جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "نانوذره" در نشریات گروه "پزشکی"
-
زمینه و هدفشرایط استرس زا به عنوان یکی از عوامل مخرب بر عملکردهای مغزی بخش جدایی ناپذیر زندگی مردم شده است که این شرایط در محیط های نظامی شدیدتر و مخرب تر می باشد. کروسین دارای خواص ضد التهابی، آنتی اکسیدانی و محافظت کننده عصبی است. کروسین دارای محدودیت هایی مانند بی ثباتی در pHهای متغیر، جذب سریع و زیست فراهمی پایین می باشد. هدف این مطالعه افزایش کارایی کروسین با محصور کردن آن توسط کیتوزان به عنوان نانوحامل در درمان اثرات استرس مزمن در مدل حیوانی موش صحرایی نر بوده است.روش ها35 رت نر بالغ نژاد ویستار (وزن 220 تا 250 گرم) به طور تصادفی در 5 گروه 7 تایی تقسیم شدند: کنترل (بدون دریافت استرس و دارو)، استرس (استرس بی حرکتی)، گروه استرس بی حرکتی + نانوذره کروسین (دریافت 180 میلی گرم/کیلوگرم)، گروه کروسین (دریافت 6 میلی گرم/کیلوگرم) و گروه کیتوزان (دریافت 160 میلی گرم/کیلوگرم). از آزمون میدان باز جهت ارزیابی رفتارهای شبه اضطرابی استفاده شد. ارزیابی میزان بیان فاکتورهای استرس اکسیداتیو (گلوتاتیون پراکسیداز، مالون دی آلدهید و کاتالاز) سرم و فاکتورهای سرمی التهاب (اینترلوکین-6، اینترلوکین-10 و تومورنکروز فاکتور آلفا) به روش الایزا و رنگ آمیزی کرزیل ویولت و G-fab جهت ارزیابی آسیب های سلولی در هیپوکمپ انجام شد.یافته هایافته های این مطالعه نشان داد که القای استرس با افزایش رفتارهای اضطرابی همراه بوده و تجویز نانوذره کروسین به طور موثر این اختلالات رفتاری را بهبود می بخشد. نانوذره کروسین به طور قابل ملاحظه ای فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو را کاهش داده و همچنین در مقایسه با گروه های درمانی کروسین (0/05>P) و کیتوزان (0/001P).نتیجه گیریکروسین در فرم پوشش داده شده با کیتوزان می تواند بر محدودیت زیست فراهمی پایین این ماده غلبه کند و نتایج بهتری در مقایسه با فرم آزاد کروسین نشان دهد.کلید واژگان: استرس, نانوذره, استرس اکسیداتیو, اینترلوکین, اختلالات اضطرابیJournal of Military Medicine, Volume:26 Issue: 4, 2024, PP 2409 -2419Background and AimStressful conditions have become integral to people's lives and are among the destructive factors affecting brain function. These conditions are often more severe and damaging in military environments. Crocin possesses anti-inflammatory, antioxidant, and neuroprotective properties. However, it has limitations, such as instability in varying pH levels, rapid absorption, and low bioavailability. The aim of the study was to enhance the efficacy of crocin by encapsulating it in chitosan and utilizing it as a nanocarrier to treat the effects of chronic stress in a male rat model.MethodsThirty-five adults male Wistar rats (weighing between 220 and 250 grams) were randomly divided into five groups of seven each: a control group (not exposed to stress or drugs), a stress group (subjected to immobility stress), an immobility stress group receiving crocin nanoparticles (administered 180 mg/kg), a crocin group (administered 6 mg/kg), and a chitosan group (administered 160 mg/kg). The open field test was conducted to evaluate anxiety-like behaviors. Serum oxidative stress factors (GPX, MDA, and CAT) and inflammatory serum factors (IL-6, IL-10, and TNFα) were evaluated using the ELISA method. Additionally, cresyl violet and G-fab staining were performed to assess cell damage in the hippocampus.ResultsThe findings of this study indicated that stress induction was associated with increased anxiety behaviors, and the administration of crocin nanoparticles can effectively improve these behavioral disorders. Crocin nanoparticles significantly reduced inflammatory factors and oxidative stress and also demonstrated substantial healing effects compared to the crocin (P<0.05) and chitosan (P<0.001) treatment groups. The results of tissue staining revealed that chronic stress significantly decreased the number of neurons in the stained areas, while the administration of crocin nanoparticles mitigated this reduction in cell count in the hippocampus, showing a significant difference compared to the crocin group (P<0.05).ConclusionOur study demonstrates that crocin encapsulated in chitosan can overcome the limitations of low bioavailability associated with this substance and yields better results compared to the free form of crocin.Keywords: Stress, Nanoparticle, Oxidative Stress, Interleukin, Anxiety Disorders
-
مقدمه
فرمولاسیون دارویی نانوذرات به دلیل دستیابی به داروی رهاسازی هدفمند و پایدار، بهبود حلالیت دارو و کاهش واکنش های جانبی دارویی، کاربرد زیادی دارد. یکی از راه های بهبود بقای بیماران سرطانی، درمان با استفاده از نانوحامل ها برای داروهای ضد سرطان است. هدف از این مطالعه، سنتز نیوزوم آنکپسوله شده حاوی عصاره گیاه درمنه و بررسی اثرات ضد سرطانی و آپوپتوزی علیه رده سلولی سرطان پستان است.
روش بررسیدر این مطالعه ابتدا نانوحامل نیوزومی ساخته و عصاره گیاه درمنه گندواش در آن بارگزاری شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آن با استفاده از میکروسکوپ الکترونی SEM و پراکندگی نور دینامیکی (DLS) و پتانسیل زتا مورد تایید قرار گرفت. هم چنین درصد محصورسازی و الگوی رهایش عصاره بررسی شد. در انتها اثرات ضد سرطانی آن توسط روش رنگ سنجی MTT برعلیه رده سلولی سرطان پستان (MCF_7) بررسی شد و میزان بیان ژن های آپوپتوزی Caspase3 و Caspase9 با استفاده از روش Real Time PCRمورد مطالعه قرار گرفت. در انتها آنالیز آماری توسط نرم افزار GraphPad Prism انجام شد و داده های سمیت سلولی و بیان ژن با آنالیز توسط واریانس یک طرفه (one-way analysis of variance) مورد بررسی قرار گرفت.
نتایجیافته ها نشان داد که نانوحامل نیوزوم سنتزشده حاوی عصاره، دارای ساختار کروی می باشد و اندازه آن 208/1نانومتر ودرصد محصورسازی 62/35% و شارژ سطحی 22/5- است. هم چنین نانوحامل نیوزوم حاوی عصاره، دارای اثرات ضدسرطانی معنا داری نسبت به عصاره آزاد می باشد و به ترتیب باعث افزایش بیان ژن های caspase3 وcaspase9 به میزان 0/34± 1/184 (P<0/05) و0/81 ± 1/68 (P<0/05) می شود.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که نیوزوم حاوی عصاره گیاه درمنه گندواش اثرات ضد سرطانی و آپوپتوزی را به طور معناداری افزایش می دهد و بنابراین می توان با مطالعات بیشتر در آینده از نیوزوم به عنوان سیستم دارورسانی هدفمند جهت اهداف ضدسرطانی استفاده نمود.
کلید واژگان: نانوذره, نیوزوم, Artemisia Anuua, ضد سرطانی, سرطان پستانJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:32 Issue: 7, 2024, PP 8019 -8032IntroductionPharmaceutical formulation of nanoparticles is widely used due to achieving targeted and stable drug release, improving drug solubility and reducing side drug reactions. One of the ways to improve the survival of cancer patients is the treatment using nanocarriers for anticancer drugs. The aim of this study was to synthesize encapsulated nisomes containing the extract of the Artemisia annua and investigate the anticancer and apoptotic effects against breast cancer cell lines.
MethodsIn this study, a Niosomes nanocarrier was made and then the extract of Gondwash herb was loaded into it. Its physical and chemical properties were confirmed using SEM, dynamic light scattering (DLS) and zeta potential. Likewise, the encapsulation percentage and release pattern of the extract were investigated. Finally, its anticancer effects against the breast cancer cell line (MCF_7) were investigated and the expression level of apoptotic genes Caspase3 and Caspase9 was studied using Real Time PCR method. At the end, statistical analysis was done by GraphPad Prism software, and cytotoxicity and gene expression data were analyzed by one-way analysis of variance.
ResultsThe findings showed that the synthesized nanocarrier newsom containing the extract had a spherical structure and its size was 208.1 nanometers, the encapsulation percentage was 62.35% and the surface charge was 22.5. Similarly, newsome nanocarrier containing the extract had significant anticancer effects compared to the free extract and increased the expression of caspase 3 and caspase 9 genes by 1.184 ± 0.34 (P<0.05) and 1.68 ± 0.81, respectively. (P<0.05).
ConclusionThe results showed that the nisome containing the extract of the Gondwash herb increases the anti-cancer and apoptotic effects significantly, and therefore, with further studies in the future, nisome can be used as a targeted drug delivery system for anti-cancer purposes.
Keywords: Nanoparticle, Nisome, Artemisia Anuua, Anticancer, Breast Cancer -
زمینه و هدف
تاکنون مطالعات مختلف در راستای طرح روش های گوناگون برای ساخت کانال عصبی با هدف ترمیم بافت عصبی انجام شده است. هدف از این مطالعه، جراحی ترمیمی عصب با ساخت کانال هدایت عصبی با هدف خاصیت خودتحریکی است. در این مطالعه، کانال پلی کاپرولاکتون [Polycaprolactone- (PCL)] و پلی وینیدیلین فلوراید [Polyvinylidene Fluoride- (PVDF)]، در ترکیب با نانوذرات پلی آنیلین/گرافن [Polyaniline Graphene- (PAG)] و ژلاتین با رویکرد الکتروریسی دوطرفه و هم زمان تهیه شد. در این روش کانال هدایت عصبی خود تحریک شونده با خاصیت پیزوالکتریک و هدایت الکتریکی به منظور رشد و تکثیر سلول های شبه عصبی PC12 طراحی شده است.
مواد و روش هادر ابتدا محلول های حاوی 13 درصد وزنی حجمی پلی کاپرولاکتون و 19 درصد وزنی حجمی پلی وینیدیلین فلوراید در حلال مشترک دی متیل فرمامید [Dimethylformamide- (DMF)] و استون، هر کدام به صورت مجزا حل شد و سپس هر دو محلول با هم مخلوط شدند. در مرحله بعد، 28 درصد وزنی حجمی محلول ژلاتین در آب مقطر و اسید استیک، حل شد و نانوذرات پلی آنیلین/گرافن با درصدهای 0 و 1 و 2 و 3 وزنی حجمی در محلول ژلاتین به صورت همگن ترکیب شدند و سپس فرآیند الکتروریسی دوطرفه و هم زمان انجام گرفت. برای بررسی مورفولوژی الیاف از میکروسکوپ الکترونی روبشی [Scanning Electron Microscope- (SEM)] استفاده شد. برای تشخیص میزان بهینه از نانوذرات پلی آنیلین/گرافن به منظور هدایت عصبی، هدایت الکتریکی و خواص پیزوالکتریک داربست های ساخته شده بررسی شد و همچنین میزان درصد زنده مانی رده سلولی فئوکروسیتوما (PC12) بر داربست محاسبه شد. داده ها به صورت میانگین ± انحراف معیار (Mean ± SD) محاسبه شد. سطح معنادار اختلافات P < 0.05 مشخص شد.
یافته هابا استفاده از نرم افزار Graph Pad 9 و آزمون One Way ANOVA، داده ها با سه بار تکرار هر آزمون به دست آمده اند. نتایج نشان داد که با افزایش درصد نانوذرات پلی آنیلین/گرافن تا 2 درصد وزنی، میزان هدایت الکتریکی و ولتاژ خروجی افزایش یافت، اما در غلظت 3 درصد وزنی میزان هدایت الکتریکی و هم چنین ولتاژ خروجی کاهش یافت. مشاهدات میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که میانگین قطر نانوالیاف تا غلظت 2 درصد وزنی کاهش یافت، اما در غلظت 3 درصد وزنی از نانوذرات پلی آنیلین/گرافن قطر نانوالیاف افزایش یافت. هم چنین تخریب زیستی داربست های الکتروریسی نشان داد که افزایش نانوذرات سبب کاهش میزان تخریب پذیری شد.
نتیجه گیریدر جراحی ترمیمی عصب وجود پلی کاپرولاکتون و ژلاتین به همراه نانوذره پلی آنیلین/گرافن باعث افزایش هدایت عصبی شد و همچنین استفاده از پلی وینیدیلین فلوراید در داربست الکتروریسی شده سبب بهبود خاصیت خودتحریکی در کانال هدایت عصبی خواهد شد که می تواند بستر مناسب برای رشد و تکثیر سلولی بافت عصب شود و از این رو احتمال موفقیت در جراحی را به بیشترین میزان خود می رساند.
کلید واژگان: جراحی عصب, کانال هدایت عصبی, خاصیت خودتحریک, نانوذره, مشخصه های مکانیکی, پلی آنیلین, گرافنIntroduction & ObjectiveSo far, various studies have been carried out in order to design different methods for the construction of the nerve channel with the aim of repairing the nerve tissue. The purpose of this study is nerve repair surgery by making a nerve conductive channel with the aim of self-stimulation. In this study, polycaprolactone (PCL) and polyvinylidene fluoride (PVDF) channel, in combination with polyaniline/graphene nanoparticles (Polyaniline Graphene-PAG) and gelatin, was prepared by a two-way and simultaneous electrospinning approach.
Materials & MethodsAt first, solutions containing 13% by volume of polycaprolactone and 19% by volume of polyvinylidene fluoride in the common solvent of dimethylformamide (Dimethylformamide - DMF) and acetone were dissolved separately, and then both solutions were mixed together. became In the next step, 28 % by weight and volume of gelatin solution was dissolved in distilled water and acetic acid, and polyaniline/graphene nanoparticles with 0, 1, 2, and 3 percent by weight and volume were homogeneously mixed in the gelatin solution, and then two-way and simultaneous electrospinning process Was performed. Scanning Electron Microscope (SEM) was used to examine the morphology of the fibers. In order to determine the optimal amount of polyaniline / graphene nanoparticles for nerve conduction, electrical conductivity and piezoelectric properties of the fabricated scaffolds were investigated and also the survival percentage of pheocrocytoma cell line (PC12) on the scaffold was calculated. Data were calculated as mean ± standard deviation (Mean ± SD). The significant level of differences was determined to be (P < 0.05).
ResultsThe results was showed that with increasing the percentage of polyaniline/graphene nanoparticles up to 2% by weight, the amount of electrical conductivity and output voltage increased, but at a concentration of 3% by weight, the amount of electrical conductivity and also the output voltage decreased. Scanning electron microscope observations showed that the average diameter of nanofibers decreased up to a concentration of 2% by weight, but at a concentration of 3% by weight of polyaniline/graphene nanoparticles, the diameter of nanofibers increased. Also, the biodegradation of electrospun scaffolds showed that the increase of nanoparticles caused a decrease in degradability.
ConclusionsIn nerve repair surgery, the presence of polycaprolactone and gelatin along with polyaniline/graphene nanoparticle increased the nerve conduction and also the use of polyvinylidene fluoride in the electrospun scaffold will improve the self-stimulation property in the nerve conduction channel, which can be a suitable substrate for The growth and cell proliferation of the nerve tissue, and hence the probability of success in the surgery increases to its maximum extent.
Keywords: Neural Conduction Channel, Self-Excitation Property, Nanoparticles, Mechanical Properties -
در حال حاضر یکی از مرسوم ترین روش های استعمال دارو، مصرف خوراکی آن است. که نسبت به سایر روش های معمول مانند تزریق وریدی یا عضلانی راحت تر و بدون درد است. اما اثربخشی داروها در این شرایط به دلیل رفتارهای فارماکوکینیتیک ضعیف از جمله فراهمی زیستی کم، محیط شدیدا اسیدی معده و آنزیم های موجود در آن و همچنین با توجه به ساختارهای حساس مولکول های دارویی که ناشی از گروه های عاملی آنها است، بسیار محدود است. بنابراین نیاز است داروها در طول مسیر تا رسیدن به مقصد تحویل دارو محافظت شوند. با توجه به محیطی که در طول لوله گوارش وجود دارد مانند اختلاف زیادی که در PH معده و روده وجود دارد، می توان نانوحامل هایی طراحی کرد که در محیط اسیدی معده مقاوم بوده و تغییرات زیادی از خود نشان ندهند اما در محیط بازی روده دستخوش تغییر شوند و بالعکس.
کیتوزان (CS) که یک پلی ساکارید کاتیونی است، به دلیل ویژگی های چسبندگی مخاطی ذاتی و توانایی تعدیل یکپارچگی اتصالات سخت اپیتلیال به طور برگشت پذیر، به صورت گسترده ای مورد توجه قرار گرفته است و نیز به دلیل ویژگی هایی از قبیل زیست سازگاری، زیست تخریب پذیری، پایداری بهتر، سمیت کم، روش های آماده سازی ساده و ملایم و ارایه راهکارهای متنوع برای انتقال دارو، بهینه سازی تولید نانوذرات کیتوزان برای انتقال خوراکی مورد بررسی قرار گرفته است. نانوذرات کیتوزان براساس روش های مختلفی تهیه و تعیین ویژگی می شوند. در این بررسی مشتقات کیتوزان مانند کیتوزان تیوله و کیتوزان کربوکسیله نیز برای افزایش اثربخشی در جذب خوراکی داروها، کنترل موثر دوز و همچنیت تکرار دوز کمتر و نیز عوارض جانبی به نسبت کم مورد مطالعه قرار گرفته است.
در دو دهه گذشته تحقیقات روی نانوذرات کیتوزان گسترش یافته و برای کاربردهای دارویی مختلف مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه، سنتز نانوذرات کیتوزان، روش های مختلف سنتز، مشتقات کیتوزان و ویژگی های آنها و همچنین کاربردهای گسترده آنها به عنوان حامل های تحویل دهانی دارو و اثرات آنها بر انتقال دارو مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این مطالعه توسعه بیشتر این نانوذرات به عنوان حامل درمانی و تشخیصی موثر در آینده است.کلید واژگان: کیتوزان, نانوذره, دارورسانی خوراکیCurrently, one of the most common ways to use the drug is to take it orally. It is easier and less painful than other common methods, such as intravenous or intramuscular injections. However, the effectiveness of drugs in these conditions is very limited due to poor pharmacokinetic behaviors and the sensitive structures of the drug molecules. Therefore, drugs need to be protected along the way to reach the drug delivery destination. It is important to design nanocarriers that are resistant to the acidic fluid of the stomach while changes in the intestinal fluid due to the environment of the gastrointestinal tract, such as the significant difference in the pH of the gastric and intestines.
Chitosan (CS), a cationic polysaccharide, has received widespread attention due to its inherent mucosal adhesion properties, modulation of epithelial tight junction integrity, biocompatibility, biodegradability, improved stability, low toxicity, simple and gentle preparation methods, and various drug delivery solutions. Chitosan nanoparticles are prepared and characterized by different techniques. In addition, chitosan derivatives such as thiolated and carboxylated chitosan have been investigated to increase the effectiveness of oral drug absorption, effective dose control, and reduced side effects.
Moreover, the synthesis of chitosan nanoparticles, different synthesis methods, their widespread applications as oral drug delivery carriers, and their effects on drug delivery were investigated. This study aims to further development of these nanoparticles as effective therapeutic and diagnostic carriers in the future.Keywords: Chitosan, Nanoparticles, Oral drug delivery -
زمینه و هدف
کاربرد نانوذرات مختلف با استفاده از سنتز سبز به دلیل عوارض جانبی کمتر رو به گسترش است. این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات فریت کبالت سنتز شده با عصاره سماق بر تغییرات فاکتورهای بیوشیمیایی و هیستولوژیکی موش های صحرایی انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار پنج ماهه با وزن تقریبی 300-250 به سه گروه کنترل (دریافت کننده سالین)، گروه های تجربی دریافت کننده درون صفاقی نانو ذره فریت کبالت سنتز شده با عصاره سماق دوزهای 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن تقسیم شدند. نمونه های سرمی و بافتی (کبد، کلیه و طحال) جداسازی شدند. غلظت سرمی اوره، AST ، ALT و کراتینین تعیین شد. برای اندازه گیری آنزیم های کبدی از روش فوتومتریک، برای اندازه گیری کراتینین از روش کالریمتری بدون حذف پروتیین ها براساس روش JAFFE و برای اندازه گیری اوره از تکنیک Ureas - GLDH استفاده شد. نمونه های بافتی با رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ایوزین بررسی شدند. برای مطالعات میکروسکوپی، میکروسکوپ های الکترونی SEM و TEM مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته هادر نمونه های بافتی و فاکتورهای خونی (اوره، کراتینین، ALT و AST) گروه های تجربی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد. همچنین در بررسی مورفولوژیکی، اندازه کبد، کلیه و طحال گروه های دریافت کننده نانوذرات فریت کبالت سنتز شده با عصاره سماق در مقایسه با گروه کنترل، طبیعی بود.
نتیجه گیرینانوذره فریت کبالت سنتز شده با سماق، اثر سمی بر بافت های کبدی، طحال و کلیه موش های صحرایی نداشت.
کلید واژگان: نانوذره, سماق, فریت کبالت, هیستولوژی, موش صحراییBackground and ObjectiveThe application of different nanoparticles using green synthesis is increasing due to fewer complications. This study was conducted to identify the effect of cobalt ferrite nanoparticles synthesized with sumac extract on changes in biochemical and histological factors in rats.
MethodsIn this experimental study, 30 five-month-old male Wistar rats with an approximate weight of 250-300 mg/kg of body weight were divided into three groups: The control group (saline receiving), the experimental groups receiving intraperitoneal cobalt ferrite nanoparticles synthesized with sumac extract at a dose of 10 and 20 mg/kg of body weight. Serum and tissue samples (liver, kidney, and spleen) were isolated. Serum concentrations of urea, aspartate aminotransferase (AST), alanine aminotransferase (ALT), and creatinine were determined. The photometric method was used to measure liver enzymes, the calorimetric method without omitting proteins based on the Jaffe method was used to measure creatinine, and the urease-glutamate dehydrogenase (GLDH) method was used to measure urea. Tissue samples were assessed by hematoxylin-eosin staining. Transmission electron microscopy (TEM) and scanning electron microscope (SEM) microscopic studies were used for microscopic investigations.
ResultsNo statistical significance was observed in blood samples and factors (urea, creatinine, ALT, and AST) in the experimental groups compared to the control group. Similarly, in the morphological investigation, the size of the liver, kidney, and spleen of the groups receiving cobalt ferrite nanoparticles synthesized with sumac extract was normal compared to the control group.
ConclusionCobalt ferrite nanoparticles synthesized with sumac had no toxic effect on the rats’ liver, spleen, and kidney tissues.
Keywords: Nanoparticles, Rhus, Cobalt Ferrite, Histology, Rats -
زمینه و هدف
استفاده از اسانس ها در کنترل باکتری های بیماری زا به دلیل حلالیت پایین در آب و فعالیت زیستی اندک با محدودیت هایی روبه رو است. لذا استفاده از نانوذرات، نانوکامپوزیت، نانوکپسوله و لیپوزومی می تواند یکی از راه های رفع این محدودیت ها باشد.
روش کارنمونه های گیاهی نعناع فلفلی Mentha piperita L. و رزماری Rosmarinus officinalis L. مورد آزمایش در این تحقیق از مرکز رشد واحدهای فناوری کشاورزی جهاد دانشگاهی ارومیه جمع آوری و توسط متخصصین گیاه شناسی دانشگاه ارومیه مورد تایید قرار گرفت. گیاهان جمع آوری شده در تاریکی کاملا خشک گردید و سپس گیاهان خشک شده به وسیله دستگاه مخلوط کن پودر شد. برای تهیه اسانس از دستگاه کلونجر استفاده شد. اسانس های حاصل از گیاهان رزماری و نعناع فلفلی با استفاده از روش تقطیر توسط GC-MS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هامتیل سیکلوهگزانول 35/90 درصد و منتون 01/23 درصد به ترتیب اجزای اصلی گیاه نعناع فلفلی، Camphor 22/23 درصد و Alpha-pinene 99/17 درصد گیاه رزماری به دست آمد. اندازه ذرات نانوامولسیون، نانو کامپوزیت، نانو کپسوله و نانو لیپوزوم اسانس نعناع فلفلی به ترتیب 34/3، 14/27، 25/19 و 01/19 نانومتر به دست آمد و در رزماری 69/2، 07/71، 02/35 و 38/25 نانومتر به دست آمد. اسانس خالص و حالت های نانو اسانس های رزماری و نعناع فلفلی خواص ضد میکروبی مناسبی بر علیه هر دو گروه باکتری های گرم مثبت و گرم منفی نشان داد که حالت های نانو نسبت به حالت خالص اسانس خواص ضد میکروبی بالایی دارد. نتایج نشان داد باکتری های گرم مثبت حساس ترین باکتری ها و بیشترین تاثیر و باکتری های گرم منفی مقاوم ترین و کمترین تاثیر را در برابر حالت های مختلف نانو داشت.
نتیجه گیریاندازه ی ذرات تمامی فرمولاسیون ها در طی زمان اختلاف معنی داری نشان دادند، اندازه ذرات نانوذره ها نسبت به نانو کپسوله، نانو کامپوزیت و نانولیپوزوم ها تفاوت کمی داشت، اما در حالت کلی همه نمونه ها پایدار بوده به صورتی که تغییر اندازه ذرات پس از گذشت یک ماه قابل قبول بود. در آزمون اثرات ضدمیکروبی، تاثیر اسانس در دو حالت آزاد و کپسوله شده در حامل های لیپیدی در برابر باکتری گرم مثبت بیشتر از باکتری گرم منفی بود، همچنین میزان بازداری نانوذره و نانولیپوزوم در مقایسه با اسانس آزاد در همه باکتری ها (استافیلوکوکوس ارورئوس، باسیلوس سرئوس، اشرشیا کلی، موراکسلا کاتارالیس) بالاتر بود.
کلید واژگان: نانوذره, نانوکامپوزیت, نانوکپسوله, نانولیپوزوم, نعناع فلفلی, رزماریBackground &
AimsOne of the most important factors of pathogenicity and multidrug resistance of bacteria is the formation of biofilm. Bacterial biofilm includes communities of microorganisms, extracellular products, and materials in the space between them that are attached to a surface. The thickness of the biofilm can be significant from a single cell layer to a community depending on the adhesive polymeric environment in which it is located. In the 21st century, resistance to antibiotics was considered one of the biggest threats in the world, which is known to be a great danger to the health of humans and animals, and it has been proven to be an effective disaster. Finally, in the last few years, scientists have thought of replacing some organic and natural substances with antibiotics in order to minimize the harm caused by them, until the phenomenon of antibiotic resistance is raised as an important problem in health care This feature spreads antibiotic-resistant microbial pathogens. Bacteria such as Pseudomonas aeruginosa, Staphylococcus aureus, Coagulase-negative staphylococcus, Salmonella, Shigella, Enterococcus, and Escherichia coli, which are receiving a lot of attention now and can be said to be the most resistant bacteria. It is compared to antibiotics and leads to the most dangerous infections in humans and animals. Staphylococcus aureus can produce multi-layered biofilm in one layer of glycocalyx. Due to its special structure and the presence of extracellular polymeric substances, biofilm reduces the penetration of antimicrobial agents. It is difficult to treat infections caused by biofilm-forming bacteria, and due to the distinctive properties of biofilms and their role in reducing the penetration of drugs into bacterial cells, biofilm-forming bacteria have high drug resistance and need to be used There are different treatment methods to treat this type of infection. Pseudomonas-aeruginosa is also one of the most important hospital pathogens. One of the treatment problems of this bacterium is its antibiotic resistance to common antibiotic treatments, which is related to biofilm production. One of the most important effects of antibiotics is drug resistance. Antibiotic resistance occurs when bacteria change in a way that reduces or completely eliminates the effect of the drug. This modified bacterium survives and causes new damage to body systems. In the last few years, scientists have been thinking of replacing some organic and natural substances instead of antibiotics in order to minimize the harm caused by them, until the phenomenon of antibiotic resistance has been raised as an important problem in health care. This feature spreads antibiotic-resistant microbial pathogens. Plant secondary metabolites such as essential oils and plant extracts have been investigated for their antimicrobial effect and it has been found that most of the plant essential oils extracted from plants have insecticidal, antifungal, antiparasitic, antibacterial, antiviral, antioxidant and cell killing properties. The active compounds of plant extracts and essential oils are volatile and some of them are hardly soluble in water and are easily oxidized. One of the problems of essential oils is their effectiveness. The method that can be suggested to increase the effectiveness and consumption of essential oils is to convert the essential oil into a nano form or use nanocomposite, nanoparticle, nanocapsule and liposome for further penetration into cells. Some studies show that encapsulated essential oils increase the antimicrobial and antioxidant properties of the compounds and also cause their properties to be preserved for a longer period of time. Due to their antimicrobial, antioxidant, anti-inflammatory and anti-cancer properties, essential oils can be suitable substitutes in food and medicine fields and to deal with bacterial infections and pathogenic bacteria. They can also be an alternative to antibiotics. One of the latest methods to improve the transmission and effect of plant essential oils is the use of nanotechnology and the production of nanoparticle, nanocomposite, nanocapsule and liposome. Europe, Africa and Asia grow. This plant has received much attention in this family due to its aromatic compounds, antioxidant compounds and special biological characteristics. In recent studies, the antibacterial, anti-inflammatory and antioxidant effects and activities of rosemary have been investigated. The essential oils obtained from rosemary and peppermint plants were analyzed by GC and GC-MS using the distillation method. Methyl cyclohexanol (35.90%) and menthone (23.01%) were the main components of the peppermint plant, camphor (23.22%), and alpha-pinene (17.99%) of the rosemary plant, respectively. The particle size of nano-emulsion, nano-composite, nano-capsule, and nano-liposome of both essential oils (rosemary and peppermint) was determined below 100 nm, which was confirmed by scanning electron microscope (FESEM) analysis. The antibacterial activity of Mentha piperita L and Rosmarinus officinalis L against gram-positive and gram-negative bacteria was determined using the MIC method.
MethodsThe samples of rosemary and peppermint plants tested in this research were collected from the growth center of agricultural technology units of Urmia University and were approved by botanical specialists of Urmia University. The collected plants were completely dried in the dark and then the dried plants were powdered by a blender. To prepare essential oil, essential oil was extracted from the Cloninger machine available in the laboratory of Urmia University.
ResultsNanocapsules containing rosemary and peppermint essential oils were obtained with particle sizes of 19.25 and 35.2, respectively. Nanocomposite containing rosemary and peppermint essential oil was obtained with particle sizes of 27.14 and 71.7, respectively. Nanoliposomes containing rosemary and peppermint essential oils were obtained with particle sizes of 19.1 and 25.38, respectively.
ConclusionThe particle size of all formulations showed a significant difference over time, the particle size of nano emulsions was slightly different compared to nano-capsules, nano-composites, and nanoliposomes, but in general, all samples were stable. If the change in particle size was acceptable after one month. In the test of antimicrobial effects, the effect of essential oil in both free and encapsulated states in lipid carriers against Gram-positive bacteria was higher than Gram-negative bacteria, and the inhibition rate of nanoemulsion and nanoliposome compared to free essential oil in all bacteria (Staphylococcus aureus, Bacillus cereus), Escherichia coli, Moraxella catarrhalis) and Candida albicans fungus was higher. nanoemulsion also had more antimicrobial effects compared to nanoliposomes.
Keywords: Nanoparticle, Nanocomposite, Nanocapsule, Nanoliposome, Peppermint, Rosemary -
مقدمه
سرطان دومین علت مرگ ومیر است. استفاده از سیستم دارو رسانی نوین با رساندن دارو به محل تومور و جلوگیری از ورود آن به بافت های طبیعی بدن از ضروریات به شمار می رود. نانوذرات اکسید فلزات به عنوان یکی از کاندیدای موثر درمان سرطان مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر سمیت سلولی استفاده هم زمان نانوذرات Ag/ZnO و کورکومین بر رده سلول سرطان پستان (Michigan Cancer Foundation-7: MCF7) انجام شد.
روش کاربه منظور بررسی اثرات سینرژیستی نانوذرات نقره-اکسید روی و کورکومین از روش رنگ سنجی MTT استفاده شد. سلول ها با غلظت های مختلف نانوذرات نقره-اکسید روی و کورکومین شامل 9/3، 8/7، 62/15، 25/31، 5/62، 125، 250، 500 و 1000 میکروگرم بر میلی لیتر طی زمان 24 و 48 ساعت و با 3 بار تکرار انکوبه شدند. برای مشاهده اثرات سینرژیستی هرکدام از این غلظت ها از نسبت های 1 به 1، 5/0 به 5/0 و 25/0 به 75/0 نانوذرات نقره-اکسید روی و کورکومین استفاده شد. توان زیستی سلول های تیمارشده با دارو به شکل نسبت درصد جذب نوری فورمازون تولیدی تعیین و در منحنی دوبعدی نشان داده شد.
یافته هاتاثیر نانوذره Ag/ZnO به تنهایی بر میزان زنده مانی سلول های سرطانی اختلاف معنی داری با کورکومین داشت. همچنین، در بررسی هم زمان نانوذره Ag/ZnO و کورکومین سمیت سلولی بسیار بیشتری نسبت به Ag/ZnO به صورت تنها دیده شد.
نتیجه گیریبه طورکلی، استفاده هم زمان داروی شیمی درمانی و نانوذره منجر به کاهش غلظت داروی شیمی درمانی مصرفی می شود.
کلید واژگان: اثرات ضدسرطانی, سرطان پستان, کورکومین, نانوذرات Ag, ZnO, نانوذره, MCF7IntroductionCancer is the second cause of death. The use of a new drug delivery system that can deliver the drug to the tumor site and prevent it from entering the body's natural tissues is essential. Metal oxide nanoparticles have been considered one of the effective candidates for cancer treatment. For this reason, our study was conducted to investigate the cytotoxic effect of the simultaneous use of Ag/ZnO nanoparticles and curcumin on the Michigan Cancer Foundation-7 (MCF7) breast cancer cell line.
MethodThe MTT colorimetric method was used to investigate the synergistic effects of zinc oxide silver nanoparticles and curcumin. Cells with different concentrations of zinc oxide silver nanoparticles and curcumin, including 3.9, 7.8, 15.62, 31.25, 62.5, 125, 250, 500, and 1000 micrograms/ml during 24 and 48 h were incubated in triplicate to observe the synergistic effects of each of these concentrations, ratios of 1 to 1, 0.5 to 0.5, 0.25 to 0.75 of zinc oxide silver nanoparticles and curcumin were used. The viability of the cells treated with the drug was determined in the form of the percentage of light absorption of the produced formazan and was shown in a two-dimensional curve.
ResultsThe effect of Ag/ZnO nanoparticles alone on the survival rate of cancer cells had a significant difference with curcumin. In addition, in the simultaneous examination of Ag/ZnO nanoparticles and curcumin, much more cytotoxicity was observed than in Ag/ZnO alone.
ConclusionIn general, the simultaneous use of chemotherapy drugs and nanoparticles can decrease the concentration of chemotherapy drugs used in cancer treatment.
Keywords: Ag, ZnO nanoparticles, Anti-cancer effects, Breast cancer, Curcumin, MCF7 -
سابقه و هدف
سودوموناس آیروژینوزا یک پاتوژن فرصت طلب است که عفونت گسترده ای در بیمارستان ها ایجاد می کند. به دلیل استفاده بی رویه از آنتی بیوتیک ها، سودوموناس آیروژینوزا به انواع آنتی بیوتیک ها مقاوم شده است. یکی از انواع مقاومت های کسب شده توسط این باکتری، مقاومت به داروهای آمینوگلیکوزید است. مهم ترین مکانیسم این مقاومت غیرفعال سازی آنزیماتیک آمینوگلیکوزیدها توسط آنزیم های تغییردهنده آن هاست. ژن rmtB در این مقاومت نقش دارد و به دلیل اینکه نانوذرات نقره خاصیت ضدباکتریایی دارند، هدف این مطالعه ارزیابی سطح بیان ژن rmtB در نمونه های سودوموناس آیروژینوزا مقاوم شده ای است که تحت تیمار نانوذرات نقره بوده اند.
مواد و روش ها:
در این مطالعه تجربی، 53 نمونه از 11 آزمایشگاه سطح شهر مشهد در سال های 1399-1398 جمع آوری شدند. نمونه ها با استفاده از روش های استاندارد آزمایشگاهی و کشت اختصاصی تعیین هویت شدند. برای بررسی فراوانی ژن rmtB از روش PCR استفاده شد. برای ارزیابی الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی سویه ها، از روش انتشار دیسک بر اساس پروتکل (2018)CLSI استفاده شد. نانوذرات نقره توسط عصاره زنجبیل ساخته شدند و برای بررسی اثر نانوذرات نقره بر بیان ژن rmtBاز روش Real time PCR استفاده شد. میزان مقاومت با آنتی بیوتیک های مختلف با آزمون کای دو قضاوت آماری شد.
یافته ها:
از 53 نمونه سودوموناس آیروژینوزا، 51 نمونه به بیش از دو آمینوگلوکوزید مقاوم بودند. ارزیابی فنوتیپی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های سودوموناس آیروژینوزا مقاوم به آمینوگلوکوزیید نشان داد که 61 درصد به آمیکاسین، 84 درصد به جنتامایسین و 23 درصد به توبرامایسین مقاومت داشتند. همچنین از 53 نمونه، 76 درصد به هر سه آمینوگلیکوزید بررسی شده مقاوم بودند. حداقل غلظت بازدارندگی در روش رقت در آگار برای نانوذرات نقره تا رقت 500 میکروگرم بر میلی لیتر بود. بررسی ملکولی نشان دهنده حضور ژن rmtB در تمام نمونه ها بود و نتیجه بررسی Real time PCR نشان داد که تاثیر نانوذرات نقره روی بیان ژن rmtB معنادار است (P<0/01).
نتیجه گیری:
مقاومت بالایی نسبت به آمینوگلیکوزید در نمونه های جمع آوری شده از شهر مشهد وجود داشت. نانوذرات نقره تاثیر معنادار روی کاهش بیان ژن rmtB داشتند.
کلید واژگان: سودوموناس, نانوذره, آنتی بیوتیک, ایران, مشهدBackground and AimPseudomonas aeruginosa is an opportunistic pathogen that causes widespread infections in hospitals. Pseudomonas aeruginosa has become resistant to a variety of antibiotics due to the overuse of antibiotics. One type of resistance acquired by this bacterium is resistance to aminoglycoside drugs. The most important mechanism of this resistance is the enzymatic inactivation of aminoglycosides by their modifying enzymes. The rmtB gene is involved in this resistance and because silver nanoparticles have antibacterial properties, the present study was conducted to evaluate the expression level of rmtB gene in Pseudomonas aeruginosa specimens treated with silver nanoparticles.
MethodsIn the current study experimental, 53 samples were collected from 11 laboratories in Mashhad during 1398-1399. Samples were identified using standard laboratory methods and specific culture. PCR method was used to evaluate the frequency of rmtB gene. In order to evaluate the antibiotic susceptibility pattern of the strains, the disk diffusion method based on the CLSI protocol (2018) was used. Silver nanoparticles were made from ginger extract and Real time PCR was used to investigate the effect of silver nanoparticles on rmtB gene expression.
ResultsOut of 53 samples of Pseudomonas aeruginosa, 51 samples were resistant to more than two aminoglucosides. Phenotypic evaluation of the antibiotic resistance pattern of aminoglucoside-resistant Pseudomonas aeruginosa strains showed that 61% were resistant to amikacin, 84% to gentamicin and 23% to tobramycin. Also, out of 53 samples, 76% were resistant to all three aminoglycosides. The minimum inhibitory concentration in the agar dilution method for silver nanoparticles was up to 500 μg/ml. Molecular analysis showed the presence of rmtB gene in all samples and the result of real time PCR analysis showed that the effect of silver nanoparticles on rmtB gene expression was significant (P <0.01).
ConclusionThere was high resistance to aminoglycoside in samples collected from Mashhad. Silver nanoparticles had a significant effect on reducing the expression of rmtB gene (P <0.01).
Keywords: Pseudomonas, Nanoparticles, Antibiotics, Iran, Mashhad -
پیش زمینه و هدف:
نانو ذرات به دلیل توانایی ایجاد سمیت و القاء آپوپتوز و خواص آنتی باکتریایی، بر روی سلول های سرطانی و نیز درمان بیماری ها موثر هستند. دانه های گیاه اسپند غنی از کربوهیدرات، لیپید، پروتیین، املاح معدنی، الکالویید و اسیدهای آمینه است. ازجمله آلکالوییدهای مهم آن می توان به هارمالین، هارمین، هارمالول و وازیسین اشاره کرد که در صنعت و پزشکی کاربردهای فراوانی دارند. هدف این تحقیق بررسی اثرات دود گیاه اسپند بارگذاری شده توسط نانو کیتوسان بر روی سمیت سلولی، القاء آپوپتوز و نیز اثرات آنتی باکتریایی آن است.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی که به صورت in vitro انجام شده است. جهت بررسی اثر سمیت نانوذرات کیتوسان بارگذاری شده با دود گیاه اسپند بر روی رده سلولی سرطان تخمدان A2780 و سلول نرمال فیبروبلاست HFF از آزمون MTT استفاده شد. همچنین جهت بررسی القاء آپوپتوز از روش تعیین بیان ژن کاسپاز 3 و نیز جهت بررسی خاصیت آنتی باکتریایی از روش دیسک دیفیوژن بر روی باکتری های گرم مثبت استافیلوکوکوس اوریوس و میکروکوکوس لوتیوس و باکتری های گرم منفی اشرشیا کلی و سودوموناس آیروژینوزا استفاده شد. آنالیز آماری توسط نرم افزار SPSS و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. P<0.05 به عنوان معیار معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته هانتیجه آزمون MTT، مقدار IC50 را برای سلول سرطان تخمدان در 48 ساعت بعد از تیمار برابر 155/17 میکروگرم بر میلی لیتر نشان داد. درحالی که در غلظت مشابه برای رده سلولی نرمال میزان زنده مانی 98 درصد بود. همچنین القاء آپوپتوز سلول های سرطانی A2780 بر اساس افزایش معنی داری در بیان ژن کاسپاز 3 مشاهده شد. علاوه بر آن، این نانو ذرات دارای اثر مهاری بر روی رشد باکتری های استافیلوکوکوس اوریوس و میکروکوکوس لوتیوس بودند.
بحث و نتیجه گیرینانوذرات کیتوسان بارگذاری شده توسط دود گیاه اسپند دارای فعالیت ضد سرطانی، القاء آپوپتوز و آنتی باکتریایی بودند.
کلید واژگان: آپوپتوز, ضد سرطان, کیتوسان, نانوذره, سرطان تخمدان, گیاه اسپندBackground & AimsNanoparticles are effective in cancer cells and in the treatment of diseases due to their ability to induce toxicity and induce apoptosis and antibacterial properties. Pecan seeds are rich in carbohydrates, lipids, proteins, mineral salts, alkaloids, and amino acids; among its important alkaloids are harmaline, harmine, harmalol and vazisine can be mentioned, which have many uses in industry and medicine. The aim of this research is to investigate the effects of pecan smoke loaded with nano-chitosan on cytotoxicity, apoptosis induction and its antibacterial effects.
Materials & MethodsIn this experimental study which was conducted in vitro, MTT test was used to investigate the toxicity effect of chitosan nanoparticles loaded with pecan smoke on ovarian cancer cell line A2780 and HFF normal fibroblast cell. Also, to investigate the induction of apoptosis, the method of determining the expression of the caspase 3 gene was used, and to investigate the antibacterial properties, the disk diffusion method was used on the gram-positive bacteria Staphylococcus aureus and Micrococcus luteus and the gram-negative bacteria Escherichia coli and Pseudomonas aeruginosa. Statistical analysis was performed by SPSS software and one-way analysis of variance. P<0.05 was considered as significant.
ResultsThe result of the MTT test showed the value of IC50 for ovarian cancer cells in 48 hours after treatment as 17.155 μg/ml; while at the same concentration for the normal cell line, the survival rate was 98%. Also, the induction of apoptosis of A2780 cancer cells was observed based on a significant increase in the expression of caspase 3 gene. In addition, these nanoparticles had an inhibitory effect on the growth of Staphylococcus aureus and Micrococcus luteus bacteria.
ConclusionChitosan nanoparticles synthesized by Peganum harmalla smoke had anti-cancer, apoptotic, and antibacterial activity.
Keywords: Apoptosis, Anti-cancer, Chitosan, Nanoparticles, Ovarian cancer, Pecan -
مقدمه
کاندیدمی عفونتی بسیار مهم از نظر ابتلا و مرگ و میر است و باید به سرعت تشخیص داده و درمان شود. هدف از این مطالعه، ارایه ی یک روش ساده و سریع جهت تشخیص مستقیم مخمر کاندیدا در خون، با استفاده از آنتی بادی متصل به نانوذرات طلا به روش اگلوتیناسیون می باشد.
روش هادر مطالعه ی حاضر، 40 نمونه از BACTEC مثبت به لحاظ فونگمی تهیه شد. عوامل عفونی با استفاده از روش های مرفولوژی و روش مولکولی PCR-RFLP تعیین گونه شدند. ابتدا از عوامل جدا شده از کاندیدمی مخلوطی از آنتی ژن تهیه نموده و جهت تولید آنتی بادی به خرگوش سالم همراه با ادجوانت کامل تزریق شد. پس از تزریق چهار یادآور همراه با ادجوانت ناقص، نهایتا از خرگوش خون گیری و سرم تهیه شد. تولید آنتی بادی و کارآیی آن به روش الایزا تایید گردید و نانوذرات طلا به روش شیمیایی، به آنتی بادی ها متصل شدند. روش نانوذره برای تشخیص سریع کاندیدمی، بر روی خون مستقیم از بیماران و خون آلوده شده به تعداد مشخص مخمر کاندیدا در محیط آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هاکاندیدا آلبیکنس و پس از آن کاندیدا گلابراتا و کمپلکس کاندیدا پاراپسیلوزیس شایع ترین عوامل کاندیدمی بودند. در تعیین cut off روش نانوذره، حداقل مخمر قابل شناسایی در خون بیمار، یک مخمر بود. حساسیت و ویژگی روش نانوذره برای شناسایی مخمر کاندیدا در خون چهار بیمار در مقایسه با کشت خون، 100 درصد محاسبه شد.
نتیجه گیریتحت شرایط آزمایشگاهی ما، اگر 15 میکرولیتر از خون فرد مشکوک به کاندیدمی که حاوی 1 مخمر یا حتی فقط آنتی ژن های کاندیدا باشد، در صورت مجاورت با 35 میکرولیتر از آنتی بادی کنژوگه شده با نانوذره، در کمتر از یک دقیقه آگلوتینه خواهد شد.
کلید واژگان: کاندیدمی, نانوذره, آگلوتیناسیون, آنتی بادیBackgroundCandidemia showed high morbidity and mortality and should be diagnosed immediately. The aim of this study was to provide a simple and rapid method for direct detection of Candida in the blood, using conjugated antibodies with gold nanoparticles by the agglutination method.
MethodsIn this study, yeast species isolated from 40 blood samples of patients tested by the BACTEC method were used. After identifying the etiologic agents by morphological and molecular methods, a mixture of yeast antigens was prepared. Briefly, a mixture of antigens was prepared from the Candida isolates detected from candidemia, and injected into healthy rabbit skin with complete adjuvant to produce antibodies. After injecting the incomplete adjuvant in four reminders, blood samples and serum were finally prepared from the rabbit. Antibody production and its efficacy were confirmed by ELISA method. Gold nanoparticles were chemically conjugated with antibodies. For rapid diagnosis of candidemia, the nanoparticle method was examined on the blood of four patients and blood contaminated with a certain number of Candida yeasts in the laboratory.
FindingsCandida albicans was the most common etiologic agent of candidemia, followed by Candida glabrata and Candida parapsilosis complex. In determining the cut-off nanoparticle method, the least yeast detectable in the patient's blood was one yeast. The sensitivity and specificity of the nanoparticle method for detecting Candida in the blood of four patients compared to blood culture was 100%.
ConclusionUnder our laboratory conditions, if testing 15 µl blood of a suspected patient to candidemia containing one yeast or even just Candida antigens exposed to 35 microliters of the nanoparticles conjugated antibodies, it shows agglutination during one minute.
Keywords: Candidemia, Nanoparticles, Agglutination, Antibody -
مقدمه
سنتز نانو ذرات اکسید روی به دلیل کاربردهای فراوان در صنعت بسته بندی، حفظ سلامت مواد غذایی و بعنوان مواد افزودنی مجاز در خوراکی ها وافزایش ماندگاری آنها بسیار ارزشمند است.
مواد و روش هادر این تحقیق سنتز سبز نانوذرات روی اکسید با استفاده از روی استات دی هیدرات و عصاره گل همیشه بهار به عنوان عامل احیا کننده و پایدارکننده انجام شد. خواص آنتی اکسیدانی عصاره گل همیشه بهار از نظر مقدار فنول وفلاونویید بررسی گردید. اسید گالیک به عنوان استاندارد برای رسم منحنی کالیبراسیون مورد استفاده قرار گرفت.
یافته هامقدار ترکیبات فنولی کل عصاره آبی گل همیشه بهار برابر با 303 میلی گرم گالیک اسید در گرم عصاره گزارش شد. قدرت آنتی اکسیدانی این عصاره توسط سنجش مهار رادیکال آزاد 2،2 - دی فنیل- 1-پیکریل هیدرازیل (DPPH) ارزیابی گردید. نانوذرات حاصله با استفاده از روش های مختلف از قبیل طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR)، پراش پرتو ایکس و تصاویر میکروسکوپی الکترون روبشی (SEM) مشخصه یابی شدند.
نتیجه گیریاندازه نانوذرات توسط عصاره گل همیشه بهار 8 الی 22 نانومتر به دست آمد. قطر متوسط نانوذرات سنتز شده بدون استفاده از عصاره گیاه بعنوان پایدارکننده، بزرگتر بوده و بیشتر از 18 نانومتر گزارش گردید. همچنین کلوخگی و انباشتگی بیشتری نیز در میان این نانوذرات مشاهده شد. عصاره گل همیشه بهار پتانسیل خوبی جهت سنتز سبز نانوذرات از خود نشان داد.
کلید واژگان: اکسید روی, عصاره, فعالیت آنتی اکسیدانی, گل همیشه بهار, نانوذرهIntroductionThe synthesis of zinc oxide nanoparticles is valuable due to its applications in the packaging and food industries as permitted additives to increase the shelf life.
Materials and MethodsIn this research, the synthesis of green nanoparticles of zinc oxide were performed by zinc acetate dihydrate. Calendula officinalis extract was used as reducing and stabilizing agent. The prepared ZnO NPs were characterized by Fourier transform infrared spectroscopy (FT-IR), scanning electron microscopy (SEM), Energy dispersive X- ray (EDX) and X-ray diffraction (XRD) analysis.
ResultsThe size of nanoparticles prepared by Calendula officinalis extract was obtained at 8 to 22nm In addition, the antioxidant properties of prepared nanoparticles were analyzed in the terms of total phenolic and flavonoid content. The antioxidant activity of zinc oxide nanoparticles was evaluated using 2,2- diphenyl picryl hydrazyl (DPPH) method. Gallic acid was used as standard to draw the calibration curve. The amount of total phenolic compounds in aqueous extract of the plant was 303 mg of gallic acid per gram.
ConclusionCalendula officinalis extract showed high antioxidant activity and great potential for green synthesis of nanoparticles. The average diameter of nanoparticles synthesized without plant extract as a stabilizer, was larger than the green synthesized one (more than 18 nm). There was also less agglomeration in nanoparticles synthesized by Calendula officinalis extract.
Keywords: Calendula officinalis, Plant Extract, Zinc Oxide Nanoparticles Antioxidant Activity -
سابقه و هدف اگر چه شیوع جهانی اختلالات عصبی مانند بیماری پارکینسون، بیماری آلزایمر، هانتینگتون و مولتیپل اسکلروزیس به طور پیوسته در حال افزایش است، اما هنوز انتقال موثر مولکول های دارویی در مقادیر درمانی به سیستم عصبی مرکزی وجود ندارد. سد خونی مغزی مهم ترین مانع ورود داروها به مغز محسوب می شود. در مطالعات اخیر، انتقال داروها از راه بینی به مغز به عنوان یک روش قابل اعتماد برای عبور دارو از سد خونی مغزی برای درمان بیماری های عصبی معرفی شده است. مسیر داخل بینی برای رساندن دارو به مغز با کمک فرمولاسیون های جدید نانو به طور مکرر در مدل های پیش بالینی مورد بررسی قرار گرفته است. در میان حامل های مختلفی که برای انتقال داروها از راه بینی استفاده می شود، کیتوزان به دلیل عامل موثر در تعدیل میزان بار سطح داروها کاربرد زیادی دارد. از ویژگی های کلیدی انتقال دارو از راه بینی می توان به آسان بودن روش تجویز دارو، مدت زمان ماندگاری بیش تر در سطح مخاط بینی، افزایش نفوذ داروها از طریق اپیتلیال بینی و کاهش متابولیسم دارو اشاره کرد. در مطالعه مروری حاضر، فرمولاسیون های جدید نانو برای انتقال دارو از طریق بینی به مغز برای درمان اختلالات عصبی مهم، مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعات پیش بالینی، انتقال دارو به مغز با کمک تکنیک های جدید انتقال از بینی موثرتر و هدفمندتر توصیف شده اند. با این وجود مطالعات پیش بالینی بیش تری برای تایید عدم سمیت و تاثیرات مفید آن ها مورد نیاز است تا بتوانند به راحتی در کلینیک مورد استفاده قرار گیرند.
کلید واژگان: اختلالات عصبی, بیماری پارکینسون, بیماری آلزایمر, هانتینگتون, مولتیپل اسکلروزیس, انتقال داخل بینی, سد خونی- مغزی, نانوذره, لیپوزومGlobal prevalence of neurological disorders such as Parkinsonchr('39')s disease, Alzheimerchr('39')s disease, epilepsy, and multiple sclerosis is steadily increasing, but, there is still no effective delivery system to deliver therapeutic amounts of drug into the central nervous system (CNS). The blood-brain barrier is the major component to control the entrance of drugs into the brain. Recent studies introduced intranasal drug delivery as a suitable method of drug delivery for bypassing blood-brain barrier and treatment of neurological diseases. The nasal route has been repeatedly examined in several preclinical models to investigate the delivery of drug to the brain via nanoparticles. Among various carriers utilized for drug delivery via nasal route, chitosan is widely used due to being effective in modulating drug charge. Key features of drug delivery systems through nasal route include easy drug delivery, higher stability in nasal cavity, increased penetration ability of drugs through nasal epithelium, and decreased drug metabolism. The present review investigated novel nano-formulations for drug delivery via nose to brain in treatment of major neurological disorders. In preclinical studies, intransaal nanoparticle-based drug delivery systems are found to be more promising, effective, and targeted. However, more preclinical studies are needed to confirm their non-toxicity and beneficial effects.
Keywords: neurological disorders, Parkinson disease, Alzheimer disease, Huntington disease, multiple sclerosis, intranasal transmission, blood-brain barrier, nanoparticle, liposome -
مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 111، فروردین و اردیبهشت 1400)، صص 95 -107زمینه و هدف
مونومر استایرن یکی از ترکیبات آلی فرار است که در صنایع لاستیک، پلاستیک و رزین کاربرد های زیادی دارد. اثرات بهداشتی زیادی از مواجه مداوم با بخارات استایرن توسط سازمان های مختلف ایمنی و بهداشت گزارش شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین راندمان حذف فوتوکاتالیستی استایرن، با استفاده از نانوذرات اکسید روی تثبیت شده بر روی دیاتومیت انجام گردید.
مواد و روش هادر این مطالعه که در مقیاس آزمایشگاهی انجام گرفت، ابتدا نانوذرات اکسید روی با اندازه 20 تا 40 نانومتر و غلظت 5 درصد بر روی دیاتومیت طبیعی تثبیت شد و سپس جهت حذف فوتوکاتالیستی استایرن، تحت تابش نور UV قرار گرفت.
یافته هادر این تحقیق غلظت های ppm 20، ppm 100 و ppm 300 بخارات استایرن از راکتور حاوی بستر دیاتومیت آغشته شده با نانو ذرات ZnO (MDi/ZnO 5% ) عبور داده شد. نتایج نشان داد که بستر MDi/ZnO 5% قادر به حذف بخارات استایرن در غلظت ppm 20 و دبی lit/min1 تا میزان 35 درصد می باشد.
نتیجه گیریبا توجه به راندمان حذف 35 درصدی بخارات استایرن توسط بستر MDi/ZnO 5% و خصوصیاتی مانند ارزان و در دسترس بودن دیاتومیت و اکسید روی، می توان از این بستر در حذف ترکیبات آلی فرار استفاده کرد. اما در مقایسه با مطالعات مشابه با سایر بسترها مانند زیولیت های طبیعی و مصنوعی و کربن فعال نمی تواند نتایج مطلوبی را در یک فعالیت فوتوکاتالیستی برای کاربرد آن در صنعت بدست آورد. با این وجود، به دلیل فراوانی آن در جهان و ایران و هزینه پایین تهیه و همچنین به دلیل ویژگی های منحصر به فرد ، توصیه می شود مطالعات بیشتری در مورد اصلاح و کاربرد آن در فرآیندهای فوتوکاتالیستی انجام شود.
کلید واژگان: دیاتومیت, حذف فوتوکاتالیستی, استایرن, نانوذرهScientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences, Volume:26 Issue: 1, 2021, PP 95 -107Background and AimStyrene monomer is a volatile organic compound that is used extensively in the manufacture of plastics, rubber, and resins. Many health effects caused by continuous exposure to styrene have been reported by different organizations of health and safety. This study was carried out to determine the efficiency of photocatalytic removal of styrene by using zinc oxide nanoparticles immobilized on diatomite.
Materials and MethodsThis study was done on a laboratory scale, in which zinc oxide nanoparticles with the size of 20 to 40 nm and 5% concentration were stabilized on the natural diatomite and then irradiated with UV light as a photocatalytic agent in order to degrade styrene vapors.
ResultsIn this study, the concentrations of 20, 100, and 300 ppm styrene were passed through a reactor containing diatomite substrate covered with nano-ZnO (MDi/ZnO 5%). The results showed that the bed of MDi/ZnO 5% could remove 35 percent of styrene vapors at concentrations of 20 ppm and a flow rate of 1 lit /min.
ConclusionDue to the removal efficiency of 35% styrene vapors by MDi/ZnO 5% substrate and properties such as low cost and availability of diatomite and zinc oxide, it can be used from the bed to remove volatile organic compounds, but in comparison to similar studies with other beds such as natural and synthetic zeolites and activated carbon, it could not achieve the desired results in a photocatalytic activity for its application in industry. However, because of its abundance in the world and Iran, low cost of preparation, and also its unique characteristics, further studies are recommended about its modification and application in photocatalytic processes.
Keywords: Diatomite, Photocatalytic removal, Styrene, Nanoparticle -
مقدمه
نانوذرات نقره از شایع ترین نانوذرات مورد استفاده در صنایع پزشکی می باشند. امروزه این نانوذرات به روش های شیمیایی، فیزیکی و بیولوژیکی تولید می شوند. هدف از انجام این مطالعه بررسی و مقایسه تغییرات بافتی مغز ناشی از القای دوزهای سمی و غیرسمی نانو ذرات نقره تولید شده به روش بیولوژیک در نوزادان موش های صحرایی می باشد.
مواد و روش هااین پژوهش از نوع مطالعه تجربی بوده و 18 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار انتخاب و در نهایت به 3 گروه 6 تایی تقسیم شدند. یک گروه کنترل و مابقی براساس نانوذره تزریقی با دوز سمی و غیر سمی به 2 گروه مساوی تقسیم و پس از طی مراحل بارداری، تزریق در دو هفته پایانی بارداری انجام شد. دو هفته پس از زایمان، تغییرات بافت شناختی حاصل در مغز نوزادان موش های صحرایی در زیر میکروسکوپ مشاهده و بررسی گردید.
یافته هانمونه های بافت شناسی گروه دریافت کننده دوز سمی از نانوذرات نقره تولیدی به روش بیولوژیک در مقایسه با گروه کنترل تغییر محسوسی را نداشت که این مهم نشان از عدم تاثیر مستقیم و منفی این مواد بر بافت عصبی می باشد. سلول های نورون و سلول های نوروگلی مشخصات طبیعی ازجمله هسته مشخص و سیتوپلاسم واضح داشتند. زواید سلولی آن ها نیز در اطراف آن ها قابل رویت بوده و تغییر خاصی در ناحیه نوروپیل دیده نشد.
نتیجه گیریاستفاده از نانوذرات نقره زیستی در دوز غیرسمی و حتی دوز سمی اثر مخربی بر مغز و شاخص های مورفولوژیک بافتی و سلولی نخواهد گذاشت.
کلید واژگان: نانوذره, سمی, غیر سمی, مغز, نوزاد موش صحراییIntroductionSilver nanoparticles are one of the most common nanoparticles used in biomedical applications. They are made by two major chemical and biological methods. The aim of this study was to evaluate the changes of brain tissue due to toxic and non-toxic doses of biological silver nanoparticles in neonatal rats.
Materials and MethodsThis research was an experimental study and 18 male and female Wistar rats were selected and finally divided into 3 groups of 6. One control group and the rest were divided into two equal groups based on toxic and non-toxic nanoparticles. After the pregnancy, the injection was performed in the last two weeks of pregnancy. Two weeks after parturition, histological changes were observed under a microscope in the rats neonateschr('39') brains.
ResultsHistological specimens of the group receiving the toxic dose of biological silver nanoparticles show no significant change compared to the control group. Neurons and neuroglial cells had normal features, including clear nuclei and cytoplasm. Their cellular adhesions were also visible around them and no specific changes in neuropilia were observed.
ConclusionThe use of biological silver nanoparticles in non-toxic and toxic doses will not have a detrimental effect on brain and tissue and cell morphological indicators.
Keywords: Nanoparticle, Toxic, Nontoxic, Brain, Neonatal Rat -
سابقه و هدف
نانوذرات به دلیل خواص آنتی اکسیدانی، آنتی باکتریایی و توانایی ایجاد سمیت در سلول های سرطانی در درمان بیماری ها موثر هستند. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات سمیت سلولی، آنتی اکسیدانی و آنتی باکتریایی نانوذرات اکسید روی سنتزشده توسط گیاه تاج خروس (Amaranthus cruentus L.) می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی که به صورت in vitro انجام شد، به منظور بررسی اثر سمیت نانوذرات اکسید روی بر روی رده سلولی سرطان پستان MDA-MB-231 و نرمال HUVEC از آزمون MTT (3-]4 و 5- دیمتیل تیازول- 2- ییل [-2-5- دیفنیل تترازولیوم برومید) استفاده شد. خواص آنتی اکسیدانی این نانوذرات به کمک آزمون های ABTS (2،2- آزینو بیس (3- اتیل بنزوتیازولین 6- سلفونیک اسید) و DPPH (2،2- دیفنیل-1- پیکریل- هیدرازیل) مورد سنجش قرار گرفت. خاصیت آنتی باکتریایی نیز به کمک روش دیسک دیفیوژن بر روی باکتری گرم مثبت استافیلوکوکوس اوریوس و گرم منفی سودوموناس آیروژینوزا مشخص گردید. آنالیز آماری توسط نرم افزار SPSS و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد.
نتایجنتیجه آزمون MTT، IC50 را در 48 ساعت بعد از تیمار نانوذره برای سلول سرطان سینه، حدود 32 میکروگرم بر میلی لیتر نشان داد. در حالی که در غلظت مشابه برای رده سلولی نرمال، میزان زیستایی 94 درصد بود. نتایج آزمون آنتی اکسیدانی نشان داد نانوذرات در غلظت 1000 میکروگرم بر میلی لیتر قادر به مهار 50 درصد از رادیکال های آزاد ABTS هستند؛ اما توانایی کمی در مهار رادیکال های آزاد DPPH دارند. همچنین این نانوذرات دارای اثر مهاری بر روی رشد باکتری های استافیلوکوکوس اوریوس و سودوموناس آیروژینوزا بودند.
نتیجه گیرینانوذرات اکسید روی سنتزشده به روش سبز توسط گیاهL. Amaranthus cruentus دارای فعالیت آنتی اکسیدانی، آنتی باکتریایی و ضدسرطانی است.
کلید واژگان: نانوذره, اکسید روی, آنتی اکسیدان, آنتی باکتریایی, ضدسرطان, گیاه تاج خروسFeyz, Volume:24 Issue: 2, 2020, PP 133 -141BackgroundNanoparticles are effective in treating the cancer disease due to their antioxidant, Antibacterial and the ability to produce toxicity in the cancer cells. This study aimed to evaluation of cytotoxic, antioxidant and antibacterial effects of zinc oxide nanoparticles synthesized by Amaranthus cruentus.
Materials and MethodsThis study was performed in vitro. The cytotoxic effects of biosynthesized ZnO nanoparticles were evaluated against the cancer cell line MDA-MB-231 and the normal cell line HUVEC by MTT assay. Also, antioxidant properties of these nanoparticles were evaluated by assays the DPPH and ABTS. Statistical analysis was performed by SPSS software and one way ANOVA. Antibacterial activity was also evaluated by the disc diffusion method on the gram-positive bacteria Staphylococcus aureus and gram-negative Pseudomonas aeruginosa.
ResultsThe result of MTT assay showed that IC50 was about 32µg/ml in 48 hours after treatment of the breast cancer cells by nanoparticles while the viability of the normal cell line was 94% in the similar concentration of nanoparticles. The results of the antioxidant test showed that nanoparticles at a concentration of 1000µg/ml were able to inhibit 50% of ABTS free radicals, but they exhibited a slight potential for DPPH free radicals inhibition. Also, they had an inhibitory effect on Staphylococcus aureus and Pseudomonas aeruginosa growth.
ConclusionThe results showed that ZnO nanoparticles biosynthesized by Amaranthus cruentus can have antioxidant, antibacterial and anti- cancer activities.
Keywords: Zinc oxide, Nanoparticle, Antioxidant, Antibacterial, Anticancer, Amaranthus cruentus -
مقدمه و هدف
آلفا آمیلاز از آنزیم های هیدرولازی در تجزیه نشاسته است و کاربردهای وسیعی در زیست فناوری و صنایع مختلف دارد اما همانند سایر آنزیم ها حساسیت و پایداری پایین، باعث محدودیت استفاده از آن می شود. تثبیت آنزیم، بهترین روش برای افزایش پایداری آن ها است.
مواد و روش هادر این پژوهش برای اولین بار، تثبیت آلفا آمیلاز درون نانوکپسول های ساخته شده از پلیمرهای کیتوزان و دکستران سولفات انجام شد. نانوکپسول دیگری نیز پس از عامل دار کردن کیتوزان با گروه کربوکسیل ساخته شد و بازده تثبیت و حساسیت به pH آنها در نانوکپسول های سنتز شده با نسبت های مختلف دکستران سولفات مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایجبازده تثبیت آلفا آمیلاز در نانوکپسول معمولی و نانوکپسول با کیتوزان عامل دار به ترتیب برابر با 70 و 80 درصد بود. میزان کپسوله شدن در نانوکپسول های کربوکسیل دار همواره بیشتر از نانوکپسول های معمولی بوده و این روند در مورد تمام نسبت های مختلف دکستران سولفات مشاهده شد. به علاوه این نانوکپسول رفتار حساس به pH را به خوبی از خود نشان داد. از سوی دیگر میزان تورم و سرعت رهاسازی آنزیم در pHهای 1.2، 5 و 7.4 در نانوکپسول کربوکسیله کاهش یافت و در نتیجه نانوکپسولی پایدارتر و با سرعت رهایش آهسته تر به دست آمد (001/0 p<). به علاوه این نانو کپسول در محافظت از فعالیت آنزیم در برابر شرایط محیطی نیز موفق بود.
نتیجه گیریبا کربوکسیله کردن، خواص سطحی کیتوزان بهبود یافت و نانوذره پایدارتری نسبت به کیتوزان معمولی حاصل شد؛ بنابراین از این نوع نانوکپسول می توان برای تحویل خوراکی بسیاری از داروها به خصوص مولکول های پروتیینی استفاده کرد.
کلید واژگان: نانوذره, آلفا آمیلاز, دکستران سولفات, کپسول دار کردن, کیتوزانBackground and ObjectiveAlpha-amylase is a hydrolytic enzyme in starch degradation and has many applications in biotechnology and various industries but, like other enzymes, sensitivity and low stability limit its use. Enzyme immobilization is the best way to increase their stability.
Materials and MethodsIn this study, for the first time, the immobilization of alpha-amylase was done in nanocapsules synthesized by chitosan and dextran sulfate polymers. Another nanocapsule was made after functionalization of chitosan with carboxyl group. The immobilization efficiency and pH-sensitivity of nanocapsules synthesized with different ratio of dextran sulfate and of the nanocapsules were also investigated.
ResultsThe immobilization efficiency of conventional nanocapsules and functionalized chitosan nanocapsules were 70% and 80%, respectively. The encapsulation efficiency in carboxylated chitosan was always higher than that of conventional chitosan, and this trend were seen for all different ratios of dextran sulfate. Also this nanocapsule exhibited good pH-sensitive behavior. The rate of swelling and release of the enzyme were decreased at pH 1.2, 5 and 7.4 in functionalized nanocapsules, and therefore nanocapsule with higher immobilization efficiency and sustained release was obtained. Also, this nanocapsule was also successful in protecting the enzyme from environmental conditions.
ConclusionThe surface properties of chitosan improved by carboxylating and the more stable nanoparticles were produced compared with conventional chitosan. Therefore, this nanocapsule can be used for oral delivery of many drugs, especially protein molecules.
Keywords: Alpha Amylase, Dextran Sulfate, Encapsulation, Chitosan -
زمینه و هدف
سرطان نوعی بیماری ژنتیکی ناشی از جهش در DNA است که باعث برهم خوردن الگوی تقسیم و تمایز سلول ها و درنهایت تشکیل نئوپلاسم می شود. سرطان سینه یک بدخیمی شایع و به عنوان دومین عامل مرگ ومیر در زنان 35 تا 55 سال است. به دلیل مشکلات درمان های رایج مثل جراحی، رادیوتراپی و شیمی درمانی و همچنین عدم دستیابی به نتایج مثبت در تومورهای متاستازی باعث شده تا به دنبال یافتن روش های جدید درمان باشیم. امروزه نانوتکنولوژی به ما در پیدا کردن و گسترش راه های درمانی نوین کمک کرده است. لذا، در این تحقیق به بررسی اثر آپوپتوزی نانو ذره اکسید روی سنتز شده به روش سبز توسط گیاه تاج خروس (Amaranthus cruentus) بر روی سلول های سرطان سینه (MDA-MB-231) پرداخته شده است.
مواد و روش ها:
نانوذرات اکسیدروی به روش سبز و توسط عصاره آبی برگ گیاه Amaranthus cruentus سنتز شد. اندازه و ویژگی های مورفولوژیکی آن به وسیله آزمایش DLS و روش های FESEM و TEM مشخص گردید. به منظور بررسی اثر نانوذرات اکسیدروی در القاء آپوپتوز، سلول ها پس از کشت در فلاسک هایT25 با غلظت های مختلف نانوذرات (15، 30 و 60 میکروگرم بر میلی لیتر) تیمار و پس از گذشت 48 ساعت، تغییرات بیان ژن های Bcl-2 و Bax به کمک تکنیک Real-time PCR ارزیابی شد. جهت آنالیز داده ها، از نرم افزار SPSS و روش one-way ANOVA استفاده گردید و مقایسه میانگین ها با روش (LSD) انجام گرفت.
نتایجآزمایش DLS میزان متوسط اندازه نانوذرات اکسیدروی سنتز شده را حدود 38-30 نانومتر نشان داد. نتایج حاصل از بیان ژن به کمک تکنیک Real-time PCR نشان داد نانوذرات اکسیدروی سنتز شده از طریق کاهش بیان ژن آنتی آپوپتوتیک Bcl-2 و افزایش بیان ژن پروآپوپتوتیک Bax باعث القاء آپوپتوز در سلول های MDA شده است.
نتیجه گیری:
با توجه به اثر نانوذره در القاء آپوپتوز می توان ادعا کرد که نانوذره بکار گرفته شده دارای خصوصیت ضد سرطانی بوده و می تواند پس از مطالعات تکمیلی به عنوان کاندیدایی جهت درمان سرطان درزمینه پزشکی و داروسازی معرفی گردد.
کلید واژگان: اکسیدروی, نانوذره, بیان ژن, آپوپتوز, سرطان سینهBackground & ObjectiveCancer is a kind of genetic disease caused by DNA mutation which makes disorder in normal pattern of division and differentiation of cells and eventually formation of a neoplasm. Breast cancer is the most common malignancy and the second leading cause of death in women aged 35-55 years. Surgery, radiotherapy and chemotherapy are the common methods of controlling cancer, but the side effects and lack of positive results especially in metastatic tumors has led us discover new treatments. Nowadays, nanotechnology has helped us to find and develop new therapies. The purpose of this study was to characterize the antioxidant and apoptotic properties of zinc oxide nanoparticles biosynthesized by Amaranthus cruentus plant on breast cancer cells (MDA-MB-231).
Materials & MethodsThe Zinc oxide nanoparticles were green-synthesized by the extract of Amaranthus cruentus leaves. Size and morphological characteristics of ZnO NPs determined by DLS tests, FESEM and TEM. To investigate the effect of ZnO nanoparticles on induction apoptosis, cancer cells were seeded in T25 flasks and treated with different concentrations of nanoparticles (15, 30 and 60 μg/ml). After 48 hours, gene expression changes of Bax and Bcl-2 was investigated by Real time PCR technique. SPSS software and one-way ANOVA test were used to analyze the data. At the end, comparison of means did by least significant differences (LSD) method.
ResultsThe DLS test showed the average size of the synthesized ZnO NPs is about 30 to 38 nm. The results of gene expression by Real time PCR technique showed that ZnO nanoparticles reduced anti-apoptosis gene expression Bcl-2 and increases pro-apoptotic gene expression in MDA cell line.
ConclusionIn general, the results obtained from this study can claim that ZnO nanoparticles have anti-cancer properties and can be introduced after further studies as candidates for cancer treatment in the field of medicine and pharmacy.
Keywords: Zinc oxide, Nanoparticle, Gene expression, Apoptosis, Breast Cancer -
پیش زمینه و هدف
کلیه موجودات زنده برای ادامه حیات و زندگی در تکاپو و جستجوی غذا هستند این امر بزرگ ترین و مهم ترین نیاز همه موجودات زنده است. دراین بین سلامت مواد غذایی از اهمیت بالایی برخوردار است. نانوتکنولوژی در تمامی جوانب زندگی بشر وارد شده است و امروزه نقش مهمی در صنایع غذایی دارد. این فناوری از تولید و انبارداری تا بسته بندی و مشخص کردن انقضای مواد غذایی را تغییر داده است.. در این مقاله شماری از پیشرفت های صورت گرفته در علوم صنایع غذایی با تکیه بر فناوری نانو مرور می گردد.
مواد و روش کاراین مطالعه از نوع مروری غیر نظام مند بوده و جستجو از طریق پایگاه های اطلاعاتی Pubmed، SCOPUS، Web of Science و Google Scholar با کلیدواژگان Nanotechnology، Nanoparticle به همراه Packaging و Food Science در سال های اخیر (2018-2015) انجام شد. تعداد 852 مقاله مرتبط بود که از میان آن ها 43 مقاله جهت استفاده در این مقاله انتخاب شدند.
یافته هانانوذرات فلزی و اکسید فلزی، کیتوزان، نانوذرات پلیمری و لیپوزومی از پرکاربردترین ذرات در بسته بندی و حفاظت مواد غذایی هستند. استفاده از نانوذرات مختلف و کامپوزیت های آغشته به نانوذرات، نانوفیلم ها و... سبب بهبود کیفیت و ماندگاری مواد غذایی شده است
نتیجه گیرینانوتکنولوژی به عنوان یک فناوری نوظهور که در تمام جنبه های زندگی بشر وارد شده است، توانسته است در صنایع غذایی هم بسیار تاثیرگذار باشد.
کلید واژگان: نانوتکنولوژی, نانوذره, بسته بندی, مواد غذاییBackground & AimsAll organisms struggle to survive and find food. This is the biggest and most important need of all organisms. Meanwhile, food safety is very important. Nanotechnology has penetrated every aspect of human life and plays an important role in the food industry. This technology has changed production and services as well as packaging and specifying the expiration of the food. Metal and metal oxide nanoparticles, chitosan, polymeric nanoparticles, and liposome are the most common particles in the packing and food protection. Here is a review of a number of developments in the nanotechnology over the food industry.
Materials & MethodsThis study was a Nonsystematic Review and was searched through the databases Pubmed, SCOPUS, Web of Science, and Google Scholar with the keywords Nanotechnology, Nanoparticle, Packaging, and Food Science in recent years (2015-2018). There were 852 articles of which 43 papers were selected.
ResultsMetal and metal oxide nanoparticles, chitosan nanoparticles, polymer nanoparticles, and liposomes are the most commonly used particles in packaging and food preservation. The use of various nanoparticles and nanoparticle-coated composites, nanofilms, etc. has improved the quality and shelf-life of foodstuffs.
ConclusionNanotechnology has been able to influence the food industry as an emerging technology that has entered into all aspects of human life.
Keywords: Nanotechnology, Nanoparticle, Packaging, Food -
سابقه و هدف
به دلیل نیاز روزمره انسان به موادغذایی هرگونه تغییر در کیفیت و کمیت موادغذایی تاثیر بسزایی در بهداشت و سلامت جامعه خواهد داشت. زدودن آلودگی های میکروبی از موادغذایی در هر یک از مراحل تولید، نگهداری و عرضه موادغذایی قابل اهمیت است. در این تحقیق، اثرات ضدباکتریایی نانوذره اکسید روی بر دو باکتری اشریشیا کلی و لیستریا مونوسیتوژنز مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، نانوذره اکسید روی از زئولیت تهیه شد و مقدار آن بااستفاده از دستگاه فلورسانس اشعه ایکس (X-Ray Fluorescence) در آزمایشگاه دانشگاه تربیت مدرس تعیین شد. حداقل غلظت مهارکنندگی رشد (MIC) و حداقل غلظت باکتری کشی (MBC) نانوذره اکسید روی بااستفاده از روش دیسک گذاری تعیین شد.
نتایجبراساس نتایج این بررسی، مقدار MIC نانوذره اکسید روی برای همه ی باکتری های مورد آزمایش 4 میلی گرم بر میلی لیتر و مقادیر MBC این ماده برای سویه استاندارد و جدایه اشریشیا کلی به ترتیب برابر با 4 و 8 میلی گرم بر میلی لیتر و برای سویه استاندارد و جدایه لیستریا مونوسیتوژنز 4 میلی گرم بر میلی لیتر محاسبه شد.
نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد که نانو ذرات اکسید روی می توانند به عنوان یک عامل بازدارنده در مقابل پاتوژن های موادغذایی در بسته بندی و نگهداری موادغذایی مورداستفاده قرار گیرند و از آلودگی آن ها جلوگیری کنند.
کلید واژگان: نانوذره, اکسید روی, اشریشیا کلی, لیستریا مونوسیتوژنز, ضدباکتریاییFeyz, Volume:23 Issue: 5, 2019, PP 528 -534BackgroundDue to the human need for food, any change in the quality and quantity of food will affect the health of the community. It is important to remove microbial contaminants from food during the production, storage and supply phases. In this study, the antibacterial effects of nanoparticles of zinc oxide on two Escherichia coli and Listeria monocytogenes were investigated.
Materials and MethodsIn this study, zinc oxide nanoparticles were prepared from zeolite and quantified by X-ray fluorescence. The minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) of nanoparticles of zinc oxide were determined using a disc diffusion method. Graphpad prism statistical software was used for data analysis and ANOVA was used for analysis of variance. Significant limit was set at 0.05 (P≤0.05).
ResultsBased on the results of this study, the MIC value of nanoparticles of zinc oxide for all tested bacteria was 4 mg/ml, and the MBC values for standard strain and Escherichia coli isolates were 8 and 4 mg/ml, respectively. The standard strain and isolate of Listeria monocytogenes was calculated to be 4 mg/ml.
ConclusionThe present study showed that zinc oxide nanoparticles can be used as a deterrent against the pathogens of the materials and avoid contamination.
Keywords: Nanoparticle, Zinc Oxide, Escherichia coli, Listeria monocytogenes, Antibacterial -
مقدمهآنتی بیوتیک ها به دلیل خاصیت تجمعی، باعث ایجاد مشکلات عمده در انسان و محیط زیست می شوند. هدف از این مطالعه، بررسی کارآیی نانو ذره ی اکسید روی (ZnO) برای حذف آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین از محلول های آبی می باشد.
شیوه ی مطالعهدر این مطالعه ی تجربی، تاثیر پارامترهایی مانند pH محلول (3، 5، 7، 9، 11)، غلظت آنتی بیوتیک (250-10 میلی گرم در لیتر)، زمان تماس (120-10 دقیقه) و دوز نانوذره (01/0، 02/0، 04/0، 06/0، 08/0 و 1 گرم در لیتر) در تجزیه ی آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین، مورد بررسی قرار گرفت. در هر مرحله با ثابت نگه داشتن پارامترها و متغیر بودن یک پارامتر، آزمایشات انجام شد.نتایج آزمایش نشان داد که pH اولیه ی محلول، در فرایند حذف آنتی بیوتیک، پارامتر اصلی می باشد. مقدار بهینه ی pH برابر با 7 به دست آمد که مقدار حذف در این pH برابر 93/53 درصد می باشد. همچنین پارامترهای زمان تماس، در مدت 60 دقیقه برابر با 93/55 درصد و دوز نانوذره در غلظت 0/01 گرم در لیتر برابر با 92/60 درصد به دست آمد.
یافته ها
نتیجه گیرینتایج حاصل از آزمایش نشان داد که فرایند استفاده از نانوذره اکسیدروی در حذف آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین، موثر می باشد.کلید واژگان: آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین, نانوذره, ZnO, محلول های آبیBackgroundAntibiotics, due to cumulative properties, cause major problems in humans and the environment. The purpose of this study was to evaluate the effect of zinc oxide nanoparticles (ZnO) to remove antibiotics ciprofloxacin from aqueous solutions.MethodsIn this experimental study, the effect of parameters such as solution pH, antibiotic concentration, contact time and dose of nanoparticles in antibiotic degradation of ciprofloxacin was investigated. At each step, keep parameters constant and variable of one parameter, test was done.ResultsThe results of the experiment showed that the initial pH of the solution in the antibiotic removal process is the main parameter. And the optimum pH value was 7. The removal value at this pH is 93/53%. Also, the contact time parameters were obtained at 93/55% and the nanoparticle dosage at 0.01 g / l was equal to 92.66%.ConclusionThe results of the experiment showed that the use of ZnO nanoparticle in the antibiotic removal of ciprofloxacin is effective.Keywords: Antibiotics ciprofloxacin, Nanoparticles, ZnO, Aqueous solutions
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.