جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "international relations" در نشریات گروه "علوم سیاسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «international relations» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نمایندگی های داخلی وزارت امور خارجه به عنوان بازوهای اجرایی سیاست خارجی در سطح استان ها، نقشی کلیدی در تسهیل تعاملات بین المللی و تقویت پارادیپلماسی ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش و اهمیت این نمایندگی ها در تحقق دیپلماسی داخلی و توسعه روابط بین المللی استان ها صورت گرفته است. با تمرکز بر مفهوم پارادیپلماسی، به این پرسش پرداخته شده که این نمایندگی ها چگونه به عنوان پل ارتباطی بین دولت مرکزی و استان ها می توانند به تقویت تعاملات بین المللی استان ها کمک کنند. یافته ها نشان می دهد که این نمایندگی ها با استفاده از ظرفیت های محلی و شناخت دقیق از پتانسیل های هر استان، می توانند در جذب سرمایه گذاری خارجی، توسعه روابط تجاری، ترویج فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی و همچنین حل مسائل کنسولی و مهاجرتی نقشی موثر داشته باشند. علاوه بر این، این نمایندگی ها با ایجاد شبکه های ارتباطی گسترده با نهادهای دولتی، بخش خصوصی و جامعه مدنی در سطح استان، قادر به مشارکت فعال در تدوین و اجرای سیاست های خارجی متناسب با نیازهای هر استان هستند. در پایان، ضمن بررسی چالش های موجود، پیشنهاداتی برای تقویت نقش این نمایندگی ها ارائه شده است. در این مقاله از روش پژوهش کیفی و نوع توصیفی- تحلیلی استفاده می کند. داده ها از منابع مختلف شامل کتاب ها، مقالات علمی و پژوهشی، و سایر اسناد مرتبط جمع آوری شده است.
کلید واژگان: پارادیپلماسی, نمایندگی های داخلی «استانی», روابط بین المللی, ظرفیت های محلیThe internal agencies of the Ministry of Foreign Affairs are among the executive agents of foreign policy at the provincial level. They play a key role in facilitating international interactions and strengthening paradiplomacy. This research is conducted with the aim of investigating the role and importance of these agencies to realize the goals of internal diplomacy and the development of international relations of the provinces. Here focusing on the concept of paradiplomacy, we will ask how these agencies as a bridge between the central government and the provinces, can facilitate the strengthening of the international interactions of the provinces? Based on the findings of this research, these agencies can play a role in attracting foreign investment, developing business relations, promoting Iranian and Islamic culture and civilization, and solving consular and immigration issues by using local capacities and knowing the potentials of each province be effective. Also these agencies actively participate in the explanation and implementation of foreign policies according to the needs of each province through the creation of extensive communication networks with government organizations, the private sector and civil society at the provincial level. Finally in addition to examining the existing challenges, suggestions are provided to strengthen the role of these agencies. In this article, the qualitative research method (descriptive-analytical type) .has been used and the required data has been collected from various sources, including books, scientific and research articles and other related documents.
Keywords: Paradiplomacy, Internal (Provincial) .Agencies, International Relations, Local Capacities -
استفاده از هوش مصنوعی می تواند بعنوان پیشران قدرتمند در تحولات آینده جهان باشد.زیرا در عصر جدید مبتنی بر هوش مصنوعی، هنجارهای جدیدی با محوریت روابط انسان-ماشین و ماشین-ماشین در حال شکل گیری است که مستقل از متغیرهای انسانی و طبیعی، سریعتر تحولات مختلف بین المللی را پیش بینی و محاسبه می کنند از این رو سرمایه گذاری در هوش مصنوعی در همه ی جنبه ها درکشورهای توسعه یافته زمینه رقابت را با سایر کشورها فراهم خواهد کرد. از این رو این تحقیق با هدف جایگاه هوش مصنوعی در آینده روابط بین الملل(مطالعه موردی ایالات متحده آمریکا) انجام شده است وبه تاسی از وجه غالب محققین واندیشمندان علوم سیاسی برای اینگونه تحقیقات، از روش کنونی استفاده می نمایند.لذا این تحقیق از نظر نوع مطالعه کاربردی و توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها از اساتید دانشگاه ها که در زمینه هوش مصنوعی و مطالعات آمریکا تخصص داشته اند،می باشد. روش تحقیق از نوع ترکیبی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تقریبا تمامی کشورها بویژه کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده و چین دستیابی به مزیت رقابتی در حوزه هوش مصنوعی و به دنبال آن بهبود وضعیت اقتصادی خود را یکی از اهداف اصلی توسعه هوش مصنوعی در نظر گرفته اند. این موضوع می تواند ناشی از پتانسیل عظیم اقتصادی توسعه هوش مصنوعی باشد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که بهره گیری از هوش مصنوعی در مناسبات بین الملل ابزاری جهت تقویت قدرت ملی است.
کلید واژگان: آمریکا, هوش, هوش مصنوعی, سیاست خارجی, روابط بین المللThe use of artificial intelligence can be a powerful driving force in the future developments of the world. Because in the new era based on artificial intelligence, new norms centered on human-machine and machine-machine relationships are being formed, which, independent of human and natural variables, will lead to faster developments. They predict and calculate different international Therefore, investing in artificial intelligence in all aspects in developed countries will provide the basis for competition with other countries. Therefore, this research has been conducted with the aim of the place of artificial intelligence in the future of international relations (case study of the United States of America) and due to the fact that the majority of political science researchers and thinkers use the current method for such research.Therefore, this research is applied and descriptive-analytical in terms of type of study, and data collection is from university professors who have specialized in artificial intelligence and American studies. The research method is of mixed type. The results of the current research show that almost all countries, especially developed countries such as the United States and China, have considered achieving a competitive advantage in the field of artificial intelligence and subsequently improving their economic status as one of the main goals of artificial intelligence development.This issue can be caused by the huge economic potential of artificial intelligence development. In general, it can be concluded that the use of artificial intelligence in international relations is a tool to strengthen national power.
Keywords: America, Intelligence, Artificial Intelligence, Foreign Policy, International Relations -
در جریان آخرین مباحثات نظری روابط بین االملل، چنین برداشت می شود که یک نظریه مطلوب باید از چهار عنصر دانش افزایی (اصالت)، تبیین کنندگی (رفتارشناسی)، زیبایی شناسی و راهبردمحوری برخوردار باشد. در این راستا نگارنده در صدد است، به تبیین معیارهای مزبور در نظریه «مقاومت اسلامی» بپردازد. حال این پرسش مطرح است که چگونه نظریه مقاومت اسلامی یک نظریه مطلوب و بدیع در روابط بین الملل قلمداد می شود؟ نویسنده در این پژوهش با روش کیفی و رویکرد تبیینی- تحلیلی بر این باور است که نظریه مقاومت اسلامی اولا، اصالت دارد: این نظریه ریشه در پارادایم توحیدی دارد، واحدهای سیاسی را در جبهه «حق» و «باطل» ترکیب بندی می نماید و با بهره گیری از نص، عقل و سنت، شناخت روندها، پدیده ها و رخدادهای سیاسی و بین المللی را میسر می داند. ثانیا، رفتار جبهه باطل، در قالب نظام سلطه تجلی پیدا می کند. بقای نظام سلطه، در گرو سلطه پذیری واحدهای سیاسی است. لذا مبارزه با واحدهای انقلابی در جهت بقاء و تداوم نظام سلطه، ضروری است. ثالثا، مهم ترین جنبه های زیبایی شناختی نظریه مقاومت، پرهیز از فرقه گرایی و وحدت زایی در جهان اسلام و به طور کلان تقویت جبهه حق در روابط بین الملل است. و رابعا، اصلی ترین راهبرد نظریه مقاومت جهت تحقق صلح، مبارزه سیاسی، نظامی و عقیدتی با نظام سلطه است.کلید واژگان: نظریه معیار, روابط بین الملل, انقلاب اسلامی, توحید, مقاومت اسلامیIn the course of the latest theoretical discussions of international relations, it is perceived that an ideal theory must encompass four elements: knowledge-enhancing (authenticity), explanatory power (behavior), aesthetics, and strategic orientation. In this regard, the author intends to explain the aforementioned criteria within the framework of the "Islamic Resistance" theory. The main question of the article is: How is the Islamic Resistance theory considered an ideal and innovative theory in international relations? (question)The method of this research is qualitative and its approach is descriptive-analytical (method) .In this research, the author employs a qualitative method and an explanatory-analytical approach, believing that the Islamic Resistance theory, firstly possesses authenticity: this theory is rooted in a monotheistic paradigm, categorizing political units into the camps of of "Truth" and "Falsehood" and enables the understanding of political and international trends, phenomena, and events through the use of Text, Reason and Sunnah. Second, the behavior of the Falsehood front is manifested in the form of the system of domination. Third, the most important aesthetic aspects of the theory of resistance are the avoidance of sectarianism and unification in the Islamic world and the overall strengthening of the front of truth in international relations, fourth, the primary strategy of the Resistance theory for achieving peace involves political, military, and ideological struggle against the hegemonic system (findings).Keywords: Standard Theory, International Relations, Islamic Revolution, Monotheism, Islamic Resistance
-
با رویکردسنجی مقالات علمی-پژوهشی در هر رشته ای بر مبنای «مفهوم سنجی» در نهایت می توان ضعف و قوت در پرداختن به آن مفهوم را در قالب داده های عددی تعمیم پذیر نمایش داد و برای موضوع یابی پژوهش های آینده با رویکرد آسیب شناسی پژوهشی پایه ای از آن استفاده کرد. گروه ها، ائتلاف ها و اتحادها در روابط بین الملل جایگاه ویژه ای دارد و تعیین کننده نحوه توزیع قدرت در نظام بین المللی است؛ بر همین اساس، و به دلیل اتخاذ دکترین سیاست خارجی جدی و عملگرای جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر نگاه به شرق، رویکردسنجی مفاهیم مرتبط با سازمان هایی مانند بریکس که در این دکترین نقش ایفا می کند برای جامعه دانشگاهی روابط بین الملل ایران اهمیت می یابد. به همین دلیل، در 109 مقاله علمی-پژوهشی بررسی شده با رویکرد روابط بین الملل به طور اختصاصی و کامل یا به طور جزئی و به عنوان بخشی از مباحث به موضوع بریکس پرداخته شده است و با رویکردسنجی به «روش تحلیل محتوای مقوله ای» مبتنی بر کلیدواژه های نظری مطالعه شد. نتایج نشان می دهد در این حوزه مطالعاتی در نشریه های موسسات پژوهشی وابسته به نهادها و سازمان های موثر بر سیاستگذاری خارجی، مانند وزارت خارجه و مجمع تشخیص مصلحت نظام، پژوهشگران ایرانی به مقاله های با موضوع بریکس، نگاهی مبتنی بر اقتصاد سیاسی داشته اند و استقبال از تغییر بنیادین یا جزئی نظم و نظام بین الملل فعلی، تحلیل مسائل مرتبط به بریکس را شکل می دهد که بر اساس رویکرد چندجانبه گرایی و تمایل برای تبدیل شدن جهان تک قطبی به چند قطبی نگاشته شده است. در مجموع علائمی از ابتلا به «سندرم کیسینجر» نیز مشهود و لازم است در پژوهش های آینده آسیب شناسی شود.کلید واژگان: آسیب شناسی روابط بین الملل, بریکس, روابط بین الملل, روابط بین الملل ایرانی, نظام بین المللAnalyzing the articles of each discipline based on concepts can finally show the weaknesses and strengths in dealing with that concepts in the form of generalizable numerical data and can be used as a basic research in the direction of future research with a pathological approach. Coalitions and alliances have a special place in IR and determine how power is distributed in the international system; On this basis and due to the adoption of the serious and pragmatic foreign policy doctrine of the Islamic Republic of Iran based on looking to the East, the approach measurement of the concepts related to the organizations that play a role in this doctrine becomes important. For this reason, 109 articles with the approach of IR, which have exclusively or partially dealt with the issue of BRICS were evaluated using the categorical content analysis method based on theoretical keywords. Finally, we achieved results in this field of study, including the attention of publications of research institutes affiliated with institutions and organizations effective in foreign policy to BRICS-related articles, such as the Ministry of Foreign Affairs or The Expediency Discernment Council, the Iranian researcher's political economy-based view on BRICS and welcoming the fundamental or partial change of the current international order and international system, analysis of issues related to BRICS based on the approach of multilateralism and the desire to transform the unipolar world into a multipolar one. In general, symptoms of Kissinger syndrome are also evident, which should be diagnosed in future research.Keywords: Brics, International Relations, International System, Iranian International Relations, Pathology Of International Relations
-
کی از دغدغه های مهم اندیشه پردازان سیاست در عصر مدرن، تبیین رابطه و حدود نفوذ اصول اخلاقی در صحنه عمل سیاسی و اقناع حکمرانان به رعایت این اصول در تصمیم گیری های سیاسی است. این پژوهش درصدد است با روش تحلیل مضمون آیات قرآن و سنت معصومان، راهکارهای نهادینه شدن قواعد اخلاقی در سیاست بین الملل را کشف و ارائه نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد در اسلام برای نهادینه کردن ارزش های اخلاقی از راهکارهای معرفتی، عاطفی و رفتاری استفاده شده است. دعوت به توحید، رسالت، معادباوری، آگاهی بخشی ملت ها ، تشویق به خردورزی، پرهیز از التقاط و پرهیز از شبهه پردازی، مهم ترین روش های معرفتی بوده، محبت و مهروزی، نرمش و خشونت بجا و کرامت انسانی، مهم ترین روش های عاطفی به شمار می روند و رفتار اخلاقی در جامعه، رفتارهای فرهنگی و اجتماعی و رفتارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی ازجمله راهکار های رفتاری برای نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در میان ملت های مسلمان و غیرمسلمان هستند. نتیجه مقاله مطرح می سازد ازنظر اسلام افزون بر لزوم همسویی اهداف سیاسی با اخلاق و ارزش های اخلاقی در روابط بین الملل، ابزار اجرای اهداف سیاسی نیز باید ارزشی و اخلاقی باشند.کلید واژگان: قرآن و سنت, اخلاق, سیاست, روابط بین الملل, اندیشه اسلامیOne of the important concerns of political thinkers in the modern era is to explain the relationship and limits of the influence of moral principles in the scene of political action and to persuade rulers to comply with these principles in political decisions. This research tries to discover and present solutions for the institutionalization of moral rules in international politics by analyzing the content of the Qur'anic verses and the traditions of the innocents. The findings of the research show that epistemic, emotional and behavioral solutions have been used in Islam to institutionalize moral values. Calling to monotheism, mission, monotheism, raising awareness among nations, encouraging rationality, avoiding eclecticism and avoiding suspicion are the most important methods of knowledge, love and compassion, gentleness and appropriate violence and human dignity are considered the most important emotional methods and moral behavior in Society, cultural and social behaviors and political, economic and military behaviors are among the behavioral solutions for institutionalizing moral values among Muslim and non-Muslim nations. The result of the article suggests that, from the point of view of Islam, in addition to the necessity of aligning political goals with ethics and moral values in international relations, the means of implementing political goals should also be valuable and moral.Keywords: Quran, Sunnah, Ethics, Politics, International Relations, Islamic Thought
-
سیاست خارجی به معنی دنبال کردن منافع کشور در سطوح بین المللی و در رابطه با جوامع، دولت ها و کشورهای دیگر است. سیاست خارجی، راهنمای موضع گیری است؛ و مجموعه ای از اهداف بین المللی و راه های رسیدن به آن ها را شامل می شود. سیاست خارجی کشورهای مختلف، با هم متفاوت است. مدل جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد راهبردها در سیاست خارجی، مبتنی بر راهبرد همگرایی و همسایگی است . ضرورت و هدف این نوشتار، معرفی سیاست خارجی ایران و همچنین شناخت راهبرد همگرایی و همسایگی است و نیز پاسخ به این سوال که مزایای مطلوب چنین راهبردی در روابط بین الملل چیست؟ پژوهش موجود داده های لازم را از طریق مطالعه کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل وقایع و رخداد ها در سطح بین الملل استخراج می کند. در این پژوهش از روش نظری با ماهیت داده های کیفی به مطالعه متون پرداخته و با برگزیدن گزاره های مختلف به جمع بندی مطالب می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در سیاست خارجی ایران عواملی چون: ترجیحات اقتصادی، نظم عادلانه در روابط بین الدول و ایجاد یک قدرت انضباطی برای جلوگیری از هرج و مرج های منطقه ای با توجه به گزاره نظم نوین جهانی و خروج از نظام تک قطبی موثر است.
کلید واژگان: سیاست خارجی, مطلوبیت, جمهوری اسلامی ایران, همگرایی و همسایگی, روابط بین المللForeign policy means pursuing the country's interests at international levels and in relation to societies, governments and other countries. Foreign policy is a position guide and includes a set of international goals and ways to achieve them. The foreign policy of different countries is different. The Islamic Republic of Iran's model for promoting strategies in foreign policy is based on the convergence and neighborhood strategy. After the revolution, the Islamic Republic of Iran has been able to prove its capabilities in some fields and by recognizing and considering these capabilities, it is moving towards convergence and alignment with other countries. The findings of the research indicate that in Iran's foreign policy, factors such as: economic preferences, fair order in inter-state relations and the creation of a disciplinary power to prevent regional anarchies according to the proposal of the new world order and exit from the system of technology Polarity is effective.
Keywords: Foreign Policy, Strategic Desirability, Islamic Republic Of Iran, Convergence, Neighborhood, International Relations -
سوژه حقوق همواره پیچیدگی های مفهومی و تفسیری خود را داشته است. قدمت مباحثات مفهومی حقوق در گذشته از یک سو، و ابهامات و اقتضات در روابط بین الملل نوین از سوی دیگر، همیشه حقوق را محل منازعه و مناقشه قرار داده است. در روابط بین الملل مفاهیم از لحاظ نظری و گفتمانی متفرق اند و پژوهش در این حیطه همیشه با تعریف مضامین و فحوا آغاز میشود. همانطورکه توضیح خواهیم داد، اساسا در بحث حقوق در روابط بین الملل، یک چالش میان اینکه افراد یا گروه ها صرفا و به خودی خود در برابر قدرت (حکومت) ذی حق اند یا در قبال انجام تکالیف مشخص شده از سوی قدرت (حکومت) حقی پیدا خواهند کرد، وجود دارد. در مقاله پیش رو تلاش شده است که ابتدا مفاهیم قدرت و حقوق در روابط بین الملل مورد کاوش قرار گیرند، سپس متناظر با سوالات مقاله، در پی تجسس در قلمرو قدرت و حقوق در میان متون خواهیم رفت تا با بررسی گزاره ها، محرز شود که این دوگانه گی حقوق و قدرت از کجا نشات میگیرد و اصولا رابطه ای تکمله ای میان این دو مفهوم است یا انفکاکی!؟ در پایان با بررسی اجمالی حقوق بشر غربی از مکاتب اصلی تئوریک در روابط بین الملل، مشخص خواهیم کرد که حقوق بشر با رویکرد غربی در کدام سمت ایستاده است!؟ ماهیت آن به کدامیک از این دو نزدیکتر است؛ صرفا در حیطه دفاع از حق خواهد بود یا الزام تکالیف!؟کلید واژگان: روابط بین الملل, قدرت, حق, حقوق, تکلیفThe subject of rights has always entailed conceptual and interpretive complexities. On the one hand, historical debates about the concept of rights, and on the other hand, the ambiguity and necessity of modern international relations, have always made rights a controversial issue. In international relations, concepts are theoretically and discursively diverse, and research in this realm always begins by defining themes and contents. Essentially, when it comes to rights in international relations, there is a challenge between whether individuals or groups inherently have rights against power (government), or whether they gain rights by fulfilling specified duties set out by power (government). This very issue constitutes the hypothesis of this study. This article first attempts to explore the concepts of power and rights in international relations. Then, in line with the raised questions, it delves into texts in the realm of power and rights to examine propositions and determine the origin of this power-rights duality, and whether there is a complementary or dissociative relationship between these two concepts. Finally, by briefly examining Western human rights from the main theoretical schools of international relations, it demonstrates which side Western human rights discourse stands on and whether its nature is closer to pure defense of rights or imposition of duties.Keywords: International Relations, Power, Right, Rights, Duties
-
هدف
رفتار سیاسی یک کشور در عرصه فرامرزی و جهانی برگرفته از «ژئوپلیتیک» بوده و شناخت ماهیت ژئوپلیتیک یک کشور به درک و تحلیل نوع رفتار و کنش های ژئوپلیتیک آن کشور در قبال دیگر کشورها کمک خواهد کرد. امروزه کشورهای دنیا در روابط خارجی خود تلاش می کنند با بهره گیری از عوامل ژئوپلیتیکی نسبت به اتخاذ راهبردهای مناسب در راستای منافع ملی خود اقدام نمایند. هدف پژوهش تبیین روابط جمهوری اسلامی ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس از منظر ژئوپلیتیک است.
روشتحقیق ازلحاظ هدف کاربردی و رویکردی توصیفی و کیفی دارد که به کمک ابزارهایی ازجمله مصاحبه و اسناد و مدارک دست اول انجام شده است. جامعه آماری خبرگان و کلیه اساتید صاحب نظر در این حوزه و نمونه گیری به صورت هدفمند با استفاده از روش اشباع نظری بوده و به روش تحلیل محتوا برای یافتن نتایج تحقیق استفاده شده است.
یافته هایافته های تحقیق نشان می دهد علیرغم اینکه روابط جمهوری اسلامی ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس در برخی از برهه های زمانی روابطی مبتنی بر تنش و سوءتفاهم بوده است؛ اما عواملی چون دین اسلام، ژئوپلیتیک مشترک، نفت و ساختارهای قومی قبیله ای باعث نزدیکی و برخی مشابهات شده است
نتیجه گیریجمهوری اسلامی ایران در رفتار خود نشان داده است که در روابط با این کشورها همواره به دنبال همگرایی و ارتقاء روابط و جلوگیری از تنش در منطقه بوده است و این کشورها می توانند با در نظر گرفتن علائق ژئوپلیتیکی و بهره مندی مناسب از فرصت ها و کاهش تنش ها، زمینه های تقویت روابط را بیش ازپیش فراهم آورند.
کلید واژگان: ژئوپلیتیک, روابط بین الملل, جمهوری اسلامی ایران, کشورهای خلیج فارسObjectiveThe political behavior of a country in the cross-border and global arena is derived from geopolitics and knowing the geopolitical nature of a country will help to understand and analyze the type of geopolitical behavior and actions of that country towards other countries. The countries in their foreign relations are trying to adopt appropriate strategies in line with their national interests by taking advantage of geopolitical factors. The purpose of the research is to explain the relations between the Iran and the Persian Gulf countries from a geopolitical perspective.
MethodIn terms of practical and a descriptive qualitative approach, which was carried out with the help of tools such as interviews documents. The statistical population of experts and all expert professors in this field and purposeful sampling using theoretical saturation and content analysis method was used to find the research results.
Findingsthat despite the fact that the relations between the Islamic Republic of Iran and the countries of the Persian Gulf have been based on tension and misunderstanding at some points in time; But factors such as Islam, common geopolitics, oil, and tribal ethnic structures have caused closeness and some similarities.
ConclusionIn its behavior, the Islamic Republic of Iran has shown that in its relations with these countries, it has always sought convergence and promotion of relations and prevention of tension in the region, and these countries can take into account geopolitical interests and benefits. Appropriate opportunities and tension reduction, to provide more grounds for strengthening relations.
Keywords: Geopolitics, International Relations, Islamic Republic Of Iran, Persian Gulf Countries -
تحول پژوهشی و رویکرد سنجی یکی از مباحث مهم در فهم وضعیت پژوهشی یک دانش در بازه ی مشخص زمانی و در یک جامعه ی دانشگاهی یا پژوهشی مشخص است. فقر نظری در این حوزه ی مطالعاتی در نهایت با ایجاد ابهام علمی منجر به عدم شکل گیری حلقه های فکری موثر خواهد شد. در این پژوهش بر مبنای رویکرد درون رشته ای و با مطالعه ی 143 مقاله ی پژوهشی روابط بین الملل ایرانی منتشر شده در سال 1400، پله ی اول نهاده شده است. براساس روش خاص ابداعی مبتنی بر دانش رایانه ای موفق به تشکیل جامعه ی آماری اتفاقی و قابل اتکاء شده ایم و برمبنای روش پژوهش نظریه ی داده بنیاد نیز در نهایت به پنج تئوری تایید شده دست یافتیم که در پژوهش های آینده در این حوزه می توانند بعنوان شاخص راهنما پژوهش ها باشند. خروجی پژوهش حاضر تعیین حوزه های فقرپژوهشی و موارد توجه بیش از حد است؛ آنچنان که دریافتیم روابط بین الملل ایرانی بیش از حد آمریکازده و بی توجه به نیازهای مبتنی بر دکترین سیاست خارجی دولت نهاد است. همچنان که در حوزه ی روش پژوهش و معرفت شناسی نیز سردرگمی ناشی از فقدان آموزش موثر را مشاهده کردیم. در پژوهش حاضر نگاه کلان نگر حاکم است و به بررسی با رویکرد برون رشته ای و عوامل ایجاد چنین "فقر" یا "شدت توجه" نپرداخته ایم. عدم توجه جامعه ی دانشگاهی به نیازهای مبتنی بر دکترین سیاست خارجی دولت نهاد دارای ریشه هایی از جنس عوامل محیطی و همچنین نظام ارزشی-هنجاری حاکم بر اندیشه ی متفکران روابط بین الملل ایرانی و تلاش برای فاصله گذاری معنادار با مباحث دولت نهاد است که موضوع پژوهش حاضر نبوده و می بایست در پژوهش های دیگر به آن پرداخته شود.
کلید واژگان: ادبیات علمی روابط بین الملل, تحول پژوهی, روابط بین الملل, روابط بین الملل ایرانی, رویکردسنجیEvolutionary research and Examining the research approaches are one of the important research field to understand the status of a discipline in a specific period of time and scientific community. Theoretical poverty in this field of study creates scientific ambiguity, An event that will eventually lead to the non-formation of effective thought circles. In this research, based on the interdisciplinary approach, 143 scientific research articles have been studies and the first step was taken. Based on special innovative method and using computer programming, we created a random and reiable statistical society. Also, based on the Grounded Theory research method, we found five confirmed theories that they can being a guide in future researches as indicators. The results of this research represent areas of research poverty and cases of excessive attention. In this research, we found that Iranian international relations are strongly influenced by the US foreign policy and it ignores the needs of the foreign policy doctrine of Islamic Republic of Iran. Also we realized the confusion of Iranian articles in epistemology and research method wich is caused by the lack of proper education.In this research, we did not address the causes of Iranian researchers paying too much attention to cases or their lack of attention to some issues. Finding the cause of these issues is in the field of Extra-disciplinary approach which is rooted in the environmental factors and the value system governing the thinking of Iranian international relations thinkers. The fact is that they try to distance themselves from government policy.
Keywords: Evolutionary Research, Examining The Research Approaches, International Relations, Iranian International Relations, Scientific Literature Of International Relations -
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و هند از منظر سازه انگاران بود. روش پژوهش توصیفی- تبیینی بوده و درصدد پاسخ به این سوالات است که کارگزاران سیاست خارجی ایران و هند چه درکی از یکدیگر دارند؟ و فرصت ها و چالش های این رابطه چیست؟ پژوهش بر این فرضیه استوار است که ساختار هویتی برگرفته از انقلاب اسلامی ایران که در حوزه سیاست خارجی به نظم ساختاری- کارگزاری نیز تعمیم یافته، در تعارض با نئولیبرالیزم گزینش شده توسط سیاستگذاران خارجی هند و حزب حاکم می باشد. لذا این تفاوت در مبانی هویتی و رابطه ساختاری- کارگزاری در نظام داخلی و بین المللی باعث ایجاد چالش ها و فرصت هایی برای هر دو کشور شده است. نتیجه اینکه، پس از انقلاب اسلامی و خروج ایران از پیمان سنتو و هم پیمانی با غرب، و پیوستن به جنبش عدم تعهد که هند از بنیانگذاران آن بود، امیدواری زیادی به بهبود روابط با هند به دلیل اشتراکات هویتی ناشی از سیاست خارجی مسالمت جو و صلح گرایی (نهروئیزم) که مبتنی بر عدم وابستگی به قدرت های بزرگ و همراهی با کشورهای ضعیف بود، در جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد. اما پس از پایان جنگ سرد و شیفت پارادایم سیاست خارجی هند از آرمان گرائی نهروئیستی به واقع گرائی، تغییر در مبانی هنجاری - هویتی، و به حاشیه رفتن حزب کنگره ملی، پیروزی حزب بهاراتیا جاناتا « BJP»، و نزدیکی به غرب، روابط به سردی گرایید. لذا به نظر می رسد که سیاستگذاران خارجی ایران و هند نتوانند منابع هویتی بیناذهنی و ارزش ها و هنجارهای مشترکی برای توسعه روابط در سطح راهبردی و استراتژیک بیابند، که این مهم می تواند از چالش های روابط دو کشور باشد.
کلید واژگان: دیپلماسی سیاسی, تعاملات سیاسی امنیتی, سازه انگاران, سیاست خارجی, روابط بین الملل, روابط سیاسی, هند, ایران.The present study aims to examine the political relations between the Islamic Republic of Iran and India from a constructivist perspective. The research method is descriptive-explanatory, and it seeks to answer the questions: What perceptions do the foreign policy agents of Iran and India have of each other? And what are the opportunities and challenges in this relationship? The study is based on the hypothesis that the identity structure derived from the Islamic Revolution of Iran, which has extended to a structural-agent order in foreign policy, conflicts with the neoliberalism chosen by India's foreign policymakers and the ruling party. Thus, this difference in identity foundations and the structural-agent relationship in both domestic and international systems has created challenges and opportunities for both countries. Consequently, after the Islamic Revolution and Iran's withdrawal from the CENTO alliance and alignment with the West, and its joining the Non-Aligned Movement, of which India was a founding member, there was significant hope in the Islamic Republic of Iran for improved relations with India due to shared identity stemming from peaceful foreign policy and pacifism (Nehruism), which was based on non-alignment with major powers and solidarity with weaker countries. However, after the end of the Cold War and the paradigm shift in India's foreign policy from Nehruvian idealism to realism, changes in normative-identity foundations, the marginalization of the National Congress Party, the victory of the Bharatiya Janata Party (BJP), and closer ties with the West, the relations cooled. Therefore, it appears that the foreign policymakers of Iran and India may not be able to find intersubjective identity resources and shared values and norms to develop relations at a strategic level, which could be a challenge in the relations between the two countries.
Keywords: Political Diplomacy, Political Security Interactions, Constructivism, Foreign Policy, International Relations, Political Relations, India, Iran -
در دنیای کنونی که از آن به دهکده جهانی تعبیر می شود، کشورها ناگزیر به گسترش تعامل و همکاری و فزونی ارتباطات بین المللی با یکدیگر می باشند. درواقع امروزه نمی توان کشوری را یافت که خود را بی نیاز از تعامل با سایر کشورها دانسته و قاعدتا زیست در نظم نوین جهانی بدون برخورداری از روابط فراملی ممکن نیست. در این میان از یک سو بایستی به تنظیم روابط خود با جهان پرداخت و از دیگر سوی، برای کشورهای اسلامی ضرورت دارد که در تنظیم تعاملات بین المللی خود، چارچوب ها و هنجارهای شریعت را مدنظر قرار دهند. مقصود از ناظر بودن این قواعد بر عرصه روابط بین الملل، این است که مسلمانان می بایست، مطابق این رهنمودها، رابطه خود را با کشورهای غیرمسلمان تنظیم نمایند. با عنایت به خلاء پژوهشی موجود، جستار حاضر با کاربست شیوه توصیفی-تحلیلی و در پژوهشی مسئله محور، میراث مکتوب اسلامی را مورد کاوش قرار داده است. رهاورد پژوهش نشان می دهد مطابق آموزه های شریعت و متخذ از آرای فقیهان اسلامی، می توان چهار قاعده بنیادین را به مثابه شالوده و زیربنای روابط بین الملل اسلامی در نظر گرفت: 1- قاعده کرامت. 2- قاعده وهن و تنفیر دین. 3- قاعده نفی سبیل. 4- قاعده لاضرر (که قاعده الزام نیز می تواند زیرمجموعه و تابعی از این قاعده تلقی شود).کلید واژگان: روابط بین الملل, قواعد فقهی, قاعده کرامت, قاعده وهن دین, قاعده نفی سبیل, قاعده لاضررIn today's world, described as a global village, countries inevitably need to expand their interactions, collaborations, and international relations with each other. No country can claim to be self-sufficient, as thriving in the new global order is virtually impossible without transnational ties. States must regulate their relations with the rest of the world; Islamic states, additionally, must consider Sharia frameworks and norms when forming their international interactions. The term "governing rules of international relations" means that Muslims must adjust their relations with non-Muslim states in conformity to these guidelines. Given the gap in research, the present study employs a descriptive-analytical approach and problem-oriented perspective to explore the written Islamic heritage. The findings indicate that according to Sharia teachings and the opinions of Islamic jurists, four fundamental principles can be considered as the foundations of Islamic international relations: 1) The Rule of Dignity (Karāmah), 2) the Rule against Defamation of Religion, 3) Rule of Denying Means (Nafy al-Sabīl), and 4) Rule of No Harm (Lā Darar) with the Rule of Obligation (al-Iltizām) also being a subset and function of this rule.Keywords: international relations, Jurisprudential rules, Rule of Dignity, Rule against Defamation of Religion, Rule of Denying Means, Rule of No Harm
-
عرصه روابط بین الملل، به شدت تحت تاثیر عوامل فرهنگی و هویتی قرار دارد. ازاین رو کسب وجهه و اعتبار بین المللی و نفوذ در افکار عمومی و به عبارتی دسترسی به قدرت نرم، ازجمله اهداف مهم و درعین حال، تصریح نشده دیپلماسی کشورها در حوزه سیاست بین الملل است. در همین راستا قدرت نوظهور چین سعی درصدور صنایع فرهنگی خود ونفوذ هرچه عمیق تر خود در منطقه خاورمیانه دارد تا قدرت نرم خود را نیز به موازات سایر ابعاد قدرتش، تقویت کند. اهمیت این استراتژی چین در سند همکاری 25ساله با ایران قابل مشاهده است. در عین حال، فرصت های هویتی و فرهنگی موجود در این توافقنامه، پتانسیل گسترش قدرت نرم ایران را در نظام بین الملل به همراه دارند. لذا هدف از این پژوهش این است که با روش توصیفی_تبیینی و با استفاده از متون کتابخانه ای و داده های موجود، به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که صادرات فرهنگی چین در خاورمیانه و فرصت های فرهنگی پیمان همکاری ایران و چین، چگونه نقش قدرت نرم در روابط بین الملل را برجسته می کند؟ این فرضیه در پاسخ به این پرسش مطرح می شود: سرمایه گذاری چین بر توزیع محصولات هویتی در خاورمیانه و فرصت های فرهنگی ناشی از پیمان همکاری 25ساله برای ایران، ضرورت توجه دولت ها به مفهوم قدرت نرم را بیان می کند.
کلید واژگان: قدرت نرم, روابط بین الملل, فرهنگ, چین, ایران, توافقنامه همکاریInternational relation's arena is extremely effected of cultural and identity ingredients. So gain an aspect and international prestige, penetrate in public opinion and access to soft power are the important and at the same time unspecified goals is the diplomacy of countries. China's emerging power is trying to export its cultural industries and penetrate as deeply as possible in the MiddleEast in order to strengthen its soft power.The importance of this Chinese strategy can be seen in the cooperation document with Iran.At the same time, the identity and cultural opportunities contained in this agreement have the potential to expand Iran's soft power in the international system.Therefore, the purpose of this study is with descriptive-explanatory method and using library texts and available data to answer the main question, how does China's cultural exports to the Middle East and the cultural opportunities of the Iran-China Cooperation Agreement highlight the role of soft power in international relations?This hypothesis is raised in response to this question: China's investment in the distribution of identity products in the Middle East and the cultural opportunities resulting from the 25-year cooperation agreement for Iran, express the need for governments to pay attention to the concept of soft power.
Keywords: Soft Power, International Relations, Culture, China, Iran, Cooperation Agreement -
بررسی چارچوب مفهومی وتئوریک سرمایه اجتماعی درروابط بین الملل اصغر حسنوند ،ابوالحسن شیرازی ،علیرضا سلطانی ،مجتبی مقصودی چکیده: سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیم نوپدید در جامعه شناسی ومطالعات بین رشته ای است که اخیرا در حوزه روابط بین الملل نیز با عنوان سرمایه اجتماعی بین الملل مورد توجه،(ولو،اندک)قرارگرفته است.نورستگی وناپختگی حاصل از پیچیدگی و اغماض در توسعه مفهومی ونظری باعث شده است تا این مبحث و مفهوم هنوزاز اعتنای بایسته ای برخوردارنگردد.به همین خاطر در مواجه اولیه و گذرای برخی ازدانش پژوهان با سرمایه اجتماعی بین الملل با توجه به سبقه وصرفه ای که منحصرا داخلی بوده است، ایده یادشده در روابط بین الملل گفتمانی غریب وقاعده ای ناهمساز و فاقد استطاعت مفهومی ونظری به نظر می آید. هدف از انجام پژوهش حاضر تلاش برای گشایش مفهومی ونظری مقبول وشایع شدن این مولفه نوبنیاد در کثرت مطالعات نظری روابط بین الملل است. این تحقیق بااستفاده از روش توصیفی-تحلیلی وهمچنین بهره-گیری از منابع کتابخانه ای به انجام رسیده است وپرسش اصلی آن این خواهد بودکه: سرمایه اجتماعی بین-الملل از چه مبنای تئوریک ومفهومی درادبیات روابط بین الملل برخوردار است؟نتایج نشان می دهد اساسا سرمایه اجتماعی گوهری استعاری است که با توجه به نسبت ودامنه مفاهیم جدید روابط بین الملل با روایت وبرداشت های انتزاعی واستعاری،سرمایه اجتماعی بین الملل نیز با اتکا به سازه های استعاری حوزه مبداء،تکوین وتبیین مفهومی ونظری می شود.براساس یافته های تحلیل مدل مفهومی نیز طراحی شده است.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, سرمایه اجتماعی بین الملل, استعاره, روابط بین الملل, جامعه بین المللThe Study of Conceptual and Theoretical Framework of Social Capital in International Relation Abstract Social capital is one of the new Found Concepts In Inter discipline studies the it has Consider also international relations studies under of "international social Capital that . Immaturity emerged and of the in the conceptual and resulting from the complexity and neglect in the conceptual and theoretical development has caused its that have a real station yet. for this reason the preliminary and passing Consider of some researcher with international social capital, with respect the background that has been domestic, the mentioned idea to be a strange debates in international relations and a rule that is inconsistent and lacks conceptual and theoretical aford ability it seems. The purpose of this article is promate clear up the conceptual and theoretical dibit of this component in theoretical studies of international relations. This research has been done by using the analytical- describptivea Method and also using library Resources, and this is the question this article: What is the theoretical and conceptual basis of international social capital in discourse of international relations? The results show that, social capital is a metaphorical gem which according to the ratio and scope of new concepts of international relations with consept abstract and metaphorical concepts international social capital is also developed and conceptually and theoretically be descripted explained by relying on the metaphorical structures of the origin field,there is a conceptual and theoretical.
Keywords: Social Capital, international social Capital, metaphor, international relations, international Society -
صحنه جهانی انرژی هسته ای به سرعت در حال تغییر است. برخی کشورها فن آوری هسته ای را به تدریج کنار می گذارند. برخی دیگر در رنسانس هسته ای هستند و برای گسترش جاه طلبانه ترین ساخت و سازهای هسته ای نوین برنامه ریزی می کنند. دولتمردان غالبا بهترین تصمیم را در سیاست هسته ای کشور خود اتخاذ می کنند تا مناسب ترین تعادل را بین سیاست های داخلی انرژی و سیاست های خارجی مرتبط با انرژی و تغییرات محیط بین الملل برقرار کنند. این نوشته سعی دارد جنبه های سیاسی برنامه هسته ای را در سیاست خارجی و روابط بین الملل در منطقه خلیج فارس تحلیل کند. این مطالعه به بررسی دلایلی می پردازد که چرا کشورهای تولید کننده نفت و گاز می خواهند به انرژی هسته ای دست یابند. در این راستا، مقاله به بررسی سیاست های هسته ای در پادشاهی عربستان سعودی، امارات متحده عربی، و جمهوری اسلامی ایران می پردازد. نقطه شروع نظری، ریالیسم نیوکلاسیک در ادبیات روابط بین الملل است. این نظریه یک زمینه برجسته به عنوان مجموعه ای از باورها و مفروضات کلیدی است که راه های خوبی برای تحلیل نقش انرژی در سیاست خارجی ارایه می دهد. این تیوری بر قدرت مادی متمرکز است و بر اهمیت ساختار داخلی دولت و نیز ادراک دولتمردان از نظام بین الملل تاکید می کند. این جنبه ها فرصتی را برای تبیین موقعیت های مختلف انتخاب های انرژی در سیاست های خارجی دولت های مختلف ایجاد می کند.
کلید واژگان: خلیج فارس, امنیت انرژی, انتقال انرژی, برنامه هسته ای ایران, روابط بین المللThe global nuclear energy scene is changing rapidly. Some countries are phasing out nuclear technology. Some are in the nuclear renaissance, planning to promote the most ambitious new construction programme. Statemen make the proper decision in nuclear policy striking the best balance of domestic energy policies, energy-concerned foreign policies, and the dynamism of international relations. This study tries to analyse the political aspects of nuclear programmes in foreign policies and international relations in the Persian Gulf region. The study examines the reasons why oil & gas producer states want to acquire nuclear energy/weapons. It reviews the structural, psychological, and technological dimensions of nuclear politics in a neoclassical realism paradigm to find the balancing energy strategies. The research examines policy in the Kingdom of Saudi Arabia, the United Arab Emirates, and Iran. Different states' power and different perceptions of the international system allow for explaining various role players in foreign policy and energy politics. The theoretical starting point of this thesis is Neoclassical Realism in the literature of international relations. This theory offers venues for the analysis of energy diplomacy. The theory concentrates on material power and underlines the importance of state domestic structure, as well as the statesmen’s perception of the international system. These aspects create the opportunity to explain the different positions of energy choices in foreign policies of different states.
Keywords: Persian Gulf, Energy Security, Energy Transition, Iran Nuclear Program, International Relations -
جهان با شتاب بسیاری در حال تحول و دگرگونی است. این تغییرات در سطوح و وجوه مختلف بروز و ظهور یافته است. در پسا جنگ سرد و آغاز قرن بیست ویکم، امکان بیشتری برای نقش آفرینی جریان های مقاومت و کنشگری برای کنشگران غیردولتی روابط بین الملل ایجادشده است. بنابراین، نیاز به تولید ادبیات و تالیف آثار جدید پیرامون این محورها بیش ازپیش احساس شده است؛ اما همچنان در بیشتر تالیفات علمی و دانشگاهی خلا محسوسی در ارتباط با موضوعاتی چون «مقاومت» در ابعاد نوینش مشاهده می شود. در این راستا، این پژوهش بر آن است تا نشان دهد که آیا می توان در تاریخ اکنون روابط بین الملل، صورت بندی نوینی از مقاومت در روابط بین الملل ارایه کرد؟ این صورت بندی از مقاومت، دارای چه ویژگی هایی است و خواهد بود؟ استدلال پژوهش بر این است که در اکنون و آینده ای که در راه است، مقاومت در قالب پیوندی جمعی و بین المللی با امکان نوعی در اشتراک بودن بدون مشترک بودن میان کنشگران آن فراهم می شود؛ نوعی «بین الملل در راه». در این راستا، سامان جمعی مدنظر است که به معنای «یک شکل شدن» یا «همگون شدن» نیست، بلکه به معنای هدف و عمل مشترک است، بدون حذف خصوصیات متفاوت گروه ها و افراد. این پژوهش با توجه به رهیافت ژاک دریدا به بررسی و تحلیل مقاومت در روابط بین الملل می پردازد. روش مورداستفاده در این پژوهش، مطالعه موردی کیفی است. در این راستا، «جنبش اقلیم مردم» بررسی خواهد شد.
کلید واژگان: مقاومت, بین الملل در راه, ژاک دریدا, جنبش اقلیم مردمThe world is undergoing rapid and profound changes. These transformations have occurred and emerged in various aspects and levels. in the post-Cold War era and the beginning of the 21st century, Greater opportunities have emerged for the resistance movements in shaping events and activism for non-state actors in international relations. So, the need for the production of literature and the authoring of new works on these topics has been felt more than ever before. However, there is still a noticeable gap in most scientific and academic writings about subjects like "resistance" in its contemporary dimensions. In this regard, this research aims to show whether it is possible to present a novel framework of resistance in international relations in the context of history of the present of international relations? What are the characteristics of this framework of resistance, and what will they be? The argument of this research is that in the present and the future that is unfolding, resistance in the form of a collective and international linkage, with the possibility of being in common without being common is facilitated among its actors; a form of “the International-to-come”. In this regard, the concept of collective agency is considered, which does not imply uniformity or homogenization, but rather a shared purpose without erasing the distinct characteristics of different groups and individuals. This research, based on the approach of Jacques Derrida, examines and analyzes resistance in international relations. The method employed in this study is a qualitative case study. In this regard, the "People's Climate Movement" will be investigated.Based on the proposed content, this research is a modest attempt to examine resistance in the contemporary era. It aims to strengthen dialogues and, consequently, foster interdisciplinary discussions about the theoretical, inclusive, and international dimensions of this concept. Given that orthodox perspectives and narrow views in mainstream international relations hinder such reflections, this research seeks to take a different path and analyze the issue through an interdisciplinary approach. Therefore, it delves into the examination and analysis of resistance in international relations, drawing upon the approach of Jacques Derrida.This research delves into the important aspects of Derrida's views that are relevant to the present study. Specters of Marx is a 1993 book by Jacques Derrida. According to Derrida, the spirit of Marx holds even greater relevance in the aftermath of the fall of the Berlin Wall in 1989 and the decline of communism. With the demise of communism, the specter of communism begins to reappear on Earth. Derrida seeks to inherit from Marx, not communism itself, but rather the philosophy of responsibility and Marx's spirit of radical critique. In his work, Derrida identifies ten plagues of the global system and presents an account of the emergence of a new form of activism called the "New International". This research emphasizes two concepts in Derrida's approach to analyzing resistance in international relations: the "New International" and "Spectrality".International activism, as a specter-like action, is constantly evolving and changing. Therefore, it represents a collective framework that does not lead to uniformity or homogenization, but rather signifies a shared action based on the diverse characteristics of groups and individuals. International activism forms a bond of kinship, shared suffering, and hope. Specters of "the International-to-come" do not allow us to forget that any imposed unity carries within it a multiplicity. Essentially, anything left out of the defining process returns as a spectral presence in a different form. Therefore, "the International-to-come" lacks a coherent center and a regulated periphery. It is a collection of diverse and uncoordinated struggles and organizations that prioritize points of connection with common objectives. They are of the nature of Communitas (being in common without being common). In accordance with Derrida's interpretation, "the International-to-come" must leave an empty space for unknown and anonymous activism. This act of leaving an empty space signifies a form of indeterminacy and anonymity that implies hospitality for what is yet to come in the future.In a specific case study within the research, the "People's Climate Movement" was examined. The People's Climate Movement was a global climate movement that took place in over 400 cities worldwide in 2014 and has continued to evolve. It is important to note that this uprising is not the ultimate representation and embodiment of resistance in the form of " International-to-come". Rather, it serves as an example that, if we want to see how "the International-to-come" can manifest in the real world, this movement demonstrates a part of its shaping and formulation. Within the research's topic and theoretical framework, the People's Climate Movement can be understood as a metaphorical call to accept the responsibility of ancestral heritage by the survivors and strive for reform through reliance on the revelations of the specter of resistance. The "people," as the primary center of the climate movement, play a crucial role in protests, global demonstrations, whistleblowing, coordination among various institutions, and exerting pressure on governments and international organizations for collaboration, it is evident in the example of the climate movement's key role in the United Nations Climate Conference in 2014. This ultimately led to the Paris Agreement on climate change. On the other hand, the People's Climate Movement fulfills the role of the promised activism of past generations. This movement represents a resistance born out of the present, and it is not waiting for the appearance of a promised messiah. Furthermore, it does not hesitate to seize any opportunity for activism, ranging from large-scale gatherings to unconventional and occasionally controversial actions, such as spraying paint on valuable artworks and buildings, and other similar acts. These instances allude to the hidden capacities of the movement in the realm of resistance, which may exist like a specter in our world, seeking an opportunity to emerge based on the exigencies of time and place. Furthermore, the movement has charted a long-term trajectory, namely the fight against climate change, but it restricts the short-term actions of leadership.Ultimately, the activists of "the International-to-come" do not seek to seize power or dominate the future and the prevailing discourse in international relations. Instead, they demand recognition of their concerns and anxieties.
Keywords: Resistance, International Relations, The International-To-Come, People's Climate Movement -
هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش قدرت نرم دیپلماسی ورزشی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش بر این فرضیه استوار است که تاثیر دیپلماسی ورزشی باعث ارتقاء راهبردها و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می شود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که با همکاری سازنده بین دستگاه های اجرایی ورزش کشور و در دستور کار قرار دادن و استفاده از ظرفیت ورزش بین الملل توسط این سازمان ها، می توان به بهبود شرایط موجود و در نتیجه ارتقاء دیپلماسی ورزشی ایران امیدوار بود. جمهوری اسلامی ایران به دلیل وجود ظرفیت بالقوه ورزشی می تواند با شکل دادن به دیپلماسی ورزشی خود، از ورزش به عنوان ابزاری کارآمد برای ارتقاء منزلت یابی بین المللی، ارتقاء قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، مشارکت در صلح و امنیت منطقه ای، ارتقاء اثرگذاری مثبت، جذب افکار عمومی و رفع منازعات و آشتی بین المللی در سطح جهان بهره ببرد. پیشنهاد می گردد که مدیریت ورزشی در بستر استراتژیک قرار گیرد؛ به این معنا که برنامه و سیاست گذاری شانزده تا بیست ساله ای تدوین گردد که راهنما و دستور عملی برای مدیران عالی ورزشی کشور باشد. در این صورت است که می توان از اعمال سلیقه و فردگرایی در مدیریت ورزشی کشور پرهیز کرد و آن را به سوی اهداف متعالی مدنظر کشور، هدایت و راهبری نمود.
کلید واژگان: جمهوری اسلامی ایران, دیپلماسی ورزشی, روابط بین الملل, سیاست خارجی, مدیریت ورزشیThe purpose of the present research is to study the soft power role of sport diplomacy in the success of the foreign policy objectives in the Islamic Republic of Iran. The research relies on the hypothesis that sport diplomacy improves foreign policy strategies and objectives of the Islamic Republic of Iran. The research method is descriptive-analytic and the results indicate that constructive cooperation between executive organizations in the country and using the potential of international sport by them can improve the existing situation and as a result we would be optimist to the betterment of Iran’s sport diplomacy. Islamic Republic of Iran due to having the potential capacity of sport can form its athletic diplomacy and apply it as an efficient means to improve international decency, Islamic Republic of Iran’s soft power, collaboration in regional peace and security, positive impact, attraction of public thoughts, removal of disputes, and international peace in the world. It is recommended that sport management takes place in a strategic field. It means that a 16 to 20-year-old plan and policy be compiled to be as a practical guide for the senior sport managers in the country. Therefore, personal taste and individualism would be avoided in the sport management and the country would be guided toward excellent purposes.
Keywords: Islamic Republic of Iran Sport Policy, International Relations, Foreign Policy, Sport Management -
هدف پژوهش حاضر بررسی قاعده توسل به زور از دیدگاه روابط بین الملل است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که توسل به زور توسط هر کشوری بر علیه کشور دیگر، از منظر اسناد بین المللی ازجمله منشور سازمان ملل محکوم است. هیچ کشوری مجاز به استفاده از زور در روابط بین المللی نیست. یک کشور زمانی می تواند از زور استفاده نماید که مورد تجاوز واقع شده باشد و در مقام دفاع از خود متوسل به زور شود. مداخله بشردوستانه و توسل به زور تنها در صورتی می تواند مجاز تلقی شود که شورای امنیت سازمان ملل متحد نقض سیستماتیک و گسترده حقوق بشر را تشخیص دهد و آن را مغایر با صلح و امنیت بین المللی بداند که آن را به طور جدی تهدید می کند. توسل به زوری که شامل تهدید به زور و یا استفاده از زور بدون مجوز رسمی شورای امنیت باشد، نقض صریح منشور سازمان ملل محسوب می گردد. اصل توسل به زور در روابط بین الملل در صورت نقض حاکمیت یا حقوق بشر توسط یکی از اعضای سازمان ملل باید با حساسیت خاصی توسط سازمان ملل بکار گرفته شود، تا موجب نقض حاکمیت و توسل یک جانبه استفاده از قدرت توسط کشورهای قوی تر تلقی نشود.
کلید واژگان: قاعده توسل به زور, شورای امنیت, حقوق بین الملل, تجاوز, روابط بین الملل, روابط خارجیThe purpose of the present study is to review the principle of resorting to force from the view of international relations. The research method is descriptive-analytic and the results showed that resorting to force by any country against another one is condemned from the view of international documents including the United Nations Charter. No country is allowed to use force in international relations unless it is attacked and wants to defend itself by resorting to force. Peaceful intervention and resorting to force is permitted only if the Security Council of the United Nation detects a systematic and extensive fault in human rights which is threatening and against international peace and security. Resorting to force which involves threatening or using force without the official permission of the Security Council is regarded as a definite violation of the United Nations Charter. In case of violation of national sovereignty or human rights by any of the United Nations members, the principle of resorting to force in international relations should be applied with special care so that it won’t be regarded as a violation and unilateral application of force by more powerful countries.
Keywords: Principle of Resorting to Force, Security Council, International Law, Attack, International Relations, Foreign Relations -
در مطالعه حاضر جایگاه هوش مصنوعی در راهبرد سیاست خارجی، میزان سرمایه گذاری و بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه روابط بین الملل و جنگ های آینده ایالات متحده آمریکا در چارچوب نظریه بازی ها تحلیل شد . نوع تحقیق نظری - کاربردی است. جامعه آماری اساتید و متخصصین که درزمینه هوش مصنوعی و مطالعات آمریکا دارای با درجه دکتری تخصصی و فوق دکتری فعالیت دارند؛ بود که به ر وش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها علاوه بر مراجعه به کتاب ها و اسناد موجود، بهره گیری از ابزار پرسشنامه بسته در مقیاس لیکرت بود.داده ها در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ایالات متحده به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی خود را یکی از اهداف اصلی توسعه هوش مصنوعی در نظر گرفته است.از طرفی ارتقاء ظرفیت های علمی و پژوهشی و نیز بهبود و توسعه زیرساخت های فنی و داده ای نیز مورد توجه قرار گرفته است ..به طور کل تمام استراتژی های ایالات متحده در هوش مصنوعی هفت مضمون: تامین مالی تحقیق و توسعه، مقررات گذاری وتنظیم گری و تدوین استانداردها، فرهنگ سازی، آموزش و مهارت آموزی، خدمات مشاوره ای و شتابدهی، شبکه سازی حمایت از همکاری و توسعه اکوسیستم، خرید دولتی و تحریک تقاضای بازار می باشند.
کلید واژگان: آینده جنگ, سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا, روابط بین الملل, نظریه بازی ها, هوش مصنوعیIn the current study, the place of artificial intelligence in foreign policy strategy, the amount of investment and use of artificial intelligence in the field of international relations and future wars of the United States of America were analyzed in the framework of game theory. The type of research is theoretical-applied. The statistical community of professors and experts who are active in the field of artificial intelligence and American studies with specialized doctorate and postdoctoral degrees; They were selected by snowball sampling. In addition to referring to existing books and documents, the tool for data collection was using a closed questionnaire on a Likert scale.The data was analyzed in spss software.The obtained results show that the United States, seeking to improve its economic situation, has considered one of the main goals of artificial intelligence development. On the other hand, the improvement of scientific and research capacities as well as the improvement and development of technical and data infrastructures have also been considered.Overall, all US strategies in artificial intelligence have seven themes:Financing of research and development, regulation and regulation and development of standards, culture building, training, consulting services, networking, support for cooperation and ecosystem and stimulation of market demand.
Keywords: The future of war, foreign policy of the United States of America, international relations, game theory, Artificial intelligence -
قدرت نرم امروزه به یکی از مطلوبیت های نظام های سیاسی در عرصه روابط بین الملل تبدیل شده است و بازیگران محیط بین المللی خواهان آن هستند که با بهره گیری از چهره نرم افزاری قدرت در مناسبات خویش، میزان اعتبار و نفوذ خویش را ارتقاء بخشند. بهره برداری از قدرت نرم، آندان را قادر می سازد از تلفات مالی و جانی ناشی از کاربست قدرت سخت دوری جویند و به این طریق، اذهان و افکار عمومی بین المللی را با خویش همراه سازند. کشورهایی که از مولفه های نرم افزاری قدرت بیشتری برخوردار باشند امکان تاثیرگذاری بیشتری در روابط دو یا چندجانبه دارند. این پژوهش با طرح این سوال که دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد قدرت نرم چگونه قابل تحلیل است به این پاسخ رسیده است که ترویج ارزش های انقلاب اسلامی از مسیر دیپلماسی فرهنگی یکی از اهداف اساسی انقلاب و زمینه قدرت نرم آن است. برای تبیین مسیله و پاسخ به این سوال از نظریه قدرت نرم بهره گیری و عنوان شد که ارزش ها و فرهنگ انقلاب اسلامی با ویژگی های جهان شمولی هچون عدالت خواهی، آزادی خواهی، استقلال طلبی، استکبار و ظلم ستیزی، دفاع از مظلومان و مستضعفان، و... از طریق ابزارهای مختلف دیپلماسی فرهنگی مانند دیپلماسی: رسانه ای، علمی، آموزشی، هنری، گردشگری، مذهبی و زبانی؛ و با استفاده از ظرفیت سازمان ها، ارگان ها و نهادهای مختلف متولی امر فرهنگ؛ و بهره مندی از نیروی انسانی کارآمد؛ در صدد ایجاد نظم نوین می باشد.کلید واژگان: دیپلماسی فرهنگی, قدرت نرم, روابط بین الملل, انقلاب اسلامی ایرانSoft Power, Volume:13 Issue: 34, 2023, PP 51 -65Today, soft power has become one of the advantages of political systems in the field of international relations, and the actors of the international environment want to improve their prestige and influence by using the soft face of power in their relations. Exploiting soft power enables them to avoid the financial and human losses caused by the use of hard power, and in this way, they bring the minds and opinions of the international public with them. Countries that have more powerful software components have the possibility to influence more in bilateral or multilateral relations. By raising the question of how the cultural diplomacy of the Islamic Republic of Iran can be analyzed with the approach of soft power, this research has reached the answer that promoting the values of the Islamic Revolution through cultural diplomacy is one of the basic goals of the revolution and the context of its soft power. To explain the problem and answer this question, the theory of soft power was used and it was stated that the values and culture of the Islamic Revolution with universal characteristics such as justice, freedom, independence, arrogance and anti-tyranny, defense of the oppressed and oppressed, And... through various tools of cultural diplomacy such as diplomacy: media, scientific, educational, artistic, tourism, religious and linguistic; and by using the capacity of various organizations, bodies and institutions in charge of culture; and benefiting from efficient human resources; It seeks to create a new order.Keywords: cultural diplomacy, Soft power, international relations, Islamic Revolution of Iran
-
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مولفه های موثر بر سیاست روسیه نسبت به کشورهای اسلامی خاورمیانه، پس از انقلاب های عربی است. در این راستا، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چه عواملی روسیه را به سمت اتخاذ سیاست متوازن نسسبت به کشورهای اسلامی خاورمیانه از سال 2011-2020 سوق داده است؟ همچنین پژوهش بر این فرضیه استوار است که در فاصله سال های 2011-2020 میلادی، روسیه از یک سو در مبارزه علیه تروریسم تکفیری، به همکاری با گروه های شیعی به رهبری ایران روی آورد و از سوی دیگر، با هدف جلوگیری از تحریک بنیادگرایی دینی در جمهوری های مسلمان نشین خود، به گسترش روابط با کشورهای اسلامی سنی مذهب پرداخت. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و در قالب چارچوب نظری سازه انگاری، تحلیلی نسبتا متمایز از ماهیت روابط روسیه با کشورهای اسلامی خاورمیانه در مقطع پس از انقلاب های عربی ارایه گردید. نتایج حاکی از آن است که با وقوع انقلاب های عربی در سال 2011 میلادی و شکل گیری دسته بندی های جدیدی در سطح منطقه ای و بین المللی در خاورمیانه، به ویژه پیرامون بحران سوریه که آغازگر مقطع تازه ای در روابط روسیه با جهان اسلام بود، مسکو با هدف دفع خطر جریان افراط گرایی اسلامی، تلاش کرد با اتخاذ سیاست متوازن نسبت به کشورهای اسلامی خاورمیانه، ضمن پرهیز از ایجاد تنش با آنها، به تقویت روابط با آنان بپردازد. لذا انتظار می رود، نقش اسلام در سیاست خارجی روسیه افزایش یابد و دولتمردان روسی، تمایل بیشتری به تعامل سازنده با کشورهای اسلامی خاورمیانه پیدا نمایند.کلید واژگان: انقلاب های عربی, کشورهای اسلامی, خاورمیانه, روسیه, ایران, عربستان, سوریه, سیاست خارجی, روابط بین الملل, جهان اسلام, افراط گراییThe purpose of the present research is to study effective criteria on Russia’s policy towards Islamic countries in the Middle East after Arab revolutions. In this regard, the main research question of the current study is: what factors have led Russia to adopt a balanced policy towards Islamic countries in the Middle East during 2011-2020? Moreover, the research relies on the hypothesis that during that the above time period, Russia, on the one hand, assisted Shi’ite groups led by Iran to fight against excommunication (Takfiri) terrorism, and on the other hand, expanded its relations with Sunni Muslim countries in order to prevent stimulation of religious fundamentalism in its Muslim republics. The current study which was conducted by a descriptive analytic method in the theoretical framework of constructivism, presents a rather distinctive analysis of the essence of Russia’s relations with middle eastern Islamic countries after Arab revolutions. The results indicate that since Arabic revolutions in 2011 and formation of new groups in the regional and international level in the Middle East, especially the Syrian crisis that initiated a new stage in Russia’s relations with the Islamic world, Moscow has attempted to adopt a balanced policy towards Islamic countries in the Middle East to remove the danger of Islamic extremism, avoid tension with those countries and reinforce relationship with them. Therefore, it is expected that Russia highlights the role of Islam in its foreign policy and that Russian politicians show more interest in constructive collaboration with middle eastern Islamic countries.Keywords: Arabic revolutions, Islamic Countries, Middle East, Russia, Iran, Saudi Arabia, Syria, Foreign policy, international relations, Islamic World, extremism
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.