به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمد رحیم احمدی

  • خلاقیت در ترجمه : دیدگاه های نظری خلاقیت و نمونه هایی از خلاقیت عملی مترجمان فرانسه زبان ایران
    محمدرحیم احمدی*، عاطفه نوارچی

    این مقاله قصد دارد به مسئله بحث برانگیز خلاقیت در ترجمه بپردازد. مسئله ای که بی ارتباط با تعریف ترجمه نیست و از دیرباز تا کنون همواره از سوی مبداگرایان و مقصد گرایان با عناوین متفاوت مطرح شده است؛ و این خود دلیلی بر لزوم و اهمیت موضوع است. از این رو ما در تحقیق حاضر در ابتدا به بررسی نگاه های جدید در مورد خلاقیت در ترجمه که از آن به بازآفرینی نیز تعبیر شده است، می پردازیم و دیدگاه ترجمه شناسانی چون استفانینک، بالاسسکو، هیوسن، رایدنینگ، فولکارت، ماریول، لاووئولیئون و بالار را در این موضوع به اختصار بیان خواهیم کرد. بررسی این نظرات به ما امکان شناسایی سطوح مختلف خلاقیت، شاخصه های آن و همچنین حدود و قصور این عنصر کانونی ترجمه را خواهد داد. سپس با انطباق جنبه ها و فرایندهایی که نشان از خلاقیت در ترجمه دارند، به بهره گیری از دو آرایه ادبی در زبان فارسی یعنی ایجاز و اطناب، به بررسی نمونه هایی از خلاقیت در ترجمه، نزد چند مترجم برجسته ایرانی (محمدعلی فروغی، محمد قاضی، محمدعلی سپانلو، بیژن الهی، ابوالحسن نجفی و مهدی سحابی) در نثر و نظم خواهیم پرداخت. در پایان خواهیم دید که مترجمان بنام چگونه با چیره دستی در نگارش زبان مادری برای برگردان آثاری در زبان فرانسه با ابتکار عمل خود در بسیاری از موارد دست به خلاقیت زده اند.

    کلید واژگان: خلاقیت, خلاقیت مترجم, نظریه های خلاقیت, بازآفرینی متن, ایجاز و اطناب, مترجمان فرانسه زبان ایرانی}
    La créativité en traduction : présentation de principales théories, suivie des exemples de la créativité chez les grands traducteurs iraniens de langue française
    Mohammadrahim AHMADI *, Atefeh NAVARCHI

    Cet article cherche à étudier la question polémique de la créativité en traduction, un sujet qui n'est pas sans rapport avec la définition même de la traduction. En effet, cette notion a été, depuis toujours, traitée sous différents noms chez les sourciers aussi bien que chez les ciblistes; ce qui montre l'importance de cette question. De ce fait, dans cette recherche, nous tenterons, dans un premier temps, de présenter brièvement les nouveaux points de vue sur la création ou la recréation en traduction, ceux des théoriciens comme Stefanink, Balacescu, Hewson, Rydning, Folkart, Mariaule, Lavault-Olléon et Ballard. Ceci nous permettra de reconnaître les différents niveaux de la créativité, ses aspects et ses critères mais aussi ses limites et ses contraintes. Dans un deuxième temps, en comparant les processus qui font preuve de la créativité avec les deux figures de style propres à la littérature persane Idjaz et Etnab, nous étudierons des passages de prose et de poésie contenant cet élément fondamental de la traduction chez quelques grands traducteurs iraniens (Mohamad-Ali Forougui, Mohamad Ghazi, Mohamad-Ali Sepanlou, Bijan Elahi, Abolhassan Nadjafi et Mahdi Sahabi). A la fin, nous verrons comment les traducteurs de la renommée, compétants en ce qui concerne l'écriture de leur langue maternelle, arrivent par l'initiative personnelle à traduire les œuvres françaises en recourant à la créativité.

    Keywords: Cré, Du Traducteur, Thé, Ories De La Cré, Ativité, Recré, Ation, Concision Et Paraphrase, Traducteurs Francophones Iraniens}
  • محمد رحیم احمدی *

    از نظریه "گرایشهای ریخت شکنانه" تا نظریه ''نقد ترجمه'' که هر دو توسط آنتوان برمن ارایه گشته اند شاهد نوعی تحول هستیم : رسیدن از نظریه ای لفظ گرا و سخت گیرانه و آناکاوی منفی ترجمه به آناکاوی مثبت و رویکردی عملگرایانه . این تحول نشان از تغییر نگاه برمن به ترجمه بدون صرف نظر کردن از مطالبه اساسی از مترجم مبنی بر رعایت متنیت متن اصلی و خلق اثر است. در رویکرد دوم، مترجم جایگاهی ویژه یافته و بدل به یکی از محورهای اساسی مطالعه ترجمه می گردد : بدینگونه است که بررسی طرح مترجم و افق مترجم یکی از چهار مرحله اساسی نقد ترجمه را تشکیل می دهد. می توان ادعا کرد که اعتماد به مترجم، به درونیت و آزادی او در این رویکرد برجسته شده است و این در مقایسه با گرایشهای ریخت شکنانه که در آن مترجم و گرایشهای منفی او مورد حمله قرار می گرفت، تحولی مهم محسوب می گردد. در این مقاله با تحلیل دقیق هر دو رویکرد یا نظریه و مقایسه آنها، به بررسی این تحول می پردازیم.

    کلید واژگان: نظریه گرایشهای ریخت شکنانه, نقد ترجمه, آنتوان برمن, تحول, درونیت مترجم}
    Mohammad-Rahim AHMADI *

    Depuis la Théorie des Tendances déformantes à la Critique des Traductions, qui sont toutes les deux élaborées et présentées par Antoine Berman, on constate une évolution : on assiste à un passage d’une théorie littéraliste et d’une analytique négative de la traduction à une analytique positive et une approche pragmatique. Cette évolution de la pensée traductive bermanienne fait état d’un certain changement de point de vue sur la traduction et l’activité traduisante sans pourtant renoncer d’un iota à l’exigence faite au traducteur de respecter la textualité de l’original et de faire œuvre. Le traducteur trouve dans la seconde approche, une place privilégiée et devient l’un des principaux axes de l’étude sur la traduction : ainsi, l’examen du projet du traducteur et de son horizon deviennent-ils l’une des étapes importantes de la critique des traductions. On peut prétendre que la confiance faite au traducteur, sa liberté et sa subjectivité sont un point important et une évolution indéniable par rapport à la théorie des Tendances déformantes. Cet article se propose d’examiner cette évolution de par une analysée détaillée des deux théories et en les mettant en présence l’une de l’autre.

    Keywords: Thé, orie des Tendances dé, formantes, Critique des Traductions, Antoine Berman, Evolution, subjectivité, du Traducteur}
  • محمدرحیم احمدی

    در دوران قاجار، روابط ایران و فرانسه در همه زمینه ها از جمله روابط فرهنگی به اوج خود رسید. مشخصه بارز این روابط نوعی فرانسه شیفتگی است که البته نه فقط ایران بلکه بخش بزرگی از دربار سلاطین اروپایی را نیز در بر گرفت. تاسیس دارالفنون و حضورمعلمان فرانسوی در آن و همچنین اعزام محصلان ایرانی به فرانسه شاید نقطه آغازی باشد، اما این فرانسه شیفتگی به ویژه در موجی است که بعدها جنبش ترجمه نام گرفت و همچنین در توسعه بی سابقه مدارس فرانسوی در شهرهای بزرگ ایران بروز می یابد. معروف است که ترجمه در عصر قاجار بیشتر اقتباس است و ایرانی مآب یا به قول ترجمه شناس معروف فرانسوی آنتوان برمن، قوم محور : اقتباس به مثابه گفتمان غالب ترجمه، که هدف آن ملایم سازی شدت برخورد و تصادم فرهنگی است، به ظاهر راهبردی است که بی آنکه در به روی دیگری (بیگانه) ببندد، امکان نظارت بر او و گفتمانهایش را فراهم می کند کند، گفتمانهایی که ممکن است جامعه ای به حد اعلا محافظه کار و دربند خویشتن را در معرض تهدید قرار دهد. بدینترتیب، اقتباس تکیه گاهی می گردد برای این شیفتگی زبانی و فرهنگی که کم کم بر دربار و حتی شخص شاه ایران نیز مستولی می گردد. سخن ما در این گفتار دانستن این نکته است که چگونه فرانسه شیفتگی و ترجمه (اقتباس)، به عنوان دو صورت انتقال فرهنگی و ادبی، که گاهی ممکن است متنازع باشند، ممکن است در نظامی بیگانه ترس ک از در آشتی درآیند.

    کلید واژگان: گفتمان ترجمه, اقتباس, فرانسه شیفتگی, قوم محوری}
    MohammadRahim Ahmadi

    Les relations franco-iraniennes ont atteint leur apogée sous la dynastie qâdjâre sur tous les plans, y compris celui de la culture caractérisée par une certaine gallomanie qui déferla aussi sur une grande partie de l’Europe. Cette gallomanie culturelle se manifesta, entre autres, par une vague de traductions qu’on qualifia plus tard de Mouvement de la Traduction, mais aussi par le développement sans précédent de la Langue Française et des Ecoles françaises à travers les grandes villes du pays. La traduction à l’époque qâdjâre est connue pour être adaptatrice et iranisante, ou bien pour utiliser un terme bermanien, ethnocentrique. L’Adaptation comme le discours traductif dominant cherchant à amortir le choc culturel semble être une stratégie qui sans se fermer à l’Autre, permet de le contrôler et de filtrer ses discours pouvant ébranler une société hautement conservatrice, attachée au Même. Ainsi l’adaptation devient-elle un support pour une cette gallomanie linguistique et culturelle qui s’empare de la Cour et de la personne même du roi Nasserdine.Notre propos, dans cet article est de savoir comment la gallomanie et la traduction, comme deux formes de transfert culturel et littéraire, parfois antagonistes, peuvent se réconcilier sous un régime qui craint fort l’Autre, tout en voulant s’ouvrir à Lui. Selon toute vraisemblance, la traduction ethnocentrique est le discours traductif dominant sous les Qâdjârs, et pourtant, notre expérience de lecture de la littérature traduite française nous dit que le discours d’adaptation est parfois contrarié par un discours de la traduction qui prône la fidélité au texte original.

    Keywords: Discours de la traduction, Adaptation, Gallomanie, Ethnocentrisme}
  • محمدرحیم احمدی *

    آثار ژرژ پرک، به ویژه رمانها و قضه های او، آکنده از عناصری هستند که به فرهنگها و تمدنهای مختلف در گذشته و زمان حال اشاره می کنند. داستانهای کوتاه یا طویل او از سویی حاکی از سلیقه و ذوق دایره المعارفی موٴلف است اما از سوی دیگر هوشمندانه در خدمت راهبردهای روایی یا تقیدات صوری و بینامتنی این رمانها و قصه ها قرار می گیرند. بن مایه ها و عناصری که به جهان ایرانی ارجاع می دهند در آثار وی فراوان بوده و از جمله جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی را در بر می گیرند. این حضور کثیر به ویژه در "زندگی، طرز مصرف" و "ناپدید شدن"، دو رمان اولیپی(Oulipien) پرک که پر از کنایات، نقل قولهای مستتر و تقیدات صوری هستند، بسیار برجسته است. ما با استخراج این عناصر و بن مایه ها کوشیده ایم آنها را تقسیم بندی کنیم. هدف این مقاله البته تنها بر شمردن آنها نیست، بلکه سعی کرده ایم علل درج و حضور و همچنین نقش انها را به عنوان عناصر روایی، بینامتنی، فرامتنی و توصیفی دریابیم.

    کلید واژگان: جهان ایرانی, ژرژ پرک, زندگی طرز مصرف, اپدید شدن, عناصر روایی, عناصر توصیفی, عناصر فرامتنی}
    AHMADI Mohammad-Rahim *

    Les œuvres de Georges Perec, notamment ses romans et récits, sont jalonnées des éléments qui renvoient aux cultures et civilisations différentes, celles du passé et du présent. Les fictions perecquiennes, courtes ou longues, dénotent du goût encyclopédique de l’auteur, mais aussi servent intelligemment ses stratégies narratives ou ses contraintes formelles métatextuels et intertextuelles. Les motifs ou éléments se reportant au Monde iranien, nombreux dans les œuvres de fiction de Perec, évoquent la géographie, l’histoire, la culture et la civilisation de ce monde. Cette présence pléthorique caractérise en particulier La Vie mode d’emploi et La Disparition, deux romans fortement oulipiens, surchargés d’allusions, de citations et de contraintes insérées. Nous avons identifié la plupart de ces éléments, et cherché à les classifier. L’objectif de cet article n’est pas de les énumérer uniquement, mais de chercher à comprendre également les raisons de leur présence et en particulier leur rôle en tant qu’éléments narratifs, intertextuels et descriptifs et métatextuels.

    Keywords: Monde Iranien, Georges Perec, La Vie mode d’Emploi, la Disparition, éléments narratifs, éléments descriptifs, éléments métatextuels}
  • محمدرحیم احمدی*، حانیه جعفری

    در این پژوهش با مثالهایی که از کتاب Guide des techniques de soins en imagerie médicale نوشته الیزابت مرشل، که تاکنون به فارسی ترجمه نشده است، انتخاب و ترجمه کرده ایم به بررسی چالش های ترجمه ی متون تخصصی پزشکی و مشخصه های آن پرداخته شده است. با لحاظ این مشخصه ها دشواری های ترجمه این متون هم چون ابهام، وجود عبارات لاتین، واژگان بیگانه و درنتیجه ضرورت معادل نویسی کاربردی، هنگام ترجمه ی متون پزشکی آشکار می شود. از این رو یافتن راه حلی برای ترجمه این کلمات می تواند به مترجمان کمک شایانی در امر ترجمه متون تخصصی نماید. این مقاله در ابتدا با در نظر گرفتن هدف ترجمه به بررسی مشکلات ترجمه متون پزشکی می پردازد، سپس به کمک نظریه سبک شناسی ساختاری وینه و داربلنه و با تکیه بر مثال هایی که از ترجمه ی کتابGuide des techniques de soins en imagerie médicale انتخاب شده اند به تحلیل وبررسی دقیق تیوری های مطرح شده، مشکلات و راه حل های پیشنهادی پرداخته خواهد شد تا بتوان گامی در جهت ارایه ترجمه هایی با کیفیتی بهتر و دقیق تر در این زمینه که نیاز جامعه پزشکی کشور نیز است، برداشت.

    کلید واژگان: ترجمه متون تخصصی, ترجمه متون پزشکی, زبان پزشکی, دشواری ترجمه متن تخصصی, واژگان لاتین و بیگانه, شیوه های ترجمه}
    MohammadRahim Ahmadi *, Hanieh Jafari

    Irrespective of the field or of the languages involved, translation represents a means of communication. Nevertheless, translation in the medical field involves the translation of documents that are related to the medical, pharmaceutical, or health care field. As with any specific field, medical translation requires training and extensive knowledge of the subject besides linguistic skills. All fields of translation are equally involve specific features, difficulties, and methods. However, translation in the medical field involves the translation of documents related to new drug applications, of clinical, regulatory, or marketing documents that are related to the medical, pharmaceutical, or health care field. In this study, translating the book Guide to Care Techniques in Medical Imaging by Elisabeth Moerschel, we presented the difficulties of translation due to the components of the medical language. We chose this book to address the theoretical and regulatory bases of the care techniques that the student in initial training can rely on. The difficulties that will be examined are common problems with the translators of medical texts, so we can say that finding them a solution would make it easier for a large number of medical text translators. We talked about the ambiguity of medical texts, the polysemy of terms, Latin and foreign terms and the translatability of medical texts. We discussed the issue of medical cultures including the variety of medical institutions and the challenge of lack of access to a similar institution. 

    Keywords: Translation of Specialized Texts, Medical Translation, Medical Language, Difficulties, Latin, foreign terms}
  • محمدرحیم احمدی *

    واژه ی «Mal» در زبان فرانسه حاوی معانی آشکار و ضمنی متعددی است که برای مترجم، به ویژه مترجم تازه کار، بسیار دردسرساز است. با بررسی معانی و دلالت های آن در زبان فرانسه و ترجمه آن به زبان های مختلف، به ویژه در آثار ادبی ترجمه شده به زبان فارسی می توان تصدیق کرد که ترجمه ی این کلمه در متون ادبی زبان های مختلف چندان سهل و بدیهی به نظر نمی رسد و ریشه ی این مشکلات هم مربوط است به برداشت های متفاوت از این واژه و همچنین به دشواری یافتن معادل های کاملا منطبق بر واژه ی فرانسوی. نمونه ی بارز آن ترجمه های متفاوت و گاهی بسیار دور از هم این واژه در عنوان مجموعه ی اشعار بودلر یا Les Fleurs du Mal است. مترجم ادبی نمی تواند یافته های نقد ادبی درباره ی اثری را که در حال ترجمه ی آن است  نادیده بگیرد و تنها با خوانشی سنتی از آن به ترجمه بپردازد. ترجمه های «گل های بیماری» بودلر به زبان فارسی نمونه ای از این نادیده انگاری است، این در حالی ست که  بودلرشناسان معاصر مساله ی «سودا» و «مالیخولیا» را یکی از مولفه های ذاتی این مجموعه ی اشعار می دانند، طوری که خود بودلر نیز به شکلی ضمنی به آن بارها اشاره کرده است.

    کلید واژگان: واژه ی «Mal», گل های بیماری, ترانه ی نامحبوب, ترجمه های فارسی, مشکلات ترجمه}
    Mohammad-Rahim AHMADI*

    Cet article se penche sur les difficultés des traducteurs à rendre le terme « mal », notamment quand il apparaît dans quelques titres importants comme les Fleurs du Mal de Baudelaire. La polysémie de ce mot, la divergence d’interprétation aussi bien que la difficulté à trouver l’équivalent exact ou adéquat dans la langue cible, en l’occurrence, le persan, expliquent sans doute les choix différents, voire parfois fort éloignés l’un des autres des traducteurs qui se sont attelés à cette tâche. Nous verrons donc que la traduction de ce mot ne va pas tellement de soi et que les traducteurs optent pour des solutions différentes qui ne sont pas toutes, on le convient, pertinentes. Le traducteur littéraire est un grand lecteur qui ne peut pas ignorer la critique littéraire et les analyses profondes dont font l’objet l’œuvre qu’il traduit. Le mal baudelairien est en grande partie lié à la mélancolie et le traducteur ne peut en faire l’économie. On s’apercevra que dans le cas des Fleurs du mal, l’absence d’une lecture moderne et plurielle du recueil poétique baudelairien ainsi que l’incurie des traducteurs, font que ces derniers passent à côté de l’une des significations essentielles du titre de ce recueil, signification reconnue et soulignée par la nouvelle critique littéraire, et même suggérée par le poète lui-même.

    Keywords: Le Mal, Fleurs du Mal, Chanson du Mal Aimé, Traductions persanes, Difficultés de traduction}
  • محمد رحیم احمدی

    در این مقاله، رابطه چند وجهی میان ترجمه و آموزش و تدریس زبان(در اینجا زبان فرانسه) مورد بررسی قرار می گیرد. ترجمه آموزشی که کاملا متمایز از ترجمه حرفه ایست، به قول ژان دلیل" در واقع نوعی ممارست و تمرین انتقال بین زبانی است که در آموزش زبانها مورد استفاده قرار گرفته و هدف آن یادگیری زبان است". در گروه های آموزشی مترجمی زبان فرانسه در ایران، بسیاری از دروس ترجمه در دوره لیسانس، به دلایل گوناگون از جمله سطح زبانی دامشجویان ترجمه که در ابتدای یادگیری زبان فرانسه نیز هستند، نمونه بارز ترجمه آموزشی است. تاکید ما در این مقاله بر سودمندی ترجمه آموزشی در یادگیری زبان به عنوان ابزار کمکی و مکمل در کنار روش های نوین آموزش زبان است.

    کلید واژگان: ترجمه آموزشی, ترجمه حرفه ای, یادگیری زبان فرانسه, دروس ترجمه, تدریس ترجمه, تداخل}
    Mohammadrahim Ahmadi*

    Cet article traite du rapport complexe que la traduction peut entretenir avec l’apprentissage et l’enseignement d’une langue étrangère, en l’occurrence, le français. La traduction pédagogique, en se distinguant de la traduction professionnelle, est d’après les mots même de Jean Delisle, un « exercice de transfert interlinguistique pratiqué en didactique des langues et dont la finalité est l’acquisition d’une langue » (DELISLE 2005 : 49) Dans les départements de traduction française en Iran, les cours de traduction au niveau de licence, sont un exemple frappant de la pratique de la traduction pédagogique, pour diverses raisons, entre autres, celle du niveau des apprentis-traducteurs qui sont aussi des apprenants débutants du français. Nous insistons dans notre article, sur l’utilité de ce type de traduction dans l’apprentissage et l’enseignement du français comme un auxiliaire complémentaire aux méthodes modernes de langue.

    Keywords: Traduction pédagogique, Traduction professionnelle, Apprentissage du Français, Cours de traduction, Enseignement de la traduction, Interférences}
  • سحر دزفولی زاده، محمدرضا محسنی *، محمد رحیم احمدی
    دوگانگی شخصیت یکی از موضوعات ادبی است که پرسوناژ را بر اساس شخصیت چندگانه اش ترسیم می کند. این دوگانگی شخصیت وسیله ای است برای بیان دیدگاه دو بعدی طبیعت بشر که ما بین خیر و شر در نوسان است. تعمق در ساختار تصویر دوگانه چهره های اساطیری یونان باستان نقطه ی آغاز نظرات فلسفی، تاریخی، روانشناختی، اجتماعی و ساختارگرایانه است که تا زمان حال ادامه دارند. در میان کهن الگوهای ادبی، زنان اساطیری توجه و تخیل را برمی انگیزند. این قهرمانان زن همانند کلیتمنستر، الکتر و آنتیگون همواره گواه جنبه های زندگی روزمره وهستند و اغلب، نویسندگان حکمت و روح دوران باستان و زمان حال را در پوشش شخصیت یک زن که موانع را در می نوردد، ترسیم می کنند. شیوه ی عمل این زنان اساطیری، که سرشار از احساسات منتاقض و لبریز از عشق و نفرت هستند، همواره یکسان نیست. بنده ی عقل و برده ی جنون اند. با این حال تمایز سرشت اهورایی و اهریمنی آن ها غیر ممکن جلوه می نماید. درمقاله حاضر، به مطالعه ی دوگانگی های شخصیت الکتر در تئاتر قرن بیست فرانسه خواهیم پرداخت.
    کلید واژگان: اسطوره, زن اسطوره ای, دوگانگی, ادبیات نمایشی قرن بیستم فرانسه, عقده الکتر}
    Sahar DEZFOULIZADEH, Mohammad Reza Mohseni*, Mohammad, Rahim Ahmadi
    Le dédoublement de personnalité est une thématique qui consiste à estamper un personnage par une personnalité multiple. Cette dualité des personnages est un moyen pour dessiner une double vision de la nature humaine qui oscille entre le Mal et le Bien. La réflexion sur la construction de l’image dédoublée des figures mythiques de l’Antiquité grecque est l''un des points de départ des idées philosophiques, historiques, psychologiques, sociales et structurales qui continuent jusqu’à nos jours. Parmi les fondements archétypes de la littérature, les femmes mythiques attirent l’attention et hantent l’imaginaire. Ces héroïnes de la mythologie, telles que Clytemnestre, Électre et Antigone, témoignent à la fois des aspects de la vie quotidienne et des mentalités de l''Antiquité et de notre époque. Les auteurs ont représenté généralement la sagesse, ou l’âme du monde sous les traits d’un personnage féminin qui affranchissent des obstacles qu’elles ont dû affronter. Pleines de sentiments contradictoires, pleines de haine et d’amour, ces femmes mythiques n’agissent pas toujours d’une même manière. Tout en étant soumises à la raison, elles se noient parfois dans la folie. Voire, une distinction entre leur esprit divin et leur esprit démoniaque est impossible. Cette épithète de "double" du personnage d''Électre dans le théâtre français du XXe siècle qualifie donc le sujet de la présente étude.
    Keywords: Mythe, Femme mythique, Dédoublement, Théâtre français du XXe siècle, Complexe d’Electre}
  • محمد رحیم احمدی *
    نظریه هرم زبانی با قائل شدن سه سطح برای ترجمه (واژگان، نحو، گفتار یا گفتمان)، ویژگی ها و مشکلات هر سطح را بررسی می کند. در این مقاله با الهام از این انگاره، درصدد هستیم به بررسی دو سطح مهم اول، یعنی سطوح واژگانی و نحوی در ترجمه از فرانسه به فارسی بپردازیم. تاکید بر برخی ویژگی های نحوی زبان فرانسه همانند وجه، نمود، زمان و جمله پیچیده به مترجم امکان می دهد با انگارش نوعی نحو تطبیقی به تحلیل مشابهت ها و تقابل ها بین زبان های فرانسه و فارسی بپردازد.
    کلید واژگان: هرم زبانی, سطح ترجمه, واژگان, نحو, وجه, نمود, زمان, جمله پیچیده, گفتار مستقیم و غیر مستقیم}
    Mohammad, Rahim Ahmadi *
    The theory of the overturned pyramid, introducing three levels for translation (lexicon, sentence, speech) analyses features and problems relating to every level. By using this theory, we offer to examine the first two levels (lexical and syntactic) in the process of the translation of French in Persian and vice versa. The accent put on certain grammatical features of the syntax as mode, the aspect, the time and complex sentence, and direct and indirect speech, allows to the translator to conceive a kind of syntax compared between both languages to analyze difference and likeness.
    Keywords: Overturned pyramid, Levels of translation, Lexicon, Syntax, Time, Mode, Aspect, complex Sentence, direct, indirect Speech}
  • زهرا موسی خانی*، محمد رحیم احمدی
    واژه بوطیقا در این متن به مفهوم عام آن یعنی «مطالعه روندهای درونی اثر ادبی» اشاره دارد. امروزه ارایه گزارشی از یک متن بدون اشاره به فنون و عناصر پدیدآورنده آن اثر کار بسیار سختی است. پراگماتیسم به عنوان شاخه ای منشعب از زبانشناسی نشان داده است که چطور مفهوم و ارزش کلام از گفتمان، یعنی شرایطی که در آن نقل شده اند، غیر قابل مجزا هستند. هر گفته ای در خود، اثری از گوینده، مخاطب و متنی که به آن تعلق دارد را داراست. در این مقاله بوطیقای خلاقیت نویسنده را به مدد روند های درونی اثر ادبی مطالعه می کنیم. بدین منظور از کتاب بوطیقای رمان اثر ونسان ژوو استفاده خواهیم کرد. برای تحلیل، اثر زویا پیرزاد، نویسنده معاصر ایرانی، با نام «چراغ ها را من خاموش می کنم»، به ترجمه کریستف بالایی، را برگزیده ایم که سبک و نوشتار و واژگان و عبارات آن دارای ویژگی های بارز خلاقیت است. بدین ترتیب نشان می دهیم که ویژگی های درونی شخصیت نویسنده در روند نوشتار و خلاقیت او تاثیر گذار است.
    کلید واژگان: بوطیقا, روندهای درونی, گفتمان, خلاقیت, ویژگی های درونی}
    Zahra Moussakhani *, Mohammad-Rahim Ahmadi
    Le terme «poétique» est entendu dans cet article sous son acception la plus générale d’ «étude des procédés internes de l’œuvre littéraire» (Jouve, 2001:5). Il est en effet difficile aujourd’hui de donner le compte rendu d’un texte sans s’interroger sur les techniques qu’il met en œuvre et les éléments qui le constituent. La pragmatique a montré comment le sens et la portée d’un discours n’étaient pas séparables de son énonciation, c’est-à-dire des circonstances dans lesquelles il est prononcé. Tout énoncé porte en lui la marque de son auteur (le locuteur), de celui auquel il s’adresse (l’allocutaire) et du contexte dans lequel il est dit (la situation). Cet article vise à étudier la poétique de la créativité d’un roman de Zoyâ Pirzâd, écrivaine iranienne contemporaine, dans son célèbre roman Tcherâgh hâ râ man khâmouch mikonam [C’est moi qui éteins les lumières] (2012), traduit en français par Christophe Balaÿ, la ligne directrice de notre étude s’appuie sur les procédés internes de l’œuvre d’art explicités par Vincent Jouve dans La Poétique du roman (Jouve, 2001:5). Nous avons l’hypothèse que les facteurs internes de la personnalité de l’écrivain interviennent dans le processus de l’écriture et de sa créativité
    Keywords: Poétique, Procédés internes, Enonciation, Créativité, Facteurs internes}
  • محمد رحیم احمدی
    نظریه هرم زبانی با قائل شدن سه سطح برای ترجمه (واژگان، نحو، گفتار یا گفتمان)، ویژگی ها و مشکلات هر سطح را بررسی می کند. در این مقاله با الهام از این انگاره، درصدد هستیم به بررسی دو سطح مهم اول، یعنی سطوح واژگانی و نحوی در ترجمه از فرانسه به فارسی بپردازیم. تاکید بر برخی ویژگی های نحوی زبان فرانسه همانند وجه، نمود، زمان و جمله پیچیده به مترجم امکان می دهد با انگارش نوعی نحو تطبیقی به تحلیل مشابهت ها و تقابل ها بین زبان های فرانسه و فارسی بپردازد.
    کلید واژگان: هرم زبانی, سطح ترجمه, واژگان, نحو, وجه, نمود, زمان, جمله پیچیده, گفتار مستقیم و غیر مستقیم}
    Mohammad Rahim Ahmadi
    The theory of the overturned pyramid, introducing three levels for translation (lexicon, sentence, speech) analyses features and problems relating to every level. By using this theory, we offer to examine the first two levels (lexical and syntactic) in the process of the translation of French in Persian and vice versa. The accent put on certain grammatical features of the syntax as mode, the aspect, the time and complex sentence, and direct and indirect speech, allows to the translator to conceive a kind of syntax compared between both languages to analyze difference and likeness.
    Keywords: Overturned pyramid, Levels of translation, Lexicon, Syntax, Time, Mode, Aspect, complex Sentence, direct, indirect Speech}
  • محمدرحیم احمدی*، فرزانه معمار
    فرهنگ جنبه ای جدانشدنی از حیات هر جامعه و هر تمدن انسانی است و حین ترجمه یک اثر، تنها نمی توان از زبان مبدا به زبان مقصد رسید بلکه گذر از فرهنگ مبدا به فرهنگ مقصد نیز الزامی است. مشکل نمایاندن فرهنگ مبدا هنگامی جد ی تر می شود که دو فرهنگ مبدا و مقصد با هم متفاوتند یا حتی در تقابل با یکدیگر قرار دارند. بنابراین عملی که در یک فرهنگ کاملا پذیرفته شده است در فرهنگ دیگر تابو (جزء امور نهی شده) محسوب می شود. با انتخاب دوبلاژ به عنوان یکی ازگونه های ترجمه ی سمعی بصری، قصد داریم تا راهبردهای اتخاذ شده در ترجمه ی مراجع فرهنگی در فیلم ژرمینال را که ساخته ی کلود بری در سال 1993 است، با توجه به نقش سفارش دهنده ی ترجمه و مخاطب اثر بررسی کنیم. شیوه هایی چون «معادل گزینی» «اقتباس» «تعمیم» و حتی «وامگیری» در ترجمه مولفه های فرهنگی در این فیلم به کار رفته اند.
    کلید واژگان: ترجمه ی یک اثر سمعی بصری برای دوبله, هم زبانی لبی, دین, تابو, انتقال فرهنگی}
    Mohammad Rahim Ahmadi*, FarzanÉ Memar
    La culture est un aspect inséparable de la vie de toute communauté، de toute civilisation humaine et au moment de la traduction d’une œuvre، on ne passe pas seulement de la langue source à la langue cible، on passe aussi d’une culture source à une culture cible. La difficulté de présenter la culture source prend plus d’importance lorsque les deux cultures sont différentes voire opposées. Ainsi un acte tout à fait acceptable dans une culture، sera considéré comme tabou dans l’autre. En choisissant le doublage comme l’un des genres de la traduction audiovisuelle، nous allons examiner les stratégies adoptées dans la traduction des références culturelles dans le film Germinal، réalisé par Claude Berri en 1993، tout en tenant compte du rôle du commanditaire et du public visé dans les choix du traducteur.
    Keywords: adaptation, synchronie labiale, religion, tabou, transfert culturel, commanditaire, téléspectateur}
  • محمدرحیم احمدی
    در این مقاله پس از بررسی مسائل نظری مربوط به ترجمه شعر، به تحلیل فنون ترجمه ای سپانلو در برگرداندن شعر کشتی مست اثر آرتور رمبو و تغییرات صورت گرفته بر متن اصلی پرداخته ایم. ایستار مترجم-شاعر سپانلو در قبال مسائل اساسی شعر یعنی ضرباهنگ، نماد و صور خیال مورد تدقیق قرار داده و دیده ایم که ترجمه شعر در نزد سپانلو، پیش از آنکه مسئله وفاداری نسبت به متن اصلی یا فاصله گرفتن از آن باشد، نوعی تجربه شاعرانه و طرح پرسش است.
    کلید واژگان: ترجمه شاعرانه, شیوه های ترجمه, دگرگونی, پرسش انگیزی, ضرباهنگ, صور خیال}
    Mohammad, Rahim Ahmadi
    Dans cet article, nous nous proposons d’étudier les différents procédés traductifs chez le poète-traducteur iranien Mohammad-Ali Sépanlou, dans la traduction du Bateau ivre de Rimbaud et les transformations qu’il apporte au texte original. En examinant la problématique générale de la traduction poétique et la question de son aporie, nous avons vu comment le traducteur, poète qu’il est, a abordé pratiquement les questions essentielles de la poésie, à savoir le rythme, l’image, le symbole, etc. Nous avons finalement conclu que la traduction poétique chez Sépanlou se pose moins comme une question de fidélité ou de liberté que comme une question d’expérience du poète.
    Keywords: Traduction poétique, procédés traductifs, transformations, aporie, rythmes, images}
  • محمدرحیم احمدی*
    در این مقاله پس از معرفی نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» آنتوان برمن، ترجمه شناس فرانسوی و تبیین آن با استفاده از مثال های برگرفته از ترجمه آثار ادبی فرانسه به فارسی، برآنیم تا به بررسی کاربست پذیری و همچنین موانع احتمالی کاربرد این نظریه در نقد ترجمه در ایران بپردازیم. کاربست این نظریه در نقد متون ترجمه شده به فارسی حاکی از قابلیت استعمال آن در ترجمه های ادبی (به زبان فارسی) است.
    کلید واژگان: گرایش های ریخت شکنانه, منطقی سازی, نقد ترجمه, آنتوان برمن, کاربست پذیری, بوتیقا}
    Dr, Mohammad Rahim Ahmadi*
    The article presents these trends through examples from French translations into Persian, we propose to study the possibility of applying the theory to the analysis of Persian translations and comment on the potential pitfalls of such an application. The application of this theory to the critical study of French texts translated into Persian shows its universal character.
    Keywords: Deconstructive trends, Rationalization, translation assessment, Poetics, Antoine Berman}
  • محمدرحیم احمدی*
    در این مقاله با عنوان '' بوطیقای ترجمه در نزد محمد قاضی''برآنیم تا با استفاده از نظریه ''بوطیقای ترجمه'' ابداعی ترجمه شناس، شاعر و فیلسوف فرانسوی،''هانری مشونیک'' به بررسی تجربه ها، دیدگاه ها و رویکردهای ترجمه ای مترجم شهیر محمد قاضی بپردازیم. کاربردشناسی ترجمه نزد قاضی بیانگر مترجمی است فکور که تنها در گرو ترجمه کردن نیست، بلکه با تحلیل کار خود و تفکر در باب آن، تا مرز دراندیشی در ترجمه پیش می رود.
    کلید واژگان: بوطیقای ترجمه, مرکزپراکنی (Décentrement), روابط بین بوطیقایی, فاعل ترجمه گر, هانری مشونیک, محمد قاضی}
    Mohammad, Rahim Ahmadi*
    «La poétique de la traduction», lancée par le traducteur français Henri Meschonnic, nous aidera, dans cet article, à analyser les pratiques de la traduction, les idées et les postures traductives du traducteur iranien Mohammad Qazi et ce en nous penchant sur quelques exemples tirés des traductions comme Don Quichotte et Madame Bovary. Les notions telles que Décentrement, Rapport interpoétique et Aventure historique d’un sujet, appliquées à la pratique traductive expérimentale de Qazi, nous révèlent un traducteur soucieux d’analyser et de réfléchir sur sa pratique.
    Keywords: poétique de la traduction, décentrement, rapports interpoétiques, sujet traduisant, Henri Meschonnic, Mohammad Qazi}
  • محمد رحیم احمدی
    این مقاله تحلیلی در زمانی است از قطعه ای از ترجمه نمایشنامه '' مردم گریز'' مولیر که بیش از یک قرن پیش توسط میرزا حبیب اصفهانی به فارسی برگردانده شد. با تکیه بر نگره های ترجمه شناختی متمرکز بر اصل ''در زمانی''، عواملی همچون '' افق انتظار'' (چشم انداز ادبی عصر مترجم) و '' طرح مترجم'' از جمله در این بررسی مورد مطالعه قرار خواهند گرفت. ارتباط این ترجمه با سنت ادبی عصر مترجم نیز بررسی خواهد شد تا روشن گردد آیا این متن در چهارچوب آن سنت قرار می گیرد یا اینکه، تا حد گسست، از آن فاصله می گیرد.
    Ahmadi Mohammad, Rahim
    This article offers a diachronic analysis of an extract of Le Misanthrope by Molière, translated; there are more than a century by Mirza Habib Esfahani. Factor such as the horizon of expectation of the time lived the translator and the translator project, are among items to be studied on the basis of theories of translation focused on the problem of diachrony. The report of this translation with the literary tradition of the time will be examined too see if the text fits the literary heritage or whether it away to score a break.
    Keywords: Diachrony, Plan of the Translator, Skyline of Wait, Tradition, Translation, Mirza Habib Esfahani, Misanthropist}
  • محمدرحیم احمدی*، مسعود حق خواه، حمید روزی طلب، حمیدرضا اشراقی
    هدف از درمان آنتی بیوتیکی در درمان ورم پستان بالینی شامل برگشت گاو به وضعیت طبیعی تولید و ترکیب شیر، پیشگیری از مرگ و میر موارد فوق حاد، پاکسازی میکروارگانیسم های عفونی و رفع بقایای دارویی در شیر و گوشت می باشد. این تحقیق با هدف ارزیابی تاثیر درمانی پماد پستانی تولید شرکت ایرانی (سفکوینوم) در مقایسه با مشابه خارجی آن تحت عنوان کوباکتان در گاوهای مبتلا به تورم پستان بالینی صورت گرفت. 64 راس گاو مبتلا به تورم پستان تحت حاد و حاد بالینی به صورت تصادفی از یک گاوداری بزرگ صنعتی 2100 راسی انتخاب شدند. گاوها به دو گروه شاهد (36 راس) و درمانی (28 راس) تقسیم شدند. در گروه یک پماد کوباکتان و در گروه دو پماد سفکوینوم داخل پستان تزریق شد. ارزیابی بالینی، کشت میکروبی و شمارش سلول های سوماتیک نمونه های شیر در روزهای صفر (قبل از درمان)، 3، 7 و 14 بعد از درمان در هر دو گروه انجام شد. از کشت باکتریایی شیر کارتیه های مبتلا 35 گاو مربوط به 5 گونه یا جنس مختلف جدا گردید. شدت نشانی های بالینی تورم پستان، سلول های سوماتیک، جداسازی باکتری ها در هر دو گروه کوباکتان و سفکوینوم در روزهای 3، 7 و 14 پس از درمان به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>P). نتایج این تحقیق نشان داد که با سه بار تزریق پماد پستانی سفکوینوم به فاصله 12 ساعت می توان تورم پستان بالینی را با موفقیت درمان کرد؛ لذا استفاده از این داروی تولید داخل در گاوداری های شیری برای کنترل تورم پستان بالینی توصیه می شود.
    کلید واژگان: سفکونیوم, کوباکتان, ورم پستان, گاو شیری}
    Ahmadi, M.R.*, Haghkhahm., Roozitalabh., Eshraghi, H.R
    The goals of antimicrobial therapy in the treatment of clinical mastitis include the return of the cow to normal milk production and composition, prevention of mortality in peracute cases, elimination of infectious microorganisms, and elimination of practices that may lead to drug residues in milk or meat. The aim of this study was evaluation of an intramammary ointment produced by Iranian company (Cefuinome L C) treatment effects compare to Cobactan. Sixty four cows affected to subacute or acute mastitis were selected from a big dairy herd with 2100 heads. The cows randomly divided to two groups. Group I (36) was treated with Cobactan and group II (28) was treated with Cefquinome. Bacterial culture and clinical signs were evaluated in days zero (before treatment), 3, 7 and 14 days after treatment in either groups. Five bacterial species were isolated from the milk of 35 cows. The clinical signs, SCC and bacterial isolation were decreased significantly (P<0.05) in both group in days 3, 7 and 14 after treatment. However our results showed significantly improved clinical recovery and return to milk production after three infusion of cefquinome LC with 12h interval. This study supported the efficacy of cefquinome LC produced by Iranian company in the treatment of clinical mastitis in dairy cows.
    Keywords: Cefaquinome, Cobactan, Mastitis, Dairy Cows}
  • آیا تزریق ایزوفلوپردون استات موجب اختلال در تخمک گذاری و چرخه فحلی در مادیان می شود؟
    محمدرحیم احمدی، خلیل آغیل
  • محمد رحیم احمدی، مسعود حق خواه، حمیدرضا قیصری، حمید روزیطلب، حمیدرضا اشراقی
    با توجه به وفور بروز ورم پستان در گاو های شیری استفاده از پارامتر های مختلف جهت کنترل بروز این بیماری می توان بسیار حائز اهمیت باشد. این تحقیق برای اولین بار در ایران با هدف بررسی تاثیر یک نوع مسدود کننده سرپستانک (Teat Sealant) به نام ماستی سیل (Masti-Seal) در کنترل وقوع تورم پستان انجام شد. تعداد 80 راس گاوشیری شکم دوم تا پنجم که حدود 7 ماه از آبستنی آنها گذشته بود و در یک ماه گذشته سابقه ابتلا به تورم پستان نداشتند جهت این مطالعه انتخاب شده و به 4 گروه تقسیم شدند. گروه الف 2 کارتیه ماستی سیل و 2 کارتیه بدون دارو، گروه ب 2 کارتیه ماستی سیل و 2 کارتیه کالوپن، گروه ج 2 کارتیه ماستی سیل به همراه کالوپن و 2 کارتیه فقط کالوپن و گروه د 2 کارتیه کالوپن، یک کارتیه ماستی سیل و یک کارتیه اوربی سیل دریافت نمودند. از کلیه گاوها نمونه شیر دو هفته قبل از خشکی (جهت کشت باکتریایی و شمارش سلول های سوماتیک) و 15 تا 25 روز پس از زایش (برای شمارش سلول های سوماتیک) اخذ شد. مشاهده، لمس، اندازه گیری سرپستانک و ارزیابی سونوگرافی قبل و در روزهای 7، 14 و 28 پس از درمان انجام شد. در کشت نمونه های شیر از گاوهای گروه ج 2 مورد Corynebacterium bovis و یک مورد قارچ جدا شد. علائم بالینی تورم پستان در هیچ یک از گاوهای مورد آزمایش مشاهده نشد و در اندازه گیری طول، قطر و ضخامت جداره سرپستانک تفاوت معنی داریوجود نداشت. در گروه ب تعداد سلول های سوماتیک کارتیه هایی که فقط...
    کلید واژگان: پیشگیری, ورم پستان, سرپستانک, سیل}
    Mammary glands are particularly susceptible to new infections during the dry and early lactation periods. Dry cow antibiotic therapy in all quarters of all cows has been a traditional method to reduce the effect of these new infections. The objective of this study which was done for the first time in Iran was to determine the effect of infusion with Masti-Seal at dry off. Eighty Holstein Frisian dairy cows parity of 2 to 5 in 7 month of pregnancy were selected from a commercial dairy farm. All cows didnt show clinical mastitis in last month. The cows of group A (n=10) were randomly assigned to be treated in two quarters (LF/RR or RF/LR) with the sealant while two quarters in each cow remained as untreated controls. The cows of group B (n=10) were randomly treated with the dry cow therapy (DCT) and sealant. The cows of group C were randomly assigned to be treated in two quarters (LF/RR or RF/LR) with the DCT and sealant while two quarters were treated just with antibiotic DCT. In group D the effect of Masti-seal and Orbiseal in rear quarters were compared. Milk samples were collected for bacterial culture and somatic cell count(SCC) at dry off, 10-15 DIM. At calving, the Mastiseal was manually stripped from each quarter prior to collecting of colostrum. The clinical evaluations of teats were done in all groups at days 7, 14 and 28 after treatment. No changes in teats of cows were seen. Corynebacterium bovis and.
  • محمد رحیم احمدی
    این مقاله به بررسی شیوه های استدلال در رمان معروف پرک می پردازد. استدلال در یک متن داستانی همانند استدلال در یک متن فلسفی یا جدلی بطور مستقیم انجام نمی گیرد بلکه مولف یا راوی به ترفندهای پیچیده دست می یازد تا افکار ظاهرا بی طرفانه خویش را در میان گذاشته و خواننده را مجاب کرده یا حتی فریب دهد. نقش پدیده زاویه دید در آشکار ساختن استدلال اساسی است. زاویه دید تنها به نگاه محدود نمی گردد، بلکه مرکب از مجموعه ای متشکل از عناصر نشانه شناختی- بوطیقایی است. در این مقاله با استفاده از مثالی برگرفته از رمان معروف '' زندگی طرز مصرف'' نوشته ژرژ پرک نویسنده معروف فرانسوی به نقش این پدیده و ادات دستوری برهان آوری (همانند ''اما'') در نمایانگر شدن استدلالهای جانبدارانه (در ظاهر بی طرفانه) و شیوه های استتار آن می پردازیم.
    کلید واژگان: استدلال, زاویه دید, برهان آوری, پرک, راباتل, زندگی طرز مصرف}
    Mohammad Rahim Ahmadi
    The importance of the question of argumentation in narrative texts is greater than the argumentation, which is approached with using the concept of point of view there. We know very well that the point of view often acts in an implicit manner, which is reported with the manner of the text argumentation. So, these two phenomena are closely linked. Contrary to other types of texts (philosophical, moral, etc), the narrative text argues indirectly, because adopting an «attitude of slack phrase» (Weinrich), the appeal in definite and direct rational techniques can shock the reader. So, the narrator tries hard to hide his opinions and his judgments behind the narration, to give the impression, which all the reader reads is objective and neutral. Life: a User's Manual (La Vie mode demploi) give us countless examples of this narratoriale and even attitude sometimes actorielle (relating to the figures). By an example chosen by: “Life: a User's Manual”, we shall see how a figure tries to hide his arguments, by a strategy with numerous facets.
    Keywords: Argumentation_Point of View_Enunciation_Rabatel_Perec_Life: a User's Manual}
  • محمد رحیم احمدی
    این مقاله با تکیه بر نظریات جدید رمان به ویژه نظریه بوتیقایی- نشانه شناختی زوایه دید به تحلیل ''خواننده درون متن'' می پردازد. همانطور که می دانیم خواننده درون متن اصطلاحی است که نظریه پردازان رمان، به ویژه ژرار ژنت، بوتیقاشناس معروف فرانسوی سعی در تعریف و مشخص کردن شیوه های ظهور آن کرده اند. تلاش ما در این مقاله دو گانه است: علاوه بر اثبات حضور و جایگاه '' خواننده درون متن'' در رمان '' زندگی طرز مصرف''، سعی خواهیم کرد با استفاه از اصول نظری بوتیقای رمان و نظریه زاویه دید، به این خواننده درون متن '' چهره'' ای نیز ببخشیم. در واقع هدف بازسازی چهره '' خواننده یا مخاطب درون متن'' در رمان پرک است.
    کلید واژگان: خواننده درون متن, راوی, مولفه های موقعیتی, ضمیر ما, زاویه دید, پرک}
  • محمد رحیم احمدی
    همانطور که می دانیم رمان معروف ژرژ پرک با عنوان '' زندگی طرز مصرف'' آکنده است از عبارت و جملاتی که به نویسندگان دیگر تعلق دارند. این مقاله با عنوان '' نقل قولهای مستتر: بررسی درج دو عبارت پروستی در رمان پرک'' با اتکا بر نظریه زاویه دید، به تحلیل شیوه ها و راهبردهای پرک برای درج دو عبارت از پروست در رمان خویش و مخفی کردن آن در توده رمانی خود می پردازد، بی آنکه خواننده معمولی بتواند متوجه حضور این جملات گردد. آنچه مورد توجه ماست، بررسی تغییرات بیانی دو متن و شیوه های انتقال متن اول به متن دوم است.اینکه چگونه قطعاتی از رمان '' در جستجوی زمان از دست رفته'' که یک رمان به صیغه اول شخص مفرد است می توانند در رمان ''زندگی طرز مصرف'' که یک رمان سوم شخص است درج گردند.
    کلید واژگان: نقل قول مستتر, پروست, پرک, رمان, سوم شخص}
  • محمدرحیم احمدی، سعید نظیفی، عزیزاله خداکرم تفتی، بیتاصفایی فراهانی
    هدف
    بررسی یاخته شناسی ترشحات گردن و مخاط رحم گاو به دو روش سوآب و آسپیراسیون در مراحل مختلف چرخه فحلی.
    طرح: بررسی توصیفی- مقایسه ای.
    حیوانات: صد و بیست راس گاو.
    روش
    صد و بیست نمونه دستگاه تناسلی گاوهای تازه کشتار مورد مطالعه قرار گرفت. دستگاه تناسلی گاوهای مورد مطالعه همگی دارای گردن و شاخهای رحم بودند. بر اساس نشانه های ظاهری ارگانها، به مراحل استروس، مت استروس، دای استروس، پرواستروس و آنستروس تقسیم بندی شدند. سپس به دو روش سوآب و آسپیراسیون از شاخ و گردن رحم هر یک از نمونه ها گسترش تهیه شد. گسترشها با رنگ گیمسا رنگ آمیزی شده و سلولها با بزرگنمایی 1000 × در 20 میدان میکروسکوپی تفریق و شمارش شدند.
    تجزیه و تحلیل آماری: برای پی بردن به اختلاف آماری بین دو روش سوآب و آسپیراسیون در دو ناحیه گردن و شاخ رحم از آزمون آنالیز واریانس و جهت بررسی اختلاف بین میانگین ها از آزمون دانکن استفاده شد.
    نتایج
    پس از تحلیل آماری، در درصد سلولهای پوششی واکوئل دار بزرگ، نوتروفیل ها، ماکروفاژها و لنفوسیت ها در گسترشهای تهیه شده از مخاط گردن و شاخ رحم در هر دو روش سوآب و آسپیراسیون اختلاف معنی داری مشاهده نشد. اما اختلاف معنی داری (P>0.05) در درصد سلولهای پوششی در نمونه های تهیه شده از هر دو ناحیه بین دو روش سوآب و آسپیراسیون به دست آمد به طوری که درصد سلولهای پوششی در روش سوآب بیشتر از آسپیراسیون بود (P>0.05). میانگین درصد نوتروفیل ها در مرحله استروس پایینترین درصد را داشته و در سایر مراحل چرخه فحلی نیز از 5 درصد کمتر بود.
    نتیجه گیری
    برای بررسی یاخته شناسی ترشحات رحمی، نمونه گیری از مخاط دهانه گردن رحم با نمونه گیری از مخاط شاخهای رحم تفاوت معنی داری نداشته و از هر دو محل نتیجه یکسانی حاصل خواهد شد. به علاوه برای بررسی یاخته شناسی ترشحات رحم و گردن رحم، روش آسپیراسیون بر روش سوآب ارجحیت دارد.
    کلید واژگان: یاخته شناسی, ترشحات دهانه گردن و مخاط رحم, سوآب, آسپیراسیون, گاو}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • محمدرحیم احمدی
    احمدی، محمدرحیم
  • محمدرحیم احمدی
    احمدی، محمدرحیم
    استاد تمام گروه علوم درمانگاهی، دانشگاه شیراز
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال