به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اپلین" در نشریات گروه "تربیت بدنی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «اپلین» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مهدی سالمی، نجمه رضائیان*

    هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر 14 روز مکمل سازی رزوراترول بر تغییرات سطوح سرمی اپلین و نسفاتین-1 در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده ساز در مردان جوان دارای اضافه وزن و غیر فعال بود. 20 مرد جوان دارای اضافه وزن غیر فعال (انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (تجربی و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی ها در هر دو گروه تجربی و کنترل، در یک وهله فعالیت ورزشی تا سرحد واماندگی (آزمون بروس) شرکت کردند. سپس، آزمودنی ها در گروه تجربی (مکمل) به مدت 14 روز و هر روز یک وعده کپسول مکمل رزوراترال 400 میلی گرمی مصرف کردند. آزمودنی ها در گروه کنترل (دارونما) نیز طی 14 روز، روزانه یک عدد کپسول 400 میلی گرمی لاکتوز مصرف کردند.اولین مرحله خونگیری قبل از شروع دوره پژوهش و دومین مرحله خونگیری بلافاصله بعد از اجرای آزمون بروس انجام گرفت. در روز پانزدهم و پس از پایان دوره 14 روزه مکمل دهی، مجددا از آزمودنی ها خونگیری به عمل آمد.سپس آزمودنیها آزمون بروس را اجرا کرده و مجددا بلافاصله پس از اجرای آزمون عملی خونگیری چهارم انجام شد.بنابر نتایج آزمون تی زوجی، در گروه تجربی، تغییرات سطوح نسفاتین-1 سرم بعد از مکمل گیری در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده ساز معنی دار بود.با این حال، تفاوت معنی داری بین میانگین تغییرات سطوح سرمی اپلین در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده سازبعداز مکمل گیری در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل، مشاهده گردید .بنابر نتایج آزمون همبستگی پیرسون، تنها بین سطوح اولیه نسفاتین-1 سرم با ارزش های اولیه وزن ارتباط معنی داری وجود داشت.

    کلید واژگان: اپلین, رزوراترول, فعالیت ورزشی وامانده ساز, مردان دارای اضافه وزن, نسفاتین-1
    Mehdi Salemi, Najmeh Rezaeian *
    Introduction

    Nesfatin-1 and Apelin as two inflammatory adipocytokines affected by various stresses, including exercise. The purpose of this study was to investigate the effect of 14 days of resveratrol supplementation on changes in serum levels of Apelin and nesfatin-1 in response to one bout of exhaustive exercise in young sedentary overweight men.

    Methods

    20 young sedentary overweight men (mean aged= 35.7±3.26 years, BMI= 28.73±1.18 kg/m2) selected and randomly divided into two groups (experimental and control). Subjects in both experimental and control groups participated in one bout of exhaustive exercise (Bruce Test). Then, subjects in experimental group (supplementation) consumed one capsule of 400-mg resveratrol per day for 14 days. In control group (placebo), subject consumed one capsule of 400-mg lactose per day for 14 days. First blood sample was taken before the study and second one was done immediately after Bruce test. At the fifteenth day and at the end of 14 days of supplementation, subjects in both groups perform the exhaustive exercise again and forth blood sample was taken immediately following their performance. According to t-test, in the experimental group and following supplementation, changes in serum levels of Nesfatin-1 were significant in response to one bout of exhaustive exercise. However, following supplementation, there were significant differences between mean changes of Apelin levels in response to one bout of exhaustive exercise in experimental group compared to control group. According to Pearson correlation, there existed significant correlations between primary levels of Nesfatin-1 and primary values of body weight.

    Keywords: Apelin, Exhaustive Exercise, Nesfatin-1, Overweight men, Resveratrol
  • محمدرحمان رحیمی*، شاهین کتابی، نعیمه سعیدی
    هدف

    آدیپوکاین ها، مولکول های مترشحه از بافت چربی هستند که با مقاومت به انسولین، سندروم متابولیکی، دیابت و بیماری های قلبی عروقی ارتباط دارند. بنابراین، تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل عصاره چای سبز (GTE) بر غلظت آدیپوکاین های آپلین و کمرین در زنان چاق مورد بررسی قرار گرفت.

    روش کار

    در یک طرح نیمه تجربی، 30 نفر از زنان تمرین نکرده با شاخص توده بدنی (BMI) بالاتر از 30 کیلو گرم بر مترمربع از میان زنان چاق به صورت هدفمند و در دسترس و سپس به روش طرح تصادفی، دوسوکور کنترل شده با دارونما انتخاب شدند و به سه گروه شامل تمرین و مصرف عصاره چای سبز (GT)، تمرین و مصرف دارونما (PT) و مصرف عصاره چای سبز (G) تقسیم شدند. گروه های GT و G، روزانه 600 میلی گرم GTE و گروه PT نیز 600 میلی گرم دارونما به مدت 8 هفته مصرف نمودند. برنامه تمرین مقاومتی شامل 3 جلسه در هفته به مدت 8 هفته بود. اندازه-گیری سطح سطوح سرمی آدیپوکاین ها با استفاده از روش الایزا انجام شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر حاکی از کاهش معنی دار سطح سرمی آپلین و کمرین درگروه های GT و PT نسبت به G می باشد. همچنین، کاهش معنی-داری در سطح این آدیپوکاینها در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در هر سه گروه مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    8 هفته مصرف GTE و تمرین مقاومتی سبب کاهش آدیپوکاین های التهابی در زنان چاق گردید و تمرین مقاومتی همراه GTE به صورت همزمان اثربخشی بیشتری نسبت به دوشرایط دیگر داشت.

    کلید واژگان: تمرین مقاومتی, عصاره مکمل چای سبز, آپلین, کمرین
    Mohammad Rahman Rahimi *, Shahin Ketabi, Naeimeh Saeedi
    Aim

    Adipokines are molecules secreted from adipose tissue that are related to insulin resistance, metabolic syndrome, diabetes and cardiovascular diseases. Therefore, the effect of 8 weeks of resistance training along with green tea extract (GTE) supplementation on the concentration of adipokines apelin and chemerin in obese women was investigated.

    Method

    Thirty untrained women with a body mass index (BMI) above 30 kg/m2 were selected from among obese women using a randomized, double-blind, placebo-controlled design method and were divided into three groups including training and green tea extract (GT), training and placebo consumption (PT) and green tea extract consumption (G). GT and G groups took 600 mg.kg-1 of GTE daily and PT group also took 600 mg of placebo for 8 weeks. The resistance training program consisted of 3 sessions per week for 8 weeks (60-70 minutes with an intensity of 65% to 80% of a one repetition maximum). Serum level of adipokines was measured using ELISA method.

    Results

    The results of ANOVA with repeated measures indicate a significant decrease in serum levels of apelin and chemerin in GT and PT groups compared to G. Also, a significant decrease in the level of these adipokines was observed in the post-test compared to the pre-test in all three groups.

    Conclusion

    8 weeks of GTE intake and resistance training decreased inflammatory adipokines in obese women, and the combinatory effect of resistance training with GTE was more effective than the other two conditions.

    Keywords: resistance training, green tea extract supplement, apelin, Chemerin
  • عادل دنیایی*، فاطمه شعبانی، فرهاد غلامی

    هدف :

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر دوازده هفته تمرین ترکیبی و هشت هفته بی تمرینی متعاقب آن بر سطوح اپلین در زنان دیابتی نوع دو انجام شد.

    روش شناسی: 

    در این مطالعه تجربی،30 زن دیابتی یایسه با دامنه سنی 50 تا 65 سال، دارای اضافه وزن (شاخص توده بدن: 835/0 ± 42/30 Kg/m2) به دو گروه تمرین (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین در یک برنامه تمرینی ترکیبی هوازی (50 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره) و مقاومتی (50 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه) به مدت دوازده هفته به تمرین پرداختند و پس از آن هشت  هفته بی تمرینی را تجربه کردند. خونگیری قبل از شروع تمرینات، 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین و بعد از دوره بی تمرینی انجام و مقادیر آپلین، انسولین سرم خون، قند خون ناشتا و درصد چربی بدن اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.

    یافته ها

    سطح سرمی آپلین در گروه تمرین در پایان دوره تمرین افزایش معنادار یافته بود (04/0=p) و در دوره بی تمرینی نیز کاهش معنادار یافته بود (001/0=p)، همچنین این تغییرات به نسبت گروه کنترل نیز معنادار بود (016/0=p). سطح قند خون و انسولین ناشتا نیز در گروه تمرین نسبت به کنترل کاهش معناداری در پایان دوره تمرین و بی تمرینی داشت (001/0=p).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد تمرین ترکیبی موجب افزایش آپلین می شود و بی تمرینی نیز می تواند تا حدودی اثرات مثبت تمرین را در این مورد تخریب کند.

    کلید واژگان: اپلین, بی تمرینی, تمرین ترکیبی, دیابت
    Adel Donyaei *, Fatemeh Shabani, Farhad Gholami
    Aim

    The present study aimed to investigate the effect of twelve weeks of combined training and subsequent eight weeks of detraining on apelin levels in type 2 diabetic women.  

    Methods

    In this experimental study, 30 postmenopausal diabetic women with an age range of 50 to 65 years, overweight (body mass index: 30.42 ± 0.835 Kg / m2) were divided into experimental (n=15) and control (n=15) groups. The experimental group trained for a 12 weeks. Training program (3 sessions per week) according to the combined aerobic program ( 50 to 75  percent of the maximum reserve heart rate) and then resistance training ( 50 to 75 percent of one maximum repetition) and then experienced three weeks of detraining. The apelin level, insulin, fasting blood sugar, insulin resistance, and percent body fat were measured. Data were analyzed by repeated measure ANOVA at a significance level of (p>0.05).

    Results

    Serum Aplin level in the training group increased significantly at the end of the training period (p = 0.04) and decreased significantly in the detraining period (p = 0.001). Also, these changes compared to the control group was significant (p = 0.016). Fasting blood sugar and insulin levels in the training group compared to the control had a significant decrease at the end of the training and detraining period (p = 0.001).

    Conclusion

    Combined exercise seems to increase aplin and detraining can partially destroy the positive effects of exercise in this regard.

    Keywords: Apelin, Detraining, combined training.diabetes
  • ابوالفضل حسنی پازکی، شاهین ریاحی ملایری*، محیا محمدی، مژگان کامیابی
    مقدمه و هدف

    آپلین به عنوان یک آدیپو کاین از بافت چربی ترشح و بر فرآیندهای فیزیولوژیکی مختلف، از جمله تعدیل عملکرد قلبی عروقی، هموستاز گلوکز، تاثیر می گذارد. هدف از این مطالعه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل چای سبز بر اپلین و پروفایل چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق است.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش 32 زن غیر ورزشکار دارای اضافه وزن و چاق (سن: 25-35 سال) در منطقه 4 شهر تهران در قالب چهار گروه 8 نفره شامل گروه چای سبز و تمرین، گروه چای سبز ، گروه تمرین و گروه کنترل به مطالعه وارد شدندبرنامه تمرین سه روز در هفته و برای مدت 8 هفته بود و بین جلسات 48 ساعت استراحت وجود داشت. دوز مصرف مکمل چای سبز، روزانه 3 کپسول عصاره چای سبز 450 میلی گرمی پس از3 وعده غذایی اصلی صبحانه ، نهار و شام تعیین گردید. سپس سطح سرمی اپلین، کلسترول تام، HDL،LDL،BMI، قبل و بعد از مطالعه در گروه های تعیین گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار25 SPSS و برای مقایسه میانگین های گروه ها از آزمون کوواریانس استفاده شد.

    یافته ها

    یافته‏های پژوهش نشان داد هشت هفته تمرین هوازی و مصرف چای سبز بر اپلین در گروه‏های مورد مطالعه در مقایسه با یکدیگر اختلاف معنادار داشته است (043/0=P). هشت هفته تمرین هوازی و مصرف چای سبز بر مقادیر کلسترول در گروه‏های مورد مطالعه در مقایسه با یکدیگر اختلاف معنادار نداشته است (933/0=P). هشت هفته تمرین هوازی و مصرف چای سبز بر (038/0=P) HDL و (012/0=P) LDL در گروه‏های مورد مطالعه در مقایسه با یکدیگر اختلاف معنادار داشته است.

    بحث و نتیجه گیری

    باتوجه به نتایج مطالعه حاضربه نظر می رسد تمرین هوازی همراه با مصرف چای سبزباعث کاهش مقادیر اپلین و بهبود ترکیب بدنی و نیم رخ چربی زنان داری اضافه وزن وچاق می شود.

    کلید واژگان: اپلین, نیم رخ چربی, تمرین هوازی, چای سبز
    Abolfazl Hassani Pazaki, Shahin Riyahi Malayeri *, Mahya Mohammadi, Mojgan Kamyabi
    Introduction

    Apelin as an adipokine is secreted from adipose tissue and affects various physiological processes, including the modulation of cardiovascular function, glucose homeostasis. The aim of this study is the effect of eight weeks of aerobic training and green tea supplementation on apelin and fat profile.

    Materials and methods

    In this research, 32 overweight and obese non-athletes (age: 25-35 years old) in District 4 of Tehran were included in the study in four groups of 8 people including green tea and exercise group, green tea group, exercise group and control group. The training program was three days a week for 8 weeks and there was 48 hours of rest between sessions. The dose of green tea supplement was 3 capsules of 450 mg green tea extract per day after 3 main meals, breakfast, lunch and dinner. Then the serum level of apelin, total cholesterol, HDL, LDL, and BMI were determined before and after the study in the groups. Data analysis was done with SPSS 25 software and covariance test was used to compare the averages of the groups.

    Results

    The findings of the research showed that eight weeks of aerobic training and green tea consumption had a significant difference on the effect of apelin in the studied groups compared to each other (P=0.043). Eight weeks of aerobic exercise and consumption of green tea did not have significant differences on cholesterol levels in the studied groups compared to each other (P=0.933). Eight weeks of aerobic training and consumption of green tea had a significant difference on (P=0.038) HDL and (P=0.012) LDL in the studied groups.

    Conclusion

    According to the results of the present study, it seems that aerobic exercise along with green tea consumption reduces apelin levels and improves the body composition and fat profile of overweight and obese women.

    Keywords: Apelin, Fat profile, Aerobic exercise, Green tea
  • پرنیا ساریخانی، امین یوسفوند، ناصر زینالی*
    هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید پرحجم با مصرف مکمل دارچین بر غلظت سرمی آپلین و مقاومت به انسولین پسران چاق بود. مطالعه حاضر از نوع کاربردی بود که در آن 42 دانش آموز پسر چاق منطقه 4 شهر تهران انتخاب و به گونه تصادفی و مساوی به چهار گروه: 1) تمرین، 2) تمرین و مکمل ، 3) مکمل ، 4) کنترل تقسیم شدند. نمونه های خونی پیش و پس از تمرینات گرفته شد. دو گروه 1 و 2 برای مدت 8 هفته و 2 جلسه در هفته برنامه تمرین تناوبی شدید پر حجم را نیز انجام دادند. همچنین گروه 2 (تمرین و مکمل)، علاوه بر اجرای تمرینات همانند گروه 3 (تنها مکمل)، روزانه دو کپسول دارچین با وزن 360 میلی گرم مصرف کردند. سطوح آپلین، گلوکز و انسولین با کیت الایزا اندازه گیری و داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، دو طرفه و تحلیل کواریانس در سطح معناداری 05/0≥α تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که تمرینات HIT باعث کاهش سطوح سرمی آپلین شد (0001/0P=)، ولی مکمل و تعامل تمرین و مکمل بر سطوح آپلین سرمی تاثیر معناداری ندارد (05/0P>). هم چنین نتایج نشان داد تمرین، مکمل و تعامل این دو بر شاخص مقاومت انسولین تاثیر معناداری دارد (05/0P ≤). با توجه به این نتایج، نقش محوری تمرین و مصرف مکمل دارچین را در بهبود هم زمان الگوی ترشح اپلین و حساسیت انسولینی نمایان شد.
    کلید واژگان: تمرین تناوبی شدید, مکمل دارچین, آپلین, مقاومت انسولینی, پسران چاق
    Parnia Sarikhani, Amin Yosefvand, Naser Zeynali *
    The aim of the present study was to determine the effect of 8 weeks of high-intensity interval training with cinnamon supplementation on serum apelin concentration and insulin resistance in obese boys. The current study was of an applied type, in which 42 obese male students of District 4 of Tehran city were randomly selected and equally divided into four groups: 1) exercise, 2) exercise and supplement, 3) supplement, 4) division control. became Blood samples were taken before and after training. Two groups 1 and 2 also performed a high-intensity interval training program for 8 weeks and 2 sessions per week. Also, group 2 (exercise and supplement), in addition to performing the same exercises as group 3 (only supplement), consumed two cinnamon capsules weighing 360 mg daily. Apelin, glucose, and insulin levels were measured with an ELISA kit and the data were analyzed by one-way, two-way analysis of variance and analysis of covariance at a significance level of α≥0.05. The results of the research showed that HIT exercises decreased the serum levels of apelin (P=0.0001), but the supplement and the interaction of exercise and supplement did not have a significant effect on the levels of serum apelin (P>0.05). Also, the results showed that exercise, supplementation, and the interaction of the two have a significant effect on the insulin resistance index (P ≤ 0.05). According to these results, the pivotal role of exercise and cinnamon supplementation in simultaneously improving the pattern of apelin secretion and insulin sensitivity was highlighted.
    Keywords: Intense interval training, Cinnamon supplement, apelin, insulin resistance, Obese Boys
  • امیر دلشاد*، مریم سادات دشتی
    مقدمه و هدف

    امروزه متخصصان عقیده دارند که رژیم غذایی و داروها در درمان و کنترل قند و متابولیسم چربی های خون بیماران به تنهایی کافی نیستند، بلکه انجام فعالیت های بدنی و ورزشی نیز باید به برنامه روزانه اضافه شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر  بررسی تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی و مصرف مکمل دارچین بر سطوح سرمی آپلین و IL-6 زنان غیرفعال دارای اضافه وزن بود.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. 40 نفر از زنان دارای اضافه وزن به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین ترکیبی (10 نفر)، تمرین ترکیبی- مکمل دارچین (10 نفر)، مکمل دارچین (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. تمرین هوازی با 75-50 درصد ضربان قلب بیشینه و تمرین TRX در دامنه درک فشار 12 تا 17 در مقیاس بورگ انجام شد. 24 ساعت قبل از شروع دوره تمرینی و 48 ساعت پس از اتمام آخرین جلسه جهت اندازه گیری آپلین و IL-6 خونگیری انجام شد. سپس با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تغییرات بین گروهی و از آزمون تی زوجی جهت مقایسه درون گروهی استفاده شد. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS5 در سطح معناداری 0.05>P صورت گرفت.

    یافته ها

    نتایج بین گروهی تفاوت معنی دار در غلظت سرمی IL-6 و آپلین نشان داد (0.001=P). نتایج آزمون تی زوجی کاهش معنادار را برای هر سه گروه در مقادیر IL-6 و آپلین نشان داد (0.05>P).

    بحث و نتیجه گیری

    کاهش التهاب ناشی از فعالیت ورزشی یکی از عوامل موثرکاهش سطح آپلین در مطالعه حاضر می باشد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر و از انجایی که تمرین ترکیبی تاثیر سودمندی بر آپلین و IL-6 داشته است. مصرف مکمل دارچین به همراه تمرین ترکیبی بطور موثر بافت چربی را کاهش می دهد، با این حال، هر دو مداخله ممکن است با هم به عنوان یک روش کاهش وزن و التهاب استفاده شوند

    کلید واژگان: تمرین هوازی, TRX, دارچین, آپلین, IL-6, چاقی
    Amir Dashti *, Maryam Sadat Dashti
    Introduction and purpose

     

    Today, experts believe that diet and drugs alone are not enough to treat and control sugar and blood fat metabolism of patients, but physical and sports activities should also be added to the daily schedule. Therefore, the aim of this study was to investigate the effects of a combined training course (aerobic-TRX) and cinnamon supplementation on the serum levels of apelin and IL-6 in inactive overweight women.

    Materials and methods

    In this semi-experimental study with preand post-test design; 40 overweight women were randomly assigned into the four groups such as: combined exercise (n=10), combined exercise-cinnamon supplement (n=10), cinnamon supplement (n=10 people) and control (n=10). Aerobic exercise was performed with 50-75% of the maximum heart rate and TRX exercise in the range of 12 to 17 pressure perception on the Borg scale. Blood was taken 24 hours before the start of the training period and 48 hours after the end of the last session to measure apelin and interleukin-6.Then, by using covariance analysis test, between-group changes were used and paired t-test was used for intra-group comparison. Data analysis was done by SPSS version 25 software at a significance level of P<0.05.

    Results

    The results between groups show a significant difference in the serum concentration of IL-6 and apelin (P=0.001). The results of the paired t-test show a significant decrease in LI-6 and Aplin values for all three groups (P<0.05).Discussion and

    Conclusion

    The reduction of inflammation caused by sports activity is one of the effective factors in reducing the level of apelin in the present study. According to the results of the present research and since combined exercise (aerobic-TRX) has a beneficial effect on apelin and interleukin-6. Cinnamon supplementation effectively reduces adipose tissue significantly, but does not affect muscle metabolism in the same way as exercise. However, both interventions may be used together as a powerful weight loss technique.

    Keywords: aerobic training, TRX, Cinnamon, Aplin, IL-6, Obesity
  • مرتضی ابراهیم زاده، کمال عزیزبیگی*، خالید محمدزاده سلامت، سامان پاشایی
    مقدمه و هدف

    پژوهش های پیشین تاثیر مثبت تمرین هوازی و کورکومین را بر دیابت نشان داده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی با و بدون مکمل کورکومین بر سطوح آپلین، مقاومت به انسولین و گلوکز در موش های مبتلا به دیابت نوع 2 بود.

    مواد و روش ها

    40 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به 5 گروه 8 تایی شامل شاهد سالم، شاهد دیابتی، دیابت+کورکومین، دیابت+ تمرین هوازی، دیابت +کورکومین + تمرین هوازی تقسیم شدند. پس از اعمال مداخله بر اساس نام گروه حیوانات قربانی شدند و متغیرهای مورد نظر در نمونه های پلاسمایی جمع آوری شده اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه آنالیز شدند و ارزش P کمتر از 05/0 به عنوان تفاوت معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد تمرین هوازی با شدت متوسط باعث افزایش سطوح آپلین (05/0<p) و کاهش مقاومت انسولینی (05/0<p) و گلوکز (05/0<p) پلاسمای موش های دیابتی شد. استفاده از کورکومین نیز باعث افزایش سطوح آپلین (05/0<p) و کاهش مقاومت انسولینی (05/0<p) و گلوکز (05/0<p) پلاسمای موش های دیابتی شد.

    بحث و نتیجه گیری

    تمرین هوازی با شدت متوسط می تواند راه حلی مناسب برای کاهش قند خون و جلوگیری از افزایش آن در پی بیماری دیابت شود. همچنین، مصرف کورکومین در محدوده مقادیر سلامت به همراه تمرین هوازی می تواند بر حصول نتایج بهتر تاثیر بگذارد.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, کورکومین, دیابت, آپلین
    Morteza Ebrahimzadeh, Kamal Azizbeigi *, Khalid Mohammad Zadeh Salamat, Saman Pashaie
    Introduction

    Previous studies have shown the positive effect of aerobic exercise and curcumin on diabetes. The aim of this study was to investigate the effect of aerobic exercise with and without curcumin supplementation on apelin levels, insulin resistance, and glucose in rats with type 2 diabetes.

    Materials and methods

    Forty male rats were randomly divided into 5 groups of 8 including healthy control, diabetic control, diabetes + curcumin, diabetes + aerobic exercise, diabetes + curcumin + aerobic exercise. After the intervention, the animals were sacrificed based on the name of the group, and the desired variables were measured in the collected plasma samples. Data were analyzed by using one-way analysis of variance and a P value less than 0.05 was considered as a significant difference.

    Findings

    The results showed that moderate-intensity aerobic exercise increased the levels of apelin (P<0.05) and decreased insulin resistance (P<0.05) and glucose (P<0.05) in the plasma of diabetic rats. The use of curcumin also increased the levels of apelin (P<0.05) and decreased insulin resistance (P<0.05) and glucose (P<0.05) in the plasma of diabetic rats.

    Conclusion

    Moderate-intensity aerobic exercise can be a good way to lower blood sugar and to prevent from increasing it in diabetic patients. Also, taking curcumin in the range of health values along with aerobic exercise can affect better on the results.

    Keywords: Aerobic exercise, Curcumin, Diabetes, aplin
  • یوسف سارانی مرام، مجید وحیدیان رضازاده*، حامد فنایی
    زمینه و هدف

    یکی از بیماری های متابولیکی در جوامع گوناگون، بیماری دیابت نوع یک می باشد. نتایج تحقیقات نشان داده که فعالیت ورزشی و مصرف مکمل ها می توانند اثرات مثبتی بر بهبود بیماری های مختلف داشته باشند. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر تعاملی تمرینات ورزشی و مصرف گزنه بر میزان آپلین به عنوان یکی از آدیپوکاین های مترشحه از بافت چربی موش های مبتلا به دیابت نوع یک بود. 

    روش تحقیق:

     برای این منظور، تعداد 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به 4 گروه شامل گروه کنترل، گروه مصرف گزنه، گروه تمرین مقاومتی+گزنه و گروه تمرین استقامتی+گزنه تقسیم شدند. با استفاده از استرپتوزوتوسین، دیابت نوع یک به همه حیوانات القاء شد. به جز گروه کنترل، سایر گروه ها روزانه عصاره گزنه به میزان 1 میلی گرم/ کیلوگرم وزن بدن دریافت کردند. گروه تمرین مقاومتی+گزنه بالا رفتن از نردبان همراه با وزنه های متصل به دم را که به طور تدریجی افزایش می یافت، به اجرا درآوردند. گروه تمرین استقامتی+گزنه نیز به فعالیت شنا پرداختند. پروتکل های تمرین به مدت 8 هفته به اجرا درآمدند و در پایان هفته هشتم، از بطن چپ قلب حیوانات به صورت مستقیم نمونه خون تهیه گردید. اندازه گیری آپلین پلاسما با استفاده از کیت آزمایشگاهی آپلین و به روش الایزا انجام شد. برای بررسی تغییرات وزن آزمون t وابسته، به منظور مقایسه میانگین ها در گروه های مختلف، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی و برای بررسی رابطه بین متغیرها  از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید و سطح معنی داری 0/05>p در نظر گرفته شد. 

    یافته ها:

     آپلین در گروه های گزنه (0/04=p)، تمرین مقاومتی+گزنه (0/04=p) و گروه تمرین استقامتی+گزنه (0/0001=p) نسبت به کنترل افزایش معنی داری داشت؛ تغییرات این شاخص در گروه تمرین استقامتی+گزنه نسبت به گروه گزنه (0/02=p) و گروه تمرین مقاومتی+گزنه (0/04=p)؛ با افزایش معنی داری بیشتری همراه بود. در مقایسه میانگین وزن پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها، در گروه های کنترل، گزنه و تمرین مقاومتی+گزنه؛ کاهش معنی داری (0/0001=p)، مشاهده شد؛ اما این تغییرات در گروه تمرین استقامتی+ گزنه (0/89=p) معنی دار نبود.

    نتیجه گیری:

    بهبود سطح پلاسمایی آپلین در گروه تمرین استقامتی+گزنه در موش های مبتلا به دیابت نوع یک، احتمالا ناشی از اثر تعاملی تمرینات استقامتی و مصرف هم زمان گزنه می باشد.

    کلید واژگان: تمرینات مقاومتی, تمرینات استقامتی, عصاره گزنه, آپلین, دیابت نوع یک
    Yousof Sarani Maram, Majid Vahidian Rezazadeh *, Hamed Fanaei
    Background and Aim

    Type 1 diabetes has been considered among of the metabolic diseases in various societies. Some research indicated that exercise and supplementation could have positive effects on the treatment of various diseases. The purpose of this study was to investigate the interactive effect of exercises and nettle consumption on the amount of apelin as an adipokine secreted from adipose tissue in rats with type1 diabetes mellitus.

    Materials and Methods

    For this purpose, 40 male Wistar rats were randomly divided into four groups: control, nettle, resistance training+nettle, and endurance training+nettle groups. Using streptozotocin, type 1 diabetes was induced in all animals. All groups-except control group- received 1 mg/kg body weight daily of nettle extract. The "resistance training+nettle" group climbed a ladder with weights attached to the tail that gradually increased. Also, "endurance training+nettle" group practiced swimming. Training protocols were performed for eight weeks, and at the end of the eighth weeks, blood samples were taken directly from the left ventricle of the heart. Plasma apelin measurement was performed using the apelin laboratory kit by ELISA.  Dependent t-test for determine weight changes; one-way ANOVA and Tukey's test for compare averages and Pearson correlation coefficient for the relationship between variables were used for statistical analysis and the significance level was set as p

    Results

    Apelin showed significant increase in "nettle" (p=0.04), "resistance training+nettle" (p=0.04), and "endurance training+nettle" groups compared to the control group (p=0.0001). Changes in this index in "endurance training+nettle" group were more significant than "nettle" (p=0.02) and "resistance training+nettle" (p=0.04) groups. A significant decrease was observed in "control," "nettle," and "resistance training+nettle" groups (p=0.0001) for the weight of animals between pre and post-test, but it was not significant in "endurance training+nettle" group (p=0.89).

    Conclusion

    Lack of weight losing and improvement in plasma apelin  levels in "endurance training+nettle" group in rats with type1 diabetes is probably due to the interactive effect of endurance training with the simultaneous of the nettle consumption.

    Keywords: resistance training, Endurance training, Nettle extract, Apelin, Type1 diabetes
  • محسن جعفری*، زهرا یکرنگی، محبوبه مرحمتی، مهسا ریحانی، حوری کریمی
    برخی مولکول های چسبان و آدیپوکاین ها میانجی های فرایندهای التهابی آتروسکلروتیک هستند و غلظت خونی این مواد با خطر بیماری قلبی عروقی ارتباط دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر حاد دو نوع فعالیت هوازی (آزمون کوپر) و بی هوازی (آزمون رست) بر سطوح ICAM1، VCAM1، ای سلکتین، پی سلکتین، ال سلکتین، اپلین، امنتین و فیبرینوژن بود. 17 زن جوان چاق و سالم به طور تصادفی به دو گروه هوازی و بی هوازی تقسیم شدند. قبل و بعد از اجرای آزمون های مربوطه خونگیری از آنها به عمل آمد. از روش الایزا برای سنجش متغیرهای وابسته استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که فقط سطوح ال سلکتین پس از آزمون کوپر و سطوح فیبرینوژن پس از هر دو آزمون کاهش معنی داری داشتند (P≤0/05). بقیه متغیرها تغییرات درون گروهی معنی داری نداشتند، همچنین تغییرات هیچکدام از متغیرها بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (P>0/05). به طور کلی اجرای آزمون های رست و کوپر باعث افزایش آدیپوکاین ها و مولکول های چسبان آتروژنیک در زنان جوان چاق نمی شود که می تواند پاسخ مطلوبی در جهت کاهش خطر حمله قلبی در حین ورزش باشد.
    کلید واژگان: رست, کوپر, اپلین, امنتین, سلکتین
    Mohsen Jafari *, Zahra Yekrangi, Mahboubeh Marhamati, Mahsa Reyhani, Hoori Karimi
    Some adhesion molecules and adipokines are mediators of atherosclerotic inflammatory processes and blood levels of these substances are related to cardiovascular disease risk. The aim of this study was to examine the acute effects of two types of aerobic (Cooper) and anaerobic (Rast) on levels of ICAM1, VCAM1, E-selectin, P-selectin, L-selectin, omentin, apelin and fibrinogen. 17 obese and healthy young females were randomly assigned into two groups of aerobic and anaerobic tests. Blood samples were taken before and after the tests. Elisa method was used for evaluation of dependent variables. Analysis of data showed that only L-selectin levels after cooper test and fibrinogen levels after both tests decreased significantly (P≤0/05). Other variables had no significant inter group changes, also changes of all of variables between two groups were not significant (P>0/05). Overall, implementation of Rast and Cooper tests did not induce elevation of adipokines and atherogenic adhesion molecules in obese young females that may be a beneficial response for prevention of heart attack risk during exercise.
    Keywords: Rast, Cooper, Apelin, Omentin, Selectin
  • محسن نعمتی، وریا طهماسبی*، محمد عزیزی
    با توجه بهتاثیر اپلین بر متابولیسم گلوکز، انسولین و تغییر آن در شرایط هایپوکسیک، هدف از انجام این پژوهش، بررسیتمرین هوازی در شرایط هایپوکسی نورموباریک بر آپلین و مقاومت به انسولین بود. بیست نفر مرد سالم دارای اضافه وزن (میانگین ± انحراف معیار: سن: 7/6±1/23 سال، BMI = 2.9 ± 28.1 کیلوگرم بر مترمربع) از طریق اطلاعیه و به صورت داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین هایپوکسی و نورموکسی تقسیم شدند. تمرین هشت هفته ای گروه هایپوکسی در ارتفاع شبیه سازی شده 2700 متری در داخل چادر هایپوکسی و تمرین گروه نورموکسی در شرایط نورموکسیا با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی انجام شد. نمونه گیری خون از دو گروه، قبل از تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد و برای اندازه گیری اپلین، انسولین و سطح گلوکز استفاده شد. برای مقایسه متغیرها بین دو گروه، از آزمون تحلیل واریانس آمیخته در سطح معناداری (P < 0.05) استفاده شد. در مقایسه تغییرات متغیرهای پژوهش در دو شرایط تمرینی، نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی در مقایسه با تمرین در شرایط نورموکسی بر شاخص های ترکیب بدنی و Vo2max تاثیر نداشت (P > 0.05)، اما باعث افزایش معنادار آپلین و کاهش معنادار مقاومت به انسولین و انسولین در مقایسه با گروه نورموکسی شد (P < 0.05). این پژوهش برای نخستین بار نشان داد که هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی نورموباریک موجب افزایش سطح سرمی اپلین مردان دارای اضافه وزن می شود و تمرین در شرایط هایپوکسی نسبت به تمرین در شرایط نورموکسی باعث کاهش بیشتر مقاومت به انسولین می شود.
    کلید واژگان: اپلین, ادیپوسایتوکاین, هایپوکسی, حساسیت انسولینی, تمرین هوازی
    Mohesn Nemati, Worya Tahmasebi *, Mohammad Azizi
    Considering the apelin effects on glucose metabolism, insulin, and its changes in hypoxia condition conditions, this study aimed to investigate the effect endurance training in normobaric hypoxia on apelin and insulin resistance in overweight men. Twenty healthy overweight men (Mean±SD; Age, 23.1±6.7; BMI, 28.2±1.9) that voluntarily participated in this study were randomly divided in to two hypoxia and normoxia groups. The eight-week training of the hypoxia group was performed at a simulated altitude of 2,700 meters in a hypoxia tent with an intensity of 60% of maximum oxygen consumption and normoxia group training was performed in normal conditions. Blood sampling was done in two groups, before and after 48 hours after the last training session, and used for measuring apelin and insulin and glucose levels. Mixed ANOVA test was used for comparing all variable at a significant level of P≤0.05. The results of comparing all variables changes in both training conditions showed that 8 weeks of training in hypoxic conditions did not affect body composition and VOmax indices compared to exercise in normal conditions (P>0.05), but significantly increased Apelin and significantly decreased insulin resistance and Insulin compared with the normoxia group (P<0.05). This study showed for the first time that eight weeks of training in normobaric hypoxia conditions caused an increase in the apelin serum level in overweight men, and training in hypoxic conditions compared to exercise in normal conditions, cause further decrease of insulin resistance.
    Keywords: apelin, Adipocytokine, Hypoxia, Insulin Sensitivity, Aerobic Training
  • لیلا حجت الاسلامی، وحید تادیبی*، ناصر بهپور
    هدف

    فشارخون تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله فعالیت قرار می گیرد هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر فشارخون، نیتریک اکساید و آپلین در زنان مبتلا به پیش پرفشاری خون بود. 

    روش شناسی:

     24 زن 45-30 ساله مبتلا به پیش پرفشاری خون به طور تصادفی به دو گروه هوازی و کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی سه بار در هفته، به مدت هشت هفته بود، به این صورت که آزمودنی ها هفته اول به مدت 30 دقیقه با 50 درصد ضربان قلب ذخیره، هفته دوم و سوم به ترتیب مدت 35 و 40 دقیقه با شدت 50 درصد، هفته چهارم مدت 40 دقیقه و شدت 55 درصد و هفته های پنجم، ششم، هفتم و هشتم به مدت 45 دقیقه با شدت 55 درصد ضربان قلب ذخیره دویدند. اندازه گیری فشارخون و نمونه گیری خون یک روز پیش از نخستین وهله و 48 ساعت پس از آخرین وهله تمرین انجام شد. سطوح آپلین و نیتریک اکساید با استفاده از کیت های تجاری به روش الایزا اندازه گیری شدند، تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و وابسته در سطح معناداری (0.05>p) صورت گرفت.

    نتایج

    پس از 8 هفته فعالیت هوازی سطوح آپلین و نیتریک اکساید در گروه تمرین افزایش معناداری داشتند (0.05>p). در صورتی که سطح فشارخون کاهش معناداری داشت (0.05>p).

    بحث و نتیجه گیری

    8 هفته تمرین هوازی می تواند از طریق افزایش سطوح نیتریک اکساید و آپلین و کاهش سطح فشارخون برای افراد مبتلا به پیش پر فشاری خون مفید باشد.

    کلید واژگان: پیش پر فشاری خون, تمرین هوازی, نیتریک اکساید, آپلین, عملکرد اندوتلیال
    leila hojatoleslami, vahid tadibi*, naser behpoor
    purpose

    Blood pressure is affected by various factors including activity. The aim of this study was to investigate the effect of eight weeks of aerobic training on blood pressure, nitric oxide and apelin in women with pre-hypertension.

    Methods

    Twenty-four women aged 30-45 years with pre-hypertension were randomly divided in two groups: aerobic and control. Aerobic exercise was performed three times a week for eight weeks, This means that subjects the first week for 30 minutes at 50% heart rate reserve, the second and third weeks respectively were 35 and 40 minutes with a 50% intensity, Fourth week 40 minutes and intensity 55%, and 5th, 6th, 7th and 8th weeks run For a period 45 minutes with 55% heart rate reserve. Blood pressure measurement and blood sampling were performed one day before the first and 48 hours after the last exercise. Apelin and nitric oxide levels were measured using commercial kits by ELISA method. Statistical analysis of data was performed using independent and dependent t-test at a significant level (p <0.05).

    Results

    After 8 weeks of aerobic activity, the levels of apelin and nitric oxide increased significantly in the training group (p <0.05). If the blood pressure level decreased significantly (p <0.05).

    Conclusion

    8 weeks of aerobic training can be beneficial for people with pre- hypertension by increasing nitric oxide and apelin levels and lowering blood pressure.

    Keywords: Prehypertension, Aerobic exercise, Nitric oxide, Apelin, Endothelial function
  • زینب اربابی، ابراهیم برارپور، رامین منصوری

    هدف از تحقیق حاضر، تعیین تاثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید پرحجم با مکمل یاری دارچین بر غلظت سرمی آپلین و مقاومت به انسولین دختران دارای اضافه وزن بود. مطالعه حاضر از نوع کاربردی بود که در آن 48 دانش آموز دختر دارای اضافه وزن انتخاب و به صورت تصادفی و مساوی به چهار گروه: 1) تمرین، 2) تمرین و مکمل ، 3) مکمل ، 4)کنترل تقسیم شدند. نمونه های خونی پیش و پس از تمرینات گرفته شد. دو گروه 1 و 2 برای مدت شش  هفته و 3 جلسه در هفته برنامه تمرین تناوبی شدید پر حجم را نیز انجام دادند. همچنین گروه 2 (تمرین و مکمل)، علاوه بر اجرای تمرینات همانند گروه 3 (تنها مکمل)، روزانه 3 کپسول دارچین با وزن 380 میلی گرم مصرف کردند. سطوح آپلین، گلوکز و انسولین با کیت الایزا اندازه گیری و داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، دوطرفه و تحلیل کواریانس در سطح معناداری 05/0≥P تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد، تمرینات تناوبی شدید باعث کاهش سطوح سرمی آپلین شد (0001/0P=)، ولی مکمل و تعامل تمرین و مکمل بر سطوح آپلین سرمی تاثیر معناداری ندارد (05/0P>). همچنین نتایج نشان داد تمرین، مکمل و تعامل این دو بر شاخص مقاومت انسولین تاثیر معناداری دارد (05/0P ≤)، با توجه به این نتایج، نقش محوری تمرین و مکمل یاری دارچین را در بهبود هم زمان الگوی ترشح اپلین و حساسیت انسولینی نمایان شد.

    کلید واژگان: آپلین, تمرین تناوبی شدید, دارچین
    Zaenab Arbabi, Ebrahim Bararpour, Ramin Mansouri

    The purpose of the present study was to examine the effects of Six  weeks of high-volume, high-intensity interval training with Cinnamon supplementation on serum Apelin concentration and insulin resistance in overweight Girls. Forty-eight students’ overweight Girls were randomly and equally assigned into four groups:1) training, 2) training and supplement, 3) supplement, 4) control. Blood samples were taken before and after training. Two groups 1 and 2 performed high-volume, high-intensity interval training program for Six  weeks and 3 sessions per week. Also, Group 2 (training and supplement) in addition to doing training, as well as group 3 (only supplement,) ate 3 capsules daily, each containing 380 mg of cinnamon. Apelin, glucose and insulin levels measured with ELISA kit and data were analyzed by using one, two-way and ANCOVA Analysis of variance at the level of significance of P≤0.05. Results of study showed training affect significantly on serum levels of Apelin (P=0.0001), But supplement and interaction training and supplement didn’t effect significantly on serum levels of Apelin (P>0.05). Also, the results showed that the training, supplement and interaction training and supplement significantly effect on insulin resistance index (P≤0.05). According to the results can be announced شش  weeks of high-intensity interval training by reducing rest level of serum Apelin and insulin resistance index is effective in overweight Girls. Also, cinnamon supplementation does not affect resting level of serum Apelin.

    Keywords: Apelin, High-intensity Interval Training, Cinnamon
  • ندا سلیمی، پروانه نظرعلی *، وحید تادیبی، رستم علی زاده
    هدف
    بررسی پاسخ ارکسین A-و اپلین سرم به نوع و شدت فعالیت در دختران جوان فعال بود. روش شناسی: تعداد 11 دانشجوی دختر جوان فعال به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها در یک طرح درون گروهی با موازنه متقابل، به صورت تصادفی 4 فعالیت تداومی با شدت متوسط، تناوبی با شدت بالا، مقاومتی با شدت متوسط و مقاومتی با شدت بالا را با فاصله زمانی 3 روز اجرا کردند. قبل و بعد از هر فعالیت از آزمودنی ها خونگیری به عمل آمد و برای اندازه گیری سطوح سرمی ارکسینA- و اپلین با روش الایزا استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس دو سویه در سطح کمتر از 05/0 برای تحلیل آماری دادها استفاده شد.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که صرف نظر از نوع فعالیت، یک جلسه فعالیت ورزشی (18/0=P) و شدت (74/0=P) آن اثر معنی داری بر سطوح سرمی ارکسین-A ندارد. همچنین بین چهار نوع فعالیت مختلف در میزان تاثیر گذاری بر ارکسین-A (59/0=P) نیز تفاوت معنی داری وجود نداشت. مقادیر سرمی اپلین نیز تحت تاثیر فعالیت ورزشی، شدت و نوع آن قرار نگرفت (05/0<P).
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد که نوع و شدت فعالیت حاد بر روی ارکسین A و اپلین سرم دختران جوان فعال تاثیری معنی داری ندارند که ممکن است ناشی از تخلیه انرژی (هزینه انرژی بالا برای هر چهار پروتکل) در هر جلسه از فعالیت باشد.
    کلید واژگان: ارکسین-A, اپلین, فعالیت مقاومتی, فعالیت هوازی
    neda salimi, parvaneh nazar ali *, vahid tadibi, Rostam Alizadeh
    Purpose
    The aim of this study was to examine the response of the serum levels of Orexin-A and Apelin to the type and intensity of exercise in active young girls.
    Methods
    eleven young active female students participated in the study, voluntarily. The Subjects performed 4 training interventions (moderate intensity continuous exercise, high intensity interval exercise, moderate intensity resistance exercise, and high intensity resistance exercise) with 3 days apart, using within subjects–counterbalanced crossover-design. Before and immediately after each exercise session, blood samples were collected and used for of Orexin-A and Apelin measurement through ELISA method. Two-way repeated measure ANOVA was used as statistical test at p0.05).
    Conclusions
    it seems that acute aerobic or resistance exercises with moderate or high intensity have no significant effects on the serum levels of Orexin-A and Apelin in active young girls. These results may be due to energy depletion (high energy cost for all four protocols) in each session of activity.
    Keywords: Orexin-A, Apelin, resistance exercise, aerobic exercise
  • زهرا فرشیدی، عباس علی گایینی*
    زمینه و هدف
    تمرین استقامتی هوازی به عنوان کارآمدترین شکل تمرین بدنی، آثار متابولیکی سودمندی بر بیماران چاق دارد و در کاهش التهاب مزمن موثر است. با توجه به نقش‏ کلیدی آپلین در تنظیم متابولیسم انرژی، شناخت سطوح آپلین در اختلالات وابسته به چاقی حائز اهمیت می‏باشد. هدف مطالعه تاثیر 12 هفته تمرین هوازی فزآینده بر مقادیر آپلین و شاخص‏ های التهابی TNF-α، IL-6 وCRP زنان چاق غیر فعال بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن چاق غیر فعال (سن 1/75±37/19 سال، شاخص توده بدن 2/42 ±35/01 کیلوگرم بر متر مربع) که هیچ گونه فعالیت بدنی منظمی نداشتند؛ به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی تمرین هوازی فزآینده دویدن را با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه سه روز در هفته و به مدت 12 هفته انجام دادند. میانگین تقریبی زمان هر جلسه طی 12 هفته (از هفته اول تا آخر)، 60 دقیقه بود. نمونه‏ ها‏ی خونی ناشتا قبل و بعد از مطالعه جمع آوری شد. مقادیر پلاسمایی و سرمی نشانگرهای بیوشیمیایی با استفاده از کیت‏ ها‏ی تجاری و با روش الایزا سنجش‏ شدند. برای تعیین تفاوت موجود بین مقادیر پیش آزمون یا پس آزمون در هر گروه نیز از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه 2×2 استفاده گردید. میزان معناداری 0/05≥p در نظر گرفته ‏شد‏.
    یافته ها
    نتایج آزمون، کاهش معنادار مقادیر آپلین (p<0/001) و شاخص های التهابی TNF-α  (p<0/001) IL-6 (p<0/001)و CRP (p<0/001) را نشان داد که نتیجه تاثیر تمرین هوازی فزآینده بود.
    نتیجه گیری
    انجام تمرین هوازی فزآینده به طور غیرمستقیم با کاهش توده چربی و به طور مستقیم با کاهش تولید سایتوکاین‏ ها در بافت چربی، منجر به کاهش بیشتر آپلین شده و می‏ تواند سازوکاری برای کاهش التهاب در زنان چاق غیر فعال باشد.
    کلید واژگان: تمرین هوازی فزآینده, آپلین, عامل نکروز تومور آلفا, اینترلوکین- 6, پروتئین واکنشیC
    Zahra Farshidi, Abbas Ali Gaeini *
    Background and Aim
    Aerobic endurance training is the most efficient type of physical training. It indicate beneficial effects on obese subjects because of decreasing chronic inflammation. Apelin plays a key role in energy metabolism adjustment. Therefore it is important to study the levels of blood apelin in obese people. The aim of this study was to investigate the effects of 12 weeks of progressive aerobic training on the level of apelin, TNF-α, IL-6 and CRP in obese inactive women.
    Materials and Methods
    In this semi-experimental study, 30 obese inactive women (mean age 37.19±1.75 yr, body mass index 35.01±2.42 kg/m2) with no regular physical training were selected. They were randomly divided into two groups (N=15) including training and control groups. The individuals in the training group performed a progressive aerobic training protocol including running 3 days a week during period of 12 weeks up to the 60 to 80 percent of maximum heart rate. The average of exercise duration in every session was approximately 60 minutes. Fasting blood samples were taken before and after protocol. The concentrations of biochemical markers in plasma and serum were measured by commercial ELISA kits. To extraction of results the two-way ANOVA 2×2 test was applied and the significance level was considered as p≤0.05.
    Results
    Two-way ANOVA was demonstrated the significant decreases in levels of apelin (p<0.001), TNF-α (p<0.001), IL-6 (p<0.001) and CRP (p<0.001) after progressive aerobic training.
    Conclusion
    Progressive aerobic training is related to reduction of fat tissue and cytokines production and consequently decreases in apelin levels. The apelin reduction can be considered as a well-known mechanism to decrease inflammation in obese inactive women.
    Keywords: Progressive aerobic training, Apelin, Tumor necrosis factor alpha, Interleukin 6, C-reactive protein
  • کریم آزالی علمداری، هادی روحانی *
    سابقه و هدف
    آپلین در بیماری های متابولیک افزایش می یابد و سطوح آن می تواند به عنوان یک شاخص ویژه برای حساسیت انسولینی و همچنین علت شناسی آن به کار رود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح آپلین سرمی و شاخص های خطر متابولیک در زنان دارای سندرم متابولیک بود.
    مواد و روش ها
    24 زن دارای سندرم متابولیک به طور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته با شدت 50-60 درصد ضربان قلب ذخیره به مدت 20-40 دقیقه به اجرای تمرینات هوازی پرداختند. قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری های ترکیب بدنی و خون گیری انجام شد. برای مقایسه درون گروهی میانگین ها از آزمون t همبسته، برای مقایسه بین گروهی تغییرات نیز از آزمون t مستقل و برای بررسی همبستگی بین متغیرها از آزمون پیرسون استفاده شد.
    یافته ها
    بین مقدار آپلین پایه کل آزمودنی ها در پیش آزمون و کلیه شاخص های خطر متابولیک همبستگی معنی داری مشاهده شد (05/0p
    نتیجه گیری
    تمرین هوازی می تواند باعث کاهش آپلین سرم و بهبود مقاومت انسولینی و برخی شاخص های خطر متابولیک در زنان دارای سندرم متابولیک شود. اما کاهش آپلین همراه با بهبود وضعیت متابولیکی، از نقش آپلین به عنوان یک عنصر واسطه ای احتمالی در بروز آثار تمرین بدنی بر نارسایی های متابولیک دلالت می کند.
    کلید واژگان: تمرین هوازی, اپلین, مقاومت انسولین, نیمرخ چربی, سندرم متابولیک
    Karim Azali Alamdari, Hadi Rohani *
    Background &
    Purpose
    Circulatory Apelin increases in metabolic disorders and its levels could be used as a specific index for insulin sensitivity and its etiology. The aim of this study was to investigate the effects of eight weeks aerobic training on serum Apelin and metabolic risk factors in women with metabolic syndrome.
    Methodology
    24 women with metabolic syndrome were randomly assigned into exercise (n=12) or control (n=12) groups. Subjects in exercise group carried out 20-40 min aerobic exercise program at 50-60% of heart rate reserve 3 sessions per week for 8 weeks. Body composition was assessed and blood samples were taken prior to the training program and 48 h after the last training session. Paired t-test was used for within-group comparison and independent t-test was used for between-group comparison, and Pearson's correlation test was used to evaluate the relationship between variables.
    Results
    Significant correlations were observed between Apelin levels and all the metabolic risk factors at the baseline where all subjects included in the analysis (p0.05). Body weight, Apelin, glucose, insulin resistance index, mean atrial pressure and waist circumference were significantly decreased (p
    Conclusions
    Aerobic training can reduce serum Apelin levels and improve insulin resistance and also some of the metabolic risk factors in women with metabolic syndrome. However, the decreased Apelin levels in accompany with an improved metabolic profile indicates on its mediatory role to induce metabolic improvements by physical exercise.
    Keywords: Aerobic training, Apelin, Insulin Resistance, Lipid Profile, Metabolic Syndrome
  • رحمان سوری *، محمد دارابی، کیا رنجبر، اعظم رمضان خانی
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی بر سطوح اپلین و شاخص های التهابی (اینترلوکین-6 و پروتئین واکنشی- C) در مردان چاق کم تحرک بود. در این مطالعه نیمه تجربی، 20 مردان 48 تا 60 سال و با 30BMI≥ به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (10 نفر) و تمرین مقاومتی (10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 12 هفته تمرین تمرینات مقاومتی، 3 جلسه در هفته، 3 دوره با 12- 10تکرار در هر جلسه و با شدت 75 - 50% یک تکرار بیشینه و زمان استراحت بین هر دور90- 60 ثانیه بود. تمرینات شامل حرکت پرس سینه، کشش زیر بغل پارویی، سرشانه هالتر از پشت، پرس پا، جلو ران و پشت ران بود. نمونه های خونی قبل و 48 ساعت پس از 12 هفته تمرین مقاومتی، جهت اندازه گیری اپلین، اینترلوکین-6 (IL-6)، پروتئین واکنشی- C(CRP) و شاخص مقاومت به انسولین، جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی زوجی و تی مستقل در سطح معناداری 05/0 p< با استفاده از نرم افزار SPSS20 تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد12 هفته برنامه تمرین مقاومتی موجب کاهش معنی دار IL-6(036/0p=)، CRP (011/0p=)، وزن(029/0p=)، نمایه توده بدن (021/0p=) و درصد چربی (005/0p=) گردید. سطوح اپلین (06/0p=) و شاخص مقاومت به انسولین (089/0p=) در گروه تجربی کاهش یافت، که از لحاظ آماری معنادار نبود. به طورکلی، 12 هفته تمرین مقاومتی علی رغم کاهش معنادار شاخص های التهابی، سبب کاهش معناداری در سطوح اپلین نشده است. به نظر می رسد تغییرات مشاهده شده در شاخص های التهابی، به دلیل کاهش تودهچربی بدن و ماهیت ضدالتهابی تمرین مقاومتی بوده است.
    کلید واژگان: اپلین, اینترلوکین6, تمرین مقاومتی, چاقی, کم تحرک
    Rahman Soori *, Mohammad Darabi, Kia Ranjbar, Azam Ramezankhani
    The aim of this study was to assess the effects of resistance training on apelin and inflammatory indicators (Interleulin-6 and C-reactive protein) in sedentary obese men. In this quasi-experimental study, 20 men aged between 48 to 60 years with BMI≥30 kg/m2, were randomly allocated to the resistance training (n=10), and control groups (n=10). The training program consists of 12 weeks of resistance training, 3 sessions a week, 3 sets with 12 to 10 reps per session and with the intensityof 75-50% of one repetition maximum and 60-90 seconds rest. The exercises include bench press, axillary rowing, behind the neck barbell shoulder press, leg press, front leg extension and behind leg curl. Before and 48 hours after the 12 weeks exercise, measurement of apelin and inflammatory, Interleukin-6 (IL-6), C - reactive protein (CRP) and insulin resistance index were performed. Paired t-test and Independent t-test were used for statistical analysis. Results revealed that after 12 weeks resistance training, significant reductions were observed in the levels of IL-6 (p= 0.036), CRP (p=0.011), weight (p=0.029), body mass index (p=0.021) and fat percent (p=0.005). apelin levels (p=0.06) and insulin resistance index (p=0.089) decreased in experimental group but it was not statistically significant. Generally, 12 weeks of resistance training, despite a significant decrease in inflammatory markers, apelin levels were not significantly decreased. It seems that the observed changes in inflammatory markers have been due to reduced body fat mass and anti-inflammatory nature of resistance trainings.
    Keywords: Apelin, Interleukin-6, Obesity, Resistance training, Sedentary
  • سیروس چوبینه *، فاطمه شب خیز، حافظ رحیم زاده، حسین برزگری مروسی
    گشاد کننده های عروقی از تنظیم کننده های کلیدی فشارخون و سیستم قلبی – عروقی اند که این مطالعه با هدف بررسی تاثیر تمرینات تناوبی شدید بر تغییرات اپلین و نیتریک اکساید به عنوان گشادکننده های عروقی و تنظیم کننده فشارخون انجام گرفت. در این پژوهش اپلین و نیتریک اکساید و فشارخون پیش و پس از شش هفته تمرینات تناوبی اندازه گیری شد. بدین منظور دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) شامل مردان میانسال شهر تهران با دامنه سنی 45 تا 55 سال به صورت تصادفی انتخاب شدند. پروتکل تمرین تناوبی با شدت بالا شامل 10 تناوب (45 ثانیه با شدت 85 تا 90 درصد ضربان قلب ذخیره و 2 دقیقه بازیافت) توسط گروه تجربی طی شش هفته اجرا شد. در پایان هفته سوم شدت تمرین به 12 تناوب تمرینی و 90 ثانیه بازیافت رسید. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونه های خونی و اندازه گیری های آنتروپومتریکی و ترکیب بدنی از آزمودنی ها گرفته شد. نتایج نشان داد که شش هفته مداخله تمرین تناوبی شدید موجب افزایش معنادار میزان اپلین (001/0P = )، نیتریک اکساید (001/0P = )، و کاهش معنادار در میزان فشارخون سیستولی (001/0P = )، و دیاستولی (002/0P = )، در گروه تجربی شد. نتایج این پژوهش حاکی از تاثیر مفید ورزش بر روی دستگاه اپلینرژیک و فشارخون است و از طرفی نشان می دهد احتمالا افراد دچار فشارخون، می توانند به فعالیت تناوبی با شدت بالا بپردازند، لیکن تایید این مطلب نیازمند پژوهش های بیشتر در خصوص نقش تمرینات تناوبی شدید و ارتباط آن با فشارخون است.
    کلید واژگان: اپلین, تمرین تناوبی با شدت بالا, فشارخون, قلب و عروق
    Siroos Choobineh, Fatemeh Shabkhiz, Hafez Rahimzadeh, Hossein Barzegari Marvast
    Vasodilators are one of the key regulators of blood pressure and cardiovascular system. The aim of this study was to evaluate the effect of high intensity interval training on apelin and nitric oxide changes as vasodilators and regulators of blood pressure. In this study, apelin and nitric oxide were measured before and after 6 weeks of interval training. For this purpose, 2 groups: experimental (n=10) and control (n=10) of middle aged men (age range 45-55) in Tehran city were randomly selected. High intensity interval training protocol consisted of 10 intervals (45 seconds with 85-90% of heart rate reserve and 2 minutes of recovery) which was performed by the experimental group in 6 weeks. At the end of the third week, intensity of training increased to 12 training intervals and 90 seconds of recovery. 48 hours after the last training session, blood samples and anthropometric measures and body composition were taken. The results showed that 6 weeks of high intensity interval training intervention significantly increased apelin (P=0.001) and nitric oxide (P=0.001) while it significantly reduced systolic (P=0.001) and diastolic (P=0.002) blood pressures in the experimental group. The results indicated the beneficial effect of exercise on apelinergic system and blood pressure and also showed that those with high blood pressure may have high intensity interval activity. However, this idea requires further research on the role of high intensity interval training and its relationship with blood pressure.
    Keywords: apelin, blood pressure, cardiovascular system, high intensity interval training
  • زهرا فرشیدی، عباسعلی گائینی*
    هدف مطالعه تاثیر تعاملی امگا-3 و تمرین هوازی پیش‏رونده بر مقادیر اپلین و شاخص‏ مقاومت انسولین زنان چاق غیر فعال بود.60 نفر آزمودنی در چهار گروه 15 نفری (گروه تمرین هوازی، گروه تمرین هوازی همراه با مصرف امگا، گروه مصرف کننده امگا و گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی و گروه تمرین هوازی همراه با مصرف امگا تمرینات هوازی پیش‏رونده را به مدت 12 هفته انجام دادند. تمرینات به صورت اینتروال از 6 تکرار 3 دقیقه‏ای شروع و تا 13 تکرار 3 دقیقه به اتمام رسید. زمان استراحت با توجه به وضعیت جسمانی آزمودنی ها بین 1 تا 2 دقیقه منظور شد و در 4 هفته آخر به 1 دقیقه استراحت رسید. گروه تمرین هوازی همراه با مصرف امگا و گروه مصرف کننده امگا، هر هفته 7 کپسول حاوی امگا-3 و گروه تمرین و کنترل نیز در همین مدت دارونما‏ مصرف کردند. نمونه های خونی ناشتا قبل و بعد از مطالعه جمع آوری شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد تاثیر تمرین هوازی پیش‏رونده و تاثیر مکمل امگا-3 بر کاهش مقادیر اپلین و شاخص‏ مقاومت انسولین در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل معنادار است. تمرین هوازی فزاینده به همراه مصرف مکمل امگا-3 ممکن است با کاهش توده چربی و مهار تولید عوامل التهابی، منجر به کاهش بیشتر اپلین و شاخص‏ مقاومت انسولین در زنان چاق غیر فعال شود.
    کلید واژگان: تمرین هوازی پیش رونده, اسید چرب امگا, 3, اپلین, شاخص مقاومت انسولین, چاقی
    Zahra Farshidi, Abbas Ali Gaeini *
    The aim of this study was to investigate the interactional effect of omega-3 and progressive aerobic training on the levels of apelin and insulin resistance index (HOMA-IR) in obese inactive women. 60 subjects were divided into four groups (each group 15 subjects): exercise, exercise-omega, omega and control. The exercise and exercise-omega groups performed progressive aerobic training for 12 weeks. The training started from six 3-minute repetitions and ended to thirteen 3-minute repetitions in intervals. A 1-2-minute rest was assigned based on subject's physical condition and ended to 1 minute in the last 4 weeks. The exercise-omega and omega groups took 7 omega-3 capsules every week while exercise and control groups took placebo during the same period. Fasting blood samples were collected before and after the study. The results of one-way ANOVA analysis demonstrated the significant effect of progressive aerobic training and omega-3 supplementation on the decrease of (P≤0.05) apelin levels and HOMA-IR in experimental groups compared with the control group. Decreasing fat mass and inhibiting the production of inflammatory factors, progressive aerobic training combined with omega-3 supplementation may reduce more apelin and HOMA-IR in obese inactive women.
    Keywords: progressive aerobic training, omega-3 fatty acid, apelin, insulin resistance index, obesity
  • سعدالله سالارمحمدی، مهدی مقرنسی، حمید معرفتی*، سهیل امینی زاده، مهناز حاج غنی
    زمینه و هدف
    توانبخشی و نوتوانی قلبی، از رویکردهای جدیدی است که به طرق مختلف با هدف افزایش عملکرد و کارآیی بیماران انجام می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین استقامتی توام با تزریق تستوسترون، بر مقادیر کمرین و آپلین در فرآیند توانبخشی رت های دچار ایسکمی قلبی بود.
    روش تحقیق: 40 سرموش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 10±200 گرم و سن 8 هفته) در محیط کنترل شده نگهداری و به طور تصادفی در چهار گروه 10 تایی شامل گروه کنترل (C)، گروه تزریق تستوسترون پروپیونات (TP)، گروه تمرین استقامتی (ET) و گروه تمرین استقامتی و تزریق تستوسترون (ETTP)؛ تقسیم شدند. گروه تمرین استقامتی به مدت 12 هفته (5 روز در هفته) به تمرین پرداختند و گروه تزریق تستوسترون 3 روز در هفته به صورت درون صفاقی تستوسترون پروپیونات دریافت کردند. برای القا ایسکمی قلبی، ایزوپروترنول به صورت 2 روز متوالی و با فاصله 24 ساعت و دوز 50 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن به همه رت ها تزریق شد. بعد از اتمام 12 هفته تمرین و تزریق تستوسترون، رت ها با تزریق تیوپنتال سدیم بی هوش شدند و نمونه گیری خونی انجام شد. غلظت سرمی کمرین و آپلین با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد و داده های حاصل با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD در سطح 05/0˂p تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    مقادیر کمرین در گروه های تمرین استقامتی (008/0=p)، تزریق تستوسترون (03/0=p) و تمرین استقامتی توام با تزریق تستوسترون (01/0=p) به طور معنی داری کاهش یافت؛ در مقابل، افزایش معنی داری در مقادیر آپلین در گروه های تمرین استقامتی (001/0=p)، تزریق تستوسترون (001/0=p) و تمرین استقامتی توام با تزریق تستوسترون (001/0=p) مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    استفاده از تزریق تستوسترون و تمرین استقامتی در فرآیند توان بخشی، بهبود عوامل کلیدی درگیر در سلامت قلب و عروق را به دنبال دارد.
    کلید واژگان: تمرین استقامتی, تستوسترون, آپلین, کمرین
    Sadollah Salarmohammadi, Mehdi Mogharnasi, Hamid Marefati*, Soheil Aminizadeh, Mahnaz Hajghani
    Background And Aim
    Cardiac rehabilitation is a new approach in various ways to increase performance and efficiency of patient. This study examined the effect of 12 weeks of endurance training with testosterone injections on Chemerin and Apelin levels in the process of rehabilitation in male adult rats with ischemic heart disease.
    Materials And Methods
    40 Wistar male rats (average weight 200 ± 10 g and 8 weeks old) were randomly divided into four groups (n=10) and stored in a controlled environment: 1) control group (C), 2) injection of testosterone propionate group (TP), 3) endurance training group (ET) and 4) Endurance Training with injections of testosterone Propionate (ETTP). Endurance training group exercised for 12 weeks (5 days/week) and testosterone propionate group were given Testosterone propionate injections (3 times/week). Isoproterenol (50 mg/kg) was dissolved in normal saline and was injected intraperitoneally (i.p.) during two days within 24 hours in order to create empirical myocardial infarction. After 12 weeks, rats anesthetized with sodium thiopental (50 mg/kg) and blood samples were taken and chemerin and apelin levels were measured by using ELISA method and data analysis was done using one-way ANOVA and post-hoc LSD tests.
    Results
    The results revealed a significant reduction in the amount Chemerin in endurance training (p=0.008), injected testosterone (p=0.03) and endurance training with testosterone injections (p=0.01) knows shown and the significant increase significant amounts of apelin in endurance training (p=0.001), injected testosterone (p=0.001) and endurance training with testosterone injections (p=0.001) was observed.
    Conclusion
    This study shows that injection of testosterone and endurance training in the process of rehabilitation is feasible and can have a positive effect on cardiovascular health.
    Keywords: Endurance training, Testosterone, Apelin, Chemerin
  • رضوانه گلدوی، مهدی مقرنسی *

    هدف این پژوهش، بررسی اثر دو شیوه تمرین استقامتی و مقاومتی بر سطوح آپلین پلاسمایی و برخی متغیرهای آنتروپومتریکی دختران دچار اضافه وزن و چاق بود. 34 دختر دچار اضافه وزن و چاق (kg/m225 <BMI) به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه استقامتی (12=n) (سن 44/ 2±81/ 22سال، قد 33/ 5±55/ 158سانتی متر و وزن 81/ 6±17/ 76کیلوگرم)، مقاومتی (12=n) (سن 67/ 2±50/ 22سال، قد 74/ 7±60/ 161 سانتی متر و وزن 92/ 9±69/ 77 کیلوگرم) و کنترل (10=n) (سن 41/ 2±50/ 21 سال، قد 40/ 6±20/ 159 سانتی متر و وزن 37/ 1±69/ 77 کیلوگرم) تقسیم شدند. تمرین استقامتی دویدن، شامل هشت هفته و چهار جلسه در هفته با شدت 65 تا 80 درصد HRmax و تمرین مقاومتی کار با وزنه نیز به مدت هشت هفته، هر هفته چهار جلسه با شدت 65 تا 80 درصد 1RM بود. خون گیری در حالت ناشتا، 24 ساعت قبل از شروع و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی انجام گرفت. داده ها با آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، t وابسته، آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنا داری 05/ 0>α تحلیل شدند. آپلین در گروه استقامتی کاهش معنا داری داشت (005 /0=P)، ولی در گروه مقاومتی با تغییر معناداری همراه نبود. همچنین بین تغییرات WHR، Vo2maxو سطوح آپلین گروه های تجربی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنا داری دیده شد (05/ 0>P). متغیرهای آنتروپومتریکی در هر دو گروه تجربی با کاهش معنا داری همراه بود (05/ 0>P).یافته ها نشان داد، تمرین استقامتی نسبت به تمرین مقاومتی تاثیر بیشتری در بهبود سطوح آپلین و عوامل وابسته به چاقی داشته است.

    کلید واژگان: آپلین, تمرین استقامتی, تمرین مقاومتی, چاقی, متغیرهای آنتروپومتریکی
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال