به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محدثه احمدی

  • محدثه احمدی

    منابع انسانی مهمترین دارایی هر سازمانی هستند. سازمانها بدون وجود این منابع، نه تنها مفهومی نخواهد داشت بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. از سوی دیگر زندگی اجتماعی انسانها مستلزم همکاری، همیاری و برآوردن نیازهای متقابل است. هدف اساسی تحقیق تعیین رابطه بین هوش هیجانی و سلامت روان با توجه به نقش میانجی عدالت سازمانی بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.  جامعه آماری در این تحقیق شامل مدیران و سرپرستان شهرک های صنعتی استان گلستان می باشد که 117 نفر از این مدیران با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. در این تحقیق از پرسشنامه هوش هیجانی شات (2016) و  پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (2018) و پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ  و هیلر(2017) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق از آزمون تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج این آزمون نشان داده است که هوش هیجانی با سلامت روان و ابعاد عدالت سازمانی(عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت مراوده ای) ارتباط معناداری دارد و همچنین ابعاد عدالت سازمانی نیز با سلامت روان رابطه معناداری دارد.

    کلید واژگان: هوش هیجانی, عدالت سازمانی, سلامت روان
  • محدثه احمدی

    ویژگی های بارز انسان و محور حیات او قدرت فکر و اندیشه است .انسان در طول زندگی خویش هرگز فارغ از تفکر و اندیشه نبوده و با تفکر صحیح توانسته به حل مسائل و مشکلات خویش پرداخته و به رشد و تعالی نائل گردد .هدف اساسی تحقیق تعیین رابطه بین ویژگی های شخصیتی با عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی خلاقیت و نوآوری در کارکنان بانک صادرات استان گلستان بوده است.  روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.  جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه کارکنان سازمان بانک صادرات استان گلستان می باشد که 215 نفر از این کارکنان با جدول مورگان و به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. در این تحقیق پرسشنامه ویژگی های شخصیتی مک کری و کوستا (2019)، پرسشنامه خلاقیت کارکنان تورنس (2020)، پرسشنامه نوآوری سازمانی جرفی و همکاران (2018) و پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلد اسمیت (2016) مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق از آزمون تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج این آزمون نشان داده است که  متغیر ویژگی های شخصیتی با عملکرد کارکنان، هم بصورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم و از طرق ارتباط با دو متغیر خلاقیت و نوآوری در کارکنان بانک صادرات استان گلستان ارتباط معناداری دارد.

    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, عملکرد سازمانی, خلاقیت, نوآوری
  • محدثه احمدی*

    منابع انسانی مهمترین دارایی هر سازمانی هستند. سازمانها بدون وجود این منابع، نه تنها مفهومی نخواهد داشت بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. از سوی دیگر زندگی اجتماعی انسانها مستلزم همکاری، همیاری و برآوردن نیازهای متقابل است. هدف اساسی تحقیق تعیین رابطه بین هوش هیجانی و سالمت روان با توجه به نقش میانجی عدالت سازمانی بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل مدیران و سرپرستان شهرک های صنعتی استان گلستان میباشد که 117 نفر از این مدیران با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. در این تحقیق از پرسشنامه هوش هیجانی شات (2016) و پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (2018)  و پرسشنامه سالمت روانی گلدبرگ و هیلر (2017)  استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق از آزمون تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج این آزمون نشان داده است که هوش هیجانی با سلامت روان و ابعاد عدالت سازمانی عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت مراوده ای  ارتباط معناداری دارد و همچنین ابعاد عدالت سازمانی نیز با سالمت روان رابطه معناداری دارد.

    کلید واژگان: هوش هیجانی, عدالت سازمانی, سلامت روان
  • محدثه احمدی، مصطفی خانزاده*، پریناز سجادیان
    مقدمه

    علائم وسواس، به عنوان یکی از مسائل عمده در سلامت روان نوجوانان، تحت تاثیر طرحواره های ناسازگار اولیه ایجاد می شود. با این حال، تفاوت این سازوکار در نوجوانان دختر و پسر به خوبی شناسایی نشده است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط طرحواره های ناسازگار اولیه وابعاد علائم وسواس در نوجوانان با نقش تعدیلگر جنسیت بود.

    روش

    برمبنای یک طرح همبستگی، 300 دانش آموزان دختر و پسر مشغول به تحصیل در شهر اصفهان در سال 1401- 1400 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه طرحواره ه ای ناسازگار اولیه یانگ  و سیاهه وسواس فکری - عملی مادزلی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، Z فیشر و رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS-26  مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    نتایج آزمون همبستگی نشان داد بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد علائم وسواس در نوجوانان رابطه وجود دارد. همچنین نتایج آزمون Z فیشر نشان داد جنسیت قادر است روابط بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد علائم وسواس را تعدیل کند؛ نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه نقش بیشتری در تبیین نمره کلی وسواس نوجوانان پسر نسبت به نوجوانان دختر دارد. علاوه بر این، طرحواره آسیب پذیری در نوجوانان پسر بهترین پیش بین نمره کل وسواس است در حالی که در نوجوانان دختر، بهترین پیش بین نمره کل وسواس، طرحواره وابستگی است.

    بحث و نتیجه گیری

    به طور کلی نتایج این پژوهش، علاوه بر حمایت از نقش طرحواره ها در علائم وسواس نوجوانان، نقش تعدیل کننده جنسیت را در ارتباط بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد علائم وسواس نوجوانان نشان داد. نتایج این پژوهش می تواند به استفاده از تدابیر درمانی متفاوت برای ابعاد مختلف وسواس در دختران و پسران، به منظور دستیابی به اثرات درمانی بالاتر، توسط درمانگران حوزه وسواس کمک کند.

    کلید واژگان: ابعاد علائم وسواس, تعدیل گری, جنسیت, طرحواره های ناسازگار اولیه, نوجوان
    Mohadeseh Ahmadi, Mostafa Khanzadeh *, Parinaz Sajjadian
    Introduction

    Obsessional symptoms, as a major concern in adolescent mental health, are influenced by early maladaptive schemas. However, the distinction in this mechanism between boys and girls has not been clearly defined. Therefore, this study aimed to explore the connection between early maladaptive schemas and dimensions of obsessive-compulsive symptoms in adolescents, considering the moderating effect of gender.

    Method

    Based on a correlational design, 300 men and women students studying in Isfahan City in 2022-2023 were selected using random cluster sampling. They were administered the Young Schema Questionnaire-Short Form and the Maudsley Obsessive-Compulsive Inventory. Data analysis was conducted using Pearson's correlation, Fisher's Z, and multiple regression statistical tests with SPSS-26 software.

    Results

    The results of the correlation test showed that there is a relationship between the early maladaptive schemas and the dimensions of obsessive symptoms in adolescents. Additionally, the results of Fisher's Z test indicated that gender can moderate the relationship between the early maladaptive schemas and dimensions of obsessive symptoms. The results of the regression analysis also revealed that the early maladaptive schemas play a more significant role in explaining the overall obsession score of boys adolescents compared to girls adolescents. Moreover, the vulnerability schema in boys adolescents emerged as the most reliable predictor of the total obsession score, whereas in girls adolescents, the dependency schemas domain was the key predictor.

    Discussion and Conclusion

    In general, the results of this research not only support the role of schemas in obsessive-compulsive symptoms among adolescents but also demonstrate the moderating influence of gender on the relationship between early maladaptive schemas and the dimensions of adolescent obsessive-compulsive symptoms. These findings can assist therapists specializing in obsession treatment by tailoring treatment approaches to address specific dimensions of obsessions and compulsions in girls and boys, thereby enhancing therapeutic outcomes.

    Keywords: Dimensions Of Obsessive-Compulsive Symptoms, Moderation, Gender, Early Maladaptive Schemas, Adolescent
  • کوثر احمدی، مریم مشایخ *، محدثه احمدی، رحمت الله عظیمی

    هدف این پژوهش نقش خوش بینی در پیش بینی اضطراب امتحان در دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم منطقه 2 تهران در نیمه اول سال تحصیلی 1403-1402، بود. جامعه آماری برابر 8597 نفر بود که حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 367 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. در این پژوهش از پرسشنامه های اضطراب امتحان فریدمن (1997) و خوش بینی تحصیلی اسچنن- موران و همکاران (2013) جهت جمع آوری داده ها استفاده گردید، داده ها مورد تحلیل آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون قرارگرفت. نتیجه تحلیل یافته ها نشان داد که بین خوش بینی تحصیلی با اضطراب امتحان در دانش آموزان رابطه معکوس و معناداری در سطح (05/0‹p) وجود دارد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون یک متغیره نشان داد، با توجه به F برابر با 097/27 در سطح (01/0> p معنی دار شده است به این معنی که متغیر خوش بینی تحصیلی به خوبی تغییرات متغیر اضطراب امتحان دانش آموزان را تبیین می کنند و بتای (Beta) خوش بینی (590/0-) دست آمده درسطح (01/0> p) معنی دارگردید، بدین معنی که خوش بینی تحصیلی بالا به عنوان متغیر پیش بین (مستقل) بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر تهران موثر بوده است.

    کلید واژگان: اضطراب امتحان, خوش بینی, فریدمن
  • محدثه احمدی، هادی صمیمی اخیجهانی*، پیمان سلامی

    جمع کننده خورشیدی تخت یکی از اجزای مهم سامانه های جاذب انرژی خورشیدی مانند خشک کن های خورشیدی است. در این تحقیق در درون جمع کننده خورشیدی صفحه تخت از مواد تغییر فاز دهنده به صورت لوله ای استفاده شد. این لوله ها در پنج ردیف پنج تایی به فواصل 5، 10 و 15 سانتی متر روی ردیف ها قرار گرفتند. برای ارزیابی عملکرد حرارتی سه سرعت هوا (m.s-1 5/0، 1 و 2) و برای ارزیابی عملکرد خشک کردن محصول سنجد در نظر گرفته شد. رطوبت این نمونه ها برای آسیاب نمودن بایستی به کمتر از 10 درصد می رسید. برای مدلسازی سینتیک خشک شدن، پنج مدل ریاضی به داده های خشک شدن برازش شد و مدل هندرسون و پاپیس با ضریب همبستگی بیشتر از 97/0 و ریشه میانگین مربعات خطا کمتر از 05/0 به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. تاثیر سرعت هوا نسبت به جایگاه قرارگیری مواد تغییر فاز دهنده بر خشک شدن بیشتر بود. با بررسی بازده حرارتی جمع کننده خورشیدی این نتیجه حاصل شد که بهترین بازده حرارتی در سرعت هوای m.s-1 2 با PCM به فواصل cm 15 به میزان 29/56 درصد اتفاق می افتد. در این حین بیشترین بازده خشک کردن نیز 72/36% به دست آمد. استفاده از مواد تغییر فاز دهنده به همراه سامانه جریان بازگشتی اثر منفی بر کیفیت محصول خشک شده نداشت.

    کلید واژگان: بازده حرارتی, سامانه جریان بازگشتی, سنجد, مواد تغییر فاز دهنده
    Mohaddese Ahmadi, Hadi Samimi Akhijahani *, Payman Salami
    Introduction

    Solar energy is one of the sources of renewable energy that can be used in both buildings, industry and agriculture in the form of heat or electrical energy. According to previous researches, energy consumption in the world is doubling every 20 years. However, the use of renewable energy is still less than fossil fuels, which has caused environmental problems in the world. In recent decades, the tendency to use renewable energy, especially solar energy, has increased. A significant portion of the world's energy (about 30%) is spent on agriculture, and about 3.62% is used to dry agricultural products (Iranmanesh et al., 2020). However, thermal and drying efficiency of the solar collectors are not in acceptable range. Applying different ways to improve the performance of solar dryers such as using thermal energy storage system, air recirculation mechanism and using desiccant system. In this paper, phase change materials were placed vertically in consecutive rows at different distances inside the collector and the thermal performance of the collector was investigated. Also, the drying process of Oleaster were evaluated using PCM and air recirculation system.

    Materials and Methods

    The indirect solar dryer used in this study includes the chassis, flat plate collector, electric fan, drying cabinet, pipes containing PCM and sensors. 25 copper tubes containing PCM are placed on the absorber plate with fixed intervals. The insulated cabinet of the dryer has three trays. A 220 volt 60 W electric fan is placed in the inlet of the collector and causes to flow air inside the system. The process of drying Oleaster in a solar dryer was carried out for 9 consecutive days in August 1401. The drying process was performed at three positions of PCM pipes at 5, 10 and 15 cm intervals with air flow rate of 0.5, 1 and 2 m/s. The drying kinetics of Oleaster was investigated using five mathematical models considering drying time and related constants. The selected model is selected based on the degree of fit (the highest R2 and the lowest RMSE) on the experimental data. Thermal efficiency was calculated according to ASHRAE standard 2003 (Eltawil et al., 2018). Moreover, to determine the drying efficiency the amount of energy required to heat the dryer and the product and extract water from the Oleaster and the total energy (electrical and thermal) input to the dryer was considered. SCE is defined as the energy required to dry one kilogram of the product.

    Results and Discussion

    The drying time of the product by the dryer is reduced from 2.09 to 4.16% on average by changing the position of PCM from 5 cm to 15 cm. On the other hand, with the increase of air velocity from 0.5 to 2 m/s, the drying time decreased from 8.32% to 16.64%. Henderson and Pabis model was the best model to describe and define the drying process of Oleaster with solar dryer. The curves of the drying rate against the time in different conditions illustrated that in the initial stage of drying of samples. The amount of moisture evaporation is high due to the high water content in Oleaster, and a major part of the drying process took place in this period. The value of SEC for the dryer without PCM was 4.26 MJ/kg, while for the case with PCM, it was 2.04 MJ/kg with a distance of 15 cm. By increasing the distance between the tubes, the drying efficiency increases due to the reduction of drying time and energy consumption. In this case, the consumption of electrical energy by the fan (for fluid flow in the dryer and collector) and the thermal energy input to the dryer are reduced. However, with the increase of air speed from 1 m/s to m/s2, there is a significant reduction in drying efficiency. The highest drying efficiency was 36.72% and the lowest was 25.65% for distance 15 cm, air velocity of 1 m/s and distance 5 cm, air speed 2 m/s, respectively. Drying efficiency was improved by at least 12% using PCM.

    Conclusion

    In this research, the analysis of the thermal process in the solar dryer system in three positions of the tubes containing PCM inside the flat plate collector for the distances of 5, 10 and 15 cm between the tubes at three air velocities of 0.5, 1 and 2 m/s was investigated. Using the return flow system and the phase changing material at the same time improved the thermal efficiency of the flat plate collector by 19.12%.

    Keywords: Oleaster, Phase Change Materials, Recirculation System, Thermal Efficiency
  • کوثر احمدی، مریم مشایخ*، محدثه احمدی، رحمت الله عظیمی

    هدف این پژوهش نقش خوش بینی و شادکامی در پیش بینی اضطراب امتحان در دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم منطقه 2 تهران در نیمه اول سال تحصیلی 1403-1402، بود. جامعه آماری برابر 8597 نفر بود که حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 367 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. در این پژوهش از پرسشنامه های اضطراب امتحان فریدمن (1997)، خوش بینی تحصیلی اسچنن- موران و همکاران (2013) و شادکامی اکسفورد(2001) جهت جمع آوری داده ها استفاده گردید، داده ها مورد تحلیل آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره قرار گرفت. نتیجه تحلیل یافته ها نشان داد که بین خوش بینی تحصیلی با اضطراب امتحان و بین شادکامی با اضطراب امتحان در دانش آموزان رابطه معکوس و معناداری در سطح (05/0P‹) وجود دارد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد، با توجه به F برابر با 584/162 در سطح (01/0> p معنی دار شده است به این معنی که متغیرهای خوش بینی تحصیلی و شادکامی به خوبی تغییرات متغیر اضطراب امتحان دانش آموزان را تبیین می کنند و بتای(Beta) خوش بینی (590/0-) و بتای(Beta) شادکامی (263/0-) دست آمده است که درسطح (01/0> p معنی دار گردید، بدین معنی که خوش بینی تحصیلی و شادکامی بالا به عنوان متغیرهای پیش بین (مستقل) بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر تهران موثر بوده است.

     

    کلید واژگان: اضطراب امتحان, خوش بینی, شادکامی
  • علی پوررمضانی، سهیل سلطانی پور، گلاره بی ‎آزار*، محدثه احمدی، شبنم نیک روش بیشه گاهی، بتول منتظری، سمیرا میرزابابایی
    مقدمه

    الکتروشوک درمانی، یک روش درمانی موثر برای بیمارانی است که به درمان دارویی مقاوم هستند یا نیاز به پاسخ درمانی فوری دارند.

    هدف

    پژوهش حاضر بررسی میزان مرگ و میر و عوارض ناشی از الکتروشوک درمانی در یک بیمارستان آموزشی در رشت بود.

    روش

    در این مطالعه توصیفی گذشته نگر، پرونده 24 بیمار که در بازه زمانی سال های 1395 تا 1400 در بیمارستان شفای رشت دچار عوارض ناشی از الکتروشوک گردیده بودند، مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    در این مطالعه 5 ساله، 24 بیمار تحت الکتروشوک (15/0%) دچار عوارضی مانند برادیکاردی، افت فشارخون و استفراغ شده بودند و یک مورد مورتالیتی نیز ثبت گردیده بود (006/0%). از عوارض پیش آمده 19 مورد (2/79%) مینور و 5 مورد (8/20%) ماژور بودند که بالاترین میزان عارضه در بیماران با تشخیص سایکوز 8 مورد (3/33%) و اسکیزوفرنی 5 مورد (8/20%) دیده شد. بین جنسیت، بیماری زمینه ای و سن با وقوع عارضه ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد  (462/0 =P).

    نتیجه گیری

    با توجه به درصد بسیار کم مورتالیتی و موربیدیتی در این مرکز، تعامل بین گروه روانپزشکی و بیهوشی مناسب و مراقبت و پایش بیماران الکتروشوک در وضعیت قابل قبولی است. با این حال لازم است در جهت به حداقل رساندن این موارد تلاش شود.

    کلید واژگان: مرگ و میر, عوارض, الکتروشوک تراپی
    Ali Pourramzani, Soheil Soltanipour, Gelareh Biazar*, Mohadese Ahmadi, Shabnam Nikravesh Bishegahy, Batul Montazery, Samira Mirzababaei
    Introduction

    Electroshock therapy is an effective treatment method for patients who are resistant to drug treatment or need an emergence response.

    Aim

    The aim of this study was to investigate the mortality rate and complications caused by electroshock therapy in an academic hospital in Rasht.

    Method

    In this retrospective descriptive study, the files of 23 patients who had complications from electroshock therapy in Rasht's Shafa Hospital between 2016 and 2021 were examined. Demographic information, cause of death and all complications that occurred from the time patient was admission to the time of discharge from the recovery ward were recorded. The collected data were analyzed using SPSS version 16 software and were analyzed using descriptive statistics of frequency, mean and standard deviation.

    Results

    In this 5-year study, 24 patients had complications under electroshock therapy (0.15%) such as bradycardia, hypotension, and vomiting; also one case of mortality was recorded (0.006%). Of the complications, 19 cases (79.2%) were minor and 5 cases (20.8%) were major, and the highest rate of complications was in patients diagnosed with psychosis 8 cases (33.3%) and schizophrenia 5 cases (20.8%). There was no statistically significant relationship between gender, underlying disease and age with the occurrence of complications.

    Conclusion

    Considering the very low percentage of mortality and morbidity in this center, the interaction between the psychiatry and anesthesia group is appropriate and the care and monitoring of electroshock patients is acceptable. However, it is necessary to try to minimize these cases as much as possible

    Keywords: Mortality, Morbidity, Electroconvulsive therapy
  • سمانه غضنفر طهران، زهرا رفیعی سروری، گلاره بی آزار *، سید مجتبی شهابی ضیابری، مهین طایفه اشرفیه، محدثه احمدی
    زمینه و هدف

    ارزیابی رضایت مادران از بی حسی نخاعی به منظور تعیین تغییرات مورد نیاز برای بهبود کیفیت کلی ارایه مراقبت های بهداشتی به بیمار مهم است. این مطالعه با هدف بررسی شکایات عمده مادران بعد از عمل جراحی سزارین با بی حسی نخاعی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی زنان باردار تحت جراحی سزارین با بی حسی نخاعی در سال 1401 در بیمارستان الزهرا (س) رشت انجام گرفت. ابتدا هدف و نحوه انجام تحقیق برای بیماران تشریح شد و فرم رضایت آگاهانه اخذ شد. سپس چک لیستی که حاوی مشخصات دموگرافیک و شکایات بیمار از بی حسی نخاعی بود ثبت گردید. داده های جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS 19 شده و توسط آماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار و فراوانی مورد بررسی قرار گرفتند. سطح معنی داری برای آزمون ها کمتر از 05/0در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان داد از مجموع 239 مادر باردار مورد بررسی 92 نفر (5/38%) مورد شکایاتی را بعد از پروسه ذکر نمودند. در حالیکه عمده مادران باردار (147 نفر، 5/61%) شکایتی نداشتند. تهوع- استفراغ (7/37%)، لرز (9/23%) و سوزن زدن های مکرر (7/16%) عمده ترین شکایات ثبت شده توسط مادران بود. بر اساس نتایج این مطالعه هیچگونه ارتباط آماری معنی-داری بین وجود شکایت از بی حسی نخاعی و متغیرهای سن، تحصیلات مادر، وضعیت اشتغال، محل سکونت، تعداد بارداری، BMI، سن ختم بارداری و سابقه بی حسی نخاعی دیده نشد (همگی 05/0 < P).

    نتیجه گیری

    زنان بارداری که تحت جراحی سزارین با بی حسی نخاعی در این مرکز قرار گرفتند، شکایات محدود و قابل پیشگیری از این پروسه را گزارش نمودند. عوارض ذکر شده منجر به آسیب ماندگار و جدی در مادران نشد و اغلب بدون پیامد ناگوار با مداخلات معمول درمانی کنترل گردیدند.

    کلید واژگان: سزارین, بی حسی نخاعی, شکایت بعد از عمل
    Ghazanfar Tehran S., Rafiei Sorouri Z., Biazar G. *, Shahabi Ziabari S.M, Tayefeh Ashrafiyeh M., Ahmadi M.
    Introduction & Objective

    Assessing maternal satisfaction with spinal anesthesia is important for determining changes that is needed to improve the overall quality of patient care delivery. In this study, the aim of this study was to investigate the main complaints of mothers after cesarean surgery with spinal anesthesia.

    Materials & Methods

    This cross-sectional analytical study was performed on pregnant women undergoing caesarean section with spinal anesthesia in 2022 in Alzahra Hospital, Rasht. First, the purpose and method of the research was explained to the patients and informed consent was obtained. Then a questionnaire containing demographic data and patients complaints of spinal anesthesia was filled out.

    Results

    The results of this study showed that 92 (38.5%) of the total 239 pregnant women mentioned complaints after the anesthesia procedure, while most of them 147 (61.5%) had no complaints. Nausea-vomiting (37.7%), shivering (23.9%) and repeated needling (16.7%) were the most common complaints mentioned by mothers. Based on the results of this study, there was no statistically significant relationship between complaints of spinal anesthesia and the variables of age, education, employment status, place of residency, number of pregnancies, BMI, time of termination of the pregnancy and history of spinal anesthesia (All P < 0.05).

    Conclusions

    Pregnant women who underwent cesarean section with spinal anesthesia in this center, reported limited and preventable complaints from this procedure. The mentioned complications did not lead to lasting and serious injury in mothers and were often controlled with routine therapeutic interventions without adverse consequences.

    Keywords: Cesarean Section, Spinal Anesthesia, Postoperative Complaints
  • مهدی محمدی نسب*، محدثه احمدی
    مدیریت برندهای چینی در بازار ایران در گرو درک ذهنیت مصرف‎کنندگان ایرانی از برند مبدا کشور چین است. هدف پژوهش حاضر نگاشت نقشه ذهنی مصرف‎کنندگان ایرانی نسبت‎به برند مبدا کشور چین است. برای این منظور از فن استخراج استعاره زالتمن (زیمت) برای شناسایی سازه‎های ذهنی و از روش نقشه مفهومی برند (بی‎سی‎ام) برای نگاشت نقشه ذهنی مصرف‎کنندگان ایرانی نسبت‎به برند مبدا کشور چین استفاده می‏شود. جامعه آماری پژوهش ناظرهای افتخاری سازمان حمایت از مصرف‎کنندگان و تولیدکنندگان، روش نمونه‎گیری هدفمند، حجم نمونه روش زیمت دوازده نفر و حجم نمونه روش بی‎سی‎ام صد نفر است. بر اساس نتایج پژوهش نقشه ذهنی مصرف‎کنندگان ایرانی نسبت‎به برند مبدا کشور چین دارای شش تداعی مثبت و هجده تداعی منفی است. تداعی‎های مثبت شامل قیمت پایین، تنوع بالا، صرفه‎جویی، قدرت انتخاب بالا، دسترسی بالا و پس‎انداز و  تداعی‎های منفی شامل کیفیت پایین، کپی‎کاری، دوام پایین، پرستیژ پایین، تقلب، تولید انبوه، جنس نامرغوب، ریسک عملکرد، دزدیدن مشاغل کشور، خیانت به کشور، خیانت به صنایع کشور، نابودی اقتصاد کشور، ظاهرنمایی، کیفیت زندگی پایین، بی‎مصرف، جهانخواری، خیانت به تنوع زیستی، خیانت به محیط‎زیست است.
    کلید واژگان: برند مبدا, نقشه ذهنی, روش زیمت, روش بی&lrm, سی&lrm, ام و کشور چین
    Mahdi Mohammadi Nasab *, Mohadese Ahmadi
    China's brand management in the Iranian market depends on understanding the mentality of Iranian consumers regarding China's Country of origin (COO). This study aims to map the mind map of Iranian consumers towards China's COO. Zaltman Metaphor Elicitation Technique (Zmet) is used to identify the mental structures and the Brand Concept Map (BCM) is used to map the mental map of Iranian consumers regarding China's COO. The statistical population is the honorary observers of the Consumers and Producers Protection Organization and The research sampling method is purposeful. Results showed that the mind map of Iranian consumers regarding China's COO has six positive and eighteen negative associations. Positive associations include low price, variety, frugality, high choice, high availability and savings. Negative associations include low quality, copying, low durability, low prestige, fraud, mass production, substandard goods, performance risk, stealing the country's jobs, betraying the country, betraying the country's industries, destroying the country's economy, low quality of life, useless, cosmopolitanism, betrayal of biodiversity,
    Keywords: Country of Origin, Mind Map, Zmet, BCM . China
  • دکتر میثا نقدی پور میرصادقی، دکتر گلاره بی آزار، دکتر سمانه غضنفر طهران، دکتر ریحانه شاهرخی راد، الهه رفیعی، محدثه احمدی، مهین طایفه اشرفیه
    زمینه و هدف

    امروزه با گسترش تمایل بر روش های غیر تهاجمی، جراحی لاپاروسکوپی بصورت پیشرونده و با نتایج قابل قبول بکار گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات دمیدن گاز دی اکسید کربن بر پارامترهای همودینامیک در جراحی لاپاروسکوپیک ژنیکولوژی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه تحلیلی مقطعی در بیماران کاندید جراحی لاپاروسکوپی در بیمارستان الزهرا (س) در سال 1400 انجام گرفت. پارامترهای همودینامیک قبل از دمیدن گاز به داخل شکم و سپس در زمان های 5، 15 و 30 دقیقه بعد از دمیدن گاز و بلافاصله و 15 دقیقه بعد ازخروج گاز ثبت گردید و داده ها، وارد نرم افزار SPSS نسخه 19 گردید.

    یافته ها

    در بررسی روند تغییرات پارامترهای همودینامیک شامل فشار خون و ضربان قلب مشخص شد که تفاوت آماری معنی-داری در مقادیر پارامترهای مذکور در طول مقاطع زمانی مورد نظر وجود داشت. بطوریکه بیشترین میانگین فشار خون و ضربان قلب در بازه زمانی 15 دقیقه پس از دمیدن گاز مشاهده گردید (001/0 &gt; P). همچنین در بررسی روند تغییرات فشار دی اکسید کربن انتهای بازدمی و درصد اشباع اکسیژن تفاوت آماری معنی داری در مقاطع زمانی شش گانه مورد تحقیق وجود داشت (001/0P ˂). در هیچ کدام از بیماران عارضه مخاطره آمیزی گزارش نشد.

    نتیجه گیری

    بر اساس دستورالعمل های استاندارد بیهوشی و جراحی در این مرکز جراحی لاپاراسکوپی با درجاتی از تغییرات همودینامیک همراه می باشد که در جمعیت مورد مطالعه ما که در وضعیت پزشکی مناسبی بودند، بخوبی تحمل گردید.

    کلید واژگان: همودینامیک, لاپاراسکوپی, زنان و زایمان, بیهوشی عمومی
    M.Naghdipour Mirsadeghi, G.Biazar, S.Ghazanfar Tehran*, R.Shahrokhi Rad, E.Rafiei, M.Ahmadi
    Introduction & Objective

    Today, with the spread of the tendency to non-invasive methods, laparoscopic surgery has been used progressively and with acceptable results. The aim of this study was to investigate the effects of carbon dioxide insufflation on hemodynamic parameters in laparoscopic gynecological surgery.

    Materials & Methods

    This cross-sectional analytical study was performed on patients undergoing laparoscopic surgery in Al-Zahra Hospital during 2021. Hemodynamic parameters were recorded before the gas insufflation, after 5, 15, and 30 minutes and immediately and 15 minutes after the gas exsufflation, the data were entered into SPSS software version 19.

    Results

    The trend of changes in hemodynamic parameters including mean SBP, DBP and HR from T0 to T5, was statistically significant which was ascending following gas insufflation and the highest mean SBP, DBP and HR were observed within 15 minutes after gas insufflation (P &lt; 0.0001). In addition, following the gas insufflation the trend of changes in ET-CO2 values and SaO2 was statistically significant (P &lt; 0.0001), No adverse events were reported in any of the patients.

    Conclusions

    According to the standard protocols of anesthesia and surgery in this center, laparoscopic surgery was associated with some degree of hemodynamic fluctuation including increased systolic blood pressure, diastolic blood pressure, heart rate and end-expiratory carbon dioxide which was well tolerated by our study population who were in good medical condition.

    Keywords: Hemodynamics, Laparoscopy, Gynecology, General Anesthesia
  • محدثه احمدی، حلیمه جوزری، اشرف ملک لو، لیلا قنبرزاده، نسیبه روزبه*

    در عصر اطلاعات و ارتباطات و با ورود فناوری های نوین در حوزه آموزش و پرورش، فراگیران با مخاطرات و ریسک های بیشتری برخورد می کنند و نسبت به نسل های قبل، نیاز به یادگیری دانش و مهارت های جامع تر و جدیدتری خواهند داشت [1] نرم افزارهای آموزشی به عنوان یک روش یادگیری فراگیر محور، فرصتی برای رشد یادگیرندگان فراهم می کنند و با ایجاد محیط مشارکتی به یادگیرندگان و معلمان اجازه می دهند به جست وجو پرداخته و انواع مسایل را بررسی کنند [2] یادگیری الکترونیکی به عنوان یکی از انواع یادگیری خودمحور، یکی از پدیده های دنیای مدرن است که در عصر اطلاعات و در جامعه مبتنی بر دانش پا به عرصه وجود گذاشته است [3].

    کلید واژگان: نوزاد, مهارت, سلامت, اپلیکیشن
    Mohadese Ahmadi, Halimeh Jouzari, Ashraf Maleklu, Leila Ghanbarzadeh, Nasibeh Roozbeh*
  • گلاره بی آزار، عباس صدیقی نژاد، بهرام نادری نبی، سمانه غضنفر طهران*، آتوسا اعتضادی، زهرا عطرکار روشن، سارینا رجایی، محدثه احمدی، مهین طایفه اشرفیه
    زمینه

    اخذ رضایت آگاهانه برای هر روش تشخیصی یا درمانی ضروری است.رضایت آگاهانه یک فرآیند ارتباط حقوقی مهم بین بیمار و پزشک است.

    هدف

    این مطالعه به منظور بررسی کیفیت روند اخذ رضایت آگاهانه در بیماران کاندید جراحی زنان تحت بیحسی نخاعی انجام گرفت.

    روش ها

    این مطالعه مقطعی در سال 1400 در بیمارستان الزهرا (س) انجام شد.بیماران واجد شرایط بالای 18 سال که کاندید عمل جراحی زنان تحت بی حسی نخاعی بودند، وارد مطالعه گردیدند. پرسشنامه ای حاوی اطلاعات دموگرافیک و 20 سوال اختصاصی در 4 حوزه: ارایه اطلاعات به بیمار، قابل فهم بودن فرم رضایت نامه،داوطلبانه بودن اخذ رضایت نامه و ارتباط با پزشک، از طریق مصاحبه مستقیم تکمیل شد.

    یافته ها

    در نهایت اطلاعات 259 بیمار واجد شرایط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.در بررسی کیفیت حیطه های مختلف رضایت اگاهانه، ارایه اطلاعات به بیمار، قابل درک بودن فرم و داوطلبانه بودن اخذ رضایتنامه در وضعیت ضعیف بودند و تنها وضعیت ارتباط با پزشک در محدوده قابل قبول بود(46/3 درصد در وضعیت خوب و 20/1 عالی). همچنین مشخص شد که بین سطح تحصیلات و کیفیت اخذ رضایت آگاهانه ارتباط معنی داری وجود داشت(0/034P=).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که فرآیند اخذ رضایت آگاهانه در این مرکز دانشگاهی قابل قبول نیست و باید در جهت بهبود شرایط فعلی تلاش شود.

    کلید واژگان: رضایت آگاهانه, بیحسی نخاعی, جراحی زنان
    Gelareh Biazar, Abbas Sedighinejad, Bahram Naderi Nabi, Samaneh Ghazanfar Tehran*, Atoosa Etezadi, Zahra Atrkarroushan, Sarina Rajaei, Mohadese Ahmadi, Mahin Tayefeh Ashrafiyeh
    Background

    Obtaining informed consent (IC) is essential for any diagnostic or therapeutic procedure. IC is an important legal communication process between the patient and physician.

    Objective

    This study was performed to evaluate the quality of IC process in patients undergoing spinal anesthesia (SA) in gynecological surgeries.

    Methods

    During 2021 this cross-sectional study was performed in Alzahra Hospital.
    Eligible patients over 18 years old, who were candidates for elective gynecological surgeries under SA, enrolled the survey. A questionnaire containing demographic data and 20 specific questions divided in to 4 areas; providing information, Comprehensibility of the consent form, Voluntary of informed consent, Communication with the doctor, was filled out via a direct interview.

    Results

    Finally the data from 259 eligible patients were analyzed. In terms of providing information to the patient, comprehensibility of the consent form, and the voluntary of obtaining consent were in poor conditions .But, in terms of communication with the physician, 46.3% of the patients were in a good state and 20.1% excellent. It was also found that there was significant relationship between the level of education and the quality of obtaining IC (P= 0.034).

    Conclusion

    It was concluded that the IC process was not acceptable in this academic center, and effort should be made to improve the current conditions.

    Keywords: Informed Consent, Spinal Anesthesia, Gynecological Surgery
  • محدثه احمدی، محمود محمودزاده*، صالح قویدل دوست کوئی

    شناسایی چگونگی ارتباط بین میزان مداخله دولت در اقتصاد و رشد اقتصادی همواره یکی از مسایل مورد بحث در حوزه اقتصاد بخش عمومی بوده است. مهمترین ابزار مداخله دولت در اقتصاد، مخارجی است که هزینه می کند، به طوری که، مقدار مخارج دولت و چگونگی تخصیص آن به بخش های مختلف، اغلب متغیرهای اقتصادی را متاثر می سازد. در این پژوهش تاثیر اجزای مخارج دولت که شامل مخارج آموزشی، بهداشتی و نظامی بوده به همراه متغیرهای سرمایه گذاری و نرخ اشتغال بر رشد اقتصادی ایران طی دوره زمانی 1350 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج مدل رگرسیون انتقال غیرخطی هموار، رابطه غیرخطی و آستانه ای در مدل مورد تایید قرار گرفت و نتایج حاکی از آن هستند که در رژیم پایین، تاثیر رشد مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی مثبت و تاثیر رشد مخارج نظامی و آموزشی منفی بوده است. در رژیم بالا، تاثیر رشد مخارج بهداشتی منفی و تاثیر رشد مخارج آموزشی و سرمایه گذاری نیز مثبت بوده است.

    کلید واژگان: ایران, رشد اقتصادی, مخارج دولت, سرمایه گذاری, مدل رگرسیون انتقال غیرخطی هموار
    Mohadeseh Ahmadi, Mahmod Mahmodzadeh *, Saleh Ghavidel Dostkoei

    Identifying the type of relationship between the level of government intervention in the economy and economic growth has always been one of the issues discussed in the field of public sector economics. The most important instrument of the government's intervention in the economy is the expenditure it spends, so that the amount of government expenditures and how it is allocated to different sectors often affects economic variables. In this research, the impact of government expenditure components, which include education, health and military expenditure, along with investment variables and employment rate, on Iran's economic growth during the period of 1350 to 1398 has been investigated. Based on the results of the smooth nonlinear transfer regression model, the nonlinear and threshold relationship in the model was confirmed and the results showed that in the first regime, the effect of health expenditure growth on economic growth was positive and the effect of military and educational expenditure growth was negative. In the second regime, the impact of the growth of health expenditures was negative and the impact of the growth of education and investment expenditures was also positive.

    Keywords: Iran, Economic Growth, government expenditure, investment, STR approach
  • زهرا رفیعی سروری، الهه رفیعی، مهین طایفه اشرفیه، زهرا میرموذن، گلاره بی آزار *، محدثه احمدی، ستاره رمضانپور
    زمینه و هدف

    اخیرا انجام سزارین از علل حفظ سلامتی و ایمنی مادر و نوزاد فراتر رفته است و خواسته های شخصی افراد نیز بسیار در آن تاثیرگذار بوده است. بررسی ها نشان داده است، آمار سزارین در ایران بالا می باشد. هدف از این مطالعه تعیین کارایی طرح تحول سلامت بر انجام سزارین و عوامل همراه آن در بیمارستان الزهرا رشت می باشد.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر در مرکز آموزشی درمانی الزهرا به صورت یک مطالعه مقطعی انجام گرفت. به این صورت که پرونده کلیه زنانی که در سال 1398در این مرکز، زایمان سزارین و واژینال داشته اند، مورد بررسی قرار گرفت. میزان کل سزارین از طریق آمار ثبت شده از تعداد کل زایمان طبیعی و سزارین در این مرکز محاسبه گردید و از پرونده بیماران سزارینی علت انجام سزارین استخراج و در چک لیست ثبت شد. برای توصیف متغیر های کمی با تویع نرمال از میانگین و انحراف معیار، متغیرهای کمی با توزیع غیرنرمال میانه (چارک اول - چارک سوم) و برای متغیر های کیفی از تعداد و درصد استفاده شد. توزیع نرمال متغیرهای کمی با استفاده از مقادیر کشیدگی و چولگی، نمودار Q-Q Plot و آزمون های شاپیرو ویلک (Shapiro-Wilk) سنجیده شد و برای مقایسه های لازم بر اساس اهداف از آزمون هایکای دو و فیشر استفاده شد. سطح معنی داری آماری آزمون ها (05/0 < (P در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    2460 زایمان واژینال و 1268 زایمان سزارین در مرکز آموزشی درمانی الزهرا در سال 1398انجام شد که در این مطالعه پرونده 416 زن با زایمان سزارین مورد بررسی قرار گرفت. درصد انجام زایمان به روش سزارین در این مرکز در طی این سال 01/34% بود. میانگین سنی زنان مراجعه کننده جهت زایمان سزارین به بیمارستان الزهرا رشت 05/6±87/30 سال بود. 4 نفر (1%) زیر 18 سال و 102 نفر (5/24%) بالای 35 سال سن داشتند. میانه هفته بارداری 37 هفته با حداقل - حداکثر 41-28 هفته بود. در مطالعه حاضر، علل سزارین در 211 نفر (7/50%) مربوط به رحم، 205 نفر (3/49%) مربوط به جفت و جنین و 27 نفر (5/6%) مربوط به بیماری های زمینه ای مادر بود. در این میان به ترتیب سابقه سزارین قبلی، دیسترس جنینی و پره اکلامپسی فراوانی بیشتری در هر بخش داشتند. در مجموع سابقه سزارین قبلی191 مورد (9/45%) بود، دیسترس جنینی 79 مورد (19%)، دفع مکونیوم 58 مورد (9/13%)، چند قلویی 30 مورد (2/7%) و نمای بریچ 25 مورد (6%) به ترتیب بیشترین علل سزارین در این مرکز بودند. بر اساس نتایج بین سن مادر و تعداد حاملگی با علل مربوط به رحم و جفت و جنین ارتباط معنی داری مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    فراوانی سزارین در سال 98 در بیمارستان الزهرا نسبت به زمان قبل از طرح تحول سلامت کاهش چشم گیری داشته است. این درصد اگرچه نسبت به مطالعه قبلی مشابه کاهش یافته است، اما بهرحال هم چنان از آمارهای تعریف شده توسط سازمان بهداشت جهانی بالاتر است و هم چنان نیاز است با در نظر گرفتن ایمنی مادر و نوزاد در جهت کاهش این فراوانی تلاش نمود.

    کلید واژگان: سزارین, کارآمدی, طرح تحول سلامت
    Rafiei Sorouri Z, Rafiei E, Tayefeh Ashrafiyeh M, Mirmoazen Z, Biazar G, Ahmadi M, Ramezanpour S, Vaghari H.
    Introduction & Objective

    Recently, cesarean section (CS) has gone beyond the reasons for maintaining the health and safety of mother and baby, and the personal desires of individuals have been very influential in it. Studies have shown that the number of CS in Iran is high. The aim of this study was to determine the efficiency of the health care reform plan on cesarean delivery and its associated factors in Alzahra Hospital in Rasht during 2019.

    Materials & Methods

    The present study was conducted in Alzahra Educational and Medical Center as a cross-sectional study. Files of all women who had CS and vaginal deliveries in 2019 in this center were examined. The total amount of CS was calculated through the statistics of the vaginal deliveries and CS registered in this center and then the cause of CS was extracted from patients&#039; files and recorded in the checklist. To describe quantitative variables with normal distribution, mean and standard deviation, for quantitative variables with non-normal distribution, median (first quartile - third quartile) and for qualitative variables, number and percentage were used. The normal distribution of quantitative variables was measured using kurtosis and skewness values, Q-Q Plot and Shapiro-Wilk tests. Chi-square and Fisher tests were used for comparisons. The statistical significance level of the tests (P &gt; 0.05) was considered.

    Results

    2460 vaginal births and 1268 Cs were performed in Alzahra hospital during 2019, and in this study, the files of 416 women with Cs were examined. The percentage of Cs in this center was 34.01% in this year. The mean age of women referring to Alzahra Hospital in Rasht for CS was 30.87±6.05 years. 0.1% of them were under 18 years old and 24.5% were over 35 years old. The mean gestational week was 37 weeks with a minimum-maximum of 28-41 weeks. The causes of CS in 211 (50.7%) patients were related to uterus, 49.3% (49.3%) were related to placenta and fetus and 27.5 (6.5%) were related to maternal underlying diseases. Among them, the history of previous CS, fetal distress and preeclampsia were more frequent in each section, respectively. In total, history of previous CS (45.9%), fetal distress (19.0%), meconium excretion (13.9%), multiple births (7.2%) and breach view (0.6%), respectively were most causes of CS in this center. Based on the results, a significant relationship was observed between maternal age and number of pregnancies with causes related to uterus, placenta and fetus.

    Conclusions

    The frequency of CS in Alzahra Hospital in 2019 has decreased significantly compared to the time before the Health Reforming Plan. Although this percentage has decreased compared to the previous study, it is still higher than the statistics defined by the World Health Organization and it is still necessary to try to reduce this frequency by considering the safety of mother and baby.

    Keywords: Caesarian Section, Efficiency, Health Care Reform
  • رضا نهاوندی، محدثه احمدی، سعید تمدنی جهرمی، فاطمه نوری چناشک، عبدالرضا جهانبخشی، علی صادقی، سجاد پورمظفر*
    این مطالعه با هدف بررسی برخی از ویژگی های بیوشیمیایی سمن و شاخص های اسپرمی صورت گرفت. در این مطالعه خصوصیات حرکتی (طول دوره تحرک و درصد تحرک اسپرم)، اسپرماتوکریت، تراکم اسپرم و برخی از فاکتورهای بیولوژیکی اسپرم شامل شاخص های پلاسمای سمینال (ترکیبات یونی و آلی) در 8 مولد استرلیاد و 8 مولد چالباش مورد بررسی قرار گرفت. طول دوره تحرک اسپرم (s)، درصد تحرک اسپرم (%)، اسپرماتوکریت (%) و تراکم اسپرم (109×) در استرلیاد به ترتیب 10/23±185، 2/25±90/00، 0/19±2/60، 0/30±2/42 و در ماهی چالباش به ترتیب 11/12±210، 3/16±90/33، 0/24±2/77، 0/18±2/63 اندازه گیری شد. غلظت های یون سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در استرلیاد به ترتیب 7/24±88/56، 0/32±4/24، 0/29±7/52، 0/26±2/38 میلی مول در لیتر و در چالباش به ترتیب 6/12±90/84، 0/21±4/65، 0/34±7/31، 0/31±2/44 میلی مول در لیتر بود. غلظت کلسترول و گلوکز در سرم استرلیاد به ترتیب 5/46±48/74، 2/57±27/90 میلی گرم در دسی لیتر و در چالباش به ترتیب 4/22±47/53، 2/31±28/63 میلی گرم در دسی لیتر بود. هم چنین پلاسمای سمینال در استرلیاد و چالباش به ترتیب دارای 0/30±1/53، 0/34±1/58 گرم در دسی لیتر پروتیین بود. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بین طول دوره تحرک اسپرم در استرلیاد و چالباش اختلاف معنی داری وجود دارد. تفاوت معنی داری میان سایر پارامترهای بیوشیمیایی و اسپرم شناختی در استرلیاد و چالباش مشاهده نشد.
    کلید واژگان: استرلیاد, چالباش, پارامترهای اسپرم شناختی, پارامترهای بیوشیمیایی
    Reza Nahavandi, Mohadeseh Ahmadi, Saeid Tamadoni Jahromi, Fatemeh Nouri Chenashak, Abdolreza Jahanbakhshi, Ali Sadeghi, Sajjad Pourmozaffar *
    This present resent study investigated sperm motility parameters (sperm motility duration and sperm motility percentage), spermatocrit, density of sperm and some biological factors such as sperm seminal plasma indices (ionic and organic composition) in 8 Acipenser ruthenus and Acipenser gueldenstaedti broodstocks. Sperm mobility duration length, percentage of sperm mobility, spermatocrit, density of sperm were measured 185±10.23 s, 90.00±2.25 %, 2.60±0.19 %, 2.42 × 0.30, respectively in A. ruthenus and 210±11.12 s, 90.33±2.16 %, 2.77±0.24 %, 2.63±0.18, respectively in A. gueldenstaedti. The concentrations of Sodium (Na+), Potassium (K+), Calcium (Ca2+) and Magnesium (Mg2+) ions were determined 88.56±7.24, 4.24±0.32, 7.52±0.29 and 2.38±0.26 Mm L-1, respectively in A. ruthenus and 90.84±6.12, 4.65±0.21, 7.31±0.34 and 2.44±0.31 Mm L-1, respectively in A. gueldenstaedti. The concentrations of serum cholesterol and glucose were calculated 48.74±5.46 and 27.90±2.57 mg ml-1, respectively in A. ruthenus and 47.53±4.22, 28.63±2.31 mg ml-1 respectively in A. gueldenstaedti. In addition, seminal plasma of A. ruthenus and A. gueldenstaedti were estimated 1.53±0.30 and 1.58±0.34 mg/dl protein, respectively. The results of this study showed that there is a significant difference between sperm motility duration in A. ruthenus and A. gueldenstaedti. No significant differences were observed between other biochemical and spermatological parameters in A. ruthenus and A. gueldenstaedti.
    Keywords: Acipenser ruthenus, Acipenser gueldenstaedti, spermatological parameters, biochemical parameters
  • محدثه احمدی *، عبدالمجید حاجی مرادلو

    لیورگل از عصاره گیاهی خار مریم تهیه می شود. خار مریم محتوی فلاوانو لیگنان ها می باشد و دارای اثرات محافظت کننده کبدی است. در این آزمایش به بررسی اثرات خوراکی لیورگل بر شاخص های رشد و پیشگیری از عارضه کبد چرب در سطوح مختلف چربی جیره ماهی کوی پرداخته شد. برای این آزمایش 9 جیره غذایی مختلف با 3 سطح 0، 0/5 و 1 درصد لیورگل با سه سطح 5 ،10 و 20 درصد چربی تهیه گردید. غذادهی به ماهیان به مدت 150 روز انجام شد. پس از پایان دوره پرورش، شاخص های رشد ماهی (وزن انتهایی، افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، بازماندگی و ضریب تبدیل غذایی) و نمونه برداری از بافت کبد ماهیان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد وزن نهایی، افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه و ضریب تبدیل غذایی در میان تیمارهای آزمایشی معنی دار بود (0/05>P)، در حالی که بازماندگی در میان تیمارها تفاوت معنی داری را نشان نداد (0/05<P). بالاترین شاخص های رشد در تیمار 8 (چربی 20 درصد + داروی لیورگل 1 درصد) مشاهده شد. هم چنین نتایج آزمایش نشان داد که در بین تمام تیمارهای آزمایش بیش ترین عارضه کبدی در تیمار 6 که حاوی جیره غذایی 20 درصد چربی و بدون داروی لیورگل بود مشاهده شد. نتیجه نهایی تحقیق نشان داد در تمام تیمارهای چربی جیره غذایی (5، 10 و 20 درصد) اضافه کردن داروی لیورگل به جیره غذایی احتمالا به علت وجود سیلی مارین باعث کاهش ضایعات کبدی در ماهی کوی گردید.

    کلید واژگان: ماهی کوی, لیورگل, شاخص رشد, کبد چرب
    Mohadeseh Ahmadi *, Abdolmajid Hajimoradloo

    Livergol drug is made from a herbal extract of Mary Magenta. Milk thistle contains flavonoids and has hepatoprotective effects. The purpose of this study was to evaluate the effects of livergol drug on growth indices and prevention of fatty liver disease in different levels of fat in Koi fish diets. For this experiment, 9 diets of different nutrients were prepared with 3 levels of 0, 0.5 and 1% of livergol and three levels of 5, 10 and 20% fat. The fish were fed for 150 days. After the end of breeding period, fish growth indices (end weight, weight gain, specific growth rate, survival rate and food conversion ratio) and samples of fish liver tissue were investigated. The results of the experiment showed that the final weight, body weight gain, specific growth rate and feed conversion ratio were significant in the experimental treatments (P≤0.05). While survival did not show significant difference among treatments (P≥0.05).The highest growth indices were observed in treatment 8 (fat 20% + livergol 1%). The results of the experiment showed that among all treatments, the highest liver toxicity among the all groups was observed in treatment 6 containing 20% fat and without livergol. The final result of the study showed that in all dietary fat treatments (5, 10 and 20%), adding livergol drug to the diet was probably due to the presence of silimarin reduced liver lesions in Koi fish.

    Keywords: Koi fish, Livergol, Growth index, Fatty liver
  • اکبر هدایتی زاده عمران، فاطمه حسنی، مجید سعیدی، رامین شکرریز، محدثه احمدی، پدرام ابراهیم نژاد، رضا علیزاده نوائی*
    سابقه و هدف

    با توجه به اثرات ضد سرطانی گزارش شده از استاتین ها در مطالعات اپیدمیولوژیک برای سرطان کولون و مشخص نبودن مکانیسم های تاثیر آن، این مطالعه با هدف بررسی اثر استاتین ها همراه با داروی شیمی درمانی بر روی رده های سلولی سرطان کولون انجام شد.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر که یک مطالعه آزمایشگاهی می باشد بر روی رده سلولی HT-29 به عنوان رده سلولی سرطان کولون و رده سلولی نرمال HFF انجام شده است. در این مطالعه پس از کشت سلول برای مداخلات از آتورواستاتین در دوزهای 15 و 30، رزواستاتین در دوزهای 30 و 60 میکرومولار و سیمواستاتین در دوزهای 10 و 20 میکرومولار و داروی 5-FU در دوز 20 میکروگرم بر میلی لیتر استفاده شد. مداخلات به صورت تنهایی و ترکیبی انجام شد. در نهایت تست MTT برای بررسی حیات سلولی انجام شد.

    یافته ها

     میانگین حیات سلولی در سیمواستاتین 20 و سیمواستاتین 20+5 فلوروراسیل 20 بر رده سلوی سرطان کولون به ترتیب 7/58±58/46 و 15/33±55/73 (0/999=p)، در رزواستاتین 30 و رزواستاتین 30+5 فلوروراسیل 20 به ترتیب 10/3±91/63 و 10/27±56/2 (0/026=p) و در آتروواستاتین 30 و آتروواستاتین 30+5 فلوروراسیل 20 به ترتیب 26/9±82/3 و 9/49±52/16 (0/24=p) بود.

    نتیجه گیری

    بررسی پرولیفراسیون سلولی نشان داد که اضافه کردن رزواستاتین برخلاف آرتورواستاتین و سیمواستاتین در کنار داروی شیمی درمانی تاثیر افزاینده ای بر روی سمیت سلولی داشته است.

    کلید واژگان: استاتین, سرطان, کولون
    A .Hedayatizadeh-Omran, F .Hasani, M. Saeedi, R .Shekarriz, M. Ahmadi, P .Ebrahimnejad, R .Alizadeh-Navaei*
    Background and Objective

    Considering the anti-cancer effects of statins on colon cancer previously reported in epidemiological studies and uncertainty about the mechanisms of action, this study was performed to investigate the effect of statins in combination with chemotherapy on colon cancer cell lines.

    Methods

    The present study, which is a laboratory study, was performed on HT-29 cell line as colon cancer cell line and normal HFF cell line. After cell culture, atorvastatin at doses of 15 and 30 μM, rosuvastatin at doses of 30 and 60 μM, simvastatin at doses of 10 and 20 μM and 5-fluorouracil (5-FU) at 20 μg/ml were used for interventions in this study. Interventions were performed alone and in combination. Finally, MTT test was performed to evaluate cell viability.

    Findings

    Mean cell viability in simvastatin (20 μM) and simvastatin (20 μM)+5-FU (20 μg/ml) on colorectal cancer cell lines was 58.46±7.58 and 55.73±15.33 (p=0.999), respectively, in rosuvastatin (30 μM) and rosuvastatin (30 μM)+5-FU (20 μg/ml) was 91.63±10.3 and 56.2±10.27 (p=0.026), respectively, and in atorvastatin (30 μM) and atorvastatin (30 μM)+5-FU (20 μg/ml) was 82.3±26.9 and 52.16±9.49 (p=0.24), respectively.

    Conclusion

    The evaluation of cell proliferation showed that the addition of rosuvastatin to standard chemotherapy, unlike atorvastatin and simvastatin, had an increasing effect on cytotoxicity.

    Keywords: Statins, Cancer, Colon
  • رضا نهاوندی، محدثه احمدی، حسین جعفری، علی صادقی، عبدالرضا جهانبخشی، سعید تمدنی جهرمی، سجاد پورمظفر*
    زمینه و هدف

    گیاه خار مریم (Silybum marianum) یکی از گیاهانی است که جنبه های دارویی موثری برای آن قایل شده اند. هدف از این مطالعه، تعیین اثر عصاره الکلی گیاه خار مریم بر عملکرد رشد و فعالیت آنزیم های کبدی در ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) بود.  

    روش ها

    تعداد 180 قطعه بچه ماهی با میانگین وزنی 21/1±10/40 گرم در یک طرح تصادفی با 4 تیمار آزمایشی و 3 تکرار (با تعداد 15 قطعه در هر تکرار) مورد آزمایش قرار گرفتند. تیمار شاهد (بدون عصاره الکلی) و تیمارهای آزمایشی سه گروه دیگر به ترتیب دارای 5/2، 5 و 10 گرم عصاره گیاه خار مریم به ازای هر کیلوگرم غذا بود. ماهیان هر 15 روز یک بار بعد از بیهوشی، زیست سنجی و شاخص های رشد محاسبه می شد. فعالیت آنزیم های کبدی در پایان دوره آزمایش (روز 90)، در خون سنجش شد.

    یافته ها

    بیشترین وزن انتهایی (1/34±46/20)، افزایش وزن بدن (1/50±36/30) و نرخ رشد ویژه (0/12±1/55) در تیمار حاوی 10 گرم عصاره الکلی گیاه خار مریم در کیلوگرم جیره غذایی مشاهده شد که در مقایسه با تیمار شاهد اختلاف معنی داری داشت (0.05>P). همچنین بیشترین و کمترین ضریب تبدیل غذایی به ترتیب در تیمار شاهد (0/11±1/75) و در تیمار حاوی 10 گرم عصاره (0/12±1/25) مشاهده شد (0.05>P). میزان آنزیم های آلکالین فسفاتاز (ALP)، آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) در تیمار حاوی 10 گرم عصاره نسبت به تیمارهای دیگر کمتر بود ولی اختلاف معنی داری میان این آنزیم ها در تیمارهای مختلف مشاهده نشد (0.05<P).  

    نتیجه گیری

    طبق یافته های مطالعه حاضر، استفاده خوراکی از عصاره الکلی گیاه خار مریم موجب بهبود عملکرد رشد و همچنین فعالیت آنزیم های کبدی ماهی کپور معمولی شد.

    کلید واژگان: عصاره الکلی, گیاه خار مریم, ماهی کپور معمولی, رشد, آنزیم های کبدی
    Reza Nahavandi, Mohadeseh Ahmadi, Hossein Jafari, Ali Sadeghi, Abdolreza Jahanbakhshi, Saeid Tamadoni Jahromi, Sajjad Pourmozaffar*
    Background and Aim

    Silybum marianum is a plant with effective medicinal agents. The aim of this study was to evaluate the effects of Silybum marianum methanolic extract on liver function and growth parameters in common carp (Cyprinus carpio).

    Methods

    180 fish with an average weight of 10.40±1.12 g were treated in a randomized design in 4 groups with 3 replications (15 fish per replication). The control had treatment without alcoholic extract and the treatments of the other three groups had 2.5, 5 and 10 g of Silybum marianum extract per kg of food, respectively. Every 15 days after anesthesia, biometrics and growth indices were assessed in all fish. Liver enzyme function was measured in the blood at the end of the study (day 90).  

    Results

    The highest final weight (46.20±1.34), body weight gain (36.30±1.50) and specific growth rate (1.55±0.12) in the treatment containing 10 g of alcoholic extract of Silybum marianum was observed, that had a significant difference in comparison to the control treatment (P<0.05). Also, the highest and lowest feed conversion ratios were observed in the control treatment (1.75±0.11) and in the treatment containing 10 g of extract (1.25±0.12), respectively (P<0.05). The levels of alkaline phosphatase (ALP), alanine aminotransferase (ALT) and aspartate aminotransferase (AST) enzymes in the treatment containing 10 g of extract were lower than other treatments, but no significant difference was observed between these enzymes in different treatments (P<0.05).  

    Conclusion

    According to the findings of the present study, consumption of alcoholic extract of Silybum marianum by common carp improved growth performance as well as the liver enzymes function.

    Keywords: Ethanolic extract, Silybum marianum, Cyprinus carpio, Growth, Liver enzymes
  • فاطمه منتظر، حسین لمسه چی، رضا ولدان، اکبر هدایتی زاده عمران، محمد اسلامی جویباری، قاسم جان بابایی، ام البنین امجدی، محدثه احمدی، رضا علیزاده نوائی*
    سابقه و هدف

    با توجه به نقش مطرح شده برای سلول های بنیادی سرطان در ایجاد سرطان، هدف از این مطالعه تعیین بیان مارکر LGR5 در سرطان معده و ارتباط آن با ژنوتیپ Cag A عفونت هلیکوباکترپیلوری می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مورد- شاهدی بر روی نمونه های بیوپسی معده بیماران مراجعه کننده به کلینیک تخصصی طوبی در بازه زمانی سال 97-96 انجام گرفت. پس از بررسی پرونده های بیماران، افرادی که سن بیش از 50 سال داشتند وارد مطالعه شدند. گروه مورد شامل نمونه های بافت سرطان معده همراه با عفونت هلیکوباکترپیلوری (30 نفر) و گروه کنترل نمونه های بافت غیر مبتلا همراه با عفونت هلیکوباکترپیلوری (30 نفر) بودند. وضعیت بیان مارکر LGR5 توسط روش IHC و ژنوتیپ cagA توسط روش PCR تعیین شد.

    یافته ها

    میانگین سنی در دو گروه مبتلا به سرطان و گروه کنترل به ترتیب 1/10±5/69 و 8/7±3/62سال بود (003/0=P). 23 نفر (7/76 درصد) در گروه مبتلا به سرطان و 24 نفر (80 درصد) در گروه کنترل از نظر ژنوتیپ cagA مثبت بودند. بیان بالای مارکر LGR5 در 15 نفر (7/51 درصد) از بیماران مبتلا به سرطان معده و در 11 نفر (3/39 درصد) از افراد گروه کنترل مشاهده شد (429/0=P). همچنین بیان بالای این مارکر در 18 مورد (9/40 درصد) افراد با ژنوتیپ cagA مثبت و 8 مورد (5/61 درصد) افراد با ژنوتیپ cagA منفی دیده شد (22/0=P).

    استنتاج

    بیان بالای مارکر LGR5 در نیمی از بیماران مبتلا به سرطان معده مشاهده شد و ارتباط معنی داری با ژنوتیپ cagA هلیکوباکترپیلوری یافت نشد.

    کلید واژگان: سرطان معده, هلیکوباکترپیلوری, LGR5
    Fatemeh Montazer, Hossein Lamsehchi, Reza Valadan, Akbar Hedayatizadeh-Omran, Mohammad Eslamijouybari, Ghasem Janbabai, Omolbanin Amjadi, Mohadeseh Ahmadi, Reza Alizadeh-Navaei*
    Background and purpose

    Given the role of cancer stem cells in cancer, the aim of this study was to determine the expression of LGR5 marker in gastric cancer and its association with cagA genotype of Helicobacter pylori infection.

    Materials and methods

    A case-control study was performed in gastric biopsy specimens from antrum and body during endoscopic examination of patients attending Sari Touba Clinic, 2017-2018. After reviewing the patient records, the samples from those aged 50 and higher were studied. Case group included gastric cancer specimens with H. pylori infection (n=30) and control group included non-cancerous samples with H. pylori infection (n=30). LGR5 expression and presence of cagA were evaluated by IHC and PCR methods, respectively.

    Results

    The mean ages of gastric cancer and control group were 69.5±10.1 and 62.3±7.8, respectively (P= 0.003). Twenty three patients (76.7%) in cancer group and 24 patients (80%) in control group were positive for cagA genotype. Overexpression of LGR5 was observed in 15 patients (51.7%) with gastric cancer and 11 patients (39.3%) in control group (P= 0.429).  LGR5 was also overexpressed in 18 cases (40.9%) with cagA positive genotype and 8 cases (61.5%) with negative cagA genotype (P=0.22).

    Conclusion

    High expression of LGR5 was observed in half of patients with gastric cancer but it was not significantly associated with cagA H.pylori genotype.

    Keywords: gastric cancer, Helicobacter pylori, LGR5
  • مهین طایفه اشرفیه، زهرا پورحبیبی، محمدرضا حبیبی*، ریحانه شاهرخی، محدثه احمدی، الهام شفاعتی شمامی، نگار صفایی
    زمینه و هدف

    بخش ریکاوری یکی از بخش های مهم و نیازمند توجه ویژه می باشد. بیماران در این بخش می توانند دچار عوارضی از جمله درد، لرز، تهوع استفراغ و بی ثباتی همودینامیک شوند که در صورت عدم مداخله درمانی به موقع می تواند پیامدهای ناگواری در پی داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی عوارض پس از بیهوشی عمومی در اعمال جراحی غیر اورژانس زنان و برخی عوامل همراه در بخش ریکاوری بیمارستان الزهراء رشت انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی مقطعی، کلیه بیمارانی که جهت انجام عمل جراحی غیراورژانس زنان تحت بیهوشی عمومی در طی سال 99 قرارگرفته بودند، به صورت نمونه گیری تصادفی وارد مطالعه شدند و در بخش ریکاوری مورد ارزیابی قرار گرفتند و براساس یک چک لیست مشخص، علایم حیاتی و عوارضی مانند درد، تهوع استفراغ و لرز بیماران ثبت شد. در نهایت داده-های جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS-V.21 گردید و برای تجزیه وتحلیل داده ها در جهت تعیین ارتباط متغیرها از آزمون های پیرسن و اسپیرمن و آزمون کای اسکوار و آزمون دقیق فیشر استفاده شد. سطح معنی داری آزمون ها (05/0&gt; P) در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در این تحقیق 174 بیمار بررسی شدند. میانگین سنی بیماران 36/10±35/40 سال، میانگین شاخص توده بدنی بیماران برابر 55/5 ± 01/29 کیلوگرم بر متر مربع و متوسط زمان بیهوشی 74/100 دقیقه بود. 73 (127%) بیماران در طبقه بندی انجمن بیهوشی آمریکا در کلاس I قرار داشتند. در مورد ثبات همودینامیک فقط دو بیمار افزایش فشار خون بالای 20 درصد پایه و 2 نفر درصد اشباع اکسیژن خون زیر 94% را تجربه نمودند. 81/0% بیماران از هیچ دردی شکایت نداشتند و فقط 4/3% بیماران از تهوع استفراغ بعد عمل و 7/1% از لرز شکایت داشتند.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه مشخص گردید، بیمارانی که تحت اعمال جراحی غیراورژانسی در این مرکز قرار گرفتند، در بخش ریکاوری از عوارض محدودی شکایت داشتند. اما سن پایین بیماران و وضعیت سلامتی مناسب آنها را نیز باید در نظر داشت.

    کلید واژگان: جراحی, ریکاوری, عوارض, عوامل همراه
    Tayefeh Ashrafiyeh, Poorhabibi Z, Habibi M. R*, Shahrokhi R, Ahmadi M, Shafaati Shamami E, Safaee N
    Introduction & Objective

    Recovery is one of the most important wards which require special attention. Patients in this ward could be affected by complications such as pain, shivering, nausea and vomiting and unstable hemodynamic status, which without early therapeutic intervention, poor outcomes may occur. This study was planned aiming to investigate the status of recovery ward of Alzahra hospital.

    Materials & Methods

    In this cross sectional descriptive study, elective surgeries under general anesthesia were evaluated and according to check list vital signs, post-operative nausea vomiting, pain and shivering were documented.

    Results

    A total of 174 cases enrolled the survey. The mean age of our patients was 40.35 year, BMI 29.01 kg/m2, and anesthesia duration 100.74 minutes.73% were in ASA class I. regarding hemodynamic status, two patients were affected by more than 20% &lt;font&gt;drop&lt;/font&gt; in BP from baseline, and two had Sao2 less than 94%. 3.4% complained from PONV, and 107% reported shivering. 81.6% had no pain.

    Conclusions

    The patients had proper conditions in recovery ward, but patient’s age and their healthy status should be considered as well.

    Keywords: Elective Surgery, Recovery, Complications, Related Factors
  • محدثه احمدی، پیمان رحیمی فیلی، علی اصغر مقدم، صمدعلی محمدی*
    سابقه و هدف

    سلول های بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs: Spermatogonial Stem Cells)، اساس اسپرماتوژنز هستند؛ زیرا ظرفیت خودنوسازی و تمایز به اسپرماتوزوآ را دارند. انجماد، متداول ترین روش حفظ طولانی مدت SSCs است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات محافظت کنندگی در برابر انجماد سرم جنین گاو (FBS: Fetal Bovine Serum) و ترهالوز بر SSCs بز بود.

    مواد و روش ها

    SSCs از بیضه بز نابالغ توسط هضم آنزیمی و حذف تمایزی جداسازی شدند. سلول ها به 9 گروه تقسیم شدند. گروه کنترل شامل SSCs بدون عوامل محافظت کننده انجماد بود. در گروه های تیمار 1، 2، 3 و 4؛ غلظت 10 درصد FBS و غلظت های مختلف ترهالوز (0، 50، 100 و 200 میلی مول) و در گروه های تیمار 5، 6، 7 و 8؛ غلظت 20 درصد FBS و غلظت های مختلف ترهالوز (0، 50، 100 و 200 میلی مول) به ترتیب استفاده شد. میزان زنده مانی سلول ها بلافاصله پس از جداسازی، افزودن مواد محافظ انجماد و یخ گشایی ارزیابی شد. ماهیت سلول ها توسط رنگ آمیزی ایمنوسیتوشیمی علیه آنتی ژن PGP9.5 تایید شد. داده ها توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه تحلیل گردیدند.

    نتایج

    میزان زنده مانی SSCs در تیمارهای مختلف، متعاقب افزودن FBS و ترهالوز بلافاصله پس از جداسازی، مشابه سلول های زنده بود. علاوه بر این، بیشترین میزان زنده مانی SSCs پس از یخ گشایی در محیط انجماد حاوی 10 درصد FBS و 200 میلی مول ترهالوز مشاهده شد (0/05>P).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که انجماد در FBS 10 درصد توام با 200 میلی مول ترهالوز به عنوان روش موثر برای حفاظت از انجماد SSCs بز عمل می کند.

    کلید واژگان: مواد محافظ انجماد, سرم جنین گاو, ترهالوز, سلول های بنیادی اسپرماتوگونی
    Mohaddeseh Ahmadi, Peyman Rahimi-Feyli, Aliasghar Moghaddam, Samad Alimohammadi*
    Background

    Spermatogonial stem cells (SSCs) are the foundation of spermatogenesis, because they have the capacity of self-renewal, and differentiation into spermatozoa. Freezing is the most common long-term preservation approach for SSCs. The present study aimed to investigate the cryoprotective impacts of FBS (Fetal Bovine Serum) and trehalose on caprine SSCs.

    Materials and Methods

    SSCs were isolated from prepubertal goat testis by enzymatic digestion and differential plating. Cells were divided into 9 groups. The control group included SSCs without cryoprotective agents. In the treatment groups 1, 2, 3 and 4, concentration of 10% FBS, and various concentrations of trehalose (0, 50, 100 and 200 mM), and in the treatment groups 5, 6, 7, and 8, concentration of 20% FBS and various concentrations of trehalose (0, 50, 100 and 200 mM) were used respectively. The viability rate of the cells was assessed immediately after isolation, following addition of cryoprotectant agents and after thawing. Identification of cells was confirmed by immunocytochemical staining against PGP9.5 antigen. Data were analyzed using one-way ANOVA test.

    Results

    The viability rate of SSCs in various treatments following addition of FBS and trehalose were similar to viable cells immediately after isolation. Furthermore, higher viability rates of SSCs after thawing were observed in freezing medium containing 10% FBS and 200 mM trehalose (P<0.05).

    Conclusion

    The results revealed that freezing in 10% FBS with 200 mM trehalose acts as efficient method for the cryopreservation of caprine SSCs.

    Keywords: Cryoprotectant agents, Fetal bovine serum (FBS), Trehalose, Spermatogonial Stem Cells (SSCs)
  • یاسمین چایی بخش لنگرودی، لاره بی آزار*، زهرا میرموذن، محدثه احمدی، مهین طائفه، فاطمه رشیدی مژدهی، بتول منتظری

    بی حسی نخاعی و اپیدورال به صورت شایع در جراحی های مختلف انجام می شوند. ایمنی این روش ها به خوبی ثابت شده، اما گاهی بیماران دچار عوارض قابل توجه می شوند. بیش ترین عارضه این روش ها، سردرد به دنبال سوراخ کردن دورا می باشد که سردردی وابسته به تغییر وضعیت بیمار بوده و عموما خودبخود بهبود می یابد. اما این نوع سردرد همچنین می تواند علامت اولیه ای از تشکیل هماتوم ساب دورال باشد و باید به عنوان یک علامت خطر در نظر گرفته شود. عدم پاسخ به درمان های طبی رایج و نیز تغییر در خصوصیات این سردرد با به همراه بودن سایر علایم مرتبط با سیستم عصبی، شک به هماتوم ساب دورال را برمی انگیزد. این عارضه اگرچه نادر است، ولی در صورت عدم تشخیص به موقع، همراه با نقایص عصبی وکشنده می باشد.

    کلید واژگان: هماتوم ساب دورال, بی حسی نخاعی, بی حسی اپیدورال
    Chaibakhsh Y, Biazar G*, Mirmoazen Z., Ahmadi M, Tayefeh M, Rashidi Mozhdehi F, Montazeri B

    Spinal and epidural anesthesia are commonly used in various types of surgery. Their safety is confirmed, however, sometimes serious complications seems to be related to these procedures. Postural puncture headache is the most common side effect, which usually changes when patients change position and recovers spontaneously.However, headache following Dura Puncture can also be an early sign of a subdural hematoma formation and it should be considered as a risk factor. Failure to respond to proven medical treatments as well as changes in the patterns of headache, along with other neurologic symptoms, the patient should be suspected of subdural hematoma.it is a rare but fatal complication with neurologic deficits, if not diagnosed early.

    Keywords: Subdural Hematoma, Spinal Anesthesia, Epidural Anesthesia
  • محدثه احمدی، محمود محمودزاده
    بروز بحران های اقتصادی باعث شده که آثار مخرب بدهی دولت همواره در کانون توجه اقتصاددانان باشد. از طرف دیگر، حاکم بودن نااطمینانی بر فضای کلی اقتصاد کشورهای در حال توسعه موجب شده تکیه دولت بر استقراض از منابع مالی داخلی، بویژه استقراض از سیستم بانکی داخل کشور، نسبت به استقراض از منابع خارجی کاملا محسوس باشد، که اقتصاد ایران نیز از این اصل مستثنی نبوده است. بر این اساس، مطالعه حاضر تلاش کرده تا با استفاده از الگوی رگرسیون انتقال ملایم (STR) به بررسی اثرگذاری غیرخطی بدهی دولت به سیستم بانکی داخلی بر رشد اقتصادی بپردازد. بر اساس نتایج حاصل از برآورد الگو رگرسیون انتقال ملایم، مقدار آستانه ای برای نسبت بدهی دولت به سیستم بانکی داخلی به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی (GDP) 63/26 درصد برآورد شده است. در ضمن، بدهی دولت به سیستم بانکی داخلی در هر دو رژیم اثر منفی بر رشد اقتصادی داشته اشت، اگرچه در رژیم دوم (هنگامی که نسبت بدهی دولت به سیستم بانکی داخلی به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی بیشتر از مقدار آستانه ای 63/26 درصد است) بر شدت اثرگذاری منفی بدهی دولت بر رشد اقتصادی افزوده شده است. همچنین یافته های این تحقیق نشان می دهد که تورم، آزادی تجاری و مخارج عمومی دولت اثر منفی و معنی دار بر رشد اقتصادی ایران طی دوره 1395-1352 داشته اند.
    کلید واژگان: بدهی دولت, رشد اقتصادی, رگرسیون انتقال ملایم, ایران
    Mohadedeh Ahmadi, Mahmod Mahmodzadeh
    The emergence of economic crises has caused the devastating effects of government debt to be at the center of economists' attention. On the other hand, Uncertainty over the economies of developing countries has led the government borrowing from domestic sources, especially borrowing from the domestic banking system, is quite tangible to borrowing from foreign sources, that the Iranian economy has not been excluded from this principle. Accordingly, this study attempts to investigate the nonlinear impact of government debt to the domestic banking system on economic growth using a Smooth Transition Regression (STR) model. Based on the results of the model estimation, the threshold value for the ratio of government debt to the domestic banking system GDP is 26.63%. Meanwhile, government debt to the domestic banking system has a negative effect on economic growth in both regimes, although in the second regime (when the ratio of government debt to the domestic banking system to GDP is greater than 26.63%) has added to the severity of the negative impact of government debt on economic growth. Also, the findings of this research show that inflation, openness and public expenditure have had a negative and significant effect on Iran's economic growth for the period 1973-2016.
    Keywords: Government debt, Economic Growth, Smooth transition regression, Iran
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • محدثه احمدی
    محدثه احمدی
    (1403) کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال