به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

shahram moghaddas farimani

  • حسام الدین غلامی*، جمشید اقبالی، شهرام مقدس فریمانی، جواد قاسمی، سید سهیل قائم مقامی
    ترویج علوفه های کم آبر از جمله سورگوم یکی از اولویت های وزرات جهاد کشاورزی است. با توجه به پذیرش محدود سورگوم علوفه ای در کشور، این پژوهش با هدف تدوین راهبردهای توسعه مصرف سورگوم علوفه ای در استان تهران اجرا شد. جامعه آماری بخش کیفی مطلعین کلیدی در مورد سورگوم بودند که 18 نفر از آنان با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی برای مصاحبه عمیق انتخاب شدند. برای استخراج نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید از نظریه داده بنیان استفاده شد. پس از آن دو پرسشنامه یکی برای تعیین میزان اهمیت و دیگری شدت عوامل بیرونی و درونی تهیه و در دو مرحله به ترتیب در اختیار 10 و 6 نفر از متخصصان قرار گرفت. پس از تحلیل محیط بیرونی و درونی، 21 راهبرد شامل هشت راهبرد رقابتی (SO)، چهار راهبرد بازنگری (WO)، شش راهبرد رقابتی (ST) و سه راهبرد تدافعی (WT) استخراج شد. تحلیل فضای راهبردی نشان داد راهبردهای رقابتی برای پذیرش سورگوم در میان دامداران استان تهران شامل: «افزایش اطلاعات کارشناسان و دامداران درباره امکان استفاده از سورگوم رقم اسپیدفید در دام های خاص و یا درصدی از جیره در گاوداری های صنعتی»، «افزایش اطلاعات کارشناسان و کشاورزان درباره نقاط قوت زراعی سورگوم»، «استفاده از سورگوم در جیره نژادهای گاو دارای شیر کمتر اما با کیفیت خاص مانند جرسی یا سیمنتال یا دام های بومی»، «ترویج نقاط قوت زراعی سورگوم به ویژه در بین دامداران دارای زمین زراعی»، «ترویج نقاط قوت زراعی سورگوم با ایجاد سایت الگویی در دامپروی های دارای زمین زراعی» و «تشریح اهمیت و نقاط قوت سورگوم برای مسئولان و تصمیم گیران» دارای اولویت بیشتری است.
    کلید واژگان: ترویج, سورگوم علوفه ای, پذیرش علوفه, خوراک دام
    Hesamedin Gholami *, Jamshid Eghbali, Shahram Moghaddas Farimani, Javad Ghasemi, Seyed Soheil Ghaemmaghami
    Drought-tolerant fodders extension, including sorghum, is of great importance to the Iranian Ministry of Agriculture. Regarding, the limited adoption of fodder sorghum in Iran, this research was conducted to develop strategies for improving fodder sorghum consumption in Tehran province. The statistical population of the qualitative phase was the key informants of sorghum, 18 of whom were selected for in-depth interviews using the purposeful snowball sampling method. Grounded theory was applied to extract strengths, weaknesses, opportunities, and threats. Two questionnaires were prepared to measure the importance and intensity of external and internal factors, by 10 and 6 experts, respectively. Analyzing the external and internal environment, 21 strategies including eight (SO) strategies, four (WO) strategies, six (ST) strategies, and three (WT) strategies were extracted. Analysis of the strategic space showed (ST) strategies for adopting sorghum among dairy farmers in Tehran province had a higher priority. These strategies were "increasing the information of experts and farmers about the possibility of using sorghum Speedfeed variety in specific cattle or as a percentage of the ration in industrial cattle"; "increasing the information of experts and farmers about sorghum agronomic strengths"; "using sorghum in the ratio of cattle breeds with lower milk yield special milk quality such as Jersey or Simmental or native cattle"; "promoting agronomic strengths of sorghum, especially among farmers owning agricultural land"; "promoting agronomic strengths of sorghum by establishing model sites in dairy farms owning arable land" and "explaining the importance and strengths of sorghum for officials and decision-makers".
    Keywords: Agricultural Extension, Fodder Sorghum, Adoption, Fodder, Animal Feed
  • شهرام مقدس فریمانی، سید سهیل قائم مقامی*، محمدرضا اسدی

    دوره های آموزشی تخصصی کارکنان شاغل در بخش های تولیدی در موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی بر مبنای دستورکار عملیات مطلوب تولید (GMP) در جهت بهبود فرآیند تولید فرآورده های زیستی برگزار می شوند. هدف این تحقیق ارزشیابی اثربخشی آموزش های تخصصی ضمن خدمت کارکنان شاغل در بخش های تولیدی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی در جهت بهبود فرآیند تولید فرآورده های زیستی در این موسسه می باشد. این تحقیق یک مطالعه با دیدمان کمی با الگوی غیرآزمایشی است و ابزار گردآوری داده های پرسشنامه ساختارمند محقق ساخته است. در بخش اول، ویژگی های فردی فراگیران از جمله جنس، سن، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و ویژگی های شغلی شامل پست سازمانی، پیشینه کار و پیشینه همکاری در موسسه رازی مورد بررسی قرار گرفتند. هم چنین، عنوان-های دوره های آموزشی گذرانده شده توسط فرد پاسخگو و میزان رضایت آنان از دوره ها در مولفه های آموزشی شامل نیازسنجی و اطلاع رسانی، محتوا و سرفصل، مدرسان، زمان و مکان اجرای دوره آموزشی، رسانه و کمک آموزشی، اموررفاهی، شیوه ارزشیابی پایان دوره و در بخش سوم پرسشنامه میزان بهبود عملکرد شغلی و میزان ارتقای دانش و مهارت در انجام وظایف شغلی مورد سنجش قرار گرفت. نمونه آماری شامل کلیه ی شرکت کنندگان در هشت دوره تخصصی در راستای عملیات مطلوب تولید که در سه سال منتهی به سال 1402 برگزار شده بودند. بر مبنای نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر مبنای متغیر عنوان دوره تخصصی برگزار شده، حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 166تن برآورد شد. روایی شکلی ابزار گردآوری داده ها با بررسی نظرها و دیدگاه کارشناسان و پایایی آن پس از آزمون پیشاهنگ با محاسبه ضریب های پایایی آلفای کرونباخ و تتای ترتیبی تایید شد. داده های گردآوری شده با نرم افزار SPSS پردازش و با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرها) و استنباطی (آزمون های من وایتنی و رگرسیون ترتیبی) تحلیل شدند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که بین همه ارکان و میزان اثربخشی آموزش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارند و72 درصد از احتمال واریانس متغیر وابسته اثربخشی آموزش را متغیرهای نیازسنجی و اطلاع رسانی، محتوا و سرفصل تبیین کردند. بنابراین هر چه میزان رضایت شرکت کنندگان در دوره های ضمن خدمت در زمینه هر یک از ارکان آموزش بیشتر جلب شود، این امر باعث اثربخشی بیشتر دوره خواهد شد.

    کلید واژگان: دوره آموزشی, تخصصی, اثربخشی, ضمن خدمت, موسسه رازی
    SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI, Seyed Soheil Ghaemmaghami *, Mohammadreza Asadi

    Specialized training courses for employees at Razi Vaccine and Serum Research Institute are held on Good Manufacturing Practice (GMP) guidelines to improve the production process of biological products. The purpose of this research is to measure the validity of specialized trainings in the service of Razi Vaccine and Serum Research Institute in order to improve the biological products production process held in this institute. This research is a quantitative study with a non-experimental pattern, and the data collection tool is a form of a questionnaire designed by the researchers. The components of the research included: assessment of needs and information, content and heading, instructor, time and place, media and educational assistance, welfare and evaluation. In this questionnaire, the individual characteristics of the students, including gender, age, level of education, field of study, and job characteristics, including organizational position, work history, and cooperation history at Razi Institute, were investigated. In addition to, the titles of the training courses passed by the respondent were specified and the components of the training elements were completed in the form of a questionnaire. The purpose of this research project is to evaluate the effectiveness of the specialized training courses that were held in the three years ending in 1402. Based on stratified random sampling, the sample size was estimated to be 166 using Morgan's table. To determine the validity of the data collection tool, face validity was used, and to determine its reliability, the pre-test method and Cronbach's alpha test were used. The collected data were analyzed with SPSS software and descriptive (mean, standard deviation, and coefficient of variation) and analytical (Mann Whitney U tests, Regression, and Pearson and Spearman correlation coefficients).The results of the research showed that there is a positive and significant relationship between all the elements of education and the level of effectiveness, and this coefficient was higher for the components of the instructor and the content heading than the rest of the components, so that the level of satisfaction of the participants in the course. The results of the research showed that there is a positive and significant relationship between all the elements and the effectiveness of training, and 72% of the variance of the dependent variable of training effectiveness was explained by the variables of needs assessment and information, content and title. Therefore, as much as it is possible to attract the level of satisfaction of the participants in the in-service courses regarding each of the elements of the training, this will make the course more effective.

    Keywords: Educational Course, Special, Effectiveness, In Service Education, Institute Of Razi Vaccine, Serum Research
  • شهرام مقدس فریمانی*، مریم محمودی، نوذر منفرد

    بررسی در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران، هنرستان های کشاورزی مرکز تربیت نیروی انسانی ماهر به شمار می روند. با توجه به کاهش قابل توجه نسبت دانش آموزان کشاورزی به کل دانش آموزان مقطع متوسطه در یک دهه گذشته، بررسی وضعیت انگیزشی این دانش آموزان ضروری است، لذا هدف این تحقیق بررسی وضعیت انگیزشی هنرجویان ورودی در هنرستان های کشاورزی برای ورود و ادامه تحصیل در هنرستان های کشاورزی در سال 1400 بوده است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و موضوعی از نظر دیدمان از نوع کمی؛ از لحاظ نوع - تحصیلی 1401 تحقیق، توصیفی - هم وابستگی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع میدانی بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه 0 به دست آمد. به منظور تعیین / محقق ساخته که میزان پایایی آن با محاسبه ضریب پایایی تتای ترتیبی 83 روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه از نظرخواهی کارشناسان و مدیران معاونت آموزش و معاونان آموزشی مرکزهای تحقیقات و آموزش کشاورزی استفاده شد. جامعه آماری این مطالعه هنرجویان شاغل به تحصیل در هنرستان های که با توجه به محدود بودن حجم N=106 کشاورزی استان های منتخب تهران، خراسان رضوی و سمنان بوده اند. جامعه آماری از روش تمام شماری و از طریق مصاحبه مورد نظرخواهی قرار گرفتند تا زمینه های انگیزشی آنان برای ورود به هنرستان-های کشاورزی مشخص شود. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی در مورد انگیزه هنرجویان از تحصیل در هنرستان های کشاورزی، این انگیزه ها را در شش عامل: "علاقه به حرفه کشاورزی" ،"کسب درآمد" ،"ادامه حرفه پدری" ،"برخورداری از امکانات موجود در هنرستان های کشاورزی" ،"تکامل شخصی و اجتماعی"، و" تاثیر خانواده، دوستان و مشاوران" طبقه بندی کرد و عامل های یاد شدهدر مجموع54/75درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین کردند. توجه به آموز ش های مهارتی مانند درس کارورزی و کارآموزی و واحدهای عملی درس ها و برگزاری بازدیدهای میدانی برای آشنایی هنرجویان با حرفه های کشاورزی و توجه به جذب دانش آموزان کشاورزی از طریق سهمیه روستازادگان از جمله پیشنهادهای این تحقیق بود.

    کلید واژگان: هنرستان کشاورزی, دانش آموز, انگیزش, دوره متوسطه
    SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI *, Maryam Mahmoudi, Nozar Monfared

    By Considering the significant decrease in the ratio of agricultural students to the total number of high school students in the past decade in Iran, therefore, the purpose of this research is to investigate the mechanisms of attracting, retaining and supporting students and students entering the secondary degree of in agricultural schools and factors affecting it. The research method used in this research was quantitative and qualitative and of the survey and interview type, and the statistical population of this study is the students studying in the agricultural schools of Tehran, Khorasan Razavi and Semnan provinces and the experts and facilitators of these trainings. They were selected by the purposeful sampling method and interviewed by a researcher-made questionnaire, in order to achieve the best solutions and educational mechanisms for attracting, maintaining and supporting scientific - technical and financial - facilities for students and graduates of these courses. The results of the exploratory factor analysis on the motivation of students to study in agricultural colleges, these motivations are divided into six factors: "Interest in agricultural career", "Earning income", "Continuation of father's profession", "Using the facilities available in colleges". agriculture", "personal and social development", and "influence of family, friends and advisors". Finally, suggestions based on research findings have been presented in order to increase and maintain the motivation of students of agricultural colleges.

    Keywords: Agricultural Schools, Student, Motivation, Educational Success
  • سمیرا فرزی، شهرام مقدس فریمانی*

    هدف از این پژوهش، ارزشیابی اثربخشی دوره های آموزشی ترویجی کارآفرینی بر تقویت رفتار کارآفرینانه زنان روستایی عضو صندوق اعتباری خرد زنان روستایی استان تهران بود. جامعه آماری این پژوهش را 98 تن از زنان روستایی عضو صندوق اعتباری شرکت کننده در دوره های آموزش کارآفرینی استان تهران تشکیل می دادند و برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شد و برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده گردید که حجم نمونه برابر 70 نفر در نظر گرفته شد. از بین سه شهرستان دماوند، ورامین و سوله قان 4 روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که برای پایایی و روایی آن به ترتیب از شیوه آلفای کرونباخ و با ضریب آلفای 76/0 بود. پرسشنامه از دو بخش سازه های فردی، اجتماعی و اقتصادی و عوامل موثر بر کارآفرینی، ایجاد شغل، تاثیرات دوره های آموزشی و همچنین محدودیت هایی که بر سر راه آنان قرار گرفته تشکیل یافته بود. برای تجزیه تحلیل داده ها در این تحقیق از استنباط آماری و آزمون فرضیات و تحلیل رگرسیون و آزمون تی بهره گرفته شد. بر اساس نتایج به دست آمده مولفه های دوره های آموزشی ترویجی (آموزشگر، هدف، محتوا، روش تدریس) بر تقویت رفتار کارآفرینانه زنان روستایی تاثیر به سزایی دارد. میانگین کل شاخص محاسبه شده برای اثربخشی دوره های آموزشی بر تقویت رفتار کارآفرینانه 49.29 با سطح معنی داری 05/0 و t= 53.19 با درجه آزادی 69 و با اطمینان 95% بزرگ تر از میانگین جامعه (48) و مقدار t بحرانی است. محدودیت های دوره های آموزشی ترویجی کارآفرینی بر تقویت رفتار کارآفرینانه زنان روستایی نیز تاثیر دارد. میانگین کل شاخص محاسبه شده موانع و محدودیت های دوره های آموزشی ترویجی کارآفرینی 64.01 با سطح معنی داری 05/0 و 77.87t= با درجه آزادی 69 و با اطمینان 95% بزرگ تر از میانگین جامعه (63) و مقدار t بحرانی است.

    کلید واژگان: دوره های آموزشی ترویجی کارآفرینی, رفتار کارآفرینانه, زنان روستایی, صندوق اعتباری خرد, استان تهران
    Samira Farzi, SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI *

    The purpose of this research was to evaluate the effectiveness of entrepreneurship promotion training courses on strengthening the entrepreneurial behavior of rural women. The statistical population of this research consisted of 98 rural women in Tehran province, and random cluster sampling was used to select the statistical sample, . The sample size was considered equal to 70 people. Among the of Damavand, Varamin and Sole Qan, 4 villages were selected as samples, The data collection tool was a researchermade questionnaire and Cronbach's alpha method with an alpha coefficient of 0.76 and experts' survey. The questionnaire was composed of two parts: individual, social and economic structures and the obstacles and restrictions placed on their way. To analyze the data in this research, statistical inference, hypothesis testing, regression analysis, and t-test were used. Based on the obtained results, the components of training courses (instructor, goal, content, teaching method) have a significant effect on strengthening the entrepreneurial behavior ofthem. The average total index calculated for the effectiveness of training courses on strengthening entrepreneurial behavior is 49.29 with a significance level of 0.05 and t=53.19 with a degree of freedom of 69 and with 95% confidence greater than the community average (48) and a critical t value.The total average calculated index of barriers and limitations of entrepreneurship promotion training courses is 64.01 with a significance level of 0.05 and t=77.87 with a degree of freedom of 69 and with 95% confidence is greater than the community average (63) and the critical t value behavior of rural women.

    Keywords: entrepreneurship promotion training courses, entrepreneurial behavior, rural women, micro credit fund, Tehran province
  • شهرام مقدس فریمانی*، مریم محمودی، مجیدرضا خداوردیان

    کارورزی یک برنامه آموزشی یگانه است که هدف آن ادغام تحصیل با برنامه ها و عملکردهای تجربی است. ارتقای اثربخشی دوره کارورزی دانشجویان کشاورزی نیازمند بررسی نارسایی های اجرای این دوره در سالهای گذشته، تجربه های موفق اجرای این برنامه در سایر کشورها و دریافت و جمع بندی نظرات معاونین آموزشی و کارشناسان آموزشی مستقر در مرکزهای تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کشور در طرح کارورزی است که می تواند باعث طراحی و اجرای اثربخش برای آن گردد. این تحقیق در راستای اجرای تفاهم نامه همکاری بین دو وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و جهادکشاورزی در اجرای ماده 23 قانون افزایش بهره وری کشاورزی و منابع طبیعی که هدف آن استفاده از ظرفیت های وزارت جهادکشاورزی و سایر دستگاه های اجرایی در اجرای طرح کارورزی دانشجویان کشاورزی و منابع طبیعی است، طراحی شد. هدف این مطالعه بررسی چال شهای اجرای دوره کارورزی دانشجویان کاردانی و کارشناسی کشاورزی در وزارت جهادکشاورزی است که با دیدمان کمی و کیفی و با رویکرد قیاسی اجرا شد. جامعه آماری این مطالعه کلیه معاونان و کارشناسان مسیول دوره کارورزی مستقر در مرکزهای تحقیقات و آموزش کشاورزی کشور در سال تحصیلی 1401 - 1400 بودند) N =64 (که تعداد 38 تن از آنها با روش نمونه گیری هد ف دار انتخاب شدند. در نتیجه تحلیل محتوای انجام شده، چالش های اجرای دوره کارورزی دانشجویان در مقوله های؛ برنامه آموزشی دوره، نحوه اجرای دوره، مربیان مستقر در واحد پذیرنده، کارورزان/ دانشجویان، واحد سازمانی پذیرنده کارورز و دانشکده و دانشگاه طبقه بندی شدند. مهمترین چالش ها از دیدگاه پاسخگویان شامل بی انگیزگی دانشجویان برای کسب مهارت به دلیل مبهم بودن آینده شغلی آنها، عدم نظارت و بازدید دقیق توسط دانشگاه و وزارت جهاد کشاورزی بر اجرای دوره در واحدهای پذیرنده کارورز، عدم انگیزه مربیان برای اجرای بهینه دوره کارورزی، و عدم هماهنگی و همکاری دانشگاه ها با واحدهای مجری دوره کارورزی بودند. ترغیب دانشجویان به مشارکت در روش ها و آموز شهای مهارتی، مشارکت فعال دانشگا ه ها با دستگاه های اجرایی در اجرای آموز شهای عملی و شناسایی و بهره مندی از واحدهای پذیرنده کارورز مجهز برای اجرای دوره کارورزی از پیشنهادهای این تحقیق بود.

    کلید واژگان: دوره کارورزی, دانشجویان کشاورزی, چالش های کارورزی, قانون افزایش بهر ه وری کشاورزی ومنابع طبیعی
    SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI *, Maryam Mahmoodi, Majidreza Khodaverdian

    Internship is a unique training program that purpose is to integrate education with experimental programs and activities. It is necessary to examine the weaknesses of the implementation of this course in the pas t years, successful experiences of implementing this program in other countries and receiving and summarizing the opinions of the s takeholders of this program for improving the effectiveness of internships for agricultural s tudents. In order to implementation of the Memorandum of Cooperation between the Minis tries of Science, Research and Technology and Agriculture-Jahad and the law on increasing the productivity of agriculture and natural resources, that he purpose of which is to use the capacities of executive and governmental bodies in the implementation of the internship plan for agricultural s tudents, this research was conducted with the aim of inves tigating the obs tacles and challenges of the implementation of the internship program of agricultural science s tudents in the Minis try of Agriculture-Jahad by using a qualitative research method and a deductive approach. The s tatis tical population of this s tudy was all educational deputies and the ins tructors working in the Agricultural and Natural Resources Research Centers of the country in the academic year 2021-2022 (N= 64), of which 38 people were selected by purposive sampling method. As a result of the content analysis, the challenges of implementing the s tudents' internship were categorized in; the course curriculum, implementation of the course, internship ins tructors, s tudents (interns), the organizational unit accepting the intern, and the college and university. The mos t important challenges from the respondents` point of view included the s tudents' lack of motivation to actively participate in this course due to the uncertainty of their job opportunities, lack of monitoring and detailed visits by the university and the Minis try of Agricultural Jihad on the implementation of the course in the units accepting interns, the lack of motivation of trainers to optimally implement the internship course, and the lack of coordination and cooperation between universities and units conducting internships. Encouraging s tudents to participate in skill training and methods, active cooperation of universities with executive bodies in the implementation of practical trainings and equipping organizational unit accepting the intern with facilities and equipment needed for the implementation of the internship training course were among the sugges tions of this research.

    Keywords: Internship, Agricultural students, Internship Challenges, The twenty-third legal article
  • شهرام مقدس فریمانی*، مریم محمودی
    نظام آموزش کشاورزی باید همگام با رشد جمعیت جهان، تغییر اقلیم و همچنین پیشرفت روزافزون دانش و فناوری در علوم کشاورزی، نسل کنونی و آینده کشاورزان را برای حل مساله ها و چالشهای سده پیشرو، رقابت در عرصه داخلی و جهانی، رویارویی با نوسانها و به کارگیری بهینه از فناوریهای نوین آماده سازد. دستیابی به این هد فها نیازمند بازبینی و به روزرسانی پیوسته نظام آموزش کشاورزی و پیش بینی و تدوین رهیافت پسندید ه ی آموزش کشاورزان آینده است. با وجود رسالت عظیمی که نظام آموزش کشاورزی در آماده سازی جوانان و توانمندسازی بهر ه برداران حال و آینده کشور دارد، این نظام با آسیب ها و چالش های متعددی از جمله؛ ضعف در عوامل انگیزشی برای جذب جوانان در رشته های کشاورزی، پایین بودن سهم بخش کشاورزی از پذیرش دانش آموز در آموزش متوسطه کشور، ضعف بنیه علمی و عملی دانشجویان بخش کشاورزی و عدم تمایل بخشهای تولیدی و تجاری کشاورزی در جذب آنان مواجه است. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش، تعیین سویگان رهیافت آموزشی به منظور تربیت کشاورزان آینده در ایران از دیدگاه صاحب نظران و متخصصان نظام آموزش کشاورزی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع مطالعات کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا مطالع های توصیفی بوده، و به لحاظ دیدمان، از رویکرد کیفی بهره گرفته است. جامعه آماری این بررسی صاحبنظران حوزه آموزش کشاورزی شاغل در دانشگا ه ها، موسسه های تحقیقاتی و سازما نهای اجرایی مرتبط با ترویج و آموزش کشاورزی بودند که در نهایت 10 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدف دار انتخاب شدند. داد ه های مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از مصاحبه و مرور گزارش های منتشر شده جمع آوری شد. پس از کدگذاری داد ه ها و استخراج مفهو م ها و مقوله ها، سویگان رهیافت آموزش کشاورزان آینده ایران شامل آرمان و فلسفه، هد فها، راهبردها و راهکارها و برنامه های اجرایی شناسایی و تبیین شدند. در نهایت بر اساس یافته های حاصل مواردی که باید در تدوین نقشه راه آموزش کشاورزی کشور در نظر گرفته شود، پیشنهاد شد.
    کلید واژگان: رهیافت آموزشی, کشاورزان آینده, آموزش کشاورزی, نظام آموزش کشاورزی
    SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI *, Mery Mahmoodi
    Agricultural education sys tem mus t prepare the current and future generation of farmers to solve the problems and challenges of the next century, domes tic and global competition, fluctuating preparation and make optimal use of new technologies, keeping up with the growth of the world's population, climate change, the increasing advancement of knowledge and technology in agricultural science. Achieving these goals requires continuous review and updating of agricultural education sys tem and the forecas ting and development of a satisfactory approach to educating future farmers. Despite the main mission of the agricultural education sys tem in preparing the youth and empowering the current and future farmers of the country, this sys tem faces many challenges, including; Weakness in motivating young people to agricultural fields, the low share of the agricultural sector in accepting s tudents in the country's secondary education, the weak scientific and practical foundation of agricultural graduates and the unwillingness of the agricultural production and commercial sectors to attract them. So, the main purpose of this s tudy was to determine the main pillars of an approach to agricultural education in order to train future farmers in Iran from the perspective of experts of agricultural education sys tem. In terms of the purpose, this s tudy is an applied research, and in terms of the method of implementation, it is a descriptive s tudy, and in terms of the paradigm approach, it has used a qualitative approach. The s tatis tical population of this survey included all agricultural education experts employed in universities, research ins titutes and executive organizations who finally 10 people were selected using the purposeful sampling method. The requiered data in this research was collected using interviews and reviewing published reports. After coding the data and extracting the codes, concepts and categories, the elements of future farmers education approach of Iran, including ideals and philosophy, goals, s trategies and solutions, and methodologies of executive plans were explained. Finally, based on the findings, the comments that should be considered in developing the country's agricultural education roadmap were sugges ted.
    Keywords: education approach, Future farmers, Agricultural education, Agricultural education sys tem
  • مجیدرضا خداوردیان*، سید داود حاجی میررحیمی، شهرام مقدس فریمانی، سهیل قائم مقامی، امید جمشیدی

    درچند دهه اخیر وزارت جهاد کشاورزی، آموزش های مهارتی غیر رسمی بهره برداران را با هدف اشاعه فناوری های نوین برگزار می کند، لذا این پژوهش باهدف تاثیرآموزش های غیررسمی مهارتی بهره برداران دام و دامپزشکی استان البرز انجام شده است.. روش این پژوهش علی- مقایسه ای بوده و داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته درقالب طیف پنج رتبه ای لیکرت گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق را شرکت کنندگان دوره های آموزشی مهارتی بهره برداران در زمینه دام و دامپزشکی استان البرز طی سال های 1398و1399 تشکیل دادند) 1114 (N=.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 212 برآورد شد. به منظورگزینش نمونه ها از روش تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. روایی ابزار تحقیق با نظرسنجی از متخصصان سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی تامین شد. همچنین به منظور تعیین پایایی باستفاده از روش آزمون پیش آهنگ واجرای پرسشنامه ها توسط یک گروه 30 نفره از جامعه آماری خارج از حجم نمونه و محاسبه مقدارهای ضریب تتای ترتیبی (98/0- 81/0 θ =)با استفاده ازنرم افزارR انجام شد. یافته های رگرسیون ترتیبی گویای این است که ازبین ویژگی های دوره آموزشی ،آموزشگر، محتوا ، آزمون متغییر های " میزان ساعت های عملی دوره، آسانگری و قابل درک بودن مطالب، میزان مهارت عملی مربی و میزان استفاده از بازدیدهای علمی و تخصصی در طول دوره "درسطح معنی داری 5 % و میزان مهارت عملی مربی در سطح1 % در مدل باقی ماندند. همچنین نتایج آزمون نافراسنجه ویلکاکسون نشان داد.در پنج شاخص افزایش دانش فنی بهره برداران، افزایش مهارت بهره برداران، افزایش درآمد و بهبود معیشت بهره برداران، بهبود وضعیت انگیزش و رضایت شغلی و افزایش کمی و ارتقای کیفی تولیدات بین پیش از شرکت در دوره و پس از آن اختلاف معنی دار آماری در سطح 99 درصد اطمینان وجود دارد.

    کلید واژگان: اثربخشی, بهره بردار کشاورزی, آموزش های غیررسمی مهارتی, دام ودامپزشکی
    Majidreza Khodaverdian *, Seyed Davood Hajimirrahimi, SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI, Soheil Ghaemmaghami, Omid Jamshidi

    In recent decades, the Ministry of Agriculture-Jahad has been holding informal skill trainings for farmers with the aim of extension of new technologies. The sample size was estimated to be 212 using the Cochran's formula. In order to select the samples, stratified random sampling method with proportional assignment was used. The validiy of the instrument was evaluated by panel of experts including specialists of the Agricultural Research, Education . For determining the reliability of the research instrument, the pioneer test method and completing the questionnaires by a group of 30 people, outside from the statistical population and calculating the values of the ordinal theta coefficient θ = 0.81-98 . Ordinal regression findings indicate that among the characteristics of the training course, instructor and content, variables amount of practical hours of the course, ease and comprehensibility of content, the amount of practical skills of the instructor and the amount of use of scientific and specialized visits in duration of the course” remained at the level of significance of 5% and the practical skills of the instructor remained at the level of 1% in the model. Also, the results of nonparametric Wilcoxon test showed that in five indicators, increasing the technical knowledge of users, increasing the skills of users, increasing income and improving the livelihood of users, improving motivation and job satisfaction and increasing quantitatively and improving the quality of products, there are statistically significant difference between before and after participation in the courses at the 99% confidence level

    Keywords: : Job Satisfaction, livelihood improvement, Informal Skills Training, Livestock, Veterinary Training, Alborz province
  • شهرام مقدس فریمانی*، مریم محمودی

    همگام با رشد جمعیت جهان، تغییر اقلیم و همچنین پیشرفت روزافزون دانش و فناوری در حوزه علوم کشاورزی، نظام های آموزش کشاورزی باید نسل کنونی و آینده کشاورزان را برای حل مشکلات و چالش های قرن پیش رو، رقابت در عرصه داخلی و جهانی، رویارویی با نوسانات و عدم قطعیت های ناشی از تغییر اقلیم و همچنین بکارگیری بهینه از فناوری های نوین آماده سازند. نیل به این اهداف مستلزم بازبینی و به روزرسانی مداوم نظام های آموزش کشاورزی و پیش بینی و تدوین مولفه های نظام مطلوب آموزش کشاورزان آینده می-باشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی ارکان رهیافت نوین آموزش کشاورزی به منظور تربیت کشاورزان آینده در ایران از دیدگاه صاحبنظران و متخصصان نظام آموزش کشاورزی می باشد. داده های مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از تکنیک دلفی طی سه مرحله جمع آوری شد. با استفاده از ضریب همبستگی کندال مشخص شد که پس از پایان مرحله سوم توافق و اتفاق نظر قوی بین پاسخگویان حاصل شده و اجرای تکنیک دلفی متوقف شد. جامعه آماری این مطالعه شامل اعضای هیات علمی گروه های ترویج و آموزش کشاورزی در دانشکده های کشاورزی، معاونین آموزشی مراکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و اعضای هیات علمی و کارشناسان موسسه آموزش و ترویج کشاورزی بودند که 26 نفر آنها با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی خطی انتخاب و نظرخواهی تا رسیدن به مرحله اشباع نظری نیز ادامه یافت. در نهایت پس از جمع بندی پاسخ ها، ارکان رهیافت آموزش کشاورزان آینده ایران شامل آرمان و فلسفه، اهداف، راهبردها و راهکارها و برنامه های اجرایی شناسایی و مورد تبیین و تحلیل قرار گرفتند.

    کلید واژگان: کشاورز آینده, آموزش کشاورزی, رهیافت آموزشی, جوان گرایی
    SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI *, Maryam Mahmoudi

    Considering the world's population, climate change, and the advancement of agricultural science and technology, agricultural education systems have to address the current and future generations of farmers to solve the problems and challenges of the coming century, Competition domestically and globally and with fluctuations and uncertainties caused by climate change as well as the optimal use of agricultural technologies. Achieving these goals requires continuous review and updating of agricultural education systems, and development of components of a desirable system for training future farmers. The main purpose of this study is to investigate the pillars of a new approach to agricultural education in order to train future farmers in Iran from the perspective of experts and specialists in the agricultural education system. The data required in this study were collected using Delphi technique in two stages. The statistical population of this study included all faculty members of agricultural extension and education departments in agricultural colleges, educational assistants of agricultural research and training centers, and faculty members and experts of the Agricultural Education and Extension Institute. 26 of them were selected using snowball sampling method. Sampling continued until the theoretical saturation stage was reached. Finally, after summarizing the answers, the pillars of the future farmers' education approach, including ideals and philosophy

    Keywords: Future farmer, Agricultural education, education approach, youthfulness
  • غلامحسین حسینی نیا*، شهرام مقدس فریمانی، ناصر معرفت قره بابا

    بخش کشاورزی یکی از حوزه هایی است که اینترنت اشیاء در آن کاربرد زیادی دارد. به منظور استفاده مفیدتر از اینترنت اشیاء در کشاورزی باید به عواملی که باعث می شوند کشاورزان نسبت به استفاده از آن گرایش پیدا کنند، توجه نمود. هدف این پژوهش ارزیابی سازه های موثر بر تمایل به پذیرش اینترنت اشیاء در بخش کشاورزی توسط کشاورزان پیشروی استان تهران است. این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است و از نظر هدف تحقیق از نوع کاربردی است. جامعه آماری، کلیه کشاورزان نمونه استان تهران بودند که توسط وزارت جهاد کشاورزی انتخاب و معرفی شده بودند. تعداد جامعه آماری 500 نفر بود که تعداد 221 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. محاسبه حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انجام گرفت. پاسخگویان نیز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد پیمایش قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. برای بررسی روایی تحقیق، از روایی صوری، محتوایی و سازه (روایی همگرا و واگرا) استفاده شد و نشان داد که پرسشنامه پژوهش از پایایی قابل قبولی برخوردار است. برازش مدل کلی نشان داد که میانگین مقادیر مشترک برابر 0/574 و میانگین مربوط به ضریب تعیین متغیرها برابر 0/632 بود. طبق مدل نظری پژوهش، متغیرهای سودمندی ادراک شده، سادگی استفاده ادراک شده، اعتماد، نفوذ اجتماعی، لذت ادراک شده و کنترل رفتاری ادراک شده به عنوان متغیرهای موثر بر تمایل به پذیرش اینترنت اشیاء مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای سودمندی ادراک شده، سادگی استفاده ادراک شده، اعتماد، نفوذ اجتماعی و کنترل رفتاری ادراک شده بر روی تمایل به پذیرش اینترنت اشیاء توسط کشاورزان نمونه تاثیر دارند. افزون بر این، لازم به ذکر است که تاثیر اعتماد بر روی سودمندی ادراک شده نسبت به پذیرش اینترنت اشیاء در کشاورزی توسط کشاورزان مورد تایید قرار گرفت.

    کلید واژگان: اینترنت اشیاء, تمایل به پذیرش, کشاورزان پیشرو, استان تهران
    Gholamhossein Hosseininia *, Shahram Moghaddas Farimani, Naser Marefat Gharehbaba

    The agricultural sector is one of the fields in which the IoT is widely used. In order to use the IoT more effectively in agriculture, it is necessary to pay attention to the factors that make farmers tend to use it. The purpose of this study was to evaluate the constructs affecting the willingness to IoT by early adopter farmers in Tehran Province. This research is a descriptive survey and in terms of the purpose of the research it is considered an applied study. The statistical population was all early adopter farmers in Tehran province who were selected and introduced by the Ministry of Jihad Agriculture. The statistical population was 500 farmers and 221 cases were selected by simple random sampling. The sample size was calculated using the Cochran's formula. Respondents were also surveyed using a researcher-made questionnaire. Structural equation modeling was used to analyze the data. Face, content, and construct (convergent and divergent) validity indices were used to assess the validity of the research tool. It is worth mentioning that the reliability of the instrument was confirmed by Cronbach's alpha coefficient and Composite reliability indices. In this study, the variables perceived usefulness, perceived ease of use, trust, social influence, perceived enjoyment, and perceived behavioral control were supposed to be the main influencing variables on the willingness to use the IoT. The convergent validity of the research variables, confirms the convergent validity of the questionnaire. In order to determine the reliability of the questionnaire, pilot study and Cronbach's alpha coefficient were used. Alpha coefficients of the research variables, demonstrate the acceptability of the reliability for the research tool. The results also revealed that the effects of perceived usefulness, perceived ease of use, trust, social influence, and perceived behavioral control on the willingness to use IoT were significant. It is also worth mentioning that the effect of trust on the perceived usefulness of IoT was approved.

    Keywords: Internet of Things (IoT), Willingness to adopt, Early adopter farmers, Tehran Province
  • شهرام مقدس فریمانی*، مهدیه السادات میرترابی

    هدف از این پژوهش شناسایی و تحلیل مولفه های تسهیل کننده توانمندی اقتصادی زنان روستایی در استان سمنان بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد در استان سمنان بودند (1646=N) که 112 نفر از آنان با توجه به فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ (برابر با 939/0) و روایی پرسشنامه توسط پنل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از رتبه بندی نشان داد "اعتماد به توانایی خود در انجام کارها"، "انگیزه و تمایل به کسب درآمد توسط خودم" و "عضویت در صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی" در رتبه های اول تا سوم مهمترین مولفه های تسهیل کننده توانمندی اقتصادی زنان روستایی قرار داشتند. همچنین، طبق نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، مهم ترین تسهیل کننده های توانمندی اقتصادی زنان روستایی در شش عامل: بستر فرهنگی جامعه روستایی، مشارکت در فعالیت های اجتماعی و آموزشی، مشارکت های خانوادگی و اقتصادی، دارایی و سرمایه های مشهود و نامشهود، حمایت خانواده و روحیه استقلال طلبی مالی خلاصه شدند. این عوامل در مجموع 76/65 درصد از واریانس کل گویه ها را تبیین نمودند.

    کلید واژگان: زنان روستایی, توانمندی, صندوق اعتبارات خرد, مشارکت اقتصادی, استان سمنان
    Shahram Moghaddas Farimani *, Mahdieh Sadat Mirtorabi

    The purpose of this research was identification of Economic Empowerment Facilitators of economic empowerment among rural women. The statistical population of the study consisted of all members of rural women's Micro-Credit Funds in the province of Semnan that 112 of them were selected according to Cochran formula as sample size. This research was a survey and a researcher-made questionnaire was employed to data collection. Reliability of the questionnaire by calculating Cranach's alpha (α= 0.939) and validity of the questionnaire was confirmed by four experts of Institute of agricultural education and extension. The results of ranking the determinants of economic empowerment of rural women showed," Trust in your ability to do things", " Motivation and desire to earn money by myself ", "Membership in rural women's microfinance fund", in the first to third ranks and there are the most important factors of the economic empowerment of rural women in Semnan province. Also, according to the results of exploratory factor analysis the most important factors affecting the economic empowerment of rural women in Semnan province were classified into six factors: 1- Cultural context of rural community, 2- Participation in social and educational activities, 3- Economic and and households participations, 4- Tangible and intangible assets, 5- Family support and 6- The spirit of financial independence. In total, these factors could explain 65.76% of the total variance.

    Keywords: rural women, Empowerment, micro-credit funds, economic participation, Province of Semnan
  • شهرام مقدس فریمانی*، مهدیه السادات میرترابی، سید سهیل قائم مقامی

    در دنیای کنونی نیل به اهداف توسعه بدون استفاده از ذخایر نیمی از جمعیت جامعه یعنی زنان امری غیرممکن است. توانمندسازی اقتصادی-اجتماعی زنان یک پیش نیاز برای توسعه پایدار و رشد اقتصادی به شمار می آید، بنابراین هدف از این پژوهش که در سال 1398 اجرا گردید، شناسایی تبیین کننده های توانمندی اقتصادی-اجتماعی زنان روستایی و عوامل موثر بر آن در استان زنجان بود. دیدگاه کلی حاکم بر پژوهش با توجه به ماهیت و نوع پژوهش دیدگاه کمی است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای صندوق های اعتباری خرد زنان روستایی در استان زنجان بودند (636=N) که 154 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن توسط اساتید صاحب نظر و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت و مقدار آن برای بخش های مختلف پرسشنامه بین 86/0 و 96/0 بدست آمد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد پنج نشانگر؛ مشارکت در فعالیت های درآمدزا، توانمندی فردی و فکری در امور اقتصادی و مالی، مشارکت در تصمیم های اقتصادی خانوار، همیاری و حمایت در مورد مسایل اقتصادی و کنترل بر هزینه کرد منابع مالی در مجموع توانستند 44/68 درصد از کل واریانس نشانگرهای توانمندی اقتصادی زنان روستایی را تبیین کنند. همچنین، طبق نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، مهم ترین مولفه های موثر بر توانمندی اقتصادی زنان روستایی در استان زنجان در پنج عامل تعامل با محیط اجتماعی، توانمندی ذهنی و مالی، آموزش و ارتباطات اجتماعی، مشارکت خانگی و اقتصادی و آزادی و اختیار عمل خلاصه شدند. این عوامل در مجموع توانستند 59/40 درصد از واریانس کل را تبیین نمایند. در نتیجه زنان روستایی باید در معرض و بستر مناسب اجتماعی قرار بگیرند و جامعه با مشارکت اقتصادی آنها همراه باشد تا زمینه های اقتصادی و اجتماعی لازم برای توانمندی زنان روستایی فراهم گردد.

    کلید واژگان: اشتغال, توانمندسازی اقتصادی-اجتماعی, توسعه روستایی, مشارکت زنان روستایی
    Shahram Moghaddas Farimani *, Mahdieh Sadat Mirtorabi, Seyyed Soheil Ghaemmaghami

    The purpose of this research was to identify the determinates factors of economic empowerment and effective factors on it of rural women in Zanjan province. The statistical population of the study consisted of all members of rural women's microfinance funds in the province of Znjan (N=636) that 154 of them were selected according to Cochran formula. This research was a survey and a researcher-made questionnaire was used to data collection. Reliability of the questionnaire by calculating Cranach's alpha (α= 0.96 & 0.86) and Validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts. The results of ranking the determinants of economic empowerment of rural women by exploratory factor analysis showed, participation in income generation activities, individual and intellectual ability in economic and financial affairs, participation in household economic decisions, assistance and support on economic issues and cost control over funds were able to explain 68.44% of the total variance. Also, according to the results of exploratory factor analysis the most important explanations for the economic empowerment of rural women in Zanjan province submitted in 5 factors included: Interact with the social environment, mental and financial empowerment, education and social communication, home and economic partnership and freedom and authority to act. These factors were able to explain 40.59% of the total variance.

    Keywords: employment, Social-Economic Empowerment, Rural development, Participation of Rural Women
  • عادل نعمتی*، نشمیل افشار زاده، شهرام مقدس فریمانی، غلامرضا صادقی

    هدف کلی این پژوهش بررسی عامل های موثر بر انگیزه دانش آموزان دوره اول متوسطه روستایی برای ادامه تحصیل در هنرستان کشاورزی بود. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی، از دید شیوه ی گرد آوری داده ها، پیمایشی و از لحاظ امکان کنترل متغیرها از نوع علی-ارتباطی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه نهم پسر و دختر روستایی در شهرستان های کرمانشاه و روانسر در سال تحصیلی 98-1397 (3455 =n) بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه بارتلت 350 تن تعیین شد و نمونه گیری نیز با روش تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و محتوایی پرسشنامه را گروهی از استادان و متخصصان تایید کردند. برای دستیابی به پایایی ابزار پژوهش، آزمون مقدماتی انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه بین 72/. و 92/. به دست آمد. یافته های تحقیق نشان داد که 1/21 درصد از دانش آموزان نگرش مثبتی به ادامه تحصیل در هنرستان های کشاورزی داشتند. ضریب همبستگی بین متغیرهای تحقیق نشان داد که بین ویژگی های فردی، عامل اجتماعی، عامل سیاسی، عامل اقتصادی،چالش طلبی و تحمل ابهام رابطه مثبت و معنی داری با انگیزه دانش آموزان روستای برای ادامه تحصیل در هنرستان های کشاورزی وجود داشت. نتیجه تحلیل رگرسیون ترتیبی نشان داد که متغیرهای عامل اجتماعی، عامل سیاسی، تجربه کار کشاورزی، احساس تعلق به روستا، میزان رضایت از زندگی در روستا، علاقه مندی به کار کشاورزی نقش مثبت و عمل گرایی و عامل اقتصادی نقش منفی در احتمال انگیزه دانش آموزان روستایی نسبت به ادامه تحصیل در رشته کشاورزی داشتند.

    کلید واژگان: انگیزه تحصیل, هنرستان های کشاورزی, دانش آموزان روستایی
    Adel Nemati *, Nashmil Afsharzade, SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI, Golamreza Sadegi

    The purpose of this study was investigating the factor affecting motivation of rural youth toward vocational agricultural school in Kermanshah and Ravansar counties. In terms of goal, data collection and data analysis the study was an applied, survey and correlation descriptive research respectively. The target population consisted of boye and girls students in the third grad of high school first in Kermanshah and Ravansar counties in the 2018-2019 years(N=3455). Sample size determined using table Bartlet et al as 350 people and stratified random sampling method was used as a sampling method. The main research instrument was questionnaire which its validity confirmed by the panel of expert and reliability was used cronbachs alpha coefficient. The results indicated that 21% respondents had the positive towards vocational agricultural school. The correlation coefficient shows that there is a significant relationship between individual factor, social factor, political factor, economic factor, challenge and ambiguity tolerance with the motivation of rural youth in recruiting vocational centers and agricultural secondary education. Rrsult of ordinal regression analysis showed that social factor, political factor, Feeling of belonging to the village, Satisfaction with life in the village, Interest in agricultural work had a positive impact. But the economic Factor and pragmatism had a negative impact toward motivation to continuing education in agricultural..

    Keywords: Rural student, Motivation to study, Agricultural conservatories
  • نوذر منفرد، مهسا فاطمی*، کورش رضایی مقدم، شهرام مقدس فریمانی، پرویز بیات، مهناز امیر امینی خلف لو

    کشاورزی ارگانیک نوعی کشاورزی پایدار است که هدف آن ایجاد سیستم های تولیدی کشاورزی یکپارچه، نظام یافته و انسانی است که تضادی با منافع زیست محیطی و اقتصادی نداشته باشد. بدین منظور برگزاری دوره های آموزشی مرتبط با شیوه های کشاورزی ارگانیک در معرفی و تسهیل فرآیند پذیرش و ترویج بکارگیری این نوع کشاورزی توسط بهره برداران امری تاثیرگذار است. اولین گام در طراحی هر برنامه، شناسایی نیازهاست. از این رو هدف کلی پژوهش، نیازسنجی آموزشی کشاورزان استان بوشهر برای اجرا و توسعه کشاورزی ارگانیک می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه شامل (1) کل کشاورزان استان در زمینه های زراعت و باغبانی (24345 نفر)، (2) کارشناسان و مدیران بخش اجرایی کشاورزی (359 نفر) و (3) متخصصین کشاورزی استان شامل اساتید و اعضاء هیات علمی دانشکده کشاورزی استان و مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر (120 نفر) هستند. با توجه به حجم جامعه آماری و استفاده از جدول تعیین حجم مورگان، 200 کشاورز، 90 نفر کارشناس و مدیر اجرایی و 30 نفر از متخصصین به عنوان نمونه های موردمطالعه به طور تصادفی انتخاب شدند. پژوهش حاضر با استفاده از پیمایش و ابزار پرسشنامه در بخش کمی و همچنین مصاحبه های متمرکز بر گروه و تحلیل محتوا در بخش کیفی انجام گرفت. روایی صوری و پایایی پرسشنامه از طریق گروهی از متخصصان کشاورزی و اجرای یک مطالعه راهنما خارج از نمونه اصلی موردتایید قرار گرفت. طبق یافته های بخش کیفی، 32 نیاز آموزشی برای کشاورزی ارگانیک استخراج گردیده و اولویت بندی شد. در بخش کمی نیز "میزان اهمیت فعالیت های ارگانیک"، "میزان دانش کشاورزان در خصوص فعالیت ها" و"میزان بکارگیری فعالیت ها توسط کشاورزان" موردسنجش قرار گرفت. در پایان، پیشنهادهای کاربردی به هدف ارتقای سطح دانش و مهارت های کشاورزان استان برای اجرا و توسعه کشاورزی ارگانیک، و کاهش موانع و مشکلات آن ارایه شده است.

    کلید واژگان: کشاورزی ارگانیک, کشاورزان, نیازسنجی آموزشی, دانش, مهارت
    Nozar Monfared, Mahsa Fatemi *, Kurosh Rezaei Moghaddam, SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI, Parviz Bayat, Mahnaz Amiramini Khalafloo

    farming is a kind of sustainable agriculture aimed to provide integrated, systematic and human agricultural production system without any conflicts with economic and environmental benefits. Therefore, it is effective to implement educational classes and workshops in related with different techniques of organic farming in order to facilate the adoption process of this innovative method in agriculture. Need assessment is the first step of each program. So, the main objective of this research is assessing of the educational need of bushehr province farmers for adopting and developing organic farming. The statistical population of this research consists of three groups including farmers (24345 individuals), agricultural experts and managers of Jihad agriculture organization of Bushehr province (350 individuals) as well as the lecturers and faculties of agriculture college and research and education center for agricultural and natural resources of bushehr province (120 individuals). Based on statistical population and referring to Morgan table, 200 farmers, 90 agricultural experts and executive managers and 30 faulties were selected, randomly. Quantitative phase of the research was accomplished based on survey using questionnaires and the qualitative phase was conducted based on designing focus groups and content analysis. The face validity and reliability of the questionnaire were confirmed by a panel of agricultural specialists as well as conduction a pilot study, respectively. According to the findings of qualitative phase, 32 educational needs were extracted and ranked regarding organic farming. “Subjects importance”, “farmers’ Knowledge about the subjects” and “application of the subjects by farmers” were assessed in quantitative phase.

    Keywords: Organic Farming farmers, need assessment, knowledge, skill
  • غلام حسین حسینی نیا*، شهرام مقدس فریمانی، هدا صفدری

    زیرساخت کشاورزی شامل تمام خدمات اساسی و مورد نیاز برای رشد اقتصادی، ارتقای کارایی و عملکرد بازارهای وابسته به مواد غذایی و فیبری است. سرمایه گذاری در زیرساخت کشاورزی نیازمند مشارکت گسترده ی سازمان های مختلف در رابطه با زیرساخت های کشاورزی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی فرصت های سرمایه گذاری زیرساختی بر مبنای رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی، به منظور توسعه ی کسب و کارهای کشاورزی است. این پژوهش از نوع کیفی بوده که با بکارگیری روش نمونه گیری هدف مند، 16 نفر از خبرگان و کارآفرینان حوزه ی کشاورزی انتخاب شدند. پس از شناسایی زیرساخت های بخش ها و زیربخش های مختلف کشاورزی، آنها بر پایه تکنیک تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار  Expert Choice 11 مورد اولویت بندی قرار گرفت. نتایج نشان داد که فرصت های سرمایه گذاری زیرساختی و اولویت های آنها درکسب وکارهای کشاورزی به دو دسته زیرساخت عمومی شامل حمل و نقل، گاز، شهرک های کشاورزی و گلخانه ای و زیرساخت تخصصی کشاورزی شامل خاک/زمین، آب و خدمات تقسیم بندی می شوند. آسیب شناسی و توجه به حمل و نقل روستایی، اطلاع رسانی و آشناسازی کشاورزان با طرح کاداستر و طرح های به نژادی و اصلاح نژاد دام از پیشنهادهای این تحقیق بودند.

    کلید واژگان: فرصت های سرمایه گذاری زیرساختی, مشارکت عمومی خصوصی, کسب وکارهای کشاورزی
    Gholamhossein Hosseininia*, Shahram Moghaddas Farimani, Hoda Safdari

    Agricultural infrastructured included the entire body of basic services needed for the growth of an economy and for the improvement of the efficiency of the markets related to food and dietary fiber. Investment in agricultural infrastructure calls for a wide- spread collaboration among the various organization involved in the sector. The main purpose of the present research was to identify and prioritize the opportunities available for infrastructural investment with an emphasis on the public- private partnership approach so as to develop agricultural businesses. This research is a qualitative type study in which 16 top experts and entrepreneurs versed in agricultural practice were selected as research samples through a purposive sampling method. Then, the infrastructural of different sections and sub- sections were identified to be prioritized through the hierarchical analysis technique, using Expert Choice 11 software. The research findings well revealed that the opportunities for infrastructural investment and the pertinent priorities fall into two categories: a) public infrastructure (consisting of transportation, gas supply, and farming and greenhouse estates, respectively) and b) agricultural specialized infrastructure (consisting of soil/ land, water, and services, respectively). Also, the research findings well proposed the following suggestions as the points of focus and of investment by the public sector and the private sector, respectively: Rural transportation, and making farmers familiar with cadaster projects and livestock- breeding projects.

    Keywords: Infrastructural Investment Opportunities, Public-Private Partnership, Agricultural Business
  • شهرام مقدس فریمانی*، مهدیه سادات میرترابی
    هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر دوره های آموزشی ترویجی بر توانمندی اقتصادی زنان روستایی استان سمنان بود. جامعه آماری پژوهش شامل 1646 تن زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد استان سمنان (نفر) بود که 112 تن از آنان با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسش نامه توسط نظرخواهی از متخصصان و پایایی پرسش نامه پس از بررسی اولیه با محاسبه آلفای ترتیبی (برابر با 932/0) تایید شد. نتایج رتبه بندی نشانگرهای توانمندی اقتصادی زنان روستایی نشان داد که "استفاده ی مناسب از اوقات فراغت برای فعالیت های درآمدزا"، "علاقه و پی گیری فعالانه در امور شغلی و تولیدی" و"کسب مستمر دانش و مهارت های فنی و شغلی" در رتبه های اول تا سوم قرار داشتند. بنا بر یافته های تحلیل عاملی اکتشافی، مهم ترین نشانگرهای توانمندی اقتصادی زنان روستایی در استان سمنان در پنج عامل اشتغال مستقل و پایدار، مشارکت و دسترسی به تسهیلات مالی و اعتباری، مشارکت در امور تولیدی و حرفه ای، گسترش ارتباطات در خرید، بازاریابی و فروش، و رهبری و مدیریت کسب و کار گروهی خلاصه شدند که در مجموع توانستند 29/73 درصد از واریانس کل متغیر های توانمندی اقتصادی را تبیین کنند. بنا بر یافته های هم بستگی متغیرها بین مشارکت در دوره های آموزشی ترویجی و توانمندی اقتصادی زنان روستایی رابطه مثبت معنی داری وجود داشت. تحلیل رگرسیونی نشان داد که شمار دوره های آموزشی ترویجی گذرانده شده مهم ترین عامل موثر بر توانمندی اقتصادی زنان بود که در مجموع 32 درصد متغیر وابسته را تبیین کرد.
    کلید واژگان: توانمندسازی اقتصادی, صندوق اعتبارات خرد, زنان روستایی, مشارکت اقتصادی, دوره آموزش ترویجی
    SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI *, Mahdieh Sadat Mirtorabi
    The purpose of this research was to analysis the Impact of Extension Training Courses on economic empowerment of rural women in the Semnan province in Iran. The statistical population of the study consisted of all members of rural women's microfinance funds in the province of Semnan that 112 of them were selected according to Cochran formula as sample and stratified random sampling method. This research was a survey and a researcher-made questionnaire was used to data collection. Reliability of the questionnaire by calculating Cranach's alpha (α= 0932) and validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts. The results of ranking the determinants of economic empowerment of rural women showed, suitable use of leisure for income-generating activities, Interesting and active pursuit of job and production affairs and continuous acquisition of knowledge, technical and professional skills in the first to third ranks and there are the most important factors of the economic empowerment of rural women in the Semnan province. Also, according to the results of exploratory factor analysis the most important explanations for the economic empowerment of rural women in the Semnan province submitted in 5 factors included: Independent and sustainable employment, access to financial and credit facilities, participation in social and professional affairs, expansion of communication in the purchase, marketing and sales, and leadership and management of business group. These factors, in total, were able to explain 73.29% of the total variance. There is a meaningful positive correlation between participation in educational extensions and four factors explaining the economic empowerment of rural women. The results of regression analysis also showed that the number of extension education courses is the most important factor affecting the economic empowerment of women, which in total explains 32 percent of dependent variable.
    Keywords: economic empowerment, microfinance funds, rural women, Extension education courses
  • مهسا فاطمی، کورش رضایی مقدم *، نوذر منفرد، شهرام مقدس فریمانی
    هدف از پژوهش حاضر شناخت سازه های موثر و روش های تغییر رفتار کشاورزان نسبت به کشاورزی ارگانیک در بین کشاورزان استان بوشهر است. در این تحقیق پیمایشی، 101 کشاورز با روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی از شهرستان های بوشهر، دیر و جم و ریز به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. روایی صوری پرسشنامه توسط اساتید دانشگاه و مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی مورد تایید قرار گرفت. پایایی آن نیز با انجام مطالعه راهنما توسط 30 کشاورز خارج از جامعه آماری انجام شد؛ به طوری که ضرایب آلفای کرونباخ بین 91/0- 6/0 به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان استفاده کشاورزان مورد مطالعه از روش های مبارزه زیستی و همچنین کودهای آلی و سبز، بیش از سایر روش های کشاورزی ارگانیک است. همچنین طبق نتایج الگوی علی، مولفه های سابقه کشاورزی، میزان استفاده و اثربخشی رسانه های ارتباطی، نگرش به پیامدهای منفی کشاورزی متداول، دانش نسبت به اصول کشاورزی ارگانیک، نگرش به گروه مرجع، نگرش به محیط زیست و سلامتی انسان و نگرش به کشاورزی ارگانیک از عوامل اثرگذار بر میزان به کارگیری فعالیت های کشاورزی ارگانیک توسط کشاورزان مورد مطالعه هستند. در پایان، پیشنهادهایی در راستای توسعه شیوه ارگانیک در منطقه ارائه شده است: انتخاب افراد تحصیل کرده و آموزش به آنان در راستای توسعه شیوه ارگانیک در منطقه، در اختیار قرار دادن عوامل زیربنایی توسعه این شیوه نوین کشاورزی، واگذاری تامین این عوامل زیربنایی به مراکز خدمات و ترویج کشاورزی، ارتقاء مهارت های علمی و عملی کارشناسان و مروجان منطقه در زمینه کشاورزی ارگانیک و محصولات سالم.
    کلید واژگان: کشاورزی ارگانیک, رفتار, نگرش, پایداری, بوشهر
    Mahsa Fatemi, Kurosh Rezaei, Moghaddam*, Nozar Monfared, Shahram Moghaddas Farimani
    Determinants of behavioral change toward organic farming among the farmers of Bushehr province was the main purpose of the study. Data collection was accomplished using survey and a sample of 101 farmers was selected using stratified random sampling from the counties of Bushehr, Dayyer and Jom-o-riz. Face validity of the questionnaire was confirmed by a group of professors and specialists of agricultural research center. The reliability was also confirmed by a pilot study with 30 farmers out of the study region and the Cronbach`s alpha was computed in a range of 0.60 to 0.91. Findings revealed that farmers have been used biological control techniques as well as green fertilizers more than the other methods of organic farming. According to the causal model, agricultural background, the use of communicative media and its effectiveness, attitude toward conventional agricultural consequences, knowledge about organic farming, attitude toward reference group, attitude toward environment and human health and attitude toward organic farming are affecting factors of organic farming activities by the farmers. Finally, some recommendations were presented: Selection and training of the educated individuals in order to promote organic farming in the area, facilitating the basic factors for this modern way of farming, assigning this task to the centers of agricultural extension and services, enhancement of scientific and practical skills of the experts and extension agents in terms of organic farming and healthy products.
    Keywords: Organic agriculture, Behavior, Attitude, Sustainability, Bushehr
  • نعیمه زلالی*، سعید محمدزاده، مسعود برادران، شهرام مقدس فریمانی
    یکی از دلایل کارآیی پایین دانش آموختگان دانشگاه ها در بازار کار، ارائه ی آموزش های نظری بدون توجه به نیاز بازار کار در آموزش عالی است. به منظور رفع این مشکل، دانشگاه جامع علمی - کاربردی و در پی آن مراکز آموزش جهاد کشاورزی با هدف تربیت مهارت آموختگان شایسته مورد نیاز بازارکار ایجاد شد. لذا پژوهش حاضر، با هدف بررسی تطبیقی شایستگی های حرفه ای دانش آموختگان علمی-کاربردی گیاهان دارویی مرکز آموزش عالی امام خمینی با نیاز بازارکار به صورت آمیخته متوالی(کیفی-کمی) در سال1397 انجام شد. برای دستیابی به هدف تحقیق، ابتدا از روش دلفی برای استخراج شایستگی های بازارکار بهره گرفته شد. جامعه آماری این بخش شامل فعالان بخش گیاهان دارویی و اعضای هیات علمی و مدرسان مراکز آموزش عالی علمی کاربردی بودند(27 تن) که به روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند انتخاب شدند. پس از چهار مرحله پردازش، 11 شایستگی فردی(با 49 گویه)، 15 شایستگی کسب و کار(با 79 گویه) و 15 شایستگی تخصصی(با 48 گویه)، مورد تایید نهایی قرار گرفتند. در مرحله دوم وضعیت موجود دانش آموختگان با دیدگاه خبرگان از لحاظ این سه شایستگی مقایسه شد. جامعه ی آماری این مرحله از پژوهش شامل 380 تن از دانش-آموختگان گیاهان دارویی مرکز آموزش عالی امام خمینی در بازه ی زمانی سال 1388 تا 1395 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 181 تن از آنها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد سطح شایستگی های بازارکار دانش آموختگان از سطح انتظارات کارفرمایان پایینتر بود. لذا پیشنهاد می گردد به منظور همسو شدن شایستگی-های دانش آموختگان با نیاز بازار کار و افزایش اشتغال آنان، هنگام طراحی و تدوین سرفصل های دوره های این مراکز، با تعامل موثر با کارفرمایان، انتظارات و نیازهای آنان نیز لحاظ گردد.
    کلید واژگان: مراکز علمی کاربردی, شایستگی فردی, شایستگی تخصصی, شایستگی کسب و کار, دانش آموختگان
    Saeed Mohammadzadeh, Masoud Baradaran, SHAHRAM MOGHADDAS FARIMANI
    One of the reasons for the low efficiency of university graduates in the Work Market is to provide the theoretical training regardless of the Work Market requirement in the Higher Education. In order to solve this problem, the Applied Scientific University and following of that ‘the training centers of Jihad-e-keshavarzi were created with the aim of training qualified skills graduates who the Work Market require them .Therefore, the present research was conducted with the aim of comparative study of professional competencies of Applied Scientific graduates in medicinal plants course of Imam Khomeini Higher Education with the needs of Work Market in a consecutive mixed method in 2018 . To achieve the research goal, at first ,the Delphi method was used to extract Work Market competencies. The statistical community of this section included the activists of the Medicinal Plants Department and faculty members and instructors of Applied Scientific Higher Education Centers (n=27) who were selected through a targeted random sampling method. The statistical community of this stage of research included 380 Medicinal Plants graduates during 2009-2016 that 181 students of them were selected by random sampling based on Krejcie and Morgan table. The results showed that the level of competencies of the Work Market for graduates was lower than employers' expectations. It is suggested that, in order to aligning the graduates' competencies with the Work Market requirement and increasing their employment, when designing and compiling the courses of these centers, effective interaction with the employers, their expectations should be considered.
    Keywords: Applied science centers, Individual competencies, business competencies, specialized competencies, Graduates
  • شهرام مقدس فریمانی*، زهرا تشکری
    هدف از اجرای این پژوهش، بررسی انگیزه های دانشجویان برای تحصیل در رشته های علمی کاربردی کشاورزی بود. جامعه آماری 1020 نفر از دانشجویان کاردانی مراکز تحقیقات و آموزش کشاورزی ورودی سال تحصیلی 95-94 بودند که 346 نفر از آنان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن از سوی گروهی از متخصصان و پایایی آن با استفاده از پیش آزمون و ضریب تتای ترتیبی (92/0=Ө) تایید شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پنج عامل تناسب رشته تحصیلی با عوامل درونی و بیرونی، عوامل انگیزش فردی، ارتباط رشته تحصیلی با پیشینه شغلی و خانوادگی، ارتباط رشته تحصیلی با وظایف و تمایلات شغلی و مشوق خانوادگی و ماهیت رشته در حدود 94/63 درصد از واریانس متغیرهای انگیزه های دانشجویان را تبیین کردند. نتایج مقایسه میانگین نشان دهنده آن بود که بین جنس و وضعیت شغلی پاسخگویان در زمان تحصیل با برخی عوامل انگیزشی تفاوت معنی داری وجود داشت. بین سن و تناسب رشته تحصیلی با عوامل درونی و بیرونی، عوامل انگیزش فردی و مشوق خانوادگی و ماهیت رشته تحصیلی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت
    کلید واژگان: انگیزه, دانشجویان کشاورزی, مقطع کاردانی, علمی کاربردی, رشته کشاورزی
    Shahram Moghaddas Farimani*, Zahra Tashakori
    The purpose of this research was to investigate the students’ motivations to choose the agricultural applied-practical fields. The statistical population of the research included 1020 Associate students studying in Agricultural Research and Education Centers who enrolled in the Academic Year 2015-2016. Given the Krejcie and Morgan Table, a sample of 346 students was selected using the random sampling method. The questionnaire was determined as the research data collection tool whose validity was confirmed by a panel of experts and its reliability was confirmed by pretest and Sequential Theta Coefficient (Ө= 0.92). The results of factor analysis showed that five factors, namely the appropriateness of the field of study with internal and external factors, intrinsic motivational factors, the relationship between the field of study and the job and family background, the relationship between the field of study and job desires and tasks, family sponsorship and the nature of the field of study, could explain about 63.94% of the variance in students’ motivations. The results of comparing the means indicated that there was a significance difference between student's sex and job status and some of motivational factors. Based on the findings, there were significance positive relationships among age and appropriateness of the field of study and internal and external factors, intrinsic motivational factors, family sponsorship and the nature of the field of study
    Keywords: Motivation, agriculture students, Associate's Degree, applied, practical, agriculture
  • شهرام مقدس فریمانی*
    انگیزه اساس رفتار آگاهانه افراد بوده و برای انتخاب رشته تحصیلی، نوع دوره آموزشی و دانشگاه محل تحصیل انگیزه های گوناگونی وجود دارد. این پژوهش با هدف بررسی انگیزه دانشجویان در ورود به دوره ی کاردانی علمی کاربری کشاورزی انجام شد. جامعه آماری 1020 نفر از دانشجویان مقطع کاردانی علمی کاربردی مراکز آموزش جهادکشاورزی ورودی سال تحصیلی 95-94 بودند که 346 نفر از آنان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن به وسیله گروهی از متخصصان مربوطه بررسی و تایید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از پیش آزمون و ضریب تتای ترتیبی (0.94=Ө) تایید شد. تحلیل عاملی نشان داد که انگیزه های دانشجویان در شش عامل شغلی و فردی، آموزشی – موسسه ای، جبر محیط و تبلیغات رسانه ای، اصرار و توصیه دوستان و والدین، ورود به دانشگاه و کسب مدرک تحصیلی و محدودیت مالی و شهریه مناسب تحصیلی دسته بندی شدند و عامل شغلی و فردی به عنوان مهمترین عامل تعیین گردید. مقایسه میانگین بین انگیزه های دانشجویان و جنسیت نشان داد که دانشجویان دختر و پسر در عامل اول با هم تفاوت معنی داری دارد. مقایسه میانگین بین عوامل انگیزنده و وضعیت شغلی دانشجویان در زمان تحصیل نشان داد که دانشجویان شاغل و دانشجویان فاقد شغل از نظر انگیزه های شغلی و فردی و آموزشی موسسه ای با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند. بین سن دانشجویان و عوامل فردی و شغلی و جبر محیط و تبلیغات رسانه ای رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. از این رو توجه به ارتقای دانش و مهارتهای شغلی و رفع نیازهای فردی دانشجویان در اصلاح و بازبینی برنامه درسی این دوره پیشنهاد گردید.
    کلید واژگان: انگیزه, دانشجویان, رشته کشاورزی, دوره کاردانی, آموزش عالی علمی کاربردی
    Shahram Moghaddas Farimani *
    Motivation is the basis of the conscious behavior of individuals and there are various motivations for choosing a field of study, type of study course, and university. The purpose of this study was to investigate the motivation of students to enter the technical and vocational higher education course. The statistical population of the study was composed of 1020 student of technical and vocational higher education course in the educational centers in the academic year of 1994-95 and from that 346 students were selected using the Kerjesie and Morgan tables and through stratified random sampling technique.The research instrument was a questionnaire that its validity was reviewed and confirmed by a group of relevant experts. The reliability of the questionnaire was confirmed by pretest and Teta coefficient (Ө = 0.94). Factor analysis showed that student motivations are detected in six dimensions including: Occupational and Individual, Educational – Institutional, Compulsory environment and media Advertising, Insist and recommend friends and parents, Entering to university and earning a degree of education and Financial constraints and appropriate tuition. Occupational and individual factor was identified as the most important factor. The average comparison between student's motivation and gender was shown that girl and boy students had significant different in the first factor. Comparison of the average of the motivating factors and the student's job status at the time of study as shown that there were significant differences between employed and unemployed students in terms of occupational and individual, educational – institutional factors.
    Keywords: Motivation, Students, Agricultural Cources, Associate's degree, Technical, Vocational Higher Education
  • غلامحسین حسینی نیا *، شهرام مقدس فریمانی، آتنا جعفری
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر گرایش کارآفرینانه شرکت های تعاونی تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی بر عملکرد آنان از نظر مدیران این شرکت ها با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری گرایش به بازار انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش را روسای هیئت مدیره شرکت های تعاونی تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی مستقر در استان های تهران، فارس و اصفهان تشکیل دادند. برای گردآوری داده های پژوهش از ابزار پرسش نامه با طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شد. پس از نمونه گیری تصادفی، داده ها از 114 شرکت گردآوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهایSPSS21 و Smart PLS3 استفاده شد. پایایی ابزار تحقیق از طریق پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و ضریب های بارهای عاملی و روایی آن به وسیله روایی همگرا و واگرا تایید شد. یافته های پژوهش نشان داد که تاثیر گرایش کارآفرینانه این شرکت ها بر عملکرد آنها مثبت و معنی دار است، اما گرایش به بازار این رابطه را تعدیل نمی کند. از طرفی، گرایش به نوآوری، ریسک پذیری، پیشگامی و استقلال بر عملکرد شرکت های مذکور تاثیر مثبت و معنی داری دارد، ولی رقابت تهاجمی بر عملکرد این شرکت ها تاثیر معنی داری ندارد.
    کلید واژگان: گرایش کارآفرینانه, گرایش به بازار, عملکرد, شرکت تعاونی
    Shahram Moghaddas Farimani, Gholamhoseiin Hoseiininiya *
    This research was an attempt to study analytically the effect that entrepreneurial orientation of cooperative companies involved in the supply (provision and production) of agricultural inputs and implements had on their performance in terms of adjusting market orientation (as viewed by the concerned managers). An applied research methodology was employed. Also, a descriptive - survey method was used for data gathering. The statistical population consisted of the companies involved in the supply of agricultural inputs and implements in three provinces, namely Tehran, Fars and Isfahan. The instrument for gathering the data required was a five scales likert type questionnaire. One hundred fourteen managers were selected as samples through random sampling. Structural equation modeling (SEM) was employed for data analysis using Spss/win21 and smart PLS3. The reliability of the instrument was supported by a pilot-test, Cronbach's alpha, composite reliability and load factors, and the findings well revealed that entrepreneurial orientation of the companies involved in the supply of agricultural inputs and implements had a positive meaningful influence on their performance. However, the same relationship did not apply in terms of market orientation. Also, orientation towards innovation and risk. Taking, leading role and independence proved to have positive meaningful influence on the performance of the companies concerned. But the aggressive competition showed no meaningful influence on the performance.
    Keywords: entrepreneurial orientation, Market orientation, Performance, cooperative companies
  • سید داود حاجی میررحیمی*، شهرام مقدس فریمانی
    منابع انسانی توانمند، عنصر اصلیموفقیت سازمان ها در دستیابی به هدف هایشان می باشند. برای داشتن چنین منابعی، لازم است سازمان‏ ها برنامه ریزی بلندمدت، متمرکز، عمیق و فراگیری انجام داده و نسبت به ارزشیابی و اصلاح مستمر این برنامه ها اقدام نمایند. هدف تحقیق حاضر بررسی روش های اصلاح دوره های آموزش ضمن خدمت کوتاه مدت کارکنان وزارت جهاد کشاورزی از دیدگاه کارشناسان ستادی بود. این پژوهش ازلحاظ روش، توصیفی– همبستگی، ازلحاظ هدف، کاربردی، ازلحاظ درجه کنترل متغیرها غیرآزمایشی و از لحاظ جمع آوری اطلاعات، پیمایشی بود. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن با استفاده از دیدگاه خبرگان و متخصصین آموزش کارکنان و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تایید شد. جامعه آماری، کارشناسان حوزه ستادی وزارتخانه بودند (N=1075) که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه تعیین شد (n=153) و با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک تصادفی، داده ها جمع آوری گردید. یافته ها نشان داد که بین میزان توجه به مقوله‏ های مرتبط با چهار بخش «طراحی»، «انتخاب»، «اجرا» و «نظارت، ارزشیابی و اصلاح» دوره های آموزشی و میزان اهمیت آن ها در اصلاح این دوره ها، اختلاف معنی داری وجود دارد. از طرفی، مهم ترین راهکارهای اصلاح این دوره ها: «هدفمند شدن دوره های آموزشی هر کارمند در طول خدمت»، «استفاده از نظرات کارکنان در انتخاب دوره های آموزشی به صورت شفاهی و مکتوب»، «تناسب رتبه شغلی کارکنان با نوع دوره‏ی آموزشی انتخابی» و «وجود فرصت کافی برای انتخاب دوره ها توسط کارکنان و مدیران آن ها» تعیین شد. نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان داد که متغیر «طراحی دوره های آموزشی» 21/8 درصد تغییرات متغیر «تاثیر دوره ها بر بهره وری شغلی کارکنان» را تبیین کرده است.
    کلید واژگان: نظام آموزش ضمن خدمت, کارکنان, بهبود دوره های آموزشی
    Seyed Davood Hajimirrahimi *, Shahram Moghaddas Farimani
    The main element for achieving organizations to their goals is empowered human resources. To empower human resources, organizations should have deep, centralized and long term planning which needs to be evaluated and revised continuously. The main research purpose was to investigate the current situation and contexts of improvement in short training courses from experts’ perception in Ministry of Agriculture Jihad. This study was descriptive and data were collected by survey method. The main tool for gathering data was questionnaire which its validity was confirmed by related educational specialist and experts. Also, the reliability of research instrument was evaluated by Coronbach’s Alpha test. Statistical population was staff expert in Ministry of Agriculture Jihad (N=1075). The sample size was determined by Cochran’s formula (n=166) and statistical sample was determined by systematic random sampling. The results showed that there is significant difference between current attention to four parts of educational courses which are a) design, b)selection, c)implementation, and d) monitoring, evaluation, reform and those importance to improve of the cources.The best strategies for such cources improvement are: cources become purposeful for each employee; using employees opinion towards the cources by oral or writing methods; appropriateness of courses with employees job level; having enough time for employees and their managers to select cources. Regression analysis showed that designing the training courses explained and predicted 21.8 percent of chang in dependent variablewhich is impact of courses on the productivity of employees.
    Keywords: In- Service Education System, Employees, Improvement of Training Courses
  • غلامحسین حسینی نیا*، شهرام مقدس فریمانی مقدس فریمانی، فهیمه رحیمی مشکین
    هدف اصلی این پژوهش تبیین مولفه های کسب و کار کشاورزی روی بام با استفاده از روش شناسی کیفی اکتشافی بود. این پژوهش از آن منظر مورد توجه است که با تبیین مولفه های مورد نظر می توان سیاست گذاری هایی برای بهبود و توسعه فعالیت های شرکت های کشاورزی و فضای سبز شهری تدوین نمود. به دلیل گستردگی انواع شرکت های حاضر در زمینه ی کشاورزی شهری یکی از زیر بخش های آن (کشاورزی بام سبز در پشت بام) به عنوان مورد مطالعه انتخاب گردید. از این رو در این پژوهش سعی شد به شناسایی عوامل تشکیل‏ دهنده الگوی کسب و کار این شرکت ها پرداخته شود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته، بررسی اسناد و بررسی وب سایت به عنوان رسانه دیداری جهت اعمال چند جانبه گرایی بود و داده ها با روش تحلیل مضمون تحلیل گردید. نمونه های بررسی این تحقیق، شرکت های کشاورزی بودند که حداقل یکی از انواع نظام های بام سبز شامل گلخانه های روی بام، بام سبز متمرکز، بام سبز گسترده، بام سبز مدولار یا جعبه گیاه و یا دیوار سبز را اجرا نموده بودند. یافته ها منجر به تبیین مولفه های کسب و کار در حوزه های محصول، مشتری، مدیریت زیرساخت و جنبه های مالی گردید که اکثر آن ها با الگوی استروالدر سازگاری داشتند
    کلید واژگان: الگوی کسب و کار, کشاورزی شهری, کشاورزی روی بام, بام سبز
    Gholam Hossein Hosseininia*, Shahram Moghaddas Farimani, Fahimeh Rahimi Meshkin
    The purpose of this study was to explain the components of rooftop farming business using exploratory qualitative methodology. Explanation of the intended components can help policy development for improving urban landscape and agricultural enterprises. Because of the highly diversified types of enterprises involved in urban agricultural activities, one of the activities, namely “rooftop farming “was selected as the case for this study. Attempts were thus made to identify the factors involved in the business model practiced by these enterprises. For the purpose of multilateralism , three instruments, namely semi structured in – depth interviews, documentary review and website – search (as the visual media) were used for data gathering. The data gathered was then analyzed through theme analysis. The samples for this multilateral case study consisted of those agricultural enterprises that have at least carried out one of various green roof top systems, including “roof – top greenhouse, "intensive green roof “, “extensive green roof “, “planter box green roof “ or “ green wall “. The research findings could well explain the business components related to the products, customers, management of infrastructures and financial aspects, most of which compatible with Osterwalder model.
    Keywords: Business Model, Urban Agriculture, Rooftop Farming, Green Roof
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال