فاطمه یاری
-
سابقه و هدف
مقایسه تنوع ژنتیکی مولکول های HLA در اقوام مختلف ایران، می تواند در ارائه راه کار مناسب برای تامین اهداکنندگان سلول های بنیادی خونساز جهت بیماران ایرانی کمک کننده باشد. هدف، مطالعه مقایسه دو گروه آللی شایع در ایران شامل HLA-B*35 و HLA-B*51، دراقوام ایرانی بود.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی، تعیین آلل هایHLA-B در وضوح پایین با روشPCR-SSP صورت پذیرفت. اطلاعات قومیتی و HLA از قومیت های عرب (370 n=)، گیلک (510 n=)، لر (465 n=) و کرد (719 n=) جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردیده و ارتباط آلل و نژاد، بررسی و با آزمون آماری کای دو، رابطه معنادار بین فراوانی آلل ها ارزیابی شد.
یافته هافراوانی HLA-B*35 در اقوام لر، گیلک، عرب و کرد به ترتیب عبارت بود از: 22/20، 75/22، 35/11 و 61/19 و به همین ترتیب برای HLA-B*51 ، فراوانی عبارت بود از 28/18، 31/9، 32/9 و 52/17. فراوانی های به دست آمده در جمعیت کلی ایران در این مطالعه عبارت بود از 19% برای HLA-B*35 و 2/14% برای HLA-B*51 . داده ها برای دو گروه آللی ذکر شده در اقوام مورد مطالعه، تفاوت معنادار نشان دادند (05/0 <p).
نتیجه گیریهر چند HLA-B*35 و HLA-B*51 ، در جمعیت کلی و هم در قومیت های بررسی شده، بیشترین فراوانی را در جایگاه ژنی HLA-B به خود اختصاص دادند ولی اختلاف آن ها در قومیت ها معنادار بود. این مطالعه، نشان دهنده تنوع ژنتیکی بالای HLA-B در اقوام مورد مطالعه بوده و می تواند در ارائه راه کار برای جستجوی اهداکننده مناسب جهت بیماران از اقوام مختلف کمک کننده باشد.
کلید واژگان: قومیت, ایران, HLA-B51, HLA-B35Background and ObjectivesComparing the genetic diversity of HLA molecules among various ethnic groups in Iran can assist in providing suitable strategies for sourcing hematopoietic stem cell donors for Iranian patients. The objective was to compare two prevalent allelic groups in the overall population of Iran, specifically HLA-B*35 and HLA-B*51, across different Iranian ethnicities
Materials and MethodsIn this descriptive study, the determination of HLA-B alleles was conducted at low resolution level using the PCR-SSP method. Ethnic data and HLA information were collected and analyzed from the Arab ethnicity (n=370) as well as the Gilak (n=510), Lur (n=465), and Kurdish (n=719) ethnic groups. The relationship between alleles and ethnicity was examined, and a chi-square statistical method was employed to assess the significant relationship between the allele frequencies.
ResultsThe Frequencies of HLA-B*35 among the Lur, Gilak, Arab, and Kurdish populations were recorded as follows: 20.22%, 22.75%, 11.35%, and 19.61%, respectively. Similarly, the prevalence of HLA-B*51 was noted as 18.28%, 9.31%, 9.32%, and 17.52%. The overall frequencies observed in the general population of Iran in this study were 19% for HLA-B*35 and 14.2% for HLA-B*51. Furthermore, the frequencies for the two mentioned allelic groups in the studied ethnicities showed significant differences (P<0.05).
ConclusionsAlthough HLA-B*35 and HLA-B*51 exhibited the highest frequencies at the HLA-B gene locus in the overall population and the ethnic groups, the differences in the frequencies among the ethnicities were significant. This study highlights the high genetic diversity of HLA-B within the studied ethnic groups.
Keywords: Ethnicity, Iran, HLA-B51, HLA-B35 -
سابقه و هدف
انجام پیوند سلول های بنیادی خونساز در بیماران هماتولوژیک نیاز به سازگاری دهنده و گیرنده برای آنتی ژن های سازگاری نسجی یا HLA دارد. این مطالعه جهت بررسی فراوانی آلل های HLA و تنوع ژنتیکی آن ها در برخی اقوام ایرانی صورت گرفت تا در بانک HLA ذخیره شده و جهت جستجوی اهداکننده مناسب در پیوند مغز استخوان، مورد استفاده قرار گیرد.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی، با استفاده از روش PCR-SSP، آلل های HLA-DRB1 مربوط به اهداکنندگان، در وضوح پایین تعیین گردید. با استفاده از داده های آزمایشگاهی HLA و نرم افزار مرکز سپاس مربوط به اطلاعات اهداکنندگان سلول های بنیادی خونساز سازمان انتقال خون، اطلاعات قومیتی و HLA از افراد دارای قومیت های گیلک، (510 n= ، 70/24 درصد)، لر (465 n= ، 53/22 درصد)، کرد (719 n= ، 84/34 درصد) و عرب (370 n=، 93/17 درصد) جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. با روش کای دو، رابطه معناداری بین فراوانی آلل ها در قومیت ها ارزیابی شد (05/0 <p).
یافته هادر گروه های آللی لکوس ژنی HLA-DRB1 ، HLA-DRB1*09 (6/0 درصد) و HLA-DRB1*12 (8/0 درصد) و HLA- DRB1*08(6/1 درصد) دارای فراوانی پایین بودند. گروه های آللی با فراوانی بالا عبارت بودند از HLA-DRB1*11 (7/22 درصد)، HLA-DRB1*03 (8/11 درصد)، HLA-DRB1*15 (7/11 درصد) و HLA- DRB1*04 (1/11 درصد). از بین این گروه های آللی، فراوانی 9 گروه آللی HLA-DRB1 ، در اقوام مورد مطالعه، تفاوت معنادار نشان دادند.
نتیجه گیریفراوانی تعدادی از آلل ها در بین اقوام ایرانی تفاوت معنادار داشتند. شناسایی شباهت ها و تفاوت ها در فراوانی آلل های HLA بین اقوام ایرانی می تواند علاوه بر گسترش بانک اهداکنندگان، در راستای برنامه ریزی تامین اهداکنندگان سلول های بنیادی خونساز برای بیماران از اقوام مختلف ایرانی کمک کننده باشد.
کلید واژگان: HLA-DRB1, قومیت, ایرانBackground and ObjectivesThis study looked at the frequency of HLA alleles and their genetic diversity in specific Iranian ethnic groups. This is important for the successful transplantation of hematopoietic stem cells.
Materials and MethodsIn this descriptive study, HLA-DRB1 alleles were determined in low resolution level for donors using the PCR-SSP method. By using the HLA lab data and the stem cell donors’ information in Iranian Blood Transfusion Organization, the ethnic and HLA information from the Gilak (n = 510, 24.70%), Lur (n = 465, 22.53%), Kurd (n = 719, 34.84%), and Arab (n = 370, 17.93%) ethnicities were collected and analyzed. The relationship between alleles and ethnicity was examined, and a statistically significant relationship (p < 0.05) between the frequency of alleles in the studied ethnic groups was evaluated using the chi-square test.
ResultsThe low frequency allelic groups related to HLA-DRB1 were HLA-DRB1*09 (0.6%), HLA-DRB1*12 (0.8%), and HLA-DRB1*08 (1.6%). Allelic groups with higher frequency included HLA-DRB1*11 (22.7%), HLA-DRB1*03 (11.8%), HLA-DRB1*15 (11.7%), and HLA-DRB1*04 (11.1%). Among the allelic groups of HLA-DRB1, the frequency of 9 HLA-DRB1 allelic groups showed significant differences in the studied populations.
Conclusions :
The frequency of several allelic groups showed significant differences among Iranian ethnicities. Identifying similarities and differences in the frequency of HLA alleles among Iranian ethnicities can help not only expand the pool of donors in registries but also assist in planning for providing of hematopoietic stem cell donors for patients from different Iranian ethnic groups.
Keywords: HLA-DRB1, Ethnicity, Iran -
سابقه و هدف
یکی از آنتیژنهای فرعی گروه خونی،Duffy میباشد که شامل زیرگروههای مختلف است. سیستم گروه خونی Duffy ، از نظر انتقال خون، از اهمیت بالینی برخوردار است، لذا شناسایی دقیق این آنتیژن اهمیت به سزایی دارد. دراین مطالعه، فرآیند محلولسازی غشای گلبول قرمز و خالصسازی آنتیژن بررسی شد.
مواد و روشهادر این مطالعه تجربی، کیسه گلبول قرمز متراکم با ویژگی O- و Fya+ از پایگاه انتقال خون استان تهران، تهیه شده و با به کارگیری دترژانت Nonidet P-40، اقدام به محلولسازی غشای آنها شد. در مرحله بعد، آنتیژن Fya با استفاده از روش کروماتوگرافی تمایلی و به کارگیری آنتیبادی اختصاصی این آنتیژن خالصسازی شد. ویژگی پروتیین خالص شده با روشELISA بررسی شد.
یافتههاویژگی Fya+ در گلبولهای قرمز کیسه RBC با روش آگلوتیناسیون تایید شد. به علاوه، ویژگی آنتیژن تخلیص شده از کیسه یاد شده، با روش ELISA تایید شد. جذب نوریOD 450 nm آنتیژن تخلیص شده در روش ELISA با آنتیبادیهای Fya و Fyb، به ترتیب 137/0 ± 056/1 و 016/0 ± 197/0 (2 n=) بود.
نتیجه گیریجهت دستیابی به آنتیژن Fya، محلولسازی غشای گلبول قرمز با استفاده از دترژانت غیر یونی Nonidet P-40، قابل انجام بوده و میتوان در مطالعههای بعدی از آنتیژن به دست آمده، در زمینههای مختلف از جمله ایمنیزایی و تولید آنتیبادی بهره برد.
کلید واژگان: کروماتوگرافی تمایلی, گلبول قرمز, سیستم گروه خونی دافیBackground and ObjectivesOne of the antigens of the blood group is Duffy, which includes different subtypes. This system is of clinical importance in terms of blood transfusion, so accurate identification of this antigen is very important. In this study, the process of solubilization of red blood RBC membrane and purification of the Duffy antigen, were investigated.
Materials and MethodsIn this experimental study, packed RBCs (O- and Fya+) were obtained from the blood donation center of Tehran province. The membranes of RBCs were solubilized using Nonidet P-40 detergent. In the next step, Fya antigen was purified by affinity chromatography method using a specific antibody against this antigen. The specificity of the purified protein was tested by ELISA technique.
ResultsThe Fya+ characteristic of red blood cells of the RBC bag was confirmed. In addition, the specificity of the antigen was confirmed by ELISA method. The absorbance levels of the purified antigen (OD450nm) in ELISA method were 1.056 ± 0.137 and 0.197 ± 0.016 by employing the Fya and Fyb antibodies, respectively.
ConclusionsThe present research showed that red blood cell membrane solubilization can be done to purify Fy antigen and this antigen may be used in various fields including immunization and antibody production.
Keywords: Affinity Chromatography, RBC, Duffy Blood Group system -
سابقه و هدف
آنتی بادی علیه آنتی ژن RhD در طب انتقال خون و بالین از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. لذا در این مطالعه به بررسی عوامل موثر در بهینگی ایمونیزاسیون جهت دستیابی به لنفوسیت ایمونیزه شده تولیدکننده آنتی بادی پرداخته شده تا در محیط آزمایشگاهی به آنتی بادی علیه آنتی ژن RhD دست یافته شود.
مواد و روش هادر یک مطالعه تجربی، لنفوسیت های خون محیطی به روش فایکول از کیسه های خون کامل O منفی جداسازی شدند. سپس این لنفوسیت ها با ال لوسین متیل استر تیمار شده و در پلیت کشت سلولی با آنتی ژن محلول و ذره ای RhD ، اینترفرون گاما، اینترلوکین4 و CpGODN به مدت یک هفته در دمای 37 درجه سانتی گراد مواجه شدند. پس از این مدت انکوباسیون به منظور ارزیابی تولید آنتی بادی از لنفوسیت ها بر روی سوپرناتانت حاصل از محیط کشت مواجه سلولی با روش الایزا انجام شد.
یافته هااستفاده از اینترفرون گاما، ترکیب آن با اینترلوکین-4 و CpGODN به عنوان عوامل بهینه کننده جهت تولید آنتی بادی از لنفوسیت های جدا شده به روش فایکول در ایمونیزاسیون آزمایشگاهی شناخته شدند (به ترتیب با تولید آنتی بادی با غلظت های 831/36 ± 851/75 ، 293/31 ± 195/82 و814/24 ± 134/66 نانوگرم در میلی لیتر در 10 مواجه صورت گرفته).
نتیجه گیریاستفاده از عوامل بهینه کننده ایمونیزاسیون نقش موثری بر تولید آنتی بادی علیه آنتی ژن RhD در محیط آزمایشگاهی دارند.
کلید واژگان: ایمنی زایی, تکنیک درون آزمایشگاهی, آنتی بادی هاBackground and ObjectivesAntibody against RhD antigen is important in blood transfusion and clinical medicine. Therefore, in this study, the effective factors in the optimization of in vitro immunization to achieve immunized lymphocytes that produce antibodies were evaluated to obtain antibodies against RhD antigen in the culture medium.
Materials and MethodsIn an experimental study peripheral blood mononuclear cells were isolated from O-Negative whole blood bags using the Ficoll method. These cells were treated with L-leucyl-L-leucine methyl ester (LLME) and were exposed to soluble and particulate RhD antigen, interferon-gamma (IFN-γ), interleukin-4 (IL-4) and CpGODN in a culture plate at 37°C for one week. After this period of incubation, in order to evaluate the production of antibodies from lymphocytes on the supernatant obtained from the culture medium, ELISA assay was performed.
ResultsThe use of IFN-γ, IFN-γ + IL-4 and IFN-γ + CpGODN was identified as the most optimal factors for the production of antibodies in an in vitro immunization (by producing antibodies with concentrations of 75.851 ± 36.831, 82.195 ± 31.293, and 66.134 ± 24.814 ngrml in 10 exposures).
ConclusionsThe use of immunization optimization agents, has an effective role in the production of antibodies against RhD antigen in the in vitro culture.
Keywords: Immunization, In Vitro Techniques, Antibodies -
سابقه و هدف
آنتیژنهای سازگاری نسجی (HLA)، تنوع ژنتیکی بالایی داشته و فراوانی آن ها میتواند در قومیتهای مختلف، متفاوت باشد. لذا تعیین این آنتیژنها در قومیتهای مختلف میتواند دادههایی به دست دهد که از آن بتوان در گسترش مرکز ملی پذیرهنویسی اهداکنندگان سلولهای بنیادی استفاده نمود.
مواد و روشهادر این مطالعه توصیفی که در طی سالهای 1399 و 1400 بر روی 2064 داوطلب اهدای سلولهای بنیادی خونساز صورت گرفت، تعیین آللهای HLA-A با روش PCR-SSP صورت پذیرفت. اطلاعات نژادی/قومیتی و HLA از قومیتهای گیلک (150 نفر)، لر (465 نفر)، کرد (719 نفر) و عرب (370 نفر) تجزیه و تحلیل و ارتباط آلل و نژاد با روش آماری کایدو، ارزیابی شد. برای این منظور، مقایر باقیمانده استاندارد شده، تعیین گردیده و در تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار R استفاده شد.
یافته هافراوانی آللی در گروههای قومی مورد مطالعه، برای HLA-A*23 و HLA-A*31 ، کمتر از 3 درصد به دست آمد. در گروههای آللی HLA-A*25 ، HLA-A*34 ، HLA-A*36 ، HLA-A*43 ، HLA-A*66 ، HLA-A*69 و HLA-A*74 ، این فراوانی کمتر از 1% جمعیت مورد مطالعه بود. فراوانی گروههای آللی کمیاب HLA-A ، شامل HLA-A*34 ، HLA-A*69 و HLA-A*74 ، در اقوام لر، گیلک، عرب و کرد تفاوت معنادار (p- value کمتر از 05/0) نشان دادند.
نتیجه گیریشناسایی فراوانی آللهای HLA در قومیتهای مختلف، میتواند شباهتها و تفاوتها در گروههای آللی را در آن اقوام مشخص و در طراحی یک برنامه بهتر برای توسعه مراکز اهدای سلول های بنیادی موثر باشد.
کلید واژگان: HLA, ایران, قومیتBackground and ObjectivesHistocompatibility antigens (HLAs) have high genetic diversity and their frequency can be diverse in different ethnicities. Therefore, the determination of these antigens in different ethnicities can provide data used in the expansion of centers for the registration of stem cell donors.
Materials and MethodsIn this descriptive study, donor DNA was extracted and qualified. Then, the allele groups of HLA-A were determined at low resolution level by PCR-SSP method. Ethnic and HLA information of Gilak (n= 150), Lor (n= 465), Kurdish (n = 719) and Arab (n = 370) were analyzed and the relationship between the allele and ethnicity was examined and a significant relationship between the frequencies of alleles in the studied ethnicities were evaluated by chisquare statistical method. In this study, a statistically significant level of 0.05 was considered. In order to determine in which of the ethnicities the frequency of the studied alleles was higher than the expected values under the assumption of independence, the standardized residual values were determined.
ResultsAllelic frequencies in the studied ethnic groups were obtained for HLA-A*23 and HLA-A*31, <3% . In allelic groups of HLA-A*25, HLA-A*34, HLA-A*36, HLA-A*43, HLA-A*66, HLA-A*69 and HLA-A*74, this frequency was less than 1 %. The frequency of rare HLA-A allelic groups, including HLA-A*34, HLA-A*69 and HLA-A*74, showed a significant difference in the ethnic groups (p-value less than 0.05).
ConclusionsIdentifying the frequency of HLA alleles in different ethnicities can identify similarities and differences in allelic groups in those ethnicities.
Keywords: HLA, Iran, Ethnicity -
هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش توانایی مدیریت و مدیریت ریسک سازمانی بر اظهار نظر حسابرس با تاکید بر ابهام در تداوم فعالیت شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران است. در پژوهش حاضر تعداد 180 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 الی 1398 (12 سال) مورد بررسی قرار گرفت. به عبارت بهتر 2160 سال- شرکت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای اندازه گیری شاخص توانایی مدیریت از مدل تحلیل پوششی داده ها و برای اندازه گیری متغیر مدیریت ریسک سازمانی از طریق مدل گوردون استفاده شده است. در این پژوهش از رگرسیون حداقل مربعات برای آزمون فرضیه پژوهش استفاده گردیده است. نتایج بررسی ها موید این موضوع است که هرچه شرکت فرآیندهای مدیریت ریسک سازمانی را بهبود دهد، در گزارش حسابرسی بندی در خصوص ابهام در تداوم فعالیت وجود ندارد. علاوه بر این هرچه توانایی مدیریت بالاتر باشد، رابطه بین مدیریت ریسک سازمانی و اظهار نظر حسابرس در خصوص تداوم فعالیت شرکت تقویت می شود. در واقع توانایی مدیریت منجر به ایجاد مدیریت ریسک سازمانی بهتر شده و حسابرس بندی در خصوص چالش تداوم فعالیت شرکت بیان ننموده است.کلید واژگان: توانایی مدیریت, مدیریت ریسک سازمانی, اظهار نظر حسابرس, تداوم فعالیتThe purpose of this study is to explain the role of the ability to manage and manage organizational risk on the auditor's opinion on the assumption of Going concern of member companies of the Tehran Stock Exchange. In the present study, 180 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 2008 to 2020 (12 years) were examined. In other words, 2160 years - the company has been analyzed. Data envelopment analysis model was used to measure the management ability index and Gordon model was used to measure the organizational risk management variable. In this research, least squares regression has been used to test the research hypothesis. The results of the studies confirm that as the company improves its organizational risk management processes, there is no ambiguity in the audit report regarding the continuity of operations. In addition, the higher the management ability, the stronger the relationship between organizational risk management and the auditor's opinion about the continuity of the company. In fact, management ability has led to better organizational risk management and the auditor has not stated the challenge of Going concern the company's operations.Keywords: managerial ability, enterprise risk management (ERM), auditor's opinion, Going-concern
-
هدف
امام علی (ع) به عنوان حاکم و زمامدار جامعه اسلامی، احکام حکومتی در حوزه های گوناگونی صادر می نمودند که این احکام در جنگ ها و غیر آن به مناسبت های مختلفی صورت می پذیرفت. تحلیل احکام حکومتی امیرالمومنین و به خصوص احکام حکومتی در حوزه سیاسی، به دلیل اینکه حضرت در دوره ای کوتاه مدت، زمامدار جامعه اسلامی بودند و به دلیل دارا بودن مقام عصمت و مصونیت از خطا و اشتباه، می توان از تدابیر حکومتی ایشان بهره گرفت، ضروری به نظر می رسد.
مواد و روش هاپژوهش حاضر در صدد است با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، احکام حکومتی امیرالمومنین (ع) در حوزه سیاسی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
یافته هابررسی ها نشان می دهد احکام حکومتی نظیر عفو بازماندگان جنگ جمل، پذیرش حکمیت در جنگ صفین، عدم بازگرداندن فدک به اهل بیت (ع)، افشای سوابق سوء برخی افراد، حذف لقب امیرالمومنین در پیمان حکمیت و پذیرش آن از ناحیه حضرت احکام حکومتی است که با اهداف و مصالح خاصی از ناحیه حضرت صورت پذیرفته است.
نتیجه گیریهر یک از احکام حکومتی مذکور با اهداف خاصی صادر گردیده که مهم ترین آن ها حفظ نظام نوپای اسلامی بود.
کلید واژگان: احکام حکومتی, اسلامی, امام علی (ع), مصلحتPurposeImam Ali (a.s.) as the ruler and leader of theIslamic society, used to issue governmental decrees invarious fields, and these decrees were accepted in warsand other occasions. Analysis of the rulings of Amir alMu'minin and especially the rulings in the political field,because he was the leader of the Islamic society for a shortperiod of time and because of his position of infallibilityand immunity from mistakes, we can benefit from hisruling measures. It seems necessary.
Materials and MethodsThe present study aims toanalyze the rulings of Amir al-Mu'minin (AS) in thepolitical sphere by adopting the descriptive-analyticalmethod.
FindingsThe researches show that government decreessuch as amnesty to the survivors of the Battle of Jamal,acceptance of arbitration in the Safin War, failure toreturn Fadak to the Ahl al-Bayt (AS), disclosure of badrecords of some people, removal of the title of Amir alMu'minin in the arbitration agreement and acceptance ofit from Hazrat district is a government decree that wasmade with specific goals and interests of Hazrat district.
ConclusionEach of the aforementioned governmentdecrees was issued with specific goals, the mostimportant of which was to preserve the nascent Islamicsystem.
Keywords: Governmental, Islamic, Imam Ali, expediency -
احکام حکومتی در خلال بررسی های فقیهان، در سه مرحله تطور داشته است.بدین سان که شیخ مفید و شیخ طوسی آن را در فقه بنا نهاده و شهید اول در آن تحول ایجاد کرد و در سایه نظریات فقهای عصر صفوی رابطه آن با مصلحت مشخص شد و امام خمینی طرح جامعی درباره آن نمایاند. پژوهش حاضر در صدد است با اتخاذ روش تفسیری- کیفی، به بررسی و تحلیل نظریات شهید اول در مورد احکام حکومتی بپردازد. بررسی ها نشان داد شهید اول علاوه بر مطرح نمودن موضوعات فقهی در حوزه مصلحت نظیر فقیهان قبل از خود و پیرایش دیدگاه ایشان از اختلاط با نظریات اهل سنت، ابعادی دیگر از این موضوع را در قالب قاعده های فقهی مورد بررسی قرار داد و از این رهگذر به آن ها حالت کلی و عام بخشید و برای اولین بار مصلحت راذیل عنوانی مستقل مطرح نمود. وی گام های نوینی در راه بازشناسی مفهوم مصلحت و تقسیم آن به اقسام مختلف برداشت و ارتباط آن ها را با احکام حکومتی در قالب قاعده های فقهی بیان نمود و مصلحت را به عنوان مبنا و ضابطه احکام حکومتی دانست و بر مراعات نمودن اهم و مهم و اجرای اخکام شرعی هم تاکید داشته و نیز برای اولین بار مقاصد شرع را به حفظ نفس، دین، عقل، نسل و مال تقسیم نموده و مصلحت را از زاویه دیگری دارای سه نوع ضروری، حاجی و کمالی دانست.کلید واژگان: شهید اول, حکم حکومتی, ضوابط, معیارهاThe rulings of the government have evolved in three stages during the studies of the jurists. Thus, Sheikh Mofid and Sheikh Tusi established it in jurisprudence and the first martyr made a change in it, and in the light of the theories of the jurists of the Safavid era, its relationship with specific expediency And Imam Khomeini showed a comprehensive plan about it. The present study intends to study and analyze the theories of the first martyr about the rulings of the government by adopting a descriptive-analytical method. Studies show that the first martyr, in addition to raising jurisprudential issues in the field of expediency such as the jurists before him and refining his view of mixing with Sunni theories, examined other aspects of this issue in the form of jurisprudential rules. In this way, he gave them a general state and for the first time, the vile expediency proposed an independent title. He took new steps in recognizing the concept of expediency and dividing it into different types and expressed their relationship with government rulings in the form of jurisprudential rules and considered expediency as the basis and rule of government rulings and the importance of observing He also emphasized the importance of implementing the Shari'a rulings, and for the first time divided the purposes of the Shari'a into the preservation of the soul, religion, intellect, generation and property, and considered expediency from three angles to have three types of necessity, pilgrimage and perfectionKeywords: The first martyr, Government decree, rules, Criteria
-
سابقه و هدف
ایمنی زایی در آزمایشگاه، امکان پذیر می باشد. در این روش سلول های تک هسته ای خون محیطی، جداسازی شده و با فاکتورهای لازم جهت ایمنی زایی در محیط کشت مواجه می شوند. در این مطالعه، به دنبال شناخت فاکتورهای مختلف و عوامل دخیل در فرآیند ایمنی زایی لنفوسیت های B در آزمایشگاه به عنوان مرحله مقدماتی در ایجاد آنتی بادی بر علیه آنتی ژن گروه خونی Kell بودیم.
مواد و روش هادر یک مطالعه تجربی، آنتی ژن Kell از کیسه های خون کامل Kell+ جداسازی و تخلیص شد. سلول های تک هسته ای خون محیطی از کیسه های خون کامل Kell- با استفاده از روش گرادیان دانسیته، جداسازی شدند و پس از مواجهه با ال لوسیل ال لوسین متیل استر، با کلیه فاکتورهای لازم جهت ایمنی زایی در محیط کشت با غلظت مناسب از آنتی ژن، ادجوانت و سیتوکاین های اینترلوکین 4 و اینترفرون گاما مواجه گردیدند. پس از 11-7 روز، سوپ روبی سلول ها از نظر تولید آنتی بادی با روش حساس الایزا بررسی شدند.
یافته هامطلوب ترین شرایط کشت به منظور ایجاد ایمنی زایی و تولید آنتی بادی اختصاصی Anti-Kell ، مواجهه سلول های تک هسته ای با غلظت 25/0 میلی مولار LLME و به کارگیری 1000-500 نانوگرم در میلی لیتر آنتی ژن Kell به همراه 10 میکرولیتر MLC (Mix lymphocyte culture) است. میانگین جذب نوری در طول موج 450 نانومتر که بیانگر تولید آنتی بادی اختصاصی علیه آنتی ژن Kell می باشد، در این حالت 03/0 ± 052/2 به دست آمد.
نتیجه گیریبر اساس مطالعه انجام شده، انجام ایمنی زایی در محیط کشت علیه آنتی ژن Kell امکان پذیر می باشد و می توان با به کارگیری عوامل مختلف، تحریک سلول های تولیدکننده Anti-Kell در محیط کشت را بهینه سازی کرد.
کلید واژگان: ایمنی زایی, آنتی بادی, سیستم گروه خونی KellBackground and Objectivesin-vitro immunization is one of the common methods of immunization as a preliminary step in the production of Monoclonal Antibodies. In this method, peripheral blood mononuclear cells (PBMC) are isolated and incubated in culture medium with necessary factors for immunization. Antigen-specific B lymphocytes proliferate and differentiate into cells that secrete specific antibodies. In the current study, we aimed to identify various factors and contributing elements on B cell In-vitro immunization process for the generation of antibody against Kell blood group antigen.
Materials and MethodsIn this experimental study, Kell antigen was purified from Kell+ whole blood. Peripheral blood mononuclear cells were isolated using a density gradient approach from Kell- whole blood bag. After exposure to L-Leucyl-L-leucine methyl ester (LLME), they were incubated with other required factors for immunization, including antigen (500-1000 ng/ml), adjuvant (5-20 mg/ml), and cytokines (9.5 pg/ml). After 7-11 days, cells supernatant was evaluated using a sensitive method, ELISA, for antibody production.
ResultsIt was observed that the most desirable culture condition for immunization and further production of specific anti-Kell antibody from mononuclear cells was 0.25 mM concentration of LLME employing 500-1000 ng of Kell antigens and 10 microliter MLC. In the mentioned condition, the optical density was read at 450 nm as 2.052 ± 0.03, which was the representative of production of specific anti-Kell antibody.
ConclusionsBased on the study, immunization in culture medium against Kell antigen can be done. By employing different factors, the production of anti-Kell producing cells in culture condition can be optimized.
Keywords: Immunization, Antibody, Kell Blood-group System -
مقدمه
جراحی ارتوگناتیک، علاوه بر تغییراتی که در ظاهر صورت و اکلوژن ایجاد میکند، بیومکانیک و نیروی حاصل از جویدن را نیز تغییر میدهد. هدف از مطالعهی حاضر، بررسی تغییرات ماکزیمم نیروی بایت بعد از جراحیهای ارتوگناتیک در بیماران کلاس III بود.
مواد و روشهادر این مطالعهی کارآزمایی بالینی، 20 بیمار اسکلتال کلاس III مراجعهکننده به دانشکدی دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) در سال تحصیلی 1397 تا 1398 که تحت درمان ارتودنسی و آمادهی عمل جراحی فک بودند، انتخاب شدند. اندازهگیری بیت، بلافاصله قبل از انجام جراحی و 3 ماه بعد از انجام جراحی انجام شد. تکنیک جراحی در این بیماران، تکنیک 2 فک بود. حداکثر نیروی بایت دندانی در 2 ناحیهی مولر اول سمت راست ماگزیلا و مولر اول سمت چپ ماگزیلا در دو فاصلهی زمانی قبل از جراحی و سه ماه بعد از جراحی اندازهگیری شد. سنسور، ابتدا بر روی دندان مولر اول ماگزیلا یک سمت گذاشته و سپس طرف دیگر و بار دیگر بلعکس انجام شد. اندازهگیری در هر سمت سه مرتبه تکرار شده و بیشترین عدد حاصله به عنوان MBF (Maximum bite force) بیمار یادداشت گردید، دادهها با آزمونهای آماری ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند (0/05 = α).
یافته هامیانگین حداکثر نیروی بایت دندانی 3 ماه بعد از جراحی فک، کاهش معنیداری یافته بود (0/001 > p value) ولی بین نیروی بایت با جنسیت افراد، ارتباط معنیداری وجود نداشت (0/244 = p value).
نتیجه گیریجراحی فک در بیماران کلاس III اسکلتال، باعث کاهش نیروی بایت در 3 ماه بعد از جراحی فک گردید
کلید واژگان: نیروی بایت دندانی, مال اکلوژن کلاسIntroductionOrthognathic surgery not only changes the appearance of the face and the occlusion, but also changes the biomechanics and force of chewing. The aim of this study was to evaluate the maximum changes in byte force after orthognathic surgery in class III patients.
Materials & MethodsIn this clinical trial study, 20 class Ш skeletal patients referred to the School of Dentistry of Isfahan Azad University in the academic year 97-98 were selected and were divided into two groups before orthognathic surgery and 3 months after orthognathic surgery. The surgical technique in these patients was 2-jaw technique (Lefort 1 and BSSO). The area of the first right maxillary molar and the left maxillary first molar were measured at two intervals before surgery and three months after surgery. The sensor was first placed on one side of the first maxillary molar, then on the other side, and vice versa. The measurements were repeated three times on each side and the highest number was recorded as the patient's MBF (Maximum bite force). Data were analyzed using ANOVA and Tukey statistical tests (α = 0.05).
ResultsMean maximum dental bite force was significantly decreased 3 months after surgery (p value < 0.001); this did not lead to a significant difference between maximum bite force and gender (p value = 0.244).
ConclusionMaxillofacial surgery in class III skeletal patients reduces the byte force in 3 months after maxillofacial surgery.
Keywords: Bite force, Malocclusion, Angle class III, Orthogenatic surgery -
سابقه و هدف
تکثیر و تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی (MSC) در محیط کشت، مستلزم حضور مکمل های مغذی همانند سرم جنین گاوی (FBS) می باشد که خطر ابتلا به پریون ها یا عفونت های زیوتیک را افزایش می دهد. لیزات پلاکتی به عنوان یک منبع غنی از فاکتورهای رشد و سیتوکاین ها می تواند جایگزین FBS در محیط کشت سلولی باشد. هدف مطالعه، مقایسه اثر لیزات پلاکتی خون بند ناف و خون محیطی بر تکثیر و تمایز MSCs بود.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، MSCs انسانی از بافت جفت جدا و با روش فلوسیتومتری تایید هویت شدند. 3 کیسه پلاکتی جمع آوری و لیزات پلاکتی به روش تکرار انجماد/ ذوب تهیه شد. MSCs در محیط های متفاوت کشت و برای ارزیابی ظرفیت تمایز، در محیط های تمایز استخوان سازی و چربی کشت و با رنگ آمیزی اختصاصی آلیزارین رد و Oil Red-O بررسی شدند. میزان TGF-β به روش الایزا ارزیابی شد. تحلیل آماری با استفاده از 22 SPSS و آزمون One-Way ANOVA انجام شد.
یافته هامیزان تکثیر MSCs در محیط های حاوی لیزات پلاکتی خون محیطی یا بند ناف تفاوت معناداری با محیط حاوی 5% FBS نداشت. میزان تکثیر در محیط حاوی CBL و سرم خون بند ناف تفاوت معناداری با محیط حاوی10% FBS نداشت و توانایی تمایز MSCs به سلول های استخوانی و سلول های چربی در محیط های حاوی CBL یا PBL به خوبی حفظ شده بود.
نتیجه گیریلیزات پلاکتی می تواند جایگزین مناسبی برای سرم حیوانی در محیط کشت سلول باشد. این عوامل علاوه بر رشد و تکثیر سلول های مزانشیمی، توانایی تمایز به استیوسیت و آدیپوسیت را در محیط های حاوی این عوامل به خوبی حفظ می نماید.
کلید واژگان: پلاکت ها, خون بند ناف, مزانشیمال استم سلBackground and ObjectivesProliferation and differentiation of mesenchymal stem cells (MSCs) in culture media requires the presence of nutrient supplements such as bovine fetal serum (FBS), which increases the risk of prion/xenotic infections. Platelet lysates as a rich source of growth factors and cytokines can replace FBS in cell culture medium. This study aimed to compare the effect of platelet lysates derived from cord blood and peripheral blood on the proliferation and differentiation of MSCs.
Materials and MethodsIn this experimental study, human MSCs were isolated from placental tissue and identified by flow-cytometry. 3 Three platelet bags were collected and platelet lysates were prepared by repeated freezing/thawing method. MSCs were cultured in different media and evaluated for their differentiation capacity, cultured in osteogenic and adipogenic differentiation media with Alizarin Red and Oil Red-O staining. TGF-β levels were assessed by ELISA. Statistical analysis was performed using SPSS22 software and One-Way ANOVA statistical test.
ResultsThe proliferation rate of MSCs in media containing Cord/Peripheral Blood Lysate (CBL or PBL) was not significantly different from that of media containing 5% FBS. Also, the rate of proliferation in the medium containing CBL plus cord blood serum was not significantly different from the medium containing 10% FBS. Also, the ability of MSCs’ differentiation into osteocytes and adipocytes in media containing CBL or PBL was well preserved.
ConclusionsPlatelet lysates can be a suitable alternative to animal serum in cell culture medium. In addition to the growth and proliferation of MSCs, these factors maintain the ability to differentiate into osteocytes and adipocytes in environments containing these factors.
Keywords: Platelets, Umbilical Cord Blood, Mesenchymal Stem Cells -
هدف
امام علی (ع) به عنوان حاکم جامعه اسلامی در برهه زمانی خاص و حساس، کارگزارانی را در حوزه های مختلفی همچون اقتصادی و نظامی برای حکومت اسلامی گسیل داشتند و در راستای تبییین وظایف و ترسیم خط مشیهای حکومتی، احکام و فرامینی حکومتی را برای ایشان در قالب نامه هایی ابلاغ نمودند.
مواد و روش هاپژوهش حاضر در صدد است با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، احکام حکومتی در حوزه اقتصادی و نظامی را در نامه هایی که از سوی امام علی(ع) به سوی کارگزارانشان فرستاده شده است، بررسی و تحلیل نماید.
یافته هابررسیها نشان میدهد احکام حکومتی اقتصادی خطاب به کارگزاران با هدف حراست از بیتالمال، جلوگیری از مالاندوزی، تشویق به سادهزیستی و... ابلاغ میگردید. احکام حکومتی خطاب به کارگزاران در حوزه نظامی نیز در حوزه آموزش تاکتیکهای نظامی، رفتار شایسته با اسیران جنگی، نحوه تقسیم غنایم جنگی، نحوه انتخاب فرماندهان جنگی و... بود.
نتیجه گیریبنابراین عزل و نصبهای حکومتی حضرت بر مبنای ضوابط و معیارهایی خاص بود و ملاک اصلی برای نصب، شایستگی همه جانبه و ملاک اصلی برای عزل، عبور از خطوط قرمز اخلاقی و اقتصادی بود.
کلید واژگان: احکام حکومتی, نهجالبلاغه, نامه ها, کارگزاران, اقتصادی, فرهنگیPurposeImam Ali (AS) as the ruler of the Islamic society at a special and sensitive time, sent agents in various fields such as economic and military for the Islamic government, and in line with explaining the duties and drawing the governmental policies, the rulings and orders for the Islamic government They communicated in the form of letters.
Materials and MethodsThe present study aims to analyze and analyze the government decrees in the economic and military fields in the letters sent by Imam Ali (a.s.) to his agents by adopting the descriptive-analytical method.
FindingsInvestigations show that government economic decrees are addressed to brokers with the aim of protecting property, preventing embezzlement, encouraging simple living, etc. Government decrees addressed to officials in the military field were also in the field of military tactics training, proper treatment of prisoners of war, how to divide war spoils, how to choose war commanders, etc.
ConclusionTherefore, the impeachment and government installations of His Holiness were based on specific criteria and criteria, and the main criterion for installation was all-round competence, and the main criterion for impeachment was crossing moral and economic red lines.
Keywords: Government Decrees, Rhetoric, Letters, Brokers, Economic, Cultural -
حسابداری منابع انسانی رویکردی بحث انگیز در حسابداری است و می توان آن را تلفیقی از دو حوزه حسابداری و مدیریت منابع انسانی دانست که البته ریشه در نظریه های اقتصادی و روانشناسی دارد. در حالی که بسیاری از شرکتها (کوچک یا بزرگ) اعلام می کنند که مهمترین دارایی آنها نیروی انسانی می باشد، اما در عین حال این شرکتها از چگونگی نحوه حسابداری منابع انسانی خود و نحوه افشای آن در صورتهای مالی اطلاع کمی دارند. پذیرش اصطلاح (سرمایه منابع انسانی) به معنای صحیح آن، منجر به مشارکت مدیران منابع انسانی در عملیات تصمیم گیری می شود. مدیران برای مقابله با چالش های ناشی از تغییرات سریع در دنیای تجارت به اهمیت مدیریت منابع انسانی پی برده اند و در عین حال موفقیت شرکتها بیشتر به سرمایه قابل رویت آنها بستگی ندارد، بلکه به توانایی و مهارت های نیروی انسانی در این شرکت ها، که می توانند به راحتی با پیشرفت تکنولوژی سازگار شوند و شرکت را به سمت دستیابی به اهدافش سوق دهند، بستگی دارد. با نگرشی دقیق و سیستمی به سازمان، در می یابیم که انسان مهم ترین عنصر در رسیدن به اهداف سازمانی، ارتقای کیفیت و کمیت محصولات و یا ارایه خدمات یک سازمان می باشد و موفقیت و شکست سازمان به میزان بسیار زیادی به این دارایی بستگی دارد. در این مطالعه ما به این نتیجه دست یافتیم که منابع انسانی شواهدی را در صورت های مالی ارایه می کنند که تاثیرات گسترده ای همراه با اعتبار بیشتر، در نتایج عملکرد شرکت دارد به گونه ای که وضعیت مالی شرکتها را در پایان سال بسیار دقیق و شفاف نشان می دهد. عدم اندازه گیری هزینه های سرمایه گذاری در منابع انسانی و عدم افشای آن در صورتهای مالی منجر به نتایج مبهم در روند ارزیابی عملکرد شرکت خواهد شد.
کلید واژگان: منابع انسانی, حسابداری, ارزیابی عملکرد, افشاء -
هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش کارآفرینی سازمانی در عملکرد سازمانی با توجه به کارآفرینی استراتژیک در شرکت استیل کرد ایلام می باشد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان شرکت استیل کرد ایلام می باشند که تعدادآنها 1664 نفر می باشد. در این تحقیق برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده است که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد نمونه 313 نفر تعیین شد. روش تحقیق در تحقیق حاضر روش توصیفی_پیمایشی میباشد. ابزار این پژوهش، پرسشنامه می باشد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (850/0) محاسبه شد. برای تعیین روایی این ابزارها از روایی صوری و محتوایی استفاده شد. در این تحقیق برای برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد کارآفرینی سازمانی در عملکرد سازمانی با توجه به کارآفرینی استراتژیک در شرکت استیل کرد ایلام تاثیر مثبت و معنی داری دارد و در نهایت پیشنهادات کاربردی ارایه شد.
کلید واژگان: کارآفرینی سازمانی, عملکرد سازمانی, کارآفرینی استراتژیکThe purpose of this study is to investigate the role of organizational entrepreneurship in organizational performance with regard to strategic entrepreneurship in Steel Kurd Ilam. The statistical population of this research is the employees of Steel Kurd Ilam Company, whose number is 1664 people. In this research, Morgan table has been used to determine the sample size, and the sample size was determined to be 313 people using Morgan table. Research method In the present study is a descriptive-survey method. The tool of this research is a questionnaire. The reliability of the questionnaire was calculated using Cronbach's alpha coefficient (0.850). Formal and content validity were used to determine the validity of these tools. In this study, LISREL software and structural equation modeling were used to analyze the data. The results of this study showed that organizational entrepreneurship has a positive and significant effect on organizational performance with regard to strategic entrepreneurship in Steel Kurd Ilam. Finally, practical suggestions were provided
Keywords: Organizational Entrepreneurship, Organizational Performance, Strategic Entrepreneurship -
سابقه و هدف
مطالعه های پیشین به ارتباط مهم CD40L با لنفوسیت B اشاره کرده اند. CD40L پلاکتی نقش مهمی در فعال سازی لنفوسیت B و ایمنی هومورال ایفا می کند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر CD40L تخلیص شده از فرآورده پلاکتی بر بقا و فعال سازی سلول های Daudi به عنوان یک رده سلولی در دسترس برای لنفوسیت های B خون محیطی بود.
مواد و روش هادر یک مطالعه تجربی، CD40L تخلیص شده از فرآورده پلاکتی در دو غلظت 500 و 1000 ng/mL با رده سلولی Daudi مواجه شد. پس از گذشت 48 و 72 ساعت از مواجهه، بقا و تکثیر سلول با استفاده از روش MTT و میزان بیان CD27 با استفاده از فلوسیتومتری مورد مطالعه قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار 26 SPSS و آزمون های آماری Independent two Sample Test و Mann-Whitney استفاده شد.
یافته هانتایج به دست آمده نشان دهنده افزایش بقای سلول ها در 48 ساعت پس از مواجهه با غلظت ng/mL 1000 با 04/0=p و میانگین 41/0 ± 61/0 نسبت به گروه کنترل با میانگین 15/0 ± 30/0 معنا دار و در غلظت ng/mL 500 و میانگین 35/0 ± 58/0 غیر معنا دار بود. میانگین بیان CD27 در تمامی غلظت ها افزایش معنا داری نشان نداد.
نتیجه گیریCD40L محلول در بقای سلول های Daudi در غلظت های بالاتر تاثیرگذار بوده است و افزایش غیر معنا دار بیان CD27 به عنوان یکی از مارکرهای فعال سازی لنفوسیت B ، نیاز به فراهم کردن شرایط مناسب تر هم چون استفاده از سیتوکاین ها در محیط کشت سلول را بیان می کند.
کلید واژگان: پلاکت ها, بقا, لنفوسیت های BBackground and ObjectivesPrevious studies have suggested an association between the importance of CD40L and B lymphocytes. CD40L derived from platelets plays an important role in the activation of B lymphocytes and humoral immunity. The aim of the present study was to investigate the effect of purified CD40L from platelet product on the survival and activation of Daudi cells as an available surrogate cell line for peripheral blood B lymphocytes.
Materials and MethodsIn an experimental study, Purified CD40L from platelet product was exposed to Daudi cells at concentrations of 500 and 1000 ng/mL. After 48 and 72 hours of exposure, cell survival was studied with MTT assay and CD27 expression with flow cytometry. SPSS software and Independent T Test and Mann-Whitney tests were used for statistical analysis.
ResultsThe results showed a significant increase in cell survival at 48 hours after exposure to 1000 ng/mL of CD40L with p = 0.04 (0.61 ± 0.41) compared to the control group with the mean of 0.30 ± 0.15 while in 500 ng/mL with (0.58 ± 0.35), it was insignificant. CD27 expression did not show a significant increase in all concentrations.
ConclusionsSoluble CD40L has been effective in the survival of Daudi cells at higher concentrations. A slight increase in CD27 as one of the activation markers of B lymphocytes suggests the need to provide more appropriate conditions such as the use of cytokines in the cell culture medium.
Keywords: Platelets, Survival, B-Lymphocytes -
پژوهش حاضر به بررسی اشتهای ریسک به عنوان ابزار نوین ایجاد رویکرد ریسک محور و کاهش ریسک تداوم فعالیت شرکت و نقش توانایی و پاسخگویی مدیریت می پردازد. اسناد اشتهای ریسک در واقع به صورت یکپارچه ای رویکرد پیشگیری از ریسک های تداوم فعالیت در همه فعالیت های مهم شرکت را توسعه می دهند. بررسی ها نشان می دهد که به هر اندازه، مدیریت در بسط و به کارگیری اسناد اشتهای ریسک در حوزه های مختلف شرکت تواناتر باشد فعالیت های بیشتری تحت پوشش فرآیند مدیریت ریسک قرار گرفته و فرآیندها و بخش های بیشتری از شرکت در پیشگیری و مقابله با ریسک های تداوم فعالیت درگیر می شوند. بررسی پژوهش های گذشته نشان می دهد، در شرکتهایی که مدیریت نسبت به طراحی و استفاده از فرآیندها و اسناد اشتهای ریسک در فعالیت های مختلف از توانایی لازم برخوردار است میزان قابل توجهی از ریسک تداوم فعالیت شرکت کاهش یافته است و برعکس در شرکت هایی که نسبت به طراحی فرآیندهای اشتهای ریسک و به کارگیری اسناد اشتهای ریسک در حوزه های مختلف فعالیت شرکت اقدامات لازم انجام نشده است در مدیریت ریسک های مرتبط با تداوم فعالیت با چالش های بیشتری مواجه هستند. نتایج بررسی ها موید این موضوع است که توانایی و پاسخگویی مدیریت به عنوان شاخصه ای مهم در کاهش ریسک تداوم فعالیت شرکت ها نمود دارد.
کلید واژگان: اشتهای ریسک, توانایی و پاسخگویی مدیریت, ریسک تداوم فعالیت, مدیریت ریسک یکپارچه, رویکرد ریسک محورThe present study investigates the role of Managerial ability in designing and using the risk appetite document as one of the new and developed management tools to reduce the risk of continuing the company's activities.The findings of this study show that in companies where management design the level of risk appetite and use risk appetite documents in the company's activities significantly reduces the risk of continuing the company's activities. Companies that have not designed and used the risk appetite document Have been challenged to reduce the risks of corporate business continuity.Risk appetite documents actually develop an integrated approach to the prevention of business continuity risks in all important activities of the company .The more capable the management is in developing and applying risk appetite documents, the more activities will be covered by the risk management process and the more parts of the company will be involved in preventing and countering the risks of business continuity. Finally, the results of this study show that the ability of management has emerged as an important indicator in reducing the risk of business continuity of companies.
Keywords: Risk Appetite, Managerial Ability, Accountability, Risks of Business Continuity, Integrated Risk Management, Risk-Based Approach -
سابقه و هدف
کشت لنفوسیتی مخلوط ((MLC جهت مطالعه میانکنش بین جمعیت های لنفوسیتی و ترکیبات ناشی از این میانکنش ها به کار می رود. تکثیر لنفوسیت ها در محیط MLC، به علت ترشح سیتوکاین ها در این محیط افزایش می یابد. سیکلوسپورین A به عنوان مهارکننده سیستم ایمنی به کار می رود. تزریق مکرر خون، باعث آلوایمیونیزاسیون لنفوسیت های B می گردد. یکی از روش های تولید آنتی بادی، نامیراسازی لنفوسیت های B می باشد. سیتوکاین ها با افزایش تکثیر لنفوسیت B به نامیراسازی کمک می کنند. با توجه به نقش MLC در تولید سیتوکاین، هدف این مطالعه، تولید MLC و بررسی آن در تکثیر سلول های آلوایمن در حضور و عدم حضور سیکلوسپورین بود.
مواد و روش هادر یک مطالعه تجربی، لنفوسیت های خون محیطی دو فرد که یکی حاوی آنتی ژن RhD و دیگری فاقد آن بود با روش فایکول جداسازی و جهت تولید MLC در معرض هم قرار گرفتند. اثرMLC تولیدی و سیکلوسپورین بر تکثیر لنفوسیت های آلوایمن با میکروسکوپ و رنگ آمیزی تریپان بلو بررسی شد و نتایج با نرم افزار prism و مقایسه میانگین ها با آزمون t-test جفت شده بررسی گردید (05/0 <p).
یافته هاMLC و سیکلوسپورین باعث افزایش تکثیر لنفوسیت ها با میانگین و انحراف معیار8/197989 ± 440000 در مقایسه با کنترل 8/84852 ± 160000 گردیدند.
نتیجه گیریMLC و سیکلوسپورین به تکثیر سلول های لنفوسیتی کمک می کنند. با تایید آزمایش های تکمیلی،MLC و سیکلوسپورین می توانند در تکثیر لنفوسیت های B به عنوان یکی از گروه های سلولی لنفوسیتی، جهت تولید آنتی بادی موثر واقع گردند.
کلید واژگان: سیکلوسپورینA, کشت مخلوط لنفوسیتی, انتقال خونBackground and ObjectivesMixed Lymphocytes Culture (MLC), is a method studies the cell-cell interaction between subpopulations of lymphocytes and the production of compounds caused by this interaction. MLC as a source of cytokines can increase B lymphocytes proliferation. Repeated blood transfusions cause B lymphocytes alloimmunization. Cyclosporin A has inhibitory effect on immune system. In alloimmunization, stimulated B lymphocytes can produce antibodies against exposed foreign red blood cell antigens. Immortalization of B lymphocytes can lead to continuous production of monoclonal antibodies. Considering MLC as an important source of cytokines and the presence of B lymphocytes as a group of cells in peripheral blood cells, the aim of this study was to produce MLC and evaluate its effect on proliferation of alloimmune peripheral blood cells in the presence or absence of cyclosporine A using microscopic evaluation and dye exclusion staining method.
Materials and MethodsIn an experimental study, RhD antigen positive and negative lymphocytes were exposed together for MLC production. Peripheral blood lymphocytes resulted from two alloimmunized patients was treated with MLC and cyclosporine, and their proliferation was analyzed compared to the control group using microscopy and trypan blue staining method. The results were analyzed by t-test using prism software (p< 0.05).
ResultsMLC and cyclosporine increased proliferation of lymphocytes with mean value being 440000 (SD: 197989.8) vs 160000 (SD: 84852.8) of control group.
Conclusions :
MLC and cyclosporine increase lymphocyte cells proliferation. By confirmation of additional experiments, MLC and cyclosporine may be used as effective agents in lymphocyte proliferation and antibody production of alloimmune B lymphocytes.
Keywords: Cyclosporin A, Lymphocyte Culture test٬ Mixed, Blood Transfusion -
اسکارن آهن کلاته شب در 105 کیلومتری شرق سربیشه (جنوب شرق بیرجند) در استان خراسان جنوبی، در شرق ایران واقع شده است. یک ماگما با ترکیب حدواسط به درون سنگ های آهکی با سن پالیوسن- ایوسن نفوذ کرده و باعث تشکیل اسکارن آهن کلاته شب شده است. سنگ های نفوذی و نیمه نفوذی مولد اسکارن شامل: دیوریت، کوارتز دیوریت، کوارتز دیوریت پورفیری و دیوریت پورفیری هستند. اسکارن آهن کلاته شب به صورت اگزواسکارن رخ داده و کانی های پیروکسن، گارنت، ایدوکراز، اپیدوت و مگنتیت را تشکیل داده است. بر اساس آنالیزهای الکترون مایکروپروب1 و پراش پرتو مجهول2، پیروکسن ها از نوع دیوپسید و گارنت ها از نوع آندرادیت هستند. بررسی های ژیوترمومتری بر مبنای بررسی های سیالات درگیر در محدوده اسکارن، بیانگر رخداد واکنش های دگرگونی در حضور سیالی با دمای 171 تا 286 درجه سانتی گراد و شوری (معادل NaCl) 81/11 تا 77/14 درصد وزنی است.
کلید واژگان: شیمی کانی, ژئوترمومتری, اسکارن, کلاته شب, سربیشه, زون سیستانIntroductionExtensive Eocene–Oligocene magmatic rocks in the Lut–Sistan region, eastern Iran crop out as a huge magmatic province (Pang et al., 2013). Skarnification in Paleocene- Eocene limestones in the Sistan suture zone is very popular (e.g. Nakhaei et al., 2013; Nakhaei et al., 2015; Zarrinkoub et al., 2011) and the Kalate Shab skarn is one of them. Geological and geochemical studies and the results of magnetic measurements in the area of interest and its applicability in exploration of other potential iron deposits in the neighboring areas (Saadat, 2016) are of interest. Metamorphic (the Siah Kamar Skarn) edge of the Mount Rigi granitoid intrusion is calcium type (Biabangard et al., 2015). This skarn is located 105 kilometers east of Sarbisheh, north of the Kalate Shab village. This area is a part of 1: 100,000 geological map of Mahirud (Guillou et al., 1981), with 60° 31' to 60° 35' longitudes, and 32° 21' to 32° 26' latitudes, in the southern Khorasan province (Figure 1), and in the northern part of the Sistan suture zone (Tirrul et al., 1983) in the east of Iran. The Sistan suture zone represents a deformed accretionary prism that was emplaced during the destruction of a small Neotethyan ocean basin, referred to as the Sistan Ocean, which once separated the Lut and Afghan continental blocks from each other (Tirrul et al., 1983). Late Cretaceous adakitic granodiorites and Early Eocene A-type granites have been emplaced in the suture (Zarrinkoub et al., 2012). This was followed by widespread Eocene–Oligocene calc-alkaline volcanic activity in the suture zone and to the west in the Lut block (Pang et al., 2013). Oligomiocene intrusive and sub volcanic bodies (Guillou et al., 1981) have intruded into the sedimentary units and caused skarnification in the north of the Kalate Shab.
Materials and methodsThis study was done based on 140 thin sections, 1 polished section and 5 polished thin sections with 3 XRD analysis at the University of Birjand laboratory. 3 samples for fluid inclusions have been studied in the laboratory of the Payame Noor University of Mashhad. Microprobe analysis on 4 samples have been done at the Laboratory of Iran Mineral Processing Research Center.
ResultsIntrusive and sub volcanic bodies with composition of diorite and quartz diorite have intruded into limestone and have produced Fe skarn in the Kalate Shab area. Mineralogical evidence suggests two stages of progressive and retrograde metamorphism in the region. Microprobe analysis of minerals in the skarn zone shows that garnets are andradite and pyroxene is of diopside- hedenbergite type. Average salinity and temperature of fluid based on micro thermometric data in the Kalate Shab are 13.2 wt% and 222oC, respectively. Magmatic and meteoric waters mixing and chemical changes in carbonate host rock are the main factors for genesis of Fe deposit.
DiscussionAn intermediate magma has intruded into the Paleocene- Eocene limestone, and has caused Fe- skarnification in the Kalate Shab region. The intrusive and sub volcanic rocks are diorite, quartz diorite, porphyritic quartz diorite and porphyritic diorite. Skarnification has occurred as exo skarn with pyroxene, garnet, idocrase, epidote and magnetite minerals. Pyroxenes are diopside- hedenbergite type and garnets are andradite based on EPMA and XRD analyses. Micro thermometric data in the Kalate Shab skarn show temperatures ranging from 171 to 286 ° C and salinity from 11.81 to 14.77%. Petrological studies show that the magnetite formation has occurred in the final stage of skarnification.
Keywords: Mineral chemistry, Geothermometry, skarn, Kalate Shab, Sarbisheh, Sistan suture zone -
سابقه و هدف
میکروپارتیکل های پلاکتی، میکروذرات مشتق از پلاکت می باشند. امروزه می توان با استفاده از نانو پارتیکل ها، بسیاری از محدودیت های روش های پیشین دارو رسانی در درمان سرطان ها را کاهش داد. دوکسوروبیسین، داروی شیمی درمانی موجود برای درمان بسیاری از سرطان ها است که دارای خاصیت فلویورسنت بوده و با ویژگی فلویورسنت آن، شناسایی می شود. هدف از این مطالعه، مقایسه روش های مختلف بارگذاری دارو در میکروپارتیکل پلاکتی بود.
مواد و روش ها
در یک مطالعه تجربی، کنسانتره پلاکتی در روز پنجم از سازمان انتقال خون دریافت گردید. سپس طی چند مرحله سانتریفیوژ، میکروپارتیکل پلاکتی استخراج شد. با استفاده از میکروبیدهای فلویورسنت یک میکرومتری و آنتی بادی ضد CD41 وCD61 ، میکروپارتیکل ها به ترتیب تعیین سایز و هویت گردیدند. µg10 دوکسو روبیسین در میکروپارتیکل های پلاکتی با سه روش انکوباسیون، پپتیدهای نفوذکننده به سلول و سونیکاسیون بارگذاری شد و با استفاده از خاصیت اتو فلویورسنت دوکسوروبیسین، درصد ورود دارو به میکروپارتیکل با فلوسیتومتری اندازه گیری شد.
یافته ها
95% از جمعیت کل میکروپارتیکل ها از نظر سایز در محدوده زیر یک میکرومتر و 39/92% و 03/80% از این میکروپارتیکل ها دارای CD41 و CD61 بودند. میزان نور فلویورسنتی که به طور میانگین در هر کدام از روش های انکوباسیون، سونیکاسیون و CPP محاسبه گردیدند، به ترتیب 37/11 ± 09/79% ، 12/25 ± 48/47% و 24/23 ± 69/56% تعیین شدند.
نتیجه گیریروش انکوباسیون با بالاترین میانگین داروی لود شده می تواند روش موثرتری باشد. استفاده از این روش برای بارگذاری دارو در پارتیکل ها در مطالعه های بالینی می تواند مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: دوکسوروبیسین, پلاکت ها, میکروپارتیکل های مشتق از سلولBackground and ObjectivesPlatelet microparticles are microvesicles derived from platelets. Today, with the use of nanoparticles in cancer treatments, many limitations of traditional drug delivery methods are reduced. Doxorubicin, a chemotherapeutic drug available for the treatment of many cancers, has fluorescent properties and can be detected by fluorescent imaging in tissues. Aim of this study is to compare different drug loading methods into platelet microparticles.
Materials and MethodsIn this experimental study, the platelet concentrates were taken on their fifth day from Iranian Blood Transfusion Organization. Then platelet microparticles were extracted from those concentrated platelets in several centrifugation stages. Fluorescent microbeads with one-micrometer size and anti-CD41/61 antibody were used to determine the size and identity of microparticles, respectively. Doxorubicin was loaded at 10 µg/ml on platelet microparticles using three methods of incubation, cell-penetrating peptide, and Sonication. Using the auto-fluorescence property of Doxorubicin, the rate of drug loading on platelet microparticles was measured by flow cytometry method.
Results
In terms of size, 95% of the total population of microparticles was less than one micrometer. The expression levels of CD41 and CD61 were 92.39% and 80.03%, respectively. The average fluorescence light intensities calculated in each of the incubation, sonication, and CPP methods were determined to be 79.09% ± 11.37, 47.48% ± 25.12, and 56.69% ± 23.24, respectively.
Conclusions
As the incubation method has higher loading percentage, it could be an effective method for loading drug in platelet microparticles. Furthermore, the use of this method can be considered for clinical studies.
Keywords: Doxorubicin, Platelets, Cell-derived microparticles -
مقدمه
کمبود ویتامین D در طی بارداری و در حین زایمان امری شایع است. یافته های اخیر نشان می دهد که کمبود ویتامین D با پیامدهای سوء بارداری مرتبط است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین سطوح ویتامین D سرم مادر با پارگی زودرس غشاهای جنینی انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه مورد شاهدی 73 نفر از مادران باردار مبتلا به پارگی زودرس غشاهای جنینی به عنوان گروه مورد و 73 نفر از مادران باردار بدون پارگی زودرس غشاهای جنینی به عنوان گروه شاهد از بین زنان باردار 18 تا 35 سال با سن حاملگی 28 الی 41 هفته که در طی 6 ماه به بیمارستان عسلیان مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. سطح خونی ویتامین D در هر دو گروه سنجش گردید. اطلاعات دموگرافیک، مامایی و یافته های آزمایشگاهی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون های کای اسکویر و تی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هامیانگین سطح ویتامین D در مادران بارداری که پارگی زودرس غشاهای جنینی داشتند 25/7 ± 49/22 نانومول بر لیتر و در مادران باردار فاقد پارگی زودرس غشاهای جنینی 72/8 ± 73/28 نانومول بر لیتر بود. با توجه به 001/0p< ارتباط معناداری بین سطح ویتامین D و پارگی زودرس غشاهای جنینی وجود داشت.
بحث و نتیجه گیریبر اساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها مشخص شد که بین سطح ویتامین D و پارگی زودرس غشاهای جنینی ارتباط معنادار وجود دارد. برای بررسی ارتباط دقیق تر بین سطح ویتامین D مادر و وقوع پارگی زودرس پرده های جنینی، انجام مطالعاتی با حجم نمونه بیشترو در سایر مناطق توصیه می گردد.
کلید واژگان: ویتامین D, مادران باردار, پارگی زودرس غشاهای جنینیYafteh, Volume:22 Issue: 3, 2021, PP 48 -57BackgroundVitamin D deficiency is common during pregnancy and childbirth. Recent findings suggest that vitamin D deficiency is associated with adverse pregnancy outcomes. This study was performed to determine the association between low levels of maternal serum vitamin D and some adverse pregnancy outcomes such as premature rupture of embryonic membranes.
Materials and Methods73 pregnant women with premature rupture of embryonic membranes as a case group 73 healthy pregnant women as control group were randomly selected from 18 to 35 pregnant women with a gestational age of 28 to 41, who had been referred to Asalian Hospital within 6 months, were selected. Blood levels of vitamin D were measured in both groups. Demographic information as well as data from laboratory results and patient histories were collected using a researcher checklist. Finally, patients were statistically evaluated for vitamin D levels and study factors.
ResultsThe mean vitamin D level in patients with PROM was 22.49 7 ±7.25nm/lit and the mean vitamin D level in patients without PROM was 28.73 ±8. 8.72nm/l with p = 0.00. There was a significant relationship between vitamin D and PROM levels.
ConclusionBased on the results of data analysis, it was found that there was a significant relationship between vitamin D levels and premature rupture of the amniotic sac. To examine more closely the relationship between maternal vitamin D levels and the occurrence of premature rupture of embryonic membranes, further research with a larger sample size and complete control of interfering factors is recommended.
Keywords: Vitamin D, Pregnant women, Premature rupture of embryonic membranes -
منطقه مورد بررسی در 105 کیلومتری شرق سربیشه در استان خراسان جنوبی و در پهنه جوش خورده سیستان قرار دارد. سنگ های ماگمایی این منطقه به صورت توده های عمیق و نیمه عمیق شامل دیوریت، کوارتز دیوریت، کوارتز دیوریت پورفیری و دیوریت پورفیری با سن الیگو میوسن رخنمون دارند. این سنگ ها دارای بافت های دانه ای، پورفیری با زمینه ریزدانه، افیتیک، میان دانه ای و گلومروپورفیری هستند. کانی های سازنده سنگ های بررسی شده شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند و کوارتز، بیوتیت، کلینوپیروکسن، آپاتیت، زیرکن و اسفن هستند. ماگمای سازنده این سنگ ها دارای ماهیت آهکی قلیایی پتاسیم پایین است. نمونه ها غنی شدگی نسبی از عناصر خاکی نادر سبک و تهی شدگی از عناصر خاکی نادر سنگین را نشان می دهند. ناهنجاری منفی عناصر P ,Nb و Tiو ناهنجاری مثبت K و Cs در این نمونه ها نشانگر تشابه آن ها با فعالیت ماگمایی کمان های آتشفشانی است. غنی شدگی در عناصر سنگ دوست بزرگ یون نسبت به عناصر با شدت میدان بالا نشان دهنده ماگمای وابسته به مناطق فرورانش است.
کلید واژگان: کوارتز دیوریت پورفیری, کلاته شب, الیگو میوسن, پهنه جوش خورده سیستانThe study area is located about 105 kilometers east of Sarbisheh in Southern Khorasan and in the Sistan suture zone. The magmatic rocks of this area are exposed as intrusive and sub volcanice including diorite, quartz diorite, porphyry quartz diorite and porphyry diorite with Oligocene- Miocene age. These rocks have granular, porphyry with fine- grained matrix, ophitic, intergranular and glomerular porphyry textures. The minerals that form the investigated rocks include plagioclase, hornblende, quartz, biotite, clinopyroxene, apatite, zircon and sphene. The magmas that form these rocks are of low calc-alkaline and meta-alumina nature. The samples show relative enrichment of light Rare Earth Elements (LREE) and Heavy Rare Earth Elements (HREE). The negative anomaly of P, Nb and Ti elements and the positive anomaly of K and Cs in these samples indicate their similarity with the volcanic arc magmatism. The enrichment of LILE elements relative to HFSE indicates subduction- related magmas.
Keywords: Porphyry quartz diorite, Kalate Shab, Oligo Miocene, Sistan Suture Zone -
سابقه و هدف
مقاومت پلاکتی می تواند ناشی از عوامل ایمونولوژیک و غیر ایمونولوژیک باشد. در موارد غیر ایمونولوژیک بایستی منشاء بروز مقاومت که معمولا وجود بیماری می باشد برطرف گردد. در مقاومت پلاکتی ناشی از عوامل ایمونولوژیک، آنتی بادی های تولیدی ضد پلاکت های دارای آنتی ژن بیگانه نقش ایفا می کنند. بررسی راه کارهای دخیل در شناسایی و پیشگیری از مقاومت پلاکتی ایمونولوژیک از اهداف این مطالعه بود.
مواد و روش ها
این مقاله به مرور آزمایش های مورد استفاده در شناسایی مقاومت پلاکتی، روش های انتخاب پلاکت های سازگار، هم چنین پیشگیری و مدیریت این بیماری پرداخته است. این کار با جستجوی کلید واژه های تزریق پلاکت، مقاومت پلاکتی، افزایش تصحیح شده و آلوآنتی بادی در بانک های اطلاعاتی Science Direct ،PubMed Medline ،SID ،Scopus و Magiran از بین 100 مقاله مرتبط انجام شد که در نهایت از 66 عدد از آن ها در نوشتن این مقاله استفاده گردید.
یافته ها
از آن جایی که عمده ترین دلیل ایمونولوژیک بروز مقاومت پلاکتی، تولید آلوآنتی بادی ضد HLA می باشد بررسی آنتی بادی تولیدی ضد HLA اهمیت بسیاری دارد. کراس مچ و پیش بینی ویژگی آنتی بادی نیز می تواند برای این بیماران انجام پذیرد. تعویض پلاسما، تزریق ایمونوگلوبولین وریدی و استفاده از برخی از داروها و ترکیبات، نیز در شرایط اضطراری انجام می گردد.
نتیجه گیریبررسی میزان کارآیی روش های شناسایی مقاومت پلاکتی و پلاکت های سازگار، به روند پیشگیری، درمان و مدیریت هر چه بهتر این بیماری کمک بسیاری خواهد نمود.
کلید واژگان: تزریق پلاکت, ایمونوگلوبولین, آنتی بادی هاBackground and ObjectivesPlatelet refractoriness can be caused by immunological and non-immunological factors. In non-immunological cases, the source which is usually a disease, should be eliminated. In immunological cases antibodies produced against foreign platelet antigens play a significant role. The aim of this review was to investigate the strategies involved in identifying and preventing immunological platelet refractoriness .
Materials and MethodsThis article reviews the tests used to identify platelet refractoriness for selection of compatible platelets, as well as prevention and management of the disease. This was done by using keywords; Platelet Transfusion, Platelet Refractory, Corrected Count Increment and Alloantibody and their Persian equivalents through scientific database including Science Direct, PubMed Medline, SID, Scopus and Magiran, and finally among 100 related articles, 66 were selected.
ResultsSince the main immunological cause of platelet refractoriness is production of anti-HLA antibodies, screening for these antibodies is very important. Cross-matching and antibody-specificity prediction can also be performed for these patients. In emergencies, plasma replacement, intravenous immunoglobulin injection, and use of certain medications and compounds could be helpful.
ConclusionsInvestigating the efficacy of different methods in diagnosis of platelet refractoriness and detection of compatible platelets has a great impact on prevention, treatment and better management of the disease.
Keywords: Platelet Transfusion, Immunoglobulin, Antibodies -
سابقه و هدف
تزریق پلاکت، یکی از درمان های اصلی بیماران ترومبوسیتوپنیک، جهت کاهش شدت و فراوانی عواقب ناشی از خونریزی می باشد. عدم افزایش متناسب پلاکت ها متعاقب تزریق آن ها تحت عنوان مقاومت پلاکتی شناخته می شود. هدف از این مطالعه، بررسی مکانیسم های دخیل در بروز و شکل گیری مقاومت پلاکتی بود.
مواد و روش هااین مقاله به مرور فاکتورهای موثر در افراد دریافت کننده و اهداکننده پلاکت و برخی از خصوصیات خود محصول پلاکتی در بروز مقاومت پلاکتی پرداخته است که از طریق بانک های اطلاعاتی Science Direct ، PubMed ،Medline ،SID ،Scopus و Magiran و جستجوی کلید واژه های مقاومت پلاکتی، آلوآنتی بادی، HLA و تزریق پلاکت در بین حدود 130 مقاله مرتبط انجام شده و نهایتا 97 مقاله برای نوشتن استفاده گردید.
یافته هامقاومت پلاکتی به دو گروه مقاومت ایمونولوژیک و غیر ایمونولوژیک قابل تقسیم می باشد. نوع ایمونولوژیک عمدتا با ایجاد آلوایمونیزاسیون ناشی از تماس با آنتی ژن های لکوسیت انسانی -HLA و آنتی ژن های پلاکت انسانی HPA- ایجاد می گردد. در موارد غیر ایمونولوژیک که حدود80% علل بروز مقاومت پلاکتی به شمار می آیند، عواملی هم چون تب، بزرگی طحال و مصرف برخی داروها منجر به بروز مقاومت پلاکتی می گردند.
نتیجه گیریشناسایی عوامل و مکانیسم های دخیل در ایجاد مقاومت پلاکتی اعم از عوامل ایمونولوژیک و غیر ایمونولوژیک، نقش مهمی در پیشگیری، مدیریت بیماری و جلوگیری از گسترش و تکرار آن بر عهده خواهد داشت.
کلید واژگان: پلاکت ها, تزریق خون, ترومبوسیتوپنیBackground and ObjectivesTransfusion of platelet has become one of the main treatments for thrombocytopenic patients to reduce the severity and frequency of bleeding consequences. Failure to attain the desired level of platelets in a patient following platelet transfusion is defined as platelet refractoriness. The purpose of present paper is to review and study the mechanisms involved in the formation of platelet refractory.
Materials and MethodsThis article reviews the effective factors present in platelet recipients and donors, and considers the characteristics of platelet products that may have impacts on platelet refractoriness. The search is conducted through scientific databases including Science Direct, PubMed, Medline, SID, Scopus, and Magiran by the keywords “Platelet Refractory”, “Alloantibody”, “HLA”, “Platelet Transfusion” and their Persian equivalents. Finally out of about 130 related articles, 97 articles were used for the review.
ResultsGenerally, platelet refractoriness occurs in two ways including immunologic and non-immunologic. The immunologic way is due to alloimmunization against alloantigens as a result of contact with human leukocyte antigens (HLA), Human Platelet Antigens (HPA). Non immunologic conditions such as fever, spleen enlargement and use of certain medications are responsible to 80% of platelet refractory incidence.
Conclusions :
Identification of different features and mechanisms in platelet refractoriness including immunologic and non-immunologic factors have an important role in control, prevention and management of the disease.
Keywords: Platelets, Transfusion, Thrombocytopenia -
داروی نشان دار راداکلرین-گالیوم-68: یک عامل ترانوستیک جدید برای ادغام فتودینامیک تراپی و تصویربرداری هسته ای
ترکیبات حلقوی تترا پیرولی نظیر پورفیرین ها به علت ایفای نقش اساسی در بدن موجودات زنده، توانایی تجمع در انواع بسیاری از سلول های سرطانی انسانی و هم چنین دارا بودن خواص شیمی- فیزیکی، مغناطیسی و نوری متمایز از اهمیت به سزایی در تحقیقات پزشکی برخوردار بوده و از این رو در طراحی داروهای ضدسرطان و فوتودینامیک تراپی بسیار مفید هستند. به سبب خواص تشخیصی برجسته رادیونوکلید گالیوم-68 و رسانش هدف مند داروی ضدسرطانی راداکلرین، کمپلکس های رادیودارویی این ماده پورفیرینی با رادیونوکلید گالیوم-68 سنتز شده و اطلاعات زیستی آن از قبیل ضریب تقسیم، کنترل کیفی، مطالعات پراکنش بافتی در انواع موش های صحرایی سالم و توموری مورد مطالعه قرار گرفت. این کمپلکس با خلوص رادیوشیمیایی قابل قبول و پایدار به مدت 4 ساعت در فرمول نهایی و سرم انسان تهیه شد. ضریب تقسیم 14/1- بود. تجمع بالای کمپلکس در تومور، شسته شدن سریع ترکیب از بدن و دز جذبی کم تر برای بیماران با استفاده از این ترکیب نشان دار مشاهده گردید. در این تحقیق با ترکیب خاصیت منحصر بفرد کمپلکس پذیری گالیوم-68 سه ظرفیتی با کمپلکس های مسطح چربی دوست با بار خنثی نظیر راداکلرین، توانایی گسیل بتای مثبت برای تصویربرداری PET و قابلیت استفاده از راداکلرین در PDT برای مقاصد درمانی، یک عامل تصویربرداری PET/PDT جدید معرفی گردید.
کلید واژگان: راداکلرین, گالیوم-68, پورفیرین, تصویربرداری هسته ایRadachlorin labeled Gallium-68 Pharmaceutical: a New Theranostic Agent for the Integration of Photodynamic Therapy and Nuclear ImagingThe cyclic tetrapyrrolic compounds, such as porphyrins, play an important role in medical research due to their fundamental role in the body of living beings, the ability to accumulate in various human cancer cells, as well as having distinct physical, magnetic, and optical properties. Therefore, they are very useful in the design of anticancer pharmaceuticals and photodynamic therapy agents. Due to the prominent properties of gallium -68 and the targeted accumulation of radachlorin anticancer drug, the radiopharmaceutical complex of this porphyrin is synthesized with gallium -68 radionuclide and its biological information such as partition coefficient and biodistribution studies in normal and tumor-bearing rats were studied. The complex was prepared with acceptable radiochemical purity and stability in the final formulation and human serum for 4 h. The partition coefficient was -1.14. High accumulation of the complex in the tumor, rapid washout from the body, and lower absorbed radiation doses to patients were observed using this labeled compound. In this study combining the unique reactivity of gallium -68 with flat-lipophilic ligands with a neutral electric charge, such as radachlorin, the potential for beta-excretion for PET, and the use of radachlorin in PDT for therapeutic purposes, a new PET / PDT imaging agent was introduced.
Keywords: Radachlorin, Gallium -68, porphyrin, Nuclear Imaging -
BackgroundStorage of platelet concentrates (PCs) at room temperature (20-24°C) limits its storage time to 5 days due to the destructive effects of platelet storage lesion (PSL) and bacterial contamination. Although prolonged storage of platelets (PLTs) at 4°C reduces the likelihood of bacterial contamination and PSL levels, it is accompanied by an increase in the clearance rate and changes in the surface markers of PLTs. The goal of this study was to evaluate the effects of sodium octanoate (SO) as a stabilizer on PLTs during storage at 4°C.Materials and MethodsIn this experimental study, PCs were divided into three portions and stored for 5 days at 3 different conditions, including 20-24°C, 4°C temperature, and 4°C in presence of SO. PLTs enumeration was performed using an automated hematology analyzer. To measure the metabolic activity and survival rate of PLTs, the water-soluble tetrazolium salt (WST-1) assay was performed. The activity of lactate dehydrogenase enzyme (LDH) was measured by a biochemical analyzer. Additionally, the levels of PLT glycoprotein Ibα (GPIbα) and CD62P (P-selectin) were measured on PLTs by flow cytometry technique.ResultsPLTs count was higher in SO-treated (4°C) PLTs than two other studied samples. Additionally, the viability was higher in the SO-treated PLTs than that in other groups. LDH amount was lower in the SO-treated PLTs than that in other groups (P>0.05). GPIbα expression was significantly higher in SO-treated PLTs than that other groups (P0.05).ConclusionsSO could modulate the effects of cold temperatures on PLTs. Furthermore, we found that the survival of platelets was better maintained in the presence of SO at 4°C.Keywords: CD62P, GPIbalpha, LDH, Platelet, Sodium Octanoate
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.