mohammad taghi aghdasi
-
وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده ازجمله مهمترین عوامل محیطی است که در دوره های مختلف بر جنین، نوزاد و کودک تاثیر می گذارد. براین اساس هدف از تحقیق حاضر بررسی قابلیت پیش بینی وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده از انواع مهارت های ادراکی-حرکتی دختران 8-7 ساله بود. در این مطالعه پس رویدادی، 113 دختر 8-7 ساله در دو گروه با وضعیت اجتماعی- اقتصادی مناسب (55 نفر) و نامناسب (58 نفر) بررسی شدند. از پرسشنامه سنجش وضعیت اجتماعی- اقتصادی، آزمون غربالگری Stay in Step، بخشی از آزمون برونینکس-اوزرتسکی و آزمون جستجوی بینایی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با تحلیل تشخیص در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار 23 SPSS انجام شد. یافته های آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های با وضعیت اجتماعی- اقتصادی مناسب و نامناسب در مهارت های حرکتی درشت (تمام متغیرها)، هماهنگی حرکتی دست و پا و چشم و دست، ظریف (فقط سکه) و مهارت های ادراکی-حرکتی فقط در آیتم های که عمدتا مهارت های دشوارتر (با تعداد عوامل مخل زیاد= 64) را اندازه گیری می کردند، وجود دارد. مهارت های حرکتی درشت و هماهنگی حرکتی در دخترانی که وضعیت اجتماعی- اقتصادی نامناسبی داشتند با 93 درصد، مهارت های حرکتی ظریف و مهارت های ادارکی-حرکتی در دخترانی که وضعیت اجتماعی- اقتصادی مناسبی داشتند به ترتیب با 71 و 76 درصد قابلیت پیش بینی صحیح افراد را داشتند. مهارت های حرکتی درشت و هماهنگی حرکتی چشم و دست و دست و پا قابلیت پیش بینی بهتری برای کودکان با وضعیت اجتماعی-اقتصادی نامناسب داشت.
کلید واژگان: وضعیت اجتماعی-اقتصادی, مهارت حرکتی, مهارت ادراکی-حرکتی, دخترانThe socioeconomic status of the family is one of the most important environmental factors that affects the fetus, newborn, and child at different periods. Accordingly, the aim of the present study was to investigate the ability to predict the socioeconomic status of the family from various perceptual-motor skills of 7-8-year-old girls. In this retrospective study, 113 7-8-year-old girls were examined in two groups with appropriate (55 people) and inappropriate (58 people) socioeconomic status. The socioeconomic status assessment questionnaire, Stay in Step screening test, part of the Broninek-Ozeretsky test, and visual search test were used. Data analysis was also performed with discriminant analysis at a significance level of 0.05 and SPSS 23 software. Statistical findings showed that there was a significant difference between the groups with good and bad socioeconomic status in gross motor skills (all variables), hand-foot and hand-eye coordination, fine motor skills (only coins), and perceptual-motor skills only in items that measured mainly more difficult skills (with a large number of confounders = 64). Gross motor skills and motor coordination in girls with bad socioeconomic status were 93% accurate, while fine motor skills and perceptual-motor skills in girls with good socioeconomic status were 71% and 76% accurate, respectively. Gross motor skills and hand-eye coordination and hand-foot coordination were better accurate for children with bad socioeconomic status.
Keywords: Socio-Economic Status, Motor Skills, Perceptual-Motor Skills, Girls -
مقدمه
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی سبک یادگیری و هوش هیجانی دانش آموزان در یادگیری مهارت پنجه به روش مشارکتی انجام شد.
روش پژوهش:
روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است که 48 دانش آموز دختر مقطع متوسطه اول ، بصورت در دسترس انتخاب شدند و در یکی از چهار گروه: سبک یادگیری واگرا با هوش هیجانی پایین /بالا و سبک یادگیری همگرا با هوش هیجانی پایین/بالا قرار گرفتند. آزمودنی ها پس از پیش آزمون و گذراندن دوره در محیط آموزشی با بکارگیری الگوی یادگیری مشارکتی ، در آزمون یادداری فوری ، یادداری و انتقال شرکت کردند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه های سبک های یادگیری کلب، هوش هیجانی گلمن و آزمون والیبال فرنچ - کوپر بود. در تجزیه و تحلیل داده ها در قسمت آمار توصیفی ، میانگین و انحراف استاندارد و در قسمت آمار استنباطی از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و مرکب (4×4) درسطح معناداری 0/05 استفاده شد.
یافته هایافته ها حاکی از آن است که بین میزان یادداری فوری ، یادداری و انتقال مهارت پنجه والیبال به روش مشارکتی در افراد دارای سبک یادگیری همگرا و واگرا با هوش هیجانی بالا و پایین تفاوت معناداری وجود دارد؛طوری که در مراحل یادداری فوری ، یادداری و انتقال گروه دارای سبک یادگیری واگرا با هوش هیجانی بالا، بالاترین و گروه دارای سبک یادگیری همگرا با هوش هیجانی پایین، پایین ترین امتیاز را کسب کردند.
نتیجه گیریتوجه به نقش سبک های یادگیری و هوش هیجانی دانش آموزان در آموزش مهارت پنجه اهمیت دارد. به علاوه بنظر می رسد الگوی یادگیری مشارکتی روش مناسبی برای استفاده در ساعات ورزش محسوب می گردد.
کلید واژگان: سبک یادگیری واگرا, همگرا, هوش هیجانی بالا, پایین, یادگیری مشارکتی, پنجه والیبالIntroductionThe present study aimed to investigate the moderating role of students' learning styles and emotional intelligence in learning the setting skill in a cooperative method.
MethodThe research method was a quasi-experimental type, in which 48 female students in the first stage of high school were selected conveniently and were assigned into one of four groups: divergent learning style with low/high emotional intelligence and convergent learning style with low/high emotional intelligence. After the pre-test and passing the course in an educational environment by using the cooperative learning model, the participants took part in the immediate retention, retention, and transfer tests. The measurement tools were Kolb's learning styles questionnaires, Goleman's emotional intelligence questionnaires, and the French and Cooper volleyball tests. In the data analysis, the mean and standard deviation were used in the descriptive statistics section; and in the inferential statistics section, the analysis of variance with repeated measurements and mixed model (4x4) were used at a significance level of 0.05.
FindingsThe findings indicate that there is a significant difference between the amount of immediate retention, retention, and transfer of volleyball setting skills in a cooperative way in groups with convergent and divergent learning styles and with high and low emotional intelligence; as in the immediate retention, retention, and transfer stages of the group with divergent learning style and high emotional intelligence got the highest score and the group with convergent learning style and low emotional intelligence got the lowest score.
Conclusionit is important to pay attention to the role of learning styles and emotional intelligence of students in teaching setting skills. In addition, it seems that the cooperative learning model is considered a suitable method to use during sports hours.
Keywords: Divergent, Convergent Learning Styles, High, Low Emotional Intelligence, Cooperative Learning, Volleyball Set -
هدف
از پژوهش حاضر رابطه کمال گرایی و سرسختی ذهنی با واکنش به شکست در ورزشکاران زن و مرد شهرستان زنجان بود.
روشتحقیق حاضر از نوع تحقیقات زمینه یابی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری کلیه ورزشکاران زن و مرد سازمان یافته شهر زنجان که تعداد 8000 نفر بود. نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در نرم افزار G-POWER به تعداد 315 ورزشکار انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری متغیرها شامل: مقیاس کمال گرایی چند بعدی ورزشی (گاتوالس و همکاران 2010)، پرسشنامه واکنش پذیری به تجارب هیجانی (ماتائو و ناک 2008) و پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی (2010) بود. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها، به روش آماری همبستگی پیرسون و همینطور با روش آماری تحلیل رگرسیون و آنالیز واریانس با سطح اطمینان 95/0 و با بهره گیری از نرم افزار SPSS ورژن 25 تحلیل و فرضیه های تحقیق آزمون شد.
یافته هاکمال گرایی و سرسختی ذهنی با همبستگی 095/0 و سرسختی ذهنی و واکنش به شکست با همبستگی 065/0 در سطح معنی داری 0.05<P قرار داشتند و رابطه معنی داری وجود نداشت. اما مولفه های کمال گرایی و واکنش به شکست با همبستگی 344/0 و سطح معنی داری 001/0 دارای ارتباط مثبت و معنی داری داشت.
نتیجه گیریبا کاهش میزان کمال گرایی افراد واکنش هیجانی به شکست هم کاهش می یابد همچنین با افزایش کمال گرایی، واکنش به شکست هم افزایش پیدا می کند و اگر بتوانیم کمال گرایی بهنجار ورزشکاران را در سطح مطلوب حفظ کنیم در شرایط استرس زا و پر فشار مسابقات واکنش های هیجانی افراد تعدیل می شود.
کلید واژگان: کمال گرایی, سرسختی ذهنی, واکنش به شکست, ورزشکارانThe purpose of this research was the relationship between perfectionism and mental toughness with reaction to failure in male and female athletes of Zanjan city.
MethodThe current research was of the type of contextual research and correlation design. The statistical population of all organized male and female athletes of Zanjan city was 8000 people. A statistical sample of 315 athletes was selected by cluster random sampling in G-POWER software. Variables measurement tools included: sports multidimensional perfectionism scale (Gatvales et al. 2010), reactivity to emotional experiences questionnaire (Matau and Nock 2008) and sports mental toughness questionnaire (2010). After collecting the questionnaires, the data were analyzed using the Pearson correlation statistical method, as well as the statistical method of regression analysis and analysis of variance with a confidence level of 0.95 and using SPSS version 25 software, and research hypotheses were tested.
FindingsPerfectionism and mental toughness with a correlation of 0.095 and mental toughness and reaction to failure with a correlation of 0.065 were at a significant level of P<0.05 and there was no significant relationship. But the components of perfectionism and reaction to failure had a positive and significant relationship with a correlation of 0.344 and a significance level of 0.001.
ConclusionBy decreasing the level of perfectionism, people's emotional reaction to failure also increases, and also by increasing perfectionism, the reaction to failure increases, and if we can adjust the perfectionism of athletes at a favorable level in stressful situations and in stressful competitions, people's emotional reactions.
Keywords: Perfectionism, Mental Toughness, Reaction To Failure, Athletes -
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 52 (تابستان 1402)، صص 153 -174این مطالعه باهدف بررسی ارتباط بین مهارت حرکتی (ظریف و درشت) با عملکرد تحصیلی (خواندن و ریاضی) با در نظر گرفتن نقش میانجی توانایی شناختی (سرعت پردازش و حافظه کاری) انجام شد. نمونه موردبررسی 200 کودک (50 درصد دختر) شش و هفت ساله از شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 98-97 به صورت در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. مهارت حرکتی ظریف و درشت با استفاده از آزمون برونینکس اوزرتسکی-دو، پیشرفت تحصیلی با آزمون موفقیت فردی وکسلر و توانایی شناختی با مقیاس هوش وکسلر ارزیابی شد. نتایج ارتباط مثبت بین همه زیر مولفه های مهارت حرکتی، توانایی شناختی و پیشرفت تحصیلی را نشان داد (پی<05/0). تجزیه وتحلیل مدل سازی معادلات ساختاری نیز آشکار کرد که سرعت پردازش و حافظه کاری با تاثیرپذیری از مهارت های حرکتی ظریف و درشت عملکرد تحصیلی را ارتقا می دهند. ازاین رو سرعت پردازش و حافظه کاری در این زمینه نقش میانجی دارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در سال های ابتدایی مدرسه و در سنین پیش دبستان توجه به مهارت حرکتی می تواند نقش بسزایی در ارتقا عملکرد تحصیلی افراد داشته باشد. ازاین رو اهمیت ارتقا مهارت حرکتی بیش ازپیش نمایان می گردد.کلید واژگان: مهارت حرکتی, توانایی شناختی, پیشرفت تحصیلیMotor Behavior, Volume:15 Issue: 52, 2024, PP 153 -174The aim of this study was to investigate the relationship between motor skills (fine and gross) with academic performance (reading and math) by considering the mediating role of cognitive ability (processing speed and working memory). The sample consisted of 200 children (50% girls) aged six and seven years from Tehran who participated in this study in the available academic year of 2017-2018. Fine and gross motor skills were assessed using the Bronnix-Ozeretsky-II test, academic achievement was assessed using the Wechsler Individual Success Test, and cognitive ability was assessed using the Wechsler Intelligence Scale. The results showed a positive relationship between all components of motor skills, cognitive ability and academic achievement (P <0.05). Structural equation modeling analysis also revealed that processing speed and working memory improve academic performance by being influenced by fine and gross motor skills. Therefore, processing speed and working memory play a mediating role in this regard. The results of this study show that in the early years of school and in preschool age, attention to motor skills can play a significant role in improving academic performance. Hence the importance of improving motor skills becomes more apparent.Keywords: motor skills, Cognitive Ability, Academic Achievement
-
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روانشناختی ورزش های همگانی با اثر تعدیل کنندگی دلبستگی مکانی و سبک های شناختی انجام شد. بدین منظور تعداد 223 نفر ورزشکار در مراکز ورزش های همگانی شهر تبریز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ، دلبستگی مکانی کایل و همکاران و آزمون گروهی شکل های نهفته ویتکین و همکاران را تکمیل کردند. از آنجایی که آزمون کولموگروف-اسمیرنوف (p> 0.05) فرض نرمال بودن داده ها را تایید نکرد، داده ها با روش های آماری همبستگی اسپیرمن، کروسکال والیس و رگرسیون با آلفای 0.05 بررسی شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد بین دلبستگی مکانی و سلامت روان با در نظر گرفتن خرده مقیاس ها همبستگی بالایی وجود دارد؛ تحلیل رگرسیون تک متغیره نیز نشان داد، دلبستگی مکانی 95. واحد متغیر سلامت روان را پیش بینی می کند که به معنی پیش بینی 95 درصد از تغییرات این متغیر است؛ به این معنی که با افزایش یک انحراف استاندارد در نمره دلبستگی مکانی، نمره سلامت روان 97. انحراف استاندارد کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر بین سبک شناختی و سلامت روان آزمودنی ها با در نظر گرفتن خرده مقیاس ها همبستگی معناداری به دست نیامد. نتایج آزمون کروسکال والیس نیز نشان داد که بین 3 گروه مختلف سبک شناختی در نمرات متغیر سلامت روان با در نظر گرفتن خرده-مقیاس ها در سطح آزمون 0٫05 تفاوت معنا داری وجود ندارد. در نهایت با در نظر داشتن تمامی یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، دلبستگی مکانی به عنوان یک متغیر تعدیل کننده نمره های سلامت روان افراد را تحت تاثیر قرار می دهد.
کلید واژگان: ورزش همگانی, سبک شناختی, دلبستگی مکانی, سلامت روانThis study aimed to investigate the psychological impact of public sports with the moderating effect of place attachment and cognitive styles. For this purpose, 223 athletes in public sports centers of Tabriz were selected by the available sampling method and completed the Goldberg General Health Questionnaire, place Attachment of Kyle et al, And the Group Embedded Figures Test (GEFT) of Vitkin et al. Since Kolmogorov-Smirnov test (p> 0.05) did not confirm the hypothesis of normality of the data, the data were analyzed by Spearman correlation, Kruskal-Wallis and regression with the alpha of 0.05. The results of the correlation test showed that there is a high correlation between place attachment and mental health considering the subscales. Univariate regression analysis also showed that place attachment predicts 0.95 units of mental health variable, which means predicting 95% of changes in this variable. This means that by increasing a standard deviation in the place attachment score, the mental health score will be reduced 0.97 Standard deviations. On the other hand, there was no significant correlation between cognitive style and mental health of the subjects considering the subscales. The results of the Kruskal-Wallis test also showed no significant difference between three different groups of cognitive style in the scores of mental health variable by considering subscales at the 0.05 test level. Therefore, according to the results, it can conclude that place attachment as a modulating variable affects people's mental health scores.
Keywords: Public Sport, Cognitive style, place attachment, Mental Health -
تاثیر بهره هوشی بر پیشرفت تحصیلی تاییدشده است؛ اما تاثیر آن بر کارایی مداخلات حرکتی ناشناخته است. مطالعه حاضر به بررسی اثر بازی های بومی محله ای بر تبحر حرکتی کودکان با بهره هوشی بالا و پایین می پردازد؛ بنابراین با استفاده از پرسشنامه هوش ریون از بین کودکان 10-13 ساله شهر تهران تعداد 15 کودک با بهره هوشی بالا و 15 کودک با بهره هوشی پایین انتخاب و طی هشت هفته بازی های بومی محله ای را تمرین کردند. آزمون برونینکس-اوزرتسکی 2 قبل و بعد از تمرین جهت ارزیابی تبحر حرکتی کودکان استفاده شد. نتایج نشان داد اگرچه هردو گروه از مداخله موردنظر سود بردند، اما تاثیر مداخله بر کودکان با بهره هوشی بالا بیشتر بود. نتایج این پژوهش با تاکید بر استفاده از بازی های بومی محله ای در مدارس جهت رشد حرکتی، به متخصصین استعدادیابی ورزشی نیز پیشنهاد می کند از هوش به عنوان یک شاخص در کشف استعدادها بهره بگیرند.
کلید واژگان: بهره هوشی, کودکان, بازی های بومی محله ای, تبحر حرکتیThe impact of IQ on academic achievement has been confirmed, but its effect on the effectiveness of motion interventions is unknown. The present study examines the effects of Indigenous- Local play on the Motor proficiency of children with high and low IQ. Therefore, using Raven's Inventory, among 13-13 year-old children in Tehran, 15 high-intelligence children and 15 low-intelligence children were selected and trained in Indigenous- Local play for eight weeks. Bruninx-Oseretsky test was used before and after the exercise to assess the Motor proficiency. The results showed that although both groups benefited from the intervention, the impact of intervention on children with high IQ was higher. The results of this study, with the emphasis on the use of indigenous-local play in schools for motor development, also recommends that sports talent specialists use intelligence as an indicator of talent identification.
Keywords: Intelligent Quotient, Children, Indigenous- Local play, motor proficiency -
هدف بررسی تاثیر سبک های شناختی بر میزان یادگیری آشکار و ضمنی است تا بدینوسیله دریابیم که آیا سبک شناختی می-تواند در برتری عملکرد افراد موثر باشد. این تحقیق از نوع نیمه تجربی و طرح آن شامل چهار گروه پیش آزمون و پس آزمون می-باشد. جامعه آماری دانشجویان رشته تربیت بدنی مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز بودند. برای شناسایی سبک های شناختی از آزمون گروهی تصاویر پنهان شده استفاده شد و به منظور مطالعه عملکردهای یادگیری زمان واکنش متوالی اندازه گیری شد که چهار گروه (هر گروه 12 نفر) 1. وابسته به زمینه-یادگیری آشکار، 2. وابسته به زمینه-یادگیری ضمنی، 3. مستقل از زمینه-یادگیری آشکار و 4. مستقل از زمینه-یادگیری ضمنی ایجاد شدند. داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر با سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد در گروه های وابسته به زمینه-یادگیری ضمنی و مستقل از زمینه-یادگیری آشکار تفاوت معناداری بین مراحل پیش آزمون با سایر مراحل و همچنین در گروه وابسته به زمینه-یادگیری آشکار و مستقل از زمینه-یادگیری ضمنی تفاوت معناداری بین مراحل پیش آزمون و یادداری وجود داشت. با مقایسه نتایج حاصل از مراحل پیش آزمون، اکتساب، یادداری و انتقال مشاهده شد که تمام گروه ها در مرحله یادداری عملکرد بهتری داشتند. به طوری که براساس متغیر بررسی شده افراد در پیش آزمون زمان بیشتری برای اجرای حرکت نیاز داشتند یا سرعت حرکت در مرحله یادداری بهبود پیدا کرده بود و همچنین تمرین، اجرا را در تمام گروه ها ارتقاء بخشیده بود.
کلید واژگان: زمان واکنش, سبک های شناختی, مستقل از زمینه, وابسته به زمینه, یادگیری (آشکار و ضمنی)The purpose of this research was to investigate the effect of cognitive styles on the amount of explicit and implicit learning, in order to find out whether cognitive style can be effective in the superiority of people's performance. This research was semi-experimental and its design included four pre-test and post-test groups. The participants of the present study were undergraduate physical education students of Tabriz University with an age range of (18-23) years. As a result of classification into four groups (12 people in each group) 1. Filed dependent-explicit learning 2. Filed dependent-implicit learning 3. Field independent-explicit learning 4. Field independent-implicit learning were. Hidden images group test was used to identify cognitive styles, and sequential reaction time was measured to study learning functions. In this study, ANOVA was used to examine the possible differences in pre-tests and learning stages and to investigate the possible differences within the group in the learning stages, analysis of variance with repeated measures at a significance level of 0.05 was used. The results showed that in the filed dependent-implicit learning and filed independent explicit learning groups there was a significant difference between the pre-test stages with other stages and also in filed dependent-explicit learning and field independent-implicit groups there was a significant difference between the pre-test and retention stages. Comparing the results of the pre-test, acquisition, retention and transfer stages, it was observed that all groups performed better in the retention stage. According to the studied variable, individuals needed more time to perform the movement in the pre-test or the speed of movement had improved in the memorization stage, and also the exercise had improved the performance in all groups.
Keywords: Cognitive styles, field dependence, field independence, learning (explicit, implicit), reaction time -
In this study, the effect of linear and non-linear training methods on kinetic variables in basketball landing was investigated, and changes in force and moment from pre-test to post-test were evaluated. The present study was a quasi-experimental experiment, and clinical research method. Participants were 24 students who were selected from Kharazmi University by available methods. They practiced basketball skills in two groups of linear and non-linear for 16 sessions. In the linear method, the presentation of patterns and feedback was used for training, and in the non-linear method, the manipulation of constraints was used. The variables measured included VGRF, knee flexion/extension moment, knee valgus moment, and ankle dorsiflexion moment. The results of the covariance analysis showed that the nonlinear method has a significantly better effect on all kinetic variables compared to the linear method (p<0.05). The results of this study consider nonlinear methods as an effective strategy in clinical settings, and emphasize on the role of constraint manipulation in practice and learning environments, and highlight that nonlinear methods, with focusing on exploration and search for solutions, to prevent ACL injuries efficiently by affecting kinetic variables.
Keywords: Training method, Linear, Nonlinear, Kinetic variables -
مقدمه
هدف گزینی به عنوان یک مداخله شناختی موجب تقویت عملکرد می شود. با وجود این هدفگزینی به صورت خودکنترل در طول مراحل یادگیری بررسی نشده است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر هدف گزینی عملکرد به صورت خودکنترل و مربی کنترل بر یادگیری پاس فوتبال با تمرکز بر تیوری انتخاب بود.
روش پژوهش:
شرکت کنندگان 30 پسر 18 تا 28 ساله بودند که به صورت سازمان یافته در تمرینات فوتبال شرکت نداشتند. ابتدا پیش آزمون از شرکتکنندگان گرفته شد و سپس آنها در یک طرح نیمه تجربی و به صورت سیستماتیک در یکی از سه گروه هدف گزینی عملکرد خودکنترل، هدف گزینی عملکرد مربی کنترل و کنترل شرکت کردند. پس از 15جلسه تمرین بلافاصله آزمون اکتساب و پس از 72 ساعت آزمونهای یادداری و انتقال گرفته شد.
یافته هانتایج تحلیل واریانس2*3) مرحله * گروه) نشان داد که در آزمون اکتساب عملکرد گروه ها بهبود یافت، اماتفاوت معناداری بین آنها مشاهده نشد. همچنین تحلیل واریانس یک سویه نشان داد که در هر دو مرحله یادداری و انتقال بین گروه ها تفاوت وجود دارد و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که هر دو گروه مداخله هدف گزینی خودکنترل و مربی کنترل نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری دارند و تفاوتشان معنادار است.
نتیجه گیرییافته های تحقیق حاکی از آن بود که عملکرد گروه های هدف گزینی به صورت خودکنترل و مربی کنترل نسبت به گروه کنترل بهتر بود و هدفگزینی خودکنترل مزیت بیشتری نسبت به سایر گروه ها دارد. پیشنهاد می شود از راهبرد هدف گزینی به صورت خود کنترل در پروتکل های تمرینی استفاده شود.
کلید واژگان: پاس فوتبال, تئوری انتخاب, خودکنترل, مربی کنترل, هدف گزینیIntroductionGoal setting as a cognitive intervention enhances performance. However, self-controlled goal setting during the learning process has not been investigated. Therefore, this study aimed to investigate the effect of self-controlled and coach-controlled performance goal setting on soccer passing learning, focusing on choice theory.
MethodsThe participants were 30 boys aged 18 to 28 years who did not participate in organized soccer training. First, the participants completed a pre-test and then participated in a quasi-experimental design and they were systematicallyassigned into one of three self-controlled performance goal setting, coachcontrolled performance goal setting, and control groups. After 15 training sessions,the acquisition test was taken immediately, and then after 72 hours, the retention and transfer tests were taken.
ResultsThe results of the 2×3 (stage × group) analysis of variance showed that although the performance of the groups improved in the acquisition test, there was no significant difference between them. Also, one-way analysis of variance showed a difference between the groups in both retention and transfer phases and Tukey's post hoc test showed that both the self-controlled and coach-controlled goal-setting intervention groups performed better than the control group and the differences were significant.
ConclusionThe findings of the research indicate that self-controlled and coachcontrolled performance goal-setting groups perform better than the control group and self-controlled goal-setting has more advantages than other groups. It is suggested to use a self-controlled goal-setting strategy in training protocol.
Keywords: Choice Theory, coach control, Goal Setting, Self-Control, soccer pass -
محققان اذعان داشته اند که مغز به فعالیت های ورزشی واکنش نشان می دهد و می تواند یادگیری و عملکرد حافظه را افزایش دهد. بنابراین هدف این مطالعه مقایسه حافظه کاری و میزان فعالیت ورزشی دانشجویان تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی دانشگاه الزهرا (س) بود.پژوهش از نوع علی- مقایسه ای، به شیوه ی در دسترس با نمونه آماری 75 دانشجوی (39 تربیت بدنی، 36 غیر تربیت بدنی و دامنه سنی 18 تا 35سال) دانشگاه الزهرا (س) در سال تحصیلی 1398 انجام شد. همچنین از پرسشنامه های جمعیت شناختی، دست برتری ادینبرگ و نرم افزار ان بک استفاده شد.یافته ها نشان داد، دانشجویان تربیت بدنی به طور معناداری تجربه ورزشی بالاتری از دانشجویان غیر تربیت بدنی داشتند و میانگین سنی کمتری را گزارش دادند. همچنین یافته ها نشان داد، دانشجویان تربیت بدنی میانگین سرعت حافظه کاری کمتر و میانگین دقت حافظه کاری بالاتری از دانشجویان غیر تربیت بدنی گزارش دادند؛ علی رغم این یافته ها، دانشجویان در متغیرهای سرعت حافظه کاری با سطح معناداری (P=0/16) و دقت حافظه کاری با سطح معناداری (P=0/39) در تکلیف حافظه کاری با هم تفاوت معناداری نداشتند.با توجه به نتایج آماری تحلیل فرضیه های پژوهش و اختلاف میانگین ها در سطح آمار توصیفی، محققین اذعان دارند که فعالیت ورزشی می تواند بر حافظه کاری دانشجویان تاثیر مثبتی داشته باشد؛ از این رو پیشنهاد می شود دانشگاه ها در راستای ارتقای میزان فعالیت ورزشی دانشجویان غیر تربیت بدنی در برگزاری دوره های فوق برنامه ورزشی جهت بهبود حافظه کاری اهتمام ورزند.
کلید واژگان: حافظه کاری, میزان فعالیت ورزشی, دانشجویان تربیت بدنی, دانشجویان غیر تربیت بدنیResearchers have recognized that the brain responds to sports activities and can increase learning and memory function. Therefore, the aim of this study was to compare working memory and sports activity of physical education and non-physical education students of Al-Zahra University.A causal-comparative study was conducted in an accessible manner with a statistical sample of 75 students (39 physical education, 36 non-physical education and age range 18 to 35 years) of Al-Zahra University in the academic year 1398. Demographic questionnaires, Edinberg excellence and NB software were also used. The results showed that physical education students had significantly higher sports experience than non-physical education students and reported a lower average age. The findings also showed that physical education students reported lower mean working memory speed and higher average working memory accuracy than non-physical education students; Despite these findings, students did not differ significantly in the variables of working memory speed with a significant level (P = 0.16) and working memory accuracy with a significant level (P = 0.39) in working memory task.According to the statistical results of the analysis of research hypotheses and the difference between the means at the level of descriptive statistics, researchers acknowledge that exercise can have a positive effect on students' working memory; Therefore, it is suggested that universities in order to improve the level of sports activity of non-physical education students in holding extracurricular sports courses to improve working memory.
Keywords: working memory, level of sports activity, physical education students, non-physical educationstudents -
هدف
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر تعدیل کنندگی تیپ شخصیتی افراد بر یادگیری مهارت های بدمینتون به روش های تصادفی و مسدود انجام گرفت.
روشاین مطالعه از نوع نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون پس آزمون 4 گروهی است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که با استفاده از پرسشنامه فریدمن و روزنمن (1964)، 30 نفر دارای تیپ شخصیت آ و 30 نفر دارای تیپ شخصیتی ب انتخاب شده و هر تیپ شخصیتی به 2 گروه تمرینی مسدود و تصادفی تقسیم شدند. آزمون اکتساب به مدت 10 جلسه و هر جلسه 3 بسته 20 کوششی بود و آزمون یادداری و انتقال 48 ساعت بعد از اکتساب انجام شد. داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد که در اکتساب روش مسدود بر تصادفی برتری معنا داری دارد و تیپ شخصیتی فراگیران نقشی در آن ایفا نمی کند، در یادداری تفاوت معناداری بین 4 گروه مشاهده نشد و فقط در سرویس کوتاه فراگیران با تیپ شخصیتی آ که به روش تصادفی تمرین کرده بودند بر سایر گروه ها برتری داشتند (021/0p=) و در مرحله انتقال نیز تمرین تصادفی در هر دو گروه تیپ شخصیتی آ و ب از نظر آماری بر سایرین برتری داشتند (0001/0p=).
نتیجه گیریبه نظر می رسد تیپ شخصیتی در تمرین تصادفی و مسدود نقش تعدیل کنندگی معنا داری ندارد و همچنان تمرین مسدود در اکتساب و تمرین تصادفی در انتقال از اولویت برخوردار می باشد.
کلید واژگان: تداخل زمینه ای, تیپ شخصیتی, یادگیری, بدمینتونPurposeThe present study was conducted to investigate the moderating effect of personality type on badminton skill learning in the random and blocked methods.
MethodsThis study was a quasi-experimental study with a four-group post-test-pre-test design. The statistical population was the students of Tabriz University who used Friedman and Rosenman questionnaires to select individuals with personality types A and B, and each personality type was divided into two groups with blocked and random training. The acquisition test was conducted in ten sessions, and in each session three packages of twenty trials were administered, as well as a retention and transfer test 48 hours after acquisition. Data were analysed by repeated measures analysis of variance.
ResultsThe blocked method had a significant advantage over the random method in the acquisition of the learning material and the personality type of the learners did not play a role. There was no significant difference in retention performance between the 4 groups (P=0/021). In the transfer phase, random training was statistically superior to the other groups in both the personality type A group and the personality type B group (P=0/0001).
ConclusionIt appears that personality type does not play a significant moderating role in random training and blocked training, and that blocked training in the acquisition phase and random training in the transfer phase also take precedence.
Keywords: Contextual interference, personality, learning, badminton -
هدف
اختلال در کنترل وضعیت، مشکلات تنفسی، سردردهایی با منشا گردنی، افزایش فشار روی عروق خونی و کاهش جریان خون مهره ای به سمت مغز و ساقه مغز و کاهش ظرفیت تنفسی از عوارض ناهنجاری سر به جلو می باشد. لذا هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر و ماندگاری 8 هفته تمرینات اصلاحی مبتنی بر رویکرد NASM و رویکرد سهرمن بر پاسچر سر به جلو و درد گردن کاربران موبایل در مردان جوان شهر تبریز است.
روش ها:
تحقیق نیمه تجربی حاضر از نوع تحقیقات مداخله ای می باشد؛ و طرح تحقیق پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. تعداد 36 نفر در بازه سنی 20 تا 35 سال به صورت غیر تصادفی هدف دار که دارای زاویه سر به جلو بالای 46 درجه بودند، انتخاب شدند. برای اندازه گیری میزان زاویه سر به جلو از زاویه کرانیوورتبرال یا CVA استفاده شد. برای کمی کردن میزان شدت درد در افراد مبتلا به درد گردن از مقیاس دیداری درد (Visual Analyis Scale)، استفاده شد. از تحلیل واریانس دو سویه و آزمون های تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 0/05≥p انجام شد.
یافته ها:
نتابج تحقیق نشان داد که هر دو برنامه تمرینی بر پاسچر سر به جلو و درد این افراد، تاثیر مثبتی داشتند (0/001=p). همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بعد از 3 ماه دوره پیگیری، همچنان میزان اثرگذاری تمرینات معنی دار بود (0/001=p).
نتیجه گیری:
نتایج تحقیق نشان داد که هر دو برنامه تمرینی تاثیر معنی دار و ماندگاری طولانی مدتی روی پاسچر سر به جلو و درد داشتند. بنابراین استفاده هر یک از این تمرینات را بر بهبود پاسچر سر به جلو و درد افراد دارای ناهنجاری پاسچر سر به جلو توصیه می شود.
کلید واژگان: تمرینات NASM, تمرینات سهرمن, پاسچر سر به جلو, درد گردن, کاربران موبایلObjectiveImpaired posture control, breathing problems, headaches of neck origin, increased pressure on blood vessels, decreased vertebral blood flow to the brain and brain stem, and decreased breathing capacity are some of the side effects of head forward malformation. Therefore, the purpose of this study is to compare the effect and durability of 8 weeks of corrective exercises based on the NASM approach and the Sahrman approach on forward head posture and neck pain in mobile phone users in young men of Tabriz city.
MethodsThe present semi-experimental research is an intervention research; And the research design is pre-test and post-test with control group. 36 people in the age range of 20 to 35 years were selected in a targeted non-random way with a forward head angle above 46 degrees. The craniovertebral angle or CVA was used to measure the forward head angle. To quantify the intensity of pain in people with neck pain, the Visual Analysis Scale was used. Two-way analysis of variance and Bonferroni post hoc tests were performed at a significance level of p≥0.05.
ResultsThe results of the research showed that both training programs had a positive effect on forward head posture and neck pain of these people (p=0.001). Also, the results of the research showed that after 3 months of the follow-up period, the effectiveness of the exercises was still significant (p=0.001).
ConclusionThe results of the research showed that both training programs had a significant and long-lasting effect on forward head posture and neck pain. Therefore, the use of each of these exercises is recommended to improve forward head posture and neck pain in people with forward head posture abnormalities.
Keywords: NASM exercises, Sahrman exercises, Forward head posture, Neck pain, Mobile users -
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ارتقای عملکرد ورزشی مبتنی بر ذهن آگاهی (MSPE) بر مهارت های ذهنی، اضطراب رقابتی و عملکرد مهارتی فوتبالیست ها بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون/پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش را 30 فوتبالیست با رده سنی 16-12 سال تشکیل میداد که به صورت دردسترس از مدارس فوتبال استان آذربایجان شرقی انتخاب شده و در دو گروه تجربی (ذهن آگاهی) و کنترل (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه تجربی، 6 جلسه (3هفته و هفته ای 2 جلسه) 45 دقیقه ای مداخلات ذهن آگاهی را دریافت نمودند و در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نگرفت. هر دو گروه در شرایط یکسان و با استفاده از پرسشنامه های مهارت های ذهنی، اضطراب رقابتی ورزش و آزمون عملکرد مهارتی فوتبال در مراحل پیش-آزمون و پس آزمون مورد سنجش قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین گروه تجربی و کنترل در اضطراب ورزشی تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما تفاوت معناداری در مهارت های روانی و عملکرد مهارتی فوتبالیست ها مشاهده شد. پس می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت های روانی مانند ذهن آگاهی می تواند یک روش مناسب و مقرون به صرفه برای افزایش عملکرد روانی و جسمانی ورزشکاران شود و زمینه موفقیت ورزشی آنها را ایجاد کند.کلید واژگان: ذهن آگاهی, مهارت های ذهنی, اضطراب, عملکرد, فوتبالThe aim of this study was to investigate the effect of mindful sport performance enhancement (MSPE) on mental skills, sport competition anxiety and skill performance of teenage soccer players The research was semi-experimental and pre-test/post-test method with a control group. The statistical sample of the research consisted of 30 football players with 12-16 years old age rage, who were selected by available from the football schools of East Azarbaijan province and divided randomly into two experimental (mindfulness) and control groups (15 people in each group). The experimental group received 6 sessions (3 weeks and 2 sessions per week) of 45 mins of mindfulness training, and no intervention was performed in the control group. Both groups were measured in the same conditions and using questionnaires of mental skills, competitive sports anxiety and football skill performance test in the pre-test and post-test stages. The Covariance is used to analysis of statistical data. The findings showed that there was no significant difference in sport competition anxiety between the experimental and control groups, but a significant difference was observed in the mental skills and skill performance of football players. So it can be concluded that the training of mental skills such as mindfulness can be a suitable and affordable way to increase the mental and physical performance of athletes and create the basis for their sports success.Keywords: Mindfulness, Mental Skills, anxiety, performance, Football
-
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 48 (تابستان 1401)، صص 151 -174خلاقیت یکی از مهم ترین متغیرهایی است که موفقیت ورزشی یک فرد را تضمین می کند و همچنین برای ادامه فعالیت بدنی در افراد مبتدی مهم است. هدف این مطالعه نقش استراتژی های آموزشی یادگیری حرکتی بر خلاقیت تیمی فوتبالیست های مبتدی بود. شرکت کنندگان این مطالعه 66 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه های تهران بودند (49/27±68/2) که داوطلبانه در این مطالعه شرکت داشتند. همه آن ها مبتدی بودند که با نظر متخصص این موضوع تایید شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در گروه های آموزش خطی، غیرخطی و افتراقی جای داده شدند و به مدت سه ماه هر هفته دو جلسه تمرین کردند. هر گروه توسط مربی خاص خودش تمرین داده شد. پس از مداخلات هر گروه یک بازی انجام دادند و خلاقیت شرکت کنندگان با تحلیل فیلم و نظر دو متخصص بررسی شد. نتایج با توجه به نادر بودن اعمال شناسایی شده به صورت توصیفی گزارش شده است. یافته ها نشان می دهد خلاقیت گروهی که به روش غیرخطی تمرین کردند بیشتر از دو گروه دیگر است و همچنین خلاقیت گروه افتراقی بیشتر از گروه خطی بود. این نتایج با استناد به دیدگاه پویایی بوم شناختی استفاده از دست کاری قیود را برای ارتقا خلاقیت تیمی به خاطر اکتشافی بودن و کمک به حل چالش های حرکتی مفید می داند و برای مربیان، معلمان و مدرسان تربیت بدنی توصیه می شود. البته استفاده ازاین روش نیاز به تخصص و خلاقیت خود مربی هم دارد.کلید واژگان: خلاقیت تیمی, روش خطی, روش غیرخطی, یادگیری افتراقی, فوتبالMotor Behavior, Volume:14 Issue: 48, 2022, PP 151 -174Creativity is one of the most important variables that guarantees a person's athletic success, It is also important for continued physical activity in beginners. The purpose of this study was the role of motor learning teaching strategies on team creativity of beginner soccer’s. The participants in this study were 66 male students from Tehran universities who participated in this study voluntarily. All of them were beginners, which was confirmed by an expert opinion. Participants were randomly assigned to linear, nonlinear, and differential teaching groups and practiced two sessions each week for three months. Each group was trained by their own instructor. After the interventions, each group played a game and the participants' creativity was examined by analyzing the film and with the opinions of two experts. The results have been reported descriptively due to the rarity of the identified actions. The findings show that the team creativity in the group that practiced with non-linear pedagogy was greater than the other two groups, and the team creativity in group which practiced in the differential group was greater than the linear group. Based on the ecological dynamics perspective, these results suggest the use of environmental manipulation and task to enhance team creativity due to exploration and help solve movement challenges, and are recommended for educators, teachers, and physical education instructors. Of course, using this method requires the expertise and creativity of the instructor.Keywords: Team creativity, linear method, non-linear pedagogy, differential learning, Soccer
-
زمینه و هدف
با توجه به افزایش روزافزون سرعت زندگی و مدرن شدن فعالیت های روزمره انسان ها، انجام فعالیت های جسمانی امری ضروری به نظر می رسد. درواقع ورزش و فعالیت های فیزیکی از مهم ترین مولفه های موثر بر تندرستی و بهداشت روانی انسان است. همچنین ارضای نیاز های بنیادین روان شناختی شرایط لازم برای رشد و بالندگی، انسجام و بهزیستی روان شناختی را فراهم می کند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه تاثیر ورزش ایروبیک بر نیاز های روان شناختی و بهزیستی دختران دانش آموز 12ساله در شهر تبریز بود.
مواد و روش هاروش اجرای این پژوهش از نوع شبه تجربی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر 12ساله تبریزی بود. از بین آنان 60 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس در دو گروه 30 نفره آزمایشی و کنترل انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های مقیاس ارضای نیاز های روان شناختی در ورزش و بهداشت روان شناختی ریف را تکمیل کردند. در تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره در سطح معناداری (0/05=P) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 بهره جسته شد.
یافته هانتایج نشان داد که ورزش ایروبیک به طور معنی داری بر افزایش میزان مولفه های شایستگی، خودمختاری و ارتباط نیازهای بنیادین روان شناختی (0/001=P) و همچنین مولفه های تسلط بر محیط، هدفمندی در زندگی، پذیرش خویشتن (0/001=P) و استقلال (0/018=P) بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان تاثیر مثبت دارد.
نتیجه گیریدرمجموع یافته ها بیانگر این است که فعالیت بدنی می تواند باعث بهبود ارضای نیاز های بنیادین روان شناختی و بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان شود. درواقع افرادی که به طور مرتب به اجرای فعالیت های ورزشی می پردازند، از بهزیستی روان شناختی بهتری نسبت به سایر افراد برخوردارند.
کلید واژگان: نیازهای بنیادین روان شناختی, بهزیستی, ورزش, ایروبیکBackground and AimsDue to the increasing speed of life and modernization of daily activities of human beings, physical activity seems to be necessary. Exercise and physical activity are the most critical components affecting human health and mental health. Satisfaction of basic psychological needs also provides the conditions required for growth and development, cohesion, and psychological well-being. This study aimed to investigate the effect of aerobic exercise on the psychological needs and well-being of 12-year-old female students in Tabriz.
MethodsThe method of this research was quasi-experimental. The statistical population of this study included all 12-year-old female students in Tabriz. Sixty of them were selected by convenience sampling in two groups of 30 experimental and control. Participants completed questionnaires on the Reef Psychological Needs Satisfaction Scale. In data analysis, univariate and multivariate analyses of covariance were used at a significant level (P=0.05) using SPSS v. 24 software.
ResultsThe results showed that aerobic exercise significantly increased the components of competence, autonomy, and the relationship between basic psychological needs (P=0.001) as well as the components of mastery of the environment, purposefulness in life, self-acceptance (P=0.001), and Independence (P=0.018) has a significant positive effect on the psychological well-being of adolescent girls.
ConclusionAccording to the results of this study, it can be concluded that physical activity can improve the satisfaction of basic psychological needs and psychological well-being of adolescent girls. People who exercise regularly have better psychological well-being than other people.
Keywords: Basic psychological needs, Well-being, Exercise, Aerobic -
هدف
با توجه به تاثیر مثبت بازی در کاهش اضطراب کودکان در پژوهش حاضر در پی یاسخ به این سوال هستیم که آیا بازی های فیزیکی مجازی از طریق واتس آپ می تواند بر کاهش اضطراب کودکان والدین مبتلا به کووید-19 در دوران قرنطینه گذار باشد؟
روش ها:
تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با گروه کنترل انجام شد. تعداد 68 نفر از کودکان والدین مبتلا به بیماری کووید -19 که در قرنطینه خانگی بودند با رده سنی 8-12 سال بصورت داوطلبانه و در دسترس به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و بصورت تصادفی ساده در دو گروه تجربی (33 نفر) و کنترل (35 نفر) قرار گرفتند. برای سنجش اضطراب کرونا، از پرسشنامه مقیاس اضطراب کرونا (CDAS) استفاده شد. سپس آموزش بازی فیزیکی به مدت 2 هفته ، 8 جلسه 45-60 دقیقه ای از طریق واتس آپ برای گروه تجربی ارایه شد. جهت آنالیز داده ها از آزمون کوواریانس در سطح معنی داری 05/0 استفاده گردید.
نتایجنتایج نشان داد پس از تمرینات ورزشی مجازی، در گروه تجربی اضطراب علایم جسمانی (001/0 = P) و علایم روانی (001/0 = P) به طور معنی داری کاهش یافته است.
بحث و نتیجه گیری:
به نظرمی رسد بازی در محیط مجازی باعث کاهش اضطراب، در کودکانی که والدین شان در قرنطینه خانگی بودند می شود.
کلید واژگان: اضطراب کرونا, بازی های فیزیکی مجازی, کودکان, دوران قرنطینهPurposeGiven the positive effect of gaming on reducing child consumption in this study following or answering this question, can virtual games through WhatsApp reduce the consumption of patients and patients with Quid-19 during quarantine?
MethodsThe present study employed a quasi-experimental research design with a control group. A total of 68 children of parents with Covid-19 disease who were in-home quarantine with an age range of 8-12 years were selected voluntarily and available as a research sample and randomly divided into two experimental groups (n = 33) and control (n = 35). The Corona Disease Anxiety Scale (CDAS) was employed to assess COVID-19 anxiety. Then physical game training for two weeks in eight 45-60 minute sessions was provided through WhatsApp for the experimental group. Analysis of covariance at the significance level of 0.05 was used to analyze the data.
ResultsThe results showed that after virtual exercise, in the experimental group, anxiety, physical symptoms (P = 0.001) and psychological symptoms (P = 0.001) significantly decreased.
ConclusionPlaying in cyberspace seems to reduce anxiety in children whose parents were in home quarantine.
Keywords: COVID-19 Anxiety, Virtual-Physical Games, children, Quarantine -
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 43 (بهار 1400)، صص 85 -100در این مقاله، تاثیر بازی های بومی محلی بر تبحر حرکتی در کودکان 13-10 ساله شهر تهران باهوش هیجانی بالا و پایین بررسی شده است. 30 کودک با میانگین سنی (04/1 ± 46/11) از بین مدارس منطقه هفت تهران به روش هدفمند و بر اساس نمره کلی هوش هیجانی حاصل از پرسشنامه شوت و همکاران انتخاب شدند. شرکت کنندگان به دو گروه 15 نفره باهوش هیجانی بالا و پایین تقسیم شدند، به طوری که تفاوت معنی داری در تبحر حرکتی دو گروه وجود نداشت. برای سنجش تبحر حرکتی از آزمون برونینکس-اوزرتسکی دو استفاده شد. مداخلات تمرینی به مدت هشت هفته در یک سالن ورزشی به طور یکسان برای دو گروه انجام شد. این تمرینات در هر هفته سه جلسه و هر جلسه 90 دقیقه بود که 20 دقیقه ابتدایی به گرم کردن، 15 دقیقه پایانی به سرد کردن و 55 دقیقه باقی مانده مداخلات بازی محور بود. نتایج حاصل از آزمون تی مستقل نشان داد که بین دو گروه بعد از مداخله اختلاف معنی داری وجود دارد. کودکان باهوش هیجانی بالا تبحر حرکتی بالاتری داشتند. ازاین رو، بر اساس مزیت بازی های حرکتی انتخاب شده، به کارگیری این روش تمرینی در مدارس می تواند کمک کننده باشد. همچنین مربیان ورزشی می توانند هوش هیجانی را به عنوان یک متغیر موثر دررسیدن کودکان به سطوح بالای عملکرد ورزشی در نظر بگیرند.کلید واژگان: هوش هیجانی, بازی های بومی محلی, تبحر حرکتی, پسرانMotor Behavior, Volume:13 Issue: 43, 2022, PP 85 -100In this paper, the local indigenous games have been studied on motor proficiency of 10-13-year-old boys with high and low emotional intelligence. A total of 30 children with a mean age of (11.46 ± 1.04) were selected from the schools of District 7 of Tehran via purposeful method, and based on the general score of emotional intelligence from Shoot et al. The participants were divided into two groups of 15 people with high and low emotional intelligence, and there was no significant difference in motor proficiency between the two groups. To assess emotional intelligence, the Shoot et al. questionnaire and for motor proficiency Bruninx-Oseretsky test were used. Exercise interventions were performed for 8 weeks in a gym in the same way for both groups. These exercises were three sessions per week with each session lasting 90 minutes, consisting of 20 minutes of warm-up, 15 minutes to cool down at the end, and the remaining 55 minutes in between for game interventions. The results of independent t-test revealed a significant difference between the two groups after the intervention. Specifically, the children with a high emotional intelligence had greater Motor Proficiency. Hence, based on the advantage of the chosen motor games, use of this practice in schools can be helpful. Also, sports educators can consider emotional intelligence as an effective variable in supporting children towards high levels of athletic performance.Keywords: Emotional Intelligence, Local Indigenous Games, Motor Proficiency, Boys
-
هدف از این مقاله بررسی تاثیر زمینه محیطی از دیدگاه بومشناختی بر رشد حرکتی و خلاقیت کودکان بود. بدین منظور از روش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد. تحقیق حاضر شامل کودکان پیشدبستانی 5/4 تا 5/6 ساله است که براساس تفاوت در زمینههای محیطی در دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. گروه اول کودکانی بودند که در فضای طبیعی (مدرسه طبیعت) حضور داشتند و گروه دوم نیز کودکانی بودند که در فضای سرپوشیده (مهدکودک) فعالیت میکردند. هر دو گروه فعالیتهای خود را در محیطهای مشخص شده، به مدت دو ماه انجام دادند. برای سنجش رشد حرکتی (مهارت حرکتی درشت) از آزمون برونینکس اوزورتسکی و به منظور ارزیابی خلاقیت کودکان از آزمون تورنس استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس مرکب نشان داد که مهارت حرکتی درشت کودکان در فضای باز طبیعی بهبود بیشتری نسبت به فضای سرپوشیده دارد. همچنین فعالیت در فضای باز، بر هر پنج عامل خلاقیت (بسط، ابتکار، سیالی، انعطافپذیری و مهارت خلاقیت کل) تاثیر مثبت و معناداری نسبت به فضای سرپوشیده داشت. بنابراین میتوان نتیجه گرفت محیط طبیعی نسبت به محیط سرپوشیده، بهبود بیشتری بر رشد مهارت حرکتی درشت و خلاقیت کودکان دارد و پیشنهاد میشود برای کودکان در دوره پیش دبستانی از تغییرپذیری در زمینه محیطی، به ویژه محیط طبیعی، استفاده بیشتری به عمل آید.
کلید واژگان: زمینه محیطی, دیدگاه بوم شناختی, رشد حرکتی, خلاقیت, کودکانThe purpose of this study was to investigate the effect of environmental contexts from ecological perspective on motor development and creativity of children. For this purpose, the semi-experimental method with pre-test and post-test design was used with the purposive sampling method. This study included preschool children aged 4.5 to 6.5 years who were divided into two groups of 15 people based on differences in environmental contexts. The first group were children who were in the natural space (nature school) and the second group were children who were indoors space (kindergarten). Both groups conducted their activities in the specified environments for two months. To measure motor development (gross motor skill) was used the Bruininks-oseretsky Test of Motor Proficiency and for children's creativity was used the Torrance Test of Creativity Thinking. Results of mixed ANOVA showed that gross motor skill of children in the natural space are more improved than indoor space. Also activity in outdoor space had positive and significant effect on the all five factors of creativity (fluency, flexibility, originality, elaboration and total creativity skill) of children. Therefore, it can be concluded that the natural environment improves the motor skills development and creativity of children more than the indoor environment and it is suggested to use environmental variability, especially the natural environment for preschoolers.
Keywords: Environmental Contexts, Ecological Perspective, Motor Development, Creativity, Children -
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 42 (زمستان 1399)، صص 111 -130
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش انفرادی و زوجی بر میزان یادگیری مهارت ایروبیک در سالمندان انجام شد. مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایشی بود که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش سالمندان شهر تبریز بودند که از بین آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس 24 نفر انتخاب شدند. معیارهای ورود شرکت کنندگان به مطالعه، نداشتن سابقه مشارکت در ورزش ایروبیک، آشنایی نداشتن با حرکات ایروبیک، داشتن سلامت عمومی و نداشتن مشکل جسمانی بود. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری تقسیم بندی شدند و در 12 جلسه آموزش دیدند. در تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مکرر دوطرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 0.05 P = به کمک نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 18 استفاده شد. نتایج واریانس مکرر دوطرفه نشان داد که اثر مراحل اندازه گیری بر یادگیری معنادار (0.001 =P) و میزان یادگیری در مراحل مختلف، متفاوت است. همچنین اثر گروه بر یادگیری معنادار است (0.002 =P) و میزان یادگیری گروه زوجی از انفرادی بیشتر است. براساس نتایج، روش آموزش زوجی با توجه به یادگیری بیشتر در زنان سالمند از موثرترین و مقرون به صرفه ترین روش ها در کنار سایر روش ها به منظور یادگیری مهارت های حرکتی است؛ زیرا، مشارکت فعال سالمندان را به عنوان قشری سرشار از تجربه، در اجتماع ورزشی بهبود می بخشد
کلید واژگان: انفرادی, آموزش, ایروبیک, زوجی, یادگیریMotor Behavior, Volume:12 Issue: 42, 2021, PP 111 -130This study aimed to investigate the effect of Individual and dyad training on aerobic skill learning in elderly. The study of the semi empirical type with pre - test and posttest design is with two experimental groups that have been done in the field. The statistical population of the research is the elderly of the city of Tabriz, which among them were selected 24 people with accessible sampling. In the midst of a lack of involvement in aerobic exercise, lack of familiarity with aerobics, public health and lack of physical problems was the criteria for inclusion in the study. Then research participants were randomly grouped into two groups of 12 and were trained during twelve sessions. In data analysis used mix ANOVA and bonferroni post hoc test at the significance level of (P=0.05) by SPSS 18. The results of repeated variance showed that the effect of the measurement stages on learning is meaningful (P=0.001) and the rate of learning varies in different stages; Also, Group's impact on learning is meaningful (P=0.002) and the rate of learning in dyad group is more than individual group. Based on the results dyad training method with care to more learning in elderly women is one of the most effective and effective methods along with other methods in order to learn motor skills. Because active participation of elderly as a reality full of experience improves in sport community.
Keywords: individual mode, training, Aerobics, couple mode, Learning -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های یادگیری و سبک های شناختی در بین دانشجویان دختر و پسر با اثر تعدیل کنندگی مقاطع تحصیلی و جنسیت انجام گرفت. بدین منظور 350 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های یادگیری کلب (1985) و سبک های شناختی ویتکین (1971) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره بررسی شد. نتایج نشان داد که بین سبک های شناختی و متغیرهای مربوط به سبک های یادگیری همبستگی معناداری وجود ندارد. همچنین همبستگی معناداری بین سن و سبک های شناختی و متغیرهای سبک های یادگیری به جز در آزمایشگری فعال مشاهده نشد. با این حال همبستگی معناداری بین سبک های یادگیری به دست آمد. نتایج بررسی تفاوت های گروهی نشان داد که دانشجویان کارشناسی نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد و پسران نسبت به دختران تمایل بیشتری به سمت سبک شناختی وابسته به زمینه دارند. در ادامه تفاوت آماری معناداری بین سطوح تحصیلی و جنسیت در سبک های یادگیری مشاهده نشد. دانشجویان کارشناسی نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد و پسران نسبت به دختران تمایل بیشتری به سمت سبک شناختی وابسته به زمینه دارند، به نظر می رسد سبک و جنسیت در ارتباط خود با اولویت ها تعامل دارند.
کلید واژگان: جنسیت, سبک های شناختی, سبک های یادگیری, مقاطع تحصیلیIt is the basis of every human being's progress in learning, which is in fact one of the most difficult concepts to define. In a successful educational system, students' learning style is always considered as one of the factors affecting academic achievement. Knowledge of students' learning style helps teachers to make optimal use of various learning styles and adopt appropriate teaching methods.The present study was conducted to investigate the relationship between learning styles and cognitive styles among male and female students with the moderating effect of academic levels and gender. For this purpose, 350 undergraduate and graduate students were selected by cluster random sampling method and completed questionnaires of Kolbe's learning styles (1985) and Whitkin's cognitive styles (1971). Data were analyzed using Pearson correlation, independent t-test and multivariate analysis of variance. Results showed that there is no significant correlation between cognitive styles and variables related to learning styles. Also, there was no significant correlation between age and cognitive styles and variables of learning styles, except in active experiments. However, there was a significant correlation between learning styles. The results of group differences showed that undergraduate students tend to be more dependent on the cognitive style than those of masters and boys. There was no statistically significant difference between educational levels and gender in learning styles. Undergraduate students are more inclined toward contextual cognitive styles than graduate students and boys than girls, and style and gender seem to interact with preferences.
Keywords: Cognitive styles, educational levels, gender, learning styles, students -
هدف پژوهش حاضر روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه وابستگی به تمرین، بررسی میزان شیوع و برخی عوامل مرتبط با آن در ورزشکاران مرد و زن باشگاه های شهر ارومیه بود. تعداد 325 نفر (206 مرد و 119زن) به صورت در دسترس و داوطلبانه با میانگین سنی (8±06/28) رشته های ورزشی (تیمی 195 نفر و انفرادی 130 نفر) در این پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش پرسش نامه وابستگی به تمرین هازنبلاس و داون (2002) بود. برای تعیین اعتبار و روایی از تحلیل عاملی اکتشافی و برای تعیین ثبات درونی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد پرسش نامه از اعتبار سازه مطلوبی برخوردار است. همچنین میزان شیوع وابستگی به تمرین در بین جمعیت مردان و زنان این پژوهش تفاوت چندان زیادی باهم نداشته و میزان شیوع وابستگی به تمرین در بین ورزش های انفرادی مورد نظر این پژوهش دو برابر ورزش های تیمی است. از آنجا که وابستگی به تمرین در بین طیف متنوعی از ورزشکاران ممکن است وجود داشته باشد لذا برای رفع عوارض منفی ناشی از این عامل، باید دلایل زمینه ای آنرا بررسی نموده و نسبت به تعدیل آن اقدام نمود.
کلید واژگان: وابستگی به تمرین, روایی و پایایی, تفاوت جنسیت, ورزشکاران انفرادی و تیمیThe aim of this study was to investigate the psychometric properties of Persian version of exercise dependence scale, prevalence of exercise dependence and some related factors in male and female athletes clubs of Urmia. Subjects of this research were 325 athletes in the sample (206 males; 119 females, mean age 28.06±8 years) various team and individual sports (team sports N= 195, individual sports N=130) in the form of voluntary and available attend in this study. Hausenblas and Downs (2002) exercise dependence scale 21 with seven subscale was the instruments of the study. Exploratory and confirmatory factor analysis was used to determine validity of questionnaire, and Cronbachchr('39')s alpha coefficient was used to determine internal consistency. The results showed that the validity of exercise dependence scale 21 is desirable. Also the results showed that in this study the prevalence of exercise dependence between men and women population is not very different from each other and exercise dependence in individual sports is twice to team sports. Since exercise dependence may exist among a wide range of athletes, therefore, in order to address the adverse effects of this factor, it is necessary to examine the underlying causes and trying to modify it.
Keywords: exercise dependence, indexes of fitness, gender differences, individual, team athletes -
بررسی کیفیت زندگی ورزشکاران بازنشسته مقیم تبریزمقدمه و هدف
یکی از عوامل بسیار مهم در ارتقاء سطح سلامت افراد جامعه، ورزش و فعالیت بدنی است که پرداختن به موضوع آن در ارتباط با کیفیت زندگی، ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه، بررسی میزان کیفیت زندگی ورزشکاران بازنشسته بود.
مواد و روش هاروش پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، تمامی پیشکسوتان ورزشی شهرستان تبریز بودند که با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، 104 پیشکسوت با میانگین سنی 8/45±51/68 سال از 14 رشته ورزشی انتخاب شدند و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد که بین میزان فعالیت ورزشی بعد از بازنشستگی با خرده مقیاس سلامت روانشناختی و بهترین عنوان قهرمانی کسب شده توسط این افراد با خرده مقیاس روابط اجتماعی، ارتباط معناداری وجود دارد؛ اما در کیفیت زندگی کل و خرده مقیاس های سلامت جسمی و محیط، رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین پیشکسوتان رشته های انفرادی و تیمی به لحاظ میزان رضایت از کیفیت زندگی وجود ندارد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این پژوهش، می توان اظهار کرد که پیشکسوتان ورزشی فعال با استفاده از هرگونه فعالیت بدنی، از نظر سلامت روانی نسبت به هم نوعان غیرفعال خود، در وضعیت بهتری قرار دارند.
کلید واژگان: فعالیت بدنی, کیفیت زندگی, سلامت روانشناختی, پیشکسوت ورزشیAssessing the Quality of Life of Retired Athletes Living in TabrizIntroduction and purposeExercise and physical activity is an important factor in the promotion of public health of people in the community, and address the issue relationship between exercise with quality of life it seems necessary. The aim of this study was to determination the quality of life in retired athletes.
Materials and MethodsIn this descriptive correlational study, the statistical population was all sports pioneers in Tabriz city that 104 pioneers with a mean age of 51.68 ± 8.45 years were selected from 14 sports by snowball sampling and have completed World Health Organization Quality Of Life (WHOQOL) questionnaire. Data were analyzed using the Pearson correlation coefficient and independent sample t-test.
FindingsThe results showed that there is a significant relationship between the amount of post-retirement sports activity with the psychological health subscale and the best championship title earned by these persons with the social relations subscale; but in the physical health and environment subscales and the total life quality score there was no significant relationship. The results also showed that there is no significant difference between team and individual pioneers in the level of satisfaction from quality of life.
ConclusionAccording to the results of this study, it can be stated that active sports pioneers are in a better mental health condition than their inactive counterparts using the any type of physical activity.
Keywords: Physical Activity, Quality of Life, Psychological Health, Sports Pioneers -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بازی های بومی-محلی بر جنبه های رشد اجتماعی و روانی دانش آموزان دختر بود. این تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. دو کلاس آموزشی شامل سی و پنج دانش آموز 12-14 سال مدرسه اطهران شهر تبریز به صورت هدفمند انتخاب و سپس در دو گروه تجربی (18 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. گروه بازی های بومی-محلی فعالیت های خود را به مدت 12 هفته، هر هفته یک جلسه یک ونیم ساعته انجام دادند. در این مدت آزمودنی های گروه کنترل، فعالیت های رایج مدرسه را انجام دادند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون یومن ویتنی و ویلکا کسون استفاده شد. نتایج نشان داد در رشد اجتماعی و اغلب خرده مقیاس های مربوط به آن، گروه بازی های بومی-محلی نسبت به گروه فعالیت های رایج مدرسه بهبود معناداری داشته است؛ اما در مقیاس سلامت روان، تنها در مقیاس فرعی علایم جسمانی تفاوت بین دو گروه معنادار بود. می توان نتیجه گرفت بازی های بومی-محلی می تواند روشی آسان و بومی برای بهبود برخی جنبه های رشد اجتماعی و مقیاس های فرعی سلامت روان در دانش آموزان باشد.
کلید واژگان: بازی, بومی-محلی, رشد اجتماعی, سلامت روانی, دختران نوجوانThe present study aimed to investigate the effect of native-local games on the female students’ social and psychological development aspects. This study was quasi-experimental with pre-test and post-test design and the control group. Two classes consisting of thirty-five students, aged 12-14 years, were selected via the purposive sampling method and then divided into two experimental (n = 18) and control (n = 17) groups. The native games team did their activities for 12 weeks, one and a half hour per a week. During this period, the control group subjects performed the usual school activities. Data were analyzed using the Mann-Whitney U test and Wilcoxon test. The results showed that in social development and most of its subscales, the native-local games group had a significant improvement over the usual school activities group. However, at the mental health scale, only in terms of the subscale of physical symptoms, there was a significant difference between the two groups. It can be concluded that native-local games can be an easy and indigenous way of improving some aspects of social development and sub-scales of mental health in students
Keywords: Native-local game, Social development, Mental Health, Adolescent Girls -
این پژوهش خودکارآمدی تمرینی و شاخص های بهزیستی را بر اساس جهت گیری های مختلف نسبت به فعالیت ها را در جانبازان و معلولین جسمی-حرکتی مقایسه کرد. 123 نفر از جانبازان و معلولین جسمی- حرکتی در شهرهای ارومیه و تبریز پرسشنامه های خودکارآمدی تمرینی، انگیزه لذت گرایی و فضیلت گرایی برای فعالیت ها، عاطفه مثبت و منفی و سرزندگی ذهنی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که تنها انگیزه فضیلت گرایی با عاطفه مثبت و سرزندگی ارتباط مثبتی داشت. خودکارآمدی تمرینی با بهزیستی فضیلت گرا رابطه مثبت داشت. تفاوت معناداری بین چهار نوع جهت گیری در زندگی در شاخص عاطفه مثبت و سرزندگی وجود داشت. افرادی که دارای میزان بالاتری از فضیلت-گرایی بودند، درجات بالاتری از عاطفه مثبت و سرزندگی ذهنی را به نسبت افرادی که میزان پایین تری از فضیلت گرایی و لذت گرایی (زندگی تهی) داشتند. همچنین افرادی که دارای میزان بالاتری از هر دو فضیلت گرایی و لذت گرایی بودند (زندگی کامل) دارای میزان بالاتری از عاطفه مثبت به نسبت افراد با زندگی تهی هستند. نتایج نقش مهم فضیلت گرایی در بهزیستی جانبازان و معلولین جسمی - حرکتی نشان می دهد، و ترکیب این دو نوع انگیزه می تواند مرتبط با بهزیستی بهینه در این گروه از افراد باشد.
کلید واژگان: فضیلت گرایی, لذت گرایی, خودکارآمدی تمرینی, نظریه خود- مختاری, جانبازان و معلولین جسمی - حرکتیThis study examined the comparison of exercise self-efficacy and indices of well-being based on different orientations to activities among physically-motion disables and veterans. 123 physically-motion disables and veterans filled the questionnaires of exercise self-efficacy, hedonia and eudemonia motives for activities, positive and negative affect and subjective vitality.The results showed that only eudemonia motive positively associated with positive affect and vitality. Exercise self-efficacy positively associated with eudemonic well-being. There were significant differences between different orientation to activities on positive affect and vitality. People whose lives were high in eudemonia had higher degrees of positive affect and vitality than people whose lives in the lower degree of both hedonia and eudemonia (empty life). Also, people whose lives were in both high eudemonia and hedonia (full life) had the higher degree of positive affect than people whose lives in empty life.The finding show of crucial role of eudemonia on well-being among physically-motion disables and veterans, and the combination of hedonia and eudemonia may be associated with optimal well-being.
Keywords: Eudemonia, Hedonia, Exercise Self-Efficacy, Self-Determination Theory, Physically-Motion Disables, Veterans
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.