hasan zareimatin
-
دانشگاه های غیردولتی در شرایط رقابتی و مخاطرات محیطی قرار دارند. به همین دلیل باید به تاب آوری سازمانی، بیشتر توجه کنند. پس در راستای اهمیت تاب آوری دانشگاه های غیردولتی، هدف از این تحقیق ارائه چارچوبی برای دانشگاه های تاب آور بوده است. این تحقیق از نوع پژوهش های آمیخته (کیفی و کمی) با رویکرد اکتشافی است که در در بخش نخست با روش تحلیل مضمون انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند با مدیران و اساتید دانشگاه های غیردولتی به تعداد 15 نفر با روش نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند بوده است. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شده که جامعه آماری آن برابر با کلیه کارکنان چند دانشگاه غیردولتی در تهران با حجم 200 نفر بوده است. نمونه گیری با استفاده از روش خوشه گیری تصادفی انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در این بخش با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان دهنده شبکه مضامین توسعه یافته در این پژوهش دارای 320 مضمون پایه، 42 مضمون سازمان دهنده و 8 مضمون فراگیر بوده است. در این شبکه مضامین، مضامین فراگیر 8 گانه دانشگاه تاب آور غیردولتی شامل تاب آوری اجرایی، تاب آوری فرهنگی، تاب آوری مالی، تاب آوری رهبری، تاب آوری راهبردی، تاب آوری آموزشی، تاب آوری کارکنان و تاب آوری پژوهشی بوده است. با شناسایی مضامین اصلی و فرعی، چارچوب دانشگاه تاب آور ارائه شده است که در نهایت مدل نهایی (چارچوب دانشگاه تاب آور) مورد تایید قرار گرفته است.کلید واژگان: تاب آوری سازمانی, دانشگاه تاب آور, دانشگاه غیردولتی, پژوهش آمیختهNon-profit universities are in competitive conditions and environmental risks. For this reason, they should pay more attention to organizational resilience. Hence, in line with the importance of resilience of non-profit universities, the purpose of this research is to design a framework for resilient universities. This research is a mixed research using an exploratory approach based on thematic analysis methodology. The data collection method is semi-structured interviews with managers, as well 15 professors at non-profit universities using snowball and targeted sampling strategy. In the quantitative phase,statistical population was all the employees of several non-profit universities in Tehran, whose sample size was 200. Sample was selected using random cluster method. Data was analyzed using SPSS and Smart PLS software. The findings of the research show that the network of themes developed in this research has 320 basic themes, 42 organizing themes and 8 inclusive themes. In this network of themes, the 8 comprehensive themes of non-profit resilient university include executive resilience, cultural resilience, financial resilience, leadership resilience, strategic resilience, educational resilience, staff resilience and research resilience. By identifying the main and sub-themes, the framework of resilient university has been designed, and finally the final model (the framework of resilient university) was approved.Keywords: Organizational Resilience, Resilient University, Non-Profit University, Mixed Research
-
هدف این مطالعه، نگاشت مغزی همدلی شناختی در نورولیدرشیپ با استفاده از الکتروانسفالوگرافی کمی (qEEG) بود. روش تحقیق براساس تفسیر دو فاز مختلف نقشه مغزی مشارکت کنندگان از جامعه مدیران با سابقه رهبری گروه ها از بازه حداقل 5 تا 10 سال و حداکثر آن در بازه 20 تا 30 سال تجربه بود. نمونه ها برای بررسی قابلیت های رهبری عصب محور و با نرم افزار NeuroGuide نسخه 2018 بررسی، و تفاوت های دو فاز در مشارکت کنندگان تجزیه و تحلیل و تفسیر شدند. در فاز 1 صرفا ثبت امواج صورت گرفت و فاز 2 با فاصله چهار ماه تحت تمرین های شناختی و معطوف به بررسی مولفه همدلی به ویژه در بخش کورتکس مغز، درنظرگرفتن مدل اسکارف، مصاحبه بالینی و تفسیر در دو مرحله در مرکز مشاوره دانشگاه تهران و راستی آزمایی ادراکی در میان 12 نفر از مشارکت کنندگان به عنوان نمونه آماری در سال 1401-1400 صورت پذیرفت. همدلی مثبت افزایش فعال سازی پشتی (پیشانی قطبی) چپ را پیش بینی می کرد (05/0> P). احساسات مثبت و همدلی (منفی و مثبت) مشارکت کنندگان تغییرات فعالیت را برای انجام یک کار لذت بخش نشان داد. با تبدیل FFT پردازش سیگنال و آنالیز برای محاسبه تبدیل فوریه گسسته (DFT) و نیز معکوس آن با عنوان کامل تبدیل فوریه گسسته معکوس (IDFT) مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به تفسیر نقشه های مغزی، یافته های این مطالعه رابطه مستقیمی بین پردازش معنایی، وظایف و رهبری در همدلی نشان داد.
کلید واژگان: الکتروانسفالوگرام کمی (Qeeg), قابلیت های شناختی, نگاشت مغزی, رهبری عصب محور, همدلی شناختیThe aim of this study is to employ quantitative electroencephalography (qEEG) to map the brain of cognitive empathy in neuroleadership. The research method is predicated on the interpretation of two distinct phases of the brain map of participants from the community of managers who have a minimum of 5-10 years of experience leading groups and a maximum of 20-30 years of experience. In order to evaluate the capabilities of neuroleadership, the samples were analyzed and interpreted using the 2018 version of the NeuroGuide software. The disparities between the two phases in the participants were also analyzed. In the initial phase, only the waves were recorded. The second phase, which involved cognitive exercises and a four-month interval, was dedicated to the investigation of the empathy component, particularly in the brain cortex. This phase was conducted using the scarf model, clinical interview, two-stage interpretation at the University of Tehran counseling center, and cognitive verification. In 2022-2023, it was conducted on 12 participants as a statistical sample. Positive empathy predicted an increase in the activation of the left dorsal (frontal pole) (P<0.05). The activity of participants has been observed to alter in order to perform a pleasurable task, consistent with their positive emotions and empathy (both positive and negative). With transform (FFT) signal processing and analysis have been used to calculate Discrete Fourier Transform (DFT) as well as its inverse fully known as Inverse Discrete Fourier Transform (IDFT). According to the interpretation of brain maps, the results of this study indicate a direct correlation between leadership, functions, and semantic processing in empathy.
Keywords: Brain Mapping, Cognitive Abilities, Cognitive Empathy, Quantitative Electroencephalogram, Neuroleadership -
ارائه الگوی حکمرانی سرمایه های انسانی با رویکرد مدیریت کارآمدهدف
هدف از این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی حکمرانی سرمایه های انسانی با رویکرد مدیریت کارآمد در سازمان های دولتی ایران، به ویژه وزارت صنعت، معدن و تجارت (IMIDRO) است.
روش شناسی:
این پژوهش به روش آمیخته انجام شده است. ابتدا با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 مدیر منابع انسانی به صورت هدفمند انجام شد تا به اشباع نظری برسد. سپس، مدل پیشنهادی از طریق توزیع پرسشنامه بین 380 نفر از مدیران و کارکنان سازمان های دولتی اعتبارسنجی شد. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری تحلیل شدند.
یافته هایافته های پژوهش نشان می دهد که حکمرانی کارآمد سرمایه های انسانی می تواند بهبود قابل توجهی در عملکرد سازمان های دولتی ایجاد کند. نتایج مصاحبه ها و تحلیل کدگذاری نشان داد که افزایش تعاملات تیمی، بهبود شایستگی های فردی و استفاده بهینه از توانمندی های نیروی انسانی از عوامل کلیدی موفقیت در حکمرانی سرمایه های انسانی هستند. همچنین، الگوی پیشنهادی از طریق معادلات ساختاری مورد تایید قرار گرفت.
نتیجه گیریالگوی حکمرانی سرمایه های انسانی با رویکرد مدیریت کارآمد می تواند به بهبود عملکرد سازمان ها و دستیابی به اهداف توسعه ای منجر شود. این مدل با ایجاد سازوکارهای مدیریتی قوی، توانمندی های نیروی انسانی را فعال کرده و موجب ارتقای بهره وری و کارایی سازمان های دولتی می شود. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان مبنایی برای بهبود حکمرانی سرمایه های انسانی در سایر سازمان های دولتی و خصوصی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: حکمرانی سرمایه انسانی, مدیریت کارآمد, سازمان های دولتی, نظریه داده بنیاد, معادلات ساختاریPresenting a Human Capital Governance Model with an Efficient Management ApproachObjectiveThe objective of this study is to design and validate a human capital governance model with an efficient management approach in Iran’s public organizations, particularly in the Ministry of Industry, Mine, and Trade (IMIDRO).
MethodologyThis study employed a mixed-method approach. Initially, semi-structured interviews were conducted with 10 purposefully selected human resource managers using grounded theory until theoretical saturation was achieved. The proposed model was then validated through the distribution of questionnaires among 380 managers and employees in public organizations. The collected data were analyzed using structural equation modeling (SEM).
FindingsThe results indicate that efficient human capital governance can significantly improve the performance of public organizations. Interview findings and coding analysis revealed that increasing team interactions, improving individual competencies, and optimizing human capital utilization are key success factors in human capital governance. Additionally, the proposed model was confirmed through structural equation modeling.
ConclusionThe human capital governance model with an efficient management approach can lead to improved organizational performance and the achievement of developmental goals. By creating strong management mechanisms, the model activates human capital capabilities, enhancing productivity and efficiency in public organizations. The findings of this study can serve as a basis for improving human capital governance in other public and private organizations as well.
Keywords: Human Capital Governance, Efficient Management, Public Organizations, Grounded Theory, Structural Equation Modeling -
این مطالعه با هدف بررسی مطالعات انجام شده در خصوص چالش های پیش روی مشاغل و نیروی کار آینده تحت تاثیر فنآوری های دیجیتال صورت گرفته است. روش انجام این پژوهش مرور نظام مند ادبیات است. جامعه مطالعاتی تحقیق حاضر، مقالات موجود در زمینه فنآوری های دیجیتال و چالش های ایجاد شده توسط آنها، در پایگاه های علمی امرالد، ساینس دایرکت، وایلی، تیلور و فرانسیس، اسپرینگر و سیج از سال 1998 تاکنون بود که 1225 منبع مورد شناسایی قرار گرفت و پس از اعمال معیارهای ورود و خروج تعداد آنها به 79 منبع کاهش یافت. در نهایت پس از ارزیابی کیفیت با حذف 40 منبع و با استفاده از روش کسپ، 39 منبع برای بررسی نهایی و انجام کدگذاری انتخاب شدند. در نتیجه فرآیند کدگذاری 80 کد خام استخراج شده و در 7 دسته کد نهایی جای گرفتند. همچنین برای کنترل مفاهیم حاصل از فرآیند کدگذاری، کدهای حاصل در اختیار دو خبره قرار گرفت. در نهایت چالش های شناسایی شده در پژوهش حاضر به چالش های مهارت فردی، روانشناختی، شغلی، سازمانی، اخلاقی، اجتماعی و تعارض کار- خانواده، طبقه بندی شدند.کلید واژگان: فنآوریهای دیجیتال, مشاغل آینده, نیروی کار آیندهThis study has been conducted with the aim of examining the studies conducted regarding the challenges facing jobs and the future workforce under the influence of digital technologies. The method of conducting this research is a systematic literature review. The study community of the current research was the articles available in the field of digital technologies and the challenges created by them in the scientific databases of Emerald, Science Direct, Wiley, Taylor and Francis, Springer and Sage since 1998, which is 1225 sources. were identified and after applying the entry and exit criteria, their number was reduced to 79 sources. Finally, after evaluating the quality by removing 40 sources and using the Kasp method, 39 sources were selected for final review and coding. As a result of the coding process, 80 raw codes were extracted and placed in 7 final code categories. Also, to control the concepts resulting from the coding process, the resulting codes were provided to two experts. Finally, the challenges identified in the current research were classified into individual, psychological, occupational, organizational, moral, social and work-family conflict challenges.Keywords: Digital Technologies, Future Jobs, Future Workforce
-
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل چالش ها و فرصت های مدیریت عشق در سازمان های ایرانی می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش توصیفی- اکتشافی است. استراتژی پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رهیافت ظاهرشونده گلیزر است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل مدیران، معاونان و کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش است که با منطق اشباع نظری با 13 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز، انتخابی و نظری بوده است. یافته های پژوهش بیان می کند که عوامل علی دربرگیرنده: عوامل فردی، سازمانی و فراسازمانی؛ عوامل تشدیدکننده دربرگیرنده: نقصان در قوانین و مقررات سازمان، مدرنیته، رسانه ها و اینترنت، نوع سازمان(دولتی/ خصوصی)؛ عوامل محدودکننده دربرگیرنده: تقویت ارزش ها و اعتقادات دینی، تقویت نظارت سازمانی؛ مصادیق روابط عاشقانه دربرگیرنده: روابط کلامی، رفتاری، جنسی؛ مکانیزم های مدیریت عشق دربرگیرنده: نگرش و برخورد مدیران، اقدامات مدیریت منابع انسانی، حفظ حریم شخصی، برنامه های آموزش و مشاوره، رفتارهای اخلاقی و سازگارانه، منشور اخلاقی مکتوب؛ فرصت ها دربرگیرنده: افزایش رضایت شغلی، افزایش نشاط سازمانی، شکل گیری احساسات مثبت و چالش ها دربرگیرنده: مشکلات جسمی، تنش های عاطفی، تنش های جنسی، روابط ناسالم با سایر همکاران، اختلال در کارکرد شغلی، شکل گیری روابط غیراخلاقی، تضعیف اعتبار اجتماعی و تضعیف ارزش ها می باشد.
کلید واژگان: عشق, مدیریت عشق, روابط عاشقانه در سازمان, آزار جنسی در سازمان, چالش ها, فرصت هاThe purpose of this research is to present a model of challenges and opportunities of love management in Iranian organizations. The research is developmental in terms of purpose and descriptive-exploratory in terms of type. The foundational data theory research strategy is based on Glaser's emergent approach. Participants in the research include managers, assistants and experts related to the subject of the research, which was conducted with 13 semi-structured interviews with the logic of theoretical saturation. The method of data analysis was open, selective and theoretical coding. The findings of the research state that the causal factors include: individual, organizational and extra-organizational factors; Aggravating factors including: deficiency in organization rules and regulations, modernity, media and internet, type of organization (public/private); Limiting factors including: strengthening religious values and beliefs, strengthening organizational supervision; Examples of romantic relationships include: verbal, behavioral, sexual relationships; Mechanisms of love management including: the attitude and treatment of managers, human resource management measures, personal privacy, training and counseling programs, ethical and adaptive behaviors, written ethical charter; Opportunities include: increasing job satisfaction, increasing organizational vitality, forming positive feelings, and challenges include: physical problems, emotional tensions, sexual tensions, unhealthy relationships with other colleagues, disruption of job function, formation of unethical relationships, weakening of social credibility and weakening of values.
Keywords: Love, Love Management, Romantic Relationships In The Organization, Sexual Harassment In The Organization -
ارزیابی نظام مند عملیات سازمان و ارایه گزارش نتایج و راهکارهای بهبود آن زمینه ساز ارتقای بهره وری پایدار سازمان است. یکی از الزامات پیاده سازی اثربخش این استراتژی برخورداری حسابرسان عملکرد از شایستگی های مورد نیاز است. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگی مورد نیاز حسابرسان برای پیاده سازی حسابرسی عملکرد انجام شده است. این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش شامل مقالات علمی و دیگر گزارش های پژوهشی در پایگاه های اطلاعات علمی داخلی و بین المللی در خصوص موضوع پژوهش بوده است. این داده ها در فرایند فراترکیب و با روش تحلیل مضمون کدگذاری و تلفیق شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد شایستگی های حسابرسان در سه مقوله اصلی طبقه بندی می شوند: شایستگی های شناختی و فردی (خصایص حسابگرانه، انگیزه ها، تفکر سیستمی، تفکر راهبردی، و تفکر انتقادی)، شایستگی های دانش محور (دانش عمومی، دانش حسابرسی و دانش ارزیابی عملکرد) و شایستگی های مهارت محور (مهارت های ارتباطی، رهبری، تیم سازی، مدیریتی و فناوری محور). بر این اساس، پرورش این شایستگی ها در حسابرسان مجری حسابرسی عملکرد می تواند موفقیت و اثربخشی اجرای این برنامه در دستگاه های اجرایی را ارتقا دهد. یافته های این پژوهش می تواند در تدوین برنامه های توسعه منابع انسانی به این منظور مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: شایستگی, مدل شایستگی, شایستگی حسابرسان, حسابرسی عملکردThe systematic evaluation of the organization's operations and the presentation of the results report and its improvement solutions are the basis for improving the sustainable productivity of the organization. One of the requirements for the effective implementation of this strategy is that performance auditors have the required competencies. The present study is aimed to introduce the competency model required by auditors for the implementation of performance audit. This applied research was done with a qualitative approach and meta-synthesize method. The information sources of the research included scientific articles and other research reports in domestic and international scientific databases regarding the subject of the research. These data have been analyzed in the meta-synthesize process and coded by thematic analysis method. Findings show that Auditors' competencies are classified into three main categories: cognitive and personal competencies (calculating characteristics, motivations, system thinking, strategic thinking, and critical thinking), knowledge-based competencies (general knowledge, audit knowledge, and performance evaluation knowledge) and skill-based competencies (communication skills, leadership, team building, management and technology-oriented competencies). Accordingly, developing these competencies in performance auditors can improve the success and effectiveness of the implementation of this program in executive organizations. The findings of this research can be used in developing human resources development programs for this purpose.
Keywords: Competency, competency model, auditors' competency, performance audit -
علی رغم سرمایه گذاری انبوه در حوزه تجدید ساختار سازمانی، نرخ شکست این پروژه ها بالاست. یکی از دلایل آن بی توجهی به شکاف دانشی موجود است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر شناسایی شکاف های دانشی در پروژه های تجدید ساختار سازمانی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و دارای رویکرد کیفی است. استراتژی پژوهش مطالعه موردی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شرکت های پالایش نفت هستند که با منطق اشباع نظری با 12 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها تحلیل تم است که با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. نتایج بیانگر این است که شکاف های دانشی شناسایی شده در پروژه های تجدید ساختار سازمانی در 2 مقوله اصلی: شکاف دانش درون سازمانی و شکاف دانش برون سازمانی قرار می گیرند. شکاف دانش درون سازمانی دربرگیرنده 6 مقوله فرعی: شکاف دانش مدیریتی، شکاف دانش فنی، شکاف دانش پرسنلی، شکاف دانش فکری، شکاف دانش فیزیکی، شکاف دانش سازمانی و شکاف دانش برون سازمانی دربرگیرنده 3 مقوله فرعی: شکاف دانش راهبردی، شکاف دانش قانونی و شکاف دانش دیپلماسی است.
کلید واژگان: ساختار سازمانی, تجدید ساختار سازمانی, شکاف دانش, صنعت نفتDespite massive investment in organizational restructuring, the failure rate of these projects is high. One of the reasons for the failure of these projects is the lack of attention to the existing knowledge gap. Therefore, the aim of this research is to identify knowledge gaps in organizational restructuring projects. The current research is applied in terms of purpose and has a qualitative approach. The research strategy is a case study. The participants in the research include Iranian oil refinery companies, which were semi-structured interviews with 12 people with the logic of theoretical saturation. The method of data analysis was theme analysis using Maxqda software. The results indicate that the knowledge gaps identified in organizational restructuring projects fall into 2 main categories: intra-organizational knowledge gap and extra-organizational knowledge gap. The intra-organizational knowledge gap includes 6 sub-categories: managerial knowledge gap, technical knowledge gap, personnel knowledge gap, intellectual knowledge gap, physical knowledge gap, organizational knowledge gap and extra-organizational knowledge gap including 3 sub-categories: strategic knowledge gap, legal knowledge gap and The knowledge gap is diplomacy.
Keywords: organizational structure, organizational restructuring, knowledge gap, oil industry -
امروزه «انسانشناسی» واژهای بسیار پربسامد و با معانی متعدد در متون علوم اجتماعی−انسانی بوده و با ترکیب با کلمات دیگر، عبارات متنوع و پردامنهای را میسازد که گاه با یکدیگر اشتراک لفظی، تدال معنایی یا همپوشانی مصداقی دارند. مثلا، آنچه در فارسی برای عبارت religious anthropology معادل گرفته میشود، معمولا مشترکی لفظی برای دو مفهوم متمایز انسانشناسی دینی و انسانشناسی دین است. دراین مقاله، نخست علت این دست تداخلات مفهومی آشکار و سپس به کمک روش طبقهبندی منطقی، اقسام «انسانشناسی دینی» معرفی و جایگاه هریک از آنها در دانش انسانشناسی مشخص میشود. البته برای این منظور ابتدا باید شاخههای متنوع درخت دانش انسانشناسی در یک انگاره منطقی ترسیم شود.این تحقیق از نوع توسعهای−کاربردی و روش آن توصیفی−تحلیلی است. دادهها به کمک روش کتابخانهای گردآوری و به روش تحلیل محتوای کیفی از نوع مقولهبندی، تجزیهوتحلیل و سرانجام در یک انگاره منطقی با معیار روششناختی طبقهبندی شدهاند. برمبنای نتایج این پژوهش، انسانشناسی دینی به هر چهار روش فلسفی، عرفانی، علمی و نقلی و البته با کاربردها و دامنههای متفاوت دسترسپذیر است.
کلید واژگان: انسان شناسی, انسان شناسی دینی, انسانشناسی دین, درخت دانش انسان شناسیToday, "anthropology" is a very frequent word with multiple meanings in the texts of social sciences and humanities, and by combining with other words, it creates diverse and wide-ranging expressions that sometimes share words with each other, overlap in meaning, or overlap. For example, what is equivalent to the term religious anthropology in Farsi, is usually a word common to two distinct concepts of religious anthropology and religious anthropology. In this article, first the reason for such conceptual interferences is revealed, then with the help of logical classification method, the types of "religious anthropology" are introduced and the place of each of them in the knowledge of anthropology is determined. Of course, for this purpose, it was first necessary to draw the various branches of the tree of anthropological knowledge in a logical concept.This research is developmental-applied and its method is descriptive-analytical. The data were collected using the library method and the qualitative content analysis method of categorization, analysis and finally classified in a logical model with methodological criteria. Based on the results of this research, religious anthropology can be achieved by all four philosophical, mystical, scientific and narrative methods and of course with different applications and scopes.
Keywords: Anthropology, religious anthropology, anthropology of religion, anthropology knowledge tree -
فرهنگ سازمانی یکی از مهمترین مولفه هایی است که تمامی فعالیت های سازمانی را در راستای دستیابی به اهداف و ماموریت ها، هدایت و راهبری می نماید و اگر فرهنگ سازمانی مبتنی بر اصول شایستگی منابع انسانی باشد می تواند نقش مهمی را در موفقیت سازمانی ایفا نماید. این پژوهش در راستای ارایه ی الگوی فرهنگ سازمانی شایسته محور، ضمن توصیف، تبیین ، به دنبال شناسایی شاخص ها و مولفه هایی است که نقش فرهنگ سازمانی شایسته محور را در توسعه ی سازمان ها تعیین نماید. به همین منظور در مقاله حاضر، هدف محققین این است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد به ارایه مدل مفهومی فرهنگ سازمانی شایسته محور در شرکت های دانش بنیان به طور مشخص در شرکت مهاب قدس از طریق مصاحبه با خبرگان این شرکت بپردازد. نتایج تحقیق پس از شناسایی 283 کد از مصاحبه های بعمل آمده توسط 23 نفر از خبرگان شرکت مهاب قدس، در قالب مدل نظریه داده بنیاد ارایه شد که شرایط علی شامل عوامل پیش برنده سازمانی و عوامل پیش برنده فنی و تخصصی، مداخله گرها شامل تسهیل گرها و زمینه های اجرایی، پدیده محوری شامل فرهنگ سازمانی شایسته محور، زمینه سازها شامل بهره گیری از فناوری اطلاعات، به کارگیری روش های نوین سازمانی و مشتری محوری و راهبردها و پیامدهای مشخص به منظور به کارگیری فرهنگ سازمانی شایسته محور می باشد.
کلید واژگان: فرهنگ, سازمانی, شایسته محورOrganizational culture is one of the important components that guides and directs all organizational activities in order to achieve goals and missions, and if the organizational culture is based on the principles of human resource competence, it can play an important role in success. Play an organization. In order to provide a model of merit-based organizational culture, the researcher, while describing, explaining and modeling, seeks to identify the indicators and components that determine the role of merit-based organizational culture in the development of organizations. Therefore, in the present article, the researcher's goal is to use the data theory method of the foundation to present a conceptual model of merit-based organizational culture in knowledge-based companies, specifically in Mahab Ghods Company through interviews with experts of this company. The results of the research, after identifying 283 codes of interviews conducted by 23 experts of Mahab Ghods Company, were presented in the form of a data theory theory of the foundation. Including facilitators and executive contexts, pivotal phenomena including merit-oriented organizational culture, contexts including the use of information technology, application of new organizational and customer-centric methods, and specific strategies and consequences in order to apply organizational culture Is worthy.
Keywords: organizational, Culture, Competency, Knowledge -
ارائه نقشه راه طراحی و پیاده سازی تجزیه و تحلیل منابع انسانی در سازمان های ایرانی با رویکرد فراترکیبزمینه و هدف
فناوری کلان داده در منابع انسانی، از فناوری های نوظهوری است که با رشد حجم داده ها و اطلاعات به وجود آمده است. استفاده از کلان داده در سایر حوزه های مدیریت، از جمله بازرگانی و فروش و همچنین، مدیریت صنعتی استفاده شده است؛ اما در حوزه منابع انسانی چندان شناخته شده نیست. ایده پشت منابع انسانی داده محور، کمک به تصمیم گیری های هوشمندانه تر متولیان منابع انسانی در خصوص سازمان و فعالیت های حوزه منابع انسانی و ایفای نقش شریک استراتژیک است؛ اما با وجود اهمیت و ضرورت آن در حوزه مدیریت منابع انسانی، آنچنان از بینش عملی و نتایج آن استفاده نشده است. یکی از دلایل مهم آن، نبود نقشه راه و روش مناسب برای طراحی و پیاده سازی تجزیه وتحلیل آن است. هدف از پژوهش حاضر، ارایه نقشه راه طراحی و پیاده سازی تجزیه وتحلیل در حوزه مدیریت منابع انسانی است.
روشاین پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب اجرا شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر، اسناد و مدارک گذشته در این زمینه بوده و به طور کلی 60 مقاله را شامل می شود. شیوه تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز است.
یافته هانقشه راه تجزیه وتحلیل در حوزه مدیریت منابع انسانی، از سه لایه زیرساخت، فرایندها و اهداف تشکیل شده است که هر لایه، مقوله های اصلی دیگری را دربردارد. مقوله های لایه زیرساخت عبارت اند از: زیرساخت فناوری اطلاعات، زیرساخت سرمایه انسانی، زیرساخت مدیریتی و رهبری و زیرساخت سازمانی. مقوله های لایه فرایندها عبارت اند از: فعالیت های پشتیبانی، فعالیت های اصلی و فعالیت های ارزیابی و توسعه ای. مقوله های لایه اهداف نیز عبارت اند از: تصمیم سازی و تصمیم گیری در سازمان، خلق ارزش برای منابع انسانی، بهبود عملکرد سازمانی، حفظ و ارتقای سرمایه انسانی از طریق توسعه و برنامه ریزی کمی و کیفی و سنجش و پیش بینی نگرش های شغلی و رفتاری.
نتیجه گیرینقشه راه ارایه شده می تواند به مثابه یک راهنمای عملی و اقدام اجرایی، در اختیار مدیران و مسیولان حوزه منابع انسانی سازمان قرار گیرد تا بتوانند ضمن شناسایی ضرورت بررسی حجم انبوه داده های این حوزه و کشف بینش عملی، راه کار و اقدام های اجرایی، از نتایج ممتاز و برجسته آن در تمامی اقدام ها و فعالیت های حوزه منابع انسانی بهره ببرند.
کلید واژگان: تجزیه وتحلیل منابع انسانی, فراترکیب, کلان داده, نقشه راهBackground & PurposeBig data technology in human resources is one of the emerging technologies created by the growth of data and information volume. The use of big data has been used in other fields of management, including business and sales as well as industrial management, but it is not well known in the field of human resource management. The idea behind data-driven human resources is to help the human resources managers make smarter decisions regarding the organization and activities in the field of human resources and play the role of a strategic partner. Nevertheless, despite its importance and necessity in the field of human resources management, practical insight and its results have not been used that much. One of the most important reasons is the lack of a proper roadmap and methodology for designing and implementing its analysis. Thus, the purpose of this research is to provide a roadmap for designing and implementing analysis in the field of human resource management.
MethodologyIn line with this goal, this research has been done using a Meta-synthesis qualitative method. The data collection tool in the present study is past documents in this field, which generally includes 60 articles. The method of data analysis is based on open coding.
FindingsThe results indicate that the roadmap for analysis in the field of human resource management includes three layers of infrastructure, processes and goals. Infrastructure layer includes technical and operational factors, human capital factors, managerial and leadership factors and organizational and structural factors; The process layer includes three main categories of support activities, core activities and evaluation and development activities; and the objective layer includes decision-making, creating value for human resource, improving organizational performance, maintaining and promoting human capital, and predicting job and behavioral attitudes.
ConclusionThe presented road map can be used as a practical guide and executive action for the managers and professionals in the field of organizational human resources so that they can identify the necessity of examining the massive amount of data in this field and discover practical insight, work methods, and executive actions from excellent results and use it prominently in all actions and activities in the field of human resources.
Keywords: Human resource analysis, roadmap, Meta-Synthesis, Big Data -
BackgroundA nudge can cause favorable behavioral changes in line with organizational goals and even increase productivity, satisfaction with, and trust in healthcare organizations. Nurses must make sound and fast decisions to meet patient needs and perform the necessary interventions as they have limited time to stop and logically analyze what actions they must take. Besides, sometimes people make decisions that are not bad for them, but they need to receive help to make better choices. Hence, nudging strategies can help them to make more effective decisions. To this end, the present study aimed to identify the reasons for using nudges in healthcare organizations.MethodsFollowing interpretive philosophy and a qualitative approach, the present study sought to identify the reasons for using nudges. This study was conducted using a grounded theory approach based on Colaizzi’s seven-step data analysis method. The research population included nurses working in private and public hospitals in Kerman. The participants were 15 nurses who were selected through purposive sampling until the data were saturated.ResultsData analysis showed people tend to use nudges for individual reasons such as minimizing mistakes at work, reducing stress, valuable changes, decreasing the risk of criticism, reducing the halo effect and stereotyping errors, preserving the personality, not losing freedom, cognitive limitations, increasing the probability of accepting the message, and maintaining relationships; managerial reasons such as flexible and gradual nature of nudges, risk management, extra-role behaviors, safety, the elimination of unnecessary formalities, ease of use, cost-effectiveness, and behavior management; and finally organizational reasons such as increasing productivity, creating a favorable climate, promoting a culture of criticism, win-win strategy, increasing trust in the organization, and risk management tools.ConclusionThe data in this study revealed that staff in healthcare organizations tend to use nudges for individual, managerial, and organizational reasons. An awareness of these reasons helps healthcare organizations to use nudging strategies in emergencies and in a limited period to change employees’ behavior in line with organizational goals and policies.Keywords: Nudge management, Healthcare organizations, Causes, Motives, Grounded theory
-
پژوهش حاضر ضمن تشریح مفهوم پاکی سازمانی و تعیین عوامل شکل دهنده آن در سازمانهای دولتی ایران، با ارایه مدل به روشن کردن بیشتر این پدیده کمک می کند و به دلیل ماهیت کار از رویکرد آمیخته بهره گرفته است. در این پژوهش، بسیاری از نظریه ها و مدل ها در زمینه پاکی سازمانی مورد بررسی قرار گرفته، این مدل ها از مطالعه 217 منبع یافت شده و انتخاب 63 مقاله و کتاب بیان شده است. پس از یافتن علل موثر بر پاکی سازمانی از طریق مبانی تیوریکی، مصاحبه و پرسشنامه و انجام تحلیل های کیفی و کمی مورد نیاز، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها خلاصه شده و با تحلیل آنها سعی می شود به سیوال های پژوهش که در فصل اول مطرح شده بود، پاسخ داده شود. در تحقیق پیش رو جهت تجزیه و تحلیل داده ها و به منظور بررسی سوالات و برازش مدل تحقیق از نرم افزار آماری Smart PLS3، استفاده شده است. و همچنین برای بررسی و سطح بندی الگوی پاکی سازمانی در سازمان های دولتی از رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده می گردد. در نهایت یافته ها نشان می دهد. عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی و عوامل فرهنگی بر پاکی سازمانی در بخش دولتی موثر می باشند.کلید واژگان: سازمانهای دولتی, پاکی سازمانی, مدل یابی, معادلات ساختاری (SEM)Expounding organizational integrity and its basic element in Iranian public organizations, this research aims to clarify the concept of organizational integrity through presenting a model. Considering the essence of the research, mixed research method is used. In this research, many theories and models in the field of organizational integrity have been examined. These models are expressed from the study of 217 researches and the selection of 63 articles and books.Effective factors on organizational integrity are determined using theoretical bases, interviews and questionnaires as well as required quality and quantity analyses and then the research findings are briefed through which the questions set out in the first chapter will be answered. Statistical computer program, Smart PLS3, is used to survey the questions and to process the research method and also to analyze data. And, structural equation modeling (SEM) is also used to survey and rate the pattern of organizational integrity in public organizations. In the end, findings show that organizational, cultural and managerial factors effect organizational integrity in the public sector.Keywords: public organizations, organizational integrity, Modeling, structural equation (SEM)
-
انگیزه خدمت رسانی عمومی از نظریه های نوین مدیریت دولتی و برخاسته از مکاتب خدمات دولتی نوین و مدیریت ارزش عمومی است که تاثیر به سزایی در ساختاردهی به حکمرانی خوب در جوامع مردم سالار داشته است که با توجه به اهمیت مضاعف مفهوم ارتباطات در ساختار این نظریه تا بحال پژوهشی در این زمینه در چارچوب اسلامی نگاشته نشده است؛ بنابراین پس از مطالعه دقیق مبانی نظری و ادبیات موضوع به منظور مفهوم شناسی این نظریه، به بررسی محتوای نهج البلاغه (نامه ها، خطبه ها و حکمت ها) به منظور شناساندن این مفهوم در متن این مصحف شریف پرداخته شده است. در ادامه از روش پژوهش کیفی-کمی و از استراتژی تحلیل مضمون در قالب سه محور مضامین پایه (تم ها)، مضامین سازمان دهنده (مقوله ها) و مضامین فراگیر (مولفه ها) جهت استخراج داده های متنی و از تکنیک کمی دلفی فازی و توزیع پرسشنامه خبرگی میان 16 خبره به منظور تایید شبکه مضامین بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش به شناسایی سه سطح ارتباط با خود، ارتباط با دیگران و ارتباط با خدا در حوزه تبیین جایگاه ارتباطات در ساختار این نظریه دست یافته است. سطح ارتباط با خود دارای سه زیرمجموعه خویشتن داری، اندیشه ورزی و اخلاق حرفه ای است. سطح ارتباط با دیگران از مقوله های ارتباطات سازمانی اثربخش، ارتباطات همدلانه با همنوعان، همکاری موثر با سلسله مراتب و ارتباطات مشفقانه با زیردستان تشکیل می شود و سطح ارتباط با خدا به شناسایی ابعاد ارتباط عمل گرایانه و ارتباط معرف شناسانه منجر شده است.
کلید واژگان: ارتباطات, نظریه انگیزه خدمت رسانی عمومی, نهج البلاغهPublic service motivation is more of a technical term that is not known to researchers who are not familiar with public administration; Therefore, more care should be taken in conveying its concepts (Bozman and Su, 2015: 703). Perry and Wise (1996) considered public service motivation as a kind of individual tendency and desire to realize motives that are unique to public institutions and organizations. Based on this, public service motivation as an altruistic motivation has a positive effect on people's performance and is a type of individual behavior that ultimately leads to serving the society and its individuals (Anderson and Cerizlo, 2012: 20). Contrary to this point of view, Perry and Handqom (2008) believed that although in popular language, the motivation of public service is used as equivalent to altruism, but these two concepts are different from each other. Public service motivation is a specialized term that means nurturing people who do not participate in public administration, while altruism, from Baston and Shaw's (1991) point of view, is a motivational state whose ultimate goal is to increase people's well-being (Bozeman and Su, 2015: 706).
Keywords: Communication, public servic motivation Theory, Nahj al-Balagha -
هدف
نگهداشت کارکنان به سبب رقابت فزاینده بر سر جذب و حفظ کارکنان ماهر، با توجه به هزینه های گزاف مرتبط با ترک خدمت، موضوعی بسیار کلیدی و البته چالش برانگیز است. نگهداشت کارکنان یکی از پارامترهای کلیدی اندازه گیری قدرت هر سازمان است. هدف تحقیق حاضر شناسایی منابع ماندگاری و به کارگیری رویکرد هم پیوندی شغلی در درک مکانیسم های ماندگاری کارکنان کلیدی در سازمان است.
روشدر این پژوهش از روش فرامطالعه آمیخته از نوع فراترکیب استفاده شده است. این روش اکتشافی برای ایجاد و استخراج یک چارچوب مرجع مشترک برای نتایج تحقیقات گذشته، به صورت کمی و کیفی، است. در پژوهش حاضر، از روش هفت مرحله ای فراترکیب استفاده شده است. این روش شامل هفت مرحله تنظیم سوال تحقیق، بررسی نظام مند متون، جست وجو و انتخاب مقالات کمی و کیفی مناسب، استخراج اطلاعات مقاله، تجزیه وتحلیل و ترکیب یافته های تحقیقات کمی، کنترل کیفیت، ارایه یافته ها است.
یافته هادر پژوهش حاضر به شناسایی پیشایندهای هم پیوندی منابع انسانی پرداخته شد و مولفه های مرتبط با ایجاد هم پیوندی کشف شد. مولفه های خلق هم پیوندی شامل لایه های مختلف است که در قالب 5 مقوله عوامل فردی، عوامل شغلی/ محیط شغلی، اقدامات حمایتی، رهبری، و زمینه ای شناسایی شدند.
نتیجه گیریعوامل شناسایی شده در این پژوهش منابع و ابزارهای نگهداشت کارکنان هستند و نیم رخی از منابع در دسترس مدیران که می توانند در برنامه ها و اقدامات ورودی، جذب و انتخاب منابع انسانی، و نیز سرمایه گذاری در خلق ابعاد مختلف الگوی هم پیوندی منابع انسانی در بخش های مختلف سازمانی به منظور حفظ و توسعه آن ها مورد استفاده قرار گیرند.
کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, نگهداشت کارکنان, هم پیوندی شغلی, پیشایند, فرامطالعهObjectiveRetention of employees is a key and of course challenging issue due to the increasing competition on the recruitment and retention of skillful employees and the heavy costs of employee departure. Employee retention is one of the key parameters for measuring the power of an organization. The purpose of this study was to identify the sources of retention and to employ job embeddedness approach to understand key employee retention mechanisms in the organization.
MethodThe study used mixed meta-synthesis method. This exploratory method is used to create and extract a common framework of reference for the results of previous studies in a quantitative and qualitative format. In the study at hand, the seven-stage meta-synthesis method was used. This method involves seven stages, including setting the research question, making a systematic review of texts, searching and selecting proper quantitative and qualitative articles, extracting article information, analysis and synthesis of the quantitative research findings, conducting quality control, and presenting the findings.
FindingsThe study at hand tried to identify the antecedents of human resource embeddedness. Thus, the factors related to the creation of embeddedness were found. The factors creating embeddedness involve various layers, which were identified as five components, namely personal factors, job factors/ job environment, supportive measures, leadership, and contextual factors.
ConclusionThe factors identified in this study are resources and instruments for the retention of employees and provide an image of the resources available to managers to employ in the entry plans and measures, selection and recruitment of human resources, and investment on the creation of various dimensions of human resource embeddedness model in various parts of the organization in order to retain and develop them.
Keywords: Human Resource Management, Employee retention, Job embeddedness, Antecedent, Mixed Meta Study -
هدف
بهرغم سرمایهگذاریهای انبوه در حوزه مدیریت منابع انسانی دیجیتال، نرخ شکست این طرح ها بالا است. یکی از مهم ترین دلایل شکست این طرح ها، وجود نداشتن یک نقشه راه و متدولوژی مناسب برای منابع انسانی دیجیتال می باشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارایه نقشه راه تحول دیجیتال در حوزه منابع انسانی است.
روش شناسی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر، اسناد و مدارک گذشته در این زمینه است که به طور کلی شامل 31 مقاله می شود. شیوه تحلیل داده ها براساس کدگذاری سه مرحله ای است.
یافته هانتایج بیانگر این است که نقشه راه تحول دیجیتال در حوزه منابع انسانی شامل سه لایه زیرساخت، فرایندها و اهداف می باشد. لایه زیرساخت دربرگیرنده عوامل فنی و فناوری نوین، عوامل انسانی و فرهنگی، عوامل مدیریتی و عوامل سازمانی؛ لایه فرایندها دربرگیرنده سه بحث اصلی: فعالیت های پشتیبانی، فعالیت های اصلی و فعالیت های ارزیابی و توسعه ای و لایه اهداف دربرگیرنده: کارکنان دیجیتال، محیط کار دیجیتال، یکپارچگی راهبردی، بهبود تجربه کارکنان، بهبود زمان، هزینه و کیفیت خدمات منابع انسانی می باشد.
کلید واژگان: تحول دیجیتال, مدیریت منابع انسانی دیجیتال, نقشه راه, فراترکیبObjectiveDespite massive investments in the field of digital human resource management, the failure rate of these projects is high. One of the main reasons for the failure of these projects is the lack of a proper roadmap and methodology for digital human resources. Therefore, the purpose of this study is to provide a roadmap for digital transformation in the field of human resources.
MethodologyThe present study was conducted using a meta-combined method. The data collection tool in the present study is past documents in this field, which generally includes 31 articles. The data analysis method is based on three-step coding.
FindingsThe results indicate that the roadmap for digital transformation in the field of human resources includes three layers of infrastructure, processes and goals. Infrastructure layer includes: new technical and technological factors, human and cultural factors, managerial factors and organizational factors; The process layer includes three main categories: support activities, core activities and evaluation and development activities, and the objective layer includes: digital staff, digital work environment, strategic integration, improving staff experience, improving time, cost and quality of human resource services.
Keywords: Digital transformation, digital human resource management, roadmap, Meta-synthesis -
مدیریت تلنگر فرصت های جالب توجه و جدیدی برای بهبود بهره وری کارکنان از طریق تمرکز و بهسازی زمینه سازمانی فراهم می آورد. از مزایای مدیریت تلنگر می توان به این که کارکنان مجبور به ایجاد تغییرات گسترده در عادات کاری خود نیستند و به بودجه عمومی بسیارکمی نیاز دارد، اجباری نیست و همیشه امکان اجتناب از آن وجود دارد، اشاره کرد. فلسفه این پژوهش تفسیری، رویکرد آن کیفی و استراتژی آن داده بنیاد و مبتنی بر رویکرد ظاهر شونده می باشد. جامعه مورد مطالعه پرستاران بیمارستان های شهر کرمان می باشند که 15 نفر تا رسیدن به اشباع نظری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه-ساختاریافته بود. تحلیل داده ها با نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA 2020 انجام گردید. در نهایت مدل نهایی پژوهش با توجه به خانواده شش سی رویکرد گلیزری ارایه شد. مدل مربوطه به علل، عوامل همبسته، عوامل میانجی، اقتضایات و نتایج مقوله محوری پژوهش اشاره دارد. در نهایت این پژوهش با ارایه الگوی مدیریت تلنگر، زمینه لازم را برای فهم و شناخت این مفهوم و بکارگیری درست آن در سازمان های بهداشتی فراهم آورده است.
کلید واژگان: مدیریت تلنگر, تئوری اقتصادی رفتاری, معماری انتخاب, نظریه داده بنیادNudge management brings exciting and new opportunities to improve employee productivity through focus and organizational improvement. Among the benefits of nudge management is that employees do not have to make extensive changes to their work habits and need very little public funding, it is optional, and it is always possible to avoid it. The philosophy of this interpretive study is its qualitative approach, and its strategy is grounded theory based on the emerging approach. The population was the nurses of Kerman hospitals, 15 of whom were selected using a purposeful sampling method until reaching theoretical saturation. The research tool was a semi-structured interview. Data analysis was carried out in MAXQDA 2020 quality analysis software. Ultimately, the final model of the study was presented based on Glaser's six C's family approach. The relevant model refers to the causes, correlation factors, mediating factors, requirements and the results of the axial category of the study. Finally, by presenting the nudge management model, the study provided the necessary ground for understanding and recognizing this concept and its proper application in health organizations.
Keywords: Nudge management, behavioral economic theory, choice architecture, grounded theory -
International Journal of Digital Content Management, Volume:4 Issue: 1, Winter and Spring 2023, PP 225 -252
This study aimed to design a comprehensive model for intelligent organizational knowledge mapping with a hyper-hybrid approach based on meta-ethnography. In this article, various sources and theories about the knowledge map have been examined and analyzed using the meta-combined and meta-ethnography methods. Using the results of the work, a comprehensive model of knowledge map has been developed. Based on the qualitative approach in this research, the meta-hybrid method based on meta-ethnography has been used. The tool used has been articles related to mapping knowledge for smart organizations. A total of 34 pieces of research were found with the keywords related to designing and developing the knowledge map in the title field. Finally, after 4 stages of refinement, out of 34 studies, 8 were excluded and 26 studies were selected for data analysis. In this article, by examining and analyzing various patterns of knowledge map development, finally, an 11-step model was developed. The proposed model of eleven basic steps, respectively, includes: determining the knowledge objectives of these centers by developing knowledge maps and identifying users of knowledge maps, identifying definitions and terminology of knowledge centers, identifying the basic processes of these centers, and drawing and analyzing its process maps, Knowledge extraction from the activities in the processes of smart organizations according to the process map, creating a profile for the extracted knowledge, creating knowledge connections and relationships and integrating these connections into an illustrated interface, and finally validating the developed knowledge map.
Keywords: Digital Knowledge, Intelligent Organization, knowledge map, Meta-Ethnography, organizational knowledge -
هدف از این تحقیق تدوین مدل اثر بخشی ورزش قهرمانی طبق نظر ذی نفعان است. این مطالعه از نوع پژوهش های آمیخته تشریحی است که در دو بخش انجام می گردد. بخش اول پژوهش، شامل شناسایی و اولویت بندی ذی نفعان ورزش قهرمانی با نظر خبرگان ورزش(13 خبره منتخب ورزشی به روش هدفمند) می باشد که به صورت ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده در بخش دوم ،کیفی می-باشد. برای انجام مصاحبه بخش دوم، جامعه آماری پژوهش را ذینفعان اصلی و اولیه شناسایی شده در بخش قبلی، می باشند که این افراد، به صورت گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب گردیدند(18 مصاحبه با 16 نفر و تا حد اشباع نظری ادامه یافت). پایایی کدگذاری ها با استفاه از روش مطالعه ی حسابرسی فرایند نتایج 4/74% به دست آمد. نتایج بخش اول نشان داد که 27 ذینفع ورزش قهرمانی وجود دارند و در ادامه ذینفعان رتبه بندی گردیدند و در ماتریس علاقه- قدرت قرار گرفتند. نهایتا هر یک از مولفه های شناسایی شده در الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین قرار گرفت.
کلید واژگان: بهره وری, کارایی, مدیریت ذی نفع, بهبود عملکردThe purpose of this study is to formulate a model of the effectiveness of the championship sport according to the stakeholders. This study is a mixed Anatomical study conducted in two parts. The first part of the research consists of identifying and prioritizing the beneficiaries of the championship sport with the opinion of the sports experts (13 selected sports experts by purposeful method) which has been done in combination (qualitative and quantitative). The research method used in the second part is qualitative. For the second part of the interview, the statistical population of the study is the primary beneficiaries identified in the previous section, who were selected as snowballs for the interview (18 interviews with 16 persons and continued to theoretical saturation). The reliability of the coding was 74.4% using the process audit method. The results of the first part showed that there were 27 Beneficiaries of the championship sport and then the Beneficiaries were ranked and included in the interest-power matrix. Finally, each of the identified components was included in the Strauss and Corbin paradigm.
Keywords: Productivity, Efficiency, stakeholder management, Improved performance -
انگیزه خدمت عمومی زمامداران و کارگزاران از بنیادی ترین شاخصه های رشد و بلوغ بازیگران سیاسی در ساختار حکمرانی جوامع اسلامی محسوب می گردد. نوشتار پیش رو با هدف توسعه مفهوم انگیزه خدمت عمومی بر اساس منبع ارزشمند نهج البلاغه و در چهارچوب دیدگاه اسلامی صورت پذیرفته است. پس از مطالعه ادبیات موضوع و بررسی دقیق محتوای نهج البلاغه (خطبه ها، نامه ها و حکمت ها) استخراج چهارچوب نظری اولیه مبتنی بر سه سطح انسان شناسی، رفتارشناسی و ساختارشناسی صورت پذیرفته است؛ در ادامه از روش تحقیق کیفی و از استراتژی تحلیل تم جهت استخراج داده های متنی در قالب سه محور پیشایندها، ابعاد و پیامدهای، نظام انگیزه خدمت عمومی در چارچوب نهج البلاغه پرداخته شده است. نتایج این تحقیق در سطح انسان شناسی، شاخصه های شخصیتی آحاد عناصر سیاسی دارای انگیزه خدمت عمومی با مولفه محوری انگیزه های والای انسانی و در قالب پنج مقوله خداباوری، حلم، اندیشه ژرف، التزام به حق و شایستگی های محوری را مورد شناسایی قرار داد. سطح رفتارشناسی پژوهش نیز با مولفه محوری انگیزه های تعاملی و مقوله های سه گانه ارتباطات استراتژیک، عدالت رفتاری و مهرورزی شناخته می شود و نهایتا سطح ساختارشناسی که بیانگر هنجارها، سیاست ها و خط مشی های حاکم بر نهادها جهت افزایش انگیزه خدمت عمومی است از مولفه انگیزه های هنجاری و مقوله های پنج گانه اخلاق اجتماعی متعالی، مراوده استراتژیک، توسعه عدالت عمومی و رفاه اجتماعی، ساختاردهی حکمرانی مطلوب دینی و رهبری معنویت گرا در خدمت مردم تشکیل شده است.کلید واژگان: انگیزه خدمت عمومی, نهج البلاغه, دیدگاه اسلامیThe public service motivation of rulers and agents is one of the most fundamental indicators of the maturity of political actors in the ascendency structure of Islamic societies. The following article aims to develop the concept of public service motivation (PSM) based on the Nahj al-Balaghah within the Islamic framework. After reviewing the literature and examining the content of Nahj al-Balaghah (sermons, letters, and wisdom), the primary theoretical framework has been carried out based on three levels of anthropology, behaviorism, and structuralism. Then a qualitative research method and a theme analysis strategy were used to extract textual data in the form of three axes of antecedents, dimensions and consequences, and the public service motivation based on Nahj al-Balaghah. The results of this research at the level of anthropology indicated the personality traits of political elements with the motivation of public service. It also indicated central component of high human motives in the form of five categories: believing God, meekness, deep thought, commitment to the right, and core competencies. The behavioral level of the research also known as the central component of interactive motivations included three categories of strategic communication, behavioral justice, and kindness. The structural level also included the norms and policies governing institutions to increase the motivation of public service. This level consisted of the components of normative motivations and the five categories of transcendental social ethics; strategic dealings; the development of public justice and social welfare, structuring of desirable religious governance; and spiritual leadership in servicing the people.Keywords: Public Service Motivation, Nahj al-Balaghah, Islamic perspective
-
پیشرفت و ارتقاء در زمینه داشتن نیروی کار متخصص و فناوری های پیشرفته در پیشبرد ماموریت و ارتقاء سطح توان رزمی و بهبود عملکرد آن ها نیازمند بهره گیری از مدیریت دانش و وجود سامانه ای است که در آن دانش سازمانی بتواند به راحتی خلق، کسب و ذخیره سازی شود و در جریان فعالیت های مختلف سازمان های نظامی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس ارتش جمهوری اسلامی نیز برای پیشبرد اهداف خود در خصوص مدیریت دانش، نیازمند الگویی جامع، کامل، کاربردی و متناسب با اهداف راهبردی خود است که در این پژوهش در نظر است بر مبنای چشم انداز و ماموریت خود این مهم تحقق یابد. بنابراین مقاله حاضر به دنبال تبیین عوامل محیطی موثر بر تدوین راهبردهای مدیریت دانش سازمان های نظامی است. این پژوهش از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش انجام آن بر مبنای روش توصیفی- پیمایشی با رویکرد تحلیل آمیخته داده ها انطباق دارد. برای این منظور، با بررسی ادبیات و پیشینه مرتبط با این حوزه، به بررسی تدوین چشم انداز و ماموریت مدیریت دانش، تدوین عوامل محیط داخلی و خارجی موثر بر تدوین راهبرد مدیریت دانش و اولویت بندی آن ها در سازمان های نظامی از طریق تحلیل سوات ((SWOT، ماتریس تاپسیس (TOPSIS) و با استفاده از نرم افزار SPSS پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که وضعیت فعلی مدیریت دانش در سازمان های نظامی در حالت تهاجمی بوده که بر اساس آن راهبردهای مدیریت دانش در سازمان های نظامی تدوین و اولویت بندی شدند.
کلید واژگان: عوامل محیط داخلی و خارجی, راهبردهای مدیریت دانش, سازمان های نظامی, ارتش ج.ا.ایرانAdvancement in the field of having a specialized workforce and advanced technologies in advancing the mission and improving the level of combat capability and improving their performance requires the use of knowledge management and the existence of a system in which organizational knowledge can be easily created, acquired and stored. Use the flow of various activities of military organizations. Accordingly, the Army of the Islamic Republic of Iran, in order to advance its goals regarding knowledge management, needs a comprehensive, complete, practical and appropriate model in line with its strategic goals, which in this study intends to achieve this based on its vision and mission. Therefore, the present article seeks to explain the environmental factors affecting the development of knowledge management strategies of military organizations. This research is of applied type and in terms of nature and method of conducting it based on descriptive-survey method, it is consistent with the mixed data analysis approach. For this purpose, by reviewing the literature and background related to this field, to study the development of vision and knowledge management mission, development of internal and external environmental factors affecting the development of knowledge management strategy and their prioritization in military organizations through SWOT analysis. The TOPSIS matrix was developed using SPSS software.The results show that the current state of knowledge management in military organizations is aggressive, based on which knowledge management strategies in military organizations were developed and prioritized.
Keywords: Internal, external environmental factors, Knowledge management strategies, military organizations, Army of the Islamic Republic of Iran -
نوآوری اجتماعی به عنوان یک پارادایم جدید در عرصه ی نوآوری، به خلق ارزش اجتماعی، ارتقای رفاه بیشتر و پرورش ظرفیت ها و قابلیت ها و حل چالش های اجتماعی می پردازد و سازمان های اجتماعی، یکی از موثرترین بازیگران عرصه ی اجتماعی در خلق نوآوری اجتماعی به شمار می روند. هدف اصلی این پژوهش، ارایه ی مدل خلق نوآوری اجتماعی و پیشایندها و پسایندهای آن در کمیته ی امداد امام خمینی (ره) به عنوان یک سازمان نوآور اجتماعی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و روش پژوهش آن، نظریه ی داده بنیاد کلاسیک است. در این پژوهش، با روش نمونه گیری گلوله برفی، 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با افراد باتجربه و صاحب نظر در زمینه طرح ها و فرایندهای کمیته ی امداد امام خمینی (ره) انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در قالب کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری نظری با حدود 150 کد اولیه در نرم افزار تحلیل داده های کیفی Atlas.ti 8 انجام شد که در نهایت، مدل خلق نوآوری اجتماعی در کمیته ی امداد امام خمینی (ره) با سه مقوله ی کلان تسهیل کننده های محیطی نوآوری اجتماعی، خلق نوآوری اجتماعی و توسعه ی اجتماعی و با محوریت مقوله ی خلق نوآوری اجتماعی شناسایی گردید.
کلید واژگان: نوآوری اجتماعی, توسعه ی اجتماعی, نظریه ی داده بنیاد کلاسیک, کمیته ی امداد امام خمینی (ره)Abstract
Social innovation as a new paradigm in the field of innovation creates social value, promotes greater welfare and develops capacities and capabilities and solves social challenges and social organizations are one of the most effective actors in creating social innovation. The main purpose of this study is to present the model of creating social innovation and its antecedents and consequences in the Imam Khomeini Relief Foundation as an innovative social organization. The present research is developmental-applied in term of purpose and its strategy is classical grounded theory. In this research, by snowball sampling method, 16 semi-structured interviews with experienced and expert individuals in the plans and processes of Imam Khomeini Relief Foundation were conducted. Data analysis was performed in the form of open coding, selective coding and theoretical coding with about 150 primary codes in qualitative data analysis software, Atlas.ti 8. Finally, the model of creating social innovation in Imam Khomeini Relief Foundation was identified with three major categories such as environmental facilitators of social innovation, creation of social innovation and social development and with the focus on the category of social innovation creation.IntroductionThe concept of social innovation is a new paradigm that has emerged in the field of innovation and although it has attracted the attention of many researchers, but its conceptualization has not yet reached maturity and theorizing continues in this field. Due to the importance of this concept in solving social problems and issues, valuable research (Mobini & Keshtkar, 2015, 2016; keshtkar, 2017, 2018; Keshtkar & Dehghan, 2018; Sadabadi, Pourezzat, Ghaneeirad, Mokhtarzadeh, & Elyasi., 2016; Roohollahi, Tabatabaeiyan, Manteghi, & Bamdad Sufi., 2018; keshtkar & Pourmazaheri, 2019; Chitsazian & Sadeghikia, 2019; Jandaghi, Zareimatin, Tahmasebi, & afrouznia., 2020; Sadabadi & Rahimi, 2020; Sadabadi, Aramipour, & Fartash., 2021)has been done in Iran, which requires more attention from interested researchers in this field. The Imam Khomeini Relief Foundation as a social organization that has carried out innovative and valuable activities in the field of deprivation relief and poverty alleviation, according to the definitions from Social innovation of Mulgan (2006: 146) and Phills, Deiglmeier and Miller (39: 2008) can be considered an innovative social organization. Therefore, in this research, on the one hand, using the innovative experiences of Imam Khomeini Relief foundation, a model is presented for creating social innovation and its antecedents and consequences in a social organization, and on the other hand, according to the research model, Suggestions provided for promoting social innovation in the Imam Khomeini Relief foundation.
Theoretical framework
Research on social innovation has grown over the past forty years, but studies of social innovation have not matured, and the understanding of social innovation is ambiguous and its conceptualization continues (Voorberg, Bekkers, Tummer, 2015, p. 1333; CajaibaSantana, 2014, p. 45; Pol & Ville, 2009, p.878).
In this study, social innovation refers to innovative activities and services that are motivated to respond to a social need and are disseminated through organizations whose primary goals are social (Mulgan, 2006, p. 146) or a new solution to a social problem that is more effective and efficient than existing solutions, and the value created belongs primarily to society as a whole, rather than to specific individuals. Social innovation can either emerge as a product, a production process, or a technology, and it can be a source, an idea, a rule of law, a social movement, or a social intervention, or a combination of these (Phills et al., 2008, p. 39 ).MethodologyThe present study is developmental-applied in terms of purpose and research strategy is classic Grounded Theory (Glaser& Strauss, 1967). In this study, has been done 16 semi-structured interviews with experts on the Imam Khomeini Relief Foundation's plans and processes by the method of snowball sampling, along with related documents were reviewed. Data analysis was performed with more than 150 initial codes in "Atlas.ti 8" software.
Discussion andResultsThe main category in the research model is the creation of social innovation that can be emerged with two factors: unmet needs and the presence of social innovators with special characteristics. Creating social innovation by social organizations such as the Imam Khomeini Relief Foundation in society can help improve the quality of life, increase social security, promote social justice and gain public trust and increase social capital, and ultimately lead to the promotion of social development. On the one hand, social development strengthens the environmental facilitators of social innovation, and on the other hand, the environmental facilitators of social innovation provide the grounds for the emergence of social innovation in society and social organizations. Because human needs never end and new needs and challenges constantly arise in the evolution of needs, and consequently, social development is also promoted and never reaches its end, the cycle of creating social innovation is a dynamic process and is always ongoing.
ConclusionSocial organization is one of the most important social actors for creating social innovation that can play an effective role in solving social challenges. In this research, the model of creating social innovation and its precedents and consequences were presented in the Imam Khomeini Relief Foundation as an innovative social organization and Based on the classic grounded theory, three major categories of research model were identified, which are the creation of social innovation, environmental facilitators of social innovation and social development.
Keywords: social innovation, Social Development, Classical Grounded Theory, Imam Khomeini Relief Foundation -
نظام های سیاسی که حاکمیت خود را با ابزاری به نام دولت اعمال کرده اند، در اداره امور عمومی مملکت خویش رویکرد و راهبردی را در پیش گرفته اند که مبتنی بر نظریه ای راجع به عقلانیت بوده است. مسئله اصلی این پژوهش، یافتن رویکرد اسلام (آیات قرآن کریم و روایات معصومان) (ع) به عقلانیت و سهم یاری های آن برای مدیریت دولتی اسلامی است. این پژوهش از نوع کیفی بوده و راهبرد آن تحلیل مضمون است که طی آن با رجوع به منابع معتبر و جستجوی واژه عقل و مشتقات و مترادفات آن، آیات و روایات منتخب با استفاده از الگوی کینگ و هورکس تحلیل مضمون گردید تا اینکه شبکه نهایی مضامین شکل گرفت. بر این اساس، عقلانیت اسلامی دارای سه بعد اصلی: زمینه ها، پیامدها و ساحت های عقلانیت شامل سه ساحت «اندیشه ها، بینش ها و نگرش ها»، «گرایش ها و انگیزه ها و منش ها» و «اعمال و رفتارها» بود. در ساحت اندیشه، مضامین ناظر به شرایط لازم و حداقلی عقلانیت، عنوان «تمییزمحوری» و مضامین ناظر به شرایط ایدیال و آرمانی عقلانیت، عنوان «توحیدگرایی» گرفتند. همچنین در ساحت صفات، مضامین ناظر به شرایط لازم و حداقلی، عنوان «اعتدال محوری» و مضامین ناظر به شرایط ایدیال و آرمانی عقلانیت، عنوان «تعالی گرایی» گرفتند. در ساحت اعمال نیز مضامین ناظر به شرایط لازم و حداقلی، عنوان «عدالت محوری» و مضامین ناظر به شرایط ایدیال و آرمانی عقلانیت، عنوان «احسان گرایی» گرفتند. در نهایت با تحلیل شبکه مضامین حاصله، سهم یاری های عقلانیت اسلامی برای مدیریت دولتی در ابعاد مذکور ارایه گردید.کلید واژگان: عقلانیت اسلامی, مدیریت دولتی, اداره عمومی, مدیریت اسلامیPolitical systems that have exercised their sovereignty with a tool called the government have adopted an approach and strategy in managing the public affairs of their country that is based on a theory of rationality. The main issue of this research is to find the approach of Islam (verses of the Holy Quran and the narrations of the Infallibles) to rationality and its contributions to government management. This research is of qualitative type and its strategy is Thematic analysis, during which by referring to reliable sources and searching for the word intellect and its derivatives and synonyms, selected verses and narrations were analyzed using King and Horex model until the final network of themes was formed. Which consisted of three main dimensions for rationality, including the contexts, consequences, and areas of rationality (including the three areas of Thoughts, Attitudes and Insights - Tendencies, Motivations and ethos - Actions and Behaviors). In the field of thought, the themes concerning the necessary and minimum conditions of rationality were called "Distinction-oriented" and the themes concerning the ideal and ideal conditions of rationality were called "monotheism". Also in the field of attributes, the themes related to the necessary and minimum conditions were called "moderation- oriented " and the themes related to the ideal and ideal conditions of rationality were called "sublimationism". In the field of actions, the themes related to the necessary and minimum conditions were called "justice-oriented" and the themes related to the ideal and ideal conditions of rationality were called "altruism". Finally, by analyzing the resulting network of topics, the contribution of Islamic rationality grants for government management in the mentioned dimensions was presentedKeywords: Islamic rationality, Public management, Public administration, Islamic management
-
مقدمه
تعالی و انحطاط هر جامعه ای، مرهون فرهنگ آن است. بنابراین توسعه دانشگاه ها در جهت تجاری سازی نتایج تحقیقات در اولین گام نیازمند درک و شناخت مولفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی است . این تحقیق با هدف ارایه تصویری جامع از مولفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات در دانشگاه علوم پزشکی از طریق ترکیب تحقیقات پیشین انجام شد.
روش هاپژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با روش فراترکیب کدگذاری(تحلیل مضمون) انجام شده است . فراترکیب با فراهم کردن یک نگرش نظام مند برای پژوهشگران از طریق ترکیب پژوهش های مختلف، به کشف موضوع ها و استعاره های جدید و اساسی می پردازد، و با این روش دانش فعلی را گسترش داده و یک دید جامع و کلی را نسبت به مسایل به وجود می آورد.
یافته هاپس از تحلیل یافته های محققان قبلی و ترکیب نتایج حاصله ، از مجموع 99کد ، 15 مفهوم و 4 مولفه در زمینه فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه شناسایی شدند. براساس یافته های تحقیق کدهای انگیزش و پاداش ، هماهنگی و تعامل با صنعت ، حمایت مدیریت دانشگاه و خدمات مشاوره ای بیشترین فراوانی را در فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه داشتند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه، یکی از دلایلی که نتایج تحقیقات در دانشگاه زیاد تجاری سازی نمی شود عدم توجه کافی سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان دانشگاه به فرهنگ سازی در این زمینه بوده است بنابراین یافته های این پژوهش می تواند در سیاست گذاری دانشگاه در راستای فرهنگ سازی جهت گسترش تجاری کردن نتایج تحقیقات مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: دانشگاه, فرهنگ سازمانی, تجاری سازی, نتایج تحقیقات, علوم پزشکیIranian Bimonthly of Education Strategies In Medical Sciences, Volume:14 Issue: 5, 2021, PP 240 -249IntroductionEvery societychr('39')s transcendence and decadence can be traced back to its culture. Thus, the development of universities with the aim of commercializing research findings necessitates first and foremost an understanding of the components of academic research finding commercialization. By incorporating the literature, this study attempted to provide a comprehensive overview of the components of academic research finding commercialization at the University of Medical Sciences.
MethodologyThis applied research employed a meta-synthesis coding (thematic analysis). Meta-synthesis discovers new subjects and implications by providing researchers with a systematic approach through synthesizing different research. This, in turn, expands current knowledge and presents a comprehensive view of the subjects.
FindingsAfter analyzing and synthesizing previous researcherschr('39') findings, 15 concepts and 4 components were identified out of 99 codes in terms of academic research finding commercialization. The findings revealed that the most common codes in academic research finding commercialization were motivation and compensation, coordination and interaction with the industry, assistance provided by the university administration, and consulting services.
ConclusionAccording to the findings, one of the reasons that academic research findings are not commercialized is that policymakers and decision-makers do not place enough emphasis on commercialization. Hence, the present studychr('39')s findings can be used in the university policy-setting with the aim of expanding commercialization of academic research findings.
Keywords: University, Organizational culture, Commercialization, Research results, Medical sciences -
تحول دیجیتال تغییری شگرف در عملکرد یک سازمان و یا یک کشور و عامل بقا و موفقیت سازمان ها در عصر دیجیتال با محوریت فناوری های تحول آفرین است. تحول دیجیتال صرفا یک ابزار فناورانه نیست. تحول دیجیتال بیشتر از آنکه ابزار فناورانه باشد؛ یک چالش انسانی است. مهم ترین مانع موفقیت تحول دیجیتال، فرهنگ سازمانی است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارایه نقشه راه جاری سازی فرهنگ سازمانی موردنیاز برای تحول دیجیتال می باشد. در راستای این هدف، این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر، اسناد و مدارک گذشته در این زمینه است که به طور کلی شامل 21 مقاله می شود. شیوه تحلیل داده ها براساس کدگذاری باز است. نتایج بیانگر این است که نقشه راه پیاده سازی فرهنگ سازمانی برای تحول دیجیتال شامل سه لایه زیرساخت، فرایندهای فرهنگی و اهداف می باشد. لایه زیرساخت دربرگیرنده: توسعه منابع زیرساختی، توسعه منابع اطلاعاتی، توسعه منابع انسانی و مدیریتی و ساختار سازمانی؛ لایه فرایندها دربرگیرنده سه مقوله اصلی: ایجاد فضای دیجیتال، همراه سازی سازمانی و توسعه و ارزشگذاری و لایه اهداف دربرگیرنده: تفکر دیجیتال، فناورمحوری، ذینفع محوری، ریسک پذیری و نوآوری باز، چابکی دیجیتال، شفافیت و پاسخگویی می باشد. در پایان براساس یافته های پژوهش پیشنهادهای لازم ارایه شده است.کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, تحول دیجیتال, نقشه راه, فراترکیبDigital transformation is a dramatic change in the performance of an organization or a country and the factor of survival and success of organizations in the digital age with a focus on transformational technologies. Digital transformation is not just a technological tool. Digital transformation is more than a technological tool; It is a human challenge. The most important obstacle to the success of digital transformation is organizational culture. Therefore, the purpose of this study is to provide a roadmap for streamlining the organizational culture required for digital transformation. In line with this goal, this research has been done using a Meta-synthesis qualitative method. The data collection tool in the present study is past documents in this field, which includes a total of 21 articles. The method of data analysis is based on open coding. The results indicate that the roadmap for implementing organizational culture for digital transformation includes three layers of infrastructure, cultural processes and goals. Infrastructure layer includes: infrastructure resource development, information resource development, human and managerial resource development and organizational structure; The process layer includes three main categories: digital space, organizational collaboration and development and valuation, and the objective layer includes: digital thinking, technology-driven, stakeholder, risk-taking and open innovation, digital agility, transparency and accountability. Finally, based on the research findings, the necessary suggestions are presented.Keywords: Organizational Culture, digital transformation, Roadmap, Meta-synthesis
-
هدف از این پژوهش تبیین الگوی رفتار شهروندی سازمانی استراتژیک مبتنی بر جنبه های تاریک آن میباشد. لذا در این پژوهش سعی شده است تا ابتدا با بررسی جنبه های تاریک OCB، به کاهش خلاء تیوریک رفتار شهروندی سازمانی کمک نموده و با شناسایی آنها در سطوح مختلف، مدلی مفهومی از آثار زیانبار شناسایی شده به همراه راهکارهای کاربردی جهت گریز از این جنبه های تاریک ارایه نماید و در مرحله آخر رفتار شهروندی سازمانی را با معرفی استراتژی های مبتنی بر راهکارهای معرفی شده توسعه دهد. بدین ترتیب مجموعه دانسته های موجود را توسعه داده و نوعی تحقیق بنیادی از نوع کیفی تلقی میشود. لذا جهت توسعه مفهوم از الگوی هیبرید به عنوان استراتژی انجام پژوهش و روش کیفی تحلیل مضمون به همراه مصاحبه های خبرگی جهت استخراج مفاهیم و تعدیل مدل استفاده شده است. نتایج این پژوهش ارایه سه دسته استراتژی تجویزی در کنار مدل اصلی OCB جهت گریز از جنبه های تاریک است که مفهوم رفتار شهروندی سازمانی استراتژیک یا OCB+S را شکل می دهند
کلید واژگان: رفتار شهروندی سازمانی, جنبه&lrm, های تاریک, توسعه مفهوم, الگوی هیبریدThe purpose of this study was determined to explain the model of strategic organizational citizenship behavior based on its dark aspects. Therefore, it has been tried to help reduce the theoretical gap of organizational citizenship behavior by examining the dark aspects of OCB and, by identifying them at different levels, the conceptual model of the identified harmful effects aspects has been presented along with practical solutions for avoiding these dark sides. Finally, organizational citizenship behavior has been developed by introducing strategies based on the presented solutions.By doing so, a set of the existing body of knowledge was developed, which was considered a type of fundamental research of a qualitative type. Therefore, a hybrid model was applied as the general strategy of the research to develop the concept, and conceptual analysis approache along with expert interviews were exploited to extract concepts and to modify the model. The findings were presented three categories of prescriptive strategies by the side of the main OCB model to avoid the dark aspects that were formed the concept of Strategic Organizational Citizenship Behavior or OCB+S.
Keywords: Organizational citizenship behavior, Conceptual Development, Dark Sides, Hybrid model
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.