گرفته شد. ارزیابی متغیرهای موردنظر پژوهش با استفاده از پرسش نامه چشم انداز زمان انجام شد. پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری برای دو گروه آزمایش و انتظار انجام شد. داده ها پس از جمع آوری به وسیله نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مقدار F برای مولفه پس آزمون چشم انداز زمان متعادل برابر با (13/60) و برای مولفه پیگیری برابر با (76/5) است که در سطح 05/0>P معنادار است. بنابراین می توان استنباط کرد که به طور کلی درمان چشم انداز زمان بر چشم انداز زمان متعادل دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری اثربخش بوده است. هم چنین بررسی اثربخشی درمان بر هر یک از ابعاد بیان گر کاهش در چشم انداز گذشته منفی (61/29) و افزایش در گذشته مثبت (46/19)، حال لذت گرا (85/59) و آینده (97/14) در مرحله پس آزمون است. اما در حال تقدیرگرا کاهش بارزی مشاهده نشد. مشاوران و روان شناسان از نتایج این پژوهش می توانند جهت آموزش چشم انداز زمان در مدارس و مراکز مشاوره استفاده کنند و دیدگاه متعادل تری در افراد ایجاد کنند.

    کلید واژگان: درمان چشم انداز زمان, تعادل بخشی چشم انداز زمان, دانش آموزان
    Marzieh KaramiBorujeni, Mohammad Rabiee, Mehrdad Hajihasani

    In different countries, students' mental health is considered a long-term investment because they are the future makers of the country. And it is the individual differences of the students in the perspective of time that make the difference in the level of their progress in the future. The aim of this study was to determine the effectiveness of time perspective treatment on balanced time perspective of high school students. The statistical population includes all female high school students in Khanmirza. Twenty-four female high school students were selected in the academic year 1399-1400 and were randomly assigned to the experimental and waiting groups. The number of each group was 12 people. The evaluation of the study variables was performed using the time perspective questionnaire. Pre-test, post-test and follow-up test were performed for both experimental and waiting groups. Data were analyzed by SPSS software. The results of analysis of covariance showed that the value of F for the post-test component is equal to (60.13) which is significant at the level of P 0.05. Therefore, it can be inferred that time perspective therapy has been effective on students' balanced time perspective. Counselors and psychologists can use the results of this study to teach time vision in schools and counseling centers and create a more balanced perspective in people.

    Keywords: Time Perspective Treatment, Time Perspective Balancing, student
  • رضوان صالحی، مهرداد حاجی حسنی

    امروزه استفاده از رسانه‌ها بخش جدایی ناپذیر زندگی اغلب انسان‌ها شده است و لذا سواد رسانه‌ای مبحثی جدید در زمینه استفاده از فناوری و رسانه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت سواد رسانه در جوانان استان چهارمحال و بختیاری و بررسی نقش آن در کیفیت زندگی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع مقطعی بود. حجم نمونه شامل 429 جوان در دامنه سنی 19 تا 35 سال در استان چهارمحال و بختیاری بود که به روش طبقه‌ای انتخاب شدند. جهت گرداوری داده‌ها از پرسشنامه‌های جمعیت شناختی، سواد رسانه‌ای و کیفیت زندگی استفاده شد. داده‌ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانکین، انحراف استاندارد، همبستگی) و استنباطی (تی مستقل و تحلیل واریانس) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد 5/2 % از جوانان سواد بسیار پایین، 8/15 % ضعیف، 30% کمتر از متوسط، 4/35 % بالاتر از متوسط، 8/12 % بالا و 9/2 % بسیار بالا بوده‌اند. همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین سواد رسانه و کیفیت زندگی رابطع مثبت معناداری وجود دارد (05/0>P). این یافته‌ها مورد بحث قرار گرفتند.

    کلید واژگان: سواد رسانه, جوانان, کیفیت زندگی
    rezvan salehi, Mehrdad Hajihasani

    Today, the use of media has become an integral part of most human life, and therefore media literacy is a new topic in the use of technology and media. The aim of this study was to investigate the status of media literacy in the youth of Chaharmahal and Bakhtiari province and its role in quality of life. The research method was descriptive cross-sectional. The sample size included 429 young people in the age range of 19 to 35 years in Chaharmahal and Bakhtiari province who were selected by stratified method. Demographic, media literacy and quality of life questionnaires were used to collect data. Data were analyzed at two levels of descriptive (frequency, mean, standard deviation, correlation) and inferential (independent t-test and analysis of variance). The results showed that 2.5% of young people were very low literacy, 15.8% were poor, 30% were below average, 35.4% were above average, 12.8% were high and 2.9% were very high. Also, the results of correlation analysis showed that there is a significant positive relationship between media literacy and quality of life (P <0.05). These findings were discussed.

    Keywords: Media literacy, Youth, Quality of life
  • مهرداد حاجی حسنی*، منیژه کاوه، راضیه اختیاری

    شیوع رفتارهای پرخطر در جوانان به یکی از مهم ترین و گسترده ترین دل نگرانی های جوامع بشری تبدیل شده است که عاملی برای بعضی از مرگ و میر ها در جوانان بوده و اثرات منفی برای جامعه دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان گرایش به رفتارهای پرخطر و علل موثر بر آن در بین جوانان استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. در این پژوهش از روش شناسی دلفی برای بررسی عوامل موثر بر رفتارهای پرخطر و از روش زمینه یابی برای بررسی میزان شیوع و گرایش به رفتارهای پرخطر استفاده شد. در بخش دلفی به شیوه نمونه گیری هدف مند از 5 متخصص به عنوان نمونه استفاده شد و در بخش زمینه یابی نیز 400 نفر از شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شدند. در بخش دلفی جهت جمع آوری داده ها در چهار مرحله از طریق پرسش نامه انجام گرفت و برای برآورد میزان شیوع رفتارهای پرخطر نیز از مقیاس سنجش رفتارهای پر خطر جوانان (1989) استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و فراوانی درصدی) و آمار استنباطی (هم بستگی و آزمون T مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد شیوع رفتارهای پرخطر در مولفه فعالیت های فیزیکی ناکافی 2/94 درصد، مصرف مواد و مشروبات الکلی 8/14 درصد، مصرف سیگار 0/14 درصد، رفتارهای جنسی پرخطر 8/6 درصد، و صدمه و جراحات غیر عمد 2/5 درصد است. طبق دیدگاه متخصصان در مرحله 4 روش دلفی نیز 7 عامل به عنوان عوامل موثر بر انجام رفتارهای پرخطر مورد توافق اعضاء قرار گرفت. این عوامل عبارت هستند از: عوامل مرتبط با خانواده، دوستان، اختلالات روان شناختی، عوامل هیجانی، وجود آسیب های روان شناختی در کودکی، بیکاری و اعتیاد. پیشنهاد می شود با توجه به میزان شیوع مولفه های رفتارهای پرخطر در شهرستان های استان، برنامه های پیش گیرانه موثری در جهت کاهش این رفتارها طراحی و اجرا شود.

    کلید واژگان: رفتار پرخطر, جوانان, چهار محال و بختیاری
    Mehrdad Hajihasani*, MAnizeh Kaveh, Raziyeh Ekhtiyari

    The aim of this study was to investigate the tendency to high-risk behaviors and the causes affecting it among the youth of Chaharmahal and Bakhtiari province. In this study, Delphi methodology was used to investigate the factors affecting high-risk behaviors and Survey method was used to investigate the prevalence and tendency to high-risk behaviors. In Delphi section, 5 experts were used as a sample by purposive sampling method and in the field survey section, 400 people from Chaharmahal and Bakhtiari province were selected. In the Delphi section, data collection was done in four stages through a questionnaire and to estimate the prevalence of high-risk behaviors, the risky youth behaviors scale (1989) was used. To analyze the research data, descriptive statistics (mean, standard deviation, frequency and frequency) and inferential statistics (correlation and independent t-test) were used.The results showed that the prevalence of high-risk behaviors in the component of inadequate physical activity was 94.2%, drug and alcohol use was 14.8%, smoking was 0.14%, high-risk sexual behaviors was 6.8%, and unintentional injuries were 5%. According to the experts, in stage 4 of the Delphi method, 7 factors were agreed upon by the members as effective factors on performing high-risk behaviors. These factors include: factors related to family, friends, psychological disorders, emotional factors, and the presence of psychological trauma in childhood, unemployment and addiction.It is suggested that considering the prevalence of components of high-risk behaviors in the cities of the province, effective prevention programs be designed and implemented to reduce these behaviors.

    Keywords: high risk behavior, youth, Chaharmahal, Bakhtiari
  • راضیه اختیاری امیری*، مهرداد حاجی حسنی، سحر رئیسی
    مقدمه

    ازدواج یکی از اصلی ترین روابط برای بیشتر بزرگسالان است که تاثیرات متعددی بر سلامت جسم و روان دارد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه سلامت جسمی و روانی در دانشجویان مجرد و متاهل دانشگاه شهرکرد با توجه به کنترل اثر ویژگی های شخصیتی در سال 98-1397 انجام شد.

    روش کار

    پژوهش حاضر توصیفی- مقایسه ای بود.  پژوهش با  400 تن از دانشجویان دانشگاه شهرکرد که با روش در دسترس از نوع سهمیه ای انتخاب شده بودند، اجرا شد. ابزارهای گردآوری داد ه ها شامل: پرسشنامه جمعیت شناختی، "فرم کوتاه 36 عبارتی بررسی سلامت "36-Item Short-Form Health Survey " و " سیاهه شخصیتی نیو "NEO Personality Inventory" بودند. روایی ابزارها به روش روایی صوری و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفاکرونباخ اندازه گیری شد. جمع آوری داده ها در کلاس درس و یا در خوابگاه دانشجویان صورت گرفت.  تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 انجام شد.

    یافته ها

     بدون کنترل اثر ویژگی های شخصیتی، در بعد سلامت روانی تفاوت معناداری بین 2 گروه از دانشجویان مجرد و متاهل مشاهده شد (987/6=F، 009/0=P)، بدین معنا که میانگین سلامت روان در دانشجویان متاهل بیشتر از دانشجویان مجرد بود ولی در بعد سلامت جسمی تفاوت معناداری بین دانشجویان مجرد و متاهل یافت نگردید. زمانی که با روش تحلیل کوواریانس اثر نمره های مولفه های شخصیتی به عنوان متغیر همپراش کنترل شد، نتایج بیانگر این بود که همچنان میانگین نمره افراد متاهل در سلامت روان بیشتر از افراد مجرد است اما میانگین نمره سلامت جسمانی افراد مجرد نسبت به افراد متاهل  بیشتر است.

    نتیجه گیری

     با کنترل اثر ویژگی های شخصیتی بر سلامت جسمی و روانی، افراد متاهل از سلامت روانی بیشتری نسبت به افراد مجرد برخوردار بودند. به مشاوران و روانشناسان حیطه ازدواج پیشنهاد می شود در برنامه های آموزشی خود با تاکید بر فواید ازدواج خصوصا در حیطه سلامت روانی، نگاه مثبت تری در افراد نسبت به ازدواج ایجاد نمایند.

    کلید واژگان: سلامت, ازدواج, متاهل, مجرد, جسمی, روانی
    Raziyeh Ekhtiari Amiri*, Mehrdad Hajihasani, Sahar Raeisi
    Introduction

    Marriage is one of the main relationships for most adults, which has many effects on physical and mental health. The aim of this study was to compare the physical and mental health of single and married students of Shahrekord University with respect to controlling the effect of personality traits in 2019-2020.

    Methods

    The present study was descriptive-comparative. The study was conducted with 400 students of Shahrekord University who were selected by convenience methods as Quota sampling. Data collection instruments included: demographic questionnaire, "36-Item Short-Form Health Survey" and "NEO Personality Inventory". The validity of the instruments was measured by face validity and reliability by internal consistency method by calculating Cronbach's alpha coefficient. Data were collected in the classroom or in the dormitory. Data analysis was performed using SPSS. 22.

    Results

    Without controlling the effect of personality traits, a significant difference was observed in the mental health dimension between the two groups of single and married students (F=6.987, P=0.009), meaning that the average mental health of married students was higher than single students. But in terms of physical health, no significant difference was found between single and married students. When the effect of personality component scores as a covariate variable was controlled by analysis of covariance, the results showed that the average score of married people in mental health is still higher than single people, but the average physical health score of single people is higher than married people.

    Conclusions

    By controlling the effect of personality traits on physical and mental health, married people had more mental health than single people. Marriage counselors and psychologists, as well as Broadcasting, are encouraged to create a more positive view of marriage in their educational programs by emphasizing the benefits of marriage, especially in the field of mental health.

    Keywords: Health, Marriage, Married, Single, Physical, Mental
  • مهرداد حاجی حسنی*

    رضایت جنسی عاملی کلیدی در کیفیت زندگی زناشویی است که در دوره های مختلف تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. گرچه، رضایت جنسی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است اما نقش متغیرهای روان شناختی و جمعیت شناختی در حفظ رضایت جنسی در زنان بعد از 40 سالگی چندان روشن نیست. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده عوامل جمعیت شناختی و روان شناختی موثر در رضایت جنسی در زنان بعد از 40 سالگی انجام شد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود. تعداد 365 زن سالم در محدود سنی 40 تا 65 سال مجموعه پرسش نامه های اعتباریابی شده را تکمیل کردند که شامل پرسش نامه جمعیت شناختی، مقیاس رضایت جنسی (1981)، پرسش نامه ذهن آگاهی (2006) و پرسش نامه نگرانی از تصویر تن (2005) بود. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه سن با رضایت جنسی (208/-0=r، 001/0P<)، رابطه طول مدت زندگی زناشویی با رضایت جنسی (264/0- =r، 001/0>P) و ذهن آگاهی با رضایت جنسی(425/0 =r، 001/0>P) و نگرانی از تصویر تن با رضایت جنسی (297/0=r، 001/0>P) معنا دار است. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که طول مدت زندگی زناشویی (588/0-=B، 001/0>P)  ذهن آگاهی (503/0 =B، 001/0>P) و نگرانی در مورد تصویر تن (237/0-=B، 001/0>P) توان پیش بینی رضایت جنسی را دارند و 8/29 درصد واریانس رضایت جنسی زنان را تبیین می کنند. آزمون t مستقل نیز نشان داد که رضایت جنسی در زنان غیریایسه به نحو معناداری بیشتر از زنان یایسه است (01/0>P). پژوهش حاضر نشان داد که رضایت جنسی در زنان بعد از 40 سالگی رابطه معناداری با عوامل روان شناختی (یعنی ذهن آگاهی و تصویر تن) دارد. پیشنهاد می شود مشاوران و روان شناسان حیطه جنسی در طراحی مداخلات درمانی ارتقای رضایت جنسی زنان پس از 40 سالگی از یافته های این پژوهش استفاده نمایند.

    کلید واژگان: رضایت جنسی, روان شناختی, جمعیت شناختی, ذهن آگاهی, تصویر تن, زنان
    Mehrdad Hajihasani *

    Sexual satisfaction is a key factor in the quality of married life that is influenced by different factors in different periods. Although sexual satisfaction has been considered in many studies, the role of psychological and demographic variables in maintaining sexual satisfaction in women after the age of 40 is not very clear. Therefore, the present study aimed to investigate the predictive role of demographic and psychological factors affecting sexual satisfaction in women after 40 years. The present study was a cross-sectional descriptive-analytical study. 365 healthy women in the age range of 40 to 65 years completed a battery of validated questionnaires that included demographic questionnaire, Sexual Satisfaction Scale (1981), Mindfulness Scale (2006) and body image concern scale (2005). Pearson correlation, multivariate regression and independent t-test were used to analyze the research data. The results of Pearson correlation showed that the relationship between age (r = -0.208, P <0.001), duration of marital life (r = -0.264, P <0.001), mindfulness (r = 0.425, P <0.001) and concern about body image (r = 0.297, P <0.001) is significant with sexual satisfaction. Multiple linear regression results showed that duration of marital life (B = -0.58, P <0.001), mindfulness (B = 0.503, P <0.001) and body image concern (B = -0.237, P <0.001) can predict sexual satisfaction and explain 29.8% of the variance of female sexual satisfaction. Independent t-test also showed that sexual satisfaction in non-postmenopausal women was significantly higher than postmenopausal women (P <0.01). The present study showed that sexual satisfaction in women after 40 years of age has a significant relationship with psychological factors (i.e., mindfulness and body image). It is suggested that counselors and psychologists in the field of sexuality use the findings of this study in designing therapeutic interventions to promote the sexual satisfaction of women after the age of 40.

    Keywords: Sexual satisfaction, Psychological, Demographic, Mindfulness, Body Image
  • مهرداد حاجی حسنی*، فریده حاجی حسنی
    مقدمه

    اهمال کاری شغلی مساله ای مهم است که با بهره وری سازمانی در ارتباط است. گرچه، توجه زیادی به این مساله شده است اما پژوهش های محدودی در رابطه با نقش سرسختی روان شناختی و تعارض زناشویی انجام شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی اهمال کاری شغلی بر مبنای سرسختی روان شناختی و تعارض زناشویی در کارکنان دانشگاه شهرکرد بود. 

    روش کار

    پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود. جامعه پژوهش شامل کارکنان دانشگاه شهرکرد در سال 1396 که 168 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با مقیاس های اهمال کاری شغلی (صفاری نیا و امیرخانی، 1390)، سرسختی روان شناختی لانگ و گالت (2003) و تعارض زناشویی ثنایی و براتی (1385) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون های همبستگی پیرسون  و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.  

    یافته ها

    نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه سرسختی روان شناختی با اهمال کاری شغلی (316/0-=r، 001/0>P)، تعارض زناشویی با اهمال کاری شغلی (511/0 =r، 001/0>P) معنا دار است. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که تعارض زناشویی (347/0 =B، 001/0>P) توان پیش بینی اهمال کاری شغلی را دارد  و 8/27 درصد واریانس اهمال کاری شغلی کارکنان دانشگاه شهرکرد را تبیین می کند. 

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که می توان اهمال کاری شغلی کارکنان دانشگاه شهرکرد را از طریق تعارض زناشویی پیش بینی کرد. لذا توصیه می گردد در بررسی اهمال کاری کارکنان دانشگاه شهرکرد به این متغیر توجه شود.

    کلید واژگان: اهمال کاری شغلی, سرسختی روان شناختی, تعارض زناشویی
    Mehrdad Hajihasani*, Farideh Hajihasani
    Introduction

    As an important problem, occupational procrastination is associated with organizational efficiency. Alhough this problem has received lots of attention from researchers, scant research has been conducted on the role of psychological hardiness and marital conflict in Shahrekord university staff. The main purpose of the present research was to predict occupational procrastination based on psychological hardiness and marital conflict in Shahrekord university staff.

    Material and Methods

    This was a descriptive-analytical cross-sectional study. The research population consisted of Shahrekord university staff in 2017. The research sample (n=168) was selected using a convenience sampling method. The tools implemented were Occupational Procrastination Scale (Saffarinia and Amirkhani, 2011), Lang and Goulet Hardiness Scale (2003), and Marital Conflicts Questionnaire of Barati and Sanaei (2006). The obtained data was analyzed using descriptive statistics (mean and standard deviation), Pearson correlation tests, and multiple linear regression analysis.

    Results

    The results of Pearson correlation showed that the relationships between psychological hardiness and occupational procrastination (r = -0.316, P <0.001), and marital conflict and occupational procrastination (r = 0.511, P<0.001) were significant. The results of multiple linear regression showed that marital conflict (B = 0.347, P<0.001) was predictive of occupational procrastination and explained 27.8% of the variance of occupational procrastination in Shahrekord university staff.

    Conclusion

    The obtained results showed that the occupational procrastination in Shahrekord university staff can be predicted through marital conflict. Therefore, this variable is recommended to be considered in investigating procrastination in Shahrekord university staff.

    Keywords: Occupational procrastination, Psychological hardiness, Marital conflict
  • مهرداد حاجی حسنی*، فریده حاجی حسنی
    مطالعه حاضر با هدف تدوین مدل شادی در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع داده بنیاد بود که با توجه به قاعده اشباع، تعداد 24 نفر از ساکنان مردم استان چهارمحال و بختیاری ازطریق نمونه گیری هدفمند، انتخاب و مصاحبه و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استرواس و کوربین تحلیل شدند. در دسترسی به نمونه سعی شد افراد مدنظر از تمامی طبقات جنسیتی، سنی و طبقاتی (اقتصادی - اجتماعی) انتخاب شوند. مطلوبیت زندگی به عنوان مقوله مرکزی و باورهای شناختی، هوش هیجانی، سلامت معنوی، سبک زندگی و حمایت اجتماعی به عنوان شرایط علی و شرایط میانجی سه سطح محیط خانوادگی، محل سکونت و شاخص های سلامت فردی و محیطی ارایه شد. راهبردهای ارتقادهنده شادی نیز به دو دسته مسئله محور و هیجان محور تقسیم شدند که هر کدام شامل زیرطبقات متفاوتی بودند. با توجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود در برنامه های ارتقای شادی در افراد به نقش عوامل مختلفی توجه شود که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت شادی تاثیر می گذارند. همچنین، مدل مفهومی شادی در سایر خرده فرهنگ ها نیز مطالعه شود.
    کلید واژگان: شادی, داده بنیاد, چهارمحال و بختیاری
    Mehrdad Hajihasani *, Farideh Hajihasni
    This study aimed to develop a model of happiness in Chaharmahal and Bakhtiari province. The research method was qualitative based on the grounded theory. For collecting data, purposeful sampling was used. According to the theoretical saturation, 24 people were selected and interviewed. Data were analyzed using the constant comparative method of Strauss and Corbin. The desirability of life as a central category and cognitive beliefs, emotional intelligence, spiritual health, lifestyle, and social support were presented as causal conditions and mediating conditions of three levels of family environment, residence, and individual and environmental health indicators. Happiness promotion strategies were also divided into problem-oriented and emotion-oriented, each of which included different subcategories. According to this study's results, the role of various factors that directly and indirectly affect the quality of happiness should be considered to promote happiness in individuals and the conceptual model of happiness should also be studied in other subcultures.
    Keywords: Happiness, Grounded Theory, Chaharmahal, Bakhtiari
  • مهرداد حاجی حسنی*، راضیه اختیاری
    زمینه و هدف

    یکی از گروه های اجتماعی که همواره مورد توجه نهادهای حمایتی هستند و مسایل مشکلات آنان دغدغه ای برای دولت ها هستند زنان سرپرست خانوار می باشند پژوهش حاضر با هدف بررسی راهکارهای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره کل بهزیستی استان چهارمحال و بختیاری جهت ورود به بازار کار انجام شد.

    روش

    رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش مطالعه استفاده از آن تکنیک دلفی است. نمونه پژوهش شامل 10 متخصص بودند که متخصصان به شیوه نمونه گیری هدفمند و غیر احتمالی انتخاب شدند. روش دلفی در چهار دور ادامه پیدا کرد. جهت تحلیل نتایج از شاخص های فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ضریب توافقی استفاده شد. یافته ها و

    نتایج

    ضریب هماهنگی کندال برای پاسخ های در دور چهارم معادل 63/0 بود که میزان توافق متخصصان را در سطح مطلوب نشان داد. نتایج دلفی در دور چهارم نشان داد که آموزش های شغلی، آموزش مشاغل خانگی، اصلاح ساختارها، آموزش مهارت های اجتماعی، افزایش خودکارامدی، عزت نفس، انگیزش دهی، تخصیص منابع، رفع تبعیض های جنسیتی در دسترس به منابع، تصویب قوانین حمایتی و هدایت استعدادها نقش مهمی در توانمندسازی زنان سرپرست خانوار جهت ورود به بازار کار دارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد توجه به مجموعه ای از عوامل روان شناختی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی در توانمندسازی زنان سرپرست خانوار جهت وورد به بازار کار موثر است.

    کلید واژگان: توانمندسازی, زنان سرپرست خانوار, بازار کار, اداره کل بهزیستی, چهار محال و بختیاری
    Mehrdad Haji Hasani*, Razieh Ekhtiari Amiri
    Background and Purpose

    The aim of this study was to investigate the empowerment strategies of women heads of households under the auspices of the General Welfare Department of Chaharmahal and Bakhtiari Province to enter the labor market.

    Method

    The approach of the present study is qualitative and the study method is Delphi technique. The research sample consisted of 10 experts who were selected by purposive and non-probabilistic sampling. The Delphi method continued in four rounds. Frequency, mean, standard deviation and agreement coefficient were used to analyze the results.

    Results

    Kendall coordination coefficient for the answers in the fourth round was equal to 0.63, which showed the level of agreement of experts at the desired level. Delphi results showed that job training, home-based job training, structural reform, social skills training, increasing self-efficacy, self-esteem, motivation, resource allocation, eliminating gender discrimination in access to resources, enacting supportive laws and directing talent play an important role.

    Conclusion

    Empowers women heads of households to enter the job market. According to the obtained results, it seems that paying attention to a set of psychological, economic, social and legal factors is effective in empowering women heads of households to enter the labor market.

    Keywords: Empowerment, women heads of households, labor market, General Welfare Office, Chaharmahal, Bakhtiari
  • سمیه میرزایی، ایلناز سجادیان*، مهرداد حاجی حسنی، غلامرضا منشئ

    طلاق پدیده ای است که آرامش روانی زنان مطلقه را متاثر ساخته و می تواند آسیب های روان شناختی سهمگینی را ایجاد کند. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر استیگما، علایم اضطراب اجتماعی و ترس از صمیمیت در زنان مطلقه شهرستان شهرکرد بود. این پژوهش، از نوع تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و جامعه آماری آن، دربرگیرنده زنان مطلقه ای است که در سه ماهه زمستان سال 1398 به مراکز مشاوره شهرکرد مراجعه کرده و دارای پرونده بودند. از بین این افراد، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) جایگزین شدند. در این پژوهش، از پرسشنامه استیگما (میرزایی و همکاران، 1398)، اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) و ترس از صمیمیت دسکاتنر و تلن (1991) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل اندازه گیری مکرر، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کاهش استیگما (001/ p< 45/27f=)، کاهش علایم اضطراب اجتماعی (001/p< 25/4f=) و کاهش ترس از صمیمیت (001/p< 422/14f=) در زنان مطلقه موثر است. با توجه به برآیندهای به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که مداخله شناختی- رفتاری، یکی از روش های موثر در بهبود ویژگی های روان شناختی زنان مطلقه قلمداد می شود.

    کلید واژگان: گروه درمانی شناختی- رفتاری, استیگما, علائم اضطراب اجتماعی, ترس از صمیمیت, زنان مطلقه
    Somayyeh Mirzaei Suraki, Ilnaz Sajjadian*, Mehrdad Haji Hasani, Gholamreza Manshaei

    Divorce is a phenomenon that affects divorced women’s peace of mind and can cause severe psychological damages. The aim of the present research is to determine the effectiveness of cognitive-behavioral therapy on stigma, symptoms of social phobia and fear of intimacy in divorced women in the city of Shahrekord. This study is of the experimental type with a pre-test, post-test, follow-up design and a control group. Its population consists of divorced women who went to counseling centers in Shahrekord during the three months of winter in the year 1398 and had a record there. From among these individuals, 30 were selected through purposive sampling method and were randomly placed into experimental and control groups (15 individuals each). In this research, the Stigma Questionnaire (Mirzaei et al., 1398), Social Phobia Inventory (Connor et al., 2000), and Fear of Intimacy Scale (Descutner & Thelen, 1991) were implemented in the three stages of pre-test, post-test and follow-up. The data were analyzed using repeated measures analysis. The findings indicated that cognitivebehavioral group therapy is effective on reducing stigma (f = 27.45 p <0.001), reducing symptoms of social phobia (f = 4.25 p <0.001), and reducing fear of intimacy (f = 14.422 p <0.001) in divorced women. According to the obtained results, it can be concluded that cognitive-behavioral intervention is one of the effective methods in improving divorced women’s psychological characteristics.

    Keywords: cognitive-behavioral group therapy, stigma, symptoms of social phobia, fearof intimacy, divorced women
  • فاطمه کی شمس *، مهرداد حاجی حسنی

    اضطراب کرونا پدیده ای نو ظهور است که با شیوع بیماری کرونا سلامت روان انسان ها را تحت تاثیر قرار داده است. ابهام آمیز و ناشناخته بودن این بیماری باعث ایجاد ترس و اضطراب در انسان ها می شود جهت گیری مذهبی به باورهای ارزشی، اعتقادات، اخلاق و نوع نگاه و دیدگاه انسان نسبت به خود و جهان اشاره دارد که به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم می شود. افراد دارای جهت گیری مذهبی بیرونی از مذهب برای رسیدن به مقاصد خود و کسب منافع فردی استفاده می کنند و آن را پله برای رسیدن به مناصب و مقام اجتماعی خود می دانند افراد دارای جهت گیری مذهبی درونیبا مذهب خود، زندگی می کنند. در واقع مذهب برای آن ها هدف است نه وسیله ای برای رسیدن به هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اضطراب کرونا و جهت گیری مذهبی در دانشجویان دانشگاه شهرکرد انجام شد.روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع هم بستگی بوده است. به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 103 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت و مقیاس اضطراب کرونا بود.تحلیل داده ها با هم بستگی اسپیرمن نشان داد که بین جهت گیری مذهبی بیرونی و اضطراب کرونا رابطه مستقیم و بین جهت گیری مذهبی درونی و اضطراب کرونا رابطه معکوس وجود دارد.نتایج حاصل از پژوهش، بیان کننده نقش مهم جهت گیری مذهبی بر اضطراب کرونا در دانشجویان است و بیان گر تاثیر جهت گیری مذهبی درونی بر کاهش اضطراب کرونا است. 

    کلید واژگان: جهت گیری مذهبی درونی, جهت گیری مذهبی بیرونی, اضطراب کرونا
    Fatemeh Keyshams *, Mehrdad Hajihasani

    Corona anxiety is an emerging phenomenon that has affected the mental health of humans with the outbreak of corona disease The ambiguity and unknownness of this disease causes fear and anxiety in humans Religious orientation refers to the value beliefs, beliefs, ethics, and the type of human view of oneself and the world, which are divided into two categories, internal and external People with an external religious orientation use religion to achieve their goals and personal interests and consider it as a step to achieve their positions and social status. People with an internal religious orientation live with their religion. In fact, religion is a goal for them, not a means to an end. The aim of this study was to investigate the relationship between corona anxiety and religious orientation in Shahrekord University students. The method of the present study was descriptive and correlational. 103 people were selected as the research sample by convenience sampling method. The instruments used in this study were Allport Religious Orientation Questionnaire and Corona Anxiety Scale. Data analysis with Spearman correlation showed that there is a direct relationship between external religious orientation and corona anxiety and an inverse relationship between internal religious orientation and corona anxiety. The results of the study indicate the important role of religious orientation on corona anxiety in students and indicate the effect of internal religious orientation on reducing corona anxiety.

    Keywords: Internal religious orientation, external religious orientation, corona anxiety
  • مهرداد حاجی حسنی*، ناهید نادری

    سالمندی به عنوان یکی از مهمترین دوره های زندگی با چالش های متعددی از جمله اضطراب مرگ همراه است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سلامت معنوی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی اضطراب مرگ در سالمندان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش سالمندان ساکن شهرستان شهرکرد در سال 1399 بود که 385 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با مقیاس های اضطراب مرگ تمپلر، حمایت اجتماعی ادرک شده زمن و سلامت معنوی پولوتزین و الیسون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون خطی با نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سلامت معنوی (51/0-=r)، حمایت اجتماعی اجتماعی ادراک شده از سوی خانواده (37/0-=r)، دوستان (30/0-=r) و افراد مهم زندگی (16/0-=r) با اضطراب مرگ سالمندان رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون خطی نیز نشان داد که سلامت معنوی (001/0=P و 46/0-=β) و حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی خانواده (001/0=P و 29/0-=β) می توانند اضطراب مرگ سالمندان را به صورت منفی پیش بینی کنند و 7/26 درصد واریانس اضطراب مرگ سالمندان را تبیین می کنند. بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و روان شناسان حیطه سالمند با بکارگیری تدابیری جهت ارتقای سلامت معنوی و حمایت اجتماعی در سالمندان اضطراب مرگ را کاهش دهند.

    کلید واژگان: اضطراب مرگ, سلامت معنوی, حمایت اجتماعی ادراک شده, سالمندان
    Mehrdad Hajihasani *, Nahid Naderi

    Aging as one of the most important periods of life is associated with many challenges including death anxiety. Therefore, the aim of the current study was to investigate the role of spiritual health and perceived social support in predicting death anxiety in the elderly. The present study was a descriptive-correlational one. The study population consisted of the elderly living in Shahrekord in 2020, among whom 385 were selected using convenience sampling method and were assessed by the scales of Templer Death Anxiety, Zemen Perceived Social Support and Paloutzian & Ellison spiritual health. Data were analyzed using correlation coefficient and linear regression analysis in SPSS software version 22. The results indicated that there is a significant relationship between spiritual health (r=-0.51), perceived social support by family (r=-0.37), friends (r=-0.30) and significant other (r=-0.16) with death anxiety in the elderly. The results of linear regression analysis releaved that spiritual health (P=0.001, β=-0.46) and perceived social support by the family (P=0.001, β=-0.29) can predict negatively the death anxiety in the elderly and explain 26.7% of the variance of death anxiety in the elderly. Consequently, counselors and psychologists in the field of aging are suggested to reduce death anxiety in the elderly, using strategies to promote spiritual health and social support.

    Keywords: death anxiety, spiritual health, Perceived social support, elderly
  • مهرداد حاجی حسنی*، فاطمه هاشمی

    اعتیاد به مواد مخدر یک واقعیت خطرناک است و یکی از مهم ترین مشکلات اجتماعی و اقتصادی و سلامتی است، جامعه انسانی را تهدید می کند و منجر به رکود اجتماعی در ابعاد مختلف می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی گرایش به اعتیاد بر مبنای جهت گیری مذهبی و خود تمایز یافتگی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دختر دانشگاه شهرکرد بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و با پرسشنامه های جهت گیری مذهبی آلپورت، تمایز یافتگی اسکورن و فریدمن و مقیاس گرایش به اعتیاد وید و بوچر (APS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از شاخص آمار توصیفی (میانگین وانحراف استاندارد) و استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین جهت گیری مذهبی درونی و تمایز یافتگی با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنادار وجود دارد (01/0> P). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی و خود تمایزیافتگی سهم معناداری در پیش بینی واریانس گرایش به اعتیاد دارند (01/0> P). جهت گیری مذهبی درونی و خود متمایزسازی با مکانیسم های متفاوتی با گرایش به اعتیاد در ارتباط هستند. یافته های پژوهش حاضر تلویجات مهمی برای برنامه های پیشگیری از اعتیاد در دانشجویان دارد.

    کلید واژگان: گرایش به اعتیاد, جهت گیری مذهبی, خود تمایزیافتگی
    Mehrdad Hajihasani*, Fatemeh Hashemi

    Addiction for narcotics is a dangerous reality and is one of the most important socioeconomic and health problems, threatens the human society and leads to social stagnancy in various aspects. The purpose of this study was to investigate the role of religious orientation and self-differentiation in Students' tendency to addiction. The research method was descriptive correlational. The “tendency to addiction”, “religious orientation Scale” and “self-differentiation” are used, and data from 200 women were collected. Data were analyzed by descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (Pearson correlation and multiple regressions). The results showed that there is a significant relationship between intrinsic religious orientation and self- differentiation with tendency to addiction (P <0.01). The results of regression analysis showed that intrinsic religious orientation and self-differentiation have a significant role in predicting the variance of tendency to addiction. The intrinsic religious orientation and self-differentiation are linked to different mechanisms of addiction. The findings of the present study are an important topic for student addiction prevention programs.

    Keywords: tendency to addiction, religious orientation, self-differentiation
  • مهرداد حاجی حسنی*
    مقدمه
    چندین ورزش و فعالیت با افزایش خطر ابتلا به اختلالات خوردن و گرایش به سوء مصرف مواد همراه است. بدن سازی ورزشی است که در آن اختلال خوردن و نیز سوء مصرف مواد از نگرانی های شایع است. هدف مطالعه حاضر مقایسه گرایش به اعتیاد و اختلال خوردن در مردان بدن ساز و غیر بدن ساز بود.
    روش ها
    پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بود. حجم نمونه شامل 50 ورزشکار بدن ساز و 50 غیر ورزشکار در شهرستان شهرکرد بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها مقیاس گرایش به اعتیاد زرگری و مقیاس نگرش به خوردن، مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتا یج: هیچ کدام از اعضای گروه نمونه مبتلا به اختلال پرخوری عصبی و کم خوری عصبی نبودند؛ اما نتایج آزمون t مستقل نشان داد که گرایش به اختلالات خوردن در بدن سازان به طور معناداری بیشتر از غیر بدن سازان است (034/0P=). همچنین، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در گرایش به اعتیاد در بین دو گروه وجود ندارد (964/0P=).
    بحث و نتیجه گیری
    درک وسیع تر از عواملی که موجب گرایش بیشتر به اختلال خوردن و گرایش به اعتیاد می گردد ممکن است به برنامه ریزی برای کاهش این اختلالات کمک کند. یافته های پژوهش حاضر تلویحات مهمی برای پژوهش های آینده دارد.
    کلید واژگان: اختلال خوردن, گرایش به اعتیاد, بدن سازی
    Mehrdad Hajihasani*
    Background
    Several sports and activities are associated with an increased risk of eating disorders and a tendency to drug abuse. Bodybuilding is a sport in which eating disorders, as well as drug abuse, are among common concerns. The current study was conducted with the aim to compare tendency to addiction and eating disorder in male bodybuilders and non-bodybuilders.  
    Methods
    This research was a descriptive, analytical cross-sectional study. The sample consisted of 50 bodybuilder athletes and 50 non-bodybuilder athletes in Shahrekord city. The sample was selected using convenience sampling. In order to collect data, "Zargari Addiction Potential Questionnaire" and "Eating Attitude Scale" were used. The data were analyzed using descriptive statistics (mean and standard deviation) and independent t-test.  
    Results
    None of the sample group members suffered from anorexia nervosa and bulimia nervosa, but results of independent t-test showed that the tendency to eating disorder in bodybuilders is significantly higher than non-bodybuilders (P=0.034). Also, results of independent t-test showed no significant difference in tendency to addiction between two groups (P=0.964).  
    Conclusion
    Broader understanding of the factors leading to a greater tendency to eating disorder and addiction may help decrease these disorders. The current research findings have important implications for future research.
    Keywords: Eating disorder, Tendency to addiction, Bodybuilding
  • مهرداد حاجی حسنی*
    مقدمه
    استرس شغلی از جمله مشکلات رایج در محیط های شغلی است لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی استرس شغلی کارکنان دانشگاه شهرکرد بر مبنای هوش هیجانی و خود تمایز یافتگی انجام شد.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع توصیفی است. جامعه پژوهش عبارت بود از کارکنان دانشگاه شهرکرد در سال 1396 که 168 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با مقیاس های استرس شغلی Rice، هوش هیجانی Bar-On و خود تمایز یافتگی Skoweron مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون های همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج همبستگی Pearson نشان داد که رابطه هوش هیجانی و استرس شغلی (256/0- =r، 001/0P<) و نیز رابطه بین خود تمایزیافتگی با استرس شغلی (315/0- =r، 001/0>P) منفی و معنی دار است. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که هوش هیجانی (292/0- =B، 001/0>P) و خود تمایزیافتگی (336/0- =B، 001/0>P) توان پیش بینی استرس شغلی را دارند و 7/15 درصد واریانس استرس شغلی کارکنان را تبیین می کنند.
    نتیجه گیری
    با توجه به رابطه معکوس بین هوش هیجانی و خود تمایز یافتگی با استرس شغلی، با ارائه و اجرای راهکارهای مختلف و شناسایی عوامل موثر در زمینه افزایش هوش هیجانی و خود تمایزیافتگی، استرس شغلی را تقلیل داد که منجر به افزایش بهره وری خواهد شد.
    کلید واژگان: استرس شغلی, هوش هیجانی, خود تمایز یافتگی, دانشگاه شهرکرد
    Mehrdad Hajihasani *
    Background
    Job stress is one of the common problems in occupational environments. Therefore, the present study aimed to predict job stress in Shahrekord University staff based on emotional intelligence and self-differentiation.
    Methods
    This was a descriptive study. The study population consisted of Shahrekord University staff. A total of 168 staff were selected by convenience sampling and then evaluated using Rice Job Stress, Bar-On Emotional Intelligence, and Skoweron self-differentiation indicators. The data were analyzed by descriptive statistics (mean and standard deviation), Pearson’s correlation coefficient as well as multiple linear regressions.
    Results
    Pearson’s correlation results showed that a significant negative relationship between emotional intelligence and job Stress (P
    Conclusion
    Regarding the inverse relationship between job stress and emotional intelligence and self-differentiation, by presenting and implementing various management solutions and identifying effective factors in improving the emotional intelligence and differentiation, job stress can be reduced which will lead to increased productivity.
    Keywords: Emotional Intelligence, Job Stress, Self-Differentiation, Shahrekord University
  • مهرداد حاجی حسنی، عفت سادات محمود پناهی*، بهرام میرزاییان
    پردازش حسی و معنایی اطلاعات دو عامل مهم در تعیین واکنش های رفتاری می باشند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و افراد عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود و جامعه آماری پژوهش شامل افراد مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی ایران بود که به روش نمونه گیری هدفمند 30 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و 30 فرد عادی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پردازش حسی و معنایی اطلاعات از طریق پرسشنامه نیمرخ حسی بزرگسالان براون و آزمون افتراق معنایی آزگود مورد ارزیابی قرار گرفتند. از روش تحلیل واریانس چند متغیره(مانووا) جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مولفه های حساسیت حسی و دورجویی حسی و نیز در تمامی مولفه های پردازش معنایی اطلاعات (بعد زندگی) با افراد عادی تفاوت معناداری دارند(05/0>P). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نقایصی در حساسیت حسی و دوری جویی حسی دارند. به علاوه، در مقایسه با افراد عادی، بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی زندگی را قدرتمندتر، ناآرامتر، خطرناکتر و منفی تر ارزیابی می کنند. این یافته ها مورد بحث قرار گرفتند.
    کلید واژگان: پردازش حسی, پردازش معنایی, اختلال شخصیت مرزی, افراد عادی
    Mehrdad Hajihasani, Effat O. Sadat Mahmoud Panahi *, Bahram Mirzaeian
    Sensory and semantic information processing are two important factors in determining behavioral reactions. The aim of the current study was to compare of sensory and semantic information processing between borderline personality disorder people and normal ones. The descriptive study was causal-comparative (ex post facto) in design and the statistical population of the current study comprised of people who had registered to obtain services from the Psychiatric Center of Iran. The purposive sampling approach was adopted and thirty patients with borderline personality disorder (BPD) and thirty healthy controls were included in the study. Sensory and semantic information processing were assessed with Brown Adult Sensory Profile Questionnaire (BASPQ) and Osgood Semantic Differentiation Questionnaire (OSDQ). MANOVA test was applied to analyze data. The study's results were that individuals with BPD displayed significant differences in components of sensory sensitivity and sensation avoiding and all components of the semantic processing (life's component) (p
    Keywords: Sensory processing, Semantic processing, Borderline personality disorder, Normal individuals
  • اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی در کاهش آمادگی پذیری به اعتیاد در دانش آموزان
    مهرداد حاجی حسنی *، فاطمه حاجی حسنی

    وابستگی به مواد یا اعتیاد به مواد مخدر در همه مشاغل، مقاطع تحصیلی و طبقه اجتماعی دیده می شود. به نظر می رسد بسیاری از افرادی که به مواد مخدر گرایش پیدا می کنند از مهارت های اجتماعی بهره اندکی دارند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر کاهش آمادگی پذیری به اعتیاد در دانش آموزان پسر دبیرستان شهرستان رباط کریم است. روش پژوهش حاضر آزمایشی و با طرح پیش آزمون -پس آزمون گروه کنترل است. با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 20 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. تعداد جلسات درمان، 8 جلسه 5/1 ساعتی بود که در آن مهارت های اجتماعی به گروه آزمایش آموزش داده شد. اما گروه کنترل، آموزشی دریافت نکرد. ابزار سنجش در این پژوهش، مقیاس آمادگی به اعتیاد زرگری است. داده ها با روش تحلیل واریانس یک راهه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت گروه ها در پس آزمون، معنادار بوده است و با آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان می توان زمینه کاهش اعتیاد را فراهم کرد.

    کلید واژگان: مهارت های اجتماعی, گرایش به اعتیاد, مواد مخدر
    Effectiveness of social skills training on addiction potential reduction of the students
    Mehrdad Haji Hasani *, Fatemeh Haji Hasani

    Dependence to narcotic drugs is seen in all jobs, educational levels and social class. It seems that the large amounts of peoples who have tendency to narcotic drugs have not necessary social skills. The main goal of this research was to study effectiveness of the social skills training on addiction potential reduction in Robat karim hige school boy student. The total of 20 students were chosen and randomly assigned to two groups by using the available sampling method. 8 sessions therapy were implemented for experimental group. The control group received no intervention. The evaluation tools was zargari addiction potential questionnaire. The results showed that there was the significant difference in studied groups. In addition, social skills' training was effective on addiction potential reduction.

    Keywords: social skills, addiction potential, narcotic drugs
  • احمد اعتمادی، مهرداد حاجی حسن*، حسن نادعلی پور، ابراهیم نظری
    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رویکرد گشتالت درمانی بر میزان اضطراب و حرمت خود دانش آموزان طلاق در شهرستان شهریار انجام شده است. از طریق نمونه گیری در دسترس تعداد 30 دانش آموز طلاق انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. در هر دو گروه سیاهه های اضطراب بک و حرمت خود کوپر- اسمیت به عنوان پیش آزمون اجرا شد. سپس، گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان با رویکرد گشتالت درمانی قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که گشتالت درمانی در کاهش میزان اضطراب و افزایش میزان حرمت خود دانش آموزان طلاق موثر بوده است.
    کلید واژگان: گشتالت درمانی, اضطراب, حرمت خود, دانش آموزان طلاق
    Ahmad Etemadi, Mehrdad Hajihasani*, Hasan Nadealipour, Ebrahim Nazari
    Current study has been accomplished in the Shahryar County to evaluate the impact of group gestalt therapy on anxiety and self- esteem. 30 students were selected via available sampling and were assigned in to two experimental and control groups. The Beck Anxiety Inventory and the Cooper-Smith Self-Esteem Inventory were filled out by all participents as pretest. Then، 8 sessions of gestalt therapy were implemented for the experimental group and the control group received no intervention. MANCOVA was applied to analyze data. The result showed that the gestalt therapy was effective in decrement of anxiety and also was effective in increscent of self- esteem.
    Keywords: gestalt therapy, anxiety, self, esteem, student of divorce
  • اسماعیل سعدی پور، هادی جعفری نژاد*، مهرداد حاجی حسنی

    این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و روش های مطالعه با پیشرفت تحصیلی دانشجویان کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد.

    روش

    روش تحقیق حاضر توصیفی - پیمایشی و از نوع همسبتگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی بود.  که با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 110 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نیو (NEO)، پرسشنامه روش ها و مهارت های مطالعه و برای متغیر پیشرفت تحصیلی، از معدل کل دانشجویان استفاده شد.

    نتایج

    نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که پیشرفت تحصیلی با ویژگی شخصیتی روان رنجوری و روش مطالعه سطحی همبستگی منفی، و با برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی و روش مطالعه عمقی همبستگی مثبت، و با ویژگی شخصیتی گشودکی عدم رابطه وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره  حاکی از آن بود که روش مطالعه عمقی و سطحی و ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی، روان رنجوری و برون گرایی پیش بینی کننده های پیشرفت تحصیلی می باشند دانشجویانی که دارای تیپ شخصیتی برونگرایی، سازگاری و وظیفه شناسی می باشند و از روش مطالعه عمقی استفاده می کردند پیشرفت تحصیلی بیشتری داشتند.

    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, روش های مطالعه, پیشرفت تحصیلی
    Esmail Sadipour, Hadi Jafari Nezhad *, Mehrdad Haji Hasani
    Aime

     The aime of this research was study of relationship between personality features and study methods with educational progress in students in allameh tababtabai university .

    Method

    method in thise study was survey- descriptive and correlation. in this research a total of 110 studens were chosen by cluster sampeling. This sampel were examined by personality five- factor questionnaire, methods and skills of study questionnaire and use of terms end average for evaluation of educational progress.

    Results

    the outcomes of the pearsonian correlation showed that the relationship between educational progress with neurotic personality and surface study method is negative, with extroversion, agreeableness, conscientious personality, and deep seated study method is positive. And relationship between educational progress with openness to experience no significant. the outcomes of the multivariate regression show that deep seated and surface study method and neurotic, conscientious, extroversion personality can predict the educational progress.

    conclusion

    the students who have extroversion, agreeableness or conscientious personality type and uses of deep seated study method have more educational progress.

    Keywords: personality features, study methods, Educational Progress
  • مهرداد حاجی حسنی، عبدالله شفیع آبادی، فهیمه پیرساقی، عمر کیانی پور
    این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین پرخاشگری، ابراز وجود و افسردگی با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دختران دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی تهران در سال 1390 بودند. از میان آنها 150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با پرسشنامه های پرخاشگری اهواز (1379)، پرسشنامه ابراز وجود گمبریل و ریجی (1975)، پرسشنامه افسردگی بک (1961) و پرسشنامه آمادگی به اعتیاد زرگر (1385) مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها از طریق آمار توصیفی (فراوانی، شاخص های مرکزی و محاسبه ضریب همبستگی) و آمار استنباطی (رگرسیون چندمتغیره به شیوه همزمان) تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه بین متغیرهای پرخاشگری، ابراز وجود و افسردگی با آمادگی به اعتیاد معنادار است (01/0> P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که ترکیب خطی پرخاشگری، ابراز وجود و افسردگی توان پیش بینی آمادگی به اعتیاد را دارند (01/0> P).
    کلید واژگان: پرخاشگری, ابراز وجود, افسردگی, آمادگی اعتیاد
    Mehrdad Hajihasani, Abdollah Shafiabadi, Fahime Pirsaghi, Omar Kiyani Pour
    The purpose of this study was to determine the relationship between aggression، assertiveness، depression and addiction potential in female students of Allameh Tabbatabai. The research method was correlational-survey and a total of 150 girls were chosen by available sampling. Data was collected by Ahvaz Aggression Questionnaire (AGQ)، Gambril & Rigy Assertiveness questionnaire، Beck Depression Inventory (BDI) and Zargari Addiction Potential Questionnaire. Then، data was analyzed via correlation، SD، frequency، mode and regression analysis. Results showed that the relationship between aggression، assertiveness، depression and addiction potential was significant. (P<0. 01). The results of the multivariate regression analysis showed that linear combination of aggression، assertiveness and depression can predict the Addiction Potential (P<0. 01).
    Keywords: Aggression, Assertiveness, Depression, Addiction Potential
  • اسماعیل سعدی پور، هادی جعفری نژاد*، مهرداد حاجی حسنی

    هدف این تحقیق بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و روش های مطالعه با پیشرفت تحصیلی دانشجویان کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی - پیمایشی و از نوع همسبتگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 110 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نیو (NEO)، پرسشنامه روش ها و مهارت های مطالعه و برای متغیر پیشرفت تحصیلی، از معدل کل دانشجویان استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که پیشرفت تحصیلی با ویژگی شخصیتی روان رنجوری و روش مطالعه سطحی همبستگی منفی، و با برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی و روش مطالعه عمقی همبستگی مثبت، و با ویژگی شخصیتی گشودکی عدم رابطه وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره  حاکی از آن بود که روش مطالعه عمقی و سطحی و ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی، روان رنجوری و برون گرایی پیش بینی کننده های پیشرفت تحصیلی می باشند. نتایج تحقیق نشان داد دانشجویانی که دارای تیپ شخصیتی برونگرایی، سازگاری و وظیفه شناسی می باشند و از روش مطالعه عمقی استفاده می کردند پیشرفت تحصیلی بیشتری داشتند.

    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, روش های مطالعه, پیشرفت تحصیلی
    Esmail Saadipour, Hadi Jafarinezhad *, Mehrdad Hajihasani

    The aim of this research was study of relationship between personality features and study methods with educational progress in students in allameh Tababtabai University.

    Method

    method in this study was survey- descriptive and correlation. In this research a total of 110 students were chosen by cluster sampling. This sample were examined by personality five- factor questionnaire, methods and skills of study questionnaire and use of terms end average for evaluation of educational progress.

    Results

    the outcomes of the pearsonian correlation showed that the relationship between educational progress with neurotic personality and surface study method is negative, with extroversion, agreeableness, conscientious personality, and deep seated study method is positive. And relationship between educational progress with openness to experience no significant. The outcomes of the multivariate regression show that deep seated and surface study method and neurotic, conscientious, extroversion personality can predict the educational progress.

    Conclusion

    the students who have extroversion, agreeableness or conscientious personality type and uses of deep seated study method have more educational progress.

    Keywords: personality features, study methods, Educational Progress
  • عمر کیانی پور، احمد اعتمادی، شیوا دولت آبادی، مهرداد حاجی حسنی
    هدف این پژوهش بررسی اثربخشی و مقایسه موسیقی درمانی و شناخت درمانی روی کنترل خشم در نوجوانان پسر بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. از میان دانش آموزان پسر ناحیه دو شهرستان رباط کریم از طریق نمونه گیری در دسترس یک مدرسه انتخاب شد و با اجرای پرسشنامه خشم اسپیلبرگر 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. موسیقی درمانی غیرفعال به مدت 8 جلسه روی یک گروه اجرا شد و روی گروه دیگر 8 جلسه شناخت درمانی اجرا شد. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. آزمون تعقیبی شفه نشان داد که بین گروه کنترل و موسیقی درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین گروه کنترل و شناخت درمانی و همچنین بین گروه شناخت درمانی و موسیقی درمانی تفاوت معناداری وجود دارد(01/0>P). اجرای موسیقی درمانی غیرفعال نتوانست در افزایش میزان کنترل خشم تاثیری داشته باشد. اما شناخت درمانی به طور چشمگیری میزان کنترل خشم را افزایش داد.
    کلید واژگان: موسیقی درمانی, شناخت درمانی, کنترل خشم
    Omar Kianipour, Ahmad Etemadi, Shiva Dolatabadi, Mehrdad Haji Hasani Student)
    The present research is aimed at comparison between the effect of music therapy based on Iranian music and cognitive therapy on anger control in adolescent boys. In this study with pre-test/post-test experimental design, a school in district two of RobatKarim City is selected via convenience sampling. Using the Spielberger’s STAX-2 anger expression questionnaire, 30 students are selected and randomly assigned to three groups. The first group received eight sessions of non-active music therapy and the second one underwent cognitive therapy for the same period of time. No intervention was made to the control group. TheANCOVAand Scheffe Posthoc test are applied to analyze the data. The ANCOVA indicates significant difference in the three studied groups. The Posthoc Scheffe test shows no significant difference between the control group and the one receiving music therapy; however, a significant difference is observed between the control group and the cognitive therapy one, as well as between the cognitive and the music therapy groups(P<0/01). Non-active music therapy had no effect on increasing the level of anger control. On the contrary, cognitive therapy enhanced the anger control in the subjects.
    Keywords: music therapy, cognitive therapy, anger control
  • فهیمه پیرساقی، کیومرث فرح بخش، سمیه سلیمانی، مهرداد حاجی حسنی
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم تعارض زناشویی، خود متمایزسازی، استرش شغلی و منبع کنترل در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان زن شهر تهران انجام شد.
    روش
    جامعه این پژوهش کلیه معلمان زن ابتدایی شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ایتعداد 245 معلم انتخاب و با پرسشنامه های تعارض زناشویی، خود متمایزسازی بوئن، استرس شغلی رایس، منبع کنترل راتر، و پرسشنامه فرسودگی شغلی گلدارد مورد بررسی قرار گرفتند.
    نتایج
    تحلیل داده ها به شیوه رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر های پیش بین حدود 9/52 از واریانس فرسودگی شغلی را پیش بینی می نمایند. تعارض زناشویی، خود متمایز سازی، استرس شغلی و منبع کنترل در پیش بینی فرسودگی شغلی سهم دارند.
    کلید واژگان: تعارض زناشویی, خودمتمایز سازی, استرس شغلی, منبع کنترل, فرسودگی شغلی
    Fahimeh Pirsaghi, Mehrdad Hajihasani, Kiumars Farah Bakhsh, Somayeh Soleimani
    Aim
    The research purpose is to investigate the proportion of marital conflict، self-differentiation، occupational stress and locus of control in the prediction of burnout.
    Method
    A total sample of 245 teachers were selected by cluster sampling and were asked to fill out the marital conflict questionnaire، Rice occupational stress inventory، Bowen Differentiation of self-inventory، Rutter locus of control inventory and Geldard burnout inventory.
    Results
    The results of the step regression analysis showed that marital conflict، self-differentiation، occupational stress and locus of control can predict 52. 9 percent of the total variance of burnout.
    Keywords: Marital Conflict, Self, Differentiation, Occupational Stress, Burnout
سامانه نویسندگان
  • دکتر مهرداد حاجی حسنی
    دکتر مهرداد حاجی حسنی
    استادیار مشاوره، گروه مشاوره دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال