به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « فلزات سنگین » در نشریات گروه « اکولوژی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «فلزات سنگین» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • بهروز کرد*، امین خادمی، مرتضی معدنی پور کرمانشاهی، سارا پور عباسی

    گیاه پالایی نوعی تکنیک طبیعی و پایدار، آسان، کم هزینه، بوم سازگار، دوستدار محیط زیست و قابل کاربرد در سطوح وسیع است که در آن از گیاهان مقاوم جهت پالایش خاک های آلوده به ترکیبات آلی و معدنی استفاده  می گردد. این تحقیق با هدف ارزیابی توان گیاه پالایی گونه های درختی اقاقیا، نارون، آیلان و ارغوان در خاک های آلوده به فلزات سنگین سرب و کادمیوم در محدوده تالاب عینک رشت صورت پذیرفت. برای این منظور در رویشگاه های آلوده و شاهد، با توجه به جهت باد غالب یک ترانسکت انتخاب و نمونه برداری از برگ ها و ریشه های سطحی درختان در قالب طرح آماری کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام پذیرفت و میزان غلظت سرب و کادمیوم موجود در هر یک از آن ها با استفاده از دستگاه جذب اتمی پرکین المر مدل 3030 اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میزان غلظت سرب و کادمیوم در اندام های درختان در رویشگاه های آلوده بیشتر از رویشگاه شاهد بوده است. همچنین گونه های اقاقیا، آیلان و ارغوان بیشترین ضریب انتقال سرب (ppm59/0،   ppm56/0و  ppm19/0) و کادمیوم (ppm56/0،  ppm38/0 و  ppm19/0) را از ریشه به برگ دارا بوده اند. با توجه به این موضوع و شرایط سازگاری مناسب، این گونه ها می توانند به صورت گسترده در پروژ ه های گیاه پالایی خاک های آلوده به سرب و کادمیوم در مناطق مشابه مورد استفاده قرار گیرند.

    کلید واژگان: آلودگی خاک, تالاب عینک, فلزات سنگین, گونه های درختی, گیاه پالایی}
    Behrouz Kord*, Amin Khademi, Morteza Madanipour-Kermanshahi, Sara Pourabbasi

    Phytoremediation is a kind of natural and sustainable technique, easy, low-cost, eco-friendly, environmentally friendly and applicable in wide areas, in which resistant plants are used to purify soils contaminated with organic and mineral compounds. This research was carried out with the aim of evaluating the phytoremediation ability of tree species  such as Locust tree (Robinia peseudoacacia L.), Elm tree (Ulmus carpinifolia var umbraculifera Rehd.), Tree of Heaven (Ailanthus altissima) and Judas tree (Cercis siliquastrum) in soils contaminated with lead and cadmium heavy metals in Eynak Wetland in ​​Rasht. For this aim in polluted sites and controlled site, Considering the main wind direction, one Transect is selected and sampling from leaves and surface roots was done with statistical method in completely randomized plot design with three replicates. Then lead and Cadmium content density in each samples was determined by Atomic absorption instrument model Perkin-Elmer 3030.Results indicated that the concentration of lead and cadmium in polluted sites tree more than the control sites. Also Locust tree, Tree of Heaven and Judas tree species have the highest translocation factor of Lead (0.59 ppm, 0.56 ppm, 0.19 ppm) and Cadmium (0.56 ppm, 0.38 ppm, 0.19ppm) respectively. According to this issue and appropriate adaptation conditions, these species can be widely used in Phytoremediation projects of soils contaminated with lead and cadmium under the same conditions.

    Keywords: Phytoremediation, Heavy Metals, Soil Pollution, Tree Species, Eynak Wetland}
  • زینب آزادبخت، علی بهشتی آل آقا*، فاطمه رخش، دانیال کهریزی، مهین کرمی
    اهداف
    با پیشرفت صنایع مختلف ذوب فلزات، معدن کاوی و صنایع شیمیایی، فلزات سنگین به طور مستقیم و غیرمستقیم وارد محیط زیست می شوند. روش های فیزیکی و شیمیایی پاک سازی خاک از فلزات سنگین به دلیل هزینه های بالا و زمان بر بودن کمتر کاربرد دارند، گیاه پالایی راه حلی کم هزینه و نسبتا سریع در رفع آلودگی خاک است و موجب افزایش تنوع زیستی، کاهش فرسایش و افزایش حاصلخیزی خاک می شود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه پتانسیل گیاه پالایی گیاه کاملینا در حذف فلزات سنگین سرب و کادمیم از خاک بررسی شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با تیمارهای کادمیم (صفر، 3، 5 و 10 میلی گرم بر کیلوگرم) و سرب (صفر، 100، 300 و 600 میلی گرم بر کیلوگرم) با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که با افزایش غلظت سرب و کادمیم، میزان انباشت این عناصر در ریشه گیاه کاملینا به صورت معنی داری افزایش یافت. اکثر ویژگی های بیولوژیک خاک در بالاترین غلظت به کاررفته کادمیم و سرب به طور معنی داری نسبت به شاهد کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    بالا بودن غلظت سرب و کادمیم در ریشه گیاه کاملینا مورد مطالعه و اندک بودن فاکتور انتقال این عناصر، بیانگر کارایی بیشتر این گیاه جهت استفاده در تکنیک تثبیت گیاهی می باشد و نمی توان از این گیاه برای استخراج فلزات سنگین سرب و کادمیم از خاک استفاده کرد.
    کلید واژگان: آلودگی خاک, تثبیت گیاهی, فاکتور انتقال, فلزات سنگین, کیفیت خاک}
    Zeinab Azadbakht, Ali Beheshti Ale Agha *, Fatemeh Rakhsh, Danial Kahrizi, Mahin Karami
    Background and Objective
    Heavy metals enter the environment directly and indirectly with the development of various industries of metal smelting, mining, and chemical industries. Physical and chemical methods of soil purification from heavy metals are used due to high costs and less time-consuming. Phytoremediation is a low-cost and relatively fast solution to soil pollution and increases biodiversity, reduces erosion, and increases soil fertility.
    Materials and Methods
    In this study, the phytoremediation potential of the Camelina plant in removing heavy metals Pb and Cd from soil was investigated. The experiment was conducted in a completely randomized design with Cd (0, 3, 5, and 10 mg/kg) and Pb (0, 100, 300, and 600 mg/kg) treatments with 3 replications in the greenhouse of Razi University in Kermanshah.
    Results
    The results showed that with increasing the concentration of Pb and Cd, the accumulation of these elements in the roots of the Camelina plant increased significantly. Most soil biological properties at the highest concentrations of Cd and Pb were significantly reduced compared to the control.
    Conclusion
    The high concentration of Pb and Cd in the roots of the plant and the low transfer factor of these elements, indicate the greater efficiency of this plant for use in plant stabilization techniques, and we cannot be used to extract heavy metals lead and cadmium from soil.
    Keywords: Heavy metals, plant stabilization, Soil pollution, Soil quality, Transfer factor}
  • سیده آسیه جلالی، فائزه زعفریان*، رقیه حسن پور، ارسطو عباسیان

    سابقه و هدف:

     پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بیوچار و اسید سالیسیلیک بر تغییرات فیزیولوژی و بیوشیمیایی سورگوم در شرایط تنش سرب انجام شد.

    مواد و روش ها

    این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار به صورت گلخانه ای در سال 1398 انجام شد. تیمارهای این آزمایش شامل پنج سطح سرب (0، 400، 800، 1200 و 1600 میلی گرم سرب در کیلوگرم خاک از منبع نیترات سرب)، دو سطح بیوچار (عدم مصرف و مصرف بیوچار 20 گرم بیوچار به ازای هر کیلوگرم خاک) و دو سطح اسید سالیسیلیک (شامل عدم محلول‏پاشی و محلول‏پاشی 2 میلی مولار اسید سالیسیلیک) بود.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که مصرف بیوچار و اسید سالیسیلیک به ترتیب باعث افزایش 25/5 و 81/4 درصدی کلروفیلa شد. بیشترین میزان کاروتنویید در تیمار تلفیقی مصرف بیوچار و محلول پاشی اسید سالیسیلیک به دست آمد. با افزایش سطوح سرب میزان فنل افزایش یافت که این افزایش در گیاهانی که با اسید سالیسیلیک محلول پاشی شده بودند بیشتر بود. همچنین میزان فلاونویید تحت تاثیر مصرف بیوچار 57/10 درصد افزایش نشان داد. برهمکنش بیوچار و اسید سالیسیلیک باعث افزایش 48/88 درصدی پرولین نسبت به شاهد بود.

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق حاضر بیانگر تاثیر منفی تنش سرب بر رشد سورگوم و همچنین اثرات مثبت و معنی دار اسید سالیسیلیک و بیوچار بر ویژگی های این گیاه بود. لذا استفاده از این مواد ارزان و قابل دسترس در خاک می تواند یک روش مناسب و مقرون به صرفه برای کاهش آلودگی خاک بوده تا ضمن افزایش فعالیت های متابولیک گیاه سورگوم، مقاومت گیاه را در برابر تنش سرب بهبود بخشد.

    کلید واژگان: کلروفیل, فلزات سنگین, سورگوم, بیوشیمیایی, فعالیت آنتی اکسیدان}
    Seyedeh Asieh Jalali, Faezeh Zaefarian *, Roghayeh Hasanpour, Arastoo Abbasian
    Background and objectives

    This study was to investigate the effect of biochar and salicylic acid on sorghum (Sorghum bicolor var.Speed feed) physiological and biochemical changes under lead stress conditions

    Materials and methods

    The experiment was carried out as a factorial experiment in a completely randomized design with 4 replications in greenhouse in 2019. The treatments of this experiment include five levels of lead (0, 400, 800, 1200 and 1600 mg of lead per kg of soil from lead nitrate source), two levels of biochar (no consumption and consumption of biochar 20 g of biochar per kg of soil) and two levels of acid salicylic acid (including non-foliar and 2 mM salicylic acid foliar).

    Results

    The results showed that consumption of biochar and salicylic acid increased chlorophyll a by 5.25 and 4.81%, respectively. The highest amount of carotenoids was obtained in the combined treatment of biochar consumption and salicylic acid foliar application. Phenol levels increased with increasing lead levels, which was greater in plants sprayed with salicylic acid. Also, the amount of flavonoids increased by 10.57% under the influence of biochar consumption. The interaction of biochar and salicylic acid increased proline, and this increase was 88.48% compared to the control.

    Conclusion

    Therefore, the use of these cheap and available materials in the soil can be a suitable and cost-effective method to reduce soil contamination to increase the metabolic activity of sorghum plant, improve plant resistance to lead stress.

    Keywords: Chlorophyll, Heavy metals, Sorghum, biochemical, Antioxidant Activity}
  • صغری رحیمی معظم پور*، سید محمدباقر نبوی، مریم محمدی روزبهانی، مژگان خدادادی، سیما سبزعلیپور

    هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان و پهنه بندی غلظت هیدروکربن های نفتی کل (TPHs) و فلزات سنگینPb ,Co, V, Ni)) در رسوبات سطحی رودخانه اروند می باشد.  به این منظور 10 ایستگاه نمونه برداری در طول مسیر رودخانه انتخاب و نمونه برداری در فصل زمستان سال 1396 انجام شد.90 نمونه رسوب توسط گرب مدل ون وین با سطح مقطع 0.025 متر مربع برداشت شد. میزان فلزات سنگین و غلظت کل هیدروکربن های نفتی بر اساس استانداردMOOPAM  و با استفاده از متد جذب اتمی (اسپکتوفتومتری) یا AAS و دستگاه گروماتوگرافی اندازه گیری و پهنه بندی رسم گردید. بر اساس آنالیزهای انجام گرفته بیشترین و کمترین میزان هیدروکربن های نفتی در ایستگاه 2 (سکوی آبگیر دیری فارم)mg/L  50/0 ± 96/21 و ایستگاه 1 (نهر خین) mg/L 19/0 ± 91/9 بود. در مورد فلزات نیکل، سرب  و وانادیوم بالاترین مقادیر در ایستگاه 9 (یادمان شهدا) mg/L 05/0 ± 96/75، در ایستگاه 6 (خسرو آباد) mg/L 10/0± 07/13 و در ایستگاه 7 (ابتدای منیوحی) mg/L 02/0 ± 88/18 اندازه گیری شد. براساس استانداردهای جهانی، سواحل رودخانه اروند از نظر هیدروکربن های نفتی در شرایط فاقد آلودگی و کمی آلوده قرار داشت. مقدار کبالت در تمام ایستگاه ها مقدار کوچکتر از 1/0> را نشان داد بود و در مورد نیکل، وانادیوم و سرب مقادیر اندازه گیری شده در رسوبات اروندرود بالاتر از مقدار استاندارد سازمان منطقه ای راپمی (خلیج فارس) بود.

    کلید واژگان: پهنه بندی, هیدروکربن های نفتی(TPHs), فلزات سنگین, رسوبات, رودخانه اروند}

    To determine the level and concentration zoning of total petroleum hydrocarbons (TPHs) and heavy metals (Pb, Co, V, Ni) in surface sediments of the Arvand River, is the purpose of this study. 10 sampling stations were selected for this purpose, along the river route, and sampling was done in winter of 2017. 90 sediment samples were taken by a Van Veen Grab with a cross section of 0.025 square meters. The amount of heavy metals and the concentration of total hydrocarbons were calculated according to the MOOPAM standard, and using atomic absorption (spectrophotometric) or AAS and a measuring Chromatography machine, and zoning was drawn. Based on the analysis, the highest and the lowest amount of hydrocarbons in station 2 (Dairy Farm pond platform) was 21.96 ± 0.50 mg / L and at station 1 (Nahre Khin) was 91.9 ± 0.19 mg / L. In the case of nickel, lead and vanadium, the highest values ​​at station 9 (Yademane Shohada) were 75.96± 0.05 mg / L, at station 6 (Khosrow Abad), 13.07 ± 0.10 mg / L, and at station 7 (The beginning of the menyouhi) was 18.88 ± 0.22 mg / L. According to international standards, the Arvand River banks, in terms of hydrocarbon, were in no-pollution conditions or exposed to little contamination conditions. The amount of cobalt at all stations was less than 0.1%, and in the case of nickel, vanadium and lead, the measured values ​​in the Arvand River sediments were higher than the regional standards of the ROPME Regional Organization (Persian Gulf).

    Keywords: Zoning, Petroleum Hydrocarbons (TPHs), Heavy Metals, Sediments, Arvand River}
  • فاطمه شریعتی*، سمیه جلیلی

    انتشار فلزات سنگین در محیط زیست به سبب صنعتی شدن مشکلات بزرگی در سراسر جهان به همراه داشته است و آلودگی فلزات سنگین سبب نگرانی های بسیار جدی به دلیل خصوصیات سرطان زایی، تجزیه ناپذیری و تجمع بیولوژیکی  شده است. تالاب عینک یکی از جذاب ترین جاذبه های طبیعی استان گیلان در شهر رشت قراردارد. در این تحقیق برای اولین بار غلظت فلزات سنگین در آن اندازه گیری می شود. عملیات نمونه برداری از رسوبات و آب تالاب عینک در یک مرحله در تابستان 1397، از 12 ایستگاه انجام گرفت و فلزات نمونه ها پس از هضم اسیدی توسط ICP-OES اندازه گیری شدند. برای تعیین آلودگی از شاخص های زمین انباشت (Igeo)، فاکتور آلودگی (Cf)، شاخص بار آلودگی (PLI)، درجه آلایندگی (Cdeg)، شاخص ریسک (PER)، شاخص آلودگی نمرو (PINemerow) و شاخص (ERM)  استفاده گردید. در نمونه های آب غلظت منگنز در تمامی ایستگاه ها و غلظت آهن در ایستگاه B3  وB 4 از حد استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست برای آشامیدن و کشاورزی بالاتر است. میزان فلزات آرسنیک، کبالت، مس، نیکل، سرب، روی، نقره، قلع و کادمیوم در نمونه های آب ایستگاه های تالاب کمتر از حد استاندارد بوده است. در نمونه های رسوب میانگین غلظت فلزات آرسنیک، کبالت، مس، روی و سرب در برخی ایستگاه ها در مقایسه با استاندارد رسوبات جهانی بالاتر و غلظت آهن، منگنز و نیکل در مقایسه با رسوبات جهانی پایین تر بودند. غلظت فلزات سنگین مس، سرب و روی در رسوبات تالاب عینک به خصوص بخش سوم تالاب بیش از میانگین جهانی است. ایستگاه C3 دارای بیشترین غلظت فلزات بوده و آلوده ترین ایستگاه معرفی می گردد که عواملی نظیر نزدیکی به کارگاه های صنعتی و تعمیرگاه ها، تخلیه فاضلاب صنعتی و شهری سبب آلودگی این تالاب به فلزات سنگین شده است.

    کلید واژگان: تالاب عینک, رسوبات, شاخص ریسک اکولوژیک, فاکتور آلودگی, فلزات سنگین}

    The release of heavy metals in the environment due to industrialization and urbanization has caused great problems around the world. This pollution causes serious concerns due to their carcinogenicity, inseparability and biological accumulation. Eynak Wetland is one of the most attractive natural attractions in the province of Guilan, Rasht. So, investigation on the concentration of heavy metals is necessary for its good management. Sampling of Eynak wetland sediment and water was carried out of 12 sampling stations in summer 2019. Samples were acid-digested and metals were determined through ICP-OES. To determine the contamination, the indices Igeo, Cf, PLI and Cdeg were used. In water samples, concentration of manganese in all stations and iron at stations 3B and B4 are higher than the standards of the Environmental Protection Agency for drinking and farming. The other metals in water samples of the wetland are less than standard. In sediment samples, the average concentrations of arsenic, cobalt, copper, zinc and lead in some stations were higher than global sediment standards. Iron, manganese and nickel concentrations were lower in comparison with global sediments. Concentration of the elements in the wetland sediments indicates that copper, lead and zinc in the sediments of the Eynak wetland, especially the third part of the wetland, is above the global average. Station C3 has higher concentration of metals and is introduced as the most polluted station that can be due to proximity to industrial workshops and repair shops, industrial and urban wastewater discharges to the wetland.

    Keywords: Heavy metals, Eynak wetland, Sediment}
  • مصطفی انصاری نیا، مجید صادقی نیا*، محمدجواد قانعی، یعقوب ایرانمنش

    اکوسیستم تالاب ها ازجمله آثار طبیعی و گردشگری هر کشور به شمار می روند. این اکوسیستم ها دارای ویژگی های بوم شناختی ویژه ای بوده که به دلیل شرایط خاص آب وخاک، تالاب ها دارای تنوع زیستی منحصربه فرد می باشد. تالاب گندمان یکی از تالاب های بااهمیت و اکوسیستم های غنی در استان چهارمحال و بختیاری می باشد. کم توجهی به وضعیت این تالاب باعث ایجاد مشکلات و چالش هایی در این اکوسیستم شده است. یکی از این مشکلات ورود پساب های کشاورزی به محیط تالاب و درنتیجه آلودگی تالاب به فلزات سنگین می باشد. رسوبات به عنوان اصلی ترین جاذب آلاینده ها دارای اهمیت بسیاری می باشند. بدین منظور مطالعه حاضر به منظور سنجش فلزات سنگین سرب، کادمیوم، مس و روی در رسوبات ورودی و خروجی تالاب انجام شده است. تعداد 24 نمونه رسوب از ورودی های گاوکش و قلعه ارمنی و خروجی اشکفت زلیخا در دو فصل تابستان و پاییز سال 1397 برداشت گردید. پس از مشخص شدن میزان عناصر در رسوبات جهت تعیین شدت آلودگی از شاخص انباشت ژیوشیمیایی مولر و جهت بررسی حد مجاز آلودگی عناصر در رسوبات از استاندارد کیفیت رسوب آمریکا (NOAA)، کیفیت رسوب کانادا (ISQGs) و استاندارد محیط زیست کانادا استفاده شد. نتایج شاخص انباشت ژیوشیمیایی مولر نشان داد رسوبات تالاب ازنظر عنصر کادمیوم در متوسط تا زیاد قرار داشته ولی ازنظر عناصر سرب، مس و روی در طبقه غیر آلوده قرار می گیرند. نتایج حاصل از مقایسه میانگین عناصر رسوبات نشان داد که دو شاخص کیفیت رسوب کانادا و شاخص محیط زیست کانادا میزان کادمیوم رسوبات تالاب را بالاتر از حد مجاز تشخیص داده ولی ازنظر سایر عناصر رسوبات تالاب دارای آلودگی نمی باشد. نتایج به دست آمده از آزمون تی تک نمونه نیز تایید کننده نتایج شاخص های استاندارد کیفیت رسوب می باشد.

    کلید واژگان: استاندارد کیفیت رسوب آمریکا, استاندارد کیفیت رسوب کانادا, استاندارد محیط زیست کانادا, فلزات سنگین, آلودگی رسوبات}
    Mostafa Ansari Nia, Majid Sadeghinia*, Mohammad- Javad Ghaneei- Bafghi, Yaghub Iranmanesh

    Wetlands ecosystem is regarded as one of nature and tourism aspects. These ecosystems are of special ecological properties and unique biodiversity due to specific climate and ground conditions. Gandoman wetland is one of important wetlands and rich ecosystems in Chahar-mahal and Bakhtiari. Not considering the wetland environmental conditions has caused some problems and challenges. One of problems can be mentioned as entering the agricultural wastewater into the wetland leading to the heavy metal contamination. Sediments are important as the most basic absorbent of contaminants. Thus, the current study has been conducted to measure such heavy metals as lead, cadmium, copper and zinc within sediments of wetland entrance and exit. 24 sediment samples have been taken from the entrance of Gavkosh and Ghale-Armani and exit of Ashkoft-Zoleikha in summer and fall in 2018. After specifying the amounts of elements in the sediments, in order to determine the contamination intensity, Muller Geoaccumulation Index was used and National Oceanic and Atmospheric Administration (NOAA), Interim Sediment Quality Guidelines (ISQGs) and Ontario Ministry of Environment Screening Level Guidelines (Canada environment standard) were applied to assess the limit of element contamination. Results of Muller Geoaccumulation Index indicated that the wetland sediments are in the moderate-high range of Cadmium but lead, copper and zinc are in the non-contaminated level. Results of sediment elements’ mean comparisons indicated two indices of ISQGs and Canada environment standard showed the amount of Cadmium higher than the specified limit but other elements are not contaminated. Results of t-test confirmed the results of sediment quality standards indices.

    Keywords: National Oceanic, Atmospheric Administration (NOAA), Interim Sediment Quality Guidelines (ISQGs), Ontario Ministry of Environment Screening Level Guidelines (Canada environment standard), heavy metals, sediment contamination}
  • احمد نوحه گر*، سمانه حبیبی، محمود بهروزی
    امروزه یکی از مشکلاتی که اکولوژی ساحلی را تهدید می ‏کند، ورود پساب های شهری از طریق خورها به دریا است. تخلیه پساب ها به خورهای چهارگانه بندرعباس، سبب آلودگی سواحل خلیج ‏فارس می ‏شود که برای تدوین راهبردهای مدیریت در کاهش ریسک خطر آلودگی، پایش آلاینده ها در اولویت است. به این منظور و برای دستیابی به این رهیافت، پژوهش حاضر پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب و فلزات سنگین در رسوبات خورهای چهارگانه بندرعباس شامل خور سورو، گورسوزان، شیلات و نخل ناخدا را طی چهار فصل در سال 1398 پایش کرده و با شاخص های آلودگی ارزیابی کرد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد غلظت DO، BOD، COD، TSS، Cd، Zn، NO3، PO4، دترجنت و چربی ها در چهار خور بندرعباس، بیشتر از حد استاندارد محیط زیست بود. اختلاف توزیع زمانی و مکانی آلاینده های کیفی آب در سطح 95 درصد معنادار بود و بیشینه آن در خور گورسوزان و از لحاظ زمانی نیز به ‏ترتیب در تابستان، بهار، پاییز و زمستان بود. الگوی متوسط غلظت فلزات سنگین در رسوبات Zn>Cu>Pb>Cd بود که به ‏ترتیب میانگین غلظت آنها 20/103، 55/52، 95/19 و 611/0 میلی ‏گرم در کیلوگرم اندازه ‏گیری شد. بیشینه غلظت فلزات سنگین در خور گورسوزان بود و ارزیابی آلودگی فلزات سنگین در رسوبات با شاخص های Igeo، CF، mdc و PLI نشان داد کادمیوم، مس و سرب در چهار خور بندرعباس، در طبقه آلودگی متوسط تا شدید قرار دارند. غلظت زیاد فلزات سنگین بیانگر تاثیر فعالیت های انسانی شامل تخلیه پساب های شهری به کانال خور است. نتایج پایش کیفی نشان ‏دهنده شدت زیاد آلودگی در ساحل بندرعباس است که اکوسیستم آبزیان را با خطر انقراض تهدید می کند.
    کلید واژگان: اکسیژن محلول, پساب شهری, خور گورسوزان, شاخص بار آلودگی, فلزات سنگین}
    Ahmad Nohegar *, Samaneh Habibi, Mahmoud Behrouzi
    one of the problems that threatens coastal ecology is the entry of urban wastewater into the sea by estuaries. Discharge of wastewater into the four estuaries of Bandar Abbas pollutes the coast of the Persian Gulf, which is a priority for the development of management strategies to reduce the risk of pollution. In order to achieve this approach, the present study measured the physicochemical parameters of water and heavy metals in the sediments of the four estuaries of Bandar Abbas, including Sooro, Goursoozan, Shilat and Nakhle Nakhoda estuaries during four seasons in 2019 and Evaluated by pollution indicators. The results showed that the concentrations of DO, BOD, COD, TSS, Cd, Zn, NO3, PO4, detergent and oils in the four estuaries of Bandar Abbas were higher than the environmental standard. The difference in temporal and spatial distribution of water quality pollutants was significant at the level of 95% and its maximum was in Goursoozan and in terms of time in summer, spring, autumn and winter, respectively. The average pattern of heavy metal concentration in the sediments was Zn> Cu> Pb> Cd which mean concentrations was 103.20, 52.55, 19.95 and 0.611 mg/kg, respectively. The maximum metals were in Goursoozan and the evaluation of metal in sediments with Igeo, CF, mdc and PLI indices showed that Cd, Cu and Pb in four estuaries of Bandar Abbas, in the category of moderate to severe pollution. High concentrations of heavy metals indicated the impact of human activities, including the discharge of wastewater into the estuary.
    Keywords: Dissolved Oxygen, Heavy metals, wastewater of Urban, Goursoozan estuary, Pollution load index}
  • سمیرا بیاتی، رسول زمانی احمدمحمودی*، داوود مافی غلامی

    به‏ منظور حفظ پایداری اکولوژیکی و بیولوژیکی تالاب‏ها، باید درک صحیحی از محیط فیزیکی، بیولوژیکی و شیمیایی آنها داشت و وضعیت فلزات سنگین در آنها بررسی شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی آلودگی آب تالاب چغاخور به آرسنیک، مس، کروم، سرب، روی و کادمیوم با استفاده از شاخص‏های MI، HPI، HEI، Cd و IRWQIST طی فصل پاییز 1397 بود. نمونه‏ب رداری از آب سطحی در 10 ایستگاه انجام شده و میزان غلظت فلزات توسط دستگاه ICP-MASS سنجیده شد. نتایج محاسبه شاخص‏های آلودگی آب نیز نشان داد آب تالاب طبق شاخص MI در تمامی ایستگاه ‏ها با مقدار 04/1 در طبقه آستانه خطر از نظر شرب و طبق شاخص HEI با مقدار 46/0 در طبقه آلودگی کم قرار گرفت. شاخص Cd نیز با مقدار 96/4- نشان‏دهنده آلودگی کم و HPI با مقدار 73/34 نشان‏دهنده عدم آلودگی آب تالاب به فلزات سنگین بودند. همچنین، طبق نتایج شاخص IRWQIST کیفیت آب در همه ایستگاه ‏های ‏بررسی شده از نظر آلاینده ‏های سمی با کمترین مقدار 4/76 در ایستگاه 1 و بیشترین مقدار 4/80 در ایستگاه 10 در محدوده وضعیت خوب این شاخص قرار داشتند. بنابراین، به طور کلی کیفیت آب تالاب چغاخور از نظر فلزات سنگین موجود در آب در وضعیت آلودگی کم قرار دارد که نیازمند توجه ویژه بر کیفیت آب این تالاب به ‏منظور جلوگیری از آلودگی آن است.

    کلید واژگان: تالاب چغاخور, شاخص‏های آلودگی آب, فلزات سنگین, کیفیت آب}
    Samira Bayati, Rasool Zamani Ahmadmahmoodi *, Davood Mafi Gholami

    In order to maintain the ecological and biological sustainability of wetlands, it is necessary to have a proper understanding of their physical, biological and chemical environment and to investigate the status of heavy metals in them. The purpose of this study was to investigate the contamination of Choghakhor wetland with arsenic, copper, chromium, lead, zinc and cadmium using MI, HPI, HEI, Cd and IRWQIST indices during autumn 2018. Surface water sampling was performed in 10 stations and the concentration of metals was measured by ICP-MASS. The results of calculation of water pollution indices also showed that the wetland water was within the danger threshold class in terms of drinking according to MI index in all of the stations with a value of 1.04 and within the low pollution class according to HEI index with a value of 0.46. Cd index showed low pollution with a value of -4.96 and HPI showed that wetland water was not polluted with heavy metals with a value of 34.73. Also, according to the results of IRWQIST index, water quality was within the good condition of this index in all studied stations in terms of toxic pollutants with the lowest value of 76.4 in station 1 and the highest value of 80.4 in station 10. Therefore, the water quality of Choghakhor wetland was within the low pollution condition in terms of heavy metals in the water, which requires special attention to the water quality of this wetland in order to prevent further pollution.

    Keywords: Choghakhor Wetland, Water pollution indices, Heavy metals, Water quality}
  • مینا سیف زاده*

    بعضی از عناصر سنگین مانند مس و روی برای متابولیسم ماهی و انسان ضروری هستند، در حالی که غلظت بیش از حد فلزات سنگین اکوسیستم را مختل می کند، زیرا برخی از این موارد باعث تخریب بالقوه محیط زیست موجودات زنده می شوند. ماهی ها عمده ساکنان این محیط ها هستند که می توانند تحت تاثیر آلاینده های سمی قرار بگیرند. ورود این این آلاینده ها به ماهی و انتقال به انسان می تواند بیماری های متعددی را برای انسان ایجاد کند. ماهی سفید ازجمله ماهیان بازارپسند و ممتاز شیلاتی محسوب می شود که بررسی میزان فلزات سنگین آن ازنظر میزان سلامت و همچنین سلامت غذای جامعه اهمیت دارد. این تحقیق باهدف بررسی میزان تجمع فلزات سنگین کروم، روی و مس در بافت عضلانی ماهی سفید تالاب انزلی، بررسی همبستگی این عناصر با طول و وزن ماهی و مقایسه غلظت این فلزات با استاندارد FAO انجام شد. برای اجرای این تحقیق تعداد 30 فطعه ماهی سفید از هر یک از مناطق شمال (انزلی) و جنوب (صومعه سرا) تالاب انزلی در فصل زمستان سال 1396 صید شد. میزان تجمع عناصر سنگین در بافت خوراکی با استفاده از روش اسپکتروفتومتری اتمی شعله ای اندازه گیری شد. میانگین وزن نمونه ها در مناطق شمال و جنوب تالاب 468 - 460 گرم و میانگین طول 40/32-31 سانتی متر بود. میانگین روی در ماهی سفید مناطق شمال (32/11) و جنوب تالاب (61/13) میکروگرم/گرم اختلاف معنی دار داشتند (05/0 P<). اما میانگین کروم در مناطق شمال و جنوب (00/0)  میکروگرم/گرم و مس در مناطق شمال (47/2) و جنوب (66/3) میکروگرم/گرم تالاب اختلاف معنی دار نداشتند (05/0P>). میانگین روی و مس در مقایسه با استاندارد جهانی (FAO) به طور معنی-داری کمتر بود (05/0 P<). در این مناطق تجمع روی از مس و کروم و تجمع مس از کروم در ماهیچه خوراکی ماهی سفید تالاب انزلی بیشتر بود. فلزات مورد مطالعه در بافت خوراکی نمونه های صید شده از مناطق شمال و جنوب تالاب تفاوت معنی دار نشان ندادند (05/0> P). بر اساس نتایج اندازه گیری کروم ارتباط این فلز با طول و وزن قابل بررسی نبود.  در بافت خوراکی ماهی سفید صید شده از مناطق شمال و جنوب تالاب، طول و جنسیت با فلزات روی و مس همبستگی منفی داشتند. در منطقه جنوب تالاب همبستگی مثبت بین وزن و غلظت فلز مس اتفاق افتاد. در منطقه شمال تالاب همبستگی بین سن با فلز مس در ماهی مورد مطالعه منفی بود. همچنین تفاوت معنی-دار در همبستگی مشاهده نشد (05/0P>). بین تجمع فلزات کروم، روی و مس با جنسیت ارتباط وجود نداشت. با توجه به این که حد مجاز کروم، روی و مس توسط غذا و دارو 0، 50 و 20 میکروگرم/گرم اعلام شده است، بنابراین ازنظر بهداشت مواد غذایی ماهی سفید صیدشده از مناطق شمال و جنوب تالاب انزلی ازنظر میزان تجمع روی، مس و کروم برای مصارف انسانی مناسب بوده و فاقد عوارض جانبی برای انسان است.

    کلید واژگان: تالاب انزلی, فلزات سنگین, طول ماهی, ماهی سفید, وزن ماهی, سن ماهی}
    Mina Seifzadeh*

    Heavy metals such as copper and zinc are essential for fish and human metabolism. But excessive concentrations of heavy metals impair ecosystems as some of those cause potential bioaccumulation in live beings. Fish are the major inhabitants in water bodies and can be highly affected by these toxic pollutants. The presence of these contminations in fish is known to cause various diseases in humans. White fish are popular among people; therefore it is important to study the amounts of heavy metals in them in respect of health and the health of the community food. The purpose of this review was to check the accumulation and concentration of chromium (Cd), zinc (Zn) and copper (Cu) in white fish muscles, to study the relationships between fish size (length and weight) and metal concentrations in the tissues and to compare their amounts with FAO standard. White fish (60 numbers) were caught of northern (Anzali) and southern (Someh Sara) Anzali wetlands in winter of 2017. The concentrations of heavy metals were measured in the edible tissue using a flame atomic spectrophotometry. The average of weight and length were 460 -468g and 31 – 32.40cm in white fish. The concentrations average of zinc and copper were 11.32 and 13.61 (mg/kg, dry weight) in white fish of northern and southern Anzali wetlands, respectively (P<0.05). The Cd concentration average (mg/kg, dry weight) was zero in white fish (P>0.05). The copper concentration average (mg/kg, dry weight) was 2.47 and 3.66 in white fish of northern and southern Anzali wethlands, respectively (P>0.05). Mean of zinc and copper levels were significantly lower than FAO (P<0.05). The zinc concentration level was greatest in the muscle of white fish followed by Cu and Cd. Studied metals had not significant differences in the edible tissue of captured samples from northern and southern Anzali wetlands (P>0.05). Acoording to achievement results for chromium could not be studied its correlate with length and weight. A negative correlation occurred between Cu and Zn levels with length and gender in the muscle of captured White fish from northern and southgern Anzali wetlands. Positive correlation happened between Cu concentrations with weight of fish in southern Anzali wetland. Relationship was negative between heavy metald Cu with age of studied fish in northern Anzali wetland. Significant differences were not observed in correlation (P>0.05). As the permissible levels of chromium, zinc and copper are stated to be 0, 50 and 20 microgram/gram by FDA; therefore, the captured white fish of northern and southern Anzali wetlands is suitable for human consumption and has no side effects for humans’ health in terms of food hygine.

    Keywords: Anzali wetland, Heavy metal, Fish length, White fish, Fish weight, Fish age}
  • فریبا هدایت زاده*، حمیدرضا پورخباز، میترا چراغی

    ارزیابی غلظت فلزات سنگین در محیط های آبی می تواند در جهت انجام اقداماتی برای بهبود کیفیت شرایط محیطی موثر باشد. لذا مطالعه حاضر جهت ارزیابی آلودگی فلزات سنگین در آب و رسوبات نقاط تامین آب تصفیه خانه های شهرستان اهواز و ملاثانی در طول رودخانه کارون و تاثیر پارامترهای فیزیکوشیمیایی بر غلظت این آلاینده ها صورت گرفت. بدین منظور شش ایستگاه در طول رودخانه انتخاب و به صورت تصادفی از هر ایستگاه سه نمونه آب و رسوب در تابستان و زمستان 1394 برداشت شد. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه و هضم نمونه ها، سنجش فلزات سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعله صورت گرفت. از نرم افزار SPSS و نیز آزمون های آماری ANOVA، T-test و همبستگی پیرسون جهت تجزیه و تحلیل نتایج فلزات و پارامترهای مورد بررسی در آب و رسوبات استفاده گردید. براساس نتایج میانگین غلظت فلزات Pb، Zn، Cr و Cd در آب به ترتیب 62/0±1/3، 04/1±42/4، 45/1±29/6 و 06/0±31/0 g/lµ و در رسوب 7/3±8/19، 20/7±9/65، 5/6±8/41 و 25/0±1/2 g/gµ اندازه گیری شد. نتایج آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد میانگین فلزات و پارامترهای فیزیکوشیمیایی در بین ایستگاه های مختلف دارای اختلاف معنی داری هستند (05/0>P). آزمون T-test نیز اختلاف معنی داری را در مقایسه غلظت فلزات و پارامترها (به جز DO و دانه بندی) بین دو فصل نشان داد (05/0>P). بررسی ارتباط بین پارامترهای فیزیکوشیمیایی (pH، EC، TDS، دما و شوری) و میزان فلزات در آب رودخانه نشان داد پارامترهای مختلف بر میزان انحلال فلزات در آب رودخانه تاثیر متفاوتی دارند. ارتباط بین پارامترهای فیزیکوشیمایی رسوب با میزان فلزات در رسوبات رودخانه نیز نشان داد اندازه ذرات رسوب تاثیر قابل توجهی بر توزیع مکانی و تجمع فلزات در رسوب ندارد، در حالی که درصد مواد آلی با میزان تمام فلزات رابطه مثبت معنی داری نشان داد. یافته های این مطالعه اطلاعات مفیدی را در مورد توزیع پارامترهای فیزیکوشیمیایی و غلظت فلزات سنگین در رودخانه کارون ارایه می دهد که می تواند به نظارت و ارزیابی آب در منطقه کمک کند.

    کلید واژگان: فلزات سنگین, پارامترهای فیزیکوشیمیایی, رسوبات, آبگیر تصفیه خانه ها}
    Fariba Hedayatzadeh*, Hamid Reza Pourkhabbaz, Mitra Cheraghi

    Assessment of heavy metals concentrations in aquatic ecosystems can be effective to taking actions to improve the quality of environmental conditions. Therefore, this study was downed to evaluate the heavy metals pollution in water and sediments of water supply points of water treatments in Ahvaz and Mollasani along Karun River and the effect of physico-chemical parameters on these pollutants concentration. For this purpose, six stations were selected along river and from each station; three samples of water and sediment were collected in summer and winter of 2015. After transferring the samples to laboratory and digesting samples, the heavy metals measurement was determined using a flame atomic absorption spectrometry. From SPSS software and statistical tests such as ANOVA, T-test and Pearson correlation were used to analyze the results of metals and parameters in water and sediments. The results showed that the average concentrations of Pb, Zn, Cr and Cd in water were 3.1±0.62, 4.42±1.04, 6.2±1.45 and 0.31±0.06 μg/l and in sediments were 19.8±3.7, 65.9±7.20, 41.8±6.5 and 2.1±0.25 μg/g dw, respectively. The results of One-way analysis of variance (ANOVA) test showed that the mean of metals and physicochemical parameters were significantly different between stations (P <0.05). Also T-test statistical analysis showed a significant difference in the concentration of metals and parameters (except DO and size of sediment particles) between the two seasons (P <0.05). Investigating the relationship between physicochemical parameters and the metals amount in water of river showed that the different parameters have a different effects on the rate of metals dissolution in water. The relationship between sediment-physicochemical parameters and the metals amount in sediments also showed that the size of sediment particles had no significant effect on spatial distribution and accumulation of metals in sediment, while the percentage of organic matter showed a significant positive correlation with all metals. The findings of study provide useful information on the distribution of physico-chemical parameters and heavymetal concentrations in the Karoon River, which can help monitor and evaluate the region water.

    Keywords: Heavy metals, physicochemical parameters, sediment, basin of water treatment}
  • رضا محجوبی، محمد حسن پور صدقی*، عبدالرضا واعظی هیر، نادر مظاهری
    هر رودخانه ظرفیت پذیرش آلاینده‏های ورودی و خودپالایی آن را تا حدود معینی دارد، بنابراین بررسی کیفیت آب رودخانه‏‏ها و آگاهی از روند تغییرات توان خودپالایی، از اهمیت زیادی برخوردار است. آب های خروجی فعالیت‏های معدن کاری مس سونگون واقع در شمال غرب ایران که در آبراهه ها و رودخانه‏ها جریان می‏یابد، منجر به افزایش بار فلزات سنگین در رودخانه‏ها می‏شود. به این منظور، در محدوده معدن مس سونگون در 9 ایستگاه از رودخانه‏های سونگون‏چای، پخیرچای، ارغنه‏چای، میانکافه و ایلگینه نمونه برداری انجام گرفت و پارامترهای pH، EC، TDS، TSS و غلظت فلزات سنگین آنالیز شد. شاخص فلزی و شاخص آلودگی فلز سنگین HPI برای بررسی آلودگی فلزات سنگین استفاده شد. میزان کاهش آلاینده‏ها طی مسیر رودخانه‏ و همبستگی این تغییرات با pH که از مهم ترین عوامل موثر در خودپالایی رودخانه است، بررسی شد. همچنین، رابطه بین غلظت آلاینده‏ها در رودخانه با غلظت عناصر سنگین در خاک و رسوب منطقه مقایسه شد و مشخص شد که پراکندگی غلظت عناصر سنگین در آب با رسوب مرتبط است و تحت تاثیر تغییرات pH قرار دارد و افزایش pH در نتیجه واکنش آب با سنگ‏های آهکی در بستر رودخانه موجب افزایش توان خودپالایی رودخانه می شود و با دور شدن از معدن، غلظت آلاینده‏ها روند کاهشی دارد.
    کلید واژگان: خودپالایی, فلزات سنگین, معدن مس سونگون, TSS, TDS}
    Reza Mahjoubi, Mohammad Hassanpour Sedghi *, Abdolreza Vaezi-Hir, Nader Mazaheri
    Pollution of river can be decrease by means of self-purification character of river. Activity of the Sungun copper mine at north west of Iran, causing pollution of downstream. As well as, study of river’s water quality and self- purification potential Changing Procedure is very important. For this purpose, the samples were selected from 9 stations in Sungun mining area in Sungunchai, Pakhirchai, Arghanehchai, Miankafe and Ilgineh rivers, and chemical parameters such as pH, EC, TDS, TSS and heavy metals were studied. HPI (Heavy Metal pollution index) and MI (metal index) are used for investigation of heavy metal pollution. The evidence shown that contamination was decreased at the river route and correlation this phenomenon with pH value was investigated. The correlation between heavy metal in water and sediment was compared, and it was found that, concentration of heavy metal in water and sediment have correlation and it influenced from changing of pH value. Interaction between water and limestone in the bed river caused to increasing of self-purification of river.
    Keywords: SUNGUN COPEER MINE, Heavy metals, SELF- PURIFICATION, TSS, TDS}
  • مهرسا نجفی، رسول زمانی احمدمحمودی*، فردین شالویی، پونه قربانی دشتکی

    رودخانه ها یکی از منابع اساسی تامین آب برای مصارف گوناگون از جمله کشاورزی، شرب و صنعت شناخته شده اند. هدف تحقیق حاضر ارزیابی میزان آلودگی فلزات سنگین (آرسنیک، کادمیوم، کروم، مس، سرب و روی) در آب رودخانه بهشت آباد چهارمحال و بختیاری است. نمونه های آب از رودخانه در 7 ایستگاه و در طی بهمن 1394، اردیبهشت 1395، بهمن 1395 و آبان 1395 جمع آوری شد. غلظت کل عناصر آرسنیک، کادمیوم، کروم، مس، سرب و روی با استفاده از دستگاه  ICP-MASSتعیین شد. توصیف آماری نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. همچنین از آزمون اسپیرمن برای بررسی همبستگی بین فلزات استفاده شد. غلظت متوسط آرسنیک، کادمیوم، کروم، مس، سرب و روی در نمونه های آب به ترتیب: 48/0±6/0، 02/0±08/0، 27/2±03/2، 23/3±24/2، 25/1±29/1 و 25/19±08/17 میکروگرم بر کیلو گرم بود. با توجه به نتایج حاصل از شاخص های مختلف از قبیل شاخص فلزی، بار آلودگی، ارزیابی آلودگی و درجه آلودگی، آلودگی قابل توجه و شدید در آب رودخانه بهشت آباد مشاهده نشد. با توجه به نتایج به دست آمده میزان فلزات سنگین در آب رودخانه بهشت آباد طبیعی بوده و برای جلوگیری از آلودگی رودخانه باید از ورود آلاینده های ناشی از پساب های کشاورزی، کارگاه های پرورش ماهی و فاضلاب های خانگی به رودخانه پیش گیری کرد.

    کلید واژگان: فلزات سنگین, پایش, شاخص های آلودگی آب, رودخانه بهشت آباد, استان چهارمحال و بختیاری}
    Mehrsa Najafi, Rasool Zamani-Ahmadmahmoodi, Fardin Shaluei, Poune Ghorbani-Dashtaki

    Rivers are one of the main sources of water supply for uses including agriculture, drinking and industry. The purpose of present study is evaluation of heavy metal pollution levels (arsenic, cadmium, chromium, copper, lead and zinc) in the water of Beheshtabad River. Water samples were collected from 7 stations during February 2016, May 2016, August 2017, and November 2017. The concentration of total arsenic, cadmium, chromium, copper, lead and zinc elements was determined by ICP-MASS. Descriptive statistics were performed using SPSS software. Also, spearman test was used for investigation of correlation among metals. The average concentrations of arsenic, cadmium, chromium, copper, lead and zinc in water samples were 0.6±0.48, 0.08±0.02, 2.03±2.27, 2.24±3.23, 1.29±1.25 and 17.08±19.25 mg/kg, respectively. According to the results of the metal index, pollution load, pollution assessment, degree of pollution, no significant or severe pollution was found in the water samples of the Beheshtabad River. According to the results, the level of heavy metals in the water of the Beheshtabad River was natural, and to prevent river pollution, discharging wastes from fish farming and household sewage should be prevented.

    Keywords: Heavy metals, Monitoring, Indices of water pollution, Beheshtabad River, Chaharmahal va Bakhtiari Province}
  • مهرداد میرسنجری*، ثمر مرتضوی، سحر عابدیان، پروین گودرزی یعقوبی

    آلاینده های فلزی به دلیل ورود به چرخه غذایی اهمیت بوم شناختی زیادی دارند. در پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت آلودگی و تاثیر گونه گیاهی غالب موجود در رودخانه گلرود، غلظت فلزات سنگین روی، مس و سرب در رسوب و گونه گیاهیPhragmites australis  موردبررسی قرار گرفت. سپس از شاخص تجمع زیستی و انتقال برای بررسی پتانسیل گیاه پالایی استفاده گردید. نمونه برداری در سه بخش رسوب، ریشه و برگ در پنج محل مطالعاتی با سه تکرار در پاییز 1393 صورت گرفت. نتایج نشان داد که میانگین غلظت های فلزات مس، سرب و روی در اندام های هوایی برابر با 4/7، 17/11 و 87/11 و در اندام های زیرزمینی برابر با 71/6، 28/9 و 81/17 میکروگرم بر گرم وزن خشک است. در رسوبات رودخانه میانگین غلظت های فلزات مس، سرب و روی به ترتیب 2/16، 5/7 و 77/41 میکرو گرم بر گرم است که به مراتب پایین تر از حد استاندارد قرار دارد و این نشان دهنده عدم آلودگی جدی برای موجودات زنده منطقه به این فلزات می باشد. بر اساس نتایج، شاخص تجمع زیستی فلزات سرب، مس و روی در اندام زیرزمینی به ترتیب 32/1، 41/0 و 42/0 و در اندام هوایی به ترتیب 49/1، 45/0 و 28/0 است. نتایج این شاخص نشان داد که گیاه نی به عنوان یک گیاه بیش اندوز برای فلز سرب و یک گیاه جاذب در رابطه با فلزات مس و روی عمل کرده است. همچنین شاخص انتقال فلزات سرب، مس و روی به ترتیب 2/1، 11/1 و 66/0 محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که مقدار شاخص انتقال در رابطه با فلز سرب و مس بزرگ تر از یک بوده است که نشان دهنده نقش موثر ریشه گیاه نی در انتقال این فلزات به بخش های مختلف گیاه است. با توجه به ضرایب دو شاخص موردبررسی، گیاه نی برای برداشت گیاهی فلزات سرب و مس و تثبیت گیاهی در رابطه با فلز روی از منطقه موردمطالعه پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: فلزات سنگین, تجمع زیستی, فوق جاذب, شاخص انتقال, گیاه نی, رسوب}
  • بهنام حیدری چهارلنگ، علیرضا ریاحی بختیاری*، جهانگرد محمدی، پروین فرشچی

    تحقیق حاضر با هدف منشایابی و تعیین مناسب ترین روش درون یابی فلزات روی، مس و آهن در رسوبات سطحی محدوده پناهگاه حیات وحش شادگان جهت مکان یابی نواحی آلوده انجام گردید. جهت تعیین غلظت کل و قابل دسترس زیستی این عناصر در رسوبات سطحی و دستیابی به الگوی توزیع مکانی صحیح آلاینده ها بر مبنای غلظت کل و منشا آنها، نمونه برداری از 160 ایستگاه در سه بخش شمالی (آب شیرین)، میانی (لب شور) و جنوبی (آب شور) پناهگاه حیات وحش شادگان از لایه سطحی 0-5 سانتیمتری رسوبات در خرداد و آبان سال 1393 بعلت باتلاقی بودن بعضی از نواحی تالاب و عدم امکان دسترسی به این نواحی انجام پذیرفت. غلظت کل فلزات در رسوب سطحی با روش direct aqua regia و مقادیر آنها در فازهای ژئوشیمیایی رسوب  با استفاده از روش استخراج پی در پی 4 مرحله ای آنالیز گردید، ضمن آنکه درون یابی و مدل سازی تغییرات مکانی غلظت فلزات در رسوبات منطقه از طریق روش های کریجینگ معمولی، توابع پایه شعاعی (اسپلاین) و وزن دهی معکوس فاصله در محیط Arc GIS ترسیم گردید و دقت آنها با استفاده از معیارهای خطاگیری RMSE و MAE مقایسه و مناسب ترین روش انتخاب گردید. نقشه های پراکنش غلظت عناصر روی و مس با استفاده از کریجینگ معمولی با مدل نمایی برای روی و مس و با روش وزن دهی معکوس فاصله برای آهن تهیه شدند. نتایج تجزیه و تحلیل ژئوشیمیایی رسوبات نشان داد که میانگین غلظت کل فلزات مس، روی و آهن به ترتیب 86/22، 20/55 و 01/25979 میکروگرم بر گرم وزن خشک بدست آمدند که بخش طبیعی نسبت به غلظت کل، بیش از 89 درصد و بخش انسان ساخت بیش از 10 درصد میزان کل تمام عناصر مورد بررسی را در رسوبات ایستگاه های مورد مطالعه به خود اختصاص داد. بعلاوه میزان عناصر در فاز تبادلی کمتر از 3 درصد بدست آمد که قابل اغماض شناخته شد. از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل نقشه پهنه بندی فلزات سنگین بر اساس تفکیک شیمیایی آنها نشان داد که بالاترین میزان دسترسی زیستی روی در بخش های شمالی، غربی و جنوبی اتفاق افتاده است و برای مس و آهن نیز این انباشتگی به ترتیب بیشتر در بخش غربی برای مس و بخش های میانی و شمالی برای آهن قابل مشاهده می باشد.

    کلید واژگان: توزیع مکانی, منشایابی, رسوب سطحی, فلزات سنگین, پناهگاه حیات وحش شادگان}
  • محمد آبادی*، عباسعلی زمانی، عبدالحسین پری زنگنه، یونس خسروی، حمید بدیعی
    فلزات سنگین در محیط های آبی از شکل محلول و مواد جامد معلق در رسوبات جذب و انباشته می شوند. انباشت نهایی فلزات سنگین در محیط های آبی رسوبات و بدن موجودات زنده است. انباشت زیستی فلزات سنگین از طریق شبکه غذایی نگرانی های ناشی از خطر های بیولوژیکی و محیط زیستی بالقوه را فراهم می کنند. بنابراین پژوهش درزمینه آلودگی فلزات سنگین نقش موثری در حفاظت از بهداشت انسانی و کاهش خطر های ناشی از آلودگی آن ها دارد. در این پژوهش به منظور سنجش آلودگی فلزات سنگین (آهن، منگنز، روی، مس، نیکل، سرب، کادمیوم و کبالت) در رسوبات سطحی (0-5 سانتی متر) چهار رودخانه مهم منتهی به دریای خزر (نکا رود، تجن، سیاهرود و تالار)، از 16 ایستگاه، نمونه های رسوب از بستر رودخانه ها در تابستان 1394 جمع آوری و پس از هضم با تیزاب سلطانی توسط دستگاه جذب اتمی شعله اندازه گیری شد. روند تغییر میانگین غلظت فلزات سنگین (میلی گرم فلز بر کیلوگرم رسوب) در رسوبات سطحی به صورت آهن (00/23300) > روی (87/2028) > منگنز (25/701) > نیکل (77/36) > سرب (77/25) > مس (62/19) > کبالت (62/18) > کادمیوم (62/5) بود. در بین عنصر های موردمطالعه میانگین عنصر های روی، کادمیوم و سرب بیش تر از غلظت میانگین رسوبات جهانی است. هم چنین تحلیل های آماری نشان داد مقدار عنصر های آهن، منگنز، کبالت و مس در رودخانه سیاهرود، کادمیوم در رودخانه نکا رود و روی در رودخانه تجن متفاوت است (05/0>p). استفاده از شاخص های درجه آلودگی (Cf)، پتانسیل خطر محیط زیستی (Er)، غنی شدگی (EF) و زمین انباشتگی (Igeo) نشان داد که بیشینه ارزش شاخص های مطالعه شده متعلق به عنصر کادمیوم است. هم چنین نتایج شاخص های پتانسیل خطر محیط زیستی کل (RI)، درجه آلودگی کل (Cd) و بار آلودگی (PLI) حاکی از آن است که خطر محیط زیستی در رودخانه نکارود قابل توجه و بسیار نگران کننده است. این تحقیق ضرورت کنترل فعالیت های انسانی و استفاده از راهبر دهای مدیریت و کنترل آلودگی در کیفیت رسوبات رودخانه های منتهی به دریای خزر را ثابت کرد.
    کلید واژگان: آلودگی, رودخانه, رسوب, فلزات سنگین, شاخص های محیط زیست}
    Mohammad Abadi, Abbas Ali Zamani *, Abdolhossein Parizanganeh, Younes Khosravi, Hamid Badiee
    Heavy metals tend to be adsorbed and accumulated in sediments as opposed to water or suspended solids. Sediments and biota bodis can act as a final sink for heavy metals in the aquatic environments. They accumulate through the food chain posing potential biological and ecological risks. Therefore, research on the heavy metal concentrations in aquatic ecosystems can help to protect human health and reduce the risks of heavy metal contamination. In this study, the contamination of heavy metals (Fe, Zn, Mn, Cu, Ni, Pb, Cd and Co) in surface sediments (0–5 cm) from 16 stations within four river intertidal zones (Neka, Tajan, Siahrood and Talar) were sampled and analyzed for metal contamination assessment in summer 2016. Results show that the mean concentration (mg kg-1) of heavy metals in surface sediment samples followed the order; Fe (23300.00) >Zn (2028.87) >Mn (701.25) >Ni (36.77) >Pb (25.77) >Cu (19.62) >Co (18.62) >Cd (5.62). The mean concentration levels of the heavy metals Pb, Zn and Cd were more than mean background value. The statistical analyses showed that concentration of elements Fe, Mn, Co and Cu in the Siahrood River, Cd in Neka River and Zn in Tajan River is different (P<0.05). Application of contamination factor (Cf), potential ecological risk factor of individual metals (Er), enrichment factor (EF) and geo-accumulation index (Igeo) showed that the highest value of the above factors belongs to cadmium element. Also an assessment potential ecological risk index (RI), contamination degree (Cd) and pollution load index (PLI) suggests a considerable to very high ecological risk in Neka River. In addition to revealing potential ecological risks due to cadmium and other elements, our investigation markedly highlighted anthropogenic control over sediment quality deterioration and some immediate sediment quality management strategies are needed to remediate and control river bed contamination.
    Keywords: Pollution, Environmental Indicators, Sediment, River, Caspian Sea}
  • خوشناز پاینده*، محمد ولایت زاده
    رسوبات یکی از شاخص های زیستی تجمع فلزات سنگین در اکوسیستم های آبی هستند که به دلیل ثبات در یک منطقه می توانند به خوبی میزان آلودگی را ارزیابی کنند. این تحقیق در سال 1397 با هدف بررسی فلزات سنگین کبالت، کروم، منگنز، سلنیوم و مولیبدن در رسوبات تالاب هورالعظیم در استان خوزستان انجام شد. در مجموع 27 نمونه رسوبات از 3 ایستگاه با 9 تکرار بر اساس استاندارد ASTM شماره D2488 تهیه شد. برای سنجش عناصر سنگین از دستگاه ICP-OES  مدل Varian 710-ES استفاده گردید. بالاترین میزان فلزات کبالت، کروم و سلنیوم در رسوبات تالاب هورالعظیم به ترتیب 019/0، 39/93 و 45/29 میلی گرم در کیلوگرم در ایستگاه سوم و منگنز و مولیبدن 12/451 و 88/0 در ایستگاه دوم به دست آمد. پایین ترین مقادیر فلزات سنگین کبالت، منگنز و سلنیوم در رسوبات تالاب در ایستگاه اول بود، اما پایین ترین غلظت کروم در ایستگاه دوم و مولیبدن در ایستگاه سوم مشاهده شد. فاکتور آلودگی فلزات کبالت، کروم، منگنز و مولیبدن کمتر از 1 به دست آمد که نشان دهنده آلودگی کم این فلزات می باشد. درمورد فلز سلنیوم فاکتور آلودگی بالاتر از 6 به دست آمد که آلودگی شدید این فلز در رسوبات را نشان می دهد. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که سلنیوم به عنوان مهمترین آلاینده فلزی نسبت به کبالت، کروم، منگنز و مولیبدن می باشد. فاکتور غنی شدگی فلز کبالت آلودگی کم و فلزات کروم، سلنیوم، مولیبدن و منگنز آلودگی به شدت زیاد را نشان داد که می توان بیان کرد این فلزات منشاء انسان زاد دارند. ارزیابی خطر بوم شناختی فلزات کبالت، کروم و مولیبدن در رسوبات تالاب هورالعظیم و شاخص توان مخاطره بوم شناختی در طبقه پتانسیل خطر بوم شناختی کم قرار گرفتند.
    کلید واژگان: تالاب هورالعظیم, رسوبات, فلزات سنگین, مخاطره بوم شناختی, غنی شدگی}
    Khoshnaz Payandeh *, Mohammad Velayatzadeh
    Sediments are one of the biological indicators of the accumulation of heavy metals in aquatic ecosystems, which, due to the stability of a region, can well measure pollution. This research was conducted in 2018 with the aim of investigating heavy metals of Cobalt, Chromium, Manganese, Selenium and Molybdenum in sediments of Hooralazim wetland in Khuzestan province. A total of 27 sediment samples from 3 stations with 9 replications were prepared according to the ASTM D2488 standard. To measure heavy metals the ICP-OES Varian 710-ES model was used. The highest amount of Cobalt, Chromium and Selenium in the deposits of Hooralazim Wetland was obtained respectively 0.019, 93.39 and 29.45 mg/Kg at the third station and Manganese and Molybdenum were 451.12 and 0.88 respectively at the second station. The lowest values ​​of heavy metals were Cobalt, Manganese and Selenium in the sediments at the first station, but the lowest Chromium concentration at the second station and Molybdenum was observed at the third station. The contamination of Cobalt, Chromium, Manganese and Molybdenum was less than 1, indicating a low contamination of these metals. Regarding Selenium metal, the contamination factor higher than 6 was found to indicate the severe contamination of the metal in sediments. Therefore, according to the results, it can be stated that Selenium is the most important metal contaminant than Cobalt, Chromium, Manganese and Molybdenum. Cobalt metal enrichment factor showed the low pollution level and Chromium, Selenium, Molybdenum and Manganese metals showed high level of contamination, which can be said these metals had origin of human. According to the ecological risk assessment of Cobalt, Chromium, and Molybdenum metals in Hooralazim wetland sediments and ecological risk factors they were classified into low ecological risk potential.
    Keywords: Hooralazim Wetland, Sediments, Heavy Metals, Ecological Risk, Enrichment factor}
  • شاهرخ چمبری، عبدالرضا کرباسی*، مسعود منوری، سیما سبزعلیپور، فرامرز معطر
    یکی از مهم ترین فرآیندهایی که در مصب در اثر اختلاط آب دریا و آب رودخانه رخ می دهد فرآیند لخته سازی می باشد و تحت تاثیر این فرآیند فلزات کلوئیدی به شکل لخته درمی آیند. با توجه به نقش مهم فرآیند لخته سازی در ایجاد منبع غذایی مناسب برای موجودات آبزی و کاهش بار آلودگی ورودی به محیط های آبی، مطالعه حاضر مکانیزم لخته سازی فلزات سنگین را در مصب رودخانه جراحی بررسی نموده است. در تحقیق حاضر، لخته سازی فلزات محلول کادمیوم، نیکل، روی، سرب و منگنز در 5 آکواریوم با رژیم شوری 1 تا 3 (قسمت در هزار) طی اختلاط آزمایشگاهی آب رودخانه جراحی با آب خور موسی برای اولین بار در سال 1396 مطالعه شده است. پس از آماده سازی نمونه ها، غلظت فلزات موردمطالعه با دستگاه (ICP) اندازه گیری گردید. به منظور بررسی تاثیر پارامترهای فیزیکوشیمیایی محیط مصبی بر فرآیند لخته سازی از روش آماری آنالیز خوشه ای استفاده شد. میانگین میزان لخته سازی نهایی فلزات به شرح زیر است: Cd (درصد 94) > Zn(درصد 5/85) > Pb (درصد 58) > Ni(درصد 19)> Mn(درصد 11). بالاترین لخته سازی فلزات بین شوری 1 تا 2 (قسمت در هزار) رخ داده است. درنتیجه لخته سازی فلزات طی اختلاط مصبی، به طور میانگین به ترتیب 7/64، 8/65، 7/231، 52 و 4/61 تن در سال از فلزات کادمیوم، نیکل، روی، سرب و منگنز از آب رودخانه جراحی حذف گردید. آنالیزهای آماری نشان داد که نرخ لخته سازی فلزات نیکل، روی، سرب و منگنز به وسیله عامل یکسانی کنترل می شود. همچنین کلیه پارامترهای موردبررسی شامل هدایت الکتریکی، شوری، پتانسیل کاهش، سولفات، کلراید و pH لخته سازی عنصر کادمیوم را کنترل می کنند و این پارامترها نقشی در لخته سازی سایر عناصر موردمطالعه ندارند.
    کلید واژگان: خور موسی, لخته سازی, فلزات سنگین, اختلاط مصبی, رودخانه جراحی}
    Shahrokh Chambari, Abdolreza Karbass *, S.Masoud Monavari, Sima Sabzalipour, Faramarz Moattar
    Flocculation of metals is one of the most important estuarine processes that occur due to the mixing of seawater and river water and colloidal metals undergo this process come in the form of flocculants. Due to the important role of flocculation process in producing suitable food sources for aquatic organisms and reducing the amount of input pollution into aquatic environments, the present study examines the mechanism of heavy metals flocculation in the estuary of the Jarahi River. In the present research, flocculation of dissolved Cd, Ni, Zn, Pb and Mn in the 5 aquariums with salinities ranging from 1 to 3‰ during laboratory mixing of Jarahi River water with the Musa Estuary water (2017) was studied for the first time in 2017. After preparation of samples, the concentrations of elements were measured by ICP. Cluster analysis, a statistical method, was used to determine the effect of chemical and physical parameters of estuarine environment on the flocculation process. The average final flocculation rates of metals are in the following order: Cd (94.9%) > Zn (85.5%) >Pb (58%) >Ni (19%) >Mn (11%). The highest flocculation of metals occurred between salinities of 1 to 2%. Due to the flocculation of trace metals during the estuarine mixing, about on average 64.7, 65.8, 231.7, 52 and 61.4 ton/year of Cd, Ni, Zn, Pb and Mn, respectively, were removed from the river water. Statistical analysis showed that the flocculation rates of Ni, Zn, Pb and Mn are controlled by the same factor. Moreover, it was found that all the investigated parameters (electrical conductivity, salinity, potential reduction, sulfate, chloride and pH) control the flocculation of cadmium but do not play any role in the flocculation of other studied metals (Ni, Zn, Pb and Mn).
    Keywords: Musa Estuary, flocculation, heavy metals, estuarine mixing, Jarahi River}
  • علی شیرین پور ولدی، عبدالله حاتم پور، شهرام صداقت حور*
    یکی از مشکلات عمده زیست محیطی در جهان آلودگی با فلزات سنگین می باشد که برای حذف فلزات سنگین و ایجاد محیط زیست پایدار از فن آوری نوین گیاه پالایی استفاده می شود. لذا به منظور بررسی توان گیاه پالایی گیاهان زینتی آبزی در محیط های آبی آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با دو فاکتور و سه تکرار انجام شد. در این آزمایش، 4 گیاه شامل نخل مرداب، عدسک آبی، سنبل آبی و گل اختر در 5 محیط آبی آلوده شامل رودخانه گهررود، زرجوب، آبگیر عینک، تالاب انزلی و شاهد (دارای فلزات کادمیوم، کروم، سرب و روی) موردمطالعه قرار گرفت. فلزات سنگین شامل سرب، نیکل، کادمیوم و روی با استفاده از دستگاه ICP مورداندازه گیری قرار گرفتند. همچنین میزان ازت، پرولین و پروتئین هم مورد ارزیابی واقع شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان جذب فلزات سرب، نیکل، کادمیوم و روی مربوط به فروند عدسک آبی بوده است. براساس نتایج به دست آمده از اثر آب های آلوده بر میزان جذب عناصر سنگین، بیشترین میزان جذب کادمیوم، سرب و روی و همچنین بیشترین میزان پروتئین، پرولین و نیتروژن مربوط به تیمار شاهد بوده است. به طورکلی براساس نتایج این پژوهش می توان بیان داشت که عدسک آبی برای گیاه پالایی اکثر فلزات سنگین مناسب می باشد.
    کلید واژگان: عدسک آبی, فلزات سنگین, آلودگی, پرولین, گیاه پالایی}
  • هدی آلبوعبادی، مصطفی مرادی*، اسفندیار جهانتاب
    آلوده شدن آب و خاک به ترکیبات نفتی به دلیل سمی و سرطان زا بودن آنها بسیار مهم است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر بیوچار (زغال زیستی) و کمپوست زباله شهری بر گیاه پالایی فلزات سنگین و هیدروکربن های کل نفتی ((TPH خاک توسط گونه کنار. Ziziphus spina-christi (L.) Willd است. برای انجام این تحقیق از نهال های یک ساله کنار و تیمارهای کمپوست زباله شهری و بیوچار در سطوح صفر، یک و دو درصد استفاده شد. آزمایشات در سه تکرار و در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. جهت تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات از آزمون تجزیه واریانس و آزمون دانکن در محیط SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد اثر تیمارهای بیوچار و کمپوست زباله شهری بر مقدار هیدروکربن های نفتی خاک معنی دار بود و باعث کاهش میزان آلاینده ها شده اند. نتایج حاصل از بررسی اثر تیمارها بر مقدار هیدروکربن های نفتی خاک نشان داد که بیشترین مقدار هیدروکربن های خاک مربوط به تیمار شاهد بدون کنار و کمترین مقدار هیدروکربن های خاک مربوط به تیمار کمپوست دو درصد بود. مقایسه میانگین ها نشان داد غلظت نیکل خاک در تیمار بیوچار یک درصد از سایر تیمارها می باشد، بیشترین مقدار نیکل مربوط به تیمار شاهد بود. مقایسه میانگین ها نشان داد غلظت وانادیم خاک در تیمار کمپوست یک درصد کمتر از سایر تیمارها می باشد، درحالیکه بیشترین مقدار وانادیم مربوط به تیمار شاهد بدون کنار بود. نتایج این تحقیق نشان از اهمیت بیوچار و کمپوست در بهبهود خواص گیاه پالایی کنار در خاکهای آلوده نفتی است.
    کلید واژگان: هیدروکربن های کل نفتی, فلزات سنگین, کنار, کمپوست, بیوچار, گیاه پالایی}
    Hoda Alboebadi, Mostafa Moradi*, Esfandyar Jahantab
    Water and soil contamination by petroleum compounds are important due to their toxicity and carcinogenic. The objective of this study was to evaluate the effect of biochar and compost on phytoremediation of heavy metal and total petroleum hydrocarbons (TPH) by Ziziphus spina-christi (L.) Willd.  In this study, one-year old Z. spina-christi seedlings were selected and 0, 1 and 2 percent of biochar and compost were used to evaluate the phytoremediation. Experiment were performed total randomized block design with three replications. One way ANOVA (Analysis of variance) was used for analysis. Our results indicated the significant effect of biochar and compost on phytoremediation ability of Z. spina-christi. The largest and the smallest values of soil TPH were belonged to control and two percent compost, respectively. Also, concentration of nickel in soil was the smallest in one percent biochar compared to the other treatments. While, the largest value of nickel belonged to the control. Furthermore, the least and the highest values of vanadium belonged to one percent compost and control, respectively. Our result indicated the importance of soil biochar and compost to improving Z. spina-christi phytoremediation of petroleum contaminated soils.
    Keywords: Total petroleum hydrocarbons, Heavy metals, Ziziphus spina-christi, compost, biochar, phytoremediation}
  • محمدحسین فاتحی*، جلال شایگان، محمد ذبیحی
    مقاله حاضر به طور خلاصه به تعریف فلزات سنگین از جنبه های مختلف، منابع تولید و آثار منفی آنها بر سلامتی انسان، استانداردها و قوانین تنظیمی مراجع مختلف برای رعایت حدود مجاز و در نهایت نیز به بررسی روش‏های تصفیه، جداسازی و حذف این عناصر پرداخته است. در خصوص روش‏های جداسازی، محدوده وسیعی از فرایندها و معایب و مزایای هریک از انواع قدیمی تا فناوری های نوین، بررسی شده که شامل رسوب‏دهی شیمیایی، انعقاد لخته‏سازی، شناورسازی، تبادل یونی، تصفیه الکتروشیمیایی، فیلتراسیون غشایی و جذب سطحی می شوند. در این میان، به جذب سطحی به عنوان یک رویکرد ساده ولی کارآمد، به طور ویژه پرداخته شده است و انواع جاذب‏ها شامل کربن فعال، نانولوله های کربنی، گرافن اکساید، جاذب‏های زیستی مطالعه شده ‏اند. امروزه، مواد نانو با توجه به ویژگی های منحصربه فردی همچون مساحت سطح زیاد، سایت‏های فعال فراوان و ظرفیت جذب بسیارخوب، کاربردهای چشم‏گیری در تصفیه محیط‏های آب و فاضلاب از خود نشان داده‏اند. در این میان، نانوذرات مغناطیسی اکسیدهای آهن به عنوان جاذب‏های مقرون‏به صرفه، با راندمان بالا و دوستدار محیط‏ زیست بررسی شده‏اند.
    کلید واژگان: جذب سطحی, روش های حذف, فلزات سنگین, محیط های آبی, نانوذرات مغناطیسی}
    Mohammad Hosein Fatehi *, Jalal Shayegan, Mohammad Zabihi
    The present paper briefly describes heavy metals from various aspects, the sources of production and the negative effects of these metals on human health, the standards and regulations of various agencies to comply with the permissible limits and finally, it also explores the methods of purification, separation and removal of these elements.
    Regarding treatment methods, a wide range of processes and disadvantages and advantages of each of the old types to the new technologies has been investigated, including chemical precipitation, coagulation-flocculation, flotation, ion exchange, electrochemical treatment, membrane filtration and adsorption.
    In this regard, absorption is considered as a simple but efficient approach, and has been specifically addressed and sorbents have been studied including active carbon, carbon nanotubes, graphene oxides and biosorbents.
    Today, nanoscale materials have shown significant applications in the treatment of aquatic environments, due to their unique features such as high surface area, large active sites and high absorption capacity. In this regard, magnetic nanoparticles of iron oxides are considered as cost-effective, high-efficiency and environmentally friendly adsorbents.
    Keywords: Removal methods, heavy metals, aqueous media, adsorption, magnetic nanoparticles}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال