غلامرضا میری
-
مقدمه
رفع مشکلات جوامع روستایی، گسترش و بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی در فضاهای روستایی و شهرها ارتباطی تنگاتنگ با نوع رابطه شهر و روستا دارد . اگر رابطه حاکم بین شهر و روستا، رابطه ای صحیح و منطقی باشد، شهر از یک طرف به مرکزی برای خدمات و امکانات دهی برای روستاها مطرح شده و از سوی دیگر روستاها نیز در رابطه اقتصادی متعادل و متقابل، نیازمندی های شهرها رافراهم ساخته، شهروروستا به صورت متقابل و تعاون اقتصادی و اجتماعی به حیات خود ادامه می دهند.
هدفپژوهش حاضر، با هدف تحلیل روابط متقابل شهر جیرفت با روستاهای پیرامون تحت نفوذ خودش است.
روش شناسی:
پژوهش از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری با مدل کوکران با سطح خطای 5 درصد 384 نفر بر اساس جمعیت سال 1400 انتخاب گردیده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش:
قلمرو جغرافیایی شامل شهر جیرفت و روستاهای پیرامون تحت نفوذ آن می باشد .
یافته ها و بحث:
یافته های این پژوهش نشان داد سطح معناداری شهر جیرفت با روستاهای حوزه نفوذ خود به غیر از بعد اجتماعی در ابعاد اقتصادی، اداری-سیاسی و کالبدی کمتر از مقدار 05/0 است، ازاین رو فرض برابری میانگین مطلوبیت ابعاد مذکور در جامعه با متوسط ارزشی مورد نظر (3) رد می شود. همچنین با توجه به مقدار منفی اختلاف میانگین اکثر ابعاد مورد مطالعه می توان نتیجه گرفت که مطلوبیت وضعیت روابط شهر جیرفت با روستاهای حوزه نفوذ خود از وضعیت ضعیفی برخوردار است.
نتیجه گیریجیرفت به عنوان یک شهر میانی و قطب بزرگ کشاورزی جنوب کشور و همچنین به لحاظ تجمیع امکانات، سرمایه و نیروی انسانی در منطقه ضمن تسلط و برتری در سطح ناحیه دارای ارتباط دو سویه با روستاهای پیرامون خود است. از سوی دیگر روستاهای تحت حوزه نفوذ نیز با برقراری جریانات اقتصادی و اجتماعی -فرهنگی، روابط تجاری و سرمایه گذاری در بخش های تولیدی، بازار و مسکن شهری زمینه های پویایی و رشد شهر جیرفت و نیز توسعه در روستای خود را ضمن «وابستگی به شهر» به طور نسبی فراهم نموده اند.
کلید واژگان: شهر, روستا, روابط متقابل شهر - روستا, حوزه نفوذ, شهر جیرفتIntroductionSolving the problems of rural communities, expanding and improving the economic and social conditions in rural areas and cities is closely related to the type of relationship between the city and the village. If the prevailing relationship between the city and the village is a correct and logical relationship, then the city has become a center for providing services and facilities for the villages, and on the other hand, the villages have met the needs of the cities in a balanced and reciprocal economic relationship. , cities and villages continue to live in mutual economic and social cooperation.
ObjectiveThe current research aims to analyze mutual relations between Jiroft city and surrounding villages under its influence.
MethodologyThe research is applied in terms of targeting and descriptive-analytical in terms of its nature and method. Library and field method (researcher-made questionnaire) was used to collect information. The sampling method was simple random and the size of the statistical population was selected using the Cochran model with an error level of 5%, 384 people based on the population of 2021.
Results and discussionThe findings of this research showed that the level of significance of Jiroft city with the villages in its sphere of influence is less than 0.05, except for the social dimension in the economic, administrative-political and physical dimensions, hence the assumption of equality of the average desirability of the dimensions.
Keywords: City, Village, Interrelationship Between City, Sphere Of Influence, Jiroft City -
وندالیسم یا تخریب ارادی اموال و متعلقات عمومی، یکی از مخاطرات اجتماعی است که همواره خسارات هنگفتی بر نماها، مبلمان و فضاهای شهری وارد می سازد و زیبایی شهر را مخدوش می سازد. در همین راستا؛ تحقیق حاضر به «بررسی مخاطره وندالیسم و اثرات آن بر زیبایی شهری در شهر چناران» پرداخته است. روش تحقیق حاضر از حیث هدف ؛ از نوع کاربردی و از حیث اجرا ؛ از نوع کمی می باشد. داده های بخش میدانی تحقیق، با استفاده از توزیع پرسشنامه ای محقق ساخته در بین شهروندان شهر چناران جمع آوری شده است. پرسشنامه مذکور با استفاده از طیف لیکرت تهیه و در بین نمونه ای 382 نفری (طبق فرمول کوکران) از شهروندان شهر چناران توزیع شده است. اعضای حجم هم نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS از ضریب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داده است که متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی، احساس اجحاف و تبعیض، همنشینی ها و ارتباطات، میزان جامعه پذیری، عوامل فردی، عوامل فرهنگی، حاشیه نشینی، فقر، اعتیاد، پنجره شکسته، بی هویتی و گمنامی و توزیع ناعادلانه خدمات شهری بر متغیر وندالیسم شهری موثر هستند. همچنین نتایج رگرسیونی چند متغیره نشان داد که در تحقیق حاضر، 66/5 درصد از تغییرات میزان وندالیسم، ناشی از رابطه بین یک ترکیب خطی از متغیرهای مستقل است و 33/5 درصد باقیمانده یا ضریب عدم تعیین، ناشی از سایر عواملی است که در این تحقیق مد نظر نبوده اند. نهایت آن که طبق جدول برازش مدل در رگرسیون لوجستیک؛ متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی، عوامل فردی، فقر و پنجره شکسته به دلیل EXP (B) کمتر از 1 از مدل تحقیق حذف شدند.
کلید واژگان: وندالیسم, زیبایی شهری, نما, مبلمان, فضاVandalism or deliberate destruction of public property and belongings is one of the social dangers that always causes great damage to the facades, furniture and urban spaces and distorts the beauty of the city. In this regard; The present study investigates the danger of vandalism and its effects on urban beauty in the city of Chenaran. The purpose of the present research in terms of purpose; In terms of application and implementation; It is of a small type. The data of the field section of the research were collected using the distribution of a researcher-made questionnaire among the citizens of Chenaran. The mentioned questionnaire was prepared using Likert scale and was distributed among a sample of 382 people (according to Cochran's formula) from the citizens of Chenaran city. The volume members of the sample were selected by stratified random sampling method. Pearson correlation coefficient and regression analysis model were used to analyze the data in SPSS software. Findings have shown that the variables of socio-economic status, feelings of abuse and discrimination, companionship and communication, degree of socialization, individual factors, cultural factors, marginalization, poverty, addiction, broken window, anonymity and unfair distribution Urban services affect the variable of urban vandalism. Also, multivariate regression results showed that in the present study, 66.5% of the changes in vandalism rate are due to the relationship between a linear combination of independent variables and the remaining 33.5% or indeterminacy coefficient is due to other factors in This research has not been considered. Finally, according to the model fit table in logistic regression; Socioeconomic status variables, individual factors, poverty and broken window were excluded from the research model due to EXP (B) less than 1.
Keywords: Vandalism, Urban Beauty, View, Furniture, Space -
زمینه و هدف
شهر خلاق رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری است که توضیح می دهد، مردم چگونه می توانند در شهرها تفکر، برنامه ریزی و عمل خلاقانه داشته باشند و این موضوع نشان گر آن است که چگونه می توان شهرها را با بهره گیری از تفکرات و استعدادهای افراد، زیست پذیر، سرزنده و امنیت را افزایش داد. پژوهش حاضر با هدف روایت نگاری مولفه های شهر خلاق در راستای دست یابی به امنیت پایدار در شهر چابهار، به انجام رسیده است.
روشپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های تلفیقی (کیفی و کمی) قرار دارد. به منظور گردآوری جامعه نمونه از روش نمونه گیری هدف مند صورت گرفت، که در نهایت تعداد (15) نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش روایت نگاری و (با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای) و روش دلفی و در نهایت از مدل ایان پی استفاده شده است.
یافته هابر اساس نتایج به دست آمده؛ مضامین سازمان دهنده از جمله: (توسعه الگوهای زیست محیطی، توسعه الگوهای اقتصادی، توسعه الگوهای سیاسی، توسعه الگوهای فناورانه ای، توسعه الگوهای کیفیت زندگی، توسعه الگوهای اجتماعی - فرهنگی و نوآوری) و 54 مضامین پایه از دل روایت های متخصصان شناسایی شد، که در ادامه با استفاده از روش دلفی در دو مرحله نظرسنجی؛ مولفه های مطرح شده از سوی متخصصان مورد تایید قرار گرفته شد. در نهایت نتایج رتبه بندی نیز حاکی از آن را دارد، مولفه توسعه الگوهای اقتصادی با وزن نهایی 031/0، بیش ترین میزان اهمیت را دارد.
نتیجه گیریامنیت پایدار و شهر خلاق دارای اشتراکاتی هستند. هدف خلاقیت شهری و امنیت پایدار، رضایت شهروندان شهر چابهار و به تبع آن امنیت برای استان است. در این راستا، باید شهر چابهار به عنوان محل شکل گیری خلاقیت، دانایی، صنایع خلاق و نوآور و اقتصاد دانایی در یک مسیر امنیت پایدار در نظر گرفته شود. بنابراین با مولفه های شناسایی شده و با تاکید بر نخبگان و متخصصین برنامه ریزی شهری، مدیریت شهری، شهرسازان و سایر علوم مربوطه؛ سطح امنیت پایدار در فضاهای شهری چابهار فراهم می شود.
کلید واژگان: روایت نگاری, شهر خلاق, امنیت پایدار, چابهارBackground and purposeThe current research has been done with the aim of narrative writing the components of the creative city in order to achieve sustainable security in Chabahar city.
MethodIn terms of purpose, the current research is applied and interpretive and analytical in nature, and in terms of method, it is in the group of integrated research (qualitative and quantitative). In order to collect the sample population, a targeted sampling method was used, and finally(15)people were selected as the sample population. In order to analyze the data, the narrative writing method(using MAXQDA software)and the Delphi method and finally the(ANP)model have been used.
FindingsBased on the results obtained; Organizing themes including:(development of environmental patterns,development of economic patterns,development of political patterns,development of technological patterns,development of quality of life patterns, development of socio-cultural patterns and innovation) and 54 basic themes were identified from the narratives of experts, In the following, using the Delphi method in two survey stages;The proposed components were approved by experts. Finally, the results of the ranking also indicate that the component of development of economic patterns with a final weight of0.031has the highest level of importance.
Conclusionsustainable security and creative city have something in common.The goal of urban creativity and sustainable security is the satisfaction of the citizens of Chabahar city and the consequent security for the province. In this regard, the city of Chabahar should be considered as a place of formation of creativity, knowledge, creative and innovative industries and knowledge economy in a stable security path.
Keywords: Narrative Writing, Creative City, Sustainable Security, Chabahar -
اهداف
شریان های حیاتی یا همان زیرساخت ها جزء بنیان های اصلی و چارچوب های پایه ای هر جامعه به شمار می آیند که دربرگیرنده تمامی تاسیسات و تسهیلات مورد نیاز آن جامعه اند و اگر منقطع یا تخریب شوند بر سلامتی، ایمنی، امنیت و اقتصاد جامعه تاثیر جدی خواهند گذاشت. هدف از این پژوهش بررسی میزان خطر سیل و ارزیابی شریان های حیاتی شهر بجنورد با استفاده از الگوریتم جنگل های تصادفی بود.
روش شناسی:
این پژوهش از نوع کاربردی بوده در سال 1402 در شهر بجنورد به انجام رسید. برای ارایه راهکارهای کاهش آسیب پذیری شریان های حیاتی شهر در برابر سیل از الگوریتم جنگل های تصادفی استفاده شد. پس از بررسی های انجام شده 100 نقطه سیل گیر و 100 نقشه بدون سیل شناسایی شده و از 14 عامل موثر در وقوع سیلاب شامل ارتفاع، شیب، جهت، بارش، زمین شناسی، تراکم آبراهه، تراکم مسکونی، تراکم جمعیت، مسیل ها، فاصله از دشت های سیلابی، کاربری اراضی، شاخص پوشش گیاهی، شاخص انحنای زمین و شاخص رطوبت توپوگرافی استفاده شد. برای محاسبه درجه اهمیت هر شاخص از شاخص نسبت افزایش اطلاعات استفاده شد.
یافته هاارتفاع، بارش و کاربری اراضی اصلی ترین عوامل تاثیرگذار بر وقوع سیل در شهر بجنورد بودند. همچنین 676 هکتار از منطقه مورد مطالعه در وضعیت بیشترین خطر سیل و 852 هکتار نیز در معرض کمترین خطر بودند. مساحت قابل توجهی از مناطق مسکونی دارای ریسک بالایی در مقابل سیلاب بودند.
نتیجه گیریشبکه های خیابانی متصل، انتخاب دقیق مصالح سطح خیابان، قرارگیری ساختمان های استراتژیک، اندازه بلوک های کوتاه تر و الگوی شبکه ای با تقاطع های مکرر در کاهش تاثیر سیل حایز اهمیت هستند.
کلید واژگان: سیلاب, شریان های حیاتی, الگوریتم جنگل های تصادفی, شهر بجنوردGeographical Research, Volume:39 Issue: 2, 2024, PP 117 -127AimsThe fundamental pillars and structures crucial to any community are the vital arteries or infrastructures, encompassing all essential facilities and utilities. If these are disrupted or damaged, it will have a significant impact on the health, safety, security, and economy of the society. The objective of this study was to evaluate the flood risk and analyze the critical arteries of Bojnurd city.
MethodologyA research of applied nature was carried out in 2022 within Bojnurd city. The Random Forest algorithm was employed to propose strategies for reducing the susceptibility of city arteries to floods. Through the research, 100 locations prone to flooding and 100 maps free from flooding were identified. Fourteen factors influencing flooding were considered, such as elevation, slope, direction, precipitation, geology, river density, population density, residential density, distance from floodplains, land use, vegetation cover index, topographic land slope index, and moisture index. The significance of each factor was determined by calculating the information gain ratio.
Funding:
The variables of elevation, precipitation, and land utilization exerted a notable influence on the occurrence of flooding within the urban area of Bojnurd. Moreover, an analysis encompassing an area of 676 hectares pinpointed the regions characterized by the most elevated susceptibility to floods, while 852 hectares were recognized as exhibiting the least vulnerability. It was observed that a considerable portion of the residential zones face a heightened likelihood of being affected by flood events.
ConclusionThe interconnected nature of street networks, meticulous consideration of street surfacing materials, strategic positioning of buildings, smaller block dimensions, and the implementation of a grid layout featuring regular intersections play a crucial role in mitigating the effects of flooding.
Keywords: Flood, Vital Arteries, Random Forest Algorithm, Bojnurd City -
حکمروایی شهری در پی آن است تا نقش دولت را در حد هماهنک کننده و پاسدار قوانین محدود کند و از دخالت مستقیم آن در تصمیم گیری ها، اداره و اجرای امور مربوط به زندگی روزمره مردم بکاهد. هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهری زاهدان است. روش تحقیق پژوهش، توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق را شهروندان شهر زاهدان شامل 592968 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 360 نفر محاسبه و پرسشنامه پژوهش متناسب با جمعیت هر منطقه به روش تصادفی ساده در سطح منطقه ها تکمیل شد. جهت مقایسه زوجی هر یک از شاخص های حکمروایی خوب شهری، پس از اخذ نظر 17 نفر از کارشناس متخصص که از شناخت کامل نسبت به شهر مورد مطالعه برخوردار هستند، با استفاده از مدل ا. اچ. پی فازی به وزن دهی هر یک از شاخص ها اقدام گردیده است. جهت تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای و مدل تاپسیس فازی استفاده گردیده است. یافته ها نشان داد که شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهر زاهدان در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین، نتایج به دست آمده از اولویت بندی مناطق پنج گانه شهر زاهدان با مدل تاپسیس فازی (Fuzzy Topsis) از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری نشان می دهد که منطقه 1 با وزن 818/0 در رتبه اول جای دارد. منطقه 4 با وزن 000/0 در رتبه پنجم و آخر قرار دارد. منطقه 2 با وزن 722/0، منطقه 5 با وزن 636/0 و منطقه3 با وزن 289/0 به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری قرار دارد.
کلید واژگان: حکمروایی, حکومت, حکمروایی خوب شهری, شهر زاهدانUrban governance seeks to limit the role of the government to the extent of harmonizing and guarding the laws and to reduce its direct interference in decision-making, administration and implementation of affairs related to people's daily lives. The purpose of this research is to investigate the status of good governance indicators in the urban areas of Zahedan. The research method of the research is descriptive-analytical and library and field method (questionnaire tool) was used to collect the required information. The statistical population of the research consists of the citizens of Zahedan, including 592,968 people. The sample size was calculated by Cochran's formula of 360 people and the questionnaire was completed according to the population of each region by a simple random method at the level of the regions. In order to compare pairs of each of the indicators of good urban governance, after obtaining the opinions of 17 experts who have full knowledge of the city under study, using model A. H. Fuzzy foundation has been applied to the weighting of each index. To analyze the collected data, SPSS software, one-sample t-test and TOPSIS fuzzy model were used. The findings showed that the indicators of good urban governance in the areas of Zahedan city are in an unfavorable situation. Also, the results obtained from prioritizing the five regions of Zahedan city with the Fuzzy Topsis model in terms of good urban governance indicators show that region 1 with a weight of 0.818 ranks first. Region 4 is in the fifth and last place with a weight of 0.000. Region 2 with a weight of 0.722, Region 5 with a weight of 0.636 and Region 3 with a weight of 0.289 are in the second to fourth ranks respectively in terms of good urban governance indicators.
Keywords: Governance, Government, Good Urban Governance, Zahedan City -
رشد جمعیت شهرها و توزیع نامناسب خدمات و عدم مکان گزینی صحیح آن ها، از نتایج منفی افزایش جمعیت به شمار می رود. هدف اصلی از برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، تامین رفاه اجتماعی و اقتصادی شهروندان است؛ بنابراین، این پژوهش با هدف سنجش میزان الگوی کاربری اراضی و ارتقاء تحقق پذیری الگوی کاربری زمین در طرح جامع شهر میرجاوه صورت پذیرفت. سنجش میزان الگوی کاربری اراضی و ارتقاء تحقق پذیری الگوی کاربری زمین در طرح جامع شهر میرجاوه و روند تغییرات در ترکیب و میزان کاربری های مسکونی، حمل ونقل، آموزشی، درمانی و فرهنگی در شهر میرجاوه، در بازه زمانی (1388-1401) در مبحث اختصاص سرانه برای هر نفر و جامعه آماری در این تحقیق از مرکز آمار ایران تهیه شد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات گردآوری شده در این پژوهش از نرم افزارهای همچون اکسل و (2019) AutoCAD استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در طرح جامع شهر میرجاوه ترتیب سرانه اختصاص زمین به ازای هر نفر در مترمربع برای کاربری های مسکونی 51/50 مترمربع، حمل ونقل 29/25 مترمربع، آموزشی 54/2 مترمربع، درمانی 02/2 مترمربع و فرهنگی 23/1 مترمربع در سال 1388 بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد که افزایش سرانه اختصاص زمین به ترتیب برای کاربری مسکونی با 57/91 مترمربع، حمل ونقل 71/50 مترمربع و آموزشی 76/2 مترمربع بوده است که در بخش کاربری درمانی با کاهش 02/2 مترمربع و فرهنگی 18/0 مترمربع سرانه روبه رو می باشد. این نتایج نشان دهنده عدم تحقق میزان کاربری پیشنهادی در سال 1388 را نشان می دهد. با استفاده از اطلاعات ارائه شده در این تحقیق می توان طرح های آتی را از نظر توجه به هر یک از شاخص ها و زیر شاخص ها توسعه اراضی شهری محاسبه نمود و بدین ترتیب می توان نقاط قوت و ضعف طرح ها را در اجرایی نمودن اهداف سنجید.
کلید واژگان: برنامه ریزی, شهر, توسعه شهری, کاربری زمین, میرجاوهThe population growth of cities, coupled with inadequate distribution of services and improper location selection, is one of the negative outcomes of population increase. The primary goal of urban land-use planning is to provide social and economic welfare for citizens. Therefore, this study aims to assess the land-use pattern and improve the implementation of land-use patterns in the comprehensive plan of Mirjaveh city, and to analyze the changes in the composition and amount of residential, transportation, educational, healthcare, and cultural land use in Mirjaveh city over the period of 2009-2023 in terms of per capita allocation. Excel and AutoCAD 2019 were used for data analysis in this study. In the comprehensive plan of Mirjaveh city, the per capita land allocation order for residential land use was 51.50 square meters, 29.25 square meters for transportation land use, 54.2 square meters for educational land use, 2.2 square meters for healthcare land use, and 23.1 square meters for cultural land use in 1388. The results show an increase in per capita land allocation for residential land use with 57.91 square meters, transportation land use with 71.50 square meters, and educational land use with 76.2 square meters, while the per capita allocation for healthcare land use decreased by 2.2 square meters and cultural land use decreased by 18.0 square meters. These results demonstrate the failure to achieve the proposed land-use allocation in 2009. Using the information presented in this study, future plans can be developed by calculating urban land development with regard to each of the indices and sub-indices. This can help identify the strengths and weaknesses of plans in achieving their goals.
Keywords: City, Land use, Urban development, Planning, Mirjaveh -
مشکلات مربوط به محیط زیست و نیاز به توسعه شهرهای پایدارتر، کانون بسیاری از پروژه های شهر هوشمند است به طوری که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، شهرهای هوشمند بر مسائل مربوط به انرژی و پایداری تمرکز کرده اند. هدف این پژوهش، سنجش میزان هوشمندی شهرها در راستای پایداری در شهر چابهار است. پژوهش حاضر از لحاظ نوع و هدف، کاربردی و از جنبه روش جمع آوری داده ها، توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان شهر چابهار به تعداد 106739 نفر بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، 335 نفر است. نتایج نشان داد که شاخص های شهر هوشمند در شهر چابهار در وضعیت نامطلوب قرار دارد. همچنین، معیار اقتصاد هوشمند با مقدار وزن 279/0 در رتبه اول قرار دارد و به عنوان مهم ترین معیار تاثیرگذار هوشمندسازی شهرها در راستای پایداری شهری انتخاب شده است. معیار دولت هوشمند با مقدار وزن 217/0 در رتبه دوم، معیار تحرک هوشمند با مقدار وزن 195/0 در رتبه سوم، معیار زندگی هوشمند با مقدار وزن 162/0 در رتبه چهارم، معیار محیط هوشمند با مقدار وزن 101/0 در رتبه پنجم و سرانجام، معیار شهروند هوشمند با مقدار وزن 060/0 در رتبه ششم قرار دارد.
کلید واژگان: هوشمندی, شهر هوشمند, توسعه پایدار, چابهارEnvironmental problems and the need to develop more sustainable cities are the focus of many smart city projects. So that, smart cities in many developed countries have focused on issues related to energy and sustainability. The purpose of this research is to measure the level of smartness of cities in the direction of sustainability in Chabahar city. The current research is applied in terms of the type and purpose of the research, and descriptive-analytical in terms of the data collection method. Library and field methods and questionnaires were used to collect the data. The statistical population of the research was 106,739 citizens of Chabahar city. The sample size is 335 people through Cochran's formula. The results showed that the smart city indicators in Chabahar city are in an unfavorable situation. Also, the smart economy criterion with a weight value of 0.279 is in the first place and has been chosen as the most important effective criterion of smartening cities in line with urban sustainability. The criterion of the smart government is ranked second with a weight of 0.217. The criterion of smart mobility is ranked third with a weight value of 0.195. The standard of intelligent life is ranked fourth with a weight of 0.162. The criterion of smart environment with a weight value of 0.101 is in the fifth place and finally the criterion of a smart citizen is in the sixth place with a weight value of 0.060.
Keywords: Smartness, Smart City, Sustainable Development, Chabahar -
مقدمه
امروزه تمرکززدایی مدیریتی، در فرآیندهای توسعه شهری از طریق تدوین قوانین و فرآیندهای در کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه به طور جدی مطرح است. توجه به مشارکت در مدیریت شهری، نقش عمده ای در حل بسیاری از مشکلات و مسائل شهری را بر عهده دارد و بر این اساس از اولویت های بالای مدیریت شهری، ایجاد زمینه هایی برای جلب مشارکت مردمی است.
هدفهدف پژوهش حاضر، مطالعه زمینه ای، ساماندهی مدیریت شهری از طریق مشارکت شهروندان (مورد مطالعه: شهر زاهدان) می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی و دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی، همچنین از نظر روش، در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. روش گردآوری داده ها مصاحبه و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش گراندد تئوری استفاده شد. حجم نمونه برای مصاحبه از خبرگان در چارچوب اشباع نظری با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 20 نفر از افراد خبره (متخصصان، اساتید دانشگاه و مدیران شهری زاهدان) انتخاب شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش:
شامل شهر زاهدان در استان سیستان و بلوچستان، می باشد.
یافته ها و بحث:
از نتایج مصاحبه های انجام شده 16 مقوله و 50 واحد معنایی استخراج شد که در سه دسته شرایط (علی، زمینه ای و مداخله گر) تقسیم شدند. نتایج نشان داد این شرایط سه گانه در امتداد با یکدیگر باعث عدم مشارکت شهروندان در مدیریت شهری شده اند.
نتیجه گیرینتایج کلی نشان می دهد جهت مقابله با عدم مشارکت شهروندان در مدیریت شهری باید از استراتژی های (استفاده از رسانه های جمعی، ایجاد فرصت های جدید در حوزه ارتباط با مدیریت شهری، اقتصاد با برنامه یا اقتصاد راهبردی و...) استفاده نمود.
کلید واژگان: مشارکت, مدیریت شهری, گراندد تئوری, زاهدانIntroductionToday, managerial decentralization in urban development processes through the formulation of laws and processes in developed or developing countries is seriously discussed.Attention to participation in urban management has a major role in solving many problems and urban issues, and accordingly,one of the high priorities of urban management is to create opportunities for public participation.
Objective of the research:
The aim of the present study is to study the Grounded Theory,Organizing urban management through citizen participation(Case study:Zahedan city).
MethodologyThe present study in terms of purpose, Applied research and has a descriptive-analytical nature, also in terms of method, is in the group of qualitative research.Data collection method was interview and grounded theory method was used to analyze the data. Sample size for interviewing experts in the framework of theoretical saturation and using Targeted Sampling,20experts (specialists, university professors and Zahedan city managers), was selected.
Geographical area of research:
Includes the city of Zahedan in the province of Sistan and Baluchestan.
Results and discussionFrom the results of the interviews, 16 categories and 50semantic units were extracted, which were divided into three categories of conditions(Causal, contextual and intervening).The results showed that these three conditions along with each other have caused citizens not to participate in urban management.
ConclusionThe general results show that in order to deal with the lack of citizen participation in urban management, strategies should be used(use of mass media,creating new opportunities in the field of communication with urban management, economy with a plan or strategic economy,etc.)should be used.
Keywords: Participation, Urban Management, Grounded Theory Method, Zahedan -
با توسعه شهرها و افزایش جمعیت، چالش های بسیاری ایجادشده که از مهم ترین آن ها، حمل ونقل شهری است. عدم توانایی مدیریت شهری سنتی در حل این چالش، منجر به مطرح شدن رویکردهای مختلفی از جمله حمل ونقل هوشمند شد. اتخاذ و اجرای چنین رویکردی در کلان شهرها، نیازمند تغییر رویکرد مدیریتی است که مدیریت یکپارچه شهری به عنوان مهم ترین آن ها شناخته می شود. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت مدیریت یکپارچه شهری و سپس تاثیر آن در تحقق حمل ونقل هوشمند در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان شهری در شهر زاهدان تشکیل داده اند. حجم نمونه برابر با 100 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان می دهد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. از نظر جامعه آماری، 7 متغیر حکمروایی خوب، همپایایی، وحدت فرماندهی شهری، بسترسازی، تعامل، ساختار تشکیلاتی و دیدگاه سیستمی، وضعیت مناسبی نداشته و این شرایط سبب شده که شاخص مدیریت یکپارچه شهری در شهر زاهدان شرایط مطلوبی نداشته باشد. همچنین بررسی معناداری آزمون نشان می دهد که 5 متغیر حمل ونقل هوشمند یعنی نظارت هوشمند، پرداخت هوشمند، ثبت تخلف هوشمند، اطلاع رسانی هوشمند و مدیریت مکانیزه ناوگان در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. جهت معناداری، نشانگر وضعیت نامناسب شاخص حمل ونقل هوشمند در شهر زاهدان است. تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری می توانند بیش از 68 درصد در تحقق حمل ونقل هوشمند تاثیرگذار باشند و 32 درصد به عوامل دیگر وابسته هستند. متغیر حکمروایی خوب با 12 درصد و سپس دیدگاه سیستمی با 11 درصد، بیشترین تاثیر را در این زمینه دارد.
کلید واژگان: مدیریت یکپارچه, حمل ونقل هوشمند شهری, زاهدانAlong with the development of cities and increasing population, many challenges have been created, the most important of which is urban transportation. The inability of traditional urban management to address this challenge has led to some approaches, including intelligent transportation. Adopting and implementing such an approach in metropolitan areas requires a change in management approach, of which integrated urban management is known as the most important. The purpose of this study is to investigate the status of integrated urban management and then its impact on the realization of intelligent transportation in the city of Zahedan. The research method is descriptive-analytical and based on data collection in the field through a questionnaire. The validity of the instrument and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha greater than 0.70. The statistical population of the study is urban experts in Zahedan. The sample size was set at 100 people. The result of the one-sample t-test shows that the variables of integrated urban management are significant at the level of less than 0.05. From the statistical point of view, the 7 variables of good governance, synergy, unity of urban command, context, interaction, organizational structure, and systemic perspective are not in a good situation and these conditions have caused the integrated urban management index in Zahedan to not have favorable conditions. Also, the significance of the test shows that the 5 variables of intelligent transportation, namely intelligent monitoring, intelligent payment, intelligent violation registration, intelligent information, and mechanized fleet management are significant at the level of less than 0.05. Significantly, it indicates the unfavorable situation of the intelligent transportation index in Zahedan. Regression showed that integrated urban management variables can be more than 68% effective in the realization of intelligent transportation and 32% are dependent on other factors. The variable of good governance with 12% and then the systemic perspective with 11%, has the greatest impact in this regard.
Keywords: integrated management, intelligent transportation, Zahedan city -
اهداف
بازآفرینی یکی از اثرگذارترین رویکردهای معاصر در حوزه مرمت شهری به علت پرداختن به ابعاد متنوعی از واقعیت شهر است که در دو گروه اصلی ساختارهای کالبدی و اجتماعی طبقه بندی می شود. هدف این پژوهش بررسی وضعیت شاخص های بازآفرینی شهری در شهر زاهدان بود.
روش شناسی:
این پژوهش از نوع پیمایشی بوده در سال 1402 در شهر زاهدان به انجام رسید. ابزار پژوهش پرسش نامه بود. برای تهیه پرسش نامه به تحقیق درمورد شاخص های مورد تاکید بر بازآفرینی بافت های فرسوده پرداخته شد. تعداد 4 شاخص شرایط اقتصادی-اجتماعی (9 گویه)، وضعیت رونق اقتصادی (8 گویه)، وضعیت زیست محیطی (9 گویه) و وضعیت کالبدی (8 گویه) برای بررسی انتخاب و در قالب پرسش نامه 34 گویه ای با استفاده از طیف 4 گزینه ای لیکرت آماده شد. روایی از طریق توزیع پرسش نامه میان 24 نفر از کارشناسان برنامه ریزی شهری سنجش شد. میزان پایایی شاخص ها با استفاده از آلفای کرونباخ ارزیابی شد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار SPSS 25 و آزمون T تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه (آنوا) استفاده شد.
یافته هاشهر زاهدان از نظر بازآفرینی شهری در شاخص شرایط اجتماعی و فرهنگی با میانگین 287/3، شاخص وضعیت زیست محیطی با میانگین 389/3 و شاخص ارتقای کیفیت کالبدی با میانگین 321/3 در وضعیت مطلوب و شاخص رونق اقتصادی با میانگین 715/2 در وضعیت نامطلوب قرار داشت. بین مناطق شهری شهر زاهدان از نظر بازآفرینی پایدار شهری تفاوت معناداری وجود داشت. بیشترین اختلاف میانگین بین مناطق شهر زاهدان متعلق به شاخص بهبود شرایط اجتماعی و فرهنگی و کمترین اختلاف میانگین در شاخص رونق اقتصادی بود.
نتیجه گیریوضعیت شاخص های زیست محیطی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی مطلوب بوده و شاخص رونق اقتصادی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.
کلید واژگان: بازآفرینی شهری, زاهدان, بافت فرسوده, شاخص اقتصادیAimsRegeneration, a contemporary approach within the realm of urban restoration, encompasses a broad range of aspects, encompassing both physical and social structures. The aim of the present investigation was to examine the state of urban regeneration indicators in Zahedan city.
MethodologyThe study was conducted during 2023-2024, employing a questionnaire as the research instrument. This questionnaire consisted of 4 indices, specifically focusing on socio-cultural conditions (9 items), economic prosperity (8 items), environmental condition (9 items), and physical condition (8 items). A 34-item questionnaire was devised employing the Likert scale. The validity of the research instrument was assessed by disseminating a questionnaire to 24 urban planning experts. Reliability of the indices was evaluated using Kröbnach's alpha. Subsequently, the collected data was subjected to analysis using SPSS 25 software, employing one-sample T-test and one-way analysis of variance (ANOVA).
FindingsThe index of social and cultural conditions displayed a favorable status, exhibiting an average of 3.287. Similarly, the environmental condition indicated a favorable state with an average of 3.389, and the physical quality demonstrated a favorable condition with an average of 3.321. Conversely, the economic prosperity index portrayed an unfavorable situation, with an average of 2.715. The city areas of Zahedan exhibited a significant disparity in terms of sustainable urban regeneration. Notably, the index of socio-cultural conditions displayed the highest discrepancy, while the index of economic prosperity showcased the lowest variation.
ConclusionThe results highlight the favorable status of the environmental, socio-cultural, and physical indicators, juxtaposed with the unfavorable state of the economic prosperity index.
Keywords: Urban Regeneration, Zahedan, Dilapidated Fabric, Economic Index -
اهداف
در این مطالعه تاثیر مشارکت مردمی بر بهسازی بافت فرسوده مرکز شهر گرگان و انتظام سایر بافت های شهری بررسی شد.
روش شناسی:
این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و در سال 1403 در شهر گرگان به انجام رسید. ابزار پژوهش پرسش نامه بود. برای تهیه پرسش نامه، به بررسی میدانی و مطالعه طرح های جامع شهر گرگان پرداخته شد. پرسش نامه مورد نظر با 26 سوال بر اساس طیف 4 گزینه ای لیکرت طراحی شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 70% حساب شد. روایی پرسش نامه از طریق توزیع پرسش نامه بین 21 نفر از اساتید دانشگاهی بررسی شد. جامعه آماری تعداد واحد مسکونی فرسوده مرکز شهر یعنی 1040 واحد بود. از این رو در این پژوهش حجم نمونه براساس روش تصادفی ساده و با استفاده فرمول کوکران برابر با تعداد 280 نفر از سرپرستان خانوار این واحدها تعیین شد. برای تحلیل داده ها از روش های AHP و SWOT استفاده شد.
یافته هامشارکت در بهسازی و باز زنده سازی بافت فرسوده مرکزی شهر گرگان منجر به انتظام فضایی، تقویت هویت و تعلق خاطر به محلات مرکزی و مانعی برای توسعه افقی بی رویه شهر گرگان بود. استفاده از مدل AHP نشان داد که از بین ابعاد مورد بررسی در تاثیر مشارکت در بهسازی و باز زنده سازی بافت فرسوده مرکزی شهر گرگان در انتظام فضایی سایر بافت های شهر گرگان، بعد فعالیت (عملکرد) در اولویت قرار دارد.
نتیجه گیریمشارکت مردمی بر بازسازی بافت فرسوده مرکزی شهر گرگان و انتظام فضایی سایر بافت های شهری تاثیر مثبتی دارد.
کلید واژگان: مشارکت مردمی, بهسازی, باز زنده سازی, بافت فرسوده مرکزی, شهر گرگانGeographical Research, Volume:38 Issue: 4, 2023, PP 579 -586AimsThe objective of this investigation was to examine the impacts of advancement and revitalization of Gorgan, as well as the influence of participation on the city’s reconstruction.
MethodologyThis survey was conducted in Gorgan city during the years 2023-2024. To develop the criteria and subcriteria for the questionnaire, a thorough examination of Gorgan city’s comprehensive plans was performed. The questionnaire consisted of 26 questions and utilized a 4-point Likert scale. The questionnaire’s reliability was assessed through the calculation of Cronbach’s alpha coefficient, resulting in a value of 70%. In order to determine the questionnaire’s validity, it was distributed to 21 university professors. The statistical population comprised 1040 deteriorated residential units in the city center. Consequently, a sample size of 280 households was determined for this research, employing the simple random sampling method with Cochran’s formula. The data analysis was carried out utilizing the AHP and SWOT methods.
FindingsThe engagement in the restoration of the deteriorated core structure of Gorgan city has resulted in the adaptation of space, reinforcement of identity and sense of belonging to the central neighborhoods, as well as a hindrance to the expansion of Gorgan city horizontally. The influence of participation in the reconstruction of Gorgan city’s worn-out core structure and the organization of other urban structures of Gorgan city were prioritized using the Analytic Hierarchy Process (AHP) model and the performance dimension.
ConclusionPublic participation has a positive impact on the reconstruction of Gorgan city’s worn-out core structure and the organization of other urban structures.
Keywords: Public Participation, Improvement, Rebuilding, Worn-Out Central Fabric, Gorgan City -
توسعه پایدار شهری با تاکید بر آمایش سرزمین (مطالعه مورد: شهرهای منطقه سیستان)مقدمه
امروزه توجه به ظرفیتها و توانمندیهای بک مکان مانند ناحیه، استان و یا کشور در جهت توسعهی منطقی آن مکان بیانگر مفهوم واقعی آمایش است. لذا به منظور جلوگیری از مسایلی از جمله بحران محیط زیست، فرسایش، تخریب خاک، رشد ناموزون شهری و... تدوین طرح های آمایش سرزمین به منظور نیل به اهداف استراتژی های جامع توسعه ملی و شهری ضروری به نظر میرسد. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، چگونگی دستیابی به توسعه پایدار شهری با تاکید بر آمایش سرزمین در شهرهای منطقه سیستان میباشد.
روش شناسی تحقیق:
روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و میدانی میباشد. جامعه آماری پژوهش 403 نفر از کارشناسان در حوزه آمایش سرزمین در منطقه سیستان میباشد. که با استفاده از فرمول کوکران 197 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل Fuzzy Mamdaniبهره گرفته شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، منطقه سیستان دارای 5 شهرستان (زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون)، به مرکزیت شهرهای (زابل، زهک، دوست محمد، محمدآباد و ادیمی) می باشد.
یافته ها و بحث:
نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن گویای تناسب بین گویه های توسعه پایدار و اصول آمایش سرزمین می باشد. همچنین نتایج آزمون تی تک نمونهای به منظور میزان اهمیت هر یک از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی، مدیریتی و اجرایی، نهادی، با مقدار میانگینهای به دست آمده بالاتر از حد متوسط عدد (3) در تمامی گویه ها، نشان از اهمیت زیاد هر یک از گویه های توسعه پایدار با تاکید بر آمایش سرزمین در شهرهای منطقه سیستان میباشد. نتایج رتبهبندی ابعاد توسعه پایدار با تاکید بر آمایش سرزمین در شهرهای سیستان با استفاده از مدل فازی ممدانی نشان داد، در ابعاد اقتصادی، مدیریتی و اجرایی، برای همه شهرها (زابل، زهک، محمدآباد، ادیمی، دوست محمد)، متوسط رو به نامطلوب می باشد، در بعد اجتماعی و نهادی همه شهر های منطقه سیستان به جزء شهر زابل با مقدار وزن های به دست آمده (0.60)، (0.61)، سطح متوسط رو به نامطلوبی را دارند. در بعد محیطی و اکولوژیک، برای همه شهر-های منطقه سیستان به جزء شهر دوست محمد با وزن (0.53)، سطح متوسط رو به مطلوب را نشان می دهد.
نتایجنتایج نهایی نشان داد، شاخص ها و ابعاد توسعه پایدار شهر های سیستان از اصول آمایش سرزمین تاثیر نپذیرفته است، لذا می طلبد سازمان های مرتبط در حوزه مدیریت و برنامه ریزی، در طرح های توسعه منطقه، اصول آمایش سرزمین را لحاظ کنند.
کلید واژگان: توسعه پایدار شهری, فضا, آمایش سرزمین, برنامه ریزی, سیستانSustainable urban development with emphasis on Land use planning(Case study: Cities of Sistan region)Therefore, in order to prevent issues such as environmental crisis, erosion, soil degradation, uneven urban growth, etc., it seems necessary to formulate Land use planning in order to achieve the goals of comprehensive national and urban development strategies. Goal of the research: the purpose of this study is how to achieve sustainable urban development with emphasis on Land use planning in the cities of Sistan region.
research methodologyThe research method is descriptive and analytical and based on library, documentary and field studies. The statistical population of the study is 403 experts in the field of land management in Sistan region. Using the Cochran's formula, 200 people were selected as the sample size. Also, SPSS software and Fuzzy Mamdani model were used to analyze the data. Geographical area of research: According to the latest divisions of the country, Sistan region has 5 cities (Zabol, Zahak, Helmand, Nimroz and Hamoon), with the center of cities (Zabol, Zahak, Dost Mohammad, Mohammadabad and Adimi).
Findings and discussionThe results of Spearman correlation test indicate the fit between the items of sustainable development and the principles of Land use planning. Also, the results of one-sample t-test in order to determine the importance of each of the economic, social, environmental, managerial and executive, institutional dimensions, with the mean value obtained above the average of the number (3) in all items, show the great importance of each It is one of the items of sustainable development with emphasis on Land use planning in the cities of Sistan region. The results of ranking the dimensions of sustainable development with emphasis on Land use planning in the cities of Sistan using the Mamdani fuzzy model showed, In economic, managerial and executive dimensions, for all cities (Zabol, Zahak, Mohammadabad, Adimi, Dost Mohammad), the intermediate to unfavorable, In the social and institutional dimension, all cities of Sistan region except Zabol city with the amount of weights obtained (0.60), (0.61), have an intermediate level of undesirable. In the environmental and ecological dimension, for all cities of Sistan region except Dost Mohammad city with a weight of(0.53),shows an intermediate to favorable level.
ResultsThe final results showed that the indicators and dimensions of sustainable development of Sistan cities have not been affected by principles of Land use planning. Therefore, it requires the relevant organizations in the field of management and planning to include the principles of Land use planning in regional development plans.
Keywords: Sustainable Urban Development, Space, Land use planning, Planning, Sistan -
امروزه گردشگری به عنوان یکی از منابع درآمد و ایجاد اشتغال در سطح محلی می تواند رهیافتی برای توسعه اقتصادی باشد و نقش بالقوه ای در اقتصاد محلی و بومی ایفا نماید. توسعه فعالیت های گردشگری منجر به ایجاد درآمد ارزی، افزایش درآمد و اشتغال در کشور میزبان میگردد. راهبردهای مختلفی به منظور ارتقاء درآمدهای پایدار شهری مطرح شده اند. یکی از این راهبردها، حکمروایی خوب شهری به منظور دستیابی به درآمدهای پایدار شهری است. حکمروایی خوب شهری نقش بسزایی در فراهم آوری امکان افزایش گردشگری دارد. هدف این پژوهش تحلیلی بر حکمروایی خوب شهری و منطقه ای بر درآمد پایدار گردشگری در شهر بیرجند است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان و متخصصان و صاحب نظران این حوزه در سال 1401 بوده است. پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به شیوه کتابخانه ای و میدانی (از طریق پرسشنامه) جمع آوری و با به کارگیری مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار spss و Amos موردبررسی قرارگرفته است. ابعاد حکمرانی در قالب شش مولفه مشارکت عمومی، هماهنگی بین نهادها، نگاه استراتژیک و راهبردی، مسیولیت پذیری و پاسخگویی، شفافیت، اثربخشی و کارایی موردبررسی قرارگرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد همه مولفه های حکمرانی بردرآمدهای پایدار گردشگری موثر بوده بیشترین تاثیر مربوط به بعد اثربخشی و کارایی می باشد.
کلید واژگان: حکمروایی خوب, درآمد پایدار, گردشگری, بیرجندToday, tourism as one of the sources of income and creating employment at the local level can be an approach for economic development and play a potential role in the local and indigenous economy. The development of tourism activities leads to the creation of foreign exchange income, an increase in income, and employment in the host country. Various strategies have been proposed to increase sustainable urban incomes and one of these strategies is good city governance in order to achieve sustainable city income. Good city governance has a great role in providing the possibility of increasing tourism. The aim of this research is to An analysis of good urban and regional governance on sustainable tourism income in Birjand City. The statistical population of the research was experts and experts in this field in 2022. The research is of descriptive and analytical type and the required information was collected in library and field method (through questionnaire) and analyzed by applying a structural equation model and using SPSS and Amos software. The dimensions of governance have been examined in the form of six components public participation, coordination between institutions, strategic and strategic view, responsibility and accountability, transparency, effectiveness, and efficiency. The results of the research showed that all the governance components of sustainable tourism revenues are effective, the most impact is related to the dimension of effectiveness and efficiency.
Keywords: Urban, Regional Governance, Sustainable Tourism, Tourism Income, Birjand -
در طول چند دهه گذشته در حوزه روستاهای حومه شهرها مشکلاتی مانند توسعه بی برنامه مناطق شهری و تغییرات کاربری اراضی به وضوح دیده می شود که این تغییرات به نوبه خود عواقبی در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به مناطق روستایی وارد خواهد کرد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل معیارهای تاثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کمی-کیفی و به لحاظ هدف کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) می باشد. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش های دلفی و تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزارMICMAC استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید، مدیران و کارشناسان شهر خاش بوده است. حجم نمونه آماری با استفاده روش دلفی 20 نفر تعیین شد. ابتدا با استفاده از روش دلفی مجموعه معیارهای تاثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش، شامل 5 معیار (اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی، سیاسی - مدیریتی و اجتماعی) و 49 شاخص شناسایی شد. از میان معیار های مورد بررسی، معیار اقتصادی عنوان اولین و مهمترین عامل تاثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش انتخاب شد. در نهایت 10 شاخص سیاست های اقتصادی و بازساخت اقتصادی شهری، توسعه زیرساخت های بازارچه مرزی، توسعه بازارهای محلی، جذب سرمایه گذاری، توسعه صنعت گردشگری، حفظ فعالیت های صنایع کوچک و بهبود آن ها، تغییر عملکرد، گسترش بخش های تولیدی و صنعتی، اشتغال زایی و کارآفرینی و در پی آن کاهش بیکاری و گسترش صنایع تبدیلی و خدماتی به عنوان شاخص های تاثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش شناخته شد.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, روستا, مناطق پیرامون شهرها, خاشOver the past few decades, problems such as the unplanned development of urban areas and land use changes have been clearly seen in the area of suburban villages, which in turn will have physical, economic, social and environmental effects on rural areas. In this regard, the aim of the current research is to analyse the criteria of the influencing factors on land use change in the villages on the around of Khash city. The current research is descriptive-analytical in terms of research method and quantitative-qualitative in terms of nature and applied-developmental in terms of purpose.The data collection tool is library and field (interview and questionnaire). According to the nature of this research,Delphi methods and structural analysis using MICMAC software were used. The statistical population of the research includes all the professors, managers and experts of Khash city, and the statistical sample size was determined by using the Delphi method of 20 people. First, by using the Delphi method, a set of criteria affecting land use change in the villages on the around of Khash city were identified, including 5 criteria (economic, physical, environmental, political-management and social) and 49 indicators. Among the examined criteria, the economic criterion was chosen as the first and most important factor affecting land use changes in the villages on the around of Khash city.Finally, 10 indicators (economic policies and urban economic reconstruction, development of border bazaar infrastructure, development of local markets, investment attraction, development of the tourism industry, maintaining the activities of small industries and improving them, changing urban performance (prominence of the service sector), expansion of production sectors and industrial, job creation and entrepreneurship, followed by the reduction of unemployment and the expansion of transformation and service industries) were selected as indicators influencing land use change in the villages on the around of Khash city.
Keywords: Land use change, village, Areas around cities, Khash -
مسیله مسکن در اکثر شهرها، از اهمیت خاصی برخوردار است و این موضوع در شهر بیرجند که در آن رشد شهرنشینی طی سالیان اخیر پس از تعیین آن به عنوان مرکز استان خراسان جنوبی افزایش چشمگیری یافته، دارای اهمیت بسیار بالایی می باشد. مشکل مسکن در شهرها را با بالارفتن قیمت خرید هر یک واحدهای مسکونی و اجاره سالیانه آنها را می توان مشاهده کرد و این تقاضا روز به روز در حال افزایش می باشد. شهر بیرجند به عنوان مرکز استان خراسان جنوبی بدلیل مهاجرت از روستاها به علت خشکسالی های چندین ساله و همچنین سایر شهرها استان با هدف پیدا کردن موقعیت شغلی، تحصیل و... از افزایش تقاضای مسکن و زمین برخوردار است. هدف این تحقیقی بررسی عوامل موثر بر کاربری اراضی مسکونی در این شهر می باشد. برای این منظور اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه از یک نمونه 59 تایی از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامه ریزی شهری و صاحبنظران این حوزه جمع آوری گردید و با بکارگیری روش معادلات ساختاری (SEM) و استفاده از نرم افزار Smart PLS به بررسی عوامل بر موثر کاربری اراضی مسکونی در شهر بیرجند پرداخته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که از بین مولفه های موثر بر کاربری اراضی (پیاده مداری، مسکن، طبیعی و محیط زیست، زیر ساخت، اقتصادی، جمعیتی، معماری و طراحی شهری، اجتماعی و فرهنگی) مولفه های زیرساخت و اقتصادی بیشترین تاثیر و مولفه جمعیتی کمترین تاثیر را داشته است. همچنین رابطه بین این مولفه ها نیز مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان می دهد که رابطه مولفه اقتصادی و جمعیتی نسبت به سایر مولفه ها قوی تر بوده است.
کلید واژگان: زمین, برنامه ریزی, کاربری اراضی, مسکن, بیرجندThe issue of housing in Birjand city, like most cities where the growth of urbanization has been high in recent decades, especially after its designation as the capital of South Khorasan province, is of particular importance. The problem of housing in cities can be seen with the increase in the purchase price of each residential unit and their annual rent, and this demand is increasing day by day. Birjand city, as the capital of South Khorasan province and migration from other cities of the province and the country due to job opportunities, education, etc., has increased demand for housing and land. In this regard, the current research has investigated the effective use of urban land in Birjand city by using structural equation modeling (SEM) and Smart PLS software. The results of the research show that out of these 8 components (pedestrian, housing, natural and environmental, infrastructure, economic, population, architecture and urban design, social and cultural), the infrastructure and economic component has the most impact and the demographic component has the least impact. has had Also, the relationship between these components was also investigated, and the results show that the relationship between the economic and demographic components was stronger.
Keywords: Land, Planning, land use, Housing, Birjand -
امروزه با رشد روزافزون شهرنشینی و شکل گیری ابعاد جدیدی از رشد شهری در طی چند دهه اخیر، موجب شده است که شهر و شهرسازی معاصر با چالش های جدیدی روبرو شود. احداث صنایع و استقرار فعالیت های کارگاهی- صنعتی در قالب شهرک ها در نواحی پیراشهری ازجمله پدیده هایی است که پیامدهای گوناگونی در برداشته است. لذا هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثرات کالبدی-اقتصادی خوشه های صنعتی- کارگاهی در نواحی پیراشهری چابهار می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های موردنیاز تحقیق به روش اسنادی- میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شده است. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS (آزمون تی) و مدل های آراس خاکستری و آراس فازی استفاده شد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد در همه گویه های مورد بررسی با توجه به میانگین بالای (3) و سطح معناداری (000/0)، خوشه های صنعتی - کارگاهی بر ابعاد (کالبدی و اقتصادی) نواحی پیراشهری تاثیر بسزایی دارند. نتایج مدل آراس فازی، نشان داد در بعد کالبدی، شاخص دسترسی به خدمات شهری با مقدار وزن 453/0 و در بعد اقتصادی، شاخص شغل با مقدار وزن 426/0، بالاترین وزن را به خود اختصاص داده اند. درنهایت نتایج تحلیل فضایی مناطق پیراشهری با تاکید بر نقش خوشه های صنعتی-کارگاهی با محوریت توسعه اقتصادی و کالبدی با استفاده از مدل آراس خاکستری نشان داد، روستای زمین، در اولویت قرار دارد.
کلید واژگان: اثرات کالبدی و اقتصادی, خوشه های صنعتی-کارگاهی, نواحی پیراشهری, چابهارToday, with the increasing growth of urbanization and the formation of new dimensions of urban growth over the last few decades, has caused the city and contemporary urban planning, Face new challenges. Establishment of industries and establishment of workshop-industrial activities in the form of settlements in the urban peripheral areas, It is one of the phenomena that has had various consequences. Therefore, the aim of this study is to Analysis of physical-economic effects of industrial-workshop clusters in Urban Peripheral Areas (Case study: Chabahar city(. This research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in nature and method. The data required for the research were collected by documentary-field method (questionnaire and observation). In order to analyze the data, SPSS software (t-test) and gray Aras and fuzzy Aras models were used. The results of one-sample t-test showed, in all items studied, due to the high average (3) and significance level (0.000), industrial-workshop clusters have a significant impact on the dimensions (physical, economic) of urban peripheral areas. The results of Aras fuzzy model showed that in the physical dimension, the index of access to urban services with a weight of 0.453 and in the economic dimension, the job index with a weight of 0.426, have the highest weight. Finally, the results of spatial analysis of urban peripheral areas with emphasis on the role of industrial-workshop clusters with a focus on economic and physical development using the gray Aras model showed that Ramin village is a priority.
Keywords: Physical, economic effects, Industrial-workshop clusters, Urban peripheral areas, Chabahar -
مقدمه
عوامل و متغیرهای اقتصادی، تاثیر عمده در شکل گیری و فرم شهر، تعیین ویژگی های کالبدی، اندازه، وسعت و... شهر دارند. آگاهی و اطلاع از ساختمان و طرز کار اقتصاد یک شهر، برای برنامه ریزی ها در هر سطح اعم از شهری ، منطقه ای و کشوری و تجزیه و تحلیل استفاده از زمین ضرورت دارد.
هدفهدف پژوهش حاضر، واسنجی تاثیر جایگاه برند اقتصادی بر شاخص های پایدار شهری در چابهار می باشد.
روش شناسی:
روش تحقیق تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است. به منظور تحلیل های فضایی و نمایش فضایی یافته های تحقیق از محیط نرم افزار SPSS و مدل AHP Fuzzy استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ساکنین شهر چابهار می باشد که با استفاده از فرمول کوکران (382) نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. همچنین از 20 نفر از متخصصین در حوزه برنامه ریزی شهری با استفاده از روش دلفی نیز جهت پاسخ به سوالات مدل پژوهش، پرسش به عمل آمد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش:
قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در این پژوهش شامل شهر چابهار در جنوب استان سیستان و بلوچستان می باشد.
یافته ها و بحث:
نتایج رتبه بندی شاخص های توسعه پایدار با توجه به جایگاه اقتصادی شهر چابهار با استفاده از مدل AHP فازی نشان داد، معیار C3 (اقتصادی) با وزن نرمال نشده 56/0، و وزن نرمال شده 345/0، در اولویت اول قرار دارد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه مورد سنجش نشان داد، متغیر مستقل (جایگاه برند اقتصادی) با متغیر های وابسته (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، بهداشتی و درمانی) دارای رابطه معناداری در سطح 05/0=P می باشد.
نتیجه گیرینتایج نشان داد برند اقتصادی شهر چابهار تاثیر بسزایی در توسعه شاخص های پایدار شهری داشته است.
کلید واژگان: برند اقتصادی, شاخص های پایدار شهری, مناطق آزاد, شهر چابهارIntroduction Economic factors and variables have a major influence on the shape and form of the city,determining the physical characteristics, size, extent,etc.of the city.Awareness of the building and operation of a city's economy,for planning at any level,whether urban,regional or national and analysis of land use is necessary.The aim of this study is to calibrate the effect of economic brand position on sustainable urban indicators in Chabahar.Methodology The research method is analytical and based on library, documentary and field studies.SPSS software and AHP Fuzzy model were used for spatial analysis and spatial representation of research findings. The statistical population of the present study includes the residents of Chabahar,which was determined as the sample size using the Cochran's formula(382 people).Also,20 experts in the field of urban planning using the Delphi method were asked to answer the questions of the research model.Geographical area of research It includes the city of Chabahar in the south of Sistan and Baluchestan province.Results and discussion The ranking results of sustainable development indicators according to the economic status of Chabahar city using fuzzy AHP model showed that X1(economic)criterion with non-normalized weight of 0.56 and normalized weight of 0.345 is in the first priority.The results of multiple regression test showed that the independent variable(economic brand position)with significant variables (economic, social, physical, health and medical), has a significant relationship at the level of P=0.05.Conclusion The results showed that the economic brand of Chabahar city has had a significant impact on the development of sustainable urban indicators.
Keywords: Economic brand, Sustainable urban indicators, Free Zones, Chabahar city -
شهر های کیش و دبی تحت تاثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی، شاهد روند رو به رشدی جمعیتی هستند؛ به گونه ای که به بستر مناسبی برای رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری تبدیل شده اند. متعاقب آن، بهره برداری از منابع طبیعی و اقتصادی و... موجبات گسترش افقی شهرها و تهدیدی برای توسعه پایدار شهری شده است. در نتیجه رویکرد های گوناگونی از جمله رویکرد هوشمندسازی شهری به دنبال ارایه خدمات شهری هوشمند و ارایه راهبرد ها و سیاست هایی به منظور منطبق نمودن آثار منفی ناشی از گسترش فعالیت های انسانی در این شهرها است. این پژوهش وضعیت خدمات شهری هوشمند کیش و دبی را با رویکرد توسعه پایدار بررسی و مقایسه می کند. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل F-ARAS استفاده شد. نتایج پژوهش مبین آن است تفاوت معناداری بین دو شهر کیش و دبی در رابطه با وضعیت شاخص های (قابلیت دسترسی و مشارکت اینترنتی با مقدار من ویتنی (342/2)، شرایط بهداشتی و سلامت الکترونیک با مقدار من ویتنی (351/4)، حفاظت از محیط زیست با مقدار من ویتنی (654/4)، افزایش امکانات لازم در خصوص آلودگی با مقدار من ویتنی431/4، حکمرانی شایسته با مقدار من ویتنی (675/3) و در سطح معناداری (000/0)، وجود دارد، به عبارتی وضعیت این شاخص ها در شهر دبی مطلوب تر از کیش ارزیابی شد، نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد، بین وضعیت خدمات شهری هوشمند و توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی، فیزیکی - محیطی شهرهای کیش و دبی، ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. در نهایت، نتایج اولویت بندی خدمات شهری هوشمند در شهرهای کیش و دبی با استفاده از مدل اراس فازی نشان داد در کیش شاخص حکمرانی شایسته با وزن (564/0) و در دبی نیز همین شاخص با وزن (465/0،)، در اولویت قرار دارند.کلید واژگان: خدمات شهری, شهر هوشمند, توسعه پایدار, کیش و دبیUnder the influence of social and economic factors, the cities of Kish and Dubai are witnessing the ever-increasing population growth and have become a suitable platform for the growth of urbanization and the increase of the urban population. Exploitation of natural and economic resources has caused the horizontal expansion of cities and is a threat to sustainable urban development. The approach of urban smartness seeks to provide smart urban services and provide strategies and policies in order to reduce the negative effects caused by the expansion of human activities in such cities. The present study examines and compares the status of smart urban services in Kish and Dubai with the approach of sustainable development. This research is applied in terms of purpose and survey in terms of the nature and method of research. The data required for the research has been collected by documentary-field method (questionnaire and observation). SPSS software and F-ARAS model were used for data analysis. The results showed that there is a significant difference between the two cities of Kish and Dubai regarding the status of the indicators; including: accessibility and internet participation with the value of Mann-Whitney (2/342), health and electronic health conditions with the value of Mann-Whitney (4/351), environmental protection with the value of Mann-Whitney (4/654), increasing the necessary facilities Regarding pollution with a Mann-Whitney value of 4.431, good governance with a Mann-Whitney value (3.675) and significance level (0.000). In other words, the status of these indicators in Dubai was more favorable than in Kish. The results of Spearman's correlation test showed that there is a significant and positive relationship between the state of smart city services and sustainable economic, social, physical-environmental development of the cities of Kish and Dubai. Finally, the results of prioritizing smart urban services in the cities of Kish and Dubai using the F-ARAS model showed that in Kish, the index of competent governance with a weight of (0.564) and the same index with a weight of (0.465) in Dubai, are in priority.Keywords: Urban services, Smart city, Sustainable Development, Kish, Dubai
-
توسعه افسارگسیخته شهرنشینی تاثیرات و پیامدهای منفی بر کالبد شهرها به جای گذاشته و موجب برهم خوردن تعادل های اجتماعی و محیطی و درنتیجه ظهور سکونتگاه های غیررسمی و بافتی ناکارآمد شهری گشته است. رویکرد بازآفرینی شهری با ایجاد تغییرات مثبت و پایدار در پی ارتقای این بافته ای ناکارآمد می باشد. ازین رو هدف از این پژوهش شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی در شهر زاهدان می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی صورت گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل مدیران، کارکنان و اعضای نهادهای فعال است که در بازآفرینی و نیز مدیریت و توسعه امور فرهنگی در این منطقه نقش دارند. روش جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در این تحقیق از روش های تحلیل ساختاری و تکنیک دلفی استفاده شده و نرم افزار مورداستفاده در این تحقیق MIC MAC می باشد. بر اساس نتایج مدل تحلیل ساختاری 10 شاخص به عنوان مهم ترین و کلیدی ترین شاخص های موثر بر بازآفرینی شهری در شهر زاهدان انتخاب شد که از میان این 10 شاخص انتخاب شده، هفت شاخص از گروه متغیر مدیرتی - نهادی و قانونی، دو شاخص از گروه متغیر اجتماعی - فرهنگی و یک شاخص هم از گروه متغیر محیطی و کالبدی بوده اند. درنتیجه مهم ترین و کلیدی ترین متغیر در بازآفرینی شهری در شهر زاهدان، متغیر مدیریتی - نهادی و قانونی می باشد و بهبود و ارتقاء توان کارشناسی و تخصصی شهرداری، یکپارچگی سیاست های بخش های مختلف شهری، تاکید بر وجود یک مرکز هماهنگ کننده سیاست ها و برنامه ریزی های شهری، تدوین استانداردهای ارزیابی خدمات مدیریت شهری، ملزم نمودن کلیه نهادهای رسمی و غیررسمی به همکاری و هماهنگی با بازآفرینی شهری از جمله مهمترین پیشنهادات در ارتباط با بازآفرینی شهر زاهدان می باشند.
کلید واژگان: بازآفرینی شهری, آینده پژوهی, سکونتگاه های غیررسمی, شهر زاهدانRapid unprecedented development of urbanization has changed the balance of socio-environmental issues and making informal settlements and inefficient urban structures and as a result. The approach of urban regeneration approach tries to improve the inefficiency through positive and sustainable changes. Considering the issues, this study tried to identify the main drivers affecting the urban regeneration in Zahedan city, using futures study method. The statistical population of this mixed-method documentary and survey included managers, employees and members of active institutions that play a role in the regeneration, management, and development of cultural affairs of the city. Library and field studies were used to collect the data. Moreover, structural analysis, Delphi technique, and MIC MAC were used for data analysis. Based on the results of the structural analysis model, 10 indicators were selected as the main indicators that affect urban regeneration of Zahedan city: Seven indicators belong to the managerial-institutional and legal variable group, two indicators belong to the socio-cultural variable group and one indicator belong to the environmental and physical variables. Therefore, the key variable in urban regeneration of Zahedan is the administrative-institutional and legal variable. Among suggestions are: improving expertise in the municipality, integrating different policies of different departments, emphasizing the existence of a coordinating center for urban policies and planning, formulating service evaluation standards for urban management, obliging all official and unofficial institutions to cooperate with urban regeneration.
Keywords: Urban Regeneration, future studies, Informal settlements, Zahedan city -
اهدافیکی از مهم ترین بازتاب های شهرنشینی معاصر، پیدایش و گسترش محله های آسیب پذیر و یا سکونتگاه های غیررسمی در مرکز یا پیرامون شهرها است. هدف از این پژوهش، ارزیابی شاخص ها و متغیرهای پیشران در بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی شهری در شهر زاهدان بود.
روش شناسی: این پژوهش کاربردی-اکتشافی در سال 1400 در منطقه زاهدان به انجام رسید. داده های مورد نیاز با استفاده از تکنیک پویش محیطی و بررسی پیشینه ادبیات جمع آوری شد. جامعه آماری در رابطه با سنجش ظرفیت نهادی، کارمندان و مدیران نهادهای مرتبط بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند (n=50). به منظور ارزیابی شاخص ها و متغیرهای پیشران از تحلیل نظرات کارشناسی با آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. اجزا و عناصر سیستم بافت ناکارآمد شهر گونه بندی و تحلیل شد برای تحلیل یافته ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی و تلفیق این دو با یکدیگر به منظور تحلیل نتایج مدل کارت امتیاز متوازن استفاده شد.یافته هاشاخص های موثر بر بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی عوامل اجتماعی-فرهنگی و جمعیتی، اقتصادی، محیطی-کالبدی و مدیریتی- نهادی بودند. شاخص های اجتماعی-فرهنگی و جمعیتی (62.03%)، اقتصادی (74/50%)، محیطی-کالبدی (23/54%) و مدیریتی-نهادی (20/48%) به ترتیب در شرایط مناسب، متوسط، متوسط و ضعیف قرار داشتند.نتیجه گیریدر بین عوامل موثر بر بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی شهر زاهدان، شاخص مدیریتی-نهادی نیازمند توجه بیشتری است که قطعا بر وضعیت سایر عوامل اجتماعی-فرهنگی و جمعیتی، اقتصادی و محیطی-کالبدی تاثیر بسزایی خواهد داشت.کلید واژگان: بازآفرینی شهری, سکونتگاه های غیررسمی, شهر زاهدانGeographical Research, Volume:37 Issue: 4, 2022, PP 465 -473AimsOne of the important reflections of contemporary urbanization is the emergence and expansion of vulnerable neighborhoods or informal settlements in suburban areas. This study aimed to evaluate the effective factors in the regeneration of city settlements in Zahedan city.MethodologyThis applied-exploratory research was carried out in 2022-2023 in Zahedan city. The data was collected using the environmental scanning technique and literature review. The statistical population was the employees and managers of related institutions, who were selected by purposive sampling (n=50). The analysis of expert opinions was used through a sample t-test. AHP and BSC models were used to analyze the effective factors in the urban regeneration of informal settlements.FindingsThe indicators affecting the regeneration of informal settlements were socio-cultural and demographic, economic, environmental-physical, and managerial-institutional. The socio-cultural and demographic (62.03%), economic (50.74%), environmental-physical (54.23%), and managerial-institutional (48.20%) indicators were in inappropriate, medium, medium, and weak conditions, respectively.ConclusionAmong the affecting indicators in the regeneration of informal settlements in Zahedan, the managerial-institutional needs more attention, which will definitely have a significant impact on the status of other sociocultural and demographic, economic, and environmental-physical indicators.Keywords: Urban Regeneration, Informal Settlement, Zahedan -
در این پژوهش تلاش شده است تا عوامل اجتماعی (شاخص های انسان گرایانه) موثر بر توسعه ی پایدار در چهار طیف پیش برنده و بازدارنده، درونی و بیرونی در بین ساکنین بومی شهر چابهار مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. به منظور شناسایی عوامل اصلی، تعداد 19 شاخص مورد بررسی قرار گرفت و سپس پرسش نامه ای حاوی 100 سوال بین 318 نفر از ساکنین بومی توزیع شد. میزان پایایی پرسش نامه ی طراحی شده 75/0 برآورد گردید. سرانجام؛ جهت تحلیل دادهها ابتدا برای تعیین کفایت و گزینش داده های مناسب از آزمون KMO و کرویت بارتلت استفاده شد که نهایتا 13 عامل و 39 گویه همراه با ارزیابی وضعیت این عوامل در بین ساکنین بومی شهر چابهار به شرح ذیل استخراج و نام گذاری گردید: عوامل اجتماعی پیش برنده درونی در مجموع با 341/73 درصد از واریانس، شامل: اعتماد اجتماعی (کم)، مشارکت اجتماعی (بینابین)، اعتماد بین فردی (بینابین)، روحیه ی کار جمعی (زیاد) و تعهد شغلی (بینابین)، عوامل بازدارنده ی درونی با مجموع 602/65 درصد از واریانس، شامل: تحدید استقلال زنان (کم)، تعصب مذهبی (کم) و تمایز نژادی (نسبتا کم)، عوامل پیش برنده ی بیرونی مجموعا با 920/61 درصد از واریانس، شامل: آزادی سیاسی و فرصت های اجتماعی (کم)، عدالت محوری (بسیار کم) و تضمین شفافیت (کم)، عوامل اجتماعی بازدارنده بیرونی با مجموع 784/59 درصد از واریانس، شامل دو عامل ناکارآمدی قوانین (زیاد) و تبعیض قومی (زیاد).
کلید واژگان: توسعه ی پایدار, توسعه ی اجتماعی, شاخص انسان گرایانه, تحلیل عاملیThe present study has attempted to explore the effective social factors (humanitarian factors) on sustainable development in four spectra including promoting, inhibitory, internal, and external factors among native inhabitants of the city of Chabahar. Nineteen indicators were studied in order to identify the main factors. Also a questionnaire containing 100 questions was distributed among 318 native inhabitants. The reliability value of the questionnaire was 0.75. Regarding data analysis, the KMO and Bartlett's test of sphericity were used for determining the adequacy and selection of proper data. Finally, thirteen factors and thirty nine items assessing the status of these factors among the native residents of Chabahar were extracted and named as follows: the internal promoting social factors (four general indicators and two indicators specific to the people with work experience) resulting to the sum of the total varience equal to %73.341, including “social trust” (low) , “social participation” (intermediate), “interpersonal trust” (intermediate), “collective spirit” (high), and “job commitment” (intermediate); the internal inhibitory factors (sum of total varience equal to (%65.602) including “restricting women’s independence” (low), “religious fanaticism” (low), and “racial distinction” (relatively low); the external promoting factors (sum of total varience equal to (%61.920) including “political freedom and social opportunities” (low), “justice-centeredness” (very low), and “ensure transparency” (low); the external inhibitory social factors (sum of total varience equal to (%59.784) including “inefficiency of rules” (high) and “ethnic discrimination” (high)
Keywords: Factor Analysis, Humanitarian Factors, Social Development, Sustainable Development -
در سال های اخیر که شاهد تحول سریع علوم و فنون هستیم به صراحت می توانیم این تغییر و تحول را در ساختارهای اجتماعی ، اقتصادی ، کالبدی و امنیتی شهرها به خصوص بافت های مختلف آن شاهد باشیم . این تحولات خود نیازمند به بازنگری در خصوصیات شهری را دو چندان می کند و به طبع آن مباحث مربوط به نوسازی و بهسازی شهرهای دارای پیشینه تاریخی مطرح می شوند . ضرورت انجام این تحقیق امکان سنجی ظرفیت زیست اجتماعی در محلات بافت قدیم شهر کرمان است که بر اساس روش تحقیق تحلیلی - توصیفی و مبتنی بر پیمایش های میدانی و مطالعات کتابخانه ای و با استناد به اسناد و نقشه های مختلف و همچنین تکمیل پرسشنامه های طراحی شده و مراجعه به سایت های اینترنتی انجام گرفته است . اطلاعات نیز بر اساس شاخص هایی که ارتباط معنی داری با حیات شهری در نقاط مختلف شهر دارند در نظر گرفته شده است که بررسی معیارهایی مانند پویایی و تحرک اجتماعی ، مشارکت ، امنیت ، احساس تعلق ، تنوع اجتماعی و شرایط اقتصادی ساکنین که در نهایت توسط مدل الکتره 1 از سری مدل های چند شاخصه 2که منجر به اولویت بندی محلات شهری خواهد شد استفاده می شود . هدف این پژوهش رتبه بندی محلات مورد نظر از لحاظ پتانسیل احیای شهری در بافت قدیم است .نتایج به صورت اولویت بندی محلات ارایه می شود که در واقع بیانگر برتری برخی از محلات بر سایر محلات در بافت سنتی شهری خواهد بود .
کلید واژگان: مدل چند شاخصه الکتره, تجدید حیات شهری, بافت تاریخی شهرIn recent years, a rapid development in science and technology has been observed, which can explicitly be recognized in the social, economic, skeletal, and security structures of cities, and especially in different areas of each city. These developments necessitate a reexamination of urban characteristics, and we are thus faced with the problem of renovation and upgrading of cities with a long history. The motivation behind this research was an assessment of the capacity for social life in different areas and neighborhoods of Kerman city, which is done using the analyticaldescriptive approach, and is based on field scaling, studying of library documents, questionnaires, and internet sources. The required information have been acquired with respect to indices that have a meaningful relation with social life. Thus, indices such as social dynamicity, participation, security, the feeling of belonging among the neighbors, social diversity, and economic conditions of the people have been analyzed using ELECTRE model, which is among MADM models, which resulted in prioritizing urban neighborhoods in the old parts of the city. This research aims at assessing the feasibility and thus evaluating the studied areas based on their potential for social life within the context of the city. The results of this research will be presented as a list of graded options, which in fact indicate the superiority of old neighborhoods to the others in the traditional part of the city. Several works of research in form of articles and reports have been done, which focus on different aspects of this subject
Keywords: Electre Model, revitalizing urban life, Historical context -
افزایش دانش و مهارت در برابر مخاطرات توسط سازمان های مدیریت بحران و ارتقای توانایی در راستای توسعه راهبردهای کاهش آن ویژگی مهم یک شهر تاب آور است که لازمه آن آمادگی و آموزش همه جانبه است. هدف اصلی پژوهش حاضر واسنجی جایگاه سازمان های مدیریت بحران در افزایش تاب آوری شهری (مطالعه موردی: شهر زابل) است. این پژوهش بر اساس روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر حسب هدف کاربردی است و همچنین روش جمع آوری داده ها و اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در این پژوهش ابتدا با توجه به جایگاه سازمان های مدیریت بحران همچنین بررسی مطالعات و تحقیقات پیشین 5 بعد (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- ساختاری، مدیریتی و زیست محیطی) به عنوان ابعاد تاب آوری شهری در مقابل مخاطرات تعریف شد و سپس متناظر با هر یک از ابعاد شاخص هایی در نظر گرفته شده و سپس با استفاده از نرم افزار های SPSS، Expert Choice و مدل Fuzzy VIKOR به تحلیل آن ها پرداخته شده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین تمامی گویه های تاب آوری و سازمان های مدیریت بحران شهر زابل رابطه مثبت و معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. یافته های حاصل از تعیین وزن ابعاد با استفاده نرم افزار (Expert Choice) نشان داد، بعد اجتماعی و فرهنگی با وزن به دست آمده 345/0 بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است. در نهایت نتایج مدل وایکور فازی نشان داد، شهرداری بیشترین تاثیر را در افزایش تاب آوری شهر زابل در بین سازمان های مدیریت بحران به خود اختصاص داده است.
کلید واژگان: سازمانهای مدیریت بحران, تاب آوری شهری, مدل تصمیم گیری چند معیاره, شهر زابلEmergency Management, Volume:11 Issue: 1, 2022, PP 129 -140Increasing knowledge and skills against risks by crisis management organizations and improving the ability to develop mitigation strategies is an important feature of a resilient city that requires comprehensive preparation and training. The main purpose of this study is to Analysis of the position of crisis management organizations in increasing urban resilience (Case study: Zabol city). This research is based on descriptive-analytical research method and applied purpose and also the method of collecting data and information using library and field studies. In this study, according to the position of crisis management organizations as well as previous studies and researches, (5) dimensions (economic, socio-cultural, physical-structural, managerial, environmental) were defined as dimensions of urban resilience against risks and then corresponding to each dimension, indicators have been considered, Then they are analyzed using SPSS software, Expert Choice and Fuzzy VIKOR Multi-Criteria Decision Making Model. The results of Pearson correlation coefficient showed that there is a positive and significant relationship between all resilience items and crisis management organizations in Zabol city at 99% confidence level. Findings from determining the weight of dimensions using software (Expert Choice) showed that the socio-cultural dimension with a weight of 0.345, has the highest rank. Finally, the results of the Fuzzy VIKOR model showed that the municipality has the greatest impact on increasing the resilience of Zabol city among crisis management organizations.
Keywords: Crisis Management Organizations, Urban Resilience, Multi-Criteria Decision Making Model, Zabol City -
انسان در طول تاریخ برای تامین نیازهای اصلی خود به محیط زیست متکی بوده است، از طرفی توسعه ی مناسب سرزمینی هنگامی محقق می شود که از محیط به تناسب پتانسیل ها و قابلیت های آن استفاده گردد. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل عمده موثر بر توان های اکولوژیکی نواحی شهری چابهار است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان شهر چابهار تشکیل می دهد که بر اساس سرشماری سال 1395 برابر با (106.739) بوده است و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ای به 384 نفر انتخاب شده است. گردآوری داده ها براساس پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. روایی رسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصان مورد تایید واقع شده است و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 7/0 محاسبه شد که نشان می دهد عدد مطلوبی است و نشان می دهد که پرسشنامه از قابلیت مناسبی جهت سنجش متغیرها برخوردار است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تاییدی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین عوامل موثر بر توان های اکولوژیکی شهر چابهار به ترتیب عوامل طبیعی، مدیریتی و حکمرانی است. در بین عوامل محیطی مهم ترین عامل توجه به حفظ ارزش های باقیمانده از گذشته و تصور شرایط تنزل یافته موجود به عنوان شرایط عادی فراموشی نسلی زیست محیطی، مهمترین عامل مدیریتی عامل توجه به عارضه های طبیعی به ویژه جریانات آبی در برنامه های توسعه شهر توسط متخصصان و مهمترین عامل حکمرانی عامل مشارکت شهروندان در امور شهری است.
کلید واژگان: توان های اکولوژیک, توان محیطی, توسعه شهری, شهر چابهار -
آمایش سرزمین از طریق تنظیم رابطه انسان با محیط، توسعه در خور و پایداری را ایجاد نموده و با ایجاد هماهنگی بین انسان و محیط به شناخت توان های اکولوژیکی و ارزیابی آن نیز می پردازد. هدف نهایی تمام برنامه ریزی ها در قالب آمایش سرزمین نیل به توسعه پایدار، تعادل و توازن منطقه ای، توزیع مناسب فعالیت ها و استفاده حداکثر از قابلیت های محیطی در فرایند توسعه مناطق است. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر در عدم پیروی توسعه روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، در زمره پژوهش های بنیادی و دارای ماهیتی توصیفی، همچنین از نظر روش، در گروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد. ابزار گردآوری اطلاعات (کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) اشت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان (بخشداران، دهیاران و مدیران روستاهای شهرستان زابل) بوده که در چارچوب اشباع نظری نهایی با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به عنوان حجم نمونه، انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش داده بنیاد استفاده شده است. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت شناخت مجموعه عوامل موثر در عدم پیروی توسعه پایدار روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین با استفاده از روش تیوری زمینه ای، 37 مفهوم و 13 واحد معنایی و 6 مقوله (فقدان طرح یکپارچه و نظام مند، مدل های نامنسجم آمایش سرزمین، برنامه ها و اهداف تدوین شده به صورت کیفی، عدم مدیریت یکپارچه و منسجم، ساختار تک ساخت سیاسی، عدم مشارکت مردم)، استخراج شد.
کلید واژگان: آمایش سرزمین, توسعه پایدار روستایی, داده بنیاد, شهرستان زابلLand use planning, through the regulation of human relations with the environment, creates appropriate development and sustainability, and by creating harmony between humans and the environment, the need to recognize ecological potentials and evaluate them. The ultimate goal of all planning in the form of land use planning is to achieve sustainable development, regional balance, proper distribution of activities and maximum use of environmental capabilities in the process of regional development. In this regard, the purpose of this study is set of effective factors in not following the sustainable development of rural areas of Zabol County from the principles of land use planning (qualitative research). In terms of purpose, the present study is a part of basic research and has a descriptive nature, and in terms of method, it is in the group of qualitative research. It is a tool for gathering information (library and field (interview)). The statistical population of the present study includes experts (district heads, villagers and village managers of Zabol County) that in the framework of the final theoretical saturation using purposive sampling, 15 people were selected as the sample size. To analyze the information, the method of Grounded theory (Foundation Data Theory) has been used. From the results of interviews with experts to identify the set of effective factors in not following the sustainable development of villages in Zabol County from the principles of land use planning using the grounded theory method, 37 concepts and 13 semantic units and 6 categories (Lack of integrated and systematic plan, incoherent land use planning models, programs and goals formulated in a qualitative manner, lack of integrated and coherent management, monolithic political structure, lack of public participation) were extracted.
Keywords: land use Planning, Sustainable rural development, qualitative research, Zabol County
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.