به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

مقصود نبیل پور

  • مقصود نبیل پور، فرناز سیفی*، آمنه پوررحیم
    مقدمه

    فعالیت ورزشی در افزایش بیان PGC-1α (فاکتور تنظیم کننده بیوژنز میتوکندریایی) نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر هشت هفته تمرین تداومی با شدت متوسط و تمرین تناوبی با شدت بالا همراه با مکمل دهی سیترات سدیم بر بیان PGC-1α در رت های نر ویستار بود.

    روش کار

    تعداد 40 سر رت در پنج گروه کنترل، تمرین تداومی با شدت متوسط، تمرین تداومی با شدت متوسط+سیترات سدیم، تمرین تناوبی با شدت بالا و تمرین تناوبی با شدت بالا+سیترات سدیم قرار گرفتند. گروه تمرین تداومی 8 هفته و در هر هفته، 5 جلسه با متوسط شدت 70 درصد حداکثر سرعت دویدن، به مدت 15 تا 30 دقیقه دویدند. گروه تمرینات تناوبی با دامنه شدت 50 و 90 درصد، 12 دقیقه دویدند. گروه تمرین+ مکمل علاوه بر اجرای تمرین، روزانه، 15 میلی مول بر لیتر مکمل سیترات سدیم دریافت کردند. بیان PGC-1α با روش وسترن بلات در عضله نعلی اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت (05/0≤p).

    یافته ها

    بیان پروتیین PGC-1α در هر دو گروه تمرین و تمرین+مکمل نسبت به گروه کنترل افزایش یافت (001/0=P). همچنین، مکمل دهی سیترات سدیم توانست افزایش بیشتری در بیان PGC-1α در گروه تمرین تداومی با شدت متوسط+مکمل، در مقایسه با گروه تمرین تداومی با شدت متوسط ایجاد کند (005/0=P). بااین حال، گروه تناوبی با شدت بالا نسبت به گروه تداومی با شدت متوسط، بیان بیشتری از PGC-1α نشان داد (001/0=P).

    نتیجه گیری

    با وجود اثربخشی هر دو روش تمرینی، مکمل یاری سیترات سدیم پیش از تمرین تناوبی با شدت بالا، می تواند در افزایش بیان PGC-1α، اثر هم افزایی بیشتری داشته باشد.

    کلید واژگان: تمرینات تناوبی با شدت بالا, تمرین تناوبی با شدت متوسط, سیترات سدیم, PGC-1α
    Maghsoud Nabilpour, Farnaz Seifi*, Ameneh Pour Rahim
    Introduction

    Sports activity increases the expression of PGC-1α, the regulatory factor of mitochondrial biogenesis. This study aimed to investigate the effect of eight weeks of Moderate-intensity Continuous Training (MICT) and High-intensity Intermittent Training (HIIT), along with sodium citrate supplementation, on PGC-1α expression in male Wistar rats.

    Method

    Forty rats were placed in the following five groups: Control, MICT, MICT+sodium citrate, HIIT, and HIIT+sodium citrate. The continuous training group ran for eight weeks and five sessions per week with an average intensity of 70% of the maximum running speed for 15-30 minutes. The interval training group ran for 12 minutes with an intensity range of 50% and 90%. In addition to exercise, the exercise+supplement groups received 15 mmol/l sodium citrate supplement daily. The expression of PGC-1α in the soleus muscle was measured by the western blot method. Data analysis was done using one-way analysis of variance and Tukey's post hoc test.

    Results

    The PGC-1α protein expression increased in both the training groups and the training+supplement groups compared to the control group (P=0.001). Furthermore, adding sodium citrate could significantly increase the PGC-1α expression in the MICTgroup+supplement compared to the MICT group (P=0.005). However, the HIIT had a higher effect on PGC-1α expression than the MICT group.

    Conclusion

    Despite the effectiveness of both training methods, sodium citrate supplementation before HIIT could have more synergistic effects in increasing the expression of PGC-1α.

    Keywords: High intensity interval training, Moderate intensity continuous training, Sodium citrate, PGC-1α
  • مرتضی طاهری*، عاطفه اسمعیلی، خدیجه ایراندوست، مقصود نبیل پور

    هدف:

     یکی از بحران هایی که تمامی افراد را تحت تاثیر قرار داده است، شیوع ویروس کرونا و قرنطینه خانگی ناشی از آن است که ورزشکاران هم ازلحاظ سلامت جسمانی و پریشانی روان شناختی و هم ازلحاظ نوع تغذیه تحت تاثیر قرار داده است. این تحقیق با هدف بررسی نقش احساسات غذایی در پیش بینی سلامت جسمانی و پریشانی روان شناختی ورزشکاران نخبه طی شیوع کروناویروس 2019 انجام شد.

    روش ها :

    این پژوهش، کاربردی، توصیفی و از نوع همبستگی است جامعه آماری این پژوهش شامل ورزشکاران نخبه کشوری در سال 1400 بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد حداکثر 384 نفر از آنان، به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مربوط به سلامت جسمانی افراد از پرسش نامه بین المللی فعالیت بدنی و شاخص توده بدنی و برای سلامت روان از پرسش نامه مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس 21 و پرسش نامه تاثیر رویداد وایس و مارمر استفاده شد. همچنین برای احساسات غذایی از پرسش نامه احساسات غذایی استفاده شد. از آمار استنباطی کولموگروف اسمیرنف جهت نرمال بودن داده ها استفاده شد. همچنین از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) و نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.

    یافته ها:

     نتایج نشان دادند بین سلامت جسمانی و پریشانی روانی با احساسات غذایی ناشی از قرنطینه پاندمی کرونا در ورزشکاران نخبه ارتباط وجود دارد (R=0/594 و P=0/027). همچنین بین سلامت روان و عادات غذایی ناشی از قرنطینه پاندمی کرونا رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (DASS: R=0/113 و R=0/026 و IES-R: R=0/113 و P=0/010).

    نتیجه گیری:

     احساسات غذایی در ورزشکاران نخبه در طی شیوع اپیدمی کرونا نقش موثری در ارتقای سلامت جسمانی و کاهش پریشانی روان شناختی دارد.

    کلید واژگان: عادات غذایی, قرنطینه, پاندمی کرونا, سلامت روانی, ورزشکاران نخبه
    Morteza Taheri*, Atefeh Esmaili, Khadija Irandoost, Maghsoud Nabilpour

    Objective :

    The COVID-19 pandemic resulted in home quarantine, which affected elite athletes in terms of physical and mental health and nutrition. This study aims to investigate the role of emotional eating in predicting the physical activity and psychological health of elite athletes during the COVID-19 pandemic in Iran.

    Methods :

    This is a descriptive/correlational survey. The study population includes all elite athletes in Iran. Using Cochran’s formula, the sample size was determined 384, and samples were selected by random cluster sampling method. To measure the physical activity of participants, the international physical activity questionnaire (IPAQ) was used. The impact of event scale-revised (IES-R) and the depression, anxiety, and stress scale-21 (DASS-21) were used to measure the psychological health of participants. To measure their emotional eating, the emotional eater questionnaire (EEQ) was used. Pearson correlation test, linear regression analysis, and multivariate analysis of variance were used to analyze the data in SPSS software.

    Results :

    There was a relationship between IPAQ and EEQ score (R=0.594, P=0.027) and a negative and significant relationship between body mass index and EEQ score (R=-0.710, P=0.019). There is also a positive and significant relationship between psychological health indicators and EEQ score (R=0.113, P=0.026 for DASS-21; R=0.131, P=0.010 for IES-R).

    Conclusion:

     Emotional eating in the quarantine during the pandemic has an effective role in predicting physical activity and psychological health of elite athletes in Iran.

    Keywords: Eating behavior, COVID-19, Quarantine, Mental health, Elite athletes
  • مقصود نبیل پور، فرناز سیفی*، آمنه پور رحیم
    پیش زمینه و هدف

    تمرینات HIIT در افزایش بیان گیرنده فعال کننده تکثیرپروکسیزوم گاما هم فعال ساز آلفا (PGC-1α) و فاکتور هسته ای اریترویید 2 مرتبط با فاکتور 2 (Nrf2) نقش دارند. هدف از مطالعه حاضر تاثیر تمرینات تناوبی با شدت بالا به همراه سیترات سدیم بر بیان PGC-1α و Nrf2 در عضله نعلی رت ها بود.

    مواد و روش کار

    این پژوهش مداخله ای با 24 رت صحرایی نر سفید سه ماهه در سه گروه کنترل، تمرینات HIIT و تمرینات HIIT +مکمل سیترات تقسیم شدند و نسبت به وزنشان، همسان سازی شدند. رت های دو گروه تمرین و تمرین+ مکمل به مدت 8 هفته و 5 روز در هفته تمرینات تناوبی را به ترتیب با دامنه شدت 50 و 90 درصد حداکثر سرعت دویدن بر روی تردمیل اجرا کردند. رت های گروه تمرین+ مکمل علاوه بر اجرای تمرین، روزانه 15 میلی مول/ لیتر از مکمل سیترات سدیم را به صورت محلول در آب دریافت کردند. بیان PGC-1α و Nrf2 از طریق وسترن بلات در عضله نعلی اندازه گیری شد. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در نرم افزار SPSS در سطح معناداری پنج صدم انجام گرفت. همچنین کوهن برای مقایسه گروه ها از اندازه اثر D استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بیان پروتیین PGC-1α و Nrf2 در گروه تمرین و گروه تمرین + سیترات نسبت به گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد (001/ 0=p). همچنین مکمل یاری سیترات سدیم توانست تاثیر معناداری در گروه تمرین + سیترات در مقایسه با گروه تمرین داشت باشد (001/0 =p).

    بحث و نتیجه گیری

    تمرینات HIIT بیان PGC-1α و Nrf2 را افزایش دهد. و مکمل یاری سیترات سدیم پیش از تمرینات HIIT می تواند در افزایش بیان PGC-1α و Nrf2 اثرات تاثیر مضاعف ایجاد کند.

    کلید واژگان: سیترات سدیم, HIIT, NRF2, PGC-1α
    Maghsoud Nabilpour, Farnaz Esifi-Skishahr*, Ameneh Pourrahim
    Background & Aims

    HIIT exercises play a role in increasing the expression of peroxisome proliferator-activated receptor gamma co-activator alpha (PGC-1α) and nuclear factor erythroid-related factor 2 (Nrf2). The aim of the present study was to determine the effect of high-intensity interval training with sodium citrate on the expression of PGC-1α and Nrf2 in the soleus muscle of rats.

    Materials & Methods

    In this interventional study, 24 three-month-old white male rats were divided into three groups of control, HIIT exercises, and HIIT exercises + citrate supplement, and were matched according to their weight. Rats in two groups of HIIT exercises and HIIT exercises + citrate supplement performed interval training for 8 weeks and 5 days each week with 50% amplitude and 90% maximum intensity, respectively, in the form of running on a treadmill. In addition to exercising, the rats in the HIIT + citrate supplement group received 15 mmol/L of sodium citrate supplement as a solution in water. The expression of PGC-1α and Nrf2 was measured in soleus muscle by western blotting method. Data analysis was done using one-way analysis of variance and Tukey's post hoc test in SPSS software at a significance level of 0.05. Also, Cohen's D effect size was used to compare groups.

    Results

    The results showed that there was a significant difference in the expression of PGC-1α and Nrf2 protein in two groups of HIIT exercises and HIIT exercises + citrate supplement compared to the control group (p=0.001). Also, the addition of sodium citrate might have a significant effect on HIIT exercises + citrate supplement group compared to the HIIT exercises (p=0.001).

    Conclusion

    HIIT training increases the expression of PGC-1α and Nrf2. Also, sodium citrate supplementation before HIIT exercises can have a double effect in increasing the expression of PGC-1α and Nrf2.

    Keywords: HIIT, NRF2, PGC-1α, Sodium Citrate
  • فرناز سیفی*، مقصود نبیل پور
    سابقه و هدف

    ملاحظات ضدسیتوکین و سایر درمان ها در بیماران کووید-19 با سابقه دیابت می تواند نقش بسزایی در پیشگیری از مرگ ومیر داشته باشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی غلظت IL-6، IL-10 و ویتامین D در بیماران دیابتی مبتلا به کووید-19 بستری در بخش مراقبت های ویژه بود.

    مواد و روش ها

     جامعه آماری این پژوهش، کلیه بیماران دیابتی مبتلا به کووید-19 بستری در بخش مراقبت های ویژه بود که 16 نفر به صورت سرشماری انتخاب شدند. اندازه گیری سایتوکین ها با استفاده از کیت مخصوص IL-6 و  IL-10به روش الایزا انجام شد. سطح بالای 30 نانوگرم / دسی لیتر ویتامین D به عنوان سطح کافی و پایین تر از آن به عنوان سطح ناکافی و کمبود در نظر گرفته شد. از آزمون آماری تی مستقل برای مقایسه دو گروه استفاده شد. همچنین برای آشکارسازی اندازه اثر در آزمون مستقل، اندازه های اثر D کوهن برای هر گروه محاسبه شد. کلیه عملیات آماری با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح 0/05≤P انجام شد. نمودارها با استفاده از Graph Pad Prism 9 ترسیم شدند.

    نتایج

    تمامی بیماران دیابتی مبتلا به کووید-19 از سطح کمبود ویتامین D رنج می بردند؛ به طوری که در تمامی آن ها سطح ویتامین D بین 10 تا 20 نانوگرم / دسی لیتر بود. همچنین نتایج نشان داد که سطوح هر دو IL-6 و IL-10 در بیماران بستری شده در بخش مراقبت های ویژه در مقایسه با افراد سالم افزایش معناداری داشت (0/05≤P).

    نتیجه گیری

     به نظر می رسد اندازه گیری سطح اینترلوکین-6 و 10 و نسبت آن ها به همراه ویتامین D بتواند به عنوان پیش بینی کننده خوبی برای تشخیص اقدامات مراقبت های ویژه در بیماران دیابتی مبتلا به کووید-19 مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: دیابت, کروناویروس, سایتوکاین, اینترلوکین, ویتامین D
    Farnaz Seifi-Skishahr*, Maghsoud Nabilpour
    Background

    Anti-cytokine considerations and other treatments in covid-19 patients with a history of diabetes can play an important role in preventing mortality. Therefore, the aim of this study was to investigation the concentration of IL-6, IL-10, and vitamin D in diabetic patients with covid-19 hospitalized in the intensive care unit.

    Materials and Methods

    The statistical population of this research was all diabetic patients with covid-19 hospitalized in the special care department. 16 of them were selected as a statistical sample by the census. Cytokines were measured using a special kit for IL-6 and IL-10 based on the manufacturer's instructions, using the ELISA method. A level above 30 ng/dL of vitamin D was considered as a sufficient level, and a level below that was considered as an insufficient and deficient level. Independent t-test was used to compare two groups. In addition, to reveal the effect size in the independent test, Cohen's D effect sizes were calculated for each group. The significance level of all statistical operations was determined by SPSS at the P≤0.05 level. Graphs were drawn using Graph Pad Prism 9.

    Results

    All diabetic patients infected with covid-19 suffered from vitamin D deficiency levels so, the level of vitamin D was between 10 and 20 ng/dl in all of them. Also, the results showed that the levels of both IL-6, IL-10 increased significantly in patients admitted to the intensive care unit compared to healthy individuals (P≤0.05).

    Conclusion

    It seems that measuring the level of IL-6, IL-10, and their ratio along with vitamin D can be used as a useful predictor to diagnosing special care measures in diabetic patients with covid-19.

    Keywords: Diabetes, Coronavirus, Cytokine, Interleukin, Vitamin D
  • فاطمه علوی، فرناز سیفی اسکی شهر*، مقصود نبیل پور
    مقدمه

    تمرینات تناوبی پرشدت در افزایش بیان PGC1α و TFAM، فاکتورهای تنظیم کننده بیوژنز میتوکندریایی نقش دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته فعالیت ورزشی تناوبی پرشدت همراه با مکمل دهی سیترات سدیم بر بیان PGC1α و TFAM بود.

    روش کار

    بیست و چهار سر رت ویستار به صورت دسته های هشت تایی در سه گروه کنترل، تمرین و تمرین +مکمل قرار گرفتند. رت های هر دو گروه تمرین و تمرین+ مکمل به مدت 8 هفته و 5 روز در هفته تمرینات تناوبی را به ترتیب با دامنه شدت 50 و 90 درصد حداکثر سرعت دویدن بر روی تردمیل اجرا کردند. رت های گروه تمرین+ مکمل علاوه بر اجرای تمرین، روزانه 15 میلی مول/ لیتر از مکمل سیترات سدیم را به صورت محلول در آب دریافت کردند. بیان PGC-1α و TFAM از طریق وسترن بلات در عضله نعلی اندازه گیری شد. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت (P<0.05). اندازه اثر D کوهن برای مقایسه گروه ها محاسبه شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که در بیان پروتیین PGC-1α و TFAM در گروه تمرین و گروه تمرین + مکمل نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (P=0.001). همچنین مکملیاری سیترات سدیم توانست تاثیر معناداری در گروه تمرین + مکمل در مقایسه با گروه تمرین داشته باشد (P=0.005).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد مکملیاری سیترات سدیم پیش از تمرین تناوبی پرشدت می تواند در افزایش بیان PGC-1α و TFAM اثرات هم افزایی داشته باشد.

    کلید واژگان: HIIT, سیترات سدیم, TFAM, PGC-1α
    Fatemeh Alavi, Farnaz Seify*, Maghsoud Nabilpour
    Introduction

    High intensity interval training can promote PGC-1α and TFAM key regulator of mitochondrial biogenesis. Then the purpose of this investigation is to examine the effect of high intensity interval training whit supplementation of sodium citrate on PGC-1α and TFAM expression in soleus muscle of Wistar rats.

    Methods

    24 Wistar rats were randomly divided into 3 groups of control, training and training with sodium citrate supplementation. Both training and training with sodium citrate supplementation groups performed high intensity interval training for 8 weeks, five days a week, with the intensity of 50% to 90% maximum running speed on rodent treadmill. The training with supplement group were treated with a dose (15 mmol/L) of sodium citrate by drinking water per day for 8 weeks. Statistical evaluations of the experiments were investigated by applying One-Way ANOVA and Tukey’s post hoc analysis with a statistical level of P < 0.05. Cohen’s d also was calculated to compare groups.

    Results

    Findings indicated significant differences in PGC-1α and TFAM protein level in both training and training with supplement groups compared to control group (P = 0.001). Results about sodium citrate supplementation also showed significant differences in training with supplementation group compared to training group (P = 0.005).

    Conclusions

    It seems sodium citrate supplementation can induce expression of PGC-1α and TFAM and increases level of PGC-1α and TFAM proteins.

    Keywords: HIIT, Sodium citrate, PGC-1α, TFAM
  • فاطمه حاتمی، مرتضی طاهری*، لیلا یوزباشی، خدیجه ایراندوست، مقصود نبیل پور
    پیش زمینه و هدف

    حفظ تعادل و پیشگیری از زمین خوردن از دغدغه های مهم در افراد سالمند است. لذا هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخله ای هشت هفته تمرینات پیلاتس و مصرف سویا بر روی حس عمقی مفصل زانو و مچ پای زنان سالمند بود.

    مواد و روش کار

    این تحقیق نیمه تجربی به صورت میدانی با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری 45 نفر از سالمندان بالای 60 سال شهر زنجان بودند. روش نمونه گیری این تحقیق از نوع تصادفی ساده و در دسترس بود. بدین منظور پس از اعلام فراخوان در بین جامعه موردنظر، تعداد 40 نفر سالمند بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند و به چهار گروه پیلاتس (10 نفر)، سویا (10 نفر)، تمرینات پیلاتس + سویا (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. برای مقایسه گروه های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و تی وابسته در سطح معناداری 05/0> P استفاده شد.

    یافته ها:

     گروه تمرینات پیلاتس و گروه سویا در مورد فلکشن و دورسی فلکشن و پلانتار فلکشن زانو به معیارهای سنجش نزدیک تر شدند، همچنین گروه تمرینات پیلاتس + سویا نسبت به هر سه گروه دیگر، بهبود معنی داری داشت (05/0<p).

    بحث و نتیجه گیری: 

    حرکات فلکشن زانو، دورسی فلکشن و پلانتار فلکشن مچ پا ازجمله حرکاتی هستند که به حفظ تعادل بدن و جلوگیری از زمین خوردن و آسیب دیدگی نقش محوری دارند. لذا انجام ورزش پیلاتس به همراه سویا می تواند به ارتقای آمادگی جسمانی و حفظ تعادل و به طورکلی سهولت در انجام فعالیت های روزمره امیدوار بود.

    کلید واژگان: حس عمقی مچ پا, تعادل بدن, حس عمقی زانو, پیلاتس, سویا
    Fatemeh Hatami, Morteza Taheri*, Leila Yuzbashi, Khadija Irandoost, Maghsoud Nabilpour
    Background & Aims

    Maintaining balance and preventing falls are important concerns for the elderly. Therefore, the aim of the current research was to study the interventional effect of eight weeks of Pilates exercises and soya consumption on knee and ankle joint proprioception of elderly women.

    Materials & Methods

    This semi-experimental and field-based research was done in a pre-test and post-test design. The statistical population was 45 elderly people over 60 years old from Zanjan city, Iran. Simple random and convenient sampling method was used in this research. For this, after announcing the call among the target community, 40 elderly people were selected based on Cochran's formula and divided into four groups: Pilates (10 people), soya (10 people), Pilates + soya (10 people), and control groups (10 people). To compare research groups, one-way analysis of variance and dependent t-test were used at the significance level of P<0.05.

    Results

    The Pilates group and the soya group were closer to the measuring criteria in knee flexion, dorsiflexion, and plantar flexion. Also, the Pilates + soya group showed significant improvement compared to all three groups (P<0.05).

    Conclusion

    Knee flexion, dorsiflexion, and ankle plantar flexion movements are among the movements that play central roles in maintaining body balance and preventing from falls and injuries. Therefore, performing pilates exercises with soybeans can improve physical fitness and maintain balance, and in general, ease daily activities.

    Keywords: Ankle Proprioception, Body Balance, Knee Proprioception, Pilates, Soya
  • فرناز سیفی اسگ شهر*، مقصود نبیل پور
    مقدمه

    تلاش های تحقیقاتی برای پیش بینی زودهنگام بیماری کووید 19 همچنان ادامه دارد. هدف از تحقیق حاضر معرفی شاخصی برای پیش بینی درگیری ریه بیماران فشارخونی مبتلا به کووید 19 بود.

    روش کار

    جامعه آماری این پژوهش تمام بیماران فشارخونی مبتلا به کووید 19 بودند که از بهمن 1400 تا اردیبهشت 1401 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امام سجاد تبریز بستری شده بودند و به صورت سرشماری انتخاب شدند. مقادیر پروتیین واکنشگر C، ال سیستیین و ویتامین D از سرم آن ها با روش الایزا اندازه گیری شد. از آزمون آماری تی مستقل برای مقایسه دو گروه استفاده شد. همچنین نسبت پروتیین واکنشگر C به ال سیستیین در هر دو گروه محاسبه شد. سطح معنی داری تمام عملیات آماری 05/0 p≤ تعیین شد.

    یافته ها:

     همه بیماران فشارخونی مبتلا به کووید 19 بستری در بخش مراقبت های ویژه درگیری بیش از 50 درصد ریه و کمبود ویتامین D کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر داشتند. مقادیر ویتامین D افراد سالم بیش از 26 نانوگرم بر میلی لیتر بود. نتایج تحقیق نشان داد میزان پروتیین واکنشگر C و ال سیستیین نسبت مقادیر پروتیین واکنشگر C به ال سیستین در بیماران فشارخونی مبتلا به کووید 19 به طور معناداری بیشتر از افراد سالم بود

    نتیجه گیری

    نسبت پروتیین واکنشگر C به ال سیستیین و کمبود ویتامین D می تواند پیشگوکننده بهتری برای درگیری ریه در بیماران فشارخونی مبتلا به کووید 19 باشد.

    کلید واژگان: ال سیستئین, پروتئین واکنشگر C, فشارخون, کرونا ویروس, ویتامین D
    Farnaz Seifi-Skishahr*, Maghsoud Nabilpour
    Introduction

    Research efforts for early prediction of COVID-19 are still ongoing. This study aimed to introduce an index for predicting lung involvement in hypertensive patients with COVID-19.

    Method

    All hypertensive patients with COVID-19 who were hospitalized in the intensive care unit of Imam Sajjad Hospital in Tabriz, Iran, from February 1400 to May 1401 comprised the statistical population of this study, who were selected as the statistical sample by the census. The vitamin D concentration, C-reactive protein, and L-cysteine levels in serum were determined by the ELISA technique. An independent t-test was used to analyze the differences between groups. In addition, the C-reactive protein to L-cysteine ratio was calculated in both groups. A P-value of less than 0.05 was considered statistically significant.

    Results

    All hypertensive patients with COVID-19 admitted to the intensive care unit had lung involvement of > 50% and vitamin D deficiency of < 20 ng/ml. The Vitamin D concentration was > 26 ng/ml in healthy individuals. The findings showed hypertensive patients with COVID-19 had significantly higher levels of C-reactive protein, L-cysteine, and C-reactive protein to L-cysteine ratio than healthy individuals (P≤0.005).

    Conclusion

    The ratio of C-reactive protein to L-cysteine and vitamin D deficiency could better predict lung involvement in hypertensive patients with COVID-19

    Keywords: Blood pressure, Coronavirus, C-reactive protein (CRP), L-cysteine, Vitamin D
  • مظفر یکتایار*، علیرضا آقابابا، مژگان خدامرادپور، هادی روحانی، مقصود نبیل پور
    هدف پژوهش بررسی اثر دوران قرنطینه خانگی بر میزان فعالیت های بدنی و خلق وخوی دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی علی مقایسه ای بود که به شیوه میدانی انجام گرفت. در این مطالعه 479 دانش آموز مقطع متوسطه استان کردستان، به شیوه در دسترس و بر اساس حضور در شبکه های اجتماعی از قبیل واتس آپ، تلگرام و... از طریق هماهنگی با مدیران مدارس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. پایایی پرسشنامه در مطالعه مقدماتی89/0 به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری خی دو، آنوا و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. نتایج نشان داد که میزان فعالیت بدنی آنان در دوران قبل از کرونا و قرنطینه تفاوت معناداری داشت. میزان خلق وخوی منفی در دوران قرنطینه تحت تاثیر تعداد جلسات تمرینی در هفته قرار داشت. مدیران و معلمین تربیت بدنی می توانند با برنامه ریزی صحیح جهت انجام فعالیت های ورزشی مناسب با رعایت پروتکل ها عواقب جسمانی و روانی دوران قرنطینه را به حداقل برسانند.
    کلید واژگان: دوران قرنطینه, فعالیت بدنی, خلق و خوی, دانش آموزان 13 تا 18 ساله
    Mozafar Yektayar *, Alireza Aaghababa, Mozhgan Khodamoradpoor, Hadi Rohani, MAGHSOD Nabilpour
    The aim of this study was to investigate the effect of home quarantine period on student's physical activity and mood. The research method was descriptive causal comparison that was done in the field. In this study, 479 high school students in Kurdistan province were selected as a statistical sample in an accessible way and based on their presence in social networks such as WhatsApp, Telegram, etc. through coordination with school principals. The data collection tool was a researcher-made questionnaire. The reliability of the questionnaire in the pilot study was 0.89. In order to analyze the data, Chi-square, ANOVA and Tukey post hoc test were used. The results showed that their level of physical activity was significantly different in the pre-corona and quarantine periods. Negative mood during quarantine was affected by the number of training sessions per week. Managers and physical education teachers can minimize the physical and psychological consequences of quarantine by proper planning for proper sports activities in accordance with the protocols.
    Keywords: Quarantine, Physical Activity, Mood, students 13 to 18 years old
  • فائزه محمد قلی ها، خدیجه ایراندوست*، مرتضی طاهری، مقصود نبیل پور
    اهداف

    ریکاوری بهینه می تواند در فواصل تمرین ها یا مسابقات از افت ظرفیت عملکردی ورزشکار جلوگیری کند. هدف از این پژوهش، تاثیر بادکش درمانی خشک و مکمل کراتین بر اسیدلاکتیک و لاکتات دهیدروژناز و کراتین کیناز پلاسما به دنبال آزمون بی هوازی وینگیت در مردان هندبالیست بود.

    روش ها

     در این مطالعه نیمه تجربی، 12 مرد جوان هندبالیست در 4 مرحله با آزمایش های مختلف شامل گروه های کنترل، بادکش، کراتین، بادکش همراه با کراتین در آزمایشگاه دانشگاه بین المللی قزوین آزمایش شدند. پس از اخذ رضایت نامه کتبی آگاهانه در همه مراحل قبل و بعد از اجرای آزمون وینگیت، فشار خون و ضربان قلب و ترکیب بدنی آزمودنی ها اندازه گیری شد. سپس آزمون وینگیت در 2 مرحله 30 ثانیه ای با استراحت 1 دقیقه بین 2 اجرا سنجیده شد. مرحله خون گیری در گروه کنترل قبل و بعد از آزمون وینگیت انجام شد. در گروه بادکش بعد از آزمون، آزمودنی ها برای انجام بادکش آماده شدند و بعد از اتمام آن 5 میلی لیتر خون از آن ها گرفته شد. در مرحله کراتین خون گیری همانند مرحله پس آزمون گروه کنترل انجام شد، با این تفاوت که 3 روز قبل آزمون، آزمودنی ها به مقدار روزانه 20 گرم کراتین در 4 وعده 5 گرمی مصرف کرده بودند. در گروه بادکش به همراه کراتین شرایط آزمون همانند گروه بادکش و کراتین بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با کمک آزمون آنالیز کوواریانس تحلیل شد.

    یافته ها

     میانگین کراتین کیناز (12/81±165/24) در گروه بادکش و بادکش+کراتین کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل (12/81±110/62) دارد (0/004=P). میانگین لاکتات دهیدروژناز در گروه های کنترل (10/46±352/10)، بادکش (10/46±348/17)، کراتین (10/48±369/33) و بادکش+کراتین (10/46±356/06) اختلاف معناداری با هم ندارند (005/0<p).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد مکمل یاری کراتین همراه با بادکش خشک بتواند با کاهش کراتین کیناز در تسریع ریکاوری تاثیرات مثبتی داشته باشد. با این حال، تاثیر معناداری در فعالیت لاکتات دهیدروژناز دیده نشد.</p).

    کلید واژگان: بادکش درمانی خشک, مکمل کراتین, اسیدلاکتیک
    Faiza Mohammad Qoliha, Khadijeh Irandoust*, Mortaza Taheri, Maghsoud Nabilpour
    Objective

    Optimum recovery can prevent the athlete's functional capacity from falling between training sessions or competitions. The aim of this study was to evaluate the effect of dry cupping therapy and creatine supplementation on lactic acid, lactate dehydrogenase and plasma creatine kinase following the Wingate anaerobic test in male handball players.

    Methods

    In this quasi-experimental study, 12 young male handball players in 4 stages with different interventions. Including groups: control, cupping, creatine and cupping with creatine were tested were tested in the laboratory of Qazvin International University. After obtaining written informed consent, in all groups, blood pressure and heart rate and body composition were measured before and after the Wingate test. The Wingate test was then performed in two 30-second stages with a 1-minute break between two performances. Blood sampling was performed in the control group before and after the Wingate test. In the cupping group with creatine, the test conditions were the same as in the cupping and creatine groups. Data were analyzed using SPSS v. 27 software and with the help of analysis of covariance test.

    Results

    The average creatine kinase (165.12±24.81) in the cupping and cupping + creatine group has a significant decrease compared to the control group (110.12±62.81) (P=0.004). The mean of lactate dehydrogenase in the control (352.10±10.46), cupping (348.10±17.46), creatine (369.10±33.48) and cupping + creatine (356.10±06.46) groups have no significant difference (P>0.005).

    Conclusion

    It seems that creatine supplementation along with Dry cupping therapy can have positive effects in speeding up recovery by reducing creatine kinase. However, there was no significant effect on lactate dehydrogenase activity.

    Keywords: Dry Cupping Therapy, Creatine Supplement, Lactic Acidt
  • لیلا سلطانیان، علیرضا آقا بابا، مقصود نبیل پور*، یعقوب مهری الوار
    هدف

    بیماری همه‌گیر کرونا، قرنطینه و محدودیت‌های دولتی مرتبط با آن در بسیاری از جنبه‌های زندگی انسان، ازجمله فعالیت بدنی و خلق‌وخو تاثیر داشته است. مطالعه حاضر با هدف ارتباط فعالیت بدنی و اختلالات روانی در دوران قرنطینه عمومی طی شیوع ویروس کرونا انجام شده است.

    روش ها

    پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی بود. تعداد 196 ورزشکار راکتی (123 نفر مرد و 73 نفر زن) در مطالعه شرکت کردند. شرکت‌کنندگان از فروردین تا خرداد سال 1399 از طریق نمونه‌گیری در دسترس و از طریق شبکه اجتماعی از سراسر ایران دعوت به همکاری شدند. با استفاده از پرسش‌نامه استاندارد گروه بین‌المللی کووید-19 و ورزش، میزان فعالیت بدنی از نظر شدت، زمان و تواتر فعالیت بدنی قبل و هنگام دوران قرنطینه گزارش کردند. همچنین از پرسش‌نامه ارزیابی خلق برونل برای ارزیابی خلق شرکت‌کنندگان استفاده شد. به ‌منظور تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها از روش‌های آماری کای دو، آنووا و آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. داده‌ها با نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 22 تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد تعداد جلسات تمرینی در هفته و مدت ‌زمان تمرین در دوران قرنطینه نسبت به قبل قرنطینه در ورزشکاران راکتی زن و مرد کاهش یافته است (P<0/05). این کاهش مدت و تعداد جلسات تمرین با حالات خلقی ارتباط منفی و معناداری دارد (P=0/001).

    نتیجه گیری

    فعالیت ورزشی بر حالات خلقی مثبت، تاثیر مثبتی دارد. با این حال، شدت تمرینات ورزشی به نسبت مدت این تمرینات می‌تواند حالت خلقی را بیشتر تحت تاثیر خود قرار دهد. در واقع، هرچه شدت تمرینات افزایش داشته است، حالات خلقی منفی بیشتری خواهد داشت.

    کلید واژگان: کرونا, قرنطینه, حالات خلقی, ورزش های راکتی, اختلالات روانی
    Leila Soltanian, Aliraza Aghababa, Maghsoud Nabilpour *, Yaghoub Mehri Alvar
    Objective

     The COVID-19 disease and related restrictive measures such as quarantine have affected many aspects in human life, including physical activity and mood. The present study aims to investigate physical activity and mental states of athletes in racket sports during general quarantine due to the COVID-19 pandemic.

    Methods

     This is a descriptive correlational study. participants were 196 athletes in racket sports (123 males and 73 females). Their physical activity was measured by Cho’s 5-item physical activity questionnaire surveying the type, frequency and intensity of training (from low to very high) before and during the COVID-19 pandemic. To evaluate their mood states, we used the short form of Brunel Mood Scale. Chi-square test and one-way ANOVA were used to analyze data in SPSS v. 22 software.

    Results

     The number of training sessions per week and the duration of training decreased during quarantine compared to pre-quarantine period in both male and female racket players (P<0.05). This reduction in duration and number of training sessions was negatively and significantly related to mood states (P= 0.001). 

    Conclusion

     Training has a positive effect on the mood states of athletes in racket sports during the COVID-19 pandemic. The intensity of training can affect their mood more than the duration of training. with the increase of training intensity, their negative moods decrease

    Keywords: Covid-19, Quarantine, Mood, Racket-sports, Psychological Disorders
  • مقصود نبیل پور، عباس صادقی*
    هدف

    یکی از پیامدهای بیماری دیابت افزایش التهاب است که تحت تاثیر انجام تمرین های ورزشی نیز قرار می گیرد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات تداومی هوازی بر پاسخ اینترلوکین 1 بتا (IL-1β) و اینترلوکین 13 (IL-13) در رت های نر مدل دیابتی است.

    روش ها

    در یک مطالعه ی حیوانی بالینی- مداخله ای 36 سر موش ویستار در 3 گروه با تعداد مساوی کنترل (C)، دیابتی شده با استرپتوزوتوسین (D)، و دیابت با تمرین (D+T)) در یک برنامه ی تمرینی 8 هفته ای و هفته ای 5 جلسه تمرین تداومی با شدت متوسط (در ابتدا، هرجلسه 10 دقیقه با سرعت10 متر در دقیقه و در روز پایانی 55 دقیقه باسرعت 26 متر در دقیقه) در قالب یک طرح تک عاملی پس آزمون قرار گرفتند. سطوح IL-1β و IL-13 در بافت عضله ی نعلی به روش الایزا اندازه گیری شدند. از آزمون های آماری ANOVA One way- و تعقیبی شفه برای تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    القای دیابت سبب افزایش معنی دار IL-1β وIL-13 (001/0≥P) و اعمال مداخله تمرینات تداومی نیز سبب کاهش معنی داری سطوح IL-1β در رت های دیابتی گردید (02/0=P). ولی در میزان IL-13 در گروه D+T نسبت به گروه D تغییر معنی داری مشاهده نشد (985/0=P).

    نتیجه گیری

     بر طبق نتایج این تحقیق، تاثیر تمرینات هوازی احتمالا به صورت تاثیر مثبت بر کاهش شاخص پیش التهابی IL-1β و عدم تاثیر بر شاخص ضدالتهابی IL-13 در موش های دیابتی است. با این حال تایید قطعی این نتایج، تحقیقات بیشتری را در این زمینه می طلبد.

    کلید واژگان: التهاب, تمرین هوازی, دیابت, اینترلوکین یک بتا, اینترلوکین 13
    Maghsoud Nabilpour, Abbas Sadeghi*
    Background

    One consequence of diabetes mellitus is increased inflammation, which is exacerbated by training. The objective of this study was to evaluate the effect of eight weeks of aerobic moderate-intensity continuous training on Interleukin-1 beta, Interleukin-13 responses in male Wistar diabetic rats.

    Methods

    36 diabetic rats were randomly assigned into 3 equal groups (control (C), diabetic (D), and diabetes + training (D + T)), and subjected to eight weeks of aerobic moderate- intensity continuous training intensity at the first: the10 min on 10m/min and at the final: 55min on 26m/min speed. Interleukin-1 and interleukin-13 were measured in soleus muscle tissue to examine the pro-inflammatory and anti-inflammatory indicators. ANOVA and Scheffe post hoc tests were used for data analysis.

    Results

    Induction of diabetes caused a significant increase in IL-1β and IL-13 (P<0.001) and continuous exercise intervention also significantly reduced IL-1β levels in diabetic rats (P = 0.02). However, there was no significant change in IL-13 in D + T group compared to D group (P = 0.985).

    Conclusion

    According to the results of this study, the effect of aerobic exercise is probably a positive effect on reducing the pro-inflammatory index of IL-1β and no effect on the anti-inflammatory index of IL-13 in diabetic rats. However, definitive confirmation of these results requires further research in this area.

    Keywords: Inflammation, Aerobic exercise, Diabetes, Interleukin 1-β, Interleukin -13
  • مقصود نبیل پور، عباس صادقی*، علی همتی عفیف، محدثه فعال پاکدهی
    سابقه و هدف

    یکی از پیامدهای دیابت، افزایش التهاب است که با انجام تمرینات ورزشی بیشتر می شود. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر دو ماه تمرینات تداومی به همراه مکمل دهی چیا بر اینترلوکین-1 و 13 در رت های نر دیابتی ویستار بود.

    مواد و روش ها

    36 سر موش دیابتی در 3 گروه با تعداد مساوی (گروه کنترل، گروه دیابت + تمرین، گروه دیابت + تمرین + چیا) به مدت 8 هفته در قالب یک طرح پس آزمون یک راهه تحت مکمل دهی و تمرین قرار گرفتند. اینترلوکین-1 و 13 به منظور بررسی شاخص های التهابی و ضدالتهابی از بافت عضله نعلی اندازه گیری شدند. از آزمون آماری ANOVA  یک راهه و تعقیبی توکی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.

    نتایج

    تفاوت معنی داری در میزان اینترلوکین-1 و 13 بین گروه های تجربی مصرف کننده مکمل چیا و تمرینات بدنی متعاقب اعمال دیابت مشاهده شد (001/0≥P). اما تغییرات به غیر از گروه کنترل در بین سایر گروه ها معنی دار نبود (72/0=P).

    نتیجه گیری

    هشت هفته تمرینات هوازی تاثیر مثبتی بر کاهش التهاب در موش های دیابتی دارد. اما مکمل چیا نتوانست نقش هم افزایی در پیشگیری از عوامل التهابی ایجاد کند. با این حال مکمل چیا احتمالا می تواند عوامل ضدالتهابی را تحت تاثیر قرار داده و تقویت نماید.

    کلید واژگان: التهاب, عوامل ضدالتهاب, تمرین هوازی, چیا
    Maghsoud Nabilpour, Abbas Sadegi*, Ali Hematiafif, Mohaddese Faal Pakdeh
    Background

    One consequence of diabetes mellitus is increased inflammation, which is exacerbated by training. The objective of this study was to evaluate the effect of two months of chia supplementation in conjunction with continuous training on Interleukin-1 beta, Interleukin-13 responses in male Wistar diabetic rats.

    Materials and Methods

    36 diabetic rats were randomly assigned to 3 equal groups (control group, diabetes + training group, diabetes + training+ chia group) and subjected to 8 weeks of supplementation and training. Interleukin-1 and interleukin-13 were measured in soleus muscle tissue to examine the inflammatory and anti-inflammatory indicators. ANOVA and Tukey's post hoc test was used for data analysis.

    Results

    There was a significant difference between the experimental groups of chia supplementation group and training group in the level of interleukin-1 and interleukin-13 after applying the diabetes (P <0.001). However, changes were not significant in the groups other than the control group (P=0/72)

    Conclusion

    Eight weeks of aerobic training has a positive effect on reducing inflammation in diabetic rats, but chia supplementation could not play a synergistic role in preventing inflammatory factors. However, chia supplementation could possibly affect and strengthen anti-inflammatory factors.

    Keywords: Inflammation, Anti-inflammatory agents, Aerobic exercise, Chia
  • مقصود نبیل پور، آمنه پوررحیم، علیرضا آقابابا*، لیلا سلطانیان
    هدف

    بیماری همه گیر ویروس کووید-19 و توصیه ها و محدودیت های دولتی مرتبط با آن، بسیاری از جنبه های زندگی انسان از جمله ورزش و بهزیستی روانی را تحت تاثیر قرار داده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی فعالیت بدنی و خلق وخوی ورزشکاران بدن ساز ایران بود.

    روش ها

    در این پژوهش کاربردی، تعداد 875 نفر از شهرهای مختلف ایران به صورت تصادفی در محدوده زمانی اسفند تا اردیبهشت 99 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل آماری داده های افراد پاسخ دهنده در کشور با استفاده از یک تحقیق آنلاین انجام شد. از پرسشنامه استاندارد جامع فعالیت جسمانی برای بررسی سطح فعالیت بدنی و همچنین از پرسشنامه کوتاه ارزیابی خلق، برای ارزیابی خلق شرکت کنندگان استفاده شد. برای ارزیابی تغییرات فعالیت بدنی و تاثیر جنسیت بر آن از آزمون ویلکاکسون در سطح معناداری 95/0 و از آزمون پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرهای خلق وخو با ورزش استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل شدند.

    نتایج

    نتایج نشان داد که کاهش معنا داری در شدت و مدت جلسات هفتگی فعالیت بدنی در شرایط کرونا نسبت به دوران قبل از آن وجود دارد (001/0=P-Value). همچنین وضعیت خلق وخو با مدت زمان تمرین (تا 10 دقیقه و بیشتر از 10 دقیقه) و همچنین تعداد جلسات تمرین (005/0<P-Value) ارتباط معنا داری دارد.

    نتیجه گیری

    کاهش فعالیت های ورزشی در دوران اپیدمی کووید 19 می تواند تاثیرات منفی بر خلق و خوی ورزشکاران داشته باشد. بر این اساس باید برنامه ریزی لازم به منظور انجام فعالیت فیزیکی و ورزش بصورت ایمن صورت پذیرد.

    کلید واژگان: اپیدمی کرونا, ورزشکاران بدن سازی, اوقات فراغت, خلق وخو
    Maghsoud Nabilpour, Ameneh Pourrahim, Alireza Aghababa*, Leila Soltanian
    Introduction

    The Covid-19 virus pandemic and related government recommendations and restrictions have affected many aspects of human life, including exercise and mental well-being. The purpose of this study was to investigate the physical activity and mood of Iranian bodybuilding athletes.

    Methods

    In this applied research, 875 bodybuilders from different cities of Iran during a period of March to May 2020 were selected as the statistical samples and completed the self-rating online questionnaires covering sociodemographic information, former and current physical activity patterns, and current mood states. The standard comprehensive physical activity questionnaire was used to assess the level of physical activity and also the short form of mood assessment questionnaire was used to assess the mood of the participants. To evaluate the changes in physical activity and the effect of gender on it, the Wilcoxon test was used at a significance level of 0.95. Pearson test was also used to examine the relationship between mood variables and exercise. Data were analyzed using SPSS software.

    Results

    The results showed that there is a significant decrease in the intensity and duration of weekly exercise during the lockdown period compared to the previous period (P-Value=0.001) and the mood was also significantly associated with exercise time (up to 10 minutes and more than 10 minutes) (P-Value<0.005) and the number of training sessions (P-Value<0.05).

    Conclusion

    Decreased exercise during the Covid 19 epidemic can have negative effects on athleteschr('39') moods. Therefore, appropriate planning should be considered to perform regular physical activity and exercise safely.

    Keywords: Corona epidemic, bodybuilders, leisure, mood
  • مقصود نبیل پور، فرناز سیفی*
    سابقه و هدف

    عموم اقشار مردم ازجمله ورزشکاران بدنسازی مورد هجمه ویروس کووید-19 قرار گرفته اند. بنابراین هدف از این تحقیق، مقایسه برخی از شاخص های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی بدنسازان حرفه ای پس از بهبودی از بیماری کووید- 19 و تظاهرات بالینی آن ها در طول فعالیت ورزشی بود.

    مواد و روش ها

    20 ورزشکار بدنساز حرفه ای با دامنه سنی 36-26 سال که به بیماری کووید- 19 با شدت خفیف تا متوسط مبتلا شدند و در کمتر از 10 روز علایم آن ها بهبود یافته و حدود چهار هفته از زمان ابتلای آن ها گذشته بود، انتخاب شدند. اطلاعات قبل از بیماری آن ها دردسترس بود. علایم قلبی - عروقی مثل درد قفسه سینه، تپش قلب، سرگیجه، سنکوپ، تاکی کاردی و علایم تنفسی مثل سرفه، عطسه، گلودرد، وجود آسم و حساسیت بیش از حد برونش بعد از عفونت در طول فعالیت ورزشی بررسی شد. همچنین برای اندازه گیری قدرت عضلانی از آزمون 1RM پرس سینه و اسکوات و از چین پوستی برای بررسی ترکیب بدنی و از آزمون های تی همبسته برای مقایسه قدرت و ترکیب بدنی قبل و بعد از بیماری استفاده شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد علی رغم عدم کاهش وزن، به طور معناداری بافت غیرچرب آن ها کاهش (005/0≥P) و درصد چربی آن ها افزایش یافته بود (005/0≥P). همچنین بعد از چهار هفته تظاهرات بالینی در طول فعالیت ورزشی به حالت اولیه بازگشت.

    نتیجه گیری

    بیماری کووید-19 باعث تغییرات در ترکیب بدنی و قدرت عضلات اندام فوقانی و تحتانی بدنسازان حرفه ای می شود. همچنین بازگشت کامل تظاهرات بالینی ورزشکاران بهبودیافته به سه تا چهار هفته زمان نیاز دارد.

    کلید واژگان: کرونا ویروس, تناسب اندام, ترکیب بدنی, قدرت عضله
    Maghsoud Nabilpour, Farnaz Sadegi*
    Background

    The general public, including bodybuilders, have been infected with the Covid-19 virus. This study amied to comparison of some anthropometric and physiological characteristics of professional bodybuilders after recovery from Covid-19 disease and their clinical manifestations during exercise.

    Materials and Methods

    For this basis, 20 professional bodybuilding athletes in the northwest of the country with an age range of 26-36 years and more than five years of training experience, who suffered from mild to moderate disease of Covid-19 and has recovered in less than 10 days. They had recovered and were selected about four weeks after their infection. Their disease was diagnosed by RT-PCR or CT scan of the lungs, and pre-disease information was available. Cardiovascular symptoms such as chest pain, palpitations, dizziness, syncope, tachycardia and respiratory symptoms such as cough, sneezing, sore throat, asthma and bronchial hypersensitivity after infection were evaluated. Also, to measure muscle strength, a test of maximum repetition of chest press and squat was used and skin folds were used to examine body composition, before and after Quid. Correlated t-tests were used to compare strength and body composition before and after the disease.

    Results

    The results showed that despite not losing weight, LBM decreased significantly and their fat percentage increased (P ≥ 0.005). The results showed that after four weeks the clinical manifestations will return to normal, also.

    Conclusion

    Covid-19 disease causes changes in the body composition and muscle strength of upper and lower limbs by professional bodybuilders. It takes three to four weeks for the recovered athletes to fully recover, also.

    Keywords: Coronavirus, Physical Fitness, Body Composition, Muscle strength
  • شمس الدین رضایی، علیرضا آقابابا*، هادی روحانی، مقصود نبیل پور

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرات شیوع کروناویروس 2019 بر میزان فعالیت های ورزشی و خلق و خوی بازیکنان غیرحرفه ای فوتبال در ایران انجام شد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه فوتبالیست های غیرحرفه ای زن و مرد در ایران قبل از شیوع بیماری کووید-19 می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد گروه بین المللی پژوهشگران کووید-19 و ورزش استفاده شد که پایایی این پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ (82/0) تعیین و روایی نیز پس از بررسی توسط تعدادی از اساتید متخصص در این زمینه مورد تایید قرار گرفت. پرسشنامه مربوطه با کمک هیات های فوتبال به صورت الکترونیکی و آنلاین منتشر و تعداد 686 پرسشنامه از کل کشور به روش کاملا تصادفی و طبقه ای تکمیل و جمع آوری گردید و به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که در زمان قرنطینه 84 درصد اماکن سرپوشیده و 6/66 درصد اماکن روباز تعطیل هستند و 7/28 درصد افراد شغل خود را به دلیل شیوع کووید-19 از دست داده اند. همچنین نتایج نشان داد که بین تعداد جلسات، مدت و شدت تمرینات قبل از دوره کرونا و حین دوره کرونا تفاوت معناداری در فوتبالیست ها وجود دارد؛ ولی بین نتایج تست کووید-19 و میزان پایبندی به قوانین و پروتکل های بهداشتی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری اینکه فعالیت های ورزشی و به پیروی از آن خلق و خوی به شدت تحت تاثیر کووید-19 قرار گرفته و کاهش یافته اند.

    کلید واژگان: کووید-19, فوتبال, فاصله گذاری اجتماعی, فعالیت ورزشی
    Shamseddin Rezaei, Alireza Aghababa *, Hadi Rohani, Maghsod Nabilpuor

    The aim of this study was to investigate the The effects of the new 2019 coronavirus outbreak (Covid-19) on the level of sports activities and mood of non-professional football players in Iran. This study is descriptive and a kind of field study. The statistical population of this study includes all male and female athletes who were played in non-professional football in the country before the Covid-19 era. For data collection, the standard questionnaire of the International Group of Covid-19 and Sport Researchers was used. The reliability of this questionnaire was determined by Cronbach's alpha method (R=0.82) and its validity was confirmed after review by a number of experts in this field. The mentioned questionnaire was published with the help of football delegations electronically and online and 686 questionnaires were completed and collected from all over the country in a random and stratified manner and were selected as a research sample. The results show that 84% of indoor places and 66.6% of open places are currently closed and 28.7% of people have lost their jobs due to the prevalence of Covid-19. Other results showed that there was a significant difference between the number of sessions and the intensity of training before the corona and during the corona; But there is no significant difference between the results of Covid-19 test and the degree of adherence to health laws and protocols. Conclusion that sports activities and mood are strongly influenced and reduced by Covid-19.

    Keywords: COVID-19, football, Social Distance, Sports Activity
  • مقصود نبیل پور، عباس صادقی*، فرناز سیفی

    پیش زمینه و هدف :

    یکی از پیامدهای دیابت افزایش التهاب است. بر این اساس استفاده از گیاهان دارویی به عنوان یک راه حل پیشنهاد شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر دو ماه مکمل دهی چیا بر پاسخ های التهابی و ضدالتهابی در رت های نر دیابتی ویستار است.

    مواد و روش کار

    36 سر موش دیابتی در 3 گروه با تعداد مساوی (گروه کنترل، گروه دیابت و گروه دیابت+ چیا) به مدت 8 هفته مورد مکمل دهی قرار گرفتند. اینترلوکین-1 و 13 به منظور بررسی شاخص های التهابی و ضدالتهابی از بافت عضله نعلی اندازه گیری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده های از روش آماری آنوا و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.

    یافته ها

    اگرچه مکمل دهی چیا توانست اثرات تشدیدکنندگی در میزان IL-1ß در مقایسه با گروه دیابت ایجاد کند ولی این اثر ازنظر آماری معنی دار نبود (99/0=P). همچنین بیان پروتئین IL-13 در گروه کنترل دیابتی در حدود 51درصد (001/0=P) و در گروه دیابت با مکمل چیا در حدود 50درصد (001/0=P) در مقایسه با گروه کنترل سالم افزایش معنی داری داشت بااین حال تفاوت معناداری بین این دو گروه وجود نداشت.

    بحث و نتیجه گیری

    به نظر می رسد دو ماه مکمل دهی چیا با این مقدار دوز مصرفی و دوره مصرف نتوانسته تاثیر مثبتی بر عوامل ضدالتهابی در رت‎ های نر دیابتی ایجاد کند که تایید این یافته مستلزم تحقیقات بیشتر در این زمینه است.

    کلید واژگان: اینترلوکین-1 بتا, اینترلوکین-13, مکمل گیاهی, التهاب, عوامل ضدالتهاب
    Maghsoud Nabilpour, Abbas Sadeghi*, Farnaz Seifi
    Background & Aims

    Increased inflammation is a consequence of diabetes. Accordingly, the use of herbal medicine as a solution has been suggested. The objective of this study was to evaluate the effect of two months of chia supplementation in conjunction with inflammatory and anti-inflammatory responses in male Wistar diabetic rats.

    Materials & Methods

    36 diabetic rats were randomly assigned to 3 equal groups (control group, diabetes group, diabetes + chia group) and were subjected to 8 weeks of supplementation. Interleukin-1 and interleukin-13 were measured in soleus muscle tissue to examine the inflammatory and anti-inflammatory indicators. ANOVA and Tukeychr('39')s post hoc test were used for data analysis.

    Results

    Although chia supplementation had aggravating effects on IL-1ß compared with the diabetic group, this effect was not statistically significant (p = 0.99). Also, IL-13 protein expression increased significantly in the diabetic control group by about 51% (p = 0.001), and in the diabetic group with chia supplementation by about 50% (p= 0.001) compared to the healthy control group. There was no significant difference between the two groups.

    Conclusion

    It seems that two months of chia supplementation with this dose and period of consumption could not have a positive effect on anti-inflammatory factors in male diabetic rats. Confirmation of this finding requires further research in this area.

    Keywords: Interleukin-1 beta, Interleukin-13, Herbal Supplements, Inflammation, Anti-Inflammatory Agents
  • مقصود نبیل پور، علیرضا آقابابا*، رقیه افرونده
    هدف

    امروزه اغلب ورزشکاران از مواد تقویت کننده عملکرد (هر نوع اقدام تغذیه ای، فیزیکی، مکانیکی، روانشناختی یا دارویی) به دلایل مختلف از جمله افزایش توانایی خود در انجام فعالیت بدنی و بهبود عملکرد استفاده می کنند. عمده دلیل استفاده از این مواد به نگرش مثبت آن نسبت داده شده است که شامل دو گروه مواد مجاز و غیرمجاز هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نگرش ضمنی و آشکار دانشجویان ورزشکار مرد ایران نسبت به مواد ارتقاءدهنده عملکرد بود.

    روش ها

    این پژوهش از نوع توصیفی، تحلیلی است. جامعه آماری تمامی دانشجویان ورزشکار استان تهران بودند. تعداد 64 نفر به عنوان نمونه برحسب نمونه های در دسترس که تمایل به همکاری داشتند، انتخاب شدند. برای بررسی نگرش دانشجویان از آزمون تصاویر مبتنی بر دوپینگ استاندارد با کمک رایانه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد دانشجویان ورزشکار نگرش مثبتی به مکمل های غذایی در هر دو نگرش آشکار و ضمنی دارند. با این حال نسبت به مواد دوپینگی نگرش آشکار منفی اما نگرش ضمنی مثبتی داشتند(0/05<P-Value). همچنین بین نگرش ضمنی و آشکار دانشجویان به دوپینگ اختلاف معناداری وجود داشت (0/05<P-Value). اما اختلافی در نگرش ضمنی و آشکار نسبت به مکمل های غذایی مجاز دیده نشد.

    نتیجه گیری

    استفاده از نگرش ضمنی می تواند به عنوان یک رویکرد جدید در پیشگیری از دوپینگ و پیامدهای ناخواسته آن در بین ورزشکاران نخبه و حتی ورزشکاران غیرحرفه ای مد نظر قرار بگیرد.

    کلید واژگان: ضمنی, نگرش, آشکار, دوپینگ, مکمل غذایی
    Maghsoud Nabilpour, Aliraza Agababa*, Roghayeh Afroundeh
    Introduction

    Nowdays athletes use performance-enhancing substances (any type of nutritional, physical, mechanical, psychological, or pharmacological action) for a variety of reasons, including increasing their ability to perform physical activity and improve performance. The main reason for using these substances is attributed to the positive attitude towards them. These substances are categorized into authorized and unauthorized substances. The aim of this study was to investigate the implicit and explicit attitudes of Iranian male athlete students toward performance-enhancing substances.

    Methods

    This research was of descriptive-analytical type. The statistical population were athelete students in the Tehran province. A total of 64 subjects were selected based on the available sampling method. To test the studentschr('39') attitudes, a standard doping-based image test was used. Data analysis was performed using SPSS version 20 software.

    Results

    The results showed that athlete students had a positive attitude towards dietary supplements in both explicit and implicit attitudes. However, they had a negative explicit attitude towards doping but a positive implicit attitude toward it (p- value <0.05). There was also a significant difference between the studentschr('39') implicit and explicit attitudes toward doping (p- value <0.05). But there was no difference in implicit and explicit attitudes towards permitted dietary supplements.

    Conclusion

    The use of implicit attitudes can be considered as a new approach in preventing doping and its side effects among professional and even non-professional athletes.

    Keywords: Implicit, Explicit, Attitude, Doping, Supplement
  • علیرضا آقابابا*، مقصود نبیل پور، افروز موسوی
    امروزه استفاده از مواد نیروافزا به دلایل مختلفی توسط ورزشکاران رو به افزایش است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نگرش ضمنی و آشکار دانشجویان زن ایرانی ورزشکار نسبت به داروهای دوپینگی و مکمل بود. برای این منظور 200 دانشجوی ورزشکار دختر داوطلب در این آزمون شرکت کردند. برای بررسی نگرش دانشجویان از ابزار آزمون تصاویر مبتنی بر دوپینگ استفاده شد. نتایج نشان دهنده نگرش منفی نسبت به مواد دوپینگی (52±99/11-) و نگرش مثبت نسبت به مکمل های ورزشی (29±56/1) در هر دو نگرش (ضمنی و آشکار) است. همچنین نتایج آزمون تی مستقل نشان داد بین نگرش ضمنی و آشکار دانشجویان به دوپینگ اختلاف معناداری وجود دارد اما اختلافی در نگرش نسبت به مکمل های غذایی مجاز دیده نشد. به نظر می رسد با برنامه های آموزشی مبتنی بر کنترل و پیشگیری دوپینگ با متد ارزیابی غیرمستقیم نگرش و تفکر ورزشکاران می توان از پیامدهای ناگوار دوپینگ پیشگیری نمود
    کلید واژگان: نگرش ضمنی, نگرش آشکار, دوپینگ, مکمل
    Alireza Aaghababa *, Maghsoud Nabilpour, Afrooz Mosavi
    Nowadays, the use of neuro- enhancements materials by athletes for various reasons is increasing. The present study aimed to investigate the implicit and explicit attitude of female Iranian athletes towards doping and supplementary drugs. For this purpose, 200 voluntary female student-athletes participated in this research. Doping-based image testing tools (BIAT) were used to find out students' attitudes. The results show a negative attitude towards doping substances (-11.99±52) and a positive attitude towards sports supplements (1.56± 29) in both attitudes (implicit and explicit). Also, independent t-test results showed that there was a significant difference between students' implicit and explicit attitudes toward doping, but there was no significant difference in attitudes toward legal dietary supplements. It seems that with training programs based on doping control and prevention with the method of indirect evaluation of athletes' attitudes the prevention of doping negative consequences could be more effective
    Keywords: implicit attitude, explicit attitude, Doping, Supplement
  • جلیل رئیسی*، علیرضا اقابابا، هادی روحانی، مقصود نبیل پور
    زمینه و هدف

    اقدامات دولت در طول پاندمی کووید19 محدودیت های زیادی را در زندگی روزمره تحمیل کرده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین و بررسی اثر طرح فاصله گذاری اجتماعی در طول پاندمی ویروس کرونا بر فعالیت فیزیکی و شرایط خلقی شهروندان شهراصفهان بود.

    روش بررسی

     این تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع میدانی و پیمایشی می باشد که در دوران قرنطینه ناشی از شیوع بیماری کرونا انجام شد. تعداد 411(131 نفر مرد و 280 نفر زن) از ساکنین شهر اصفهان وارد مطالعه شدند و پرسشنامه بین المللی آنلاین فعالیت بدنی فرم کوتاه(GPAQ) را از 1 فروردین تا 2 خرداد ماه 1399 تکمیل کردند. هم چنین از پرسشنامه کوتاه ارزیابی خلق (POMS) 16 سوالی برای ارزیابی خلق شرکت کنندگان استفاده شد. برای پاسخ به سوالات اساسی این تحقیق از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، تحلیل واریانس تک متغیره و رگرسیون استفاده شد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد که کاهش معنی داری در شدت و تعداد جلسات هفتگی فعالیت بدنی در شرایط فاصله گذاری اجتماعی نسبت به دوران قبل از آن وجود دارد (001/0=p). 8/11 درصد افراد، مدت جلسه تمرین خود را در اثر فاصله گذاری اجتماعی کاهش دادند و 5 درصد نیز افزایش دادند و این در حالی است که 2/83 درصد افراد نیز تغییری در مدت جلسه تمرین خود ندادند (001/0=p). هم چنین افرادی که تعداد جلسات هفتگی فعالیت بدنی خود را در دوران فاصله گذاری اجتماعی نسبت به قبل از آن تغییر ندادند (001/0=p)، وضعیت خلق و خوی بهتری هم در مولفه های مثبت و همه در مولفه های منفی داشتند (001/0=p).

    نتیجه گیری: 

    در حالی که فاصله گذاری اجتماعی یک اقدام ضروری برای محافظت از سلامت عمومی است، نتایج نشان می دهد که این امر باعث کاهش سطح فعالیت های بدنی می شود که ممکن است سلامت جسمی و روانی را به خطر اندازد. این مشاهدات دارای پیامدهای مهم بالقوه است که می تواند به توصیه های لازم جهت انجام فعالیت بدنی برای حفظ سلامتی در طول بیماری  کمک کند.

    کلید واژگان: اپیدمی, سلامت عمومی, فعالیت بدنی, سلامت روانی, کووید 19
    J. Reisi*, A. Aghababa, H. Rohani, M .Nabilpour
    Background & aim

    Government action during the Covid 19 pandemic have placed many restrictions on daily life. The aim of the present study was to investigate the effect of social distance plan in the conditions of Corona virus on physical activity and mood state of the people of Isfahan citizens.

    Methods

    the present descriptive-analytical study that was conducted during the quarantine due to the prevalence of covid -19 disease. A total of 411 (131 males and 280 females) residents of Isfahan entered the study and completed the International online physical activity short form (GPAQ) questionnaire from April 1 to June 2, 2016. Also, a 16-item short evaluation questionnaire (POMS) was used to assess participantschr('39') moods. Analysis of variance with repeated measures, univariate analysis of variance and regression were used to answer the basic questions of this study.

    Results

    a significant decrease was seen in the intensity and number of weekly sessions of physical activity in terms of social distance compared to the previous period (p = 0.001). 11.8% of the subjects reduced the duration of their training session due to social distance and increased it by 5%, while 83.2% of the subjects did not change the duration of their training session (p = 0.001). Correspondingly, people who did not change the number of weekly sessions of physical activity during the period of social distance compared to before (p = 0.001), had a better mood in the positive components and all in the negative components (p = 0.001).

    Conclusion

    While social distance is an essential measure to protect public health, the results revealed that it reduces the level of physical activity that may endanger physical and mental health. These observations have potentially important implications that can help with the recommendations for physical activity to maintain health during illness.

    Keywords: Epidemic, General Health, Physical Activity, Mental Health, Covid-19
  • مقصود نبیل پور*، خدیجه ایراندوست
    پیش زمینه و هدف

    تمرینات ورزشی یک راهبرد درمانی موثر، کم خطر برای افراد مبتلا به پرفشارخونی است. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرینات عملکرد محیطی قلب بر ترکیب بدنی و پاسخ فشارخون در افراد مبتلا به پرفشارخونی است

    مواد و روش کار

    23 مرد مبتلا به پرفشاری خون به صورت تصادفی با شاخص توده بدنی 28-23 و با دامنه سنی 38 تا 43 انتخاب شدند.12 نفر از آن ها به مدت 36 جلسه با سیستم عملکرد محیطی قلب مورد تمرین قرار گرفتند. همچنین 11 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. فشارخون سیستولی و دیاستولی و چین های پوستی و آزمون های برآورد قدرت یک تکرار بیشینه قبل از شروع تمرین و بعد از اتمام 36 جلسه اندازه گیری شد. از روش های آماری توصیفی و آزمون تی همبسته برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها تی همبسته نشان داد بعد از 36 جلسه تمرین مقاومتی فشارخون سیستولیک و دیاستولیک و چین های پوستی به طور معنی داری کاهش یافت (05/0> P). همچنین در پایان 36 جلسه تمرین گروه تمرین به طور معنی داری در آزمون های یک تکرار بیشینه و ترکیب بدنی و فشارخون سیستولیک بهتر از گروه کنترل بود.

    بحث و نتیجه گیری

    با در نظر گرفت جوانب احتیاط از تمرینات مقاومتی با سیستم عملکرد محیطی قلب برای افراد مبتلا به پرفشارخونی برای افزایش قدرت، ترکیب بدنی و همچنین درمان پرفشارخونی می توان استفاده کرد.

    کلید واژگان: تمرینات مقاومتی, سیستم تمرینی, پرفشار خونی
    Maghsoud Nabilpour *, Khadijeh Irandoust
    Background and Aims

    Exercising is an effective and low-risk treatment for people with hypertension. Based on the aim of this study, we evaluated the effect of Peripheral heart action on body composition and blood pressure in people with high blood pressure.

    Materials and Methods

    In this study, 23 men with body mass index of 23-28 and the age range of 38-43 with high blood pressure were randomly selected. Twelve of them were practised by Peripheral heart action training for 36 sessions. Also, 11 people were selected as control group. Systolic and diastolic blood pressure, skinfold, and one-repetition maximum (1RM) test before and after 36 sessions were measured. Descriptive statistical methods and t-correlation were used for data analysis.

    Results

    Definite findings showed that after 36 sessions of systolic and diastolic resistance training, blood pressure and wrinkles decreased significantly (P

    Conclusion

    Finally, resistance training with a peripheral heart action for people with high blood pressure to increase strength, body composition and high blood pressure treatment can be used.

    Keywords: Resistance training, exercise system, high blood pressure, hypertension
  • افشار جعفری، مجید جهانی، مقصود نبیل پور*
    هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر چهار هفته تمرینات هوازی با و بدون مکمل دهی ال-آرژنین بر سطح پروتئین واکنشگر-C سرمی و ترکیب بدنی در مردان چاق بود.
    20 مرد چاق داوطلب با شاخص توده بدنی 4/38-30 کیلوگرم بر متر مربع در غالب یک طرح نیمه تجربی به طور تصادفی دو گروه همگن شامل تمرینمکمل آل-آرژنین (10 نفر) و تمریندارونما (10 نفر) جایگزین شدند. داوطلبین به مدت یک ماه (15 جلسه) در یک دوره یک ماهه تمرینات هوازی با شدت 65% الی 85% ضربان قلب بیشینه پرداختند. ترکیب بدنی و سطح پروتئین واکنشگر-C سرمی در هر دو گروه قبل از شروع قرارداد تمرینی و 12 ساعت بعد از اتمام آخرین جلسه تمرینی اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمونهای t مستقل و همبسته در سطح معنی داری 05/0 بررسی شد.
    P).
    کلید واژگان: تمرین هوازی, مردان چاق, پروتین واکنشگر C
    Majid Jahani, Maghsod Nabilpour*
    Aims: The purpose of the present study was to examine the effect of 4 weeks of aerobic training with and without L-Arginine supplementation on the level of reactive protein C serum and body composition in obese men.
    Methods
    : 20 male volunteers obese with body mass index 30-38/4 kilograms per of square meters in the form of a quasi-experimental design randomly assigned to in two homogenous groups include training L- Arginine supplements(n=10) and training-placebo (n=10) for each 6 mg per kg of body weight were replaced. The volunteers in a period of 15 sessions of aerobic exercise with 65 to 85 percent HR max participated. Body composition and c serum levels of reactive protein in both groups before and 12 hours after the last training protocol were measured.
    Body composition and level of serum CRP in both groups before starting exercise protocol and 12 hours after the last training was measured. Also from descriptive statistics (mean and standard deviation) and from independent and paired t-test in and significant level was 0/05 assessed.
    Results
    Body fat percentage only in training in addition to L-Arginine supplementation significantly form was found reduced. While reactive protein C serum in both groups significantly decreased. However, the results showed that the rate of decline reactive protein C serum. In addition to supplements significantly more than the placebo group (P >0.05).
    Conclusion
    It is recommended to obese men in order to improve body composition and reduce general inflammation along with aerobic exercises use L-Arginine supplements
    Keywords: Aerobic exercise, obese men, C, reactive protein
  • مقصود نبیل پور *، علیرضا آقابابا، لیلا سلطانی
    زمینه و هدف
    ویژگی های روانشناختی و پیکری موجب ارتقای کیفیت اجرای ورزشکاران و برتری آن ها در رقابت ها شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط هوش هیجانی، موفقیت ورزشی و سوماتوتایپ بازیکنان نخبه تیم ملی کبدی ایران بود.
    روش شناسی
    جامعه آماری تحقیق را 28 بازیکنی دعوت شده به اردوی تیم ملی کبدی ایران تشکیل می دهند. برای اندازه گیری هوش هیجانی در ورزش از پرسشنامه لان و همکاران و برای موفقیت ورزشی از پرسشنامه موفقیت در ورزش واعظ موسوی و همکاران و برای اندازه گیری سوماتوتایپ از معیارهای انجمن ایساک استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش، از روش های آماری میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد بین برخی خرده مقیاس های هوش هیجانی و موفقیت ورزشی همبستگی مثبت وجود دارد (p<0/05). اما بین هیچ یک از خرده مقیاس های هوش هیجانی و موفقیت ورزشی با سوماتوتایپ همبستگی معناداری مشاهده نشد. همچنین تفاوت معنادار در دو خرده مقیاس اجرای روان و حساسیت به خطا بین بازیکنانی تیم ملی و سایر ورزشکاران نخبه کبدی وجود داشت.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد هوش هیجانی بتواند تبیین کننده ای برای انگیزه و موفقیت ورزشی باشد و عملکرد ورزشی را ارتقا دهد. همچنین در شرایطی که سوماتوتایپ افراد بسیار نزدیک به هم باشد عاملی برای انتخاب فرد و یا موفقیت در بین گروه نمی باشد.
    کلید واژگان: هوش هیجانی, موفقیت ورزشی, تیپ بدنی, بازیکنان کبدی
    Alireza Agha Baba, Leyla Soltani, Maghsod Nabilpour *
    Purpose
    Success in sports is dependent upon a combination of psychological and physical factors. The aim of this study was to investigate the relationship between emotional intelligence, sport success and somatotype and to compare the emotional intelligence in elite players and Iran youth national kabaddi players.
    Methods
    The research was a correlational field one. The statistical population consisted of 28 players invited to Iran national kabaddi team camp. Emotional intelligence questionnaire of Lan et al (2009), success in sport questionnaire of Vaez Mousavi et al (2015) and Isaac Society Criteria were used in order to investigate the emotional intelligence, sport success and somatotype, respectively. Data were analysed by descriptieve statistics, Pearson correlation coefficient, and independent t-test.
    Results
    The result showed a positive correlation between some subscales of emotional intelligence and sport success. But no significant correlation was observed between the subscales of emotional intelligence and sport success with somatotype. The results also showed a significant difference in the two subscales of psyche implementation and sensitivity to error between national team players and other kabaddi elite athletes (p<0.05)
    Conclusion
    : It seems that emotional intelligence as an effective factor in sport success can promotoe sport performance. In addition, when the somatotype is relatively similar in different individulas, it could not be regarded as an effective factor for selecting the player and/or success in a group.
    Keywords: Emotional Intelligence, Sport Success, somatotype, kabaddi players
  • مقصود نبیل پور *، رامین امیرساسان، علی ضرغامی
    مقدمه و هدف
    امروزه از ویژگی های پیکری و فیزیولوژیکی به منظور استعدادیابی و ارزیابی میزان آمادگی جسمانی ورزشکاران استفاده می شود. هدف از این پژوهش، بررسی نیمرخ آنتروپومتریک و برخی قابلیت های فیزیولوژیک و تعیین رابطه بین آن ها در بازیکنان جوان نخبه کبدی پسر ایرانی می باشد.
    روش شناسی: به این منظور 23 بازیکن تیم ملی جوانان کبدی با میانگین سنی 68/0±5/18 سال در این پژوهش شرکت کردند. متغیرهای آنتروپومتریکی شامل (قد، وزن، شاخص توده بدن و درصد چربی) و ویژگی های فیزیولوژیکی شامل (توان هوازی و بی هوازی، سرعت، چابکی و پرش جفت دوطرفه، قدرت دست، انعطاف پذیری و استقامت عضلات شکمی) اندازه گیری شد. داده های حاصله توسط آمار توصیفی (میانگین ± انحراف استاندارد) و ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط بین متغیرهای پژوهش بر اساس هدف های مورد نظر در سطح معنی داری 0.05P< آنالیز شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد میانگین قد (97/3 ±26/176) سانتی متر، وزن (11/3±39/64) کیلوگرم، شاخص توده بدن (09/1±86/20)، 36 متر سرعت (25/±34/5) ثانیه، انعطاف (71/4±64/35) سانتی متر، چابکی (31/±20/9) ثانیه، توان (10/401±05/4330) وات، قدرت دست (28/6±09/68) کیلوگرم، دراز و نشست (14/6±33/60) تکرار، پرش دوطرفه (76/8±74/156) تکرار و در آزمون توان هوازی دوی 1600 متر (36/±52/5) دقیقه و ثانیه به دست آمد. هم چنین بررسی همبستگی نشان داد که بین سرعت دویدن 36 متر با توان بی هوازی (0.05P<، 63%) و انعطاف (0.05P<،53%-)، بین استقامت میان تنه و توان هوازی (0.05P<، 56%) و چابکی (0.05P<)، 44%)، بین استقامت عضلانی پا با شاخص توده بدن (0.05P<، 41-%) و قدرت (0.05P<، 52%) ارتباط معنی دار وجود دارد.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد مسائل تکنیکی و تاکتیکی در موفقیت تیم های هند نقش بیشتری بازی می کند. با این حال مربیان می توانند از ویژگی های پیکری و فیزیولوژیکی به منظور ارزیابی مستمر وضعیت بدنی و آمادگی جسمانی بازیکنان و استعدادیابی بازیکنان مستعد استفاده نمایند.
    کلید واژگان: کبدی, آنتروپومتریکی, آمادگی جسمانی, ترکیب بدنی, استعدادیابی
    Nabilpour M. *, Amirsasan R., Zarghami A
    Introduction
    nowadays anthropometric characteristics and physiological in order to used for talent identification and evaluation of an athlete's fitness. The purpose of this study was evaluating the anthropometric profile and physiological capabilities of the relationship among them Iranian elite male kabaddi players in the young.
    Methods
    For this purpose, twenty- three young national players of the kabaddi team participated in this study. The anthropometric variables included height, weight, BMI, and body fat percentage. The physiological characteristics consisted of aerobic power and anaerobic, speed, agility, bilateral jump, upper body strength, flexibility and sit- up was measured. The obtained data was analyzed by descriptive statistics (mean ± standard deviation) and Pearson correlation coefficient for determining the relationship between the variables of study based on the intended targets in the level of 0/05.
    Results
    The result showed that the average height (176±3/97)cm, Weight (64/39±11/3) kg, BMI (20/86±1/09), 36meters (5/34±0/25) seconds, flexibility (35/64±4/71) cm, agility(9/20±0/21) seconds, power(4330/05±401/10) watts of power (28/6±09/68)kg, sit- ups(60/33±14/6) repeat, bilateral jump(156/74±8/76) repeat and in aerobic 1600 meters run test(5/52±0/36) minutes and seconds obtained. Also assessment of correlation showed that there was a significant relationship between 36 meters with anaerobic power of(r=%63, p≤0/05), flexibility(r= - %53, p≤0/05) and between the torso endurance and aerobic power capacity(r= %56, p≤0/05), agility(r= %44, p≤0/05), foot muscular endurance, BMI(r= %41, p≤0/05) and power(r= %52, p≤0/05).
    Conclusions
    It seems that the technical and tactical issues playing a more significant role in the success of the Indian team. However, coaches can anthropometric and physiological in order to continuously to evaluate the physical fitness of players and scouting talented players use.
    Keywords: Kabaddi, anthropometric, Body Composition, fitness, talent
  • مقصود نبیل پور، رامین امیر ساسان
    مقدمه و هدف
    تعیین حجم تمرین از نکات کلیدی در طراحی تمرینات مقاومتی به حساب می آید. هدف از این تحقیق مقایسه اثرات دستکاری حجم تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه در مردان تمرین نکرده بود.
    روش شناسی: 18 مرد تمرین نکرده با دامنه سنی 24-20 سال به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها پس از اندازه گیری قدرت (1RM) در دو حرکت (پرس سینه و پرس پا) با آزمون کولموگروف-اسمیرنوف در دو گروه دو ستی ثابت (9=n) و ست هایی با توالی و حجم متغیر (9=n) همگن سازی شد. همچنین وزن و محیط ران نیز اندازه گیری شد. آزمودنی ها به مدت چهار هفته برنامه تمرینی مشترکی را اجرا کردند و پس از چهار هفته مجددا آزمون قدرت 1RM به عمل آمد و با رکوردهای جدید گروه دوستی همان برنامه را به مدت شش هفته دیگر ادامه دادند ولی گروه ست های متغیر در هر جلسه تمرینی ست های متغیری را در هر حرکت بر روی عضلات اعمال می کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t وابسته و آزمون t مستقل به ترتیب برای مقایسه تغییرات درون گروهی و بین گروهی در سطح p<0.05 استفاده شد.
    یافته ها
    قدرت یک تکرار بیشینه به طور معنی داری پس از پایان چهار هفته و پس از پایان شش هفته در تمام حرکات بالاتنه و پایین تنه در هر دو گروه به طور معنی دار افزایش یافت (P≤0.05). درصد افزایش قدرت بیشینه در پایین تنه و بالاتنه در گروه ست های با توالی و حجم متغیر بالاتر از گروه دو ستی ثابت بود. همچنین وزن در پایان چهار هفته و محیط ران در پایان ده هفته به طور معنی داری افزایش یافت (P≤0.05).
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد پس از سازگاری اولیه، بالاتنه و پایین تنه نسبت به یک حجم تمرینی مشخص پاسخ مشابهی می دهند. همچنین پس از سازگاری های اولیه، تمرینات با حجم بالا (سه ست) در مقایسه با حجم پایین (دو ست) سازگاری های بیشتری ایجاد می کند.
    کلید واژگان: نوبت تمرین, قدرت بیشینه, نسخه تمرینی
    Magsoud Nabilpour, Ramin Amir Sasan
    Aim: Determining the volume of exercise is key point of designing resistance training workout. The objective of this study was to compare the manipulation effects of resistance exercise volume on muscular strength of the upper and lower-body parts and effect of first movement in exercise prescription in the untrained men.
    Material and
    Methods
    18 untrained men from 20 to 24 age-ranges voluntarily participated in this research. The subjects were homogenized after strength measuring (IRM) in two movements (chest press and leg press) using Kolmogorov-Smirnov test in two, fixed two-set groups (n=9) and sets with varied Sequence and volume (n=9).also the weight and environments of Thigh was measured. The subjects performed a common exercise program for four weeks and after four weeks, strength test (IRM) was conducted again. Two-set group continued the same program with new records for six other weeks, but changeable sets group applied changeable sets in each movement on the muscles in each exercise session. Dependent t-test and independent t-test were used to analyze data respectively fro comparing intragroup and intergroup changes at p
    Results
    The strength of a maximum repetition increased significantly after four weeks and after six weeks in all upper and lower-body movements in both groups (p&le0.05). Percentage of increase in maximum strength on upper and lower-body in changeable sets group was higher than two-set group’s. also the weight in the end of fourth week and surrounding of Thigh in the end of 10th week significantly increased (p&le0.05).
    Conclusion
    It seems, after initial compatibility, upper and lower-body parts produce a similar response to specified exercise volume also after primary adaptation, exercises with high volume (3 sets) in comparison with low volume (2 set) had more adaptation prescription should not be fixed.
    Keywords: Exercise Set, Maximum Strength, Exercise Prescription
  • بررسی ارتباط بین سرسختی ذهنی، ذهن آگاهی و نیم رخ فیزیولوژیک بازیکنان جوان منتخب فوتبال
    مقصود نبیل پور*
    هدف

    امروزه عوامل روانی نقش تعیین کننده در موفقیت ورزشکاران نخبه در سطوح بالای رقابتی، جایی که آمادگی جسمانی ورزشکاران به بالاترین میزان ممکن می رسد، ایفا می کنند هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین عوامل روانی و آمادگی جسمانی بازیکنان جوان فوتبال می باشد.

    روش شناسی

    به این منظور 21 بازیکن شاغل در لیگ برتر جوانان با میانگین سنی 56/18 سال در این تحقیق شرکت کردند. به منظور سنجش سرسختی ذهنی و ذهن آگاهی به ترتیب از پرسشنامه سرسختی ذهنی اهواز و پرسشنامه بائر و همکاران استفاده شد. همچنین از آزمون میدانی بالک، 36 متر سرعت، پرش دوطرفه، و آزمون پرس سینه و پرس پا برای اندازه گیری ویژگی های فیزیولوژیک استفاده شد.

    نتایج

    یافته های ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین نمره کلی ذهن آگاهی با سرسختی ذهنی و ویژگی های فیزیولوژیک ارتباط معناداری وجود ندارد اما بین سرسختی ذهنی و برخی خرده مقیاس های ذهن آگاهی و نیم رخ فیزیولوژیک در بین بازیکنان جوان فوتبال ارتباط معناداری وجود داشت. هرچند این رابطه در تمامی پستهای بازی همسان نبود.

    بحث و نتیجه گیری

    علیرغم اینکه بازیکنان فوتبال می بایست سطح معینی از مهارتهای روانی را آموزش ببینند و این مهارتها را توسعه دهند اما بنظر می رسد پستهای مختلف بازی نیازمند مهارتهای روانی ویژه هر پست باشند.

    کلید واژگان: مهارتهای روانی, آمادگی جسمانی, بازیکنان فوتبال
    The relationship between mental toughness, Mindfulness and physiological profile of young Elite players football

    Introduction The psychological factors plays a decisive role in the success of elite athletes at the highest levels competition, where fitness of athletes reaches to the highest possible level, Purpose of this study is to investigate the relationship between mental factors and physical fitness of young football players Methodology For this purpose, 21 employed in Youth League player with an average age of 56/18 years participated in the study. In order to assess the mental toughness and Mindfulness Respectively used Ahvaz mindfulness questionnaire and Baer et al questionnaire. Also field test of bulk, 36 meter, two-way jump, bench press and leg press test was used to measure physiological characteristics. Results The results of the Pearson correlation coefficient showed that there is not significant relationship between the total score of Mindfulness and physiological characteristics. But there was significant relationship between mental toughness and some subscales mindfulness and physiological profile in the young football players. Discussion and Conclusions Despite football players must have trained a certain level of mental skills, and develop this skills. But it seems different positions of game requires Appropriate mental skills for specific posts

    Keywords: mental skills, fitness, football players
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال