دکتر غفار زارعی
-
تاثیرهمگرایی قوای سه گانه بر توسعه پایدار جمهوری اسلامی ایراناز مباحث بسیار مهم جهان امروز بحث توسعه و پیشرفت جوامع وکشورها می باشد که این امر نیازمند همراهی، مساعدت و همفکری در ظل تشکیلات قوی، منسجم، نظم پذیرو قانون مدارمی باشد که برخی از کشورها دراین محورگام گذاشته اند و ثمرات خوبی نیز بدست آورده اند. جامعیت و یکپارچگی کشور ما، اقتضا می کند که بین قوای سه گانه ، با وجود تفکیک قوا، هماهنگی درراستای همگرایی درتحقق اهداف وتعالی و اصلاح سریع و دقیق ساختاربرقرار باشد. زیرا هدف از حکومت ودولت در جوامع، فراهم نمودن امکانات لازم جهت رفاه وآسایش مردم با توجه به دستورات و قوانین موضوعه ارائه شده است. اما در کشور ما بر اساس قانون اساسی علاوه بر موردفوق الذکر مبانی ارائه شده از طرف شارع مقدس و سیره پیامبر(ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) نیز مطمح نظروسرلوحه می باشد. بدین منظور، روابط قوای سه گانه و حدود استقلال آنها جهت پیشبرد اهداف روشن گردیده و همگرایی لازم برای تحقق اهداف توسعه و پیشرفت داشته باشند ، بنابراین موضوع بسیار مهم و حیاتی جلوه می کند.کلید واژگان: همگرایی, قوای سه گانه, توسعه پایدار, جمهوری اسلامی ایرانThe effect of the convergence of three forces on the sustainable development of the Islamic Republic of IranOne of the most important topics in today's world is the development and progress of societies and countries, which requires support, assistance and consensus under strong, coherent, orderly and law-abiding organizations that some countries have taken steps in this direction and have achieved good results. . The comprehensiveness and integrity of our country requires coordination between the three powers, despite the separation of powers, in order to achieve convergence in achieving the goals and excellence and quick and accurate reform of the structure. Because the goal of government in societies is to provide the necessary facilities for the well-being and comfort of the people according to the orders and laws. But in our country, according to the constitution, in addition to the above-mentioned, the principles provided by the holy Shariah and the way of the Prophet (PBUH) and the infallible imams (peace be upon them) are also considered. For this purpose, the relations of the three forces and the limits of their independence are clarified to advance the goals and have the necessary convergence to realize the goals of development and progress, so the issue appears to be very important and vital.Keywords: Convergence, Triple Forces, Sustainable Development, Islamic Republic Of Iran
-
آشفتگی سیاسی دو قرن اخیر افغانستان و عملکرد نامطلوب حکومت چهار ساله مجاهدین (ش75-1371) که ناامنی، فساد و فقر شدید فرهنگی و اقتصادی را در پی داشت زمینه مناسبی را برای ظهور طالبان در صحنه سیاسی افغانستان آورد. کشور افغانستان به لحاظ تاریخی ، فرهنگی و سرزمینی دارای اشتراکات بسیاری با کشور ایران است . اما به رغم این اشتراکات زیاد، چالش های گوناگونی در مسیر همگرایی این دو کشور وجود دارد. هدف مقاله حاضر چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افعانستان (مطالعه موردی: حکومت طالبان) که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است سوال اصلی پژوهش در مورد چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افعانستان در حکومت طالبان چیست؟نقش جمهوری اسلامی ایران در فرآیند جنگ و صلح در افغانستان چگونه ارزیابی می شود؟پیشینه روابط جمهوری اسلامی با افغانستان تا چه اندازه می تواند در سیاست خارجی دو کشور با توجه به حاکمیت طالبان تاثیرگذار باشد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که چالش هایی از جمله آینده ی مبهم چگونگی برخورد طالبان با شیعیان افغانستان و تنش بر سر هریرورد و همچنین جمهوری اسلامی ایران به دلیل تقابل با امریکا و حضور این کشور در افغانستان در تداوم جنگ در افغانستان نقش دارد و پیشینه روابط جمهوری اسلامی با افغانستان می تواند در سیاست خارجی دو کشور با توجه به حاکمیت طالبان در آینده در روابط دو کشور تاثیرگذار باشد.
کلید واژگان: ژئوپلیتیک, افغانستان, ایران, چالش ها, فرصت هاThe political turmoil of the last two centuries in Afghanistan and the unfavorable performance of the four-year Mujahideen government (1371-1975), which resulted in insecurity, corruption and severe cultural and economic poverty, created a suitable environment for the emergence of Taliban in the political scene of Afghanistan. Historically, culturally, and territorially, Afghanistan has a lot in common with Iran. But despite these many commonalities, there are various challenges in the path of convergence of these two countries. purpose of this article is the challenges and opportunities of Iran's foreign policy towards Afghanistan (case study: Taliban government), which is done using the descriptive-analytical method. main question of the research is about the challenges and opportunities of Iran's foreign policy towards Afghanistan in the government. What is Taliban? How is role of the Islamic Republic of Iran in the process of war and peace in Afghanistan evaluated? To what extent can history of relations between Islamic Republic of Iran and Afghanistan affect foreign policy of two countries, considering the rule of Taliban? results of research show that challenges such as unclear future of how Taliban will deal with Shiites of Afghanistan and tension over Harivard, as well as Islamic Republic of Iran due to its confrontation with America and presence of this country in Afghanistan, play a role in continuation of war in Afghanistan, and history of relations Islamic Republic of Afghanistan can be influential in foreign policy of two countries due to the Taliban's rule in future in relations between two countries.
Keywords: Geopolitics, Afghanistan, Iran, Challenges, Opportunities -
روابط بین کشورها متکی بر شرایط اقتصادی، امنیتی، جغرافیایی و فرهنگی است. اگرچه وضعیت این عوامل در عصر جهانی شدن دستخوش تغییر می شود، اما اینکه بگوییم این عوامل تاثیری بر روابط دو کشور ندارد، درست نیست. ایران و آذربایجان به عنوان همسایه دارای اشتراکات فرهنگی، تاریخی، مذهبی هستند. با این وجود، روابط دو کشور با چالش های خاصی روبرو بوده است. یکی از اصلی ترین چالش ها، مسئله قره باغ بوده است که در دو سطح امنیتی و اقتصادی در این پژوهش به آن پرداخته شده است. این پژوهش با هدف بررسی تبعات اقتصادی و امنیتی مناقشه قره باغ بر جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. سوال اصلی اینگونه مطرح شده است که مناقشه قره باغ چگونه چه تبعات اقتصادی-امنیتی را می تواند برای جمهوری اسلامی ایران داشته باشد؟ یافته ها حاکی از آن است که تبعات و چالش ها در این دو حوزه در گستره ی مواضع جمهوری اسلامی، تعارض در زمینه ی انرژی و روابط آذربایجان-اسرائیل، در کنار تقابل و ورود سیاست و ایدئولوژی در خصوص روابط اقتصادی این دو کشور است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است.کلید واژگان: قره باغ, آذربایجان, ارمنستان, ایران, امنیتJournal of Social-Political Studies of Iran's Culture and History, Volume:3 Issue: 1, 2024, PP 87 -123Relations between countries are based on economic, security, geographical and cultural conditions. Although the status of these factors is changing in the age of globalization, it is not true to say that these factors do not affect the relations between the two countries. As neighbors, Iran and Azerbaijan have cultural, historical and religious commonalities. Nevertheless, the relations between the two countries have faced certain challenges. One of the main challenges has been the Nagorno-Karabakh issue, which has been addressed in this research on both security and economic levels. This research was conducted with the aim of investigating the economic and security consequences of the Karabakh conflict on the Islamic Republic of Iran. The main question is how the Karabakh conflict can have economic and security consequences for the Islamic Republic of Iran. The findings indicate that the consequences and challenges in these two areas are within the scope of the positions of the Islamic Republic, the conflict in the field of energy and relations between Azerbaijan and Israel, along with the confrontation and the introduction of politics and ideology regarding the economic relations of these two countries. This research is done using descriptive-analytical method.Keywords: Karabakh, Azerbaijan, Armenia, Iran, Security
-
جهانی شدن به عنوان تشدید روابط بین تعداد فزاینده ای از سیاست ها درک می شود، هم به این معنا که روابط متراکم تر می شود و هم به این معنا که سرعت تعامل افزایش می یابد. آنچه در حوزه سیاست خارجی رخ می دهد، بخشی از یک تغییر گسترده تر در رویه های دولتی است، به دور از حکومت مستقیم به سمت حکومت از راه دور. وزارتخانه های خارجه به سایر بخش های دستگاه دولتی در حکومت از طریق سایر نهادهای دولتی و نیز غیردولتی ملحق می شوند. سوال و هدف محور این پژوهش این است که چه دلایل باعث دگردیسی سیاست عربستان نسبت به جنگ یمن بخصوص از سال 2020 شد. استفاده عربستان سعودی از کمک های خارجی به عنوان ابزاری برای نظم و کنترل سیاسی نه تنها تحت کنترل است بلکه از طریق روابط پیچیده و چند وجهی پادشاهی با یمن، که ویژگی ها و موارد احتمالی آن مستلزم بررسی کامل است. همه این تاثیرات خارجی با میانجیگری اولویت ها و برداشت های رهبری عربستان سعودی انجام می شود، که تصمیمات آنها نیز تحت تاثیر مبارزات نخبگان، سیاست داخلی و ترتیبات نهادی قرار می گیرد و یمن همواره منبعی برای نگرانی است.کلید واژگان: نوواقع گرایی, عربستان, یمن, نظام بین الملل, نفت
-
الگوی نظام سیاسی در هر جامعه همواره تحت تاثیر باورها و ارزش های آن جامعه قرار دارد. این موضوع در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357، شکل برجسته تری به خود گرفته است. در همین راستا پژوهش حاضر با مورد مطالعه جامعه دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاه شیراز، درصدد بررسی تاثیر باورها و ارزش های مذهبی بر شکل گیری و تحقق الگوی مردمسالاری دینی می باشد. براساس فرمول کوکران تعداد 332 نفر بعنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند و به روش t تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد تحقق الگوی مردمسالاری دینی تحت تاثیر نگرش مردم جامعه ایران نسبت به مولفه های این الگو قرار دارد. همچنین از منظر دیپلماسی عمومی، تحقق الگوی مردمسالاری دینی به منزله پذیرش شکل متمایزی از اداره جامعه است که می تواند عاملی برای گسترش اندیشه انقلاب اسلامی نیز تلقی شود. از این منظر، صدور الگوی مردمسالاری دینی به منزله صدور ارزشهای انقلاب اسلامی در مرحله جدید انقلاب اسلامی است. استدلال دیگری که مطرح است اینکه پیوند دین و ارزشهای سیاسی توسط انقلاب اسلامی، الگوی خاص و متمایزی است که به طور واضح، نفی تبلیغ الگوی سکولاریسم از یک طرف و نفی ناکارآمد نشان نقش دین در اداره جوامع اسلامی از طرف دیگر است.
کلید واژگان: انگاره ها و عقاید مذهبی, مردمسالاری دینی, انقلاب اسلامی, کشورهای مسلمانThe model of the political system in any society is always influenced by the beliefs and values of that society. This issue has taken a more prominent form in Iranian society after the Islamic revolution of 1357.with the study of the community of humanities students of the Islamic Azad University of Shiraz University, aims to investigate the influence of religious beliefs and values on the formation and realization of the model of religious democracy. Based on Cochran's formula, 332 people were selected as the sample size by simple random sampling method and were analyzed by t-test method. The findings show that the realization of the model of religious democracy is influenced by the attitude of the people of the Iranian society towards the components of this model. the realization of the model of religious democracy means the acceptance of a distinct form of society administration, which can also be considered as a factor for the expansion of the Islamic Revolution. From this point of view, issuing the model of religious democracy means issuing the values of the Islamic Revolution in the new stage of the Islamic Revolution. Another argument is that the link between religion and political values by the Islamic revolution is a special and distinct model, which is clearly a negation of the propagation of the model of secularism on the one hand and an ineffective negation of the role of religion in the administration of Islamic societies on the other hand.
Keywords: religious ideas, beliefs, religious democracy, Islamic revolution, Muslim countries -
پس از خروج ایالات متحده از توافق هسته ای قدرت های جهانی با ایران موسوم به برجام، آمریکایی ها به همراه همپیمانان منطقه ای خود کارزاری را علیه ج. ا. ایران شروع نمودند که به کارزار «فشار حداکثری» موسوم گشت. رییس جمهور وقت ایالات متحده که از دوران مبارزات انتخاباتی خود مخالف برجام بود آنرا یک توافق بد برای این کشور می دانست. سرانجام با صدور فرمانی حکم به خروج از این توافق داد. هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش اصلی است که هدف از سیاست فشار حداکثری ایالات متحده علیه ایران چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که پس از کنار نهادن استراتژی هژمونی لیبرال در دوران ریاست جمهوری اوباما و روی آوردن به استراتژی موازنه سازی کرانه ای، سیاست خاورمیانه ای این کشور به پیروی از استراتژی کلان آن در صدد جلوگیری از پیدایش یک قدرت هژمون منطقه ای بوده است. برخلاف دوره اوباما که سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده مبتنی بر احاله مسیولیت به هم پیمانان منطقه ای این کشور بود در دوره ترامپ امریکا برای برقراری موازنه قدرت در خاورمیانه مستقیما از طریق کارزار فشار حداکثری وارد عمل شد. سیاست فشار حداکثری در واقع استراتژی موازنه سازی این کشور در برابر ج. ا. ایران بوده است. اقدامات ایالات متحده عبارت بودند از تحریم، همکاری نظامی با هم پیمانان و ایتلاف سازی تا از یکسو با تضعیف ایران و از سوی دیگر با تقویت متحدان خود به اعاده موازنه قدرت در خاورمیانه بپردازد. پژوهش حاضر کیفی از نوع تبیین علی و جمع آوری داده ها و اطلاعات به روش کتابخانه ای انجام شده است.
کلید واژگان: خاورمیانه, موازنه قدرت, سیاست فشار حداکثری, ایالات متحده آمریکا, ایرانAfter withdrawal of US from JCPOA, Americans and their regional allies began a campaign against Iran that was known as maximum pressure campaign. Former US president who was dissident with JCPOA during his presidential campaign knew that deal as a bad deal. He ordered to withdraw US from JCPOA ultimately.in this research we want to answer to this question that what was objective of maximum pressure campaign against Iran. Research’s findings after putting aside of liberal hegemony as American grand strategy and attention to offshore balancing during Obama presidency, US middle eastern policy was made based on preventing of rise of a regional hegemon power. Unlike Obama period was based on Referral of responsibility in Trump era America acted directly to establish balance of power by maximum pressure campaign.in fact that policy was balancing strategy against Iran. America’s actions consist of sanctions, military cooperation with its allies and to regional coalition building. Americans tried with weakening of Iran and supporting of their allies rebalance in Middle East. This research is analytical descriptive and to collect data and information we used of library method.
Keywords: Middle East, Balance of Power, Maximum pressure campaign, United States of America, Iran -
نشریه مطالعات منافع ملی، پیاپی 30 (زمستان 1401)، صص 105 -126
خاورمیانه در دهه 2010 تا 2020 بیش از گذشته بحرانی شده است. این بحران نشات گرفته از موضوعاتی از قبیل موج دموکراسی خواهی، افزایش تنش بین کشورهای منطقه ای، داعش و بحران سوریه و... بوده است. به همین دلیل روابط و همچنین اتحادها و ایتلاف کشورهای منطقه ای نیز با دگردیسی مواجه شده است. یکی از این تحولات روابط بین عربستان و رژیم صهیونیستی در سال های اخیر است. نزدیکی تاکتیکی عربستان بعنوان محورکشورهای عربی منطقه و جهان اهل تسنن و رژیم صهیونیستی از اهمیت خاصی برخوردار است. دلایل مختلف داخلی، منطقه ای و بین المللی باعث نزدیکی بیشتر عربستان و رژیم صهیونیستی شده است. در این راستا می توان به چالش های داخلی عربستان، افزایش قدرت منطقه ای ایران، بحران یمن، کاهش نفوذ منطقه ای عربستان، فشار دولت ترامپ بر مدیران عربستان و... اشاره کرد. البته باید گفت که عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی بیشتر تاکتیکی است، چرا که روابط رژیم صهیونیستی و عربستان بنا به دلایلی همچون محور جهان تسنن، عربستان خاستگاه اصلی افراط گرایی و جنبش های ضد صهیونیستی، نگرش منفی سران صهیونیسم به سران اعراب و... نمی تواند استراتژیکی شناخته شود.
کلید واژگان: عربستان, رژیم صهیونیستی, ایران, خلیج فارس, ائتلاف منطقه ایThe Middle East has become more critical in the 2010-2015 decade than ever before. This crisis has originated from issues such as the wave of democratization, increasing tensions between regional countries, ISIS and the Syrian crisis. For this reason, relations as well as alliances and coalitions of regional countries have also undergone a transformation. One of these developments is the relationship between Saudi Arabia and the Zionist regime in recent years. The tactical proximity of Saudi Arabia as the axis of the Arab countries of the region and the Sunni world and the Zionist regime is of special importance. In this regard, we can mention the internal challenges of Saudi Arabia, increasing Iran's regional power, the crisis in Yemen, reducing Saudi regional influence, the Trump administration's pressure on Saudi officials, and so on. Of course, it should be said that the normalization of relations between Saudi Arabia and the Zionist regime is more tactical. Because the relations between the Zionist regime and Saudi Arabia cannot be considered strategic for reasons such as being the center of the Sunni world, Saudi Arabia is the main origin of extremism and anti-Zionist movements, the negative attitude of the Zionist leaders towards the Arab leaders.
Keywords: Saudi Arabia, Israel, Iran, Persian Gulf, Regional Coalition -
یکی از راه های مهم و اساسی برای دستیابی کشورها به منافع راهبردی، شرکت موثر در سازمان های منطقه ای می باشد. زیرا که همکاری در این سازمانها اصولا بر پایه اهداف و منافع مشترک بنا نهاده شده است. تشکیل هسته اولیه سازمان همکاری شانگهای با هدف تقویت اعتماد متقابل و خلع سلاح در مرزهای کشورهای تازه به استقلال رسیده اتحاد جماهیر شوروی شامل روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان با کشور چین در 26 آوریل 1996م در شهر شانگهای چین تحت عنوان شانگهای 5 تاسیس گردید و در ژوین 2001م به عنوان سازمان همکاری شانگهای تغییر نام یافت. سازمان همکاری شانگهای در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین گروه بندی های چندجانبه منطقه ای شناخته می شود و به لحاظ حجم گسترده حوزه فعالیت خود، از ابتدای تاسیس تاکنون، همواره از جنبه های گوناگون مورد توجه قرار گرفته است، و به همین دلیل (فراگیر بودن وظایف محوله) در خصوص ماهیت واقعی و حوزه فعالیت اصلی این سازمان، بحث های فراوانی وجود داشته است. جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی است که از یک طرف به سبب همجواری منطقه ای و وجود پیوندها و منافع مشترک و از طرف دیگر به دلیل فشارهای سیاسی و تحریم های اعمالی از سوی غرب، از ابتدای فعالیت سازمان، خواهان عضویت در آن شد. که در سپتامبر 2021 پس از طی فراز و نشیب-های فراوان توانست نظر موافقت تمامی اعضای دایم سازمان را برای اخذ پذیرش دایم جلب نماید.
کلید واژگان: سازمان های منطقه ای, سازمان همکاری شانگهای, جمهوری اسلامی ایران, چالش های پیش رو, حمایت اعضاءOne of the most important and fundamental ways for countries to achieve strategic interests is to participate effectively in regional organizations. Because cooperation in these organizations is basically based on common goals and interests. The core of the SCO was established on April 26, 1996 in Shanghai, China, with the aim of strengthening mutual trust and disarmament on the borders of the newly independent Soviet Union, including Russia, Kazakhstan, Kyrgyzstan, and Tajikistan with China. In June 2001, it was renamed the Shanghai Cooperation Organization. The Shanghai Cooperation Organization is currently recognized as one of the most important multilateral regional groupings, and in terms of the vast scope of its activities, since its inception, it has always been considered from various aspects, and For this reason (comprehensiveness of assigned tasks) there has been much debate about the true nature and scope of the organization's core activities. The Islamic Republic of Iran is one of the countries that, on the one hand, due to regional proximity and the existence of ties and common interests, and on the other hand, due to political pressures and sanctions imposed by the West, from the beginning of the organization, applied for membership. In September 2021, after many ups and downs, he was able to obtain the consent of all permanent members of the organization for permanent admission.
Keywords: Regional organizations, Shanghai cooperation organization, Islamic Republic of Iran, Upcoming Challenges, Member Support -
الگوی توسعه نهادی یکی از روش های مشارکت سیاسی مردم در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران می باشد. هر چند توسعه نهادی و مشارکت سیاسی توده ای دارای قرابت هایی با یکدیگر هستند، اما توسعه نهادی از عمق و پایداری بیشتری برخوردار است و می تواند اهداف قانون اساسی و اسناد بالادستی را در زمینه مشارکت سیاسی تعمیق و توسعه نماید. هدف پژوهش حاضر بررسی راهکارهای تحقق مشارکت سیاسی در ج.ا.ایران از منظر توسعه نهادی است که در میان دانشجویان و اساتید دانشگاه آزاد شیراز صورت گرفته است. جامعه آماری مورد نظر تعداد 384 نفر می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های بدست آمده از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار آماریSPSS ، در دو سطح تجزیه و تحلیل شده است. در سطح اول با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و در سطح دوم با استفاده از روش های آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای)، داده های بدست آمده از سوال های پرسشنامه تجزیه و تحلیل شده و به سوال های پژوهش پاسخ داده می شود. نتایج تحقیق نشان داد که توسعه نهادی یکی از ضرورت های انقلاب اسلامی در دهه چهارم و پس از آن است.
کلید واژگان: مشارکت سیاسی, توسعه نهادی, جمهوری اسلامی ایران, مشارکت توده ای, دانشگاه آزاد شیرازInstitutional development model is one of the methods of people's political participation in the political system of the Islamic Republic of Iran. Although institutional development and mass political participation are closely related, institutional development is more profound and sustainable and can deepen and expand the constitutional goals and upstream documents on political participation. The purpose of this study is to investigate the strategies for achieving political participation in the Islamic Republic of Iran from the perspective of institutional development that has been done among students and professors of Shiraz Azad University. The statistical population is 384 people who have been selected by simple random sampling. The data obtained from the questionnaire were analyzed using SPSS statistical software at two levels. In the first level, using descriptive statistical methods (frequency, mean and standard deviation) and in the second level, using inferential statistical methods (one-sample t-test), the data obtained from the questionnaire questions were analyzed and questioned. Research questions are answered. The results showed that institutional development is one of the necessities of the Islamic Revolution in the fourth decade and beyond..
Keywords: political participation, Institutional Development, Islamic Republic of Iran, Mass Participation, Shiraz Azad University -
هویت های هر جامعه تحت تاثیر شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن جامعه دارند. علیرغم وجود عناصر مشترکی که میان هویت ها و ساخت آنان وجود دارد، هویت برآمده از انقلاب اسلامی به دلیل برخاسته بودن از مبانی دینی و اسلامی دارای رویکرد متمایزی است. در همین راستا پژوهش حاضر درصدد است تا عناصر قوام بخش هویت ملی را از منظر اندیشه امام خمینی (ره) مورد بررسی قرار دهد. بنابراین سوال پژوهش این است که عناصر شکل دهنده گفتمان انقلاب اسلامی از منظر امام خمینی (ره) دارای چه خصایصی هستند؟فرضیه این است که عناصر استقلال، کرامت، ظلم ناپذیری، جدایی ناپذیری دین از سیاست و کمک به مستضعفان، محصور در یک مکان نیستند و قلمروها را در می نوردند. این رویکرد می تواند مبنایی برای منطقه ای و جهانی شدن اندیشه هویتی مورد نظر امام خمینی (ره) باشد که باعث فربه شدن هویت ملی و حمایت آن در خارج از مرزهای سرزمینی ایران می شود. در راس این مفاهیم، چتر فراگیر «امت اسلامی» به مثابه یک اصل اساسی مطرح است. روشی که در جهت بررسی این موارد مورد استفاده قرار گرفته است، روش توصیفی-تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای، دیدگاه ها و بیانات امام خمینی (ره) است.کلید واژگان: امام خمینی (ره), هویت ملی, انقلاب اسلامی, جغرافیای سیاسی, گفتمانThe identities of any society are influenced by the political, economic, cultural and social conditions of that society. Despite the existence of common elements between identities and their construction, the identity of the Islamic Revolution has a different approach due to its religious and Islamic principles. In this regard, the present study seeks to examine the consolidating elements of national identity from the perspective of Imam Khomeini's thought. Therefore, the research question is what are the characteristics of the elements that shape the discourse of the Islamic Revolution from Imam Khomeini's point of view? They are not places and they conquered territories. This approach can be a basis for regionalization and globalization of the idea of identity desired by Imam Khomeini (ra), which causes the fattening of national identity and its support outside the territorial borders of Iran. At the forefront of these concepts is the universal umbrella of the "Islamic Ummah" as a fundamental principle. The method that has been used to study these cases is the descriptive-analytical method and citing library sources, views and statements of Imam Khomeini.Keywords: Imam Khomeini, National Identity, Islamic Revolution, Political Geography, Discourse
-
منطقه خلیج فارس بدلیل اهمیت ژیوپلیتیک و ژیواکونومیک از اهمیت بسزایی برای بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای برخور دار است. منطقه خلیج فارس دارای کارکرد دوگانه؛ صلح/ جنگ و همگرایی/ واگرایی و امنیت درونزا/ برونزا بوده است. آنچه در این نوشتار مهم است واکاوی ماهیت امنیت برون زا بر مکانیسم منطقه گرایی کشورهای عربی خلیج فارس در حوزه سیاست داخلی و خارجی آنها می باشد. سیوال اصلی تحقیق اینست که امنیت برون زا بر مکانیسم منطقه گرایی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس چه تاثیری دارد ؟ فرضیه اصلی بر این است که منطقه گرایی کشورهای خلیج فارس بر اساس امنیت برون زا و متکی بر تامین امنیت منطقه ای از سوی قدرت های فرا منطقه ای استوار است و نگرش های پان عربی، ژیوپلیتیک شیعه و سنی ،حفظ سیستم سیاسی و اتحاد در مقابل بازیگران بزرگ منطقه ای باعث تشدید این استراتژی شده است. مطرح نمودن عناوینی مانند ناتوی عربی حتی در سطح نظری و موافقتنامه های دفاعی دوجانبه و چند جانبه با قدرت های بزرگ در راستای تکمیل پروزه امنیت برون زا می باشد.روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش گردآوری کتابخانه ای و اینترنتی است.کلید واژگان: منطقه گرایی, خلیج فارس, امنیت درون زا, کشورهای عربی, رقابت سیاسیDue to its geopolitical and geoeconomic importance, the Persian Gulf region is of great importance for regional and extra-regional actors. The Persian Gulf region has a dual function; peace/war and convergence/divergence and endogenous/exogenous security. What is important in this article is the analysis of the nature of exogenous security on the regionalism mechanism of the Arab countries of the Persian Gulf in the field of their domestic and foreign policy. The main question of the research is what effect does exogenous security have on the regionalism mechanism of the Arab countries of the Persian Gulf? The main hypothesis is that the regionalism of the Persian Gulf countries is based on exogenous security and relies on the provision of regional security by extra-regional powers, and pan-Arab attitudes, Shiite and Sunni geopolitics, maintaining the political system and unity against Large regional players have intensified this strategy. Bringing up topics such as Arab NATO even at the theoretical level and bilateral and multilateral defense agreements with great powers is in line with the completion of the exogenous security project. The research method is descriptive-analytical and based on library and internet collection methodsKeywords: regionalism, Persian Gulf, endogenous security, Arab countries, political competition
-
نگرش و درک نخبگان سیاسی، سهم به سزایی در تدوین نهادها و سازمان های حکومتی در هر دوره از تاریخ سیاسی کشورهای اسلامی بخصوص کشورهای در حال گذار سیاسی داشته است. در این دوره از جنبش های اسلامی نوین در کشورهای مسلمان، نقش و اثر گذاری نخبگان سیاسی از اهمیت بالایی برخور دار بود. ضرورت و اهمیت این نقش در چگونگی تبیین و تفسیر مفاهیم، ارزش ها، نهادها، ارکان، قوانین، مدیریت، کارآمدی، مقبولیت و در نهایت مطلوبیت حکومت متاثر از بینش نخبگان سیاسی بخوبی مشهود می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و مبتی بر روش گردآوری کتابخانه ای است. مقاله به این سیوال مهم و اساسی می پردازد که نقش نخبگان سیاسی در نهادینگی جنبش های اسلامی نوین در جهان اسلام چگونه می باشد؟ فرضیه اصلی بر اینست که ماهیت راهبردی و مدیریت نخبگان سیاسی در جنبش های اسلامی نوین با توجه به تصمیم سازی مطلوب، خودباوری سیاسی، تقویت هویت اسلامی و نهاد سازی کارآمد در جنبش های اسلامی منجر به طراحی مدل حکومت های اسلامی اصیل و انقلابی می گردد. با توجه به عدم نگرش و درک همه جانبه نخبگان سیاسی از آموزه ها و مفاهیم اصیل اسلامی،بدعت گذاری در تصمیمات سیاسی، انحراف در مسیر هویت سازی قیام های مردمی، بسیاری از جنبش های اسلامی در جهان اسلام با مشخصه عدم نهادینگی مواجه شده اند.کلید واژگان: نخبگان سیاسی, نهادینگی, جنبش های اسلامی, جهان اسلامThe attitude and understanding of the political elites has played a significant role in the formulation of governmental institutions and organizations in every period of the political history of Islamic countries, especially countries undergoing political transition. In this period of modern Islamic movements in Muslim countries, the role and impact of political elites was of great importance. The necessity and importance of this role is clearly evident in how to explain and interpret the concepts, values, institutions, pillars, laws, management, efficiency, acceptability and ultimately the desirability of the government influenced by the vision of the political elites. The research method is descriptive-analytical and based on the library collection method. The article deals with this important and fundamental question, what is the role of political elites in the institutionalization of modern Islamic movements in the Islamic world? The main hypothesis is that the strategic nature and management of political elites in modern Islamic movements with regard to optimal decision-making, political self-confidence, strengthening of Islamic identity and efficient institution building in Islamic movements leads to the design of authentic and revolutionary Islamic government models. Due to the lack of attitude and comprehensive understanding of the political elites of authentic Islamic teachings and concepts, innovation in political decisions, deviation in the path of identification of popular uprisings, many Islamic movements in the Islamic world have faced the characteristic of lack of institutionalization.
-
هدف این مقاله بررسی تاثیرات شبکه های اجتماعی بر رفتار سیاسی مردم ایران است. زیرا رسانه های جمعی در کشور ما به طور پیوسته در حال از دست دادن مرجعیت و اعتبارشان هستند. ریشه های این روند، هم به درون رسانه ها بر می گردد، هم به بیرون . در کنار برخی تحولات تکنولوژیک و تغییرات در اکوسیستم اطلاع رسانی، سیاست گذاری های حاکمیتی عامل مهمی بوده که طول سالهای گذشته، منجر به تضعیف رسانه ها و کاهش مرجعیت و اعتبار آنها شده است. جامعه آماری این تحقیق دربرگیرنده ی کل افراد ایران دارای حق رای بوده و به طور تصادفی به انتخاب 278 نفر پرداختیم. روش تحلیلی- همبستگی در دست یابی به اطلاعات مورد نظر در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. در این مقاله در پی پاسخ به این سوال می باشیم که شبکه های اجتماعی چه تاثیری بر رفتار سیاسی مردم ایران (از سال87-97) داشته است؟ بین استفاده از شبکه های اجتماعی بین سال های 87 تا 97 و رفتار سیاسی شهروندان رابطه مثبت وجود دارد، به عبارتی هرچقدر میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بیشتر می شود، رفتار سیاسی افراد در انتخابات تغییر بیشتری می کند.
کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, رسانه, مشارکت سیاسی, رفتار سیاسی و انتخاباتThe purpose of this article is to investigate the effects of social networks on the political behavior of the Iranian people. Because the mass media in our country are constantly losing their authority and credibility. The roots of this process go back to both the media and the outside world. Along with some technological developments and changes in the information ecosystem, governance policies have been an important factor that over the past years has led to the weakening of the media and the reduction of their authority and credibility. The statistical population of this study included all Iranians with the right to vote and we randomly selected 278 people. Analytical-correlation method was used to obtain the desired information in this study. In this article, we seek to answer the question of what effect social networks have had on the political behavior of the Iranian people (since 2008-2018)? There is a positive relationship between the use of social networks between 2008 and 2018 and the political behavior of citizens, in other words, the more the use of social networks increases, the more the political behavior of individuals in elections changes.
Keywords: Social Networks, Media, political participation, political behavior, elections -
احزاب در نظام سیاسی دموکراتیک به عنوان مهمترین ویژگی توسعه سیاسی، مورد بررسی قرار می گیرد. احزاب باعث میشوند تا طبقات مختلف شهری از جمله طبقه ضعیف و متوسط، کارگران، کشاورزان، روستاییان و برای احقاق حقوق خود، در سرنوشت سیاسی خویش دخیل شوند. این مقاله به بررسی نقش احزاب در توسعه سیاسی ایران و ترکیه می پردازد و در این راستا نقش مثبت یا منفی احزاب درگیر در توسعه سیاسی مورد مطالعه قرار می دهد و درصدد صورت بندی اشتراکات و تفاوت های آنهاست. چارچوب مفهومی مقاله بر نظریات توسعه گرایی متکی است و فرض آن بر این حدس استوار است که ویژگی ها، باورها و ارزش های هر دو کشور، نقشی تعیین کننده در نحوه و نتیجه فعالیت احزاب کشورهای ایران و ترکیه داشته است. روش تحقیق مقایسه تطبیقی مولفه های ارزشی احزاب ایران و ترکیه در فرایند توسعه سیاسی است. داده های مقاله از تحلیل های تاریخی ثانویه مقطع موردنظر برای دو کشور استخراج شده است. روش تحلیل کیفی و متکی بر مقایسه تفاوت ها و تشابهات شیوه های مواجهه احزاب سیاسی با مسایل توسعه است. این مقاله در نتیجه گیری استدلال می کند که سیاست در کشورهای خاورمیانه، با توجه به وضعیت تاریخی و فرهنگی آنها، اقتضایات خاص خود را دارد و تفاوت های ساختاری در تشکیلات سیاسی در تعامل با این خصوصیات موجد تفاوت توسعه سیاسی حاصل شده در دو کشور ایران و ترکیه است.
کلید واژگان: احزاب, توسعه سیاسی, ایران, ترکیهParties in a democratic political system are considered as the most important feature of political development. Parties cause various urban classes, including the poor and middle class, workers, farmers, peasants, to be involved in their political destiny in order to exercise their rights. This article examines the role of parties in the political development of Iran and Turkey and in this regard studies the positive or negative role of parties involved in political development and seeks to formulate their commonalities and differences. The conceptual framework of the article is based on developmentalist theories and its assumption is based on the assumption that the characteristics, beliefs and values of both countries have played a decisive role in the manner and outcome of the activities of the parties of Iran and Turkey. The research method is a comparative comparison of the value components of the Iranian and Turkish parties in the political development process. The data of the article are extracted from the secondary historical analysis of the section for the two countries. The method of qualitative analysis is based on comparing the differences and similarities between the ways in which political parties deal with development issues. This article concludes that politics in the Middle East countries, according to their historical and cultural status, has its own requirements and structural differences in political organizations in interaction with these characteristics create differences in political development in the two countries of Iran. And Turkey.
Keywords: Parties, Political Development, Iran, Turkey -
نشریه امنیت ملی، پیاپی 42 (زمستان 1400)، صص 75 -108با تغییر ترکیب انرژی جهانی به سمت منابع کم کربن، دنیای انرژی درحال ورود به عصر ازهم گسیختگی است. گذار جهانی انرژی بی وقفه ادامه دارد، اما آهنگ تغییرات در همه مناطق به یک اندازه نیست. در این میان، خلیج فارس چهره منحصربه فردی از گذار انرژی به نمایش گذاشته است که برپایه آن اگرچه مجموع تقاضای انرژی از این منطقه طی دو دهه گذشته تقریبا ثابت مانده، اما سهم منابع خلیج فارس در سبد مصرف کشورها و مناطق گوناگون جهان هیچ نسبتی با آن ندارد. گذار انرژی در خلیج فارس بیشتر به شکل تغییر الگوی ترانزیت انرژی از منطقه بهسمت بازارهای مصرف فهم میشود. از این رو، دورنمای کلی مقاله حاضر را کشف پیامدهای گذار جهانی انرژی بر امنیت دریانوردی خلیج فارس تشکیل میدهد. پرسش اصلی مقاله این است که «گذار جهانی انرژی تحت چه شرایطی امنیت دریانوردی در خلیج فارس را متحول خواهد ساخت؟» پاسخ اولیه این بوده است که «گذار جهانی انرژی تنها در صورت ارتقای همکاری های ژیواکونومی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس-چین به سطح همکاری نظامی و امنیتی منجر به تغییر الگوی امنیت دریانوردی در خلیج فارس خواهد شد.» چارچوب مفهومی حاکم بر مطالعه حاضر را ژیوپلیتیک گذار انرژی تشکیل می دهد. یافته های پژوهش که برپایه روش شناسی استنباطی به دست آمده اند، علاوه بر تصدیق فرضیه مقاله به این نتیجه منتهی میشوند که اگرچه تغییر در ژیواکونومی احتمالا با تغییر در ژیوپلیتیک همراه خواهدبود، اما تحقق آن در شرایط فقدان تحولات راهبردی و نظامی چندین دهه طول خواهدکشید.کلید واژگان: امنیت کشتیرانی, خلیج فارس, گذار انرژی, امنیت انرژی, الگوی تقاضای انرژیAs the global energy mix is shifting to low-carbon resources, the energy world is entering an era of disruption. The global energy transition continues, but the pace of change is uneven. The Persian Gulf has introduced a unique phase of energy transition through which, although the total energy demand from the region has remained almost constant over the past two decades, it has not relevant to the share of Persian Gulf resources in the consumption basket of the countries. The energy transition in the Persian Gulf is understood as the changing pattern of energy transit from the region. Therefore, this paper is to discover the implications of the global energy transition on the maritime security of the Persian Gulf. The main question of the article is: "how global energy transition change maritime security in the Persian Gulf?" The initial response is that "the global energy transition develops the pattern of maritime security only in case geo-economic cooperation between Arab countries of the Persian Gulf and China upgrades to the level of military and security cooperation." The findings, gained through an inferential methodology, substantiate the validity of the hypothesis and confirm that any change in geo-economics is likely to be accompanied by changing geopolitics, however, it may last decades under the absence of strategic and military developments.Keywords: Maritime Security, Persian Gulf, Energy Transition, Energy security, Pattern of Energy Demand
-
هدف پژوهش حاضر کشف بنیادی ترین گام برای پیاده سازی ابتکارهای مبتنی بر انگاره امنیت درونزا در خلیج فارس ازجمله «پویش صلح هرمز» است. از این رو پرسش اصلی مقاله این است که «زیربنایی ترین گام برای پیاده سازی پویش صلح هرمز کدام است؟» از آنجاکه لازمه پیاده سازی پویش صلح هرمز، تضعیف الگوی بی اعتمادی دیرینه درهم تنیده شده با عداوت معاصر میان ایران و شورای همکاری خلیج فارس به شمار می آید، فرضیه مقاله این بوده است که «بهبود مناسبات دوجانبه تهران-ریاض، زیربناییترین گام برای پیاده سازی پویش صلح هرمز به شمار می آید.» این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی (کیفی) بوده و در فرایند تحلیل یافته ها از روش شناسی استنتاجی استفاده شده است. چارچوب مفهومی حاکم بر مقاله نیز با اعمال نظریه موازنه تهدید بر نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای شکل گرفته است. یافته های مقاله در تکمیل فرضیه مقاله به این واقعیت اشاره دارند که اولا وجود حداقل درجاتی از همگرایی امنیتی میان تهران و ریاض برای پیاده سازی هرگونه الگوی امنیتی مبتنی بر انگاره امنیت درونزا در خلیج فارس ضروری است و ثانیا چون عربستان انگیزهای برای پیاده سازی ابتکارهای مبتنی بر امنیت درونزا در منطقه ندارد، تهران می تواند با ایجاد تفاهم با ریاض بر سر برخی مناطق نفوذ در خاورمیانه به کمینه شرایط لازم برای همگرایی امنیتی با عربستان سعودی دست یابد.
کلید واژگان: پویش صلح هرمز, امنیت درونزا, مجموعه امنیتی منطقهای, ایران, شورای همکاری خلیج فارسThis paper is aimed at exploring the most fundamental step for the implementation of initiatives based on the idea of endogenous security in the Persian Gulf, including the Hormoz Peace Endeavor (HOPE). Therefore, the main question is: “What is the most important fundamental step in implementing the HOPE?”. Since the implementation of the HOPE requires weakening of the durable patterns of amity and enmity intertwined with enmity between Iran and the GCC, the hypothesis says: “Improving Tehran-Riyadh bilateral relations is the most fundamental step in implementing the HOPE”. This research is descriptive-analytical and an inferential methodology is utilized to analyze the findings. The conceptual framework has also been formed through applying the Balance of Threat (BoT) theory to the Regional Security Complex theory. While completing the hypothesis, the findings show that, first, the existence of at least some degree of security convergence between Tehran and Riyadh is necessary to implement any security model based on the idea of endogenous security in the Persian Gulf. And second, since Saudi Arabia has no incentive to implement endogenous security initiatives in the region, Tehran can achieve the minimum necessary requisites for security convergence with this country, through establishing an agreement with Riyadh on some areas of influence in the Middle East.
Keywords: Hormuz Peace Endeavor (HOPE), Endogenous Security, Regional Security Complex (RSC), Iran, Gulf Cooperation Council (GCC) -
هدف اصلی پژوهش حاضر، «ارزیابی تاثیر مولفه های فرهنگ راهبردی ایرانیان بر واکنش تهران در برابر دیپلماسی قهرآمیز واشنگتن» است و این پرسش مطرح شده است که «فرهنگ راهبردی ایرانیان چه تاثیری بر پاسخ تهران در برابر خواسته های واشنگتن مبنی بر کوتاه آمدن از آرمانهای انقلاب اسلامی داشته است؟» یافته های پژوهش که با روش شناسی استنتاجی بدست آمده و با تکیه بر قوه فهم فردی تجزیه و تحلیل شده اند، نشان میدهند که 9 مولفه اصلی فرهنگ راهبردی ایرانیان در حوزه دیپلماسی و دفاعی شامل «شهادت طلبی»، «مقاومت»، «تاکید بر بازدارندگی»، «انعطاف پذیری تاکتیکی»، «ابهام راهبردی»، «صبر راهبردی»، «خوداتکایی»، «تنهایی راهبردی و احساس آسیب پذیری» و «رسالت رهبری اسلام و منطقه» و 5 ویژگی نهفته در آنها شامل «دست یافتن به حقیقت توکل»، «شجاعت»، «زیرکی و خردگرایی»، «رهبری هوشندانه و مدبرانه» و «ماهیت ترکیبی و چندبعدی» باعث شده است تا ایرانیان با درک ماهیت زیاده خواه و خودتقویت کننده دیپلماسی اجبار و پی بردن به اهمیت مقاومت در برابر فشارهای ایالات متحده مانع از شروع دومینوی باج خواهی های واشنگتن شوند. به همین دلیل، برهمکنشهای چهار دهه گذشته میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده همواره یا برپایه اصل «امتیاز در برابر امتیاز» یا «عمل متقابل» بوده است.
کلید واژگان: انعطافپذیری تاکتیکی, خردگرایی, دیپلماسی اجبار, فرهنگ راهبردی ایرانیان, مقاومتThis study is to "evaluate the impact of Iranian strategic culture on Tehran's response to Washington's coercive diplomacy. The question is, "How has the strategic culture of Iran affected its response to Washington's wills i.e. giving up the ideals of the Islamic Revolution. The findings of the study, obtained through an inferential methodology and analyzed relying on the power of individual understanding, show that the nine components of Iranian strategic culture in regard of diplomacy and defense, including "martyrdom", "resistance", "emphasis on deterrence", tactical flexibility, "Strategic ambiguity", "strategic patience", "self-reliance", "strategic loneliness and a sense of vulnerability" and "the mission of the leadership of Islam and the region" and its 5 characteristics including "achieving the truth of trust", "courage" , "rationalism", "intelligent and thoughtful leadership" and "hybrid and multidimensional nature has led Iran to understand the extravagant and self-reinforcing nature of coercive diplomacy and the importance of resisting US pressure and to prevent an onset for the domino of being blackmailed by US. Thus, the interactions between Iran and US during the past four decades have been based on either the principle of "privilege for privilege" or "reciprocity."
Keywords: Coercive diplomacy, Iranian strategic culture, Rationalism, Resistance, Tactical flexibility -
هدفیکی از اهداف انقلاب اسلامی با توجه به ابعاد فرهنگی بودن آن، ایجاد تمدن نوین اسلامی بوده که مورد توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته است. به همین دلیل محور اصلی پژوهش حاضر، بررسی پیشران های تربیتی و فرهنگی در شکل گیری تمدن نوین اسلامی بر مبنای اندیشه رهبر انقلاب اسلامی است. سوال پژوهش حاضر این است: مهم ترین پیشران های تربیتی و فرهنگی جامعه ایرانی برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی کدام است؟روشروشی که پژوهش حاضر جهت بررسی موضوع تمدن نوین اسلامی در آراء آیت الله خامنه ای بهره برده است، توصیفی-تحلیلی است که بیش از همه با بررسی آراء و بیانات رهبر انقلاب اسلامی و سایر منابع و کتب اسنادی مرتبط با موضوع به دست آمده است.یافته هاتمدن نوین اسلامی نیازمند پیشران های تربیتی و فرهنگی است که بتواند فرهنگ جامعه را به سمت تحقق تمدن نوین اسلامی به پیش ببرد. از طرفی وجود نیروهای انسانی لازم برای تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه رهبر معظم انقلاب، نیازمند تربیت آنان بر مبنای الگوی عدالت محوری اسلام، تقویت معنویت گرایی، عمل و رفتار جهادی و حرکت در مسیر سبک زندگی اسلامی - ایرانی است که دانایی، شجاعت، ظلم ستیزی، پرهیز از تجمل گرایی، تکیه بر توان داخلی و به کارگیری مبانی اقتصاد مقاومتی از جمله شاخصه های سبک زندگی اسلامی - ایرانی هستند که لازمه تحقق تمدن نوین اسلامی می باشند.نتیجه گیریتمدن نوین اسلامی بر مبنای پیشران های تربیتی و فرهنگی، بر هم افزایی توان داخلی و اصلاح و بهبود حوزه های سیاست ورزی و فرهنگ مردم جامعه استوار است. بر مبنای ایده تمدن نوین اسلامی، تمدن های معاصر دارای نقاط ضعف اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گسترده ای هستند که مطلوبیتی برای جهان معاصر و به طور مشخص جوامع اسلامی ندارند. بر همین اساس، تمدن نوین اسلامی با اهمیت دادن به اصلاح رویه های تربیتی و فرهنگی به ترویج الگوی معنوی، رفتار و عمل جهادی، تربیت نیروهای متخصص، متعهد و ترویج سبک زندگی اسلامی - ایرانی، پیشران های لازم را مورد توجه قرار داده است. در این رویکرد نوین، در نظر گرفتن اخلاق و معنویت، آسایش و امنیت عمومی برای مسلمانان و غیرمسلمانان، توامانی دین و دنیا و ترویج معنویت گرایی می تواند نقطه اتکایی برای بیرون کشیدن انسان معاصر از دامن اخلاق لجام گسیخته غربی و معرفی الگوی صالح اسلامی و انسانی باشد.کلید واژگان: تمدن نوین اسلامی, آیت الله خامنه ای, انقلاب اسلامی, پیشران های فرهنگی و تربیتیObjectiveOne of the goals of the Islamic Revolution, considering its cultural dimensions, is to create a new Islamic civilization, which has been emphasized by the Supreme Leader of the Islamic Revolution and today is considered as one of the needs of the Islamic society and even the Muslims of the world. For this reason, the main focus of the present study is to study the educational and cultural impulses in the formation of a new Islamic civilization based on the thoughts of the Leader of the Islamic Revolution. The question of the present study is: What are the most important educational and cultural drivers of Iranian society to achieve a new Islamic civilization?MethodThe method used by the present study to study the subject of modern Islamic civilization in the views of Ayatollah Khamenei is descriptive-analytical, which is obtained by examining the views and statements of the Supreme Leader of the Islamic Revolution and other sources and documentary books related to the subject.FindingsThe findings of the present study show that the new Islamic civilization has important cultural impulses, which can include modeling based on justice, negation of materialism and attention to spirituality, attention to committed and specialized revolutionary forces, Scientificism and the upbringing of academic and educational elites committed and loyal to the values of the Islamic Revolution as the main drivers of modern Islamic civilization in the thoughts of Ayatollah Khamenei.ConclusionModern Islamic civilization, based on educational and cultural impulses, has both negative and positive aspects. Negative means criticizing Western civilization and exposing its moral, political, social and economic weaknesses. Because material advances such as machinery, industry, technology, and human wealth and education based on it cannot be indicative of a model civilization for humanity. On the positive side, the new Islamic civilization, by considering morality and spirituality, public comfort and security for Muslims and non-Muslims, the combination of religion and the world, and the promotion of spirituality, can be a fulcrum for pulling contemporary man out of unbridled Western morality, and introducing a competent Islamic and humane model.Keywords: New Islamic Civilization, Ayatollah Khamenei, Islamic Revolution, Cultural, Educational Propulsion
-
برداشتها در خصوص تمایل ایالات متحده به خروج از خلیج فارس با این پرسش همراه است که خلاء قدرت احتمالی ناشی از این رویداد را قدرتهای نوظهوری همچون چین و روسیه پر خواهند کرد؟ مقاله حاضر بهطور مشخص بهدنبال پاسخی مناسب برای این پرسش برآمده است که «آیا افزایش علایق اقتصادی چین در خلیج فارس به اتخاذ سیاست امنیتی فعال از سوی پکن در این منطقه منجر خواهد شد؟ و چرا؟» بر پایه فرضیه مقاله «از آنجاکه ورود به چالشهای پیچیده امنیتی خلیج فارس در تضاد با سیاست پکن مبنی استفاده حداکثری از ظرفیتهای تجاری در جهت ارتقای اهداف راهبردی ملی قرار دارد، دیپلماسی اقتصادی چین در خلیج فارس در کوتاهمدت یا میانمدت به اتخاذ سیاست امنیتی فعال این کشور در منطقه منجر نخواهد شد.» یافتههای مقاله که با روششناسی استنتاجی ذیل نظریه پوشش راهبردی به دست آمده، ضمن تصدیق فرضه مقاله با این نتیجه همراه است که ارتقای منافع اقتصادی چین در منطقه و تلاش این کشور برای نفوذ بیشتر در کشورهای منطقه با توسل به راهبرد مصونسازی به طور بالقوه میتواند به تدریج و در طولانیمدت به پایان هژمونی ایالات متحده در خلیج فارس منجر شود.
کلید واژگان: ایالات متحده, پوشش راهبردی, چین, خلیج فارس, دیپلماسی اقتصادیPerceptions of the US desire to withdraw from the Persian Gulf are accompanied by the question of whether the potential power vacuum created by this event will be filled by emerging powers such as China and Russia. The present article specifically seeks an appropriate answer to the question, "Will China's growing economic interest in the Persian Gulf lead to Beijing's active security policy in the region?" And why? According to the paper, China's economic diplomacy in the Persian Gulf in the short or medium term, as entering into complex Gulf security challenges is at odds with Beijing's policy of maximizing trade capacity to advance national strategic goals. "The period will not lead to the adoption of an active security policy in the region." Findings of the article obtained by the inferential methodology under the theory of strategic coverage, while confirming the hypothesis of the article, is accompanied by the conclusion that the promotion of China's economic interests in the region and its efforts to further influence the region by resorting to safe strategy Reconstruction could potentially lead to the gradual and long-term end of US hegemony in the Persian Gulf. This research is of descriptive-analytical (qualitative) type and in the process of analyzing the findings, inferential methodology has been used. Data collection was also done using the library method based on objective-historical data.
Keywords: United States, Strategic Coverage, China, Persian Gulf, economic diplomacy -
نشریه مطالعات قدرت نرم، پیاپی 24 (بهار 1400)، صص 107 -135
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر باورهای مذهبی بر شکل گیری ارزش های مردمسالاری دینی است که به طور مصداقی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز انجام شده است. در پژوهش مورد مطالعه جامعه مورد نظر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاه شیراز می باشد که تعداد حجم جامعه مورد مطالعه 2500 نفر می-باشد. براساس فرمول کوکران تعداد 332 نفر بعنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ، در دو سطح تجزیه و تحلیل می شوند. در سطح اول با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و در سطح دوم با استفاده از روش های آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای)، داده های بدست آمده از سوال های پرسشنامه تجزیه و تحلیل شده و به سوال های پژوهش پاسخ داده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که باورهای مذهبی تزاحمی با ارزش های مردمسالاری ندارند. ضمن اینکه تلقی سنتی از دین و مذهب و تحمیل آن به افراد جامعه چندان قابل قبول نیست. بلکه آنچه مهم است نوع خاصی مذهب است که هم بتواند ارزش های مذهبی را در جامعه ترویج بدهد و هم اینکه بتواند رای و نظر مردم را بر مبنای شکل مردمسالارانه، وجود نهادهای مردمسالار و همچنین توجه به رای و نظر مردم بنا سازد.
کلید واژگان: مذهب, باورهای مذهبی, مردمسالاری دینی, ارزش های مردمسالارانهSoft Power, Volume:11 Issue: 24, 2021, PP 107 -135The main purpose of this study is to investigate the effect of religious beliefs on the formation of values of religious democracy, which has been done as an example among students of Shiraz Azad University. In the study, the target population is the students of Islamic Azad University of Shiraz University, which is 2500 people. According to Cochran's formula, 332 people were selected as the sample size by simple random sampling. Analysis of research data using SPSS statistical software is analyzed at two levels. In the first level, using descriptive statistical methods (frequency, mean and standard deviation) and in the second level, using inferential statistical methods (one-sample t-test), the data obtained from the questionnaire questions were analyzed. And research questions are answered. Research shows that religious beliefs do not conflict with democratic values. At the same time, the traditional view of religion and its imposition on members of society is not very acceptable. Rather, what is important is a particular type of religion that can both promote religious values in society and that can build people's votes and opinions on the basis of democratic form, the existence of democratic institutions, and attention to the views and opinions of the people.
Keywords: religion, religious beliefs, Religious Democracy, democratic values -
نقد تمدن نوین غرب از منظر گفتمان انقلاب اسلامی با تاکید بر آراء حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)
تمدن ها همانند سایر پدیده های اجتماعی همواره در حال تغییر و دگرگونی هستند. آنچه تحت عنوان تمدن نوین غربی مطرح می شود، مجموعه ای از دستاوردهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در غرب است که در قالب نظام های سیاسی سکولار و نظام اقتصادی سرمایه داری متجلی شده است. این رویکرد که از انحاء مختلفی قابل نقد است، از منظر گفتمان انقلاب اسلامی و از جمله آراء آیت الله خامنه ای نیز مورد نقد واقع شده است. پژوهش حاضر درصدد است تا با هدف نقد تمدن نوین غربی، رویکرد مبنعث از گفتمان انقلاب اسلامی با توجه به آراء رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای را بررسی نماید. بنابراین سوال مطرح شده این است: مهم ترین انتقادات وارد شدن بر تمدن نوین غربی از منظر گفتمان انقلاب اسلامی و آراء حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) شامل چه مواردی است؟ بر مبنای یافته های پژوهش حاضر، مهم ترین انتقادات وارده بر تمدن نوین غربی از منظر گفتمان انقلاب اسلامی و آراء حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)، سیطره علم تجربی و اثباتی، جدایی ارزش ها از علم، سکولاریسم سیاسی، اقتصادی سرمایه محور، نظام اجتماعی محدود به غرب و حقوق بشر سکولار می باشد. گفتمان انقلاب اسلامی با مطرح کردن مردمسالاری دینی، ابزاری بودن اقتصاد، طرح اقتصاد مقاومتی، نظام اجتماعی فراگیر و مبتنی بر عدالت و همکاری، حمایت از مستضعفان و عدالت خواهان، رویکرد جدیدی برای طرح اندیشه تمدن نوین اسلامی مطرح کرده است. روش مورد استفاده در پژوهش نیز، توصیفی-تحلیلی است.
کلید واژگان: تمدن, تمدن نوین غربی, انقلاب اسلامی, حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)Civilizations, like other social phenomena, are constantly changing and evolving.What is known as the New Western Civilization is a set of political, social, economic,and cultural achievements in theWest that are manifested in the form of secular political systems and the capitalist economic system. This approach, criticized from the discourse of the Islamic Revolution, including the views of Ayatollah Khamenei. The present study aims to examine the approach based on the discourse of the Islamic Revolution according to the views of the Supreme Leader of the Islamic Revolution, Ayatollah Khamenei, with the aim of criticizing the new Western civilization. Therefore, the question is: what are the most important criticisms of entering the new Western civilization from the perspective of the discourse of the Islamic Revolution and the views of Ayatollah Khamenei? Based on the findings of the present study,the most important criticisms of modernWestern civilization from the perspective of the discourse of the Islamic Revolution and the views of Ayatollah Khamenei, the dominance of empirical and positive science, the separation of values from science, political secularism, economic capital Axis, the social system is limited to the West and secular human rights. The discourse of the Islamic Revolution has proposed a new approach to the idea of a new Islamic civilization by proposing religious democracy, the instrumentality of the economy, the design of a resistance economy, an inclusive social system based on justice and cooperation, supporting the oppressed and seeking justice. The method used in the research is descriptive-analytical.
Keywords: Civilization, New Western Civilization, Islamic Revolution, Ayatollah Khamenei -
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بسیج اساتید در نخبه پروری سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران است که به صورت پیمایشی در میان بسیج اساتید دانشگاه های شیراز انجام شده است. جامعه آماری موردنظر که شامل 314 نفر مرد و 61 نفر زن بوده اند، در مجموع 375 نفر می شدند که با بهره گیری از روش پرسشنامه و توزیع آنان در میان جامعه آماری انجام شده است. بر این اساس، ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است که برای سنجش روایی و پایایی پرسشنامه مورد مطالعه، مقدار ضریب آلفای کرونباخ برابر با 98/0 می باشد. سیوال اصلی اینست که بسیج اساتید چه تاثیری بر نخبه پروری سیاسی در جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ فرضیه اصلی اینست که نقش بسیج در انتقال آگاهی سیاسی، تقویت هویت ملی، افزایش خودباوری ملی و دینی و ولایت پذیری، از مولفه های موثر در تربیت نخبگان سیاسی می باشد.
کلید واژگان: نخبگان سیاسی, بسیج اساتید, جمهوری اسلامی ایران, دانشگاه های شیرازThe purpose of this study is to investigate the effect of faculty mobilization on po litical elitism in the Islamic Republic of Iran, which was conducted as a survey among faculty mobilization in Shiraz universities.The statistical population, which included 314 males and 61 females, was a total of 375 people, which was done by using the questionnaire method and their distribution among the statistical p o p ulation. Accordingly, the data collection tool is a questionnaire that to measure the validity and reliability of the questionnaire, the value of Cronbach's alpha coefficient is equal to 0.98. The main question is what effect has the mobilization of professors had on the political elite in the Islamic Republic of Iran? The main hypothesis is that the role of mobilization in transmitting political awareness, strengthening national identity, increasing national and religious self-co n fi d e n ce and provincialism,are effective components in It is the training of political elit e s.[1].PhD Student in Political Science, Lamerd Branch, Islamic Azad University, Lamerd, Iran[2].Assistant Professor, Department of Political Science, Lamerd Branch, Islamic Azad University, Lamerd, Iran, Corresponding Author[3].Assistant Professor, Department of Political Science, Lamerd Branch, Islamic Azad University, Lamerd, Iran
Keywords: political elites, Professor Basij, Islamic Republic of Iran, Shiraz Universities -
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انقلاب اسلامی ایران و شکل گیری محور مقاومت در هویت بخشی جمهوری اسلامی به حزب الله لبنان است.؟ فرضیه اصلی این است که هویت اسلامی و شیعی انقلاب ایران با دارا بودن مولفه های قدرت نرم خود توانسته باعث هویت بخشی به جنبش شیعی حزب الله لبنان با تاکید بر روحیه شهادت طلبی، دین محوری، نمادگرایی شیعه، اعتقاد به ولایت فقیه، مبارزه با نظام سلطه در ابعاد منطقه ای گردد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که مشخصه های فرهنگی، شیعی، سیاسی و جغرافیایی موجب توسعه هویت بخشی انقلاب اسلامی ایران به جنبش حزب الله لبنان گردیده است.
کلید واژگان: انقلاب اسلامی ایران, محور مقاومت, هویت, حزب الله لبنان, انقلاب های شیعیThe purpose of the present research is to study the relationship between Iran’s Islamic Revolution and the formation of the Axis of Resistance in giving identity to Lebanon’s Hizbullāh. The main hypothesis is that the Islamic and Shi’ite identity of Iran’s Revolution having some criteria such as soft power could have give identity to the Shi’ite movement of Lebanon’s Hizbullāh and emphasize on the spirit of seeking martyrdom, religion-centeredness, Shi’ite symbolism, belief in Wilāt-i Faqīh, and battle against the hegemony in regional aspects. The method of study was descriptive analysis and the results showed that the cultural, Shi’ite, political, and geographical features have expanded the identity that Iran’s Islamic Revolution has given to Lebanon’s Hizbullāh.
Keywords: Iran’s Islamic Revolution, Axis of Resistance, Identity, Lebanon’s Hizbullāh, Shi’ite Revolutions -
هدف اصلی مقاله حاضر، ارزیابی تاثیر بسیج اساتید بر تولید قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران از طریق تربیت نخبگان سیاسی است. در این راستا، پرسش اصلی مقاله اینگونه تدوین شده است که «شیوه های ممکن برای افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی از سوی اساتید بسیجی در جریان تربیت نخبگان سیاسی کدام اند؟» برای این منظور از رویکرد پیمایشی استفاده شده است که جامعه آماری آنرا کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت دانشگاه های شیراز تشکیل می دهد و حجم نمونه شامل 375 نفر (314 مرد و 61 زن) است که با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای به نسبت تعداد و جنسیت اساتید هر مرکز دانشگاهی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته با مقدار ضریب آلفای کرونباخ برابر با 98/0 است. داده های گردآوریشده از این طریق با استفاده از نرمافزار آماریSPSS در دو سطح تجزیهوتحلیل شدهاند: در سطح نخست با استفاده از روشهای آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و در سطح دوم با استفاده از روش های آمار استنباطی (آزمون t تک نمونهای و آزمون رتبهبندی فریدمن). برپایه یافتههای پژوهش، میانگین نقش بسیج اساتید در افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران از رهگذر تربیت نخبگان سیاسی 44/5 و بیشتر از مرز شدت پایین برای این عامل (4) است که نقش تعیینکننده اساتید بسیجی در افزایش قدرت نرم ایران را تایید میکند. همچنین نتایج پژوهش نشان میدهد که اساتید بسیجی بیشترین تاثیر را با رتبه میانگین 7/4 بر مولفه «تقویت ولایت پذیری دانشجویان» و کمترین تاثیر را با رتبه میانگین 73/2 بر مولفه «افزایش بنیه علمی دانشجویان» داشته اند.
کلید واژگان: قدرت نرم, بسیج اساتید, دانشجویان, نخبگان سیاسی, دانشگاه های شیرازThe main goal of this paper is to evaluate the impact of Basij-Asatid (Teachers Basij) on the generation of soft power of the Islamic Republic of Iran through training of political elite. The main question of the article is "What are the possible methods for the soft power of the Islamic Republic to be enhanced by Basij-Asatid and through training of political elites?" For this purpose, a survey approach has been used. The statistical population of the study consists of all faculty members of Shiraz universities. The sample size includes 375 professors selected through proportional sampling method based on the number and gender of professors. Data collecting tool is a researcher-made questionnaire with Cronbach's alpha coefficient of 0.98. The data are analyzed using SPSS software at two levels: At the first level using descriptive statistics methods (frequency, mean and standard deviation) and in the second level using inferential statistics (one-sample t-test and Friedman ranking test). The findings say that the average role of Basij-Asatid in increasing the soft power of Iran by training of political elites is 5.44 and higher than the low intensity limit for this factor (4), which confirms the decisive role of Basij-Asatid in increasing Iran's soft power. The results also show that the factor of "enhancing student Wilayat (Velâyat Paziri)" with an average of 4.7, is the most important and "increasing the student scientific abilities", with an average of 2.73, is the least important.
Keywords: Basij-Asatid (Basij Professors), Students, Political elite, Shiraz Universities, Soft power -
نگارندگان در پژوهش حاضر تلاش کرده اند تا ضمن تلاش برای شناخت بهتر مفهوم منزلت طلبی و تعارضات منزلتی، به این پرسش پاسخ دهند که پویشهای منزلت طلبانه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی چه تاثیری بر محیط امنیتی خاورمیانه داشته است؟ فرضیه اصلی پژوهش حاضر این است که تعارضات منزلتی میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی سبب تشدید تنش و بی ثباتی در خاورمیانه شده است. یافته های این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که عمده تعارضات منزلتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در سه گونه اختلافات ناشی از اصطکاک میان پرستیژ و اقتدار طبیعی، عدم تناسب فزاینده میان نقش های تعریف شده و پایگاه و تواناییهای مادی بازیگران، و روابط با اشخاص ثالث رخ داده است و هریک به نوبه خود سبب تنش و بی ثباتی در محیط امنیتی خاورمیانه بوده است. مهمترین پیامدهای این تعارضات منزلتی فقدان سیستم امنیت دسته جمعی در منطقه خاورمیانه بوده است و در نتیجه امکان پیدایش ساختاری با حضور همه کشورهای منطقه جهت مدیریت سیاسی چالشهای موجود تضعیف شده است. در نتیجه این وضعیت، جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی دراقدامات منزلت طلبانه خود در منطقه خاورمیانه به استفاده از استراتژی رقابت اجتماعی گرایش داشته اند و این مساله به نوبه خود پویشهای تهدیدانگاری را تقویت کرده است. ایجاد سازوکارهایی جهت کاهش تعارضات منزلتی ایران و عربستان سعودی یکی از راهکارهای ایجاد صلح پایدار در منطقه خاورمیانه است.
کلید واژگان: تعارضات منزلتی, جمهوری اسلامی ایران, خاورمیانه, عربستان سعودی, محیط امنیتیIn the present study, the authors have tried to better understand the concept of status quo and status conflicts, to answer the question that what effect have the status quo movements of the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia had on the security environment in the Middle East? The main hypothesis of the present study is that the status conflicts between the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia have exacerbated tensions and instability in the Middle East. The findings of this study, which is done using a descriptive-analytical method, show that the main status conflicts of the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia in three types of differences due to friction between prestige and natural authority, increasing mismatch between defined roles and base And the material abilities of the actors, and the relationships with third parties have occurred, and each in turn has caused tension and instability in the Middle East security environment. The most important consequence of these status conflicts has been the lack of a collective security system in the Middle East region, and as a result, the possibility of a structural presence with the presence of all countries in the region for political management of existing challenges has been weakened. As a result of this situation, the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia have tended to use a strategy of social competition in their prestigious actions in the Middle East, and this in turn has strengthened the threat dynamics.
Keywords: Dignity conflicts, Islamic Republic of Iran, Middle East, Saudi Arabia, Security environment
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.