به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

احمد علیزاده

  • احمد علیزاده *
    زمینه و هدف

    تحلیل سبکی را نظر به بررسی محتوایی و دقیق یک اثر ادبی، میتوان یکی از رایجترین وقابل اعتمادترین شیوه های تدقیق در یک محصول ادبی دانست.موضوع این مقاله بررسی دیوان ندیم کابلی از سه منظر سطح زبانی، سطح فکری و سطح ادبی است.در این پزوهش سعی شده، ضمن تامل در محتوای دیوان از حیث ساختاری و مفهومی، میزان تاثر این شاعر از گویندگان توانای سده های گذشته از حیث لفظی و معنایی با ذکر شواهدی نمایانده شود.

    روش مطالعه

    مقاله پیش رو، مطالعه ای است نظری که به شیوه مطالعه کتابخانه ای صورت گرفته است.محدوده و جامعه مورد مطالعه، دیوان ندیم کابلی به تصحیح عفت مستشارنیا هست که انتشارات توس آن را در سال 1397 چاپ کرده است.پژوهش حاضر متن محور است.

    یافته ها

    ندیم کابلی از شاعران اواخر عصر قاجار و دوره مشروطه است.شعر او روان، استوار و فصیح است.در اکثر قوالب شعری طبع آزمایی کرده است. در قصیده از شاعران سترگ قصیده سرا چون ناصر خسرو، سنایی، انوری، خاقانی، ظهیر و سعدی تاثیر پذیرفته، در غزل،عمدتا متاثر از حافظ شیرازی بوده است.شعر خود را برتر از شعر ظهیر فاریابی و کلیم همدانی دانسته که میتوان آن را از مفاخرات معمول در بین شاعران دانست.دیوان او از حیث مضامین با عنایت به حجم متوسط دیوان تنوع نسبتا خوبی دارد.

    نتیجه گیری

    اثرپذیری ندیم کابلی در قصیده از شاعران استاد قصیده سرا میتواند به تبعیت از اسلوب شاعران دوره های افشاریه، زندیه و قاجاریه باشد که سعی در تقلید از طرز سخن شاعران قرون پنجم تا هفتم داشته اند. در غزل مثل اکثر شاعران پس از عصر حافظ، از کلام والای خواجه شیراز متاثر شده ودر ساختن مخمس در قالب مسمط مصاریع چهارم و پنجم را از حافظ شیرازی، کلیم همدانی، صائب تبریزی، بیدل دهلوی و واقف لاهوری تضمین کرده است.در شعر او کلمات زبانهای فرنگی دیده میشود.

    کلید واژگان: ندیم کابلی, دیوان, تحلیل سبکی, سطح زبانی, سطح فکری, سطح ادبی
    Ahmad Alizadeh*
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Stylistic analysis can be considered as one of the most common and reliable ways of analyzing a literary work in terms of the content and detailed analysis of a literary work. The subject of this article is the analysis of Divan Nadim Kabuli from the three perspectives of linguistic level, intellectual level and literary level. In this essay, while reflecting on the content of Divan from a structural and conceptual point of view, the extent of the influence of this poet from the capable speakers of the past centuries in terms of words and meaning has been shown by citing evidence.

    METHODOLOGY

    The following article is a theoretical study that has been conducted in the manner of a library study. The scope and society under study is Diwan Nadim Kabuli, edited by Efat Mishtaranya, which was published by TOS Publications in 2017. The present study is the text. is the axis

    FINDINGS

    Nadim Kabuli is one of the poets of the late Qajar era and the constitutional period. His poetry is fluent, firm and eloquent. He has experimented in most poetic forms. In odes, he was influenced by great ode poets such as Nasser Khosrow, Sanai, Anwari, Khagani, Zaheer and Saadi, and in ghazal, he was mainly influenced by Hafez Shirazi. He is known as one of the common boasters among poets. His divan has a relatively good variety in terms of themes considering the average size of the divan.

    CONCLUSION

    Nadim Kabuli"s effectiveness in odes from the master poets of odesera can be based on the style of the poets of the Afsharia, Zandiya and Qajar periods who tried to imitate the speech style of the poets of the fifth to seventh centuries. In the sonnet, like most of the poets after Hafez"s era, he was influenced by the noble words of Khwaja Shiraz and he secured the fourth and fifth stanzas of Hafez Shirazi, Kalim Hamdani, Saeb Tabrizi, Bidel Dehlavi and Waqif Lahori in his poetry. The words of Farangi languages ​​can be seen.

    Keywords: Nadim Kabuli, Divan, Style Analysis, Linguistic Level, Intellectual Level, Literary Level
  • یاسر گراوند*، احمد علیزاده، سمیه زارع نژاد، احسان عباسی جوشقان

    هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر فرسودگی تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر ایلام در سال تحصیلی 98-1397 بوده است. از جامعه آماری موردنظر دو کلاس 20 نفری در مجموع 40 دانش آموز پسر برای نمونه تحقیق به صورت تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی برسو، سالانووا و شافلی (1997) و سلامت روان گلدبرگ و هیلیر (1979) استفاده شد. پس از تشکیل گروه ها، ابتدا یک پیش آزمون به عمل آمد، سپس گروه آزمایش به مدت ده جلسه و در هر جلسه به مدت 75 دقیقه آموزش تاب آوری به صورت کارگاهی دریافت کرد. پس از پایان دوره آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون گرفته شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شده که نتایج آن نشان داد افرادی که در دوره آموزش تاب آوری شرکت کردند فرسودگی تحصیلی کمتر و سلامت روان بیشتری نسبت به افرادی که در این دوره شرکت نکردند داشتند. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که سیاستگذاران و مسیولان مربوطه به ویژه مشاوران مدارس برای معلمان، دانش آموزان و خانواده های آنها در مورد تاب آوری و تاثیر آن بر فرسودگی تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان کارگاه های آموزشی با راهکارهای عملی برگزار کنند.

    کلید واژگان: تاب آوری, فرسودگی تحصیلی, سلامت روان
    Y. Garavand*, A. Alizadeh, S. Zare’Nezhad, E. Abbasi Joshagan

    This study was carried out to examine the impact of resilience training on students' academic burnout and mental health. The statistical population of the study was comprised of all male senior high school students in Ilam in 2018-19 school year from among whom 40 students were selected via multi-stage random sampling method and were assigned to experimental (N=20) and control groups (N=20). This quasi-experimental study had a pretest-posttest control group design.  The research instruments included Academic Burnout Questionnaire (Bresó, Salanova & Schaufeli, 1997) and Mental Health Questionnaire (Goldberg & Hillier, 1979). All groups were pretested. The experimental groups went through a ten-session course wherein the said training was utilized. All groups were post-tested. The collected data were analyzed by MANCOVA. Data analyses revealed that those who participated in resilience training had less academic burnout and more mental health compared to those who did not receive any intervention. Accordingly, it is suggested that policymakers and authorities, especially school counselors, hold workshops on resilience and its impacts on students' academic burnout and mental health for teachers, students, and their parents.

    Keywords: resilience, academic burnout, mental health
  • احمد علیزاده
    زمینه و هدف

    یکی از رایجترین شیوه های تدقیق و ارزیابی سروده های شاعران، پژوهش در سبک سخنوری آنان است. موضوع این پژوهش تحلیل سبکی اشعار یافته شده میرحاج گنابادی هروی (ف923ق) از سه منظر سطح زبانی، سطح فکری و سطح ادبی است. در این مقاله کوشش شده ضمن ارزیابی سبکی اشعار شاعر، میزان تاثر او از شاعران دیگر و نیز تاثیرگذاری بر چند شاعر بعد از خود تبیین شود و نیز اشعار راه یافته شعرای دیگر به دیوان او مشخص گردد.

    روش مطالعه

     پژوهش پیش رو، مطالعه ای است نظری که بشیوه پژوهش کتابخانه ای انجام شده است. محدوده و جامعه مورد مطالعه، دیوان میرحاج گنابادی هروی به تصحیح عباس رستاخیز است که در انتشارات مورخ در شهرستان قم چاپ شده است.

    یافته ها

     گنابادی هروی شاعر شیعی است که شعرش را در راستای ستایش از خاندان عصمت و طهارت سروده است. مهارت او در ساختن قصاید مقدمه دار است. او به عربیگرایی بویژه در جایگاه قوافی قصاید علاقه دارد. در دیوانش از اشعار چند شاعر نامدار پیش از خود و در راس آنان ظهیر فاریابی و حافظ شیرازی متاثر شده، سروده هایش بر شعر خواجه حسین مروی، کلیم کاشانی و فیض کاشانی تاثیراتی داشته است.

    نتیجه گیری

     گنابادی هروی شاعری است مقلد نه صاحب سبک که در اشعارش از اسلوب شاعران سبک عراقی پیروی میکند. مهارت او در تصویرسازیهای تشبیهی و استعاری در مقدمه های قصاید است. بسبب صبغه دینی-مدحی شعرش و گرایشات مذهبی شیعی در آن، نشانه هایی از تاثر از شاعران شیعی سده های قبل در شعرش دیده میشود. بیشترین اثرپذیری او از کلام والای حافظ است که شاعران سده های پس از او، تقلید از آن و تشبه به آن را معیار تشخص میدانسته اند. توحید باریتعالی، مدح ایمه اطهار، عشق انسانی، اندوه و ناامیدی و بعضا مفاهیم اخلاقی مضامین عمده اشعار گنابادی هروی است.

    کلید واژگان: گنابادی هروی, دیوان, پژوهش سبکی, سطح زبانی, سطح فکری, سطح ادبی
    Ahmad Alizadeh
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

     One of the most common methods of scrutiny and evaluation of poets" poems is research in their rhetorical style. The subject of this research is the stylistic analysis of Mir Haj Gonabadi Heravi’s poems (d. 923 AH) from three perspectives: linguistic level, intellectual level and literary level. This article tries to evaluate the style of the poems of the poet, to explain the extent of his influence from other poets, to explain his influence on some poets after him, and also to determine the poems of other poets in his divan.

    METHODOLOGY

     The present study is a theoretical study that has been done in the style of library research. The area and society under study is the divan of Mir Haj Gonabadi Heravi, editted by Abbas Rastakhiz, which has been published by Movarrekh publications in Qom city.

    FINDINGS

     Gonabadi Heravi is a Shia poet who wrote his poem in praise of the family of infallibility and purity. His skill is composing of introductory odes. He is interested in Arabicism, especially in the position of rhyming poems. In his divan, he was influenced by the poems of several famous poets before him, and at the top of them, Zahir Faryabi and Hafez Shirazi and his poems have had an impact on the poetry of Khajeh Hosayn Marvi, Kalim Kashani and Feyz Kashani.

    CONCLUSION

     Gonabadi Heravi is an imitator, not a master of style, who follows the style of Iraqi style poets in his poems. His skill is in simulated and metaphorical illustrations in the introductions of odes Due to the religious-praiseworthy nature of his poetry and Shia religious tendencies in it can be seen from the influence of Shia poets of previous centuries in his poetry. He is most influenced by the sublime words of Hafez, which the poets of the centuries after him have considered imitation and similarity to be the criterion for recognition. Theism, praise of the family of purity, Human love, sorrow and despair and sometimes moral concepts are the main themes of Gonabadi Heravi"s poems.

    Keywords: Gonabadi Heravi, Divan, Stylistic research, Linguistic level, Intellectual level, Literary level
  • احمد علی زاده*

    خواجه ابوالوفای خوارزمی (ف. 835 ق.) از شاعران و عارفان نیمه دوم قرن هشتم و نیمه اول قرن نهم است. موضوع این مقاله بازنگری رباعیات ابوالوفای خوارزمی (تصحیح بهشتی شیرازی)، ازنظر کیفیت تصحیح و سندیت آنها در انتساب به اوست. با مراجعه به متون معتبر ادبی، تاریخی، تذکره ها، جنگ ها، سفینه ها، دیوان های شاعران معاصر ابوالوفای خوارزمی و دیوان شاعران پیش و گاهی پس از او و یک نسخه خطی دیگر از رباعیات شاعر، ضبط دقیق رباعیات و سندیت آنها بررسی می شود؛ نیز سهوهای مصحح محترم رباعیات در تشخیص نادرست قالب اشعار و اشعار راه یافته شاعران دیگر در رباعیات ابوالوفای خوارزمی نشان داده شده است. از عوامل بروز این اشتباهات آن است که مصحح به طور دقیق رباعیات را در سایر متون معتبر ادبی و تاریخی ردیابی و جست وجو نکرده است و برخی از رباعیات سرگردان را به طور قطعی به ابوالوفای خوارزمی نسبت داده است. در این مقاله کوشش شد، با دقت در ضبط رباعیات و مشخص کردن رباعیات راه یافته شاعران دیگر در رباعیات ابوالوفای خوارزمی، به مصحح محترم کمک شود در چاپ های بعدی به تنقیح دقیق تر رباعیات همت گمارد و متنی پیراسته تر و کامل تر از رباعیات این شاعر ارایه دهد تا متن مصححش در سیر تاریخی بررسی رباعی فارسی یک نمونه موثق به شمار رود. از عوامل مهم دیگر در بروز این اشتباهات و تخلیط ها کم دقتی و دانش اندک کاتبان است؛ نیز تصور غلط مصحح مبنی بر اینکه بیشتر رباعیات مندرج در آثار حسین خوارزمی از پیر و استاد او، ابوالوفای خوارزمی است و درنتیجه آنها را در مجموعه رباعیات ابوالوفا خوارزمی وارد کرده است. چند رباعی از سروده های بیست شاعر قرون دوم تا نهم با سهوهای کاتبان و مصحح، در رباعیات ابوالوفا خوارزمی تخلیط شده است. لازمه پژوهش علمی داشتن متن دقیق است؛ بنابراین ضرورت دارد رباعیات شاعر ازنظر کیفیت تصحیح و سندیت اشعار به دقت بازبینی شود. شیوه پژوهش در این مقاله، بنیادی نظری و استناد تطبیقی به منابع معتبر عرفانی، ادبی و تاریخی است.

    کلید واژگان: رباعیات ابوالوفا خوارزمی, بهشتی شیرازی, کیفیت تصحیح, سندیت اشعار, نقد متن
    Ahmad Alizadeh *

    Khajeh Abu al-Wafa Kharazmi (d. 835AH), is one of the poets and gnostics of the second half of the eighth century and the first half of the ninth century. The purpose of this study is to review quatrains of Abu al-Wafa Kharazmi edited by Beheshti Shirazi, their quality of correction and authentication attributed to him. The research method in this study is fundamental-theoretical and comparative citation to valid gnostic, literary, and historical sources. The accuracy of the quatrains and their authenticity have been examined by referring to authentic literary and historical texts, memoirs, anthologies, selected poems, divans of contemporary poets of Abu al-Wafa Kharazmi before and sometimes after him, and another manuscript of the poet's quatrains recording. Also, the inaccuracies of quatrains in misdiagnosis of the format of poems in the quatrains of Abu al-Wafa Kharazmi are shown. Lack of accurate tracing and search of quatrains in other authoritative literary and historical texts, as well as definitive attribution of some wandering quatrains (attributed to several poets) to Abu al-Wafa Kharazmi by the editor, are among the causes of these mistakes. In this study, an attempt has been made to help the esteemed editor by carefully recording the quatrains and identifying that of other poets in the quatrains of Abu al-Wafa Kharazmi. In the following editions, he tried to refine the quatrains more precisely to provide a more complete and trim text than the quatrains of this poet to its corrected text to be considered in the historical course of Persian quatrain study. Other important factors in the occurrence of these errors and confusions are the inaccuracy and little knowledge of the scribers, and the editor misconception. Several quatrains from the poems of twenty poets of the second to ninth centuries have been mistakenly mixed in the quatrains of Abu al-Wafa Kharazmi by mistakes of scribers and editors. Because scientific research requires accurate texts, it is necessary to carefully review the poet's quatrains in terms of the quality of correction and authenticity of the poems.

    Keywords: Abu al-Wafa Kharazmi’s Quatrains, Beheshti shirazi, Edit Quality, poems authenticity, text criticism
  • احمد علیزاده
    زمینه و هدف

    بررسی سبک‌شناسانه را نظر به میزان دقت و ارزیابی همه جوانب یک اثر، باید دقیقترین و مطمینترین شیوه برای سنجش اثر ادبی دانست. موضوع این پژوهش تحلیل سبکی دیوان فراهی هروی از سه منظر سطح زبانی، فکری و ادبی است. در این مقاله کوشش شده ضمن تحلیل سبکی دیوان، میزان تاثیر فراهی هروی از شاعران همعصر و شاعران پیش از او با ارایه شواهد شعری تبیین شود.

    روش مطالعه

    پژوهش پیش رو، مطالعه ای است نظری که به شیوه پژوهش کتابخانه ای انجام شده است. محدوده و جامعه موردمطالعه، دیوان فراهی هروی به تصحیح احمد بهشتی شیرازی است که در نشر روزنه منتشر شده است.

    یافته ها

    با عنایت به اینکه فراهی هروی شاعر دهه نخست سده دهم است و شعر او صبغه عرفانی دارد، به پیروی از سنت رایج در بین شاعران پس از عصر حافظ، سروده های او هم از حیث زبان و هم از حیث محتوا و مضامین متاثر از شعر مولانا و خواجه شیراز است. سوای تاثیرپذیری از مولانا و حافظ، نشانه های بارزی از تاثر او از عطار، عراقی، سعدی، جامی و شاه نعمت‌الله ولی دارد. غزل او بر غزل فیض کاشانی موثر بوده است.

    نتیجه گیری

    اثرپذیری فراهی از شعر مولانا میتواند ناظر به همسویی فکری و اشتراک معتقدات آنان باشد. تاثر او از حافظ تحت تاثیر سنت شعری رایج در شعر فارسی قرن نهم و قرون بعد است که شاعران تشبه و استقبال از شعر حافظ را نشانه تشخص شعرشان میپنداشته اند. اما تاثیرپذیری او از شاعران دیگر میتواند ناظر به مطالعه آثار آنان و استلذاذ از هنر شاعریشان باشد. غزل او متضمن اندیشه های بلندی توحیدی-عرفانی است و از جهات گوناگون شایان مداقه و تحلیل.

    کلید واژگان: فراهی هروی, دیوان, تحلیل سبکی, سطح زبانی, سطح فکری, سطح ادبی
    Ahmad Alizadeh
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Stylistic study, in terms of accuracy and evaluation of all aspects of a work, should be considered the most accurate and reliable way to measure a literary work.the subject of research is stylistic analysis of farahi heravi, s divan from three aspects: linguistic level, intellectual level and literary level. In this article, while analyzing the style of the Divan, an attempt is made to explain the extent of the poet"s influence on contemporary poets and poets before him by providing poetic evidence.

    METHODOLOGY

    The present study is a theoretical study that has been done by library research method. The study area is Farahi Heravi Divan edited by Ahmad Beheshti Shirazi and published by Rozaneh Publishing.

    FINDINGS

    Considering that Farahi Heravi is a poet of the first decade of the tenth century and his poetry has a mystical nature, following the common tradition among poets after the era of Hafez, his poems are influenced from universal poem of movlana and hafez in terms of language and in terms of content and themes. Apart from being influenced by movlana and Hafez, there are clear signs of his influence on Attar, Iraqi, Saadi, Jami and Shah Nematullah Vali.His poetry is impressed on poem of Fayz kashani.

    CONCLUSION

    Farahi"s influence on movlana"s poetry can be seen in the intellectual alignment and sharing of their beliefs. His influence on Hafez is influenced by the common poetic tradition in Persian poetry of the ninth century and later centuries, which poets considered the resemblance and reception of Hafez"s poetry as a sign of their poetry. However, his influence on other poets can lead to the study of their works and the enjoyment of their poetic art. His sonnet contains long monotheistic-mystical thoughts and is worth studying and analyzing in various ways.

    Keywords: Farahi Heravi, Divan, Stylistic analysis, Linguistic level, Intellectual level, Literary level
  • احمد علیزاده *
    زمینه و هدف

    رایجترین و دقیقترین شیوه برای بررسی محتوایی دیوان یک شاعر، ارزیابی سبک‌شناسانه است. موضوع این پژوهش تحلیل سبکی دیوان صامت اصفهانی از سه منظر سطح زبانی، سطح فکری و سطح ادبی است. در این مقاله کوشش شده ضمن تحلیل دقیق سبکی، میزان تاثر او از شاعران پیش از خود و شاعران هم‌عصرش با شواهد شعری تبیین شود.

    روش‌ مطالعه

     پژوهش پیش‌رو، مطالعه ای است نظری که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. محدوده و جامعه موردمطالعه، دیوان صامت اصفهانی به تصحیح احمد بهشتی شیرازی است که توسط نشر روزنه منتشر شده است.

    یافته ها

    با عنایت به اثرپذیری اکثر شاعران قرن نهم و قرون بعد از آن از شعر جهان‌شمول حافظ، صامت در شعرش هم از حیث الفاظ و هم از حیث تعابیر و تصاویر از شعر خواجه شیراز متاثر شده است. سوای آن نشانه های بارزی از تاثر او از شعر صایب، بیدل، کلیم کاشانی، عرفی شیرازی، اسیر شهرستانی و وحشی بافقی وجود دارد. غزل او از جهات متعدد قابل تدقیق و بررسی است. ویژگیهای بارز سبک هندی در شعر این شاعر هم مشهود است. تشبیه حسی شاخصه اصلی تصاویر بلاغی اوست.

    نتیجه گیری

    تاثیرپذیری صامت از غزل شیوای حافظ و وجود گفتمان حافظی در آن به پیروی از سنت رایج در شعر شاعران قرن نهم و قرون پس از آن است که شاعران تقلید و تشبه به شعر حافظ را نشانه تشخص شعرشان میپنداشته اند. اما اثرپذیری از شاعران برجسته معاصرش محتملا بدلیل مطالعه آثار آنان و یافتن تناسبات مشترک لفظی و محتوایی در شعر خود با شعر آن شاعران بویژه در قالب غزل است. غزل این شاعر بلحاظ تنوع موضوعی حایز اهمیت است و تصاویر محسوس آن در راستای همه فهم ساختن آن و تاثیرگذاری بر مخاطب است.

    کلید واژگان: صامت اصفهانی, دیوان, تحلیل سبکی, سطح زبانی, سطح فکری, سطح ادبی
    Ahmad Alizadeh *
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    The most common and accurate way to examine the content of a poet"s divan is stylistic evaluation. The subject of this research is the stylistic analysis of the samet esfahani divan from three perspectives: linguistic level, intellectual level and literary level. In this article, is attempted while carefully analyzing the style, the extent of the touch this poet from of the poets before him and his contemporaries has been explained with poetic evidence.

    METHODOLOGY

    The present study is a theoretical study conducted in the style of library research. The study area and community is the Samet esfahani Divan, edited by Ahmad Beheshti Shirazi and published by Rozaneh Publishing.

    FINDINGS

    Considering the touch of most poets of the ninth century and later centuries on the universal poetry of Hafez, Samet in his poetry has been influenced both in terms of words and in terms of interpretations and images of the poetry of Khajeh Shiraz, besides There is obvious signs of his touch from poem of saeb, bidel, kalim kashani, orfi shirazi, asir shahrestani, and vahshi bafgi. His lyric can be studied in many ways. The salient features of the Indian style are also evident in the poetry of this poet. Sensory simile is the main feature of his rhetorical images.

    CONCLUSION

    The samet touch of Hafez"s sonnet and the existence of Hafez discourse in it follow the common tradition in the poetry of poets of the ninth century and the centuries after that Imitation and resemblance to Hafez"s poetry have been considered by poets as a sign of the identity of their poetry But the touch of his prominent contemporary poem Probably because of studying their works and finding common verbal and content proportions, in his poetry with the poetry of those poets, especially in the form of sonnet. The lyric of this poet is important in terms of thematic diversity and tangible images in order to make everyone understand it and affect the addressee.

    Keywords: Samet Isfahani, Divan, Stylistic analysis, Linguistic level, Intellectual level, Literary level
  • احمد علی زاده*

    معین الدین فراهی هروی،متخلص به معین/معینی، شاعر،هنرمند،فقیه و مفسر قرآن در نیمه دوم قرن نهم و سده آغازین قرن دهم(ف907)است.دیوان منتسب به او-وبه زعم مصحح دیوان قطعی او-در سال1395به همت احمد بهشتی شیرازی تصحیح و توسط انتشارات روزنه منتشر شده است.موضوع این مقاله بازنگری دیوان از حیث کیفیت تصحیح و سندیت اشعار است.شوربختانه به دلیل کم دقتی و دانش اندک کاتبان،وجود شاعران دیگر با تخلص معین/معینی،بی تاریخ بودن و متاخر بودن نسخ مورد استفاده مصحح و عدم استقصای کامل مصحح در بررسی سندیت اشعارمنتسب به شاعر،سروده های چند شاعر،عارف شاعر،مفسر قرآن و مقلد گلستان سعدی به دیوان او راه یافته است.این اشعار راه یافته،مربوط به سخنوران قبل،معاصر و پس از اوست.در این مقاله کوشش شده،ضمن بررسی این اثر از جوانب لازم در بررسی آثار تصحیح شده،اشعار شاعران دیگر راه یافته به دیوان او مشخص شده،تا از این رهگذر به مصحح محترم کمک شود تا در چاپ های بعدی دیوان،ضمن رفع نواقص کار و تکمیل کاستی های موجود،متن منقح و مستندی از اشعار این اندیشمند ارزشمند ایرانی ارایه کند و گوشه مبهمی از شعر فارسی قرن های هشتم و نهم روشن شود؛عصری که با وجود غنای خود وکثرت آثارارزشمندش، در تحقیقات ادبی با بی مهری پژوهشگران مغفول مانده است.

    کلید واژگان: فراهی هروی, دیوان, تصحیح, توضیح, بازنگری
    Ahmad Alizadeh *

    Moʼinoddin Farahi Heravi, nicknamed Moʼin/Moʼini, is a poet, artist, jurist, and commentator of the Holy Qur’an in the second half of the ninth century and the beginning of the tenth century AH. The divan attributed to him was corrected in 2016 by Beheshti Shirazi. The purpose of the present study is to review  Farahi Heravi’s  divan in terms of the quality of correction and authenticity of poems. Unfortunately, due to the inaccuracy and little knowledge of the scribers, the existence of other poets with the nicknam Moin/Moini, the datelessness and recency of the corrected manuscripts, and the lack of precision in proofreading and  examining the authenticity of poems attributed to the poet, poems of several poets have found their way into his divan. Such poems are related to the poets before, contemporary, and after him. In this study, an attempt has been made to examine this work in terms of the quality of edit and authenticity of poems. Also, the poems of other poets who have found their way to his divan have been identified. To help the esteemededitor to eliminate the shortcomings of the work and complete the existing shortcomings, a revised and documented text of the poems of this valuable Iranian thinker and a vague corner of Persian poetry of the ninth and tenth centuries are presented.

    Introduction

    Moʼinoddin Farahi Heravi, known as Molla Meskin, is an Iranian poet, preacher, jurist, and artist. He was contemporary of Soltan Hossein Bayqara and Amir Alishir Navaʼie. His father-- Sharafoddin Mohammad Farahi-- was also a poet. Although there are Sufi thoughts in his lyric poems, his connection with any Sufi dynasty is not clear. Haji Khalifa in Kashf al-Zonun states that 14 works are attributed to him that apart from Divan, Hadaiq al-Haqaiq and Gesase Musa, only Ma'arej al-Nobowa fi Madarej al-Fotowa, which is the biography of the Prophet Mohammad (PBUH), has been published several times in India. His divan has been published several times in India and Pakistan and once in Iran under the title of Moin Cheshti (d. 633). Another research is the correction of Moʼinoddin Farahi Heravi's Divan by Seyyed Ahmad Beheshti Shirazi, published by Rowzaneh Publications in 2016. Compared to the previous editions of Moʼinoddin Cheshti's Divan, this Divan has 31 exceptions, 31 couplets, 52 fragments, and 66 quatrains, and has not been reprinted after its first edition in recent years. This publication is the basis of the present study.

    Materials and Methods

    The present study was done using a library method and written documents of libraries and analyzing their content and comparing them with the contents of Farahi Heravi's divan. An attempt is made to investigate the authenticity of poems attributed to Heravi by referring to authoritative literary and historical texts, memoirs, anthologies, selected poems, recent articles and books related to Farahi Heravi’spoetry and life, tracing his poems in contemporary texts of the poet (before and after the poet's era), the findings of other poets (about 18 poets), as well as corrected mistakes in determining the format of poems and recording some verses with documents.

    Discussion of Results and Conclusions

    In this divan, some poems with the inaccuracy of the scribes and incorrect editing are repeated in two different poetic forms. The proofreader has obvious mistakes in correctly recognizing the format of some poems. Moʼinoddin Farahi Heravi's Divan, despite the efforts of the esteemed proofreader, needs to be reviewed and re-edited due to the poems of 18 other poets, so that the poems of other poets are removed from the body of the Divan and the poems are properly placed in special formats. The misprinting Farahi Heravi's poems by Moʼin Cheshti in India and Pakistan, mere corrective adherence to the manuscripts he uses, which are mainly of the late thirteenth and fourteenth centuries AH, failure to trace the poems in manuscripts in other authentic texts, as well as inserting poems from three Farahi Heravi's works (Hadaiq al-Haqaiq, Qesas Musa and Ma'arej al-Nobowa) especially in couplets and quatrains in the Divan can be the reasons for such wrong mixes. Due to the presence of some of Farahi Heravi's poems in other texts, such as the ‘resaleye Akhlage noori’, which do not have the text of the printed divan, it can be said that the present divan does not include all the poet's poems. It has a review, completion, ornamentation, and re-edition.

    Keywords: Farahi Heravi, Divan, Edit, Explanation, Review
  • احمد علیزاده*
    زمینه و هدف

     برای شناخت و تحلیل دقیق اشعار یک شاعر، مهمترین شیوه، تدقیق و ارزیابی سبک‌شناسانه آثار اوست. موضوع این مقاله بررسی سبکی دیوان نرگسی ابهری، از سه ساحت زبانی، فکری و ادبی است. در این مقاله کوشش شده ضمن مشخص کردن سبک سخنوری شاعر، اثرپذیری او از سعدی و بویژه از حافظ با ذکر شواهد متعدد شعری نمایان شود و نیز جایگاه و اهمیت شعر این شاعر در عرصه شعر پایان قرن نهم و میانه قرن دهم نشان داده شود.

    روش مطالعه

     پژوهش حاضر، مطالعه‌ای است نظری که به شیوه مطالعه کتابخانه‌ای انجام شده است. محدوده و جامعه موردمطالعه، دیوان نرگسی ابهری به تصحیح حمیدرضا قلیچ‌خانی است که توسط نشر روزنه منتشر شده است.

    یافته‌ ها:

     شعر نرگسی، ساده و روان و عاری از تعقیدات لفظی و معنوی است. سبک او وقوعی است و بیان عشق مجازی و ذکر جزییات دقیق این عشق در شعر او مشهود است. شعر او تصویری است تا بدیعی و تشبیه حسی اصلیترین ایماژ دیوان اوست. اندوه غربت و مفاهیم اخلاقی از موضوعات دیگر شعر اوست که در قیاس با موضوع اصلی (عشق مجازی) حضور کمرنگی دارند. نشانه‌های سبکی شعر قرون نهم و دهم در شعرش نمایان است.

    نتیجه‌ گیری:

     گرایش به شیوه وقوع و اقتضای بیان دقیق جزییات عشق، دلیل روی آوردن شاعر به زبان و بیان ساده و روان است که در آن تشبیهات حسی از مهمترین ابزارهای بیانی است. اثرپذیری او از حافظ مثل اکثر شاعران قرن نهم و اوایل قرن دهم به پیروی از سنت شعری زمانه بوده است. اندوه غربت در شعرش ناشی از مهاجرت او از موطن اصلی و مفاهیم اخلاقی برخاسته از روحیات لطیف شاعرانه و انسانی اوست. در شعر او تازگی و ابتکار دیده نمیشود و خود شاعر هم مدعی آن نیست. غریب‌گوری و همعصر بودن با شاعران برجسته دلایل گمنامی اوست.

    کلید واژگان: نرگسی ابهری, دیوان, تحلیل سبکی, سطح زبانی, سطح فکری, سطح ادبی
    A. Alizadeh*
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    To know and analyze a poet's poems accurately, the most important method is to critique and evaluate the stylistics of his works. The subject of this article is the study of the style of Abhari nargesi Divan from in three linguistic, literary and intellectual levels. In this article, while specifying the poet's eloquence style, his influence on Saadi and especially Hafez is shown by mentioning numerous poetic evidences and also the position and importance of this poet's poetry in the field of poetry of the late ninth and middle tenth centuries is shown.

    METHODOLOGY

    The present study is a theoretical study that has been done by library research method. The study area is Nargesi Abhari Divan edited by Hamidreza Ghelichkhani, published by Rozaneh Publishing.

    FINDINGS

    Nargesi's poem is simple, fluent and free of cacosyntheten and metalepsis hyperbations. His style is voguie and the expression of secholar love and mentioning the exact details of this love is evident in his poem. His poetry is an imaginative rather than a rhetorically and a tangible simile is the main image of his divan. The sorrow of exile and moral concepts are other themes of his poetry that have a small presence in comparison with the main theme (secholar love). The stylistic signs of ninth and tenth century poetry are visible in his poetry.

    CONCLUSION

    The tendency to the vogue and necessity of accurate expression of the details of love is the reason for the poet to turn to language and simple and fluent expression in which tangible similes are one of the most important means of imagery. His passion from hafez has been following the poetic tradition of the time. The sorrow of exile in his poetry is due to his migration from his original homeland and moral concepts arising from his delicate poetic and human spirits. There is no novelty or initiative in his poetry and the poet himself does not claim it. Being tomb far away from home and contemporary of prominent poets is one of the reasons for his few fame.

    Keywords: Nargesi Abhari, Divan, Stylisticanalysis, Linguistic level, Intellectual level, Literary level
  • احمد علی زاده*
    زمینه و هدف

    خواجه حسین مروی (تولد: مرو، ظاهرا934 -وفات: کابل 979ق) از اخلاف علاء‌الدوله سمنانی، از شاعران، نویسندگان و هنرمندان خوب ایرانی در نیمه دوم قرن دهم، از سلک شاعرانی است که در دوره صفویه مقارن سلطنت شاه تهماسب اول (930-984ق) به سرزمین هند سفرکرده، در دربار ناصرالدین همایون شاه و فرزندش جلال‌الدین اکبرشاه از ارج و منزلت خاص برخوردار بوده است. موضوع این مقاله بررسی سبکی دیوان این شاعر در سه سطح زبانی، ادبی و فکری بر پایه کتاب کلیات سبک‌شناسی سیروس شمیساست.

    روش مطالعه

    روش تحقیق در این مقاله بصورت تحلیلی - توصیفی است.

    یافته‌ها

    موضوعات شعری او عبارتند از: تحمیدیه، مدح، عشق، مفاخره، ساقی‌نامه، رثاء، پوچ‌انگاری هستی و اغتنام وقت، تقدیرگرایی و مطالب اخلاقی. تاثر کمرنگی از شعر سعدی و حافظ در اشعار او دیده میشود و تاثیر او بر فیضی-بزرگترین شاعر پارسیگوی هند در قرن دهم که ارادت و شاگردی ویژه‌ای به مروی داشته_محسوس است. سبک او وقوع‌سرایی است و عشق مجازی در شعرش با سوز و تاثیر خاصی نمایان است.

    نتیجه‌گیری

    از سنن شعری شاعران سده‌های پیشین هم در شعرش تاثیراتی دیده میشود. شعر او دربرگیرنده مضامین عاشقانه، مدح، رثاء، ساقی‌نامه و مضامین اخلاقی است. شعر او درعین عدم تکلف و خالی بودن از تعقیدات لفظی و معنوی باسوزوگداز و اثرگذار است. سیاقه‌الاعداد و ماده تاریخ دو صنعت بدیعی مورد علاقه اوست و ازلحاظ تصاویر شعری تشبیه محسوس ایماژ غالب دیوان است. با تصحیح کامل دیوان و اثر دیگر او میتوان گوشه‌های مبهمی از تاریخ ادبی ایران در قرن دهم را روشن کرد و چهره واقعی این شاعر و هنرمند ارجمند ایرانی را بهتر نمایان کرد و در بررسی سیر تاریخی «غزل فارسی» از آن بهره‌مند شد.

    کلید واژگان: خواجه حسین مروی, دیوان, سبک شعر, سطح زبانی, سطح ادبی, سطح فکری
    A. Alizadeh*
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Khajeh Hossein Marvi (born: Marv, apparently 934-died: Kabul 979 AH) is a descendant of Alaa al-Dawla Semnani, one of the good Iranian poets, writers and artists in the second half of the tenth century, one of the poets of the Safavid period The first (984-930 AH) traveled to India, in the court of Nasser al-Din Homayoun Shah and his son Jalaluddin Akbarshah had a special honor and status. The subject of this article is the study of the style of this poet's divan in three linguistic, literary and intellectual levels based on the book of generalities of Sirus Shamisa's style.

    METHODOLOGY

    The research method in this article is analytical-descriptive.

    FINDINGS

    His poetic subjects are: praise, praise, love, boasting, sacrilege, mourning, absurdity of time and squandering of time, destiny and moral issues. The influence of Saadi and Hafez's poetry can be seen in his poems, and his influence on Faizi - the greatest Parsigo poet of India in the tenth century, who had a special devotion and discipleship to Marvi - is noticeable. His style is eventful and virtual love is evident in his poetry with a special passion.

    CONCLUSION

    The poetic traditions of poets of previous centuries can be seen in his poetry. His poetry contains themes of love, praise, mourning, lamentation and moral themes. His poetry, while unassuming and devoid of verbal and spiritual beliefs, is fiery and influential. The context of numbers and the matter of history are two of his favorite novel industries, and in terms of poetic imagery he is a tangible analogy of the dominant image of the court. With the complete correction of Divan and his other work, one can clarify the vague corners of the literary history of Iran in the tenth century and better show the real face of this honorable Iranian poet and artist and use it in studying the historical course of "Persian lyric".

    Keywords: Khajeh Hosayn Marvi, Divan, Poetry style, Linguistic level, Literary level, Intellectual level
  • احمد علیزاده*، ایمان بابائیان، حمید نوری، محمدعلی نجاتیان

    از اثرات عمده تغییر اقلیم، تاثیر آن بر میزان تولید محصولات کشاورزی می باشد. انگور یکی از محصولات مهم استراتژیک باغی کشور می باشد. در پژوهش ابتدا مقادیر روزانه دما (حداقل و حداکثر) و بارش براساس مدلHadCM3 در دوره پایه و آینده نزدیک (2020-2050) براساس سناریوهای RCP 8.5و RCP4.5 استخراج و با روش عامل تغییر ، ریزمقیاس شدند سپس از داده های روزانه دما (حداقل، حداکثر) بارش، ساعت آفتابی، رطوبت ایستگاه وداده های خروجی ریزمقیاس شده با به کارگرفتن شبکه عصبی پرسپترون در نرم افزار Matlab2018a عملکرد انگور برای آینده شبیه سازی شده است. نتایج مدل اقلیمی افزایش دما و کاهش بارندگی در آینده نسبت به دوره پایه را نشان می دهد. افزایش دمای حداکثر در سناریوهای RCP4.5 وRCP8.5 به ترتیب 7/2 و2/3 درجه سانتی گراد و در دمای حداقل به ترتیب8/1 و 9/2 درجه سانتی گراد برآورد گردیده است. همچنین بارش سالانه در سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5.به ترتیب 30 و 49 درصد نسبت به دوره پایه کاهش خواهد یافت. نتایج شبیه سازی عملکرد انگور در آینده تحت هر دو سناریوی RCP4.5 وRCP8.5 نشان داد که حداقل عملکرد به ترتیب 7/2 و04/2 و حداکثر عملکرد 3/2 و 3 تن در هکتار. و بطور میانگین عملکرد 54/0و 86/. تن در هکتار کاهش پیدا خواهد نمود. با توجه به یافته های این تحقیق که نشان از کاهش قابل توجه عملکرد انگو دارد، پیشنهاد می شود از برنامه ریزی های لازم توسط سازمان های مرتبط در خصوص استفاده از گونه های سازگار با کم آبی و یا از محصولات جایگزین استفاده گردد.

    کلید واژگان: انگور بی دانه سفید, عملکرد, سناریوهای RCP, HadCM3, شبکه عصبی, گلمکان
    Ahmad Alizadeh *, Iman Babaeian, Hamid Nouri, Mohammad Ali, Najatian

    The main effects of climate change, its impact on the production of agricultural products. Grapes are one of the most important strategic garden products .In this study, first, the daily values of the temperature were extracted according to the HADCM3 model during the base and future periods based on the RCP8/5 and RCP4/5 radiative induction scenarios for the future climate up to the end of the 21st century, and were then Downscaled measured by the change factor method. Then the daily data of temperature of precipitation, sunshine, maximum and maximum moisture content of the plant, and the results of Downscaled output with the use of the perceptron neural network in the A2019 material. The grape quantity was sim ulated for the future. The results of the climatic model show a rise in temperature and a decrease in future rainfall compared to baseline. The maximum RCP4/5 and RCP8.5 temperatures were increased by 2/7 and 3/2 ° C, respectively, and at least RCP4/5RCP8/5 increased by 1/8 and 2/9 ° C, respectively, and RCP4/5 and RCP8/5 were respectively 30 and 49 percen.The results of the simulation of white grape vine yield in the future relative to the base period with the RCP4/5 and RCP8/5 scenarios will be at least 2/7 and 2/04, respectively, and 2/3 and 3, respectively, and their average yields will be 0/54 and 0/86 tons per hectare.The results indicate that grape production will be affected by climate change in the future, and the output of the product will decrease.Such studies provide the opportunity for agricultural managers and practitioners in the relevant agencies to take appropriate measures, such as the proper location of gardens, to determine appropriate and appropriate future climate patterns to mitigate the potential adverse effects of new methods and practices. Provide adaptation to new and changing climate conditions.

    Keywords: White seedless grapes, RCP5 Scenarios, HadCM3, Neural Network, Golmakan
  • احمد علیزاده*، ایمان بابائیان، حمید نوری، محمدعلی نجاتیان

    مطالعه با هدف ارزیابی پتانسیل تاثیرات تغییر اقلیم بر مراحل فنولوژی و عملکرد انگور صورت گرفته است. ابتدا مقادیر روزانه دما (حداقل ، حداکثر) و بارش روزانه براساس مدلHADCM3 در دوره پایه و آینده براساس سناریوهای واداشت تابشRCP8.5, RCP4.5 برای اقلیم آتی دوره (2020-2050) استخراج و با روش عامل تغییر3، ریزمقیاس شده است. سپس از داده های ایستگاه و خروجی های ریزمقیاس نمایی و به کارگرفتن شبکه عصبی پویا مراحل فنولوژی و پرسپترون عملکرد در نرم افزاز مطلب A 2018 شبیه سازی شدند. خروجی مدل اقلیمی افزایش دما و کاهش بارندگی درآینده را نشان می‏دهد. افزایش دمای حداکثر در RCP4.5 وRCP8.5 به ترتیب 7/2 و2/3 درجه سانتی گراد و در دمای حداقل به ترتیب8/1 و 9/2 درجه سانتی گراد برآورد گردیده است. نتایج نشان دادند که بارش سالانه در سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5.به ترتیب 30 و 49 درصد نسبت به دوره پایه کاهش خواهد یافت. مراحل فنولوژی شامل شکفتن جوانه ها تا رسیدن میوه تحت هر دو سناریو و در کلیه مراحل فنولوژی در دوره آینده نسبت به دوره پایه در زمان جلوتری تکمیل خواهند شد، به طوری که RCP4.5 15 روز وRCP8.5 تا 24 روز جلوتر رخ خواهند داد. شبیه سازی عملکرد انگور تحت سناریوی RCP4.5وRCP8.5 به ترتیب حداقل عملکرد 04/2 ، 7/2 حداکثر عملکرد 3/2 ،3 و میانگین عملکرد 54/0، 86/0 تن در هکتار کاهش خواهند یافت. نتایج نشان می دهد با تغییر در زمان رخ داد طول دوره رشد موجب تغییر در کلیه مراحل فنولوژی و همچنین کاهش عملکرد انگور در آینده در منطقه قرار خواهند گرفت.

    کلید واژگان: Hadcm3, انگور, عملکرد, فنولوژی, گلمکان
    Ahmad Alizadeh *, Iman Babayan, Hamid Noori, Mohammad Ali Najatian

    This study aimed to evaluate the potential effects of climate change on the phenological statges and yield of grape. First, the daily values of temperature (minimum, maximum) and precipitation based on HADCM3 model in the past and future periods based on the scenarios of RCP8.5, RCP4.5 for the future period of (2020-2050) has been downscaled using change factor method. Then, phenological stages and yield were analyzed using MATLAB2019 software using the observation data and downscaled output of the model based on the dynamic neural network.. Climate model output shows increasing of temperatures and decreasing of rainfall in the future periods when comparing to the baseline.The maximum RCP4.5 and RCP8.5 temperatures were increased by 2.7 and 3.2 °C, respectively, and at least RCP4.5, RCP8.5 increased by 1.8 and 2.9 °C, respectively. Results also showed that mean annual precipitation over the Golmakan station will be decreased by 34 and 49 percent under RCP4.5 and RCP8.5 scenarios. The phenological stages including bud flowering stage to fruit ripening under both scenarios will be completed at earlier time it is 15 days in RCP4.5 and 24 days in RCP8.5 in advance. Results showed that, grape yield under RCP4.5 and RCP8.5 will be decreased by 2.04 to 2.7 under RCP4.5 and 2.3 to 3 under RCP8.5 T/HK (as an average 0.54 to 0.86 T/HK). Results show that changing the date of growth period will change in all stages of phenology and reduce yield in the future.

    Keywords: Hadcm3, Grape, Phenology, Golmakan
  • احمد علیزاده*، ایمان بابائیان، حمید نوری، محمدعلی نجاتیان

    از اثرات عمده تغییر اقلیم، تاثیر آن بر کیفیت محصولات کشاورزی می باشد و انگور یکی از محصولات باغی استراتژیک کشاورزی می باشد. مقادیر دما و بارش روزانه ایستگاه گلمکان براساس مدل HadCM3 در دوره پایه (2005-1987) و آینده نزدیک (2050-2020) تحت سناریوهای  RCP8.5وRCP4.5 با استفاده از روش عامل تغییر، ریزمقیاس شدند سپس با استفاده از سه سری داده های پایه هواشناسی، ریزمقیاس نمایی و کیفیت مشاهداتی انگور، کیفیت انگور برای آینده با بکارگیری شبکه عصبی پرسپترون در Matlab 2019A شبیه سازی شده است. مدل اقلیمی، افزایش دما و کاهش بارندگی در آینده را تحت سناریوهایRCP8.5  وRCP4.5 نسبت به دوره پایه نشان داد. دمای حداکثر به ترتیب 2، 3 و 2.7 درجه سانتی گراد افزایش و دمای حداقل به ترتیب 2.9 و1.8 درجه سانتی گراد افزایش و بارش به ترتیب 49 و30 درصد کاهش را دارد. هر یک از متغیرهای مستقل دمای کمینه، بیشینه، و بارش با هر یک از متغیرهای وابسته سن درخت، قند، وزن خوشه، اندازه خوشه، طول میوه، عرض میوه، اسیدیته، pH و TSS رابطه معناداری را بر پایه آزمون پیرسون نشان می دهند. تحت هر دو سناریو وزن خوشه، اندازه خوشه، طول میوه، عرض میوه، قند، pH، TSS بریکس، اسیدیته و وزن حبه به صورت کاهشی پیش بینی می شود. در RCP8.5 میزان تغییرات بیشتر از RCP4.5 می باشد. در خصوصیات رنگ آبمیوه، رنگ گوشت، طعم میوه، انبارداری، بازارپسندی و حمل و نقل در دو سناریو بدون تغییر است. آزمون T-Test تغییر در متغیرهای pH، قند، اسیدیته، وزن خوشه، طول میوه و طول در عرض خوشه در دو سناریو معنادار بوده است. متغیرهای وزن حبه و عرض میوه در دو سناریو 4.5 و 8.5، اندازه خوشه سناریو 8.5 و طول در عرض حبه سناریوی 4.5 فاقد تغییرات معنی داری است. نتایج نشان می دهد، دراثر افزایش دما و کاهش بارندگی در اقلیم آتی، برخی متغیرهای کیفت انگور در آینده با روند کاهش معنی داری مواجه خواهند شد.

    کلید واژگان: مدل HADCM3, سناریوهای IPCC, شبکه عصبی
    Ahmad Alizadeh *, Iman Babaeian, Hamid Nouri, MohammadAli Najatian
    introduction

    The purpose of this articleCheck it outThe effects are wider on temperature and rainfall parameters AlsoIf any of these islamic parameters qualifyGrapesWhite seed in Golmkan area of Khorasan Razavi. One of the major effects of climate change is its impact on the quality of agricultural products. Grapes are also one of the strategic agricultural horticultural products.And the semi-arid climate of Iran is highly vulnerable to future climate change, so it is an appropriate and low-cost alternative to this type of study to achieve grape crop responses to climate change by developing modeling techniques.Golmakan, a city of Golbahar section of Chenaran city in Razavi Khorasan province, 45 kilometers from Mashhad, covers an area of 2000 thousand hectares and is 1176 meters in height at 36, 29 and 59.17 meters in height. According to the Cold Desert dry climate, the climate is also classified as Cold Dry by climate.

    Materials and methods

    Currently the customer is producing equipment for the three-phase circulation converter of the Air-Ocean Circuit.What are the rules (provided by mathematical relations).Headcm3 model, designed and studied in the country by Ngelis and the Hadley Center Institute.And 360 days suitable for RCP8.5 and RCP4.5 scenarios.Daily temperature and precipitation values based on Hadcm3 models in baseline and future under RCP4.5, RCP8.5 scenarios. in a more complete way, the DownscalingWith the use of the change factor approach for Golmakan region, were scaled And using station data, scaled Downscaling to baseline quality by Perceptron Neural Network in A2019 Content for the Future.Multilayer neural network approach was used in this study. Multilayer neural networks have three input, middle and output segments. The middle layer corresponds to constraints. The first layer is removed from the middle section, extra data or out of the dataset; in the second layer, the data is normalized using operational definition.After defining variables and intermediate layers, the quality data is input to the neural network through the input layer and after performing the middle layer corrections, using the function definition, they exit the neural network output layer.This output consists of two parts: the first part teaching (or learning) and the second part exam. In this study, 70% of the data were used in the training section and 30% in the default test section. Pearson correlation test and Spearman and Chi-square tests were used to assess the relationship between each of these variables.In both sections, there was a significant relationship between the quality variables and the quantitative variables.Therefore, descriptive tests were used to assess the relationship between each of these variables.These tests included the Pearson correlation test and Spearman and Chi-square tests.After knowing the positive relationship between grape quality variables and basic meteorological data, the simulation process continues.

    Results and Discussion

    Climate models increasing temperature and decreasing rainfIn the future under RCP4.5, RCP8.5 scenarios Shows the ratio to the baseline period.The maximum temperature increased by 3.9 and 4.7 ° C, respectively, while the minimum temperature increased by 3.8 and 4.4 ° C, respectively, and the rainfall decreased by 0.3 and 0.8%, respectively.Pearson test showed a significant relationship between the variables.That is, each of the independent variables included min, max temperature, and precipitation Each of the dependent variables represented tree age, sugar content, panicle weight, panicle size, fruit length, fruit width, acidity, pH and TSS. Both scenarios represented panicle weight, panicle size, fruit length, fruit width, sugar, HP, TSS, Brix, acidity and weight of berries. It is predicted to decrease.In RCP8.5, the change rate is greater than in RCP4.5. Features: Juice color, meat color, fruit flavor, warehousing, marketability and transportation are unchanged in two scenarios.T-test for most variables: pH, sugar, acidity, panicle weight, fruit length and panicle length were significant in two scenarios.In the variables of berry weight and fruit width in two scenarios 4.5 and 8.5, cluster size of scenario 8.5 and length in berry scenario 4.5 were not significant.

    Conclusion

    The results show that as a result of rising temperatures and decreasing rainfall in the future climate, some components of grape quality will change in the future.Such studies provide the opportunity for agricultural managers and practitioners in the relevant agencies to take appropriate measures, such as the proper location of gardens, to determine appropriate and appropriate future climate patterns to mitigate the potential adverse effects of new methods and practices. Provide adaptation to new and changing climate conditions.

    Keywords: HADCM3 Model, IPCC Scenario, Network Neural
  • یاسر گراوند*، محمد کوهی، الهه سیدکابلی، احمد علیزاده
    پژوهش حاضر با هدف ساخت و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه درگیری پژوهشی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد (ادبیات و علوم انسانی، الهیات و معارف اسلامی، علوم ورزشی، علوم تربیتی و روانشناسی، علوم اداری و اقتصادی) به تعداد 3199 نفر بود که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 343 نفر برآورد شد. آزمودنی ها به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. مدل نظری لیننبریک و پینتریچ (2002) به عنوان مبنای ساخت مقیاس قرار گرفت. این مدل شامل سه مولفه ی درگیری شناختی، عاطفی و رفتاری است. از نرم افزار SPSS و AMOS برای تحلیل داده ها استفاده گردید. برای احراز روایی پرسشنامه از روایی محتوایی وتحلیل عاملی تاییدی و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 8 نفر از متخصصان دانشگاه فردوسی مشهد (بر اساس شاخص روایی محتوایی) مورد تایید قرار گرفت و گویه های نامناسب حذف شدند. شاخص های نیکویی برازش مدل مذکور را تایید کردند. نتایج نشان داد ضریب آلفای کل پرسشنامه 89/0 و برای عامل های درگیری شناختی (80/0)، عاطفی (73/0) و رفتاری (76/0) بود. درمجموع پرسشنامه درگیری پژوهشی از همسانی درونی مطلوب و روایی مناسبی برخوردار بود و می توان از این پرسشنامه در پژوهش ها استفاده کرد.
    کلید واژگان: پرسشنامه, درگیری پژوهشی, پایایی, روایی, تحلیل عاملی تاییدی
    Yaser Garavand *, Mohammad Koohi, Elahe Seyed Kaboli, Ahmad Alizadeh
    The present study was conducted with the aim of constructing and investigating the factor structure of students' research engagement questionnaire. The research method was survey and the statistical population includes all of the postgraduate students of humanities faculty (Literature and Humanities, Islamic Theology and Science, Sport Sciences, Education and Psychology, Administrative and Economic Sciences) at Ferdowsi University of Mashhad (N=3199). Using Cochran formula, the sample size was estimated to be 343 student. The participants were selected by stratified random sampling. The theoretical model Linnenbrink and Pintrich (2002) was determined as the basis of scale construction. This model includes three components of cognitive, emotional, and leadership engagement. SPSS and AMOS software are used for data analysis. Content validity and confirmatory factor analysis were used to determine the validity of the questionnaire and Cronbach's alpha coefficient to check the reliability. The results showed that the alpha coefficient of the questionnaire was 0.89 and for cognitive (0.80), emotional (0.73) and behavioral (0.76). Content validity of the questionnaire was confirmed by 8 experts of Ferdowsi University of Mashhad (based on CVI) and inappropriate items were removed. Goodness indicators confirmed the fit of the model. According to the research results the research engagement questionnaire had good internal consistency and validity and this questionnaire can be used in research.
    Keywords: questionnaire, Research Engagement, reliability, validity, Confirmatory Factor Analysis
  • احمد علیزاده، فاطمه تقوی سقندیکلایی*، جمشید یزدانی چراتی
    مقدمه

    سروصدا بعنوان یکی از عوامل مهم آلودگی محیط کار بوده و بیمارستان ها در معرض آلودگی صوتی قرار دارند. با توجه به این ضرورت و عدم وجود اطلاعات کافی در خصوص وضعیت صوتی حاکم بر بیمارستانهای مورد بررسی و همچنین امکان پیشگیری و کنترل صوت از طریق اقدامات فنی مهندسی وآموزشی، این مطالعه به منظور بررسی میزان تراز فشار صوت در قسمت های مختلف سه بیمارستان آموزشی شهر ساری انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی آلودگی صدا درسه بیمارستان آموزشی انتخاب شد. اندازه گیری تراز فشار صوت توسط دستگاه صداسنج CACELLA CELL-490 ساخت کشور انگلستان در ارتفاع 5/1 متری از سطح زمین در سه روز هفته و درسه شیفت انجام شد. نتایج بدست آمده توسط روش های آماری توصیفی و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی میزان عوامل موثر بر سر و صدا از روش های مبتنی بر GEE (Generalized estimating Equation) استفاده شد.

    یافته ها: 

    با توجه به نتایج، میانگین ترازفشار صوت برابر 35/7± 30/63 دسی بل بوده است وباآنالیزآماری انجام شده بین میانگین ترازفشار صوت و استاندارد(35 دسی بل) اختلاف معنی دار دیده شد (001/0 <p). همچنین بیشترین میانگین صدا دربین بیمارستان ها مربوط به بیمارستان فاطمه الزهرا، در بین روزهای هفته، روز شنبه و در بین شیفت های کاری، شیفت شب بیشترین میانگین صدا را دارا بوده است.

    نتیجه گیری

    نتایج بدست آمده بیانگرآن است که تراز فشار صوت درتمامی ایستگاه های اندازه گیری بیش از حد مجاز مقررات ملی مسکن ایران (35 دسی بل) و سازمان جهانی بهداشت (35-40دسی بل) بوده است. لذا کنترل آلودگی صوتی بطور جدی باید مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: آلودگی صوتی, صدا, بیمارستان, ساری
    Ahmad Alizadeh, Fatemeh Taghavi Soghondikolae*, Jamshid Yazdani Charati
    Introduction

    Noise is one of the most important pollutants in worksites. Hospitals are imposed to noise pollution.  Considering lack of research in Sari educational hospitals and applicability of noise control by engineering controls and education, we proposed this research to evaluate the sound pressure level (SPL) in three educational hospitals of Sari, Iran.

    Methods

    In a descriptive-analytical study, the SPL of three hospitals was evaluated using sound level meter (model; CACELLA CELL-490, made in England). The evaluation was performed in 1.5 meter height, in three shifts, and in three days of the week. Data were analyzed using descriptive statistic methods and SPSS software version 24.  For assessing the rate of effective factors, the GEE (Generalized estimating Equation) methods were used.

    Results

    According to the results, the mean SPL was 63.30 ± 7.33 dB and a significant difference was observed between the mean SPL and the standard (35 dB) (p <0.001). Moreover, the highest mean of sound in hospitals was observed in Fatemeh Al-Zahra Hospital. Considering the week days, Saturday and among shifts, the night shift had the highest mean SPL.

    Conclusion

    The findings showed that SPL was higher than the Iranian National Construction Regulations and World Health Organization (WHO) standards in all evaluated places. So, the noise control programs should be considered seriously.

    Keywords: Noise pollution, Hospital, Sari
  • احمد علیزاده، آمنه ثریامحابد، سپیده سلیمانی، جمشید یزدانی چراتی
    سابقه و هدف
    روشنایی نقش مهمی را در زندگی ما ایفا می کند. روشنایی از جمله پارامترهایی است که بر روی کیفیت محیط داخلی تاثیر می گذارد. کمبود نور موجب اختلالات کره چشم، بروز سردرد، سوزش چشم و هم چنین ایجاد تغییر در ستون فقرات به دلیل نزدیک شدن دانش آموزان به کاغذ برای جبران کمبود نور و بهتر دیدن کتاب خواهد شد؛ بنابراین برای کارایی بیش تر دانش آموزان، رعایت بیش تر بهداشت فردی و نیز ایجاد رغبت در آن ها، باید نور کلاس کافی باشد. لذا مطالعه ی حاضر با هدف تعیین میزان روشنایی در مدارس ابتدایی شهر ساری در سال 93 صورت گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی مقطعی، تعداد 50 مدرسه به صورت تصادفی از مدارس شهر ساری انتخاب و با استفاده از روش شبکه ای، میزان روشنایی سنجش شد. نورسنجی در مدارس با استفاده از دستگاه لوکس متر مدل 1336A ساخت کشور تایوان، مارک TES در ساعات بین 8 صبح الی 14 بعد از ظهر و در 2 الی 10 نقطه از هر مکان بدون ایجاد تغییر در وضعیت آن صورت گرفت. در این بررسی از نرم افزار SPSS 20 و روش آماری GEE جهت آنالیز داده ها استفاده شده است.
    یافته ها
    از مجموع 306 محل های مورد سنجش، 194 کلاس درس، 49 اتاق اداری و63 راهرو بوده است. در این بررسی مشخص گردید 8/40 درصد از اتاق اداری، 34 درصد از کلاس ها و 33 درصد از راهروها از روشنایی مطلوب و در حد استاندارد برخوردار بوده اند.
    استنتاج: نتایج بررسی های انجام شده حاکی از آن است که جانمایی نادرست پنجره ها، جنس و رنگ دیوار، جنس کف و وضعیت پرده تفاوت معنی داری را در میزان متوسط شدت روشنایی ایجاد کرده است.
    کلید واژگان: مدارس ابتدایی, شهر ساری, شدت روشنایی
    Ahmad Alizadeh, Ameneh Sorayamahabed, Sepideh Soleymani, Jamshid Yazdani Charati
    Materials And Methods
    In a descriptive cross-sectional study, 50 schools were selected by random sampling and the illuminance was measured using network method. In each place 2 to 10 measurements (between 8:00 AM and 14:00) were done using Lux meter (TES; A1336). Data was analyzed by GEE in SPSS V. 20.
    Results
    The lighting intensity was measured in 306 places including 194 classrooms, 49 offices and 63 corridors. Our evaluation showed that 34% of the classrooms, 40.8% of the offices, and 33% of the corridors had appropriate standard illuminance.
    Conclusion
    This research showed that incorrect layout of windows, the materials and colors of the walls and the material of the floors and curtain styles had significant effect on the lighting of the places.
    Keywords: primary school, illuminance, intensity, Sari
  • مریم قاسمی*، مصطفی گنجه قزوینی، احمد علیزاده، عماد رعایایی، محمد علی عمادی
    شبکه عصبی به عنوان ابزاری سریع و قابل اعتماد می تواند جایگزین مناسبی برای شبیه سازهای معمول باشد. برای این منظور، شبکه باید به دقت آموزش داده شود. در حالت کلی، به نظر می رسد شبکه عصبی مصنوعی به شدت به تعداد داده های ورودی وابسته باشد اما در مورد تعداد الگوی بهینه، بحث و اختلاف نظر وجود دارد. در این مطالعه، سه نمونه متفاوت از داده که توسط سه روش شبیه سازی مونت کارلو، طراحی عاملی دو فاکتوری و 1CCD تولید گردیده به عنوان ورودی به شبکه عصبی داده شده و شبکه طبق این سه نمونه، آموزش داده می شود. سپس، شبکه توسط چندین داده که در آموزش شبکه نقشی نداشته اند، آزمایش می شود. جهت اطمینان از شبکه ی آموزش داده شده، عملکرد شبکه توسط آنالیزهای آماری(STUDENT T-TEST و 2ANOVA) سنجیده می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهند که یک طراحی آزمایش مناسب می تواند جایگزین خوبی برای تعداد زیاد داده های ورودی باشد، خصوصا هنگامیکه با محدودیت اقتصادی و وقت مواجه هستیم.
    کلید واژگان: شبکه عصبی مصنوعی, طراحی آزمایش ها, طراحی عاملی دو فاکتوری, طراحی CCD, تزریق غیرامتزاجی نیتروژن, عملکرد مخزن
  • احمد علیزاده*، مصطفی گنجه قزوینی، فرهاد نجاری لواسانی، محمد علی سلیمی
    خواص ویژه سنگ مخزن شامل تراوایی نسبی و فشار مویینه، از مهم ترین داده های مورد نیاز برای شبیه سازی و پیشبینی عملکرد مخازن هیدروکربنی محسوب می شود. برای تخمین این ویژگی ها، روش های مختلفی پیشنهاد شده است که هر کدام، کاربردها و محدودیت های مشخصی دارد. در این مقاله با تکیه بر روش سیلابزنی در حالت ناپایا، خواص ویژه سنگ مخزن با کمک روش عددی تطبیق تاریخچه و روش تحلیلی JBN محاسبه و مقایسه می شوند. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که علیرغم سرعت و سادگی روش تحلیلی، این روش علاوه بر محدودیت های خاص خود، به وجود مقادیر اندکی خطا در داده های ورودی بسیار حساس بوده و عملا از تخمین دقیق نمودارهای تراوایی نسبی دوفازی تحت شرایط آزمایشگاهی متداول ناتوان است. در حالی که روش عددی تطابق تاریخچه پایداری بیشتری داشته و نتایج مطمئن تری تولید می کند.
    کلید واژگان: تراوایی نسبی دوفازی, فشار موئینگی, روش تحلیلی JBN, روش عددی تطابق تاریخچه, شبیه سازی جریان سیال دوفازی
  • محسن مردانی کیوی، ارسلان سالاری، احمدعلیزاده، کیوان هاشمی مطلق، خشایار صاحب اختیاری
    مقدمه
    ناهنجاری مادرزادی یک طرفه ماهیچه های پکتورالیس همراه با براکی سین داکتیلی همان طرف، قابل قبول ترین تعریف نشانگان پولند است. این نشانگان با نقص و بدخیمی های گوناگون همراه است که ناهنجاری های قلبی- عروقی بخشی از آنها را شامل می شود. با توجه به گزارش های موجود، موردی از همراهی این نشانگان با تنگی دریچه پولمونر وجود نداشته ولی موارد بسیار نادری با نقص دیواره دهلیزی دیده شده است. علت شناسی این نشانگان همچنان نامشخص است. در این مقاله به گزارش دو مورد همراهی این دو ناهنجاری قلبی با نشانگان پولند و بررسی تئوری های آسیب شناختی آن پرداخته می شود.
    معرفی موارد: مورد یک: بیمار پسر 23 ماهه با نشانگان پولند از جمله براکی سین داکتیلی دست راست همراه با آژنزی عضله پکتورالیس ماژور و هیپوپلازی نیپل و بافت زیرجلدی همی توراکس همان طرف بوده است. در معاینه فیزیکی، بدنبال سمع سوفل سیستولی، بیمار مورد بررسی کامل قلبی- عروقی قرار گرفت که در اکوکاردیوگرافی کالر- داپلر تنگی دریچه پولمونر به قطر 7 میلی متر تایید شد. مورد دو: بیمار دختر 5 ساله با نبود عضله پکتورالیس ماژور، براکی سین داکتیلی و webbing فضای دوم همراه با نیپل و آرئول بالاتر در همی توراکس مبتلا (تظاهر مشخص نشانگان پولند) که در اکوکاردیوگرافی نقص دیواره دهلیزی از نوع ostium secundum گزارش شد.
    نتیجه گیری
    نشانگان پولند با وجود این که بسیار نادر است، اما در اغلب موارد گزارش شده با یک یا چند ناهنجاری یا بدخیمی دیگر همراه است. دو مورد اخیر، نمونه هایی از همراهی دو ناهنجاری قلبی با این نشانگان را نشان می دهد. با توجه به اهمیت مشکل قلبی، علاوه بر اقدام درمانی- جراحی متداول، انجام ارزیابی کامل قلبی- عروقی در این بیماران ضروری و شاید حیاتی باشد.
    کلید واژگان: تنگی دریچه سرخرگ ریوی, سندرم پولند, نقص های دیواره بین دو دهلیز
    Mardani Kivi M., Salari A., Alizadeh A., Hashemi Motlagh K., Saheb Ekhtiari Kh
    Introduction
    Congenital unilateral absence of pectoralis muscles in combination with ipsilateral brachysyndactyly is the most acceptable definition of Poland syndrome. This very rare syndrome has been reported in association with various malignancies and deformities including cardiovascular anomalies. To our knowledge, pulmonary stenosis associated with Poland's syndrome has not been described previously in literature, and there are a few articles about atrial septal defect (ASD) in combination with this syndrome either. We present the first report of Poland syndrome associated with pulmonary valve stenosis and another case of Poland syndrome with ASD. We discuss common etiologic factors of this rare syndrome. Case history: Case one: The first patient is a 23 month old boy with Poland syndrome presentation such as absence of pectoralis major of right hemi-thorax, nipple and subcutaneous hypoplasia and ipsilateral brachysyndactyly. On physical examination, we found a systolic ejection sound in auscultation so that a complete cardiac evaluation was performed. Pulmonary stenosis with 7mm diameter was detected by Color-Doppler echocardiography. Case two: The second patient is a 5 year old girl presenting typical Poland syndrome clinical manifestation. She has congenital right pectoralis major agenesis, Right upper position of nipple and areola was compared to left hemi-thorax, and an ipsilateral hypoplastic hand with syndactyly and short fingers. The 2-dimentional echocardiogram revealed that she is suffering from an Ostium Secundum ASD.
    Conclusion
    Although Poland syndrome is a rare congenital one, it is associated with numerous anomalies and malignancies in the reported articles. The two mentioned cases are the samples of cardiac anomalies associated with this very unique syndrome. According to critical situation of cardiovascular problems, performing a complete cardiovascular evaluation in addition to common medical-surgical treatments seems to be essential for patients with Poland syndrome.
    Keywords: Heart Septal Defect, Atrial, Poland Syndrome, Palmonary Valve Stenosis
  • رحمت الله بنان، شادمان نعمتی*، احمد علیزاده، احسان کاظم نژاد، حسن کرداری، فتانه بخشی
    زمینه

    ضخامت پوست در نتایج زیبایی بعد از رینوپلاستی نقش مهمی دارد و برخی جراحان از کاهش بافت زیرپوستی برای کم کردن ضخامت پوست استفاده می کنند.

    هدف

    مطالعه به منظور مقایسه ضخامت پوست نوک بینی در بیماران رینوپلاستی در دو روش با و بدون چربی برداری (defat) انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 111 بیمار کاندید رینوپلاستی انجام شد که طی بهمن ماه 1388 تا شهریور ماه 1389 به مرکز آموزشی درمانی امیرالمومنین رشت مراجعه کردند. تمام بیماران قبل از عمل معاینه بالینی شدند و ضخامت پوست نوک بینی و بالای نوک بینی آن ها به وسیله سونوگرافی اندازه گیری شد. بیماران دارای پوست متوسط و ضخیم به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند و افراد گروه مورد، تحت چربی برداری پوست بینی قرار گرفتند. نتایج سونوگرافی یک ماه و 12 ماه بعد از عمل در 44 بیمار با نتایج قبل از عمل در هر دو گروه مقایسه شد. داده ها با آزمون های ویلکاکسون و سنجش مکرر تحلیل شدند.

    یافته ها

    از 111 بیمار با میانگین سنی 6/7 ± 1/25 سال، 16 نفر (%4/14) مرد و 95 نفر (%6/86) زن بودند، براساس معاینه بالینی نوع ضخامت پوستی در20 بیمار (%9/18) نازک، 68 بیمار (%4/59) متوسط و 23 بیمار (%7/21) ضخیم بود. در سونوگرافی نوع ضخامت پوستی 7 نفر (%8/6) نازک، 83 نفر (%6/80) متوسط و 13 نفر (%6/12) ضخیم بود. ضخامت پوست نوک و بالای نوک بینی هیچ تفاوت آماری معنی داری قبل از جراحی و در دوره پی گیری در دو گروه نداشت.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها، سونوگرافی ابزاری دقیق برای ارزیابی ضخامت پوست قبل از عمل رینوپلاستی است. روش چربی برداری در پوست های ضخیم و متوسط تاثیری در کاهش ضخامت پوست نوک بینی بعد از رینوپلاستی ندارد.

    کلید واژگان: رینوپلاستی, ضخامت پوست, چربی برداری, سونوگرافی
    R. Banan, Sh. Nemati, A. Alizadeh, E. Kazemnezhad, H. Kerdari, F. Bakhshi
    Background

    Skin thickness has an important role in aesthetic results of rhinoplasty. Currently, some surgeons employ defatting technique to reduce subcutaneous tissues and decrease the thickness of skin during rhinoplasty.

    Objective

    The aim of this study was to compare the nasal tip skin thickness with and without nasal tip skin defatting technique and to further evaluate the long term effects of this technique on rhinoplasty patients by sonography.

    Methods

    In a case-control study, 111 rhinoplasty candidates were evaluated at a university referral hospital in northern Iran during January to August 2010. Before operation, all patients were investigated through physical exams. Later, the skin thickness of the tip and supra tip were measured by sonography. Patients with moderate to thick nasal skin were randomly allocated to case and control groups for defatting. Sonography results of 44 patients, obtained one and 12 months after the surgery, were compared with those found in two groups before the surgery using Wilcoxon test and Repeat Measure test.

    Findings

    A total of 111 patients with mean age of 25.1±7.6 years including 16 (14.4%) men and 95 (86.6%) women were enrolled. Based on physical examinations, the skin type was thin in 20 (18.9%), moderate in 68 (59.4%), and thick in 23 cases (21.7%). Considering the sonography results, the skin type was thin in 7 (6.8%), moderate in 83 (80.6%), and thick in 13 cases (12.6%). There was no significant difference in the thickness of tip and supra tip skin between defatted cases and control group measured before surgery and within the follow-up period.

    Conclusion

    Based on results found through this study, Sonography is a precise instrument in assessing the nasal skin thickness before rhinoplasty. Defatting technique was shown to be of no effect on reduction of skin thickness of tip and supra tip in moderate or thick skins following rhinoplasty.

  • امیررضا دلیلی، محسن مردانی کیوی*، احمد علی زاده، حمیدرضا حاتمیان، مظفر حسین نژاد، حمید پی رزم، خشایار صاحب اختیاری، کیوان هاشمی مطلق
    زمینه و هدف

    پیشرفت های حاصله در فن آوری اولتراسوند با کنتراست بالا در سال های اخیر موجب توجه بیشتر به آن در تشخیص سندرم تونل کارپال شده است. مطالعه حاضر به بررسی ارزش تشخیصی سونوگرافی در این بیماری و ارتباط معیارهای مختلف آن با شدت بیماری براساس الکترودیاگنوستیک می پردازد.

    روش بررسی

    در این مطالعه تحلیلی آینده نگر صد بیمار که در همگی درگیری اندام فوقانی یک طرفه بود مورد مطالعه قرار گرفتند. تمامی بیماران ابتدا تحت آزمون الکترودیاگنوستیک قرار گرفته و این آزمون به عنوان استاندارد طلایی فرض شد. سپس سطح مقطع و قطر قدامی خلفی عصب مدین در ورودی و خروجی تونل کارپال و ضخامت فلکسور رتیناکولوم توسط سونوگرافی در تمامی بیماران اندازه گیری شد. ارتباط یافته های سونوگرافی و الکترودیاگنوستیک با نرم افزار SPSSنسخه 19 بررسی شد.

    یافته ها

    بیماران شامل84 زن و 16 مرد در گستره سنی 19 تا 72 سال (میانگین سنی 05/12±43/44 سال) قرار داشتند. از بین معیارهای بررسی شده دو معیار سطح مقطع نزدیک (پروگزیمال) و دور (دیستال) عصب ارتباط معنی داری با تشخیص بیماری نشان دادند (به ترتیب مقدار Pبرابر با 018/0 و 022/0) همچنین بین دو معیار فوق و شدت بیماری نیز ارتباط آماری معنی داری یافت شد (هر دو مقدار Pکمتر از 05/0). بهترین نقطه برش در سطح مقطع نزدیک 45/9 میلی متر مربع بود که در آن حساسیت 9/78 درصد، ویژگی 8/82 درصد، ارزش اخباری مثبت 8/91 درصد و ارزش اخباری منفی 5/61 درصد بدست آمد.

    نتیجه گیری

    مطالعه حاضر نشان داد که بررسی سطح مقطع عصب مدین در ورودی تونل کارپال در تشخیص سندرم تونل کارپال مفید بوده و با توجه به حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت بالا نه تنها در تشخیص بیماران مشکوک بلکه در غربال گری جامعه در معرض خطر نیز می تواند سودمند باشد.

    کلید واژگان: سندرم تونل کارپال, اولتراسونوگرافی, الکترودیاگنوز
    Amir, Reza Dalili, Mohsen Mardani, ­Kivi, Ahmad Alizadeh, Hamid, Reza Hatamian, Mozaffar Hoseininejad, Hamid Peyrazm, Khashayar Saheb, Ekhtiari, Keyvan Hashemi, Motlagh
    Background

    Progress in high-contrast ultrasound technology in recent years brought more attention to its rule in the diagnosis of carpal tunnel syndrome (CTS). The aim of this study is to evaluate the diagnostic value of sonography in the diagnosis of CTS and its relationship with disease severity.

    Methods

    In this prospective study، 100 patients who had unilateral upper extremity involvement were studied. All patients were initially undergone electro diagnostic test and the test was assumed as the gold standard. Afterwards the cross-sectional area and anteroposterior diameter of the median nerve in the carpal tunnel inlet and outlet and the thickness of the flexor retinaculum were measured by ultrasound in all patients. Relationships between ultrasound and electro diagnostic findings were evaluated using SPSS software ver. 19th.

    Results

    Patients included 84 women and 16 men in the age range 19 to 72 years (mean age 44. 43 ± 12. 05 years). Among the criteria evaluated، the proximal and distal cross sectional area of the nerve showed significant correlation with disease diagnosis (P= 0. 018 and P= 0. 022 respectively). In addition، significant relationship was found between mentioned two criteria and the severity of the disease (P<0. 05 both). The best cut-off point at the proximal cross sectional area was 9. 45 mm2 in which the sensitivity was 78. 9%، specificity was 82. 8%، positive predictive value was 91. 8% and negative predictive value was 61. 5%.

    Conclusion

    The present study indicated that evaluating the cross sectional area of the median nerve using ultrasound at the carpal tunnel inlet is useful in diagnosing CTS. According to its high sensitivity، specificity and positive predictive value، it is not only useful in diagnosing suspected patients but also can be useful in screening the population at risk.

    Keywords: Carpal Tunnel Syndrome, ultrasonography, electrodiagnosis
  • خلیلی سوادکوهی، عباسعلی کریم پور ملکشاه *، احمد علیزاده، امیر اسماعیل نژاد مقدم، عبدالحسین شیروی، مهری میرحسینی
    سابقه و هدف

    طی فرآیند و مراحل اجرای روش های مختلف کمک به باروری، جنین ها طی دوره های زمانی متوالی، در معرض نور آزمایشگاه و نیز نور میکروسکوپ قرار می گیرند. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه تاثیر نوربا شدتی تقریبا برابر با نور میکروسکوپ بر تکوین جنین های مرحله قبل از لانه گزینی در شرایط آزمایشگاه می باشد.

    مواد و روش ها

    جنین های 2 سلولی موش های NMRÏ، 48 ساعت بعد از تزریق HÇG از بدن حیوانات حامله خارج شد. پس از شستشو و جمع آوری در قطرات محیط کشت جنینها بطور تصادفی به سه گروه تجربی و یک گروه شاهد قرار گرفتند. در گروه های تجربی، 215 (گروه B)، 222 (گروه Ç) و 229 (گروه Ç) جنین 2 سلولی به ترتیب 5، 15 و 30 دقیقه در شرایط دمایی 37 درجه سانتیگراد، در معرض نور فلورسانس با شدت 800 لوکس قرار گرفته و سپس برای کشت نهایی به انکوباتور ÇÔ2 انتقال می یافتند. جنین های گروه شاهد، 215 جنین (گروه Â) به همراه 3 گروه دیگر، به مدت 30 دقیقه روی هات پلیت با دمای 37 درجه سانتیگراد قرار داشتند ولی، ظرف کشت مربوطه با پوششی از ورقه آلومینیوم پوشیده شده بود تا نوری به آن نتابد. میانگین نسبت جنین هایی که به مرحله بلاستوسیست رسیدند، همچنین، میزان دژنراسیون جنین ها، پس از 72 و 96 ساعت کشت شاخص های کمی مورد بررسی جهت تعیین تاثیر نور بودند.

    یافته ها

    نتایج نشان می دهد که درصد تکوین جنین ها به مرحله بلاستوسیست، در گروه هایی که در معرض نور قرار گرفته بودند به ترتیب، 6/61، 5/52 و 1/65 درصد و در گروه کنترل 61 درصد بود. بهر حال اختلاف معنی داری آماری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود نداشت. همچنین، درصد جنین های دژنره شده در گروه های در معرض نور قرار گرفته با گروه کنترل اختلاف معنی داری نشان نداد.

    استنتاج

    نور فلورسانس سفید با شدت800 لوکس برای مدت زمان کمتر از 30 دقیقه، اثر قابل توجهی بر تکوین جنین های موش نداشته است.

    کلید واژگان: اثر نور, جنین های مرحله قبل از لانه گزینی, جنین موش, بلاستوسیست
    Sepideh Khalili Savadkohi, Abbas Ali Karimpour Malekshah, Ahmad Alizadeh, Amir Esmaeilnezhad Moghadam, Abdolhossein Shiravi, Mehri Mirhosseini

    Background and

    Purpose

    Ïn assisted reproductive (ÂRT) laboratory، during the experimental manipulation، oocytes and early embryos are exposed to day light or artificial light for variable periods. The purpose of this study was to assess the effect of fluorescent light exposure، with intensity almost equal to that produced by microscopes in ÂRT laboratory، on mouse early embryo development.

    Materials And Methods

    The bicellular embryos were obtained from superovulated pregnant female NMRÏ mice after 48 hours HÇG injection. Âfter washing، the embryos were randomly allocated in HËPËS buffered HTF medium into three experimental and one control group. Two hundred and fifteen (group B)، 222 (group Ç) and 229 (group D) bicellular embryos were exposed to fluorescent light of 800 LX for 5، 10 and 30 minutes at 37°Ç، respectively. The embryos of control group (215، group Â)، and also other groups (B، Ç and D) were kept on a heat plate during the time of experiment and protected from the light by covering the dishes with aluminium foil. Ëxpanding and hatching blastocyst rates were recorded after 72 and 96 hours of culture، respectively.

    Results

    The results demonstrated that 61. 6%، 52. 5% and 65. 1% of embryos in the experimental group (group B، Ç، and D respectively) and 61% of embryos in the control group reached to blastocyst stage. There was no statistically significant difference between the experimental and the control group. Âlso the hatching rates and degeneration rates showed no significant differences between the groups. Çonclusion: The fluorescent light of 800 LX for a period of less than 30 minutes had no significant effect on mouse embryo development in vitro.

نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • مهندس احمد علیزاده لاریمی
    مهندس احمد علیزاده لاریمی
    (1376) کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشگاه علوم پزشکی تهران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال