رخساره بادامی
-
هدف این پژوهش تحلیل بر پدیده جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان بود. پژوهش با بهره گیری از روش ترکیبی اکتشافی، عوامل پدیده جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان شناسایی شد. و با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی)شامل 15نفر) برای شناسایی چارچوب مدل پدیده جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان، مصاحبه به عمل آمده است .ابزار مورد استفاده برای شناسایی عوامل جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی، مصاحبه نیمه ساختمند و مطالعه اسناد بوده است. برای تامین روایی و پایایی مطالعه از روش ارزیابی لینوکلن و گوبا استفاده گردید. با روش الگوسازی ساختاری تفسیری، الگوی نهایی ارائه شد. الگوی به دست آمده در مجموع شامل 16 مولفه به عنوان پدیده جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان در دو مرحله تعامل گرایی و ساختار گرایی بود. بنابراین جهت نهادینه سازی جانشین پروری در مدیریت ورزش بانوان علایق و طرز فکر زنان نسبت به پست های مدیریتی ارزیابی شود، فعالیت های مدیریتی زنان در ورزش رصد شود، افرادی متمایل به پست های مدیریتی شناسایی شوند و در نهایت طرز عملکرد زنان در پست های مدیریتی جهت ارائه بازخورد مثبت و تقویت تصویر مثبت از مدیریت زنان بررسی و منعکس شود.کلید واژگان: بانوان, تعامل گرایی, جانشین پروری ساختار گرایی, ورزش قهرمانیThe purpose of this research was to analyze the phenomenon of managerial succession in women's championship sports. In this research, using the combined-exploratory method, the factors of the phenomenon of managerial succession in women's championship sports were identified. And by using the purposeful sampling method and the theoretical saturation technique, key informants (includingpeople15) have been selected to identify the model framework of the phenomenon of managerial succession in women's championship sports, and interviews have been conducted with them. The tool used for The factors of managerial succession in championship sports were identified through semi-structured interviews (with focus groups) and the study of documents. To ensure the validity and reliability of the study, the assessment method of Linuklen and Goba was used. And the final model was presented with the method of structural-interpretive modeling. The model obtained in total included 16 components as the phenomenon of managerial succession in women's championship sports in the two stages of interactionism and structuralism. Therefore, in order to institutionalize succession in the management of women's sports, the interests and mindset of women towards the post managerial positions should be evaluated, the managerial activities of women in sports should be observed, people inclined to managerial positions should be identified, and finally, the performance of women in managerial positions should be investigated and reflected in order to provide positive feedback and strengthen the positive image of women's management.Keywords: Championship Sport, Interaction Ism, Structuralism, Surrogacy, Women
-
هدفیکی از اختلالات شایع که با ارزیابی منفی از ظاهر بدنی فرد تعریف می شود، نارضایتی از تصویر بدنی است. تصویر بدنی مثبت، که به عنوان یک روش کاربردی است؛ تلاش می کند افراد را به سمتی سوق دهد تا از بدنشان قدردانی کنند. براین اساس، هدف پژوهش حاضر تدوین، اجرا و ارزیابی برنامه آموزشی شفقت محور در کلاس تربیت بدنی دانش آموزان دبیرستانی بود.روش هابدین منظور دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم 12 تا 17 سال شهرکرد و 2 معلم تربیت بدنی در این پژوهش به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. روش این مطالعه، اقدام پژوهی و شیوه جمع آوری داده های آن کیفی بود. برای این منظور روش جمع آوری داده ها به شیوه کیفی شامل یادداشت های میدانی محقق از بحث گروهی متمرکز در درس با دانش آموزان، دفترچه گزارش روزانه دانش آموزان، سوالات تاملی، مصاحبه نیمه ساختار یافته با معلم ورزش انجام شد. داده های جمع آوری شده با دقت پیاده سازی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شدند.یافته هایافته های پژوهش در 5 مقوله فراگیر (مدیریت دانش، خودآگاهی، ذهن آگاهی، احترام و همدلی) قرار داده شد.نتیجه گیرینتایج نشان داد که مدیریت دانش، خودآگاهی، ذهن آگاهی، احترام و همدلی نمونه ایی مولفه های موثر برای مواجهه با نارضایتی از تصویر بدنی و پذیرش بی قید و شرط آن است. در کل سلامت روان دانش آموزان منجر به توسعه جامعه ایران پایدار می گردد. پیشنهاد می شود مطابق با سایر رویکردها مولفه های مواجهه با نارضایتی از تصویر بدنی شناسایی و راهبردهای موثر تدوین نمود و آن را به معلمان آموزش داد.کلید واژگان: شفقت محور, تصویر بدنی, دانش آموزان, اقدام پژوهیPurposeBody image dissatisfaction is a common disorder in today's era, characterized by a negative evaluation of one's physical appearance. The goal of this study was to develop, implement, and evaluate a compassion-based educational program in physical education classes among Shahrekord high school students.MethodsParticipants in this research included high school girls aged 12 to 17 in Shahrekord city, as well as 2 physical education teachers. The study utilized action research as the method, with qualitative data collection techniques. Data collection methods included researcher's field notes from focused group discussions with students, students' daily report books, reflection questions, and semi-structured interviews with sports teachers. The collected data were carefully analysed using qualitative content analysis.ResultsThe research findings were categorized into 5 comprehensive areas: knowledge management, self-awareness, mindfulness, respect, and empathy.ConclusionThe results indicated that knowledge management, self-awareness, mindfulness, respect, and empathy are effective components in addressing body image dissatisfaction and promoting unconditional self-acceptance. Overall, students' mental well-being contributes to the development of a stable Iranian society. It is recommended to identify components for addressing body image dissatisfaction, develop effective strategies, and provide training to teachers.Keywords: Compassion-Based, Body Image, Students, Action Research
-
هدف
آموزش و رعایت سبک زندگی به عنوان مجموعه ایی از عادت ها، رفتارها و سلیقه ها برای طولانی مدت در ورزشکاران امکان شکوفایی عملکرد بالا را حفظ می کند. اما تا کنون سبک زندگی جایگاهی در برنامه های توسعه ورزشکاران نداشته است. هدف این پژوهش تدوین برنامه آموزشی الزامات سبک زندگی ورزشی مبتنی بر ویژگی های اجتماعی فوتبالیست های نوجوان در پیش فصل به صورت کیفی و با توجه به نیازهای ورزشکاران بوده است.
روش شناسی:
مطالعه حاضر از منظر روش، انتقادی، از منظر جهت گیری، کاربردی، از منظر رویکرد، استقرایی، از منظر شیوه، کیفی، از لحاظ محیط پژوهشی، میدانی، از منظر استراتژی، اقدام پژوهی، از منظر مفهوم، توصیف، تبیین و پیش بینی، از منظر ابزار، مشاهده، مصاحبه می باشد. شرکت کنندگان این مطالعه را 21 ورزشکار نوجوان پسر در محدوده سنی 13 سال، همچنین سر مربی این تیم تشکیل دادند.
یافته هابا استفاده از روش تحلیل مضمون داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در آخر، مقوله های فراگیر که سبک زندگی ورزشی (انسجام تیمی - همدلی، ارتباط موثر، رفتارهای اجتماعی، قضاوت اخلاقی، احیای حس مسئولیت پذیری، شبکه های اجتماعی، حل مساله، مدیریت احساس و هیجانات) شناسایی و استخراج شد.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که توجه به نیازهای شناسایی شده و مدت زمان پیش فصل برای تغییر سبک زندگی ورزشکاران اهمیت دارد. بنابراین متناسب با یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که مربیان، روانشناسان، مدیران ورزشی در جهت رسیدن به موفقیت و اهداف تیم عوامل محیطی و اجتماعی و فردی برای تدوین برنامه آموزشی سبک زندگی ورزشی فوتبالیست های نوجوان در پیش فصل توجه لازم را داشته باشند.
کلید واژگان: سبک زندگی ورزشی, ویژگی های اجتماعی, فوتبالیست ها, نوجوانObjectiveSuccess in adolescent athletes is attributed to physical, technical, and mental attitude. However, the basis of success is factors such as lifestyle, support and various social factors that may have a successful performance. Training and observing lifestyle as a set of habits, behaviors and tastes for a long time in athletes preserves the possibility of flourishing high performance. But so far, lifestyle does not have a place in the development programs of athletes. On the other hand, one of the important components for establishing successful interpersonal relationships is social skills, which are determined by emotions and human behaviors. It should be noted that one of the elements of socialization in all cultures is the acquisition of social skills, and a person with better social skills can choose and present acceptable behavior in a certain time and situation.The purpose of this research Compilation of the educational program for the requirements of the sports lifestyle based on the social characteristics of the teenage football players in the pre-season has been done qualitatively and according to the needs of the athletes.
MethodologyThe present study is from the point of view of paradigm, critical, in terms of orientation, practical, in terms of perspective, inductive, in terms of method, qualitative, in terms of research environment, field, in terms of design, action research, in terms of concept, description, Explanation and prediction are from the point of view of tools, observation, interview. The participants of this study were 21 male adolescent athletes in the age range of 13, as well as the coach of this football team.
FindingsUsing the theme analysis method, the obtained data were analyzed. Finally, the comprehensive categories of sports lifestyle (team cohesion - empathy, communication, social behaviors, moral judgment, reviving the sense of responsibility, social networks, problem solving, management of feelings and emotions) were identified and extracted.
ConclusionIn general, the results of this research showed that it is important to pay attention to the identified needs and the duration of the pre-season to change the athletes' lifestyle. Therefore, in accordance with the findings of this research, it is suggested that coaches, psychologists, sports managers pay due attention to environmental, social and individual factors in order to achieve the success and goals of the team in order to prepare the sports lifestyle training program for teenage football players in the pre-seaso.
Keywords: Sports Lifestyle, Social Characteristics, Football Players, Teenagers -
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 52 (تابستان 1402)، صص 69 -100سرب (Pb) فلز سمی است که باعث ایجاد اختلالات بالینی در سیستم عصبی می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر تمرین تناوبی و مکمل غذایی کورکومین بر عملکرد شناختی، حرکتی و شاخص های اکسیداسیون ناشی از نیترات سرب انجام شد. بدین منطور، تعداد سی سر موش نر از نژاد بالب سی (5±25 گرم) به صورت تصادفی به پنج گروه کنترل منفی (سالم)، کنترل مثبت (نیترات سرب)، مکمل کورکومین، تمرین تناوبی و گروه تمرین تناوبی به همراه کورکومین، تقسیم شدند؛ پروتکل تمرین تناوبی با شدت بالا (پنج جلسه در هفته) به مدت شش هفته انجام شد. پس از آخرین جلسه تمرینی عملکرد شناختی و حرکتی حیوانات با آزمون رفتاری Y ماز و 24 ساعت بعد شاخص های اکسیداسیون (SOD، CAT، MDA) و سطح سرب در بافت مغز ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل آماری توسط نرم افزار GraPhPad Prism انجام شد. یافته ها نشان داد که پس از قرارگیری در معرض سرب، فعالیت حرکتی در گروه کنترل مثبت (نیترات سرب) نسبت به گروه کنترل منفی (سالم) (01/0P=) و گروه کورکومین (01/0P=) کاهش داشت، عملکرد شناختی در تمام گروه های تجربی در مقایسه با گروه نیترات سرب افزایش داشت. مصرف کورکومین به همراه تمرین تناوبی باعث کاهش سطح سرب در مقایسه با گروه کنترل مثبت شد (03/0P=). مصرف کورکومین به همراه تمرین تناوبی، میزان CAT وSOD مغز را افزایش داد. میزان MDA در مغز به طور قابل توجهی در گروه-تمرین تناوبی به همراه کورکومین کاهش یافته بود (03/0P=). به طور کلی ترکیب کورکومین و تمرین تناوبی سمیت عصبی ناشی از سرب را از طریق مهار استرس اکسیداتیو کاهش می دهد.کلید واژگان: اختلال شناختی, تست رفتاری, تمرین تناوبی با شدت بالا, سرب, کورکومینMotor Behavior, Volume:15 Issue: 52, 2024, PP 69 -100Lead (Pb) is a toxic metal that causes clinical disorders in the nervous system. This study was conducted with the aim of evaluating the effect of intermittent exercise and curcumin dietary supplement on cognitive, motor and oxidation indices caused by lead nitrate. In this way, 30 male mice of the Balb C breed (25 ± 5 g) were randomly divided into five groups: negative control (healthy), positive control (lead nitrate), curcumin supplement, High intensity interval training (HIIT) and group High intensity interval training (HIIT) with curcumin. were; High intensity interval training protocol (five sessions per week) was performed for six weeks. After the last training session, the cognitive and motor performance of the animals was evaluated with the Y-maze behavioral test, and 24 hours later, the oxidation indices (SOD, CAT, MDA) and the level of lead in the brain tissue were evaluated. Statistical analysis was done by GraphPad Prism software. The findings showed that after exposure to lead, the motor activity in the positive control group (lead nitrate) decreased compared to the negative control group (healthy) (P=0.01) and the curcumin group (0.01), cognitive performance in All the experimental groups had an increase compared to the lead nitrate group. Taking curcumin along with HIIT decreased the lead level compared to the positive control group (P=0.03). Taking curcumin along with HIIT increased the amount of CAT and SOD in the brain. It was found that the combination of curcumin and HIIT reduce the neurotoxicity caused by lead the inhibition of oxidative stress.Keywords: Cognitive impairment, Behavioral test, high intensity interval training (HIIT), Lead, Curcumin
-
زمینه و هدف
اگرچه علاقه فزاینده ای به تمرین بینایی برای عملکرد ورزشی وجود دارد، اما اینکه آیا تمرین بینایی می تواند به محیط میدانی ورزش انتقال داشته باشد، هنوز ناشناخته است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف تاثیر تمرینات دید ورزشی بر مهارت های شناختی هاکی بازان این لاین انجام گرفت.
روش کاردر این مطالعه نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت، 40 هاکی باز نوآموز با دامنه سنی 15 تا 20 سال (سن: 49/1±09/17 سال؛ قد: 98/3± 23/167 سانتیمتر؛ وزن: 83/4± 18/68 کیلوگرم) به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه تمرین دید ورزشی و کنترل قرار گرفتند. در مطالعه حاضر مهارت های شناختی شامل تعادل (جابجایی قدامی- خلفی و مرکزی- جانبی مرکز فشار) و رفتار خیرگی (تثبیت) بود. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان روی فورس پلت فورم ایستادند تا تعادل آن ها به مدت 30 ثانیه اندازه گیری گردد. همزمان از دستگاه ردیابی بینایی برای سنجش رفتار خیرگی شرکت کنندگان در اجرای مهارت تعادل استفاده شد. مرحله مداخله (تمرین)، به مدت نه هفته و هر هفته دو جلسه و هر جلسه 90 دقیقه به طول انجام یافت. مرحله پس آزمون دقیقا پس از آخرین جلسه تمرینی اجرا شد که شرکت کنندگان اقدام به اجرای حفظ تعادل روی صفحه نیرو کردند و همزمان رفتار خیرگی شرکت کنندگان اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تی وابسته و تی مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS-24 در سطح آلفای 05/0 تحلیل شد
یافته هانتایج نشان داد که تمرینات دید ورزشی بر تعادل تاثیر معنی داری دارد و باعث کاهش معنی دار جابجایی قدامی- خلفی و مرکزی- جانبی مرکز فشار شرکت کنندگان گردید. دیگر نتایج نشان داد که تمرینات دید ورزشی بر افزایش تثبیت شرکت کنندگان تاثیر معنی داری دارد.
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر بر اهمیت تمرینات دید ورزشی بر ویژگی های شناختی (تعادل و رفتار خیرگی) هاکی بازان این لاین تاکید دارد که در نتیجه به مربیان و متخصصان کار با هاکی بازان نوآموز پیشنهاد می گردد پیش از پیش به این تمرینات توجه نمایند.
کلید واژگان: تمرینات خیرگی, جابجایی مرکز فشار, تثبیت, چشمBackground & AimsIn recent years, different vision training has been used to improve visual skills and performance. One of these trainings is sports vision training. Sport vision training, that uses stimuli in optometric tasks (2,3), sport-specific videos or images (4), or stroboscopic interruption of vision (5,6), has been proposed under the idea that improving vision with oculomotor exercises, which might be associated with motor actions, would improve performance. For instance, Abernethy and Wood (2) used generic stimuli (e.g., alphanumeric symbols, shapes, patterns and colors) presented to athletes in a form of painted charts or apparatuses. Participants had to respond with simple ocular adjustments, which in some cases were combined with simple motor actions, such as pointing or touching targets (7). Although an increasing interest in vision training for sport performance, whether vision training would have a transfer to the field-sport setting remains unclear. Most of the intervention studies employed tasks based on optometric stimuli (e.g., hart charts and Marsden ball) and on computer programs (e.g., D2 Dynavision and Eye port) requiring simple ocular adjustments, and generic movements of hands as responses (2,3,11-14). The lack of evidences for supporting sport vision training efficacy to improve performance has been proposed to be related to methodological approaches resulting in a lack of ecological validity of the training stimuli (15). As such, generic and automated nature of the motor actions required as response might have limited the potential effects on the sport performance. This lack of transfer seems to support the idea, proposed in ecological framework by Gibson, that perception and action have a direct circular relationship mediated by the information within external environment (i.e. affordances), rather than by internal representations (16). Although the results of various studies have shown an improvement in visual skills and athletic performance based on sports vision training; but the main challenge is to examine the qualitative process versus the quantitative processes. Considering that balance is one of the main components in hockey (25), and considering that balance is created from the interaction of three visual, atrial and sensory- motor systems (26), The main question is whether sports vision training can improve the balance (kinetics) of hockey players or not? Therefore, the purpose of the current study was to examine the effect of sports vision training on balance and gaze behavior.
MethodsThe current study, according to the predicted goals, was a quasi-experimental research and the research design was pretest-posttest. Also, the current study was applied in terms of using the obtained results. Participants in the current study were 40 male hockey novices aged 15 to 20 years who were selected by convenience sampling. Participants were randomly divided into two groups of sports vision training and control. Criteria for inclusion in the study include normal vision, binocular vision, right leg and right hand. Exclusion criteria include withdrawal from the study, absence on the day of the test, and injury at various phases of the study. The measuring instruments included a force plate form and an eye tracking system. The present study included pre-test, intervention (practice) and post-test phases. In the pre-test phase, participants stood on a force platform to measure their balance. Participants were asked to stand barefoot on the force plate for 30 seconds while looking at the marked spot in front of them and trying to maintain their balance. At the same time, an eye tracking system was used to measure the gaze behavior of participants in performing balance skills. In the intervention phase (practice), which lasted for nine weeks and two sessions per week and each session lasted 90 minutes; the training group performed the relevant exercises while the control group performed their daily activities. The post-test phase was performed exactly after the last training session. At this phase, participants were asked to stand barefoot on the force plate for 30 seconds. At the same time, an eye tracking system was used to measure the gaze behavior of participants in performing balance skills. Data analyzed with paired sample t test and independent t test.
ResultsThe results showed that the anterior-posterior displacement of the center of pressure was significantly improved by pre-test (29.25) to post-test (24.45) mm. Other results indicate that there is a significant difference between the groups in the anterior-posterior displacement of the center of pressure, and the sports vision group with an mean difference of 4.30 mm has a lower center of pressure displacement compared to the control group (P <0.05). Other results showed that the lateral-midlateral displacement of the center of pressure was significantly improved by pre-test (45.80) to post-test (39.90) mm. Other results indicate that there is a significant difference between the groups in the lateral-midlateral displacement of the center of pressure, and the sports vision group with an mean difference of 7.15 mm has a lower center of pressure displacement compared to the control group (P <0.05). Also, other results showed that fixation was significantly improved by pre-test (188.70) to post-test (248.60) ms. Other results indicate that there is a significant difference between the groups in fixation, and the sports vision group with an mean difference of 52.014 ms has a longer fixation compared to the control group (P <0.05).
ConclusionIn general, the results of the current study showed that sports vision training improved balance and increased fixation of participants, so the results of the present study emphasize the importance of sports vision training on behavioral (balance) and process (fixation) characteristics. As a result, coaches and professionals working with novice hockey players are advised to pay attention to these exercises beforehand and use them in field and laboratory environments to improve performance and movement process. Also, according to the research results, trainers are advised to pay special attention to sports vision exercises and their possible effects on gaze behavior so that they can at least overcome the negative effects (psychological and physiological pressures). Although the current study and previous studies in this field have provided considerable insight into the value of sports vision training in understanding conscious perception, note that this work has been done almost exclusively using information processing paradigms. Other paradigms, such as ecological psychology and nonlinear dynamics, can provide new methods for the research gap identified in this study.
Keywords: Gaze Training, Center of Pressure Displacement, Fixation, Eye -
هدف
هنگامیکه با مسیله شناسایی و رشد استعدادها در ورزش برای ورزشکاران معلول روبرو میشویم، ضروری است این مسیله را مورد توجه قرار دهیم که ورزشهای معلولین با کارایی بالا به لحاظ کشف و رشد استعدادهای جدید اساسا متفاوت از ورزشهای افراد سالم هستند. عملکردهای فوقالعاده و موفقیت در ورزش معلولین و مهیا کردن محیطی برای پرورش استعدادها همانند ورزش غیرمعلولین به سادگی امکان پذیر نیست و موفقیت یا عدمموفقیت ورزشی به عواملی از جمله: اقتصادی، اجتماعی و منابع انسانی یک کشور بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل سیستماتیک ویژگیهای محیط پرورش استعداد ورزشکاران پارالمپیکی انجام شده است.
روششناسی:
این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است. شرکت کنندگان در این پژوهش، متخصصین رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی، ورزشکاران قهرمان پارالمپیکی و جهانی و مربیان ورزش معلولین بودند که به صورت نمونهگیری هدفمند و نظری جهت مصاحبه نیمهساختار یافته انتخاب شدند و مصاحبهها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. دادهها به طور همزمان با جمعآوری اطلاعات با استفاده از روش استراس و کوربین تحلیل گردید. مقبولیت دادهها براساس 5 معیار تایید شد.
یافتهها:
نتایج گویای آن است که 15 مقوله اصلی و 76 مقوله فرعی در قالب ابعاد 6 گانه مدل سیستماتیک شامل: 1- موجبات علی شامل 4 مقوله: عوامل فردی، فرهنگی، اقتصادی و جامعه؛ 2- پدیده اصلی شامل 1 مقوله: رویکرد ویژه پرورش استعداد ورزش معلولین؛ 3- راهبرد شامل 2 مقوله: طراحی نظام مدیریت، راهبرد فرایند محور؛ 4- ویژگیهای زمینهای شامل 3 مقوله: برنامهریزی، حمایت، بسترحمایتی؛ 5- مداخله گر شامل 2 مقوله: عوامل زیرساختی، عوامل محیطی؛ 6-پیامد شامل3 مقوله: معلولیت موفقیتآمیز، قهرمانی، توسعه تواناییهای ورزش معلولین؛ مدل سیستماتیک ویژگیهای محیط پرورش استعداد ورزشکاران پارالمپیکی را تشکیل میدهند.
نتیجهگیری:
یکپارچه سازی مقوله ها بر مبنای روابط موجود بین آنهاحول محور محیط پرورش استعداد ورزشکاران پارالمپیکی شکل دهنده مدل سیستماتیک است که الگوی مدیران درگیر در امر محیط پرورش استعداد ورزشکاران پارالمپیکی را منعکس میکند.
کلید واژگان: ورزش, معلولین, محیط, پرورش استعداد, مدل سیستماتیکObjectiveWhen it comes to identifying and developing talent in sports for athletes with disabilities, it is important to note that high-performance sports for people with disabilities are fundamentally different from those of healthy people in terms of discovering and developing new talents. Extraordinary performances and success in sports for the disabled and providing an environment for the development of talents such as non-sports for the disabled is simply not possible and the success or failure of sports depends on factors such as: economic, social and human resources in a country. The present study aimed to provide a paradigm model of the characteristics of the talent development environment of Paralympic athletes.
MethodologyThis research has been done in the framework of a qualitative approach and by applying the data research method of the foundation. Participants in this study were physical education and sports science specialists, Paralympic and world champion athletes and disabled sports coaches who were selected by purposive and theoretical sampling for semi-structured interviews and the interviews continued until the theoretical saturation stage. Data were analyzed simultaneously with data collection using Strauss and Corbin method. The acceptability of the data was confirmed based on 5 criteria.
Results:
The results show that 15 main categories and 76 subcategories in the form of 6 dimensions of the paradigm model include: 1- Causal causes including 4 categories: individual, cultural, economic and social factors; 2- The main phenomenon includes 1 category: a special approach to cultivating sports talent for the disabled; 3- Strategy includes 2 categories: management system design, process-oriented strategy; 4- Ground characteristics including 3 categories: planning, support, supportive background; 5- The intervener includes 2 categories: infrastructural factors, environmental factors; 6- Outcome includes 3 categories: successful disability, championship, development of sports abilities of the disabled; The paradigm model is the characteristics of the talent development environment of Paralympic athletes.
ConclusionThe integration of categories based on the relationships between them around the axis of the talent development environment of paralympic athletes forms a paradigm model reflecting the pattern of managers involved in the talent development environment of Paralympic athletes.
Keywords: sport, disabled, environment, talent development, paradigm mode -
مقدمه:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر همزمان یادگیری مشاهده ای و tDCSبر یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال بود.
روش پژوهش:
در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری 7 و 21 روزه انجام گرفت، 30 دانشجوی مبتدی دختر در مهارت پرتاب آزاد بسکتبال به صورت مشارکت داوطلبانه انتخاب شدند و در دو گروه برابر تمرینات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای همراه با مشاهده مدل و تحریک ساختگی همراه با مشاهده مدل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، شرکت کنندگان اقدام به 15 پرتاب آزاد بسکتبال کردند. مرحله تمرینی در 5 روز پشت سرهم انجام گرفت که در هر روز ابتدا تحریک قشر حرکتی (آند C3 و کاتد Fp2) و تحریک ساختگی همراه با مشاهده مدل ماهر انجام می گرفت و سپس شرکت کنندگان اقدام به 15 پرتاب آزاد بسکتبال می کردند. در آخرین جلسه تمرینی، مرحله پس آزمون؛ و 7 و 21 روز پس از آخرین جلسه تمرینی پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت انجام گرفت. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد.
یافته هانتایج حاکی از این بود که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای همراه با مشاهده مدل (615/0= η2،0001/0=sig، 327/22=F) و تمرین ساختگی همراه با مشاهده مدل (179/0= η2،023/0=sig، 044/3=F) موجب بهبود پرتاب آزاد بسکتبال شد. دیگر نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای همراه با مشاهده مدل در مقایسه با تمرین ساختگی همراه با تمرین مشاهده ای موجب بهبود بهتر پرتاب آزاد بسکتبال در مراحل پس آزمون (006/0= P)، یادداری کوتاه مدت (002/0= P) و یادداری بلندمدت (001/0= P) شد.
نتیجه گیریبه طور کلی نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای همراه با مشاهده مدل ماهر در بهبود بهتر مهارت پرتاب آزاد بسکتبال تاکید دارد.
کلید واژگان: تحریک الکتریکی مستقیم جمجمه ای, یادگیری مشاهده ای, یادگیری حرکتی, پیگیری, بسکتبالIntroductionThe purpose of the current study was to examine the simultaneous effect of the transcranial direct current stimulation (tDSC) and observational learning on learning of basketball free throw.
MethodsIn semi-experimental study with repeated measure design, 30 novice female students in free basketball throw accessibly selected and randomly located in 2 tDCS with model observation and artificial stimulation with model observation groups. In pre test phase, participants throw 15 trials basketball free throw. Intervention phase done in 5 consecutive days that each day electrical stimulation of the brain was performed from the motor cortex (C3 anode & Fp2 anode), and artificial stimulation with model observation, and then participants performed 15 free basketball throws. In last session post test phase executed. One week and 21 days after post test phase respectively executed short term and long term retention phase. Data analyzed with ANOVA with repeated measure statistical method.
ResultsThe result indicated that tDCS with model observation (F= 22.327, sig =0.0001, η2 =0,615) and artificial stimulation with model observation (F= 3.044, sig =0.023, η2 =0,179) significantly improved basketball free throw. Other results indicated that tDCS with model observation than artificial stimulation with model observation cause improvement basketball free throw in post test (p=0.002), short term test (p=0.002) and long term test (p=0.001).
ConclusionOverall, the results of the current study indicated that tDCS with model observation can be effective as a new training method in addition to model observation to improve basketball free throw skills.
Keywords: Transcranial direct current, motor learning, observational learning, stimulation, basketball -
هدف
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثر تمرینات دید ورزشی با و بدون موقعیت ویژه هاکی این لاین بر سرعت و زمان واکنش کل بدن هاکی بازان این لاین بود.
روشدر این مطالعه نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری یک و چهار هفته ای انجام گرفت، 60 هاکی باز نوآموز پسر با دامنه سنی 15 تا 20 سال، به صورت در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرینات دید ورزشی با موقعیت ویژه هاکی، تمرینات دید ورزشی بدون موقعیت ویژه هاکی و تمرینات موقعیت ویژه هاکی قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، شرکت کنندگان به انجام آزمون های مورد نظر (سرعت، زمان واکنش کل بدن) پرداختند. مرحله مداخله به مدت نه هفته و هر هفته 2 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه به طول انجام یافت که گروه ها به تمرینات مربوطه پرداختند. در مرحله پس آزمون که دقیقا پس از آخرین جلسه تمرینی اجرا شد، و در مراحل پیگیری بعد از یک و چهار هفته بی تمرینی اجرا شد شرکت کنندگان همانند مرحله پیش آزمون به انجام آزمون های مورد نظر نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمرینات دید ورزشی با و بدون موقعیت ویژه و تمرینات موقعیت ویژه هاکی بر بهبود مهارت های سرعت و زمان واکنش کل بدن هاکی بازان این لاین تاثیر معنی داری دارد. دیگر نتایج حاکی از برتری (اندازه اثر بیشتر) تمرینات دید ورزشی با موقعیت ویژه نسبت به تمرینات دیگر بود.
کلید واژگان: تمرینات خیرگی, دید ورزشی, سرعت, زمان واکنش, هاکی این لاینAbstractIntroduction and
Purposethe purpose of the current study was to examine the comparison of the effect of sports vision training with and without inline hockey specific context on the speed and whole body reaction time of inline hockey players.
MethodsIn this semi experimental study, which was performed with a pre-test-post-test design with a one- and four-week follow-up period, 60 novice male hockey players with an age range of 15 to For 20 years, they were accessibility selected and randomly divided into three groups: sports vision training with hockey specific context, sports vision training without hockey specific context and hockey specific context training. In the pre-test phase, the participants performed the desired tests (speed and whole body reaction time). The intervention phase lasted for nine weeks and 2 sessions per week and each session lasted 90 minutes, in which the groups did the relevant exercises. In the post-test phase, which was performed exactly after the last training session, and in the follow-up phase, which was performed after one and four weeks of non-training, the participants performed the desired tests as in the pre-test phase. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance.
ResultsThe results showed that sports vision exercises with and without hockey specific context and hockey specific context exercises have a significant effect on improving speed and whole body reaction time of inline hockey players. Other results indicated that superiority (greater effect size) of sports vision exercises with hockey specific context compared to other exercises.
Keywords: gaze training, sports vision, speed, whole body reaction time, inline hocky -
تاثیر تمرینات دید ورزشی بر مدت زمان چشم ساکن و دقت مهارت هدف گیری- مهاری در کودکان با اختلال یادگیریمقدمه و هدف
هدف مطالعه حاضر تاثیر تمرینات دید ورزشی بر دقت و چشم ساکن مهارت هدف گیری-مهاری در کودکان با اختلال یادگیری بود.
روشدر این مطالعه نیمه تجربی با طرح اندازه گیری تکراری (پیش آزمون- پس آزمون- یادداری- انتقال)، 30 دانش آموز پسر دارای اختلال یادگیری شهر اصفهان با دامنه سنی 7 تا 10 سال، به صورت در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تمرینات دید ورزشی و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان اقدام به 10 کوشش تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توپ نمودند. مرحله اکتساب طی هشت هفته و هر هفته سه جلسه انجام گفت. پس از اتمام آخرین جلسه تمرینی، در مرحله پس آزمون، در دو هفته بی تمرینی در مر کودکان با اختلال یادگیری استفاده ناکارامدتری از راهبرد های خیرگی در تکالیف مختلف دارند. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات دید ورزشی بر مدت زمان چشم ساکن و دقت مهارت هدف گیری- مهاری در کودکان با اختلال یادگیری بود.در این تحقیق نیمه تجربی با طرح سری های زمانی (پیش آزمون- پس آزمون- یادداری- انتقال)، 30 دانش آموز پسر دارای اختلال یادگیری شهر اصفهان با دامنه سنی 7 تا 10 سال، به صورت در دسترس، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه تمرینات دید ورزشی و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان اقدام به 10 کوشش تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توپ کردند. مرحله اکتساب طی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه انجام گرفت. پس از اتمام آخرین جلسه تمرینی، در مرحله پس آزمون، در دو هفته بی تمرینی در مرحله یادداری و در مرحله انتقال، شرکت کنندگان اقدام به 10 کوشش تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توپ کردند. در هریک از مراحل رفتار خیرگی توسط دستگاه ردیابی چشم و عملکرد تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توسط محقق ثبت شد. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری با سطح معنا داری 05/0 تحلیل شد. نتایج نشان داد که تمرینات دید ورزشی بر افزایش دقت مهارت هدف گیری- مهاری و افزایش طول دوره چشم ساکن مرحله پرتاب کردن کودکان با اختلال یادگیری تاثیر معنا داری دارد. اما دیگر نتایج نشان داد که تمرینات دید ورزشی بر چشم ساکن مرحله دریافت کردن کودکان با اختلال یادگیری تاثیر معنا داری ندارد.به طور کلی نتایج تحقیق حاضر بر اهمیت تمرینات دید ورزشی بر عملکرد کودکان دارای اختلال یادگیری تاکید دارد؛ اما در مورد اثر تمرینات دید ورزشی بر رفتار خیرگی با توجه به نوع تکلیف موردنظر (هدف گیری یا مهاری) به تحقیقات بیشتری نیاز دارد. حله یادداری و در مرحله انتقال، شرکت کنندگان اقدام به 10 کوشش تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توپ نمودند. در هر یک از مراحل رفتار خیرگی توسط دستگاه ردیابی چشم و عملکرد تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توسط محقق ثبت گردید. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری با سطح معنی داری 05/0 تحلیل شد.
یافته هاتمرینات دید ورزشی بر افزایش دقت مهارت هدف گیری- مهاری و افزایش طول دوره چشم ساکن مرحله پرتاب کردن کودکان تاثیر معنی داری دارد. تمرینات دید ورزشی بر چشم ساکن مرحله دریافت کردن کودکان تاثیر معنی داری ندارد.
نتیجه گیرینتایج مطاله حاضر بر اهمیت تمرینات دید ورزشی بر عملکرد کودکان دارای اختلال یادگیری تاکید دارد؛ در مورد اثر تمرینات دید ورزشی بر رفتار خیرگی با توجه به نوع تکلیف مورد نظر (هدف گیری یا مهاری) نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.
کلید واژگان: اختلال یادگیری, تمرینات خیرگی, چشم ساکن, دقت, دید ورزشی, مهارت هدف گیری- مهاریIntroduction and Purposethe purpose of this study was to examine the effect of sport vision training on accuracy and targeting-interceptive skill quiet eye in children with learning disorder.
MethodsIn this semi- experimental study with a repeated-measure design, 30 boys aged 7-10 years with learning disorder were divided into sport vision and control groups. In the pre-test phase, participants performed 10 trails to throw and catch task the ball.Acquisition phase have done in eight weeks and three sessions in per weeks. At the end of the last training session, in the post-test phase, in two weeks of detraining in the retention and transfer phases, the participants performed 10 trials to throw and catch task the ball. At each phase, the gaze behavior was recorded by eye tracker system and the throw and catch task performance was recorded by the researcher. Data were analyzed by analysis of variance with repeated measures with 0.05 significant levels.
ResultsThe results indicated that sport vision training has a significant effect on increasing the accuracy of targeting-interceptive skills and on increase quiet eye period of throw phase. But, other result indicated that sport vision training has not effect on quiet eye of catching phase.
ConclusionIn general, the results of the current study emphasize the importance of sports vision training on the performance of children with learning disabilities; However, more research is needed on the effect of sports vision training on gaze behavior according to the type of task (targeting or interceptive).
Keywords: Accuracy, gaze training, learning disorder, Quiet Eye, sport vision, targeting-interceptive skill -
مقدمه
سن نسبی بر رشد استعدادهای ورزشی تاثیر گذار است. بلوغ زودرس به ورزشکاران مزیتی می دهد و باعث می شود مربیان، ورزشکاران بالغ را ترجیح دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی توزیع نسبی سنی بازیکنان نخبه تنیس خاکی ایران انجام شد.
مواد و روش هاشرکت کنندگان این مطالعه را 430 تنیسور 10 تا 19 ساله (228 دختر و 202 پسر) که در مسابقات رنکینگ کشوری سال 1400 تنیس خاکی به رقابت پرداخته بودند، تشکیل داد. سن نسبی شرکت کنندگان با توجه به ماه تولد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. متولدین سه ماه اول سال میلادی (1 ژانویه تا 31 مارس) در چارک اول (Q1m)، سه ماه دوم (1 آوریل تا 31 ژوین) در چارک دوم (Q2m)، سه ماه سوم (1 ژوییه تا 31 سپتامبر) در چارک سوم (Q3m) و سه ماه آخر (1 اکتبر تا 31 دسامبر) در چارک چهارم (Q4m)، متولدین سه ماه اول سال شمسی در چارک اول (Q1p)، سه ماه دوم در چارک دوم (Q2p)، سه ماه سوم در چارک سوم (Q3p) و سه ماه آخر در چارک چهارم (Q4p) قرار گرفتند. تحلیل فراوانی بر اساس ماه تولد و چارک تولد انجام گردید. ارتباط سن نسبی با حضور یا عدم حضور ورزشکار در مسابقات رنکینگ کشوری تنیس خاکی نیز با استفاده از آزمون برازش 2c مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هاتفاوت معنی داری در تعداد ورزشکاران متولد شده در سه ماهه اول تا چهارم هر دو تقویم فارسی (148/0 = P) و میلادی (258/0 = P) مشاهده نشد. مقدار P کلی نیز 350/0 به دست آمد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد سن نسبی در انتخاب ورزشکاران نخبه تنیس خاکی ایران تاثیرگذار نبوده است. با این حال، بر اساس یافته های تحقیقات موجود، پیشنهاد می شود که پژوهشگران، مربیان و کارشناسان آموزشی، تعامل بین عوامل زمینه ای از جمله اثرات بالقوه سن نسبی را برای تسهیل افزایش استعدادهای ورزشی در نظر بگیرند.
کلید واژگان: عوامل محیطی, پرورش استعداد, سن نسبی, تنیس خاکیIntroductionThe development of sports talents is affected by various environmental factors, one of which is relative age. One of the consequences of relative age is early puberty, which gives athletes an advantage in terms of physical and cognitive abilities compared to their peers. Therefore, coaches may prefer athletes who have reached puberty early. This study describes the distribution of the relative age among elite clay tennis players in Iran.
Materials and MethodsA study was conducted on 430 tennis players between the ages of 10 and 19, consisting of 228 girls and 202 boys. These players participated in 1400 national ranking tournaments in clay tennis. The study analyzed the participants' relative age based on their birth month. The first quarter of the Gregorian calendar (January 1st to March 31st) was referred to as Q1, the second quarter (April 1st to June 30th) was Q2, the third quarter (July 1st to September 30th) was Q3, and the fourth quarter (October 1st to December 31st) was Q4. The first quarter of the Persian calendar (Pc) (Farvardin 1st to Khordad 31st) was referred to as Q1Pc, the second quarter (Tir 1st to Shahrivar 31st) was Q2Pc, the third quarter (Mehr 1st to Azar 31st) was Q3Pc, and the last three months (Dey 1st to Esfand 29th or 30th) were Q4Pc. The study conducted a frequency analysis based on the birth month and quarter of birth and observed the relationship between relative age and the athlete’ attendance in the national rankings tournaments of clay tennis was assessed using the chi-square fit test.
Results227 individuals (52.8 percent) were born in the first and second quarters of the year, while 203 people (47.2 percent) were born in the third and fourth quarters (P = 0.247). Moreover, 230 people (53.49%) were born in the first and second quarters, and 200 people (46.51%) in the third and fourth quarters of the Persian calendar (P = 0.148). The statistical analysis reveals no significant difference in the number of athletes born in the first to fourth trimesters of the Persian calendar (P = 0.35) and Gregorian calendar (P = 0.258).
ConclusionIt seems that relative age was not influential in selecting clay tennis elite athletes in Iran. However, based on the findings from available studies, it is suggested that researchers, coaches, and training experts consider the interaction among background factors, including the potential effects of relative age, to facilitate raising sports talents.
Keywords: environmental factors, Talent, Development, Relative age, Clay tennis -
مقدمه
مهارت های ذهنی یک ورزشکار باعث می شود که سطح عملکرد مطلوب ورزشکاران در فصل مسابقات از یکدیگر متمایز گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین برنامه آموزشی تمرین مهارت های ذهنی و اثربخشی آن بر ویژگی های روانی و شناختی فوتبالیست های نوجوان در فصل مسابقه بود.
مواد و روش هادر این مطالعه، 21 ورزشکار نوجوان پسر با دامنه سنی 11 تا 13 سال، از یک آکادمی تخصصی فوتبال که در لیگ برتر شهرستان های اصفهان حضور داشت، به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. روش تحقیق، اقدام پژوهی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کیفی بود. داده ها با نظارت بر رفتارهای کلامی و غیر کلامی جمع آوری گردید. برای شناخت افکار، احساسات و نگرش مشارکت کنندگان نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته با مربی و والدین ورزشکاران انجام شد. داده های به دست آمده به دقت پیاده سازی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل گردید.
یافته هایافته های پژوهش در 7 مقوله فراگیر شامل «انسجام تیمی، خودگویی مثبت، خودمراقبتی، اعتماد به نفس کاذب، پذیرش قوانین فوتبالی، تمرکز و بازیافت تمرکز و جلوگیری از عوامل حواس پرتی (عوامل مداخله کننده)» قرار داده شد.
نتیجه گیری:
آموزش تمرین مهارت های ذهنی بر اساس نیاز ورزشکاران در فصل مسابقه متفاوت می باشد. از آن جایی که توجه به نیازهای شناسایی شده و برنامه های مهارت ذهنی در فصل مسابقه برای ورزشکاران اهمیت فراوانی دارد، ضروری است که مربیان، روان شناسان و مدیران ورزشی، عوامل محیطی و فردی را برای تدوین برنامه مهارت ذهنی اثرگذار مورد توجه قرار دهند.
کلید واژگان: مهارت ذهنی, فوتبالیست, نوجوان ویژگی های شناختی, اقدام پژوهیIntroductionThe mental skills of athletes are the factors that cause differences in the optimal level of performance of athletes during the competition season. The purpose of this research was to compile an educational program for training mental skills and assess its effectiveness on the psychological and cognitive characteristics of teenage football players in the competition season.
Materials and MethodsFor this purpose, 21 male adolescent athletes with an age range of 11 to 13 years from a specialized football academy who participated in the Isfahan City premier league were selected as participants in this study. The study method used was action research and the data collection method was qualitative. For this purpose, data were collected by monitoring verbal and non-verbal behaviors of the players, and semi-structured interviews with the coaches and parents of the athletes to understand the thoughts, feelings, and attitudes of the participants. The collected data were carefully implemented and analyzed using the qualitative content analysis method.
ResultsResearch findings consisted of the 8 global themes of team cohesion, positive self-talk, self-care, low self-confidence, acceptance of football rules, concentration and recovery of concentration, performance under pressure (routine), and prevention of distractions.
ConclusionMental skills training differs based on the needs of athletes in the competition season. Since paying attention to identified needs and mental skill programs during the competition season is important for athletes, it is necessary that coaches, psychologists, and sports managers pay attention to environmental and individual factors to develop an effective mental skills program.
Keywords: Mental skill, Soccer, Teenager, Cognitive, Action research -
هدف
در این پژوهش فرآیند اکتساب مهارت در تنیسبازان رتبههای برتر و رتبههای آخر ایرانی و همینطور، تنیسبازان ایرانی و خارجی مقایسه شده است.
روششناسی:
بدین منظور 40 تنیسباز ایرانی (22 تنیسباز از رتبههای برتر و 18 تنیسباز از رتبههای آخر) و 15 تنیسباز خارجی به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. باروش مصاحبه گذشتهنگر و با استفاده از فرم مصاحبه کوته، اریکسون و لاو (2005)، سن شروع و میزان تمرینات در سه بخش آمادگی جسمانی، تمرینات تخصصی و آمادگی ذهنی. همینطور میزان حمایت اجتماعی ثبت شد. دادههای بهدستآمده با آزمونتی مستقل تحلیل شد.
یافتهها:
میانگین سن شروع تنیس در تنیسبازان ایرانی رتبههای برتر (23/10 سال) بهطور معناداری پایینتر از تنیسبازان ایرانی رتبههای آخر (15 سال) بود اما در میانگین سن شروع تنیس در تنیسبازان ایرانی (31/11 سال) و خارجی (20/8 سال) تفاوت معناداری مشاهده نشد. بین تنیسبازان ایرانی رتبههای برتر و آخر و همینطور، ایرانی و خارجی به لحاظ میانگین ساعات پرداختن به تمرین تنیس، تمرین بدنسازی و تمرین مهارتهای روانی تفاوت معناداری مشاهده نشد. اما درصد حمایت اجتماعی والدین در رده سنی 13- 15 سال و 16 سال به بالا و همینطور حمایت اجتماعی مربی در رده سنی 6-12 سال در تنیسبازان خارجی بیشتر از تنیسبازان ایرانی بود.
نتیجهگیری:
اجرای تحقیق حاضر اطلاعات ارزندهای را در مورد فرآیند اکتساب مهارت تنیسبازان و همچنین انواع فعالیتهایی که در کسب عملکرد ماهرانه آنان موثر بوده است، فراهم میکند
کلید واژگان: تمرین سنجیده, تنیس, خبرگی, مدل تکاملی, مشارکت ورزشیObjectiveEarly scholars with an interest in nature's contribution to human performance and development put their focus on the heritability concept, the amount of variation in a given trait between people that can be attributed to genetic variation. Interestingly, like the role of nature, the role of environmental effects on human skill development and attainment has long been investigated by psychologists. It is obvious that the environment contains a wide range of variables, including micro-level factors, such as parental support. The aim of the present study was to compare the expertise acquisition process between Iranian and foreign top-ranked and low-ranked tennis players.
Methodology40 Iranian tennis players (22 top-ranked tennis players and 18 low-ranked tennis players) and 15 foreign tennis players were selected using available and purposive sampling methods. The age of beginning and the amount of tennis exercises, physical fitness exercises and mental fitness exercises as well as the amount of social support were recorded through a retrospective interview method and using Cote, Ericsson, and Lowe's (2005) interview questions. The obtained data were analyzed using independent t-test.
ResultsThe mean age for beginning tennis was significantly lower in Iranian top-ranked tennis players (10.23 years of age) than in Iranian low-ranked tennis players (15 years of age), but no significant difference was observed in the mean age of beginning tennis between Iranian tennis players (11.31 years of age) and foreign tennis players (8.20 years of age). No significant difference was observed between top-ranked and low-ranked Iranian tennis players and Iranian and foreign tennis players in terms of the average hours of performing tennis exercises, bodybuilding exercises, and mental skills training. But the percentage of social support from the parents in the age ranges of (13-15) and (16 years and older) as well as social support from the coach in the age range of (6-12), were higher in foreign tennis players than in Iranian tennis players.
ConclusionThe present study provides valuable information about the expertise acquisition process in tennis players as well as a variety of activities which have been effective in acquiring their skillful performance. This information can help officials in educational planning, and can help parents to put their children in a better athletic path.
Keywords: deliberate exercise, evolutionary model, sports participation, expertise, tennis -
مقدمه
فعالیت های ادراکی حرکتی باعث بهبود مهارت های حرکتی و یادگیری می شود. این مهارت ها در دریافت، تفسیر و واکنش به تحریکات حسی نقش موثری دارند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین بیشترین مشکلات ادراکی- حرکتی افراد دارای اختلال بینایی انجام گرفت.
روش بررسیمطالعه حاضر از نوع کیفی و به روش سنتزپژوهی بود. از این رو واحد تحلیل، شامل کلیه پژوهش های علمی مرتبط بود که با توجه به جست وجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی بر اساس معیار ورود تعداد 1052 پژوهش علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروج تعداد 71 پژوهش جهت بررسی و تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده گردید و برای اطمینان از نحوه کدگذاری ها از دو نفر ارزیاب جهت کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شد. جهت تحلیل یافته ها از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روش های کدگذاری باز و محوری استفاده شد.
یافته هانتایج حاصل از بررسی و تحلیل مطالعات و پژوهش های انجام شده منجر به شناسایی 41 مقوله شد که در نهایت به 14 کد مفاهیم جایگزین شده تبدیل شد. بیشترین مشکلات ادراکی-حرکتی نابینایان جهت یابی، هماهنگی عملکرد حرکتی و اختلال در سیستم تعادل بود.
نتیجه گیریموفقیت در اجرای برنامه های آموزشی و اثربخشی آن بر روی نابینایان مستلزم فراهم سازی راه کارهایی متناسب با مهم ترین مشکلات آنها به ترتیب اولویت است. پیشنهاد می شود فراهم سازی زیرساخت های مناسب، آمادگی کافی در سطوح دانش، مهارت و نگرش در میان اساتید و دانشجویان، و طراحی مناسب برنامه های آموزشی نابینایان، با الویت مشکلات جهت یابی، هماهنگی حرکتی و تعادل آن ها صورت گیرد.
کلید واژگان: ادراکی-حرکتی, اختلال بینایی, فراترکیب, جهت یابیIntroductionPerceptual motor activities improve motor skills and learning. These skills play an effective role in receiving, interpreting and responding to the sensory stimuli. This study aimed to identify perceptual-motor problems in visually impaired people.
MethodsThis qualitative research was conducted using a research synthesis method. Therefore, the analysis unit consisted of all the related scientific studies. With regard to the systematic research in internal and external databases based on the inclusion criteria, 1052 scientific studies were identified, and finally, according to the exclusion criteria, 71 studies were selected for the final analysis. To collect the required data, a researcher-made worksheet was used, and to ensure of the coding, two examiners were asked to reencode the findings. For data analysis, Roberts’ six-step research synthesis model with open and axial coding methods was used.
ResultsThe results from this study led to the identification of 41 categories, which was eventually narrowed down to 14 codes of alternative concepts. The most common perceptual -motor problems of the blind were navigation, coordination of motor function, and balance disorders.
ConclusionSuccess in implementing educational programs and its effectiveness on the blind requires providing solutions in line with their most important problems in order of priority. Providing appropriate infrastructure, proper preparation regarding knowledge, skill and attitude among students and professors, as well as appropriate designing of educational programs for the blind prioritizing their navigation, motor coordination, and balance problems are suggested.
Keywords: Perceptual-Motor, Visual Impairment, Meta-analysis, Navigation -
مقدمه
کارکردهای اجرایی مجموعه ای از توانایی های شناختی سطح بالا است که ارتباط آن با مشکلات تحصیلی کودکان بیان شده است.
هدفهدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف2 و مقایسه شاخص های آن در کودکان مبتلا به انواع اختلالات یادگیری خاص بود.
روشپژوهش حاضر توصیفی از نوع روان سنجی و همچنین علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر 6 تا 12 سال مبتلا به اختلالات یادگیری شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 346 دانش آموز به صورت در دسترس انتخاب و آزمون های پیشرفت تحصیلی از آن ها گرفته شد و والدین آن ها پرسشنامه بریف2 را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، تحلیل تمایزات، ضریب آلفای کرونباخ، ضریب تنصیف و تحلیل واریانس چند متغیره در نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و AMOS نسخه 24 تحلیل گردید.
یافته هانتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که این مقیاس از برازش قابل قبولی برخوردار است (0/072=RMSEA) و روایی سازه و روایی تشخیصی مورد تایید است (0/001>P). همچنین نتایج آلفای کرونباخ (0/896) و ضریب تنصیف (0/814) نشان داد که پایایی پرسشنامه مناسب است. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره تفاوت معنی داری بین شاخص های پرسشنامه بریف2 با نوع اختلالات یادگیری را نشان داد (0/05>P).
نتیجه گیریپرسشنامه بریف2 از روان سنجی مناسبی برای ارزیابی کارکردهای اجرایی کودکان 6 تا 12 سال مبتلا به اختلالات یادگیری برخوردار است. با توجه به ارتباط معنی دار شاخص های پرسشنامه بریف2 با نوع اختلالات یادگیری، احتمالا ضعف در شاخص های کارکردهای اجرایی با مشکلات یادگیری کودکان ارتباط دارد.
کلید واژگان: کارکردهای اجرایی, اختلالات یادگیری, تحلیل عاملیIntroductionExecutive functions are a set of high-level cognitive abilities that are related to the educational problems of children.
AimThis research aimed to investigate psychometric properties of the Persian version of the Behavior Rating Inventory of Executive Function, Second Edition (BRIEF-2) and compare its indices among children with different types of specific learning disabilities (SLD).
MethodThis study was descriptive psychometric and causal-comparative research. The statistical population consisted of the 6-12-year-old-girls and boys with SLD, Isfahan city, in 2020-2021. A total of 346 students were selected using a convenience sampling method. The achievement tests were then taken, and BRIEF-2 was completed by their parents. The data were analyzed using confirmatory factor analysis, differentiation analysis, Cronbach's alpha coefficient, split-half reliability coefficient, and multivariate analysis of variance (MANOVA) via SPSS.23.0 and AMOS.24.0 software.
ResultsConfirmatory factor analysis results showed that this scale has acceptable fit indices values (RMSEA=0.072), and construct validity and discriminant validity are confirmed (P<0.001). In addition, the results of Cronbach's alpha coefficient (0.896) and split-half reliability coefficient (0.814) showed that the questionnaire has good reliability. Furthermore, MANOVA results indicated a significant difference between the indices of the BRIEF-2 and the type of learning disabilities (P<0.05).
ConclusionThe BRIEF-2 has good psychometric properties to evaluate the executive functions in 6-12-year-old children with SLD. Considering the significant relationship between the indices of the BRIEF-2 and the type of learning disabilities, the weakness in the indices of executive functions may be probably associated with children' learning problems.
Keywords: Executive functions, Factor analysis, Learning disabilities -
*مقدمه
چاقی کودکان یکی از بزرگ ترین مشکلات بهداشت عمومی قرن اخیر می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بومی سازی نسخه فارسی پرسش نامه انگیزه برای تمرین بدنی و رژیم غذایی در کودکان (Motivation to Exercise and Diet Questionnaire Adapted for Children یا MED-C) بود.
مواد و روش هاپس از اخذ مجوز از طراح پرسش نامه، این ابزار به زبان فارسی ترجمه و مجدد به زبان انگلیسی بازترجمه شد. بعد از تایید بازترجمه، پرسش نامه همراه با پرسش نامه فعالیت بدنی کودکان و نوجوانان توسط 353 نفر از دانش آموزان 7 تا 11 ساله فارسی زبان به صورت آنلاین تکمیل گردید. روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، روایی همگرا با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده و پایایی با استفاده از ضریب Cronbach´s alpha، ضریب تنصیف و ضریب پایایی ترکیبی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته هابا تحلیل عاملی اکتشافی، چهار عامل اصلی با ارزش ویژه بزرگ تر از یک استخراج شد که در مجموع، 51/76 درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین کرد. تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که کلیه چهار عامل پرسش نامه شامل انگیزه و نیاز به تمرین بدنی، انگیزه و نیاز به رژیم و تغذیه، همبستگی بالایی با کل پرسش نامه داشت که این بارهای عاملی در سطح 001/0 معنی دار بود. پایایی های به دست آمده در پرسش نامه بالاتر از 7/0 و مورد قبول بود. همبستگی معنی داری بین فعالیت بدنی و ابعاد پرسش نامه انگیزه برای تمرین بدنی به دست آمد (01/0 = P).
نتیجه گیری:
به نظر می رسد که نسخه فارسی پرسش نامه MED-C، ابزار معتبر و قابل اعتمادی برای سنجش انگیزه تمرین بدنی و رژیم غذایی در کودکان ایرانی می باشد.
کلید واژگان: انگیزش, تمرین بدنی, رژیمIntroductionChildhood obesity is one of the major public health problems of the last century. This study aimed
to investigate the validity and reliability of the Persian version of the Motivation to Exercise and Diet in Children (MED-C) questionnaire.Materials and MethodsAfter receiving formal permission from the developer, the MED-C questionnaire was translated into Persian and back-translated into English. Following approval of back-translated version, this questionnaire along with the Physical Activity Questionnaire for Children (PAQ-C) was filled by 353 Persian-speaking students aged 7-11 years. The construct validity of the scale was measured using exploratory factor analysis (EFA) and confirmatory factor analysis (CFA). The convergent validity was determined by the average variance extracted (AVE). The internal consistency and reliability of the scale was then examined using Cronbach's alpha coefficient, and split-half reliability coefficient and composite reliability coefficient, respectively.
ResultsWith EFA, four main factors with an eigenvalue greater than one were extracted, which explained 76.51% of the total variance of the scale. CFA showed that all four factors of the questionnaire, including motivation and need for exercise, motivation and need for diet and nutrition, had a high correlation with the whole questionnaire, and these factor loadings were significant at the level of 0.001. The reliabilities obtained in the questionnaire were higher than 0.7 and acceptable. A significant correlation was found between physical activity and dimensions of MED-C (P = 0.01).
ConclusionThe Persian version of the MED-C questionnaire seems to be a valid and reliable tool for measuring the motivation for physical activity and diet in Iranian children.
Keywords: Motivation, Physical activity, Diet -
مقدمه
اختلال نقص توجه- بیش فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD)، یکی از مباحث مهم پژوهشی و از جمله اختلالات شایع کودکان در مدارس می باشد که با نشانه های پرخاشگری، بیش فعالی، اضطراب و کمبود توجه همراه است. با توجه به اثرات جانبی داروهایی که برای درمان این اختلال استفاده می شود، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر تمرینات ادراکی- حرکتی والد و کودک بر کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به ADHD انجام شد.
مواد و روش هاشرکت کنندگان این تحقیق را 36 کودک مبتلا به ADHD با دامنه سنی تا 10 سال به همراه مادرانشان تشکیل داد که به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفره تمرین مادر و کودک با یکدیگر و گروه تمرین مادر و کودک جدا از یکدیگر قرار گرفتند. شرکت کنندگان بر اساس گروه بندی ذکر شده، به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه 45 دقیقه ای، به تمرینات ادراکی- حرکتی پرداختند. قبل و بعد از مداخله، داده ها با استفاده از آزمون واژگان Stroop (نوع رایانه ای) جمع آوری گردید و سپس با استفاده از آزمون کوواریانس در سطح معنی داری 0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هاافزایش میانگین نمرات پس آزمون هر دو گروه نشان داد که تمرینات ادراکی- حرکتی بر کارکردهای اجرایی تاثیرگذار بود. همچنین، تفاوت معنی داری در مقایسه بین گروهی تعداد خطای همخوان (006/0 = P)، تعداد خطای ناهمخوان، تعداد پاسخ صحیح همخوان، تعداد پاسخ صحیح ناهمخوان (001/0 = P)، زمان واکنش همخوان (028/0 = P)، زمان واکنش ناهمخوان (007/0 = P) و نمره تداخل (041/0 = P) مشاهده گردید و در گروه تمرینات ادراکی- حرکتی مادر و کودک با یکدیگر بهتر از گروه تمرینات مادر و کودک جدا از یکدیگر بود.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که تمرینات ادراکی- حرکتی، باعث افزایش کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به ADHD می شود و تمرینات مادر و کودک با یکدیگر، می تواند روش مناسبی برای بهبود کارکردهای اجرایی کودکان دارای این اختلال باشد.
کلید واژگان: اختلال نقص توجه- بیش فعالی, ورزش والد کودک, کارکردهای اجرایی, ورزش هم زمانIntroductionAttention-deficit/hyperactivity disorder (ADHD) is an important research topic and a common disorder among children in schools, accompanied by the symptoms of aggression, hyperactivity, anxiety, and attention deficit. Considering the side-effects of medications used to treat this disorder, this study endeavored to investigate the effect of perceptual-motor parent-child exercises on executive functions in children with ADHD.
Materials and MethodsParticipants were 36 children with ADHD with age range of 7-10 years with their mothers, randomly divided into two 18-person groups of mother-and-child-together exercises and mother-child-separately exercises. Regarding the above-mentioned groups, the participants practiced perceptual-motor exercises for 8 weeks, three 45-minute sessions per week. Before and after the intervention, data were collected by the Stroop Word Test (computerized version). Data analysis was done through the covariance test at significance level of 0.05.
ResultsHigher mean post-test scores in both groups showed that perceptual-motor exercises were effective on executive functions. However, the number of congruent errors (P = 0.006), incongruent errors, congruent correct responses, incongruent correct responses (P = 0.001), congruent reaction time (P = 0.028), incongruent reaction time (P = 0.007), and interference scores were significantly different between the two groups. The mother-and-child-together exercise group performed better than the mother-child-separately exercise group.
ConclusionFindings reveal that perceptual-motor exercises can improve executive functions of children with ADHD, and mother-and-child-together exercises can be an appropriate method for improving executive functions of children with ADHD.
Keywords: Attention-deficit, hyperactivity disorder, Child-parent exercise, Executive functions, Simultaneous exercise -
هوش فرهنگی به مثابه یکی از مهم ترین مهارت های ارتباطی قرن بیست و یکم در حوزه ورزش، به افزایش ارتباطات موثر بین ورزشکاران، مربیان، مدیران ورزشی و... با پیشینه های فرهنگی و اجتماعی متفاوت کمک می نماید تا بتوانند در تعاملاتی سازنده به پیشبرد اهداف ورزشی خود کمک کنند. با توجه به نقش مهم این مهارت در حوزه ورزش، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی برون دادهای هوش فرهنگی در جامعه ورزشی ایران با استفاده از رویکرد فراتحلیل در بین پژوهش های صورت پذیرفته است. روش پژوهش حاضر، از نوع فراتحلیل کمی است. از بین 32 پژوهش معتبر (دارای روایی و پایایی مناسب)، بر حسب کیفیت، اعتبار و معیارهای فراتحلیلی، 17 سند به عنوان حجم نمونه برگزیده شده است. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار CMA تحلیل گردید. طبق یافته های تحقیق، 11 متغیر شناسایی شد. اندازه اثر کلی (41/0) بود. متغیرهای توانایی حل تعارض و کیفیت زندگی کاری دارای بیشترین اندازه اثر، لذت درک شده از فعالیت بدنی دارای کمترین اندازه اثر و متغیرهای اثربخشی، انگیزه موفقیت، سبک رهبری، عملکرد فردی، انسجام تیمی، مسئولیت اخلاقی، عملکرد شغلی و هوش سازمانی اندازه اثر متوسطی داشتند. با توجه به اهمیت مهارت هوش فرهنگی در برقراری ارتباطات موثر و افزایش دستیابی به موفقیت های ورزشی در حوزه ورزش، توجه سیاست گذاران فرهنگی و ورزشی برای ایجاد، حفظ و ارتقای این مهم در قالب قابلیتی راهبردی ضروری است.
کلید واژگان: هوش فرهنگی, جامعه ورزشی, برون دادها و فراتحلیلیCultural intelligence, as one of the most important communication skills of the 21st century in the field of sport, helps increase effective communication between athletes, coaches and sport managers, and with diverse cultural and social backgrounds to enable them to interact. Builders help promote their sporting goals. Due to the important role of this skill in the field of sport, the study is to identify the cultural intelligence outputs in Iranian sports community using meta-analysis approach among the researches. The method of the study is quantitative meta-analysis. Of the 32 valid studies (with validity and reliability), 17 documents were selected as sample size in terms of quality, validity and meta-analysis criteria. The data collected were analyzed by CMA software. According to the research findings, 11 variables were identified: Conflict resolution ability and quality of work life had the highest effect size, perceived enjoyment of the least effective physical activity and variables of effectiveness, motivation for success, leadership style, individual performance, team cohesion, ethical responsibility, job performance, and organizational intelligence. The overall effect size was (0/419). Given the importance of cultural intelligence skills in communicating effectively and enhancing the achievement of sporting success in the field of sport, the attention of cultural and sporting policymakers is essential to create, maintain and promote this in a strategic capacity.
Keywords: Cultural Intelligence, Sports Society, Outputs, Meta-analysis -
نشریه طب جانباز، پیاپی 49 (پاییز 1399)، صص 271 -277هدف
موارد تاییدشده و مشکوک کووید-19 در ایران و جهان رو به گسترش است. تقاضای بسیار زیاد برای کنترل جریان شیوع کووید-19 ،کارکنان مراقبت از سلامت، نظام تدارکات پزشکی و متخصصان ورزشی را به چالش کشیده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی و اجرای بسته آموزشی ادراکی-حرکتی و تعیین اثربخشی آن بر تبحر حرکتی کودکان مبتلا به اختلال بینایی در دوران همه گیری ویروس کرونا انجام شد.
مواد و روش هاپژوهش نیمهآزمایشی حاضر در جمعیت کودکان 6 تا 11ساله دارای اختلال بینایی استان یزد در تابستان 1399 انجام شد. 36 کودک دارای نابینایی و کمبینایی از مراکز مشاوره استان یزد به صورت خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (18 نفر) و کنترل (18 نفر) تقسیم شدند. به منظور اندازه گیر ی تبحر حرکتی، از فرم کوتاهشده آزمون تبحر حرکتی برویینینکس-اوزرتسکی استفاده شد. در طراحی و تدوین بسته آموزشی ادر اکی- حرکتی 17 بازی آموزشی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و تجارب متخصصان اجرایی سازماندهی شد. گروه آزمایش در 24 جلسه 60دقیقه ای مورد آموزش و تمرین قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس در نرم افزار 22 SPSS استفاده شد.
یافته هادر کلیه خرده مقیاسهای چابکی، تعادل، سرعت دویدن، قدرت، هماهنگی حرکتی، سرعت پاسخ دهی و کنترل دیداری-حرکتی تفاوت معنیدار ی بین گروه تجربی و کنترل پس از انجام مداخله آموزشی مشاهده شد (01/0≤p).
نتیجه گیری
بسته آموزشی ادراکی-حرکتی بر تبحر حرکتی کودکان مبتلا به اختلال بینایی موثر است
کلید واژگان: کووید-19, اختلال بینایی, ورزش در خانه, مهارتهای حرکتیAimsConfirmed and suspected cases of COVID-19 are spreading in Iran and the world. The overwhelming demand for the COVID-19 outbreak has challenged healthcare workers, the medical procurement system, and sports professionals. This study aimed to design and implement a perceptual-motor training package and determine its effectiveness on motor skills of children with visual impairment during the Coronavirus epidemic.
Materials & MethodsA quasi-experimental study was performed on a population of 6 to 11 years old children with visual impairment in Yazd province in the summer of 2020. Thirty-six children with blindness and low vision from the counseling centers of Yazd province were selected by cluster sampling method and randomly divided into two groups of experimental (n=18) and control (n=18). In order to measure motor proficiency, the abbreviated form of the Bruininks-Oseretsky motor proficiency test was used. In designing and compiling the perceptual-motor training package, 17 educational games were organized using library studies and the experiences of executive experts. The experimental group was trained in 24 sessions of 60 minutes. Analysis of covariance in SPSS 22 software was used to analyze the data.
FindingsIn all subscales of agility, balance, running speed, strength, motor coordination, response speed, and visual-motor control, a significant difference was observed between the experimental and control groups after the educational intervention (p≤0.01).
ConclusionPerceptual-motor training package is effective on motor skills of children with visual impairment.
Keywords: COVID-19, Visual Impairment, Exercise at Home, Motor Skills -
مقدمهکودکان با اختلال یادگیری استفاده ناکارامدتری از استراتژی های خیرگی در تکالیف مختلف دارند.هدفمطالعه حاضر با هدف تاثیر تمرینات چشم ساکن بر فعالیت عضلانی (عضلات دوسربازویی، سه سربازویی و غرابی بازویی) و دقت مهارت هدفگیری- مهاری در کودکان با اختلال یادگیری انجام گرفت.روشدر این مطالعه نیمه تجربی با طرح اندازه گیری تکراری، 30 پسر 7-10 ساله با اختلال یادگیری در دو گروه تمرین چشم ساکن و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان اقدام به 10 کوشش تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توپ نمودند. مرحله اکتساب طی هشت هفته و هر هفته سه جلسه انجام گفت . در هر جلسه بعد از تمرینات ویدیویی- خیرگی 10 کوشش پرتاب کردن و گرفتن مطابق با دستورالعمل های تمرینات خیرگی انجام گرفت. پس از اتمام آخرین جلسه تمرینی، در مرحله پس آزمون، در دو هفته بی تمرینی در مرحله یادداری و در مرحله انتقال ، شرکت کنندگان اقدام به 10 کوشش تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توپ نمودند. در هر یک از مراحل فعالیت الکتریک ی عضلات منتخب توسط دستگاه الکترومیوگرافی و عملکرد تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توسط محقق ثبت گردید. داده-ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری با سطح معنی داری 05/0 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمرینات چشم ساکن بر افزایش یادگیری مهارت هدف گیری- مهاری و بر کاهش فعالیت الکتریکی عضلات دوسربازویی، سه سربازویی و غرابی بازویی تاثیر معنی داری دارد.نتیجه گیرینتایج این مطالعه از فرضیه پیش برنامه ریزی مبنی بر اهمیت برنامه ریزی و انتخاب پاسخ صحیح حمایت می کند.کلید واژگان: چشم ساکن, تمرینات خیرگی, مهارت ترکیبی, کارامدی عضلانی, اختلال یادگیریIntroductionChildren with learning disorder have more inefficient use of gaze strategies in various tasks.PurposeThe purpose of this study was to examine the effect of quiet eye training on muscle activity and targeting-interceptive skill accuracy in children with learning disorder.MethodsIn this semi- experimental study with a repeated-measure design, 30 boys aged 7-10 years with learning disorder were divided into quiet eye and control groups . In the pre-test phase, participants performed 10 trails to throw and catch task the ball. Acquisition phase have done in eight weeks and three sessions in per weeks. In per session after the video-gaze exercises, 10 trials were performed to throw and catch task in accordance with the gaze exercises instructions. At the end of the last training session, in the post-test phase, in two weeks of detraining in the retention and transfer phases, the participants performed 10 trials to throw and catch task the ball. At each phase, the selected muscle electrical activity was recorded by electromyography and the throw and catch task performance was recorded by the researcher. Data were analyzed by analysis of variance with repeated measures with 0.05 significant levels.ResultsThe results indicated that quiet eye training have a significant effect on increasing the learning of targeting-interceptive skills and on reducing the muscles electrical activity.ConclusionThe results of this study support the pre-programming hypothesis on the importance of planning and choosing the correct answer.Keywords: Quiet Eye, gaze training, concurrent skill, muscle efficacy, learning disorder
-
Introduction
Motor skills deficits are of the problems that children with learning disabilities face. The aim of this study was to investigate the relationship between motor skills and academic achievement in children with learning disabilities mediated by executive functions.
Materials and MethodsParticipants were 182 children with learning disabilities from Isfahan City, Iran, who were included using convenient sample strategy. Fine and gross motor skills were evaluated using Bruininks-oseretsky-2 Test, academic achievement was measured using Kaufman Test of Educational Achievement, and executive functions was assessed using Behavior Rating Inventory of Executive Function 2 (BRIEF2). The analysis was performed by structural equation modeling.
ResultsThe results showed the significant direct effect of gross motor skills on academic achievement (P = 0.001) and the lack of direct effect of fine motor skills on academic achievement (P = 0.735). The Structural Equation Modeling (SEM) analysis showed that gross (P = 0.001) and fine (P = 0.048) motor skills had a positive effect on the academic achievement of children with learning disabilities through an indirect path and through executive functions.
ConclusionThe fundamental importance of motor skills in the academic achievement of children with learning disabilities can be emphasized. The present study also emphasizes the importance of executive functions in the academic achievement of children with learning disabilities, as executive functions mediate the relationship between motor skills and children's academic achievement with learning disabilities.
Keywords: Learning disabilities, Gross motor skills, Fine motor skills, Executive functions, Academic achievement -
مقدمه
تقاضاهای فزاینده برای پیروزی و اهداف سطح بالا در ورزش حرفهای، از جمله دلایل شایعی است که منجر به تنش رقابتی میشود. با این حال، به نظر میرسد که برخی بازیکنان سرسختتر، بهتر از دیگران موقعیت های تنش آور را مدیریت میکنند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر تجارب نامطلوب دوران کودکی بر چشم انداز زندگی و سرسختی ورزشکاران انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. شرکت کنندگان تحقیق را 202 ورزشکار 99 دختر و 222 پسر 28 تا 22 ساله رشته های ورزشی مختلف شهر اصفهان تشکیل داد که در مسابقات کشوری شرکت کرده بودند. برای جمع آوری اطالعات از پرسشنامه تجارب نامطلوب کودکی Experiences Childhood Adverse یا ACEs Murphy و همکاران، پرسشنامه تغییر چشم انداز Joseph ،Williams و Yule و مقیاس کوتاه سرسختی Bartone استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرها جهت بررسی نقش میانجیگری بررسی گردید.
یافته هاتجارب نامطلوب دوران کودکی، تاثیر معنی داری بر روی چشم انداز مثبت (048/0 = P)و منفی (002/0 = P)زندگی میگذارد. چشم انداز مثبت (022/0 = P) و منفی (000/0 = P)نیز بر روی سرسختی تاثیر داشت. تجارب نامطلوب دوران کودکی به طور مستقیم روی سرسختی تاثیر نگذاشت (050/0 < P ،) اما این تاثیر با میانجیگری چشم انداز معنیدار بود (020/0 = P.)
نتیجهگیریبه نظر میرسد که تجارب نامطلوب دوران کودکی، بر روی چشم انداز زندگی در ورزشکاران تاثیر میگذارد. اگر این تاثیر مثبت باشد، سرسختی را افزایش میدهد و اگر منفی باشد، باعث کاهش سرسختی میشود.
کلید واژگان: تجارب کودکی, سرسختی, چشم انداز, ورزشکارانIntroductionIn professional sports, increasing desires to win and achieve high-level goals are common causes for competitive stress. However, some players seem to manage stressful situations better than others. The purpose in this study is to determine the effect of childhood adverse experiences on change in outlook and hardiness of athletes.
Materials and MethodsThe participants in this study included 201 (99 girls, 112 boys) athletes aged 18-22 years old from different sports in Isfahan, Iran, who participated in national competitions. To collect the data, the Adverse Childhood Experiences (ACE) Questionnaire, the Changes in Outlook Questionnaire (CiOQ), and short hardiness scale were used. The direct and indirect effects of the variables were examined to investigate the mediating role.
ResultsThe results showed that adverse childhood experiences affect positive (P = 0.048) and negative (P = 0.001) outlook on life and positive (P = 0.021) and negative (P = 0.003) outlook affect hardiness. Adverse childhood experiences did not have a direct effect on hardiness (P < 0.05), but through mediation, the effect was significant (P = 0.02).
ConclusionAdverse childhood experiences affect the athletes' outlook, with positive and negative outlook increasing and decreasing hardiness, respectively.
Keywords: Childhood experience, Hardiness, Outlook, Athletes -
مقدمه:
پرسش نامه تجارب نامطلوب کودکی (Adverse Childhood Experiences یا ACEs) نوعی ابزار خودگزارش دهی می باشد که جهت سنجش تجارب تلخ کودکی طراحی شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، ترجمه و بومی سازی پرسش نامه ACEs به زبان فارسی و بررسی روایی و پایایی آن در ورزشکاران بود.
مواد و روش ها:
پرسش نامه 10 عبارتی ACEs به زبان فارسی ترجمه و همراه با پرسش نامه ترومای دوران کودکی (Childhood Trauma Questionnaire یا CTQ) توسط 201 ورزشکار تکمیل گردید. به منظور بررسی روایی، تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، جهت بررسی پایایی از ضریب Cronbach's alpha و ضریب تنصیف استفاده شد. روایی همگرا نیز با استفاده از ضریب همبستگی Pearson سنجیده شد.
یافته ها:
روایی نسخه فارسی پرسش نامه ACEs تایید گردید. پایایی های به دست آمده با استفاده از ضریب Cronbach's alpha و ضریب تنصیف بالاتر از 7/0 به دست آمد. همبستگی مثبتی بین پرسش نامه های ACEs و CTQ گزارش شد (001/0 > P، 68/0 = r).
نتیجه گیری:
نسخه فارسی پرسش نامه ACEs معیار معتبر و قابل اعتمادی در ورزشکاران می باشد.</div>
کلید واژگان: جارب کودکی, ورزشکار, اعتبار, پایایی, بومیسازیIntroductionThe Adverse Childhood Experience (ACE) questionnaire is a self-administrable outcome tool designed to measure adverse childhood experiences. The aim of this study is to translate the ACE questionnaire into Persian and cross-culturally adapt it to athletes.
Materials and MethodsThe English version of the 10-item ACE was translated into Persian and completed by a sample of 210 athletes along with Childhood Trauma Questionnaire (CTQ). Exploratory factor analysis (EFA) and confirmatory factor analysis (CFA) were used to evaluate the validity. Additionally, to measure reliability, Cronbach’s alpha and split-half coefficients were used. Convergent validity was also measured using Pearson's correlation coefficient.
ResultsThe validity of the Persian version of the CAE questionnaire was confirmed. The reliability values obtained in term of Cronbach's alpha and split-half coefficients were higher than 0.7. The correlation between ACE and CTQ was positive (r = 0.68, P < 0.001).
ConclusionThe Persian version of ACE is a reliable and valid measure in athletes.
Keywords: Childhood experience, Athletes, Validity, Reliability, Cross-cultural adaptation -
زمینه و هدف
کودکان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی، خلق وخوی بی ثباتی دارند و خلق منفی آن ها بیشتر از کودکان عادی است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر تمرینات ادراکی حرکتی در محیط با رنگ های متفاوت بر خلق کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعال انجام شد.
روش بررسیتحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه تجربی بود. نمونه های این پژوهش را 45 دانش آموز دختر با دامنه سنی 7تا10 سال تشکیل دادند که با استفاده از فرم والدین مقیاس تجدیدنظرشده درجه بندی کانرز (کانرز و همکاران، 1998) اختلال نقص توجه/بیش فعالی آن ها تشخیص داده شد. سپس کودکان به صورت تصادفی در سه گروه «تمرین در محیط با رنگ گرم»، «تمرین در محیط با رنگ سرد» و «تمرین در محیط با رنگ ترکیبی» قرار گرفتند (هر گروه پانزده نفر). از هر گروه با استفاده از پرسشنامه خلق و احساس (آنگلود و کاستلو، 1987) پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. شرکت کنندگان باتوجه به گروه تمرینی که به آن تعلق داشتند، تمرینات ادراکی حرکتی را شامل هشت هفته در محیط تمرینی مربوط به خود انجام دادند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. سطح معناداری آزمون ها 0٫05 در نظر گرفته شد.
یافته هایافته ها نشان داد، بین سه گروه افرادی که در محیط های رنگ گرم، سرد و ترکیبی تمرین ادراکی حرکتی داشته اند، در خلق منفی در پس آزمون بعد از حذف اثر پیش آزمون تفاوت معناداری وجود داشت (0٫007=p)؛ همچنین میانگین نمره خلق منفی در گروه تمرین در محیط با رنگ گرم بیشتر از میانگین نمره خلق منفی در گروه تمرین در محیط با رنگ سرد (0٫039=p) و گروه محیط ترکیبی (0٫007=p) بود؛ اما بین گروه محیط با رنگ سرد و گروه محیط ترکیبی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0٫001=p).
نتیجه گیریبراساس یافته های این مطالعه، کودکان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی در محیط با رنگ های گرم دچار خلق منفی بیشتری می شوند که این نتیجه حاکی از تاثیر رنگ محیط بر متغیرهای روانی است.
کلید واژگان: رنگ, خلق, تمرینات ادراکی حرکتی, نقص توجه, بیش فعالی, محیطBackground & ObjectivesAttention–Deficit/Hyperactivity Disorder (ADHD) is among the most prevalent childhood conditions. ADHD is characterized by attention deficit, hyperactivity, and impulsivity. ADHD is a behavioral disorder with special features and different effects on mood. Mood critically impacts mental issues and is a major factor in improving individuals’ quality of life. Moods are transient as an emotional state; their fluctuations depend on environmental conditions. Thus, the color of the environment might influence these factors. Colors present various effects on mood states. Individuals with ADHD encounter difficulty in perceiving environmental colors. Besides, exercise positively affects ADHD. Therefore, the current study aimed to compare the effects of perceptual–motor exercises in environments with different colors on mood in children with ADHD.
MethodsThis was a quasi–experimental study with a pretest–posttest design. Sample size, using G*Power statistical software based on Analysis of Covariance (ANCOVA), to perform the test at a significant level of 5% (α=0.05), with a test power of 80% (β=0.2), large effect size (d=0.5), and the number of the group was measures as 42 subjects. Considering an additional sample in each group due to the possible loss or distortion of the results, 45 subjects were selected to participate in the study. The study participants consisted of 45 children, aged 7–10 years who were selected using a multistage sampling method. Initially, calls were made to schools, health centers, psychology clinics, and social networks, and referrals were screened using The Revised Conners’ Parent Rating Scale (Conners et al., 1998). Accordingly, children who scored above 34 on this questionnaire were assessed by a psychologist and their ADHD diagnosis was confirmed. The research subjects were then randomly divided into 3 groups of 15 individuals as follows: training group in an environment with warm colors (red & orange), a cold–color environment (blue & green), and a hybrid environment (red, orange, blue, & green). All research participants completed the Mood and Feelings Questionnaire (Angold & Costello, 1987) at pretest and posttest stages. The study participants were assigned to the training groups (exercise in an environment with warm, & hybrid colors) and practiced their exercises. The training included 8 weeks of three one–hour weekly sessions of motor–perceptual training with the same training protocol. For data analysis, descriptive (i.e., mean & standard deviation) and inferential (i.e., ANCOVA & Bonferroni posthoc test) were applied in SPSS. A significance level of 0.05 was considered for all tests.
ResultsThere was a significant difference between the 3 study groups of perceptual–motor training in warm, cold, and mixed color environments concerning negative mood at posttest after removing the pretest effects (p=0.007). Additionally, the mean score of negative mood in the warm–colored environment group was higher than that in the cold–colored environment group (p=0.039). Furthermore, there was a significant difference between the warm–colored environment and mixed environment groups respecting the extent of negative mood (p=0.007); however, there was no significant difference between the cold color environment and the combined environment groups in this regard (p=1.000).
ConclusionAccording to the current study findings, children with ADHD, in an environment with warm colors presented further negative mood, indicating the effects of ambient colors on psychological status.
Keywords: Color, Mood, Perceptual–Motor exercises, Attention–Deficit, Hyperactivity Disorder (ADHD), Environment -
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین همبستگی بین مجموعه آزمون های ارزیابی حر کت کو د کان با سیا هه اختلال هماهنگی رشد برای والدین در کودکان شش و هفت ساله شهر اصفهان بود. نمونه آماری این پژوهش را 243 کودک دختر و پسر 6 و 7 ساله (154 پسر و 152 دختر) تشکیل می دادند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابتدا، سیاهه اختلال هماهنگی رشد توسط والدین پر شد و سپس از کود کان مجمو عه آ زمو ن های ا ر ز یا بی حر کت کو د کا ن گرفته شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته ها نشان از همبستگی ضعیف تا متوسط بین این دو ابزار در نمره کلی و همین طور خرده مقیاس ها داشت.به نظر می رسد، طراحی یک آزمون مناسب بومی با هدف غربال گری بهترین پیشنهاد برای غربال گری کودکان دارای اختلال هماهنگی رشد باشد.
کلید واژگان: اختلال هماهنگی رشد, مجموعه آزمونهای ارزیابی حرکات کودکان, سیاهه اختلال هماهنگی رشدPurposeThe aim of this study was to investigate the relationship between the Movement Assessment Battery for Children (M-ABC) and the Developmental Coordination Disorder Questionnaire (DCDQ) among 6 and 7-year-old children in Isfahan.
MethodsThe sample of the study consisted of 243 boys and girls (154 boys and 152 girls) aged 6 and 7 years who were selected using convenience sampling. First, the Developmental Coordination Disorder Questionnaire was filled out by parents and then the children were assessed using the MABC test. Pearson correlation coefficient was used in order to analyze data.
ResultsThe results showed that the correlation between the two instruments in the overall score as well as subscale were of low to moderate.
ConclusionFurther research with larger sample sizes and newer versions of the tools are urgently needed.
Keywords: developmental coordination disorder, movement assessment battery for children (MABC), developmental coordination disorder questionnaire -
زمینه و هدف
پارالمپیک یک رویداد مهم بین المللی چند ورزشی برای ورزشکاران دارای معلولیت جسمی یا نقص ذهنی است. تحقیق حاضر به ارایه مدل اثر هوش فرهنگی بر توانایی حل تعارض و موفقیت ورزشکاران پارالمپیک ایرانی می پردازد.
روش هااین پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. شرکت کنندگان این مطالعه 124 ورزشکار معلول (81 مرد، 43 زن) در 12 رشته ورزشی بودند که به طور در دسترس از بین شرکت کنندگان در مسابقات پارالمپیک آسیایی 2018 (جاکارتا) و مسابقات جهانی و آسیایی 2019 که منجر به کسب سهمیه مسابقات پارالمپیک 2020 (توکیو) شد، انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های هوش فرهنگی انگ و ارلی (2004)، حل تعارض ویکز (1994) و فیشر (1991) و موفقیت ورزشی واعظ موسوی (1394) استفاده شد. به منظور ارزیابی الگوی پژوهش، بر اساس مدل مفهومی از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره با نرم افزار SPSS-23 و مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS22 استفاده گردید.
یافته هاالگوی تاثیر هوش فرهنگی بر توانایی حل تعارض و موفقیت ورزشکاران پارالمپیک ایرانی از برازش مطلوب برخوردار است. هوش فرهنگی بر توانایی حل تعارض تاثیر مثبت معناداری دارد (05/0>p) و با افزایش هوش فرهنگی، توانایی حل تعارض در ورزشکاران افزایش می یابد. علاوه بر این، توانایی حل تعارض بر موفقیت ورزشی تاثیر مثبت معناداری داشت (05/0>p) و با افزایش توانایی حل تعارض، موفقیت ورزشی نیز در ورزشکاران افزایش می یابد.
نتیجه گیریتوانایی حل تعارض میانجی کننده کامل تاثیر هوش فرهنگی بر موفقیت ورزشی است و با افزایش هوش فرهنگی، توانایی حل تعارض در ورزشکاران افزایش یافته و در نتیجه موفقیت ورزشی آنها بیشتر می شود.
کلید واژگان: هوش, فرهنگی, حل تعارض, موفقیت, ورزشکاران پارالمپیکJournal of Military Medicine, Volume:22 Issue: 10, 2021, PP 1001 -1012Background and AimThe Paralympic Games are a major international multi-sport event for athletes with physical disabilities or intellectual impairments. The current study develops a model of the effect of cultural intelligence on conflict resolution and the success of Iranian Paralympic athletes.
MethodsThis is a descriptive correlational study. Participants in this study were 124 athletes with disabilities (81 men, 43 women) in 12 sport disciplines that were selected using the convenience sampling method from the participants in the 2018 Asian Paralympic Games (Jakarta) and the 2019 World and Asian Championships, which resulted in a quota for 2020 Paralympic Games (Tokyo). To collect data, the Cultural Intelligence Scale proposed by Ang and Early (2004), Conflict Resolution presented by Weeks (1994), and Fisher (1991), and Sporting Success Questionnaire (2015) of Vaez Mosavi was used. To assess the research model based on the conceptual model, the multivariate regression analysis method and structural equation modeling were used in SPSS23 and AMOS 22 software, respectively.
ResultsThe model of the effect of cultural intelligence on conflict resolution and success of Iranian Paralympic athletes has a good fit. Cultural intelligence has a significant positive effect on conflict resolution ability (p <0.05) and by increasing cultural intelligence, the conflict resolution ability increases in athletes. Additionally, the conflict resolution ability has a significant positive effect on sporting success (P<0.05), and by increasing the conflict resolution ability, sporting success increases in athletes.
ConclusionThe conflict resolution ability completely mediates the effect of the cultural intelligence on sporting success, and by increasing cultural intelligence, the conflict resolution ability increases in athletes, so their sporting success increases.
Keywords: Intelligence, Cultural, Conflict resolution, Success, Paralympic athletes
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.