به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر راضیه سادات حسینی

  • کیمیا خضری، راضیه السادات حسینی*، موسی عطارزاده، شیما حقانی
    زمینه و هدف

    بیماری آلزایمر با تاثیر بر حافظه و شناخت فرد باعث افزایش وابستگی وی به مراقبین خود میشود. مراقبین غیر رسمی به واسطه وجود فرد بیمار در خانواده بتدریج احساس طردشدگی از جامعه میکنند که این مساله منجر به ایجاد انگ وابسته میشود. این مطالعه با هدف تعیین انگ وابسته و عوامل مرتبط با آن در مراقبین خانوادگی سالمندان مبتلا به آلزایمر انجام شد.

    روش کار

    مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بود که روی 203 نفر از مراقبین خانوادگی سالمندان مبتلا به بیماری آلزایمر مراجعه کننده به انجمن دمانس و آلزایمر ایران در شهر تهران انجام شد. نمونه گیری به روش مستمر به مدت دو ماه از آبان تا دی ماه 1402 انجام گردید. ابزار جمع آوری داده ها فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه انگ وابسته (ASS) بود. داده ها در نرم افزار SPSS-16 و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.  

    یافته ها

    بر اساس نتایج، میانگین سن بیماران مبتلا به آلزایمر و مراقبین خانوادگی آنها به ترتیب 7/87±76/62 و 13/66±55/59 سال بود. میانگین نمره انگ وابسته در مراقبین خانوادگی سالمندان مبتلا به آلزایمر، 10/35±37/14 بود. در بین ابعاد انگ وابسته، حیطه عاطفی با نمره 0/59±2/09 بالاترین امتیاز و حیطه رفتاری با نمره 0/49± 1/5 پایینترین امتیاز را کسب کردند. بین انگ وابسته با متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل و نسبت مراقبین خانوادگی با بیمار، رابطه معنی داری دیده شد (05/0>p). 

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که انگ وابسته در مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به آلزایمر به مقدار کمی وجود دارد. با این حال، انگ در هر اندازه ای که باشد یک مشکل عمده محسوب شده و می تواند بر جنبه های مختلف زندگی مراقب و بیمار تاثیر بگذارد. لذا، لازم است با برنامه ریزی های مناسب در جهت ارائه خدمات موثر برای مراقبین خانوادگی سالمندان مبتلا به آلزایمر و افزایش کیفیت زندگی این گروه آسیب پذیر، اقدام کرد.

    کلید واژگان: مراقبین خانگی, مراقبین غیررسمی, انگ وابسته, آلزایمر
    Kimia Khezri, Razieh Sadat Hosseini*, Musa Atarzadeh, Shima Haghani
    Background

    Alzheimer's disease, which affects memory and cognition, makes patients increasingly dependent on their caregivers. Informal caregivers feel socially rejected due to the presence of the patient in their family and this causes affiliated stigma towards them. This study aimed to investigate the affiliate stigma and its associated factors among family caregivers of older adults with Alzheimer's disease.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 203 family caregivers of older adults with Alzheimer's disease in dementia and Alzheimer's association in Tehran, Iran. Data collection tools included the Demographic Information Sheet and Affiliate Stigma Scale (ASS). Data were analyzed using SPSS version 16 using descriptive statistics and Pearson correlation coefficient tests, independent t-tests, and analysis of variance.

    Results

     According to the results, the mean ages of the older adults with Alzheimer's disease and their caregivers was 76.62±7.87 and 55.59±13.66 years, respectively. The mean score of the affiliated stigma among the family caregivers of the older adults with Alzheimer's disease was 37.14±10.35. The affectional domain of ​​stigma with a score of 2.09±0.59 and the behavioral domain of ​​stigma with a score of 1.5±0.49 were the highest and the lowest rated dimensions, respectively. Additionally, affiliated stigma was significantly associated with caregivers’ demographic variables such as age, educational level, occupation, and relationship with the patient (p<0.05).

    Conclusion

    The results of this study showed that the affiliated stigma in family caregivers of patients with Alzheimer's disease is limited, but regardless of the level of stigma, it is considered a major problem and can affect many different aspects of caregivers and patients’ lives. Therefore, it is necessary to develop appropriate plans to provide effective services for family caregivers of the older adults with Alzheimer's disease and improve the quality of life of this vulnerable group.

    Keywords: Family Caregivers, Informal Caregivers, Affiliated Stigma
  • راضیه السادات حسینی، آمنه ملایی*، معصومه علیجانپور آقاملکی
    زمینه و هدف

    تعالی سالمندی در دوران سالمندی به عنوان یکی از اجزای سلامت معنوی بر کیفیت زندگی و سازگاری فرد مبتلا به بیماری های مزمن از طریق ایجاد معنا و مفهوم در زندگی اثر داشته و رویکرد مهمی در ارتقاء ابعاد سلامت سالمندی به شمار می رود. این مطالعه به منظور ارزیابی ارتباط تعالی سالمندی با کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به سرطان انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 200 سالمند مبتلا به سرطان در دو مرکز آموزشی پژوهشی درمانی فیروزگر و رسول اکرم (ص) تهران طی سال 1400 انجام شد. از فرم مشخصات فردی، پرسشنامه تعالی سالمند (GTS) و پرسشنامه کیفیت زندگی (LEIPAD) استفاده گردید. ابعاد تعالی سالمندی شامل ماورای مادی، مربوط به خود و شخصیتی اجتماعی بودند. ابعاد کیفیت زندگی شامل جسمی، مراقبت از خود، افسردگی و اضطراب، عملکرد ذهنی، عملکرد اجتماعی، عملکرد جنسی و رضایت از زندگی بودند.

    یافته ها

    تعالی سالمندی با وضعیت تاهل، میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت مسکن، نوع سرطان و نوع درمان ارتباط آماری معنی داری نشان داد (P<0.05). سن با کیفیت زندگی همبستگی منفی معنی دار داشت (r=-0.206). تعالی سالمندی با نمره کلی کیفیت زندگی همبستگی مثبت معنی داری داشت (r=0.221, P=0.002). همچنین تعالی سالمندی با ابعاد کیفیت زندگی شامل افسردگی و اضطراب (r=0.146, P=0.04)، عملکرد ذهنی (r=0.167, P=0.018)، عملکرد اجتماعی (r=0.226, P<0.001) و رضایت از زندگی (r=0.256, P<0.001) همبستگی مثبت معنی دار داشت.

    نتیجه گیری

    افزایش تعالی سالمندی سبب افزایش کیفیت زندگی در سالمندان می گردد.

    کلید واژگان: سالمندی, سرطان, تعالی سالمندی, کیفیت زندگی, سلامت معنوی
    Razie Sadat Hosseiny, Ameneh Mollaei*, Masoumeh Alijanpour Aghamaleki
    Background and Objective

    Gerotranscendence, as a component of spiritual health, influences their quality of life and adaptation to chronic diseases by creating meaning in life. It is an important approach to enhancing the dimensions of aging health. This study was conducted to determine the relationship between gerotranscendence and quality of life in the elderly with cancer.

    Methods

    This descriptive-analytical study was performed on 200 older adults with cancer who were selected from Firouzgar and Rasool Akram medical centers in Tehran, Iran, during 2021. The checklist of demographic characteristics, the Gerotranscendence Scale (GTS), and the quality of life questionnaire (LEIPAD) were used.

    Results

    Gerotranscendence had a statistically significant relationship with marital status, level of education, employment status, housing status, type of cancer, and type of treatment (P<0.05). Age had a statistically significant negative correlation with the quality of life (r=-0.206). Gerotranscendence also had a statistically significant positive correlation with the dimensions of quality of life (r=0.221, P=0.002), including depression and anxiety (r=0.146, P=0.04), mental performance (r=0.167, P=0.018), social performance (r=0.266, P<0.001), and satisfaction with life (r=0.256, P<0.001).

    Conclusion

    Increasing gerotranscendence increases the quality of life of the elderly.

    Keywords: Aging, Neoplasms, Gerotranscendence, Quality of Life, Spirituality
  • فریده باستانی، سعیده حاجتی*، راضیه سادات حسینی
    اهداف

     دوره سالمندی با عوامل متعدد تهدید کننده سلامت، از جمله سقوط (افتادن) همراه است که عوارض روانی، جسمانی و اجتماعی را در پی داشته که یکی از آن ها ترس از سقوط یا افتادن در سالمندان، به ویژه بعد از جراحی های ارتوپدی است. هدف این مطالعه تعیین ترس از سقوط و اضطراب در سالمندان با سابقه جراحی ارتوپدی ناشی از سقوط مراجعه کننده به درمانگاه های ارتوپدی مراکز آموزشی درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران است.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر، مطالعه ای مقطعی (همبستگی توصیفی) بود که 280 نفر از سالمندان مراجعه کننده به مراکز آموزشی درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران، در آن شرکت داشتند. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی، فرم کوتاه شده آزمون شناختی (AMT)، پرسش نامه مقیاس کارآمدی در افتادن یا سقوط (FES-I) و هفت گویه از پرسش نامه 21 آیتمی DASS بود. داده ها با آمار توصیفی و آمار استنباطی همچون تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS نسخه 20 در سطح معناداری P≤0/05 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین سنی سالمندان شرکت کننده در این مطالعه 4/29±69/50 و 65 درصد زن بودند. حدود 99 درصد سالمندان مورد مطالعه ترس و نگرانی بالایی از سقوط را گزارش کردند، همین طور 47/9 درصد اضطراب در سطح متوسط و حدود 26 درصد اضطراب شدید تا بسیار شدید را گزارش کردند. میانگین نمره اخذ شده از ابزار سنجش اضطراب (4/18±11/88) هم از نمره میانگین ابزار مربوطه که 10 بوده، بالاتر است که نشان دهنده اضطراب بالا است. ضمن اینکه متغیر «اضطراب» با متغیرهای جنسیت، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، سابقه سقوط و سابقه ابتلا به بیماری های مزمن ارتباط معناداری داشت (0/05>P). با توجه به نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین ترس از سقوط و اضطراب (0/001>r=-0/254 ، P) همبستگی مستقیم و معنادار آماری وجود داشت. با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون خطی، زن بودن با ضریب استاندارد 0/183 بیشترین اثر را بر «اضطراب» داشت و زن بودن، مجرد بودن، وضعیت اقتصادی خوب و زندگی با همسر به ترتیب با ضریب استاندارد 0/236، 0/545، 0/047 و 0/545 بیشترین اثر را بر «ترس از سقوط» داشتند.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد فراوانی ترس از سقوط، در سالمندانی که سابقه جراحی ارتوپدی داشتند، در سطح قابل توجهی بالا بوده است. با توجه به پیامدهای نامطلوب ترس از سقوط و همچنین شیوع اضطراب در سالمندان توصیه می شود برای سالمندانی که به دنبال آسیب ناشی از سقوط تحت جراحی ارتوپدی قرار گرفته اند و در بیمارستان ها بستری می شوند، برنامه های مشاوره ای در زمان ترخیص گذاشته شود.

    کلید واژگان: سالمند, ترس از سقوط, جراحی ارتوپدی, اضطراب
    Farideh Bastani, Saeede Hajaty*, Raziye Sadat Hoseini
    Objectives

     Old age is associated with various health threats, including falls which have psychological, physical, and social consequences. One of these consequences is the fear of falling especially after orthopedic surgery. This study aims to evaluate the fear of falling and anxiety in older adults with a history of fall-related orthopedic surgery.

    Methods & Materials

    In this descriptive-correlational study with cross-sectional design, 280 older people with a history of fall-related orthopedic surgery referred to the selected hospitals affiliated to Iran University of Medical Sciences were selected using a convenience sampling method. Data collection tools were a demographic form, the Abbreviated Mental Test (AMT), the Fall Efficacy Scale-International (FES-I), and the subscale of Anxiety from the Depression, Anxiety and Stress Scale-21 (DASS-21). Data were analyzed using descriptive and inferential statistics such as independent t-test, Pearson correlation test, one-way ANOVA, and linear regression analysis in SPSS v. 20 considering a significance level of P≤ 0.05.

    Results

     The Mean±SD age of participants was 69.50±4.29 years and 65% were female. Most of them (99%) reported a high fear of falling level; 47.9% reported moderate anxiety and 26% reported severe to very severe level of anxiety. Their Mean±SD anxiety score (11.88±4.18) was higher than the cut-off point (10). Anxiety was significantly correlated with gender, educational level, marital status, history of fallinh, and history of chronic diseases (P<0.05). According to the results of Pearson correlation test, There was a statistically significant direct correlation between fear of falling and anxiety (r= -0.254, P=0.001). According to the results of linear regression analysis, being female had the greatest effect on anxiety (β=0.183), while being female and single, having good economic status, and living with spouse had the greatest effect on the fear of falling (β=0.236, 0.545, 0.047, and 0.545, respectively).

    Conclusion

     Fear of falling seems to be high in older adults with a history of fall-related orthopedic surgery. Given the adverse consequences of the fear of falling and the high prevalence of anxiety in these people, it is recommended that counseling programs be provided for them at the time of discharge from the hospital.

    Keywords: Older adults, Fear of falling, Orthopedic surgery, Anxiety
  • راضیه سادات حسینی، یدالله ابوالفتحی ممتاز*، فرحناز محمدی شاهبلاغی، محمدرضا سروش، احمد دلبری
    اهداف

    سلامتی حق اساسی هر انسان و یک هدف اجتماعی است و تمام دولت ها و حکومت ها موظف به تامین سلامت افراد هستند. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت جسمانی و روانی و عوامل جمعیت شناختی مرتبط با آن در والدین سالمند شهدا انجام گرفت.

    ابزار و روش ها

     این مطالعه توصیفی از نوع مقطعی در سال 1397 در بین والدین سالمند شهدای شهر تهران انجام شد که از میان این جامعه، 600 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی وارد مطالعه شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه جمعیت شناختی، پرسش نامه فعالیت روزمره زندگی (ADL) و شاخص بهزیستی پنج سئوالی سازمان بهداشت جهانی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS 23 و با استفاده از آزمون های T مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد.

    یافته ها

     میانگین نمرات فعالیت روزمره زندگی 3.17±10.07 و میانگین نمرات شاخص بهزیستی پنج سئوالی سازمان بهداشت جهانی 5.87±11.60 به دست آمد. توانایی انجام فعالیت روزمره زندگی و نیز بهزیستی روانی با متغیرهای جمعیت شناختی سن، جنس، وضعیت تاهل، توانایی خواندن و نوشتن و تعداد منابع درآمد ارتباط آماری معنی داری داشت (0.05<p).

    نتیجه گیری

    وضعیت سلامت جسمانی و روانی والدین سالمند شهدای شهر تهران در سطح پایین است و با عوامل جمعیت شناختی نظیر سن، جنسیت، وضعیت تاهل، منبع درآمد و توانایی خواندن و نوشتن رابطه دارد.

    کلید واژگان: سلامت جسمانی, سلامت روانی, فعالیت روزمره زندگی, بهزیستی, والدین, سالمند, شهدا
    R.S. Hosseini, Y. Abolfathi Momtaz*, F. Mohammadi Shabalaghi, M.R. Soroush, A. Delbari
    Aims

     Health is one of the fundamental rights of every human as well as it is a social aim and all governments are responsible for people’s health. This study aimed to investigate the physical and mental health and its related demographic factors in martyr's elderly parents.

    Instruments & Methods

     This cross-sectional descriptive study was carried out on martyr’s elderly parents in Tehran, Iran in 2018. 600 individuals were selected by stratified random sampling method. Data collection was conducted using a demographic questionnaire, the activities of daily living (ADL) questionnaire and world health organization (five) well-being index (WHO-5). Data were analyzed by SPSS 23 software through independent t-test, one-way analysis of variance and Tukey’s post-hoc test.

    Findings

     The mean scores obtained for the activities of daily living was 10.07±3.17 and the mean scores obtained for world health organization (five) well-being index was 11.60±5.87. There was a significant relationship between the ability to doing activities of daily living and mental well-being with demographic characteristics including age, gender, marital status, ability to read and write and the number of income sources (p<0.05).

    Conclusion

     Physical and mental health status of martyr's elderly parents in Tehran city is in the low level and it has a relationship with demographic characteristics including age, gender, marital status, ability to read and write and the number of income sources.

    Keywords: Physical Fitness, Mental health, Activity of Daily Living, Well-being, Parents, Elderly, Martyr
  • یوسف اصلانی، راضیه سادات حسینی *، معصومه علیجانپور آقاملکی، راهله جوانبختیان قهفرخی، وحید برهانی نژاد
    زمینه و هدف
    توجه به جنبه های مختلف سلامت و رفاه در دوران سالمندی اهمیت زیادی دارد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سلامت معنوی و رضایت از زندگی سالمندان بستری در بیمارستان های شهرکرد انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 308 نفر از سالمندان بستری در بخش های داخلی و جراحی، از طریق نمونه گیری در دسترس در سال 1392 وارد مطالعه شدند. ابزار مورد استفاده، شامل دو پرسشنامه سلامت معنوی SWBS و رضایت از زندگی SWLS بود. پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه تحلیل شدند.
    یافته ها
    سلامت معنوی در 51/3% از نمونه ها پایین توصیف شده بود و میانگین نمره سلامت معنوی 18/61±86/16 بود. سلامت معنوی با وضعیت تاهل، سن، تعداد فرزندان ارتباط آماری معنی داری داشت (0/001≥P). رضایت از زندگی در 63/6%از نمونه ها زیاد (اندکی راضی، راضی و به شدت راضی) با میانگین 5/8±20/80 بود. رضایت از زندگی با عوامل جمعیت شناختی مانند جنس (0/002=P)، طبقه اجتماعی (0/001=P) و تعداد فرزندان (0/001=P) ارتباط آماری معنی داری را نشان داد. ارتباط مثبت معنی داری بین سلامت معنوی و رضایت از زندگی وجود داشت (0/001≥P).
    نتیجه گیری
    بیش از نیمی از نمونه های مورد پژوهش، سلامت معنوی خود را پایین گزارش کردند، ولی بیشتر سالمندان رضایت از زندگی بالایی داشتند؛ لذا انجام مداخلات مذهبی، در جهت ارتقاء سطح سلامت معنوی سالمندان بستری، ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: سالمند, سلامت معنوی, رضایت از زندگی
    Yousef Aslani, Raziehsadat Hosseini *, Masoumeh Alijanpour-Aghamaleki, Raheleh Javanbakhtian-Ghahfarokhi, Vahid Borhaninejad
    Background And Aims
    It is in high importance to pay attention to different aspects of health and well-being in the elderly age. So, this study was conducted with the aim of investigating the association between spiritual health and life satisfaction in the elderly hospitalized in Shahrekord hospitals.
    Methods
    In this cross-sectional study, 308 elderly hospitalized in medical internal and surgical wards were enrolled into study by convenience sampling in 2013. The tools of gathering data were Spiritual Well-Being Scale and Life satisfaction Scale questionnaires. After collecting data, they were analyzed using SPSS software and independent t-test and one-way ANOVA tests.
    Results
    Spiritual health in 51.3% of the elderly was low and the mean score for spiritual health was 86.16±18.61. Spiritual health was significantly associated with marital status, age, and number of children (P≤0.001). Life satisfaction was high (slightly satisfied, satisfied and very satisfied) in 63.9% of the elderly with mean score of 20.80±5.8 Life satisfaction was associated with demographic characteristics such as gender (P=0.002), social status (P=0.001), and number of children (P=0.001). There was a positive, significant association between spiritual health and life satisfaction (P≤0.001).
    Conclusion
    Over half of the elderly reported their spiritual health in low level, but most of them had a high level of life satisfaction. Therefore, it seems necessary to conduct religious interventions to promote spiritual health in hospitalized elderly.
    Keywords: Elderly, Spiritual health, Life satisfaction
  • یدالله ابوالفتحی ممتاز، احمد دلبری، رباب صحاف *، شهلا روستایی، راضیه سادات حسینی، مریم رامشینی
    اهداف
    از آنجا که نشریات علمی پژوهشی یکی از کارآمدترین ابزارهای اطلاع رسانی در تبادل اطلاعات علمی در جهان هستند، لازم است به منظور شناسایی و کنترل فعالیت های پژوهشی، این نوع نشریات به صورت دوره ای ارزیابی شوند. مطالعه حاضر به منظور تحلیل محتوایی و استنادی مقالات چاپ شده در مجله علمی پژوهشی سالمندی ایران در سال های 1385 تا 1394 انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر با روش توصیفی به بررسی و تحلیل محتوایی و استنادی تمام مقالات چاپ شده در مجله سالمندی ایران طی سال های 1385 تا 1394 پرداخته است. برای جمع آوری داده ها از چک لیست محقق ساخته تحلیل محتوایی و استنادی مقالات چاپ شده در مجله علمی پژوهشی سالمندی ایران استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیلی با کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد.
    یافته ها
    از 298 مقاله چاپ شده، حیطه ورزش و فعالیت بدنی با 5/18 درصد و پس از آن مسائل روانی و جسمی با 4/12 و 4/10 درصد به ترتیب بیشترین سهم از مقالات چاپ شده را داشتند. بیشترین روش استفاده شده در مطالعات، روش توصیفی تحلیلی با 61 درصد و کمترین روش استفاده شده در مطالعات، روش کارآزمایی بالینی با حدود 7/1 درصد بود. در خصوص پراکندگی مقالات، حدود 57 درصد از مقالات از تهران بود. درصورتی که از 5 استان خراسان شمالی، کردستان، کهگیلویه وبویراحمد، هرمزگان و همدان هیچ مقاله ای چاپ نشده بود. میانگین مدت زمان دریافت تا چاپ مقاله حدود 284 روز با انحراف معیار 143 روز بود. حدود 22 درصد از مقالات با میانگین 2.26 و انحراف معیار 1.95 مرتبه استناد شده بودند. آزمون های تحلیلی نشان داد بین عواملی چون دوره های مختلف و محل انجام پژوهش با میزان استنادات رابطه معنادار وجود دارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر، برای ارتقای کمی و کیفی مجله علمی پژوهشی سالمند، پیشنهاد می شود دست اندرکاران مجله به منظور توزیع متعادل حیطه های پژوهشی مبتنی بر اهداف مجله، کاهش مدت زمان دریافت تا چاپ مقاله و توزیع مناسب پراکندگی جغرافیایی مقالات اقداماتی انجام دهند.
    کلید واژگان: تحلیل استنادی, تحلیل محتوایی, مجله علمی, پژوهشی سالمند
    Yadollah Abolfathi Momtaz, Ahmad Delbari, Robab Sahaf *, Shahla Roustaei, Raziye Sadat Hosseiny, Maryam Ramshini
    Objectives
    Scientific journals are one of the most important tools for knowledge transition and translation in the word. Therefore, it is necessary to evaluate these journals with the aim to control the research published in them. The study aimed to conduct a content and citation assessment of articles published in the Iranian Journal of Ageing.
    Methods & Materials: A descriptive bibliometric analysis design was employed in this study. All available manuscripts published from 2006 through 2015 were reviewed. A valid researcher instrument was constructed and employed for data collection. SPSS version 23 was used for analysis.
    Results
    Of the 298 published manuscripts, the most common field of publication were physical activity with 18.5%, followed by mental and physical area with 12.4% and 10.4%, respectively. The most popular method used in these published papers (67%) was descriptive-analytic, and the least method (7.1%) was clinical trials. The analysis of the geographical distribution of published papers revealed that the majority of the papers originated from Tehran, but no articles were published from the five provinces of North Khorasan, Kurdistan, Kohgiloyeh and Boyerahmad, Hormozgan, Hamedan. The average of editorial time (speed from submission to publication) was 284 days (SD=143). Approximately 22% of the papers were cited at least once. The mean number of citations per document was 2.26 (SD=1.95). Results of the inferential statistics revealed that research setting and published time were significantly associated with citation.
    Conclusion
    According to the findings from the present study, in order to improve the quantity and quality of the Journal, it is suggested that the editorial board of the Journal take up measures to reduce editorial time. It is also suggested that they should focus on the scope of the Journal and consider appropriate geographical distribution of the published papers.
    Keywords: Citation Analysis, Content Analysis, Iranian Journal of Ageing
  • وحیدرضا برهانی نژاد، طاهره منصوری، راضیه سادات حسینی، افسانه کجایی بیدگلی، رضا فدای وطن
    مقدمه
    رفتارهای خودمراقبتی مهمترین راهکار در زمینه مدیریت بیماری دیابت به ویژه در سالمندان به شمار می آید. این مطالعه با هدف بررسی تعیین کننده های خود مراقبتی در سالمندان دیابتی شهر کرمان با تاکید بر نقش دانش دیابتی صورت گرفت.
    روش
    در این مطالعه مقطعی 374 سالمند دیابتی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی مجری برنامه غربالگری شهر کرمان به روش نمونه گیری خوشه ایمرحله ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در خصوص رفتارهای خودمراقبتی و پیشگویی کننده های آن، پرسشنامه مقیاس رفتارهای خودمراقبتی توبرت گلاسکو و همچنین پرسشنامه محقق ساخته دانش دیابتی بود. در این مطالعه روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تست، آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی در محیط نرم افزار 17 Spss تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    توان خودمراقبتی اکثر واحدهای پژوهش در حد ضعیف بود (61/3%). بین گروه سنی (0/003=P)، وضعیت تاهل، تحصیلات، درآمد، نوع درمان و عوارض دیابت (0/001≥ P) در سالمندان مورد مطالعه با رفتارهای خودمراقبتی رابطه معنی دار آماری وجود داشت. همچنین بین ابعاد خودمراقبتی با دانش دیابتی همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشته و دانش دیابتی 57 درصد از واریانس رفتارهای خودمراقبتی را پیش بینی می کند (0/001≥ P).
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه حاکی از نقش تعیین کننده دانش دیابتی در ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی بود. در نتیجه طراحی یک مداخله آموزشی مدون به منظور ارتقاء دانش دیابتی و به دنبال آن مراقبت و مدیریت صحیح بیماری دیابت در سالمندان ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: سالمندان, دیابت نوع دو, دانش دیابتی, خودمراقبتی
    Vahidreza Borhaninejad, Tahereh Mansouri, Raziyehalsadat Hoseyni, Afsaneh Kojaie Bidgoli, Reza Fadayevatan
    Introduction
    self-care behaviors are an effective means in managing diabetes in the elderly. This study aimed to determine the predictors of diabetes self-care in the elderly in Kerman based on the role of diabetic knowledge.
    Method
    In this cross-sectional study, 374 elderly diabetic patients who had referred to health screening centers in Kerman were chosen via cluster sampling. To collect informations Toobert Glasgow’s diabetes self-efficacy scale and questionnaire based on diabetic knowledge was used. The validity and reliability of the questionnaire was confirmed. The data were analyzed using t test, ANOVA, Pearson correlation and linear regression analysis in SPSS software 17.
    Results
    Self-care capacity in most of diabetic elderly was weak (61/3%). Age, education level, marital status, income, complication, medication and diabetic knowledge (P
    Conclusion
    According to the results of this study, diabetic knowledge can determine behaviors self care. So it is necessary to develop an educational intervention based on diabetic knowledge with the goal of properly managing diabetes in the elderly patients.
    Keywords: Aged_Type 2 diabetes_Diabetic knowledge_Self-care.
  • راضیه سادات حسینی، معصومه علیجانپور اقا ملکی، شهرام اعتمادی فر *، حسین رفیعی
    زمینه و هدف
    انسان موجودی چند بعدی است که بعد معنوی در مرکز این ابعاد قرار داشته و در کسب سلامتی تاثیر بسزایی دارد. بخش مهمی از مراقبت های پرستاری خانواده – محور کمک به افراد جهت دستیابی به حد مطلوب تندرستی بوده و از طرفی در دوران سالمندی نگرش مذهبی و سلامت معنوی از جنبه های مهم زندگی می باشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین نگرش مذهبی و سلامت معنوی در سالمندان بستری شده در بیمارستان های شهر کرد انجام گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که در سال 1392 در بیمارستان های شهرکرد انجام گرفت. 308 نفر از سالمندان بستری در یکی از بخش های داخلی و جراحی، از طریق نمونه گیری تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، دو پرسشنامه نگرش مذهبی خدایاری فرد و سلامت معنوی SWBS بود. پس از جمع آوری داده ها، از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، واریانس، انحراف معیار) و تحلیلی (تی مستقل و آزمون هم بستگی پیرسون) و نرم افزار آماری SPSS برای تجزیه تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که 8/68 درصد نمونه ها دارای نگرش مذهبی زیاد با میانگین 14/30±68/140 بوده اند. سلامت معنوی در 3/51 درصد از نمونه ها پایین توصیف شده بود و میانگین نمره به دست آمده 61/16±18/86 بود. با این وجود، آزمون پیرسون نشان داد که ارتباط مثبت معنی داری بین نگرش مذهبی و سلامت معنوی وجود دارد (83/0 r= و 05/0P=).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نگرش مذهبی و سلامت معنوی با هم ارتباط دارند و با توجه به این که یکی از ابعاد سلامتی از دیدگاه سازمانی جهانی بهداشت سلامت معنوی است، می توان با افزایش نگرش مذهبی در افراد، سلامت کلی آن ها را ارتقا داد.
    کلید واژگان: سالمند, نگرش مذهبی, سلامت معنوی
  • Vahid Pakpour, Masoume Moqaddam, Raziehsadat Hosseiny *, Sedigeh Salimi
    Background
    Poor quality of sleep and daily activity in elderly people are associated with many physical and psychological problems that increase disability and need to use health services. The aim of this study was to determine the relationship between daily activities and quality of sleep in the elderly people.
    Methods
    This Study was a correlational-descriptivestudy on390 elderly people in Zanjan in 2013. The sampling was done using a cluster and multistage method. Data were collected via face-to-face interview, using Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI) and a questionnaire on "activities of daily living(ADL)" and "instrumental activities of daily living (IADL)". Data analysis was performed using descriptive statistic including number, percentage, mean, standard deviation, and inferential statistical tests including Spearman's rank correlation coefficient, independent t-test and one-way analysis of variance.
    Results
    The mean score of ADLand IADL was 11.58±0.81 (score range 0-14) and 11.23±2.93 (score range 0-18), respectively. In addition, 85.7%of the subjects in the study had poor sleep quality and only 14.3% had good sleep quality. The results also indicated no significant relationship between the daily activities and quality of sleep in the elderly, while instrumental activities had a weak positive and significant correlation with their sleep quality (P≥ 0.05).
    Conclusion
    Although the elderlyin this study have poor sleep quality, they are independent inperforming ADL and IADL. Furthermore, there is a weak and direct correlation between sleep quality and instrumental activities of the old people. Improvement of activity in the elderly can improve their quality of sleep.
    Keywords: Elderly, Daily Activities, Pittsburgh Sleep Quality Index
  • راضیه سادات حسینی، رها صالح آبادی، راهله جوانبختیان، معصومه علیجانپور آقاملکی، وحیدرضا برهانی نژاد، وحید پاک پور*
    زمینه و هدف
    در کشور ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه، گزارشی که منعکس کننده ی تاثیر فرهنگ های مختلف بر سالمندآزاری باشد، وجودندارد. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای سوء رفتار با سالمندان و عوامل مرتبط با آن در دو گروه فارس و ترک استان چهارمحال و بختیاری انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی مقایسه ای بوده که با مشارکت 400 نفر از سالمندان استان چهارمحال و بختیاری انجام گرفت. روش نمونه گیری ازنوع تصادفی بود. پژوهشگر در چندین شهرستان پس از مراجعه به پارک ها و اماکنی که سالمندان واجد شرایط شرکت در مطالعه حضور داشتند و منازل آنان، پرسش نامه ی سالمندآزاری را تکمیل نمود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 14/17 درصد از مشارکت کنندگان به نوعی سوء رفتار را تجربه نموده اند که 9/35 درصد آن سوء رفتار جسمی، 9/15 درصد سوء رفتار روانی کلامی، 16 درصد سوء رفتار غیرکلامی، 1/10 درصد غفلت از خود، 5/4 درصد غفلت دیگران، 3/23 درصد تجربه ی طردشدن از جانب دیگران و 3/14 درصد سوء رفتار مالی بوده است. همه ی انواع سوء رفتار در هر دو گروه ترک و فارس اختلاف آماری معناداری داشت ( 5 صدم≥p).
    نتیجه گیری
    علیرغم تاکید بر احترام به سالمند در فرهنگ ما سالمندان، انواع مختلف سوء رفتار را تجربه می کنند. لذا شناخت دقیق سوء رفتار با آنان و عوامل مرتبط با آن، می تواند آگاهی و حساسیت جامعه و سازمان های مرتبط با این پدیده را ارتقاء دهد تا از این معضل بهداشتی جلوگیری به عمل آید.
    کلید واژگان: سالمند, سالمندآزاری, فارس, ترک
    Raziyeh Saadat Hosseini, Raha Salehabadi, Raheleh Javanbakhtian, Masomeh Alijanpour Aghamaleki, Vahid Reza Borhani Nejad, Vahid Pakpour*
    Background
    In Iran, as in many developing countries, a report that reflects the impact of different cultures on the elderly abuse does not exist. Therefore this study conducted to compare elderly abuse and related factors in groups of Persian and Turk in Chahatmahal Bakhtiari province.
    Materials and Methods
    This descriptive-comparative study was carried out on 400 elderly people in Chahatmahal Bakhtiari province. Sampling method was random. The researcher visiting several parks and places which elderly people were eligible for the study and Elder Abuse Questionnaires were completed. For analyzing the data, descriptive and inferential statistics were used.
    Results
    Finding showed that 17.14% of participants have experienced at least one type of abuse, which 35.9% was physical abuse, 15.9% verbal-psychological abuse, 16% Nonverbal abuse, 10/1% self-neglect, 4.5% others neglect, 23.3% experience of rejection from others, and 14.3% financial abuse. All types of abuse in both Persian and Turkish groups were significantly different.
    Conclusion
    Despite our cultural emphasis on respecting to the elderly people, they experience various forms of abuses. Therefore, understanding their abuse and related factors can promote the awareness and sensitivity of community and related organizations which finally prevents this health problem.
    Keywords: older adult, older abuse, Persian, Turkish
  • مهری علویانی *، شهلا خسروان، راضیه سادات حسینی، مرضیه سادات حسینی
    مقدمه
    برای بسیاری از بیماران ترخیص از بیمارستان مطلوب است، ولی برای بسیاری دیگر ترخیص و بازگشت به منزل می تواند یک مشکل باشد. به طور کلی بیماران بعد از ترخیص نیازهای برآورده نشده دارند؛ که این میتواند باعث افزایش اضطراب، افت سلامت جسمانی و روانی، مشکلات عاطفی و کاهش توانایی سازگاری بیمار شود.
    هدف
    این مطالعه با هدف نیازهای مراقبتی بیماران بخش داخلی و جراحی ترخیص شده از بیمارستان های شهر گناباد در سال 1393انجام شده است.
    روش
    در این مطالعه مقطعی، 150 نفر از بیماران بخش های داخلی و جراحی که یک هفته قبل از بیمارستان های شهرستان گناباد مرخص شده بودند؛ به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSSv.20 و بهره گیری از شیوه های آمار توصیفی در سطح معنی داری 05/0 P≤ تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    بر طبق آزمون های آماری نتایج مطالعه نشان داد، که در هفته اول بعد از ترخیص بیشترین نیازهای مراقبتی بیماران جراحی در خصوص مراقبت از لوله های داخل بدن(100%)، مراقبت از عضو گچ گرفته(100%)، مراقبت از زخم و پانسمان(100%) است و بیشترین نیازهای مراقبتی بیماران داخلی در خصوص مراقبت از لوله های داخل بدن(100%)، مراقبت از زخم و پانسمان(100%) و فعالیت بدنی و تحرک(92%) بوده است. نتایج مطالعه نشان داد، نیازهای درمانی و مراقبتی تخصصی بعد از ترخیص اغلب در درمانگاه و توسط پرسنل درمانی برآورده می شود و مهمترین پیامدهای آن نیز بهبودی طبق پیش بینی می باشد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که ترخیص بیماران قبل از بهبودی کامل و در دوره نقاهت، لزوم تاکید بر ترخیص برنامه ریزی شده، پیش بینی تمهیدات لازم برای تداوم فرایند بهبودی و مراقبت تخصصی در منزل و پیشگیری از عوارض را برای بیماران مطرح
    می سازد.
    کلید واژگان: ترخیص, نیاز های مراقبتی, بیماران داخلی, جراحی
    Mehri Alaviani *, Shahla Khosravan, Razieh Hoseyni, Marzieh Hoseyni
    Introduction
    Discharge is favorable for many patients, but it can be assumed as a problem for many other patients. Generally, patients have unmet needs after discharge that can increase their anxiety, decrease physical and mental health, create emotional problem, and decrease patients’ abilities to adjust.
    Objective
    The purpose of this study is to assess caring needs of discharged patients from medical-surgical wards of Gonabad hospitals.
    Method
    In this cross-sectional study, 150 patients of medical-surgical wards were enrolledwith convenience sampling method. They were discharged from 15th-khordad and 22th-Bahman hospitals one week before entering the study. Data were collected with a reliable questionnaire that was validated and analyzed using SPSS software and descriptive methods with p ≤0/05 as the significant level.
    Results
    According to results about 75 patients in medical and 75 patients in surgical wards, needed the most caring in the first week after discharge’ in surgical patients, the needs were caring for intra body catheter (100%), caring for fractured limb(100%), caring for wound and dressing (100%), and most caring needs in medical wards were caring for intra body catheter (100%), caring for wound and dressing (100%), and physical activity and mobility (92%).
    Conclusion
    Result showed that patients discharged before full recovery and in convalescence period signifies the necessity of emphasizing a planned discharge, predicting necessary implementations for the continuation of home expertise caring and recovery process and prevention of side effects proposed for them.
    Keywords: discharge, medical, surgical patients, caring needs
  • راضیه سادات حسینی، معصومه علیجان پور آقاملکی*، طیبه مهرابی، اکرم زیرکی دانا، عادله دادخواه
    زمینه و هدف
    معنویت مهمترین بعد وجودی در بیش از یک سوم افراد است و به عنوان نیروی قوی در مرکز زندگی آنها قرار گرفته است و به نحوی بر کیفیت زندگی فرد تاثیر دارد. سلامت معنوی شامل دو بعد مذهبی و وجودی است که بعد وجودی، به تلاش برای درک معنا و هدف در زندگی اطلاق می شود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بعد وجودی سلامت معنوی و ابعاد جسمی و روانشناختی کیفیت زندگی در زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر اصفهان بود.
    روش کار
    در این مطالعه همبستگی مقطعی که در سال 1392 انجام شد، تعداد 190 نفر از زنان نابارور 20 تا 45 ساله که به مرکز باروری و ناباروری شهر اصفهان مراجعه کردند از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای بررسی بعد وجودی سلامت معنوی و کیفیت زندگی به ترتیب از پرسشنامه سلامت معنوی و پرسشنامه کیفیت زندگی خلاصه شده سازمان جهانی بهداشت استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده spss-18 و آزمون های توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میانگین نمره کلی کیفیت زندگی زنان نابارور 87.9 ± 12.4، بعد جسمی کیفیت زندگی27.2 ± 4.5، بعد روانی 20.9 ± 3.5، بعد وجودی سلامت معنوی 44.8 ± 8.9 و سلامت معنوی کل 97.7 ± 14.8 بود. بین بعد وجودی سلامت معنوی با نمره کلی کیفیت زندگی و ابعاد جسمی و روحی کیفیت زندگی ارتباط مستقیم مشاهده شد (p<0.001).
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه ناباروری یک مشکل چند جانبه است و خسارات متعددی را برای زن ایجاد می کند و کیفیت زندگی وی را تحت تاثیر قرار می دهد می توان با ارتقاء بعد وجودی سلامت معنوی کیفیت زندگی زنان نابارور را بهبود بخشید.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, بعد وجودی سلامت معنوی, ناباروری
    R. Hosseini, M. Alijanpour Agamaleki*, T. Mehrabi, A. Ziraki Dana, A. Dadkhah
    Background and Objectives
    Spirituality is the most important dimension of existence in more than a third of the people and it has been at the center of their life as a strong force so, may have an influence on a person's quality of life. Religious and spiritual well-being is comprised of two dimensions that existential dimension is trying to understand the meaning and purpose of life. Aim of this study was to investigation the relationship between spiritual existential dimension of well-being and quality of life in women with infertility referred to Isfahan Infertility Centers.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted in 2013, 190, 20 to 45 years old infertile women who were referred to Isfahan Infertility Centers were selected through convenience sampling. To assess the existential dimension of spiritual well-being and quality of life, the Spiritual Health Questionnaire (SWBS) and Quality of Life Questionnaire summarized by the World Health Organization were used. Date was analyzed using spss v.18 and descriptive and analytical tests.
    Results
    The results of this study showed that, the mean of quality of life score was 87.9 ± 12.4, the physical dimension of quality of life was 27.2 ± 4.5, the psychological dimension was 20.9 ± 3.5, and existential dimension of spiritual well- being was 44.8 ± 8.9, and total spiritual health was 97.7 ± 14.8. There was a direct relationship between existential dimension of spiritual well- being and the total score (r =0.613, p<0.001), physical (r=0.386, p<0.001) and mental (r =0.66, p<0.001) quality life.
    Conclusion
    As infertility is a multi-faceted problem and can cause several damage s to women and influence the quality of life; we can improve quality of life in infertile women with promotion of spiritual well- being.
    Keywords: Quality of Life, Existential Spiritual Well, Being, Infertility
  • راضیه تابع، وحیدرضا برهانی نژاد *، یحیی سخنگویی، حیدر صادقی، راضیه سادات حسینی
    زمینه
    تغییرات فیزیولوژیکی و مشکلات عضلانی می تواند به اختلال تعادل و افزایش خطر افتادن در سالمندان منتهی گردد. بنابراین ارزیابی عوامل مرتبط با تعادل در سالمندان و افزایش آگاهی از خطر زمین خوردن و تخصیص وسیله کمکی مناسب ضروری است. لذا هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه برخی پارامترهای راه رفتن با تعادل ایستا و پویای سالمندان بود.
    روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی 44 سالمند مرد و زن به طور جداگانه (در دو گروه 22 نفره) به عنوان آزمودنی شرکت کردند. مقادیر اندازه گیری شده شامل طول قدم، طول گام، پهنای گام، زاویه چرخش انگشتان پا، تعادل ایستا و تعادل پویا بود. تعادل ایستا با استفاده از آزمون لک لک و تعادل پویا با استفاده از آزمون زماندار برخاستن و برگشتن اندازه گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی تست و ضریب همبستگی پیرسون در محیط نرم افزار SPSS 15 صورت گرفت.
    یافته ها
    بین طول قدم و طول گام با تعادل ایستا و تعادل پویا و پهنای گام با تعادل پویا ارتباط معناداری وجود داشت (p<0/05). ولی بین پهنای گام با تعادل ایستا و زاویه چرخش انگشتان با تعادل ایستا و تعادل پویا در سالمندان مورد مطالعه رابطه معناداری مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    تعادل سالمندان می تواند با کاهش طول قدم و افزایش پهنای گام بهبود یافته و احتمال زمین خوردن در آن ها را کاهش دهد.
    کلید واژگان: سالمندان, پارامترهای راه رفتن, تعادل ایستا, تعادل پویا
    Razieh Tabe, Vahidreza Borhaninejad*, Yahya Sokhanguei, Heydar Sadeghi, Razieh Sadat Hossieni
    Background
    The physiological changes and muscle problems can lead to balance disorder and increased risk of falling among the elderly. Therefore, it is necessary to evaluate the factors associated with balance in the elderly, to increase their awareness of the falling risks and to provide them with appropriate assistive devices.. Hence, this study was carried out to investigate the relationship between some gait parameters and static and dynamic balance in the elderly.
    Methods
    In this quasi-experimental study, 44 men and women in two groups (22 per group) participated as the study sample. The measured values included step length, stride length, step width, rotating angle of toes, and static and dynamic balance. The static balance was measured with Romberg test and dynamic balance with TUGTU test. Data were analysed by SPSS-15 software using t-test and Pearson correlation coefficient.
    Results
    There was a significant relationship between step length and stride length with static and dynamic balance and between step width and dynamic balance (p<0/05). But no significant relationship was reported between step width and static balance and between rotating angle of toes with static and dynamic balance among the elderly.
    Conclusions
    the elderly balance can be improved by decreasing the step length and increasing the stride length, thereby reducing the possibility of their falling.
    Keywords: Elderly, gait parameters, static balance, dynamic balance
  • راضیه سادات حسینی، معصومه علیجانپور اقا ملکی، فریده باستانی *، سمیه صالح ابادی، سیما قزلباش
    زمینه و هدف
    ارایه مراقبت طولانی مدتبه بیماران مبتلا به آلزایمر، با افزایش خطرات ابتلا به بیماری جسمی و روانی برای مراقبین همراه است. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط سلامت عمومی وفشار بار مراقبتی در زنان مراقبت کننده از سالمند مبتلا به آلزایمر انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی، 150 زن 18 تا 60 سال که از وابستگان درجه یک سالمند مبتلا به آلزایمر بوده و مراقبت مستقیم از سالمند مبتلا به آلزایمر را به مدت حداقل 6 ماه به عهده داشتند، باروش نمونه گیری مستمر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در سال 89 انجام گرفت. محیط پژوهش انجمن آلزایمر ایران بود. داده ها به وسیله پرسشنامه سلامت عمومی و فشار بار مراقبتی جمع آوری گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از درصد فراوانی، و با در نظر گرفتن سطح معنا داری 0/05، آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس و آنالیز رگرسیون استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که38% مراقبت کنندگان در مرحله میانسالی (60- 51 سال) بودند. 75/3% مراقبت کنندگان متاهل، 72/7% دارای وضعیت اقتصادی متوسط، 82% خانه دار%، 65/3% سطح تحصیلاتی دیپلم و بالاتر و 66% از نظر نسبت خویشاوندی، دختر سالمند مبتلا به آلزایمر بودند که24% مسوولیت مراقبت از سالمند خود را برای مدت12-6 ماه به عهده داشتند. همچنین یافته ها نشان داد که 24% مراقبین سلامت عمومی مطلوب داشته و 62% از مراقبین فشار بار مراقبتی بالایی را داشتند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سلامت عمومی و فشار بار مراقبتی همبستگی معکوس معناداری وجود دارد (P≤0/000،r= 0/661). یعنی با کاهش سلامت عمومی فشار بار مراقبتی افزایش می یابد و بر عکس.
    نتیجه گیری
    با توجه به وجود ارتباط معنادار بین سلامت عمومی و فشار بار مراقبتی در این مطالعه، سلامت مراقبین از سالمندان مبتلا به آلزایمر یک مساله بهداشتی مهم است که نیازمند توجه از سوی حرفه های بهداشتی و ارایه کنندگان خدمات بهداشتی دارد.
    کلید واژگان: سالمند, بیماری آلزایمر, مراقب, سلامت عمومی, فشار بار مراقبتی
    Somayyeh Saadat Hosseini, Masoomeh Alijanpoor Agha Maleki, Farideh Bastani *, Somayyeh Salehabadi, Sima Ghezelbash
    Background And Aim
    providing care of patient with Alzheimer disease in long term associates with an increase in physical and mental health problems for caregivers. The study purpose was to assess the relationship between general health and burden in women as caregivers of patient with Alzheimer disease.
    Material And Methods
    In this cross sectional and study, 150 women who had 18-60 years old and were the first-degree relatives of elderly patient with Alzheimer and also being direct caregivers for at least six months were selected through the convenience method. The data were collected using general health and burden questionnaire and then analyzed using by SPSS 16 and some tests like independent T-test, ANOVA and Regression analysis with Pvalu of. 05.
    Results
    The results indicated that 38% of caregivers were in a range age of 51-60 years old. In addition, 75.3% of theme were married and 72.7% had moderate economic status, 82% were house holder, 65.3% of them had diploma education, and 66% were elder’s daughter and took care of their old patients for 6-12 months. Results showed that 24% of participants were in a good level of general health and 62% experienced a high level of burden. Pearson’s correlation coefficient created a significant negative correlation between general health and burden (P≤0/000,r= 0/661).
    Conclusion
    According to the correlation between level of general health and burden in this study, health level of care providers is an important health problem requiring to receiving attention from healthy services and professions as a priority in health caring.
    Keywords: Elderly People, Alzheimer Disease, Caregiver, General health, burden
  • Ali Hassanpoor Dehkordi, Fariba Malekpoor, Raziye Sadat Hosseiny, Hossein Rafiei*
    Background
    Renal stone can cause many physical and psychological problems for older patients. The aim of present study was to assess prevalence of depression among older adults with renal stone.
    Methods
    In this descriptive - analytic study, prevalence of depression among all of patients aged more than 64 years (51) who were admitted to lithotripsy unit of ayatollah Kashani hospital in Shahrekord in 2013 were assessed with using Geriatric Depression Scale (GDS). Data were analyzed with using descriptive analysis (mean and standard deviation), independents t test and one way ANOVA in SPSS 18.
    Results
    Mean of total depression score was 6.1+3.6. In total, fourteen patients (34.2%) obtained score between 0 to 4, sixteen patients (39.1%) obtained score between 5 to 8, seven patients (17%) obtained score between 9 to 11 and four patients (9.7%) obtained score between 12 to 15. The results of present study also showed that existence of chronic illness such as diabetes, hypertension and hyperlipidemia with renal stone in older adults increase prevalence and severity of depression among this group of patients.
    Conclusion
    Prevalence of depression among older adults with renal stone is high. This problem should be considered in health and treatment programs that conducted for older adults by health care systems.
    Keywords: Depression, older adults, renal stone
  • طیبه مهرابی، معصومه علیجان پور آقاملکی*، راضیه سادات حسینی، اکرم زیرکی دانا، زهرا صفایی
    پیش زمینه و هدف

    معنویت مهم ترین بعد وجودی در بیش از یک سوم مردم است و به عنوان نیروی قوی در مرکز زندگی آن ها قرار گرفته است. همین موضوع ممکن است به نحوی بر نحوه کیفیت زندگی فرد نیز تاثیر داشته باشد. با توجه به اینکه زنان نابارور در معرض استرس و اضطراب زیادی هستند این مطالعه باهدف بررسی ارتباط سلامت معنوی و کیفیت زندگی در زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه همبستگی مقطعی، تعداد 190 نفر از زنان نابارور 20 تا 45 ساله که به مراکز ناباروری شهر اصفهان مراجعه کردند از طریق نمونه گیری آسان انتخاب شدند. برای بررسی سلامت معنوی و کیفیت زندگی به ترتیب از پرسشنامه سلامت معنوی (SWBS) و پرسشنامه کیفیت زندگی خلاصه شده سازمان جهانی بهداشت استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده توسط SPSS ویرایش 17 مورد تجزیه وتحلیل گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میانگین نمره کیفیت زندگی 87/9، بعد وجودی سلامت معنوی44/8، بعد مذهبی 52/8 و سلامت معنوی کل 7/97 بوده است. بین کیفیت زندگی با بعد وجودی سلامت معنوی (p< 0/001)، بعد مذهبی آن (p< 0/001) و سلامت معنوی کل (p< 0/001) ارتباط مستقیم وجود داشت.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به اینکه ناباروری یک مشکل چندجانبه است و خسارات متعددی را برای زن ایجاد می کند و کیفیت زندگی وی را تحت تاثیر قرار می دهد و با توجه به ارتباط سلامت معنوی با کیفیت زندگی در این گروه، می توان با ارتقا سلامت معنوی، کیفیت زندگی آنان را بهبود بخشید.

    کلید واژگان: سلامت معنوی, کیفیت زندگی, ناباروری
    Miss Tayebe Mehrabi, Miss Masoome Alijanpoor Aghamaleki, Miss Razie Sadat Hosseiny, Miss Akram Ziraki Dana, Miss Zahra Safaee
    Background and Aims

    Spirituality is the most important dimension of existence in more than a third of the world population, and it has been at the center of their lives as a strong force, so it may have an influence on a person's quality of life. Infertile women are always at risk of stress and anxiety. The purpose of this study was to investigation the relationship between spiritual well-being and quality of life in infertile women referred to Isfahan infertility centers.

    Materials and Methods

    In this cross-sectional study, 190 infertile women, 20 to 45 years old, who referred to Isfahan infertility centers were selected through convenience sampling. To assess the spiritual well-being and the quality of life of the subjects, the spiritual health questionnaire (SWBS) and summarized format of the World Health Organization Quality of Life Questionnaire were used. The data were analyzed by SPSS version 17.

    Results

    The results of this study showed that the mean total score of quality of life was 87/9, Religious dimension of spiritual well-being 52/8, existence dimension of spiritual well-being 44/8 and total score of spiritual well-being 97/7. There was a direct relationship between the total score quality life with existence dimension (r =. /613 p <. /001), Religious dimension(r= 0/278 و p< 0/001) and total score of spiritual well-being (r= 0/519 و p< 0/001).

    Conclusion

    As infertility is a multi-dimensional problem which can cause several damage to women and influence the quality of life, and as there is a relationship between spiritual health and quality of life, we can improve the quality of life in infertile women with promotion the spiritual well-being.

    Keywords: quality of life, spiritual well, being, Infertility
  • راهله جوان بختیان*، راضیه سادات حسینی
    زمینه و هدف
    پیوند کلیه به عنوان درمان انتخابی، در اکثر بیماران مبتلا به ESRD، بعد جسمانی کیفیت زندگی را بهبود می بخشد، اما به علت عوارض داروهای سرکوب کننده ایمنی ممکن است به مراقبت های مداوم پزشکی نیاز باشد، که این مسئله موقعیت روانی، اقتصادی و اجتماعی و در نتیجه کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ابعاد جسمانی و روانی کیفیت زندگی بیماران پیوندی شهر کرمان صورت گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی، کیفیت زندگی 105 بیمار دریافت کننده پیوند کلیه شهر کرمان در سال 1388 با استفاده از پرسشنامه SF36 مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون اسپیرمن و واریانس تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری 05/0p< در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نمره کلی کیفیت زندگی بیماران دریافت کننده پیوند کلیه 01/18±95/60، نمرات بعد جسمی 78/14±77/59 و بعد روان 22/10±58/62 بود. بیشترین نمره مربوط به حیطه محدودیت نقش به علت مشکل فیزیکی (25/72) و کمترین نمره مربوط به حیطه سلامت عمومی (25/58) گزارش شد. آنالیز نمرات بعد روان براساس متغیرهای دموگرافیک اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد، اما این اختلاف در بعد جسمانی براساس سن و وضع تاهل، معنی دار بود (05/0p≤).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد بیماران دریافت کننده پیوند کلیه از کیفیت زندگی نسبتا مطلوبی برخوردار هستند و نمرات بعد روان کیفیت زندگی این بیماران نیز نسبت به بعد جسمانی بالاتر است.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, پیوند کلیه, بیماران, پرسشنامه کیفیت زندگی
    Raheleh Jvanbakhtian.*, Razieh Sadat Hosseini
    Background And Objectives
    Renal transplantation as a treatment of choice in most of the patients with ESRD (End Stage Renal Disease) improves physical domain of quality of life, but because of the effects of immunosuppressive drags, ongoing medical care may be required, and this problem influence on psychological, economic, and social status, and therefore quality of life. The objective of this study was to evaluate physical and psychological domains of quality of life in kidney transplantation patients in Kerman City.
    Methods
    In this descriptive analytical study, quality of life of 105 kidney transplantation patients in Kerman city was assessed using SF36 questionnaire. The data were analyzed by Statistical Tests, such as independent t-test, Spearman’s correlation coefficient, and ANOVA. Significance level was considered to be p<0.05.
    Results
    The mean score of quality of life in kidney transplantations patients was 60.95±18.01, physical domain score was 59.77±14.78, and psychological domain score was 62.58±10.22. The maximum score was related to role limitation due to physical problems (72.25) and minimum score was related to general health (58.25). Analysis of the psychological domain scores according to demographic variables showed no significant difference, but in the physical domain, this difference was significant in terms of age and marital status (p≤0.05).
    Conclusion
    The results of this study showed that kidney transplantation patients have relatively favorable quality of life, and psychological domain scores of quality of life were higher than those of physical domain.
    Keywords: Quality of Life, Kidney Transplantation, Patients, Quality of Life Questionnaire
  • فریده باستانی، راضیه سادات حسینی*، راهله جوانبختیان قهفرخی
    زمینه و هدف
    مراقبت از بیماران مبتلا به دمانس و بالاخص آلزایمر از آسیب پذیرترین و چالش برانگیزترین نوع مراقبت هاست که مراقبین ممکن است با آن مواجه شده و باعث تجربه استرس زیاد در آنها می گردد. در این میان فقدان آموزشهای لازم نیز مشکلات آنها را دو چندان نموده است. هدف این مطالعه تعیین تاثیر بحث گروهی و مشاوره تلفنی بر استرس درک شده زنان مراقبت کننده از سالمند مبتلا به آلزایمر بوده است.
    روش بررسی
    در این پژوهش تجربی، 150 زن 18 تا 60 سال که از وابستگان درجه یک سالمند مبتلا به آلزایمر بوده و مراقبت مستقیم از سالمند مبتلا به آلزایمر را به مدت حداقل 6 ماه به عهده داشتند با روش نمونه گیری مستمر مبتنی بر هدف انتخاب شده و آزمودنی ها با روش تصادفی بلوکه شده به تصادف در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون در یک برنامه مداخله ای شامل یک جلسه بحث گروهی، دریافت یک پمفلت آموزشی و دو مشاوره تلفنی شرکت نمودند. 6 هفته پس از مداخله، پس آزمون برای هر دو گروه انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و استرس درک شده بود. برای مقایسه متغیرها از آزمون های آماری تی زوجی، تی مستقل، کای اسکوئر و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که قبل از بحث گروهی و مشاوره تلفنی 7/50% نمونه ها در گروه آزمون و 3/57% از نمونه ها در گروه کنترل استرس درک شده بالایی داشتند. پس از انجام بحث گروهی و مشاوره تلفنی میانگین استرس درک شده در گروه آزمون از 62/8± 38/28 به 55/5±45/22 تقلیل یافت (001/0 > P). بین استرس درک شده و متغیرهای وضعیت تحصیلات (03/0P=) و وضعیت اقتصادی (01/0 P=) از نظر آماری ارتباط معنی دار وجود داشت.
    نتیجه گیری
    زنان مراقبت کننده از سالمند مبتلا به آلزایمر به عنوان مهم ترین مراقبین غیر رسمی، سطوح استرس بالایی را تجربه می کنند که همین امر سلامت آنها و سالمندان تحت مراقبت ایشان را تحت الشعاع قرار می دهد، لذا لزوم مداخله برای این مراقبین به منظور بهبود وضعیت آنها پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: سالمند, بیماری آلزایمر, مراقب, استرس درک شده
    Faride Bastani, Razie Sadat Hosseini *, Jahele Javanbakhtian Ghahfarokhi
    Background And Aims
    Caring for patients with dementia especially Alzheimer, is the most hardship, damaging and challenging of cares that caregivers expose to it. The lack of education about it increases the problems. The aim of this study was to evaluate the effect of group discussion and telephone counselling on perceived stress of women as caregivers of patient with Alzheimer disease.
    Methods
    In this study, 150 women who had 18-60 years old as a close relative to elderly patient with Alzheimer and at least being direct caregivers for six months, with convenience method were selected and by blocking randomization were allocated to control and experimental groups. The experimental group was participated in the group discussion and telephone counselling. Post-test was carried out six weeks after the program. The instruments for data gathering were demographic items and perceived stress Questionnaire. Independent t-test, paired t-test, Chi-square and ANOVA test were used.
    Results
    The study findings showed that before group discussion and telephone counselling 50.7% of samples in intervention group and 57.3% of samples in control group had high level of stress. Our results demonstrated that after the intervention, the mean of perceived stress in experimental group was decreased from 28.38±8.62 to 22.45±5.55 (p≤0.001) which shows decrease of stress. In the control group mean was increased from 29.88±8.66 to 31.92± 6.31 (p=0.009) which shows increase of stress. There were significant relationship between perceived stress and the variables of education (p= 0.03), and economic status (p= 0.01).
    Conclusion
    Caregiver women of patient elders with Alzheimer disease as the main resource of informal caregivers, experience high levels of stress that this problem treats health of women and their elderly. Group discussion and telephone counselling are effective to decrease perceived stress of women as caregivers of patient with Alzheimer disease. Thus, this method of education is suggested.
    Keywords: Elderly, Alzheimer disease, Caregivers, Perceived stress
  • راضیه سادات حسینی، فریده باستانی، سمیه سیاحی، همت الله مومن آبادی، معصومه علیجانپورآقا ملکی
    زمینه و هدف
    ارائه مراقبت طولانی مدت به بیماران مبتلا به آلزایمر، با افزایش خطرات ابتلا به بیماری جسمی و روانی برای مراقبین همراه است و فقدان تعلیمات لازم نیز مشکلات سلامتی آنها را دو چندان نموده است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزشی- مشاوره ای بر سلامت عمومی زنان مراقبت کننده از سالمندان مبتلا به آلزایمر انجام شده است.
    روش بررسی
    در این پژوهش تجربی، 150 زن 18 تا 60 ساله که از وابستگان درجه یک سالمندان مبتلا به آلزایمر بوده و مراقبت مستقیم از آنها را به مدت حداقل 6 ماه به عهده داشتند، با روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند و پس از انجام پیش آزمون شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و سلامت عمومی گلدبرگ، با روش تصادفی بلوکه شده، به شکل تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون در یک برنامه آموزشی – مشاوره ای شامل یک جلسه بحث گروهی، دریافت یک پمفلت آموزشی و دو مشاوره تلفنی شرکت نمودند. 6 هفته پس از مداخله، پس آزمون برای هر دو گروه انجام گرفت. برای مقایسه متغیرها از آزمون های آماری t زوجی، t مستقل، کای اسکوئر و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که قبل از برنامه آموزشی- مشاوره ای 3/17% از نمونه های مورد پژوهش سلامت عمومی نامطلوب داشتند. پس از انجام برنامه آموزشی- مشاوره ای میانگین سلامت عمومی در گروه آزمون از 3/15±68/39 به 03/10±09/19 تقلیل یافت (001/0P<) که نشان دهنده ارتقای سلامت عمومی در این گروه بوده است در حالی که در گروه کنترل این میزان (68/15±43/37 به 9/14±9/43) افزایش یافت (001/0P<) که بیان کننده تنزل سلامت عمومی بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش و وضعیت نامطلوب سلامت عمومی زنان مراقبت کننده از سالمندان مبتلا به آلزایمر، روش های موثر آموزشی به منظور بهبود سلامت مراقبین پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: بیماری آلزایمر, سالمند, سلامت عمومی, مراقب
    Raziye Sadat Hosseiny, Farideh Bastani, Somayeh Sayahi, Hemmatollah Momen-Abadi, Masoumeh Alijanpoor-Aghamaleki
    Background And Aim
    Long term delivery of care to patients with Alzheimer disease is associatesd with increase of physical and mental health problems for caregivers. Lack of necessary trainings has increased the caregiver's health problems. The aim of this study was to evaluate the effect of educational- counseling program on general health of women as caregivers of patient with Alzheimer disease.
    Method
    In this study, 150 women (18-60 years old) who were close relatives to the elderly patients with Alzheimer disease were selected by simple sampling method. These women had been working as direct caregivers for a period of six month, at least. Women were enrolled for a pre-test in which they filled out demographic information questionnaire and Goldberg general health questionnaire. Then, they were randomly allocated to control and experimental groups. The experimental group participated in educational- counseling program which was consisted of a group discussion session, educational pamphlet and 2 telephone consultations. Six weeks after the program, post-test questionnaire was carried out for both groups. Data were analyzed using independent T-test, paired t-test, chi-square and one-way ANOVA.
    Results
    Findings showed that 17.3% of samples had weak general health before the intervention. After the educational- counseling program, the mean of general health in experimental group decreased from 39.68±15.3 to 19.09±10.03 (P<0.001), which showed an increase in general health care. In the control group general health mean increased from 37.43±15.68 to 43.9±14.9 (P=0.001), which shows decreased general health.
    Conclusion
    According to the results of this study and unfavorable general health in women who work as caregivers of patients with Alzheimer disease, effective educational methods are suggested for improving the caregiver’s health.
  • فریده استانی، راضیه سادات حسینی، ماه منیر بنی اسد، حمید حقانی
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف بررسی سلامت عمومی زنان مراقبت کننده از سالمند مبتلا به آلزایمر انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی – مقطعی، بخش مقدماتی از یک مطالعه کارآزمایی در عرصه بود که حجم نمونه آن 150 نفر برآورد شد و افراد مورد نظر، به روش نمونه گیری مستمر انتخاب شدند. جامعه پژوهش در این مطالعه شامل زنانی بود که بین 18 تا 60 سال سن داشته، از وابستگان درجه یک سالمند مبتلا به آلزایمر بوده و مراقبت مستقیم از سالمند را به مدت حداقل 6 ماه به عهده داشتند. بررسی سلامت عمومی در پژوهش، با پرسش نامه 28 آیتمی سلامت عمومی (GHQ-28) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها، با آزمون های t، خی دو، کروس کالوالیس و MANOVA انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که %24 از زنان مورد مطالعه دارای سلامت عمومی مطلوب بوده و %58.7 سلامت عمومی متوسط و %17.3 دارای سلامت عمومی نامطلوب بودند. بین متغیر سلامت عمومی زنان مراقبت کننده و مشخصات سن (P=0.016)، وضعیت اشتغال (P=0.008)، نسبت خویشاوندی (p=0.013)، و وضعیت اقتصادی (P=0.049)، ارتباط معناداری وجود داشت. اما بین سلامت عمومی و عواملی همچون وضعیت تاهل (p=0.5)، سطح تحصیلات (P=0.07)، و مدت مراقبت از سالمند مبتلا به آلزایمر (P=0.205) ارتباط معنادار یافت نشد.
    نتیجه گیری
    پژوهش حاضر نشان داد که درصد قابل توجهی از زنان مراقبت کننده از سالمند مبتلا به آلزایمر در وضعیت مطلوبی از سلامت عمومی قرار نداشتند. لذا با توجه به اینکه در ایران، مطالعات جنسیت محور در مراقبین کمتر صورت گرفته، پیشنهاد می شود تحقیقات بعدی بر ابعاد مختلف سلامتی و ارتقا آن در مردان و زنان مراقب انجام گیرد.
    کلید واژگان: آلزایمر, مراقبین, سلامت عمومی
    Farideh Bastani, Raziye Sadat Hosseiny, Mahmonir Baniasad, Hmid Haghni
    Objective
    The purpose of this study was to explore the general health status in women as care givers of the elderly people with Alzheimer who attending to the Iranian Association of Alzheimer’s Disease.
    Material and Method
    In this descriptive –cross sectional study as a introductory stage of a randomized controlled field trial, 150 women were recruited with a consecutive sampling method. The study population of this study included the women as family care givers attending to the Iranian Association of Alzheimer Disease. In this study, the inclusion criteria was consisted of women who had 18-60 years old, be a close relative to elderly patients with Alzheimer disease, as well as they have had direct caring with the duration of at least six months. Data collection regarding assessment of general health of the women was a questionnaire including 28 items of Persian version of the General Health Questionnaire (GHQ). For data analysis, descriptive statistics and chi square were used in the study.
    Results
    The study findings showed that only 24% of the subjects had a good level of general health, but 58.7% and 17.3% of them had a moderate and weak general health respectively. There were significant relations between general health of the women as care givers and the variables such as age (p= 0.016), occupation (p= 0.008), type of relative (p=0.013), and economic status (p= 0.049). However, there were not any significant relation between general health and the other variables of marriage situation (p= 0.5), education (p= 0.07), and duration of caring the elderly patients with Alzheimer (p= 0.205).
    Conclusion
    According to the findings, the considerable percentage of the female care givers of elders with Alzheimer disease did not pose optimum level of general health. As Care givers’ gender centered studies have seldom conducted in Iran, future researches should focus on different dimensions of health promotion among both male and female care givers.
    Keywords: Alzheimer, Care Givers, General Health
فهرست مطالب این نویسنده: 20 عنوان
  • دکتر راضیه سادات حسینی
    دکتر راضیه سادات حسینی
    استادیار پرستاری سلامت جامعه، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال