به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

dana talebpour

  • دانا طالب پور*، صالح نجم الدین امین مجید

    تعد ثنائیه الانا والآخر من اهم مباحث الادب المقارن، إذ تحیل هذه الثنائیه الجدلیه فی الاغلب علی الصراع الطبقی والحضاری، لتحدید مفهوم الانا لا بد من وجود الانا/ الذات المرکزیه نقیس من خلالها ذلک الآخر ونتعرف علیه، فالآخر یعنی شخصا آخر او جماعه مغایره، ویکون الآخر هو الکائن المختلف عن الذات وهو مفهوم نسبی ومتحرک، ذلک ان الآخر لا یتحدد إلا بالقیاس إلی نقطه مرکزیه هی الذات، فالآخر هو انعکاس للانا والروایه الجزائریه زخرت بصوره الآخر الفرنسی الذی بقی عالقا فی اذهان الجزائریین، وهو ما تجسد فی کتاباتهم بالرغم من الاستقلال، لذلک تسعی هذه المحاوله عبر المنهج الوصفی- التحلیلی إلی دراسه اهم ما اعتمد معمر حجیج فی تصویره للآخر الفرنسی فی روایاته الاربع (اللیالی حبلی بالاقمار، معزوفات العبور، ذاکره منفی الجنون، مهاجر ینتظر الانصار) وإبراز انماط هذا الآخر بین السلبی والإیجابی من خلال تصویره للشخصیات الفرنسیه والتعرف علی خفایا ومستورات ذلک الآخر. تشیر النتائج إلی ان حجیج اعتمد فی تصویره للآخر الفرنسی علی عده صراعات: منها الصراع الحضاری القائم بین الغرب والشرق، والصراع القائم بین الهویه الجزائریه والفرنسیه التی یحاول الاستعمار بمسحها، والصراع القائم بین الادباء الفرنسیین المتحمسین لمصالح فرنسا، وصور الآخر الفرنسی فی الروایات ذات نمطین: سلبی وإیجابی، فصوره الضابط الفرنسی ذات نظره استعلائیه وصوره تتمیز بالشفقه علی المساجین والاستعطاف علیهم، وکذلک بالنسبه إلی صوره الاستاذ، حیث تحاول تدمیر کل ما یتعلق بالهویه الجزائریه الإسلامیه والثقافه الجزائریه وإیجابیه، حیث تدعم کل الحرکات علی مستوی الدفاع عن الحریه والاستقلال الجزائری وکذلک بالنسبه إلی صوره الادیب، حیث ینظر کامو نظره دونیه إلی الجزائر، بینما سارتر فی نفس الروایه، یدافع بکل ما یملک من قوه عن القضیه الجزائریه ویفضح جرائم الاستعمار الفرنسی ویندد الصمت علیها.

    کلید واژگان: الادب المقارن, الروایه الجزائریه, الآخر الفرنسی, الانا, معمر حجیج
    Dana Talebpour *, Salah Najmuddin Amin Majid

    The dualism of the ego and the other is one of the most important topics of comparative literature, as this dialectical dualism refers mostly to class and civilizational conflict. To define the concept of the ego, there must be an ego/central ego through which we measure that other and recognize him. The other means another person or a different group. The other is the being that is different from the ego, and it is a relative and moving concept, because the other is only determined by comparison to a central point, which is the ego. The other is a reflection of the ego, and the Algerian novel is filled with the image of the French other, who remained stuck in the minds of the Algerians and was embodied in their writings despite independence. Therefore, this attempt seeks, through the descriptive-analytical approach, to study the most important things that Muammar Hojeij adopted in his depiction of the French other in his novels and to highlight the patterns of this other between negativity and positivity through his depiction of French characters. The results indicate that Hajej relied in his portrayal of the French other on several conflicts: including the civilizational conflict existing between the West and the East, the conflict existing between the Algerian and French identity, which colonialism is trying to erase, and the existing conflict between French writers who are passionate about France’s interests and the rights of their people, who are enthusiastic about the liberation of Algeria, and who oppose the crimes of French colonialism. The Frenchman and the images of the French other in the novels are of two types: negative and positive. The image of the French officer has a superior look and is characterized by violence and cruelty, and an image characterized by pity for the prisoners and sympathy for them. The same goes for the image of the professor, which is of two types: negative. It tries to destroy everything related to the Algerian Islamic identity, Algerian culture, and positivity, as it supports all movements at the level of defending Algerian freedom and independence, as well as with regard to the image of the writer, as Camus looks down on Algeria. Algeria’s civilization, according to Camus, is what the Romans left behind and backwardness is all that is attached. With the Arabs and their faces, while Sartre, in the same novel, defends the Algerian cause with all his might, exposes the crimes of French colonialism, and denounces the silence on them.

    Keywords: Comparative Literature, The Algerian Novel, The French Other, The Ego, Muammar Hajij
  • دانا طالب پور*، نادر بهمرام
    کشور فلسطین به دلیل برخورداری از موقعیت استراتژیکی خود، از مدت ها دور در چنگال استعمارگری یهودیان متجاوز قرار گرفته است. در این میان نقش ادیبان مقاومت این کشور در دفاع و ترسیم حقوق ملی و میهنی از دست رفته مردمان این کشور قابل توجه است. در میان چهره های نامور ادبیات فلسطین، غسان کنفانی زندگی و قلم خود را وقف دفاع از ملت مظلوم فلسطین، آرمان ها و هم چنین ترسیم فضای زندگی پر اختناق و حزن آلود آنها، کرده است. داستان «ارض البرتقال الحزین» وی، تصویر آوارگی ملت مظلوم فلسطین و مشکلات زندگی آنان از جمله؛ فقر، فساد، فاصله طبقاتی ناشی از تجاوز یهودیان صهیونیست بر این کشور است. در این مقاله با کاربست روش توصیفی- تحلیلی و رهیافت تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف کوشش شده است تا لایه های گفتمانی و معنایی داستان ، بررسی شود. نتایج حاکی از آن است که کنفانی در ابراز ایدئولوژی و گفتمان خاص خود، با قواعد و ابزارهای لازم آن آشنا بوده است. زبان متن رئالیستی و  از هرگونه پیچیدگی به دور است. قرینه های صوری متن بیان گر این است که گفتمان آن، یک گفتمان اجتماعی و سیاسی است. نویسنده با ایجاد روابط همنشینی، ترادف، تضاد معنایی، به کارگیری کلمات استعاری و نمادهای تاریخی، نگاه ایدئولوژیک خود را نسبت مسائل موجود در جامعه بیان می کند و ملت فلسطین را برای مبارزه با متجاوزان و استعمارگران تحریک می کند. بین متن و بافت موقعیتی و بینامتنی آن ارتباط خوبی وجود دارد. به طوری که یکی از مشارکین داستان ، خود اوست که نقش کنش پذیر را دارد. هدف کنفانی با استفاده از وساطت دانش زمینه ای، زیرسوال بردن ساختارهای اجتماعی به عنوان مناسبات قدرت است.
    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, غسان کنفانی, ارض البرتقال الحزین, فلسطین, نورمن فرکلاف
    Dana Talebpour *, Nader Behmram
    Among the famous figures of Palestinian literature is Ghassan Kanfani, who has dedicated his life and pen to defending the oppressed nation of Palestine and its ideals. His account of "The Sorrowful Land of the Orange" is a picture of the displacement of the oppressed people of Palestine and the problems of their lives. This article is an attempt to discover the discoursal and semantic layers of the novel using the descriptive-analytical method and relying on Fairclough critical discourse analysis. The language of the text is realistic and far from complicated. The formal parallels of the text indicate that its discourse is societal and political. The author expresses his ideological view of the issues in the society by creating collocation, synonymy, and semantic contradiction as well as using metaphorical words and historical symbols. There is a good relation between the text and its situational and intertextual contexts so that one of the participants of the story is he himself who plays an active role. Kanfani's goal is to question the social structures such as power relations by using background knowledge.
    Keywords: Critical Discourse Analysis, Ghassan Kanfani, The Land Of Sorrowful, Oranges, Palestine, Norman Fairclough
  • زهرا نادعلی*، دانا طالب پور، محمد شفیق اسکی

    امروزه زبان شناسی شناختی یکی از دانش های سودمند در تبیین دقیق معانی ارزشمند نهفته در آیات قرآن کریم است. یکی از بحث های مهم این حوزه، نظریه شکل و زمینه است که توسط تالمی، زبان شناس مشهور آمریکایی، مطرح شده است. به کمک آن می توان ارتباط معنایی میان کلمات فواصل را با بافت آیات بررسی کرد و درک عمیق تری درباره آن ها به دست آورد. یکی از نام های برجسته الهی «رحیم» است که بسامد بالایی در قرآن کریم دارد و در سوره بقره دوازده بار تکرار شده است. هم نشینی این اسم با اسم هایی چون تواب، غفور، رحمن و رووف و تاخر اسم رحیم از اسمای دیگر را می توان در پرتو نظریه «شکل و زمینه» تالمی تحلیل کرد. تحلیل داده ها نشان می دهد که تکرار اسمای الهی در سایه تاثر از بافت هر آیه است و دلالت ویژه خود را دارد و ازسوی دیگر، طبق نظریه شناختی نشان دهنده اهمیت جایگاه آن ها نسبت به یکدیگر است. در این میان، اسم های مزدوج غفور و رحیم بیشترین تکرار را در سوره بقره داشته اند تا معنای آن ها در دل مومنان بیشتر تثبیت شود و بدانند که رحمت پروردگار و مغفرت او فراگیر است و همواره شامل حال بندگان می شود و رحمانیت و تواب بودن و مغفرت و رافت الهی همه از منبع لایزال رحمت الهی سرچشمه می گیرند. اگر اسمای الهی را زمینه تلقی کنیم و محتوای سوره را شکل در نظر بگیریم، در می یابیم که موضوع بیش از یک سوم آیات این سوره حضور خداوند در زندگی است.

    کلید واژگان: معناشناختی, بافت, سوره بقره, اسم «رحیم», تالمی
    Zahra Nadali *, Dana Talebpour, Mohammad Shafigh Aski

    Nowadays, cognitive linguistics is one of the sciences that is useful in the exact clarification of valuable hidden meanings of the Quranic verses. The theory of "figure and ground" is one of the important issues in this field proposed by Talmy, the famous American linguist. By using this theory, it is possible to examine the semantic relation between the interval words and the context of the verses and gain a deeper understanding of them. "Raḥīm" is one of the prominent Divine Names which has a high frequency in the Holy Quran and has been repeated twelve times in Surah al-Baqarah. By using Talmy's theory of figure and ground, it is possible to analyze the syntagmatic relation between the Name and other Divine Names such as "Tawwāb", "Ghafūr", "Raḥmān", and "Raʾūf" as well as its posteriority between other Names. Analysis of the data shows that the repetition of the Divine Names is influenced by the context of each verse and has its own denotation. On the other hand, according to the cognitive theory, it represents that the position of some of them is more important than others. Meanwhile, the coupled Names "Ghafūr" and "Raḥmān" have the most repetition in Surah al-Baqarah to become their meaning more established in the believers' hearts, and they know that His grace and forgiveness are extensive and include all the Servants forever. Also, the divine mercy, repentance-accepting (Tawwāb), and divine affection (Raʾfat) originate from the everlasting source of His grace. If we consider the divine Names as the ground and the content of the Surah as the figure, we will find that the subject of more than a third of the verses of the Surah are about Allah's presence in life.

    Keywords: Semantics, Context, Surah Al- Baqarah, Name Raḥīm, Talmy
  • دانا طالب پور*

    التواصل من اهم اشکال النظریات فی اللسانیات الحدیثه التی یعتبر رومان جاکبسون منظرا حقیقیا لها. فهو یعتقد بان کل حدث لغوی مکون من سته عناصر، هی: المرسل، والمرسل إلیه والمرسله والقانون والمرجع والقناه. وحدد لکل عنصر ست وظائف فی إیصال الرساله: هی الوظیفه التعبیریه او الانفعالیه، والوظیفه الإفهامیه، والوظیفه الشعریه، والوظیفه الانتباهیه، والوظیفه المرجعیه، والوظیفه التعریفیه. ومن الاسالیب السردیه فی القرآن، السرد القصصی الذی یعتبر من اهم الادوات فی إیصال رساله المتکلم إلی المتلقی. تحاول هذه الورقه البحثیه، عبر الاعتماد علی منهج وصفی- تحلیلی، تطبیق الوظائف الست لنظریه التواصل عند جاکبسون فی قصه موسی والخضر علیهما السلام فی سوره الکهف. فکانت إشکالیه البحث دراسه مدی مطابقه نظریه التواصل للآیات القرآنیه ولا سیما فی الخطاب القرآنی ومدی تاثیر هذه النظریه فی نظره جدید للقرآن. تشیر النتائج إلی ان قصه موسی والخضر علیهما السلام تتمحور حول التعلیم والتعلم وکثیرا ما یتحقق هذا الامر بالکلام المتبادل بین المعلم والمتعلم، ومن المتوقع ان تکون الوظیفه الإفهامیه اکثر من الوظائف الاخری. فکل الاعمال التی قام بها الخضر لتعلیم موسی من خرق السفینه وقتل الغلام وإقامه الجدار تعتبر طریقه سلوکیه غیر کلامیه. والطریقه الترکیبیه بین الکلامیه والسلوکیه کانت اقل استعمالا فی آیات القصه، حیث تتجلی فی بنیه تعبیر موسی عن التعب والجوع الشدید إثر سفره الطویل. کما ان تطبیق نظریه التواصل علی الآیات القرآنیه یعطینا تفسیرا جدیدا لها یتواکب مع مقتضیات العصر وینتهی إلی فهم جدید وعمیق.

    کلید واژگان: الخطاب, التواصل, سوره الکهف, قصه موسی والخضر, رومان جاکبسون
    Dana Talebpour *

    Communication is one of the most important theories of new linguistics, which was theorized by Roman Jakobson. He believes that every linguistic event consists of six elements, which are: Sender, receiver, message, code, context, communication channel. He has determined six functions for each element in transfering the message: emotivethat function that is related to the sender conative function that is related to the receiver poetiquethat function that related to the message itself,  phatique function that is related to the communication channel, referentielle functionthat is related to the context of the message, metalinguistique function that is related to the interpretation of language. One of the types of narration in the Quran is storytelling, which is one of the most important means of conveying the message to the audience. The present research was carried out with descriptive-analytical method and with the aim of investigating the six functions of Jakobson's theory of communication in the story of Moses and Khidr  (PBUH) in Surah Al- Kahf . The research problem is to examine the degree of conformity of the communication theory with the verses; Especially the Quranic discourse and the effect of this theory in a new interpretation of the Holy Quran. The results indicate that the story of Moses and Al-Khidr (PBUT) revolves around the topic of education and learning, and this issue is mostly realized through two-way communication between the teacher and the learner. Therefore, it is expected that the persuasive function will be more prominent compared to other functions. All the actions that Al-Khidr (PBUH) used to teach Moses about piercing the ship and killing the teenage boy and building the wall are considered a non-verbal behavior style.The combined verbal-behavioural style has also had the least use in the verses of the story, which can be seen in the speech of Moses (PBUH) in expressing the extreme fatigue and hunger caused by his long night journey. As it is evident, the adaptation of the verses in this story based on the theory of communication brings us a new interpretation in accordance with the requirements of the time and leads to a new and deep and unprecedented understanding of them.

    Keywords: Discourse, Communication, Surah Al- Kahf, Story Of Moses, Al-Khidr, Roman Jakobson
  • دانا طالب پور*، فاطمه اعرجی، داود شیروانی

    برخی از شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه ها و دغدغه های گوناگون خود و جامعه و جهت اصالت بخشی به اثر ادبی خویش، به فراخوانی چهره های برجسته سنتی روی آورده اند و بهره گیری از این شخصیت ها و بیان تجربه های متعدد از رهگذر آنان یکی از ترفندهای مهم ادبی این شاعران است. نزار قبانی (1923-1998 م) به عنوان یکی از مشهورترین و پرمخاطب ترین شاعران معاصر عربی در قرن بیستم پس از شکست عرب ها در ژوئن 67  به طورجدی به شعر سیاسی و پایداری روی آورده است. قصیده «قانا» از قصاید برجسته وی است که به دنبال بمباران قانا توسط اسرائیل در 1996 سروده شده و فراخوانی نمادین شخصیت های مختلف دینی، تاریخی، اسطوره ای و ادبی جلوه ویژه ای به این قصیده داده است. بی شک شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جهان عرب و آبشخورهای فکری و فرهنگی مختلفی که شاعر از آن ها بهره برده و ذهن وقاد و دید نقادانه وی در فراخوانی این شخصیت ها موثر بوده است. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر شناخت اطلاعاتی از شعر مقاومت معاصر عرب به ویژه سبک و مضمون شعر نزار قبانی به سوالات زیر پاسخ دهد: نزار قبانی در قصیده مشهور خود از چه شخصیت هایی بهره برده است؟ این شخصیت ها در شعر او دارای چه کارکردی بوده و چه نقشی را ایفا می کنند؟ چه عواملی باعث گرایش شاعر به استفاده از نمادها در قصیده وی شده است؟ نتیجه پژوهش نشان می دهد: این حضور نمادین گاه شامل شخصیت های دینی چون مسیح، امام علی (ع) و امام حسین (ع) است و گاه شخصیت های اسطوره ای عرب و غیر عرب چون دنکیشوت و عنتره و... را شامل می شود و نزار با نظر به خفقان موجود از جانب حاکمان عربی وقت، با کاربست نمادین این شخصیت ها و دلالت های وجودی نهفته و آشکارشان به صورت مثبت و گاه تحول یافته و منفی، سعی کرده نگرش ها، پیام ها، دردها، تجارب و نقدهای خود را بر دشمنان و جامعه عرب، در قالبی ادبی به مخاطب انتقال دهد.

    کلید واژگان: نماد, نزار قبانی, راشیل و اخواتها, فلسطین, اسرائیل, ادبیات معاصر
    Dana Talebpour*, Fatemeh Aaraji, Davoud Shairvani

    Nizar Qabbani (1923-1998 AD) is considered one of the most famous and popular contemporary Arab poets in the 20th century, who seriously turned to political and stability poetry after the defeat of the Arabs in June 1967. The ode "Rasheel and Sisters" is one of the prominent odes of Nizar Qabbani, which was written after the bombing of Qana by Israel in 1996, and the symbolic appeal of various religious, historical, mythological and literary figures has given a special effect to this ode. Undoubtedly, the cultural, political and social conditions of the Arab world and the various intellectual and cultural springs that the poet used and the dynamic mind and vision of her critic were effective in calling these characters. This symbolic presence sometimes includes religious figures such as Christ, Imam Ali (a.s.) and Imam Hussein (a.s.), and sometimes it includes Arab and non-Arab mythological figures such as Don Quixote, Antart, etc. With the symbolic use of these characters and their hidden and obvious existential meanings in a positive and sometimes transformed and negative way, Nizar tried to express his attitudes, messages, pains, experiences and criticisms on his enemies and the Arab society in a literary format. convey to the audience.

    Keywords: The Symbol, Nizar Qabbani, Rachel, Her Sisters, Palestine, Israelm Contemporary Literature
  • دانا طالب پور*، معصومه شبستری

    تعد نظریه افق التوقع عند هانز روبیر یاوس ثوره علی المناهج التقلیدیه التی کانت تولی اکثر اهتمامه المبدع او معنی النص مهمله دور عنصر القارئ الفعال فیه. وافق التوقع فی فکره هو المسافه القائمه بین النص والقارئ، مما یدل علی انه یجب فی العمل الادبی، الانتباه إلی تلقی القارئ کمفسر حقیقی بدلا من الترکیز علی النص او المولف او التاثیرات الادبیه الجانبیه وکسره یعنی إبراز ما یخالف توقع القارئ، الذی یدفعه إلی تامله تاملا اکثر فی النص والوقوف امامه مفسرا ومحللا. ومن الامثله البارزه للنص الادبی قصص القرآن الکریم بانواعه السردیه المتنوعه. وقد تم إجراء البحث الحالی نظرا إلی اهمیه تامل القارئ قدر الإمکان واکتشاف الجوانب الإعجازیه للآیات المتعلقه بقصص القرآن الکریم. وکان المنهج المتبع وصفیا- تحلیلیا. وفی الختام، تم الوصول إلی ان لکسر افق التوقع دورا بارزا فی امتزاج القارئ بالعمل الادبی. وبقدر ما انحرف العمل عما یتوقعه المتلقی، تزید قیمته وجمالیته. وفتح له باب معانی جدیده. إن انواع بنیه القصه فی القرآن، مثل: السرد الاسترجاعی، والاستهلال ، والقصه المفتوحه ، لیست اعتباطیه، بل تهدف کلها إلی تشجیع القارئ علی اکتشاف الارتباط الدلالی بین الآیات. تعتمد هذه القصص علی مفاجآت مشوقه وخیبات صارخه لافق توقع الشخصیات واعمالهم. تمثل قصه موسی وإبراهیم ویوسف فی القرآن الکریم نماذج متمیزه لهذا التوظیف الذی یمکن الوصول إلی نتائج مثیره للتامل عن مواضیعها بناء علی اسس یاوس النظریه.

    کلید واژگان: البنیه السردیه, القصه, القرآن الکریم, کسر افق التوقع, هانز روبیر یاوس
    Dana Talebpour *, Masoumeh Shabestari

    The approach of breaking the horizon of expectation of Hans Robert Jauss in the narrative types of the stories of the HolyQuran.The horizon of expectation in his thought is the distance between the text and the reader, and it requires that instead of paying attention to the text or the author or external literary factors, attention should be paid to the perception category, and the failure of the expectation horizon is the application of a category contrary to the reader's expectation, which causes him to reflect and analyze in It becomes text.The current research has been done with a view to the outstanding importance of technical beauty and subtle secrets hidden in Quranic stories.The method used was descriptive-analytical and at the end it was determined:The breakingof the expectation horizon plays a prominent role in connecting the reader with the literary work and disrupting the monotony of the text. the types of narrative structure in the Qur'an, such as: retrospective narration introduction and open narration,have not been arbitrary. Rather, there are hidden secrets that aim to stimulate the reader's attention and encourage him todeeply understand the meanings of the verses, which itself constitutes one of the great mysteries of its miracle. These stories rely on astonishing events and obvious failures that are expected on the horizon of the characters. The story of Moses, Ibrahim and Joseph in the Holy Quran is a prominent example of this that calls for the reader's hesitation to understand the great spiritual head of the shadow.

    Keywords: Narrative Structure, Story, The Holy Quran, Breaking The Horizon Of Expectation, Hans Robert Jauss
  • دانا طالب پور*، شهریار نیازی
    یقوم المکان فی الروایه بوظیفه هامه رسمها له الراوی کانه إنسان ذو روح وحیاه، فالمکان فی الروایه لیس مجرد دیکور ام مجرد مکان لوقوع الحوادث الروائیه -کما یظن-، بل إنه عنصر روائی کالعناصر الاخری تتشابک بعضها مع بعض لتکوین السرد الروائی. کتبت سناء ابوشرار روایه «لانی اشتاق إلیک» للاحتفاء بالوطن الاردنی. الروایه مکانیه ولکنها رغم هیمنتها علی التحلیل الروائی للمکان لا تغنی عن شیء للتحلیل النفسی. هذا البحث یهدف بالمنهج الوصفی - التحلیلی إلی دراسه العلاقه المتبادله بین الشخصیه والمکان فی هذه الروایه ودور المکان فی انفعالات الاشخاص والتحلیل النفسی للمکان الروائی علی ضوء مکونات هامه کهویه المکان وحس المکان باعتبارهما مکونین هامین فی التحلیل. تشیر النتائج إلی ان هناک تعالقا بین الشخصیات والمکان فی الروایه ویتلون المکان بحاله نفسیه له دلاله تفوق دوره المالوف ویتحرر من الوصف ویرتبط بطائفه من القضایا السایکولوجیه کهویه المکان والتعلق المکانی. فإذا نظرنا إلی الاماکن التی تشکل إطار الاحداث فی الروایه، نجد ان ثنائیه (المغلق/ المفتوح) ثنائیه اساسیه. عوامل کاستمرار علاقه الفرد بالمکان، والمعرفه والوعی بالمکان وذکریات المکان وتداعیاتها اثرت فی إیجاد وتعزیز الدمج المکانی وفی مستوی اعلی منه فی إیجاد التعلق بالمکان.
    کلید واژگان: الشخصیه, المکان, العلاقه المتبادله, سناء ابو شرار, لانی اشتاق إلیک
    Dana Talebpour *, Shahriyar Niazi
    The place in the novel performs an important function that the narrator depicts for him as if he were a human being with a soul and life. The place in the novel is not just a decoration or just a place for fictional events to occur - as he thinks - but rather it is a fictional element like other elements that intertwine with each other to form the novelistic narrative.  Sana Abu Sharar wrote the novel “Le anni ashtagho elayke” to celebrate the Jordanian homeland. The novel is spatial, but despite its dominance in the narrative analysis of place, it is no substitute for psychological analysis. This research aims, using the descriptive-analytical approach, to study the mutual relationship between character and place in this novel, the role of place in people’s emotions, and the psychological analysis of the fictional place in light of important components such as place identity and sense of place, as they are two important components in the analysis. The results indicate that there is a relationship between the characters and the place in the novel, and the place is colored by a psychological state that has a significance beyond its usual role, is free from description, and is linked to a range of psychological issues such as place identity and spatial attachment. If we look at the places that constitute the framework of events in the novel, we find that the duality (closed/open) is fundamental. Factors such as the continuation of the individual’s relationship with the place, knowledge and awareness of the place, and memories of the place and their repercussions influenced the creation and strengthening of spatial integration and, at a higher level, the creation of attachment to the place
    Keywords: Personality, Place, Interrelationship, Sanaa Abu Sharar, Le Anni Ashtagho Elayke
  • دانا طالب پور*، حسن گودرزی لمراسکی، مهدی شاهرخ

    تعد القصه من الاسالیب المتمیزه التی وظفها القرآن الکریم للتعبیر عن المواضیع التاریخیه والتربویه السامیه ولهذا السبب تودی دورا هاما فی إیصال الرساله المحمدیه إلی البشر. ومن ابرز السمات الفنیه التی تتمیز بها القصص القرآنی مقارنه بالقصص الادبیه الحضور المتمیز لعنصر المفاجاه، حیث یمنح القصه القدره علی لفت انتباه المتلقی ودفعه إلی متابعه القراءه والکشف عن المعانی الجلیله المکنون فیها. والمفاجاه حدث مباغت مفاجئ للفاعل الاساس داخل القصه او المتلقی خارج النص، وتتجلی الاحداث المفاجئه فی کسر نمطیه سیر الاحداث. هناک طرائق فنیه لتحقیق عنصر المفاجاه للقارئ لتحریکه نحو الاحداث وتشویقه. ولذلک انماط مختلفه منها بما یشمل مفاجاه المتلقی والفاعل الرئیس فی القصه و انکشاف سر المفاجآت للمتلقی وخفائه علی فاعلی القصه . نظرا لاهمیه هذه العناصر والانماط فی تسلیط الضوء علی الإعجاز القرآنی معنی ومبنی وکثره المشاهد المفاجئه فی هذا الکتاب العظیم، تنوی هذه الورقه البحثیه عبر توظیف المنهج الوصفی- التحلیلی والاستعانه بکتب التفسیر المعتمده، الوصول إلی رصد تجلیات هذا العنصر ودوره فی إبانه جمالیه المعانی المتمیزه الموجوده فی مشاهد مختاره من قصص سور یوسف والقصص والکهف  فضلا عن انماطه المختلفه ودورها فی کسر رتابه النص وإثاره انتباه المتلقی وکسر توقعه. تشیر النتائج إلی ان هذا العنصر یلعب دورا فعالا فی استیقاف نظر المتلقی  وتحریضه علی متابعه الاحداث القصصیه ومشارکته الفعاله فی تکمله اجزاء القصه بما یستتبع من تشویقه. توظیف هذا العنصر الفرید فی نوعه یزیل الستار عن القدره التعبیریه المعجزه عند الحق. المفاجاه فی القرآن الکریم جاءت علی عده صور منها: مفاجاه المتلقی والفاعل الرئیس فی القصه وانکشاف سر المفاجآت للمتلقی وخفائه عن فاعلی القصه. وتوظیف هذه الانماط یضفی حرکیه وحیویه علی النص القرآنی ویکسر الرتابه التی یمکن ان تسیطر علیه. فالصوره الفنیه الموجوده فی مفاجاه القصص القرآنی تساعد علی استحواذها علی قلب المتلقی وتحریضه علی متابعه الاحداث مما یسهم فی دفعها إلی منحی جدید.

    کلید واژگان: المفاجاه, کسر افق التوقع, القصص القرآنی, سوره یوسف, سوره القصص, سوره الکهف
    Dana Talebpour*, Hassan Goodarzi Lemraski, Mahdi Shahrokh

    The story form is one of the distinguished styles that the Holy Quran has used in the interpretation of prominent historical and educational issues, and for this reason, it plays a prominent role in conveying the message of Muhammad to mankind. The element of surprise is one of the most prominent technical features that distinguish the stories of the Qur'an compared to literary stories, which makes the story able to play a role in attracting the audience's attention and driving them to continue reading. A surprise is a sudden event that disrupts the main subject in the story or the audience outside the text. Surprising events break the flow of events and reading. There are various technical methods and types to create surprise for the reader, including surprising the audience. Considering the importance of these elements in discovering the structural and semantic features of the Holy Qur'an and the abundance of surprising scenes in it, this study examines its manifestations in the stories of Yusuf, Qasas, and Kahf Surahs. The analysis of surprise in these surahs paves the way for interpreting the power of God. Surprise in the Holy Qur'an has various aspects, among them, surprising the audience and the protagonist which renders Qur'an dynamic.

    Keywords: Surprise, Breaking The Horizon Of Expectation, Qur'anic Stories, Surah Yusuf, Surah Qasas, Surah Kahf
  • دانا طالب پور*، محمدشفیق اسکی، مهدی شاهرخ، حسین یوسفی آملی

    دو کشور عراق و ایران به سبب تشابه موقعیت سیاسی- تاریخی خود در اواخر قرن نوزدهم و اویل قرن بیستم، شاهد ورود مضامین زیادی در حوزه ادبیات مقاومت و آزادیخواهی بوده اند. دو تن از شاعران مشهور این زمینه، محمدرضا شبیبی و عارف قزوینی هستند که اندیشه های آن ها نقش ویژه ای در بحران مقاومت و دماندن روحیه مقاومت و آزادیخواهی ملت ها داشته است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد: هر دو در قالب بهره گیری از ابزارهای بلاغی توانسته اند نقش مهمی در برانگیختن مخاطب و هماهنگ سازی آن با موقعیت گفتاری کلام داشته باشند سلاح دفاعی آن ها، سلاح کلمه و قلم بوده است. شبیبی بر خلاف عارف، بیشتر مانند یک حکیم آثار منفی اوضاع نابسامان را در قالب رذیلت های اخلاقی به نقد می کشد. جنبه عملی تر دعوت به اتحاد را می توان در شعر شبیبی بیشتر مشاهده کرد؛ زیرا وی در اصلاح عملی رسالتی پیامبرگونه دارد. در دیدگاه آن ها برای بهبود اوضاع کشور، مردم نقشی کلیدی دارند و به همین دلیل، ضعف و سستی آن ها را مورد نکوهش قرار می دهند. آن ها بهره گیری از سلاح علم و کنارگذاشتن اختلافات مذهبی و تمسک جستن به وحدت ملی را عاملی نقش آفرین در عرصه آزادی می دانند.

    کلید واژگان: مقاومت, آزادیخواهی, عراق, ایران, محمدرضا شبیبی, عارف قزوینی
    Dana Talebpour *, Mohammadshafigh Aski, Mehdi Shahrokh, Hossein Yousofi Amoli

    The two countries of Iraq and Iran, due to the similarity of their political-historical situation in the late 19th century and early 20th century, have witnessed the introduction of many themes in the field of resistance and libertarianism literature. Two of the famous poets in this field are Mohammad Reza Shabibi and Aref Qazvini, whose thoughts have played a special role in inspiring the spirit of resistance and libertarianism of the nations (Issue). The current research has been carried out with a descriptive-analytical method and based on the American school of comparative literature (method).The results show: the poems of both poets are strongly influenced by the prevailing political and social situation. In the form of using rhetorical tools, both of them have been able to play an important role in provoking the audience and harmonizing it with the speaking situation of the word. Their defense weapon was the weapon of the word and the pen. Unlike Aref, Shabibi looks at issues more like a sage and criticizes the negative effects of the chaotic situation in the form of moral vices. The more practical aspect of calling for unity can be seen in Shabibi's poem; Because he entered practical reform like a prophet (findings).

    Keywords: Resistance, Libertarianism, Iraq, Iran, Mohammad Reza Shabibi, Aref Qazvini
  • دانا طالب پور *

    دو کشور ایران و فلسطین به دلیل برخورداری از دین مشترک، باورها و اعتقادات نزدیک به هم و تجربه های مشترک سیاسی - اجتماعی، مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفته اند، در این میان شاعران، به عنوان رهبران ادبی با تکیه بر رسالت اجتماعی خویش، نقش برجسته ای در بارور کردن روح انقلابی مردم و برچیده شدن بساط ظلم و بی عدالتی داشته اند. دو تن از چهر ه های برجسته این رسالت در این دو کشور، عبدالکریم الکرمی و عارف قزوینی هستند که با اشعار خطابی و کوبنده خود به خوبی توانستند در برابر توطئه های دشمنان بایستند و روح بیداری و تحرک و اعتراض را در مردم بدمانند. در پژوهش حاضر، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا، به بررسی برخی عناوین مطرح در ادبیات اعتراض در اشعار دو شاعر پرداخته شده و در پایان برخی نتایج حاصل شد: وطن دوستی و اعتراض علیه توطئه های دشمنان و استعمارگران، اعتراض علیه عملکرد حاکمان نالایق، محکوم نمودن عدم اتحاد و عدم یکپارچگی مردم، اعتراض علیه مزدوران و وطن فروشان از مهمترین مضامین ادبیات اعتراض در اشعار دو شاعر هستند. هر دو شاعر با زبانی تند و انتقادی؛ گاه صریح و گاه نمادین به تقبیح کژی ها و نابسامانی های موجود در جامعه پرداخته و احیای هویت ملی را در دستور کار خود قرار داده اند. هر دو یکی از عوامل نابسامانی را بهانه های مختلف دودستگی و اختلاف دانسته که در نظرگاه عارف وجود اختلافات دینی و مذهبی یکی از ریشه های اساسی آن را تشکیل می دهد.

    کلید واژگان: عبدالکریم الکرمی, اعتراض, عارف قزوینی, ادبیات, استعمار
    Dana Talebpour *

    The two countries of Iran and Palestine have been considered by poets and writers due to their common religion, close beliefs and joint socio-political experiences. In the meantime, poets, as literary leaders, relying on their social mission, have played a prominent role in fertilizing the revolutionary spirit of the people and dismantling the tools of oppression and injustice. Two prominent figures of this mission in these two countries are Abdul Karim Al-Karami and Aref Qazvini, who with their rhetorical and striking poems were able to stand well against the conspiracies of the enemies .
    In the present study, using the descriptive-analytical method and relying on the American school of comparative literature, some topics in protest literature in the poems of two poets were examined and at the end some results were obtained. Patriotism and protest against the conspiracies of enemies and colonialists, protest against the actions of incompetent rulers, condemning the lack of unity and solidarity of the people, protest against mercenaries and traitors are the most important themes of the protest literature in the poems of the two poets. Both poets with sharp and critical language; Sometimes explicitly and sometimes symbolically, they have condemned the distortions and disorders in the society and have put the revival of national identity on their agenda. Both are considered as one of the causes of disorder as various excuses for division and difference, which in the view of the mystic, the existence of religious differences is one of its basic roots.

    Keywords: Protest Literature, Colonialism, Abdul Karim Al-Karami, Aref Qazvini
  • دانا طالب پور*

    کان لدور المصلحین العالمیین فی الفتره المتازمه التی یعیشها العراق فی اواخر القرن التاسع عشر وبدایه العشرین شان منقطع النظیر فی وجهه افکار الشعراء فی هذه الحقبه إلی حد قد انطلقت موهباتهم الشعریه تحت تاثیر ما یجری علی ساحه الظروف الاجتماعیه والسیاسیه من التطورات والتغییرات فی التعبیر عن الوجدان الجماعی بدلا من الوجدان الفردی وواقعیات عصرهم. ومن بینهم یتلالا اسم جمال الدین الافغانی لدوره العظیم فی النهضه الادبیه المعاصره وتوجیه افکار رواد الشعر الحدیث المتاثرین بهذه الظروف خاصه محمد رضا الشبیبی. ومن هنا تاتی ضروره البحث واهمیته. فی هذه المقاله، تم اختیار بعض مشاریع الإصلاح فی کتابات السید جمال الدین الافغانی ثم تطبیق مظاهر انعکاسها فی اشعار الشاعر وکان منهجنا فیها تحلیلیا مقارنا وفی الختام تم الحصول علی بعض ال نتایج کلاهما ذو نظرتین متناقضتین فی المجابهه مع الغرب. فعلی البلاد الإسلامیه ان تحرص علی تفاعلها مع الغرب وحضارته المتقدمه فتقتبس منه ما یوایمها وتاتی بالتقدم محذرین بدسایسه الخلابه مما لا یتناسب مع الدین والثقافه الإسلامیه. هما یستنکران التعصب فی جمیع وجوهه بما کان دینیا او جنسیا او طایفیا ویحضان الناس علی الاتحاد والتلاحم الذی یاتی بالعزه والسیاده امام تخاذل الاجانب صارخین علی الجمود والتقلید الذین غلبا علی الناس بمختلف اشکالهما وحالا دون کل تجدد وتطور، معتقدین بان کل ما یحدث للإنسان فی حیاته یکمن فی وراءه سلطان الإراده الإلهیه مع الإیمان بالقضاء والقدر ولا شک ان تاثرهما بالقرآن الکریم والرسالات الإسلامیه من اهم الرکایز التی تجمع بینهما فی خیوط العقیده وتجلو آثاره بشکل جلی فی افکارهما.

    کلید واژگان: جمال الدین الافغانی, محمد رضا الشبیبی, مبادئ الإصلاح الدینی, الحضاره الغربیه, العراق
    Dana Talebpour *

    The influence of reformist thought during the crisis in Iraq in the late nineteenth and early twentieth centuries had a effect on justifying the ideas of the poets of this era. Among them is the name of Jamal Al-Din Afghani because of his prominent role in the contemporary literary movement and the justification of the ideas of leading poets, including; Mohammed Ridha Al-Shabibi shines and the necessity and importance of the discussion is in this point. Among them is the name of Jamal al-Din al-Afghani, because of his prominent role in the contemporary literary movement and the justification of the ideas of leading poets, including; Mohammed Ridha Al-Shabibi shines and the necessity and importance of the discussion is in this point. In this article, in order to explain the effects of this influence, the reflection of Jamal al-Din al-Afghani correction axes on Shabibi's poems was studied. The method of this research is analytical-comparative and in the end some results were obtained: Islamic countries must be cautious in their interaction with the West and its progressive civilization, and adopt things that lead to their progress. They denounce various forms of religious, national, and tribal prejudice and shout at stagnation and imitation, which has closed the way to progress. In their view, all issues of human life are under the control of the divine will and the power of judgment and predestination. Undoubtedly, their influence on the Holy Quran and Islamics missions is one of the most important pillars in their thoughts.

    Keywords: Seyyed Jamal al-Din al-Afghani, Mohammed Ridha Al-Shabibi, Religious Reform, Western civilization, Iraq
  • دانا طالب پور*
    غم غربت یا نوستالژی یکی از واژه های پرکاربرد ادبیات است که در فارسی معادل، دلتنگی و بازگشت به گذشته است. احساس تنهایی، ناتوانی، نارضایتی از وضعیت جامعه، از مهمترین مولفه های آن هستند. به دلیل شرایط مشابه سیاسی - اجتماعی قرن بیستم در کشور ایران و عراق، بن مایه های مشترکی میان مضامین ادبی آنها وجود دارد. محمدرضا شبیبی و میرزاده عشقی؛ دو شاعر برجسته ایران و عراق، از بن مایه های همسوی فراوانی در زمینه ادبیات نوستالژیک برخوردارند. در مقاله حاضر، با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و مکتب تطبیقی آمریکا، ابتدا به استخراج بن مایه های ادبیات نوستالژی پرداخته شد، سپس با مقایسه آنها برخی نتایج حاصل شد: هر دو شاعر وقتی تحقق ارزش های جامعه را به دلیل نبود همراهان رفیق، ناممکن می بینند، دچار ناکامی و مرگ اندیشی شده و غم غربت به آنها دست می دهد. از دیدگاه آنها بازگشت به گذشته تاریخی و جامعه آرمانی، رمز بازیابی هویت کشور است. عشقی برخلاف شبیبی به فردایی امیدوار است که صلح و دوستی همه جا را فرا می گیرد و بساط ظلم و نفاق برچیده شود.
    کلید واژگان: محمدرضا شبیبی, میرزادهی عشقی, نوستالژی, آرکائیسم, آرمانگرایی
    Dana Talebpour *
    Nostalgia is one of the most widely used words in literature, which is used in Persian to mean loneliness,return to the past. Due to the similar conditions of the twentieth century in Iran and Iraq, there are commonalities between their literary themes. Mohammad Reza Shabibi and Mirzadeh Eshghi; There are two prominent poets of Iran and Iraq in twentieth century who have many similar foundations in the thems of nostalgic literature. In the present article, based on the descriptive-analytical method and the American school of comparative literature,First, themes of nostalgic literature were extracted, then some results were obtained: Both poets, when they find it impossible to Realization of the positive values of society, they experience failure and death thinking and fell sense of nostalgia. In their view, a return to the historical past and an ideal society is the key to restoring the country's identity. Unlike Shabibi, Eshghi hopes for tomorrow in which peace and friendship will covers all the jars and oppression and hypocrisy will be dismantled.
    Keywords: Archaism, Idealism, Mohammad Reza Shabibi, Mirzadeh Eshghi, Alienation, Nostalgia
  • دانا طالب پور*

    نظریه انسجام متنی هلیدی و حسن، یکی از مقوله های مهم زبان شناسی معاصر است که برخلاف نظریات صرف ساخت گرایی، توجه مهمی به ساختارهای زبانی در بافت موقعیتی دارد و به واسطه آن می توان نتایج قابل تاملی را در زمینه میزان انسجام متن ارایه داد. در نظرگاه آنان، عوامل انسجام متن در سه دسته دستوری، واژگانی و پیوندی قرار می گیرد. در پژوهش حاضر، ابعاد سه گانه انسجام در خطبه 181 نهج البلاغه، بررسی شد؛ به طوری که انسجام دستوری با بسامد 44 درصد، بیشترین سهم انسجام را در خطبه داشته است و انسجام واژگانی با بسامد 43 و انسجام پیوندی با بسامد 13 درصد به ترتیب در جایگاه بعدی اهمیت قرار دارند. این فراوانی نشانگر آن است که برجستگی کلام امیرالمومنین، علاوه بر محتوای ژرف آن، مرهون کاربست هوشمندانه عوامل پیوندسازی است که از این همایش و تفکر در کنه معانی و مضامین آن  حاصل می گردد و از عظمت جایگاه آن پرده برمی دارد.

    کلید واژگان: انسجام متنی, حسن, خطبه 181, نهج البلاغه, هلیدی
    Dana Talebpour *

    Halliday and Hassan's theory of textual coherence is one of the important categories of contemporary linguistics, which, unlike purely constructivist theories, pays significant attention to linguistic structures in a situational context. In their opinion, text cohesion factors are placed in three categories: grammatical, lexical, and conjunctive. This research investigates three dimensions of coherence in the 181st sermon of Nahj al-Balagha. As a result, grammatical coherence with a frequency of 44% has the largest share of coherence in the sermon. Lexical coherence with a frequency of 43 and conjunctive coherence with a frequency of 13% are in the next place of importance, respectively. This abundance shows that the prominence of Imam Ali's words, in addition to their deep content, is due to the intelligent use of linking factors resulting from this conference and thinking about its meanings and themes, revealing the greatness of its position.

    Keywords: Cohesion Text, Nahj al-Balaghah, Sermon 181, Halliday, Hassan
  • دانا طالب پور*
    نقش بی بدیل قرآن کریم در زندگی بشر، سبب شده است تا دانش آواشناسی، در راستای کشف لایه های به هم پیوسته معانی و مضامین نهفته در این کتاب مقدس، به کمک محققان علوم اسلامی بیاید و پژوهش های گسترده ای در زمینه انسجام میان لایه های آوایی و معناشناسی آیات قرآن کریم، صورت پذیرد. در پژوهش حاضر، در راستای نیل به هدف مزبور، به واکاوی انسجام آوایی- معنایی در سوره لقمان پرداخته شد. روش به کار گرفته شده، توصیفی- تحلیلی بوده و از خلال مبانی نظری مطرح و تطبیق آن ها بر آیات مبارکه، برخی نتایج حاصل شد: ارتباط بین جنبه های صوتی و دلالی آیات سوره کاملا مشهود است و اصوات دقیقا در اقتضای معانی آیات به خدمت آمد ه اند. اصوات مجهور با بسامد 71%  و متوسط با بسامد 49% بیش ترین سهم را در القای معانی آیات داشته اند و بعد از آن ها اصوات مهموس با بسامد 29%، شدید 27% و سایشی 24% قرار دارند. دلیل غلبه اصوات مجهور و متوسط، ناظر بر معانی و سیاق آیات است؛ زیرا در این سوره درباره موضوعات مهمی چون: عظمت قرآن کریم، خلقت خداوند، رستاخیز عظیم قیامت، توحیدگرایی و ارزش های اخلاقی سخن به میان آمده است که نیاز به کارگیری این اصوات را بیش تر توجیه می کند و در مقابل آن، در  مواضعی که نیاز به برانگیختن احساسات لطیف مخاطب است، از اصوات مهموس و سایشی آرامش بخش افزون تری استفاده شده است؛ به گونه ای که تناسب آوایی میان حروف کلمات و معانی آن ها کاملا مشهود است و جایگزین کردن آن ها با واژگان دیگر، غیرممکن است.
    کلید واژگان: آواشناسی, معناشناسی, صوت, قرآن کریم, لقمان
    Dana Talebpour *
    The irreplaceable role of the Holy Qurʾan in human life has brought phonetics to the aid of scholars of Islamic sciences in revealing connected layers of hidden meanings and concepts in this divine book and has brought about the implementation of extensive research on the coherence between phonetic and semantic layers of the ayahs of the Holy Qurʾan. In order to achieve the aforementioned goal, The current descriptive-analytical study investigated the Phono-Semantic coherence in Surah Luqman. The relation between phonetic and signification aspects of ayahs in this surah are completely visible and sounds have exactly been employed proportionate to the meanings of the ayahs. Voiced sounds with a frequency of 71% and semi-voiced sounds with a frequency of 49% have the largest role in inducing the meanings of the ayahs. These sounds are followed by voiceless sounds (29%), plosives (27%) and fricatives (24%) in terms of frequency. The reason for the predominance of voiced and semi-voiced sounds is the meanings and register of the ayahs because this surah includes important topics such as the grandeur of the Holy Qurʾan, the divine creation, the great resurrection day, monotheism, and moral values. These topics justify the need for the employment of sounds and on the other hand, whenever inciting the tender feelings of the audience is required, more … fricative soothing sounds have been used so that the phonetic proportionality between the letters of the words and their meanings are completely evident and replacing them with other words is impossible.
    Keywords: Phonetics, Semantics, sound, The Qurʾan, Luqman
  • دانا طالب پور*
    تاریخچه زهد را در ادب عربی می توان به دوران قبل از اسلام نسبت داد که راهبان جاهلی پیشروان برجسته این گرایش را تشکیل می دادند. در دوره اسلامی این پدیده شروع به درخشش کرد و رفته رفته در دوران اموی و عباسی گسترش بیشتری یافت و در قرن های چهارم و پنجم هجری و ما بعد آن ها، در شهرهای اندلس، شاعران زهدگرایی پدید آمدند که به بسط در موضوعات آن پرداختند؛ به طوری که مضامین آن می تواند، تاریخ کاملی از الگوی زندگی اجتماعی مردمان آن عصر به دست دهد. شاعر یحیی بن حکم معروف به غزال اندلسی یکی از چهره های مشهور این ادبیات در اندلس به شمار می آید. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی محورهای زهدی اشعار وی پرداخته است و در پایان به این نتیجه رسیده است که شعر وی تصویری است از یک اندیشه و دیدگاهی که در پی تعبیر از تجربیات زندگی است. او در شعر خود با طرح موضوعاتی چون عدم دلبستگی به دنیا، یاد کردن مرگ و تنهایی، ذم و سرزنش مال و بیزاری نسبت به آن، نفرت و دوری از گناه، ویژگی ها و صفات یک انسان زاهد را بدون تصنع و به شکل نیکویی به تصویر کشیده است و شکی نیست که اوضاع سیاسی- اجتماعی حاکم بر عصر وی ازجمله ناامنی و اضطراب و شیوع پدیده زهد در روزگار شاعر تاثیر بسیار زیادی در گرایش وی به این اشعار داشته اند؛ به طوری که با دقت و تامل در آن اشعار می توان غلبه تاثیر آن ها را بر فکر و اندیشه شاعر به خوبی مشاهده کرد.
    کلید واژگان: زهد, زهداندیشی, اندلس, رابطین, غزال اندلسی
    Dana Talebpour *
    The history of asceticism in Arabic literature can be traced back to pre-Islamic times, when pagan monks were prominent leaders in this trend. In the Islamic period, this phenomenon began to shine and gradually spread more in the Umayyad and Abbasid eras, and in the fourth and fifth centuries AH and later, in the cities of Andalusia, ascetic poets emerged who expanded on its subjects; So that its themes can give a complete history of the social life pattern of the people of that era. The poet Yahya bin Hakam, known as the Andalusian gazalle, is one of the famous figures of this literature in Andalusia. The present study has studied the ascetic axes of his poems with a descriptive-analytical method and in the end has come to the conclusion that his poetry is an interpretation of an idea and perspective that seeks to interpret life experiences. An expression that seems to be illustrative. In his poetry, he depicts topics such as lack of attachment to the world, remembering death and loneliness, guilt and hatred for it, hatred and avoidance of sin, the characteristics and traits of an ascetic man without artificiality and in a good way. There is no doubt that the socio-political situation of his time, including insecurity and anxiety and the prevalence of the phenomenon of asceticism in the poet's time have had a great impact on his tendency to these poems; So that by carefully and reflecting on those poems, its dominance over the poet's thought can be seen well.
    Keywords: Asceticism, ascetic thinking, Andalusia, relatives, Andalusian gazalle
  • دانا طالب پور*
    ادبیات بیداری یکی از گونه های مطرح ادبیات است که به دلیل شرایط سیاسی خاص کشورهای خاورمیانه در دوران معاصر، وضعیت ویژه ای پیدا کرده است. دو کشور ایران و فلسطین از جمله کشورهای بارز در زمینه بیداری اسلامی و مقاومت هستند. دو تن از چهره های برجسته این نوع ادبی، سمیح صباغ (1947-1992م) و قیصر امین پور (1338- 1386ش) هستند که به دلیل مقاربت زمانی حیات سیاسی و اجتماعی خود دارای بن مایه ها و مضامین ادبی مشترکی هستند. هشت سال دفاع مقدس در ایران و مبارزه ملت فلسطین در برابر اشغالگران اسراییلی و خاینان داخلی، زمینه ای غنی و پربار را در پرداختن به مضامین بیداری اسلامی و مقاومت، پیش روی این دو شاعر قرار داده است (مسیله). پژوهش حاضر، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا صورت گرفته است (روش). و در پایان مشخص گردید: اشعار دو شاعر، به دنبال ایجاد یک انقلاب علیه بیدادگران زمان است که در این زمینه مقاربت و نزدیکی زیادی به یکدیگر دارند، اما سخن در باب آزادی و بیداری در اشعار صباغ برخلاف امین پور، به دلیل طولانی شدن مسیله فلسطین بیشتر است. زبان شعری آنها به دلیل ماهیت بیدارگری و اصلاح طلبی، ساده و روان و گاه نمادین است. امین پور برخلاف صباغ از زبان حماسی و شخصیت های دینی و تاریخی بهره برده است (یافته ها).
    کلید واژگان: بیداری اسلامی, مقاومت, ادبیات تطبیقی, سمیح صباغ, قیصر امین پور
    Dana Talebpour *
    Awakening literature is one of the prominent types of literature that has gained a special status due to the specific political conditions of the Middle East countries in the contemporary era. The two countries of Iran and Palestine are among the prominent countries in the field of Islamic awakening and resistance. Two of the prominent figures of this literary genre are Samih Sabbagh (1992-1947) and Qaiser Aminpour (2007-1959) who, due to their social and political life, share common literary themes. Eight years of sacred defense in Iran and the struggle of the Palestinian nation against the Israeli invaders and internal traitors have given these two poets a rich and fruitful field in dealing with the themes of Islamic awakening and resistance. The current research has been based on the descriptive-analytical method and the American school of comparative literature, and it was determined at the end: The poems of two poets seek to create a revolution against the rioters of the time, who are very close to each other in this field, but the talk about freedom and awakening in Sabbagh's poems, unlike Aminpour, is more due to the prolongation of the Palestine issue. Their poetic language is simple and fluent and sometimes symbolic due to the nature of awakening and reformism. Unlike Sabbagh, Aminpour has used epic language and .
    Keywords: Islamic, Resistance, comparative literature, Samih Sabbagh, Qeysar Aminpour
  • دانا طالب پور*
    یکی از مباحث مهم مکتب فرمالیسم، برجسته سازی است که دارای دو نمود هنجارگریزی و هنجارافزایی است. هنجارگریزی انحراف از زبان معیار و هنجارافزایی اعمال قواعد اضافی بر زبان معیار است. در سوره های مکی قرآن، به دلیل کوتاه بودن آیات، فرم آنها برجستگی های خاصی دارد که درنگ خواننده را در این زیبایی ها برمی انگیزاند. سوره «مومنون» یکی از سوره هایی است که موضوع برجسته سازی به صورت وافر در آن نمایان است. مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به کشف ابعاد برجسته سازی در این سوره، در دو حوزه هنجارگریزی و هنجار افزایی پرداخته است. نتایج نشان دادند در این سوره هر معنا در قالب لفظ خود چنان جای گزیده است که جز آن قالبی ندارد و این هماهنگی لفظ و معنا تاثیر بسزایی در درک پیام موجود در آیات دارد. برجستگی در این سوره باعث عدول حروف و کلمات از اصل خود شده و این خارج شدن نه تنها به معنای آیات لطمه نزده، باعث زیبایی بیشتر آنها شده است.
    کلید واژگان: برجسته سازی, هنجارگریزی, هنجارافزایی, قرآن, سوره مومنون
    Dana Talebpour *
    One of the important issues of the school of formalism is eminence, which itself has two manifestations of Abnormality and Normativeization. Abnormality is a deviation from the norm and standard language and Normativeization is the application of additional rules to the rules of the normal language. In the Meccan surahs of the Qur'an, due to the shortness of the verses, their form has special prominences that motivate the reader to pause and reflect on these outward beauties. One of the Surahs in which the subject of eminence has been abundantly and purposefully revealed is the surah Al-Mu'minun. The present article relying on a descriptive-analytical method, explores the dimensions of eminence in this surah and deals with two areas of abnormality and normativeization In this surah, each meaning is so embedded in the form of the word that it has no other form, and this harmony of word and meaning has a great impact on understanding the message contained in the context of the verses. Abnormalities and Normativeization in this surah have caused the words and phrases to deviate from their origins, and this departure from the origin has not only damaged the meaning of the verses but has also caused more beauty and has a great impact on understanding the meaning of the verses.
    Keywords: Eminence, Abnormality, Normativeization, Qur'an, surah Al-Mu'minun
  • دانا طالب پور *

    من السمات التی تمیز بین الشعر والنثر هی عنصر الإیقاع، وهو یلعب دورا اساسیا فی النغمه الشعریه وحلاوتها، وهو تعبیر اصیل عما یدور فی مکامن الشاعر من الاحزان والافراح والآلام؛ فبهذا السبب، یکون دوره بارزا بین توظیفات الشعراء، وقد شغل حیزا کبیرا بینها. یحاول هذا البحث دراسه الإیقاع الصوتی فی قصیده فی رحاب الحسین </em>دراسه اسلوبیه. تعد القصیده من القصاید التی تمتاز بمکونات إیقاعیه جمیله تدل علی وجدانیه الشاعر الحزینه بشکل موثر. لهذا، لجا البحث إلی دراسه هذه المیزه فی القصیده، بالاعتماد علی المنهج الوصفی التحلیلی. وقد تم تطبیقه فی دراسه الإیقاع الداخلی والخارجی فی القصیده. یقدم هذا البحث إیجازا عن القصیده ومکانه شاعرها ومقدمات عن الوزن والقافیه والعناصر الموثره فی الإیقاع. ففی بحث الإیقاع الخارجی، درسنا بحر القصیده وقافیتها ورویها؛ ومن خلالها کشفنا عن اهم الجمالیات الموثره فی إیقاعیه القصیده. وفی بحث الإیقاع الداخلی، درسنا اهم العوامل الموثره فی الإیقاع الداخلی نظریا ثم قمنا بتطبیقها علی القصیده. وفی النهایه، استخلصنا ان الشاعر ذو مهاره شعریه موسیقیه بارعه، حیث نجح فی إبراز المعانی عبر الإیقاعیه نجاحا. فهناک تناغم موسیقی جمیل بین الهیکل البنیوی والدلالی فی القصیده، حیث یعبر عن المعانی وما یخالج فی نفس الشاعر ادق تعبیر.

    کلید واژگان: الإیقاع, التماسک, المراثی, عبد الرزاق عبد الواحد, قصیده فی رحاب الحسین
    Dana Talebpour*

    Music is a tool of connection between words and meanings. Through music, the audience can communicate better with the creator of the literary work and become aware of his inner feelings and emotions. As much as the connection between words and the meanings is better, the music that arises from it sits better in the hearts and causes the audience to be overjoyed. The present study examines the structure of musical harmony in the ode Fe Rehab al-Hussein</em> in the divan of the contemporary Iraqi poet, namely, Abdul Razzaq Abdul Wahid. The ode has a beautiful rhythmic structure and expresses the poet's sincere and sad feelings towards the supreme leader of the martyrs Imam Hussein and his family (AS). In the present study, the author examined some characteristics in the ode while providing an introduction to the importance and position of the ode as well as an introduction to the elements of external and internal rhythm by using a descriptive-analytical method. The results showed that the poet has excellent poetic and musical skills in a way that its author has been able to express the meanings in his mind through the art of rhythm, harmony, and musical coherence between the structure and theme in the poem desirably and prominently. This shows his creative power in using literary tools.

    Keywords: Rhythm, harmony, Elegies, Abdul Razzaq Abdul Wahid, the Ode ‘Fe Rehab Al-Hussein
  • دانا طالب پور*، معصومه شبستری
    در اواخر دهه نوزدهم و اوایل بیستم، عراق از جمله کشورهایی بود که تحت یوغ و بردگی سلطه گران داخلی و خارجی قرار گرفت. این کشور در سال 1534 میلادی زیر سلطه دولت مستبد عثمانی رفت و در سال 1918 به تصرف دولت انگلیس درآمد و تا مدت ها زیر بار بی عدالتی و تفرقه و فساد ناشی از سیاست های فریبکارانه و ذلت بار آنها رنج می برد. در این میان شاعران با بهره گیری از زبان و قلم ادبی خویش، نقش عمده تبلیغاتی را در بیداری و بسیج مردم علیه نفی ظلم و بیداد بر عهده داشتند و با قلم و ابزار قوی ادبی خویش نقش مهمی در صحنه جامعه بازی می کردند. یکی از شاعران مشهور بیداری و مقاومت ملت عراق، محمدرضا شبیبی است که به دلیل مبارزات سیاسی و عملی خود از جایگاه برجسته ای در ادبیات قرن نوزدهم و بیستم این کشور برخوردار شده است؛ به طوری زبان گویای وی در بیان مسایل و عوامل فساد داخلی و خارجی، شوری مضاعف در روح بیداری در جامعه عراق دمانده است. در پژوهش حاضر با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر برخی عناوین مطرح در ادبیات پایداری چون؛ دعوت به اتحاد و مبارزه با استبداد داخلی، استعمارستیزی، توانستیم نقش عملی موثر او را در ادبیات پایداری عراق به تصویر بکشیم و او را به عنوان یک شاعر میهن دوست عراق معاصر به حساب آوریم.
    کلید واژگان: عراق, شعر, پایداری, بیداری, محمدرضا شبیبی
    Dana Talebpour *, Masoumeh Shabestari
    In the early twentieth, Iraq was subjected to the swaying of domestic and foreign domination. In 1534, it was under the rule of the Ottoman Empire and was captured by the British government in 1918, and suffered for a long time under the burden of injustice and fragmentation and corruption caused by deceptive policies. Meanwhile, the poets used their literary role to play a major role in the awakening and mobilization of people against the neglect of oppression and oppression, and played a significant role on the scene with their powerful literary instruments and instruments. One of the famous poets of the Awakening and Resistance of the Iraqi people is Mohammad Reza Shabibi,due to his political and practical struggles, he has enjoyed a prominent position in the nineteenth and twentieth century literature. His language was thus expressed in terms of issues and factors of internal and external corruption.The double salvation in the spirit of awakening has been abandoned in Iraqi society. In this research, using a descriptive-analytical method and relying on some topics in the perseverance literature such as inviting to unite and fighting domestic tyranny, colonialism, we were able to portray its effective role in the Iraqi literature.
    Keywords: Iraq, Poetry, Sustainability, Awakening, Mohammad Reza Shabibi
  • دانا طالب پور*، محمدحسن فوادیان
    کتاب المفصل زمخشری به دلیل برخورداری از ویژگی های خاص سبکی آن تاکنون توسط عالمان بسیاری شرح داده شده است. یکی از شروح مشهور این اثر، نسخه خطی شرح عزالدین عبدالعزیز کاشی، شاعر، مولف و کاتب ایرانی اواخر قرن هفتم و ابتدای قرن هشتم هجری است. وی علاوه بر آثار متعددی که در عرصه نظم و نثر فارسی و عربی به جای گذاشته است، شرح مبسوطی نیز بر کتاب المفصل نوشته است. مقاله حاضر سعی دارد تا به بررسی جایگاه نحوی او در خلال کتاب شرح المفصل بپردازد و بتواند نقش او را به عنوان یک شخصیت ایرانی برجسته به اثبات برساند. بهره گیری از زبانی ساده و بی تکلف برخلاف زبان ادبی ابن یعیش و عقلی-منطقی ابن حاجب، توجه دقیق به مسایل لغوی، توجه به مساله عامل، تعلیل، تبیین حدود و دایره اصطلاحات نحوی و بهره گیری از اسلوب محاوره در بیان مباحث نحوی یکی از ویژگی های برجسته این کتاب است. وی در شرح خود عمدتا از پیروان مکتب بصری است اما گویا نخواسته است تنها نقش یک ناقل را بازی کند و تسلیم بی چون چرای آرای نحویان شود، بلکه در برخی موارد به نقد آرای برخی از آنها مخصوصا زمخشری و ابن حاجب پرداخته است و از شخصیت مستقل علمی خویش، در آن پرده برداشته است. این مساله نشانگر آشنایی شارح ایرانی با زبان عربی و علوم آن و همین طور هوش و ذکاوت بالای او در درک عمیق مسایل زبانی عربی است.
    کلید واژگان: نحو, نسخه خطی, شرح المفصل, زمخشری, عزالدین عبد العزیز کاشی
    Dana Talebpour *, Mohammadhasan Foadian
    Because of its unique stylistic features, many scholars have written commentaries on al-Zamakhshari’s book al-Mufassal. One of the most famous ones is a manuscript commentary by Izz al-Din Kashi, who was an Iranian poet, author, and sculptor of the late seventh and early eighth centuries AH. In addition to numerous works in the field of Persian and Arabic poetry and prose, Izz al-Din Kashi has written Sharh al-Mufassal, which is an extensive commentary on the book al-Mufssal. The present article tries to examine the syntax of Sharh al-Mufassal in order to underline Izz al-Din Kashi’s role as a prominent Iranian figure. The use of plain language unlike the literary language used in Ibn al-Yaish’s commentary and the rational and logical language of Ibn al-Hajib’s commentary, his attention to lexical issues and causation, the explanation of the scope of syntactic terms, and the use of dialects in expressing syntactic discussions are among the features of this book. In his commentary, he is mostly from the followers of the visual school, but apparently, he does not want to play the role of a narrator who merely follows syntacticians, but in some cases, he criticizes the ideas of some of them, in particular, Zamakhshari and Ibn al-Hajib, and this reveals his independent scientific character. Moreover, this shows his mastery over Arabic language, as well as his deep understanding of Arabic grammar and linguistics. Kashi looks at terms with an open and deep view, and expands syntactic issues, without blindly following a person or a syntactic school. His works reflect the characteristics of his scientific personality. He is an example of a prominent Iranian author who has written a successful commentary. However, unfortunately, his name and scientific character have not been known to researchers so far and his works are in need of much research.
    Keywords: Syntax, Manuscript, Sharh AL-mufassal, Zamakhshari, Izz al-Din Kashi
سامانه نویسندگان
  • دکتر دانا طالب پور
    دکتر دانا طالب پور
    دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات عربی، گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال