به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « personality traits » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «personality traits» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • الهه قلیپور، روشنک داوری، پینکی چادها*
    هدف

    کشف دلایل گوناگون گرایش جوانان، به ویژه دختران به انواع مد و جهت بخشی به مسیر انتخاب پوشش مناسب عرف و فرهنگ جامعه، همواره از دغدغه های امروزین کشور است. این مسئله در شهرهای کوچک تر به دلیل قدرت بیشتر عواملی مانند سنت، مذهب و فرهنگ بومی، نسبت به کلان شهرها اهمیت زیادی پیدا می کند؛ لذا هدف این پژوهش تعیین عوامل موثر بر گرایش به مد لباس در دختران است.  

    روش

    این پژوهش کاربردی، توصیفی - پیمایشی است. تاثیر عواملی چون «ویژگی های ظاهری لباس»، «مسائل فرهنگی»، «ویژگی های شخصیتی فرد»، «اعتقادات مذهبی» و «طبقه اجتماعی» را به عنوان نمونه، بر انتخاب نوع لباس جوانان مورد تحلیل قرار داده است. جامعه آماری پژوهش، دختران سنین 15 تا 20 سال شهرکرد بوده و از بین آن ها با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران برای جامعه نامحدود تعداد 384 نفر، به شیوه تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی استفاده گردید.

    یافته ها

    ویژگی های ظاهری و فرم لباس، با ضرب مسیر 3/0، تاثیرگذارترین عامل بوده است. بدین معنی که علی چند تمام تغییرات موجود در جامعه، در نهایت این فرم، رنگ، سبک، دوخت و برش است که مهمترین عامل در تعیین پوشش سطوح تلقی می شود. شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه با 275/0 ضریب مسیر، دومین عامل تاثیرگذار بر انتخاب مد توسط دختران است. سومین عامل تاثیرگذار، با 217/0 ضریب مسیر، ویژگی های شخصیتی فرد بوده است. اعتقادات مذهبی با 186/0 ضریب مسیر، چهارمین عامل تاثیرگذار؛ و طبقه اجتماعی با 139/0 ضریب مسیر آخرین عامل انتخاب مد توسط دختران جوان شهری بوده است.                                          

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد، کلیه عوامل مورد بررسی به ترتیب (ویژگی های ظاهری لباس، شرایط فرهنگی، ویژگی های شخصیتی فرد، اعتقادات مذهبی و طبقه اجتماعی) بر گرایش دختران به مد  لباس تاثیر داشته اند اما ویژگیهای ظاهری دارای بیشترین تاثیر و طبقه اجتماعی کمترین تاثیر را دارند. در نتیجه تصمیمات مناسب سیاستگذاران و عملکرد طراحان لباس در چگونگی ارائه پوشاک مطابق مد به نسل جوان زنان برای ترجیح نمونه های داخلی منطبق با فرهنگ و اعتقادات به محصولات خارجی حائز اهمیت مضاعف است.

    کلید واژگان: مدگرایی, ویژگی های شخصیتی, اعتقادات مذهبی, طبقه اجتماعی, فرهنگ, زنان جوان
    Elaheh Gholipour, Roshanak Davari, Pinky Chadha *
    Introduction

    Discovering the various reasons for the young girls' tendency towards fashion choices, and giving direction to the way of choosing suitable clothing for society, is one of the concerns of the country today. This issue becomes more important in smaller cities due to the greater authority of tradition, religion and local culture factors, compared to big cities. The purpose of this research is to determine the factors affecting fashion trends among girls.

    Methods

    This applied research is descriptive-survey in terms of method. The statistical population of the research was girls aged 15 to 20 years old in Shahrekord city, from whom 384 people were selected as a sample using Cochran's sample size formula for an unlimited population. The research tool was a researcher-made questionnaire; the content and form validity of which was confirmed by experts. Structural equation model and partial least squares approach were used to investigate the research hypotheses.

    Findings

    Appearance characteristics and clothing form, with a coefficient of 0.3, has been the most influential factor. This means that because of all the changes in the society, in the end, it is the form, color, style, sewing and cutting that is considered the most important factor in determining the surface coverage. The cultural conditions governing the society with a path coefficient of 0.275 is the second influencing factor on the choice of fashion by girls. The third influential factor, with a path coefficient of 0.217, was the individual's personality traits. religious beliefs with a path coefficient of 0.186, the fourth influential factor; And the social class with 0.139 path coefficient was the last factor in the choice of help by young urban girls.

    Conclusion

    The results showed that all the investigated factors in order to their effectiveness had an effect on girls' tendency towards fashion.

    Keywords: Fashionism, Personality Traits, Religious Beliefs, Social Class, Culture, Girls
  • تحلیل اثرات سبک فرزند پروری و عمل به باورهای دینی خانواده ها بر ویژگی های فردی و اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان
    محمود مرادی، مجید ضرغام حاجبی*، حسن میرزا حسینی

    هدف از پژوهش حاضر تحلیل اثرات سبک فرزند پروری و عمل به باورهای دینی خانواده ها بر ویژگی های فردی و اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان بود. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی از نوع همبستگی (رگرسیون) است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر قم در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دهند (حدودا 15 هزار دانش آموز دختر و پسر). نمونه آماری پژوهش شامل 375 دانش آموز (با توجه به جدول مورگان) هستند که به صورت خوشه ای- تصادفی انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (1972)، پرسشنامه باورهای مذهبی (1379)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو طراحی شده توسط مک کری و کوستا (1985) مقیاس رشد اجتماعی واینلند و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. روایی پرسشنامه توسط اساتید تایید و پایایی آن ها در حد مطلوبی گزارش شد. برای تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از جداول و نمودارهای توصیفی برای بیان ویژگی های دموگرافیک و توصیفی پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سبک های فرزند پروری و عمل به باورهای دینی خانواده ها بر ویژگی های فردی و اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان تاثیرگذار است. بدین صورت که هر چه سبک های فرزند پروری والدین، از سبک استبدادی به سمت سبک اقتدار منطقی، عملکرد تحصیلی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان بهتر می شود و از سوی دیگر، هر چه باورهای مذهبی دانش آموزان بهتر باشد، عملکرد تحصیلی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان بهتر می شود.

    کلید واژگان: سبک فرزند پروری, باورهای دینی, ویژگی های شخصیتی, رشد اجتماعی, دانش آموزان
    Analyzing the effects of parenting style and practice of religious beliefs of families on individual, social and educational characteristics of students
    Mahmod Moradi, Majid Zargham Hejebi *, Hassan Mirzahosini

    The purpose of this study was to analyze the effects of parenting style and practice of religious beliefs of families on individual, social and educational characteristics of students. This research In terms of purpose, is Practical And in implementation method, is Descriptive in type of correlation (Regression). The statistical population of this study includes all second year high school students in Qom in the academic year 1399-99 (approximately 15 thousand male and female students). The statistical sample of the study includes 375 students (according to Morgan table) who were selected and studied in a cluster-random manner. The research instruments included Bamrind (1972) Parenting Styles Questionnaire, Religious Beliefs Questionnaire (2000), Neo Personality Traits Questionnaire designed by McCrery and Costa (1985), The Wieland Social Development Scale, and Pham & Taylor (1999) Academic Performance Questionnaire. The validity of the questionnaire was confirmed by the professors and their reliability was reported to be satisfactory. To analyze the data in the descriptive statistics section, descriptive tables and graphs were used to express the demographic and descriptive characteristics of the research. The results of the present study showed that parenting styles and practice of religious beliefs of families affect the individual, social and educational characteristics of students. Thus, the better the parenting styles of the parents, from the authoritarian style to the logical authority style, the better the students 'academic, social and academic performance, and on the other hand, the better the students' religious beliefs, the better the academic performance. Students' social and educational conditions improve.

    Keywords: Parenting Style, Religious Beliefs, Personality Traits, Social Development, Students
  • محمود مرادی، مجید ضرغام حاجبی*، حسن میرزا حسینی

    هدف از پژوهش حاضر تحلیل اثرات سبک فرزند پروری و عمل به باورهای دینی خانواده ها بر ویژگی های فردی و اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان با توجه به نقش میانجی رسانه ها بود. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی از نوع همبستگی (رگرسیون) است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر قم در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دهند (حدودا 15 هزار دانش آموز دختر و پسر). نمونه آماری پژوهش شامل 375 دانش آموز (با توجه به جدول مورگان) هستند که به صورت خوشه ای- تصادفی انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (2010)، پرسشنامه باورهای مذهبی (1379)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو طراحی شده توسط مک کری و کوستا (2012) مقیاس رشد اجتماعی واینلند، پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) و پرسشنامه محقق ساخته استفاده از رسانه های جمعی بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در سطح 99/0، سبک های فرزند پروری و عمل به باورهای دینی خانواده ها و رسانه بر ویژگی های فردی و اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان تاثیرگذار است و با توجه به آنکه مقادیر به دست آمده از آزمون سوبل بیشتر از 96/1 می باشد و در سطح اطمینان 95/0 معنی دار می باشد، می توان نتیجه گرفت که متغیر رسانه به عنوان متغیر میانجی بین متغیرهای عنوان شده عمل می کند.

    کلید واژگان: سبک فرزند پروری, باورهای دینی, ویژگی های شخصیتی, رشد اجتماعی, دانش آموزان
    Mahmod Moradi, Majid Zargham Hejebi *, Hassan Mirzahosini

    The purpose of the current research was to analyze the effects of parenting style and adherence to religious beliefs of families on the individual, social and academic characteristics of students, considering the mediating role of the media. This research is descriptive of the correlation (regression) type in terms of its purpose, application and method. The statistical population of this research includes all the students of the second year of high school in Qom in the academic year 2018-2019 (about 15 thousand male and female students). The statistical sample of the research includes 375 students (according to Morgan's table) who were randomly selected and examined. Research tools include Baumrind's parenting styles questionnaire (2010), religious beliefs questionnaire (2019), neo personality characteristics questionnaire designed by McCree and Costa (2012), Vineland social development scale, Pham and Taylor's academic performance questionnaire (1999) and researcher-made questionnaire. It was the use of mass media. The results of the present research showed that at the level of 0.99, parenting styles and adherence to the religious beliefs of families and the media have an effect on the individual, social and academic characteristics of students, and considering that the values obtained from the Sobel test are more than is 1.96.

    Keywords: Parenting Style, Religious Beliefs, Personality Traits, Social Development, Students
  • عباس قائد امینی هارونی، رضا ابراهیم زاده دستجردی*، مهرداد صادقی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق تعارض کار- خانواده و ویژگی های شخصیتی بود.

    روش

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحداصفهان(خوراسگان) به تعداد 660 نفرتشکیل دادند که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران، 244 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی هافستد(2001)، پرسشنامه استاندارد رفتارهای انحرافی در محیط کار بنت و رابینسون(2000)، پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون(2002) و پرسشنامه استاندارد ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کری(1992) بودند که روایی آنها بر اساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی بررسی و پس از اصلاحات لازم تایید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 85/0، 89/0 و 81/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی، مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد.

    یافته ها

    فرهنگ سازمانی از طریق تعارض کار- خانواده بر رفتارهای انحرافی در محیط کار، با ضریب 170/0 و از طریق ویژگی های شخصیتی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار، با ضریب 130/0 تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین فرهنگ سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار، با ضریب 200/0 تاثیر مثبت و معناداری دارد.

    نتیجه گیری

    رفتارهای انحرافی در محیط کار به دلیل تاثیر آنها، یک مسئله مهم برای دانشگاه است؛ زیرا رفتارهای شهروندی سازمانی را تضعیف می کنند، بهره وری را کاهش می دهند و پدیده هایی مانند غیبت و کناره گیری کارکنان را افزایش می دهند. بنابر این، این رفتارها باید توسط سازمانها و مدیران به درستی مدیریت شوند. عوامل تاثیرگذار بر این رفتارها نیز فرهنگ سازمانی، تعارض کار- خانواده و ویژگی های شخصیتی بوده است.

    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, رفتارهای انحرافی در محیط کار, تعارض کار- خانواده, ویژگی های شخصیتی
    Abbas Ghaedamini Harouni, Reza Ebrahimzadeh Dastjerdi *, Mehrdad Sadeghi Dah Cheshmeh
    Aim

    The main purpose of this study is to investigate the impact of organizational culture on deviant behaviors in the workplace through work-family conflict and personality traits.

    Method

    The current research is applied in terms of its purpose and descriptive in terms of correlational data collection.The statistical population of the present study was made up of all the employees of the Isfahan Islamic Azad University (Khorasgan) in the number of 660 people, 244 people were selected as a sample through the Cochran sampling formula through the stratified sampling method proportional to the size, the research tool was the Hofstede standard organizational culture questionnaire (2001). and the standard questionnaire of deviant behaviors in the workplace by Bennett and Robinson (2000) and the questionnaire of work-family conflict by Carlson (2002) and the standard questionnaire of personality characteristics by McCrae and Costa (1992) that the validity of the questionnaires was based on content validity using the opinion The experts were formally examined based on the views of a number of the statistical community and the structure was examined by factor analysis method and after the necessary terms, validity was confirmed and on the other hand, the reliability of the questionnaires was determined by Cronbach's alpha method, respectively (0.88), (85) (0.0), (0.89) and (0.81) were estimated.Data analysis was done at an inferential level including structural equation modeling.

    Results

    The results of the research showed that organizational culture has a positive and significant effect on deviant behaviors in the workplace through work-family conflict, and the coefficient of this effect was 0.170, and it has a positive and significant effect on deviant behaviors in the workplace through personality traits. The coefficient of this effect was 0.130 and also organizational culture has a positive and significant effect on deviant behaviors in the work environment, which the coefficient of this effect was 0.200.

    Conclusion

    Deviant behaviors in the workplace are an important issue for universities because of their impact, because they weaken organizational citizenship behaviors, reduce productivity, and increase phenomena such as absenteeism and employee withdrawal.Therefore, these behaviors must be properly managed by organizations and managers, and organizational culture, work-family conflict, and personality traits have been among the factors influencing these behaviors.

    Keywords: Organizational Culture, Deviant Behaviors In The Workplace, Work-Family Conflict, Personality Traits
  • اسدالله مالکی، تورج هاشمی*، عباس بخشی پور رود سری
    زمینه و هدف

    بررسی رفتارهای پرخطر از بعد نتایجی که برای رشد روانی، زندگی، سلامت، رشد اجتماعی و موفقیت تحصیلی نوجوانان دارد، دارای جایگاه ویژه ای است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ویژگی های سرشتی شخصیت و گرایش به رفتارهای پرخطر با واسطه گری تنظیم هیجان بود.

     روش پژوهش:

     پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و روش اجرای پژوهش توصیفی-هم بستگی از نوع روش مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر ارومیه در سال تحصیلی 1402_1401 (11500N=) بودند که 372 نفر از آنان به روش کلاین (2010) براساس تعداد متغیرهای مشاهده شده (20) و تخصیص ضریب 20 برای هر متغیر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه سرشت و منش کلنینجر و همکاران (1994)؛ تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران (1397) استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد، نوجویی و پاداش وابستگی بر تنظیم هیجان منفی و گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. نوجویی بر تنظیم هیجان مثبت تاثیر مستقیم منفی و معنی دار دارد. آسیب پرهیزی و پشت کار بر تنظیم هیجان مثبت تاثیر مستقیم مثبت و معنی دار و بر تنظیم هیجان منفی تاثیر مستقیم منفی و معنی دار دارند. آسیب پرهیزی بر گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیر مستقیم منفی و معنی دار دارد. تنظیم هیجان مثبت بر گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیر مستقیم منفی و معنی دار دارد. تنظیم هیجان منفی بر گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. نوجویی و پاداش وابستگی از طریق تنظیم هیجان مثبت و منفی بر گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیر غیرمستقیم مثبت و معنی داری دارند. آسیب پرهبزی و پشت کار از طریق تنظیم هیجان مثبت و منفی بر گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیر غیرمستقیم منفی و معنی داری دارند.

    نتیجه گیری

    بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در راستای کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان باید نقش ویژگی های سرشتی شخصیت و راهبردهای تنظیم هیجان را مورد توجه قرار داد.

    کلید واژگان: ویژگی های سرشتی, تنظیم هیجان, گرایش به رفتارهای پرخطر, نوجوانان
    Asadollah Maleki, Touraj Hashemi *, Abbas Bakhshipour Rodsari
    Background and Purpose

    Investigating risk-taking behaviors from the perspective of their consequences for adolescents’ psychological development, life, health, social growth, and academic success holds a special place. Therefore, the present study aims to investigate the impact of personality traits and risk-taking behaviors mediated by emotion regulation.

    Method

    The present study is applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of research method using structural equation modeling. The statistical population of the study was all male, high school students in Urmia city in the academic year 2022-2023 (N = 11500), of whom 372 were selected using the Cochran (2010) method based on the number of observed variables (20) and allocation of a coefficient of 20 for each variable using a multi-stage cluster sampling method. To collect the data, the Cloninger and colleagues (1994) Temperament and Character Inventory (TCI), the Garnefski et al. (2001) Emotion Regulation Questionnaire, and the Zadeh Mohammadi et al. (1397) Risk-Taking Behaviors Questionnaire were used.

    Findings

    The results showed that novelty-seeking and reward dependence have a direct positive and significant impact on negative emotion regulation and risk-taking behaviors. Novelty-seeking has a direct negative and significant impact on positive emotion regulation. Harm avoidance and persistence have a direct positive and significant impact on positive emotion regulation and a direct negative and significant impact on negative emotion regulation. Harm avoidance has a direct negative and significant impact on risk-taking behaviors. Positive emotion regulation has a direct negative and significant impact on risk-taking behaviors. Negative emotion regulation has a direct positive and significant impact on risk-taking behaviors. Novelty-seeking and reward dependence have an indirect positive and significant impact on risk-taking behaviors through positive and negative emotion regulation. Harm avoidance and persistence have an indirect negative and significant impact on risk-taking behaviors through positive and negative emotion regulation.

    Conclusion

    Therefore, it can be concluded that to reduce the tendency towards risk-taking behaviors in adolescents, the role of personality traits and emotion regulation strategies should be considered

    Keywords: Personality Traits, Emotion Regulation, Risk-Taking Behaviors, Adolescents
  • صیاد حقی، ناهید زینی حسنوند*، محسن رازانی
    هدف و زمینه

    هدف از پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری روابط علی بین ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با روابط فرازناشویی و اثر میانجی مصرف رسانه در شهروندان تهرانی بود.

    روش پژوهش:

     این پژوهش از حیث هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از حیث زمانی از نوع پژوهش های مقطعی و به لحاظ روش پژوهش هم بستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بوده است. جامعه هدف، کلیه افراد متاهل شهر تهران که در سال 1402-1403 بوده اند که در شش ماهه اول سال، یکی از زوجین به دلیل داشتن روابط فرازناشویی همسر خود به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی شهر تهران مراجعه داشته اند. افراد نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به این صورت که ابتدا 50 مرکز در تهران شناسایی شدند و از بین این 50 مرکز 30 مرکز به طور تصادفی انتخاب و از هر مرکز 18 نفر از مراجعان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در مجموع 540 نفر انتخاب شدند؛ برای اندازه گیری روابط فرا زناشویی، ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت، عزت نفس و مصرف رسانه ای به ترتیب از پرسش نامه تمایل به پیمان شکنی دریگوتاس و همکاران (1999)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی نئو، پرسش نامه احساس امنیت (2009)، پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسش نامه مصرف رسانه ای محمودیان کوچانی اصفهانی و مقدس (1394) استفاده شد. 

    یافته ها

    بر اساس نتایج به دست آمده در این مدل، متغیر ویژگی های شخصیتی بیش ترین اثر کل (27/0-) را بر میزان روابط فرازناشویی به طور مستقیم بر عهده دارد. متغیر ویژگی های شخصیتی اثر کل (27/0-) به شیوه معکوس (مستقیم) بر میزان روابط فرازناشویی نشان داد. متغیراحساس امنیت اثر کل (22/0-) به شیوه معکوس (مستقیم) بر میزان روابط فرازناشویی دارد. بر اساس مدل ارائه شده در این مطالعه واریانس متغیر روابط فرا زناشویی به اندازه 821/0=  تبیین شد. به طور کلی 82 درصد واریانس روابط فرازناشویی بر اساس متغیر ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با نقش واسطه ای مصرف رسانه ای پیش بینی شده است. در نهایت مدل سازی معادله ساختاری پژوهش نیز نشان می دهد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بوده و داده های تجربی این پژوهش از مدل مفهومی حمایت می کند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با نقش میانجی مصرف رسانه ای توان پیش بینی روابط فرازناشویی را دارد.

    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, احساس امنیت, روابط فرازناشویی, عزت نفس, مصرف رسانه
    Sayyad Haghi, Nahaid Zeini Hasanvand *, Mohsen Razani
    Background and Purpose

    The present study aimed to model the structural relationships between personality traits, security feelings, self-esteem, and extramarital relationships, as well as the mediating impact of media consumption among Tehran citizens.

    Method

    The present study is of applied type and in terms of timing has been of periodical type, and employed a correlational design based on structural equation modeling. The target population consisted of all married individuals in Tehran from 2023 to 2024 who referred to private and state counseling centers in the first six months of the year and sought counseling due to their spouse's extramarital affairs. A multistage random cluster sampling method was used to select samples. In this way, first of all, 50 centers in Tehran were identified, and from among these 50 centers, 30 counseling centers were randomly selected, in every center, 18 clients were selected as statistical samples. Altogether, 540 participants were selected. To  assess extramarital affairs; personality traits, security feelings, self-esteem, and media consumption rate; various questionnaires were used: The Commitment Violation Scale (CVD) by Drigotas et al. (1999) to assess extramarital relationships; The NEO Personality Inventory (NEO-PI) to assess personality traits; The Security Scale (2009) to assess security feelingThe Rosenberg Self-Esteem Scale (1965) to assess self-esteem; The Media Consumption Questionnaire by Mahmoudian, Koochani Isfahani, and Moghaddas (2015) to assess media consumption.

    Findings

    The results achieved via using the model indicated that personality traits had the most significant overall impact (-0.27) on extramarital relationships. The variable of personality traits showed a total impact (-0.27) in a reverse manner (direct) had an impact on extramarital affairs. The variable of security total impact (-0.22) reversely (direct) impacted the extramarital relationships.  Based on the model introduced in this research, the variance in extramarital relationships demonstrated an R-squared value of 0.821. In general, 82% of the variance of extramarital relationships has been forecasted based on the relationship between the variables of personality traits, security feelings, self-esteem; and media consumption rate. Finally, the structural equation modeling also confirmed the goodness of fit of the model, and experimental data of the research supports the conceptual model.

    Conclusion

    The study findings suggest that personality traits, security feelings, and self-esteem mediated by media consumption may predict extramarital relationships

    Keywords: Personality Traits, Security Feeling, Extramarital Relationships, Self-Esteem, Media Consumption
  • آرزو سازگار، حسین کدخدا*، نرگس هاشمی زاده نهی
    مقدمه

    نقش اثرگذار منابع انسانی در سازمانهای مدرن روزبه روز بیشتر می شود. عملکرد و کیفیت شغلی افراد نه تنها به شایستگیهای کارکنان بلکه به رضایت شغلی آنان نیز بستگی دارد. برای کار موثر، کارگر باید سالم و راضی باشد و رضایت شغلی بالا منجر به بهره وری بیشتر کارکنان در سازمانها می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی مدیران با رضایت شغلی و سلامت روان در کارکنان سازمان بهزیستی خراسان رضوی بود.

    روش

    روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام کارکنان و مدیران سازمان بهزیستی استان خراسان رضوی به تعداد 44 نفر مدیر و 1267 نفر کارکنان است که از این میان تعداد 24 نفر مدیر و 132 نفر از کارکنان به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رضایت شغلی، سلامت روان و پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت NEO بودند. داده های پژوهش از طریق همبستگی پیرسون، رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند.

    یافته ها

    بین رضایت شغلی با گشودگی به تجربه، توافق پذیری و سازگاری و باوجدان بودن رابطه ای مثبت و با روان رنجور خویی رابطه ای منفی وجود دارد. همچنین بین نبود سلامت روان با گشودگی به تجربه، توافق پذیری و سازگاری و باوجدان بودن رابطه ای منفی و با روان رنجور خویی رابطه ای مثبت وجود دارد. همچنین، روان رنجور خویی و انعطاف پذیری مدیران پیش بین رضایت شغلی کارکنان و گشودگی به تجربه و توافق پذیری و سازگاری مدیران پیش بین منفی عدم سلامت روان کارکنان بودند.

    بحث:

     می توان بیان کرد که مدیران مانند والدین در خانواده هستند و شخصیت، رفتار و عملکرد آنان می تواند نقش بسزایی در بهره وری کارکنان داشته باشد؛ بنابراین، توجه به ویژگیهای شخصیتی و رفتاری افراد در انتخاب جایگاه مدیریت در سازمانها ضروری است.

    کلید واژگان: رضایت شغلی, سلامت روان, کارکنان, مدیران, ویژگیهای شخصیتی
    Arezoo Sazegar, Hossein Kadkhoda*, Narges Hashemizadeh Nahi
    Introduction

    The performance and job quality of people depends not only on the competencies of the employees but also on their job satisfaction. For effective work, the worker must be healthy and satisfied, and high job satisfaction leads to greater employee productivity in organizations.

    Method

    This study employed a descriptive correlational design. The statistical population includes all the employees and managers of the Social Welfare Organization of Khorasan Rzavi Province, 44 managers and 1267 employees, of which 24 managers and 132 employees were selected through stratified random sampling. The instruments in this study include job satisfaction and mental health questionnaires, and the NEO Personality Inventory Test (the big five). Research data were analyzed through Pearson correlation, regression, and using SPSS-21 software.

    Findings

    The results showed that there is a positive relationship between job satisfaction and openness to experience, agreeableness, adaptability, and conscientiousness. There is also a negative relationship between the lack of mental health and neuroticism. Furthermore, there is a negative relationship between lack of mental health and openness to experience, agreeableness, adaptability, and conscientiousness. Moreover, there is a positive relationship between lack of mental health and neuroticism. The results also showed that managers’ neuroticism and flexibility were predictors of employees’ job satisfaction, and managers’ openness to experience and agreeableness and adaptability were negative predictors of employees’ mental health.

    Discussion

    It can be said that managers are like parents in the family, and their personality, behavior and performance can play a significant role in the productivity of employees, therefore, it is necessary to pay attention to the personality and behavioral characteristics of people in choosing management positions in organizations.

    Keywords: Job Satisfaction, Mental Health, Employees, Managers, Personality Traits
  • نقش میانجی خود - تمایزیافتگی والدین در رابطه میان همبسته ویژگی های شخصیتی و خطرپذیری نوجوانان
    هیوا فتاحی، مهران فرهادی*، حسین محققی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی معادلات ساختاری ویژگی‎های شخصیتی والدین با میانجی‎گری خود - تمایزیافتگی عاطفی و تاثیر این دو مولفه بر خطرپذیری فرزندان نوجوان آنها طراحی و اجرا شد.

    روش و مواد

    پژوهش حاضر ازنظر روش گردآوری داده‎ها توصیفی با طرح مدل یابی معادلات ساختاری است و با هدف تعیین رابطه بین ویژگی‎های شخصیتی والدین و خطرپذیری نوجوانان آنان با میانجی‎گری سطوح تمایز یافتگی خود والدین طرح ریزی شده است. روش آماری در بخش آمار توصیفی همبستگی و در بخش آمار استنباطی از رگرسیون و روش تجزیه و تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان 16 الی 19 ساله شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس سطح شهر مریوان و روش نمونه گیری خوشه‎ای تصادفی گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده تمایز یافتگی خود  اسکورن (Skowron, 1998)، پرسشنامه شخصیت نئو فرم کوتاه (Costa& McCrae, 1992) و پرسشنامه خطرپذیری محمد خانی 1388 (IARS) برای جمع آوری اطلاعات مربوط به خطرپذیری نوجوانان استفاده شد.

    یافته‎ ها: 

    ویژگی‎های شخصیتی والدین بر خطرپذیری از جانب نوجوانان آنها تاثیرگذار بوده است (42/5 t=،133/0 β=) و (05/0P<). ارتباط منفی خود - تمایزیافتگی والدین با خطرپذیری نوجوانان نیز معنی‎دار است (99/3 t=،038/0- β=) و (05/0P<). ارتباط ویژگی‎های شخصیتی والدین با خطرپذیری نوجوانان آنها از طریق متغییر میانجی خود - تمایزیافتگی والدین نیز با ضرایب تی و بتای (70/4 t=294/0- β=) و در سطح (05/0P<) معنی‎دار برآورد شد.

    نتیجه گیری: 

    پژوهش نشان داد که بین عامل روان آزرده خویی والدین و خطرپذیری در نوجوانان ارتباط مثبت و بین عوامل توافق پذیری و وجدان گرایی والدین و خطرپذیری نوجوانان ارتباط منفی معنی داری وجود دارد. همچنین هرچه والدین خود - تمایزیافتگی عاطفی بیشتری داشته باشند نوجوانان آنها خطرپذیری کمتری نشان می‎دهند. پیشنهاد می شود نقش پایگاه اجتماعی والدین در خطرپذیری نوجوانان آنان نیز مورد بررسی قرار گیرد.

    کلید واژگان: خود - تمایزیافتگی, خطرپذیری, ویژگی ‎های شخصیت
    The Mediating Role of Parental Self-differentiation in the Relationship between Personality Traits and Risk-taking in Adolescents
    Hiva Fattahi, Mehran Farhadi*, Hosain Mohagheghi
    Objective

    This Paper was implemented to design the SEM of parents' personality traits with the mediation of emotional differentiation and the effect of these two components on the risk-taking of their teenage children.

    Method and Materials: 

    The current Paper is descriptive with structural equation modeling in terms of data collection method, and it is designed to determine the relationship between parents' personality traits and their teenagers' risk-taking through the mediation of parents' levels of differentiation. The descriptive statistical method was correlation and in the inferential statistics section of regression and structural equation analysis method. The statistical population of the research was 16-19-year-old students studying at the second secondary level in Marivan City, and random cluster sampling was used. Research tools including the revised Skowron Self-Differentiation Questionnaire (Skowron, 1998), the Short Form Neo Personality Questionnaire (Costa & McCrae, 1992), and the Mohammad Khani Risk Taking Questionnaire 1388 (IARS) were used to collect information related to adolescent risk-taking.

    Findings

    The personality characteristics of parents have an effect on risk-taking by their teenagers (t=5.42, β=0.133) and (P<0.05). The negative relationship between parents' self-differentiation and adolescents' risk-taking is also significant (t=3.99, β=-0.038) and (P<0.05). The relationship between parents' personality traits and their adolescents' risk-taking through the mediating of parents' self-differentiation Factor was also estimated to be significant with t and beta coefficients (β=-0.294, t=4.70) and at the level (P<0.05).

    Conclusion

    According to the Findings there is a positive relationship between parental neuroticism and risk-taking in teenagers, and a significant negative relationship between parents' agreeableness and conscientiousness and teenagers' risk-taking. Also, the more emotional differentiation parents have, the less risky their teenagers are.

    Keywords: : Self-Differentiation, Risk-Taking, Personality Traits
  • انسیه قربانی*، جوانشیر اسدی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی، سلامت روان، و هیجان خواهی بین نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی بود.

    روش

    روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر گرگان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از این بین، 200 نفر در دو گروه نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد (100 نفر) و نوجوانان دارای والدین غیر وابسته به مواد (100 نفر) به روش نمونه ‎گیری‎ هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه ‎های سلامت روان، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی، و مقیاس هیجان خواهی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.

    یافته ‎ها: 

    نتایج نشان داد بین دو گروه نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی در نمرات ویژگی های شخصیتی (مولفه‎ های روان رنجوری، انعطاف ‏پذیری، دلپذیربودن، و مسیولیت ‎پذیری)، سلامت روان، و هیجان خواهی تفاوت معنادار وجود داشت. نوجوانان دارای والدین عادی نسبت به نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد، نمرات انعطاف ‎پذیری، دلپذیربودن، مسیولیت‎ پذیری، سلامت روان، و هیجان خواهی بیشتر و در خرده‎ مقیاس روان رنجوری نمره کمتری را کسب کردند. بین دو گروه در برون گرایی تفاوت معنادار وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج، والدین وابسته به مواد با مشکلات و مسایلی روبرو هستند که بی ‎سامانی‎هایی را در ساختار خانواده ایجاد می‎ کنند. آنان با نظارت ناکافی، بی ‎کفایتی، و بی‎ توجهی به نیازهای ضروری فرزندان، زمینه بروز مشکلات شخصیتی در فرزندان نوجوان و جوان خود ایجاد می کنند. همچنین، ابتلا به مشکلات مرتبط با سلامت روان و هیجان ‎خواهی به طور خاص یک پیش بینی کننده مهم برای نوجوانانی است که دارای والدین وابسته به مواد می باشند.

    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, سلامت روان, هیجان خواهی, اعتیاد
    Ensieh Gorbani*, Javanshir Asadi
    Objective

    The present study aimed to compare personality traits, mental health, and sensation seeking between adolescents with substance-dependent and normal parents.

    Method

    The present study method was causal-comparative. The research statistical population included all high school students in the city of Gorgan during the academic year 2021-2022. Among them, 200 people were selected and assigned to two groups of adolescents with substance-dependent (n=100) and adolescents with non-substance-dependent parents (n=100) by purposive sampling method, and responded to the general health questionnaire, the five factor inventory, and the sensation seeking scale. Multivariate analysis of variance (MANOVA) was used to analyze the data.

    Results

    The results showed that there was a significant difference in the scores of personality traits (components of neuroticism, openness, agreeableness, and conscientiousness), mental health, and sensation seeking between the two groups of adolescents with substance-dependent and normal parents. Adolescents with normal parents scored higher in openness, agreeableness, conscientiousness, mental health, and sensation seeking, and scored lower in the neuroticism subscale than adolescents with substance-dependent parents. There was no significant difference between the two groups in extroversion.

    Conclusion

    Based on the results, substance-dependent parents face problems and issues that create disturbances in the family structure. With insufficient supervision, incompetence, and inattention to the essential needs of their children, they create the basis for the incidence of personality problems in their adolescent and young children. Also, suffering from problems related to mental health and sensation seeking is particularly an important predictor for adolescents with substance-dependent parents.

    Keywords: Personality traits, Mental health, Sensation seeking, Addiction
  • شیما پرندین*

    هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس بر اساس صفات شخصیت و تاب آوری در زنان قربانی خشونت خانگی شهر کرمانشاه می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع روش تحقیق توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش مورد نظر را کلیه زنان حاشیه نشین شهر کرمانشاه تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 156 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های مقیاس نشانگان استرس سید خراسانی و صدقیانی (1377)، فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی نیو (NEO-FFI)، کاستا و مک کری(1985) و مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بین آنان توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با توجه به فرضیه تحقیق، از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج نشان داد که صفات شخصیت و تاب آوری در زنان قربانی خشونت می تواند آسیب پذیری در برابر استرس را در آنها پیش بینی کند. لذا پیشنهاد می شود در حاشیه های شهر به دلیل مشکلات عدیده مانند فقر و اعتیاد زنان مورد حمایت اجتماعی بیشتری قرار بگیرند و مهارت های تاب آوری در آنها آموزش داده شود تا آسیب پذیری در برابر استرس کاهش پیدا کند.

    کلید واژگان: استرس, صفات شخصیت, خشونت, تاب آوری, زنان حاشیه نشین
    Shima Parandin *

    The aim of this study was to predict vulnerability to stress based on personality traits and resilience in women victims of domestic violence in Kermanshah. The present research is applied in terms of purpose and is a descriptive-survey correlational research method. The statistical population of the study consists of all marginalized women in Kermanshah. Using cluster sampling method, 156 people were selected as the sample. The NEO-FFI by Costa and McCray (1985) and the Connor and Davidson (2003) resilience scale were distributed among them. Pearson correlation and multiple regression analysis were used to analyze the data in this study according to the research hypothesis. The results showed that personality traits and resilience in women victims of violence can predict their vulnerability to stress. Therefore, it is suggested that in the suburbs due to many problems such as poverty and addiction, women should be given more social support and resilience skills should be taught to reduce vulnerability to stress.

    Keywords: Stress, Personality traits, Violence, resilience, Women
  • مجید اصغرزاده، محمدرضا اخی *

    نوشتار حاضر با هدف بررسی رابطه میان ویژگی های شخصیتی با تاب آوری در کارکنان مشاغل اطلاعاتی- امنیتی انجام شده است. برای این منظور این سوال مطرح گردید که در کارکنان موردنظر بین این دو متغیر چه ارتباطی وجود دارد؟ با توجه به ماهیت سوال های پژوهشی از روش تحقیق همبستگی استفاده شد. نمونه آماری کارکنان، به روش افراد در دسترس تعداد 89 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به سوالات پرسش نامه های سنجش صفات پنج گانه شخصیتی (NEO) و تاب آوری کانر و دیویدسون جواب دادند. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار 23SPSS و روش ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. تحلیل نتایج هریک از فرضیه های فرعی نشان داد که بین دو متغیر ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی و تاب آوری ضریب (35.) به دست آمد که ضریب محاسبه شده در سطح 99% معنی دار است. بین دو متغیر ویژگی شخصیتی روان رنجوری و تاب آوری ضریب (17.-) به دست آمد که این مقدار ضریب محاسبه شده به لحاظ آماری معنی دار نبود. بین دو متغیر ویژگی شخصیتی برون گرایی و تاب آوری ضریب (23.) به دست آمد که این میزان در سطح 95/ معنی داراست. بین دو متغیر ویژگی شخصیتی سازگاری و تاب آوری ضریب (10.) به دست آمد که ضریب محاسبه شده هرچند گویای ارتباط مثبت بین دو متغیر است؛ ولی به لحاظ آماری معنی دار نبود. بین ویژگی شخصیتی بازبودن به تجربه و تاب آوری در کارکنان مشاغل اطلاعاتی- امنیتی ارتباط معنی داری وجود دارد (37.) که این میزان نیز در سطح 99/ معنی داراست. نتایج تجزیه وتحلیل کلی نیز نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و تاب آوری در کارکنان مشاغل اطلاعاتی- امنیتی ارتباط معنی داری وجود دارد (36.) نتیجه کلی این است که با توجه به شرایط خاص مشاغل اطلاعاتی- امنیتی تاب آوری متغیر مهمی در سازگاری محسوب می شود و برخی ویژگی های شخصیتی نیز با تاب آوری مرتبط هستند

    کلید واژگان: شخصیت, ویژگی های شخصیتی, تاب آوری, کارکنان مشاغل اطلاعاتی- امنیتی
    Mohamadreza Akhi *, Majid Asgharzadeh

    The purpose of this study is to investigate the relationship between personality traits and resilience in intelligence-security personnel. For this purpose, this question was raised that what is the relationship between these two variables in the employees in question. According to the nature of the research questions, the correlational research method was used. The statistical sample of employees was selected by the method of available people, which was a number of 89 people. The participants answered the questions of the five personality traits (NEO) and Connor and Davidson resilience questionnaires. After collecting the data, they were analyzed using SPSS 23 software and Pearson's correlation coefficient method. The analysis of the results of each of the sub-hypotheses showed that a coefficient (35.) was obtained between the two variables of personality traits of conscientiousness and resilience, which is significant at the 99% level. A coefficient (-17.) was obtained between the two variables of neuroticism and resilience, which was not statistically significant. Between the two personality variables of extroversion and resilience, the coefficient (23.) was obtained, which is significant at the level of 95. Between the two variables of personality characteristics, the coefficient of compatibility and resilience was obtained (10.) that the calculated coefficient, although it indicates a positive relationship between the two variables; But it was not statistically significant. There is a significant relationship between the personality trait of openness to experience and resilience in intelligence-security personnel (37.) and this level is also significant at the aformentioned level. The results of the general analysis also showed that there is a significant relationship between personality traits and resilience in intelligence-security personnel (36.) The general result is that according to the specific conditions of intelligence-security jobs, resilience is an important variable in adaptation and some personality traits are also related to resilience

    Keywords: Personality, Personality Traits, Resilience, Employees Of Intelligence-Security Jobs
  • مهتاب داوری چگنی، کورش گودرزی*

    عوامل پدیدآیی خانواده سالم گوناگون و شناسایی همبسته های شادکامی همسران به عنوان نمودی از این سلامت نقش بسزایی در تدوین راهبردهای اجتماعی متمرکز بر بهبود کارکرد خانواده دارد. هدف از پژوهش حاضر برآورد شادکامی بر پایه هوش معنوی و ویژگی های شخصیت بود. پژوهش توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه آموزگاران خانم متاهل مقطع پیش دبستانی شهرهای خرم آباد و دوره چگنی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 102 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها دربرگیرنده پرسشنامه های شادکامی آرگیل (Argyle, 1989)، هوش معنوی (King, 2008) و ویژگی های شخصیتی مک کری و کاستا (McCrae and Costa, 1985) بودند. تحلیل داده ها با به کارگیری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که میان مولفه بسط هشیاری هوش معنوی و ویژگی های شخصیتی برونگرایی و وظیفه شناسی با شادکامی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد از میان مولفه های هوش معنوی، مولفه بسط هوشیاری، برآورد کننده نیرومندتری برای شادکامی بوده و حدود 09/0 از واریانس نمرات آن را تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان خرده ویژگی های شخصیت، برونگرایی و وظیفه شناسی، برآورد کننده های نیرومندتری برای شادکامی بوده و به ترتیب حدود 29/0 و 21/0 درصد از واریانس نمرات آن را تبیین می نمایند. نتایج به دست آمده نشان داد که مولفه های هوش معنوی و ویژگی های شخصیت آموزگاران پیش دبستانی در شادکامی آنان نقش دارند. ازاین رو جهت بهبود سطح شادکامی، می توان به ارزیابی و آموزش مولفه های هوش معنوی پرداخت و توجه ویژه ای به ویژگی های شخصیتی داشت.

    کلید واژگان: زنان, شادکامی, ویژگی های شخصیت, هوش معنوی
    Mahtab Davari Chegani, Kourosh Goodarzi*
    Background

    The purpose of this research was to estimate happiness based on religious beliefs, spiritual intelligence, and personality traits.

    Method

    The current research is quantitative and fundamental and was carried out using the correlation analysis method. The statistical population included all married female preschool teachers in Khorram Abad and Dora Chegani cities, 102 of whom were selected as a sample using the available sampling method. Data collection tools included Argyle's happiness (1989), King's (2008) spiritual intelligence, and McCrae and Costa's (1985) personality traits. Data analysis was done using Pearson's correlation coefficient and multiple regression analysis. The

    results

    The results of the correlation coefficient showed that there is a direct and significant relationship between the component of developing awareness of spiritual intelligence and the personality traits of extroversion and conscientiousness with happiness. The results of multiple regression analysis showed that among the components of spiritual intelligence, the expansion of consciousness component is a stronger estimator for happiness and explains about 0.09 of the variances of its scores. Also, the results of multiple regression analysis showed that among the sub-characteristics of personality, extroversion, and conscientiousness are stronger estimators for happiness and explain about 0.29 and 0.21 percent of the variance of its scores, respectively.

    Conclusion

    The obtained results showed that the components of spiritual intelligence and personality traits of preschool teachers play a role in their happiness. Therefore, in order to improve the level of happiness, it is possible to assess and train the components of spiritual intelligence and pay special attention to personality traits.

    Keywords: happiness, personality traits, religious beliefs, spiritual intelligence, women
  • راضیه السادات مکیان، سمیرا کرمی، انسیه آبکار

    پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان بر اساس ویژگی های شخصیتی و ناگویی هیجانی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی از نوع پیش بین بوده است و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان متاهل خانه دار شهر یزد بود که تعداد 333 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، سنجش صفات پنج گانه شخصیتی (NEO) و مقیاس کیفیت زناشویی باسبی و همکاران (RDAS) صورت گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی برون گرایی، وظیفه شناسی و تجربه پذیری به طور مثبت و روان آزرده خویی و ناگویی هیجانی به طور منفی قابلیت پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان را دارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ویژگی های شخصیتی برون گرایی، روان آزرده خویی، وظیفه شناسی، تجربه پذیری و ناگویی هیجانی قابلیت پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان خانه دار را دارند.

    کلید واژگان: کیفیت روابط زناشویی, ناگویی هیجانی, ویژگی های شخصیتی
    Raziyeh alsadat Makiyan, samira karami, ensiyeh abkar

    The present study aimed to predict the quality of women's marital relationships based on personality traits and emotional Alexithymia. The correlational research method was predictive and its statistical population included all married women who were housewives in Yazd city and 333 sample were selected voluntarily. five personality traits (NEO) and Busby et al.'s Marital Quality Scale (RDAS) were measured to collect data from the Toronto alexithymia questionnaire. In addition, pearson's correlation and stepwise regression were used to analyze the data. Based on the results, the personality traits of extroversion, conscientiousness, and openness to experience positive and irritability and emotional ataxia negatively predict the quality of women's marital relationships. Furthermore, the personality traits of extroversion, irritability, conscientiousness, openness to experience, and emotional ataxia can predict the quality of marital relationships of housewives.

    Keywords: marital relationship quality, emotional ataxia, personality traits
  • سید مجتبی عقیلی*، مریم نودهی
    خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است ثبات یا ناپایداریش بر اعضای خانواده و جامعه اثر می گذارد و فروپاشی این واحد کوچک تاثیر عمیقی بر فرزندان دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع کمال گرایی با ویژگی های شخصیتی در دانش آموزان خانواده های طلاق و سایر دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیلی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش دو گروه از فرزندان طلاق و سایر فرزندان ساکن شهر گرگان در سال 1400-1399 بودند که 200 دانش آموز (100 فرزند طلاق و 100 فرزند دیگر) به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه برای شرکت در پژوهش به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه کمالگرایی (فراست) و پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (نیو) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل روش های توصیفی و روش همبستگی پیرسون بود. نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه از فرزندان طلاق و سایر فرزندان در خرده مقیاس های نگرانی از اشتباهات، انتظارات والدین، انتقادگری والدین، روان رنجور خویی تفاوت معناداری وجود داشت. اما در باوجدان بودن، دلپذیر بودن و برونگرایی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج حاکی از بالا بودن نمرات روان رنجورخویی و کمال گرایی در فرزندان طلاق در مقایسه با سایر فرزندان بود. استلزامات نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
    کلید واژگان: کمال گرایی, ویژگی های شخصیتی, فرزندان طلاق
    Seyed Mojtaba Aghili *, Maryam Nodehi
    The family is the smallest social unit. Its stability or instability affects family members and society, and the collapse of this small unit has a profound effect on children. The aim of this study was to compare the types of perfectionism with personality traits in students of divorced families and other students. The research method was descriptive and comparative analytical. The statistical population of the study was two groups of children of divorce and other children living in Gorgan in 2020-2021 that 200 students (100 children of divorce and 100 other children) were selected by available sampling method and voluntarily to participate in the study as a sample. Measurement tools included Perfectionism Questionnaire (Frost) and Personality Traits Questionnaire (Neo). Data analysis methods included descriptive methods and Pearson correlation method. The results showed that there was a significant difference between the two groups of children of divorce and other children in the subscales of worry about mistakes, parental expectations, parental criticism, and neuroticism. But there was no significant difference between conscientiousness, pleasantness and extraversion between the two groups. The results showed high scores of neuroticism and perfectionism in children of divorce compared to other children. The implications of the result are discussed in the article.
    Keywords: perfectionism, Personality Traits, children of divorce
  • حسین صادق *

    پژوهش حاضر، با هدف طراحی یک الگوی آماری به منظور پیش بینی اخلاق کاری و سازمانی بر اساس صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، با میانجیگری سازگاری شغلی، در میان کارکنان قوه قضاییه انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان قوه قضاییه بود. از این جامعه، تعداد 43 نفر، به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اخلاق کاری گریگوری پتی، سیاهه پنج عاملی شخصیت مک کری و کاستا، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه طرحواره های شناختی ناسازگار اولیه یانگ و پرسشنامه سازگاری شغلی دیویس و لافکوییست بود. داده های حاصل از پژوهش، به شیوه تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس مورد تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، هر یک از مفاهیم صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، به طور مناسبی پیش بینی کننده اخلاق کاری بودند و متغیر سازگاری شغلی، در رابطه میان هر یک از متغیرهای صفات شخصیت، سبک های دلبستگی، طرحواره های شناختی و اخلاق کاری میانجی گری می کند. در مجموع، الگوی ارایه شده در پژوهش حاضر، به لحاظ مبانی نظری در روان شناسی معاصر، مورد تایید می باشد و قابلیت کاربرد در گزینش کارکنان و مشاوره شغلی را دارد.

    کلید واژگان: اخلاق سازمانی, صفات شخصیت, سبک های دلبستگی, طرحواره های شناختی وسازگاری شغلی
    Hossein Sadegh *

    The purpose of this study was to design a statistical model to predict work and organizational ethics on the basis of personality traits, attachment styles and cognitive schemas by mediating job adjustment among the personnel of the judiciary. The study population consisted of all the employees of the judiciary. 43people were selected by convenience sampling method. The tools of data collection included of labour ethics questionnaire, NEO Personality Inventory, Hazan & Shaver attachment inventory questionnaire, Young's early maladaptive schema questionnaire and Davies and Lofquist job adjustment questionnaire. The data obtained from the study were analyzed by path analysis and SPSS and AMOS softwares. Based on the results of the research, each of the concepts of personality traits, attachment styles and cognitive schemas can predict work ethic appropriately. In the meantime, the concept of job adaptation mediates the relationship between personality traits, attachment styles, cognitive schemas and work ethics. In sum, the models presented in this research, theoretically in psychology, are confirmed and can be used in the field of selection of employees and career counseling and guidance . 

    Keywords: Work-Organizational Ethics, Personality Traits, Attachment Styles, Cognitive Schemas, Job Adjustment
  • مهناز هاشمی نژاد، اکبر محمدی*، سارا حقیقت
    هدف

    سلامت روان نقش مهمی در زندگی تحصیلی و غیرتحصیلی دانشجویان دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل ساختاری پیش بینی سلامت روان بر اساس ویژگی های شخصیت با نقش میانجی تاب آوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.

    روش شناسی:

     این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که حجم نمونه 685 نفر برآورد شد. نمونه های این مطالعه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سلامت روان (گلدبرگ و هیلیر، 1979)، پرسشنامه ویژگی های شخصیت (کاستا و مک کری، 1985) و مقیاس تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003) پاسخ دادند. داده های این مطالعه با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که مدل ساختاری پیش بینی سلامت روان بر اساس ویژگی های شخصیت با نقش میانجی تاب آوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی برازش مناسبی داشت. همچنین، در این مدل روان رنجورخویی، برون گرایی، گشودگی، سازگاری و وظیفه شناسی بر تاب آوری دانشجویان و روان رنجورخویی، گشودگی، سازگاری و وظیفه شناسی بر سلامت روان دانشجویان اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<)، اما برون گرایی بر سلامت روان آنان اثر مستقیم و معناداری نداشت (05/0P>). علاوه بر آن، روان رنجورخویی، برون گرایی، سازگاری و وظیفه شناسی با میانجی تاب آوری بر سلامت روان دانشجویان اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<)، اما گشودگی با میانجی تاب آوری بر سلامت روان آنان اثر غیرمستقیم و معنادار نداشت (05/0P>).

    بحث و نتیجه گیری

    به طور کلی، نتایج این مطالعه حاکی از اثر مستقیم و غیرمستقیم موثر بیشتر ویژگی های شخصیتی و تاب آوری بر سلامت روان دانشجویان بود. بنابراین، جهت بهبود سلامت روان آنان می توان مداخله هایی در زمینه ویژگی های شخصیتی و تاب آوری تدارک دید.

    کلید واژگان: سلامت روان, ویژگی های شخصیت, تاب آوری, دانشجویان
    Mahnaz Hasheminezhad, Akbar Mohammadi *, Sara Haghighat
    Purpose

    Mental health plays an important role in the academic and non-academic life of students. Therefore, the present research was conducted with the aim of providing a structural model of predicting mental health based on personality traits with the mediating role of resilience in Islamic Azad University students.

    Methodology

    This study was a cross-sectional from type of correlational. The research population was all the students of the Islamic Azad University of Tehran city in the academic years of 2022-2023, which the sample size was estimated to be 685 people. The samples of this study were selected by multi-stage cluster sampling method and responded to the research tools including mental health questionnaire (Goldberg and Hillier, 1979), personality traits questionnaire (Costa and McCrae, 1985) and resilience scale (Connor and Davidson, 2003). The data of this study were analyzed by structural equation modeling method in SPSS and Amos software.

    Findings

    The findings showed that the structural model of predicting mental health based on personality traits with the mediating role of resilience in Islamic Azad University students had a good fit. Also, in this model, neuroticism, extraversion, openness, adaptability and conscientiousness on students' resilience and neuroticism, openness, adaptability and conscientiousness on students' mental health had a direct and significant effect (P<0.05), but extroversion on their mental health did not have a direct and significant effect (P>0.05). In addition, neuroticism, extroversion, adaptability and conscientiousness with the mediating of resilience on students' mental health had an indirect and significant effect (P<0.05), but openness with the mediating of resilience on their mental health did not have an indirect and significant effect (P>0.05).

    Conclusion

    In general, the results of this study indicated the direct and indirect effects of personality traits and resilience on students' mental health. Therefore, in order to improve their mental health can provide interventions in the field of personality traits and resilience.

    Keywords: mental health, personality traits, resilience, students
  • مریم طلایی، سعید شریفی*، مریم کدخدایی
    با توجه به اقبال روزافزون از شبکه های اجتماعی از سوی نوجوانان و رشد فزاینده تنوع فرهنگی و به تبع آن توسعه همدلی قومی و فرهنگی در سپهر سایبر، چالش های رفتاری مثل قلدری می تواند در این فضا نیز توسعه یابد. اینکه تا چه اندازه قلدری تابعی از صفات شخصیتی است یا تحت تاثیر  فضای همدلانه قرار می گیرد، محل تامل است؛ بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر همدلی قومی فرهنگی بر قلدری سایبری با نقش تعدیل گر ویژگی های شخصیتی در بین نوجوانان پرداخته است. روش پژوهش حاضر همبستگی است. همه دانش آموزان دختر متوسطه دوم اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند که380 نفر از طریق فرمول جامعه نامعلوم کوکران و نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه استاندارد همدلی قومی فرهنگی وانگ و همکاران (2003)، پرسشنامه قلدری سایبری مینه سینی، نوسنتینی و کالوسی (2011) و پرسشنامه فرم کوتاه صفات پنج گانه شخصیتی (NEO) مک کری و کاستا (1985) گردآوری شد. اعتبار داده ها از طریق روایی صوری و محتوایی و ضریب آلفا برآورد و تجزیه تحلیل در سطح استنباطی با استفاده از مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزار AMOS انجام شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که همدلی قومی فرهنگی قلدری سایبری را کاهش می دهد. روان نژندی و برون گرایی باعث افزایش قلدری سایبری می شوند؛ درحالی که سایر ویژگی ها همچون انعطاف پذیری، باوجدان بودن و دلپذیر بودن همچنان تاثیر منفی دارند. به طورکلی، همدلی قومی-فرهنگی تاثیر بیشتری بر کاهش قلدری دارد، اما این تاثیر با نقش تعدیل کننده صفات شخصیتی کمتر می شود.
    کلید واژگان: همدلی قومی-فرهنگی, قلدری سایبری, ویژگی های شخصیت
    Maryam Talaei, Saeid Sharifi *, Maryam Kadkhodaei
    The increasing use of social networks by teenagers on the one hand and the increasing growth of cultural diversity and as a result of this, and the development of ethnic and cultural empathy in the cyberspace on the other hand have developed behavioral challenges such as bullying in this space. It is important to know to what extent bullying is due to personality or it is affected by the sympathetic atmosphere. Accordingly, this study investigated the effect of ethno-cultural empathy on cyberbullying with the moderating role of personality traits among teenagers. The method of the present research is correlation. The statistical population of this research included all the girls' students of secondary level of high school in Isfahan city in the school year of 2020-2021. Due to the unknown number of cyberspace users, 380 people were selected as a sample using Cochran's unknown community formula and convenience sampling. Data were collected through Wang et al.'s (2003) Standard Ethnic Cultural Empathy Questionnaire, Menesini, Nocentini, and Calussi’ (2011) Cyberbullying Questionnaire, and McCray and Costa’s (1985) Short Form of Personality Traits. Data validity was confirmed through face and content validity; Cronbach's alpha coefficient was also used to confirm reliability. Inferential level analysis of data was done using structural equation modeling using AMOS software. The results of the analysis showed that ethnic and cultural empathy reduces cyberbullying. Neuroticism and extraversion increase cyberbullying while other traits such as flexibility, conscientiousness, and pleasantness continue to have a negative effect. Generally, cultural-ethnic empathy has a greater effect on reducing bullying, but this effect diminishes with the moderating role of personality traits.
    Keywords: Ethno-cultural Empathy, cyberbullying, personality traits
  • سید حمید حسینی، سیده فاطمه خادم، فاطمه عبدالهی

    هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین ناگویی هیجانی و ویژگی های شخصیتی با شادکامی در زنان بود. جامعه آماری شامل زنان ساکن شیراز در سال 1400-1399 بودند که 180 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عاملی نیو (مک گری و کاستا، 1992) و ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) و شادکامی آکسفورد (آرجیل و همکاران، 1989) استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق دو آزمون همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون با استفاده از نرم افزار spss -26 انجام گرفت. نتایج تحلیل پیرسون نشان داد، روان رنجور خویی، پیش بین منفی و معنادار شادکامی و برون گرایی، پیش بین مثبت و معنادار شادکامی بودند. هم چنین دشواری در احساسات، میزان شادکامی رابه طور معکوس و معناداری پیش بینی می کند (21/0- = β). هم چنین نتایج نشان داد، روان رنجور خویی، پیش بین منفی و معنادار شادکامی (29/0- = β) و برون گرایی، پیش بین مثبت و معنادار شادکامی بودند (26/0- = β). بر اساس یافته ها می توان بیان داشت که ویژگی های شخصیتی، بر شادکامی افراد تاثیرگذار هستند و هم چنین ابعاد ناگویی هیجانی موجب کاهش شادکامی افراد می شود. ازآنجا که زنان محور های اصلی خانواده هستند، لذا شادکامی آن ها می تواند تاثیر به سزایی در تعلیم و تربیت نسل آینده داشته باشد و این مهم، قابل توجه است.

    کلید واژگان: ناگویی هیجانی, ویژگی های شخصیتی, شادکامی زنان
    seyed hamid Hosseini, seyedeh fatemeh khadem, fatemeh abdolahi

    The aim of this study was to investigate the relationship between Alexithymia and personality traits with happiness in women . The statistical society included women live in Shiraz during 1400-1399, of which 180 completed questionnaires. In order to collect data, five-factor of Neo (Costa & McCrae, 1992) and Emotional Toronto (Bagby et al., 1994) and Oxford Happiness (Argyle et al., 1989) were used. Data analysis was performed using Pearson correlation and regression coefficient using SPSS 26 software. The results of regression analysis showed that neuroticism and extraversion were the significantly negative and positive predictors of happiness, respectively(β = 0.29, β = 0.26). The results also showed that difficulty in emotions significantly predicts the rate of happiness in reversal (β = 0.21). Based on findings, it can be concluded that personality traits are influential on people’s happiness and also the dimensions of alexithymia can decrease the individuals’ happiness. women are the main axes of the family, so their happiness can have a great impact on the education of the next generation.

    Keywords: Alexithymia, personality traits, women's happiness
  • جلیل حاجیلو، علی شاکر دولق*، علی خادمی

    امروزه سازمان ها جایگاه برجسته ای در ساختار فرهنگی و اجتماعی جوامع پیدا کرده اند. بسیاری از فعالیت های حیاتی زندگی مردم، در سازمان ها انجام می شود و زندگی بدون وجود سازمان های گوناگون، تقریبا ناممکن است. سازمان ها برای سازگاری با محیط در حال تغییر پیرامون خود ناگزیرند ارزشهایی را درون خود نهادینه کنندکه متضمن سلامت سازمانی باشد.لذا این تحقیق با هدف ارایه مدل فرهنگ اخلاق مدار براساس تجارب معنوی و صفات شخصیتی و عدالت ادراک شده انجام گرفته است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری کارکنان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی به تعداد 275 نفر است و با توجه به محدود بودن جامعه آماری، نمونه گیری به صورت کل شماری صورت گرفته است. همچنین برای تشکیل پانل خبرگی، تعداد ده نفر از خبرگان امر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها از نوع پرسشنامه استاندارد است و داده های گردآوری شده نیز از طریق نرم افزارهای SPSS، LISREL و MATLAB تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق حاکی از تایید فرضیه های تحقیق به غیر از میانجی گری عدالت ادراک شده در ارتباط بین صفات شخصیتی و فرهنگ اخلاق مدار است. در دستیابی به ترکیب مطلوب مولفه ها نیز مشخص شد که مطلوبترین سطح فرهنگ اخلاق مدار 58/2 از 3 می باشد و زمانی حاصل می شود که صفات شخصیتی 68/2، عدالت ادراک شده 39/2 و تجارب معنوی 5/2 باشد. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد صفات شخصیتی و تجارب معنوی در تقویت فرهنگ اخلاق مدارانه تاثیر بسزایی دارند و عدالت ادراک شده بالا می تواند این امر را شدت بخشد.علاوه بر این در مطلوب ترین حالت در دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی، سطح فرهنگ اخلاق مدار به میزان 42/0 با حالت ایده آل فاصله دارد.

    کلید واژگان: فرهنگ رفتار اخلاقی, تجارب معنوی, صفات شخصیتی, عدالت ادراک شده
    Jalil Hajilo, Ali Shaker Davalagh *, Ali Khademi

    Today, organizations have found a prominent place in the cultural and social structure of societies. Many of the vital activities of people's lives take place in organizations, and life without various organizations is almost impossible. To adapt to the changing environment around them, organizations must incorporate values ​​that ensure organizational health. Therefore, this study aims to provide a model of ethics-based culture based on spiritual experiences and personality traits and perceived justice. The research is applied in terms of purpose and descriptive-correlational in nature. The statistical population of the staff of Payame Noor University of West Azerbaijan Province is 275 people and due to the limited statistical population, sampling has been done in total. Also, to form an expert panel, ten experts were selected by purposive sampling. The data collection tool is a standard questionnaire and the collected data were analyzed through SPSS, LISREL and MATLAB software. The research results confirm the research hypotheses other than the mediation of perceived justice in the relationship between personality traits and ethical culture. In achieving the desired combination of components, it was found that the most desirable level of ethics-oriented culture is 2.58 out of 3 and is achieved when personality traits are 2.68, perceived justice is 2.39 and spiritual experiences are 2.5. Overall, the results of this study showed that personality traits and spiritual experiences have a significant effect on strengthening moral culture and high perceived justice can intensify this. In addition, in the most desirable case in Payame Noor University of West Azerbaijan Province, the level of ethics-oriented culture is 0.42 away from the ideal state.

    Keywords: Ethical culture, spiritual experiences, personality traits, Perceived Justice
  • مرتضی مسننی، نیما رنجی جفرودی *

    مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه بین میزان بهره مندی جانبازان از خدمات سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران وکیفیت زندگی باتوجه به نقش تعدیل گر ویژگیهای شخصیتی انجام می شود. جامعه آماری در این پژوهش شامل 22000جانبازاستان گیلان می باشد روش نمونه برداری از نوع غیر احتمالی در دسترس می باشد. با توجه به اینکه جامعه ی مورد مطالعه از نوع محدود است، از فرمول کوکران جامعه ی محدود برای انتخاب نمونه استفاده گردید و حجم نمونه 300 نفرانتخاب گردید .به منظورتحلیل داد‌ه‌های پژوهش واستنباط وآزمون فرضیات، از روش الگوی معادلات ساختاری، از طریق نرم­افزار  PLSاستفاده شد.نتایج نشان داد که بین خدمات بهداشتی،مسکن،آموزشی و فرهنگی،ورزشی و تفریحی بنیاد شهید با کیفیت زندگی جانبازان ارتباط معنی داری وجود دارد. ویژگی های شخصیتی رابطه بین خدمات بنیاد شهید با کیفیت زندگی ایثارگران ارتباط را تعدیل نمی کند.

    کلید واژگان: خدمات بنیاد شهید, کیفیت زندگی, ویژگی های شخصیتی
    Morteza Masnani, nima ranji *

    The purpose of this article is to investigate the relationship between the amount of benefit of veterans from the services of the Martyr Foundation and Veteran Affairs and the quality of life according to the moderating role of personality traits. The statistical population in this research includes 22,000 veterans of Gilan, nonprobability sampling method is available. Considering that the population under study is of a limited type, Cochran's limited population formula was used to select the sample and the sample size was 300 people. In order to analyze the research data and infer and test the hypotheses, the structural equation model method was used through PLS software. The results showed that there is a significant relationship between health, housing, educational and cultural,sports and recreational services of Shahid Foundation with the quality of life of veterans. Personality characteristics do not moderate the relationship between Shahid Foundation services and the quality of life of martyrs.

    Keywords: Shahid Foundation Services, Quality of Life, Personality Traits
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال