به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « همسران » در نشریات گروه « پزشکی »

  • حمیده عظیمی لولتی*، حجت الله ولی پور، یدالله جنتی، علی اصغر، نادی قرا، آذر رمضانی، مریم رستم وند
    مقدمه
    اعتیاد پدیده ای آسیب زننده به اقتصاد، سلامتی و بنیان خانواده ها می باشد. اعضای خانواده های فاقد روابط صمیمی والدین- فرزندان و پیوندهای ایمن تمایل به مصرف مواد بیشتری دارند. از پیامدهای زندگی با افراد معتاد، وابستگی متقابل همسران می باشد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه سبک دلبستگی و وابستگی متقابل همسران بیماران مبتلا به مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده طراحی گردید.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی همبستگی در سال 1400 روی 98 نفر از همسران بیماران مبتلا به مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده مراجعه کننده به درمانگاه ترک اعتیاد بیمارستان روان پزشکی زارع ساری به صورت تصادفی ساده، انجام شد. ابزارهای مورد استفاده مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید و پرسشنامه وابستگی متقابل اسپن و فیشر بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار              spss-22 و روش های آماری توصیفی و استنباطی (کای اسکوئر، t مستقل، من ویتنی، آنالیزواریانس، کروسکال والیس و رگرسیون خطی) استفاده گردید.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد میانگین و انحراف معیار سبک دلبستگی ایمن 2/21±11/88، ناایمن2/60±12/11، دوسویه همسران بیماران مبتلا به مصرف مواد 4/50±11/71 و وابستگی متقابل 12/00±60/65 بود. نتایج ضریب همبستگی جزئی نشان داد بین وابستگی متقابل با دلبستگی ناایمن همبستگی منفی(P<0.05 r=0.22) و بین وابستگی متقابل با دلبستگی دوسویه-اضطرابی همبستگی مثبت وجود داشت (P<0.05 r=0.496). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد برای پیش بینی وابستگی متقابل از سبک های دلبستگی تنها سبک دلبستگی دوسویه-اضطرابی به طور معنی داری میتواند 31درصد تغییرات وابستگی متقابل همسران بیماران معتاد تحت درمان نگهدارنده را پیش بینی کند و همچنین وابستگی متقابل در همسران بیماران مبتلا به مصرف مواد با مدت زمان مصرف مواد، رتبه تولد و تجربه وقایع فشارزا در 6 ماه اخیر ارتباط معنی داری داشت.   
    نتیجه گیری
    وابستگی متقابل با سبک دلبستگی ارتباط معنی داری داشت و باید همراه با بیماران معتاد به همسران انان و به ویژه همسرانی که دلبستگی دوسویه اضطرابی دارند به منظور پیشگیری از وابستگی متقابل توجه بیشتری نمود. توصیه می شود برای تحقیقات آتی، با عنایت به ریشه های فرهنگی تاریخی جامعه ایرانی، پژوهش حاضر در شهرهای دیگر هم انجام گردد تا اثر تفاوت های فرهنگی خانواده ها هم مورد بررسی قرار گیرد.


    کلید واژگان: سبک های دلبستگی, وابستگی متقابل, همسران, سوءمصرف مواد مخدر, درمان نگهدارنده
    Hamideh Azimi Lolaty*, Hojjatollah Valipour, Yadollah Jannati, Ali Asghar Nadi Ghara, Azar Ramezani, Maryam Rostamvand
    Introduction
    Addiction is a detrimental phenomenon to the economy, health, and the foundation of families. family members who do not have intimate parent-child interactions or strong bonds tend to take drugs more frequently. The interdependence of spouses is one of the effects of living with addicts. This study was designed to determine the relationship between attachment style and interdependence of spouses of patients with maintenance drug use.
    Methods
    This is a descriptive-correlational study done on 98 spouses of patients with maintenance treatment referred to the addiction treatment clinic of Sari Zare Psychiatric Hospital, selected by simple random sampling in 1400. Research tools included the Collins and Reed Adult Attachment Scale and the Spin-Fisher Interdependence Questionnaire. Data were analyzed by SPSS-22 software and descriptive and inferential statistical methods (Chi-square, independent t-test, Mann-Whitney, Analysis of variance, Kruskal–Wallis, and linear regression).
    Results
    The mean and standard deviation of the total score of closeness, dependence, and anxiety attachment styles and interdependence were 11.88±2.21,12.11±2.60,11.71±4.50,60.65±12.0, respectively. Interdependence and insecure attachment had a significant negative connection, according to the partial correlation coefficient (P<0.05). there was a positive correlation between cross-dependence and bilateral-anxiety attachment (P<0.05). Results of multiple regressions showed to predict the interdependence of attachment styles, only the anxious-ambivalent style can significantly predict a 31% variance of the interdependence of spouses of addicts undergoing maintenance treatment and also showed a significant relationship between correlation with substance use time, birth rate and experience of stressful events in the last 6 months.
    Conclusions
    The results showed interdependence had a significant relationship with their attachment style and it is necessary to pay attention to their spouses along with addicted patients, and to spouses who have an anxious mutual attachment to prevent interdependence. It is recommended that for future research, about the cultural and historical roots of Iranian society, the present study should also be conducted in other cities to examine the effects of cultural differences among families.


    Keywords: Attachment Styles, Interdependence, Spouses, Drug Use, Maintenance Therapy
  • اکرم رضایی اغوزی، حمید حجتی*، نفیسه حکمتی پور، حمید نجات، احمد اکبری
    زمینه و هدف

    اختلال استرس پس از سانحه به عنوان یکی از عوارض نامرئی جنگ محسوب می گردد. همسران جانبازان اختلال استرس پس از سانحه ، قربانیان غیرمستقیم جنگ محسوب شده که فشار و بار مراقبتی زیادی را تحمل می نمایند. لذا این مطالعه با هدف تاثیر الگوی فرآیند موازی توسعه یافته بر بارمراقبتی همسران جانبازان اختلال استرس پس از سانحه جنگی انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه نیمه تجربی بر روی 30 نفر از همسران جانبازان اختلال استرس پس از سانحه جنگی شهر تربت حیدریه در سال 1401 به روش نمونه گیری تخصیص تصادفی ساده انجام شد. ابزار گردآوری پرسشنامه بارمراقبتی  بود. در گروه آزمون 6 جلسه (40-30)دقیقه ای هفته ای یکبار براساس سازه های الگوی فرآیندموازی توسعه یافته موازی انجام و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری spss21 تجزیه و تحلیل گردید.

    یافته ها

    آزمون کواریانس با حذف اثرپیش آزمون، اختلاف معنی داری را نشان داد  69/0= eta)،01/0 > P) طوری که 69 درصد تغییرات بارمراقبتی می تواند با الگوی فرآیند موازی توسعه یافته در ارتباط باشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به اثربخشی الگوی فرآیند موازی توسعه یافته بر کاهش بارمراقبتی همسران جانبازان، پیشنهاد می گردد مدیران و دست اندرکاران بهداشتی از این روش های درمانی مکمل و غیردارویی در بهبود و ارتقاء سلامت و عملکرد جانبازان و اعضای خانواده آنها استفاده نمایند.

    کلید واژگان: فرآیند موازی توسعه یافته, بارمراقبتی, همسران, جانبازان, اختلال استرس پس از سانحه جنگی
    Akram Rezaei Aghuei, Hamid Hojjati*, Nafiseh Hekmatipour, Hamid Nejat, Ahmad Akbary

    Post-traumatic stress disorder is considered as one of the invisible complications of war. Spouses of post-traumatic stress disorder veterans are considered indirect victims of war. They endure a lot of  burden of care and Pressure. Therefore, this study was carried out with the aim of the effect of the developed parallel process model on the burden of care for the spouses of veterans with post-traumatic stress disorder.

    Methods

    This semi-experimental study was conducted on 30 spouses of veterans with post-traumatic stress disorder in Torbat Heydarieh city in 1401 by simple random allocation sampling method. The collection tool was the  burden of  care questionnaire. In the test group, 6 sessions (30-40) of minutes once a week were conducted based on the structures of the parallel developed parallel process model. After collecting the data, it was analyzed using SPSS 21 statistical software.

    findings

    The findings showed rabies (eta = 0.69, P < 0.01). Thus, 69% of care burden changes can be related to the parallel process model developed.

    Conclusion

    Considering the effectiveness of the developed parallel process model on reducing the care burden of veterans spouses, it is suggested that managers and health practitioners use these complementary and non-pharmacological treatment methods to improve and enhance the health and performance of veterans and their family members.

    Keywords: Developed Parallel Process, Burden Of Care, Spouses Of Veterans, Post-Traumatic Stress Disorder
  • ذبیح الله قارلی پور، شاهرخ راهبر، علیرضا امیدی اسکوئی، نسرین قاسمی، احمد راهبر*
    زمینه و هدف

    ازدواج و تشکیل خانواده یکی از عوامل موثر در بهداشت روان و شیوه زندگی و کاهش نابسامانی های فردی و اجتماعی است. این مطالعه با هدف اولویت بخشی ملاک های همسرگزینی از دیدگاه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1396 انجام شده است.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و به صورت مقطعی در سال 1396 در دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شده است. جامعه آماری دانشجویان دختر و تعداد 373 نمونه به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد اولویت بخشی ملاک های همسرگزینی با 22 گویه بود که روایی و پایایی آن در مطالعات قبلی تایید شده بود. داده ها با نسخه 20 نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های فریدمن، کای اسکویر، تی تست و تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شدند.

    یافته ها

    سن شرکت کنندگان بین 18-38 سال و ترم تحصیلی آن ها بین 1-15 بوده است. نتایج آزمون فریدمن نشان داد تفاوت های بین میانگین رتبه های متغیرهای مستقل، معنا دار می باشد. برخوردار بودن از سلامت روانی در اولویت اول و برخورداری همسر از قومیت یکسان در اولویت آخر قرار می گیرد. بین متغیر سن و میزان اهمیت اولویت های انتخاب همسر همبستگی غیرمستقیم و معناداری وجود دارد (001/0>P). همچنین بین مقاطع تحصیلی کاردانی با کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری عمومی با میزان اهمیت ملاک های انتخاب همسر تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P).

    نتیجه گیری

    انتخاب همسر براساس معیارهای صحیح از مهم ترین عوامل موثر بر ازدواج موفق می باشد؛ به منظور حفظ و ارتقا سلامت دانشجویان به نظر می رسد دانشجویان لازم است به سلامت روان و حس مسیولیت پذیری و عفت و پاکدامنی در انتخاب همسر نسبت به سایر موارد اهمیت بیشتری بدهند.

    کلید واژگان: همسران, ازدواج, دانشجویان
    Zabihollah Gharlipour, Shahrokh Rahbar, Alireza Omidi Oskouei, Nasrin Ghasemi, Ahmad Rahbar*

    Background and Objectives :

    Marriage is one of the effective factors that can promote mental health and lifestyle and reduce the risk of individual and social disorders. This study aims to prioritize the criteria for partner selection according to the perceptions of female students of Qom University of Medical Sciences (QUMS) in 2017.

    Methods

    This is descriptive-analytical study with a cross-sectional design was conducted in 2017. The study population consists of all single female students of QUMS, of whom 373 were selected by multi-stage sampling method. The instrument was the 22-item Preference Criteria of Spouse Selection Inventory (PCSSI) with acceptable validity and reliability. Data were analyzed in SPSS software, version 20 statistical software using descriptive statistics and Friedman’s test, Chi-square test, t-test, and one-way analysis of variance.

    Results

    The age range of the participants was 18-38 years, and their semester range was 1-15. The results of Friedman test showed a significant difference between the mean ranks of partner selection criteria. Mental health had the highest priority, while being from the same ethnicity had the lowest priority. There was a significant negative correlation between age and importance of partner selection criteria (P<0.001). In addition, there was a significant difference between students with associate degree and the students with bachelor’s degree, master’s degree, and PhD degree in terms of the importance of partner selection criteria (P<0.001).

    Conclusion

    Female students of QUMS pay more attention to mental health, responsibility, and chastity criteria in choosing a partner.

    Keywords: Spouses, Marriage, Students
  • مهیار خانی مقدم*
    هدف

    از مهمترین چالش های اجتماعی، حفظ قوام خانواده بوده و در این میان، نقش روابط جنسی میان همسران، مبنایی است. با توجه به آسیب های متعددی که با تغییر سبک زندگی در حوزه مذکور پدیدار شده، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش هاست که برجسته ترین ارکان نظام اخلاق جنسی در اسلام چیست؟ برمبنای آن، برجسته ترین راهکارهای افزایش رضامندی جنسی همسران چیست؟

    مواد و روش ها

    پژوهش به روش کتابخانه ای-استنادی و تحلیل بصورت توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفت.

    یافته ها

    می توان از سه رکن «حکمت»، «هدایت» و «رضایت» به عنوان ارکان نظام اخلاق جنسی اسلام نام برد که دارای اصولی مانند «رعایت حریم ها»، «گرایش به جنس مکمل» و «تداوم نسل انسان» هستند. با رصد فراوانی تاکید آموزه های دینی بر بایسته های رضامندی جنسی همسران و عنایت بر چالش های جامعه، چهار راهکار «حفظ حجاب»، «حفظ نگاه»، «غیرتمندی» و «توجه متقابل بر غرایز همسر» برجسته تر است.

    نتیجه گیری

    سه راهکار «حفظ حجاب»، «حفظ نگاه» و «غیرتمندی» به عنوان لازم و ملزوم یکدیگر و برآمده از رکن «رضایت الهی»، می تواند همسران را از مخاطرات روحی و جسمی و گرایش های نامشروع، مصون  دارد. راهکار «توجه متقابل همسران به نیازهای عاطفی و جسمی یکدیگر» نیز از رکن«هدایت الهی» منشاء می گیرد؛ با توجه به تفاوت مرد و زن در تحریک و ارضای غریزه جنسی، باید هر یک از آن دو،  تمایلات جنسی فرد مقابل را در نظر گیرند تا رضامندی جنسی افزایش یابد. در ترویج بیش از پیش این راهکارها در سطح جامعه و پیشگیری از آسیب های مرتبط، سه عامل«معرفت»، «رعایت»و «نظارت» و مشارکت نهادها و ابزارهای مرتبط، قابل اعتنایند.

    کلید واژگان: اخلاق جنسی, رضامندی جنسی, همسران, قرآن, روایات
    Mahyar Khani Moghadam*
    Purpose

    One of the most important social challenges is to maintain family cohesion and in this, the role of sexual relations between spouses is fundamental. Given the many harms that have arisen with the change of lifestyle in this area, the present study seeks to answer the questions that what are the most prominent pillars of the sexual morality system in Islam? Based on that, what are the most prominent ways to increase spouses' sexual satisfaction?

    Materials and Methods

    The research was conducted by library-citation method and descriptive-analytical analysis.

    Findings

    The three pillars of "wisdom", "guidance" and "satisfaction" can be mentioned as the pillars of the Islamic sexual ethics system, which have principles such as "observance of privacy", "tendency to complementary sex" and "continuity" The human race. By observing the frequency of religious teachings emphasizing the needs of spouses' sexual satisfaction and taking into account the challenges of society, the four strategies of "keeping the hijab", "keeping the look", "impudence" and "reciprocal attention to the spouse's instincts" are more prominent.

    Conclusion

    The three strategies of "keeping the hijab", "keeping the look" and "ungratefulness" as necessary and obligatory for each other and arising from the pillar of "divine satisfaction", can protect spouses from mental and physical dangers and illegitimate tendencies. It is safe. The strategy of "spouses' mutual attention to each other's emotional and physical needs" also originates from the pillar of "divine guidance"; Given the difference between men and women in arousing and satisfying sexual instinct, each of them must consider the sexual desires of the other person to increase sexual satisfaction. In further promoting these strategies at the community level and preventing related harms, the three factors of "knowledge", "observance" and "supervision" and the participation of related institutions and tools are noteworthy.

    Keywords: Sexual Ethics, Sexual Satisfaction, Spouses, Quran, Narrations
  • سراج الدین محمودیانی*، فاطمه رحمتی، فاطمه محمودیانی گیلان
    زمینه و هدف

    باروری در کشور به زیر سطح جایگزینی رسیده است که این مهم موجب توجه سیاست گذاران به آن شده است. باروری ایده آل می تواند پیش بینی کننده باروری واقعی باشد. تحقق باروری ایده آل می تواند سطح فعلی باروری کلی را افزایش دهد. رضایت زناشویی از تعیین کننده های مهم باروری به شمار می آید. مطالعه حاضر به دنبال بررسی اثر رضایت زناشویی بر باروری ایده آل بود.

    روش

    مطالعه حاضر، کمی و با روش پیمایش انجام شد. برای این منظور تعداد 379 نفر از زنان متاهل 15 تا 49 ساله ساکن محله های حاشیه شهر بندرعباس پیمایش شدند. نمونه گیری با روش خوشه ای چندمرحله ای انجام شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه بهره برده شد.

    یافته ها

    رضایت زناشویی زنان و باروری ایده آل همبستگی مثبت و معنی داری داشتند. افزایش مدت ازدواج با افزایش باروری ایده آل همبسته بود. تفاوت میانگین باروری ایده آل برحسب سطح تحصیلات زنان معنی دار بود. میانگین تعداد ایده آل فرزندان زنان اهل سنت بیشتر از زنان اهل تشیع و زنان متعلق به قومیت های فارس، لر، ترک و عرب کمتر از زنان سایر قومیت ها بود. نتایج رگرسیون چندمتغیری نشان داد که افزایش رضایت زناشویی زنان به افزایش باروری ایده آل می انجامد.

    نتیجه گیری

    برنامه ریزی در جهت افزایش رضایت زناشویی زوجین می تواند به تحقق باروری ایده آل کمک کند. تحقق باروری ایده آل می تواند به معنای افزایش سطح فعلی باروری کلی در کشور باشد. از این رو در سیاست های جدید جمعیتی، در کنار سیاست های تشویقی برای افزایش باروری، باید به خانواده، روابط زوجین و رضایت زناشویی نیز توجه جدی کرد.

    کلید واژگان: ازدواج, باروری, جمعیت حومه شهر, نرخ تولد, همسران
    Serajeddin Mahmoudiani*, Fatemeh Rahmati, Fatemeh Mahmoudiani Gilan
    Background

    Fertility in the country has reached below the replacement level, which has attracted the attention of politicians. Ideal fertility can predict actual fertility. Achieving ideal fertility can increase the current level of fertility. Marital satisfaction is one of the important determinants of fertility. The present study endeavors to investigate the effect of marital satisfaction on ideal fertility.

    Methods

    The present study was conducted quantitatively with the survey method. For this purpose, 379 married women aged 15 to 49 living in the suburbs of Bandar Abbas were surveyed. Sampling was performed by multi-stage cluster method. A questionnaire was used to collect data.

    Results

    Women's marital satisfaction and the ideal number of children had a positive and significant correlation. The increase in the duration of marriage was correlated with the increase in the ideal number of children. The difference in the average ideal number of children by the education level of women was significant. The average ideal number of children of Sunni women was more than that of Shia women and women belonging to Fars, Lor, Turk and Arab ethnicities were less than women of other ethnicities. The results of multivariate regression showed that the increase in women’s marital satisfaction leads to an increase in the ideal number of children.

    Conclusion

    Planning to increase marital satisfaction of couples can help to achieve ideal fertility. Ideal fertility research can mean increasing the current level of total fertility in the country. Therefore, in the new population policies, along with encouraging policies to increase fertility, serious attention should also be paid to the family, spouse relationships and marital satisfaction.

    Keywords: Birth Rate, Fertility, Marriage, Spouses, Suburban Population
  • فاطمه مدیری*
    زمینه و هدف

    اهمیت روابط مثبت خانوادگی و تاثیر آن بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی از جمله حوزه سلامت در مطالعات متعدد تایید شده است. آموزه های دینی نیز همواره به حسن معاشرت و روابط بهینه میان زوجین تاکید داشته اند. از سوی دیگر برخی معتقدند تغییرات دهه های اخیر از جمله افزایش استفاده از رسانه، تغییرات دینداری، اشتغال زنان و نگرش های برابرطلبانه، گسست در روابط میان همسران را به دنبال داشته است. بر این اساس، این مقاله به شناسایی سبک زندگی انتخابی متاهلین پرداخته و تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که سبک زندگی زوجین که با پایداری زندگی زناشویی رابطه معنادار دارد، متاثر از چه عواملی است؟

    روش

    جامعه آماری این پیمایش مقطعی، زنان و مردان متاهل شهر تهران بوده و با استفاده از فرمول کوکران و اندازه اثر طرح مطلوب،1736 نمونه در تجزیه و تحلیل نهایی به کار گرفته شده است. نمونه گیری به شیوه خوشه ای چند مرحله ای از 50 حوزه شهر تهران انجام شده است.

    یافته ها

    فردگرایی افراطی در میان همسران یافته غالبی نبوده و سبک زندگی انتخابی متاثر از استفاده از رسانه، دینداری، نگرش های جنسیتی، همگونی با همسر و تضاد میان کار و خانواده بوده است.

    نتیجه گیری

    یافته های تحقیق، رابطه میان تغییرات معاصر با سبک زندگی متمایز را به چالش کشیده است. در راستای افزایش پایداری زندگی زناشویی، لازم است خواست زوجین و نتایج تحقیقات حوزه خانواده لحاظ شود.

    کلید واژگان: روابط خانوادگی, سبک زندگی, کیفیت زندگی, مطالعات مقطعی, همسران
    Fatemeh Modiri*
    Background

    The importance of positive family relationships and its impact on various aspects of social life, including health, have been stressed in several studies. Religious teachings have always emphasized companionship and optimal relations between couples. This study examines married lifestyles and its determinants and seek to determine the factors affecting their lifestyle.

    Methods

    A cross-sectional survey of married men and women in Tehran was done. We selected 1736 samples by multi-stage cluster sampling from 50 districts and the data were analyzed.

    Results

    Extreme individualism was not prevalent among spouses. Selective lifestyles were affected by mass media, religion, gender, and attitudes of the spouse leading to conflict between work and family.

    Conclusion

    Findings of this study, have challenged the relationship between contemporary changes and a separate lifestyles. In order to increase the stability of marital life, it is necessary to explain family policies and  consideration of individual intimate needs of married couples.

    Keywords: Cross-Sectional Studies, Family Relations, Life Style, Spouses, Policy, Quality of Life
  • مرضیه ملکیها، سید ضیاء الدین علیانسب
    سابقه و هدف

    مقاومت در برابر مشکلات زندگی و صبر بر پیامدهای ناگوار یکی از مهارت‌های ضروری برای زندگی در دنیای امروز است که همواره در اسلام نیز تاکید شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش صبر بر مبنای قرآن بر افزایش تاب‌آوری و خودشفقت‌ورزی همسران معلولان ضایعه نخاعی در شهر اصفهان بود.

    روش کار

    پژوهش حاضر نیمه‌تجربی از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی همسران معلولان ضایعه نخاعی شهر اصفهان در سال 1398 بود که تعداد 30 نفر از آنان با توجه به معیارهای شمول به‌صورت داوطلبانه انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه‌های ویژگی های جمعیت‌شناختی، مقیاس تاب‌آوری (کانر-دیویدسون) و مقیاس خودشفقت‌ورزی (فرم کوتاه- راس و همکاران) جمع‌آوری و با روش تحلیل کوواریانس تک‌متغیره (آنکوا) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

    یافته‌ ها:

     بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، بین میانگین نمرات پس‌آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در دو متغیر تاب آوری و خودشفقت‌ورزی تفاوت معناداری وجود داشت (005/0>P).

    نتیجه‌ گیری:

     یافته‌ها نشان می‌دهد که آموزش صبر بر مبنای قرآن در افزایش تاب‌آوری و خودشفقت‌ورزی در همسران معلولان ضایعه نخاعی موثر است.

    کلید واژگان: تاب آوری, خودشفقت ورزی, صبر, ضایعه نخاعی, قرآن, معلولان, همسران
    Marzieyh Malekiha, Sayyed Ziaoddin Olyanasab
    Background and Objective

    Resistance against the problems of life and patience about the unfortunate consequences are among the essential skills for living in today's world. The aim of this study was examine the effectiveness of teaching patience based on the Quran in the resiliency and self-compassion of the spouses of the disabled with spinal cord injury in Isfahan.

    Methods

    This study used a quasi-experimental pretest-posttest control group design. The statistical population included all the spouses of the disabled with spinal cord injury in Isfahan in 2020, out of whom 30 were selected according to inclusion criteria on a voluntarily basis and were randomly assigned into experimental (15 person) and control (15 person) groups. In this study, data were gathered using demographic characteristics questionnaire, Resiliency Scale (Conner & Davidson) and Self-Compassion Scale (short-form, Raes & et al,). The data were analyzed by Univariate Analysis of Covariance (ANCOVA). In the present study, all ethical considerations were observed and the authors declared no conflict of interest.

    Results

    The results showed a significant difference between the experimental and control groups in their means scores related to the two variables of resiliency and self-compassion (P<0/05).

    Conclusion

    The results show that teaching patience based on the Quran is effective in increasing resiliency and self-compassion in the spouses of the disabled with spinal cord injury.

    Keywords: Patient, Quran, Resilience, Self-compassion, Spinal cord injury, Spouses, The disabled
  • مهناز جیلانچی، محمود برجعلی*، حمیدرضا وطن خواه، مریم مشایخ، علیرضا زالی
    مقدمه

    جنگ به عنوان یک عامل رویداد آسیب زا، می تواند منجر به آسیب های روانی همسران جانبازان شود. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی و اعتباریابی شاخص های موثر در الگوی سلامت روان وابسته به فرهنگ ایرانی برای همسران جانبازان جنگ تحمیلی است.

    روش بررسی :

    در فرآیند انجام این پژوهش از روش کیفی و کمی استفاده شده است. در چارچوب روش کیفی و تحلیل مضمون، تعدادی از صاحب نظران و اساتید حوزه سلامت روان شناسایی و پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با آنان و تحلیل نظریه های پیرامون سلامت روان، برخی از مهمترین مضامین سلامت روان شناسایی گردید. پس از استخراج شاخص های مختلف، فرآیند کمی در قالب روش پیمایشی آغاز گردید. جامعه آماری پژوهش، کلیه همسران جانبازان جنگ تحمیلی تعیین شدند و 300 نفر از آنان به صورت تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند.

    یافته ها:

    با توجه به نتایج بخش کیفی، 90 مضمون پایه، 23 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر شناسایی و استخراج شد. نتایج مدل عاملی تاییدی نشان داد که در الگوی مناسب سلامت روان وابسته به فرهنگ ایرانی برای همسران جانبازان جنگ تحمیلی، بعد تعادل در شخصیت در اولویت اول، تلاش برای ارضاء نیازها اولویت دوم و خلق محیط مثبت دارای اولویت سوم است.

    بحث و نتیجه گیری:

    الگوی تدوین یافته حاوی شاخص های سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی است که اجرای برنامه های پیشگیرانه و درمان برای همسران جانبازان، می تواند تعادل در شخصیت، تلاش برای ارضای نیازها و خلق محیط مثبت را فراهم کند.

    کلید واژگان: سلامت روان, جانبازان, نظامیان, همسران
    Mahnaz Jilanchi, Mahmoud Borjali*, Hamidreza Vatankhah, Maryam Mashayekh, Alireza Zali
    Background

    Dialysis patients are prone to various complications of trhe disease such as physical, economic, social, and psychological problems. The current study aimed to evaluate the effectiveness of acceptance and commitment therapy on quality of life and blood pressure in hemodialysis patients.

    Materials and methods

    This quasi-experimental study was conducted with a pretest-posttest design with control group and a 3-month follow-up. The statistical population of this study included 30 hemodialysis patients referred to Loghman Hospital in Tehran in 2019. They were selected using purposive sampling and divided into experimental (15 people) and control (15 people) groups. The experimental group underwent acceptance and commitment therapy (eight sessions of 90 minutes), but the control group received no intervention and remained on the waiting list. Kidney Disease Quality of Life Short Form (KDQOL-SF™ 1.3) and blood pressure index were used to collect information.

    Results

    The results showed that acceptance and commitment has a significant impact on the quality of life and blood pressure index of hemodialysis patients and the results were stable in the follow-up period (p<0.05).

    Conclusion

    In summary, the results showed that acceptance  commitment therapy has an effect on increasing the quality of life and reducing blood pressure in hemodialysis patients. Therefore, in addition to prescribing medicines, psychological interventions such as acceptance and commitment therapy are recommended for these patients.

    Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Blood Pressure, Quality of Life, Hemodialysis
  • منصوره مکبریان *، حوریه دهقان پوری
    پیش‌ زمینه و هدف

    مشارکت مردان در مراقبت‌های دوران بارداری، به‌منظور ارتقاء سلامت مادران و کودکان همواره موردتوجه نهادهای بین‌المللی بوده است. هدف از پژوهش حاضر تاثیر آموزش مشارکت پدران در مراقبت‌های حین بارداری بر اضطراب و دلبستگی مادر-جنین در زنان نخست باردار ناخواسته در شرایط بیماری کووید- 19 بود.

    مواد و روش کار

    جامعه پژوهش حاضر کلیه زنان بارداری اول ناخواسته مراجعه کننده به درمانگاه‌ زنان بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهرستان سمنان بودند که با توجه به معیارهای پژوهش 60 نفر به‌صورت هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی ساده (بر زدن کارت‌ها) به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. پدران و مادران گروه تجربی طی 8 جلسه 20 الی 30 دقیقه‌ای تحت آموزش‌های دوران بارداری توسط ماماها قرار گرفتند و زنان گروه کنترل همین آموزش‎ها را بدون حضور همسران سپری کردند. یک روز قبل از شروع و یک روز بعد از اتمام پژوهش، میزان اضطراب و دلبستگی مادر- جنین به ترتیب با پرسشنامه‌های اسپیلبرگر و کرانلی اندازه‌گیری شد

    یافته ها

    یافته‌های حاصل از تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) در سطح معناداری 007/0 p≤نشان داد که زنان گروه تجربی نسبت به گروه کنترل پس از مداخله موردنظر، کاهش معناداری در میزان اضطراب و افزایش معناداری در میزان دلبستگی به جنین داشتند.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان گفت، مشارکت همسران در مراقبت‌های دوران بارداری می‎تواند به‌عنوان روشی موثر و درعین‌حال کم‌هزینه جهت کاهش اضطراب و بهبودی دلبستگی مادر به جنین در زنان نخست باردار در شرایط بارداری ناخواسته و بیماری کووید 19 که تواما اضطراب بارداری را مضاعف می‌سازد، به کار رود.

    کلید واژگان: همسران, بارداری, اضطراب, دلبستگی, کووید- 19
    Mansoureh Mokaberian *, Hurieh Dehghanpouri
    Background & Aims

    The participation of men in prenatal care has always been the focus of international organizations to promote the health of mothers and children. The aim of the present study is to investigate the effect of fathers' participation in prenatal care on anxiety and maternal-fetal attachment in unwanted first pregnant women during Covid-19 Pandemic.

    Materials & Methods

    The population of the present study was all the unwanted first pregnant women who referred to the gynecology clinic of Amiralmo'menin Hospital in Semnan. According to the research criteria, 60 people were purposefully selected and by simple random sampling (cards shuffling) divided into experimental and control groups. The fathers and mothers of the experimental group underwent prenatal care training by midwives during 8 sessions of 20 - 30 minutes, and the women in the control group underwent the same training without the presence of their husbands. One day before and one day after the end of the research, anxiety and maternal-fetal attachment were measured by Spielberger and Cranley questionnaires, respectively.

    Results

    The results of the multivariate analysis of covariance indicated that after the intervention, women in the experimental group had a significant decrease in anxiety and a significant increase in fetal attachment compared to the control group (p≤0.007).

    Conclusion

    According to the present results, it can be said that the participation of father in prenatal care can be an effective and low-cost way to reduce anxiety and improve maternal-fetal attachment in first-time pregnant women in unwanted pregnancies and Covid-19 Pandemic Increases pregnancy anxiety, is used.

    Keywords: husbands, pregnancy, anxiety, attachment, Covid-19
  • نسرین شمس، میترا پیامی بوساری*، علیرضا حیدری صومعه، رمضان فلاح
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر حمایت اجتماعی درک شده بر شادمانی همسران جانبازان جسمی زنجان انجام شد.

    ابزار و روش ها

    پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. 188 نفر از همسران جانباز جسمی بالای 40% به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه آکسفورد و زیمت جمع آوری و با رگرسیون در SPSS 25 تحلیل شدند.

    یافته ها:

    رده سنی 45 تا 54 سال با 6/60%، بیشترین فراوانی را داشت. شادمانی 9/55% همسران در سطح خیلی خوب، 41% متوسط و 3.2% کم بود. در ابعاد شادمانی کمترین میانگین مربوط به بعد زیبایی شناختی (1.85) و بیشترین مربوط به بعد خودکارآمدی (2.27) بود. 78.72% همسران حمایت اجتماعی ادراک شده خود را زیاد، 15.50% متوسط و 5.85% کم برآورد کردند. بیشترین میانگین به ترتیب از خانواده (4.02)، جامعه (3.92) و دوستان (2.91) اخذ شده بود. بین مولفه های شادمانی با حمایت اجتماعی رابطه معنی دار مشاهده شد (0.05<P). نتایج نشان داد که ضریب همبستگی مولفه های حمایت اجتماعی با شادمانی، برابر 0.443=mr و ضریب تعیین برابر 0.196RS= است که در سطح 0.001<p معنی دار است و 19.6% واریانس شادمانی توسط ابعاد حمایت اجتماعی درک شده تبیین شده است. از میان انواع سه گانه حمایت اجتماعی، فقط حمایت خانواده پیش بینی کننده شادمانی است و سایر متغیرها نقشی در پیش بینی آن ایفا نمی کنند (0.000≤p).

    نتیجه گیری:

     حمایت اجتماعی درک شده در همسران جانبازان منجر به افزایش شادمانی آنها می شود.

    کلید واژگان: حمایت اجتماعی, شادمانی, همسران, خانواده جانبازان
    N. Shams, M. Payami Bousari*, A. Heyadari Some, R. Fallah
    Aims

    This study investigated the effect of perceived social support on the happiness of the wives of Zanjan physical veterans.

    Instruments & Methods

    This is a descriptive correlational study. 188 wives of physical veterans with a percentage of 40% and above were selected by simple random sampling. Data were collected through Oxford and Zimet questionnaires and analyzed by multivariate regression in SPSS 25 software.

    Findings

    The age group of 45 to 54 years, with 60.6%, had the highest frequency. 55.9% of veteranschr('39') wives’ happiness level was high, 41% moderate, and 3.2% low. Among the happiness components, the lowest mean was related to the aesthetic (1.85) and the highest to self-efficacy (2.27). 78.72% of veteranschr('39') wives reported high perceived social support, 15.50% moderate, and 5.85% low. The highest averages were obtained from family (4.02), community (3.92), and friends (2.91), respectively. There was a significant relationship between the components of happiness and perceived social support (p<0.05). The results showed that the correlation coefficient of social support components with happiness (MR=0.443 and RS=0.96) was significant (p<0.00), and 19.6% of the variance of happiness is explained by the dimensions of perceived social support Among the three types of social support, only family support was predictive of happiness (p<0.00).

    Conclusion

    Family support plays a major role in the happiness of physical veterans’ wives.

    Keywords: Social Support, Happiness, Wives, Families of Veterans
  • مریم فلاحتی، عبدالله شفیع آبادی*، محمود جاجرمی، محمد محمدی پور
    اهداف

    شادکامی یکی از مهم ترین نیازهای روانی بشر است که تاثیر عمده ای بر شکل گیری شخصیت و سلامت روان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی بر شادکامی همسران جانبازان انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه مورد و یک گروه شاهد، 60 نفر از همسران جانبازان شهر تهران در سال 1396 مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، معنادرمانی و شاهد (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه های مورد در 9 جلسه 120دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ درمانی دریافت نکرد. ابزار پژوهش، پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه شادکامی آکسفورد بود. داده ها با نرم افزار SPSS 18، از طریق آزمون تحلیل کوواریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    با کنترل اثر نمرات پیش آزمون، بین میانگین نمرات شادکامی گروه ها در مرحله پس آزمون تفاوت معنی دار وجود داشت (10/827=F؛ 0/001>p). در مقایسه دوبه دوی گروه ها، دو گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (0/001>p) و معنادرمانی (0/008=p) با گروه شاهد تفاوت معنی دار داشتتند، ولی بین دو گروه مورد تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05<p) و اثربخشی دو روش درمانی تقریبا یکسان بود.

    نتیجه گیری

     درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی هر دو بر افزایش شادکامی همسران جانبازان موثر هستند.

    کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, معنادرمانی, شادکامی, همسران, جانبازان
    M. Falahati, A. Shafiabady*, M. Jajarmi, M. Mohamadipoor
    Aims

    Happiness is one of the most important mental needs of mankind which has a major impact on personality and mental health. The aim of this study was to investigate the effectiveness of acceptance and commitment therapy and Logotherapy on happiness of veterans' spouses.

    Materials & Methods

    In this semi experimental study with pretest-posttest design, with two case groups and one witness group, 60 people of veterans' spouses were studied in Tehran in 2017. The subjects were selected using simple random sampling method and were randomly assigned into acceptance and commitment therapy, Logotherapy and witness group (n=20 in each group). Case groups were treated in 9 sessions in 120 minutes and the witness group received no cure. The research tools were a demographic questionnaire and oxford happiness questionnaire. Data were analyzed using SPSS 18 software, through one-way analysis of covariance and Tukey's post hoc test.

    Finding

    By controlling the effects of pretest scores, there was a significant difference between the mean scores of happiness of the groups in the posttest step (F=10.827; p<0.001). The mean scores of happiness in the acceptance and commitment therapy group (p<0.001) and the Logotherapy group (p=0.008) had significant difference in comparison to the witness group. There was no significant difference between two case groups and both methods had the same effectiveness (p>0.05).

    Conclusion

    Both acceptance and commitment therapy and Logotherapy are effective in increasing the happiness of veterans' spouses.

    Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Logotherapy, Happiness, Veterans, Spouses
  • علی طالبی، مریم زرنقاش*
    اهداف

    خانواده جانبازان به ویژه همسران آنان در معرض آسیب های روحی و روانی بسیاری هستند که باید به آنها توجه کرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی و وسواس فکری همسران جانبازان بود.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد، 22 نفر از همسران جانبازان شهر شیراز در سال 1397 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مورد و شاهد (هر گروه 11 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسش نامه احساس تنهایی دی توماسو و پرسش نامه وسواس فکری نولن- هوکسما را تکمیل کردند. سپس گروه مورد طی 8 جلسه 150-120دقیقه ای تحت مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. پس از گروه درمانی روی گروه مورد، پس آزمون برای هر دو گروه انجام شد. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS 20 و از طریق آزمون های T وابسته و T مستقل تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    در گروه مورد در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تغییرات معنی داری در مقیاس های احساس تنهایی و وسواس فکری مشاهده شد (0/0001=p)، در حالی که در گروه شاهد تغییرات معنی داری مشاهده نشد (0/05p>). در بررسی تغییرات بین گروهی نیز اختلاف معنی داری در احساس تنهایی (0/01=p) و وسواس فکری (0/0001=p) گروه مورد و گروه شاهد وجود داشت.

    نتیجه گیری

     شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی راهبردی موثر برای کاهش احساس تنهایی و وسواس فکری است.

    کلید واژگان: شناخت درمانی, ذهن آگاهی, احساس تنهایی, وسواس فکری, جانبازان, همسران
    A. Talebi, M. Zarnaghash*
    Aims

    Veterans' families, especially their wives, are at high risk for mental and psychological injuries that should be noticed to them. The aim of present study was to investigate the effectiveness of mindfulness based cognitive therapy on loneliness and rumination of veterans’ spouses.

    Materials & Methods

    In this experimental study with pretest-posttest design with control group, 22 veterans’ spouses of Shiraz city in 2018 were selected by purposive sampling method and randomly assigned into case and control groups (11 subjects in each group). Participants in both groups completed the DiTommaso’s loneliness questionnaire and the Nolen-Hoeksema’s rumination questionnaire. The case group was then subjected to mindfulness-based cognitive therapy intervention during 8 sessions of 120-150 minutes. After group therapy on the case group, the post-test was performed on both groups. Data were analyzed by SPSS 20 software, using dependent and independent t-tests.

    Findings

    In case group, significant changes in the sense of loneliness and rumination scales were observed in the post-test compared to the pre-test (p=0.0001). However, no significant changes were observed in the control group. There was also a significant difference between the case group and the control group in the sense of loneliness (p=0.01) and rumination (p=0.001).

    Conclution

     Mindfulness-based cognitive therapy is an effective strategy to reducing sense of loneliness, and rumination in veterans’ spouses.

    Keywords: Cognitive Therapy, Mindfulness, Loneliness, Rumination, Veterans, Spouses
  • لیلا عبدالملکی، حسن امیری*، سعیده سادات حسینی، برزو امیرپور، کریم افشاری نیا
    مقدمه

    از آنجایی که سازمان بهداشت جهانی، سلامت روان را چیزی فراتر از فقدان محض بیماری معرفی کرده است، تمرکز پژوهشی بر خصوصیات مثبت شخصیتی و منابع درونی افراد در مقابله گری با آشفتگی های روانی فزونی یافت.

    هدف

    پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش خودشفقتی و نیرومندی ایگو در اختلال استرس تروماتیک ثانویه همسران جانبازان جنگ انجام گرفت.

    مواد و رو ش ها

    در این پژوهش توصیفی - همبستگی، نمونه نهایی مشتمل بر 152 نفر از همسران جانبازان جنگ با تشخیص اختلال استرس تروماتیک ثانویه استان کرمانشاه در سال 1398 بود. شرکت کنندگان از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودشفقتی ریس و همکاران،(Reis et al.’s Self-Compassion Scale) مقیاس روانشناختی قدرت ایگو (Psychological Ego Strength Scale) و مقیاس آسیب ثانویه (Secondary Trauma Questionnaire-STQ) استفاده شد. با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده داده ها تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج پژوهش حاکی از آن بود که میانگین نمرات برای استرس تروماتیک ثانویه (55 / 10 ± 43 / 63)، برای خودشفقتی(20/91±7/15) و برای نیرومندی ایگو معادل با (69 / 10 ± 07 / 60) بود. علاوه بر این، هم خودشفقتی (416 / r=-0) و هم نیرومندی ایگو (278 / r=-0) با استرس تروماتیک ثانویه همبستگی منفی و معنی داری داشتند. مطابق با تحلیل رگرسیون خود شفقتی با (37 / β=-0) و قدرت ایگو با (20 / β=-0) پیش بینی کننده های معکوس و معنادار استرس تروماتیک ثانویه بودند.

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، تقلیل صفات مثبت شخصیتی مانند خودشفقتی و قدرت ایگو به عنوان یک منبع مقابله گری در قربانیان ثانویه تروما، خطر آسیب پذیری روانی آن ها را افزایش می دهد. پیشنهاد می شود که نقش این عوامل در درمان اختلالات وابسته به تروما و استرس لحاظ شود.

    کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه, خستگی شفقت, ایگو, جانبازان, همسران
    Abdoulmaleki. L, Amiri. H*, Hosseini SS, Borzoo, Afshariniya K
    Introduction

    Since the World Health Organization has introduced mental health something beyond the mere absence of mental illness, Researches increasingly focus on positive personality traits and individuals’ internal resources in the coping of psychological distress.

    Objective

    The present study was aimed to investigate the role of self-compassion and ego strength on secondary post-traumatic stress disorder in wives of the war veterans.

    Materials and Methods

    In this descriptive correlational study, our final sample consisted of 152 participants, who were the wives of war veterans with secondary post-traumatic stress disorder in Kermanshah province in 2019. The subjects were selected by purposive sampling method. To collect the data Reis et al.’s Self-Compassion Scale, psychological ego strength scale and Secondary Trauma Questionnaire (STQ) were used. Data were analyzed using the Pearson correlation coefficient and simple linear Regression by SPSS 25.

    Results

    The results indicated that the mean score for variables was: secondary post-traumatic stress (63.43±10.55), Self-compassion (20.91±7.15) and ego strength (60.07 ± 10.69). Moreover, Both Self-compassion (r=-0.416, P<0.05) and ego strength (r=-0.278) had negative significant correlation with secondary posttraumatic stress disorder. Based on regression analysis, Self-compassion (β=-0.37) and ego strength (β=-0.20) were the negative significant predictors of secondary post-traumatic stress. Discussion and

    Conclusion

    Based on the findings of this research, reducing the level of positive personality traits, such as the self-compassion and ego strength as a source of coping in the secondary victims of trauma, the risk of their Psychopathology increases. It is suggested that the role of these factors in treating trauma and stressrelated disorders be considered.

    Keywords: Compassion Fatigue, Ego, Post-Traumatic, Stress Disorders, Spouses, Veterans
  • نرجس نصراللهی، مریم حاجی عبدالباقی*، حمید رضا مستفید، سعید بهشتی
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر نقش ادبیات قرآن در اصلاح روابط همسران بود.

    مواد و  روش ها

    این پژوهش با روش مطالعات کتابخانه ای انجام شد که با مراجعه به متون قرآنی و روایی و علمی اطلاعات لازم به دست آمده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    قرآن کریم جهت حفظ ایمنی خانواده، برای زن و شوهر،  وظایف  و حقوق متقابل  قرار داده است تا خانواده را از آسیب های روانی ناشی روابط نادرست همسران، حفظ نماید. ضرورت پاکدامنی و وفاداری متقابل، حفظ حریم خصوصی آنان، معاشرت به معروف، قنوت و فرمانبرداری از همسر، رعایت متقابل حقوق  یکدیگرو ترک نشوز از مهمترین  سفارش های قرآن کریم به همسران است.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج پژوهش، ادبیات قرآن با به کار گیری بهترین کلمات استخدام بهترین واژه ها و ترکیبات ها روابطی سالم و انسانی بین  همسران برقرار نمود و برای رهایی ازشهوت غریزه جنسی راه حل ازدواج را پیشنهاد می کند، تا زن و مرد در کنار یکدیگر به آرامش برسند و عیوب یکدیگر را بپوشانند.

    کلید واژگان: ادبیات قرآن, اصلاح, روابط, همسران
    Narjes Nasrollahi, Maryam Haji Abdul Baqi*, HamidReza Mostafid, Saeed Beheshti
    Purpose

    The aim of this study was the role of Quranic literature in improving spouseschr('39') relationships.

    Materials and Methods

    This research was conducted by the method of library studies, which was obtained and analyzed by referring to Quranic, narrative and scientific texts.

    Findings

    In order to maintain the safety of the family, the Holy Quran has set mutual duties and rights for the couple to protect the family from the psychological damage caused by the wrong relations between the spouses. The necessity of chastity and mutual loyalty, protection of their privacy, companionship with the famous, qunoot and obedience to the spouse, mutual observance of each otherchr('39')s rights and non-abandonment are among the most important orders of the Holy Quran to spouses.

    Conclusion

    Based on the results of the research, the literature of the Quran, by using the best words to employ the best words and combinations, established a healthy and humane relationship between spouses and proposes the solution of marriage to get rid of the lust of sexual instinct, so that men and women in Relax together and cover each others’ faults.

    Keywords: Literature Of Quran, Relationship, Couples
  • میمنت عابدینی *، فاطمه سادات میر شمسی
    اهداف

    مشکلات جسمی و روحی که در بین جانبازان وجود دارد، بیشترین تاثیر را بر همسران آنها می گذارد که در نهایت کل خانواده را درگیر می کند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی همبستگی بین سبک زندگی و شیوه های فرزندپروری با تاب آوری و سلامت روان همسران جانباز بود.

    ابزار و روش ها

     در این پژوهش توصیفی- همبستگی که در سال 1397 انجام شد، 170 نفر از همسران جانبازان شهرستان اردکان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های سبک زندگی میلر و اسمیت، شیوه های فرزندپروری بامریند، تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسش نامه سلامت گلدبرگ و هیلر استفاده شد. داده ها توسط آزمون همبستگی پیرسون و با کمک نرم افزار SPSS 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    بین متغیر سبک زندگی با متغیر تاب آوری (0.559=r) و متغیر سلامت روان (0.277-=r) همبستگی معنی دار وجود داشت (0.0001=p). همچنین بین شیوه فرزندپروری مستبدانه با تاب آوری همبستگی منفی و معنی دار (0.125-=r؛ 0.042=p) و با سلامت روان همبستگی مثبت و معنی دار (0.094=r؛ 0.048=p) مشاهده شد. همبستگی بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه و سلامت روان نیز منفی و معنی دار بود (0.133-=r؛ 0.024=p).

    نتیجه گیری

      بین سبک زندگی و سبک های فرزندپروری با تاب آوری و سلامت روان همسران جانبازان همبستگی وجود دارد.

    کلید واژگان: سبک زندگی, سبک فرزندپروری, تاب آوری, سلامت روان, همسران, جانبازان
    Meymanat Abedini*
    Aims

    The physical and mental problems that exist among the veterans have the greatest impact on their spouses, which affects the whole family. The aim of the present study was to investigate the correlation between lifestyle and parenting style with resiliency and mental health of veterans' spouses.

    Instruments & Methods

    This descriptive-correlational study was carried out on 170 people of veterans' spouses in Ardakan city in 2018. The subjects were selected by convenience sampling method. Data were collected by the Miller-Smith lifestyle assessment inventory, Baumrind's parenting style inventory, Connor-Davidson resilience scale, and Goldberg and Hillier health questionnaire. Data were analyzed through SPSS 21 software using Pearson correlation coefficient method.

    Findings

    There was a significant correlation (p=0.001) between the lifestyle with resiliency (r=0.559) and mental health (r=-0.277). Also authoritarian parenting style had a negative significant correlation (r=-0.125; p=0.042) with resilience, and positive significant correlation (r=0.094; p=0.048) with mental health. The correlation between powerful parenting style and mental health was negative and significant (r=-0.133; p=0.024).

    Conclusion

    There is correlation between lifestyle and parenting style with resiliency and mental health of veterans' spouses.

    Keywords: Life Style, Parenting Styles, Resilience, Mental Health, Spouses, Veterans
  • مریم فلاحتی، عبدالله شفیع آبادی*، محمود جاجرمی، محمد محمدی پور
    اهداف

    رضایت زناشویی یکی از عواملی است که نه تنها می تواند کیفیت زندگی جانباز، بلکه خانواده و جامعه او را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی بر افزایش رضایت زناشویی در همسران جانبازان انجام شد.

    مواد و روش ها

     در این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمودنی و یک گروه کنترل، 60 نفر از همسران جانبازان اعصاب و روان شهر تهران، در سال 1396 مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، معنادرمانی و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمودنی در 9 جلسه 120دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. ابزار پژوهش، پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ بود. داده ها با نرم افزار SPSS 18، از طریق آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

     با کنترل اثر نمرات پیش آزمون، بین میانگین نمرات رضایت زناشویی گروه ها در مرحله پس آزمون تفاوت معنی دار وجود داشت (6.041=F؛ 0.004=p). در مقایسه دوبه دوی گروه ها، دو گروه آزمودنی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (0.023=p) و معنادرمانی (0.006=p) با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشتند، ولی بین دو گروه آزمودنی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0.873=p) و اثربخشی دو روش درمانی تقریبا یکسان بود.

    نتیجه گیری

     درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی هر دو بر افزایش رضایت زناشویی همسران جانبازان اعصاب و روان موثر هستند.

    کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, معنادرمانی, رضایت, زناشویی, همسران, جانبازان
    M. Falahati, A. Shafiabady*, M. Jajarmi, M. Mohamadipoor
    Aims

    Marital satisfaction is one of the factors that can affect not only on the life quality of veterans but also on their families and society. The aim of this study was to investigate the effectiveness of acceptance and commitment therapy and logotherapy on marital satisfaction of veterans' spouses.

    Materials and Methods

    In this quasi-experimental research with pretest-posttest design, with two experimental groups and one control group, 60 people of veterans' spouses were studied in Tehran city in 2017. They were selected by convenience sampling method and randomly assigned into acceptance and commitment therapy group, logotherapy group, and control group (n=20 in each group). Experimental groups were treated in 9 sessions- in 120 minutes, while the control group received no cure. The research tools were a demographic questionnaire and Enrich marital satisfaction questionnaire. Data were analyzed using SPSS 18 software, through one-way analysis of covariance and Tukey's post hoc test.

    Findings

    By controlling the effects of pre-test scores, there was a significant difference between the mean scores of marital satisfaction of the groups in the posttest stage (F=6.041; p=0.004). The mean scores of marital satisfaction in the acceptance and commitment therapy group (p=0.023) and the logotherapy group (p=0.006) were significantly different in comparison with the control group. There was no significant difference between two experimental groups and both methods had the same effectiveness (p=0.873).

    Conclusion

    Acceptance and commitment therapy and logotherapy both are effective in increasing the marital satisfaction of veterans' spouses.

    Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Logotherapy, Marital, Satisfaction, Veterans, Spouses
  • ابراهیم نامنی*، مریم باقریان کاخکی
    اهداف
    پس از اتمام جنگ و با برگشت رزمندگان به خانواده، به سبب استرس های ناشی از جنگ و اثر مخرب آن بر روح و روان جانبازان، تاثیرات نامطلوب جنگ بر خانواده، به خصوص همسر همچنان ادامه می یابد. هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی گرایانه احساس امنیت روانی در رابطه خوش بینی و خودشفقت ورزی با بهزیستی روان شناختی در همسران جانباز بود.
    ابزار و روش ها
    در این پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر، 226 نفر از همسران جانباز تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر مشهد در زمستان 1396 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسش نامه شفقت خود ریس و همکاران، پرسش نامه خوش بینی زندگی شییر و کارور و پرسش نامه امنیت روانی مزلو بود. داده ها توسط نرم افزارهای Amos 20 و SPSS 22 و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، روش تحلیل مسیر و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    بین احساس امنیت با خوش بینی و خودشفقت ورزی، همچنین بین خوش بینی، خودشفقت ورزی و احساس امنیت با بهزیستی روان شناختی همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت (0.05p<). اثر مستقیم مولفه خوش بینی و خودشفقت ورزی بر بهزیستی روان شناختی معنی دار نبود (0.05p>) اما احساس امنیت روانی در رابطه بین خوش بینی و خودشفقت ورزی با بهزیستی روان شناختی نقش میانجی گرانه داشت. شاخص های مربوط به برازش مدل مسیر نشان دهنده برازش نسبتا مطلوب مدل بود (0.05p<).
    نتیجه گیری
    رابطه خوش بینی و خودشفقت ورزی با بهزیستی روان شناختی یک رابطه خطی ساده نیست و احساس امنیت روانی می تواند این رابطه را میانجی نماید.
    کلید واژگان: احساس امنیت روانی, خوش بینی, خودشفقت ورزی, بهزیستی روان شناختی, همسران, جانباز
    E. Namani*, M. Bagherian Kakhki
    Aims
    After the end of the war and the return of the warriors to the family, due to the stresses of the war and its devastating effect on the spirit and soul of the veterans, the adverse effects of war on the family, especially the spous, continue.The aim of this study was to investigate the mediating role of psychological security in the relationship between optimism and self-compassion with psychological well-being in veterans' spouses.
    Instruments and Methods
    In this descriptive-correlational study with the path analysis model, 226 veterans’ spouses supported by the foundation of martyrs and veterans affairs of Mashhad were selected by available sampling method in the winter of 2016. The instruments of the study included Reef’s Psychological Well-being Scales, Reis et al.’s Self-Compassion Scales, Scheier and Carver’s Optimism Scale, and Maslow's psychological security questionnaire. The data were analyzed by Amos 20 and SPSS 22 software, using Pearson correlation coefficient, path analysis method, and structural equation modeling.
    Findings
    There was a positive and significant correlation between psychological security with optimism and self-compassion, also, there was a positive and significant correlation optimism, self- compassion, and psychological security with psychological well-being (p<0.05). The direct effect of optimism and self- compassion on psychological well-being was not significant (p>0.05), but psychological security had a mediating role in the relationship between optimism and self- compassion with psychological well-being. Indices related to the fitting of the path model indicated a fairly favorable fit of the model (p<0.05).
    Conclusion
    The relationship between optimism and self-compassion with psychological well-being is not a simple linear relationship and psychological security can mediate this relationship.
    Keywords: Psychological Security, Optimism, Self-compassion, Psychological well-being, Spouses, Veteran
  • زینب دکامی*، معصومه ژیان باقری، محمدرضا بلیاد
    اهداف: جنگ به عنوان یک عامل فشارزای روانی پیامدهای گسترده ای را در زمینه های مختلف فردی و اجتماعی بر جامعه تحمیل می کند. هدف این پژوهش تعیین همبستگی تعهد مذهبی با سخت رویی و سلامت روانی در همسران جانبازان بود.
    ابزار و
    روش ها
    این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال 1396 بین کلیه همسران جانبازان 49-25% شهر کرج انجام شد. براساس جدول مورگان 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تعهد مذهبی ورتینگتون، سخت رویی کوباسا و سلامت روانی گلدبرگ استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزار آماری SPSS 24، با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    بین تعهد مذهبی با سخت رویی (0/206=r؛ 0/040=p)، سلامت روانی (0/122=r؛ 0/027=p) و مولفه های آن شامل نشانه های جسمانی (0/273=r؛ 0/027=p)، اضطراب (0/239=r؛ 0/023=p)، اختلال در عملکرد اجتماعی (0/319=r؛ 0/037=p) و افسردگی (0/239=r؛ 0/042=p) همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. همچنین تعهد مذهبی توانست 4% واریانس سخت رویی (0/05=p) و 15% واریانس سلامت روانی (0/02=p) را پیش بینی نماید.
    نتیجه گیری
    بین تعهد مذهبی با سخت رویی و سلامت روانی در همسران جانبازان همبستگی وجود دارد؛ به این صورت که همسران جانبازان با تعهد مذهبی بالا، از سخت رویی و سلامت روانی بیشتری برخوردار هستند.
    کلید واژگان: تعهد مذهبی, سخت رویی, سلامت روانی, جانبازان, همسران
    Z. Dekami*, M. Gianbaqeri, MR. Beliad
    Aims
    As a psychological stressor, war imposes a wide range of consequences in a variety of personal and social contexts. The aim of this study was to determine the correlation of religious commitment with hardness and mental health in veterans' spouses.
    Instruments and
    Methods
    This descriptive-correlational study was conducted in 2017 among all veterans' spouses with injury percentage of 25-49% in Karaj. Based on Morgan's table, 250 people were selected as sample, using simple random sampling method. For data collection, Worthington's Religious Commitment Inventory, Kobasa’s Hardiness Questionnaire, and Mental Health Questionnaire were used. The data were analyzed by Pearson correlation and multiple regression analysis tests, using SPSS 24 software.
    Finding
    There was a positive and significant correlation between religious commitment and hardness (r=0.206; p=0.040), mental health (r=0.122; p=0.027), and its components including physical symptoms (r=0.273; p=0.027), anxiety (r=0.239; p=0.023), social dysfunction (r=0.319; p=0.037), and depression (r=0.239; p=0.042). Also, 4% of variance of hardness (p=0.05) and 15% of variance of mental health (p=0.02) were predicted by religious commitment.
    Conclusion
    There is correlation between religious commitment with hardness and mental health among veterans' spouses; as the veterans' spouses with high religious commitment have more hardness and mental health.
    Keywords: Religious Commitment, Hardness, Mental Health, Veterans, Spouses
  • حسن خوش اخلاق*، اعظم نریمانی
    اهداف: مطالعه آسیب های روان شناختی همسران جانبازان و کمک به درمان آنها تاثیر مهمی در سلامت و بهبود زندگی خانوادگی، اجتماعی و شغلی آنها دارد. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی زوج درمانی راه حل محور بر شادکامی و تعارض زناشویی همسران جانبازان بود.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل، 34 نفر از همسران جانبازان شهر اصفهان در سال های 96-1395 به صورت در دسترس انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 17 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسش نامه های اطلاعات جمعیت شناختی، تعارض زناشویی (MCQ) و شادکامی آکسفورد (OHQ) مورد استفاده قرار گرفت. طرح آموزشی طی شش جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) به گروه آزمایشی ارایه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 22، تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD انجام شد.
    یافته ها
    با کنترل اثرات پیش آزمون، زوج درمانی راه حل محور به طور معنی داری باعث افزایش شادکامی (65.52=F؛ 0.01p<) و کاهش تعارض زناشویی (9.71=F؛ 0.01p<) در گروه آزمایش شد. همچنین زمان بر اثربخشی درمان از مرحله پس آزمون به پیگیری تاثیری نداشت و کاهشی در اثر مداخله در مرحله پیگیری نسبت به پس آزمون مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور باعث افزایش شادکامی و کاهش تعارض زناشویی همسران جانباز می شود.
    کلید واژگان: زوج درمانی راه حل محور, شادکامی, تعارض زناشویی, همسران, جانبازان
    H. Khoshakhlagh*, A. Narimani
    Aims
    Studying the psychological injuries of veterans' spouses and helping them to cure their problems have an important role in health and improving their family, social, and occupational life. The aim of this study was to determine effectiveness of solution-focused brief couple therapy on happiness and marital conflicts in veterans' spouses.
    Materials and Methods
    In this semi-experimental study, with pre-test post-test and follow-up design with control group, 34 veterans' spouses in Isfahan were selected by convenience sampling method and divided in experimental and control groups (17 people in each group). For data collection, Demographic Information Questionnaire, Marital Conflict Questionnaire (MCQ), and Oxford Happiness Questionnaire (OHQ) were used. The training plan was submitted to the experimental group in 6 sessions (90 minutes in per session). The data were analyzed, using SPSS 22 software; analysis of variance was done with repeated measures and LSD test.
    Findings
    By controlling the effects of pre-test, solution-focused brief couple therapy significantly increased happiness (F=65.52; p<0.01) and decreased marital conflicts (F=9.71; p<0.01) in the experimental group. Also, time had no effect on the effectiveness of the treatment from the post-test to follow-up and no reduction was observed in the follow-up compared to the post-test.
    Conclusion
    Solution-focused brief couple therapy increases happiness and decreases marital conflict of veterans' spouses.
    Keywords: Solution-Focused Brief Couple Therapy, Happiness, Marital Conflict, Spouses, Veterans
  • مژگان عباسی آبرزگه*، شهناز خدایی
    اهداف: جنگ یک رویداد اجتماعی پیچیده است که نهادها و زندگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش مقایسه سبک های دلبستگی، تاب آوری و سرمایه اجتماعی در همسران شاهد، جانباز و عادی بود. ابزار و روش ها: این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع مقطعی است که در سال 1395 بین کلیه همسران شاهد، جانباز و عادی شهرستان اردبیل انجام شد. 135 نفر (45 نفر در هر گروه) به روش نمونه گیری خوشه ایبه عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه دلبستگی اودنهاون، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسش نامه سرمایه اجتماعی براساس مدل ناهاپیت و گوشال استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 16، آزمون مانوا و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    بین دلبستگی ایمن (0. 123=F؛ 0. 884=p) و دلبستگی اجتنابی (2. 136=F؛ 0. 122=p) مربوط به سه گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد، اما تفاوت بین نمرات دلبستگی ترسو (3. 164=F؛ 0. 045=p) معنی دار بود. همچنین بین سه گروه از لحاظ نمرات تاب آوری (3. 770=F؛ 0. 026=p) و سرمایه اجتماعی (4. 715=F؛ 0. 011=p) تفاوت معنی داری مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    سبک دلبستگی ترسو در همسران جانباز بیشتر از همسران شاهد و عادی است، اما سایر سبک های دلبستگی در هر سه گروه یکسان است. همچنین میزان تاب آوری و سرمایه اجتماعی بین همسران شاهد، جانباز و عادی متفاوت است؛ به طوری که تاب آوری همسران عادی از همسران جانباز بیشتر است. همسران شاهد و جانباز نیز نسبت به همسران عادی از سرمایه اجتماعی بیشتری برخوردار هستند.
    کلید واژگان: تاب آوری, سرمایه اجتماعی, همسران, جانبازان
    M. Abbasi Abrazgah*, SH. Khodaee
    Aims
    War is a complex social event that affects institutions and social life. The purpose of this study was to compare the attachment styles, resilience and social capital in the spouses of witness, veterans and normal people. Instruments & Methods: This descriptive cross-sectional study was conducted in 2016 among the spouses of witness, veterans and normal people in Ardabil city. Using cluster sampling, 135 people (45 people in each group) were selected as sample. For data collection, Avdnhavn Attachment Questionnaire, Connor-Davidson Resilience Scale and Social Capital Questionnaire based on the Nahapit and Ghoshal model were used. The data were analyzed by Manova test and LSD test, using SPSS 16 software. Finding: There was no significant difference among three groups in secure attachment (F=0.123; p=0.884) and avoidance attachment (F=0.122; p= 2.136), but there was a significant difference among fearful attachment scores (F=3.164; p=0.045). Also, there was a significant difference among three groups in resilience scores (F=3.770; p=0.026) and social capital scores (F=4.715; p=0.011).
    Conclusion
    The fearful attachment style of veterans' spouses is more common than normal spouses, but other attachment styles are the same in all three groups. Also, the level of resilience and social capital are different in three groups; So that the resilience of spouses of normal people is higher than veterans' spouses. The spouses of witness and veterans comparing to normal spouses have higher social capital.
    Keywords: Resilience, Social Capital, Spouses, Veterans
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال