جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اضطراب جدایی" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «اضطراب جدایی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان براساس سبک های فرزندپروری با میانجیگری احساس ناایمنی مادران انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 8-6 ساله مراکز پیش دبستانی و دبستان های شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود؛ که 242 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای وارد مطالعه شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های فرزندپروری (PSQ؛ بامریند، 1973)، مقیاس سبک دلبستگی بزرگسالان (RAAS؛ کولینز و رید، 1990) و فرم والد مقیاس سنجش اضطراب جدایی (SAS؛ هان و همکاران، 2003) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد مدل بدست آمده از برازش مطلوب برخوردار است. اثر مستقیم و مثبت سبک فرزندپروری مستبدانه بر نشانه های اضطراب جدایی، و اثر مستقیم و منفی سبک فرزندپروری مقتدرانه با نشانه های اضطراب جدایی معنادار بود (001/0<p). اثر مستقیم و مثبت احساس ناایمنی مادر با اضطراب جدایی کودک معنادار بود (001/0<p). اثر غیرمستقیم رابطه بین سبک فرزندپروری مقتدرانه و مستبدانه با اضطراب جدایی کودک با نقش میانجی احساس ناایمنی مادر معنادار بود (001/0<p). بنابراین، با توجه به رابطه معنی دار سبک های فرزندپروری مادر با نشانه های اضطراب جدائی و همین طور نقش میانجی احساس ناایمنی مادر درمانگران و مشاوران می توانند در مسیر بهبود سبک های فرزندپروری و احساس ناایمنی مادر در راستای کاهش سطح اضطراب جدائی کودکان گام بردارند.
کلید واژگان: اضطراب جدایی, احساس ناایمنی مادران, سبک دلبستگی, سبک فرزندپروریThis study aimed to predict children's separation anxiety symptoms based on parenting styles with the mediation of mothers' feelings of insecurity. It is a descriptive-correlational study using the structural equation method. The statistical population included all 6-8 year-old children attending preschool and elementary schools in Tehran during the 2022-2023 academic year; 242 participants were selected using a multi-stage cluster sampling technique. evaluated by the Parenting Style Questionnaire (PSQ, Baumrind, 1973), the Relationship Attachment Style Scale for Adults (RAAS, Collins & Read, 1990), and the Parent Form of the Separation Anxiety Scale (SAS, Han et al., 2003). the results demonstrated that the derived model exhibited a satisfactory fit. It was found that an authoritarian parenting style had a direct positive impact on separation anxiety symptoms, while an authoritative parenting style had a direct negative impact (P<0.001). Additionally, mothers' feelings of insecurity had a direct positive effect on their children's separation anxiety (P<0.001). The indirect influence of the relationship between authoritative and authoritarian parenting styles on children's separation anxiety, mediated by maternal insecurity, was also (P<0.001). Consequently, given the significant association between maternal parenting styles and separation anxiety symptoms, as well as the mediating influence of mothers' insecurity, therapists and child counselors are encouraged to focus on enhancing parenting styles and alleviating maternal insecurity to reduce separation anxiety in children.
Keywords: Separation Anxiety, Mothers' Feeling Of Insecurity, Attachment Styles, Parenting Styles -
مطالعه حاضر با هدف مقایسه دو کارکرد اجرایی جابه جایی توجه و بازداری پاسخ در کودکان دچار اختلال اضطراب جدایی و اضطراب امتحان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان ساری، که دارای تشخیص اضطراب جدایی و امتحان بودند، در سال 1403-1402 تشکیل داده اند. از کل جامعه، 150 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 75 نفر از افراد در گروه اضطراب جدایی و 75 نفر در گروه اضطراب امتحان قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCAS؛ 1997)، پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون (1958)، آزمون رایانه ای رنگ-واژه استروپ (SWCT؛ 1935) و آزمون رایانه ای دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST؛ 1948) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین افراد با اضطراب جدایی و افراد با اضطراب امتحان در مولفه جابه جایی توجه (001/0P=) تفاوت معنادار وجود داشت (05/0P<). اما در مولفه بازداری پاسخ (225/0P=) بین دو گروه نمونه تفاوتی دیده نشد (05/0P˃). بنابراین می توان گفت، جابه جایی توجه در افراد با اضطراب جدایی و افراد با اضطراب امتحان تفاوت دارد.
کلید واژگان: کارکرد اجرایی, بازداری پاسخ, اضطراب جدایی, جابه جایی توجه, اضطراب امتحانThe present study aimed to compare the two executive functions of attention shifting and response inhibition in children with separation anxiety disorder and test anxiety. The current research was of a causal-comparative type. The statistical population of this study consisted of all female elementary school students in Sari City, who were diagnosed with separation anxiety disorder and test anxiety in the years 1402-1403. From the entire population, 150 individuals were selected using purposeful sampling. 75 individuals were placed in the separation anxiety group and 75 individuals in the test anxiety group. Data collection was done using the Spence Children's Anxiety Scale (SCAS; 1997), Sarason Test Anxiety Questionnaire (1958), Stroop Color-Word Computerized Test (SWCT; 1935), and Wisconsin Card Sorting Test (WCST; 1948). Multivariate Analysis of Variance (MANOVA) was used to analyze the data. The results showed a significant difference in the attention-shifting component (P=0.001) between individuals with separation anxiety and individuals with test anxiety (P< 0.05). However, no significant difference was observed in the response inhibition component (P= 0.225) between the two sample groups (P> 0.05). Therefore, it can be concluded that there is a difference in attention shifting in individuals with separation anxiety and individuals with test anxiety.
Keywords: Executive Function, Response Inhibition, Separation Anxiety, Shifting Attention, Test Anxiety -
اختلال اضطراب جدایی یکی از رایج ترین اختلالات روانی در بین کودکان و نوجوانان است و لذا با توجه به شیوع این اختلال در کودکان و آثار زیان بار آن بر رشد و عملکرد کودکان و جلوگیری از تداوم و درمان آن، پژوهش در حوزه کودک و شناسایی عوامل موثر بر آن بسیار اهمیت دارد. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش اضطراب و روابط موضوعی مادران در پیش بینی اضطراب جدایی کودکان دبستانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر قم در سال 1400 بود که تعداد آن ها براساس آمار اخذشده از اداره آموزش و پرورش برابر با 23864نفر بود. نمونه آماری شامل 378نفر از اعضای جامعه آماری مذکور بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده شامل مقیاس سنجش اضطراب جدایی هان و همکاران (2003) و پرسشنامه اضطراب بک (1990) و مقیاس روابط موضوعی بل (1995) بودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان نرم افزار SPSS نسخه26 استفاده شد. نتایج نشان داد که حدود 6/13درصد واریانس اضطراب جدایی کودکان توسط اضطراب مادران و زیرمقیاس های روابط موضوعی مادران پیش بینی می شود. اضطراب مادران رابطه مثبت و معناداری با اضطراب جدایی کودکان دارد. دلبستگی نا ایمن، بیگانگی، بی کفایتی اجتماعی و خودمیان بینی رابطه مثبت و معناداری با اضطراب جدایی کودکان دارند. از بین متغیرهای پژوهش، بیگانگی در پیش بینی اضطراب جدایی کودکان در رتبه اول قرار دارد.
کلید واژگان: اضطراب, روابط موضوعی, اضطراب جدایی, مادران, کودکان دبستانی -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 136 (تیر 1403)، صص 821 -836زمینه
حل مشکلات مرتبط با سیستم آموزشی در سال های ابتدایی شروع مدرسه یکی از محورهای مهم مطرح شده توسط پژوهشگران است؛ مدرسه هراسی و اضطراب جدایی در این دوران یکی از مشکلات رایج میان دانش آموزان شناخته شده است و بررسی ادبیات نشان می دهد قصه گویی یکی از راهبردهای پراستفاده توسط مربیان و معلمان است که اثرات مثبتی روی آموزش دارد؛ علی رغم اهمیت ترس از مدرسه و عوامل موثر بر آن، پژوهشی به بررسی اثر قصه گویی بر مدرسه هراسی نپرداخته است.
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر مدرسه هراسی و اضطراب جدایی دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر شیراز انجام شد.
روشپژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر شیراز که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور 30 نفر دانش آموز که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، انتخاب شده و بطور تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش قرار داده شدند. بعد از بررسی عدم تفاوت معنادار بین گروه گواه و آزمایش، به گروه آزمایش برنامه قصه گویی که شامل مجموعه کتب پریرخ و مجد (1388) وکتاب های مرتبط با سیستم آموزشی بود ارائه گردید و به گروه دیگر برنامه خاصی ارائه نشد. قبل و بعد از مداخله دو خرده مقیاس مدرسه هراسی و اضطراب جدایی مربوط به پرسشنامه تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب بیمهار (1999) ارائه گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده گردید.
یافته هانتایج نشان داد بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری مدرسه هراسی و اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود دارد (0/05 <P) به این معنا که گروه نمره های گروه آزمایش در مرحله پس آرمون و پیگیری بطور معناداری کاهش یافته اما در نمره های گروه گواه تغییر معناداری ایجاد نشده است.
نتیجه گیرینتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد قصه گویی می تواند سبب کاهش اضطراب جدایی دانش آموز و کاهش مدرسه هراسی شود. از آنجا که یکی از عواقب جبران ناپذیر مدرسه گریزی، آسیب ها و انحراف ها اجتماعی است و به نظر می رسد دانش آموزان مدرسه گریز بیشتر احتمال دارد جذب گروه بزهکار شوند و از طرف دیگر دانش آموزان مدرسه گریز آینده شغلی شان به خطر می افتد ضروری است از روش قصه درمانی که یک روش در درسترس و در عین حال موثر برای کاهش ترس و اضطراب کودکان در مدارس و مراکز مشاوره می باشد، استفاده شود. همچنین این روش را می توان به والدین آموزش داد تا فرزندان شان را با مدرسه و محیط آموزشی آشنا کرده و اشتیاق لازم را در آنان ایجاد نمایند.
کلید واژگان: قصه گویی, مدرسه هراسی, اضطراب جداییBackgroundAddressing the challenges within the educational system during the early years of schooling stands as a crucial focus for researchers. Despite the necessity of exploring school-related fears and their influencing factors, there remains a scarcity of research in this domain.
AimsThe purpose of this research was to investigate the efficacy of storytelling on school phobia and separation anxiety among students in the first- grade of elementary school in Shiraz.
MethodsThe present research employed a semi-experimental pre-test-post-test design with a control group. The study population consisted of all first-grade elementary students in Shiraz during the academic year 2022-2023. Thirty eligible students were randomly assigned to either a control group or an experimental group. After confirming the absence of significant differences between the control and experimental groups, a storytelling intervention program was implemented for the experimental group, utilizing a collection of books by Parirukh and Majid (2015) along with other educational materials. No intervention program was provided to the control group. The Anxiety-Related Disorders Questionnaire developed by Bimamar (1999) was used to measure two subscales: school phobia and separation anxiety, both administered before and after the intervention. Data analysis was conducted using analysis of covariance (ANCOVA) in SPSS version 25.
ResultsThe results of the covariance analysis revealed a significant difference in the mean scores of school phobia and separation anxiety between the pre-test, post-test, and follow-up assessments (p < 0.05) for the experimental group. Specifically, the scores in the experimental group decreased significantly at the post-test and follow-up stages. In contrast, there was no significant change observed in the scores of the control group across these assessments.
ConclusionThe findings of the present study demonstrate that storytelling is effective in reducing separation anxiety and fear of school among students. Avoiding school can lead to serious consequences, including harm and social deviance. Students who skip school may be more susceptible to delinquent behaviors and jeopardize their future careers. Storytelling emerges as an accessible and effective intervention to alleviate children's fears and anxieties related to school. Moreover, parents can be trained in storytelling techniques to motivate their children to attend school and engage positively in the educational environment.
Keywords: Storytelling, School Phobia, Separation Anxiety -
هدف
این تحقیق با هدف اصلی تعیین اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علایم استرس و افسردگی مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام گرفت.
روش پژوهش:
جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در سال 1400 که به کلینیک های درمانی خصوصی شهر بابل مراجعه کردند. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس مبتنی بر هدف استفاده و با توجه به نوع پژوهش 20 نفر مادران که دارای کودکان مضطرب داشتند، (10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. و در 8 جلسه 2 ساعته به مدت دو ماه از بیست و چهارم فروردین ماه شروع شده و تا 11 خرداد شرکت داشتند. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: پرسش نامه 21 پرسشی افسردگی بک با ضریب آلفای کرونباخ 78/0؛ مقیاس استرس ادراک شده کوهن (1983) با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها پس از جمع آوری داده ها، در رایانه تحت برنامه SPSS24 ثبت و از آمار توصیفی که شامل توزیع فراوانی و درصد آن استفاده شد و در بخش آماراستباطی نیز به منظور پیداکیردن اثرسنجی بر مولفه های پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافته هانتایج حاکی است آموزش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی سبب کاهش افسردگی با اندازه اثر (887/0)؛ استرس درک شده با اندازه اثر (723/0) می شود.
نتیجه گیریبنابراین می توان نتیجه گرفت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند سبب کاهش افسردگی و استرس مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی گردد
کلید واژگان: درمان پذیرش و تعهد, استرس, افسردگی, اضطراب جدایی, مادرانAimThis research was conducted with the main purpose of determining the effectiveness of group therapy based on acceptance and commitment on reducing stress and depression symptoms of mothers of children with separation anxiety disorder.
MethodThe statistical population of the current research includes all mothers of children suffering from separation anxiety disorder in 2021 who referred to private medical clinics in Babol city. For sampling, a non-probability sampling method based on the purpose was used and according to the type of research, 20 mothers who had anxious children were selected (10 in the experimental group and 10 in the control group). And they participated in 8 2-hour sessions for two months starting from the 24th of April and ending on the 11th of June. The tools used are: Beck's 21-question depression questionnaire with Cronbach's alpha coefficient of 0.78; Perceived stress scale by Cohen (1983) with Cronbach's alpha coefficient of 0.86 was used. In order to analyze the data, after collecting the data, it was recorded in the computer under the SPSS24 program and descriptive statistics, which included the frequency distribution and percentage, were used, and in the inferential statistics section, in order to find the effectiveness of the research components from Analysis of covariance test was used.
ResultsThe results indicate that group therapy training based on acceptance and commitment to mothers of children suffering from separation anxiety disorder reduces depression and the effect size is (0.887); Perceived stress becomes the effect size (0.723).
ConclusionGroup therapy based on acceptance and commitment can reduce depression and stress of mothers of children with separation anxiety disorder.
Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Stress, depression, Separation anxiety, Mothers -
زمینهانیمیشن ها یکی از پر مخاطب ترین برنامه ها در بین کودکان هستند که به طور مستقیم بر آنان اثر گذاشته و علاوه بر جنبه سرگرمی و جذابیت، می توانند بر اجتماعی شدن، شکل گیری عواطف و نحوه بروز آنها تاثیر گذار باشند. در نظریه روابط موضوعی، تجارب اولیه کودک در رابطه با مراقبینش، بر پاسخ های هیجانی به سیگنال های جدایی و شرایط پریشان کننده زندگی اثر می گذارد.هدفبا توجه به تاثیری پذیری کودک از انیمیشن ها، این پژوهش با هدف بررسی محتوای انیمیشن های سه گانه پاندای کونگ فوکار از منظر مفاهیم روابط موضوعی و اضطراب جدایی انجام شد.روشپژوهش حاضر با طرح کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. مولفه های مفاهیم مورد نظر، از نسخه هنجار شده پرسشنامه های روابط موضوعی بل و اضطراب جدایی کودکان در ایران استخراج شدند. مولفه ها، با بررسی نظر متخصصین حوزه کودک، اعتباریابی شدند و بررسی سه ارزیاب نشان داد که موارد استخراج شده معتبر هستند. سپس فراوانی صحنه هایی که در انیمیشن های مورد نظر حاوی این مولفه ها بودند، مشاهده و ثبت شد.یافته هایافته ها نشان داد، مفاهیم روابط موضوعی و اضطراب جدایی، در انیمیشن های سه گانه پاندای کونگ فوکار وجود دارد. در بین سه نسخه انیمیشن پاندای کونگ فوکار، در انیمیشن دوم مفاهیم اضطراب جدایی بیشتر مشاهده شد؛ همچنین انیمیشن اول و دوم در مقایسه با قسمت سوم از مفاهیم روابط موضوعی بیشتری برخوردار بود.نتیجه گیریفراوانی بیشتر مفاهیم روابط موضوعی اضطراب جدایی در انیمیشن دوم نشان می دهد که این قسمت بیشتر می تواند بر مشکلات روابط موضوعی و اضطراب کودکان تاثیرگذار باشد.کلید واژگان: روابط موضوعی, اضطراب جدایی, انیمیشن پاندای کونگ فوکار, تحلیل محتوا, کودکانBackgroundAnimations are one of the most popular programs among children, which have a direct impact on them, and in addition to the aspect of entertainment and attractiveness, they can influence socialization, the formation of emotions and the way they manifest. In the theory of subject relations, the child's early experiences in relation to his caregivers affect emotional responses to separation signals and disturbing life conditions.AimConsidering the children's impressionability of animations, this research was conducted with the aim of examining the content of Kung Fu Panda trilogy animations from the perspective of the concepts of thematic relationships and separation anxiety.MethodThe current research was conducted with a qualitative design and using the content analysis method. The components of the desired concepts were extracted from the standardized version of Bell's Thematic Relations and Separation Anxiety Questionnaires of children in Iran. The components were validated by examining the opinion of experts in the field of children and the examination of three evaluators showed that the extracted items are valid. Then, the frequency of the scenes that contained these components in the desired animations was observed and recorded.ResultsThe findings showed that the concepts of thematic relationships and separation anxiety are present in the three animations of Panda Kung Fu Kar. Among the three versions of the Kung Fu Panda animation, the concepts of separation anxiety were observed more in the second animation; also, compared to the third part, the first and second animation had more concepts of thematic relationships.ConclusionsThe greater frequency of concepts of thematic relationships of separation anxiety in the second animation shows that this episode can have an impact on the problems of thematic relationships and anxiety of children.Keywords: Thematic Relationships, Separation Anxiety, Animation, Kung Fu Panda, Content Analysis, Children
-
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر قلدری، اضطراب جدایی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی شهر شهرکرد بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دوگروهی (آزمایش- گواه) و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی شهر شهرکرد به تعداد 11832 نفر تشکیل می دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید و جمعا 30 نفر انتخاب و به تصادفی در دو گروه (آزمایش و گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد قلدری ایلی نویز (2001)، اضطراب جدایی اسپنس و همکاران (1999) و اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد، پاریس (2004) بود. مداخله بازی درمانی شناختی - رفتاری، طی 8 جلسه 30دقیقه ای درمورد گروه آزمایش اجرا شد و داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. یافته ها حاکی از اثربخشی بازی درمانی شناختی-رفتاری بر قلدری، اضطراب جدایی و اشتیاق تحصیلی و مولفه های آن ها بود. نتایج نشان داد که ضریب اتا میزان تاثیر مداخله بر قلدری 738/0، اضطراب جدایی 623/0 و اشتیاق تحصیلی 632/0 در سطح معنی داری 001/0 بود. پیگیری دوماهه نشان داد که گذشت دو ماه از آموزش بازی درمانی شناختی-رفتاری توانست تغییر معناداری در متغیر قلدری، اضطراب جدایی و اشتیاق تحصیلی ایجاد کند. لذا می توان از این مداخله به عنوان مداخله موثر برای کاهش قلدری و اضطراب جدایی دانش آموزان و افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان استفاده کرد.
کلید واژگان: بازی درمانی شناختی-رفتاری, قلدری, اضطراب جدایی, اشتیاق تحصیلی, دانش آموزان ابتداییThe purpose of this study was to investigate the effectiveness of cognitive-behavioral game therapy on bullying, separation anxiety and academic enthusiasm of first grade female students in Shahrekord city. The method of the current research was semi-experimental with a two-group pre-test-post-test design (test-control) and two-month follow-up. The statistical population of the research consisted of all first grade female students of Shahrekord, numbering 11,832 people. In this research, available sampling method was used and a total of 30 people were selected and randomly divided into two groups (experimental and control). The research tools included the Illinois Bullying Standard Questionnaire (2001), Spence et al.'s (1999) separation anxiety, and Fredericks' academic enthusiasm, Blumenfield, Paris (2004). Cognitive-behavioral game therapy intervention was implemented for the experimental group during 8 sessions of 30 minutes and the data was analyzed using multivariate analysis of covariance and analysis of variance with repeated measurements in SPSS25 software. The findings indicated the effectiveness of cognitive-behavioral play therapy on bullying, separation anxiety and academic enthusiasm and their components. The results showed that the eta coefficient of the intervention effect on bullying was 0.738, separation anxiety was 0.623, and academic enthusiasm was 0.632 at a significant level of 0.001. The two-month follow-up showed that after two months of cognitive-behavioral game therapy training, there was no significant change in the variables of bullying, separation anxiety and academic enthusiasm. Therefore, this intervention can be used as an effective intervention to reduce bullying and separation anxiety of students and increase students' academic enthusiasm.
Keywords: : Cognitive-Behavioral Play Therapy, Bullying, Separation Anxiety, Academic Enthusiasm, Elementary Students -
طبق شواهد پژوهشی کودکان با اختلال اضطراب جدایی رفتارهای خودتنظیمی ضعیف تری دارند و در تنظیم هیجانات و رفتارها مشکلات بیشتری دارند. هدف پژوهش تعیین تاثیر آموزش بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی بر مهارت های هیجانی کودکان با اختلال اضطراب جدایی بود. در این پژوهش نیمه آزمایشی، از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم با اختلال اضطراب جدایی شهرستان قایم شهر در سال تحصیلی 1399 بود. نمونه پژوهش 30 کودک با اختلال اضطراب جدایی بود که به صورت در دسترس شناسایی و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب جدایی (مارچ و همکاران، 1997) و پرسشنامه مدیریت هیجان (زیمن، 2001) استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی را دریافت کردند و برای گروه کنترل مداخله ای ارایه نشد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی موجب بهبود مهارت های هیجانی کودکان با اختلال اضطراب جدایی شد (001/0 > P). با توجه به این نتیجه می توان از بازی درمانی گروهی مبتنی بر نقاشی به عنوان روش درمانی موثر برای ارتقاء سلامت روانی و پیشگیری از مشکلات روان شناختی کودکان با اختلال اضطراب جدایی استفاده کرد.
کلید واژگان: اضطراب جدایی, بازی درمانی, مهارت هیجانی, نقاشی درمانیResearch has shown that children with separation anxiety disorder often struggle with self-regulation and emotional regulation. The purpose of this study was to investigate the impact of group play therapy, specifically painting-based therapy, on the emotional skills of children with separation anxiety disorder. The study utilized a quasi-experimental design with a pre-test-post-test approach and a control group. The study population included all sixth-grade female students with separation anxiety disorder in Ghaemshahr city during the academic year 1400. Thirty children were selected for the study and randomly assigned to either the experimental or control group. Data were collected using the Separation Anxiety Questionnaire (March et al., 1997) and Zeiman's (2001) emotion management scale. The experimental group received ten 45-minute sessions of painting-based group play therapy, while the control group received no intervention. The data were analyzed using univariate and multivariate analysis of covariance. The results showed that painting-based group play therapy significantly improved the emotional skills of children with separation anxiety disorder (P<0.001). Based on these findings, it can be concluded that group play therapy based on painting is an effective treatment method for promoting mental health and preventing psychological problems in children with separation anxiety disorder.
Keywords: separation anxiety, play therapy, Emotional skills, painting therapy -
هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب جدایی بر اساس ذهنیسازی والدینی با نقش میانجی تنظیم هیجان است. روش پژوهش همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان سوم تا پنجم ابتدایی و مادران آنها در شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 160 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسش نامه های اضطراب جدایی (نسخه والدین) هان و همکاران (2003)، ذهنیسازی والدینی لویتن و همکاران (2017) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) بود که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از دو روش توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (معادلات ساختاری) از نرم افزار SPSS-V24 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. نتایج نشان داد که ذهنیسازی والدینی میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با نقش میانجی تنظیم هیجان)، اضطراب جدایی را پیشبینی کند. به طورکلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تنظیم هیجان در رابطه بین اضطراب جدایی و ذهنیسازی والدینی، نقش میانجی دارد.
کلید واژگان: اضطراب جدایی, ذهنیسازی والدینی, تنظیم هیجانThe purpose of the current research is to predict separation anxiety based on parental mentalization with the mediating role of emotion regulation. The research method is correlation using structural equation modeling. The statistical population of the present study included all the third to fifth elementary students and their mothers in Tehran in the academic year of 1401-1400, and 160 of them were selected as a sample using multi-stage cluster sampling. . The measurement tools in this research were separation anxiety questionnaires (parent version) by Han et al. (2003), parental mentalization by Leviten et al. (2017) and emotion regulation by Gross and John (2003), all of which had acceptable validity and reliability. In order to analyze the data, two descriptive (central and dispersion indices) and inferential (structural equations) methods were used using SPSS-V24 and Lisrel-V8.8 software. The results showed that parental mentalization can directly and indirectly (with the mediating role of emotion regulation) predict separation anxiety. In general, the research results indicated that emotion regulation plays a mediating role in the relationship between separation anxiety and parental mentalization.
Keywords: separation anxiety, parental mentalization, emotion regulation -
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش 20 نوجوان دارای اضطراب جدایی بودند که از میان نوجوانان مشغول به تحصیل در پایه های متوسطه اول و دوم مدرسه هنر و ادبیات تهران در سال تحصیلی 99-1398 شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مدل گراس را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت تک نفره دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای نگرفت. برای گرد آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های اضطراب جدایی مارچ و همکاران (1997) و پرسشنامه عملکرد انطباقی/ اجتماعی اسپنس و همکاران (2002) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در افزایش رفتارهای انطباقی/ اجتماعی در نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی موثر بوده است (001/0>ρ). با توجه به یافته ها به نظر می رسد می توان از آموزش تنظیم هیجان به منظور مدیریت اضطراب و افزایش رفتارهای انطباقی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی به عنوان برنامه آموزش تکمیلی در کنار سایر روش های درمانی استفاده کرد.کلید واژگان: اضطراب جدایی, تنظیم هیجان و رفتار های انطباقی, اجتماعیThe purpose of the present study was to investigate the effectiveness of emotion regulation training on adaptive/social behaviors of adolescents with separation anxiety disorder. The research method was quasi-experimental with pre-test and post-test design with a control group. Participants in the study were 20 adolescents with separation anxiety who were identified among the adolescents studying in the first and second grades of Tehran School of Art and Literature in the academic year 2019-2020 and were randomly assigned to two experimental and control groups of 10 adolescents. The experimental group received the Gross model emotion regulation training in 8 sessions of 90 minutes individually, but the control group did not receive any intervention. Data were collected using March et al.'s (1997) Separation Anxiety Inventory and Spence et al.'s (2002) Adaptive / Social Performance Questionnaire, in pretest and post-test. Research data were analyzed by univariate and multivariate analysis of covariance. The results of the analysis of covariance showed that emotion regulation training was effective in increasing adaptive/social behaviors in adolescents with a separation anxiety disorder (ρ <0.001). According to the findings, it seems that emotion regulation training can be used to manage anxiety and increase adaptive behaviors in adolescents with separation anxiety disorder as a complementary education program along with other treatment methods.Keywords: Adaptive Social Behaviors, emotion regulation, separation anxiety disorder
-
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی، مشکلات عدیده ای در سلامت روان و زندگی اجتماعی خویش دارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر فلسفه برای کودکان برانعطاف پذیری روانشناختی و عملکرد اجتماعی کودکان 6 تا 12 سال مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش در این مطالعه؛ نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری، همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه کودکان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم کرمانشاه در سال 1399-1398 بود. گروه نمونه، 20 نفر از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بودند. انتخاب بصورت نمونه گیری هدفمند و جایگزینی بصورت تصادفی بود. ابتدا پرسشنامه های اضطراب جدایی (هان و همکاران ،2003)، مهارت های اجتماعی (ماتسون و همکاران ،1983) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، 1948) برای هر دو گروه اجرا شد (پیش آزمون). سپس شرکت کنندگان گروه مداخله، آموزش فلسفه برای کودک را در 10جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای یکبار دریافت کردند؛ درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخله آموزشی دریافت نکرد. سپس هر دو گروه مجدد با پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرارگرفتند(پس آزمون). مرحله پیگیری نیز 2 ماه بعد از پس آزمون برگزار گردید از تحلیل کوواریانس با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که انعطاف پذیری روانشناختی و عملکرد اجتماعی به صورت معناداری (05/0>P) افزایش داشته است و میزان اضطراب در این کودکان نیز کاهش معناداری داشت.
کلید واژگان: اضطراب جدایی, انعطاف پذیری روانشناختی, فلسفه برای کودک, عملکرد اجتماعیChildren with separation anxiety disorder have many problems in their mental health and social life.The aim of this study was to evaluate the effectiveness of Training based philosophy for children on psychological flexibility and social performance in children with separation anxiety disorder aged 6 to 12 years with separation anxiety disorder. Research method in this study; The quasi-experimental was pretest and posttest with the control group. The statistical population was all children referred to Shamim Counseling Center in Kermanshah in 2019-2020. The sample group consisted of 20 children with separation anxiety disorder. The sample was selected by purposive sampling and random sampling. The sample group consisted of 20 children with separation anxiety disorder. The sample was selected by purposive sampling and random sampling. First, separation anxiety questionnaires (Han et al., 2003), Matson's social skills (Matson et al., 1983) and the Wisconsin card classification test (Grant and Berg, 1948) were administered to both groups (pretest). The participants in the intervention group then received Training based philosophy for children in 10 sessions of 60 minutes once a week; While the control group did not receive any educational intervention. Then both groups were re-evaluated with the mentioned questionnaires (post-test). The follow-up stage was held 2 months after the post-test. Covariance analysis was used to analyze the data by observing the defaults. The results showed that psychological flexibility and social functioning increased significantly (P <0.05) and the level of anxiety in these children decreased significantly.
Keywords: Psychological Flexibility, philosophy for children, separation anxiety Social Performance -
هدف:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی دلبستگی محور بر خودکارآمدی والدینی مادران، تنظیم هیجانی، سازگاری اجتماعی و اضطراب کودکان دارای اضطراب جدایی است.
روش اجرا:
پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع تک آزمودنی خط پایه منفرد A.B بود. جامعه آماری شامل مادران و کودکان دارای اضطراب جدایی است که در مدت 4 ماه در سال 1399 به مرکز مشاوره و روان شناسی پردیس شهر اصفهان مراجعه کردند. از این جامعه تعداد 3 کودک 5/3 تا 6 سال دارای اضطراب جدایی به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند.کودکان همراه با مادرانشان در بازی درمانی دلبستگی محور به مدت 8 جلسه و هرجلسه 45 دقیقه به صورت انفرادی شرکت کردند. جهت ارزیابی اثربخشی بسته از پرسشنامه خودکارآمدی والدینی (دومکا، 1996)، چک لیست تنظیم هیجانی (شیلدز و سیتچی، 1998)، پرسشنامه مهارت اجتماعی (ماتسون، 1983) و پرسشنامه اضطراب کودکان پیش دبستانی (اسپنس، 2001) استفاده شد. نتایج با استفاده از رسم نمودار و درصد بهبودی اندازه اثر نشان داده شد.
یافته هانتایج تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، اضطراب کودکان کاهش و خودکارآمدی والدینی مادران، تنظیم هیجانی و سازگاری اجتماعی کودکان افزایش معناداری داشته است.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که حضور مولفه های دلبستگی در مداخله بازی درمانی دلبستگی محور موجب بهبود عملکرد رابطه مادر و کودک و کاهش اضطراب کودکان اضطراب جدایی می شود، و راهبردهای کارآمدی را برای درمان مشکلات رفتاری و اضطراب جدایی کودکان دارای مشکلات دلبستگی در اختیار والدین و مراکز روان درمانی کودکان قرار می دهد.
کلید واژگان: اضطراب جدایی, بازی درمانی دلبستگی محور, تنظیم هیجانی, خودکارآمدی والدینی, سازگاری اجتماعیAimThis study aimed to investigate effectiveness of attachment-based Theraplay on parental self-efficacy of mothers, emotional regulation, social adjustment and anxiety of children with separation anxiety.
MethodThe present study is a quasi-experiment, a kind of single-subject individual baseline A.B. The statistical population of the study incorporates mothers and children with separation anxiety (SAD) who have referred to Pardis counseling and psychological center in Isfahan for 4 months in 2020. Three children with Separation anxiety, between 3.5 to 6 years old were selectedby availablesampling. Children and their mothers participated individually in attachment-based Theraplay for eight forty-five-minute sessions. In order to evaluate the effectiveness of the package, Parental Self-Efficacy Questionnaire (Domka, 1996), Emotional Regulation Checklist (Shields & Cicchetti, 1998), Social Skills Questionnaire (Matson, 1983), and Preschool Anxiety Questionnaire (Spence, 2001) wereutilized and the results were demonstrated by graphs and improved effectiveness percentage.
ResultsThe results indicated that in the post-test and follow up, children's anxiety scores have decreased significantly mothers' parental self-efficacy scores and children's emotional regulation and social adjustment have increased significantly.
ConclusionBased on the findings of this research, it can be concluded that the presence of attachment components in attachment-based Theraplay intervention improved performance of mother-child relationship and reduces separation anxiety in children. Attachment-based play therapy provides effective and advantageous strategies for mothers, parents, and child psychotherapy centers in order to promote parental sensitivity and treat behavioral problems and separation anxiety in children with attachment problems.
Keywords: Emotional Regulation, Parental Self-Efficacy, separation anxiety, Social Adjustment, Theraplay -
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مشکلات زیادی را در زندگی فردی و اجتماعی تجربه می کنند. هدف از پژوهش حاضر هم سنجی اثربخشی آموزش فلسفه برای کودک و بازیدرمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری بر عملکرد اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش در این مطالعه؛ نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه کودکان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم شهر کرمانشاه در سال 1398- 1399 بود. گروه نمونه، 30 نفر از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بودند. انتخاب به صورت نمونهگیری هدفمند و جایگزینی به صورت تصادفی بود. ابتدا پرسشنامه مهارتهای اجتماعی (ماتسون و همکاران، 1983). برای هر سه گروه اجرا شد (پیشآزمون). سپس شرکت کنندگان یکی از گروه های مداخله، برنامه آموزش فلسفه برای کودک بازیدرمانی گروهی را در 10 جلسه 60 دقیقه ای و هفتهای یک بار دریافت کردند و گروه مداخله دیگر بازیدرمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری را در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند؛ درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله آموزشی دریافت نکرد. سپس هر سه گروه مجدد با پرسشنامه مذکور مورد ارزیابی قرارگرفتند (پسآزمون). مرحله پیگیری نیز 2 ماه بعد از پسآزمون برگزار گردید. از تحلیل کوواریانس با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو روش در گروه های مداخله، بر بالارفتن عملکرد اجتماعی تاثیر معناداری داشته اند. البته اثربخشی برنامه آموزشی فلسفه برای کودک (فبک) از بازیدرمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری بیشتر بوده است. لذا لزوم استفاده از روش فبک در رابطه با این کودکان در مراکز مشاوره کودک، پیش دبستانی ها و مدارس مشخص می گردد.
کلید واژگان: اضطراب جدایی, بازی درمانی گروهی, فلسفه برای کودک, عملکرد اجتماعیThe aim of this study was to evaluate the effectiveness of philosophy education for children and group play therapy with cognitive-behavioral method on social performance of children with separation anxiety disorder. Research method in this study; The quasi-experimental was pretest and posttest with the control group. The statistical population was all children referred to Shamim Counseling Center in Kermanshah. The sample group consisted of 30 children with separation anxiety disorder. The sample was selected by purposive sampling and alternative by random sampling. First, social skills questionnair (Matson et al., 1983). Implemented for all three groups (pre-test). Then, the participants of one of the intervention groups received the philosophy training program for group child play therapy in 10 sessions of 60 minutes once a week, and the other intervention group received group play therapy with cognitive-behavioral method in 10 sessions of 60 minutes. ; While the control group did not receive any educational intervention. Then all three groups were re-evaluated with the mentioned questionnair (post-test). The follow-up stage was held 2 months after the post-test. The results showed that both methods in the intervention groups had a significant effect on increasing social performance. Of course, the effectiveness of the philosophy education program for children has been more than group play therapy in a cognitive-behavioral way.
Keywords: separation anxiety, group play therapy, philosophy for the child, Social functioning -
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش الگوهای ارتباطی خانواده و خلق و خوی کودک در پیش بینی اضطراب جدایی در دانش-آموزان مقطع ابتدایی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان ابتدایی شهرآذرشهر در سال تحصیلی 1397- 1398 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 100 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس سنجش اضطراب جدایی (فرم والدین)، تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده و پرسشنامه خلق و خو و منش کلونینجر (فرم کودکان) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش ورود استفاده شد که برای این منظور از نرم افزار آماری SPSS20 بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که بین الگوی ارتباطی گفت و شنود و الگوهای ارتباطی با اضطراب جدایی رابطه منفی و بین الگوی ارتباطی همنوایی با اضطراب جدایی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. بین خلق و خوی کودک و مولفه های همکاری، اجتناب از آسیب، خود هدایتگری با خود فراروی با اضطراب جدایی رابطه منفی و بین مولفه وابستگی به پاداش با اضطراب جدایی دانش آموزان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (05/0<p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که الگوهای ارتباطی خانواده و خلق و خوی کودک 8/36 درصد و مولفه های آنها 7/27 درصد می توانند تغییرات مربوط به اضطراب جدایی را به صورت معنی داری پیش بینی کنند (01/0<p؛ 05/0<p). نتایج به دست آمده بر لزوم توجه به الگوهای ارتباطی خانواده و خلق و خوی کودک در زمان کار با کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی، تاکید دارد.
کلید واژگان: اضطراب جدایی, الگوهای ارتباطی خانواده, خلق و خوی کودک -
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری (CBT) بر کاهش اضطراب جدایی در کودکان کم شنوا بود. روش پژوهش مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه ی آماری شامل کلیه کودکان کم شنوا 6 تا 12 ساله تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان کامیاران در سال 1397 بود. 26 نفر از کودکانی که نمره بالاتر از نقطه برش را در زیرمقیاس اختلال اضطرابی جدایی در پرسشنامه علایم مرضی کودکان کسب کرده بودند، به صورت تصادفی در گروه آزمایش (13 نفر) و گروه گواه (13 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش مهارت های مبتنی بر CBT قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گواه در نمرات اضطراب جدایی در پیش آزمون و پس آزمون را نشان داد (001/0p<). بنابراین می توان گفت که آموزش مهارت های مبتنی بر CBT موجب کاهش اضطراب جدایی در کودکان کم شنوا می شود و به عنوان یک مداخله درمانی سودمند برای کودکان کم شنوا در مراکز بهزیستی و درمانی توصیه می شود.
کلید واژگان: درمان شناختی-رفتاری, اضطراب جدایی, کودکان, کم شنواییThe purpose of this study was to evaluate the effectiveness of cognitive-behavioral therapy (CBT) on reducing separation anxiety in children with hearing impairment. The present study is a quasi-experimental study with a pretest-posttest design with the control group. The statistical population composed of all 6-12-years-old children with hearing impairment, covered by the Kamyaran Welfare Office in 2018. 26 Children who had earned a Score above the cut-off point in the separation anxiety disorder scale in the Child Abnormal Symptoms Inventory were selected and randomly assigned to the experimental group (n=13) and the control group (n=13). The experimental group received CBT skills training in 12 weekly sessions. Data were analyzed using analysis of covariance. The results showed a significant difference between experimental and control groups in pre-test and post-test (p <0.001). Therefore, cognitive-behavioral therapy can reduce separation anxiety in children with hearing impairment and is recommended as a beneficial treatment intervention for hearing-impaired children in Welfare and medical centers.
Keywords: cognitive-behavioral therapy, separation anxiety, children, Hearing impairment -
زمینه و هدف :
اختلال نقص توجه/ بیش فعالی یک اختلال عصبی رشدی و از شایع ترین اختلالات دوران کودکی است که توجه روانشناسان و روانپزشکان و متخصصان بالینی را به خود جلب کرده است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی نقاشی درمانی بر اختلال نقص توجه- بیش فعالی و اضطراب جدایی دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان شهرستان بستک در سال تحصیلی 1400-1399 انجام گرفت.
روش پژوهش:
طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان شهرستان بستک تشکیل دادند، که درسال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. گروه نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش(شامل 20 نفر) و گروه کنترل (شامل 20 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس علایم مرضی کودکان (4-CSL) استفاده گردید. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای، تحت تاثیر آموزش نقاشی درمانی قرارگرفت، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از جمع آوری پیش آزمون و پس آزمون، داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و به وسیله نرم افزار آماری (SPSS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین اختلال نقص توجه- بیش فعالی و اضطراب جدایی در دو گروه کنترل و آزمایش در مرحله پس آزمون پس از حذف تاثیر پیش آزمون تفاوت معنادار وجود دارد و نقاشی درمانی بر اختلال نقص توجه- بیش فعالی و اضطراب جدایی دانش آموزان دختر پایه دوم تاثیر معناداری دارد.
نتیجه گیریبنابراین، در موقعیت های بالینی و در درمان مشکلات اضطراب جدایی کودکان می توان از نتایج نقاشی درمانی به عنوان درمان غیردارویی سودمند، بهره گرفت.
کلید واژگان: نقاشی درمانی, نقص توجه- بیش فعالی, اضطراب جداییBackground and AimAttention deficit hyperactivity disorder (ADHD) is a developmental neurological disorder and a common childhood disorder that has attracted the attention of psychologists, psychiatrists, and clinical specialists; hence, the present study aimed to determine the effectiveness of painting therapy on attention deficit hyperactivity disorder, and separation anxiety in second-grade female students at primary schools of Bastak County in the school year 2020-2021.
MethodsThe study had a quasi-experimental design with pretest-posttest and a control group. The statistical population of the study consisted of all female second-grade students of Bastak primary schools in the school year 2020-2021. The sample group was selected by the convenience sampling method and divided into two experimental (n=20) and control (n=20) groups using random assignment. The Child Symptom Inventory-4 (CSI-4) was used to collect data. After performing the pre-test, the experimental group received painting therapy for ten 90-minute sessions, but the control group did not receive any intervention. After collecting pre-test and post-test, the data were analyzed using the statistical method of analysis of covariance (ANCOVA) and statistical software (SPSS).
ResultsThe results of analysis of covariance indicated that there was a significant difference between attention deficit hyperactivity disorder and separation anxiety in the control and experimental groups in the post-test after eliminating the pre-test effect, and painting therapy had a significant effect on attention deficit hyperactivity disorder and separation anxiety in female second-grade students.
ConclusionTherefore, the results of painting therapy can be used as a useful non-pharmacological therapy in clinical situations and the treatment of separation anxiety problems in children.
Keywords: Painting therapy, Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD), Separation Anxiety -
مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش تاب آوری بر مولفه های اضطراب در کودکان مقطع ابتدایی انجام شد. این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش وپرورش منطقه 5 و 6 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 40 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 9 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) تحت آموزش تاب آوری قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با کمک فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب و افسردگی کودکان (چورپیتا و همکاران، 2000) جمع آوری و با روش های خی دو و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر پایه تحصیلی، سن و تحصیلات پدر و مادر تفاوت معنی داری نداشتند (05/0>p). دیگر یافته ها نشان داد که آموزش تاب آوری باعث کاهش مولفه های اضطراب جدایی، هراس اجتماعی، اضطراب تعمیم یافته و وسواس کودکان مقطع ابتدایی شد (05/0 <p)، اما تاثیر معنی داری بر وحشت آنان نداشت (05/0>p). با توجه به نتایج این مطالعه، برنامه ریزی برای استفاده از روش آموزش تاب آوری جهت کاهش اضطراب کودکان مقطع ابتدایی ضروری است.
کلید واژگان: آموزش تاب آوری, اضطراب جدایی, هراس اجتماعی, اضطراب تعمیم یافته, وسواس, وحشتPresent study aimed to determine the effect of resilience training on anxiety components in primary school children. This study was quasi-experimental with a pretest and posttest design with a control group. The research population was male students referred to education counseling centers of 5 and 6 districts of Tehran city in 2019-20 academic years. The research sample was 40 people who were selected by available sampling method and randomly assigned into two equal groups. The experimental group trained 9 sessions of 60 minutes (two sessions a week) with the resilience training method and the control group didn’t received any training. Data collected with using the demographic information form and revised child anxiety and depression scale (Chorpita and et all, 2000) and analyzed by methods of chi-square and multivariate analysis of covariance in SPSS-21 software. The findings showed that the in the experimental and control groups didn’t significant difference in terms of educational level, age and education of parents (P>0.05). Other findings showed that resilience training reduced the components of separation anxiety, social phobia, generalized anxiety and obsessive-compulsive in primary school children (p < 0.05), but hadn’t significant effect on their panic (P>0.05). According to the results of this study, planning to use the method of resilience education is necessary to reduce anxiety of primary school children.
Keywords: resilience training, Separation anxiety, Social phobia, generalized anxiety, Obsessive-Compulsive, panic -
مقدمه
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش بازی های حرکتی ریتمیک بر کاهش اضطراب جدایی کودکان 5 تا 6 سال بود.
روشروش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه مورد مطالعه این پژوهش 29 کودک 5 تا 6 سال دارای اضطراب جدایی ارجاع داده شده به کلینیک تخصصی خانواده و کودک دانشگاه شهید بهشتی در سال 1397 بود که پس از غربالگری با مقیاس سنجش اضطراب جدایی (نسخه والد) 24 کودک به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 12 کودک) جایگزین شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت بسته آموزش بازی های حرکتی ریتمیک رافعی (1391) قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش آماری واریانس مختلط تحلیل شد.
یافته ها:
نتایج نشان داد که آموزش بازی های حرکتی ریتمیک بر نمره کل اضطراب جدایی (10/60=P=0/004,F)، بعد ترس از تنها ماندن (7/43=P=0/012,F)، بعد ترس از رها شدن (F=10/39, P=0/004)، بعد ترس از بیماری های جسمی (10/09=P=0/004,F) و بعد نگرانی درباره حوادث خطرناک (F=3/97 P=0/049) موثر بوده است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود.
نتیجه گیری:
آموزش بازی های حرکتی ریتمیک یک مداخله راهبردی موثر برای کاهش میزان اضطراب جدایی کودکان است. بر مبنای نتایج این پژوهش به مشاوران و روان شناسان کودک می توان پیشنهاد نمود که با استفاده از این روش درمانی در کاهش اضطراب جدایی در کودکان بکوشند.
کلید واژگان: بازی, حرکات ریتمیک, اضطراب جداییAimThe aim of this study was to determine the effectiveness of rhythmic movement game training on reducing separation anxiety in children aged 5 to 6 years.
MethodThe research method was quasi-experimental with pretest-posttest design with control group and two-month follow-up. The study population of this study was children aged 5 to 6 years with separation anxiety referred to the Family and child clinic of Shahid Beheshti University in 2018. After screening with separation separation measurement scale (parent version), 24 children were selected by convenience sampling method and randomly in The experimental and control groups (12 children in each group) were replaced. The experimental group underwent Rafie (2012) rhythmic movement training package for 8 sessions, but the control group did not receive any intervention. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance statistical method.
ResultsThe results showed that rhythmic motor game training on the total score of separation anxiety (F = 0.004, P = 0.004), fear of being left alone (F = 0.012, F = 7.7), fear of abandonment. (F = 10.00, P = 0.004), then the fear of physical diseases (F = 0.004, F = 10.60) and the dimension of worry about dangerous accidents (F = 0.049, F = 3.97) and this effect was sustained in the follow-up phase.
ConclusionTeaching rhythmic movement games is an effective strategic intervention to reduce separation anxiety in children.
Keywords: play, rhyth mic movements, Separation anxiety -
پژوهش حاضر با هدف « شناسایی اثرات آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه ی والد-فرزندی بر کاهش اختلال اضطراب جدایی در کودکان 8 تا 12 سال» انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 12-8 سال دبستان های منطقه 2 شهر تهران در سال 94-1393 بودند. از بین این کودکان تعداد 30 نفر که بوسیله پرسشنامه تشخیص اختلالات اضطرابی کودکان بیماهر(1999)، مضطرب تشخیض داده شده ا ند، انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) و سپس جلسات آموزشیCPRT طی10 جلسه(هرجلسه 120 دقیقه) بر طبق براساس اصول بازی درمانی اکسلاین که توسط پژوهشگر تهیه شد، بر روی گروه آزمایش اجرا گردید، در حالیکه بر روی افراد گروه گواه، مداخله ای صورت نگرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه ی والد-فرزندی بر کاهش اختلال اضطراب جدایی در کودکان 8 تا 12 سال موثر است.
کلید واژگان: رابطه ی والد-کودک, بازی درمانی, اضطراب جداییThe aim of present study was "identification of the effects of play therapy training based on parent-child relationship on reducing separation anxiety disorder in 8-12 years old kids". We applied quasi-experimental research method with pre-test, post-test and control group ; we had two group (experimental group and control group ) design and two pre-test and post-test stages in this study. The statistical population was consisted of all 8-12 years old students in second zone of Tehran in 2014 and 2015. By using Cohen table we got 30 samples ( the effect size was 0/5,α=0/05 and test power=0/76) which were distributed equally in experimental and control groups with 15 samples in each. We collected the samples by cluster random sampling method. We used Screen for Child Anxiety Related Disorders (SCARED) inventory by Birmaher(1999) as our research tool. Analysis of covariance(ANCOVA) was used for analysis of data. The results indicated that play therapy training based on parent-child relationship reduces separation anxiety disorder in 8-12 years old kids
Keywords: Parent-child relationship, Anxiety disorder, Play therapy -
هدف پژوهش حاضر مقایسه رفتارها ی خودتنظیمی و فراخلق در دانش آموزان با و بدون اضطراب جدایی است. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان رود سر در سال تحصیلی 93-1394 تشکیل می دادند. نمونه ای به حجم 160 دانش آموز (80 دانش آموز دارای اختلال اضطراب جدایی و 80 دانش آموز عادی) به صورت در دسترس انتخاب شد و سپس داده ها با استفاده از پرسش نامه های اضطراب جدایی بزرگسالان منیکاواساگر، خودتنظیمی براون و فراخلق پالمر جمع آوری و با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رفتارهای خودتنظیمی و فراخلق در نوجوانان دارای اضطراب جدایی از نوجوانان بهنجار به طور معناداری کم تر بود (05/0P=) ؛ بنابراین دانش آموزان دارای اضطراب جدایی رفتارهای خودتنظیمی و فراخلق ضعیف تری دارند و در تنظیم هیجانات و رفتارها مشکلات بیش تری دارند و احتمالا در معرض آسیب های روان شناختی بیش تری خواهند بود.کلید واژگان: اضطراب جدایی, رفتارهای خودتنظیمی, فراخلقThis study aimed to compare self-regulatory behaviors and meta-mood in students with and without separation anxiety. Its design was descriptive and casual-comparative. The population consisted of all high school students in Roodsar in 2015-2016. 160 (80 female, 80 male) students were selected via purposive sampling. The data were collected by Adult Separation Anxiety Questionnaire (Manicavasagar, 2003), Self-regulation Questionnaire (Brown et al., 1999), and Meta-mood Scale (Palmer et al, 1999) and analyzed by multivariate analysis of variance. The results indicated significantly lower levels of self-regulatory behaviors and meta-mood in students with separation anxiety compared to those without (p=.05). Therefore, these students face more difficulties in regulating their behaviors and emotions and highly likely be exposed to psychological damages.Keywords: Separation anxiety, self-regulation behaviors, meta-mood
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.