به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

احمدعلی نوربالا

  • مهسا میرزاخانی، بنفشه غرایی*، کمیل زاهدی تجریشی، سجاد خانجانی، احمدعلی نوربالا، سید رضا صفایی نودهی

    اهداف:

     سرطان یک بیماری مزمن و تهدیدکننده زندگی است. بیش از 50 درصد از بیماران مبتلا به سرطان، از برخی اختلالات روانی رنج می برند. شفقت به خود و فراتر از آن، درمان مبتنی بر شفقت، رویکردی نسبتا جدید در روانشناسی است. هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی درمان مبتنی به شفقت بر برخی از نشانه های روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلابه سرطان است.

    مواد و روش ها :

    این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی با طرح پیش آزمون-پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش، تمامی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بخش شیمی درمانی بیمارستان امام خمینی شهر تهران بودند که 30 نفر از آن ها به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی به صورت مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه 2 ساعته گروه درمانی مبتنی بر شفقت شرکت کردند. گروه کنترل هیچ نوع مداخله روان درمانی دریافت نکرد. کلیه آزمودنی ها در دو مرحله شروع مداخله و جلسه پایانی مداخله بعد از اتمام جلسات درمان به پرسش نامه های شفقت به خود نف، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و کیفیت زندگی مخصوص بیماران مبتلا به سرطان پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانکووا) و تحلیل واریانس تک متغیره (آنکووا) در نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد.

    یافته ها :

    یافته های پژوهش حاضر نشان داد، اضطراب، افسردگی و استرس گروه آزمایش بعد از درمان، کاهش معنا داری یافت (P<0/01). همچنین کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان بعد از درمان، افزایش معنا داری در مقایسه با گروه کنترل پیدا کرد (P<0/01).

    نتیجه گیری:

     براساس یافته های پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر شفقت، درمان موثری برای علایم افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به سرطان است. همچنین این درمان سبب بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان می شود.

    کلید واژگان: درمان مبتنی بر شفقت, سرطان, افسردگی, اضطراب, استرس, کیفیت زندگی
    Mahsa Mirzakhani, Banafshe Gharraee*, Komeil Zahedi Tajrishi, Sajad Khanjani, Ahmad Ali Noorbala, Seyed Reza Safaei Nodehi

    Objectives :

    Cancer is a chronic and life-threatening disease. More than 50% of patients with cancer suffer from some psychological disorders. Compassion-focused therapy (CFT) is a new approach in psychology. This study aimed to evaluate the effectiveness of CFT on some Pychological Sympthoms and quality of life of cancer patients.

    Methods :

    This is a randomized clinical trial with a pre-test-post-test design. Thirty cancer patients referred to the chemotherapy ward of Imam Khomeini Hospital in Tehran, Iran, were selected by a convenience sampling method and randomly assigned to intervention and control groups. The intervention group received CFT for 8 weeks. All participants were assessed by self-compassion scale (SCS), depression anxiety stress (DASS), and EORTC QLQ-C30 before, immediately after the intervention. Data were analyzed by Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and univariate analysis of covariance (ANCOVA)with SPSS software, version 23.

    Results :

    Anxiety, depression, and stress were significantly reduced in the intervention group in the post-test and follow-up phases (P<0.01). the quality of life significantly increased after treatment compared to the control group. 

    Conclusion :

     CFT can be an effective treatment for reducing depression, anxiety, and stress and improving the QoL of patients with cancer.

    Keywords: Compassion-focused therapy, Cancer, Depression, Anxiety, Stress, Quality of life
  • علی فتحی آشتیانی*، سهراب امیری، مینا فتحی آشتیانی، آزاده صدقی جلال، محمدحسین نیکنام، احمد علی نوربالا، محمدباقر صابری زفرقندی، محمدعلی همتی، مهدی تهرانی دوست، فیروزه رئیسی، سید حسین سلیمی، پرویز آزاد فلاح، سیاوش لاجوردی
    زمینه و هدف

    ‎عدم‎ ‎توانایی زوجین در حل تعارضات، ‎افراد‎ ‎را‎ ‎به‎ ‎سمت‎ ‎طلاق‎ ‎سوق‎ ‎می‏دهد. لذا این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر طلاق در ایران طی ده سال گذشته انجام شد.

    روش

    در یک مرور سیستماتیک، تمام مقالات یک دهه گذشته در خصوص علل طلاق که در پایگاه های اطلاعاتی PubMed، Scopus، web of science، google scholar، Magiran، ISC، SID نمایه شده اند با استفاده از کلیدواژه‏های معین مورد جستجو قرار گرفتند. از مجموع مقالات، با رعایت ملاک های ورود و خروج، در نهایت 27 مقاله استخراج شد که با دستورالعمل PRISMA مورد تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده را می توان در چندین طبقه دسته بندی کرد. این طبقات شامل عوامل جمعیت شناختی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل شخصیتی، عوامل مربوط به ناسازگاری بین زوجین، عوامل خانوادگی و عوامل زیستی- روانی است. افزون بر آن20 مورد از مهمترین عوامل طلاق طی 10 سال گذشته به ترتیب فراوانی عبارت بودند از: بیکاری مرد، عدم تفاهم اخلاقی، ناباروری، تفاوت های فرهنگی و اعتقادی، دخالت اطرافیان، بیماری های روانی، اعتیاد به مواد و الکل، مشکلات مالی و درآمد ناکافی، ازدواج تحمیلی و اجباری، عدم رضایت جنسی، خشونت خانگی، بی علاقگی به همسر، خیانت به همسر، ازدواج مجدد، بیماری های جسمی، انتظارات غیرواقع بینانه، بداخلاقی، بددهنی و فحاشی، مشکلات حقوقی و قضایی، عدم اعتماد به یکدیگر و فساد اخلاقی و خوش گذارانی های نامشروع.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های این پژوهش سیاست‏گذاران سلامت می توانند با توسعه برنامه ها، طلاق را به عنوان یک آسیب اجتماعی جدی کاهش دهند.

    کلید واژگان: ایران, پیشگیری و کنترل طلاق, طلاق, مرور سیستماتیک
    Ali Fathi- Ashtiani*
    Background

    The inability of couples to resolve conflicts and deal with them appropriately may lead people to divorce. This study was conducted with the aim of determining factors affecting divorce in Iran during the last 10 years.

    Method

    In this study, a systematic review was done. All the articles in the last decade (2010 to 2020) about the causes of divorce in Iran in Persian and English and in the databases PubMed, Scopus, Web of Science, Google Scholar and Megiran, ISC, SID were indexed using Persian and English keywords. From all the articles found, following the data entry and exit criteria, 27 articles were finally extracted and analyzed using the PRISMA guidelines.

    Results

    The obtained results can be classified in several categories. These classes include demographic factors, economic factors, cultural-social factors, personality factors, factors related to incompatibility between couples, family factors and biological-psychological factors. In addition, 20 of the most important causes of divorce in the last 10 years were: male unemployment, lack of moral understanding, infertility, cultural and religious differences, involvement of family members, mental illnesses, drug and alcohol addiction, financial problems and insufficient income, from forced and forced marriage, sexual dissatisfaction, domestic violence, indifference to spouse, infidelity, remarriage, physical diseases, unrealistic expectations, immorality, foul language and obscenity, legal and judicial problems, lack of trust in each other, and moral corruption and illicit pleasures.

    Conclusion

    The findings of this research can help health policy makers to reduce divorce as a serious social harm by developing detailed programs.

    Keywords: Divorce, Divorce- prevention, Control, Iran, Systematic Reviews as Topic
  • احمدعلی نوربالا*

    بنیان گذاری پزشکی روان تنی دنیا در جایگاه تشخیص و درمان بیماری ها، به حکیم ابو علی سینا، پزشک نامدار ایرانی نسبت داده می شود که با تشخیص و درمان آن جوانک عاشق بیمار، تاثیر عوامل روان شناختی در پیدایش بیماری جسمی را کشف و آشکار کرد.جای بسی خرسندی است که روان پزشکی نوین ایران هم با پایه گذاری «کرسی پسیکوسوماتیک» توسط دکتر حسین رضاعی در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران در سال 1319 هجری شمسی، به منصه ظهور و بروز رسید. به عبارت دیگر، آموزش روان پزشکی نوین ایران هم از دروازه کرسی روان تنی، خودنمایی کرد.

    کلید واژگان: کرونا, پزشکی, روان تنی
    AhmadAli Norbala*

    Icongratulate you, all those involved and interested in the field of psychosomatics, on the publication of the first issue of the influential journal “current psychosomatic research”. As you know, the foundation of the field of psychosomatics in the world to diagnose and treat illnesses is attributed to the well-known Iranian doctor, Hakim Abu Ali Sina, who discovered and revealed the influence of psychological factors in the emergence of physical diseases by diagnosing and treating that sick young lover.

  • سید یحیی صفوی*، احمدعلی نوربالا، محمدعلی محققی
    زمینه و هدف

    امنیت روانی، در ذیل امنیت پایدار ملی قرار دارد و رابطه وثیق آن با سلامت همه جانبه، دربرگیرنده مبانی، اهداف، اصول و ارزش های ناظر بر سلامت روانی است. نسبت "سلامت روانی"،  در "منظومه سلامت همه جانبه"، با "امنیت  پایدار ملی" در این مطالعه بررسی و راهبردها و راهکارهای تحکیم و تعالی آن ارایه شده است.

    روش ها

    روش مطالعه، «کتابخانه ای» و تجزیه و تحلیل داده ها، «کیفی» و از نوع «تبیینی» (علی) و «تفسیری» است.

    یافته ها

    "امنیت روانی" و "سلامت روانی"، در الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، لازم و ملزوم یکدیگر و تحکیم و تعمیق رابطه دوسویه آن ها، باعث پیشرفت و تعالی می باشد. سلامت روانی در منظومه سلامت همه جانبه، معنی و مفهوم پیدا می کند و هماهنگ با سایر ابعاد فیزیکی (جسمانی)، معنوی و اجتماعی سلامت، در امنیت ملی و توسعه پایدار جامعه، تاثیرگذار است. سلامت روان به معنی نبود بیماری روانی نیست بلکه به مفهوم درک فرد از توانایی های خویش برای مواجهه با تنش های عادی و روز مره زندگی، توانایی انجام کار مفید و مثبت و موثر و نیز توانایی مشارکت در جامعه خویش، تعریف می شود.

    نتیجه گیری

    سلامت (همه جانبه) و امنیت (پایدار) دو نعمت و ودیعه گرانبار و بی بدیل الهی، در جوامع انسانی هستند. تامین، نگهداشت و ارتقای سلامت روانی (افراد و جامعه)، هماهنگ و متوازن با سایر ابعاد سلامت (جسمانی، معنوی، و اجتماعی)، لازمه قطعی و ملازم با امنیت پایدار ملی و پیشرفت در همه شیون جامعه اسلامی است.

    کلید واژگان: امنیت, امنیت روانی, امنیت ملی, سلامت, سلامت روانی, روان
    Seyyed Yahya Safavi *, Ahmadali Noorbala, MohammadAli Mohagheghi
    Background and Aim

    Psychological security is under sustainable national security. There is a close relationship between comprehensive health, including the Psychological dimension, and national security. Mental (Psychological) aspects of Health and Security have been investigated in this study.

    Methods

    Library research method used in this study. The data analysis was qualitative and explanatory (causal), and interpretive.

    Results

    Mental security and mental health are necessary for each other. Providing, maintaining, and promoting mental health, in the context of the Islamic-Iranian model of progress. is possible in the following ways: Promoting moral and spiritual teachings; Consolidation of the family foundation; Eliminating the stressful factors from personal, family and social life; and Improvement of other mental health indicators.

    Conclusion

    Comprehensive health and sustainable security are two great divine blessings in human societies. Providing, maintaining and promoting mental health, in harmony with other dimensions of health, is a definite requirement and accompanied by sustainable national security and development.

    Keywords: Security, Psychological Security, National Security, Health, mental health, The Mind
  • احمد علی نوربالا*، قاسم رجبی واسوکلایی، حجت رحمانی

    سردبیر محترم سلامت روان به عنوان یک جزو جدایی ناپذیر و ضروری سلامت شناخته می شود و دسترسی به سلامت کامل بدون عبور و گذر از چالش های حیطه سلامت روان دور از ذهن و ناممکن است. بنابر این همپایی و همسویی سایر بخش ها در دست یابی به سلامت کامل را می طلبد. داده های بار بیماری سلامت بر اساس شاخص سال های عمر تطبیق شده برای ناتوانی (DALYs) نشان می دهد که در کشور ایران بیمارهای روانی از سال 1394 تاکنون در بین 22 گروه بیماری، رتبه دوم را به خود اختصاص داده است و داده های سال 1398 نشان می دهد که DALYs بیماری های روانی 31/10 % از کل این شاخص را سهم بری می نماید.1 در ایران نیز چهار پیمایش ملی در حوزه سنجش اختلالات و مشکلات روانی اجرا شد که آخرین مطالعه نشان داد 4/23% مردم ایران از مشکلات روانی رنج می برند.2 سرانه هزینه دولت در سلامت روان در سال 2017 در اروپا 7/21 دلار، آمریکا 8/11 دلار، مدیترانه شرقی 2 دلار، جنوب شرق آسیا 1/0 دلار، غرب اقیانوسیه 1/1 دلار و در آفریقا 1/0 دلار می باشد و میانگین جهانی نیز 5/2 دلار آمریکا گزارش شده است. میانه هزینه دولت در کشور های با درآمد بالا 24/80 دلار و در کشور های با درآمد پایین 02/0 دلار می باشد و اختلاف فاحشی وجود دارد. مطالعات نشان می دهد، در کشور هایی که تولید ناخالص داخلی زیادتری دارند، هزینه های دولت در حوزه سلامت روان افزایش پیدا می نماید. در تامین نیروی انسانی نیز میانگین جهانی نه پرسنل با تخصص سلامت روان به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت وجود دارد. این میزان در منطقه اروپا 50 نفر، آمریکا 9/10 نفر، مدیترانه شرقی 7/7 نفر، آفریقا 9/0 نفر، جنوب شرق آسیا 5/2 نفر و غرب اقیانوسیه 10 نفر به ازای هر 100000 نفر جمعیت است. همچنین در کشورهای با درآمد بالا 7/71 نفر و در کشور های با درآمد پایین 6/1 نفر به ازای هر 100 هزار جمعیت وجود دارد.3 در ایران نیز، 39 بیمارستان روان پزشکی با 6735 تخت و 159 بیمارستان عمومی با 3700 تخت روان پزشکی خدمات ارایه می دهند. در حوزه کودکان نیز 11 بیمارستان با مجموع 181 تخت به ارایه خدمات روان پزشکی می پردازند. به طور کلی به ازای هر 100000 نفر 2/13 تخت روان پزشکی وجود دارد و همچنین 178 مرکز مرتبط با نگهداری بیماری های مزمن با تعداد 12180 تخت برای بیمارانی که ناتوانی و اختلالات روانی شدید و مزمن دارند، وجود دارد. در طرح تحول سلامت، بیش از 1200روان شناس بالینی در مراکز جامع سلامت با همکاری پزشکان عمومی خدمات سلامت روان را ارایه می دهند و همچنین 1600 روان پزشک بزرگسالان و 120 روان پزشک با تخصص کودکان در کشور در مراکز جامع سلامت، بیمارستان های عمومی و خصوصی مشغول به فعالیت می باشند.2 در حوزه بهزیستی و رفاه اجتماعی تعداد 66 مرکز روزانه روانی، 178 مراکز شبانه روزی بیماران روانی مزمن، 150 مراکز ارایه دهنده خدمت در منزل، 74 مرکز مشاوره تلفنی، 2850 مراکز مشاوره حضوری، 277 مراکز سلامت روان محلی به کلیه مردم به صورت عمومی و تخصصی در حوزه سلامت روان خدمات ارایه می دهند.4 بکارگیری اقدامات مبتنی بر شواهد در حوزه سلامت روان می تواند تاثیرات اجتماعی و هزینه های اقتصادی مشکلات و اختلالات روانی را به طور مطلوب مدیریت کند و منجر به کاهش نابرابری، جلوگیری از مرگ و میر و ناتوانی و در نهایت توسعه کشور گردد و به همین جهت برنامه ریزی و سیاست گذاری باید بر اساس آن صورت پذیرد. سیاستگذاران و مدیران دولتی برای تشخیص جایگاه و ظرفیت خود در سیاستگذاری باید به طور همزمان به سه چشم انداز سازمانی، سیاسی و فنی جهت بهبود مشارکت خود در فرآیند سیاستگذاری توجه نمایند. شرایط اجتماعی و اقتصادی کنونی دولت ها را ناگزیر می سازد تا از سیاست گذاری و نهادسازی موثر و کارآمد در حوزه 914 سلامت روان بهره مند شوند. از این رو راهبردهایی نظیر اولویت دهی به موضوع سلامت روان در سیاست گذاری های عمومی کشور، اقناع و حساس سازی سیاست گذاران و مدیران کشور به حیطه سلامت روان، نگاشت نهادی کارآمد و شفافیت در تولی گری، آینده نگاری و آینده پژوهشی سلامت روان در ایران، یکپارچگی در قانون گذاری و برنامه ریزی مبتنی بر نیاز و ظرفیت ها درون بخشی و بین بخشی، عدالت در ارایه خدمات و توجه به دسترسی و فراهمی مبتنی بر توان پرداخت و نیاز می تواند در توسعه خدمات سلامت روان اثرگذار باشند. همچنین توجه به سطح بندی خدمات، استقرار نظام ارجاع بین بخشی و بین سطحی، حمایت طلبی و استفاده از ظرفیت رسانه ها و جریان سازی فرهنگی، ارزش گذاری اجتماعی موضوع سلامت روان، تامین و توانمندسازی نیروی انسانی متخصص و بهره ور، مشارکت دهی آحاد جامعه در پیشگیری، درمان و توانبخشی مشکلات و اختلالات روانی، اختصاص بودجه بیشتر به این حوزه، تعرفه گذاری روزآمد خدمات سلامت روان، برقراری بیمه مشاوران و روان شناسان، رفع تعارض و تضاد منافع و استفاده از ظرفیت فناوری اطلاعات در حکمرانی و ارایه خدمات باید در دستور کار سیاست گذاران و مدیران حیطه سلامت روان در ایران باشد. به طور کلی با بازاندیشی در حوزه سیاست گذاری سلامت روان و تدوین راهبرد های مبتنی بر ارزش ها، فرهنگ، وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و توسعه ای می توان تصویر روشنی از ارایه خدمات سلامت روان یکپارچه و مبتنی بر شواهد ارایه نمود. از طرف دیگر مناسب سازی و استاندارد سازی خدمات، ارتقا سطح پاسخگویی، مدیریت هزینه و تقاضا، افزایش دسترسی، رعایت عدالت در بهره مندی از خدمات، هم افزایی و جلوگیری از موازی کاری، افزایش اثربخشی و کارایی و همچنین شفافیت در امور از پیامدهای سیاست گذاری اثر بخش در حوزه سلامت روان می باشد.

    Ahmad Ali Noorbala*, Ghasem Rajabi Vasokolaei, Hojjat Rahmani
  • احمدعلی نوربالا، میرطاهر موسوی*، حنان زارع، ملیحه شیانی، سقراط فقیه زاده، حمیدرضا هندی

    سرمایه اجتماعی سازه یا مفهومی پیچیده و چند بعدی است و به پدیده ای دلالت دارد که منبع اصلی زایش آن، حوزه تعاملات اجتماعی است. سرمایه اجتماعی را می توان بعنوان منابعی در نظر گرفت که در نتیجه روابط اجتماعی در گذشته ایجاد شده و در زمان حال، کنش جمعی را تسهیل می نمایند. ما در این پژوهش به دنبال توصیف وضعیت سرمایه اجتماعی با تکیه بر چهار مولفه اصلی تشکیل دهنده آن یعنی اعتماد اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی، مشارکت اجتماعی و هنجارهای اجتماعی در کشور ایران در سال 1393 هستیم. این پژوهش از نوع مطالعات کمی - توصیفی می باشد که از طریق پیمایش و با ابزار پرسشنامه و در قالب یک مطالعه مقطعی در آذر و دی ماه سال 1393 صورت پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل افراد 15 سال و بالاتر ساکن در مناطق شهری و روستایی کشور ایران می باشد. در این پژوهش، با روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک و خوشه ای، تعداد 37 هزار و 200 نفر بعنوان حجم نمونه از سراسر ایران انتخاب گردیدند. یافته ها نشان دادند که مردم ایران به افراد و گروه های نزدیک تر، اعتماد بیشتری دارند، در فعالیت های جمعی آنها بیشتر مشارکت می کنند و در صورت لزوم، حمایت اجتماعی بیشتری از ایشان بعمل می آورند. از این مطالعه می توان چنین نتیجه گرفت که وضعیت سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی در ایران متفاوت است و مردم دارای سرمایه اجتماعی درون گروهی بیشتری می باشند.

    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, اعتماد اجتماعی, مشارکت اجتماعی, شبکه روابط اجتماعی, حمایت اجتماعی
    AhmadAli Noorbala, Mirtaher Mousavi*, Hannan Zare, Maliheh Shiani, Soghrat Faghihzadeh, Hamidreza Hendi

    Social capital is a complex and multi-dimensional construct and concept, and it implies to a phenomenon that the main source of its creation is the sphere of social interaction. Social capital can be considered as the sources that has been created as a result of social relationships in the past, and at the present time, it facilitates collective action. In this study, we seek to describe the status of social capital, based on the four main constituent components: social trust, social relations network, social participation and social norms in Iran, in 2014-2015 (1393). This research is a quantitative-descriptive study that was conducted through survey and questionnaire tools in a cross-sectional study in December 2014 and January 2015 (Azar and Dey 1393). The population of the study includes people aged 15 years and older living in urban and rural areas of Iran. In this research, by systematic random sampling and cluster sampling, 37,200 people were selected as sample from all over Iran. The findings showed that the people of Iran have more trusting to the individuals and groups closest to themselves; are more participation in the collective activities of these groups; and if needed, they provide more social support to these people. We can conclude from this study that the status of bonding social capital (within a group) and bridging social capital (between groups) in Iran is different and people have more bonding social capital than bridging social capital.

    Keywords: Social Capital, Social Trust, Social Participation, Social Relations Network, Social Support
  • حمید چوبینه، احمدعلی نوربالا*، سید عباس باقری یزدی، جعفر بوالهری، محمد مهدی گلمکانی، الهام حقانی
    اهداف

    شیوع بیماری کروناویروس 2019 در جهان نه تنها نگرانی های مربوط به سلامت عمومی، بلکه چندین مشکل روانی از جمله اضطراب، ترس، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه را ایجاد کرده است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی مدیریت استرس آنلاین بر وضعیت سلامت روانی کارکنان مبتلا به COVID-19 شهرداری تهران انجام گردید.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه نیمه تجربی در سال 1399، جهت بررسی وضعیت سلامت روانی 370 نفر از پرسنل شهرداری تهران که مبتلا به COVID-19 بودند، از پرسشنامه غربالگری سریع و پرسشنامه سلامت عمومی 28 استفاده شد. در میان افرادی که نمره پرسشنامه سلامت عمومی آنها بالاتر از نقطه برش 6 بود، 60 نفر به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه (آزمون و کنترل) تقسیم شدند. نمونه های گروه آزمون بر اساس یک رویکرد شناختی-رفتاری شش جلسه آموزش مدیریت استرس آنلاین (هر جلسه حدود یک ساعت به طول انجامید) را دریافت کردند. شرکت کنندگان گروه کنترل در طول دوره مطالعه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها در نرم افزار SPSS 24 و با استفاده از روش MANCOVA تحلیل گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد 38.4 درصد از افراد مشکوک به اختلال روانی بودند (35.7 درصد از مردان و 47.6 درصد از زنان). میانگین نمرات پرسشنامه سلامت عمومی-28 و خرده مقیاس های آن در زنان به طور معنی داری بیشتر از مردان بود (0.05> p). تجزیه و تحلیل چند متغیره کوواریانس بر روی میانگین نمره افراد در پرسشنامه سلامت عمومی -28 نشان داد که مدیریت استرس شناختی-رفتاری می تواند سلامت روانی نمونه های گروه آزمون را نسبت به گروه کنترل از نظر آماری بهبود بخشد.

    نتیجه گیری

    مدیریت استرس شناختی-رفتاری آنلاین می تواند در بحران COVID-19 مورد استفاده قرار گیرد و قادر به بهبود جنبه سلامت روانی سلامت کارکنان می باشد.

    کلید واژگان: سلامت روان, سلامت, مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری, کرونا ویروس, کارکنان شهرداری
    Hamid Choobineh, AhmadAli Noorbala*, Seyed Abas Bagheri Yazdi, Jafar Bolhari, MohammadMehdi Golmakani, Elham Haghani
    Aims

    The outbreak of Coronavirus Disease 2019 in the world has raised not only public health concerns but also several psychological problems, including anxiety, fear, depression, and posttraumatic stress disorder. The main goal of this study was to investigate the effectiveness of online Stress Management on the mental health status of employees with COVID-19 from Tehran Municipality.

    Materials & Methods

    In this semi-experimental study conducted in 2020, for the mental health status of 370 personnel of Tehran municipality who were affected by COVID-19, a rapid screening questionnaire and General Health Questionnaire-28 were used. Among those whose General Health Questionnaire-28 score was higher than cut-off point 6, 60 individuals were randomly selected and divided into two groups (experiment and control). The experimental samples had six sessions of online stress management training (each one took about an hour), based on a cognitive-behavioral approach. The control group did not receive any intervention during the study period. Data were analyzed by SPSS 24 using MANCOVA.

    Findings

    The results showed that 38.4% of the subjects suspected a mental disorder (35.7% of males and 47.6% of females). The mean scores of the General Health Questionnaire-28 and its subscales were significantly higher in women than men (p<0.05). Multivariate analysis of covariance on the mean score of individuals in the General Health Questionnaire-28 questionnaire showed that cognitive-behavioral stress management could statistically improve the mental health of samples from the experimental group compared to control.

    Conclusion

    Online cognitive-behavioral stress management can be used in the COVID-19 crisis and can improve the mental health aspect of employeechr('39')s health.

    Keywords: Mental Health, Health, Cognitive-Behavioral Stress Management, Coronavirus Disease-19, Municipality
  • احمدعلی نوربالا، علی فتحی آشتیانی، محمدحسین نیکنام، سیدحسن امامی رضوی، علی رمضانخانی، مریم خیام زاده*
    زمینه و هدف

    بیماری کووید-19 با سرعت زیاد در جهان گسترش یافته و اثرات زیادی را روی سلامتی و سایر جنبه های زندگی بشری داشته است. ویروس مولد این بیماری بر روی اعضا مختلف بدن ازجمله سیستم اعصاب و روان موجب اثرات متفاوتی شده است و اقشار مختلف جامعه مانند بیماران، ارایه دهندگان مراقبت های بهداشتی و جمعیت سالم از عوارض ناشی از آن بی بهره نبوده اند. در این نوشتار، به اثرات این ویروس بر روی سلامت روان و عوامل خطر مرتبط با آن پرداخته می شود.

    روش

    برای تدوین این مقاله مروری از مقالات ملی و بین المللی منتشر شده در منابع معتبر استفاده شده است.

    یافته ها

    میزان بالای علایم اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه، پریشانی روان شناختی و استرس در جمعیت عمومی و مبتلایان به COVID-19 گزارش شده است. عوامل مختلف ازجمله ماندن در خانه، فاصله گذاری اجتماعی، تعطیلی مراکز آموزشی، تعطیلی گسترده، ترس از ابتلا و انتقال به دیگران از عوامل ایجادکننده بروز این بیماری ها می باشند.

    نتیجه گیری

    بیماری کووید-19 اثر دوگانه ای بر روی سلامت روان انسان دارد، چنانچه یکی از عوارض ابتلا به این بیماری، عوارض روانی آن بوده و از طرفی، بیماران مبتلا به بیماری های روانی، مستعد ابتلا به کووید-19 می باشند. با توجه به اثرات متعدد و گاها خطرناک بیماری کووید-19 بر سلامت روان، کاهش اثرات خطرناک این عوارض یکی از اولویت های نظام سلامت به شمار می رود. برای مدیریت صحیح عوارض کووید-19 بر سلامت روان جامعه همکاری و توجه سیاست گذاران و حاکمیت، متخصصان و مشارکت و تبعیت افراد جامعه از دستورالعمل های بهداشتی ضروری است.

    کلید واژگان: سلامت روان, خدمات سلامت روان, کووید-19, شیوع همه گیر
    AhmadAli Noorbala, Ali Fathi Ashtiani, MohammadHossein Niknam, Seyed Hasan Emami Razavi, Ali Ramezankhani, Maryam Khayamzadeh*
    Background

    Covid-19 has spread rapidly in the world and has affected the health and other aspects of human being life. The virus which causes this disease has various effects on mental health, and different segments of society such as patients, health care providers and general population. In this article, the effects of this virus on mental health and related risk factors are discussed.

    Methods

    For compiling this review, national and international articles from credible referrences have been used.

    Results

    Symptoms such as anxiety, depression, post-traumatic stress disorder, psychological distress and stress were reported in the general population and patiets with COVID-19. Factors such as staying at home, social distancing, closing educational centers, mass lockdown, worry about being infected and transmission to others are the risk factors of these diseases.

    Conclusion

    COVID-19 has a dual effect on human mental health, one of the complications of this disease is psychological complications and on the other hand, patients with mental illness are prone to COVID-19.Considering the numerous and sometimes dangerous effects of Covid 19 on mental health, reducing the dangerous effects of these complications is one of the priorities of the health system. In order to properly manage the effects of Covid 19 on the mental health of the community, urgent call for more attention given to public mental health and policies and also cooperation of the policy makers, scientific experts and the community members to assist people through this challenging time are necessory.

    Keywords: Mental Health, Mental Health Services, COVID-19, Pandemics
  • سید علیرضا مروجی، مرضیه اخباری، فاطمه واثقی*، مریم میرزایی نیستانی، زهرا نخی، فاطمه سادات قریشی، حسین ملک افضلی، احمدعلی نوربالا، مامک شریعت، نسرین عابدی نیا، عباسعلی ناصحی، سیده الهام شرفی
    مقدمه 

    نظام های سلامت، همواره به دنبال عملکرد برتر هستند. مراقبت های ادغام یافته ی سلامت، راه حل قابل توجهی جهت ارتقای کیفیت خدمات و کاهش هزینه های نظام سلامت می باشند. ادغام خدمات سلامت روان، به منظور شناسایی و درمان به موقع زنان در معرض خطر اختلالات روان پزشکی، برای کارشناسان بهداشت باروری و نیز بهداشت روان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

    روش کار

    پژوهش حاضر، مطالعه ای مداخله ای از نوع کارآزمایی در عرصه بود که جهت طراحی و ارزیابی یک مدل ادغام یافته ی سلامت روان در دوران بارداری، روی 206 زن باردار (105 زن در گروه مداخله و 101 زن در گروه کنترل) مراجعه کننده به مراکز بهداشتی-درمانی در شهرستان کاشان به انجام رسید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های وضعیت زناشویی و سلامت عمومی، مصاحبه ی علایم روانی و بررسی سابقه ی سلامت روان مادر و خویشاوندان درجه یک بود. جهت مادران باردار گروه مداخله، اقدامات روان شناختی و درمان های دارویی پیش بینی شده، ارایه گردید. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS-22، محاسبه ی ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T تحلیل گردید.

    یافته ها 

    مادران باردار در سه گروه پرخطر، خطر متوسط و کم خطر دسته بندی شدند. اقدامات لازم منطبق با مدل برای هر گروه از مادران ارایه گردید. با شروع مداخلات روان شناختی در گروه مداخله، خرده مقیاس شکایت جسمانی سازی، کاهش معناداری را 007/0 P-value = نسبت به گروه کنترل نشان داد. بهبود سلامت، به دنبال اقدامات پیش بینی شده در سطح اول مراقبت های بهداشتی اولیه ی باروری، حاصل گردید و تنها 5درصد مادران نیاز به مداخلات از سطح تخصصی داشتند.

    نتیجه گیری

    مدل ادغام خدمات سلامت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه بارداری، با شناسایی اختلالات سلامت روان مادر باردار و انجام اقدامات توسط اولین سطح ارایه دهنده ی خدمات بارداری می تواند به مدیران، سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان نظام سلامت جهت بهبود سلامت و کاهش هزینه به منظور ارتقای سلامت مادران و در نهایت، دستیابی به اهداف توسعه ی پایدار کمک نماید.

    کلید واژگان: ادغام, سلامت روان, مراقبت بارداری, پرسش نامه ی سلامت عمومی
    Ali Reza Moravveji, Marzieh Akhbari, Fatemeh Vaseghi*, Maryam Mirzaee Neyestani, Zahra Nakhi, Fatemeh Sadat Ghoreishi, Hossin Malek Afzali, Ahamd Ali Noorbala, Mamak Shariat, Nasrin Abedinia, Abbas Ali Nasehi, Seyedeh Elham Sharafi
    Introduction

    Health care systems are constantly looking for the best functions. Integrated health care systems have effective solutions for enhancing service quality and reducing health system costs. Mental health integration services aim to identify and treat women who are at high risk of mental disorders. This issue is of high importance for reproductive health and mental health professionals .

    Methods

    A community-oriented interventional study was designed to evaluate an integrated model of mental health during gestation. The study was conducted on 206 pregnant women (105 in the intervention group and 101 in the control group) referring to Kashan Health and Treatment Centers. The data were collected using the Golomberg questionnaire, GHQ-28 questionnaire, and interviews with mothers and their first-degree family members about their mental health signs and the history of their emotional health. Mothers in the intervention group received psychological interventions. The data were analyzed using SPSS-22 software by the Pierson correlation coefficient and t-test.

    Results

    Pregnant mothers were classified into high-risk, at-risk, and low-risk groups based on the data collection tools. The necessary actions were provided for each group of mothers based on the models. After psychological interventions in the intervention group, the complaining subscale of somatization significantly reduced compared to the control group. The health of mothers improved after implementing the reproductive health primary care and only 5% of women needed professional levels of intervention.

    Conclusion

    The integration of mental health services into primary health care measures during gestation for recognizing mental health disorders of pregnant mothers at the primary level of pregnancy care services can help health care system managers, policymakers, and decision-makers. This method can enhance the health level, reduce the cost of the health care system, and help achieve sustainable development goals.

    Keywords: Integration, Mental Health, Pregnancy Cares, GHQ Questionnaire
  • احمدعلی نوربالا*

    از آغاز خلقت بشر تا به حال در مورد ابعاد انسان اختلاف نظرهای جدی بیان شده است. غالبا واژه هایی چون " جسم" و "روان"، "نفس" و "روح" توسط فیلسوفان، عالمان دینی، پزشکان، روانپزشکان و روان شناسان در مورد انسان مطرح بوده است. بقراط، افلاطون، ارسطو، جالینوس، محمد بن زکریای رازی، ابوعلی سینا، انگل و نیز سازمان بهداشت جهانی، هرکدام جنبه هایی از ابعاد آدمی را مطرح نموده اند. در این مقاله به ابعاد انسانی از دیدگاه قرآنی پرداخته شده است. به نظر اینجانب، در این موقعیت از تاریخ علم، زمان آن فرا رسیده است که مدل انسان را از جهت شکل گیری شخصیت و اسباب و علل بیماری های او به صورت مدل پنج بعدی: یعنی زیستی (خاکی و مادی)، روانی (قلبی و عاطفی)، اجتماعی (پیرامونی و اکتسابی) و معنوی (روحی) در زمینه استعداد و سازوکار اولیه (نفسانی) ترسیم نماییم.

    کلید واژگان: ابعاد انسانی, زیستی, روانی, اجتماعی, نفسانی, معنوی, قرآنی
    Ahmad Ali Noorbala*

    Ever since the creation of mankind, there have been different and variable viewpoints about the aspects of the human being. Words such as "Body", "Psyche", "Soul" and "Spirit" have usually been employed regarding human by philosophers, religious scholars, physicians, psychiatrists, and psychologists. Hippocrates, Plato, Aristotle, Galen, Rhazes, Avicenna, Engle, and World Health Organization have each pointed to some aspects of the human being. In this article, we have alluded to Quranchr('39')s point of view of humanity. We believe that at this moment, it is time to propose a five-dimensional model of humanity to address the formation of his personality and the causes of his illnesses: a) Materialistic (bodily or physically), b) Psychologically or mentally,  c) Selfdom or predisposition, d) Environmental or socially, e) Spirituality or soul.

    Keywords: Human dimensions, Physically, Psychologically, Socially, Selfdom, Spirituality, Quranic
  • احمدعلی نوربالا*، فاروق نعمانی، جعفر یحیوی دیزج، سیامند انوری، منیره محمود پورآذری
    زمینه

    اختلالات روانی به عنوان بارزترین چالش حال حاضر سلامت جهانی، نگرانی های بسیاری را برای نظام های سلامت، متخصصین و سیاستگذاران حوزه سلامت به وجود آورده و عامل اصلی رشد عوارض و ناتوانی های ناشی از عدم سلامت در جهان به شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف توصیف وضعیت بار بیماری اختلالات روانی در کشورهای خاورمیانه، طی دوره مطالعاتی سال 2000 تا 2017 طراحی و انجام شد.

    روش کار

    مطالعه توصیفی-مقطعی حاضر بر اساس آخرین داده های منتشر شده و در دسترس(تا سال 2017 میلادی) توسط پایگاه اطلاعاتی Global Burden Disease) GBD)، برای اختلالات روانی در سال 1398 هجری شمسی انجام شد. جامعه مورد بررسی کشورهای منطقه خاورمیانه بودند. در مطالعه حاضر اختلالات روانی شامل: اسکیزوفرنیا، افسردگی، اختلال دو قطبی، اختلال اضطرابی، اختلال خوردن، اوتیسم، اختلال نقص توجه بیش فعالی(ADHD)، اختلال رفتاری و اختلال ناتوانی ذهنی مورد بررسی قرار گرفتند. از شاخص (DALY (Disability-Adjusted Life Years به عنوان معیار بار کل بیماری استفاده شد. اطلاعات درج شده در پایگاه GBD بر اساس دریافت داده هایی است که کشورهای ذیربط برآورد کرده اند و به  دلیل محدودیت های اقتصادی و توسعه بهداشتی، برخی از کشورها در رابطه با ثبت داده ها مبتنی بر شواهد پژوهشی عملکرد ضعیفی داشته اند.

    یافته ها

    اختلالات روانی، 9/4 درصد از دالی های ثبت شده برای کل بار بیماریها در جهان را به خود اختصاص داده که از این نظر در جهان، رتبه ششم را دارد؛ این میزان برای منطقه خاورمیانه 2/6 درصد(رتبه هفتم) بوده است. دو اختلال افسردگی(35%) و اختلال اضطرابی(25%) بیشترین میزان بار بیماری اختلالات روانی را داشته اند. براساس اطلاعات ثبت شده در پایگاه اطلاعاتی GBD،  اختلالات روانی در کشورهای ایران، بحرین و قطر بیشترین و در کشورهای مصر، عراق و یمن کمترین میزان بار بیماری را به خود اختصاص داده اند. همچنین بار بیماری اختلال افسردگی و اختلال اضطرابی به طور مشخص در تمام کشورها در بین زنان بیشتر از مردان بود. گروه سنی 49-15 سال بالاترین میزان DALY اختلالات روانی را به خود اختصاص داده بودند.

    نتیجه گیری

    نتیجه مطالعه حاضر نشان می دهد که اختلالات روانی در منطقه خاورمیانه از بار بیماری بالایی نسبت به میزان جهانی برخوردار می باشد. همچنین در کشورهای منطقه خاورمیانه به دلایل موانع فرهنگی و سایر محدودیتها، زنان نسبت به مردان بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار داشتند. پیشنهاد میشود سیاستگذاران کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران جهت کنترل و کاهش شیوع اختلالات روانی، اقدامات عملی در زمینه بهداشت روان را در اولویتهای سیاستی خود قرار دهند.

    کلید واژگان: بار بیماری, DALY, اختلالات روانی, خاورمیانه, ایران
    Background

    Mental disorders, as the most important global health challenge these days, have created many concerns for health systems, health professionals and policy makers and are a major contributor to the growth of health complications and disabilities worldwide. The present study was designed and conducted to describe the status of the illness burden of mental disorders in the Middle Eastern countries during the period 2000 to 2017.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study was conducted based on the latest published and available data (up to 2017) by Global Burden Disease (GBD) database for mental disorders in 2018. The population of the study was Middle Eastern countries. In the present study, mental disorders including: schizophrenia, depression, bipolar disorder, anxiety disorder, eating disorder, autism, ADHD, behavioral disorder and mental disability disorder were evaluated. Disability-Adjusted Life Years Index (DALY) was used as a measure of total disease burden. The information contained in the GBD database is based on data obtained by the countries concerned and due to economic constraints and health development, some countries have performed poorly in research evidence-based data recording.

    Results

    Mental disorders accounted for 4.9% from DALY recorded for burden of diseases in the world, ranking sixth in the world; for the Middle East region, 6.2% (rank seventh). Depression disorder (35%) and anxiety disorder (25%) had the highest burden disease of mental disorders. According to data from the GBD database, mental disorders in Iran, Bahrain and Qatar have the highest rank and in Egypt, Iraq and Yemen had the least burden of disease. Also, the burden disease of depression and anxiety disorder, was significantly higher among women than men in all countries. The age group of 15-49 years had the highest DALY level of mental disorders.

    Conclusion

    The results of the present study show that mental disorders in the Middle East region have high burden disease compared to the global level. Also, in the Middle Eastern countries, women were more at risk of mental disorders than men because of cultural barriers and other restrictions. It is suggested that policymakers in the studied countries, including Iran, prioritize action on mental health in their policy priorities to control and reduce the prevalence of mental disorders.

    Keywords: Burden disease, DALY, Mental disorders, Middle East, Iran
  • محمد مهدی احمدیان عطاری، صولت اسلامی، لیلا درگاهی، احمدعلی نوربالا*
    مقدمه

    زوال عقل سالمندی شایع رین نوع زوال عقل با هزینه های قابل ملاحظه اجتماعی و اقتصادی است. ماهیت این بیماری پیچیده است و درمان های رایج نتوانسته اند همه جنبه های این بیماری را پوشش دهند. اخیرا تمرکز بر ترکیبات طبیعی مخصوصا موادی که سابقه مصرف سنتی دارند در دستور کار مطالعات علمی است.

    هدف

    هدف این مطالعه بررسی درمانهای مشترک زوال عقل در طب باستانی یونان، طب سنتی چین، هند و ایران با تمرکز بر گیاهانی است که حداقل در دو تمدن به این عنوان ذکر شده باشد.

    روش بررسی

    پایگاه اسکوپوس و منایع دست اول طب سنتی برای واژگان منتخب این تحقیق جستجو شدند. سپس گیاهان مشترکی که حداقل در دو طب سنتی برای زوال عقل کاربرد داشتند مورد بررسی مواد موثره و مکانیسم اثر دارویی قرار گرفتند.

    نتایج

    گیاهان وج، سنبل هندی، شیرین بیان، آمله، بلادر، بلیله و زنجبیل در طب های سنتی پیشگفت برای زوال عقل تجویز می شده اند. مطالعات فارماکولوژیک نشان می دهد این گیاهان اثر ضد زوال عقل خود را از طریق مهار استیل کولین استراز، مهار NMDA، اثر آنتی اکسیدانی، ضد التهابی، ضد آپوپتوزی و جلوگیری از تشکیل پلاک بتا-آمیلوییدی بروز می دهند. همچنین، شانزده ماده فعال دارویی ضد آلزایمری شامل آلفا و بتا-آسارون، دزوکسو-نارکینول آ، نارکینول بی، گلابریدین، لیکوییریتیژنین، امبلیکانین آ و بی، چبولاژیک اسید، زینجیپایین، 6-جینجرول، 6-شوگایول و چند ماده دیگر در این گیاهان شناسایی شده اند.

    نتیجه گیری

    طب سنتی چین، هند و ایران می توانند نقش مکمل در پیشگیری و درمان زوال عقل سالمندی ایفا کنند. شواهد علمی از آثار سنتی ضد آلزایمر درمان های آنها پشتیبانی می کند.

    کلید واژگان: زوال عقل, بیماری آلزایمر, طب سنتی, ترکیبات طبیعی, گیاه درمانی مبتنی بر شواهد
    MohammadMahdi Ahmadian Attari, Solat Eslami, Leila Dargahi, AhmadAli Noorbala*
    Background

    Senile dementia is the most common kind of dementia with considerable social and economic costs. Since the nature of disease is multi-pathological, current treatments cannot cover all aspects of the disease. Recently, scientific considerations have focused on the role of natural products, especially those with traditional backgrounds.

    Objective

    to review natural treatments of dementia in ancient Greek, traditional Chinese, Ayurveda, and Iranian traditional medicines with concentration on common herbs concurrently mentioned in two or more than two of them.

    Methods

    Scopus database and primary sources were thoroughly searched for selective keywords. The common herbs concurrently mentioned in two or more than two of the aforementioned traditional medicines were selected to deeply investigate for their active ingredients as well as their mechanisms of actions.

    Results

    The results showed that Acorus calamus, Nardostachys jatamansi, Glycyrrhiza glabra, Phyllanthus emblica, Semencarpus anacardium, Terminalia chebula, and Zingiber officinale had been commonly prescribed for dementia in mentioned traditional systems. According to pharmacological studies, these herbs act their anti-dementia effects via cholinergic, anti-NMDA, antioxidant, anti-inflammatory, anti-apoptotic, and anti-β amyloid activities. Furthermore, 16 active principles of these herbs were identified, including α- and β-asarone, desoxo-narchinol A, narchinol B, glabridin, liquiritigenin, emblicanins A and B, 3, 5, 6, 3', 5', 6'-hexahydroxybiphenyl-2, 2'-dicarboxylic acid, 1',2'-dihydroxy-3'-pentadec-8-enylbenzene, 1',2'-dihydroxy-3'-pentadeca-8,11-dienylbenzene, chebulagic acid, and 1,2,3,4,6-penta-O-galloyl-β-d-glucose, Zingipain, 6-gingerol, and 6-shogaol.

    Conclusion

    Chinese, Indian, and Iranian traditional medicine can play a complementary and alternative role in preventing and treating senile dementia. The scientific evidence supports their traditional anti-dementia claims.

    Keywords: Senile dementia, Alzheimer's disease, Traditional medicine, Natural products, Evidence-based phytotherapy
  • احمدعلی نوربالا*
    زمینه و هدف

    از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی، وقفه جدی و ناگهانی در کارکرد جامعه که باعث خسارات سنگین محیطی، مالی یا جانی می شود و جبران آسیب از توانایی مردم آسیب دیده و منابع داخلی آن ها خارج می شود را بلا گویند. ایران کشوری حادثه خیز است و امکان وقوع سی حادثه غیرمترقبه از چهل حادثه طبیعی در آن وجود دارد. در اینگونه حوادث، اغلب مسایل روانی و اجتماعی مورد غفلت قرار می گیرند. این پژوهش با هدف ارایه توصیه های روان شناختی و مدیریتی در رابطه با ویروس کرونا صورت گرفته است.

    روش

    مطالعه حاضر مروری و نیز بازتاب تجارب نویسنده از همه گیری COVID-19 و بحران های اخیر در جامعه ایران است.

    یافته ها

    در ارتباط با حادثه جدید همه گیری ویروس کووید-19 یا ویروس کرونا، استرس و اضطراب ناشی ازآن سیستم ایمنی بدن را ضعیف نموده و آسیب پذیری فرد را برای ابتلا به بیماری های ویروسی از جمله کرونا و همچنین بیماری های روان تنی شامل بیماری های گوارشی، قلبی، ریوی، کلیوی، ناراحتی های تنفسی و غیره را افزایش می دهد. همچنین آسیب پذیری برای ابتلا به اختلالات روانی مانند فوبیا، وسواسی جبری، اضطراب منتشر، حمله پانیک، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه، عود و یا تشدید اختلالات روانی بیشتر می شود. بنابراین به نظر می رسد باید به صورت جدی به جنبه هایی روان شناختی موضوع پرداخته شود. توصیه های کلی شامل موارد زیر می باشند: حفظ آرامش و خونسردی، در نظر گرفتن «روان شناسی مثبت» در اعمال و رفتار خود، روان شناسی مثبت شاخصه ها و مولفه هایی دارد که شامل نگاه خوش بینانه، نگاه امیدوارانه، نگاه خوداتکایی (خودمراقبتی) و رفتار تاب آورانه است.

    نتیجه گیری

    با توجه به مولفه های فوق، می توان نقش هایی را برای گروه های مختلف در نظر گرفت که شامل «نقش ها و مسئولیت های «حاکمیت»، «دستگاه متولی»، «رسانه ها و «آحاد مردم» از بعد روانی است. در امر مدیریت بلایا، لازم است همه دستگاه های حاکمیتی و درگیر و سازمان های غیردولتی وظایف خود را به درستی انجام دهند، مردم باید مشارکتی آگاهانه داشته باشند، نیروهای انتظامی در تامین امنیت جامعه، رسانه ها در اطلاع رسانی درست و هماهنگ با ستاد مدیریت بحران، موسسات پژوهشی با رصد علمی موضوع، نهادهای فرهنگی، مذهبی وروانی اجتماعی در کمک به سازگاری آسیب دیدگان برای پشت سرگذاشتن این بحران کمک کنند.

    کلید واژگان: روان شناسی, کووید-19, مدیریت بحران, ویروس کرونا
    AhmadAli Noorbala*
    Background

    In the view of the World Health Organization, disaster is a serious and sudden interruption in the function of society that causes severe environmental, financial or life endangerment; the capacity of the injured and their resources are not enough to compensate for the injured. In Iran, thirty unexpected catastrophes out of forty natural disasters were seen. In these events, psychological and social issues were often neglected.

    Methods

    This Review article, assessed the literature as well as, the author’s personnel experiences in the COVID-19 pandemic and previous disasters in Iran.

    Results

    In the case of the new pandemic of the COVID-19 virus or the Corona virus, stress and anxiety was high and may weaken the immune system and make one vulnerable to viral or psychosomatic disease. The vulnerability for psychological disorders such as phobia, obsessive-compulsive disorder, generalized anxiety disorder, panic attack, depression, post-traumatic stress disorder, recurrence or exacerbation of psychological disorders is high. It seems that psychological aspects of the disease need to be considered seriously.

    Conclusion

    Keeping calm, retaining a "positive psychology" in actions and behavior is important. Positive psychology includes having an optimistic view, high hopes , a self-care view and resiliency. Due to these issues, different roles can be rendered for different groups, including the role of the government and non-governmental organizations; in the psychological aspect, the role and responsibility of the media, the role and responsibility of the community are important. In disaster management, all governmental and non-governmental organizations need to do their duties properly, people need to get involved and participate as well. The armed forces can help control people, the media, research centers as well as the cultural, religious, and social institutions can help victims overcome the tragedy and adapt following the crisis.

    Keywords: Corona Viruses, COVID-19, Management, Psychology Crisis, SARS-COV-2
  • عارفه عرفان، سیما قزلباش*، مهناز کاظمیان، احمدعلی نوربالا
    زمینه و هدف

    این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر تکانش گری و علائم خلقی زنان مبتلابه اختلال دوقطبی نوع یک و دو اجرا شد.

    مواد و روش ها:

    پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود که بر روی 30 بیمار مبتلابه اختلال دوقطبی مراجعه کننده به بیمارستان فارابی شهر اصفهان در سال 1395 انجام شد. نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند (هر گروه 15 نفر). آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و سه ماه بعد به پرسشنامه های تکانش گری بارت، همیلتون و مقیاس مانیای یانگ پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 14 جلسه 90 دقیقه ای علاوه بر دارودرمانی، طرح واره درمانی هیجانی به شیوه گروهی را دریافت نمودند درحالی که گروه کنترل هیچ درمان شناختی دریافت نکردند. داده ها با استفاده روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد که طرح واره درمانی هیجانی بر ابعاد تکانش گری و علائم خلقی افسردگی و مانیا در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی تاثیر آماری معناداری داشت (05/0p</em>≤) و این اثربخشی در پیگیری سه ماه بعد نیز همچنان پایداری خود را در گروه مداخله حفظ کرد.

    نتیجه گیری:

    به کارگیری طرح واره درمانی هیجانی در کنار دارودرمانی می تواند مداخله ای موثر برای درمان علائم خلقی و تکانش گری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی باشد.

    کلید واژگان: طرح واره درمانی هیجانی, تکانش گری, خلق, اختلال دو قطبی
    Sima Ghezelbash*, Mahnaz Kazemian, Ahmadali Noorbala, Arefeh Erfan
    Aim and Background

    The research aimed to investigate the effectiveness of emotional schema therapy on the mood symptoms and impulsivity of women with bipolar disorder (I, II).

    Methods and Materials: 

    Present research was semi-experimental study with pretest-posttest design and follow-up with control group that was performed on 30 female patients with bipolar disorder referring to the Farabi hospital in Isfahan in 2016. Participants were selected by available sampling, then they were randomly assigned to experimental (n=15) and control group (n=15). Participants responded to Barratt Impulsiveness Scale (2004), Hamilton Questionnaire and Young Mania Scale in three steps pretest, posttest and follow-up. Experimental group in addition to medication, they received emotional schema therapy in group method during 14, 90-minute sessions while the control group did not received any cognitive intervention. Descriptive statistics methods and analysis of multivariate Covariance and were used for analyzing the data

    Findings

    Findings showed that emotional schema therapy had impact on the dimensions of impulsivity and mood symptoms (depression and mania) of bipolar patients and this effectiveness continued to be sustained in fallow up 3 months later.

    Conclusions

    Applying emotional schema therapy along with drug therapy can be effective intervention for treatment of mood symptoms and impulsivity in patients with bipolar disorder.

    Keywords: Emotional schema therapy, Impulsivity, Mood, Bipolar disorder
  • حکیمه هاشمی*، احمدعلی نوربالا، حمزه حسینی، نیما معتمد، منصوره معادی، مصطفی جباری
    سابقه و هدف
    بر اساس برخی شواهد، عوامل روانی نقش مهمی در ایجاد و پیشرفت سیر بیماری های قلبی دارند. اما در مورد ارتباط مستقل مشکلات روانی با بیماری های عروق کرونر یافته های متغیری وجود دارد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین سلامت روانی و بیماری های غیرکشنده عروق کرونر می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه کوهورت آینده نگر بر روی 5042 نفر از جمعیت شهرستان آمل صورت گرفته است. این افراد بعد از ارزیابی از نظر سلامت روانی توسط پرسش نامه 12 GHQ- (General Health Questionnaire) بر اساس شرح حال و اطلاعات ثبت شده بیمارستانی از نظر ابتلا به بیماری کرونر قلبی به مدت متوسط 7 سال پیگیری شدند. از آزمون های independent-t-test، من ویتنی و رگرسیون لجستیک و روش تحلیل بقا استفاده شد.
    یافته ها
    بیش ترین میزان مشکلات سلامت روان در جمعیت زنان، ساکنین شهری و رده سنی زیر 40 سال می باشد. شیوع مشکلات سلامت روان و بروز CHD به ترتیب 9/21 درصد و 5/4 درصد به دست آمد. با انجام تحلیل آماری نسبت خطر برای حوادث غیر کشنده برابر (95 درصد= CI، 435/1- 1/709/0) 009/1= HR، 960/0= P به دست آمد.
    استنتاج
    بر اساس یافته های این مطالعه، ارتباط معناداری بین سلامت روان با بیماری های عروق کرونر قلبی به دست نیامد. نتایج مطالعه باید با توجه به عوامل فرهنگی اجتماعی و محدودیت های روش شناسی تفسیر شود.
    کلید واژگان: کوهورت, سلامت روان, بیماری قلبی
    Seyede Hakime Hashemi*, Ahmad Ali Noorbala, Seyed Hamzeh Hosseini, Nima Motamed, Mansooreh Maadi, Mostafa Jabbari
    Background and purpose
    According to some evidence, psychological factors play an important role in the development and progression of cardiac diseases. But there are contradictions about the independent relationship between psychological distress and coronary heart disease. The
    purpose
    of this study was to examine the association between mental health and non-fatal coronary heart
    disease (CHD).
    Materials and methods
    A prospective cohort study was conducted in 5042 people in Amol, Iran. General Health Questionnaire (GHQ-12) was used to measure mental health. The participants were followed up for about seven years based on history and hospital records of coronary heart disease. Data analysis was done applying independent t-test, Mann-Whitney, logistic regression, and survival analysis.
    Results
    The highest rates of mental health problems were seen in women younger than 40 years of age living in urban areas. The prevalence of mental health problems and incidence of CHD were 21.9% and 4.5%, respectively. The hazard ratio for non-fatal CHD was 1.009 (0.709-1.435, CI= 95%, P=0.960).
    Conclusion
    This study showed no significant correlation between mental health and CHD. But, current findings should be interpreted carefully on the basis of social factors and methodological constraints.
    Keywords: cohort study, mental health, coronary heart disease
  • احمد علی نوربالا، حسین ملک افضلی، نسرین عابدی نیا *، مرضیه اخباری، علیرضا مروجی، فاطمه واثقی، زهرا نخی، مامک شریعت، مریم میرزایی نیستانی، فاطمه سادات قریشی
    زمینه و هدف
    استرس در دوران بارداری می تواند یک اثر ماندگار در سلامت روان زنان پس از زایمان داشته باشد. آمارها نشان می دهد که حدود 18٪ زنان باردار در دوران بارداری افسردگی عمده یا جزئی دارند، اما بسیاری از آنها غربالگری و درمان نشده اند. فقدان درمان می تواند پیامدهای جدی برای مادر و فرزندش داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت سلامت روان و رضایت زناشویی مادران باردار درشهرستان کاشان در سال 1394 انجام گرفت.
    روش کار
    پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-تحلیلی است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 202 زن باردار از چهار مرکز بهداشتی درمانی شهری در شهرستان کاشان وارد مطالعه شدند. در جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومی (General (Health Questionnaire 28، مصاحبه تشخیصی و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک-راست (Golombok Rust Inventory of Marital State) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده ازآمار توصیفی و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) ، آزمون کای اسکور (2χ) ، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون لجستیک انجام گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد که 7/26% از زنان باردار اختلالات روانی داشتند و بیشترین اختلال مربوط به جسمانی سازی و کمترین میزان مربوط به افسردگی بوده است. در حدود 80% رضایت زناشویی بسیار خوبی گزارش شد. همچنین نتایج نشان داد که میان افسردگی با سن، اضطراب، بی خوابی با طول مدت ازدواج، رضایت زناشویی با نوع زایمان و سلامت روان با رضایت زناشویی ارتباط معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن رضایت زناشویی رابطه معنی دار و معکوس با تحصیلات داشت (05/0> (p.
    نتیجه گیری
    بنظر می رسد می بایستی یک مدل مراقبتی، درمانی روانشناختی برای مادران باردار با ریسک اختلالات روانی در دوران بارداری و پس از زایمان در سیستم سلامت و بهداشت ایران ادغام شود.
    کلید واژگان: سلامت روان, زنان باردار, رضایت زناشویی
    Ahmad Ali Noorbala, Hossein Malek Afzali, Nasrin Abedinia *, Marzieh Akhbari, Alireza Moravveji, Fatemeh Vaseghi, Zahra Nakhi, Mamak Shariat, Maryam Mirzaeeneyestani, Fatemeh Sadat Ghoreishi
    Background and Aim
    Stress during pregnancy can have a lasting effect on the mental health of women after childbirth. Statistics show that about 18% of pregnant women have major or partial depression during pregnancy, but many have not been screened or treated. Lack of treatment can have serious consequences for the mother and her child. The purpose of this study was to determine the mental health status and marital satisfaction of pregnant mothers in Kashan city, Iran in 2015.
    Materials and Methods
    This was an analytical cross-sectional study. Using the convenience sampling method 202 pregnant women were selected from four urban health centers in Kashan, Iran and entered the study. Data were collected using a Diagnostic Interview, the General Health-28 Questionnaire and the Golombok Rust Inventory of Marital State. Descriptive statistics was used for data analysis, the statistical tests being one-way ANOVA, chi-square test, Pearson correlation test and logistic regression.
    Results
    The results showed that 26.7% of the pregnant women were suffering from psychiatric disorders, the most and least serious disorders being related to physical activity and depression, respectively. About 80% of the women expressed very good marital satisfaction. Further analysis of the data showed statistically significant associations between depression and age and anxiety, insomnia and duration of marriage, marital satisfaction and delivery type, and mental health and marital satisfaction. Furthermore, marital satisfaction had a negative association with education. (p<0.05).
    Conclusion
    It seems that it is essential to develop and implement a therapeutic, psychiatric and health care model for women at risk of psychiatric disorders during pregnancy and after childbirth in the health service delivery system in Iran.
    Keywords: Mental Health, Pregnant Women, Marital Satisfaction
  • مهرناز رسولی نژاد، نسرین عابدی نیا *، احمد علی نوربالا، مینو محرز، بنفشه مرادمند بدیع
    زمینه و هدف
    متاسفانه طی سال های گذشته، سرعت و شتاب ابتلا به ایدز در ایران بخصوص از طریق روابط جنسی پرخطر بسیار بالا گزارش می شود. در این مطالعه به بررسی تاثیر استیگما، سلامت روان و مکانیزم های سازگاری بررفتارهای پرخطر بیماران HIV مثبت پرداخته شد.
    روش کار
    پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 450 بیمار HIV مثبت از درمانگاه عفونی و بیماری های رفتاری بیمارستان امام خمینی تهران وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های خصوصیات دموگرافیک، مقیاس استیگما برگر (Berger Scale Stigma)، سلامت عمومی (General Health-28 Questionnaire)، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس (WOCQ) است. جهت تحلیل داده ها از آزمون t-test دو گروه مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه Anova و رگرسیون استفاده شد.
    یافته ها
    سلامت روان، استیگما و مکانیزم سازگاری مسله مدار با رفتارهای پرخطر ارتباط دارد (05/0>p) و میزان استیگما در زنان بیشتر و سلامت روان در این گروه در مقایسه با گروه مردان کمتر است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست آمده از مطالعه، ارتقای سلامت روان در این گروه بیماران منجر به کاهش رفتارهای پرخطر و بالطبع منجر به کاهش شیوع بیماری از طریق رفتارهای پرخطر در کشور می شود؛ بنابراین مداخلات روانشناختی می تواند در بهبود سلامت روان و کاهش رفتارهای پرخطر موثر باشد و می بایستی در بیماران HIV مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: استیگمای, سلامت روان, مکانیزم های سازگاری, رفتارهای پرخطر, HIV-AIDS
    Mehrnaz Rasoolinajad, Nasrin Abedinia *, Ahmad Ali Noorbala, Minoo Mohraz, Banefsheh Moradmand
    Background
    Unfortunately, during the past years an increase in HIV infection is reported, especially through high-risk sexual relations. In this study, the effect of stigma, mental health and coping mechanisms on risky behaviors in HIV-positive patients were examined.
    Methods
    This study is a cross-sectional study. Using convienient sampling method 450 HIV-positive patients were enrolled from Behavioral and Infectious Disease Clinic in Imam Khomeini Hospital in Tehran. The data were collected using demographic questionnaire, Berger Scale Stigma, General Health-28 Questionnaire, and Lazarus coping strategies questionnaire (WOCQ). The data were analyzed using independent t-test, ANOVA and regression.
    Results
    Mental health, stigma and coping mechanisms of problem solving were associated with risky behaviors (p
    Conclusion
    Psychological interventions may be effective in improving mental health and reducing risk behaviors.
    Keywords: Social Stigma, Mental Health, Coping skills, Risk Behavior, HIV-AIDS
  • سید مصطفی اعرج خدایی، فرزانه غفاری، فاطمه عمادی، الهام عمارتکار، فاطمه علیجانیها، احمدعلی نوربالا، محسن ناصری
    افسردگی بیماری شایعی است که باعث ایجاد ناتوانی در مبتلایان می شود. درمان های رایج دارای عوارض جانبی مختلفی بوده و مبتلایان دچار عود بیماری می شوند. اجرای برنامه های پیشگیری، باعث کاهش شیوع افسردگی می شود. غم که یکی از اعراض نفسانی مهم بوده و در طب سنتی، حرکت تدریجی روح به داخل توصیف شده است، از معیارهای اصلی افسردگی می باشد. در این مطالعه که یک بررسی کتابخانه ای و مروری می باشد، به بررسی روش های پیشگیری از افسردگی بر اساس اصول حفظ سلامتی ذکرشده در طب سنتی ایران می پردازیم. کتب معتبر طب سنتی ایران و پایگاه های اطلاعاتی مختلف مورد جستجو قرار گرفتند. هوای معتدل و صاف باعث بهبود عملکرد قلب و مغز می شود. غذاهای آماده و تغذیه نامناسب رابطه مستقیمی با افسردگی داشته، استفاده از مفرحات باعث درمان افسردگی می شود. ورزش در حد متوسط، دفع مواد زائد، عملکرد جنسی مناسب و خواب خوب و در حد نیاز از عوامل مهم پیشگیری از افسردگی هستند. تاکید طب سنتی ایران بر نقش پیشگیری، باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: افسردگی, طب سنتی ایران, ابن سینا, سبک زندگی
    Mostafa Araj Khodaei, Farzaneh Ghaffari, Fatemeh Emadi, Elham Emaratkar, Fatemeh Alijaniha, Ahmad Ali Noorbala, Mohsen Naseri
    Depression is a common disease that causes disability in affected people. Also it seems that conventional treatments have various side effects and patients face off recurrent relapse. As a fact prevention programs with focus on life style can reduce the prevalence of depression. Sadness that is one of the important Spiritual symptoms and descripted in Iranian Traditional Medicine (ITM) as inner gradual movement of soul is one of the main diagnostic criteria of depression. In this literature review, the methods of prevention of depression based on health maintaining doctrine of ITM have been evaluated. Valid Traditional Iranian Medicine books and various data bases have been searched. Temperate and fresh weather is one of the basis which helps brain and heart to act their function better. Fast foods and inappropriate diet have a direct relationship with depression incidence. Exhilarant herbs can treat depression. Moderate exercise, waste expulsion, good and suitable sleep and good sexual function are the most important criteria for prevention from depression. The emphasis of ITM on the role of prevention should be considered seriously.
    Keywords: Depression, Iranian Traditional Medicine, Avicenna, Life Style
  • علیرضا عیوضی، احمدعلی نوربالا، علی پاشا میثمی
    مقدمه
    اختلال استرس پس از سانحه، شایع ترین مشکل روانی پس از بلایا و حوادث است. از آنجا که مطالعات بومی در این زمینه چندان نیست، لذا پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای شیوع اختلال استرس پس از سانحه، 18 ماه بعد از زلزله در دو شهر بم و کرمان پرداخته است.
    روش
    این مطالعه از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- تحلیلی و مقطعی بوده است. 422 نفر به تفکیک 205 نفر از کرمان و 217 نفر از بم به روش خوشه ایطبقه بندی شده در سه گروه سنی بالغین جوان، بالغین و افراد مسن انتخاب شدند، سپس با استفاده از دو پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه (واتسون) و اطلاعات فردی داده های لازم جمع آوری شد.
    یافته ها
    شیوع تمامی موارد اختلال استرس پس از سانحه در پاسخ دهندگان دو شهر بم و کرمان به ترتیب 66.7 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد 60.2 تا 73.1 درصد) و 57.1 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد 50.3 تا 63.8 درصد) بود (0.045=p) و میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه متوسط و شدید در بم حدود 59.0 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد 52.3 تا 65.7 درصد) و در شهر کرمان این میزان حدود 35.1 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد 28.6 تا 41.7 درصد) می باشد. (0.001p<) همچنین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه خفیف در بم حدود 7.7 درصد و در شهر کرمان 22.0 درصد برآورد شد. (0.001p<) ارتباط معنی دار آماری در ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه در پاسخ دهندگان در دو شهر بم و کرمان بر اساس جنسیت و گروه های سنی مشاهده نشد..
    بحث و نتیجه گیری
    در زمان انجام مطالعه و با گذشت یک سال و نیم از زلزله بم، اختلال استرس پس از سانحه شهر کرمان که در مجاورت این شهر قرار داشت با وجود عدم خرابی منازل و ساختمان ها و مرگ و میر شدید اگرچه به طور معنی داری از شهر بم پایین تر است، اما همچنان در سطحی بالا قرار دارد، این عارضه روند مزمن داشته و برای کاهش آن ساکنان هر دو شهر نیازمند اقدامات و مداخلات مناسب بیشتری می باشند.
    کلید واژگان: بم, کرمان, اختلال استرس پس از سانحه, زلزله
    Alireza Eivazi, Ahmadali Nourbala, Alipasha Meysami
    Background
    Post-traumatic stress disorder (PTSD) is the most common psychological problems after disasters and due to lack of local studies in this field. This study was conducted to determine the comparison of PTSD, 18 months after this earthquake in Bam and Kerman.
    Method
    In this cross-sectional study, about 422 people were studied (205 people from Bam and 217 from Kerman) with stratified cluster sampling in three age groups: young adults, adults and elderly. Also, PTSD (Watson) and personal information questionnaires were used for data gathering.
    Findings: The accumulative prevalence of PTSD in respondents of Bam and Kerman were 66.7% and 57.1% respectively (p=0.045). The prevalence of moderate to severe PTSD in respondents of Bam and Kerman were about 58.9% and 35.1% respectively (p
    Conclusion
    The results demonstrated that even after one and half years after bam earthquake the PTSD prevalence in Kerman city which located near the bam and had no destruction and mortality like bam is still high, getting chronic form and proper interventions are needed for decreasing this disorder in both cities.
    Keywords: Bam, Kerman, PTSD, earthquake
  • عارفه عرفان، احمدعلی نوربالا، ابوالفضل محمدی، پیمان ادیبی
    مقدمه و هدف
    در فرایند درمان و پیشگیری از بیماری های سایکوسوماتیک، حالت های هیجانی مثبت و منفی از مهم ترین عوامل می باشند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر شدت و فراوانی علائم جسمی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر اجرا شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر در چهارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه پلکانی اجرا شد. براساس میزان تمایل به شرکت در پژوهش، پنج بیمار مبتلا به IBS به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و طرح واره درمانی هیجانی دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس ROMEIII، مصاحبه SCID، مقیاس فراوانی و شدت علائم IBS و پرسش نامه کیفیت زندگی بود. تحلیل داده ها با استفاده از نمودار تحلیل دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا انجام شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد بیمارانی که طرح واره درمانی هیجانی دریافت کردند، در شدت علائم کاهش داشته و در متغیر کیفیت زندگی افزایش داشتند (05/0≥p). همچنین این درمان بر فراوانی علائم IBS اثر نداشت (05/0
    نتیجه گیری
    باتوجه به اینکه طرح واره درمانی هیجانی، در بهبود کیفیت زندگی و شدت علائم IBS موثر است، به نظر می رسد گزینه مناسبی برای درمان این بیماران است.
    کلید واژگان: سندرم روده تحریک پذیر, طرح واره درمانی هیجانی, کیفیت زندگی, شدت و فراوانی علائم
    Background And Objective
    Positive and negative emotional states are of the most important factors in the process of treatment and prevention of psychosomatic diseases. This research aimed to investigate the effectiveness of emotional schemas therapy on the severity and frequency of physical symptoms and life quality of patients with irritable bowel syndrome (IBS).
    Materials And Methods
    This research was implemented in the framework of single-subject experimental design by using of stepwise multiple-baselines plan. Five patients with IBS were selected as convenience sampling on the base of the participation willingness of individuals to the research. Thereafter, they received emotional schema therapy. Research tools included ROMEIII scale, SCID interview, IBS symptoms frequency and severity scale and life quality questionnaire. The analysis of data was done using visual analysis charts, recovery percentage and reliable change index.
    Results
    the results showed patients that received emotional schema therapy detected decreased severity of symptoms and increased life quality variable (p0.05).
    Conclusion
    It seems emotional schemas therapy is an appropriate option for treatment of these patients because it is effective in improvement of life quality and IBS symptoms severity.
    Keywords: Irritable bowel syndrome, Emotional schemas therapy, Quality of life, Severity, frequency of symptoms
  • سکینه جولاییها، علی پولادی ری شهری، احمدعلی نوربالا، مجید صفاری نیا
    مقدمه و هدف
    تاب آوری و سن دو متغیر مهمی هستند که در سازگاری بیماران با بیماری شان نقش دارند؛ بنابراین پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش تاب آوری و سن در سازگاری با علائم و نشانه های بیماری درد مزمن صورت گرفت.
    موارد و
    روش ها
    در یک مطالعه توصیفی و از نوع هم بستگی 154 نفر (64 مرد و 90 زن) بیمار درد مزمن مراجعه کننده به کلینیک درد بیمارستان امام خمینی به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه‎ اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس تاب آوری، فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس و پرسش نامه ناتوانی جسمانی پاسخ دادند. داده های به دست آمده، با استفاده از ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
    نتایج
    نتایج ضریب هم بستگی نشان داد که تاب آوری با اضطراب، افسردگی، تنیدگی و ناتوانی جسمانی رابطه منفی معناداری داشت و سن با ناتوانی جسمانی رابطه مثبت معنادار داشت. همچنین نتایج نشان داد که تاب آوری به صورت منفی اضطراب، افسردگی، تنیدگی و ناتوانی جسمانی را پیش بینی می کند و سن نیز می تواند به صورت مثبت ناتوانی جسمانی را پیش بینی کند.
    نتیجه گیری
    بر اساس این پژوهش می توان به نقش تاب آوری به عنوان عاملی محافظت کننده در سازگاری با درد مزمن اشاره کرد. این مسئله نیز قابل توجه است که افراد مسن تر محدودیت های کارکرد جسمانی بیشتری را در هنگام ابتلا به درد مزمن نشان می دهند که باید در طراحی درمان های دارویی و غیردارویی برای بیماران درد مزمن آن را در نظر داشت.
    کلید واژگان: درد مزمن, سازگاری, تاب آوری, سن
    Background And Objective
    Resiliency and age are two important variables that play a role in patient compliance with disease. Therefore, the aim of this study was to investigate the role of resiliency and age to adjustment in patients with signs and symptoms of chronic pain.
    Materials And Methods
    In a descriptive and correlational study, 154 patients (64 males and 90 females) with chronic pain referred to Imam Khomeini hospital pain clinic and with voluntary sampling method were selected. Participants completed demographic inventory, Resiliency Scale (CS_RISC), Depression Anxiety Stress Scales (DASS_21) & Roland–Morris Disability Questionnaire (RDQ). The data were analyzed by Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis.
    Results
    The correlation coefficients showed that resiliency with anxiety, depression, stress and physical disability had a significantly negative correlation and age had a significant positive correlation with physical disabilities. The results also showed that resilience can be a negative predictor for anxiety, depression, stress and physical inability and age can be positively a predictor for physical inability.
    Conclusion
    These findings suggest that resiliency is a protective factor in adjustment with chronic pain. it is noticeable that older people more likely to report physical functional limitations due to chronic pain and it should be considered in pharmacological and non-pharmacological therapies designed for patients with chronic pain.
    Keywords: Chronic Pain, Adjustment, Resilience, Age
  • فرشاد شیبانی نوقابی، علی اصغر اصغرنژاد، فهیمه فتحعلی لواسانی، احمدعلی نوربالا
    مقدمه
    پژوهش های متعددی ارتباط بین تنظیم هیجانی و اختلالات روانی گوناگونی را نشان داده اند، به گونه ای که اشکال در تنظیم هیجان به عنوان یک مولفه کلیدی در چندین مدل آسیب شناسی روانی برای اختلالات روانی مختلف مطرح شده است. از طرف دیگر، نمرات بالا در سبک های دلبستگی ناایمن با انواع مختلف مشکلات و اختلالات روانشناختی همبستگی دارند. پژوهش ها در حوزه بررسی این دو متغیر در بیماران جسمانی ساز محدود اند. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی این دو متغیر در بیماران جسمانی ساز و افراد عادی انجام شد.
    روش کار
    در چارچوب یک مطالعه علی – مقایسه ای، 30 فرد مبتلا به اختلال جسمانی سازی و 30 فرد عادی به پرسشنامه های تنظیم هیجانی (ERQ) و سبک های دلبستگی هازن و شور پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل انجام شد.
    نتایج
    یافته ها حاکی از آن می باشد که در دو بعد تنظیم هیجانی تفاوت معنی داری بین گروه مبتلا به اختلال جسمانی سازی و افراد عادی وجود دارد (ارزیابی مجدد: 0007/0P=؛ سرکوبی: 001/0P<). همچنین ابعاد مختلف سبک های دلبستگی نیز تفاوت معنی داری را در مقایسه دو گروه مطالعاتی از خود نشان دادند (سبک دلبستگی ایمن: 001/0P< سبک دلبستگی اجتنابی: 001/0P<؛ سبک دلبستگی دوسوگرا: 001/0P<).
    نتیجه گیری
    بیماران جسمانی ساز بیشتر از افراد عادی هیجاناتشان را سرکوب می کنند و کمتر از ارزیابی مجدد استفاده می کنند. همچنین آنها بیشتر دارای سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا هستند تا سبک دلبستگی ایمن
    کلید واژگان: اختلال جسمانی سازی, تنظیم هیجان, سبک های دلبستگی
    F. Sheybani Noghabi, Aa. Ashgharnejad, F. Fathali Lavasani, Aa. Noorbala
    Introduction
    Several studies have shown the relationship between emotion regulation and different mental disorders, so that difficulty in emotion regulation, as a key component, has been proposed in several psychopathology models of different mental disorders. On the other hand, high scores in insecure attachment styles are correlated to a variety of psychological problems and disorders. Given limited research in the field of these two variables in somatization patients, the present study investigated these variables in patients with somatization and normal people.
    Methods
    In the context of a causal-comparative study, 30 patients with somatization disorder and 30 normal persons responded to Emotion Regulation Questionnaire (ERQ) and Hazan and Shaver attachment styles questionnaire. The data were analyzed using independent t-test.
    Results
    The results indicated a significant difference between patients with somatization disorder and normal individuals in terms of emotion regulation (reappraisal: P=0.007; suppression: P
    Conclusion
    Somatizing patients suppress their emotions more than normal people and use less reappraisal. They also have more avoidant and ambivalent attachment styles than secure attachment style.
    Keywords: Somatization Disorder, Emotion Regulation, Attachment Style
  • مهناز یزدانفر*، غلامرضا منشئی، مژگان آگاه هریس، احمد علی پور، احمدعلی نوربالا
    این پژوهش با هدف کلی افزایش بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی به واسطه برون ریزی هیجانی با ساختار نوشتاری در بیماران مبتلا به اختلال روان تنی انجام شده است. در این مطالعه پس از اجرای پرسشنامه های بهزیستی جامع و کیفیت زندگی، 40 بیمار دارای اختلال روان تنی از میان مراجعه کنندگان به مرکز پزشکی بیمارستان امام خمینی شهر تهران بر اساس نمونه گیری در دسترس و بررسی معیارهای ورود – خروج، انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، پس از افشای هیجانی نوشتاری، تحلیل داده های پژوهش با کاربرد برنامه آماری SPSS-16 و آزمون آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که، افشای هیجانی با ساختار نوشتاری باعث افزایش معنادار کیفیت زندگی، بهداشت و سلامت جسمی و همین طور بهزیستی روان شناختی آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (0.05 >P). بنابراین افشای هیجانی با شکستن فرایند بازداری هیجان ها در طولانی مدت به بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی و ارتقاء بهداشت و سلامت جسمانی افراد کمک می کند.
    کلید واژگان: بهزیستی روان شناختی, کیفیت زندگی, افشای هیجانی, روان تنی
    Mahnaz Yazdanfar *, Gholamreza Manshaee, Mojgan Agah Herris, Ahmad Alipour, Ahmadali Noorbala
    The present study intends to increase the psychological well-being and quality of life of the patients and their psychological conditions due to emotional discharge with the written structure in the patients suffering from psychosomatic. After using the comprehensive physiological well-being and quality of life questionnaires، eventually 40 patients who were suffering from psychosomatic disorder were selected from among the patients who had referred to Imam Khomeini hospital in Tehran whose selected by convience sampling and regarding to exclude -include criteria. Then، they formed two groups: experimental and control group، on the random basis. After written emotional expression، the data which had been gathered were analyzed using a covariance analysis statistic test. Findings of this study indicated that the emotional expression made a meaningful decrease in the quality of life، health and physical conditions and so، well-being of the subjects of experimental group compared to control group (P< 0. 05). Further، emotional disclosure helps people in improving quality of life، psychological well-being and enhancing health and physical conditions in longtime by dissociating the procedure of inhibiting emotions.
    Keywords: psychological well, being, quality of life, emotional expression, psychosomatic
  • احمدعلی نوربالا، سیدعباس باقری یزدی، محمدرضا واعظ مهدوی، محسن اسدی لاری، سقراط فقیه زاده، کاظم محمد، علی اصغر حائری مهریزی، محبوبه پارساییان
    هدف
    این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت روان افراد 15 سال و بالاتر شهر تهران در 12 سال گذشته انجام گرفته است.
    روش
    این پژوهش مروری بر دو مطالعه مقطعی توصیفی انجام گرفته در زمینه وضعیت سلامت روان افراد ساکن تهران در سالهای 1378 و 1390 می باشد. نمونه آماری این دو مطالعه به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ایمنظم از بین خانوارهای ساکن درمناطق 22 گانه شهرداری تهران انتخاب گردیده اند. حجم نمونه مطالعه اول 5560 نفر و مطالعه دوم 21255 نفر وابزار مورد استفاده پرسش نامه 28 سوالی سلامت عمومی(GHQ-28)، بوده است.
    نتایج
    یافته ها نشان می دهد که در مطالعه سنجش سلامت و بیماری (سال 1378)، 5/21 % افراد در شهر تهراناز ابتلا به علائم روانی رنج می برند (27 % زنان و 9/14 % مردان). میزان شیوع علائم روانی در سال 1390 به 6/39 % رسیده (4/37 % مردان و 1/43 % زنان)، که افزایش 8/1 برابری را نشان می دهد (6/1 برابر در زنان و 5/2 برابر در مردان). خطر ابتلا به علائم روانی با بالارفتن سن، بیکاری، بی سوادی و مطلقه و بیوه بودندر هر دو مطالعه افزایش داشته و علائم اضطراب در هر دو مطالعه شایعتر از علائم جسمی سازی، افسردگی و عملکرد اجتماعی بوده است.
    بحث و نتیجه گیری
    افزایش چشمگیر علائم روانی شهر تهران در 12 سال گذشته، ضرورت توجه مسئولین و برنامه ریزان کشور را به پیشگیری و ارتقاء سلامت روان افراد ساکن در شهر تهران را نمایان می سازد.
    کلید واژگان: تغییرات وضعیت سلامت روان, پروژه سنجش سلامت و بیماری, پروژه سنجش عدالت, 2, تهران
    Objective
    The mainobjective of this study wascomparing changes in the mental health status of the residents of Tehranbetween year 1999 and 2011.
    Methods
    This study was an overview of two cross-sectional, descriptive researches that were performed in 1998 and 2011. Samples of these two studies were recruited by regular randomized cluster sampling. In both studies,the General Health Questionnaire (GHQ-28) was used to assess mental health status of general population.
    Results
    The results showed that 21.5% of participants in the 1998 survey suffered from mental disorders (27 % women and 14.9 % men). In 2011, this figure increased to 39.6% (37.4% of men and 43.1 % of women). Prevalence of mental disorders increased from 1998 until 2011 by about 1.8 fold (1.6 fold for women and 2.5 fold for men). In both studies, the risk of mental disordersincreased with increasing age, unemployment, illiteracy and divorced or widowed individual. Anxiety symptoms were more prevalent in both studies compared to somatization, depression, and socialdysfunction scales.
    Discussion
    The dramatic increases of mental disorders during 12 yearsindicated that policymakers should give greater importance to prevention and promotion of mental disorders for Tehran residents.
    Keywords: Mental health change, National Health, DiseaseProject, Urban HEART, 2 Project, Tehran
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال