لیلا شوبیری
-
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 141 (آذر 1403)، صص 2223 -2242زمینه
تلاقی هوش مصنوعی (AI)، روانشناسی و زبان شناسی کاربردی به ویژه در حوزه یادگیری زبان، مسیری جذاب را برای کاوش در فرآیندها و مکانیسم های پیچیده زیربنایی شناخت انسان باز کرده است. الگوریتم های یادگیری ماشینی این پتانسیل را دارند که اصول اساسی یادگیری زبان به ویژه درک مطلب را به عنوان متغیر اصلی یادگیری زبان روشن کنند ولی بررسی ادبیات این حوزه نشان داد تاکنون مطالعه ای به بررسی مهم ترین ویژگی های نحوی و واژگانی موثر بر درک مطلب زبان آموزان انگلیسی با تکنیک های یادگیری ماشین انجام نشده است.
هدفهدف پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین ویژگی های نحوی و واژگانی موثر بر درک مطلب زبان آموزان انگلبسی با تکنیک های یادگیری ماشین نظارت شده بود.
روشطرح پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری در این مطالعه شامل همه دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران در سال 1402 بود که زبان انگلیسی را در موسسات آموزش زبان یاد می گیرند. از این میان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 360 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل آزمون BALA (یانگ، 2022) به صورت کتبی و گفتاری بود. برای تحلیل داده ها از الگوریتم های موجود در بسته نرم افزاری COVFEFE (کمیلی و سایرین، 2019) تحت نرم افزار Python استفاده شد.
یافته ها260 ویژگی از متون کامپیوتری تهیه شده از پاسخ های گفتاری و نوشتاری زبان آموزان با استفاده از الگوریتم های پردازش زبان طبیعی (NLP) استخراج شد. سپس از مدل های یادگیری درخت تصمیم، نزدیک ترین همسایه، روش بردار پشتیبان، شبکه عصبی و روش خطی منظم برای پیش بینی درک مطلب با استفاده از ویژگی های زبانی استخراج شده استفاده شد.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که تغییرات درک مطلب خواندن زبان آموزان را می توان با استفاده از ویژگی های دستوری و واژگانی استخراج شده به خوبی مدل سازی کرد. علاوه بر این، بیست ویژگی که بیشترین نقش را در تبیین واریانس دارند، شناسایی شد. این مطالعه نشان می دهد که روش های ML می توانند بررسی دقیق فرآیندهای زبانی مربوط به درک مطلب را تعیین کنند.
کلید واژگان: یادگیری ماشین, درک مطلب, پردازش زبان طبیعی, ویژگی های نحوی و واژگانی, یادگیری زبان انگلیسیBackgroundThe intersection of artificial intelligence (AI), psychology and applied linguistics particularly in the realm of language learning, has opened up a fascinating avenue for exploring the intricate processes and mechanisms underlying human cognition. Machine learning algorithms have the potential to shed light on the fundamental principles of learning language specially on reading comprehension as the core language learning variable.
AimsIn this research, we used supervised machine learning techniques in order to discover the most important syntactic and lexical features affecting the reading comprehension of English language learners.
MethodsThe design of present study is causal comparative type (ex post facto). the population includes all second secondary level students who learn English in language training institutions. To select the participants, language training institutes in Tehran were referred. The participants (n=360) answered BALA exam (Young, 2022) questions in written and spoken form.
Results260 features were extracted from the computer texts prepared from the speech and writing learners responses by natural language processing (NLP) algorithms. We used learning models of decision tree, nearest neighbor, support vector method, neural network and regularized linear method to predict reading comprehension using extracted linguistic features.
ConclusionThe results showed that the variance of language learners' reading comprehension can be well modeled using the extracted grammatical and lexical features, and in addition, twenty features that play the most important role in explaining the variance were identified. This study shows that ML methods can determine the detailed investigation of language processes related to reading comprehension.
Keywords: Machine Learning, Reading Comprehension, Natural Language Processing, Syntactic, Lexical Features, Learning English -
این مقاله تاثیر شعر را به عنوان یک ژانر ادبی در مقایسه با رمان بر بخاطرسپاری و میزان ذخیره شناختی زبان آموزان زبان فرانسه به عنوان زبان خارجی بررسی می کند. هدف ما در این پژوهش این است که عملکرد و تاثیر شعر و رمان را بر توانایی های شناختی زبان آموزان با هم مقایسه کنیم. در واقع این مقایسه با توجه به میزان شناخت واژگانی آن ها صورت می گیرد. در این راستا، ما ژانرهای ادبی را، در این مطالعه شعر و رمان، به عنوان یک ابزار آموزشی غنی با امکانات انگیزشی، بین فرهنگی و زبانی در نظر گرفته ایم. مطالعه ما بر روی دو گروه کنترل و آزمایش از دانشجویان ترم سوم کارشناسی واحد علوم و تحقیقات در کلاس خواندن متون ساده صورت گرفته است. از این رو، به منظور ارزیابی ذخیره شناختی دانشجویان از منظر دایره ی واژگانی آن ها، از پرسشنامه ی ارائه شده توسط وشی و پریبخت (1993) استفاده کرده ایم. لازم به ذکر است که روایی این مقیاس توسط کولیگان (2015) نیز مورد تایید قرار گرفته است. این آزمایش از نوع پیش آزمون و پس آزمون است. بدین منظور، ما افزایش شناخت واژگانی را پس از مداخله شعر در مقایسه با رمان بوسیله ی آزمون مقیاس دانش واژگانی (VKS) بررسی کرده ایم. نتایج بدست آمده به روشنی حاکی از این امر است که ژانر ادبی تاثیر مثبتی بر میزان ذخیره شناختی داشته و به طور دقیق تر، شعر تاثیر موثرتری نسبت به رمان بر بخاطرسپاری کلمات داشته است و به دلیل داشتن ریتم و رابطه ی عاطفی ای که با دانشجویان برقرار می کند، بخاطرسپردن آن آسان تر است.
کلید واژگان: ژانر ادبی, شعر, رمان, یادگیری زبان فرانسه به مثابه زبان خارجی, ذخیره شناختی, لغتCet article explore l'impact du genre poétique et narratif sur la mémorisation et le niveau de la réserve cognitive des apprenants du FLE. L’objectif est de comparer la fonction de la poésie et le roman sur les capacités cognitives des apprenants pour mettre en valeur la compréhension lexicale. Dans cette optique, nous avons considéré la poésie et le roman comme un support pédagogique riche en possibilités motivationnelles, interculturelles et linguistiques. Notre étude a été menée dans le cours de la lecture des textes faciles sur deux groupes de contrôle et expérimental des étudiants en troisième semestre de licence de langue et littérature françaises à l’université Azad Islamique branche des Sciences et de la Recherche de Téhéran en Iran. Nous avons utilisé le questionnaire de l'échelle de connaissance lexicale (VKS) développé par Paribakht et Wesche (1993) pour évaluer la réserve cognitive des étudiants en ce qui concerne leurs champs lexicaux. La validité de ce questionnaire a également été confirmée par Culligan (2015). L'expérimentation menée dans cette étude est de type pré-test et post-test. Alors, nous avons examiné l'amélioration de la connaissance lexicale après l’intégration de la poésie en comparant celle du roman par l'échelle de connaissance lexicale (VKS). Les résultats indiquent clairement que le genre littéraire avait un effet positif sur le niveau de la réserve cognitive et plus précisément la poésie avait un effet plus efficace que le roman sur la mémorisation des mots et elle est plus facile à retenir en raison de son rythme et de la relation émotionnelle qu'elle établit avec les étudiants.
Keywords: genre littéraire, poésie, Roman, apprentissage du FLE, réserve cognitive, lexique -
مسئله اصلی ما در این پژوهش، چگونگی اجرای آموزش میان فرهنگی است. روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. با استفاده از پرسشنامه ای محقق ساخته به عنوان ابزار اصلی پژوهش که شامل 20 سوال پنج گزینه ای است و روایی آن سنجیده و استانداردسازی شده است به کارایی آموزش میان فرهنگی خواهیم پرداخت. از این رو با انتخاب تصادفی 200 نفر از میان جامعه آماری کل دانشجویان مقطع کارشناسی در رشته زبان فرانسه در دانشگاه های ایران و در دو گروه 100 نفره تجربی و گواه به اثرگذاری این روش تدریس بر ارتقای توانش منظورشناختی و علاقه مندی به محتوای ادبی نزد دانشجویان می پردازیم. نتایج مندرج در جدول 5-4 نشان می دهند که تمام 20 گویه پرسشنامه همبستگی قوی با عوامل خود دارند و لذا پرسشنامه استانداردسازی شده است. همچنین، نتایج آمار توصیفی (جدول 5-5) نشان می دهند که پس از حذف اثر احتمالی پیش آزمون، گروه تجربی (19/45) میانگین بالاتری نسبت به گروه گواه (28/35) در ارتقای توانش منظورشناختی کسب کرده است. جدول 5-9 نیز آمار توصیفی دو گروه تجربی و گواه در پس آزمون علاقه مندی به محتوای ادبی را نشان می دهد. بر این اساس این نتیجه به دست آمد که گروه تجربی (میانگین = 69/25) نسبت به گروه گواه (میانگین = 15/18) میانگین بالاتری درپس آزمون علاقه مندی به محتوای ادبی کسب کرده است. براساس نتایج آزمون تی دو نمونه مستقل در جدول 5-10 (.05 > p, 9.78 = (198) t) شاخص اندازه اثر آماره تی 78/9 برابر 571/0 است که اندازه اثر بزرگی را نشان می دهد.کلید واژگان: آموزش میان فرهنگی, توانش منظورشناختی, ادبیات معاصر, آموزش زبان فرانسه به مثابه زبان خارجی (FLE), فرهنگ خودی, فرهنگ دیگری, تعدیل فرهنگیOur main issue in this research is how to implement intercultural didactic. The research methodology is descriptive-analytical. Using a researcher-made questionnaire as the main research tool, which includes 20 five-choice questions and its validity has been measured and standardized, we will deal with the effectiveness of intercultural didactic. Therefore, by randomly selecting 200 people from among the total population of undergraduate students in the field of French Language in Iranian universities and in two experimental groups of 100 people, we will examine the effect of this teaching method on improving students' pragmatic competence and interest in literary content. All 20 items of the questionnaire have a strong correlation with their factors and therefore the questionnaire is standardized. Also, the results of descriptive statistics (Table 5-5) show that after removing the possible effect of the pre-test, the experimental group (45.19) obtained a higher average than the control group (35.28) in improving pragmatic competence. Table 5-9 also shows the descriptive statistics of the two experimental groups and the proof of interest in literary content in the post-test. Based on this, the result was obtained that the experimental group (mean = 25.69) compared to the control group (mean = 18.15) obtained a higher mean in the post-test of interest in literary content. Based on the results of the t-test of two independent samples in Table 10-5 (p > .05, t = 9.78 (198)), the effect size index of the t-statistic is 9.78 equal to 0.571, which shows a large effect size.Keywords: Intercultural Didactic, Pragmatic Competence, Contemporary Literature, Teaching French As A Foreign Language FLE, Insider Culture, Other Culture, Cultural Adjustment
-
تقابل فرهنگ «خودی» و «دیگری» در اسناد آموزشی ، به ویژه دروس ادبی مربوط به رشته زبان فرانسه در دانشگاه های ایران، امری طبیعی است و نیاز به رویکردی میان فرهنگی که بتواند دانشجویان را در فضایی بینافرهنگی، تعدیل شده و به دور از شوک فرهنگی قرار دهد، ایجاد کرده است. با توجه به اینکه راهبردهای عاطفی اجتماعی ، با تکیه بر تفاوتهای فردی، تلاش دارند تا زبان آموزان را در فرایند یادگیری کمک و روند آموزش زبان را تسهیل کنند، هدف این پژوهش، ارائه روشی کاربردی به منظور پیوند بیشتر ادبیات و آموزش زبان فرانسه از طریق فعال کردن ظرفیتهای حسی هیجانی و به کارگیری راهبردهای عاطفی اجتماعی نزد دانشجویان و علاقه مند کردن آنان به محتوای ادبی (شعر) است. همچنین، جامعه آماری تحقیق، شامل 110 نفر از دانشجویان زبان فرانسه در ترم آخر مقطع کارشناسی، در دو گرایش ادبیات و ترجمه در دانشگاه های مختلف ایران است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. ازاین رو، با طراحی پرسش نامه ای محقق ساخته و در 20 سوال 5 گزینه ای، ابتدا در قالب پیش آزمون، میزان استفاده دانشجویان از راهبردهای عاطفی اجتماعی و علاقه مندی شان به شعر را سنجیدیم. سپس، طی یک دوره آموزشی مجازی و تعامل محور (درمجموع به مدت 50 ساعت) به آموزش میان فرهنگی پرداختیم. در ادامه نیز، از فراگیران، پس آزمون به عمل آمد. براساس نتایج آزمون تی (T test)، می توان چنین استنباط کرد که اختلاف معناداری بین میانگین دانشجویان در پیش آزمون و پس آزمون در زمینه استفاده از راهبردهای عاطفی اجتماعی و علاقه مندی به محتوای ادبی (شعر)، دیده شده است.
کلید واژگان: آموزش میان فرهنگی, شعر معاصر فرانسه, شعر معاصر فارسی, راهبردهای عاطفی اجتماعی, آموزش زبان فرانسه به مثابه زبان خارجی (FLE)The confrontation of “Insider” and “Other “ cultures in educational documents, especially literary courses related to the French language in Iranian universities, is natural, and there is a need for an intercultural approach that can place students in an intercultural space, adjusted and away from cultural shock. Considering that social-affective strategies, relying on individual differences, try to help language learners in the learning process and to facilitate the language teaching process, the aim of this research is to provide a practical method in order to further link literature and education. French language is through activating sensory-emotional capacities and applying social-affective strategies to students and making them interested in literary content (poetry).
Also, the statistical population of the research includes 110 French language students in the last semester of the bachelor's degree, in the two majors of literature and translation in different Iranian universities, who were randomly selected. Therefore, by designing a researcher-made questionnaire and using 20, 5-choice questions, we measured the students' use of social-affective strategies and their interest in poetry in the form of a pre-test. Then, during a virtual and interactive training course (for 50 hours), we did intercultural training. Then, the learners were given a post-test. Based on the results of the T test, it can be concluded that there is a significant difference between the average students in the pre-test and the post-test in terms of the use of social-affective strategies and interest in literary content (poetry).Keywords: Intercultural pedagogy, French contemporary poetry, Persian contemporary poetry, Social- affective strategies, FLE -
روش های تدریس ترجمه می تواند تاثیرات متفاوتی بر کیفیت ترجمه دانشجویان داشته باشند. بنابراین در این تحقیق می خواهیم بدانیم چگونه و با چه روشی می توانیم دوره های ترجمه را موثرتر نموده و کیفیت ترجمه دانشجویان کارشناسی ارشد را ارتقا دهیم؟ به عنوان بخشی از اقدام پژوهی تحلیلی و توصیفی، روشی متشکل از بهره برداری از منابع سمعی و بصری در فرآیند آموزش ترجمه را اجرا خواهیم کرد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر تمرین پیشنهادی ما بر کیفیت ترجمه شرکت کنندگان در پروژه، متشکل از 19 دانشجوی کارشناسی ارشد مترجمی و ادبیات فرانسه که آموزش طراحی شده ما را برای این منظور دنبال کردند، انجام شد. نتایج تحقیق پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t زوجی و تحلیل واریانس یک طرفه، نشان داد که روش اجرا شده بر کیفیت ترجمه دانشجویان تاثیر مثبت داشته است. با این حال، بین کیفیت ترجمه ادبیات و دانشجویان مترجمی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
کلید واژگان: فعالیت شناختی, فعالیت فراشناختی, آموزش ترجمه, منابع سمعی- بصری, کیفیت ترجمهRecherches en Langue et Littérature Françaises, Volume:17 Issue: 32, Fall and Winter 2024, PP 19 -37— Les méthodes d'enseignement de la traduction peuvent porter des effets variés sur la qualité de traduction des étudiants. Ainsi, dans cette recherche, nous souhaitons savoir comment et avec quelle méthode pourra-t-on rendre les cours de traduction plus efficaces et améliorer la qualité de traduction des étudiants de master ? Dans le cadre d’une recherche-action analytique et descriptive, nous mettrons en œuvre une méthode consistant en l’exploitation des ressources audiovisuelles dans le processus de l’enseignement de la traduction. Cette recherche se donne pour objectif d'étudier l'effet de notre pratique pédagogique proposée sur la qualité de traduction des participants au projet, composés de dix-neuf étudiants de master en traduction et en littérature française qui ont suivi notre formation conçue à cet effet. Les résultats de la recherche, après l’analyse des données à l'aide d'un test t pour échantillons appariés et d'une ANCOVA unidirectionnelle, ont montré que la méthode mise en œuvre avait un effet positif sur la qualité de traduction des étudiants. Cependant, aucune différence significative n'a été trouvée entre la qualité de traduction des étudiants en littérature et en traduction.
Keywords: Activité cognitive, Activité métacognitif, Enseignement de la traduction, Ressources audiovisuelles, Qualité de traduction -
علی رغم اینکه موسیقی مناطق ایران، همانند ردیف موسیقی سنتی ایران یک صدایی است و در اصل تابع هته روفونی، با این حال به فرم های چندصدایی، اگرچه اکثرا ناخودآگاهانه، برخورد می شود. هدف از این تحقیق، بررسی خوانش ادبی - موسیقایی براساس نظریه فردریک سونک (Frédéric Sounac)، در دو اثر نویسنده معاصر فرانسوی، پاسکال کینیار (Pascal Quignard) به نام های همه «صبح های جهان» و «درس موسیقی» است. فردریک سونک ورود موسیقی را در آثار ادبی با بهره بری از اصطلاحات متداول موسیقایی در قرون وسطی و باتکیه بر مدل های لوگوژن (Logogène) -موضوعی- ملوژن (Mélogène) -صدادار- و ملوفرم (Méloforme) -رسمی- موردمطالعه قرار داده است. بررسی جایگاه چندصدایی در موسیقی ایران از دیگر مسائل این مقاله است. در این مقاله، به روش تحلیلی - توصیفی، از بین سه مدل، به بررسی و تشخیص مدل ملوفرم خواهیم پرداخت که شامل یک روش جدید ترکیبی در ادبیات است و فرم ، ژانر، تکنیک موسیقایی و یا به تعبیر دیگر، فوگ (Fugue)، کنترپوان (Contrepoint)، لایت موتیف (Leitmotiv) و تم (Thème) را دربر می گیرد. برای به کارگیری مدل ملوفرم، باید از یک طرف قوه مخیله عالی و از طرف دیگر، آگاهی های لازم در زمینه موسیقی داشت تا امکان ارتباط بین متن و فرم یا تکنیک موسیقایی برقرار شود. در این تحقیق، خواهیم دید که چگونه پاسکال کینیار، با تکیه بر تکنیک های کاملا ادبی، درصدد برمی آید تا جنبه هایی از موسیقی را در عالم ادبی خود وارد کند. ابتدا اشاره ای به مدل ملوفرم خواهیم داشت، سپس در قسمت دوم، رمان همه «صبح های جهان» و در قسمت سوم، «رساله درس موسیقی» را موردبحث و بررسی قرار خواهیم داد.اهداف پژوهش:بررسی خوانش ادبی - موسیقایی رمان همه «صبح های جهان» و «درس موسیقی» براساس نظریه فردریک سونک.بررسی چندصدایی در موسیقی معاصر.سوالات پژوهش:1.تحلیل ادبی- موسیقایی رمان همه «صبح های جهان» و «درس موسیقی» براساس نظریه فردریک سونک چگونه است؟چندصدایی در موسیقی معاصر چه جایگاهی دارد؟کلید واژگان: پاسکال کینیار, رمان همه صبح های جهان, رساله درس موسیقی, ملوفرم, تکنیک های ادبی
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی با عملکرد آموزشی مدرسان زبان فرانسه در آموزشگاه های خصوصی در ایران انجام گرفته است و تلاش نموده به این سوال که چگونه کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی با عملکرد آموزشی مدرسان رابطه معناداری دارد، پاسخ دهد. برای گردآوری داده های مورد نیاز از ابزار پرسشنامه استفاده شد. برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش حداقل مربعات جزئی به روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در جستار حاضر برای سنجش و اندازه گیری کیفیت زندگی کاری از مدل نظری والتون (1998) با استفاده از پرسشنامه استاندارد در شش بعد با روایی تائید شده و پایایی بالای 7/0، ورضایت شغلی از مدل نظری مینه سوتا (1999) در شش بعد با روایی و پایایی مورد قبول در تحقیقات داخلی و خارجی و همچنین برای سنجش عملکرد آموزشی از مدل نظری تقی زاده و سلیمانی (1393) در سه بعد با روایی و پایایی تائید شده استفاده گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه مدرسان زبان فرانسه در چهار موسسه می باشد که تعداد 154 نفر اعلام شده است. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر، سرشماری یا مطالعه کامل بوده است و تمام افراد جامعه مورد مطالعه قرار گرفتند و برای گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی و عملکرد آموزشی با مقیاس لیکرت پنج درجه ای (کاملا موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم و کاملا مخالفم) استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی با عملکرد آموزشی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. به طوری که کیفیت زندگی کاری به میزان 33 درصد و رضایت شغلی به میزان 45 درصد از واریانس عملکرد آموزشی را تشریح می کنند. همچنین از دیگر یافته های این مقاله این بود که ابعاد کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی توان تبیین تغییرات عملکرد آموزشی را دارند. ضریب تعیین محاسبه شده (55/0) نشان داد که دو متغیر برونزای تحقیق یعنی کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی به طور مشترک به میزان 55 درصد از تغییرات عملکرد آموزشی را تبیین می کنند. از سوی دیگر ضریب بتای (β) استاندارد شده کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی به ترتیب برابر با (33/0 و 45/0) بوده است.
کلید واژگان: آموزش زبان, زبان فرانسه, کیفیت زندگی کاری, عملکرد آموزشی, رضایت شغلیThis study explores the relationship between work quality, job satisfaction, and the teaching efficacy of French language tutors in private language institutions in Iran. Its objective is to ascertain the degree to which work quality and job satisfaction impact the educational achievements of these educators. A survey facilitated data collection, and the research hypotheses underwent evaluation using the Partial Least Squares method for structural equation modeling. The assessment of working-life quality utilized Walton's theoretical framework (1998) through a standardized questionnaire spanning six dimensions, showcasing proven validity and a high-reliability index of 0.7. Job satisfaction was measured employing the Minnesota Satisfaction Questionnaire (MSQ) (1999) over six dimensions, with both its validity and reliability recognized in domestic and international research. Additionally, educational effectiveness was appraised using Taghizadeh and Soleimani's model (2014) across three dimensions, with established validity and reliability. The study covered all French language tutors in four institutes, totaling 154 participants. A census or exhaustive study method was adopted, involving every individual within the target group. Three questionnaires on work quality, job satisfaction, and teaching effectiveness were used for data gathering, with responses noted on a five-point Likert scale (from strongly agree to strongly disagree). The analysis unveiled a significant and affirmative link between work quality, job satisfaction, and teaching effectiveness. Specifically, work quality was responsible for 33 percent, and job satisfaction for 45 percent, of the variance in teaching effectiveness. The study also found that factors of work quality and job satisfaction could foresee fluctuations in teaching effectiveness. The computed determination coefficient (0.55) suggested that the pair of external variables, work quality, and job satisfaction, jointly explained 55 percent of the changes in teaching effectiveness. Furthermore, the standardized beta coefficients (β) for work quality and job satisfaction were determined to be 0.33 and 0.45, respectively.
Keywords: Language Teaching, French Language, Quality Of Working Life, Educational Performance, Job Satisfaction -
یادگیری و به خاطرسپاری واژگان از موضوعات مهم در حوزه ی آموزش زبان است. پس از فراز و فرودهایی که شیوه های آموزشی پشت سر گذاشته اند، امروزه ساده و سودمند تر کردن یادگیری با استفاده از نقشه ذهنی به عنوان ابزاری موثر قلمداد می شود. در پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازیم که چگونه نقشه ی ذهنی با هدف پرورش استدلال و تقویت مهارت های زبانی کودکان و نوجوانان فرانسه آموز بر یادگیری واژگان متن داستانی تاثیر می گذارد. هدف بررسی تاثیر اجرای روش نقشه ی ذهنی برای یادگیری واژگان متون داستانی نزد کودکان و نوجوانان است. جهت بررسی رویکرد فوق 50 کودک و نوجوان زبان آموز فرانسه از میان دختران و پسران ایرانی به شیوه ی خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بوده و جامعه ی آماری به 2 گروه 25 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شد و پیش از آموزش از هر دو گروه آزمون پیش آزمون به عمل آمد. برای بررسی تاثیر الگوی نقشه ذهنی به مدت 5 هفته و طی 5 جلسه با گروه آزمایش به خوانش داستانهای ویلیام پوآر نوشته ی ژان کلود لومه پرداختیم و واژگان جدید را با اجرای روش نقشه ی ذهنی در گروه آزمایش تدریس کردیم. در گروه کنترل نیز طی همان تعداد جلسات آموزش کلمات کتاب فوق را به سبک سنتی اجرا کردیم و کلمات تازه را به شیوه ی خطی و نوشتن مترادف ها در پایان متن آوردیم و در پایان آزمون پس آزمون را از دو گروه فوق به عمل آوردیم. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد و یافته ها تاثیر نقشه ذهنی بر یادگیری واژگان متون داستانی را جهت پرورش توانش استدلالی و تقویت مهارت های زبانی تایید کرد.
کلید واژگان: نقشه ی ذهنی, متون داستانی, توانش استدلالی, یادگیری واژگان, تقویت مهارت های زبانی, کودک و نوجوان, زبان فرانسه به مثابه زبان خارجیIntroductionLearning vocabulary and its memorization represent crucial challenges in language education. With the evolution of educational methodologies, contemporary techniques aim to streamline this process. Mind maps have emerged as a recent educational aid, offering effective learning strategies.Background of the Study: This study examines how the application of mind mapping, directed at fostering reasoning and enhancing language skills (reading and writing) among French-learning children and teenagers, influences the acquisition of fictional texts vocabulary. The investigation seeks to gauge the impact of employing the mental mapping model to develop reasoning prowess and fortify language aptitude in children and teenagers. By emulating the brain's structure, the utilization of mind maps facilitates connecting the brain's left hemisphere (associated with reasoning and logic) to the right hemisphere (linked to literature and language).
MethodologyTo test the hypothesis regarding the impact of mind mapping on fictional texts vocabulary acquisition and the enhancement of reasoning and language skills (reading and writing), 50 Iranian children and teenagers learning French in the sixth grade were selectively chosen through a clustered and randomized approach. These students were then divided into two groups of 25 individuals each, identified as the control group and the experimental group. Both cohorts underwent preliminary testing through a semi-experimental method before the training phase, with their scores meticulously recorded in group-specific tables.Subsequently, the control group received conventional education, involving storytelling sessions where new words were presented on the blackboard, accompanied by synonyms, with students tasked to write and remember them. Post-sessions, a vocabulary post-test was conducted for the control group, and their scores were documented. In parallel, the experimental group, comprising 25 language learners, engaged in sessions where a page from the William Poire stories by Jean-Claude Lumet was read. These learners were taught words extracted from the text utilizing the mind map technique. Each session involved selecting a key word, establishing it as the central idea within the mind map, and subsequently connecting related words as sub-branches to the central concept, thereby introducing new vocabulary. A research questionnaire was designed for the experimental group's post-test to assess their acquired knowledge.
ConclusionThe analysis of the test results substantiates the hypothesis, demonstrating that the experimental group outperformed the control group in the post-vocabulary test. This confirms the significant impact of mind mapping on the acquisition of fictional texts vocabulary, fostering reasoning ability, and fortifying language skills (reading and writing) in French language learners. The experimental group showcased remarkable progress in the vocabulary post-test.
Keywords: mental map, fictional texts, reasoning ability, learning vocabulary, strengthening language skills, children, teenagers, French language -
نشریه قلم، پیاپی 38 (Autumn-Winter 2024)، صص 407 -444
این مقاله برآمده از یک اقدام پژوهی تحلیلی و توصیفی است. در این پژوهش بر آن شدیم یک روش آموزشی ابداعی مبتنی بر توانش های شناختی برای آموزش ترجمه طراحی و پیاده سازی کنیم. در این روش آموزشی به منظور افزایش هوش روایی دانشجویان در کلاس ترجمه از منابع دیداری شنیداری واقعی در فرآیند آموزش استفاده کردیم. هدف اصلی ما در این اقدام پژوهی مطالعه تاثیرات شناختی روش آموزشی پیشنهادی مان بر شرکت کنندگان در دوره ای بود که به همین منظور طراحی و اجرا نمودیم. در دوره آموزشی ما دو گروه دانشجو با سطح زبانی مشابه متشکل از جمعا نوزده دانشجو از مقطع کارشناسی ارشد در گرایش های ترجمه شناسی و ادبیات فرانسه از دانشگاه شهید بهشتی شرکت کردند. نتایج این پژوهش پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی دو نمونه وابسته و تحلیل همپراش، نشان داد که روش آموزشی پیشنهادی ما تاثیر مثبتی بر هوش روایی دانشجویان شرکت کننده در این دوره داشته است. با این حال، همچنین مشاهده شد که بین رشد سطوح هوش روایی در دانشجویان گرایش ادبیات فرانسه نسبت به دانشجویان گرایش مترجمی تفاوت معناداری وجود ندارد. این یافته نشان می دهد که این دو گروه از دانشجویان در نتیجه روش آموزشی مورد استفاده، سطح پیشرفت یکسانی را تجربه کردند.
کلید واژگان: فعالیت شناختی, فعالیت فراشناختی, آموزش ترجمه, هوش روایی, منابع دیداری شنیداری, کیفیت ترجمهPlume, Volume:19 Issue: 38, Autumn-Winter 2024, PP 407 -444Dans le cadre d'une recherche-action analytique et descriptive, nous avons décidé de mettre en œuvre une méthode novatrice pour l'enseignement de la traduction. Cette méthode consiste à exploiter les ressources audiovisuelles dans le processus pédagogique afin d'améliorer l'intelligence narrative des étudiants. Notre objectif principal est d'étudier l'effet concret de cette pratique sur les participants au projet. Pour cela, nous avons sélectionné deux groupes de dix et de neuf étudiants inscrits en master de traduction et de littérature française à l’Université Shahid Beheshti de Téhéran. Les résultats de la recherche, obtenus après avoir analysé les données à l'aide d'un test t pour échantillons appariés et d'une ANCOVA unidirectionnelle, ont révélé des informations intéressantes concernant l'effet positif de la méthode mise en œuvre sur l'intelligence narrative des étudiants. Cependant, il convient également de noter qu'il n'y a pas eu de différence significative entre les niveaux d'intelligence narrative observés chez les étudiants spécialisés en littérature comparativement à ceux qui se sont spécialisés en traduction. Cette découverte suggère que ces deux groupes d'étudiants ont bénéficié du même niveau d'amélioration grâce à la méthode utilisée. En somme, ces résultats mettent en lumière le potentiel prometteur de cette méthode pour améliorer l'intelligence narrative des étudiants dans différents domaines académiques.
Keywords: Cognitive, Activité, Mé, Tacognitive, Enseignement De La Traduction, Intelligence Narrative, Ressources Audiovisuelles, Qualité, De Traduction -
در این مقاله، هدف ما مطالعه آیین خود شناسی موریس بارس (1923-1862) است تا بتوانیم مضامین " هویت یابی" و خودکاوی" را بعنوان معیاری مناسب جهت تشخیص من واقعی از من غیر واقعی مورد بررسی قرار دهیم. به بیان دیگر، سه گانه ی نویسنده فرانسوی (زیر نظر اغیار، انسان آزاده و باغ برنیس) پایه گذار مطالعه ی نمادین است و شخصیت هایی همچون فیلیپ، سیمون و برنیس به یکدیگر کمک می کنند تا استدلال کنند که استقلال فکری، نه از کنش اوبژکتیو بلکه از اراده سوبژکتیو ناشی می شود. این بدان معناست که موریس بارس تلاش می کند تا تصویر "من خود شیفته" را در جامعه قرن بیستم فرانسه که ملی گرایی و میهن پرستی نیاز مند تعهد اخلاقی است، توجیح نماید. در واقع رسیدن به این مرحله، در یک جست و جوی درون نگری تحقق می یابد. بنابراین تلاش خواهیم کرد اندیشه موریس بارس را در مورد خود شیفتگی نشان دهیم و انگیزه های وی را بعنوان یک نویسنده نو آور مشخص نماییم.
کلید واژگان: بارس, هویت یابی, خود شیفتگی, خودکاوی, درون نگریCet article a pour objet d’étudier le Culte du Moi de Maurice Barrès (1862-1923) afin de mettre en valeur « l’identification » et « la découverte de soi » étant une mesure convenable pour distinguer le moi réel du moi irréel. Autrement dit, la trilogie de l’auteur français (Sous l’œil des Barbares, Un Homme libre et le Jardin de Bérénice) constitue le fondement d’une étude emblématique où les personnages du roman comme Philippe, Simon et Bérénice s’aident à argumenter que l’autonomie de l’esprit provient de la volonté subjective non pas de l’acte objectif. Ceci dit, Maurice Barrès s’efforce de justifier l’image d’un Moi narcissique dans la société française du XXème siècle où le nationalisme et le patriotisme exigent l’engagement moral lorsqu’il s’agit d’une quête introspective. Nous tenterons également de montrer la réflexion de Barrès à propos du Narcissisme et d’en extraire les motivations qui le rendent un écrivain purement novateur.
Keywords: Barrè, Identification, narcissisme, dé, couverte de soi, introspection -
استقلال و خودآموزی مفاهیمی هستند که در روش های نوین آموزش زبان های خارجی ارزش و معنایی دوباره یافته اند. هدف از انجام این تحقیق بررسی این مساله است که چگونه می توان در کلاس آموزش زبان فرانسه به زبان آموزان جهت داشتن استقلال در یادگیری و مهارت خودآموزی کمک کرد؟ برای ارایه راهکار در این زمینه ابتدا نیاز به پاسخ به این پرسش داریم که اساسا چه تفاوتی میان زبان آموزان خودآموز و غیرخودآموز وجود دارد؟ فرضیه ما این است که فراگیران خودآموز بطور طبیعی از «دانش-مهارت بودن»، «دانش-مهارت یادگیری» و تجربه زیسته ی بالاتری نسبت به دیگران برخوردارند. بمنظور مقایسه توانایی های فراگیران خودآموز و غیرخودآموز در بکارگیری استراتژی های شناختی و فراشناختی، فراخوانی منتشر کردیم و از 35 نفر از فراگیرانی که زبان فرانسه را کاملا و یا نسبتا بصورت خودآموز فراگرفته بودند خواستیم تا به دو پرسشنامه در خصوص بکارگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی پاسخ دهند. این دو پرسشنامه برگرفته از پولیتزر، مک گروارتی و ویلینگ می باشد. همزمان از 35 نفر از افرادیکه در هیچ دوره ای از یادگیری زبان فرانسه بصورت خودآموز عمل نکرده بودند نیز خواسته شد تا به دو پرسشنامه فوق پاسخ دهند.. نتایج این پژوهش که بصورت آمار توصیفی ارایه گردید نشان می دهد که فراگیران خودآموز در بکارگیری هر دو گونه راهبردی از توانایی های بالاتری برخوردارند. در نتیجه باید گفت که استقلال و کلیه راهبردهای شناختی و فراشناختی اگر چه ممکن است بصورت طبیعی در تمامی افراد وجود داشته باشد اما ظهور آنها از حالت بالقوه به بالفعل در بیشتر موارد امری خود به خودی نیست و نیاز به حمایت آموزشی دارد.
کلید واژگان: خودآموزی, استقلال, راهبردهای شناختی, راهبردهای فراشناختی, زبان آموزAutonomy and self-learning are concepts that have regained value and meaning in modern methods of foreign language teaching. The purpose of this study is to investigate how language learners can be helped to gain autonomy in learning and self-learning skills in a French language classroom. To provide a solution in this regard, we first need to answer the question, what is the basic difference between self-taught and non-self-taught language learners? Our hypothesis is that self-taught learners naturally have higher "knowledge-skills", "knowledge-learning skills" and higher life experience than others. In order to compare the abilities of self-taught and non-self-taught learners in applying cognitive and metacognitive strategies, we published a call and asked 35 learners who had learned French completely or partially on their own to answer two questionnaires about using cognitive and metacognitive strategies. These two questionnaires are taken from Politzer, McGroarty and Willing. At the same time, 35 people who had not been self-taught in any course of learning French were asked to answer the above two questionnaires. The results of this study, which was presented as a descriptive statistic, show that learners use both strategies They have higher abilities. As a result, it should be said that autonomy and all cognitive and metacognitive strategies, although they may exist naturally in all individuals, but their emergence from potential to actual in most cases is not spontaneous and requires educational support.
Keywords: self-learning, autonomy, cognitive strategies, metacognitive strategies, learner -
تولید شفاهی پیوسته، شامل بیان پیوسته و بدون وقفه، پنجمین مهارت زبانی ارایهشده توسط چارچوب اروپایی مشترک مرجع برای زبانها است. در پژوهش حاضر، هدف این است که بدانیم چگونه میتوانیم با استفاده از انتقال آموزشی راهبردهای مختلف، بهویژه راهبردهای فراشناختی، به فراگیران زبان فرانسه در موسسات ایران کمک کنیم تا تولید شفاهی پیوسته بهتری داشته باشند. هدف در این پژوهش تایید عملکرد موثر مدرس زبان در جایگاه میانجی در انتقال آموزشی راهبردهای یادگیری است. بدین منظور پژوهش را در سه مرحله پیشآزمون، انتقال آموزشی راهبردهای فراشناختی و پسآزمون انجام دادیم و در این راستا پرسشنامهای حاوی 10 پرسش مربوط به راهبردهای فراشناختی تهیه کردیم. این پرسشنامه محققساخته است و با توجه به معیارهای راهبردی کتاب چارچوب اروپایی مشترک مرجع برای زبانها در تولید شفاهی پیوسته و همچنین با در نظر گرفتن بستر آموزشی تولید شفاهی پیوسته در موسسات آموزش زبان فرانسه در ایران تدوین شده است. این پرسشنامه ابتدا توسط گروهی متشکل از 40 زبانآموز از سطح A2 + تا B1 در رده سنی 25 تا 40ساله تکمیل شد. پس از به دست آوردن پاسخهای پیشآزمون، برای این 40 یادگیرنده، دورهای آموزشی از راهبردهای فراشناختی در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل دقیق پاسخهای پسآزمون و نمودارهای مقایسهای تایید کرد که لازم است نقش یادگیرنده در فرآیند یادگیری تولید شفاهی پیوسته برجسته شود. بدین ترتیب نتیجه گرفته میشود که آموزش و هدایت فراگیران به سمت انتخاب راهبردهای یادگیری ازجمله راهبردهای فراشناختی، از نقشهای اصلی مدرس زبان خارجی در کنار آموزش زبان است
کلید واژگان: آموزش زبان فرانسه به مثابه زبان خارجی, تولید شفاهی پیوسته, توانش, راهبردهای فراشناختی, چارچوب اروپایی مشترک مرجع برای زبان هاCompétence peu connue de professeurs et d’apprenants, la production orale en continu, qui consiste à s’exprimer d’une manière continue et ininterrompue, est la cinquième compétence de la langue qu’a présentée CECRL, il y a vingt ans. Dans la présente recherche, notre problématique est donc de savoir comment nous pouvons aider les apprenants des instituts en Iran à avoir une meilleure production orale en continu en s’aidant par différentes stratégies surtout les stratégies métacognitives. Notre objectif dans cette recherche est de confirmer la performance effective de l'enseignant de langue comme médiateur dans le transfert pédagogique des stratégies d'apprentissage. Pour ce faire et sachant l’importance de cette compétence dans la communication et surtout son rôle positif et quasi unique dans la création du sens de la confiance en soi chez les apprenants, nous avons effectué notre recherche en trois étapes de pré-test, de séquence d’enseignement des stratégies métacognitives et de post-test et à cet égard, nous avons élaboré un questionnaire contenant 10 questions portant sur les stratégies métacognitives ; les questions ont été formulées par les auteurs de cet article et selon les critères stratégiques du CECRL en production orale en continu ainsi qu’en tenant compte du contexte de l’enseignement de la production orale en continu dans les instituts du FLE en Iran à Téhéran. Le questionnaire, a été d’abord rempli par un groupe d’apprenants de 40 personnes de niveau A2 + à B1, âgés de 25 à 40 ans ; après avoir obtenu les réponses du pré-test, une séquence d’enseignement des stratégies métacognitives a été organisée pour ces 40 apprenants afin de faire appliquer les stratégies métacognitives dans leur production orale en continu. L’analyse des réponses du post-test et les graphiques comparatifs ont confirmé qu’il faut mettre en valeur le rôle de l’apprenant dans le processus de l’apprentissage de la production orale en continu parce que c’est lui qui apprend et personne ne peut le faire à sa place mais on peut l’orienter vers le choix des stratégies métacognitives efficaces pour lui permettre de mieux apprendre à apprendre cette fameuse compétence.
Keywords: CECRL, compétence, didactique du FLE, production orale en continu, stratégie métacognitive -
پژوهش حاضر به بررسی این مساله می پردازد که چگونه نوع متد آموزشی می تواند بر میزان اضطراب زبانی دانشجویان زبان های خارجی تاثیر بگذارد. یک گروه 40 نفره از دانشجویان دختر و پسر در سطح پیش دانشگاهی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. آموزش زبان فرانسه در دو هفته ی اول، از طریق متد گرامر-ترجمه انجام شد. در پایان دو هفته تست تعیین مقیاس اضطراب کلاس زبان خارجی: FLCAS، از این گروه بعمل آمد. در دو هفته دوم نوع متد آموزشی از گرامر-ترجمه به رویکرد کنشی تغییر یافت. پس از پایان دو هفته مجددا از فراگیران تست اضطراب بعمل آمد. نتایج حاصله نشان دادند که میان نوع متد آموزشی و میزان اضطراب زبان آموزان رابطه معناداری وجود دارد و سطح اضطراب زبان آموزان در حین یادگیری با رویکرد کنشی بالاست(پیش آزمون). در دو هفته سوم به آموزش با استفاده از رویکرد کنشی با مداخله ی دوره ی توانمندسازی کنترل اضطراب ادامه دادیم(پس آزمون). نتایج آمار توصیفی دانشجویان در پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که آنها در پیش آزمون اضطراب زبانی(میانگین = 130.55) میانگین اضطراب بالاتری نسبت به پس آزمون(میانگین = 65.10) کسب کرده اند. همچنین، بر اساس نتایج آزمون تی همتا شده، (تی(39) = 14.14, احتمال = 0.000) چنین استنباط شد که دانشجویان به صورت معناداری میانگین کمتری در پس آزمون اضطراب زبانی کسب کرده اند.کلید واژگان: اضطراب زبانی, متد گرامر-ترجمه (سنتی), رویکرد کنشی, توانمندسازی, کنترل اضطرابIntroductionIn the present study, we investigated how the type of teaching method can affect the level of language anxiety of foreign language students. The purpose of this research is to find the answer to the basic question of how to use the best teaching method in the language class by controlling anxiety. Background of the Study: According to MacIntyre and Gardner (1994), "Language anxiety is a feeling of tension and fear that is specifically related to the context of the foreign language, including speaking, reading, listening comprehension, and learning." In 1978, Scovel decided to review all the studies on anxiety and its effect on learning a foreign language. His studies have shown that the effects of anxiety on learning a foreign language have long remained unclear. While some researchers have argued that there is no relationship between anxiety and performance in a modern language classroom setting, others have argued the opposite, that there is both crippling anxiety and beneficial anxiety. This argument was advanced by Tobias in 1979 and 1986, followed by McIntyre and Gardner (1994) who stated that disabling anxiety negatively affects learner learning and performance in the classroom.MethodologyFor this purpose, a group of 40 male and female students at the pre-university level (beginner level) were selected as the statistical population. Sampling was done randomly. To begin with, French language training was conducted for two weeks (the first two weeks) with this group through the (traditional) grammar-translation method. At the end of two weeks, the FLCAS (Foreign Language Class Anxiety Scale) questionnaire was administered to this group. In the next two weeks (the second two weeks), the type of teaching method was changed from grammar-translation to the action approach, in accordance with the educational process completed in the previous two weeks, and after the end of these two weeks, the students were again tested for anxiety. The results show the fact that there is a significant relationship between the type of educational method and the level of stress of language learners and the level of anxiety of language learners during learning with an active approach is high (pre-test). In the third two weeks, we continued to teach the learners using the action approach and with the support and intervention of the empowerment course of anxiety control, and once again we took the anxiety test from the learners (post-test).ConclusionBased on the results of this research, in general, the grammar-translation method significantly reduces the anxiety of learning a foreign language due to the use of the mother tongue in language teaching, and the action approach, despite all the advantages listed in the book Integrated Reference Framework for Languages, increases the level of anxiety in language learners. This is where strategic courses such as empowering anxiety control using a cognitive psychological method based on improving the mindset of language learners can help them change their behaviors and beliefs and thus deal with their anxiety while learning with communicative and action approaches which are among the best methods of language learning), to deal with anxiety. The results of the descriptive statistics of the students in the pre-test and post-test showed that in the pre-test of language anxiety (mean = 130.55) the students had a higher anxiety average than in the post-test (mean = 65.10). Also, based on the results of paired t-test, (t (39) = 14.14, probability = 0.000) it was concluded that the students had a significantly lower mean in the language anxiety post-test. The effect size index of the T-statistic is 14.17 equal to 0.940, which shows a large effect size. The results of this research provide a new look at the role of language education, which aims at comprehensive education. This means that education should pay attention to the mind and heart in the classroom and in addition to language content, content related to emotional-cultural and social strategies should be included in it.Keywords: Language anxiety, grammar-translation method (traditional), action-oriented approach, empowerment, anxiety control
-
امروزه عوامل زیادی مثل فضای مجازی و یا بحران های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و غیره، همکاری و تعامل را پیچیده تر و گسترده تر کرده است. همانطور که می دانیم زبان یک پدیده اجتماعی است بنابراین رابطه بین یادگیری یک زبان خارجه و فاکتورهای اجتماعی از یکدیگر جدایی ناپذیر هستند. در این مطالعه، مسیله اصلی ما این است که چگونه معلمان می توانند با به کارگیری رویکردهای کاربردی، کلاسی یکپارچه داشته باشند. در این تحقیق هدف ما این است تا با رویکرد مدرسان ایرانی زبان فرانسه در قبال ناهمگونی های رفتاری، شخصیتی و سنی فراگیران آشنا شویم و به آنها کمک کنیم که تا با این تفاوت ها در کلاس به درستی روبه رو شوند و آن را مدیریت کنند. با توجه به فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر این که مدرس زبان می تواند با ایجاد تعادل در میان تضادهای موجود در کلاس مانند ارتباط یا انزوا، مسیولیت یا بی توجهی، حضور یا غیاب، جوانی یا پیری و غیره نوعی یکپارچگی معنادار ایجاد کند تا آموزش و یادگیری قابل اجرا باشد، قصد داریم به این سوال پاسخ گوییم که چگونه مدرس می تواند با استفاده یا تغییر روش های تدریس، عامل ناهمگونی را در کلاس کاهش دهد و یا آن را به سوی اهداف مثبت و کاربردی هدایت کند. برای رسیدن به این اهداف، یک پرسشنامه شامل 19 سوال تشریحی و تحلیلی آماده کردیم و در بین تعدادی مدرس زبان فرانسه توزیع کردیم. طبق پاسخ های جمع آوری شده، آنچه که متوجه شدیم این بود که ناهمگونی در یک کلاس زبان فرانسه همزمان شامل نقاط مثبت و منفی می شود و در واقع این مدرس است که می تواند با انتخاب محتوا، ابزارها و روش های درست تدریس و به کارگیری تعامل و همکاری در بین فراگیران، ناهمگونی در کلاس را به بهترین شکل مدیریت کند. بنابراین مهارت و عملکرد مدرس نقش بسیار مهمی در مدیریت تفاوت ها در یک کلاس آموزش زبان خارجی دارد.
کلید واژگان: فرانسه به مثابه زبان خارجی, ناهمگونی, رفتار, آموزش, مدیریت آموزشی, مدرسDe nombreux facteurs tels que l'espace virtuel ou les crises sociales, culturelles, économiques ont rendu la coopération et l'interaction plus complexes et généralisées.Dans la présente recherche, notre problématique est donc de savoir comment les enseignants iraniens peuvent-ils avoir une classe homogène en utilisant des stratégies pratiques. Notre objectif est de connaître l'approche des enseignants iraniens de français envers l'hétérogénéité de comportement, d'âge des apprenants et de les aider à affronter et gérer ces différences dans une classe. Notre hypothèse principale est que l'enseignant peut créer une sorte d'intégration significative en équilibrant les contradictions dans la classe, telles que la communication ou l'isolement, la responsabilité ou l’inattention, la présence ou l'absence, la jeunesse ou la vieillesse afin que l'enseignement et l'apprentissage puissent être réalisés correctement. Nous avons effectué notre recherche en abordant un questionnaire de 19 questions descriptives et analytiques qui a été rempli par les enseignants de FLE. L’analyse des réponses et les graphiques comparatifs ont confirmé que l'hétérogénéité cognitive peut influencer positivement ou négativement sur la gestion de classe selon la compétence de l'enseignant et la diversification d’stratégies qu’il utilise. Nous avons vu que c'était l'enseignant qui pouvait gérer au mieux l'hétérogénéité de la classe en choisissant les bons contenus, les bons outils et méthodes d'enseignement et en utilisant l'interaction et la coopération entre les apprenants.
Keywords: FLE, hétérogénéité, comportement. enseignant. pédagogie. gestion de l'enseignement -
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش نظریه روانشناختی انتخاب گلاسر در دوره های تربیت مدرس زبان های خارجی بر تحول کیفی یاددهی است. در این تحقیق به مساله نیازسازی آموزشی و ایجاد حس مسیولیت پذیری در زبان آموزان توسط مدرسان می پردازیم. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و جامعه ی آماری آن شامل یک گروه 40 نفره از استادان آموزش زبان های خارجی (فرانسه و انگلیسی) می شود که بصورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش در یک دوره تربیت مدرس با عنوان استراتژی های یاددهی در زبان های خارجی قرار گرفتند و مفاهیم تیوری انتخاب گلاسر به آنها آموخته شد. این در حالی بود که به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. هر دو گروه از استادان دوبار و به روش پیش آزمون و پس آزمون و با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفتند. فرضیه ما در این پژوهش بر این مبناست که آموزش نظریه انتخاب گلاسر در دوره تربیت مدرس بر تحول در نگرش مدرسان به تدریس و یاددهی موثر می باشد. برای آزمون فرضیه فوق از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که متغیر تصادفی کمکی (357/360=F) در سطح خطاپذیری (0.01 ≥P) بطور معنی دار با متغیر وابسته رابطه دارد. فاصله نمره پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری داشته و گروه کنترل و گروه آزمایش در نمره پس آزمون تفاوت معنی داری دارند. بنابراین آموزش نظریه انتخاب گلاسر در دوره تربیت مدرس بر تحول در نگرش مدرسان زبان (فرانسه و انگلیسی) به تدریس و یاددهی در مرحله پس آزمون 90/6درصد موثر بوده است.کلید واژگان: نظریه انتخاب گلاسر, نیازسازی, دوره تربیت مدرس, استقلال در یادگیری, آموزش زبان های خارجی, تحول در نگرش مدرسThe purpose of this research is to investigate the effectiveness of teaching Glasser's psychological choice theory in training-the-trainer courses on qualitative development in education. The need for this research is to address the issue of educational needs and empowerment of language learners by teachers. The above research is of an applied type and its statistical population includes a group of 40 foreign language teachers (French and English) who were randomly divided into two groups of 20 (experimental group and controls). The experimental group was trained in a teacher training course called Strategies for Teaching Foreign Languages and learned the concepts of Glasser's choice theory. The control group had received no training. The two groups of teachers were evaluated twice by pre-test and post-test using a questionnaire. Our hypothesis in this study is based on the fact that the teaching of Glasser's choice theory in the trainer training course is effective on the evolution of the teaching model of French and English language teachers. To test the above hypothesis, an analysis of covariance was used. The results of this study show that the auxiliary random variable (F = 357.360) at the level of error (0.01≥P) is significantly related to the dependent variable. There is a significant difference between the pre-test and post-test scores; the control and the experimental group have a significant difference in the post-test score. Teaching Glasser's choice theory in the train-the-trainer course was effective in changing the post-test stage French and English teacher teaching model by 90.6%.Keywords: Choice Theory of Glasser, creation of needs, trainer training, Independence in learning. Foreign Language Teaching, Transformation in the teacher', s attitude
-
در این مقاله، هدف ما مطالعه روانکاوی زیگموند فروید در ترز دسکیرو اثر فرانسوا موریاک (1970-1885) است تا بتوانیم علت حالت بیمارگونه شخصیت ها را بعنوان یک محرک روانی مورد بررسی قرار دهیم. از خلال سه گانه (میل، من و فرامن) روانکاوی فروید نشان خواهیم داد که میل به انتقام در خاطرات گذشته شکل میگیرد. در این پژوهش، با تکیه بر روانکاوی فروید تلاش می کنیم نشان دهیم که اختلال روانی از سوبژکتیویته نشات می گیرد و در رفتار ترز مانند انزوای خود خواسته و در نزد برنارد بصورت شک تحمیل شده تحقق می یابد. بعلاوه، "انزوا" و " جدایی" شخصیت ها، بیانگر نوعی حالت بیمارگونه است که در مضامینی همچون دو گانگی و پیچیدگی مطرح شده است. بدین ترتیب، تلاش خواهیم کرد ویژگیهای نظریه فروید را در سوبژکتیویته (میل) و در اوبژکتیویته (من) نشان دهیم و اینکه چگونه آنها ترز را در غفلت لحظه ای قرار داده اند.
کلید واژگان: روانکاوی فروید, من واقعی, حالت بیمار گونه, موریاک, ترز دسکیروDans cet article, notre objectif consiste à étudier la psychanalyse de Sigmund Freud dans Thérèse Desquereux de François Mauriac (1885-1970) afin de mettre en évidence le motif de l’état maladif des personnages comme une provocation psychique. A travers la trilogie (Ça, le Moi et le Surmoi) de la psychanalyse freudienne, cet article vise à démontrer que le désir de vengeance, se fait par la souvenance rétrospective. Dans cette recherche, nous nous sommes référés à la psychanalyse de Freud pour montrer que la subjectivité est le porteur d’une perturbation mentale dont le reflet se voit dans l’attitude de Thérèse comme une solitude désirée et chez Bernard comme un doute imposé. De plus, « la solitude » et « la séparation » des personnages sont une sorte de l’état maladif étant traitées dans les termes comme la dualité et la complexité. Ainsi, on tentera d’examiner les traits caractéristiques de la théorie de Freud dans la subjectivité (le Ça) et dans l’objectivité (le Moi) ayant mis Thérèse dans la négligence momentanée.
Keywords: La psychanalyse de Freud, Mauriac, le Moi réel, l’état maladif, Thérèse Desquereux -
در متدهای آموزشی قبل از رویکرد کنشی، به ویژه در رویکرد ارتباطی، تنها چهار مهارت وجود داشت: درک شفاهی/نوشتاری و تولید شفاهی/نوشتاری. از زمان روی کار آمدن رویکرد کنشی و خصوصا پس از نگارش کتاب چارچوب اروپایی مشترک مرجع برای زبانها (CECRL) در سال 2001، توانش تولید شفاهی به دو بخش تقسیم شد: تولید شفاهی «تعاملی» و تولید شفاهی «پیوسته». این دو توانش قبلا در برخی رویکرهای آموزشی همچون رویکرد ارتباطی در عمل وجود داشت، اما به دلیل عدم تعریف دقیقی از آنها، این دو توانش از یکدیگر متمایز نبودند. کتاب چارچوب اروپایی مشترک مرجع برای زبانها با افزودن مفهوم «تولید شفاهی پیوسته» به دایره واژگان آموزش زبانهای خارجی، آن را برای نخستین بار تعریف میکند و توصیفی برای این مهارت جدید با توجه به به شش سطح زبانی ارایه میدهد. در این مقاله مساله اصلی ما چگونگی استفاده از استراتژیهای یادگیری فراشناختی به منظور ارتقای مهارت تولید شفاهی پیوسته در زبان آموزان ایرانی است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که آموزش و تمرین استراتژیهای فراشناختی میتواند به تقویت این توانش در زبان آموزان فرانسه کمک بسزایی بکند.
کلید واژگان: استراتژی های یادگیری فراشناختی, تولید شفاهی پیوسته, چارچوب اروپایی مشترک مرجع برای زبان ها, رویکرد کنشی, توانش زبانیDans les méthodologies qui précédaient la perspective actionnelle, en particulier l’approche communicative, il n’y avait que quatre compétences : la compréhension orale/écrite et la production orale/écrite. C’est à partir de la perspective actionnelle et plus particulièrement de la rédaction du CECRL en 2001 que la compétence de la production orale se divise en deux parties : celle de la production orale « en interaction » et celle de la production orale « en continu ». Dans cet article notre problématique principale est de savoir comment appliquer les stratégies d’apprentissage métacognitives afin d’améliorer la compétence de la production orale en continu chez les apprenants iraniens. Pour pouvoir appliquer les stratégies métacognitives au moment de la production orale en continu, nous avons enseigné pendant une séquence didactique de deux mois (3 heures par semaine) aux 15 apprenants au niveau A2 les stratégies métacognitives et nous leur avons proposé différentes tâches et activités qui exigeaient chacune la mobilisation des stratégies métacognitives. Les résultats de cette étude montrent que l'enseignement et la pratique de stratégies métacognitives peuvent aider à renforcer cette compétence des apprenants du FLE lors de la production orale en continu.
Keywords: stratégies d’apprentissage métacognitive, production orale en continue, CECRL, approche actionnelle, compétence langagière -
حافظه نقش بسزایی در یادگیری ما انسان ها ایفا می کند. یادگیری یک زبان خارجی همچون زبان فرانسه همواره با چالش های متفاوتی از جمله فایق آمدن بر مشکلات دستوری زبان آموزان روبروست. با توجه به اینکه تمرینات دستوری از لحاظ کارکردی می توانند نقش مهمی در یادگیری دستورزبان یک زبان خارجی ایفا کنند در این تحقیق هدف ما جستجوی رابطه ی میان حافظه و انواع تمرینات دستوری است. به عبارت دیگر در این پژوهش به دنبال یافتن پاسخی برای این مساله هستیم که داده ها و اطلاعات زبانی چگونه در مغز و حافظه بشر ذخیره و طبقه بندی می شوند؟ چه تفاوتی میان دانش دستوری و مهارت دستوری وجود دارد و چگونه استادان زبان فرانسه می توانند دانش و یا داده های ذهنی مربوط به دستور زبان را از طریق تمرینات دستوری به مهارت دستوری تبدیل کنند؟ با استفاده از یک پرسشنامه به طرح سوال در مورد دانش استادان در زمینه مسایل روانشناختی زبان از جمله حافظه و ارتباط آن با تمرینات دستوری پرداختیم. روش تحقیق در این پژوهش بصورت تحلیلی و ارایه ی آمار توصیفی است. نتایج این پژوهش به روشنی مبین این امر است که استادان زبان فرانسه آگاهی کافی از مسایل روانشناختی زبان و نقش موثری که این دانش در مهارت تدریس آنها در انتخاب انواع تمرینات دستوری ایفا می کند ندارند. همچنین نتایج این پژوهش در مورد انواع تمرینات دستوری نشان می دهد که تمرینات مفهومی و تمریناتی که با تولیدات متنی و گفتاری و نوشتاری شخصی زبان آموزان سر و کار دارند و همینطور تمرینات کارمحور که بصورت گروهی انجام می شوند بیشترین نقش را در توسعه حافظه رویه ای (که مستقیما با کسب مهارت های زبانی در ارتباط است) دارند.کلید واژگان: حافظه اخباری, حافظه رویه ای, دستور زبان فرانسه, تمرینات دستوری, آموزش فرانسه به مثابه زبان خارجیThe study of the role of memory in the didactics of grammar and grammatical exercises of FFL in IranLearning a foreign language such as French always faces various challenges, including overcoming the grammatical problems of learners. Given that grammatical exercises can functionally play an important role in learning the grammar of a foreign language, in this study we aim to look for a relationship between memory and types of grammatical exercises. In other words, in this study we seek to find an answer to the question of how linguistic data and information are stored and classified in the human brain and memory? What is the difference between grammar knowledge and grammar skills, and how can French teachers turn grammar knowledge or mental data into grammar skills through grammar exercises? Using a questionnaire, we asked a question about teachers' knowledge of psychological issues of language, including memory and its relationship with grammar exercises. The research method in this research is analytical and descriptive statistics are presented. The results of this study clearly show that French language teachers are not sufficiently aware of the psychological issues of language and the effective role that this knowledge plays in their teaching skills in choosing different types of grammatical exercises. The results of this study on the types of grammatical exercises also show that conceptual exercises and exercises that deal with the textual, spoken and written productions of learners as well as task-based exercises that are done in groups have the greatest role in the development of procedural memory (which is directly related to Acquisition of language skills is related).Keywords: Declarative Memory, Procedural Memory, French Grammar, Grammar Exercises, Teaching French as a Foreign Language
-
هدف مقاله پیش رو، تحلیل و بررسی کاربست نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» آنتوان برمن (1991-1942) ترجمه شناس فرانسوی در ترجمه باب هشتم گلستان سعدی از شارل دفرمری (1883-1822) است. درواقع این مقاله، به بررسی تقابل میان زبان مبدا (فارسی) و زبان مقصد (فرانسه) در چارچوب گرایش های برمن می پردازد و خطاها و تغییراتی را نشان می دهد که توازن آن ها در وفاداری و آزادی مترجم تحقق می یابد. تضادها و شباهت های واژگانی در متن اصلی و متن ترجمه شده در مطالعه ترجمه دفرمری به گونه ای ظاهر می شوند که کاربست نظریه برمن به ما می آموزد افزون بر پایبندی به متن مبدا، لازم است به شکل و معنای زبان مقصد توجه داشت. تلاش خواهیم کرد با تکیه بر دیدگاه گفتارمحور برمن: گفتار سنت محور، گفتار هدف محور و گفتار تجربه محور به آسیب شناسی ترجمه گلستان بپردازیم و نشان دهیم که ابهامات و تناقضات در ترجمه ورسیون دفرمری نشات گرفته از عدم درک صحیح او از پندها و حکایات اخلاقی-معنوی سعدی است.
کلید واژگان: نقد ترجمه, آنتوان برمن, گرایش های ریختشناسانه, گلستان سعدی, همگون سازی, دفرمریThe purpose of this paper was to analyze the use of “Distorting Trends” theory of Antoine Berman (1942-1999), a French traductologist, in translation of the eighth chapter of “Golestan Saadi” by Charles Defremery (1822-1883). This study investigated the conflict between source language (Persian) and target language (French) in the frame of Berman’s trends and indicates errors and changes which their balance realizes faithfulness and freedom of the translator. Lexical differences and similarities in the main and translated texts in the study of Defremery’s translation show that, according to Berman’s theory, it is necessary to pay attention to the form and meaning of target language as well as to be faithful to the source text. Based on speech-oriented viewpoint of Berman, it was tried to engage in pathology of Golestan Translation through three orientations: culturally-oriented speech, goal-oriented speech, and experience-centered speech. It was identified that ambiguities and contradictions in Defremery’s version translation originated from his misunderstanding of ethical and spiritual advices, maxims, and tales of Saadi.
Keywords: Criticism of translation, Antoine Berman, Distorting trends, Golestan Saadi, Assimilation, Defremery -
در آموزش زبان های خارجی، همواره بحث انتخاب محتوای آموزشی دارای اهمیت زیادی بوده است. متدهای مختلف آموزشی در طول تاریخ محتوای آموزشی خود را با توجه به نگرشی که هر یک به کاربرد زبان داشته اند، انتخاب کرده اند. امروزه علاوه بر اینکه جنبه کاربردی زبان خارجی برای ما دارای اهمیت بسزایی است، شناخت لایه های مختلف فرهنگی و اجتماعی جامعه زبان مقصد نیز اهمیت ویژه خود را یافته است. نظر به اینکه آموزش ادبیات با توجه به بحث انتقال فرهنگ در کلاس های زبان خارجی همواره موافقان و مخالفان خود را داشته است، در این تحقیق ما در جست وجوی پاسخ به این مسئله هستیم که نقش و جایگاه ادبیات به منزله یک محتوای آموزشی در طول تاریخ آموزش زبان های خارجی چه بوده است و چگونه و در چه سطوحی ادبیات می تواند به منزله محتوای آموزشی در کلاس های آموزش زبان استفاده شود؟ هدف ما در این جستار، ضمن مطالعه پیوند میان ادبیات و آموزش زبان، پیشنهاد یک روش آموزشی کار محور بر اساس رویکرد کنشی آموزش زبان هاست. در این روش، ما شعر را به منزله پیکره در محوریت کار خود قرار می دهیم. فرض ما بر این است که این روش می تواند توانایی زبانی و تحلیلی دانشجویان را در رویارویی با متون ادبی بالا ببرد و برای اثبات این فرضیه، آن را بر روی دو گروه کنترل و آزمایش از دانشجویان ترم آخر مقطع کارشناسی مترجمی زبان فرانسه آزمایش کرده ایم.
کلید واژگان: آموزش زبان های خارجی, ادبیات, فعالیت کار محور, بینافرهنگیIn the teaching of foreign languages, the choice of educational content has always been important. Throughout history, different teaching methods have chosen their educational content according to their approach to language use. Nowadays, in addition to the usability of the foreign language, it is important to know the different cultural and social layers of the target language community. Concerning the teaching of literature in foreign language classes at the university as well as in institutions, there has always been some hesitation from method designers and textbooks as well as foreign language teachers. It can be said that the use of literature in the language teaching class has undergone many changes throughout history. Considering that literature education has always had its supporters and opponents with regard to the discussion of culture transfer in foreign language classes, in this research we seek to answer the question of the role and place of literature as an educational content throughout the history of foreign language teaching. What has it been and how and at what level can literature be used as educational content in language classes? The purpose of this paper, while studying the link between literature and language teaching, is to propose a work-based teaching approach based on the functional approach to language teaching. In this way we place poetry as a body of work. We hypothesize that this method can enhance students' literary and analytical ability in the face of literary texts. . After performing context-based class exercises, the students, as representatives of the French group, participated in a student-cultural conference at the Foreign Languages Association of the unit, sharing their experience and understanding of comparing the two Persian and French poems with audiences interested in the field. They left. The results obtained from the responses of the students in the experimental group who were trained with this proposed method and comparing it with the control group students through covariance analysis test indicated that the proposed method had a positive effect on the use of literature in the foreign language classroom. While working on the linguistic elements, this method provided students with the opportunity to reach important results and understandings in the field of bilingual culture by working on the concepts of a French poem and comparing it with a Persian poem. Concepts such as death and life, work and war in different cultures have different meanings. They also shared their findings with others and discussed and exchanged views on Persian and French poetry. Using this approach, which relies on multiple ethical, aesthetic, scientific, social and cultural axes and enhances linguistic, cultural and sociological competence of language, is suggested in literature-based language classes. Curriculum planners, writers and designers of educational books can also take advantage of this suggested approach. Finally, we note that repeating this assignment and pursuing its impact on students' writing, speaking, and intercultural skills in foreign language learning can be a good subject for future research.
Keywords: Foreign Language Teaching, Literature, Work-Oriented Activity, Intercultural -
در این تحقیق ما به دنبال فهم این مسئله هستیم که چطور میتوان از راه دور و از طریق تلفنهای همراه هوشمند ، زبان فرانسه را به زبانآموزان آموزش داد ؟ هدف ما در این جستار اینست که از طرفی با کاهش تردد درون شهری از ایجاد ترافیک و آلودگی محیط زیست جلوگیری کرده و باعث صرفه جویی در زمان و استفاده بهینه از آن شویم، از طرفی دیگر با پایین آوردن هزینه آموزش و یادگیری زبان فرانسه، آن را برای همه مقدور سازیم . فرض ما بر اینست که اپلیکیشنها در تلفن های همراه هوشمند بستر مناسبی برای پیاده سازی فرآیند آموزش از راه دور هستند. از همین رو ابتدا مطالعاتی بر روی تلفنهای همراه هوشمند و شرایط سخت افزاری و نرم افزاری آنها جهت اجرای فرآیند تحقیق صورت گرفت و پس از بررسی اپلیکیشنهای مختلف ، اپلیکیشن اسکولوژی به عنوان بستر مناسب جهت انجام این روش آموزشی برگزیده شد . در این تحقیق دو گروه از زبان آموزان مورد بررسی قرار گرفتند : گروه اول "آزمایش" ، زبان آموزانی با سطح زبانی مقدماتی (صفر) بودند که زبان فرانسه توسط برنامه اسکولوژی به آنها آموزش داده شد . گروه دوم "شاهد"، زبان آموزانی با سطح زبانی و سنی برابر با گروه اول بودند که به شیوه عادی (بصورت حضوری و بدون نرمافزار) در یکی از موسسات تهران آموزش دیدند. در انتها با برگزاری امتحان در هر چهار توانش زبانی ، مشخص شد زبانآموزانی که با متود آموزش معکوس و از طریق تلفن همراه هوشمند آموزش دیدهاند از گروهی که به صورت حضوری همان درسها را فراگرفتهاند دارای برتری نسبی بوده و نمرات بهتری را اخذ کردهاند.
کلید واژگان: تلفن همراه هوشمند, دیجیتال آموزش از راه دور, مهارت های زبانی, بستر آموزشی, فرانسه به مثابه زبان خارجیDans la présente étude, notre objectif est de savoir comment on peut apprendre le français à distance, au moyen des Smartphones. D’un côté, les effets attendus seront la réduction de la pollution environnementale liée aux embouteillages et l’économie du temps, de l’autre, tout en abaissant le coût de l’enseignement-apprentissage, il serait rendu plus accessible pour un public plus vaste. Nous supposons que les applications présentes sur les Smartphones constituent des moyens efficaces pour la mise en œuvre d’un processus de l’apprentissage à distance. C’est pourquoi nous avons d’abord fait des recherches sur ces appareils et leurs capacités techniques. Après avoir étudié différentes applications, nous avons choisi « Schoology » comme la base de nos pratiques d’enseignement-apprentissage. Deux groupes d’apprenants ont participé à l’expérience : un groupe « expérimental » composé des étudiants de niveau débutant avec lesquels on a expérimenté l’enseignement-apprentissage du FLE par le logiciel « Schoology » et un groupe « témoin » composé des étudiants de niveau débutant d’un institut à Téhéran qui ont étudié le FLE d’une façon ordinaire (sans logiciel et en présentiel). Enfin, nous les avons examinés sur les quatre compétences, et les résultats ont démontré que les apprenants qui avaient appris la langue par leurs Smartphones étaient relativement plus compétents que ceux qui avaient participé physiquement dans les cours de langue.
Keywords: Smartphone, numérique, apprentissage à distance, compétences langagières, Plateforme pédagogique, FLE -
نشریه قلم، پیاپی 29 (Spring-Summer 2020)، صص 263 -295
ارائه ی تعریفی از واژه ی حرف ربط و مفهوم اتصال در زبان فرانسه همواره مشکل ساز بوده است و مسئله ی حروف ربط در بحث آموزش و یادگیری دستورزبان فرانسه به عنوان زبان خارجی همواره چالش برانگیز بوده است. پاره ای از پژوهش ها بر این مطلب تاکید دارند که کلمات کاربردی و بخصوص حروف ربط که با تحکیم انسجام متنی، نقش بسیار مهمی را در پیوستگی عبارات و توالی منطقی نظرات و ایده ها ایفا می کنند، بزرگترین منشا دشواری برای زبان آموزان یک زبان خارجی هستند؛ چراکه در اکثر موارد بافت و فحوای کلام کمکی به تشخیص معنی این حروف ربط نمی کند. (کوپر 1984 به نقل از کورنر a1999، ص. 68). مقاله حاضر قصد دارد که به بررسی چند معنایی واژه ی حرف ربط بپردازد. پس از بحث و بررسی نظرات موجود پیرامون مفاهیم اتصال و کلمات ربط، مساله اصلی ما در این تحقیق، با در نظر گرفتن عملکرد معناشناختی و متنی این دو مفهوم، روبرو شدن با چالش های آموزشی آنها خواهد بود. هدف از انجام این تحقیق کمک به برداشتن ابهاماتی است که در مورد کلمه ربط در زبان فرانسه همواره وجود داشته و البته ارائه ی یک دسته بندی صحیح و روشن از این عناصر زبانی است. همچنین آشنا کردن زبان آموزان و مدرسان زبان با مفاهیم اتصال و کلمات ربط و ارائه ی روش و رویکردی برای آموزش این عناصر زبانی پیش روی آنها و اساتیدی که در دانشگاه ها همراه با رشته هایی چون ادبیات فرانسه، مترجمی زبان فرانسه به آموزش زبان فرانسوی نیز میپردازند، از دیگر اهداف این تحقیق قلمداد می شوند.
کلید واژگان: حرف ربط, اتصال, پیوستگی, انسجام معنایی, آموزش زبان فرانسوی به عنوان زبان خارجیPlume, Volume:15 Issue: 29, Spring-Summer 2020, PP 263 -295Le terme de connecteur et la notion de connexion posent le problème de leur définition et la question des connecteurs constitue en elle-même l’un des enjeux majeurs de l’enseignement-apprentissage de la grammaire en FLE. Certains travaux insistent sur le fait que les mots fonctionnels -et tout spécialement les «connecteurs» ou «articulateurs logiques»- qui jouent un rôle très important dans l’enchainement des énoncés ainsi que l’enchainement d’idées en assurant la cohérence du texte, seront la plus grande source de difficulté pour les apprenants en langue étrangère, car la plupart du temps, le contexte n’aide guère à identifier leur signification (Cooper 1984, cité par Cornaire 1999a : 68). Ce présent article, tente de préciser le sens de ce terme polysémique qui est le connecteur. Après avoir mise au point les notions de connexion et de connecteurs on se demande quels sont les enjeux didactiques liés à ces deux notions tout en prenant en compte les fonctionnements sémantiques et textuels de celles-ci. Cette recherche se propose comme objectif d’enlever les confusions qui existent autour du mot connecteur, proposer un classement claire de ces derniers et d’initier les apprenants ainsi que les enseignants aux notions de connexion et de connecteurs et aussi de mettre à la disposition des professeurs aux universités qui enseignent la langue française à côté des disciplines comme la littérature, la traduction, etc. une démarche de didactique des connecteurs. Mots-clés : connecteur, connexion, enchainement, cohérence sémantique, didactique du FLE
Keywords: Connecteur, Connexion, Enchaînement, Cohérence Sémantique, Didactique Du FLE -
نشریه قلم، پیاپی 26 (Autumn-Winter 2018)، صص 225 -248
قیدها و کلمات ربط در زبان فرانسه علاوه بر اینکه در انسجام و یکدستی متون موثرند، نقش مهمی در معنای جمله نیز ایفا می کنند. به نحوی که حتی تغییر جایگاه قرار گرفتن آنها در جمله می تواند به تغییر معنای این کلمات منجر بشود. دانستن این مهم بی شک می تواند در شکل گیری معنای این حروف ربط در ذهن زبان آموز فارسی زبان و همچنین در ترجمه متون فرانسه به فارسی و بالعکس نقش مهمی ایفا کند. در تحقیق پیش رو با نظر گرفتن اصل مذکور بر آنیم تا به بررسی نقش و جایگاه و همچنین معنای یکی از کلمات ربط فرانسوی و مشتقات آن (پس، مانند، به همین ترتیب…) در جمله بپردازیم. مسئله اصلی در این جستجو چگونگی قرارگیری این کلمات ربط در جمله، علت جابجایی آنها و تغییرات معناییشان با توجه به تغییر جایگاه قرارگیری آن ها در جمله می باشد. هدف از این تحقیق ارائه راهکاری است که می تواند در زمینه ترجمه به آثاری گویاتر و قابل فهم تر بیانجامد. همچنین این پژوهش با مقایسه ای که میان زبان فارسی و فرانسه انجام می دهد می تواند در آموزش زبان فرانسه زمینه طراحی تمرین هایی در جهت بهبود یادگیری زبان آموزان ایرانی باشد.
کلید واژگان: حروف ربط, قید, ترجمه, معنا, همچنینPlume, Volume:12 Issue: 26, Autumn-Winter 2018, PP 225 -248In French language, adverbs and conjunctions play an important role in cohesion the coherence of the text ; i.e. on the semantic structure of the text. Therefore, it may be argued that a change of place of these linguistic elements, of a grammatical morpheme, on the syntagmatic axis may lead to a modification in the meaning of the sentence. In present article, we study the semantic-linguistic issues relating to the different uses of French conjunctions and their subcategories such as ; so, as well as, etc., compared to their locations in the sentence.
The results of this research will then lead to two different practical implications : one in the teaching-learning of the conjunctions in the courses of French as a foreign language, and the other is related to pedagogic or professional translation. Obviously, the teacher or translator's awareness of the semantic shifts arising from the location varieties of the conjunctions of our study will bear fruit in their pedagogical and translational practices.Keywords: Conjunction, Adverb, Translation, Meaning, As Well As -
امروزه داشتن رویکرد ارتباطی-معنایی و یا به عبارت دیگر ارجحیت معنا به فرم و ساختار در زمینه زبان امری اجتناب ناپذیر در تهیه و تدوین دستور زبان های معنامحور می باشد.
به نظر می رسد که تنها راه از بین بردن شکاف ناخوشایند در بین تمرین های دستور زبانی و یا به طور کلی تمارین مربوط به ساختار کلی زبان و فعالیتهای ارتباطی اتخاذ حرکتی روش مند می باشد که از معنا به سوی فرم و ساختار در حرکت است.
برای رسیدن به این هدف آموزشی کوشیده ایم تا در این مقاله به معرفی دلایل لزوم آموزش گرامر معنا محور و همین طور روش های آموزش آن بپردازیم. این پیشنهادات هر چند که ممکن است پایه ای نظری داشته باشند ولی در کاربرد آموزشی دستور زبان معنایی در دانشگاهای ایران مرحله ای اساسی و مهم به شمار می آیند.
آشنایی مدرسین ایرانی زبان فرانسه با مفاهیم رویکرد مفهومی-کارکردی باید به شکلی کلی در نظر گرفته شود تا آنها بتوانند به نوبه ی خود این نقطه نظر آموزشی را در مورد ساختارهای زبانی بلافاصله پس از شروع کلاسهای آموزش زبان خود اتخاذ کرده و آن را به کار بندند. به عبارت دیگر، از نظر نگارندگان این مقاله آشنایی با معانی گرامری و یادگیری آنها در شروع آموزش هر زبان خارجی امری اجتناب ناپذیر است چرا که در صورت به کار نبستن رویکرد معنا محور در مورد گرامر یا همان دستور زبان در آغاز یادگیری آن زبان، زبان آموز از به کار بردن ترکیباتی که برایش نامفهوم هستند اجتناب خواهد کرد.کلید واژگان: گرامر معنایی, گرامر مفهومی, کارکردی, رویکرد ارتباطی, زبان فرانسه به مثابه زبان خارجی, انتقال آموزشیRecherches en Langue et Littérature Françaises, Volume:10 Issue: 17, Fall and Winter 2016, PP 57 -78Aujourdhui adopter une vision de la communication, surtout au niveau langagier, qui privilégie la présence, prioritaire, du sens par rapport à celle de la forme parait indispensable pour la conception des grammaires dites onomasiologique, notionnelle-fonctionnelle ou encore sémantique. Le seul moyen de supprimer le clivage contrariant entre les pratiques grammaticales (et linguistiques en général) et les activités communicatives en classe de langue serait dadopter une démarche méthodologique qui part du sens vers la forme.
Pour suivre cette finalité pédagogique, cet article tente de présenter les raisons et les moyens de lenseignement onomasiologique de la grammaire, même sous forme de propositions théoriques, ce qui constitue une étape primordiale préalable à toute future application pédagogique des grammaires modernes dans les cours de FLE. Linitiation des enseignants iraniens aux concepts de lapproche notionnelle-fonctionnelle doit être envisagée dune manière générale pour quils puissent à leur tour adopter et appliquer ce point de vue onomasiologique envers les structures de la langue dès les premiers cours de langue. Autrement dit, la transposition des sens grammaticaux nous paraît indispensable dès le début dapprentissage dune langue étrangère puisque si lapproche onomasiologique de la grammaire ne commence pas dès les premiers moments de lapprentissage, létudiant évite dutiliser les mots quil ne comprend pas bien.Keywords: grammaire onomasiologique, approche notionnelle, fonctionnelle, transposition didactique, approche communicative, FLE -
آموزش نوشتن متن استدلالی در کلاس زبان خارجی فرانسه از دو جنبه امری حائز اهمیت است. ابتدا شناساندن متن استدلالی به زبان آموزان و سپس کمک به آنها هنگام نگارش متن استدلالی.
مقاله حاضر در نظر دارد تا به نظریه ها، توضیحات و انتقال آموزشی متون استدلالی بپردازد. روش پیشنهادی در این مقاله حرکت از کل به جزء می باشد. به عبارت دیگر برای آموزش متون استدلالی شایسته است که در ابتدا و قبل از معرفی عناصر دستوری که منتج به شکل گیری انسجام دستوری-معانی عناصر کوچک-ساختارمتون استدلالی می شود زبان آموزان را با ساختارهای کلی این متن (بخصوص در سطح مفهومی، سازماندهی ایده ها و نظرات، الگوهای بزرگ -ساختار و انسجام استدلالی) آشنا کنیم. بدین ترتیب زبان آموزان در ابتدا با مثالهای متفاوتی از این گونه متنی آشنا می شوند که به آنها فرصت خواهد داد تا به خواندن و درک مفهوم این گونه از متن بپردازند، روشی که به آنها اجازه ی رویارویی با مسائل مرتبط با متون استدلالی را خواهد داد.
کلید واژگان: متن استدلالی, طرح, سازماندهی نظریات, فرانسه به مثابه زبان خارجی, تز (نهاد), آنتی تز (برابر نهاد), سنتز (همنهاد)L’enseignement de l’écrit des textes argumentatifs en classe du FLE constitue un sujet délicat; d’abord lorsqu’il s’agit de faire connaître le texte argumentatif et ensuite quand les étudiants doivent produire un texte argumentatif. Cet article vise d’examiner des cas de transposition et des théories et descriptions du type argumentatif. La démarche que nous proposons dans cet article pour l’enseignement des textes argumentatifs consiste en un mouvement partant du général au particulier. Cela signifie que pour enseigner les textes argumentatifs il convient d’abord d’initier les étudiants aux grandes structures argumentatives (surtout au niveau conceptuel, organisation d’idées, schéma macrostructural et cohérence argumentative) avant d’en d’arriver à la présentation des outils grammaticaux qui servent à la cohésion syntaxico-sémantique des microstructures du discours argumentatif. De cette façon les étudiants se familiarisent, au départ, avec divers exemples leur permettant de lire et comprendre une notion de ce type textuel, pour faire face ensuite aux questions relatives au texte argumentatif.Keywords: texte argumentatif, plan, organisation didées, FLE, thèse, antithèse, synthèse
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.